https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به دوستان هم فرکانسی و خانواده عزیز عباسمنش.سلام به استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته گرانقدر. چقدر فایل های خانه تکانی ذهن عالی هستن و من چقدر نیاز داشتم به این سلسله فایل ها.
من خودم و تنها خودم مسئول صد در صد اتفاقات زندگیم هستم و عامل اتفاقات زندگیم رو کس دیگه ای دونستن چیزی جز شرک نیست و من تعهد میدم که تمام تلاشم رو بکنم که مشرک نباشم و با کنترل فکرم قدم به قدم این مسیر رو پیش برم .من متعهد میشم که هیچ بهونه ای نیارم و بگم من مسئول هر داستانی هستم و زندگیم رو اون جوری که میخوام خلق کنم جوری که قابل مقایسه با قبل نباشه،هیچ بهونه ای قابل قبول و قابل توجیه نیست ،به هیچ عنوان . حتی این فکر که شخص دیگه ای باید طور دیگه ای باشه یا کار دیگه ای انجام بده که من خوشبخت بشم فکری شرک آلود و تمام افرادی که این افکار رو دارند افراد بدبختی هستند. اگر من در بیزینسم مشکل دارم این مشکل از کارمند من نیست. اگر من باورها و ایده های درست داشته باشم من راه حل رو پیدا می کنم. از هر طرف که نگاه کنیم به این می رسیم که اتفاق ها رو خودمون رقم می زنیم. برای رسیدن به یک باور و تثبیت اون باید بارها و بارها تکرار کنیم تا باور در وجود ما نهادینه بشه و احساس خوبی پیدا کنیم.باید اینقدر به خودمون بگیم و تکرار کنیم که این حس در وجود ما شکل بگیره که داره کارها رو انجام میده داره من رو هدایت می کنه. به قول استاد هدایت درخواست همیشگی من از خداوند هست و چون باور دارم که میشود و چون باور دارم در وجود من هست و چون از دیگران کمک نمیخوام ومنتظر دیگران نیستم و مسئولیت زندگیم رو گردن دیگران ننداختم و اومدم در دل خودم و با خدای خودم و اون درخواست ها رو دارم، هدایت میشم . کسی که بنده خوبی باشه و بندگیش رو برای خداوند بکنه خداوند همه کاری براش می کنه. وقتی تو خدا رو به عنوان قدرتمند ترین فرمانروای دنیا باور کنی،اون وقت هست که از مواهبش هم استفاده می کنی.خدا رو باور کنیم تا کل امکانات دنیا و زمین و آسمان ها را در اختیار ما قرار دهد. خدایی که کل جهان رو داره اداره میکنه اگه من نوعی بندگیش رو بکنم کارهای من رو نمیتونه انجام بده؟چقدر زیبا. ما بنده خوبی باشیم خدا خداییشو خوب بلده. ما از همه توقع داریم غیر خداوند. ما بندگیشو بکنیم تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم رو رعایت کنیم خدا درهایی رو برای ما باز میکنه که کل مردم دنیا هم جمع بشن نمیتونن این کار رو انجام بدن. اگر داری مثل بقیه فکر و عمل می کنی مثل بقیه نتیجه می گیری. اگر میخوام متفاوت نتیجه بگیرم باید متفاوت فکر کنم ، حواسم باشه باید متفاوت فکر کنم اجازه ندم افکارم مثل بقیه باشه هر لحظه ناظر بر افکارم باشم و همچنین متفاوت عمل کنم. این رو هم بدون که اکثر مواقع نقطه مقابل تفکر اکثریت جامعه تفکر درست هست. همه چی خداست و توحید و توکل.
تمام تلاشم رو می کنم مسیری برم که خدای خودم ،قلب خودم راضی باشه و نه مردم. کاری بکنم که خودم بهش اعتقاد دارم نه مردم.به این اعتقاد داشته باشم که کسی که به خداوند ایمان داره برای مردم کاری نمیکنه، راه درست رو میره و کار درست رو انجام میده. بدانیم اگر توحید در قلب ما بیشتر و بیشتر بشه نحوه فکر کردن و عمل کردن ما تغییرمیکنه.خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام.
یعنی خداوند بهم میگفت وقتشه که یکم رهاتر باشی و دست از کارها و مشغولیت های روزانه برداری و بری بشینی به حال دلت رسیدگی کنی
احساس میکردم که اونجوری که باید احساسم خوب نیس ، از آرامش فاصله گرفته بودم ، خیلی باخدا صحبت نمیکردم،با اینحال درونم بهم گوشزد میکرد که باید زمان بذارم برای اصلاح خودم و پیداکردن منشا افکار نامناسب
آرامش درونیم از چند وقت پیش کمترشد
من توی یک ماهی که گذشت با کارکردن روی باور های ثروت ساز و هم جهت با خواسته ای که داشتم خواسته ام محقق شد اما عجله و ترس و کمبود اومد سراغم وقتی که اون باورها رو اصل ندونستم و یادم رفت که مسیر رسیدن به این خواسته از کارکردن روی اون باورها بوده نه تلاش خودم
یادم رفت که توحیدی عمل کنم و خدایی که من رو هدایت کرد به این خواسته میتونه بقیه راه رو هم هموار کنه
شرک داشتم ، به جای توکل به همون خدا متوکل شدم به دیگران به سرچ کردن اطلاعاتی که بتونه نتیجه رو بوجود بیاره ، اینجوری شد که کم کم اون احساس که من خودم خالق زندگی خودم هستم از درون کمرنگ شد
میخوام رد پام رو بذارم و اتفاقات این یک ماه اخیر رو اینجا بنویسم
من چند ماه پیش 2 تا کانال یوتیوبی رو استارت زده بودم حدود یک ماهی فعالیت کردم اما به دلایلی احساس خوبی که بهشون داشتم رو ازدست دادم و قبلا از اینکه شرایط فعال شدن درامدشون رو کامل کنم رهاشون کردم
یک ماه پیش هدایت شدم که برم و دوباره روی باور هام کار کنم، پارسال برای خودم یه گروه تلگرامی درست کرده بودم با شروع دوره 12 قدم ، رفتم دوباره به اون کانال سر زدم و باورهایی که نوشته بودم رو خوندم چه آرامشی گرفتم و احساس کردم خدا اونموقع چه باورهایی رو بهم الهام کرده بود…
از این کار لذت میبردم میخوندمشون و تو همون گروه الهامات بعدی رو مینوشتم
تسلیم شده بودم به خدا میگفتم خدایا من تسلیم توام تو هدایتم کن
وطبق قانون خداوند هم هدایتم میکرد به فایل هایی که نیاز داشتم…
نمیدونم چندروز گذشت…یه روز بهم الهام کرد خداوند که برم به داشبورد کانال های یوتیوبم سر بزنم…
توی هر کانال یه ویدئو که مال سه ماه قبلش بود یهو وایرال شده بود…
کلی انگیزه گرفتم و شروع کردم به ساخت ویدئو های جدید و حتی یه کانال جدید توی همون حوزه هم استارت زدم
دوستانی که اطلاع ندارن از شرایط دارمد زایی یوتیوب به طور خلاصه میگم که یک کانال باید مجموع بازدید ویدئو هاش به 4000 ساعت و 1000 نفر عضو برسه
اون 2 تا کانال رو وقتی بهشون سر زدم تعداد عضوهاش یا سابسکرایبرهاشون رسیده بود بین 100 تا 200 نفر
الان یکیشون 9200 نفر عضو یک کانال دیگه 6000 نفر ، کانالی که تازه شروع کردم فقط در عرض 2 هفته تمام شرایط یوتیوب رو به دست آورد و الان 4900 نفر عضو و حتی یه کانال دیگه هم حدود دو هفته پیش شروع کردم و الان حدود 1400 نفر عضو داره و همه شون شرایط درامد زایی یوتیوب رو به دست اوردن
این دستاورد خیلی بزرگیه…
خیلی از کانال ها یکسال زمان میذارن تا به 1000 نفر عضو برسن
کلی اموزش هست و کلی از افراد پول های زیادی میدن تا اموزش ببینن وسالها تلاش میکنن و شکست میخورن تا یک کانالشون موفق بشه
مدرس های این حوزه میگن که الگوریتم وجود داره باید خیلی از مسائل رو رعایت کنی ولی من اصلا اون ها رو پیگیری نمیکردم و همش به خودم میگفتم برای من همه چیز فرق میکنه برای من همه چیز یه جور دیگه پیش میره خدا خودش همیشه کارهای منو انجام میده من اونیم که همیشه همه چیز رو به آسونی بدست میارم من رو دوش خدا میشینم و دست به خاک میزنم طلا میشه و کلی باور دیگه و با تجربیاتی که داشتم تاییدشون میکردم …
خودم که الان به این دستاورد نگاه میکنم چیزی که به نوعی رکورد شکنی تو کل پلتفرم یوتبوبه بقول ادم های این حوزه شکست الگوریتمه و فلان… دوباره برام یاداوری میشه این جملات استاد که این اصل رو فراموش نکن که “خدایا هر انچه دارم از آن توست، خدایا تو همه چیزو بمن دادی ، خدا قدرت اینو داره که هرکاری رو برای من بکنه اینکه ساخت باورها اصله نه ساختن ویدئو ،توکل به خدا اصله نه پیدا کردن موضوعی که مردم بپسندن…
چون سر خودم رو شلوغ کردم و فراموش کردم اصل چیه… عجله کردم برای ساختن ویدئو رفتم سراغ راه حل های فرعی عوامل بیرونی…یادم رفت که بابا باید برای درون خودت وقت بذاری روی افکارت بیشترین تمرکزت رو بذاری وگرنه اون زمانی که 2 تا کانال اول یهو رشد کردن ماه ها بود که اصلا من ویدئویی نساخته بودم همون خدایی که ویدئوهای قدیمی که هزارتا بازدید هم نداشتن یهو جذابشون میکنه و هدایت میکنه میلیون ها نفر رو به دیدن همون ویدئو ها میتونه مابقی کارهارو هم انجام بده
یک هفته ایه که دنبال شخصی بودم که کانال های من رو به یه حساب خارج از ایران وصل کنه تا من بتونم درامدزایی کانال ها رو فعال کنم…اشخاص زیادی قبول نکردن و من نتونستم ایمانم رو حفظ کنم و از اصل فاصله گرفتم و کم کم ناراحت شدم،انگیزه هام کمرنگ شد ،کم کم به جای تجسم خواسته هام وچیزهایی که دوست داشتم بخرم و خریدنشون برام قطعی شده بود تجسمم رفت روی شنیدن نه از افراد دیگه، فایده نداره شد تجسمم،اینکه ادمها سرزنشم میکنن شد تجسمم…
این هارو نوشتم تا یاداوری کنم مسیر رو برای خودم…نتیجه دوطرف توکل به خدا و شرک ورزیدن رو…تا اهرمی کنم این داستان رو برای توکل و تعهد بیشتر
صدای خانم شایسته ، کلماتی که استفاده کردن در معرفی پروژه خانه تکانی ذهن به خودی خود من رو تکان داد و بمن ارامش داد
من شروع کردم و بعد از چندبار گوش دادن فایل معرفی پروژه خانه تکانی ذهن
گفتم خدایا من تسلیمم میسپارمش به خودت…من دست از تقلا و تلاش بر میدارم خدایا من اجازه میدم تو کارها رو بکنی من از نگرانی فرار میکنم و پناه میبرم به قدرت تو … من کوله پر از سنگی که کمرم رو خم میکنه میذارم زمین و میذارم تو برام سبکش کنی …
به قول استاد زرنگ اونیه که خدا کاراشو انجام بده… من میخوام روی خودم کارکنم سوت بزنم ولذت ببرم …
میخوام به جای ادما خدا رو استخدام کنم و به تنها قدرت جهان که اصلا خودش منو تا اینجا اورده اجازه بدم وحتی رها باشم از نتیجه … تا منو هدایت کنه به بهترین ها به آسانی ها از مسیر هموار…خدایی که این نتیجه رو برای من بوجود آورد و من با چشم خودم دیدم چیزی رو که برای بقیه یکی از سخت ترین کارهاست مثل اب خوردن 4 بار با بالاترین کیفیت در کوتاه ترین زمان برام انجام داد میتونه بهتر و بزرگتر وراحت ترش هم برام فراهم کنه… خدایی که خودش این ایده ها رو بهم الهام کرد خدایی که خودش فریم به فریم ویدئو ها رو بهم الهام کرد که چطور بسازم… همین خدا میتونه هدایتم کنه…خودش همه کارهارو انجام میده و اگه لازم باشه من قدمی بردارم اونهم خودش بهم میگه
الان وقتشه برگردم با این پروژه روی اصل و رها باشم
در ادامه نکته برداری هام رو از گام اول مینویسم و رد پای خانم شایسته رو دنبال میکنم
-نکته برداری از جملات مهم و فکر کردن درمورد جملاتی که بهم ارامش میده
-جملاتی که بهم ارامش میده رو به باورهام اضافه کنم و اگاهانه تکرارشون کنم
_روزی دو ساعت با تمام تمرکزم گام ها رو گوش کنم و هرکار دیگه ای رو تعطیل کنم
_ هرروز رد پام رو بذارم وسعی کنم این عادت رو درخودم ایجاد کنم که از اصل بهبود های کوچک روزانه استفاده کنم و سعی کنم هرروز از چیزهایی که یادگرفتم در عمل استفاده کنم
_کمالگرا نباشم و سعیم رو بکنم و به نجواها اجازه ندم ناامیدم کنن…درحدی که فهمیدم عمل کنم و سعی کنم هر روز هر چقد که در مدارم هست بهبود رو درخودم ایجاد کنم
_ودر پایان وقتی دغدغه های امروزم امری بدیهی و عاری از نگرانی شد دوباره همین روند رو تکرار کنم و یاد بگیرم منم برای خودم اینجوری پروژه تعریف کنم از فایل های سایت و بهشون متعهد بمونم
گام اول : توحید و فعال کردن قدرت خلق درونی
-این فایل برای افرادی است که میخوان آرامتر زندگی کنن میخوان یجوردیگه فکر کنن و یجور دیگه نتیجه بگیرن واین فایل برای همه مردم دنیا نیست
جمله آغازین این فایل مثل جمله پایانی خانم شایسته توی فایل معرفی پروژه است
اگه به این فایل هدایت شدی و داری این فایل رو گوش میدی حتما درخواستی داشتی از خداوند و این پاسخ خداوند هست پس باید بادقت بالا بهش گوش بدم و نکته برداری کنم وجمله به جمله فکر کنم… چون من درخواستم از خداوند هدایت بوده و الان هم خودم رو تسلیم اگاهی های این فایل میکنم تا خداوند هدایتم کنه و لبیک میگم به پاسخ خداوند… دوستدارم این رو هم برای خودم برداشت کنم که قرار نیست من و حرف هام ، نرگشم و محصولاتم مورد تایید و تحسین همه ی ادم ها باشه… قرار نیس همه ادمها بپسندن یا تایید کنن گفته های من رو … من باید روی خودم کار کنم ادم مناسب مدار من رو خدا هدایت میکنه به سمت من … من باید مسیری که درسته و در مسیر هدایتم هست رو انجام بدم مهم نیست که بقیه چه برداشتی میکنن و من نباید متناسب با سلیقه عموم رفتار کنم…به قول استاد غالبا تفکر مخالف جامعه تفکر درسته… این روهم برای خودم که بهش نیاز دارم شفاف میکنم که این به این معنی هم نیست که بخوام با اکثریت جامعه مخالفت کنم تا به دیدگاه درست برسم…من فقط باید از قلبم والهامات خداوند تبعیت کنم وتوی این مسیر سعیم رو بکنم…و اینکه بادیگران بحثی هم نکنم به قول استاد خیلی جاها زیپ دهنمو ببندم
_ هرکسی داره نتیجه افکار خودشو میگیره
من باید سعی کنم که روی افکارم کار کنم تا به احساس بهتر برسم…هر کسی داره نتیجه افکار خودشو میگیره…درستی مسیر رو نتیجه افکاری که منو به احساس خوب میرسونه مشخص میکنه…وقتی مسیرم درسته که نتیجه هم تو دستم باشه… من اگه نتیجه نادلخواهی رو تجربه میکنم نتیجه افکار خودمه… خودم خالق زندگی خودمم باید این مساله رو اصل بدونم و همیشه با منطق های درست برای خودم تکرارش کنم
_بلاهای طبیعی همه جای دنیا اتفاق میوفته
این جزیی از قوانین طبیعیه جهان مادیه نه ماهیت خاص بلاهای طبیعی کلا تضاد…در واقع دوقطبی بودن این جهان جزء ماهیت انکارناپذیر این جهانه…اگه من وقتی این حرف ها رو میشنوم و ته قلبم میگم کاش دنیا اینجوری نبود و همه چیز گل و بلبل بود به این خاطره که هنوز نتونستم:
-ماهیت دوقطبی بودن این جهان رو درک کنم
– نتونستم خدارو به شکل یه سیستم نه در قامت یه انسان درک کنم
-نتونستم درک کنم که من خالق زندگی خودم هستم و نگرش من و درنتیجه اون احساس منه که خالق شرایط زندگی منه نه یه عامل بیرونی مثل سیل یا زلزله ای که اصلا خارج از کنترل منه
باید با مثال زدن برای خودم هربار شفاف ترش کنم این مساله رو که نوع نگاه من به موضوعات عامل سازنده اتفاقات زندگی منه
اول بادرک اینکه این ماهیت جهان مادیه و تقصیر رو گردن هیچ چیز و هیچ کس دیگه مثل خدا یا دولت نندازم، خودم رو به آرامش برسونم
بعد بیام یاداوری بکنم که من و نوع نگاهم عامل اصلی و من مسول خلق زندگی خودم هستم با افکارم
بعد بیام از این قانون استفاده کنم و مثال هایی رو برای خودم بیارم تا نقطه مثبتی در اون تضاد پیدا کنم تا جهت احساسم رو به سمت حال خوب تغییر بدم
مثلا در مورد بلاهای طبیعی اول بگم این ماهیت جهان مادی منه مثل شب و روز مثل بالا و پایین پس اتفاق افتادن این مساله طبیعیه
بعد بیام به احساس خوب برسم در مورد این مساله
طوفان باعث میشه که طبیعت هر بار مقاوم تر بشه و خودش رو با تضاد های جدید بهتر رشد بده طبق قانون تکامل درخت ها طی سالیان یاد بگیرن که ریشه های قوی تری رو ایجاد کنن تا با هر طوفانی از ریشه کنده نشن…یا اینکه طوفان چقدر به فروانی و گستردگی منابع طبیعی کمک میکنه مثلا بذر گیاهی که فقط توی یه محیط خاص بوده رو میتونه تا یه کشور دیگه جابه جا کنه…باعث میشه در ساخت خونه های جدید قدرت همچین طوفانی هم لحاظ بشه اگه این مسائل اتفاق نمیوفتاد احتمالا ما ادمها هنوز توی خونه های کاهگلی و سست زندگی میکردیم وتلفات بیشتری میدادیم…سیل باعث شده که سد بسازیم و ازش برق تولید کنیم و فروانی گسترش پیدا کنه… چقد باعث اشتغال زایی میشه چقدر در مسیر فکر کردن به حل همچین تضادی مسائل دیگه ای رو خود به خود حل میکنیم…
آوردن مثال تا تقویت بشه این تفکر :
یادمه وقتی خیلی بچه بودم توی استان ما ( استان گلستان ) سیل خیلی شدیدی اومده بود که تا سالها بعد اثراتش رو میشد دید…حتی نوار ویدئو فیلم های حادثه بین مردم دست به دست میشد…خب این مساله باعث شد که جاده های جنگل گلستان عریض تر بشه تا آسیبات جانی حداقل بشه…کلی درخت جدید کاشته شد تونل ها تغییر شکل دادن…حتما کلی وضعیت امدادرسانی بهتر شده و کلی پایگاه امدادی توی همچین منطقه ای قرار گرفته…
عید چند سال قبل وقتی من گرگان بودم که فکر میکنم این فایل هم مربوط به همون دورانه… بارندگی شدید تو ایام عید باعث اومدن سیل سمتای کردکوی شد… که فاصله خیلی زیادی هم با خود گرگان نداره…هرکسی که گرگان رفته میدونه که این شهر اصلا داخل گودیه ولی چون ازقدیم این مساله توی گلستان تکرار میشد توی اون ایام هیچ آسیب جدی به خود گرگان وارد نشد…چون طی سالها کلی تغییرات توی اون شهر ایجاد شده بود…مثل پله ای ساختن خونه ها توی مناطق پرشیب ، عریض شدن و گود شدن تمام جوی های آب، کانال های عمیق چند متری که از بیشتر قسمت های شهر رد میشد و آب رو انتقال میداد به تالاب های خارج ازشهر ، پل های روگذر در ورودی و خروجی شهر و…
همه ی این تغییرات درس هایی بود که با برخورد با تضاد های قبلی گرفته شده بود
بماند که چقدر باعث برکت و خیر بیشتر شد…حاصلخیزی خاک ، تغییر بافت فرسوده شهر با بافت به روز تر و ساختمون های زیباتر و مقاوم تر
-نگاه اشتباه به خداوند و درک نکردن سیستمی بودن خداوند
من خودم نمیتونم بگم توی این مساله خوبم اصلا یکی از مشکلاتی که من باهاش برخورد میکنم اینه که هر بار خدارو سیستمی میبینم که به درخواست های من پاسخ میده به شدت احساس قدرت میکنم اما سخته برام ارتباطش رو همزمان با توحید درک کنم چون هنوز توی ذهنم خدا رو مثل یه ادم میبینم که بااینکه قدرت رو دست من داده اما انگار باید چابلوسی خدارو بکنم تا هوامو داشته باشه… این افکار از این ذهنیت میاد که خدا مثل یه انسانه … یعنی خصوصیات انسانی مثل قضاوت داره یا اینکه کارهای خوبشو می شماره یا اینکه یه ادم مهربونه که صلاح منو میخواد که اجابتم نمیکنه سخته برای خودمم که درک کنم که خداوند سیستمیه که طبق قانونی که وضع کرده عمل میکنه و هیچ استثنایی هم نداره
مثل یه فرمول
شکل گرفتن خواسته ( که اساسا با برخورد با تضاد خودش شکل میگیره) + باورهای هم جهت با خواسته ( که احساس خوب مثل امکان پذیر بودن خواسته رو در دلم ایجاد کنه) = شکل گرفتن خداوند به شکل خواسته
این قانون مثل این فرموله
2+2= باید بشود 4 بدون هیچ قضاوتی بدون هیچ احساسی این اساس و اصل این معادله است
آیات زیادی از قران بمن کمک میکنه که این اصل رو بهتر بتونم درک کنم
مثل وقتی خداوند در مورد حضرت یونس میگه که اگه یونس به اشتباه خودش پی نمیبرد و از خدا هدایت نمیخواست هرگز از شکم ماهی بیرون نمیومد
یعنی بیرون اومدن حضرت یونس از شکم ماهی به خود حضرت یونس بستگی داشته نه پیامبر بودنش و رئوف بودن خداوند نسبت به پیامبرش
اینو از جایی میفهمم که خدا میگه اگه یونس احساس پشیمانی نمیکرد و به ارامش با خودش نمیرسید هرگز از شکم ماهی بیرون نمیومد یعنی این امکان وجود داشته یعنی این خود ماهستیم که نتیجه رو بوجود میاریم خود ما تعیین کننده ای ایم که چه نتیجه ای بگیریم
کلی من برای خودم از این مفهوم مثال دارم ولی یاداوری این مثال ها باعث میشه در هر لحظه با این دیدگاه به جهان نگاه کنم تابتونم بهش عمل هم بکنم
در مورد بخشی که استاد گفتن که کلی ها پیام گذاشتن که خدایا بسمونه میدونیم ما ادمهای خوبی نیستیم شکر گذار نیسیم
یاد مثالهای قران افتادم انگار ما هیچ فرقی با اون زمان نکردیم در مورد نگرش نسبت به خداوند با اینکه تو کلی چیز به قول خودمون روشن فکر شدیم
فکر میکنیم ما قومی هستیم که خدا داره عذابمون میده در صورتیکه خدا تو قرآن هم اول داستان اون قوم رو تعریف میکنه و میگه که اون قوم به واسطه فلان کارهاشون خودشون به خودشون ستم کردن این سیل میشه مثل داستان نوح و قومش هیچ فرقی نمیکنه انگار فقط تاریخ اتفاقش فرق کرده اما نتیجه گیری تفاوتی پیدانکرده یه سیل یکسان میاد یه عده ای غرق میشن یه عده ای اینو عذابی میدونن از سمت خدا و یه عده ای سوار کشتی میشن
این درکش برای خود منم سخته چون ریشه داره تو وجودم
ازقدیم خدارو مثل یه فرمانروایی میدیدیم که اگه ازمون راضی نباشه بهمون فشار میاره
من باید درک کنم که خداوند پدر کشتگی نداره بامن و عاشق چشم و ابرو منم نیس
خداوند یه سیستمه یه جریانه” به قول خودش که میگه ای مردم اندرزی از سمت من برای شما امده برای ارامش دل های شما ،به فضل خداوند خوشحال باشید که این از هرانچه جمع اوری کرده اید بهتر است و این است رستگاری بزرگ و به یاد داشته باشید اولیای خدا نه ترسی دارن و نه غمی و افرادی که ایمان بیارن به این حرف خدا هم در دنیا و هم دراخرت رستگار میشن و” خداوند هرگز خلف وعده نمیکنه ( این اصل داره حقیقت رو میگه و اگه به این حرف ها عمل کنی سرت کلاه نمیره)”
اگه من بتونم طبق نصیحتی که خودش کرده با این سیستم هم مدار میشم و اجازه میدم خودش قایقمو هدایت کنه
مثل جریان رود خونه ای میمونه که من با قایق توی اون رودخونه بزرگم.اگه قایقم هم جهت باشه با اون رودخونه نیازی نیست که من پارو بزنم اصلا رودخونه میشه دوست من میشه در جهت خواسته های من اگه قایقم خلاف جهت رودخونه باشه رودخونه داره مسیر خودشو میره بامن دشمنی نداره این خودمم که با لجبازی کردن و پارو زدن الکی دارم به خودم وقایقم فشار میارم
خداوند هدایتم کنه و خودش ظرف روحمو ظرف پذیرش و عملم رو اونقدر بزرگ کنه که بتونم هر تضادی رو موهبتی بدونم و دنبال نکته مثبت و الهییش بگردم تا مثل یه میانبر کلی بتونه تومسیرزندگیم وخواسته هام منو جلو بندازه
خداوند هدایتم کنه وبه قول دعایی از خود قران:
خداوندا وقتی مارو به نعمت هدایت واصل فرمودی ما رو ثابت قدم کن
-مسئولیت تمام زندگی هرکس باخودشه ، مسئول تغییر زندگیم مسئول پیشرفت کردنم خودمم ، نباید از هیچکس توقع داشته باشم نه دولت نه دوست نه ادمها نه خانواده و نه حتی خداوند
_ اولین قدمی که هر ادم موفقی برمیداره پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی خودشه
_ هرموقع که توقع داری از هرکسی یا چیزی در مسیر غلط هستی
چه جمله طلایی
-بی مسئولاته ترین و تنبل ترین و آسونترین تفکر اینه که مسئولیت زندگی خودم رو نپذیرم و ازدیگران توقع داشته باشم…اینکه غر بزنم …این کار ادمهای ترسو و بزدله که یه جا بشینن و تقصیر رو بندازن گردن دیگران و شرایط … این کاره آسونه کاریه که همه میخوان از این واقعیت که خودشون مسول زندگی خودشون هستن فرار کنن و توی حاشیه امنشون بمونن حاشیه امنی که جلوی ورود میلیون ها دلار ثروت رو میگیره جلوی خوشبختی رو میگیره جلوی رستگاری بزرگی که خداوند میگه رو میگیره هم در این دنیا بدبخت زندگی میکنیم هم تا به ابد در اخرت
-تمام آدم هایی که میگن فلان کس یا فلان شرایط اجازه نداد یا باعث شد من اینجوری بشم بلااستثنا آدم بدبختی هستن و به هیچ جایی توزندگیشون نمیرسن
(این جملات مثل اهرم رنج ان برای من و خیلی درد دارن اینجوری برای خودم مینویسمشون تا مثل یه آلارم باشن تو وجودم)
-کسی که بندگی خدارو بکنه ومسولیت زندگی خودش رو بپذیره و به خدا توکل کنه خدا همه کار براش میکنه
-وقتی ازمون بخوان بدون در نظر گرفتن محدودیتی برای کارمندی شرکتی رو انتخاب کنیم ما بدون شک قدرتمندترین شرکت رو انتخاب میکنیم که خیالمون راحت باشه ، اما چطوره که برای همه امور زندگیمون تنها قدرت حاکم برجهان خدایی که فرمانروای عالمه اصلا خود ما و این جهان رو خلق کرده رو انتخاب نمیکنیم ، حاضریم بنده یه شرکت قدرتمند باشیم ولی حاضر نیستیم بنده تنها قدرت این جهان باشیم…؟
چون قدرتش رو درک نکردم …درواقع قدرتش رو بارها درک کردم ولی برای خودم یاداوری نمیکنم تا به یادبیارم خدایی که تا اینجا منو رسونده به بهترین جاها هم میتونه برسونه…فقط از خدا به عنوان کد تقلب استفاده میکنم انگار هرجا که دیگه کاری از کسی برنمیاد بهش توکل میکنم…درصورتیکه میتونم کل زندگیم رو دوش خدا باشم…خدایی که اتش رو برای ابراهیم گلستان میکنه وقتی همه مردم برخلافشن…خدایی که سلیمان اراده کنه همه رو به خدمتش در میاره،خدایی که به زکریا یه جمله طلایی میگه : خواسته تو برای بچه دار شدن که چیزی نیس “چنین خواهد شد همانطور که ما خود تورا از هیچ خلق کردیم”
خدایی که میتونه از هیچ ماروخلق کنه کاری براش نداره اجابت ما…چون باور نکردم قدرت خدا رو
-اگه رو ادم هایی که بهت اعتبار دادن حساب کنی همون ها به چشم بر هم زدنی میارنت پایین، اما اگه رو خدا حساب کنی اگه همه مردم بخوان بکشنت پایین نمیتونن این کارو بکنن
_ روی درون خودت کارکن خدا خودش چیزای بیرون رو درست میکنه، برای اینه که نباید نگران چیزای بیرون از خودتون باشید
چقدر حرفاتون عالی بود. تحسین می کنم درکتون رو. دستاوردهایی که در یوتیوب داشتید خیلی الهام بخشن و ایمان منو به قوانین بیشتر کردن منم مدتی پیش می خواستم در یوتیوب فعالیت کنم. ولی حرفهایی که یکی از اساتید این حوزه می زد شک و تردید در وجودم ایجاد کرد و بعدن کلا بی خیالش شدم.
جمله تون که گفتید که ” از خدا به عنوان کد تقلب استفاده می کنیم و وقتی از همه ناامید می شیم سراغ اون می ریم” منو یاد فایل تسلیم استاد انداخت. چقدر من با تسلیم نبودن و حساب کردن روی مغزم خودمو زجر دادم. تسلیم بودن یکی از اصول زندگی راحته شاید مهمترینش که به قول شما ریشه در توحید و باور کردن قدرت خدا داره. چقدر زندگی راحت میشه که از ابتدا تسلیم بشیم نه بعد از زجر فراوان.
مطمئنم که با توکل به خدا مساله تون حل میشه شاید تا الانم حل شده. انشاالله روزبروز موفق تر باشید
سپاسگذارم از شما برای توجه زیباتون و کامنتی که گذاشتید…
این کامنت و جمله ای که منشن کردید هم هدایتی بود و سپاسگذارم که با حسن توجهتون به من هم تلنگری دوباره زدید
من قبل از نت برداری این گام ها مینویسم و از صمیم قلب ابراز تسلیم بودن میکنم و میگم خدایا از هر مسأله ای که دارم رها میشم در این لحظه و تسلیم این فایل و هدایت تو میشم…
نتیجه این تسلیم هم پاسخ خداوندی که هرگز خلف وعده نمیکنه رو به همراه داره
فکر میکنم دو یا شایدم سه روز بعد که در حال کارکردن روی گام های بعدی این دوره ارزشمند بودم ، وقتی داشتم مینوشتم و احساسم خوب شده بود وقتی واقعا رها بودم از نتیجه و فقط اصل رو در کارکردن روی خودم میدم…عزیزی بمن پیام دادن و خودشون رو معرفی کردن و درخواست همکاری دادن و با پایین ترین کارمزد ممکن حتی پایین تراز شرکت های واسط کانال رو به یه حساب وصل کردن و کمتر از یک روز هم کل کارها انجام شد
الان به فضل الله حدود دوهفته ای هست که درامد کانال تکاملی داره رشد میکنه و خدا میدونه که چقدر شکرگذار این نعمتش هستم
کامنت شما تلنگری بود برای من برای تعهد بیشتر بی نهایت سپاسگذارم از شما
در تایید و تحسین فرمایش شما واقعا باید سعی کرد که همیشه تسلیم بود تا آسان بشیم برای آسانی ها
از موفقیتتان خیلی خوشحال شدم. من دیروز در مورد کامنت شما با همسرم هم صحبت کردم و ایشون هم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتن.
خوندن کامنتتون هدایتی بود. و خیلی برام درس داشت. این باور که همه چیز به ما بستگی داره و مهم نیست که متخصصان چی می گن برام مرور شد و در عمل دیدم که چقدر باورها قدرتمندن.
آرزوی موفقیت بیشترتون رو دارم. در پناه خدای مهربان باشید.
بسیار بسیار از شما سپاسگزارم که این برنامه زیبا رو تنظیم کردید ، چون شخصا برای استفاده از فایل های رایگان استاد دچار سردرگمی شده بودم
ممنونم ازتون
یکی از پاشنه های آشیل من کامنت گذاشتن در سایت بود که مدت ها تصمیم داشتم انجامش بدم اما انجام نمیدادم
امروز که بیدار شدم پیام این دوره رو در کانال تلگرام استاد دیدم و این پیام رو یک نشانه تلقی کردم ..
امروز روز اول من بود و فایل روز اول رو شنیدم
بسیار عالی بود و این واقعا مکمل دوره دوازده قدم بود و چقدر من نیاز داشتم به شنیدنش
مجددا در این فایل به من یادآوری شد که هر کس نتیجه افکارش رو میبینه و سازنده جهان اطراف خودشه فارغ از شرایط زندگی ، خانواده و هر چیزی که ما اون رو بهانه میکنیم
(همین طور که دارم کامنت رو مینویسم احساس میکنم قلبم باز شده)
بهم یادآوری شد که خدا یک سیستم هوشمند هست نه یک آدم که ما انتظار رفتار های انسان گونه ازش داریم ک با ذهن کوچیک خودمون قضاوت میکنیم
یاد گرفتم هر اتفاق به ظاهر منفی اگر من دیدگاه درستی داشته باشم برای من ثروت و خوشبختی بیشتر به ارمغان میاره
یادگرفتم اصلا بلایای طبیعی معنایی ندارن ، تضادی هستن برای گسترش جهان هستی
یاد گرفتم به صورت کامل و جامع ما هستیم که مسئول زندگی خودمون هستیم نه پدر و مادر و جامعه و …
یادگرفتم با امید نداشتن به دیگران برای تغییر زندگیم شرک رو از خودم دور کنم و قدرت مطلق جهان رو فقط خدا ببینم
یادگرفتم منتظر منجی نباشم و متفاوت از اکثریت جامعه فکر کنم
یادگرفتن فارغ از هر موضوعی با داشتن افکار و باور های درست میتونم خلق کنم هر آنچه که میخوام رو
یادگرفتم که صبور باشم تا افکار جدیدم قدرت بگیرن و عمل کنم به دانسته های خودم
یاد گرفتم دیگه هیچ بهانه ای برای انجام کارها نیارم و از تضاد ها اتفاقا قدرت بگیرم برای تغییرات مثبت
یادگرفتم اگر من بندگی بلد باشم خدای من خدایی کردن رو خوب بلده
یادگرفتم اگر واقعا بنده باشم خدا زمین و آسمان رو طبق کلام قرآن مسخر کرده برای من
من میتونم هر آنچه میخوام رو بدست بیارم
یادگرفتم دیگه کاری نکنم که مردم خوششون بیاد ، کاری کنم که قلبم و خدای من راضی باشه
یاد گرفتم که خدای خودم رو بشناسم و روی خودم کار کنم ، بعدش همه چی درست میشه
با اینکه این آگاهی ها رو قبلا در فایل های 12 قدم دیده و شنیده بودم
ولی باز هم برام تازگی داشت و در دفترم یادداشت کردم
امروز واقعا درک کردم که وقتی استاد میگفتن من هر لحظه تشنه ی این آگاهی ها هستم و برام عادی نمیشه یعنی چی
خیلی عالی بود و خداروشکر من توی این زمینه پاشنه آشین آنچنانی ندارم…
شاید قبلا داشتم ولی الان اصلا…
شاید قبلا فکر میکردم که باس رای بدم که دولت بهم کار بده یا دولت باس کاری برامون انجام بده…
ولی رفتم توی کار های دولتی دیدم فساد سیستمی بیداد میکنه و از اونجا کشیدم بیرون…
و بعد توقع داشتم از خانواده اونام به حرفم گوش ندادن و باور های ضعیفی داشتن و رهاشون کردم و هجرت کردم
قشنگ از هرجایی توقع داشته باشی برای حمایت…
خداوند از همون جا نامیدت میکنه…
و الان تنها امیدم خداست و روی خدا حساب باز کردم و مطمعنم هدایتم میکنه… مطمعنم قدرت. و توانم میشه برای کار کردنم و ایمان دارم که هوامو داره ایمان دارم که پول فراوان رو به سمتم هدایت میکنه…
همانطور که استاد در کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم گفتند خداوند یک سیستم است و چقدر دونستن این موضوع به من کمک کرده من یک مادر با 2 پسر بچه پشت سرهم گاهی خسته میشم و بلافاصله این پیام از اطرافیان میگیرم که ناشکری نکن خدا قهرش میگیره یک مادر نباید خسته بشه خدا رو ناراحت نکن وگرنه به بچت چیزی میشه ولی من با دونستن این موضوع میدونم که خداوند مثل ما احساس خشم و ناراحتی نداره و یک سیستم است از طرفی من با کار کردن روی خودم فهمیدم که به عنوان یک انسان حق داشتن ساعتی تنهایی برای خودم دارم و این ناشکری نیست بلکه حق طبیعی هر آدمی هست و این نگاه باید تو هر چیزی در زندگی داشته باشیم
مسئولیت صد در صد زندگیت قبول کن هر اتفاقی که تو زندگیت میفته تو خلق کردی خداروشکر من الان به مرحله ای رسیدم که هراتفاقی میفته از خودم میپرسم زهرا چه باوری داشتی چه فرکانسی فرستادی که اینو تجربه کردی ولی این موضوع کمی در من بگیر نگیر داره که دارم روش کار میکنم که بعنی داره تکاملم طی میشه
یادمه یک باور مخرب که قبل از ازدواج داشتم این بود
هرچقدر مادرم میگفت برو سرکار میگفتم نه
هرکس منو بخواد باید مسئولیت مالی منو قبول کنه
از وقتی با استاد آشنا شدم فهمیدم باور چیه مسئولیت چیه ،خلق چیه ،با تمام گوشت استخونم نیاز به مستقل بودن در من شکل گرفت خدایا شکرت بابت این آگاهی ها شکرت که در مسیر درست افتادم
من از وقتی این فایل دیدم هر روز دارم به رفتارم توجه میکنم و میبینم گاهی از زیر مسئولیت در میرم و همونجا مچ خودمو میگیرم و این جملرو تو ذهنم تکرار میکنم
هرکس وضعش خوبه باید به بقیه کمک کنه :
این باور تا قبل این فایل در من وجود داشت با اینکه سعی در انکارش داشتم فکر میکردم چون وضعیتم خوبه باید به خانوادم کمک کنم و اصلا نمیتونستم نه بگم با اینکه میدونستم اشتباهه چون بعضی وقتا با حس خوب انجام نمیشد و بعد این فایل دقیقا موقعیت پیش اومد که این موضوع تکرار شد و من تونستم نه بگم و بابت این موضوع به خودم افتخار کردم
و این جمله باید با طلا نوشت گه همه چیز از افکار شروع میشه وقتی فکرتون کنترل میکنی به ایده ها و مسیر های درست هدایت میشی فقط صبر داشته باش بزار افکار جدیدت قدرت بگیره و عمل کن به دانسته هات دندون عجله بکش
هروقت گفتی من توقع دارم از فلانی که فلان کارو برام بکنه در مسیر غلط هستی و من باز چرخیدم درون خودم دیدم بیشترین توقع من از همسرم هست و دوباره به خودم یادآور میشم هربار این فکر میاد تو سرم که زهرا خودت چی کار میکنی خودت چه کمبودی داری که توقع داری اون حلش کنه توقع کم کن وببین چه راه حلی از سمت خودت داری این همون باور ه استاد گفتن یک کس دیگه ای باید یه جور دیگه ای باشه که من از زندگیم لذت ببرم خداروشکر که با این آموزش ها خیلی خیلی تو این موضوع بهتر شدم و بازم دارم رو خودم کار میکنم
روش من در کار کردن روی این فایل ها به صورته که اول یکبار گوش میکنم برداشت هامو مینویسم و بعد با دقت جمله به جمله استپ میکنم و با زندگی خودم تطابق میدم و مثال میارم و در نهایت با برنامه ادیت قسمت های مهم روی تکرار میزارم و بعضی جاهارو حذف میکنم و 5 صفحه اول از کامنت های پر امتیاز و خونده و مینویسم
این روش عالیه خواستم باهاتون به اشتراک بزارم
استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیز شما دستی از دستان خداوند هستید برای من و هر روز جزو شکر گزاری های من هستید عاشقتونم
سلام و عرض ادب…این باور توحیدی انقلابی هست واسه هر فردی که خواهان جهش باشه.من در بعضی ازقسمت های زندگیم خصوصا امر ازدواج بهونه میارم اونم از نوع زیاد.امید دارم که میتونم با تمرکز روی راه ها و راه حل ها به این امر مهم هم دست پیدا کنم.
منم آرزو میکنم خیلی زود به خواسته ی قشنگتون برسین.
فقط خواستم بگم این خواسته، کلیدی تر از اونه که فکرش رو بکنین.
اصلا خود استاد عباسمنش، اگر در 18 سالگی ازدواج نمیکرد، دلیلی نداشت به اون مسیر طولانی و پر پیچ و خم توسعه ی شخصی پا بذاره…به بندرعباس مهاجرت کنه و..باقی قضایا!
این کار، اصلا دلیل مهم توسعه شخصی و بهتر شدن در تمام وجوه زندگی برای خیلی هاست. مثلا خود من، ذوق و شوق دارم که به خاطر همسر و بچه هام بهتر و بهتر بشم.
توی همین دنیا و چه بسا در نزدیکی شما، همین الان دختری، منتظر اینه که با شما، خوشبخت و خوشحالی رو تجربه کنه.
منم دقیقا مث شما توی ازدواج مقاومت هایی دارم بخاطر ورودی های اطرافم. از خدا جون میخوام باورهایی رو در همه ی ما تغییر بده وکمک کنه در فرکانسی قرار بگیریم که به خواسته ی زیبا ومثبتمون برسیم. موفق باشین :)
خواستم بگم که چقدر عالی و فوق العاده هستید و قطعا یک جوان بسیار لایق و شریف در این دنیا و چه بسا نزدیک خود شما، آرزو داره در ادامه زندگی، با شما شریک باشه….
و خدا میدونه که زندگی مشترک با او، شما را به دنیایی خواهد برد که فکرش را هم نمیکنید چقدر زیبا خواهد بود
اول اینو باور کنید،
اینکه خوشحالی و خوشبختی، از رگ گردن به شما نزدیکتره! چون خدا با شماست.
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و همه دوستان پرتلاش
الهی شکرت واقعاً شکر بابت این محتوای بسیار ارزشمند
امروز اتفاقی میخواستم یه یلم از بارون بزارم استوری اینستاگرامم که یهو با پست استاد روبرو شدم که داشت در مورد این دوره فوق العاده صحبت میکرد
استاد جان سپاسگزارم ازت بابت این دوره که به صورت هدیه قراردادی داخل سایت و از خانم شایسته عزیز بسیار ممنونم که این دوره رو با حساسیت و نهایت لطف برامون آماده کردن
خیلی صحبتهای ارزشمندی داخل این فایل بود که من واقعاً بهش نیاز داشتم و میخوام که یه داستانی رو براتون تعریف کنم
حقیقت من آدمی بودم که و یعنی هستم ام توی ذهنم از پدرم گله داشتم که اون باید یه سری چیزها رو برای من درست بکنه یا همش فکر میکردم که اگر وضعیت پدرم بهتر از این بود قطعاً من الان میتونستم نتایج بهتری بگیرم شاید وضعیتم از اینی که هست خیلی بهتر میشد لی خب یه چیزی در درونم فریاد میزد که داری مسیر رو اشتباه میری یه چیزی درونم میگفت که نمیتونه این درست باشه تو خالق زندگیتی ولی واقعاً یه جایی به سطوح اومدم و سر سفره به خانوادهام گفتم من نمیدونم چرا با وجود اینکه این همه تلاش میکنم اما باز همون نتیجه دلخواه رو نمیگیرم هنوز یه سرمایهای که قابل لمس باشه برای خودم ندارم
من دقیقاً باید چیکار بکنم شکرگزاری میکنم روی باورام کار میکنم اما اون نتیجهای که باید رو نمیگیرم از یه جایی به بعد گفتم بابا شاید واقعاً یه چیزی بیرون از من باید تغییر بکنه که من شرایطم تغییر بکنه یعنی این باور در من داشت سست میشد که آقا این من هستم که خالق 100 درصد اتفاقات زندگیمم
شاید اگر این باور در من شکل بگیره که من خالق 100 درصدم وضعیتم تغییر بکنه شاید دلیل اینکه وضعیتم همونی بوده که هست یلش فقط و فقط برمیگرده به این باور که من دارم شرک میورزم
خدا جونم هدایتم کن که من هم مثل استادم بتونم یکتاپرست باشم
امروز همکارمون اومد در مورد حمله اسرائیل صحبت کرد و داشت فحش میداد به نظام و اینکه چقدر اینها پلیدند چقدر اینها با سیاستن فلان و فلان و فلان اگر زمانی شاه بود الان خیلی شرایط بهتر بود شاهداشت به روستاییا میرسید و از روستا شروع کرده بود به آباد کردن و از اینجور حرفا
من خودم متوجه شدم که اون حرفا داره روی من تاثیر میذاره یعنی من هر چقدر که از سایت و دوستان عزیزم کامنتهاشون دور باشم راحت تر تاثیر میگیرم از حرفهای دیگران
من گاهی اوقات فکر میکنم که پدرم الان دو تا ماشین داره چرا نباید یکیشو به من بده که ازش استفاده بکنم و گاهی هم به خاطر این تفکر ازش تنفر به دل گرفتم اما نگاه توحیدی اینه که من باید روی خودم حساب بکنم و دست و پام که نشکسته میتونم اون ماشینی که خودم میخوام رو خریداری بکنم
درسته تا به امروز شاید تلاشهای زیادی کردم که به ثمر نشسته اما این دلیل نمیشه که از اینجا به بعد شرایط تغییر نکنه را قطعاً میتونه تغییر بکنه و پایان شب سیاه سپید است
تنها چیزی که من باید در خودم تقویت بکنم امید و این روحیه منظم بودن و هدفمند زندگی کردن و برای تک تک ثانیههای زندگیم هدف داشته باشم یادم از همکارمون پرسیدم که اگر بخوای چکیده این چند سال زندگیت رو به من بگی و منو یه راهنمایی بکنی تا بتونم مسیر رو بهتر طی بکنم مسیر تکاملم رو من چطور باید زندگی بکنم و چه دیدگاهی داشته باشم
اون اشاره کرد به ساعت روی دیوار و به من گفت که این ساعت رو میبینی عقربهاش رو نگاه کن سعی کن از اون عقربه عقب نمونی و من از اون روز به بعد هر کاری که باید انجام بدم در طول روزم رو یادداشت میکنم و انجامشون میدم و تیک میزنم دیگه اجازه نمیدم زمان از زیر دستم در بره ص واسه تک تک سونیام برنامه دارم اهداف بلند مدتم رو میبینم و اونا رو به اهداف کوتاه مدت تبدیل میکنم به حدی که به انجام دادن یک سری وظایف در طول روز برسه و من با انگیزه و عشق انجامش میدم چون به این درک رسیدم که زندگی مسیر و من باید از این مسیر لذت ببرم یا به عبارتی خوشبختی مسیر نه مقصد
من چند روزی هست که دارم روی روابطم کار میکنم روی روابط عاطفیم روابطم با آدمهای اطرافم و میبینم که شرایط چطور داره تغییر میکنه وقتی که من روی نکات مثبت آدمها تمرکز میکنم هر چقدر که افسار ذهن رو ول بکنم و اجازه بدم که برای خودش فکر بکنه و از اونجایی که پیش فرضهای ذهنم در مورد نکات منفی آدمها فکر میکنه قطعاً روابطم هم همون روابط بیماریزا که قبلاً داشتم همون میشه
حقیقت اینه که وقتی که ما مقصر رو کس دیگهای میکنیم و میگیم اگر فلانی جور دیگهای بود جور دیگهای رفتار میکرد الان من هم بهتر از این میتونستم عمل بکنم حس آرامش بهمون دست میده اما به قول استاد ن فقط ما را از میلیونها میلیون دلار ثروت دور میکنهما باید این نگاه را در خودمون تقویت بکنیم که تنها و تنها و تنها من هستم که خالق زندگی خودمم من هستم که تاثیرگذارم من میکلاننج زندگی خودمم من شاهکار زندگی خودمم من پادشاهم من بهترینم من میتونم من به دستش میارم
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و عرض خدا قوت.️
سلام و درود به تمام خانواده دوست داشتنی عباس منشی.
مطالب این فایل بسیار با باورهای اکثریت جامعه ما مغایرت داره و هر ذهنی و هر آدم عادی که قاطی این مردم جامعه اس به راحتی و اصلا این مطالب و نمیپذیره.
البته که این مطالب اصلا به گوش اونها نخواهد رسید چون اصلا در مدار دریافت این مطالب نیستند و طبق فرمایش استاد این مطلب برای عده قلیلی که میخوان متفاوت زندگی کنن.
پس من اولین چیزی و که باید حواسم باشه اینه که برای اینکه بتونم آگاهی های این فایل و به اجرا در بیارم و بهشون عمل کنم و جزء شخصیتم بشه نباید به هیچ عنوان این مطالب و به زبون بیارم.
چقدر احساس آرامش و اطمینان قلبی به آدم دست میده وقتی میفهمی که اگه مستقیم به خودش به منبع انرژی وصل بشی و رها کنی اون قدرت مطلق تمام کارها تو انجام میده…از روش هایی که به مغز کوچیک هیچ آدمی در هیچ سمتی نمیرسه.
چقدر خوبه که نباید منت هیچ کسی و تو این دنیا برای کاری بکشیم واصلا برای چی باید این کار کنیم مگه همه ما انسان ها یکی نیستیم… ما نباید آدم ها رو با جایگاهاشون ارزش گذاری کنیم. همه از نظر خداوند یکسان هستند.
من با قدرت مسئولیت تمام زندگی خودم اتفاقات شرایط روابط وضعیت مالی وضعیت سلامتی و … رو میپذیرم و با تکیه و اتصال به منبع همشون و همون طور که دلم بخواد میسازم با استفاده از هدایت ها و الهامات .
و در این مسیر اگر اتفاقی اون طوری که من میخوام نمیشه حتما خدا اتفاق بهتری و برام در نظر گرفته چون اون صلاح من و بهتر میدونه و من اعتماد میکنم و رها میکنم.،
و ایمان دارم که این مسیر مسیر درسته چون خدا پشت فرمونه و من احساسم عالیه .
این فایل برای گام اول خیلی عالی بود ، یه اطمینان خاطر و آرامشی در من ایجاد کرد که با خیال راحت گام های دیگه رو بردارم مطمئنم کمک و هدایت اون همیشه همراه منه…
باسلام خدمت استاد عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز . درپناه خداوند باشید . من از روز اول دوره شرکت کردم ولی رد پایی نمیگذاشتم اما امروز میخام رد پا بگذارم و میخام بگم هدایت های خداوند تو کار وزندگیم زیاد بود از روزی که دوره شروع شد ومن سپاسگذار خداوند هستم و از خدا تشکر میکنم که منو هدایت کرد به این مسیر درست واز خدا میخام که کمکم کنه که بمونم تو مسیر درست وروز به روز بهتر بشم و بهترین هدایتش این بود که شما رو بمن معرفی کرد به عنوان استاد ومربی ازخدای خودم ممنونم . بهترین ها رو برای استاد وهمسرشون آرزومندم .
سلام استادجان و مریم جان. با مرور دوباره این فایل درکم از توحید بیشتر شد،این روزا حس میکنم مدار ذهنی ام دوباره پیشرفت چشمگیری کرده و یک مدار رفته بالاتر چون حرفهای شما را بهتر درک میکنم. بهتر میفهمم مسئول زندگی خودم بودن یعنی چی. باج ندادن به کسی یعنی چی. عاشق خودم بودن یعنی چی. خدا را به عنوان رب العالمین در نظر داشتن،بیشتر روی خدا حساب کردن تا بقیه یعنی چی. حس میکنم حسابی حرفهای شما را بیشتر درک میکنم. چقدر فایل عالی بود
ای هوااار من مسئول زندگی خودم هستم نه هیچ کس دیگه ای. توحید یعنی مسئولیت صد در صد زندگی من گردن من هست و تمام.
سلام به دوستان هم فرکانسی و خانواده عزیز عباسمنش.سلام به استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته گرانقدر. چقدر فایل های خانه تکانی ذهن عالی هستن و من چقدر نیاز داشتم به این سلسله فایل ها.
من خودم و تنها خودم مسئول صد در صد اتفاقات زندگیم هستم و عامل اتفاقات زندگیم رو کس دیگه ای دونستن چیزی جز شرک نیست و من تعهد میدم که تمام تلاشم رو بکنم که مشرک نباشم و با کنترل فکرم قدم به قدم این مسیر رو پیش برم .من متعهد میشم که هیچ بهونه ای نیارم و بگم من مسئول هر داستانی هستم و زندگیم رو اون جوری که میخوام خلق کنم جوری که قابل مقایسه با قبل نباشه،هیچ بهونه ای قابل قبول و قابل توجیه نیست ،به هیچ عنوان . حتی این فکر که شخص دیگه ای باید طور دیگه ای باشه یا کار دیگه ای انجام بده که من خوشبخت بشم فکری شرک آلود و تمام افرادی که این افکار رو دارند افراد بدبختی هستند. اگر من در بیزینسم مشکل دارم این مشکل از کارمند من نیست. اگر من باورها و ایده های درست داشته باشم من راه حل رو پیدا می کنم. از هر طرف که نگاه کنیم به این می رسیم که اتفاق ها رو خودمون رقم می زنیم. برای رسیدن به یک باور و تثبیت اون باید بارها و بارها تکرار کنیم تا باور در وجود ما نهادینه بشه و احساس خوبی پیدا کنیم.باید اینقدر به خودمون بگیم و تکرار کنیم که این حس در وجود ما شکل بگیره که داره کارها رو انجام میده داره من رو هدایت می کنه. به قول استاد هدایت درخواست همیشگی من از خداوند هست و چون باور دارم که میشود و چون باور دارم در وجود من هست و چون از دیگران کمک نمیخوام ومنتظر دیگران نیستم و مسئولیت زندگیم رو گردن دیگران ننداختم و اومدم در دل خودم و با خدای خودم و اون درخواست ها رو دارم، هدایت میشم . کسی که بنده خوبی باشه و بندگیش رو برای خداوند بکنه خداوند همه کاری براش می کنه. وقتی تو خدا رو به عنوان قدرتمند ترین فرمانروای دنیا باور کنی،اون وقت هست که از مواهبش هم استفاده می کنی.خدا رو باور کنیم تا کل امکانات دنیا و زمین و آسمان ها را در اختیار ما قرار دهد. خدایی که کل جهان رو داره اداره میکنه اگه من نوعی بندگیش رو بکنم کارهای من رو نمیتونه انجام بده؟چقدر زیبا. ما بنده خوبی باشیم خدا خداییشو خوب بلده. ما از همه توقع داریم غیر خداوند. ما بندگیشو بکنیم تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم رو رعایت کنیم خدا درهایی رو برای ما باز میکنه که کل مردم دنیا هم جمع بشن نمیتونن این کار رو انجام بدن. اگر داری مثل بقیه فکر و عمل می کنی مثل بقیه نتیجه می گیری. اگر میخوام متفاوت نتیجه بگیرم باید متفاوت فکر کنم ، حواسم باشه باید متفاوت فکر کنم اجازه ندم افکارم مثل بقیه باشه هر لحظه ناظر بر افکارم باشم و همچنین متفاوت عمل کنم. این رو هم بدون که اکثر مواقع نقطه مقابل تفکر اکثریت جامعه تفکر درست هست. همه چی خداست و توحید و توکل.
تمام تلاشم رو می کنم مسیری برم که خدای خودم ،قلب خودم راضی باشه و نه مردم. کاری بکنم که خودم بهش اعتقاد دارم نه مردم.به این اعتقاد داشته باشم که کسی که به خداوند ایمان داره برای مردم کاری نمیکنه، راه درست رو میره و کار درست رو انجام میده. بدانیم اگر توحید در قلب ما بیشتر و بیشتر بشه نحوه فکر کردن و عمل کردن ما تغییرمیکنه.خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام.
با سپاس.
به نام خداوند هدایتگر
مدتی بود که درونن احساس خوبی نداشتم
یعنی خداوند بهم میگفت وقتشه که یکم رهاتر باشی و دست از کارها و مشغولیت های روزانه برداری و بری بشینی به حال دلت رسیدگی کنی
احساس میکردم که اونجوری که باید احساسم خوب نیس ، از آرامش فاصله گرفته بودم ، خیلی باخدا صحبت نمیکردم،با اینحال درونم بهم گوشزد میکرد که باید زمان بذارم برای اصلاح خودم و پیداکردن منشا افکار نامناسب
آرامش درونیم از چند وقت پیش کمترشد
من توی یک ماهی که گذشت با کارکردن روی باور های ثروت ساز و هم جهت با خواسته ای که داشتم خواسته ام محقق شد اما عجله و ترس و کمبود اومد سراغم وقتی که اون باورها رو اصل ندونستم و یادم رفت که مسیر رسیدن به این خواسته از کارکردن روی اون باورها بوده نه تلاش خودم
یادم رفت که توحیدی عمل کنم و خدایی که من رو هدایت کرد به این خواسته میتونه بقیه راه رو هم هموار کنه
شرک داشتم ، به جای توکل به همون خدا متوکل شدم به دیگران به سرچ کردن اطلاعاتی که بتونه نتیجه رو بوجود بیاره ، اینجوری شد که کم کم اون احساس که من خودم خالق زندگی خودم هستم از درون کمرنگ شد
میخوام رد پام رو بذارم و اتفاقات این یک ماه اخیر رو اینجا بنویسم
من چند ماه پیش 2 تا کانال یوتیوبی رو استارت زده بودم حدود یک ماهی فعالیت کردم اما به دلایلی احساس خوبی که بهشون داشتم رو ازدست دادم و قبلا از اینکه شرایط فعال شدن درامدشون رو کامل کنم رهاشون کردم
یک ماه پیش هدایت شدم که برم و دوباره روی باور هام کار کنم، پارسال برای خودم یه گروه تلگرامی درست کرده بودم با شروع دوره 12 قدم ، رفتم دوباره به اون کانال سر زدم و باورهایی که نوشته بودم رو خوندم چه آرامشی گرفتم و احساس کردم خدا اونموقع چه باورهایی رو بهم الهام کرده بود…
از این کار لذت میبردم میخوندمشون و تو همون گروه الهامات بعدی رو مینوشتم
تسلیم شده بودم به خدا میگفتم خدایا من تسلیم توام تو هدایتم کن
وطبق قانون خداوند هم هدایتم میکرد به فایل هایی که نیاز داشتم…
نمیدونم چندروز گذشت…یه روز بهم الهام کرد خداوند که برم به داشبورد کانال های یوتیوبم سر بزنم…
توی هر کانال یه ویدئو که مال سه ماه قبلش بود یهو وایرال شده بود…
کلی انگیزه گرفتم و شروع کردم به ساخت ویدئو های جدید و حتی یه کانال جدید توی همون حوزه هم استارت زدم
دوستانی که اطلاع ندارن از شرایط دارمد زایی یوتیوب به طور خلاصه میگم که یک کانال باید مجموع بازدید ویدئو هاش به 4000 ساعت و 1000 نفر عضو برسه
اون 2 تا کانال رو وقتی بهشون سر زدم تعداد عضوهاش یا سابسکرایبرهاشون رسیده بود بین 100 تا 200 نفر
الان یکیشون 9200 نفر عضو یک کانال دیگه 6000 نفر ، کانالی که تازه شروع کردم فقط در عرض 2 هفته تمام شرایط یوتیوب رو به دست آورد و الان 4900 نفر عضو و حتی یه کانال دیگه هم حدود دو هفته پیش شروع کردم و الان حدود 1400 نفر عضو داره و همه شون شرایط درامد زایی یوتیوب رو به دست اوردن
این دستاورد خیلی بزرگیه…
خیلی از کانال ها یکسال زمان میذارن تا به 1000 نفر عضو برسن
کلی اموزش هست و کلی از افراد پول های زیادی میدن تا اموزش ببینن وسالها تلاش میکنن و شکست میخورن تا یک کانالشون موفق بشه
مدرس های این حوزه میگن که الگوریتم وجود داره باید خیلی از مسائل رو رعایت کنی ولی من اصلا اون ها رو پیگیری نمیکردم و همش به خودم میگفتم برای من همه چیز فرق میکنه برای من همه چیز یه جور دیگه پیش میره خدا خودش همیشه کارهای منو انجام میده من اونیم که همیشه همه چیز رو به آسونی بدست میارم من رو دوش خدا میشینم و دست به خاک میزنم طلا میشه و کلی باور دیگه و با تجربیاتی که داشتم تاییدشون میکردم …
خودم که الان به این دستاورد نگاه میکنم چیزی که به نوعی رکورد شکنی تو کل پلتفرم یوتبوبه بقول ادم های این حوزه شکست الگوریتمه و فلان… دوباره برام یاداوری میشه این جملات استاد که این اصل رو فراموش نکن که “خدایا هر انچه دارم از آن توست، خدایا تو همه چیزو بمن دادی ، خدا قدرت اینو داره که هرکاری رو برای من بکنه اینکه ساخت باورها اصله نه ساختن ویدئو ،توکل به خدا اصله نه پیدا کردن موضوعی که مردم بپسندن…
چون سر خودم رو شلوغ کردم و فراموش کردم اصل چیه… عجله کردم برای ساختن ویدئو رفتم سراغ راه حل های فرعی عوامل بیرونی…یادم رفت که بابا باید برای درون خودت وقت بذاری روی افکارت بیشترین تمرکزت رو بذاری وگرنه اون زمانی که 2 تا کانال اول یهو رشد کردن ماه ها بود که اصلا من ویدئویی نساخته بودم همون خدایی که ویدئوهای قدیمی که هزارتا بازدید هم نداشتن یهو جذابشون میکنه و هدایت میکنه میلیون ها نفر رو به دیدن همون ویدئو ها میتونه مابقی کارهارو هم انجام بده
یک هفته ایه که دنبال شخصی بودم که کانال های من رو به یه حساب خارج از ایران وصل کنه تا من بتونم درامدزایی کانال ها رو فعال کنم…اشخاص زیادی قبول نکردن و من نتونستم ایمانم رو حفظ کنم و از اصل فاصله گرفتم و کم کم ناراحت شدم،انگیزه هام کمرنگ شد ،کم کم به جای تجسم خواسته هام وچیزهایی که دوست داشتم بخرم و خریدنشون برام قطعی شده بود تجسمم رفت روی شنیدن نه از افراد دیگه، فایده نداره شد تجسمم،اینکه ادمها سرزنشم میکنن شد تجسمم…
این هارو نوشتم تا یاداوری کنم مسیر رو برای خودم…نتیجه دوطرف توکل به خدا و شرک ورزیدن رو…تا اهرمی کنم این داستان رو برای توکل و تعهد بیشتر
خدارو شکر میکنم امروز هدایت شدم به فایل خانم شایسته عزیز
صدای خانم شایسته ، کلماتی که استفاده کردن در معرفی پروژه خانه تکانی ذهن به خودی خود من رو تکان داد و بمن ارامش داد
من شروع کردم و بعد از چندبار گوش دادن فایل معرفی پروژه خانه تکانی ذهن
گفتم خدایا من تسلیمم میسپارمش به خودت…من دست از تقلا و تلاش بر میدارم خدایا من اجازه میدم تو کارها رو بکنی من از نگرانی فرار میکنم و پناه میبرم به قدرت تو … من کوله پر از سنگی که کمرم رو خم میکنه میذارم زمین و میذارم تو برام سبکش کنی …
به قول استاد زرنگ اونیه که خدا کاراشو انجام بده… من میخوام روی خودم کارکنم سوت بزنم ولذت ببرم …
میخوام به جای ادما خدا رو استخدام کنم و به تنها قدرت جهان که اصلا خودش منو تا اینجا اورده اجازه بدم وحتی رها باشم از نتیجه … تا منو هدایت کنه به بهترین ها به آسانی ها از مسیر هموار…خدایی که این نتیجه رو برای من بوجود آورد و من با چشم خودم دیدم چیزی رو که برای بقیه یکی از سخت ترین کارهاست مثل اب خوردن 4 بار با بالاترین کیفیت در کوتاه ترین زمان برام انجام داد میتونه بهتر و بزرگتر وراحت ترش هم برام فراهم کنه… خدایی که خودش این ایده ها رو بهم الهام کرد خدایی که خودش فریم به فریم ویدئو ها رو بهم الهام کرد که چطور بسازم… همین خدا میتونه هدایتم کنه…خودش همه کارهارو انجام میده و اگه لازم باشه من قدمی بردارم اونهم خودش بهم میگه
الان وقتشه برگردم با این پروژه روی اصل و رها باشم
در ادامه نکته برداری هام رو از گام اول مینویسم و رد پای خانم شایسته رو دنبال میکنم
-نکته برداری از جملات مهم و فکر کردن درمورد جملاتی که بهم ارامش میده
-جملاتی که بهم ارامش میده رو به باورهام اضافه کنم و اگاهانه تکرارشون کنم
_روزی دو ساعت با تمام تمرکزم گام ها رو گوش کنم و هرکار دیگه ای رو تعطیل کنم
_ هرروز رد پام رو بذارم وسعی کنم این عادت رو درخودم ایجاد کنم که از اصل بهبود های کوچک روزانه استفاده کنم و سعی کنم هرروز از چیزهایی که یادگرفتم در عمل استفاده کنم
_کمالگرا نباشم و سعیم رو بکنم و به نجواها اجازه ندم ناامیدم کنن…درحدی که فهمیدم عمل کنم و سعی کنم هر روز هر چقد که در مدارم هست بهبود رو درخودم ایجاد کنم
_ودر پایان وقتی دغدغه های امروزم امری بدیهی و عاری از نگرانی شد دوباره همین روند رو تکرار کنم و یاد بگیرم منم برای خودم اینجوری پروژه تعریف کنم از فایل های سایت و بهشون متعهد بمونم
گام اول : توحید و فعال کردن قدرت خلق درونی
-این فایل برای افرادی است که میخوان آرامتر زندگی کنن میخوان یجوردیگه فکر کنن و یجور دیگه نتیجه بگیرن واین فایل برای همه مردم دنیا نیست
جمله آغازین این فایل مثل جمله پایانی خانم شایسته توی فایل معرفی پروژه است
اگه به این فایل هدایت شدی و داری این فایل رو گوش میدی حتما درخواستی داشتی از خداوند و این پاسخ خداوند هست پس باید بادقت بالا بهش گوش بدم و نکته برداری کنم وجمله به جمله فکر کنم… چون من درخواستم از خداوند هدایت بوده و الان هم خودم رو تسلیم اگاهی های این فایل میکنم تا خداوند هدایتم کنه و لبیک میگم به پاسخ خداوند… دوستدارم این رو هم برای خودم برداشت کنم که قرار نیست من و حرف هام ، نرگشم و محصولاتم مورد تایید و تحسین همه ی ادم ها باشه… قرار نیس همه ادمها بپسندن یا تایید کنن گفته های من رو … من باید روی خودم کار کنم ادم مناسب مدار من رو خدا هدایت میکنه به سمت من … من باید مسیری که درسته و در مسیر هدایتم هست رو انجام بدم مهم نیست که بقیه چه برداشتی میکنن و من نباید متناسب با سلیقه عموم رفتار کنم…به قول استاد غالبا تفکر مخالف جامعه تفکر درسته… این روهم برای خودم که بهش نیاز دارم شفاف میکنم که این به این معنی هم نیست که بخوام با اکثریت جامعه مخالفت کنم تا به دیدگاه درست برسم…من فقط باید از قلبم والهامات خداوند تبعیت کنم وتوی این مسیر سعیم رو بکنم…و اینکه بادیگران بحثی هم نکنم به قول استاد خیلی جاها زیپ دهنمو ببندم
_ هرکسی داره نتیجه افکار خودشو میگیره
من باید سعی کنم که روی افکارم کار کنم تا به احساس بهتر برسم…هر کسی داره نتیجه افکار خودشو میگیره…درستی مسیر رو نتیجه افکاری که منو به احساس خوب میرسونه مشخص میکنه…وقتی مسیرم درسته که نتیجه هم تو دستم باشه… من اگه نتیجه نادلخواهی رو تجربه میکنم نتیجه افکار خودمه… خودم خالق زندگی خودمم باید این مساله رو اصل بدونم و همیشه با منطق های درست برای خودم تکرارش کنم
_بلاهای طبیعی همه جای دنیا اتفاق میوفته
این جزیی از قوانین طبیعیه جهان مادیه نه ماهیت خاص بلاهای طبیعی کلا تضاد…در واقع دوقطبی بودن این جهان جزء ماهیت انکارناپذیر این جهانه…اگه من وقتی این حرف ها رو میشنوم و ته قلبم میگم کاش دنیا اینجوری نبود و همه چیز گل و بلبل بود به این خاطره که هنوز نتونستم:
-ماهیت دوقطبی بودن این جهان رو درک کنم
– نتونستم خدارو به شکل یه سیستم نه در قامت یه انسان درک کنم
-نتونستم درک کنم که من خالق زندگی خودم هستم و نگرش من و درنتیجه اون احساس منه که خالق شرایط زندگی منه نه یه عامل بیرونی مثل سیل یا زلزله ای که اصلا خارج از کنترل منه
باید با مثال زدن برای خودم هربار شفاف ترش کنم این مساله رو که نوع نگاه من به موضوعات عامل سازنده اتفاقات زندگی منه
اول بادرک اینکه این ماهیت جهان مادیه و تقصیر رو گردن هیچ چیز و هیچ کس دیگه مثل خدا یا دولت نندازم، خودم رو به آرامش برسونم
بعد بیام یاداوری بکنم که من و نوع نگاهم عامل اصلی و من مسول خلق زندگی خودم هستم با افکارم
بعد بیام از این قانون استفاده کنم و مثال هایی رو برای خودم بیارم تا نقطه مثبتی در اون تضاد پیدا کنم تا جهت احساسم رو به سمت حال خوب تغییر بدم
مثلا در مورد بلاهای طبیعی اول بگم این ماهیت جهان مادی منه مثل شب و روز مثل بالا و پایین پس اتفاق افتادن این مساله طبیعیه
بعد بیام به احساس خوب برسم در مورد این مساله
طوفان باعث میشه که طبیعت هر بار مقاوم تر بشه و خودش رو با تضاد های جدید بهتر رشد بده طبق قانون تکامل درخت ها طی سالیان یاد بگیرن که ریشه های قوی تری رو ایجاد کنن تا با هر طوفانی از ریشه کنده نشن…یا اینکه طوفان چقدر به فروانی و گستردگی منابع طبیعی کمک میکنه مثلا بذر گیاهی که فقط توی یه محیط خاص بوده رو میتونه تا یه کشور دیگه جابه جا کنه…باعث میشه در ساخت خونه های جدید قدرت همچین طوفانی هم لحاظ بشه اگه این مسائل اتفاق نمیوفتاد احتمالا ما ادمها هنوز توی خونه های کاهگلی و سست زندگی میکردیم وتلفات بیشتری میدادیم…سیل باعث شده که سد بسازیم و ازش برق تولید کنیم و فروانی گسترش پیدا کنه… چقد باعث اشتغال زایی میشه چقدر در مسیر فکر کردن به حل همچین تضادی مسائل دیگه ای رو خود به خود حل میکنیم…
آوردن مثال تا تقویت بشه این تفکر :
یادمه وقتی خیلی بچه بودم توی استان ما ( استان گلستان ) سیل خیلی شدیدی اومده بود که تا سالها بعد اثراتش رو میشد دید…حتی نوار ویدئو فیلم های حادثه بین مردم دست به دست میشد…خب این مساله باعث شد که جاده های جنگل گلستان عریض تر بشه تا آسیبات جانی حداقل بشه…کلی درخت جدید کاشته شد تونل ها تغییر شکل دادن…حتما کلی وضعیت امدادرسانی بهتر شده و کلی پایگاه امدادی توی همچین منطقه ای قرار گرفته…
عید چند سال قبل وقتی من گرگان بودم که فکر میکنم این فایل هم مربوط به همون دورانه… بارندگی شدید تو ایام عید باعث اومدن سیل سمتای کردکوی شد… که فاصله خیلی زیادی هم با خود گرگان نداره…هرکسی که گرگان رفته میدونه که این شهر اصلا داخل گودیه ولی چون ازقدیم این مساله توی گلستان تکرار میشد توی اون ایام هیچ آسیب جدی به خود گرگان وارد نشد…چون طی سالها کلی تغییرات توی اون شهر ایجاد شده بود…مثل پله ای ساختن خونه ها توی مناطق پرشیب ، عریض شدن و گود شدن تمام جوی های آب، کانال های عمیق چند متری که از بیشتر قسمت های شهر رد میشد و آب رو انتقال میداد به تالاب های خارج ازشهر ، پل های روگذر در ورودی و خروجی شهر و…
همه ی این تغییرات درس هایی بود که با برخورد با تضاد های قبلی گرفته شده بود
بماند که چقدر باعث برکت و خیر بیشتر شد…حاصلخیزی خاک ، تغییر بافت فرسوده شهر با بافت به روز تر و ساختمون های زیباتر و مقاوم تر
-نگاه اشتباه به خداوند و درک نکردن سیستمی بودن خداوند
من خودم نمیتونم بگم توی این مساله خوبم اصلا یکی از مشکلاتی که من باهاش برخورد میکنم اینه که هر بار خدارو سیستمی میبینم که به درخواست های من پاسخ میده به شدت احساس قدرت میکنم اما سخته برام ارتباطش رو همزمان با توحید درک کنم چون هنوز توی ذهنم خدا رو مثل یه ادم میبینم که بااینکه قدرت رو دست من داده اما انگار باید چابلوسی خدارو بکنم تا هوامو داشته باشه… این افکار از این ذهنیت میاد که خدا مثل یه انسانه … یعنی خصوصیات انسانی مثل قضاوت داره یا اینکه کارهای خوبشو می شماره یا اینکه یه ادم مهربونه که صلاح منو میخواد که اجابتم نمیکنه سخته برای خودمم که درک کنم که خداوند سیستمیه که طبق قانونی که وضع کرده عمل میکنه و هیچ استثنایی هم نداره
مثل یه فرمول
شکل گرفتن خواسته ( که اساسا با برخورد با تضاد خودش شکل میگیره) + باورهای هم جهت با خواسته ( که احساس خوب مثل امکان پذیر بودن خواسته رو در دلم ایجاد کنه) = شکل گرفتن خداوند به شکل خواسته
این قانون مثل این فرموله
2+2= باید بشود 4 بدون هیچ قضاوتی بدون هیچ احساسی این اساس و اصل این معادله است
آیات زیادی از قران بمن کمک میکنه که این اصل رو بهتر بتونم درک کنم
مثل وقتی خداوند در مورد حضرت یونس میگه که اگه یونس به اشتباه خودش پی نمیبرد و از خدا هدایت نمیخواست هرگز از شکم ماهی بیرون نمیومد
یعنی بیرون اومدن حضرت یونس از شکم ماهی به خود حضرت یونس بستگی داشته نه پیامبر بودنش و رئوف بودن خداوند نسبت به پیامبرش
اینو از جایی میفهمم که خدا میگه اگه یونس احساس پشیمانی نمیکرد و به ارامش با خودش نمیرسید هرگز از شکم ماهی بیرون نمیومد یعنی این امکان وجود داشته یعنی این خود ماهستیم که نتیجه رو بوجود میاریم خود ما تعیین کننده ای ایم که چه نتیجه ای بگیریم
کلی من برای خودم از این مفهوم مثال دارم ولی یاداوری این مثال ها باعث میشه در هر لحظه با این دیدگاه به جهان نگاه کنم تابتونم بهش عمل هم بکنم
در مورد بخشی که استاد گفتن که کلی ها پیام گذاشتن که خدایا بسمونه میدونیم ما ادمهای خوبی نیستیم شکر گذار نیسیم
یاد مثالهای قران افتادم انگار ما هیچ فرقی با اون زمان نکردیم در مورد نگرش نسبت به خداوند با اینکه تو کلی چیز به قول خودمون روشن فکر شدیم
فکر میکنیم ما قومی هستیم که خدا داره عذابمون میده در صورتیکه خدا تو قرآن هم اول داستان اون قوم رو تعریف میکنه و میگه که اون قوم به واسطه فلان کارهاشون خودشون به خودشون ستم کردن این سیل میشه مثل داستان نوح و قومش هیچ فرقی نمیکنه انگار فقط تاریخ اتفاقش فرق کرده اما نتیجه گیری تفاوتی پیدانکرده یه سیل یکسان میاد یه عده ای غرق میشن یه عده ای اینو عذابی میدونن از سمت خدا و یه عده ای سوار کشتی میشن
این درکش برای خود منم سخته چون ریشه داره تو وجودم
ازقدیم خدارو مثل یه فرمانروایی میدیدیم که اگه ازمون راضی نباشه بهمون فشار میاره
من باید درک کنم که خداوند پدر کشتگی نداره بامن و عاشق چشم و ابرو منم نیس
خداوند یه سیستمه یه جریانه” به قول خودش که میگه ای مردم اندرزی از سمت من برای شما امده برای ارامش دل های شما ،به فضل خداوند خوشحال باشید که این از هرانچه جمع اوری کرده اید بهتر است و این است رستگاری بزرگ و به یاد داشته باشید اولیای خدا نه ترسی دارن و نه غمی و افرادی که ایمان بیارن به این حرف خدا هم در دنیا و هم دراخرت رستگار میشن و” خداوند هرگز خلف وعده نمیکنه ( این اصل داره حقیقت رو میگه و اگه به این حرف ها عمل کنی سرت کلاه نمیره)”
اگه من بتونم طبق نصیحتی که خودش کرده با این سیستم هم مدار میشم و اجازه میدم خودش قایقمو هدایت کنه
مثل جریان رود خونه ای میمونه که من با قایق توی اون رودخونه بزرگم.اگه قایقم هم جهت باشه با اون رودخونه نیازی نیست که من پارو بزنم اصلا رودخونه میشه دوست من میشه در جهت خواسته های من اگه قایقم خلاف جهت رودخونه باشه رودخونه داره مسیر خودشو میره بامن دشمنی نداره این خودمم که با لجبازی کردن و پارو زدن الکی دارم به خودم وقایقم فشار میارم
خداوند هدایتم کنه و خودش ظرف روحمو ظرف پذیرش و عملم رو اونقدر بزرگ کنه که بتونم هر تضادی رو موهبتی بدونم و دنبال نکته مثبت و الهییش بگردم تا مثل یه میانبر کلی بتونه تومسیرزندگیم وخواسته هام منو جلو بندازه
خداوند هدایتم کنه وبه قول دعایی از خود قران:
خداوندا وقتی مارو به نعمت هدایت واصل فرمودی ما رو ثابت قدم کن
-مسئولیت تمام زندگی هرکس باخودشه ، مسئول تغییر زندگیم مسئول پیشرفت کردنم خودمم ، نباید از هیچکس توقع داشته باشم نه دولت نه دوست نه ادمها نه خانواده و نه حتی خداوند
_ اولین قدمی که هر ادم موفقی برمیداره پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی خودشه
_ هرموقع که توقع داری از هرکسی یا چیزی در مسیر غلط هستی
چه جمله طلایی
-بی مسئولاته ترین و تنبل ترین و آسونترین تفکر اینه که مسئولیت زندگی خودم رو نپذیرم و ازدیگران توقع داشته باشم…اینکه غر بزنم …این کار ادمهای ترسو و بزدله که یه جا بشینن و تقصیر رو بندازن گردن دیگران و شرایط … این کاره آسونه کاریه که همه میخوان از این واقعیت که خودشون مسول زندگی خودشون هستن فرار کنن و توی حاشیه امنشون بمونن حاشیه امنی که جلوی ورود میلیون ها دلار ثروت رو میگیره جلوی خوشبختی رو میگیره جلوی رستگاری بزرگی که خداوند میگه رو میگیره هم در این دنیا بدبخت زندگی میکنیم هم تا به ابد در اخرت
-تمام آدم هایی که میگن فلان کس یا فلان شرایط اجازه نداد یا باعث شد من اینجوری بشم بلااستثنا آدم بدبختی هستن و به هیچ جایی توزندگیشون نمیرسن
(این جملات مثل اهرم رنج ان برای من و خیلی درد دارن اینجوری برای خودم مینویسمشون تا مثل یه آلارم باشن تو وجودم)
-کسی که بندگی خدارو بکنه ومسولیت زندگی خودش رو بپذیره و به خدا توکل کنه خدا همه کار براش میکنه
-وقتی ازمون بخوان بدون در نظر گرفتن محدودیتی برای کارمندی شرکتی رو انتخاب کنیم ما بدون شک قدرتمندترین شرکت رو انتخاب میکنیم که خیالمون راحت باشه ، اما چطوره که برای همه امور زندگیمون تنها قدرت حاکم برجهان خدایی که فرمانروای عالمه اصلا خود ما و این جهان رو خلق کرده رو انتخاب نمیکنیم ، حاضریم بنده یه شرکت قدرتمند باشیم ولی حاضر نیستیم بنده تنها قدرت این جهان باشیم…؟
چون قدرتش رو درک نکردم …درواقع قدرتش رو بارها درک کردم ولی برای خودم یاداوری نمیکنم تا به یادبیارم خدایی که تا اینجا منو رسونده به بهترین جاها هم میتونه برسونه…فقط از خدا به عنوان کد تقلب استفاده میکنم انگار هرجا که دیگه کاری از کسی برنمیاد بهش توکل میکنم…درصورتیکه میتونم کل زندگیم رو دوش خدا باشم…خدایی که اتش رو برای ابراهیم گلستان میکنه وقتی همه مردم برخلافشن…خدایی که سلیمان اراده کنه همه رو به خدمتش در میاره،خدایی که به زکریا یه جمله طلایی میگه : خواسته تو برای بچه دار شدن که چیزی نیس “چنین خواهد شد همانطور که ما خود تورا از هیچ خلق کردیم”
خدایی که میتونه از هیچ ماروخلق کنه کاری براش نداره اجابت ما…چون باور نکردم قدرت خدا رو
-اگه رو ادم هایی که بهت اعتبار دادن حساب کنی همون ها به چشم بر هم زدنی میارنت پایین، اما اگه رو خدا حساب کنی اگه همه مردم بخوان بکشنت پایین نمیتونن این کارو بکنن
_ روی درون خودت کارکن خدا خودش چیزای بیرون رو درست میکنه، برای اینه که نباید نگران چیزای بیرون از خودتون باشید
این از رد پای من از گام اول
خانم شایسته عزیز و استاد بزرگوار سپاسگذارم
سلام آقای رضایی
چقدر حرفاتون عالی بود. تحسین می کنم درکتون رو. دستاوردهایی که در یوتیوب داشتید خیلی الهام بخشن و ایمان منو به قوانین بیشتر کردن منم مدتی پیش می خواستم در یوتیوب فعالیت کنم. ولی حرفهایی که یکی از اساتید این حوزه می زد شک و تردید در وجودم ایجاد کرد و بعدن کلا بی خیالش شدم.
جمله تون که گفتید که ” از خدا به عنوان کد تقلب استفاده می کنیم و وقتی از همه ناامید می شیم سراغ اون می ریم” منو یاد فایل تسلیم استاد انداخت. چقدر من با تسلیم نبودن و حساب کردن روی مغزم خودمو زجر دادم. تسلیم بودن یکی از اصول زندگی راحته شاید مهمترینش که به قول شما ریشه در توحید و باور کردن قدرت خدا داره. چقدر زندگی راحت میشه که از ابتدا تسلیم بشیم نه بعد از زجر فراوان.
مطمئنم که با توکل به خدا مساله تون حل میشه شاید تا الانم حل شده. انشاالله روزبروز موفق تر باشید
سلام به خانم منصوره عزیز
سپاسگذارم از شما برای توجه زیباتون و کامنتی که گذاشتید…
این کامنت و جمله ای که منشن کردید هم هدایتی بود و سپاسگذارم که با حسن توجهتون به من هم تلنگری دوباره زدید
من قبل از نت برداری این گام ها مینویسم و از صمیم قلب ابراز تسلیم بودن میکنم و میگم خدایا از هر مسأله ای که دارم رها میشم در این لحظه و تسلیم این فایل و هدایت تو میشم…
نتیجه این تسلیم هم پاسخ خداوندی که هرگز خلف وعده نمیکنه رو به همراه داره
فکر میکنم دو یا شایدم سه روز بعد که در حال کارکردن روی گام های بعدی این دوره ارزشمند بودم ، وقتی داشتم مینوشتم و احساسم خوب شده بود وقتی واقعا رها بودم از نتیجه و فقط اصل رو در کارکردن روی خودم میدم…عزیزی بمن پیام دادن و خودشون رو معرفی کردن و درخواست همکاری دادن و با پایین ترین کارمزد ممکن حتی پایین تراز شرکت های واسط کانال رو به یه حساب وصل کردن و کمتر از یک روز هم کل کارها انجام شد
الان به فضل الله حدود دوهفته ای هست که درامد کانال تکاملی داره رشد میکنه و خدا میدونه که چقدر شکرگذار این نعمتش هستم
کامنت شما تلنگری بود برای من برای تعهد بیشتر بی نهایت سپاسگذارم از شما
در تایید و تحسین فرمایش شما واقعا باید سعی کرد که همیشه تسلیم بود تا آسان بشیم برای آسانی ها
در دنیا و آخرت جایگاه تون بهشت باشه
سلام آقای رضایی عزیز
از موفقیتتان خیلی خوشحال شدم. من دیروز در مورد کامنت شما با همسرم هم صحبت کردم و ایشون هم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتن.
خوندن کامنتتون هدایتی بود. و خیلی برام درس داشت. این باور که همه چیز به ما بستگی داره و مهم نیست که متخصصان چی می گن برام مرور شد و در عمل دیدم که چقدر باورها قدرتمندن.
آرزوی موفقیت بیشترتون رو دارم. در پناه خدای مهربان باشید.
درود به استاد بزرگوار و بانوی خوش ذوقشون
بسیار بسیار از شما سپاسگزارم که این برنامه زیبا رو تنظیم کردید ، چون شخصا برای استفاده از فایل های رایگان استاد دچار سردرگمی شده بودم
ممنونم ازتون
یکی از پاشنه های آشیل من کامنت گذاشتن در سایت بود که مدت ها تصمیم داشتم انجامش بدم اما انجام نمیدادم
امروز که بیدار شدم پیام این دوره رو در کانال تلگرام استاد دیدم و این پیام رو یک نشانه تلقی کردم ..
امروز روز اول من بود و فایل روز اول رو شنیدم
بسیار عالی بود و این واقعا مکمل دوره دوازده قدم بود و چقدر من نیاز داشتم به شنیدنش
مجددا در این فایل به من یادآوری شد که هر کس نتیجه افکارش رو میبینه و سازنده جهان اطراف خودشه فارغ از شرایط زندگی ، خانواده و هر چیزی که ما اون رو بهانه میکنیم
(همین طور که دارم کامنت رو مینویسم احساس میکنم قلبم باز شده)
بهم یادآوری شد که خدا یک سیستم هوشمند هست نه یک آدم که ما انتظار رفتار های انسان گونه ازش داریم ک با ذهن کوچیک خودمون قضاوت میکنیم
یاد گرفتم هر اتفاق به ظاهر منفی اگر من دیدگاه درستی داشته باشم برای من ثروت و خوشبختی بیشتر به ارمغان میاره
یادگرفتم اصلا بلایای طبیعی معنایی ندارن ، تضادی هستن برای گسترش جهان هستی
یاد گرفتم به صورت کامل و جامع ما هستیم که مسئول زندگی خودمون هستیم نه پدر و مادر و جامعه و …
یادگرفتم با امید نداشتن به دیگران برای تغییر زندگیم شرک رو از خودم دور کنم و قدرت مطلق جهان رو فقط خدا ببینم
یادگرفتم منتظر منجی نباشم و متفاوت از اکثریت جامعه فکر کنم
یادگرفتن فارغ از هر موضوعی با داشتن افکار و باور های درست میتونم خلق کنم هر آنچه که میخوام رو
یادگرفتم که صبور باشم تا افکار جدیدم قدرت بگیرن و عمل کنم به دانسته های خودم
یاد گرفتم دیگه هیچ بهانه ای برای انجام کارها نیارم و از تضاد ها اتفاقا قدرت بگیرم برای تغییرات مثبت
یادگرفتم اگر من بندگی بلد باشم خدای من خدایی کردن رو خوب بلده
یادگرفتم اگر واقعا بنده باشم خدا زمین و آسمان رو طبق کلام قرآن مسخر کرده برای من
من میتونم هر آنچه میخوام رو بدست بیارم
یادگرفتم دیگه کاری نکنم که مردم خوششون بیاد ، کاری کنم که قلبم و خدای من راضی باشه
یاد گرفتم که خدای خودم رو بشناسم و روی خودم کار کنم ، بعدش همه چی درست میشه
با اینکه این آگاهی ها رو قبلا در فایل های 12 قدم دیده و شنیده بودم
ولی باز هم برام تازگی داشت و در دفترم یادداشت کردم
امروز واقعا درک کردم که وقتی استاد میگفتن من هر لحظه تشنه ی این آگاهی ها هستم و برام عادی نمیشه یعنی چی
خدایا شکرت به خاطر این فایل
به خاطر این مسیر
باز هم ممنونم از شما مریم عزیزم و اسناد بزرگوارم
در پناه خدا ، روزتون به خیر و نیکی باشه …
درود و عشق بر استادجان
خدا قووت
من گام اول رو دیدم…
خیلی عالی بود و خداروشکر من توی این زمینه پاشنه آشین آنچنانی ندارم…
شاید قبلا داشتم ولی الان اصلا…
شاید قبلا فکر میکردم که باس رای بدم که دولت بهم کار بده یا دولت باس کاری برامون انجام بده…
ولی رفتم توی کار های دولتی دیدم فساد سیستمی بیداد میکنه و از اونجا کشیدم بیرون…
و بعد توقع داشتم از خانواده اونام به حرفم گوش ندادن و باور های ضعیفی داشتن و رهاشون کردم و هجرت کردم
قشنگ از هرجایی توقع داشته باشی برای حمایت…
خداوند از همون جا نامیدت میکنه…
و الان تنها امیدم خداست و روی خدا حساب باز کردم و مطمعنم هدایتم میکنه… مطمعنم قدرت. و توانم میشه برای کار کردنم و ایمان دارم که هوامو داره ایمان دارم که پول فراوان رو به سمتم هدایت میکنه…
مرسی برای توضیحاتتون استاد…
دوستارتون سهند(:
بنام خداوند بخشنده و مهربان
خدایا به امید تو اولین فایل پروژه خانه تکانی ذهن
برداشت من :
همانطور که استاد در کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم گفتند خداوند یک سیستم است و چقدر دونستن این موضوع به من کمک کرده من یک مادر با 2 پسر بچه پشت سرهم گاهی خسته میشم و بلافاصله این پیام از اطرافیان میگیرم که ناشکری نکن خدا قهرش میگیره یک مادر نباید خسته بشه خدا رو ناراحت نکن وگرنه به بچت چیزی میشه ولی من با دونستن این موضوع میدونم که خداوند مثل ما احساس خشم و ناراحتی نداره و یک سیستم است از طرفی من با کار کردن روی خودم فهمیدم که به عنوان یک انسان حق داشتن ساعتی تنهایی برای خودم دارم و این ناشکری نیست بلکه حق طبیعی هر آدمی هست و این نگاه باید تو هر چیزی در زندگی داشته باشیم
مسئولیت صد در صد زندگیت قبول کن هر اتفاقی که تو زندگیت میفته تو خلق کردی خداروشکر من الان به مرحله ای رسیدم که هراتفاقی میفته از خودم میپرسم زهرا چه باوری داشتی چه فرکانسی فرستادی که اینو تجربه کردی ولی این موضوع کمی در من بگیر نگیر داره که دارم روش کار میکنم که بعنی داره تکاملم طی میشه
یادمه یک باور مخرب که قبل از ازدواج داشتم این بود
هرچقدر مادرم میگفت برو سرکار میگفتم نه
هرکس منو بخواد باید مسئولیت مالی منو قبول کنه
از وقتی با استاد آشنا شدم فهمیدم باور چیه مسئولیت چیه ،خلق چیه ،با تمام گوشت استخونم نیاز به مستقل بودن در من شکل گرفت خدایا شکرت بابت این آگاهی ها شکرت که در مسیر درست افتادم
من از وقتی این فایل دیدم هر روز دارم به رفتارم توجه میکنم و میبینم گاهی از زیر مسئولیت در میرم و همونجا مچ خودمو میگیرم و این جملرو تو ذهنم تکرار میکنم
هرکس وضعش خوبه باید به بقیه کمک کنه :
این باور تا قبل این فایل در من وجود داشت با اینکه سعی در انکارش داشتم فکر میکردم چون وضعیتم خوبه باید به خانوادم کمک کنم و اصلا نمیتونستم نه بگم با اینکه میدونستم اشتباهه چون بعضی وقتا با حس خوب انجام نمیشد و بعد این فایل دقیقا موقعیت پیش اومد که این موضوع تکرار شد و من تونستم نه بگم و بابت این موضوع به خودم افتخار کردم
و این جمله باید با طلا نوشت گه همه چیز از افکار شروع میشه وقتی فکرتون کنترل میکنی به ایده ها و مسیر های درست هدایت میشی فقط صبر داشته باش بزار افکار جدیدت قدرت بگیره و عمل کن به دانسته هات دندون عجله بکش
هروقت گفتی من توقع دارم از فلانی که فلان کارو برام بکنه در مسیر غلط هستی و من باز چرخیدم درون خودم دیدم بیشترین توقع من از همسرم هست و دوباره به خودم یادآور میشم هربار این فکر میاد تو سرم که زهرا خودت چی کار میکنی خودت چه کمبودی داری که توقع داری اون حلش کنه توقع کم کن وببین چه راه حلی از سمت خودت داری این همون باور ه استاد گفتن یک کس دیگه ای باید یه جور دیگه ای باشه که من از زندگیم لذت ببرم خداروشکر که با این آموزش ها خیلی خیلی تو این موضوع بهتر شدم و بازم دارم رو خودم کار میکنم
روش من در کار کردن روی این فایل ها به صورته که اول یکبار گوش میکنم برداشت هامو مینویسم و بعد با دقت جمله به جمله استپ میکنم و با زندگی خودم تطابق میدم و مثال میارم و در نهایت با برنامه ادیت قسمت های مهم روی تکرار میزارم و بعضی جاهارو حذف میکنم و 5 صفحه اول از کامنت های پر امتیاز و خونده و مینویسم
این روش عالیه خواستم باهاتون به اشتراک بزارم
استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیز شما دستی از دستان خداوند هستید برای من و هر روز جزو شکر گزاری های من هستید عاشقتونم
سلام و عرض ادب…این باور توحیدی انقلابی هست واسه هر فردی که خواهان جهش باشه.من در بعضی ازقسمت های زندگیم خصوصا امر ازدواج بهونه میارم اونم از نوع زیاد.امید دارم که میتونم با تمرکز روی راه ها و راه حل ها به این امر مهم هم دست پیدا کنم.
سلام به رفیق عزیزم
خیلی خوشحالم که کامنت کوچولوی شما رو دیدم
منم آرزو میکنم خیلی زود به خواسته ی قشنگتون برسین.
فقط خواستم بگم این خواسته، کلیدی تر از اونه که فکرش رو بکنین.
اصلا خود استاد عباسمنش، اگر در 18 سالگی ازدواج نمیکرد، دلیلی نداشت به اون مسیر طولانی و پر پیچ و خم توسعه ی شخصی پا بذاره…به بندرعباس مهاجرت کنه و..باقی قضایا!
این کار، اصلا دلیل مهم توسعه شخصی و بهتر شدن در تمام وجوه زندگی برای خیلی هاست. مثلا خود من، ذوق و شوق دارم که به خاطر همسر و بچه هام بهتر و بهتر بشم.
توی همین دنیا و چه بسا در نزدیکی شما، همین الان دختری، منتظر اینه که با شما، خوشبخت و خوشحالی رو تجربه کنه.
کسی که شاید نزدیکتونه، ولی حواستون بهش نیست!
اول اینو باور کنین!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلام دوست عباسمنشیِ عزیزم
منم دقیقا مث شما توی ازدواج مقاومت هایی دارم بخاطر ورودی های اطرافم. از خدا جون میخوام باورهایی رو در همه ی ما تغییر بده وکمک کنه در فرکانسی قرار بگیریم که به خواسته ی زیبا ومثبتمون برسیم. موفق باشین :)
سلام به دوست عزیزم
پیامتون واضح و درخواستتون، کوتاه و عالی بود
خواستم بگم که چقدر عالی و فوق العاده هستید و قطعا یک جوان بسیار لایق و شریف در این دنیا و چه بسا نزدیک خود شما، آرزو داره در ادامه زندگی، با شما شریک باشه….
و خدا میدونه که زندگی مشترک با او، شما را به دنیایی خواهد برد که فکرش را هم نمیکنید چقدر زیبا خواهد بود
اول اینو باور کنید،
اینکه خوشحالی و خوشبختی، از رگ گردن به شما نزدیکتره! چون خدا با شماست.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و همه دوستان پرتلاش
الهی شکرت واقعاً شکر بابت این محتوای بسیار ارزشمند
امروز اتفاقی میخواستم یه یلم از بارون بزارم استوری اینستاگرامم که یهو با پست استاد روبرو شدم که داشت در مورد این دوره فوق العاده صحبت میکرد
استاد جان سپاسگزارم ازت بابت این دوره که به صورت هدیه قراردادی داخل سایت و از خانم شایسته عزیز بسیار ممنونم که این دوره رو با حساسیت و نهایت لطف برامون آماده کردن
خیلی صحبتهای ارزشمندی داخل این فایل بود که من واقعاً بهش نیاز داشتم و میخوام که یه داستانی رو براتون تعریف کنم
حقیقت من آدمی بودم که و یعنی هستم ام توی ذهنم از پدرم گله داشتم که اون باید یه سری چیزها رو برای من درست بکنه یا همش فکر میکردم که اگر وضعیت پدرم بهتر از این بود قطعاً من الان میتونستم نتایج بهتری بگیرم شاید وضعیتم از اینی که هست خیلی بهتر میشد لی خب یه چیزی در درونم فریاد میزد که داری مسیر رو اشتباه میری یه چیزی درونم میگفت که نمیتونه این درست باشه تو خالق زندگیتی ولی واقعاً یه جایی به سطوح اومدم و سر سفره به خانوادهام گفتم من نمیدونم چرا با وجود اینکه این همه تلاش میکنم اما باز همون نتیجه دلخواه رو نمیگیرم هنوز یه سرمایهای که قابل لمس باشه برای خودم ندارم
من دقیقاً باید چیکار بکنم شکرگزاری میکنم روی باورام کار میکنم اما اون نتیجهای که باید رو نمیگیرم از یه جایی به بعد گفتم بابا شاید واقعاً یه چیزی بیرون از من باید تغییر بکنه که من شرایطم تغییر بکنه یعنی این باور در من داشت سست میشد که آقا این من هستم که خالق 100 درصد اتفاقات زندگیمم
شاید اگر این باور در من شکل بگیره که من خالق 100 درصدم وضعیتم تغییر بکنه شاید دلیل اینکه وضعیتم همونی بوده که هست یلش فقط و فقط برمیگرده به این باور که من دارم شرک میورزم
خدا جونم هدایتم کن که من هم مثل استادم بتونم یکتاپرست باشم
امروز همکارمون اومد در مورد حمله اسرائیل صحبت کرد و داشت فحش میداد به نظام و اینکه چقدر اینها پلیدند چقدر اینها با سیاستن فلان و فلان و فلان اگر زمانی شاه بود الان خیلی شرایط بهتر بود شاهداشت به روستاییا میرسید و از روستا شروع کرده بود به آباد کردن و از اینجور حرفا
من خودم متوجه شدم که اون حرفا داره روی من تاثیر میذاره یعنی من هر چقدر که از سایت و دوستان عزیزم کامنتهاشون دور باشم راحت تر تاثیر میگیرم از حرفهای دیگران
من گاهی اوقات فکر میکنم که پدرم الان دو تا ماشین داره چرا نباید یکیشو به من بده که ازش استفاده بکنم و گاهی هم به خاطر این تفکر ازش تنفر به دل گرفتم اما نگاه توحیدی اینه که من باید روی خودم حساب بکنم و دست و پام که نشکسته میتونم اون ماشینی که خودم میخوام رو خریداری بکنم
درسته تا به امروز شاید تلاشهای زیادی کردم که به ثمر نشسته اما این دلیل نمیشه که از اینجا به بعد شرایط تغییر نکنه را قطعاً میتونه تغییر بکنه و پایان شب سیاه سپید است
تنها چیزی که من باید در خودم تقویت بکنم امید و این روحیه منظم بودن و هدفمند زندگی کردن و برای تک تک ثانیههای زندگیم هدف داشته باشم یادم از همکارمون پرسیدم که اگر بخوای چکیده این چند سال زندگیت رو به من بگی و منو یه راهنمایی بکنی تا بتونم مسیر رو بهتر طی بکنم مسیر تکاملم رو من چطور باید زندگی بکنم و چه دیدگاهی داشته باشم
اون اشاره کرد به ساعت روی دیوار و به من گفت که این ساعت رو میبینی عقربهاش رو نگاه کن سعی کن از اون عقربه عقب نمونی و من از اون روز به بعد هر کاری که باید انجام بدم در طول روزم رو یادداشت میکنم و انجامشون میدم و تیک میزنم دیگه اجازه نمیدم زمان از زیر دستم در بره ص واسه تک تک سونیام برنامه دارم اهداف بلند مدتم رو میبینم و اونا رو به اهداف کوتاه مدت تبدیل میکنم به حدی که به انجام دادن یک سری وظایف در طول روز برسه و من با انگیزه و عشق انجامش میدم چون به این درک رسیدم که زندگی مسیر و من باید از این مسیر لذت ببرم یا به عبارتی خوشبختی مسیر نه مقصد
من چند روزی هست که دارم روی روابطم کار میکنم روی روابط عاطفیم روابطم با آدمهای اطرافم و میبینم که شرایط چطور داره تغییر میکنه وقتی که من روی نکات مثبت آدمها تمرکز میکنم هر چقدر که افسار ذهن رو ول بکنم و اجازه بدم که برای خودش فکر بکنه و از اونجایی که پیش فرضهای ذهنم در مورد نکات منفی آدمها فکر میکنه قطعاً روابطم هم همون روابط بیماریزا که قبلاً داشتم همون میشه
حقیقت اینه که وقتی که ما مقصر رو کس دیگهای میکنیم و میگیم اگر فلانی جور دیگهای بود جور دیگهای رفتار میکرد الان من هم بهتر از این میتونستم عمل بکنم حس آرامش بهمون دست میده اما به قول استاد ن فقط ما را از میلیونها میلیون دلار ثروت دور میکنهما باید این نگاه را در خودمون تقویت بکنیم که تنها و تنها و تنها من هستم که خالق زندگی خودمم من هستم که تاثیرگذارم من میکلاننج زندگی خودمم من شاهکار زندگی خودمم من پادشاهم من بهترینم من میتونم من به دستش میارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و عرض خدا قوت.️
سلام و درود به تمام خانواده دوست داشتنی عباس منشی.
مطالب این فایل بسیار با باورهای اکثریت جامعه ما مغایرت داره و هر ذهنی و هر آدم عادی که قاطی این مردم جامعه اس به راحتی و اصلا این مطالب و نمیپذیره.
البته که این مطالب اصلا به گوش اونها نخواهد رسید چون اصلا در مدار دریافت این مطالب نیستند و طبق فرمایش استاد این مطلب برای عده قلیلی که میخوان متفاوت زندگی کنن.
پس من اولین چیزی و که باید حواسم باشه اینه که برای اینکه بتونم آگاهی های این فایل و به اجرا در بیارم و بهشون عمل کنم و جزء شخصیتم بشه نباید به هیچ عنوان این مطالب و به زبون بیارم.
چقدر احساس آرامش و اطمینان قلبی به آدم دست میده وقتی میفهمی که اگه مستقیم به خودش به منبع انرژی وصل بشی و رها کنی اون قدرت مطلق تمام کارها تو انجام میده…از روش هایی که به مغز کوچیک هیچ آدمی در هیچ سمتی نمیرسه.
چقدر خوبه که نباید منت هیچ کسی و تو این دنیا برای کاری بکشیم واصلا برای چی باید این کار کنیم مگه همه ما انسان ها یکی نیستیم… ما نباید آدم ها رو با جایگاهاشون ارزش گذاری کنیم. همه از نظر خداوند یکسان هستند.
من با قدرت مسئولیت تمام زندگی خودم اتفاقات شرایط روابط وضعیت مالی وضعیت سلامتی و … رو میپذیرم و با تکیه و اتصال به منبع همشون و همون طور که دلم بخواد میسازم با استفاده از هدایت ها و الهامات .
و در این مسیر اگر اتفاقی اون طوری که من میخوام نمیشه حتما خدا اتفاق بهتری و برام در نظر گرفته چون اون صلاح من و بهتر میدونه و من اعتماد میکنم و رها میکنم.،
و ایمان دارم که این مسیر مسیر درسته چون خدا پشت فرمونه و من احساسم عالیه .
این فایل برای گام اول خیلی عالی بود ، یه اطمینان خاطر و آرامشی در من ایجاد کرد که با خیال راحت گام های دیگه رو بردارم مطمئنم کمک و هدایت اون همیشه همراه منه…
در پناه خدای رزاق و هدایت گر
باسلام خدمت استاد عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز . درپناه خداوند باشید . من از روز اول دوره شرکت کردم ولی رد پایی نمیگذاشتم اما امروز میخام رد پا بگذارم و میخام بگم هدایت های خداوند تو کار وزندگیم زیاد بود از روزی که دوره شروع شد ومن سپاسگذار خداوند هستم و از خدا تشکر میکنم که منو هدایت کرد به این مسیر درست واز خدا میخام که کمکم کنه که بمونم تو مسیر درست وروز به روز بهتر بشم و بهترین هدایتش این بود که شما رو بمن معرفی کرد به عنوان استاد ومربی ازخدای خودم ممنونم . بهترین ها رو برای استاد وهمسرشون آرزومندم .
به نام خداوند مهربان.به نام رب العالمین.
سلام استادجان و مریم جان. با مرور دوباره این فایل درکم از توحید بیشتر شد،این روزا حس میکنم مدار ذهنی ام دوباره پیشرفت چشمگیری کرده و یک مدار رفته بالاتر چون حرفهای شما را بهتر درک میکنم. بهتر میفهمم مسئول زندگی خودم بودن یعنی چی. باج ندادن به کسی یعنی چی. عاشق خودم بودن یعنی چی. خدا را به عنوان رب العالمین در نظر داشتن،بیشتر روی خدا حساب کردن تا بقیه یعنی چی. حس میکنم حسابی حرفهای شما را بیشتر درک میکنم. چقدر فایل عالی بود
ای هوااار من مسئول زندگی خودم هستم نه هیچ کس دیگه ای. توحید یعنی مسئولیت صد در صد زندگی من گردن من هست و تمام.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت