live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 178

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید حمید حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2385 روز

    سلام به همه دوستان شاید یک اعتراف سخت اما این باعث بشه درسی برای همه ما و بیشتر من که از امشب به بعد خواب راحتی می کنم باشه …. استاد همیشه می گه قوانین و قوانین هستی ثابتند و کسی که بخواد قوانین دور بزنه مثل من که توضیح می دم که 3ماه پیش فایلی از محصولات از استاد به دستم رسید از شادی تو پوست خودم نمی گجیدم و انقدر شاد بودم اون که فایلو بهم داد بوسیدمش و خواستم دستشم…. و خلاصه ذوق مرگ شده بودم فایلو ازش گرفتم و گفتم پسر دیگه تمومه موفقیت اومد روابط اومد همه چیز عالی اومد و خلاصه دیگه تمومه فایل اول گوش کردم بوم شروع شد حرف های شیرن استاد اما با تلخی برای من می خواستم اول حرف های استاد گوش ندم چون برام خیلی تلخ بودن هر چند استاد خودش می خندید اما برای من خیلی زجر آور بود اگه این محصول هر طوری به دستت رسیده برو تو سایت عباس منش بها شو بپرداز همون طور که من بهاشو پرداختم و اگه کسی بخواد از راه نادرست مسیر موفقیت رو طی کنه اصلا راهشو گم می کنه همشو حفظ حفظ شده بودم اما من می خواستم موفق بشم به هر قیمتی که باشه اما استاد راست می گفت تغییری که نمی شد هیچ داشتم از این شاخه به اون شاخه می پریدم به سایت زنگ زدم از اینو اون می پرسیدم چون دست و بالم تنگ بود دنبال یه راه در رو یه کلاه شرعی می گشتم نمیشه و نشد چون یه سری قوانین تغییر ناپذیر این سیستم داره یه سری قوانین که با قلب وروح ما تنیده و پیچیده شده و خلاصه جور نمی شد که بتونم محصولات رو بخرم و امروز از خدا خواستم کمکم کنه که با این عذاب وجدان خلاص بشم اومدم فایلا رو همه پاک کردم shift -delete آروم و آروم شدم این اعتراف برام از همه چی سخت تر اما شیرین تره که اگه کسی مثل من هست تو سایت که امیدوارم نباشه.خلاصه خوابم نمی برد خانمم گفت برو از اول تو سایت تو بخش خوشامد گویی شروع کن با تمام وجودت از خدا بخواه که من می خواهم متعهد بشم از راه درست قوانین هستی رو درک کنم و اولین آگاهی درست و اولین قانون هستی رو که هزاران بار از راه نادرست شنیدم انگار برای اولین باره می دیدمکه تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمان است و نه هیچ عاملی بیرون…. و امیدوارم استاد منو……………..هر چیزی بهایی داره باید پرداخت بشه من سخت کار می کنم سخت تلاش می کنم خودمو می کشم بالا با افتخار محصولات رو می خرم عمل می کنم و تمرین ها رو انجام می دم و این بار چون بهاشو پرداخت می کنم دیگه رشدم چند برابر و بالا و بالا تر می شه سخته اعتراف اما نمی دونم این صدای شیرین استاد که اول هر فایل که تذکر می داد چه آتشی تو وجودم روشن می کرد امشب راحت می خوابم تا فردا زندگی خودمو بسازم امیدوارم کسی این اعتراف نامه رو بخونه و استادم بتونه به دستش برسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      بهار فعلی گفته:
      مدت عضویت: 2666 روز

      باسلام

      افرین به شما که استارتی دوباره زدین با ذهن ارام،بهترین کاررو انجام دادین ومشخصه که خداشمارو هدایت کرده به این مسیر زیبا تبریک میگم بهتون دوست عزیزم درپناه حق باشید?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضوان جبارزاده گفته:
      مدت عضویت: 2252 روز

      من کاملا شمارو درک میکنم چون خودم دقیقا همین بودم میفهمیدم قانون و از فایل هایی ک به دستم رسیده بود ولی درک نمیکردم عمل نمیکردم زمانی که پاک کردم فیلم هارو و تصمیمم گرفتم از اول بیام تو سایت و شروع کنم از فایل های رایگان درک عجیبی داشتم رشد من از اونجا شروع شد درک قانون از اونجا شروع شد و قبلش وقت تلفی بود الان راحت ترم و باورام بهتر شکل میگیره و فاصله فرکانسیمو درک میکنم با همه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      با باورام رویا میسازم گفته:
      مدت عضویت: 3146 روز

      سلام دوست عزیز طبق گفته بالا منم اکثر فایلای استادو داشتم و خوشحال اما هرچقدر انجام میدادم نتیجه نمیداد منم باقدرت تمام فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم من فایلای ۵جلسه دوم افرینشو خریده بودم

      مشترک اما بقیشو ندارم رو همونا کار میکنم امیدوارم نتیجه های بیشتر بگیرم تو دلم بود بگم اما نمیشد تا الان به واسطه این دوست عزیز گفتم راحت شدم شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      با باورام رویا میسازم گفته:
      مدت عضویت: 3146 روز

      سلام منم این مشکلو داشتم الان بقیه فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شاد هستم گفته:
    مدت عضویت: 3429 روز

    سلام

    یکی از دوستان در لایو شماره ۴ ، یه اشاره کردن به پیام خانم شایسته در لایو ۳ و تاکید کردن که مطالعه کنیم.

    اگه دوستان اطلاع دارن راهنمایی کنن که پیام ایشون در کدام قسمت و کدام صفحه س ممنون از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حسین حاجی چرمهینی گفته:
    مدت عضویت: 3959 روز

    سلام

    این سوال خیلی خوب بود٫٫ باز هم دوست داشتم دنبال جوابش از زاویه ی دیگه ای باشم٫٫

    یجورایی وقتی درباره ی استاد این موضوع رو دیدم خیلی بهم آرامش داد٫همینطور شرکت تسلا وخیلی از کسب و کارهای محلی دیگه که تو سطح شهر میبینم٫٫ تبلیغ ندارن ولی کارشون همیشه عالی پیش میره٫

    خود تبلیغ وقتی حتی دربارش فکر میکنی که برم فلان جا تبلیغ کنم و٫٫ احساس ادمو بد میکنه ، یجور حرص ، نگرانی که جواب میده یا نه؟چی بنویسم که جواب بده ، مردم چی دربارم فکر میکنن و٫٫ همش احساس بد برای ادم میاره ،و نقطه مقابل عزت نفس و سبک شخصی وتوکل به خدا و رب هستش٫٫ولی کاری هستش که ۹۵ درصد کسب و کارها میکنن٫٫ چقد سخته کسی بخواد اینکارو نکنه٫ واقعا دل بزرگی میخواد که شجاعتشو داشته باشی و نخوای تبلیغ کنی٫و البته احساست هم خوب باشه٫ یه کنترل ذهن خیلی بزرگ لازم داره که تصمیم بگیری تبلیغ نکنی و همچنان هم خیالت راحت باشه که خدا برات کارتو انجام میده و نگران نباشی٫چون هردوش باید باشه٫اگه بگی خب تبلیغ نمیکنم ولی بعدش ٫٫ حتی اگه یمدت کسی نیومد ، احساست بد نباشه ، کنترل ذهن خیلی عظیمی میطلبه٫ممنونم از افراد شجاعی که واقعا تفاوت ایجاد میکنن توی تاریخ٫مثل استاد عزیز و شرکتی مثل تسلا٫

    گفتم بزار ببینم این تبلیغات اصلا ریشه اش چی بوده؟اصلا برم زمانی که هیچ تبلیغی نبوده ببینم مردم اون موقع چیکار میکردن اخه؟ که اینهمه تبلیغات الان برای ما شده عامل اصلی٫

    یسری جوابهایی با فکر کردن به به ذهنم رسید ولی گفتم بزار مطمعن تر اقدام کنم ،بخاطر همین رفتم سراغ یکی از حاجی های سابق بازار که میشناختم ،از اون دسته که قدیمی بازار تهران بودن و البته بار اول رفتم نبودن ٫٫ دوباره رفتم و بالاخره طرفای ظهر پیداش کردم٫احوالپرسی کردم باهاش و ازش سوال کردم٫سوالم این بود که ، شما که قدیم توی بازار بودین و ٫٫خوب خاطرتون هست٫اون موقع هیچکدوم از این تبلیغات ها و بنر ها توی خیابون ها و تراکت و٫٫ نبود ،تنچنان تلوزیونی برای تبلیغ نبود ، کسی توی اتوبان از اول تا اخر اتوبان تبلیغ نمیکرد، اینترنت و تلگرام و٫٫ هم نبود ، تلفنم نبود که حتی پیامک تبلیغاتی بده کسی٫٫ چطور بدون تبلیغ کردن کار پیش میرفت؟چی میشد که یه مغازه پر میشد از مشتری؟

    جوابش خیلی قشنگ بود که براتون مینویسم ، میتونین با قوانینی که الان بهتر میدونین سبک سنگینش کنین٫

    جواب داد که : اولا اون موقع هم تبلیغ بود ، نه که تبلیغ نباشه ، منتها اینجوری بود که مثلا من میرفتم از فلان مغازه خرید میکردم ، راضی بودم ، دوستم سوال میکرد فلان جنس رو میخوام بهش میگفتم از فلانی بگیر میشناسمش ٫٫ همیشه اینجوری بود ، اینجوری تبلیغ میشد برای هرکسی که خوب کار میکرد٫۱۰ تا مشتری که راضی بودن ، خودشون میشدن تبلیغ و میدیدی اونا هم به ده تا بیست نفر توصیه میکردن ، اونا هم میخریدن ، راضی بودن و همینطور کار پیش میرفت٫٫ تا طرف مثلا توی اون راسته معروف میشد ، همه ازش خرید میکردن و٫٫

    البته اینم نبود که توی شش ماه اینجوری بشه ها ، طول میکشید ، یموقع دو سه سال یا بیشتر طول میکشید که طرف دیگه میشد حاجی مثلا اون قسمت بازار و کلی مشتری همیشه داشت٫

    گفتم خب دلایلش چیا بودن؟ گفت کارشو خیلی خوب و با حوصله انجام میداد ، صادق بود توی کارش ، از کار نمیزد ، کارو با کیفیت انجام میداد٫٫ حرفش دوتا نمیشد ، روی قولش میموند هراتفاقی هم می افتاد و٫٫ بعد پرسیدم مثلا تخفیف هم میداد که تبلیغ بشه؟ ٫٫ مثلا بزنه پشت شیشه که ۱۰ درصد یا بیست درصد یا٫٫ تخفیف و٫٫ که مردم بیان خرید کنن؟ گفت نه اصلا تخفیفی درکار نبود ، البته مشتری کم و بیش چانه زنی هایی داشت اما نه ، هیچکدوم ازین تخفیفا رو برای جلب توجه مشتری نمیزدن پشت ویترین یا تو بوق و کرنا کنن ٫٫

    خلاصه باهاش صحبت کردم بیشتر و متوجه شدم که شخصی که کارشو شروع میکرده ، قشنگ بدون نگرانی ازینکه مشتری میاد یا نمیاد ، میشسته تو مغازه و توکلش هم از اول صبح به خدا بوده ، هرکی میومده خداروشکر میکرده ، چه یدونه بیاد چه صد تا مشتری ، با خیال راحت کارشو میکرده ، به بهترین شکل ، یسری مرام ها و حدودها و قوانین و استانداردها هم برای خودش میزاشته ،که کارش رو به بهترین کیفیت ارائه بده ٫٫ و همینطور با علاقه ادامه میداده ٫٫ اصلا هم عجله نمیکرده که بخواد تو شش ماه ازین رو به اونرو بشه ، کاملا موضوع تکامل براشون جا افتاده بود٫٫ من میپرسیدم که چطور زودتر و تو زمان کم وفلان ٫٫ بهم میخندید ، میگفت اصلا اینجوری نمیشه پسر جون٫٫

    اونا هم خیلی خوب کار کردن در گذشته٫٫ تبلیغی هم نکردن ٫٫ تبلیغشون دقیقا مثل استاد بوده ٫٫ کارشونم با کیفیت انجام دادن ، عین استاد که همیشه به خودشون تو این زمینه سخت گیری میکنن ٫٫و هیچوقتم نمیخواستن با عجله کارشونو پیش ببرن٫و کاملا تجربی میدونستن که تکاملی هست که باید طی بشه و بموقعش همه چی براشون عالی میشه٫

    من خیلی فکر کردم٫٫ و توی صحبت های اونها یه چیزی رو فهمیدم٫٫ اونم این بود که بجز درمورد انجام کارشون که واقعا دوستش داشتن ٫٫ درمورد داشتن مشتری یا نداشتنش ٫٫ همیشه احساسشون خوب بوده٫یعنی قشنگ توکل میکردن توی موضوع مشتری و٫٫ اگه امروز میرفتن سرکار و فقط یدونه مشتری داشتن ٫٫ خداروشکر میکردن٫و البته هم که همیشه چشمشون به در نبوده ٫٫ میشستن و کاراشون رو میکردن ٫٫ و خداشونو شکر میکردن٫٫اینجوری نبوده که همش توی ذهنشون بل بشو باشه که چیشد چرا کسی نمیاد ، فلانی رو ببین چقد مشتری داره ٫٫ چرا من ندارم ٫٫نکنه از بقیه عقب بیافتم٫٫ نکنه دیر بشه برای فلان پیشرفتم و٫٫ پس کی مغازه بزرگ میگیرم و٫٫

    اونا توکل که میکردن ٫٫ احساس آرامش هم بعدش داشتن٫٫ یعنی قشنگ همه چی رو میسپردن به خدا ٫٫وکارشون رو به بهترین نحو انجام میدادن٫٫ از نگاه من یعنی سهم خودشون رو عالی انجام میدادن٫حالا اگه باورهای محدودی درباره موفقیت یا ثروت و٫٫ نداشتن ٫٫ روند کسب و کارشون هم عالی تر پیش میرفت٫٫

    دیگه خواستم هرچی هم تو گذشته بوده برای این موضوع تبلیغات بیرون بکشم٫٫تا بهتر بفهمم این حرف استاد رو که بابا تبلیغات اصلا اصل نیست٫

    واقعیتم همینه که ما همش به کسب و کارهای مدل قدیمی خندیدیم و گفتیم بابا زمونه عوض شده و این حرفا ٫٫ الان تبلیغات ٫٫ اینترنت ٫٫ قیافه مغازه ٫٫ داشتن فروشنده هایی با ظاهر فلان و بهمان و٫٫ جواب میده ٫٫ درصورتی که اونا آرامش و پیشرفتشون بیشتر بوده چون از مسیر تکامل رفتن ٫٫ ما بیشتر استرس کشیدیم ، ما اصلو بیشتر فراموش کردیم٫٫ ما چسبیدیم به فرع ٫٫ ما نمیتونیم توکل کنیم و بعدش هم آرامش داشته باشیم٫٫ ما نمیتونیم تحمل کنیم تا از مسیر تکامل پیشرفت کنیم٫

    البته تبلیغ نکردن وقتی هیچ کسی تبلیغ نمیکنه یه حرفیه ٫٫ اما کاری که الان استاد میکنن ، واقعا ایمان خودش رو میخواد ، الان که تبلیغات شده عامل اصلی تو نظر همه ، واقعا متفاوت عمل کدن قدرت میخواد٫٫ و همین متفاوت عمل کردن نتیجه ی متفاوت ایجاد میکنه دیگه !

    قدیمی ها قشنگ میفهمیدن که مشتری رو کی برای آدم میاره ٫٫ نگاهشون توحیدی تر بوده ٫٫ اینو قشنگ میشه از آرامش حرفاشون فهمید ٫٫ اما ما همش خودمون رو میکشیم تا ابزار برای ما کاری بکنن٫٫ تا توجه جلب بکنیم ٫٫ تا دیده بشیم٫٫

    من میخواستم کتابی چاپ کنم ، رفته بودم هفته پیش نمایشگاه٫٫ اولین کتابم بود ٫٫ گفتم از ناشر ها اونجا سوال کنم٫٫ همه ی حرفایی که میزدن شرک آلود بود ٫٫باید کتابت دیده بشه ، با ما کار کنی کتابت دیده میشه ، یکی میاد کتاب فلانی رو ببره ، چشمش به کتاب تو می افته ٫٫ دیده میشی ٫٫ نویسنده باید خودشو برند کنه ، بره شبکه های اجتماعی کار کنه ٫٫دیده بشه بعد کتابشو بفروشه ٫٫ جلد کتاب الان خیلی مهمه ٫٫ طراحی جلد اگه خوب باشه کتاب فروش میره ٫٫ و کلی از این حرفها٫ینفر نگفت که اگه حرف ارزشمند توی کتابت زده باشی ، خودش راه خودشو باز میکنه و فروش هم خواهد رفت٫٫ میخواد با فلان ناشر معروف باشه میخواد نه یه ناشر خرده پا ٫٫ میخواد جلدش اینجور باشه یا میخواد نباشه وساده باشه! ٫٫متوجه شدم حتی اونا که به موفقیتهایی هم رسیدن خودشون نمیدونن چطورر موفق شدن! اگه کتاب من فروش بره و جلدش ساده باشه ، میرن توصیه میکنن که کتاب باید جلدش ساده باشه٫٫ اگه برعکس باشه میگن نه جلد باید عجیب غریب باشه خوشکل باشه ٫٫ کمتر نگاه میکنن ببینن اصل کتاب چیه!حرفش چیه! من یفصل از کتابم رو پرینت گرفته بودم توی کیفم و همراهم بود اگه لازم شد بدم کسی بخونه ٫٫ اصلا یبارم از کیفم بیرون نیاوردمش! واقعا بنطر من اصل رو باید مواظب باشیم ٫٫ نکنه ماهم توی کسب و کار خودمون چسبیدیم به فرعیات و اصل داستان رو گذاشتیم خاک بخوره و فراموش کردیم٫من درباره ی کتاب خودم یاد حرف قشنگ استاد توی دوره ی ۱۲ قدم افتادم٫٫ و پیش خودم گفتم ٫٫ اگه این کتاب چیز باارزشی برای گفتن داشته باشه که خودش راه خودشو پیدا میکنه٫٫ نیاز نداره من خودم رو بخاطرش به آب و آتش بزنم٫٫ من کارم اینه که سهم خودمو خوب انجام بدم و برای نتیجه اش هم به خدا توکل کنم٫ و احساس آرامشش وجودم رو گرفت٫خداروشکر میکنم٫

    واقعا همینکه ما این سایتو میشناسیم٫٫ با استاد آشنا شدیم ٫٫ بین خودمون این حرف ها رو میزنیم٫٫ حداقل چند تا ضربه به اون سیمان باورهای شرک آلود توی ذهنمون زدیم واقعا خداروشکر میکنم٫اگه این دیدگاه توحیدی رو نمیفهمیدم ٫٫ واقعا زندگی ام بی ارزش میبود ٫٫ خداروواقعا شکر میکنم بخاطر همین آگاهی ها ٫٫ واقعا انگیزه میگیرم ، که رشد کنم ٫٫ توی این مسیر ٫٫ادم با دیدگاه توحیدی باید متعهد تر از هرکسی توی این دنیا روی خودش کار کنه ٫٫ واقعا این شایسته ی پیروان راه توحید عملی هستش٫٫ خدارو شکر میکنم بخاطر وجود استاد٫٫ خیلی وقتا برای خودم مثالش میزنم و بهش افتخار میکنم٫٫ بخاطر اون روزها که این مسیر رو رها نکرد ٫٫ و با قدرت عمل کرد به آگاهی هایی که بهش داده میشد تا امروز ما با خیال راحت بشینیم و توی سیلی از حرفای توحیدی که فقط توی پاسخ یه سوال توی وبسایت استاد مطرح شده با لذت بهره ببریم٫

    این نماد فراوانیه و نشانه ی ایمانه ٫٫ خداوند ضایع نمیکنه اجر کسی که ایمانش رو نشون بده٫خداروشکر میکنم و دوست داشتم به همه بچه هایی که اینجا هستم بگم همینی که اینجا یک نظر میزارین که بوی توحید میده ، هزاران بار خداروشکر کنین ٫٫

    ممنون مجددا از استاد عزیز برای طرح این مسابقه ٫٫ و همه نظرات زیبای دوستان که هرروز دارم بخشی از اون ها رو میخونم ولذت میبرم٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 146 رای:
    • -
      محمد فلاح کيش گفته:
      مدت عضویت: 2921 روز

      حسین آقای گل سلام و ارادات

      واقعا دست مریزاد، چقد تو این شرایط کاریم به این نگاه و به این ذهنیت نیاز داشتم،کلی حالم خوب شد با کامنت فوق العاده و عالیتون. مثال واضح صحبت های شما هم رستوران های قدیمی و بنام و پرمشتری تهران هست مثل مسلم،رفتاری،شرف الاسلامی،البرز و یا باقلوا و قطاب حاج خلیفه تو یزد و یا رستوران خاله خاور تو شمال و خیلی مثالهای دیگه تو زمینه های مختلف که هممون چندتا نمونه همیشه ازشون تو ذهنمون هست. خدا انشالله مارو هم هدایت کنه به این مسیر پر آرامش و جذاب که بتونیم هم با عشق و علاقه شغلمون رو انجام بدیم و هم با صبر و حوصله به سمت وفور نعمت و ثروت حرکت کنیم.

      همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشی رفیق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      با باورام رویا میسازم گفته:
      مدت عضویت: 3146 روز

      سلام بی نظیر بود دوست عزیز کامنتات واقعا لذت بردم خیلی به من احساس عالی داد مخصوصا اونجا که گفتی متفاوت عمل کنی متفاوت نتیجه میگیری و منو یاد حرف یکی از مشتریام انداخت که گفت تو اگه مثل بقیه عمل کنی چه فایده داره مهم اینه یه فرقی داشته باشی خودش برات تبلیغ میشه و الان منو مجاب کرد پیگیرتر بشم برا رشد علاقه ام موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدمجید شهیدی گفته:
      مدت عضویت: 2393 روز

      دمت گرم … عالی بود

      حرف های شما و دل نوشته های شما منو هم آروم کرد … دو روزه تو ذهنم خیلی شلوغه … تصمیم گرفتم از شغل کارمندی بیام بیرون اما هی امروز فردا میشه … تصمیم گرفتم کتاب دومم رو گردآوری و چاپ کنم (که البته شروع کردم) ولی اونطوری که باید براش وقت بذارم نمیذارم … اینا همه نشونه شرکه … (شرمنده خدا و شرمنده خودم هستم که هنوز خیلی راه دارم و خیلی کار دارم که باید انجام بدم تا بفهمم قوانین کیهانی رو ، بفهمم که خدا چه قوانینی رو برای لذت بردن من و تو از این دنیا وضع کرده)

      ازت ممنونم که این همه آگاهی رو توی کامنت خوشگلت توضیح دادی … از این لحظه تصمیمم برای کتاب دوم خیلی جدی تر شد … میدونی چرا ؟؟

      برای اینکه دارم این کار رو برای رضایت دل خودم ، برای شادی درونی خودم و برای ارضای روح خودم انجام میدم و از این لحظه به بعد هم اشتیاقم برای تموم کردنش چند برابر خواهد شد … (شاید اون ته ذهنم داشتم به این فکر می کردم که خب این کتابم که تموم بشه آیا برای من درآمدی داره ؟؟ … میخام این نجوا را سرکوب کنم)

      بازم ممنون . بازم میام و کامنت شما رو میخونم و ازش انرژی می گیرم … سپاسگزار خداوندم که چنین دوستان با ارزشی دارم … حتی اگه هیچ وقت اونا رو نبینم

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      احسان مرادیان گفته:
      مدت عضویت: 1900 روز

      واقعا عالی بود

      خیلی خوب یود

      دوست من در واقع ما که فروشگاه اینترنتی داریم نیاز به سو و تبلیغات نیست. ما باید محصولات خود را درج کنیم و با احساس خوب از خدا طلب مشتری کنیم درسته؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      به نام خدا

      سلام حاج حسین

      خداروشکر خداروشکر خداروشکر

      در حالی دارم الان مینویسم که اشک هامو پاک کردم از این نوشته از این حالی که این نوشته این ایمان پشت نوشته بهم داد، ممنونم ممنونم ممنونم

      دوست دارم دوست دارم دوست دارم

      خداروسپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت، شما به راستی تحسین برانگیزی.

      الهی که همیشه ره روی حق باشی و ثابت قدم

      و هر روز به مسیر و طرح الهیه به علاقه ات نزدیک تر شده باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
      مدت عضویت: 2253 روز

      سلام

      دیدگاهتون بی نظیر بود

      پر از آگاهی های ناب، که اگر تلاش کنیم به اون سبک فکر و عمل کنیم، بی شک خوشبختی در تمام جنبه ها در انتظار ماست…

      الان که تازه یک هفته است سایتمو راه اندازی کردم، و هر روز تعداد بازدید کنندگان رو چک می کردم، دانستن این آگاهی ها عالی بود برام…هرچی باشه من عباس منشی ام، لیاقتشو دارم که الهام خداوند رو دریافت کنم. ممنون که وقت گذاشتید و این دیدگاه ارزشمند رو منتشر کردید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 2371 روز

      سلام

      چقدر عالی بود منطقی کردن این نکته طلایی که تبلیغ اصل نیس

      و بسیار برام ارزش داره اون مثالی که در مورد چاپ کتاب از خودتون آوردید لذت بردم استفاده کردم سپاسگذارم دوست داشتم تشکر کنم بابت کامنتی که نوشتید

      خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای همین لحظه زیبا

      دوست عزیز در پناه الله یکتا موفق و ثروتمند سالم و پر قدرت ! باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فائزه رستگار-دخترقهرمان گفته:
      مدت عضویت: 1881 روز

      بنام خدای هدایتگرم

      مگه میشه این کامنت فوق العاده رو خوند و تشکر نکرد

      بسیااار زیبا و‌درست نوشتید

      سپاسگزارم که انقدر زیبا از درکتون و نگاهتون باتوجه به آموزه های استاد نوشتید واقعا همه چی بنیانش توحیده و‌ ممنووونم از خدای هدایتگرم خالق مهربونم که اینطور منو هدایت میکنه

      خداروشکر برای حضور استاد و دوستان ارزشمند این سایت

      خداروشکر برای حضور خدا در زندگیم و‌هدایت همیشگیش…

      موفق باشید دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حمید پورقاز گفته:
    مدت عضویت: 3395 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستای خوبم

    از تک تک شما بابت جوابهای بی نظیرتون ممنونم واقعا به قول استاد جواب نیستن که مقاله هستند. وقتی میام تو سایت و کامنتاتون رو می خونم انرژی صد چندان می گیرم و اتفاقای خوب یکی پس از دیگری تو زندگیم رخ میده‌‌.. دوست داشتم این حس خوبمو با شما مهربونا به اشتراک بزارم . خیلی خوشحالم نمیدونم واقعا یادم نمیاد دقیقا کی من از یه چیزی ناراحت بوده باشم یعنی الان خیلی وقته که در مسیری هستم که حالم خوبه . به نظر برای حال خوب داشتن دلیل نمی خواد همینجوری حالتونو خوب نگهدارین بخدا اتفاقات خوب هر روز میافته. مهمترین مهمترین مهمترین اتفاق زندگیم پس از اینکه با قوانین آشنا شدم اینه که الان کاری رو انجام میدم که عاشقشم و هم کار می کنم هم تفریح و آزادی کامل دارم و هر وقت اراده کنم می تونم برم مسافرت ولی قبلا یعنی تا ۴ سال پیش این ویژگی رو نداشتم . همه چیز باور دوستان به الهاماتتون توجه کنید تو هر کاری تو هر لحظه داریم هدایت میشیم و سپاسگزار این الهامات باشیم و زندگیمونو با افکارمون رقم بزنیم . یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    شهاب بشیری گفته:
    مدت عضویت: 2310 روز

    سلام خدمت استاد عزیز، استادی که باهاش خیلی راحتم جوری که بعضی موقا بهش میگم داداش، داش حسین، دوست رفیق

    و همینطور سلام خدمت دوستان گرامی که در این جمع با ما هستند

    میدونم سوال حدود ۲ هفته پیش پرسیده شده، روی سایت گذاشته شده و جواب ها هم قبلا داده شده ولی منم میخواستم جواب خودمو بدم٫ انگار یه حسی بهم گفت٫ این جوابی که الان میخام بدم، قبل از خوندن جواب ها و دیدن فایل جواب خوده استاد، سوال رو از خودم پرسیدم و زیاد طول نکشید که به این جواب رسیدم اصلا ذهنم به جای دیگه ای نمیرفت٫ چون سوال رو از خودم پرسیدم از تجربه شخصی خودم تو زندگی خودم و فقط یاد اون لحظه ها و روزهای گذشته زندگیم افتادم٫ اونجاهایی که پیشرفت مالی کردم٫ اونجاهایی که کارم مورد تعریف قرار میگرفت٫

    اونجاهایی بود که از جون و دل مایه گذاشتم

    اونجاهایی بود که یه کاری رو با عشق انجام دادم

    اونجاهایی بود که بدون احساس مجبور بودن کاری رو انجام دادم چون خودم میخاستم

    اونجاهایی بود که از کارم لذت بردم

    چه در دوران مدرسه :

    کاردستی ساختن، درس خوندن، مسابقات فوتبال، جالب بدونید من اصلا اهل زیاد درس خوندن نیستم حتی موقع امتحانات ولی نمراتم همیشه بالا بوده

    چه‌ در دوران بعد از مدرسه وقتی شروع کردم به کار کردن :

    زود جا افتادن، زود یادگرفتن، تمیز کار کردن، فرز کار کردن

    و بعد از اون و بعد از اون تا همین الان٫ منظورم در کل وقت هایی است که یه کاری رو با عشق انجام دادم، ازش لذت بردم، تو هر کاری تو هر جایی که تا الان بودم٫

    میتونم چند تا مثال هم بزنم از یوسین بولت، از سر الکس فرگوسن، از زیدان، از یورگن کلوپ که همین دو شب پیش با لیورپول به فینال لیگ قهرمانان اروپا رفت٫ اینها کسانی هستند که با بقیه فرق میکنن٫ بخاطر همین هم نتایج شون با بقیه هم صنفی هاشون فرق میکنه٫ چون کارشونو با عشق و علاقه بیشتری نسبت به بقیه انجام دادن٫

    آره جواب من این٫ عشق، علاقه٫

    که برای بدست آوردن موفقیت مالی باید باورهای درست درباره ثروت داشت٫

    فکر نمی‌کردم که جوابم اینقدر طولانی بشه چون من فقط میخواستم بنویسم ” با عشق کار کردن ” خلاص ولی الان میبینم خیلی بیشتر شد ولی ازین کار خوشحالم چون ارزشمنده٫

    انشاالله یه روز دیگه از نتایجم‌ مینویسم براتون٫

    برای استاد و خانواده اش و دیگر عزیزان این سایت آرزوی سلامتی شادی و موفقیت در زندگی دارم٫ دوستتون دارم خدانگهدار???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    fatemeh bigham گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام استاد عشق?

    عرض ادب خدمت هم فرکانسی های گلم خیلی دوستون دارم و از خوندن مطالبتون لذت میبرم و کلی ذوق میکنم از نتایج تک تکتون ?

    خدارو سپاسگزار این هدایت و لطف و عشقی که نثار بنده هاش میکنه هستم امیدوارم منم بتونم قدمی زیبا برای گسترش جهان زیباش بردارم و باعث رضایتش بشم چون با تمام وجودم ازش راضیم و سراسر آرامش زندگیمو فرا گرفته و نمیدونم چجوری ازش تشکر کنم اصلا مبهوت این قانون شدم من باورم نمیشه که تا این حد بتونم خالق زندگیم باشم مدت زیادی نیست که عضو سایت شدم و قدم اول از دوره با عشق استادم رو شرکت کردم معجزاتی دیدم که نه شب دارم نه روز فقط دارم خودمو کنترل میکنم که قلبم از هیجان نترکه ? اینقدر خوشحالم اینقدر خوشحاااالم که خدا میدونه فقط دوست داشتم این حسمو با دوستای گلم و استاد عشقم در میون بزارم حقیقتش سخته برام بخوام از جزئیات صحبت کنم ولی اگر چیزی هست تو این دنیا که بشه باهاش از حال بد به حال خوب رسید همینه اگر توی این جهان بشه بهشت رو تجربه کرد همین راهه هر کسی داره این مطلب و میخونه مطمئنم قلبش مثل من از هیجان میکوبه که وای من خدای من تو دیگه کی هستی چرا تا حالا من نشناخته بودمت الهی قربونت برم که اینجوری عاشقی میکنی و برگ زندگی رو کامل عوض میکنی و هیچی ازمون نمیخوایی جز بندگی و همه چییییز رو بی منت و باااا عششششق میبخشی و عطا میکنی چجوری میشه شکرشو گفت آخه نمیشه که فقط میتونم بگم همه مون عزیزشیم که تو این مسیریم و با استاد آشنا شدیم و داریم با لذت مسیر زیبای سعادت رو طی میکنم تا سر منزل سعادت و خوشبختی برسیم که از نظر من رسیدیم ?

    در جواب سوال استادم باید بگم عشق به خدا معجزه میکنه تو هر چیزی چه کار چه روابط کلا حال دلتو خوب میکنه و اینه تفاوت شما با خیلیا که عشق دارین به رب و توکل و باور به هدایتش نتایجتونو متفاوت کرده که کل کارو سپردین به خدا و خودتون آرام و رها دارین از مسیر لذت میبرین و شکرشو میگین همش همینه کافیه اینو باور کنیم که همه با هم از بندگی کردن و معشوقه بودن لذت ببریم و تماااااام دوست دارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3881 روز

    به نظر من یکی از مهمترین عوامل موفقیت در هر کسب و کاری اینه که چقدر روی خداوند حساب باز میکنیم؟

    چقدر اقرار به ناتوانی خودمون و اقرار به این میکنیم که فقط خداوند هست که میتونه مشکل و یا مسئله کسب و کارمون را حل کنه؟

    بچه ها واقعیتش اینه که ما علی رقم دب دبه و کب کبه ای که داریم هیچی نیستیم. کارها را فقط خدا انجام میده و فقط خدا میتونه بهمون کمک کنه.همه چیز دست خداست که به هرکس که بخواهد میبخشد.به هرکس که به او ایمان دارد میبخشد.به هرکس به اندازه خلوص نیتش در کسب و کارش و به اندازه ظرفش نعمت و ثروت وفراوانی میدهد.

    اندازه ظرف ما به اندازه همون ظرفیست که وقتی خدا پرش کرد، خدا را فراموش میکنیم.

    ما حتی توانایی اینو نداریم که قلب خودمونو که مهمترین عامل زنده موندمون است را کنترلی داشته باشیم.

    چه کسی در بین ما میتونه ادعا کنه وبا شهامت دستشو ببره بالا و بگه که خودش،خودشو به دنیا آورده؟

    کیه که بگه من توی رحم مادرم بودم وداشتم برای خودم دست و پا و اعضا و جوارح بدنم را میساختم وکلی هم براش زحمت کشیدم اینم مستنداتشه؟

    واقعا کی میتونه همچین ادعایی کنه؟

    به قول قرآن کی میتونه مرگ را از خودش دفع کنه؟ ما بدون اراده الهی و بدون کمک خداوند وبدون خواست او نه میتونیم از خودمون شری را دفع کنیم ونه میتونیم خیری به خودمون برسونیم. همه چیز دست خداست.

    البته دست خدا بودن به این معنی نیست که ما هیچ نقشی در روند زندگیمون نداریم.نقش داریم 100 درصد هم داریم. ولی مسبب اصلی خداست واوست که داره کارها را انجام میدهد و کار ما در تحققش در خواست از خداوند هستش. درخواستی که برپایه ایمان خالص باشه.مجری خداست نه ما.صاحب خانه خداست نه ما.ما فقط ایمانمون را باید بهش حفظ میکنیم(اعتماد به خداوند و روند کارهای خدا که در نهایت او خیر و صلاح ما را میخواهد وما نسبت به همه چیز نادانیم) و فقط ازش در خواست میکنیم.کار ها را خدا برامون انجام میدهد.

    ما نباید روی خودمون حساب باز کنیم. روی توانایی های خودمون روی استعداد خودمون حتی روی فاکتور های ذاتی خودمون هم نباید حساب باز کنیم.حساب را به طور کامل و 100 درصدی نه 99 درصدی فقط باید روی خدا باز کنیم و چشم امید مون فقط به لطف و فضل و کرم خداوند باشه.ما بدون اراده و خواست خداوند حتی قادر نیستیم مرگ را از خودمون دفع کنیم چه برسه به این که خیر و صلاح خودمون را تشخیص بدیم ویا بهتر از خداوند بدونیم.به همین دلیل هستش که اگر روزی نعمتی را از دست دادیم ویا به هدفی که داشتیم و از خداوند درخواست هم کردیم و تلاشمون را هم کردیم و ایمانمون را هم درحد خودمون داشتیم ولی نرسیدیم نباید ناراحت بشیم.کار ما فقط ایمان داشتن به خداوند البته ایمان بر پایه عمل نه حرف مفت، وسپس در خواست از خداوند و بعد راضی بودن به رضای الهی هستش.

    یعنی اگر خداوند بهمون بگه(به روشهای خودش وبا زبان خودش) که این کسب و کاری که داریم به صلاحمون نیست و کسب و کار دیگری به صلاحمون هست آیا حاضریم این حرف خدا را بپذیریم؟

    ایمان اینجاها خودشو نشون میده. چون اگر به خدا ایمان نداشته باشیم و دلبسته اون شغل ویا اون هدفمون باشیم اون وقت در مواقع دوراهی کسب رضای الهی و حفظ شغل و یا… ، برای حفظ اون شغل ویا کسب و کارمون خداوند را کناری خواهیم گذاشت وبه او کافر خواهیم شد و لذا نمیتونیم بگیم به خدا ایمان داریم. بلکه به اون چیزی که بهش دل بستیم خدای ما بوده .

    باید سعی کنیم راضی باشیم به رضای الهی و خیر و صلاحی که خدا برامون در نظر بگیرد را بالاتر از خیر صلاحی بدونیم که خودمون برای خودمون متصور بودیم. چون خداوند علیم است و ما نادان.

    در واقع با این دیدگاه کار را دادیم دست خداوند وبه خدا وند اعلام میکنیم که خدایا تو از همه چیز برامون مهمتری.تو از تحقق اهدافمون برامون مهمتری.تو از ما تواناتری و از ما علیم تری و از خود ما به ما نزدیکتر و دلسوز تر و آگاه تری. تو اگر توی زندگیمون نباشی که اصلا زنده موندن معنا نداره. هدفمون را از دست بدیم بهتره تا این که ایمانمون را به خداوند را از دست بدیم. چون اگر ایمانمون به خداوند یگانه را از دست بدیم در واقع کسب و کارمون که سهله همه چیزمون را از دست میدیم.

    در این صورته که دنیا ذلیلانه در اختیار ما خواهد بود(خدا این کار را بامون انجام میدهد).دنیا مسخر ما خواهد بود(خدا این کار را بامون انجام میدهد) و خداوند ولی و سرپرست ما در همه ابعاد و امور زندگیمون خواهد بود و هر چه را از خداوند بخواهیم بهمون میده.

    یعنی جایی که ما به خدا میگیم خدا یا همه چیز را از تو قبول میکنم جز این مورد را ، در واقع همون یک مورد خدای ماست. نه الله!

    مثلا من به خدا بگم خدایا همه حرفاتو قبول دارم به جز از دست دادن وبسایتم.وبسایتم و کامنتهای بچه ها و … خط قرمز منه ، همون وبسایتم و کامنتها و حتی همون آگاهیی خایی که میخونم و لذتشو میبرم خدای اول منه. درواقع وبسایتم و کامنتهای بچه ها و لاییکها و احیانا تعداد کامنتها و آگاهی هایی که بدست میارم و لذت میبرم خداییه که دارم میپرستمش، نه الله .نه اون خدای معرفی شده در قرآن.اینجاهاست که ایمان واقعی به خداوند خودشو نشون میده.

    باید سعی کنیم خلوص در ایمانمون را نشون بدیم .

    اگر واقعا خداپرستیم، پرستش معنیش چیه؟

    ارجعیت دادن همه چیز به اون کس ویا به اون چیزی که اون را میپرستیم.

    پس از خداوند باید خود خدا را بخوایم تا به خدا برسیم.اون وقت به همه چیز رسیده ایم حتی به تمام منابع مالی و مادی دنیا. که البته در این شرایط باز هم باید مواظب باشیم که خدا را فراموش نکنیم زود بدویم سوی منابع دنیایی و به ضعم خودمون بگیم که دیگه به دنیایی که میخواستم رسیدم و از حالا به بعد خدا را عبادت کردم کردم ،نکردم هم نکردم چون به منابع مالی و مادی که میخواستم رسیدم دیگه خدا را میخواهم چیکار.

    این همون دنیا پرستی واقعیه که با خدا پرستی متفاوته. و موجب تزلزل در همه ابعاد زندگی میشه.(پناه بر خدا)

    این همون کافر شدن به خداوند هستش.همون فراموشی خدا و خدای نکرده غرق شدن در دنیا و حب دنیایوی.

    خدایا کمکمون کن که هیچ وقت و در هیچ شرایطی تو را از دست ندیم که در این صورت همه چیزمون را ازدست داده ایم.

    به قول یه بزرگی میگه که: وای به حال ما اگر عبادتمون را مقدمه ای برای رسیدن به دنیا و منابع مالی قرار بدیم.

    چون در این شرایط خودتون حساب کنین شخص به منابع دست پیدا کنه بعدش ممکنه چه اتفاقی بیفته .

    پس از خداوند خدا را بخواهیم و بس،همه چیز زیر دست ما خواهد بود.

    همه چیز زیر دسمون آمد باز هم خداوند را فراموش نکنیم و از خداوند باز خود خدا را بخواهیم.

    به تمام منابع دنیا هم برسیم تزلزلی در ایمانمون اتفاق نمی افته بلکه بیشتر هم میشه.

    به امید موفقیت تک تک دوستان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      پروانه 🦋 گفته:
      مدت عضویت: 2319 روز

      جناب خالقی عزیز واقعا صحبت هاتون خیلی روی من اثر گذاشت خدارو شکر بابت وجود سایت بابت وجود شما بابت همه چی

      واقعا ازتون خیلی خیلی ممنونم

      دارم با اشک مینویسم خیلی صحبت هاتون به من کمک کرد?????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید خالقی گفته:
        مدت عضویت: 3881 روز

        به قول علامه حسن حسن زاده آملی میگوین که :”بالاترین لذت در ترک لذتهای دنیویه و غرق شدن در قران هستش و تازه اون وقته که متوجه میشین لذت بردن واقعی چیه٫”

        مشکل افرادی مثل من اینه که اولا فکر میکنیم سمت خدا بریم باید همه چیزهای مادمون را بزاریم زمین و افرادی مثل حضرت علامه یا امام خمینی(ره) و یا حتی علامه محمد تقی جعفری (ره) و ٫٫٫٫ توزندگیشون لذتی نبردن و همش شبها بیدار شدن و با زحمت بسیار ریاضتهای بسیار کشیدن و تا آخر عمرشون در زحمت و سختی هستن٫درصورتی که اینطور نیست٫خداوند سختی و مشقت در این دنیا ودر ازای اون رسیدن به سعادت در آخرت را به مانگفته؛ عوام اینطور فکر میکنن٫این دقیقا جمله ایست که حاج آقا پناهیان از روحانیون با خدا؛ در یکی از سخنرانیهاش گفت و من خودم بصورت زنده داشتم گوش میدادم٫در ادامه گفتش که دین لذت بردنه؛ اگر از دینداری لذت نمیبریم مشکل در شناخت ناصحیح دینه٫آیت الله بهجت (ره) میفرماین که:” ما را از دینداری و معتقد بودن به قرآن و خدا و ٫٫٫٫ ترسوندن و بهمون گفتن که اگر دور و بر اینا بریم، خوشی و لذت و نشاط و شادی را باید از دست بدیم٫در صورتی که آخر هرچی لذته در به سمت خداوند بودنه٫”

        در واقع لذتهایی مثل غذاهای لذیذ و لباسهای فاخر و خانه بزرگ و ماشین لوکس و ٫٫٫٫ لذتهای شهوانی هستند، اگر؛ خداوند را در اونها نتونیم ببینیم٫

        یعنی خوردن غذای لذیذ اگر به قصد رسیدن به قرب الهی و رضایت الله نباشه و ما را یاد خداوند نیاورد چیزی جز لذت شهوانی و حیوانی نخواهد بود٫پس پول زیاد و خانه خوب و ٫٫٫٫ خوبه به شرطی که از خداوند بخواهیم وبرای کسب و جلب رضای او بخواهیم٫

        امام سجاد (ع) میفرمایند که( البته متن کامل حدیث یادم نیست ولی مضمونش این بود) : هرچی عزت و سربلندی در دنیاست هست؛ در قطع طمع و امید در آن چیزی که در دست مردم هستش دیدم٫

        من خودم کسی بودم که بعضی وقتها هواسم به مشتریام بود که اونها در چه فکری هستن و احیانا میخواهن چه پروژه ای را ببرن جلو؛ منم یه جورایی خودمو با اونا هماهنگ کنم تا به درآمد زایی برسم٫این حدیث از امام سجاد را خوندم تازه متوجه شدم خاری و ذلت در جامعه و عزت و سربلندی در جامعه معنیش چیه٫

        الان برام مهم نیست مشتریانم و یا اطرافیانم در مورد من چی فکر میکنن من کار خودمو انجام میدم٫

        دیروز با یکی از شرکتها داشتم صحبت میکردم ٫خانم محترمی که کارشناس فروش شرکت بود پشت گوشی یه حرفی بهم زد که واقعا حرف بزرگی بود٫گفتش که نرو جلوی پروژههای مشتریانت قرار بگیر تا تبلیغ کنی و باهاشون صحبت کنی تا از تو خرید کنن٫ شما توی دفتر کارت باش ؛ و کارتو درست انجام بده هر وقت مشتری اومد از تو درخواست خرید کرد اون وقت بیا به من زنگ بزن من در خدمتتم و با قیمت پایین بهت جنس میدم٫دیدم واقع راست میگه٫این بالاترین عزت نفسه٫در واقع شاید من تصورم این بوده که خودم باید یه سری کارهای مهم و تاثیر گزار را انجام بدم تا بتونم نتیجه بگیرم و روی خدا خیلی حساب باز نکرده بودم و یا شاید هم طمع من باعث از بین رفتن فرصتهای اقتصادی و شاید کاهش عزت نفسم میشده و من بیخبر بودم٫امام علی ( ع) میفرماید به آنچه که داری راضی باش تا به آرامش برسی٫

        باشد به بیشتر و بیشتر مضامین احادیث امامان و قرآن را درک کنیم و توفیق عمل بدست بیاوریم٫ان شا الله٫ از شما سپاسگزارم که کامنت منو خوندین٫در پناه الله یکتا٫

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          fatemeh bigham گفته:
          مدت عضویت: 2287 روز

          سلام و عرض ارادت خدمت همرکابی عزیزم?

          باورهای توحیدی شما بسیار تحسین برانگیزه احسنت ?

          اما باورهای قدرتمندتری هم هست که حتما با گوش جان میشنویم و هدایتگری قهار تر از همیشه هستیم و به سرعت نور درون در حال رسیدن به معشوق طی طریق میکنیم در لحظه ?

          عشقم ممنونم ازت ?‍

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پرهام بهرامی گفته:
      مدت عضویت: 3852 روز

      سلام رفیق خیلی با نظرت حال کردم ممنون افرین اونجا که گفتی ما هیچی دستمون نیست هر چی هست خداست قلبمون بدنیا اومدنمون و … و اگه ۱۰۰ درصد به اون وصل شیم همه دنیا میشه مسخر ما

      افرین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ساجده آریانی گفته:
      مدت عضویت: 2302 روز

      سلام.من این بخشی ک میگیم خدا ب هر کس ک بخواهد میبخشد رو نمیتونم درک کنم.واسم تناقص پیش میاد.خوب مگ ما نمیگیم ک باورامون رو نسبت ب ثروت درست کنیم ثروت جاری میشه .و تو این راه خداهم ب ما کمک میکنه.ولی اینک میگیم خدا ب “هرکس”ک بخواهد میبخشد ی جوری قوانین رو زیر سوال میبره.این مورد خیلی تو دهنم درگیری ایجاد کرده.اگ میتونید راهنماییم کنید لطفا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمید خالقی گفته:
        مدت عضویت: 3881 روز

        شاید این مسئله به نوعی برمیگرده به پذیرش تام الاختیار بودن و نیز قادر و توانا بودن و همچنین حتمی بودن در اجرا شدن قوانین خداوند که انسان نمیتونه در تحقق اون قوانین دخالتی داشته باشه٫

        خداوند بر هر کاری قادر هست٫اصلا مگر همین خدا نبوده که حضرت مریم (س) را بدون همسر باردارشون میکنه؟ اونهم چه باردار شدنی٫تولد فرزندی به نام حضرت عیسی مسیح (ع)٫پس خداوند به هرکس که بخواهد هرکاری را میتواند انجام دهد اما طبق قوانینی خاص٫خداوند به هرکسی که بخواهد میبخشد به شرطی که اون شخص قوانین را هم رعایت کرده باشه٫نه بی حساب و کتاب٫شما تصور کنین که شخصی میگه من خودرویی ساختم که حتی از کوه هم میتونه بالا بره٫اما به این معنا نیست که توی ماشین بشینین و ماشین خودش از کوه بره بالا٫بالاخره رانندگی هم لازمه٫اما اگر رانندگیتون طبق نکاتی باشه که سازنده گفته و درست و به موقع رعایتش کنین حتما قادر خواهید بود که از کوهها هم بالا برین٫ این وعده سازنده است٫ تصور کنین این موضوع تحقق قوانین و وعدههای خداوند به چه قدرتی ممکنه باشه٫ و فراموش نکنیم که قرآن کتاب اشاره هاست همه چیز رابه طور دقیق و کامل نیومده باز کنه و بگه که در این صورت کتاب آسمانی نمیشد٫برخی چیزها را کشفشون را گذاشته به عهده خودمون تا معلوم بشه که کیا فهمیدن کیا هنوز نگرفتن و به اندازه درکشون بهره میبرن٫پس کمی هم فکر کردن روی مسائل الهی مهم و البته ضروریه٫ شما اگر روی یه موضوی فکر کنین و تحقیق کنین خیلی نکات ریز و جدید دستتون میاد و همچنین توی ذهنتون ماندگارتر میشه٫

        موضوع بعدی فراموشی یا عدم فراموشی خداوند هستش٫ درسته که باورتون را درست کنین نعمت بسوی شما سرازیر میشه اما این نعمت کجا بوده که داره سمت شما سرازیر میشه؟٫لابد قبلا وجود داشته٫خُپ از کجا به وجود آمده که الان داره سمتتون سرازیر میشه؟ پس باورمون را با خدا یکی نگیریم که دچار شرک میشویم٫ هیچ چیزی نمیتونه با خداوند برابر ویا پناه بر خدا با خداوند مساوی باشه٫باورتون را درست کنین ولی اینو فراموش نکنین که باور ساختن خودش از کجا داره نشات میگیره٫درثانی اینکه کسی باورشو درست کنه چه اتفاقی براش میفته این خودش باز از آفریده های خداوند هستش٫ میبینیم که اول و آخر هرچیزی به خداوند برمیگرده٫پس این خداست که داره نعمت عطا میکنه اما ؛ به هرکس که قوانین را رعایت کنه٫

        دوستان دیگه ممکنه ابعاد دیگری را درک کرده باشن خواندن و شنیدن نظرات اونا هم خالی از لطف نیست٫ موفق و پیروز باشید٫

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        fatemeh bigham گفته:
        مدت عضویت: 2287 روز

        سلام عزیز جانم ?

        یه کلیدی هست تو قلبمون

        بخواییم همه ی سوالاتمون رو جواب بده میده

        پس بخواییم حله?

        حالا چجوری ?

        خیلی ساده کلید و فشار میدیم چراغ و نور هدایتش روشن میشه?

        نشونش چیه حسه خوب ? اطمینان قلبی?

        چجوری به این حس میرسیم ?

        با توجه و تمرکز روی زیبایی های هر لحظه از امکاناتی که اون لحظه عشق جان در اختیارمون گذاشته?

        حالا هر قدر بها بدیم بیشتر میشنویم صداشو ?

        فرکانسه میره بالا دیگه جان دلم?

        اصلا پیچیده ش نکن فقط کیف کن هر چیزی بهت حس خوب میده عاقاااا آرایشهههه ارایش کن خوش باش بترکووووون بوم بوم ?

        عاشقتم من ?‍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3443 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    راستش من فکر میکنم اصل قضیه موفقیت استاد در نهادینه کردن ذهنی باورهای مثبتی که بهش ایمان آورده و انگیزه و شور و شوق همراه با ثبات قدم در راه رسیدن به خواسته با داشتن حال خوب و سپاسگذاری از خداوند متعال بوده که باعث شده به سرعت به اهدافش در کسب و کار برسه و باور اساسی که هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمیریزه و باور احساس لیاقت

    انشالله که همیشه موفق و پیروز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    حسین حاجی چرمهینی گفته:
    مدت عضویت: 3959 روز

    سلام.یجایی استاد گفتن که درواقع کاری که میکنن در اشاعه ی توحید ، خیلی بیشتر از علایق دیگه بهشون احساس خوبی میداد.گفتن که به املاک هم خیلی علاقه داشتن.هرچند که کار در زمینه ی املاک خیلی بیشتر ممکن بود باعث موفقیتشون بشه از لحاظ مالی ، اما ممکن بود جنبه های دیگه ی روحی شون رو ارضا نمیکرد.این کاری که میکنن که اساسش همون قولی بود که به خودشون وقتی توی بندرعباس بودن دادن ، همون روزی که همون روزی که استعفا داده بودن ، اتفاق آتشسوزی توی مخازن محل کارشون افتاده بود.و همکارانشون فوت کرده بودن.. اونجا استاد یعالمه در مورد این زندگی دوباره و اهدافشون تصمیمای قطعی گرفتن و درخواستشون از خدا این بود .. اشاعه ی توحید.و این هدف رو خیلی عاشقانه دنبال ککردن.و واقعا دوستش داشتن.توی یه فایل دیگه میگفتن که وقتی توی سمینار هستن یا.. اصلا یکذره هم خسته نمیشن.. به محض اینکه پاشونو میزارن از سالن بیرون تازه متوجه درد شدید پاشون میشن..این همون کاریه که استاد با تمام وجود عاشقشن.. و یکذره هم ازش خسته نمیشن.

    نتیجه ی عشق به کاری که انجام میدی بهترین نتیجه هستش.چون بالاترین احساس خوب رو در حین انجامش داری.

    اون چیزی که بزرگترین تفاوت ها رو در کسب و کار ها ایجاد میکنه عشقه.استاد به صورت 24 ساعته دارن روی همین موضوع کار میکنن.. تفریحشون هم همین کاره .. کارشون تفریحشونه .. تمام مدت زمانی که دارن رو صرف همین کاری میکنن که بالاترین احساس خوب رو بهشون میده.هر کسی با این همه تمرکز و عشق کار کنه نتایج خوب سراغش میان.چون در مدار بهترین اتفاقات بواسطه ی اون احساس خوب قرار میگیری.

    حالا اگه چنین فردی سبک شخصی خودش رو هم داشته باشه و نخواد عجله کنه .. خب از همون جایی که هست شروع میکنه و رشد میکنه دیگه. چه نیازی به تبلغات هست؟!

    فک کنید که یه نفر عاشقانه کارش رو انجام بده و لذت ببره.براش هم مهم نباشه که حتما بخواد زود و تند رشد کنه اونم با سرعتی که امادگیش رو از لحاظ تکاملی نداره.. که این خودش ناشی از نداشتن سبک شخصیه توی زندگی فرد.خب همون جایی که هست و همون ایده های کوچکی که هست بهترین ایده ها و راههاست برای اینکه بخواد مسیر تکاملش رو توی کارش طی کنه دیگه.شما کارت رو با عشق انجام میدی .. بعد یه ایده ی خوب میاد .. ایده ای که با شرایط حال حاضرت میخونه .. و اگه تو باور داشته باشی که از کاری که عاشقش هستی هم میتونی پول بسازی و باور های محدودی هم درباره ثروت نداشته باشی و احساس لیاقت هم داشته باشی در باره ی کسب ثروت و آسایش و.. این ایده ها همیشه به ذهنت میرسه ، اما به همون سرعت آهسته وپیوسته پیش میری .. یدونه کارت میشه دوتا کار در ماه .. خداروشکر میکنی و کارت رو با علاقه ی بهتری انجام میدی .. هم لذت میبری و هم رشد میکنی .. اگه نخوای عجله کنی ، تکامل سریعترین راه پیشرفت تو هستش .. وچنین مسیر رشدی به موقعش به نقطه ی تصاعدی رشد هم میرسه و اتفاقات خوب همون موقعی که تو اماده اش هستی برات میافته درحالیکه تو داری لذت میبری.

    اینکه ناامید نشی .. نگی برای من جواب نمیده .. پس کی موفقیت حاصل میشه ..وبدونی چه باورهای مناسب تری میتونی داشته باشی تا کسب و کار موفق تری هم داشته باشی .. بااهمیت هستن.

    ولی واقعا اینکه بدونی وقتی احساس خوبی داری .. نشانه ی بودن در مسیر صحیحه و تصمیمات رو هم در همین احساس خوب در مورد کارت بگیری بنظر من طبیعی هستش که تو موفق بشی .. طبیعی هستش که تو رشد کنی .. طبیعی هستش که هرروز رشد کنی .. بدون اینکه نگران باشی ..

    همچنان که تو با علاقه و احساس خوب کار میکنی .. جهان هم از این کارت بخوبی و شایستگی استقبال میکنه.به شرطی که در مواقع مختلف یاد بگیری که از کنترل ذهن استفاده کنی که متوقف نشی .. نزاری نجواهای شیطانی که کمبود رو به تو گوشزد میکنن احساست رو بد کنه.همیشه توی هرکسب و کاری موضوع کنترل ذهن وجود داره.پله ی بعدی در هر کسب و کاری ، نیازمنده رشده ، و رشد نیازمند کنترل ذهن هستش ، چون برای رشد کردن باید مشکلی رو حل کنی که لازمه ی رشد تو هستش ..اما وقتی توی مسیر کاری که عاشقش هستی قدم برمیداری ، اونقدر لذت اینکار زیاد هستش که انگیزه برای حل کردن مشکلاتی که منجر به رشد میشن پیدا میکنی.اما همه ی اونها نیاز به کنترل ذهن داره.

    ضمن اینکه باید سعی کنی کنترل کنی ورودی های ذهنت رو.اینکار رو تمام کسب و کارهای موفق بخوبی انجام میدن.من ندیدم کسب و کاری که همیشه ناله و نگرانی باشه توش و موفق باشه.اینم باعث ایجاد تفاوت در نتیجه میشه ، اینکه یاد بگیری که متفاوت فکر کنی و متفاوت عمل کنی تا نتایج متفاوت بگیری.

    اما نتایج استاد از اینکه تبلیغاتی هم نمیکنند ، واقعا به گفته ی خودشون هم مبحث توحیده.اینکه قدرت واقعی همه ی کائنات رو دست خداوند بدونی ، و باور کنی که اون قدرت که بدون اذن او یک برگ از درخت نمی افته ، میتونه ثروت رو وارد زندگیت بکنه ، از چه راهی؟ هرجوری که دوست داره ، هرجوری که شگفت انگیز و زیبا باشه ، نه با زحمت و زور زدن های ما .

    جواب تفاوت در شیوه ی نگاه استاد نسبت به تبلیغات ، یا شرکت های دیگه ای مانند استاد ، مثل تسلا در همین موضوعه.که ما وظیفه ی خودمون رو انجام میدیم ، و اونقدر مطمئن هستیم که بواسطه ی تفاوت عظیمی که با قدرت اراده ی خودمون ایجاد میکنیم ، جهان رو بیشتر و بیشتر گسترده میکنیم و جهان بصورت یک سیستم کاملا واضح از این نوع پیشرفت حمایت میکنه.همه ی اونهایی که کسب و کار متفاوتی خلق میکنند که جلودار همه ی تغییرات بزرگ تاریخ هستند ، اینو میدونن که اگه سهم خودشون رو عالی انجام بدن ، نیازی به جلب توجه کسی ندارن ، جای خودشون رو باز میکنن ، چنین باوری همیشه باعث میشه طرف بهترین خودش رو ارائه بده در هر لحظه ، مثل استاد.بالاترین کیفیت ها رو ارائه بده و فقط هم کاری رو که با تمام وجود دوست داره انجامش بده دنبال کنه.

    ما اشتباهی فکر میکنیم که چه چیزی الان پول توشه بریم دنبالش.. خیلی ازین انتخابها کردیم.. کدوم رشته الان پول توشه ، اونو انتخاب کنیم .. کدوم ایده الان پول درمیاره اونو انجام بدیم.. احساس میکنم یجور باور کمبود توی این نوع انتخاب ها هست.باور اینه که یسری کسب و کارها پول میسازن ، و یسری های دیگه کمبود توشون هست.ضمن اینکه برای کسب ثروت باید بریم و کسب و کار خوبی انتخاب کنیم.. نه که بریم و کاری رو بکنیم که تمام وجودمون فریادش میزنه.به همین خاطر کسب و کارهایی که برمبنای اون عشق درونی خلق شده اند همیشه متفاوت ترین و پیش رو ترین های تاریخ بوده اند.چون نوع کسب و کار نیست که پول میسازه ، احساس تو نسبت به اونه که موفقیت رو خلق میکنه.. علاقه و اشتیاق ما به انجام دادن یک کار به نظرم پیغام هدایت خداونده به اینکه اگه دنبال خلق ارزشی ، و دوست داری از زندگیت لذت ببری ، اون مسیر رو برو .. و ما اکثرا اینکارو نمیکنیم. شاید صدها فروشگاه اینترنتی آنلاین در یک برهه ای که مد شده بود شروع به کار کردن .. اما فقط اونایی که عاشق اون کار بودن دوام آوردن .. که نه تفاوت ایجاد کردن! مثل دیجی کالا در ایران /

    ممنونم استاد عزیزم بخاطر این سوالات بینظیر..

    واقعا چالشی که در اعماق ذهن آدم ایجاد میکنه و ادم از هر زاویه ای به موضوع نگاه میکنه تا به وضوح برسه ، بالاترین و با ارزشترین هدیه ی شما به ما در این سوالات باشه ، لازم نیست پاسخ خوبی بدیم بخاطر جایزه ی سوال.. لازمه که بخوبی باورهامون رو زیرو رو کنیم برای رسیدن به درک بالاتری از قوانین و خودمون … برای رفتن به مدارهای بالاتری که نتیجه اش رسیدن به ثروت های بی اندازه ی خداونده.اون جایی که صراط الذین انعمت علیهم هستش.این خیلی ارزشش والاتر هستش..

    الان که مسابقه تموم شده احساس بهتری دارم برای پاسخ به این سوال .. الان احساس میکنم انگیزه هام خالص تر بود برای فهمیدن خودم.برای درک آگاهی هایی که شما با طرح این سوال در سایت قصد داشتین بهش نزدیکتر بشیم.

    ممنونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 115 رای:
    • -
      ثریا پوریا گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      سلام دوست گرامی. بسیار لذت بردم از خوندن کامنت شما. دقیقا مطالبی که در ذهن من بود رو شما بیان کردین.همه صحبتاتون کامل و درست بود. موفق باشید با آرزوی جذب های عالی برای شما و همه اعضا در این خانواده گرم و صمیمی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      بهروز جلیلی گفته:
      مدت عضویت: 3020 روز

      بنام خالق هستی

      سلام به سر پرست گروه و به اعضای گروه.

      دوست گرامی واقعا جواب شما عالی است.البته انکار فقط نشتید فقط وفقط به من تذکر میدهید جواب سوال ام را میدهید.

      اول صبح واخر شب فقط جواب تورا دیدم و خواندم و دوباره خواندم دوباره خواندم احساس خوب همراه اشک شوق در وجودم حکم فرما شد.

      از جواب ونظر شما بسیار استفاده کردم.از شما واز خالق شما سپاسگزارم.نمی توانم احساس ام را با کلمات بنویسم.شاید بعدآ توانستم

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 2371 روز

      سلام دوباره

      اصلا نمیدونم چطور بگم؟؟ این کامنت برا من بود یه کتاب بود میشه خط به خط شو ریشه ای دنبال کرد و کلی آگاهی ازش بیرون کشید خدااای من صد هزار مرتبه شکرت هدایت که بهش ایمان آوردم اینه ها آره همینه خوده خودشه اصلا من اسکرین شات گرفتم که سریع دسترسی پیدا کنم به این نشانه ی شیرین امروزم 😀

      لذتی ک بردم آگاهی ای ک چشیدم از خدا میخام هزاران برابرشو تجربه کنید نامحدود..😊

      دست مریزاد سپاسگذاررررررررم دوست بی نظیر در پناه الله یکتا زیر سایه پر مهرش ثروتمند و سعادتمند باشید🌸🌸🌸🌸

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    احمدرضا سیف اللهی گفته:
    مدت عضویت: 2609 روز

    سلام

    تبریک به اعضایی که مطلب نوشتند

    مطالب ارائه شده بهرحال تاثیر خودشو روی جوینده حقیقت خواهد گذاشت

    همه برنده اند

    تبریک دوم به برندگان جایزه که به خوبی تحلیل کردن

    واما نقد و پیشنهاد

    اگر پاسخ های دیده و خونده شده در ابتدا رو با روزهای آخر مقایسه کنید تاثیر تعداد رای بیشتر را روی پاسخ های اوایل متوجه میشید یعنی هر چه به روز های پایانی نزدیکتر میشویم تعداد رای کمتر درج شده

    به عبارت دیگه این روش یک نقص مهم از نظر تقدم و تاخر ارایه پاسخ در انتخاب دارد و بهتره اصلاح شود

    تقاضامندیم ده پاسخ برتر از دید خود جناب عباسمنش معرفی شود شاید این نقیصه تا حدی جبران شود

    با تشکر و آرزوی توفیق بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 2399 روز

      سلام دوست عزیز. من هم به این نکته ای که شما گفتید توجهم جلب شد اما اگر بیشتر دقت کنید می بینید که همون روزهای اول هم کامنتهایی بودند که رای های خیلی کمتری داشتند و به نظر من این مدل رای دادن یه جورایی مربوط میشه به همین سوال….. به سوالی که مطرح شد…. این که شما روزهای اول کامنت بذاری یا روزهای اخر اصلا مهم نیست. مهم باوریه که داری. اینکه حرفهات رو خودت چقدر باور داری. برای چی اومدی جواب بدی به این سوال….. روز اول یا اخر بودن مثل همون تبلیغات کردن و نکردن برای کاره…. اگر با ایمان کامل حرف زده باشی خدا دیگران رو به سمت خوندن کامنتت هدایت می کنه و اونها بهت رای می دن!!!

      خود من گاهی رندوم یه صفحه ای رو انتخاب می کنم و یه نظری رو می خونم و شاید رای هم می دم و خیلی وقتها از بین اون نظرات جواب سوال همون روزم رو می گیرم که یه لحظه حیرت زده میشم که خدایا میون این همه مطلب و نظر چطوری من این جواب رو دیدم و همون جا ایمانم قوی تر میشه که خدا جواب همه سوالاتمون رو بهمون می ده اگر باورش داشته باشیم. من خیلی وقته خیلی راحت جواب سوالهامو بدون حتی سرچ کردن توی همین سایت پیدا می کنم. و بابت این مساله خدا رو شاکرم.

      به نظر من هر کی شک داره باید اول فرستنده های فرکانسی خودش رو چک کنه!!

      همه چیزو بسپار به خدا. من سپردم به خدا و آرامشی دارم که سالها دنبالش بودم….و این آرامشم هر روز داره با تقویت باورهام بیشتر و بیشتر میشه.

      خدایا شکرت…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        احمدرضا سیف اللهی گفته:
        مدت عضویت: 2609 روز

        درود بر شما

        از اینکه با اشتیاق خواندید و جواب دادید سپاسگزارم شما حتما از قانون احتمال خبر دارید هرچه امکان دیده شدن یک صید توسط صیاد بیشتر باشه احتمال شکار آن بیشتر میشه.مطلبی که ده روز امکان دیده شدن داره احتمال لایک بیشتری نسبت به مطلبی که یک روز امکان دیده شدن داشته را دارد.این قاعده را براساس جواب خودتون که گفتید گاهی راندوم دیدم و یافتم یادآوری کردم.این قانون احتمالات اثبات شده هست.

        ولی شما میگویید فرکانس بنده یا خواننده پست تعیین کننده تعداد لایک هست

        شاید رابطه ای بین میزان تمرکز بر خواسته و تعداد لایک باشه

        یعنی شما روز آخر مطلب را به اشتراک میگزاری و بر اثر تمرکز بر خواسته دیده شدن و یا برنده شدن به نتیجه دلخواه می رسی

        ولی ما تحلیلی یا سندی برای اثبات این رابطه نداریم هرچند سایت میتواند اثبات ریاضی آن را ارائه نماید

        با تقدیر و آرزوی موفقیت بیشتر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ثریا پوریا گفته:
        مدت عضویت: 2332 روز

        درود و مهر. دوست خوبم خانم آرام، منم با نظر شما موافقم. من در بیشتر مواقع از طرق مختلف جواب سوالامو میگیرم گاهی با یه برنامه یا مصاحبه در تلوزیون یا گاهی یه متن از یه کتاب یا یه شکل یا توی خواب و یا صدایی در درونم. با نظرتون در مورد کامنت ها هم موافقم. با آرزوی درک عمیق تر قانون و تکامل بهتر همه ی ما.موفق باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: