live | سودمندترین سرمایه گذاری - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/02/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 20:32:442024-09-24 19:23:02live | سودمندترین سرمایه گذاریشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روح یک ماهه من
خدایا سپاسگزارم که سپاسگزاری را به من آموختی.
خدایا سپاسگزارم که راه استاد را به من نیز نشان دادی.
تیر هرچه بیشتر کشیده شود آنهمه قدرت پرتابش بیشتر میشود پس خدایا ترسی از کشیده شدن و در تنگنا قرار گرفتن ندارم.
حالم خوب است .توجهم فقط به ربم است.تمرکزم فقط به زمان حال است.زمان حالی که نعمتی به نام امیررا به من داده، به نام ارغوان، بنام خانواده ام ،بنام خانه مان ،بنام ماشینمان ،بنام سلامتیمان ،بنام خوشبختیمان ،بنام کارم ، به نام دینم ، به نام خدایم ، به نام وسعت دلم ،به نام وسعت رزق و روزیم ،به نام روابط عالیم ، به نام انتخاب شدنم ، به نام زیباییم ،به نام داشتن تک تک اعضا و سلولهای بدنم که در بهترین وجه ممکن هستند ، به نام اخلاق حسنه ای که خداوند در وجودم قرارداده است ، به نام قدرت بیانم، به نام دوست داشته شدنهایم ، به نام اجابت شدن دعاهایم، به نام تربیت منفی داشتن هایم، به نام سختی کشیدن هایم که باعث شده تحمل سختی های زندگی که از سر گذرانده ام را داشته باشم، به نام خود شناسیم که می توانم به خودم رجوع کنم. به نام فرصتی که به من داده شده تا به خود سازی بپردازم، به نام وسعت دیدم، و به نام هزاران نعمت دیگر که ذهنم یارای یاد آوری آن را ندارد،که خداوند به من عطا کرده و من سپاسگذار آنم.
خداوندم مرا آنی به خودم وا مگذار. ربم که تو توانا به نهانی و من حتی توانایی دیدن آشکارهارا ندارم چگونه اینقدر مغرور شده ام! و حس کردم که منه وجودم می تواند، و توان بودن را بدون تو دارد. چگونه من 36 سال بدون تو سر کردم. من زنده جسمی بودم. روح من تازه یک ماهه شده. روح یک ماهه من هیج نمی داند. تازه از خودش اختیاری ندارد اگر تو به او کمک نکنی با دست و پای بی اراده اش چشم خودش را کور خواهد کرد اگر تو مواظبش نباشی حتی توانایی انجام کوچکترین چیزهارا ندارد. منه جسم، روحم را تماما در اختیار تو قرار می دهم تا آنگونه که از تو جدا شده همانطور سالم و تندیس به تو باز گردد تا در این راه دستخوش زشتی ها و بدی ها نشود. او به غذا نیاز دارد ،غذای روح چیست؟ توجه به نکات مثبت ، زیبایی، آرامش ، صبر ، توکل و تسلیم ، توسل، تو بگو چه بنویسم من روح متعالی می خواهم.
او به توجه نیاز دارد، او به محبت نیاز دارد، محبت خالصانه تو، توجه تورا می طلبت ،حمایت تورا می جوید، مراقبت تورا می خواهد.
او در آغوش گرفتن می خواهد، او لالایی می خواهد تا آرام گیرد، او نگاه محبت آمیز می خواهد، او شیره جان می خواهد، او اصل شدن می خواهد، او خدایی شدن می خواهد.
به نام خدایی که به خودش احسن الخالقین گفت
سلام نرگس عزیزم؛ سلام دوست نازنینم
چقدر این کامنتت را با عشق نوشته ای ؛چقدر مرا سبک کردی؛ چقدر مرا خدایی تر کردی ؛مرا عاشق تر کردی؛ عاشق خدایی که منم مثل شما تا این چند سالی که از او عمر گرفته ام او را نمیدیدم.خدایی که حالا شده تمام زندگیم خدای که حالا شده تمام جان و روحم .
نرگس عزیزم چشمانم پر از اشک است اشکی که منتظر بود با خواندن نوشته ی زیبایت جاری شود .تک تک کلماتت بوی خدایم میدهد بوی عشق؛ بوی لطافت روح ؛را بوی مهربانی خدا را.
خیلی خالص شده ای؛ خیلی ناب شده ای و مرا هم خالص کردی مرا هم سبک بال کردی .
دوست عزیزم بنویس از این حال زیبایت بنویس از خدایی که اینقدر زیبا پیدایش کرده ای بنویس نرگس عزیزم که حالم را خوب کردی.
آه خدا چقدر دلم برایت تنگ شده بود چقدر دلم برایت پر میکشد ولی با این نوشته مرا ارام کردی و تنها خودت برایم کافی هستی و یادت همیشه دلم و قلبم را ارام میکند.
دوست نازنینم لذت بردم کیف کردم کمی با خدایم حرف زدم و خودم را سبک کردم.
یک دنیا ممنونم ازت به خاطر این کامنت خداییت .کامنتی که حال و هوایی خوبی رو بهم داد.
ارزوی بهترین ها رو برات دارم دوست مهربانم
یا حق
سلام الهه عزیزم
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
انشالله بتوانیم با کمک الله یکتا در خدایی شدن بیشتر یاور هم باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
این فایل کوتاه چقدر درس های عالی ای داشت و این موضوع که روی خودت سرمایه گذاری کن و کوچک شروع کن و تکامل رو طی کن دوباره برام تکرار شد که استاد دراین باره بسیاربسیار مفصل تر توی فایل (سرمایه اصلی تو چیست) توضیح دادند!
در این فایل یاد گرفتم که به هیچ عنوان در کار شریک نگیرم چون باید انرژی زیادی صرف قانع کردن آنها کرد و بهشون بِقَبولونی که مسیری که خودت میری رو برن و خب عوض کردن افکار و عقاید بقیه تا زمانی که خودشون نخوان تغییر کنن بسیار سخته! و تقریبا امکان ناپذیره!
توی این لایو یاد گرفتم که درست کار باشم و کارم رو با کیفیت هرچه تمام تر انجام بدم!
وقتی ما کارمون و درست انجام میدیم خدا خودش آدم های مناسب( دست های خودش رو) مثلا به شکل یک کارمند برای تو میفرسته!
درس بعدی ازین لایو اینه که کسی که عزت نفس بالایی داره درباره نتایج و توانمدیهای خودش صحبت میکنه تا اول از همه ایمان و باور خودش و دوم ایمان و باور بقیه رو با نتایجی که بدست آورده افزایش بده و تقویت کنه!!!
یکی از جملات کلیدی و دوست داشتنی که تو این فایل بود و من خیلی دوسش دارم اینه که ( “سرعت رسیدن به خواسته ها به اندازه سرعت تغییر ماست”)
ما برای اینکه همیشه انرژیمون و بالا نگه داریم باید بصورت مداوم اون باور های مناسب و تکرار بکنیم و آگاهانه راجب اون باورها و نکات مثبت صحبت بکنیم!
خدایا شکرت که باز این نکات طلایی رو یادآوری کردی بهم؛ اون هم از طریق دست خودت، استاد عزیزم!
خانم شایسته عزیز بازهم متشکر بابت ویرایش و آپلود این فایل در سایت
خدایا شکرت که دارم تو مسیر خودت حرکت میکنم
ان شاءالله دوستانی هم که نیاز به این حرفها دارند در زمان و مکان مناسب خداوند اونهارو هم به این فایل هدایت کند
آمین!
سلام سلام😍😍💛
چقدر هوا عالیه خداروشکرررر چقدر اب زیباست ابرهای تیره 😍🌫 کلاه خوشرنگتون🌹🌹 درختای بسیار زیبا به به خداراشکرررر🥰🥰💛💛
چه خوب که خدا شمارو هدایت کرد به پارادایس مارو هم حتما هدایت میکنه 😍😍💛💛
و اما درس ها ی این فایل ؛
سوال
🌸بدون سرمایه چطور میشه کار رو شروع کرد؟ 🌸
خیلیا اینکارو کردن ✌🏻 بیل گیتس ، استیو جابز ، ایلام ماسک و.. که شروع کار سرمایه ای نداشتن
حتی خود استاد عباسمنش😊
سرمایه از حرکت های ادم به وجود میاد😍💛
باید باورهاتو درست کنی
و حرکت کنی 😍😍💛💛
و دنبال عجله نباش🌹
ادمهایی رو مقایسه نکن که تکاملشونو طی کردن
و لذت ببر 🥰 از مسیری که توش هستی 👼..
سوال
🌸شکر گزاری رو میتونیم مکتوب نکنیم؟🌸
اره میشه🤷🏻♀️ اصلا سخت نکنین کارو و به خودتون هم سخت نگیرین ☺️
فرکانس هاتونه که داره کارو انجام میده
🥰
اگر احساس خوبی داری ( چه نوشتنی باشه،چه کلامی باشه ، چه اصلا حس کردنی باشه )
داره فرکانس شکر گذاری و احساس خوبت وارد جهان میشه و نتیجشم وارد زندگیت میشه 😍😍🥰🥰🌹🌹💛💛
سوال
🌸وابستگی در روابط یعنی چی؟ 🌸
وابستگی در روابط یعنی من نمیتونم لذت ببرم از زندگیم مگر که اون کسی که دوستش دارم پیشم باشه
باهام خوب باشه ..👺
خلاصه هر شکلی از منتظر بودن برای لذت بردن از این زندگی (که سرشار از فرصت ها برای لذت و خوش گذرونی و حال خوبه ) وابسته باشه به عامل بیرونی 😊 اون عامل بیرونی میتونه هر چی باشه…( فرزند- همسر-ماشین-خونه و..) 😊
کسی که این خلا عاطفی داشته باشه تا ابد نمیتونه از زندگیش لذت ببره
مگر اینکه باورهاشو عوض کنه و خودشو ارزشمند بدونه 👼🏻❤️🌹🌷
سوال
🌸عزت نفس رو در امد اثر داره؟ 🌸
عزت نفس روی کل نتایج زندگی ما نه فقط درامد
روابط، سلامتی ، لذت بردن از زندگی
به عزت نفس ربط داره☺️💗
سوال
🌸 نحوه ی اتصال به خداوند رو توضیح بدین ؟ 🌸
ما به خداوند همیشه وصلیم
ولی باورهای ماست که اجازه میده
و مهمترین باور ما احساس لیاقته 😊
سوال
🌸استاد از چه عددی شما به مبالغ بزرگتر رسیدین؟ 🌸
از صفر . ☺️
سوال
🌸سرعت رسیدن به خواسته ها چقدره؟ 🌸
سرعت رسیدن به خواسته به میزان سرعت “تغییر کردن “ماست
سوال
🌸 سطح انرژیمونو چطور بالا نگه داریم ؟ 🌸
از مهمترین کارها باورهای مناسبه
صحبت کردن با خودمونه
سپاسگزاری کردنه
اگاهانه تمرکز بر نکات مثبت داشتنه
سوال
🌸 اونجا اسنپ هست؟ 😂🌸
اینجا اوبر و لیفت هست 😂🥰
💛💛نکته های مهم 💛💛
وقتی ادم احساس خوبی داره وروی باورهاش کار میکنه 😍👼و در مجموع حالش خوبه 🥰☺️
هر اتفاقی که براش میوفته
هر اتفاقی
در راه رسیدن به خواسته هاشه ✌🏻
و اگر اینجوری فکر کنیم زندگیمون میشه رویایی🪷🪷
اتفاقات نیست که نشون میدن خوبن یا بدن
نگاه ما به اتفاقات مهمه
نتیجه همه چیز خوب خواهد بود به شرط اینکه ما نگاهمونو عوض کنیم و همه چیز و خیر ببینیم
در مورد نماز میپرسن😂
ادمها چه فکری میکنن که رابطشون با خدا رو باید یکی دیگه بهشون توضیح بده🥲👍🏻
صلاه به معنی توجه کردن به خداوند هست
صلاه به معنی “نماز خوندن” نیست
به معنی رویکرد به سمت خداست 💗😇
در مورد سهام 💸💵
سهمی رو بخرید که درکش میکنید ، میفهمیدش.🥺
روش پول ساختن و منابعش و …
و از الهاماتت کمک بگیر 🔔🔔
در مورد تبلیغات و شراکت
استاد اولین کاری که بعد از درک قوانین انجام دادن شراکت رو گذاشتن کنار..☺️
خیلی ها هستن که اصلا بدون تیلیغات مغازشون جای سوزن انداختن نداره ..💰💰
شما عاشق کارتون باشید
مسیرتونو با عشق و علاقه برید 🥰
خداوند کارها رو انجام میده😍💛 خداراشکر 😍😍🥰🥰
تعریف از خود ؛
بله از خودمون باید تعریف کنیم 😌😌😍🥰
انسانی که عزت نفس بالایی داره 🥰 میتونه توانمندی ها و نتایجشو بگه
کسی که نتونه از خودش و توانایی هاش بگه به جایی نمیرسه که
و اینطوری هم باور خودم و هم باور دیگران قوی تر میشه 🥰💗💗💎💎
سلام استاد خوب و مهربان بابت آگاهیهایی که میدین خیییییییییییییلی سپاسگزارم.
اوایل که قانوت جذب روشروع کردم اتفاقات خوب پشت سرهم هی میافتادن وعزت نفسم واعتمادبنفسم روزبه روزبیشتربیشترشدتااینجارسیدکه بدون اینکه ازکسی کمک بخوام ویابپرسم رفتم ازطریق گوشی برای بورس ثبت نام کردم وباکانالی آشناشدم که بصورت رایگان اموزش کامل میدادومن اسنقدرذوق وشوق یادگیری وحرکت داشتم که بادل وجون یادمیگرفتم وتمرین میکردم وکارمیمردم وسودهای خوبی بدست میاوردم تااینکه احساس کردم پول برای کارکردن کم دارم واین شدکه به سمت شریک شدن رفتم وبه دوستم گفتم ومقدارپولی که پس اندازداشت بهم داد واین آغاز سقوطم اونموقع میگفتم پول دوستم چقدنحس بود امانگو مشکل ازکارخودم بود
اینکه تکامل روطی نکردم بقول استادیه نفردیدم یه نفرکه20سال توی اینکاربود من چندماهه میخواستم به اون مقدارازسرمایه گذاری ودرامدبرسم ودومین اشتباهم شریک قراردادن دیگران بود اینهااشتباهاتی بودن که باتجربه بدست اوردم که بعدش پول دوستم روباکلی زحمت دراوردم بهش دادم بعدازاین تجربه بود که ازاستادشنیدم شراکت ممنوع هست هرچنددیرمتوجه شده بودم اماکفتم ماهی رو هروقت ازآب بکیری تازه ست بهترهمین الان پای شراکت روقطع کنم وبعدهابازازاستادیادگرفتم که بایدتوی هرکاری وهرچیزی اول صبرکنم وتکامل روطی کنم وعجله نکنم براانجام یه کاری.بعدازدوسال کارکردن روی خودم الان اینقدرریلکس شدم برای انجام کارهام و اینقدخوب کارهام باتوکل برخداانجام میشن که قابل بیان نیست که میشه گفت همش معجزه همش شانس های خوب واطرافیانم میگن توچرااینطوری شدی چرااینقدربیخیال شدی خیلی ادم سردی شدی برای انجام کارها اماچون خودم میدونم چه خبره و دارم چکارمیکنم فقط بالبخندمیگم کارهام روباحال خوب انجام میدم تالذت ببرم نمیخوام فقط اون کارروانجام بدم بعددقیق زمانی کارهام انجام میشن که نه دیرمیکنم و نه زودانجام دادم همش درموقع ومکان خودش اتفاق میفته ونگران چیزی نیستم.
خذاروشکر بخاطراینهمه آرامشی که دارم واستادازشماسپاسگزارم که این آرامش رو باآگاهیهای خوبتون بهم هدیه دادین.
سلام آقای استاد عباس منش خیلی شما آدم خیلی خوبی هستید استاد اگر من هم به موفقیت رسیدم و اومدم آمریکا میشه یکی از دوستان صمیمی شما باشم 😁😁من هم تازه عضو سایت شما شدم و ۱۴سالمه و چون که از ۱۲ سالگی با باور در سایت های دیگر آشنا شدم و یک روز که یک محصولی که گرفتم قبل
از اینکه از محصول استفاده کنم به طور عجیبی با سایت شما آشنا شدم و از اون فایل استفاده نکردم و دیدم شما دارید حقیقت محز میگید من خدارو شکر میکنم که با شما آشنا شدم و فایل های رایگان شمارا دانلود کردم و همین الان دارم فایل محاسبه با شما را گوش میدم ممنونم خیلی واقعا زمانی که کلاس ششم بودم یک نفر یکی از فایل های شما را به من نشون داد و اصلا اون موقع خوشم نیومد نمیدونم چرا اما حالا واقعا شما فوقالعاده هستید همیشه سالم تندرست در کنار ما باشید😁 سریع تونستم با فایل های شما باور هامو تغییر بدم و خیلی احساس هیجان شوق دارم و احساس خیلی خوبی هم دارم و ممنونم ازتون شما کاملا فوقالعاده اید 💪💪💪 و اینکه با خودم گفتم چرا استاد بااین ملک چند هکتاری پر از آب چرا یک قایقی توش نمیزاره سواری کنه و الان دیدم که سوار شدین 😂😂😂
سلاممممممممم ایلیااااااااا
چطوری رفیق شاد و بمب انرژی مثبت من
ماشاا.. فقط 14 سالته، واوو چقدر عالیههه که درک کردی کجایی تو چه سایتی در کنار چه کسایی و با چه استادی و البته با استادیِ استادهاا
لذت بردم از خواندن کامنتت
امیداورم که هر جایی که هستی دیوونه باشی و خوش باشی و خرم باشی و عشققق کنی و لذتت ببری از تک تک لحظه های زندگیت امیدوارم
عاشقتممممممم شاه پسر
برو بریم بترکونیم به امید خدا
سلام داداش ایلیای مهربون🌹
خوبی عزیزدلم؟😊
چقققققققققققققدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت..😁
بابا ماشالا به شما..آفرین..هزارآفرین..👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
چقدر خوبه که همش۱۴سالته واینقدر تومدار درست هستی!!👏👏👏👏
آفرین داداش گلم..👏👏👏
پیش برو..بیشتر و بیشتر…🎯🎯🎯
فایلهای استادو بارها و بارها گوش بده..
بلطف الله مهربان حتما آینده روشنی داری ✅👌👌👌💪💪
ایشالا موفق باشی عزیزم🌷🌷🌷🌷
سلام استاد عزیز
سلام بر دوستان نازنین در پیج استاد عباس منش
چه تصاویر عالی و چه حس و حال فوق العادی
استاد اینو به جرات بگویم که تمام لایوهایی که برگزار می کنید همه انها فوق العاده عالی و زیبا و پر از نکات مهم و کلیدی هستند
یک نکته عالی که امروز فرا گفتم که برای انجام هرکاری باید از کارهای کوچک شروع کنم
تکاملی طی کنم
اینگونه نیست که افراد ثروتمند از اول پولدار بوده اند آنها هم قدم به قدم تکامل خود را طی کرده اند تا به اینجا رسیده اند
باید از قدم های ساده شروع کنم
یادم باشد که باید قدم اول را بردارم و قدم های بعدی خود به خود نشان داده می شود
همیشه فکر می کردم که برای شروع کارم باید و نیاز به سرمایه اولیه باشد حال می فهمم که این باور کاملا اشتباه است و باید قدم اول را بردارم تا با طی کردن تکامل خودم قدم به قدم به خواسته و هدف خودم برسم
به تضاد های زندگی خودم به دید خیر و صلاح خودم نگاه کنم
چرا که تضاد ها که در جهت هدف و خواسته من رخ می دهد در جهت پیشرفت من خواهد بود
نکته دیگر این بود برایم وقتیکه حالم خوب است و در حال خوب خودم لذت می برم هر اتفاقی که برایم رخ می دهد آن در جهت پیشرفت من خواهد بود و خیری در آن نهفته است
حالم که خوب باشد از اتفاقات بسیار بظاهر بد هم حالم بد نخواهد شد و بلکه با تغییر نگاه خودم می توانم مسیر زندگی خودم را عوض کنم
اتفاقات نیست که نشان می دهند خوب است و یا بد بلکه نوع نگاه کردن من است که آن اتفاق را خوب و یا بد نشان
می دهد
توجه کردن به هرچیزی بسیار مهم است
نوع نگاه و توجه من سبب می شود یک احساس در من نسبت به آن موضوع رخ بدهد و در راستای آن احساس یک اتفاق رخ می دهد و این اتفاقات به مرور سبب می شود که یک باور در ما شکل بگیرد
حال ممکن است که آن باور خوب باشد و یا بد
پس چه بهتر که با اتفاقات خوب و نکات مثبت زندگی و اطراف خود توجه کنم تا بدین وسیله هر اتفاقی که برایم می افتد خوب باشد و در جهت رشد و پیشرفت من خواهد بود
این لایو به نظر من خود یا لایو عالی در جهت ثروت و باورهای ثروت ساز است
بسیار نکته های عالی و فوق العاده در اینم لایو وجود دارد
باور بسیار نقش اساسی در زندگی هر کس ایفا می کند
با ساختن باورهای خوب و هدفمند بدون شک من موفق خواهم بود
دانستن قانون جهان هستی+اجرای قوانین +باورهای عالی در جهت هدف و خواسته= موفقیت
نکته در این معادله این است که
عاشق کارم باشم
به خدای مهربان ایمان داشته باشم
وابسته نبودن به آمدن و نیامدن مشتری
رمز موفقیت فرمول بالا است برای من
ممنون استاد از شما بخاطر این فایل عالی و زیبا و پدر از نکته
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بلند مرتبه ی نزدیک
سلام و درود به همگی عزیزانم. استاد عباسمنش گل، استاد شایسته ی طلایی، و همه دوستان خوبم.
پروژه خانه تکانی ذهن/ گام به گام
گام دوم
مریم جان دقیقا دست گذاشتید روی پاشنه آشیل من. این لایو رو انگار خدا طراحی کرده با تک تک سوالاتش و تک تک جملاتی که استاد در جواب میگن، مخصوص شخص من.
و شما دقیقا بعد از موضوع مهم مسئولیت پذیری برای تمام ارکان زندگی مون، این لایو رو ارائه میدی.
دقیقا داری به من یادآوری می کنی که خانم، اول قبول کن هرچی الان هست یا نیست مسئولیتش با خودته و خودت خلقش کردی، حالا بفرما اینم جواب سوالاتت و راه حل گرفت و گیرهای ذهنیت.
ماشاالله به سرعت عمل و تسلط استاد در پاسخگویی به اینهمه سوال. اصلا در مخیله ام نمی گنجه که کسی بتونه اینقدر شفاف و ساده و سریع، مختصر و مفید بزنه وسط خال تمام جوابهای درست و منطقی.
البته اینم از تکامل میلد و مشخصه که سالهای ساله که استاد ما سیر تکاملیشون رو طی کردن و هر روز دارن باز هم روی روند بهبود شخصیتی و آگاهیهای خودشون کار می کنن.
بهبودهای کوچک اما ادامه دار….
مرحبا و هزاران آفرین بر ایشون و شما.
من از ترانه 5 ساله ام هم دارم یاد می گیرم این ممارست و پایداری در بهبود رو.
ترانه مدتیه که هر روز از من یا پدرش می خواد که از میله بارفیکس آویزونش کنیم که ورزش کنه. چون ما بهش گفتیم باید ورزش کنی تا عضلاتت قوی بشن.
بچه ام بدون استثنا هر روز یادشه و ورزش میکنه و اصلا ذهنش انگار شرطی شده.
من جلوی اون خجالت می کشم اگر یک روز تو انجام تکالیفم کمکاری کنم.
البته تکالیفی که با عشق بخاطرش بیدار میشم و با ذره بین دنبال وقت می گردم تا در طول روز نشتی وقت و انرژیم رو تبدیل به فرصت طلایی تمرین و خودسازی کنم.
الهی به امید تو…
12 سوالی رو که در لایو مطرح شده بود تو دفترم با جزییات یادداشت کردم و باورهای سازنده اش رو تیک زدم. اینجا هم خلاصه تر می نویسم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
1 و 7- برای هر کاری عجله نقطه مخالف روند تکاملی هست و همین عجله باعث میشه به فکر سرمایه اولیه ای باشیم که خودمون نساختیمش و الان نداریمش.
در حالیکه قانون بسیار مهم تکامل میگه تو باید بتونی اول از صفر 1 تومن بسازی و بعد با تکیه بر توانایی 1 تومن ساختنت قدم برداری برای ساختن 2 تومن. و مهمتر از اعتماد بنفست اعتقاد پیدا کنی به هدایتهای خدا.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
2 و 3 و 5 و 9 و 11- ما همیشه به خدا وصلیم مگر اینکه خودمون دستمون رو از ریسمان الهی باز کنیم. چطوری؟ با باورهای محدود کننده ای که مهمترینش احساس عدم لیاقت هست. خدا همیشه در نزدیکترین حالت به منه. از من به من نزدیکتر. قبل از گفتن درخواستم میدونه چی میخوام ازش بخوام. به محض اینکه خودم به سطحی از شعور و آگاهی نسبت به خواسته ام برسم اون خدا و سیستم بدون تغییر و بدون تاخیرش دست بکار میشه و تا زمانیکه من با احساس خوب خواسته ام رو دنبال می کنم اون فرآیند در حال انجامه تا تبدیل به عینیت درخواست من بشه
حالا چسبیدن به خواسته همراه با عجله و نگرانی برای چگونگی و زمان و مکان وقوعش چکار میکنه؟ دقیقا فرآیند برعکس کردن حال خوب رو راه میندازه و روند رو اول کند بعد متوقف و بعد برعکس میکنه. همه چی از هم می پاشه و شیطان برای من کف میزنه.
در صورتیکه اگر درخواست بدم و رها کنم، امیدوار به انجامش باشم و در هر لحظه سعی کنم بهترین اون زمان خودم باشم، خواسته شتابان به سمت میاد بدون اینکه اصلا حواسم باشه.
شکرگزار بودن بابت داشته ها و حتی نداشته ها در هر زمان و مکان و شرایط یکی از قویترین فرکانسها و کلیدهای ماندن در احساس خوبه.
تکرار آگاهیها و باورهای قدرتمند کننده چه با نوشتن، چه صحبت کردن، چه داشتن یک حس درونی خوب ناشی از سپاسگزار بودن میتونه اگر دائمی باشه، حس و حال غالب ما رو در جهت تجسم خواسته ها و لاجرم رخ دادن اونها جهت دهی کنه.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
4- چطور بدون تبلیغات کار کنیم؟
یه آیه از سوره آل عمران امشب توجهم رو جلب کرد که بی ارتباط با این سرفصل نیست.
وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّهٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿١٢٣﴾
و بی تردید خدا در [جنگِ] بدر شما را یاری داد، در حالی که [از نظر ساز و برگ جنگی و شمار نفرات نسبت به دشمن] ناتوان بودید؛ بنابراین از خدا پروا کنید، باشد که سپاس گزاری نمایید. (123)
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلَاثَهِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُنْزَلِینَ ﴿١٢۴﴾
آن هنگام که به مؤمنان می گفتی: آیا شما را بس نیست که پروردگارتان به سه هزار فرشته نازل شده شما را یاری دهد؟ (124)
بَلَىٰ ۚ إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَٰذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُسَوِّمِینَ ﴿١٢۵﴾
آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید و دشمنان در همین لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری می دهد. (125)
••••••••••••
خدا به مومنانی که داشتن وسط راه رفتن به جنگ احد از ترس پشیمون می شدن و می خواستن برگردن، ولی دوباره با لطف و نگاه خدا به رفتن ادامه دادند، میگه که من 3000 فرشته به کمک شما فرستادم.
و اگر در همین راه شکیبایی و تقوا به خرج بدید 5000 فرشته خاص به کمکتون می فرستم.
خوب اینجا به وضوح داره میگه اگر داری کاری می کنی که خودت فکر می کنی از پسش برنمای و ناتوانی، در عین حال به خدا توکل کنی و فقط حرکت کنی خدا اینجوری پشتتو محکم میکنه و دستانش رو به یاریت می فرسته.
حالا ما توسل کنیم به تبلیغات؟ که یکی بیاد اسم ما رو چندجا تکرار کنه که چهارنفر آیا بیان سمت ما یا نیان؟
این دیدگاه شرک آلود و فقیر کجا و اون دیدگاه باعظمت و قدرتمند الهی کجا؟
من از استاد عباسمنش واقعا سپاسگزارم که کمکمون کرده بتونیم به اندازه ظرفیت الانمون با فکر و تعمق در قرآن، توحید رو در جنبه های مادی و معنوی مختلف زندگیمون از لابلای افکار شرک آلود بیرون بکشیم.
یادمون داده خودمون فکر کنیم.
من دارم تاتی تاتی میرم جلو ولی می فهمم که نسبت به قبلم چقدر رشد کردم.
من قرآن خوان بودم نه قرآن فهم. الان دارم یه ذره ی خیلی کوچیک ازش برداشت می کنم ولی همین یک مثقال خودش یک دنیاست.
اگر کارت رو درست و باکیفیت انجام بدی، عاشق کارت باشی، و باورهای درست در موردش بسازی و هی با خودت تکرارشون کنی تا ملکه ذهنت بشه، الله خودش همه کارها رو برات انجام میده. خداست که آدمهای مناسب رو وارد زندگیت میکنه. برات مشتری میاره. تبلیغات دهان به دهان میکنه. شراکت یعنی شرک به خدا. اگر با خدا شریک بشی خدا برات همه کار میکنه.
خدایی که غذای مورچه رو از دل خاک بهش میده چطور نمی تونه واسه من این کار رو بکنه؟
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
6- تعریف از خود
کسی که عزت نفس داره از خودش تعریف میکنه. چرا که نه؟ من باید از خودم و توانایی هام و کارهایی که کردم تعریف کنم. این هم باورهای من و هم باورهای دیگران رو قویتر میکنه.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
8- سرعت رسیدن به خواسته ها
هر چه من سریعتر در جهت مطلوب تغییر کنم سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر میشه.
هر چه تمرکزم بر آموزشها و تمریناتم بیشتر باشه و عمیقتر باورشون کنم، بیشتر دست به عمل میشم و در نتیجه ترسهام کمتر و اعتماد بنفسم بیشتر میشه.
توکل و اعتمادم به هدایتهای خدا بیشتر میشه پس بیشتر دریافتشون می کنم و در جریان تصاعد قرار می گیرم. پس سرعتم بیشتر میشه.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
12- ثروتمندان از علایقشون درآمدزایی کردند نه بخاطر اینکه سهام خاصی رو خریدند یا سهامشون ارزش پیدا کرد.
این ارزش کار و فعالیت اونها بود که ارزش سهامشون رو بالا برد و ثروتمندترشون کرد.
اونها روی خودشون سرمایه گذاری کردند و از صفر با تکامل به حرفه ای که عشقشون بود پرداختند تا ثروتمند شدند و بعد سهامشون ارزش پیدا کرد.
هر کاری که بلدی رو با عشق انجام بده و توش مهارت کسب کن. تا جایی که میتونی تصور کنی توش ماهر شو و پا پس نکش. با هیچ شروع کن و ادامه بده و مطمئن باش هر کاری پتانسیل ساختن ثروتهای عظیمی رو داره که ملک و طلا و دلار در مقابلش هیچه.
ملک و طلا و ارز خریدن برای حفظ سرمایه باشه نه منبع درآمد.
منبع درآمد باید از ذهن و تلاش و سرمایه گذاری روی خودم بیاد. و البته با توکل به هدایتهای خدا، نه هیچ چیز دیگری.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
الهی شکر منو با انرژی بیدار نگه داشتی تا بالاخره بتونم تمرینم رو مکتوب کنم.
استاد شایسته عااااشقتم. شما بی نظیری
استاد عباسمنش من ارادتمند همیشگی شمام. می دونی که؟
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی، خانم شایسته و دوستان همفرکانسی
آیا می توان بدون سرمایه اولیه کاری را شروع کرد؟
این سوالی بود که من هم خیلی در ذهنم میچرخید واستاد عزیز در یکی از فایلهای خودشان خیلی واضح این موضوع را توضیح دادند و من به این درک رسیدم که می توان بدون سرمایه اولیه کاری را شروع کرد وحتی اینکار را هم انجام دادیم به همراه همسر عزیزم و با توجه به علاقه زیادی که ایشان به کیک پزی داشتند بدون هیچ وسیله ای با همان وسایل خانگی کار کیک پزی حرفه ای را شروع کردیم وکم کم از دل همان کار وسائل مورد نیاز بیشتر وراحتر انجام شدن کارها را خریدم ورشد دادیم کسب وکارمان را این را من به عینه در کسب وکار خودمان گسترش دادم.
ســـــادگی کارها: درمورد انجام تمارین هم استاد خیلی سخت گیر نیستند زیرا اساس زندگی استاد بر ساده انجام شدن کارهاست و این مورد یکی از مواری است که من خیلی تلاش می کنم برای خودم بسازم زیرا من خودم کسی هستم که زندگی را خیلی سخت می گرفتم وهمیشه برای خودم زندگی خیلی سخت بود، ولی الان به شدت و به صورت تمرکزی روی اینکه کارها باید ساده انجام شود تمرکز کرده ام و حتی برای خودم یک چالش 21 روزه گذاشته ام و هر روز برای انجام یک کار حداقل باید اینکه کار باید ساده انجام شود را انجام میدهم وجای تعجب دارد که خیلی از کارهایی که به سختی برای من قبلا انجام می شد الان به راحتی راحتی برایم انجام میشود.
وابستـــــگی در روابط: این یک موضوعی است که به نظر من افراد اشتباه درک کرده اند و فکر می کنند که اگرکسی خیلی بهشون وابسته باشد یک رابطه عالی است ولی این موضوع را باز من درزندگی استاد دیدم به همراه همسرم و تلاش کردیم که در عین اینکه خیلی رابطه عاطفی عالی با هم داریم ولی وابسته به هم نباشیم وبا تمرین اینکار شدنی شد کما اینکه جهان نیز در این مسیر ما را همیاری کرد. دوستانی که میخواهید مهاجرت داشته باشید این وابستگی در روابط برای شما یک دام بزرگ است که اگر نتوانید از آن رهایی پیدا کنید یا نمی توانید مهاجرت کنید و یا اینکه پس از مهاجرت به سختی زیادی برخورد میکنید و یکی از دلایل افرادی که ازمهاجرت خودشان پشیمان هستند همین وابستگی در روابط خانوادگی و یا زناشویی است.
تبلیغــــــــات: آخ که چقدر این نظر استاد در مورد تبلیغات مغایر با 99 درصد افرادی است که کسب و کار دارند. من خودم از کسانی بودم که در محیطی که قبلا کار می کردم خیلی به اینکه اون سازمان ما در زمینه تبلیغات فعالیت نمی کند معترض بودم ولی بعد از اینکه با استاد آشنا شدم وخط فکری استاد وازهمه مهمتر نتایج استاد را دیدم به این نتیجه رسیدم که تبلیغات نمی تواند مفید باشد. البته تاکید استاد تبلیغات هزینه بر است که بارها در فایلهای خودشان به این موضوع اشاره کرده اند. چه جمله قشنگی استاد دراین فایل گفتند: من اعتقاد دارم به کار با کیفیت این جمله استاد را برای یادآوری به خودم در اینجا نوشتم و می خواهم موردی را برای خودم یادآوری کنم که من و خانواده ام سالهای سال است که برای خدمات دندانپزشکی پیش یک دکتر در شهرمان می رویم و حدود 20 نفر ازخانواده و فامیلهای من برای خدمات دندانپزشکی پیش ایشان می روند و جالب است که ایشان مطب شان در یک ساختمان در یکی از خیابانهای خیلی فرعی شهر است است و آنهم در طبقه سوم بدون آسانسور که هرکس که به داخل مطب ایشان می رسد اول باید اول باید یک نفسی تازه کند، اصلا تبلیغات زیادی ندارد، اصلا محیط کار آنچنان شیک و مجللی ندارد و اصلا کاملا با برخی از برندهایی که در شهرمان در زمینه دندانپزشکی وجود دارد مایلها فاصله دارد ولی الان اگر بخواهی وقت بگیری برای حداقل شش ماه آینده برای کار ساده دندانپزشکی به شما نوبت خواهد داد. چرا؟ چون کیفیت کارش خیلی عالی است و از بهترین و باکیفیت ترین مواد برای کارش استفاده می کند و این تاییدی بود بر حرف استاد برای اینکه کیفیت خیلی مهم است در کسب و کار نه تبلیغات. جمله طلایی استاد: شما عاشق کارت باش، کارت رو درست انجام بده، اون الله است که همه کارها را انجام میدهد
شراکـــــت: یکی از درسهایی که من خیلی خوب از استاد گرفتم دیگر در هیچ کاری با کسی شریک نشدم و حتی همین چند وقت پیش برای یک کسب و کاری یکی به من پیشنهاد خوبی داد که من در یک لحظه از قانون فراموش کرده بودم پیشنهاد شراکت ایشان را پذیرفتم ولی فردای آن روز با کمال شجاعت گفتم که من نمی توانم با شما شراکت داشته باشم و به کسی که به من پیشنهاد کار داده بود گفتم که اگر می خواهید به عنوان کارمند من باید کار کنید ودر کمال تعجب من ایشان پذیرفت و الان داریم مقدمات کسب وکار را با هم پیش میبریم.
نحوه اتصال به خـــــداوند: خداوند همیشه به ما وصل است این ما هستیم که با باورهای خودمان خدا را فراموش می کنیم و مهمترین باور باور احساس عدم لیاقت است. من یکی خیلی روی این موضوع مشکل دارم وباید خیلی روی این احساس لیاقت خودم کار کنم تا آخر عمــــــــــــر
تعــــــریف از خود: اوه اوه . استاد به چه نکته مهمی اشاره کردند. من قبل از آشنایی با استاد اصلا تعریف از خودم و توانایی های خودم را یک کار بسیار زشت می دانستم ونمی دانستم با این کار دارم چه ظلمی به خودم می کنم ولی وقتی با استاد آشنا شدم وهدایت شدم به دوره بسیار ارزشمند عزت نفس دیدم که الله و اکبر من چقدرمسیر را اشتباه می رفتم واز آن به بعد خیلی تلاش کردم که عادتهایی که به عدم عزت نفس من برمیگشت را در خودم اصلاح کنم والان به راحتی در مورد توانایی هایی که دارم از خودم با احترام تعریف می کنم و با افتخار به خودم می گویم که در این زمینه 180 درجه نسبت به قبل بهتر شده ام و از این بابت بسیار خدای خودم را شاکرم.
ساختن ثروت از صفر: استاد خیلی عالی روش کارکردن خودشان را در دورهای روانشناسی ثروت و نحوه ثروت ساختن خودشان را توضیح داده اند که برای من خیلی الهام بخش بوده است وتمام تلاش خودم رامی کنم که به همین شیوه من هم عمل کنم.
سرعــت رسیدن به خواسته ها: سرعت رسیدن به خواسته به اندازه سرعت تغییر ماست. وای خدای من چقدر به این جمله نیاز داشتم که یادآوری شود به من . به اندازه ای که من تغییر می کنم به خواسته های خودم نزدیک می شوم ولی باید با خودشناسی درک کنم که سرعت تغییر من در برخی از موارد که پاشنه آشیلهای من هم هست خیلی کند تر است بنابراین باید تمرکز بیشتری روی کارکردن روی این موارد بگذارم تا سرعت من بیشتر شود. من در مورد مقوله ثروت ذهنم مقاومتهای زیادی دارد و باید خیلی خوب روی این مقاومت ها کار کنم. این جمله استاد یک کلید بزرگ برای شرایط الان من بود و به یک راهکار عالی هدایت شدم که می دانم وایمان دارم که در پایان این خانه تکانی ذهن نتایج عالی خواهم گرفت.
تجســــــم: یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل من است که تقریباً به نقطه ای رسیدم که دلیل اینکه نمی توانم در برخی از موارد خوب تجسم کنم، ترمز خودم را پیدا کرده ام و آن این است که من به دلیل ذهن خیلی منطقی که دارم در هر تجسم ذهنم بسیار درگیر چگونگی تحقق آن خواسته می شود و برای این موضوع هدایت شدم به جلسه آخر دوره کشف قوانین که استاد در آن جلسه آنقدرواضح به این موضع اشاره می کنند که اگر نفهمم باید برای خودم خیلی دعا کنم!!!
بالا نگه داشتن ســــطح انرژی: تکرار باورهای مناسب، صحبت کردن با خودمان، سپاسگزاری کردن، آگاهانه تمرکز کردن بر روی نکات مثبت است. استاد عزیزم چقدر به این تقلب تان برای اینکه من چگونه بتوانم در اغلب مواقع سطح انرژی خودم را بالا نگه دارم نیاز داشتم. خدایا شکرت بابت هدایتهای خودت.
سرمایه گذاری روی خودم: راه کسب ثروت رفتن توی مسیر علایق خودم است. این شاید پاسخی بود به پیشنهاد چند روز پیش یکی از دوستانم در مورد یک سرمایه گذاری که من درهمان زمان پاسخ منفی دادم و الان برای من تایید شد که چقدر در این زمینه قانون را خوب درک کرده ام. خدایا شکرت. ثروتمند شدن از مسیر علائق خودم . برای یادآوری به خودم یکی از دوستان خودم که از دوستان من و هم مسیر با من با استاد عباس منش است و از همین طریق با هم آشنا شده ایم برای من یک الگوی عالی بوده است که بارها به خودش هم گفته ام که از مسیر علاقه خودش که رقصیدن و آموزش رقص است ثروت خیلی خوبی ساخته است و من همیشه ایشان را بابت مسیری که رفته است تحسین می کنم و به خودم یادآوری میکنم که هم لذت می برد از کاری که انجام می دهد و هم ثروت میسازد. این را برای یادآوری به خودم گفتم.
یادآوری به خودم: از آن مهارتی که دارم ثروت بسازم مثل وارن بافت
باز هم از خدای خودم بابت قرار گرفتن در این مسیر زیبا ودرک و یادآوری این آگاهی های ناب به خودم سپاسگزارم.
دوشنبه، 23 سپتامبر 2024
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
درس، درس، درس
هر واژه ی شما درسه!
هر رفتار شما درسه !
هر …
مهم نیست اون حرف شما، مقدمه باشه یا مغز فایل … مهم اینه که هر حرکت و هر حرفی که از شما سر میزنه، در پلتفرم قانونه! شما دستگاه قانون رو بر روی ذهنتون نصب کردین و هرچه ازش بیرون بیاد، شکل گرفته از قانونه! مثل یک دستگاه آبمیوه گیری که هر چه ازش بیرون بیاد، قطعا آب میوه هست نه چیز دیگه!
وقتی چنین ذهن تربیت شده و قانون مندی داشته باشی، لاجرم تمام رفتارا و حرفها در قالب قانونه و به نوعی هر کدوم، رد پای یک قانونه!
چرا دارم اینا رو میگم؟!
چون بارها و بارها درسهای مهمی حتی از حرفای اولیه و مقدمه ی فایلهای شما گرفتم و این برای من ثابت شده که مهم نیست اسم فایل چیه! اصلا مهم نیست دانلودی باشه یا محصول! مهم نیست سایت باشه یا اینستاگرام! مهم اینه از زبون و ذهن قانون مند شماست!
همین که شما گفتین با عزیز دلم یه قایق سواری حسابی کردیم و یه چای دبش نوش جان کردیم و ” بعدش ” گفتم یک لایو “هم” بگیریم یعنی چی؟!
یعنی همه چی!
+ چه باوری باعث میشه که شما اول لذت خودتو ببری، اول کیف خودتو بکنی، اول یه دل سیر قایق سواری بکنی و چایی بخوری، “بعدش” بیای و لایو بگیری؟!
_ چیزی جز عزت نفس بالای شما ( در مقیاس کوچکتر احساس خودارزشی و احساس لیاقت بالای شما ) ! یعنی اول خودتون بعد دیگران! شما میتونستین مثل اکثر افراد، تا وارد قایق میشن و تا چایی رو میریزن، سریع دست به گوشی بشین و شروع کنین به لایو گرفتن … اما شما اول لذت بردین و چایی خوردین و از اون فضا اوج حال خوب رو دریافت کردین، بعدش الهامتون گفت که الان موقع لایو گرفتنه!
+ چی باعث میشه که شما بعد از اون همه لذت بردن تصمیم به لایو بگیرید؟!
_ احساس ناب و اتصال محشرتون و فرکانس ناشی از این احساس رو به بچه ها هم منتقل کنید! من کاملا فرکانس آرامش شما رو دراین لحظات دارم میگیرم. خیلی برام ارزشمنده که همیشه در بهترین حالت فرکانسی ممکن با ما صحبت میکنید!
+ چی باعث میشه وقتی که الهام اومد الان لایو بگیر، بدون هیچ مقاومتی اوکی دادین و شروع کردین؟!
– یکی اینکه جنس الهام رو به خوبی میشناسید و با ایمان ( مثل همیشه ) اطاعتش کردین.
– دوم اینکه هیچ نقابی در زندگی تون ندارید که بخواید بزنید! هیچ چیزی نیست که بخواید از کسی مخفی بکنید! هر لحظه آماده ای که جلوی دروبین باشید و هزاران هزار نفر شما رو ببینن! این یعنی اوج عزت نفسی که ناشی از مهم نبودن حرف مردمه! همون پاشنه آشیل عزت نفسی که هیچ موقع امکان نداره به طور کامل رفع بشه!
شما برای ما خوده خوده درس هستین! صرف بودنتون! صرف لایو استایلتون! صرف جزئیات زندگی تون!
+ بذارید در مورد کلاه خوشگل و خوشرنگ سرتون با آرم TESLA بگم من … .
یادمه قبلا ها با خودم میگفتم که چرا استاد اینقدر به یه سری چیزا مثل تسلا علاقه منده و همیشه در موردشون صحبت میکنه یا کلاهشو سرش میکنه!؟
این سوال در ذهن من شکل گرفت و رفته رفته که ایلان ماسک رو بیشتر شناختم، فهمیدم که ایشون عجب طرز فکر ماورایی و عجب باورهای خارق العاده ای دارن! واقعا متحول شدم از این طرز فکر و این نوع نگاه کردن به موضوعات و وقتی نتایجش رو با باوراش مقایسه کردم، به کیفیت باوراش پی بردم.
بعدش با خودم گفتم که ببین استاد چه کسایی رو الگو داره و چه کسایی رو دنبال میکنه! ببین خوده استاد چه باورایی داره که چنین افرادی در مدارش هستن! انصافا کدوم از ما به اندازه استاد اینقدر از جزئیات پیشرفت های افرادی مثل ایلان ماسک و جف بزوس اطلاع داریم؟! خب چرا نداریم؟! چون هنوز در مداری قرار نگرفتیم که به صورت خود جوش بریم و در مورد این افراد به صورت مستمر تحقیق کنیم و اینا رو الگو قرار بدیم! اما استاد … حتی برای تقویت بیشتر باورای فوق العادش میره و روند تکاملی این افراد رو بررسی میکنه تا همیشه و به صورت مستمر با دیدن الگوها باوراشو از اینم بهتر تقویت کنه! چرا؟! چون خوب میدونه که باورا هرچقدرم که خوب باشن، از اینم میتونن بهتر بشن و به همون میزان که بهتر بشن، نتایج فوق العاده تری هم وارد زندگی شون میشه. چون خوب میدونن که هیچ ثباتی در این جهان وجود نداره و اگه امروزشون بهتر از دیروزشون نشه، پس قطعا بدتر شده و بدتر شدن یعنی نزول! پس همیشه سعی میکنن که روی باوراشون تا اخر عمرشون کار کنن ! و خوب میدونن که چنین ستون های مستحکمی در ذهن، مثل قانون تکامل، قانون فروانی، قانون احساس لیاقت، قانون زیبابینی و … هیچ موقع صد درصد کامل نمیشن و همیشه باید روی اونا کار کنن!
شما الگوی مایی استاد بینظیرم
….
جمله طلایی استاد : هرچیزی که باعث بشه بدون اون نتونیم از زندگی لذت ببریم، یعنی وابستگی !
حیرت انگیزه! من تا الانش فکر میکردم که وابستگی یعنی اینکه من به یک شخص خاص وابسته باشم و هیچ موقع اینقدر با دید بازتر به این موضوع نگاه نکرده بودم که وابستگی حتی میتونه در مورد هر “چیزی” به کار بره!
وابستگی به مواد مخدر، وابستگی به الکل، وابستگی به دارو، وابستگی به هرچیزی که باشه نتونم از لذت ببرم!
حتی اگه پول نداری و نمیتونی لذت ببری و همیش دنبال پولی تا بتونی از زندگی لذت ببری یعنی چسبیدی بهش! و طبیعیه که هرچه بیشتر دنبالش میدوی، بیشتر ازت دور میشه و بیشتر خستت میکنه!
( یه مثال بزنم که همین الان تو ذهنم اومد … یه روز که سگ دوستم رو سوار ماشین کرده بودم تا ببرم خونه، تا رسیدم و در رو باز کردم که پیاده بشم، دیدم که سگ پرید پایین و فرار کرد!! اولش هول شدم و دویدم دنبالش دیدم بیشتر سرعت گرفت. یهو حسم گفت صبر کن و برگرد! عقب بکش! برگشتم سمت ماشین و یهو دیدم خودش با همون سرعت برگشت سمت من و تونستم که بغلش کنم! خب اگه قرار بود با حال اضطراب و پریشانی ماشین رو ول کنم و دنبالش کنم، نه تنها نمیتونستم سگ رو بگیرم، بلکه ماشین … . ) فقط اون رهایی بود که نتیجه رو بدون اینکه سختی بکشم به نفع من تغییر داد و خودش اومد! تا زمانی هم که من بخوام با این حالت پریشانی و اضطراب دنبال پول باشم، نه تنها به گرد پای ثروت نمیرسم، بلکه مسیرم گم میکنم و بعد از کلی خستگی، جا میزنم! اما فقط کافیه حتی نسبت به پول رها باشم و اینقدر با حالت اضطرار نچسبم بهش تا خودش از بینهایت طریق بهم چشمک بزنه و به سمتم بیاد! تجربه همینو برام ثابت کرده! زمانی که شدیدا در حالت اضطراب با سختی کار وحشتناک دنبال پول بودم، هیچ نتیجه ی مالی که نگرفتم هیج، کلی به جسم خودم آسیب زدم. اما زمانی که دیگه دنبالش نکردم و در اوج رهایی لذت بردم از هر آنچه که دارم، دقیقا خیلی نامحسوس وضعیت مالی من بهتر شد بدون اینکه هیج کار متفاوتی انجام بدم!
همینطور …
تا زمانی که برای لذت بردن از زندگی، به داشتن یک رابطه ی عاشقانه با نیمه ی گمشده وابسته باشیم و همش از زیر سنگ دنبالش کنیم تا وارد زندگی مون بشه، نه تنها پیدا نمیکنیم بلکه به خودمون میایم میبینم ده سال گذشت و همش فکر و ذکرم این بود تا یکی باشه باهاش لذت ببرم!!!
اما به محض اینکه نسبت به این خواسته هم رها مییشیم و تمام تمرکز رو بر روی خودمون و لذت بردنمون از زندگی میذاریم، بدون اینکه حواسمون باشه نمیفهمیم از کجا یه فرشته، دقیقا همونی که انتظارشو داشتیم، از بهترین مسیر و بهترین زمان وارد زندگی ما شد! حالا قشنگ ترش اینججاست که دیگه نه تنها وابسته این فرشته نیستیم، بلکه در اوج عشق در کنارش از زندگی لذت “بیشتری” میبریم! همونطور که قبل از اون شخص از زندگی و تنها لذت میبردیم!
اینا رو گفتم تا برای خودم باز گو کنم که بحث وابستگی میتونه خیلی گسترده تر از اونی باشه که فکرشو میکنیم! هر چیزی که نبودنش باعث میشه از زندگی لذت نبریم یعنی وابستگی!!!!
و به میزانی که رها باشی، سدها رو برداشتی تا راحت تر وارد بشه! بیشتر بمونه و لذت بیشتری ببری!
همین اخیرا درک کردم که …
زمانی به خواسته ای میرسی که نسبت بهش رها باشی! یعنی چی رها باشی؟! از کجا بفهمیم که رها هستیم یا نه؟!
+ با خودت فکر کن … بگو اگه یک درصد احتمال بدم که ب این خواستم نرسم، امکان داره یک درصد حالم بد بشه؟! ناراحت و غمگین بشم؟! حتی یه کوچولوش!
– اگه جوابت خیر هست، یعنی میتونی ادعا کنی که تو نسبت به این خواسته رها هستی و داری بدون اون هم از زندگیت لذت میبری! دقت کن به حرف نیست! ممکنه در ظاهر بگی جواب من ” خیر ” هست و کاملا رهام اما ته دلت این جوری نباشه! خب جهان اصلا حرف تو رو نمیشنوه و اون فرکانس ته ذهنت رو میفهمه! اگه واقعا رها بودی، احتمال رسیدنت به اون خواسته به قدری زیاده که حتی سریع تر از اونچه که فکرشو بکنی وارد زندگیت میشه! چون سرعت رسیدن ما به خواسته هامون ارتباط مستقیمی داره با میزان لذت بردن ما از مسیر اون خواسته حتی بدون اون خواسته! بدون چسبیدن به نتیجه ی اون مسیر!
– اگه جوابت ” بله ” هست و از این که به اون خواسته نرسی غمگین و ناراخت میشی، اولا بهت تبریک میگم که با خودت رو راست بودی، دوما بازم مجددا بهت تبریک میگم! چون تو ترمز اصلی رو پیدا کردی! فقط کافیه تا میتونی برای خودت و ذهنت منطقیش کنی که بدون اونم میتونی از زندگیت لذت ببری و اگه نشد، هیچ اتفاق بدی نمی افته و خداوند به راه بهتری هدایتت میکنه! همین که منطقیش کنی، بلافاصله احساس خوبی از جنس سبک بالی بهت دست میده نشان از درست بودن باوری هست که داری میسازی! همون لحظه بهت احساس خوبی میده!
پس بیا تا رها باشیم و یادبگیریم در اوج رهایی ، اوج لذت از زندگی رو تجربه کنیم و باور داشته باشیم که این رهایی، مسیر اوج خوشبختیه!
…….
جمله طلایی : هر اتفاقی که برامون میفته، در جهت رسیدن ما به خواسته هامونه!
محشر بود این جمله! اینو بار اول نیست که میشنویم اما من همین امروز که داشتم با خودم فکر میکردم، به درک خیلی قشنگ تری به این جمله رسیدم! وقتی هدایت های خداوند+خواسته هایی ک برام واضح شد+ تضادهای قبل، رو کنار هم گذاشتم دیدم که واقعا هر اتفاقی بیفته در جهت رسیدن ما به خواسته هامونه!!! شاید با خودمون بگیم اتفاق دیروز چه کمکی میتونه بکنه تا من به فلان خواستم برسم اما …. جواب مسئله اینجاست که چرا دیدمون رو نسبت به خواسته هامون بازتر نمیکنیم؟! مگه فقط این خواسته رو ما داریم؟! نه … این اتفاق دیروزی ممکنه در جهت رسیدن به خواسته ای باشه که تو هنوز به وضوحش نرسیدی و اطلاعی نداری اما قراره بهش برسی!! من واقعا اینو امروز درک کردم! دیدم همه چی داره چیده میشه برای رسیدنم به تک به تک اهداف ریز و درشتم! خصوصا برای خواسته ی مقدسی که همین امروز برام واضح شد و خداوند الهامش کرد! پس باور کنیم که هر اتفاقی، به سود ماست حتی اگه اون اتفاق در ظاهر به نفع ما نباشه!
(مثال خودم: یادمه تقریبا سه سال پیش درگیر یک رابطه ی عاطفی بودم که در جایگاه خودش عالی بود اما چون با قانون آشنایی چندانی نداشتم، کاملا خلاف قوانین پیش میرفت! و اتفاقا همین تضادهای ریز و درشت این رابطه بود که منو به سمتت استاد هدایت کرد!!! یعنی اتفاقی که باعث شد من سمت سایت بیام، چیزی بود که در ظاهر اصلا مناسب نبود! حتی بعد از جدایی، من بیشتر سمت سایت اومدم و با سایت آروم میشدم! اون موقع ها اصلا حالم خوب نبود و اون اتفاق خیلی در روح و روان جسمم تاثیر گذاشت. اما الان … زمانی که دقیقا رها بودم نسبت به روابط عاطفی، فرشته ای تمام عیار وارد زندگیم شد که به جرئت میگم ممکنه از من بیشتر قانون مند باشه ولی کمتر نیست! و لاجرم وقتی طرف مقابلت اهل قانون باشه، خودش قوانین روابط رو بهتر از تو بلده و بدون اینکه چیزی بگی خواسته های یکسانی از روابط داری! اون اتفاقا به ظاهر بد سه سال پیش و تضاد بزرگ زندگیم بود که منو هدایت کرد سمت این مسیر مقدس و باعث شد این همه زمین تا آسمون تغییر کنم! شاید اون موقع درکش نمیکردم اما الان وقتی از اون زمان صحبت میکنم، نه تنها حالم بد نمیشه، بلکه با خوشحالی و شادی ازش صحبت میکنم چون همون باعث شد من اینجا باشم.)
.
.
.
پس تمام اتفاقات به نفع ما تمام خواهد شد!
بیا تا که غزل نوش کنیم
آواى خـوش چـکاوکان گوش کنیم
برخیز که خورشید طلوع کرد به مهر
هر نکته به جز عشق فراموش کنیم
چه شکوهمند است و قابل تحسین این رسالت زیبا و ماندگار که چون بذری کاشته و جوانه می زند و شکفته می شود و سراسر سود است و سرور و سما…
ضمن عرض سلام و ادب و احترام و تشکر از گروه تحقیقاتی عباسمنش خصوصا دوشیزه مکرمه خانم شایسته عزیز که اگر اجازه بدهند در این کامنت از مقاله ایشان استفاده کنم،
پیشنهاد من این است که اگر می توانید هر روز مقاله عزت نفس که در مطلع دوره عزت نفس در بخش محصولات گفته شده را در یادداشتهای تان کپی کنید و اصلا در دفتری یادداشت کنید که نقشه یک گنج واقعی است.
در این مقاله خانم شایسته عزیز
موفقیت و خوشبختی را برآیند باورهای قدرتمند کننده و عزت نفس که منجر به دیدن و نگرش صحیح و توحیدی می شود و از همه مهمتر انتخاب و تصمیم های درست و شور و شوقی وصف ناپذیر است که ما را از مکانی که هستیم سوق می دهد به عالیترین مکان و زمان ...
بنابراین رسیدن به خواسته ها و خوشبختی و موفقیت و رشد شخصیت ؛
نتیجه :
یک فرایندی است که از برآیند؛
تصمیم ها و انتخاب های هوشمندانه تر، مطمئن تر و مقتدرانه ، بموقع و بجا به دست می آید ،که از تمرین و تمرکز در تقویت عزت نفس و ساختن باورهای قدرتمند کننده ای به وجود آمده که به مرور در ما شکل می گیرد و تا بی نهایت ادامه دارد.
به قول انیشتین ،
هیچ چیز اتفاق نمیافتد ،اگر حرکتی نباشد.
و اما بنگریم قسمتی از این مقاله زیبا را که شنیدن دوباره آن برای استاد گرانقدر و خانم شایسته مکرمه و شما عزیزان و سروران و حتی خودم هم خالی از لطف نیست :
/آن هم از قاب یک کامنت و دیدن از زاویه دیگر/
«««««««««««««««««»»»»»»»»»»»›»»»»»»
«عزت نفس بالاترین اولویت را دارد که، لازم است اولین قدمها برای تغییر، از آنجا برداشته شود.
موفقیت(تحقق خواستههای واقعی)، ثمرهی همراه شدنِ باورهای قدرتمندکننده و در رأسشان، عزت نفس راستین با، «انگیزه و شور و اشتیاقی» است که برای تحقق آن خواستهها داریم. وقتی این فرمول تکمیل باشد، نتیجه مد نظر، 100٪ رخ خواهد داد. به همین دلیل ساده و منطقی میتوان فهمید که همواره «موفقیت» و «رشد شخصیت»، دو موضوع موازی با هم هستند که همزمان با هم شکل میگیرند.
در حقیقت، ذاتِ ما که به دنبال تجربهی بخشِ بزرگتر درونش، از طریقِ شناخت خواستهها و تحقق آنهاست، خود به خود این انگیزه را از طریق برخورد با تضادها ایجاد میکند. زیرا انگیزه، فرمول حرکت است و حرکت تنها راهِ رشد.
اما آنچه که به این انگیزهها تداوم میبخشد و آنها را در مسیر صحیح جهت دهی میکند، باورهای قدرتمندکنندهای است که عزت نفسمان را به گونهای میسازد که، قادر به قدم برداشتن برای آن خواستهها و ادامه دادن تا تحققشان میشویم.
و در مقابل، آنچه انگیزههای ما را میکُشد و قدمهایمان را متوقف میسازد، کمبود عزت نفس است.
کمبود عزت نفس، برگرفته از تجارب شکستهای قبلی یا تلاشهای به ثمر ننشستهای است که، راهکارها و شیوههای باورهای محدودکنندهی ما، برای تحقق آن خواستهها بوده است. باورهای محدودکنندهای که جدا از ذات ماست که از جنسِ خداوند است و خالق. اما ذهن در معادلهی نتیجه گیریهای ما، با بدجنسیِ تمام، تنها بخشِ «نتوانستنهایمان» و «از عهده برنیامدنهایمان» را به تصویر میکشد و پررنگ میکند بی آنکه صحبتی از نقشِ پررنگِ باورهای محدودکننده در آن نتوانستنها و آنها را هم در معادلهی این نتایجِ نادلخواه بگنجاند یا توانایی ما در تغییر آن باورهای محدودکننده را به خاطر بیاورد.
به همین دلیل است که عده ی زیادی از آدمها در جایی از مسیر، دست از ادامه برمیدارند. یعنی به «جنسی از پذیرش» میرسند که از بیایمانی میآید و ناخواستههای حاصل از باورهای محدودکننده را به عنوان سرنوشت بدون تغییرشان میپذیرند.
چون به این نتیجه میرسند که تصمیمی که سرنوشت برای آنها گرفته کاملا بر خلاف خواستههای آنهاست و بدتر از همه میپذیرند آنچه به واقعیت میپیوندد و خواهد پیوست، «تصمیم و ارادهی سرنوشت» است و نه خواسته و ارادهی آنها.
البته باید ذکر کنم که اگر ذهن همواره مشوق و انگیزاننده ی ما برای ادامه دادن و شیوههای صحیح را پیدا کردن و دنبال کردن بود، دیگر مفاهیمی چون «کنترل ذهن، پروراندن عزت نفس و ایمان»، نه وجود خارجی داشت و نه ضرورتی به ایجادشان بود.
به همین دلیل است که قرآن برتری آدمها را با ترازوی «تقوا به معنای کنترل ذهن» تعیین میکند.
نکتهی مهمی که ذکرش برایم جالب است این است که، چند روز پیش، وقتی با استاد عباسمنش دربارهی مهمترین عامل رشد صحبت میکردیم، ایشان-حتی دربارهی خودشان- از میان تمام عوامل و آیتمهایی که میتوان برای رشد و ارتقاء کیفیت زندگیمان در تمام جنبهها برگزید و برای همیشه به کارکردن و بهبود آن همت گماشت- با اختلاف بسیار- اولویت را به «عزت نفس» اختصاص داد.
زیرا عزت نفس یعنی رسیدن به بالاترین درجه توانایی در کنترل ذهن- به عنوان «بالاترین توانایی و نقطهی برتری انسان».
منظورم کنترل ذهن، هم در «ناامید نشدن» از ناتوانی در تحقق خواسته ها و هم «بیانگیزه نشدن» به خاطر تحقق خواستههای بسیار و ادامه دادن به مسیر رشدِ بیشتر، از طریق رسیدن به درجهای اعلیتر از عزت نفس است.
برای همین، این روزها که در حال بروزرسانی آگاهیهای دوره عزت نفس هستیم، تصمیم گرفتم با نوشتن این مقاله، موضوعات مهمی را در این باره، به خودم یادآوری و با شما به اشتراک بگذارم، که خیلی راحت فراموش میکنیم و به خاطر فراموش کردنشان، به دردسرهایی میافتیم که تمرکزمان را-لااقل برای مدتی- از اصل برمیدارد و در دام چرخههای معیوب از ناخواستههای زنجیرهای گرفتار میکند.
به طور کلی، ذهن ما در طی سالیان توسط پیشفرضها و کدهایی برنامه نویسی شده که، میتوان آنها را نگرش، باور، فرمول یا دلایلی نامید که به عنوان اصل یا واقعیت دربارهی «شیوهی پدید آمدن رخدادهای زندگیمان»، انتخاب کردهایم. دلایل و نگرشهایی که اکثراً برچیده شده از تجارب اطرافیانمان است تا خودمان و آنقدر آرام آرام ذهنمان را کدنویسی کردهاند که، حتی خبر نداریم هم اکنون نسخهی دیگری از همان اطرافیانی(والدین، دوستان و …) شدهایم که عیب و ایرادهایشان را نقد میکردیم و مطمئن بودیم هرگز به شیوهی آنها زندگی نخواهیم کرد.
غافل از اینکه همان الگوها الان بخش مهمی از موجودیتمان را تشکیل دادهاند که تصمیمگیرندهی اصلیِ زندگیمان شده است. منتها با دلایلی متقاعد کننده که ذهنمان طراحی کرده تا دلیلِ ناخواستههامان را توجیه کند و مسئولیت تغییر این شخصیت را از دوشمان بردارد و به موضوعاتی مثل شانس، سرنوشت، دولت، خانوادهای که در آن متولد شدهایم، اقتصاد، جو جغرافیایی و… ربط بدهد.
این قالب کم و زیاد دارد، اما همیشه هست. هربار که با تمرکز برای کنترل ذهنمان زمان، انرژی و تعهد خرج میکنیم، این کدها به حالت معلق درآمده و غیر فعال میشوند و به همان نسبت نیز، تجارب زندگیمان را دستخوش تغییراتی مثبت قرار میدهد. اما به محض رها کردن ذهن، دوباره روز از نو و روزی از نو آغاز میشود.
یعنی این پیشفرضها آنقدر به ذهنمان چسبیدهاند و با ما یکی شدهاند که، با اندک غفلتی اصلمان را به کلی فراموش و از قالب حقیقیمان- که بخشی از خداوند به معنای منبع همهی قدرتها و نعمتهاست و رابطهمان با او همیشگی است- خارج میشویم.
به طور کلی، برخی از این باورها(پیشفرضها) قدرتمندکننده و برخی محدودکنندهاند. آنچه مسیر زندگی مان، رفتارها وعکسالعملهایمان و در یک کلام، جنس عمدهی تجارب زندگیمان را در تمام جنبههایش مشخص میکند، برآیندی است از این باورهای قدرتمندکننده و محدودکننده، که ناآگاهانه در ذهنمان کدنویسی شده است.
خبر بد این است که این برآیند، غالباً محدودکننده است. یعنی کفهی باورهای محدودکننده، غالباً بسیار سنگینتر است از باورهای قدرتمندکننده.
به همین خاطر، سهم اکثریتِ افراد، از اینهمه موهبتهایی که در قالب، ثروت(به معنای توانایی برطرف کردن نیازهای مالی)، سلامتی و عشق مسخرمان شده، تا از لحظههای بودنمان در این کالبد جسمانی لذتِ بیشتری ببریم، خودمان و خواستههایمان را کشف و با تجربهشان بزرگتر شویم و به آرامش برسیم، بسیار بسیار ناچیز است.
به همین خاطر زندگی اکثریت افراد، به جای تجربه خواستهها، به درگیری برای مشکلاتی میگذرد که، تلهی آن باورهاست؛
به همین خاطر اکثریت افراد، غالباً در مدار اتفاقات و شرایطی قرار میگیرند که، نمیخواهند؛
به همین خاطر، هرچه در این مسیر پیش میروند، خواستههایشان کوچکتر و حسرتهایشان بزرگتر میشود؛
این پیشفرضها که ندانسته و نسنجیده باورشان کردهایم و زندگیمان را روی پایههای لرزان و سُستشان بنانهادهایم، واقعیت را اینطور به ما معرفی و دیکته کرده که:
فلان بیماری فقط با فلان شیوه بهبود مییابد. پس اگر بیمار هستی اما به آن شیوه دسترسی نداری، خبری از بهبودی نیست؛
استقلال مالی، فقط حاصل انجام فلان کار یا داشتن فلان فرصت است، پس اگر مهارت یا امکانات انجامش را نداری، بیهوده تلاش نکن، چون خبری از استقلال مالی نیست، چون ثروتمندان را در این کسب و کارها و مهارتها یافتهاند، بی آنکه از باورها، تلاشهای ذهنی و فرایند تکاملیای خبرداشته باشند که آن افراد برای رشد، پیمودهاند؛
فلان خواستهات، فقط توسط فلان فردِ خاص یا از طریق فلان شیوهی خاص محقق میشود. پس راهی برای دسترسی به آن فرد خاص، راضی نگهداشتن فلان گروه به منظور دسترسی به آن شیوه پیدا کن، وگرنه خبری از خواستهات نیست؛
خوشبختی تو فقط با حضور فلان فرد یا رخ دادنِ فلان اتفاق در زندگیات ممکن است، پس یا برای داشتناش تقلا میکنی، سرسختی میورزی و زجر میکشی یا عطایش را به لقایش میبخشی؛
میبینی!
هنوز نفهمیدهایم پیمانه و ترازویی که ذهن به دست مان داده تا مواد اولیه خواستههایمان را با آن اندازه بزنیم، معیار و مقیاسی اشتباه است. (برای درک بهتر موضوع، فقط تصور کن برای درست کردن نان، پیمانه آرد، با پودر خمیرمایه جابه جا شود. یعنی 3 قاشق غذاخوری آرد با 3 لیوان پودر خمیر را برای درست کردن نان بکار ببریم).
به همین دلیل مواد اولیهای که برای محصولمان خرج میکنیم، هیچ تناسبی با هم ندارند. پس نباید هم- نتیجه خوب که هیچ- اصلاً اتفاق نیفتد و فرسنگها با آنچه انتظارش را داریم، فاصله داشته باشد.
میبینی!
همهی آنچه بر کیفیت زندگیات تأثیر میگذارد- در لایههای عمیقِ ذهن تو- در دست همه هست و به همه چیز بستگی دارد، الا خودت. همه عامل (مثبت یا منفی) هستند، الی ذهنیتِ خودت و این همان دام بزرگی است که افراد زیادی، دست و پای خود را با بندهایی تمام نشدنیاش نه تنها گره-که- کور گره زدهاند.
حتی ما که اینجا در جمع این خانواده هستیم و به خیال خودمان تا حدّ خوبی نقش باورهای خودمان را در سرنوشتمان فهمیدهایم و حتی تصور میکنیم باورهای قدرتمندکنندهای هم ساختهایم.
اما همهی این خیالات خام و نقش بازی کردنها و ادای ایمان داشتن و قوانین را شناختنها، تا زمانی است که اوضاع مرتب است. به وقتِ بزنگاه، نوبت به عمل که میرسد، اوضاع که از کنترل خارج میشود و تضادها که احاطهمان میکند، دوباره همان ترسها، تردیدها، پیشفرضها و نگرشهای قدیمی به عرصه بازمیگردد، سکّان را به دست میگیرد و ما را مثل مترسک معرکه، به محاصرهی خود در میآورد.
انگار نه انگار من همان فردی هستم که قدرت احساس خوب را میدانستم؛
انگار نه انگار من همان فردی هستم که تضمین نمیخواستم چون میدانستم وقتی قدم اول را بردارم، قدم دوم به من گفته میشود؛
انگار نه انگار من همان فردی هست که میدانستم تجارب من، چیزی جدا از جنس باورهایم نخواهند بود؛
انگار نه انگار من همان فردی هستم که بازیِ فرکانسها را فهمیده بودم و خودم را در کنترل کانون توجهام، توانا میدانستم؛
انگار نه انگار من همان فردی هستم که فهمیده بودم، اگر این بیماری را باور نکنم، اگر از این ناخواسته روی برگردانم، لاجرم از زندگیام بیرون میرود؛
انگار نه انگار من همان فردی هستم که دستِ ذهنم را خوانده بودم و با «معیار قرار دادنِ احساس خوب»، او را با هر قیافهای در هر قالبی و با هر بَزَکی میشناختم؛
بنابراین، تغییر-منظور تغییری بنیادین- که کفهی باورهای قدرتمندکننده را حتی اگر شده، کمی سنگینتر کند، پشتوانه میخواهد
تغیییرِ بنیادینِ محدودیتهای ذهنیایِ که بارها از چالهشان درآمده و به چاهشان گرفتار شدهایم، ایمانی آهنین میخواهد تا دست از حساب و کتاب کردن با چرتکهی ذهنمان برداریم و ترازو و پیمانههای ذهن را یک بار برای همیشه دور بریزیم.
و این پشتوانه و این جنس از ایمان،«عزت نفس» نام است تا مفهوم انا لله درک و پذیرفته شود.
عزت نفس یعنی بازگشت به درون و کنار گذاشتن تمام باورها، شیوهها و چگونگیهای محدودکنندهای که، از دنیای بیرونی و از تجارب افرادی وام گرفتهایم که حتی باورهایشان و درونشان را نمیشناسیم.
عزت نفس، یعنی رسیدن به هماهنگی میان ذهن و روح به کمک نادیده گرفتن و shift+delete کردن کدهایی که، در طی سالیان در ذهن انباشتهایم و اعتماد به شیوهای که، به خاطر سادگی و در عین حال حجم زیاد مزیتهایش، بیش از حدّ خوب به نظر میرسد که حقیقت داشته باشد.
عزت نفس یعنی رسیدن به مرحلهی اجرای توحید.
توحید، بالاترین مرحلهی رسیدن به هماهنگی با قوانین خداوند است؛
توحید یعنی « ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»را باور کردن، وعدهی «أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» را درک کردن، یقین داشتن به غیب. یعنی نتیجهای که طبق قانون هست- باید باشد و قطعاً میآید اگر صبر و صلوه و اعراض پیشه کنم و بدون داشتن تضمین، قدم بردارم- حتی اگر هنوز در دنیای بیرونیام مشاهده نشده است.
توحید یعنی، اجرای فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی و رسیدن به احساس سپاسگزاریِ قبل از مشاهدهی خواسته. (به خاطر ایمان به اینکه، طبق قانون و وعدهی بدون تغییر خداوند، به محض وضوح خواستهای- بدون استثناء- آن خواسته اجابت میشود و در صورت نبودن مقاومتها، دریافت هم میشود) و سپس مصداق أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ شدن.
عزت نفس یعنی تجلی «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» بودن، به خاطر درک و اعتماد بی چون و چرا به ربّی که، هدایت ما را بر خود واجب کرده است و کیست قابل اعتمادتر و وفادارتر از خداوند به وعدهی خویش. (وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّه)
افرادی هستند که چنین حدّی از ایمان و عزت نفس را ساختهاند، اما عدهشان بسیار کم است.
همان عدهی قلیلی که آنها را ابراهیم، عیسی، موسی و محمد نامیدهایم
همان ایلان ماسکها، پروفسور سمیعیها و … که با پیمودن راه خودشان و پرداختن به علائقشان، تأثیر قابل توجهی بر زندگی بشر گذاشتهاند. این بالاترین حدّ از عزت نفس است که ساختنش، تعهدی غیرقابل مذاکره با هر ترفند، استدلال و برهانی را میطلبد.
درست است که افراد قلیلی از عهدهی ساختنش برآمدهاند، درست است فاصلهی بسیاری با این حدّ از عزت نفس داریم، اما این حدّ از عزت نفس، به وسیلهی برداشتن همان قدمهای کوچک و آرامی پر میشود که همهی ما در هر جایگاه و شرایطی، توانایی برداشتنش را داریم.
و مهمتر از همه، با برداشتن هر قدم، نه تنها یک قدم از شرایط ناخواستهی کنونی فاصله میگیریم، بلکه یک قدم به شرایط دلخواهمان نزدیکتر و شبیهتر میشویم. درک این موضوع، مهمترین رازِ زنده نگه داشتن انگیزه و ایمانمان برای طی کردن این فرایند است.
زیرا چنین حدّی از عزت نفس- بالاخره- چهرهاش را به رهروان راستین و صبوری نشان میدهد که، اولاً«فرایند بودنِ» ساخته شدن چنین حدّی از تفاوت، چنین درجهای از ایمان و چنین عمقی از عزت نفس را درک میکنند و قدم به قدم- بدون عجله، بدون مقایسه، بدون سنجیدن با معیارهای اشتباه- این مسیر را همواره میپیمایند و در برابر نجواهای ذهنشان استقامت میورزند.
ساختن چنین حدّی از عزت نفس، در درجهی اول، پذیرش موجودیت انسانی خودمان با تمام نقصها و کمبودهایی که داریم و سپس به راه انداختن جهادی اکبر برای بهبود ضعفهای شخصیتیمان و کاشتن و پروردنِ بذر عزت نفس در وجودمان است.
ساختن چنین حدّی از عزت نفس یعنی درک جایگاه فرکانسی و مداریای که این تغییر را از آنجا شروع کردهایم و سپس به جای مقایسه جایگاهمان با نقطهی نهاییای که دیگرانی که میخواهیم نتایج آنها را داشته باشیم و ناامید کردن خودمان، نتایج مسیر را از این 7 و با درنظر گرفتن لحظاتی که در این مسیر ماندهایم، و کسرِ لحظاتی که از این مسیر خارج شدهایم، بسنجیم تا دچار توهم و توقع بیجا نباشیم و آگاه باشیم به اندازهای که تمرین کردهایم، تغییر میکنیم.
زیرا عزت نفس همچون درختی کهنسال و از قبل رشد داده شده نیست که، بتوان آن را سفارش داد و- یک شبه- حیاط خانه را با درختی تنومند و شاخههای سایه دارش آراست.
بلکه عزت نفس، همان بذر ساده و در دسترسی است که در وجودت میکاری و بی آنکه توقع داشته باشی روز بعد درختی پربار از آن سر زده باشد، به مراقبت روزانه از آن ادامه میدهی.
در یک کلام، صبر و صلواه(تأیید نشانهها و از قلم نینداختن کوچکترین نکات مثبت) پیشه میکنی، با دیدن هر جوانهاش ذوق زده میشوی، انگیزه میگیری و با جدیّت بیشتری مراقبتهای روزانهات را ادامه میدهی.
مرور آگاهیهای هر جلسه از دوره عزت نفس، در حکم جرئهی آبی است که به پای جوانهی عزت نفسی میریزی که در وجودت در حال رشد است.
هر تمرینی که در جلسات این دوره انجام میدهی، این نهال را هرس میکند، شاخ و برگ اضافهاش را میچیند، علفهای هرز اطرافش را وجین میکند، خاکش را تقویت میکند و آرام آرام به سرعت رشد این نهال میافزاید.
برای همین تمریناتی طراحی شده تا با انجامش، آگاهیهای آن جلسه- به جای انباشته شدن به صورت اطلاعات در مغزت- تبدیل به بخش از شخصیتات و رفتارهایت بشود.
تمرینات دوره، آگاهانه و هدفمندانه طراحی شده و به این دلیل چگونگی انجامشان با جزئیات کافی به شما توضیح داده شده، تا شما را به خودشناسیای عمیقتر و دقیقتر از خودتان برساند و شما را از اول به خودتان بشناساند.
به همین دلیل، قبل از انجام تمرین، ذهنتان به شما خواهد گفت که شما در آن موضوع، ضعف خاصی ندارید، پس نیاز خاصی به جدّی گرفتن آن تمرین ندارید و با اینکه این حربهی همیشگی ذهن بوده است، اما عجیب است که ما باز هم با طناب این حربهی نخ نما، به چاه میافتیم.
اما وقتی تمرین را انجام میدهی و با جزئیات روی کاغذ میآوری، آنوقت به وضوح متوجه میشوی که حساب خانه از بازار چقدر جداست.
بنابراین، در طی این فرایند و در طی جلسات این دوره، هر تمرینی که به هر بهانه و استدلالی انجامش را از قلم میاندازی، سایهای بر سر نهال نو رستهی عزت نفسات میاندازد که، سنگینیاش نور را از این جوانه میرباید و نه تنها از سرعت رشدش میکاهد، نه تنها رنگ و رخسارش را زرد و پژمرده میکند، حتی ممکن است به کلّی آن جوانه را بخشکاند.
به عبارت دیگر، تغییر به معنای «متفاوت از شیوههای قبلی عمل کردن»، ادامه دادن به این روند جدید و عادتهای جدید ایجاد کردن است و این کار- به صورت خاص در بحث ساختن عزت نفس- فقط و فقط از طریق انجام و تکرارتمریناتی ایجاد میشود که با دقت، تفکر و با قصدِ رساندن شما به نقطهای مشخص دربارهی خودتان، طراحی شده است. نقطهای که بودن در آن، شما را آمادهی برداشتن قدم بعدی میکند.
بنابراین، تنبلی در انجام تمرینات جلسات این دوره- که از بیانگیزگی میآید- در حکم غلبهی شیوهها و عادتهای قبلیِ ذهن(باورهای محدودکننده)بر انگیزهها و امیدهای درونیای است که به تازگی برای رشد در وجودت بیدار کردهای.
تمرین انجام ندادن، یعنی دست رد زدن به سینهی موهبتهایی که به سمتات دراز شده و انتخاب نکردن و دریافت نکردن درخواست اجابت شدهای که پیش رویت قرار گرفته است.
انجام این تمرینات، تغییراتی در شخصیت و رفتارهایت ایجاد میکند که، آمادهی چرخش از مسیر بیحاصلی میشوی که، سالهاست ناآگاهانه در حال پیمودنش هستی و آرام آرام، پیمانههای ذهن را کنار گذاشته و پیمانهی جدید و دقیقی برمیگزینی که قوانین جهان در دستات گذارده است.»
ضمن تشکر و قدردانی ویژه از خانم شایسته عزیز به خاطر تمام عشقی که بدون هیچ چشم داشتی به ما هدیه می دهند.
تا دیداری دیگر بدرود
خانم شایسته عزیز در قسمت 18 تمرکز بر نکات مثبت نقشه گنج را رونمایی کردند و ایده این کامنت از اونجا گرفته شد البته من این متن را ذخیره داشتم الان فکر کنم تغییراتی در اون داده شده.
به هر جهت غرض از یادآوری مطلب ایجاد باورهای قدرتمند کننده و بالا بردن عزت نفس و مرور دوباره یا خرید دوره عزت نفس بود به عنوان پیش نیاز و مقدمه مسیر پیشرفت.
همچنین گفته« گوته» درباره اهمیت عزت نفس را یادآور شوم
«اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند»،
«اگر سالم نیستی، مهم نیست ،هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند»،
«اگر زیبا نیستی ، مهم نیست ، چون برخورد درست با زشتی هم وجود دارد»،
«اگر جوان نیستی، مهم نیست ،همه با چهره پیری مواجه می شوند»،
«اگر تحصیلات عالی نداری ، مهم نیست ، با کمی سواد هم می توان زندگی کرد»،
«اگر پست و مقام نداری، مهم نیست ،مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان هاست»،
«اما، اگر «عزت نفس نداری»، متاسف باش چون هیچ نداری.»
“گوته”