https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
همانطوری که خود استاد فرمودند عاملی که باعث میشه مثلا دو تا مغازه که موقعیت و همه چیزشون با هم یکی هست ولی یکی از آنها موفق میشه و اون یکی نه = فقط و فقط مداری هست که اونها توش هستند
و گرنه اگر قرار بود مسایل فیزیکی و ٫٫٫٫٫ تاثیر گذار باشد که باید هر دو به خاطر شرایط یکسان موفق میشدند پس هیچ چیز نمیتواند باعث موفقیت شخص شود جز مداری که داخلش هستند ( و این قوانین رو هیچ کس دیگه ای نمیتواند بهتر و دقیقتر از خود استاد توضیح دهد
توصیه میکنم اگه میخواهید بهتر درک کنید دوره های ثروت رو تهیه کنید)
و باز به قول استاد چه چیزی میتواند مدار رو تغییر بدهد ؟ = فقط و فقط باور
حالا چرا باور؟ چرا استاد نگفتند فکر؟
چون فکر جرقه کوچیکی هست که زده میشه ولی عامل اصلی باور هست و باور فکری هست که صدها یا هزاران بار تکرار شده است
پس اگر هر چقدر زحمت میکشیم و از همه ابزار ها کمک میگیریم و یا به انواع و اقسام کلاسهای آموزش در مورد کارمون میرویم ولی موفق نیستیم = فقط و فقط علتش مداری هست که داخلش هستیم
ما باید مدارمون رو تغییر بدهیم و خودمون رو به مدار موفقیت برسانیم
در جهان ما هزاران هزار مدار هست
یکی از آنها ۱ ملیون تومنی هست
یکی از آنها ۱۰ ملیون تومنی هست
یکی از آنها ۱۰۰ ملیون تومنی هست
و به همین ترتیب
وقتی ما در مدار ۱ ملیونی هستیم فقط و فقط در آمد و اتفاقهای یک ملیونی برامون اتفاق می افته و امکان نداره اتفاقات و درآمدهای ۱۰۰ ملیونی رو ببینیم
و اگه میخواهیم یه مدار ۱۰۰ ملیونی بریم باید کم کم مدارهامون رو بالا ببریم
اول به مدار ۲ ملیونی بعد ۴ بعد ۶ بعد ۱۰ و ٫٫٫٫٫ به همین ترتیب
و اگر خواستیم بدونیم مدارمون در حال تغییر هست یا نه باید به احساسمون نگاه کنیم اگه احساس خوبی داشته باشیم این یعنی داریم موفق میشویم
در جواب این سوال می تونم بگم همه چی به باور و افکاری است که انسان داره ٫٫٫
برای کسب و کار باید بهترین باورها را ساخت و با هدایت الهی به الهاماتی که به ذهن میرسه عمل کرد و ایمان داشت٫
باورهای مخرب و پیدا کرد و جایگزینش بهترین باورها را گذاشت ٫٫
و وقتی دو نفر در یک کسب و کار دو نتیجه متفاوت میگیرند یعنی باورهای اونها با هم متفاوته ٫٫٫
هر کس باورهاش قوی تر باشه و ایمانش بیشتر و توجهش کاملا به نکات مثبت باشه ٫٫٫بهتر هدایت میشه و الهامات و شواهد بیشتری برای موفقیت نصیبش میشه ٫٫٫ و با ایمان به اون هدایتها و الهامات عمل میکنه چون ترسی ندارد ٫
ولی کسی که باورهای ضعیف داره در اینصورت ایمانش کمتر میشه و الهامات هم کمتر متوجه میشه ٫٫٫
در هر حال برای کسب و کار عالی به نظرم اول کار کردن روی ذهن و ساختن باورهای پولساز و موفقیت ٫٫٫ ایمان به اونها و عمل کردن به اونهاست ٫٫٫
ایمان به اینکه وقتی به خدا توکل کنیم احتیاج به هیچ رانت و پارتی نداریم و بدون در نظر گرفتن هر موقعیت و هر شرایطی در هر موقعیت ایده های پولساز به ذهن ما خطور میکنندبه اونها عمل میکنیم و موفق میشیم٫
مدتی هست که متعهد شدم که سرنوشت اتفاق های زندگیم رو بدست بگیرم.و برنامه های استاد رو انجام بدم.در تمام این مدت یک حسی برام از همه مهمتر و پر رنگ تر بنظر اومد. اون هم احساسم با خداست ، روزهایی که از خدا هدایت لحظه به لحظه می خوام و حس می کنم که شریک تمام لحظاتم هست همه و همه چیز به بهترین شکل ممکن پیش میره. چون بخدا میگم، خرد لایتناهی تو هیچ وقت شکست نمی خوره و من از خرد تو کمک می خوام. من طرحی الهی برای زندگیم از خدا می خوام، من گام به گام ازش می خوام همه چیز رو روشن کنه.در مورد سلامتی ، می خوام سلامت الهی خودش رو در من تجلی بده و تا الان کاملا حسش کردم. و در مورد عشق ، می خوام عشق الهی خودش رو در من و در زندگیم و در همه انسانهای اطرافم تجلی بده. در مورد انجام یک کاری ، ازش می خوام از قدرتش و توانش به من بده.کلا سعی می کنم در همه کارها ازش هدایت بخوام و خودم رو به تمام صفات عالیش وصل کنم و نتیجه گرفتم، اما پیش اومده روزی که این ارتباط کمتر شده ، کاملا تغییر نتایج قابل لمس هست. و شب که با خودم فکر می کنم متوجه میشم رکن اصلی رو کمتر استفاده کردم یعنی هدایت خواستن لحظه به لحظه . یجورایی میشه با خدا شریک شد توی کار و زندگی و همه امور.هر کسی یه علمی رو یاد گرفته و یک کاری رو انجام میده شاید مدام تضاد پیدا کنه و بخاطر باورهاش مسیر انتخاب ها و تصمیم گیری ها مدام بالا و پایین بشه. اما اگر خدا رو باور کنی و خودت رو به سرچشمه همه چی ، می خواد ثروت ، می خواد قدرت ، می خواد سلامتی ، می خواد عشق ، می خواد خلقت و…..وصل کنی در همه جا و در همه موقعیت ها و در همه لحظه ها هدایتت می کنه. چون بنظر من خدا تنها کسی هست که بهترین ها رو برای ما می خواد اگر ما ازش بخوایم. و هیچ چیز از قدرت ، ثروت ، عشق ، سلامت ، خلقت ، حرکت الهی نیست. اگر خدا رو منشأ همه برکتها و ثروتهای و سلامت و…خودمون بدونیم و برای تک تک جزییات زندگیمون چشم امیدمون رو بخدا بدوزیم و تلاش و حرکت خودمون رو انجام بدیم و ازش هدایت بخوایم همه جنبه های زندگیمون ثبات پیدا می کنه.من در مسیر تغییر باورهام از خدا هدایت می خوام و خیلی زیبا همه چی رو بهم نشون میده جوری که حسابی شگفت زده میشم چون دقیقا بعد از اینکه ازش می خوام سر موقع درستش و بلافاصله بهم نشون میده.
این باور منه و امتحانش کردم و نتیجه گرفتم . قبلا خودم پیش می رفتم و توی ذهنم درگیر میشدم و تلاش داشتم با توان خودم پیش برم اما نتایجی که الان با حضور خدا بدست میارم بسیار بهتر هستش و در آرامش بیشتری هستم .
در گام اول ما باید به این نکته دقت کنیم که قوانین موجود در کائنات همه و همه توسط پروردگار مهربان و رزاق آفریده شده که این اختیار رو به انسان میده که کنترل زندگیش رو بدست بگیره و بتونه شرایط خیلی عالی ای رو در همه جهات برای خودش رقم بزنه٫ بنابراین در گام اول باید به این نکته دقت کنیم که به قول استاد هیچ برگی بدون اذن خداوند بر روی زمین نمیوفته و قدرت اول و آخر خداست٫ در نتیجه اگر ما به مرحله ای برسیم که بتونیم به این قدرت نامحدود متصل بشیم و ازش کمک بخواهیم هر کاری ممکن خواهد بود از جمله موفقیت در کسب و کار خودمون بدون اینکه تبلیغ اساسی انجام بدیم٫ چون ما قدرت رو به ایشون دادیم و ((ایمان)) داریم که خودشون بهترین تبلیغ کننده هستند٫
خب خداوند قوانین ارزشمندی رو بنا نهاده که یکی از اساسی ترین اونها، قانون باورهاست٫ بنا به این قانون دنیای بیرون ما چیزی جز باورهای ما نیست٫ و هر آنچه را که ما به آن باور داشته باشیم در دنیای بیرون ما رخ خواهد داد٫ بنابراین شرایطی را تصور کنید که در اون شخصی با باورهای غلط در مورد خودش ، توانایی هاش، ارزش محصولاتش و غیره بیاد و یک تبلیغ عظیمی رو انجام بده و تلاش کنه که فروش بالایی داشته باشه٫ نکته اینجاست که چون فرد داره تلاشی در تضاد با باورهاش انجام میده در نتیجه اون دستاورد دلخواهی که مدنظرش بود رو بهش نمی رسه و خیلی زود نا امید میشه٫ در واقع حکایت همون گاز و ترمز هست که شخص در حالی که پاهاش بر روی گاز (تبلیغات) و تلاش میکنه با شتاب بالایی حرکت کنه اما از اون طرف یک پای دیگش بر روی ترمز هست (باور های محدود کننده) هست که اجازه نمیده که شرایط دلخواهش رقم بخوره٫
اما اگر اون فرد باورهای مناسبی رو در زمینه کسب و کارش در خودش ایجاد کنه قطعا می تونه آدمها و شرایطی رو برای خودش ایجاد کنه و در مسیرهایی قرار بگیره که حتی بدون تبلیغات هم نتایج مناسب تری رو به نسبت حالت اول کسب کنه٫ البته این آدم ها و شرایط تا جایی می تونند به اون فرد کمک کنند که اون شخص همچنان قدرت اصلی رو از پروردگار بدونه٫
سلام به شما دوستان عزیز و یک سلام گرم به استاد عزیزم عباسمنش
سؤاله خیلی خوبی پرسیدین دوست عزیز ممنونم بابت این سؤال
خداوند مارو به اون چیزی که میخوایم هدایت میکنه نه اون چیزی که نمیخوایم
استاد گفتن که به من وحی شده تبلیغات نکنم
خداوند بهم گفته همین مسیرو برم با احساس خوب و اعتماد به نفس بالا و خداوند خودش میدونه
یه کسی مثل حضرت ابراهیم میاد آتش رو به گلستان تبدیل میکنه وقتی که ملائکه میان میگن چطور میتونیم بهت کمک کنم حضرت ابراهیم میگه من از خدا کمک میخوام غیر از خدا هیچ کسی دیگری رو نمیخوام
توحید توحید همه چیزه استاد یکتاپرستن و تسلیم هستن در برابر خداوند
ما هم تسلیم باشیم به ما هم وحی میشه مارو هم بدون هیچ هزینه ی ثروتمند میکنه مارو هم هدایت میکنه
تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم
از طرف من همینا بود که گفتم دیگه بسه سطلم فعلا خیلی بزرگ نشده ?داره آرام آرام بزرگتر میشه ?بعد خدا بهم یه سطله بزرگتر میده ??
سوال: ویژگی کسب و کاارهای موفق دلایل اصلی ارتقاا مدااوم در کسب وکاار
پاسخ:
خداایا شکرت من خیلی منقلب شدم وقتی ب این سوال شماا فکر کردم شااید دو روز بعد اینک متوجه شدم مساابقس شروع کردم ب فکر کردن راجب اصلا خود این سوال پرسیدن ک چقدر میتونه موثر بااشه تو اتصمیم گیری هاای ماا و بنظرم از مهمترین ویژگی هاای کسب و کااار هاا وجود کسی در راس اونه ک بخااد رسشد کنه و کسب و کاارش رو ارتقاا بده و در این رااه ازخودش سوالات خووب بپرسه چون یسری تصمیماات لحظه ای تو کسب و کاار هستند ک اگ درست گرفته بشن میتونن مسیر کسب وکاار رو چن ساال پیش بنداازن پس اولین قدم پرسیدن سوالات خووب و اینده نگر قبل از هر تصمیم درکسب وکاار هستش
دوم اینک فردی ک در راس هستش شجااع بااشه ترسو نبااشه خود این شجااعت چ فیزیکی چ متاا فیزیکی کمک زیاادی میکنه ک فک میکنم همه حداقل یباار ب این مسئله رسیدن چون در کسب و کاار یجاایی میرسه ک بااید بین مسیر صحیح و مسیر زود باازده بااید مسیر صحیح رو انتخااب کنی یاااینک مثل استاد یسری افرااد رو بااینک کارامدن براات بذااری کناار
سوم اینک بااید حرفه ای عمل کرد واقعاا ب قصداینک محصول یا خدماات رو اصطلاحاا غالب کنی نبااشی چون در اون صورت از کیفیت کاارت نااخوداگااه کم میشه و این رااهی نیس ک ی کسب و کاار موفق طی میکنه بااید خودت بیشتر از مشتری رو کیفیت مجموعت حسااس بااشی تا مشتری نتونه اصلاا ایرادی بگیره البته ک شرط اینک بیشتر از پولی ک میگیری خدمات ارائه کنی فقط و فقط اینه ک عااشق کاارت بااشی ک بنظرم مهمترین دلیل موفقیت هرکسب و کااری همینه چون تو وقتی عااشق کاارت هستی ایده هاایی ب ذهنت میرسه ک اولاا ب ذهن هیچکس از ازل تا ابد نمیرسه وبعدشم تو برای عملی کردن اون ایده هاا وقت میذااری
دلیل چهاارم هم بنظرم خود وقت گذااشتن هستش توکاارت متخصص بودن یا هرچی مث این چون وقتی وقت میذااری ناخودگااه تمرکز هم میذااری و وقتی رو ی کااری تمرکز میذااری موفقیت در اون کاار درصدش خیلی بالا میره مثلا سفرناامه ک خاانم شاایسته تو سایت کاار کردن یاادتونه استاد میگف چندین روز و شب کار مدااوم و تا 4و 5 صب بیدار بودن و نتیجه شم ک مشخصه
دلیل بعدی ک خیلیم مهمه اینه ک وقت زیاادی رو این میذاارن ک خودشون اگهی تبلیغاتی شرکتشون بشن برای همین هس ک استاد میفرمایند ک تبلیغ بی تاثیر چون اگر کسی از طریق اون تبلیغ وارد فضاای کسب و کاار شماا بشه ولی اون چه ک بااید رو از شماا و محصولتون نبینه میره و در عوض اگر شماا خوب بااشید کسی اتفااقی همم با کسب و کاار شماا اشناابشه جذب میشه و میونه ممکنه ب اون حوزه هم نیاازی ندااشته بااشه اما انگاار همون فرکاانس رو دریافت میکنه ک اینجاا حرفه ای هاا هستند و میونه
و دلیل اخر هم بنظرم تخفیف نچسبوندن روی محصولته تخفیف ب معنی ک از روی هرفکری بخااطر اینک محصول فروش بیشتری دااشته بااشه از ارزش واقعیش کمتر بدی من خودم توی سایتی عضو بودم و برای اینک بتونم پیشنهااد دریافت کنم و رزومه مو تو سایت سیااه کنم راایگاان کاار میکردم و فکر میکردم از یجاایی ببعد دیگ میتونم پول این رایگاان هاارم دربیارم اماادریغ از اینک قاانون این نیس مثلا خود استاد تو فایل ایمانی ک عمل نیااورد چقد مودباانه ولی رک و بی پرده کساانی رو ک محصول ایشون رو با ارزش کمتر از ارزش اصلیش طلب کرده بودند آگااه کرد و بهشون یااداوری کرد ک چ محصولی رو باچ کیفتی داارند دریاافت میکنند مث اینک میگن پرااید گرون تر از لامبورگینیه چون پراید چارتا تیکه اهن رو بااین قیمت میدن ولی لامبورگینی هزاران اپشن رو بااون قیمت میدن بنظرم فایل ایمانی ک عمل نیااورد استاد بخش اولش خودش ی پااسخ عملی هستش ب این سوال.
ممنون ک نظرمو میخونین حرف قلبم رو گفتم و چون ک خودم جدیاا داارم کسب و کااری رو شروع میکنم قول میدم تماام یا حداقل 80درصد کامنتاارو بخونم واقعااا چرااغ راه هس براام اگر حس کردید لایقم ستااره بدید.
چی بگم؟ رشد یک کسب و کار یا در این مثال رشد سایت استاد ارتباط مستقیم داره با رشد خود فرد ..الان کافیه شما برید یک سایت دیگر و فایل های فرد را مورد بررسی قرار بدید از جهت دیدگاه باور شخصیت..امکان نداره سایت درامد بالا داشته باشه…پس رشد کسب و کارشون متناسب هست با رشد خودشون ،افکار و باورهاشوون
واقعیت اینه که فکر خدا رو می خونه استاد عباس منش .قدرت درونی بالا ایمان به خدا و توانمندی های خود…. و این اعتقاد که جهان هستی پر از نعمت و فراوانی ..کسی که باور محدود داره هم به اندازه ظرفش می بره ..اگر این سایت و رشدش هست به خاطر فکر و باور صاحبش ..بارها شده دیدم فردی اونقدر محدود بوده افکار و باورهایش در کسب و کارش که نمی تونسته به رقم بالاتری فکر هم بکنه ..اگر این رشده هست در سایت نشان از ایمان فرد به حرفهایش ، عمل به حرفها و صد البته نتیجه گرفتن از اون حرفهاست …اینطور نیست که استاد بشینه و بدون هیچ کاری اتفاقات رقم بخوره ..فکر درست ..باور درست ..منجر به نتیجه درست میشه ..الهام و شهودی درونی که بهش عمل میکنه هم همیشه راهنمای زندگیش بوده..
به قول حضرت علی الرزق رزقان یک سری رزق هست که ما دنبالش میریم یکسری رزق هست که خودش دنبال ما میاد .از این جمله میخوام به این برسم که دلایل موفقیت یک فرد از یکطرف کارهاییکه خودش انجام میده و از طرف طرف دیگه اتفاقاتی که جهان براش رقم می زنه هستش . ولی اگه بخوایم مقایسه کنیم کارهایی که جهان برای ما اگه بتونیم باورهای درستی داشته باشیم در مقابل کارهایی که ماانجام میدیم تا به موفقیتی برسیم اصلا قابل قیاس نیست چون اتفاقاتی جهان برای ما درست میکنه که مغز ما به هیچ عنوان قابل درک و چگونگیش نیست. و میخوام اینو بگم که حتی اگه باورهای درستی داشته باشیم ،کارهایی که ما باید انجام بدیم هم از طریق جهان به ما گفته میشه .
در کل دلایل موفقیت استاد باوریه که به خداوندش داره و اینکه همواره هدایتگر و راهنمای اونه در مسیری که میخواد باشه و در نتیجه با توجه به باوری که نسبت به خداوندش داره به هر الهامی که بهش میشه عمل میکنه و نتیجش اینی میشه که هممون میبینیم.
ا سلام به همه اعضای این گروه بزرگ! از استاد عباسمنش گرفته تا تک تک اعضای باصفا!
درباره سوالی که پرسیده شد، احتمالا در وهله اول، جواب همه ما اینه که ”باور” عامل این موضوعه.
همه ما که اینجاییم زیاد درباره اینکه باور چیه، خوندیم و گفتیم و شنیدیم.
اما این ”باور” که ازش حرف میزنیم، حالا با زندگی شخصی مثل استاد عباسمنش چه کرده؟ با زندگی همه افرادی که موفق اند، ولی نه از راه های ”معروف” ، چه کرده؟
دوستان، من یک طراح گرافیک هستم.
در سال های دانشگاه، خوندم و مطالعه کردم و یاد گرفتم که چطور بتونم ظاهر چیزی رو طوری طراحی کنم، که مشتری یا مخاطب بیشتری رو جذب کنه٫
”من یاد گرفتم که چطور در خدمت تبلیغات باشم…”
البته توجه من به این موضوع، صرفا از دانشگاه شروع نمیشد.
از وقتی که خودم رو میشناسم، همیشه و همیشه گفتم که اگر فلان مواد غذایی بسته بندی شیک تری داشت، قطعا پر فروش تر میشد. اگر فلان مغازه تازه شهر، فقط رنگ دیوار هاش رو از سفید به صورتی تغییر میداد، چه غوغایی در جذب مشتری میکرد. اگر فلان معلم خوب، تبلیغ حرفه ای خودش رو در اینترنت میگذاشت، چقدر معروف میشد و…
و راستش هنوز هم میگم… شاید روزی چندین مثال…
و هنوز هم پذیرش این که این عوامل، عوامل اصلی نیستند، برای من سخته…
اما با مثال های نقض چه کنیم؟
با نتیجه متفاوت استاد و امثال استاد چه کنیم؟
همیشه اگر برای یک قانون، حتی یک مثال نقض وجود داشته باشه، وقت شک کردن به صحت اون قانون فرا رسیده.
وقتی به قانون لزوم تبلیغات شک کردم، اول از خودم پرسیدم که آیا ”همه” این طورند؟ همه پایبند به تبلیغ هستند؟
دوستان، من بعد از تفکر درباره سوال مسابقه، اول از همه به یک جواب ساده رسیدم: این که اون افرادی که از این قوانین تبلیغات و… پیروی نمیکنن، طبق همون ویژگی که باعث شده خودشون رو در تبلیغات و جلوه گری غرق نکنن، دقیقا طبق همون ویژگی، اصلا روش ها و مسیر رسیدنشون به موفقیت رو در بوق و کرنا نمیکنن! این ها افرادی هستند که سرشون به کار خودشون گرمه و تمرکزشون روی هدفشونه، اهل این نیستند که که هر روز یک مصاحبه جدید داشته باشن، یک شوآف جدید در رسانه داشته باشند و…
این ها یک ویژگی دارن که بهشون میگه فقط کارت رو بکن، نه تبلیغ کن ” نه بعدا در بوق و کرنا کن که چطور و چگونه به اینجا رسیدی! ” .
پس ما اصلا صدای اون ها رو اینقدر زیاد از هر طرف نمیشنویم!
اما در مقابل، گروه دیگه که قوانین تبلیغات رو قبول دارن، بعدا هم که موفق شدند، در هر مصاحبه ای، از عامل مهم تبلیغ حرف میزنن٫ سمینار میذارن تا روش های تبلیغی که به کار گرفتن رو به دیگران آموزش بدن٫ شرکت توسعه تبلیغات میزنن و و و…
” این ها تبلیغات رو باور دارن و چون اهلشن، باز از همین طریق، تبلیغات رو تبلیغ میکنن!! ”
اینطور میشه که دسته اول، آروم و بی صدا مشغول تیک زدن اهدافن و صداش به گوش دنیا نمیرسه که روش اون ها چیه، اما صدای دسته دوم، گوش فلک رو کر میکنه!
پس حالا چه اتفاقی میفته؟! اهمیت تبلیغات در ذهن ما تکرار میشه… تکرار میشه… و ”باور” میشه…
اما استاد این باور رو نداره
استاد باور دیگه ای داره
اما این ”باور دیگه” با زندگی استاد چه کرده؟
فکر میکنم این باور کاری کرده که استاد در این زمینه، در یک جهان موازی به سر ببرن!
جهانی که باور استاد ـ درباره تبلیغات ـ براش ساخته، اصلا شبیه این جهان تبلیغی نیست، پس چطور قوانین این جهان باید بر اون حاکم باشه؟!
اون جهانی که استاد توش زندگی میکنه، میگه مخاطب و مشتری، با کار درست تو، کمک گرفتن از خداوند، احساس خوب و٫٫٫ جذب میشه٫
نکته جالب اینه که استاد اصول رو زیر پا نمیذاره و بره یه کار عجیب غریب کنه، استاد به اصول بی توجهی نمیکنه! بلکه ”اصول فروش” جهان استاد این طوره!
ایشون هم به اصولی که جهانش داره پایبنده، اتفاقا حسابی هم پایبنده، و نتیجه اش رو هم میگیره…
فکر میکنم همه ما برای موفقیت، مجبوریم به اصول جهانمون عمل کنیم!
با عرض سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانواده ی محترم سایت عباسمنش
خیلی خوشحال وشکرگزارم که در این مسابقه شرکت میکنم که به چند هدف ارزشمندم میرسم :
١- به خودم و هم فرکانسی های عزیزم اعلام میکنم که قانون کیهانی و دیدگاه توحیدی در زندگی من هم جواب داده.
حالا به اندازه ى تغییر فرکانسم که فکر میکنم عالیه عالى بوده
٢- رد پاى در سایت از خودم به جاى میگذارم تا به امید خدا روزى نتایج بیشترى اعلام کنم و اینجا از خداى خودم تشکر کنم که با من حرف میزند و خیر و شر زندگیم را به من الهام میکند
٣-از استاد عباسمنش عزیز تشکر کنم و با اعلام اینکه من از اموزش آگاهی هاى که ایشان نتیجه گرفتم از فایل هاى رایگان تا خرید کتاب رویا هاى که رویا نیستن
جواب مسابقه:
که بر گرفته از فایل چه کسى مالک توست از استاد عزیز
من فکر میکنم دلیل موفقیت یک سرى از کسب و کار ها دیدگاه توحیدى است کسانى که ایمان راستین به توحید دارند خداوند در مسیرى قراران میدهد که مسائل زندگى انان از نظر ثروت و کسب و کار و در کل آگاهی به حل مسائل اسان میشود آرامش داشتن در تمام امور زندگى به صورت طبیعی براى این افراد مهیا میشود خداوند در هیچ جاى از قران در رابطه با پوشاک خوراک و مسکن پیامبران و این که چه کسب و کارى داشتن صحبتى نکرده ولى در رابطه با ایمان و اعتماد به الله یکتا بسیار تاکید شده
اما کسانى که کسب و کار موفق دارن:
١-به این آگاهی رسیدن که خداوند قدرت خلق زندگى ما را به خودمان داده و وقتى به سبک خودمان زندگى کنیم قطعا موفق میشویم
٢-هیچ قدرتى خارج از ما نمیتواند در ما تأثیر گذار باشد تنها نیروى حاکم بر ما قدرت مطلق خداوند و خودمان هستیم
٣-در رابطه با خودمان حس خوب و اعتماد به نفس و عزت نفس بالاى داریم به خداى خودمان ایمان داریم که میدهد هر آنچه که ما میخواهیم و خلق میکنیم
کسب و کار موفق نه هوش نه استعداد خاصى نیاز دارد نه تیپ و لباس خاصى نه خانواده خاص نه گذشته ى خاص نه مدرک تحصیلى خاص نه فاکتور خاص دیگه اى
فقط و فقط خداى خاص میخواهد فقط دیدگاه توحیدى خاص میخواهد
وقتى ما دیدگاه توحیدى داریم و شرک نمیورزیم و قدرت خلق زندگى را به نیروى خارج از نیروى عشق درونمان نمیسپاریم خداوند خودش کار هاى ما را انجام میدهد هر چه ما تصمیم میگیریم درست است چون خداوند خیر وشر ما را به قلبمان الهام میکند
ایمان راستین به قدرتى که خداوند در قلب ما قرار داده و با اعتماد کردن و قبول این قدرت ما میشویم تنها عامل موفقیت و خوشبختى خودمان
با تشکر از استاد عزیز و خانواده محترم سایت عباسمنش که من از نظرات و کامنت هاى دیگر دوستان بسیار الهام گرفتم سپاس گذارم
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
همانطوری که خود استاد فرمودند عاملی که باعث میشه مثلا دو تا مغازه که موقعیت و همه چیزشون با هم یکی هست ولی یکی از آنها موفق میشه و اون یکی نه = فقط و فقط مداری هست که اونها توش هستند
و گرنه اگر قرار بود مسایل فیزیکی و ٫٫٫٫٫ تاثیر گذار باشد که باید هر دو به خاطر شرایط یکسان موفق میشدند پس هیچ چیز نمیتواند باعث موفقیت شخص شود جز مداری که داخلش هستند ( و این قوانین رو هیچ کس دیگه ای نمیتواند بهتر و دقیقتر از خود استاد توضیح دهد
توصیه میکنم اگه میخواهید بهتر درک کنید دوره های ثروت رو تهیه کنید)
و باز به قول استاد چه چیزی میتواند مدار رو تغییر بدهد ؟ = فقط و فقط باور
حالا چرا باور؟ چرا استاد نگفتند فکر؟
چون فکر جرقه کوچیکی هست که زده میشه ولی عامل اصلی باور هست و باور فکری هست که صدها یا هزاران بار تکرار شده است
پس اگر هر چقدر زحمت میکشیم و از همه ابزار ها کمک میگیریم و یا به انواع و اقسام کلاسهای آموزش در مورد کارمون میرویم ولی موفق نیستیم = فقط و فقط علتش مداری هست که داخلش هستیم
ما باید مدارمون رو تغییر بدهیم و خودمون رو به مدار موفقیت برسانیم
در جهان ما هزاران هزار مدار هست
یکی از آنها ۱ ملیون تومنی هست
یکی از آنها ۱۰ ملیون تومنی هست
یکی از آنها ۱۰۰ ملیون تومنی هست
و به همین ترتیب
وقتی ما در مدار ۱ ملیونی هستیم فقط و فقط در آمد و اتفاقهای یک ملیونی برامون اتفاق می افته و امکان نداره اتفاقات و درآمدهای ۱۰۰ ملیونی رو ببینیم
و اگه میخواهیم یه مدار ۱۰۰ ملیونی بریم باید کم کم مدارهامون رو بالا ببریم
اول به مدار ۲ ملیونی بعد ۴ بعد ۶ بعد ۱۰ و ٫٫٫٫٫ به همین ترتیب
و اگر خواستیم بدونیم مدارمون در حال تغییر هست یا نه باید به احساسمون نگاه کنیم اگه احساس خوبی داشته باشیم این یعنی داریم موفق میشویم
در جواب این سوال می تونم بگم همه چی به باور و افکاری است که انسان داره ٫٫٫
برای کسب و کار باید بهترین باورها را ساخت و با هدایت الهی به الهاماتی که به ذهن میرسه عمل کرد و ایمان داشت٫
باورهای مخرب و پیدا کرد و جایگزینش بهترین باورها را گذاشت ٫٫
و وقتی دو نفر در یک کسب و کار دو نتیجه متفاوت میگیرند یعنی باورهای اونها با هم متفاوته ٫٫٫
هر کس باورهاش قوی تر باشه و ایمانش بیشتر و توجهش کاملا به نکات مثبت باشه ٫٫٫بهتر هدایت میشه و الهامات و شواهد بیشتری برای موفقیت نصیبش میشه ٫٫٫ و با ایمان به اون هدایتها و الهامات عمل میکنه چون ترسی ندارد ٫
ولی کسی که باورهای ضعیف داره در اینصورت ایمانش کمتر میشه و الهامات هم کمتر متوجه میشه ٫٫٫
در هر حال برای کسب و کار عالی به نظرم اول کار کردن روی ذهن و ساختن باورهای پولساز و موفقیت ٫٫٫ ایمان به اونها و عمل کردن به اونهاست ٫٫٫
ایمان به اینکه وقتی به خدا توکل کنیم احتیاج به هیچ رانت و پارتی نداریم و بدون در نظر گرفتن هر موقعیت و هر شرایطی در هر موقعیت ایده های پولساز به ذهن ما خطور میکنندبه اونها عمل میکنیم و موفق میشیم٫
بچه ها موفق و شاد باشید٫
سلام دوستان و سلام استاد عزیز
مدتی هست که متعهد شدم که سرنوشت اتفاق های زندگیم رو بدست بگیرم.و برنامه های استاد رو انجام بدم.در تمام این مدت یک حسی برام از همه مهمتر و پر رنگ تر بنظر اومد. اون هم احساسم با خداست ، روزهایی که از خدا هدایت لحظه به لحظه می خوام و حس می کنم که شریک تمام لحظاتم هست همه و همه چیز به بهترین شکل ممکن پیش میره. چون بخدا میگم، خرد لایتناهی تو هیچ وقت شکست نمی خوره و من از خرد تو کمک می خوام. من طرحی الهی برای زندگیم از خدا می خوام، من گام به گام ازش می خوام همه چیز رو روشن کنه.در مورد سلامتی ، می خوام سلامت الهی خودش رو در من تجلی بده و تا الان کاملا حسش کردم. و در مورد عشق ، می خوام عشق الهی خودش رو در من و در زندگیم و در همه انسانهای اطرافم تجلی بده. در مورد انجام یک کاری ، ازش می خوام از قدرتش و توانش به من بده.کلا سعی می کنم در همه کارها ازش هدایت بخوام و خودم رو به تمام صفات عالیش وصل کنم و نتیجه گرفتم، اما پیش اومده روزی که این ارتباط کمتر شده ، کاملا تغییر نتایج قابل لمس هست. و شب که با خودم فکر می کنم متوجه میشم رکن اصلی رو کمتر استفاده کردم یعنی هدایت خواستن لحظه به لحظه . یجورایی میشه با خدا شریک شد توی کار و زندگی و همه امور.هر کسی یه علمی رو یاد گرفته و یک کاری رو انجام میده شاید مدام تضاد پیدا کنه و بخاطر باورهاش مسیر انتخاب ها و تصمیم گیری ها مدام بالا و پایین بشه. اما اگر خدا رو باور کنی و خودت رو به سرچشمه همه چی ، می خواد ثروت ، می خواد قدرت ، می خواد سلامتی ، می خواد عشق ، می خواد خلقت و…..وصل کنی در همه جا و در همه موقعیت ها و در همه لحظه ها هدایتت می کنه. چون بنظر من خدا تنها کسی هست که بهترین ها رو برای ما می خواد اگر ما ازش بخوایم. و هیچ چیز از قدرت ، ثروت ، عشق ، سلامت ، خلقت ، حرکت الهی نیست. اگر خدا رو منشأ همه برکتها و ثروتهای و سلامت و…خودمون بدونیم و برای تک تک جزییات زندگیمون چشم امیدمون رو بخدا بدوزیم و تلاش و حرکت خودمون رو انجام بدیم و ازش هدایت بخوایم همه جنبه های زندگیمون ثبات پیدا می کنه.من در مسیر تغییر باورهام از خدا هدایت می خوام و خیلی زیبا همه چی رو بهم نشون میده جوری که حسابی شگفت زده میشم چون دقیقا بعد از اینکه ازش می خوام سر موقع درستش و بلافاصله بهم نشون میده.
این باور منه و امتحانش کردم و نتیجه گرفتم . قبلا خودم پیش می رفتم و توی ذهنم درگیر میشدم و تلاش داشتم با توان خودم پیش برم اما نتایجی که الان با حضور خدا بدست میارم بسیار بهتر هستش و در آرامش بیشتری هستم .
سلام خدمت همه ی دوستان و استاد عزیز
در گام اول ما باید به این نکته دقت کنیم که قوانین موجود در کائنات همه و همه توسط پروردگار مهربان و رزاق آفریده شده که این اختیار رو به انسان میده که کنترل زندگیش رو بدست بگیره و بتونه شرایط خیلی عالی ای رو در همه جهات برای خودش رقم بزنه٫ بنابراین در گام اول باید به این نکته دقت کنیم که به قول استاد هیچ برگی بدون اذن خداوند بر روی زمین نمیوفته و قدرت اول و آخر خداست٫ در نتیجه اگر ما به مرحله ای برسیم که بتونیم به این قدرت نامحدود متصل بشیم و ازش کمک بخواهیم هر کاری ممکن خواهد بود از جمله موفقیت در کسب و کار خودمون بدون اینکه تبلیغ اساسی انجام بدیم٫ چون ما قدرت رو به ایشون دادیم و ((ایمان)) داریم که خودشون بهترین تبلیغ کننده هستند٫
خب خداوند قوانین ارزشمندی رو بنا نهاده که یکی از اساسی ترین اونها، قانون باورهاست٫ بنا به این قانون دنیای بیرون ما چیزی جز باورهای ما نیست٫ و هر آنچه را که ما به آن باور داشته باشیم در دنیای بیرون ما رخ خواهد داد٫ بنابراین شرایطی را تصور کنید که در اون شخصی با باورهای غلط در مورد خودش ، توانایی هاش، ارزش محصولاتش و غیره بیاد و یک تبلیغ عظیمی رو انجام بده و تلاش کنه که فروش بالایی داشته باشه٫ نکته اینجاست که چون فرد داره تلاشی در تضاد با باورهاش انجام میده در نتیجه اون دستاورد دلخواهی که مدنظرش بود رو بهش نمی رسه و خیلی زود نا امید میشه٫ در واقع حکایت همون گاز و ترمز هست که شخص در حالی که پاهاش بر روی گاز (تبلیغات) و تلاش میکنه با شتاب بالایی حرکت کنه اما از اون طرف یک پای دیگش بر روی ترمز هست (باور های محدود کننده) هست که اجازه نمیده که شرایط دلخواهش رقم بخوره٫
اما اگر اون فرد باورهای مناسبی رو در زمینه کسب و کارش در خودش ایجاد کنه قطعا می تونه آدمها و شرایطی رو برای خودش ایجاد کنه و در مسیرهایی قرار بگیره که حتی بدون تبلیغات هم نتایج مناسب تری رو به نسبت حالت اول کسب کنه٫ البته این آدم ها و شرایط تا جایی می تونند به اون فرد کمک کنند که اون شخص همچنان قدرت اصلی رو از پروردگار بدونه٫
سلام به شما دوستان عزیز و یک سلام گرم به استاد عزیزم عباسمنش
سؤاله خیلی خوبی پرسیدین دوست عزیز ممنونم بابت این سؤال
خداوند مارو به اون چیزی که میخوایم هدایت میکنه نه اون چیزی که نمیخوایم
استاد گفتن که به من وحی شده تبلیغات نکنم
خداوند بهم گفته همین مسیرو برم با احساس خوب و اعتماد به نفس بالا و خداوند خودش میدونه
یه کسی مثل حضرت ابراهیم میاد آتش رو به گلستان تبدیل میکنه وقتی که ملائکه میان میگن چطور میتونیم بهت کمک کنم حضرت ابراهیم میگه من از خدا کمک میخوام غیر از خدا هیچ کسی دیگری رو نمیخوام
توحید توحید همه چیزه استاد یکتاپرستن و تسلیم هستن در برابر خداوند
ما هم تسلیم باشیم به ما هم وحی میشه مارو هم بدون هیچ هزینه ی ثروتمند میکنه مارو هم هدایت میکنه
تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم
از طرف من همینا بود که گفتم دیگه بسه سطلم فعلا خیلی بزرگ نشده ?داره آرام آرام بزرگتر میشه ?بعد خدا بهم یه سطله بزرگتر میده ??
در پناه خداوند متعال باشید
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سوال: ویژگی کسب و کاارهای موفق دلایل اصلی ارتقاا مدااوم در کسب وکاار
پاسخ:
خداایا شکرت من خیلی منقلب شدم وقتی ب این سوال شماا فکر کردم شااید دو روز بعد اینک متوجه شدم مساابقس شروع کردم ب فکر کردن راجب اصلا خود این سوال پرسیدن ک چقدر میتونه موثر بااشه تو اتصمیم گیری هاای ماا و بنظرم از مهمترین ویژگی هاای کسب و کااار هاا وجود کسی در راس اونه ک بخااد رسشد کنه و کسب و کاارش رو ارتقاا بده و در این رااه ازخودش سوالات خووب بپرسه چون یسری تصمیماات لحظه ای تو کسب و کاار هستند ک اگ درست گرفته بشن میتونن مسیر کسب وکاار رو چن ساال پیش بنداازن پس اولین قدم پرسیدن سوالات خووب و اینده نگر قبل از هر تصمیم درکسب وکاار هستش
دوم اینک فردی ک در راس هستش شجااع بااشه ترسو نبااشه خود این شجااعت چ فیزیکی چ متاا فیزیکی کمک زیاادی میکنه ک فک میکنم همه حداقل یباار ب این مسئله رسیدن چون در کسب و کاار یجاایی میرسه ک بااید بین مسیر صحیح و مسیر زود باازده بااید مسیر صحیح رو انتخااب کنی یاااینک مثل استاد یسری افرااد رو بااینک کارامدن براات بذااری کناار
سوم اینک بااید حرفه ای عمل کرد واقعاا ب قصداینک محصول یا خدماات رو اصطلاحاا غالب کنی نبااشی چون در اون صورت از کیفیت کاارت نااخوداگااه کم میشه و این رااهی نیس ک ی کسب و کاار موفق طی میکنه بااید خودت بیشتر از مشتری رو کیفیت مجموعت حسااس بااشی تا مشتری نتونه اصلاا ایرادی بگیره البته ک شرط اینک بیشتر از پولی ک میگیری خدمات ارائه کنی فقط و فقط اینه ک عااشق کاارت بااشی ک بنظرم مهمترین دلیل موفقیت هرکسب و کااری همینه چون تو وقتی عااشق کاارت هستی ایده هاایی ب ذهنت میرسه ک اولاا ب ذهن هیچکس از ازل تا ابد نمیرسه وبعدشم تو برای عملی کردن اون ایده هاا وقت میذااری
دلیل چهاارم هم بنظرم خود وقت گذااشتن هستش توکاارت متخصص بودن یا هرچی مث این چون وقتی وقت میذااری ناخودگااه تمرکز هم میذااری و وقتی رو ی کااری تمرکز میذااری موفقیت در اون کاار درصدش خیلی بالا میره مثلا سفرناامه ک خاانم شاایسته تو سایت کاار کردن یاادتونه استاد میگف چندین روز و شب کار مدااوم و تا 4و 5 صب بیدار بودن و نتیجه شم ک مشخصه
دلیل بعدی ک خیلیم مهمه اینه ک وقت زیاادی رو این میذاارن ک خودشون اگهی تبلیغاتی شرکتشون بشن برای همین هس ک استاد میفرمایند ک تبلیغ بی تاثیر چون اگر کسی از طریق اون تبلیغ وارد فضاای کسب و کاار شماا بشه ولی اون چه ک بااید رو از شماا و محصولتون نبینه میره و در عوض اگر شماا خوب بااشید کسی اتفااقی همم با کسب و کاار شماا اشناابشه جذب میشه و میونه ممکنه ب اون حوزه هم نیاازی ندااشته بااشه اما انگاار همون فرکاانس رو دریافت میکنه ک اینجاا حرفه ای هاا هستند و میونه
و دلیل اخر هم بنظرم تخفیف نچسبوندن روی محصولته تخفیف ب معنی ک از روی هرفکری بخااطر اینک محصول فروش بیشتری دااشته بااشه از ارزش واقعیش کمتر بدی من خودم توی سایتی عضو بودم و برای اینک بتونم پیشنهااد دریافت کنم و رزومه مو تو سایت سیااه کنم راایگاان کاار میکردم و فکر میکردم از یجاایی ببعد دیگ میتونم پول این رایگاان هاارم دربیارم اماادریغ از اینک قاانون این نیس مثلا خود استاد تو فایل ایمانی ک عمل نیااورد چقد مودباانه ولی رک و بی پرده کساانی رو ک محصول ایشون رو با ارزش کمتر از ارزش اصلیش طلب کرده بودند آگااه کرد و بهشون یااداوری کرد ک چ محصولی رو باچ کیفتی داارند دریاافت میکنند مث اینک میگن پرااید گرون تر از لامبورگینیه چون پراید چارتا تیکه اهن رو بااین قیمت میدن ولی لامبورگینی هزاران اپشن رو بااون قیمت میدن بنظرم فایل ایمانی ک عمل نیااورد استاد بخش اولش خودش ی پااسخ عملی هستش ب این سوال.
ممنون ک نظرمو میخونین حرف قلبم رو گفتم و چون ک خودم جدیاا داارم کسب و کااری رو شروع میکنم قول میدم تماام یا حداقل 80درصد کامنتاارو بخونم واقعااا چرااغ راه هس براام اگر حس کردید لایقم ستااره بدید.
یک دنیاا خووبی و مهربونی ارزوی من براای همتون.
چی بگم؟ رشد یک کسب و کار یا در این مثال رشد سایت استاد ارتباط مستقیم داره با رشد خود فرد ..الان کافیه شما برید یک سایت دیگر و فایل های فرد را مورد بررسی قرار بدید از جهت دیدگاه باور شخصیت..امکان نداره سایت درامد بالا داشته باشه…پس رشد کسب و کارشون متناسب هست با رشد خودشون ،افکار و باورهاشوون
واقعیت اینه که فکر خدا رو می خونه استاد عباس منش .قدرت درونی بالا ایمان به خدا و توانمندی های خود…. و این اعتقاد که جهان هستی پر از نعمت و فراوانی ..کسی که باور محدود داره هم به اندازه ظرفش می بره ..اگر این سایت و رشدش هست به خاطر فکر و باور صاحبش ..بارها شده دیدم فردی اونقدر محدود بوده افکار و باورهایش در کسب و کارش که نمی تونسته به رقم بالاتری فکر هم بکنه ..اگر این رشده هست در سایت نشان از ایمان فرد به حرفهایش ، عمل به حرفها و صد البته نتیجه گرفتن از اون حرفهاست …اینطور نیست که استاد بشینه و بدون هیچ کاری اتفاقات رقم بخوره ..فکر درست ..باور درست ..منجر به نتیجه درست میشه ..الهام و شهودی درونی که بهش عمل میکنه هم همیشه راهنمای زندگیش بوده..
سلام به همه دوستان
به قول حضرت علی الرزق رزقان یک سری رزق هست که ما دنبالش میریم یکسری رزق هست که خودش دنبال ما میاد .از این جمله میخوام به این برسم که دلایل موفقیت یک فرد از یکطرف کارهاییکه خودش انجام میده و از طرف طرف دیگه اتفاقاتی که جهان براش رقم می زنه هستش . ولی اگه بخوایم مقایسه کنیم کارهایی که جهان برای ما اگه بتونیم باورهای درستی داشته باشیم در مقابل کارهایی که ماانجام میدیم تا به موفقیتی برسیم اصلا قابل قیاس نیست چون اتفاقاتی جهان برای ما درست میکنه که مغز ما به هیچ عنوان قابل درک و چگونگیش نیست. و میخوام اینو بگم که حتی اگه باورهای درستی داشته باشیم ،کارهایی که ما باید انجام بدیم هم از طریق جهان به ما گفته میشه .
در کل دلایل موفقیت استاد باوریه که به خداوندش داره و اینکه همواره هدایتگر و راهنمای اونه در مسیری که میخواد باشه و در نتیجه با توجه به باوری که نسبت به خداوندش داره به هر الهامی که بهش میشه عمل میکنه و نتیجش اینی میشه که هممون میبینیم.
ا سلام به همه اعضای این گروه بزرگ! از استاد عباسمنش گرفته تا تک تک اعضای باصفا!
درباره سوالی که پرسیده شد، احتمالا در وهله اول، جواب همه ما اینه که ”باور” عامل این موضوعه.
همه ما که اینجاییم زیاد درباره اینکه باور چیه، خوندیم و گفتیم و شنیدیم.
اما این ”باور” که ازش حرف میزنیم، حالا با زندگی شخصی مثل استاد عباسمنش چه کرده؟ با زندگی همه افرادی که موفق اند، ولی نه از راه های ”معروف” ، چه کرده؟
دوستان، من یک طراح گرافیک هستم.
در سال های دانشگاه، خوندم و مطالعه کردم و یاد گرفتم که چطور بتونم ظاهر چیزی رو طوری طراحی کنم، که مشتری یا مخاطب بیشتری رو جذب کنه٫
”من یاد گرفتم که چطور در خدمت تبلیغات باشم…”
البته توجه من به این موضوع، صرفا از دانشگاه شروع نمیشد.
از وقتی که خودم رو میشناسم، همیشه و همیشه گفتم که اگر فلان مواد غذایی بسته بندی شیک تری داشت، قطعا پر فروش تر میشد. اگر فلان مغازه تازه شهر، فقط رنگ دیوار هاش رو از سفید به صورتی تغییر میداد، چه غوغایی در جذب مشتری میکرد. اگر فلان معلم خوب، تبلیغ حرفه ای خودش رو در اینترنت میگذاشت، چقدر معروف میشد و…
و راستش هنوز هم میگم… شاید روزی چندین مثال…
و هنوز هم پذیرش این که این عوامل، عوامل اصلی نیستند، برای من سخته…
اما با مثال های نقض چه کنیم؟
با نتیجه متفاوت استاد و امثال استاد چه کنیم؟
همیشه اگر برای یک قانون، حتی یک مثال نقض وجود داشته باشه، وقت شک کردن به صحت اون قانون فرا رسیده.
وقتی به قانون لزوم تبلیغات شک کردم، اول از خودم پرسیدم که آیا ”همه” این طورند؟ همه پایبند به تبلیغ هستند؟
دوستان، من بعد از تفکر درباره سوال مسابقه، اول از همه به یک جواب ساده رسیدم: این که اون افرادی که از این قوانین تبلیغات و… پیروی نمیکنن، طبق همون ویژگی که باعث شده خودشون رو در تبلیغات و جلوه گری غرق نکنن، دقیقا طبق همون ویژگی، اصلا روش ها و مسیر رسیدنشون به موفقیت رو در بوق و کرنا نمیکنن! این ها افرادی هستند که سرشون به کار خودشون گرمه و تمرکزشون روی هدفشونه، اهل این نیستند که که هر روز یک مصاحبه جدید داشته باشن، یک شوآف جدید در رسانه داشته باشند و…
این ها یک ویژگی دارن که بهشون میگه فقط کارت رو بکن، نه تبلیغ کن ” نه بعدا در بوق و کرنا کن که چطور و چگونه به اینجا رسیدی! ” .
پس ما اصلا صدای اون ها رو اینقدر زیاد از هر طرف نمیشنویم!
اما در مقابل، گروه دیگه که قوانین تبلیغات رو قبول دارن، بعدا هم که موفق شدند، در هر مصاحبه ای، از عامل مهم تبلیغ حرف میزنن٫ سمینار میذارن تا روش های تبلیغی که به کار گرفتن رو به دیگران آموزش بدن٫ شرکت توسعه تبلیغات میزنن و و و…
” این ها تبلیغات رو باور دارن و چون اهلشن، باز از همین طریق، تبلیغات رو تبلیغ میکنن!! ”
اینطور میشه که دسته اول، آروم و بی صدا مشغول تیک زدن اهدافن و صداش به گوش دنیا نمیرسه که روش اون ها چیه، اما صدای دسته دوم، گوش فلک رو کر میکنه!
پس حالا چه اتفاقی میفته؟! اهمیت تبلیغات در ذهن ما تکرار میشه… تکرار میشه… و ”باور” میشه…
اما استاد این باور رو نداره
استاد باور دیگه ای داره
اما این ”باور دیگه” با زندگی استاد چه کرده؟
فکر میکنم این باور کاری کرده که استاد در این زمینه، در یک جهان موازی به سر ببرن!
جهانی که باور استاد ـ درباره تبلیغات ـ براش ساخته، اصلا شبیه این جهان تبلیغی نیست، پس چطور قوانین این جهان باید بر اون حاکم باشه؟!
اون جهانی که استاد توش زندگی میکنه، میگه مخاطب و مشتری، با کار درست تو، کمک گرفتن از خداوند، احساس خوب و٫٫٫ جذب میشه٫
نکته جالب اینه که استاد اصول رو زیر پا نمیذاره و بره یه کار عجیب غریب کنه، استاد به اصول بی توجهی نمیکنه! بلکه ”اصول فروش” جهان استاد این طوره!
ایشون هم به اصولی که جهانش داره پایبنده، اتفاقا حسابی هم پایبنده، و نتیجه اش رو هم میگیره…
فکر میکنم همه ما برای موفقیت، مجبوریم به اصول جهانمون عمل کنیم!
”ما نمیتونیم از زیر اصول در بریم! ”
پس اگر اصول جهان ما، موفقیت از طریق تبلیغاته،
ما یا باید تبلیغات کنیم…
یا باید به جهان موازی کوچ کنیم…!
با عرض سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانواده ی محترم سایت عباسمنش
خیلی خوشحال وشکرگزارم که در این مسابقه شرکت میکنم که به چند هدف ارزشمندم میرسم :
١- به خودم و هم فرکانسی های عزیزم اعلام میکنم که قانون کیهانی و دیدگاه توحیدی در زندگی من هم جواب داده.
حالا به اندازه ى تغییر فرکانسم که فکر میکنم عالیه عالى بوده
٢- رد پاى در سایت از خودم به جاى میگذارم تا به امید خدا روزى نتایج بیشترى اعلام کنم و اینجا از خداى خودم تشکر کنم که با من حرف میزند و خیر و شر زندگیم را به من الهام میکند
٣-از استاد عباسمنش عزیز تشکر کنم و با اعلام اینکه من از اموزش آگاهی هاى که ایشان نتیجه گرفتم از فایل هاى رایگان تا خرید کتاب رویا هاى که رویا نیستن
جواب مسابقه:
که بر گرفته از فایل چه کسى مالک توست از استاد عزیز
من فکر میکنم دلیل موفقیت یک سرى از کسب و کار ها دیدگاه توحیدى است کسانى که ایمان راستین به توحید دارند خداوند در مسیرى قراران میدهد که مسائل زندگى انان از نظر ثروت و کسب و کار و در کل آگاهی به حل مسائل اسان میشود آرامش داشتن در تمام امور زندگى به صورت طبیعی براى این افراد مهیا میشود خداوند در هیچ جاى از قران در رابطه با پوشاک خوراک و مسکن پیامبران و این که چه کسب و کارى داشتن صحبتى نکرده ولى در رابطه با ایمان و اعتماد به الله یکتا بسیار تاکید شده
اما کسانى که کسب و کار موفق دارن:
١-به این آگاهی رسیدن که خداوند قدرت خلق زندگى ما را به خودمان داده و وقتى به سبک خودمان زندگى کنیم قطعا موفق میشویم
٢-هیچ قدرتى خارج از ما نمیتواند در ما تأثیر گذار باشد تنها نیروى حاکم بر ما قدرت مطلق خداوند و خودمان هستیم
٣-در رابطه با خودمان حس خوب و اعتماد به نفس و عزت نفس بالاى داریم به خداى خودمان ایمان داریم که میدهد هر آنچه که ما میخواهیم و خلق میکنیم
کسب و کار موفق نه هوش نه استعداد خاصى نیاز دارد نه تیپ و لباس خاصى نه خانواده خاص نه گذشته ى خاص نه مدرک تحصیلى خاص نه فاکتور خاص دیگه اى
فقط و فقط خداى خاص میخواهد فقط دیدگاه توحیدى خاص میخواهد
وقتى ما دیدگاه توحیدى داریم و شرک نمیورزیم و قدرت خلق زندگى را به نیروى خارج از نیروى عشق درونمان نمیسپاریم خداوند خودش کار هاى ما را انجام میدهد هر چه ما تصمیم میگیریم درست است چون خداوند خیر وشر ما را به قلبمان الهام میکند
ایمان راستین به قدرتى که خداوند در قلب ما قرار داده و با اعتماد کردن و قبول این قدرت ما میشویم تنها عامل موفقیت و خوشبختى خودمان
با تشکر از استاد عزیز و خانواده محترم سایت عباسمنش که من از نظرات و کامنت هاى دیگر دوستان بسیار الهام گرفتم سپاس گذارم