سریال زندگی در بهشت | قسمت 125

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار علیرضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام بر استاد عباس منش عزیزم

سلام بر خانم شایسته مهربان

اولا باز هم قانون ارزشمند تکامل و استفاده از تضادها چقدر به چشم میان. اینکه استاد عزیزمون یک پیشبند چرمی با اون کیفیت بالا و بسیار خوشرنگ بدلیل اینکه براده ها و جرقه ها حین کار با ابزار آلات مشکل زا شده بودن سفارش میده و بعدم با برخورد به یه تضاد دیگه بنام توری لونه مرغی که بدلیل نازکی رشته هاش بسرعت در هم پیچیده میشه و امکان سایز کردن و بریدنشو بعد از باز کردن رول پیچش واسمون مشکل میکنه چقدر خوب و راحت استاد اومدن و با یه برش مقطعی با سنگ فرز کار رو انجام دادن بهمین سادگی و زیبایی البته که میشد سنگ فرز بزرگتری باشه و با یه برش هیولا وار کار رو انجام بده اما با همین وسیله موجود هم کار بنحو خوبی انجام شد و ایده خانم شایسته عزیز که از میز برای برش ادامه مقطع استفاده کردن برام جالب بود خیلی خدایا شکرت

احسنت ، آفرین و مرحبا بر خانوم شایسته مهربونمون که ماشالله بدون هیچ ترس و واهمه ای رفتن و نشستن پشت تراکتور تو دلم واقعا تحسینشون کردم و آفرین به اشاره بسیار درست و دقیقشون به اینکه استاد اصلا و ذاتا یه آموزگار بدنیا اومده! دقیقا همینه چون استاد عزیزمون نه تنها در آموزش قوانین بلکه در آموزش هر کاری میخواد درست کردن یه دوش صحرائی باشه ، میخواد استفاده از جت اسکی باشه ، میخواد روندن تراکتور باشه ،میخواد بریدن چوب یا درخت باشه ، میخواد آشپزی کردن باشه و …… در تمام موارد عاالی عمل میکنن چرا؟ چونکه استاد به الهاماتشون خیلی خوب عمل میکنن و باور دارن انجام هر کاری بسیار سادس همین یه باور باعث میشه در مسیری قرار بگیرن که ایده ها ، افراد ، موقعیتا و ….. جوری manage بشه تا کارها ساده و ساده پیش برن و و یه نکته مهمم نباید فراموش کنیم که استاد همیشه سعی در انجام دادن و آموزش اصل رو دارن یعنی توی هر موضوعی ممکنه کلی ایده و راه و …. بذهن خطور کنه اما خیلی از اونا اصل نیستن و یادگیریشونم کمک خاصی به انسان نمیکنه بلکه برعکس باعث میشه مسیر رسیدنت خواه یادگیری یه نرم افزار باشه خواه روندن تراکتور خواه استفاده از یه ابزار خاص و ….. بسیار سخت و طولانی بشه جوری که اصلا رهاش بکنی! یعنی خیلی از چیزایی که ما شاید بدنبالشون نمیریم و یا رفتیم ولی نصفه و نیمه رها کردیم احتمالا دلیلش همین بوده که ازش یه غولی توی ذهنمون ساختیم و اونقدر مسیر رو سخت و طاقت فرسا و وحشتناک دیدیم که کلا بیخیالش شدیم. در واقع یادگیری اصول بما کمک میکنه تا در زمان سریعتر و با آرامش و لذت بیشتر به خواسته هامون براحتی و نه با زجر و سختی برسیم. خیلی مهمه که ما بهینه ترین مسیر رو واسه رسیدن به خواستمون انتخاب کنیم نه لزوما هر مسیری رو. خدایا شکرت

بارها و بارها باید همگیمون خانم شایسته عزیز رو تحسین کنیم بابت این طرز فکر زیباشون و رفتن به دل تمام ترسها و محدودیت های پیش فرض و پیش ساخته ذهنی ایشون هم مثل استاد در دل ترسهاشون حرکت دارن میکنن و این سریال زندگی در بهشت چقدر زیبا داره برامون بتصویر میکشه رفتارهایی رو که از باورهای قدرتمند و متفاوتی حاصل شدن. ابتدا ترس بر موتور سواری رو غلبه کردن بعد ترس بر روندن تراکتور ، ترس بر بیرون رفتن و زدن بدل تاریکی در محوطه پارادایس و خدا میدونه در آینده به چه ترسهای دیگه ای میخوان اینجور حمله بکنن. دمتون گررم خانم شایسته عزیز و احسنت و مرحبا بر همه این ایمان جسارت و شجاعتهایی که بخرج دادید و بعنوان یه الگو واسه خیلیامون تبدیل شدید. خدایا شکرت

برام جالبه اینکه در آمریکا افراد زیادی بسبک شخصی خودشون دارن زندگی میکنن مثل دوستمون آقای جو یه کاراوان بدنبال ماشینش بسته و خیلی راحت در حال سفره جالب بود این موضوع که استاد بهش اشاره داشتن اینکه این آقا از تجربیات استاد و عزیز دلشون در پارادایس متعجب مونده بود. این نشون میده که چقدر استاد خوب روی خودش کار کرده و چقدر در دل ناشناخته ها و ترسهاش رفته و چقدر تجربیاتی رو بواسطه این اعمال توی همین چند سال اقامتشون تو آمریکا کسب کرده که مردم native اونجا ازش بیخبرن!!! درس بزرگی بهمون میده اینکه اگر با عشق و علاقه و تمرکز 100 درصد روی هر موضوعی وقت بگذاری آنچنان پیشرفت و رشدی حاصل میشه که نمیتونی تصورش رو بکنی این موضوعیه که استاد در محصولات و فایلاشونم بارها و بارها بخوبی بهش اشاره داشتن. “”گنج تمرکز لیزری”” ادوات نظامی همیشه یکی از علاقه مندیای من بوده خصوصا هرچی مربوط به آرمی و ارتش ایالات متحده میشه این نفربر جالب هم خیلی باهاش حال کردم استاد البته فکر کنم باید کشنده ای بکشدش و خودش بی حرکته اما دیزاینش و استایلش واقعا فوق العادس بقول استادمون هنوز ایده ای براش نداریم اما انشالله استفاده های خوبی ازش میکنیم. توی ذهنم همیشه به این فکر بودم که چیکن تراکتورقراره چطوری جابجا بشه؟ آیا بیل مکانیکی یا چنگک ها میرن کفش و بلندش میکنن یا ….. خلاصه جالب بود طرحی که استاد دادن در واقع یه چهارچوب با پروفیل آهنی به سازه اصلی متصل کردن و بسادگی چنگکا میرن زیرش و سازه رو جابجا میکنن. اون پروفیلام اونقدر قدرتمند بودن که بنظرم براحتی وزن سازه رو تحمل میکنن. مرسی از جوی عزیز که بعنوان دستی از دستان خداوند در این قسمت همراه استاد و عزیز دلشون شد تا کارها رو براحتی و سادگی هرچه بیشتر به پایان برسونن.

در پناه الله یکتا و مهربان

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    388MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

175 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه ۱۴۰۳» در این صفحه: 2
  1. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 665 روز

    سلام و صد سلام ب روی ماه ناعمه جان

    عزیزم تو فرکانسی هستم ک کامنتت رو خوندم جواب خدا بود برای سوالاتم

    واقعا همزمانی ها عالیه و خدا برای تمام حال وهوا و سوالات ما جواب واضح داره

    دلم خاست کامنتت رو کپی کنم جاهایی که بهم حال داد و دلم خاست با جون و دل بخونم و جواب سوالاتم بود ک خودت دوباره کامنت پراز اگاهیو زیبای خودت رو بخونی

    بهم گفت اصل رو از فرع تشخیص بده، یه رصدی کن افکار روزمره تو، درسته الان خیلی چسبیدی ب اصل و از حواشی خودتو دور کردی، ولی یه فکری داشت اصطحکاک ایجاد میکرد، ی سوراخ ریز نشتی داشتم، دیدم حواسم جمعِ جمع خودم نیست، یه موقع هایی فکرم میره پیش کارای یه نفر، راضی نبودم، و گفتم نه ناعمه تو باید از اینم بهتر عمل کنی، از اینم متمرکزتر، ذهن تو فقط باید درگیر اهداف و وجود خودت باشه، تو وقتی داری غذا میخوری فقط باید غذا بخوری، چرا ذهنت درگیر کارای فلانیه، بعدازظهرش رفتم پیاده روی و صحبت با خدا، گفتم خدایا فرعیات رو ازم دور کن، بهم یه نشانه بده، نمیخوام ذهنم درگیر چیزی غیر از خودم باشه، ذهنم درگیر کسی باشه ک من اصلا اولویت اش نیستم، من چرا باید اولویتم کارای اون فرد باشه؟

    و شب یه نشانه اومد ک بلههههه، این آدم هم فرکانس تو نیست، آره آدم خوبیه ولی تو بیخودی ذهنتو درگیر کرده بودی، و تو ذهنم قطعش کردم کلااااا، و بی حسی کاااامل، و باز شاخ و برگ های اضافی ذهنم رو زدم ک تمرکزم فقط و فقط رو اصل باشه، من فقط باید حالم بهتر و آرام تر باشم، باید در صلح تر باشم نه درگیرتر. اگه می بینی چیزی بیخودی درگیرت کرده، فکری، فردی، ترسی، وایستا پیداش کن، در موردش فکر کن بگو ارزشش رو داره ک انقد حجم مغزت رو درگیر کردی؟ تو فقط باید حجم مغزت برا خودت باشه برا شخص خودت، برا کارای خودت، برا اهداف خودت، برنامه های خودت، حال خوب خودت.، ناعمه ب حدی از ثروت ساختن برس ک هرچی حال دلت رو خوب میکرد حتی اگه خواستی دکورش کنی بخری و بهش برس و بعد ازش گذر کن.

    اینه خوبی ثروت، تو حسرت چیزی تو دلت نمی مونه، یه خانم مولد باش، خودت پول داشته باش ک هر چیز خانمانه ای خواستی بخری و مثلا شوهرت دراینده بهت نگه وا دفتر میخوای برا چی، این همه پول میدی رو دفترچه؟ من پول ندارم. نه من خودم برا خودم چیزایی ک میخوام رو میخرم اینجوری نمیخواد توضیح بدی ب بقیه، آقا من دوست دارم کلکسیون دفترهای خوشگل داشته باشم هیچ دلیل قانع کننده ای هم برای بقیه نداره ولی خودم میدونم دلیلش رو، دلممم میخواد، پس دندم نرم، خودم باید پول تو جیبم باشه ک هرچیو هروقت دلم خواس برا خودم تهیه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 665 روز

    سلام ناعمه جان

    چندروز میشه ک کامنت قشنگت پراز انرژی مثبت هست ب دستم رسیده

    اما

    الان موقه نوشتن بوده

    ک من مدارم بالاتر اومده

    ناعمه عزیزم رفتی همون جایی ک من دلم میخات برم

    فیلبند

    اتفاقا شوهرم رفته بود وعکس گرفته بود خیلی قشنگ بود

    این خاسته در من شکل گرفت

    اونجایی که برام نوشتی 2ماه ونیم شخصیتت تغییر کرده و ب خاسته ات رسیدی

    از پارک محله تون لذت بردی

    و گفتی تمام جهان مسخر تو شده بود

    الان همچین احساسی دارم

    .خدا چندروزه همش بهم میگه برو لذت ببر فقط

    نمیخات کار فیزیکی کنی

    چون من خیلی قدمها برداشتم واسه خاسته ام اما ی جا خدا گفته استپ کن

    قرار نیست بدوی مسابقه ای درکار نیست

    رها باش

    و من چندروزه همش میرم بیرون یا پارک یا پیاده روی

    یا اول صبح یا ظهر یا غروب

    هر وقت گف برو هرساعتی هرجایی ک منو برد میرم

    باورت میشه هوا عجیب عالی و خنک شده برای من

    خیابونها عجیب خلوت وارام شده برای من

    چراغ راهنماعجیب قرمز میشه وقتی من میخام از عابر پیاده رد بشم

    فرزندان من عجیب آرام شدن

    آدما همه روی خوش بهم نشون میدن و درمورد شادی بامن حرف میزنن

    نشانه ها بیشتر و بیشتر شده

    قلب من اروم شده

    عجله هام خابیده

    و هرکسی میات میگه بیا اینکارو انجام بده تشکر میکنم ازش و میگم نه نمیخام کاری کنم ممنونم

    کلا ازون فضایی ک برای خودم ساخته بودم تا یکروز قبل از کامنت شما ک همش دویدن برای رسیدن به هدف بود دارم هر روز بیشتر دور میشم و میکشم بیرون

    از درختان از هوا از پرواز پرنده ها از خنده ی نوزادم از خوابم لذت میبرم

    میرم مغازه ها رو میشمارم هر مغازه جدیدی باز بشه توجه میکنم بهش ک باور فراوانی من تقویت بشه

    امروز خانم باردار رو دیدم توجه کردم گفتم اینم یک خاسته داشته براورده شده و یک فرزند جدید ب این دنیا اضافه میشه

    واقعا خدا همه چیز ب من داد

    واین زندگی ک من دارم آرزوی من بوده سال‌های قبل

    پس باید ازش لذت ببرم تا

    برسم ب زندگی ای ک الان آرزو دارم

    و استقلال مالی ک میخام

    خدا بهم وعده داد که محققش میکنه ب شرط ایمان ب شرط پاکی دل ب شرط معامله نکردن با ابلیس

    برات آرزوی موفقیت وشادی و ثروت فراوان دارم

    امیدوارم بیای و از نتایج قشنگت بنویسی وبیشتر ازت یاد بگیرم گلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: