live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 57

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و احترام محضر استاد عزیز، سرکار خانم شایسته ی مهربان و دوستان گرامی.

    استاد جان به جرات میشه گفت یکی از بهترین و تاثیر گذار ترین فایل ها، این توضیحات شماست.

    دقیقا مثل یک دوره ی آموزشی بسیار تاثیر گذار.

    اینکه قوانین چگونه عمل میکنه، کنترل احساسات به چه شکلی باید باشه و اینکه واکنش ما نسبت به اتفاقات به شکل باید باشه،

    و مهمتر اینکه ما خالق شرایط هستیم.

    توضیحات استاد با این نکته طلایی ارزش هزار برابری میشه، در جایگاه خودمان باشیم و اشتباه افراد را قضاوت نکنیم.

    مثال آتش نشان ها و موج احساسی مردم بسیار زیبا بود.

    نکته طلایی: با هر منطقی دستت رو توی آتیش بکنی، قطعا می سوزی.

    واقعا کنترل ذهن و احساس مهمترین نکته داستان هست،

    و اگر ما مداوم تمرین و تکرار بکنیم،

    اگر ما نسبت اتفاقات واکنش گرا نباشیم،

    اگر افراد را قضاوت نکنیم،

    اگر متفاوت فکر و عمل کنیم…

    چقدر زندگی بهتری خواهیم داشت.

    سپاس استاد جان، چقدر فایل فوق العاده ای هست.

    “جناب آقای استاد سید حسین عباس منش”

    از من انسان بهتری ساخته اید

    ‘ از شما متشکرم ‘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام بر استاد عزیزم.

    در این فایل من فقط به یک نکته توجه کردم، عدم قضاوت دیگران.

    اولین باری که این فایل در سایت قرار گرفت به دلیل توجهم به نکات این فایل به یک آرامش عجیبی رسیدم.

    وقتی من کسی رو قضاوت میکنم یعنی توجهم رو از روی خودم به دیگران معطوف میکنم و این معنی عمیق اش اینه من مهم نیستم و این دیگرانند که مهمند ؛پس قضاوتی نمیکنم تا معطوف به خودم باشم و نه دیگران.

    اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنی و کانون توجه شما مثل آنها عمل کند، همان شرایطی را تجربه می کنی که اکثریت تجربه می کنند؛

    به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛

    این منطق منو در مسیر زندگی زیبایی که دارم میسازم، به ارامش،سلامتی و ایمان و عمل سوق میدهد.

    منطق هایی برای “روی برگرداندن” از ناخواسته ها؛

    من باید جریان زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛

    ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛

    اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛

    و من سپاسگزارم که نه در مسیر اکثریت جامعه هستم و نه مثل آنها فکر میکنم و نه مثل آنها عمل میکنم و این برایم لذت بخشه چون تجربیات زیبا و بسیار دلخواه رو دارم از سر میگذرانم و این تجربه های زیبا دایما در حال تکراره برام.

    هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛

    اینم همون منطق زیباییه که استاد دائما در گفته های زیبای خودشون برای آنها منطق هم داره و من باز هم سورپرایز شدم از این مثال زیبا که-توخودت مگر اشتباه نکردی تا الان که میخوای به اشتباه دیگران گیر بدی و توجه کنی- پس به همین راحتی ذهنم رو ساکت میکنم.

    کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نا دلخواه؛

    وقتی از اتفاقات نا دلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛

    خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛

    به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

    وای چقدر من با این فایل عالی ،مسیر زندگی درست رو دوباره مرور کردم و فهمیدم که درست زندگی کردن یعنی توجه به خواسته ها و دوری و عدم توجه به نا خواسته ها.

    و زندگی در این سایت الهی هر روز زیباتر از دیروز و یقین دارم فردا از امروز بهتر است و …

    سپاسگزارم از استاد عزیزم

    سپاسگزارم از خدای وهابم

    سپاسگزارم از قوانین ساده و دائمی خداوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1188 روز

    خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام هشتم

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته

    این فایل بسیار برای ذهن من منطقی و قابل باور هستش. چند سال پیش مثل همین روزها من حدود ۵ ماه بود که با استاد اشنا شدم و بصورت جدی داشتم روی خودم کار میکردم و نتایج داشت به زندگی من وارد میشد و تازه قدم اول ١٢ قدم رو شروع کرده بودم و اتفاقات ایران بابت ( زن – زندگی- ازادی) شروع شده بود و درگیریها و …. من قبل از اشنایی با استاد بسیار دنبال اخبار سیاسی بودم و ی ادم عصبی بودم . تو اون دوران طبق آگاهی هایی که داشتم و اوایل کار کردن روی خودم بود و نتایج رو میدیدم و خیلی هیجان داشتم ، تمام کانالهای خبری رو پاک کرده بودم و خیلی اخبار رو فیلتر میکردم و فقط تو سایت بودم و فایلهای استاد . تو اون ۶ ماه از سال تا عسد نوروز همه از بازار خراب و نبود مشتری مینالیدن ولی من بیشترین درامد رو طی تمام سالهای عمرم داشتم . نتیجه عدم توجه به اخبار جامعه و خلاف جهت جامعه حرکت کردن نتایجی باورنکردنی برای من ایجاد کرد. الان بدون هیچ بهانه ای میپذیرم که افکارم زندگی من رو خلق میکنه .

    الان بعد از چند سال با گوش دادن به این فایل مجدد اون نتایج عالی و لذتبخش برام مرور شد و انگیزه ای شد برای کنترل ذهن بیشتر و البته احساس خوب دائمی و نتایج پایدار.

    استاد سپاسگزارم که قوانین جهان رو بصورت کامل و با زبان اسان به بنده یاد دادین تا راحت درک کنم و عمل کنم و از نتایج ان لذت ببرم.

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    مرضیه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم .

    از خانم شایسته عزیزم تشکر میکنم برای پروژه خانه تکانی ذهن که واقعا عالی هست

    من حدود پنج سال هست خداوند منو به این مسیر الهی هدایت کرده و با شما استاد عزیزم آشنا شدم

    قانون خداوند این هست که ما داریم با افکار و باورهامون ، مرکز توجه مون زندگی مون خلق میکنیم

    هر کدوم از ما انسان ها به عنوان خالق پا به این جهان گذاشتیم چه این موضوع بدونیم چه ندونیم ما داریم اتفاقات زندگی مون با باورها و مرکز توجه مون خلق میکنیم

    وقتی ما تلاش کنیم که کانون توجه مون روزی زیبایی بزاریم به زیبایی ها ببشتر هدایت میشیم

    زندگی من گواه این قانون خداوند است

    من و خواهرم پنج سال پیش با شما آشنا شدیم اولین کاری که کردیم از جمع دوستامون جدا شدیم که همش غیبت و گله شکایت بود جدا شدیم بجاش تصمیم گرفتیم دوتایی تنهایی روی باورهامون کار کنیم . بعد از مدتی دوره روانشانسی ثروت یک تهیه کردیم

    اولین کاری کردیم تجسم میکردیم بزنس خودمون داریم . گوش میدادیم بعدش با هم میرفتیم پیادع روی باورها تکرار میکردیم نوبتی . مثلا من شروع میکردم میگفتم پول یک فرکانس هست به عوامل بیرونی ربطی نداره بعد نوبت خواهرم میشد اون تکرار میکرد

    ما ماه ها هر جلسه از روانشناسی ثروت یک بارها بارها تکرار میکردیم

    بعد از هفت هشت ماه من بزنس خودم شروع کردم (مسیر خواهرم یه کم متفاوت پیش رفت اون چند وقت بزنس ش باز کرد)

    از اونجا بزنس م دقیقا همون چیزی بود تو تجسماتم بارها بارها دیده بودم حتی همون جایی از شهر که میخاستم

    خب من تو کابل افغانستان زندگی میکردم اونجا تقریبا هر چند وقت یکبار حملات انتحاری میشد که تعداد زیادی مردم کشته میشدن . بعد از هر حمله تمام مردم شروع میکردند درباره اون اتفاق صحبت میکروند تو تلویزیون اخبار پخش میکردند. میرفتی فروشگاه مردم داشتن صحبت میکردند تاکسی

    خلاصه همه جا اخبار بد بود من آگاهانه تلاش میکردم توجه نکنم توجه بزارم روی چیزهایی دلم میخاد یه کم احساس بهتر بهم میداد

    من اکثرا توجه م روی بزنس م پیشرفت بزنس م بود چون من رفته بودم سراغ کاری که عاشقش بودم و از انجام دادنش لذت میبردم .این هم خیلی به من کمک میکرد توجه م از روی ناخواسته بردارم

    مثلا من عکس محصولات توضیحات میزاشتم روی صفحه انستاگرام و فس بوک بزنسم . بعد بعضی ها کمنت میزاشتن .تو چه آدمی هستی این همه مردم کشته شدن تو به فکر فروش هستی و از این حرفا و بعضی ها توهین میکردند

    من تلاش میکردم توجع نکنم

    خب جهانم پاداش اون کنترل ذهن هام داد مدتی بعد از سقوط افغانستان من به کشور کانادا مهاجرت کردم و خداوند کارهای مهاجرتم اینقدر ساده و رون انجام داد که خودمم باورم نمیشد

    مثلا قبلا از سقوط کشور اصلا به اخبار اوضاع توجه نمی کردم که حتی نرفته بودم پاسپورتم تمدید کنم

    و بعد از سقوط عملا همه چی از هم پاشیده بود اداره پاسپورت هم نبود

    اما خداوند کارها انحام داد منو به مسیری هدایت کرد نیازی به پاسپورت نداشتم (یه برگه یی دادن به نام تراول داکومنت ) من با اون مهاجرت کردم به کانادا

    من دیدم که چطور وقتی من از جریان اکثریت جامعه خودم جدا کردم و تلاش کردم کانون توجهم بزارم روی خواسته م روی زیبایی

    چطور خداوند مکان فزیکی منو عوض کرد و به چه جای زیبایی عالی هدایت کرد . چه کشور عالی زیبایی .چه محله زیبایی. چقدر همه جا سرسبز تمیز عالی هست

    خب اینجا هم از بعضی اوقات جریان هایی پیش میاد من تلاش میکنم با تکرار قانون و کنترل دهن و کانون توجه م به احساس بهتر برسم اما به مراتب که اصلا قابل مقایسه نیست کنترل ذهن و توجه بر روی زیبایی راحت تر آسون تر هست اینجا .

    اینجا باور اکثریت جامعه این هست برای ثروتمند شدن باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشی .یعنی میتونم بگم بالای 98 درصد افرادی که من باهشون برخورد کردم این باور دارند .یعنی اینجوریکه از دولت قرضه برای دانشگاه میگیرند، که بتونند شهریه دانشگاه پرداخت کنند (اینجا دانشگاه دولتی و مجانی نیست) بعد از اینکه فارغ شدند برن کارمند بشن و تا چند سال قرضه دولت که برای دانشگاه شون گرفته بودند پس بدن . خب من این نمیخاستم . من میخاستم کسب و کار خودم داشته باشم و کارآفرین باشم

    من با کمک دوره ثروت یک ،دارم این باور تقویت می کنم که برای ثروتمند شدن نیازی به تصحیلات دانشگاهی نیست . با ایمان تصمیم گرفتم وارد دانشگاه نشم (اینجا اومدم حدود یک و نیم سال دانشگاه رفتم ففط بخاطر یاد گرفتن زبان انگلیسی ) بعد از اون میتونستم برم از دولت قرضه بگیریم و یک رشته تحصیلی شروع کنم و خب این مسیر علایقم نبود و این کار نکردم و خب نجوا ها خیلی زیاد بود نمیشه تو نمیتونی .مثلا میگفت مرضیه میدونی الان میتونی تو دانشگاه کانادا درس بخونی .میدونی چه کلاسی داره جلوی دوستا و فامیلات چقدر اعتبارت بالامیره .چقدر این فرصت خوبی هست . اینجا دوره احساس لیاقت به دادم رسید کمک کرد که خودم بشناسم و مسیر علایقم بشناسم .فهمیدم این مسیر مورد علاقه من نیست اگر اینکار بکنم فقط برای شوآف کردن برای اسم رسمی کع داره . دارم اینکار انجام میدم . دوره احساس لیاقت کمک کرد به من تصمیم درست بگیرم و خودم مقایسع نکنم . و برم سراغ کاری که عاشق ش هستم

    من اومدم بیرون از دانشگاه و با تمرکز روی ثروت یک و دوره احساس لیاقت کار کردم (هنوزم دارم کار میکنم ) به مسیرهای هدایت شدم که تونستم بزنسم از صفر شروع کنم . من چند ماهی میشه که بزنسم شروع کردم در زمینه یی که عاشقش هستم (جواهرات).درسته که همه چی خیلی آروم آروم پیش میره . من با به یاد آوردن قانون تکامل باید این به خودم یادآوری کنم که باید تکاملم طی کنم و درس هام بگیرم و نا امید نشم . خودم با بقیه مقایسه نکنم و این مسیر ادامع بدم

    عاشقانه از شما استاد عزیزم بابت انتشار این آگاهی های الهی سپاسگذاری میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 656 روز

      تحسینت می کنم مرضیه جان

      چقدر خوشحالم برای همتت و برای تلاشت بر کنترل ذهن.

      استاد یکبار از کامنت شما یه فایل ضبط کرده بود به اسم الگویی مناسب برای کسب و کار

      من از اونجا تو رو می شناسم دختر توانمند

      افرین بهت

      افرین بهت

      افرین بهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1994 روز

        سلام و درود به دوست خوبم

        نفیسه جان

        ممنونم از کمنت قشنگت

        ممنونم از تحسینت

        که به آدم انگیزه میده

        خدا رو سپاسگدارم منو به این سایت الهی هدایت کرد و با دوستانی آشنا کرد که با اینکه اصلا نمیشناسیم همو اما احساس نزدیکی میکنیم

        و برای شما دوست خوبم نفسیه جان

        آرزوی سلامتی و موفقیت و ثروت

        دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1547 روز

      سلام مرضیه جانم

      تو فوق‌العاده ای من همیشه کامنتهات رو خوندم مخصوصا اون کامنتت که استاد خوند و راجب به ثروت در اون زمان افغانستان که از صفر شروع کردی و رشد کردی..

      مرضیه که تو اون شرایط تونسته ثروت خلق کنه و موفق باشه..و مهاجرت کنه..

      همون مرضیه قطعا اینجا هم موفق میشه..

      و ذهنت راحتر قبول می‌کنه …چون یکبار تونستی موفق شدی وایندفعه هم با نتایجت راحتر و بهتر وبا کنترل ذهن بهتر که تکاملش رو طی کرده..

      موفقیت‌های عالی در آینده نزدیک به دست میاری…

      منتظر خوندن نتایج عالی ت هستم…

      تحسینت میکنم..

      می‌بوسمت شاد باشی گلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1994 روز

        سلام خدمت دوست عزیزم

        ممنونم از کمنت زیباتون

        ممنونم که اینقدر قشنگ برام نوشتی

        کلی لذت بردم از کمنت قشنگ تون

        و چه عکس پروفایل قشنگی .دارید عکس دو نفره زیبایی .حس خوبی داره عکس تون .لذت بردم

        دوست عزیزم برای شما هم آرزوی موفقیت سلامتی ثروت دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فرهاد رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1911 روز

      سلام مرضیه جان قند

      خیلی خوشحالم ازینکه فرصت این را پیدا کردم که کمنت شما را بخوانم.

      منم تقریبا 5 سالی میشه که با استاد آشنا شدم در طول این پنج سال متاسفانه به طور تمرکزی صد در صدی که استاد میگفت نتوانستم تمرکز کنم اما دو سه هفته ای میشه که تمام توجه و تمرکزم فقط روی ورودی های ذهنم هست و به صورت عجیب اتفاقات بیرون و رفتار دیگران هم با من تغییر کرده که خدا را سپاسگذارم به خاطر این موضوع.

      فکر کنم من وضعیت شما را بیشتر درک کنم چون خود من هم در همان وضعیت زندگی داشتم. همان زمان های که وضعیت کشور خیلی وخیم شده بود و به دست طالبان افتاده بود شاید باور تان نشود اما من نگرانی خاصی نداشتم و همیشه این جمله ورد زبانم بود همه چیز به نفع من در جریان است اگر طالبان حکومت را بگیرند باز هم همه چیز به نفع من خواهد بود اگر نتواند باز هم همه چیز به نفع من خواهد بود و به طور معجزه آسایی حس و حال من در آن روز ها با حس حال الانی که در کشور ترکیه هستم فرقی ندارد حالا میتانم بگم بیشتر سپاسگذارم و بیشتر حس میکنم و باور میکنم که همه چیز به نفع من است.

      خوب من با کنترل ذهنم و کار کردن روی باورهایم (اما خیلی جدی کار نمی کردم متاسفانه) توانستم به لطف خدا به سادگی و زیبایی از طریق بورس تحصیلی وارد ترکیه شوم, واقعا همه اش لطف خدا بود و اگر لطف و کرامت او نمی بود محال بود من به اینجا برسم. خدایا هزار مرتبه شکرت!

      باز هم خیلی تشکر بابت کمنت ارزشمندت مرضیه جان که انگیزه مرا درین مسیر بیشتر و بیشتر کرد…

      الهی به امید تو ای ارباب جهان…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1994 روز

        سلام خدمت دوست خوبم فرهاد جان

        ممنونم از کامنت قشنگت

        از خواندن کمنت ت خیلی خوشحال شدم

        و خدا شکر ، خداوند شما را به جای بهتر هدایت کرد ، زمانی که ورودی هاتون کنترل کردید و تونستید در اون شرایط سخت ذهن تون کنترل کنید

        تکرار اون عبارت تاکیدی همه چیز به نفع من در جریان هست هم عالی بود

        و به کشور زیبای ترکیه هدایت شدین و

        مشغول ادامه تحصیل هستید

        برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون دارم

        در پناه خداوند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    بر گیر شراب طرب‌انگیز و بیا

    پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا

    مشنو سخن خصم که بنشین و مرو

    بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا

    با اهدای درود و سلام و سپاس به تمامی خوبان و زیبا رویان و زیبا بیان عالم:

    انگار به قول استاد جهان هر لحظه پیامهایی را به ما می دهد و ما اگر در مدار شنیدنش باشیم و تمام اتفاقات را یک خیر و خوبی بدانیم و ببینیم الخیر فی ما وقعه را باور کنیم هدایت الهی را دریافت می کنیم و البته چشم بسته عمل می کنیم .قطعا جهان با ما روی دیگرش را نشان می دهد.

    آغاز طلب

    همراه باطرب شادی شور و شوق و نهایت لطافت زیبایی شادی و رسیدن به احساس خوب و انعکاس شادی درونی و تکثیر و ارسال و فرستادن این پیام و سروش آسمانی به تمام هستی و کائنات است.

    یعنی وقتی تجسم خلاق داریم و آرزو و خواسته ای را در ذهن می پرورانید باید به همراه شادی و احساس آرامش و اینکه واقعا به آن می رسیم لحظه پایانی را ببینیم در ذهن خویش و به چرایی و چگونه رسیدن به آن آرزو کاری نداشته باشیم و با یک رشته افکار تکرار شونده از قبل باورهای قدرتمند کننده بسازیم که موجب خلق شیرینی و حلاوت و روغن کاری و روانی چرخ زندگی می شود.

    مگر می‌شود از کنار گلی زیبا عبور کرد و او لطافت و مرحمت و طراوت و شمیم عطر دلنوازش و شادی لبخند محبت آمیزش وعشق خویش را بروز ندهد و با طنازی خاصی عطر دلنوازش را به رایگان و بدون چشم داشتی به شما هدیه ندهد.

    اول و آخر تویی و ما در میان

    هیچ هیچی که ناید اندر بیان

    طرب طرب آورد و هنگامی که در احساس خوب و توجه به زیبایی هستیم شادی به الطبع و لاجرم نتیجه آن است وظیفه ما دریافت و تقسیم این شادی و زیبایی و طرب و احساس خوب است که هر چه بیشتر انتشار دهیم «هو المزید» بیشتر و بیشتر و« نورا علی نور»می‌شود چون بخشش می کنی بیشتر دریافت می کنی ،اساسا لبخند مسری است و به زودی به دیگران سرایت می‌کند.

    هنگامی که کودکان در باغ گلهای هلند به بازی و سرگرمی تفریح و نشاط و شادابی و شادمانی و شادکامی فراوان مشغول بودند محققان متوجه سرعت رشد بهتر و شادابی بیشتر گلها شدند و نیز هنگامی که ملودی موسیقی ریتم و آهنگی موزون و گوشنواز برای گلها پخش می کردند گلها واکنش خلاقانه و رضایت بخشی نشان می دادند.

    اکنون پزشکان به مادران باردار پیشنهاد آب دادن به گلها و شستن برگهای درختان و دریافت طراوت و شادابی از آنها حتی صحبت کردن با گلها و لمس کردن گلبرگ‌ها و کشیدن نفس عمیق در بین آنها و استعمال و استشمام مرتب بوی خوش می کنند و حتی قبل و بعد از خواب پیاله ای از گلاب را بو کردن توصیه شده و ناخودآگاه با بوییدن بوی خوش شما نفس عمیق می کشید که باعث رسیدن اکسیژن بیشتری به مغز و گردش خون مناسب تری و آرامش بیشترضربان قلب و سلامتی و طول عمر و واکنش هوشمندانه بهتری می شود.انگار که روح انسان را به پرواز وا می دارد.

    همچنین دیدن دریا و یا طلوع خورشید و یا تماشای آکواریوم دیدن تصاویر عکس کودکان سالم و شاد و در حال بازی یا در میان آنها قرار گرفتن و خلاصه هر چیزی که احساس خوب و کانون توجه به زیبایی و رسیدن به شادی به مادر باردار دست می دهد باعث رشد بهتر جنین می گردد چون ارتباط روح مادر با جنین برقرار است و با کوچکترین واکنشی در مادر جنین هم آگاه است و واکنش نشان می‌دهد حتی بعد از زایمان و در بزرگسالی.

    یادم است در دوران شباب و جوانی بودم که بیمار شده بودم و اشتهایی نداشتم به من گفتند آیا کاری هست برای شما انجام دهیم که زودتر خوب شوید و من گفتم لطفاً به مادرم بگویید بیایند.

    وقتی ایشان آمدند چشمانم باز شد، ناخودآگاه از جا بلند شدم و درخواست غذا کردم و اشتهایم باز شد و بهبودی حاصل شد.

    خداوند همه مادران را حفظ کند و سلامتی بدهد و رحمت کند آنهایی که به بهشت رفته اند چرا که بهشت زیر پای مادران است.

    پیوندی ناگسستنی بین تمام عناصر جهان وجود دارد و جهان به قول استاد گرانقدرمان با دقت ریاضی واری در حال پاسخگویی به فرکانسهای ماست.

    نمیدانم شنیده اید یا نه فقط یک نفر از هواپیما جا می ماند که ظاهراً چون جریمه داشته و پرداخت نکرده بوده خودرو ایشان متوقف و به پارکینگ می رود و هر چه اسرار می کند من وقت ندارم و باید به پرواز برسم قبول نمی کنند.

    همچنین کشتی تایتانیک که خانواده ای که همه آنها قصد مهاجرت را داشتند به دلیل بیماری« هاری »نوه خانواده و امکان مسری بودن ،کل خانواده از سفر محروم می‌شوند.

    من ایمان و باور قلبی دارم با ساختن باورهای قدرتمند کننده و کانون توجه ام به زیبایی ها ،اساس شادی و احساس خوب که منجر به اتفاقات خوب می شود را به زندگی خویش دعوت می کنم و همیشه در زمان درست و مکان درست مشغول به انجام کار درستی که در آن لحظه می توانم انجام دهم هستم تا به گسترش زیبایی و شادی و جهان کمک کنم. من به خوبی در گام هشتم آموختم به جای ذهنیت واکنش دهنده ،

    آگاهانه

    ذهنیت خالق را تمرین و تکرار کنم و در گفتگو های درونی خویش شکل تفکراتم را عادت دهم به بهبود گرایی در احساس خوب و در هر شرایطی به دنبال چیزی باشم که به من احساس بهتری بدهد و از خودم این سوال را بپرسم اکنون چه چیزی هست که می توانم به خاطرش شکر گزار باشم؟

    خدایا شکر به خاطر این سایت زیبا که من می توانم کانون توجه خویش را به سادگی از هر ناخواسته ای و باورهای محدود کننده ای بردارم و به زیبایی شادی رقص سماع موسیقی و تناسب بگذارم. شراب روحانی نوش کنم و با دیدن زیبایی مست روی جمال و جلال و جبروت حی داور یکتای بی همتایی که مثل مانندی برایش نیست و در وهم ناید شوم و در واقع مشتاقانه و آگاهانه به تماشای پروردگار و مقام کبریایی اش بنشینم و حظ و بهره ای وافر در نهایت لطافت و ظرافت ببرم از اینهمه سمفونی و موسیقایی طرب انگیزی که در این سایت هست و انتهایی برای داشتن احساس خوب و اتفاقات خوبش نیست.

    ذره راه به کمال نمی برد مگر با طرب

    چرا که شادی ایستگاه نهایی همه تلاشهای ماست.

    اگر در جستجوی طالع سعد و خوشبختی هستیم در جستجوی احساس خوب زیبایی شادی نور خواندن و شنیدن و دیدن زیبایی باشیم که خود خوشبختی پیشاپیش ما در حرکت خواهد بود و نزد ما خواهد آمد.

    استاد گرانقدر و همراهان عزیز:

    بی سبب نیست که در کنج دلم جا داری

    آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2094 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان…

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان و سلام به تمام دوستان ارزشمندم در این سایت الهی…

    خداوند رو سپاسگزارم که منو در مدار شنیدن، نوشتن، درک کردن و عمل کردن به این آگاهی ها قرار داده…

    خداوند رو سپاسگزارم برای این احساس خوب، احساس آرامش، هماهنگی با خودم، ….

    هر جلسه که رو سایت قرار داده میشه، جواب سوالیه که برای من مطرح شده..یعنی دقیقا حرف استاد تو همین جلسه که « تو هر زمان، من به هر آگاهی که نیاز داشته خداوند منو هدایت کرده » ….هر چقدر از خانم شایسته عزیز برای این بروزرسانی ها سپاسگزاری کنم، بازم هنوز جا داره، چرا که درهایی داره باز میشه، آگاهی هایی رو دارم میشنوم، که هرگز با این درک نشنیده بودم…و اگر این بروزرسانی اتفاق نمی‌افتاد هرگز به ذهن منطقیم خطور نمی‌کرد که برگردم و این لایو ها رو دوباره ببینم و گوش کنم. ازتون بینهایت سپاسگزارم….

    تو این جلسه به چند تا درک رسیدم…

    اول اینکه: وقتی هرروز رو خودم کار میکنم، روزی 2 ساعت خیلی تغییر نتایج رو واضحتر میبینم، اتفاقی که میافته و تا حالا اینطوری درکش نکرده بودم ذهنم مدام آگاهی های دریافتی رو تکرار میکنه، مثل این میمونه که ذهنم با این آگاهی ها درگیر میشه، بیشتر از قبل رفتارامو تحلیل میکنم با قانون، انگار وقتی نمیمونه برای فکر کردن به ناخواسته ها…برای نجواهای ذهنی وقتی نمیمونه…وقت کم میارم..اینجا یاد حرف استاد افتادم که می‌گفت شما روزانه رو خودتون کار کنید بعد اگر وقت زیاد آوردین برین سراغ کارهای دیگه…الان این اتفاق واسه من افتاده که وقت برای کارهای بیهوده خیلی کم دارم …در واقع یکی از نتایج این پروژه برای من، مدیریت زمانمه…زمانم مدیریت میشه برای انجام کارهای مهم…برای قدم برداشتن در مسیر خواسته هام…در مسیر رشد و پیشرفت…در مسیر بهبود شخصیتم…

    مورد بعدی:

    وقتی از لحاظ فرکانسی تغییر میکنم، از لحاظ فیزیکی تغییر خواهم کرد

    این برای من اون قسمتش تو زندگیم اتفاق افتاد که یه سری آدمها از مسیرم رفتن بیرون و آدمای جدیدی اومدن، حتی گوشم یه سری حرفها رو نمیشنوه و اینا همش نتیجه اون تعهد گام اول که به خودم دادم و یادم میاد تو کافه تنها نشسته بودم و وقتی صدای خانم شایسته رو شنیدم که در مورد این پروژه صحبت میکرد ناخودآگاه گریه کردم..مثل کسی که تشنه شنیدن باشه برای اولین بار گوشی رو کنار گوشم قرار دادم و تا آخر فایلی رو که دانلود کرده بودم با عشق گوش کردم…اینا همه به معنای این بود که اون لحظه من آماده شنیدن اون حرفا بودم…و این آگاهی ها هدایت خداوند بود که خداروشکر منم به این هدایت و الهام عمل کردم….خداوند رو سپاسگزارم

    در واقع تو این جلسه یه باور محدود کننده مطرح شد و یه منطق محکم هم در ادامه برای تبدیل این باور به قدرتمند کننده ارائه داده شد.. باور محدود کننده این بود که من قدرت و توانایی اینکه زندگیمو خلق کنم ندارم، پس بنابراین خودمو میسپارم به جریان کلیت جامعه که اون داستان زندگی منو خلق کنه

    حالا منطقی که برای شکستن این باور محدود کننده ارائه شد چی بود؟ اینکه خودمونو بزاریم جای طرف مقابل، یادمون بیاد اشتباهاتی که به کرات تو زندگیمون انجام دادیم، نخاییم قضاوت کنیم کسی رو …انگشت اشاره رو بگیریم سمت خودمون نه کسی دیگه، اینها همه آگاهی هایی هستن که من دارم سعی میکنم در حد توانم بهشون عمل کنم.

    هر چقدر ازتون سپاسگزاری کنم برای این آگاهی ها بازم کمه….بینهایت سپاسگزارم خانم شایسته و استاد عزیز….

    خدایا ازت هدایت می‌خوام در این مسیر…قدم به قدم هدایتم کن، هدایتم کن که متفاوت فکر کنم، متفاوت عمل کنم و متفاوت رفتار کنم. دوستان عزیزم عاشقتووونم که در این مسیر با کامنتتون همراهی میکنید…و آموزش رو آسانتر…

    عاشقتتووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 526 روز

    سلاااااام به روی ماه ابراهیم زمانه ام

    سلام به روی ماه استاد شایسته خوش صدا، خوش قلب، توحیدی …

    و سلااااام به روی ماه ندیده همه همکلاسی های قشنگممممممم…

    عاقاااااااا من امروز با نتیجه اومدم حرف بزنم …

    حالم خیلییییی خوبه ،نشونه های خیلی واضح و روشنی درک کردم ،میخوام بنویسم تا یادم نره تا هر وقت نجوا ها خواستن منو احاطه بگم من از قانون نتیجه گرفتم

    استاد عزیزم من خیلی خوب امروز درک کردم که اگه دستمو تو آتیش ببرم میسوزه

    شاید برا خیلیا خنده دار بیاد اما من امروز قانون اینکه با هرررررررر منطقی بخوام ناراحت بشم جهان چماق بدست منتظره ناراحتیمو،احساس بدمو بیشتر کنه

    مثالتون عالی بود و به قول حشمت فردوس افتاد برام افتاد

    (خدایا من بهت اجازه میدم که منو تو مسیر این سایت نگه داری ،آخه میگن تو مودبی بدون اجازه وارد قلبها نمیشی من بهت

    اجازه میدم خدای من،خدای متفاوت من

    خدایی که از رگ گردن به من نزدیکی…)

    و اما نتیجه ی من:یه دو ماهی میشه وارد یه تضاد شدم اشتباهات زیاد کردم به فکر خودم منطقی بود باید ناراحت میشدم و غافل از اینکه عاقاااااااا جان دنیا با هرمنطقی بخوای فرکانس احساس بد بهش بفرستی همونو بهت برمیگردونه و کارش حرف نداره دقیقا همین کار کرد که من

    دست بوسشم چون غیر این بود شک میکردم

    در اثر چالشم و احساسات بد نتیجش

    همش دکتر رفتن شد نتیجش قرص شد منی که از 5 اسفند تا 8 مرداد واقعا از قرصا فاصله گرفته بود (حالا کاری ندارم گذشت)

    خداوند شاهده دیروز نجواها اومد سراغم

    که بابا بس کن هر چی درمیاری بدهیاتو

    میدی و فلان بابا به خودت برس همش

    میگفت لباس بخر بابا در بیا از این چرخه

    منم که انگار خوشم میومد و داشت منو از مسیر سایت بیرون می‌برد که یادم افتاد من نشانه روزمو ندیدم و زدم رو نشونه

    (چقدر ذوققققق دارم خدای من)

    دقیقا همون فایل گفتگوی استاد با آقا رضا عطار اومد (همون فایلی که به من قدرت داد برای شروع پرداخت بدهیام تمام کردن قسطام و و و)خندم گرفت گفتم

    خدای من دمت گرم بعد نجواها بود فلان

    کن بهمان کن اما قبل خواب گفتم خدایا

    من دوره احساس لیاقت رو میخوام من پرداخت بدهیامو ازت میخام من ازت میخوام کمک کنی کارمو دوباره با همون شوق شروع کنم و خوابیدم

    (چند روز بود که واقعا میگفتم خدایا

    من دیگه رو عقل خودم حساب نمی کنم

    من نمیدونم من نمیفهمم تو میدونی بهم بگو اگه میشه تو خوابم بگو)

    و برای اولین بار تو خواب دیدم حرم امام رضام و نشستم حیات حرم با همون دفترم قلمم که همیشه مینویسم

    گفتم خدایا نه از نظر مالی نه زمانی الان با عقل من جور درنمیاد که من با این همه حال خوب اینجا باشم

    (به من گفت تو فقط بخواه هرچی میخوای، با چجوریش کار نداشته باش فقط بخواه برام بنویس مابقیش بامنه تو لذت ببر) به خدا عین جملاتش بود

    خدایا خودت کمکم کن یادم نره

    و بیدار شدم نجواها باز بود اما شوق خواب حالمو خوب کرده بود که خدا با من حرف زد

    و انگار به قلبم افتاد بابا بشین با ذهنت حرف بزن و خدا شاهده 5 دقیقه باهاش حرف زدم زیپ دهنشو کشید رفت حالم خوب شد احساسم عالی شد

    رفتم سراغ کانالم کارم با عشق( واقعا عشق شور وشوق به قول استاد جواب میده ) براش محتوا نوشتم و فقط 30 دقیقه گذشت یکی اومد برا خرید بعد دو ماه که کلا ول کرده بودم کارمو بهش گفتم:گفتم عاشقتم شکرت به خاطر این همه نشونه خوب بخره نخره اصلا مهم نیست همین که من به قانون تغییر ناپذیرت دارم پی میبرم برام یه دنیاست (آخه از خدا خواسته بودم این هفته شروع تو کانالم به اندازه 200 تومن بفروشم)

    عاقا فروش انجام شد با عشقققق

    خیلی شکرگزاری کردم

    و عصر شد و دیدم تق تق پیام میاد عاقاااااااا باز یه فروش دیگه خدای من تو چیکار کردی )باور کردم که اگه من حرکت کنم جهان منو هول میده جلو

    و من در روز اول هفته 360 تومن از یه جنس کوچولو فروش کردم (اما یه چیزی بهم گفت :گفت ازم بخواه زیادم بخواه

    گفتم استادم گفته تکاملتو باید طی کنی اما چشم سقف آرزوهامو میبرم بالا )

    خدایا شکررررت بابت امروز بابت این همه آرامش ذهنی ،روحی ،جسمی یعنی عجیب با احساس عالی ازش سپاسگزاری کردم بعد حالم هی خوب میشد و مثل استاد میگفتم آره این خودشه این بهترین فرکانسه ادامه بده و چقدر لذت می‌بردم

    خدایا ازت میخوام کمکم کنی همه این اتفاقات که اطرافم هست و ذهنم هی میخواد منطقی کنه ناراحت شدنمو عصبی شدنمو اما استاد گفته هیچ منطقی به جهان قابل پذیرش نیست

    خدایا هزاران سپاس به خاطر قوانین ثابتت

    استاد عاشقتمممم منننن واقعا حرامه گوش دادن به حرفهایی جز حرفهای شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 656 روز

      افرین ارزو جان

      افرین بهت دوست عزیزم

      موفق باشی دوست من

      خیییلی خوشحالم به خاطر حال خوبت

      به خاطر اتفاق های عالی که برات می افته

      به خاطر خواب قشنگت

      خیلی حال خوبی داشت کامنتت

      قشنگ من هم حس می کردم ارتعاشش رو

      دوست من تو لیاقت بهترین هارو داری

      افرین بهت

      افرین بهت

      افرین بهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سیده مهین گفته:
    مدت عضویت: 1985 روز

    به نام خدای زیبایی‌ها و قشنگی ها

    خانه تکانی ذهن (ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده)

    خدایا خیلی خیلی شکرت به خاطر آگاهی هایی که هر روز دریافت می کنم، کمکم کن که به آنها عمل کنم.

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    سلام به دوستان سایت عباسمنش

    خدایا شکرت به خاطر دریافت این همه آگاهی که تو این چند روز دریافت کردم.

    خدایا شکرت به خاطر اینکه امروز هشتمین روز این دوره طلایی رو پشت سر گذاشتم و مصمم و متعهد شدم و به فایل های طلایی استاد گوش جان بسپرم.

    خدایا شکرت به خاطر حس خوبی که دارم و حس خوبی که دریافت می کنم.

    خدایا شکرت که هر روزم بهتر از دیروز است و هر روز فایل های جدید و آگاهی های جدید دریافت می کنم.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم اگه مثل بقیه فکر کنم مثل بقیه نتیجه می گیرم، اگه بخوام نتیجه خوب و عالی داشته باشم باید جور دیگه به اتفاقات نگاه کنم و فکر و ذهنم رو کنترل کنم و جوری فکر کنم که احساسم خوب باشه و حالم خوب باشه تا نتایجم عالی باشه.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم زندگیمو خودم خلق کنم خودم بسازم نه دیگران، نه جامعه، نه کشور، نه خانواده و ….

    خدایا شکرت که یاد گرفتم و یادآوری شد برام که دیگران را قضاوت نکنم قبل از اینکه بخواهم قضاوتشان کنم خودم را جایی آنها قرار بدهم.

    خدایا شکرت که با داستان پیامبر و آن زن که قرار شد مردم آن را سنگسار کنند به من فهماندی قبل از قضاوت دیگران در مورد اشتباه و گناه اول ببینم خودم گناه و اشتباهی نکردم بعد دیگران را قضاوت کنم.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم کسی که تونسته ذهنش رو کنترل کنه در هر شرایطی، چه مالی، چه روابط، چه تحصیلی، چه شغلی و… به موفقیت رسیده.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم اگه به چیزایی نا جالب فکر کنم و توجه کنم چیزای ناجالب بیشتری به زندگیم دعوت می کنم.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم در شرایطی که فضا خوب نیست شرایط جالب نیست آگاهانه سعی کنم به اون توجه نکنم و توجه کنم به شرایط جالب جهان بدون شک بدون تردید منو تو شرایط خوب قرار میده وقتی که از لحاظ فرکانسی تغییر کنم از لحاظ فیزیکی ام تغییر می کنم.

    خدایا شکرت که یاد گرفتم همه اشتباه می کنن، من اشتباه می کنم، به جایی که تمرکزمون رو بزاریم رو اشتباهات تمرکزمون رو بزاریم رو زیبایی‌ها و قشنگی ها

    خدایا خیلی خیلی شکرت به خاطر این همه آگاهی و این همه زیبایی که دریافت کردم.

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.

    ما را به راه است هدایت کن.

    راه کسانی که به آنان نعمت داده ای.

    بهترین ها را از صمیم قلبم برایتان آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1165 روز

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان عزیزم.

    خدا رو شکر از اولم یعنی از قبل از آشنایی با استادعزیز هم ، مدلم اینجور نبود که دنبال بررسی و کندوکاو اتفاقاتی که توی کشورمون میفته برم .هیچ وقت اینجور موضوعات برام مهم نبوده و توجه خاصی بهشون نداشتم. به خاطر اتفاقات ناگواری مثل سیل و زلزله و آتش سوزی و خیلی چیزای دیگه حتی مسائلی مثل آشفتگی و به هم ریختگی مملکت هم ، یادم نمیاد که خودمو درگیر اینجور مسائل کرده باشم .

    به همین جهت الانم تو جامعه و یا کشورمون هر اتفاقی بیفته کانون توجهم رو سمتش نمی‌برم و مثل خیلیا که دنبال تجزیه و تحلیل این موضوعات میرن ، من نمیرم. خیلی می‌دیدم و می‌بینم که مسائل اینچنینی براشون حائز اهمیته !

    برای افراد بیکاری که دنبال سوژه میگردن تا به خاطرش محفلی رو گرم کنن .

    خیلی جالبه دیدم خیلیا بقدری سرسخت دنبال دلیل و برهان و چراهای اون اتفاق میگردن که اگر اون دقت و اون توجه رو سمت موضوعات بهتری میزاشتن موفق‌تر بودن. این افراد راحت قضاوت می‌کنن و تو این لحظات بحرانی خودشونو عقل کل و همه چی دانا حساب می‌کنن. من این حرف استاد رو خیلی خوب درک می‌کنم .همیشه هم گفتم بخصوص وقتایی که می‌بینم ریاست جمهورها را به نقد و قضاوت و محاکمه میکشن همیشه میگم چرا قضاوتشون می‌کنید ، ما که جای اونها نیستیم و تو شرایط و موقعیت اونها قرار نگرفتیم ، شاید ما هم جای اونها باشیم همین عملکردها شایدم بدترش رو داشتیم. دقیقاً میتونم بفهمم که من تو جایگاهی نیستم که بخوام کسانی رو بخصوص سران مملکتو قضاوت کنم .خیلیا رو هم دیدم که موقع وقوع حوادث ناگوار در کشور حس دلسوزی و حس ترحمشون گل میکنه چنان در مورد اون موضوع صحبت می‌کنن که انگار اگه اونجا بودن بهترین تصمیمات و بهترین عملکردها را داشتن. خیلیا را هم دیدم تو چنین مواقعی به خاطر عدم شناختشون نسبت به خداوند و عدم آگاهی‌هاشون ، ناآگاهانه عدل خدا رو زیر سوال می‌برن. اینجا هم به این درک رسیدم که باز من تو جایگاهی نیستم که بخوام چیزی رو تحلیل و بررسی بکنم و مهربونی و بخشندگی و عدل خداوند رو زیر سوال ببرم. بخصوص از وقتی که با قوانین جهان آشنا شدم که به هیچ وجه دیگه افکارم سمت اینجور مسائل نمیره.

    مردمان سرزمین ما یاد گرفتن برای هر اتفاقی دنبال مقصر بگردن . از اینکه وقتشون رو صرف این کار می‌کنن خیلی هم از خودشون راضین.

    اگه اتفاق ناجالبی بیفته خیلی در موردش صحبت می‌کنن طوری که ناآگاهانه کلی فرکانس منفی به جهان ارسال می‌کنن و بعد، با مواجه شدن با اتفاقات ناجالب‌تری برای شخص خودشون ،شکوه و شکایت هم می‌کنن که ببینید ما تو چنین کشور نابسامانی زندگی می‌کنیم . در واقع با افکار و باورهای غلط به خودشون تحمیل می‌کنن که این اتفاقات همه و همه به خاطر عدم صلاحیت سران مملکت و حتی بی‌توجهی و به خاطر بی عدالتی خداس. غافل از اینکه بدونن دلیل اصلی مواجه شدن با این اتفاقات به خاطر چیه ؟!!!

    هیچ وقت نفهمیدن ، هیچ وقتم متوجه نمیشن.

    کسی که تو مدار درستی نباشه هر چقدرم بهش توضیح بدی، باز حرف خودشو میز‌نن و باز سوار بر افکار و باورهای پوچ و غلط خودشونن . بنابراین نباید با چنین افرادی وارد بحث شد. اولاً همچین افرادی تو فرکانس ما قرار نمی‌گیرن اگر هم به عنوان تضاد چیزی ببینیم، ما باید آگاهانه رفتار و عملکرد درستی در مقابلشون داشته باشیم .سعی کنیم سکوت کنیم و حرفاشونو نشنیده بگیریم یعنی کانون توجهمون رو سمت افکار اون‌ها نبریم و تحت تاثیر صحبت‌هاشون قرار نگیریم .ینی جو نگیرتمون .

    خب چنین افرادی به خاطر باورهای غلط، دنبال این هستن که یه عوامل بیرونی آرامش و خوشبختی رو براشون به ارمغان بیاره. اونا فکر می‌کنن خوشبختی و ثروتمند شدنشون در گرو یه عده آدمه !

    در حالی که ما بر این باوریم این افکار و باورهای درونی خودمون عامل وقوع هر اتفاقی هستش.

    با داشتن افکار و باورهای مثبت که احساس خوب نشونشه ، با توجه و تمرکز کردن به نکات مثبت هر چیزی و از زاویه ی بهتری دیدن هر قضیه‌ای می‌تونیم خالق اتفاقات خوبی برای خودمون باشیم.

    جالب‌تر از اون اینه که کسی حتی اگه کاری هم از دستش بر میاد انجام نمیده و فقط حرف میز‌نن.

    یعنی اگه جایی نیاز به کمک مالی و یا هر چیز دیگه‌ای باشه، طرف کاری نمی‌کنه. فقط آدمهای دیگه رو قضاوت می‌کنن و توقع دارن افراد دیگه به داد این عده برسن. حس انسان دوستیشون فقط در حد کلام هستش نه بیشتر.

    خدا رو شکر ما جز این دسته افراد نیستیم .هرچند کاری هم از دستمون بر نیاد که انجام بدیم، حداقل کاری که میتونیم بکنیم اینه که کسیو قضاوت نکنیم و سعی کنیم در جایگاه افراد دیگه ، بدون تمرکز کردن به پیشامدها ، دیگران را درک کنیم.

    یه عده هم هستن که اگه تو وارد بازیشون نشی خیلی راحت تو رو قضاوت می‌کنن و میگن نگاه کن چقد بی‌احساس و سنگدله !!!

    اگه میخوایم در فرکانس مثبتی باشیم به انتقادها و قضاوتهای این افراد هم نباید توجه کرد و با سکوت کردن باید ازش گذشت‌.

    یه نکته دیگه‌ای که باید بهش دقت داشته باشیم اینه که باید به عنوان الگوی خوب ، یاد بگیریم اگه جایی از این بحثها بود بخصوص تو خانواده‌هامون چون اکثرن دیدگاهها متفاوته ،خیلی پیش میاد که در مورد این موضوعات بحث‌ بشه . باید آگاهانه با مطرح کردن یه سوال قدرتمند کننده یا با وارد شدن به یه موضوع دیگه ،بحث رو عوض کرد. هیچ نیازی به مخالفت کردن و جناح گرفتن و توجیه کردن چیزی نیست فقط کافیه با یه ترفندی بحثو عوض کنیم.نهایت اگه موفق نشدیم محل رو ترک کنیم یا خودمونو مشغول به کار دیگه ای بکنیم.

    استاد جونم مرسی به خاطر یادآوری افکار و باورهای درست و تغییر دادن نواقصی که موزیانه ممکنه تو وجودمون باشه .

    عزیزمی .

    الهی باشی همیشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    فاطمه کیاستی گفته:
    مدت عضویت: 2032 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانی ک دارن این کامنت رو میخونن.

    صبح بعد گوش دادن فایل یه کامنت برای همین قسمت نوشتم اما ارسال نشد الان دوباره با کمک الله مینویسم.

    استاد تا جایی ک یادمه نسبت به مسائلی ک توی جامعه رخ میداد تقریبا واکنشی نشون نمیدادم خیلی بی اهمیت بودم و خوب خیلی وقتا خبرم نمیشنیدم یا وقتی چندین هفته از زمان رخ دادنش میگذشت میفهمیدم خوشم نمیومد درمورد این چیزایی ک هربار به یه نحوی توی جامعه رخ میده توجه کنم چون واقعا راست میگین تمومی نداره ک هربار یعنی دقیقا هر چند ماه یکبار یه بمبی میترکه یه جا و ملت شروع میکنن به واکنش نشون دادن .

    همیشه اینو به خودم میگم وقتی میخایی کسیو قضاوت کنی اول به این سوال پاسخ بده: اگه تو جای اون طرف بودی و همون طرز فکر همون گذشته و همون باورهارو داشتی جور دیگه ای عمل میکردی؟؟ قطعا جواب من چیه؟؟نه. منم شاید مثل اون همون کارو میکردم من نمیتونم تا زمانی ک جای کسی نیستم قضاوتش کنم تازه هیچ وقتم ک نمیشه جای کسی بود تو فقط جای خودتی پس قضاوت کردن منتفی و با همین جمله واقعا میتونم بگم 90 درصد قضاوت رو گذاشتم کنار و به خودم اجازه تمرکز گذاشتن رو دیگران رو گذاشتم کنار و دلم میخاد بیشتر هم بشه ک البته صفر نمیشه گاهی از دست آدم در میره اما همینکه زود به خودت بیایی خیلی خوبه .

    واقعا الان میفهمم وقتی گفتین تمرکزتون رو خودتون باشه یعنی چی . درصد زیادی تمرکزم رو خودمه اما خوب هنوز اونقد قوی نیستم گاهی از دستم در میره.

    استاد توی تمام فایلاتون دارین اصل قانون رو بیان میکنین و هربار با مثال های متفاوت ک چقدر درک من بیشتر میشه .

    سپاس گزارم ازتون بابت این همه آگاهی

    خدا شمارو برای ما حفظ کنه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: