سریال زندگی در بهشت | قسمت 15 - صفحه 5

به نام خدای روزی دهنده

وای خدای من😍 من عاشق این قسمت شدم. هی دلم میخاد ببینمش. چقد فراووونییی. توی همه چی از یخچال گرفته تا سبزیجات و ادویه و نوشیدنی و سفیده تخم مرغ و پیاز و سیر و زنجبیل و…….

من خیلی توی قسمت های قبل فکر کردم که چرا دوتا یخچال دارین. امروز جوابمو گرفتم. یعنی فکر راحت بودن تا این حد که چون مرکز خرید دوره پس دوتا یخچال بزاریم به جا اینکه هی بریم خرید. آفرین چه ایده خوبییییی. یامثلا به جا اینکه بخایم زیاد بخریم هی روهم روهم و نامرتب بچینیم به جاش دوتا یخچال میاریم خیلی راحت و مرتب و منظم. خدای من توی یخچال چقد نوشیدنی سبزیجات و نوشیدنی مورد علاقه استاد وجود داره. چقد هوس آشپزی با مواد مختلف رو کردم، چه همه چیز رنگ و وارنگه😍 چه ایده خوبی شرکت سازنده داشته برای بسته بندی سبرزیجات توی بسته های کوچیک. من که عاشق اون سبزی توپکی ها شدم خیلی بانمک بودن. چه چیزهای باحالی من تا حالا سبزیجات این شکلی ندیده بودم مثلا مارچوبه رو تا حالا اسمش رو شنیده بودم و تصورم این بود که نارنجیه😂 شاید چون اسمش مدل زردچوبس اینطوری فکر کردم. اون کدو رشته ای ها من رو یاد سریال کره ای ها انداخت که آشپزی میکنن و غذاهای خوشگل با سبزیجات درست میکنن. راستی یکی از دلایل اینکه انقدر جوون میمونن و پوست خیلی خوبی دارن بخاطر مصرف بالای سبزیجاته.

اون گوجه خشک چی میگه اون وسط😍 من که مردم براش. راسی خیلی ایده های ثروت ساز از همین دیدن ادویه ها و چاشنی ها به ذهن آدم میادها. به نظرم خیلی شغل جذابیه😎 آفرین به مامان مریم جون چقد خلاقه. زردچوبه رو با ادویه های مفید دیگه خودش درست کرده. اینکه سبزیجات خشک و پیاز و حبوبات رو توی یخچال نگهداری میکنید هم برام خیلی جالب بود و ایده نویی بود.

مریم جون چقد سخاوتمندانه از دوستی که ایده زنجبیل و سیر و بهش یاد داده بود تشکر میکنه. همینطور توی صحبتاشون میگن که برای سازنده ماشین ظرفشویی دعا میکنم بخاطر ایده ای که داشته. من یاد یکی از تمرین های کتاب شکرگزاری افتادم که باید از همه چی تشکر کنیم مثل راننده های اتوبوس، پاکبان های عزیزی که خیابون رو برامون جارو میزنن و تمیزش میکنن و ..‌.‌‌‌.. حتی اگه اونا ندونن ما باید توی دلمون ازشون تشکر کنیم و این فرکانس به اونا میرسه.

نکته ای که من بهش توجه کردم اینه که استاد و مریم جون خیلی توجه و تمرکز دارن به نکته های مثبت وسیله هاشون و مدام اونارو میگن و خداروشکر میکنن بابتش. این خیلی خوبه و منم الگو برداری کردم از این رفتار.

واقعا باید اسم ماشین ظرفشوییتون رو گذاشت ماشین ظرفشویی مهربون😍 آخه انقد مهربونه که چند دقیقه بعد از باز شدن درش صاحبش رو خبر میکنه تا مبادا دست های نازنین صاحبش بسوزه و همینطور ظرفهاش بخار کنه و نیاز به دوباره کاری باشه.عاشقتم ماشین ظرفشویی مهربون و آفرین به ذهن خلاق سازندت که با یه ایده ساده انقد خدمات و راحتی به وجود اورده. و این باور رو تداعی میکنه که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس. اره چه کاری معنوی تر از اینکه حواسمون به مشتری عزیزمون که روحی از خداست و اشرف مخلوقاته باشه؟ که فکر راحتی و سلامتیش باشیم‌؟ اصلا همینه که به برند نسبت به برندهای دیگه انقد برتری میگیره دیگه. چون حواسش به همه چیز هست.

برای قسمت کافی درست کردن که دیگه من غش من ضعف😂😂😂 من دیوونه کافی و تمام متعلقاتشم. ایول چه قهوه ساز حرفه ایی دارین. عاشق اون تایمی ام که قطرات کافی سرازیر شدن داخل قوری چه صدای خوبییی داره مثل صدای بارون😍 بارون با عطر قهوه😍😍

ایده کوکوی سبزیجات چقد عالی بود چقد خوشگل شدش با اون تیکه های گوجه خشک دلبر😍

و استاد هم وارد میشود و مثل همیشه عشقش رو تحسین میکنه😍

استاد چقد به خودش راحت میگیره که این عزت نفس بالاش رو نشون میده. اون تیکه که قهوه ریخت روی میز به جا سرزنش میگه عب نداره ما لری کار میکنیم😍

خلاصه که خداقوت. خیلی این قسمت رو دوس دارم و میخام همینجوری هی ببینمش😍

دوستتون دارم❤😘❤😘