live | باور به «امکان پذیری» - صفحه 50

866 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 681 روز

    استاد عزیزم سلام..

    سلام میکنم به تمام همسفرانم در مسیر زیبایی ها.

    گام چهارم/خانه تکانی ذهنی/ باور به امکان‌ پذیری

    باور به امکان پذیری چقدر زیبا توضیح دادید استاد جان

    دقیقا همینه افرادی میتونن موفق بشن که موفقیت رو باور کرده باشن.تمام افراد موفقی رو که ما امروز میبینیم درهر جایگاهی که هستن یه روزی قطعا که بهش فکر کردن و تونستن خلقش کنن.

    مثال واضع است خود استاد عزیز که از یک فرد سطح پاین جامعه فقط وفقط با کنترل ذهن و ایمان و باور واسترار و شوروشوق برای زند گی ایده آل الان رسیدن به جایگاهی که در تصور خیلی از بندگان خدا نمیگنجد خدایا شکرت بابت همه چی…

    از روزیکه با قوانین آشنا شدم همیشه خدارا سپاسگذارم بابت قوانین ثابت و زیبایش و سپاسگذارم از استاد عزیزم که این قوانین رو به صورت واضع شفاف و ساده برای ما آموزش دادن و من خیلی خدایم را سپاسگذارم که همدار شدم با استاد عزیز و الان توی این سایت هستم خدایا شکرت.

    _ وقتی زندگی ما تغیر میکنه که خودما تغیر کنیم

    وقتی خداوند همچین قوانینی دراختیار ما قرار داده ما باید ازش استفاده کنیم و زندگی مان را زیبا خلق کنیم.

    _ کنترول ذهن یعنی کنترول زندگی

    کار آسانی نیست ولی نتایج عالی و فوق‌العاده ی رو به همراه داره خدایا شکرررت.

    _ برای رسیدن به هدف باید شور وشوق داشته باشیم.همه چی احساس هست.مهم نیست با چه زمانی شکرگذاری میکنیم ماضی باشه یا مضارع فرقی نمیکنه مهم فرکانسی هست که ارسال میشه.

    خدایا شکرت

    خدایا سپاسگذارم

    سپاسگذارم خدای مهربانم که توانستم ازمطالب مفید گام چهارم استفاده کنم.

    درپناه خدا باشید عزیزانم….!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    n گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    سلام به استادان نازنینم جناب عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز،

    و سلام به دوستان خوبم در گام چهارم از پروژه‌ی پاکسازی ذهن،

    درتوضیحات این فایل یک جمله هست که میدرخشه (و البته چکیده‌ی صحبتهای استاد در همین فایل درمورد موضوع هدفگذاری و رسیدن به اهداف هست)

    با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛

    چطور باورکنم که امکان پذیر هست؟

    چه تضمینی هست واقعا؟؟

    مستنداتی از قران رو سعی میکنم بنویسم که منطق این باور برام بازتر بشه،

    وقتی صحبت از ایمان، و به طور خاص‌تر، ایمان به خدا می‌کنیم دقیقا یعنی چی؟ خب ما همیشه میگیم اگه به خدا ایمان داشته باشی فلان میشه چنان میشه، ولی ایمان به چیه خدا باید داشت؟؟

    جوابش در قران هست، به محض بازکردن قران برخورد میکنیم با اولین صفات خداوند : « بسم الله الرحمن و الرحیم » خدایی که میپرستیش رحمان و رحیمه..

    و هرچی جلوتر میریم شناختمون از خدای قران بیشتر میشه، صفات این خدا رو بیشتر میشناسیم،

    رب العالمین،

    مالک یوم الدین،

    محیطٌ بالکافرین،

    علی کل شئٍ قدیر،

    بکل شئٍ علیم،

    إنهُ هو التواب الرحیم،

    ذوالفضل العظیم،

    أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ،

    بما تعملون بصیر،

    وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ،

    بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ،

    والله رئوفٌ بالعباد.

    و هزاران ایه دیگری که خداوند خودش رو برای ما که به آگاهی و شناخت بیشتری از او برسیم معرفی کرده،

    و ایمان یعنی این،

    که ذات حق رو بشنو، بشناس، و باور کن.

    و نقطه‌ی مقابل ایمان، تکذیبه، که عده‌ای این صحبتهای خدا رو میشنون، میشناسن ولی باور نمیکنن (تکذیب میکنند که خدا انگونه که گفته هستم، هست) و خیلی جاها هم اشاره شده به اون روزی که عذاب میبینند به سبب آنچه که تکذیب میکردند..

    خب حالا خدا رو شناختیم، چطور این شناختو به باور تبدیل کنیم یا اگر باورش داریم چطور قوی‌ترش کنیم؟

    بازهم جوابش در قران هست،

    یک سری آیه ها هم هست که خداوند وعده هایی داده،

    به کسانی که ایمان میارن به صفات حق،

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ،

    وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ،

    الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ،

    إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ،

    وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ،

    إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ ۖ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ،

    فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ،

    و یک سری ایات دیگه که اثبات میکنه من در وعده‌هایی که میدم خیانت نمیکنم حرفم حرفه، هرچه که گفتم میدهم پس میدهم، سبحان الله، در شأن و مرتبه من جایی نداره اصلا عهدشکنی کردن، و همینا قوت قلبی برای بیشتر شدن ایمان ما میشه.

    بَلَىٰ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ وَاتَّقَىٰ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ،

    ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ،

    یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ،

    وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ،

    و صدها آیه‌ی دیگه،

    قرآن یک گنجینه‌ی بزرگ از امید و زیبایی و رهاییه،

    قرآن یک طلای تمام عیاره،

    طلا که چه عرض کنم قران خودِ خوشبختیه، خودِ سر به راهی و هدایته، قران خودِ رسیدنه، خودِ امیدِ، خودِ هدف‌گذاریه، قران خودش به تنهایی همه چیزو در دل خودش داره که به ما بگه،

    هرآنچه که نیاز داریم تا درهای برکت و نعمت و آگاهی و سعادت رو به روی ما باز کنه،

    قران خودش کلیده اصلا، همه جوابها راهِ گرفتنش از قران میگذره،

    همه نعمت‌ها راهِ دریافتش از قران میگذره،

    همه رسیدن‌ها راهِ حرکتش از قران میگذره،

    و کل قرآن همینه، ایمان، ایمان، ایمان، توحید، توحید، ایمان..

    ایمان به اینکه میشود،

    خدایی هست که حواسش هست،

    خدایی هست که کارش درسته،

    خدایی هست که می‌بخشد، و می‌دهد،

    خدایی هست که پاسخ می‌دهد،

    قانونی هست که کار می‌کند.

    این ایمانه که ما رو از جامون بلند میکنه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    فرزانه حری گفته:
    مدت عضویت: 2683 روز

    به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی شکرت، کام چهارم خانه تکانی ذهن

    چقدر عالی و به موقع همه چیز داره پیش میره، الهی شکرت.

    مولد باشیم، چه خوب چه حس خوبی دارم که یه مولد هستم هرچند کوچک. چقدر عالیه که آدم عاشق کارش باشه و من عاشقانه کارم و محصولاتم رو میپرستم. عشق میورزم بهشون، هر روز صبح وقتی می‌خوایم بساط رو پهن کنیم با همه چای هام حرف میزنم و به همدیگه قول می‌دیم که اون روز رو بترکونیم. وای الهی شکرت که من فرزانه حُری یه شغلی دارم که دوسش دارم و مسیر درستم از هدایت های خدا بهم نشون داده میشه.

    جالبه که بگم من شرایط کاریم حوریه که هیچکس فک نمیکنه درآمدم انقد خوب باشه، اما به قول ملاصدرا که میگه خدا بینهایت است و لامکان و بی زمان، اصن کاری نداره تو کجایی کدوم شهر یا کشوری، الان صبحه یا شب، نوک قله کوهی یا وسط میدون پر رفت و آمد، به همان مقداری که تو باورش کنی برات برکت و ثروت می‌رسونه.

    الهی قربونت برم خدای نازم، خدای من ثروتمندترین و بخشنده ترینه، کم نمی‌خوام هیچوقت ازش. کم نخوا ازش که قدرتش بینهایته.

    .

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3588 روز

    با سلام و احترام به استاد عزیز، مریم بانوی نازنین و تمام دوستان عباسمنشی گرامی ….

    گام چهارم:

    استاد جان در این لایو، ابتدا از اصل قانون میگه که باورها و افکار ما، زندگی ما رو می سازه ….. و ما باید رو افکارمون کنترل داشته باشیم. یکی از کارها که به کنترل ذهن کمک میکنه، داشتن هدف در زندکی است که باعث میشه، سرگرم باشبم و کمتر ورودی های نامناسب داشته باشیم و در نتیجه افکارمون تا حدودی کنترل شود. وقتی زندگی هدفمند باشه، بیشتر توجه باید به هدف باشه و اون وقت کنترل افکارمون راحتتر است و پای هر صحبتی نمیشنیم. همچنین برای رسیدن به هدف، باید قدم های کوچک کوچک برداریم و اصل تکامل رو رعایت کنیم. باید این نتایج کوچک رو ببینیم و سپاسگزارشون باشیم و قدم بعدی رو برداریم …. حالا رسیدیم به تاکید استاد بر سپاسگزاری که بسیار در قران سفارش شده است:

    شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت، از کفت بیرون کند

    واقعا همینطوره ….. و این اصلا فیلم بازی کردن نیست و ما همیشه اونقدر موضوع داریم که بتونیم بابتش خدا رو شکر کنیم که نگو ….

    یه بار به یکی از دوستان که خیلی مدل غر زدن و ناله کردن، زیاد دارد، گفتم بابا بشین خوبی هایی که داری رو بنویس و در اون موارد، شکرگزاری کن از خدا جون ….. گفت ای بابا …. این هم یه جور گول زنی است که مد شده …. در صورتی که اگر شکرگزاری از اعماق وجود نباشه که اصلا تاثیرگزار نیست در زندگی …

    اصلا حال و احساست رو خوب نمیکنه ….. اصلا مدارت رو بالا نمیبره ….

    ممنون استاد جان که این راه رو به ما نشون دادی که واقعا من که در این سال ها، تمام تلاشم بر شکرگزار بودن بوده و تمام تلاش به نوشتن هر روز سپاسگزاری هایم از خدا جون است و این رو از آموزش های شما یاد گرفته ام ….و به صورت واقعی خال و احساسم رو خوب میکنه …..

    خدا قوت بر استاد جان و مریم جانان

    در پناه پروردگار عالم

    شیما بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 685 روز

    الهی به امید تو دلبرجانم

    نشانه امروزم

    نیت کردم گفتم خدایا چیکار کنم و چجوری ادامه بدم این بخش زندگیمو که تو میدونی بهتره؟

    متن این فایل قشنگ نقشه راهو داد دستم..

    بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛

    “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛

    اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛

    دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛

    وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛

    اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛

    سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و نعمت های موجود در زندگی؛

    وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛

    علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛

    خدایا صد هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    نرگس بِنساله گفته:
    مدت عضویت: 637 روز

    خدایا شکرت.

    قانون جهان هستی.قانون میگه افکار ما اتفاقات و زندگی مارو داره خلق میکنه.و ما به هر چیزی ک توجه کنیم از همون جنس بیشترو بیشتر وارد زندگیمون میشه.

    کنترل ذهن=کنترل زندگی.

    ماباید لستی از اهداف داشته باشیم ک باید بنویسیمشون و اهداف باید تکاملی باشه و قول استاد توی جلسه ی دوم قدم اول میگن نمیشه الان مثلا من یه دوچرخه ام زیر پام نیست بعد هدفم یه ماشین آخرین سیستم باشه.

    از نظر خداوند کائنات فرقی نمیکنه ک تو چقدر خواستت بزرگ باشه اما برای من فرق میکنه و اگر تکامل طی نکرده باشم برام باور پذیر نیست و تو ذهنم اون خواسته نمیشینه و ذهنم پس میزنه.پس نتیجه میگیریم چیزی ک از نظر من تو ذهنم بشینه و باور پذیر باشه بهم داده میشه.

    بعد از خورد کردن هدف باید براش برنامخ ریزی کرد و هر روز یک قدم براش برداشت(ب صورت دیلی و روتین باید باشه)و باید ب یک عادت تبدیل بشه و تین عادتهای ماست و زندگی ماره جهت میده.وموفقیت مجموعه ای از کارهای روزانه‌ی ماست و ن یک بار انجام کاری.ب صورت مستمر و دائمی باید کائنات ازت استرار ببینه.

    و کارهای روتین ماست ک داره نتایج رو رقم میزنه و ن یک بار.و این موضوع هم توی وجه منفی هیمست و هم توی وجه مثبته.همون طور یک بار یه کار مثبت رو انجام بدی نتیجه ی مثبت نمیگیری،کار اشتباه و منفیم یک انجام بدی نتیجه ی بدی نمیگیری و هی باید تکرار بشه تا نتیجه خوب یا نا جالبی رو بگیری.

    یک عادته ک نتایج ک کارها رو انجام میده.

    و باید طوری بنویسی ک با باور و ایمان امکان پذیری باشه و طوری باشه ک انگار خده داره بهت میگه باشه بگو چیو میخوای.بگو دقیقا چیو میخوای با جزئیات بگو تا بفهمم چی میخوای تا بهت بدم.

    و باید ب هدفمون توجه کنیم و کارهایی رو انجام بدیم ک ما رو ب هدفمون نزدیک کنه و سراغ اصل بریم ن حاشیه.

    اصل چی میگه؟میگه برای زمان خودت،انرژی فکری خودت،و برای تمرکز فکری خودت ارزش قائل باش.

    و این تله ی ذهنه ک میخواد یهویی ب همه ی خواسته هات برسه و چون ذهن میدونه ک نمیتونه میگه خب بی خیال میشه و منم از نقطه‌ی امنم خارجش نمیشم ک ب سختی بیوفتم.برای رسیدن ب اهداف باید تغییر کرد و هیچکس با یه بشکن تغییر نکرده پس ما هم این مدلی تغییر نمیکنیم و باید براش زمان بزاریم.و باید تعهد داشته باشیم براش.و هیچ میونبری وجود نداره اگه نمیخوای تغییر کنی پس نمیتونیم ب خواسته هات برسی.و فقط راهکارش تکرار و تمرین و یک اشتیاق و انکیزه میخواد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نیلوفر فولادی گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته عزیزم، و همه اعضای خانواده دوست داشتنیم

    نکات مهم و بخشی از صحبت های استاد درفایل چهارم گام به گام خانه تکانی ذهن:

    توی این دنیایی که خداوند قوانین رو خلق کرده ، ما به راحتی هرچی رو که بخوایم می تونیم تو زندگی مون خلق کنیم. به شرط اینکه از اون قوانین تَبَعیت کنیم.

    قوانین چی میگه؟؟ قوانین میگه که افکار شما ، باورهای شما داره زندگی ِشمارو خلق می کنه.

    به هرآنچه که توجّه می کنی ، از جنس ِهمون بیشتر وبیشتر وارد زندگیت میشه.قوانین اینومیگه. اگر ما بتونیم کنترل ذهن مون رو در دست بگیریم ، میتونیم کنترل زندگی مونو در دست بگیریم. “کنترل ذهن=کنترل زندگی”

    این کارو خیلیا نمی تونن انجام بدن. کار راحتی نیست. کارسختیه امّا…..”اگر اهمیت شو بدونیم چقدره ، برامون کار راحت تر میشه”

    خیلی مهمه که اون ورودی هارو کنترل کنیم.

    خیلی مهمه که اون چیزایی که میخوایم بهش توجه کنیم‌.

    یعنی یه لیستی داشته باشید از اهدافتون… بعد اون لیست رو کوچیک کنید به کارای روزانه. بگو که خب این هدف منه! چه چیزایی الان به مغزم میرسه که برای هدفم انجام بدم. چه کارای روزمره ای، چه کارای روتینی می تونم انجام بدم که منو به هدفم برسونه؟

    و بعد اون دفتره رو هر روز نگاش کنید و براش حرکت کنید!

    ببینید بچه ها… “کارهای روتین ِما نتایجو رقم می زنناا” نه کارایی که یه بار انجام بدیم. چه تو وجه مثبتش ، چه تو وجه منفیش.

    وقتی شما “یک بار” یه کاریو خوب انجام میدی، نتیجه ای نمی گیری. حتی اگر وقتی یه کاریو “یک بار” بَد انجام میدی هم بلایی سرت نمیاد.

    یک…درواقع عادته…یکروتینه…که داره کارارو انجام میده. اگر یک “عادت های جدید” درخودمون ایجادکنیم، به همون شکل نتایج تغییر می کنه.

    به خداا…من با این اشتیاق و با این باور هدفامو می نوشتم که قراره خلق بشه !!! قراره ایجاد بشه !!!

    یعنی وقتی می نوشتم، جوری می نوشتم …وبا جزئیاتی می نوشتم…وبا ایمانی می نوشتم که اینی که من می نویسمو خدا داره میگه برات ایجاد می کنم. چیه…چیه…دقیقا بگو چیه؟ چیو می خوای؟…اینجوری من نگاه می کنم به اهدافم. بعدمیام می نویسم:اینو میخوام. به این شکل می خوام باشه! اینو تو زندگیم می خوام. این شرایط رو می خوام. این موقعیت رو میخوام. این سلامتی رو می خوام. این روابط رو می خوام.

    یعنی همه ی اینارو با این باور من می نوشتم تو دفترام!

    خیلیا که اصلاً نمی نویسن.این دسته که هیچی…اصلا هیچ کاری باهاشون نداریم.

    یه سریا هم که…یه عدّه ی کمی هم که اهدافشونو می نویسن، همون یه بار می نویسن دیگه هیچ کاری هم براش انجام نمیدن، هیچ پیگیری هم نمی کنن، هیچ برنامه روزانه ای هم براش ندارن. چرا ندارن؟؟ => چون اصلاً باور نکردن که این میتونه اتّفاق بیفته!! باور نکردن که می تونه این شرایط تغییر کنه! اگر باور کنن که حرکت می کنن.

    ما داریم برای کارای خیلی بیهوده تر…برای دوقرون دوزار…برای اینکه فقط بتونیم شکم خودمونو سیرکنیم، داریم صبح تا شب می دویم. بعد برای یه چیزی که می خواد زندگی مارو درتمام ابعاااد تغییر بده کاری نمی کنیم…چرا ؟؟؟

    تنها دلیلش اینه که باور نداریم.

    وقتی زندگی ِشما تغییر می کنه … که شما تغییرکنید. زندگی شماهم بایه بشکن زدن تغییر نمی کنه. “یک تداوم. یک عملکرد ِادامه دار…یک توالی در مسیر ِدرست…نتایجو به وجود میاره.”

    یه سری هدف های کوچیک که از دایره امنیت شما بالاتره، بهش برسید…سال ِ بعد باوراتون قوی تر میشه یه ذره میرین بالاتر. و سال بعد و سال بعد.

    اونایی هم که قانون تکاملو درک نمی کنن میگن: نههه ما نمیخوایم طول بکشه. نمیخوایم اینقد دیر بشه. نه اصلاً…ولش کن!

    این یه مسیریه که باید طی بشه. ذهن ما قبلا یه جور دیگه ای فکر می کرده. خیلی دنبال حواشی بوده. توجه می کرده به ناخواسته ها. بحث می کرده، نمیدونم… احساس ِ قربانی شدن داشته، احساس عدم لیاقت داشته، و…و…و….یه عااااالمه باور نامناسب درمورد بسیار بسیار موضوعات متنوع و متفاوت داشته: در مورد ثروت ، درمورد سلامتی ، درمورد روابط ، بسیااار بسیااار باورهای نادرستی داشتیم.

    حالا میخوایم یک دفعه همه چی تغییر کنه. نمیشه!!

    یک ایمان می خواد. یک تعهّد می خواد.یک…شور و شوق می خواد! یه شور وشوق برای زندگی خوب!

    یعنی خیلیا اصلا شور و شوقی ندارن برای رسیدن به اهدافشون!

    کسی که خیلی علاقه ای برای رسیدن به اهدافش نداشته باشه، کاری نمی کنه!! تغییری در خودش ایجاد نمی کنه!

    من نمیگم که رسیدن به اهدافمون نیاز داره به کوه کندن.

    یعنی نیازی به کار فیزیکی زیاد نداره. نیاز به کار ذهنی زیادی داره. اما این کار ذهنی بیشتر از کار فیزیکی قدرت میخواد. انگیزه میخواد. شور وشوق میخواد. توان می خواد.

    باید بتونی فکرتو کنترل کنی…این فکر…این فکر!

    این نیاز داره به تمرین. این نیاز داره به ممارست. این نیاز داره به یک تلاش همیشگی.

    (ادامه در کامنت بعدی)

    خداجونم شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه کیخا گفته:
    مدت عضویت: 1006 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین.

    خانم شایسته عزیزم خواستم از شما یه تشکر کنم بابت چیدمان این فایل ها.

    واقعا فایل های لایو استاد عالی هستن.

    خدا رو شکر میکنم بابت معجزه ای به نام شکرگزاری.

    من این فایل لایو رو خیلی دوست داشتم.

    چندتا نکته داشت و در مورد چندتا موضوع اساسی استاد صحبت کردن.

    من چند روزی هست که شروع کردم به گوش دادن فایل های صوتی کتاب معجزه ی شکرگزاری نوشته راندا برن.

    و الان که استاد در مورد قدرت شکرگزاری در این فایل صحبت کردن ، بیشتر متوجه شدم که شکرگزاری دقیقا همون چیزی که باید بیشتر در زندگیم انجام بدم با احساس خوب و متعهدانه تر.

    و البته شکرگزاری دقیقا برای من همون تمرین ستاره ی قطبی دوره ی 12 قدم.

    خدا رو شکر که هر روز با گوش دادن به یکی از این فایلها در مسیر دریافت آگاهی های بیشتری قرار میگیریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2736 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استادان عزیزم

    من در تایید صحبت های استاد میخوام بگم بله خیلی از ما در مورد اهدافمون نمی نویسیم‌. یه سری از افراد که اهدافشون رو‌می نویسند هیچ قدمی برای اهدافشون بر نمی دارند ، و اون یه سری که قدم بر می دارند اقداماتشون همیشگی نیست ،روتین نیست ، یه بار قدم بر میدارن و اگه اون نتیجه دلخواه ‌نگرفتن ادامه نمیدن چون نمیدونن رسیدن به خواسته هاشون مداومت میخواد .

    یه مثالی ما خانوما در زمینه پاکسازی پوست میدونیم که اگه میخوای پوست خوب داشته باشی ،پوستی که روند پیریش به تعویق بیفته و سالم باشه بر حسب نیاز پوستت باید یه روتین پوستی داشته باشی که همیشه استفادش‌کنی‌، حالا اگه یه روز مرطوب‌کننده و آبرسان و ضد آفتاب نزنی مسیر رسیدن به یه پوست خوب برات طولانی ترمیشه

    حالا در مورد رسیدن به اهدافمون مداومت و تکرار همیشگی و همیشگی قدمهای درست و انجام ندادن همیشگی کارهای اشتباه اصله.

    من واقعا یه لحظه جا خوردم از حرف استاد وقتی گفت در مورد اهدافتون بنویسید و با کوچیکترین جزییات شرح بدید که چی میخواین ، آخه منی که چندین ساله مثلا دارم روی خودم کار میکنم هیچوقت اینکارو‌نکردم‌که بیام یه هدف برای خودم مشخص کنم و با جزییات کامل شرحش بدم .

    (چیزی که در من کمه عمله)

    الان برنامه رو‌میزارم رو‌نوشتن اهدافم و میدونم برای رسیدن به اون هدف بزرگه اولین قدمم خوندن یه جزوه آموزشی ست که چندین ماهه جلوی چشممه ولی از خوندنش طفره میرم.

    در زمینه سپاسگزاری هم همینطوره ، هممون میدونیم و حس کردیم که سپاسگزاری چه سطح ارتعاش بالایی داره و در همون لحظه چه موهبتهایی از مسیر شکرگزاری‌میتونه نصیبمون بشه ولی همیشه از انجام دادنش سر باز می زنیم یا اینکه مکتوب نمی کنیم به بهانه اینکه من زبونیم .

    البته زبونی بودن خیلی خوبه ولی مکتوب کردن خیلی خیلی بهتره

    در مورد مسئله حجاب که در این فایل دوستان پرسیدن و استاد جواب دادن اگه از خودم بگم، از اول مقاومتی نداشتم با اینکه تو یه خانواده متعصب به ظاهر مذهبی بودم

    از یه سنی به بعد نمی تونستم حجاب رو به عنوان تکلیف و دستور اسلامی و قرآنی بپذیرم و همیشه میدونستم یه جای کار ایراد داره و وقتی به نتیجه رسیدم خودم تشخیص دادم و‌تصمیم گرفتم‌حجاب داشته باشم یا نه و عنوان کردم این یه مسله کاملا شخصیه و هر کی با بی حجابی من مشکل داره میتونه کلا با من قطع رابطه‌کنه. چون من به این نتیجه رسیدم خیلی از ماها حجاب رو قبول نداریم و‌به عنوان پوشش دوست نداریم ولی از سر اجبار و ترس از یه سری افراد مثل پدر و‌مادر و برادر و همسر و‌همچنین بخاطر حرف مردم که بقیه چی میگن، حالا با خودشون چی فکر میکنن ،این پوشش اجباری رو پذیرفتیم.

    من حرف مردم رو توی زندگیم به صفر رسوندم و ترس از یه سری از افراد رو‌،چون فهمیدم شرکه کنار‌گذاشتم و خودم انتخاب کردم و وقتی با اعتماد بنفس اینکارو انجام دادم نه تنها کسی مقاومت نکرد بلکه به انتخاب من احترام‌گذاشتن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    فاطمه سادات

    سلام استاد عزیزم و دوستان گلم

    همین گام به گام ها خودش شده یه روتین برای رسیدن به هدف موفقیت و خلق شرایط دلخواه

    همین گام به گام هارو اگر متعهدانه انجام بدیم و بشه روتین،بعد از یک ماه اصلا قابل مقایسه نخواهیم بود با ماه قبلمون.

    همونطور که شما گفتید خودمون رو به چندماه قبلمون مقایسه کنیم،من زندگی این مهرماه رو با مهرماه پارسال مقایسه کردم.

    متوجه شدم چهمه تغییرات تو همین یک سال داشتیم.

    چندتاشو مینویسم.

    تفاوت قابل ملاحظه ی خرید مدرسه ی دخترم

    خونه ی مستقل حیاط دار زندگی میکنیم

    ترس و حساب بردنم از مردم به شدت کم شده و از خدا حساب‌میبرم

    نعمت ها و امکاناتی که وارد خونه شده

    موجودی حساب بانکی

    توحیدی تر شدنمون و به راحتی قید پول های دو قرون دو هزار رو زدن

    محکم تر و با ایمان تر شدن

    اصلا ظرفمون بزرگتر شده

    فاصلم با خدا کمتر شده

    توانایی خواستن و شدن قوی تر شده

    خلاصه که بهترین مقایسه واقعا مقایسه با گذشته ی خودمونه.

    خداروشکر میکنم برای این همه نعمت و ثروتیکه وارد زندگیمون شده

    خدارو شکر میکنم برای این محیط امن و الهی داخل سایت که پر از آرامشه و یه موهبته برای جدا شدن از جامعه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: