live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 34

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1565 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خانه تکانی ذهن، گام دوم،سودمندترین سرمایه گذاری

    حدودا سه سال پیش، وقتی سر در گم بودم که از کجا باید شروع کنم و دکمه ی «مرا به سوی نشانه ام هدایت کن » را زدم، به فایلی رفتم که دقیقا سرفصل این گام هست.یعنی (روی خودت سرمایه گذاری کن)

    بعد تازه متوجه شدم که میتونم از علایم کسب درآمد داشته باشم. با سبزی خشک کردن توی خونه شروع کردم.با عشق.

    مامانم میگفتم برای چی این کا رو میکنی؟تو که نیازی نداری؟ این همه سبزی برای چیه؟

    من با لبخند ملیح و با قلبی سرشار از اطمینان که کارم جواب میده، میگفتم هم برای خودم هم فروش.

    نمیدونستم این کار منو به کجا می‌بره.نمیدونستم چی میشه.اما انجامش دادم.

    کم کم هدایت شدم برای آموزش در کلاسهای صنایع تبدیلی کشاورزی و باغداری.

    شرکت کردم، امتحان دادم و با نمرات خوبی قبول شدم.

    همسرم برام تجهیزات خرید.و من از پارکینگ بزرگ خونه شروع کردم و اونو تبدیل به کارگاه کردم.

    مجوزات لازم به غیر از سیب سلامت رو گرفتم

    و آرام آرام شروع کردم.

    درآمدم نسبت به اون موقع بد نبود، اما پیشرفتم خیلی لاک پشت وار ادامه داشته تا الان.

    کلی باگ داشتم که در حال رفع شون هستم، اما همچنان پیشرفت بسیار کندی دارم.

    وقتی متوجه باگ ذهنی میشم، با خودم بلند میگم و به اشتباهم اعتراف میکنم و بعد سعی میکنم باورهای فراوانی داشته باشم.

    حالم رو خوب نگه دارم.سپاسگزاری کنم.انصافا در همه ی حوزه ها خیلی رشد کردم.اما در زمینه مالی نه چندان، و همین گاهی وقت ها باعث دلسردیم میشه.

    تا اینکه تصمیم گرفتم چیزی که سالها تو سرم بود و نتونستم بهش برسم رو دنبال کنم.

    من خیلی ادامه تحصیل رو دوست داشتم.اما همسرم موافقت نمی‌کرد.از زبان شروع کردم و سه سال کلاس رفتم و الان در گرید B1+ هستم. و در حال ادامه

    من دیپلم حسابداری دارم و دوست داشتم بیشتر تحصیل کنم.تا اینکه چند بار یه دانشگاه علمی کاربردی نزدیک محل زندگی مون دیدم که تا به حال اصلا توجهی بهش نداشتم.

    طبق تجربه های کوچک قبلیم که قدرت رو از همسرم گرفته بودم و به پروردگارم داده بودم و نتایج عالی داشتم، این بار هم با تکیه به اون توکل ها و اون تجربه ها به همسرم گفتم می‌خوام درس بخونم.هیلی علاقه دارم.

    اونم وقتی دید آنقدر قاطع و با صداقت دارم ازش می‌خوام قبول کرد. رفتم ثبت نام با هزااااار شوق و ذوق.اصلا باورم نمیشد.اما این موفقیت رو هم گذاشتم تو کوله ی تجربه های عالیم و حرکت کردم.

    من علاقه به صنعت غذا دارم.میخوام تو این رشته ادامه تحصیل بدم.بعد از 25 سال که از گرفتن دیپلم میکذره، بسیار مشتاقم.

    اصلا به این فکر نکردم چطور میشه، فقط به قول استاد علاقه ام که درس خواندن هست رو دارم دنبال میکنم.

    از خدا خواستم قدم ها رو یکی یکی واضح و آشکار برام معرفی کنه.

    این کارگاهم رو فعلا کاری نمیکنم تا ببینم خداوند چه برنامه ای برام داره.

    در ضمن اینم بگم که در زمانی که شروع به کسب و کار خودم کردم، 12 قدم رو خریدم و داشتم کار میکردم.اما از یه جایی به بعد انگار برام کم رنگ شد دوره و چیزی متوجه نمی‌شدم یا اهمیت به تمرینها نمی‌دادم.

    از دو ماه پیش شروع کردم از قدم اول که کل کامنتهای جلسه اول و دوم رو خوندم و داشتم ادامه میدادم که گامهای خانه تکانی ذهن منتشر شد.

    و خانم شایسته گفتن فعلا اگر کار دیگه دارین کنار بزارین و تمرکزی روی این دوره کار کنین.

    که انشاالله نتیجه های شگفت انگیز برای هم مون داشته باشه.

    نکات کلیدی که در این گام نت برداشتم :

    + از کم و همون امکانات در دسترس شروع کنیم و عجله نکنیم تا تکامل مون در رابطه با اون هدف یا کار، طی بشه

    + خداوند همیشه به ما وصله و احساس عدم لیاقت می‌تونه جلوی دریافت الهامات و آگاهی ها رو بگیره

    + ما باید بتوانیم توانایی های خودمون رو معرفی کنیم که این پرزنت کردن ها از اعتماد به نفس بالا میاد

    + تو هر مرحله درسمون رو بگیریم که این تجربه ها ارزش بالایی دارن

    + زمان رسیدن به خواسته ها برای هر فرد متفاوته،بستکی به سرعت تغییر باورها و تغییر شخصیت اون فرد داره

    + برای بالا نگه داشتن سطح انرژی :

    سپاسگزاری

    تکرار باورهای مناسب

    صحبت کردن با خودمون در مورد خواسته ها

    تمرکز آگاهانه بر نکات مثبت

    + سرمایه گزاری باید روی خودمون باشه

    علاقه ها

    استعدادها

    توانایی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    جواد شفاهی گفته:
    مدت عضویت: 2075 روز

    به خداوند بی نهایت بخشنده و مهربان

    حمد و سپاس مخصوص خداوندیست که خالق تمام عالم هستی است

    سلام خدمت استاد عباسمنش و استاد خانوم شایسته عزیز

    و سلام عرض میکنم خدمت تمام دوستان عزیزم تو این مکان بی نظیر

    سوالی که شد اول لایو و استاد جوابشون رو دادن

    که بیشتر آدمهای موفق از صفر شروع کردن

    در رابطه با خودم به همین شکل هست که من نه تنها از صفر بلکه از زیر صفر شروع کردم

    و همیشه تنها کسی که به من انگیزه حرکت داده خودم بودم و هستم

    جایگاهی که الان دارم خدارو بی نهایت بار سپاس گزارم بابتش

    اما در ادامه قانون تکامل قانون تصاعد میشه و اتفاق های بزرگ میوفته اگه به همین صورت مسیر رو ادامه بدم

    سرمایه ای که بخاد از جایی برسه از حرکت خودمون هست

    ما با حرکت کردن و قدم برداشتن در مسیر علاقهمان سرمایه هم می‌سازیم و از اون سرمایه برای رشد و پیشرفت شخصی و مالی هزینه میکنم

    تکامل

    واژه بسیار دیپ هست که هر موقع در موردش صحبت میشه میبینم بازم من در یه سری مسائل رعایت نمیکنم

    خیلی بهتر شدم از قبل خودم و به خودم تبریک میگم

    اما خیلی جای کار داره که رو این موضوع کار کنم و درک کنم که هر پیشرفتی نیازمند رعایت قانون تکامل هست

    وابستگی

    من وابستگی به انسان ها تو وجودم خیلی خیلی کمه میشه گفت صفره

    اما وابستگی به یسری چیزهای دیگه دارم

    و میدونم که باید در این مسیر هم قدم بردارم

    و تلاش می‌کنم به عاملی وابسته نباشم

    در این زمینه تمرین های خوبی دارم انجام میدم

    مثلا صبح ها سعی میکنم تا دیر وقت نخوابم و زودتر بیدار بشم

    یا صبحا دوش آب سرد میگرم

    یا سعی میکنم نوشیدنی‌های گاز دار رو استفاده نکنم

    یا روغن صنعتی استفاده نکنم

    خیلی موارد دیگه هست که دارم روشون کار میکنم

    تبلیغات

    تو بحث تبلیغات کن هنوز باورهای محکمی نساختم

    من تو دیوار تبلیغ دارم و انصافا هم خیلی خوب جواب گرفتم

    پارسال شاید 100م هزینه کردم اما حدود 1/500م برداشتم

    الان هم از هر چن وقت میگم نه تبلیغ نمیکنم از جایی دیگه میسازم

    چن وقت که میگذره دوباره شروع میکنم به تبلیغ تو دیوار

    فعلا باوری نساختم که جایگزین بشه

    تعریف از خود

    تو این زمینه خیلی بهتر از قبلم شدم

    اما خیلی خیلی جای کار داره

    کسب که نتونه از خودش تعریف کنه به جایی نمیرسه

    دارم روی خودم کار میکنم و هر دفعه ورژن بهتر از خودم میسازم اما باید بیشتر تمرین کنم تا بتونم از خودم و توانایی هایی که دارم جاهایی که لازم هست ابراز کنم

    سرعت رسیدن به خواسته ها به اندازه سرعت تعقیر ما هست

    اعتراف میکنم که میتونستم خیلی نتایج بهتر از الانم بگیرم

    با اینکه خیلی راضیم از شرایط فعلی ام

    رشد من به نسبت خانواده ام و دوره بریام خیلی بیشتر بود در تمام زمینه ها

    از خودم تشکر میکنم

    اما اینبار با سرعت بیشتری تعقیر میکنم و لاجرم نتایج بزرگتر و سریعتر وارد زندگیم میشه

    تکرار باور

    بارها از مسیر خارج شدم و به خاکی زدم

    وقتی به خودم اومدم دیدم هیج راهی سر راستر از این مسیر وجود نداره که روی باورهایم کار کنم و سرمایه گزاری کنم هیج هیج چیزی ارزش این رو نداره که بیشتر از کار کردن روی باورهام روش زمان بزارم

    و مطمئنا سودآوری در تمام زمینه ها داره نه فقط یه زمینه خواست

    از خداوند میخام که هدایتم کنه به ساده ترین و لذت بخش ترین و سریع ترین مسیرها برای تعقیر باورهایم

    سرمایه گزاری روی خودمون

    من همیشه در حد توان خودم سعی کردم روی خودم سرمایه گزاری کنم

    و همیشه هم سود آور بوده

    و معتقدم بیشتر پول و سرمایه خودم رو هزینه کنم برای تعقیر باورهام و رشد شخصیتم و جهان بینی ام سلامتی و تندرستی آرامش و آسایشم

    که اینها حالت زنجیره وار بهم وصل هستن هرچه بیشتر برای خودم ارزش قائل باشم بیشتر دریافت میکنم

    تشکر میکنم از استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربون

    و تمام دوستان عزیزم عاشق تک تکتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1847 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم…

    إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا

    هر آینه شب‌هنگام از بستر برخاستن، موافقت زبان و دل را افزاینده‌تر است و بیان سخن را استواردارنده‌تر.

    إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا

    و تو در روز تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت!

    وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا

    و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند!

    {سوره مزمل ایه 6 تا 8}

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم بانو استاد ثابت قدم و پر از عشق..

    از خداوند طلب کمک و نور رحمت میکنم که اگاهیی این گام هارو به قلبم بشون و در عمل به کار ببندم…

    ایجاد عادتهای قدرتمند کننده

    هدفمند زندگی کردن…

    نظارت بر ورودهای ذهن….

    همکاری با قلب که جایگاه الله است..

    خدایا صد هزار بار شکرت بینهایت شکرت و بینهایت سپاس از تو برای این مسیر زیبا..

    خدایا من میخوام رشت کنم…

    من میخوام از این مداری که الان توش هستم برم به مدار بالاتر ..

    اون هم از مسیر همواررر از مسیر راحت راحت راحت…

    خدایا خودت هدایتم کن خودت راهنماییم کن که من محتاج تو هستم الهی شکرت رب من…

    اینجا رو با خودکار قرمز نوشتم..

    که استاد میگه هر شکل از منتظر بودن برای لذت بردن از زندگی که وابسته به یک عامل بیرونی باشد…

    حالا اون عامل هر چیزی که میخواد باشه….

    هر چیزی که باشه ما لذت نخواهیم برد…

    دقیقا همینطور چقدر چیز میخواستیم که میگفتیم ما اگر اینو داشت باشیم هیچیز دیگه ای نمخوام همینننننن تا گیرش میوردیم میدیم نه بابا فقد همون چند روز اول بود که حالمون باهاش ردیف بود و بعدش چیز دیگه ای با عث حال خرابیمون میشد و بعد دوباره و بعد دوباره…

    پس لذت باید درونی باشه درونی درونی حسین حواست باشه…

    حسین تو کارت درست انجام بده عاشق کارت باش باورهای درست داشت باش اون الله که داره همچیز رو مدیریت میکنه…

    تو به بقیش کار نداشت باش..

    دقیقاهمین جاهایی که خودمون رو ول کردیم تو اغوش خدا همچیز قشنگ شد و همچیز عالی و بهتر از اون چیزی که میخواستی انجام شد…

    خدا همیشه داره با ما صحبت میکن اره همیشه…

    ولی این باورها و این غیر ممکن بودنهای ماست که نمیزاره صدای الله رو بشنویم این منم منم بودنهاست که نمیزاره صداش رو بشنویم…

    من لایق این هستم که الله باهام حرق بزنه لیاقتم رو باید در عمل بهش نشون بدم بگه بفرمااا بنده خوب من الهی شکرت رب من من در پناه تو هستم همیشه…

    تو بی منت از روح خودت در من دمیدی چی بهتر از این دیگه فقد من باید وصل بشم به اصل خودم که ازت کمک میخوام که من رو هدایت کنی رب من…

    باورهات رو قوی کن و قوی کن وقوی کن

    احساس خوبه که همیشه شاد و شنگول نگهت میداره و کیف میکنی و با دمت گردو میشکنی

    هممون این حال رو تجربه کردیم فقد باید تلاش کنیم برای دایمی بودنش الهی شکرت رب من شکرت…

    ….

    خدایا شکرت برای این اگاهیایا ناب

    مریم بانو و استاد عباسمنش عزیزم همیشه در پناه رب باشید دوستتون دارم…

    در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید…

    با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    دو سال پیش بود که میخواستم شراکتی کلینیک بزنم ، اون موقه توی این سایت بودم ولی باورهام مث الان نبود و فک میکردم برای من مشکلی پیش نمیاد

    اون شراکت خداروشکر انجام نشد ولی چیزی که فهمیدم خیلی مهم بود برام… من میخواستم شریک داشته باشم تا از زیر کار در برم! نمیخواستم تمام بار کلینیک روی دوش خودم باشه، به خودمم نمی دیدم که اعتبار کسب کنم میگفتم از اعتبار اون شخص استفاده میکنم تا مثلا میانبر زده باشم که تکامل رو طی نکنم!

    همش باورهای شرک آلود، عزت نفس و لیاقت پایین ..

    این عدم احساس لیاقت در ارتباط با خدا هم دیده می‌شد .. همینکه خدا کجا من کجا! من کیم که خدا با من حرف بزنه، من این همه کارای بد کردم، یه آدم معمولی .. چه ارتباطی میتونه باشه !

    اما بعدا همه چیز با فایل های توحید عملی عوض شد و بعدشم دوره عزت نفس که کمک کردن شخصیت من قوی تر شه

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      باران گفته:
      مدت عضویت: 2460 روز

      سلام عزیزدلم

      قربونت برم که اینقدر مهربونی و منو راهنمایی میکنی.

      اره لیست مواد غذایی رو دانلود کردم. گفتم شاید بشه با ترکیب اونها غذاهای جدید و متنوع درست کرد. پرسیدم ایده بگیرم.

      عزیزم یک سوالی هم داشتم

      من نتونستم لبنیات رو حذف کنم!

      خامه و ماست و پنیر مصرف میکنم هر روز.

      به نظرتون چکار کنم مصرفش کامل قطع بشه؟

      استاد گفته مصرف نکنید ولی تو یکی از فایلای رایگان دیدم خانم شایسته یه چیزی معرفی کرد گفت این سس با ماست و اسفناج و اینا درست شده، خیلی خوشمزه هست.

      یا پنیر پیتزا و پنیر گودا دیدم داشتن میخریدن،

      و خب وقتی این چیزارو میبینم میگم خب استادینا خودشون دارن مصرف میکنن، بزار منم مصرف کنم.

      میکم پنیر گودا و پیتزا هم لبنیاته. پس پنیر لیقوان و پنیر گوسفندی هم مجازه دیگه.

      یا مثلا گفته شده گوجه و خیار مصرف نکنید

      ولی دیدم استاد کوبیده رو با گوجه میخورن.

      شایدم من درست دوره رو متوجه نشدم!

      ممنونم از راهنماییهاتون️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        Sorur Yaghubi گفته:
        مدت عضویت: 2034 روز

        سلام عزیزم

        من خودم سالاد میخورم ینی گوجه فرنگی، خیار ، کاهو چون برام مشکلی ایجاد نمیکنه

        توی یکی از جلسات توضیح داده میشه که دو هفته حدودا فقط گوشت مصرف شه و بعد کم کم یه ماده غذایی مثلا خیار رو اضافه کنیم و ببینیم واکنش بدن چطوریه ، اگه خوب بود ادامه بدیم وگرنه ینی بدن باهاش نمی سازه

        استاد هم اکه اون مواد رو مصرف میکنه ینی بدنش باهاشون سازگاری داره، برای بعضیا شاید اینجور نباشه

        در مورد لبنیات .. من خودم اصلا بهم نمیفته و دل درد میشم برا همین کلا نمیخورم چون اذیت کننده س

        شیر و ماست که کلا باید حذف بشه.. پنیر گودا و پنیر پیتزا هم حذفه

        توی اون لیست فک کنم خامه و کره حیوانی بود

        پنیر یا کلا هر محصول کارخونه ای شکر و مواد نگهدارنده داره و باید حذف شه

        ضمنا مصرف لبنیات با گوشت مناسب نیس پس باید حذف بشن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          باران گفته:
          مدت عضویت: 2460 روز

          سلام عزیزم

          الان پیامت رو دیدم و خوشحال شدم

          ممنونم از نظرهای خوبت

          همیشه بهم کمک مکینی

          امیدوارم انرژیش صد برابر به خودت برگرده و باعث اتفاقهای خوب بیشتر تو زندگیت بشه.

          تو یکی از فایلا من دیدم خانم شایسته داره پنیر میخره. شبیه پینر گودا بود. شاید اشتباه دیدم. برم اون فایل رو پیدا کنم دوباره نگاه کنم. شاید چیز دیگه ای بوده. اگر شما میدونی کدوم فایله ممنون میشم بهم بگید.

          عزیزم یه سوال هم داشتم.گفتی آجیل میخوری، آجیلت شامل چه چیزهایی هست؟

          روز خوشگلی داشته باشی مهربون خانوم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            Sorur Yaghubi گفته:
            مدت عضویت: 2034 روز

            سلام عزیزم

            من بادام زمینی بهم نمیفته، اما کره بادام زمینی خوبه برام

            بادام درختی

            بادام هندی در حد 2،3 تا نهایت

            و تخم کدو

            گردو

            پسته

            اینا رو بصورت آجیل خام میخورم نه تف داده های بازاری که بهشون یه ماده ای میزنن که هم رنگشون فرق میکنه و هم شکر داره

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              باران گفته:
              مدت عضویت: 2460 روز

              عزیزم یک سوال خیلی بزرگی دارم.

              میگم این چیزایی که شما گفتین بعضیاش که غدغن هست تو دوره سلامتی.

              توی توضیحات جلسه 12 نوشته.

              بادوم زمینی و کره بادوم زمینی و تخمه کدو  ممنوعه !!

              من از  چند نفر از دوستان سوال پرسیدم، نظرات خیلی متفاوت بود. که تو دوره سلامتی هستن.

              مثلا یکی گفت( اقای سعید صادق زاده) خوردن لبنیات اگر بصورت محلی باشه و کارخونه ای نباشه مشکلی نداره.

              درحالیکه شما گفتین ماست و شیر کلا ممنوع هست.

              اما توی توضیحات جلسه 12  فقط لبنیات گاوی رو ممنوع کرده و از گوسفندی چیزی نگفته.

              و خیلی موارد دیگه.

              یه دوست دیگه گفته بودن( اقای نارنجی ثانی) البته تو عقل کل نوشته بودن، که مغزیجات کاملا ممنوع هست.

              درحالی که توی توضیحات جلسه 12 مغزیجات فقط بادوم زمینی، بادوم هندی،  تخم افتابگردون، تخم کدو، نخودچی، رو ممنوع کرد. که خب میدونیم کشمش و شکلات و میوه های خشک هم تو اجیل ممنوع هست.

              یا مثلا گفتن خوردن چیزایی ک بدن براش خلق شده هیچ مشکلی نداره و مثلا همه میتونن قهوه مصرف کنن!

              ولی خب شما و خیلی از دوستان میگید باید ببینیم چی بهمون میسازه و‌خود استاد هم هیمنو میگه البته.

              حقیقتا من خیلی سردرگم شدم.

              من فکر میکردم تو دوره سلامتی، همه برداشتهای یکسانی دارن.

              اما میبینم اینم مثل بقیه دوره ها شده، انگار هرکسی یه برداشت خاصی بدست میاره، شاید بخاطر مداروفرکانسشون!!!

              ولی واقعا درک و برداشتها زمین تا اسمون متفاوته!

              و دارم فکر میکنم من جز گوشت و اب هیچی نخوردم، و خودمو نابود کردم!!

              اونقدری عضلات دست و پام داغون شده که حد نداره، خواب رفتگی دایمی، درد، انقباض عضلانی درحدی که یهو ی چیزی وسط ماهیچم پخش میشه. حتی ی ظرف شستن عادی ب شدت برام سخته.

              ویتامینام هنوز دستم نرسیده مصرف کنم.

              من واقعا گمراه شدم

              نیمدونم اصلا چی درسته، چی غلط.

              چی خوبه، چی بد.

              نمیدونم واقعا چی باید بخورم چی نخورم.

              هرکس یه جوری داره عمل میکنه.

              یا نمیدونم کلا درک من ازین دوره و توضیحات جلسه ها با صحبتهای استاد ایراد داره.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            Sorur Yaghubi گفته:
            مدت عضویت: 2034 روز

            سلام دوست عزیز

            در مورد قهوه … آزاده مصرفش

            منتهی من قهوه نمیخورم چون حالمو بد میکنه، با اینکه توی قهوه نمک میریختم ولی بازم بهم حالت تهوع میداد

            در مورد جزئیات دوره یادم نیس ولی به مرور مواردی که بهم نمیفته رو متوجه شدم.. لبنیات فکر میکنم کلا حذف بود ولی در کل با من سازگاری نداشت و قطع کردم مصرفشونو

            اون مغزهایی که مصرف میکنم با بدن من هماهنگی داره و خب طبیعتا نتیجه هم گرفتم

            بازم دوره رو کامل گوش بده و هرچیزی که ممنوعه مصرف نکن، به حرف بقیه هم کار نداشته باش که من یا بقیه چی میگیم یا چی مصرف میکنیم، هر چی گفته شده مصرف کن

            در مورد وضعیت شما …

            شما هم مصرف نمک داشته باش که در جلسات در مورد نمک توضیح داده شده

            و هم برو داروخانه و تمام ویتامین ها رو بخر، یه مسیر دائمیه یعنی چی هنوز به دستت نرسیده؟ باید از روز اول شروع بشه ویتامین ها

            حتما مصرف آب قلم هم داشته باش

            و فعالیت فیزیکی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            محمدامین احسانی گفته:
            مدت عضویت: 1661 روز

            سلام وقت بخیر

            محمدامین هستم با اکانت همسرم کامنت میگذارم

            دوست عزیز من داشتم کامنت های سرور عزیز رو میخوندم که خیلی هدایتی رسیدم به کامنت شما،

            یه حسی بهم گفتم برای شما کامنت بگذارم، امیدوارم مفید باشه براتون.

            در رابطه با دوره سلامتی که گفتید در حدی بی انرژی شدید که حتی ظرف شستن هم براتون سخت شده،

            من خواستم تجربه خودمو بگم که من هم خیلی شدید در حدی غیرقابل باور دچار ضعف و خستگی بی نهایت زیادی شده بودم جوری که انجام کارهای روزمره هم برام ممکن نبود و اصلا خیلی شرایط سختی بود.

            که واقعا این موضوع باعث شده بود من از دوره سلامتی نتیجه ای که همه گرفته بودند رو نگیرم، و تصورمیکردم همه ی حرف های استاد رو هم دارم انجام میدم، ولی یه مسئله خیلی مهمی بود که من بهش توجه نکرده بودم، که باز هم همون مسئله رو هم استاد 2و3 باری بهش اشاره کرده بود ولی نمیدونم چطور من توجهم اونقدر که لازم بود بهش جلب نشده بود.

            اون هم این که اگه شما لاغر هستید باید به اندازه BMI مصرفی بدنتون کالری وارد بدنتون کنید تا بدنتون برای سوخت و سازش انرژی کافی رو داشته باشه.

            من چندسال پیش باره اول که دوره رو شروع کرده بودم یکم تپل شده بودم و با اون میزان تپلی کالری زیادی نیاز نداشت بدنم که البته خیلی هم زود لاغر شدم و متاسفانه بعد از چندماه دوره رو رها کردم، ولی بار بعدی که خواستم شروع کنم لاغر بودم، که این موضوع رو من در نظر نمیگرفتم که الان شرایط فرق میکنه و من باید خیلی زیاد کالری به خودم برسونم،

            خلاصه انقدر لاغر شده بودم این مدت که باورتون نمیشه، و فکر میکردم این ضعف و بیحالی که دارم ربط داره به ویتامین و مواد معدنی و …. و هر موضوعی که بهش شک داشتم رو بررسی کردم و 2 هفته فقط اب قلم خوردم و همه چی رو تست کردم تا ببینم مشکل چیه ولی نتیجه نمیداد تا واقعا رسیدم به حالت تسلیم شدن، و خدا هدایت کرد به کامنت یکی از دوستان تو جلسه 11 فکر کنم که این موضوع رو توضیح داده بودن و اونجا انگار پازل من تکمیل شد که مشکل از کجاست.

            و واقعا همونطور که استاد تو جلسه 6 گفتن آدم های لاغر باید هر چقدر دلشون میخواد غذا بخورن (البته غذای سالم که انسولین رو بالا نیاره و حالا بحث های دیگه که گفتن)

            من فقط خواستم این مسئله رو بگم که اگه شما هم لاغر هستید، و ورودی غذایی کمی دارید، قطعا بدون شک دچار کمبودانرژی خواهید شد و میتونید طبق اپلیکیشن هایی که هست نرخ متابولیسم بدنتون رو حساب کنید و به اندازه مناسب کالری مصرف داشته باشید

            من چند هفته ای هست که این موضوع رو فهمیدم و خداروشکر دیگه بی انرژی و خسته و بی حال نیستم.

            موفق باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
            • -
              باران گفته:
              مدت عضویت: 2460 روز

              سلام دوست خوبم

              ممنونم از خدای مهربونم که یکی از دستاش روبرای کمک به من فرستاده.

              و سپاسگزارم از شماو قلب پرمحبتتون که برای کمک به من اومدین.

              من مشکل اضافه وزن نداشتم.

              بخاطر بیماریام اومدم تو این سلامتی

              وزنم 54بود که شده 47 و خیلی لاغر شدم. مشکلی با این موضوع ندارم.

              اما مسئله ای که هست اینه

              من از وقتی شروع کردم، همش گرسنم میش و ضعف میکردم که نگو.

              اونقدر غذا و ویتامین و… خوردم که مریض شدم.

              الان ویتامین ب 12 بالاتر از خد نرماله

              کلسترول و لیپوپورتیینم خیلی خیلی بالا رفته.

              من اولین باره تو عمرم چربی خون گرفتم.

              و کلی مشکلات کبدی برام ایجاد شده که از قبل هم بدتر شدم

              و کارم به دکترو بیمارستان رسیده

              راستش الان بقدری حالم بده که نمیدونم اصلا خدا یه زندگی دوباره بهم میده یا نه.

              روژهای بسیار سختی رو دارم میگذرونم.

              نمیخوام توضیح بدم چه مشکلاتی برام پیش اومده.

              امیدوارم خدا هدایتم کنه به مسیر درست.

              من از روز اول که حواستم این دوره رو بخرم، خدا نمیزاشت.

              از همون اول هم بارها و بارها هدایت میومد نون بخور. ب طرق مختلف بهم میگفت روزی ی تکه نون بخور.

              ولی من مقاومت داشتم. میگفتم نه استاد عباسمنش گفته مصرف قند و کربو باید صفر بشه.

              من نمیدونم اصلا تو این دوره ایا باید مصرف قند صفر باشه یا نه، باید کم بشه.

              چون خود استاد بلوبری میخورن

              ولی من دسترسی نداشتم به بلوبری و هیچ قندی عملا وارد بدنم نمیشد.

              من کلا از بچگی به چربی حساسیت داشتم.

              اما اونقدر تو سایت بچه ها نوشتن و استاد گفتن که چربی مشکلی نداره، قندو کربوهیدراته که مشکل داره، من به حرفشون گوش دادم.

              1 ماه اخر هر روز 3-4 تا تخم مرغ میخوردم. بخاطر قشار گرسنگی. بادوم زیاد میخوردم.

              من تو عمرم چربی گوشت توی ابگوشت نخورده بودم ولی چند هفته خوردم.

              میدونم باید سرکه سیب میخوردم. ولی هدایت میومد نخور. من گوش نیمدادم یمخوردم ، وقتی میخوردم میدیدم کمر و کلیم داره بدتر میشه.

              شاید اگر لیمو ترش خورده بودم این مشکلات کبدی ایجاد نیمشد الان. خداوند چندین بار گفت لینو ترش بخورااا. ولی من همش میگفتم نه استاد عباسمنش گفته ممنوعه.

              کلا 2.5 ماه عمل کردم بهش

              ولی هر روز حالم بدتر و بدتر شد و پخش زمین شدم

              و اخر اومدن منو جمع کردن….

              من فکر میکنم این دوره مناسب همه نیست

              احساس میکنم استاد عباسمنس دوباره افراط کردن.

              چون اولین بارشون نیست که!!

              تو خیلی از اموزشها افراط میکردن و بعد یه م ت، چند ماه بعد، چند سال بعد میومدن چیزای. دیگه میگفتن.

              بازم ممنون از محببتون

              فقط یک سوال دارم.

              منظورتون ازینکه کالری بیشتری برسونم چی هست؟

              مصرف قند و کربو بود؟

              یا مصرف گوشت و تخم مرغ و چربی؟

              اخه شما میگید غذا زیاد بخور مگر چند قلم نواد غذایی هست تو این رژیم؟

              من بخاطر کمرم و کلیه هام مرغ و ماهی.

              حتی گوشت گاو و‌گوساله هم نیمتونم بخورم.

              بخاطر کبدم جگر

              گردو و پسته هم حساسیت داره بدنم.

              کلم بروکلی و کلم سفید و اینارو هم بخاطر کم کاری تیرویید اصلا نیمتونم بخورم.

              بعد اززین سبک تغیذه چن بار همه رو امتهان کردم. گفتم شاید بدنم عوض شده ولی همون واکنشهای قبلی رو داد بدنم.

              جالبه کلی هدایت میومد اینارو نخرااااا ولی من گوش نیمدادم. میگفتم باید امتهان کنم.

              تنها چیزی ک میتوسمتم بخورم گوشت گوسفند، اب گوشتش، بادوم، تخم مرغ، کاهو بود.

              من با کلیت این بحث موافثم که قند و کربوهیدرات باید کم مصرف بشه. غذاهای با مواد نگهدارنده حذف بشه و….

              ولی کلی سوال راجع به این دوره دارم

              -انسانها اولش گیاه خوار بودن نه گوشت خوار! چون ابزار شکار و آتش خیلی بعدها اخنراع شد. اولش هم فقط ابزار شکار بود که گوشت رو خام میخوردن، بعدش که آتش اختراع شد، تازه گوشت رو پختن.

              ولی در ابتدا انسان گیاه خوار بوده، گیاه روی کره زمین وجود داشته

              -بارها خداوند تو قران گفته از میوه ها و نباتات و حیوانات حلال و روزیهای پاکیزه تناول کنید.

              اگر مصرف میوه غلطه چرا خداومد گفته بخورید؟

              اینم بگیم آیه های اصلی نیست و فرعی و واسه اون زمونه؟

              -چطور پس ادمهایی هستن با سن زیاد که همه چی میخورن ولی سالم سالمن!

              استاد عباسمنش خبر نداره، نیمدونه چقدرررر باورهای مارو راجع به سلامتی خراب کرده. تو یک فایلی گفت بدن 30-40 سال تحمل میکنه بعدش میترکه. الان خیلیا فکر میکنن قراره یه روزی بخاطر سبک تغدیشون مریض بشن!!

              -فرض کنیم اصلا انسانهای اولیه گوشت خوار بودن. ایا این به این معنی هست که اونا هیچ کدوم مریض نمیشدن؟؟؟

              پس اونهمه بخاطر بمیاریهای مختلف میمردن، چی؟ واکسن رو برای اونا درست کردن دیگه. طبابت و پزشکی از همون روز اول بوده و هی رشد و گسترش پیدا کرده‌. و خدا گفته من درمان هر چیزی رو در طبیعت قرار دادم!!

              اون وقت ما میگیم اگر با این سبک تغذیه غذا بخوریم اصلا مریض نمیشیم!!

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
            • -
              باران گفته:
              مدت عضویت: 2460 روز

              استاد عباس منش میگه بدن انسان با گوشت سازگاری بیشتری داره.

              و در طول میلیونها سال تکاملش نتونسته با قند‌ و کربو سازگار بشه.

              ولی میمونها که اجداد ما هستن همه چی میخورن، میوه، گوشت، حشرات و…اونها همه چیزخوارن.

              قبل از همه این قضایایی که استاد عباسممنش از سیستم گوارش انسان و سازگاری و گوشت این چیزا میگه

              اجداد من که میمونها باشن بدنشون با قندوکربو سازگار بوده و مصرف میکردن!!

              تو موضوع به این واضحی من چطور اشتباه میکنم؟؟؟؟

              این حرف از کجا درومده که بدن انسان با گوشت سازگارتره و اول گوشت خوار بوده و بعد قندوکربو اومده و تو تکاملش نرسیده به اداپته شدن با قندوکربو؟

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3003 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام استاد عزیزم

    خیلی خوشحالم شکرگزارم که این فرصت به من داده شده که امروز بتونم این فایل رو گوش بدم و مرور کنم چقدر قشنگ تو همین اول صحبت‌هاتون اشاره کردین که افرادی که کارآفرین شدن افرادی که ثروتمند شدن بالای 90 درصد اون‌ها مسیر درست از مسیر علاقمندی‌هاشون از مسیر چیزی که دوسش داشتند تونستن به ثروت برسند برعکس اون چیزی که همیشه از گذشتگان ما به ما رسیده و شنیدیم که اگه طرف به یه مال و منال رسیده بهش ارث رسیده یا یه طلای گنجی پیدا کرده یعنی این باوره واقعاً فقط دلیلش یه چیزه اونم عدم شناخت قوانین و آگاهی از قانون‌هایی که توی جهان وجود داره هست و فردی که این حرف‌ها رو باور می‌کنه و این‌ها رو می‌پذیره چون حقیقت رو درک نکرده و حقیقت براش میون اون همه نگاه‌های اشتباه و باورهای محدود کننده پنهان شده و پوشیده شده

    همین اول فایل شما واقعاً باعث شد که دوباره برام مرور بشه و خیلی از خانم شایسته ممنون و سپاسگزارم که باعث شد دوباره با این تعهد همواره و همیشگی که روی خودش و روی تغییر باورهاش داره باعث بشه که ما هم ذهنمون یه خونه تکونی بشه و دوباره با شنیدن هر کدوم از این آگاهی‌ها درک بهتری از قانون داشته باشیم و بفهمیم که خداوند چه جوری داره عملکرد می‌کنه و ما باید چه جوری خودمون رو با این قانون هماهنگ‌تر کنیم و اتفاقاً وقتی این‌ها رو دوباره مرور می‌کنیم ذهنمون بیشتر درگیرش میشه ذهنمون بیشتر تایید می‌کنه که اون آگاهی‌هایی که دارم دریافت می‌کنم چقدر درسته و چقدر تا الان وقتی من به اندازه‌ای که باورش کردم به من نتایج خیلی خوب توی زندگیم داده، اینجا در مورد قانون تکاملم دارید صحبت می‌کنی استاد که طرف توی جای درست خودش قرار گرفت و بعد اینجوری نبود که یه شبه بالا بیاد اینجوری بود که طبق اون قدم‌هایی که برمی‌داشت طبق اون الهاماتش و ایده‌هایی که بهش داده میشد طرف قدم برمی‌داشت و جهانم بهش پاسخ می‌داد یعنی یه سیری رو طی کرده یه مسیری رو طرف طی کرده برای اینکه به اون موفقیتی که حالا ما آرزوش داریم رسیده.

    چقدر قشنگ گفتید استاد اینجا که بارها این سوال ایجاد شده که من برای اینکه مثلاً فلان کسب و کار شروع کنم فلان چیزو داشته باشم باید فلان عدد و رقم توی حسابم باشه برای شروع فلان کسب و کار من فلان سرمایه رو ندارم که این کارو انجام بدم

    ولی اینجا شما به وضوح دارین یک موضوع رو بهش اشاره می‌کنین که سرمایه اصلی اون قدم‌های شما سرمایه اصلی اون ایمان شما سرمایه اصلی اون تجربیات شماست که توی مسیر به دست میارید و اون‌ها واقعاً بهترین سرمایه‌گذاری که شما می‌تونین انجام بدین و شما حالا اون سرمایه رو دارید و کافیه فقط خودتون رو در مسیر قرار بدید و همین میشه سرمایه شما.

    می‌دونید یه جاهایی این ما قانون رو خوب درک نکردیم مخصوصاً در مورد بحث تکامل اینکه آدم وقتی روی ذهنش کار می‌کنه قطعاً یه سری اقدامات عملی یک سری ایده‌ها بهش داده می‌شه اگه ما همون ایده‌هایی که خیلی به نظر من با شرایطمونم خیلی دور نیست که انجامش بدیم عمل بکنیم تکاملمونم داریم طی می‌کنیم یعنی هر بار که بهمون ایده‌ای داده میشه الهام میشه که اونو انجام بدیم سرعت تکامل ما هم بیشتر می‌شه و به این ترتیبه که ما توی یک مسیر تصاعدی هم قرار می‌گیریم.

    یه نکته دیگه هم که تو حرفاتون دارین میگین اینه که همش عجله وجود داره توی اون حالا رسیدن‌های ما به خواسته‌هامون چرا چون ما یه جاهایی به جای تمرکز روی خودمون و شکرگزاری به خاطر داشته‌هامون و تمرکز برای بهتر کردن و بهبود زندگیمون و برداشتن قدم‌هامون و الهامات و ایده‌هامون داریم به زندگی بقیه نگاه می‌کنیم داریم خودمونو به بقیه مقایسه می‌کنیم که از این قافله عقب نیفتیم و اون حس عجله کردن میاد سراغمون و وقتی حسمونم بد باشه طبق قوانین خب ایده‌هایی که بهمون داده میشه ایده‌های کارایی نیست قدم‌هایی که برمی‌داریم هم چون با احساس بد احساس عجله همراه نتیجه دلخواه رو برامون به وجود نمیاره.

    یکی دیگه از نکاتی که دوست دارم از صحبتاتون بهش اشاره کنم بحث تداوم و بحث استمرار توی مسیریه که داری حرکت می‌کنی این خیلی مهمه که وقتی آدم یک مسیری رو با آگاهی انتخاب می‌کنه و به درستی نتایجش ایمان داره باید دیگه ادامش بده و این نیست که مثلاً یه وقت انجامش بده یه وقت انجامش نده و افراد موفق و ثروتمند هم انسان هستند و اون‌ها هم تلاش کردن به نظر من تلاش ذهنی که خودشون رو توی اون مسیری که حس می‌کردن درسته نگه دارند و ادامه بدن و اون احساس خوب توی هر شرایطی بهشون کمک کرده که بتونن با اون استمرار توی مسیرشون با اون ادامه دادنشون به خواسته‌هاشون برسن.

    اینجا یه واژه خیلی قشنگی که من خیلی دوسش دارم بهش می‌رسیم به نام صبر صبر یعنی ادامه دادن با احساس خوب چیزی که من وقتی درکش کردم خیلی نگاهم به کلمه صبر و واژه صبر تغییر کرد

    چقدر قشنگ گفتین یه نکته دیگه رو که برای خودتون کار رو سخت نکنید یعنی اگه می‌خواین شکرگزاری کنین قانون اصلی رو درک کنید قانون میگه که حالت خوب باشه احساست خوب باشه حالا وقتی داری به نعمت‌ها توجه می‌کنی حالت خوبه به نوعی داری همون شکرگزاری و تمرین شکرگزاری رو انجام میدی انصافاً این جمله شما باعث شد که بیشتر روی احساس خوب تمرکز کنم حالا چه دوست دارم اون شکرگزاریم رو بنویسم چه ننویسم مهم ارسال اون فرکانس احساس خوب است و تو با شیوه‌های مختلف می‌تونی این کارو انجام بدی چه با کلامت چه با نوشتنت.

    این نشون میده که هدف از انجام این تمرینات اینه که ما یاد بگیریم که اون احساس خوب تومون ایجاد بشه تمرین کنیم که یاد بگیریم چه جوری از قانون استفاده بکنیم و قانون اصلی همون حس خوب است همون احساس خوب است چون اگه شکرگزاری فقط کلامی باشه و من فقط یک سری عبارات رو بنویسم بدون اینکه اون رو حس کنم هیچ اثر و هیچ تاثیری نداره.

    یک جمله بعدی رو که بهش اشاره کردین که سوال یکی از دوستان بود این بود که وابستگی توی روابط چیه؟

    چقدر قشنگ این جمله توی وجودم نشست با همین حرفتون وقتی مرورش کردم که وابستگی یعنی تو از زندگیت لذت نبری و لذت بردن خودت رو به یک شخص به یک مکان به یک عامل بیرون از خودت وصل کنی و این میشه وابستگی و این می‌تونه توی هر موردی اتفاق بیفته نه تنها توی روابط بلکه توی هر جنبه دیگه‌ای می‌تونه باشه من حالم خوب نیست تا زمانی که اون موضوع توی زندگیم باشه تا زمانی که من اون ثروته رو داشته باشم تا زمانی که من اون روابط خاص رو داشته باشم تا زمانی که من به فلان سفر برم به فلان ماشین برسم به فلان خونه برسم…

    و هزاران موضوعی که می‌تونه معنای وابستگی برای ما داشته باشه و این یک نوع احساس بد در ما ایجاد می‌کند و طبق اون قانون خدا باز وقتی احساس بدی داری اتفاقات بدی رو تجربه می‌کنی از مسیر تجربه شادی خوشحالی خوشبختی لذت ثروت و نعمت‌های خدا دور میشیم.

    و چقدر قشنگ من از آموزه‌های شما یاد گرفتم استاد و واقعاً یک مسیر برای اینکه بهبود بیشتری تو این موضوع توی خودم بدم اینه که از زندگیم از داشته‌هام از هر آنچه که خدا به من بخشیده لذت ببرم و انصافاً از زمانی که دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها رو تهیه کردم و جلسه اولش رو گوش دادم بارها و بارها با وجود اینکه من دوره رو تهیه کرده بودم برای اینکه فکر می‌کردم شما توی این دوره قرار مطالب عجیب و غریبی رو بگین ولی توی همون جلسه اول من با این گفته شما روبرو شدم که از هر آنچه که دارین لذت ببرین از لحظه‌هاتون لذت ببرین از زندگیتون لذت ببرید و به معنای عمیق زندگی فکر کنید و توجه کنید و برسید بهش که این واقعاً بزرگترین دستاورد و این توحیدی‌ترین نگاه که یک آدم به این احساس و به این نگاه و به این باور برسه واقعا خدا را شکر می‌کنم که تا الان تا حدود خوبی تونستم بعد از اون نگاه شما توی جلسه اول راهنمای عملی دستیابی به رویاها اینو توی خودم ایجاد کنم و سعی کنم تحت هر شرایطی از زندگیم لذت ببرم. چه نکته‌ای بهش اشاره کردین استاد که طرف خودشو دوست نداره اینجوری وابسته شرایط و آدم‌ها و موقعیت‌ها میشه و اینجا همون بحث احساس لیاقت میاد وسط.

    ما خودمون رو لایق نمی‌بینیم اینکه همینجوری احساسمون خوب باشه از زندگیمون لذت ببریم و فکر می‌کنیم با وجود یک آدم‌های خاص یا یک شرایط خاص از زندگی می‌تونیم لذت ببریم به خاطر همین نگاه احساس لیاقته به خاطر مقایسه است مقایسه کردن خودمون با دیگران.

    و باز هم از خانم شایسته عزیز تشکر می‌کنم که اومده نکات کلیدی فایل‌ها و حرف‌های استاد رو در قالب یک پروژه خانه تکانی ذهن آورده و توی هر قدم یا هر فایل واقعاً چیزهایی رو داره مرور میشه که به شخصه دارم گوشش میدم میگم من تو این موضوع هنوز جای خیلی بهبود دارم و جای بهتر شدن دارم.

    موضوع بعدی که بهش اشاره می‌کنیم بحث تبلیغاته بحث مسئولیت پذیر بودن تو حوزه کسب و کار اینکه ما وقتی کاری رو شروع می‌کنیم وقتی می‌خوایم کسب و کار خودمون رو داشته باشیم به فکر شریک داشتن نباشیم چون استاد توی فایل‌های دیگر گفتن شریک داشتن یعنی ما خودمونو باور نمی‌کنیم ما توانمندی‌ها رومون رو باور نداریم ما دنبال اینیم که اگه یه جایی ما موفقیت نرسیدیم اگه یه جایی موفق نشدیم شکست خوردیم یک شریکی داشته باشیم که مقصر اون اتفاقات رو گردنش بندازیم، و چقدر خوبه که از همین گفته‌های استاد عباس منش همین تجربیاتش در مورد درس‌هایی که خداوند بهش داده در مورد موحد بودن توی کسب و کار توحیدی بودن توی کسب و کار زودتر درس‌هامو بگیرم و نکته جالب دیگه‌ای که هی برای من داره تازه‌تر می‌شه و درکش داره بهتر جا می‌افته اینه که “استاد میگه من قوانین رو درک کردم”

    وقتی آدم آگاهی رو می‌شنوه در حد آگاهیه در حد شنیده از وقتی باورهای جدید افکار جدید رو آدم به ذهنش فرود میده در حد همون شنیده قرار داره ولی وقتی تکرار می‌شه با شیوه‌های مختلف با روش‌های مختلف یواش یواش درک اون موضوع تو وجود آدم میشینه و این خیلی نکته مهمی بود که استاد بهش اشاره کرد.

    در مورد شراکت یا استاد یه نکته‌ای بهش اشاره می‌کنه اینکه من احساساتی بودم در مورد اون افرادی که باهاشون شراکت کردم یعنی اون احساسات که نتیجه اشتباهی برای استاد به وجود آورد از باورهای اشتباه اومد از اون باورهایی که بارها استاد در موردش صحبت می‌کنه باورهایی که محدود کننده هستند که ما از جامعه از خانواده از جهان اطرافمون گرفتیم و اسمش رو معرفت یا آدم خوب بودن یا اون حس عذاب و وجدان گذاشتن برامون و اصلاً برای خدایی که قوانین خودش رو داره احساسات یا اون افکار بشری چی میگه اون طبق اصول خودش داره حرکت می‌کنه و بازخورد افکار درست رو با نتایج درست میده و پاسخ افکار نادرست و باورهای نادرست رو با نتایج نادلخواه به انسان‌ها نشون میده.

    و چقدر خوبه که این جمله استاد رو می‌شنوم در مورد شناخت خود شناخت خدا شناخت قانونی که تو جهان هست و اینکه رو خودش کار کرده و این شناخت باعث شده که از همون تضادها از همون نتایج ناهماهنگ و ناخواسته به نتایج خواسته برسه.

    یعنی حتی استاد عباس منش در مورد تبلیغات نگاه درستشو درک کرده و درس‌های خودشم تو این مسیر گرفته و اینجوری هم نبوده که بگه من یه آدم بی‌خطا بودم اشتباه نکردم هرگز ولی اینو نمیگه ولی قشنگ میاد میگه که من همین کارا رو انجام دادم ولی فهمیدم با مسیری که می‌تونه به من جواب بده این کارها نتایج پایدار برای من ایجاد نمی‌کنه موفقیت پایدار و ثروت پایدار برای من ایجاد نمی‌کنه.

    و یه نکته طلایی و کلیدی در مورد کسب و کارهایی میگه که شاید اون عوامل بیرونی برای پیشرفت و موفقیت و ثروت من شدن رو ندارم مثل بودن توی محیط باکلاس و بالا شهر بودن مثل زدن بیلبوردهای قشنگ و زیبا یا چیدمان و طراحی داخلی با مثلاً وسایل خیلی شیک و زیبا رو ندارند یعنی اون عواملی که خیلی از آدم‌ها برای رشد یا برای موفقیت و ثروتمند شدن یک کسب و کاری مهم می‌دونن اون کسب و کارها نداشتند ولی مشتری فراوان زیاد داشتن ولی فروش‌های زیاد داشتن که واقعاً باعث تعجب خود ما میشه و خیلیای دیگه میشه که طرف هیچ کدوم از اونا رو نداره لی انقدر مشتری داره انقدر ثروت داره می‌سازه و این همون الگوگیری و دیدن افرادیه که برخلاف اون باورهای محدودی که به ما داده شده دارن نتیجه می‌گیرند پس یک عواملی در درون فرد داره ایجاد میشه که این نتایج رو توی بیرونش ایجاد کرده.

    و واقعاً توحید هیچ چیزی نیست جز اون قدرت دادن به خداوند باور فراوانی باور به رزاق بودن خداوند به وهاب بودن خداوند به اینکه خداوند من را یاری می‌کنه کمک می‌کنه برام مشتری میشه مشتری میاره اینکه با تمام اون ترس‌ها آدم حرکت می‌کنه و به یک نیرویی ایمان میاره که مسائلی هم توی کارم توی کسب و کارم توی بیزینسم رخ بده خدا برام حلش می‌کنه اینا یعنی توحید توحید در عمل اینکه خودت رو لایق می‌بینی لایق یک زندگی خوب لایق دیده شدن لایق اینکه از توانمندی‌هات و علایقت در جهت رشد استفاده کنی در جهت خدمت کردن به خودت و جهانت استفاده کنی اینا یعنی توحید واقعاً احساس می‌کنم چیزی جز این نیست و عین همون” توحید در عملِ “.

    یه نکته دیگه در مورد صحبت‌های استاد اینه که به کار با کیفیت اعتقاد داره اینکه وقتی تو کارت با کیفیت باشه وقتی عاشق اون کاری که داری انجام میدی باشی و ذهنیت و باور درست در مورد کار در مورد پول در مورد ثروت در مورد خداوند ایجاد بکن بدون تبلیغ کردن و با اون سیستم خداوند با اون خدایی که داره همه چیز رو مدیریت می‌کنه آدم‌های مناسب رو به کسب و کارت که مشتری تو بشن هدایت میکنه. اینجا استاد میگه از قدرت سوال خودتون استفاده کنید و یه چیز دیگه هم میگه میگه تاثیری که کلام داره و قدرتی که کلام داره می‌تونه خداوند از این طریق براتون انجام بده که افراد با کلامشون تبلیغات کلامی دهان به دهان شما رو بشناسند و چقدر اصول ساده می‌تونه باشه اصول قوانین و چقدر عمل کردن بهش میتونه برای ما نیاز به تمرین و تکرار داشته باشه تا بتونیم یادش بگیریم.

    خدایا چه چیزایی رو دارم تو این فایل می‌شنوم که شاید مثلاً بارها توی فایل‌های مختلف شنیده بودما ولی واقعاً احساس می‌کنم توی یک مداری قرار گرفتم که می‌تونم این‌ها رو درک کنم و می‌تونم توی مسیرم به کار ببرم اینکه شما عاشق کارتون باشین و وابسته به مشتری نباشید این جمله خیلی کلیدیه که همون بحث وابستگیه که ما به عوامل بیرونی برای لذت بردن و برای حال خوب وابسته‌ایم و دقیقاً یکی از ضوعات در مورد وابستگی همین می‌تونه باشه در کسب و کار که ما وابسته اومدن مشتریمون نباشیم رها باشیم و بذاریم که خدا بهترین آدم‌ها رو به سمتمون هدایت کنه حالمون خوب باشه از درون و واقعاً این فقط کنترل ذهن می‌خواد و ایمان و تقوا.

    یکی از اون باورهایی که ما باید به شدت توی وجود خودمون ایجاد کنیم و تقویتش کنیم همین که خدا روزی من رو می‌رسونه همون خدایی که روزی پرنده رو توی آسمون می‌رسونه و به یک مورچه در دل خاک روزی میده این باور واقعاً می‌تونه توی کسب و کار من من رو موفق کنه.

    سوال بعدی در مورد نحوه اتصال ما به خدا و چقدر جواب بینهایت هدایتی رو استاد داد که خدا همیشه به ما وصله یعنی یه باوریه که خیلی می‌تونه هم تو خودم خیلی تاثیرگذارتر بشه و باورهای معنویم رو خیلی تقویت کنه و باورهای درستم نسبت به قوانین رو تقویت کنه اینه که خدا همیشه به من وصله این منم که با ارسال فرکانس‌های هر لحظه‌ام و توجهاتم به خدا یا نزدیک‌تر می‌شم وصل‌تر می‌شم یا این اتصاله رو دور می‌کنم یعنی از اون فضائه دورتر می‌شم خب.

    چقدر اینجا قشنگ این موضوع رو ربط دادیم به احساس عدم لیاقت که وقتی انسان خودشو لایق این ارتباط و این هم صحبتی و این اتصال نبینه دقیقاً توی زندگیش تو روابط توی جنبه‌های مختلف زندگیش خودشو نشون میده این کمبود لیاقت و ارزشمندی که احساس می‌کنه آدم به واسطه دیده‌ها و شنیده‌هاش و انسان‌هایی که اطرافش بودن.

    این مهم‌ترین باوریه که می‌تونه جلوی دریافت الهامات و هدایت‌های خدا رو برای هر انسانی بگیره وقتی باور نداشته باشه که لایق هم صحبتی و دریافت الهامات و هدایت‌های خداوند.

    درباره تعریف از خود و اینکه از خودمون از توانمندی‌هامون تعریف کنیم استاد چقدر قشنگ صحبت کردی که من از خودم از توانمندی‌هام تعریف می‌کنم از دستاوردام تعریف می‌کنم و واقعاً این تعریف کردن تمجید کردن از خود نشانه تغییر خیلی بزرگی باورهای شما و هر آدمی که مثل شما عمل بکنه.

    و یه نکته دیگه هم که من از صحبت‌های شما درآوردم اینه که اتفاقا برعکس اون باورای محدودی که بهمون گفتن که نباید از خودت تعریف کنی تمجید کنی باید عمل کنی چون این یه باور اشتباه و برای کسی که می‌خواد موفق بشه و پیشرفت کنه و ثروتمند بشه این ذهنیت و این باور بهش هیچ وقت کمک نمی‌کنه به جایی نمی‌رسونه اونو.

    و چقدر مرز بین تعریف و تمجید و تحسین خود و اعتبار اون نتایج و دستاوردهایی که گرفتید رو درست تشخیص دادید که اعتبارش به خداوند چون اگه اون کمکتون نمی‌کرد چون اگه اون هدایتتون نمی‌کرد هیچ وقت به این جایگاه نمی‌رسیدین و البته که به خاطر اینکه تغییر دادین خودتونو به خاطر دیدن ارزشمندی‌هاتون و توانمندی‌هاتون خودتون رو تحسین می‌کنین خودش نشونه درک درست قانونه.

    یه دوست دیگه سوال می‌پرسه در مورد عددها و رقم‌هایی که از لحاظ مالی استاد به دست آوردن و میگه که آقا این شرایط برای همه نیست برای استاد عباس منش بوده که از صفر شروع کرده بر حسب تکاملش، قدم‌هایی که برداشته به الهاماتش عمل کرده و چقدر مثلاً ذهنیتش در مورد ثروت و در مورد خداوند و ارتباط این دو بهتر بوده و این قرار نیست برای هر کسی به شکل یکسان تغییر کنه و نتایج رو به وجود بیاره و این و این درک به من و بقیه دوستان هم خیلی می‌تونه کمک کنه که از هر جایی هستی اگر باورات نسبت به ثروت درسته به خدا درست‌تره خیلی زود می‌تونی از لحاظ مالی پیشرفته خیلی عالی را داشته باشی نه لزوماً از صفر

    چقدر این توضیحتونو دوست داشتم استاد عباس منش که گفتین سرعت رسیدن ما به خواسته‌ها به اندازه سرعت تغییرات ماست.

    یه نکته دیگه که در مورد اینکه انگیزه خودتون رو چه جوری نگه می‌دارید در مسیر می‌گفتین که من با تکرار همین مباحث و با تکرار همین آگاهی‌ها باعث می‌شه که انگیزه خودم رو نگه دارم و هر روز توی مسیر خودمو قرار بدم.

    یه نکته‌ای هم در مورد سرمایه گذاری گفتین که گفتیم بهترین سرمایه‌گذاری اینه که آدم تو خودش سرمایه‌گذاری کنه و اون سرمایه‌گذاری که خودت انجام میدی باعث شناخت علایقت میشه مثلاً شما توی حوزه ملک علاقه زیادی به ملک دارین و این از شناخت خودتون اومده رو خودتون بیشتر سرمایه‌گذاری می‌کنید تا روی املاکتون یا ملکاتون و این یه سبک شخصیه به نظر من و هدایت شدنشم به سمتی که ما توی چه موضوعاتی سرمایه‌گذاری کنیم توی بیرون هم اون جریان به ما میگه اون جریان هدایت به ما گفته میشه بر اساس اون مسیری که داریم حرکت می‌کنیم خداوند ما رو هدایت می‌کنه.

    و نگاهتون به سرمایه‌گذاری اینه که سرمایه‌گذاری همون دنبال کردن مسیر علاقه‌تونه همون عشقیه که با کارتون دارین همون سرمایه گذاری کردن روی توانمندی و مهارت‌هاییه که داریم.

    اینم یه نکته دیگه راه درآمد ما از اون توانمندی‌هاییه که داریم از اون توانمندایی که خدا بهمون بخشیده و برای هر کسی یک سری توانمندی‌ها بلده و علاقشه و بیشتر دوستش داره

    و میگه اگه ما بریم دنبال همون توانمندی و استعدادهایی که خدا به ما داده خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنیم ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه و اصلاً دیگه نگران این نمی‌شیم که روی چه موضوعی سرمایه‌گذاری کنیم که درآمدمون بیشتر و بیشتدرآمدمون بیشتر بشه.

    تمام آدمایی که می‌بینید ثروتمند و موفق شدن از مسیر علایقشون به این ثروت و موفقیت رسیدن.

    اگه سهام بیل گیتس یا وارن بافت اینقدر ارزشمنده به خاطر اینکه اونا روی خودشون سرمایه‌گذاری کردن روی توانمندی‌هاشون سرمایه‌گذاری کردن.

    و اگه رو خودمون سرمایه‌گذاری کنیم بیشتر از چیزی که فکر می‌کنیم سود می‌کنیم.

    استاد نمی‌دونم چه جوری ازت تشکر کنم اصلاً گوش دادن به این فایل و همزمان آگاهی‌هایی که به من داده می‌شد و درک‌هایی که به من داده می‌شد تا بنویسم برای من از هر چیزی توی این لحظه با ارزش‌تره و خدا رو خیلی شکرگزارم که یک روزی ازش خواستم که حقیقت رو به من نشون بده و الان فرای اون چیزی که من خواستم دارم هر بار دریافت می‌کنم تو این مسیر بی‌نهایت قشنگ و زیبا و الهی عاشقتونم بازم از شما خانم شایسته خیلی ممنونم میدوارم این درک‌ها هر روز توی وجودم بیشتر و بیشتر بشینه و هر روز ایمانم به خدای خودم بیشتر و بیشتر بشه توکلم بهش بیشتر بشه و باور کنم خدایی رو که برای منم بهترین‌هاشو می‌خواد و من رو لایق بهتریناش خلق کرده.

    به خدای بزرگ می‌سپارمتون همیشه در آرامشو عشق و سلامتی و ثروت پایدار و ابدی باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    زهرا جوانمرد گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    سلام و درود بی پایان به استاد عباسمنش عزیز و مریم جان

    خدا رو شاکرم که طبق تعهدی که به خودم دادم امروز هم این موفق شدم این فایل لایو استاد رو ببینم و کامنت بزارم

    و نظرات دوستان رو بخونم

    من خودم کارم رو با عشق و علاقه شروع کردم حتی روزهای اول به این فکر نمیکردم که بخوام ازش درآمدی داشته باشم

    عاشق نقاشی بودم و برای حال خوب خودم شروع به یادگیری و کار کردم و در ادامه اونقدر پیشرفت کردم که اول توی منزل به تعداد خیلی کم هنرجو میگرفتم و بعد به راحتی آموزشگاه زدم و در ادامه هدایت شدم به سمتی که مجوز رسمی فنی حرفه ای بگیرم

    و از سرمایه صفر شروع کردم و الان درآمد خوبی دارم

    چیزی که در این مسیر طی شد همان تکامل و عشق و علاقه به کارم و عدم نگرانی بابت درآمد که خدا رو شکر تا اینجا داره خوب پیش میره

    البته اینو بگم من در چند سال اخیر دچار چالش هایی شدم مخصوصا زمانی که سایت و آموزش های استاد و دوره ها دور شدم

    گاهی خودم رو با کسانی مقایسه کردم که کاملا اشتباه بود و….

    کار کردن روی ذهن،کنترل افکار و تلاش و پشتکار …باید دایمی باشه تا نتایج پابرجا و روبه جلو باشه

    بهترین ها رو براتون آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    فاطمه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 843 روز

    ب نام هدایت گر مهربان

    سلامی سرشارازعشق وحس خوب ب استادعزیزم و مریم جان

    خداروسپاس ک بی نهایت زیبا هدایت میکند مارو نسبت ب شرایطمون ب یه سری فایل ها

    من مدت کوتاهی میشه ک کسب و کار خودمو استارت زدم و شروع کردم با همون شرایط و همون چیزی ک داشتم برای خودم یک مزون کوچیک راه انداختم جایی ک من قرار گرفتم ب صورت هدایتی جایی هست ک بزرگ ترین مزون ها کنار منه و بسیار بسیار درامد های بالایی دارن و موفق و شلوغ هستند

    و یه سری افراد وسوسم میکردن ک پول قرض بگیر از کسی و لباس های خاص بزار تو مزونت و خیلی تشویق ب قرض کردن یا چک دادن میکردن منو و واقعا داشتم وسوسه میشدم ولی خداروشک ک هدایت شدم ب این فایل و تصمیم گرفتم عجله نکنم وبزارم تکاملم طی بشه و قدم های اول خودمو با قدم های صدم دیگران مقایسه نکنم سعی کنم کار باکیفیت انجام بدم با عشق کار کنم تا خدا خودش تبلیغ کار منو بکنه و افراد مناسب رو ب سمت من هدایت بکنه و سعی میکنم مواقعی ک مزون های دیگر بسیار شلوغ هستن تحسینشون کنم و از دید دیگری نگاه کنم ب ان ها تا حسم و خوب نگه دارم

    خدارو بی نهایت سپاس ک دراین مسیر قرار گفتم و از خدا میخام همیشه هدایتگر من باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    شیرین عبدی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    سلااااااااام

    به نام خدای جدیدم، هوشیار ثروتمند با درایت خوش سلیقه

    بیشتر نکته هایی که در جریان این فایل گفته شد رو من تجربه کردم

    تبلیغ پولی

    منتظر سرمایه و وقت مناسب و مکان مناسب برای شروع بیزنس بودن

    همه رو تجربه کردم

    بخاطر اینکه همش توی ذهنم این باور بود که خوب کجای شهر فضا داشته باشم شرکت بزنم، خوب پولشو از کجا تامین کنم وسیله ها رو باید بخرم

    از طرفی پروسه ثبت شرکت برام پیچیده شده بود، این پیچیده فکر کردن باعث شده بود مسیر برام پیچیده بشه، چقدر هزینه مشاور ثبت شرکت کردیم، چقدر رفتیم سوپیشینه دادیم پول تاکسی دادیم روزهایی میشد که ماشین نداشتیم و الان میفهمم که وقتی اونطوری کار میپیچه یعنی دست نگه‌دار! یعنی این مسیری نیست که خدا آماده کرده, چون مسیر خدا راحته, روان و دلچسبه

    ولی با تمام این پیچیدگی ها که سر در نمی اوردم ازشون، هدایت خواستم، هنوز از مسیر قانون جذب و قوانین چیزی نمیدونستم ولی خواستم و هدایت شدم از مسیرهای الهی به استادی که از طریق ایشون با استاد عباسمنش آشنا شدم و مسیرم داشت شکل می‌گرفت

    اعتماد بنفس بیشتری پیدا کرده بودم، جهان جدیدی رو شناختم که دیدم با خواسته های من هماهنگی و نزدیکی و شباهت بیشتری داره، خواسته ها در من شکل گرفت واضحتر شد و باعث شد که از شغل قبلی م بیام بیرون، جریان ش رو قبلا تعریف کردم، ولی همیشه خودم رو تحسین می‌کنم به خودم میگم اگر اون شد، اگر تونستی خودت تصمیم بگیری و اجرا کنی الان هم به هیچ شخص دیگه ای غیر از خودت و خدا احتیاج نداری

    خدای من سپاسگزارم

    توی همین جریان تغییرات بود که هدایت شدم به شکل دیگه ای از ثبت شرکت که نه تنها خیلی راحتتر بود بلکه خدا جوری اسون کرد منو که به چشم به هم زدنی مدرک رو دریافت کردم، و همین رو هم بعدها متوجه شدم که یک کمالگرایی ذهنی بوده، چرا که حتی یکبار، حتی یکبار از اون مدرک استفاده نکردم و این باعث شدم که از سال 99 تا امروز یادم بمونه که ابزارگرا نباشم، و هربار که ذهنم منو عقب میکشه بخاطر کمبود یک ابزار و شرایط بیرونی خاص، بدونم که یک دام ذهنیه

    (البته همین الانش هم توی این دام هستم، الان که پاراگراف بالا رو خدا هدایت کرد نوشتم متوجه شرایط م شدم هم در زمینه مهاجرت هم گسترش کسب و کارم هم روابط

    خدای من سپاسگزارم بخاطر اینکه حواست بهم هست حتی وقتی خودم حواسم نیست، خدای من سپاسگزارم)

    کسب و کار جدید و شخصی مون رو با دوستم شروع کردیم و معجزه پشت معجزه، قرنطینه جهانی برای من و ما برکت داشت، نه تنها تعطیل نشدیم بلکه خدا براحتی مشتری ها رو هدایت میکرد و انلاین میفروختیم و فضای رایگان مبله داشتیم, همون سال اول درامدی رو تجربه کردم مشتری و پروژه هایی رو تجربه کردم که توی تمام سالهایی که کار کردم و با وام گرفتن مبلغی رو پس انداز کرده بودم، تجربه ش نکرده بودم، درآمد اون سال بیشتر از تمام پس اندازم بود

    شیرین

    فبای الا ربکما تکذبان

    ؟

    خدایی که توی اون شرایط قرنطینه اونهمه مشتری هدایت کرد و پول ساختی, الان که رشد کردی، ادم بهتر و کاملتر و کمی موحدتر شدی هدایت نمیکنه؟ رها میکنه تو رو؟ از چی نگرانی از کنسل شدن از چی؟ خدا رو به یاد بیار که همیشه هدایت کرد، جاهایی که حتی فکرشم نمیکردی

    نترس

    آروم باش

    مطمین باش

    تبلیغ دادیم به شخصی که خیلی بنظرمون کار درست بود، پولشم نقد دادیم، فقط یکنفر مشتری از طریق اون تبلیغ اومد

    توی فروش با یک سایتی همکاری کردیم که بعد از مدتی دیدیم داره تولیدات رو کنترل می‌کنه که نه اینطوری کار بزنید این چه رنگیه و … و بعد از مدتی خدا هدایت کرد و کات کردیم، حتی دوستی بود که در مرحله ای از کار بخشی از فروش کیف های ما رو انجام میداد و دقیقا وقتی که دیگه همکاری مون صفر شد بعدها متوجه شدم و فکر کردم و درک کردم که چون وابسته فروشش شده بودم خودم باعث شدم که کار به آخر برسه

    من در ابتدای شروع کسب و کارم سرمایه ای نداشتم، خیلی راحت یک مقدار چوب بدستمون رسید رایگان، رنگ و قلم مو هم داشتیم از قبل، ذوق و استعداد و خلاقیت مون هم که خدا بهمون داده بود برکت لذت بردن از کارمون هم خدا بهمون داده بود، شروع کردیم و کم کم فرش های چوبی مون خلق شدن و تا به امروز مدام هدایت شدیم کارمون اسونتر شد هزینه های تولیدمون کمتر شد، وارد حوزه پوشاک شدیم و کیف تولید کردیم، ورکشاپ گذاشتیم

    هرجا شرک داشتم کارم متوقف شد، هرجا به غیر خدا وابسته شدم چه شخص، چه سایت، چه ابزاری خاص، خودم با شرک‌م باعث شدم که کارم متوقف بشه و بقول استاد، این درسی بود که باید می‌گرفتم و الان چند وقتیه دارم به صلح میرسم با خودم و احساس خودم رو آگاهانه دارم خوب میکنم و خودم و دیگران رو میبخشم و بــــاور دارم این مسیر درسته، جواب میده حتما جواب میده

    اینقدر دارم هدایت دریافت میکنم، نشونه ها رو میبینم که نمیتونم و نمیخوام نادیده بگیرمشون یا بی‌تاثیر و بیهوده بدونمشون

    خدای من واقعا بابت این رشد شخصیتی ازت ممنونم واقعا واقعا واقعا سپاسگزارم

    بعضی وقتا قلبم باز میشه از حجم احساس سپاسگزاری که دارم ولی کلمات کم میارم برای ابرازشون

    ولی

    خدای من تو میشنوی قبل از اینکه به زبان بیارم و میخونی قبل از اینکه بنویسم

    خدایا ممنونم واقعا ممنونم

    هروقت تبلیغات رو به خدا سپردم، خودم سهم خودم رو انجام دادم تجسم کردم سپاسگزاری کردم باور کردم که این قوانین جواب میدن، خدا شاهکار کرده

    اتفاقا چند روز پیش که این فایل گام دوم روی سایت اومد، همون روز من جلسه کاری داشتم، جلسه ای که همششششش هدایت خدا بود، اصلا من چیزی جز هدایت و برنامه خدا نمیدیدم توی قضیه، صحبت های اولیه ای که شده بود وقتی برگشتم خونه شک داشتم، ولی وقتی این فایل رو شنیدم تصمیم قطعی گرفتم و گفتم اگر قرار به تبلیغات پولی شد من کنار میکشم و میگم اگر دوست دارید من براتون کار میکنم ولی دیگه شریک قضیه نیستم، و خدای من خدای من، همون روز عصر رفتیم برای جلسه دوم و اصلا انگار خدا اونجا بود داشت جلسه رو مدیریت میکرد، دیگه حتی حرفی از تبلیغات پولی نشد، حتی حتی پرینت پوستر هم کنسل شد و قرار شد مجازی تبلیغات رو پیش ببریم

    و

    حتی یکی از دوستان جمله ای گفت که دیدم این هم فکر و فرکانس بودن رو فقط خدا می‌تونه جور کنه و بقول مریم جان در دوره کشف قوانین، وقتی دیدم خدا اینطور داره هدایت می‌کنه، باور کردم که خدا داره حمایت می‌کنه

    دوستمون که اونجا میزبان بود گفت من اصلا از خرید قسطی خوشم نمیاد احساس ناامنی و کافی نبودن بهم میده، یعنی این جمله رو گفت، من چشمام ستاره ای شد که این همون صراط مستقیم خدای منه با بندگان نعمت داده شده و هدایت شده ش

    همون مسیریه که پاداش منه برای ادامه ندادن معاشرت هایی که متوجه شده بودم دیگه هم فرکانس نیستیم و کشیدم کنار از خیلی روابط و دوستی ها و دورهمی ها و خدا با بندگان صالح ثروتمند و خوش فکر و توحیدی‌ش هم‌نشین‌م کرد

    چون

    خودم رشد کردم

    ادم حسابی تر شدم

    خدای من وااااقعا سپاسگزارم

    الان در حالی دارم این کامنت رو مینویسم، که پوستر دوره رو طراحی کردم، فرستادم بچه ها ببینن، این فایل رو بارها و بارها گوش کردم و کیف کردم از اینکه خدا تبلیغ می‌کنه اعتبار من میشه پارتی من میشه رزق من میشه و لذذذذت

    من کارم فقط لذت بردنه

    تحسین کنم و لذت ببرم

    موفق بشم و لذت ببرم

    از سرمایه های درونی که خدا بهم داده استفاده کنم و لذت ببرم

    پول بسازم و سود کنم و لذت ببرم

    اسون بشم و لذت ببرم

    خدای من

    خوبه که هستی تا چگونگی ها رو به تو بسپارم

    هنوز باهات کار دارم، هنوز هدایت و حمایت میخوام

    بوس محکم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1866 روز

    هروقت صحبت های استاد درمورد سرمایه گذاری رو میشنوم آروم میشم و حس خوبی بهم دست میده.

    بعضی وقتا که حرفای استاد رو فراموش میکنم، حرفای بقیه روم تاثیر میزاره و با یه استرسی دنبال سرمایه گذاری روی دلار و طلا و این چیزا میرم. درحالی که کار من یه چیز دیگست. الان من تو موقعیتی هستم که توی کارم تازه میخوام حرفه ای بشم. پس خیلی چیزا باید یاد بگیرم، روی مهارت های تخصصیم باید سرمایه گذاری کنم، روی خودم، مهارت های نرم ام، روی باور هام، توحید.

    این مدل سرمایه گذاری باعث میشه چند سال بعد، انقدر ثروت وارد زندگیم بشه که بی‌نیاز بشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    امیرحسین معینی گفته:
    مدت عضویت: 2021 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    واقعا خسته نباشید میگم به خانم شایسته عزیز که زحمت میکشن و در پروژه جدیدشون خانه تکانی ذهن گام به گام:

    1ـ برای شروع کسب و کار شخصی حتما لازم نیست که سرمایه زیادی اول داشته باشیم که کار رو شروع کنیم، از قدم های کوچیک اما تکاملی میتونیم شروع کنیم مثل جابز ها و بیل گیتس ها که از کوچیک شروع کردن و نتیجه گرفتن ، همون اول همه چی نداشتن ، ینی ما یکی رو میبینم پیشرفت کرده مقایسه میکنیم و همش عجله داریم که نتیجه ای که طرف مقابل مثلا توی چهار سال گرفته ما هم توی همون سال اول اون نتیجه رو بگیریم.

    2ـ در مورد وابسته بودن هم اینه که هر چه که ما احساس خوب و حال خوب درونی مون رو به کسی یا چیزی گره بزنیم مثلا یک شخص یا مثلا اینکه بگیم من فلان کار فلان ماشین رو داشتم الان حالم خوب بود ، احساس خوب درونیمون رو به مواد و هرچیزی که باعث باشه که تا اون موضوع نباشه ما از زندگیمون لذت نبریم میشه وابستگی ، و خصوصا توی روابط کسی که اینجوری باشه تا ابد نمیتونه از زندگیش لذت ببره، مگه اینکه باور هاش رو عوض کنه و یک تجدید نظری در مورد افکارش توی روابطش داشته باشه.

    3ـ در مورد تبلیغات هم بقول استاد از وقتی که قانون رو شناختند تبلیغات انجام ندادن و اینکه وقتی شما عاشق کارت باشی و تلاش کنی و کار با کیفیت ارائه بدی خداوند آدم هارو هدایت میکنه به سمت کسب وکار ما ، مثال مغازه هایی که نه تبلیغات خاصی داشتن ولی فروششون عالیه از کوچیک شروع کردن و درست کار رو باعشق انجام دادن و خودشون رو با بقیه کسب و کار ها مقایسه نکردن ، و مشتری ها هدایت شدن به سمت این کسب و کار ها .

    4ـ نحوه اتصال به خداوند : موضوع اینه که خداوند بما وصله ولی ما احساس لیاقت نداریم و میگیم من گناهکار منه فلان در وجود خودمون نمی بینیم که اصن ما به خدا وصلیم و او همیشه در کنار ماست و این باور مارو از منبع دور میکنه.

    5ـ تعریف از خود :انسانی که اعتماد بنفس بالایی داره میتونه از خودش تعریف کنه و توانایی و نتایجش رو بگه ، ما فکرمیکنیم کسی که از خودش تعریف کنه آدم متواضعی نیست ولی نه کسی که نتونه از خودش تعریف کنه و نتایجش رو بگه به جایی نمیرسه!

    5ـ سرعت رسیدن به خواسته هامون به سرعت تغییر ما بستگی داره ، خیلی از ماها زمان می‌بره تغییر کنیم.

    6ـ برای بالا نگهداشتن سطح انرژی مهمترین کار تکرار باور های مناسب ، صحبت کردن با خودمون، سپاسگزاری کردن، و آگاهانه تمرکز کردن بر روی نکات مثبته که باعث میشه بیشتر مواقع احساس خوبی رو تجربه کنیم.

    خیلی خوشحالم که کامنت دومم رو بروی سایت می‌ذارم و خدارو سپاسگزارم که در این مسیر زیبا با شما هستم.

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: