سریال زندگی در بهشت | قسمت 116 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

198 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    سلااااام استاد عزیزم ، مریم جان عزیزم

    دیشب داشتم این فایل که نشانه روزم بود رو میدیدم و وسطاش اینترنت کلا قطع شد !

    من هم سعی کردم غر نزنم و گفتم که حتما بقیه ویدیو رو بعدا میبینم و حالا میتونم نوشته های دوستان عزیزم رو که در این صفحه هستن رو بخونم و واقعا تحسینشون میکنم که چقدر نگاهشون و توصیفاتشون زیباست ، دیشب چون فقط همین صفحه ای که باز مونده بود رو میتونستم بخونم با تمرکز و دقت بیشتری خوندم و واقعا لذت بردم

    خدایا شکرت

    صبح که بیدار شدم اینترنت وصل شده بود و خیلیییی شکرت خداجون

    استاد وقتی میخام این ویدیو هارو ببینم هدفونم رو میارم و با کیفیت اچ دی و ولوم زیاد میبینم و علاوه بر اینکه کلی لذت میبرم ، واقعا خودم رو اونجا حس میکنم :)

    شاید باورتون نشه ولی وقتی ایده هاتونو اجرا میکردین و منجر به حل مسئله نمیشد هر لحظه تصور میکردم الان شما میگین اه ای بابا و حداقل ی کوچولو غر بزنین یا حتی ناراحت بشین و یکم چهرتون دپرس بشه و حتی مریم جان مثلا بگن ای بابا و دیگه حوصله فیلم برداری نداشته باشن و گوشیو بندازن اونور :)))

    اما چیزهایی که دیدم دقیقا برعکس اینها بود !! شما آروم بودین ، منتظر شنیدن هدایت بودین

    مریم جان هم کاملا خوشبین بود و هر قدمی که برمیداشتین چ منجر به حل میشد یا نه ایشون نکات مثبتشو بازگو میکردن و انگار با ذوق فیلم برداری میکردن از این روند و میدونستن که جلوتر این مسئله حل میشه و حتی چقدر میتونه جذاب باشه که بعدا بشینی و این ویدیو رو از نگاه شخص سوم ببینی ، همه ی اون عمل کردنا تلاشها در آخر چجوری باعث حل مسئله شدن و چقدر این موضوعات ایمان شمارو قوی تر از قبل میکنه ، خیالتون رو راحتتر از قبل میکنه… البته که شما در این تکاملتونو طی کردین که به این حد از کنترل ذهن و تسلیمی و امیدواری و ایمان رسیدین … شما راه رو بلد شدین و با این ویدیو ها شما هم الگوی ما میشین و ما هم کوچولو کوچولو یاد میگیریم … من عاشقتونم

    چقدر صحبتهای آخرتون رو دوست داشتم..

    برای منی که این همه فایلای شمارو دیدم و سعی کردم به حرفاتون فکر کنم و عمل کنم هنوز این موضوع درست جا نیوفتاده بود … اینکه در انجام کاری قرار نیست همه ی ایده هایی که خداوند الهام میکنه سبب همون نتیجه ی دلخواهِ همون لحظه م بشه … این خیلی درس وسیعیه و حس میکنم فعلا فقط برام ی کوچولو روشن شده و واقعا خداروشکر از این آگاهی جدید

    وقتی ایده ای رو انجام میدادم و میدیدم به نتیجه ای نرسید واقعا فکر میکردم دارم اشتباه حرکت میکنم و متوجه نشدم که این ایده الهامیِ خداوند بوده یا نبوده … و ی موقع هایی ناراحتم میشدم ..!

    ولی الان دارم این آگاهی رو درک میکنم که عمل کردن به ایده هارو ربطی به نتیجه ش ندم…

    تسلیم باشم و به ایده ها عمل کنم و منتظر نباشم که حتما به جوابی که در همون لحظه میخام برسم ، در این راه عمل کردن من کلیییییی چیز قراره یاد بگیرم و به هدف اصلیم که خوشبختیه نزدیک میشم …

    استاد مثالی که زدین از بازیها واقعا عالی بود و به درک بهتر این موضوع میشه

    و من همین 2 روز پیش یکی از ماشینامون از صبح خاموش شده بود و استارت نمیخورد و پدرم غروب به من زنگ زد و گفت برو روی سر باتری آب جوش بریز و تست کن ببین استارت میزنه یا نه … اولش تو ذهنم داشتم فکر میکردم که وا خب خودش یکی دو ساعت دیگه میاد و تست میکنه دیگه ..! ولی گفتم نه چ عیبی داره میرم تست میکنم و رفتم

    با اینکه هزاران بار دیده بودم پدرم و بقیه چجوری کاپوت رو باز میکنن و فکرم میکردم خیلی خوب بلدم ولی وقتی رفتم انجام بدم اهرم باز کردنِ کاپوت رو پیدا نمیکردم :))) و مثل شما سریع سرچ کردم ولی باز هم چیز ب درد بخوری پیدا نکردم که متوجه بشم اهرمه دقیقا کجاس ! :) ولی دیگه گفتم من باید انجامش بدم دستمو بردم زیر قسمت فرمون اینا و کلا گشتم و یهووو پیداش کردم و و و و و کلی داستان داشتم تا دوباره ببندمش و … و آخرش حتی ماشین استارت نخورد :)))

    ولی الان که دارم فکر میکنم واقعا خیلی خوب شد که من اینکار رو رفتم انجام دادم و بطور عملی یاد گرفتمش

    و همه چیز همینه ، ما باید عمل کنیم تا متوجه بشیم چقدر اینکاره ایم وگرنه فقط با فکر کردن بهش که همه مرد میدونن :)

    ایمانی که عمل نیاورد واقعا حرفه مفته

    و اما جکوزیِ هیولاتون !! Wow !!

    به به

    خیلیییییی قشنگه

    چقدر راحت اومدن و نصبش کردن

    میدونم که قراره باهاش کلیییییی لذت ببرین و ان شاالله که ویدیو بگیرین ازش ما هم کلیییی ذوق کنیم

    وووی خداا یه عالمهههه مرغ

    این مرغها که خیلییی باحالن خیلییییی فرز و پر جنب و جوشن هی میرن اینور اونور کلییییی سرصدا میکنن خیلی بامزن :)

    ان شاالله که هرروز بیشترررررر و بیشترررررر بشن

    و همینطور تو یکی از نوشته های دوستان خوندم که وقتی داشتین تو ماشین در مورد اینکه خداوند با دستهاش داره کلییی از کارا رو براتون انجام میده واقعا در اون لحظه ما خدا رو تو چهرتون دیدیم …

    واقعا تحسینتون میکنم این ایمان ، تسلیم بودن در برابر خداوندتون رو

    عاشقتونم

    در پناه حق

    فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سعید رضا رادمنش گفته:
    مدت عضویت: 2417 روز

    سلام استاد حل مسئله و هم قدم مهربوون مریم عزیز

    (((( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ))))

    الان داشتم فکر می کردم که وقتی شما داری من رو هدایت

    می کنی رنگ صدات فرق داره و بسیار دل نشین و اعجاب انگیز ه .

    و کلماتی که داری بکار می بری در جملات توی مغزم حک میشه .

    انگار هزاران سال هست که افکار شما جزء بدنه اصلی وجودی

    من بوده و هست.

    حتی چهره شما برای من از خیلی سالها قبل آشنا بوده

    و غریبه با من نبوده .

    سپاسگذارم از توضیحات بموقع شما که من بارها و بارها

    این فایل رو باید اول گوش کنم دوم درک کنم سوم آهسته

    آهسته دست بعمل بشم چهارم تداوم در عمل داشته باشم

    تا اینکه آرووم آرووم نتایج رو توی زندگیم ببینم .

    و وقتی می بینم که از این روش دارم بهبود در همه ابعاد زندگی

    پیدا می کنم دیگه همین باورها رو قوی تر کنم و دنبال راه و افکار

    دیگری نباشم .

    بازم سپاسگذارم از توضیحات فوق العاده شما که به اندازه

    خریداری یک محصول برام نشانه های فراوون و ارزش بینهایت داشت .

    درود برشما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    میلاد قاسم زاده گفته:
    مدت عضویت: 1723 روز

    سلام استاد عزیزم

    خداقوت مبارکتون باشه وقتی عکس این قسمت رو دیدم کلی خوشحال شدم🥳🌺♥️

    اما استاد من ۳ سالی میشد توی یک دفتری کار میکردم و کارای تصویر و تدوین انجام میدادم و بسیار همکاری که داشتیم فوق العاده بود و خداروشکر میکنم بابتش

    اما یه چند مدتی با تغییر باور هام کلا جدا شدم و گفتم خدایا یه کار خیلی خوب برام پیدا کن

    خدا هم اصلا به صورت معجزه آسا که شاید توی فکر بعضی ها نگنجه برام یه کار فوق العاده آماده کرد و منو هدایت کرد سمتش

    اما یه چند روزی میشه که رئیس اون دفتر سابق گیر داده که تو چرا داری میری و باید میموندی و تو خیلی نامردی و این حرفا

    از همون موقع گفتم پسر این یه نشانس تو داری از مدار خواسته هات دور میشی

    باز نشستم چند ساعت فایل هاتون رو گوش دادم هر روز حدود ۴ ساعت فقط توی سایت شما دارم فایل میبینم و گوش میدم هرکاری انجام میدم دارم صدای شمارو گوش میدم و این کار خیلی برام لذت بخش هست و دنبال این سوال بودم که واقعا من دارم اشتباه میکنم یا رئیسم که امروز به طور بازم معجزه آسا با فایل شما روبه رو شدم و اون تیکه که گفتید باید به ایده هایی که الهام میشه عمل کرد و الان درصدی هم شک ندارم که کاری که دارم میکنم درسته چون از طرف خداوند هست و خداروشکرررررررر میکنم از این بابت

    نمی‌خواستم اینقدر طولانی بشه🤔🙂😂

    هرکجا هستید از پناه الله مهربان شاد و سلامت باشید و خداوند هدایت گرتون باشه

    خدایار و نگه دار♥️🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    محمدمهدی عین ابادی گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    سلام به مربی های عزیزم وهمچنین سلام خداوند حکیم از خداوند متشکرم که باز هم به من فرصتی در کنار استادای عزیزم ودوستان هم مداری گلم باشم خداوندبازامروز منو به مسیری هدایت کرد که پراز زیبایی هست واقعا توی این مسیر جز زیبایی چیز دیگری نیست خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست چون امروز هم مرا به قسمتی دیگر از سریال زندگی در بهشت هدایت کرد که باز بهترین هارا لایق خودم بدونم وبا استفاده از قانون احساس خوب =اتفاق خوب تا همین لحظه اتفاقات وشرایط یو خلق کردم که انسان های معمولی از آن غافلند واون اتفاق به قول استاد ایمان مساوی عمل صالح است وامروز آنقدر عمل صالح انجام دادم که فقط میخوام آین ساعتی که تا زمان خوابم مونده رو شکر گزار خداوند باشم امید وارم در پناه الله یکتا شاد و سلامت وسعادت مند در دنیا وآخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2926 روز

    به نام خداوندی که قوانین ثابتی دارد

    سلام استاد عزیز و مریم بانو و دستان گلم

    خدا رو شکر می کنم که منو در مدار دیدن این فایل زیبا قرار داد و نکته های زیادی رو یاد گرفتم و به امید خدا همه اونها رو در زندگی خودم بکار ببندم و خیلی حال کردم که استاد گفت ما از همون اول می دونستیم که باید از جرثقیل یا همون وینچ استفاده کنیم ولی با وجود این باز می خواستم که تمام ایده های خودم رو امتحان کنم و فکرهامو تبدیل به عمل کنم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست و این خیلی منو تکون داد که بیشتر حواسم رو جمع کنم که تمام تلاش خودم رو بکار بگیرم که به چیزهایی که ایمان دارم عمل کنم و فقط شعار ندم بازهم از استاد عزیزم تشکر می کنم

    خدایا شکرت 🙏🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محسن مقدم گفته:
    مدت عضویت: 3729 روز

    فقط یه چیزی استاد

    چقدر انگلیسی شما خوب شده چقدر قشنگتر صحبت میکنید خیلی تعجب کردم به نسبت فیلمهای قبلی خودتون که انگلیسی صحبت میکردی هر چند خیلی کم تو فیلم ها بود ولی به وضوح مشخصه که خیلی روان تر و مسلط تر به نسبت قبل شدید.

    شاید خودتون متوجه نشده باشید براتون عادی باشه

    داری به هدفت نزدیک تر و نزدیک تر میشی که سمینار با زبان انگلیسی بزاری و جالب اینه که در مسیرت هم داری لذت میبری.

    برات آرزوی موفقیت میکنم و خوشحال میشم ببینم به این جایگاه هم رسیدی . فی الواقع همه ما خوشحال میشیم شما به خواسته ات برسی . باعٍث افتخار برای ماست.

    ما منتظر اون روز هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    ممنونم از شما که اینقدر زندگی را برای ما لذت بخش کردی

    چه جالب مسئله و حل مسئله را به نمایش گذاشتین

    قبل از اینها هر وقت مشکلی یا بهتر بگم مسئله ای توی زندگی پیش می امد و دقت کردم که من و خیلی ها هم که مثل من بودن و هستن اینو یک عذاب از طرف خداوند میدونستیم ودنبال این بودیم که چه گناهی کردیم تا این عذاب توی زندگی مون پیش امده و هی گذشته و حال خود را برسی،میکردیم که کدام گناه باعث این مشکل شده است و بعضی وقتا به چیزی نمیرسیدیم و بعضی ووقتا هم اگه میرسیدیم هی ترسمون از خدا بیشتر میشد که مثلا من دیروز فلان کارو کردم و حالا این جور شده و این مشکل یا به عبارتی عذاب خداوند به من نازل شده و بدتر از ان میرفتیم تو دور مقایسه،و نگاه کردن به زندگی مردم و ببینیم که چه گناهی کردن و خدا کجاها انها رو عذاب داده و کجاها نداده و یا کم داده بعد می افتادیم به جون خدا که تو چقدر ناعادلی فلانی فلان کارو کرد چرا عذاب ندادی من اینو انجام دادم چرا فلان عذاب انجام دادی،و کمک م از خدا بدمون میامد و ازش فاصله میگرفتیم و مشکل همچنان به قوت خودش باقی مانده بود و روز به روز بزرگتر میشد ،گاهی این جور مواقع هم یک ادم پیدا میکردیم که این مشکل را گردن ان بندازیم و بیایم خودمون رو روی ان خالی کنیم چقدر شده که در محیط خانه ،محل کارو….یک مسئله ای،پیش امده و هی به جون همدیگه افتادیم که تو باعث شدی ان یکی بگه که تو باعث شدی چون با پیش امدن یک مشکل وقتی اونو عذابی از طرف خداوند ببینیم و اونو به خاطر گناهانمون ببینیم سعی میکنیم برای رهایی از حس گناه عامل ان مشکل را شخص دیگه ای بدونیم و خودمون را از شر ان حس بد رها کنیم و به خاطر این مسئله چقدر زندگی ها از هم پاشیده شد چقدر کتک کاری ها میشد و…وحتی گاهی گیر میدادیم به وسایل به عنوان مثال میگفتیم این تراکتور برای ماخوش یومن نیست حتما خدا نمیخواد ما اینو داشته باشیم اصلا فلانی ها ما راو چشم زدن که این اتفاق افتاده و سعی میکردیم تو اولین فرصت از شر این تراکتور خلاص بشیم و بگیم حالا که خدا نمیخواد ما هم نمیخواهیم و از فردا روزش میافتادیم به جون خداو یا تحقیر و سرزنش کردن خودمون یا پیدا کردن کسی که ما رو چشم کرده است

    اما یک نگاه متفاوت به این مسئله چقدر زندگی را زیباتر میکنه چقدر چیزها که یاد نمیگیریم چقدر که ارتباطات را محکم تر میکند .مسئله پیش امده تراکتور فرو رفته در گل و شل حلش کنم و لذت ببرم لذت این کار کمتر از شنا کردن در اب دریاچه نبود کمتر از لذت بردن از نسیم صبحگاهی پارادایس نبوذ کمتر از دیدن طلوع و غروب زیبای خورشیدپارادایس نبود،و…..و من هم لذت بردم همان طور که از همه اتفاقات زیبایی که توی پارادایس میافتاد .همان طور که دوست داشتم چنین پارادایسی برای خودم داشته باشیم دوست داشتم که مسئله برام پیش بیاد و حلش کنم و لذت ببرم همان طور که دیدن طلوع خورشید پارادایس از پشت صفحه دوربین برام لذت بخش بود

    امیدوارم که مطلب و حس درونی ام را خوب رسونده باشم

    چند سال پیش،یک متنی جایی خوندم که طرف نوشته بود دوست دارم هر روز یک مسئله تو زندگی ام پیش اید و حلش کنم و رشد کنم و لذت ببرم ان روز با خودم گفتم چقدر این ادم احمقه ماداریم از شر مسائل و مشکلات فرار میکنیم و این ادم چقدر احمقانه مسئله و مشکل برای خودش میخواد من انروز نگاه دیگه ای به مسائل داشتم و انها را عذابی از طرف خداوند میدونستم و ازشون بیزار بودم ونسبت به خودم و خدای خودم حالمو بد میکرد اما امروز با دیدن این فایل تازه فهمیدم که ان نویسنده چی میگفت و حالا میگم خدایا شکرت به خاطر تمام مسائل زندگی که باهاشون روبرو میشم و با حل هر کدام از انها قوی تر میشم مثل کسی که توی حل مسائل ریاضی خیلی قوی شده و میگه بدین یک مسئله های سخت و سخت و حل کنم که لذت بیشتری ببرم و به توانمندی خودم بیشتر ایمان بیاورم و اگر حل نشد راه حلشو پیدا میکنم و یک قدم میرم جلوتر حالا میفهمم که چرا میگفتن خدا کسایی رو که بیشتر دوست داره مسائل بیشتر بهشون میده که قوی تر بشوند و بیشتر رشد کنندو…اما ما متاسفانه به نگاه بدمون به این موضوع چه بلاها که سر خودمون و دیگران در نیاوردیم

    استاد عزیزم ممنون از تو ممنون ممنون ممنون دوستت دارم چرا که ما را روز به روز به خدا و خودمون عاشق تر میکنی

    و با تمامی مطالب سایت از فایلها ،کامنتها ،سوالات عقل کل،سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت داریم پله پله بالاتر میریم تا به خود واقعی و خدای واقعی برسیم من امروز با دیدن این فایل یک پله رفتم جلو همه پله هارو دوست دارم و دوست ندارم یکی یک درمیان برم بالا دوست دارم از پله کامنتها از پله کتابهااز پله سفر به دور امریکا و غیره و غیره یکی یکی بالا برم و لذت ببرم و رشد کنم بزرگ بشم گر فاصله ام با شما زیاده اما از همین پله هایی که شما بالا رفتین اگه منم بالا برم به شما میرسم به خود و خدای واقعی ام ممنون

    دوستون دارم که دوست داشتن واقعی را یادم دادین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سهیل احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2285 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته.

    استاد یه طناب می بستین به تراکتور سر دیگه ش رو رشته به رشته می کردین هر رشته ش رو می بستین به یکی از این مرغ و بوقلمونا تراکتور رو می کشیدن بیرون. این همه غذا می خورن و شیطونی میکنن حداقل یه جایی به درد بخورن دیگه.

    خوش و خرم باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    وای استاد

    این جملات طلاییتونو باید مثه کتیبه کوروش با طلا با طلا واقعا با طلا بنویسم بزنم سر در خونم

    اگه ایده های جواب ندداده به این معنی نیست که هیچ فایده ای نداشته اون ایده ها قطعا برای ما درسی خواهد داشت و پلا ای از پله های پیشرفت ما بوده و یقینا مارو آگاه تر کرده

    اگرالان جواب نگرفتیم با عمل به این ایده

    باید اینو بدونیم

    این ایده و عمل بهش توی قدمای بعد بدردمون خواهد خورد و ما به این تبر احتیاج پیدا خواهیم کرد…..

    خدایا شکرت ازین آگاهی های زیبا

    این که شما به راحتی از آب استفادا میکنید و محل زندگیتون فراوانی آب رو به نمایش گذاشته با اون خونه ی روی آب زیبا حس و حال منو عالی میکنه

    الان یاد بچگیام افتادم با این شیری ابی که شما دارین راحت ازش استفاده میکنین

    اون زمان هنوز باور کمبود توی ذهنمون وجود نداشت و من هم که همیشه عاشق اب بودم به راحتی شی اب حیاطو بازی میکردم و هر جا آب بود منم بودم …

    خدایا کمکم کن که فراوانی آب رو دوباره مثل کودکی باور کنم و زندگیم پر شود از آب و رود و زیبایی

    خدایا شکرت بخاطر حال خوبی که این فایل برای من داشت

    واقعا مثبت بود واقعا مثبت

    جالبه زندگی در بهشتم برای ما مثل یه سفره

    سفری به دل طبیعت

    مثه سفر به ی جای دنج میمونه جایی کا خودت تنها با خانواده سفر کردی

    و حال مارو به اندازه ی ی سفر زیبا خوب میکنه هر قسمتش ،

    خدایا شکرت بخاطر این همه نعمت

    که تا وقتی حرکت نکنی نمیبینی

    که تا وقتی خودتو تغییر ندی و باورهاتو دست کاری نکنی نمیبینی

    شکرت بخاطر نعمت های فراوونت

    کمکمون که بیشتر و بیشتر ببینیم نعمتاتو

    ممنونم که همیشه کمکم میکنی

    دوستون دارم بچه ها

    بوس به کله همتون ؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    سلام و درود

    این فایل نشانه امروزم بود ،خدا رو شکر

    و البته لری چقدر با دقت کار فنی انجام میده 🤩💪از طرف من بهش بگین Good job Larry

    خیلی برام جالب بود ،دو فاز ۱۱۰ ولت ، اینو من فقط توی پالایشگاه گاز دیدم . بخاطر اینه که ۱۱۰ ولت خطر جانی نداره، ایمنی بالاتری داره ، و اگه دوتا ۱۱۰ ولت به هم برخورد کنن جرقه نمیزنه، مثل شبکه برق ایران که یه ۲۲۰ فاز و یه نول اگه برخورد کنن جرقه میزنه. عمر دستگاه ،اتلاف شبکه و … همه چیز توی این حالت ۱۱۰ بهتره.

    آقا این درآوردن تراکتور عجب ماجرایی بود، بسیار عالی و پر از تجربه. تا شما اون پین زنجیر رو آزاد کردین من صدبار خدا خدا کردم زنجیر در نره بخوره بهتون. خدا رو شکر که با ایمنی کامل و به خوبی به سرانجام رسید .

    صحبت های پایانی بسیار عالی و لذت‌بخش بود.

    یاد بیت شعری از سعدی شیرازی افتادم « به راه بادیه رفتن، به از نشستن باطل ؛ که گر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم» همین فعالیت کردن توی باغ و زمین و خونه و کار فنی و دست به آچار شدن خودش بسیار بسیار تو خوب شدن حال آدم تاثیر مثبت می‌ذاره. خدا رو شکر بخاطر این نشانه امروزم. بی نهایت دوست دارم توی پارادایس توی‌ کارهای فنی بهتون کمک کنم استاد. ان شاالله به لطف رب العالمین بتونم هدایت بشم به همه خواسته های ارزشمندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: