live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 34

پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»

گام یازدهم live | live |قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی

خدایا شکرت

لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

خدایا امروز هم می‌خوام با بهترین ها و دل خوشی ها و کامیابی ها سوپرایزم کنی

الهی حال دلتون مثل همیشه عالی و احوالتون متعالی باشه

سلام و هزاران درود و سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و ساکنین این سایت بهشتی و فضایی

موضوع صحبت استاد عزیز در این لایو

از شرایط قوی بودن و کنترل ذهن در شرایط سخت بخاطر تضادهایی که داشته آیم باید قدردان و سپاسگذارتر باشیم برای آنچه که در زندگیمون داریم

طبق قانون جهان هستی هر چقدر سپاسگذار و قدردان نعمت ها و موهبت های الهی باشیم بیشتر در جریان این نعمت ها موهبت ها قرار می گیریم.

خدایاا شکرت بخاطر دیدن یک صبح درخشان دیگری که به من ارزانی داشتی

خدایاااا شکرت بخاطر خوابیدنی که همینکه سر بر بالین میگذارم به خوابی خوب و خوش و عمیقی فرو میروم

خدایااا شکرت برای بیدار شدنم از اینکه سلامتی ام بلطف خداوند محییا و بدنم شارژ شده و به تک تک سلول هایم قوت و قدرت و نیرو و انرژی بخشیدی ممنون و سپاسگذارم

خدایاااا شکرت از اینکه طلوع یک صبح دل انگیز دیگری را به من هدیه دادی ممنون و سپاسگذارم معلومه که من هنوز در این دنیا کار دارم. و باید رسالتمو انجام بدم خدایا شکرت

خدایاااا شکرت همینکه چشمامو باز میکنم آسمان زیبایت را میبینم و از خداوند بخاطر این رختخواب گرم و نرممم و لحاف و بالشت و آرامشم وو آسایشم و رفاهی که در آن بودم و با امنیت شبم را به صبح رساندم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

شکر خدا همیشه اول صبح بعد از خواندن یکی دوتا کامنت از دوستان عزیزم شروع میکنم برای پلی کردم فایل موزیک لایت مدیتیشن و خویشتن دوستی و موفقیت و آرامش درون و تن آرامی و عشق به خویشتن رو بهمراه حرکات ورزشی و نرمشی در همون رختخواب انجام میدم و از تک تک اعضای بدنم سپاسگذاری میکنم

اول از همه نفس گیری و تنفس های عمیق را چندین بار انجام میدم برای آرامش عمیق ترم سپاسگذاری میکنم و بعدش از انگشتان پا و ساق پا و زانو هام تشکر و قدردانی میکنم تا ستون فقرات و گردن و ماهیچه ها و عضلات بدنم و صورتم و پوست صورتم و بدنم و فرق سرم و موهای سرم که همچون تاجی بالای سرم دارم تشکر و قدردانی میکنم و با انجام نرمش های صبحگاهی درون رختخواب کلی احساس نشاط و سرحالی میکنم خدا رو شکر هیچوقت همینطوری از رختخواب نمی پرم وبلند بشم و راه برم … بعدش با احساس فوق العاده عالی از تختخوابم میام پایین و از اینکه پامو روی زمین میذارم از کره ی زمین و خدای خودم تشکر و قدردانی میکنم

پروردگار دلسوز و مهربانم بخاطر آرامش درونم از تو سپاسگذارم

بخاطر روحیه ی عالیم از تو سپاسگذارم

بخاطر خانواده و اطرافیان و دوست و آشنا و همسایگان و اطرافیان فوق العاده عالیم از تو سپاسگذارم

بخاطر تمام نعمت هایی که همواره در زندگیم جاریست و به من ارزانی داشتی از تو سپاسگذارم

ای پروردگار مهربانم از تو برای همگان خیر و برکت می طلبم

از روزی که با استاد عباسمنش در سال 97 آشنا شدم اولین چیزی که از استادم یاد گرفتم قدرت بر زبان آوردن نعمت شکرگذاری و سپاسگذار بودن از داشته ها و نعمت هایی که داشتم و من اصلا آن نعمت های بیکران الهی ام را نمی دیدم را یاد گرفتم خدا رو شکر ..

من فکر میکردم که فقط برای تعارف و تعظیم کردن و میهمان و یا برای داشتن چیزهای خیلی بزرگ و چشمگیر باید تشکر می میکردم و شکرگذاری هام خیلی سطحی و جزیی بود و قدردانی برای من آنقدر مفهوم عمیقی نداشت … ولی خداوند خیلی قشنگ منو چلوند و مشت و مالم داد تا قشننگ بفهمم که درست زندگی کنم و منو سپرد به یک استاد دانا و خردمند و آگاه و یکتا پرست توحیدی تا یاد بگیرم که دیگه نه غُر بزنم و نه ناشکری کنم و نه گله و شکایت کنم .. از روزی که با استاد عباسمنش عزیزم آشنا شدم فهمیدم هر بلایی سرم آمده خودم بر سر خودم آورده بودم بخاطر قدرنشناسی و ناسپاس بودنم ..

بلطف خدای وهاب و بخشنده و مهربانم وقتی با استاد عباسمنش عزیزم آشنا شدم با تمرین و تکرار و تکرار و کنترل ذهن آگاهانه یاد گرفتم چشمامو به دیدن خوبی ها و زیبایی ها و نکات مثبت و داشته هایم عادت بدم و ذهنمو تربیت کردم و خدا رو شکر با تمرین های مداوم و مستمر که در طول روز و شب انجام دادم قدردانی و شکرگذاری ورد زبانم شده و از وقتی این نعمت شکرگذار بودن رو بلطف خداوند وارد زندگیم کردم همه چی برام تغییر کرد و هر روز در مدار نعمت های بیشتری قرار گرفتم و اینکه بارها و بارها کتاب شکرگذاری راندابرن رو انجام دادم و نوشتم و شکر خدا روند زندگیم به معجزه ها گره خورد و من هر روز بهتر از قبل‌تر توانستم با این تمرینات قدرشناس نعمت های خداوند باشم و دیگه فقط و فقط شکرگذاری برای من یک جمله ی مقدسی شده که با اعماق قلبم از خداوند تشکر و قدردانی میکنم و به معنای واقعی و عمیقی در ذهن و قلبم حک شده خدایا شکرت ..

اینکه از کوچکترین چیزهایی که دارم سپاسگذاری کنم تا نعمت بیشتری را دریافت کنم اینکه کوچکترین تغییر در زندگیم رو بزرگ ببینم چون می تونه تغییرات و نتایج بزرگی رو در زندگیم ایجاد کنم و سپاسگذار خداوند باشیم … بقول راندا برن میگوید هر خلاء و یا هر چیزی را که در زندگی نداریم بدان علت است که بقدر کافی شکرگذاری نکردیم ..

چند وقت پیش دخترم هی با متلک و شتلک بهم میگفت آره بهترین اتاق VIP خونه رو تو برداشتی !!! البته بخاطر بالکن بزرگ و زیبایش می‌گفت و اینکه کمی بزرگتر از اتاق خودش هست .. همون چند وقت پیشا که میهمان از شهرستان داشت مدام بهم میگفت !!! اتاق VIP مال تویه !!!! خب منم براش توضیح میدادم که خب پکیج و کولر روی بالکنه باید همیشه حواسم بهشون باشه و یا گلدان های روی بالکنم و باید آبیاری کنم و یا طلوع خورشید رو باید ببینم ومن صبح زود بیدار میشم . ولی انگار اصلا هیچ یک از حرفهای منو نمی شنید . تا اینکه خداوند قشنگ بهش فهموند .. وقتی من بخاطر مهمان بازی دخترم چند روزی توی خانه نبودم یک جورایی تضادهایی براش بوجود اومد!!! .. پیش خودم گفتم آدم وقتی سکوت کنه و همه چی رو به خداوند بسپره . خداوند خودش قشنگ و تر و تمیز جواب میده !!

داستان اینطوری شد که .. من بخاطر اینکه زیاد از باد مستقیم کولر خوشم نمیاد دریچه ی کانال کولر اتاقمو بسته بودم ولی از درزهاش بازم باد میومد و خلاصه دقیقیا باد سرد می خورد فرق سرم یعنی منطقه ی ما بسیار آب و هوای خوب و خنکی داره و نیازی به اینکه بخواهیم شبانه روز کولر روشن کنیم نداره و من ترجیح میدم بیشتر از هوای طبیعی استفاده کنم در صورتی که دختر من از صبح تا شب یکسره از کولر استفاده میکرد و یکی از چیزهای دیگری که من خیلی برای اتاقم دوست دارم اینه که پنجره ی اتاق من بزرگ و رو به بالکنی هست که هیچ مشرفیتی با کسی ندارم و از این بابت پرده ی حریر بسیار نازکی دارم که اون هم با کلیپس جمعش کردم تا فضای آسمان و خورشید زیبا رو ببینم یعنی یکجورایی اتاق خواب تاریک و بی نوری نیست در واقع من اسمشو گذاشتم اتاق بیداری هستش با نور درخشان خورشید .. خلاصه در زمانی که من نبودم اتاق خودشو به میهمانانش داده بود و اومد از اتاق من استفاده کنه .. وقتی روی تختخواب من خوابید .. آنقدر باد کولری که از لایه درز دریچه به فرق سرش میخورد که اعتراف کرد واقعا از باد کولر شبانه روزی که روشن میکرد چقدر اذیت شدم (خدا رو شکر الان دیگه از این محافظ های ابری چسبی روی کانال کشیدم که دیگه باد نیاد چون من با هوای طبیعت اوکی هستم هر چند الان آنقدر سرد شده که شوفاژ روی درجه ی خیلی کم روشن کردیم))))

غُر دیگری که دخترم میزد بخاطر روشنایی اتاقم بود. . آنقدر نور خورشید اول صبح بهش تابید که فرار کرد و رفت توی سالن پذیرایی خوابید و پرده ها رو هم کشید که صبح تا بعظهر راحت بخوابند .. خلاصه اینکه خونه ی ما داستانی برای خودش داره .. بعد از اینکه برگشتم خونه دخترم داستانو برام تعریف کرد .. و بهش گفتم دخترم اتاق من به خواسته ی ممن اینجوری شد و فقط برای من VIP هستش .. چون من سر شب می‌خوابم و قبل از سپیده دم بیدار میشم که روند روشن شدن آسمون رو ببینم و مدیتیشن انجام بدم سپاسگذاری هامو اول وقت انجام بدم و برم روی بالکن گلدون هامو آبیاری کنم و لحظات ملکوتی طلوع خورشید رو ببینم !!! یعنی این اتاق برای من بهشت برینع و برای دخترم جهنم بود !!!! همانند مثلی قدیمی که میگفتند قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را. البته این ضربالمثل رو برای مادرشوهر و عروس و دخترش گفته بودند. ولی در زندگی ما هم چنین مثالی جای خودش را داشت .. و من هر روز و شب بابت چنین اتاقی از خداوند تشکر و قدردانی میکنم . چون افرادی که در این مدار نیستند کلا قدردان این نعمت های طبیعت خداوند نیستند و این تضادها سبب شده که من بیشتر از همیشه قدردان این بیداری ذهن و آگاهی های روز افزونم باشم که برای من نعمتع ولی برای دیگری سختییع!!!!

الان که من این کامنت رو نوشتم بلطف خداوند از لحظات ملکوتی سپیده دم استفاده کردم و به آن آسمان نیمه ابری زیبا نگاه میکردم که از پشت آن ابرها طیف نورهای صورتی به ابرها می بخشید و من داشتم با لذت این کامنت رو برای شما می نوشتم ولی دختر پرده های اتاقشو بشدت چند لایه کشیده تا در تاریکی بخوبی و خوشی تا ظهر سپری کنه در حالی که من در مدار دیگری هستم و بخاطر اینکه هر روزمو مشتاقانه برای دیدن نعمت های خداوند شروع میکنم واقعا ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

من همیشه عاشق این پنجره های خانه ی استاد در پرادایس هستم که از هر طرف بدون هیچ مشرفیتی آن دریاچه و آسمان و درختان سرسبز زیبا رو میبیند و از هر طرف خونه فقط طبیعت زیبا ی بینظیر بهشت پرادایس را می‌بینند صدای طبیعت و مرغ و خروس ها رو می شنوند و آن باران های زیبا را میبینند خدایا چنین خانه ی زیبای پرادایسیم را آرزوست

خدایا ازتو می خواهم ظرف درک وجودی من رو بزرگتر کنی تا درک بهتری از قوانینت داشته باشم

من باید همیشه استادانم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن

سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم.

خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزن

خدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی

با بهترینع بهترین هدایت هایت و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن کن تا بتوانم نشانه ها و هدایت های واضح و آشکار پر رنگ ترا بوضوح و به روشنی ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم

صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم

IN GOD WE TRUST

ما به خداوند اعتماد داریم

IN GOD WE TRUST