https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2021-01-12 08:06:122021-01-20 06:39:12سریال زندگی در بهشت | قسمت 125
175نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چه معامله راحت و نقد و با لذتی که هر دو طرف راضی و خوشحال بودن
دیدن دلار اصلا به آدم انگیزه میده شور و حال میده
و اینکه استاد انقد آزادی مالی زمانی مکانی داره که تا دیده خوشش اومده و خریده نه واسه حالا حتما استفاده چون دیدنش بهش لذت میده
خدایا خودت منو هدایت کن به این آزادی مالی که بتونم هر چقد هر چی می خوام بخرم نه اینکه فقط چیزهای ضروری زندگیم رو
با خرید هر چی که دلم می خواد ظرف درونم رو بزرگتر و آماده و پذیرای خواسته های بیتشر و بزرگتر میکنم
من عاشق اینم که روندن چیزهای مختلف رو تجربه کنم از بچگی اینطوری بودم
با اینکه خیلی به زن بودن خودم اهمیت میدادم و میدم ولی این تجربه روندن به اپم یه انرژی و هیجان دیگه ای میده و به یه خانم اعتماد به نفس درست میده قدرت میده
من فکر میکنم واسه این خانم های ایرانی با یک سری کارها که مردونه هست مخالف هستن مثل همین پشت تراکتور نشستن چون الگوهایی خانم هایی که دیدن این کارها رو میکنن خیلی ظاهر و روحیه مردونه داشتن
ولی میشه هم ظرافت زنانه رو حفظ کرد و هم این کارها رو برای افزایش قدرت و اعتماد به نفس انجام داد
دیگه معتاد سریال های “زندگی در بهشت ” شدیم لستاد ، تازه متوجه شدم ما اومدیم اینجا تو دنیای فیزیکی که ببینیم ، نه بشنویم و نه حرف بزنیم و فقط ببینیم و لذت ببریم ،
دیگه دوره ها و حرف ها و زیاد شده بین اساتید ، هر روز هم داره بر تعداد اساتید بیشتر میشه ، دیگه میخاییم ببینیم با چشم از حرف زدن و شنیدین خسته شدیم…
میخاییم ببینیم که لذت فقط در دیدن و مشاهده کردن عینی دیگران…
تمام باورهای که تو ذهنمون هست ، اول دیدبم ،اره دیدیم ، بچه بودیم فقط میدیدیم و حرف نه گوش میکردیم نه میزدیم، فقط نگاه و ناظر و مشاهده گر بودیم ، بعد حرف های که دیدیم شنیدیم بیرون و راجبش حرف زدیم
برای ساخت یک سریال میلیاردها میلیارد خرج میکنن که یک سریال پر از باورهای محدود و مخرب ثروت و روابط و بیماری بسازن ولی اینجا ما داریم بصورت رایگان ، سریالی میبینم پر از نعمت و ثروت و بهشت و سلامتی هست ولی قدرش نمیدونیم… چسپیدیم به دورها و حرف زدن و گوش کردن ،
استاد باور کن ، اینقدر این سریال دیدم و تکرار و تحسین و تایید کردم ، که تو زندگی روزمرگی ام به هر جا گیر میکنم و به تضاد میخورم میگم ویسا پسر اونجا استاد برای حل این مسئله اینجور عمل کرد و این گفت ، ، فکر نکنم اگه کسی این سریال خوب مرور کنه و لذت ببره ازش نه فقط ببینه و حسرت بخوره ، باید لذت ببری ازش مثل تمام سریال هایی تلویزیونی ، دیگه بی نیاز میشه از کسی چون همه راه حل ها بصورت عملی گفته شده توش نه حرف زدن و انگیزه دادن ..!
کارمن فنی هست لزت بردم ازایمنی وسرسری کارانجام ندادن واون لباس چرمی که جای موبال وامکانات دیگه ای هم داشت برای گذاشتن متر خودکار…
چقدرعالی هست که استادمیدونن برای غلبه برسرمابایدازپاشروع کردمثل حمام قدیم که وقتی میومدی بیرون بایدازآب سردردمیشدی وخیلی هاازاین کارفراری بودن
چقدرزیباخوبه که بدون وابستگی وباآگاهی حیوانات اضافی فروخته شدتاهم به مانده هارسیدگی بیشتربشه وهم اونهای که به دلایلی باعث شدمهاجرت کنن
ممکنه یه تعدادیشون به جای خلوترهدایت بشن یه تعدادی غذای خوشمزه بشن ویه تعدادی هم چون پیرشدن برن خانه سالمندان
من هم داشتن این جورماشینهای روباتمام امکانات دوست دارم وباور دارم بهش میرسم چرا؟چون تغیرات رودیدم ودارم میبینم
چراچون من هرچی رودرگوگل کیپ نوشتم انجام شده ودرحال انجامه
من مدتی هست رفتم واسه خریددستگاه جوجه کشی خریدمرغ وبوقلمو ولی یه بهانه هایی واسش داشتم وآوردم ولی باگوش دادن به فایل روزشمارالان که دارم مینویسم بیشترچیزهارودرک کردم که تضادها باعث میشه خواسته هامون روبشناسیم
امروزتمامل روبیشتردرک کردم واقدام به خریدکتاب رویاهایی که رویانیستن روخریدم که مراحل خریدش هم باتکامل طی شدیکدفعه اتفاق نیوفتاد
من توفکرخرید12قدم بودم قبلا الان هم هستم ولی تکامل بایدطی بشه
این تکامل دیدن فایلهای رایگان خریدکتاب وهمین جورادامه پیدامیکنه
چراچون واسه من اوایل برای خریداینترنت هم مقاومت داشتم ولی خداراشکرمدتی هست یکساله خریدم وحذف این ترمزها ومقاومتها ادامه داره
برام جالب بودروی فنسها دوباره طورهم کشیدید
جالب برام نردبانی که مرغه داشت بالا میرفت
برام جالب بودمریم خانم فکرمادرمرغی بود
برام جالب بوداستادگفت بو میدادن وصدا میکردن گنیها
برام جالب بود ی آمریکایی که اطلاعات کافی نداره ازکشورش چون خود من هم همین جوربودم
اگر فقط سریالهای در بهشت را دنبال کنیم پیشرفت عالی را در شما می بینیم و چقدر عالی است که وقتی خودمان دنبال بهبود باشیم به تضادی کمتر برمی خوریم به خاطر اینکه تضاد ایجاد میشودکه ما پیشرفت کنیم وقتی که خودمان داریم می ریم به جلو دیگه به ما کاری ندارد چون خودمان در مسیر هستیم و هدف جهان هم گسترش است و ما وقتی خودمان داریم خودمان را بزرگ می کنیم و به گسترش خود و جهان کمک می کنیم پس به تضاد کمتری بر می خوریم و اگر هم باشد کمتر و کوچکتر است.
در این سریالها چیزی را که دقیق متوجه شدم زندگی کردن در حال است و اینکه در الان زندگی کنیم و با لحظه حال پیش برویم .
استاد عالی توضیح میدهند شماهم شاگرد خوبی هستید مرحبا به هر دو
امروز به من الهام شد که فایل تشخیص اصل از فرع را ببینیم و شما هم اشاره کردید پس حتما باید ببینم .
چقدر عالی قابل فهم است، هر چیزی را که ارسالی می کنی از همان جنس آدمها را در اطرافت می بینی مثل آقای جو و چقدر این حرف ایشان را دوست دارم که می گویند برنامه امروزت چیست این حرف خیلی عمق داره خیلی معنی داره .
بنده از کسانی هستم که مطالب شما را دنبال می کنم البته 4_5ماه به تضادهای بی شماری روبه رو شده ام که کنترلش از دستم خارج شده یه شغلی دارم که بیشترش بر اساس دروغ و سیاه بازی است و من اصلا خوشم نمیاد و حقوقی هم میگیرم بر اساس فرم های پر شده است اما تا وقتی متوجه شده ام راندمان کارم خیلی خیلی پایین اومده و هر موقع میام فایل های استاد رو ببینم حال خوبی دارم اما بعد همون اش و همون کاسه.
مثلا ترم آخرم بود و می خواستم برای ارشد بخونم اما این کار و کلنجار رفتن با خودم متاسفانه نتونستم چون وقتی از کار تعطیل میشم راه میرم و کل اتفاقات روزانه ام رو مرور می کنم البته مشکلات دیگه ای هم دارم اما واقعا نمی تونم حلش کنم راستش کم آورده ام.
ممنون- تضاد که مهم نیست باید باشه؛ اگر نباشه ما چطوری پیشرفت کنیم وقتی که هست زندگی می کنیم فعالیت می کنیم و پیشرفت میکنیم. وقتی تضاد بزرگه و زیاده یعنی اینکه باورهای ما درست نیست تضاد کمتر و کوچکتر میشه وقتی که ما روی خودمان داریم کارمیکنیم یعنی روی بهبود خود داریم کار می کنیم. وقتی که روی خودمان داریم کار میکنیم و روی بهبودی خودمان داریم کار می کنیم تضادها کمتر می آیند به خاطر اینکه تضادها می آیند که ما بهبودی حاصل کنیم وقتی که خودمان دارم بهبودی را حاصل می کنیم کمتر پیدایشان می شود همیشه هستند ولی کیفیت و کمیتشان خیلی کمتر میشود. ما در دنیای مادی هستیم که خوب وبد و بالا و پایین هست و یعنی اینکه جهان دو قطبی است و باید این ها باشه و این ما هستیم که باید راه درست را تشخیص دهیم. پس تا اینجا فهمیدیم که وجود تضاد برای چیه و چرا خوبه و نباید هم خیلی زیاد باشد.
در فایلهای دانلودی توانایی تشخیص اصل از فرع را ببینید و فایلهای مربوط به آن را.
هر فردی برای چی داره کار می کنه برای چی اصلا داره زندگی میکنه؟ برای اینکه این مدتی که دراین دنیا هستیم لذت ببریم ؛ شما وقتی از کارتون لذت نمی برید و خودتان هم می دانید که اساس آن کار و اصل آن کار در راه درست نیست پس نباید ادامه اش دهید. وقتی کاری از راه نادرست باشد ثروت شاید هم بیاید ولی مثل سطل سوراخ است که از خارج می شود یعنی ثروت پایدار حاصل نمی شود.
می بینید که استاد اول هر محصولشان میگویند که راضی نیستند این فایل را به کسی بدهید وووو دقیقا همین مسئله است. یعنی اصل کار که نادرست باشد اصلا طرف به نتیجه درسته ثابت نمی رسد.
خیلیها را دیدم که از این جور کارها می کنند خیلی هم احساس زرنگی می کنند و چنان با ابهت صحبت می کنند که فکر میکنند چه خبره. در حالیکه من مطمئنم اینها ثروتشان ولذتشان ثابت نیست.
لطفا نوشته هایم باتصمیم خودتان باشد؛ من اگر باشم حتما کارم را عوض میکنم آدم وقتی در این موقعیتها باشد احساسش همیشه بد است احساس بد= اتفاقات بد وقتی من این فرمول و قانون را میدانم پس ادامه نمی دهم که هر چه بگذرد عمقش بیشتر میشود و پاک کردنش سختتر می شود. مثل علفهای هرز که همیشه نزاریم رشد کنند تا رشد کردند هرسشان کنیم اگر بلند شوند و بپیچند دور درختها وووو خیلی سخت می شود.
مطلبی را خواندم که فکر کنم از خود استاد عزیز بود یا شنیدم که : ما در این دنیای مادی هستیم و ما مجرد به دنیا آمدیم؛ چند روزی هستیم می رویم همان جا که بودیم؛ یعنی فقط ما چند صباحی در این دنیا هستیم بیاییم قدر خود را بدانیم و زمانمانمان استفاده کنیم. اصلا این جمله مرا زیر و رو کرده است پیش خودم گفتم چرا بخوام این را نگه دارم آن را نگه دارم ؛ بزار زندگی کنم می افتم می میرم هیچ کاری هم نکردم ؛ ان دنیا هم کلا نمی دانم چطوریه ؛ من که دیگه مادی که نمی شوم و در این جسم قرار نمی گیرم بزار استفاده کنم راه بروم بخرم البته به اندازه …
وقتی این کار داره اذیتتان میکند کاری که علاقه خودتان است را شروع کنید در این صورت خلاقیتهای زیادی هم خواهید داشت و پیشرفت بیشتری می کنید؛ ولی همه اینها تکامل هم می خواهد یک دفعه نمی شود اصلا در دنیا چیزه یک دفعه ای نداریم حتی برای بدی.
من قبل از این سایت هم همیشه به شاگردام میگفتم که ما یکدفعه لاغر یا چاق نمی شوم بعد می گفتند آینا به خدا ما یک دفعه چاق شدیم می گفتم نه عزیز جان؛ خوردی بهت خوش گذشته خبر نداری که چقدر خوردی بشین بنویس دو ماه پیش چیا خوردی پس یک دفعه چاق نشدی ووو پس همه چیز با تکامل ایجاد میشود.
این که تضادها زیاد است چون اصل کار شما یعنی احساس شما بد است بنویسید که دارید توی روز چه کارهایی انجام میدهید مثلا دوسه روز که بنویسید می فهمید که مثلا ممکن است که کارهایی که می کنید مثلا از 10 تا 7 تاش حالتان را بد می کند بعد ببینیددر کدام قسمت زندگیتان است آن را درست کنید مثلا درقسمت روابط است یا در قسمت کاری وووو و به احساس خوب برسید یعنی لازم است در مورد رابطه آن را بهترش کنید با تحسین و تشویق ووو و اگر در کار است که عوضش کنید . چون این طور که از نوشته شما متوجه شدم کلا از کارتان راضی نیستید؛ کاری جدید را شروع کنید حتما اولش درآمدتان زیاد نیست ولی عیب نداره کم کم با تکامل بهتر هم میشود. وقتی که می نویسید اساس این احساس بد را پیدا میکنید که داره تمام قسمتهای زندگیتان را در بر میگیرد و شما را اذیت میکند و احساستان را بد می کند ؛ میدانید ما همیشه باید قائم به ذات باشیم هر کسی خودش از احساسش و از فرکانسش خودش خبر داره پس راهی را پیدا کنید که آن احساس بده و آن باور بده را پیدا کنید. آدمهایی را می شناسم که کلا یکسره دروغ می گویند آدمهایی را می شناسم که نمی توانند خوب موضوع را صحبت کنند اصلا بد نیستند ولی خوب نمی توانند بازگو کنند و مفهوم را برسانند ووو منظورم این است که هر کسی از درون خودش خودش خبر داره و می توانه بهترین راه حلها را برای خودش پیدا کند .
قسمتهای باورهای توحیدی را در فایلهای دانلودی ببنید.
یکسری آدمها اصلا نمی دانند که این تضاد برای چی هست و اینکه شما می دانید خیلی هم خوب است پس آن را برطرفش کنید که به احساس خوبتری برسید و با کار کردن روی خودتان بهتر و بهتر هم میشوید.
وقتی یک باور اشتباه داریم روی همه قسمتهای زندگی موثر است مثلا وقتی باور کمبود داشته باشیم توی خرید خانه توی روابط توی ثروت توی موفقیتهای فردی توی همه چیز مشکل داریم فکر می کنیم همه چیز کم است دارد تمام میشود می دویم این ور آن ور و خلاصه در تلاطم هستید ولی وقتی باور فراوانی داریم در تمام قسمتهای خوب هستیم و احساس آرامش داریم. پس شما هم باید احساس بد اصلی را از خودتان در بیاورید وحلش کنید بقیه هم درستتر میشوند چون همیشه در راه بهبود هستید.
تمرینات متنوعی می توانید انجام دهید که کجای کار شما ایراد دارد: مثلا دوسه روز بنویسید که بیشتر دارید به چی فکر میکنید بیشتر دارید چه حرفهایی را می زنید وبعد آن را برطرف کنید.
سلام به استاد عزیز ، خانم شایسته پر انرژی و بچه های خوب و دوست داشتنی سایت
🌻🌿🌻🌿🌻
استاد عزیز همیشه ایده های جالبی دارن که کارهارو براشون آسانتر و لذت بخش تر میکنه،
هرقسمتی از سریال زیبای زندگی در بهشت نشون میده
👈ایشون در همه حال و همیشه بدنبال راه های آسان حل مسایل و طی کردن تکاملشون در پروژه جدیدی هستن که شروع کرده اند،
هیچ عجله ای برای تموم کردن اون پروژه ندارن، چقدر از کاری که شروع کردن نهایت لذت رو میبرن، اون کار هر چی که باشه… و در این قسمت هم میبینیم که استاد روشی آسان برای برش توری پیدا کردن، شاید بهتره بگم هدایت شدن به یک راه ساده بدون اینکه ساعت ها وقت و انرژی برای اینکار صرف کنند، خیلی راحت استاد آموزش هاشون رو در زندگیشون به کار میگیرند و همیشه به بهترین و آسانترین راه ها هدایت میشن…
🌿🌿تحسین کردن افراد، طبیعت، حیوانات و… یکی از نکاتی است که در سریال زیبای زندگی در بهشت توسط خانم شایسته عزیز یادگرفتم، چقدر خوبه که ایشان در همه حال استاد و تحسین میکنن و روی نقاط قوتشون تمرکز میکنن
🌸🌸خانم شایسته عزیز مداما با یادگیری مهارت های جدید در هر قسمت به من اشتیاق یادگیری مستمر میدهند و این باور را در من ایجاد میکنند که مهارت هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد و یک زن میتواند هر مهارتی را که دوست دارد بدون توجه به نظر جامعه، یادگیرد و به پیش ببرد.
🍃🍃 هدایت شدن استاد برای خرید تریلر هم یکی از نکات جذاب این قسمت بود که استاد به محض دیدن آن و فهمیدن اینکه فروشی است تصمیم به خرید آن میگیرند که البته احتمالا در قسمت های بعد شاهد این باشیم که استاد و مریم جان به استفاده از این وسیله هدایت خواهند شد.
🌾🌾 به اتمام رسیدن سازه زیبا و قابل جابجا بودنش در طی چند قسمت و تکامل یه پروژه رو خانم شایسته به زیبایی برای ما به تصویر کشیدند.
این سریال زیبا بکارگیری عملی آگاهی ها و آموزشهای استاد عزیز رو به ما یاد میده، برای همه این زیبایی ها و آگاهی ها، سپاسگزار خداوند هستم…
چقدر برام جالبه که استاد هم کارهای پارادایس رو به خوبی پیش میبرند و هم دوره های آموزشیشون رو و وقت کافی برای انجام کار و تفریح دارند.
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
میدونین استاد با دیدن این پیش بند چرمی یاد چی افتادم ؟
یاد حرفهاتون در مورد اینکه ما باید هر روز سعی کنیم که ی ورژن جدیدی رو از خودمون بسازیم. عباس منش با این پیش بند چرمی ورژن جدیدی از عباس منشه چون تونسته با ی تغییر کوچیک اما تاثیر گذار که بعد از برخورد با یک تضاد رخ داده نسخه متفاوتی از خودش ایجاد کنه در جهت مثبت و این به من میفهمونه که ایجاد ی ورژن جدید به معنی ی تغییر عجیب و غریب نیست .چیزی که طبق پیش فرضهای غلطی که در ذهن ما نقش بسته مستلزم تغییر دی ان ای و امثالهم باشه. و اینکه شخصیت آدم از والدینش به ارث میرشه و اگر نقش ببنده دیگه تغییر دادنش غیر ممکنه .
تغییر ورژن داره در هر لحظه در جهان و در درون انسان ها رخ میده کافیه که ما بصیرت داشته باشیم و ببینیم چنین تغییراتی رو و الگو بگیریم و ما هم در خودمون ایجاد کنیم چنین تغییراتی رو متناسب با شرایطی که درش هستیم .
و نمونه ی بارز تغییر ورزن در جهان هم همین فرزه که داره با باطری کار میکنه. من فرزی که با برق کار میکنه رو دیدم و همین الانش هم ی نمونه تو خونه خواهرم اینا هست که من تقریبا دارم هرروز میبینمش اما این ورژن کجا و اون ورژرن کجا. این ورژنی که الان دست شماست ی محدودیت خیلی بزرگ که نیاز به کابل برق و پریز برقه رو نداره و هم خود وسیله آزاد شده که راحت هر جایی قابل استفاده باشه و به اصطلاح ی دم محدود کننده بهش وصل نباشه و هم اون فردی که از این وسیله استفاده میکنه میتونه هر جایی که نیاز باشه اون رو با خودش ببره و چقدر این تغییر ورژنه مفهوم آزادی و اولویت اون توی همه چیز رو برای من قابل درک میکنه .حتی خود این پیش بند هم ی ورژن جدید از نوع خودشه از اون ورژنی که قبل از حضور موبایل وجود داشته .
و همه ی اینه ها مفهوم تغییر لحظه ای در جهان و کل مخلوقاتش رو قشنگ توی ذهن من جا میندازه که وقتی استاد از تغییرات لحظه ای صحبت میکنه منظورشون چیه
خدایا شکرت برا این درک
استاد باور کنید بعد از 3 بار نگاه کردن این فایل اصلا نمیدونستم چی بنویسم انگار ذهنم خالی بود بعد یاد حرفهای شما افتادم در مورد هدایت و از خداوند خواستم تا بر قلبم جاری کنه اونچه رو که باید بنویسم و همینکه نشستم پشت میز و فایل رو پلی کردم بهم گفته شد از این پیش بند شروع کن و جاری شد اونچه که باید بشود خدایا شکرت برای الهامات لحظه ایت وقتی که باور میکنیم این رو و میخوایم ازت
مریم جان اون لحظه ای که زوم کردین تا چرم رو از نزدیک نشون بدین چقدر آموزنده بود برام که برای دیدن اصل هر چیزی ما باید زوم کنیم روش باید اونقدر بهش نزدیک بشیم که حسش کنیم که درکش کنیم . درست مثل خداوند که اگر میخوایم پیداش کنیم باید تمرکز کنیم روی خودمون. باید اونقدر به خودمون نزدیک بشیم که بتونیم خودمون رو حس کنیم خودمون رو درک کنیم تا بتونیم خداوند رو درک کنیم و حسش کنیم .مادامی که از خودمون دوریم و تمرکز روی خودمون نداریم نمیتونیم خدا روی توی وجودمون حس کنیم.
نمیدونین استاد چه حالی دارم بخدا اشک توی چشام حلقه زد وقتی که این جملات رو روی صفحه مکتوب کردم . منی که نمیدونستم چی بنویسم کلام خداوند چه جوری داره جاری میشه بر دل کاغذ. بقول دوستمون توس فایل توحید عملی یک این خداونده که داره مینویسه.
آره مریم جان میدونم توری مرغی چه جوریه چون ی نیکش رو توی انباری خونه دارم و چنان دردسری شده که تصمیم گرفتم پرتش کنم. لا مذهب اصلا نمیشه هیچ جوری جمع و جورش کرد
چه ایده ینابی چه ایده ی تکاملی برای بریدن اون توریو ایده ای که نسبت به ایده های قبل تکامل یافته تره و کار رو خیلی راحت تر کرده ولی بقول استاد از این ساده تر و از این راحت تر هم هست اما در زمان مناسبش گفته میشه .ایده ای که حتی اینقدر نیاز به این ور و اون ور کردن توری نباشه و ایده ای که از این ور بزنی و از اون ور بزنه بیرون. ی چیز مثل اون اره برقی که با ی حرکت برش بده لول توری رو. مطمانم که ی روز این رو هم تجربه میکنیم توی سریال بهشت.
و اون جایی که شما مریم جان پیشنهاد گذاشتن لول رو روی میز دادین که کار رو راحت کرد یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه کارهایی که نیاز به ظرافت داره و توجه به جزییات رو شما خیلی خوب انجام میدین چون استاد نگاه کلی تری داره به مسائل و اینجا یکی از همون موادره که شما رو هدایت کرد به ی همچین ایده ای.
چقدر استاد حال کردم با این what if گفتنتون تکامل زبان انگلیسی هم داره طی میشه
اقا ما عاشق این میلواکی شدیم و روفت از بس که بی ریاست. از بس که ظاهر و باطنش یکیه .از بس که اهل عمله
خدایا ثروت فراوان میخوام برای تجربه خرید این ابزارآلات میلواکی و لذت بردن از کار کردن باهاشون.
سبک آموزشی استاد تاکید بر اصل و نتیجه هم نشون میده که چقدر این سبک آموزشی سبک خوبیه .همون سبکی که توی قرآن هم روش تاکید شده . این که اصل توحیده و ما بقی فرعه.
و اونجایی که شما مریم جان میگین چون من تازه کارم نیاز به تمرکز بیشتری دارم. آره همیشه شروع ی مهارت جدید ی کار جدید نیاز به تمرکز آگاهانه داره اما وقتی دیگه خیلی تمرین و تکرار صورت بگیره چون نا آگاهانه انجام میشه دیگه تمرکز هم ناآگاهانه میشه درست مثل ما که اوایل آشنایی با استاد باید هی آگاهانه تلاش میکردیم که تمرکزمون رو بذاریم روی چیزهای خوب اما کم کم راحت شد چون کمک کم ناآگاهانه میشه جوری که طبیعی میشه که باید اینجوری باشه.
و اما اونجایی که مریم جان گفتن من دارم یواش یواش میرم و برونی داره یواش یواش میاد چقدر آگاهی دهنده بود که:
مهم نیست که دیگران دارن یواش مین یا تند .اصلا مهم نیست که میرن یا نمیرن .مهم اینه که من مسیر درستی رو که پیدا کردم رو یواش یواش برم و از مسیر هم لذت ببرم تا به مقصد برسم همونطور که شما رفتین و لذت بردین و رسیدین . اینکه برونی ادامه داد یا نداد اینکه کجا رفت برای شما مهم نیست.تلاقی نگاه شما فقط همون چند لحظه بود دیگه بعدش هر کسی مسیر خودش رو میره .درست مثل آدم هایی که ما توی زندگیمون باهاشون برخورد می کنیم.
چقدر اون دو مرحله بالا بردن و فیکس کردن اون بسته ها جالب بود که بعضی وقتها ما برای انجام دادن درست ی کاری نیازه که چند تا کار رو همزمان انجام بدیم که البته یکی مقدمه اون یکیه و این اولویت باید رعایت بشه تا کار درست انجام بشه
و حرفهاتون مریم جان در مورد محدودیت ها جعلی خانم ها:
اولا که تحسین میکنم جسارت شما رو بعدشم میدونین این حرفای شما رو میشه توی ی جمله ی کلیدی خلاصه کرد و اونم اینه که :جنسیت محدودیت ایجاد نمیکنه این ذهنیته که محدودیت رو ایجاد میکنه.
خدایا اون صحنه ی غروب توی دقیقه 10 و ثانیه 7 چقدر زیبا بود که ی لحظه خورشید با اون رنگ جادویی نارنجیش از داخل درخت ها به اندازه ی ی گوی کوچولوی آنشین شده بود. واقعا حیرت انگیز بود
این مرغ و خروس ها با وجود اینکه سنی ازشون گذشته ولی این موضوع چیزی از زیباییشون کم نمیکنه و خلقت بی نظیر خداوند رو در وجود اینها میشه دید و واقعا من از دیدنشون سیر نمیشم. اون آرامششون نشان از ی زندگی خوب توی پارادایس میده . به نظرم اینا اینقدر خوب زندگی کردن که الان آرام دارن به استقبال اون چیزی میرن که در انتظارشونه . اونا نمیدونن که چه اتفاقی قراره براشون بیفته اما این رو مطمنن که اگر آرام باشن و صبور باز هم تجربه های لذت بخشی رو تجربه میکنن.
من با دیدن این موجوداتی که دارن بهشت رو ترک میکنن یاد کلام خداوند افتادم که میگه ما نسل های قبل رو آوردیم و بردیم و نسل های بعد از شما رو هم میاریم و میبریم و این کار بر ما سخت نیست بلکه بسیار آسانه اما این شما هستین که باید از این آمدن و رفتن اقوام مختلف عبرت بگیرید و تعقل کنید. منم با دیدن این مرغ و خروس ها که ی روزی اومدن و الان دارن میرن باید یادم باشه که انسان ها میان و میرن اما اونکه جاودان و همیشگیه خداونده که من باید خودم رو به اون وصل کنم و به آدم ها دل نبدم و وابسته نشم که مانا نیستن .
و حرفهای شما استاد راجع به تجربه هاتون توی آمریکا:
سن تجربی انسان ربطی به مکان زندگیش نداره و اونچه که باعث میشه این سنه با کیفیت و لذت بخش بشه باورهای فرده و همین نکته درس بزرگیه برای من که تجربه کردنم رو گره نزنم به اینکه حتما باید توی اونجایی که دوست دارم زندگی کنم تا تجربه های خاصی رو داشته باشم . باید تجربه کردن رو از همین جایی که هستم شروع کنم و از امکانات همین جا لذت ببرم تا عمق تجربه ام بیشتر بشه و اینکه نگم چون استاد توی قلوریداست بودن اونجا امکان تجربه اینهمه تجربه رو بهش داده چون دارم میبینم که خود آمریکایی ها همچین تجربه هایی رو ندارن.
پوشیدن الباسهای زمستانی:
همین لباس ها ابزار مناسب هستن برای راحت انجام شدن کارها توی سرمای زمستان. من اگه لباس نپوشم و هی غر بزنم که چرا سرده چرا اینجوریه چرا اونجوریه و حرکت نکنم طبیعیه که کارها هم انجام نمیشه. مشکل از منه نه سیستم جهان. سیستم جهان درسته من باید خودم رو با اون هماهنگ کنم
تریلر نظامی:
چقدر این تریلر به آدم آرامش میده بر خلاف اسمش. خداییش این آمریکایی ها نه تنها خودشون توی آرامش غرقن وسایلشون هم به آدم آرامش میده. اصلا رنگ این تریلره تو وجود آدم میشینه و هی دوست داری بهش زل بزنی حق داشتین استاد که گفتین فعلا فقط میخواین نگاش کنین چون من هم دقیقا همین حس رو ازش دریافت کردم.
دیدن اسکناس ها:
چقدر لذت بردم از اون اسکناس های صاف و از شمردنشون .حس عالی رو به آدم انتقال میده . ی جوری میشمرد که انگار کارت بازی داشت میکررد یعد یادم اومد حرفهای استاد رو که زندگی ی بازیه فقط باید قوانینش رو لد باشی . آه ثروت ساختن هم ی بازیه فقط باید قوانینش رو بلد باشی. اونوقت اینجوری تو دستات نرم و آرام با ثروت حال میکنی. .
اون مرغ گنی ها و حرکانشون:
احساس کردم دارن تند تند میرن سمت برونی که بهش بگن دیدی این تریلر رو؟ اومده اینجا قراره چه کار کنه؟ نکنه اینجوری بشه نکنه اونجوری بشه اما برونی آرام داره بهشون میگه بابا آرام باشید زمین بهشت پهناوره و به اندازه ی کافی برای همه جا هست پس نگران نباشین و اینقدر وراجی نکنین .
چقدر این دوستمون جو هم شده قسمتی از تجربه های بهشت. یاد اومد فایل مصاحبه 11 رو که استاد میگه ما باید بریم دنبال اهداف و خواسته های خودمون و اطرافیانمون هم با توجه به فرکانس خودشون یا در مدار ما قرار میگیرن یا از اون خارج میشن و میرن . اینجا دقیقا این قضیه داره خودش رو نشون میده که این آقا توجه به فرکانسی که فرستاده در مدار این تجارب قرار گرفته و منی هم که تو ی خونه تو ایران دارم این تجربه ها رو تجربه میکنم هم در مدار اونا هستم و همینه که استاد میگن فرکانس ها داره اتفاقات رو رقم میزنه نه مکان جغرافیایی.
سپاس استاد بی نظیر و مریم جان خودساخته
اصلا نوشتن کامنت ی حس آرامش به آدم میده .به محض اینکه این کار رو انجام میدی احساس میکنی ی رسالتی بر دوشت بوده که انجامش دادی و با انجام دادنش حال خوبی رو تجربه میکنی
مثلا همیشه از اسب یه وحشت خاصی داشتم ولی الان به شدت به این حیوون نجیب علاقه پیدا کردم و دوس دارم منم یه اسب تو حیاط خونه تعطیلاتیم داشته باشم
،من از کودکی تا الان بیشتر تجربه هایی که با اسب ها داشتم همشون به رم کردن منجر میشد و ببین براونی این مرد بزرگ چقدر با شخصیته😁 قشنگ میاد نظر میده ،مهمونارو خوشامد میکنه، موقع خدافظی بدرقه میکنه… بابا براونی خیلی متفاوته با تجربه ی من از اسب ها ،و این مودب ترین و آقا ترین اسبی هست ک دیدم دمش گرم بابااا
واقعا تمام موجودات در اطراف شما بالاترین استانداردها و فرکانس ها رو دارن …
من هم همینطور هستم و خیلی وقته که کاملا اینو حس میکنم . انقدر انرژی هام مثبت شده که هیچ اشتباهی نمیکنم یا در مکان و زمان نامناسب قرار نمیگیرم..
خیلی برام پیش اومده که جایی که قرار بوده حضور پیدا کنم و کنسل کردم و نرفتم و بهم خبر دادن که اتفاقا همونروز اونجا دعوای بدی شده یا اتفاقای نامناسبی افتاده و قشنگ از بدنه جامعه جدا شدم
😊🍃❤ زنده باشید با آموزه های عالیتون من ازتون راضی هستم و هرچی دلم میخواد و به سرعت جذب میکنم و لعلک ترضی شدم از زندگی.
اینکه شما اینقدر برای تعامل با سایر افراد باز و پذیرا هستین خیلی عالیه. با دیدن آقای جو و کمپرش اونجا یک ایده به ذهنم رسید.
چند وقت پیش گفتین که محل هایی برای شارژ برق و آب RV و تخلیه فاضلابش درست کرده بودین. میشه به تعداد بیشتری ایجاد کرد و توی اینترنت هم اعلام کنین که هرکس بخواد میتونه بیاد اونجا بمونه، هم میتونید با افراد بیشتری آشنا بشید و کلی چیز جدید یاد بگیرید و یاد بدید و درامد جدیدی هم بسازید و یا رایگان باشه و یا مثل Airbnb اونجا اعلامش کنید.
ایربی ان بی با RV :))
…
البته اگر از نظر امنیتی مشکلی نداشته باشه.
باید تجربه جالبی باشه.
حتی میشه مازاد تولیداتتون مثل تخم مرغ و … رو بهشون فروخت یا هدیه داد.
یکی از محاسنش هم اینه که افراد بیشتری با شما به عنوان افراد ایرانی آشنا میشن و شما سفرای خوبی از ایران هستین.
سلامو درود به همگی و به مریم جونم و استاد عزیزم من هرچقدر رابطه بینتون میبینم سیر نمیشم و لذت میبرم واقعا قابل تحسینه این همه هم فرکانسی اینهمه هم فکری تو رابطه جقدر خوبه چقدر عالیه چقدر با هم خوبید اخه
نکته ی مثبت دیکه برام شجاعی مریم جونه چقد مردی اخههههه قربونت برم من😄خودت یه پا مردی خانووووم باریکلا این همه قوی بودن اینهمه اکتیو بودن قابل تحسینه والا🥰باریکلااااااا
چقد خوبه تو دل ترسا رفتن ادم اولش میترسه بعد که میره تودل ترسش مییبینع نه بابا پوچه اصن چرا من مبترسیدم🥰
نکته ی مثبت دیگه دوست خوبمون جو بود ک چه عالی کمک استاد کرد جه دوسته مهربونو خوبی اخه و دوستیتونم تحسین میکنم
یه چیز قابل توجه دیگه برام اینه که مریمجونو استاد نمیزارن درگیر روزمرگی شن هر روز یه کار جدید انجام میدن و سعی میکنن خودشون اون کارو با نیروی ذهن و بدنشون انجام بدت ین جسارت این زرنگی این اکتیو بودنم هم قابل تحسینه و نکته ی اخر و تحسین برانگیر دیگم اخ فروانیه ثروت که چقدر خوبه پول خوبه ثروت خوبه فراوانی تو هر قسمت سریال موج میزنه استاد اون تریلرو دید دلش خواست و خرید وقتی ثروت باشه راحت خرید میکتی هر انچه که دلت مبخواد اسایش داری ❤️❤️❤️❤️
خدایا شکرت که کانون توجهم رو گذاشتم روی نکات مثبت ممنون مریم حان از تهیه ی این قسمت از سریال❤️
در مورد انجام یه سری کارهای جدید برای شغلم که نیاز به جسارت بیشتر ، خودباوری بیشتر، اعتماد به نفس بیشتر و در کل عزت نفس بیشتر داره هدایت خواستم
با دیدن مریم جان و شنیدن حرفهاشون در مورد عزت نفس خانمها در یادگیری و مستقل بودن خیلی خوشحال شدم یعنی داشت بهم میگفت اره دختر همینه برو تو دل ترست برو یادبگیر و انجامش بده نترس از حرف مردم نترس از اینکه بگن با این سن و سالش چه کارهایی میکنه و حرفهای مریم جان منو شیر کرد و فهمیدم که مسیرم درسته و باید ادامه بدم و بخدا قسم که وقتی یه قدم برداشتم همون موقع نتیجه شو دیدم و از بازخورد دیگران فهمیدم که مسیر درسته و همینه و فقط به قول استاد لیزری باید رو کار خودم تمرکز کنم و از حواشی به دور باشم تا بتونم نتیجه دلخواه رو بگیرم
و مورد دیگه تو این فایل که برام جالب بود ارتباط قشنگ و مهارت استاد در رابطه برقرار کردن با ادمهای غریبه بود که با امریکاییها چقدر قشنگ ارتباط میگیره و دوست میشه ، که از عزت نفس بالای ایشون میاد کاری که ما با هموطن های خودمون نمیتونیم انجام بدیم یعنی انقدر در برقراری ارتباط و دوستی با افراد غریبه دچار کمبود عزت نفسیم که حد نداره و زمانیکه میخوایم با کسی ارتباط بگیریم نجواهای ذهن میاد که نکنه از ما خوشش نیاد ، نکنه جواب مارو نده، نکنه مارو مسخره کنه، نکنه اون ادم مناسب برای ارتباط با ما نباشه ، نکنه خودشو بگیره ، نکنه خیلی پولدار باشه و مارو تحویل نگیره یا اصلا فقیر باشه و به درد ارتباط با ما نخوره ، نکنه اخلاقامون شبیه هم نباشه …. و هزاران نجوای دیگه تو ذهن میاد و مانع از ارتباط ما با بقیه میشه
البته که نیاز به تکامل داریم و به قول استاد وقتی روی خودمون به خوبی کار کنیم انسانهای هم مدار ما خودبه خود وارد زندگیمون میشن
و مسئله دیگه تو این فایل طبق معمول اکثر فایلها نمود فراوانی و ثروت هست
اینکه استاد عزیزم هر چی رو که ببینه و دلش بخواد میتونه بخره و انقدر در خودش احساس لیاقت میکنه که نجواها دیگه سراغش نمیان که « حالا این تریلر ارمی رو بخره نکنه به کارش نیاد یا مثلا پول بدم برای این وسیله که چی بشه …» و فقط چون خوشش اومده و اعتقاد به فراوانی داره اون رو میخره ، مرسی استاد جان که انقدر قشنگ این باورهارو داری تو ذهن ما جا میندازی و برامون منطقی و عادی میکنی
من هم مثل شما برای حرکت های جدید در کارم به نشونه روزم رجوع کردم که این فایل اومد. البته یه کم قدم برداشته بودم ولی خب واهمه داشتم . اون موقع نتونستم این فایل رو کامل ببینم و مطالب رو بخونم الان دوبار فیلم رو دیدم و خیلی جالب بود برام خصوصا مسیرهای ذهنم در خصوص دریافتهای اصلی از فیلم وقتی باز شد که کامنت شما رو خوندم خیلی ساده نوشتین اما یه دفعه جرقه هایی تو ذهن من زد که اگه صد صفحه از یه کتاب رو هم میخوندم شاید این جرقه ها در ذهنم زده نمی شد .
از خداوند به خاطر وجود شما هم فرکانسی عزیز و استاد عزیز و خانم شایسته سپاسگزارم
از شما به خاطر اینکه افکارتون رو در این جا با من و سایر عزیزان به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم
از استاد عزیز و همراه همیشگیشون به خاطر تهیه این فایل و این سایت سپاسگزارم
از خودم به خاطر اینکه برای خودم وقت گذاشت و این فایل رو با همه مشغله هایی که داشت سپاسگزارم
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چه معامله راحت و نقد و با لذتی که هر دو طرف راضی و خوشحال بودن
دیدن دلار اصلا به آدم انگیزه میده شور و حال میده
و اینکه استاد انقد آزادی مالی زمانی مکانی داره که تا دیده خوشش اومده و خریده نه واسه حالا حتما استفاده چون دیدنش بهش لذت میده
خدایا خودت منو هدایت کن به این آزادی مالی که بتونم هر چقد هر چی می خوام بخرم نه اینکه فقط چیزهای ضروری زندگیم رو
با خرید هر چی که دلم می خواد ظرف درونم رو بزرگتر و آماده و پذیرای خواسته های بیتشر و بزرگتر میکنم
من عاشق اینم که روندن چیزهای مختلف رو تجربه کنم از بچگی اینطوری بودم
با اینکه خیلی به زن بودن خودم اهمیت میدادم و میدم ولی این تجربه روندن به اپم یه انرژی و هیجان دیگه ای میده و به یه خانم اعتماد به نفس درست میده قدرت میده
من فکر میکنم واسه این خانم های ایرانی با یک سری کارها که مردونه هست مخالف هستن مثل همین پشت تراکتور نشستن چون الگوهایی خانم هایی که دیدن این کارها رو میکنن خیلی ظاهر و روحیه مردونه داشتن
ولی میشه هم ظرافت زنانه رو حفظ کرد و هم این کارها رو برای افزایش قدرت و اعتماد به نفس انجام داد
سلام و درود فراوان بر استاد زندگی
دیگه معتاد سریال های “زندگی در بهشت ” شدیم لستاد ، تازه متوجه شدم ما اومدیم اینجا تو دنیای فیزیکی که ببینیم ، نه بشنویم و نه حرف بزنیم و فقط ببینیم و لذت ببریم ،
دیگه دوره ها و حرف ها و زیاد شده بین اساتید ، هر روز هم داره بر تعداد اساتید بیشتر میشه ، دیگه میخاییم ببینیم با چشم از حرف زدن و شنیدین خسته شدیم…
میخاییم ببینیم که لذت فقط در دیدن و مشاهده کردن عینی دیگران…
تمام باورهای که تو ذهنمون هست ، اول دیدبم ،اره دیدیم ، بچه بودیم فقط میدیدیم و حرف نه گوش میکردیم نه میزدیم، فقط نگاه و ناظر و مشاهده گر بودیم ، بعد حرف های که دیدیم شنیدیم بیرون و راجبش حرف زدیم
برای ساخت یک سریال میلیاردها میلیارد خرج میکنن که یک سریال پر از باورهای محدود و مخرب ثروت و روابط و بیماری بسازن ولی اینجا ما داریم بصورت رایگان ، سریالی میبینم پر از نعمت و ثروت و بهشت و سلامتی هست ولی قدرش نمیدونیم… چسپیدیم به دورها و حرف زدن و گوش کردن ،
استاد باور کن ، اینقدر این سریال دیدم و تکرار و تحسین و تایید کردم ، که تو زندگی روزمرگی ام به هر جا گیر میکنم و به تضاد میخورم میگم ویسا پسر اونجا استاد برای حل این مسئله اینجور عمل کرد و این گفت ، ، فکر نکنم اگه کسی این سریال خوب مرور کنه و لذت ببره ازش نه فقط ببینه و حسرت بخوره ، باید لذت ببری ازش مثل تمام سریال هایی تلویزیونی ، دیگه بی نیاز میشه از کسی چون همه راه حل ها بصورت عملی گفته شده توش نه حرف زدن و انگیزه دادن ..!
سلام
سپاسگزارم ازخداوند
ازشمااستادعزیزومریم جان
وهمه دوستان که کامنت میگزارن
وهمه کسانی که به نوعی کمک میکنن دراین کار
سپاسگزارم ازنعمتهای خداوند
کارمن فنی هست لزت بردم ازایمنی وسرسری کارانجام ندادن واون لباس چرمی که جای موبال وامکانات دیگه ای هم داشت برای گذاشتن متر خودکار…
چقدرعالی هست که استادمیدونن برای غلبه برسرمابایدازپاشروع کردمثل حمام قدیم که وقتی میومدی بیرون بایدازآب سردردمیشدی وخیلی هاازاین کارفراری بودن
چقدرزیباخوبه که بدون وابستگی وباآگاهی حیوانات اضافی فروخته شدتاهم به مانده هارسیدگی بیشتربشه وهم اونهای که به دلایلی باعث شدمهاجرت کنن
ممکنه یه تعدادیشون به جای خلوترهدایت بشن یه تعدادی غذای خوشمزه بشن ویه تعدادی هم چون پیرشدن برن خانه سالمندان
من هم داشتن این جورماشینهای روباتمام امکانات دوست دارم وباور دارم بهش میرسم چرا؟چون تغیرات رودیدم ودارم میبینم
چراچون من هرچی رودرگوگل کیپ نوشتم انجام شده ودرحال انجامه
من مدتی هست رفتم واسه خریددستگاه جوجه کشی خریدمرغ وبوقلمو ولی یه بهانه هایی واسش داشتم وآوردم ولی باگوش دادن به فایل روزشمارالان که دارم مینویسم بیشترچیزهارودرک کردم که تضادها باعث میشه خواسته هامون روبشناسیم
امروزتمامل روبیشتردرک کردم واقدام به خریدکتاب رویاهایی که رویانیستن روخریدم که مراحل خریدش هم باتکامل طی شدیکدفعه اتفاق نیوفتاد
من توفکرخرید12قدم بودم قبلا الان هم هستم ولی تکامل بایدطی بشه
این تکامل دیدن فایلهای رایگان خریدکتاب وهمین جورادامه پیدامیکنه
چراچون واسه من اوایل برای خریداینترنت هم مقاومت داشتم ولی خداراشکرمدتی هست یکساله خریدم وحذف این ترمزها ومقاومتها ادامه داره
برام جالب بودروی فنسها دوباره طورهم کشیدید
جالب برام نردبانی که مرغه داشت بالا میرفت
برام جالب بودمریم خانم فکرمادرمرغی بود
برام جالب بوداستادگفت بو میدادن وصدا میکردن گنیها
برام جالب بود ی آمریکایی که اطلاعات کافی نداره ازکشورش چون خود من هم همین جوربودم
برام جالب بودپول شمردن اون فروشنده وپولهای تانخورده وچانه نزدن استاد وشکاراون صحنه توسط مریم خانم
برام جالب بودبردن اون تراکتورتوسط مریم خانم یادخانمهای افتادم که توشمال ایران میدیدمش وهمون کودکیم تودلم بهشون آفرین میگفتم
شادباشید ودرپناه الله
سلام
اگر فقط سریالهای در بهشت را دنبال کنیم پیشرفت عالی را در شما می بینیم و چقدر عالی است که وقتی خودمان دنبال بهبود باشیم به تضادی کمتر برمی خوریم به خاطر اینکه تضاد ایجاد میشودکه ما پیشرفت کنیم وقتی که خودمان داریم می ریم به جلو دیگه به ما کاری ندارد چون خودمان در مسیر هستیم و هدف جهان هم گسترش است و ما وقتی خودمان داریم خودمان را بزرگ می کنیم و به گسترش خود و جهان کمک می کنیم پس به تضاد کمتری بر می خوریم و اگر هم باشد کمتر و کوچکتر است.
در این سریالها چیزی را که دقیق متوجه شدم زندگی کردن در حال است و اینکه در الان زندگی کنیم و با لحظه حال پیش برویم .
استاد عالی توضیح میدهند شماهم شاگرد خوبی هستید مرحبا به هر دو
امروز به من الهام شد که فایل تشخیص اصل از فرع را ببینیم و شما هم اشاره کردید پس حتما باید ببینم .
چقدر عالی قابل فهم است، هر چیزی را که ارسالی می کنی از همان جنس آدمها را در اطرافت می بینی مثل آقای جو و چقدر این حرف ایشان را دوست دارم که می گویند برنامه امروزت چیست این حرف خیلی عمق داره خیلی معنی داره .
Just do it now
با سلام خانم راداکبری عزیز
بنده از کسانی هستم که مطالب شما را دنبال می کنم البته 4_5ماه به تضادهای بی شماری روبه رو شده ام که کنترلش از دستم خارج شده یه شغلی دارم که بیشترش بر اساس دروغ و سیاه بازی است و من اصلا خوشم نمیاد و حقوقی هم میگیرم بر اساس فرم های پر شده است اما تا وقتی متوجه شده ام راندمان کارم خیلی خیلی پایین اومده و هر موقع میام فایل های استاد رو ببینم حال خوبی دارم اما بعد همون اش و همون کاسه.
مثلا ترم آخرم بود و می خواستم برای ارشد بخونم اما این کار و کلنجار رفتن با خودم متاسفانه نتونستم چون وقتی از کار تعطیل میشم راه میرم و کل اتفاقات روزانه ام رو مرور می کنم البته مشکلات دیگه ای هم دارم اما واقعا نمی تونم حلش کنم راستش کم آورده ام.
ممنون میشم کمکم کنید.
سلام
ممنون- تضاد که مهم نیست باید باشه؛ اگر نباشه ما چطوری پیشرفت کنیم وقتی که هست زندگی می کنیم فعالیت می کنیم و پیشرفت میکنیم. وقتی تضاد بزرگه و زیاده یعنی اینکه باورهای ما درست نیست تضاد کمتر و کوچکتر میشه وقتی که ما روی خودمان داریم کارمیکنیم یعنی روی بهبود خود داریم کار می کنیم. وقتی که روی خودمان داریم کار میکنیم و روی بهبودی خودمان داریم کار می کنیم تضادها کمتر می آیند به خاطر اینکه تضادها می آیند که ما بهبودی حاصل کنیم وقتی که خودمان دارم بهبودی را حاصل می کنیم کمتر پیدایشان می شود همیشه هستند ولی کیفیت و کمیتشان خیلی کمتر میشود. ما در دنیای مادی هستیم که خوب وبد و بالا و پایین هست و یعنی اینکه جهان دو قطبی است و باید این ها باشه و این ما هستیم که باید راه درست را تشخیص دهیم. پس تا اینجا فهمیدیم که وجود تضاد برای چیه و چرا خوبه و نباید هم خیلی زیاد باشد.
در فایلهای دانلودی توانایی تشخیص اصل از فرع را ببینید و فایلهای مربوط به آن را.
هر فردی برای چی داره کار می کنه برای چی اصلا داره زندگی میکنه؟ برای اینکه این مدتی که دراین دنیا هستیم لذت ببریم ؛ شما وقتی از کارتون لذت نمی برید و خودتان هم می دانید که اساس آن کار و اصل آن کار در راه درست نیست پس نباید ادامه اش دهید. وقتی کاری از راه نادرست باشد ثروت شاید هم بیاید ولی مثل سطل سوراخ است که از خارج می شود یعنی ثروت پایدار حاصل نمی شود.
می بینید که استاد اول هر محصولشان میگویند که راضی نیستند این فایل را به کسی بدهید وووو دقیقا همین مسئله است. یعنی اصل کار که نادرست باشد اصلا طرف به نتیجه درسته ثابت نمی رسد.
خیلیها را دیدم که از این جور کارها می کنند خیلی هم احساس زرنگی می کنند و چنان با ابهت صحبت می کنند که فکر میکنند چه خبره. در حالیکه من مطمئنم اینها ثروتشان ولذتشان ثابت نیست.
لطفا نوشته هایم باتصمیم خودتان باشد؛ من اگر باشم حتما کارم را عوض میکنم آدم وقتی در این موقعیتها باشد احساسش همیشه بد است احساس بد= اتفاقات بد وقتی من این فرمول و قانون را میدانم پس ادامه نمی دهم که هر چه بگذرد عمقش بیشتر میشود و پاک کردنش سختتر می شود. مثل علفهای هرز که همیشه نزاریم رشد کنند تا رشد کردند هرسشان کنیم اگر بلند شوند و بپیچند دور درختها وووو خیلی سخت می شود.
مطلبی را خواندم که فکر کنم از خود استاد عزیز بود یا شنیدم که : ما در این دنیای مادی هستیم و ما مجرد به دنیا آمدیم؛ چند روزی هستیم می رویم همان جا که بودیم؛ یعنی فقط ما چند صباحی در این دنیا هستیم بیاییم قدر خود را بدانیم و زمانمانمان استفاده کنیم. اصلا این جمله مرا زیر و رو کرده است پیش خودم گفتم چرا بخوام این را نگه دارم آن را نگه دارم ؛ بزار زندگی کنم می افتم می میرم هیچ کاری هم نکردم ؛ ان دنیا هم کلا نمی دانم چطوریه ؛ من که دیگه مادی که نمی شوم و در این جسم قرار نمی گیرم بزار استفاده کنم راه بروم بخرم البته به اندازه …
وقتی این کار داره اذیتتان میکند کاری که علاقه خودتان است را شروع کنید در این صورت خلاقیتهای زیادی هم خواهید داشت و پیشرفت بیشتری می کنید؛ ولی همه اینها تکامل هم می خواهد یک دفعه نمی شود اصلا در دنیا چیزه یک دفعه ای نداریم حتی برای بدی.
من قبل از این سایت هم همیشه به شاگردام میگفتم که ما یکدفعه لاغر یا چاق نمی شوم بعد می گفتند آینا به خدا ما یک دفعه چاق شدیم می گفتم نه عزیز جان؛ خوردی بهت خوش گذشته خبر نداری که چقدر خوردی بشین بنویس دو ماه پیش چیا خوردی پس یک دفعه چاق نشدی ووو پس همه چیز با تکامل ایجاد میشود.
این که تضادها زیاد است چون اصل کار شما یعنی احساس شما بد است بنویسید که دارید توی روز چه کارهایی انجام میدهید مثلا دوسه روز که بنویسید می فهمید که مثلا ممکن است که کارهایی که می کنید مثلا از 10 تا 7 تاش حالتان را بد می کند بعد ببینیددر کدام قسمت زندگیتان است آن را درست کنید مثلا درقسمت روابط است یا در قسمت کاری وووو و به احساس خوب برسید یعنی لازم است در مورد رابطه آن را بهترش کنید با تحسین و تشویق ووو و اگر در کار است که عوضش کنید . چون این طور که از نوشته شما متوجه شدم کلا از کارتان راضی نیستید؛ کاری جدید را شروع کنید حتما اولش درآمدتان زیاد نیست ولی عیب نداره کم کم با تکامل بهتر هم میشود. وقتی که می نویسید اساس این احساس بد را پیدا میکنید که داره تمام قسمتهای زندگیتان را در بر میگیرد و شما را اذیت میکند و احساستان را بد می کند ؛ میدانید ما همیشه باید قائم به ذات باشیم هر کسی خودش از احساسش و از فرکانسش خودش خبر داره پس راهی را پیدا کنید که آن احساس بده و آن باور بده را پیدا کنید. آدمهایی را می شناسم که کلا یکسره دروغ می گویند آدمهایی را می شناسم که نمی توانند خوب موضوع را صحبت کنند اصلا بد نیستند ولی خوب نمی توانند بازگو کنند و مفهوم را برسانند ووو منظورم این است که هر کسی از درون خودش خودش خبر داره و می توانه بهترین راه حلها را برای خودش پیدا کند .
قسمتهای باورهای توحیدی را در فایلهای دانلودی ببنید.
یکسری آدمها اصلا نمی دانند که این تضاد برای چی هست و اینکه شما می دانید خیلی هم خوب است پس آن را برطرفش کنید که به احساس خوبتری برسید و با کار کردن روی خودتان بهتر و بهتر هم میشوید.
وقتی یک باور اشتباه داریم روی همه قسمتهای زندگی موثر است مثلا وقتی باور کمبود داشته باشیم توی خرید خانه توی روابط توی ثروت توی موفقیتهای فردی توی همه چیز مشکل داریم فکر می کنیم همه چیز کم است دارد تمام میشود می دویم این ور آن ور و خلاصه در تلاطم هستید ولی وقتی باور فراوانی داریم در تمام قسمتهای خوب هستیم و احساس آرامش داریم. پس شما هم باید احساس بد اصلی را از خودتان در بیاورید وحلش کنید بقیه هم درستتر میشوند چون همیشه در راه بهبود هستید.
تمرینات متنوعی می توانید انجام دهید که کجای کار شما ایراد دارد: مثلا دوسه روز بنویسید که بیشتر دارید به چی فکر میکنید بیشتر دارید چه حرفهایی را می زنید وبعد آن را برطرف کنید.
Just do it now
سلام به استاد عزیز ، خانم شایسته پر انرژی و بچه های خوب و دوست داشتنی سایت
🌻🌿🌻🌿🌻
استاد عزیز همیشه ایده های جالبی دارن که کارهارو براشون آسانتر و لذت بخش تر میکنه،
هرقسمتی از سریال زیبای زندگی در بهشت نشون میده
👈ایشون در همه حال و همیشه بدنبال راه های آسان حل مسایل و طی کردن تکاملشون در پروژه جدیدی هستن که شروع کرده اند،
هیچ عجله ای برای تموم کردن اون پروژه ندارن، چقدر از کاری که شروع کردن نهایت لذت رو میبرن، اون کار هر چی که باشه… و در این قسمت هم میبینیم که استاد روشی آسان برای برش توری پیدا کردن، شاید بهتره بگم هدایت شدن به یک راه ساده بدون اینکه ساعت ها وقت و انرژی برای اینکار صرف کنند، خیلی راحت استاد آموزش هاشون رو در زندگیشون به کار میگیرند و همیشه به بهترین و آسانترین راه ها هدایت میشن…
🌿🌿تحسین کردن افراد، طبیعت، حیوانات و… یکی از نکاتی است که در سریال زیبای زندگی در بهشت توسط خانم شایسته عزیز یادگرفتم، چقدر خوبه که ایشان در همه حال استاد و تحسین میکنن و روی نقاط قوتشون تمرکز میکنن
🌸🌸خانم شایسته عزیز مداما با یادگیری مهارت های جدید در هر قسمت به من اشتیاق یادگیری مستمر میدهند و این باور را در من ایجاد میکنند که مهارت هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد و یک زن میتواند هر مهارتی را که دوست دارد بدون توجه به نظر جامعه، یادگیرد و به پیش ببرد.
🍃🍃 هدایت شدن استاد برای خرید تریلر هم یکی از نکات جذاب این قسمت بود که استاد به محض دیدن آن و فهمیدن اینکه فروشی است تصمیم به خرید آن میگیرند که البته احتمالا در قسمت های بعد شاهد این باشیم که استاد و مریم جان به استفاده از این وسیله هدایت خواهند شد.
🌾🌾 به اتمام رسیدن سازه زیبا و قابل جابجا بودنش در طی چند قسمت و تکامل یه پروژه رو خانم شایسته به زیبایی برای ما به تصویر کشیدند.
این سریال زیبا بکارگیری عملی آگاهی ها و آموزشهای استاد عزیز رو به ما یاد میده، برای همه این زیبایی ها و آگاهی ها، سپاسگزار خداوند هستم…
چقدر برام جالبه که استاد هم کارهای پارادایس رو به خوبی پیش میبرند و هم دوره های آموزشیشون رو و وقت کافی برای انجام کار و تفریح دارند.
سریال بهشت قسمت 125
با سلام
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
میدونین استاد با دیدن این پیش بند چرمی یاد چی افتادم ؟
یاد حرفهاتون در مورد اینکه ما باید هر روز سعی کنیم که ی ورژن جدیدی رو از خودمون بسازیم. عباس منش با این پیش بند چرمی ورژن جدیدی از عباس منشه چون تونسته با ی تغییر کوچیک اما تاثیر گذار که بعد از برخورد با یک تضاد رخ داده نسخه متفاوتی از خودش ایجاد کنه در جهت مثبت و این به من میفهمونه که ایجاد ی ورژن جدید به معنی ی تغییر عجیب و غریب نیست .چیزی که طبق پیش فرضهای غلطی که در ذهن ما نقش بسته مستلزم تغییر دی ان ای و امثالهم باشه. و اینکه شخصیت آدم از والدینش به ارث میرشه و اگر نقش ببنده دیگه تغییر دادنش غیر ممکنه .
تغییر ورژن داره در هر لحظه در جهان و در درون انسان ها رخ میده کافیه که ما بصیرت داشته باشیم و ببینیم چنین تغییراتی رو و الگو بگیریم و ما هم در خودمون ایجاد کنیم چنین تغییراتی رو متناسب با شرایطی که درش هستیم .
و نمونه ی بارز تغییر ورزن در جهان هم همین فرزه که داره با باطری کار میکنه. من فرزی که با برق کار میکنه رو دیدم و همین الانش هم ی نمونه تو خونه خواهرم اینا هست که من تقریبا دارم هرروز میبینمش اما این ورژن کجا و اون ورژرن کجا. این ورژنی که الان دست شماست ی محدودیت خیلی بزرگ که نیاز به کابل برق و پریز برقه رو نداره و هم خود وسیله آزاد شده که راحت هر جایی قابل استفاده باشه و به اصطلاح ی دم محدود کننده بهش وصل نباشه و هم اون فردی که از این وسیله استفاده میکنه میتونه هر جایی که نیاز باشه اون رو با خودش ببره و چقدر این تغییر ورژنه مفهوم آزادی و اولویت اون توی همه چیز رو برای من قابل درک میکنه .حتی خود این پیش بند هم ی ورژن جدید از نوع خودشه از اون ورژنی که قبل از حضور موبایل وجود داشته .
و همه ی اینه ها مفهوم تغییر لحظه ای در جهان و کل مخلوقاتش رو قشنگ توی ذهن من جا میندازه که وقتی استاد از تغییرات لحظه ای صحبت میکنه منظورشون چیه
خدایا شکرت برا این درک
استاد باور کنید بعد از 3 بار نگاه کردن این فایل اصلا نمیدونستم چی بنویسم انگار ذهنم خالی بود بعد یاد حرفهای شما افتادم در مورد هدایت و از خداوند خواستم تا بر قلبم جاری کنه اونچه رو که باید بنویسم و همینکه نشستم پشت میز و فایل رو پلی کردم بهم گفته شد از این پیش بند شروع کن و جاری شد اونچه که باید بشود خدایا شکرت برای الهامات لحظه ایت وقتی که باور میکنیم این رو و میخوایم ازت
مریم جان اون لحظه ای که زوم کردین تا چرم رو از نزدیک نشون بدین چقدر آموزنده بود برام که برای دیدن اصل هر چیزی ما باید زوم کنیم روش باید اونقدر بهش نزدیک بشیم که حسش کنیم که درکش کنیم . درست مثل خداوند که اگر میخوایم پیداش کنیم باید تمرکز کنیم روی خودمون. باید اونقدر به خودمون نزدیک بشیم که بتونیم خودمون رو حس کنیم خودمون رو درک کنیم تا بتونیم خداوند رو درک کنیم و حسش کنیم .مادامی که از خودمون دوریم و تمرکز روی خودمون نداریم نمیتونیم خدا روی توی وجودمون حس کنیم.
نمیدونین استاد چه حالی دارم بخدا اشک توی چشام حلقه زد وقتی که این جملات رو روی صفحه مکتوب کردم . منی که نمیدونستم چی بنویسم کلام خداوند چه جوری داره جاری میشه بر دل کاغذ. بقول دوستمون توس فایل توحید عملی یک این خداونده که داره مینویسه.
آره مریم جان میدونم توری مرغی چه جوریه چون ی نیکش رو توی انباری خونه دارم و چنان دردسری شده که تصمیم گرفتم پرتش کنم. لا مذهب اصلا نمیشه هیچ جوری جمع و جورش کرد
چه ایده ینابی چه ایده ی تکاملی برای بریدن اون توریو ایده ای که نسبت به ایده های قبل تکامل یافته تره و کار رو خیلی راحت تر کرده ولی بقول استاد از این ساده تر و از این راحت تر هم هست اما در زمان مناسبش گفته میشه .ایده ای که حتی اینقدر نیاز به این ور و اون ور کردن توری نباشه و ایده ای که از این ور بزنی و از اون ور بزنه بیرون. ی چیز مثل اون اره برقی که با ی حرکت برش بده لول توری رو. مطمانم که ی روز این رو هم تجربه میکنیم توی سریال بهشت.
و اون جایی که شما مریم جان پیشنهاد گذاشتن لول رو روی میز دادین که کار رو راحت کرد یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه کارهایی که نیاز به ظرافت داره و توجه به جزییات رو شما خیلی خوب انجام میدین چون استاد نگاه کلی تری داره به مسائل و اینجا یکی از همون موادره که شما رو هدایت کرد به ی همچین ایده ای.
چقدر استاد حال کردم با این what if گفتنتون تکامل زبان انگلیسی هم داره طی میشه
اقا ما عاشق این میلواکی شدیم و روفت از بس که بی ریاست. از بس که ظاهر و باطنش یکیه .از بس که اهل عمله
خدایا ثروت فراوان میخوام برای تجربه خرید این ابزارآلات میلواکی و لذت بردن از کار کردن باهاشون.
سبک آموزشی استاد تاکید بر اصل و نتیجه هم نشون میده که چقدر این سبک آموزشی سبک خوبیه .همون سبکی که توی قرآن هم روش تاکید شده . این که اصل توحیده و ما بقی فرعه.
و اونجایی که شما مریم جان میگین چون من تازه کارم نیاز به تمرکز بیشتری دارم. آره همیشه شروع ی مهارت جدید ی کار جدید نیاز به تمرکز آگاهانه داره اما وقتی دیگه خیلی تمرین و تکرار صورت بگیره چون نا آگاهانه انجام میشه دیگه تمرکز هم ناآگاهانه میشه درست مثل ما که اوایل آشنایی با استاد باید هی آگاهانه تلاش میکردیم که تمرکزمون رو بذاریم روی چیزهای خوب اما کم کم راحت شد چون کمک کم ناآگاهانه میشه جوری که طبیعی میشه که باید اینجوری باشه.
و اما اونجایی که مریم جان گفتن من دارم یواش یواش میرم و برونی داره یواش یواش میاد چقدر آگاهی دهنده بود که:
مهم نیست که دیگران دارن یواش مین یا تند .اصلا مهم نیست که میرن یا نمیرن .مهم اینه که من مسیر درستی رو که پیدا کردم رو یواش یواش برم و از مسیر هم لذت ببرم تا به مقصد برسم همونطور که شما رفتین و لذت بردین و رسیدین . اینکه برونی ادامه داد یا نداد اینکه کجا رفت برای شما مهم نیست.تلاقی نگاه شما فقط همون چند لحظه بود دیگه بعدش هر کسی مسیر خودش رو میره .درست مثل آدم هایی که ما توی زندگیمون باهاشون برخورد می کنیم.
چقدر اون دو مرحله بالا بردن و فیکس کردن اون بسته ها جالب بود که بعضی وقتها ما برای انجام دادن درست ی کاری نیازه که چند تا کار رو همزمان انجام بدیم که البته یکی مقدمه اون یکیه و این اولویت باید رعایت بشه تا کار درست انجام بشه
و حرفهاتون مریم جان در مورد محدودیت ها جعلی خانم ها:
اولا که تحسین میکنم جسارت شما رو بعدشم میدونین این حرفای شما رو میشه توی ی جمله ی کلیدی خلاصه کرد و اونم اینه که :جنسیت محدودیت ایجاد نمیکنه این ذهنیته که محدودیت رو ایجاد میکنه.
خدایا اون صحنه ی غروب توی دقیقه 10 و ثانیه 7 چقدر زیبا بود که ی لحظه خورشید با اون رنگ جادویی نارنجیش از داخل درخت ها به اندازه ی ی گوی کوچولوی آنشین شده بود. واقعا حیرت انگیز بود
این مرغ و خروس ها با وجود اینکه سنی ازشون گذشته ولی این موضوع چیزی از زیباییشون کم نمیکنه و خلقت بی نظیر خداوند رو در وجود اینها میشه دید و واقعا من از دیدنشون سیر نمیشم. اون آرامششون نشان از ی زندگی خوب توی پارادایس میده . به نظرم اینا اینقدر خوب زندگی کردن که الان آرام دارن به استقبال اون چیزی میرن که در انتظارشونه . اونا نمیدونن که چه اتفاقی قراره براشون بیفته اما این رو مطمنن که اگر آرام باشن و صبور باز هم تجربه های لذت بخشی رو تجربه میکنن.
من با دیدن این موجوداتی که دارن بهشت رو ترک میکنن یاد کلام خداوند افتادم که میگه ما نسل های قبل رو آوردیم و بردیم و نسل های بعد از شما رو هم میاریم و میبریم و این کار بر ما سخت نیست بلکه بسیار آسانه اما این شما هستین که باید از این آمدن و رفتن اقوام مختلف عبرت بگیرید و تعقل کنید. منم با دیدن این مرغ و خروس ها که ی روزی اومدن و الان دارن میرن باید یادم باشه که انسان ها میان و میرن اما اونکه جاودان و همیشگیه خداونده که من باید خودم رو به اون وصل کنم و به آدم ها دل نبدم و وابسته نشم که مانا نیستن .
و حرفهای شما استاد راجع به تجربه هاتون توی آمریکا:
سن تجربی انسان ربطی به مکان زندگیش نداره و اونچه که باعث میشه این سنه با کیفیت و لذت بخش بشه باورهای فرده و همین نکته درس بزرگیه برای من که تجربه کردنم رو گره نزنم به اینکه حتما باید توی اونجایی که دوست دارم زندگی کنم تا تجربه های خاصی رو داشته باشم . باید تجربه کردن رو از همین جایی که هستم شروع کنم و از امکانات همین جا لذت ببرم تا عمق تجربه ام بیشتر بشه و اینکه نگم چون استاد توی قلوریداست بودن اونجا امکان تجربه اینهمه تجربه رو بهش داده چون دارم میبینم که خود آمریکایی ها همچین تجربه هایی رو ندارن.
پوشیدن الباسهای زمستانی:
همین لباس ها ابزار مناسب هستن برای راحت انجام شدن کارها توی سرمای زمستان. من اگه لباس نپوشم و هی غر بزنم که چرا سرده چرا اینجوریه چرا اونجوریه و حرکت نکنم طبیعیه که کارها هم انجام نمیشه. مشکل از منه نه سیستم جهان. سیستم جهان درسته من باید خودم رو با اون هماهنگ کنم
تریلر نظامی:
چقدر این تریلر به آدم آرامش میده بر خلاف اسمش. خداییش این آمریکایی ها نه تنها خودشون توی آرامش غرقن وسایلشون هم به آدم آرامش میده. اصلا رنگ این تریلره تو وجود آدم میشینه و هی دوست داری بهش زل بزنی حق داشتین استاد که گفتین فعلا فقط میخواین نگاش کنین چون من هم دقیقا همین حس رو ازش دریافت کردم.
دیدن اسکناس ها:
چقدر لذت بردم از اون اسکناس های صاف و از شمردنشون .حس عالی رو به آدم انتقال میده . ی جوری میشمرد که انگار کارت بازی داشت میکررد یعد یادم اومد حرفهای استاد رو که زندگی ی بازیه فقط باید قوانینش رو لد باشی . آه ثروت ساختن هم ی بازیه فقط باید قوانینش رو بلد باشی. اونوقت اینجوری تو دستات نرم و آرام با ثروت حال میکنی. .
اون مرغ گنی ها و حرکانشون:
احساس کردم دارن تند تند میرن سمت برونی که بهش بگن دیدی این تریلر رو؟ اومده اینجا قراره چه کار کنه؟ نکنه اینجوری بشه نکنه اونجوری بشه اما برونی آرام داره بهشون میگه بابا آرام باشید زمین بهشت پهناوره و به اندازه ی کافی برای همه جا هست پس نگران نباشین و اینقدر وراجی نکنین .
چقدر این دوستمون جو هم شده قسمتی از تجربه های بهشت. یاد اومد فایل مصاحبه 11 رو که استاد میگه ما باید بریم دنبال اهداف و خواسته های خودمون و اطرافیانمون هم با توجه به فرکانس خودشون یا در مدار ما قرار میگیرن یا از اون خارج میشن و میرن . اینجا دقیقا این قضیه داره خودش رو نشون میده که این آقا توجه به فرکانسی که فرستاده در مدار این تجارب قرار گرفته و منی هم که تو ی خونه تو ایران دارم این تجربه ها رو تجربه میکنم هم در مدار اونا هستم و همینه که استاد میگن فرکانس ها داره اتفاقات رو رقم میزنه نه مکان جغرافیایی.
سپاس استاد بی نظیر و مریم جان خودساخته
اصلا نوشتن کامنت ی حس آرامش به آدم میده .به محض اینکه این کار رو انجام میدی احساس میکنی ی رسالتی بر دوشت بوده که انجامش دادی و با انجام دادنش حال خوبی رو تجربه میکنی
خدای شکرت که این فرصت برام فراهم شد
در پناه حق
سلام مریم جون
من کلی الگو میگیرم از این سریال
مثلا همیشه از اسب یه وحشت خاصی داشتم ولی الان به شدت به این حیوون نجیب علاقه پیدا کردم و دوس دارم منم یه اسب تو حیاط خونه تعطیلاتیم داشته باشم
،من از کودکی تا الان بیشتر تجربه هایی که با اسب ها داشتم همشون به رم کردن منجر میشد و ببین براونی این مرد بزرگ چقدر با شخصیته😁 قشنگ میاد نظر میده ،مهمونارو خوشامد میکنه، موقع خدافظی بدرقه میکنه… بابا براونی خیلی متفاوته با تجربه ی من از اسب ها ،و این مودب ترین و آقا ترین اسبی هست ک دیدم دمش گرم بابااا
واقعا تمام موجودات در اطراف شما بالاترین استانداردها و فرکانس ها رو دارن …
من هم همینطور هستم و خیلی وقته که کاملا اینو حس میکنم . انقدر انرژی هام مثبت شده که هیچ اشتباهی نمیکنم یا در مکان و زمان نامناسب قرار نمیگیرم..
خیلی برام پیش اومده که جایی که قرار بوده حضور پیدا کنم و کنسل کردم و نرفتم و بهم خبر دادن که اتفاقا همونروز اونجا دعوای بدی شده یا اتفاقای نامناسبی افتاده و قشنگ از بدنه جامعه جدا شدم
😊🍃❤ زنده باشید با آموزه های عالیتون من ازتون راضی هستم و هرچی دلم میخواد و به سرعت جذب میکنم و لعلک ترضی شدم از زندگی.
اینکه شما اینقدر برای تعامل با سایر افراد باز و پذیرا هستین خیلی عالیه. با دیدن آقای جو و کمپرش اونجا یک ایده به ذهنم رسید.
چند وقت پیش گفتین که محل هایی برای شارژ برق و آب RV و تخلیه فاضلابش درست کرده بودین. میشه به تعداد بیشتری ایجاد کرد و توی اینترنت هم اعلام کنین که هرکس بخواد میتونه بیاد اونجا بمونه، هم میتونید با افراد بیشتری آشنا بشید و کلی چیز جدید یاد بگیرید و یاد بدید و درامد جدیدی هم بسازید و یا رایگان باشه و یا مثل Airbnb اونجا اعلامش کنید.
ایربی ان بی با RV :))
…
البته اگر از نظر امنیتی مشکلی نداشته باشه.
باید تجربه جالبی باشه.
حتی میشه مازاد تولیداتتون مثل تخم مرغ و … رو بهشون فروخت یا هدیه داد.
یکی از محاسنش هم اینه که افراد بیشتری با شما به عنوان افراد ایرانی آشنا میشن و شما سفرای خوبی از ایران هستین.
شاد و پرعشق باشید.
الهی به نام اعظمت شروع میکنم نوشتنو
سلامو درود به همگی و به مریم جونم و استاد عزیزم من هرچقدر رابطه بینتون میبینم سیر نمیشم و لذت میبرم واقعا قابل تحسینه این همه هم فرکانسی اینهمه هم فکری تو رابطه جقدر خوبه چقدر عالیه چقدر با هم خوبید اخه
نکته ی مثبت دیکه برام شجاعی مریم جونه چقد مردی اخههههه قربونت برم من😄خودت یه پا مردی خانووووم باریکلا این همه قوی بودن اینهمه اکتیو بودن قابل تحسینه والا🥰باریکلااااااا
چقد خوبه تو دل ترسا رفتن ادم اولش میترسه بعد که میره تودل ترسش مییبینع نه بابا پوچه اصن چرا من مبترسیدم🥰
نکته ی مثبت دیگه دوست خوبمون جو بود ک چه عالی کمک استاد کرد جه دوسته مهربونو خوبی اخه و دوستیتونم تحسین میکنم
یه چیز قابل توجه دیگه برام اینه که مریمجونو استاد نمیزارن درگیر روزمرگی شن هر روز یه کار جدید انجام میدن و سعی میکنن خودشون اون کارو با نیروی ذهن و بدنشون انجام بدت ین جسارت این زرنگی این اکتیو بودنم هم قابل تحسینه و نکته ی اخر و تحسین برانگیر دیگم اخ فروانیه ثروت که چقدر خوبه پول خوبه ثروت خوبه فراوانی تو هر قسمت سریال موج میزنه استاد اون تریلرو دید دلش خواست و خرید وقتی ثروت باشه راحت خرید میکتی هر انچه که دلت مبخواد اسایش داری ❤️❤️❤️❤️
خدایا شکرت که کانون توجهم رو گذاشتم روی نکات مثبت ممنون مریم حان از تهیه ی این قسمت از سریال❤️
سلام به استاد عباسمنش عزیزو عزیزدلشون مریم جان
نشانه امروزم بود
در مورد انجام یه سری کارهای جدید برای شغلم که نیاز به جسارت بیشتر ، خودباوری بیشتر، اعتماد به نفس بیشتر و در کل عزت نفس بیشتر داره هدایت خواستم
با دیدن مریم جان و شنیدن حرفهاشون در مورد عزت نفس خانمها در یادگیری و مستقل بودن خیلی خوشحال شدم یعنی داشت بهم میگفت اره دختر همینه برو تو دل ترست برو یادبگیر و انجامش بده نترس از حرف مردم نترس از اینکه بگن با این سن و سالش چه کارهایی میکنه و حرفهای مریم جان منو شیر کرد و فهمیدم که مسیرم درسته و باید ادامه بدم و بخدا قسم که وقتی یه قدم برداشتم همون موقع نتیجه شو دیدم و از بازخورد دیگران فهمیدم که مسیر درسته و همینه و فقط به قول استاد لیزری باید رو کار خودم تمرکز کنم و از حواشی به دور باشم تا بتونم نتیجه دلخواه رو بگیرم
و مورد دیگه تو این فایل که برام جالب بود ارتباط قشنگ و مهارت استاد در رابطه برقرار کردن با ادمهای غریبه بود که با امریکاییها چقدر قشنگ ارتباط میگیره و دوست میشه ، که از عزت نفس بالای ایشون میاد کاری که ما با هموطن های خودمون نمیتونیم انجام بدیم یعنی انقدر در برقراری ارتباط و دوستی با افراد غریبه دچار کمبود عزت نفسیم که حد نداره و زمانیکه میخوایم با کسی ارتباط بگیریم نجواهای ذهن میاد که نکنه از ما خوشش نیاد ، نکنه جواب مارو نده، نکنه مارو مسخره کنه، نکنه اون ادم مناسب برای ارتباط با ما نباشه ، نکنه خودشو بگیره ، نکنه خیلی پولدار باشه و مارو تحویل نگیره یا اصلا فقیر باشه و به درد ارتباط با ما نخوره ، نکنه اخلاقامون شبیه هم نباشه …. و هزاران نجوای دیگه تو ذهن میاد و مانع از ارتباط ما با بقیه میشه
البته که نیاز به تکامل داریم و به قول استاد وقتی روی خودمون به خوبی کار کنیم انسانهای هم مدار ما خودبه خود وارد زندگیمون میشن
و مسئله دیگه تو این فایل طبق معمول اکثر فایلها نمود فراوانی و ثروت هست
اینکه استاد عزیزم هر چی رو که ببینه و دلش بخواد میتونه بخره و انقدر در خودش احساس لیاقت میکنه که نجواها دیگه سراغش نمیان که « حالا این تریلر ارمی رو بخره نکنه به کارش نیاد یا مثلا پول بدم برای این وسیله که چی بشه …» و فقط چون خوشش اومده و اعتقاد به فراوانی داره اون رو میخره ، مرسی استاد جان که انقدر قشنگ این باورهارو داری تو ذهن ما جا میندازی و برامون منطقی و عادی میکنی
در پناه خداوند باشید
سلام
من هم مثل شما برای حرکت های جدید در کارم به نشونه روزم رجوع کردم که این فایل اومد. البته یه کم قدم برداشته بودم ولی خب واهمه داشتم . اون موقع نتونستم این فایل رو کامل ببینم و مطالب رو بخونم الان دوبار فیلم رو دیدم و خیلی جالب بود برام خصوصا مسیرهای ذهنم در خصوص دریافتهای اصلی از فیلم وقتی باز شد که کامنت شما رو خوندم خیلی ساده نوشتین اما یه دفعه جرقه هایی تو ذهن من زد که اگه صد صفحه از یه کتاب رو هم میخوندم شاید این جرقه ها در ذهنم زده نمی شد .
از خداوند به خاطر وجود شما هم فرکانسی عزیز و استاد عزیز و خانم شایسته سپاسگزارم
از شما به خاطر اینکه افکارتون رو در این جا با من و سایر عزیزان به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم
از استاد عزیز و همراه همیشگیشون به خاطر تهیه این فایل و این سایت سپاسگزارم
از خودم به خاطر اینکه برای خودم وقت گذاشت و این فایل رو با همه مشغله هایی که داشت سپاسگزارم
از استاد عزیز