سریال زندگی در بهشت | قسمت 6 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

439 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    چه همزمانی خوبی بود شروع و پایان این قسمت برای من…

    شروعش با شنیدن آهنگ معروف شده روی قسمت های “سفر به دور آمریکا” که شنیدم و اینکه امروز قسمت 101 این سفر هم “نشانه ی من” بود،چون یک بخش تکمیلی و پرسش و پاسخ بود. اصلا این آهنگ رو نداره و یک چیزی برای دیدنش و حس و حال سفر به دور آمریکا کم بود. که با انتخاب اینکه اول سریال رو ببینم تکمیل شد تا بعد از اون با لذت بیشتر آگاهی های اون قسمت رو ببینم.

    خب از مقدمه بگذریم بریم سراغ اصل مطلب با یک ماجرای جالب دیگه…

    *توجه کردن به لامپ بالای در کلبه(لامپی که اصلا کارایی درستی نداشت، که از این قسمت کلی درس میشه گرفت)

    سوالی که پیش میاد اینه که این لامپه قراره جلوی در رو روشن کنه وقتی روی شیرونی هست چی رو میخواد روشن کنه؟!

    استاد چه سوال خفنی و چه طرح مسئله ی ساده و عمیقی بود.

    *گاهی برای یک تغییر کوچیک که تاثیر زیادی نداره. تلاش و ممارست زیادی نیاز هست. ابزار زیادی نیاز هست.

    *هر چقدر هم لامپ سردر قدیمی و حرفه ایی باشه با کمک مجموع ابزار های حرفه ایی میشه که بشه. وقتی قرار هست خرابی و خسارتی به بار نیاد پس باید حوصله به خرج داد(استاد سیم اون لامپ هرز رو لازم داشت، پس با صبوری پیش رفت با کمک ابزارهای مناسب، با کمک همراه و پایه مناسب….)

    * چه آچار فرانسه حرفه ایی، چکش، آهنربای پرقدرت خفن کشتی کش،جعبه های حرفه ایی با کارایی های متفاوت

    * لذت بردن از مناظر و محیط اطراف با فیلم برداری مریم شایسته حرفه ایی مون، دنبال کردن کار رو لذت بخش میکنه. خصوصا که نکته طلایی هم میگن…ممنون از شما…

    *«کار کردن روی خودمون یک فرآیند دائمی هست،که برای بهبود شرایط کنونی مون انجام میدیم.مهم نیست چقدر اون بهبود کوچیک باشه یا اصلا درباره چی باشه، حل مسئله چی باشه. مهم اینه که وقتی ادامه دار میشن ما رو به شرایط کاملا متفاوت میبره» چقدر این کلمه توش درس داشت مریم بانو…الحق شاگرد نامبروان استادی…ممنونم ازت

    *استفاده از آهنربا با بازیگوشی و برای لذت بدن به سبک بازی کردن یا استفاده از آهنربا با تیزهوشی برای جمع کردن میخ های پراکنده به سبک تفریح کردن

    *حل مسئله جدا کردن یک آهن ربای خفن از یک چکش خفن…یک راه حل ساده داره که حل شد…

    * نردبان قابل تنظیم، کیفیت بالا، قفل شونده،چرخ دار، با تهیه آسان یعنی خدایا شکرت که اینقدر فکر و ایده به کار بردن برای ساخت و رفع نیاز این نردبان.

    * رفتن به سراغ لامپ های اطراف کلبه چوبی

    *لامپ ها شده بود خونه حشرات و کلی کثیف شدن و مانع انتشار نور بهتر میشدن

    *تا استاد کمی استراحت میکنه مریم بانو رفت، کلی اون حباب لامپ ها رو تمیزشون کرد اومد. دمت گرم

    منم نور سفید رو دوست دارم استاد، حسش بهتره.

    * دنبال راه حل ساده و مناسب برای یک مسئله…گردن باریک کن لامپ های بی گردن

    * هرس شاخه های اضافی و بیهوده درخت و یک درس عمیق

    کمک به رشد درخت میکنه به سمت خورشید.

    سبک شدن برای رشد کردن.

    شاید باعث ناراحتی بشه چون داره از دست میده ولی جلوی رشدش رو میگیره…و اون درخت رشد میکنه به سمت بالا

    «خیلی از دست دادن ها باعث رشد آدم میشه» تمرکز روی چیزهای اساسی و مهم باید بذاریم.

    تمرکز بصورت مساوی همیشه درست نیست، تمرکز باید جایی باشه که باعث پیشرفت اساسی میشه.

    هدف اصلی چیه روی اون باید متمرکز بشیم.

    خیلی مهمه که ما تمرکز مون کجاست

    یک جمله عمومی و محدود کننده : هرچیزی که خارآید روزی به کارآید.

    قطع کن اون چیزی که باید قطع بشه….

    برای قطع کردن شاخ و برگ های اضافی شجاعت لازم داریم.

    پایان این قسمت مثل شروع با جدا کردن و قطع کردن و میشه گفت اصلاح تمرکز….

    استاد دوستت دارم برای این نگاه زیبا و قشنگت…

    مریم جان دوستت دارم بخاطر تمام بودن ها و بازیگوشی هات …

    خدایا سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سولماز گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    سلام خدمت استادم و دوستان عزیزم

    منم تصمیم گرفتم از این به بعد هر فایلی رو میبینم کامنت بذارم و دریافتهامو بنویسم . دیدن این پاردایز برای من معجزات زیادی رو خلق کرده . من سالها آرزوی رفتن به یک ویلای کوهستانی و اقامت یک شب اونجا رو داشتم و هر سال عید تصمیم میگرفتم که علیرغم اینکه همسرم نمیتونه عیدها سفر بیاد بچه هامو بگیرم و با ماشین برم یک ویلایی توی کوهستان برای یک شب اجاره کنم و هر سال این تصمیم رو میگرفتم و شب عید میترسیدم و اقدام نمیکردم تا اینکه امسال از ماه بهمن شروع کردم به نوشتن رویام در مورد اقامت توی یک جای رویایی مثل پارادیز و این نوشتن رو ادامه دادم و ترسهامو دیدم ترس از تنهایی سفر رفتن ، جاده ی سخت و رانندگی ، جک و جانور و ….. تا اینکه از طریق یکی از دوستام آدرس یک ویلایی توی یک منطقه ی خوش آب و هوا رو گرفتم و قبل از عید با همسرم رفتیم و اونجا رو برای عید رزرو کردیم و من و بچه هام تنهایی توی عید اونجا موندیم . دوستانم عین پاردایز بود! یک دریاچه ی بزرگ با اسبهایی که دور و بر دریاچه چرا میکردند و مرغ و خروسها و ما ده روز اونجا موندیم . من رویامو اونجا زندگی کردم و یکی از بهترین سفرهای عمرم بود و من اونجا تجلی قانون تمرکز بر زیباییها رو به چشمم دیدم . قانون اینکه وقتی شجاعت داشته باشی و روی خواسته ات وایستی جهان ازت حمایت میکنه و من الان دارم هر روز برای خونه ام یک کارهای کوچیکی انجام میدم تا اونجا رو برای خودم لذت بخش تر کنم . درس این جلسه از زندگی در بهشت من رو به گلوگاههای زندگیم برد حذف زوایدی که از حذفشون میترسم . من استاد دانشگاهم و از تدریس و کار کردن توی دانشگاه محل خدمتم خوشم نمیاد . احساس میکنم اونجا هیچ شرایطی برای رشدم نداره و منو کسل میکنه . انگار دارم خودم رو گول میزنم و وقتم رو تلف میکنم . اما ترسهام چی ؟ به حقوقش نیاز دارم -به همسرم و بقیه چی بگم ؟ بگم دانشگاه رو ول کردم ؟چرا دکترا گرفتم ؟ مگه کار پیدا میشه ؟ کی هیات علمی بودن رو ول میکنه ؟ اما ….. میدونم که من تدریس رو دوست ندارم و از طرفی به هیچ شاخه ای علاقه ی خاصی ندارم خودشناسی تنها زمینه ای هست که سه ساله دارم عاشقانه انجامش میدم و بخاطرش ساعت 4 صبح بیدار میشم و مینویسم و میخونم . چند وقته شروع کردم که کسب مهارتهای عملی توی رشته ام . بهم الهام شد که علیرغم اینکه میگی رشته ات و شغلت رو دوست نداری اما از روزی نیم ساعت شروع کن و بجای خوندن کتاب و مباحث تئوری دست به آچار شو و عملی هم کار کن و منم شروع کردم و پیشرفتم هم خوبه کمی علاقه مند شدم اما بازم میبینم تدریسش رو دوست ندارم و دوست دارم چیزی رو ایجاد کنم نه اینکه بشینم و اون رو درس بدم برم توی بازار ، با یک تیم خلاق و پویا کار کنم . از حرفهای استاد دارم استفاده میکنم و جلو میرم ” به الهامات قلبیتون توجه کنین و حرکت کنین . نگید قدم بعدی چیه ؟ بعدش چی ؟ خدا هدایتت میکنه ” منم با تکیه به همین قانون دارم میرم جلو . جالبه توی ایام کرونا که تدریسها آنلاین شده حالم خیلی بهتره . فرصت بیشتری پیدا کردم توی خونه باشم و بیشتر بخونم و بنویسم و فکر کنم . منتظر الهامات خدای خودم هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3087 روز

    به نام رب وهابم

    الهی بحق بسم الله الرحمن الرحیم هدایتم کن

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم

    الان وسط فایل ۶ هستم.

    اصلا خیلی حالم عجیبه

    بخدا تااازه دارم میبینم تازه دارم تو فرکانس استقلال مالی و آزادی زمانی و مکانی شما قرار میگیرم اروم اروم که همه چیز رو با هم دارین

    من خودم خب،

    اینکه هوا ابری باشه و نم بارون هم بزنه و بهار هم باشه و عشقمم کنارم باشه رو اصلا بینهاایت دوستش دارم اون فضا رو بعد الان شما دقیقاا تو همین وضعیت بودین تو همین فایل بعد کنار عشقتون بعد تو استقلال مالی ازادی زمانی ازادی مکانی تو مسیر رسالتتون که نمیتونید یه لحظه بهش فکر نکنید و تو اون مسیر حرکت نکنید…

    ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

    اصلا یعنی چییی؟ چذا تا الان ندیده بودم چرا تا الان حسش نکرده بودم

    خداای من

    خیلی منقلبم خیلییی خیلیییی زیاااد

    خداایا شکررت

    هییچ گونه نگرانی ای در مورد مسائل مالی ندارین زمان تون آزااده از لحاظ مکانی آزاد هستین،

    خدایا این دقیقاااااااااااا همووون چیزی که میخوااام

    خداای من حسش کردم، اون فضا رو دیدم حسش کردم الان دارم میبینم بخداا تازه الان دارم حسش میکنم

    خدااای من اصلا برای چند لحظه غرررقش شدم، کنده شدم از الانم

    استاد واااقعاااا واااقعااا نمییدونم چجووری ازتون تشکرر کنم برای اینکه ادامه دادین

    خداااا خیییرت بده مررد

    خداااا بینهااایت بیشتر بهت بده

    با تمااام وجوودم هرر چی بگیی گوش میکنم

    منمم میخوااام منم میخوااام

    بخدا تو مسیر رسالتمم قششششنگ با تماااام وجووودم لمس میکنم که چقدررررر عاالیه و وااجبه و وظییفمه که استقلال مالی و ازادی زمانی و ازادی مکانی رو تجربه ش کنم🔥🔥🔥🔥🔥🔥

    اصلا اشتیاااق وحششتنااک سووزان دارم برای تجربه کرردنش

    بخدا منم دقیقاا مثل شما که اگه بهتون میگفتن بالای فلان کوه تو رو نوک فلان قله یه کتابی هست برو اونجا پنج سال بمون و تمریناتش رو انجام بده بعد به ثروت میرسی بخداا منم میرفتم

    ولی اصلااا نیااز نییست

    شماا ایینطوور مسائل رو رااحت کردین و چه مسااائلی رو هم رااحت کردین و حلش کردین

    استااد با تک به تک سلووول هام ازتون سپاااسگزااری میمنم قدرر دانتون هستم بینهااایت

    از شماا از خانم شایسته و خانم فرهادی محترم از آقا ابراهیم نازنین و دوست داشتنی

    حدا خیرتون بده خدا خیرتون بده بخداا ازتون راضیمم از هممه چییز این فضا راضیم تاازه دارم مییفهمم چقدررررررررر نعمت بزرگیه این سایت خود شمااا استاد خوود شماااا خانم شایسته خانم فرهادی آقا ابراهیم

    دم اون خدا گررم که ایینطور دل ها رو نرم میکنه

    خدایا شکررت خداایا شکررت

    وای خدای من اصلا چشام بسته شد ذهنم و تمام درونم خاموش شد رررفتم تو فضایی که الان هستین اون شرایطی که دارین رو برای چند لحظه حسش کردم

    خدایا شکررت خدایا شکررت اینا همش نشونه ست برای من خدایا که داری بهم چشمک میزنی و تحسینم میکنی، میگی افرین رضا جان، خوب داری رو خودت کار میکنی و تسلیم جریان هدایتم هستی… خداایاا شکررت خداایا شکرررت

    واای خدا اصلا چه فرکانسی داشت، چه فضااای بهشتی ای بوود اخخخ کناار عششقم…توی اون شرایط…به سبک شخصی مون…با بچه هامون… از صبح تا شب فقط بگم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت فقط احساس سپاسگزاری بیشتر و بیشتر فقط عشق بیشتر زیبایی بیشتر ارامش بیشتر اصلا نفهمیدم کی یه هفته گذشت 😅😅😅

    اااه خدایا شکررت بینهایت

    خب بریم سراغ ادامه ی فایل☺️😍

    تا همین الان که فایل تموم شد از دیروز فکر کنم چهار بار این قسمت رو دیدم ث هر چهار بار دقییا از همونجاهلیی که اسکرین گرفتم، دوباره هم اسکرین شات گرفتم ازز بس قشششنگ بود صحنه ها و دقیقااا همچین حسی داشتم کخ انگار بار اولمه میبینم این قحنه رو میگفتم نچ نچ خداای من اوووه چقدرر قشنگه بعد سریع یه اسکرین میگرفتم از صفحه

    مخصوووصااا از ابرااا من خیلیی ابرها رو دوست دارم اصلا واقعاا تخیلات من رو برانگیخته میکنند خیلی جادویین انصافا مخصووصا این هوای ابری که اصلا من و عشقم دیییوانه ی هوای ابری هستیم به لطف خداوند

    در مورد قطع کردن شاخه های اضافی

    من دیشب که داشتم این فایل روپمیدیدم بعدش پرسیدم که چه چیزی الان توی زندگیم هست که باید حذف بشه؟

    بعد دیدم به بنده خدایی به من پیام داده بود و یه موضوعی رو میخواست باهم در موردش حرف بزنیم، بعد منم مدت ها بود که دیگه مییرم رو تغییر داده بودم و اصلا دیگه علاقه ای نداشتم که در مورد اون موضوع با کسی صحبت کنم،

    بعد فهمیدم که باید برم بهشون بگم که من علاقه ای ندارم و انشالله هدایت میشین.

    بعد گفتم حالا بذار فردا بهش میگم الان نصفه شبه

    آقا من امروز بعد از ظهر یادم افتاد گفتم اخ بذار برم به این آقا بگم

    بعد رفتم تلگرام دیدم اصلا خودش پاک کرده چت رو هم از من هم از خودش!!

    گفتم الله و اکبر، ببین چقدرر دقیق داره عمل میکنه و چقدر خدا زود پاسخ میده، اصلا بدون اینکه من بخوام برم حرفی بزنم خود اون طرف رفته بودن.

    واااقعاا وااقعاا خدااروشکرر بینهاایت برای بودنتون استاد جان، واقعا خداروشکر سپااسگزارم ازتون استاد جان خانم شایسته محترم خانم فرهادی محترم آقا ابراهیم عزیز، ممنونم ازتون

    ربنا هب لنا من لدنک الرحمه انک انت الوهاب

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام استاد

    سپاسگزارم بابت این سریالی که تهیه کردید

    خانم شایسته جان ممنونم ازتون

    من چند روز پیش احساس کردم موقع اش هست که زندگی در بهشت رو از اول شروع کنم به دیدن و این تعهد رو دادم

    و میدونید وقتی یه چیزی وقتش باشه اون خدای درونت بهت میگه و وقتی انجامش میدی چه قدر نتیجه داره چه قدر به دل میشینه

    واقعا هر چیزی رو باید زمان مناسب خودش انجام داد

    من واقعا هر روز صبح به ذوق دیدن قسمت بعدی بیدار میشم

    و این سریال هر قسمتش هر صبح منو میسازه و منو تیون میکنه

    الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت

    من امروز که این قسمت رو دیدم

    نوشته ی اقا حامد عزیز که نوشته برگزیده بود خیلی بهم هینت داد

    ایشون گفتن یه سری گروه ها و کانال ها بودن که هیچ تاثیری در رشد نداشتن

    و وقتی خوندم دیدم ای وای

    منم همینطوره برام

    خیلی گروه ها و کانال ها دارم توی تلگرام که یه سریشون دوستای هم فرکانسی هستن اما هیچ وقت باهاشون ارتباط برقرار نکردم اما گذاشته بودم باشن همینجوری

    به قول استاد شاید یه روزی به کارمون اومد

    و دیدم چه قدر بد که گاهی وقتا الکی میرم توشون میگردم میبینم چیزی نیست برمیگردم و کلا اصلا چرا باید وجود داشته باشن ؟؟؟

    اون کسی که وجودش در زندگی من تغییر و رشدی ایجاد میکنه میاد تو زندگیم من نباید توی این گروه ها باشم

    یه سری کانال ها هم بودن که دوستشون داشتم کانالهای عاشقانه و رابطه رمانتیک و گیف و این چیزا میذاشتن

    دیدم گاهی من وقتی حوصله ام سر میره میرم تو این کانالا و خب مطمعنا ورودی های نامناسبی میدن به من و یا احساس نیازم به رابطه رو در من به وجود میارن و بیشتر میکنن که همه ی اینها منو عقب میندازه

    همه ی اینها چیزایین که در جهت رشد و پیشرفت من نیستن

    با اینکه این کانالها چندین ساله دارمشون و خیلی دوستشون داشتم ، و کم هم میرفتم سرشون زیاد نبود

    شاید هفته ای دو بار

    اما همون چن بارش هم منو عقب میندازن

    اگه من میخوام به اهداف و خواسته هام برسم باید تمام وجودم تمام ثانیه هام تک تک لحظات زندگیم در مسیر درست باشن

    نه اینکه هفته ای یه بار حالا حوصله ام سر میره برم فیلما و پیاما و گیفای رمانتیک و عاشقانه ببینم تلگرام

    من این قسمت رو دیدم امروز این تاثیر رو در من گذاشت

    که جرعت پیدا کردم و رفتم حذفشون کردم

    من این جرعت رو قبلا نداشتم

    اما الان پیدا کردم و انجامش دادم

    میگم خداوند هر وقت چیزی رو به دلت میندازه در زمان مناسبشه

    من قبلا هم سعی کردم اینکارو بکنم که هر روز یه قسمت رو ببینم از سفر دور امریکا یا زندگی در بهشت اما واقعا این تاثیری که الان در من میذاره رو نداشتن ، این لذت رو نداشتن ، و تعهدم هم شکسته میشد بعد چند وقت

    چون الهام قلبی نبود ذهن منطقیم میگفت حالا ببین یه قسمتو

    اما الان که الهام قلبی بوده داره هر قسمت این چنین روی زندگی واقعیه من تاثیر میذاره

    چند روز پیش هم با دیدنه چند قسمت که خانم شایسته تمیزکاری میکرد

    کلی انرژی گرفتم و رفتم اتاقم رو تمیز کردم و دکورش هم عوض کردم

    میدونید این عادت و شخصیت بهبود همیشگی و مرتب و منظم بودن با این سریال داره در من ساخته میشه

    خیلی خوشحالم که هر قسمتش داره تاثیر مثبت و قابل لمسی در زندگی من میذاره

    امروز هم که کانالهای چندین ساله رو حذف کردم از تلگرامم

    خدایا شکرت

    دوست ندارم دیگه بهشون برگردم

    من همون نگاریم که چند سال پیش هر روز توی این کانالا بود و به جونش وصل بودن

    من همون نگارم فقط جهاد اکبر کرده و داره عمل میکنه

    لذت میبرم لذت میبرم از هرروزم

    خدای من فکرشوبکنید

    هر قسمت از این سریال اینجوری داره رو من تاثیر میذاره

    تا الان عادت تمیز و مرتب کردن اتاقم و بهبودش (همواره بهتر کردنش و حذف اضافی ها ) ، و حذف کانالهای چندین ساله تلگرامی و حذف عادت چندین ساله ی گردش بی هدف توشون در من شکل گرفت

    خدای من با ادامه اش چه عادتهای بینظیر دیگه ای در من شکل بگیره

    نمیتونم تصور کنم که وقتی به قسمتای اخر میرسم اون موقع چه عادتها و چه شخصیت جهاد اکبرتری در من ساخته این سریال

    دوست دارم برای هر قسمت از این سریال کامنت بنویسم

    اما میدونم هروقت خدای درونم اجازه بهم بده و بهم الهام کنه میتونم بنویسم

    هیچ وقت نتونستم بدون اجازه ی خدای درونم کامنت بذارم توی این سایت

    برای همین تقریبا همه کامنتام طولانیه و برای خودم دلنشینن

    اینروزای اخر بهمنه استاد

    هوا داره همه جا عیدی میشه :)))))

    تمام وجودم میگه امسال یه عید متفاوتی در انتظارمه :)))

    بوی عید رو حس میکنم بوی بهار بوی مسافرت

    احساس میکنم واقعا امسال متفاوت ترین عیدمه

    استاد عاشق عیدم

    توی همین فایل هم که امروز دیدم گفتید بهاره و بارون بهاری میباره

    این هم یه نشونه اس این هم زمانی که حس عید و بهاری من با شروع از اول دیدن پارادایس یکی شده و هم من حس عید رو دارم هم پارادایس :))))

    خداجونم شکرت واقعا زندگی یک معجزه اس

    زندگی شگفت انگیزه

    برای هممون اتفاقای شگفت انگیزی قراره رخ بده

    عاشقتونم ⁦(⁠๑⁠⁠⌓⁠⁠๑⁠)⁩⁦(⁠●⁠⁠∀⁠⁠)⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    با عرض سلام و خدا قوت ب استاد عزیزم …

    خواستم با یک کامنت بسیار متفاوت از بقیه دوستان ظاهر بشم …چون متفاوت بودن رو دوست دارم ……

    مدتی هست که میخوام اینارو بگم انگار رو دلم سنگینی کرده تا نگم راحت نمیشم …

    با عرض معذرت از محضر استاد عزیزم ب نظر استاد کاملا احترام میگذارم ….

    انگار بعضی از دوستان اصلا چیزی برای گفتن ندارند …فقط اومدن چهار کلمه بنویسن که بگن ما هم هستیم …

    دقیقا اومدن دیالوگهای استاد رو کپی میکنن تو کامنتاشون مینویسن …همون واژه ها …..همون املاء……یعنی خودشون چیزی برای گفتن ندارند …

    متوجه نمیشم …یعنی چی ….؟!!!

    حال ادم رو بد میکنن …این موضوع دیگه خیلی لوس و تکراری شده …..تعریف کردن خوبه …احساس خیلی خوبی ب ادم میده من خودم عاشق این کار هستم

    هم انرژی مثبت داری منتقل میکنی ب بقیه …هم از زیبایی میگی…. هم موقع تعریف کردن خودتم انرژی میگیری ….حس خوبی بهت دست میده ….اما واقعی باشه …بعضی از دوستان اینقدر مصنوعی تعریف میکنن که حال ادم ب جای اینکه خوب بشه بدتر بد میشه ….ب خاطر همین موضوع من اصلا نمیام سراغ کامنتها ….امروز هم اتفاقی اومدم گفتم برم ببینم چه خبره …دیدم بازم همون کامنتهای تکراری …

    اما ……………

    از دیدگاه من اون لامپ جاش بسیار هم عالی بود

    چون هم شکل لامپه قشنگ بود

    هم نمای ساختمون رو در دل شب نشون میداد هم اون سقف زیبای ورودی ساختمون رو ……..

    ب جای کندن اون لامپ استاد میتونست ی لامپ زیر اون سقف زیبا اضافه بکنه …و با نوری که از بالا و پایین میتابید هم روشنایی اونجا تامین میشد و هم زیباتر میشد ..

    شکل زیبای ساختمون هم از دور ب خاطر ارتفاع لامپ بهتر دیده میشد …( البته این فقط نظر من بود )

    اما خب استاد اینجوری حال کرد .

    مطلب دوم که میخواستم در این ارتباط بگم این بود :

    بعضی موقعها ادم شک میکنه ب اینکه این دوستان دارن از اموزه های استاد استفاده میکنن…البته ۹۰درصد بچه ها …هستن چند درصدی که درست دارن مسیرو میرن

    ی حرف جدیدی ….

    ی ایده جدیدی ….

    ی فکر بکر…..

    ی حرف تازه ….

    خب این حرفهارو که ما خودمون داریم از استاد میشنویم ….درسته همه ما اینجا داریم از استاد اموزش میبینیم….اما …

    اینقدرم دیگه کامنتهای تکراری زیاد جالب نیست ….ب جای نوشتن این حرفهای تکراری از این اگاهیهایی که در اختیار ما قرار میگیره استفاده کنیم …

    حتی واژه ای که هم بعضی از دوستان توی کامنتاشون ب کار میبرن بدون کوچکترین تغییری هستکه استاد داره توی بیاناتش میگه….

    یعنی چیزی برای گفتن ندارن

    تعریف و تمجید خوبه ….

    ولی نه تعریف وتمجید مصنوعی و الکی ….که بیایی از ابزار تعریف کنی …این ابزار توی ایرانم هست ….از ابزاری تعریف کن لنگه اش نباشه جای دیگه …..نردبان و اچار فرانسه و ابزاری دیگه که همه جا هست ….لااقل از چیزی تعریف کنید که ارزش تعریف کردن رو داشته باشه …

    ولی شهامت و جسارت بیان ایده هاتم داشته باش وبیا بنویس ….ما یک خانواده چند هزارنفری هستیم قرار نیست همه مثل همدیگه فکر کنیم زیبایی خانواده در این که افرادش متفاوت فکر کنن ….دیدگاه های متفاوت داشته باشند ..نه اینکه همه مثل همدیگه فکر کنیم …پیشرفت از متفاوت بودن افکار استارت میخوره

    ب شرطی که ب کسی اسیب نزنی …

    و مهم تر اینکه شجاعت بیان دیدگاه مخالف رو هم داشته باشی ….اون موقعست که عیارت مشخص میشه …

    نمیگم توهین بکن ….

    با رعایت احترام ب فرد مقابل دیدگاهت رو بیان بکن ….

    کمی جسارت داشته باش …

    قسمت اخر فایل بسیار عالی بود خیلی لذت بردم بریدن شاخه های اضافی برام درس بزرگی داشت اینکه ما هم باید با شجاعت و جسارت و تمرین زیاد و با((((( سماجت ))))) ریشه افکار منفی و مزاحم رو از وجودمون بکنیم و پاک کنیم … میدونم که اینکار خیلی سخته اما شدنی هست .

    که استاد با تصاویری که ب نمایش گذاشت و با توضیحاتش بسیار زیبا اینو توضیح دادند….

    و این نشون میده که مطرح کردن دیدگاه های مخالف هم زیباست حتما نباید موافق استاد بود تا کامنتت پخش بشه …

    باید کمی شجاع بود و متفاوت اندیشید

    زیبایی جهان ب متفاوت بودن و تنوعش هست .

    با تشکر از استاد عزیزم جناب عباس منش که خیلی چیزا ازش اموختم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سیدعلی گفته:
      مدت عضویت: 3088 روز

      سلام به شما دوست عزیز من از اینکه به قول استاد هر چی زیو میگم که می‌دونم درسته و میگم و مهم نیست بقیه تعریف کنند و تمجید کنم یا بدشون بیا و این یعنی ایمان به رب که نترسی شجاع باشی و به قول قرآن کسانی که به خداوند ایمان دارند نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند و…

      خدایا شکرت من به این بخش از نظر شما توجه کردم و جلوه ی از قانون را برداشت کردم که تنها عامل موفقیت افراد ایمان هست که البته با عمله و این در وجودیتون هست سپاس گذارم از خداوند که این چنین نشانه های سر راه من و هم فرکانسی هستیم قرار میدهد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسین رجب پور گفته:
        مدت عضویت: 1971 روز

        سلام ب دوست عزیزم …

        کاملا با نظر شما موافقم….با شجاعت هست که انسان ب تمام خواسته هاش میرسه ….

        هرکسی ب سبک شخصی خودش زندگی میکنه … ما باید تمرکزمون رو بر چیزی که میخوایم بذاریم …

        اینجا ماهستیم که داریم از استاد اموزش میبینیم ….. عباس منش یک نعمتی هست از طرف خداوند برای کسانی که واقعا میخوان زندگی خودشون رو تغییر بدن …

        واین ی فرصتی برای ماست که باید قدرش رو بدونیم و سپاسگزار خداوند باشیم ….

        وگرنه عباس منش که داره با زندگیش عشق میکنه ….

        و باز این ماییم که باید ی جورایی استاد رو مجاب کنیم که اموزشهای لازم رو ازش بگیریم ….

        استاد عباس منش که نمیدونه گیر کار ماها کجاست هر کسی خودش رو بهتر میشناسه ….

        ما نیومدیم اینجا بازی کنیم …

        بقول استاد ……توی کلاس درس هرکسی متناسب با عملکردش نمره کسب میکنه …

        ما باید حواسمون باشه ب چیزی که میخواهیم تمرکز کنیم ….واز حاشیه ب دور باشیم …

        امیدوارم ب تمام ارزوهات برسی دوست من ….

        متشکرم ….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد خلیلی زاده ماهانی گفته:
      مدت عضویت: 2400 روز

      سلام اقای رجب پور

      ایولا دمت گرم منم هروقت کامنها رو میخونم این رو حس میکنم که بچه ها خیلی اغراق امیز مینویسند وتو کامنتها فقط دنبال نکات کلیدی میگردم وپیدا هم میکنم ولی او اغراقها بیشتره افرین بخدا منم گفتم اون جراغ جاش خوب بود شاید روشنایی خاصی نداشت ولی بالای سردر ومرکز اون هشتی دکور زیبایی داشت منم با نظر شما موافقم خیلی از کامنتها با همون چیزی که استاد میگه مطابقت نداره همون نکته ای که استاد میگه بچه ها خودتون باشید سبک شخصی خودتون

      با سپاس فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسین رجب پور گفته:
        مدت عضویت: 1971 روز

        سلام دوست عزیز….

        باور کن عین واقعیت نوشتم ….۹۰درصد دوستان اصلا تو باغ نیستن ….اصل موضوع رو ول کردن ب فرع چسبیدن….

        ب چکش …اهنربا …اچار فرانسه …نردبان … جوراب ……فقط زوم کردن روی اینجور چیزا …….خوبه ….نمیگم بد …اینکه تو بیایی از چیزای خوب تعریف بکنی ….این خیلی خوب عالی هست ….

        با این کار تمرکز بر نکات مثبت میشه…. و بسیار هم خوب …..بسیار هم عالی ….

        ولی اینکه تو بیای کل ماجرارو ول کنی بچسبی ب این مسائل زیاد جالب نیست ……….در صورتیکه داستان چیز دیگه ای هست …

        دوستان اگه کمی دقت کنن ب دور برشون این ابزار تو ایرانم هست …..برای دیدن این چیزا باید کمی نگاهشون رو گسترده تر بکنن نسبت ب محیط پیرامونشون …..اصلا کل این اگاهیها ب همین منظور ب ما داده میشه که ما خودمون رو پیدا کنیم …اون ادم قبلی نباشیم ……باید تمرین کنند کمی اوج بگیرن …..اون موقع میبینن که این چیزا رو خودشونم دارن اما حواسشون نبود …..مثال همون ضرب المثل خودمون : مرغ همسایه غاز هست ….

        استاد عباس منش توی ایرانم بودوداشت تدریس میکرد … ولی کسی قبولش نداشت جز تعداد اندکی از افراد ….و کلی حرف و حدیث مربوط ب زمان خودش….

        حالا که از ایران رفت شد طلای ۲۸عیار…

        بعضی از دوستان کامنت میزارن ….وای چی میشه استاد اگه ما شمارو از نزدیک ببینیم ….وای اگه شما بیایید ایران ….ال میکنیم …بل میکنیم …..اینطور میشود ….انطور میشود ….

        خب بنده خدا …………استاد عباس منش که توی ایرانم بود ….حالا که رفت امریکا اینقدر عزیز شد ..؟!

        نمیدونم والا …

        من اصلا این چیزارو متوجه نمیشم ….. سیستم من بهم میخوره وقتی این چیزارو میبینم …ب خاطر همینم زیاد تو کامنتها نمیرم ب ندرت …

        حکایت ابزار هست دیگه .. …کل داستان رو ول کردن چسبیدن به ابزار ….

        احساس میکنم ۹۰درصد اعضای خانواده عباس منش فقط سیاهی لشکر هستن ….

        ۱۰درصد هستن که موضوع رو گرفتند…

        باور کن عین واقعیت دارم میگم …

        ب امید جشن پیروزی (هر یک نفر از ) اعضای خانواده عباس منشی…….

        متشکرم….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صدیقه شریعتی گفته:
      مدت عضویت: 1965 روز

      سلام دوست عزیز

      به نظر من درسته که دوستان تعریف و تمجیدهای تکراری میکنن ولی خوب این طبیعیه چون همه ما داریم یک فیلم رو میبینیم ولی هرکسی از زاویه خودش می بینه و تعریف میکنه و به نظر من این حرفها خیلیم خوبه و راهنمایی میکنه ما رو به مسیرهای بهتر چون مثلا من که خیلی از ورودم به سایت نمی گذره و مدارم خیلی بالا نیست که بتونم تمام صحبتهای استاد رو برای خودم تجزیه و تحلیل کنم با کامنتهای دوستان بهتر متوجه اصل حرفها میشم و این همون چیزیه که استاد بارها گفتن که کامنتها رو بخونین تا بهتر متوجه حرفهای من بشین

      و موضوع دیگه اینه که وقتی اینقدر نگاهشان به نکات مثبت زیاده که حتی یک جوراب رنگی هم از چشمشون مخفی نمی مونه یعنی مسائل اصلی رو بهتر میبینن و بهتر متوجه میشن .

      چیزی که من از توی کامنتا فهمیدم این بوده و واقعا هم بعضی پیامها عالیه اگر وقت بذاریم و با همه وجودمون بپذیریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        حسین رجب پور گفته:
        مدت عضویت: 1971 روز

        سلام دوست عزیز…

        به هر حال نگاهها متفاوته…..

        هر کسی با توجه ب درکش ی برداشتی داره ……و نتایج خودش رو میگیره ….قرار هم نیست که همه نتایج یکسانی بگیرن از این فایلهای اموزشی که توسط استاد تهیه میشه و بر روی سایت قرار میگیره …

        و این یکی از زیباییهای این جهان هستی هست که متفاوت در نگاه افراد هست ……

        وجهان ب هر شخصی با توجه ب نگاهی که داره یکی از بی نهایت جلوه های خودش رو نشون میده …….

        باید دوره تکامل طی بشه ………

        من ب نظر تمامی دوستان و هم فرکانسیهای خودم کاملا احترام میذارم …و سر تعظیم فرود میارم …

        نظر دوستانم برای من بسیار بسیار قابل احترام هست …

        متشکرم از دقت نظر شما دوست عزیز …

        امیدوارم ب تک تک ارزوهات برسی…

        با تشکر….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم 🌹💖

    و خانم شایسته مهربان 💞💕

    استاد امروز یکبار کامل دیدگاه نوشتم نمی‌دونم چی شد پاک شد 🥺همش پرید ۲ساعت نیم طول کشید ولی بیخیال ،برای بودن تو بهشت باید بیشتر از اینها تلاش کرد 😄👏👏👏

    استاد داشتم فکر میکردم استاد چقدر با خودش ،با تنها بودن خودش راحته که الان می‌تونه با عشق و شور هیجان تو این میعادگاه ،این بهشت بدون هیچ آدم اضافی زندگی کنه ،،چقدر سبک باله ،،که این جور زندگی را ترجیح میده به خیلی شرایط خوب دیگه ..به خودم میگفتم منی که هی میگم این بهشت میخام، اینقدر بزرگ شدم که بتونم تو این ملک بزرگ تنها باشم ،نهایتها با همسرم و برای مدت طولانی ،،آخ استاد اون تمرین جلسه عزت نفس که گفتید بری تنهایی تو طبیعت ،یه چند روز با خودتون و خدای خودتون تنها باشید حالا لازم میشه ،که البته شما تو این مورد موفق شدید 👏👏👏👏بی‌تعارف از درون اینقدر بزرگ نشدم ،،شما هر دفعه تو این طبیعت آنچنان برقی تو چشمانتان میبینم که انگار برای دفعه اول ،این جنگل زیبا ،این نم بارون ،این دریاچه پر آب شیرین ،این خونه چوبی ،و این همه نعمت و زیبایی می‌بینید ،،اون شبنم اول صبحی که مثل دونه های الماس روی تار عنکبوت میشینه 🤩🤩🤩خدایا شکرت برای این ذهن زیبا ،این چشم های زیبابین که همیشه دنبال دیدن زیباییها هست ..البته از لطف همین فایلها و سایت ما هم تو مسیر درست قرار گرفتیم ،،حالا یکم زودتر،یا دیرتر داریم میایم هدف رسیدن به نزدیکترین فاصله با خداست ،خدایی که خالق این بهشت ،خالق این دستان پر مهر (استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز)و خالق این همه عضو خانواده عباس منش هستن 😍😍🤩 استاد ما دنبال رو راهت هستیم ،

    رشته ایی بر گردنم افکنده دوست

    میبرد آنجا که خاطر خواه اوست

    میبرد آنجا که که جمله جان شوی

    واله سرگشته جانان شوی

    میبرد آنجا که دل را میبرند

    با نگاهی عاشقان را میخرند

    میبرد آنجا که معراج دل است

    ذبح اسماعیل آنجا حاصل است

    میبرد آنجا که قربانی شوی

    لایق دیدار ربانی شوی

    میبرد تا جایگاه قدسیان

    تا که بنماید حریم خاکیان

    میبرد آنجا به بزم نینوا

    ظهر عاشورا و دشت کربلا

    میبرد آنجا کنار علقمه

    تا بگوید رازدل را با همه

    میبرد دل را به قربانگاه عشق

    تا که حیرانت کند در راه عشق

    میبرد تا وا رهی از خویشتن

    وا رهی از التهاب جان وتن

    میبرد آنجا به بالای صلیب

    میبرد آنجا که خواند عندلیب

    میبرد آنجا به بزم نار ونور

    میبرد تا قله های کوه طور

    میبرد آنجا که لیلایی شوی

    واله و مجنون و شیدایی شوی

    میبرد آنجا که صبح شام نیست

    میبرد آنجا که مکر دام نیست

    میبرد تا آخر کون مکان

    میبرد تا مقدم صاحب زمان

    میبرد آنجا که نور دیده است

    جایگاه دیده و نادیده است

    میبرد آنجا که ملک جان بود

    شاهراه منزل جانان بود

    میبرد تا عاشق و شیدا شوی

    قطره ایی از بیکران دریا شوی

    چون رسی آنجا بهاری میشوی

    چشمه می‌گردی و جاری میشوی

    گشته محمودی روان در کوی دوست

    میرود آنجا که خاطر خواه اوست

    استاد نمی‌دونم این شعر چجوری تو این دیدگاه نوشته شد فقط می‌دونم هدایتی بود 🌹🙏

    استاد این شعر را با عشق تقدیم شما میکنم

    نزدیک اذان مغرب هست ،از خداوند در این لحظات زیبا ،سلامتی ،تندرستی ،عزت نفس و ثروت بی انتها و زندگی سرتا سر عشق برای استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان هم فرکانسی آرزومندم 🌹🙏🙏🙏 خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سیدعلی گفته:
      مدت عضویت: 3088 روز

      خوشبله دوست عزیز بهتون تبریک میگم که آنقدر شما به ارزش ابزار و ارزش مسال مسلط هستید و میدونید که باید بها یه هر چیزی را پرداخت گاهی مثله نوشتن به نظر می‌تونه باش برای به اشتراک گذاشتن احساستون باشه و بهتون تبریک میگم و سپاس گذار خداوند هستم که شما چقدر به خودشناسی رسیدید و چقدر با خودتون در صلح هستید که کاملا صادقانه بیان میکنید که به اندازه خواسته ها باید باورهای مناسب ایجاد کنید و این که چقدر نکته بین هستید و این بودن در صلح با خودتون و ایجاد کردن باور مناسب و این توجه به خوبی ها زیبایی ها نتیجه اش رسیدن به نعمت ها بیشتر است که نمونه یه زنده خود استاد هستند که نه تنها در این زمان راحت ترین فصارا برای خودت ساختن بلکه همون زمان که در بندرعباس بودن این را ثابت کردن که حس خوب داشتن و در صلح بودن با خود و توجه به نکات مثبت همون جایی که هستی نتیجه اش احساس خوب است و این تصمیم رسید به خواسته هایت

      سپاس گذار خداوند هستم که این نظرات فوق‌العاده هست تا لبه این جلوه ها و دیدگاه از قوانین برسیم

      خداراصدهزارمربته‌شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2821 روز

    سلام و درود به بندگان صالح خدا,استاد پول داشتن یه بحثه و باور به فراوانی پول هم یه بحث دیگه،چون خیلیا هستن که پوله دارن ولی باور به فراوانیش ندارن و نمیتونم بخرن چیزای مدنظرشون رو،ولی شما مشالله همه چیز رو با هم دارید و از چیزی بهترینش رو دارید و باور دارید که صدبرابرش بهتون برمیگرده،یه چیز دیگه که ذهنم رو مشغول کرده اینه که شما از کجا میدونید ،خبر دارید که این وسایل اختراع شدن😯؟و جواب میاد که وقنی به تصاد برخوردی خواسته میاد و تضاد شما اون ته لامپه بود که باید کوچیک میشد،و خواسته اتون طاهر شد ،و الهاماتتون گفت ببین فلان چیز رو گیر بیار،تمام و تمام داستان حرکت کردنه ،چنان لذتی میبرید از این بهشتونون هروز که انگار اولین باره دیدینش،اولین باره پاتون رو تدی اب گذاشتید،من با توجه به مریم جان که گفتن همه ی کارها رو برای خودشون به نحوع ساده ترین راه میچینند اومدم کلا اشپز خونه رو همون طور کردم هر چیز رو گذاشتم جایی که بهم حس بهتری بده کارام رو راحتر کنه،الهیی شکر بخاطر این که اجازه دادی یک بار دیگه با شما توی بهشت نفس بکشیم،همین که استاد وسایل کهنه و قدیمی رو دور میریزند به من میگه که باید باورهای کهنه رو کند هرچند سنگینن سخت ولی شدنیه و ی۶ باور توپ و سبک و عالی بجاش گذاشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    رسول گفته:
    مدت عضویت: 2272 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و همچنین خانم شایسته مهربون و خانواده عزیزم

    چقدر زیبا و عالی بود خدارو شکر که این زیبایی رو آفریده.

    سکانس شروع سریال چقدر جالب بود واقعاً لذت بردم

    عشقمـ چه کلمه زیبا و قدرتمندی ،وقتی کلمه عشق ⁦❤️⁩ از زبان معشوق شنیده میشه بسیار زیباست و حس فوق‌العاده ای رو به انسان منتقل می‌کنه و طبق قانون حس خوب = اتفاقات خوب و اگر با این شیوه از کسی درخواستی هم داشته باشی به بهترین نحو انجام خواهد شد.

    مشورت گرفتن و استفاده از خرد جمعی ( استاد و عشقشون) با در نظر گرفتن همه جوانب و رسیدن به نتیجه برای ی کار کوچکی مثل باز کردن لامپ

    خدایا خودت کمک کن- چقدر جالب برای هر کاری که استاد میخواد انجام بده از خداوند یاری میگیره و جالبتر اینکه به بهترین نحو هم انجام میشه، وقتی یک بار طعم شیرین این کمک خواستن رو چشیده باشی قطعیه که برای هر کار کوچیک و بزرگی از خداوند یاری بخواهی و استاد هم مطمئنه که جوابش رو خواهد گرفت پس این تقلب رو همیشه استفاده می کنه.

    سوالی که مطرح است- باید کجارو روشن کنه

    من اینو تعمیم میدم به خواسته ها و باورها

    ثروت میخوام،،،،،، پس چرا به کمبود باور دارم.

    آرامش میخوام،،،، پس چرا باور دارم اگه میخوام خورده نشم باید گرگ باشم.

    رابطه عالی میخوام،،،، پس چرا باور دارم همه دخترا شبیه هم ان و دنبال سو استفاده هستن.

    توحید میخوام ،،،، پس چرا باور دارم که باید با کله گنده ها نشست و برخاست کنم.

    …..

    حرفی که خانم شایسته عزیز زدند خودش یک دوره کامل بود برام

    « کار کردن روی خودم فرایند دائمی برای بهبود شرایط کنونی ام و مهم نیست این بهبود ها چقدر کوچولو هستش وقتی ادامه دار بشن در طی زمان منو به نقطه کاملا متفاوت با شرایط الآنم می بره و ی شخصیت کاملا متفاوت و رشد داده توی وجودم میسازه ( نزدیک به بیست بار گوش دادم)

    آهنربا- چقدر قشنگ نشون میده که قوی بودن ربطی به جثه نداره من اینو به مکان ربطش میدم

    اینکه هر شخصی کجا زندگی می‌کنه اصلا مهم نیست، اینکه اون شخص در چه فرکانسی زندگی می‌کنه مهمه ، فرکانست هر چقدر قوی تر باشه بهترین و عالیترین نعمت ها رو به سمت خودت جذب میکنی دقیقاً مثل ماست🤣😉

    حتما باید ی راهی باشه- خیلی خیلی این جمله رو از استاد شنیدم، وقتی ایمان و باور داری که راهی هست پس حتماً خواهد بود، و استاد با ایمان و باورش بارها و بارها این رو برام ثابت کرده که راه هست فقط بپرس.

    استاد همیشه به سبک و سیاق خودش زندگی کرده و می‌کنه تو این دو تا سریالی که ازشون دیدم به وضوح مشخصه که سبکش مختص خودش هست از دیزاین خونه گرفته تا محیطی چون پرادایس

    و سکانس آخر رو دیگه نمیشه چیزی گفت چون تک تک کلمات و واژه های استاد نقش نکات کلیدی داره که اگه یاد بگیرم میتونم به تعالی برسم

    نکته ای که اینجا منو میخکوب کرد با قاطعیت گفتن استاد بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3776 روز

    سلام استادم و خانم شایسته عزیز

    از اینکه ما آدمها به دلایل مختلف مواقعی نمیدونیم داریم چیکار میکنیم و یه جورایی مثل 90 درصد بقیه هرز میچرخیم یعنی بی هدفیم

    در این فایل من هدف داشتنو آموختم

    چند روزیه دارم قسمتهای زندگی در بهشتو میبینم و هر بار دارم میبینم شما دارید کارهای جدیدی انجام میدید

    و هر دفعه یه کار جدید

    و برای هر کاری دارید با قوانین جلو میروید

    و هم حل اون مسائل به راحتترین شکل ممکن

    هم تفسیر مسائل زندگی و

    هم دلایل انجام کارها

    و به قول خانم شایسته دارید رشد میکنید

    رشد کردن فقط این نیست که از صبح تا شب روی کسب و کارمون بخواهیم تمرکز کنیم

    همین انجام کارها

    همین آرامش و پیدا کردن راه حل

    شخصیتی از ما میسازه که خیلی قویتر و پویاتر میشیم در دیگر مسائل زندگی

    داشتم فکر میکردم که اگر ما بخواهیم مثل شما زندگی کنیم چه بهانه هایی داریم

    و دیدم بیشترین بهانه ما اینه که

    خوب ما وقت این کارها را نداریم و باید فقط به کسب و کارمون بچسبیم و رشد کنیم

    یعنی از همون اول پایه های موفقیتو در سخت تلاش کردن دیدم

    در صورتی که راه دیگه ای هم هست

    شما در دوره ثروت 1 گفتید من هم خدا را میخوام و هر خرما

    یعنی همه چیزو با هم میخوام

    خیلی وقته که شما اینجوری زندگی میکنید

    و در مورد خودتون شناسیت خوبی دارید

    این همون چیزیه که من بهش خیلی نیاز دارم

    یعنی دارم چیکار میکنم؟

    چه اولویتهایی دارم؟

    تمرکزم روی کجاهاس بیشتر؟

    آیا برای خودم وقت میزارم یا فقط کار؟

    چه کارهای بیهوده ای است که باید حذف بشه؟

    آیا هرزگاهی خودمو و رفتارهامو و دلایل رفتارهامو کنکاش میکنم؟

    و این واقعا تفاوت خیلی زیادی ایجاد میکنه

    در میزان خوشبختی و موفقیت

    من یه جاهایی در زندگیم واقعا به خودم تبریک میگم

    به خاطر اون شجاعتهایی که در مدار شما بودم و آموختم و عمل کردم

    و برنامه دارم برای کلی کار دیگه و تغییر رفتارها و نگرشهای دیگه که هنوز براش کاری نکردم

    از یه چیزهایی دل کندم و پروندشو بستم

    و از یه سری چیزها که هنوز بخاطر ترسها پروندش بازه

    یه سری رفتارها که واقعا تغییر کرد

    و یه سری رفتارها که تغییری نکرده یا خیلی کم تغییر کرده و هنوز بهم آسیب میزنه

    به نظرم مسیرو باید ادامه داد

    مسیر روبه بهبودی

    مسیر با امید

    مسیر با شجاعت

    مسیر تغییر

    و همه اینها کمی بهتر از قبل

    توقع خیلی زیاد آدمو دلسرد میکنه

    و توقع خیلی کم درجا زدنو ایجاد میکنه

    مدتیه دارم بعد از چند ماه به خودم عادت میدم تا کامنت گذاشتنو ادامه بدم

    فایل دیدنو ادامه بدم

    بیشتر نگاهمو مواقعی که قراره حالم بد بشه عوض کنم

    به هر حال همه ماها مشکلات رفتاری و باوری داریم

    که احتمالا تا آخر عمر تمومی ندارن

    اما میشه هر بار بهترش کرد

    تا روی خوشتری از زندگیو ببینیم

    تا مشکلات تکراری حذف بشن و دیگه نیان و اگر چیز جدیدی میاد چون تو مدار بودم اومده تا رشد کنم و این موهبته نه صرفا مشکل

    میشه هر بار جلوی خودمونو بگیریم وقتی که داریم راهو اشتباه میریم

    مثلا نظر دیگران نسبت به ما که خوب طیف گسترده ای داره برای هر آدمی کم و زیاد داره ولی تقریبا هممون داریم

    چون باعث میشه یه سری کارها نکنیم و یا یه سری کارهای بیهوده بکنیم

    این میتونه بهتر بشه

    این فایل خیلی عالی بود

    اون ابزارهای زیادی که دارید و جنس عالی و کاربردی

    اون هرس کردن درختها و شاخه های اضافی

    برخوردتون با یه مسئله

    چه عادت خوبیه واقعا

    فقط در عمل و نه حرف

    از خدا ممنونم برای این فرصت و برای این لحظه

    از استاد و عزیز دلشون هم سپاسگزارم برای تهیه این فایل

    و باز هم آرزوی خوشبختی برای هممون

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    به نام خدایی که تمام ذرات هستی رو مسخر انسان کرد

    چقدر اگاهی درجریانه تو این فایلهای زندگی دربهشت

    اخه مگه میشه یه فایل انقد ازتمام جنبه ها کارایی داشته باشه نظرات روکه میخونی میبینی هرکسی یه جوری انگار این فایلها فقط وفقط اختصاصی برای اون گذاشته شده روی سایت همه سهم خودشون رو انگار ازاین خوان نعمت برمیدارن رو میرن

    اصلا کل این سایت مثل همون جعبه ابزار قرمز رنگ دست مریمه کلی ابزار برای همه فصلهای زندگیت نوجوانی جوانی میانسالی پیری اصلا یه سری ابزارها مثل یه سری فایلها ادم اولش میگه این چیه به کارمن فکر نمیکنم بیاد ولی به وقتش به زمانش به مدارش میبینی دقیقا همون ابزار لازمه کارته و وقتی ازش استفاده میکنی میگی واووووو خودشه من جای درست وزمان درست وعلم درست استفاده ازاین ابزار ونداشتم فکر میکردم بلا استفاده اس

    الحق جعبه ابزار خفنی درست کردین با این سایت استاد عباس منش

    اونجایی که چهارپایه رو تنظیم میکردین اولش یه سمت رو بالا بردین پیش خودم گفتم وایییی روح انگیز ببین وقتی یه طرف چهارپایه رو بالا میاری باید وحتما طرف دیگه روهم بالا بیاری انگار بهم گفتن وقتی باورهای درست میسازی. باید اون سمت دیگه که میشه پایه دیگه حتما عمل کنی تا درست وایسته تا سقوط نکنی تا میزان باشی

    خدای من مگه میشه چقدر باورهای مخرب پیدا کردیم چقدر اگاهی گرفتیم که کجای کارمون میلنگه ولی اون سمت چهارپایه رو که عمل کردن بهشون بود رو بالا نبردیم درست نکردیم

    چطور میشه خدا بازبان مریم جان به من میگه سخت نگیر عجله نکن شروع کن ازعوض کردن سرپیچ لامپ هم ذوق کن این وادی لازمه اش شوره اشتیاقه به اندازه اشتیاقت بهت اگاهی میدن خدایا شکرت

    اونجا که استاد هرس میکردن وقطع میکردن میتونم قسم بخورم بیشتر ماها هرکدوم یه چیزی که خودمون میدونیم کدوما اومد تو ذهنمون برای هر کدوممون هم فرق میکرد حرفها یکی بود استاد ولی چه میکنی با دل ما چقدر قشنگ یاد میدی خودمون روپای خودمون وایستیم من ندیدم استادی که انقدر دوست داشته باشه پرواز یاد بده بجای اینکه بالها روقیچی کنه که کفتر جلد من باش

    توبه من ازادی وپرواز یاد میدی وایمان دارم یک روزی به اندازه ایمان واشتیاقم پر خواهم گشود

    بغض گلومو گرفته دیگر حس اون قاصدک رها شده درباد وندارم دیگر هیچ وقت فکر نمیکنم که رها شده ام خدایا چقدر باشکوه و توانایی چقدر دقیق و بدون تغییره این جهان هرچقدر پیش میرم بیشتر برایم قابل لمس میشود این عدالتت خدایا شکرت

    ممنون استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: