live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 72

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    من باید جریان زندگی‌ام را با کانون توجه‌ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود‌کنندهء اکثریت جامعه است؛

    این باور قدرتمند کننده چند روز هست ک ذهن من رو به خودش مشغول کرده و در این چند روز مقاومت زیادی در برابر این باور رو در وجودم مشاهده کردم .

    متوجه شدم ذهنیت خالق من «کنترل کانون توجه » در برابر ذهنیت واکنش گرا و محدودکننده و حال بد کن در من ، ضعیفه و بسیار نیاز به مراقبت و پرورش داره تا بتونم این باور رو در خودم هرروز بیشتر و بیشتر بسازم ک من ایجاد کننده‌ی جریان زندگی هستم و نه برگی در باد روزگار .

    واقعا اینقدر واکنش گرا بودن و ناراحتی در زمانی که موضوع ناراحت کننده ای در جامعه رخ داده طبیعی و بدیهی و خوب و انسانی برای ما جلوه داده شده که در برابر این باور ک « من باید برای ناراحت نشدن و تاثیر بد نگرفتن در برابر ناخوشی‌های پیش آمده و تکراری جامعه ، برای خودم منطق ها و دلایلی بیارم که ذهنم رو متقاعد کنه و حالم رو بهتر» در نگاه اول خودخواهانه و بیرحم به نظر میاد . مثل صحبت استاد در دوره عزت نفس: ما باور کردیم که در زمان مرگ عزیز باید ناراحت باشیم و اگر ناراحت نباشیم انسان بدی هستیم .

    گاهی اینقدر این معیارهای اشتباهی که از خوب بودن و انسانیت به ما از طرف عرف و جامعه تزریق شده از ریشه خطا و نادرست هست ک اصلا تعجب می‌کنی که چطور اینهمه عمومی بودن و مثل همه بودن با مسیر قانون و مسیر خداوند و راه مستقیم فاصله داره و از زمین تا آسمان اختلافش هست !

    و خب باز هم صحبت استاد که درصدی که همیشه و در هر شرایطی میتونن ذهن خودشون رو کنترل کنن و باور داشته باشن خالق شرایط خودشون هستن نه اتفاقات و عوامل بیرونی در برابر عمومیت جامعه درصد بسیار کمی هستند ولی همین درصد کم نتایج بسیار بزرگی از موفقیت و رشد و پیشرفت در زندگی خود و جهان خلق کرده اند. قطعا جسارت میخواد که بخوای در دسته‌ی این افراد قرار بگیری و ذهنیت خالق رو در خودت رشد بدی .

    ذهنیتی که از مراقبت کانون توجه ت تغذیه می‌کنه و از روی گرداندن از ناخواسته‌ها .

    خود من بسیار نیاز میبینیم که به این باور و نگرش فکر کنم و الگو بیارم از افرادی که در برابر یک مشکل بزرگ و ناخوشایند که شاید هر انسانی رو از پا دربیاره اینقدر متفاوت و منحصر به فرد عمل کردن که اسطوره شدن ،تا هرروز این باور در وجود من تقویت بشه ک من هم میتونم در برابر ناخواسته ها اعراض کنم و با مراقبت از کانون توجه م ، تمرکز و توجه م رو هدایت کنم به دیدن خیر و برکتی که در هر اوضاع و شرایطی پنهان هست .

    خداوند یاورم باشه تا بتونم وقتی به موردی برمیخورم که احساسم رو دگرگون می‌کنه و حس و حالم رو بهم میریزه، کنترل ذهن رو در دست بگیرم و با بردنش به سمت زیبایی ها و اتفاقات خوب گذشته و حال و آینده م باز به مسیر درست برگردم ، مسیری ک به هدایت الهی دسترسی دارم و قدم ب قدم با اجرای هدایت از فضا و مدار احساس بد فاصله بگیرم .

    کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛

    من در مسیر کار با آموزه های استاد رشد و پیشرفتی که همیشه مد نظرم بوده و در زمان خواندن نتایج عزیزان هم خانواده عباس‌منشی‌ام می خواندم رو کسب نکردم و هنوز خیلی از خواسته ها هست که بهشون دست نیافتم و اون هم به دلیل تعهد ضعیف خودم بوده و بس ،که از خدا می‌خوام کمکم کنه تا بهتر عمل کنم ، اما با همه اینها این مورد که در برابر اتفاقات نادلخواه و یا صحبتهای نادلخواه واکنش های هیجانی بسیار زیاد نشان ندم و احساس نکنم دنیا به آخر رسیده و بتونم کمی خودم رو کنترل کنم و به خودم زمان بدم که اون شرایط عبور کنه و من آروم تر بشم رشد کردم و وقتی خودم رو با گذشته مقایسه می کنم متوجه میشم اون نرگس واکنشی قبل ک زود از کوره در میرفت و شاید دست به رفتار و واکنش های دیوانه وار میزد تغییر کرده و کمی در اوضاع نامساعد آرام تر و صبور تر شده…این واکنش نشان دادن در برابر ناخوشایندها آنچنان انرژی از انسان می گیره که تا بخواد دوباره به نقطه ای ک قبل از اون واکنش بوده برسه قطعا زمان زیادی رو از دست میده و این خودش می‌تونه اهرم رنج و لذتی باشه برای زمانی که میخوای از کوره در بری و واکنش تند و هیجانی نشون بدی ، فکر کنی و ببینی که نقطه ی پایان این واکنش تو چ حس و حال بدتری رو قراره تجربه کنی

    یه جورایی بعد از اون واکنش نامناسب انگار مشکل و سختی ناخوشایندی اون اتفاق رو برای خودت دوچندان کردی و انرژی بسیاری رو نیاز داری برای مدیریت کردن و پشت سر گذاشتنش.

    نکته‌ی مثبتی هم که امروز از کامنت یکی از دوستانم یاد گرفتم این بود که وقتی من در برابر بعضی از ناخواسته ها واکنش های تند و تیز نشون میدم به این معنی هست که من در اون مورد ضعفی دارم و باید به ریشه های اون ضعف و برطرف شدنش بیشتر فکر کنم .

    خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می‌دهد

    چه خدای زیبایی است خدایی که من دارم ، خدایی که ما داریم . خدایی که به محض اینکه در قلبم با صدای آرام صدایش میزنم به من پاسخ میدهد و مرا غرق در آرامش و احساس امنیت می‌کند و به من میفهماند که راه درست راهی است که وجودم را آرامش و احساس خوب دربر بگیرد .

    این احساس خوب و آرامش هم از جایی شروع می‌شود که من چشم از ناخواسته ها برمی‌دارم و به آنچه خواهان آن هستم و دوستش دارم نگاه میکنم .

    از کمبود و نداشته ها دور میشوم و به فراوانی و بودها توجه میکنم .

    خدایی که هروقت احساس میکنم کار از کار گذشته و چیزی درست میشه دوباره به چشم بهم زدنی اوضاع رو برام آروم می‌کنه تا بتونم در اون اوضاع آروم فکر کنم و امیدوار تر برای تغییر زندگیم برنامه بریزم .

    خدایا یاری ام کن که باعمل به این آگاهی های ناب ک در مسیر زندگی ام قرار دادی برای خود نتایجی بزرگ خلق کنم که الگویی بسازد از من به عنوان انسانی که در مسیر تو گام برداشت و به هرچه میخواست رسید و برای من هم بنویسند نتایج نرگس عزیز از عمل به آموزه های استاد عباسمنش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    سلام استاد جانم

    این فایل فوق‌العاده رو بار‌ها و بار‌ها گوش دادم

    و لذت گوش دادن به هر یک از فایل هاتون کانون توجه منو شکل میده.

    و می‌دونی استاد وقتی میگید که فایلهارو 2میلیارد بار گوش کنید ،من یقین دارم منظورتون همان شکل گیری کانون توجه مونه دیگه،تا ما حواسمون جمع خواسته ها باشه نه ناخواسته ها.

    و همین توجه من در این چند سال که اغلب در حال تربیت ذهنم هستم،یک زندگی بسیار متفاوت تر از قبل رو برام رقم زده.

    آرامش

    ایمان

    حال خوب

    وضعیت مالی عالی

    سپاسگزاری که شده یک الگوی رفتاری برام

    روابطی عالی با همسرم و فرزندانم

    و اینکه قضاوت نکنم،

    این قضاوت نکردن:

    وقت و زمان من رو آزاد کرده و متمرکز روی خودمم نه دیگران(عزت نفس در پی دارد قضاوت نکردن دیگری)

    قشنگ فهمیدم که قضاوت دیگران منو در گیر ناخواسته ها می‌کنه.

    قضاوت نکردن دیگران، آرامش درونی برای من در پی دارد.

    احساس منو خوب نگه می‌دارد.

    باز هم سپاسگزارم از شما و خانم شایسته عزیز که همراه ماست و به پر بار شدن این سایت الهی کمک بسیاری می‌کند.

    در پناه مهر بی پایان خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1899 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    این روزا خیلی جالب شده. همسر من با پسر کوچکم به این دلیل که همسر من به‌دنبال موقعیت بهتر کسب و کار به تهران رفته و پسر کوچک ما هم به همراه ایشان برای پیشرفت در کار ورزش والیبال که توش بسیار پر استعداد هست در تهران به همراه مادرش به سر می‌برد و من در شهرم هستم و مشغول کارم و کسب و کارم را پیش می‌برم و پسر بزرگ ما هم همین دیروز برای آغاز دوره‌ی آموزشی سربازی به شیرگاه رفته است.

    دیروز همسرم با من تماس گرفت که ای وای نمی‌دونی چی شده؟ من گفتم که نه، نمی‌دانم! در پاسخ ایشان گفتند که آره دیگه تو که علی بی غمی و دنیا را آب ببره تو رو خواب می‌بره. بابا اسرائیل زده، موشک زده!!!! مردم همه تو خیابونن.

    منم گفتم برو بابا، برای چی خوب؟ اگر موشک بزنه تو خیابون چی؟ باز اگه تو خونه باشن یه کمی دلشون بیشتر گرمه! البته اینو برای خنده گفتم. گفت: اگه پسرمون رو ببرن جنگ چی؟ گفتم نمی‌برن، سرباز آموزش ندیده را جنگ نمی‌برن! خلاصه من کلی خندیدم و ایشان یعنی همسر من کلی حرص خورد.

    دارم تلاش می‌کنم که کلا حواس خودم را پرت کنم و آگاهانه به چیزای منفی فکر نکنم و به چیزایی که می‌خوام کار کرد کنم. می‌دونم که نتایج خوب پیامد احساس خوبه! و نتایج بد پیامد احساس بده!

    راستش رو بخواهید، نظر من اینه که من هیچ وطنی ندارم و هر جایی از این دنیا که بهم خوش بگذره وطن منه! به گفته‌ی حافظ:

    مایه‌ی خوش دلی آن‌جاست که دلدار آن‌جاست

    می‌کنم جهد که خود را مگر آن‌جا فکنم

    آره من نظرم اینه، چون من را خدا توی این کره‌ی خاکی آورده ولی به جایی محدود نکرده. پس نباید خودم را به جایی محدود کنم. من نه ایرانی هستم و نه آمریکایی. من انسانم و روی کره‌ی زمین آمدم تا از بهترین روزی‌های الهی در هر جایی که باشه استفاده کنم و از زندگیم لذت ببرم و دنیا را به جایی بهتر از زمانی که آمدم تبدیل کنم. عشق بورزم و عشق بدم و کاری کنم که از خودم میراثی گران‌بها برجای بگذرم، همین و همین. پس اصلا برام مهم نیست که کجا باشم و در کدام کشور باشم. ماموریت من در این کره‌ی خاکی، خوب زندگی کردنه!

    واقعا ها، هر وقت خواستم از کسی ایراد بگیرم، هرکسی می‌خواد باشه، باید از خودم بپرسم که آیا من خودم ایرادی دارم یا نه؟! آخه، ایراد گرفتن که کار خیلی ساده‌ای هست! ولی اکثر ما آدم‌ها جرات این رو نداریم که به ایرادهای خودمون بپردازیم. بیشتر ما قیافه‌ی آدمای خردمند و روشن‌فکر را به خودمون می‌گیریم و تازه در هر چیزی هم که هیچ چیزی ازش نمی‌دانیم، پشت سر هم اظهار نظر می‌کنیم. حالا اگه از ریزه کاری‌هاش ازمون بپرسن، هیچ چیزی نمی‌دانیم، فقط دوست داریم که از قافله عقب نمانیم و همش حرف بزنیم و ادای آدمای مطلع و دلسوز و وظیفه شناس را درآریم و هی نغ بزنیم.

    آخیش چه اندازه راحت شدم که اینا رو نوشتم! خدا عمرت بده استاد بزرگوارم که این چیزا رو می‌گی که دلم خالی بشه! دوست دارم، عاشقتم! خدا نگهت داره و هر جا که هستی از همه‌ی لحظات زندگیت لذت ببری و همیشه در میسر خوشبختی باشی!

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    امیر علایی گفته:
    مدت عضویت: 2814 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته و تمام دوستان هم فرکانسی عزیز

    قانون جهان هستی:کانون توجه من زندگی من رو خلق میکنه. توجه یعنی هرآنچه که می‌بینیم، میشنویم، میخوانیم، فکر می‌کنیم و در موردش صحبت میکنم.

    کل کار ما این هست که یاد بگیریم آگاهانه کانون توجه خودمون رو به سمتی تغییر بدیم که در ما احساس خوب ایجاد کنه، به ما قدرت بده، اعتماد به نفس بده و قدرت خالق بودن خودمون و طبیعی بودن رسیدن به خواسته هامون رو در ما ایجاد کنه.

    اولین باوری که ما باید بسازیم این هست که من خالق مطلق زندگی خودم هستم. چجوری خالقم؟ با قدرت توجهم. یعنی جهان هستی مثل غول چراغ جادو به هرچیزی که من بهش توجه کنم میگه چشم و برام به وجود میاره.

    چجوری میتونم بفهمم در مسیر درست هستم یا نه؟ با احساس خودم. اگر احساس خوبی دارم یعنی دارم به خوبی های هر چیزی توجه میکنم به بودنش به فراوانیش، به امکان پذیر بودن اتفاق افتادنش توجه میکنم. مثلا اگه به پول فکر میکنم و احساسم خوبه. اگه خرجش میکنم و از خرج کردنش لذت میبرم یعنی در مسیر درست و فراوانی هستم.

    اگه احساسم خوب نیست یعنی دارم به وَجه کمبود و نبود و سخت بودن و باور پذیرنیودن چیزی توجه میکنم

    و کل مسیر موفقیت یعنی من بتونم ذهن خودم رو کنترل بکنم. اینکه روی باورهام کار بکنم یعنی چی؟ یعنی به هرچیزی از زاویه ای نگاه کنم که احساسم رو بهتر میکنه.

    ثروت

    خدا

    اعتماد به نفس

    رابطه

    فراوانی

    سلامتی و…..

    و در این مسیر احساس بد من بهم میگه الان پاشنه ی آشیل من چی هست و باید روی چه چیزی تمرکز کنم.

    و وقتی من بتونم از لحاظ فرکانسی خودم رو بالاببرم دنیا مجبوره من رو بالا ببره و این در غالب ایده ها و خلاقیت ها بدست میاد.

    امیدوارم هممون با تعهد و تمرکز کافی بتونیم انجامش بدیم و دست آوردش میشه زندگی ایده آلی که هرکسی برای خودش در نظر داره

    ثروتمند و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم ری را گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    باسلام

    گام هشتم:

    کنترل ذهن و عدم تمرکز برنقاط منفی

    و شرایط جامعه

    اینکه اونقد قوی باشی و نخوای وارد جریان های به وجود آمده در جامعه و دنیا بشی

    به نظر من تو شرایطی که همه دارن به سمت دیگه میرن اگه ما وقت و تمرکزمون رو بزاریم روی خودمون سریع رشد میکنیم

    این حوادث جز پرت کردن حواس

    و بهم ریختگی ذهنی چیزی ندارن

    و اینکه ما سعی کنیم قضاوت نکنیم دیگران رو

    قضاوت کردن هم یعنی تمرکز بر اشتباه دیگران

    و یادمون باشه ب هر چی تمرکز و توجه کنیم از جنسس همون وارد زندگی ما میشه

    خدا رو شکر

    خدا روشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سروش شادکانی گفته:
    مدت عضویت: 1181 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای وجودتون در زندگیم از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که این فرصت رو به من داد تا بتونم هم گام با شما قدم بردارم و این آگاهی هارو بشنوم و عمل کنم تو زندگی واقعا هر روز که آگاهی جدیدی توسط این فایل ها بهم داده میشه سعیی میکنم که بتونم ذره ای عمل کنم گفتن اینکه بخواییم خیلی راحت بگیم که باید عمل کنیم به این آگاهی ها خیلی راحته اما زمانی که در شرایطی قرار میگیری که نیازه و باید عمل کرد به این آگاهی ها واقعا کار سختی هست اما از روز اولی که شروع کردم خیلی راحت تر میتونم کنترل ذهن کنم و انجامش بدم واقعا این موضوع تکاملی هست و میدونم هر روز هی بهتر و بهتر میشم ، واقعا شکر گذار وجودتون هستم و از زمانی که شروع کردم به گوش دادن به این فایل های لایو داره در مسیر آگاهی هایی بهم گفته میشه که فقط میگم الله اکبر هر چند که برام سخته پذیرفتن اینکه درون شخصیتم ی سری باگ ها هست اما آگاهانه در تلاشم که شخصیتم رو بهبود بدم و بهتر از روز قبل عمل کنم .

    (((خلاصه نویسی که از این فایل داشتم)))

    1. اگه مثل بقیه مردم فکر می‌کنی و مثل اونا عمل می‌کنی مثل اونا نتیجه می‌گیری.

    2. افکار و کانون توجه ماست که زندگی ما رو رقم میزنه

    3. باید ذهن رو کنترل کنی و افکارت رو به سمتی ببری که حس بهتری بهت میده احساست رو بهتر می‌کنه و احساس قدرت بهت میده و آرامش بهت میده

    4. انسان‌ها به صورت ناخودآگاه منتظرند یه اتفاقی پیش بیاد ی حرفی با هم بزنند مثال: تو تاکسی می‌شینی و راننده تاکسی میاد از ناخواسته‌ها صحبت می‌کنه اینارو آگاهانه باید کنترلش کنی.

    5. نباید بزاریم که یک جریان ما رو ببره جلو و یک برگ باشیم در باد ، آگاهانه باید خودمون افکارمون رو کنترل کنیم اونجوری که دوست داری زندگی خودت رو خلق کن

    6. تو شرایطی که همه حتی مردم کشور روی ناخواسته‌ها هستند ما باید ذهنمون رو کنترل کنیم و ذهنمون رو پاک کنیم و توجه کنیم به روی خواسته‌هامون و اون چیزهایی که دوست داریم

    7. بعضی موقع‌ها این طبیعیه که از دستمون در بره و توجهمون بره روی ناخواسته‌ها اما اینکه بتونیم آگاهانه افکارمون رو کنترل کنیم و مثل بقیه نباشیم این خیلی مهمه .

    8. من باید جریان و زندگی خودم رو بسازم نه اینکه زندگی داستان زندگی ما رو خلق کنه

    9. تو همین شرایط تو همین کشور که می‌بینیم ی عده‌ای محدودی هستند که دارن نتیجه خوب و متفاوتی می‌گیرند از لحاظ مالی از لحاظ روحی و تعدادشون هم کمه

    10. ما باید تصمیم بگیریم که می‌خواهیم زندگیمون رو دولت بسازه و یا دیگران می‌خوان برامون بسازند یا می‌خواییم خودمون زندگی مون رو بسازیم

    11‌. ما باید آگاهانه کانون توجهمون رو کنترل کنیم و مراقب ورودی‌هایی که داریم باشیم با اینکه کار راحتی نیست اما شدنیه با تمرین هر روز بهتر و بهتر میشه

    12. هر کسی که می‌خواد قضاوت کنه و هر کسی که می‌خواد جنجال به پا کنه اول از خودش بپرسه که مگه من خودم تاحالا این همه اشتباه تو زندگیم نکردم؟؟

    13. یک زن رو باید سنگسار می‌کردند از پیامبر اسلام پرسیدند که کی اولین سنگ رو بزنه پیامبر میگه اون کسی که تا به حال هیچ اشتباهی نکرده.

    14. اگه هر کسی تو هر مکانی تو هر نقطه‌ای تونسته به یک موفقیتی برسه اون کسی بوده که تونسته ذهنش رو کنترل کنه.

    15. اگه همه می‌تونستن ذهنشون رو کنترل کنند همه موفق بودند و با هر منطقی اگر داری به چیزی توجه می‌کنی که نمی‌خوای تو زندگیت اتفاق بیفته داری با دست خودت همون شرایط رو وارد زندگیت می‌کنی. مثال : مثل این می‌مونه که با هــر منطقی دستت رو بکنی تو آتیش دستت می‌سوزه.

    16. قرار نیست که اگه از چیزی خوشت نمیاد بهش توجه کنی و تمرکز کنی روش اگه اون شرایط رو دوست نداری توجهتو بذار روی زیبایی‌های اطرافت هدایت میشی به زیبایی‌های بیشتر .

    17. مقاومتی در کار نیست ، با مقاومت کردن در برابر چیزی زندگی عوض نمی‌شه

    18. اگه داری درگیر میشی بحث می‌کنی و به چیزی توجه می‌کنی که نمی‌خوای داری اونو به زندگیت دعوت می‌کنی ، آگاهانه باید سعی کنیم توجه کنیم به شرایط خوب

    19. وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نمی‌کنی از لحاظ فیزیکی هم اون جایی که بقیه مردم هستند نخواهید بود.

    20. تمام پیشرفت‌های بشر در تمام حوزه‌ها از همین اشتباه‌ها بوده که اشتباهی رخ داده برای اینکه حلش کنند اومدن کار کردن و اون مسئله رو حل کردن.

    21. ی جاهایی به جای اینکه بگیم این اشتباه کرده اون اشتباه کرده و تمرکز کنیم روی اشتباهات دیگران آگاهانه تمرکز بزاریم روی قشنگی‌ها روی زیبایی‌ها

    22. وقتی مثل بقیه فکر نکنیم مسیرمون از بقیه جدا میشه نتایج مون روابطمون سلامتی مون ثروتمون همه چیز تغییر می‌کند .

    23. اولش که داری روی خودت کار می‌کنی نیازه که مراقب افراد دورت باشی کم کم اون افراد هی کمتر و کمتر می‌شوند بعد از مدتی دیگه افرادی که تو مدار تو نیستند از زندگیت به کلی حذف می‌شوند

    24. اگه با ایمان برم اگه با تعهد برم به سمت اهدافم و به قوانین عمل کنم پس منم می‌تونم

    به اندازه استاد عباس منش هدایت بشم به ثروت و زیبایی‌های بیشتر و به کشور و به مکانی هدایت میشی که به فرکانس تو نزدیک‌تره.

    25. هر وقت که ما بخواهیم به کسی ضربه بزنیم به خودمون ضربه زدیم این قانون جهان است.

    26. وقتی که از کسی ناراحت میشی نخواه که حالش رو بگیری و یا تلافی کنید و مثل خودش باشی سعی کن که تمرکزتو بذاری روی خودت و تمرکزت رو از روش سعی کن که برداری .

    27. وقتی که ما کامل تغییر کنیم نه یک روز نه دو روز وقتی که متعهدانه همیشه روی خودمون کار کنیم زندگی به کلی تغییر می‌کنه .

    28. خبرهای بد تمام نشدنی هست اما یه جوری تمرکز کن روی زیبایی ها که خبرهای خوب تو زندگیمون تموم نشدنی باشه اتفاقات خوب شرایط خوب روابط خوب اتفاق می‌افته

    29. در مورد آگاهی‌ها هیچ آگاهی بهترینی وجود نداره ما در یک بازده زمانی نیاز داریم به یک سری آگاهی‌ها و هر وقت که اون آگاهی میاد و پازل‌های زندگی ما را تکمیل و کامل‌تر می‌کنه اون بهترین آگاهی هست برامون و هر روز پازل‌های جدیدی شکل می‌گیره و برای حل این مسائل نیاز که اون آگاهی جدید به ما الهام بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زهرا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    zahra johari: به نام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم

    قدم هشتم خانه تکانی ذهن

    ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده‌

    تمرکز اکثر مردم بر اتفاقات بیرون از خودشون بویژه اتفاقات ناگوار

    باعث میشه اگه مابخواهیم آگاهانه هم از این مسائل دور باشیم اونها ناخودآگاه با احساس نارضایتی شون می خواهند به ما احساس گناه بدهند( تجربه خودم که بارها دوستان واطرافیان در مورد مسائلی که براشون رخ داده بود وتوقع همدردی داشتند ومن آگاهانه اعراض کردم)

    وادامه دادن همین رفتارم موجب شده که با توجه به مداری که توش هستم هم صحبتی با افراد اندکی رو تجربه کنم‌ واحساس خوبی دارم که فرصت بیشتری برای تمرکز روی خودم دارم

    زمانی که من آگاهانه به اتفاقات یه جور دیگه نگاه کنم وذهنم رو کنترل کنم ومثل بقیه عمل نکنم

    تغییرات رفتاری وآرامش بیشتری در خودم به سمت زیبایی های بیشتر خلق می‌کنم

    روی ذهنم کار میکنم وتلاش میکنم در هیچ زمینه‌ای که احساس نارضایتی دارم مثل بقیه عمل نکنم وجور دیگه ای واز زاویه دیگه مسئله رو ببینم

    ومسیر همواری رو طی کنم تا ثبات بیشتری در کنترل ذهنم با تغییر رفتارم ایجاد کنم

    اینکه افراد با خودشون ودیگران در صلح نیستند

    وآگاه به پیامدهای رفتاری وگفتاریشون نیستند

    نا خودآگاه با این جریانات، خودشون ورو رها می‌کنند وبعد شاکی میشن که چرا حالشون بده واتفاقات بدی رو تجربه می‌کنند ( چون هر لحظه منتظرند یه اتفاقی بیفته وحرفی برای گفتگو واظهار نظر داشته باشند،واز عواقب‌ این روند بی اطلاعند )

    این جریانی که اونها رو در هر زمانی به شکلی با خودش میبره،،قدرت تصمیم گیری درست وکنترل ذهن رو ازشون میگیره واتفاقاتی براشون رقم میخوره که در راستای این جریان باشه

    نه خلق اتفاقات آگاهانه توسط خودشون با انتخاب مسیر درست وبا صلح بودن با خودشون وبا دیگران(چون همیشه دنبال یک مقصر بیرون از خودشون برای این حال بدشون هستند،،،وفکر می‌کنند کسی که حالش خوبه واحساس خوبی داره خوش شانسه،،یا بی خیاله،،)

    اگر ذهنمون رو بتونیم هر لحظه از نازیبایی هایی که ممکنه هر روز باهاش روبرو بشیم ،پاک کنیم

    وبه چیزی که دوست داریم توجه کنیم

    خودمون خالق زیبایی ها واحساس خوبمون می‌شیم وجریان زندگی‌مون رو رقم می‌زنیم وکمتر آسیب می‌بینیم

    هر چند تعداد کمی می‌تونن تو این شرایط ذهنشون رو کنترل کنند ونتایج متفاوتی از بقیه رقم بزنند ودنبال ثابت کردن خودشون ویا افکارشون به بقیه نیستند

    با تفکر اشتباهی که اکثر افراد فکر میکنند،،،توانایی خلق اتفاقات زندگیشون رو ندارند،،اشتباهات بیشتری رو در زندگیشون رقم می‌زنند

    ونمیدونند که همه اتفاقات به افکار وکانون توجهشون ربط داره(چون بالای 95 درصد افراد جامعه با خودشون ودیگران در گیرند ودرصلح با خودشون نیستند ،،وقرار گرفتن در این فضای فرکانسی نامطلوب، ،اتفاقات نامناسب‌ بیشتری رو رقم میزنه واین سیکل معیوب تا آگاهانه کنترل نشه،،،ادامه داره…..)

    هر چند کنترل ذهن وکانون توجه کار سختیه

    وقتی می‌پذیریم که بارها شده خودمون خواستیم

    آگاهانه کاری رو انجام ندیم یا حرفی رو نزنیم،،ولی انجام دادیم،،راحت تر می‌پذیرم که با توجه به هزاران فکری که در هر لحظه از ذهنمون رد میشه

    احتمال خطا وجود داره،،مگر اینکه آگاهانه روند تکرار این افکار را به سمت افکار زیباتر با کنترل ذهنمون در هر لحظه، جهت دهی کنیم وآرامش بگیریم ،،،وبدانیم که مسیر تکاملی رد این روند تا آخر عمرمون ادامه داره وهر لحظه بهتر از قبل میشه

    هرکسی که در زندگیش در هر زمینه ای (مال،عاطفی،سلامتی،ارتباط با خداوند وغیره، ،،،)

    به هر موفقیتی رسیده،تونسته تواین مسیر ذهنش رو کنترل کنه،،هر چند ممکنه نا آگاهانه باشه

    اکثر افراد فکر میکنند از زمانی که بدنیا اومدند،،سرنوشت‌ شون تعیین شده وبقیه مسئولیت زندگی اونها وجهت دهی اون رو بعهده دارند وبرای همین کنترلی روی افکارشون ودیدگاهشون نسبت به مسائل اطرافشون که باهاش مواجه میشن، ،،ندارند

    ولی وقتی قانون بازی رو می‌فهمیم وآگاهانه ذهنمون رو به سمت خواسته ها واحساس خوبمون تغییر میدیم از بدنه جامعه جدا می‌شیم

    وبا روند تکاملی مون موفقیت‌های بیشتر ونتایج بزرگتر از قبلمون رو نسبت به خودمون رقم می‌زنیم

    بهانه های زیادی رو ذهنمون برای حرکت نکردن وقدم بر نداشتن میاره ومدام عدم توانایی برای کنترل شرایط واتفاقات زندگی‌مون رو یاد آوری میکنه،،که با قوی‌تر شدن ونا امید نشدن وادامه دادن ،،کم کم نتایج میاد وما آروم می‌شیم

    با هر منطقی وهر دلیلی نباید اجازه بدیم ذهنمون ما رو گول بزنه وبا خودش و مسیر نادرستش همراه کنه

    چون به هر دلیلی به نازیبایی های زندگی‌مون( حتی با توجیه اینکه حق با ماست )

    به بهانه آروم کردن خودمون ویا بقیه،،توجه کنیم

    نمیدونیم که مهم نیست چقدر دلیلمون منطقی باشه،،،اگه به چیزی توجه میکنیم که نمیخواهیم تو زندگیمون اتفاق بیفته،،،،با دست خودمون همون شرایط رو وارد زندگیمون میک

    zahra johari: نیم

    اصلا مهم نیست چقدر دلیلمون قانع کننده باشه که حق داریم به این موضوع ناجالب توجه کنیم!!!!!

    مثل دست بردن داخل آتشه،،،،که با هر دلیلی که باشه حتی برای کمک کردن به کسی،،نتیجه اون اینه که دستمون می‌سوزه

    اگر ما شرایط محیطی که توش زندگی می‌کنیم ،دوست نداریم،،باید تمرکزمون رو بذاریم روی زیبایی‌های اطرافمون ومقاومتی نداشته باشیم تا به شرایط زیباتر از نظر فیزیکی بدنبال تغییر خودمون هدایت بشیم

    مقاومت‌ کردن ودر گیر شدن چه با خانواده‌ وفامیل باشه وچه شرایط کلی کشوری که زندگی می‌کنیم

    نتیجه در گیری وبحث وجدل کردن باعث توجه کردن به همین اتفاقات وخلق اونها تو زندگی میشه

    پس اگر شرایط خوب نیست ودوست نداریم،،،آگاهانه سعی کنیم به شرایط مورد دلخواهمون توجه کنیم

    بدنبال خلق احساس خوبمون وشرایط دلخواهمون، ،،بدون تردید،،جهان ما رو به شرایط بهتر ومحیط زیباتر که با شرایط فرکانسی جدید ما هماهنگه هدایت میکنه

    در مورد مسائل واشتباهاتی که رخ میده اگه خودمون رو جای اون افراد بذاریم وبپذیریم بارها شده خودمون در شرایط مختلف با اینکه آگاهانه میخواستیم اشتباه نکنیم،،ولی اشتباه رخ داده،،،یا حرفی زدیم که نباید میزدیم،یا کاری انجام دادیم که اشتباه بوده، ،،راحت تر راهکاری برای آرامش خودمون واحساس خوبمون وتوجه به زیبایی ها پیدا می‌کنیم واتفاقات زیباتری رو رقم می‌زنیم

    که گاهی ممکنه طرف مقابل راحت تر به اشتباهی که کرده اعتراف کنه،،که کمک میکنه طرف مقابل رو راحت تر در زمینه اشتباهی که کرده ،،ببخشیم

    بارها شده نتیجه این تضادها واشتباهات ،،ارتباطات زیباتر،یا نعمات بیشتر وپیشرفت در زمینه های مختلف شده،،که کمک میکنه تضادها رو راحت تر بپذیریمشون، چون باعث رشد وشکوفایی وشناخت بیشتر از خودمون ومحیط اطرافمون میشن واین پروسه در مسیر تکامل تقویت می‌شه

    افرادی که در شرایط نادلخواه، ذهنشون رو کنترل می‌کنند ودیدگاه متفاوتی نسبت به اکثریت جامعه دارند، ،براحتی مسیرشون از بقیه جامعه جدا میشه ونتایج زیباتری خلق میکنند،،،چه در زمینه روابط زیبا،،سلامتی بیشتر،،ثروت ونعمت بیشتر وخلق فراوانی بیشتر،،،فقط به این دلیل که این افراد خواستند که متفاوت باشند وتغییر کنند

    وکلیت جامعه، زمانی شادی وخوشبختی رو تجربه میکنند،که آگاهانه تغییر کنند!!!!!

    این نوع نگاه که تغییر دیدگاهمون به سمت احساس خوب بیشتر، در هر شرایطی باعث خوشبختی میشه رو فقط افراد معدودی می‌پذیرند وآگاهانه بهش عمل می‌کنند ونتیجه می‌گیرند

    ودیگه تلاشی برای تغییر دیگران حتی فرزندشون هم نمیکنند،چون میدونند در زمان مناسبش خودش هدایت می‌شه

    هر چقدر افراد در این مسیر زودتر به این آگاهی ها برسند ودرک کنند وعمل کنند زودتر به این نتیجه میرسند،از زندگیشون لذت می‌برند، ،اگر هم به این درک وعمل نرسند،نتیجه ای نمی‌گیرند وخوشبختی رو تجربه نمی‌کنند

    اگر بازی ذهن رو بدونیم وقانون جهان هستی رو درک کنیم وعمل کنیم ،خیلی راحت تو این مسیر با قوانین خودمون رو تطبیق میدیم ولذت میبریم

    اگر هم مثل باورهای قبلمون وگذشته ای که داشتیم با مقاومت کردن در برابر تغییر عمل کنیم همون نتایج قبلی رو رقم می‌زنیم

    اولش سخته که ذهنمون رو کنترل کنیم،،ولی کم‌کم

    خیلی از حرفها رو نمی‌شنویم، خیلی از افراد رو نمی‌بینیم واز زندگیمون حذف میشن،به نسبتی که متغییر می‌کنیم وذهنمون رو کنترل میکنیم،در این زمینه پیشرفت می‌کنیم

    اگر در مسیر با ایمان وبا باور مناسب وتعهد برای تغییر ادامه بدیم،،به جاهای خوب،،هماهنگ با فرکانسمون واحساس خوبمون هدایت می‌شیم

    واونجا هم باز باید به کنترل ذهنمون ادامه بدیم تا افراد وشرایط نامناسب رو تجربه نکنیم

    اگه ما بخواهیم به کسب ضربه بزنیم،بخ خودمون ضربه میزنیم،،چون تمرکزمون روی نازیبایی ها قرار می‌گیره

    زندگی ما زمانی تغییر میکنه،،،که کامل تغییر کنیم،نه یکساعت یا یک روز یا چند روز

    مثل تقویت عضلات که نیاز به تداوم داره،،این روند برای تغییرات بیشتر وبزرگتر وادامه دار باید مستمر باشه

    باید خودمون رو در گیر آگاهی ها وعمل کردن وانجام تمرینات کنیم تا دنیا به افکار زیبامون پاسخ بده

    یه جوری روی زیبایی ها تمرکز کنیم که خبرهای خوب واتفاقات خوب مرتبا تکرار بشه وتموم نشدنی باشه

    روابط خوب،،زیبایی ها وفراوانی ها ونعمتها وثروتها رو بشنویم واتفاقات خوبی رو تجربه کنیم

    در هر زمانی به هر آگاهی که نیاز داریم با ادامه دادن در این مسیر زیبا خداوند هدایتمون می‌کنه

    وبا بهبود آگاهی هامون با درک بهتر از الهامات مون،،تغییر می‌کنیم ویک مرحله بالاتر میریم وباز خداوند هدایتمون میکنه برای ادامه مسیر، ،،وما فقط باید تمرکزمون رو روی خودمون با جهت دهی فکرمون به سمت احساس بهتر قرار بدیم

    چون همه چیز به خودمون وکنترل ذهنمون در لحظه برمیگرده

    سلامت وشاد در این مسیر زیبا ادامه میدیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3602 روز

    روز هشتم از پروژه خانه تکانی ذهن

    سلام استاد عزیز

    هر‌روز که‌روی خودم کار می کنم ، درکم‌از فایل ها داره بیشتر میشه

    با اینکه روقبلا دیدم ولی انکار که ندیدم

    ذهن من در مقابل اتفاقات چی هست ؟ خدارو شکر میکنم هر اتفاقی که به ظاهر منفی هست در اکثر مواقع میگم حتما خیره ،چند وقت پیش یک مشتری قرار دادشو‌کنسل کرد چند لحظه حالم‌بدشپ شاید 2 ساعت که شدتش کم‌ و زیاد می شد ولی درنهایت با خودم گفتم حتما خیره و رهاش کردم چه قدر حالم بهتر شده و راحت تر زندگی کردم و خوشبخت هستم

    استاد جان تمرکز و توجه داشتن روی چیزهایی که می خواهیم مارا هدایت می کنند به سمت خواسته هایمان.

    شدم الان یک عباس منشی تمام عیار ، صبحم با کامنت خواندن شروع میشه ، در طی روز فرصت کنم سریع میام‌تو سایت ، شب که پسرم می خوابونم یک‌فایل گوش میدم و 2 ساعت تو سایت هستم و به جملات شما فکر میکنم و میگم راست میگه همین که داره میگه درسته

    خدایا شکرت به خاطر وجود تون

    یک کاری که خیلی بهم کمک کرده این هست که در طی روز خیلی با خدا دارم صحبت می کنم و هر روز بیشتر از روز قبل آروم میشم و هر روز بیشتر حضورش احساس میکنم

    من با خدا آشتی کردم و خدا هم معجزات شو‌ وارد زندگیم می کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3602 روز

    روز هشتم از پروژه خانه تکانی ذهن

    سلام استاد عزیز

    هر‌روز که‌روی خودم کار می کنم ، درکم‌از فایل ها داره بیشتر میشه

    با اینکه روقبلا دیدم ولی انکار که ندیدم

    ذهن من در مقابل اتفاقات چی هست ؟ خدارو شکر میکنم هر اتفاقی که به ظاهر منفی هست در اکثر مواقع میگم حتما خیره ،چند وقت پیش یک مشتری قرار دادشو‌کنسل کرد چند لحظه حالم‌بدشپ شاید 2 ساعت که شدتش کم‌ و زیاد می شد ولی درنهایت با خودم گفتم حتما خیره و رهاش کردم چه قدر حتلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام

    گام هشتم

    اعراض از ناخواسته ها و توجه به خواسته ها

    هنری است که همه میتونن داشته باشن با تکرار و تمرین.

    البته که آسان هم نیست و نیاز به جهادی اکبر دارد.

    چون میثم این طوری یاد گرفته که منتظر باشه اتفاق بد بیافتد و اون وقت دیگه حرف داشته باشه برای گفتن .

    که ای وای من فلان

    ای وای از شانس

    ای وای از جامعه ،حکومت ،کشور ،شهر ،خانواده ،دوستان و ……

    خوب انگار همه همین کارو انجام میدن

    ومن هی میخوام شروع کنم به صحبت ولی قلب میگه نکن نه توجهتو روی چی میخوای بزاری.(مثلا تضادی که چند روز پیش داشتم)

    ظاهر داستان خیلی ناجور بود و کمتر کسی تجربه شو داشت.

    انصافا یه جاهایی هم دیگه از دستم در میرفت و میگفتم حرفایی اما نسبت به قبل خیلی بهتر بودم. الهی شکر

    به هر حال داستانه خیلی عالی با کمک و هدایت خداوند درست شد و حتی این وسط یه پوئن هم به من داد.

    خدایا کمکم کن تا از بدنه جامعه جدا شوم.

    و آسان شوم برای آسانی ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: