live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

896 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد های عزیزم استا عباسمنش و استاد شایسته

    تو این گام یه جمله بود که برای خیلی پررنگ تر بود

    بارها از استاد شنیده بودم که تضادها اومدن که ما رو به خواسته هامون برسن

    و باید یه جور دیگه ای بهشون نگاه کنیم

    وقتی استاد گفتن اکر یه تضادی داری و بتونی با تغییر باورها ازش عبور کنی برات میشه نعمت

    نکته‌اش همین بود ،با تغییر باورم باید از اون تضاد عبور کنم

    باید واقعی حالم خوب باشه موقع اون تضاد

    نه اینکه بخام با تلاش فیزیکی از اون تضاد عبور کنم

    چند مدتی میشه به تضاد مالی برخوردم و هر چقدر تلاش میکردم حالم رو خوب نگه دارم نمیتونستم

    توجه ام میرفت رو کمبود

    و هی جذب کمبود بیشتز

    این تضاد اومده تو زندگیم تا منو رشد بده من باید با تغییر افکاری که تو سرم مرور میشه از این تضاد عبور کنم

    و اگر بتونم اینجوری عبور کنم برام میشه نعمت

    ولی من وقتی تلاش میکنم مثلا با وام و قرض از این تضاد عبور کنم برام میشه دردسر و بعد با خودم میگم ای بابا پس چرا به نفع من نشد

    وقتی اینطوری با لذت از اون مرحله زندگی عبور کنم قدرشناس تر میشم

    وقتی داشتم به این موضوع فکر میکردم با خودم گفتم خیلی از آدم ها رو دیدم که یه وقتایی وضعیت بدی داشتن الان درست شده ولی بازم ناشکر هستن

    بازم دارن از وضعیت حال شکایت میکنن

    فهمیدم چه بخام چه نخام از اون تضاد عبور میکنم ولی اگه با حال خوب با افکار خوب عبور کنم بعدش قدر شناس تر میشم

    اگه بخام با تلاش و سختی و نارحتی عبور کنم نتیجه اش اینه همیشه ناشکر هستم

    پس باید نگاهم این باشه که این تضاد با تغییرباورام ازش عبور کنم مطمئنم این برای رسوندن من به یه خواسته ام اومد ،اومده منو رشد بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    بنام خداوند مهربان پناه تمام بندگان

    سلام و عرض ادب خدمت همگی

    درباره این جلسه من یه موضوعی به ذهنم رسید اونم اینکه جدیدا از زمانیکه فضای مجازی بین افراد رونق پیدا کرده یه سری جملات مسخره که اصلا معلوم نیست منشأش از کجاست بین افراد دست بدست میشه اونم به بهانه روشنفکری

    مثلا :

    من برای رسیدن به اهدافم می جنگم

    میجنگم ولی کم نمیارم

    و جملات دیگه ای که حتما هنه شنیدین نمیخوام اینجا زیاد عنوان کنم تا خدای نکرده تمرکز دوستان به این سمت بره

    من خداروشکر از اتفاقات سال 88 اصلا یادم نیست چون شهر دیگه ای دانشگاه و خوابگاه داشتم و کلا تو خوابگاه ما یه تلویزیون تو نمازخونه بود و بچه ها نمازخونه رو به عنوان اتاق مطالعه برای فرار از سروصدای اتاقا برای درس خوندن انتخاب کرده بودن در نتیجه تلویزیون روشن نمی شد تا فیلم آخر شب جمعه و خداروشکر موبایل اون زمان مثل الان نبود فقط در حد زنگ و پیام ازش استفاده میشد

    ولی اتفاقات و اغتشاشات و اعتراضات جدید رو از نزدیک شاهد بودم

    و چند نفر از افرادی که در این اغتشاشات مرده بودن برحسب کنجکاوی وارد پیجوشون شده بودم و باید بگم بدون استثنا همه این افراد قبل از این اتفاقات یه کلیپایی از خودشون با همین مضمون داشتن که میجنگم و….

    گفتم چه جالب ببین تاریخ این کلیپا خیلی قبل تر از اغتشاشات بوده ولی این آدما مسیر زندگی خودشون از قبل مشخص کرده بودن و مسیرشون هم جنگیدن بود

    خلاصه همه دارن میجنگن با بکار بردن همین جمله حالا یکی برای آزادی میجنگه یکی برای برای شغل خوب و درآمد عالی یکی برای قبولی دانشگاه تو رشته مورد علاقش و …

    همه دوست دارن به هدفاشون و موفقیتهای بزرگ برسن ولی راهشون جنگیدنه

    یا همین چند روز ای پیش تنشی که بین ایران و اسرائیل پیش اومده

    من از خیابون رد میشدم یه سری افراد میدیدم با تحصن و اعتراض به دولت خواستار جنگ بودن

    تو استوری هاشون و تو کانالای تلگرام که اصلا ربطی به مسائل سیاسی نداشت پیام میفرستادن و خواهان جنگ بودن

    من واقعا تعجب میکردم که آخه چرا؟

    چرا باید بجنگیم چرا از راه دیگه ای وارد نشیم

    کلا مردم کشور ما دو دسته شدن یه عده دارن با دولت میجنگن

    یه عده برای راضی نگه داشتن دولت دارن با بقیه ،حالا یا اون یکی دسته یا کشورهای دیگه میجنگن

    این دسته دوم آتیششون تند تره چون فکر میکنن حق با اوناست و چون مسیرشون با مسیر دولت یکیه حرفشون حقه

    نمیدونم والا …..

    شرایط یه طوری شده که انگار منم برای اینکه به این دو دسته توجه نکنم دارم میجنگم دارم به خودم فشار میارم که نبینمشون

    خدا هدایتم کنه ،امیدوارم در مسیر درست قرار بگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    سلام استاد عزیزم.

    خیلی متشکرم از شما و خانم شایسته

    چون نعمتی رو از اول نداشتیم،نسبت به کسانی که از اول داشتن خیلی سپاسگزارتریم.

    ولی اینم باید تمرین کنیم که اگر نعمتی رو هم از اول داشتیم ،به خودمون یادآوری کنیم که واسمون طبیعی نشه و به خودمون بگیم اگه نداشتیمش چقدر سخت میشد.

    من از اول ازدواجم،همسری داشتم که باهم جور بودیم و باهم تصمیم میگرفتیم و باهم هدایت شدیم.

    برای این موضوع خداوند رو خیلی سپاسگزاری میکنم چون ممکن هم بود که هم فرکانس نباشیم و بالاخره همه چی به این راحتیا پیش نره.

    باید به خودم یادآور بشم که بارداری و زایمان و بچه ی سالم و رشد طبیعی و همونطور که دوسداشتم دختر داشته باشم و الان کلاس اولی شده ،اینا نباید طبیعی باشه برام چون از اول برام همش راحت و درست بوده.

    باید یادم باشه نعمت ها برام عادی نشه و سپاسگزار باشم.

    و همینطور قدردان و سپاسگزار عزیزان و اطرافیانم باشم.ذوق کنم و خوشحال بشم از هر نعمتی که همسرم با دستان زحمت کشش وارد خونه میکنه.

    از همه ی کسانی که خدمت میکنن تشکر کنم و با کمترین هزینه یک لبخند تقدیمشون کنم.

    من سپاسگزار شما استاد عزیزم هستم که سپاسگزاربودن رو یادم دادید و سپاسگزار خداوند هستم که لایق سپاسگزاری کردن هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    بنام خدایی که نعمتهایش را از دل تضادهای زندگی به ما می دهد تا سپاسگزارتر باشیم

    سلام استاد جانم خیلی خیلی ذوق میکنم وقتی خنده هاتون رو میبینم وچقدر با خنده های شما من از اعماق وجودم امروز خندیدم

    امروز که از خواب بیدارشدم آگاهانه و خلاف صحبت‌های ذهنیم دفتر شکرگزاریم رو ورداشتم و یک لیستی نوشتم از کارهایی که باید انجام میدادم و ذهنمو مشغول کرده بود،از کارهایی که تمایلی به انجام دادنشون نداشتم و خواسته هایی که دوست داشتم تجربه کنم، و سه تاشو اولویت گذاشتم و سعی کردم از قدرت تجسم استفاده کنم و ببینم که انجام شده و بابتش عمیقا از خداوند سپاسگزاری کردم و برای اینکه احساسم رو خوب نگه دارم وارد سایت شدم و این فایل رو که پلی کردم دقیقا با فرکانس‌های من همخوانی داشت و چقدر نیاز داشتم که این صحبت‌ها بهم یادآوری بشه، چقدر مثالهای عینیِ زیبایی رو زدید که برامون آگاهی ها باورپذیر تر میشه، و دقیقا همزمان با شنیدن این آگاهی ها من هم یاد اتفاقات و شرایطی افتادم که زمانی بعنوان تضادهایی در زندگیم وجود داشت و همین دیروز با یکی از همکاران قدیمی که چندین سال قبل در شهر دیگه ای بودیم و تجربه هایی داشتیم به ظاهر نادلخواه ، چطور با لذت و ذون و شوق از اون اتفاقات صحبت میکردیم.

    همون تضادهای به ظاهر نادلخواه از من، ملیحه ای قوی ساخت، اما یادم رفته بود که من از کجا به کجا رسیدم

    مهمترین و بزرگترین دستاورد من از عمل به آموزش های بسیار ارزشمند شما سپاسگزارشدنم،و شاکر بودنم از خداوندی که مرا خلق کرده و کلی نعمت بهم داده و مورد رحمت خودش قرار داده، و اینکه در گروه عده ی قلیل جامعه نباشم و مسیری خلاف جهت اونها رو طی کنم.

    بعضی اوقات کاملا سردرگم میشم که چطور یادم باشه و قوانین رو یادم نره و باعث تشویش ذهنم نشه

    اما خدا خودش میدونه که دارم تلاش ذهنیِ زیادی میکنم،و همین الان یادم اومد که بایستی حسِ ارزشمند بودنم رو فراموش نکنم

    باور دارم که من لایق بهترین نعمتها و موهبتها هستم

    و من لایق بهترین‌ها هستم

    و من ارزشمند هستم

    چیزی که لحظه به‌ لحظه یادمه اینکه خدا با منه و منو دوست داره و قطعا پاسخ ایمانی که بهش دارمو با پاداش‌های زیباش غافلگیر میکنه

    به قول استاد جان

    “به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو ویژگی های شخصیتیه ما میشه، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی ما میشه تا این احساس رو باز هم در وجودمون تقویت کنه”

    مثالی که استاد جان زدید که ماشین رو پارک کردید و ….تحسینتون میکنم که اولا اینقدر با خودتون در صلح هستین که نگران دیدگاه و نظرات بقیه نیستید که چی میگن بلکه براتون تفهیم قوانین به زبان ساده و مثالهای بدیهی برای درک بیشتر بچه ها از قوانین تو اولویت کاریِ شما هستش،و بعدش تحسین میکنم مردم خوب و مهربون و مسئولیت پذیر امریکا رو و واقعا عاشق این حد از عشق و مهربونیشون هستم و خوشحالم که خدا دقیقا در ایالتی شما رو قرار داده که این حد در صلح بودن مردم با خودشون رو تجربه کنید و لذت ببرید

    موقعی ک داشتین مثال خودتون رو میزدید و اینکه چقدر پلیس مسئولیت پذیر بوده و چقدر احترام برای شهروندش قائله که اگر کسی نیاز به کمک داره یا ماشینش خرابه و یا توقفی از دیدش مشکوکه پیگیری کنه تا علتش براش روشن بشه و مطمئن بشه که کمکی نیاز نداره ، این حد از زیبایی برام اشکمو در عین طنز بودنش درآورد که چقدر قشنگ خدا تو قلبشون رشد کرده و چقدر جایگاه مقدسی داره، و چقدر خدا به خودش می باله که همچین موجوداتی رو خلق کرده تا از طریق این دست های زمینیش به دیگران،محبت و لطف کنه ، این مثال اومد تو ذهنم که اتوبوسی تو شب در یکی از بزرگراه های ایران خراب میشه و خب قطعانور کافی هم وجود نداشته که جوانی دستشوییش میگیره و میخواد از گارد ریل بره اونورش ک کارشو انجام بده و دقیقا اونور پرتگاه بوده و موجب فوت اون جوان میشه ، و وقتی این تفاوت‌ها رو میبینی خب خیلی از قوانین الهی از جلو شمام عبور میکنه شاید خیلی ها بگن حادثه بوده و……مثل مواردی که در فایلهای قبل استاد در موردش صحبت کردند، خیلی از اتفاقات در کنترل ما نیستند و شاید شرایط جوی باعث ایجاد اونها میشن و فورس ماژور محسوب میشن،اما مثال شما خیلی قشنگ برامون باور می‌سازه و اینکه فرکانس‌های ما باعث جذب و برانگیخته شدن، وجه خوب در آدمهای اطرافمون میشه

    و دقیقا این مورد در ایران و اون مورد در امریکا بسیار مثال‌های خوبی هستند از درک ما از قوانین ، شاید دوستان من که هم فرکانسیِ من باشن،تفاوت این دو مثال رو کاملا درک کنن .

    وقتی احساسمون خوبه اتفاقات خوب رو تجربه میکنیم.

    تجربه کردن خیلی از تضادها یا بقولی اتفاقات نادلخواه در زندگیِ من باعث شد من الان وکیل باشم و این شغل رو تجربه کنم و اینکه همسرم دقیقا کسی باشه که من دوست داشتم هم فرکانس با خواسته ی من که هم رشته بودن بود باشه .خدا رو بخاطر تمام تضادهایی که در زندگی تجربه کردم سپاسگزاری میکنم که اگر اون تضادها نبود من به خواسته هام نمیرسیدم و لذتی که الان برام داره رو نداشت.

    امروز خیلی زیبا افکارم با شنیدن صدای استاد و دریافت آگاهی های این فایل از زبانشون برام رقم خورد

    “اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت میشه بلکه نعمت های پایدار رو وارد زندگیت میکنه”

    شرایط سخت زندگی بهم یاد داد به اندازه ای که سپاسگزار باشم نعمت و ثروت وارد زندگیم میشه و به همون اندازه که بتونم جزئی از شخصیتم کنم نتایج تثبیت و پایدار میشه

    از خدا میخوام که کمک کنه همچون استاد به مسائل، از زاویه ی بهتری نگاه کنیم و توحیدی عمل کنیم و عملگرا باشیم.

    به امید دیدار استاد جان و مریم جانم و بچه های خوب و دوست داشتنیِ عباسمنشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    به نام خدا

    سلام استاد و مریم جان

    قوی بودن

    دیدن زیبایی ها

    دیدن نکات مثبت

    رسیدن به شرایط عالی از شرایط سخت

    و شکر گذار بودن

    همگی نکاتمهمی هستند که وقتی خوب به هر جمله فکر کنیم دنیا دنیا حرف داریم برایش

    وقتی قوی میشی یعنی تو کارو حرفه ای که داری تجربه کسب میکنی

    دیگه خیلی جاها نمی ترسی و دلهره نداری

    وقتی زیبایی ها رو میبینیم

    دنیا زیبا تر میشه

    و شرایط سخت

    یادمه تو سن 18 سالگی به خاطر وضعیت مالی پدرم که از اوج به خاطر یه قانون به ورشکستگی رسید

    خانواده به روستا رفتند

    و دوسال سخت بود

    البته الان که نگاه میکنیم خیلی سخت بود

    و بعد کم کم وضعیت خوب شد و عالی

    هر زمان به اون موقع فکر میکنم

    شکر گذارتر میشم

    و بیشتر نعمت ها رو میبینم

    و این حرف استاد را مثل همیشه با گوشت و پوست احساس میکنم

    و خداروشکر که با شنیدن این آگاهی ها زندگی را بهتر زندگی میکنیم

    خدایا ما را در درک قانون و اجرای راحت آن

    ثابت قدم گردان

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    به نام ربّ یگانه هدایتگر جهان هستی

    گام یازدهم از پروژه “خانه تکانی ذهن، گام به گام”

    سلام به همه دوستان نازنینم در این پروژه و دوره پر برکت

    باز رسیدیم به یکی از موضوعات موردعلاقه من که هر چقدر دربارش بنویسم و صحبت کنم کمه یعنی سپاسگزاری

    من یه مقایسه‌ای رو انجام دادم بین شخصیت قبلی و فعلی خودم توی بحث سپاسگزاری و دوست داشتم به عنوان تمرین این جلسه نتیجه رو بنویسم

    من همیشه یک شخصیت رقابت طلب داشتم انگار که توی یک مسابقه همیشگی باشی برای کسب بهترین عنوان ها، موفقیت های بیشتر و.. خیلی جاها مخصوصا دوران بچگیم لذت بردم چون این رقابت جنبه فان و لذت داشت و مسلما با دیدگاه لذت بردن خیلی اوقات رسیدم به هر چیزی که خواستم ولی وقتی مسائل جدی میشد و این تیکه مهمه می خواستم به هر قیمتی به یک چیز برسم یکم اوضاع فرق می‌کرد و مثل قبل همه چیز لذت بخش یا به دید فان پیش نمی رفت چون موضوع خیلی بزرگ و جدی میشد توی ذهنم و اون رسیدن مهم میشد،، ریشه این قضیه هم بر می گشت به مقایسه کردن خودم با دیگران که بعضی اوقات باعث می‌شد با وجود کلی موفقیت بازم سرزنش کنم خودم رو برای چیزهایی که ندارم و تمرکزم روی اونها باشه و اینطوری هر بار با این مقایسه کردن یا سرزنش کردن که ‘چرا مثل اون دوستم یا یکی دیگه، این موفقیت رو هم ندارم؟’ یک قدم من رو از در صلح بودن با خودم دور تر می کرد

    با اینکه هنوزم این ویژگی رو دارم هرچند که کمرنگ تر از قبل شده و دارم روی این بحث ‘مقایسه با دیگران’ در دوره عزت نفس کار می کنم اما چیزی که توجه من رو جلب کرده از زمانی که روی ویژگی سپاسگزار بودن کار کردم تا در خودم ایجادش کنم و بخشی از شخصیتم بشه،، این بوده که با سپاسگزاری و زاویه دید جدیدی که بهم داده برای دیدن موضوعات این دقت عملی که ایجاد این ویژگی شخصیتی بهم داده اینکه اون کانون توجه رو از روی چیزهایی که نداشتم برداشته و لیزری میزاره روی تمام نعمت ها و برکاتی که همین الان و در همین لحظه در اختیار دارم و من رو درمقابل تمام آنچه که دارم بینا کرده و انقدر احساس فوق‌العاده و آرامشی به من میده که اصلا دیگه مثل قبل خودم رو در اون مسابقه های همیشگی که تلاش بود برای سریع رسیدن احساس نمی کنم بلکه جمله معروف استاد رو هر بار بهم یادآوری میکنه که

    “برای موفق شدن نیاز به مسابقه نیست”؛ نیاز به اون همه استرس و حرص نیست که خودت رو توی مسابقه ای فرض کنی که هیچ‌وقت قرار نیست تهش برسی و خط پایانی براش تعریف نشده! چون هیچ انتهایی برای موفقیت وجود نداره، انتهایی برای پیشرفت در زندگی وجود نداره و همیشه افرادی هستند که موفق تر هستند و اگر قدردان بودن از ویژگی های شخصیتت نباشه اصلا هر موفقیتی هم که کسب کردی به چشمت نمیاد، زیبایی به چشمت نمیاد، حتی اون رسیدن ها هم به چشمت نمیاد میگی ‘همش همین؟’.. چون کانون توجهت هنوز متمرکزه روی نداشته ها و خب احساست هم بد میشه که در نتیجه قانون اتفاق بد هم به همراه خواهد داشت

    من تا جایی که یادم میاد اصلا آدم غر زدن و شکایت کردن از وضعیت و.. نبودم اما درمقابل نعمت هایی که توی زندگیم وجود داشت نا بینا بودم، می شنیدم شکایت بقیه مردم و خانوادم رو درباره هر چیزی بخاطر همین وقتی اولین بار این فایل و دیدگاه شما رو دیدم که می گفتید “از اینکه توی اون شرایط و توی این کشور بودید خیلی راضی هستید و اگر به عقب برگردید باز هم همین شرایط رو انتخاب می کنید” چون همه این تضاد ها موهبتی شدند که نعمت ها و زیبایی ها براتون طبیعی نباشند و شما رو به انسان مخلص تر و سپاسگزار تری تبدیل کرده.. من دیوووانه شده بودم از این دیدگاه شما استاد، از این دیدگاه که تا زمانی که من توی این شرایط توی این کشور خوشبخت نباشم قرار نیست هیچ کجای دیگه از این کره زمین هم خوشبختی رو احساس کنم‌‌! تا زمانی که توی این شرایط و توی این کشور زیبایی ها رو نبینم و تحسین نکنم قرار نیست برای زیبایی هیچ کجای دیگه از کره زمین هم ذوق کنم و هدایت بشم به سمتش! از این دیدگاه که تضاد فعلی نویدبخش یک شخصیت قوی در آینده خواهد بود؛ نویدبخش یک شخصیت سپاسگزار تر و بینااا تر در برابر نعمت ها؛ نویدبخش یک شخصیت خوشبخت به معنی احساس آرامش، حال خوب، ذهن بی دغدغه و اشتیاق و ذوقی که داره برای نعمت های زندگیش و زیبایی هایی که فرصت دیدنش رو داره؛ نویدبخش شرایط بهتر و محرک رسیدن به خواسته ها؛ نویدبخش هدایت شدن و کنده شدن از بدنه جامعه به شرایط دلخواه و موقعیت جغرافی دیگه

    سپاسگزاری و ایجاد این ویژگی شخصیتی بهم یاد داد که من در این لحظه کلی نعمت و برکت فوق‌العاده در زندگیم دارم که اصلا امروز که داشتم سپاسگزاری روزانه م رو می نوشتم مثل خیلی اوقات دیگه دستم درد گرفت و دیدم تا الان 5صفحه نوشتم و هنوز نرسیدم به این ساعت!!! و گفتم بقیش رو بعدا بنویسم،، می دونم این تجربه رو خیلی از بچه ها داشتند و دارند و من هر بار وقتی به این نقطه می‌رسم میگم ‘دخترر دمت گرم که انقدر بینااا شدی نسبت به داشته هات’

    خیلی لذت می برم وقتی کلمه کم میارم برای سپاسگزاری وقتی دفتر سپاسگزاری تمام می کنم یا جوهر خودکار ازبس که نوشتم تمام میشه،، چون تغییر رو در وجودم می بینم؛ می بینم که چقدر نسبت به گذشته حرصم کمتر شده، رقابت طلبی در وجودم کمرنگ شده؛ می بینم که دیگه زندگی رو زمین مسابقه نمی بینم و ترجیحم لذت بردن و دیدن زیبایی های این مسیر هست؛ می بینم چقدر ذهنم و روحم در آرامش بیشتر و احساس خوب و سپاسگزاری بیشتری هست؛ می بینم هر چقدر بیشتر سپاسگزار تر هستم برای نعمت های فعلیم، برای موفقیت ها و دستاورد هام انگار خیالم راحت میشه و از خودم بیشتر راضی هستم و دیگه خبری از سرزنش و مقایسه به شدت قبل نیست؛ می بینم به ازای هر بار سپاسگزاری برای داشته هام، چقدر خداوند آسان و با لذت من رو به سمت خواسته هام هدایت میکنه؛ می بینم چقدر بیشتر با خودم و دیگران در صلح هستم و قدم به قدم من رو به نقطه “لعلک ترضی” نزدیکتر میکنه با همین چیزی که هستم؛ و می‌دونم همه چیز قراره بهتر و قشنگ تر و عالی تر جلو بره

    در همین بحث به نظرم انسانی که روی این ویژگی شخصیتی درحال کار کردنه،، اولین چیزی که از برخورد با دیگران توجهش رو جلب میکنه همین نکات مثبت و زیبایی های طرف مقابله و نه برچسب های دیگه چسبوندن بهشون چون بالاخره درحال تربیت کردن خودش برای دیدن زیبایی ها و توجه به نکات مثبت اطراف خودشه و با اینکه هیچ انسانی کامل نیست ولی یک شخصیت سپاسگزار اولین چیزی که توجهش رو جلب میکنه اون ویژگی خوبه هست، خاطرات و تجربیات خوبه هست چون قانون رو میدونه که با توجه کردن به هرچیز از همون جنس اتفاقات و شرایط و افراد رو به زندگی دعوت میکنه حتی اگر بعضی تجربه ها هم دلخواه نبوده باشند نکته اینه که اون همه تجربه های خیلی خوبی که داشته رو به یاد بیاره و به صرف یک تجربه نادلخواه بقیه افراد رو به یک چوب نزنه چون در اینصورت داره به خودش ظلم میکنه

    خداروشکر بخاطر فرصتی که دارم تا این گام رو هم با تعهد بردارم^^

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1559 روز

    سلام وقتتون بخیر

    استاد عزیزم سپاسگزارم برای این آگاهی ها

    چه خوب استاد توضیح میدن ک وسی ک تضاد تو زندگیش بود و شرایط سخت گذرا بودن…و الان شدن خاطره استاد و تبدیل به سپاسگزاری بیشتر..

    امکاناتی ک استاد الان در کشور آمریکا میبینه برای خود آمریکایی ها عادیه ولی استا میدونه ک چه شرایطی رو پشت سر گذاشته

    اگر قدر دان باشیم طبق قانون به نعمت های بیشتر هدایت میشیم..

    استاد در مورد تجمعات اعتراضی صحبت می‌کنند ک جهان اصلا نیاز نداره ک شما اعتراض کنید تا رشد به وجود بیاد.‌جهان خودش داره رشد میکنه طبق قانون

    طبق قانون توجه هر کسی اتفاقات مشابه با کانون توجهش رو دریافت میکنه..

    اگر با اعتراضات توجه کنی بیشتر جاهایی قرار میگیری ک چالش دارن..

    سپاس از فایل خوب

    در پناه خداوند مهربان شاد باشید و ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    Zahra Gheraat گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    گام 11 ، خونه تکونی ذهنم

    لایو قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی

    درود به استاد جان عزیزم و دست مریزاد به مریم بانوی گل که زحمت چه دوره فوق العاده ای رو متقبل شدند.

    با اینکه کل این لایوها رو قبلا بارها و بارها گوش دادم ولی با این چیدمان و این فضا و فرکانس ، انصافا لطف دیگه ای داره

    در این لایو استاد در مورد دلنگرانی و تلاش برای اصلاح ساختار ها چقدر شیوا و زیبا صحبت کردند.

    “و مثال از کیهانی زدند که تکاملش و اصلاحش رو طی کرده اون هم قبل اینکه اصلا آدمی روی این کره خاکی زندگی کند”

    داشتم فکر می کردم چقدر سیستم آدمها به سمت منفی بودن و دلنگرانی گرایش داره.. چون سرپایینی رو میشه راحت سر خورد، ولی سربالایی رو باااید با صرف نیرو و غلبه بر جاذبه بالا رفت.‌ این قاعده جهان مادی است .

    خاطرم هست چند وقت پیش مستندی رو در مورد کیهان می دیدم. خیلی باشکوه و خارق العاده بود که هوش از سر آدم می برد..

    خدای من این عددهای نجومی واقعا دیوانه کننده اند . عظمت خداوند نهایتی نداره

    در این مستند و با پس زمینه یک موزیک وهم زا، طوری با ایجاد وحشت در مورد پایان زمین ، پایان خورشید و پایان جهان و… صحبت می کرد که ناخودآگاه من هم دچار احساس ترس و دلنگرانی شده بودم..

    بعد یک لحظه به خودم اومدم و به اعداد توجه کردم‌‌‌..

    داشت پیش بینی چند میلیون سال بعد رو می کرد‌‌ .. از این حس و حال و ترس ناخوداگاهم، خنده ام گرفت..

    با خودم گفتم الله اکبررر ، توی این روزگاری که عمرها به 100 که خوبه به 60 هم گاهی قد نمیده، ما نگران و ترسان اتفاقات چند میلیون سال بعد هستیم؟؟؟؟

    واقعا خنده دار نیست؟

    دیدم ناخودآگاه چقدر تمایل ذهن ما به سمت ترس و دلنگرانی هست. و قطعا اگر مخاطب فراوان نداشت هیچگاه چنین کلامی را روی چنین تصاویر پر از عظمتی گذاشته نمیشد…

    از اونجایی که خدا را صدهزار مرتبه شکر در مسیر آگاهی هستیم و از بدنه جامعه تکاملی و به لطف الله داریم جدا میشیم و دیگه از جنس عموم نیستیم، زود متوجه شدم.

    و با اینکه دوست داشتم توضیحات علمی اش را بشنوم، ولی صدا را قطع کردم و در سکوت ذهنم را معطوف به این حجم عظمت و به این حجم هماهنگی در کیهان باشکوه خداوند کردم..

    و آگاهانه سعی کردم ذهنم و روانم را از بازیچه شدن حفظ کنم… و در عوض به قدرت خداوند و به فراوانی و گستردگی این جهان تمرکز کنم

    @@@@@

    یکی دیگه از باورهایی که به قولا با شیر مادر به ما منتقل شده، باور انتظار منجی است.

    من خودمم از اون امام زمانی های قدر بودم‌‌ و با اینکه نمازهای یومیه ام رو نمی خوندم و نسبت بهش مقاومت داشتم، ولی نصفه شب و در تنهایی خودم‌ نماز امام زمان می خوندم… و انتظار تحول در زندگیم رو داشتم

    هرچند اون فضای معنوی و تنهایی و دور بودن از چشم و قضاوت دیگران برای من برکات فراوان به همراه داشت ، ولی الان که فکر می کنم می بینم دلیلش اون تمرکز و اتصال به یک نیروی برتر بوده که خداست

    متاسفانه باور به منجی، این را در ما نهادینه کرده که یک روزی کسی میاد که همه چیز جهان بعدش مثبت میشه.

    امام زمان میاد و سر ظالمین و کافران رو میزنه و جهان یکدست میشه.

    اینقدر امنیت در همه جا گسترده میشه که کسی درش رو قفل نمی کنه..‌ (که البته همین الانش هم در بعضی از جاهای دنیا این حجم امنیت بدون منجی هست..)

    می گفتند هر کسی هر پولی رو که لازم داره از جیب اون یکی و بدون اجازه اش برمی‌داره.و اون هم ناراحت و شاکی نمیشه.

    یعنی کلا همه چی برای همه کس مساوی هست. اونی که داره و بدست آورده که داره، اونی که نداره هم به راحتی و بدون اجازه از اون یکی دیگه برمی‌داره

    با وجود این باورهای زمینه ای، پس طبیعی بود که ما تا این حد به دنبال

    منجی بگردیم که مسئولیت زندگیمون رو روی کولش بگذاریم (مثل پدر ، مادر، همسر، دولت و…)

    و یا اینکه بخوایم تقلا کنیم که منجی و نجات بخش دیگری باشیم (در نقش پدر، مادر، فرزند، همسر، خیر، فعال اجتناعی، فعال حقوق بشر و…)

    به خودم که نگاه می کنم می بینم حقیقتا منم حداقل 37 سال از عمرم رو دنبال منجی و یا به دنبال مقصر گشتم‌‌‌

    وقتی برای اولین بار در کلاس های موفقیت یکی از شاگردهای استاد عباس منش که راجع به مسئول بودن در زندگی تاکید میکرد، من واقعا برام مقاومت ایجاد می کرد‌‌ و با بک گراند ذهنی و باوریم شدیدا منافات داشت

    ولی در ادامه این مسیر خودشناسی، خصوصا از زمانی که با شما استاد عزیز همراه شدم، هرچه به مرور بیشتر و بیشتر، به این درک و فهم رسیدم ، بیشتر نبض زندگیم به دست خودم افتاد‌‌

    قبلا به قول استاد برگی بودم در باد

    از وقتی به ریشه اینگونه رفتارها و باورهای کنونی ام فکر می کنم و ریشه یابی می کنم‌‌‌، راحت تر و بهتر میتونم مچ ذهنم رو بگیرم و اجازه ندهم مثل قبل فکر و رفتار کنه..

    تا بتونم آگاهانه در مسیر درست بیارمش

    و استمرار داشته باشم، تا اینکه این دیدگاه جدیدتر و درست تر جایگزین اون باورهای مخرب و محدود کننده قبلی بشه

    سالهاست تلاش و تمرکز فعلی من روی این است .

    و فهمیدم تلاش های فرعی و تقلا و دست و پا زدن ها دیکه فایده ای نداره

    از خداوند در این مسیر برای خودم و همه‌ عزیزان هم فرکانسی ام توفیق و رشد بیشتر خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    ایمان گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    بنام خدای یکتا

    سلام به استاد وخانم شایسته و دوستانی که این کامنت رو میخونن امیدوارم حالتون عالی باشه

    همه ما همین الان توی زندگیمون خواسته هایی داریم که با برخوردبه تضاده که بخاطر باورهای نامناسبمون تجربه کردنشون برامون یه چیزغیرممکن یا سختی است ولی یک قانون هست که میگه اگر باورهای هماهنگ با اون خواسته هارو بسازید شما هم مثل اون افراد تجربه خواهید کرد ولی فرق شما با اون دوستان اینه که بعد رسیدنتون به اون خواسته ها بسیار بیشتر لذت میبرید و سپاسگزارترید در نزد پروردگار و چقدر این باشکوهه هم به خواسته هایی که میخواستیم بهشون میرسیم و لذت میبریم ازشون چون ما که عادی نیست برامون و هم سپاسگزاری خداوندو بجا میاریم که خود همین کار باعث تجربه اتفاقات بهتر نیز میشود همین الان باید مابخاطر تضادهای زندگیمون متشکر باشیم اینا یک‌روزی برامون لذت بخشن میشن

    طبق قوانین جهان ما بع هرچی توجه کنیم از جنس همون وارد زندگیمون میشه پس اعتراض کردن یعنی توجه به نازیبایی ها حالا نیتت خوب باشع یا بد فرقی نمیکنه شما نمیتونید با اعتراض کردن قوانین سیستم رو عوض کنید جهان به هرشکلی شده خودش خووشو بهبود میده شما تمرکزتو باید بزاری رو چیزی که خودتووبهبود میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    رد پای روز 125

    روز شمار تحول زندگی من فصل پنجم

    live با استاد عباس‌منش | قسمت 16

    سلام به خداوند وهاب وفور و فراوانی

    سلام به خداوند هدایت گرم

    سلام به بهترین فرشتگان الهی

    سلام و هزاران درود و سلام خدمت دو استادان عزیزم

    سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    سلام به تمام فرشتگانی که در این سایت بینظیر الهی حضور دارند

    خدایا شکرت سلام به خداوند روشنی بخش هدایت گرم

    خدایااا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی

    همینکه بطور مداوم توی این سایت و خانواده ی صمیمی عباسمنش هستم روز و شب خدا رو شکر گذارم ..

    اینکه این سایت یک فضایی با انرژی مثبت و یک مکان تلاش و پویایی برای رشد و موفقیت و رشد شخصیتی هست یعنی بیس و پایه و اساس اینجا باید همین طوری باشه اگر غیر از این باشه یعنی غیر عادیع.. استاد شما راست میگین که کسانی که از اول در آمریکا متولد شدند و با قوانین اونجا پرورش پیدا کردند خیلی به پلیس اعتماد دارند چون میدانند که وظیفه ی پلیس خدمت کردن به مردم و جامعه هست و در هر شرایطی پلیس با توجه به قوانین کمک رسان به مردم هستند آنقدر خدمت رسان و مهربان هستند که حتی اگر یک مجرم رو ناخواسته گلوشو بفشارند که سبب مرگ اون مجرم بشه مردم می توانند بیان و اعتراض کنند و این اعتراضات رو حق قانونی خودشون میدونید حتی به پلیس رو به محکمه بکشونند… در صورتی که در ایران قوانین برعکسع..

    من دید نگاهم را عوض میکنم که دارم به چی توجه میکنم به آن چیزهای که ندارم و اذیتم میکنه یا به آن‌چیزهایی که دارم و حالم را خوب میکنه.

    خداوند فقط ما رو هدایت میکنه به سمت چیزی که میخوایم همین و کار خداوند فقط هدایت کردنه

    در تمام فایل ها استاد عزیز گفتند مواظب ورودی هات باش . توجه کن داری به چی توجه میکنی . ؟ به زیبایی یا زشتی ؟ به آنچه حالت را خوب میکند یا آنچه حالت را بد میکند؟ به خواسته آت یا به خواسته ..

    خدارو شکر که خداوند روزی دهنده بی حساب هست خدایا شکرت چقدر خوبع که وقتی میای صندوق پست و باز میکنی میبینی توش چک پول اومده الهی شکرت همان چیزی که در فیلم راز دیدیم و استاد چقدر قشنگ به چک پول فیلم راز توجه کردن و اشاره کردند.. چه حس خوبیه .. منم دلم می خواد به همین زیبایی از این چک پول های خوشکل دریافت کنم

    استاد جان اینکه دونه انار بین دندون هاتون گذاشتید تا بتونید فاصله ای بین دندون ها ایجاد کنید و شدت پرتاب آب رو بیشتر کنید  برام خیلی جالب بود چون می خواستید به همه بگین این که چیزی نیست منم می تونم .. استاد جان شما کلا از اول هم عملگرا بودید

    استاد جان چقدر قشنگ به یک نکته ی اساسی اشاره کردین و اینکه از شما پرسیدن

    اینکه «استاد بهمون روحیه بده» و شما گفتین من همچین وظیفه ای ندارم. من وظیفه دارم حال خودم خوب باشه. من حالم خوب باشه، افرادیکه حالشون خوبه در دایره اطراف من قرار خواهند داشت.

    چیزی بگید حالمون خوب شه و شما خیلی سریع گفتین مگه من مسئول ایجاد حال خوب شمام و شما خودتون باید حالتون رو خوب کنید. چقدر باید این جمله ی شما رو با خودم بارها و بارها تکرار کنم تا جزو باورهای قوی ذهنم بشه

    اتفاقا چند روز پیش دخترم بهم می گفت .. مامان فلانی ( یکی از نزدیکان) حالش خوب نیست و مدام افکارش منفیع و مدام احساس می کنه همه رو از دست میده و باهاش کنار بیا و بهش زنگ بزن و کلا هر چی میگه تو کوتاه بیا و بذار حالش خوب بشه و..خلاصه از این حرفا که اون مشکلات روحی داره و متوجه ی کاراش نیست و هر حرفی میزنه حق داره چون احساس می کنه هیشکی دوسش نداره و و غیره … منم گفتم .. عزیزم به من چه ربطی داره که مداواش کنم و حالشو خوب کنم .. اون که فکر می کنه همه ی کاراش و حرف هایش درسته پس من هیچ کاری نمی تونم براش بکنم .. پس اگر کسی بخواد بخاطر حسادت هاش و کمبود هاش هر رفتاری بکنه و هر حرفی بزنه و توقع هم داشته باشه که تازه براش کف هم بزنم سخت در اشتباهی… اشتباه ترین کاری هست که انجام بدی… من تنها کاری که می تونم انجام بدم اینه که ازش فاصله بگیرم و عزت نفس خودمو حفظ کنم چون اصلا نیازی به چنین معاشرت هایی ندارم … من همین طوریش از تنهایی های خودم لذت می برم و خوشحالم نیازی ندارم که بخوام حال کسی رو خوب کنم . چون هر کسی مسعول اعمال و رفتار خودشه .. تنها با کسانی معاشرت می کنم که حال شون خوبع و شاد و خوشحال هستند چون منم دوست دارم احساسم خوبتر و عالیتر بشه پس فقط با افراد شاد و مثبت اندیش و آزاد اندیش می تونم روابط داشته باشم..بقول استادمن حالم خوب باشه، افرادیکه حالشون خوبه در دایره اطراف من قرار خواهند داشت.

    خدایا از تو می خوام بزرگی خواسته ها و اهداف و آرزوهایم را در برابر ذهنم بشکنه ….

    خدایاا خودت ابهت بزرگی خواسته هامو برام بشکن... خدایاا کمکم کن ظرف وجود مو در حد این خواسته ها و اهدافم بزرگ و بزرگتر و وسیع تر و عمیق‌تر بشه

    خدایا شکرت که امروز هم روی باورها و قوانین جهانت کار کردم و ذهنم رو تربیت کردم برای ایجاد باورهای درست و صحیح توحیدی تا بتونم از حاشیه ها دوری کنم و اصل رو از فرع تشخیص بدم آلهی آمین

    از دوستان عزیزی که با اون چشمان خوشکل شون این کامنت منو خواندن آرزو می کنم بهترین ها هدیه ی راه تان باد.. و مثل استاد بتونیم روی دوش خداوند بشینیم و خودش ما رو به سادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه و از کوتاهترین مسیر به خواسته ها و اهدافمون در تمام جنبه های زندگی مون برسونه

    ای عشق الهی ام و ای معبودم پیشاپیش من حرکت کن و راهی را که باید در این وضعیت پیش گیرم بر من آسان و راحت و ساده و کامیاب گردان

    خدایااآاا شکرت که من مغناطیس عشق و مهر و محبت و روابط درست و مناسب جادویی هستم

    خدایاااا شکرت بخاطر نتایج فوق العاده عالی برای روابط درست و مناسبی و عزت و احترام و ارزشمندی و اعتبارنیک و بلندآوازگی که وارد تجربه ی زندگیم شده ممنون و سپاسگذارم که من لایق بهترین ها هستم و همه رو می بخشم تا روح خودم رو رها و آزاد کنم خدایا شکرت ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: