سریال زندگی در بهشت | قسمت 9 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

390 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم انصاریان گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    به نام خدای مهربانیها 💖

    سلام خدمت استاد و مریم جان و بر و بچه های بهشت🌼

    استاد جان و بانو جان بهتون تبریک میگم به خاطر اینهمه وصل بودن به خداوند که قبل از به وجود اومدن مسأله ،به راه حلش هدایت شدین،اینه پاداش ایمان آورندگانی که ثابت قدم هستن در مسیر وصل شدن به فرمانروای جهان.اولین باری که من مفهوم هدایت برام واضح و روشن شد تو همین قسمتها بود خدایا عاشقتم چقدر ساده هدایت میکنی و من تمام زرنگیهایی که به خودم نسبت میدادم هدایت تو بوده و من نمیدونستم،بانو جان سپاسگزارم که از زبان شما درسی بسیار بزرگ گرفتم که برام مثل یک گنجه و سپاسگزار خداوندم که با انسانهای توحیدی مثل شما آشنا شدم و هرروز درسهای عالی دریافت میکنم ،خدایا از تو درخواست دارم که روزی من هم بتونم به اندازه ای به تو وصل بشم که براحتی بفهمم هر آنچه از سوی تو هست و همیشه همینقدر آرام و صبور باشم .خدایا سپاسگزارم

    در حالی که داریم زیباییهای بهشتو با لذت و راحتی میبینیم میریم سراغ درس بعدی ،الخیر فی ما وقع،اگه روی خودت کار میکنی و نگاهت اینه، خوب درسی که باید رو میگیری و به رشدت کمک میکنه،و اگه روی خودت کار نمیکنی این نگاه میتونه همراه با کنترل ذهن، اون اتفاق رو به سمت مثبت هدایت کنه. خوب این درسو من مدتهاست دارم روش کار میکنم و خوشحالم که هربار که خوب عمل میکنم ، نتایج بینظیرشو میبینم و در روبرو شدن با اتفاقات ناخوشایند سعی میکنم تا جایی که بتونم با کنترل ذهنم بهش نگاه مثبت داشته باشم ،خدایا سپاسگزارم که همراهمی، چون فقط حس حضور تو هست که به من قدرت روبرو شدن با اتفاقات به ظاهر ناخوشایند زندگیمو میده،خدایا سپاسگزارم.

    خدایا شکرت برای آهنربای قدرتمندی که تونست چکشمونو نجات بده خدایا شکرت

    خدایا شکرت که استاد به خواسته مریم جان احترام میذاره و برای نجات چکش با آهنربا اقدام میکنه خدایا شکرت

    خدایا شکرت به خاطر هدایتی که باعث شد این صحنه های زیبارو ببینیم خدایا شکرت

    خدایا شکرت که هرروز درسهای عالی رو از این سریال دریافت میکنیم خدایا شکرت

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2062 روز

    بسم الله.

    قسمت ۹: پروژه غریق نجات یا نجات سرباز رایان 😃.

    سلام بر ساکنان عزیز بهشت. امیدوارم همیشه اینقدر شاد و سلامت باشید.

    استاد و مریم خانم پروژه ی درآوردن آهنربا رو میخوان عملی کنند. اونهم با ابزاری که از قبل داشتن. یعنی اون آهنربا و اون طناب مناسب.

    در حین گفتگو یه ایده ی جالب: طنابی که به هم گره نمیخوره.

    استفاده از قانون درخواست و پذیرا بودن در لحظه ای که نیاز به کمک داری. گره طناب با کمک مریم خانم باز شد. حالا موقع زدن یه گره اساسی به آهنربا و انداختنش به آبه. در زمان مناسب، در مکان مناسب و با فرد مناسب و ابزار مناسب و با هدایت خدا، در کوتاه ترین زمان آهنربا پیدا شد. عجب آهنربای قوی هستش.ارزش ابزار. زمانی که در مدار درستی، ابزار مناسب رو هم خریداری می کنید و خریدها هم اصل هستند. اصلن لاجرم خوب در میاد همه چیز. دوست دارم لاجرم رو. دوست دارم با تمام وجود اون رو باور کنم. سلول به سلولم.

    استاد میگه معجزه رخ داد. نگاه هر اتفاق خوبی یک معجزه هست، الان توی ذهنم شکل گرفت.

    چقدر خوب در زمان های خوب از وسایلمون از ویژگی هاشون تعریف کنیم. و اگه این رو پیش یک شخص تیزی مثل خانم شایسته بزنیم که نور علی نور میشه. چون یادشون میمونه و در زمان مناسب اون اطلاعات رو دسترسی بهش پیدا می کنند و به موقع خودش ایده های عالی بهت میدن. خیلی خوب بود که شما راجع به اون آهنربا با مریم جان صحبت کردید.

    و خیلی محشر بود که شما برای عملی کردن اون ایده پافشاری کردید خانم شایسته.

    استاد ماشالله اینقدر با انجام این کارها و دیدن نتایج، شارژ شدند که نگو.

    ایمان شماها همه چیز رو به شما میدن. لیاقت شون رو دارید. اینم نتیجه ایمان و شجاعت و حرکت شماست. بی نظیر هستید.

    اگر ایمان داشته باشی همیشه یه راه حلی هست برای مسائل.

    چه تعبیرهای جالبی دارید از ابزار: آهنربای مقدس. کره زمین رو هم جا به جا میکنه. و جذب خورشید با همین آهنربا. من قبل اینکه شما بگید به گره بعد از در آوردن از آب دقت کردم. گفتم چه جالب تازه الان میخواد باز شه. میزان گره هم رو خیلی دقیق انجام دادید.

    ایده ی استفاده از آهنربا برای حرکت روی دیوارهای تمپا: خیلی محشر بود. گفتم خدایا چقدر استاد و مریم خانم خلاق هستند. میگن اگه به خدا اجازه بدی، همیشه ایده های آسون و ناب بهت میده.

    و باز قبل اینکه استاد اشاره کنن به راحتی کارها، خودم گفتم ببین اول آهنربا رو خریدن، چند روز بعد چکش افتاد تو آب و حالا امروز میخوان ازش استفاده کنند. ان مع العسری، یسری. در دل هر مسئله ای، جوابش هست. کافی آروم باشی و ببینی. و اینجا بود که استاد گفتن که برای هر مسئله ای راه حلی هست و راه حل مسائل رو اغلب داریم. و مثال لری رو آوردند که جواب بیماری هر منطقه توی گیاهان دارویی اون منطقه هست. یا عسل فلوریدا حاوی موادی هست که برای درمان بیماری های اون منطقه با اب و هوای گرم ، استفاده میشه.

    خدایا شکرت که کم کم با تکرار اگاهی ها دارم ارتباط بین قوانین و رخدادها رو درک میکنم.

    دیدن مسایل از زاویه ای که خیر توش هست. این مدت روز نیست این رو به خودم نگم، و سعی میکنم هر روز بیشتر و بیشتر باور کنم و ایمان بیارم.

    دیدگاه مریم خانم بعد از نیش زنبور گاوی، واقعا تحسین برانگیزه. واقعا سخته در حین اتفاقات این جوری، آدم کنترل ذهن و رفتارش رو به دست بگیره. دمت تون گرم برای رعایت قوانین در چنین سطح و مهارتتون ستودنیه. ببینید چقدر کار کردید که شده جزیی از رفتارتون.

    الخیر فی ماوقع . و تحلیل منطقی از اتفاق: حتما بدنم و سیستم ایمنی ش به نیش اون زنبوره نیاز داشته و زنبور هدایت شده تا نیشم بزنه تا اون ماده رو به بدنم برسونه. چقدر عالیه که مادرهامون شجاع باشن و الگوهای ذهنی این چنینی رو توی ذهنمون بکارن.

    نکته ی خیلی مهم: قرار نیست ما عمدا بلایی سرخودمون بیاریم. ما باید از خودمون مراقبت کنیم. من دیدیم تا حالا پوشش و ابزار مورد استفاده تون واقعا ایمنی بالای دارند. و این نشان از توجه شما به سلامت فیزیکی تون داره.

    دیدن اتفاقات به ظاهر بد از منظر الخیر فی ماوقع . حتما نتیجه ی هر چیزی به نفع منه. اگه احساسم رو کنترل کنم و اگر باور داشته باشم.

    گوش دادن به هدایت الله همیشه کارها رو راحت تر میکنه. ایده ی انداختن چوب ها توی آب و به ساحل رفتن اون ها. الانم که خیلی راحت میشه از آب بیرون شون کشید و آتش شون زد. باید یاد بگیرم هدایت الله رو در تک تک لحظات زندگیم ببینم.

    و باز نتیجه شجاعت همیشه عالیه. منظره ی نفس حبس کن. تا چشم کار میکنه زیبایی. آب، درخت، آسمون خدا و روز های عالی.

    در پناه خدای بزرگ شاد و سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشیم.

    لیلا: یک شنبه، ۲۶ دیماه ۱۴۰۰

    Sunday, 1/16/22

    14:34

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    به نام الله یکتا😍

    وااای خدااا من تو قسمت قبل گفتم کاش از اون آهنربا که تعریف کردید کشتی میاره بیرون استفاده کنید برای چکش ببینم چطور کار میکنه و تو این فایل درخواستم پاسخ داده شد😄😄خدای من چقدرررر ویو خوشگلههههه چقدر وقتی ما هدایت های کوچیکی که بهمون گفته مبشه عمل کنیم نتایج رویایی میگیریم

    خدایا باور کنیم همه چی ساده است زندگی ساده است خدا ساده است باید اینو باور کنیم و پاداشش رو میگیریم لاجرررم

    اون تکه چوب که تو آب افتاد و شما هدایت شدید که کارتون رو آسون تر انجام بدیددددد خدای من نشانه ها همیشه هستن فقط کافیه ما ببینیمشون فقط کافی ما شفاف تر بشیم چقدرررر باحال بود اون چوب ها به راحترین شکل ممکن به سمت ساحل رفتن 😍😍😍😍😍😍😍

    خانم شایسته نازنین چقدررر لذت بردم از دیدگاهتون وقتی که زنبور نیشتون زد واقعا تفاوت آدما فقط تو نوع دیدگاهشون به زندگیه نه هیچ چیز دیگه ای دیدگاه زیبا شما زیبایی های بیشتری رو براتون رقم میزنه و این زیبایی تصاعدی رشد میکنه چون شما شخصیت ثروتمند داری فقط یک آدم ثروتمند واقعی تا این اندازه میتونه دیدگاه زیبایی داشته باشه که تو دل مشکل و مسئله جنبه مثبت رو نگاه کنه و هیچ جوره احساسش رو بد نکنه و تو حال و هوای بد نمونه😍😍😍😍😍😍

    بی نهایت خداروشکر میکنم برای اینکه هرلحظه هست واقعا این نشانه های کوچیک و این هدایت های کوچیک قطعا تو زندگی هممون اتفاق میوفته ولی ما فراموشکاریم و ساده ازشون عبور میکنیم و یادمون میره چقدرر خدا داره ثانیه به ثانیه ما رو هدایت میکنه ثانیه به ثانیه هست و همراهیمون میکنه فقط باید باورش کنیم واقعا این سریال درس زندگیه درس عشق درس هدایت الهی درسیه که ما رو به سعادت دنیا و آخرت میرسونه تو تمام ابعاد زندگیمون

    نمیدونید از حس و حالم بعد از دیدن هر قسمت که چقدرررر حالم خوبه خدایا هدایتگر هممون باش به سمت نعمت ها و ثروت ها به سمت آگاهی و خیر و نیکی

    خدایا شکرت فقط😍😍😍🤩🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

     به به یه روز دیگه توی بهشتی ب اسم پرادایس

    بعد از قط درختان لب دریاچه و این نرده های کنار خونه چقد ویوی خوبی داره این بهشت

    همون طور ک پیش بینی می کردم استاد گفت برای اون چکشه ک توی آب افتاد یه ایده دارم منم گفتم حتما ازهمون آهنربای هیولایی 250پوند استفاده میکنه برای بیرون کشیده اون چکشه

     و

    چقده قشنگ بود استاد گره رو بسته بود و اماده کرده بود ک بندازه توی دریاچه

     و خانم شایسته گفت گور گره هست یا نه؟!

    استاد گفت اره

    خانم شایسته گفت بده من کور  گره بزنم

     استاد گفت منم ب گره خودم شک کردم و دوباره گره رو سفت کرد و توی سفت کردن گره متوجه شد ک پیچ آهنربا کامل بسته نشده و کامل بستش

    خیلی وقتا ما بعضی اشتباهات رو ناخود آگاه انجام نمیدیم یعنی وقتی ادم توی مدار درستی باشه بصورت ناخود اگاه اشتباه نمیکنه یا شرایط دست ب دست هم میدن ک اشتباه نکنی

    مثلا : شما سرما میخوری برا ناهارتون غذا سرخ کرده درست کردن شما میگی من حال ندارم این غذا رو بخورم پنیر میخورم

    اگه انسان ایمان داشته باشه ک راهی است برای حل مسائلش اون راه رو پیدا میکنه یابه سمت اون راه هدایت میشه، جهان مارو ب سمتی میبره ک با باور های ما همخونی داشته باشه تو میگی پول کمه و تو این اوضاع نمیشه پول ساخت، جهان تو رو ب سمتی میره ک اینو ببینی و تجربش کنی و کسی مثه استاد ک فراوانی رو باور کرده 3-4تا موتور 3-4 ماشین 4-5 خونه داره پس در قدم اول ماباید باور کنیم ک میشود این همه ثروت داشت و ب فرادانی باور داشته باشیم که همه چیز ب اندازه کافی هست و لازم نیست برای رسیدن ب هدفمون انقدر عجله کنیم ک از مسیر لذت نبریم

    این دیدگاه چقد خوبه  “الخیر فی ما وقع، هر اتفاقی بیوفته ب نفع منه”

    دانشگاه تدریس مجازی بود بخاطر کرونا  و منم در خوشحالی کامل به سر میبرم تا اعلام کردن ک 10 روز دیگه حظوری میشه منم ریختم ب هم و نگران بودم و میگفتم خوب درس ندادن و امتحاناش حظوریه نمره ها میاد زیر و منم فرد برونگرایی هستم و خیلی طالب اجتماع نیستم. کلا دوست داشتم ک مجازی بشه. .خلاصه من ب خودم گفتم من دانشگاه حظوری ک باید برم، پس اینجا باید احساس خودم رو خوب نگه دارم

    چون قانون میگه ک

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    احساس بد = اتفاقت بد

    منم احساسم بد بود

    و یه دفتر باز کردم و از بهترین اتفاقاتی ک میتونست برام بیوفته توی حظوری شدن دانشگاه ها نوشتم:

    + باشگاه میرم و حجم میگیرم و رژیمم رو سفت و سخت میچسبم و گنده میشم😆

    + میرم قصابی کار میکنم نگم ک صاب مار چقد خوب و خوش اخلاقه تازه حقوم منم 2/500 میده خدایا شکرت ک منو ب این قصابی هدایت کردی

    + خیلی ب خودم میرسم و خودم رو دوست دارم

    + تنهایی رستوران های خوب میرم و تنهایی میرم کافه و قهوه میزنم الهی شکرت

    + خدایا میدونم ک هر اتفاقی بیوفته ب نفع منه چون تو فقط خیری و بهترین چیز هارو برام میخوای چون من لایق بهترین زندگی با بهترین امکاناتم الهی شکرت ک بدون حساب بهم روزی میدی

    + جونم برات بگه ک با این حقوق خوبی ک بهم میدن  دوره عزت نفس رو خریدم، عجب چیزیه خدایی، دیگه به جایی رسیده ک ارتباطم با بقیه خیلی خوب شده و دوست دارم توی جمعی قرار بگیرم و صحبت کنم الهی شکرت

    + چون از شهر یه نَمه دوریم تنهایی میرم توی شهر و سینه مرغ، اجیل، کره بادوم زمینی و گوشتم ک توی قصابی ک داخلش هستم داریم از اونجا میخرم یعنی اینقدر حال خوبی دارم ک هنوز رژیمم رو رعایت میکنم

    + روزایی ک خیلی حوصله کنم توی خوابگاه برای خودم سینه مرغ و برنج دریت میکنم الهی شکرت

    + توی قصابی ک کار میکنم با یکی دوتا استادام بدجور رفیق شدم ک موقع ک گوشتی چیزی میخواستن منو خبر میکنن و موقع رفتن و کباب زدنم منم بهاشون میرم

    + من ک با دوره ی عزت نفس روی خودم کار میکردم و خیلی با خودن و خدای دوست شدم و چون تو یه مدار درستی بودم، یبا یه  دختر خوشتیب ک اونم روی خودش کار میکرد و شما رو دنبال میکرد اشنا شدم خدایا شکرت

    و یه عالمه اتفاق خوب ک میتونست برام بیوفته رو نوشتم و اغراقم کردم، و اخرشم نوشته با این همه اتفاق خوب اگه نری ضرر کردی و حالم بعد این نوشتنه خیلی خوب شد 😆

    و راستش  الان ک حظوری هم تموم شد یکی دوتا از اینا فقط اتفاق افتاد ولی با نوشتنشون حال من خیلی خیلی خوب کرد الهی شکرت ای الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سارا عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 2947 روز

    سلام استاد من در حال کار کردن روی باورهام هستم و امشب یه خوابی دیدم ، خواب دیدم شما دکتر هستید و یه عالمه آدم مریض هستن منجمله خودم شما همه رو دارین جراحی میکنید منو هم داشتید جراحی میکردید در حالی که داشتید منو جراحی میکردید بهم میگفتی نترس این مریضی که کنارته وضع اش از تو بدتر بود عملش کردم و رو به بهبودی هست بعد ازش پرسیدین که چطوره و ازین حرف ها. بعدش مریض خاتون هم از هر گوشه جهان بود به خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    اولین چیزی که من ازش لذت بردم با شروع فایل اون سکوت حیرت انگیز اون صدای قورباغه ها و اون فضای رویایی اطراف کلبه بود بود که جون میده برای نشستن و لذت بردن و مراقبه کردن مخصوصا اگر ی ذره هوا چیلی هم باشه و بساط آتیش براه باشه و عزیز دلت هم کنارت باشه البته عزیز دلی که بقول قرآن مایه ی سکینه است

    نکته ی بعدی اینکه استاد گفتن ۵۰۰ پوند میشه ۲۵۰ کیلو .این برای من خیلی نکته خوبی بود که وقتی صحبت از پوند میشه دیگه راحت میشه حساب کرد چند کیلو میشه

    نکته ی بعدی صحبت کردن استاد از معجزه بود :

    که باعث شد من برگردم به کتابهای دینی دبیرستان به اون چیزهایی که در مورد معجزه نوشته شده بود اینکه معجزه مخصوص پیامبرانه نه همه ی انسان ها

    و با او نوشته ها و خوندنشون بارها و بارها توی ذهن ما تثبیت شد که ما لایق برخورداری از معجزات خداوند نیستیم ما انسان های شایسته ای نیستم چون فقط اونا این توانایی رو داشتن یعنی به عبارتی ما لایق هم نشینی و صحبت با خداوند و دریافت معجزاتش نیستیم !!!!!!!!!!

    و همین باور نا آگاهانه چقدر من نوعی رو از خدا دور کرد

    اما از وقتی با استاد آشنا شدم فهمیدم که لحظه به لحظه ی زندگی هر انسانی میتونه ی معجزه باشه اگر به منبع وصل باشه .فهمیدم که اگر برای پیامبران اتفاق افتاده اونها موجودات عجیب و غریبی نبودن فقط وصل بودن در اون لحظات به اون نیرو و منبع و همه ی انسان ها میتونن چنین تجربیاتی داشته باشن

    فهمیدم که معجزه ی چیز عجیب و غریبی نیست

    اونا نوشته بودن معجزه یعنی خرق عادت هنوز هم قشنگ توی ذهنم هست این عبارتی که توی کتاب نوشته بودن آره اما خود خرق عادت تعریفش چی بود ؟؟؟؟؟!!!!! هیچکس بهمون نگفت چون خودشون هم نمیدونستن

    اما استاد به من یاد داد که خرق عادت یعنی :

    اعراض کردن از عادت های نادرست گذشته و رو کردن به عادت های درست حال و خلق کردن عادتهای زیبای آینده

    من فهمیدم که :

    حرف میم در معجزه یعنی منم که همه چی رو دارم رقم میزنم برای خودم آگاهانه با نا آگاهانه .منم که چکش رو توی آب میندازم آگاهانه یا نا آگاهانه و منم که میتونم درش بیارم یا نیارم آگاهانه یا نا آگاهانه

    منم که میتونم طناب رو کلاف کنم آگاهانه یا نا آگاهانه که گره نخوره و منم که میتونم آگاهانه اگر گره خورد بازش کنم

    منم که میتونم موقع افتادن چکش توی آب علی بی غم باشم آگاهانه یا نا آگاهانه و منم که میتونم توی سر خودم بزنم آگاهانه یا نا آگاهانه

    منم که میتونم اونقدر پولدار باشم که غم از دست دادن چکش رو نخورم و دوباره یا خودش رو بدست بیارم یا زیباترش یا اینکه عزا بگیرم و هی از اون و چیزهای مشابهش دور بشم

    فهمیدم که :

    عین معجزه یعنی عدالت خدا همینه م

    که من باشم که همه چیز رو رقم میزنم و اون فقط عینیت ببخشه به اون چیزی که من میخوام

    فهمیدم که:

    جیم معجزه یعنی جزای انچه که انجام میدم به خودم بر میگرده با جایز الاختیار بودنم و نه هیچ کس دیگه ای چه از دست دادن چکش باشه و چه بدست آوردنش

    فهمیدم که :

    ز معجزه یعنی زیبایی دنیا به همینه که من جایز الاختیار باشم در خلق دنیای خودم و هر چه از این جواز خودم بیشتر استفاده کنم زیبایی های بیشتری رو در دنیای خودم ایجاد میکنم

    فهمیدم که :

    ه معجزه یعنی هدایت خداوند رو پشت جواز اختیارم ببینم اما از این جوازه استفاده کنم و حرکت کنم تا اون هدایت پشتش رو دریافت کنم نه اینکه قاپش کنم و بزنم روی دیوار و فقط نگاش کنم

    حالا با این درکی که من از کلمه معجزه داشتم بر میگردم به این جریان فایل:

    وقتی که چکش نا آگاهانه از دست استاد افتاد توی آب استاد نه انگشت اشارش رو طرف عزیز دلش گرفت که شما مقصری اگر باهام حرف نمیزدی اینجوری نمیشد و فلان و بهمان کاری که ۹۹ درصد آدم ها در همچین شرایطی انجام میدن و نه انگشت خودش رو سمت خودش گرفت جوری که خودش رو سرزنش کنه

    میدونست که خودش بوده اما چون نا آگاهانه بوده پس بی خیال علی بی غم شد

    و همین انسان بخاطر آزادی مالی که خودش خلقش کرده نگرانی بابت خرید دوبارش نداره چون ثروتمنده و این مبلغ براش عددی نیست

    اما

    همین فرد به اون ندای هدایت پشت اون جواز اختیارش گوش میده نه برای اینکه بهش نیازه داره برای اینکه میخاد از میم و عین و جیم و ز و ه اون کلمه رو باز هم تجربه کنه توی زندگیش به عنوان یک انسانی که پیامبر نیست اما لایق هم نشینی و هم صحبتی با خداوند هست چون خودش این رو در خودش میبینه

    و نتیجه :

    باز هم معجزه ای در لحظه در زندگی

    سپاسگزارم استاد حال خوبی پیدا کردم با این چیزهایی که گفته شد و من نوشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    به نام خدا

    سلام بر همگی

    یه قسمت زیبای دیگه از این سریال و کلی درس

    وقتی داشتم سریال رو میدیم گفتم این آهنربا توزندگی ما حکم چیو داره که دیدم دوستان چقدر تو کامنت ها قشنگ توضیح دادن

    بله اگر ما اون آهنربا رو باور های قدرتمند کننده ببینیم و اون چکش توی آب رو تضاد بدونیم و اون تبلیغاتی که برای آهنربا بود رو دیدن الگو ها تو زندگیم بدونیم بیشتر اهمیت ساختن باور های قدرتمند کننده رو توی زندگیمون درک می‌کنیم

    شما اون آهنربا رو داشتید و چون قبلاً اون چکش رو بلند کرده بود براتون این باور ساخته شده بود که می‌تونه چکش رو بلند کنه اما الان شرایط یکم فرق کرده بود و چکش با فاصله ی بیشتری بود و البته تو آب بود ،با باور قلبی مریم جون که حتما میشه و حرکت شما استاد شرایط هم جور شد و اون طناب رو چند روز قبل مریم جون دیده بودن ،ایمان شما به اینکه میشه با ورودی های خوبی که قبلاً به ذهن داده بودین حرکت کردین و دست به اقدام زدین و نتیجه شد بالا کشیدن چکش

    ما این توانایی رسیدن به خواسته تو وجودمون هست مثل داشتن اون آهنربای قوی تو خونه ی شما کافیه این توانایی رو باور کنیم چطوری هی الگو نشون بدیم به ذهنمون و وقتی باور کنیم و ایمان داشته باشیم اونوقت حرکت میکنیم ومیدونیم هدایت ها میاد و خدا کمک می‌کنه و شرایط هم جور میشه

    این ایده کی به شما الهام شد وقتی که تونستید ذهن رو کنترل کنید و بخاطر از دست دادن اون ابزار اعصاب خودتون رو خراب نکنید پس آرامش داشتن هم خیلی مهمه

    و بازم تو این فایل اهمیت دیدن تصویر نهایی تکرار شد

    مریم جان گفتن مرتب تصویر بالا کشیدن اون چکش رو میدین این یعنی ایمان

    برای هر مسأله ای راه حل هست و اغلب راه حل پیش خودمونه

    همیشه راه حل ها تو دل مسأله است

    درک این موضوع یکم برام سخت بود همش میگفتم یعنی چی راه حل تو دل مسأله است تا مثال نیش زدن زنبور مریم جون رو گفتین که با مالیدن حس مسأله حل شد

    و چقدر نگاه قشنگی داشتن مریم جون به این اتفاق که حتما بدنم نیاز داشته وهمینم میشه وبا این نیش سیستم ایمنی بدنشون بالا تر می‌ره

    و یه نکته‌ی مهمی که گفتین این بود که اگر اتفاقی برامون افتاد نه اینکه خودمون بریم یه بلایی بیاریم و بگیم من این باور رو می‌سازم در این مورد یه داستانی از حضرت علی شنیده بودم که ایشان روزی از زیر دیواری که در حال خراب شدن بود کنار رفتند. عده‌ای گفتند از قضای الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمود: از قضای الهی به قدر الهی فرار می‌کنم. 

    این یعنی خداوند به انسان عقل داده ولی اگر اتفاقی افتاد به ظاهر بد ما بتونیم ذهنمون رو‌کنترل کنیم و بگیم حتما خیری توش هست و اونوقت اون اتفاق هم خیر میشه برامون

    وقتی خدا ذوق و شوق ما رو برای رسیدن به خواسته ببینه به بهترین مسیر هدایت میشیم این موضوع رو هم در عمل بهمون نشون دادین وقتی میگید شب با این ذوق خوابیدید و مطمین بودید باید این کار انجام بشه هدایت میشید به ایده بهتر مثل انداختن چوب ها در آب که چقدر کار رو آسون تر کرد چون شما این باور رو دارید که همیشه راهی آسون تر و راحت تر هست و همینم میشه

    خدایااا شکرتتتتت برای هدایت هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زهره آرزومندی گفته:
    مدت عضویت: 1701 روز

    بنام خالق ثروت افرین

    سلام به همه دوستان و این دو زوج زیبا

    این فایل برامن نکات اموزنده زیادی داشت

    قبل از هرچیزی توجه به نکات مثلت این فایل

    چقدر پرادایس زیبا وزیباترشده

    چقدر اسمون زیباو خوشرنگه

    چقدر سرسبزی پرادایس طراحی زیبایی خداوندوبه ما نشون میده

    چقدر ثروتمندبودن باشکوه

    چقدرخوبه که باثروتت به گسترش جهان کمک میکنی

    چقدراین ابزارها عالی هستن

    هروز و هروز فرصت ها نعمت ها بیشترو بیشترمیشه

    خدایاشکرت

    من عاشقه زندگی درطبیعتم

    یادمه قبل از اینکه استاد باشما اشنا بشم بدلیل محیط کاری که قبلا داشتم و ارتباط زیادی که با مردم داشتم همیشه میگفتم اینقدر دلم میخواد ی جا برم تو دل طبیعت من باشموسکوت طبیعت بودن درکنار حیوانات دورباشم از ادما و زندگی ماشینی

    یادمه وقتی اینومیگفتم تمام همکارام بهم میخندیدن !

    تا اینکه باشما اشناشدم و زندگی شمارو دیدم

    و این خواسته پررنگتروپررنگترشد

    خداروشکر ازاینکه دراین مسیرالهی قرار گرفتم

    وبا سریال سفربه دورامریکا و زندگی دربهشت تمام باورهای ما تغییرپیدا کرد

    خداروشکرت

    استاد ازشما بینهایت سپاسگذارم

    با دیدنه این سریال ها و توجه به نکات مثبتش و ایجاد حس عالی واضح میشه تمام خواسته هامون وخلق میکنم درزندگی روزمره تمام انچه که میبینیم

    تحسین میکنم این رابطه عالی بینه شمارو که اینقدر پایه و رفیق هم هستید

    اینکه در یک مدارهستید ودرمورد اتفاقات عالی و نکات مثبت در طول روز ساعت ها اگاهانه باهم صحبت میکنید و این احساس عالی رو بیشتروبیشتر میکنید و اتفاقات عالی ترو برا خودتون خلق میکنید

    این عالیه

    از خداوندمیخوام منوثابت قدم کنه دراین مسیر ومنوهدایت کنه به زندگی در دل طبیعت و ی فردی مناسب ودرمداربالا دربهترین زمان تومسیرزندگی من قراربده

    واقعا میشه جوردیگه هم زندگی کرد و از تمام لحظات لذت برد

    چقدر شما دوزوج با کوچیکترین اتفاق حال خودتونوعالی تروعالی ترمیکنید و این نشون دهنده طی کردنه تکامل زیاده

    واقعا درلحظه زندگی کردن یعنی این

    براتون بهترین هارو ارزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    به نام رب هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و بقیه اعضای این خانواده صمیمی

    روز9

    این فایلم از اون فایلایی بود برام که من شوکه شدم

    یعنی اصلا من لذت میبرم از خدایی که خوب بلده خدابی کنه

    هدایتگری که هیچوقت مارو رها نکرده

    من امروز یکم انرژیم پایین اومده بود

    تغییر نگاهم برام سخت شده بود

    و از طرفی از خودم انتظار داشتم که بتونم خودمو زودتر بیارم تو مسیر

    تو همچین موقعایی یکم از خودم شاکی میشم

    میگم پ چرا قانونو اجرا نمیکنی د؟

    تلاش میکنم ولی بعضی وقتا مشکل میشه

    و امشب خدا با من حرف زد

    تو این فایل

    درباره تغییر نگاه

    درباره تکاملی بودن این فرایند

    و درباره تلاش های مستمر و پایدار برای تغییر

    از کامنت های عالی همه بچه هام سپاسگزارم

    خدایا شکرت

    راستی سال نو هممون مبارک باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مه‌تا عسگری گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    استاد چه میکنی با ما آخهههه!؟

    من نمیدونستم به منظره نگاه کنم لذت ببرم یا به طرز نگاه کردن استاد به مریم جان وقتی داشت صحبت میکرد !؟

    واااقعا از ته دلم کیف کردم از اینکه انقدر عاشقانه باهم صحبت میکنید بدون اینکه حس کنید حرفای طرف مقابل تکراری و خسته کننده‌ست و جوری نگاهش میکنید که انگار تازه اوایل آشناییتونه خدایا من غشششش

    استاد من دو جلسه از توحید عملی رو نگاه کردم چندین بار و از ته دل خواستم که فقط به خدا توکل کنم و تنها به اون امید داشته باشم ، شاید 3 روز از توجه من به این مسئله میکذره ولی امروز اتفاقاتی افتاد که من با تماااام وجود فهمیدم تو این دنیا فففقققط خدارو دارم

    درسته اولش گریه کردم و برام سخت بود ولی وسط گریه‌هام فهمیدم این خواسته‌ی خودم بوده که خدارو با تمام وجود داشته باشم و تنها یاور من باشه و دیگه ناراحت نشدم و خدارو شکر کردم برای پیشرفت‌هایی که قراره از این به بعد داشته باشم چون حس میکنم الان روی سکوی پرتاپ‌ ایستادم و قراره منو به جاهای عااالی پرتاب کنه ! جاهایی که چندین ساله براشون رویابافی میکنم و بهشون نمیرسم

    استاد من از دست هیچکس ناراحت نیستم

    از هیچکس توقع ندارم

    دیگه مسائل مربوط به بقیه تو زندگی من تاثیر نداره

    و حس میکنم یه بار 1000000 کیلویی از روی روحم برداشته شده

    حتی راحتتر نفس میکشم

    این حس خیییلی قشنگه

    من یقین دارم اتفاقات بینظیری درانتظار منه و من مثل اهنربای شما دارم اونارو به سمت خودم میکشم

    استاد از شما و مریم جانم بینهایت سپاسگزارم

    شما دستان خدا تو زندگی من هستین

    و من چقدر خوشحالم که تو این سفر روحی با شما همسفر هستم️

    در پناه رب باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: