https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
راستش اصلا قرار نبود بیام و چیزی بنویسم و توی مسابقه شرکت کنم به این دلیل که من اصلا احساس میکردم جواب رو نمیدونم .. و این چند روز خیلی فکر کردم به این موضوع و خوب یاده ی سری چیزا افتادم که میخام اینجا تعریف کنم.
من تقریبا 2 سال هستش که با استاد عباسمنش عزیز و این خانواده و گروه تحقیقاتی ایشون اشنا شدم و راستش انقدر این فکر من در بعضی مواقع بیمار بود که فقط به میوه های استاد عباسمنش نگاه میکردم و میگفتم واقعا چقدر این فرد خوشبخته.
خوشبختی رو توی چیزهایی میدیدم که اصلا برای شما ذره ایی اهمیت نداره البته این موضوع رو اون موقع نمیدونستم و چند وقتیه که به این موضوع پی بردم هرچقدر که روی خودم و باورام کار کردم این اتفاق افتاده.استاد من اصلا نمیدونستم طی این مدت باور چیه و چطور ساخته میشه یا اینکه دقیقا ورودی های ذهن چیکار میکنه دقیقا نمیدونستم اما با توجه به چیزهایی که در سایت و بخش عقل کل دنبالشون گشتم طی این مدت هرچیزی رو که میفهمیدم سعی میکردم بهش عمل کنم
و نتیجش انقدر اروم وارد زندگیم میشد و انقدر بدیهی بود این موضوع که فکر میکردم اصلا این چیزا عادیه .. و از اونجایی که من درست قانون رو درک نکرده بودم دنباله چیزای عجیب بودم که حتما باید اتفاق عجیبی توی زندگیم بیفته تا من تاییدش کنم و اون رو نشونه ی قانون بدونم.
شاید باورتون نشه .. شایدم باورتون بشه ولی الان دقیقا چند روزه که مثل بمب ذهنم از ی سری سوالات منفجر شده و دقیقا این اتفاق باعث شده که دقیقا بعضی از حرفای استاد بیاد جلو چشمام که حقایقی رو بروی چشم من باز کنه که در ادامه توضیح میدم ..
الان میفهمم استاد وقتی میگه من وقتی چیزی رو میخام میشینم ی سری باور براش درست میکنم و بعد از ی مدت کوتاه بهش میرسم .. الان دقیقا خیلی خوب میتونم این موضوع رو تحلیل کنم که چطور این اتفاق میفته .
استاد عزیز الان حرفتون رو متوجه میشم وقتی میگید .. ما اگر ترمز هارو پیدا کنیم و فقط سعی کنیم روش کار کنیم و کمی بهترش کنیم انقدر اتفاق های خوب میفته و ما تغییر میکنیم که این خودش ی انگیزه میشه که بیشتر روشون کار کنیم .
الان متوجه میشم باور های مخرب و بد ما اصلا از بین نمیرن این موضوع انقدر پذیرفتنش مهمه که بجای اینکه بخاییم تمرکز کنیم روی اینکه این باور هارو از بین ببریم باید اونهارو با غذا های خوب ( ورودی های خوب ) تغذیه کنیم که به مرور زمان بهتر بشن . و همین کار باعث میشه کلی اتفاق های عالی در زندگیمون بیفته.
استاد الان متوجه میشم وقتی میگید بیاید ذهن خداوند رو بخونید دقیقا منظورتون چیه .. وقتی میگید بیایید اگر ی زره به فرکانس هایی که ارسال کردیم دقت کنیم دقیقا متوجه میشیم قراره که چه نوع اتفاقی رو تجربه کنیم و این واسه ی من 2 سال زمان برد تا همین یک موضوع رو درک کنم .. تا اینکه متوجه بشم ماهیت فرکانس وارد زندگیمون میشه و ما اونو تجربه میکنیم.
و از وقتی این موضوع رو فهمیدم دیگه راحت تره برام تجسم کردن افکارم .. راحت تره که بتونم بنویسم دقیقا چی میخام و دوست دارم چه اتفاقی در زندگیم بیفته . و واقعا خیلی خوشحال و سپاسگزارم که فقط همین یدونه موضوع رو فهمیدم.
دوستمون سوال پرسیده بودن که کجا باید روی خداوند حساب کنیم کجا باید روی ابزار حساب کنیم.
این سوال الان من رو یاد مقعوله ی شانس انداخت .. شانس وجود داره و دلیل منطقی هم داره و دلیلش اینکه ما با توجه به مهارتی که داریم شانس بیشتری رو جذب میکنیم و به اندازه ی تمام افراد جهان موقعیت های عالی ( که بعضی ها اسمش رو شانس میزارن ) وجود داره. و نکته ی مهم اینجاست کسانی میتونن از این شانس استفاده کنن که بیشتر مهارت کسب کرده باشن توی اون زمینه ایی که میخان نسبت به بقیه ایی که فقط حرف زدند و عمل نکردند یا اینکه راهه اشتباهی رو پیش گرفتن.
به نقل از شما استاد عزیز گفتین کسانی که بیشتر تلاش میکنن “قطعا” شانس بیشتری هم به سراغشون میاد .. ولی خب موضوع اینجاست که این همه تلاش در راستای هدف متعالی روحت هست یا ارضای افکار منفیت. راهه درست انگیزه میاره .. راه درست ایمان بوجود میاره راهه درست شادی .. راهه درست جنسش با بقیه راه ها فرق میکنه .. ی جنس و حس و حاله دیگه ایی داره این راهه درست ..
و من باید در جواب به این سوال بگم که بنظر من .. حساب کردن روی خداوند و حساب کردن روی ابزار اصلا تحت هیچ شرایطی به هم ربطی ندارن. و کاملا علاوه بر اینکه از هم جدا هستن و هر کس بنظرم توی این دام بیفته و فرق این 2تا موضوع رو ندونه .. نتونه درست طبقه بندیشون کنه اخرش باعث میشه نسبت به قوانین به شک بیفته
اگر ما بیاییم حساب کردن روی خداوند رو در هر شرایطی .. در هر شرایطی توی اولویت اول قرار بدیم دیگه همه چیز درست میشه. اگر ما تنها این وظیفه رو بدرستی انجام بدیم دیگه اگر در اینده مشکلی برامون بوجود امد یا حتی ورشکست شدیم قضیه تضاد رو ب خوبی درک میکنیم .. یا اگر کارمون اونطوری که انتظار داشتیم پیش نرفت سوپرایز نمیشیم.
یا اگر از فردا استارت کارو جدی زدیم دلار شد 30.000 تومن .. به عقب برنمیگردیم به این خاطر چون ما از قبل پشتمون رو حسابی پر کردیم.
حساب کردن روی خدا یعنی ایده گرفتن در هر شرایطی برای بهتر زندگی کردن و اگر ما از اول مسیر این موضوع رو برای خودمون مشخض کنیم .. از لحظه ایی که ما استارت میزنیم کلی ایده میاد که فقط کافیه عملیشون کنیم .. و هرچقدر ما بیشتر اینارو تایید کنیم باعث میشه قدرت حساب کردن روی خداوند رو بیشتر بفهمیم و هرچقدر خالصانه تر روی قدرتش حساب کنیم اون موقع اتفاقی که میفته ایده های فوق العاده تر از راه میرسن .. که بصورته طبیعی مارو به ارامش و سعادتو پولو .. عشق و .. هرچیزی که بخاییم میرسونن. و این یعنی حساب کردن روی خداوند .
دوست عزیز اگر شما پیامبر هم باشید اگر فردا بگید میخام بصورت 100% روی خداوند حساب کنم و اتفاق های فوق العاده ایی رو رقم بزنم .. من به شما میگم .. اصلا چنین اتفاقی نمیفته و اتفاقا همه چیز برعکس میشه که شمارو باز به فکر فرو ببره تا در این تصمیم تجدیده نظر کنید. ( اشاره به اینکه چرا هی استاد میگه که صفر و یکی به قضیه نگاه نکنیم )
شما ی جراح رو در نظر بگیرید که کاملا ماهره و 30 سال تجربه ی جراحی داره .. وقتی میره توی اتاق عمل وقتی پوست بیمار رو باز میکنه نمیدونه ممکنه چه چیزی در انتظارش باشه .. فقط طبق تجربه ایی که داره و عکسایی که توی دستشه بهترین حالت رو در نظر میگیره و میره توی دله کار تا کارو انجام بده و میبینیم در بعضی مواقع حتی با وجود اینکه مشکله خاصی نبوده بیمارش رو نمیتونه درست مداوا کنه و یا حتی بیمارش ناقض میشه یا حتی بیمارش میمیره. زمانی که ما منم منم میکنیم و گیر این افکار میفتیم .. و اعتبا خداوند رو ازش میگیریم و میدیم به خودمون .. هرچیزی که بخاییم رو از دست میدیم .. ن برای اینکه خداوند از ما ناراحته به این دلیل که جهان به ما یاد اوری میکنه
که باید بشینی فکر کنی .. باید تجدید نظر کنی .. و از اونجایی که ما انقدر درگیریم سال ها این درس طول میکشه تا ما پیداش کنیم و تجدید نظر کنیم.
دوست عزیز شما توی کسب و کارت نیازمند ایده هستی برای پیشرفتت … برای پول سازیت برای بزرگ تر کردن ظرفت .. برای بزرگتر کرده درونت.. برای روحت. و این ایده فقط وقتی از راه میرسه که روی خداوند حساب کرده باشی .. زمانی از راه میرسه که به ارامشه درونی رسیده باشی زمانی از راه میرسه که به منه درون نچسبیده باشی. اون وقت ارام ارامم .. مثل جزر و مد دریا ی دفعه نگاه میکنی میبینی بدونه اینکه متوجه شدی انقدر ظرف درونت انقدر ثروت و ارامشت بیشتر شده ک اصلا نمیتونه تصور کنی چطور این اتفاق ها افتاد.
ی چیزی که از استاد یاد گرفتم و میخام اینجا از این فرصت استفاده کنم فقط برای اینکه بگم خیلی از شما سپاسگزارم اینکه ایشون دقیقا توضیح میدن .. که چطور به بی نیازی رسیدن وقتی که به ارامش رسیدن .. و چطور به ارامش رسیدن وقتی به بی نیازی رسیدن .. و چطور این راه رو طی کردن بدونه اینکه بخان اذیت بشن. حتی وقتی این کلمه ها رو میخونم .. تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینکه ایشون چقدر سعی میکنن روی خداوند حساب کنن ..
دوست عزیزم من نمیخام دقیقا به شما بگم این کارو بکنید اون کارو بکنید یا اینکه مثل استاد باشید یا اینکه نباشید .. فقط میخام بگم تا انداره ایی که ظرفتون بزرگ شده باشه شما به نعمت های جهان دسترسی خواهید داشت حتی اگر 30 سال تجربه ی شغلی موفق داشته باشید .. حتی اگر بهترین جراح روی کره ی زمین باشید. فقط به اندازه ی باور هاتون دسترسی به نعمت های جهان دارید. پس بنابراین شما ازادی و مختار.
و وقتی سعی میکنید روی خدا حساب کنید .. اونموقع دیگه خداوند برات نور میشه .. هوا برات افتابی میشه .. خداوند برات ابر میشه که توی خیابون که داری میری .. نور خورشید پوستت رو نسووزونه .. خداوند برات غذا میشه که بخوری سیر بشه .. خداوند برات ابزاری میشه که توی کتاب ها نوشته شده .. برات خودکار میشه که یاداشت کنی .. برات اب میشه که بخوری تشنت نشه .. برات معلم میشه بیاد بهت درس بده .. برات پول میشه که هزینه کنی برای یادگیری بیشتر استفاده از ابزار .. پیچ گوشتی میشه تا پیچ هارو برات باز کنه .. برات ماشین میشه تا تورو سوار کنه .. برات زمان میشه .. تا راحت تر بگذرونیش .. برات بستنی میشه تا بخوری گلوت تازه بشه .. برات ادم های اطرفت میشه که عاشقشون بشی و عاشقت بشن. برات هم کلاسی های خوب میشه .. برات ی گیاه میشه که توی باد داره میرقصه و تو بهش خیره میشیو بهش لبخند میزنی .. این خدایی که من میشناسم خونش همینجا توی قلبمه .. این خدا الان برام کیبورد شده تا بتونم تایپ کنم حرفامو بنویسم برات.. اینکه میگن این خدا همه کار میکنه برات .. منظورم اینکه این خدا همه کاررررررررررر برات میکنه. به شرط ایمان .. به شرط پاکی دل.
امیدوارم مفید باشه براتون .. از شما استاد عزیز سپاسگزارم.
در جواب این سوال دوست عزیزمون باید بگم:ما طبق باورهایمان در دوران مختلف سن به یه شغل یا کسب کار هدایت میشویم و یا با تحصیل در اون رشته یا با کار تجربی در اون رشته متخصص شده و کسب و کار رو راه اندازی میکنیم.
برای هر کسب و کاری ابزار مختص اون موجود بوده و همه از ابزار برا راه اندازی و ادامه استفاده میکنند و همیشه ابزار همه کسب و کارها در حال بروز شدن هست و همه با ابزار جدید ادامه میدهند مثل اینترنت و شبکه های اجتماعی و …
اصولا برا انجام هر کسب و کاری تخصص اون کسب و کار و تکنیک استفاده از ابزار اون کسب و کار لازم هست و این چیزیه که همه بلدن و سعی میکنند با تلاش برای بهتر شدن تو این قضیه گوی و میدان رو در دست بگیرند و این بعد فیزیکی کار هست اما اون چیزی که اصل و اساس هست اینه که چه باوری و چه سیستم تفکری اون نفر رو برده به سمت اون کسب و کار و در واقع همه این قضیه رو خیلی سریع فراموش میکنند.
در واقع همه بر اساس باورها و الهامات به سمت کسب و کارها هدایت میشوند و اصل شکل گیری اون کسب و کار بر اساس شهود و باور درونی همراه با علاقه و اشتیاق و احساس خوب بوده و تمام این مسائل بعد متافیزیکی کار هست.
اکنون که اصل و بیس کار معلوم شد مهم نیست کسب و کار چی باشه،آفلاین باشه یا آنلاین،تولیدی باشه یا فروش یک محصول؟!
اگر بر سیستم باوری درست همراه با فرکانس مثبت و اشتیاق شکل گرفته باشه مسلما خود به خود این اشتیاق و تمام ابعاد درونی کار،بعنوان اصل و اساس، بعد فیزیکی کار رو شکل میده و روز به روز با بهتر شدن و درک بهتر قوانین حاکم بر جهان هستی مثل این قانون که میگه:اگر کیفیت کاری که داری انجام میدی هر چی باشه مشتریانی رو جذب میکنی که هم مدار با اون جنس یا کالا هستن حالا چه خوب و چه بد،شما در کارت تکامل پیدا میکنی.
شما چه تبلیغ بکنی و چه نکنی!چه دست و پا بزنی و چه رها کنی و بسپری به جهان که فروش محصولتو انجام بده!اگر در فرکانس و باور قوی همراه با اشتیاق و احساس خوب هر جنسی رو با هر کیفیتی عرضه کنی دقیقا مشابه با نوع کیفیت اون جنس مشتریشو جذب میکنی.
اگر به قرآن رجوع کنیم و واژه نیت را با باور و فرکانس هم معنی قرار بدیم
قرآن میفرماید:ان اعمالکم بالنیات(هر عملی با توجه به نیت و فرکانسش نتیجه میدهد،پس این فرکانس بیس و اساس هست که نوع عمل را شکل میدهد).
مقایسه دو شرکت خودرو سازی تسلا و مثلا کیا موتورز میتونه کمکی باشه برا درک بهتر این امر
تسلا:تولید محدود یک کالا با کیفیتی فوق العاده و تنوع کم و قیمتی بالا و بدون تبلیغات برای یک سری از افراد حاضر در اون فرکانس
کیا موتورز:تولید انبوه و متنوع با کیفیتی متوسط و قیمتی مناسب برای یک سری دیگر افراد حاضر در این فرکانس
مشخصا سیستم فکری این دو مجموعه نوع تولید،نوع تبلیغات،کیفیت محصول و همه ابعاد فیزیکی کار رو شکل داده و سپس بعد فیزیکی شکل گرفته
پس باور مهترین بیس و اصل و اساس هر چیزی است که در جهان هستی در حال شکل گرفتن است و هر چه این نیت و باور با ذهن خداوند که سازنده همه چیز هست هم خوان تر باشد،آن عمل نشات گرفته از این باور موفق تر خواهد بود.
من از زمان اشنایی با استاد کلی تغییرات در زندگی خودم خانوادم به وجود امد مخصوصا جنبه مالی????????
اول اینکه همیشه میگن مرجع تقلید یعنی چی یعنی کسیکه که در همه زمینه ها موفق هست منم استاد رو با تمام وجود الگو قرار دادم در همه زمینه ها فقط تمرین های ایشون رو به عنوان راهنما و یه نفری از طرف خدا حساب کردم که خودم با ذهن خودم استاد رو جذب کردم که خدا با همه مهربونیش یه راهنما سر راهم قرار داد که بدونم راه لذت بردن استفاده از نعمت هاش چطوری هست
باورهای مهم قوی استاد که میگفتن اول از همه قویترین فرکانس رو بفرستید یعنی شکر گزاری
دوم اینکه هیچ عاملی از بیرون تا ما خودمون نخواهیم نمیتونه مانع پیشرفت ما باشه یعنی چی یعنی نگیم پول نداریم نگیم کارخونه نداریم نگیم پارتی نداریم نگیم چشم میخوریم هزار تا اما اگر دیگه
پس هر موقع تو هر کاری با هر چیزی که همین الان داریم شکر گزار باشیم حالمون خوب باشه حال خوب در هر کار خیلی مهمه اگه دست به کاری زدی حالت خیلی خوب بود بدون راه درسته اگه حالت خوب نبود کارت درست نیست
البته باید مثل استاد ایمان قوی باور قوی به خدا داشته باشیم بدونیم در هر لحظه داره مارو هدایت میکنه واصلا نگران هیچ چیزی نباشیم
استاد ذهن قوی دارن مدام به فراوانی فکر میکنند نه به کمبود نعمت لذت میبرن از داشته هاشون هیچ عامل بیرونی رو مانع رسیدن به خواسته هاشون نمیدونن
جهان بزرگی در درون داریم که میتواند با نیرویی که دارد کن فیکون کند این نیرو بسیار قوی است اگر باور داشته باشیم که همه مثل هم دارای این نیرو هستیم
پول درامد ربطی به اسم شغل یا خود شغل ندارد ذهن ما هست که عامل جذب پول هست ذهن قوی فرکانس مثبت
هرچقدر با ذهنت بتونی فرکانس مثبت بفرستی باعث میشه که پول جذبت بشه یعنی موفق هستی ذهن که باور منفی داشته باشه حتی یه کارخونه یا کلی سرمایه اولیه بهش بدی هیچ وقت موفق نمیشه
ذهن استاد اهن ربای پول شده کار استاد موفقیت ایشون با باور قوی توکل به خدا بدون سرمایه هست هیچ کس رو مانع کارهاشون نمیدونن به همه چی با دید مثبت فکر میکنن همیشه خالشون رو خوب نگه میدارن شکر گزار هستن باور قوی فراوانی دارن نه باور کمبود
خدا به ما عقل داده ما ما با عقل ذهن میتونیم بهترین نعمت های دنیارو جذب کنیم اگه خودمون رو به اون مدار برسونیم
من صبح به صبح شاخک هامون رو تیز میکنم تو تخت خواب تا بیدار شدم فقط به نعمت هاییکه دارم شکر گزاری میکنم میدونم یه روز عالی در پیش دارم خدایا شکرت با این قانون های ساده راحتت واسه جذب نعمت های عالی فراووون
استاد همیشه موفق باشین که راهنمای خوبی واسه میلیون ها نفر هستین ????????????????????????????
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و دوستان ثروتمندم،،،
الهی که روزی مون هزاران برابر بشه
من حدود ۳ ماه هستش که با فایل های استاد عباسمنش کار می کنم٫
قبل از این مطالعات خوبی از برترین اساتید دنیا داشتم٫ از برایان تریسی، هاردی، جیم ران، پراکتور و رابینز تا وین دایر
اطلاعات عالی و بسیار کاربردی در مورد تحول مالی ازشون به دست آوردم٫ اما واقعیت موضوع این بود که من به اندازه ای که روی خودم کار کردم نتیجه مطلوب نگرفتم٫
تا وقتی که به استاد عباسمنش رسیدم٫ من تقریبا تمام فایل های رایگان، دوره کشف قوانین رو وقت گذاشتم و می تونم بگم خلاصه همه این دوره ها کنترل ورودی های ذهن بود، که ما باید به صورت کاملا آگاهانه این ووردی ها رو کنترل کنیم و ایشان در واقع در تمام فایل ها شیوه های کنترل ذهن رو در شرایط مختلف بیان می کنند، و به نظرم شاید مهم ترین کار ما در تمام زندگیمون همین موضوع باشه و استاد عزیزم هم هربار قشنگ تر و از زاویه ای جدیدتر مطرح می کنند٫
و در ادامه، داستان باورها کلید کسب هر نتیجه ای در تمام موضوعات زندگی هستش٫
من وقتی اهمیت باورها رو یه مقدار درک کردم برای بهبود شرایط مالی ام به دوره روانشناسی ثروت ۱ هدایت شدم٫
این دوره رو خیلی موشکافانه طی کردم و واقعا شگفت زده شدم که چطور مجموع باورهای من در موارد مختلف نتیجه مالی ام رو رقم زده بود٫ و من با استفاده از این پکیج کدهای ریز اما سرنوشت ساز رو در تحقق به شرایط مالی ام پیدا کردم٫
و حالا که این باورها رو خودم به صورت شبانه روز تکرار می کنم، نتایج به صورت باورنکردنی برای هیچ کس غیر خودم تغییر کرده و من با اینکه از نظر تجربه کاری و مدت زمان کم وارد حرفه جدید شدم قراردادهایی نوشتم که دوستانم پس از سالها کار کردن متعجب هستند٫
نکته جالب دیگه، پس از اینکه باورهای بنیادی ثروتم به صورت مثبت تغییر کرده اطلاعاتی که از مطالعات قبلی ام داشتم تازه خودشون رو در میزان و کیفیت کار کردنم نشون میدن و من واقعا نتایجم رو بهبود هستش و با باورهای جدید و عالی که در خودم ایجاد کردم و با تکرار اونها سعی دارم هر لحظه تقویتشون کنم٫ میزان کار کرد من چه از نظر فیزیکی و چه زمانی خیلی کمتر شده و به تلفن اینترنت ختم میشه، اما نتاجم بسیار بزرگتر از اونچه که در قبل بود به دست میاد٫
و من دیگه با درک این قوانین دنبال افزایش سطح اطلاعاتم در هر زمینه ای نیستم٫
می تونم براتون مثال بزنم از باورهایی در زمینه سلامتی ساختم، که بدن من هر روز سالم تر شاداب تر و جوان تر می شود و هر چیزی که بدنم نیاز داشته باشه از صورت های خیلی ساده به من گفته میشه و من استفاده می کنم٫
پس از این باور بود یکی از دوستانم رو که حدود ۱٫۵ سال بود ندیده بودم و برای کاری کرج اومده بود٫ پس از ملاقات به من گفت که ۳ سال هست که پیش یکی از بهترین اساتید طب سنتی در حال آموزش هستش و من واقعا این موضوع رو نمی دونستم، و در اون روز گفت که بعد از ناهار یه قاشق رب انار بخور هم برای بهبود گوارش و هم غلظت خون ات عالی هستش و بقیه موارد بدنت عالی داره کار می کنه٫
و من هم تردید نکردم که این نتیجه باورهای من بود و سریعا اقدام کردم و پس از حدود ۱ ماه تاثیراتش رو تو بدنم به خوبی احساس میکنم٫ و الان حدود ۲ سال هست که نه دکتر رفتم، نه آزمایش خون و نه دفترچه بیمه ٫٫٫
یا در مورد خداوند، نزدیک ترین کس من خداوند هستش، نه اینکه آدم خیلی مذهبی باشم اما همیشه با خدا راحت بودم و حرف دلم رو بهش می گفتم، و اکثر مواقع آرامش عمیق دارم، اما در مورد ثروت هیچ باوری نسبت به خدا نداشتم و واژه وهاب اصلا نمی دونستم یعنی چی؟؟؟
اما وقتی متوجه ارتباط ثروت و خداوند شدم به همون راحتی که قبلا باهاش صحبت کردم، از ایشون درخواست ثروت می کنم، در خواست هدایت برای ایده ها، ایجاد ارزش در شغلم، آدمای خلاق باهوش و متعهد و ٫٫٫ می کنم و تکرار این درخواست ها و نتایج کسب شده باورهای من رو داره خالص تر می کنه در مورد وهاب بودن خداوند٫٫٫
دوستان اگر قبلا مطالعات، تجربیات و هر چیزی دیگه ای رو برای رشد پیشرفت کسب و کارتون داشتید یا نداشتید، اگر نتایجی که کسب کردید خوب بوده یا بد و٫٫٫٫
از باورهاتون شروع کنید، خودتون و باورهاتون رو خوب بشناسید تا آرام آرام ببینید نتایج چقدر تغییر می کنه، حتی اگر نتایجی که می گرفتید خوب بوده خواهید دید که سطح بالاتری از نتایج رو کسب خواهید کرد٫
من و برادرم کسانی هستیم که مطالعه زیاد داشتیم اما نتیجه کم،
و واقعا هردو در زمینه تخصصی و موفقیتی زمان زیادی صرف کردیم٫ اما از روزی که به لطف خدای وهابم من به قوانین باورها و فرکانس هدایت شدم نتایجم هر روز بزرگتر میشه، اما هنوز برادرم رویه قبلی رو ادامه میده و متاسفانه با حجم اطلاعات عالی از شغلش، تعهد و زمانی که برای کارش صرف می کنه تو شرکتی کار می کنه که ۳ ماه حقوق معوقه داره
(من واقعا از صمیم قلبم از خداوند می خوام تا به این مسیر زیبا ساده و جذاب هدایتش کنه که او بهترین هدایت کننده برای بندگانش هستش)
دوستان باورهای ما هستند که فرکانس های ما رو تنظیم می کنند و با تغییر باور ها فرکانس های ما هم تغییر می کنه و از اون جایی که جهان در هر لحظه با ما در تعادل هست وقتی ما به صورت مثبت و آگاهانه تغییر می کنیم جهان نیز خودش رو به شکل جدید ما تغییر میده و نتایج هم تغییر می کنه٫ این موضوع کاملا علمی هستش و می تونم از دانشمندی که برای اثبات این موضوع نوبل گرفته و انیشتین هم از او تقدیر کرده بود بگم:
“”مقاله ای تکان دهنده از ولفگانگ پاولی٫٫٫
برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۴۵ که به خاطر کشف قانون جدیدش به نام:
اصل انحصاری پاولی که مورد تشویق آلبرت انیشتین هم قرار گرفت , معروف است٫
پاولی می گوید: هر چیزی در جهان , ارتعاش مخصوص به خودش را دارد٫ همه الکترون ها دارای سه ویژگی هستند ؛ به نام های:
سطح انرژی
چرخش
مدار
که فیزیک دان ها بر اساس این سه ویژگی , عدد کوانتوامی هر الکترون را محاسبه می کنند و به دست می آورند٫
پاولی می گوید: هیچ دو الکترونی در جهان هستی دارای عدد کوانتوامی یکسانی نیست٫
پاولی مثالی می زند و می گوید :
سیبی را بر می داریم و از میان میلیارد ها الکترونی که درون آن است، فقط یکی را انتخاب می کنیم٫
فرض کنید نام آن الکترون را بگذاریم “اریک”٫٫٫٫
عدد کوانتوامی اریک عددی بسیار بسیار طولانی است، اما برای این که کارمان را اینجا ساده کنیم، فرض کنید آن عدد بزرگ ۲۳ باشد٫
پاولی ثابت کرد در هیچ کجای جهان هستی , حتی در ستاره ای در کهکشان , نه تنها هیچ سیب دیگری , بلکه هیچ شیئی دیگر پیدا نمی کنید که الکترونش عدد کوانتوامی آن ۲۳ باشد٫
حال اگر دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازم , از اصطکاک ایجاد شده , انرژی حاصل می شود و این انرژی عدد کوانتوامی اریک را ارتقا داده و به مثلا ۲۶ می رساند٫و درست در همان لحظه تنها الکترونی که در جهان هستی با عدد کوانتوامی ۲۶ بوده , دستخوش تغییر می شود٫
جهان ما برای حفظ توازن خود , لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر می دهد٫پاولی با اثبات این موضوع جایزه نوبل فیزیک گرفت و گفت:
اگر هر الکترونی دارای ارتعاش منحصر به فرد خود باشد, پس هر شیئی در جهان واجد ارتعاش مخصوص به خود است٫
از شما دوستان عزیزم می خوام تا داستان باورها رو در زمینه کسب و کار رو مهم ترین عامل در کارتون بزارید و برای شناسایی و بهبود اونها تلاش کنید تا بهترین فرکانس ها رو به جهان ارائه بدید
که به قول استاد عزیزم دعای پیامبران مهم نبود، بلکه باوری که نسبت به خداوند داشتند باعث میشد که اونها چنین درخواستی داشته باشند٫٫٫
بازم الهی که روزیمون هزاران برابر بشه، از اینکه در این جمع و فرکانس ثروت هستم خداروشکر می کنم
– باور ها: شاید کلیدی ترین مسئله در به دست آمدن نتیجه دلخواه در هر کاری از جمله کسب و کار باور به نتیجه گرفتن در آن کار است که البته برای رسیدن به آن می بایست الزامات زیر نیز رعایت شود:
– دریافت الهام :برای رسیدن به هدف نهایی در هر کسب و کار(البته باید هدف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین گردد) مراحلی که باید طی گردد یقینا به صاحب کسب و کار الهام می گردد. مسئله مهم دریافت و پذیرفتن آن الهام و اعتماد و باور داشتن به آن است. اینکه این اقدام الهام شده می بایست طی گردد تا مرحله بعدی به شما مجدد الهام گردد.
– داشتن صبر برای رسیدن نتایج: اغلب انسانها با مشاهده کوچکترین نشانه ای که باب میل آنها نباشد از کوره بدر می روند و به تنظیمات قبلی خود بر می گردندو در اینجاست که صبر(همانگونه که در قران نیز خدا میفرماید) نقش بسیار مهمی را ایفا می کند . صبر و استقامت داشتن تا کائنات کار خود را به انجام برساند و شما به هدف مورد نظر خود برسید. تفاوت در نتایج کسب و کار اغلب در این بخش به ضورت برجسته ای خود را نشان می دهد. یقینا اگر الهامی از طرف خدا دریافت و فعالیت مورد نظر انجام شده باشد با کمی صبر نتیجه حاصل می گردد. با مشاهده اتفاقات خلاف انتطار نباید میدان را خالی کرد بلکه باید زاویه دید خود را به گونه ای تغییر دهید که اتفاقات به ظاهر بد تاثیر خوبی(حدالاقل کمی بهتر ) در شما داشته باشد.
– اتفاقات شمابه نتایج یکسانی نخواهند داشت:
باید به یاد داشت اگر صاحب کسب و کار دارای باورهای درست و صحیح باشد مسائلی همچون افزایش نرخ ارز، گرانی، کمبود ماده اولیه یا هرچیز دیگر حتی در صورت مبتلا بودن کسب و کار مشابه به این مسائل یاد شده، در او اثری ندارد. توجه نکردن به نتایج هم صنفی ها و پرداخت به باور های ثروت ساز خود راهی برای تغییر نتیجه خواهد بود. اغلب صاحبان کسب و کار با دیدن وضعیت بد هم صنفی های خود درامد خود را نیز تحت تاثیر قرار می دهند در حالیکه باید توجه داشته باشند هر کسی نتیجه باور های خود را برداشت می کند.
-اعتماد به خدا: در ابتدا و در انتها و در همه مسیر باید به یاد خدا و الهامات او اعتماد کند و خدا تنها منبع رزق و روزی بداند و دگر هیج.
من وقتی خودمو در اشل کوچیک تر و ابتدایی تر میبینم و موفقیتهایی رو میبینم که شاید با هیچ علم و منطقی جور نباشه اما میشه قطعا باور میارم که استاد عباس منش در اشل بزرگتر که این همه رو خودشون کار کردن چطور به این نتایج رسیدن٫
دوست عزیز من فکر میکنم منظور استاد از اینکه به جای استفاده از روشهای پیچیده علمی برای رسیدن به خواسته ها از احساسمون استفاده کنیم این نیست که اونارو نقض کنه بلکه من درک کردم زمانی که با ایمان کامل به حسهای درونم که صدای خداست گوش میکنم در درست ترین زمان ممکن به من ندا میده که الان باید دقیقا از چه راه و ابزاری استفاده کنم برای رسیدن به خواستم حالا اون میخواد علم مارکتینگ باشه یا یک بروشور ساده برای تبلیغات٫
باید اول طرح ریزی درونمون رو درست بچینیم و پایه های ایمان رو در خودمون سفت کنیم در طول مسیر برای رسیدن به هر خواسته ای در درست ترین زمان و مکان ممکن با بهترین افراد به ما بهترین راه الهام میشه٫
سلام و درود خدمت استاد گرانقدر و بچه های صمیمی این خانواده ی موفق
نظر من اینه که استاد برای این موفقه که راه برای خدا تعیین نمیکنه. به قول خودش که توی فایل تجسم میگه ، میگه ما باید روی نتیجه ی آخر تمرکز کنیم و اونو تجسم کنیم و برای اون تلاش کنیم. این که از چه راهی میاد برای ما اصلا مهم نیست.
استاد میخواد فروش بالا داشته باشه خب میاد روی همین تمرکز میکنه و نمیاد بگه که خب حالا میام اینستاگرام رو درست میکنم و یه سئو کار حرفه ای میارم تا سایتو درست کنه و…
نه ، استاد فقط نتیجه ی آخرو میخواد و بقول قرآن که میگه ” وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِکَ کَانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا (19 اسراء ) ” یعنی هرکس آخرت (نتیجه) رو بخواد و براش تلاش بکنه و ایمان داشته باشه که بهش میرسه ، حتما خداوند از تلاشش (بوسیله ی نعماتی که بهش میده) تقدیر میکنه.
و یه موضوع دیگه هم هست و اون اینکه واقعا تلاش فیزیکی ما به اندازه ی 1 صدم الهامات هم قدرت نداره. چون الهامات از طرف خدا میان و خداوند چیزی رو میبینه که ما نمیتونیم ببینیم. (وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا) پس روی حرف اون بهتر میتونیم حساب کنیم تا اساتید بازار…
به نظر من برای اینکه تو هر کسب و کاری داشتن صداقت با خود ادم یعنی اینکه شما هر محصولی که ارائه میکنید ببنید اگه خود شما به عنوان خریدار باشید حاضر هستید که اون محصول رو خرید کنید و برای خرید مجدد اقدام کنید(که همون باور به ارزش مند بودن کالا یا خدمات ارائه شده) یا نه و دوم اینکه توی کار خودتون باید با مشتری صادق باشید و همچنین نسبت به قیمتی که روی اجناس خود میگذارید باید اون سیر تکاملی خودش رو طی کرده باشد تا مشتری از گرون شدن اون کالا یا خدمات فراری نشود من خودم سابقه داشتم که یه خدماتی رو با توجه به تورم بازار افزایش دادم یه دفعه کلی از مشتری هام فراری شدند و تنها عاملش هم همین بود چون قبلش همه راضی بودن و مشتری هم زیاد داشتم و باعث کسادی شد(البته این شغلم با کسی شریک هستم و روش تمرکزی ندارم و فقط مشورت در کار دارم)٫ من در حال حاضر تره بار فروشی دارم و با توجه به باور فراوانی٫ یعنی مشتری فراوان هست که چند وقتی هست روش تمرکز کردم تا بتونم باور فراوانی مشتری رو درون خودم نهادینه کنم و تا حدود زیادی هم موفق بودم چون نتیجه گرفتم و هر روز هم بهتر و قوی تر میشود این باورچون خیلی مشتری هام بیشتر شده و امسال از هر سال قبلی که کار کردم فروش بیشتری دارم و یکی از اجناس اصلی مغازه من که سبزی هست مشتری خیلی زیادی داره به طوری که بعضی ها ساعت ها توی صف می ایستند تا نوبتشون بشه سبزی بخرند(برای افرادی که برای تقویت باور فراوانی کار میکنند خیلی خوبه بیان ببینند این حجم از مشتری رو??)
و این صف حاصل ارائه جنس خوب با قیمت خوب و با صداقت تمام که نتیجش خرید دائمی مشتری ها میشود که هر کس با اولین خرید مشتری دائمی میشود و من اصلا هیچ تبلیغی نکردم حتی یک ریال و فقط خود مشتری برام مشتری میاورد مثل سایت استاد که من سایت رو از کسی که راضی بوده از سایت و نتیجه دیده گرفتم و من هم راضی هستم و مطمئنم هستم که هر کس با ین سایت اشنا بشه از طریق تبلیغات نبوده چون تبلیغاتی نبوده٫ البته یک چیزی رو هم بگم از وقتی که اینجوری تمرکز کردم یه چیزی در من تغییر کرده اونم این بود من همیشه به مغازه دور اطرافم نگاه میکردم چقدر فروش دارند ولی الان چند وقت هست اصلا نگاه نمی کنم نه اینکه از قصد نگاه نکنم یعنی فراموش کردم و فقط غرق در افکار خودم هستم و روی باور هام کار میکنم و دنبال راه بهتر برای اسان تر شدن کار هام میگردم این داستان کار خودم هست و توی دیدگاه بعدی چگونگی پیشرفت سایت استاد و این همه افزایش بازدید از سایت استاد رو هم میگم که توی این چند ماهی که عضو سایت شدم رو فهمیدم
سلام دوست عزیز نمیدونید چقدر مثالی که درباره صف سبزی زدید برام فوق العاده بود و حس بی نظیری بهم داد. خداروشکر میکنم که دوست آگاه و عمل کننده به قوانین مثل شما دارم.
سلام به همه دوستان شاید یک اعتراف سخت اما این باعث بشه درسی برای همه ما و بیشتر من که از امشب به بعد خواب راحتی می کنم باشه …. استاد همیشه می گه قوانین و قوانین هستی ثابتند و کسی که بخواد قوانین دور بزنه مثل من که توضیح می دم که 3ماه پیش فایلی از محصولات از استاد به دستم رسید از شادی تو پوست خودم نمی گجیدم و انقدر شاد بودم اون که فایلو بهم داد بوسیدمش و خواستم دستشم…. و خلاصه ذوق مرگ شده بودم فایلو ازش گرفتم و گفتم پسر دیگه تمومه موفقیت اومد روابط اومد همه چیز عالی اومد و خلاصه دیگه تمومه فایل اول گوش کردم بوم شروع شد حرف های شیرن استاد اما با تلخی برای من می خواستم اول حرف های استاد گوش ندم چون برام خیلی تلخ بودن هر چند استاد خودش می خندید اما برای من خیلی زجر آور بود اگه این محصول هر طوری به دستت رسیده برو تو سایت عباس منش بها شو بپرداز همون طور که من بهاشو پرداختم و اگه کسی بخواد از راه نادرست مسیر موفقیت رو طی کنه اصلا راهشو گم می کنه همشو حفظ حفظ شده بودم اما من می خواستم موفق بشم به هر قیمتی که باشه اما استاد راست می گفت تغییری که نمی شد هیچ داشتم از این شاخه به اون شاخه می پریدم به سایت زنگ زدم از اینو اون می پرسیدم چون دست و بالم تنگ بود دنبال یه راه در رو یه کلاه شرعی می گشتم نمیشه و نشد چون یه سری قوانین تغییر ناپذیر این سیستم داره یه سری قوانین که با قلب وروح ما تنیده و پیچیده شده و خلاصه جور نمی شد که بتونم محصولات رو بخرم و امروز از خدا خواستم کمکم کنه که با این عذاب وجدان خلاص بشم اومدم فایلا رو همه پاک کردم shift -delete آروم و آروم شدم این اعتراف برام از همه چی سخت تر اما شیرین تره که اگه کسی مثل من هست تو سایت که امیدوارم نباشه.خلاصه خوابم نمی برد خانمم گفت برو از اول تو سایت تو بخش خوشامد گویی شروع کن با تمام وجودت از خدا بخواه که من می خواهم متعهد بشم از راه درست قوانین هستی رو درک کنم و اولین آگاهی درست و اولین قانون هستی رو که هزاران بار از راه نادرست شنیدم انگار برای اولین باره می دیدمکه تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانسهای خودمان است و نه هیچ عاملی بیرون…. و امیدوارم استاد منو……………..هر چیزی بهایی داره باید پرداخت بشه من سخت کار می کنم سخت تلاش می کنم خودمو می کشم بالا با افتخار محصولات رو می خرم عمل می کنم و تمرین ها رو انجام می دم و این بار چون بهاشو پرداخت می کنم دیگه رشدم چند برابر و بالا و بالا تر می شه سخته اعتراف اما نمی دونم این صدای شیرین استاد که اول هر فایل که تذکر می داد چه آتشی تو وجودم روشن می کرد امشب راحت می خوابم تا فردا زندگی خودمو بسازم امیدوارم کسی این اعتراف نامه رو بخونه و استادم بتونه به دستش برسه
سلام منم این مشکلو داشتم الان بقیه فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم شاد باشید
سلام دوست عزیز طبق گفته بالا منم اکثر فایلای استادو داشتم و خوشحال اما هرچقدر انجام میدادم نتیجه نمیداد منم باقدرت تمام فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم من فایلای ۵جلسه دوم افرینشو خریده بودم
مشترک اما بقیشو ندارم رو همونا کار میکنم امیدوارم نتیجه های بیشتر بگیرم تو دلم بود بگم اما نمیشد تا الان به واسطه این دوست عزیز گفتم راحت شدم شاد باشید
افرین به شما که استارتی دوباره زدین با ذهن ارام،بهترین کاررو انجام دادین ومشخصه که خداشمارو هدایت کرده به این مسیر زیبا تبریک میگم بهتون دوست عزیزم درپناه حق باشید?
من کاملا شمارو درک میکنم چون خودم دقیقا همین بودم میفهمیدم قانون و از فایل هایی ک به دستم رسیده بود ولی درک نمیکردم عمل نمیکردم زمانی که پاک کردم فیلم هارو و تصمیمم گرفتم از اول بیام تو سایت و شروع کنم از فایل های رایگان درک عجیبی داشتم رشد من از اونجا شروع شد درک قانون از اونجا شروع شد و قبلش وقت تلفی بود الان راحت ترم و باورام بهتر شکل میگیره و فاصله فرکانسیمو درک میکنم با همه
هرکسی برای رونق کار خود راههای متفاوتی رو در پیش میگیره وتا حدودی پیشرفت هم دارم واینکه استاد با روش خاس خودش از همه پیشی گرفته به نظر من باورشه باور به اینکه منشأ رزقو روزی کجاست واز کجا میاد متأسفانه همه ی ما اصل کاری رو فراموش کردیم ،من خودم با استفاده از اموزه های استاد وباورهای خودم تو کارم چیزایی رو که به دلم الهام میشه رو در پیش گرفتم ،از روزی که شروع به کار کردم با خودم وخدایم یک عهد نامه نوشتم وخدارو در کارم شریک کردم وزمانی که برای بازار یابی جنسم به بازار رفتم درست مثل یه شریک انسانی حس کردم کنارمه بهش گفتم خدایا من میرم توهم خداییتو خوب بلدی ایمان دارم شاید باورتون نشه همون روز اول که هیچ تجربه ایی از کار وبازاریابی نداشتم فروشم از کسی که سه سال مشغول همون کار برد بیشتر بود خدارو شکر دومین قدمی که برداشتم تقسیم پولی بود که از شراکتم با خدایم داشتم استاد گفته بودن یک دهم پولو برا خدا کنار گذاشتم وتحت هیچ شرایطی دست به اون پول نمیزدم با خودم گفتم خدایا بنازم مهربونیتو کار اصلی رو تو میکنی در صورتی که سهمتم فقط یک دهمه ،وه مابقی پولم رو برای بقیه کارها مثلا مقداری روبرای تفریح خودمو پسرم مقداری رو برای پس اندازو سرمایه گذاری استفاده میکردم ،بخدا من کارمو از صفر صفر شروع کردم وهیچ پولی در دست نداشتم اما قبلش با فروش جنس یک نفر دیگه وبردن سهمی ازون فروش برای خودم همینطور ادامه دادم ،حتی بعضی وقتها سهم من ازون فروش فقط پنج هزار بود اما براهمون پنج هزارم همون قوانین ده درصدی رو رعایت میکردم خدارو شکر من از صفر پارسال فروشم به نزدیک سیزده میلیون رسید با وجودی که سرهم هفت هشت ماه کار نکردم ولی تواین مدت من هیچ تبلیغی نداشتم بجز یک کانال تلگرام که اونم فقط برای در جریان قراردادن مشتریام از داشتن نمونه ی جنسام بود یکی دیگه از علت بالا رفتن فروش بالای من (ناگفته نمونه کار من تولید جعبه کادویی تو خانه هستش)این بود که موقع ساختن جعبه هام از خدا درخواست ارامش وخوشبختی برای کسی که جعبه هامو میخره میکردم وتصور لحظه ایی این جعبه ایی که بادستای من ساخته میشه باعث عشقو علاقه ی بین اون طرفا میشه حس خوبی بهم میدادوسعی میکردم تا جایی که بتوم جنسی تحویل مشتری بدم که ارزشش از قیمتش بیشتر باشه و اگر خودم حاضر به خرید اون نمیشدم اونو تحویل مشتری نمیدادم بالاخره من یه شریک دیگه داشتم ،خلاصه چون خدا شریکم هستش نمیتونم حتی یک میلی از جنسمو کم بگیرم ،کارمو عاشقانه واز روی عشقو انگیزه ی بالا انجام میدم وبا جنسام حرف میزنم بهشون احساس میدم که با زیبایششون به دل مشتری نفوذ کنن ،بارها به من گفتن عکسایی رو که تو کانالت میزاری یه طورایی با فتوشاپ واین کارا زیباتر کن گفتم من دوس دارم همونی که هست همون خود واقعی. باشه بخدا منم نه تبلیغی دارم ونه از کسی میخوام برام تبلیغ کنه چون ایمان دارم کسی که باید این کارو بکنه خودش انجام میده چون خودش قول داده که روزی من میده فقط من باید ازش بخوام ،ومن تعهد دادم به خوم که امسال فروشم ده برابر شه شاید باورتون نشه اولین فروش من پارسال ١١٢هزار اول بود امسال تو همون ماه اول فروشم دقیق ده برابر شد و این به همون خاطر بود که من واقعأ تعهد بستم خواستم وایمانو باور داشتم که میشه چون کسی دیگه مسئول این کاره و بعد رهاش کردم وخدارو شکر که من با همین باور دارم پیشرفت چشمگیری میکنم واان شالله سال دیگه همین موقع گزارش ده برابری درامدم رو براتون گزارش میکنم تا بدونیم که فروشو بالا باید چه اپشنایی داشته باشه به امیدروزی که به جای توجه به دکوراسیون محل کار وتبلیغات به اصل کاری توجه کنیم ورو باورامون دقت کافی رو داشته باشی صداقت تو کارو داشتن وجدان کاری وانچه که دراختیار دیگران قرار میدی باید ارزشش خیلی بیشتر از قیمتش باشه وسپاسگذاری برای هرانچه که از درامد صادقانه وخالصانه ی خودت به دست میاری ،برای بالا رفتن وپیشرفت هر کاری اصلیترین راهه. این نظر من بود چون واقعا منم. دارم تو کارم به طور سریع نتیجه ی بالا میگیرم همین راهها رو رفتم به لطف خدای مهربونم
سلام ودرود دوبارکامنت روخوندم افرین باوری عالی خودش کارروانجام میده رها کردن باجنسا حرفزدن ده درصدخدا عالیه احسنت به شما ونمیدونم کی نوشته شده دیگه بستن تعهد افرین سپاسگزارم
هزار ماشاالله به این همه باورهای توحیدی که ساختی و مهم تر از همه ی اونها عمل کردی و نتیجه گرفتی
یاد حرف استاد افتادم که گفت: ایمانی که عمل نیاره حرف مفت است ولی می بینم شما به تمام معنا این ایمان خودتون را پیاده کردید باورکنید من از شما درس بزرگی گرفتم چون بعضی موقع شرک وارد کارم میشه
در پناه الله یکتا امیدوارم درآمدت به 130 میلیون تومان برسه
دوستان عزیزم میخوام مثالی بزنم که این موضوع رو خودم از نزدیک لمس کردم. نزدیک خونمون دو قصابی هستش که فاصلشون از هم بیست متر هم نیست، قصابی شماره 1 فروش فوق العاده بالایی داره? و قصابی شماره 2 فروش در حد گذروندن نیازهای روزمره زندگی?، از لحاظ تمیزی و تازگی محصولاتشون هر دوشون واقعا در یک سطح قرار دارن، از لحاظ برخورد مناسب حتی قصابی شماره 2 که فروش کمتری داره بسیار بسیار گرم تر و صمیمی تر برخورد میکنه، از لحاظ موقعیت هر دوشون سر چهارراه قرار دارن، ولی چرا قصابی شماره 1 فروش فوق العاده ای داره ولی قصابی شماره 2 اصلا فروشی نداره. بر این شد که بدون تعصب برم و از نزدیک باهاشون مصاحبه کنم که نتیجه این مصاحبه رو به عنوان یک گزارشکر خدمتتون عرض میکنم:
———————————————————————————-
من: سلام حسن اقا حال شما خوبه؟
حسن اقا گوشت فروش?(قصابی شماره 1): سلام داش احسان خوبم شما خوبی؟ رو به رشدی؟
من: ممنون خوبم.
من: حسن اقا چند تا سوال داشتم از حضورتون.
حسن اقا: داداش میبینی که وقت سر خاروندن ندارم ضرپ ?صدای ضربه زدن با ساتور رو مغز رون
من: حالا حسن آقا اون لابه لاها یه جوابی هم به ما بده.
حسن آقا: بپرس داداش حله
من: حسن آقا چطور شد که اینقدر سرتون شلوغ شد و کار و کاسبیتون بازار شد.
حسن آقا: داداش از بچگی یاد گرفتم که فقط به زور و بازوی خودم متکی باشم، آدم کسی نباشم(دیدگاه توحیدی). میدونی اولش من چیکاره بودم داداش؟ نون خشکی و نمکی بودم(یه شبه راه صد ساله رو نرفته به خودش فرصت داده تکاملش و طی کنه). به دک و پوز نگاه نکن من از خیلی پایین شروع کردم(بحث تکامل). وقتی ازدواج کردم هیچ چیزی نداشتم. اصلا هم پدر پولداری نداشتم که دست و بالم و بگیر(باور اینکه بدون ارث هم میشه پول ساخت). خیلی اوقات پول نداشتیم بریم نون بخریم ولی یادمه هیچ موقع گریه نکردم و همیشه با زنم حتی با حداقل ها عشق و حال میکردم(داشتن احساس خوب و در پی اون اتفاقات خوب). بعد از اون یه نیسان خریدم به خدا امروزم و میدیدم و بهش امید داشتم به خدا این روزهام و قبلا هم دیده بودم و امیدوار بودم(بحث تجسم) و الان نمیتونم بگم خیلی ذوق مرگم برام عادیه.
من: داداش دمت گرم، نمیدونی چقدر برای من این حرف هات ارزشمنده نمیدونی چقدر داری به من و بقیه انگیزه میدی. سوال دیگه من در مورد کمک کردمه، نظرتون در این مورد چیه؟
حسن آقا: عزیزم ببخش تا بخشیده بشی، من از اون وقتی که نون خشکی هم بودم به مادر پیرم خرجی میدادن، برای خواهرم جهیزیه خریدم و پول دانشگاه برادرم و دادم. الانم که مامانم عمرش و داده به شما ولی همیشه میگفت حسن شیرت حلالت(برای کمک کردن اولویت با خانواده و بستگان درجه اول هست). حالا هم هر کدومشون هم خواهرم هم برادرم برای خودشون کسی شدن و خودشون هم بقیه رو ساپورت میکنن(رفتار و تغییر ما روی بقیه هم تاثیر میگذاره و باعث میشه دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه). الانم به خدا به مال دنیا نچسبیدم تا اونجا که میتونم به بقیه کمک میکنم ولی دوست ندارم در موردش صحبت کنم چون من با خدا معامله کردم(بحث فراوانی و دیدگاه توحیدی).
من: حسن آقا حقا که شیر مادرت حلالت. حسن آقا در مورد همکارات که دارن تو محل ما کار میکنن چه فکری میکنی؟دیدگاه در مورد اینکه آینده مملکت چی هستش و همه چی در حال گرون شدنه چیه؟
حسن اقا: داداش روزی دست خداست، این همه برکت وجود داره خدا به همه میده اون گنجشکه هم روزی داره، خدای همه بزرگه(باورهای توحیدی و فراوانی). تو این محله هزاران خانواده وجود داره و تنها دو سه تا قصابی اگه صدها قصابی هم تو این محله بزنن بازم کمه به خدای احد و واحد روزی شده سه بار از کشتاری گوشت سفارش میدم بازم کم میاد(عزت نفس، باور توحیدی و فراوانی). بعد در مورد امریکا و اینها چرت و پرته من اصلا نه از سیاست خوشم میاد نه وارد این برنامه ها میشم(باور اینکه نباید تو بحث های سیاسی شرکت کرد و حال خوب خودمون و خراب کنیم). مگه روزی من دست ترامپه که حالا اون بخواد قطش کنه. عمه ترامپم بیاد هیچ غلطی نمیتونه بکنه(اوه اوه بچه ها یه خورده عصبی شد?).
من: حالا چرا عصبانی میشی حسن آقا جون. طوری نشده که داداش. دمت گرم که جواب دادای خیلی مشتی هستی. خدافظظ
من: نه داداش این حرف ها چیه،آقا کاظم میخوام در مورد شغلت یه مصاحبه ای انجام بدم.
آقا کاظم: چی شده داداش مهندسی کفاف زندگیت و نمیده(بحث باور کمبود)، داداش نیا که پرنده پر نمیزنه(بحث عدم عزت نفس و کمبود)، من با هشتاد تومن ضرر دارم جمع میکنم. تو این جامه اگر قبلا کارت خوب بود و خودت و بستگی که هیچ اگرم نه باید سرت و بگذاری بمیری(باور عدم اعتماد به خداوند و نداشتن باور توحیدی و اینکه شرایط ادم ها دست عوامل دیگه است). تو این جامعه که شب میخوابی صبح همه چی صد برابرشده میخوای به کجا برسی(باور اینکه عوامل دیگه ای در سرنوشت ما دخیله). کلی قرض و قوله و وام گرفتیم که این کار رو راه بندازیم ولی میبینی که هیچی به هیچی، خانواده ام هم که هیچی فقط سرکوفت میزنه هیچ پشوانه مالی هم برامون نگذاشته(اینکه استاد میگن هیچ موقع تو زندگیتون قرض نکنید و باور اینکه حتما ارثیه باید داشته باشی تا ثروتمند بشی). کلا شبها تمام بدنم درد میکنه و خوابم نمیبره، پسرم ندارم کمکم کنه( افکار روی سلامتی تاثیر میگذاره، احساس و افکار بد=اتفاقات و احوال بد، و اینکه حتما باید یه پایه مثل پسر یا همسر داشته باشی تا موفق بشی). خلاصش کنم داداش پول تو دست مردم نیست(باور کمبود).
من: داداش نظرت در مورد همکارهات دور و ورت چیه، باعث میشه کار و کاسبی کساد باشه یا رونق بگیره؟
آقا کاظم: داداش خوشحالی ها حرف از رونق میزنی(عدم اعتماد به قدرت خداوند). خودمون که یکی درمیون فروش داریم همینم دارن از چنگمون در میارن فلان فلان شده ها(باور عدم فراوانی).
من: آقا کاظم دمت گرم ولی بدجور حرف هات حالمو خراب کرد.
آقا کاظم: داداش این دنیا دنیای سختی کشیدنه، ادم یعنی اه و دم، همش باید سختی بکشی( باور اینکه برای زندگی کردن باید سختی بکشی و همیشه اندوهگین باشی).
من: براتون آرزوی موفقیت میکنم و ازتون ممنونم.
———————————————————————————-
بچه ها تقابل دو دیدگاه رو دیدی دیگه واقعا حرفی برای گفتن وجود نداره و کاملا واضحه که چرا حسن آقا روز به روز شرایطش بهبود پیدا میکنه.
???? دوستان عزیزم و استاد عزیزم امیدوارم که مفید باشه، ولی این و میخوام بگممم هااا اعتبار این حرفها از خداست، ????
سلام دوست عزیزم جناب آقای محمدی، سپاسگزارم از حسن توجه شما. پیامتون بسیار زیاد به من انرژی داد. جناب محمدی چند روز دارم به این موضوع فکر میکنم که خداوند بینهایت از نعمت هاش رو به من عطا کرده در صورتی که من چشم هام و روشون بستم. همین که صبح از خواب بیدار میشم و میتونم یه صبح زیبا رو ببینم، همین که صبح یه صبحانه زیبا میخورم و از چای داغ و گرم لذت می برم، همین که هر روز صبح چهره عزیزانم و میبینم، همین که این نیرو در پاهای من وجود داره که بلند بشم و برم سر کار، همین که خداوند نیرویی در مغز و ذهنم قرار داده تا بتونم تفکر و تعقل بکنم، همین که میتونم صحبت کنم و بینهایت الطاف دیگه و من با قائم به ذذات بودن، با نداشتن شرک خفی، با شاد بودنم، با احساس خوب داشتنم با محبت کردن به وجود خودم میتونم شکرگزار واقعی باشم و حق مطلب و ادا کنم. یه دعا کلی می کنم برای هممون که خداوندا ما را در مسیر کسانی که به آنها نعمت دادی قرار بده نه گمراهان و غصب دیدگان ، الهی آمین. با تقدیم بینهایت احساس خوب به شما :)
سلام خدمت تمامی اعضای سایت عباس منش١-من باوردارم ثروت هست-ثروت بی نهایت هست -خداوندخوده ثروته-خداوندعاشق ثروتمندهاست-خداوندکمک میکنه به من که ثروتمندشوم-خداوندداره جهان رومدیریت میکنه توبه خداوصل شو،شهرت میخوای بهت میده نعمت میخوای بهت میده ثروت میخوای بهت میده رزق وروزی میخوای بهت میده توبه نیروی که خداداره باورداشته باش توکلت فقط به رب باشه ،اززندگیت لذت ببروقتی خداراقبول داری وقتی روی خداحساب بازمیکنی،قدرت فقط خداست بایدبه یادخودمان بیاوریم که وقتی درخواستی ازخداکردیم بهمون داد،قانون جهان این هست وقتی روی دیگران حساب کنی وازمردم کمک بخواهی همه چیزت ازدست میدهی خدامنبع ثروت هست هروقت به خداتوکل کردم مرابه راه راست هدایت کرده باورهای مناسب داشته باشیم به سرعت به اون خواستهای که میخواهیم میرسم چون ماهستیم که بافرکانسهای که به جهان میفرستیم جواب دریافت میکنیم بایدمثل استادخودمون راوقف خداکنیم تاخداوندریبایی دنیاروبمانشادهد وقتی قانون بلدباشی میفهمی که چطوری فرکانس بفرستی ،،،وقتی بدهکارباشی بتونی به خداتوکل کنی نه به دیگران اونجاست که خدامیگه ای بنده من توبخواه من اجابت میکنم قانون جهان این هست تواراده کن خداوندجواب میدهدوقتی تمام امیدت به خداباشددیگه هیچکس برات مهم نیست باورداشته باشی که خداوندمنبع تمام نعمتهاوثروتهاست وقتی ترس ازخودت دورکنی توکلت به خداباشه همه چیزبرات راحت میشه اززندگیت لذت ببرخداماراهدایت میکنه????
سلام خدمت شما دوستان عزیز و استاد گرامی.
راستش اصلا قرار نبود بیام و چیزی بنویسم و توی مسابقه شرکت کنم به این دلیل که من اصلا احساس میکردم جواب رو نمیدونم .. و این چند روز خیلی فکر کردم به این موضوع و خوب یاده ی سری چیزا افتادم که میخام اینجا تعریف کنم.
من تقریبا 2 سال هستش که با استاد عباسمنش عزیز و این خانواده و گروه تحقیقاتی ایشون اشنا شدم و راستش انقدر این فکر من در بعضی مواقع بیمار بود که فقط به میوه های استاد عباسمنش نگاه میکردم و میگفتم واقعا چقدر این فرد خوشبخته.
خوشبختی رو توی چیزهایی میدیدم که اصلا برای شما ذره ایی اهمیت نداره البته این موضوع رو اون موقع نمیدونستم و چند وقتیه که به این موضوع پی بردم هرچقدر که روی خودم و باورام کار کردم این اتفاق افتاده.استاد من اصلا نمیدونستم طی این مدت باور چیه و چطور ساخته میشه یا اینکه دقیقا ورودی های ذهن چیکار میکنه دقیقا نمیدونستم اما با توجه به چیزهایی که در سایت و بخش عقل کل دنبالشون گشتم طی این مدت هرچیزی رو که میفهمیدم سعی میکردم بهش عمل کنم
و نتیجش انقدر اروم وارد زندگیم میشد و انقدر بدیهی بود این موضوع که فکر میکردم اصلا این چیزا عادیه .. و از اونجایی که من درست قانون رو درک نکرده بودم دنباله چیزای عجیب بودم که حتما باید اتفاق عجیبی توی زندگیم بیفته تا من تاییدش کنم و اون رو نشونه ی قانون بدونم.
شاید باورتون نشه .. شایدم باورتون بشه ولی الان دقیقا چند روزه که مثل بمب ذهنم از ی سری سوالات منفجر شده و دقیقا این اتفاق باعث شده که دقیقا بعضی از حرفای استاد بیاد جلو چشمام که حقایقی رو بروی چشم من باز کنه که در ادامه توضیح میدم ..
الان میفهمم استاد وقتی میگه من وقتی چیزی رو میخام میشینم ی سری باور براش درست میکنم و بعد از ی مدت کوتاه بهش میرسم .. الان دقیقا خیلی خوب میتونم این موضوع رو تحلیل کنم که چطور این اتفاق میفته .
استاد عزیز الان حرفتون رو متوجه میشم وقتی میگید .. ما اگر ترمز هارو پیدا کنیم و فقط سعی کنیم روش کار کنیم و کمی بهترش کنیم انقدر اتفاق های خوب میفته و ما تغییر میکنیم که این خودش ی انگیزه میشه که بیشتر روشون کار کنیم .
الان متوجه میشم باور های مخرب و بد ما اصلا از بین نمیرن این موضوع انقدر پذیرفتنش مهمه که بجای اینکه بخاییم تمرکز کنیم روی اینکه این باور هارو از بین ببریم باید اونهارو با غذا های خوب ( ورودی های خوب ) تغذیه کنیم که به مرور زمان بهتر بشن . و همین کار باعث میشه کلی اتفاق های عالی در زندگیمون بیفته.
استاد الان متوجه میشم وقتی میگید بیاید ذهن خداوند رو بخونید دقیقا منظورتون چیه .. وقتی میگید بیایید اگر ی زره به فرکانس هایی که ارسال کردیم دقت کنیم دقیقا متوجه میشیم قراره که چه نوع اتفاقی رو تجربه کنیم و این واسه ی من 2 سال زمان برد تا همین یک موضوع رو درک کنم .. تا اینکه متوجه بشم ماهیت فرکانس وارد زندگیمون میشه و ما اونو تجربه میکنیم.
و از وقتی این موضوع رو فهمیدم دیگه راحت تره برام تجسم کردن افکارم .. راحت تره که بتونم بنویسم دقیقا چی میخام و دوست دارم چه اتفاقی در زندگیم بیفته . و واقعا خیلی خوشحال و سپاسگزارم که فقط همین یدونه موضوع رو فهمیدم.
دوستمون سوال پرسیده بودن که کجا باید روی خداوند حساب کنیم کجا باید روی ابزار حساب کنیم.
این سوال الان من رو یاد مقعوله ی شانس انداخت .. شانس وجود داره و دلیل منطقی هم داره و دلیلش اینکه ما با توجه به مهارتی که داریم شانس بیشتری رو جذب میکنیم و به اندازه ی تمام افراد جهان موقعیت های عالی ( که بعضی ها اسمش رو شانس میزارن ) وجود داره. و نکته ی مهم اینجاست کسانی میتونن از این شانس استفاده کنن که بیشتر مهارت کسب کرده باشن توی اون زمینه ایی که میخان نسبت به بقیه ایی که فقط حرف زدند و عمل نکردند یا اینکه راهه اشتباهی رو پیش گرفتن.
به نقل از شما استاد عزیز گفتین کسانی که بیشتر تلاش میکنن “قطعا” شانس بیشتری هم به سراغشون میاد .. ولی خب موضوع اینجاست که این همه تلاش در راستای هدف متعالی روحت هست یا ارضای افکار منفیت. راهه درست انگیزه میاره .. راه درست ایمان بوجود میاره راهه درست شادی .. راهه درست جنسش با بقیه راه ها فرق میکنه .. ی جنس و حس و حاله دیگه ایی داره این راهه درست ..
و من باید در جواب به این سوال بگم که بنظر من .. حساب کردن روی خداوند و حساب کردن روی ابزار اصلا تحت هیچ شرایطی به هم ربطی ندارن. و کاملا علاوه بر اینکه از هم جدا هستن و هر کس بنظرم توی این دام بیفته و فرق این 2تا موضوع رو ندونه .. نتونه درست طبقه بندیشون کنه اخرش باعث میشه نسبت به قوانین به شک بیفته
اگر ما بیاییم حساب کردن روی خداوند رو در هر شرایطی .. در هر شرایطی توی اولویت اول قرار بدیم دیگه همه چیز درست میشه. اگر ما تنها این وظیفه رو بدرستی انجام بدیم دیگه اگر در اینده مشکلی برامون بوجود امد یا حتی ورشکست شدیم قضیه تضاد رو ب خوبی درک میکنیم .. یا اگر کارمون اونطوری که انتظار داشتیم پیش نرفت سوپرایز نمیشیم.
یا اگر از فردا استارت کارو جدی زدیم دلار شد 30.000 تومن .. به عقب برنمیگردیم به این خاطر چون ما از قبل پشتمون رو حسابی پر کردیم.
حساب کردن روی خدا یعنی ایده گرفتن در هر شرایطی برای بهتر زندگی کردن و اگر ما از اول مسیر این موضوع رو برای خودمون مشخض کنیم .. از لحظه ایی که ما استارت میزنیم کلی ایده میاد که فقط کافیه عملیشون کنیم .. و هرچقدر ما بیشتر اینارو تایید کنیم باعث میشه قدرت حساب کردن روی خداوند رو بیشتر بفهمیم و هرچقدر خالصانه تر روی قدرتش حساب کنیم اون موقع اتفاقی که میفته ایده های فوق العاده تر از راه میرسن .. که بصورته طبیعی مارو به ارامش و سعادتو پولو .. عشق و .. هرچیزی که بخاییم میرسونن. و این یعنی حساب کردن روی خداوند .
دوست عزیز اگر شما پیامبر هم باشید اگر فردا بگید میخام بصورت 100% روی خداوند حساب کنم و اتفاق های فوق العاده ایی رو رقم بزنم .. من به شما میگم .. اصلا چنین اتفاقی نمیفته و اتفاقا همه چیز برعکس میشه که شمارو باز به فکر فرو ببره تا در این تصمیم تجدیده نظر کنید. ( اشاره به اینکه چرا هی استاد میگه که صفر و یکی به قضیه نگاه نکنیم )
شما ی جراح رو در نظر بگیرید که کاملا ماهره و 30 سال تجربه ی جراحی داره .. وقتی میره توی اتاق عمل وقتی پوست بیمار رو باز میکنه نمیدونه ممکنه چه چیزی در انتظارش باشه .. فقط طبق تجربه ایی که داره و عکسایی که توی دستشه بهترین حالت رو در نظر میگیره و میره توی دله کار تا کارو انجام بده و میبینیم در بعضی مواقع حتی با وجود اینکه مشکله خاصی نبوده بیمارش رو نمیتونه درست مداوا کنه و یا حتی بیمارش ناقض میشه یا حتی بیمارش میمیره. زمانی که ما منم منم میکنیم و گیر این افکار میفتیم .. و اعتبا خداوند رو ازش میگیریم و میدیم به خودمون .. هرچیزی که بخاییم رو از دست میدیم .. ن برای اینکه خداوند از ما ناراحته به این دلیل که جهان به ما یاد اوری میکنه
که باید بشینی فکر کنی .. باید تجدید نظر کنی .. و از اونجایی که ما انقدر درگیریم سال ها این درس طول میکشه تا ما پیداش کنیم و تجدید نظر کنیم.
دوست عزیز شما توی کسب و کارت نیازمند ایده هستی برای پیشرفتت … برای پول سازیت برای بزرگ تر کردن ظرفت .. برای بزرگتر کرده درونت.. برای روحت. و این ایده فقط وقتی از راه میرسه که روی خداوند حساب کرده باشی .. زمانی از راه میرسه که به ارامشه درونی رسیده باشی زمانی از راه میرسه که به منه درون نچسبیده باشی. اون وقت ارام ارامم .. مثل جزر و مد دریا ی دفعه نگاه میکنی میبینی بدونه اینکه متوجه شدی انقدر ظرف درونت انقدر ثروت و ارامشت بیشتر شده ک اصلا نمیتونه تصور کنی چطور این اتفاق ها افتاد.
ی چیزی که از استاد یاد گرفتم و میخام اینجا از این فرصت استفاده کنم فقط برای اینکه بگم خیلی از شما سپاسگزارم اینکه ایشون دقیقا توضیح میدن .. که چطور به بی نیازی رسیدن وقتی که به ارامش رسیدن .. و چطور به ارامش رسیدن وقتی به بی نیازی رسیدن .. و چطور این راه رو طی کردن بدونه اینکه بخان اذیت بشن. حتی وقتی این کلمه ها رو میخونم .. تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینکه ایشون چقدر سعی میکنن روی خداوند حساب کنن ..
دوست عزیزم من نمیخام دقیقا به شما بگم این کارو بکنید اون کارو بکنید یا اینکه مثل استاد باشید یا اینکه نباشید .. فقط میخام بگم تا انداره ایی که ظرفتون بزرگ شده باشه شما به نعمت های جهان دسترسی خواهید داشت حتی اگر 30 سال تجربه ی شغلی موفق داشته باشید .. حتی اگر بهترین جراح روی کره ی زمین باشید. فقط به اندازه ی باور هاتون دسترسی به نعمت های جهان دارید. پس بنابراین شما ازادی و مختار.
و وقتی سعی میکنید روی خدا حساب کنید .. اونموقع دیگه خداوند برات نور میشه .. هوا برات افتابی میشه .. خداوند برات ابر میشه که توی خیابون که داری میری .. نور خورشید پوستت رو نسووزونه .. خداوند برات غذا میشه که بخوری سیر بشه .. خداوند برات ابزاری میشه که توی کتاب ها نوشته شده .. برات خودکار میشه که یاداشت کنی .. برات اب میشه که بخوری تشنت نشه .. برات معلم میشه بیاد بهت درس بده .. برات پول میشه که هزینه کنی برای یادگیری بیشتر استفاده از ابزار .. پیچ گوشتی میشه تا پیچ هارو برات باز کنه .. برات ماشین میشه تا تورو سوار کنه .. برات زمان میشه .. تا راحت تر بگذرونیش .. برات بستنی میشه تا بخوری گلوت تازه بشه .. برات ادم های اطرفت میشه که عاشقشون بشی و عاشقت بشن. برات هم کلاسی های خوب میشه .. برات ی گیاه میشه که توی باد داره میرقصه و تو بهش خیره میشیو بهش لبخند میزنی .. این خدایی که من میشناسم خونش همینجا توی قلبمه .. این خدا الان برام کیبورد شده تا بتونم تایپ کنم حرفامو بنویسم برات.. اینکه میگن این خدا همه کار میکنه برات .. منظورم اینکه این خدا همه کاررررررررررر برات میکنه. به شرط ایمان .. به شرط پاکی دل.
امیدوارم مفید باشه براتون .. از شما استاد عزیز سپاسگزارم.
با سلام خدمت تمامی اعضای سایت و استاد زیبایی ها
در جواب این سوال دوست عزیزمون باید بگم:ما طبق باورهایمان در دوران مختلف سن به یه شغل یا کسب کار هدایت میشویم و یا با تحصیل در اون رشته یا با کار تجربی در اون رشته متخصص شده و کسب و کار رو راه اندازی میکنیم.
برای هر کسب و کاری ابزار مختص اون موجود بوده و همه از ابزار برا راه اندازی و ادامه استفاده میکنند و همیشه ابزار همه کسب و کارها در حال بروز شدن هست و همه با ابزار جدید ادامه میدهند مثل اینترنت و شبکه های اجتماعی و …
اصولا برا انجام هر کسب و کاری تخصص اون کسب و کار و تکنیک استفاده از ابزار اون کسب و کار لازم هست و این چیزیه که همه بلدن و سعی میکنند با تلاش برای بهتر شدن تو این قضیه گوی و میدان رو در دست بگیرند و این بعد فیزیکی کار هست اما اون چیزی که اصل و اساس هست اینه که چه باوری و چه سیستم تفکری اون نفر رو برده به سمت اون کسب و کار و در واقع همه این قضیه رو خیلی سریع فراموش میکنند.
در واقع همه بر اساس باورها و الهامات به سمت کسب و کارها هدایت میشوند و اصل شکل گیری اون کسب و کار بر اساس شهود و باور درونی همراه با علاقه و اشتیاق و احساس خوب بوده و تمام این مسائل بعد متافیزیکی کار هست.
اکنون که اصل و بیس کار معلوم شد مهم نیست کسب و کار چی باشه،آفلاین باشه یا آنلاین،تولیدی باشه یا فروش یک محصول؟!
اگر بر سیستم باوری درست همراه با فرکانس مثبت و اشتیاق شکل گرفته باشه مسلما خود به خود این اشتیاق و تمام ابعاد درونی کار،بعنوان اصل و اساس، بعد فیزیکی کار رو شکل میده و روز به روز با بهتر شدن و درک بهتر قوانین حاکم بر جهان هستی مثل این قانون که میگه:اگر کیفیت کاری که داری انجام میدی هر چی باشه مشتریانی رو جذب میکنی که هم مدار با اون جنس یا کالا هستن حالا چه خوب و چه بد،شما در کارت تکامل پیدا میکنی.
شما چه تبلیغ بکنی و چه نکنی!چه دست و پا بزنی و چه رها کنی و بسپری به جهان که فروش محصولتو انجام بده!اگر در فرکانس و باور قوی همراه با اشتیاق و احساس خوب هر جنسی رو با هر کیفیتی عرضه کنی دقیقا مشابه با نوع کیفیت اون جنس مشتریشو جذب میکنی.
اگر به قرآن رجوع کنیم و واژه نیت را با باور و فرکانس هم معنی قرار بدیم
قرآن میفرماید:ان اعمالکم بالنیات(هر عملی با توجه به نیت و فرکانسش نتیجه میدهد،پس این فرکانس بیس و اساس هست که نوع عمل را شکل میدهد).
مقایسه دو شرکت خودرو سازی تسلا و مثلا کیا موتورز میتونه کمکی باشه برا درک بهتر این امر
تسلا:تولید محدود یک کالا با کیفیتی فوق العاده و تنوع کم و قیمتی بالا و بدون تبلیغات برای یک سری از افراد حاضر در اون فرکانس
کیا موتورز:تولید انبوه و متنوع با کیفیتی متوسط و قیمتی مناسب برای یک سری دیگر افراد حاضر در این فرکانس
مشخصا سیستم فکری این دو مجموعه نوع تولید،نوع تبلیغات،کیفیت محصول و همه ابعاد فیزیکی کار رو شکل داده و سپس بعد فیزیکی شکل گرفته
پس باور مهترین بیس و اصل و اساس هر چیزی است که در جهان هستی در حال شکل گرفتن است و هر چه این نیت و باور با ذهن خداوند که سازنده همه چیز هست هم خوان تر باشد،آن عمل نشات گرفته از این باور موفق تر خواهد بود.
جناب مروی دوست الهیم سلام
چه تعبیری جالبی!!!
هر کاسبی هر آدمی و هر سازنده ای به اندازه ی سیستم باور خودش و مدارش،مشتری های هم نوع رو جذب میکنه.
و هر چی این باور به اصل و سیستم خداوند نزدیکتر،اون کسب و کار موفق تر.
عالی بود،سپاس
سلام دوستای گلم
ان شاالله همه مون در پرتو هدایت اللهی روز به روز تکاملمون رو طی نموده و به مقام خلیفه اللهی روی زمین واقعا برسیم…
به نام خدای هدایتگر
دوست عزیز کامنت شما خیلی خوب وخیلی ارزشمند وبرام مفید بود دوست دارم کپیش کنم چون واقعااا به نکات همه جانبه اشاره کردید .
سپاسگزارم برای پخش آگاهی
امیدوارم دریچه های بیشتر ی از شااادی خوشبختی آرامش وثروت برایتان گشوده شود .???
در پناه امن وامان الله یکتا
سلام خدایا شکرت
من از زمان اشنایی با استاد کلی تغییرات در زندگی خودم خانوادم به وجود امد مخصوصا جنبه مالی????????
اول اینکه همیشه میگن مرجع تقلید یعنی چی یعنی کسیکه که در همه زمینه ها موفق هست منم استاد رو با تمام وجود الگو قرار دادم در همه زمینه ها فقط تمرین های ایشون رو به عنوان راهنما و یه نفری از طرف خدا حساب کردم که خودم با ذهن خودم استاد رو جذب کردم که خدا با همه مهربونیش یه راهنما سر راهم قرار داد که بدونم راه لذت بردن استفاده از نعمت هاش چطوری هست
باورهای مهم قوی استاد که میگفتن اول از همه قویترین فرکانس رو بفرستید یعنی شکر گزاری
دوم اینکه هیچ عاملی از بیرون تا ما خودمون نخواهیم نمیتونه مانع پیشرفت ما باشه یعنی چی یعنی نگیم پول نداریم نگیم کارخونه نداریم نگیم پارتی نداریم نگیم چشم میخوریم هزار تا اما اگر دیگه
پس هر موقع تو هر کاری با هر چیزی که همین الان داریم شکر گزار باشیم حالمون خوب باشه حال خوب در هر کار خیلی مهمه اگه دست به کاری زدی حالت خیلی خوب بود بدون راه درسته اگه حالت خوب نبود کارت درست نیست
البته باید مثل استاد ایمان قوی باور قوی به خدا داشته باشیم بدونیم در هر لحظه داره مارو هدایت میکنه واصلا نگران هیچ چیزی نباشیم
استاد ذهن قوی دارن مدام به فراوانی فکر میکنند نه به کمبود نعمت لذت میبرن از داشته هاشون هیچ عامل بیرونی رو مانع رسیدن به خواسته هاشون نمیدونن
جهان بزرگی در درون داریم که میتواند با نیرویی که دارد کن فیکون کند این نیرو بسیار قوی است اگر باور داشته باشیم که همه مثل هم دارای این نیرو هستیم
پول درامد ربطی به اسم شغل یا خود شغل ندارد ذهن ما هست که عامل جذب پول هست ذهن قوی فرکانس مثبت
هرچقدر با ذهنت بتونی فرکانس مثبت بفرستی باعث میشه که پول جذبت بشه یعنی موفق هستی ذهن که باور منفی داشته باشه حتی یه کارخونه یا کلی سرمایه اولیه بهش بدی هیچ وقت موفق نمیشه
ذهن استاد اهن ربای پول شده کار استاد موفقیت ایشون با باور قوی توکل به خدا بدون سرمایه هست هیچ کس رو مانع کارهاشون نمیدونن به همه چی با دید مثبت فکر میکنن همیشه خالشون رو خوب نگه میدارن شکر گزار هستن باور قوی فراوانی دارن نه باور کمبود
خدا به ما عقل داده ما ما با عقل ذهن میتونیم بهترین نعمت های دنیارو جذب کنیم اگه خودمون رو به اون مدار برسونیم
من صبح به صبح شاخک هامون رو تیز میکنم تو تخت خواب تا بیدار شدم فقط به نعمت هاییکه دارم شکر گزاری میکنم میدونم یه روز عالی در پیش دارم خدایا شکرت با این قانون های ساده راحتت واسه جذب نعمت های عالی فراووون
استاد همیشه موفق باشین که راهنمای خوبی واسه میلیون ها نفر هستین ????????????????????????????
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و دوستان ثروتمندم،،،
الهی که روزی مون هزاران برابر بشه
من حدود ۳ ماه هستش که با فایل های استاد عباسمنش کار می کنم٫
قبل از این مطالعات خوبی از برترین اساتید دنیا داشتم٫ از برایان تریسی، هاردی، جیم ران، پراکتور و رابینز تا وین دایر
اطلاعات عالی و بسیار کاربردی در مورد تحول مالی ازشون به دست آوردم٫ اما واقعیت موضوع این بود که من به اندازه ای که روی خودم کار کردم نتیجه مطلوب نگرفتم٫
تا وقتی که به استاد عباسمنش رسیدم٫ من تقریبا تمام فایل های رایگان، دوره کشف قوانین رو وقت گذاشتم و می تونم بگم خلاصه همه این دوره ها کنترل ورودی های ذهن بود، که ما باید به صورت کاملا آگاهانه این ووردی ها رو کنترل کنیم و ایشان در واقع در تمام فایل ها شیوه های کنترل ذهن رو در شرایط مختلف بیان می کنند، و به نظرم شاید مهم ترین کار ما در تمام زندگیمون همین موضوع باشه و استاد عزیزم هم هربار قشنگ تر و از زاویه ای جدیدتر مطرح می کنند٫
و در ادامه، داستان باورها کلید کسب هر نتیجه ای در تمام موضوعات زندگی هستش٫
من وقتی اهمیت باورها رو یه مقدار درک کردم برای بهبود شرایط مالی ام به دوره روانشناسی ثروت ۱ هدایت شدم٫
این دوره رو خیلی موشکافانه طی کردم و واقعا شگفت زده شدم که چطور مجموع باورهای من در موارد مختلف نتیجه مالی ام رو رقم زده بود٫ و من با استفاده از این پکیج کدهای ریز اما سرنوشت ساز رو در تحقق به شرایط مالی ام پیدا کردم٫
و حالا که این باورها رو خودم به صورت شبانه روز تکرار می کنم، نتایج به صورت باورنکردنی برای هیچ کس غیر خودم تغییر کرده و من با اینکه از نظر تجربه کاری و مدت زمان کم وارد حرفه جدید شدم قراردادهایی نوشتم که دوستانم پس از سالها کار کردن متعجب هستند٫
نکته جالب دیگه، پس از اینکه باورهای بنیادی ثروتم به صورت مثبت تغییر کرده اطلاعاتی که از مطالعات قبلی ام داشتم تازه خودشون رو در میزان و کیفیت کار کردنم نشون میدن و من واقعا نتایجم رو بهبود هستش و با باورهای جدید و عالی که در خودم ایجاد کردم و با تکرار اونها سعی دارم هر لحظه تقویتشون کنم٫ میزان کار کرد من چه از نظر فیزیکی و چه زمانی خیلی کمتر شده و به تلفن اینترنت ختم میشه، اما نتاجم بسیار بزرگتر از اونچه که در قبل بود به دست میاد٫
و من دیگه با درک این قوانین دنبال افزایش سطح اطلاعاتم در هر زمینه ای نیستم٫
می تونم براتون مثال بزنم از باورهایی در زمینه سلامتی ساختم، که بدن من هر روز سالم تر شاداب تر و جوان تر می شود و هر چیزی که بدنم نیاز داشته باشه از صورت های خیلی ساده به من گفته میشه و من استفاده می کنم٫
پس از این باور بود یکی از دوستانم رو که حدود ۱٫۵ سال بود ندیده بودم و برای کاری کرج اومده بود٫ پس از ملاقات به من گفت که ۳ سال هست که پیش یکی از بهترین اساتید طب سنتی در حال آموزش هستش و من واقعا این موضوع رو نمی دونستم، و در اون روز گفت که بعد از ناهار یه قاشق رب انار بخور هم برای بهبود گوارش و هم غلظت خون ات عالی هستش و بقیه موارد بدنت عالی داره کار می کنه٫
و من هم تردید نکردم که این نتیجه باورهای من بود و سریعا اقدام کردم و پس از حدود ۱ ماه تاثیراتش رو تو بدنم به خوبی احساس میکنم٫ و الان حدود ۲ سال هست که نه دکتر رفتم، نه آزمایش خون و نه دفترچه بیمه ٫٫٫
یا در مورد خداوند، نزدیک ترین کس من خداوند هستش، نه اینکه آدم خیلی مذهبی باشم اما همیشه با خدا راحت بودم و حرف دلم رو بهش می گفتم، و اکثر مواقع آرامش عمیق دارم، اما در مورد ثروت هیچ باوری نسبت به خدا نداشتم و واژه وهاب اصلا نمی دونستم یعنی چی؟؟؟
اما وقتی متوجه ارتباط ثروت و خداوند شدم به همون راحتی که قبلا باهاش صحبت کردم، از ایشون درخواست ثروت می کنم، در خواست هدایت برای ایده ها، ایجاد ارزش در شغلم، آدمای خلاق باهوش و متعهد و ٫٫٫ می کنم و تکرار این درخواست ها و نتایج کسب شده باورهای من رو داره خالص تر می کنه در مورد وهاب بودن خداوند٫٫٫
دوستان اگر قبلا مطالعات، تجربیات و هر چیزی دیگه ای رو برای رشد پیشرفت کسب و کارتون داشتید یا نداشتید، اگر نتایجی که کسب کردید خوب بوده یا بد و٫٫٫٫
از باورهاتون شروع کنید، خودتون و باورهاتون رو خوب بشناسید تا آرام آرام ببینید نتایج چقدر تغییر می کنه، حتی اگر نتایجی که می گرفتید خوب بوده خواهید دید که سطح بالاتری از نتایج رو کسب خواهید کرد٫
من و برادرم کسانی هستیم که مطالعه زیاد داشتیم اما نتیجه کم،
و واقعا هردو در زمینه تخصصی و موفقیتی زمان زیادی صرف کردیم٫ اما از روزی که به لطف خدای وهابم من به قوانین باورها و فرکانس هدایت شدم نتایجم هر روز بزرگتر میشه، اما هنوز برادرم رویه قبلی رو ادامه میده و متاسفانه با حجم اطلاعات عالی از شغلش، تعهد و زمانی که برای کارش صرف می کنه تو شرکتی کار می کنه که ۳ ماه حقوق معوقه داره
(من واقعا از صمیم قلبم از خداوند می خوام تا به این مسیر زیبا ساده و جذاب هدایتش کنه که او بهترین هدایت کننده برای بندگانش هستش)
دوستان باورهای ما هستند که فرکانس های ما رو تنظیم می کنند و با تغییر باور ها فرکانس های ما هم تغییر می کنه و از اون جایی که جهان در هر لحظه با ما در تعادل هست وقتی ما به صورت مثبت و آگاهانه تغییر می کنیم جهان نیز خودش رو به شکل جدید ما تغییر میده و نتایج هم تغییر می کنه٫ این موضوع کاملا علمی هستش و می تونم از دانشمندی که برای اثبات این موضوع نوبل گرفته و انیشتین هم از او تقدیر کرده بود بگم:
“”مقاله ای تکان دهنده از ولفگانگ پاولی٫٫٫
برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۴۵ که به خاطر کشف قانون جدیدش به نام:
اصل انحصاری پاولی که مورد تشویق آلبرت انیشتین هم قرار گرفت , معروف است٫
پاولی می گوید: هر چیزی در جهان , ارتعاش مخصوص به خودش را دارد٫ همه الکترون ها دارای سه ویژگی هستند ؛ به نام های:
سطح انرژی
چرخش
مدار
که فیزیک دان ها بر اساس این سه ویژگی , عدد کوانتوامی هر الکترون را محاسبه می کنند و به دست می آورند٫
پاولی می گوید: هیچ دو الکترونی در جهان هستی دارای عدد کوانتوامی یکسانی نیست٫
پاولی مثالی می زند و می گوید :
سیبی را بر می داریم و از میان میلیارد ها الکترونی که درون آن است، فقط یکی را انتخاب می کنیم٫
فرض کنید نام آن الکترون را بگذاریم “اریک”٫٫٫٫
عدد کوانتوامی اریک عددی بسیار بسیار طولانی است، اما برای این که کارمان را اینجا ساده کنیم، فرض کنید آن عدد بزرگ ۲۳ باشد٫
پاولی ثابت کرد در هیچ کجای جهان هستی , حتی در ستاره ای در کهکشان , نه تنها هیچ سیب دیگری , بلکه هیچ شیئی دیگر پیدا نمی کنید که الکترونش عدد کوانتوامی آن ۲۳ باشد٫
حال اگر دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازم , از اصطکاک ایجاد شده , انرژی حاصل می شود و این انرژی عدد کوانتوامی اریک را ارتقا داده و به مثلا ۲۶ می رساند٫و درست در همان لحظه تنها الکترونی که در جهان هستی با عدد کوانتوامی ۲۶ بوده , دستخوش تغییر می شود٫
جهان ما برای حفظ توازن خود , لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر می دهد٫پاولی با اثبات این موضوع جایزه نوبل فیزیک گرفت و گفت:
اگر هر الکترونی دارای ارتعاش منحصر به فرد خود باشد, پس هر شیئی در جهان واجد ارتعاش مخصوص به خود است٫
از شما دوستان عزیزم می خوام تا داستان باورها رو در زمینه کسب و کار رو مهم ترین عامل در کارتون بزارید و برای شناسایی و بهبود اونها تلاش کنید تا بهترین فرکانس ها رو به جهان ارائه بدید
که به قول استاد عزیزم دعای پیامبران مهم نبود، بلکه باوری که نسبت به خداوند داشتند باعث میشد که اونها چنین درخواستی داشته باشند٫٫٫
بازم الهی که روزیمون هزاران برابر بشه، از اینکه در این جمع و فرکانس ثروت هستم خداروشکر می کنم
الحمد الله رب العالمین ????
به نام الله
– باور ها: شاید کلیدی ترین مسئله در به دست آمدن نتیجه دلخواه در هر کاری از جمله کسب و کار باور به نتیجه گرفتن در آن کار است که البته برای رسیدن به آن می بایست الزامات زیر نیز رعایت شود:
– دریافت الهام :برای رسیدن به هدف نهایی در هر کسب و کار(البته باید هدف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین گردد) مراحلی که باید طی گردد یقینا به صاحب کسب و کار الهام می گردد. مسئله مهم دریافت و پذیرفتن آن الهام و اعتماد و باور داشتن به آن است. اینکه این اقدام الهام شده می بایست طی گردد تا مرحله بعدی به شما مجدد الهام گردد.
– داشتن صبر برای رسیدن نتایج: اغلب انسانها با مشاهده کوچکترین نشانه ای که باب میل آنها نباشد از کوره بدر می روند و به تنظیمات قبلی خود بر می گردندو در اینجاست که صبر(همانگونه که در قران نیز خدا میفرماید) نقش بسیار مهمی را ایفا می کند . صبر و استقامت داشتن تا کائنات کار خود را به انجام برساند و شما به هدف مورد نظر خود برسید. تفاوت در نتایج کسب و کار اغلب در این بخش به ضورت برجسته ای خود را نشان می دهد. یقینا اگر الهامی از طرف خدا دریافت و فعالیت مورد نظر انجام شده باشد با کمی صبر نتیجه حاصل می گردد. با مشاهده اتفاقات خلاف انتطار نباید میدان را خالی کرد بلکه باید زاویه دید خود را به گونه ای تغییر دهید که اتفاقات به ظاهر بد تاثیر خوبی(حدالاقل کمی بهتر ) در شما داشته باشد.
– اتفاقات شمابه نتایج یکسانی نخواهند داشت:
باید به یاد داشت اگر صاحب کسب و کار دارای باورهای درست و صحیح باشد مسائلی همچون افزایش نرخ ارز، گرانی، کمبود ماده اولیه یا هرچیز دیگر حتی در صورت مبتلا بودن کسب و کار مشابه به این مسائل یاد شده، در او اثری ندارد. توجه نکردن به نتایج هم صنفی ها و پرداخت به باور های ثروت ساز خود راهی برای تغییر نتیجه خواهد بود. اغلب صاحبان کسب و کار با دیدن وضعیت بد هم صنفی های خود درامد خود را نیز تحت تاثیر قرار می دهند در حالیکه باید توجه داشته باشند هر کسی نتیجه باور های خود را برداشت می کند.
-اعتماد به خدا: در ابتدا و در انتها و در همه مسیر باید به یاد خدا و الهامات او اعتماد کند و خدا تنها منبع رزق و روزی بداند و دگر هیج.
سلام خانواده صمیمی و با ایمان استاد عباس منش
من وقتی خودمو در اشل کوچیک تر و ابتدایی تر میبینم و موفقیتهایی رو میبینم که شاید با هیچ علم و منطقی جور نباشه اما میشه قطعا باور میارم که استاد عباس منش در اشل بزرگتر که این همه رو خودشون کار کردن چطور به این نتایج رسیدن٫
دوست عزیز من فکر میکنم منظور استاد از اینکه به جای استفاده از روشهای پیچیده علمی برای رسیدن به خواسته ها از احساسمون استفاده کنیم این نیست که اونارو نقض کنه بلکه من درک کردم زمانی که با ایمان کامل به حسهای درونم که صدای خداست گوش میکنم در درست ترین زمان ممکن به من ندا میده که الان باید دقیقا از چه راه و ابزاری استفاده کنم برای رسیدن به خواستم حالا اون میخواد علم مارکتینگ باشه یا یک بروشور ساده برای تبلیغات٫
باید اول طرح ریزی درونمون رو درست بچینیم و پایه های ایمان رو در خودمون سفت کنیم در طول مسیر برای رسیدن به هر خواسته ای در درست ترین زمان و مکان ممکن با بهترین افراد به ما بهترین راه الهام میشه٫
به امید موفقیت های بیشتر این خانواده
سلام و درود خدمت استاد گرانقدر و بچه های صمیمی این خانواده ی موفق
نظر من اینه که استاد برای این موفقه که راه برای خدا تعیین نمیکنه. به قول خودش که توی فایل تجسم میگه ، میگه ما باید روی نتیجه ی آخر تمرکز کنیم و اونو تجسم کنیم و برای اون تلاش کنیم. این که از چه راهی میاد برای ما اصلا مهم نیست.
استاد میخواد فروش بالا داشته باشه خب میاد روی همین تمرکز میکنه و نمیاد بگه که خب حالا میام اینستاگرام رو درست میکنم و یه سئو کار حرفه ای میارم تا سایتو درست کنه و…
نه ، استاد فقط نتیجه ی آخرو میخواد و بقول قرآن که میگه ” وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِکَ کَانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا (19 اسراء ) ” یعنی هرکس آخرت (نتیجه) رو بخواد و براش تلاش بکنه و ایمان داشته باشه که بهش میرسه ، حتما خداوند از تلاشش (بوسیله ی نعماتی که بهش میده) تقدیر میکنه.
و یه موضوع دیگه هم هست و اون اینکه واقعا تلاش فیزیکی ما به اندازه ی 1 صدم الهامات هم قدرت نداره. چون الهامات از طرف خدا میان و خداوند چیزی رو میبینه که ما نمیتونیم ببینیم. (وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا) پس روی حرف اون بهتر میتونیم حساب کنیم تا اساتید بازار…
سلام خدمت استاد عزیز د بزرگوار و دوستان سایت
به نظر من برای اینکه تو هر کسب و کاری داشتن صداقت با خود ادم یعنی اینکه شما هر محصولی که ارائه میکنید ببنید اگه خود شما به عنوان خریدار باشید حاضر هستید که اون محصول رو خرید کنید و برای خرید مجدد اقدام کنید(که همون باور به ارزش مند بودن کالا یا خدمات ارائه شده) یا نه و دوم اینکه توی کار خودتون باید با مشتری صادق باشید و همچنین نسبت به قیمتی که روی اجناس خود میگذارید باید اون سیر تکاملی خودش رو طی کرده باشد تا مشتری از گرون شدن اون کالا یا خدمات فراری نشود من خودم سابقه داشتم که یه خدماتی رو با توجه به تورم بازار افزایش دادم یه دفعه کلی از مشتری هام فراری شدند و تنها عاملش هم همین بود چون قبلش همه راضی بودن و مشتری هم زیاد داشتم و باعث کسادی شد(البته این شغلم با کسی شریک هستم و روش تمرکزی ندارم و فقط مشورت در کار دارم)٫ من در حال حاضر تره بار فروشی دارم و با توجه به باور فراوانی٫ یعنی مشتری فراوان هست که چند وقتی هست روش تمرکز کردم تا بتونم باور فراوانی مشتری رو درون خودم نهادینه کنم و تا حدود زیادی هم موفق بودم چون نتیجه گرفتم و هر روز هم بهتر و قوی تر میشود این باورچون خیلی مشتری هام بیشتر شده و امسال از هر سال قبلی که کار کردم فروش بیشتری دارم و یکی از اجناس اصلی مغازه من که سبزی هست مشتری خیلی زیادی داره به طوری که بعضی ها ساعت ها توی صف می ایستند تا نوبتشون بشه سبزی بخرند(برای افرادی که برای تقویت باور فراوانی کار میکنند خیلی خوبه بیان ببینند این حجم از مشتری رو??)
و این صف حاصل ارائه جنس خوب با قیمت خوب و با صداقت تمام که نتیجش خرید دائمی مشتری ها میشود که هر کس با اولین خرید مشتری دائمی میشود و من اصلا هیچ تبلیغی نکردم حتی یک ریال و فقط خود مشتری برام مشتری میاورد مثل سایت استاد که من سایت رو از کسی که راضی بوده از سایت و نتیجه دیده گرفتم و من هم راضی هستم و مطمئنم هستم که هر کس با ین سایت اشنا بشه از طریق تبلیغات نبوده چون تبلیغاتی نبوده٫ البته یک چیزی رو هم بگم از وقتی که اینجوری تمرکز کردم یه چیزی در من تغییر کرده اونم این بود من همیشه به مغازه دور اطرافم نگاه میکردم چقدر فروش دارند ولی الان چند وقت هست اصلا نگاه نمی کنم نه اینکه از قصد نگاه نکنم یعنی فراموش کردم و فقط غرق در افکار خودم هستم و روی باور هام کار میکنم و دنبال راه بهتر برای اسان تر شدن کار هام میگردم این داستان کار خودم هست و توی دیدگاه بعدی چگونگی پیشرفت سایت استاد و این همه افزایش بازدید از سایت استاد رو هم میگم که توی این چند ماهی که عضو سایت شدم رو فهمیدم
سلام دوست عزیز نمیدونید چقدر مثالی که درباره صف سبزی زدید برام فوق العاده بود و حس بی نظیری بهم داد. خداروشکر میکنم که دوست آگاه و عمل کننده به قوانین مثل شما دارم.
سلام به همه دوستان شاید یک اعتراف سخت اما این باعث بشه درسی برای همه ما و بیشتر من که از امشب به بعد خواب راحتی می کنم باشه …. استاد همیشه می گه قوانین و قوانین هستی ثابتند و کسی که بخواد قوانین دور بزنه مثل من که توضیح می دم که 3ماه پیش فایلی از محصولات از استاد به دستم رسید از شادی تو پوست خودم نمی گجیدم و انقدر شاد بودم اون که فایلو بهم داد بوسیدمش و خواستم دستشم…. و خلاصه ذوق مرگ شده بودم فایلو ازش گرفتم و گفتم پسر دیگه تمومه موفقیت اومد روابط اومد همه چیز عالی اومد و خلاصه دیگه تمومه فایل اول گوش کردم بوم شروع شد حرف های شیرن استاد اما با تلخی برای من می خواستم اول حرف های استاد گوش ندم چون برام خیلی تلخ بودن هر چند استاد خودش می خندید اما برای من خیلی زجر آور بود اگه این محصول هر طوری به دستت رسیده برو تو سایت عباس منش بها شو بپرداز همون طور که من بهاشو پرداختم و اگه کسی بخواد از راه نادرست مسیر موفقیت رو طی کنه اصلا راهشو گم می کنه همشو حفظ حفظ شده بودم اما من می خواستم موفق بشم به هر قیمتی که باشه اما استاد راست می گفت تغییری که نمی شد هیچ داشتم از این شاخه به اون شاخه می پریدم به سایت زنگ زدم از اینو اون می پرسیدم چون دست و بالم تنگ بود دنبال یه راه در رو یه کلاه شرعی می گشتم نمیشه و نشد چون یه سری قوانین تغییر ناپذیر این سیستم داره یه سری قوانین که با قلب وروح ما تنیده و پیچیده شده و خلاصه جور نمی شد که بتونم محصولات رو بخرم و امروز از خدا خواستم کمکم کنه که با این عذاب وجدان خلاص بشم اومدم فایلا رو همه پاک کردم shift -delete آروم و آروم شدم این اعتراف برام از همه چی سخت تر اما شیرین تره که اگه کسی مثل من هست تو سایت که امیدوارم نباشه.خلاصه خوابم نمی برد خانمم گفت برو از اول تو سایت تو بخش خوشامد گویی شروع کن با تمام وجودت از خدا بخواه که من می خواهم متعهد بشم از راه درست قوانین هستی رو درک کنم و اولین آگاهی درست و اولین قانون هستی رو که هزاران بار از راه نادرست شنیدم انگار برای اولین باره می دیدمکه تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانسهای خودمان است و نه هیچ عاملی بیرون…. و امیدوارم استاد منو……………..هر چیزی بهایی داره باید پرداخت بشه من سخت کار می کنم سخت تلاش می کنم خودمو می کشم بالا با افتخار محصولات رو می خرم عمل می کنم و تمرین ها رو انجام می دم و این بار چون بهاشو پرداخت می کنم دیگه رشدم چند برابر و بالا و بالا تر می شه سخته اعتراف اما نمی دونم این صدای شیرین استاد که اول هر فایل که تذکر می داد چه آتشی تو وجودم روشن می کرد امشب راحت می خوابم تا فردا زندگی خودمو بسازم امیدوارم کسی این اعتراف نامه رو بخونه و استادم بتونه به دستش برسه
سلام منم این مشکلو داشتم الان بقیه فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم شاد باشید
سلام دوست عزیز طبق گفته بالا منم اکثر فایلای استادو داشتم و خوشحال اما هرچقدر انجام میدادم نتیجه نمیداد منم باقدرت تمام فایلارو پاک میکنم راستیتش الان یه سری نتایج گرفتم اما میخوام قدرتمندتر بشه پس پاک میکنم چون فایلای رایگان اثراتش برام بیشتر و ایمان دارم درمسیرم و خودم میخرم من فایلای ۵جلسه دوم افرینشو خریده بودم
مشترک اما بقیشو ندارم رو همونا کار میکنم امیدوارم نتیجه های بیشتر بگیرم تو دلم بود بگم اما نمیشد تا الان به واسطه این دوست عزیز گفتم راحت شدم شاد باشید
باسلام
افرین به شما که استارتی دوباره زدین با ذهن ارام،بهترین کاررو انجام دادین ومشخصه که خداشمارو هدایت کرده به این مسیر زیبا تبریک میگم بهتون دوست عزیزم درپناه حق باشید?
من کاملا شمارو درک میکنم چون خودم دقیقا همین بودم میفهمیدم قانون و از فایل هایی ک به دستم رسیده بود ولی درک نمیکردم عمل نمیکردم زمانی که پاک کردم فیلم هارو و تصمیمم گرفتم از اول بیام تو سایت و شروع کنم از فایل های رایگان درک عجیبی داشتم رشد من از اونجا شروع شد درک قانون از اونجا شروع شد و قبلش وقت تلفی بود الان راحت ترم و باورام بهتر شکل میگیره و فاصله فرکانسیمو درک میکنم با همه
باسلام
هرکسی برای رونق کار خود راههای متفاوتی رو در پیش میگیره وتا حدودی پیشرفت هم دارم واینکه استاد با روش خاس خودش از همه پیشی گرفته به نظر من باورشه باور به اینکه منشأ رزقو روزی کجاست واز کجا میاد متأسفانه همه ی ما اصل کاری رو فراموش کردیم ،من خودم با استفاده از اموزه های استاد وباورهای خودم تو کارم چیزایی رو که به دلم الهام میشه رو در پیش گرفتم ،از روزی که شروع به کار کردم با خودم وخدایم یک عهد نامه نوشتم وخدارو در کارم شریک کردم وزمانی که برای بازار یابی جنسم به بازار رفتم درست مثل یه شریک انسانی حس کردم کنارمه بهش گفتم خدایا من میرم توهم خداییتو خوب بلدی ایمان دارم شاید باورتون نشه همون روز اول که هیچ تجربه ایی از کار وبازاریابی نداشتم فروشم از کسی که سه سال مشغول همون کار برد بیشتر بود خدارو شکر دومین قدمی که برداشتم تقسیم پولی بود که از شراکتم با خدایم داشتم استاد گفته بودن یک دهم پولو برا خدا کنار گذاشتم وتحت هیچ شرایطی دست به اون پول نمیزدم با خودم گفتم خدایا بنازم مهربونیتو کار اصلی رو تو میکنی در صورتی که سهمتم فقط یک دهمه ،وه مابقی پولم رو برای بقیه کارها مثلا مقداری روبرای تفریح خودمو پسرم مقداری رو برای پس اندازو سرمایه گذاری استفاده میکردم ،بخدا من کارمو از صفر صفر شروع کردم وهیچ پولی در دست نداشتم اما قبلش با فروش جنس یک نفر دیگه وبردن سهمی ازون فروش برای خودم همینطور ادامه دادم ،حتی بعضی وقتها سهم من ازون فروش فقط پنج هزار بود اما براهمون پنج هزارم همون قوانین ده درصدی رو رعایت میکردم خدارو شکر من از صفر پارسال فروشم به نزدیک سیزده میلیون رسید با وجودی که سرهم هفت هشت ماه کار نکردم ولی تواین مدت من هیچ تبلیغی نداشتم بجز یک کانال تلگرام که اونم فقط برای در جریان قراردادن مشتریام از داشتن نمونه ی جنسام بود یکی دیگه از علت بالا رفتن فروش بالای من (ناگفته نمونه کار من تولید جعبه کادویی تو خانه هستش)این بود که موقع ساختن جعبه هام از خدا درخواست ارامش وخوشبختی برای کسی که جعبه هامو میخره میکردم وتصور لحظه ایی این جعبه ایی که بادستای من ساخته میشه باعث عشقو علاقه ی بین اون طرفا میشه حس خوبی بهم میدادوسعی میکردم تا جایی که بتوم جنسی تحویل مشتری بدم که ارزشش از قیمتش بیشتر باشه و اگر خودم حاضر به خرید اون نمیشدم اونو تحویل مشتری نمیدادم بالاخره من یه شریک دیگه داشتم ،خلاصه چون خدا شریکم هستش نمیتونم حتی یک میلی از جنسمو کم بگیرم ،کارمو عاشقانه واز روی عشقو انگیزه ی بالا انجام میدم وبا جنسام حرف میزنم بهشون احساس میدم که با زیبایششون به دل مشتری نفوذ کنن ،بارها به من گفتن عکسایی رو که تو کانالت میزاری یه طورایی با فتوشاپ واین کارا زیباتر کن گفتم من دوس دارم همونی که هست همون خود واقعی. باشه بخدا منم نه تبلیغی دارم ونه از کسی میخوام برام تبلیغ کنه چون ایمان دارم کسی که باید این کارو بکنه خودش انجام میده چون خودش قول داده که روزی من میده فقط من باید ازش بخوام ،ومن تعهد دادم به خوم که امسال فروشم ده برابر شه شاید باورتون نشه اولین فروش من پارسال ١١٢هزار اول بود امسال تو همون ماه اول فروشم دقیق ده برابر شد و این به همون خاطر بود که من واقعأ تعهد بستم خواستم وایمانو باور داشتم که میشه چون کسی دیگه مسئول این کاره و بعد رهاش کردم وخدارو شکر که من با همین باور دارم پیشرفت چشمگیری میکنم واان شالله سال دیگه همین موقع گزارش ده برابری درامدم رو براتون گزارش میکنم تا بدونیم که فروشو بالا باید چه اپشنایی داشته باشه به امیدروزی که به جای توجه به دکوراسیون محل کار وتبلیغات به اصل کاری توجه کنیم ورو باورامون دقت کافی رو داشته باشی صداقت تو کارو داشتن وجدان کاری وانچه که دراختیار دیگران قرار میدی باید ارزشش خیلی بیشتر از قیمتش باشه وسپاسگذاری برای هرانچه که از درامد صادقانه وخالصانه ی خودت به دست میاری ،برای بالا رفتن وپیشرفت هر کاری اصلیترین راهه. این نظر من بود چون واقعا منم. دارم تو کارم به طور سریع نتیجه ی بالا میگیرم همین راهها رو رفتم به لطف خدای مهربونم
با تشکر ااینکه وقت گذاشتید ودیدگاه منو خوندید
سلام و درود
تشکر بابت این کامنت عالی
شریک گرفتن خدا و ودر قبال انجام تمام کارها فقط ۱۰ درصد سود را دادن
احساس کردن خدا کنار خود مثل یک شریک انسانی
درخواست آرامش و خوشبختی برای کسی که از اون محصول با خدمت استفاده میکنه
ارزش محصول یا خدمات از قیمتش بیشتر باشه
چون خدا شریکمه نمیتونم کم کارم بزارم
رها کردن
سپاسگذار بودن
ایمان دارم کسی که باید کارش را انجام بده میده و خودش روزی را میرسونه
🙏
سلام ودرود دوبارکامنت روخوندم افرین باوری عالی خودش کارروانجام میده رها کردن باجنسا حرفزدن ده درصدخدا عالیه احسنت به شما ونمیدونم کی نوشته شده دیگه بستن تعهد افرین سپاسگزارم
سلام یاس عزیزم
هزار ماشاالله به این همه باورهای توحیدی که ساختی و مهم تر از همه ی اونها عمل کردی و نتیجه گرفتی
یاد حرف استاد افتادم که گفت: ایمانی که عمل نیاره حرف مفت است ولی می بینم شما به تمام معنا این ایمان خودتون را پیاده کردید باورکنید من از شما درس بزرگی گرفتم چون بعضی موقع شرک وارد کارم میشه
در پناه الله یکتا امیدوارم درآمدت به 130 میلیون تومان برسه
سلام دوست عزیز خیلی عالی بود خداراشکر خداراشکر که تو کارتون پیشرفت کردین و انشالا بیشتر از اینها پیشرفت خواهین کرد
به نام خداوند بخشنده مهربان
??چه عاملی نتایج یک کسب و کار را تغییر میدهد؟??
دوستان عزیزم میخوام مثالی بزنم که این موضوع رو خودم از نزدیک لمس کردم. نزدیک خونمون دو قصابی هستش که فاصلشون از هم بیست متر هم نیست، قصابی شماره 1 فروش فوق العاده بالایی داره? و قصابی شماره 2 فروش در حد گذروندن نیازهای روزمره زندگی?، از لحاظ تمیزی و تازگی محصولاتشون هر دوشون واقعا در یک سطح قرار دارن، از لحاظ برخورد مناسب حتی قصابی شماره 2 که فروش کمتری داره بسیار بسیار گرم تر و صمیمی تر برخورد میکنه، از لحاظ موقعیت هر دوشون سر چهارراه قرار دارن، ولی چرا قصابی شماره 1 فروش فوق العاده ای داره ولی قصابی شماره 2 اصلا فروشی نداره. بر این شد که بدون تعصب برم و از نزدیک باهاشون مصاحبه کنم که نتیجه این مصاحبه رو به عنوان یک گزارشکر خدمتتون عرض میکنم:
———————————————————————————-
من: سلام حسن اقا حال شما خوبه؟
حسن اقا گوشت فروش?(قصابی شماره 1): سلام داش احسان خوبم شما خوبی؟ رو به رشدی؟
من: ممنون خوبم.
من: حسن اقا چند تا سوال داشتم از حضورتون.
حسن اقا: داداش میبینی که وقت سر خاروندن ندارم ضرپ ?صدای ضربه زدن با ساتور رو مغز رون
من: حالا حسن آقا اون لابه لاها یه جوابی هم به ما بده.
حسن آقا: بپرس داداش حله
من: حسن آقا چطور شد که اینقدر سرتون شلوغ شد و کار و کاسبیتون بازار شد.
حسن آقا: داداش از بچگی یاد گرفتم که فقط به زور و بازوی خودم متکی باشم، آدم کسی نباشم(دیدگاه توحیدی). میدونی اولش من چیکاره بودم داداش؟ نون خشکی و نمکی بودم(یه شبه راه صد ساله رو نرفته به خودش فرصت داده تکاملش و طی کنه). به دک و پوز نگاه نکن من از خیلی پایین شروع کردم(بحث تکامل). وقتی ازدواج کردم هیچ چیزی نداشتم. اصلا هم پدر پولداری نداشتم که دست و بالم و بگیر(باور اینکه بدون ارث هم میشه پول ساخت). خیلی اوقات پول نداشتیم بریم نون بخریم ولی یادمه هیچ موقع گریه نکردم و همیشه با زنم حتی با حداقل ها عشق و حال میکردم(داشتن احساس خوب و در پی اون اتفاقات خوب). بعد از اون یه نیسان خریدم به خدا امروزم و میدیدم و بهش امید داشتم به خدا این روزهام و قبلا هم دیده بودم و امیدوار بودم(بحث تجسم) و الان نمیتونم بگم خیلی ذوق مرگم برام عادیه.
من: داداش دمت گرم، نمیدونی چقدر برای من این حرف هات ارزشمنده نمیدونی چقدر داری به من و بقیه انگیزه میدی. سوال دیگه من در مورد کمک کردمه، نظرتون در این مورد چیه؟
حسن آقا: عزیزم ببخش تا بخشیده بشی، من از اون وقتی که نون خشکی هم بودم به مادر پیرم خرجی میدادن، برای خواهرم جهیزیه خریدم و پول دانشگاه برادرم و دادم. الانم که مامانم عمرش و داده به شما ولی همیشه میگفت حسن شیرت حلالت(برای کمک کردن اولویت با خانواده و بستگان درجه اول هست). حالا هم هر کدومشون هم خواهرم هم برادرم برای خودشون کسی شدن و خودشون هم بقیه رو ساپورت میکنن(رفتار و تغییر ما روی بقیه هم تاثیر میگذاره و باعث میشه دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه). الانم به خدا به مال دنیا نچسبیدم تا اونجا که میتونم به بقیه کمک میکنم ولی دوست ندارم در موردش صحبت کنم چون من با خدا معامله کردم(بحث فراوانی و دیدگاه توحیدی).
من: حسن آقا حقا که شیر مادرت حلالت. حسن آقا در مورد همکارات که دارن تو محل ما کار میکنن چه فکری میکنی؟دیدگاه در مورد اینکه آینده مملکت چی هستش و همه چی در حال گرون شدنه چیه؟
حسن اقا: داداش روزی دست خداست، این همه برکت وجود داره خدا به همه میده اون گنجشکه هم روزی داره، خدای همه بزرگه(باورهای توحیدی و فراوانی). تو این محله هزاران خانواده وجود داره و تنها دو سه تا قصابی اگه صدها قصابی هم تو این محله بزنن بازم کمه به خدای احد و واحد روزی شده سه بار از کشتاری گوشت سفارش میدم بازم کم میاد(عزت نفس، باور توحیدی و فراوانی). بعد در مورد امریکا و اینها چرت و پرته من اصلا نه از سیاست خوشم میاد نه وارد این برنامه ها میشم(باور اینکه نباید تو بحث های سیاسی شرکت کرد و حال خوب خودمون و خراب کنیم). مگه روزی من دست ترامپه که حالا اون بخواد قطش کنه. عمه ترامپم بیاد هیچ غلطی نمیتونه بکنه(اوه اوه بچه ها یه خورده عصبی شد?).
من: حالا چرا عصبانی میشی حسن آقا جون. طوری نشده که داداش. دمت گرم که جواب دادای خیلی مشتی هستی. خدافظظ
———————————————————————————-
من: سلام آقا کاظم حال شما خوبه داداش؟
آقا کاظم گوشت فروش?(قصابی شماره 2): سلام علیکم داش احسان بابا مهندسسسس بپا بنزین تموم شدددد?
من:?
آقا کاظم: داداش شوخی کردم ناراحت که نشدی
من: نه داداش این حرف ها چیه،آقا کاظم میخوام در مورد شغلت یه مصاحبه ای انجام بدم.
آقا کاظم: چی شده داداش مهندسی کفاف زندگیت و نمیده(بحث باور کمبود)، داداش نیا که پرنده پر نمیزنه(بحث عدم عزت نفس و کمبود)، من با هشتاد تومن ضرر دارم جمع میکنم. تو این جامه اگر قبلا کارت خوب بود و خودت و بستگی که هیچ اگرم نه باید سرت و بگذاری بمیری(باور عدم اعتماد به خداوند و نداشتن باور توحیدی و اینکه شرایط ادم ها دست عوامل دیگه است). تو این جامعه که شب میخوابی صبح همه چی صد برابرشده میخوای به کجا برسی(باور اینکه عوامل دیگه ای در سرنوشت ما دخیله). کلی قرض و قوله و وام گرفتیم که این کار رو راه بندازیم ولی میبینی که هیچی به هیچی، خانواده ام هم که هیچی فقط سرکوفت میزنه هیچ پشوانه مالی هم برامون نگذاشته(اینکه استاد میگن هیچ موقع تو زندگیتون قرض نکنید و باور اینکه حتما ارثیه باید داشته باشی تا ثروتمند بشی). کلا شبها تمام بدنم درد میکنه و خوابم نمیبره، پسرم ندارم کمکم کنه( افکار روی سلامتی تاثیر میگذاره، احساس و افکار بد=اتفاقات و احوال بد، و اینکه حتما باید یه پایه مثل پسر یا همسر داشته باشی تا موفق بشی). خلاصش کنم داداش پول تو دست مردم نیست(باور کمبود).
من: داداش نظرت در مورد همکارهات دور و ورت چیه، باعث میشه کار و کاسبی کساد باشه یا رونق بگیره؟
آقا کاظم: داداش خوشحالی ها حرف از رونق میزنی(عدم اعتماد به قدرت خداوند). خودمون که یکی درمیون فروش داریم همینم دارن از چنگمون در میارن فلان فلان شده ها(باور عدم فراوانی).
من: آقا کاظم دمت گرم ولی بدجور حرف هات حالمو خراب کرد.
آقا کاظم: داداش این دنیا دنیای سختی کشیدنه، ادم یعنی اه و دم، همش باید سختی بکشی( باور اینکه برای زندگی کردن باید سختی بکشی و همیشه اندوهگین باشی).
من: براتون آرزوی موفقیت میکنم و ازتون ممنونم.
———————————————————————————-
بچه ها تقابل دو دیدگاه رو دیدی دیگه واقعا حرفی برای گفتن وجود نداره و کاملا واضحه که چرا حسن آقا روز به روز شرایطش بهبود پیدا میکنه.
???? دوستان عزیزم و استاد عزیزم امیدوارم که مفید باشه، ولی این و میخوام بگممم هااا اعتبار این حرفها از خداست، ????
دوست خوبم آقای حاتمیه سلام
چه مصاحبه ی جالبی انجام دادی
مخصوصا اونجا که باور اونا رو از تو حرفاشون در میاوردی
دمت گرم
سلام دوست عزیزم جناب آقای محمدی، سپاسگزارم از حسن توجه شما. پیامتون بسیار زیاد به من انرژی داد. جناب محمدی چند روز دارم به این موضوع فکر میکنم که خداوند بینهایت از نعمت هاش رو به من عطا کرده در صورتی که من چشم هام و روشون بستم. همین که صبح از خواب بیدار میشم و میتونم یه صبح زیبا رو ببینم، همین که صبح یه صبحانه زیبا میخورم و از چای داغ و گرم لذت می برم، همین که هر روز صبح چهره عزیزانم و میبینم، همین که این نیرو در پاهای من وجود داره که بلند بشم و برم سر کار، همین که خداوند نیرویی در مغز و ذهنم قرار داده تا بتونم تفکر و تعقل بکنم، همین که میتونم صحبت کنم و بینهایت الطاف دیگه و من با قائم به ذذات بودن، با نداشتن شرک خفی، با شاد بودنم، با احساس خوب داشتنم با محبت کردن به وجود خودم میتونم شکرگزار واقعی باشم و حق مطلب و ادا کنم. یه دعا کلی می کنم برای هممون که خداوندا ما را در مسیر کسانی که به آنها نعمت دادی قرار بده نه گمراهان و غصب دیدگان ، الهی آمین. با تقدیم بینهایت احساس خوب به شما :)
بله بی چون و چرا باهاتون موافقم
گلی به جمال تون
سلام واحسنت تمامی کامنتا زیبا ودلنشین وباورساز هست اماباخوندن کامنت شمالبخندبه لبم نشست این یعنی خالص بودن وبدون ریا گفتن دوستون دارم شادباشین وخیلی متفاوت بابقیه من احساس میکنم بعضی کامنتها کپی هست ولی این عالیه
سلام آقا محمدحسین
من الآن متفاوت ترین پاسخ را در این 38 صفحه خوندم و واقعا از شما ممنونم که دست به عمل زدید
برای شما خوشبختی و ثروت را از درگاه خداوند آرزومندم
سپاس از شما دوست خوبم.من هم برای شما خوشبختی و ثروت بیحساب آرزو می کنم.
سلام خدمت تمامی اعضای سایت عباس منش١-من باوردارم ثروت هست-ثروت بی نهایت هست -خداوندخوده ثروته-خداوندعاشق ثروتمندهاست-خداوندکمک میکنه به من که ثروتمندشوم-خداوندداره جهان رومدیریت میکنه توبه خداوصل شو،شهرت میخوای بهت میده نعمت میخوای بهت میده ثروت میخوای بهت میده رزق وروزی میخوای بهت میده توبه نیروی که خداداره باورداشته باش توکلت فقط به رب باشه ،اززندگیت لذت ببروقتی خداراقبول داری وقتی روی خداحساب بازمیکنی،قدرت فقط خداست بایدبه یادخودمان بیاوریم که وقتی درخواستی ازخداکردیم بهمون داد،قانون جهان این هست وقتی روی دیگران حساب کنی وازمردم کمک بخواهی همه چیزت ازدست میدهی خدامنبع ثروت هست هروقت به خداتوکل کردم مرابه راه راست هدایت کرده باورهای مناسب داشته باشیم به سرعت به اون خواستهای که میخواهیم میرسم چون ماهستیم که بافرکانسهای که به جهان میفرستیم جواب دریافت میکنیم بایدمثل استادخودمون راوقف خداکنیم تاخداوندریبایی دنیاروبمانشادهد وقتی قانون بلدباشی میفهمی که چطوری فرکانس بفرستی ،،،وقتی بدهکارباشی بتونی به خداتوکل کنی نه به دیگران اونجاست که خدامیگه ای بنده من توبخواه من اجابت میکنم قانون جهان این هست تواراده کن خداوندجواب میدهدوقتی تمام امیدت به خداباشددیگه هیچکس برات مهم نیست باورداشته باشی که خداوندمنبع تمام نعمتهاوثروتهاست وقتی ترس ازخودت دورکنی توکلت به خداباشه همه چیزبرات راحت میشه اززندگیت لذت ببرخداماراهدایت میکنه????