live | اصل خارپشتی - صفحه 24

724 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1824 روز

    بنام هستی بخش و سلام خدمت استاد، خانم شایسته و همگی عزیزان

    واقعا با سه تا بچه فایل گوش دادن و کامنت گذاشتن خودش پرداخت بها و تعهدی اثربخشه که امید دارم ماجور باشم و خداوند به زمانم برکت بده برای حضور قوی تر و رشد بیشتر…

    اصل خارپشتی استاد: احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد

    خواستم منطق این داستان رو اینجا بنویسم تا ان شاالله بر آگاهی هام افزوده بشه.

    در هوش مصنوعی، که از ذهن خودآگاه انسان الگو برداری شده و علومی مثل نوروساینس، ماشین لرنینگ، دیپ لرنینگ و … رو پوشش میده، ماشین تلاش میکنه فرآیندی رو یادبگیره بدون اینکه نیاز باشه براش کد نوشته بشه و وقتی ماشین اون فرآیندو یاد میگیره، دیتاشو بصورت مجموعه ای عظیم از کدها ذخیره میکنه و بعدها اونو بهبود میبخشه…

    بزارید مثال بزنم…وقتی مبدا و مقصد رو به یه نرم افزار مسیریاب میدیم، اون نرم افزار به سرور مرکزی وصل میشه و از طریق هوش مصنوعی مسیریابی میکنه، و در نهایت وقتی به مقصد میرسیم، ماشین یا همون هوش مصنوعی، بررسی میکنه که چقدر زمانو درست تخمین زده و خودشو مدام به روز میکنه…همینو در بحث آنالیز بورس داریم..مثلا برنامه ده ساله یه سهامو بهش میدن و سعی میکنه کدهایی بنویسه و روندو یاد بگیره…خوب برای تست درست بودن تعلیم ماشین، اون سهام و در یک ماه آینده طبق اون الگویی که ماشین یاد گرفته آنالیز میکنن و در نهایت بعد از گذشت یکماه، نتیجه نهایی رو به ماشین میدن و ماشین بر اساس میزان درست بودن پیش بینی، کدهاشو اصلاح میکنه…در مورد انسان هم این مدل رفتار رو خیلی میبینیم…کودکی که آرام آرام راه رفتن رو با بازخوردگرفتن و آموزش خدادادی فرامیگیره…یا مثال دنده عوض کردن…

    نکته اول: ماشین به یه عامل انسانی نیاز داره که بهش بازخورد بده و بر اساس اون بازخورد خودشو توسعه میده..یعنی کدهاشو اصلاح میکنه و روز به روز قوی تر عمل میکنه…پس بدون انسان عملا هوش مصنوعی هیچ خاصیتی نداره و نمیتونه خودشو توسعه بده ( بر خلاف فیلمهای تخیلی که کلا موضوع و عوض کردن که هوش مصنوعی تلاش میکنه برانسان تسلط پیدا کنه!)…

    نکته دوم: خود ذهن منطقی انسان هم مثل هوش مصنوعی عمل میکنه و مدام با بازخوردگیری خودشو توسعه میده..خوب سوال اینجاست که هوش مصنوعی نیازمند یه آگاهی بیرونیه که اسمشو میزاریم انسان، برای اینکه خودشو توسعه بده…

    ولی خود این انسان هم داره همین روندو طی میکنه، یعنی یه نیروی هدایتگر درونی داره بهش در تحلیل بازخوردها کمک میکنه والا فرض کنیم انسان یه مسیر اشتباه رو بره و بفهمه اشتباه بوده، خوب چرا اشتباه رفته؟ چون درکی از مسیر درست نداشته، ولی تهش یه کشش درونی اونو به سمت اصلاح مسیر میکشونه و یواش یواش یاد میگیره…

    فرض کنیم این هدایت درونی نبود…در این صورت انسان هزاران راه رو تست میکرد و ته همه اون تست ها این بود که این مسیر اشتباهه، مثل این میمونه که بدون هیچ منطقی و فقط با حرکت دادن مکعب روبیکا بخوایم درستش کنیم…در علم احتمالات تقریبا بعیده! اما انسان بعد از تعداد معدودی اشتباه، به سرعت مسیر درست رو یادمیگیره…

    خوب سوال اینجاست…اگر انسان میدونست راه درست چیه پس چرا اشتباه رفت…و اگر نمیدونست اون راه اشتباهه، از کجا تونست درک کنه که کدوم مسیر درسته ، اونم با تعداد کنی آزمون و خطا!؟

    پاسخ اینه که یه هدایت الهی مرحله مرحله داره به اندازه رشد هر موجودی اونو هدایت میکنه که خوب این مسیر اشتباه بود پس اینو امتحان کن…

    سوال بعدی اینه که خوب این هدایت چرا از همون اول راه درستو نگفت؟

    پاسخ مقاومت انسان در دریافت آگاهی الهی و تلاش برای بکارگیری دیتاهای گذشتس، یعنی همون مقاومت…و البته طبیعیه… بله طبیعیه که انسان نسبت به دریافت هدایت الهی و تبعیت از اون مقاومت داشته باشه…

    خوب برسیم به اصل داستان…این هدایت درونی که به انسان در تشخیص درست و غلط بودن مسیر کمک میکنه چیه ؟

    پاسخ احساس انسانه…ولی متاسفانه بخاطر شرطی شدن و کنترل شدن توسط ذهن نمیتونیم این صدای درونی رو خوب بشنویم و بخاطر همین بسختی تغییر میکنیم.

    این احساس، همون آگاهی بی قید و شرطه که به اندازه ظرفیت هر کس در اختیارش قرار میگیره…

    قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    اصغر آذرکمان گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    به نام خالق هدایت گر.

    سلام به استاد و همه دوستان هم فرکانسی.

    همه اتفاقات زندگی به واسطه ارسال فرکانسهای خود ماست. به قول معروف واقعیت زندگی هر فرد با واقعیت فرد دیگر متفاوت است و ما در جهان بی نهایت جهان متفاوت از هم داریم. حتی واقعیت دو برادر دو قلو هم با هم فرق میکنه.

    هر کس در هر مداری که قرار داره، اتفاقات هم مدار با خودش رو تجربه میکنه.

    همه زندگی کنترل ذهنه.

    همه پیشرفت و ثروت و نعمت کنترل ذهن است.

    همه موفقیت کنترل ذهن است.

    تمام افراد موفق دنیا ، چه ورزشکار (در هررشته ایی)

    چه تاجر و چه بیزینس من و چه در هر حوزه ایی که یک فرد یا گروهی (مثل ورزش فوتبال)

    توانسته اند به جایی برسند ،توانایی کنترل ذهن رو داشته اند ،توی زمانهایی که اوضاع خوب در پیش نمیرفته.

    مهمترین موضوع زندگی ما کنترل ذهنه.

    در هنگام مصیبت

    در هنگام ضرر مالی

    در موقع از دست دادن رابطه عاطفی

    در موقع بیماری

    در موقع ورشکستگی

    در موقعی که کارها خوب پیش نمیره

    و یا حتی در موقعی که به نتیجه دلخواه میرسیم هم باید مغرور نباشیم.

    اکثر جاهای قرآن به غمگین نباش و نترس ،

    اشاره میکنه که همون تقوا میشه.

    لا تخف ولاتحزن

    اگه این اصل کنترل ذهن رو به صورت خارپشتی یاد بگیریم و تمرین کنیم که هر روز قوی تر شویم

    به همه چیز میرسیم.

    به نور میرسیم، به روشنایی میرسیم، به عشق میرسیم، به ثروت و نعمت میرسیم،‌به رزق بی حساب میرسیم.

    به مدار دریافت الهامات واضح میرسیم.

    کنترل ذهن سخت ترین کار دنیاست ،

    حتی سخت تر از کار کردن در معدن.

    اکثر پیامبران الهی در این موضوع کنترل ذهن بسیار عالی بودن که در مدار دریافت وحی قرار داشتن.

    و بعضی از پیامبران هم که در برخی موارد، کنترل ذهن نداشتن، به شدت ضربه خوردن.مثل حضرت یعقوب. در غم فراق حضرت یوسف.

    و یا کم بودن صبر حضرت یونس در دعوت مردم به خدا پرستی و گرفتار شدن در شکم نهنگ.

    و یا کنترل ذهن حضرت ایوب در شرایط بیماری

    که خداوند به ایمانش پاسخ میده و دوباره او را جوان و نعمت بسیار میده.

    و یا کنترل ذهن حضرت ابراهیم موقع سوزاندن او که نترسید و تسلیم نشد

    و خداوند هم پاسخ داد و آتش رو گلستان کرد.

    دوستان کنترل ذهن چیز راحتی نیست وگرنه اکثر افراد جهان موفق بودند.

    مخصوصا الان که شیطان جدا نجوا میده

    مردم هم جدا به ما نجوای باور کمبود رو میدن.

    ما باید هر روز روی خودمون کار کنیم تا در این موضوع اساسی و اصل بسیار ماهر تر بشویم.

    تعریف دوم کنترل ذهن ، ایمان به غیب است.

    به خدایی که پنهان است.

    به فرشتگان، به دستان غیب او.

    به جهان پس از مرگ

    به قیامت و روز جزا.

    خدایا مارا به راه راست هدایت فرما .

    راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    نه راه کسانی که به آنها غضب نمودی و نه گمراهان.

    الهی آمین

    در پناه خداوند دانای غیب باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نفیسه فهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    درود استاد عزیزم درود مریم جانم

    درود دوستان عزیزم

    آی گفتین

    آی گفتین

    آی گفتین

    وای چقدر اصل خارپشتی به کار من میاد و من چقدر پاشنه آشیلم تو پرش بین کارای مختلفه

    خیلی پرش دارم. حتی تو ساده ترین مثالها مثلا تو نوشتن بین اعداد انگلیسی و فارسی

    بین خط تحریری و نسخ

    مدام دارم بین ایده ها و کارای مختلف پرش میکنم

    و چه بزرگه برا من رعایت اصل خارپشتی که اگه توش قوی بشم میدونم که خیلی از مشکلاتم حل میشه

    تو یه کار عاالی بودن بجای معمولی بودن تو هزارتا کار

    و چه یادآوری خوبی که وقتی احساسمون خوبه صدای خدا رو میشنویم پس سعی کنیم همیشه احساسمون رو خوب نگه داریم

    چشم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    سلام استاد عزیزم

    تشکر از شما خانم شایسته نازنین

    چند سال قبل دوست عزیزی یک تصویر زیبا برام فرستاد که بسیار منو تحت تاثیر خودش قرار داد من عاشق مناظری از گل و گیاه بودم اما در آن منظره خبری از گل و گیاه نبود اما عجیب احساس خوبی بهم داد یادمه با تمام وجود از خداوند خواستم که هدایتم کنه که این منظره کجاست ؟شاید یک سالی از این ماجرا گذشت و من با استاد آشنا شدم وقتی این لایو را دیدم باورم نمیشد خداوند اینقدر جامع و کامل تصویر آن روز را بهم معرفی کند و کلی جملات توحیدی با دیدن این مکان از استادم بشنوم .

    باید اقرار کنم تا به حال چندین بار این لایو را دیدم ولی خیلی درگیر تماشای مناظر میشدم و خیلی با دقت صحبت‌های استاد را گوش نمی‌دادم چون آن مناظر اینقدر حسمو خوب میکرد که نیازی به شنیدن صحبتهای استاد نمی‌دیدم

    اما امروز خیلی تحت تأثیر صحبتهای استاد قرار گرفتم خصوصا بحث تکامل در توکل, گرچه بارها در این مورد از استاد مطالبی شنیده بودم اما درکم اینجا از این مسئله بهتر از همیشه بود حس میکنم استاد جامع تر و کامل تر ولی ساده تر توضیح دادند آخه من در توکل کردن گاهی اوقات خودمو با استاد مقایسه میکردم و چون نمی‌توانستم مثل استاد باشم از خودم ناامید میشدم غافل از اینکه توکل کردن هم تکامل میخواد

    و جمله ای دیگه ای از استاد که بسیار لذت بردم اینکه با احساس خوب در مدار دریافت الهامات قرار میگیریم و آنها را میشنویم وای که شنیدن و نوشتن این جمله چه احساس خوبی بهم داد .

    من بارها شده که درک و دریافتم از قوانین در فایلهای رایگان بیشتر از محصولات بوده به همین خاطر سعی میکنم همه را با دقت و جدیت گوش یدم این فایل رایگان به اندازه چند تا محصول برام مفید بود.

    از خداوند می‌خوام در بهترین زمان مرا به این مکان رویایی هدایت کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام سوم

    اصل خارپشتی اساس تمام دوره ها و فایلهای استاد .

    یک قانون و استفاده از ان قانون در تمام زندگی . راهکاری اسان ولی سخت . اسان بخاطر اینکه یک قانون وجود داره سخت برای اینکه تداوم و تمرکز روی همون یک قانون رو هم فراموش میکنیم یا جدی نمیگیریم. استاد در تمام فایلهایی که من گوش دادم و دیدم تا به امروز یک جمله مشترک داره که اون قانون هستش( افکار و فرکانسهای ما زندگی ما رو رقم میزنه) ی فایل بینظیر ٢٠ دقیقه ای هم استاد داره در فایلهای رایگان بنام: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم ان.

    این فایل رو هر روز گوش بدین تا قانون هر روز یاد اوری بشه.

    بابت این برنامه عالی که لیزری روی قوانین کار میکنیم سپاسگزارم.

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    کبری محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام خدا

    سلام به همگی…

    اول ازشماخانم شایسته عزیزواستادعباس منش سپاسگذارم برای اشتراک گذاری این بخش یعنی بخش گام به گام خونه تکونی ذهن خیلی ایده خوب وبه قولی کارسازوهمینطور آموزنده است وازخدایم سپاسگذاری میکنم که درمداردرک این آگاهی وقوانین جهانی قرارگرفته ام.

    امروزازخونه زدم بیرون البته هرروزهمون ساعت میرفتم سرکارولی امروز متفاوتتربود داخل پرانتزبگم وقتی همه کارهارومیسپاری به خداوند(توحید)خیلی خوب کارهاانجام میشه به جرات میگم امروز حسی که امروزمن دریافت کردم تابه امروز این حس وحال خوب راتجربه نکرده بودم چقدددرخوب باخدابودن اصلایه چیزی که من میخوام بگم اینکه مابه همه خواسته هامون میرسیم اگه خوب روخودمون کارکنیم ولی چیزی که خییییلی مهمه یعنی، اصلانمیشه توضیح داد ولی سعی میکنم تاجایی که بشه توضیح بدهم، اینکه خیلی مهمه

    آدم جلوهرکس ناکسی سروشوخم نکنه ونخواددیگران براش کارشو انجام بدن، مهمه که برای تاییددیگران کاری انجام ندی یابخوای خودتوتغییربدی ومهمه که سبک زندگی خودتوداشته باشی ودرنهایت مهمه که

    بیشتردراحساس خوب بمونی…

    واینهاکه ذکرشد،فقط اگه تودلت کارهای روبه خداروبسپاری انموقع خدابرات همه کارمیکنه.

    درنهایت اینوبگم باخدابودن خیلی خوبه (استیکرگریه) درک این احساس ودرقلب وجودت

    خیلی حسش عالیه یابه قولی وصف نشدنیه.

    (این رواضافه کنم کامنت نوشتن ام بیشترین تاثیرش برای خودم ومتاسفانه کمتر به این کاراقدام میکنم)

    امروز داداشم امددنبال من وپدرم بریم بیمارستان برای معاینه چشم پدرم داخل پرانتزبگم من پیش همین برادرم کارمیکنم، صبح گفت توهم بیامسیربیمارستان روبلدبشو، اگه باباباز قرارشدبازبره دکترمسیربیمارستان روبلدبشی وازاین به بعدتوباباروببری، من یه کوچلوالبته یه کوچلومقاومت داشتم که نرم ولی زودگفتم خیره ازاینکه من اگه بیمارستان میرم واینکه ازکارمم میزنم ومیرم همون لحظه گفتم خیره ان شاءالله ورفتم.

    تومسیرکه رفتیم واقعابهم خوش گذشت من خیلی وقته بیرون نرفتم منظورم باماشین نرفتم بیرون ازمناظرزیبالذت ببرم ویاحداقل یه مسافرت کوچیک هم نرفتم تغریبا4الی پنج ماه پیش شهرستان خودمون باباو مامان وبرادرم رفتیم یک شب موندیم برگشتیم وخیلی بازدلم مسافرت ورفتن به بیرون رومیخواست وامروز این بیرون رفتن ولذت بردن رقم خورد.

    بابرادرم وبابام البته باماشین برادرم مسیرنیم ساعت تابیمارستان رفتم وازابتدافقط به زیباییها توجه میکردم وهی این سرسبزی هاوطبیعت بیشتروبیشترمیشد وکلامیخوام بگم خیلی این بیرون رفتنم حالم روخوب کرد، (حالانمیدونم امروز میخوادداداشم ازحقوقم کم کنه یانه) خداوندهمه کس میشود همه کس را، من بارهاگفتم، من هیچ کس راندارم ومن فقط خدارادارم، خداوندخودش این حال روبه من داد ورفتم بیرون.

    بعدوقتی ازبیمارستان امدیم بیرون جلوی بیمارستان بابابا به مدت بیست دقیقه وایسادیم که البته این روفراموش کردم بگم، باخودم بارهاوقتی توبیمارستان بودم تکرارمیکردم همه ادمهاوشرایط وسیله هایی هستند که منوبه خواسته هایم میرسانند ووقتی بیرون برای برگشت به خانه وایساده بودم برادرم رفت ماشینش راازپارکینگ دربیاره وبیاد من جلوی بیمارستان هجومی ازماشینهارامیدیدم همون فراوانی، باخودم میگفتم ببین فراوانی نعمت فراوانی نعمت وواقعاهم الان باورهام نسبت به فراوانی بهترشد، همون جمله تاکیدی ام خیلی بدردم خوردخدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2167 روز

    سلام استاد

    یک فایل لایو دیگه از شما

    چقدر مفید بود که اصل خارپشتی بهم یادآوری بشه، اینکه میشه با تسلط بر یک اصل موفقتر بود از حالتی که بخوایم بر چند فن تسلط نسبی داشته باشیم و بخوایم همش بدون تمرکز بریکیشون، از همشون استفاده کنیم.

    درمورد لایق دریافت الهامات خدا و احساس خوب هم واقعایادآوری خوبی هست، اینکه احساس خوب باعث میشه الهاماتو بشنویم و اتفاق خوب برامون بیفته در نتیجه خیلی اهمیت خوب نگه داشتن حسمون مهمه. اما مایی اشره کردیدی که بالا و پایین شدن احساسی طبیعی هست و ما انسانیم! دقیاق نقطه ای که ضعف من درش هست، اینکه سخت میپذیرم که انسانم و طبیعیه که نسم بد بشه، اما مهم اینه که احساسم رو خوب کنم بعدش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    آقای نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3093 روز

    بنام پرودگار یکتا و بی همتا

    سلام

    عجب جای بینظیری

    من عاشق زیبایی‌های طبیعی جهان آفرینش هستم و لذت میبرم چنین جاهای عالی رو میبینم

    گام سوم خانه تکانی ذهن: اصل خارپشتی

    یکی از بهترین اصول موفقیت همین اصل خارپشتی هست

    اگه بخوام در مورد کار خودم مثال بزنم من افرادی رو در کارهای ساختمانی بکار میگیرم که تو کارشون تخصص داشته باشن

    بطور مثال اگه یکی بگه من هم دیوار چینی میکنم، هم سنگ کاری میکنم هم کاشیکاری میکنم، بطور قطع کار رو بهش نمیدم چون معمولا جنین افرادی تو هیچکدام از این کارها تخصص ندارن

    اگه بخوایم در کاری موفق باشیم بهترین کار همینه که در یک زمینه کاری تخصصی جلو بریم، مثال همین شغل پزشکی فرق پزشک عمومی با یه متخصص زمین تا آسمونه، یا در همین شغل آرایشگری زنانه اگه یه نفر همه کارهای زیبایی مثل کوتاهی مو، کار ناخن ، رنگ مو، تتو و غیره رو انجام بده بطور قطع موفق نیست، اما می‌بینیم که هر کدوم از این کارها تخصصی انجام میشه و افرادی که در یکی از این مشاغل تمرکزی کار کنن موفق ترند.

    مثال خودم در گذشته در کار گچبری و چند سال اخیر در کار ساخت و ساز که در کامنتهای قبل توضیح دادم.

    مورد بعدی احساس خوب:

    ما باید سعی کنیم که در طول شبانه روز احساس خوب داشته باشیم تا مدار مون بالا بره و الهامات الهی رو دریافت کنیم و عمل کنیم تا نتایج برامون بیاد.

    ایمان و اعتماد به خداوند هم تکامل میخواد

    خوشبختانه من در دوره دوازده قدم هستم و قدم 9 رو بتازگی تموم کردم و خیلی خوب احساس میکنم که دارم تکاملم رو طی میکنم و روزبروز آسانتر میشم برای آسانیها و ثروت به اشکال مختلف داره بسوی من میاد

    و الهامات الهی رو تا حدود زیادی درک میکنم و هر وقت عمل کردم نتایج پشتش اومده

    خداوند در همه حال ما رو هدایت میکنه این ما هستیم که باید با احساس خوب، با شکرگزاری، با اعتماد به پرودگار در مدار دریافت قرار بگیریم.

    خدا رو شکر میکنم که در مسیر دریافت این آگاهی‌ها قرار دارم و ممنونم از شما استاد گرانقدر و بانو شایسته که این آگاهی‌ها رو به اشتراک میزارین،

    پرودگار من نمیدانم و تو میدانی هدایتم کن به سوی بهترینها

    بهترین ها رو براتون آرزومندم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    بنام خدا

    گام سوم

    خوب از اونجایی که وقتی درخواستی رو میفرستیم و خداوند سریع الجواب

    جواب این سردرگمی من رو در مورد مسئله شغلی و مالی با این دوره خانه تکانی فرستاد

    توی کامنت قبلیم گفتم که برای پول دراوردن همه کاری انجام دادم

    و فکر کنم فقط اب حوض نکشیدم( استیکر خنده )

    ی همه کاره ی هیچ کاره

    کلی چیز بلدم ولی ن در حد حرفه ای

    اینطوریم که مثلا ی هنری رو میبینم بنظرم هم اسون میاد

    پس میرم کلی وسایل میخرم و شروع میکنم

    از اونجایی که بدون اموزش یا با ی اموزش بسیار جزیی( در حد دیدن یکی دوتا کلیپ در پینترست)

    شروع میکنم و از همون اول انتظار دارم کارم بینقص باشه

    و خب اونی که من مدنظرم هست درنمیاد کلا اون شوقم فرو میریزه

    و ولش میکنم

    در حال حاضر کلاس خوشنویسی میرم

    ازمون دادم و قبول هم شدم

    کلی هم وسیله خریدم

    ولی باز دوباره اون حس بی حوصلگی اومده

    این بار ی فرقی که داره من کلاس حضوری میرم

    و با استادم رودربایستی دارم

    و بخاطر همین خودم رو ملزم ب ادامه کردم

    و گفتم این کلاس رو نباید نصف و نیمه رها کنم

    و همینطور دوره نقاشی تصویرسازی دستی و دیجیتال

    ک دوره افلاین

    و فقط تمرینات رو ارسال میکنیم و انجامشون دلبخواهی

    و تصمیم دارم که روی این دومورد نقاشی و خط تمرکز بذارم

    و هر روز ی قدم بردارم

    چون مشغله روزم زیاد

    ( از ۶ صب بیدارم تا ١٢ یک شب)

    بنظرم اومد که اگه رسیدم هر دو رو کار میکنم

    اگرنه یک روز درمیان مثلا خط

    و روز بعدش نقاشی

    این تنها راهی ک فعلا بنظرم میرسه

    حالا قدم رو برمیدارم تا خدا هدایتم کنه برای ادامه مسیر

    ب امید الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام  بر دو استاد عزیزم و همه دوستان نازنینم

    خدا رو شکر که اینجا هستم و پر از شور و شوق

    پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام سوم اصل خارپشتی

    کتاب در زمینه مراقبه

    از استاد میخوان که کتابی برای مراقبه عنوان کنه و جواب استاد اینه که

    من یک اصل خارپشتی رو یاد گرفتم و روی اون کار می کنم، یه قانون ساده و دقیق و کلی هست، و اگر که من زمان زیادی بزارم و اونو خوب درک کنم و اونو عالی باشم، اون منبع همه چیه، یعنی وقتی شما به خدای خودتون به منبع وصل میشین و هدایتو دریافت می کنین هر چی که لازم باشه رو دریافت می کنین

    خب ما هم که دانشجویان استاد  هستیم و ایشون بهترین الگوی ماست همین کار رو باید انجام بدیم و خود استاد همین رو بما پیشنهاد میده

    بچسبیم به قانون و تا جایی که میشه درکش کنیم و ازش استفاده کنیم و هر روز و هر روز روی خودمون کار کنیم

    چون ما خیلی زود فراموش می کنیم قوانین خداوند رو و خیلی راحت همه چی رو از یاد میبریم

    یعنی دنبال چیزای فرعی و حواشی نباشیم

    اصل خارپشتی چیه

    اصل خارپشتی مقایسه رفتار خارپشت و روباه در برخورد با هم هست.روباه حیوان زیرکی هست و انواع و اقسام تکنیکها و حیله ها رو بلده و امتحان می کنه تا به خارپشت حمله کنه،ولی خارپشت فقط یک کار رو بلده، اما خیلی مهارت داره در انجامش، و همیشه خارپشت در این مبارزه برنده است

    اصل خارپشتی یعنی اینکه ما یک کاری رو خوب بلد باشیم بجای اینکه صدتا کار بلد باشیم ولی تو هیچکدوم عالی نباشیم

    حکایت وضعیت زندگی من تا به حالاست

    آشپزی بلدم، شیرینی پزی بلدم، خیاطی بلدم، گلدوزی بلدم،کار با اینترنت بلدم، رانندگی بلدم، دوچرخه سواری بلدم، ولی تو هیچکدوم از اونها حرفه ای نیستم

    خدا رو شکر از وقتی تو این مسیر و با استاد هستم، کار من هم با تبعیت از استاد شده

    حرفه ای شدن در کنترل ذهن، درک قوانین، و استفاده از اونها در عمل در زندگی

    لطفاً مهمترین باور ثروت ساز، و منطقی کردن آن

    اینجور نیست که یک باور مشخصی بعنوان مهمترین باور در مورد ثروت وجود داشته باشه ما مجموعه ای از باورهای محدود کننده داریم  و برای هر کسی بسته به شرایط و موقعیت فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و دیدگاهی که داره متفاوته

    باید ببینیم پاشنه های آشیلمون کجاست و روی اون قسمتها بیشتر کار کنیم

    قانون اینه که یه سری باورها از گذشته تو وجود ما هست که ایراد داره اون باورها رو که تغییر بدیم همه چیز تغییر می کنه

    تا وقتی داریم روی خودمون کار می می کنیم در حال پیشرفتیم اگر ادامه ندیم به قهقرا میریم

    قانون خیلی ساده است و فقط همون چیز ساده رو باید تمرین کرد

    این درسته که اسم ها ارتعاش خوب و بد دارن

    این هم از همون حاشیه هاست، دنبال فرع رفتنه،درک نکردن قانونه

    چرا احساسم بالا و پایین میشه

    طبیعی هست که احساسمون گاهی وقتها ناخوب بشه (با اجازه و تشکر از فاطمه جانم-فاطمه و رسول- که این اصطلاح زیبا رو چند بار ازش شنیدم و اینجا استفاده کردم)

    ولی مهم اینه که قوانین رو یادآوری کنیم برای خودمون و تمرین کنیم و سعی کنیم  در زمان های بیشتری احساس خوب داشته باشیم، و یا حد اقل به سمت خوب باشه

    احساس خوب رو با تغییر باورها در وجود خودمون بسازیم

    احساس خوب پایداره که تغییر ایجاد می کنه

    اگر درست روی باورهامون کار کرده باشیم و باورهامون تغییر کرده باشه دیگه عوامل بیرونی رو دخیل نمی دونیم و با عامل درونی احساسمونو خوب می کنیم و خودمونو مدیریت می کنیم

    تکامل در توکل و توحید به چه صورت است

    در ابتدا باید از مسائل کوچیک شروع کنیم و به توکل کنیم، به اندازه ای که باور می کنیم، خداوند پاسخ میده، وقتی دیدیم خدا پاسخ میده یواش یواش باورامون قویتر میشه، بعد پله پله در مورد مسائل و خواسته های بزرگتر، و دوباره اونا با باورهای توحیدی و توکل خلق میشه و باز هم روند تکاملمونو طی می کنیم و باورامون قویتر میشه،

    مثل ابراهیم مثل موسی مثل همه پیامبرا،اینجور نبوده که از روز اول ایمان صد در صد به خدا داشته باشه، با آزمون و خطا و مسائلی که با اونها برخورد کردند، به خودشناسی و بعد به خداشناسی رسیدند

    در مورد همه ما همینطور هست آروم آروم تغییر می کنیم، مهم اینه که مسیرو درست بریم

    سرعت مسیر مهم نیست حتی اگر آهسته بریم بالاخره به مقصد و به زیباییها میرسیم، ولی اگر مدام جهت مسیرمونو عوض کنیم هر چقدر هم با سرعت بریم هیچوقت به خوشبختی و سعادت نمیرسیم

    در مورد الهامات صحبت کنید

    استاد در دوازده قدم در هر قدم جلسه ای به مباحث قرآنی و چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن اختصاص داده و  قوانین اصلی که خداوند در قرآن گفته و تقریباً هیچکس به اونها اشاره نکرده مطرح کرده و توضیح داده 

    اجازه بدیم خداوند هدایتمون کنه

    استاد با آموزش هاش ماهی به دست ما نمیده، بجاش ماهیگیری رو یادمون میده

    چطور ندای خداوند رو بشنویم

    خدا همیشه داره با ما و با همه صحبت می کنه

    مثل یک ایستگاه رادیو ایه ما باید روی فرکانسش تنظیم بشیم تا صداشو بشنویم

    تنظیم بشیم بوسیله

    احساس خوب داشتن

    کار کردن روی خودمون

    خودمونو لایق دریافت الهامات خداوندی بدونیم

    در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: