اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از وقتی که یه اصل (اصل توحید) درزندگیم اجرایی کردم.به اندازه ای که درکش کردم و بهش عمل کردم دنیام عوض شد
امروز که پدرم بعداز مدتها اومدن خونم مهمونمون بودن نشستم پای صحبتهاش بهتر درک کردم که چقدر مسیرم درسته وچقدر از هاشیه ها حرف وحدیث ها دورم چقدر شرک خفیف دروجودم بیرون کردم چقدر از گمراهی دور شدم.
آرامشی که دارم این ایمان وتوکلی که دارم و شناختی که از خداوندم پیدا کردم اینکه هرلحظه هدایت های خداوندم رو دریافت میکنم به معنی واقعی بهشت رو دارم تجربه میکنم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر وجود پاک ومقدستون سپاسگزارم که سخاوتمندانه این آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار دادین.
از وقتی که در دوره توحیدی دوازده قدم شرکت کردم از همجا نشانه ها میاد درفایلها از زبان استاد از کامنت بچها در مورد دوره دوازده قدم صحبت میشه متوجه تایید درست بودن مسیرم میشم.
متوجه شدم که خیلی وقتا من بجای این که بیام اصل رو درککنم و فقط تو عمل کردن به اصل هرروز بهتر بشم
هی توسایت دنبال فایل جدید میگردم انگار که قراره یه ترفند و تکنیک جدید یاد بگیرم
ولی وقتی کل فایل های استاد رو میزاریم کنار هم متوجه میشیم که استاد در همه فایل ها دارن این اصل رو تکرار میکنن و ما بازم دنبال یک تکنیک هستیم حداقل خود من که اینجوریم .
ولی وقتی ما بیایم اصل رو درککنیم که کل زندگی من داره با کانون توجه من یا همون باور هام یا همونافکار قالبم خلق میشه و باور های من با ورودی های ذهنم ایجاد میشن وقتی این اصل رو درک کنم مثل خارپشت فقط بچسبم به بهتر شدن در عمل کردن به این قانون یعنی هرروز بهتر بشم در توجه به چیز هایی که بهم احساس بهتری میده و باور های بهتری در من ایجاد میکنه در موضوعی حالا جداگانه ثروت و سلامتی و روابط و معنویت. دیگه زندگی من هرروز بهتر و بهتر و بهتر میشه به اندازه تغییر من
دیگه نیازی نیست بریم دنبال یک سری چیزای عجیب غریب که واقعآ خیلی دیدم که مثلا میگن 7 قانون موفقیت
و انقد پیچیده میکنن که آدم گیج میشه واقعا و جوابم نمیگیره.
ولی استاد انقد عالی دارن اصل رو میگن که انقدر راحت میشه فهمید
و ما اگه این اصل رو انجام بدیم همه چیز درست میشه فقط باید روی همین اصل تمام تمرکز رو بزاریم و تمام حاشیه هارو حذف کنیم
تا هم نتایج سریع تر بیاد هم بزرگتر و هم لذت بخش تر باشه مسیر
خیلی خوشحالم که خداوند من رو هدایت کرد به این آگاهی ها. ممنون استاد گرامی که اینقدر خوب و واضح به ما قانون جهان رو آموزش میدهید. سپاس خانم شایسته مهربون که همیشه به ما لطف دارید و یادآوری میکنید آموزش های استاد رو مثل: سفرنامه و پروژه خانه تکانی ذهن. و چقدر همه چیز رو قشنگ دسته بندی میکنید. نمیدونم چطور ازتون سپاسگزاری کنم.
من چندین بار این فایل رو گوش دادم مهمترین اصل، اصل خارپشتی هست و تمام
خار پشت فقط یک کار رو بلده و اون کار رو هم به نحو احسنت انجام میده
اصل خارپشتی یعنی اینکه ما همیشه یک کار رو خوب انجام بدیم، به جای اینکه دهها یا صدها کار رو ناقص انجام بدیم
باید سعی کنیم در یک کار و حرفه مورد علاقمون حرکت کنیم. در این صورته که به هر چی بخواهیم میرسیم
من چند نفر رو میشناسم که هر دفعه یک شغل و حرفه انتخاب میکنند و باز ناراضی هستند و از درآمدشون شاکی هستند
اگه تو کاری که بهش علاقه داریم و عاشقش هستیم متخصص بشیم و همون رو ادامه بدیم و حرفهای بشیم و تمام آموزش های به روز رو ببینیم صد در صد موفق میشیم و بهترین نتیجه رو میگیریم.
استاد هم از وقتی که با این اصل آشنا شد دیگه فقط روی همین تمرکز کردند و همین یک قانون رو اجرا میکنند و هر دفعه نسبت به قبل حرفهای تر میشه
وقتی همین قانون رو در زندگیمون درک کنیم و در عمل بتونیم درست اجراش کنیم اون وقت هر آنچه که در زندگی نیاز داریم میتونیم خلق کنیم.
مهمترین موضوع اینه که ما خودمون رو توی مسیر درست نگه داریم، دیگه کاری به هیچ چیزی نداشته باشیم. اون وقت کم کم تکاملمون طی میشه و باورهامون قوی تر میشه.
مهمترین باور ثروت ساز اینه که بتونیم باورهای مذهبی رو در مورد ثروت درست کنیم. مثل ثروتمند شدن با شکوهه یا ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه یا ثروتمندان آدمهای خوبی هستند و به گسترش جهان کمک میکنند
باور به عدم فراوانی هم یکی از باورهایی هست که باعث میشه ما ثروتمند نشیم مثل حرص زدن، انبار کردن مواد غذایی مثلاً به دلایلی تو آینده گرون میشه. ما باید باور داشته باشیم فرصت همیشه هست. همه چیز به وفور هست. به قول استاد پول مثل اکسیژن میمونه و در دسترس همه هست.
ثروت یک فرکانس ذهنی هست
باید باورهایی که از گذشته تو ذهنمون هست رو از بین ببریم. همون باورهای اشتباه در مورد ثروت.مثل: ثروتمندان آدمهای بدی هستند، ثروتمندان خوشبخت نیستند، پول نیست، هر که بامش بیش برفش بیشتر، باید از صبح تا شب جون بکنی تا ثروتمند بشی و غیره…
خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه ، مثل ایستگاه های رادیویی که همیشه هستند فقط باید ما روی فرکانس مناسب باشیم تا بشنویم، خداوند همیشه هست.
وقتی روی باور هامون کار میکنیم و خودمون رو لایق الهامات بدونیم که نشونش احساس خوب هست. اون وقت صدای خداوند رو میشنویم.
طبیعیه که احساس ما بالا و پایین بشه اما مهم اینه که بتونیم در زمان های بیشتری احساسمونو بهتر نگه داریم.
چقدر بکگراند این فایل زیباسسست. اون دهانه چشم مانند چقققدر زیباست. خدا میدونه انشالله یه روز به همچین جایی که هدایت شدم چقدر عکس های خوشگل بگیرم.
چقدر رنگ اون صخره ها و ابی آسمون ترکیب زیبایی رو ایجاد کرده.
اون کاپشنی هم که استاد به تن کرده چقدر حرفهای و خفنه.
استاد جان چه اصلی رو شما به من یاد دادید. من یادمه هروقت به مسیله ای بر میخوردم، بجای تمرکز روی اصل قانون، جهت فرار از مسئله شروع میکردم به سرچ کردن تو یوتوب و دیدن ویدیو هایی که هر کدوم یه ترفندی رو ارائه میکرد و وقتی سر و ته همشون رو جمع میآوردم تهش میرسیدم به همون قانونی که استاد میگفتن.
به نظر خودم دلیلش این بود که چون حاظر نبودم وارد عمل بشم، اینجوری سعی داشتم سر خودمو گرم کنم تا از مسئله فرار کنم.
ولی وقتی به خودم گفتم. مهم نیست چه شرایطی پیش میاد، اگه اشتباهی کردم، اگه حتی مدتی از قانون دور شدم، اگه احساسم مدتی بد شد، اگه حتی لج کردم و خلاف قانون عمل کردم، خودمو از این آموزش ها محروم نکنم، چون میدونستم این اموزش ها همیشه یه اصلی رو بهم یادآور میشه که میتونه همه جا استفاده بشه. و نتیجش هم شد این که من درکم از قانون خیییلی بهتر از قبل شد و الان با پوست و خونم اینو باور کردم اصل یه چیزه ، قانونی هست ثابت و بدون تغییر که از وقتی یادش گرفتم تو همههههه موارد کمکم کرده.
و خوشحالم که خودمو از این آگاهی ها محروم نکردم.
یکی از نتیجه هایی که از تمرکز روی قانون بهش رسیدم، اینه که ندای خداوند خیییلی واضح تر شده برام. خیلی وقتا تو موضوعات خیلی ساده بهم میگه چکار کنم و احساس یه سربازی رو دارم که به قوی ترین سلاح ممکن مجهز شده و میتونه باهاش به جنگ هر مسئله ای بره.
وای خدایا ممنونتم.
استاد جانم خییییلی به شما افتخار میکنم که همییشه تمرکزتون توی همه فایل ها روی اصل بوده و وقتی فایلای قدیمی و جدید رو میبینم همه از یه اصل تبعیت میکنن.
=️> درک مفهوم “اصل خارپشتی” و به کارگیری این اصل؛ حرف حساب این اصل اینه که کارها رو در تمام ابعاد زندگی برامون خیلیی ساده تر کنه چطور؟! اینطور که فقط با یادگیری و درک اساس و قوانین موجود در هر حیطهای که میخوایم درش نتایج خیلی خوبی بگیریم و ماهر بشیم در استفاده عملی از همون قوانین مثلا کسب و کار، یا ثروت، یا روابط، یا عزتنفس و هر حیطه دیگهای.. درواقع “اصل خارپشتی” به ما میگه چقدر کارها میتونه درحین راحت پیش رفتن با کیفیت هم باشه و به کمک میکنه برای قرار گرفتن در هموارترین مسیر و بعدش هم استمرار در عمل رو بهمون یادآور میشه که برای موفقیت در حوزه های مختلف نیازی نداریم به روش های مختلف با اسم های عجیب و غریب که هر بار با شنیدن یک اسم جدید بخوایم ته توی اونو در بیاریم یا پرش ذهن داشته باشیم و به اصطلاح خیلی فوت و فن بلد باشیم! بلکه
یادگیری فقط قوانین و تمرکز بر روی تکرارشون و ماهر شدن در به کارگیری اونها میتونه نتایجی رو برامون رقم بزنه که همیشه آرزوش رو داشتیم.
باور کنیم که ما با یکسری قوانین ساده و دقیق سروکار داریم پس نکته مهم اینه که من به ذهنم اجازه ندم از این شاخه به شاخه دیگه بپره و انرژی و زمانی رو که برای راه های دیگه، روش های دیگه، خوندن کتاب های دیگه یا.. میخوایم صرف کنیم رو اختصاص بدیم به شناخت و درک قوانین جهان و به کارگیری این قوانین در زندگی مون، تلاش کنیم برای ماهر شدن و استاد شدن در به کارگیری همین قوانین ساده که ملموس و راحت یاد گرفتیم و نتایجش رو هم در زندگی مون دیدیم و بچسبیم به همین یک مسیر؛ قدرتمند کردن باورهامون در هر حیطهای که میخوایم نتیجه بگیریم و اعمال کردن اصل خارپشتی در عمل
=️> اهمیت نداشتن نگاه مطلق به باورها و درک منطق آن؛ ما انسان ها خیلی دوست داریم دنبال “یک عامل خاص” در بحث های مختلف بگردیم که از قضا با تغییر دادن همون یک عامل همه چیز در تمام ابعاد به طور قابل توجه و بزرگی تغییر کنه و نتایج رویایی کسب کنیم!! همچین دیدگاهی از عدم درک قانون تکامل نشأت گرفته؛ از عدم درک اینکه اصلا یک باور خاص درحال کار کردن نیست میاد..
چون همزمان یک باور در ذهن ما وجود نداره و تعداد خیلی زیادی باور هستند که در حیطه های مختلف زندگی ما دارن کار میکنند، خیلی از این باورها منشأ باورهای دیگه و در اتصال با بقیه باورها هستند و همه اینها با هم درحال رقم زدن نتایج فعلی ما هستند. پس یک باور خاص کلیدی در حیطه ثروت، روابط، عزتنفس یا.. نیست بلکه اگر میخوام تغییر ملموسی چه از لحاظ شخصیتی چه از لحاظ نتایج تجربه کنم بحث تمرکزی کار کردن روی باورهای مربوط اون حیطه به خصوص هست که اهمیت پیدا میکنه؛ تشریح کردن باورهای فعلیم و شخصیت فعلیم هست که اهمیت پیدا میکنه؛ پیدا کردن ریشه باورهای محدودکنندهام در اون حوزه هست که اهمیت پیدا میکنه که برای هر فرد هم متفاوت از دیگری هست؛ پیدا کردن ترمزهام که درقالب ترس ها، باورهای محدودکننده، وابستگی و.. و کار کردن روی اونها جایگزین کردن و ساختن باورهای قدرتمندکننده به جاشون اهمیت پیدا میکنه؛ و همه این قدم ها در جهت طی کردن تکامل برداشته میشن
=️> موضوع مهم دیگه این هست که فکر نکنیم با کار کردن تمرکزی روی هر حیطهای و گرفتن نتایج دلخواه و بزرگ، دیگه کار تمومه یا همیشه در اون نقطه میمونیم یا دیگه نیاز نیست کاری انجام بدیم و میتونیم برگردیم به باورهای قبل یا رفتارهای قبل!! به یاد بیاریم که این نتایج حاصل یک روند بوده، روندی که ما زمان و انرژی گذاشتیم برای تغییر دادن باورهای فرسوده و محدودکننده مون؛ برای تمرین کردن و درک کردن باورهای قدرتمندکننده جدید و تثبیت کردن این جنس باورها در شخصیت مون؛ برای تغییر دادن دیدگاه و رشد دادن خودمون؛ برای تجربه کردن و دیدن نتایج به صورت تکاملی و ادامه دادن و استمرار داشتن برای بزرگتر شدن نتایج. پس این نیست که یک نقطه یا حد خاصی وجود داشته باشه که بخوایم بهش برسیم و بعد فکر کنیم اوکی دیگه نیاز نیست زمان و انرژی بزاریم برای ادامه دادن! و همون نقطه میمونیم بلکه باز به خودمون یادآوری کنیم که اولا هیچ حد و اندازهای برای بهتر شدن نتایج، قوی تر شدن شخصیت ما و نتایج عالی تر وجود نداره؛ دوما ما با جهانی روبرو هستیم که عاشق حرکت کردنه! و در هرلحظه درحال رشد و پیشرفتِ یک جهان پویا.. پس اگر فکر میکنیم در نقطهای متوقف شدیم و حرکتی نداریم در اصل درحال پسرفت هستیم و باید منتظر هینت های جهان باشیم و تعجب نکنیم از نتایج بعدش!!
~تا زمانی که روی موضوعی کار میکنیم، نتایجش رو هم در زندگی مون میبینیم
=️> ما انسان هایی هستیم با احساسات انسانی، این طبیعیه که گاهی اوقات احساسات مون بالا و پایین بشه ولی مهم اینه که با کار کردن روی قوانین، تلاش مون رو بکنیم که بیشتر مواقع احساس مون خوب باشه یا در موقعیت هایی که کنترل احساسات سخته، احساس مون رو فقط کمی بهتر از قبل کنیم؛ وقتی درباره احساسات صحبت میکنیم یادم باشه که هیچ احساس مطلق خوب یا بدی وجود نداره یا به سمت خوبه یا به سمت بده حالا وظیفه من چیه؟! کار کردن روی باورهام تا بیشتر به سمت خوب باشند.. توی بحث تغییر احساسات هم مهمه که بدونم احساسات من دکمه نیستن که انتظار داشته باشم با زدن اون دکمه سریع حالم خوب یا بد بشه!! چون من ربات نیستم، انسانم؛ وقتی بحث راجع به یک نتیجهٔ دائمی میشه مثل داشتن احساس خوب پای تغییر بنیادین باورها در درون خودم و شخصیتم باز میشه یعنی با تغییر عامل درونی و نه هیچ عامل بیرونی با هر اسم دیگه.
=️> درک روند تکامل؛ وقتی اسم تکامل رو میشنوم ذهنم یک راست متمرکز میشه روی قدم های کوچک برداشتن و تایید کردن نتایج حاصل از اون قدم ها درجهتی که ذهنم آمادگی بیشتر کسب کنه برای محکم شدن باورهای من و درنتیجه نتایج بزرگتر.. حالا اینکه بخوام این تکامل رو در قسمت های مختلف به کار ببرم هم موضوع دقیقا همینه چون قانون یکیه در مثال توکل کردن، بحث اینه که از موضوعات کوچیک شروع کنیم نتایج رو ببینیم تایید کنیم و با این تایید کردن و دیدن نتایج منطق میای سم برای ذهن که ایول داره جواب میده پس باورهامون محکم تر میشه ایمان فعال میسازیم و همینطور جلوتر میریم با خواسته های بزرگتر قدم های بزرگتر و توکل کردن بیشتر و پاسخ های خداوند در نتیجه این توکل
مهمترین نکته در حین طی کردن روند این نیست که عجول یا نگران باشیم کِی میرسیم؟! بلکه این هست که آیا من در مسیر درست قرار دارم؟! اگر قلبم تایید میکنه مسیرم رو و میدونم که راهم درسته دیگه بحثی نمیمونه! چون دیدن زیبایی ها حتمیِ؛ تجربه خواسته ها قطعیِ؛ ملاقات با انسان های دوستداشتنی و فوقالعاده حتمیِ؛ تجربه نعمت و ثروت حتمیِ و همه اینها در دقیق ترین و بهترین زمان ممکن برای هر شخص با توجه به آمادگی و هماهنگی اون فرد اتفاق میفته و یادمون نره که
~هیچ برنامه ریزی دقیق تر و حرفهای تر از خداوند نیست که در زمان مناسب در بهترین مکان به بهترین شکل تجربه خواسته هام رو برام محقق کنه
=️> شنیدن صدای خداوند؛ خداوند همیشه درحال صحبت کردن و هدایت کردن ماست، اگر این صدا رو نمیشنویم به این معنا نیست که خداوند هدایت نمیکنه! حالا که میدونیم خداوند همیشه درحال صحبت کرد با ماست سؤال اینه که من هم روی فرکانسی تنظیم هستم که بتونم این هدایت و صحبت رو بشنوم و ازش استفاده کنم؟
در بحث رابطه ما با خداوند، بحث خداوند نیست!! چون خداوند همیشه هست و همیشه درحال هدایت کردن افراد و جهانِ، بلکه بحث ما هستیم
وقتی ما خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند بدونیم که نشونش هم “داشتن احساس خوب” هست، میتونیم صدای خداوند و الهاماتش رو بشنویم چون ما با تنظیم کردن احساسات مون میتونیم فرکانس مون رو با فرکانس خداوند تنظیم کنیم
خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا ذهنم رو با بهترین و قدرتمندترین ورودی ها تغذیه کنم، و این گام رو هم با تعهد بردارم^^
و پروردگارت را تا زمانى که مرگ به سویت آید بندگى کن.
سلام به استاد نازنینم که اصل و اساس، و ساز و کار جهان رو درک کرده و خیلی عالی داره آموزش میده
سلام به مریم بانوی زیبا
سلام به دوستان مدار بهشت
این فایل خیلی بی نظیر بود…
بله من تابستان امسال واقعاً در مسیر هدایت و توکل، تکاملی پیش رفتم و باور الانم خیلی بهتر شده…
وقتی اواخر اردیبهشت جریان هدایت بهم گفت: وسایل هات رو از مدرسه جمع کن و ببر خونه، من از هیچی خبر نداشتم .. فقط گفتم : چشم… و بعد جریان هدایت منو برد یه مدرسه راحت تر و بهتر با مدیر توحیدی تر… و همون جریان هدایت بهم گفت: دخترت تو همون مدرسه قبلی بمونه… که جزئیاتش رو در کامنت هام نوشتم… و اوایل شهریور جریان هدایت منو برد به مرکز مشاوره که الان مشغول هستم… و هر لحظه خدا رو شکر می کنم که در مرکز مشاوره مشغولم… فقط خدا می دونه اینجا قرار چقدر رشد کنم… این مسیر بیشتر در مسیر علایق منه… هر چند اونی نیست که من می خوام ولی قطعاً مدیر برنامه هام که به همه چی محیطه، این پلن رو برام چیده و مورد نیاز رشد منه… به هر حال خیلی راحت تر و لذت بخش تر از تدریس تو کلاس…
الهی میلیاردها بار شکر…
استاد عزیزم، جنس اتفاق هایی که برای من می افته با جنس اتفاق هایی که برای همکارام می افته خیلی فرق داره… تا حدی که بهم میگن تو خیلی خوش شانسی… رفتار اطرافیان باهام خیلی فرق کرده… چرا؟؟ چون به اندازه سرسوزن دارم روی احساس لیاقتم کار می کنم
2. وقتی در تضاد اخیر داشتم دنیال وکیل برای کارهای بیمه و حقوقی همسرم بودم … بعد از کلی پرس و جو و تحقیق و از این و اون کمک خواستن، وقتی دستای تسلیمم رو اوردم بالا و گفتم : خدایا من نمی دونم … من از هیچی خبر ندارم.. و اجازه دادم خدا وارد کار بشه… کارها از اونجایی که فکرش رو نمی کردم درست شد… یه روز رفته بودم اداره کار ، تا نوبتم بشه نشستم روی صندلی… آقایی که کنارم نشسته بود سرصحبت رو باز کرد و متوجه شدم وکیل… قلبم گفت این همون وکیلی که می خواستی… خلاصه این وکیل بدون اینکه ریالی از من پول بگیره کارهام رو پیگیری کرد و کلی راهنماییم کرد و حتی یه روز که باید مدارکی رو بهش میدادم، خودش اومد دم در خونه مدارک رو ازم تحویل گرفت… آخه من قربون این خدا برم که اگه کل ادم های باهم دنبال همچین وکیلی می گشتیم پیدا نمی کردیم…
برای وکیل حقوقی هم همون ابتدا با یه خانم وکیل اشنا شدم ولی ذهنم می گفت این نمی تونه … ذهنم اجازه نمیداد قدم از قدم بردارم… تا اینکه بعد از یکماه وقتی من تسلیم شدم، خدا خیلی واضح بهم گفت همون خانم وکیل مناسبه… چون همون روز قرار شده بود من برم دفتر خانم وکیل … ولی ذهنم می گفت نه بابا این نمی تونه… تا اینکه از خدا نشونه واضح خواستم… رفتم آشپزخونه چایی دم کنم… تلویزیون باز بود داشت فیلم سینمایی پخش میشد… هون لحظه دیدم اسم یه خانم وکیل رو گفت… دقیقا اسم همون وکیلی بود که من اون روز باهاش قرار گذاشته بودم… در حدود 5 دقیقه، 10 بار اسم اون وکیل گفته شد و جالبه در همون سریال هم ایشون خانم وکیل بود… دیگه از این واضحتر نمی تونست خدا باهام حرف بزنه… و رفتم سر قرار … دیدم چقدر ذهنم داشت اشتباه قضاوت می کرد.. همین داستان کلی برای درس داشت
3. آذر 99 که نقطه عطف زندگیم بود و تولد مجدد من به دنیای اگاهی بود… یه روز به خاطر اون تضاد درخواست همسرم این بود که برم مهریه ام رو ببخشم… فشارهای اون روزها خیلی سخت بود… ولی اون روز من در چنان ارامشی بودم که حد نداشت… و از خدا خواستم واضح باهام حرف بزنه و بهم بگه… همون لحظه دخترم تو روبیکا داشت کلیپی رو میدید که این جمله رو شنیدم که برو مهریه ات رو ببخش… استاد مگه واضح تر از این داریم!!!… زنگ زدم به همسرم و گفتم بیا بریم بیرون… و تو راه گفتم که بریم محضر … باورش نمیشد و فکر می کرد دارم شوخی می کنم… ذهنم هم مدام تلاش می کرد منو منصرف کنه … قشنگ یادمه تو پله های محضر اینقدر پاهام سست شده بود که نمی تونستم برم بالا… اما قدرت اون جمله خیلی بیشتر بود… رفتیم تو … وقتی نوبت ما شد.. مسئولش گفت نمیشه باید یکی از اولیاء خانمت باشند و امضاء کنن…
این مثال ها باعث شد باورم بهتر بشه که خدا باهام حرف میزنه اونم واضح… و نتیجه همیشه فوق العاده میشه
اگه من اصل خارپشتی رو رعایت کنم و تو اون ماهر بشم دیگه می تونم همه چی رو مغلوب کنم… اینکه یاد بگیرم با معیار توحید، نجواهای ذهنم رو خاموش کنم و در مسیر نور بمونم و به صلح درونی برسم… و اینکه روی احساس لیاقتم کار کنم... همین دوتا این پتانسل رو داره که منو در مسیر انعمت علیهم … در مسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین… در مسیر لعلک ترضی و فلاح قرار بده …
الهی شکر بابت این آگاهی ها و قدم به قدم ساخت شخصیت توحیدی
ممنونم استاد عزیزم الهی خیر دنیا و آخرت، رزقتون بشه
درود و سلام به استاد عزیزم و دوستان گرانقدرم که سپاسگزار کامنتهای زیباشون هستم
Moab Utah
بهشت موتورسواران آفرود در دنیا
خدای من این ایالت فوقالعاده زیباست
استاد عزیزم چقدر خوبه که شما سفر میکنید مارو هم در لذتهاتون شریک میکنید و کلی اطلاعات زیبا از هر نقطه در اختیار ما قرار میدین
با قلبم ازتون سپاسگزارم
من با قلبم تحسین میکنم آزادی مالی و مکانی و زماتی تون رو
با تمام قلبم تحسین میکنم این زیبایی هایی که هنر دستان هنرمند خداوند عشق و زیباییه
با تمام قلبم تحسین میکنم این کشور پهناور و پر از فراوانی و نعمت و زیبایی رو
با تمام قلبم تحسین میکنم مردمان این کشور رو که با ایده های بسیار زیبا راحتی و لذت و عشق رو به همدیگه هدیه میدن
انسانهای تحسین برانگیزی که با visitor center های فوقالعاده تمیز و منظم و مرتب در ورودی هر ایالت اطلاعات عالی از همه جیز در اختیار بازدیدکنندگان و گردشگران قرار میدن تا به راحتی یه شناخت کلی بدست بیارن و از سفر و اقامت لذت ببرند
استاد برام خیلی جالب بود که شما گفتین از هر اتوبانی وارد ایالت بشین این v.c وجود دارن
خدای من جقدر این کشور و مردمانش تحسین برانگیزند
چقدر عالی فکر میکنند و عالی عمل میکنند
وقتی گفتین تو یه ایالت کویری تعداد بسیار زیادی state park های بزرگ وجود داره
که همه و همه نشانه های فراوانی و ثروت و نعمت در این جهانه قلبم باز شد
الهی صدهزاران بار تو را سپاس برای این همه برکت و نعمت و زیبایی در جهان
Dreems come true
رویاها به حقیقت میپیوندند
صدهزار بار شکرت استاد که اینقدر زیبا به رویایی موتورسواری تون رسیدین اونم در چه بهشتی
الهی شکرت الهی شکرت الهی سکرت
بیشتر از 600 کیلومتر تریل موتورسواری برای همه ی افراد عاشق موتور با درجه بندی مهارتهای متفاوت در آفرود
جدا” که تحسین برانگیزه
Air tour
Jeep tour
مسیرهای آسون
مسیرهای سخت
مسیرهای خیلی حرفه ای
این یعنی همه میتونن با هر شرایطی با هر حدی از مهارت لذت ببرند و محدودیتی وجود نداره
خداااای من خدااای من چقدر این رنگ خاک زیباست
چقدر این هنر خداوندم تحسین برانگیزه و شاهکاره
خداجونم صدهزاران بار شکرت که دارم از طریق این بنده ی بی نظیرت این همه زیبایی و هنر دستان تو رو میبینم
چقدر خوشحالم استاد براتون
چقدر دلم خواست تو این جاده بسیار تمیز و زیبا موتورسواری کنم
حس خیلی قشنگیه
یه حس رهایی و آزادی
حس معلق بودن در هوا
ای جانم به این احساس زیبای رهایی ولذت روی موتور
ای جانم به این خانم و اقای موتورسوار حرفه ای
چقدر رقص موهای اون خانم تو باد زیباست
چه عکسهای قشنگی میشه اینجا گرفت با کلی خاطرات قشنگ
چقدر این آهنگ فوق العادهاست برای این تصاویر
سپاس فراوان مریم جانم برای این انتخاب ناب
خدای من چه کیفی داره
خداجونم خیلی دوست دارم تجربه اش کنم این لدت رو
با سرعت زیاد تو یه جاده ی زیبا و خلوت
خداجونم نصیبم کن در بهترین زمان
در بهترین مکان
در کنار بندگان نازنین ت
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
استاد جانم خیلی خیلی لذت بردم و سپاسگزار تمام مهربانی ها و عشق تون هستم که فقط زیبایی و اگاهی میپراکنید
سلام به استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته مهربان و واقعا شایسته.
چه فایل خوب و پر باری بود برام دقیقا همون چیزی بود که برای کارم بهش نیاز داشتم: اصل خارپشتی
دیشب تا به امروز فکرم درگیر این بود که من چقدر داخل حیطه کاری و مسیر علاقم مهارت کسب کردم بعد میبینم خیلی مهارتا رو بلدم ولی داخل هیچ کدوم حرفه ای نیستم و هیچ تلاشی بیشتری هم تا حالا براش نکردم و واقعا راکد مونده مهارتم در صورتی که خیلی جای کار داره و جای پیشرفت.
با این مهارت حرفی برای گفتن ندارم.
باید اصل هر چیزی رو میلیاردها بار تکرار کرد تا اونی که میخوای بشه اصل قانون یا اصل اون قسمت از کارم که میخوام یا در روابط یا سلامتی.
تکرار و تکرار و تکرار برای ساختن باور برای یادگیری مهارت برای ورزش برای شکرگزاری برای دیدن زیبایی و …
کسی که نوع نگاهش به زندگی طوری باشه که در هر لحظه حالش خوب باشه امکان نداره اتفاق بدی رو تجربه کنه.
روزانه دارم تلاش میکنم آگاهانه زیبایی بیشتری ببینم و مدام شکرگزار نعمتهایی باشم که داشتم و دارم سعی میکنم در لحظه زندگی کنم.
سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته برای ابن همه آگاهی و درس زندگی.
طبیعت چقدر درس داره برای ما. خداوند تک تک قوانینش رو توی طبیعت پیاده کرده. فقط اگه ما بتونیم با نگاه عمیق تری طبیعت رو مطالعه کنیم، به تمام آگاهی هایی که نیاز داریم میرسیم.
خارپشت نیومده خودش رو درگیر هزار جور فن و تکنیک کنه.
خودش رو هم نمیبازه که من مثل روباه باهوش و همه چیزدان نیستم. مثل خیلی از ما که تا به پست آدمی میخوریم که خیلی اظهار فضل میکنه دست و پامون رو گم میکنیم انگار که ما هیچی نیستیم.
خارپشت تمرکزی داره یه کار انجام میده.
ما چقدر میتونیم تمرکز کنیم روی یه اصل ساده و ناامید نشیم و حواسمون پرت چیزای دیگه نشه؟
چقدر میتونیم تمرکز کنیم روی یه شغل بدون اینکه سرک بکشیم تو هزار کار دیگه با این فکر که تو کار من که پول نیست، یا آدمی موفقه که همه چیز بلد باشه، یا بخوایم بقیه برامون به به چه چه کنن.
من به وضوح میتونم ببینم زمانی که تمرکز گذاشتم روی یک کار، چه نتایج عالی گرفتم ازش. چون وقتی ما با استمرار قدمهامون رو برمیداریم جهان هم قدمهاش رو برمیداره و ما رو به اون خواسته میرسونه. به خاطر همینه که تو هر کاری که پیش میریم از یه جایی همه چیز تصاعدی میشه. اون بخش تصاعدیش دیگه کار جهانه. تو اول بندگی خودت رو ثابت میکنی با استمرار داشتنت و بعد از یه جایی جهان کارش رو قشنگ شروع میکنه.
مثال کشتی گیر که زدید واقعا عالی و به جا بود. استاد مثالهاتون بینهایت دقیقه و تو ذهن میشینه.
بخش مورد علاقه من تو این صحبتها تکامل بود. چقدر این فکر که پیامبرها هم تکاملشون رو طی کردن برای رسیدن به توکل و توحید برام درس داشت. خب اعتراف میکنم هنوز تا حدی تحت تاثیر آموزه های مدارس و محیط باور دارم که پیامبرها و امامها افرادی معصوم هستن و از ابتدا بینش و درک درستی داشتن. اما وقتی مثال حضرت ابراهیم و موسی رو تو قران میبینم متوجه میشم که نه اونها هم افرادی بودن دقیقا مثل ما و فقط با طی کردن تکاملشون رسیدن به اون جایگاه. پس رسیدن به اون حد از ایمان و توکل برای ما هم امکان پذیره.
اول باید بپذیریم که امکان پذیره و بعد میتونیم هدایت بشیم. اول بفهمیم که اونها هم همین مسیر رو رفتن و مسیر خیلی ساده است. ما آدمها عادت داریم لقمه رو دور سرمون بچرخونیم، مثل قضیه خودکار ناسا که کلی وقت گذاشتن یه خودکار طراحی کنن که تو فضا بتونن باهاش بنویسن در حالی که میتونستن با مداد بنویسن.
پس حالا که میفهمیم مسیر یکیه و اتفاقا برخلاف باور ما بسیار ساده است، پس فقط میمونه عمل کردن بهش با برداشتن قدمهای تکاملی. یعنی اول میایم برای خواسته های کوچک تر ازش استفاده میکنیم، میرسیم بهشون، خواسته کمی بزرگتر میشه، باز میرسیم و ایمانمون کمی بیشتر میشه.
اما یه مشکل که هست اینه که یهو میایم خواسته خیلی خیلی بزرگتری مطرح میکنیم بعد طبیعتا زمان بیشتری میرسه که به اون آمادگی برسیم و خواسته مون محقق بشه و بیشتر آدمها اینجاست که ایمانشون ضعیف میشه و تو ذهنشون تاثیر عوامل دیگه رو هم بررسی میکنن. یعنی میگن درسته که خدا این کارها رو کرده اما تو این مورد دیگه نمیشه کاریش کرد چون به هر حال یه سری موانعی هم هست دیگه.
مثلا من خودم وقتی درآمدم رو چندین برابر بیشتر کردم نجواها شروع شد که دیگه بیشتر از این نمیشه. و از اونجا ایمانم سست شد و نتایج برگشتن.
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها و ممنون از استاد کاربلد و حرفه ای و خانم شایسته عزیز
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام به استاد عزیزم ومریم جان خوش قلبم
سلام به تک تک دوستان خوبم
از وقتی که یه اصل (اصل توحید) درزندگیم اجرایی کردم.به اندازه ای که درکش کردم و بهش عمل کردم دنیام عوض شد
امروز که پدرم بعداز مدتها اومدن خونم مهمونمون بودن نشستم پای صحبتهاش بهتر درک کردم که چقدر مسیرم درسته وچقدر از هاشیه ها حرف وحدیث ها دورم چقدر شرک خفیف دروجودم بیرون کردم چقدر از گمراهی دور شدم.
آرامشی که دارم این ایمان وتوکلی که دارم و شناختی که از خداوندم پیدا کردم اینکه هرلحظه هدایت های خداوندم رو دریافت میکنم به معنی واقعی بهشت رو دارم تجربه میکنم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر وجود پاک ومقدستون سپاسگزارم که سخاوتمندانه این آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار دادین.
از وقتی که در دوره توحیدی دوازده قدم شرکت کردم از همجا نشانه ها میاد درفایلها از زبان استاد از کامنت بچها در مورد دوره دوازده قدم صحبت میشه متوجه تایید درست بودن مسیرم میشم.
خداجونم تنها تورو میپرستم وتنهااز تویاری میجویم.
به نام خدایی که رب العالمین است.
سلام به استاد و خانوم شایسته و دوستان عزیزم.
روز سوم خانه تکانی
وقتی این فایل رو گوش دادم
متوجه شدم که خیلی وقتا من بجای این که بیام اصل رو درککنم و فقط تو عمل کردن به اصل هرروز بهتر بشم
هی توسایت دنبال فایل جدید میگردم انگار که قراره یه ترفند و تکنیک جدید یاد بگیرم
ولی وقتی کل فایل های استاد رو میزاریم کنار هم متوجه میشیم که استاد در همه فایل ها دارن این اصل رو تکرار میکنن و ما بازم دنبال یک تکنیک هستیم حداقل خود من که اینجوریم .
ولی وقتی ما بیایم اصل رو درککنیم که کل زندگی من داره با کانون توجه من یا همون باور هام یا همونافکار قالبم خلق میشه و باور های من با ورودی های ذهنم ایجاد میشن وقتی این اصل رو درک کنم مثل خارپشت فقط بچسبم به بهتر شدن در عمل کردن به این قانون یعنی هرروز بهتر بشم در توجه به چیز هایی که بهم احساس بهتری میده و باور های بهتری در من ایجاد میکنه در موضوعی حالا جداگانه ثروت و سلامتی و روابط و معنویت. دیگه زندگی من هرروز بهتر و بهتر و بهتر میشه به اندازه تغییر من
دیگه نیازی نیست بریم دنبال یک سری چیزای عجیب غریب که واقعآ خیلی دیدم که مثلا میگن 7 قانون موفقیت
و انقد پیچیده میکنن که آدم گیج میشه واقعا و جوابم نمیگیره.
ولی استاد انقد عالی دارن اصل رو میگن که انقدر راحت میشه فهمید
و ما اگه این اصل رو انجام بدیم همه چیز درست میشه فقط باید روی همین اصل تمام تمرکز رو بزاریم و تمام حاشیه هارو حذف کنیم
تا هم نتایج سریع تر بیاد هم بزرگتر و هم لذت بخش تر باشه مسیر
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
به نام خداوند بخشنده
درود به استاد و خانم شایسته عزیز
گام سوم خانه تکانی ذهن
خیلی خوشحالم که خداوند من رو هدایت کرد به این آگاهی ها. ممنون استاد گرامی که اینقدر خوب و واضح به ما قانون جهان رو آموزش میدهید. سپاس خانم شایسته مهربون که همیشه به ما لطف دارید و یادآوری میکنید آموزش های استاد رو مثل: سفرنامه و پروژه خانه تکانی ذهن. و چقدر همه چیز رو قشنگ دسته بندی میکنید. نمیدونم چطور ازتون سپاسگزاری کنم.
من چندین بار این فایل رو گوش دادم مهمترین اصل، اصل خارپشتی هست و تمام
خار پشت فقط یک کار رو بلده و اون کار رو هم به نحو احسنت انجام میده
اصل خارپشتی یعنی اینکه ما همیشه یک کار رو خوب انجام بدیم، به جای اینکه دهها یا صدها کار رو ناقص انجام بدیم
باید سعی کنیم در یک کار و حرفه مورد علاقمون حرکت کنیم. در این صورته که به هر چی بخواهیم میرسیم
من چند نفر رو میشناسم که هر دفعه یک شغل و حرفه انتخاب میکنند و باز ناراضی هستند و از درآمدشون شاکی هستند
اگه تو کاری که بهش علاقه داریم و عاشقش هستیم متخصص بشیم و همون رو ادامه بدیم و حرفهای بشیم و تمام آموزش های به روز رو ببینیم صد در صد موفق میشیم و بهترین نتیجه رو میگیریم.
استاد هم از وقتی که با این اصل آشنا شد دیگه فقط روی همین تمرکز کردند و همین یک قانون رو اجرا میکنند و هر دفعه نسبت به قبل حرفهای تر میشه
وقتی همین قانون رو در زندگیمون درک کنیم و در عمل بتونیم درست اجراش کنیم اون وقت هر آنچه که در زندگی نیاز داریم میتونیم خلق کنیم.
مهمترین موضوع اینه که ما خودمون رو توی مسیر درست نگه داریم، دیگه کاری به هیچ چیزی نداشته باشیم. اون وقت کم کم تکاملمون طی میشه و باورهامون قوی تر میشه.
مهمترین باور ثروت ساز اینه که بتونیم باورهای مذهبی رو در مورد ثروت درست کنیم. مثل ثروتمند شدن با شکوهه یا ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه یا ثروتمندان آدمهای خوبی هستند و به گسترش جهان کمک میکنند
باور به عدم فراوانی هم یکی از باورهایی هست که باعث میشه ما ثروتمند نشیم مثل حرص زدن، انبار کردن مواد غذایی مثلاً به دلایلی تو آینده گرون میشه. ما باید باور داشته باشیم فرصت همیشه هست. همه چیز به وفور هست. به قول استاد پول مثل اکسیژن میمونه و در دسترس همه هست.
ثروت یک فرکانس ذهنی هست
باید باورهایی که از گذشته تو ذهنمون هست رو از بین ببریم. همون باورهای اشتباه در مورد ثروت.مثل: ثروتمندان آدمهای بدی هستند، ثروتمندان خوشبخت نیستند، پول نیست، هر که بامش بیش برفش بیشتر، باید از صبح تا شب جون بکنی تا ثروتمند بشی و غیره…
خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه ، مثل ایستگاه های رادیویی که همیشه هستند فقط باید ما روی فرکانس مناسب باشیم تا بشنویم، خداوند همیشه هست.
وقتی روی باور هامون کار میکنیم و خودمون رو لایق الهامات بدونیم که نشونش احساس خوب هست. اون وقت صدای خداوند رو میشنویم.
طبیعیه که احساس ما بالا و پایین بشه اما مهم اینه که بتونیم در زمان های بیشتری احساسمونو بهتر نگه داریم.
در پناه الله
سلام.
چقدر بکگراند این فایل زیباسسست. اون دهانه چشم مانند چقققدر زیباست. خدا میدونه انشالله یه روز به همچین جایی که هدایت شدم چقدر عکس های خوشگل بگیرم.
چقدر رنگ اون صخره ها و ابی آسمون ترکیب زیبایی رو ایجاد کرده.
اون کاپشنی هم که استاد به تن کرده چقدر حرفهای و خفنه.
استاد جان چه اصلی رو شما به من یاد دادید. من یادمه هروقت به مسیله ای بر میخوردم، بجای تمرکز روی اصل قانون، جهت فرار از مسئله شروع میکردم به سرچ کردن تو یوتوب و دیدن ویدیو هایی که هر کدوم یه ترفندی رو ارائه میکرد و وقتی سر و ته همشون رو جمع میآوردم تهش میرسیدم به همون قانونی که استاد میگفتن.
به نظر خودم دلیلش این بود که چون حاظر نبودم وارد عمل بشم، اینجوری سعی داشتم سر خودمو گرم کنم تا از مسئله فرار کنم.
ولی وقتی به خودم گفتم. مهم نیست چه شرایطی پیش میاد، اگه اشتباهی کردم، اگه حتی مدتی از قانون دور شدم، اگه احساسم مدتی بد شد، اگه حتی لج کردم و خلاف قانون عمل کردم، خودمو از این آموزش ها محروم نکنم، چون میدونستم این اموزش ها همیشه یه اصلی رو بهم یادآور میشه که میتونه همه جا استفاده بشه. و نتیجش هم شد این که من درکم از قانون خیییلی بهتر از قبل شد و الان با پوست و خونم اینو باور کردم اصل یه چیزه ، قانونی هست ثابت و بدون تغییر که از وقتی یادش گرفتم تو همههههه موارد کمکم کرده.
و خوشحالم که خودمو از این آگاهی ها محروم نکردم.
یکی از نتیجه هایی که از تمرکز روی قانون بهش رسیدم، اینه که ندای خداوند خیییلی واضح تر شده برام. خیلی وقتا تو موضوعات خیلی ساده بهم میگه چکار کنم و احساس یه سربازی رو دارم که به قوی ترین سلاح ممکن مجهز شده و میتونه باهاش به جنگ هر مسئله ای بره.
وای خدایا ممنونتم.
استاد جانم خییییلی به شما افتخار میکنم که همییشه تمرکزتون توی همه فایل ها روی اصل بوده و وقتی فایلای قدیمی و جدید رو میبینم همه از یه اصل تبعیت میکنن.
مرسی ازتون◉‿◉
به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی
گام سوم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”
=️> درک مفهوم “اصل خارپشتی” و به کارگیری این اصل؛ حرف حساب این اصل اینه که کارها رو در تمام ابعاد زندگی برامون خیلیی ساده تر کنه چطور؟! اینطور که فقط با یادگیری و درک اساس و قوانین موجود در هر حیطهای که میخوایم درش نتایج خیلی خوبی بگیریم و ماهر بشیم در استفاده عملی از همون قوانین مثلا کسب و کار، یا ثروت، یا روابط، یا عزتنفس و هر حیطه دیگهای.. درواقع “اصل خارپشتی” به ما میگه چقدر کارها میتونه درحین راحت پیش رفتن با کیفیت هم باشه و به کمک میکنه برای قرار گرفتن در هموارترین مسیر و بعدش هم استمرار در عمل رو بهمون یادآور میشه که برای موفقیت در حوزه های مختلف نیازی نداریم به روش های مختلف با اسم های عجیب و غریب که هر بار با شنیدن یک اسم جدید بخوایم ته توی اونو در بیاریم یا پرش ذهن داشته باشیم و به اصطلاح خیلی فوت و فن بلد باشیم! بلکه
یادگیری فقط قوانین و تمرکز بر روی تکرارشون و ماهر شدن در به کارگیری اونها میتونه نتایجی رو برامون رقم بزنه که همیشه آرزوش رو داشتیم.
باور کنیم که ما با یکسری قوانین ساده و دقیق سروکار داریم پس نکته مهم اینه که من به ذهنم اجازه ندم از این شاخه به شاخه دیگه بپره و انرژی و زمانی رو که برای راه های دیگه، روش های دیگه، خوندن کتاب های دیگه یا.. میخوایم صرف کنیم رو اختصاص بدیم به شناخت و درک قوانین جهان و به کارگیری این قوانین در زندگی مون، تلاش کنیم برای ماهر شدن و استاد شدن در به کارگیری همین قوانین ساده که ملموس و راحت یاد گرفتیم و نتایجش رو هم در زندگی مون دیدیم و بچسبیم به همین یک مسیر؛ قدرتمند کردن باورهامون در هر حیطهای که میخوایم نتیجه بگیریم و اعمال کردن اصل خارپشتی در عمل
=️> اهمیت نداشتن نگاه مطلق به باورها و درک منطق آن؛ ما انسان ها خیلی دوست داریم دنبال “یک عامل خاص” در بحث های مختلف بگردیم که از قضا با تغییر دادن همون یک عامل همه چیز در تمام ابعاد به طور قابل توجه و بزرگی تغییر کنه و نتایج رویایی کسب کنیم!! همچین دیدگاهی از عدم درک قانون تکامل نشأت گرفته؛ از عدم درک اینکه اصلا یک باور خاص درحال کار کردن نیست میاد..
چون همزمان یک باور در ذهن ما وجود نداره و تعداد خیلی زیادی باور هستند که در حیطه های مختلف زندگی ما دارن کار میکنند، خیلی از این باورها منشأ باورهای دیگه و در اتصال با بقیه باورها هستند و همه اینها با هم درحال رقم زدن نتایج فعلی ما هستند. پس یک باور خاص کلیدی در حیطه ثروت، روابط، عزتنفس یا.. نیست بلکه اگر میخوام تغییر ملموسی چه از لحاظ شخصیتی چه از لحاظ نتایج تجربه کنم بحث تمرکزی کار کردن روی باورهای مربوط اون حیطه به خصوص هست که اهمیت پیدا میکنه؛ تشریح کردن باورهای فعلیم و شخصیت فعلیم هست که اهمیت پیدا میکنه؛ پیدا کردن ریشه باورهای محدودکنندهام در اون حوزه هست که اهمیت پیدا میکنه که برای هر فرد هم متفاوت از دیگری هست؛ پیدا کردن ترمزهام که درقالب ترس ها، باورهای محدودکننده، وابستگی و.. و کار کردن روی اونها جایگزین کردن و ساختن باورهای قدرتمندکننده به جاشون اهمیت پیدا میکنه؛ و همه این قدم ها در جهت طی کردن تکامل برداشته میشن
=️> موضوع مهم دیگه این هست که فکر نکنیم با کار کردن تمرکزی روی هر حیطهای و گرفتن نتایج دلخواه و بزرگ، دیگه کار تمومه یا همیشه در اون نقطه میمونیم یا دیگه نیاز نیست کاری انجام بدیم و میتونیم برگردیم به باورهای قبل یا رفتارهای قبل!! به یاد بیاریم که این نتایج حاصل یک روند بوده، روندی که ما زمان و انرژی گذاشتیم برای تغییر دادن باورهای فرسوده و محدودکننده مون؛ برای تمرین کردن و درک کردن باورهای قدرتمندکننده جدید و تثبیت کردن این جنس باورها در شخصیت مون؛ برای تغییر دادن دیدگاه و رشد دادن خودمون؛ برای تجربه کردن و دیدن نتایج به صورت تکاملی و ادامه دادن و استمرار داشتن برای بزرگتر شدن نتایج. پس این نیست که یک نقطه یا حد خاصی وجود داشته باشه که بخوایم بهش برسیم و بعد فکر کنیم اوکی دیگه نیاز نیست زمان و انرژی بزاریم برای ادامه دادن! و همون نقطه میمونیم بلکه باز به خودمون یادآوری کنیم که اولا هیچ حد و اندازهای برای بهتر شدن نتایج، قوی تر شدن شخصیت ما و نتایج عالی تر وجود نداره؛ دوما ما با جهانی روبرو هستیم که عاشق حرکت کردنه! و در هرلحظه درحال رشد و پیشرفتِ یک جهان پویا.. پس اگر فکر میکنیم در نقطهای متوقف شدیم و حرکتی نداریم در اصل درحال پسرفت هستیم و باید منتظر هینت های جهان باشیم و تعجب نکنیم از نتایج بعدش!!
~تا زمانی که روی موضوعی کار میکنیم، نتایجش رو هم در زندگی مون میبینیم
=️> ما انسان هایی هستیم با احساسات انسانی، این طبیعیه که گاهی اوقات احساسات مون بالا و پایین بشه ولی مهم اینه که با کار کردن روی قوانین، تلاش مون رو بکنیم که بیشتر مواقع احساس مون خوب باشه یا در موقعیت هایی که کنترل احساسات سخته، احساس مون رو فقط کمی بهتر از قبل کنیم؛ وقتی درباره احساسات صحبت میکنیم یادم باشه که هیچ احساس مطلق خوب یا بدی وجود نداره یا به سمت خوبه یا به سمت بده حالا وظیفه من چیه؟! کار کردن روی باورهام تا بیشتر به سمت خوب باشند.. توی بحث تغییر احساسات هم مهمه که بدونم احساسات من دکمه نیستن که انتظار داشته باشم با زدن اون دکمه سریع حالم خوب یا بد بشه!! چون من ربات نیستم، انسانم؛ وقتی بحث راجع به یک نتیجهٔ دائمی میشه مثل داشتن احساس خوب پای تغییر بنیادین باورها در درون خودم و شخصیتم باز میشه یعنی با تغییر عامل درونی و نه هیچ عامل بیرونی با هر اسم دیگه.
=️> درک روند تکامل؛ وقتی اسم تکامل رو میشنوم ذهنم یک راست متمرکز میشه روی قدم های کوچک برداشتن و تایید کردن نتایج حاصل از اون قدم ها درجهتی که ذهنم آمادگی بیشتر کسب کنه برای محکم شدن باورهای من و درنتیجه نتایج بزرگتر.. حالا اینکه بخوام این تکامل رو در قسمت های مختلف به کار ببرم هم موضوع دقیقا همینه چون قانون یکیه در مثال توکل کردن، بحث اینه که از موضوعات کوچیک شروع کنیم نتایج رو ببینیم تایید کنیم و با این تایید کردن و دیدن نتایج منطق میای سم برای ذهن که ایول داره جواب میده پس باورهامون محکم تر میشه ایمان فعال میسازیم و همینطور جلوتر میریم با خواسته های بزرگتر قدم های بزرگتر و توکل کردن بیشتر و پاسخ های خداوند در نتیجه این توکل
مهمترین نکته در حین طی کردن روند این نیست که عجول یا نگران باشیم کِی میرسیم؟! بلکه این هست که آیا من در مسیر درست قرار دارم؟! اگر قلبم تایید میکنه مسیرم رو و میدونم که راهم درسته دیگه بحثی نمیمونه! چون دیدن زیبایی ها حتمیِ؛ تجربه خواسته ها قطعیِ؛ ملاقات با انسان های دوستداشتنی و فوقالعاده حتمیِ؛ تجربه نعمت و ثروت حتمیِ و همه اینها در دقیق ترین و بهترین زمان ممکن برای هر شخص با توجه به آمادگی و هماهنگی اون فرد اتفاق میفته و یادمون نره که
~هیچ برنامه ریزی دقیق تر و حرفهای تر از خداوند نیست که در زمان مناسب در بهترین مکان به بهترین شکل تجربه خواسته هام رو برام محقق کنه
=️> شنیدن صدای خداوند؛ خداوند همیشه درحال صحبت کردن و هدایت کردن ماست، اگر این صدا رو نمیشنویم به این معنا نیست که خداوند هدایت نمیکنه! حالا که میدونیم خداوند همیشه درحال صحبت کرد با ماست سؤال اینه که من هم روی فرکانسی تنظیم هستم که بتونم این هدایت و صحبت رو بشنوم و ازش استفاده کنم؟
در بحث رابطه ما با خداوند، بحث خداوند نیست!! چون خداوند همیشه هست و همیشه درحال هدایت کردن افراد و جهانِ، بلکه بحث ما هستیم
وقتی ما خودمون رو لایق دریافت الهامات خداوند بدونیم که نشونش هم “داشتن احساس خوب” هست، میتونیم صدای خداوند و الهاماتش رو بشنویم چون ما با تنظیم کردن احساسات مون میتونیم فرکانس مون رو با فرکانس خداوند تنظیم کنیم
خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا ذهنم رو با بهترین و قدرتمندترین ورودی ها تغذیه کنم، و این گام رو هم با تعهد بردارم^^
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره حجر – آیه 99
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ
و پروردگارت را تا زمانى که مرگ به سویت آید بندگى کن.
سلام به استاد نازنینم که اصل و اساس، و ساز و کار جهان رو درک کرده و خیلی عالی داره آموزش میده
سلام به مریم بانوی زیبا
سلام به دوستان مدار بهشت
این فایل خیلی بی نظیر بود…
بله من تابستان امسال واقعاً در مسیر هدایت و توکل، تکاملی پیش رفتم و باور الانم خیلی بهتر شده…
وقتی اواخر اردیبهشت جریان هدایت بهم گفت: وسایل هات رو از مدرسه جمع کن و ببر خونه، من از هیچی خبر نداشتم .. فقط گفتم : چشم… و بعد جریان هدایت منو برد یه مدرسه راحت تر و بهتر با مدیر توحیدی تر… و همون جریان هدایت بهم گفت: دخترت تو همون مدرسه قبلی بمونه… که جزئیاتش رو در کامنت هام نوشتم… و اوایل شهریور جریان هدایت منو برد به مرکز مشاوره که الان مشغول هستم… و هر لحظه خدا رو شکر می کنم که در مرکز مشاوره مشغولم… فقط خدا می دونه اینجا قرار چقدر رشد کنم… این مسیر بیشتر در مسیر علایق منه… هر چند اونی نیست که من می خوام ولی قطعاً مدیر برنامه هام که به همه چی محیطه، این پلن رو برام چیده و مورد نیاز رشد منه… به هر حال خیلی راحت تر و لذت بخش تر از تدریس تو کلاس…
الهی میلیاردها بار شکر…
استاد عزیزم، جنس اتفاق هایی که برای من می افته با جنس اتفاق هایی که برای همکارام می افته خیلی فرق داره… تا حدی که بهم میگن تو خیلی خوش شانسی… رفتار اطرافیان باهام خیلی فرق کرده… چرا؟؟ چون به اندازه سرسوزن دارم روی احساس لیاقتم کار می کنم
2. وقتی در تضاد اخیر داشتم دنیال وکیل برای کارهای بیمه و حقوقی همسرم بودم … بعد از کلی پرس و جو و تحقیق و از این و اون کمک خواستن، وقتی دستای تسلیمم رو اوردم بالا و گفتم : خدایا من نمی دونم … من از هیچی خبر ندارم.. و اجازه دادم خدا وارد کار بشه… کارها از اونجایی که فکرش رو نمی کردم درست شد… یه روز رفته بودم اداره کار ، تا نوبتم بشه نشستم روی صندلی… آقایی که کنارم نشسته بود سرصحبت رو باز کرد و متوجه شدم وکیل… قلبم گفت این همون وکیلی که می خواستی… خلاصه این وکیل بدون اینکه ریالی از من پول بگیره کارهام رو پیگیری کرد و کلی راهنماییم کرد و حتی یه روز که باید مدارکی رو بهش میدادم، خودش اومد دم در خونه مدارک رو ازم تحویل گرفت… آخه من قربون این خدا برم که اگه کل ادم های باهم دنبال همچین وکیلی می گشتیم پیدا نمی کردیم…
برای وکیل حقوقی هم همون ابتدا با یه خانم وکیل اشنا شدم ولی ذهنم می گفت این نمی تونه … ذهنم اجازه نمیداد قدم از قدم بردارم… تا اینکه بعد از یکماه وقتی من تسلیم شدم، خدا خیلی واضح بهم گفت همون خانم وکیل مناسبه… چون همون روز قرار شده بود من برم دفتر خانم وکیل … ولی ذهنم می گفت نه بابا این نمی تونه… تا اینکه از خدا نشونه واضح خواستم… رفتم آشپزخونه چایی دم کنم… تلویزیون باز بود داشت فیلم سینمایی پخش میشد… هون لحظه دیدم اسم یه خانم وکیل رو گفت… دقیقا اسم همون وکیلی بود که من اون روز باهاش قرار گذاشته بودم… در حدود 5 دقیقه، 10 بار اسم اون وکیل گفته شد و جالبه در همون سریال هم ایشون خانم وکیل بود… دیگه از این واضحتر نمی تونست خدا باهام حرف بزنه… و رفتم سر قرار … دیدم چقدر ذهنم داشت اشتباه قضاوت می کرد.. همین داستان کلی برای درس داشت
3. آذر 99 که نقطه عطف زندگیم بود و تولد مجدد من به دنیای اگاهی بود… یه روز به خاطر اون تضاد درخواست همسرم این بود که برم مهریه ام رو ببخشم… فشارهای اون روزها خیلی سخت بود… ولی اون روز من در چنان ارامشی بودم که حد نداشت… و از خدا خواستم واضح باهام حرف بزنه و بهم بگه… همون لحظه دخترم تو روبیکا داشت کلیپی رو میدید که این جمله رو شنیدم که برو مهریه ات رو ببخش… استاد مگه واضح تر از این داریم!!!… زنگ زدم به همسرم و گفتم بیا بریم بیرون… و تو راه گفتم که بریم محضر … باورش نمیشد و فکر می کرد دارم شوخی می کنم… ذهنم هم مدام تلاش می کرد منو منصرف کنه … قشنگ یادمه تو پله های محضر اینقدر پاهام سست شده بود که نمی تونستم برم بالا… اما قدرت اون جمله خیلی بیشتر بود… رفتیم تو … وقتی نوبت ما شد.. مسئولش گفت نمیشه باید یکی از اولیاء خانمت باشند و امضاء کنن…
این مثال ها باعث شد باورم بهتر بشه که خدا باهام حرف میزنه اونم واضح… و نتیجه همیشه فوق العاده میشه
اگه من اصل خارپشتی رو رعایت کنم و تو اون ماهر بشم دیگه می تونم همه چی رو مغلوب کنم… اینکه یاد بگیرم با معیار توحید، نجواهای ذهنم رو خاموش کنم و در مسیر نور بمونم و به صلح درونی برسم… و اینکه روی احساس لیاقتم کار کنم... همین دوتا این پتانسل رو داره که منو در مسیر انعمت علیهم … در مسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین… در مسیر لعلک ترضی و فلاح قرار بده …
الهی شکر بابت این آگاهی ها و قدم به قدم ساخت شخصیت توحیدی
ممنونم استاد عزیزم الهی خیر دنیا و آخرت، رزقتون بشه
بنام خالق زیبای های بی انتها
گام سوم خانه تکانی ذهن
اصل خارپشتی:
اصل خارپشتی میگه خارپشت همیشه در مقابل روباه فقط یه فن بلده
یه کارو خوب بلده
و اونو عالی انجام میده
اونم در برابر روباهی که به هزارتا نیرنگ و فریب اشناست
ولی همیشه خارپشت برنده ست
ما هم باید تو یه چیز مهارت و درک و توانایی مون رو بالاببریم
بجای از این شاخه به اون شاخه پریدن
تو یه چیز عالی عالی عمل کنیم
بهتر از هر کسی
یعنی وقتی یه قانون رو خوب بلد بشی و خوب درک کنی و دقیق عمل کنی به همه چیز میرسیم و هرچیزی لازم داسته باشیم در اختیار ما قرار میگیره
واون چیه ؟
حرفه ای شدن در کنترل ذهن و درک درست از قوانین و استفاده از اونها در زندگی مون
باید هر روز سعی کنیم مهارتمون رو تو کنترل ذهن بالا ببریم
هر روز روی باورهایی که قدرت بما میده کار کنیم
باید بچسبیم به قوانین و هر روز درک مون رو بهتر وبهتر کنیم ازش
باید هر روز به خودمون قانون رو یادآوری کنیم چون ما فراموشکاریم
و یه نکته ی مهم دیگه اینکه طبیعیه که بعصی مواقع احساساتمون بخاطر یسری مسایل تغییر کنه
یعنی بسمت بدتر شدن بره
ولی مهم اینه که در احساس بد نمونیم و تمام سعی مون رو بکنیم تا کمی بهتر کنیم حالمون رو
کمی بهتر
باز هم کمی بهتر
البته نه با عامل بیرون از خودمون
نه با یه فرد دیگه
نه با مواد
نه با هر چیزی غیر از درونت
وقتی درون تو با باورهای قدرتمندانه همنشین میشه احساست خوب میشه
حالت خوب میشه
و این احساس خوب پایدار ه
ماندگاره
باید یادمون باشه مهمترین چیزی که مارو به خدا وصل میکنه و سبب دریافت الهامات میشه احساس خوبه
اوقات بیشنری در احساس خوب موندنه
و نکته ی مهم بعدی ایته که خودمون رو لایق دریافت الهامات از خداوند بدونیم
خودمون رو شایسته ی هدایت و دریافت الهامات بدونیم
عزتمندی و ارزشمندی مون رو هر روز بخودمون یا آوری کنیم
این ما هستیم که باید با احساس خوبی که از باورهای قدرتمنداته میگیریم در مدار خداوند قرار بگیریم
خداوند هر لحظه با ماست
هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه
ما باید با حال خوبمون در مدار شنیدن قرار بگیریم
ما باید در فرکانس خدا قرار بگیریم
خدایا یاریمون کن و باورهای قدرتمندانه رو در وجودمون تزریق کن تا بتو نزدیک و نزدیکتر بشیم
آمین ای وهاب بخشایشگر
نکته ی بعدی :
در هر چیزی باید تکامل طی بشه
حتی در توحید و توکل
به اندازه ای که خدارو باور میکنیم بهمون اندازه خداوند پاسخ میده
اروم آروم از مسایل کوچیک شروع کنیم روی توکل و توحید مون کار کنیم تا کم کم تغییر کنیم
مهم اینه که در مسیر درست حرکت کنیم
اشکالی نداره روند تغییراتمون آرومه
بالأخره به مقصد میرسیم
ولی اگر مسبر غلط باشه هیچوقت به مقصد نمیرسیم هر چقدر تند بریم
سپاسگزارتم استاد چه نکته های ارزشمندی رو بیان کردین
خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو کمک میخواهین
ما را در مسیر راست
مسیر نعمتها و ثروتها و لذتها و شادیها و ارامشها و خوشبختی هدایت بفرما
آمین یا رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خالق زیباییهای بی انتها
درود و سلام به استاد عزیزم و دوستان گرانقدرم که سپاسگزار کامنتهای زیباشون هستم
Moab Utah
بهشت موتورسواران آفرود در دنیا
خدای من این ایالت فوقالعاده زیباست
استاد عزیزم چقدر خوبه که شما سفر میکنید مارو هم در لذتهاتون شریک میکنید و کلی اطلاعات زیبا از هر نقطه در اختیار ما قرار میدین
با قلبم ازتون سپاسگزارم
من با قلبم تحسین میکنم آزادی مالی و مکانی و زماتی تون رو
با تمام قلبم تحسین میکنم این زیبایی هایی که هنر دستان هنرمند خداوند عشق و زیباییه
با تمام قلبم تحسین میکنم این کشور پهناور و پر از فراوانی و نعمت و زیبایی رو
با تمام قلبم تحسین میکنم مردمان این کشور رو که با ایده های بسیار زیبا راحتی و لذت و عشق رو به همدیگه هدیه میدن
انسانهای تحسین برانگیزی که با visitor center های فوقالعاده تمیز و منظم و مرتب در ورودی هر ایالت اطلاعات عالی از همه جیز در اختیار بازدیدکنندگان و گردشگران قرار میدن تا به راحتی یه شناخت کلی بدست بیارن و از سفر و اقامت لذت ببرند
استاد برام خیلی جالب بود که شما گفتین از هر اتوبانی وارد ایالت بشین این v.c وجود دارن
خدای من جقدر این کشور و مردمانش تحسین برانگیزند
چقدر عالی فکر میکنند و عالی عمل میکنند
وقتی گفتین تو یه ایالت کویری تعداد بسیار زیادی state park های بزرگ وجود داره
که همه و همه نشانه های فراوانی و ثروت و نعمت در این جهانه قلبم باز شد
الهی صدهزاران بار تو را سپاس برای این همه برکت و نعمت و زیبایی در جهان
Dreems come true
رویاها به حقیقت میپیوندند
صدهزار بار شکرت استاد که اینقدر زیبا به رویایی موتورسواری تون رسیدین اونم در چه بهشتی
الهی شکرت الهی شکرت الهی سکرت
بیشتر از 600 کیلومتر تریل موتورسواری برای همه ی افراد عاشق موتور با درجه بندی مهارتهای متفاوت در آفرود
جدا” که تحسین برانگیزه
Air tour
Jeep tour
مسیرهای آسون
مسیرهای سخت
مسیرهای خیلی حرفه ای
این یعنی همه میتونن با هر شرایطی با هر حدی از مهارت لذت ببرند و محدودیتی وجود نداره
خداااای من خدااای من چقدر این رنگ خاک زیباست
چقدر این هنر خداوندم تحسین برانگیزه و شاهکاره
خداجونم صدهزاران بار شکرت که دارم از طریق این بنده ی بی نظیرت این همه زیبایی و هنر دستان تو رو میبینم
چقدر خوشحالم استاد براتون
چقدر دلم خواست تو این جاده بسیار تمیز و زیبا موتورسواری کنم
حس خیلی قشنگیه
یه حس رهایی و آزادی
حس معلق بودن در هوا
ای جانم به این احساس زیبای رهایی ولذت روی موتور
ای جانم به این خانم و اقای موتورسوار حرفه ای
چقدر رقص موهای اون خانم تو باد زیباست
چه عکسهای قشنگی میشه اینجا گرفت با کلی خاطرات قشنگ
چقدر این آهنگ فوق العادهاست برای این تصاویر
سپاس فراوان مریم جانم برای این انتخاب ناب
خدای من چه کیفی داره
خداجونم خیلی دوست دارم تجربه اش کنم این لدت رو
با سرعت زیاد تو یه جاده ی زیبا و خلوت
خداجونم نصیبم کن در بهترین زمان
در بهترین مکان
در کنار بندگان نازنین ت
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
استاد جانم خیلی خیلی لذت بردم و سپاسگزار تمام مهربانی ها و عشق تون هستم که فقط زیبایی و اگاهی میپراکنید
در پناه خدای قشنگی ها
به نام رب العالمین
به نام خدایی که هر لحظه داره بامن صحبت میکنه
سلام به استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته مهربان و واقعا شایسته.
چه فایل خوب و پر باری بود برام دقیقا همون چیزی بود که برای کارم بهش نیاز داشتم: اصل خارپشتی
دیشب تا به امروز فکرم درگیر این بود که من چقدر داخل حیطه کاری و مسیر علاقم مهارت کسب کردم بعد میبینم خیلی مهارتا رو بلدم ولی داخل هیچ کدوم حرفه ای نیستم و هیچ تلاشی بیشتری هم تا حالا براش نکردم و واقعا راکد مونده مهارتم در صورتی که خیلی جای کار داره و جای پیشرفت.
با این مهارت حرفی برای گفتن ندارم.
باید اصل هر چیزی رو میلیاردها بار تکرار کرد تا اونی که میخوای بشه اصل قانون یا اصل اون قسمت از کارم که میخوام یا در روابط یا سلامتی.
تکرار و تکرار و تکرار برای ساختن باور برای یادگیری مهارت برای ورزش برای شکرگزاری برای دیدن زیبایی و …
کسی که نوع نگاهش به زندگی طوری باشه که در هر لحظه حالش خوب باشه امکان نداره اتفاق بدی رو تجربه کنه.
روزانه دارم تلاش میکنم آگاهانه زیبایی بیشتری ببینم و مدام شکرگزار نعمتهایی باشم که داشتم و دارم سعی میکنم در لحظه زندگی کنم.
سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته برای ابن همه آگاهی و درس زندگی.
در پناه الله یکتا شاد و تندرست باشید.
با نام و یاد خدا
روز سوم خانه تکانی ذهن: اصل خارپشتی
طبیعت چقدر درس داره برای ما. خداوند تک تک قوانینش رو توی طبیعت پیاده کرده. فقط اگه ما بتونیم با نگاه عمیق تری طبیعت رو مطالعه کنیم، به تمام آگاهی هایی که نیاز داریم میرسیم.
خارپشت نیومده خودش رو درگیر هزار جور فن و تکنیک کنه.
خودش رو هم نمیبازه که من مثل روباه باهوش و همه چیزدان نیستم. مثل خیلی از ما که تا به پست آدمی میخوریم که خیلی اظهار فضل میکنه دست و پامون رو گم میکنیم انگار که ما هیچی نیستیم.
خارپشت تمرکزی داره یه کار انجام میده.
ما چقدر میتونیم تمرکز کنیم روی یه اصل ساده و ناامید نشیم و حواسمون پرت چیزای دیگه نشه؟
چقدر میتونیم تمرکز کنیم روی یه شغل بدون اینکه سرک بکشیم تو هزار کار دیگه با این فکر که تو کار من که پول نیست، یا آدمی موفقه که همه چیز بلد باشه، یا بخوایم بقیه برامون به به چه چه کنن.
من به وضوح میتونم ببینم زمانی که تمرکز گذاشتم روی یک کار، چه نتایج عالی گرفتم ازش. چون وقتی ما با استمرار قدمهامون رو برمیداریم جهان هم قدمهاش رو برمیداره و ما رو به اون خواسته میرسونه. به خاطر همینه که تو هر کاری که پیش میریم از یه جایی همه چیز تصاعدی میشه. اون بخش تصاعدیش دیگه کار جهانه. تو اول بندگی خودت رو ثابت میکنی با استمرار داشتنت و بعد از یه جایی جهان کارش رو قشنگ شروع میکنه.
مثال کشتی گیر که زدید واقعا عالی و به جا بود. استاد مثالهاتون بینهایت دقیقه و تو ذهن میشینه.
بخش مورد علاقه من تو این صحبتها تکامل بود. چقدر این فکر که پیامبرها هم تکاملشون رو طی کردن برای رسیدن به توکل و توحید برام درس داشت. خب اعتراف میکنم هنوز تا حدی تحت تاثیر آموزه های مدارس و محیط باور دارم که پیامبرها و امامها افرادی معصوم هستن و از ابتدا بینش و درک درستی داشتن. اما وقتی مثال حضرت ابراهیم و موسی رو تو قران میبینم متوجه میشم که نه اونها هم افرادی بودن دقیقا مثل ما و فقط با طی کردن تکاملشون رسیدن به اون جایگاه. پس رسیدن به اون حد از ایمان و توکل برای ما هم امکان پذیره.
اول باید بپذیریم که امکان پذیره و بعد میتونیم هدایت بشیم. اول بفهمیم که اونها هم همین مسیر رو رفتن و مسیر خیلی ساده است. ما آدمها عادت داریم لقمه رو دور سرمون بچرخونیم، مثل قضیه خودکار ناسا که کلی وقت گذاشتن یه خودکار طراحی کنن که تو فضا بتونن باهاش بنویسن در حالی که میتونستن با مداد بنویسن.
پس حالا که میفهمیم مسیر یکیه و اتفاقا برخلاف باور ما بسیار ساده است، پس فقط میمونه عمل کردن بهش با برداشتن قدمهای تکاملی. یعنی اول میایم برای خواسته های کوچک تر ازش استفاده میکنیم، میرسیم بهشون، خواسته کمی بزرگتر میشه، باز میرسیم و ایمانمون کمی بیشتر میشه.
اما یه مشکل که هست اینه که یهو میایم خواسته خیلی خیلی بزرگتری مطرح میکنیم بعد طبیعتا زمان بیشتری میرسه که به اون آمادگی برسیم و خواسته مون محقق بشه و بیشتر آدمها اینجاست که ایمانشون ضعیف میشه و تو ذهنشون تاثیر عوامل دیگه رو هم بررسی میکنن. یعنی میگن درسته که خدا این کارها رو کرده اما تو این مورد دیگه نمیشه کاریش کرد چون به هر حال یه سری موانعی هم هست دیگه.
مثلا من خودم وقتی درآمدم رو چندین برابر بیشتر کردم نجواها شروع شد که دیگه بیشتر از این نمیشه. و از اونجا ایمانم سست شد و نتایج برگشتن.
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها و ممنون از استاد کاربلد و حرفه ای و خانم شایسته عزیز