https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باسلام خدمت استادعزیزم ودوستان خوبم در خانواده صمیمی عباس منش
در جواب سوال دوستمون می تونم بگم که اگر همه افراد ایمان واعتمادی راکه استاد عباس منش در وجودش رشدداده بود می داشتند بدون هر گونه تبلیغات می توانستند فروش بسیار بالایی را تجربه کنند .درواقع اگرهرکاری فقط وفقط به خداسپرده شود همان خدا به شدت کافیست .شاید داشتن فروش بالابدون تبلیغات برای ما دور ازذهن وبزرگ باشد اما برای کسی که کل جهان را به این زیبایی هدایت می کند اصلا مسئله بزرگ وپیچیده ای نیست اکثرافرادی که حرفه ای شبیه استاد عباس منش دارند خودشان را بی نیاز از تبلیغات نمی دانند وبااتکا به تبلیغات آنهم به شیوه های مختلف درآمدزایی می کنند .همان کاری که استاد هم قبل از طی کردن تکاملشان ورسیدن به این حداز ایمان انجام داده بودند .وقتی که انسان باورهایش را در مورد پول وثروت اصلاح کند وقدرت رادر دستان خداببیند دیگر نیازی به تبلیغات وجود ندارد.همان خدایی که جهان به این عظمت را باچنین زیبایی ونظمی هدایت می کند مشتری را به شیوه های مختلف واز راههایی که در ذهن مانمی گنجدبه سمت ماهدایت می کند . مسئله فقط رسیدن به این در جه از ایمان است که نتایج را متفاوت می کند .وقتی با یک ایمان تقویت شده دست به انجام کاری بزنیم هدایتهاشفاف تر شده وباوضوح بیشتری به ما میرسند وحتی اگرقرار باشدتبلیغی هم انجام شود راه انجام آن وسوددهی بیشتر وهزینه کمتر آن هم به ماگفته میشود .البته درهرکاری طی کردن تکامل الزامیست اما این تکامل لزومانبایستی زمان زیادی به طول بینجامد.
آشنایی من با سایت استادعباس منش یکی از زیباترین مثالهایی است که هروقت به آن فکرمی کنم متحیر میشوم .شایدبرای شماهم جالب باشد:
سال 93یکی ازهمکارانم دراداره به دنبال سندی بود .من گفتم که اصلاچیزی از این سندیادم نمی آید .همکارم گفت :”چطور؟شمابایدحافظه بسیار قوی داشته باشید .یک نفرهست به نام دکترمحمدسیدامعروف به مرد حافظه ایران حتماسایتش رامطالعه کنید.”من اسم دکترسیدارانوشتم وزیرشیشه میزم گذاشتم تاسرفرصت سری به سایتش بزنم.حدود دوماه هرروز این نوشته را میدیدم اما اقدام نمی کردم تااینکه بالاخره یک روز در گوگل سرچ کردم ووارد سایت شدم اما به طرز عجیبی هدایت شدم به کلیپهای تبلیغاتی در حاشیه سایت مربوط به استاد سید حسین عباس منش واینقدربرایم جالب وجذاب بود که اصلا کاری به مطلب اصلی سایت نداشتم و روز ها کارم این بود که وارد این سایت شوم وکلیپهای استاد را دانلودکنم ولذذذذذت ببرم .بعداز چندروز هم هدایت شدم به سایت خود استاد .این همان سایتی بود که استاد تبلیغاتشان را در آن قرارداده بودند .در واقع اگر من همان روز اول به سایت دکترسیدا مراجعه کرده بودم شاید هنوز تبلیغات استاد قرارداده نشده بود وشاید روز مراجعه من به سایت اولین روزی بود که استاد تبلیغشان را شروع کرده بودند .واقعا حیرت اور است.آن زمان ایده تبلیغات از طریق یکی ا زدوستان استاد به ایشان پیشنهاد شده بود وایشان برای مدتی آن را اجرا کردند درواقع این هم هدایت پروردگار بوده وهمان خدا هم من وافراددیگر را ازطریق همین تبلیغات به سمت آموزشهای ایشان هدایت کرد .پس اگر درمسیر درست باشیم حتی اگربه سوی تبلیغا ت هم هدایت شویم خداوند راه را برایمان هموار می کند وافرادی را هم به سوی ما هدایت می کند تا ازآن تبلیغات نتیجه بگیریم .
ایمان به خداوندهمیشه ودر هر بیزینسی جواب می دهد مثلا دیروز یکی از دوستان من که نمایندگی بیمه دارد چنین تجربه ای داشت که برای کارکردن در هر اداره یاشرکتی اول همه چیز را به خدا میسپرد وهمان کاربه طرز عجیب وباور نکردنی به بهترین شیوه جلو می رود .در واقع
1- ایمان به خدا
2-رهابودن از چگونگی انجام کار
3-داشتن آرامش ازبابت سپردن کاربه بزرگترین فرمانروای جهان
4-ماندن در احساس خوب…… باعث
5-در یافت الهامات …….میشوند و
6-شجاعتی که در این مرحله انسان از خودنشان می دهد …..راه دریافت نعمتهاراهموار می کند.
البته این ایمان با باوربه فراوانی نعمت وثروت در جهان و احساس لیاقت داشتن ثروت ونعمت وباوربه اینکه ثروتمندان محبوب ترین افراددرنزد پروردگار هستند وخداثروتمندان را دوست داردکامل می شود و*نتیجه همان میشود که استاد عزیزمان دریافت کرده است.
با سلام خدمت تمامی دوستان و هم فرکانسی های عزیزم در این مکان الهی
بهتر است کلام خود را با کلامی از حافظ بیان کنم:
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
دوستان برای رسیدن به خواسته ها باید وارد مسیر کمال شد و این رو خداوند با صراحت بارها و بارها بیان کرده و متاسفانه اکثر ما هنوز تفکرات درستی رو راجع به مساله توحید نداریم و به حقیقت مساله که مربوط به بحث خودشناسی هست هیچگاه ورود نکرده و بدون طی کردن مسیر و قانون تکامل بدنبال رسیدن به خواسته ها هستیم
همانطور که بارها و بارها شنیده ایم خودشناسی مسیری برای خداشناسی ست
شما اگر باور و اعتقاد درستی نداشته باشید هر عادت خوبی هم که داشته باشید شبیه به درست کردن رودخانه با سطل ها آب است، چند سطل پر از آب لازم است تا یک رودخانه داشته باشیم؟
قطعا تا آخر عمرمان هم با سطل در رودخانه آب بریزیم رودخانه درست نمیشود پس باید برای تشکیل یک رودخانه ریشه ای مسئله را حل کنیم، ریشه ای برای موفقیت مان تلاش کنیم و «باور» هایمان را درست کنیم تا به قول استاد عباس منش به نشانه ها برسیم
پس از دریافت نشانه ها که پیام خوبی برای درست طی شدن مسیر است باید با ایمان کامل و باور قوی و همچنین احساس خوب که در صورت طی شدن مراحل قبل بصورت اتوماتیک ایجاد می شود طی طریق کرده آنگاه با ایمانی لبریز از احساس و باور عالی منتظر مرحله دریافت باشیم.
ممنون از استاد زحمت کش جناب عباس منش و تبریک روز معلم به ایشان
آرزوی موفقیت و سلامت برای تمامی عزیزان را از خداوند بزرگ مسالت دارم.
این جهان توسط یک نیروی عظیم هدایت میشه از حرکت سیارات و فاصله ای که با هم دارند حرکت ماه و زمین تا تک تک موجودات روی زمین همه را به عالیترین صورت ممکن هدایت می کنه .
و همان نیروی عظیم فرموده کل آسمانها و زمین و آنچه در آن هست را مسخر ما انسانها نموده پس باید خودمان را به این نیروی عظیم بسپاریم تا هدایتمان کند .باید کار را شروع کرد حتی اگر جواب و راه حل خیلی از موضوعات رو نمی دانیم و از این نیرو کمک بگیریم و بخواهیم که هدایتمان کند ما باید روی همچین نیرویی حساب کنیم باید روی حرفهای کسی که این جهان را هدایت می کند حساب کنیم نه حرف مردم و باور کنیم که همه چیز راحت به دست می آید . هر چه این نیرو را بیشتر باور کنیم بیشتر نتیجه می گیریم این نیرو مارو هدایت می کند و مردم را به سمت ما هدایت می کند برای سرمایه گذاری ، برای گرفتن مجوز، برای فروش ، برای تبلیغ و بازاریابی، برای استخدام یا عزل کارمند و برای هر چیز دیگری اما کی ؟زمانیکه باور کنیم ما از خودمان چیزی نداریم ما چیزی جز یکسری تجربه اشتباه و باور غلط که در اثر ورودیهای ذهنمون که از دیده ها و شنیده های ما بوجود آمده نیستیم .
ما می توانیم با اون نیرو ارتباط برقرار کنیم و آن نیرو به ما می گوید در هر لحظه چیکار کنیم و هر لحظه با ما صحبت می کند ولی اولین شرط این است که باور کنیم همچین نیرویی هست، باور کنیم که هدایتمان می کند . و به شرط پاکی دل و روحمان به شرط کنترل کلام، به شرط اینکه مواظب افکار مان باشیم و از ناراستی و نا مردمی دور کنیم . بیزنس خودمون رو بر پایه ی پاکی بنا کنیم توحید و قدرت الله را باور کنیم و اعتقاد داشته باشیم خدا همه کاره هست و باورهای قوی داشته باشیم نسبت به خدا.
?چه باورایی باید داشته باشیم:
?خدا همیشه با من هست.
?خدا از همه چیز آگاه است .
?خدا جواب همه سوالات را می داند.
? خدا در حل همه مسائل کمکم می کند.
?خدا همه ایده ها را می داند.
?خدا همه راهکارها را دارد.
?خدا تمام جواب ها را دارد.
?خدا همیشه با من هست.
?خدا همیشه کنارمنه.
?خدا همیشه دوست منه.
? خدا همیشه رابطه اش با من خوبه و از دستم ناراحت نمیشه .
?خدا همیشه نزدیک منه.
?خدا همه کارها را برایم انجام می دهد.
? این خدایی که در درون منه و با من هست فرمانروای کل جهان هست از ازل بوده تا ابد هم خواهد بود .
?هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افتد .
?خدایی که رب العالمین هست و عاشق منه و عاشقانه کمکم می کنه تا در مسیر خواسته هام حرکت کنم.
پس باید این باورها بسازیم و خدا رو باور کنیم .
?باید از زندگی لذت ببریم و در احساس خوب قرار بگیریم و نگران نباشیم
?نگران تبلیغ و مشتری نباشیم خدا خودش تبلیغ و مشتری می شود.
?نگران هیچ موضوعی در آینده نباشیم.
?از زندگی لذت ببریم زیبایی ها جهان و نشانه های خدا را ببینیم و سپاسگزار باشیم .
اگر باور کنیم خدا از طریق نشانه ها با قلب و احساسمون با ما صحبت می کنه خدا از بی نهایت طریق با ما صحبت می کنه خدا جواب همه سوالات ما رو می دونه و به ما می گویدپس اتفاق می افتد .
پس نگران سوالهای بی جوابمون نباشیم و بسپاریم به خودش . درمانده نباشیم ، عجول نباشیم، باید بریم به دل کار خدا خودش در زمان مناسب هدایت می کند و جوابها و ایده ها را می گوید . و همیشه بهترین ایده را در زمان خودش می دهد .
و اینکه سوالات و درخواستهای درست داشته باشیم از روی آرامش نه درماندگی و عجله و نه از روی ترس از دست دادن موقعیت زیرا تا خدا هست هیچ موقعیتی از دست نمی رود و اوضاع از کنترل خدا خارج نمی شود.
او را که باور کنیم همه کارها بشکل آسان و راحت انجام میشه از طرق مختلف ، از راهی که فکرشم نمی کردی.
?باید ظرفمان را بزرگ کنیم چون خدا به اندازه ظرفمان به اندازه باور و اعتقادمان به ما کمک می کند.
?خدا همان می شود که ما می خواهیم
?خدا سود می شود.
?خدا مشتری می شود .
?خدا بهترین و قطعی ترین راهکار می شود.
?خودش گفته من نزدیکم.
?خودش گفته مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .
?خودش گفته بخواهید تا به شما بدهم .
زندگی با وجود چنین خدایی آسان هست.
خدایا کمکمون کن تا به بهترین و عالیترین صورت ممکن باورت کنیم.
من خیلی وقت نیست ک عضو سایت شدم ولی در این مدت کوتاه قوانین زیادی رو یاد گرفتم اصل همه ی اینها همون ایمان هست ایمان ب اینکه زندگی خودمون رو با ذهن مون میسازیم و اگه رو این ذهن کار کنیم اینقد قدرت داره ک مارو از فرش ب عرش برسونه ..
در پاسخ به سوال دوستمون باید عرض کنم ک
علت موفقیت ادما و استاد عزیز در کسب و کار مطمئنا باور خودشون بوده ب اینکه می توانند هرکاری رو با برداشتن ترمز های ذهنی انجام دهند ..وقتی ب این باور قدرتمند برسی خداوند همه راه ها رو باز میکنه طوری ک تو نیاز ب تبلیغات نداری بلکه خداوند از راه های مختلف برای کسب و کارتو تبلیغ میکنه افراد رو با شما اشنا میکنه تا برای شما تبلیغ کنن بدون اینکه خودتون بدونین …فقط کافیه ایمان داشته باشین یک ایمان واقعی و توکل کنید ب خداییکه ک گفته برای بنده اش کافیست..
نکته بعدی قدر دان بودنه ..تا وقتی قدر دان نعمت هایی ک داریم نباشیم چیزی بهمون اضافه نخواهد شد ..با سپاسگزاری هست ک دست های خدا برای ما مشتری میشن ..تبلیغات میشن..سود عالی میشن….لئن شکرتم لازیدنکم…
داشتم تفسیر قرآن را می خواندم در همین ابتدای آن به وضوح قانون تکامل و قانون جذب و مباحث مربوط به مدار و فرکانس و …نظرم را جلب کرد و این مطالب و این کلمات چه زیبا در کنار هم چیده شده اند .
من که خواندم به شددت تحت تاثیر قرار گرفتم و آنها را اینجا آوردم تا شما دوستان هم از آن بهره ببرید و همینطور جواب استاد هم در دل این متن واضح و روشن هستش.
ایاک نعبد و ایاک نستعین
ترجمه:تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.
توحید عملی آن است که تنها موثر حقیقی را در عالم او بدانیم (لا موثر فی الوجود الا الله) نه اینکه عالم اسباب (تبلیغ و … ) را انکار کنیم و به دنبال سبب نرویم بلکه معتقد باشیم که هر سببی هر تأثیری دارد، آن هم به فرمان خدا است، او است که به آتش سوزندگی، و به خورشید روشنایی و به آب حیاتبخشی داده است.
ثمره این باور آن است که انسان تنها متکی به الله خواهد بود، تنها قدرت و عظمت را مربوط به او میداند، و غیر او در نظرش فانی، زوالپذیر، و فاقد قدرت است.
تنها ذات الله قابل اعتماد و ستایش است، و لیاقت این دارد که انسان او را تکیهگاه خود در همه چیز قرار دهد.
این تفکر و اعتقاد انسان را از همهکس و همه موجودات بریده و تنها به خدا پیوند میدهد، حتی اگر به دنبال عالم اسباب (تبلیغ و … ) میرود نیز به فرمان او است یعنی در لابلای اسباب، قدرت خدا را که مسببالاسباب است مشاهده میکند.
این باور آن قدر روح انسان را وسیع و افق فکر او را بالا میبرد که به بینهایت و ابدیت میپیوندد و از محیطهای محدود آزاد و رها میسازد.
نکته
بشر در این جهان با نیروهای مختلفی روبرو است. برای اینکه بتواند در برابر عوامل مخرب و ویرانگر و منحرف کننده، مقاومت کند احتیاج به یار و مددکاری دارد، اینجا است که خود را در زیر چتر حمایت پروردگار قرار میدهد، همه روز از خواب بر میخیزد، و با تکرار جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین اعتراف به عبودیت پروردگار کرده و از ذات پاک او برای پیروزی در این مبارزه بزرگ کمک میگیرد، و شامگاهان نیز با تکرار همین جمله سر به بستر مینهد، با یاد او بر میخیزد و با یاد و استمداد از وجود او بخواب میرود و خوشا به حال کسی که به چنین مرحلهای از ایمان برسد، در برابر هیچ گردنکشی و زورمندی سر تعظیم فرود نمیآورد، در مقابل جاذبه مادیات خود را نمیبازد، همچون پیامبر اسلام میگوید: ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله ربالعالمین: نماز و عبادتم، مرگ و حیاتم همه از آن خداوند است که پروردگار جهانیان است (انعام 162).
اهدنا الصرط المستقیم
ترجمه:
ما را به راه راست هدایت فرما.
پیمودن صراط مستقیم
پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار و وصول به مرحله عبودیت و استعانت و استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای بنده این است که او را به راه راست، راه پاکی و نیکی، راه عدل و داد، و راه ایمان و عمل صالح هدایت فرماید، تا خدایی که همه نعمتها را به او ارزانی داشته نعمت هدایت را نیز بر آن بیفزاید.
گرچه این انسان در چنین شرایط مؤمن است، و با خدای خود آشنا ولی امکان دارد که هر آن این نعمت به خاطر عواملی از او سلب گردد، و از صراط مستقیم منحرف و گمراه شود.
پس باید هر شبانهروز لااقل ده بار از خدای خود بخواهد که لغزش و انحرافی برای او پیش نیاید.
بعلاوه این صراط مستقیم که همان آیین حق است مراتب و درجاتی دارد که همه افراد در پیمودن این درجات یکسان نیستند، هر مقدار از این درجات را انسان طی نماید، باز درجات بالاتر و والاتری وجود دارد که انسان با ایمان باید از خدا بخواهد تا او را به آن درجات هدایت کند.
در اینجا این سؤال معروف که چرا ما همواره درخواست هدایت به صراط مستقیم از خدا میکنیم مگر ما گمراهیم؟ مطرح میشود.
وانگهی به فرضی که این سخن از ما زیبنده باشد از پیامبر و امامان که نمونه انسان کامل بودند چه معنی دارد؟!
در پاسخ این ایراد میگوییم:
اولاً: همانطور که اشاره شد انسان در مسیر هدایت هر لحظه بیم لغزش و انحراف درباره او میرود، به همین دلیل باید خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را بر راه راست ثابت نگهدارد.
ما نباید فراموش کنیم که وجود و هستی و تمام مواهب الهی، لحظه به لحظه از آن مبدأ بزرگ به ما میرسد.
سابقاً گفتیم مثل ما و همه موجودات (از یک نظر) مثل لامپهای برق است، اگر میبینیم نور لامپ، متصل و یکنواخت پخش میشود به خاطر آن است که لحظه به لحظه نیرو از منبع برق به او میرسد منبع برق هر لحظه نور جدیدی تولید میکند و به وسیله سیمهای ارتباطی به لامپ تحویل میگردد.
هستی ما نیز همانند نور این لامپها است گرچه به صورت یک وجود ممتد جلوهگر است، ولی در حقیقت لحظه به لحظه وجود تازهای از منبع هستی آفریدگار فیاض، به ما میرسد.
بنابراین همانگونه که هر لحظه وجود تازهای به ما میرسد، به هدایت جدیدی نیز نیازمندیم بدیهی است اگر موانعی در سیمهای معنوی ارتباطی ما با خدا ایجاد شود، کژیها، ظلمها، ناپاکیها و… پیوند ما را از آن منبع هدایت قطع میکند، و همان لحظه از صراط مستقیم منحرف خواهیم شد.
ما از خدا طلب میکنیم که این موانع پیش نیاید و ما بر صراط مستقیم ثابت بمانیم.
ثانیاً: هدایت همان پیمودن طریق تکامل است که انسان تدریجاً مراحل نقصان را پشت سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد.
این را نیز میدانیم که طریق تکامل نامحدود است و به سوی بینهایت همچنان پیش میرود.
بنابراین جای تعجب نیست که حتی پیامبران و امامان از خدا تقاضای هدایت صراط مستقیم کنند، چه اینکه کمال مطلق تنها خدا است، و همه بدون استثناء در مسیر تکاملاند چه مانع دارد که آنها نیز تقاضای درجات بالاتری را از خدا بنمایند.
مگر ما بر پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) صلوات و درود نمیفرستیم؟ مگر مفهوم صلوات، تقاضای رحمت تازه پروردگار برای محمد و آل محمد نیست؟
مگر خود پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) نمیفرمود: رب زدنی علما خدایا علم (و هدایت) مرا بیشتر کن!
مگر قرآن نمیگوید: و یزید الله الذین اهتدوا هدی: خداوند هدایت هدایت یافتگان را افزون میکند (مریم 76).
و نیز میگوید: و الذین اهتدوا زادهم هدی و آتاهم تقواهم: آنها که هدایت یافتهاند خداوند بر هدایتشان میافزاید، و تقوا به آنها میدهد محمد 17).
و از اینجا پاسخ سؤالی که مربوط به درود بر پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) و امامان است نیز روشن که این درود و صلوات در حقیقت تقاضای مقام بالاتر و والاتر برای آن بزرگواران است.
برای روشن شدن آنچه گفتیم به دو حدیث زیر توجه فرمایید:
1- امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) در تفسیر جمله اهدنا الصراط المستقیم میفرماید، یعنی ادم لنا توفیقک الذی اطعناک به فی ماضی ایامنا، حتی نطیعک کذلک فی مستقبل اعمارنا: خداوندا توفیقاتی را که در گذشته بر ما ارزانی داشتی و به برکت آن تو را اطاعت کردیم، همچنان ادامه ده تا در آینده عمرمان نیز تو را اطاعت کنیم.
2- امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: یعنی ارشدنا للزوم الطریق المو دی الی محبتک، و المبلغ الی جنتک، والمانع من ان نتبع اهوائنا فنغطب، او ان ناخذ بارائنا فنهلک: یعنی خداوندا ما را بر راهی که به محبت تو میرسد و به بهشت واصل میگردد، و مانع از پیروی هوسهای کشنده و آراء انحرافی و هلاک کننده است، ثابت بدار.
صراط مستقیم چیست؟
آن گونه که از بررسی آیات قرآن مجید برمیآید صراط مستقیم همان آیین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است چنانکه در سوره انعام آیه 161 میخوانیم: قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین: بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده: به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید.
در اینجا دین ثابت و پابرجا و آیین توحیدی ابراهیم و نفی هر گونه شرک به عنوان صراط مستقیم معرفی شده که این جنبه عقیدتی را مشخص میکند.
اما در سوره یس آیه 61 و 62 چنین میخوانیم: الم اعهد الیکم یا بنیآدم الا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم: (ای فرزندان آدم مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید (به دستورات او عمل ننمایید) و مرا پرستش کنید این همان صراط مستقیم است).
در اینجا به جنبههای عملی آیین حق اشاره شده که نفی هر گونه کار شیطانی و عمل انحرافی است.
و به گفته قرآن در سوره آل عمران آیه 101 راه رسیدن به صراط مستقیم پیوند و ارتباط با خدا است (و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم).
ذکر این نکته نیز لازم به نظر میرسد که راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیکترین راه را تشکیل میدهد.
بنابراین اگر قرآن میگوید صراط مستقیم، همان دین و آیین الهی در جنبههای عقیدتی و عملی است به این دلیل است که نزدیکترین راه ارتباط با خدا همان است.
و نیز به همین دلیل است که دین واقعی یک دین بیشتر نیست ان الدین عند الله الاسلام: (دین در نزد خدا اسلام است) (آل عمران آیه 19).
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
ترجمه:
راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان!
دو خط انحرافی!
این آیه در حقیقت تفسیر روشنی است برای (صراط مستقیم) که در آیه قبل خواندیم، میگوید: مرا به راه کسانی هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمتهای خود قرار دادی (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبری مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها که بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها که جاده حق را رها کرده و در بیراههها گمراه و سرگردان شده (صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین).
در حقیقت چون ما آشنایی کامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور میدهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران و آنها که مشمول نعمت و الطاف او شدهاند را بخواهیم.
و نیز به ما هشدار میدهد که در برابر شما همیشه دو خط انحرافی قرار دارد، خط (مغضوب علیهم) و خط (ضالین) که به زودی به تفسیر این دو آشنا خواهیم شد.
نکتهها:
1- الذین انعمت علیهم کیاناند؟
سوره نساء آیه 69 این گروه را تفسیر کرده است: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا:
(کسانی که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانی قرار میدهد که مشمول نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبی هستند).
همانگونه که ملاحظه میکنیم این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفی میکند: (پیامبران، صدیقین، شهدا، و صالحین.
این مراحل چهارگانه شاید اشاره به این معنی باشد که برای ساختن یک جامعه انسانی سالم و مترقی و مؤمن، نخست باید رهبران حق و انبیاء وارد میدان شوند.
و به دنبال آنها مبلغان صدیق و راستگو که گفتار و کردارشان با یکدیگر هماهنگ است، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.
به دنبال این دوران سازندگی فکری، طبیعتاً عناصر آلوده و آنها که مانع راه حقاند سر بر دارند، جمعی باید در مقابل آنها قیام کنند و عدهای شهید شوند و با خون پاکشان درخت توحید آبیاری گردد.
در مرحله چهارم محصول این کوششها و تلاشها به وجود آمدن صالحین است اجتماعی پاک و شایسته و آکنده از معنویت.
بنابراین ما در سوره حمد در شبانهروز پیدرپی از خدا میخواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم، خط انبیاء خط صدیقین، خط شهدا و صالحین و روشن است که در هر مقطع زمانی باید در یکی از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را اداء نماییم.
2- (مغضوب علیهم) و (ضالین) کیاناند؟
جدا کردن این دو از هم در آیات فوق نشان میدهد که هر کدام اشاره به گروه مشخصی است.
در اینکه فرق میان این دو چیست:
از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده میشود که (مغضوب علیهم) مرحلهای سختتر و بدتر از ضالین است، و به تعبیر دیگر ضالین گمراهان عادی هستند، و مغضوب علیهم، گمراهان لجوج و یا منافق، و به همین دلیل در بسیاری از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده.
در آیه 106 سوره نحل میخوانیم و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله: (آنهایی که سینه خود را برای کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است).
و در آیه 6 سوره فتح آمده است، و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دایره السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم: (خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد میبرند مورد غضب خویش قرار میدهد، و آنها را لعن میکند، و از رحمت خویش دور میسازد، و جهنم را برای آنان آماده ساخته است.
به هر حال مغضوب علیهم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنی با حق را میپیمایند و حتی از اذیت و آزار رهبران الهی و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمیکنند آیه 112 سوره آل عمران میگوید: و بائوا بغضب من الله… ذلک بانهم کانوا یکفرون بایات الله و یقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون: (غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد چرا که به خدا کفر میورزیدند و پیامبران الهی را به ناحق میکشتند).
موفقیت حاصل باور مثبت به همراه تلاش هست- وقتی که باور کنیم ما یه تکه ی جدانشدنی از خدا هستیم و اراده کنیم هرکار که بخوایم انجام بدیم ,میتونیم -پس موفق میشیم
ولی وفتی موفقیت خودمون رو در گرو انجام صرفا فقط عوامل بیرونی بدونیم هرگز موفق نخواهیم شد
عوامل بیرونی هم بی تاثیر نیست ولی اگر فقط تکیه به اون عوامل داشته باشیم و موفق نشیم شکست در روحیه ما تاثیر میذاره و همراه خودش نگرانی و ناامیدی به همراه میاره
باید نگاهمون رو از روی نداشته ها برداریم و بر روی داشته هامون بذاریم و همیشه قدردان داشته هامون باشیم تا ظرفمون بزرگتر شه ظرف که بزرگتر شه داشته ها و موفقیت های بیشتر حاصل میشه
پس باید رو باورامون کار کنیم و نگاهمون رو بذاریم روی عوامل درونی و خودمون رو مسئول موفقیت های خودمون بدونیم و بدونیم که ما جز جدایی ناپذیر خداییم و اراده کنیم میتونیم خلق کنیم
عاملی که استاد و هم فکر های ایشون رو متمایز میکنه توجه به درون هست نه بیرون.توجه به قوانین خداوند و هم جهت شدن با اونها.اگر ما ظرفیت ایجاد کنیم در خودمون دنیای بیرون چاره ای جز اینکه با ما هم رنگ و هم مدار باشه نداره.در دنیای مارکتینگ ما سعی در تغییر نظر افراد داریم و ممکن هست نتیجه نده ولی وقتی هم راستا با جریان درونی خودمون باشیم همه چیز بر وفق مراد و هم راستا با ما خواهد بود.
درود. به نظر من کیفیت محصول یا خدماتی که ارائه میشه، مهمترین عامل موفقیت کسب و کاره. وقتی افراد از یک محصول و یا یک خدمت ارائه شده راضی باشند، و نتیجه مثبت اون رو در زندگیشون ببینند، هم خودشون مجددا مراجعه می کنند و هم با تبلیغات نفر به نفر، باعث گسترش دایره مشتریان می شوند.
باسلام خدمت استادعزیزم ودوستان خوبم در خانواده صمیمی عباس منش
در جواب سوال دوستمون می تونم بگم که اگر همه افراد ایمان واعتمادی راکه استاد عباس منش در وجودش رشدداده بود می داشتند بدون هر گونه تبلیغات می توانستند فروش بسیار بالایی را تجربه کنند .درواقع اگرهرکاری فقط وفقط به خداسپرده شود همان خدا به شدت کافیست .شاید داشتن فروش بالابدون تبلیغات برای ما دور ازذهن وبزرگ باشد اما برای کسی که کل جهان را به این زیبایی هدایت می کند اصلا مسئله بزرگ وپیچیده ای نیست اکثرافرادی که حرفه ای شبیه استاد عباس منش دارند خودشان را بی نیاز از تبلیغات نمی دانند وبااتکا به تبلیغات آنهم به شیوه های مختلف درآمدزایی می کنند .همان کاری که استاد هم قبل از طی کردن تکاملشان ورسیدن به این حداز ایمان انجام داده بودند .وقتی که انسان باورهایش را در مورد پول وثروت اصلاح کند وقدرت رادر دستان خداببیند دیگر نیازی به تبلیغات وجود ندارد.همان خدایی که جهان به این عظمت را باچنین زیبایی ونظمی هدایت می کند مشتری را به شیوه های مختلف واز راههایی که در ذهن مانمی گنجدبه سمت ماهدایت می کند . مسئله فقط رسیدن به این در جه از ایمان است که نتایج را متفاوت می کند .وقتی با یک ایمان تقویت شده دست به انجام کاری بزنیم هدایتهاشفاف تر شده وباوضوح بیشتری به ما میرسند وحتی اگرقرار باشدتبلیغی هم انجام شود راه انجام آن وسوددهی بیشتر وهزینه کمتر آن هم به ماگفته میشود .البته درهرکاری طی کردن تکامل الزامیست اما این تکامل لزومانبایستی زمان زیادی به طول بینجامد.
آشنایی من با سایت استادعباس منش یکی از زیباترین مثالهایی است که هروقت به آن فکرمی کنم متحیر میشوم .شایدبرای شماهم جالب باشد:
سال 93یکی ازهمکارانم دراداره به دنبال سندی بود .من گفتم که اصلاچیزی از این سندیادم نمی آید .همکارم گفت :”چطور؟شمابایدحافظه بسیار قوی داشته باشید .یک نفرهست به نام دکترمحمدسیدامعروف به مرد حافظه ایران حتماسایتش رامطالعه کنید.”من اسم دکترسیدارانوشتم وزیرشیشه میزم گذاشتم تاسرفرصت سری به سایتش بزنم.حدود دوماه هرروز این نوشته را میدیدم اما اقدام نمی کردم تااینکه بالاخره یک روز در گوگل سرچ کردم ووارد سایت شدم اما به طرز عجیبی هدایت شدم به کلیپهای تبلیغاتی در حاشیه سایت مربوط به استاد سید حسین عباس منش واینقدربرایم جالب وجذاب بود که اصلا کاری به مطلب اصلی سایت نداشتم و روز ها کارم این بود که وارد این سایت شوم وکلیپهای استاد را دانلودکنم ولذذذذذت ببرم .بعداز چندروز هم هدایت شدم به سایت خود استاد .این همان سایتی بود که استاد تبلیغاتشان را در آن قرارداده بودند .در واقع اگر من همان روز اول به سایت دکترسیدا مراجعه کرده بودم شاید هنوز تبلیغات استاد قرارداده نشده بود وشاید روز مراجعه من به سایت اولین روزی بود که استاد تبلیغشان را شروع کرده بودند .واقعا حیرت اور است.آن زمان ایده تبلیغات از طریق یکی ا زدوستان استاد به ایشان پیشنهاد شده بود وایشان برای مدتی آن را اجرا کردند درواقع این هم هدایت پروردگار بوده وهمان خدا هم من وافراددیگر را ازطریق همین تبلیغات به سمت آموزشهای ایشان هدایت کرد .پس اگر درمسیر درست باشیم حتی اگربه سوی تبلیغا ت هم هدایت شویم خداوند راه را برایمان هموار می کند وافرادی را هم به سوی ما هدایت می کند تا ازآن تبلیغات نتیجه بگیریم .
ایمان به خداوندهمیشه ودر هر بیزینسی جواب می دهد مثلا دیروز یکی از دوستان من که نمایندگی بیمه دارد چنین تجربه ای داشت که برای کارکردن در هر اداره یاشرکتی اول همه چیز را به خدا میسپرد وهمان کاربه طرز عجیب وباور نکردنی به بهترین شیوه جلو می رود .در واقع
1- ایمان به خدا
2-رهابودن از چگونگی انجام کار
3-داشتن آرامش ازبابت سپردن کاربه بزرگترین فرمانروای جهان
4-ماندن در احساس خوب…… باعث
5-در یافت الهامات …….میشوند و
6-شجاعتی که در این مرحله انسان از خودنشان می دهد …..راه دریافت نعمتهاراهموار می کند.
البته این ایمان با باوربه فراوانی نعمت وثروت در جهان و احساس لیاقت داشتن ثروت ونعمت وباوربه اینکه ثروتمندان محبوب ترین افراددرنزد پروردگار هستند وخداثروتمندان را دوست داردکامل می شود و*نتیجه همان میشود که استاد عزیزمان دریافت کرده است.
خداوند همه چیزمیشود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز ازمعامله باابلیس
درپناه الله یکتاشاد وسربلندباشید.
با سلام خدمت تمامی دوستان و هم فرکانسی های عزیزم در این مکان الهی
بهتر است کلام خود را با کلامی از حافظ بیان کنم:
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
دوستان برای رسیدن به خواسته ها باید وارد مسیر کمال شد و این رو خداوند با صراحت بارها و بارها بیان کرده و متاسفانه اکثر ما هنوز تفکرات درستی رو راجع به مساله توحید نداریم و به حقیقت مساله که مربوط به بحث خودشناسی هست هیچگاه ورود نکرده و بدون طی کردن مسیر و قانون تکامل بدنبال رسیدن به خواسته ها هستیم
همانطور که بارها و بارها شنیده ایم خودشناسی مسیری برای خداشناسی ست
شما اگر باور و اعتقاد درستی نداشته باشید هر عادت خوبی هم که داشته باشید شبیه به درست کردن رودخانه با سطل ها آب است، چند سطل پر از آب لازم است تا یک رودخانه داشته باشیم؟
قطعا تا آخر عمرمان هم با سطل در رودخانه آب بریزیم رودخانه درست نمیشود پس باید برای تشکیل یک رودخانه ریشه ای مسئله را حل کنیم، ریشه ای برای موفقیت مان تلاش کنیم و «باور» هایمان را درست کنیم تا به قول استاد عباس منش به نشانه ها برسیم
پس از دریافت نشانه ها که پیام خوبی برای درست طی شدن مسیر است باید با ایمان کامل و باور قوی و همچنین احساس خوب که در صورت طی شدن مراحل قبل بصورت اتوماتیک ایجاد می شود طی طریق کرده آنگاه با ایمانی لبریز از احساس و باور عالی منتظر مرحله دریافت باشیم.
ممنون از استاد زحمت کش جناب عباس منش و تبریک روز معلم به ایشان
آرزوی موفقیت و سلامت برای تمامی عزیزان را از خداوند بزرگ مسالت دارم.
سلام براستاد عباسمنش و همه همراهان ایشان
این جهان توسط یک نیروی عظیم هدایت میشه از حرکت سیارات و فاصله ای که با هم دارند حرکت ماه و زمین تا تک تک موجودات روی زمین همه را به عالیترین صورت ممکن هدایت می کنه .
و همان نیروی عظیم فرموده کل آسمانها و زمین و آنچه در آن هست را مسخر ما انسانها نموده پس باید خودمان را به این نیروی عظیم بسپاریم تا هدایتمان کند .باید کار را شروع کرد حتی اگر جواب و راه حل خیلی از موضوعات رو نمی دانیم و از این نیرو کمک بگیریم و بخواهیم که هدایتمان کند ما باید روی همچین نیرویی حساب کنیم باید روی حرفهای کسی که این جهان را هدایت می کند حساب کنیم نه حرف مردم و باور کنیم که همه چیز راحت به دست می آید . هر چه این نیرو را بیشتر باور کنیم بیشتر نتیجه می گیریم این نیرو مارو هدایت می کند و مردم را به سمت ما هدایت می کند برای سرمایه گذاری ، برای گرفتن مجوز، برای فروش ، برای تبلیغ و بازاریابی، برای استخدام یا عزل کارمند و برای هر چیز دیگری اما کی ؟زمانیکه باور کنیم ما از خودمان چیزی نداریم ما چیزی جز یکسری تجربه اشتباه و باور غلط که در اثر ورودیهای ذهنمون که از دیده ها و شنیده های ما بوجود آمده نیستیم .
ما می توانیم با اون نیرو ارتباط برقرار کنیم و آن نیرو به ما می گوید در هر لحظه چیکار کنیم و هر لحظه با ما صحبت می کند ولی اولین شرط این است که باور کنیم همچین نیرویی هست، باور کنیم که هدایتمان می کند . و به شرط پاکی دل و روحمان به شرط کنترل کلام، به شرط اینکه مواظب افکار مان باشیم و از ناراستی و نا مردمی دور کنیم . بیزنس خودمون رو بر پایه ی پاکی بنا کنیم توحید و قدرت الله را باور کنیم و اعتقاد داشته باشیم خدا همه کاره هست و باورهای قوی داشته باشیم نسبت به خدا.
?چه باورایی باید داشته باشیم:
?خدا همیشه با من هست.
?خدا از همه چیز آگاه است .
?خدا جواب همه سوالات را می داند.
? خدا در حل همه مسائل کمکم می کند.
?خدا همه ایده ها را می داند.
?خدا همه راهکارها را دارد.
?خدا تمام جواب ها را دارد.
?خدا همیشه با من هست.
?خدا همیشه کنارمنه.
?خدا همیشه دوست منه.
? خدا همیشه رابطه اش با من خوبه و از دستم ناراحت نمیشه .
?خدا همیشه نزدیک منه.
?خدا همه کارها را برایم انجام می دهد.
? این خدایی که در درون منه و با من هست فرمانروای کل جهان هست از ازل بوده تا ابد هم خواهد بود .
?هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افتد .
?خدایی که رب العالمین هست و عاشق منه و عاشقانه کمکم می کنه تا در مسیر خواسته هام حرکت کنم.
پس باید این باورها بسازیم و خدا رو باور کنیم .
?باید از زندگی لذت ببریم و در احساس خوب قرار بگیریم و نگران نباشیم
?نگران مجوز نباشیم خدا مجوز میشه برامون .
?نگران سرمایه اولیه نباشیم خدا سرمایه میشه برامون .
?نگران محل کار مناسب نباشیم .
?نگران وسیله و جنس مناسب نباشیم.
?نگران کارمند مناسب نباشیم .
?نگران تبلیغ و مشتری نباشیم خدا خودش تبلیغ و مشتری می شود.
?نگران هیچ موضوعی در آینده نباشیم.
?از زندگی لذت ببریم زیبایی ها جهان و نشانه های خدا را ببینیم و سپاسگزار باشیم .
اگر باور کنیم خدا از طریق نشانه ها با قلب و احساسمون با ما صحبت می کنه خدا از بی نهایت طریق با ما صحبت می کنه خدا جواب همه سوالات ما رو می دونه و به ما می گویدپس اتفاق می افتد .
پس نگران سوالهای بی جوابمون نباشیم و بسپاریم به خودش . درمانده نباشیم ، عجول نباشیم، باید بریم به دل کار خدا خودش در زمان مناسب هدایت می کند و جوابها و ایده ها را می گوید . و همیشه بهترین ایده را در زمان خودش می دهد .
و اینکه سوالات و درخواستهای درست داشته باشیم از روی آرامش نه درماندگی و عجله و نه از روی ترس از دست دادن موقعیت زیرا تا خدا هست هیچ موقعیتی از دست نمی رود و اوضاع از کنترل خدا خارج نمی شود.
او را که باور کنیم همه کارها بشکل آسان و راحت انجام میشه از طرق مختلف ، از راهی که فکرشم نمی کردی.
?باید ظرفمان را بزرگ کنیم چون خدا به اندازه ظرفمان به اندازه باور و اعتقادمان به ما کمک می کند.
?خدا همان می شود که ما می خواهیم
?خدا سود می شود.
?خدا مشتری می شود .
?خدا بهترین و قطعی ترین راهکار می شود.
?خودش گفته من نزدیکم.
?خودش گفته مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .
?خودش گفته بخواهید تا به شما بدهم .
زندگی با وجود چنین خدایی آسان هست.
خدایا کمکمون کن تا به بهترین و عالیترین صورت ممکن باورت کنیم.
باسلام
من خیلی وقت نیست ک عضو سایت شدم ولی در این مدت کوتاه قوانین زیادی رو یاد گرفتم اصل همه ی اینها همون ایمان هست ایمان ب اینکه زندگی خودمون رو با ذهن مون میسازیم و اگه رو این ذهن کار کنیم اینقد قدرت داره ک مارو از فرش ب عرش برسونه ..
در پاسخ به سوال دوستمون باید عرض کنم ک
علت موفقیت ادما و استاد عزیز در کسب و کار مطمئنا باور خودشون بوده ب اینکه می توانند هرکاری رو با برداشتن ترمز های ذهنی انجام دهند ..وقتی ب این باور قدرتمند برسی خداوند همه راه ها رو باز میکنه طوری ک تو نیاز ب تبلیغات نداری بلکه خداوند از راه های مختلف برای کسب و کارتو تبلیغ میکنه افراد رو با شما اشنا میکنه تا برای شما تبلیغ کنن بدون اینکه خودتون بدونین …فقط کافیه ایمان داشته باشین یک ایمان واقعی و توکل کنید ب خداییکه ک گفته برای بنده اش کافیست..
نکته بعدی قدر دان بودنه ..تا وقتی قدر دان نعمت هایی ک داریم نباشیم چیزی بهمون اضافه نخواهد شد ..با سپاسگزاری هست ک دست های خدا برای ما مشتری میشن ..تبلیغات میشن..سود عالی میشن….لئن شکرتم لازیدنکم…
با ارزوی توفیق برای همه اعضای این خانواده بزرگ..
سلام دوستان عزیز
داشتم تفسیر قرآن را می خواندم در همین ابتدای آن به وضوح قانون تکامل و قانون جذب و مباحث مربوط به مدار و فرکانس و …نظرم را جلب کرد و این مطالب و این کلمات چه زیبا در کنار هم چیده شده اند .
من که خواندم به شددت تحت تاثیر قرار گرفتم و آنها را اینجا آوردم تا شما دوستان هم از آن بهره ببرید و همینطور جواب استاد هم در دل این متن واضح و روشن هستش.
ایاک نعبد و ایاک نستعین
ترجمه:تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.
توحید عملی آن است که تنها موثر حقیقی را در عالم او بدانیم (لا موثر فی الوجود الا الله) نه اینکه عالم اسباب (تبلیغ و … ) را انکار کنیم و به دنبال سبب نرویم بلکه معتقد باشیم که هر سببی هر تأثیری دارد، آن هم به فرمان خدا است، او است که به آتش سوزندگی، و به خورشید روشنایی و به آب حیاتبخشی داده است.
ثمره این باور آن است که انسان تنها متکی به الله خواهد بود، تنها قدرت و عظمت را مربوط به او میداند، و غیر او در نظرش فانی، زوالپذیر، و فاقد قدرت است.
تنها ذات الله قابل اعتماد و ستایش است، و لیاقت این دارد که انسان او را تکیهگاه خود در همه چیز قرار دهد.
این تفکر و اعتقاد انسان را از همهکس و همه موجودات بریده و تنها به خدا پیوند میدهد، حتی اگر به دنبال عالم اسباب (تبلیغ و … ) میرود نیز به فرمان او است یعنی در لابلای اسباب، قدرت خدا را که مسببالاسباب است مشاهده میکند.
این باور آن قدر روح انسان را وسیع و افق فکر او را بالا میبرد که به بینهایت و ابدیت میپیوندد و از محیطهای محدود آزاد و رها میسازد.
نکته
بشر در این جهان با نیروهای مختلفی روبرو است. برای اینکه بتواند در برابر عوامل مخرب و ویرانگر و منحرف کننده، مقاومت کند احتیاج به یار و مددکاری دارد، اینجا است که خود را در زیر چتر حمایت پروردگار قرار میدهد، همه روز از خواب بر میخیزد، و با تکرار جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین اعتراف به عبودیت پروردگار کرده و از ذات پاک او برای پیروزی در این مبارزه بزرگ کمک میگیرد، و شامگاهان نیز با تکرار همین جمله سر به بستر مینهد، با یاد او بر میخیزد و با یاد و استمداد از وجود او بخواب میرود و خوشا به حال کسی که به چنین مرحلهای از ایمان برسد، در برابر هیچ گردنکشی و زورمندی سر تعظیم فرود نمیآورد، در مقابل جاذبه مادیات خود را نمیبازد، همچون پیامبر اسلام میگوید: ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله ربالعالمین: نماز و عبادتم، مرگ و حیاتم همه از آن خداوند است که پروردگار جهانیان است (انعام 162).
اهدنا الصرط المستقیم
ترجمه:
ما را به راه راست هدایت فرما.
پیمودن صراط مستقیم
پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار و وصول به مرحله عبودیت و استعانت و استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای بنده این است که او را به راه راست، راه پاکی و نیکی، راه عدل و داد، و راه ایمان و عمل صالح هدایت فرماید، تا خدایی که همه نعمتها را به او ارزانی داشته نعمت هدایت را نیز بر آن بیفزاید.
گرچه این انسان در چنین شرایط مؤمن است، و با خدای خود آشنا ولی امکان دارد که هر آن این نعمت به خاطر عواملی از او سلب گردد، و از صراط مستقیم منحرف و گمراه شود.
پس باید هر شبانهروز لااقل ده بار از خدای خود بخواهد که لغزش و انحرافی برای او پیش نیاید.
بعلاوه این صراط مستقیم که همان آیین حق است مراتب و درجاتی دارد که همه افراد در پیمودن این درجات یکسان نیستند، هر مقدار از این درجات را انسان طی نماید، باز درجات بالاتر و والاتری وجود دارد که انسان با ایمان باید از خدا بخواهد تا او را به آن درجات هدایت کند.
در اینجا این سؤال معروف که چرا ما همواره درخواست هدایت به صراط مستقیم از خدا میکنیم مگر ما گمراهیم؟ مطرح میشود.
وانگهی به فرضی که این سخن از ما زیبنده باشد از پیامبر و امامان که نمونه انسان کامل بودند چه معنی دارد؟!
در پاسخ این ایراد میگوییم:
اولاً: همانطور که اشاره شد انسان در مسیر هدایت هر لحظه بیم لغزش و انحراف درباره او میرود، به همین دلیل باید خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را بر راه راست ثابت نگهدارد.
ما نباید فراموش کنیم که وجود و هستی و تمام مواهب الهی، لحظه به لحظه از آن مبدأ بزرگ به ما میرسد.
سابقاً گفتیم مثل ما و همه موجودات (از یک نظر) مثل لامپهای برق است، اگر میبینیم نور لامپ، متصل و یکنواخت پخش میشود به خاطر آن است که لحظه به لحظه نیرو از منبع برق به او میرسد منبع برق هر لحظه نور جدیدی تولید میکند و به وسیله سیمهای ارتباطی به لامپ تحویل میگردد.
هستی ما نیز همانند نور این لامپها است گرچه به صورت یک وجود ممتد جلوهگر است، ولی در حقیقت لحظه به لحظه وجود تازهای از منبع هستی آفریدگار فیاض، به ما میرسد.
بنابراین همانگونه که هر لحظه وجود تازهای به ما میرسد، به هدایت جدیدی نیز نیازمندیم بدیهی است اگر موانعی در سیمهای معنوی ارتباطی ما با خدا ایجاد شود، کژیها، ظلمها، ناپاکیها و… پیوند ما را از آن منبع هدایت قطع میکند، و همان لحظه از صراط مستقیم منحرف خواهیم شد.
ما از خدا طلب میکنیم که این موانع پیش نیاید و ما بر صراط مستقیم ثابت بمانیم.
ثانیاً: هدایت همان پیمودن طریق تکامل است که انسان تدریجاً مراحل نقصان را پشت سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد.
این را نیز میدانیم که طریق تکامل نامحدود است و به سوی بینهایت همچنان پیش میرود.
بنابراین جای تعجب نیست که حتی پیامبران و امامان از خدا تقاضای هدایت صراط مستقیم کنند، چه اینکه کمال مطلق تنها خدا است، و همه بدون استثناء در مسیر تکاملاند چه مانع دارد که آنها نیز تقاضای درجات بالاتری را از خدا بنمایند.
مگر ما بر پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) صلوات و درود نمیفرستیم؟ مگر مفهوم صلوات، تقاضای رحمت تازه پروردگار برای محمد و آل محمد نیست؟
مگر خود پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) نمیفرمود: رب زدنی علما خدایا علم (و هدایت) مرا بیشتر کن!
مگر قرآن نمیگوید: و یزید الله الذین اهتدوا هدی: خداوند هدایت هدایت یافتگان را افزون میکند (مریم 76).
و نیز میگوید: و الذین اهتدوا زادهم هدی و آتاهم تقواهم: آنها که هدایت یافتهاند خداوند بر هدایتشان میافزاید، و تقوا به آنها میدهد محمد 17).
و از اینجا پاسخ سؤالی که مربوط به درود بر پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) و امامان است نیز روشن که این درود و صلوات در حقیقت تقاضای مقام بالاتر و والاتر برای آن بزرگواران است.
برای روشن شدن آنچه گفتیم به دو حدیث زیر توجه فرمایید:
1- امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) در تفسیر جمله اهدنا الصراط المستقیم میفرماید، یعنی ادم لنا توفیقک الذی اطعناک به فی ماضی ایامنا، حتی نطیعک کذلک فی مستقبل اعمارنا: خداوندا توفیقاتی را که در گذشته بر ما ارزانی داشتی و به برکت آن تو را اطاعت کردیم، همچنان ادامه ده تا در آینده عمرمان نیز تو را اطاعت کنیم.
2- امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: یعنی ارشدنا للزوم الطریق المو دی الی محبتک، و المبلغ الی جنتک، والمانع من ان نتبع اهوائنا فنغطب، او ان ناخذ بارائنا فنهلک: یعنی خداوندا ما را بر راهی که به محبت تو میرسد و به بهشت واصل میگردد، و مانع از پیروی هوسهای کشنده و آراء انحرافی و هلاک کننده است، ثابت بدار.
صراط مستقیم چیست؟
آن گونه که از بررسی آیات قرآن مجید برمیآید صراط مستقیم همان آیین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است چنانکه در سوره انعام آیه 161 میخوانیم: قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین: بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده: به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید.
در اینجا دین ثابت و پابرجا و آیین توحیدی ابراهیم و نفی هر گونه شرک به عنوان صراط مستقیم معرفی شده که این جنبه عقیدتی را مشخص میکند.
اما در سوره یس آیه 61 و 62 چنین میخوانیم: الم اعهد الیکم یا بنیآدم الا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم: (ای فرزندان آدم مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید (به دستورات او عمل ننمایید) و مرا پرستش کنید این همان صراط مستقیم است).
در اینجا به جنبههای عملی آیین حق اشاره شده که نفی هر گونه کار شیطانی و عمل انحرافی است.
و به گفته قرآن در سوره آل عمران آیه 101 راه رسیدن به صراط مستقیم پیوند و ارتباط با خدا است (و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم).
ذکر این نکته نیز لازم به نظر میرسد که راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیکترین راه را تشکیل میدهد.
بنابراین اگر قرآن میگوید صراط مستقیم، همان دین و آیین الهی در جنبههای عقیدتی و عملی است به این دلیل است که نزدیکترین راه ارتباط با خدا همان است.
و نیز به همین دلیل است که دین واقعی یک دین بیشتر نیست ان الدین عند الله الاسلام: (دین در نزد خدا اسلام است) (آل عمران آیه 19).
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
ترجمه:
راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان!
دو خط انحرافی!
این آیه در حقیقت تفسیر روشنی است برای (صراط مستقیم) که در آیه قبل خواندیم، میگوید: مرا به راه کسانی هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمتهای خود قرار دادی (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبری مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها که بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها که جاده حق را رها کرده و در بیراههها گمراه و سرگردان شده (صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین).
در حقیقت چون ما آشنایی کامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور میدهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران و آنها که مشمول نعمت و الطاف او شدهاند را بخواهیم.
و نیز به ما هشدار میدهد که در برابر شما همیشه دو خط انحرافی قرار دارد، خط (مغضوب علیهم) و خط (ضالین) که به زودی به تفسیر این دو آشنا خواهیم شد.
نکتهها:
1- الذین انعمت علیهم کیاناند؟
سوره نساء آیه 69 این گروه را تفسیر کرده است: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا:
(کسانی که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانی قرار میدهد که مشمول نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبی هستند).
همانگونه که ملاحظه میکنیم این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفی میکند: (پیامبران، صدیقین، شهدا، و صالحین.
این مراحل چهارگانه شاید اشاره به این معنی باشد که برای ساختن یک جامعه انسانی سالم و مترقی و مؤمن، نخست باید رهبران حق و انبیاء وارد میدان شوند.
و به دنبال آنها مبلغان صدیق و راستگو که گفتار و کردارشان با یکدیگر هماهنگ است، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.
به دنبال این دوران سازندگی فکری، طبیعتاً عناصر آلوده و آنها که مانع راه حقاند سر بر دارند، جمعی باید در مقابل آنها قیام کنند و عدهای شهید شوند و با خون پاکشان درخت توحید آبیاری گردد.
در مرحله چهارم محصول این کوششها و تلاشها به وجود آمدن صالحین است اجتماعی پاک و شایسته و آکنده از معنویت.
بنابراین ما در سوره حمد در شبانهروز پیدرپی از خدا میخواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم، خط انبیاء خط صدیقین، خط شهدا و صالحین و روشن است که در هر مقطع زمانی باید در یکی از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را اداء نماییم.
2- (مغضوب علیهم) و (ضالین) کیاناند؟
جدا کردن این دو از هم در آیات فوق نشان میدهد که هر کدام اشاره به گروه مشخصی است.
در اینکه فرق میان این دو چیست:
از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده میشود که (مغضوب علیهم) مرحلهای سختتر و بدتر از ضالین است، و به تعبیر دیگر ضالین گمراهان عادی هستند، و مغضوب علیهم، گمراهان لجوج و یا منافق، و به همین دلیل در بسیاری از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده.
در آیه 106 سوره نحل میخوانیم و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله: (آنهایی که سینه خود را برای کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است).
و در آیه 6 سوره فتح آمده است، و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دایره السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم: (خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد میبرند مورد غضب خویش قرار میدهد، و آنها را لعن میکند، و از رحمت خویش دور میسازد، و جهنم را برای آنان آماده ساخته است.
به هر حال مغضوب علیهم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنی با حق را میپیمایند و حتی از اذیت و آزار رهبران الهی و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمیکنند آیه 112 سوره آل عمران میگوید: و بائوا بغضب من الله… ذلک بانهم کانوا یکفرون بایات الله و یقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون: (غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد چرا که به خدا کفر میورزیدند و پیامبران الهی را به ناحق میکشتند).
سلام خدمت استاد عزیزم و تمام عزیزان
فقط توکل به خدا و توانایی کنترل ذهن
با سلام خدمت استاد عزیز و تمام همراهان گرامی
موفقیت حاصل باور مثبت به همراه تلاش هست- وقتی که باور کنیم ما یه تکه ی جدانشدنی از خدا هستیم و اراده کنیم هرکار که بخوایم انجام بدیم ,میتونیم -پس موفق میشیم
ولی وفتی موفقیت خودمون رو در گرو انجام صرفا فقط عوامل بیرونی بدونیم هرگز موفق نخواهیم شد
عوامل بیرونی هم بی تاثیر نیست ولی اگر فقط تکیه به اون عوامل داشته باشیم و موفق نشیم شکست در روحیه ما تاثیر میذاره و همراه خودش نگرانی و ناامیدی به همراه میاره
باید نگاهمون رو از روی نداشته ها برداریم و بر روی داشته هامون بذاریم و همیشه قدردان داشته هامون باشیم تا ظرفمون بزرگتر شه ظرف که بزرگتر شه داشته ها و موفقیت های بیشتر حاصل میشه
پس باید رو باورامون کار کنیم و نگاهمون رو بذاریم روی عوامل درونی و خودمون رو مسئول موفقیت های خودمون بدونیم و بدونیم که ما جز جدایی ناپذیر خداییم و اراده کنیم میتونیم خلق کنیم
موفق باشید
به نام الله یکتا
عاملی که استاد و هم فکر های ایشون رو متمایز میکنه توجه به درون هست نه بیرون.توجه به قوانین خداوند و هم جهت شدن با اونها.اگر ما ظرفیت ایجاد کنیم در خودمون دنیای بیرون چاره ای جز اینکه با ما هم رنگ و هم مدار باشه نداره.در دنیای مارکتینگ ما سعی در تغییر نظر افراد داریم و ممکن هست نتیجه نده ولی وقتی هم راستا با جریان درونی خودمون باشیم همه چیز بر وفق مراد و هم راستا با ما خواهد بود.
شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خدا
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم در خانواده ی عباسمنش
خیلی کوتاه میگم…
به نظر من تنها و تنها عاملی که باعث متفاوت شدن یا موفقیت ها در کارمون و در کل در زندگیمون میشه فقط باورهامونه…
این که با همه ی وجود به کاری که میخوای توش قدم برداری ایمان داشته باشی…
این که با همه ی وجود به خدایی که قراره کارها رو جور کنه ایمان داشته باشی..
حالا هم تو کار و هم تو هر بخشی از زندگی…
وقتی با همه ی وجود ایمان داری و میدونی که میرسی و میشه، حتما و حتما میشه…
با ایمان میگم چون برام اتفاق افتاده که چیزهایی رو از ته دلم خواستم و کاملا در موردشون ایمان داشتم و به راحتی اتفاق افتاده…
پس امیدوارم که خدا کمکمون کنه که بتونیم یه ایمان درجه یک رو تجربه کنیم و باور به اینکه همه ی کارها با توکل به خودش به بهترین نحو انجام میشه..
برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید?
درود. به نظر من کیفیت محصول یا خدماتی که ارائه میشه، مهمترین عامل موفقیت کسب و کاره. وقتی افراد از یک محصول و یا یک خدمت ارائه شده راضی باشند، و نتیجه مثبت اون رو در زندگیشون ببینند، هم خودشون مجددا مراجعه می کنند و هم با تبلیغات نفر به نفر، باعث گسترش دایره مشتریان می شوند.