https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درمورد جواب به سوال مسابقه من با یه مثال واقعی از کسب وکار نو پای که راه انداختم وبا تبلیغات خیلی ساده و ارزون نتیجه خوبی به دست آوردم باهاتون به اشتراک بزارم.
من قبلا دوره ی آفرینش استاد رو تهیه کرده بودم وتوی یکی از جلسات یه تمرین فوق العاده ای استاد بهمون داد و اون تمرین به این صورت بود که هر روز صبح قبل از اینه که کار هاتو شروع کنی توی یه دفتر زیبا صفحه ای رو باز میکردی صفحه رو به دو قسمت تبدیل میکردی و یه طرفشو مینوشتی کار های که باید انجام بدهم و اوطرف کاغذ کارهای که پرودگارم برایم انجام مید رو مینوشتی
از طریق این تمرین و کار کردن روی باورم وتوکل به خدا که تو اگر کارتو درست انجام بدی خدا وند بلد هست که اون خواسته تو رو برات توی زندگیت به وجود بیاره و با استفاده از قانون تکامل ایده اون کسب وکاری که توی تمرین نوشته بودم بهم الهام شد و حالا وقت اقدام به اون ایده بود .
اون ایده نیاز به تبلیغات داشت و من شروع کردم با استفاده از این تمرین و کار کردن روی باورهام با یه تبلیغ ساده و ارزون اون مشتری هایی که خواسته بودم برام به وجود اومد.
توی تمرین در بخش خودم نوشتم کار کردن روی باورهام و گذاشتن آگهی در سایت دیوار از اون طرف نوشتم خدایا سپاس گذارم که بینهایت مشتری با اخلاق با شخصیت با ادب پول دار پول بده درست وحسابی با کار آسون و راحت و نزدیک به محل نزدیگم برام فراهم کردی.
شاید باورتون نشه بعد از نوشتن اون تمرین و مهم ترین کار یعنی کار کردم روی باورهم دقیقا تمامی مشتری های که با من تماس میگرفتن دقیقا اون ویژگی های که از خداوند خواسته بودم رو داشتن
اما این موضوع نیاز داره به باور نیاز به تمرین داره نیاز به اقدام داره و از همه مهم تر نیاز به توکل داره که از تو حرکت از خدا برکت.
اگر ما سیستمی بودن خاوند رو درک کنیم یعنی به این درک و باور برسیم که تمامی اتفاقات زندگی ما به خاطر فرکانس هایی هست که ما به جهان ارسال میکنیم و جهان هستی اتفاقاتی هم فرکانس با افکار ما در زندگی ما به وجود میاره همه چیز در زندگی ما تغییر میکنه الیته این موضوع نیاز داره به باور نیاز به توکل نیاز به تعهد داره و نیاز به تکامل داره.
اشکالی که در اینجا وجود دارد، نتیجه گیری اشتباه درباره عواملی است که می تواند افراد را به این هدف، یعنی رشد کسب و کار و تجربه استقلال مالی برساند.
یکی از اشتباهات رایج در الگوبرداری از افراد موفق، بررسی آن نتایج با نگاه سطحی است. به همین دلیل افراد، درباره عواملی اصلی ای که آن موفقیت ها را به وجود آورده، نتیجه گیری های اشتباهی می کنند.
مثلاً دلیل موفقیت یک فرد خاص را نوع شغل یا شیوه ای می دانند که آن فرد در کسب و کارش دارد یا حتی محصولی که تولید می کند و خدماتی که ارائه می دهد و حتی شیوه ای که او برای ارائه تولید و خدماتش اجرا می کند را به عنوان عامل موثر در نظر می گیرند.
به همین دلیل فوراً شروع به کپی نمودن آن شیوه می نمایند اما در نهایت می بینند که هیچ تغییری ایجاد نشده.
وقتی به فردی نگاه می کنی که موفقیت های مد نظرت را دارد و دوست داری شما هم به آن نتایج دست یابی، باید به جای اقدامات آن فرد، کمی عمیق تر به این قضیه نگاه کنی.
یعنی به دنبال شناختن باورهایی باشی که آن فرد به خاطر ساختن شان به آن نوع اقدامات هدایت شده و به واسطه اجرای آنها، چنین نتایجی را کسب نموده.
در یک کلام، باید بتوانی ریشه هایی را ببینی که عامل تغذیه و به ثمر رسیدن آن میوه هاست.
بارها شنیده ایم که می گویند:
فلانی به این دلیل موفق است که خیلی منظم است
فلانی به این دلیل موفق است که صبح خیلی زود بیدار می شود
فلانی به این دلیل موفق است که ساعات بسیاری را در روز کار می کند
دلیل موفقیت فلانی، ارائه محصولات از طریق وب سایت است
فلانی به این دلیل موفق است که از کودکی مجبور شد در کنار درس خواندن، مخارج خانواده اش را نیز تأمین نماید.
ممکن است هر کدام از این مسیرها و عادت ها، بخشی از اقداماتی باشد که آن فرد به سمت انجامش هدایت شده، اما نکته اساسی این است که ما به دنبال قوانین هستیم. یعنی عامل اصلی ای که در پشت آن نظم، پشتکار، انگیزه، تعهد، عشق و علاقه، نوع ارائه خدمات و محصولات و … است و آن نتایج را رقم زده است. وگرنه افراد منظم بسیاری هستند که همیشه درگیر مشکلات مالی اند.
افرادی زیادی هستند که از کودکی تا الان همیشه به دنبال راهی برای تأمین مخارج اولیه زندگی شان هستند. افرادی که تمام ساعات شبانه روزشان صرف انجام کارهای سخت و طاقت فرسا می شود تا از عهده اجاره خانه آخر ماه بر آیند.
کسب و کارهای زیادی وجود دارد که سایت آنها یک فروش هم ندارد.
استاد عباس منش همیشه تأکید دارد که مهم ترین کار ما، به یاد داشتن هدف اصلی و ساختن باورهای قدرتمند کننده ی هماهنگ با آن هدف اصلی است تا ما را به مسیر ایده ها، الهامات و راهکارهایی هدایت نمایند که نتیجه اش هم لذت از مسیر است و هم تجربه خواسته مان.
کار همیشگی ما، بهبود آن باورهای قدرتمند کننده است تا هر بار به مسیر ایده ها و فرصت های بهتری هدایت شویم و در یک کلام، به چگونگی نچسبیم زیرا چگونگی را قرار است آن باورها به ما بگویند و هر چه آن باورها را قدرتمند کننده تر نماییم، به سمت چگونگی های پرثمر تری هدایت می شویم.
اما اتفاقی که برای افراد زیادی رخ می دهد این است که هدف را تعیین و اولین قدم را برای اجرای اولین ایده در راستای هدف شان بر می دارند و این بسیار عالی است.
اما کم کم به خاطر چسبیدن به چگونگی، هدف اصلی فراموش می شود. یعنی موضوعات جزئی ای جای آن اصل را می گیرد که قرار بوده فقط قدمی باشد که ما را به قدم بعدی هدایت نماید. قرار بوده فقط یکی از روش هایی باشد که امتحانش کنیم و درس هایمان را بگیریم و به مرحله بعدی برویم.
بنابراین، وقتی در مسیر اهداف، هدف اصلی فراموش شود و موضوعاتی به عنوان اصل قلمداد گردد که فقط یک قدم بوده برای هدایت به مرحله بعدی، آنوقت مسیر را گم می کنیم.
زیرا اگر در بهترین حالت، موفقیت هایی نیز کسب شود، در عوض راه را برای ورود ایده های بهتر، راحت تر و سریع تر می بندد و مانع ورود برکات بهتری به زندگی مان می شود.
به همین دلیل است که استاد عباس منش همیشه به دنبال بهتر نمودن ایده هایش است. همیشه به دنبال یافتن باورهای قدرتمند کننده تری است. همیشه به دنبال امتحان روش های بهتری است وازهمه می خواهند که از خود بپرسند:
چگونه از این بهتر!
چگونه از این کاراتر!
چگونه از این راحت تر!
چگونه از این پرنتیجه تر!
اینها همان سوالاتی است که مداومت بر آنها و قانع نشدن و عادت نکردن به یک شیوه همیشگی که استاد عباس منش آن را “انجام کارهای روتین” می نامد، ما را به سمت بهبود نتایج مان هدایت می کند. زیرا ما را مجبور می کند تا عملکرد بهتری داشته باشیم و استفاده بیشتری از توانای های نامحدودی نماییم که خداوند در وجودمان قرار داده.
بنابراین، اصلی ترین موضوع در رشد کسب و کار و در هر جنبه دیگری، تلاش برای ساختن باورهای قدرتمند کننده تر درباره کسب و کار و ایجاد چنین نحوه ای از نگرش و عادت های رفتاری است و این کار باید توسط مدیر کسب و کار صورت بگیرد تا آن باورها، کسب و کار او را به سمت ایده ها، شرایط، فرصت ها و بازارهای سودآورتر هدایت نماید.
از نظر استاد عباس منش و از دیدگاه قوانین کیهانی و سیستمی که بر جهان مقرر شده، نقش باورهای مدیر کسب و کار درباره محصولی که تولید می کند یا خدمتی که ارائه می دهد، در میزان سود یا زیان یک کسب و کار، آنقدر حیاتی است که همین یک امر به تنهایی کسب و کارهای موفق را از سایر کسب و کارها متمایز می کند.
باورهای مدیر یک کسب و کار، شرایط، فرصت ها و مسیرهایی را مشخص می کند که کسب و کار به آن سمت پیش می رود.
حال هرچه آن باورها قدرتمند کننده تر باشد، به مسیرهایی هدایت می شود که نتیجه اش رونق بیشتر است و بالعکس.
.
شما باید به کار خود ایمان داشته باشی و آن را ارزشمند و سودمند بدانی
وقتی خودت به چنین دیدگاه و ایمانی درباره کسب و کارت برسی که من به وسیله ی این کار، رونق را وارد زندگی مشتریانم می نمایم، افراد این فرکانس را از شما دریافت می کنند.
در حقیقت، درآمد کسب و کار شما، نتیجه نگاه شما به آن کسب و کار و ایمان شما به ارزشی است که خدمات و محصولات این کسب و کار، در زندگی مشتریانش ایجاد می کند.
هرچه خدمات شما ارزش بیشتری در زندگی افراد بیشتری ایجاد نماید، ثروت بیشتری کسب می نمایید.
هرچه باورهای قدرتمند کننده تری درباره ثروت در ذهن خود بسازی، به جنبه های ثروت ساز تری از کسب و کارت هدایت می شوی. زیرا همه کسب و کارها توانایی خلق ثروت را دارند. اما صاحبان هر کسب و کار به اندازه باورهایی که درباره ثروت ساخته اند، به آن جنبه از کسب و کارشان هدایت می شوند.
وقتی درک می کنید کسب و کار شما توانایی ساختن بی نهایت ثروت را دارد ، سپس به وسیله آن باورهای قدرتمند کننده، به جنبه ای از کسب و کارت هدایت می شوید که هم منطبق بر علائق شماست و هم به واسطه ارزش بیشتری که در جهان ایجاد می کند، ثروت بیشتری نیز برایت می سازد.
پس اولین کار، درک عمیق آن قوانین و هماهنگ شدن با آن قوانین و ساختن آن باورهاست. این مسیری است که باید در هر لحظه درباره کسب و کارت و درباره هر مسئله ای که در زندگی ات داری، طی نمایی.
زیرا هرچه روند کسب و کارهای موفق و واکنش صاحبان آن کسب و کارها به اتفاقات پیرامون شان را بررسی می کنیم، که چگونه با روش های خلاقانه، حتی گاهی با یک ایده ساده، بازار را به تسخیر خود درآورده اند، یا با ایجاد یک تغییر جزئی، یک کسب و کار نابود شده را به سودآوری رسانده و نتایجی آفریده اند که سایر کسب و کارها در طی 30 سال نیز نرسیده اند، باز هم متوجه می شوی شروع همه چیز از این باور نشأت گرفته است،”باور احساس لیاقت درباره مدیریت کسب و کاری سودآور و فوق العاده”
اینکه در چه مسیری قرار بگیری، چه ایده ای را اجرا کنی، دست روی چه محصول یا خدمتی بگذاری، چه نحوه بازاریابی یا تبلیغاتی داشته باشی و … همه و همه در دست این باور است. میزان هدیت تو به مسیر فرصت ها و ایده های ثروت ساز، به اندازه ای است که می توانی این باور را بسازی.
تا این باور ساخته نشود، به مسیر آن ایده ها، راهکارها، شرایط، افراد، بازارها، مشتری ها، کارمندان و … که موفقیت کسب و کارت را می سازند، راهی نداری!
وقتی این باور را می سازی، اعتماد به نفس و ایمانی راستین در وجودت شکل می گیرد که موجب اقدام و حرکت می شود.
این باور خود را در قالب، جسارت، تصمیم و ایمانی نشان می دهد که فارغ از اینکه چقدر درباره آن موضوع تجربه، تخصص یا سرمایه اولیه داری یا نداری، اولین قدم را بر می داری و اولین ایده ها را عملی می سازی و سپس کم کم به مدار ایده ها و شرایط بهتر هدایت می شوی. تا جاییکه وقتی به کسب و کارت نگاه می کنی، متوجه تغییرات، تصمیمات و نتایجی می شوی که حتی اگر همه تجربه متخصصان زبده و تحلیلگران طراز اول بازار را به خدمت می گرفتی، قادر به تدوین چنین برنامه ای و خلق چنین نتایجی نبودند.
دوست گرامی سپاسگزارم برای پخش آگاهی که بسیار مفید وارزشمند بود .در حین خواندن کامنت شما باز باورهای که استاد هر بار برایمان میسازد در فایل های مختلف برایم تداعی شدند .
بسیار مفید بود برایم امیدوارم به آنچه میخوانم ویاد میگیرم عمل کنم .
با سپاس از خدای عزیزم که فرصت با هم بودن در این خانواده الهی رو بهم باز داده است .
دوستان من فکر میکنم , اگر ما با چنین سوالاتی مواجه می شویم و واقعا احساس می کنیم تضاد بزرگی است بیشتر به علت عدم آشنایی کامل ما با قوانین جهان است ٫خیلی از عزیزانی که در بیرون هستند و قوانین رو نمی دونند و باور دارند که شرایط جامعه و دیگران بر زندگیشون موثر هست طبیعی است که همه کاری رو انجام میدهند تا کسب و کارشون رو گسترش دهند اما در نهایت نتایج جزئ تری هم می گیرند ٫ما فکر می کنیم اگر قوانین رو ندانیم سیستم جذب برای ما خاموش می شود ٫در حالیکه چه قوانین رو بدانیم و چه ندانیم مکانیزم جذب در جهان همیشه فعال است و کار خودش رو انجام میدهد ولی اکثر افراد بر ضد خودشون و در جهات منفی از اون استفاده می کنند ٫مثلا اعتقادشون این است که باید فلان مقدار تبلیغات در کارشون انجام دهند تا به فلان اندازه مشتری یا نتایج برسند یعنی خودشون رو خالق زندگیشون نمی دونند و عوامل بیرونی رو کامل موثر بر زندگیشون می دونند و بدتر از همه اینکه با این نگاهشون خودشون رو در این جهان که پر از فراوانی است محدود می کنند ٫بنابراین بر اساس باورهای خودشون حتما باید مثلا بالای ۲۰ میلیون پول تبلیغات بدهند تا بتونند نتایج بالای ۵۰ میلیونی هم در کسب و کارشون بدست بیاورند ٫
در حقیقت ما خیلی راحت می تونیم این محدودیت ها رو کنار بزنیم ٫فقط با تغییر باورهامون و البته درک درست قوانین جهان در راستای این تغییر باورها ٫
شاید این صحبت برای دوستانی که با قوانین آشنا نیستند یک شعار به نظر برسه ٫
اما من حقیقتا این رو به چشم خودم دیدم و از اون به نتیجه رسیدم ٫
من اولین بسته ای که از استاد عباس منش بدستم رسید بصورت نادرست بود یعنی از کسی گرفتم و بهایش رو هم پرداخت نکردم و سعی میکردم مثل خیلی ها خودم رو گول بزنم که نه هیچ اتفاقی نمی افتد و من به نتیجه میرسم و مدام دو یا ۳ دقیقه اول فایل ها رو میزدم جلو که توجه ای نکنم به بهای نداده خودم ٫
تا اینکه اگر اشتباه نکنم فایل مصاحبه شماره ۱۶ استاد رو گوش دادم و تازه فهمیدم که همینکه من نمی خواهم بهای کارم رو بپردازم بخاطر چه باورهای مخربی است که در ذهنم دارم و بعد خودم به توانایی رسیدم که تونستم فقط با گوش دادن به فایلهای رایگان استاد و بعد هم تهیه دوره های غیر رایگانشون بتونم شرایط زندگیم رو تغییر بدهم وقتی قوانین جهان رو اصولی درک کردم و بهای کارم رو پرداخت کردم و خیلی از باورهام رو اصولی تغییر دادم شرایط کارم و مشتری هام هم تغییر کرد بدون اینکه من هیچ تبلیغات خاصی انجام دهم ٫
اینکه بچه ها تاکید می کنم اصولی ٫یعنی واقعا اصولی ٫٫٫
چون خیلی از عزیزان فکر می کنند همینکه بگویند مثلا من خالق زندگیم هستم یعنی دیگه خالق زندگیشون شده اند بعد تعجب می کنند که چرا پس شرایط زندگیشون بهتر نمیشه ٫
و تغییری بوجود نمی اید ٫
استاد در دوره ۱۲ قدم یک نکته خیلی زیبایی رو گفتند که وقتی بگویید من خالق زندگیم هستم اما بعد وقتی یک کاری می خواهی انجام بدی به خودت میگی اگر یک پارتی داشتم کارم سریعتر راه میفتاد یعنی شما هنوز
باور نداری خالق زندگیت هستی ٫٫٫
اگر هر روز صبح با خودت تکرار می کنی من خالق زندگیم هستم
و بعد تا یک جایی از کارت اون بیرون گره می خوره فوری به خودت میگی تو این شهر یا این کشور یا با با این شرایط نمیشه موفق شد ٫٫
پس هنوز باور نکردیم که خالق زندگیمون هستیم
تمام موارد به همین سادگی است ما باید قوانین جهان رو درست درک کنیم وبعد در راستای این قوانین ٫٫٫باورهامون رو اساسی تغییر دهیم ٫تا ببینیم که چقدر راحت مثل استاد عباس منش بدون هیچ تبلیغاتی می بیننید که مشتریها به سمتتون میایند و تازه همه عاشقت می شوند ٫
اگر باوری رو فکر می کنیم تغییر کرده ولی بهمون احساس ارامش و ایمان که خداوند برامون میرسونه رو نمیده یعنی هنوز هیچ باوری تغییر نکرده ٫
فقط و فقط با تغییر اصولی همین باورهاست که حتی هدایت ها و الهامات رو شما دریافت می کنید ٫
کاری که تو بخاطر ترسات و باورهای غلط و اشتباهت و از روی نگرانی می خواهی انجام دهی٫الهام و نتیجه ای رو هم برات نداره ٫
ولی وقتی مثلا میایی و اصولی قوانین رو یاد می گیری که مثلا قانون شکرگذاری و توجه به نکات مثبت واقعا چی میگه ٫٫٫
یا قانون توجه میگه ٫٫هواست باشه به اون چیزی که نمی خواهی توجه نکن٫
یا قانون مدارها ٫٫٫یا قانون خلا٫٫٫
و در راستای این درک تمام توجه ات رو میزاری روی تغییر باورهات و گرفتن ترمزهات اون وقت می بینی که الهاماتی رو دریافت می کنی که جنس اون با کارهای که به ذهن خودت میرسه فرق میکنه ٫و تو اون الهامات رو که ازت دور نیستند یعنی در راستای مسیر تکاملی تو هستند رو قدم به قدم انجامشون میدی و بعد نتایجی می گیری که با صدها میلیون تبلیغات بهشون نمیرسیدی ٫
در حقیقت با تغییر اساسی باورهامون در همون بخش از زندگیمون خیلی طبیعی نتایج طاهر می شوند ٫مثلا به محض اینکه زوم میکنی روی تغییر باورهای سلامتی ٫٫٫فوری می بینی که کم کم شرایط سلامتی ات داره بهتر میشه ٫٫
یا تا زوم میکنی روی روابطت ٫٫نتایج رو می بینی ٫
دقیقا در مسیر ثروت هم همینطور است فرق نمی کند ٫در مسیر کسب و کارت به اندازه ای که داری روی خودت کار می کنی مشتریهای بیشتری ظاهر میشه ٫
بعد که تو مشتریهایت بیشتر میشه یک مقدار نتایج ظاهر میشه ٫حست بهتر میشه ٫و همینکه احساست بهتر میشه ممکنه به ذهنت برسه مثلا سایتت رو بهتر کنی یا زیباترش کنی ٫٫یا یکی از محصولاتت رو کیفیتش رو بالاتر ببری ٫ولی دیگه این کارها رو بخاطر علاقه ات انجام میدی ٫در مسیر باورهات اون لحظه فکر میکنی این کارها حست رو بهتر میکنه ٫و بعد انجامشون میدی ٫
این فرق میکنه با کسی که تلاش میکنه مثلا سایتش رو زیباتر کنه چون باورش این است که مشتری که نیست ٫٫٫این کارها رو انجام بدهم که شاید مشتری هام بیشتر بپسندند ٫٫این کار از همون باورهای نادرست ما می ایند و از نگرانی های ما و در نتیجه جوابی هم متناسب با همین باورهامون دریافت می کنیم ٫٫
شما باید باورهاتون رو تغییر دهید و البته که عاشق کاری باشی که داری انجامش میدی ٫٫تا این عشق بهت انگیزه و شور و اشتیاق و احساس خوب بدهد و احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب و این هم یکی از قوانین جهان است که واقعا با تمام وجودم لمسش کردم ٫
پس یکبار خلاصه بیان می کنم :
فقط درک درست قوانین و کنارش تغییر اساسی باورها و بعد در راستای اون الهاماتی شروع میشه که جنس اون الهامات بسیار نزدیک به مسیر تکاملی شماست یعنی قدم های کوچک در مسیر همون هدفهای خودتون هست ٫٫٫چیری است که احساس می کنی همون موقع می تونی انجامش بدی ٫٫
و حالا اگر انجامشون دادی و تردید نکردی ٫٫نتایجی در زندگیت ظاهر میشه که به قول استاد قابل مقایسه با کار صد نفر ادم حرفه ای هم نیست ٫
برای تک تک تون آرزوی بهترینها رو دارم ٫
و سپاسگذارم از خدای بزرگم که ما رو در کنار هم در این مجموعه بی نظیر قرار داد٫
متنت سرشار از اگاهی و احساس خوب بود بخاطر این کامنت قشنگ ازت سپاسگزارم عزیزم
و خیلی تبریک میگم بهت دوست خوبم که تونستی با نجواهای شیطانی مقابله کنی و باور مخربت رو شناسایی کنی و با شجاعت انهارو کنار بزنی و از راه درست محصولات استاد رو تهیه کنی. نتایج خوبی که میگیری نوش جونت باشه دوست گلم
امیدوارم هر روز اتفاقات بهتر و زیباتر وارد زندگیت بشه ???
مرسی از اینکه زمان گذاشتی و نوشته من را مطالعه کردی و با نظر قشنگت بهم انرژی بیشتری برای حرکت در این مسیر زیبا را دادید .واقعا خوشحالم که در این جمع صمیمانه که نگاه متفاوتی به جهان و پروردگارمان داریم در کنار یکدیگر قرار گرفتیم .من هم صمیمانه براتون آرزوی بهترین ها را دارم .در پناه خدا باشید .
ممنونم که زمان گذاشتید و نوشته من را که کمی هم طولانی بود مطالعه کردید ٫
بله دوست عزیز دقیقا موافق با نظر شما هستم بنابراین تلاش کردم آنچه را بنویسم که واقعا درکش کردم و از آن به نتیجه رسیده ام البته اصولا کمی کتابی می نویسم ??
اما من در زندگیم روابط بسیار خرابی داشتم و وروزی نبود که به مادرم از بدیهای همسرم نگویم ٫دراواخر سال ۹۶ که تصمیم گرفتم همه چیز رو بصورت جدی تغییر دهم الان در روابطم
اونقدر متفاوت شدم که همان همسری که یک روز تصمیم به جدایی از او را داشتم بدون اینکه هیچ کار خاصی در اون بیرون انجام دهم الان عاشقانه درکنار من است ٫
در طی همین یک سال و نیم گذشته هم روابطم را تغییر دادم و هم در عرض مدت ۴ ماه با سرطانم مبارزه کردم و خودم را درمان کردم و هم به لطف و عنایت خداوند توانستم درامدم رو تا این ماه تقریبا۲۶برابر مقدار اولیه اش کنم ٫
و این برای من خیلی فوق العاده بود بنابراین آنچه را نوشتم واقعا درک کردم ٫دقیقا ان زمان که آن حس غریب درونی به سراغت می آید که جنس آن متفاوت است و تو گوش میدهی ٫آن زمان است که کارهایت جهشی بالا می آید ٫
اتفاقهای خوب و معجزات رخ میدهد ٫من هم در شروع نتیجه نمی گرفتم و نمی دانستم علتش چیست و خیلی تلاش کردم تا بتوانم تفاوت بین نجواهای ذهنم و آن صدای درونی رو پیدا کنم و فقط با خودشناسی بیشتر و خلوت با خودم بودکه توانستم آن راه را پیدا کنم ٫
همه چیز مثل یک زنجیره بهم وصل است ٫یعنی باید روی تغییر باورهات کار کنی ولی همزمان باید درک درستی از قوانین جهان داشته باشی و من با تمام وجودم درک کردم که وقتی در راستای تلاش برای گرفتن ترمزهای ذهنت مدام از قوانین جهان مثل قانون شکر گذاری استفاده میکنی بابت آنچه که الان داری و این شکر گذاری واقعی است چه نتایج عالی را کسب می کنی
(چون شکر گذاری یکی از بزرگترین قوانین جهان است٫
وهمچنین حس و ارتباط تو را با خالق ت بهتر میکند ) و این تامل باعث شد که نتیجه ها برای من شروع شود٫البته این رو بگویم وقتی استاد بیان کردند که ایمانی که حرکت نیاورد حرف مفت است من واقعا درک کردم که همینطور است چون من دقیقا زمانی نتیجه گرفتم که به پروردگارم تعهد دادم که خدایا من باور می کنم که این صحبت ها درست است و کلام توست ٫من حرکت می کنم و با تمام وجود مبارزه درونی ام را شروع می کنم و ظهور نتایج آن با تو٫و بعد از اون من واقعا تلاش کردم و پایبند تعهدی که به خودم و پروردگارم دادم بودم ٫من کار خودم رو انجام دادم و اون هم کار خودش رو ٫و نتیجه ها شروع شد ٫من با تمام وجودم قوانین رو باور کردم و تلاش می کنم که در مسیر خواسته هایم صبور باشم چون میدانم با تکامل من او بیشتر و بیشتر می دهد٫
برای تک تک تون در این جمع صمیمانه ارزوی بهترینها رو دارم
استاد این روزها مدارم بالاتر رفته چون درک متفاوتی از صحبت هاتون دارم ، خدایا شکرت
به نظر من اصل موفقیت در هر بُعدی برمیگرده به اینکه
1- قبول کنم که من خالقم و تمام اتفاقات رو من با فرکانسم به جهان خلق میکنم
2- این فرکانس اگه به منبع آگاهی متصل بشه نتیجه میشه رضایت و خشنودی من
3- فهم کنم که فرکانس هر لحظه داره ارسال میشه پس هر لحظه به جریان فرکانسی که ارسال میکنم آگاه باشم
به قول شما سوره حمد و خدا اول قرآن گذاشته تا بهمون تقلب برسونه که چطوری عمل کنیم تا راضی باشیم
و عامل موفقیت شما و هر انسان دیگه یی که به موفقیت رسیده عمل به قوانین جهانِ
این قوانین از اول بوده تا آخر هم خواهد بود به اندازه یی که من طبق این قوانین عمل کنم نتایج من هم متفاوت میشه
این الگو نه فقط در کسب و کار بلکه در تمام ابعاد قابل اجراست
منتهی هر کسی فهم و درک و جایگاهش متفاوته و به نسبت جایگاهی که داریم و البته اشتیاقی که برای خلق داریم زمان تکامل ما متفاوت میشه
بقیه مسائل حاشیه اس واصلا تاثیری نداره اگه هم داشته باشه نیم درصد هم نیست و تمرکز روی حاشیه فقط باعث هدر رفتن انرژی تمرکز و قدرت فرکانس میشه
نکته مهم بعدی که انسان و به حرکت در میاره
مهارت در انجام کارِ
وقتی در هر کاری به مهارت برسی ناخودآگاه دست به عمل میشی
دقت کردین بچه ها به محض توانایی در راه رفتن ، اقدام میکنن ؟؟!!!
به محض یاد گرفتن الفبا شروع میکنیم به خوندن تابلو ها ؟؟؟
این ذات انسان ِ که به محض یادگیری دست به عمل میشه
یه الگو که فکر کنم تمام بچه های سایت تجربه کردن
به محض ورود به سایت و یادگیری قوانین ، شروع میکنیم به آموزش به دیگران
چون این خصلت در انسان به ذاته هست
پس یکی از راههای موفقیت در کسب و کار اینکه مهارت مون بیشتر کنیم تا این مهارت بیشتر خودش شروع به کار کنه
مهارت ، اعتماد به نفس میاره
این نقطه ضعف خودم بود
همش از انجام کار مورد علاقه ام فرار میکردم به بهانه های مختلف
یه روز گفتم باید تکلیفم و با خودم روشن کنم چرا من با اینکه میدونم عاشق این کارم چرا از انجام فرار میکنم و فقط در حد یه رویا تو ذهنم مبحوسش کردم ؟؟؟!!!
حاضر بودم هر کاری بکنم اما هزار تا بهانه می آوردم که اون کار و انجام ندم
بعد از گفتگو با خودم متوجه شدم من در این کار مهارت ندارم واسه همین دست به عمل نمیشم و همش بهانه میارم و شروع کردم به مهارتم افزایش دادن و الان میبینم خیلی اعتماد به نفسم در انجامش بالا رفته
استاد چقدر من خوشبخت و سعادتمندم که با شما آشنا شدم
جدیدا فایل ها رو که گوش میدم ناخودآگاه داد میزنم استاد تحسینت میکنم بینظیری بینظیر
خدا حفظتون کنه
مریم گلی عزیزم دمت گرم برای این دوره ی رویایی که آماده کردی ، شما بهترین شاگرد این دانشگاه هستین
استاد اولین مسئله ای که میتونه یک فرد رو موفق کنه توی کسب و کارش اون عشق سوزان و علاقه ی شدید هست که فرد از انجام اون کار بینهایت لذت میبره٫یعنی حتی حاضره از خواب و خوراک و و حتی پولش بگذره ولی اون کار رو انجام بده٫چون اگر فقط به صرف پول درآوردن باشه انجام اون کار شاید موفقیتی بدست بیاره ولی نه اونقدری که نتایج بزرگی به همراه داشته باشه٫
در مرحله ی دوم خود اون اثر یا اون کسب و کاره که چقدر به دل مخاطب یا مصرف کننده بشینه ٫حالا محصول اموزشی اگر هست باید خود فرد از اون اموزشها نتیجه عالی گرفته باشه که وقتی داره منتقل میکنه اون اثر گذاری رو داشته باشه که مخاطب خودش دنبال اون محصول یا هر چیز دیگه ای رو بگیره و اصلا هم براش هزینه ای که میکنه مهم نیست و با عشق پرداخت میکنه٫(استاد پسر من توی اینستاگرام یه شخصی رو پیدا کرده بود که دقیقا عین شما صحبت میکرد٫صحبتهای شما رو کپی کرده بود دقیقا تمام حرکات شما رو انجام میداد٫دقیق٫حتی اونجاهایی که شما نفس عمیق میکشید ،مکث میکنید٫ولی خدا شاهد اگر میشد یک دقیقه به حرفاش گوش داد٫چرا ؟؟؟چون داشت تقلید میکرد و اصلا هیچ حسی رو منتقل نمیکرد)
و تنها عاملی که هم شور و اشتیاق و هم تمام مسائل رو زیر مجموعه ی خودش داره اون ایمان و توکل و عدم شرک هست که یک فرد رو به اوج موفقیت تو کسب و کار میرسونه٫و حتی استعداد رو هم در درجه ی دوم قرار میده٫وقتی که انسان بتونه خداوند رو به عنوان قدرت کل بپذیره و از اون قدرت بخواد ،همون خدا ایده هایی رو بهش الهام میکنه و راهایی رو براش باز میکنه و شرایطی رو براش به وجود میاره و انسانهایی رو به سمتش هدایت میکنه که اگر تمام آدمهای دنیا با هم جمع بشن نمیتونن این قدر منظم همه چی رو کنار هم بچینن ٫و طبق سند قران کیست که خدا بخواد بیاردش بالا بقیه بتونن بکشنش پایین و برعکس٫
من تو کسب و کار خودم که تقریبا یک کار خدماتی هست تبلیغ هم کردم،البته نه زیاد٫در حد کارت ویزیت و یک تابلو سر کوچه٫خدا شاهده حتی یک نفر از اون چند هزار تا کارت ویزیت که پخش کردم بهم زنگ نزد٫یا اینه کسی بهم بگه من شمارت رو از رو تابلو سر کوچه برداشتم٫(تابلو الان ۱۲ ساله که سر کوچه هست)٫ولی هر جا که با عشق کارم رو انجام دادم و حالم خوب بوده موقع انجام کارم ،همون کاری که انجام دادم و همون فردی که براش انجام میدادم بدون یک ریال هزینه برام تبلیغ کردن و من رو معرفی کردن به دیگران٫و با چه اب و تابی هم ازم تعریف کردن٫یعنی میخوام بگم تبلیغات اونجوری که باید هزینه میکردم به من جواب نداد٫
استاد خدا شاهد دارم تو زندگی اطرافیانم میبینم ،اونهایی که شرک تو زندگیشون کمتره رزق داره دنبالشون میره با چه سرعتی!!!٫
و نیازی نیست کار خواصی بکنن٫اگر کاری انحام میدن اون کاری هست که واقعا دوست دارن که انجامش بدن٫
استاد عزیز من امروز با جواب دادن به این سوال جواب سوال زندگیم رو هم گرفتم٫
(توحید)٫ چون دلیل ناکامی های زتدگیم اول شرک بوده و بعد ناسپاسی٫همین امروز صبح از خدا خواستم که گیر کارم و اون ترمز اساسی رو بهم نشون بده٫و من با جواب دادن به این سوال اون ترمز رو پیدا کردم٫البته فکررررررر میکردم که توحیدی شدم هااااا٫ولی خبر نداریم که شرک از چه جاهایی وارد میشه که اصلا نمیفهمیم٫
خدایا ازت ممنونم٫استاد ازت ممنونم که دست خدا شدی برای من و امثال من٫
سلام دوست خوبم شدیدا موافقم با کلمه توحید چون اساس زندگی ماست و نظر من هم شبیه نظر شماست اصل و مقصود یکی بود ٫ و من عاشق بحثهای توحیدی ام و این بهترین سوالی بود که تونستم خودم از خودم بپرسم و خودم هم پاسخگو باشم و خیییییلی برام لذت بخشه بیام ببینم نظر هم فرکانسیام چیه و دیدم دریایی از علم و آگاهی اینجاست از روز اولی این سوال پرسیده شد چندروزی به جواب فکر کردم ولی چون شاغلم نمیرسیدم بیام و نظرم رو بنویسم
خلاصه دلم لک زده بود بیام کامنتها رو بخونم استادم که تاکید کردن حتما نظر بچه هارو بخونید دلمو آب کرد? قند تو دلم آب شد بیام چندتا کامنت بخونم و لذت ببرم?
یک عامل یا یک باور باعث نشده که سایت استاد بعنوان پربازدیدترین سایت جهان شده بلکه یک نگرش و یکسری اقدامات درست و متوالی هست.
استاد در فایل دانلودی اصول اساسی کسب وکار در مورو تبلیغات صحبت کردن و با اصل تبلیغات مخالفت نداره و گفتن باید اول ظرف وجودی را درست کرد و تبلیغات زیاده حد نه تنها خوب نیست بلکه باعث از بین رفتن کسب و کار میشه مثل بادکنکی که زیاده حد باد کنی پاره خواهد شد.
در مورد تبلیغات، استاد آقای محسن پهلون مدیر پدیده شاندیز را مثال زدن که ، خود را خدای تبلیغات می دانست و ادعا داشت که بازی تبلیغات را می دانه و سال 1388 رستوران شاندیز خود را درتهران افتتاح کرد 25 میلیون هزینه کرد و 28 میلیون تبلیغات کرد ، دروه تکامل خود را رعایت نکرد و در تبلیغات زور زد و آلان می بینیم که در ته زندان هست با کلی بدهی و طلبکار.
پس راز موفقیت در فروش محصولات چیست که استاد عباسمنش می دونه و بقیه بی خبرن؟
من فکر می کنم اولا نگاه توحیدی استاد عباسمنش در راس هرم کارش هست یعنی چون باور دارد در مسیر درست هست پس به ایدههای درست و ثروت ساز هدایت میشه .
کل زندگی استاد را نگاه می کنیم ، آنجا که موفقیت وپیشرفت عظیم کسب کرده ، فقط عمل به ایده الهامی بود مثل مهاجرت از بندرعباس به تهران، مثل راهاندازی سایت و آنلاین کردن ، و در بحث مالی ، تدریس دوره تندخوانی که باعث شده آن زمان میلیارد ها تومان پول بسازه این تصمیمات نه مشاوره تیم همکاران بود نه الگو برداری از کسی فقط اعتماد به هدایت خداوند بود و از همه مهمتر عمل به ایده الهامی بوده ، که هنوز شیوه استاد همین هست حتی در تولید محصولات و محتوا که به ندای خدای درون خودش توجه داره و آن جنس صدای خداوند را در قلب خودش فهمیده ، و اقدام عملی کرده .
از ابتدا عامل بیرونی را کم اهمیت دانسته مثل داشتن مدیر برنامه، مدیر سایت همکاران دلسوز ، بلکه عامل درون را مهم دانسته، هدایت درون و پیروی از الله که در هر لحظه ما را هدایت می کنه حتی تا جایی که اصلا وقت نداره و علاقه نداره بدونه رقبای ایشان در جهان چکار می کنند و در چه مسیری حرکت می کنند.
گفتیم: همگى از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آنگاه که هدایتى از طرف من براى شما آمد، پس هر که از هدایت من پیروى کند، نه برایشان بیمى است و نه غمگین خواهند شد.
سلام بنظر من باید روی باورها کار کرد تا تبلیغات چون پایه و اساس هر کار افکار و باور و انرژی درونی که از وجودت بهش ایمان داری و وقتی باور کردی خود به خود خدا برای هدفت افراد یا محیط برای رشد وپیشرفت به سادگی وزیبایی قرار میده از جایی که اصلا فکرشو نمی کنیم باور درست و قلبی وحس عالی باعث ایجاد کننده زندگی فوقالعاده میشه
به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها و نشان دهنده مسیر اصل از فرع به ما
ردپای امروز من در گام سیزدهم
خداروشاکرم بعد وقفه چند روزه دوره دریافت انرژی پاک دوباره راه افتاد تا ما ازاین الهامات پاک الهی انرژی پاک بگیریم و زندگیمونو بسازیم خداروشکرررر که در مسیرم در حرکتم و بابت فایل جدید استادم که گذاشته بودن در این وقفه چندروزه که بهترین جایگزین و ناب ترین آگاهی رو داشته تشکر ویژه دارم استاد با این فایل و لیلا جان عزیز با به اشتراک گذاشتن موفقیتش همه مارو ناک اوت کردن درود بر همه اونایی که موفق شدن و اومدن موفقیتشونو کامنت کردن تا دل ماگرم بشه تا ایمان ما بالا بره الهی شکررررت منم میخوام الگو بشم برای گسترش جهانت.
بریم به درس امروزمون بپردازیم؛
که تشخیص اصل از فرع میباشد من این فایل ویکسال پیشم گوش داده بودم این یکی از اون فایلایی بود که چندصدبار گوشش کردم و کامنتاشو خوندم یادمه که چه انقلابی در من ایجاد شد که دگرگونی و خوشحالی که کارکردن و برام آسون کرده که اصلاااا تو کاسبیم بدنبال فرعیات نیستم درسته هنوز به موفقیت مالی نرسیدم ولی میدونم اصلش در درون من که باید تغییر کنه با تغییرات اون بیرون میدونم که اصلا وابدااااا اتفاقی نخواهد افتاد و چقد با خیال راحتتر ازاونموقع دارم زندگی میکنم و بابتش شکرگزار خدایم هستم وقدردان استادباعشقم با این فایل های ناااااب.
بعد اومدم کامنت علی اقا حیدری رو خوندم که خیلییی دگرگون شده درونم چقد زیباست وقتی با یک تلنگر از طرف خدا یهویی کلی از اون باورهای سیمانی و بتونی درونت تخریب میشه چه حال خوبی به آدم اونلحظه دست میده که وصف پدیر نیست که برای من خیلی اینجا تو این سایت اتفاق افتاد وخداروشکر میکنم و از علی آقای حیدری هم بسیاااار ممنونم برای کامنت عالی اش.
من امروز اینو آموختم که :
اصل خداست ،اصل ایمان به رزّاق بودن خداست ،اصل توکل و اعتماد داشتن به الله ست،اصل قادرمطلق دانستن ربّ هست ،اصل ایمان به هادی بودن وحامی بودن و حافط بودن اوست ،اصل تنها منبع قدرت وثروت دانستن اوست، وبقیه غیر ازاینا همه وهمه فرع هستن که مارو به بیراهه وناکجا اباد میبرند،
مثل اینکه بگیم بازار خرابه،فلانی رو ببین چقد خرشانسه ویا اینکه نباد اینجا مغازه میگرفتم باید برم فلان جای شهر یا سر گدر مغازه بگیرم باید حتمااا تبلیغات شهری داشته باشم تابلوی مغازم واقعااا باید تابلو باشه نورپردازی مغازه خیلی باید زیبا باشه ولی دیدم تو شهر خودم کاسبی هست که در یکجایی که اصلا مغازش تو دید نیست با یک تابلوی قدیمی و یک مغازه ای که یک دونه لامپ بزور داره و جنسها همه سرهم ریخته نشسته تو این مغازه داره پول پارو میکنه اینارو که میبینم بیشتر به اصل وفرع بودن حرفای استاد پی میبرم که مهم اینه بفهمیم اصل در کار چیه در ارتباط چیه ….بله هرچیزی که مارو وادار میکنه تا قدرت و از خدا بگیریم بدیم به چیز دبگه یا کس دیگه اونا فرع اند و به شرک مارو میکشانند که برکت و ازما دور میکنه،پس یاد گرفتم اگه با تمام وجودم به رزاقیت خدا ایمان داشته باشم به قادر مطلق بودن او به هدایتگر بودن او به همه چی دان بودن او ایمان داشته باشم باید مثل آب خوردن پول دربیارم و در کارم در ارتباطم در هر امورم هیجگونه تقلا یا سختی و رنج فیزیکی نباید داشته باشم اصل اینه که آسان شوم برای آسانی ها واین تنها با اتصال با خدا امکان پدیره پس وقتی روزی رسان اونه مشنری هام همه ازاو دستور میگیرن پول وثروت از طرف اونه چرا نگران باشم و دنبال قدرت غیر او باشم چون هیج قدرتی بالاتر از قدرت او نیست فقططط کافیه به این ایمان داشته باشم یعنی در ضمیرناخوداگاهم این باور بشینه دیگه تمومه هیج نگرانی وجود نخواهد داشت.
الهی شکررررت برای این آگاهی ناب امروزم خداروشکر که ضمیرناخودآگاهم داره آماده دریافت این آگاهی وتبدیل ان به باور درست میشه و زندگیم براحتی ساخته میشه به سمت زیبایی ،
خداروشکررررر که کمکم میکنی تا بفهمم که دیگه قدرت و به دلار به شانس به آمریکا به رییس جمهوری به تغییر شرایط بیرونی ندم و اصل و در ایجاد آرآمش درونی و ایجاد ایمان بیشتر و پاکسازی باورهام بدانم و بس.
که الگوی ما در اینکار خودتی استاد باعشقم در روابط مالی ومعنوی نمونه بارز هستین خصوصا روابط رویایی زناشویی که شما و مریم جان نامبروان هستین که میخوام از شما الگو بسازم برای ذهنم که وقتی برای استادم شده پس حتما برای منم میشه استاد بدون اینکه هیچ تقلایی فیزیکی بکنه عشقش همه جا جاریه و ساری و رو دوش خدا نشسته خداوند تمام دلها رو داره از بهترین و هموارترین راه براش نرم میکنه و چقد این اتفاق زیباست چقد این موفقیت زیباست چقد این رابطه زیباست چقد این وابسته نبودن زیباترینه خدایا میخوام کمکم کنی تا به تو وصل بشم تا همه اموراتمو طبق آیه 2و3 سوره مبارک طلاق خودت برام انجام بدی و من فقط لدت ببرم ولذت ببرم ولذت و عشق دنیارو بکنم بدون هیج محدودیتی.الهی امین
اینم درس امروزم همراه با دوستان بی نطیر الهی ام در گام سیزدهم
سلام دوست خوبم ، کامنتت چقدر زیبا بود،چقدر درک و مفهوم خوبی داشت. زیبا نوشته بودید،هزار بار ارزش خواندن را دارد کامنت شما. چقدر زیبا اصل را گفته بودید، اصل خیلی مهمه توحید خیلی مهمه و با کامنت شما بار دیگر بهم یادآوری شد که اصل چیه فرع چیه
سپاس از شما و سپاس از خدای خودم که منو به خوندن این کامنت هدایت کرد.
استاد من حالا که این فایل توضیحات بیشتر را شندیدم نشستم 4 تا انسان که میشناسم از نزدیک که هم بسیار ثروتمند هستند هم در سلامت کامل هستند هم کار افرین بودن و ایجاد شغل کردن برای دیگران و هم زندگی خانوادگی بسیار خوب دارند را من به عنوان تمرین که دادن بودین در محصول روانشناسی ثروت باهاشون صحبت کردم به یاد اوردم با یک نگاه به نوشته هام دیدم چه جالب هیچ کدوم از این ادمها تو یک شهر نیستن حتی 2 تاشون ملیت ایرانی دارن یکیشون کانادای یکی دیگه امریکای که تو اروپاست یعنی تازه متوجه شدم که واقعاً مهم نیست کجای این کره خاکی به دنیا امده باشی موارد که در هر 4تا یکسان هست
1: همگی به خداوند ایمان دارند ( شاید باورتون نشه 3 تا از این ادم ها گفتن مذهبی ندارم) ام اولین چیزی که هر 4تا به من گفتن وقتی پرسیدم دلیل اصلی ثروتمند شدنتون چی هست گفتن لطف خداوند و همون لحظه خدارو شکر کردن و هر 4تا خوب به یاد میارم که بسیار انسان های شاکری هستند حتی برای چیزهای بدیهی هم شکر گزارند
2 دومین اصل هر 4تا اعتقاد داشتن که باید حرکت کنی مهم نیست چند ساعت در روز کار میکنی، وقتی میدونی این کار تو هست و میتونی درش موفق بشی باید شروع کنی و ادامه بدی حال دیگه مهم نیست چقدر طول میکشه خدارو شکر کن که این راه پیدا کردی و بدون stop کار بکن
3 و سومین هر 4تا گفتن وقتی عاشق کارت هستی و تمام وجودت میزاری بدون اینکه منتظر نتیجه باشی اولش قطره قطره هست اما یک دفه چشم باز میکنی می بینی یک شهرو میتونی بخری دیگه انقدر داشتی از کار لذت می بردی که پول فقط یک نتیجه بسیار بدیهی هستش سرازیر میشه.
استاد سپاس که باعث شدین من این تمرین به یاد بیارم و از دلش این 3 تا اصل پیدا کردم که در 4 تا مشترک بود. امیدوارم واسه شما دوستان هم مفید باشه.
چند سال پیش که چیزی از قانون و اینا نمیدونستم تو یه جلسه مذهبی (کوچیک در حد چند نفره)بودم و یه آدم فهمیده ای اونجا بود به نام حاج محسن صحبت میکرد و سوال جواب میداد تو صحبت هاش این بود که…
یه روزی از آخرین روز های زندگی یکی از پیامبر ها (فکر میکنم حضرت داوود) به خودش میگفته دیگه اینم سرنوشت ما بود که یک عمر زره آهنی بسازم برای مردم و کسب روزی کنم و اینا یه دفه میبینه یکی از
بهترین مشتری هاش میاد و میگه بیا بریم
دستشو میگیره میبره پشت یک کوهی و میبینه تمام این زره هایی که این همه سال ساخته اونجا هستن بعد اون مرد میگه
این زره ها به درد ما نمیخوره من فرشته ای هستم از طرف خداوند که میام جنس های شما رو می خریدم و این همه سال خداوند به تو روزی داده
حاج محسن میگفت من تو جوونیم تولیدی داشتم جنس تولید میکردم بازار خراب بود و مردم هرچی میگفتن مهم نبود میگفتم خدا فرشته شو میفرسته جنسای بنجول منم بخره و چند بار نتیجه گرفته بود
اونجا تو گوش من زنگ خورد
و تو کسب و کار خودم هر بار که سفارش نداشتم بی کار نموندم یه جنسی تولید کردم بعد خداوند هم فرشته شو فرستاده.
واقعا جنس هایی که خودم فکر نمیکردم به این زودیا و نقدی فروش بره با قیمت خوب و عزت مندانه فروش رفت.
هر بار که دنبال عامل اصلی پیشرفت هستم بیشتر باور میکنم هر آنچه به ما داده میشه از توحید توکل و تقوا هست
سپاسگزار خداوندم بابت این روز های خوب ❤️
ممنون که وقت گذاشتین تا انتها خوندین
انشاالله هرکجا هستین زندگیتون سرشار از سلامتی.شادی و ثروت باشه
سلام آقا مهدی عزیز . قدردانت هستم برادر بزرگوارم که زحمت کشیدی و کامنت گذاشتی ، خدا به زندگیت خیر و برکت بده و به زندگی اون حاج محسن که این ماجرا رو نقل کرده بود. این ماجرای حضرت داوود خودش یه دوره کامل بود انگار. واقعا گاهی اوقات ما ایمان نداریم که توی انجام یه سری کارها کوتاهی میکنیم. قدردانت هستم بابت کامنت ارزشمندت.
چقدر زیبا به ما گفته میشه حالا به هر طریقی و چقدر زیبا خداوند عاشق ماست و چقدر عالی هدایت شدیم به استاد ومریم و تموم خانواده و چقدر عالی و زیبا و راحت هدایت میشیم به انسانهای موحد و دوست داشتنی و کارهای عالیییی با سود عالیییی مثل هلو بپر تو گلو
به نام خدا
سلام خدمت خانواده ی صمیمی خودم و استاد عباسمنش
درمورد جواب به سوال مسابقه من با یه مثال واقعی از کسب وکار نو پای که راه انداختم وبا تبلیغات خیلی ساده و ارزون نتیجه خوبی به دست آوردم باهاتون به اشتراک بزارم.
من قبلا دوره ی آفرینش استاد رو تهیه کرده بودم وتوی یکی از جلسات یه تمرین فوق العاده ای استاد بهمون داد و اون تمرین به این صورت بود که هر روز صبح قبل از اینه که کار هاتو شروع کنی توی یه دفتر زیبا صفحه ای رو باز میکردی صفحه رو به دو قسمت تبدیل میکردی و یه طرفشو مینوشتی کار های که باید انجام بدهم و اوطرف کاغذ کارهای که پرودگارم برایم انجام مید رو مینوشتی
از طریق این تمرین و کار کردن روی باورم وتوکل به خدا که تو اگر کارتو درست انجام بدی خدا وند بلد هست که اون خواسته تو رو برات توی زندگیت به وجود بیاره و با استفاده از قانون تکامل ایده اون کسب وکاری که توی تمرین نوشته بودم بهم الهام شد و حالا وقت اقدام به اون ایده بود .
اون ایده نیاز به تبلیغات داشت و من شروع کردم با استفاده از این تمرین و کار کردن روی باورهام با یه تبلیغ ساده و ارزون اون مشتری هایی که خواسته بودم برام به وجود اومد.
توی تمرین در بخش خودم نوشتم کار کردن روی باورهام و گذاشتن آگهی در سایت دیوار از اون طرف نوشتم خدایا سپاس گذارم که بینهایت مشتری با اخلاق با شخصیت با ادب پول دار پول بده درست وحسابی با کار آسون و راحت و نزدیک به محل نزدیگم برام فراهم کردی.
شاید باورتون نشه بعد از نوشتن اون تمرین و مهم ترین کار یعنی کار کردم روی باورهم دقیقا تمامی مشتری های که با من تماس میگرفتن دقیقا اون ویژگی های که از خداوند خواسته بودم رو داشتن
اما این موضوع نیاز داره به باور نیاز به تمرین داره نیاز به اقدام داره و از همه مهم تر نیاز به توکل داره که از تو حرکت از خدا برکت.
اگر ما سیستمی بودن خاوند رو درک کنیم یعنی به این درک و باور برسیم که تمامی اتفاقات زندگی ما به خاطر فرکانس هایی هست که ما به جهان ارسال میکنیم و جهان هستی اتفاقاتی هم فرکانس با افکار ما در زندگی ما به وجود میاره همه چیز در زندگی ما تغییر میکنه الیته این موضوع نیاز داره به باور نیاز به توکل نیاز به تعهد داره و نیاز به تکامل داره.
شاد باشید
به نام هادی جهان و سلام به همه
اشکالی که در اینجا وجود دارد، نتیجه گیری اشتباه درباره عواملی است که می تواند افراد را به این هدف، یعنی رشد کسب و کار و تجربه استقلال مالی برساند.
یکی از اشتباهات رایج در الگوبرداری از افراد موفق، بررسی آن نتایج با نگاه سطحی است. به همین دلیل افراد، درباره عواملی اصلی ای که آن موفقیت ها را به وجود آورده، نتیجه گیری های اشتباهی می کنند.
مثلاً دلیل موفقیت یک فرد خاص را نوع شغل یا شیوه ای می دانند که آن فرد در کسب و کارش دارد یا حتی محصولی که تولید می کند و خدماتی که ارائه می دهد و حتی شیوه ای که او برای ارائه تولید و خدماتش اجرا می کند را به عنوان عامل موثر در نظر می گیرند.
به همین دلیل فوراً شروع به کپی نمودن آن شیوه می نمایند اما در نهایت می بینند که هیچ تغییری ایجاد نشده.
وقتی به فردی نگاه می کنی که موفقیت های مد نظرت را دارد و دوست داری شما هم به آن نتایج دست یابی، باید به جای اقدامات آن فرد، کمی عمیق تر به این قضیه نگاه کنی.
یعنی به دنبال شناختن باورهایی باشی که آن فرد به خاطر ساختن شان به آن نوع اقدامات هدایت شده و به واسطه اجرای آنها، چنین نتایجی را کسب نموده.
در یک کلام، باید بتوانی ریشه هایی را ببینی که عامل تغذیه و به ثمر رسیدن آن میوه هاست.
بارها شنیده ایم که می گویند:
فلانی به این دلیل موفق است که خیلی منظم است
فلانی به این دلیل موفق است که صبح خیلی زود بیدار می شود
فلانی به این دلیل موفق است که ساعات بسیاری را در روز کار می کند
دلیل موفقیت فلانی، ارائه محصولات از طریق وب سایت است
فلانی به این دلیل موفق است که از کودکی مجبور شد در کنار درس خواندن، مخارج خانواده اش را نیز تأمین نماید.
ممکن است هر کدام از این مسیرها و عادت ها، بخشی از اقداماتی باشد که آن فرد به سمت انجامش هدایت شده، اما نکته اساسی این است که ما به دنبال قوانین هستیم. یعنی عامل اصلی ای که در پشت آن نظم، پشتکار، انگیزه، تعهد، عشق و علاقه، نوع ارائه خدمات و محصولات و … است و آن نتایج را رقم زده است. وگرنه افراد منظم بسیاری هستند که همیشه درگیر مشکلات مالی اند.
افرادی زیادی هستند که از کودکی تا الان همیشه به دنبال راهی برای تأمین مخارج اولیه زندگی شان هستند. افرادی که تمام ساعات شبانه روزشان صرف انجام کارهای سخت و طاقت فرسا می شود تا از عهده اجاره خانه آخر ماه بر آیند.
کسب و کارهای زیادی وجود دارد که سایت آنها یک فروش هم ندارد.
استاد عباس منش همیشه تأکید دارد که مهم ترین کار ما، به یاد داشتن هدف اصلی و ساختن باورهای قدرتمند کننده ی هماهنگ با آن هدف اصلی است تا ما را به مسیر ایده ها، الهامات و راهکارهایی هدایت نمایند که نتیجه اش هم لذت از مسیر است و هم تجربه خواسته مان.
کار همیشگی ما، بهبود آن باورهای قدرتمند کننده است تا هر بار به مسیر ایده ها و فرصت های بهتری هدایت شویم و در یک کلام، به چگونگی نچسبیم زیرا چگونگی را قرار است آن باورها به ما بگویند و هر چه آن باورها را قدرتمند کننده تر نماییم، به سمت چگونگی های پرثمر تری هدایت می شویم.
اما اتفاقی که برای افراد زیادی رخ می دهد این است که هدف را تعیین و اولین قدم را برای اجرای اولین ایده در راستای هدف شان بر می دارند و این بسیار عالی است.
اما کم کم به خاطر چسبیدن به چگونگی، هدف اصلی فراموش می شود. یعنی موضوعات جزئی ای جای آن اصل را می گیرد که قرار بوده فقط قدمی باشد که ما را به قدم بعدی هدایت نماید. قرار بوده فقط یکی از روش هایی باشد که امتحانش کنیم و درس هایمان را بگیریم و به مرحله بعدی برویم.
بنابراین، وقتی در مسیر اهداف، هدف اصلی فراموش شود و موضوعاتی به عنوان اصل قلمداد گردد که فقط یک قدم بوده برای هدایت به مرحله بعدی، آنوقت مسیر را گم می کنیم.
زیرا اگر در بهترین حالت، موفقیت هایی نیز کسب شود، در عوض راه را برای ورود ایده های بهتر، راحت تر و سریع تر می بندد و مانع ورود برکات بهتری به زندگی مان می شود.
به همین دلیل است که استاد عباس منش همیشه به دنبال بهتر نمودن ایده هایش است. همیشه به دنبال یافتن باورهای قدرتمند کننده تری است. همیشه به دنبال امتحان روش های بهتری است وازهمه می خواهند که از خود بپرسند:
چگونه از این بهتر!
چگونه از این کاراتر!
چگونه از این راحت تر!
چگونه از این پرنتیجه تر!
اینها همان سوالاتی است که مداومت بر آنها و قانع نشدن و عادت نکردن به یک شیوه همیشگی که استاد عباس منش آن را “انجام کارهای روتین” می نامد، ما را به سمت بهبود نتایج مان هدایت می کند. زیرا ما را مجبور می کند تا عملکرد بهتری داشته باشیم و استفاده بیشتری از توانای های نامحدودی نماییم که خداوند در وجودمان قرار داده.
بنابراین، اصلی ترین موضوع در رشد کسب و کار و در هر جنبه دیگری، تلاش برای ساختن باورهای قدرتمند کننده تر درباره کسب و کار و ایجاد چنین نحوه ای از نگرش و عادت های رفتاری است و این کار باید توسط مدیر کسب و کار صورت بگیرد تا آن باورها، کسب و کار او را به سمت ایده ها، شرایط، فرصت ها و بازارهای سودآورتر هدایت نماید.
از نظر استاد عباس منش و از دیدگاه قوانین کیهانی و سیستمی که بر جهان مقرر شده، نقش باورهای مدیر کسب و کار درباره محصولی که تولید می کند یا خدمتی که ارائه می دهد، در میزان سود یا زیان یک کسب و کار، آنقدر حیاتی است که همین یک امر به تنهایی کسب و کارهای موفق را از سایر کسب و کارها متمایز می کند.
باورهای مدیر یک کسب و کار، شرایط، فرصت ها و مسیرهایی را مشخص می کند که کسب و کار به آن سمت پیش می رود.
حال هرچه آن باورها قدرتمند کننده تر باشد، به مسیرهایی هدایت می شود که نتیجه اش رونق بیشتر است و بالعکس.
.
شما باید به کار خود ایمان داشته باشی و آن را ارزشمند و سودمند بدانی
وقتی خودت به چنین دیدگاه و ایمانی درباره کسب و کارت برسی که من به وسیله ی این کار، رونق را وارد زندگی مشتریانم می نمایم، افراد این فرکانس را از شما دریافت می کنند.
در حقیقت، درآمد کسب و کار شما، نتیجه نگاه شما به آن کسب و کار و ایمان شما به ارزشی است که خدمات و محصولات این کسب و کار، در زندگی مشتریانش ایجاد می کند.
هرچه خدمات شما ارزش بیشتری در زندگی افراد بیشتری ایجاد نماید، ثروت بیشتری کسب می نمایید.
هرچه باورهای قدرتمند کننده تری درباره ثروت در ذهن خود بسازی، به جنبه های ثروت ساز تری از کسب و کارت هدایت می شوی. زیرا همه کسب و کارها توانایی خلق ثروت را دارند. اما صاحبان هر کسب و کار به اندازه باورهایی که درباره ثروت ساخته اند، به آن جنبه از کسب و کارشان هدایت می شوند.
وقتی درک می کنید کسب و کار شما توانایی ساختن بی نهایت ثروت را دارد ، سپس به وسیله آن باورهای قدرتمند کننده، به جنبه ای از کسب و کارت هدایت می شوید که هم منطبق بر علائق شماست و هم به واسطه ارزش بیشتری که در جهان ایجاد می کند، ثروت بیشتری نیز برایت می سازد.
پس اولین کار، درک عمیق آن قوانین و هماهنگ شدن با آن قوانین و ساختن آن باورهاست. این مسیری است که باید در هر لحظه درباره کسب و کارت و درباره هر مسئله ای که در زندگی ات داری، طی نمایی.
زیرا هرچه روند کسب و کارهای موفق و واکنش صاحبان آن کسب و کارها به اتفاقات پیرامون شان را بررسی می کنیم، که چگونه با روش های خلاقانه، حتی گاهی با یک ایده ساده، بازار را به تسخیر خود درآورده اند، یا با ایجاد یک تغییر جزئی، یک کسب و کار نابود شده را به سودآوری رسانده و نتایجی آفریده اند که سایر کسب و کارها در طی 30 سال نیز نرسیده اند، باز هم متوجه می شوی شروع همه چیز از این باور نشأت گرفته است،”باور احساس لیاقت درباره مدیریت کسب و کاری سودآور و فوق العاده”
اینکه در چه مسیری قرار بگیری، چه ایده ای را اجرا کنی، دست روی چه محصول یا خدمتی بگذاری، چه نحوه بازاریابی یا تبلیغاتی داشته باشی و … همه و همه در دست این باور است. میزان هدیت تو به مسیر فرصت ها و ایده های ثروت ساز، به اندازه ای است که می توانی این باور را بسازی.
تا این باور ساخته نشود، به مسیر آن ایده ها، راهکارها، شرایط، افراد، بازارها، مشتری ها، کارمندان و … که موفقیت کسب و کارت را می سازند، راهی نداری!
وقتی این باور را می سازی، اعتماد به نفس و ایمانی راستین در وجودت شکل می گیرد که موجب اقدام و حرکت می شود.
این باور خود را در قالب، جسارت، تصمیم و ایمانی نشان می دهد که فارغ از اینکه چقدر درباره آن موضوع تجربه، تخصص یا سرمایه اولیه داری یا نداری، اولین قدم را بر می داری و اولین ایده ها را عملی می سازی و سپس کم کم به مدار ایده ها و شرایط بهتر هدایت می شوی. تا جاییکه وقتی به کسب و کارت نگاه می کنی، متوجه تغییرات، تصمیمات و نتایجی می شوی که حتی اگر همه تجربه متخصصان زبده و تحلیلگران طراز اول بازار را به خدمت می گرفتی، قادر به تدوین چنین برنامه ای و خلق چنین نتایجی نبودند.
به نام خدای عزیز
دوست گرامی سپاسگزارم برای پخش آگاهی که بسیار مفید وارزشمند بود .در حین خواندن کامنت شما باز باورهای که استاد هر بار برایمان میسازد در فایل های مختلف برایم تداعی شدند .
بسیار مفید بود برایم امیدوارم به آنچه میخوانم ویاد میگیرم عمل کنم .
با سپاس از خدای عزیزم که فرصت با هم بودن در این خانواده الهی رو بهم باز داده است .
در پناه خدای عزیز وعزتمند وثروتمند باشید ???
ِسلام به استاد عزیزم و خانم مریم شایسته عزیز٫
دوستان من فکر میکنم , اگر ما با چنین سوالاتی مواجه می شویم و واقعا احساس می کنیم تضاد بزرگی است بیشتر به علت عدم آشنایی کامل ما با قوانین جهان است ٫خیلی از عزیزانی که در بیرون هستند و قوانین رو نمی دونند و باور دارند که شرایط جامعه و دیگران بر زندگیشون موثر هست طبیعی است که همه کاری رو انجام میدهند تا کسب و کارشون رو گسترش دهند اما در نهایت نتایج جزئ تری هم می گیرند ٫ما فکر می کنیم اگر قوانین رو ندانیم سیستم جذب برای ما خاموش می شود ٫در حالیکه چه قوانین رو بدانیم و چه ندانیم مکانیزم جذب در جهان همیشه فعال است و کار خودش رو انجام میدهد ولی اکثر افراد بر ضد خودشون و در جهات منفی از اون استفاده می کنند ٫مثلا اعتقادشون این است که باید فلان مقدار تبلیغات در کارشون انجام دهند تا به فلان اندازه مشتری یا نتایج برسند یعنی خودشون رو خالق زندگیشون نمی دونند و عوامل بیرونی رو کامل موثر بر زندگیشون می دونند و بدتر از همه اینکه با این نگاهشون خودشون رو در این جهان که پر از فراوانی است محدود می کنند ٫بنابراین بر اساس باورهای خودشون حتما باید مثلا بالای ۲۰ میلیون پول تبلیغات بدهند تا بتونند نتایج بالای ۵۰ میلیونی هم در کسب و کارشون بدست بیاورند ٫
در حقیقت ما خیلی راحت می تونیم این محدودیت ها رو کنار بزنیم ٫فقط با تغییر باورهامون و البته درک درست قوانین جهان در راستای این تغییر باورها ٫
شاید این صحبت برای دوستانی که با قوانین آشنا نیستند یک شعار به نظر برسه ٫
اما من حقیقتا این رو به چشم خودم دیدم و از اون به نتیجه رسیدم ٫
من اولین بسته ای که از استاد عباس منش بدستم رسید بصورت نادرست بود یعنی از کسی گرفتم و بهایش رو هم پرداخت نکردم و سعی میکردم مثل خیلی ها خودم رو گول بزنم که نه هیچ اتفاقی نمی افتد و من به نتیجه میرسم و مدام دو یا ۳ دقیقه اول فایل ها رو میزدم جلو که توجه ای نکنم به بهای نداده خودم ٫
تا اینکه اگر اشتباه نکنم فایل مصاحبه شماره ۱۶ استاد رو گوش دادم و تازه فهمیدم که همینکه من نمی خواهم بهای کارم رو بپردازم بخاطر چه باورهای مخربی است که در ذهنم دارم و بعد خودم به توانایی رسیدم که تونستم فقط با گوش دادن به فایلهای رایگان استاد و بعد هم تهیه دوره های غیر رایگانشون بتونم شرایط زندگیم رو تغییر بدهم وقتی قوانین جهان رو اصولی درک کردم و بهای کارم رو پرداخت کردم و خیلی از باورهام رو اصولی تغییر دادم شرایط کارم و مشتری هام هم تغییر کرد بدون اینکه من هیچ تبلیغات خاصی انجام دهم ٫
اینکه بچه ها تاکید می کنم اصولی ٫یعنی واقعا اصولی ٫٫٫
چون خیلی از عزیزان فکر می کنند همینکه بگویند مثلا من خالق زندگیم هستم یعنی دیگه خالق زندگیشون شده اند بعد تعجب می کنند که چرا پس شرایط زندگیشون بهتر نمیشه ٫
و تغییری بوجود نمی اید ٫
استاد در دوره ۱۲ قدم یک نکته خیلی زیبایی رو گفتند که وقتی بگویید من خالق زندگیم هستم اما بعد وقتی یک کاری می خواهی انجام بدی به خودت میگی اگر یک پارتی داشتم کارم سریعتر راه میفتاد یعنی شما هنوز
باور نداری خالق زندگیت هستی ٫٫٫
اگر هر روز صبح با خودت تکرار می کنی من خالق زندگیم هستم
و بعد تا یک جایی از کارت اون بیرون گره می خوره فوری به خودت میگی تو این شهر یا این کشور یا با با این شرایط نمیشه موفق شد ٫٫
پس هنوز باور نکردیم که خالق زندگیمون هستیم
تمام موارد به همین سادگی است ما باید قوانین جهان رو درست درک کنیم وبعد در راستای این قوانین ٫٫٫باورهامون رو اساسی تغییر دهیم ٫تا ببینیم که چقدر راحت مثل استاد عباس منش بدون هیچ تبلیغاتی می بیننید که مشتریها به سمتتون میایند و تازه همه عاشقت می شوند ٫
اگر باوری رو فکر می کنیم تغییر کرده ولی بهمون احساس ارامش و ایمان که خداوند برامون میرسونه رو نمیده یعنی هنوز هیچ باوری تغییر نکرده ٫
فقط و فقط با تغییر اصولی همین باورهاست که حتی هدایت ها و الهامات رو شما دریافت می کنید ٫
کاری که تو بخاطر ترسات و باورهای غلط و اشتباهت و از روی نگرانی می خواهی انجام دهی٫الهام و نتیجه ای رو هم برات نداره ٫
ولی وقتی مثلا میایی و اصولی قوانین رو یاد می گیری که مثلا قانون شکرگذاری و توجه به نکات مثبت واقعا چی میگه ٫٫٫
یا قانون توجه میگه ٫٫هواست باشه به اون چیزی که نمی خواهی توجه نکن٫
یا قانون مدارها ٫٫٫یا قانون خلا٫٫٫
و در راستای این درک تمام توجه ات رو میزاری روی تغییر باورهات و گرفتن ترمزهات اون وقت می بینی که الهاماتی رو دریافت می کنی که جنس اون با کارهای که به ذهن خودت میرسه فرق میکنه ٫و تو اون الهامات رو که ازت دور نیستند یعنی در راستای مسیر تکاملی تو هستند رو قدم به قدم انجامشون میدی و بعد نتایجی می گیری که با صدها میلیون تبلیغات بهشون نمیرسیدی ٫
در حقیقت با تغییر اساسی باورهامون در همون بخش از زندگیمون خیلی طبیعی نتایج طاهر می شوند ٫مثلا به محض اینکه زوم میکنی روی تغییر باورهای سلامتی ٫٫٫فوری می بینی که کم کم شرایط سلامتی ات داره بهتر میشه ٫٫
یا تا زوم میکنی روی روابطت ٫٫نتایج رو می بینی ٫
دقیقا در مسیر ثروت هم همینطور است فرق نمی کند ٫در مسیر کسب و کارت به اندازه ای که داری روی خودت کار می کنی مشتریهای بیشتری ظاهر میشه ٫
بعد که تو مشتریهایت بیشتر میشه یک مقدار نتایج ظاهر میشه ٫حست بهتر میشه ٫و همینکه احساست بهتر میشه ممکنه به ذهنت برسه مثلا سایتت رو بهتر کنی یا زیباترش کنی ٫٫یا یکی از محصولاتت رو کیفیتش رو بالاتر ببری ٫ولی دیگه این کارها رو بخاطر علاقه ات انجام میدی ٫در مسیر باورهات اون لحظه فکر میکنی این کارها حست رو بهتر میکنه ٫و بعد انجامشون میدی ٫
این فرق میکنه با کسی که تلاش میکنه مثلا سایتش رو زیباتر کنه چون باورش این است که مشتری که نیست ٫٫٫این کارها رو انجام بدهم که شاید مشتری هام بیشتر بپسندند ٫٫این کار از همون باورهای نادرست ما می ایند و از نگرانی های ما و در نتیجه جوابی هم متناسب با همین باورهامون دریافت می کنیم ٫٫
شما باید باورهاتون رو تغییر دهید و البته که عاشق کاری باشی که داری انجامش میدی ٫٫تا این عشق بهت انگیزه و شور و اشتیاق و احساس خوب بدهد و احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب و این هم یکی از قوانین جهان است که واقعا با تمام وجودم لمسش کردم ٫
پس یکبار خلاصه بیان می کنم :
فقط درک درست قوانین و کنارش تغییر اساسی باورها و بعد در راستای اون الهاماتی شروع میشه که جنس اون الهامات بسیار نزدیک به مسیر تکاملی شماست یعنی قدم های کوچک در مسیر همون هدفهای خودتون هست ٫٫٫چیری است که احساس می کنی همون موقع می تونی انجامش بدی ٫٫
و حالا اگر انجامشون دادی و تردید نکردی ٫٫نتایجی در زندگیت ظاهر میشه که به قول استاد قابل مقایسه با کار صد نفر ادم حرفه ای هم نیست ٫
برای تک تک تون آرزوی بهترینها رو دارم ٫
و سپاسگذارم از خدای بزرگم که ما رو در کنار هم در این مجموعه بی نظیر قرار داد٫
سلام دوست عزیزم
سپاس فراوان ازدیدگاه زیباتون..چقدر قشنگ وعالی تحلیل کردین..چقدر جملاتتون پراز احساس خوب بود ،.بهترینهارواز خداوند واستون ارزو دارم
سلام دوست نازنینم
بسیار عالی و تاثیرگذار بود من متنت را چندبار خواندم و از درک آگاهی ت لذت بردم
امیدوارم همچنان موفق شاد و سلامت باشی ممنونم که سخنانت را با ما به اشتراک گذاشتی
سلام مریم عزیز .
ممنون و.سپاس گذارم از شما که این کامنت رو مطالعه کردید .قطعا اگر آگاهی را در کلام من یافتید بخاطر وجود همین آگاهی و درک زیبا در خودتان بوده است .
من هم ارزوی شادی و ثروت را برای شما دوست هم مداری ام را دارم .??????
سلام بهارجان
متنت سرشار از اگاهی و احساس خوب بود بخاطر این کامنت قشنگ ازت سپاسگزارم عزیزم
و خیلی تبریک میگم بهت دوست خوبم که تونستی با نجواهای شیطانی مقابله کنی و باور مخربت رو شناسایی کنی و با شجاعت انهارو کنار بزنی و از راه درست محصولات استاد رو تهیه کنی. نتایج خوبی که میگیری نوش جونت باشه دوست گلم
امیدوارم هر روز اتفاقات بهتر و زیباتر وارد زندگیت بشه ???
غزل جان سلام عزیزم .
مرسی از اینکه زمان گذاشتی و نوشته من را مطالعه کردی و با نظر قشنگت بهم انرژی بیشتری برای حرکت در این مسیر زیبا را دادید .واقعا خوشحالم که در این جمع صمیمانه که نگاه متفاوتی به جهان و پروردگارمان داریم در کنار یکدیگر قرار گرفتیم .من هم صمیمانه براتون آرزوی بهترین ها را دارم .در پناه خدا باشید .
??????????
دوست خوبم بهار عزیز سلام
واقعا فرقِ بین تئوری تا عمل
و این وسط نتیجه های عالی رو کسانی می گیرند که فاصله ی تئوری تا عمل رو به حداقل برسونن
با آرزوی عملی کردن عالی قوانین برای همه مون
سپاس
سلام دوست عزیز آقا پوریا ٫
ممنونم که زمان گذاشتید و نوشته من را که کمی هم طولانی بود مطالعه کردید ٫
بله دوست عزیز دقیقا موافق با نظر شما هستم بنابراین تلاش کردم آنچه را بنویسم که واقعا درکش کردم و از آن به نتیجه رسیده ام البته اصولا کمی کتابی می نویسم ??
اما من در زندگیم روابط بسیار خرابی داشتم و وروزی نبود که به مادرم از بدیهای همسرم نگویم ٫دراواخر سال ۹۶ که تصمیم گرفتم همه چیز رو بصورت جدی تغییر دهم الان در روابطم
اونقدر متفاوت شدم که همان همسری که یک روز تصمیم به جدایی از او را داشتم بدون اینکه هیچ کار خاصی در اون بیرون انجام دهم الان عاشقانه درکنار من است ٫
در طی همین یک سال و نیم گذشته هم روابطم را تغییر دادم و هم در عرض مدت ۴ ماه با سرطانم مبارزه کردم و خودم را درمان کردم و هم به لطف و عنایت خداوند توانستم درامدم رو تا این ماه تقریبا۲۶برابر مقدار اولیه اش کنم ٫
و این برای من خیلی فوق العاده بود بنابراین آنچه را نوشتم واقعا درک کردم ٫دقیقا ان زمان که آن حس غریب درونی به سراغت می آید که جنس آن متفاوت است و تو گوش میدهی ٫آن زمان است که کارهایت جهشی بالا می آید ٫
اتفاقهای خوب و معجزات رخ میدهد ٫من هم در شروع نتیجه نمی گرفتم و نمی دانستم علتش چیست و خیلی تلاش کردم تا بتوانم تفاوت بین نجواهای ذهنم و آن صدای درونی رو پیدا کنم و فقط با خودشناسی بیشتر و خلوت با خودم بودکه توانستم آن راه را پیدا کنم ٫
همه چیز مثل یک زنجیره بهم وصل است ٫یعنی باید روی تغییر باورهات کار کنی ولی همزمان باید درک درستی از قوانین جهان داشته باشی و من با تمام وجودم درک کردم که وقتی در راستای تلاش برای گرفتن ترمزهای ذهنت مدام از قوانین جهان مثل قانون شکر گذاری استفاده میکنی بابت آنچه که الان داری و این شکر گذاری واقعی است چه نتایج عالی را کسب می کنی
(چون شکر گذاری یکی از بزرگترین قوانین جهان است٫
وهمچنین حس و ارتباط تو را با خالق ت بهتر میکند ) و این تامل باعث شد که نتیجه ها برای من شروع شود٫البته این رو بگویم وقتی استاد بیان کردند که ایمانی که حرکت نیاورد حرف مفت است من واقعا درک کردم که همینطور است چون من دقیقا زمانی نتیجه گرفتم که به پروردگارم تعهد دادم که خدایا من باور می کنم که این صحبت ها درست است و کلام توست ٫من حرکت می کنم و با تمام وجود مبارزه درونی ام را شروع می کنم و ظهور نتایج آن با تو٫و بعد از اون من واقعا تلاش کردم و پایبند تعهدی که به خودم و پروردگارم دادم بودم ٫من کار خودم رو انجام دادم و اون هم کار خودش رو ٫و نتیجه ها شروع شد ٫من با تمام وجودم قوانین رو باور کردم و تلاش می کنم که در مسیر خواسته هایم صبور باشم چون میدانم با تکامل من او بیشتر و بیشتر می دهد٫
برای تک تک تون در این جمع صمیمانه ارزوی بهترینها رو دارم
??????????
سلام دوباره
چقدرزیبابود این پاسخ شما…چقدرلذت بردم..سپاسگذارم عزیز دلم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا صراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
سلام به مرد بزرگ و استاد تشخیص اصل و عمل صالح
استاد این روزها مدارم بالاتر رفته چون درک متفاوتی از صحبت هاتون دارم ، خدایا شکرت
به نظر من اصل موفقیت در هر بُعدی برمیگرده به اینکه
1- قبول کنم که من خالقم و تمام اتفاقات رو من با فرکانسم به جهان خلق میکنم
2- این فرکانس اگه به منبع آگاهی متصل بشه نتیجه میشه رضایت و خشنودی من
3- فهم کنم که فرکانس هر لحظه داره ارسال میشه پس هر لحظه به جریان فرکانسی که ارسال میکنم آگاه باشم
به قول شما سوره حمد و خدا اول قرآن گذاشته تا بهمون تقلب برسونه که چطوری عمل کنیم تا راضی باشیم
و عامل موفقیت شما و هر انسان دیگه یی که به موفقیت رسیده عمل به قوانین جهانِ
این قوانین از اول بوده تا آخر هم خواهد بود به اندازه یی که من طبق این قوانین عمل کنم نتایج من هم متفاوت میشه
این الگو نه فقط در کسب و کار بلکه در تمام ابعاد قابل اجراست
منتهی هر کسی فهم و درک و جایگاهش متفاوته و به نسبت جایگاهی که داریم و البته اشتیاقی که برای خلق داریم زمان تکامل ما متفاوت میشه
بقیه مسائل حاشیه اس واصلا تاثیری نداره اگه هم داشته باشه نیم درصد هم نیست و تمرکز روی حاشیه فقط باعث هدر رفتن انرژی تمرکز و قدرت فرکانس میشه
نکته مهم بعدی که انسان و به حرکت در میاره
مهارت در انجام کارِ
وقتی در هر کاری به مهارت برسی ناخودآگاه دست به عمل میشی
دقت کردین بچه ها به محض توانایی در راه رفتن ، اقدام میکنن ؟؟!!!
به محض یاد گرفتن الفبا شروع میکنیم به خوندن تابلو ها ؟؟؟
این ذات انسان ِ که به محض یادگیری دست به عمل میشه
یه الگو که فکر کنم تمام بچه های سایت تجربه کردن
به محض ورود به سایت و یادگیری قوانین ، شروع میکنیم به آموزش به دیگران
چون این خصلت در انسان به ذاته هست
پس یکی از راههای موفقیت در کسب و کار اینکه مهارت مون بیشتر کنیم تا این مهارت بیشتر خودش شروع به کار کنه
مهارت ، اعتماد به نفس میاره
این نقطه ضعف خودم بود
همش از انجام کار مورد علاقه ام فرار میکردم به بهانه های مختلف
یه روز گفتم باید تکلیفم و با خودم روشن کنم چرا من با اینکه میدونم عاشق این کارم چرا از انجام فرار میکنم و فقط در حد یه رویا تو ذهنم مبحوسش کردم ؟؟؟!!!
حاضر بودم هر کاری بکنم اما هزار تا بهانه می آوردم که اون کار و انجام ندم
بعد از گفتگو با خودم متوجه شدم من در این کار مهارت ندارم واسه همین دست به عمل نمیشم و همش بهانه میارم و شروع کردم به مهارتم افزایش دادن و الان میبینم خیلی اعتماد به نفسم در انجامش بالا رفته
استاد چقدر من خوشبخت و سعادتمندم که با شما آشنا شدم
جدیدا فایل ها رو که گوش میدم ناخودآگاه داد میزنم استاد تحسینت میکنم بینظیری بینظیر
خدا حفظتون کنه
مریم گلی عزیزم دمت گرم برای این دوره ی رویایی که آماده کردی ، شما بهترین شاگرد این دانشگاه هستین
تحسینت میکنم که بینظیری
دوستت دارم و روی ماهت و میبوسم عزیزم
به نام الله یکتا٫
سلام استاد عباس منش نمونه و سلام به دوستان٫
استاد اولین مسئله ای که میتونه یک فرد رو موفق کنه توی کسب و کارش اون عشق سوزان و علاقه ی شدید هست که فرد از انجام اون کار بینهایت لذت میبره٫یعنی حتی حاضره از خواب و خوراک و و حتی پولش بگذره ولی اون کار رو انجام بده٫چون اگر فقط به صرف پول درآوردن باشه انجام اون کار شاید موفقیتی بدست بیاره ولی نه اونقدری که نتایج بزرگی به همراه داشته باشه٫
در مرحله ی دوم خود اون اثر یا اون کسب و کاره که چقدر به دل مخاطب یا مصرف کننده بشینه ٫حالا محصول اموزشی اگر هست باید خود فرد از اون اموزشها نتیجه عالی گرفته باشه که وقتی داره منتقل میکنه اون اثر گذاری رو داشته باشه که مخاطب خودش دنبال اون محصول یا هر چیز دیگه ای رو بگیره و اصلا هم براش هزینه ای که میکنه مهم نیست و با عشق پرداخت میکنه٫(استاد پسر من توی اینستاگرام یه شخصی رو پیدا کرده بود که دقیقا عین شما صحبت میکرد٫صحبتهای شما رو کپی کرده بود دقیقا تمام حرکات شما رو انجام میداد٫دقیق٫حتی اونجاهایی که شما نفس عمیق میکشید ،مکث میکنید٫ولی خدا شاهد اگر میشد یک دقیقه به حرفاش گوش داد٫چرا ؟؟؟چون داشت تقلید میکرد و اصلا هیچ حسی رو منتقل نمیکرد)
و تنها عاملی که هم شور و اشتیاق و هم تمام مسائل رو زیر مجموعه ی خودش داره اون ایمان و توکل و عدم شرک هست که یک فرد رو به اوج موفقیت تو کسب و کار میرسونه٫و حتی استعداد رو هم در درجه ی دوم قرار میده٫وقتی که انسان بتونه خداوند رو به عنوان قدرت کل بپذیره و از اون قدرت بخواد ،همون خدا ایده هایی رو بهش الهام میکنه و راهایی رو براش باز میکنه و شرایطی رو براش به وجود میاره و انسانهایی رو به سمتش هدایت میکنه که اگر تمام آدمهای دنیا با هم جمع بشن نمیتونن این قدر منظم همه چی رو کنار هم بچینن ٫و طبق سند قران کیست که خدا بخواد بیاردش بالا بقیه بتونن بکشنش پایین و برعکس٫
من تو کسب و کار خودم که تقریبا یک کار خدماتی هست تبلیغ هم کردم،البته نه زیاد٫در حد کارت ویزیت و یک تابلو سر کوچه٫خدا شاهده حتی یک نفر از اون چند هزار تا کارت ویزیت که پخش کردم بهم زنگ نزد٫یا اینه کسی بهم بگه من شمارت رو از رو تابلو سر کوچه برداشتم٫(تابلو الان ۱۲ ساله که سر کوچه هست)٫ولی هر جا که با عشق کارم رو انجام دادم و حالم خوب بوده موقع انجام کارم ،همون کاری که انجام دادم و همون فردی که براش انجام میدادم بدون یک ریال هزینه برام تبلیغ کردن و من رو معرفی کردن به دیگران٫و با چه اب و تابی هم ازم تعریف کردن٫یعنی میخوام بگم تبلیغات اونجوری که باید هزینه میکردم به من جواب نداد٫
استاد خدا شاهد دارم تو زندگی اطرافیانم میبینم ،اونهایی که شرک تو زندگیشون کمتره رزق داره دنبالشون میره با چه سرعتی!!!٫
و نیازی نیست کار خواصی بکنن٫اگر کاری انحام میدن اون کاری هست که واقعا دوست دارن که انجامش بدن٫
استاد عزیز من امروز با جواب دادن به این سوال جواب سوال زندگیم رو هم گرفتم٫
(توحید)٫ چون دلیل ناکامی های زتدگیم اول شرک بوده و بعد ناسپاسی٫همین امروز صبح از خدا خواستم که گیر کارم و اون ترمز اساسی رو بهم نشون بده٫و من با جواب دادن به این سوال اون ترمز رو پیدا کردم٫البته فکررررررر میکردم که توحیدی شدم هااااا٫ولی خبر نداریم که شرک از چه جاهایی وارد میشه که اصلا نمیفهمیم٫
خدایا ازت ممنونم٫استاد ازت ممنونم که دست خدا شدی برای من و امثال من٫
خدا نگهدارت استاد
سلام دوست خوبم شدیدا موافقم با کلمه توحید چون اساس زندگی ماست و نظر من هم شبیه نظر شماست اصل و مقصود یکی بود ٫ و من عاشق بحثهای توحیدی ام و این بهترین سوالی بود که تونستم خودم از خودم بپرسم و خودم هم پاسخگو باشم و خیییییلی برام لذت بخشه بیام ببینم نظر هم فرکانسیام چیه و دیدم دریایی از علم و آگاهی اینجاست از روز اولی این سوال پرسیده شد چندروزی به جواب فکر کردم ولی چون شاغلم نمیرسیدم بیام و نظرم رو بنویسم
خلاصه دلم لک زده بود بیام کامنتها رو بخونم استادم که تاکید کردن حتما نظر بچه هارو بخونید دلمو آب کرد? قند تو دلم آب شد بیام چندتا کامنت بخونم و لذت ببرم?
پایدارباشی دوست عزیز
سلام دوست عزیز.ببخشید،من چند وقتی بود که نیومده بودم به این صفحه سر بزنم.از شما ممنونم برای تائید کامنتم.?
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
سوال ، دلایل موفقیت سایت عباسمنش باوجود اینکه تبلیغات نداره چیست؟
یک عامل یا یک باور باعث نشده که سایت استاد بعنوان پربازدیدترین سایت جهان شده بلکه یک نگرش و یکسری اقدامات درست و متوالی هست.
استاد در فایل دانلودی اصول اساسی کسب وکار در مورو تبلیغات صحبت کردن و با اصل تبلیغات مخالفت نداره و گفتن باید اول ظرف وجودی را درست کرد و تبلیغات زیاده حد نه تنها خوب نیست بلکه باعث از بین رفتن کسب و کار میشه مثل بادکنکی که زیاده حد باد کنی پاره خواهد شد.
در مورد تبلیغات، استاد آقای محسن پهلون مدیر پدیده شاندیز را مثال زدن که ، خود را خدای تبلیغات می دانست و ادعا داشت که بازی تبلیغات را می دانه و سال 1388 رستوران شاندیز خود را درتهران افتتاح کرد 25 میلیون هزینه کرد و 28 میلیون تبلیغات کرد ، دروه تکامل خود را رعایت نکرد و در تبلیغات زور زد و آلان می بینیم که در ته زندان هست با کلی بدهی و طلبکار.
پس راز موفقیت در فروش محصولات چیست که استاد عباسمنش می دونه و بقیه بی خبرن؟
من فکر می کنم اولا نگاه توحیدی استاد عباسمنش در راس هرم کارش هست یعنی چون باور دارد در مسیر درست هست پس به ایدههای درست و ثروت ساز هدایت میشه .
کل زندگی استاد را نگاه می کنیم ، آنجا که موفقیت وپیشرفت عظیم کسب کرده ، فقط عمل به ایده الهامی بود مثل مهاجرت از بندرعباس به تهران، مثل راهاندازی سایت و آنلاین کردن ، و در بحث مالی ، تدریس دوره تندخوانی که باعث شده آن زمان میلیارد ها تومان پول بسازه این تصمیمات نه مشاوره تیم همکاران بود نه الگو برداری از کسی فقط اعتماد به هدایت خداوند بود و از همه مهمتر عمل به ایده الهامی بوده ، که هنوز شیوه استاد همین هست حتی در تولید محصولات و محتوا که به ندای خدای درون خودش توجه داره و آن جنس صدای خداوند را در قلب خودش فهمیده ، و اقدام عملی کرده .
از ابتدا عامل بیرونی را کم اهمیت دانسته مثل داشتن مدیر برنامه، مدیر سایت همکاران دلسوز ، بلکه عامل درون را مهم دانسته، هدایت درون و پیروی از الله که در هر لحظه ما را هدایت می کنه حتی تا جایی که اصلا وقت نداره و علاقه نداره بدونه رقبای ایشان در جهان چکار می کنند و در چه مسیری حرکت می کنند.
قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًی فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (38)
گفتیم: همگى از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آنگاه که هدایتى از طرف من براى شما آمد، پس هر که از هدایت من پیروى کند، نه برایشان بیمى است و نه غمگین خواهند شد.
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
سلام بنظر من باید روی باورها کار کرد تا تبلیغات چون پایه و اساس هر کار افکار و باور و انرژی درونی که از وجودت بهش ایمان داری و وقتی باور کردی خود به خود خدا برای هدفت افراد یا محیط برای رشد وپیشرفت به سادگی وزیبایی قرار میده از جایی که اصلا فکرشو نمی کنیم باور درست و قلبی وحس عالی باعث ایجاد کننده زندگی فوقالعاده میشه
به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها و نشان دهنده مسیر اصل از فرع به ما
ردپای امروز من در گام سیزدهم
خداروشاکرم بعد وقفه چند روزه دوره دریافت انرژی پاک دوباره راه افتاد تا ما ازاین الهامات پاک الهی انرژی پاک بگیریم و زندگیمونو بسازیم خداروشکرررر که در مسیرم در حرکتم و بابت فایل جدید استادم که گذاشته بودن در این وقفه چندروزه که بهترین جایگزین و ناب ترین آگاهی رو داشته تشکر ویژه دارم استاد با این فایل و لیلا جان عزیز با به اشتراک گذاشتن موفقیتش همه مارو ناک اوت کردن درود بر همه اونایی که موفق شدن و اومدن موفقیتشونو کامنت کردن تا دل ماگرم بشه تا ایمان ما بالا بره الهی شکررررت منم میخوام الگو بشم برای گسترش جهانت.
بریم به درس امروزمون بپردازیم؛
که تشخیص اصل از فرع میباشد من این فایل ویکسال پیشم گوش داده بودم این یکی از اون فایلایی بود که چندصدبار گوشش کردم و کامنتاشو خوندم یادمه که چه انقلابی در من ایجاد شد که دگرگونی و خوشحالی که کارکردن و برام آسون کرده که اصلاااا تو کاسبیم بدنبال فرعیات نیستم درسته هنوز به موفقیت مالی نرسیدم ولی میدونم اصلش در درون من که باید تغییر کنه با تغییرات اون بیرون میدونم که اصلا وابدااااا اتفاقی نخواهد افتاد و چقد با خیال راحتتر ازاونموقع دارم زندگی میکنم و بابتش شکرگزار خدایم هستم وقدردان استادباعشقم با این فایل های ناااااب.
بعد اومدم کامنت علی اقا حیدری رو خوندم که خیلییی دگرگون شده درونم چقد زیباست وقتی با یک تلنگر از طرف خدا یهویی کلی از اون باورهای سیمانی و بتونی درونت تخریب میشه چه حال خوبی به آدم اونلحظه دست میده که وصف پدیر نیست که برای من خیلی اینجا تو این سایت اتفاق افتاد وخداروشکر میکنم و از علی آقای حیدری هم بسیاااار ممنونم برای کامنت عالی اش.
من امروز اینو آموختم که :
اصل خداست ،اصل ایمان به رزّاق بودن خداست ،اصل توکل و اعتماد داشتن به الله ست،اصل قادرمطلق دانستن ربّ هست ،اصل ایمان به هادی بودن وحامی بودن و حافط بودن اوست ،اصل تنها منبع قدرت وثروت دانستن اوست، وبقیه غیر ازاینا همه وهمه فرع هستن که مارو به بیراهه وناکجا اباد میبرند،
مثل اینکه بگیم بازار خرابه،فلانی رو ببین چقد خرشانسه ویا اینکه نباد اینجا مغازه میگرفتم باید برم فلان جای شهر یا سر گدر مغازه بگیرم باید حتمااا تبلیغات شهری داشته باشم تابلوی مغازم واقعااا باید تابلو باشه نورپردازی مغازه خیلی باید زیبا باشه ولی دیدم تو شهر خودم کاسبی هست که در یکجایی که اصلا مغازش تو دید نیست با یک تابلوی قدیمی و یک مغازه ای که یک دونه لامپ بزور داره و جنسها همه سرهم ریخته نشسته تو این مغازه داره پول پارو میکنه اینارو که میبینم بیشتر به اصل وفرع بودن حرفای استاد پی میبرم که مهم اینه بفهمیم اصل در کار چیه در ارتباط چیه ….بله هرچیزی که مارو وادار میکنه تا قدرت و از خدا بگیریم بدیم به چیز دبگه یا کس دیگه اونا فرع اند و به شرک مارو میکشانند که برکت و ازما دور میکنه،پس یاد گرفتم اگه با تمام وجودم به رزاقیت خدا ایمان داشته باشم به قادر مطلق بودن او به هدایتگر بودن او به همه چی دان بودن او ایمان داشته باشم باید مثل آب خوردن پول دربیارم و در کارم در ارتباطم در هر امورم هیجگونه تقلا یا سختی و رنج فیزیکی نباید داشته باشم اصل اینه که آسان شوم برای آسانی ها واین تنها با اتصال با خدا امکان پدیره پس وقتی روزی رسان اونه مشنری هام همه ازاو دستور میگیرن پول وثروت از طرف اونه چرا نگران باشم و دنبال قدرت غیر او باشم چون هیج قدرتی بالاتر از قدرت او نیست فقططط کافیه به این ایمان داشته باشم یعنی در ضمیرناخوداگاهم این باور بشینه دیگه تمومه هیج نگرانی وجود نخواهد داشت.
الهی شکررررت برای این آگاهی ناب امروزم خداروشکر که ضمیرناخودآگاهم داره آماده دریافت این آگاهی وتبدیل ان به باور درست میشه و زندگیم براحتی ساخته میشه به سمت زیبایی ،
خداروشکررررر که کمکم میکنی تا بفهمم که دیگه قدرت و به دلار به شانس به آمریکا به رییس جمهوری به تغییر شرایط بیرونی ندم و اصل و در ایجاد آرآمش درونی و ایجاد ایمان بیشتر و پاکسازی باورهام بدانم و بس.
که الگوی ما در اینکار خودتی استاد باعشقم در روابط مالی ومعنوی نمونه بارز هستین خصوصا روابط رویایی زناشویی که شما و مریم جان نامبروان هستین که میخوام از شما الگو بسازم برای ذهنم که وقتی برای استادم شده پس حتما برای منم میشه استاد بدون اینکه هیچ تقلایی فیزیکی بکنه عشقش همه جا جاریه و ساری و رو دوش خدا نشسته خداوند تمام دلها رو داره از بهترین و هموارترین راه براش نرم میکنه و چقد این اتفاق زیباست چقد این موفقیت زیباست چقد این رابطه زیباست چقد این وابسته نبودن زیباترینه خدایا میخوام کمکم کنی تا به تو وصل بشم تا همه اموراتمو طبق آیه 2و3 سوره مبارک طلاق خودت برام انجام بدی و من فقط لدت ببرم ولذت ببرم ولذت و عشق دنیارو بکنم بدون هیج محدودیتی.الهی امین
اینم درس امروزم همراه با دوستان بی نطیر الهی ام در گام سیزدهم
امضا.مجید باعشق
سلام دوست خوبم ، کامنتت چقدر زیبا بود،چقدر درک و مفهوم خوبی داشت. زیبا نوشته بودید،هزار بار ارزش خواندن را دارد کامنت شما. چقدر زیبا اصل را گفته بودید، اصل خیلی مهمه توحید خیلی مهمه و با کامنت شما بار دیگر بهم یادآوری شد که اصل چیه فرع چیه
سپاس از شما و سپاس از خدای خودم که منو به خوندن این کامنت هدایت کرد.
با سلام به همه دوستان
استاد من حالا که این فایل توضیحات بیشتر را شندیدم نشستم 4 تا انسان که میشناسم از نزدیک که هم بسیار ثروتمند هستند هم در سلامت کامل هستند هم کار افرین بودن و ایجاد شغل کردن برای دیگران و هم زندگی خانوادگی بسیار خوب دارند را من به عنوان تمرین که دادن بودین در محصول روانشناسی ثروت باهاشون صحبت کردم به یاد اوردم با یک نگاه به نوشته هام دیدم چه جالب هیچ کدوم از این ادمها تو یک شهر نیستن حتی 2 تاشون ملیت ایرانی دارن یکیشون کانادای یکی دیگه امریکای که تو اروپاست یعنی تازه متوجه شدم که واقعاً مهم نیست کجای این کره خاکی به دنیا امده باشی موارد که در هر 4تا یکسان هست
1: همگی به خداوند ایمان دارند ( شاید باورتون نشه 3 تا از این ادم ها گفتن مذهبی ندارم) ام اولین چیزی که هر 4تا به من گفتن وقتی پرسیدم دلیل اصلی ثروتمند شدنتون چی هست گفتن لطف خداوند و همون لحظه خدارو شکر کردن و هر 4تا خوب به یاد میارم که بسیار انسان های شاکری هستند حتی برای چیزهای بدیهی هم شکر گزارند
2 دومین اصل هر 4تا اعتقاد داشتن که باید حرکت کنی مهم نیست چند ساعت در روز کار میکنی، وقتی میدونی این کار تو هست و میتونی درش موفق بشی باید شروع کنی و ادامه بدی حال دیگه مهم نیست چقدر طول میکشه خدارو شکر کن که این راه پیدا کردی و بدون stop کار بکن
3 و سومین هر 4تا گفتن وقتی عاشق کارت هستی و تمام وجودت میزاری بدون اینکه منتظر نتیجه باشی اولش قطره قطره هست اما یک دفه چشم باز میکنی می بینی یک شهرو میتونی بخری دیگه انقدر داشتی از کار لذت می بردی که پول فقط یک نتیجه بسیار بدیهی هستش سرازیر میشه.
استاد سپاس که باعث شدین من این تمرین به یاد بیارم و از دلش این 3 تا اصل پیدا کردم که در 4 تا مشترک بود. امیدوارم واسه شما دوستان هم مفید باشه.
در پناه خداوند موفق باشید.
بانام عشق
مینویسد بامن سرنوشت
خانم سلیمانی عزیز خیلی کامنت شما عالی بود سپاسگزارم واقعا که با عشق نوشتید و مارو هم آگاهتر کردین ٫چون وقتی تجربیات دوستان یا خودم رو میبینم خیلی بهتر میتونم الگو بسازم وباور پذیرش کنم ٫
نکته مشترک همه ی آدمهای موفق وثروتمند دانستن راز خوشبختیه رازی که بهش پی بردن اونم قانون خداوند ووصل شدن به اونه ٫
سوی دریا میروم قطره ام بهر دریا آمدم خود به دست رودها ب سپرده ام ٫
من رها بازم رها از این وان سمت وکجا
میروم که آرامش بگیرم منزل من بی انتها
در پناه خدای عزیز م شااد ومهربان و ثروتمند ????
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم و بقیه اعضای محترم خانواده
من یک کارگاه تولیدی دارم
چند سال پیش که چیزی از قانون و اینا نمیدونستم تو یه جلسه مذهبی (کوچیک در حد چند نفره)بودم و یه آدم فهمیده ای اونجا بود به نام حاج محسن صحبت میکرد و سوال جواب میداد تو صحبت هاش این بود که…
یه روزی از آخرین روز های زندگی یکی از پیامبر ها (فکر میکنم حضرت داوود) به خودش میگفته دیگه اینم سرنوشت ما بود که یک عمر زره آهنی بسازم برای مردم و کسب روزی کنم و اینا یه دفه میبینه یکی از
بهترین مشتری هاش میاد و میگه بیا بریم
دستشو میگیره میبره پشت یک کوهی و میبینه تمام این زره هایی که این همه سال ساخته اونجا هستن بعد اون مرد میگه
این زره ها به درد ما نمیخوره من فرشته ای هستم از طرف خداوند که میام جنس های شما رو می خریدم و این همه سال خداوند به تو روزی داده
حاج محسن میگفت من تو جوونیم تولیدی داشتم جنس تولید میکردم بازار خراب بود و مردم هرچی میگفتن مهم نبود میگفتم خدا فرشته شو میفرسته جنسای بنجول منم بخره و چند بار نتیجه گرفته بود
اونجا تو گوش من زنگ خورد
و تو کسب و کار خودم هر بار که سفارش نداشتم بی کار نموندم یه جنسی تولید کردم بعد خداوند هم فرشته شو فرستاده.
واقعا جنس هایی که خودم فکر نمیکردم به این زودیا و نقدی فروش بره با قیمت خوب و عزت مندانه فروش رفت.
هر بار که دنبال عامل اصلی پیشرفت هستم بیشتر باور میکنم هر آنچه به ما داده میشه از توحید توکل و تقوا هست
سپاسگزار خداوندم بابت این روز های خوب ❤️
ممنون که وقت گذاشتین تا انتها خوندین
انشاالله هرکجا هستین زندگیتون سرشار از سلامتی.شادی و ثروت باشه
سلام آقا مهدی عزیز . قدردانت هستم برادر بزرگوارم که زحمت کشیدی و کامنت گذاشتی ، خدا به زندگیت خیر و برکت بده و به زندگی اون حاج محسن که این ماجرا رو نقل کرده بود. این ماجرای حضرت داوود خودش یه دوره کامل بود انگار. واقعا گاهی اوقات ما ایمان نداریم که توی انجام یه سری کارها کوتاهی میکنیم. قدردانت هستم بابت کامنت ارزشمندت.
سلام
ممنون از حاج محسن و آقا مهدی
خیرش رو ببینی،عجب معجزه ای
چقدر زیبا به ما گفته میشه حالا به هر طریقی و چقدر زیبا خداوند عاشق ماست و چقدر عالی هدایت شدیم به استاد ومریم و تموم خانواده و چقدر عالی و زیبا و راحت هدایت میشیم به انسانهای موحد و دوست داشتنی و کارهای عالیییی با سود عالیییی مثل هلو بپر تو گلو