live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 35

896 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 790 روز

    به نام تنهاآرامشم بابام رفیق شفیقم خدام مادردلسوزونگهبانم سلام عشقم که مدام مراتحت حفاظت،هدایت،حمایت ،شفاعت واجابت خودت قرارداده ای.

    سلام به استادعزیزم ومریم جون طراح برنامه های به روزکه این نعمت راازخدادریافت کرده که دستی باشدازدستان خدابرای هدایت بندگان سفارشی خدا.مامورانتقال کلام خدا؛(مریم جون)خداقوت.سلام به مومنانی که گوش خداهستندبرای شنیدن کلام خدارابرای فهم ودرک وعمل آماده ی انجام خدمت هستندگوش فرامیدهندخداقوت به همگی که درمصیربرگشت به اصل وجودمان خداباعشق بازی سفرراادامه میدهیم آخه چون اینجادنیامقصدنیست بلکه محل ترددورفت وآمدبشراست. الهی شکرت برای این سفرکه اسپانسرومادرخرج توهستی ماهم ازاین فرصت بی نهایت لذت میبریم خوب آقای استادمنواین همه خوشبختی به حاله ؛به حاله؛به حاله. بالاخره انسانم گاهی انرژی فروکش میکنه.استاد. ماقبلا ماهواره داشتیم به لطف خداخانه خودمان رافروختیم دیگه خانه های اجاره ای استفاده نکردیم والان به تلویزیون هم توجه نداریم مگرمستندوورزش. وصبح به صبح بیدارمیشم خدااول صبح میگه دخترم تولدت مبارک هدیه ی امروزمن به تو86400تاسکه ی طلای نایاب است هرجوری دوست داری خرج کن چون استخراج کردم برای خودتووبه دردهیچکس حتی عزیزترین کست تاشب بایدخرجکنی!بروببینم چه کارمیکنی؟خوب توی این فرصت نایاب که گنجینه ثروت برای خلق زندگی من است به نظرخودم چه کاری بهترازمراقبتهای ویژه که وقتم راصرف این ابزارمقدس وهدیهای الهی به نام چشم،گوش وزبانم کنم حالابااین ابزاریادآورنعمات بروزباشم یانگاه به تلویزیون ومشکلات مردم انقدرتوی این لجن زارهازندگی کردم خفه شدم الان برای پاکسازی خودم مشغول به خدمتم خودم وخانواده ام استخدام شده ام توی هرکاری به خصوص آشپزی ازپوست کندن پیازبگیروبرررررررررررررووووووووووووتاشستشوی هرچیزی ازجاروکردن تاطی کشیدن ازتمام وسایل ویاروغن قابلمه صدای شکرگزاری رامیشنوم چون مدام روی کانون توجه ام کارمیکنم مدام باسپاسگزاری آینه ی قلبم روپاکسازی میکنم که خداتوقلبم به راحتی زندگی کنه بویوعطرالهی براش تولیدمیکنم خدامیدونه که چقدرقلبم آرامترشده به اندازه تلاشم نه بگم من دیگه پرفکتم نهههههههه !امیدوارم ردپام انقدرگودباشدکه مسیرمشخصی اول برای خودم بعدبرای دیگران باشدخدایاکلامی که تاحالا فقط شنیده بودوعمل میکردم ولی الان توی قرآن هم دیدم!هم خواندم!وهم شنیدم وهم بیشترازقبل عمل میکنم،آن گونه که برای خودت ازخداطلب هرخیروخوبی داری برای دیگران هم طلب کن خدایاتوکه میدانی من ازاول90٪دعامیکردم شایدکمی ازکسی که ناراحت بودم چرندمیگفتم الان چندین چندساله من غیرازدعاکه ازپدرم ومادرنازنینم آموخته ام چیزیی دیگربلدنیستم .روح همه رفتگان شادبه آرزوی سلامتی وثروتمندی درپناه الله شادوسلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فریبا فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استادان عزیزم و دوستای خوبم

    پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام یازدهم

    قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی

    خدایا با کمک و هدایت و حمایت تو می‌خوام در مورد قدرشناسی و پاداش‌های اون بنویسم کمکم کن خدا جونم تا بتونم به تعهد امروزم هم عمل کنم

    خدایا شکرت که تونستم به تعهدم عمل کنم و هر روز برای این پروژه خانه تکانی ذهن کامنت بنویسم.

    اگر در شرایط به ظاهر سخت، از عهده کنترل بر آیی و به قول قرآن تقوا پیشه کنی، پاداش های جهان شگفت انگیزخواهد بود؛

    وقتی در شرایط به ظاهر سخت از عهده کنترل ذهن بر بیام و به قول قرآن تقوا داشته باشم در این صورت یعنی توحید عملی رو در زندگیم اجرا کردم.

    از زمانی که به لطف خدا هدایت شدم به این سایت و آگاهی هایی که کسب کردم یک آدم دیگه ای شدم، جور دیگه فکر می‌کنم یه جور دیگه رفتار می‌کنم که نسبت به قبل خیلی قابل قبول‌تره

    من کلاً آدم حساسی بودم ولی سعی کردم از حساسیتم خیلی کم کنم شاید شرایط به ظاهر سخت تو زندگیم خیلی قابل توجه نبوده باشه ولی همین شرایط معمولی که در زندگی همه هست و تضادهایی که به وجود میاد و برای منم به وجود اومده

    الان با توجه به آگاهی‌هایی که کسب کردم از سایت استاد ‌میدونم

    که خیلی بهتر شدم و می‌تونم خیلی خوب تا یه حدی خودم رو تو شرایط به ظاهر سخت کنترل کنم.

    اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت

    می شود بلکه نعمت های پایدار را وارد زندگی

    می کند؛

    خدا را شکر که شرایط سخت، گذراست

    الان من نعمت‌های بسیاری رو تو زندگیم دارم و بابتشون سپاسگزارم وخدا روشکر می‌کنم.

    به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو

    ویژگی های شخصیتی شما می شود، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی شما می شود تا این احساس را باز هم تقویت کند؛

    من از زمانی که به یاد دارم نسبتاآدم قدرشناسی بودم شاکر خداوند بودم و خداوند نعمت‌های زیادی رو وارد زندگیم کرده و من هم شکرگزار خواهم بود.

    خدایا کمکم کن تا سپاسگزار بیشتر نعمتهات تو زندگیم باشم

    خدایا برای داشتن خونه ی سه خوابم در منطقه خوب شهر شکرگزاری میکنم.

    هماهنگی با قانون یعنی توانایی تمرکز برآنچه شما را به احساس بهتری می رساند؛

    وقتی بر روی زیبایی‌های اطرافم تمرکز می‌کنم و احساس بهتری رو پیدا می‌کنم

    یعنی توحید عملی را در زندگی دارم اجرا می‌کنم.

    من خیلی برای خودم خوشحالم که در این مسیر هستم خدارو هزاران بار شکر خیلی رشد کردم و مرتب رو خودم کار می‌کنم و بهتر از قبل می‌شم.

    من باید تمرکز و توجهم رو بزارم روی زیباییها و خواسته هام و تمام توجهم روی چیزهایی باشه که دوست دارم در زندگیم خلقش کنم.

    ارتباط کاملی وجود دارد بین شخصیت سپاسگزار و میزان ورود نعمت ها به

    زندگی؛

    خدا را شکر که این قانون‌رو دارم درک می‌کنم هر چقدر بیشتر سپاسگزاری می‌کنم نعمت‌های بیشتری وارد زندگیم می‌شه و اینو به عینه دارم توی زندگیم می‌بینم.

    روی باور فراوانی دارم کار می کنم.

    خدایا کمکم کن که بتونم باور فراوانی جهانت رو

    بیشتر ببینیم

    و روی باورهای مولد ثروت بودن کار کنم

    خدایا کمکم کن تا باورهای نامناسبم رو تغییر بدم

    رابطه مستقیم بین “شخصیت سپاسگزار”

    و “توانایی مالی خوب”؛

    وقتی سپاسگزار داشته‌هایی که دارم باشم

    یعنی دارم توحید عملی رو تو زندگیم اجرا می‌کنم

    خدا را شکر به خاطر شخصیت سپاسگزارم توانایی مالی خوبی هم دارم

    امروزچهارشنبه 11 مهر 1403

    از جاده چالوس اومدیم شمال صبح ساعت 6 راه افتادیم ساعت 9 ویلا بودیم خیلی خدا را شکر کردم خیلی خوب بود کوهها وجاده وهوا و…

    بی نظیر بود

    شالیزارها زیبا بودند منتظر ما بودند که تماشاشون کنیم ولذت ببریم از این همه زیبایی و آرامش

    گاوها با زنگوله‌هایی که به گردن داشتن و صدایی که ایجاد می‌کردن که خیلی آرامش داشت و برای

    بک گراند ذهنم دلنواز بود ،

    در حالی که دراز کشیده بودم و گوش می‌دادم به این آهنگ طبیعت

    و خدارو شکر میکردم.

    اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت

    می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛

    جنگیدن برای خواسته، با قوانین خداوند

    هماهنگ نیست؛

    هماهنگی با قوانین یعنی “مسیر کمترین مقاومت”؛

    این کامنت رو در حالی می‌نویسم که مثل همیشه شرایط حساس کنونی ست (خخخخ)

    اما من ذهنم روکنترل کردم و فقط به زیبایی‌ها توجه می‌کنم و الانم دور و برم جز زیبایی چیزی نیست خدایا شکرت به خاطر خلق این همه زیبایی

    استاد اول فایل در مورد کفشاتون گفتید یه خاطره یادم اومد از زمان قبل انقلاب و بعدش

    یه تبلیغی بود توی تلویزیون که خیلی هم زیبا بودمضمونش این بود :

    که یه هلیکوپتری توی منطقه بسیار برفی ‌مشینه و چند تا خانم با بوت‌های بسیار زیبا از هلیکوپتر میان پایین

    و روی برف‌ها قدم می‌زنند

    تبلیغ به خاطر بوت بود و یادمه که ما بعدش اون عین همون بوت رو خریدیم چقدر زیبا بود

    اما چند سال بعد ،افکار ما چنان تغییر کرده بود که مبل‌های خونمونو اهدا کردیم مدرسه

    شنیده بودیم که اینا تجملات و چند سال بعدش معلم شدم یه کفش مشکی ساده نو خریده بودم و روم نمی‌شد اونو بپوشم برم سر کلاس برا همین یه مقدار خاکیش کردم (خخخ) و بعد رفتم سر کلاس که مشخص نشه نوهست چی میشه گفت واقعا

    خدایا کمکم کن بتونم فارغ از هر چیزی شاد باشم و از مسیر لذت ببرم

    خدایا کمکم که هر لحظه توجهمو رو بزارم روی خواسته هام

    خدایا کمکم کن تا زیبای های بیشتری رو ببینم

    خدایا کمکم کن تا بیشتر با خودم در صلح باشم

    خدایا کمکم کن که بیشتر روی احساس لیاقتم کار کنم

    خدایا تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و هدایت میخواهم

    خدایا مارو به راه راست راه آنهایی که به آنان نعمت وثروت داده ای هدایت کن

    خدایا از

    اینکه حالم عالیه و سپاس گزارت هستم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    به نام رب العالمین

    گام یازدهم از پروژه خانه تکانی ذهن

    سلام بر استاد عزیزم

    کنترل ذهن در شرایط سخت

    متاسفانه دوباره این روزهای ایران روزهای پر تنش است و دیشب ایران یه حمله موشکی به اسرائیل داشت و من دیشب یک کمی ترس از ته و توی حافظه ام بیرون زد . بخاطر ترس هایی که در کودکی بخاطر جنگ ایران و عراق تجربه کرده بودم .

    اما به خودم گفتم تو داری هر روز روی کنترل ذهن کار میکنی.

    به ذهنم گفتم ببین باشه . اون روزها و اون ترس ها را پشت سر گذاشتی . باشه روزهای وحشت آور و سختی بود اما گذشت.

    پذیرش و رهایی را به ذهنم دادم و آروم شدم .

    و امروز صبح که در دفتر سپاسگزاری شروع کردم به نوشتن چنین نوشته شد:

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سپاس و ستایش مخصوص خدایی است که فرمانروای عالمیان است. بخشنده و مهربان است. صاحب روز پاداش است.

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    مرا به راه راست هدایت کن. راه کسانی که به آنها نعمت داده ای.

    خداجونم سلام بابت امروزم زندگی امروزم در این جهان زیبا متشکرم.

    خدایا ممنونم که منو با خود وجودی ام آشنا میکنی

    مفهوم واقعی زیستن را درک میکنم

    زیستن نه فقط برای زیستن بلکه با هدف والای زندگی و دانستن معجزه زندگی.

    خدایا متشکرم که مرا در این جهان آفریدی تا تجربه کنم زندگی قشنگ این جهان مادی را.

    این طبیعت این آسمان زیبا این هوای قشنگ این پاییز این زمستان این بهار و این تابستان .

    خدایا ممنونم که من 50 سال در این جهان زیسته ام اما امروز یاد گرفته ام

    درست زیستن را.

    عاشقی را

    خدایا متشکرم که منو عاشق آفریدی وقتی عاشق خودم میشم عاشق تو میشم عاشق همه چیز و همه کس میشم

    دیگه معنا نداره حسادت

    دیگه معنا نداره رقابت

    همه چیز رنگ عشق به خودش میگیره و این رنگ در توصیف رنگ‌ها نیست و نمیشه براش رنگی پیدا کرد

    خالصه

    نابه

    خودشه فقط خودش میتونه خودش را تعریف کنه

    من نقاشی میکنم و با نقاشی کردن حس هایم را بیرون میریزم

    حس هایی که لابلای زندگیم گم شده

    حس هایی که بیان کردنی نیست

    حتی با رنگ هم نمیشه نشونشون داد.

    من عاشقی میکنم

    من رنگ ها را مخلوط میکنم و برای خودم و برای اون لحظه رنگ میسازم و هیچ وقت تکرار نمیشه.

    رنگ ها و ترکیب رنگ ها با حس ها مخلوط است

    حس های قشنگ پنهان هر شخص.

    خدایا شکرت که به من این نعمت را داده ای تا با رنگ بازی کنم با رنگ ها عاشقی کنم

    من زندگی را زندگی میکنم و از لحظه لحظه زندگی ام راضی هستم

    خدایا شکرت که به من این نعمت را داده ای تا شکرگزاری کنم

    تا نقاشی کنم

    و تا زندگی کنم معجزه زندگی را

    ساعت ده و بیست ودو دقیقه صبح

    خیلی خیلی دوستتون دارم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    هادی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و احترام محضر استاد عزیز، سرکار خانم شایسته ی مهربان و دوستان گرامی.

    سپاسگزاری، استاد جان چقدر این واژه برای من محبوب شده،

    چقدر قلب من با دیدن زیبایی، نعمت ها و ثروت ها فرکانس تشکر از خداوند میفرسته.

    اینکه طبق قانون نباید برای رسیدن به اهداف سختی کشید،

    و انصافا و طبق جمله ی طلایی شما، افتخار ما باید این باشه که از قدرت ذهن مون برای خلق زندگی استفاده کنیم نه قدرت جسم،

    نکته اینجا که ما باید سیر تکاملی داشته باشیم،

    صبر(طبق تعریف شما، ادامه دادن با ایمان)،

    صبور باشیم و اجازه بدیم خداوند کارها رو انجام بده و این که می فرمایید روزهای سخت گذشته باعث سپاسگزاری در آینده می شود ،

    خود این تفکر باعث رشد و استواری ما میشه،

    ضمن اینکه مدار درست همیشه اتفاقات درستی رقم میزنه.

    اینکه انقدر زیبایی های این کشور و برخوردهای فوق العاده رو عنوان میکنید قطعا دید و نگاه شماست و باعث رخداد اتفاقات بهتر میشه،

    چون هستند ادم هایی که اونجا هم ناراضی هستن.

    نکات ارزنده و مهمی توی این فایل وجود داره، امیدوارم توی مدار دریافت آگاهی ها باشیم.

    جمله طلایی: ساختارها در هر شرایط بهتر میشود.

    “جناب آقای استاد سید حسین عباس منش”

    از من انسان بهتری ساخته اید

    ‘از شما سپاسگزارم’

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلااااام به همه دوستانم

    من روی دقیقه 14 استپ زدم و اومدم که تجربه هام رو بگم

    منم توی بچگی هام تجربه هایی داشتم که الان برام خاطرات قشنگ شدن

    مثلا من باید لباس خواهرامو میپوشیدم و این یک فرهنگ بود توی خانواده ما و جا افتاده بود و همون موقع ها حقیقتش ذوق میکردم ولی اینو هم دوست داشتم خودم لباس نو بخرم و الان این اتفاق میفته و من اراده میکنم میرم میخرم و اونا خاطرات خوش شده که تعریف میکنم و میخندم

    یادمه مامانم برام یه بیسکویت مدل حیوانات باغ وحش خرید و تاکید کرد که نباید تنها بخورم و با خواهرام باید بخورم من اینکارو میکردم و همش دوست داشتم خودم به تنهایی بخورم و الان هر چیزی که دلت بخواد بخرم میخرم و میخورم مثلا من همین دیروز یه لیوان خوشگل برای همسرم خریدم و امتحانی امروز خودم توش چای خوردم دیدم چه دلچسبه و بلافاصله رفتم یه رنگ دیگشو واسه خودم خریدم

    مثلا اون زمان همش بابام کباب درست میکرد سهم بچه ها کمتر از بزرگ تر ها بود یا اینکه بستنی نونی میخریدن برامون منتها نصف میکردن در حالی که من دوست داشتم کامل بخورم ولی من سپاسگزار بودم و خودم رو قانع میکردم ولی همش دوست داشتم بیشتر بخورم و الان به شکرانه دوره سلامتی به طرز باورنکردنی از دید بقیه من گوشت میخورم

    یا برای تفریح همش یا با اتوبوس شهرداری میرفتیم یا مامانم مادام با راننده ها سر کرایه جنگ داشت و من الان هر جا میخوام برم راحت با اسنپ میرم و میخندم به اون روزها

    حالا بریم به همین چند سال پیش که خیلی دور نیست

    قبض برقمون زیاد میومد به خاطر کولر و یه وقتایی نمیتونستم به موقع بدیم و برقمون رو قطع میکردن و من اونجا ذهنمو کنترل میکردم و الان بلافاصله که قبض میاد راحت پرداخت میکنیم تازه کلی هم سپاسگزاریم که این نعمت هست و ما داریم ازش استفاده میکنیم و کلی لذت میبریم

    مثلا خرید داشتیم ولی چون پول کافی نداشتیم مجبور میشدیم از مغازه روبروی خونمون خرید کنیم و به حساب بزنیم تا توی موقعیت مناسب تر پولشو بدیم و یه وقتایی طول میکشید و فروشنده شاکی میشد و درخواست میکرد ولی ما همچنان شکرگزار بودیم که این مغازه ها هستن و میتونیم با این شرایط خرید کنیم و همونجا این خواسته هم همزمان در من شکل میگرفت که برم فروشگاه خرید و سبد چرخدار وردارم و راحت خرید کنم بدون نگرانی و این الان مدتهاست اتفاق افتاده و اون اوایل یادمه مغازه دار روبرومون میگفت چرا نمیاین نسبه خرید کنین بیاین هر چی دوست دارین ببرین و ما الان میخندیم با همسرم به اون روزها

    خدایااااا صد هزار بار شکررررت

    اره استاد کاملا حرفاتونو با پوست و گوشت و استخونم درک میکنم چون تجربشو دارم

    و همین شخصیت سپاسگزار وضعیت الان ما رو به وجود اورده و روز به روز بهتر هم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1851 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم….

    وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿10﴾

    و زمین را براى مردم نهاد (10)

    فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿11﴾

    در آن میوه [ها] و نخلها با خوشه ‏هاى غلاف دار (11)

    وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿12﴾

    و دانه ‏هاى پوست‏ دار و گیاهان خوشبوست (12)

    فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿13﴾

    پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (13)

    خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿14﴾

    انسان را از گل خشکیده‏ اى سفال مانند آفرید (14)

    (سوره رحمن ایه 10تا 14)

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و استاد مریم بانو عزیزم…

    سلام به بچه های پاک سرزمین توحید…

    از خدا میخوام که به قلب و روحم نور بباره تا اگاهیایی این فایل بینظیر رو با پوست و استخوان درک کنم و در عمل اجرا کنم…

    خدایا خودت بر قلبم ببار نورت رووو الهی شکرت رب من….

    میخوام در مورد خودم بگم که این فایل رو که دیدم یاد اوری شد بهم…

    چند وقت پیشا ما به یک مشکل حقوقی بر خوردیم که مدیر عامل باعث شد اون اتفاق رغم بخوره…

    بعد از اون اتفاق اعتصابات کارکنان شروع شد وهر روز دعوا و درگیر یو بد وبیرا…

    اونموقع ها که من تو در دیوار بودم یعنی داشتم روی خودم کار میکردم(یعنی)

    یکی از جنجالی ترین فردهای اعتصاب بودم…

    خدایا شکرت برای این همه تغییرر و این همه باور خوبی که بهم دادی الهی شکرت رب من

    استاد ازت بینهایتت ممنونم که من رو در این مسیر زیبا راهنمایی کردی و پیامبر زمان شدی برای من صدها هزار بار ازت سپاس گزارم….

    خلاصه اقا از هر جایی که فکرشو میکردید میومدن و به این مدیر عامل میگفتن که حقشون و باید بهشون بدی…تمام ارگانهای دولتی

    و اون اصرا داشت که اگر حقشون برن شکایت کنن حقشون رو بگیرن…

    خلاصه بگم مارو انداخت تویه یه بازیه به ظاهر مشکل و سخت

    شکایت و وکیل و و و….

    خدایا شکرت..

    ما رفتیم تویه این مسیر و به لطف الله بعد از چند سال رای صادر شد و گفتن اقااا باید اینارو تمام و کمال بهشون بدید…(خدا خواست ما رمیت اذ رمیت ولیکن الله رمی)

    من نشستم فکر کردم طبق اگاهیای که استاد داد بود بهمون…

    هر کسی رو که میدید فحش و بد و بیرا به این مدیر عامل هر کسییییی….

    من طبق اگاهیایی که استاد داده بود و نشستم فکر کردم ..

    از مدیر عامل تویه خلوت خودم سپاس گزار ی میکردم و همیشه دعای خیر پشت سرش میکردم برعکس همه بچه ها

    و هر جا میرسیدم و من بر تضاد تمام بچه ها حرف میزدم که نه دمش گرم مدیر عامل..

    بهم میگفتن بابا تو تاب ورداشتی این زد بدبختمون کرد فلانمون کرد اگر همون موقع این پول رو داده بود الان یکاریش میکردیم و اینا…..

    گفتم نه هیچ کاریش نمیکردی چون اینقدر نبود پوله .

    که میخواستی کاریم کنی اصن نمیشد…

    و دورباره بد وبیرا به من

    و من بهشون گفتم خدارو سپاس گزارم برای این اتفاق که به لطف رب بود.و خیلی خیلی خوشحالم که ایجور شد و این مسیر رو پیش رومون گذاشت و خدا پدر مادرش رو بیامورز میدونید چرا؟؟؟

    بهشون گفتم و توضیح دادم گفتم اگر اونموقع مدیر عامل با درخواست ما موافقت میکرد اینجور نبود که بخوان نفری 400 ملیون بدن بخوان کارانه بدن بخوان پاداش بدن بخوان پرواز بدن بخوان….

    واگر اونموق میشد هیچ وقت این چیزارو نداشتیم…تازه هر چیزیم میخواست بده به همون اندازه ای که میدادن بهت باید مالیات این چند سالش رو میدادی و چیزی نمیوند برات الان هیچ مالیاتی ندای و داری ….

    نه اینجور نبود یه چیزی میداد و ما هم راضییی میگفتیم ازش گرفتیم اونم ما ازش گرفتیم…. ولی الان چون یکمی طول کشید داریم نفرینش میکنیم که اینکارو کرد اونکارو کرد

    نه بهترین کار ممکن رو در حقمون کرد الهی هر جا که هست شاد سلامت و ثروتمند باشه…

    و دمش گرم و خدا خوش بخواد براش…

    هیچکس هیچی نگفت و سکوت کردن و بارم چون نمخواستن قبول کنن یه حرفی زدن و اومدم بیرون…

    و من هر روز خدارو شکر میکنم برای این اتفاق این چیزی که پیش اومد و تونستم از دل تضادهااا قشنگیرو ببینم و تبدیلش کنم به یه باور خوب که هر کسی مدیر عامل ما باشه ادم درستی و ما هیچیز از عملکردش نمیدونیم و این بدون شک اتفاقات

    عالی رو رغم خواهد زد …

    خدارو شکر بینهایت بینهایتتتت شکررررررررت خداجون سپاس گزارم ازت برای تمام قانونهای جهان هستیت که تمام قاننونات اصل اصللللل

    الهی شکرت رب من شکرت بینهایت سپاس از تو برای مداری که هر روز داره بالاتر و بالاتر میره….

    خدایا من میخوام رشت کنم من میخوام از این مداری که الان توش هستم برم به مدار بالاتر اونهم از مسیر هموار و ساده و راحت…..

    استاد مریم بانو ازتون بینهایت سپاس گزارم…

    در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید

    با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نسیمه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 324 روز

    سلام استادخوب ومهربونم ممنونم بابت فایل قشنگ وپرازاگاهیهاتون.

    میخوام ازتجربه خودم درموردشرایط سخت که شدن خاطره یه زمانی ماشبن نداشتیم وشوهرم مغازه دارهستش وقتی چیزی لازم داشتم حالاخربد خونه یاهرچیزی بایدمنتظرمیموندم تاشوهرم بیکاربشه وبره برام خریدکنه یااینکه بیاددنبالم تاباهم بریم برای انجام اون کارویاخریدچیزی که لازم داشتم خب چون که مغازه داربودزمان مشخصی نداشت که دقیقاکی بیادوبعضی وقتهاواقعااون چیزی که قراربودبخره بیاره همون ساعت لازم داشتم مهمان میاومدومن میوه میخواستم بگیره بیاره اماساعتهاطول میکشیدتابرام بیاره ویاهرچیز دیگه ای خلاصه اینکه خییییلی اذیت بودم مطمینم اون هم بخاطراینکه دم به دم زنگش میزدم اذیت میشدو کلی دلخوری هم پیش میاومدبینمون که اقاچرااینطور وچرااونطورتااینکه خداشرایط روبرامون مهیاکردوماشین روخریدیم ومن هم رانندگی روشروع کردم بعدازدوسه ماه دیگه راه افتادم وبه تنهایی میتونستم برم بیرون.اینطورشدکه برای انجام هرکاری ازجمله خریدیاهرکاردیگه ای مزاحمش نمیشم واینکه خودم میرم قشنگ خریدمیکنم انچه لازم دارم وانچه که دقیقامیخوام باسلیقه ی خودم وباخیال راحت ازاینکه چقدزمان دارم خریدمیکنم وانجام میدم چقدخداییییاچقدخوبه این تغییرچقدروابطمون رودگرگون کردچقدروی کیفیت زندگیمون تاثیرگذاشت روی اعتمادبنفسم تاثیرگذاشت گاهی وقتهاکه به گذشته فکرمیکنمچقدخداروشکرمیکنم بخاطراینکه ماشین روداریم چقدازخودماشین تشکرمیکنم که به خونه مااومده وبرای تشکرهمیشه بهش میرسم وتمیزش میکنم وجاییش خراب شدسربع درستش میکنم چون که قبلاچندروز میموندیم ‌بدون نون که شوهرم قراربودبگیره ونمیگرفت والان بخاطروجودماشین اون رایط سخت شدن خاطره وباعث شکرگزاری من وتشکرفراوان از ماشینم شده.خدایاشکرت بخاطرتمام وسایلی که قراردادی تامن انسان راحتترزندگیم رواداره کنم خدایاااااا شکرررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه خواجویی گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش

    استاد من این ماجرایی دارین تعریف میکنید الان دارم تجربه میکنم خب من سالها تو شهر کوچیک زندگی و کار کردم الان که مهاجرت کردم شهر بزرگ هر ثانیه برام رویاییه اصلا به دختر خالم میگم تکراری نمیشه واسم. هی نگاه میکنم به حکمم هی ذوق میزنم واسه معجزاتی که برام اتفاق افتاده میرم تو بالکن خونم هی خدارو شکر میکنم که دارم هوای این شهرو تنفس میکنم از ویو شهر لذت میبرم از دیدن همکارام لذت میبرم تو خیابونا قدم میزنم قلبم باز میشه خیلی حالم خوبه خیلی . استاد من دارم رویامو زندگی میکنم ازتون ممنونم که منو آگاه کردین خدایا شکرت منو هدایت کردی به این محیط مثبت و الهی خدایا شکرت منو با استاد عباس منش آشنا کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2902 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزو خانم شایسته عزیزو دوستان خیلی خوب

    نکات و برداشتها از این فایل گرانبها:

    کنترل ذهن در شرایط سخت

    تضادهایی که در گذشته داشتیم باعث میشه سپاسگزارتر باشیم و طبق قانون جهان هستی هرچه سپاسگزارتر باشیم نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون میشه

    و هرچه این سپاسگزاری با احساس بیشتری باشه سرعت ورود اون نعمت‌ها هم به زندگی بیشتر بشه

    اگر از شرایط سخت با تغییر باورها بتونید بگذرید اون شرایط سخت موهبت میشه و اون شرایط سخت حتی جز خاطرات خوب اون فرد میشه

    ولی افرادی که از اول اون نعمت‌ها رو داشتن براشون داشتن اون نعمت یه چیز عادی و طبیعیه

    اوضاع سخت گذراست و وقتی با تغییر باورهامون از اون شرایط سخت بگذریم تبدیل میشه به خاطرات خوب و تبدیل میشه به سپاسگذاری و احساس خوب بیشتر و ذوق و شوق بیشتر

    و چون بیشتر قدردان هستیم طبق قانون بدون تغییر خداوند نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون میشه

    قانون مهم دیگه :

    ما انتخاب میکنیم که رو نکات مثبت یا منفی تمرکز کنیم

    اگر فقط یک اتفاق خوب بیفته باید تمرکزمون رو بذاریم رو همون

    رسانه ها برعکس رو همون یه اتفاق بد تمرکز میکنن

    و این که رو اتفاق خوبه تمرکز کنیم نتایج رو متفاوت میکنه

    به هرچیزی که توجه کنیم از همون جنس وارد زندگیمون میشه

    و به اندازه ای که بتونیم رو چیزای خوب تمرکز و توجه کنیم یا به شرایط طوری نگاه کنیم که احساس مارو بهتر کنه به همون اندازه هم زندگیمون تغییر میکنه

    قانون اینه که به هرچیزی توجه و تمرکز کنیم از اصل و اساسه همون جنس اتفاقات وارد زندگیمون میشه

    اگر اعتراض نکنیم چطور تغییر و تحول ایجاد بشه

    جوابش اینه که ما اگر بتونیم ذهنمون رو چیزایی که میخواهیم معطوف کنیم اصلا مهم نیست که بقیه چیکار میکنن، ما تو مسیر زیبایی ها و رسیدن به خواسته هامون قرار می‌گیریم

    ساختارها در هرصورت بهتر میشه ساختار جهان طوریه که هرروز بهبود پیدا میکنه شما اگر اینجوری نگاه کنید دیگه نگران نیستید

    اعتراض شما باعث نمیشه دنیا گلستان و بی نقض بشه چون تضاد جزئی از این جهانه اما ساختار جهان هم طوریه که رو به بهبوده

    تضادها در هرصورت باعث پیشرفت میشن چه شما اعتراض کنید و چه نه

    با اعتراض و جنگیدن چیزی بوجود نمیاد

    جهان همیشه رو به بهبوده و به اندازه ای که بتونیم این دید بالاتر رو داشته باشیم به همون اندازه هم میتونیم دنیا رو بهتر درک کنیم و به همون اندازه هم دیگه نگران نیستیم

    و یه عده هم همیشه اعتراض میکنن

    و این ما هستیم که باید انتخاب کنیم میخواهیم جز کدوم دسته باشیم

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن

    به راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3097 روز

    به نام خداوند بخشنده و وهاب

    سلام به تمام دوستان و استادان عزیزم

    سپاسگذاری باعث بیشتر شدن ورود نعمت ها و ثروت ها در زندگی ادم میشه

    زمانی که در شرایط سخت بتونی ذهنت رو کنترل کنی و زمانی که هیچی نداری ولی حالت خوبه و سپاسگذار همون چیز هایی که داری هستی خداوند تورا می افزاید و وقتی خودت رو با شرایط قبلت مقایسه می‌کنی سپاسگذار تر میشی

    طبق قانون جهان هستی هرچقدر تو سپاسگذار ترباشی نعمت های بیشتری وارد زندگی ات میشه و سرعت ورود نعمت ها در زندگی ات بیشتر میشه

    زمانی که تو در شرایط سخت هستی اما بتونی با کنترل ذهنت با تغییر دیدگاهت زندگیتو تغییر بدی اونوقت برنده ای

    و اون شرایط سخت روزی میشه جزعی از خاطرات خنده دارت و بیشتر قدردان نعمت های الانت هستی و خداوند هم تورا می افزاید

    اگه هزار بار اخلاق خوبی از یک نفر دیدی و یکبار بد تو تمرکزت رو بزار روی اون خوبه توجه تو روی هر کدوم باشه از همون جنس وارد زندگی ات می‌کنی

    ساختار جهان هستی همیشه جوری بوده که رو به رشد بوده چه زمانی که انسان ها نبودن چه زمانی که بودن و در دنیای غیر مادی دو حالت بیشتر ندارد عده ای حالشون همیشه خوبه عده ای هم همیشه بد اما دنیای مادی دو قطبیه و تو میتونی تصمیم بگیری جزو کدوم دسته باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: