live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 45

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میثم حیدری گفته:
    مدت عضویت: 764 روز

    بنام خداوند مهربان

    گام دوم

    سلام به همه ای دوستان خوبم

    خدارشکر استاد باز هم با این فایل ها و با این حرف های درست انگار ذهنمو شُخم زدید

    بله استاد سرمایه وقتی به سمت ما میاد که ما حرکتی کرده باشیم،

    اینکه بقیه یا بهتر بگم خیلیاا به این فکر هستن که اول باید سرمایه اولیه باشه تا ما با اون سرمایه اولیه بتونیم ثروت های بیشتر درست کنیم یا به وجود بیاریم،

    در حالی که اینطور نیست

    هر کسی از لحاظ مالی و سرمایه در هر جایگاهی که است همون جایگاه لایقش هست

    من اگ مثلا ماه 20 تومن درامد دارم ، یعنی من لایق همین 20 تومن هستم از نظر جهان، نه بیشتر نه کم تر

    اگه من باور هامو درست نکنم هر چقدر زور فیزیکی برای افزایش درامدم بزنم هم هیچ سودی نمیکنم ،و هیچ تاثیر مثبتی برای بیشتر شدن درامدم نخواهد داشت،

    حالا اگه هر کسی از هر زاویه ای از هر جنبه ای در هر موقعیتی که هست، همون موقعیت جایگاهش است

    یعنی از نظر جهان از نظر خداوند لایق اون جایگاه است، اگه استاد در اون پرادایس زیبا است لایق اون موقعیت است، اگ استاد درامد میلیاردی در ماه داره لایق اون ثروت است، اگ شما به موقعیت کنونی خود هستی شما لایق همون موقعیت هستی،اگه لایق اون موقعیت نمیبودی،الان اونجا توی اون موقعیت نبودی

    جهان کارشو اشتباه انجام نمیده(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 483 روز

      سلام میثم.

      این جمله که نوشتی زور فیزیکی،

      من رد خیلی به فکر فرو برد، و به یاد پیج خودم افتادم که همه نکات مثبت برای داشتن یه پیج ایده آل رو دارم اما فروش هیچ، اما دوستم اصلا به پیج شلوغ و…. اما بسیار بسیار پر روزی،

      دقیقا حرفت ، حرف استاده که گفت یه مغازه تو جای تاریک اما حتی یه صندلی هم نداره برای نشستن، اما فروش عالی,

      جالب خیلی خیلی دیدم این مدلی، همیشه میگفتم که بخاطر باورشون که ثروت دارن و مشتری،

      به ظاهر باور دارم که آره، ذهن درست بشه ثروت میاد، اما الان که نگاه میکنم ، باطنا بر این باورم که حتما باید یه کاری کنم که پیج جذاب بشه تا ملت بیان سمتم یا باید تبلیغات برم،

      همین الان دو تا از پاشنه آشیل هام رو پیدا کردم،

      یکی اینکه که خدا روزی رسان هست و من لایق ثروتم .

      دوم این که کارهای من عالین و نیازی نیست براشون کاری کنم که که بهتر دیده بشن.

      پس خداوند روزی رسانه و ایمان به محصول خود.

      میثم جان موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    امیر علایی گفته:
    مدت عضویت: 2809 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته و همه ی دوستان هم فرکانسی دوست داشتنی.

    دلیل عدم درک قانون تکامل عامل عجله داشتن است. وریشه ی عجله داشتن مقایسه خودمون و نتایجمون با دیگران است.

    خیلی از میوه هایی که می‌بینیم توی زندگی دیگران، باید نگاه کنیم ببینیم چه ریشه هایی داره

    ما فقط میوه رو میبینیم و میخوایم به سرعت برسیم بهش و همین باعث میشه خیلی وقت ها ناامیدی و بیاد سراغمون

    امروزه توی دنیا روش ها و متدها و شیوه های زیادی هست برای رسیدن به آرامش و خواسته ها و… که خیلی هاشون گیج کننده و خسته کننده هستند

    باید بدونیم که جهان هستی و خداوند با اعمال ما کاری نداره بلکه با احساس ما کار داره و زمانی که ما احساسمون خوبه یعنی داریم فرکانس درستی میفرستیم.

    حالا یکی با مدیتیشن یکی با تصویر سازی یکی با نوشتن و….

    مهم اینه من حالم خوب باشه و همیشه به آینده امیدوار باشم و منتظر اتفاقات عالی و بی نظیر

    بهترین تعریف وابستگی: هرشکلی از منتظر بودن برای لذت بردن از زندگی که وابسته با عامل بیرونی باشه.

    هر چیزی که ما در همین لحظه، حال خوبمون رو به خاطرش بد میکنیم یا منتظریم اتفاقی بیفته که حالمون خوب بشه یعنی وابستگی.

    در کسب و کار من تبلیغات رو خداوند انجام میده. من وظیفم این هست ارزش خلق کنم و باور کنم که تجارت من جهان رو گسترش میده و بعد خداوند کارهارو پیش میبره

    و توی این مسیر تجارت دنبال شریک نباشیم

    یاد گرفتیم خودمون مسئولیت ١٠٠% زندگیمون رو قبول کنیم. روی خودمون و خدای خودمون حساب باز کنیم کارها به سرعت پیش میره.

    خداوند کارها رو انجام میده خداوند قدرت این رو داره که از بی نهایت راه و مسیر و احتمال و شیوه ثروت و نعمت و وارد زندگی من بکنه.

    چه زمانی؟ زمانی که من تسلیم باشم و نشونه ی تسلیم بودن آرامش و لذت بردن و باور به آینده ای هست که خودمون خلقش میکنیم

    خداوند همیشه هست به شرطی که من باورش کنم و خودم رو لایق بدونم که خدا به من میگه چکار کنم از بی نهایت روش با من صحبت میکنه من باید وردی های ذهنم رو باز بزارم و تسلیم باشم و مقاومت هارو بردارم و هر ایده ای به ذهنم رسید که با شرایط کنونی من همخونی داشت رو انجامش بدم.

    باید عزت نفس و باور داشته باشم و بدونم که از خودم و توانایی هام تغریف کردن به منزله ی غرور و منیت نیست بلکه به معنای داشتن عزت نفس بالاست.

    سرعت رسیدن به خواسته ها بستگی به میزان سرعت تغییرات من داره

    اینکه من تکاملم رو چجوری طی میکنم و مقاومت های ذهنیم رو با چه تمرکز و تعهدی میشکنم.

    طی کردن تکامل به معنای گذشتن زمان نیست، به معنای برداشتن گام ها در مسیر قوی تر شدن و باورهای درست ساختن هست

    هر چقدر با تمرکز و تعهد بیشتری گام هارو بردارم زودتر تکاملم رو طی میکنم و یاد میگیرم زندگی به معنای رسیدن به هدف خاصی نیست به معنای لذت بردن از مسیر رسیدن به اهداف هست

    اگه من باور داشته باشم که به تک تک خواسته هام میرسم که همین الان از مسیر رسیدن به خواسته هام لذت میبرم. نگرانی ما بابت توجه به نتیجه هست.

    توجه به نتیجه باعث حال بد ما میشه اگه رشد نکرده باشیم

    نتیجه وظیفه ی ما نیست. وظیفه ی ما ساختن باور های درست و داشتن توکل و برداشتن قدمها و انجام کارهاست.

    نتیجه وظیفه ی خداوند است. اگر من کارم رو درست انجام بدم خداوند کارش رو درست انجام میده. اگه امروز چیزی درست نیست من کارهام و درست انجام ندادم.

    هر ثانیه و هر روز آگاه باشم به ذهنم، جملات مثبت و تاکیدی بگم، شکرگزار باشم، با خودم در مورد آیندم صحبت کنم، تمرکزم بر روی اتفاقات و چیزهای مثبت باشه همشه سطح انرژی بالایی دارم

    و در نهایت بهترین سرمایه گزاری روی خودمون هست

    روی توانایی ها، روی تجارتمون، روی باور هامون و…

    اگه من دارم خدمت یا محصولی رو ارائه میدم باید در موردشون اطلاعات کامل داشته باشم تا باورم نسبت به ارزشش چندین برابر بشه اونوقت با قدرت بیشتری با مشتری هام صحبت میکنم

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم که توی این مسیر هستم و واقعا یکی از شکر گزاری های من اینه که توی این دوره و توی ایران زندگی میکنم که میتونم از وجود استاد عزیز استفاده کنم و به یاد بیارم که چی بودم و قرار بود چه کار کنم.

    هزاران بار شکرگزار خداوند هستم

    ثروتمند و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 483 روز

      سلام امیر.

      این قسمت کامنتت که نوشتی روند تکاملی، واقعا من رو به فکر فرو برد،

      روند تکاملی، واقعا یعنی چی؟ یعنی استمرار را داشتن،

      خوب استمرار اوکی ، اما چطوری؟

      مشکلی که ممکنه همه ما داشته باشیم اینه یکهو بخواییم حجم بالایی از آگاهی رو روزانه به صورت مستمر استمرار وارد ذهنمون کنیم،،

      و یکهو یکجا از این حجم زیاد خسته بشیم و کلا دور بشیم.

      پس استمرار به معنای صد خود رو گذاشتن نیست. بلکه به معنای آهسته آهسته هست،

      جوری که لذت ببریم نه اینکه از سر وظیفه بدونیم که آقا امروز حتما باید مثلا سه صفحه کامنت بخونم یا حتما دو ساعت فایل گوش بدم،

      شاید یک صفحه کامنت و تأمل تو بیست دقیقه از یه فایل دو ساعته برای ارزش بیشتری داشته باش،

      که این ریشه در کمال گرایی مونه،

      و اینجا که گفتید که ما در نهایت به خواسته می‌رسیم پس از مسیر لذت ببریم برام جای تأمل داشت، دقیقا

      ما در زمان مناسب ، در نهایت به همه خواسته هامون میرسیم( چه خواسته های بدمون چه خواسته های خوبمون) اونم از یه مسیر کاملا هموار،

      پس بهتره که از مسیر لذت ببریم، تا مسیر هموارتر و هموارتر بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به دو استاد مهربان و دوستان سایت

    گام دوم خانه تکانی ذهن

    استاد کاملا دست گذاشتید رو مشکلات ما

    همه مسائلی که توضیح دادین مانع پیشرفت و رسیدن من به خواسته هام هست ومن دارمشون شدت وضعف داره ولی هست

    دقت نمیکنم و دچار روز مرگی میشم و باعث عقب افتادنم میشه و بعد هم ناامیدی سعی میکنم خودم بیرون بکشم اما خوب دچارش میشم

    کاملا درسته که اگر رو خودمون کارنکنیم همه چی بحال اولش برمیگرده وبرعکس

    عجله کردن ؛ صبور نبودن برای تکامل و وابستگی و منتظر دیگران بودن تو هرکاری و دکمه حال خوب وبد من درصدی هم دست دیگرانه و کنترل ورودیهای ذهن رو از دست میدم ودچارغفلت میشم وحالم رو بد میکنه

    بجای اینکه وصل اصل خودم بشم وصل دیگران میشم ولاجرم ناراحتی هارو هم برام پیش میاره

    ولی سعی میکنم احساس گناه نگیرم و خودسرزنشی نداشته باشم با خودم حرف میزنم خودم آروم میکنم دلداری میدم خودم وسپاسگزاری تو حال بد اگه بشه که تمرکز کرد روش واقعا فوق العاده اس وحال ادم تغییرمیده

    سعی میکنم این افت وخیزها و بالا پایین شدنهارو یادشون بگیرم

    کلا کمک و بهبود دهنده خودم هستم اونم لطف خدای مهربان وآموزه های شما استاد عزیز هست

    خداوند رو سپاسگزارم بسیار ؛که میخورم زمین بازم با مهربانی دستم رو میگیره ولطفش شامل حالم میشه وکمک میکنه تا بتونم حالم مدیریت کنم خداروشکر

    به امید موفقیتهای روز افزون برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رها هستم گفته:
    مدت عضویت: 2456 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه ی دوستان خوبم در این سایت توحیدی

    ردّپای گام دوم

    در صحبت‌های نخست استاد در مورد داشتن سرمایه ی اولیه برای شروع کسب و کار، برای من قانون تکامل ، تو ذهنم بولد شد . به نظر من قانون تکامل یکی از اصلی‌ترین و مهمترین قوانین جهان هست که کل جهان بر پایه‌ی این قانون شکل گرفته و بنا شده . قانونی که خود من به شخصه در درک عمیق اون مشکل اساسی دارم و با اینکه دائم در حال پیدا کردن الگوهای واقعی و ملموس در جهان و زندگی اطرافیان و خودم هستم که قانون تکامل در اون رعایت شده و بارها در زندگیم دیدم که خیلی از کارها رو با رعایت قانون تکامل انجام دادم و به نتیجه رسیدم و خیلی از نتایج زندگیم با رعایت قانون تکامل به صورت خواسته یا ناخواسته، به دست اومده، ولی هنوز در هر مرحله از زندگیم به قول استاد عجله دارم و به هیچ عنوان صبر به تکامل ندارم و این موضوع باعث شده در اکثر کارهام چون صبر به تکامل نداشتم و عجله داشتم و خیلی سریع دنبال نتایج بزرگ بودم، خیلی زود ناامید شدم و کارها رو نیمه‌کاره رها کردم . واقعا برای درک همچین قانون مهم و حیاتی‌ای که خیلی هم سریع فراموش میشه، باید خیلی تلاش کنیم و مدام روش کار کنیم و یادآوریش کنیم تا درک و رعایت کردنش برامون منطقی بشه . به نظرم اگر بتونیم با باورهای درست، این عجله کردن رو کنار بزاریم و خیلی محتاج رسیدن به خواسته‌مون نباشیم ( که البته واقعا نیاز به استمرار در کار کردن روی باورها داره )، رعایت قانون تکامل باعث میشه خودمون در طی مسیر اذیت نشیم و استرس بهمون وارد نشه و با آرامش و لذت، مسیر رسیدن به خواسته‌مون، مثل رشد و گسترش کسب‌و‌کارمون رو طی کنیم . واقعا شروع یک کسب‌و‌کار از پلّه‌ها‌ی اول و با آرامش طی کردن مسیر و صبر به تکامل داشتن باعث میشه به طور کامل به همه‌ی بخش‌های کسب‌و‌کارت مسلّط باشی و به قولی ظرف وجودیت بزرگتر و آماده‌تر بشه برای حل مسائل بزرگتر ، در زمانی که کسب‌و‌کارت رشد و گسترش پیدا کرده و همینطور نیاز هست این رو هم به خودمون یادآوری کنیم که رعایت تکامل به معنای زمان زیادی طول کشیدن نیست بلکه به معنای پلّه‌پلّه و مرحله‌به‌مرحله بالا اومدن هست و لزوما پلّه پلّه بالا اومدن قرار نیست خیلی طول بکشه بلکه باعث میشه خیلی وقتمون در مسیر‌‌های انحرافی و اشتباه که در نتیجه‌ی عمل نکردن به قانون تکامل برامون ایجاد شده، هدر نره و یادمون نره که با صبر به تکامل و درست طی کردن مسیر ، سر‌و‌کله‌ی تصاعد از راه میرسه و ما رو سریعتر به خواسته‌هامون میرسونه. همه‌ی اینها رو به عنوان منطق‌هایی برای درک بهتر قانون تکامل، به ذهن خودم گفتم تا بهتر بتونم قانون تکامل رو در عمل اجرا کنم و به قولی باهاش به صلح برسم چون واقعا پاشنه‌ی آشیل خودم هست .

    موضوع بعدی ، موضوع شکرگزاری هست . اوایل که میخواستم موضوع شکرگزاری رو در عمل و به صورت جدّی تو زندگیم رعایت کنم‌، خیلی دچار کلیشه‌ها شده بودم و خودم رو مجبور میکردم که در یک تایم خاصّ و در شرایط خاصّ، بیام و شکرگزاریهام رو بنویسم در حالی که خیلی از مواقع من اصلا دوست نداشتم تو اون تایم و با اون شرایط این کار رو انجام بدم و خیلی از مواقع هم اصلا دوست نداشتم بنویسم و این کلیشه‌ها و سخت‌کردن‌ها باعث شده بود که شکرگزاری اصلا برام لذت‌بخش نباشه و احساس خوبی بهم دست نده و برام تبدیل شده بود به یک کار روتین که اصلا دوست نداشتم انجامش بدم و با اکراه انجامش میدادم مثل مشق نوشتن . و از اونجایی که اصلا دوست ندارم کاری که احساسی بهش ندارم رو انجام بدم و خودم هم میدونستم که این مدلی شکرگزاری کردن، اصلا درست نیست و جواب نمیده، سعی کردم به مدل خودم انجامش بدم و هروقت که حسّ نوشتن داشته باشم و با نوشتن ارتباط بگیرم، یه آهنگ لایت آرامش‌بخش میزارم تو گوشم و صفحه‌ها پر میکنم و شکرگزاری میکنم و پر از احساس خوب میشم .هر وقت حسّ صحبت کردن با خدا داشته باشم، تو درونم با خدا حرف میزنم و شکرگزاری میکنم . هروقت چیزی، شرایطی، منظره‌ای نعمتی، زیبایی‌ای و ….. تو زندگیم میبینم که بهم حسّ خوب میده، سریعا چشم‌هام رو میبندم و از ته قلبم شکرگزاری میکنم. خیلی وقتها آهنگ آرامش‌بخش لایت خودم رو میزارم تو گوشم و در خلوت خودم دراز میکشم و چشم‌هام رو میبندم و غرق در شکرگزاری و دیدن نعمتهای زندگیم و تجسّم خواسته‌هام میشم. با این روش‌های خودم به شدّت ارتباط میگیرم و وقتی غرق در این احساس ناب شکرگزاری میشم، احساس میکنم یه نسیم خنک تو قلبم در حال وزیدنه . واقعا احساس خیلی خوبی داره وقتی شکرگزاری رو با احساس و از اعماق قلبمون انجام میدیم . البته بارها هم شده که وقتی حالم بد بوده و استرسی داشتم و چیزی فکرم رو مشغول کرده بود، اصلا با هیچ کدوم از این روش‌ها ارتباط نگرفتم . یه چیز دیگه‌ای که در مورد شکرگزاری، با تمرین آگاهانه در خودم ایجاد کردم، این بود که مثل استاد، در هر شرایطی از لفظِ (خدا رو شکر ) استفاده میکنم . اوایل آشنایی با استاد که میدیدم استاد مدام از این لفظ استفاده میکنه، اصلا باهاش ارتباط نمیگرفتم و یه جورایی برام بی‌معنی و ناملموس بود. بعدها که خواستم همین رفتار رو در خودم ایجاد کنم و مدام از لفظ (خدا رو شکر) استفاده کنم، اوایل که خیلی حس نمیگرفتم باهاش، باید آگاهانه تلاش میکردم تا یادم نره که بگم (خدا رو شکر ). ولی به مرور که روی خودم کار کردم، این کار تبدیل شد به یک عادت شیرین و لذت‌بخش برام که احساسات خوب من رو بهم نشون میداد و الان حتی وقتی یک نفر راجب خودش تعریف میکنه و راجب موفقیتها و دستاوردهای روزانه‌ش میگه و یا هر چیزی که یک لحظه بهم حس خوب میده، من ناخودآگاه میگم (خدا رو شکر) و این لفظ، احساس خوبم رو چندین برابر میکنه و احساس سپاسگزاری بهم میده .

    موضوع بعدی که در این فایل مطرح شد،وابستگی بود. (وابستگی یعنی هر شکلی از منتظر بودن برای لذت بردن از زندگی، که به یک عامل بیرونی وصل باشه ) هر چیزی که نبودش باعث بشه ما از زندگی لذت نبریم، یعنی وابستگی به اون چیز . وابستگی یعنی احساس خوبت رو، لذت بردن از زندگیت رو، گره بزنی به وجود یک چیز دیگه، یک شخص دیگه. وابستگی ما آدم‌ها فقط به یک شخص خاص نیست، وابستگی فقط تو رابطه‌ی عاطفی نیست. وابستگی فقط به شریک عاطفی، پدر، مادر، خواهر، برادر، فرزند و یا هر آدم دیگه‌ای که بهش احساس داریم نیست، البته که این نوع وابستگی به آدم‌ها، از هر نوع وابستگی دیگه سخت‌تر و نابودکننده‌تر هست، بلکه ما به هر چیزی که احساس می‌کنیم به ما حس خوب و لذت میده، وابسته هستیم و در نبودش زندگی رو برای خودمون تلخ کردیم و از اون لذت نمی‌بریم. مثل وابستگی به مال‌و‌اموالی که داریم، وابستگی به آرزوها و اهدافمون، وابستگی به داشتن خونه، ماشین و هر خواسته‌ای که به ما لذّتی میده . خیلی از ماها، از جمله خود من، به خاطر وابستگی به آرزوها و خواسته‌هایی که داریم و حتی وابستگی به شروع کسب‌و‌کار در حوزه‌ی مورد علاقه‌م، وابستگی به مسافرت رفتن و گشتن، وابستگی به زندگی کردن در مکانی که دوست دارم، وابستگی به مهاجرت کردن و… زندگی و شرایط الانمون رو نمیبینیم و اونطوری که باید، ازش لذت نمی‌بریم و شکرگزارش نیستیم و بارها شده که با حس خوب، خواسته‌ها و آرزوهام رو تجسّم و بهشون فکر کردم ولی چون وابسته‌ی رسیدن بهشون بودم، در پایان تجسّم ، احساسِ غم و اندوه کلّ وجودم رو گرفته و ناخودآگاه اشکهام جاری شده و این نشون میده که من به شدّت وابسته به رسیدن به آرزوها و خواسته‌هام هستم و لذت بردن از زندگیم رو گره زدم به حضور اون خواسته‌ها در زندگیم و به هیچ عنوان در لحظه زندگی نمیکنم و به قول استاد، کسی که در این فضای وابستگی باشه و این خلا رو در زندگیش داشته باشه، تا ابد نمیتونه از زندگیش لذت ببره مگر اینکه باورهاش رو عوض کنه و برای خودش ارزش قائل باشه و در افکارش تجدید نظر کنه .

    موضوع بعدی که در این فایل ارزشمند، استاد مطرح کردن، شریک داشتن در کسب‌و‌کار هست . از وقتی که شروع کردم به کار کردن و کسب درآمد، همیشه شریک داشتم ، اونم نه با افراد غریبه، بلکه اعضای خانواده‌م . حتی در آخرین کسب‌و‌کاری که داشتم و از زیر صفر شروعش کرده بودم و به لطف خدا تا حدّ خوبی گسترشش داده بودم ، با یکی از عزیزترین و هم‌مدارترین خواهرهام شریک بودم که به شدّت هم، همدیگه رو دوست داریم و بالای 80 درصد علایق و سلایقمون شبیه به هم هست ، ولی تمام مشکلات من و خواهرم و دعواها و دلخوریهامون دقیقا سرِ مسائل کاری و موضوع شراکتمون بود و طوری شده بود که کم‌کم این عشقِ بینمون داشت تبدیل میشد به دلخوری و کینه و رابطه‌مون رو به شدّت تحت تاثیر قرار می‌داد و اوضاع تا جایی پیش رفت که هردومون دوست داشتیم کسب‌و‌کارمون رو که تا حدّ خیلی خوبی پیش رفته بود رو رها کنیم و هرکسی دنبال علایق خودش بره و یه جورایی هردومون خسته شده بودیم از اینهمه اختلاف‌نظر در مسائل کاری و بحث و گفتگو و راضی کردن همدیگه برای هر تصمیمی در حوزه‌ی کسب‌و‌کارمون و از اونجایی که هردومون هم ، صد‌در‌صد به حوزه‌ی کاریمون علاقه نداشتیم و هم از موضوع شراکت خسته شده بودیم، تصمیم گرفتیم کسب‌و‌کارمون رو جمع کنیم و هرکسی پی علایق خودش بره. و این بهم زدن موضوع شراکت، باعث شد عشق و علاقه‌ی بینمون خیلی بیشتر از گذشته بشه و کاملا هم‌مدار با‌هم، مسیر زندگیمون رو طی کنیم. به همین دلیل من به شدّت مخالف موضوع شراکت و شریک داشتن در کسب‌و‌کار هستم چون من با کسی که دوستش‌ داشتم و به شدّت شبیه هم بودیم و کاملا با‌هم هم‌مدار بودیم‌، در اکثر مسائل کاری اختلاف نظر داشتم و این موضوع باعث اختلاف نظر و دلخوری بینمون میشد، چه برسه به اینکه بخوام با یه آدم غریبه شریک بشم که شناخت کمی درباره‌ش دارم و اصلا نمیدونم در چه فرکانس و مداری هست . معلومه صد‌در‌صد شکست میخورم . موضوع دیگه‌ای که به نظر من در مقوله‌ی شریک داشتن در کسب‌و‌کار وجود داره، این هست که وقتی مدّت طولانی و همیشه در کسب‌و‌کارهات شریک داری، به مرور اعتماد به نفست رو از دست میدی از اینکه خودت به تنهایی بتونی یه کسب‌و‌کاری رو در حوزه‌ی علاقه‌ت شروع کنی و رشدش بدی. مسئله‌ای که برای خود من رخ داده و همش فکر میکنم خودم به تنهایی نمیتونم یک کسب‌و‌کار رو شروع کنم و باید در این مقوله خیلی روی اعتماد‌به‌نفسم و باورهام کار کنم . بارها در اطرافیانم هم دیدم که با اینکه توانایی‌های خیلی فوق‌العاده‌ای دارن‌، مدام دنبال شریک هستن و بارها بارها یک کسب‌و‌کار رو شروع کردن و تا حدّ خیلی خوبی رشد دادن و با اون شریک به اختلاف خوردن و همه چیز رو از دست دادن و دوباره از صفر شروع کردن ولی بازهم با یک شریک دیگه، و این الگوی تکرارشونده تو زندگیشون مدام تکرار میشه و باعث میشه هم، عمرشون تلف بشه و هم، اعتماد به نفسشون رفته رفته از بین بره با اینکه پر از توانایی و قابلیّت هستن .

    موضوع بعدی که استاد در این فایل مطرح کردن، موضوع تبلیغات در کسب‌و‌کار هست. از وقتی یادم میاد در کسب‌و‌کار قبلیم اصلا علاقه‌ای به تبلیغات و با زور و تقلا دنبال مشتری بودن، نداشتم . یه جورایی به حدّی علاقه ای نداشتم که اصلا بلدش هم نبودم و دنبالش هم نبودم و این علاقه نداشتن به حدّی بود که حتی اگه میخواستم به پیشنهاد دیگران تبلیغات بکنم، از تبلیغات جواب نمیگرفتم. اون زمان اصلا هم با این آموزش‌های استاد و قوانین و… آشنا نبودم و اصلا نمیدونستم تبلیغات خوبه یا بده . فقط از تقلّا و زور زدن برای بدست آوردن مشتری بدم میومد. من و خواهرم، فقط سعی میکردیم بهترینِ خودمون رو ارائه بدیم . سعی میکردیم جنس‌هایی که ارائه میدیم، رفته رفته بهتر و باکیفیّت‌تر بشه . سعی میکردیم با مشتریها خوب برخورد کنیم و بهشون احترام بزاریم و خواسته‌هاشون رو فراهم کنیم، سعی میکردیم فروشنده‌های خوبی تربیت کنیم، سعی میکردیم تو فروشگاهمون محیط تمیز و مرتب و آرامش‌بخش با دسترسی آسان و با امکانات راحتی خوب برای مشتریها فراهم کنیم. و مواردی از این قبیل که به صورت تکاملی سعی میکردیم در کسب‌و‌کارمون پیاده کنیم و این باعث شده بود که خدا رو شکر ما مشتری‌های خوب و وفادار زیادی داشتیم و حتی با اینکه در خیلی موارد قیمت اجناس ما بالاتر از سایر همکاران بود، ولی باز هم ما مشتری‌های خودمون رو داشتیم . حتی یادمه در زمان کرونا که اکثر همکاران تعطیل کردن و خیلی‌ها هم اصلا مشتری نداشتن، مشتری‌های ما با ماشین یک‌راست میومدن جلوی فروشگاه ما و بدون اینکه جای دیگه برن، با عجله و حتی ترس و لرزِ شرایط کرونا، خرید چندین ماهشون رو از ما میکردن و میرفتن ویا حتی ما مشتری‌هایی از شهرهای دیگه داشتیم که سالی یکی دوبار میومدن شهرما و خودشون میگفتن ما خریدهامون در اون صنف رو نگه میداریم وقتی اومدیم شهر شما، از شما بخریم. این درحالی بود که ما اصلا تبلیغی نداشتیم . خدا روشکر

    الان هم نمیدونم واقعا تبلیغ خوبه یا بده، نیاز هست یا نه ، فقط تجربه‌ی خودم رو گفتم و اینکه میدونم اگه هنوز تکامل طی نکرده باشیم و آماده نباشیم و بخوایم برای کسب‌و‌کارمون تبلیغات کنیم، نه تنها نتیجه نمیگیریم، بلکه پولمون هم سوخت میشه . و نکته‌ای که استاد در اینجا اشاره کردن، این بود که ( شما اگر وابسته نباشید به اینکه هرچه سریعتر مشتری فراوان در کسب‌و‌کارتون داشته‌باشید و عاشق کارتون باشید و اون رو درست و با‌کیفیّت و عالی انجام بدید و روی باورهاتون کار کنید، در اینصورت اون خدایی که همه‌چیز رو مدیریّت میکنه، آدم‌ها و مشتری‌های مناسب رو به کسب‌و‌کار شما هدایت میکنه . همون خدایی که غذای یک مورچه رو در دل خاک بهش میرسونه. ) باز هم نکته‌ی وابسته نبودن … وابسته‌نبودن ، که پاشنه‌ی آشیل همه‌ی آدم‌ها، مخصوصا خودِ من هست . چسبیدن و وابسته بودن به خواسته .

    مهمترین مانع ما برای دریافت هدایت‌های خداوند، احساس عدم لیاقت هست و تا وقتی که احساس لیاقت نکنیم نمیتونیم آگاهی‌ها و الهامات و هدایت‌های خداوند رو دریافت بکنیم. من به شخصه با تمام وجودم احساس میکنم که بزرگترین مانع که باعث شده من نتونم به اون شکلی که دوست دارم، با خدا ارتباط بگیرم و حتی به خواسته‌هایی که دوست دارم برسم ، همین احساس عدم‌لیاقت هست . به حدّی در این حوزه نیاز دارم روی خودم کار کنم که بعد از ده‌ها بار گوش کردن و تعمق در جلسات 1 و 2 دوره‌ی احساس لیاقت، بازهم وقتی بهشون گوش میکنم، برام تازگی داره و اصلا دوست ندارم از این دوجلسه فراتر برم، چون پاشنه‌ی آشیل من همین دو جلسه‌ست ، حالا بماند، جلسات بعدی دوره .

    کسی که نتونه از خودش و توانمندی‌هاش تعریف بکنه، نمیتونه به هیچ جایی برسه. هروقت خواستیم از خودمون و توانمندیهامون و دستاوردهامون حرف بزنیم، سریع بهمون برچسبِ آدم از خودراضی و مغرور زدن . و این باعث شده تمرینی مثل آگهی تبلیغاتی، برام بشه یک ترس و فوبیای بزرگ که در هر قدمی که به صورت تکاملی برای اجراش برمیدارم، احساس میکنم یک بار سنگین رو دارم روی دوشم حمل میکنم و سختم هست ولی احساس میکنم که هرچقدر که بهش نزدیکتر میشم، یک ذره احساس سبکی میکنم و به خودم افتخار میکنم . امیدوارم با کمک خدا روزی بتونم پا روی این ترسم بذارم و با افتخار و اعتماد‌به‌نفس، این تمرین رو اجرا کنم. خدایا حالا که اعتبار همه‌ی این توانمندیها و دستاوردها و نتایج و نعمتها‌یی که داریم‌، به خودت برمیگرده، پس خودت هم کمک کن و قلبم رو محکم کن تا پا روی ترسم بذارم و این تمرین رو اجرا کنم و از خودم که ، هرآنچه دارم از آنِ توست، جلوی دیگران تعریف کنم .

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم.

    خدایا هزاران مرتبه شکرت به خاطر همه چیز .

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نجمه گفته:
    مدت عضویت: 632 روز

    سلام و‌دورد به همه عزیزانی که

    خودشونو متعهد کردن که گام به گام

    با این فایل ها به سمت نور و برکت حرکت

    کنن

    خداروشاکرم که برای روز دوم با وجود تنبلی و کسالتی که دارم این لطف خدا در حقم کرد که

    برو و تعهدت تیک بزن

    خدایا شکرت که اینقدر بهم حال خب دادی که بیام

    گوش کنم و بنویسم

    و قدم به قدم مراحل رشد برم بالا

    دیشب به صورت هدایتی

    تونستم

    سرگذشت خانم لیلا بشارتی و شهرزاد بانو

    بخونم

    به قدری هیجان زده بودم که فقط دوست داشتم

    برا همسرم مثه بچه ها از زندگیشون و رشدشون

    و قدرتشون حرف بزنم

    خدایا شکرت که بهم نشان دادی

    قوی تر قدم بردارم

    خدایا شکرت که هر موقعه چیزی با خیال راحت و مطمین به شما سپردم

    سریعتر و آسان تر بهم دادینش

    مثه همین سرگذشت شهر زاد بانو و لیلا بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    همای سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    سلام سلام

    استاد عزیزم روزتون بخیر

    مریم‌بانو عاشقتونم

    به لطف خدا گام دوم‌هم برداشته شد

    و‌با اینکه خیلی خوابم‌میومد ولی بازم‌همون 4:30بیدار شدم چون تنها تایم واقعا کیفی که در روز دارم همین ساعته

    و چون فایل 18دقیقه بیشتر نبود و همشو هم‌نوشتم هدایت شدم به قدم 10جلسه چهارم و اتفاقا الان خیلی بهش نیاز داشتم و باعث شد یه تصمیم شجاعانه بقول استاد بگیرم وذهنم را از هر شلوغی نجات بدم

    ی پروژه هفت ماهه دارم که می تونم تا بیست روز دیگه کل محتوای هفت ماهو جمع کنم و تمام ذهنم از اون موضوع اروم بگیره و بعدش برم سراغ توسعه مهارتهام وحرفه ای شدنم

    و بیشترین چیزی که از فایل سودمندترین سرمایه گذاری دست گیرم شد

    این بود یکی از دوستان پرسیده بود چطور انرژیتون را بالا نگه میدارید

    واستاد درست ترین جوابی که میدونیم و بهش عمل نمیکنیم گاهی اوقات رو دادن

    اینمه همیشه

    مدام

    مستمر

    تو فکر آگاهی ها

    تو مرور قوانین

    تو احساس خوب

    تو سپاسگذاری آگاهانه

    و‌تمرکز و توجه به زیبایی ها هستن

    من مطمئنم استادم برای اینکه تمام این موارد به عادتش تبدیل بشه یه جهادی راه انداخته

    و ما هی میایم توی مسیر

    هی با تعهد شروع می کنیم

    اما یه جاهایی سست میشیم

    این سیت شدنه ادمو به صد متر قبل از تر جایی که بود بر میگردونه

    و بقول استاد توی یه فایلی میگفتن که بعضیا خیال میکنی خوشب ازارشون میده

    هر یه مدت یه بار که همه کی خوب میشه خودشون رو رها میکنند و دوباره پر از عجز میشن و برمیگردن

    وباید یادمون باشه

    عین غذا

    عین ورزش

    عین نفس کشیدن

    باید و باید

    هرروز و

    هرلحظه و تااخر عمرمون دور این آگاهی ها بگردیم و نذاریم یادمون بره دنیا چطوری کار میکنه

    بازم ممنون استاد و مریم بانوی عزیز️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    نسترن نظامی گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    به نام خدا

    گام دوم

    سلام خدمت مریم جان و استاد عزیزم

    باز هم فایل زیبا و پر از آگاهی سپاسگذارم از شما دو عزیز

    نکته ها:

    . برای شروع به هیچ سرمایه ای نیاز نداری تو هرآنچه که نیازمندی در وجودت داری .

    . سرمایه اصلی تو جوهر وجودته ، تو فارغ از هر چیزی که داری ارزشمند و نابی چون قطره ای هستی از دریای بیکران پروردگارت . خداوند از روح خودش در تو دمیده و تو رو خالق آفریده همچون خودش .

    . میتونی خلق کنی ، میتونی افکارت رو به وجود بیاری .

    . تو ارزشمندی فارغ از جایگاهی که داری ، فارغ از مقدار سرمایه و خونه و ماشین و حتی لباسی که داری ، تو ارزشمندی. پس خودتو دست کم نگیر و خودتو با کسی مقایسه نکن .

    . هر کی به هر جایی رسیده تو هم میتونی ، فقط کافیه مثل اون فکر کنی و مثل اون عمل کنی .

    . قانون تکامل رو فراموش نکن که یه شبه اتفاق نمی افته

    مداومت داشته باش و از سختی های مسیر نترس و جا نزن ، اگر ادامه بدی رشد میکنی و بالا میری

    آهسته آهسته حرکت کن و از مسیر لذت ببر ، سوت بزن و برو .

    . مهم احساسته ، احساسته که فرکانس مناسب رو میفرسته و تو دریافت میکنی . ببین احساست چیه ، وقتی صبح بیدار میشی با چه حسی بیدار میشی از خواب آیا امید به زندگی داری ، آیا با اشتیاق میری دنبال کارای روزانت ؟ همین کارای ساده !

    اگه با شوق بیدار میشی پس تو آدم سپاسگذاری هستی فارغ از اینکه چیزی بنویسی یا ننویسی .

    . وابستگی ، منتظر بودن برای عوامل بیرونی برای لذت بردن از زندگی یعنی وابستگی . کلید

    منتظر نباش به اندام مناسب برسی بعد احساس خوشحالی و خوشبختی کنی ، از همین چیزی که هستی لذت ببر همین الان . منتظر نباش که فلانی فلان کارو برات بکنه تا تو حس ارزشمند بودن بهت دست بده ، منتظر نباش که فلان لباسو بخری بعد حس خوب بگیری از هر آنچه که داری لذت ببر .

    منتظر هیچ کی و هیچ چیز نباش ، خودت از وجودت در همین لحظه لذت ببر ، برای حس خوشبختی تو لحظه اکنون رو داری و خدایی که به شدت کافیست .

    عاشقانه عشق بورز بی قید و شرط

    . به توانایی هات باور داشته باش و بعد خداوند هر چی لازم داشته باشی میاره نیازی نیست با کسی شریک بشی .

    . میاد اون آدم مناسب ک دستی میشه برای پیشبرد کارهات .

    . تو کارتو درست انجام بده ، تو عالی باش ، عاشق کاری که داری انجام میدی باش ، وابسته نباش به نتیجه

    مسیرتو با عشق و علاقه برو و بقیه کارا رو خداوند انجام میده 0

    .این جهان کوه است و فعل ما ندا 

    سوی ما آید نداها را صدا 

    فعل تو کان زاید از جان و تنت 

    همچو فرزندی بگیرد دامنت 

    پس تو را هر غم که پیش آید ز درد

    بر کسی تهمت منه، بر خویش گرد 

    فعل تست این غصه های دم به دم 

    این بود معنای قَد جَفٌَ القَلَم!

    .تو و ذات ازلیت همیشه به هم وصلین و هیچ وقت از هم جدا نمیشین ، فقط طبق باورهای محدود کننده ای که داری از خداوند دور میشی و جریان نعمت و برکت رو قطع میکنی .

    . احساس گناه بدترین فرکانس رو داره چون مهم ترین رکن شخصیت رو ازت دور میکنه و اون احساس ارزشمندی هست .

    . عدم وجود احساس ارزشمندی = با عدم دریافت نعمت ها.

    . نعمت ها همیشه وجود دارن مثل اکسیژن ، مثل اکسیژن که تو لازم نیست برای به وجود آوردنش کاری کنی ، فقط همسو میشی با خواسته هات و بعد دریافت میکنی (باور فراوانی) .

    .خداوند به همه روزی یکسان میده و این به خود شخص ربط داره که با چه ظرفی زیر این باران نعمت ها بره ، با یه لوله خودکار بره ! یا با یه تشت بزرگ ؟

    . دوباره بر میگردیم به شخصیت ! هر چی بیشتر روی شخصیت خودت کار کنی بیشتر دریافت میکنی و میزان دریافت تو به عوامل بیرونی ربطی نداره به میزان ظرف وجود خودت هست .

    . از اینکه درباره توانایی هات با دیگران صحبت کنی خجالت نکش ، البته که کردیت همه چیز رو باید به خداوند بدی .

    . تکرار باور های مناسب ، حرف زدن باخودت ،

    سپاسگذاری کردن، آگاهانه تمرکز کردن بر روی نکات مثبت

    میتونه احساست رو بهتر کنه و سطح انرژیتو بالا ببره که منجر میشه به نتایج بهتر گرفتن .

    . سودمندترین سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری رو خودت هستش روی توانایی هایی که داری ، روی کاری که بلدی روی علایق و استعداد هایی که مخصوص شخصیت خودت هست و اگر دنبالش بری برات سودآوره و ثروت و نعمت بی نهایتی وارد زندگیت میکنه . 

    سپاسگذارم از استاد عزیزبابت این همه آگاهی و شفاف سازی ، لذت بردم و بی نهایت درس گرفتم .

    سپاس از مریم جان بابت این فایل های سودمند

    دوستتون دارم

    خدایا شکرت ، عاشقتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    میترا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    به نام رب مهربان

    سلام به همگی

    رد پای گام دوم خونه تکونی

    قبلآ هم در کامنتی داستان شروع کارم رو گفتم

    بعد از کار کردن روی فایلهای هدیه خیلی هدایتی کارم رو با یک میلیون سرمایه ای که خودم داشتم شروع کردم وخداروشکر طی تقریبا دو سال با روزی تقریبا دو ساعت کار وفروش آنلاین در آمدم رو به ماهی میانگین 8 میلیون در ماه رسوندم و سرمایم به حدود 80 میلیون رسیده تونستم با درآمدم دوره 12 قدم وعزت نفس رو بخرم وطلا وچیزهای دیگه خداروشکر وبه زودی به یاری خدای مهربون دوره ثروت یک رو خرید میکنم . تازه با اینکه خودم میدونم خیلی پاشنه آشیل در مورد ثروت دارم وتمرکز زیادی هم روی کارم نداشتم وگرنه باید خیلی خیلی بهتر از این پیشرفت میکردم

    در حالی که در اطرافیانم کسی رو میشناسم که روزی 12 ساعت کار فیزیکی میکنه وهمون 8 میلیون حقوق رو میگیره تازه اونم به سختی سر کارگر بهشون میده

    وقتی یادم میوفته این موضوع رو یاد داستان استاد می‌افتم که میگه بعضی ها گاری به خودشون میبندن وبعضی ها سوت میزنن ومسیر موفقیت رو طی میکنن .

    تبلیغات پولی انجام نمیدم وهمیشه سعی میکنم واز خدا یاری میخوام تا بهترین محصولات رو تهیه کنم وبهترین خدمات رو به مشتری هام ارزه کنم .

    وهر چیزی رو که بسته بندی میکنم برای فروش با عشق بسته بندی میکنم وآرزو میکنم مشترها با شادی و لذت ازشون استفاده کنن

    خداوند هم انصافا هیچ وقت برام کم نزاشت وهمیشه کسانی رو سر راهم قرار داده که بهترین محصولات رو با بهترین قیمت ازشون بخرم ومشتری های برام میفرست که همیشه با خودشون مشتریهای دیگه ای هم میارن .

    یه مثال هم دارم در مورد این موضوع تبلیغات دهان به دهان

    یه فروشگاه تو شهر کوچیک خودمون هست که اون زمان که کارش رو شروع کرد یه آدم ورشکسته بود وتوی شهر ما هم چند تا مغازه کلا بیشتر نبود ومردم خریدشان رو از یه شهر دیگه که نزدیک شهر ما بود انجام می‌دادند وخلاصه این شخص کارش رو از یه مغازه کوچک انتهای یک خیابان بن‌بست در مرکز شهر شروع کرد وطی تقریبا ده سال به یکی از ثروتمندترین آدم های شهر ما تبدیل شده تمام اون خیابان‌های اطرافش مغازه شده ومردم از تمام شهرهای اطراف ما شهرهای که حتی 2 تا 3 ساعت هم با شهر ما فاصله دارن میان کل خریدهاشونو از شهر ما انجام میدن من خودم هم توی یه شهر دیگه زندگی میکنم ولی هر موقع که برم خریده‌ام رو از شهر خودمون دارم

    این آدم نه اصلا پیجی داره نه سایتی ونه هیچ گونه تبلیغ دیگه ای فقط یه بنر کوچک زد سر در مغازش

    وقتی این فرد تونست پیشرفت کن باعث باور بقیه افراد شهر شد وکل شهر توی این ده سال پیشرفت چشمگیری کرده

    انسان ها با پیشرفت خودشون خدمت بزرگی به جهان میکنن .

    در پناه اله مهربان باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شکوه دوراندیش گفته:
      مدت عضویت: 965 روز

      بنام خدا

      سلام به دو استاد عزیزم

      وسلام به دوستان سایت وخانوم میترای عزیز

      دوست عزیز میشه در مورد کارتون سوال کنم که مشغول چه کاری هستید وتوضیح بدین چطوری وبه چه نحو شروعش کردید؟ اگر البته مایل هستید/ ممنون وموفق باشید شما وهمه دوستان وخودم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        میترا اسکندری گفته:
        مدت عضویت: 1466 روز

        سلام دوست عزیز من فروش محصولات خشکبار دارم وحدود 2 سال قبل با سرمایه یک میلیون که اون یک میلیون رو هم با سودی که از فروش یک سری کرم های پوستی به دوستان جمع کرده بودم شروع کردم .

        قبل از اینکه کارم رو شروع کنم رفتم دوری پاکسازی پوست ومدرکش رو گرفتم ولی بعد متوجه شدم به این کار علاقه ای ندارم .

        آموزشگاهمون یک سری محصولات پوستی رو به دانشجوها با 30 درصد تخفیف میفروخت من هم اول سفارش مگرفتم پولشون واریز میکردن بعد از آموزشگاه براشون محصولات پوستی میخریدم اینجوری یک میلیون جمع کردم .

        روزی که فایل های از کجا شروع کنم استاد رو گوش دادم ونوشتم که خدایا من با همین یک میلیون تومنی که الان دارم میخوام کاری رو شروع کنم حالا چه کاری ؟

        ودقیقا همون شب بهم الهام شد که برو از شهر خودتون که تویسرکان هستش وگردو سیر ش

        معروف ، سیر وخشکباری که پولت میرسه رو خرید کن وبیار دزفول جایی که در حال حاضر زندگی میکنم بفروش.

        ومن معطلش نکردم سری به الهامات گوش دادن ورفتم

        وبعد دستان خداوند بودن که کمک کردن تا کارم پیشرفت کن .

        تو خود پای در راه بنه وهیچ مپرس خود رها بگویید که چون باید کرد .

        داستان خرید دوره 12 قدم رو هم دریکی از کامنت هام نوشتم وهمچنین داستان شروع کارم رو که اونها هم در نوع خودشون جالبن .

        البته که باز هم میگم هر چقدر که بیشتر روی خودمون کار کنیم بیشتروبهتر و زودتر نتیجه میگیریم من تواین مدت اتلاف انرژی زیادی داشتم وتمرکز 100 درصد روی کارم نداشتم وگرنه هدفم ثبت کردن برند محصولات به زودی هستش با کمک خدای مهربون .

        دوست عزیزم امیدوارم که پاسخم برای شما سودمند بوده باشه

        در پناه خدای هدایتگر ومهربون ،موفق وپیروز باشید .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    زهرا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم

    قدم دوم سودمندترین سرمایه گذاری

    تمرکز آگاهانه ام روی اینکه همه افراد موفق وثروتمند مسیر تکاملی وتدریجی خلق خواسته هاشون رو بدون عجله کردن وبالدت بردن از تغییرات کوچک روزانه‌ شون خلق کردند

    بهم آرامش بیشتری برای ادامه دادن وشکر گزار بودن میده

    ودرک میکنم که سرمایه اولیه اونها از حرکت کردن وعمل کردن خود اونها خلق شده،برای همین ایمانشان به خودشون وخلق بیشتر از قبل خواسته هاشون بیشتر شده وادامه دادن وبه نتایج بزرگتر رسیدند

    این افراد موفق باورهاشون را با کنترل ذهنشون عوض کردند وحرکت کردند وبا احساس‌ خوبشون از زندگیشون لذت بردند وبه مسیرشون ادامه دادند

    عجله کردن با کمال‌گرایی باعث میشه که تغییرات کوچک به سمت خواسته هامون رو نبینیم ومتوقف بشیم وادامه دادن مسیر را برای خودمون با ناسپاسی سخت کنیم

    نا خود آگاه ذهن ما با نجواهاش هرلحظه مسیر را برامون سخت میکنه مثلا

    برای نوشتن شکر گزاری یا کامنت گذاشتن با دیدگاه کمال‌گرایی وعدم توجه به بهبود های روزانه ای که آرامش بیشتری از قبل برامون خلق میکنه وما متوجه این تغییرات کوچک نیستیم وناخودآگاه با عدم حرکت کردن ( با دیدگاهی که چرا زودتر به نتیجه دلخواهم نمی رسم) وقتی احساس بدی تجربه‌ میکنیم متوجه می‌شویم که از مسیر داریم دور میشیم

    وقدر نوشتن اون شکر گزاری ها وارزش اون احساس خوب در طول روز در برابر اون احساس بد واتفاقات وارتباطات نازیبایی که بدنبال اون رخ میده ،،،رو میدونیم واقدام میکنیم

    واین مکتوب کردن بهمون یادآوری می کنه که چقدر تغییر کردیم

    وابستگی به عوامل بیرونی برای خلق احساس خوبمون، ،،،نشون میده که ما به هر شکلی منتظرییییم برای لذت بردن از زندگیمون یک عامل بیرونی مثل یه آدم دیگه،،ماده مخدر،،یه فرزندی که بهش وابسته ایم،،یه ماشین، ،خونه،،یه زندگی آرام وشاد در کنار عوامل بیرونی که منتظر ش هستیم،،،بیاد ومارو خوشحال کنه یا با حال خوبش وتایید شدن ما از طرف بقیه احساس خوب بهمون بده (رویهمرفته با هدر دادن انرژی وتمرکزمون دنبال تایید شدن وتوجه گرفتن باشیم)

    از اونجایی که ماهیچ کنترلی روی اتفاقات وافراد بیرون از خودمون نداریم دائم احساسمون بدون ثبات خاصی درحال تغییر هست ونگرانی واسترس با این وابستگی برامون ایجاد میکنه

    ولی وقتی رها هستیم وآگاهانه تمرکز مون روی خودمون با شناخت احساسات وافکار و رفتارمون در هر لحظه در مواجه با اتفاقات وافراد هست

    وخودمون را لایق آرامش میدونیم اجازه نمیدیم که عوامل بیرونی این احساس لیاقت وآرامش وحال خوب ما را دچار آسیب کنه وبهمون ضربه بزنه وگرنه مثل برگی در باد در هرشرایطی به یک سمتی هل داده میشیم وهیچ اختیاری از خودمون نداریم

    وناسپاسی بدنبال این احساس بد نعمات زندگیمون رو هم از ما میگیره وسقوط میکنیم

    وقتی با خودمون درصلح هستیم رها تریم وآسان گیر میشیم بهتر راهکار برای چالش‌های روزانه‌ پیدا می‌کنیم چون روی خودمون تمرکز داریم

    عوامل بیرونی که هر لحظه در حال تغییره وما آمادگی مواجه شدن با این تغییرات رفتاری وگفتاری افراد واتفاقات بیرون از خودمون رو نداریم وبراحتی میپذیریم هرگونه که دوست دارند رفتار کنند وعمل کنند وبخاطر تایید گرفتن از بقیه چه دوستان،،،خانواده،،،مدرسه،،فرزند،،،همکار وغیره،،

    خودمون رو به زحمت نمیندازیم واز وقت وانرژی وتمرکزمون نمیذاریم تا بقیه راضی باشند

    چون هیچ وقت این اتفاق نمیفته

    بلکه مارو از خودمون دورتر میکنه وعجولانه وبا احساس بد اتفاقات بد بیشتری تجربه میکنیم

    در صورتیکه عدم حضور وراضی نگه داشتن عوامل بیرونی در ذهنمون با احساس لیاقتی که برای خودمون با آرامممشش بیشتر خلق میکنیم باعث میشه افراد بیرون از ما هم زمانی که

    با خودمون در صلح هستیم برای وقت وانرژی وتمرکز ما بیشتر احترام قائل شوند

    وما در آرامش بیشتری با خودمون خلوت کنیم ونتایج بزرگتری در زندگیمون خلق کنیم

    ولذت ببریموشکر گزار باشیم

    دیگه فکر نمی‌کنیم توانایی دیگران از مابیشتره ودنبال شریک نمی گردیم وبه قدرت وتوانایی خودمون با آسان گیری وپذیرفتن اشتباهاتمون ،،تجربه جدیدی برای خلق راهکار بهتر در مسیر پیشرفتمون ایجاد میکنیم

    وآرامش می‌گیریم وبا ایمان بیشتر ادامه میدیم وباعث گسترش جهان در هر بعدی،،چه شخصیتی،،چه مالی،،،سلامتی،،روابط وغیره می شویم

    برقرار ومستمر در این مسیر زیبا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1079 روز

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم (گام دوم)

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جونم که خیلی دوسش دارم

    مریم جان تحسینت میکنم چه قدر زیبا و بجا اسم فایل های لایو رو انتخاب کردی.

    سپاس گزارم از خانم شایسته ی عزیز برای توضیحات عالی شون برای عمل به آگاهی های فایل و خودم رو تحسین میکنم برای جهاد اکبری که به راه انداختم و مثل وحی منزل آگاهی ها رو مرور می کنم تا باورهم رو تغییر بدم و ذهنم رو یه خانه تکانی کنم.

    همون طور که مریم جان توضیح دادن قبل از هرفایل به خودم میگم سپیده همه ی خواسته هایی ک نمیدونی چه طور بهشون برسی و همه ی دغدغه های فکری تو بریز دور و فقط به این آگاهی ها تمرکز کن

    جوری که اینگار یک جهان خالی ست و تو هستی و این آگاهی ها

    و شروع کن

    با آرامش

    من چه قدر آگاهی های نابی رو پیدا کردم توی این فایل

    چندتا از جمله های استاد توی این فایل برای من عجیب. جالب و حیرت انگیز بود

    (راه رسیدن به درآمد بیشتر و ثروت باید از توانایی ها و علاقه ها باشه)

    این جمله خیلی منو به فکر فرو برد

    (تمام افراد ثروتمند از طریق علاقه شون ثروتمند شدن)

    (من برای رسیدن به ثروت و درآمد بیشتر باید روی خودم سرمایه گزاری کنم و از توانایی ها و علاقه هام استفاده کنم)

    (هرکسی علاقه و توانایی هایی داره که وقتی میره سراغ آن ها خیل بهش کمک میکنه تا بیاد به این فک کنه کجا سرمایه گذاری کنه.اگر روی خودتون سرمایه گذاری کنید خیلی بیشتر از این حرفا سودمیکنی)

    وقتی همه ی گفته های استاد رو میچینم کنار هم

    میرسم به این که داستان یک چیز ساده ست سپیده برو دنبال علاقه هات ببین توی چی توانایی خوبی داری روش تمرکز کن و زمان بزار و ایمان داشته باش.

    سپیده تو برودنبال توانایی و علاقه ت تو کارت رو درست انجام بده.عاشق کارت باش.باورهای درست داشته باش و اون الله که داره همه چیو مدیریت میکنه و آدم ها مناسب رو هدایت میکنه به کسب و کارت.

    و میرسم به اینجا که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته

    و میرسم به سپیده ایی که میترسه شغلی رو که سیزده ساله داره رها کنه و بره دنبال علاقه ش

    آره من ته دلم میترسم

    من ایمان ندارم چون عمل نمیکنم

    میترسم اگه نقاشی رو ادامه بدم مشتری نداشتته باشم

    میترسم اگه دیگه نرم سرکار و شغل ثابتی نداشته باشم و فقط نقلشی کنم مشتری نداشته باشم

    یا اصلا چه طور نقاشی هام رو بفروشم و…

    من یک سالی میشه که به این فک میکنم شغل خودم رو داشته باشم و نشانه هارو دریافت میکنم ولی عمل نمیکنم

    میگم بزار یه بار درآمد داشته باشم از طریق تابلوهام

    بزار یه بار بفروشم که ایمانم قوی شه

    ولی میدونم اگه فقط یه تابلو بفروشم مبلغش از کل درآمد ماهانه م بیشتر میشه

    این حرفا بمونه اینجا رد پای من در 17 مهر 1403

    تا قدم های تکاملی رو بردارم و ادامه بدم….

    چون ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    عاشقتونم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: