live | استمرار در مسیر هم جهت با هدف - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-30 03:07:122024-09-30 06:53:47live | استمرار در مسیر هم جهت با هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
در مورد مقاومت های ذهنی من متوجه خودم شدم که خیلی زیاد مانع من میشن برای تحقق بخشیدن به اهدافم .مثال ساده میزنم
گاهی میام روی یه محصول یا چند محصول تمرکز میکنم که بیشتر فروش بره ، مقاومت ذهنیه من میگیه حالا این محصول فروش بره که مغازه ت خالی میشه دیگه چطوری میخوای جنس سفارش بدی این که قیمتش بالاست چطوری حالا میخوای دوباره بخری تو که باید اجاره پرداخت کنی پول اجاره سر وقت اماده نمیشه ، ببینین چطوری مقاومت میسازم
یا اینکه مثلا من و همسرم با هم آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم بدون حضور خانواده هامون ، بعد از مدتی من پیش خودم فکر میکردم حالا اگه منو به مامانش معرفی کرد اونا که خانواده مذهبین ، با طرز پوشش من با افکار من که نمیخونن دیگه میام صورتای تک تکشون رو که متعجب و پر از سئوالن رو میبینم یا خودم مثلا تصور میکنم به داییام همسرمو معرفی کنم
حالا داییای من مثلا افرادی با تفکرات کاملا متفاوت با همسرم و دوباره همون نگاههای متعجب همون سئوالها و نهایتا هم صدای قضاوتها و سرزنشها رو میشنوم
همین امر باعث شده هر بار به تعویق بندازم آشنایی با خانواده مون رو
یا مثلا میخوام تو ذهنم مقطع دکتری شرکت کنم و بخونم بلافاصله چی میاد تو ذهنم تو که مقاله هاتو ننوشتی حالا مقاله هم بنویس ، تایید که نمیشه حالا تایید هم شد چطوری دوباره هر روز میری بندر و میای ؟ دوباره خسته میری و برمیگردی فرصت نمیکنی بخونی که
مغازه رو چیکار میکنی ؟
حالا رفتی و اومدی
سر جلسه امتحان با این درسهای سخت چطوری میخوای جواب سئوالا رو بدی؟
حالا تو دکتری مجبوری یه درس شیمی و یه فیزیک هم پاس کنی تو که ریاضیت خوب نیست چطوری فرمولا رو حل میکنی؟
این میشه که قید ادامه تحصیل رو میزنم
یا خیلی مسائل دیگه
با شروع دوازده قدم خیلی این مقاومتام کمتر شده و خدا روشکر الان هم که این دوره فوق العاده رو شرکت کردم
واقعا حالم خوبه الان پامو از رو ترمزا یه کوچولو دارم برمیدارم
خدا رو شکر میکنم برای هدایتهای هر لحظه ش
بابت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز وخانم شایسته و دوستان گلم
من امشب قبل این فایل گوش بدم امدم هدف گذاری کردم چون به یک تضادی برخوردم که باعث شد بیام به خودم تعهد بدم و یک هدف بزارم برای خودم
امروز تو محل کار چندتا از دوستان نشسته بودن صحبت میکردن که زمان گذشته میشده ثروتمند بشی
اون موقع حقوق بوده 5 هزار تومن زمین بوده 2 هزار تومن از این حرفا
حالا من آدمی نیستم بخوام کسی قانع کنم قبلا بودم الان کمتر شده خیلی کم پیش میاد صحبت کنم در مورد قانون
خلاصه من گفتم زمان گذشته چند نفر میشناسی که به هیچ جایی نرسیدن
و چندتا مثال زدم که فلانی فلانی ببین الان تو همین شرایط میلیاردها تومن تو همین شغل خودمون ساختن
اونم به من گفت تو چکار کردی خیلی بهم برخورد
اولش ناراحت شدم
بعدش گفتم راست میگه تو چکار کردی
حالا من نتیجه دارم ولی اونا چون مدت زمان زیادی هست فعالن من تازه امدم نتایج من از نظر اونا چیزی نیست یا اصلا به چشمشون نتیجه به حساب نیاد
یه خونه وماشین همه دارن ولی اینا اهدافی بوده که من گذاشتم و بهشون رسیدم
دیگه امشب امدم نوشتم وتعهد دادم که پیشرفت میکنم وخداروشکر کردم که ایشون این انگیزه داد که
خیلی جدی تر روی خودم کار کنم
و وقتی گام دهم باز کردمگوش بدم اول صحبتتون درمورد هدفگذاری گفتین
داستان سربازی که توضیح دادی استاد باورت این بوده که من سربازی نمیرم
منم پدرم از زمانی بچه بودم اول که میگفت تو هیچی نمیشی
بعد میگفت تو معاف میشی از خدمت منم تو ذهنم رفته بود که من معافم و همینم شد یکی دوماه خدمت کردم معاف شدم
در مورد اون که میگفت تو هیچی نمیشی خیلی مقاومت داشتم و میگفتم من موفق میشم بهش نشون میدم و برا همین خداوند هدایتم کرد که اینجام الان
مرسی از خانم شایسته که این فایل ها رو دسته بندی کردن وپشت سر هم قرار میدن
از شمام سپاسگذارم استاد که مثل همیشه سنگتمام میزارین
به نام خداوندی که انسان رو خلق کرد.
وبه او بیان آموخت.
سلام بر استاد توحیدی عزیز.
سلام بر فرشتگان عزیز در سایت توحیدی.
داشتن هدف بزرگ یا کوچک ،به میزان و مقدار باوری است که در ذهن داریم. من خودم باورهای گذشته ام بسیار کوچک و پوچ، بدون هیچ گونه ارزشمندی و احساس لیاقتی بودند.یکی از افکار پوچ 6 سال پیش من این بود که با دختری ازدواج کنم ، که پدر و یا برادر اون دختر اهل مواد مخدر باشند که با قلیان کشیدن و مشروب خوردن من مشکلی نداشته باشن.
که خدارو شکر این اتفاق رخ نداد. این افکار کوچک و بی لیاقت به خاطر مدار پایینی بود که من داشتم.
دومین افکار پوچ من این بود که با دختران روستا ازدواج کنم ، که به من سخت نگیرن و به دنبال زندگی لوکس نباشن، به خاطر باورهای فقیر خودم.
که در این مورد من یک دختر روستایی جذبم شد و کاملا برعکس افکار من بود به محض عقد کردن ،همه چیز ترکیییید.
به من میگفت من توی روستا زندگی نمیکنم،
شغلت رو باید عوض کنی
باید خونه توی شهر بگیری .
اگه پول نداری چرا زن گرفتی
و….
کلی بهانه های پوچ.
این تضاد سنگین ، من رو کاملا له وخورد کرد.
با کلی ضرر مالی ، توافقی جدا شدیم.
با دوره های استاد به شکلی غیر منتظره آشنا شدم و 2 ساله دارم روی خودم کار میکنم به لطف خدا ،تا الان.
که خدارو هزار مرتبه شکر ،مثل یک گلوله برفی از همه لحاظ رشد کردم.,(سلامتی، آرامش، روابط،عزت نفس ،توحید، خودشناسی، ودرامد)
بریم سراغ موضوع بعدی:
ثبات فرکانسی،
ثروت ساختن آسونه؛ شاید برای اکثر افراد جهان حدود95% این باور رو داشت خیلی سخت باشد ،که خود من هم از این افراد مستثنا نیستم.
به خاطر خانواده فقیرم در گذشته ، باور خانواده ام،
محیط زندگیم، رسانه های اجتماعی، مدرسه، تلویزیون و فیلمها، ونجواهای شیطان( چه از جنس انسان و خود شیاطین،)
ولی با این همه دلیل ،من با این باور که عکس اون همه موارد هستش که
من توانایی خلق و تغییر زندگی خودم رو دارم در تمام موارد .
تا حد زیادی دارم روی باور فراوانی و احساس لیاقتم کار میکنم که این دو موضوع خیلی مهم هستن.
وخدارو شکر اوضاعم خیلی بهتر شده ،در تمام جنبه های زندگیم.
موضوع بعدی،
چگونگی نماز خوندن:
من به گفته استاد در یکی از فایلهای دانلودی که گفتن
اگه واستون مهمه ، و اینکه یک خدایی به این بزرگی که در فهم نمیگنجه این جهان عظیم و زیبایی رو خلق کرده به پهنای حدودا 100 میلیارد سال نوری و بیش از 300 تریلیون کهکشهان فقط به خاطر انسان.
و اون خدا به اون عظمت فقط یک کتاب حدودا،600 صفحه ایی به خاطر هدایت انسان نازل کرده باشه، ما چرا اون کتاب رو مطالعه نکنیم و بخوایم که مسولیت این نماز و… رو بندازیم گردن استاد عباسمنش
. این جمله استاد رو گوش کردم، تعقل کردم و به لطف خداوند رحماندر طی حدودا 55 روز پارسال،
کل قرآن رو با معنی خوندم. و اندکی فکر میکردم.
که ببینم کجاها جزئیات نماز رو گفته که تقریبا در هیچ جا نیافتم.
ولی با خواندن کل قرآن به لطف الله ،چندین مدار از لحاظ فرکانسی رشد کردم .
خدایا بی نهایت شکرت به خاطر هدایت کردن تمام انسانها.
خدایا شکرت به خاطر قوانین بی نقصت.
در پناه الله یکتا ،شاد،سالم ، سرحال و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.️
سلام
استاد و همه دوستان عزیزم سلام
مریم شایسته عزیز سلام
خیلی باز سوپرایز شدم
از این که باید فقط روی خودم کار کنم خدا را باور کنم
همین که الان اینجا هستم یعنی این که در جستجوی بهتر درک کردن خدا هستم .و خداوند ایده و الهامات الهی اش را میفرستد و حالا چطور از این ایده و الهام استفاده میکنیم بستگی به باور نصبت به خدا داریم و استفاده میکنیم من وقتی در مدار ثروت هستم خدا برام ثروت میشه
من در مدار عشق هستم خدا برام عشق میشه
فقط باید در مدار خواسته باشیم تا خداوند بهمون بده آن خواسته را
وقتی در این مدار ها قرار میگیریم حالت این مدار ها نیاز به حرکت کردن در مسیر همین مدارها که الهاماتی میشود که باید فقط دست به عمل به الهامات بشویم تا خداوند مسیر را بهمون بگه وقتی قدم اول را برداریم خدا قدم دوم را هم بهمون میگه
حالا وقتی خدا را باور دارم پس ادامه میدهم مسیرم را خدایا شکر
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین
وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی
این قسمت از لایو استاد در مورد نکته ای صحبت کردن که بینظیر بود
اینکه شما به موانع راه فکر نکنید قوانین تغییر میکنند ما با خدایی طرف هستیم که صاحب تمام جهانه وهمه چی دست اونه
نکته قابل توجه دیگه این بود که توی یک باور چطور به ثبات فرکانسی برسیم اینکه انقدر اون باور رو ادامه بدیم براش الگو پیدا کنیم منطقی کنیم که کم کم شواهدش بیاد نتایجش بیاد توی زندگیمون
توی دفتر هدف گذاریم وقتی میخواستم اهدافم رو بنویسم یه حسی بهم گفت که اول صفحه این ایه و اذا سالک عبادی رو بنویس
معنی این ایه درک عمیقی داره اینکه من اجابت میکنم درخواست هر درخواست کننده ای رو
خداوندخودش خودشو تعریف کرده اونم یک بار میخوای بدونی من کیم من اجابت کننده ام نگران نباش
من هستم که به درخواست های تو جواب بدم تو ایمان داشته باش من نزدیکم من دور نیستم چقدر این ایه ارامش میده بهم که نیاز نیست سراغ کس دیگه ای بری
نیاز نیست رو بندازی نیازنیست سر خم کنی نیاز نیست
رنج بکشی من اجابت میکنم من بهت میدمش تو اومدی تو این دنیا لذت ببری فقط از من بخواه وایمان داشته باش
استاد درمورد نت ورک صحبت کرد من این حرف استاد رو خیلی خوب درک میکنم چون 4سال رو توی این شرکت ها بودم وواقعا اونجا خیلی چیزها یاد گرفتم خیلی مهارت ها اما پول نه وتمام کسایی هم که میشناختم تو اون کار همه شکست خوردن از جمله خودم
کسی که توی اونجور جاها گیر میکنه فقط از نبود غزت نفس و ذهنیت فقیرشه تمام ادم هایی که اونجا بودن ادم های با ذهنیت فقیری بودن همه از دم همه
از خدا میخوام توی این مسیر هدایتمون کنه که همیشه متعهد بمونیم وانقدر ادامه بدیم که به بی نهایت برسیم
در پناه حق
به نام خداوندی که به من سلامتی و روزی عطا میکند
گام دهم
سلام و عرض احترام
موفقیت حاصل استمرار در مسیر درست و ایمان و توکل و انگیزه داشتن و باور و ادامه دادنه …
ادامه بدم،، روش های مختلف رو تست کنم.. ناامید نشم .. عجله نکنم .. هدف های واضح و مشخص داشته باشم..
یعنی در عین حال که دریم بورد دارم و عکس ارزوهام رو روش گذاشتم باید گام های کوچولو بردارم و البته به ارزوهام نچسبم و از زندگیم لذت ببرم …
ایا هدف واضحی دارم ؟؟ یا همش چسبیدم به رویاهام ؟؟؟ عهههه کجاس پس چی شد اون خونه ی ارزوهام ؟؟؟
دنبالش نباش ،، بهش نچسب ،، ببین الان چقدز سلامتی برام مهم شده ؟؟ همین چیزی تا روز قبل داشتمش ولی بابتش سپاسگزار نبودم و الان بدنم داره به من میگه چقدر سلامتی خوبه و من میخوام سالم باشم.. یه تضاده … باید ذهنم کنترل کنم و بگم حتما خیریته توشه و این اومده تا منو قویتر کنه .. این اومده تا بدنم قویتر بشه …خدا با منه ،، توی وجودمه .. خدا اون دور دورا نیست.. خدا خیلی به من نزدیکه .. خدا توی قلبم داره میتپه !! و به من میگه اروم باش ،، همه چی به موقعش برات درست میشه!!
سلول های بدنم این حرف ها رو میشناسه انگار و خودشون رو با کلام خداوند تطبیق میدن و به سمت قویتر شدن حرکت میکنن و بعد یه ارامش نسبی با من همراه میشه که من رها شده نیستم و خدا توی تک تک سلول های من جریان داره..
جریان هستی توی وجودم جاریه و انرژی بخشه..
خدایی که توی قلبم میتپه ….
و به من میگه اروم باش ،، من با توام ،، درون توام !!
خدایا شکرت
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
خانه تکانی ذهن،،،،گام دهم
موضوع فایل
استمرار در مسیر هم جهت با هدف
تا هدفمند نباشیم چیزی از زندگی نمیفهمیم چون مثل ی برگی هستیم ک باد هر طرف ما رو میبره اگه هدف نداشته باشیم مثل این میمونه ک میخوایم از تهران بریم به ی شهری و تا مقصد رو ندونیم هیچ وقت لذت نمیبریم از مسیر چون اگه مقصد رو بدونیم تو مسیری ک داریم میریم زیبایهای اطرافمون رو میبینیم و خیالمون راحته ک به اون شهری ک میخوایم میرسیم خیلیا هستن هیچ هدفی و مقصد رو تعیین نکردن بخاطر همینه ک همیشه شاکی هستن ک چرا ثروتمند نمیشه از جمله خود من یکی از اون خیلیا بودم ک اصلا نمیدونستم هدف چیه ک خدا رو شکر وقتی هدف تعیین کردم دارم قدم کوچلو برمیدارم اما ی قدم کوچلو بر میدارم میبینم خداوند 10تا قدم بزرگ برمیداره دستاش رو میفرسه سر راهت ک کمکت کنن ک به اون هدفی ک داری برسی من هدفم این بود و مشاور املاک بودم میخواستم مدیر قرداد بشم وقتی هدف رو نوشتم و در موردش ویدئو میدم یکی از دستان خدا تماس میگیره بمن ک دوست دارم ی شعبه بزنم و هیچ کس بهتر از تو پیدا نکردم و بهم پیشنهاد داد ک میخوام برای اون شعبه تو مدیر اونجا بشی و الان خودش برای کلاسهای آموزشی هزینه میکنه ک قرارداد نویسی و کلاسهای حقوقی برم و میبینم خدا رو ک داره برام کن فیکون میکنه و دارم ساعتها زمان میزارم ک توش حرفه ای بشم و خدا رو شکر میکنم ک خدا دلها رو نرم میکنه ک در رشد وپیشرفت من کمک کنن پس هدف مهمترین چیزی ک باید داشته باشیم و من دارم تمام تمرکزم روی این مهارتم میزارم ک توش حرفه ای بشم هر چی ک باید یاد بگیرم در موردش کتاب بخونم و آموزش ببینم و حواسم باشه ک توجه به موانع سر راهم نکنم چون بعضی از این مدرسین باورهای دارن ک آگاه نباشی کم میاری فقط باید آگاه باشی و با قدرت به راهم ادامه بدم
در مورد ثبات فرکانسی
در مورد باورها هر جمله ک بارها تکرار و تکرار میکنیم با پیدا کردن الگوها و با توجه کردن بهش هدایت میشم به اون چیزی ک دارم بهش توجه میکنم مثلا باور من اینه ک بی نهایت مشتری دست به نقد و راحت پسند برای خرید ملک هست وقتی این عبارت زمزمه زبونم هست و باید سرچ کنم ک چقدر این ماه ملک فروخته شده و آمارش بگیرم این ذهن قبول میکنه ک مشتری فراوانه ک اینقدر ملک فروخته شده
من هرچقدر روی خودم کار کنم خیلی راحت خرید وفروش هام انجام میشه ی جاهایی بوده احساسم خوب بوده تو بازدید به ی مشتری سرویس میدادم ک ی مشتری دیگه تماس میگیره و جای دیگه بازدید میخواد همون موقع به مالک تماس میگیرم ک مشتری دارم برای واحد خودم نمیتونم بیام مشتری رو میفرسم بیاد بازدید و این باور رو ساختم ک خدا خودش بازدید میده چون خودش هن مشتریه هم مالکه تمام این خونه ها مال خودش هست و بهترین بازدید رو میده و میسپارم بخودش نتیجه چی میشه ؟اون مشتری تماس میگیره ک امکان داره برام جلسه بزارین در صورتی ک من مشتری رو ندیده بودم و چقدر همه چی راحت و مثل آب خوردن برام انجام میشه چون باور اکثر همکارام اینه ک اصلا پلاک منزل رو ندین دورتون میزنن یا باورهای مخربی دیگه ک باید جو بدین و هزارتا چیز دیگه بخدا اینطوری نیست هرچی آسون بگیرم مشتری راحت پسند جذب میکنم فقط این مسیر لذت هست بشرطی آسون بگیریم وقتی همه چی رو آسون بگیریم آسان میشیم به آسانیها وقتی سخت بگیریم آسان میشیم به سختیها
بازاریابی هرمی
ی خاطره هست در مورد این بازارهای هرمی ک چقدر زیاد بودن یادم یکی از دوستان دیدم تیپش عوض شده جوری صحبت میگردم گفتم چیشده گفت دارم به اون چیزهای ک میخوام میرسم کم کم منو با بی ام و میبینی شروع کرد توضیح دادن دعوت کرد ک بیام توی دفتر صحبت کنیم اولش مقاومت کردم گفتم نمیام آنقدر بهم وعده داد گفتم اوکی میام وقتی رفتم اونجا اکثرا همه توی این فضا هستن اما فقط لب و دهن بودن و ی لباس بودن هرچی اصرار کردن من شرکت نکردم و چیزایی ک بهم گفتن منم اومدم رفتم سرکارم بعد از 3ماه طرف رو دیدم گفتم چیشد گفت هیچی سال 1390 یک میلیون و پانصد دادن بهشون ی سکه نقره دادن ک مبلغش 70هزارتومان بود دیگه وارد جزئیات نشدم و اون موقع خیلیا پیشنهادهای دیگه دادن و قبول نکردم خدا روشکر
در پناه خدا باشین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام
خداوندا
آنگونه که خودت صلاح میدانی
در زمان خودت و به روش خاص خودت
از من برای اهداف با ارزش خودت استفاده کن
خداروشکر
من تاثیر باورهای ثروت ساز رو دارم میبینم
همونطور که قبل از اشنایی با استاد تقریبا هر 2تا 3 ماه یدونه مشتری داشتم
الان تا اخر سال وقتم پره
و اینکه بعضی حاضرن پول بیشتری بدن تا کارشون انجام بدم
حالا به شوخی بعضی وقتا با خودم میگم ملت دیوانن
البته خداروشکر در همه این مواقع ذهنم میره سراغ
قانون
و اعتبار این همه اتفاق خوب رو
نه به خودم میدم نه به جاهایی که ازش برام مشتری میاد
سپاسگزار همشون هستم
ولی در انتهای ذهنم میدونم که اون، خالق ، خدا اونه که داره این بازی رو میچرخونه
گفتم نیست چیزی برای سپاسگزاری
گفت از دندان هایت شروع کن
خدایا سپاسگزارم بابت من بابت خودت
بابت خودمون
سلام بر استادعزیزم و مریم جانم و
سلامی به دوستان عزیزم در سایت بهشتی.
رسیدیم به گام دهم از خانه تکانی ذهن:
برداشت من از این فایل اینه که ما با مواجه شدن به تضادها خواستمون شکل میگیره و اون خواسته رو به عنوان هدف قرار میدیم .هدف منم به این دلیل شکل گرفته.
من در خونه ی مادر شوهرم زندگی میکنم که خیلی هم کوچیکه این شرایط الان من خواسته رو در من به وجوداورده که هدفمو یک خونه ی نوساز قراربدم و دوست داشته باشم که مستقل زندی کنم پس
وقتی ما هدفی برای خودمشخص میکنیم باید به اینصورت باشه که تمام تمرکزمون رو بر روی اون هدف بزاریم. اینطورنباشه که ما فقط بگیم این هدف رو داریم ولی در راستای رسیدن بهش هیچ کاری هم انجام ندیم.استمرار درهرکاری مارو به خواستمون میرسونه .
در راستای رسیدن به هدفمون نباید توجه و نگاهمون برروی موانع باشه .چون اگه موانع رو درنظربگیریم عملا از حرکت کردن میترسیم و قدمی بر نمیداریم.
اینکه گرونیه و توی این اوضاع کی میتونه خونه دار بشه.
با کدوم پول میخوای اون خونه ی ارزوهات رو بخری.
اینا باورهای مخربی هستن یا همان موانعی که من در نظر نمیگیرم چون میدونم اگه این خواسته در من به وجود اومده خدا درهایی رو برای رسیدن به خواسته ام برام باز میکنه.
چون هزاران نفر تونستن به خونه ی مورد علاقشون برسن پس برای منم امکان پذیره و منم میتونم.
بازم سپاسگذارم از دواستاد عزیزم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه دوستان
منم از وقتی هدایت شدم به این مسیر زیبا هر 6 ماه چند هدف کوتاه مدت برای خودم انتخاب میکنم اهدافی که از نقطه امنم خارج بشه با انگیزه و شوق انجام میدهم و بهتر روی خودم کار میکنم و نتایج کم کم اومدن در بعد سلامتی خداروشکر سلامت ترم ،نسبت به سال قبلم در بعد عزت نفس و احساس لیاقت خداروشکر بهترم
در بعد روابط ارامش بهتری نسبت به سال قبل دارم در بعد مالی بهتر شدم خرید هام با کیفیت تر شدن و در بعد ارتباط با خداوند از زمین تا اسمان فرق کردم الان واقعا فقط خدارو اول تو ذهنم میارم و باهاش حرف میزنم خدایا شکرت
اوایل وقتی در مدار شنیدن یک نعمت جدید بودم سریع توجه امو برمیداشتم حتی نمیخاستم بشنوم چون باور های مخرب داشتم نمیخاستم حسرت اونم بخورم ولی الان راجبش تحقیق میکنم عکساشو میبینم و خداروشکر حتی میخرمش
انگیزه از تضادها به وجود میاید .زمانی که باور کردم میشود تغییر داد و اوضاع بهتر میشه تغییرات شروع شد تضادها برام نعمت های جدید شدن سبک زندگی جدید شدن چرا که با رسیدن به هریک از اون خواسته های کوچک یه قدم به سمت خودباوری برداشتم من زمانهای سخت همیشه این ایه با خودم تکرار میکنم استاد بابت این مثال های قرانی که میرنید و ایات مچکرم
سپاس گذارم ازتون
(اگر بندگانم درباره من ازتو سوال کردن بگو من نزدیک ام )
خداوند همیشه هست مرحله پاسخ هست ولی من نیستم خداروشکر دارم روی خودم کار میکنم
من با باورهای نادرست به سمت علایقم رفتم در واقعا این فکر کار خیر تاجاایی خوب بود که دیگه اصلا در ذهنم هم نبود از این توانایی میشود پول دراورد امیدوارم بتوانم با توکل و ایمان روی این باور ها کار کنم که الانم دارم انجام میدهم .
فقط تکرار تکرار قانون و ساخت باورهای متناسب با خواستها و عمل کردن به الهامات .
استاد یاد (مزرعه کلارکسون) افتادم این اقا از علایق خودش همیشه پول میسازه 20 سال از علایقش به ماشین و الان از مزرعه داری حتی به موانع هم فکر نمیکرد در دل ماجرا وقتی موانع بود حلش میکرد چون هم ازادی مالی داشت هم ازادی مکانی و هرچی رو میخاست میخرید .
امیداورم من هم بتوانم این باورهای مناسب رو در خودم ایجاد و عمل کنم . با سپاس