live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 71 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    به نام پرودگار جهانیان

    به نام رب مهربانم

    سلام ودرود فراوان به استادان عزییییزم ودوستانم

    خداروشکر که بازم فرصت هست برای نوشتن

    برای اینکه بنویسم از پیشرفتهام

    از بهترشدنم از اتفاقات ریزو درشتی که برام رخ میده و ذهن طبق عادت همیشگی میگه چیزی نیس بابا

    این طبیعیه خدا کاری نکرده که خودش حالا تقی به توقی خورده این اتفاق خوبه برات افتاده

    این نگرانیهات کم شده حالا یکمم وابستگیهات کم شده

    یکمم دیگه کمتر قدرت روبه بقیه میدی وبیشتر روخدا حساب میکنی یکم دلت قرصتره

    ولی من زینب علیمردای میخوام میخوام بگم عرضه ی هیچکدوم ازاین کارارو ندارم وهربهبودی هست لطف پروردگارمه که درکناره منه وخوشی من رومیخواد

    من کی ام من چیکارم

    اگه اون نخوادمن هیچم

    خدایا من با تو همه چیزم

    وباتو به همه چی میرسم

    من همیشه یادمه رودختر خاله م خیلی حساب میکردم

    هروقت میومد خونمون تو حرص وترس بودم که الان یه چیزی میگه منو سنگ رویخ کنه

    ولی خداروشکر میکنم من امشب تفاوت رو دیدم

    اومده بود خونمون

    ولی من اصلا دیکه از نگرانیها خبری نبود سعی کردم تحسینش کنم به خاطر زیباییش به خاطر حیکل زیبا لباسهای زیباش و واقعا آرام بودم

    استاد عزیزم من اینارو ازشما یادگرفتم ممنونم

    خدامیدونه وقتی صدای شماروومریم عزیزم رومیشنوم جان ودلم تازه میشه

    خدارو حس میکنم الهی درپناه خداوند باشین دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    هستی گفته:
    مدت عضویت: 658 روز

    به نام خدا

    برداشت من از جلسه 8:

    اول از استاد عزیز ممنونم که چنین نکات ارزنده و کاربردی به رایگان در اختیار ما قرار دادند.امیدوارم هزار برار این خیر و نیکی به خودشون برگرده.

    نکته ای که توجهمو جلب کرد اینه که یکی از مسائل اساسی که بهش بی توجه بودم کانون توجهمه و خیلیم مهمه.این تمرین که در هر شرایطی اگاهانه تمرین کنم و فقط نکات مثبتو ببینم و زاویه دیدمو عوض کنم و شکرگزاری کنم خیلی موضووع کلیدی و اساسیه.

    درس دیگه ای که از استاد عزیز گرفتم این بود که نگاه قضاوتگر و منفی نگر نداشته باشیم.قبل از اینکه بخایم با هر جریانی همراه بشیم و حمله کنیم به دیگران ،کمی تامل کنیم و عادلانه نگاه کنیم .چون وقتی یه اتفاقی میافته این تخریب و سوار بر موج منفی شدن و قضاوت کردن هیچ تغییری ایجاد نمیکنه و ماهم از نظر فرکانسی پایین میاره.از امروز تلاش میکنم طبق گفته های استاد عمل کنم که از نظر فرکانسی به سمت بالاتری برم و موقعیتم بهتر میشه.از خداوند میخوام تو این مسیر کمکم کنه و خدارو شکر بابت حس خوب و اگاهی که از این کلیپ عالی دریافت کردم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Ahmad گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    سلام.مطمئنن از اسمی ک انتخاب کردم خوشتون نمیاد.

    یه چیزی رو نمیفهمم،یه جوری میگن دستان خدا،انگار بقیه دستای شیطانن.

    شمارو نمیدونم من از بدترین اشتباهاتم،بدترین گناهام،بدترین اتفاقاتم،بهترین معجزات رو دیدم.

    دل آدمو میشکنین.چنان میگین بعضی ها تو مدار نیستن و حرفای مارو نمیفهمن،انگار الان میدونین ک امثال ادمهایی مث من طبقه اخر جهنمن.

    یه جوری ادما رو از خودتون پس میزنین انگار اینده ادمارو میدونین.

    یه جوری هم فرکانسی میگین انگار الان ما از جهان پرت شدیم بیرون.

    اخه واسه چی ب مردم یاد میدین ک همو طبقه بندی کنن.هزار تا مثال میزنین ،مث اون مثالی ک از تایتانیک زدین،گفتین ملت رو طبقه بندی میکنن،من میگم شماهم داری همینو یاد میدی ،و همه هم میگن تو درست میگی.

    اره من هم فرکانسی شما نیستم.من دستی از دستان شیطانم ،شماها دستی از دستان خدا هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      یونا مهر آفرین گفته:
      مدت عضویت: 4019 روز

      دوست عزیز همه انسان ها دستان خداوند روی زمین هستند. شما هم همینطور. حتی اونی که ما فکر می کنیم دشمن ماست هم دست خداونده و حتی اگر ظاهرا به ما اسیب برسونه اما در باطن داره به نفع ما کار میکنه قطعا درسی از اون اسیبی که بهمون زده خواهیم گرفت خداوند اون ادم رو فرستاده که با اون کاری که ظاهرا به نظر میرسه اسیب زننده به ماست درسی بهمون بده چیزی رو یادمون بده و رشدمون بده. اصلا چرا به خودتون گرفتید و میگید شما دستان شیطانید ؟

      همین که اینجا هستید یعنی هم فرکانسید.

      اینجا کسی ادمها رو بی ارزش نمی دونه (حداقل من یک نفر اینطوری فکر نمی کنم) همه روح خداوند هستند و اگرم کلمه ی طبقه بندی به کار برده بشه منظور ارزشمندی انسان ها نیست منظور تفاوت در مدارهای اگاهی هست تفاوت در مدارهای باوری و ارتعاشی .

      مثل مدارهای ثروت میمونه. کسی که در مدار درامد ماهی یک میلیارد تومنه در مدار یا طبقه متفاوتی هست با کسی که ماهی یک میلیون تومن درامد داره. اما هرگز اونی که یک میلیون درامدشه کم ارزش تر از اونی که یک میلیارد داره نیست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Ahmad گفته:
        مدت عضویت: 2112 روز

        سپاس گذارم ازت ‌.ممنون ک یه جورایی،راهنماییم کردی،ممنونم ازت بابت اینکه پاسخ خوبی بهم دادی،،ممنونم ازت بابت اینکه آگاهیمو بیشتر کردی.

        یه خورده احساسی پیش رفتم ولی خو واقعا دوس دارم همه بهم ب عنوان یه انسان نگا کنیم،ن از رویه قیافه و ثروت.

        ب هرحال بنی ادم اعضای یکدیگرند

        ک در افرینش ز یک گوهرند

        ایا واقعا ما انساییم؟؟ایا ما واقعا از دستورات حضرت محمد پیروی میکنیم؟؟کسی ک خاکستر داغ ب روی این بزرگوار میریخته ولی بعداز مدتی اون فرد مریض میشه و حضرت ب عیادتش میره

        ،،،آیا ما واقعا پیرو دستورات این بزرگواریم؟؟واقعا پیروی دستورات خداوندیم؟؟؟

        ب قران قسم بعضی ها واقعا محتاج ب یه لبخند هستند،واقعا محتاج ب یه حرف زدن و درک کردن هستند.

        ولی اینجوری فهمیدیم ک من فقد مشکلات خودمو حل کنم،

        واقعا حرفای استاد بجاست،من ک هیچ دوره ای ازش ندیدم و نشنیدم اما کمتر دیدم ک تویه فایلهای رایگانش،از خدمت کردن عشق ورزیدن ب مردم حرف بزنه.

        چرا فقد تمرکزمون رو گذاشتیم رو پول.

        خیلی حرفا دارم..ولی خب واقعا اون دیدگاه قبلی رو احساسی برخورد کردم.

        توسعه لبخند زدن ب بدترین ادمها اونا رو بهتر میکنه.

        نمیدونی چقد خوشحال شدم ک جوابمو دادین،،اونا هم مث من ،تورو خدا ازتون تقاضا دارم همچنان ک ب پولتون تمرکز میکنین ،رویه توسعه دادن لبخند بیشتر ب دیگران هم سرمایه گذاری کنین.

        بازم ازت مچکرم??????

        ممنون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          یونا مهر آفرین گفته:
          مدت عضویت: 4019 روز

          خواهش میکنم دوستم. خوشحالم که احساس بهتری پیدا کردید.

          وقتی تصمیم میگیریم که زندگی مون رو بر اساس قوانین خداوند پیش ببریم و روی خودمون کار می کنیم قلبمون وسعت پیدا میکنه اخلاقمون نیکو میشه لبخندمون به زندگی و به آدمها بیشتر میشه. چون محاله به خداوند نزدیک بشی ولی خوش اخلاق نشی مهربون نشی.

          اگه استاد میگه روی اتفاقات بد تمرکز نکنید (مثلا در این ویدیو میگه روی کشته شدن افراد تمرکز نکنیم ) و مدام قضاوت نکنیم به این علت نیست که جون ادمها براش ارزش نداره و فقط تمرکزش روی پوله، بلکه چون کاملا به قانون تسلط داره ، میدونه اگر عده زیادی روی یک مسئله تمرکز کنند و این تمرکز مدتها ادامه پیدا کنه قطعا طبق قوانین خداوند اون اتفاق تکرار میشه در نتیجه شاهد مردن عزیزان دیگری خواهیم بود.

          اگر میگه: از این مسائل دوری کنید به نفع خودتونه و فقط روی خودتون تمرکز کنید، به صورت غیرمستقیم داره بهمون یاد میده که ما با تمرکزمون روی ارتعاش های منفی در مرگ کسی شریک نشیم.

          من که فکر میکنم استاد هم ادمها خیلی براش مهمن دوست شون داره چون نمیشه ادم کسی براش مهم نباشه اما بخشی از درامدش رو به خیریه بده (استاد رو میگم) نمیشه کسی ادمها براش مهم نباشن ولی وقتی ازش میپرسی این همه لباسات رو چکار میکنی ؟ بگه یه روز میفروشم با پولش صرف ی کار خیر مثل مدرسه زایشگاه و … کمک میکنم . کسی که دیگران براش مهم نباشن حتی فکر همچین کاری هم به ذهنش خطور نمی کنه.

          در پناه خداوند شاد و سربلند باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علیرضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 4020 روز

    سلام عزیز دل همه ی ما، استاد عباسمنش بزرگوار

    ممنونم بابت آگاهی هایی که توی این فایل به اشتراک گذاشتید. با درک الانم، مثال ها و مقایسه هاتون ( مثال بچه مدرسه ای و دوربین و … ) برای صحبت درباره اتفاقی که افتاده بود رو بی پایه، بی مایه و بی ربط میدونم. اما اصل حرفتون که تمرکز روی خواسته ها و اعراض از ناخواسته ها هست، که گل صحبت های این فایل و بسیاری از آموزش های شماست رو عاشقانه و با تمام وجود درک میکنم و پذیرا میشم.

    همین تاکید همیشگی شما بر روی نکات مثبت بود که کمکم کرد تو اون زمان که همچین جوی توی کشور به وجود اومده بود و چند هفته بعدشم شرایط خیلی بدتر شد، با اینکه دقیقاً تو وسط این اتفاقات زندگی و کار میکردم، بتونم تمرکزم رو بردارم از روی اون ناخواسته ها و در مسیر اهداف و برنامه های خودم ادامه بدم.

    عاشقتونم و باز هم سپاسگزارم بخاطر این فایل مفید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1576 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به همه ی دوستان و استاد بزرگوار

    استاد همیشه این جمله رو در مورد کنترل میگن:

    کنترل ذهن در اول کار آسان نیست اما اون آگاهانه کنترل افکار بسیار ارزشمندی.

    اوایل که اصلا درکی در مورد کنترل ذهن نداشتم.فقط میشنیدم، اما هیچی متوجه نمی‌شدم.دو سه سال زمان برد تا قشنگ و عمیق تر نسبت به قبل بتونم درکش کنم و به اندازه ی درکم عمل کنم.

    این چند روزه که احساس میکنم خیلی بیشتر رو این اصل دارم متمرکز میشم.

    و خیلی واضح تر نتیجه کنترل آگاهانه رو میبینم.

    من یکی از پاشنه آشیل های پرقدرتم پسرمه.اصلا از مدرسه که میاد زوم میکنم روش که درست رو بخون،بنویس،تلویزیون نبین و…

    آقا نتیجه میشد دعوا، بحث، حاضرجوابی ، و در کل بد شدن حال خودم، اصلا احساس میکردم قلبم سنگین شده، کم انرژی میشدم ،سر درد می‌گرفتم و…

    با خودم گفتم من رو اون کنترلی ندارم.و با این گیر دادن ها نه تنها اون بهتر نشده،بلکه خودم هم دارم از مسیر دور میشم.

    دیروز وقتی از مدرسه امد،گفتم از امروز اصلا باهات کاری ندارم، میخوای بنویس بخون، میخوای نکن

    با کمال تعجب دیدم، خودش داره نرم نرمک کارهاش رو انجام میده. و در آخر گفت: تو به من اعتماد داشته باش.من خودم کارهام رو درست انجام میدم

    به خدا گفتم من تربیت بلد نیستم.من نمیتونم بنده است رو هدایت کنم، خودت کارهاش رو ردیف کن.

    در مورد اشتباه کردن و قضاوت دیگران هم که بارها و بارها به چشم خودم دیدم نتیجه مواخذه و قضاوت دیگران رو.

    مادر بزرگی داشتم که به رحمت خداوند رفته، همیشه می‌گفت:هیچ کسیو منع نکن(یعنی قضاوت و مسخره)که به همون سرنوشت دچار میشی

    و واقعا هم دیدم هر وقت کسی رو مورد قضاوت قرار دادم، چطور بعد از مدتی خودم همون شرایط رو تجربه کردم .گاها به یاد آوردم که نتیجه ی اون قضاوت قبلم، تجربه ی نامطلوب الانم هست.و بسیار بوده که فراموش کردم.

    اما از امروز بسیار سعی میکنم که این مورد را رعایت کنم، چرا که خودم بارها و بارها دچار اشتباه شدم.

    به نظر بنده،مهم نیست چند بار اشتباه کنیم، اما نکته طلایی اینجاست که یک اشتباه رو چند بار تکرار نکنیم

    یا به قول معروف، از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم.

    اگر درس اون اشتباه رو متوجه شویم، نتیجه سکوی پرشی خواهد شد برای موفقیت های آینده.

    خدا رو شکر آدمی نیستم که در جریان های منفی هر چند وقت یکبار جامعه رها باشم و هم عقیده.

    به لطف خدا در جایی زندگی میکنم که از اینجور مسائل از لحاظ مکانی هم بدورم.

    انسان های ناهماهنگ از زندگیم خارج شده اند.

    تقریبا تنها هستم.

    فقط همسری دارم که شبانه روز در حال گوش دادن و دنبال کردن اخبار و موج منفی جامعه است.

    بارها تذکر دادم، بی فایده بود. منهم ایرپادز میگذارم و به فایل ها گوش میدهم، یا بر پشت بام پیاده روی میکنم و جوری خودم را مشغول میکنم که کمتر اذیت شوم.

    امیدوارم این مشکل هم بزودی برطرف شود.به آسانی ،زیبایی و عزتمندی

    من هم از اشتباهم که دائم تذکر دادن و بحث کردن با همسرم بر سر توجه به مسائل نادلخواهم بود، دست کشیدم،البته نه 100درصد.اما خیلی بهتر شدم و متوجه شدم دائم به دیگران تذکر دادن اشتباهه.

    از خداوند می‌خوام کمکم کنه تا اساسی تغییر کنم تا موقعیت مکانی هم تغییر کنه.انسان وابسته ای نیستم،نه به کسی نه چیزی.امیدوارم در شرایط بهتر و مطلوب تری هدایت شوم.انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    بنام الله یکتا💐

    روزپنجاه وششم از سفرنامه

    عده کثیری از مردم روزانه همه توجه شون رو به اخبار وحوادثی که در جامعه و تلویزیون گفته میشه میدن و اونارو دنبال میکنن . این ادما مثل برگی در باد هستن ..

    مثال عینی در این مورد دیدم ؛ در روستای پدرم ادما منتظرن یه سوژه ای گیر بیارن و راجع به اون صحبت کنن .. وقتی یه اتفاقی میفته ، هر کسی چند تا چیز بهش اضافه وکم میکنه و میره جایی دیگه تعریف میکنه و به اصطلاح یک کلاغ چهل کلاغ میشه !طوری که حتی گاهی اصل اون موضوع تغییر میکنه !! نمیدونم چه لذتی از اینکار میبرن ؟!انگار با گفتن اتفاقات زندگی مردم میخوان خودشونو مطرح کنن ..اینها در یک بی هدفی نامرئی بسر میبرن .

    من به شخصه از وقتی بااستاد اشنا شدم همیشه سعی کردم ورودی های ذهنمو کنترل کنم و هر چیزی رو نشنوم و اخبارو به کل دنبال نمیکنم ، فضای مجازی و تی وی هم محدود کردم . ذهنم باز تر شده و راحتتر میتونم به ذهنم خوراک های مفید بدم .

    رسانه ها افکارشون رو به خورد ملت میدن ؛ فیلم وسریالها بشدت برروی طرز فکر مردم تاثیر میذاره و مردم بدون اینکه متوجه این باشن ، اونارو دنبال میکنن غافلن از اینکه مستقیما داره روی ناخوداگاه شون کارمیشه ..

    واقعیت ماجرا اینه که ما موجودی “واکنش گرا” نیستیم بلکه باوجود قدرت اختیار وعقلی که خدابهمون داده و با ارسال فرکانس ها ، “خالق “زندگی خود هستیم .

    این گروه خوب میدونن که هیچ جریان از پیش تعیین شده ای وجود نداره و تنها با ارسال فرکانس ها به جهان هستی ایینه اونهارو در زندگیمون مشاهده میکنیم و نتایج برامون رقم میخوره .

    این گروه میدونن که‌، اگر‌ با هر استدلال‌، توجیه و حقانیتی‌ در برابر ناخواسته‌ها بایستی‌، یعنی در حال توجه کردن به آنها‌، هم فرکانس‌شدن با آنها و دعوت‌شان به زندگی‌ات هستی.

    هرچه اختلاف فرکانسی شما با جامعه‌ات بیشتر شود‌، فاصله فیزیکی شما نیز بیشتر می‌شود تا آنجا که جهان شما را از آن جامعه جدا و به مکان فیزیکی‌ای هدایت می‌کند که‌، متناسب با فرکانس‌های شماست.

    به امید رفتن به بالاترین مدارها😉🖐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1310 روز

    روز پنجاه و ششم

    با سلام و عرض ا دب خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مدار

    اکثر افراد جامعه در برابر مشکلات و اتفاقات نتیجه ای یکسان میگیرند چون همه بر یک باور هستند.اینکه دلار بالا و پایین بشه اینکه جنگ بشه یا نه و…..

    یادمه به من می گفتند خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش.این باور در من شکل گرفته بود که باید موازی با باورهای جامعه جلو بروم.با دقدقه های انهادقدقه داشتم. با خوشحالی شون خوشحال بودم.و با بحث هاشون بحث میکردم و…….

    اما دید من نسبت به همه چیز عوض شد.

    اول اینکه باور کردم که بر خلاف باور جامعه برم جلو.چون مطمئن بودم که نتایجی به مراتب بهتر از الانم خواهم گرفت.

    دوم اینکه مقصر تمام اتفاقات زندگیم خودم هستم و مسولیت ان را میپذیرم .

    سوم اینکه قدرت کنترل و تغییر هر اتفاقی را در زندگیم دارم.

    چهارم اینکه شرایط حساس همیشه در جامعه و در خانواده هست و این من هستم که باید ذهنم را کنترل کنم و همیشه کانون توجه ام را به مثبت ها بدهم و نیمه پر لیوان را ببینم

    پنجم اینکه هر کس در زندگیش دچار اشتباه میشودقبل از قضاوت خودم را جای او بگذارم میگویم اگر من هم جای او بودم شاید این اشتباه را میکردم.

    ششم اینکه با هر استدلال و هر منطقی اگر به چیزی توجه کنم که نمیخواهم تو زندگیم باشه در حقیقت اون چیز را وارد زندگیم کرده ام.

    و در آخر خدایا شرکت

    خدایا بابت همه چیز شکرت

    خ ایا مرا همیشه در زمان درست و در مکان درست قرار بده.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3455 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    روز 56سفر

    سلام استاد زندگی و دوستان خوب

    از حرف های استاد فهمیدم که رفتار شخصی یا هر اتفاقی که نمیدونیم دلیلش چیه.هم ممکنه یک دلیل منفی و هم ممکنه یک دلیل مثبت داشته باشه

    من چرا با فکر کردن به اون دلیل یا وجه منفی خودمو اذیت کنم و واقعا در نهایت حس خوب خودم حال خوب خودم مهمه چرا به چیزهایی که اذیتم میکنه توجه کنم، هر چیزی میخاد باشه

    💤💤یک مهارت:وقتی چیز بدی پیش اومده نخواه کاری کنی توحیه کنی یا به کسی ثابت کنی که اشتباه کرده یا ثابت کنی که تو کار درستی انجام دادی،بجاش تمرکزت و توحهت رو بردار بزار روی چیز دیگه اگر این جنس پیشامدها رو دوست نداری و نمیخای دوباره تکرار بشه

    و چه جمله زیبا و قابل تاملی استاد گفتن که اگر ما توی ذهنمون مقاومت نداشته باشیم همه با ما دوست هستند هم آدمها هم حیوانات هم طبیعت و آب و هوا و هم خدا و هم خدا و هم خدا

    خودم چقدر نیاز دارم به این فکر کنم و یاد بگیرم مقاومتهای ذهنم رو اصلا بدونن چی ان و کم کنم اونها رو

    💤💤💤💤💤کاری که میتونی برا نجات خودت انجام بدی:در هر شرایط نادلخواه و هر تضادی شروع به پیدا کردن نکات مثبت و دیدن نعمت ها و تایید و تحسین شان نمایی، قطعا به سمت نعمت ها و برکت های بیشتر هدایت می شوی.

    همه خوبی ها نعمت ها ثروت ها عشق ها و سلامتی ها رو از خدا براتون میخوام.

    🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1284 روز

    به نام الله

    روز پنجاه و ششم سفرنامه من

    سلام بر استاد عزیزم.

    واقعا چقدر این فایل در روزهای زندگیم به جا است. و چه خوشحالم بابت برداشت خودم از این فایل:

    با هر منطقی دستت را توی آتیش بکنی میسوزی”

    مگه قشنگتر از این جمله هم داریم. شما به راحتی و زیبایی دارید کلید راه را میدهید. یعنی من با هر منطقی وارد موضوعی بشم که ناخواسته های منه همفرکانس با اون موضوع میشم.

    پس آگاهانه باید سکوت کنم و دقت کنم چه چیزی را میشنوم چه چیزی را میبینم و در کل هر انچه به حواس پنج گانه من مربوط میشه میتونه در ساختن فرکانس تاثیر بزاره.

    پس یادم باشه هر چیزی که من باهاش مخالفم ناخواسته است پس نباید وارد بحث در مورد اون موضوع بشم چون در شروع بحث تمام حواسم درگیر میشه و این همون فرکانس است که یعنی من توجه به ناخواسته ها کردم جهان و قانون میگه پس این از این موضوعات خوشش میاد براش بفرستم و با دستان خودم انها را به زندگیم دعوت کردم.

    پس من در این درس یاد گرفتم تنها راه اینه که سکوت کنم . “سکوت”

    به جای آن دقتم را ببرم روی نعمت ها روی نکات مثبت هر اتفاق یا شخص و تحسین چیزهای خوب که اینها باعث میشه جهان میگه این به نعمت ها دقت کرده و خوبی ها را میبینه منم بهش خوبی بدم نعمت بدم و چنان میشود که درهای رحمت و برکت و نعمت به رویم باز میشه. خدایا شکرت

    این وعده ی بدون تغییر خداوند است:

    ” زمین من پهناور و نعمت هایم پایان ناپذیرند”

    من چقدر خوشبختم که اکنون این آگاهی نصیبم شده و یادگرفتم که اتفاقات به خودی خود معنایی ندارند و این ما هستیم که با باورمان به آنها معنا میدهیم. پس من خودم خالق اتفاقات زندگیم هستم و این قدم اول که پذیرش است و دومین قدم مواظب ورودی هایم باشم و در جامعه ای که ۹۹ درصد آنها به وقایع و اتفاقات بد دقت میکنند و دنباله رو هم هستند من بیایم و سکوت را سرلوحه زندگیم قرار بدم.

    مریم جان ممنونم از نوشته های جذابت که اول نوشته شما را میخوانم و بعد فایل استاد را گوش میدم و باعث میشه فهم من از مطالب چند برابر بشه.

    خدایا شکرت که مرا در این مسیر سبز قرار دادی و متشکرم از استاد عزیز که دستان خداوند و کلام خداوند هستند .

    خیلی خیلی دوستتون دارم ❤

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: