live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mary Tavakkol گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    سلام به استاد عباسمنش و دوستان هم فرکانسی

    همینطور که همه چی ااز انرژی و ارتعاشِ

    افکاری که در ذهن ما می گذره از انرژیه ما باید ببینیم این انرژی که داریم و صرف چی می کنیم خواسته هامون یا نه نا خواسته هامون

    هر چی که در دنیایه بیرون میبینیم و بهش توجه می کنیم از اون موارد وارد زندگیمون می کنیم پس چقدر خوبه که این توجهات و این انرژی هامون رو صرف خواسته هامون و صرف تغییر باورهامون کنیم این انرژی و صرف کنترل افکارمون کنترل ذهنمون کنیم و تو حاشیه و بیرون از خودمون نباشیم

    انرژیمونو بیهوده هدر ندیم

    پس من انرژیمو می ذارم رو تغییر باورهام که هر چی تو دنیایه بیرون میبینم همگی نتیجه ی ارتعاشی بوده که خودم قبلا فرستادم

    این باورهامِ که نتایجمو تو دنیایه بیرون می سازه

    نه ظاهر نه سن نه جنس نه محل زندگی نه ادمایه اطرافم نه مکان نه زمان هیچکدوم تاثیری روی من ندارن تنها باوراهامه که نتایجمو رقم می زنه

    و خدا منو هدایت می کنه به سمت خواسته هام تنها وظیفه ی من به عنوان انسان کنترل بر ذهن و افکار و رفتار و احساساتمه که اینارو به سمت زیبایی و خوبی و عشق و هر چی که حسمو خوب می کنه جهت می دم من تعیین می کنم چی تو زندگیه من باشه کی تو زندگیه من باشه چه رفتاری بقیه با من داشته باشن جهان مسخر منه هر چی من بیشتر احساس شایستگی و لیاقت و قدرت و ثروت کنم نتایج این احساساتمو تو دنیایه بیرون می بینم من به یک منبع بینهایت انرژی وصلم منم که می گم این انرژی به چه چیزی در دنیایه فیزیکی تبدیل شه من می دونم که بیرون از من هیچی وجود نداره منم و خدام که تنها خدا براای من کافیست من به خودم هر چه بیشتر اهمیت بدم هر چه بیشتر ارزش قائل شم نتایج این احساس ارزشمندیو تو دنیایه بیرونم می بینم من می دونم بیرون از من نه دوستی هست و نه دشمنی همه چی خودمم

    مسئولیت کامل زندگیمو به عهده گرفتم که هر چی که تا الان در زندگیم هست همگی نتایج ارتعاشاتمه منم که تا الان زندگیمو به این شکل خلق کردم

    من یاد گرفتم که از کسی سوالی نپرسم چون می دونم خدا جوابه سوالامو خودش به موقع می ده (بعد از ۵ سال اشنایی با عباسمنش اولین کامنتم روی سایت)

    من یاد گرفتم که را جع به کسی قضاوت نکنم و از کسی خرده نگیرم فقط خوبیهایه همرو ببینم و همون طور که هستن دوسشون داشته باشم و تحسینشون کنم

    من یاد گرفتم که همیشه صادق باشم هم با خودم هم با بقیه

    من یاد گرفتم تمام تمرکزمو انرژیمو بزارم رو اهداف و خواسته هام

    من یاد گرفتم که هر چی تو این دنیاا هست همش مال منه همش چون دنیایه منه من معتقدم هر کس دنیایه خودشو داره پس تو دنیایه من هر چی هس مال منه من مالک دنیایه خودمم

    من یاد گرفتم خودمو با کسی مقایسه نکنم فقط و فقط خودمو با دیروزه خودم مقایسه کنم

    من یاد گرفتم که همیشه حواسم باشه چه انرژی دارم به جهان میدم چون اون به زودی وارد زندگیم میشه به شکل شرایط و اتفاقات

    من یاد گرفتم ازاد باشم و ازاد زندگی کنم و اطرافیانم رو ازاد بزارم

    من یاد گرفتم ظاهر زندگیه کسیو با باطن زندگیه خودم مقایسه نکنم

    یاد گرفتم نسبت به اتفاقات بیرون واکنش نشون ندم ادم واکنش گرایی نباشم

    یاد گرفتم همیشه بهترین خودم باشم

    من یاد گرفتم وابسته ی هیچ کس و هیچ چیز نباشم و از هیچ کس هیچ انتظاری نداشته باشم چون می دونم خودم همه چیَم

    یاد گرفتم از هیچ چیز و هیچ کس ترسی نداشته باشم چون می دونم هر کس و هر چیز که در بیرون از من هست قدرتشو از خدایه درون من می گیره پس من به هیچ کس و هیچ چیز قدرتی نمیدم

    من می دونم جاودانم من می دونم تنها وظیفم خاموش کردن ذهنم خاموش کردن نفسمه

    من یاد گرفتم همیشه و همه جا حس خوبمه که الویت داره

    من یاد گرفتم از تک تک لحظاتم لذت ببرم و به زیبایی ها توجه کنم چون عمر من در دنیایه فیزیکی محدودِ

    من یاد گرفتم که نیازی به هیچ ماده ی شیمیایی و دارویی از بیرون ندارم چون بدنم بزرگترین داروخانه ی دنیاس

    من یاد گرفتم خودمو همین طور که هستم دوس داشته باشم

    من یاد گرفتم همیشه با خودم در صلح باشم و ارامش درونیم رو حفظ کنم و همین باعث شده تا ادما دوسم داشته باشن و هرجا باشم بخاطر اون انرژی مثبت و خالصی که از من به ارتعاش در میاد دورم جمع شن ناخوداگاه و بهم بگن تو اگاهی و انرژی مثبت و دوست داشتنی

    همین باعث شده تا هرچی که در ذهنم میاد چه مثبت چه منفی عشق الهیم نسبت به اون واکنش نشون بده بدون اینکه من حرفی بزنم

    این ارامش درونیم حتی حیوانات وحشیم اروم می کنه

    همینطور که جهان مسخر ماس با این قدرت من اب و هوایه جایی که زندگی می کنمو تعیین می کنم حتی زمانی که تو شهرمون سیل اومد تنها کوچه ی ما بود که اثری از سیل نبود ولی همه جایه شهر با قایق رفت و امد میشد

    من اینو درک کردم که ما همه یکی هستیم ما همه بهم وصلیم

    من اینو درک کردم که من ناظرم به جسمم به فکرم به احساساتم به رفتارم

    من اینو می دونم که خیلی تاثیر گزارم روی آدما و من رهبرم

    من عاشق خودمم عاشق زندگیمم اینو می دونم هر چی من بهتر شم دنیا جایه قشنگ تری میشه واسه زندگی من به تنهایی خیلیارو با خودم میارم بالا

    هر لحظه فرصت واسه پیشرفت من فراهم میشه من به خواسته هام نزدیک و نزدیک تر میشم من نشونه هارو دنبال می کنم و نمی ذارم کسی منو از مسیر هدایتم دور کنه من هر لحظه افکاروگفتوگوی درونیمو کنترل می کنم

    من می دونم در مسیر رسیدن به خواسته هام باید صبور باشم واز مسیر لذت ببرم

    من همه هدفام تو سرمه می دونم قراره چی بشم می دونم چی به دنیا دادم و قراره چی پس بگیرم می دونم چون قدرت زندگیم دستمه و می دونم کجام

    در پاسخ به این سوال

    هر باوری ارتعاشی داره مجموعه این ارتعاشات شرایط مارو رقم می زنه

    مثلا من باور دارم پول راحت بدست میاد

    من باور دارم نیازی به هیچ علم و دانشی ندارم بخوام ثروتمند و موفق شم چون در اطرافم خیلیارو دیدم که بی سواد بودن ثروتمند و موفق شدن تو کارشون

    من باور دارم نیازی به تبلیغات کارم ندارم و تبلیغات کارم به عهده ی خداست

    من باور دارم خودم و خدا کا فی هستیم برای هر چه که می خواهم داشته باشم من دستور می دم و میشه

    اگه بخوام بنویسم این حرفا این نتایجی که دیدم تمومی نداره

    فقط باید اینو باور داشته باشی که خودت با باورهات با فرکانسات اتفاقات زندگیتو رقم می زنی

    و تنها وظیفت کنترل این فرکانساس

    همه چی خودمونیم بیرون از خودمون دنبال هیچی نباشیم که همش حاشیس و مارو از هدف دور می کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3175 روز

      سلام خانوم توکل عزیز

      از خوندن تک تک جملاتی که نوشتید خیلی لذت بردم چون قدرت بی نظیری که انسان برای خلق زندگی خودش داره با کلامی دلنشین و زیبا و خداگونه وصف کرده بودید. وقتی متن شمارو میخوندم همش به این فکر میکردم که وااای من چقدر قوی هستم چقدر قدرت خلق کنندگی دارم چقدر میتونم در جهان تاثیرگذار باشم چه زندگی رویایی میتونم هر لحظه برای خودم بسازم …

      بخاطر این دیدگاه فوق العاده عالی و احساس خوبی که بهم دادین ازتون سپاسگزارم دوست خوبم ???

      امیدوارم در پناه الله یکتا همواره شاد و سعادتمند و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2481 روز

    با سلام

    الان نزدیک به یک سال هست که آگاهی‌های استاد رو دنبال میکنم وپیگیرمطالب بسیار پربار ایشون هستم وهرجا توی هرمسءله ای که دنبال یه پاسخ بودم با مطالعه ی مطالب استاد وهمچنین مطالعه ی مطالب خانم شایسته وهمچنین شما دوستان بزرگوارم تنها به یک پاسخ رسیدم وان هم تغییر باور در رابطه با اون مسائل بوده، ساخت باور، تغییر باور، تکرار افکار، قدرت افکار، قدرت تجسم، قدرت باورها وخلاصه همه ی پاسخها به همه ی سؤالات ی که در ذهنم در هرموردی چه در کسب وکار، چه در روابط چه در سلامتی وچه در معنویت همه حول محور قدرت فکر وباور می‌چرخد، عامیانه بگم، ادم هرچیو باور کنه، همون میشه نتیجش!

    وفقط باباور همین یه جمله ی ساده به صورت ریشه ای توی هر موضوعی، دیگه انتخاب با ماست که چه چیزی رو باور کنیم؟!

    در مورد کسب وکار پرسیده شده که چرا انقدر نحوه ی فعالیت استاد با سایرین فرق داره ولی ایشون با توجه به اینکه ابزار ویا روش ویا تکنیک‌های دیگران را استفاده نمی‌کنند اما به مراتب نتایج بهتری می‌گیرند٫٫٫٫٫٫

    دوستان پاسخ این سؤال به نظر من، فقط باورهای استاد هست، اگر ایشون هم مثل سایرین، قدرت رقبا رو باور می‌کرد، قطعاً رقبای زیادی بودند که تو فعالیت استاد تأثیر گذار بودند،ولی ایشون حتی رقبا رو، اون وقتی که اونها توی سمینارهاشون از استاد بد می‌گفتند وقصد تخریب استاد رو داشتند، استاد اونهارو به عنوان دستهایی از دستان خداوند برای موفقیتشون باور داشتند وباور دارند ونتایج همیشه حاصل باورهاست واینگونه بود که من در سایتی از یه بنده خدایی که داشت استاد رو تخریب می‌کرد، کنجکاو شدم ببینم این عباس منش که این آقای به ظاهر استاد٫٫٫ داره ازش بد میگه وعقاید وآگاهی های استاد عباس منشو میکوبه! کیه؟! ومطمئن هستم خیلی‌ها از طریق همین حرفهای رقبای استاد با سایت استاد آشنا شدن واشنایی با سایت در اندک زمانی منجر به خرید محصولاتی شده که هر کدومش به تنهایی میلیاردها تومان برای خریدار ومیلیونها تومن برای استاد سودآوری داشته٫٫٫٫٫٫

    در مورد تبلیغات٫٫٫

    من بارها در صحبت‌های استاد شنیدم که گفتند که خدا برای من همه کار میکنه، من احتیاجی به تبلیغ ندارم، یعنی استاد باور کردند که خداوند مشتریان رو به سمت ایشون هدایت می‌کنند البته این نگاه ساده به این موضوع هست که من همیشه برای اینکه مفاهیم قوانین رو به خوبی درک کنم اونها رو اول ساده میکنم بعد به خورد وجودم میدهم، اما نگاه عمیق تر استاد، یا باور عمیق ایشون به این موضوع این بوده که استاد ما بخاطر باورها شون توی تمام زمینه های زندگی که مهمترین اونها باور به فراوانی، باور به اینکه تنها قدرت جهان هستی خداونده وباور عمیق توحید وباور لیاقت وعزت نفس وباور به توانایی‌های خودشون و٫٫٫٫ هرلحظه در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستند که این فرکانسها استاد رو در مداری قرار میده که مطابق با فرکانس‌های ارسالیه ایشون در هر لحظه هست، واتفاقات ونتایج توی مدارهای مختلف متفاوته، واستاد این رو باور ساختند که من در مداری هستم که آدم‌های هم فرکانس من هم توی اون مدار وارد میشن، بخاطر اینه که میان محصول قدمو برای ما واسه عرضه بزارن میگن اگر تو مدارش باشین می‌آیید میخرید، ومن بعد نزدیک به یکسال آشنایی با قوانین توسط استاد، مراحل تکاملم طی شد وتو مدار فروش محصول قدم استاد قرار گرفتم، پولش به راحتی ردیف شد وبهم الهام شد با نشونه هایی که قبلا عرض کردم، اومدم و محصول قدم ١و٢ رو خریدم، چرا چون باور استاد این بود که تبلیغ واسه چی؟ تکنیک بازاریابی واسه چی؟ مدرک روانشناسی واسه چی؟ من با باور اینکه من با باورهایم الان در مداری هستم که کسانی که با باورهاشون تو مدار خرید این محصولند خودشون براحتی میان ومیخرن٫٫٫٫٫

    اگه ما مثل استاد، خدا رو باور کنیم، توحید عملی داشته باشیم، باور کنیم که در جهان بی نهایت مشتری هست ونگران کم شدن مشتری نباشیم وباور کنیم که هر لحظه داره مشتریها بیشتر وبیشتر میشه، به همکارانمون به چشم کسی که قدرت داره ومیتونه باعث کم شدن مشتریهای ما بشه نگاه نکنیم وباور کنیم که بیش از نیاز هممون در جهان مشتری هست، دیگه دنبال بازاریابی وتبلیغ بهتر وبیشتر نخواهیم بود، اگه به کیفیت محصولی که به مشتری ارائه میدیم باور ارزشمندی ولیاقت داشته باشیم، فرقی نمیکنه چه یه فایل آموزشی باشه، چه خدمات اینترنتی باشه، چه یه جعبه شیرینی یا یه پرس غذا!

    باور داشته باشیم که چیزی که دارم میفروشم در نوع خودش عالیه وبهتر از این هم میشه، چون نباید خیلی کمال گرا بود و همیشه فرصت برای بهتر شدن هست٫ بنابراین فرکانسی که به جهان ارسال میکنیم اینه که محصول من خیلی ارزشمنده واین فرکانس من رو در مداری قرار میده که توی اون آدمهایی هستند که بدنبال محصول ارزشمند می‌باشند وعرضه وتقاضا صورت میگیره ودیگه نیازی به قول استاد به تکنیک خاصی نیست٫

    البته برای کسی که باور داره که باید حتماً کلی هزینه تبلیغات بده، باید کلی هزینه برای مثلا بازاریابی بده، قطعاً چون اینو باور داره باید از همون مسیر بره واون مسیر سختیه، مسیری که فقط بخاطر چنین باوری تبدیل به یک مسیر پر هزینه شده، میتونه با تغییر باور تبدیل به یک مسیر بسیار کم هزینه وکم دردسر وبسیار سودآور بشه، فقط کافیه قدم به قدم مراحل زیر رو انجام بدیم٫

    ١٫کنترل وتغییر ورودیهای ذهن، این که بجای حرفهای اون دسته آدمهایی که معتقدند وباور دارند که فقط از طریق تبلیغات وبازاریابیهای سرسام آور وهمچنین نیروهای زیاد وپرهزینه ی کار میشه مشتری زیادی داشت بریم به نحوه ی عملکرد بسیار موفق آدمهایی توجه کنیم که بر خلاف نظر اونها فکر می‌کنند، عمل می‌کنند ونتایج خیلی خوبی می‌گیرند، نمونه ی بارزش استاد که هممون کم وبیش با عملکردها ونتیجه هاش آشنا هستیم نه تبلیغ نه بازاریابی ونه یک شرکت به دهها نفر کارمند، اما نتیجه خیلی عالیه، پس خلاف نظر اون دوستان هم جواب میده به شرط باور وایمان

    ٢٫با پیدا کردن نمونه های بسیار مثل استاد، که با کمترین هزینه وساده ترین مسیر، تونستند نتایج بسیار خوبی بگیرند وتوجه کردن به عملکرد اونها وتکرار وتکرار این افکار، که میشه این طوری هم ثروت ساخت وتوی کسب وکار موفق شد، کم کم اون افکار مکرر تکرار شده وبادیدن نمونه های عینیش، باورها ساخته میشن، وباورهایی که ساخته شدن، فرکانس‌های حاصل از اون باورها در جهان شروع به ارسال میشن ونتایج کم کم پدیدار میشن، مشتریها وارد مدار فروش ما میشن والبته با طی کردن مراحل تکامل روز به روز وماه به ماه تعدادشون افزایش پیدا میکنه٫

    ٣٫حالا تکامل چه جوری اتفاق میافته؟!

    وقتی با دیدن نتایج دیگران باورات ساخته شد، کم کم یه سری نتایج کوچیک واسه خودت بوجود میان، چند تا مشتری!

    ناشکری نکن، نگو این چیه؟ اینم شد نتیجه! بگو خدایا شکررررررررررت ،پس قانون باورهام داره جواب میده وبیا با شکر گزاری وتایید قوانین وتکرار همون باورهایی که ساختی، نتایج کمی بزرگتر بخواه ومطمئن باش که توی این مرحله از تکامل تعداد مشتریات بیشتر میشن واینقدر این روندو ادامه بده وآرامش داشته باش وسپاسگزار باش وباورهاتو دست کم نگیر که هر چیزی که باورش ساخته بشه نتایجش میاد وحالا باید خودتو آماده ی بهمنی از فراوانیه مشتری ببینی، خدایا شکرت!

    در پایان پاسخم بگم که من وهمسرم توی شغل رستوران هستیم وواسه نشون دادن واقعیت‌هایی که خیلی ساده وراحت به اوج رسیدن توی شغل ما، جستجو کردیم، دوستان روستای سرولات نزدیک رامسر رفتین، یه سر به رستوران خاور خانم بزنید، من تو یه مصاحبه از این خانم انجام شده بود، پاسخی شنیدم که برام شد باور!

    مصاحبه کننده‌؛ خاور خانم با توجه به اینکه ما توی جاده یا هیچ جای دیگه هیچ تبلیغی از شما ندیدیم، این همه توریست خارجی وداخلی از کجا باشما ورستورانتون آشنا شدن که نزدیک به دوساعت فقط تو نوبت فیش غذا می‌ایستند؟

    خاورخانم؛ خدا داره واسم تبلیغ میکنه، بعد مشتریام که میان اوناهم میرن برام مشتری میارن، این کارارو خداداره واسم انجام میده!!!

    دوستای خوبم هرچی که تا اینجای آشناییم با قوانین جهان هستی درک کرده بودم نوشتم، امیدوارم مفید واقع بشه براتون، من قانون رو ساده میکنم مثل قندی که توی چای حل میشه بعد سر میکشم تا بره تو خورد وجودم

    نه تکنیک خاص، نه حرفای قلنبه صلنبه!

    فقط وفقط راجع به هر موضوعی توی زندگی، اول باور درست وراحتشو بساز، بعد همه چی طبق باوری که ساختی انجام میشه!

    اگه باور کنی کمه، پس کم میشه!

    اگه باور کنی زیاده، پس زیاد میشه!

    اگه باور کنی، بیماری، پس بیمار میشی!

    اگه باور کنی، همیشه سلامتی، پس سلامت میشی!

    اگه فقر وباور کنی، فقیر واگه ثروت باور کنی ثروتمند میشی!

    اگه٫٫٫٫

    اگه٫٫٫

    همه چیز توی افکار وباورهای ما ساخته میشه، مثل یک پلن نقشه ساختمان، بعد به تایید جهان میرسه، مثل تاییدیه شهرداری، بعد ساخته میشه تو واقعیت، مثل همه ی ساختمانهایی که هرروز ساخته میشن٫

    ودر نهایت بگم که من یاد گرفتم که هیچ عامل بیرونی، هیچ تأثیری توی نتایج زندگیه من نداره، جز افکار وباورهای خودم٫

    ????سلامت، سعادتمند وثروت مند باشیم همگی در پناه رب٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      پارسا فریور گفته:
      مدت عضویت: 2586 روز

      سلام

      ممنون از دیدگاه پر محتواتون که اینقدر احساس خوبی به ما داد به خصوص اون قسمتش که گفتین افرادی که خودشون رو رقیب استاد میدونستن از ایشون بد گفتن چون منم واقعا نیاز به این باور عالی داشتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        Maryam گفته:
        مدت عضویت: 3902 روز

        بنام خدای مهربون و دوست داشتنی، سلام به همگی دوستان، خانم بشارتی عزیز چقدر کامنت تون زیبا وپر از آگاهی بود مخصوصا اون قسمت که نوشته بودید ساده اش میکنین مثل قندی که تو چایی حل میشه و به خورد وجود تون میره خیلی به دلم نشست و قسمت آخرش که به نقشه ساختمون تشبیه کرده بودین چقدر جالب و واقعی بود موفق و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین خوشنویس گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    به نام خداوند جهان و جهانیان

    قطعاً این مسئله به نحوه اجرای کسب و کار ما اصول و نحوه تفکر ما نسبت به کسب و کار مان بر می گرده افکار غالب ما در مورد ثروت و فراوانی چگونه است هر چه ما افکار و باورهای خالص تری و با قدرت تری داشته باشیم مطمئناً فراوانی و رونق کسب و کار ما بیشتر خواهد بود همچنین باید به یاد داشته باشیم که همه چیز تحت مدیریت یک سیستم است این سیستم نظامی بسیار ساده دارد آنچه را که هم فرکانس هستند در کنار هم قرار می دهد اگر فرکانس های ارسالی ما اساس آن ثروت و نعمت باشد مطمئناً این سیستم ثروت و نعمت را به سمت ما می کشاند چون ما در حال فرستادن فرکانس رونق کسب و کار خود هستیم فرکانس ها می تواند از طریق نگاه کردن به مشتری های بیشتر یا تصور کردن در مورد کسب و کار رونق یافته خود یا هر مسئله دیگر که توجهی مثبت به آن باشد. مثلاً اگر ما بخواهیم کسب و کار یا مسئله را رونق دهیم بزرگ ترین مثال آن مثال حضرت محمد است برای من همیشه این سوال پیش آمده حضرت محمد چگونه توانست در تنها ۲۳ سال ایدئولوژی و تفکر اسلامی را این چنین گسترده در تمام عالم پخش کند کسی که در محیط زندگی می کرد تنها ۱۰ نفر سواد داشتند و نه ازرسانه‌های جمعی خبری بود و نه از تلویزیون و مسائلی از این قبیل چگونه پیام و او بعد از ۲۳ سال به اسپانیا چین ایران دیگر ممالک دنیا رسید چیزی نیست جز اینکه مدیریت جهان هستی تحت یک سیستم واحد است این سیستم واحد کبوتر با کبوتر باز با باز را به خوبی انجام می دهد پس لزومی ندارد تو خود را درگیر تبلیغات و مسائلی از این قبیل کنی اگر ما فرکانس های ارسالی مان هم جهت و هم راستا با ثروت باشد کسب و کار ما رونق پیدا می کند چون ما می خواهیم این سیستم به فرکانس ما واکنش نشان می دهد هر که این به سیستم اعتماد بیشتری داشته باشیم کار هایش راحت تر و با کیفیت بهتری انجام می گیرد هیچ چیز نیست جز توحید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  4. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3594 روز

    سلام استاد

    چرا سایت و نتایج شما متفاوت است بدون تبلیغ و بدون دست و پا زدن ها و چه کنم ها…

    استاد تا زمانی که باور داشت تبلیغ جواب میده ایده هایی برای تبلیغ بهش داده میشد ولی همون ایده تبلیغ الوده به شرک بود و به شکل نسبی هم جوابگوی هزینه ها نبود به اندازه ایمانش ایده میگرفت برای طراحی پوسترها و بسسسسس…و نتیجه هم به همون مقدار از ایمان بود.

    یعنی مقدار ایمان=کیفیت ایده و ظرف

    بعد استاد کم کم روی خودشون کار کردن و کارها رو از عقل خودشون با تکامل گرفتن و واگذار کردن به خداوند…

    و کسی که این حد از ایمان رو داره تبلیغ براش شرک به حساب میاد(قدرت دادن به هر عامل بیرونی) چون خداوند تو وجود تک تک ادمهاس و این خداونده که اونارو هدایت میکنه به سمت اون محصول و یا سایت….

    بر حسب مقدار ایمان میتونی از ابزارهایی که در اختیارته استفاده کنی…

    ظرف وجودی گاهی فقط ظرفیت تبلیغ رو داره

    و وقتی ایمانت افزایش پیدا کنه خدا اون ابزار رو میگیره و خودش برات میشه ابزار.

    ?????????

    وقتی باور میکنی خدا همه چیز میشود همه کس را…میری تبلیغ میکنی؟اصلا ایده تبلیغ دیگه تو مدار تو نیست،تو تو مدار بگو موجود باش موجود میشود قرار گرفته ای که خدا بقیه کارهاتو به دوش میکشه.

    ??????

    تمام تکنیک های مارکتینگ از عقل و تجربه ی جامعه بدست اومده …ایده تبلیغ برگرفته از باور جامعه س…ما باور کردیم که باید تبلیغ کنیم…چون دیدیم….

    اگه از روز اول تو مارکتینگ به ما میگفتن خدا تبلیغ میشه دیگه به عامل بیرونی فکر میکردی؟

    حالا هم میشه از همون خدایی که همه چیز میشه ایده خواست برای همون تبلیغ (چون ظرفمون امادگی پس زدن همه این باورها رو نداره )و کم کم تکامل طی بشه برای دریافت الهاماتی که خبر از نکردن تبلیغ رو میده.

    استاد هم اول تبلیغ کردن …

    روی ایمانشون کار کردن و کم کم باور کردن که خدا خودش همه چیزه و نیاز به عامل بیرونی نیست.

    اون منبع بی نهایت همه چیزه..

    مشتری،تبلیغ،درامد،تشخیص عالی در هدایت ادمها ،و و و ….

    من و شمایی که اول کاریم باید تکامل رو با تبلیغ و ایده گرفتن در تبلیغ از خداوند طی کنیم و بعد برسیم به جایی که بتونیم انقدر روش حساب کنیم که همه چیز رو بسپریم بهش…

    تبلیغ بخشی از باورهای ایمانی وتوحیدی ماست که هنوز ساخته نشده‌…

    ما خوده خداییم….برای خلق کردن خواسته ها فقط کافیه باور کنیم که خوده ما همه چیزیم…

    هر شرایطی که در اون قرار داریم بهترین شرایط برای ماست…

    شرایط تبلیغ برای تو و شرایطتت خوبه وقتی با خدا مشورت کنی وایده های خداوند رو در تبلیغاتت پیاده کنی و کمک کنی که زودتر تکاملت طی بشه و بعد کم کم با خدا تقسیم کار کنی و اون بشه مدیر فروشت?

    استاد هم تبلیغ میکرد در ابتدای کار ولی با الهاماتش و کم کم ظرفشون بزرگ تر شد ایمان شون وسعت پیدا کرد و در این مدار خبری از هیچ تلاش و دست و پا زدنی نیست…

    پاروها رو رها کرده…و خداوند استاد رو در مسیر درست هدایت میکنه …استاد سوت میزنه و از مسیر لذت میبره.

    و پشت این رهایی …

    توحید عملیه…

    پس از ابزارهایی که در اختیار داری استفاده کن ولی در نحوه استفاده از ابزار با خدا مشورت کن و به ایده ها عمل کن با شجاعت…تا در ادامه بتونی سکان رو کامل به قدرت لایتناهی هستی بسپری…

    برای محمد(ص)کسی تبلیغ نکرد..

    برای استاد عباس منش هم کسی تبلیغ نمی کنه…

    پس اگه من و شما نیاز به تبلیغ رو در بیزنس مون حس میکنیم یعنی هنوز نتونستیم خداوند رو مثل یک جریان جاری در تمام زندگیمون باور کنیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 3035 روز

      سلام خانم رضوی عزیز

      کامنت شما را تا وسط هاش خوندم و بحدی تحت تاثیر قرار گرفتم که نتونستم طاقت بیارم و تمجید و تحسینت نکنم …. باور میکنی شادی ، جسم شد و در قلب من نشست ، بخدا حسش میکنم ، چه خدایی شناختی ! چه نگاه زیبایی داری !

      همیشه با خودم می گفتم چرا استاد خودش پوستر میچسبوند و تبلیغ میکرد و تو جلسه ده دستیابی به رویاها که سراسر در مورد انرژی هست راجع به تبلیغ و …حرف میزد ولی الان میگه خدا خودش تبلیغه ، پس چرا اون موقع خودش تبلیغ میکرد و شما در این کامنت چقدر قشنگ به این نکته اشاره کردید که خود استاد هم اون زمان شرک داشتند و چون در حال کارکردن روی باورها شون بودند ، ایمان و شرک درحال جنگ بودند ( نظر من ) ولی ایمان راه خودش را پیدا میکنه و استاد هرچی جلوتر میره ایمان بر شرک غلبه میکنه و ….

      از شما سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مریم رضوی گفته:
        مدت عضویت: 3594 روز

        اندیشه جان…

        این حس و حال زیبای شما رو با اعماق وجودم حس کردم و چقدر خوشحالم که نوشته ها بر عمق جانت نفوذ کرد و حس و حالی خدا گونه تر رو تجربه کردی عزیزم.

        بنده هم همیشه کامنت های شما رو دنبال میکنم و میبینم چقدر عالی دارید تکامل رو طی میکنید و هر روز این اگاهی ها به زیبایی بر تصمیمات کاری و خانوادگی شما تاثیرمثبتی داشته.امیداورم با لذت بردن از زندگی فاصله فرکانسی روباخواسته هامون پر کنیم….

        ????????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3087 روز

      به نام خدای پاسخ دهنده

      مریم جان با خوندن کامنت واقعااا تحسین روتو دلم بر انگیخته کردی .آفرین به شما برای پاسخ ارزشمندتان ??.

      این قسمت آخر ی کلامتان خیلی عالی بود تمام کامنتتون عالی بود .

      پس اگه من و شما نیاز به تبلیغ رو در بیزنس مون حس میکنیم یعنی هنوز نتونستیم خداوند رو مثل یک جریان جاری در تمام زندگیمون باور کنیم…

      خیلی قشنگ گفتین باید ظرفمون برای دریافت وباور خداوند بزرگ بشه قانون تکامل .

      سپاسگزارم برای پخش آگاهی.

      در خدا همیشه بر قرار وبر مدار و ستاد وثروتمند وخوشبخت ? باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مریم رضوی گفته:
        مدت عضویت: 3594 روز

        طیبه جان…

        چه زیبا شروع کردی…به نام خداوند پاسخ دهنده….

        خیلی لذت بردم

        ممنونم عزیزم بابت لطف و محبتت…

        امیدوارم هر روز ظرف وجودیمون برای درک این اگاهی ها افزایش پیدا کنه و بتونیم با ایمان بت های وجودمون رو بشکنیم و ابراهیم گونه تر عمل کنیم.

        همه چیز خداونده…

        ولی باید شنید….

        درک کرد…

        تکامل رو طی کرد…

        عمل کرد…

        و به نتیجه رسید…

        امیدوارم در اوج ببینمت دوست خوبم.????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    شکیبا کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2462 روز

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    این سوال رو که توی لایوتون مطرح کردید برام جالب بود ولی با خودم گفتم: من ۱۹_۲۰ سالمه و تا الان شاید کلا ۲ میلیون پول در آورده باشم و نمیتونم در این باره نظری بنویسم و راستش اصلا دستم به قلم نمیرفت چون خودم نمیتونم بنویسم حتما باید واسم بیاد که بنویسم. و وقتی دیدم بهم الهام نمیشه گفتم شاید نتونم بنویسم. ولی یه روز که گذشت با خودم همینطوری داشتم فکر میکردم و دیدم درونم داره پر میشه از گفته های قشنگ و اخرش به جواب این سوال رسیدم با هزار تا مثال قشنگ که اگه الان یادم باشه همشو براتون مینویسم.

    بینِ یه ایمانِ راسخ به خداوند و یه ایمانِ معمولی و اونی که فقط به زبون میگه که ایمان دارم از زمین تا کهکشان راه شیری فاصله هست و تفاوت!

    اینکه بتونی اونقدر ایمان داشته باشی که بدون هیچ ترسی قدم برداری، و خودتو بسپاری به طوفان و بدونی که از طوفان صحیح و سالم بیرون میای. و نشون دادن این ایمان در بعضی از امتحانات الهی میتونه واقعا سخت باشه چون کنترل ذهن کار هر کسی نیست.

    من خیلی از شاگردای استاد عباس منش رو دیدم که با خودشون گفتن: اره استاد تونسته پس ما هم میتونیم و رفتن دقیقا مثل استاد کانال و سایت زدن و زدن تو کار سمینار و گفت و گو های موفقیتی ولی همه ما میبینیم که کسی از استاد جلو نزده و نخواهد زد. چون اینجا بحث بحثِ یه باور دیگه و یه ایمان دیگست.

    حدودا ۱۰ روزیه که من و خواهرم با یه تضاد خیلی خیلی بزرگ روبرو شدیم و این بزرگترین تضاد زندگیمه و به نظر خودم بخاطر اینه که این همه روی خودم کار کردم تو این مدت و خدا میخواد ببینه میتونه ایمانم رو نشون بدم یا نه!؟

    و خداروشکر میکنم از این بابت. این مثال من ربطی به مبحث ثروت نداره ولی خوب میتونه تو ایمان رو نشون بده. از وقتی که تو دوره ۱۲ قدم شرکت کردم زندگی من و خواهرم سیصد و شصت درجه تغییر کرده. ما سالها تو خونه داشتیم عذاب میکشیدیم و فکر میکردیم مورد ظلم واقع شدیم. سالها بخاطر ترس و نگرانی از آینده اون خونه رو ترک نکردیم بخاطر اینکه ایمان نداشتیم، پس کی خرجمونو میده؟ پس خونه چی؟ پس درس و کار چی؟ ولی بعد از اینکه روی خودمون کار کردیم خوب فهمیدم که نباید بمونم که بزنن تو سرم، نباید سر جام واستم، باید حرکت کنم، به بزرگی خدا ایمان اوردم، بهش تکیه زدم و بدون هیچ پول و پشتیبانی، فقط با داشتن خدا بعد از ۱۹ سال از خونه اومدیم بیرون و اولین قدم رو برداشتیم. بدون یه قرون پول از اون خونه اومدیم بیرون و تو یه اتاق خیلی کوچیک دو نفری زندگی میکنیم ولی این ایمانو داشتیم که از اونجا بیایم بیرون و قدم اول زندگیمون رو واسه رسیدن به خوشبختی برداریم. چون ایمان داشتیم به خدا و بالاخره تونستیم و تو امتحان الهی با سری بلند بیرون اومدیم….

    مثل حضرت ابراهیم که وقتی دید پدرش اذر جزو فاسقانه و خداوند بهش گفت ازش دوری کن و برو. و اینجا بود که بالاخره من ایمانم رو نشون دادم و به ترسهام غلبه کردم.

    دقیقا کاری که شما کردید استاد. با یه ساک و دو تا بچه بلند شدید و قدم برداشتید. و رفتید چون میدونستید خدایی دارید که براتون کافیه‌. چون میدونستید دنیاتون رو خودتون خلق میکنید و مردم نقشی تو زندگیتون ندارن. کسی نمیتونه بهتون آسیب بزنه مگر اینکه خودتون بخواید. و این ایمان میتونه سرآغاز همه موفقیت ها و خوشبختی ها باشه.

    مهم نیست کجای دنیایی، احساس خوشبختی میکنی. چون تو خدا رو در درونت پیدا کردی و عاشق خدا و خودت هستی. توی اون جهنم احساس خوشبختی میکردم.اون جهنمی که بقیه میگفتن جهنمه، همیشه داد و فریاد بود، مثل جنگ ولی تو توی رویای خودتی و با خدای خودت حرف میزنی. و حتی الان توی یه اتاق کوچیکِ سرد هم احساس خوشبختی میکنم. چون من صبر میکنم ولی تحمل نه. چون من میدونم این ایمانی که نشون دادم پاداشی خواهد داشت که احدی جز خدا ازش خبر نداره:) و من همینطور قدم برمیدارم. و نتایج من خیلی زود اشکار میشن فقط باید صبر کنم خدا کارش رو انجام بده.

    وقتی تو تمام باور و ایمان و پشتیبانت خداست، وقتی باور داری که اونه که همه چیو کنترل میکنه و مالک زمین و اسمانه دیگه چه نیازی به تبلیغ داری؟ وقتی میدونی تنها کاری که باید انجام بدی درخواست کردنه و نیازی نیست کار فیزیکی انجام بدی چون میدونی یه خدایی داری که تمام بارهات رو به دوش خودش میکشه و تو فقط کافیه که ازش بخوای و فقط بندگی اونو بکنی.

    وقتی تبلیغ میکنی یعنی باور داری که: خب خدایا من بهت ایمان دارم ولی میدونم تو توان اینو نداری که بری و محصول و کار منو به مردم نشون بدی و تبلیغش کنی که! من به تو ایمان دارم ولی حالا بزار این تبلیغ رو هم اتجام بدم!! این ایمان اوردن نیست این تظاهر به ایمان آوردنه… تو وقتی تمام تکیه گاهت اونه دیگه نگران چیزی نیستی که! میگی خدایا من این قدمی که خودت بهم الهام کردی رو برمیدارم، حالا خودت که این قدمو بهم گفتی و انداختی به دلم برو و این کارو تبلئع کن و مردمو به سمت من بیار، حالا خودت دل مردمو برای من نرم کن؛ چون من توانی ندارم من فقط بندگی تو رو میکنم و به تو گوش میدم، از من حرکت، از تو برکت

    تو بگو من انجام میدم.

    هزار و چهارصد سال پیش پیامبر (ص) رو که نیاوردن تو صدا و سیما که ازش فیلم بگیرن و تبلیغش کنن، یا عکس پیامبرو رو بیلبورد ننداختن که یار جمع کنن براش؛ پوستر براش درست نکردن، پیامبر یکیو داشت اونم خدای خودش بود، از خدای خودش خواست و بهش گفت که خدایا، خودت مردمو به سمت من بیار. و اون همه ادم رفتن سمت پیامبر!!!

    اون کسی که برای من و شما میتونه کاری انجام بده فقط خداونده، اینطوری نیست که ما بگیم اره ما به خدا ایمان داریم ولی دست به دامان هزار نفر دیگه بشیم و منتشون کنیم که کارمون رو راه بندازن. مهم ایمانه و بعدش باور و کنترل ذهن. وقتی تو به خدا ایمان داری که دیگه نگران جیزی نیستی، ناراحت نیستی، ایمانت به ایجاد باورای خالص می‌انجامد، به کنترل ذهن می‌انجامد.

    ان الله علی کل شی قدیر

    تبلیغ مثل دام مبمونه، من اگه ایمانمو حفظ کنم و به دست به دامان مردم نشم و نپرم تو دام تبلیغ مطمئن میشم که خدا پاداش من رو میده و به روح من اضافه میکنه و نعمتهای خدا به طور طبیعی به زندگی من جاری میشن، بدون اینکه من کاری انجام بدم.وقتی شما ارام باشید و خوشحال باشید خداوند اتفاقات، شرایط و افرادی رو به زندگی ما وارد میکنه که احساس ارامش و خوشحالی ما رو بیشتر و بیشتر میکنه. اگه کسب و کاری هست که توش شکست میخوریم بخاطر اینه که ایمانمون ضعیفه و حرکت نمیکنیم. باورامون مشکل داره.

    اگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند.

    فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون.

    اگه بزرگ فکر کنی ولی کوچیک شروع کنی دیگه اتفاقی به اسم ورشکستگی یا شکست تو مسائل ثروت برامون پیش نمیاد. کل مشکل ما اینه که دوست داریم یه شبه به ثروت برسیم. بخاطر همینه میریم سراغ تبلیغ، چون خدا رو که باور نداریم، میدونیم که اون نمیتونه کاری برای ما انجام بده پس ما باید به یه عامل بیرونی مثل تبلیغ، مدیر شرکت یا… متصل بشیم که به واسطه اونا ما تو کارمون پیشرفت کنیم. ولی کاری که به واسطه‌ی عوامل بیرونی انجام بشه به موفقیت ختم نمیشه و شکست میخوره. اما کاری که بر پایه‌ی باورهای خالص و ایمان صددرصد بنا بشه و شروع بشه مطمئنیم که به نتیجه میرسه طبق قانونی که داره جهان رو اداره میکنه چون خداوند هدایت میکنه. و جهان هر روز داره هدایت میشه

    ما به پیام های خدا گوش نمیدیم و اتصالمون هر روز دور تر میشه و تا وقتی شکست میخوریم برمیگردیم به خدا میگیم که اشکال کار من کجا بود؟ خدا بعد میگه اخه تو یبار اومدی از من بخوای؟ اومدی بگی من برات تبلیع کنم و کارتو راه بندازم؟ خواستی و من انجام ندادم؟ وقتی ما رابطه قشتگی با خدا داشته باشیم نتیجش احساس خوبمونه که دوباره نتیجششش میشه دنیایی پر از نعمتهایی که به طور طبیعی وارد زندگیمون شده.

    فقط کافیه به اولین قدمی که بهمون گفته مبشه عمل کنیم و قدم های بعدی خودش گفته میشه، ما که ایده ای نداریم راجب قدم بعدی. حالا همون خدایی که قدم اول و دومو بهم گفته و قراره قدمای بعدی رو هم بهم بگه و هدایتم کنه میاد محصولشو برام تبلیغ میکنه و مردم رو هدایت میکنه به سمت من. من ‌که کاری نیاز نیست انجام بدم. من فرزند و اشرف مخلوقات خداوند هستم و تنها کاری که قراره انجام بدم عشق ورزیدن به خدای خودم و لذت بردن از نعمتهایی هستش که داده و نداده. بقیه کارا رو خودش انجام میده.

    اگه ایمان داشته باشی حتما پیروزی. چرا که اگه نگران بشی و غمگین بشی اصلا مهم نیست که یه نفری یا چند نفری، اصلا مهم‌ نیست که شرکتت چقدر بزرگ باشه، اگه ایمان نداشته باشی حتما شکست میخوری. وقتی از منبع دوری در هر صورت نا امیدی و غم باعث شکسته…

    وقتی تمام ایمانت به خداست، میدونی که با کوچک ترین ایده ای که بهت الهام میشه میتونی بااون ایده ساده و به ظاهر کوچیک میلیاردها میلیارد سرمایه بسازی بدون اینکه زحمتی بکشی و به زور بازو نیاز داشته باشی. حتما نیاز نیست زمین بخوری که موفقیت کسب کنی.

    افراد زیادی هستن که بارها شغل عوض میکنن چون فکر میکنن مشکل از اون شغلست، ولی نمیدونن که باورشون مشکل داره و خودشون با اون شغل غیر دلخواه سازگار نیستن. بخاطر همین تمام انگ رو به اون شغل خاص میچسبونن نه به باورهای سیمانیشون. نه به ایمانِ ضعیفشون.

    به نظر من اگه ایمان راسخ داشته باشی باورهای مناسب در زمینه ثروت خود به خود شکل میگیره، چون تو زمانی ایمان راسخ میاری که باور کنی خدا تنها مالک جهان هستیه و باور کنی که خالق زندگی خودت هستی و هرچه بخوای بهت داده میشه؛ و از قبل داده شده، اگه ترمز نداشته باشی. خدا تنها منبع رزق و روزیه .

    همه چیز ایمانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3087 روز

      به نام خدای عزیز

      سلام خواهر قشنگ و مهربانم شکیبا جان ???

      یه حسی بهم گفت برو فرکانس شکیبا رو پیگیری کن همون خدایی که هدایتگر همه جهانه .از نصف شب گذشته که این پیام تو رو خواندم درونم آتیشه .

      از اینکه تضاااادی باعث شده شما دو خواهر الهی دست تو دست خداتون حرکت کنید و با این سن کم ایمانتون رو به خدا حفظ میکنید و خدارو تنها حامی ورزق وروزی دهنده خودتون دونستید جایتحسین وتبریک داره بخدا .همش یادم نیفته اشکم فوران می‌کنه .خدایا من هنوز نتونستم ایمانم نسبت بهت افزایش بدم که تک وتنها زندگی کنم و با مسائل خودم و روبه روبه شم و بدونم تنها خدای برای من کافی .

      آره عزیزم بهم دیشب تا حالا تلنگر رر خورده هر کاریم میکنم آروم نمیشم.

      روحم میخواد تجربه های زیادی رو بدست بیاره میخواد پرواز کنه احساس میکنم تو قفسم واز دیشب تا حالا از خدا می‌خوام دستان یاریش رو که برای شکیبا و عادله شده همراه برای منم بفرسته .

      خلاصه خیلی از فرکانس قدرتی هست تو ی نوشته هات استفاده میکنم و لذت میبرم از درک واکاهیت .

      نوش جونت بندگی خدا عزیزم سپاسگزارم برای پخش آگاهی ????????

      به دستان خدا میسپارمتون نو عادله عزیزم را وبه اونم تبریک بگو که چنین با ایمان داریم حرکت میکنید .

      در پناه خدای قادر رحمان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مجتبي نداف گفته:
      مدت عضویت: 2572 روز

      شکیبای عزیز

      گشتم تاکامنتت راپیداکردم

      عالیه که ناف بریدی وازترمزت که خونه بوده بریدین.

      منتظرنتایج خوب شمادو خواهر فرشته صفت هستم.

      مطمئنم که یک سفرنامه بزرگ ازاین زندگی جدیدخواهی نوشت.

      شمادونفرالان الهام بخش خیلی ها دراین خانواده هستین.

      برو وکم نیار ودرمسیر بمان.

      یاحق????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        شکیبا کیانی فر گفته:
        مدت عضویت: 2462 روز

        سلام اقای نداف عزیز

        ممنونم از پیام پر مهرتون

        حتما از الهامات اینده و حال خوب و اتفاقای خوبم تو سایت مینویسم و قدم هام رو مشخص میکنم و جای پا میزارم برای خودم که بدونم از کجا به کجا رسیدم

        الله یکتا به همه ما کمک میکنه، همیشه کمک میکرد، فقط کافی بود باورش کنیم و ازش بخوایم که هدایتمون کنه، در واقع ما هر روز داریم هدایت میشیم…

        انشالا من هم در سایت شاهد موفقیت های روزافزون شما باشم

        هرجای دنیا که هستید شادباشید اقای نداف?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی ابراهیمی گفته:
      مدت عضویت: 2381 روز

      سلام شکیبا جونی خواهر عزیزم?

      چقدر کامنتت قشنگ بود کامل مشخص بود از اوناس که الهام شده‌هااااا??

      چقدر باور‌های مخربم رو نشونم دادی ممنونم?

      موفق باشی خواهر جونی

      زندگی در لیمویی‌ترین حالتش در جریانه حالشو ببر????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی فتحی گفته:
      مدت عضویت: 2800 روز

      سلام به خانوم شکیبا عزیز

      واقعا لذت بردم از این همه ایمان و آگاهی و درک درست و عمل و عمل و باز عمل به آنچه که گفته شده

      کلی انرژی گرفتم از این همه ایمان

      شاد موفق و ثروتمند باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        شکیبا کیانی فر گفته:
        مدت عضویت: 2462 روز

        سلام اقای فتحی، دوست عزیزم

        این آگاهی ها از بدو تولد در درون ما بوده و ما فقط یادمون رفته که چنین درک و آگاهی رو خدای مهربان از خرد الهی خودش در درون ما جاری کرده و میکنه در هر لحظه و هر شرایطی. کاری که ما باید بکنیم اینه که به یاد بیاوریم آنچه به ما داده شده و یادآور نعمتها بشیم که هر روز خدا بر ما بیافزاید?

        عمل کردن به الهامات و اعتماد کردن به خدای یگانه تنها کاریه که از دست ما برمیاد. کما اینکه خداوند سریع الاجابه و به تمامی خواسته ها پاسخ میده و میگوید بشو پس میباشد، و ما تنها کاری که باید بکنیم اعتماد کردن به خداوند یکتا و سپردن زندگی به دست اوست. ?

        امیدوارم در تمام مراحل زندگی شاد و سعادتمند باشید. ممنون از انرژی ای که در کامنتتون از حضرت انرژی جاری کردید??

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهام برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 2967 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام به خانواده خوبم به نظر من طبق آموزهایی که از استاد یاد گرفتم و مثال هایی که میبینم مهمترین عامل در موفقیت در کسب و کار وهمه ی جنبه های زندگی در باورهاست اگه ما باور نداشته باشیم کارمون محصولمون و خدماتمون با ارزشه و خداوند خودش مشتری ها ی مناسب به سمتمون هدایت میکنه و فکر کنیم فقط با ی عامل بیرونی مثل تبلیغ به سود و درآمد میرسیم هرتبلیغی و هرکاری برای فروشش بی تاثیر یا اون نتایجی که ما میخوایم و نداره واسمون و میشه مثل تقلا کردن، اما اگر با باورهای درست و اینکه ایمان داشته باشیم خدا هدایتمون میکنه چه کاری رو انجام بدیم با لذت مسیرمون طی کنیم و وابسته به نتیجه نشیم و تکاملمون طی کنیم و حتی از شکستامون درس بگیریم و بزرگتر شیم بدون تبلیغ نتایج عالی میگیریم و نمونه بارزشم استاده…? موفق وشاد و خوشبخت باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  7. -
    پوریا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    به نام الله یکتا و بی نیاز

    سلام

    واقعا هزاران بار هم برای خودم تکرار کنم که همه چیز باورِ باورِ باورِ باز هم برای من تکراری و عادی نمیشه این تکرار مقدس٫

    چرا که اگر تا الان وضعیت زندگیم این شده که دارم می بینم، به خاطر خواسته ی خودم بوده٫

    خودم خواستم که گهگاهی یک خواسته ای داشته باشم اما هیچ وقت نتونستم باور یکتایی و ایمان به اون خواسته ام رو حفظ کنم٫

    اگر کسانی مثل استاد عباس منش بدون هیچ تبلیغاتی، بدون هیچ کار مرسومی، بلکه خارج از روال معمول به خواسته شون میرسن،به خاطر اینه که تو جای مناسبی دنبال خواسته شون می گردن٫

    یعنی تو درون خودشون دنبال راه رسیدن به خواسته شون میگردن،٫

    اونا برای رسیدن به خواسته شون از عالم و آدم و هر چیزی که هستش،انتطارشون رو بر میدارن و فقط به روی ارباب شون حساب میکنند،

    و به هیچ حرفی

    به هیچ باوری

    و هیچ صحبتی که حرف از محدودیت بزنه و بگه:

    نه تو نمی تونی!

    تو برای رسیدن به این خواسته ات باید جون بکنی!

    باید فلان مدت کار بکنی!

    فلان هزینه رو بکنی!

    فلان مدت دوره ببینی!

    ینی میخوام بگم که اونا به هیچ حرف و مفهومی که بگه کمبود هست،سخته؛ تحت هیچ شرایطی توجه نکردن و نمیکنن٫

    اونا فقط با یک باور پیش میرن و اون باور اینکه خدای من برای من کافیه و بزرگتر از هر خواسته ایه٫ پس نیاز به هیچ چیز اضافه ای ندارم٫

    اونا در حین رسیدن به خواسته هاشون، به توحیدی ترین آدم دنیا تبدیل میشند، درست مثل پروردگارشون ، غنی و بی نیاز و به تمام مراحل و رکورد و قانون های مرسوم دنیا بی توجهی می کنند، و فقط قوانین کیهانی رو بعنوان اصل در نظر می گیرند و فقط و فقط میگن: خودم خلق میکنم خواسته ام رو و خدا هم حمایت میکنه منو٫

    چرا که من با خواستن و رسیدن به این هدفم دنیا رو بزرگتر و جایی بهتر برای زندگی کردن میکنم و از اونجایی که خدا هم برنامه اش همینه، در قبال این باور، سیستم خداوند،تمام آدم ها، شرایط و امکانات لازم رو سر راهم قرار میده٫

    منه پوریا محمدی دانشجوی این راه مقدس؛ به احترام تمام انسان های توحیدی که دنیا رو با وجودشون زیباتر کردند،مراتب عشق و ارادتم رو از صمیم قلبم تقدیم میکنم بهشون

    شاد و پیروز در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3087 روز

      به نام خدای رزاق

      آقای محمدی دوست گرامی وفهیم وارزشمند من

      دیدگاه در از توحید وعشق به فرمانروای عالم را خواندم خیلی لذت بردم ومن هم استفاده کردم .

      سپاسگزارم برای پخش آگاهی .

      همواره دستتان در دستان تنها قدرت وثروت عالم باشد .زیر سایه اش همیشه آرام وبر قرار وبر مدار باشید ?????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    نرگس صدر گفته:
    مدت عضویت: 2665 روز

    با سلام به استاد عزیز و شایسته خانوم و دوستان گلم

    من میدونستم که نمیشه که به خاطر دوره دوازده قدم واسه بچه هایی که توی دوره شرکت نکردند هیچ خبری نباشه ولی چون قبلا دیدم که وقتی جواب یک سوالی به مسابقه گذاشته میشه صدها کامنت میاد و استاد وقت کافی ندارند چون که باید تک تک کامنت ها رو بخونند اصلا فکرشو نمیکردم که هیچ مسابقه ای فعلا در کار باشه٫ به هر حال خوشحالم و خدا رو شکر میکنم٫

    ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

    اما جواب سوال

    من فکر میکنم بدون عزت نفس امکان نداره هیچ آدمی به موفقیت های چشمگیر برسه٫

    استاد هم عزت نفس بالایی داشتند و هم احساس لیاقت فوق العاده ای برای بدست آوردن این موفقیت ها داشتند٫

    مورد بعدی از نظر من تعهد جدی برای بدست آوردن موفقیت و پیشرفت هست٫ تعهدی که خودش باعث بیشتر شدن انگیزه میشه٫ تعهدی که باعث میشه به دانسته هاشون عمل کنند و نتیجه بگیرند٫

    استاد هر روز و هر لحظه روی خودشون کار میکنند و مواظب فرکانسشون هستند نه اینکه یه مدتی فرکانس مناسب بفرستند و بعد منتظر بمونند که نتایج بیاد٫ هر لحظه قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو پیاده می کنند٫

    عشق به کار به نظر من باعث میشه هیچوقت خستگی به سراغ استاد نیاد و پایبند به تعهد بمونند٫

    من خودم یادمه قدیما انقدر گلدوزی رو دوست داشتم که ساعتها می نشستم و گلدوزی میکردم در حدی که نشیمنگاهم زخم میشد!

    استاد هم خدا رو میخواد و هم خرما رو٫ من خیلی دیدم که طرف مثلا بخاطر یک بیماری کسب و کارش تعطیل شد یا اینکه ناآرومی در روابط باعث تضعیف روحیه و تحلیل نیروش شده و کم کم روی کسب و کارش تأثیر منفی گذاشته٫

    به نظرم این قضیه باعث میشه که استاد یک الگوی تمام عیار باشه٫ دیگه کار ما راحت شده نمیخواد مثلا واسه معنویت یه الگو داشته باشیم واسه ثروت یکی دیگه!

    و مهمترین مورد هماهنگی ذهن و روح که میتونه همراه با توحید و فقط حساب کردن روی خدا در یک مرحله بیاد٫

    استاد به حدی ذهن و روحشون هماهنگه که هر چی که میخواد رو به دست میاره، دیگه وقتی هماهنگه نمیگه باید برم تبلیغ کنم بلکه میگه به دستش میارم٫

    توی یکی از فایلها استاد میگفت وقتی رابطت با خدا خالی از شرک بشه به هر چی که بخوای میرسی٫

    هماهنگی ذهن و روح استاد بالاست که همه عاشقشون میشند و البته صداقت در رفتار و گفتارشون٫

    امیدوارم تونسته باشم حداقل یه اشاره ی هر چند کوچیک به جواب مورد نظر استاد کرده باشم٫

    دوستتون دارم یه جور خاص

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  9. -
    منصوره طهرانيم گفته:
    مدت عضویت: 2697 روز

    سلام به خانواده صمیمی و مهربونی که تو دنیا همتا نداره

    به نظر من اونچه که نتایج متفاوتی به وجود میاره واسه استاد اینه که ایشون همه چی رو واقعا به خدا میسپارن و به خدا توکل واقعی دارن.خودشونو توی دستای هدایتگر خدا رها کردن چون ایمان دارن که خدا همیشه هر لحظه کنارشون هست و هیچ وقت از دستشون ناراحت نمیشه باهاشون قهر نمیکنه .

    ایشون ایمان دارن که خدایی که این هستی رو بوجود اورده قوانین غیر قابل تغییری گذاشته و استاد با شناخت این قوانین زندگیشو در تمام جنبه ها زیبا و منحصر بفرد خلق میکنه ….

    و به جای اینکه دست خونوادش ماهی بده اصل ماهیگیری رو بهشون یاد میده …..که واقعا دمش گرم

    استاد همیشه موفق میشه چون تلاش میکنه حواسش به انرژیهایی که ارسال میکنه باشه ..

    از تضادها واسه خودش نقطه های طلایی میسازه واسه پیشرفتش (این واقعا قدرت میخواد)

    به جای اینکه خودشو به اب و اتیش بزنه تا درامد بیشتری داشته باشه با ارامش و با تغییر باورهاش مثل اینکه ثروت ?مثل اکسیژن تو هوا زیاده ثروت رو به سمت خودش جذب میکنه??

    سفارش مشتری هاشو به خدا میده

    همش داره با خدا زندگی میکنه با خدا حرف میزنه ،،،،،، اونوقت کسیکه اینقدر با خدا صمیمیه مگه میشه کم و کسری داشته باشه

    استاد احساسشو معیار مسیرش گذاشته و با توجه به اونا داره پیش میره باید موفق باشه باید پول ساختن واسش ساده باشه وقتی باورش اینه ???

    استاد به داشتنتون افتخار میکنم و همه ی سعیم اینه یه روز به جایگاه و نزدیکی شما به خدا برسم ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  10. -
    پسر شجاع گفته:
    مدت عضویت: 3150 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم .

    قبل از هرچیزی باید بگم که بنده با وجود این که احساس میکردم پاسخ این سوال رو میدونم ، اما اصلا نمیدونستم چطوری و از کجا باید شروع کنم به نوشتن . به همین خاطر مثل همیشه سپردم به خداوند و گفتم من دست به قلم میشم و خدا بهم جواب این سوال رو کلمه به کلمه الهام میکنه . این کاریه که همیشه میکنم و خداوند به بهترین شکل ممکن کارهای من رو به سرانجام میرسونه . خب بگذریم …

    ببینید دوستان ، اولین و مهم ترین دلیل موفقیت استاد و امثال ایشون رها کردن حواشی و تمرکز بر روی اصل هست . اصل همون قوانین جهان آفرینش هست که ما هر روز در تلاشیم که بیشتر اون ها رو بفهمیم و درک کنیم و در راستای تکامل و پیشرفت خود از اون ها استفاده کنیم . بزارید یک مثال از تجربیات خودم بزنم تا هم انگیزه ای باشه برای شما دوستان گلم و هم بخوبی منظورم رو رسونده باشم .

    من دو سال پیش یک کتاب آموزشی نوشتم و بصورت pdf اماده کردم برای فروش در اینترنت . یادمه حدود 500 هزارتومان هزینه کردم تا صفحه فروش و سایتش رو طراحی و کدنویسی کردن و کلی پیگیر شدم تا لوگوی ساماندهی و نماد اعتماد و مجوز های لازم دیگه رو بگیرم . کلی هم پیگیر شدم برای درگاه پرداخت مستقیم بانک ملت و بعد از 6 ماه تلاش مستمر بلاخره با کلی هزینه و در به دری همه چیز برای فروش محصول مهیا شد . به خودم گفتم چه کنم چه نکنم ، تا رسیدم به این که اها این محصول نیاز به تبلیغ داره باید دیده بشه و … . خلاصه 600 هزارتومن هزینه کردم برای تبلیغات گسترده . یک روز گذشت خبری نشد دو روز گذشت خبری نشد . سه روز چهار روز و خلاصه بگم که کلا یه نسخه بیشتر فروش نرفت . درضمن تا یادم نرفته بگم که قیمت کتاب رو هم 12 هزارتومن زده بودم . حالا دیگه خودتون به عمق فاجعه پی ببرید . کلی وقت بزار کتاب رو بنویس 6 ماه جون بکن برای فراهم کردن شرایط فروش ، و اینهمه هزینه کن واسه تبلیغات که تهش 12 هزارتومن دستگیرت بشه !!!

    درضمن اینم بگم که من تمام این مراحل رو با مشورت با یک ادم متخصص تو این زمینه سپری کردم . یعنی مثلا میگفت باید نماد اعتماد بگیری تا کاربرا با اطمینان خرید کنن . باید درگاه پرداختت مستقیم و بانک ملت باشه چون جا افتاده بین مردم . باید صفحه فروش رو بدی فلان شرکت طراحی و کدنویسی کنه چون تخصص دارن تو این کار . باید تبلیغات کنی تا دیده بشه محصول و و و و باید باید باید . !!! به هر صورت همونجا بود که من موندم و یه سایت خیلی های کلاس و تکمیل با تمام مجوز ها و درگاه پرداخت بانک ملت و … که با کلی تبلیغات حتی یه دونه فروشم نداشت !!! . من با طی کردن این مراحل به خیال خودم داشتم درصد ریسک و شکست رو کاهش میدادم . درواقع میگفتم با انجام تمام این کار ها دیگه مو لا درزش نمیره ! ولی زهی خیال باطل . . .

    خب این از این . من بعد از اون دیگه کلا قید اون کتاب و سایت رو زدم و اصلا فراموشش کردم ( گفتم گور بابای فروش فایل . اصلا نخواستیم ! )

    گذشت تا رسید به 4 ماه پیش که من تازه تونستم اصول و قوانین رو با فرعیات تشخیص بدم . اونجا بود که فهمیدم سر مساله فروش کتاب من ناخواسته غرق در حاشیه ها شده بودم و اصل رو فراموش کرده بودم . خب دوستان گلم به نظر شما حواشی چی بودن ؟ حواشی همون باید هایی بودن که اون مشاور به من گفته بود . باید نماد اعتماد داشته باشی وگرنه کاربرا اعتماد نمیکنن . بااااااااید درگاه پرداخت ملت باشه وگرنه کاربرا پرداخت نمیزنن . باااااااااید سایت رو حتما فلان شرکت کدنویسی کنه وگرنه …

    همین باید ها بصورت ناخودآگاه چنان ترس هایی رو در من بوجود اورد و ذهنم پر شده بود از اگر ها و شاید ها . که رنگ اصول قوانین و خداوند رو در وجود و ذهن من به شدت کمرنگ کرد . نتیجه اش همون شد که گفتم . . . هیچ …

    خوب این مدت تمام سعی ام بر این بود که اصل رو از فرع تشخیص بدم و تمام تمرکزم رو روی اصول قوانین خداوند قرار بدم . خیلی فوقالعاده هم موفق عمل کردم تو این زمینه . ایمانم ده ها برابر بیشتر شد و باور های درستم هم نهادینه تر شد .

    اینبار من با دیدگاه جدید و تکامل یافته تر و باور های صحیح تر وارد عمل شدم . یک محصول جدید تولید کردم و اماده فروش کردم . اما اینبار قبل از اقدام ، نشستم تمام باور های مخربم رو در رابطه با فروش فایل کشیدم بیرون و با باور های درست جایگزین کردم . گشتم و کلی سایت و حتی وبلاگ رو پیدا کردم که به ساده ترین شکل ممکن فروش بالایی داشتن و مدام به ذهنم گفتم وقتی اونها تونستن منم هم میتونم . و به خودم تعهد دادم اینبار بدون حتی یک ریال خرج کردن این محصول رو به فروش بالایی میرسونم .

    خلاصه خستتون نکنم . یک وبلاگ زدم و توضیحات محصول رو نوشتم و یک درگاه پرداخت واسط گرفتم و منتشر کردم . بدون حتی یک مجوز . اما اینبار هم خبری نشد !!! گفتم طوری نیس حداقل الان خیالم راحته و دغدغه ای ندارم . یکی دو هفته ای ذهنم درگیرش بود تا بعد کلا نمیدونم چی شد این رو هم فراموش کردم . بعد از دو ماه ، یه روز تو خونه بودم دیدم یه نفر زنگ زد گفت اقا این درگاه پرداخت مشکل داره میخوام محصول رو بخرم . بعد من همینطوری مونده بودم گفتم خدایا این از کجا پیداش شد . اصلا از کجا وبلاگ رو دیده ؟ پیش خودم گفتم اتفاقی بود شاید بیخیال . دیدم 5 دقیقه بعدش دوباره تماس گرفتن گفتن درگاه پرداخت مشکل داره !!! من همینطوری مونده بودم که اخه اینا از کجا وبلاگ رو پیدا کردن . دیدم خیلی دارن تماس میگیرن رفتم سریع مشکل درگاه پرداخت رو رفع کردم و بعد هی فکر کردم اخه اینا از کجا میان . از یکی از همون کسایی که تماس گرفته بود پرسیدم شما از کجا با سایت اشنا شدید گفت از طریق گوگل پیداتون کردم . !!! من دهنم وا مونده بود …. رفتم دیدم وبلاگ اومده صفحه اول گوگل !!!

    درگاه پرداخت که درست شد دقیقا روزانه بالای 80 هزارتومان فروش داشت محصول . یعنی شما تصور کنین من راه میرفتم پول میومد تو حسابم میخوابیدم پول میومد تو حسابم غذا میخوردم پول وارد حسابم میشد و کلا از صبح تا شب فقط اس ام اس واریزی بود که من دریافت میکردم .

    (امیدوارم یه روزی تجربش کنید چون علاوه بر این که حس فوق العاده و بی نظیری داره ، باور ها و ایمانتون رو هزاران برابر مرتفع تر میکنه . )

    خلاصه از همین اتفاق به بعد من دقیییییییقا فهمیدم که اصل چیه . و حواشی چیا هستن ….

    دوستان گلم اولا که این اتفاق باور ها و ایمان من رو منفجر کرد . یعنی خودم فقط میدونم چه انقلابی تو ذهنم رخ داد . مطمئنم شما هم اگر کامل این متن رو تا اینجا خونده باشین تا حدودی حس اون موقع من رو درک میکنید .

    اینهم بگم اگر سریع جواب نگرفته بودم از وبلاگ بخاطر این بود که قانون رهایی رو بخوبی عملی نکردم .

    درکل میدونید چه سوالی برام پیش اومد ؟ از خودم پرسیدم چرا یه سایت با اونهمه تجملات و مجوز با زور تبلیغات یه فروش داشت ولی یه وبلاگ معمولی ( تاکید میکنم کاملا ساده ) باید انقدر فروش داشته باشه و ازش انقددددر استقبال بشه ؟ خب قطعا یه چیزی این وسط دخیله . باور ها ی درست و ایمان قوی و عمل …

    تجربه من میگه اصل یعنی بجای این که به روش های بازاریابی متوسل بشی متوسل به خداوند شو . اصل یعنی بجای این که در به در به زور تبلیغات یا به هر نحوی بخوای دیده بشی ، باور های مربوطه رو اصلاح کن و قوانین جهان هستی رو بهتر درک کن . اصل یعنی خودت رو در آغوش خداوند رها کردن و سپردن به خداوند . اصل یعنی ایمان داشتن به قوانین جهان آفرینش .

    و در آخر اصل یعنی ایمان داشته باشی که اگر باور هات اصلاح بشن تمام کائنات و خداوند دست به دست هم میدن تا تو رو به خواستت برسونن .

    استاد به خوبی این مسائل رو درک کردن و بی نظیر هم اجراشون کردن . استاد وقتی میگه من معتقدم افرادی که همفرکانس هستن خودشون منو پیدا میکنن یعنی واقعا به این حرف ایمان دارن . ایمان دارن چون نتیجش رو دیدن . دقیقا اتفاقی که واسه من افتاد . منم وقتی نتیجه ایمان به خداوند و باور های درست رو دیدم اصلا باور هام میخ کوب شد توی ذهنم . من این باور رو ساخته بودم که رزق میوفته دنبال من چون خداوند رسالت من رو بر این قرار داده و این اتفاق برام افتاد . خب چطور میتونم باور نکنم ؟ وقتی خودم شخصا تجربش کردم . وبلاگ یکی از ده ها تجربیات منه که باهاتون به اشتراک گذاشتم . بقیش بماند !!!

    خیلی خیلی کامنت طولانی شد . میدونم همتون وقت برای خوندنش نمیزارید چون از حوصله خارجه واقعا . اما خوندنش خالی از لطف نیست و مطمئنم با خوندن این کامنت حالتون خوب بشه . درکل امیدوارم لااقل استاد کامل بخونن .

    بله دیگه هرچقدر که ما بتونیم اصول رو بهتر درک کنیم و فرعیات رو کنار بزاریم معجزات بیشتری رو در زندگیمون تجربه خواهیم کرد . کل داستان همینه دوستان گلم .

    با عرض پوزش برای طولانی شدن کامنت . یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      کیوان گفته:
      مدت عضویت: 2990 روز

      سلام

      رفیق یعنی دیوونه کردی منو با این کامنتت،این بار سوم یا چهارمی هست که این کامنت رو می خونم،چند روزی میشه که همینجوری کامنتت داره تو ذهنم می چرخه

      میدونی چرا؟

      چون من دقیقا روزی این کامنت رو خوندم که همه ی کارهایی که شما نوشتی انجام دادم.

      محصولم رو تولید کردم،وبلاگ و کانال تلگرام و اینستاگرام رو راه اندازی کردم و به خودم گفتم خدا بهم گفت منم انجام دادم حالا دیگه باید رهاش کنم و روی باورام کار کنم.

      دیگه خودش بقیه کارها رو انجام میده

      از دیروز نشستم اهدافم رو مشخص کردم و باورهای مرتبطش رو با تفکیک دسته بندی کردم.

      همه رو تو دفترم یادداشت کردم و با صدای خودم ضبط کردم و تو گوشم دارم می شنوم

      مطمئنم این محصولاتی که من دارم به زودی منو به استقلال مالی می رسونه و می تونم فقط برای خودم کار کنم و با کارهام خدمتی به جهان بکنم.

      از شما ممنونم برای کامنت بی نظیرت

      ای کاش همه دوستانی که نتایج خوبی گرفتند بیان و کامنت بذارن

      من از اون روز که کامنت شما رو خوندم هی دارم به خودم میگم اگر فلانی تونسته،فلانی تونسته،فلانی تونسته منم می تونم

      چون منم ارزشمندم،منم دارم به گسترش جهان و مردمی که تو فرکانسش هستن کمک می کنم.

      خدایا شکرت

      موفقو ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مانلیا گفته:
      مدت عضویت: 1685 روز

      سلام دوسته عزیز

      واقعا ازتون ممنونم بابت کامنت فوق العاده ای که گذاشتید

      انشالله هر جا که هستید همچنان در این مسیر پر خیر و برکت که سعادت دنیا و اخرتمون فقط در همینه باشید

      این مثال هایی که در این فایل دوستان مذارن واقعا غوغا در من به پا میکنه … کامنتای فوق العاده ای تا حالا در این فایل خوندم که کامنت شما هم جزوش بود … ازتون ممنونم که دقیق نوشتید جزییات رو

      اونجا که گفتید من وبلاگ رو زدم رو خودم هم کار کردم اما نتیجه همون موقع نیومد … همون موقع ذهنم گفت استمرار ایمان … و شما همینکارو کردید و نتایج اومد … چه قدر دقیق و درست عمل کردید که رهاش کردید … اگر اون موقع رها نمیکردید و ایمانتون رو محکم نگه نمیداشتید چه بسا این نتایج هم نمیومد … یعنی بعضی افراد توی این مرحله جا میزنن و شک میکنن و این همه کار رو خراب میکنه … یعنی طرف میگه من باورسازی کردم فلان فلان کارو کردم چرا نتیجه نیومد پس جواب نمیده اینم و ولش میکنن … این دقیقا همون جاست که میگن طرف 99درصد راه رو رفت و در یک قدمی خواسته اش پس کشید …

      تحسینتون میکنم که شما اون یک درصد اخر که استمرار و ایمان داشتن بود و شک نکردید رو انجام دادید و نتیجه رو گرفتید …

      به والله هیچ راه و مسیره دیگه ای به جز این در این دنیا نیست …

      بازم سپاسگزارم ازتون …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پوریا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2495 روز

      ابراهیم شجاعی دوست خوبم سلام

      چه تجربه ی قشنگی داشتی

      مخصوصا اونجا که گفتی می خوابیدم پیام واریزی میومد راه میرفتم پیام میومد هر لحظه پیام میومد

      و چه دعای قشنگی برای ما کردی

      آفرین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: