https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاس و ستایش و حمد شایسته خداوندی هست که در هر لحظه ما رو هدایت می کنه و اصلا خدلوند در قرآن می فرماید که هدایت وظیفه منه (ان علینا للهدی ، سوره لیل، آیه 12). بر اساس آموزه های استاد مدتی هست بر روی توحید و اینکه خداوند یگانه منشاء ثروت و قدرت و سلامتی و عشق و …. و هر خیر و سعادتی هست کار می کنم. سعی می کنم قدرت رو به غیر خدا ندم و شرک نورزم ، چند وقت پیش به همراه دخترم در یکی از فرودگاه های خارجی بودیم و بلیط مون هم امکان اینکه چمدون یا بار به بخش بار هواپیما بدیم رو نداشت البته ما هم دو تا کوله پوشتی داشتیم و یک چمدون کابین سایز، قبل از مراجعه به کانتر دریافت کارت پرواز من مثل همیشه که یاد گرفتم هر کمک و کاری رو از خدا بخوام از خداوند خواستم تا منو کمک و هدایت کنه تا به بهترین وجه اتفاق بیفته و به خدا سپردم و توکل کردم، اول خانمی که در کانتر بود به من گفت دو تا کوله تون اوکیه ولی چمدون رو باید تحویل بار بدین و چون بلیطتون این امکان رو نداره باید جریمه بدین من اول بهش گفتم که سایز چمدون کابین سایز هست اما ایشون نپذیرفت و بعد خودش پیشنهاد داد که برید بخشی از بار چمدون رو بذارین داخل کوله ها تا جریمه تون کمتر شه، من هم چون مساله رو به خدا سپرده بودم بدون بحث پذیرفتم و رفتیم و همینکار رو کردیم و بخش زیادی از بار رو داخل کوله ها گذاشتیم و وقتی برگشتیم اون خانم یه مسافر دیگه پیشش بود و ما رفتیم کانتر بغلیش که البته در جریان موضوع ما هم بود کامل، گفت چمدون رو بزارین برای وزن بعد از من پرسید نقد می دید جریمه رو یا با کارت که من گفتم نقد ایشون هم مبلغ جریمه رو برام رو یک کاغذ نوشت و اشاره به انتهای سالن کرد و گفت اونجا باید پرداخت شه، بگم که با وجودیکه چمدون کلی وزنش کم شده بود ولی باز هم میزان جریمه به ریال از قیمت چمدون و وسایل داخلش بیشتر بود، من بدون هیچ بحثی ( چون از خدا حواسته بودم ) قبول کردم ، فقط چون یک کیسه نایلونی دستم بود لحظه آخر بهش گفتم که این کیسه رو میتونم بزارم داخل چمدون یا نه ؟ که اصلا دیدم به حرفام توجه نمی کنه و داره فکر می کنه، یهو بدون اینکه اصلا جوابی به من بده اون کاغذ جریمه رو برداشت و پاره کرد و به من گفت چمدونت رو بردار و ببر داخل کابین و وقتی من بهش گفتم جریمه بهم گفت سفر خوبی داشته باشین
دخترم تعجب کرده بود ولی من چون میدونستم و ایمان داشتم که خداوند بهترین راه حل رو بهم میده اصلا تعجب هم نکردم و وقتی دخترم گفت بابا یهو چی شد گفتم بزار برات کامل میگم داستانو و بعد داستان توحید و توکل و ایمان رو براش گفتم و کلی با هم کیف کردیم و خندیدم.
ایاک نعبد و ایاک النستعین، اهدالنا الصراط المستقیم
این روزها بیشتر سعی می کنم رو خدا حساب کنم و قدرت رو بدم به خداوند و بعد هم ایمان و توکل ام رو حفظ کنم و منتظر کمک و هدایت الله باقی می مونم و البته که نتیجه هر چی بود شادم و راضی به رضای خداوند
قل بفضل الله و برحمته فبذالک فلیفرحوا ، هو خیر مما یجمعون
خدایا تو یگانه منشاء هر خیر و سعادتی در عالم (بیدک الخیر) ما را به راه راست هدایت فرما
اتفاقا این مسئله هفته پیش برای ما اتفاق افتاد ، دسته جمعی با خانواده همسر به یه سفر خارجی رفتیم حدود 9 نفر بودیم ، وقتی رفتیم پای کانتر که چمدون هارو تحویل بدیم از موضوع مطلع شدیم ، از اونجاییکه همیشه از خدا هدایت میطلبم به ذهنم خطور کرد که چندتا کیسه نایلون بردارم و وسایل ضروری رو توش بزارم و ببرم با خودم تو هواپیما و خود چمدون و وسایل غیر ضروری رو تحویل انبار فرودگاه دادم و به راحتی و بدون پرداخت جریمه وسایلم رو با خودم بردم
در صورتیکه همراهام این کارو نکردن و بسیار اشفته و دست پاچه شدن و یکی دو تا از چمدوناشون با پرداخت جریمه هنگفت دادن تو قسمت بار هواپیما.
این روزها تمام کارهام با هدایت الله انجام میشود
و ممنونم از کامنت شما امیدوارم همیشه مورد هدایت و حمایت پروردگار باشید
?سلامی گرم می کنم به همه ی عزیزان عضو این خانواده بی نظیر…
در تمام این مدت که عضو این سایت فوق العاده بودم یک چیز رو خیلی خوب فهمیدم و اون این بود که بیرون از خودم دنبال چیزی نگردم تا قبل از این من همش اتفاقات زندگیمو به اوضاع وشرایط وموقعیتها و افراد و اشیاء و….ربط میدادم و نسبت به رویداد ها واکنش نشون میدادم…
و همیشه یکسری سوالاتی? توی سرم می چرخید …مثلا وقتی توی اینستاگرام بودم سوالم این بود که چرایکسری افراد که فالوور زیاد دارن با اینکه به گفته خودشون کار خاصی براش نکردن؟?مثلا طرف میگفت من اصلا فکرشو نمیکردم در عرض یکسال اینقدر صفحم پر طرفدار بشه و اصلا انگیزمم این نبوده و خودمم برام جالبه که اینقدر فالوور دارم…؟؟و یا تو زمان دبیرستانم یکسری از همکاسی هام سختی و تلاش و زحمت خیلی عجیبی به خودشون نمیدادن ولی همیشه ایده ها و طرح هاشون تایید می شد و معلم کلی ازشون تعریف میکرد(من هنر خوندم و توی هنرستان بیشتر درس های عملی داشتیم)
ولی من باورم این بود که حتما باید یه عالمه زمان بزارمو تلاش کنم تا طرح هام تایید بشه…(که در واقع همین باورم باعث میشد هوشمندانه کار نکنم و انگار که روی تردمیل بدویی )…خلاصه گذشتو…ولی این سوالات همیشه بامن بود… مثلا یکسال پیش از بین یه عالمه کافی شاپ توی شهرمون یک کافه ای که خیلی ام بزرگ نیست و اخر یه کوچه ای قرار داره که تازه توی خیابون اصلی ام نیست و… ازبین تمام کافی شاپ ها به عنوان پر مشتری ترین کافی شاپ شهرمون انتخاب شد… وباز این سوال تاریخی به سراغم اومد…. با خودم فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست و قضیه چیزی بیش تر از این ظواهره….جالبه که جهان به طرز خیلی جالبی من رو به سایت استاد هدایت کرد ناگفته نماند که حدود دو سال پیش من با استاد عباسمنش آشنا شدم اما چون اون موقع هنوز در فرکانس این موضوعات قرار نگرفته بودم هیچ چیزی از این صحبت ها درک نکردم بعد از خواندن چند کتاب و پر رنگ تر شدن سوالات بالا در ذهنم دوباره به این سایت هدایت شدم و این دفعه با آغوش باز و گوش جان به فایل ها گوش دادم و همچنان گوش می دم و فکر میکنم بهشون….
من فکر میکنم ما به جای اینکه در زندگیمون به درون و نحوه افکار وباورها وهر آنچه که ما رو تبدیل به آنچه هستیم با عملکرد هایی که داریم کرده و باعث شده تجربه های فعلی که داریم رو به طور مکررداشته باشیم (چه مثبت مثل:درآمد عالی _روابط عالی
فرزندعالی همسایه های عالی سلامتی و…وچه منفی مثل:درآمدکمروابط غلطهمسایه های ناجور_بیماری و…)همه و همه
به ما ربط داره نه به هیچ کس دیگه ای و اگه غیر این عمل کنیم یعنی این که ما مسئولیت زندگیمون رو به عهده نگرفتیم…
جهان هستی دارای قوانین هست واگر به قوانینش عمل کنی(چه اگاهانه چه نااگاهانه)در مسیر درست قرار داری وبه هرچه اراده کنی میرسی بدون اینکه لازم باشه از تکنیک های عجیب وغریب خاصی بیرون از خودت عمل کنی ،که بجای اینکه کمک کننده تر باشند تو رو از خواستت دور تر میکنن و به قول یارو گفتی میفرستنت دنبال نخود سیاه?یه جورایی اکثر مردم بجای اینکه اینو قبول کنند که همه اون چیزی که لازم دارن توی درون خودشون نهفته و باید توی وجودشون دنبالش بگردن… میرن دنبال همون نخود سیاه معروف ?…وخب نتایجشونم گویای مسیر اشتباهشون هست….
در کتابی خوندم :اگر کار طبیعت را نظاره کنید خواهید دید که کمترین تلاش را بکار می برد،ماهی نمی کوشد شنا کند،فقط شنا می کند،گلها نمی کوشند بشکفند،فقط میشکفندو….زمین نمی کوشد بر محور خودش بچرخد این طبیعت زمین است که با سرعتی سرسام آور دور خودش بچرخدو?این طبیعت انسان است که رویاهایش را به آسانی و بی تلاش به صورت اجسام متجلی کند کمترین تلاش زمانی روی میدهد که انگیزه اعمالتان ?عشششققق?باشد،زیرا آنچه که موجب انسجام طبیعت می شود نیروی عشق است وقتی جویای قدرتید و می خواهید اختیار سایر مردم را به دست بگیرید،نیرو را به هدر می دهید(مثلا:کسانی که با تبلیغات فراوان می خوان مشتری جمع کنند)…هر گاه انگیزه اعمالتان عشق باشد(من در کلیپ هایی که از استاد دیدم این را فهمیدم و حس کردم که ایشان انگیزه اعمالشان عشق است وبه هر بیزینس موفقی که نگاه کردم دریافتم تلفیق عشق و باور و ایمان غوغا به پا می کنه)نیرویتان چندین برابر و گردآوری می شود که می تواند در راه آفرینش هر چه بخواهید (ثروت نامحدودمشتری بیشمارکامنت های زیاد _روابط عالی و….)مصرف شود.هر گاه قدرت تسلط بر سایر افراد یا تایید دیگران را میجویید به شیوه ای بی فایده انرژی را به مصرف می رسانید،هر گاه آن انرژی رها شود ،می تواند در راه ایجاد چیزی که می خواهید مصرف شود ،وقتی که نقطه رجوع درونتان جانتان باشد،وقتی در برابر هر انتقاد ایمن و در برابر هر مشکل بی باک باشید می توانید قدرت عشق را در کف اختیار بگیرید و انرژی را به طرزی خلاق برای تجربه فراوانی وتکامل استفاده کنید….
در پناه?? الله همیشه شاد ?و سالم ?و ثروتمند? و سرشار از عشق الهی? باشید???
وقتی شما میگی بدون تبلیغ نمیشه فروش بالا داشت ،پس نمیشه٫ وقتی میگی بدون تخصص نمیشه ،پس نمیشه٫
استاد گفتن که ۸۰ درصد تمرکز روی خواسته ها و ۲۰ درصد فعالیت ٫
من همیشه دوست داشتم زمین کشاورزی داشته باشم و محصول برداشت کنم و خیلی بهش فکر میکردم اما شرایط خرید زمین و تخصص رو نداشتم ٫
تا ۲ ماه پیش که خدا یک نفر و فرستاد به سمتم و پیشنهاد کشاورزی داد و از من فقط نصف سرمایه خرید بذر رو خواست و من قبول کردم ٫ پس ۸۰% جواب داد و ۲۰% هم باز کسی دیگه داره انجام میده ٫ روزی هزار بار خداروشکر میکنم به خاطر این کار ٫ چون خودم شغلم چیز دیگس که بازم اون رو با تمرکز روی خواستم بدست آوردم ٫که انشالله کامل سر فرصت تعریفش میکنم ٫
دوست من شما چندبار سوال خودت رو بخونی به جواب میرسی ٫
سپاسگذار خدا هستم که من رو با سایت استاد آشنا کرد و استاد ممنونم از شما که حرفات از دل و به دل میشینه ٫ خیلی دلم میخواد از نزدیک ببینمتون ٫
کامنتتون باعث شد یه ترمز قوی درون خودم رو شناسایی کنم . خیلی ممنونم واقعا وقتی از خدا جواب بخوای جواب میده اونم خیلی راحت
من همیشه به این موضوع فکر میکردم که مگه میشه من فقط روی خودم کار کنم و به کاری هدایت بشم که خودم نخوام کار فیزیکی انجام بدم و این جدال همیشگیم بود که اصلا دیگه خیلی راحت طلبی و باید یکم خودت تلاش کنی و علی رغم همه ی تلاش های نصف و نیمه ای که برای حل این باور داشتم این لحظه خدا جوابمو از طریق شما داد . خیلی سپاس گزارم باورم قوی ت شد که من اون 80 در صد رو کامل حل کنم اون 20 در صد خدا خودش به بهترین وجه حلش میکنه .
امیدوارم همه ی کاراتون خیلی خیلی راحتتر از اینا پیش بره و بیاین برای ما بنویسبن و ایجاد باورهای بهتری برامون بکنین .
من ۱۳ ماهه که با استاد آشنا هستم و از آموزه های استاد استفاده میکنم خواستم تجربه و نظر خودم را با شما دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم .
من یک مغازه سیم پیچی دارم و قبلا خیلی خیلی هزینه برای تبلیغات میکردم همه جوره اینترنتی و تابلوهای شیک وبسیاری ازاین قبیل……
وبعدازاین همه تلاش نتیجه این شد که مغازه رو جمع کردم و با کلی بدهی رفتم کارگری و بعد از کلی درد کشیدن از خداوند خواستم که هرجوری که میتونه بمن کمک کنه و تسلیم اراده او شدم و وقتی که درخواست کمک کردم و تسلیم شدم خداوند شرایط رو جوری رقم زد که ۳روز بعد من با استاد عباس منش آشنا شدم و با استفاده از اموزهای استاد فهمیدم که من ذهنم فقیره و طوری برنامه ریزی شده که توی هر موضوعی فقط دنبال نکات منفی باشم ، بعد از این که فهمیدم قوانین چطور کار میکنند دوباره اومدم یه مغاره گرفتم و کارم رو شروع کردم و بدون هیچ تبلیغ و تابلویی الان بیشتر از هر موقع تو زندگیم کسب و کارم رونق داره ، وقتی که من خودم و کارم را با ارزش دونستم و ورودی های ذهنم را اگاهانه کنترل کردم افرادی که توی مدار من بودند به سمت من هدایت شدند و بقول استاد عزیزم وقتی شما قانون رو بلد باشید بخاطر هیچ رویداد زندگی سوپرایز نمیشید،
و درکل همه چیز باوره و از تو ذهن ما اتفاق میفته و نه هیچ عامل بیرونی، این تجربه و نظر من بود ممنون بخاطر همتون در پناه خداوند یکتا براتون آرزوی بهترین هارو دارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و تمام دوستان عزیزم در این سایت الهی
خدارو شکر میکنم که بازهم خداوند به من فرصتی عطا کرد که هدایت بشم به این صفحه ،
دوست دارم بعد از طی کردن تکاملم و کار کردن روی دوره های که تا به این لحظه تهیه کردم و تحاربم در این حدود 3 ساله،باز هم جواب این سوال و این فایل استاد رو بنویسم،
طبق درکی که تا به الان دارم از قوانین؛
دلیل نتایج استاد که با بقیه هم متفاوت هست کار کردن روی اصله روی اصل
حالا اصل چیه؟!
اینه که ما به هرچی که توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم
در واقع به هرچیز بیشتر توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم،
حالا این توجه کردن میتونه به شیوه های مختلف باشه ،مثل صحبت کردن در مورد موضوع خاص،نوشتن،خواندن،دیدن،
وقتی ما به موضوعی توجه میکنیم یک احساسی در درون ما ایجاد میشه،
حالا از کجا بفهمیم که داری به چیزی که میخواهیم توجه میکنیم؟!
از احساسمون،اگر وقتی به موضوعی توجه میکنیم احساسمون خوب هست احساس خوب یعنی احساس امید احساس توکل احساس شادی احساس انگیزه احساس شوروشوق که در بیشتر مواقع هم لبخند میاره به روی لبهامون یا اشک شوق از گوشه ی چشمهامون جاری میشه، به این میگن احساس خوب که مساویست با اتفاقات خوب هم جنس با اون موضوعی که داریم بهش توجه میکنیم،
و اگر احساسمون بد بود احساس بد مثل احساس ترس،ناامیدی،بی انگیزگی،غمگینی،ناراحتی،خشم،کینه،حسادت،
این یعنی اینکه ما داریم از مسیر خوشبختی و اتفاقات خوب دور میشیم،
این کل داستانه،کل قانونه جهانه،
حالا ما از بچگی با این قانون ثابت جهان هستی که تغییری درش نیست بزرگ شدیم،
و به خاطر دیده ها شنیده ها گفته ها تجربیات خودمون اطرافیانمون،یک سری باور ها در وجود ما شکل گرفتن و نهادینه شدن،و دقیقا همون ها رو ما داریم تو زندگیمون تجربه میکنیم،
مثلا اگر ما از بچگی بارها و بارها از کمبود شنیدیم به طرق مختلف صد در صد داریم تو زندگیمون کمبود رو تجربه میکنیم و نمیتونه جور دیگه ای باشه،
جهان مثل یک سیستم عمل میکنه هر چی بهش ورودی بدی عین همونو بهت خروجی میدم،مثل دستگاه آب میوه گیری،اگر بهش هویج بدی بهت آب سیب که تحویل نمیده بهت آب هویج تحویل میده،
تموم اینارو گفتم که بگم که استاد عزیزم و اول از همه این موضوع رو درک کردن و باور کردن،چطور باور کردن از تمرین کردن چیزی مثل تمرین ستاره قطبی که به ماهم آموزش دادن،ما با این تمرین داریم سعی میکنیم که بیشتر این موضوع رو درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکار ما دارن رقم میخورن،
خب استاد هر روز درکش نسبت به این موضوع بیشتر شد،و با این درک و این قانون هم خب نتایجی هم گرفته بودن دیگه که باورشون تقویت شد و اصلن این موضوع رو درک کردن و باور کردن،
حالا قبل از اینکه برم قسمت بعد رو بنویسم،با تمام این تفاسیر،
هر چییییی رو که تو قبول کنی بپذیریش و باورش کنی میشه تجربه زندگیت،
اگر باور کنی که برای موفقیت تو کسبو کار باید تبلیغ کنی جهان به تو ثابت میکنه که بله شما درست فکر میکنی و حتما باید تبلیغ کنی تا نتیجه بگیری وگرنه راهه دیگه ای برات نمیزاره،
اگر باور کنی که فقط توی یک شغل خاص میتونی ثروتمندبشی ،حق داری،و جهان به تو دقیقا همین موضوع رو به صورت های مختلف ثابت میکنه،
حالا
با تمام این تفاسیر ،استاد موقعی که میخواستن قانون موفقیت،قانون ثروتمندی رو متوجه بشن،باز هم رسیدن به همین بحث باور ها،
استاد طبق تحقیقات و الهامات و هدایت های خداوند به این نتیجه رسیدن که فقط و فقط باورهای ما هستن که دارن نتایج رو رقم میزنن نه فقط در موضوع ثروت،بلکه در تمام جنبه های زندگی،
که چکیده ی همهی این صحبت ها میشود توحید،توحید یعنی چی؟! خیلی عظیمیه معنی این کلمه و از خداوند میخوام کمکم کنه بنویسم درکم از این کلمه ی با عظمت رو،
توحید یعنی توکل و امیدت به یک قدرت باشه،توحید یعنی افکارت،توحید یعنی اینکه خداوند این لطف رو به همهی انسان ها داشته که خودشون با افکارشون زندگی خودشونو خلق کنن،توحید یعنی اینکه وقتی یک خواسته ای داری هییییییچ عامل بیرونی رو هییییچ عامل بیرونی رو حتی پشه ای رو دخیل ندونی در به اجابت رسیدن اون خواستت،
خواستن رو واضح مشخص کن و فقط و فقط به لحظه ی رسیدن به اون خواسته توی ذهنت فکر کن تجسم کن و از بودنش در همون لحظه لذت ببر،و بعد میبینی که به زودی اون چیزی که بهش توجه میکردی بدون دخالت هیچ عاملی بدون دخالت هیچ ترمزی،میبینی که به زودی تجربش میکنی،
توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی،توحید یعنی حرکت کردن در مسیر خواستت،توحید یعنی مشرک نبودن،شرک یعنی قدرت دادن به عوامل بیرونی،شرک یعنی ناسپاسی،یعنی ندین نعمت های خداوند ندیدن زیبایی هاش،شرک یعنی تمرکز بر نکات منفی،
واااااای که همه ی اینها به هم وصلن،و اگر بخوای در تمامی این مفاهیم غرق بشی دیوانه میشه،
باز هم دور نشم از بحث اصلی،
دلیل نتایج استاد،تمرکز بر روی اصل هست،تمرکز بر توجه کردن به عامل اصلی ثروتمند شدن،
ما تو دوره روانشناسی ثروت داریم روی این موضوع کار میکنیم که ما اول باید بیام باورهایی که در 99/99٪ آدمها به عنوان دلیل اصلی ثروت هست رو شناسایی و اون هارو با منطق کمرنگتر کنیم،و بعد از اون بیایم باورهای درست رو جاگزینش کنیم،اون هم با منطق،
و ما به صورت کاملا طبیعی هر کدوم از ما ها به مسیر هایی هدایت میشویم که ثروت وارد زندگی ما میشه،حالا میتونه از طریق کسبو کارمون باشه،از طریق ورزشی که بهش علاقه داریم،غز طریق هنری که بهش علاقه داریم،از طریق سرمایه گذاری خودمون یا اجدادمون،،از طریق بی نهایت دستان خداوند ،یعنی واقعا نمیشه گفت از چه طریقی که همین چه طریقی یکی از ترمز هاست،فقط وقتی باور کنیم که از اون طریق که خداوند میدونه وارد زندگیمون میشه این اتفاق به راحتی رخ میده،
توی کسب و کار،
عامل اصلی باور ها هستن،1 باور های صحیح در مورد پول و ثروت،2 باور های صحیح در مورد کاری که داری انجام میدی و این که خودت کارتو باور داشته باشی،3 باور های توحیدی ،ایمان ،توکل،ادامه دادن،
4 باور های مناسب حل مسئله
5 باور لیاقت
6 باور باور باور ،اصلن هرچی میخوام بگم بر میگرده به باور،
در کل آقاجان هر جور که باور کنی نتیجه میگیری،
چیزی که تو زندگی استاد هست به خاطر باورهاشه حالا تو هر قسمتی که ما داریم نتایج رو میبینم استاد باور های هم جهت با همون چیزی که ما الان داریم میبینیم رو ساختن،
باور ساختن هم که میشه توجه کردن به همون چیزی که میخوای برات اتفاق بیفته،
مثلا اگر من میخوام باور کنم که فقط از طریق اینستاگرام آدمها ثروتمند نمیشن،باید برم به بی نهایت الگویی توجه کنم که اصلا اونا نمیدونم اینستاگرام چی هست و ثروتمندن،
یا مثلا اگر میخوام فراوانی مشتری رو باور کنم،باید توجه کنم به مغازه های شلوغ،به افرادی که فروش بالایی دارن،تو هر حوضه ای هم الگوش هست،
یا در کل به مواردی توجه کنم که فراوانی نعمت هارو در جهان ثابت میکنه یا بیشتر شدن نعمت ها و فرصت هارو تایید میکنه،بعد میبینم که از جنس همون ورودی ها داره به طرق مختلف وارد زندگیم میشه،
در کل هرچی احساسمون بهتر باشه با باور سازی،هرچه تمرکز و توجهمون به زیبایی ها باشه،به نعمت ها باشه،سپاسگذارتر باشیم،
و کمتر در گیر احساسات منفی مثل شک تردید غم ناراحتی کینه حسادت خشم باشیم ،
میبینم که چرخ زندگیمون هر روز داره روون تر میچرخه و اتفاقات خود به خود برای ما رقم میخوره،البته بااااااااااید همیشه روی باور هامون کار کنیم،که نتیجه کار کردن همیشگی روی باورها احساس خوب هست،
این قانون در عین سادگی پیچیدگی های خودش رو هم داره که هرچقدر بیشتر تمرین کنیم در انجام این قانون مهارت بیشتری کسب میکنیم و مهارت بیشتر مساوی با نتایج بززگتر،
خدایا شکرت،
من که خیلی کار دارم تا بهتر بشم توی انجام این قانون،
نمیدونم قبلن تو این صفحه در مورد نتایج یک سال اخیرم نوشتم یانه،
اما وقتی شروع کردم به آموزش دادن بوکس،که تا به حال تجربشو نداشتم،
در حال استفاده از فایلها هم بودم،قدم های کوچولو کوچولو بهم گفته میشد که من انجامش میدادم،و بعد هدایت شدم به بهترین باشگاه های منطقه خودمون و در مدت یکسال من تبدیل شدم به بهترین مربی منطقمون،در آمدم از صفر رسید به ماهی 50 میلیون،بدهیم پرداخت شد،باورهام تقویت شد،احساس لیاقتم بیشتر شد،اولی بازی حرفه ایم رو انجام دادم،کلی مسابقات و افتخارات دیگه کسب کردم،و وقتی بر میگردم به عقب ،تمامش به خاطر انگیزه و شوروشوقی بوده که داشتم وبه خاطر درخواست ها و افکار روزانه ای بوده که ارسال میکردم،نه به خاطر اقدامات عملی که انجام دادم،هر اقدام عملی در راستای افکار مناسبی بوده،یعنی عامل اصلی افکار مناسب هستن،اخساس شورو شوق و انگیزه هستن،و مهمتر از همه این بود که هدفمند برم جلو،و واقعا انگیزه داشتن برای ثروتمند شدن خیلییییییییی مهمه که با کار کردن روی باورهای ثروت آفرین و تضاد هایس که تو زندگی بهش برمیخوریم این انگیزه بیشتری بیشتر میشه انشاالله ،
خدایا شکرت،
سپاسگذارم به خاطر همهههه چی،هر چی که الان دارم و ندارم،هر آگاهی و درکی که الان دارم،که هر روز داره بهتر و بیشتر میشه،سپاسگذارم که منو هدایت کردی یه این مسیر توحیدی ،بایت استاد عزیزم هم سپاسگذارم،بایت خانم شایسته مهربان،بابت دوستان بینظیرم در این سایت خدایا شکرت
سلام علی آقا خیلی براتون خوشحالم که تونستید انقدر رشد و بهبود داشته باشید من شما رو دنبال میکنم واقعا قابل تحسین هستید شما با کامنت هاتون ایمان و باور رو در وجودم زنده نگه میدارید که اره منم میتونم به استقلال مالی و ثروت برسم هر چقدر ایمان و باورمون قوی تر باشه عملگرا تر و نتایج درخشان تر خواهد بود از شما سپاسگزارم علی آقای عزیز
در خصوص جواب سوال قطعا باید به قوانین درست و ثابت شده که رب العالمین وضع کرده توجه و عمل کنیم
۱-قانون اصلی افکار (نجواهای تکرار شونده )ما اتفاقات و زندگی همجنس و همسنگ با باورهاو یا مدار فرکانسی ما رو بوجود میارن?
۲-تکرار افکار و نجواهای درونی ما باورهامونو بوجود میارن ?
۳- هرچه نتایج افکارمون بهتر بشه باورهامون بیشتر میشه و نتایج بیشتر حاصل میشه و بعد نتایج بیشتر بشود ایمانمون به قوانین بیشتر میشه و این چرخه تقویت کننده مثل گلوله برف در سرازیری بزرگ و بزرگتر میشه پس چه خوبه که هدفمند و برنامه ریزی شده جهت بهش بدیم و خودمون خالق زندگییمون بشیم و از ابزارهای مثل قدرت کلام برای جهت دهی و تکرار قوانین و ایمانی که عملی باشد استفاده کنیم پس فقط ایمان واستفاده و عمل به همین قوانین ساده اما موثر نتایج استاد عباسمنش رو متفاوت کرده است قوانین اصول محکم میباشد که عمل و رعایت باید شود و نحوه عمل و اجرا و تکنیک های فردی ونتایج جز فرع و یا متشابهات هستن پس با تکیه بر قوانین درست کیهانی و ایمان عملی هر کس به روش خود میتواند در کسب و کارش موفق شود امیدوارم تونسته باشم تا حدودی نحوه تفکرم رو بشما منتقل کنم
بی نهایت از خداوند مهربانم سپاسگزارم که در وجود استاد و دوستان عزیزم در این سایت برای من تجلی پیدا کرد.
این باورهای ماست که زندگی ما رو می سازه… یعنی اگه زندگی ما اونجوری که ما میخواهیم نیست یعنی باید باورهامونو تغییر بدیم تا به خواسته مون برسیم…
استاد هم سالها رو باورهاشون کار کردند که به این نتایج عاااالی رسیدند.. چون باورهای ما یکی دو روزه ایجاد نشده که بخواد دو روزه و با دو بار تمرین عوض بشه…
برای تغییر زندگی باید باور داشته که خداوند بیشتر از ما مشتاقه تا ما به خواسته هامون برسیم باید توکلمون به خدا باشه و با تغییر فرکانس هامون خودمون رو در مدار خداوند قرار بدیم..
خداوند در قرآن می فرماید؛ و من یتوکل علی الله فهو حسبه… بنابر این با واگذار کردن کارهامون به خداوند توکل کرده و در تمام کارها به او اعتماد داشته باشیم و مطمئن باشیم از راه هایی که ما به ذهنمون خطور نمی کنه خداوند کار هامونو درست میکنه
و در آیه دیگری فرمودند؛ ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب.. یعنی خداوند به هر که بخواهد روزی بی حساب عطا میکند.. و چه کسی وفا دار تر از خداوند به عهد خویش است..
ما باید باور لیاقت و عزت نفس رو در خودمون ایجاد کنیم و تلاش کنیم تا این باور رو بسازیم که من قراره در بهترین زمان و بهترین مکان باشم و خداوند من رو به واسطه فرکانس های مناسبم همیشه در چنین موقعیتی قرار خواهد داد… نا گفته ها زیاده که در این مجال نمی گنجد…
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید… خدا نگهدار
بابت متن بسیار زیبا و قابل تاملی که نوشتید سپاسگزارم.
برای منی که چند وقت شروع کردم رابطه ام را با خودم و با خالقم درست کنم که البته نشانه های این تغییرات رو دارم میبینم برای مثال یه دوستی که سالها ازش خبری نداشتم بام تماس گرفت خیلی مفید بود.
به قول استاد وقتی رابطه مون رو با خودمون و خداوند درست کنیم خود به خود و البته تکاملی همه چیز در زندگیمون درست میشود.
خوب تمام افرادی که در این سایت هستند تقریبا از گذشته استاد کم و بیش چیزهایی شنیده اند حتی در یک کلیپ استاد خونشون رو قبل و بعد از آشنایی با ” قوانین کیهانی ” نشان داده است خوب مشخصه که استاد قبل آشنایی با این قوانین ثابت با سیستمی که در جهان خداوند برقرار کرده است کسب و کار که هیچ حتی پول نان خوردن هم نداشتند اما بعد از شناخت خود شناخت خداوند و قوانین کیهانی و آشنایی با قرآن کتاب هدایگر زندگیشون کن فیکون شد خوب این یه مثال خیلی روشنیه برای کسانی که میخواهند کسب و کار موفق داشته باشند و آفرینش همه ی ما یکسان است پس اگر یک نفر موفق شده یک نفر تونسته یک نفر ثابت کرده که با شناخت این قوانین و عمل به آن ها و با تغیییر باور ها و نگاه کردن از یه زاویه دیگه به موضوعات ، علاوه برثروتمند شدن و داشتن کسب و کار موفق میشود در جنبه های دیگر زندگی هم نیز موفق بود٫
ما دیدیم که تبلیغات هم باعث موفقیت نمیشود ما دیدیم که موقعیت جغرافیایی خوب هم باعث موفقیت در کسب و کار نمیشود دیدیم که استعداد و مهارت هم باعث پیشرفت در کسب و کار نمیشود پس عاملی در بیرون از ما باعث تغییر زندگی ما و پیشرفت ما ” نمیشود” بلکه اون چیزی که استاد و خیلی از افرادی که از محصولات استاد استفاده کرده اند رو به موفقیت در کسب و کارشان رسانده است ” باورهای آن هاست ”
“در درن ماست ”
خوب این نتایج هم ثابت کرده که فقط باورهای ما باعث خلق زندگی ما و موفقیت در کسب و کار میشود٫
استاد اگر باور نداشت اگر ایمان نداشت به خداوند و به آنچه آگاه شده بود عمل نمیکرد به همچین موفقیتی در کسب و کارش و زندگی اش نمیرسید ٫
خیلی ها مثل استاد در زمینه روانشناسی و موفقیت کار کرده اند ولی آیا نتایج اون ها با استاد یکسان است ؟؟؟؟ خیرررررررررر
واقعا از خودمون بپرسیم چرا حتی اون هایی که حتی محصولات و حرف ها و آموزش های استاد رو دارند آموزش میدهند چرا اون ها به موفقیت استاد نرسیده اند ؟ چرا کسب و کار اون ها مثل استاد موفق نشده کارشون یکیه حرفشون یکیه محصولشون یکیه چرا ؟؟؟؟ خوب مشخصه اولا استاد به یه منبع قدرتمند وصله به یه انرژی بی پایان وصله که ما در تمام فایل ها این رو احساس میکنیم و اینکه حرفا دقیقا بهش الهام میشه چرا اکثریت میاییم میگیم بعد دیدن و شنیدن فایل ها آقا اتفاقا این فایل انگار برای من ضبط شده اتفاقا جواب سوال منه چرا؟؟؟ و دوما اینکه استاد به آنچه که میگه عمل کرده قبلش نتیجه دیده بعد به ما میگه نه اینکه یه چیزی خونده بیاد برای ما بازگو کنه نههههه اصلا اینطور نیست
به طبع نتایجی که استاد میگیره از کسب و کارش با یکی هم حیطه کار خودش زمین تا آسمان با هم فرق میکند
پس ما هم میتوانیم با هماهنگ کردن ذهن و روحمان و متصل شدن به منبع ( خداوند ) و دریافت الهامات و تغییر باورها و عمل به آن ها زندگیمون رو بهشت کنیم چه برسه کسب و کار
راستش من خیلی وقت نیست توی این مسیر شناخت خودم و جهان و خدا قرار گرفتم و خیلی هم نمیتونم از جذب خواسته های بزرگ و تغییر یک شبه که بعضی دوستان گفتن بگم فقط مدتیه از فایل های استاد دارم استفاده میکنم و اینو بگم که یه شبی که خیلی وحشتناک اوضاعم خراب بود که واقعا نه دوست دارم بهش فکر کنم نه بیان کنم که حال و اوضاع شما هم عوض بشه ، فقط گفتم خدا منو نجات بده همین و بعدش وارد این فضاها شدم که قبلا هیچ اطلاعی نداشتم و توی این مدت انگار که اصلا به بقیه نمیتونم و نمیخوام فکر کنم که چه میکنم ، یعنی به این باور رسیدم که به تعداد آدم ها راه وجود دارد برای موفق شدن و رسیدن به خدا ، و روزی که حضرت نوح به خدا گفت نجاری بلد نیستم و ندای درونش گفت تو فقط شروع کن یعنی فکر میکنم گفته تو برو چوب رو به دست بگیر و بقیش رو ما میگیم. و نمونه های دیگه در قرآن، حرفم اینه که اول از هر کاری باور کنی تنها و تنها یک قدرت در جهان هست و بس و بهش توکل کنی و تسلیم محض بشی، و در واقع فکر میکنم نکته همینه ایمان و تسلیم و باور به اون صدا، خب البته که تمرین میخواد . و باور مهم بعدی فراوانیه یعنی اینو کامل درک کنی که تو بی نهایتی و دنیا هم بی نهایت و هزاران راه و متد برای انجام یک کار خاص حتی وجود دارد که به توانایی هر شخص برمیگرده، مثلا در زمینه موفقیت هزاران سخنور وجود دارد و شما حرفی رو میپذیری که مطابق با درونت باشه و حرفی که از دل برآید بر دل مینشینه، دل فقط جایگاه خدا هست و کسی حرفش بر دل میشینه و پذیرفتنیه که تسلیم خدای خودش باشه و بندگی رو پذیرفته باشه اون موقع اون عشق لایتناهی زمین و آسمان رو مسخرش میکنه. من خودم این حرف هارو مدتیه بهش باور کردم و تمام سعیم عمل به همین دو باور مهمه.
از زمانی که این مسایل رو فهمیدم با اینکه قبلا از این کانال به اون کانال و روش های مختلف میگشتم ولی باورم اینه که حرف های استاد فقط برام قابل قبول و درک هست چون عملی در زندگی خودشون اتفاق افتاده
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سپاس و ستایش و حمد شایسته خداوندی هست که در هر لحظه ما رو هدایت می کنه و اصلا خدلوند در قرآن می فرماید که هدایت وظیفه منه (ان علینا للهدی ، سوره لیل، آیه 12). بر اساس آموزه های استاد مدتی هست بر روی توحید و اینکه خداوند یگانه منشاء ثروت و قدرت و سلامتی و عشق و …. و هر خیر و سعادتی هست کار می کنم. سعی می کنم قدرت رو به غیر خدا ندم و شرک نورزم ، چند وقت پیش به همراه دخترم در یکی از فرودگاه های خارجی بودیم و بلیط مون هم امکان اینکه چمدون یا بار به بخش بار هواپیما بدیم رو نداشت البته ما هم دو تا کوله پوشتی داشتیم و یک چمدون کابین سایز، قبل از مراجعه به کانتر دریافت کارت پرواز من مثل همیشه که یاد گرفتم هر کمک و کاری رو از خدا بخوام از خداوند خواستم تا منو کمک و هدایت کنه تا به بهترین وجه اتفاق بیفته و به خدا سپردم و توکل کردم، اول خانمی که در کانتر بود به من گفت دو تا کوله تون اوکیه ولی چمدون رو باید تحویل بار بدین و چون بلیطتون این امکان رو نداره باید جریمه بدین من اول بهش گفتم که سایز چمدون کابین سایز هست اما ایشون نپذیرفت و بعد خودش پیشنهاد داد که برید بخشی از بار چمدون رو بذارین داخل کوله ها تا جریمه تون کمتر شه، من هم چون مساله رو به خدا سپرده بودم بدون بحث پذیرفتم و رفتیم و همینکار رو کردیم و بخش زیادی از بار رو داخل کوله ها گذاشتیم و وقتی برگشتیم اون خانم یه مسافر دیگه پیشش بود و ما رفتیم کانتر بغلیش که البته در جریان موضوع ما هم بود کامل، گفت چمدون رو بزارین برای وزن بعد از من پرسید نقد می دید جریمه رو یا با کارت که من گفتم نقد ایشون هم مبلغ جریمه رو برام رو یک کاغذ نوشت و اشاره به انتهای سالن کرد و گفت اونجا باید پرداخت شه، بگم که با وجودیکه چمدون کلی وزنش کم شده بود ولی باز هم میزان جریمه به ریال از قیمت چمدون و وسایل داخلش بیشتر بود، من بدون هیچ بحثی ( چون از خدا حواسته بودم ) قبول کردم ، فقط چون یک کیسه نایلونی دستم بود لحظه آخر بهش گفتم که این کیسه رو میتونم بزارم داخل چمدون یا نه ؟ که اصلا دیدم به حرفام توجه نمی کنه و داره فکر می کنه، یهو بدون اینکه اصلا جوابی به من بده اون کاغذ جریمه رو برداشت و پاره کرد و به من گفت چمدونت رو بردار و ببر داخل کابین و وقتی من بهش گفتم جریمه بهم گفت سفر خوبی داشته باشین
دخترم تعجب کرده بود ولی من چون میدونستم و ایمان داشتم که خداوند بهترین راه حل رو بهم میده اصلا تعجب هم نکردم و وقتی دخترم گفت بابا یهو چی شد گفتم بزار برات کامل میگم داستانو و بعد داستان توحید و توکل و ایمان رو براش گفتم و کلی با هم کیف کردیم و خندیدم.
ایاک نعبد و ایاک النستعین، اهدالنا الصراط المستقیم
این روزها بیشتر سعی می کنم رو خدا حساب کنم و قدرت رو بدم به خداوند و بعد هم ایمان و توکل ام رو حفظ کنم و منتظر کمک و هدایت الله باقی می مونم و البته که نتیجه هر چی بود شادم و راضی به رضای خداوند
قل بفضل الله و برحمته فبذالک فلیفرحوا ، هو خیر مما یجمعون
خدایا تو یگانه منشاء هر خیر و سعادتی در عالم (بیدک الخیر) ما را به راه راست هدایت فرما
با سلام به شما دوست گرامی
اتفاقا این مسئله هفته پیش برای ما اتفاق افتاد ، دسته جمعی با خانواده همسر به یه سفر خارجی رفتیم حدود 9 نفر بودیم ، وقتی رفتیم پای کانتر که چمدون هارو تحویل بدیم از موضوع مطلع شدیم ، از اونجاییکه همیشه از خدا هدایت میطلبم به ذهنم خطور کرد که چندتا کیسه نایلون بردارم و وسایل ضروری رو توش بزارم و ببرم با خودم تو هواپیما و خود چمدون و وسایل غیر ضروری رو تحویل انبار فرودگاه دادم و به راحتی و بدون پرداخت جریمه وسایلم رو با خودم بردم
در صورتیکه همراهام این کارو نکردن و بسیار اشفته و دست پاچه شدن و یکی دو تا از چمدوناشون با پرداخت جریمه هنگفت دادن تو قسمت بار هواپیما.
این روزها تمام کارهام با هدایت الله انجام میشود
و ممنونم از کامنت شما امیدوارم همیشه مورد هدایت و حمایت پروردگار باشید
?به نام الله وهابم…?
?سلامی گرم می کنم به همه ی عزیزان عضو این خانواده بی نظیر…
در تمام این مدت که عضو این سایت فوق العاده بودم یک چیز رو خیلی خوب فهمیدم و اون این بود که بیرون از خودم دنبال چیزی نگردم تا قبل از این من همش اتفاقات زندگیمو به اوضاع وشرایط وموقعیتها و افراد و اشیاء و….ربط میدادم و نسبت به رویداد ها واکنش نشون میدادم…
و همیشه یکسری سوالاتی? توی سرم می چرخید …مثلا وقتی توی اینستاگرام بودم سوالم این بود که چرایکسری افراد که فالوور زیاد دارن با اینکه به گفته خودشون کار خاصی براش نکردن؟?مثلا طرف میگفت من اصلا فکرشو نمیکردم در عرض یکسال اینقدر صفحم پر طرفدار بشه و اصلا انگیزمم این نبوده و خودمم برام جالبه که اینقدر فالوور دارم…؟؟و یا تو زمان دبیرستانم یکسری از همکاسی هام سختی و تلاش و زحمت خیلی عجیبی به خودشون نمیدادن ولی همیشه ایده ها و طرح هاشون تایید می شد و معلم کلی ازشون تعریف میکرد(من هنر خوندم و توی هنرستان بیشتر درس های عملی داشتیم)
ولی من باورم این بود که حتما باید یه عالمه زمان بزارمو تلاش کنم تا طرح هام تایید بشه…(که در واقع همین باورم باعث میشد هوشمندانه کار نکنم و انگار که روی تردمیل بدویی )…خلاصه گذشتو…ولی این سوالات همیشه بامن بود… مثلا یکسال پیش از بین یه عالمه کافی شاپ توی شهرمون یک کافه ای که خیلی ام بزرگ نیست و اخر یه کوچه ای قرار داره که تازه توی خیابون اصلی ام نیست و… ازبین تمام کافی شاپ ها به عنوان پر مشتری ترین کافی شاپ شهرمون انتخاب شد… وباز این سوال تاریخی به سراغم اومد…. با خودم فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست و قضیه چیزی بیش تر از این ظواهره….جالبه که جهان به طرز خیلی جالبی من رو به سایت استاد هدایت کرد ناگفته نماند که حدود دو سال پیش من با استاد عباسمنش آشنا شدم اما چون اون موقع هنوز در فرکانس این موضوعات قرار نگرفته بودم هیچ چیزی از این صحبت ها درک نکردم بعد از خواندن چند کتاب و پر رنگ تر شدن سوالات بالا در ذهنم دوباره به این سایت هدایت شدم و این دفعه با آغوش باز و گوش جان به فایل ها گوش دادم و همچنان گوش می دم و فکر میکنم بهشون….
من فکر میکنم ما به جای اینکه در زندگیمون به درون و نحوه افکار وباورها وهر آنچه که ما رو تبدیل به آنچه هستیم با عملکرد هایی که داریم کرده و باعث شده تجربه های فعلی که داریم رو به طور مکررداشته باشیم (چه مثبت مثل:درآمد عالی _روابط عالی
فرزندعالی همسایه های عالی سلامتی و…وچه منفی مثل:درآمدکمروابط غلطهمسایه های ناجور_بیماری و…)همه و همه
به ما ربط داره نه به هیچ کس دیگه ای و اگه غیر این عمل کنیم یعنی این که ما مسئولیت زندگیمون رو به عهده نگرفتیم…
جهان هستی دارای قوانین هست واگر به قوانینش عمل کنی(چه اگاهانه چه نااگاهانه)در مسیر درست قرار داری وبه هرچه اراده کنی میرسی بدون اینکه لازم باشه از تکنیک های عجیب وغریب خاصی بیرون از خودت عمل کنی ،که بجای اینکه کمک کننده تر باشند تو رو از خواستت دور تر میکنن و به قول یارو گفتی میفرستنت دنبال نخود سیاه?یه جورایی اکثر مردم بجای اینکه اینو قبول کنند که همه اون چیزی که لازم دارن توی درون خودشون نهفته و باید توی وجودشون دنبالش بگردن… میرن دنبال همون نخود سیاه معروف ?…وخب نتایجشونم گویای مسیر اشتباهشون هست….
در کتابی خوندم :اگر کار طبیعت را نظاره کنید خواهید دید که کمترین تلاش را بکار می برد،ماهی نمی کوشد شنا کند،فقط شنا می کند،گلها نمی کوشند بشکفند،فقط میشکفندو….زمین نمی کوشد بر محور خودش بچرخد این طبیعت زمین است که با سرعتی سرسام آور دور خودش بچرخدو?این طبیعت انسان است که رویاهایش را به آسانی و بی تلاش به صورت اجسام متجلی کند کمترین تلاش زمانی روی میدهد که انگیزه اعمالتان ?عشششققق?باشد،زیرا آنچه که موجب انسجام طبیعت می شود نیروی عشق است وقتی جویای قدرتید و می خواهید اختیار سایر مردم را به دست بگیرید،نیرو را به هدر می دهید(مثلا:کسانی که با تبلیغات فراوان می خوان مشتری جمع کنند)…هر گاه انگیزه اعمالتان عشق باشد(من در کلیپ هایی که از استاد دیدم این را فهمیدم و حس کردم که ایشان انگیزه اعمالشان عشق است وبه هر بیزینس موفقی که نگاه کردم دریافتم تلفیق عشق و باور و ایمان غوغا به پا می کنه)نیرویتان چندین برابر و گردآوری می شود که می تواند در راه آفرینش هر چه بخواهید (ثروت نامحدودمشتری بیشمارکامنت های زیاد _روابط عالی و….)مصرف شود.هر گاه قدرت تسلط بر سایر افراد یا تایید دیگران را میجویید به شیوه ای بی فایده انرژی را به مصرف می رسانید،هر گاه آن انرژی رها شود ،می تواند در راه ایجاد چیزی که می خواهید مصرف شود ،وقتی که نقطه رجوع درونتان جانتان باشد،وقتی در برابر هر انتقاد ایمن و در برابر هر مشکل بی باک باشید می توانید قدرت عشق را در کف اختیار بگیرید و انرژی را به طرزی خلاق برای تجربه فراوانی وتکامل استفاده کنید….
در پناه?? الله همیشه شاد ?و سالم ?و ثروتمند? و سرشار از عشق الهی? باشید???
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان گلم
در مورد سوال دوستمون که پرسیدن٫
به نظر من جواب سوال توی پرسش هست
وقتی شما میگی بدون تبلیغ نمیشه فروش بالا داشت ،پس نمیشه٫ وقتی میگی بدون تخصص نمیشه ،پس نمیشه٫
استاد گفتن که ۸۰ درصد تمرکز روی خواسته ها و ۲۰ درصد فعالیت ٫
من همیشه دوست داشتم زمین کشاورزی داشته باشم و محصول برداشت کنم و خیلی بهش فکر میکردم اما شرایط خرید زمین و تخصص رو نداشتم ٫
تا ۲ ماه پیش که خدا یک نفر و فرستاد به سمتم و پیشنهاد کشاورزی داد و از من فقط نصف سرمایه خرید بذر رو خواست و من قبول کردم ٫ پس ۸۰% جواب داد و ۲۰% هم باز کسی دیگه داره انجام میده ٫ روزی هزار بار خداروشکر میکنم به خاطر این کار ٫ چون خودم شغلم چیز دیگس که بازم اون رو با تمرکز روی خواستم بدست آوردم ٫که انشالله کامل سر فرصت تعریفش میکنم ٫
دوست من شما چندبار سوال خودت رو بخونی به جواب میرسی ٫
سپاسگذار خدا هستم که من رو با سایت استاد آشنا کرد و استاد ممنونم از شما که حرفات از دل و به دل میشینه ٫ خیلی دلم میخواد از نزدیک ببینمتون ٫
سلام دوست عزیزم
کامنتتون باعث شد یه ترمز قوی درون خودم رو شناسایی کنم . خیلی ممنونم واقعا وقتی از خدا جواب بخوای جواب میده اونم خیلی راحت
من همیشه به این موضوع فکر میکردم که مگه میشه من فقط روی خودم کار کنم و به کاری هدایت بشم که خودم نخوام کار فیزیکی انجام بدم و این جدال همیشگیم بود که اصلا دیگه خیلی راحت طلبی و باید یکم خودت تلاش کنی و علی رغم همه ی تلاش های نصف و نیمه ای که برای حل این باور داشتم این لحظه خدا جوابمو از طریق شما داد . خیلی سپاس گزارم باورم قوی ت شد که من اون 80 در صد رو کامل حل کنم اون 20 در صد خدا خودش به بهترین وجه حلش میکنه .
امیدوارم همه ی کاراتون خیلی خیلی راحتتر از اینا پیش بره و بیاین برای ما بنویسبن و ایجاد باورهای بهتری برامون بکنین .
شاد و موفق باشین دوست عزیز
سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم
من ۱۳ ماهه که با استاد آشنا هستم و از آموزه های استاد استفاده میکنم خواستم تجربه و نظر خودم را با شما دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم .
من یک مغازه سیم پیچی دارم و قبلا خیلی خیلی هزینه برای تبلیغات میکردم همه جوره اینترنتی و تابلوهای شیک وبسیاری ازاین قبیل……
وبعدازاین همه تلاش نتیجه این شد که مغازه رو جمع کردم و با کلی بدهی رفتم کارگری و بعد از کلی درد کشیدن از خداوند خواستم که هرجوری که میتونه بمن کمک کنه و تسلیم اراده او شدم و وقتی که درخواست کمک کردم و تسلیم شدم خداوند شرایط رو جوری رقم زد که ۳روز بعد من با استاد عباس منش آشنا شدم و با استفاده از اموزهای استاد فهمیدم که من ذهنم فقیره و طوری برنامه ریزی شده که توی هر موضوعی فقط دنبال نکات منفی باشم ، بعد از این که فهمیدم قوانین چطور کار میکنند دوباره اومدم یه مغاره گرفتم و کارم رو شروع کردم و بدون هیچ تبلیغ و تابلویی الان بیشتر از هر موقع تو زندگیم کسب و کارم رونق داره ، وقتی که من خودم و کارم را با ارزش دونستم و ورودی های ذهنم را اگاهانه کنترل کردم افرادی که توی مدار من بودند به سمت من هدایت شدند و بقول استاد عزیزم وقتی شما قانون رو بلد باشید بخاطر هیچ رویداد زندگی سوپرایز نمیشید،
و درکل همه چیز باوره و از تو ذهن ما اتفاق میفته و نه هیچ عامل بیرونی، این تجربه و نظر من بود ممنون بخاطر همتون در پناه خداوند یکتا براتون آرزوی بهترین هارو دارم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و تمام دوستان عزیزم در این سایت الهی
خدارو شکر میکنم که بازهم خداوند به من فرصتی عطا کرد که هدایت بشم به این صفحه ،
دوست دارم بعد از طی کردن تکاملم و کار کردن روی دوره های که تا به این لحظه تهیه کردم و تحاربم در این حدود 3 ساله،باز هم جواب این سوال و این فایل استاد رو بنویسم،
طبق درکی که تا به الان دارم از قوانین؛
دلیل نتایج استاد که با بقیه هم متفاوت هست کار کردن روی اصله روی اصل
حالا اصل چیه؟!
اینه که ما به هرچی که توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم
در واقع به هرچیز بیشتر توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم،
حالا این توجه کردن میتونه به شیوه های مختلف باشه ،مثل صحبت کردن در مورد موضوع خاص،نوشتن،خواندن،دیدن،
وقتی ما به موضوعی توجه میکنیم یک احساسی در درون ما ایجاد میشه،
حالا از کجا بفهمیم که داری به چیزی که میخواهیم توجه میکنیم؟!
از احساسمون،اگر وقتی به موضوعی توجه میکنیم احساسمون خوب هست احساس خوب یعنی احساس امید احساس توکل احساس شادی احساس انگیزه احساس شوروشوق که در بیشتر مواقع هم لبخند میاره به روی لبهامون یا اشک شوق از گوشه ی چشمهامون جاری میشه، به این میگن احساس خوب که مساویست با اتفاقات خوب هم جنس با اون موضوعی که داریم بهش توجه میکنیم،
و اگر احساسمون بد بود احساس بد مثل احساس ترس،ناامیدی،بی انگیزگی،غمگینی،ناراحتی،خشم،کینه،حسادت،
این یعنی اینکه ما داریم از مسیر خوشبختی و اتفاقات خوب دور میشیم،
این کل داستانه،کل قانونه جهانه،
حالا ما از بچگی با این قانون ثابت جهان هستی که تغییری درش نیست بزرگ شدیم،
و به خاطر دیده ها شنیده ها گفته ها تجربیات خودمون اطرافیانمون،یک سری باور ها در وجود ما شکل گرفتن و نهادینه شدن،و دقیقا همون ها رو ما داریم تو زندگیمون تجربه میکنیم،
مثلا اگر ما از بچگی بارها و بارها از کمبود شنیدیم به طرق مختلف صد در صد داریم تو زندگیمون کمبود رو تجربه میکنیم و نمیتونه جور دیگه ای باشه،
جهان مثل یک سیستم عمل میکنه هر چی بهش ورودی بدی عین همونو بهت خروجی میدم،مثل دستگاه آب میوه گیری،اگر بهش هویج بدی بهت آب سیب که تحویل نمیده بهت آب هویج تحویل میده،
تموم اینارو گفتم که بگم که استاد عزیزم و اول از همه این موضوع رو درک کردن و باور کردن،چطور باور کردن از تمرین کردن چیزی مثل تمرین ستاره قطبی که به ماهم آموزش دادن،ما با این تمرین داریم سعی میکنیم که بیشتر این موضوع رو درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکار ما دارن رقم میخورن،
خب استاد هر روز درکش نسبت به این موضوع بیشتر شد،و با این درک و این قانون هم خب نتایجی هم گرفته بودن دیگه که باورشون تقویت شد و اصلن این موضوع رو درک کردن و باور کردن،
حالا قبل از اینکه برم قسمت بعد رو بنویسم،با تمام این تفاسیر،
هر چییییی رو که تو قبول کنی بپذیریش و باورش کنی میشه تجربه زندگیت،
اگر باور کنی که برای موفقیت تو کسبو کار باید تبلیغ کنی جهان به تو ثابت میکنه که بله شما درست فکر میکنی و حتما باید تبلیغ کنی تا نتیجه بگیری وگرنه راهه دیگه ای برات نمیزاره،
اگر باور کنی که فقط توی یک شغل خاص میتونی ثروتمندبشی ،حق داری،و جهان به تو دقیقا همین موضوع رو به صورت های مختلف ثابت میکنه،
حالا
با تمام این تفاسیر ،استاد موقعی که میخواستن قانون موفقیت،قانون ثروتمندی رو متوجه بشن،باز هم رسیدن به همین بحث باور ها،
استاد طبق تحقیقات و الهامات و هدایت های خداوند به این نتیجه رسیدن که فقط و فقط باورهای ما هستن که دارن نتایج رو رقم میزنن نه فقط در موضوع ثروت،بلکه در تمام جنبه های زندگی،
که چکیده ی همهی این صحبت ها میشود توحید،توحید یعنی چی؟! خیلی عظیمیه معنی این کلمه و از خداوند میخوام کمکم کنه بنویسم درکم از این کلمه ی با عظمت رو،
توحید یعنی توکل و امیدت به یک قدرت باشه،توحید یعنی افکارت،توحید یعنی اینکه خداوند این لطف رو به همهی انسان ها داشته که خودشون با افکارشون زندگی خودشونو خلق کنن،توحید یعنی اینکه وقتی یک خواسته ای داری هییییییچ عامل بیرونی رو هییییچ عامل بیرونی رو حتی پشه ای رو دخیل ندونی در به اجابت رسیدن اون خواستت،
خواستن رو واضح مشخص کن و فقط و فقط به لحظه ی رسیدن به اون خواسته توی ذهنت فکر کن تجسم کن و از بودنش در همون لحظه لذت ببر،و بعد میبینی که به زودی اون چیزی که بهش توجه میکردی بدون دخالت هیچ عاملی بدون دخالت هیچ ترمزی،میبینی که به زودی تجربش میکنی،
توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی،توحید یعنی حرکت کردن در مسیر خواستت،توحید یعنی مشرک نبودن،شرک یعنی قدرت دادن به عوامل بیرونی،شرک یعنی ناسپاسی،یعنی ندین نعمت های خداوند ندیدن زیبایی هاش،شرک یعنی تمرکز بر نکات منفی،
واااااای که همه ی اینها به هم وصلن،و اگر بخوای در تمامی این مفاهیم غرق بشی دیوانه میشه،
باز هم دور نشم از بحث اصلی،
دلیل نتایج استاد،تمرکز بر روی اصل هست،تمرکز بر توجه کردن به عامل اصلی ثروتمند شدن،
ما تو دوره روانشناسی ثروت داریم روی این موضوع کار میکنیم که ما اول باید بیام باورهایی که در 99/99٪ آدمها به عنوان دلیل اصلی ثروت هست رو شناسایی و اون هارو با منطق کمرنگتر کنیم،و بعد از اون بیایم باورهای درست رو جاگزینش کنیم،اون هم با منطق،
و ما به صورت کاملا طبیعی هر کدوم از ما ها به مسیر هایی هدایت میشویم که ثروت وارد زندگی ما میشه،حالا میتونه از طریق کسبو کارمون باشه،از طریق ورزشی که بهش علاقه داریم،غز طریق هنری که بهش علاقه داریم،از طریق سرمایه گذاری خودمون یا اجدادمون،،از طریق بی نهایت دستان خداوند ،یعنی واقعا نمیشه گفت از چه طریقی که همین چه طریقی یکی از ترمز هاست،فقط وقتی باور کنیم که از اون طریق که خداوند میدونه وارد زندگیمون میشه این اتفاق به راحتی رخ میده،
توی کسب و کار،
عامل اصلی باور ها هستن،1 باور های صحیح در مورد پول و ثروت،2 باور های صحیح در مورد کاری که داری انجام میدی و این که خودت کارتو باور داشته باشی،3 باور های توحیدی ،ایمان ،توکل،ادامه دادن،
4 باور های مناسب حل مسئله
5 باور لیاقت
6 باور باور باور ،اصلن هرچی میخوام بگم بر میگرده به باور،
در کل آقاجان هر جور که باور کنی نتیجه میگیری،
چیزی که تو زندگی استاد هست به خاطر باورهاشه حالا تو هر قسمتی که ما داریم نتایج رو میبینم استاد باور های هم جهت با همون چیزی که ما الان داریم میبینیم رو ساختن،
باور ساختن هم که میشه توجه کردن به همون چیزی که میخوای برات اتفاق بیفته،
مثلا اگر من میخوام باور کنم که فقط از طریق اینستاگرام آدمها ثروتمند نمیشن،باید برم به بی نهایت الگویی توجه کنم که اصلا اونا نمیدونم اینستاگرام چی هست و ثروتمندن،
یا مثلا اگر میخوام فراوانی مشتری رو باور کنم،باید توجه کنم به مغازه های شلوغ،به افرادی که فروش بالایی دارن،تو هر حوضه ای هم الگوش هست،
یا در کل به مواردی توجه کنم که فراوانی نعمت هارو در جهان ثابت میکنه یا بیشتر شدن نعمت ها و فرصت هارو تایید میکنه،بعد میبینم که از جنس همون ورودی ها داره به طرق مختلف وارد زندگیم میشه،
در کل هرچی احساسمون بهتر باشه با باور سازی،هرچه تمرکز و توجهمون به زیبایی ها باشه،به نعمت ها باشه،سپاسگذارتر باشیم،
و کمتر در گیر احساسات منفی مثل شک تردید غم ناراحتی کینه حسادت خشم باشیم ،
میبینم که چرخ زندگیمون هر روز داره روون تر میچرخه و اتفاقات خود به خود برای ما رقم میخوره،البته بااااااااااید همیشه روی باور هامون کار کنیم،که نتیجه کار کردن همیشگی روی باورها احساس خوب هست،
این قانون در عین سادگی پیچیدگی های خودش رو هم داره که هرچقدر بیشتر تمرین کنیم در انجام این قانون مهارت بیشتری کسب میکنیم و مهارت بیشتر مساوی با نتایج بززگتر،
خدایا شکرت،
من که خیلی کار دارم تا بهتر بشم توی انجام این قانون،
نمیدونم قبلن تو این صفحه در مورد نتایج یک سال اخیرم نوشتم یانه،
اما وقتی شروع کردم به آموزش دادن بوکس،که تا به حال تجربشو نداشتم،
در حال استفاده از فایلها هم بودم،قدم های کوچولو کوچولو بهم گفته میشد که من انجامش میدادم،و بعد هدایت شدم به بهترین باشگاه های منطقه خودمون و در مدت یکسال من تبدیل شدم به بهترین مربی منطقمون،در آمدم از صفر رسید به ماهی 50 میلیون،بدهیم پرداخت شد،باورهام تقویت شد،احساس لیاقتم بیشتر شد،اولی بازی حرفه ایم رو انجام دادم،کلی مسابقات و افتخارات دیگه کسب کردم،و وقتی بر میگردم به عقب ،تمامش به خاطر انگیزه و شوروشوقی بوده که داشتم وبه خاطر درخواست ها و افکار روزانه ای بوده که ارسال میکردم،نه به خاطر اقدامات عملی که انجام دادم،هر اقدام عملی در راستای افکار مناسبی بوده،یعنی عامل اصلی افکار مناسب هستن،اخساس شورو شوق و انگیزه هستن،و مهمتر از همه این بود که هدفمند برم جلو،و واقعا انگیزه داشتن برای ثروتمند شدن خیلییییییییی مهمه که با کار کردن روی باورهای ثروت آفرین و تضاد هایس که تو زندگی بهش برمیخوریم این انگیزه بیشتری بیشتر میشه انشاالله ،
خدایا شکرت،
سپاسگذارم به خاطر همهههه چی،هر چی که الان دارم و ندارم،هر آگاهی و درکی که الان دارم،که هر روز داره بهتر و بیشتر میشه،سپاسگذارم که منو هدایت کردی یه این مسیر توحیدی ،بایت استاد عزیزم هم سپاسگذارم،بایت خانم شایسته مهربان،بابت دوستان بینظیرم در این سایت خدایا شکرت
سلام علی آقا خیلی براتون خوشحالم که تونستید انقدر رشد و بهبود داشته باشید من شما رو دنبال میکنم واقعا قابل تحسین هستید شما با کامنت هاتون ایمان و باور رو در وجودم زنده نگه میدارید که اره منم میتونم به استقلال مالی و ثروت برسم هر چقدر ایمان و باورمون قوی تر باشه عملگرا تر و نتایج درخشان تر خواهد بود از شما سپاسگزارم علی آقای عزیز
به نام الله یکتا تارو پود وجودم
علی آقا عالی گفتین باور ماتعیین کنندست..حال خوب و تمرکز ما تعیین کننده تموم زندگی هستن و نقطه عطف…دل به خدا بدیم و تمرکز کنیم رو هدف
پیشرفتتون رو هم تحسین میکنم و میبالم…و سپاسگزار الله یکتا هستم به خاطر خلق قوانین ثابتش که میشه با رعایت کردن
اونها خواسته ها رو خلق کرد
سالم و تندرست باشید
به نام خداون بخشنده مهربان
در خصوص جواب سوال قطعا باید به قوانین درست و ثابت شده که رب العالمین وضع کرده توجه و عمل کنیم
۱-قانون اصلی افکار (نجواهای تکرار شونده )ما اتفاقات و زندگی همجنس و همسنگ با باورهاو یا مدار فرکانسی ما رو بوجود میارن?
۲-تکرار افکار و نجواهای درونی ما باورهامونو بوجود میارن ?
۳- هرچه نتایج افکارمون بهتر بشه باورهامون بیشتر میشه و نتایج بیشتر حاصل میشه و بعد نتایج بیشتر بشود ایمانمون به قوانین بیشتر میشه و این چرخه تقویت کننده مثل گلوله برف در سرازیری بزرگ و بزرگتر میشه پس چه خوبه که هدفمند و برنامه ریزی شده جهت بهش بدیم و خودمون خالق زندگییمون بشیم و از ابزارهای مثل قدرت کلام برای جهت دهی و تکرار قوانین و ایمانی که عملی باشد استفاده کنیم پس فقط ایمان واستفاده و عمل به همین قوانین ساده اما موثر نتایج استاد عباسمنش رو متفاوت کرده است قوانین اصول محکم میباشد که عمل و رعایت باید شود و نحوه عمل و اجرا و تکنیک های فردی ونتایج جز فرع و یا متشابهات هستن پس با تکیه بر قوانین درست کیهانی و ایمان عملی هر کس به روش خود میتواند در کسب و کارش موفق شود امیدوارم تونسته باشم تا حدودی نحوه تفکرم رو بشما منتقل کنم
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی ام
بی نهایت از خداوند مهربانم سپاسگزارم که در وجود استاد و دوستان عزیزم در این سایت برای من تجلی پیدا کرد.
این باورهای ماست که زندگی ما رو می سازه… یعنی اگه زندگی ما اونجوری که ما میخواهیم نیست یعنی باید باورهامونو تغییر بدیم تا به خواسته مون برسیم…
استاد هم سالها رو باورهاشون کار کردند که به این نتایج عاااالی رسیدند.. چون باورهای ما یکی دو روزه ایجاد نشده که بخواد دو روزه و با دو بار تمرین عوض بشه…
برای تغییر زندگی باید باور داشته که خداوند بیشتر از ما مشتاقه تا ما به خواسته هامون برسیم باید توکلمون به خدا باشه و با تغییر فرکانس هامون خودمون رو در مدار خداوند قرار بدیم..
خداوند در قرآن می فرماید؛ و من یتوکل علی الله فهو حسبه… بنابر این با واگذار کردن کارهامون به خداوند توکل کرده و در تمام کارها به او اعتماد داشته باشیم و مطمئن باشیم از راه هایی که ما به ذهنمون خطور نمی کنه خداوند کار هامونو درست میکنه
و در آیه دیگری فرمودند؛ ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب.. یعنی خداوند به هر که بخواهد روزی بی حساب عطا میکند.. و چه کسی وفا دار تر از خداوند به عهد خویش است..
ما باید باور لیاقت و عزت نفس رو در خودمون ایجاد کنیم و تلاش کنیم تا این باور رو بسازیم که من قراره در بهترین زمان و بهترین مکان باشم و خداوند من رو به واسطه فرکانس های مناسبم همیشه در چنین موقعیتی قرار خواهد داد… نا گفته ها زیاده که در این مجال نمی گنجد…
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید… خدا نگهدار
دوست خوبم خانم نجف زاده
سلام
واقعا موفقیت سراغ کسانی میره که خودشون رو قبول دارن
️ تا بحال تعریفی به این کاملی و قشنگی از وجود خدا ندیدم
وقتی انیشتین در دانشگاههای ایالات متحده سخنرانی میکرد، پرسش تکراری بیشتر دانشجویان از او این بود :
آیا به خدا اعتقاد دارید؟؟؟
️ و انشتین همیشه پاسخ میداد :
… [من به خدای اسپینوزا ایمان دارم] …
باروخ دو اسپینوزا فیلسوف هلندی، به همراه دکارت، از بزرگخردگرایان فلسفه قرن 17 بوده اند
اسپینوزا میگفت :
خدا میگوید دست از دعا بردارید
کاری که من میخواهم انجام دهی این است که بدون آن که به کسی آزار برسانی، از زندگی لذت ببری …
من از تو میخواهم آواز بخوانی و لذت ببری …
از همه چیزهایی که برای تو ساخته ام …
[دیگر از رفتن به آن معابد بزرگ و کوچک که خود ساخته ای دست بردار و نگو آنجا خانه خداست]
(خانه من در کوهها، جنگلها، رودخانهها، دریاچهها و سواحل است) … !!!
من در همه جا با تو زندگی می کنم و عشق خود را به تو ابراز می کنم …
از سرزنش خود در زندگی دست بردار …
من هرگز به تو نمیگویم مشکلی داری یاگناهکاری …
مرا بهخاطر هر آنچه باور ترا برانگیختند سرزنش نکن …
اگر نمیتوانی مرا :
در طلوع آفتاب
در منظرهای زیبا
در نگاه دوستان
در چشمان عزیزان
در ذره ذره وجودت دریابی و ببینی …
… مرا در هیچ کتاب مقدسی پیدا نخواهی کرد …
دیگر از من نپرس که چگونه کارم را انجام می دهم
به عقلت رجوع کن، خواهی فهمید
… [دست از ترس من بردار] …
… [من ترا نه قضاوت میکنم نه انتقاد[ …
… [نه عصبانی میشوم و نه اذیت میشوم] …
“… [من عشق خالص هستم] …”
تقاضای بخشش را متوقف کن، چیزی برای بخشش وجود ندارد
اگر تو را ساخته ام پر از … :
احساسات
محدودیتها
لذت ها
نیازها
ناسازگاریها
اِراده آزاد
… و …
اندیشمند
ساخته ام
اگر به چیزی که در تو قرار داده ام پاسخ دهی، چگونه می توانم تو را سرزنش کنم ؟؟؟
چگونه می توانم ترا مجازات کنم که چرا اینگونه هستی، اگر من آنم که تو را ساخته
فکر میکنی آیا میتوانم مکانی برای سوزاندن همه فرزندانم که رفتار بدی داشته اند ایجاد کنم ؟؟؟
… [چه خدایی این کار را می کند] …؟؟؟
به دیگران احترام بگذار
آنچه را بر خود نمیخواهی برای دیگران هم نخواه
تنها چیزی که از تو میخواهم همین بی آزاری است …!!!
به زندگی خود توجه کن، اندیشه و خرد راهنمای توست
… محبوب من …
این زندگی :
نه امتحان است
نه یک قدم در راه
نه یک تمرین
نه مقدمه ای برای بهشت
این زندگی در اینجا و اکنون تنها چیزی است که به آن نیاز داری
من تو را کاملاً با اراده آزاد و عقل و خرد خلق کرده ام
نه جایزه …
نه مجازاتی …
نه گناه …
نه فضیلتی …
…[ هیچکس سابقه ای را ثبت نمی کند ] …
… در زندگی کاملاً آزادی …
بهشت یا جهنم؟؟؟
من به تو نمیگویم که آیا چیزی بعد از این زندگی وجود دارد یا نه …
اما میتوانم یک نکته را به تو بگویم :
طوری زندگی کن که انگار بعد از این زندگی چیزی نیست
این تنها شانس برای لذت بردن و دوست داشتن است
بنابراین …
اگر بعد از این چیزی وجود نداشته باشد، از فرصتی که به تو داده ام لذت خواهی برد
و اگر وجود دارد، مطمئن باش که تنها چیزی که میپرسم این است که آیا از زندگی لذت برده ای ؟؟؟
چی یاد گرفتی ؟؟؟
به چه حدی از کمال رسیدی ؟؟؟
آیا کسی را رنجانده ای ؟؟؟
آیا به کسی آزار رسانده ای ؟؟؟
دیگر از ستایش و مدح من دست بردار
من نمیخواهم به من ایمان داشته باشی، می خواهم که به خود ایمان داشته باشی
… میخواهم :
وقتی معشوق خود را می بویی
وقتی دختر کوچک خود را لمس میکنی
وقتی عزیز خود را نوازش میکنی
وقتی در دریا استحمام میکنی
مرا در خود حس کنی
نیاز به ستایش ندارم
اگر احساس قدردانی میکنی ؟؟؟
این را با مراقبت از خود، حفظ سلامتی، بهبود روابط خود و دنیا ثابت کن
… شادی را ابراز کن …
…[ این راه ستایش من است ]…
دیگر چیزهای پیچیده را متوقف کن و آنچه را در مورد من آموخته ای یک بار دیگر مرور کن !!!
به چه معجزهی بیشتری نیاز داری؟؟؟
این همه توضیح ؟؟؟
تنها چیز مطمئن این است که تو اینجایی و زنده و این دنیا پر از شگفتی است
… پس …
…انسان باش …
… و …
… زندگی کن …
اسپینوزا
درود بر شما دوست عزیز
بابت متن بسیار زیبا و قابل تاملی که نوشتید سپاسگزارم.
برای منی که چند وقت شروع کردم رابطه ام را با خودم و با خالقم درست کنم که البته نشانه های این تغییرات رو دارم میبینم برای مثال یه دوستی که سالها ازش خبری نداشتم بام تماس گرفت خیلی مفید بود.
به قول استاد وقتی رابطه مون رو با خودمون و خداوند درست کنیم خود به خود و البته تکاملی همه چیز در زندگیمون درست میشود.
در پناه خدا باشید
سلام به استاد عزیز و همه دوستان گلم
خوب تمام افرادی که در این سایت هستند تقریبا از گذشته استاد کم و بیش چیزهایی شنیده اند حتی در یک کلیپ استاد خونشون رو قبل و بعد از آشنایی با ” قوانین کیهانی ” نشان داده است خوب مشخصه که استاد قبل آشنایی با این قوانین ثابت با سیستمی که در جهان خداوند برقرار کرده است کسب و کار که هیچ حتی پول نان خوردن هم نداشتند اما بعد از شناخت خود شناخت خداوند و قوانین کیهانی و آشنایی با قرآن کتاب هدایگر زندگیشون کن فیکون شد خوب این یه مثال خیلی روشنیه برای کسانی که میخواهند کسب و کار موفق داشته باشند و آفرینش همه ی ما یکسان است پس اگر یک نفر موفق شده یک نفر تونسته یک نفر ثابت کرده که با شناخت این قوانین و عمل به آن ها و با تغیییر باور ها و نگاه کردن از یه زاویه دیگه به موضوعات ، علاوه برثروتمند شدن و داشتن کسب و کار موفق میشود در جنبه های دیگر زندگی هم نیز موفق بود٫
ما دیدیم که تبلیغات هم باعث موفقیت نمیشود ما دیدیم که موقعیت جغرافیایی خوب هم باعث موفقیت در کسب و کار نمیشود دیدیم که استعداد و مهارت هم باعث پیشرفت در کسب و کار نمیشود پس عاملی در بیرون از ما باعث تغییر زندگی ما و پیشرفت ما ” نمیشود” بلکه اون چیزی که استاد و خیلی از افرادی که از محصولات استاد استفاده کرده اند رو به موفقیت در کسب و کارشان رسانده است ” باورهای آن هاست ”
“در درن ماست ”
خوب این نتایج هم ثابت کرده که فقط باورهای ما باعث خلق زندگی ما و موفقیت در کسب و کار میشود٫
استاد اگر باور نداشت اگر ایمان نداشت به خداوند و به آنچه آگاه شده بود عمل نمیکرد به همچین موفقیتی در کسب و کارش و زندگی اش نمیرسید ٫
خیلی ها مثل استاد در زمینه روانشناسی و موفقیت کار کرده اند ولی آیا نتایج اون ها با استاد یکسان است ؟؟؟؟ خیرررررررررر
واقعا از خودمون بپرسیم چرا حتی اون هایی که حتی محصولات و حرف ها و آموزش های استاد رو دارند آموزش میدهند چرا اون ها به موفقیت استاد نرسیده اند ؟ چرا کسب و کار اون ها مثل استاد موفق نشده کارشون یکیه حرفشون یکیه محصولشون یکیه چرا ؟؟؟؟ خوب مشخصه اولا استاد به یه منبع قدرتمند وصله به یه انرژی بی پایان وصله که ما در تمام فایل ها این رو احساس میکنیم و اینکه حرفا دقیقا بهش الهام میشه چرا اکثریت میاییم میگیم بعد دیدن و شنیدن فایل ها آقا اتفاقا این فایل انگار برای من ضبط شده اتفاقا جواب سوال منه چرا؟؟؟ و دوما اینکه استاد به آنچه که میگه عمل کرده قبلش نتیجه دیده بعد به ما میگه نه اینکه یه چیزی خونده بیاد برای ما بازگو کنه نههههه اصلا اینطور نیست
به طبع نتایجی که استاد میگیره از کسب و کارش با یکی هم حیطه کار خودش زمین تا آسمان با هم فرق میکند
پس ما هم میتوانیم با هماهنگ کردن ذهن و روحمان و متصل شدن به منبع ( خداوند ) و دریافت الهامات و تغییر باورها و عمل به آن ها زندگیمون رو بهشت کنیم چه برسه کسب و کار
سلام خانم صلح بین عزیز
وقتی که داشتم نگاه میکردم ببینم دیدگاه قبلیم تایید شده یا نه؟ دیدگاه شمارو دیدم
بهتون تبریک میگم که ذهنتون اینهمه توحید توش هست و ازدون قشنگ تر تون پروفایلتون بود،
من باور دارم که قدرت خلق هه خواسته هایم در وجودم به ودیعه گذاشته شده است
منتظر نتایج خیل قشنگتون هستم
خدانگهدار
سلام خدمت استاد بزرگوار و همه دوستان
راستش من خیلی وقت نیست توی این مسیر شناخت خودم و جهان و خدا قرار گرفتم و خیلی هم نمیتونم از جذب خواسته های بزرگ و تغییر یک شبه که بعضی دوستان گفتن بگم فقط مدتیه از فایل های استاد دارم استفاده میکنم و اینو بگم که یه شبی که خیلی وحشتناک اوضاعم خراب بود که واقعا نه دوست دارم بهش فکر کنم نه بیان کنم که حال و اوضاع شما هم عوض بشه ، فقط گفتم خدا منو نجات بده همین و بعدش وارد این فضاها شدم که قبلا هیچ اطلاعی نداشتم و توی این مدت انگار که اصلا به بقیه نمیتونم و نمیخوام فکر کنم که چه میکنم ، یعنی به این باور رسیدم که به تعداد آدم ها راه وجود دارد برای موفق شدن و رسیدن به خدا ، و روزی که حضرت نوح به خدا گفت نجاری بلد نیستم و ندای درونش گفت تو فقط شروع کن یعنی فکر میکنم گفته تو برو چوب رو به دست بگیر و بقیش رو ما میگیم. و نمونه های دیگه در قرآن، حرفم اینه که اول از هر کاری باور کنی تنها و تنها یک قدرت در جهان هست و بس و بهش توکل کنی و تسلیم محض بشی، و در واقع فکر میکنم نکته همینه ایمان و تسلیم و باور به اون صدا، خب البته که تمرین میخواد . و باور مهم بعدی فراوانیه یعنی اینو کامل درک کنی که تو بی نهایتی و دنیا هم بی نهایت و هزاران راه و متد برای انجام یک کار خاص حتی وجود دارد که به توانایی هر شخص برمیگرده، مثلا در زمینه موفقیت هزاران سخنور وجود دارد و شما حرفی رو میپذیری که مطابق با درونت باشه و حرفی که از دل برآید بر دل مینشینه، دل فقط جایگاه خدا هست و کسی حرفش بر دل میشینه و پذیرفتنیه که تسلیم خدای خودش باشه و بندگی رو پذیرفته باشه اون موقع اون عشق لایتناهی زمین و آسمان رو مسخرش میکنه. من خودم این حرف هارو مدتیه بهش باور کردم و تمام سعیم عمل به همین دو باور مهمه.
از زمانی که این مسایل رو فهمیدم با اینکه قبلا از این کانال به اون کانال و روش های مختلف میگشتم ولی باورم اینه که حرف های استاد فقط برام قابل قبول و درک هست چون عملی در زندگی خودشون اتفاق افتاده
برای همه آرزوی سلامتی و شادی و ثروت بی نهایت دارم
از خدای خودم ممنونم به خاطر همه چیز
دوست عزیزم
برات آرزوی موفقیت دارم. جای درستی اومدی شکر خدا همین مسیرو ادامه بده در پناه خدا