https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-11.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-09 08:25:012024-12-28 10:29:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 17
392نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این فایل همه جوره برام خیلی مفید و ارزشمند بود، از زیبایی هایی که دیدم تا نکات عالی ای که شما نَریشن رفتین روی ویدیو…
میدونید استاد وقتی شما توی فایلهاتون از تغییر باورها و … حرف میزدید، یجوری من احساس میکردم مه من جز مخاطبین این فایل نیستم و مشکل من چیزی جدا از مطالب عنوان شده در سایته. چون خودتون هم بارها گفتین تغییر باورها برای کساییه که خودش داره حرکت میکنه.
و این دقیقا موضوعیه که پاشنه آشیل منه. یعنی تا زمانی که مجبور به انجام کاری نباشم و توی منگنه قرار نگیرم، یا توی فضای فرکانسی و فیزیکیش نباشم، اون کار رو انجام نمیدم.
و با اینکه به فایل ها گوش میدادم و انصافا سعیم رو میکردم که بهشون عمل کنم، میگفتم حالا درسته من دارم این کارا رو میکنم ولی میدونم اصل مسئله ی من استمرار نداشتن در حرکت کردن و تعهد داشتنه. و همیشه ی خدا یه جدالی توی دهن من بین اولویت دادن به اقدامات عملی یا تغییر باورهاست. این دوگانگی اغلب اوقات با من بوده و خب این موضوع در دراز مدت اذیت میکرد. یجوری که انگار در یه تردید همیشگی به سر میبری و همیشه حس میکنی کاری که داری انجام میدی غلطه.
یه حسی که انگار کار تو خیلی از این حرفا گذشته که بخوای با مطالب سایت بیای بالا. و از اونجایی هم که اون تعهد رو بخرج نمیدادم، شرایط رو روز به روز برای خودم سخت تر میکردم.
اما شما توی این فایل خیلی توضیحات خوبی دادین. مکمل خیلی خوبی بود برای توضیحات اهرم رنج و لذت.
بولد کردن نتیجه ی پایانی
اینجوریه که فقط میشه ذهن رو رهبری کرد
یعنی مسئله ی من هم اینجوری حل میشه
من مشکلم اینه که از کارایی که باید انجام بدم یه غول ساختم و احساس عدم لیاقتم هم مزید بر علت میشه برای حرکت نکردنم. در نتیجه خیلی چیزا برام واضح نیست. فقط یه هاله ای میدونم از اون کارا.
پس، کارایی که من برای عمل به درسهای این فایل باید انجام بدم:
1. توی اهرم رنج و لذتم باید تمرکز بیشتری رو به کارهایی که باید انجام بدم اختصاص بدم
2. و راجب نتایج مستقیم انجام اون کار بیشتر از نتایج جانبی بنویسم. اینجوری ذهنم متمرکزتر میشه که این نتایج در پی انجام این اعمال مشخصه که به وجود بیاد
و تا میتونم اون نتیجه ها رو برای خودم جذاب و هیجانانگیزشون کنم و از هیچ هنری برای این کار دریغ نکنم.
و مهمتر اینکه دفعات مرور این اهرم رو بالا ببرم. مثلا اگه قبلا فقط صبح ها میخوندم، الان روزی چند بار بخونمش طوری که ذهنم رو باهاش شستشو بدم و افکارم رو غرقش کنم. به مرور هر موقع که روی کار خاصی تمرکز ندارم باید توی ذهنم مرورش کنم و اینقدر باید این کار رو انجام بدم تا به ناخودآگاهم تبدیل بشه و دیگه خودکار این اهرم توی ذهنم پلی بشه و باعث بشه من اتوماتیک کار درست رو انجام بدم.
یعنی به طور خلاصه من باید یه اصلی رو برای خودم بسازم، و بعد تکرار و تکرار و تکرارش کنم تا بتونم طبقش عمل کنم، اونم با شور و شوق…
چه نعمت خوبی که یه آدمی وارد رابطه با شما میشه که آلردی همه چیزش خوبه و شما لازم نیست کاریش بکنی و بخوای به اصطلاح درستش کنی. این شور و علاقهای که ایشون داره برای کارهای سایت، صبوریشون، خلاقیتشون، هنرمندی و دیتیلی کار کردنشون. این که یه فردی بیاد اییین حد همدل و همگام و همراه. اینکه این فرد تا این حد خودش همون چیزیه که میخواستی و بدون درخواستی تا این حد نزدیکه به شما و روحیاتتون. الانم که رفتین پینگپنگ رو بهتر کار کنید چقدددر باز تو این ورزش ایشون همراه شماست.
چه نعمت بزرگی که برای انجام کارها یه کسی کنار شما باشه که خیلی پایه هست. امروز اتفاقا فایل 169 سفر به دور آمریکا رو گوش میدادم و اونجایی که شما در مورد ویژگیهای مریم جان صحبت میکردین که برای دیدن فلان جا ایشون چقدددر ذوق شوق داره و وقتی میگین پایهای بریم فلان جا…ایشون خیلی زود میگه آره بریم..و این خصوصیت خب باعث میشه شما هم ذوق داشته باشین برای حرکت کردن. اینکه ایشون بین کارهای زنونه و مردونه فرقی نمیزاره باز قابل تحسین و منشن کردنه چونکه دراصل واقعا زن و مردی وجود نداره و چقدددر ماها خودمون رو از تجربیات لذتبخش محروم میکنیم، چونکه فقط فلان تجربه مال خانمهاست یا مثلا فلان تجربه برای آقایونه.
من یادمه وقتی اولین بار آشپزی کردم و غذا خودم رو خوردم اشک چشام گرفته بود…ولی قبلش این تو ذهنم بود آشپزی کار زنونس و اصلا نباید انجامش بدی و …در صورتی که هر تجربه الهی و مقدسه…هر تجربه ایده پاکیه…هر تجربه محترم و ارزشمند و قابل ستایشه… این کنجکاوی مقدس واقعا چقدددر ستودنیه که آدم هر بار درک و تجربه بیشتری بدست میاره…ظرفش بزرگتر میشه. درکش از جهان بیشتر میشه و در کل انسان بزرگتری میشه.
من خودم خیلی کنجکاوم استاد و اصلا از کنجکاوی و البته هدایت خداوند بوده که سر از اینجا درآوردیم دیگه… و چقدددر تجربه خیلی بهتری میتونه آدم داشته باشه وقتی یه شخصیتی داری که از تغییرات استقبال میکنی و وا نمیستی با همون شرایطی که بوده…
اونجایی که شما گفتی وقتی ایشون از پرادایس اومد و یه انرژی مثبتی وارد کار شد، من چندبار زدم عقب تا سپاسگذاری شما رو درک کنم که چقدر ریزبینانه منشن کردین که چه نعمت بزرگی هست حضور یه همچین فردی تو زندگی.
این اطمینان نسبت به طرف مقابل که ازش صحبت کردین رو دوست دارم برای خودم بازش کنم چون تجربه داشتم و خوب حرفاتون رو درک میکنم.
واقعیتش وقتی آدم با خلاها و ترسهاش وارد رابطه میشه، بجای اینکه بیاد و اون ایرادهای خودش رو برطرف کنه، میاد شروع میکنه به کنترل کردن طرف مقابلش یا حالا رابطای که دارند و این نوع رابطه از همون اول تموم شدهاس. یعنی کل زندگی میشه کنترل کردن، ایجاد نگرانی، وحشت، ترس و….. اگر حالا روی خلاهای خودمون کار کنیم و ترسی از رابطه نداشته باشیم خودبخود همه چیز خوب پیش میره و این واقعا زیباست. ولی مشکل اساسی اینه که ما قبول نمیکنیم طرف مقابل مشکلی نداره و این خود خود خود منم که مشکل دارم… بخاطر همینم هی تو سر طرف مقابل میزنیم و اونم تو سر ما میزنه و عجیبتر اینکه اسم اینم میزاریم عشق…این همون عشق بوقلمونی هست که استاد شما راجع بهش بسیار صحبت کردین. امیدوارم به لطف خدای مهربان بتونم واقع بینانه آشغالا رو نریزم زیر فرش و برای همیشه پاکشون کنم و از نعمتهای پاکی که خداوند برام قرار داده استفاده کنم و زندگی خوبی رو برای خودم بسازم.
در پایان بگم این اصلی که بین شما و خیلی از آدمها تفاوت ایجاد میکنه اینه که شما وقتی تصویر نهایی رو میبینی، باورش میکنی.. و چون باور میکنید، خلق میشه…چون باور میکنید، دست و پا نمیزنید، چون باور میکنید، ایمان تون قوی میشه، و چون باور میکنید، زندگیتون تو دست خودتونه.
حالا با استعاره اهرم رنج و لذت میخوام این اصل رو مرور کنم که چطور به اهدافمون برسیم.
وقتی کارهایی که داریم انجام میدیم، در راستای اون تصویر نهایی(هدف، تارگت، گُل) باشه، خب دیگه کارها سخت نیستن. بلکه هر یه قدم، ما رو به خواسته نزدیکتر میکنن. قطع هر یه درختچه هرز ما رو به داشتن یه تریل زیبا نزدیکتر میکنه. هر یه گام بجای ایکنه ذهن فرافکنی کنه و از کاه یه کوه عذاب بسازه، برامون لذت بخش میشه که داریم به اون زیباییها نزدیکتر میشیم.
شناخت این، به حقیقت رسیدن راجع به این اصل..اینکه یه هدف…یا تارگت داشته باشی و در راستاش حرکت کنی…این، برگ برنده بازیه.
دیدن نتیجه نهایی، تمرکز بر اون لحظه پایانی، دیدن هدفات و اضافهکردن جزییات بهش، باعث میشه که انرژی داشته باشم، حرکت کنیم و در ثانی گمراه نشیم…راه رو از چاه تشخیص بدیم و خودمون کنترل زندگی رو بدست بیاریم.
چه فایل پربرکتی…آدم باورش نمیشه این فایل همینطوری بدون پرداخت هزینه در اختیار آدم باشه
من از طریق این کامنت میخام یه تشکر ویژه از خانم شایسته داشته باشم که چقدر خوب دارند کارگاه عملی برای ما برگزار می کنند از هرچی که استاد در صحبت های گران بها شون میگن
من عاشق موتور و موتور سواری هستم و درین بورو من یه موتور سیکلت آبی خوشکل است مثل موتور استاد و به اون به زودی خواهم رسید.
ممنون از خدای استاد که همچین پایه ای برای استاد گذاشته.
من خانمم خیلی پایه فایل های استاد نیست ولی خداییش تو زندگی من خیلی پایه است هرچی که بخوایی و این رو واقعا درک مینکم که یه رفیق پایه چه ارزشی داره و چقدر مهمه تو زندگی
خدایا شکرت که هم استاد داره و هم من😀😀😀
چه دست فرمونی استاد حقا که سوزوکی سوار بودی😁😁😁
با خودم بارها و بارها شما رو الگو خودم قرار میدم که از کجا به کجا رسیدین از اون سوزوکی تنه جوشی حالا به جایی رسیده که چندین و چند موتور داره اون هم چه موتور های هیولایی 🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
برای سید ما شده برای من و ما هم میشه 💪💪💪
از یه پیکان دنده آرژانتین ی رسیده به چه ماشین هایی
برای سید ما شده برای ما هم میشه 💪💪💪
از یه خونه سیمانی رسیده به پردایس
برای سید ما شده برای ما هم میشه 💪💪💪
چه روابط عاشقانه ای خدایا شکرت
چه احترام متقابل ی خدایا شکرت
من اینها رو درک میکنم چون خودم عاشقانه ترین روابط و با احترام ترین روابط رو با همسرم دارم که تو کل فامیل زبان زد خاص و عامه. تا حالا نشده به هم تو بگیم خیلی محترمانه و عاشقانه. استاد این یه نعمت بزرگه که من هم مثل شما بابت اون از خدا بی نهایت سپاسگزارم. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خانم شایسته عزیز یه پا فیلم بردار شدین واسته خودتون ها با اون شرایط روی موتور فیلمبرداری کردن کار راحتی نیست ولی شما مثل همیشه هنرتون رو به رخ همه مون کشیدین، آفرین 👏👏👏👏👏👏
اون سربالایی ها که استاد واسه این موتور کشکه اگه اون سوزوکی تنه جوشی بود آره.
اینقدر میگم اون سوزوکی رو که برای خودم یادآوری بشه که میشه از کجا به کجا رسید، از چی به چی رسید. این قانون جهان رو برای خودم متذکر میشم. 👌👌👌👌
میشه از کجا به کجا، از چی به چی رسید
خدایا شکرت بابت این همه نعمت و ثروت
خدایا شکرت.
هر دفعه که دوربین مریم خانم یه منظره بی نظیر از پردایس رو میگیره من یادآوری میکنم به خودم که میشه از کجا به کجا رسید. سریع تجسم میکنم اون خونه سیمانی و یه آشپزخانه مشترک و این بهشت زیبا رو که واقعا بهشت برازنده اونه تا به خودم یادآوری کنم این چیزها رو 👌👌👌👌👌
استاد ممنون از شما بابت این کارگاه آموزشی تون که بی نهایت عالیه. هرچی که تو دوره ها و فایل های زیباتون شنیدیم اینجا عملی می بینیم..
باور کنید زبونم قاصره و نمیدونم باید چجوری بگم مه چقدر خوشحالم از رابطه ی شما و خداروشکر میکنم و میگم اگر شماها تونستید رابطه عالی داشته باشید پس منم میتونم
خواستم راجب باورها بگم استاد جان ، سیر تکاملی سیر تکاملی سیر تکاملی هرچقدر بنویسم و بگم کم گفتم ….. من روانشناسی ثروت 1 رو با برادرم خریدیم و در کاربری ایشون هست و بروز شده اون رو دارم روزی حداقل 2 بارو گوش میکنم همزمان دارم کتابهای رویاهایی که رویا نیستند رو با چگونه فکر خدارو بخوانیم میخونم و همزمان دارم روی هدف گذاری انلاین هم کار میکنم و همرمان دارم فایلهای زندگی در بهشت رو میبینم و همزمان دارم فایلهای رایگان توی گوشیم هست هرجا برم حتی زیر دوش حموم گوش میکنم و همزمان تمرینات این جاسات رو هم دارم انجام میدم و گهگاهی هم دارم اینجا مینویسم ، اینو میخوام بگم استاد الان حس عجیبی دارم و احساس میکنم چقدر روان تر دارم لحظه به لحظه نکاتی رو که داربن در فایلها میگین متوجه میشم ، همین اهرم رنج و لذت من هنوز روی کاغد نیوردم اما با ذهنم که دارم سبک سنگین میکنم و عکس نهایی کارم رو میبینم داره برام جواب میده ،میخوام به خودم بگم صبر صبر صبر از اونور ، ادامه ادامه و ادامه بخدا داره جواب میده ،
استاد دوستانی دارم که گهگاهی میبینمشون و شاگردان شما هم هستند و شمارو دنبال میکنن اما نه مثل من و اخرین بار بهم گفتن بسته دیگه ،دیگه گندشو در اوردی چقدر عباسمنش گوش میدی ،یکم به خودت فرصت بده بذار نفس بکشی یکم ، و من مات و مبهوت نگاهشون میکنم و پیش خودم میگم ددددددد همینه اصل کار همینجاست مشکل ما همینجاست که فکر میکنیم باید دست برداشت از تغییر ، آره دوست من تغییر کردن سخته بها میخواد ،چی هست بهاش ؟
زمانه شب و روز کار کردن و حرکت کردن و عمل کردن به انچه یادمیگیریه ، مگه اسونه حرکت کردن مگه اسونه هرروز از مهمونی های شبانه و تولدت نرفتن دوستات ؟ مگه اسونه اهنگ بخوایی گوش کنی و همش حواست به این باشه چی داره میخونه که اگر متن منفی داره بزنی بره ؟ چقدر ادمها هستن این کارو کنن و حواسشون به ورودیهای ذهنشون باشه ؟مگه آسونه که آدم قبلی نباشی ؟ مگه راحته که از چیزهایی که برات خیلی ارزشمنده و میلیونی قیمت داره ببخشی چون به فراوانی باور داری یعنی باور کردی یعنی داری باور میکنی و اینکه داری ایمانتو نشون میدی مگه راحته ؟
توحید عملی داشتن؟ وابسته نبودن اصلا مسئولیت تمام زندگی رو قبول کردن بخدا راحت نیست خخخخخخخخخب اینا چجوری به دست میاد با هرروز و هر دقیقه و لحظه بااااااااااید روی خودم کار کنم . وقتی دوستم شروع کرد به حرف زدن من دیگه نشنیدم چی گفت و تمام این چیزهای ارزشمندی که براتون نوششتم توی ذهنم شروع کرد به گفتن و دوستم یهوو گفت کجایی تو با توام و من بالبخندی بهش گفتم اره تو راست میگی ولی من با اون نبئدم من با درونم بوئم و تاییدش کردم .
استاد جان من تمام تمرینات شمارو مو به مو دارم انجام میدم و لحظه بخدا کارهایی انجام دادم که بقیه مبهوت شدن و منو دیوانه خطاب میکنن چون دارم حرکت میکنم و از نقطه امن خودم بیرون میام .
استادِ جان …..شما الگوی من هستید و هرکس بیاد بگه این مسیر اشتباه من با لبخند جوابشو میدم و میگم خدایا شکرت که هدایتم کردی .
استاد گلم من روزنه هایی امید ستاره قطبی رو دارم میبینم معجزه های ستاره قطبی رو دارم هرروز میبینم ، اگر چیزی نبود پس چرا داره اتفاق می افته ، من مثل وحی منزل میدونم این قانون رو و یک صدم هم بهش شک ندارم .
استاد گلم و مریم جانم ستاره های درخشانم ،همیشه رابطه ی سبز و مملوء از الله داشته باشید عاشقونه دوستون دارم و امریکا میبینمتون.
سلام بر عباسمنش عزیزم، سلام بر عشق آقای عباسمنش و سلام به همه دوستانم
حقیقتا بهشتتون بعد از هر بار هرس کردن، بهشت تر میشه و حالا وقت لذت بردنه
حالا وقت این هست که بعد از اون پاکسازی های سخت از نتیجش لذت ببرید و چقدر خوبه که انسان قبل از هر کار، با تصور نتیجه اون کار توی ذهنش، با انگیزه و انرژی شروع کنه و همواره توی مسیر اگه سختی پیش اومد اگه تضادی دید، ناامید نشه و با ایمان به اینکه این کار، هم من رو به خواستم میرسونه و هم جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنه، ادامه بده… احسنت به تلاش و مداومت شما
عباسمنش عزیزم، استادم، چقدر صحبت های شما روی این فایل در عین سادگی، درس داشت. چقدر ساده بود و چقدر حایل منو خوب کرد
چقدر تصدیق کردم، چقدر احسنت گفتم و چقدر شادم برای دیدن این الگوی موفق و لمس و درک تجربه های ناب و زیبای زندگیتون
چقدر تشکر از دیگران بابت بودنشون، همراهیشون و یار بودنشون عالیه… چقدر حس خوب داره… چقدر انگیزه میده
چقدر شما با وجود مریم عزیزم و مریم جان با وجود شما، شاد هستید…برای شاد بودن حتما نیاز نیست شاخ غول بشکنیم همینکه کاری کنیم که از وجود هم لذت ببریم همینکه با دید مثبت به عقاید همدیگه نگاه کنیم و در واقع پایه باشیم، زندگی رو ساده، آرام و پر از حس خوب میکنه
عباسمنش عزیزم، شما اگه از عشقتون تعریف هم نکنید ما میدونیم ایشون چقدر گله، چقدر دوست داشتنیه و چه کلاه زیبایی هم امروز درحین موتورسواری گذاشته بود…
اعتماد متقابل اساس هر رابطه زیبایی هست مخصوصا برای دو نفر که میخوان در کنار هم باشن و لحظه ها شون رو با هم سهیم باشن…
این اعتماد باعث میشه هر کسی به اولویت هاش اهمیت بده و دیگری هم به اولویت های اون ارزش قائل باشه و اینجوری نه تنها هر کدوم به تنهایی شادن و لذت می برن بلکه وجودشون، احترامی که به همدیگه میذارن و ارزشی که خودشون برای وجودشون قائل هستن همه اینا باعث میشه که با همدیگه هم، زندگی واقعا مثل بهشت بشه و هر روز لذت بردنت بیشترو بیشتر بشه
من این رابطه صمیمی، این عشق بدون وابستگی، این محبت بدون قد و شرط و این رابطه بدون نیاز به تغییر دادن دیگری رو از ته قلبم ستایش میکنم. امیدوارم همیشه قلباتون پر از عشق باشه. همیشه شاد باشید و لذت ببرید
ممنونم از شما زوج عاشق که وجود شما عشق واقعی و اون رابطه ای که منم میخوام عمیقا تجربش کنم رو بهم یاد میده و نشون میده که این مدل روابط مال قصه ها نیست اینا حقیقت زندگی ما هستن و هر کسی میتونه بهترین نوعش رو تجربه کنه
با سلام خدمت استاد عباس منش امروز با لطف خدای مهربان هدایت شدم به نشانه امروز من و قسمت 17 سریال زندگی در بهشت برایم آمد آن را دیدم لذت بردم و شما را تحسین کردم که چه رابطه زیبای دارید که برای هر کاری با شما هم آهنگ هست خدا را شکر که چنین الگویی را برایم فرستاده است استاد عزیز من هم مثل شما یک عشق عالی دارم که در هرکاری با من پایه است واز رابطه خودم بسیار راضی هستم از وقتیکه از شما الکو گرفته ام ودر همه موارد زندگیم با لطف الله مهربان بسیار پیشرفت کرده ام از خداوند بخاطر وجود شما که دستی از دستان او هستید بسیار سپاسگزارم
سلام ودرود بیکران به شما واین خانواده ی الهی ؛ سلام بردوساقی این میخانه ؛ ساقی مریم وساقی سید حسین ، ساقیان ، می ناب بریزید درجام من که ازلرستان به سمت شما دراز است مرا مست این می کنید وجامه ازتن درآورم وآتشی خلیل وار بروجود من زنید به به چه می نابی ، به به چه زیبا باسیکلت دور این دریاچه پراز شراب ازلی وابدی میکردم ومست مست میشوم وبرزبان سکرم ، قال اشکرو اشکرو ؛ شکرن شکرن جاری میشود واحساس معیت الله ام ودر آغوش او بودن دارم به جای دو دستم دوبال درآوردم یا شده ام فرشته ای چهاربال ؛ مست این معیت وهمراهی شده ام وازاینجا تا بهشت سیدی وفلکه مریمی را میچرخم میچرخم و بر صورتم باطلا بنوشته “احساس خوب “وبریک بالم عباسمنش بامی نابش که ازرودخانه راین گذشتم حک کرده “به خاطر داشته هایت سپاسگزار باش،تقوا= کنترل ذهن) بر بال دیگرم سید حسین ؛ حکاکی کرده ؛ “یکتاپرستم” بربال دیگر استاد عزیز و بدور ازهرحاشیه ام بارنگ “ایمان” ( که بالاترین رنگهاست) نقره کوب حکاکی کرده “باور” وزیباترین این حکاکی نقره ای: باورکن خدا دوستت دارد وبرای هرخواسته ، دستم دردست اوست بربال دیگرم ،مریم خواهر عزیزم ، باقلمش به خط ثلث حک کرده ، دوست داشتن خودت ،باور فراوانی ؛لیاقت ،معنوی ترین کار،ثروتمند شدن ، ایمان به رب وپاک کردن تمام شرک ها وحرکت حرکت وخدایگونه شدن وپاک وسبکبال برمیدان “مریمی” می نشینم ونفسی عمیق میکشم ودستهایم رابالا می آورم ومیگویم ؛معبود من ،خالق من ، عاشق من ، رفیق “همواره” همراه من ،سجود وقیام من ،نماز وروزه ی من. …..سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم. ووقتی چشمانم را ازشوق دیدار وهمراهی پروردگارم پاک میکردم دیدم که استاد جانها ومریم زیباروی باموتور جلویم بودن وبالبخند پرازاحساس الهی ، صداها درهم پیچیده شدن وموزون به من : خوش آمدی رحیم جان ، الهی قربونت برم به بزم الهی ما ، به رقص درمحضر خدا دراین شکوه ظاهری خداوند خوش آمدی وسیکلت رها میکنیم ونمیدانم چقدرطول کشید که جلوی ورودی خانه بودیم ومن روی اون مبل قشنگ نشستم واستاد میگوید خدا را هزار بار سپاسگزارم به خاطر این دیدار ، خودم را لحظه ای مثل شمس ومولانا حس کردم که میسراید:
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سرحلقه ی بزم وباده جویم کردی
سجاده نشین باوقاری بودم
بازیچه ی کودکانه کویم کردی
بعد برای اولین بار ازدست بزرگ بانوی این خانواده قهوه ای زیبا جلویم میگذارد لحظه ای باخودم میگویم این منم ازدست خواهرعزیزم زیباترین قهوه جهان میخورم استاد بااون لبخند همیشگیش میگوید خوش آمدی بفرمایید عزیزم مرسی از قهوه ات ،عاشقتم نفس وخواهرم یه نگاهی شرمگونه به من میکند واو هم آرامتر میگوید، منهم
یعنی من هر قسمت از سریال زندگی در بهشت رو می بینم میگم این از همه فوقالعاده تره، بعد که می رم فایل بعدی میگم اصلا روی دست این قسمت نیومده و همین طور این داستان ادامه داره، خدا رو شکر می کنم که طی کردن تکاملم داره با این سریال بی نظیر رقم می خوره.
این قسمت از سریال مون با یک تصویر زیبا از لب تاب و میز کار خانم شایسته نازنینم شروع میشه، خدای من ، چه لذتی داره، توی این بهشت زیبا بشینی هم کار مورد علاقه ات که عاشقشی رو انجام بدی و هم لذت ببری از ویوی این بهشت رویایی.😍😍😍
اصلأ ریتم ضربان قلبم تند تر شد با تصور خودم در حین انجام کار مورد علاقه ام در بهشتی این چنینی 💖💖💖
نوش جونت خانم شایسته عزیزم تجربه این همه لذت و زیبایی 😘
استاد عزیزم هم داره با موتور تریل هیولاش میاد ، عزیزززززززم چه لذتی می بره، عاشقانه هاش رو نثار عزیز دلش می کنه و حال و احساس خوب و لذت رو نثار ما. گوارای وجودت تجربه لذت بخش تمام تلاش های این چند وقته.
به به، عجب تریل و مسیری ساختید در این بهشت، یکی از نتایج قطع درختان دور دریاچه ، همین تصویر زیبای موتور سواری استاده که از همین جایی که خانم شایسته ایستاده می تونیم خیلی عالی استاد رو ببینیم.
خداااای من ، من از دیدن این دریاچه، درختان کاج بلند و استوار ، این چمن سبز خوش رنگ و آبی زیبای آسمان سیر نمیشم. خدا جونم عاشقتتتتم برای این همه زیبایی در جهان.
+ نظرت چیه بپری بریم درختایی که زدیم رو ببینیم؟
× عالیه، بریم.
کلی درس توی همین شیوه درخواست دادن سوالی استاد هست، کلی احترام، کلی عشق، کلی دادن حق انتخاب، کلی تعامل.
و جواب مثبت و پر از هیجان خانم شایسته.
چقدررررررماهین شما دو تا 💖💖 چقدررررررر به هم میاین💖💖 عشقتان روز افزون 🙏🙏🙏
استاد عزیزم شروع می کنه به تحسین خانم شایسته نازنینم.
این همراه بودن و پایه بودن خانم شایسته زندگی استاد رو پر از لذت و زیبایی کرده.👏👏👏
خوب من از خودم می پرسم, من چقدر با همسرم همراه و پایه هستم؟ پاسخ میشه، خداییش خیلی ، برای خیلی از کارها و خیلی از تجربیات. که گاهی تعجب بقیه رو برای انگیخته، و حتی گاهی اعتراضشون رو ، ولی خودم راضیم از این عملکردم، البته که خیلی خیلی جا داره تا بهتر بشه، ولی واقعا توی هر تجربه ای دنبال یادگرفتن چیز جدیدی بودم و کلی لذت بردم. مثلا یه وقتایی حتی همسرم از سختی های یکی از اون کارهایی که با هم انجام دادیم میگه، یادم نمیاد ، چون برای من پر از لذت بوده ، و صد البته که بیشترش برای این دو سه سالیه که با شما آشنا شدم. خدا روشکر.
خدااای من ، چقدر درخت قطع کردین. دمتون گرم.
خانم شایسته نازنینم تحسینت می کنم که اینقدر خوبی، که اینقدر پایه و همراه استاد هستی برای لذت بیشتر بردن از زندگی و رشد دادن خودت و توانایی هات.
این رابطه بی نظیره به خدا، این همه این دو نفر عاشق هم هستند و درعین حال، یکی اینجا توی پارادایس درخت های هرز رو می کنه و روی سایت و محصولات کار می کنه، اون یکی توی تمپا داره کار خودش رو روی سایت انجام میده، بدون هیچ وابستگی، بدون هیچ دلتنگی ، بدون هیچ احساس منفی. 😍😍😍
بعد هم وقتی کنار هم قرار می گیرند این عشق، این انرژی مثبت ، کولاک می کنه و توی این زمان کم ، بهشت رو بهشتر می کنه.😍😍😍
و چقدر قشنگ استاد توصیف می کنه که این یک رابطه عاشقانه، یک رابطه الهیه، رابطه ای که خداوند هدایت می کنه اون رو.
نه تنها هیچ اجباری نیست، که هیچ درخواستی هم برای همسو شدن و همراهی نیست ، چون خدا این قدر عالی این دو تا رو کنار هم قرار داده و داره هدایت می کنه این رابطه رو ، که روز به روز هم مدارتر و هم فرکانس تر میشن. خدایا شکرت
خدایا، این شیب واقعاً تنده، حتی با دوربین هم میشه حسش کرد ، مخصوصا وقتی می رسین بالای شیب و دریاچه معلوم میشه کاملا مشخصه، آفرین به شما برای تداوم داشتنتون و تمرین کردن تون برای بالا و پایین رفتن از این شیب و آفرین به خانم شایسته به خاطر اعتمادش به شما.💖💖💖
استاد صحبت ها تون در مورد اطمینان کردن به همدیگه منو به فکر فرو برد، خوب من توی خیلی از مسائل اطمینان ۱۰۰٪ به همسرم دارم، خدا رو شکر اصلأ افکار منفی در مورد مسایل اخلاقی اصلأ اصلأ توی ذهنت نمیاد ، توی این ۱۳ سال زندگی مشترک امکان نداشته که حتی یک بار حتی از روی کنجکاوی، به گوشیش، به لوازمش سرک بکشم ، توی خیلی از فعالیت ها هم بهش اطمینان داشتم و مشوق و همراهش هم بوده، ولی احساس می کنم باید اینو بیشتر بهش نشون بدم و بیشتر بیان کنم. تا احساس قدرتی که از این اطمینان در وجودش شکل می گیره خیلی بیشتر بشه و اعتماد به نفسش بیشتر بشه، حداقل تا اونجایی که به من و رفتار من مربوطه.
واااای خدایا شکرت، تریل چقدر عالی شده، چقدر دیدن نتیجه کارتون و تلاش هاتون لذت بخشه، چقدر به من انگیزه و امید میده.
استاد زندگی شما و دیدن این فایلها هم تاثیری مثل تصویر نهایی که شما موقع قطع کندن درختا داشتید، برای من داره، هر وقت می خوام ، کوتاهی کنم، یا سختم میشه، یا انگیزه ام رو از دست میدم با یادآوری زندگی شما و دیدن این هم زیبایی و با تصور لذت تجربه کردن اونا با انگیزه تر از قبل ادامه میدم، و استاد هر بار با دیدن این فایل ها اینقدر انرژی و انگیزه می گیرم که انگار تازه برای اولین بار دارم تلاش می کنم و تازه شروع کردم ، همون قدر پرشور، همین قدر پر هیجان و پر انرژی.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
دم همه شون گرم، همه عزیزان در دوره بی نظیر روانشناسی ثروت یک ، که با تلاش و ایمان خودشون رو در مدار آگاهی های ناب این محصول قرار دادن ، و ان شاالله توی این مسیر هر روز موفق تر از دیروز میشن ، الگوهای عالی برای من شدند، که حالا که این عزیزان تونستن تا در مدار این محصول قرار بگیرن پس من هم با طی کردن تکاملم حتما از این خان پر برکت بهره ها خواهم برد. تک تک شما رو تحسین می کنم دوستان عزیزم در دوره روانشناسی ثروت یک.👏👏👏
خدایاااا شکرت، چقدر این دشت زیباست و آقای براونی زیبا چه کیفی می کنه در این بهشت پر نعمت. 🐎
استاد یعنی جوری این فایلها شده برام اهرم لذت و زندگی گذشته خودم شده اهرم رنج، که هر روز انگیزه بیشتری می گیرم برای ادامه دادن و ثابت قدم بودن در این مسیر صحیح پر از نعمت و ثروت. هر لحظه درخواستم از خدا اینه که هدایتگر و حمایت کننده ام باشه برای تداوم داشتن در این مسیر.
خداااای من ، چقدر این ملک بزرگ و متنوع است، یعنی از یک طرفش رسیدیم به این دشت بزرگ و گاو 🐄 های زیبای آقای همساده. هنوز حتی به انتهای قسمت های دیگه نزدیکم نشدیم. خدایا شکرت برای این همه فراوانی در جهان.
استاد عزیزم بازم سپاسگزاری می کنه، و کلی براونی رو تحسین می کنه و چقدر قشنگه که می گه « اگر این آقای براونی نباشه، این علف ها بلند میشه و اینقدر نازیبا میشه که حد و حساب نداره» خدای من ببین استاد چقدر قدر این بهشت رو می دونه چقدر تمرکزش رو زیبایی و نکات مثبته، که حتی یک کلمه منفی در مورد این بهشت بر زبان نمیاره، میگه نا زیبا
یعنی وقتی با موتور از روی پل چوبی عبور کردیم و دوربین فضای خونه و در انتهای خونه و اون تصویر بی نظیر از آب دریاچه و چمن اون ور رو به تصویر کشید ، اصلا من دیونه شدم. خدایاااا چقدر قشنگه چقدر رویاییه،بازم تاثیر بی نظیر قطع کردن نرده های چوبی رو دیدم که اگر بودن من این تصویر بی نظیر رو نمیدیدم.
خدا جونم هدایتگر و حامی همگی ما باش تا رسیدن به موفقیت در تمام جوانب زندگی و تجربه یک زندگی رویایی.
این قسمت رو فکر می کنم بیست بار شد که دیدم و شنیدم… یکی از مخفی ترین باگ در درونم رو بیرون کشید.
اینکه در تمام این مدت در این مسیر بودنم، بسیار شنیدم که باید خودمون رو ارزشمند بدونیم. حتی در یکی از فایل ها استاد می گن: باید بتونیم این باور رو ایجاد کنیم که: ‹‹من همینی که هستم ارزشمندم››. اما درون من نمی پذیرفت. نمی تونستم قانعش کنم من ارزشمندم. و یکی از سوالهای بی جواب درونم این بود که چطور احساس کنم ارزشمندم. چطور احساس لیاقت را درون خودم زنده کنم. البته کامنت بی نظیر دوست عزیزم، آیدا جان، در درک عمیق تر این قضیه بسیار تاثیرگذار بود. که لینکش رو می زارم براتون:
abasmanesh.com
اون کامنتی که اینطوری شروع شده: عزیزم با اطمینان ۱۰۰ درصد بهت میگم که همه این اتفاقات داره از باور عدم لیاقت و ارزشمندی آب میخوره. تمام اونچیزی که ما تو رابطه عاطفیمون تجربه میکنیم تمام حرفای آزاردهنده ای که از طرف مقابل میشنویم، رفتارها و کارهایی دلخراشی که باهامون انجام میده همش بخاطر باورعدم لیاقت و ارزشمندیه.
——————–
این درکی که بهش رسیدم خیلی کمکم کرد به احساس ارزشمندی بیشتری برسم، و جالب اینکه نتیجه اش خیلی زود خودشو نشان داد. اگر به دنبال رسیدن به احساس ارزشمندی هستید، با تفکر بخونید تا عمیق تر درک کنید.
در تمام قسمت های سریال زندگی در بهشت، متوجه شدم، بسیاری از خصوصیات و رفتارهای من شبیه مریم عزیز هستش. سلیقه، خانه داری، عشق ورزی، پایه و همراه بودنش برای انجام کارهای داخل و بیرون خانه، خرید و مسافرت، شور و اشتیاق داشتن، اعتماد به همسر ، فعال و با انگیزه بودن، هدف دار پیش رفتن، شاد بودن و … اگر این خصوصیات را از مریم عزیز بیشتر نداشته باشم، کمتر هم نبوده. اما این سوال مدام برام مطرح می شد که: چی میشه ایشون از همسرش از شریک زندگیش اینهمه تحسین دریافت می کنه، از این حجم زیاد کاربرا تحسین دریافت می کنه، ولی برای من اینطور نیست…پس به باسلیقه بودنم یا توانایی هام و استعدادهام یا … ربطی نداره…چیزی در درون مریم عزیز هست، ارتعاشی هست که باعث دریافت این تحسین میشه…اون ارتعاشه در من نیست…
استاد چقدر بابت این چنین سریالی که قرار میدید ازتون متشکر باشم؟ هم از شما هم مریم عزیز. اینچنین سریال ها به مرور در درون ما رسوخ می کنه. مثل همین ضربه های متعددی که به میخ میزنن بره داخل دیوار، و این قسمت، آخرین ضربه بود.
چیزی که بهش رسیدم، به لطف الله کشف کردم اینطور بود که:
حالت اول……›› زمانیکه من به نفع طرف مقابلم از خودگذشتگی میکنم، اون موقع احساس ارزشمندی می کنم. احساس می کنم در حقش لطف کردم. احساس ارزشمند بودن کارم رو دارم. احساس اینکه طرف مقابلم باید قدرمو بدونه، باید ازم متشکر باشه.
حالت دوم……››…زمانیکه همراه با طرف مقابلم کاری انجام دادیم، و خودم لذت بردم، خودم دوست داشتم، دیگه احساس نمی کنم نیازه طرف مقابلم ازم متشکر باشه، یا احساس نمی کنم در حقش لطف کردم. چون برای خودم اون کارو انجام دادم. پس کارم ارزشمند نیست. (البته اصلا نباید منتظر باشیم طرف مقابل ازمون متشکر باشه تا احساس ارزشمندی کنیم، من برای شفاف تر توضیح دادن این چنین بیان کردم)
نکته ای که در این قسمت دیدیم این بود که استاد از همین ویژگی(حالت دوم) مریم عزیز متشکره. وقتی استاد میگه بریم موتور سواری، مریم جان از روی فداکاری نیست که قبول می کنه، از روی علاقه و اشتیاقش به این کار هستش.
دوستان عزیزم و خانواده ی مهربونم، بارها و بارها بهم گفتن چقدر خوبم، چقدر ارزشمندم، چقدر بی نظیرم. ولی من هیچ گاه تعریف هایی که میشد رو در خودم احساس نمی کردم. و البته تحسین نکردن های همسر عزیزم باعث شد من پیگیر این باگ بشم، و مثل یک مساله ی ریاضی بهش نگاه کردم که باید حلش کنم. و واقعا حلش برام جالب بود. از اونجایی که ما ترکیبی از باورهای خوب و بد داریم، منم ترکیبی از رفتارها رو از همسرم یا بقیه ی اطرافیانم دریافت می کردم. و هدفمون در این مسیر اینه که روز به روز بهبودش بدیم. تا رفتارها و شرایط خوب بیشتر دریافت کنیم.
من هیچ گاه حالت دوم به چشمم نمی اومد، فکر نمی کردم کار بزرگی انجام میدم، بهش توجه نمی کردم. اما با دیدن بارها و بارها این قسمت درک کردم اتفاقا همین کارهای من، بی نهایت ارزشمنده. من وقتی خودم این کارهام رو پیش خودم ارزشمند نمی دونم، چطور در بیرون از خودم انتظار سپاسگزاری بابتشون دارم؟ انتظار تحسین دارم؟
اول از همه من باید در درون خودم کارهام رو ارزشمند بدونم، این چند روز اینقدر کارهای ارزشمند در خودم پیدا کردم که مدام داره این جمله توی ذهنم تکرار میشه که پس من بی نهایت ارزشمندم که اینهمه عمل ارزشمند ازم سر میزنه.
برای اینکه پی ببریم به ارزش کارمون، بیایم خلاف(حالت بد) اون رو بصورن گذرا ببینیم. بعد متوجه میشیم چقدر کارمون ارزش داره. البته این نباشه که مدام به حالت بدش توجه کنیم، یکی دوبار که دقت کنیم، دیگه متوجه میشیم داستان چیه و تک تک کارهامون رو با ارزش می بینیم ناخودآگاه.
مثال اول: اگر همسرمون(طرف مقابلمون) بگه بریم مسافرت، خودمون خیلی دوست داریم بریم و قبول می کنیم. این همراه و پایه بودن ما ارزش داره. حالت بدش: اگر همسرمون بگه بریم مسافرت و من با نق و نوق قبول نکنم، آیا تو ذوقش نمیخوره؟ پس وقتی قبول میکنم،(حتی وقتی خودم دوست داشتم انجام بدم، از روی اجبار نبوده) باز هم لطف کردم به طرف مقابلم. بازم کارم ارزشمنده.
دوستان در چنین مواقعی من هیچ وقت فکر نمی کردم کار با ارزشی دارم انجام میدم، اتفاقا فکر می کردم کار همسرم ارزشمند بوده که این پیشنهاد رو داده. درستش اینه هم ارزش کار ایشون رو میدیدم و هم ارزش پذیرفتن خودم رو.
مثال دوم: اگر من لباس مرتب و زیبا(حتی راحتی) می پوشم، به طرف مقابلم لطف کردم که این دید خوشایندرو بهش عطا کردم.(بارها شده خودمون از دیدن پوشش زیبای افراد لذت بردیم. اون شخص شاید بخاطر سبک شخصی خودش لباس پوشیده باشه ولی ما لذت بردیم. پس اون در حق ما لطف کرده، کارش ارزش داشته، پس اگر منم تمیز و مرتبم، بخاطر خودم انجام دادم، ولی به اطرافیانم لطف کردم.)
و از همه مهمتر اینکه برای به احساس ارزشمندی رسیدن قرار نیست ما کاری کنیم، وقتی ما کارهایی که بهش علاقه داریم و باب میلمون هستش انجام میدیم، همون ها ارزشمنده. لازم نیست فداکاری کنیم. لازم نیست حرکت خاصی انجام بدیم.
———————–
و در آخر: دیشب فایل اینستای استاد رو دیدم، همون که رفته بودن تمپا برای انجام چندین کار، و در حین دیدن ویدئو چقددددددددر احساس ارزشمندی کردم. اینکه من چقددددر ارزشمندم که خداوند منو در این مسیر قرار داده. مردم، جمعیت 99 درصدی که درگیر چیزای بی خودین، و من چقدر ارزشمندم که جز این یک درصدم که به این مسیر هدایت شدم. چقدر ارزش و خوبی در من هست که من الان اینجام. تا الان به خودم نامهربونی کرده بودم که این حجم از لیاقت و ارزشمندی رو در خودم نمی دیدم، و قول میدم توجه کنم به خودم، به خدای درونم، به مهربونی ها و خوبی هام…
از تمام دوستان عزیزم که با کامنت هاشون کمک کردن تا به این درک ها برسم بی نهایت ممنونم. شاد و ثروتمند باشیم.
سلام به همگی
چقدر این فایل همه جوره برام خیلی مفید و ارزشمند بود، از زیبایی هایی که دیدم تا نکات عالی ای که شما نَریشن رفتین روی ویدیو…
میدونید استاد وقتی شما توی فایلهاتون از تغییر باورها و … حرف میزدید، یجوری من احساس میکردم مه من جز مخاطبین این فایل نیستم و مشکل من چیزی جدا از مطالب عنوان شده در سایته. چون خودتون هم بارها گفتین تغییر باورها برای کساییه که خودش داره حرکت میکنه.
و این دقیقا موضوعیه که پاشنه آشیل منه. یعنی تا زمانی که مجبور به انجام کاری نباشم و توی منگنه قرار نگیرم، یا توی فضای فرکانسی و فیزیکیش نباشم، اون کار رو انجام نمیدم.
و با اینکه به فایل ها گوش میدادم و انصافا سعیم رو میکردم که بهشون عمل کنم، میگفتم حالا درسته من دارم این کارا رو میکنم ولی میدونم اصل مسئله ی من استمرار نداشتن در حرکت کردن و تعهد داشتنه. و همیشه ی خدا یه جدالی توی دهن من بین اولویت دادن به اقدامات عملی یا تغییر باورهاست. این دوگانگی اغلب اوقات با من بوده و خب این موضوع در دراز مدت اذیت میکرد. یجوری که انگار در یه تردید همیشگی به سر میبری و همیشه حس میکنی کاری که داری انجام میدی غلطه.
یه حسی که انگار کار تو خیلی از این حرفا گذشته که بخوای با مطالب سایت بیای بالا. و از اونجایی هم که اون تعهد رو بخرج نمیدادم، شرایط رو روز به روز برای خودم سخت تر میکردم.
اما شما توی این فایل خیلی توضیحات خوبی دادین. مکمل خیلی خوبی بود برای توضیحات اهرم رنج و لذت.
بولد کردن نتیجه ی پایانی
اینجوریه که فقط میشه ذهن رو رهبری کرد
یعنی مسئله ی من هم اینجوری حل میشه
من مشکلم اینه که از کارایی که باید انجام بدم یه غول ساختم و احساس عدم لیاقتم هم مزید بر علت میشه برای حرکت نکردنم. در نتیجه خیلی چیزا برام واضح نیست. فقط یه هاله ای میدونم از اون کارا.
پس، کارایی که من برای عمل به درسهای این فایل باید انجام بدم:
1. توی اهرم رنج و لذتم باید تمرکز بیشتری رو به کارهایی که باید انجام بدم اختصاص بدم
2. و راجب نتایج مستقیم انجام اون کار بیشتر از نتایج جانبی بنویسم. اینجوری ذهنم متمرکزتر میشه که این نتایج در پی انجام این اعمال مشخصه که به وجود بیاد
و تا میتونم اون نتیجه ها رو برای خودم جذاب و هیجانانگیزشون کنم و از هیچ هنری برای این کار دریغ نکنم.
و مهمتر اینکه دفعات مرور این اهرم رو بالا ببرم. مثلا اگه قبلا فقط صبح ها میخوندم، الان روزی چند بار بخونمش طوری که ذهنم رو باهاش شستشو بدم و افکارم رو غرقش کنم. به مرور هر موقع که روی کار خاصی تمرکز ندارم باید توی ذهنم مرورش کنم و اینقدر باید این کار رو انجام بدم تا به ناخودآگاهم تبدیل بشه و دیگه خودکار این اهرم توی ذهنم پلی بشه و باعث بشه من اتوماتیک کار درست رو انجام بدم.
یعنی به طور خلاصه من باید یه اصلی رو برای خودم بسازم، و بعد تکرار و تکرار و تکرارش کنم تا بتونم طبقش عمل کنم، اونم با شور و شوق…
خدایا شکرت برای این هدایت…
استاد ازتون ممنونم بابت توضیحات عالیتون
شاد و شارپ باشین؛))
بنام خداوند وهاب من
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
چه نعمت خوبی که یه آدمی وارد رابطه با شما میشه که آلردی همه چیزش خوبه و شما لازم نیست کاریش بکنی و بخوای به اصطلاح درستش کنی. این شور و علاقهای که ایشون داره برای کارهای سایت، صبوریشون، خلاقیتشون، هنرمندی و دیتیلی کار کردنشون. این که یه فردی بیاد اییین حد همدل و همگام و همراه. اینکه این فرد تا این حد خودش همون چیزیه که میخواستی و بدون درخواستی تا این حد نزدیکه به شما و روحیاتتون. الانم که رفتین پینگپنگ رو بهتر کار کنید چقدددر باز تو این ورزش ایشون همراه شماست.
چه نعمت بزرگی که برای انجام کارها یه کسی کنار شما باشه که خیلی پایه هست. امروز اتفاقا فایل 169 سفر به دور آمریکا رو گوش میدادم و اونجایی که شما در مورد ویژگیهای مریم جان صحبت میکردین که برای دیدن فلان جا ایشون چقدددر ذوق شوق داره و وقتی میگین پایهای بریم فلان جا…ایشون خیلی زود میگه آره بریم..و این خصوصیت خب باعث میشه شما هم ذوق داشته باشین برای حرکت کردن. اینکه ایشون بین کارهای زنونه و مردونه فرقی نمیزاره باز قابل تحسین و منشن کردنه چونکه دراصل واقعا زن و مردی وجود نداره و چقدددر ماها خودمون رو از تجربیات لذتبخش محروم میکنیم، چونکه فقط فلان تجربه مال خانمهاست یا مثلا فلان تجربه برای آقایونه.
من یادمه وقتی اولین بار آشپزی کردم و غذا خودم رو خوردم اشک چشام گرفته بود…ولی قبلش این تو ذهنم بود آشپزی کار زنونس و اصلا نباید انجامش بدی و …در صورتی که هر تجربه الهی و مقدسه…هر تجربه ایده پاکیه…هر تجربه محترم و ارزشمند و قابل ستایشه… این کنجکاوی مقدس واقعا چقدددر ستودنیه که آدم هر بار درک و تجربه بیشتری بدست میاره…ظرفش بزرگتر میشه. درکش از جهان بیشتر میشه و در کل انسان بزرگتری میشه.
من خودم خیلی کنجکاوم استاد و اصلا از کنجکاوی و البته هدایت خداوند بوده که سر از اینجا درآوردیم دیگه… و چقدددر تجربه خیلی بهتری میتونه آدم داشته باشه وقتی یه شخصیتی داری که از تغییرات استقبال میکنی و وا نمیستی با همون شرایطی که بوده…
اونجایی که شما گفتی وقتی ایشون از پرادایس اومد و یه انرژی مثبتی وارد کار شد، من چندبار زدم عقب تا سپاسگذاری شما رو درک کنم که چقدر ریزبینانه منشن کردین که چه نعمت بزرگی هست حضور یه همچین فردی تو زندگی.
این اطمینان نسبت به طرف مقابل که ازش صحبت کردین رو دوست دارم برای خودم بازش کنم چون تجربه داشتم و خوب حرفاتون رو درک میکنم.
واقعیتش وقتی آدم با خلاها و ترسهاش وارد رابطه میشه، بجای اینکه بیاد و اون ایرادهای خودش رو برطرف کنه، میاد شروع میکنه به کنترل کردن طرف مقابلش یا حالا رابطای که دارند و این نوع رابطه از همون اول تموم شدهاس. یعنی کل زندگی میشه کنترل کردن، ایجاد نگرانی، وحشت، ترس و….. اگر حالا روی خلاهای خودمون کار کنیم و ترسی از رابطه نداشته باشیم خودبخود همه چیز خوب پیش میره و این واقعا زیباست. ولی مشکل اساسی اینه که ما قبول نمیکنیم طرف مقابل مشکلی نداره و این خود خود خود منم که مشکل دارم… بخاطر همینم هی تو سر طرف مقابل میزنیم و اونم تو سر ما میزنه و عجیبتر اینکه اسم اینم میزاریم عشق…این همون عشق بوقلمونی هست که استاد شما راجع بهش بسیار صحبت کردین. امیدوارم به لطف خدای مهربان بتونم واقع بینانه آشغالا رو نریزم زیر فرش و برای همیشه پاکشون کنم و از نعمتهای پاکی که خداوند برام قرار داده استفاده کنم و زندگی خوبی رو برای خودم بسازم.
در پایان بگم این اصلی که بین شما و خیلی از آدمها تفاوت ایجاد میکنه اینه که شما وقتی تصویر نهایی رو میبینی، باورش میکنی.. و چون باور میکنید، خلق میشه…چون باور میکنید، دست و پا نمیزنید، چون باور میکنید، ایمان تون قوی میشه، و چون باور میکنید، زندگیتون تو دست خودتونه.
حالا با استعاره اهرم رنج و لذت میخوام این اصل رو مرور کنم که چطور به اهدافمون برسیم.
وقتی کارهایی که داریم انجام میدیم، در راستای اون تصویر نهایی(هدف، تارگت، گُل) باشه، خب دیگه کارها سخت نیستن. بلکه هر یه قدم، ما رو به خواسته نزدیکتر میکنن. قطع هر یه درختچه هرز ما رو به داشتن یه تریل زیبا نزدیکتر میکنه. هر یه گام بجای ایکنه ذهن فرافکنی کنه و از کاه یه کوه عذاب بسازه، برامون لذت بخش میشه که داریم به اون زیباییها نزدیکتر میشیم.
شناخت این، به حقیقت رسیدن راجع به این اصل..اینکه یه هدف…یا تارگت داشته باشی و در راستاش حرکت کنی…این، برگ برنده بازیه.
دیدن نتیجه نهایی، تمرکز بر اون لحظه پایانی، دیدن هدفات و اضافهکردن جزییات بهش، باعث میشه که انرژی داشته باشم، حرکت کنیم و در ثانی گمراه نشیم…راه رو از چاه تشخیص بدیم و خودمون کنترل زندگی رو بدست بیاریم.
چه فایل پربرکتی…آدم باورش نمیشه این فایل همینطوری بدون پرداخت هزینه در اختیار آدم باشه
سلام استاد گلم
سلام خانم شایسته عزیز
سلام دوستان هم فرکانسی
من از طریق این کامنت میخام یه تشکر ویژه از خانم شایسته داشته باشم که چقدر خوب دارند کارگاه عملی برای ما برگزار می کنند از هرچی که استاد در صحبت های گران بها شون میگن
من عاشق موتور و موتور سواری هستم و درین بورو من یه موتور سیکلت آبی خوشکل است مثل موتور استاد و به اون به زودی خواهم رسید.
ممنون از خدای استاد که همچین پایه ای برای استاد گذاشته.
من خانمم خیلی پایه فایل های استاد نیست ولی خداییش تو زندگی من خیلی پایه است هرچی که بخوایی و این رو واقعا درک مینکم که یه رفیق پایه چه ارزشی داره و چقدر مهمه تو زندگی
خدایا شکرت که هم استاد داره و هم من😀😀😀
چه دست فرمونی استاد حقا که سوزوکی سوار بودی😁😁😁
با خودم بارها و بارها شما رو الگو خودم قرار میدم که از کجا به کجا رسیدین از اون سوزوکی تنه جوشی حالا به جایی رسیده که چندین و چند موتور داره اون هم چه موتور های هیولایی 🛵🛵🛵🛵🛵🛵🛵
برای سید ما شده برای من و ما هم میشه 💪💪💪
از یه پیکان دنده آرژانتین ی رسیده به چه ماشین هایی
برای سید ما شده برای ما هم میشه 💪💪💪
از یه خونه سیمانی رسیده به پردایس
برای سید ما شده برای ما هم میشه 💪💪💪
چه روابط عاشقانه ای خدایا شکرت
چه احترام متقابل ی خدایا شکرت
من اینها رو درک میکنم چون خودم عاشقانه ترین روابط و با احترام ترین روابط رو با همسرم دارم که تو کل فامیل زبان زد خاص و عامه. تا حالا نشده به هم تو بگیم خیلی محترمانه و عاشقانه. استاد این یه نعمت بزرگه که من هم مثل شما بابت اون از خدا بی نهایت سپاسگزارم. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خانم شایسته عزیز یه پا فیلم بردار شدین واسته خودتون ها با اون شرایط روی موتور فیلمبرداری کردن کار راحتی نیست ولی شما مثل همیشه هنرتون رو به رخ همه مون کشیدین، آفرین 👏👏👏👏👏👏
اون سربالایی ها که استاد واسه این موتور کشکه اگه اون سوزوکی تنه جوشی بود آره.
اینقدر میگم اون سوزوکی رو که برای خودم یادآوری بشه که میشه از کجا به کجا رسید، از چی به چی رسید. این قانون جهان رو برای خودم متذکر میشم. 👌👌👌👌
میشه از کجا به کجا، از چی به چی رسید
خدایا شکرت بابت این همه نعمت و ثروت
خدایا شکرت.
هر دفعه که دوربین مریم خانم یه منظره بی نظیر از پردایس رو میگیره من یادآوری میکنم به خودم که میشه از کجا به کجا رسید. سریع تجسم میکنم اون خونه سیمانی و یه آشپزخانه مشترک و این بهشت زیبا رو که واقعا بهشت برازنده اونه تا به خودم یادآوری کنم این چیزها رو 👌👌👌👌👌
استاد ممنون از شما بابت این کارگاه آموزشی تون که بی نهایت عالیه. هرچی که تو دوره ها و فایل های زیباتون شنیدیم اینجا عملی می بینیم..
خدایا شکرت بی نهایت شکر
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
تحسین میکنم رابطه سراسر احترام متقابلتون رو 👏🏻👏🏻👏🏻
به نام الله یکتا
سلام عزیزانم
استادِ جان و مریم عزیزم
باور کنید زبونم قاصره و نمیدونم باید چجوری بگم مه چقدر خوشحالم از رابطه ی شما و خداروشکر میکنم و میگم اگر شماها تونستید رابطه عالی داشته باشید پس منم میتونم
خواستم راجب باورها بگم استاد جان ، سیر تکاملی سیر تکاملی سیر تکاملی هرچقدر بنویسم و بگم کم گفتم ….. من روانشناسی ثروت 1 رو با برادرم خریدیم و در کاربری ایشون هست و بروز شده اون رو دارم روزی حداقل 2 بارو گوش میکنم همزمان دارم کتابهای رویاهایی که رویا نیستند رو با چگونه فکر خدارو بخوانیم میخونم و همزمان دارم روی هدف گذاری انلاین هم کار میکنم و همرمان دارم فایلهای زندگی در بهشت رو میبینم و همزمان دارم فایلهای رایگان توی گوشیم هست هرجا برم حتی زیر دوش حموم گوش میکنم و همزمان تمرینات این جاسات رو هم دارم انجام میدم و گهگاهی هم دارم اینجا مینویسم ، اینو میخوام بگم استاد الان حس عجیبی دارم و احساس میکنم چقدر روان تر دارم لحظه به لحظه نکاتی رو که داربن در فایلها میگین متوجه میشم ، همین اهرم رنج و لذت من هنوز روی کاغد نیوردم اما با ذهنم که دارم سبک سنگین میکنم و عکس نهایی کارم رو میبینم داره برام جواب میده ،میخوام به خودم بگم صبر صبر صبر از اونور ، ادامه ادامه و ادامه بخدا داره جواب میده ،
استاد دوستانی دارم که گهگاهی میبینمشون و شاگردان شما هم هستند و شمارو دنبال میکنن اما نه مثل من و اخرین بار بهم گفتن بسته دیگه ،دیگه گندشو در اوردی چقدر عباسمنش گوش میدی ،یکم به خودت فرصت بده بذار نفس بکشی یکم ، و من مات و مبهوت نگاهشون میکنم و پیش خودم میگم ددددددد همینه اصل کار همینجاست مشکل ما همینجاست که فکر میکنیم باید دست برداشت از تغییر ، آره دوست من تغییر کردن سخته بها میخواد ،چی هست بهاش ؟
زمانه شب و روز کار کردن و حرکت کردن و عمل کردن به انچه یادمیگیریه ، مگه اسونه حرکت کردن مگه اسونه هرروز از مهمونی های شبانه و تولدت نرفتن دوستات ؟ مگه اسونه اهنگ بخوایی گوش کنی و همش حواست به این باشه چی داره میخونه که اگر متن منفی داره بزنی بره ؟ چقدر ادمها هستن این کارو کنن و حواسشون به ورودیهای ذهنشون باشه ؟مگه آسونه که آدم قبلی نباشی ؟ مگه راحته که از چیزهایی که برات خیلی ارزشمنده و میلیونی قیمت داره ببخشی چون به فراوانی باور داری یعنی باور کردی یعنی داری باور میکنی و اینکه داری ایمانتو نشون میدی مگه راحته ؟
توحید عملی داشتن؟ وابسته نبودن اصلا مسئولیت تمام زندگی رو قبول کردن بخدا راحت نیست خخخخخخخخخب اینا چجوری به دست میاد با هرروز و هر دقیقه و لحظه بااااااااااید روی خودم کار کنم . وقتی دوستم شروع کرد به حرف زدن من دیگه نشنیدم چی گفت و تمام این چیزهای ارزشمندی که براتون نوششتم توی ذهنم شروع کرد به گفتن و دوستم یهوو گفت کجایی تو با توام و من بالبخندی بهش گفتم اره تو راست میگی ولی من با اون نبئدم من با درونم بوئم و تاییدش کردم .
استاد جان من تمام تمرینات شمارو مو به مو دارم انجام میدم و لحظه بخدا کارهایی انجام دادم که بقیه مبهوت شدن و منو دیوانه خطاب میکنن چون دارم حرکت میکنم و از نقطه امن خودم بیرون میام .
استادِ جان …..شما الگوی من هستید و هرکس بیاد بگه این مسیر اشتباه من با لبخند جوابشو میدم و میگم خدایا شکرت که هدایتم کردی .
استاد گلم من روزنه هایی امید ستاره قطبی رو دارم میبینم معجزه های ستاره قطبی رو دارم هرروز میبینم ، اگر چیزی نبود پس چرا داره اتفاق می افته ، من مثل وحی منزل میدونم این قانون رو و یک صدم هم بهش شک ندارم .
استاد گلم و مریم جانم ستاره های درخشانم ،همیشه رابطه ی سبز و مملوء از الله داشته باشید عاشقونه دوستون دارم و امریکا میبینمتون.
در پناه الله یکتا باشید
به نام خداوند مهربان
سلام بر عباسمنش عزیزم، سلام بر عشق آقای عباسمنش و سلام به همه دوستانم
حقیقتا بهشتتون بعد از هر بار هرس کردن، بهشت تر میشه و حالا وقت لذت بردنه
حالا وقت این هست که بعد از اون پاکسازی های سخت از نتیجش لذت ببرید و چقدر خوبه که انسان قبل از هر کار، با تصور نتیجه اون کار توی ذهنش، با انگیزه و انرژی شروع کنه و همواره توی مسیر اگه سختی پیش اومد اگه تضادی دید، ناامید نشه و با ایمان به اینکه این کار، هم من رو به خواستم میرسونه و هم جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنه، ادامه بده… احسنت به تلاش و مداومت شما
عباسمنش عزیزم، استادم، چقدر صحبت های شما روی این فایل در عین سادگی، درس داشت. چقدر ساده بود و چقدر حایل منو خوب کرد
چقدر تصدیق کردم، چقدر احسنت گفتم و چقدر شادم برای دیدن این الگوی موفق و لمس و درک تجربه های ناب و زیبای زندگیتون
چقدر تشکر از دیگران بابت بودنشون، همراهیشون و یار بودنشون عالیه… چقدر حس خوب داره… چقدر انگیزه میده
چقدر شما با وجود مریم عزیزم و مریم جان با وجود شما، شاد هستید…برای شاد بودن حتما نیاز نیست شاخ غول بشکنیم همینکه کاری کنیم که از وجود هم لذت ببریم همینکه با دید مثبت به عقاید همدیگه نگاه کنیم و در واقع پایه باشیم، زندگی رو ساده، آرام و پر از حس خوب میکنه
عباسمنش عزیزم، شما اگه از عشقتون تعریف هم نکنید ما میدونیم ایشون چقدر گله، چقدر دوست داشتنیه و چه کلاه زیبایی هم امروز درحین موتورسواری گذاشته بود…
اعتماد متقابل اساس هر رابطه زیبایی هست مخصوصا برای دو نفر که میخوان در کنار هم باشن و لحظه ها شون رو با هم سهیم باشن…
این اعتماد باعث میشه هر کسی به اولویت هاش اهمیت بده و دیگری هم به اولویت های اون ارزش قائل باشه و اینجوری نه تنها هر کدوم به تنهایی شادن و لذت می برن بلکه وجودشون، احترامی که به همدیگه میذارن و ارزشی که خودشون برای وجودشون قائل هستن همه اینا باعث میشه که با همدیگه هم، زندگی واقعا مثل بهشت بشه و هر روز لذت بردنت بیشترو بیشتر بشه
من این رابطه صمیمی، این عشق بدون وابستگی، این محبت بدون قد و شرط و این رابطه بدون نیاز به تغییر دادن دیگری رو از ته قلبم ستایش میکنم. امیدوارم همیشه قلباتون پر از عشق باشه. همیشه شاد باشید و لذت ببرید
ممنونم از شما زوج عاشق که وجود شما عشق واقعی و اون رابطه ای که منم میخوام عمیقا تجربش کنم رو بهم یاد میده و نشون میده که این مدل روابط مال قصه ها نیست اینا حقیقت زندگی ما هستن و هر کسی میتونه بهترین نوعش رو تجربه کنه
عشقتون پایدار. جاوید باشید
با سلام خدمت استاد عباس منش امروز با لطف خدای مهربان هدایت شدم به نشانه امروز من و قسمت 17 سریال زندگی در بهشت برایم آمد آن را دیدم لذت بردم و شما را تحسین کردم که چه رابطه زیبای دارید که برای هر کاری با شما هم آهنگ هست خدا را شکر که چنین الگویی را برایم فرستاده است استاد عزیز من هم مثل شما یک عشق عالی دارم که در هرکاری با من پایه است واز رابطه خودم بسیار راضی هستم از وقتیکه از شما الکو گرفته ام ودر همه موارد زندگیم با لطف الله مهربان بسیار پیشرفت کرده ام از خداوند بخاطر وجود شما که دستی از دستان او هستید بسیار سپاسگزارم
غبا سلام و عشق
یه روز زیبای دیگه، و سورپرایز های شگفت انگیز دیگه
خدا یا متشکرم
خدا دیدم حضورت رو در آن زیبایی ها ووسعت و سرسبزی جنگل
در آن فراوانی نعمت
در آن دریاچه ی پر آبت
در آن عاشقتم
در آن تشکر و تحسین
در آن احساس امنیت و آرامش
در آن فروانی و آزادی
در آن عشق و صفا و مودت
در آن لذت و هیجان
در آن تکنولوژی و راحتی
در آن احساس تقدیر و تحسین
در آن احساس عاشقی و امنیت
در آن احساس شور و شعف وکنجاوی
در آن علاقه برای رشد و قوی شدن
در آن احساس تشکر از تو و توحیدی زندگی کردن
در آن پاکیزگی و حس خوب آن
در آن بودن در کنار عشق و
آن همه همدلی و اعتماد و علاقه وتشکر
خدا یا تو هستی
حضور داری
پررنگ تر از هر شخص
و منظره
و اشیاء
و شرایط
و موقعیتی
اینها همش تویی
خدا حضورت را سپاس
حمایتت را سپاس
هدایت را سپاس
حفاظت را سپاس
اینکه که بی حساب میبخشی
اینکه بی حساب عزیز میکنی
بی حساب ارزشمند و قوی میکنی
بی حساببا بالا میبری
بی حساب آرام میکنی
بی حساب شاد میکنی
بی حساب ثروتمند میکنی
بی حساب عاشق میکنی
خدا یا متشکرم، دوستت دارم عاشقانه
بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان
بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…
سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
نمیدونم چیشد ک امروز به این فایل هدایت شدم
فقط میدونم ک دیروز قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم امروز از صبح دارم روی خودم کار میکنم و مینویسم و کامنت دوره را میخونم
همزمان در یک تضاد بیماری قرار دارم
ک یک ان دیدم نمیتونم کنترل ذهن کنم
گفتم بیام زندگی در بهشت ببینم
برام تنوع بشه و ذهنم آروم بشه
ک هدایت شدم به این فایل
استاد عزیزم دونه دونه فایل های شما چ آموزشی چ سریال ها ک در مورد زندگی روزمره شماست در مورد تفریحات و گردش شماست
شاید در نگاه اول آدم بگه خب زندگی شخصی شما چربطی بمن داره ک اینارو میذاری
اما تمامش، کلش درسه
تمامش آموزشه ک بصورت تصویری اومده و درکش برای من و خیلیای دیگه آسونتر شده
با این تفاوت ک در آموزش های کلامی و گفتاری باید ساعت ها بشینی با خودت تجزیه و تحلیل کنی تا بفهمی منظور از این جمله چیه ؟
استاد عزیزم خداوند را سپاسگزارم برای هدایت ها و ایده هایی همچون زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا، ک بشما عطا کرده
ک امروز نجات بخش زندگی هزاران نفر و امثال من بوده و هست
من همیشه فکر میکردم همسرم بمن بی احترامی میکنه
همسرم رفتار مناسبی بامن نداره
همسرم ایراد داره
همیشه همسرم را مقصر میدونستم و میدونم
امروز ک بصورت کاملا هدایتی این فایل و توصیفات شما از مریم خانم شایسته عزیز داشتید
ک همیشه همراه و پایه همیشگی شما هستند در هر کاری
زنگی تو گوش من خورد ک من خیلی ب همسرم بی احترامی میکنم
بهش توجه نمیکنم
من برای خودم دلیل میاوردم و میارم
ک چون هیچوقت همراهم نیست کنارم نیست
اصلا با ما نیست
همیشه از صبح تا شب با رفیقاشه
و هزاران دلیل دیگه
و من زده شدم و هیچ علاقه ای ندارم
و برام چون مهم نیست بی توجه هستم و بی احترامی میکنم
اما اینروزا ک روی خودم کار میکنم و قانون را تا حدودی متوجه شدم
اینه ک باید من احترام بذارم تا احترام ببینم
من باید توجه کنم
من از جانب خودم را درست انجام بدم
من خودم را اصلاح کنم .
من خوبی کنم
خداوند و جهان کار خودش را انجام میده .
بقیه کارها را خداوند انجام میده
خلاصه ک این فایل زندگی در بهشت تلنگری شد برای من
محترمانه رفتار کنم
تا رفتار محترمانه ببینم
و این قسمت ک در مورد خانم شایسته فرمودین
ک خانم شایسته همیشه همراه هستن و هیچوقت ب این دلیل ک اینکار زنونه نیست
کناره گیری نمیکنن و پایه هستن
برای اینکه در هر زمینه ای توانایی های خودش را ارتقا بدن
چقدر برای من درس داشت
ک منم باید توانایی خودم را بالا ببرم
من کارهای سنگین خونه را خودم ب تنهایی انجام میدم
بلند کردن مبل ، لباسشویی ، یخچال ،
یا جابجایی گونی برنج تا انبار
جابجایی بخاری تا انبار
خجالت میکشیدم ینفر منو ببینه
ک در موردم چ فکر میکنن
چون همیشه شنیدم ک خانم ها میگن ن ما خودمونو اذیت نمیکنیم
شوهر سواستفاده نکنه
چرا ما باید کار سنگین کنیم
وا شوهر چیکاره ست
واقعا تو اینکارو میکنی
ن ما اصلا دست نمیرنیم
از اینمدل حرفا…..
اما امروز متوجه شدم باید افتخار کنم از اینکه توانمند هستم ک میتونم در هر شرایطی کارم را پیش ببرم
و موفق باشم در هر زمینه ای
یا اینکه همسرم وقتی کارهای تعمیراتی کولر آبگرمکن شیرآب انجام میده صدام میکنه عصبی میشم
میگم چیکار من داری
الان میفهمم باید میرفتم یا برم . ک توانایی خودم بالا ببرم
خداروشکر میکنم برای آگاهی امروز استاد عزیزم
استاد از خداوند میخام ک شمارا برای ما حفظ کنه
آمین
راستی واقعا از تضاد بیماری ک گفتم در حال حاضر اثری ازش نیست
خدایااااا سپاسگزارم
استاد عزیزم
در پناه الله یکتا سلامت و تندرست شاد باشید
سلام ودرود بیکران به شما واین خانواده ی الهی ؛ سلام بردوساقی این میخانه ؛ ساقی مریم وساقی سید حسین ، ساقیان ، می ناب بریزید درجام من که ازلرستان به سمت شما دراز است مرا مست این می کنید وجامه ازتن درآورم وآتشی خلیل وار بروجود من زنید به به چه می نابی ، به به چه زیبا باسیکلت دور این دریاچه پراز شراب ازلی وابدی میکردم ومست مست میشوم وبرزبان سکرم ، قال اشکرو اشکرو ؛ شکرن شکرن جاری میشود واحساس معیت الله ام ودر آغوش او بودن دارم به جای دو دستم دوبال درآوردم یا شده ام فرشته ای چهاربال ؛ مست این معیت وهمراهی شده ام وازاینجا تا بهشت سیدی وفلکه مریمی را میچرخم میچرخم و بر صورتم باطلا بنوشته “احساس خوب “وبریک بالم عباسمنش بامی نابش که ازرودخانه راین گذشتم حک کرده “به خاطر داشته هایت سپاسگزار باش،تقوا= کنترل ذهن) بر بال دیگرم سید حسین ؛ حکاکی کرده ؛ “یکتاپرستم” بربال دیگر استاد عزیز و بدور ازهرحاشیه ام بارنگ “ایمان” ( که بالاترین رنگهاست) نقره کوب حکاکی کرده “باور” وزیباترین این حکاکی نقره ای: باورکن خدا دوستت دارد وبرای هرخواسته ، دستم دردست اوست بربال دیگرم ،مریم خواهر عزیزم ، باقلمش به خط ثلث حک کرده ، دوست داشتن خودت ،باور فراوانی ؛لیاقت ،معنوی ترین کار،ثروتمند شدن ، ایمان به رب وپاک کردن تمام شرک ها وحرکت حرکت وخدایگونه شدن وپاک وسبکبال برمیدان “مریمی” می نشینم ونفسی عمیق میکشم ودستهایم رابالا می آورم ومیگویم ؛معبود من ،خالق من ، عاشق من ، رفیق “همواره” همراه من ،سجود وقیام من ،نماز وروزه ی من. …..سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم. ووقتی چشمانم را ازشوق دیدار وهمراهی پروردگارم پاک میکردم دیدم که استاد جانها ومریم زیباروی باموتور جلویم بودن وبالبخند پرازاحساس الهی ، صداها درهم پیچیده شدن وموزون به من : خوش آمدی رحیم جان ، الهی قربونت برم به بزم الهی ما ، به رقص درمحضر خدا دراین شکوه ظاهری خداوند خوش آمدی وسیکلت رها میکنیم ونمیدانم چقدرطول کشید که جلوی ورودی خانه بودیم ومن روی اون مبل قشنگ نشستم واستاد میگوید خدا را هزار بار سپاسگزارم به خاطر این دیدار ، خودم را لحظه ای مثل شمس ومولانا حس کردم که میسراید:
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سرحلقه ی بزم وباده جویم کردی
سجاده نشین باوقاری بودم
بازیچه ی کودکانه کویم کردی
بعد برای اولین بار ازدست بزرگ بانوی این خانواده قهوه ای زیبا جلویم میگذارد لحظه ای باخودم میگویم این منم ازدست خواهرعزیزم زیباترین قهوه جهان میخورم استاد بااون لبخند همیشگیش میگوید خوش آمدی بفرمایید عزیزم مرسی از قهوه ات ،عاشقتم نفس وخواهرم یه نگاهی شرمگونه به من میکند واو هم آرامتر میگوید، منهم
……..ما بقی ماجرا درکامنت بعدی
خدایا شکرت که چون تویی عزیز رادارم ممنون جیگر
ما را ز هوای خویش دف زن کردی
صد دریا را ز خویش کف زن کردی
من پیر فنا بودم جوانم کردی
من مرده بودم ز زندگانم کردی
.
سلام آقای سپهوند عزییز
داشتم دیدگاه میخوندم که رسیدم به دیدگاه شما و خیلیی خوشحال شدم
آخرین دیدگاهی که ازتون خونده بودم جواب سوالم توی عقل کل بود
امروز حالم خیلی خوب بود
قبلا توی این سایت نوشته بودم که باید خیلی توی این مسیر بمونم و استمرار داشته باشم تا نتیجه بگیرم
و جز این راهی ندارم
خوشحالم که الان حالم خوبه و دارم لطف خدا رو میبینم
آقای سپهوند تا به حال دقت کردید این سایت با همه سایت های ایرانی و خارجی فرق داره؟
من واقعا تا به حال ندیدم هییچ سایت و برنامه و اکانتی که اینقدر کاربرای با انرژی و شادی داشته باشه
و همه دیدگاه بنویسن یا بخونن یا به سوالالت هم جواب بدن اونم نه دیدگاه در حد یک یا دو جمله
خودتون شاهدید چی میگم
این خیلی ب من انگیزه میده
اینه که خدا کسب و کار استاد رو اینجوری ویژه حمایت میکنه
بخاطر اون زندگی توحیدی که دارن
خیلی برام قشنگ بود و برای همین خواستم این زیبایی رو به شما هم نشون بدم
خدا نگهدار شما همفرکانسی عزیز باشد
به نام هدایتگر وهاب
سلام
یعنی من هر قسمت از سریال زندگی در بهشت رو می بینم میگم این از همه فوقالعاده تره، بعد که می رم فایل بعدی میگم اصلا روی دست این قسمت نیومده و همین طور این داستان ادامه داره، خدا رو شکر می کنم که طی کردن تکاملم داره با این سریال بی نظیر رقم می خوره.
این قسمت از سریال مون با یک تصویر زیبا از لب تاب و میز کار خانم شایسته نازنینم شروع میشه، خدای من ، چه لذتی داره، توی این بهشت زیبا بشینی هم کار مورد علاقه ات که عاشقشی رو انجام بدی و هم لذت ببری از ویوی این بهشت رویایی.😍😍😍
اصلأ ریتم ضربان قلبم تند تر شد با تصور خودم در حین انجام کار مورد علاقه ام در بهشتی این چنینی 💖💖💖
نوش جونت خانم شایسته عزیزم تجربه این همه لذت و زیبایی 😘
استاد عزیزم هم داره با موتور تریل هیولاش میاد ، عزیزززززززم چه لذتی می بره، عاشقانه هاش رو نثار عزیز دلش می کنه و حال و احساس خوب و لذت رو نثار ما. گوارای وجودت تجربه لذت بخش تمام تلاش های این چند وقته.
به به، عجب تریل و مسیری ساختید در این بهشت، یکی از نتایج قطع درختان دور دریاچه ، همین تصویر زیبای موتور سواری استاده که از همین جایی که خانم شایسته ایستاده می تونیم خیلی عالی استاد رو ببینیم.
خداااای من ، من از دیدن این دریاچه، درختان کاج بلند و استوار ، این چمن سبز خوش رنگ و آبی زیبای آسمان سیر نمیشم. خدا جونم عاشقتتتتم برای این همه زیبایی در جهان.
+ نظرت چیه بپری بریم درختایی که زدیم رو ببینیم؟
× عالیه، بریم.
کلی درس توی همین شیوه درخواست دادن سوالی استاد هست، کلی احترام، کلی عشق، کلی دادن حق انتخاب، کلی تعامل.
و جواب مثبت و پر از هیجان خانم شایسته.
چقدررررررماهین شما دو تا 💖💖 چقدررررررر به هم میاین💖💖 عشقتان روز افزون 🙏🙏🙏
استاد عزیزم شروع می کنه به تحسین خانم شایسته نازنینم.
این همراه بودن و پایه بودن خانم شایسته زندگی استاد رو پر از لذت و زیبایی کرده.👏👏👏
خوب من از خودم می پرسم, من چقدر با همسرم همراه و پایه هستم؟ پاسخ میشه، خداییش خیلی ، برای خیلی از کارها و خیلی از تجربیات. که گاهی تعجب بقیه رو برای انگیخته، و حتی گاهی اعتراضشون رو ، ولی خودم راضیم از این عملکردم، البته که خیلی خیلی جا داره تا بهتر بشه، ولی واقعا توی هر تجربه ای دنبال یادگرفتن چیز جدیدی بودم و کلی لذت بردم. مثلا یه وقتایی حتی همسرم از سختی های یکی از اون کارهایی که با هم انجام دادیم میگه، یادم نمیاد ، چون برای من پر از لذت بوده ، و صد البته که بیشترش برای این دو سه سالیه که با شما آشنا شدم. خدا روشکر.
خدااای من ، چقدر درخت قطع کردین. دمتون گرم.
خانم شایسته نازنینم تحسینت می کنم که اینقدر خوبی، که اینقدر پایه و همراه استاد هستی برای لذت بیشتر بردن از زندگی و رشد دادن خودت و توانایی هات.
این رابطه بی نظیره به خدا، این همه این دو نفر عاشق هم هستند و درعین حال، یکی اینجا توی پارادایس درخت های هرز رو می کنه و روی سایت و محصولات کار می کنه، اون یکی توی تمپا داره کار خودش رو روی سایت انجام میده، بدون هیچ وابستگی، بدون هیچ دلتنگی ، بدون هیچ احساس منفی. 😍😍😍
بعد هم وقتی کنار هم قرار می گیرند این عشق، این انرژی مثبت ، کولاک می کنه و توی این زمان کم ، بهشت رو بهشتر می کنه.😍😍😍
و چقدر قشنگ استاد توصیف می کنه که این یک رابطه عاشقانه، یک رابطه الهیه، رابطه ای که خداوند هدایت می کنه اون رو.
نه تنها هیچ اجباری نیست، که هیچ درخواستی هم برای همسو شدن و همراهی نیست ، چون خدا این قدر عالی این دو تا رو کنار هم قرار داده و داره هدایت می کنه این رابطه رو ، که روز به روز هم مدارتر و هم فرکانس تر میشن. خدایا شکرت
خدایا، این شیب واقعاً تنده، حتی با دوربین هم میشه حسش کرد ، مخصوصا وقتی می رسین بالای شیب و دریاچه معلوم میشه کاملا مشخصه، آفرین به شما برای تداوم داشتنتون و تمرین کردن تون برای بالا و پایین رفتن از این شیب و آفرین به خانم شایسته به خاطر اعتمادش به شما.💖💖💖
استاد صحبت ها تون در مورد اطمینان کردن به همدیگه منو به فکر فرو برد، خوب من توی خیلی از مسائل اطمینان ۱۰۰٪ به همسرم دارم، خدا رو شکر اصلأ افکار منفی در مورد مسایل اخلاقی اصلأ اصلأ توی ذهنت نمیاد ، توی این ۱۳ سال زندگی مشترک امکان نداشته که حتی یک بار حتی از روی کنجکاوی، به گوشیش، به لوازمش سرک بکشم ، توی خیلی از فعالیت ها هم بهش اطمینان داشتم و مشوق و همراهش هم بوده، ولی احساس می کنم باید اینو بیشتر بهش نشون بدم و بیشتر بیان کنم. تا احساس قدرتی که از این اطمینان در وجودش شکل می گیره خیلی بیشتر بشه و اعتماد به نفسش بیشتر بشه، حداقل تا اونجایی که به من و رفتار من مربوطه.
واااای خدایا شکرت، تریل چقدر عالی شده، چقدر دیدن نتیجه کارتون و تلاش هاتون لذت بخشه، چقدر به من انگیزه و امید میده.
استاد زندگی شما و دیدن این فایلها هم تاثیری مثل تصویر نهایی که شما موقع قطع کندن درختا داشتید، برای من داره، هر وقت می خوام ، کوتاهی کنم، یا سختم میشه، یا انگیزه ام رو از دست میدم با یادآوری زندگی شما و دیدن این هم زیبایی و با تصور لذت تجربه کردن اونا با انگیزه تر از قبل ادامه میدم، و استاد هر بار با دیدن این فایل ها اینقدر انرژی و انگیزه می گیرم که انگار تازه برای اولین بار دارم تلاش می کنم و تازه شروع کردم ، همون قدر پرشور، همین قدر پر هیجان و پر انرژی.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
دم همه شون گرم، همه عزیزان در دوره بی نظیر روانشناسی ثروت یک ، که با تلاش و ایمان خودشون رو در مدار آگاهی های ناب این محصول قرار دادن ، و ان شاالله توی این مسیر هر روز موفق تر از دیروز میشن ، الگوهای عالی برای من شدند، که حالا که این عزیزان تونستن تا در مدار این محصول قرار بگیرن پس من هم با طی کردن تکاملم حتما از این خان پر برکت بهره ها خواهم برد. تک تک شما رو تحسین می کنم دوستان عزیزم در دوره روانشناسی ثروت یک.👏👏👏
خدایاااا شکرت، چقدر این دشت زیباست و آقای براونی زیبا چه کیفی می کنه در این بهشت پر نعمت. 🐎
استاد یعنی جوری این فایلها شده برام اهرم لذت و زندگی گذشته خودم شده اهرم رنج، که هر روز انگیزه بیشتری می گیرم برای ادامه دادن و ثابت قدم بودن در این مسیر صحیح پر از نعمت و ثروت. هر لحظه درخواستم از خدا اینه که هدایتگر و حمایت کننده ام باشه برای تداوم داشتن در این مسیر.
خداااای من ، چقدر این ملک بزرگ و متنوع است، یعنی از یک طرفش رسیدیم به این دشت بزرگ و گاو 🐄 های زیبای آقای همساده. هنوز حتی به انتهای قسمت های دیگه نزدیکم نشدیم. خدایا شکرت برای این همه فراوانی در جهان.
استاد عزیزم بازم سپاسگزاری می کنه، و کلی براونی رو تحسین می کنه و چقدر قشنگه که می گه « اگر این آقای براونی نباشه، این علف ها بلند میشه و اینقدر نازیبا میشه که حد و حساب نداره» خدای من ببین استاد چقدر قدر این بهشت رو می دونه چقدر تمرکزش رو زیبایی و نکات مثبته، که حتی یک کلمه منفی در مورد این بهشت بر زبان نمیاره، میگه نا زیبا
یعنی وقتی با موتور از روی پل چوبی عبور کردیم و دوربین فضای خونه و در انتهای خونه و اون تصویر بی نظیر از آب دریاچه و چمن اون ور رو به تصویر کشید ، اصلا من دیونه شدم. خدایاااا چقدر قشنگه چقدر رویاییه،بازم تاثیر بی نظیر قطع کردن نرده های چوبی رو دیدم که اگر بودن من این تصویر بی نظیر رو نمیدیدم.
خدا جونم هدایتگر و حامی همگی ما باش تا رسیدن به موفقیت در تمام جوانب زندگی و تجربه یک زندگی رویایی.
سلام به استاد و مریم عزیزم
سلام به همه ی دوستای ارزشمندم در این سایت ارزشمند
این قسمت رو فکر می کنم بیست بار شد که دیدم و شنیدم… یکی از مخفی ترین باگ در درونم رو بیرون کشید.
اینکه در تمام این مدت در این مسیر بودنم، بسیار شنیدم که باید خودمون رو ارزشمند بدونیم. حتی در یکی از فایل ها استاد می گن: باید بتونیم این باور رو ایجاد کنیم که: ‹‹من همینی که هستم ارزشمندم››. اما درون من نمی پذیرفت. نمی تونستم قانعش کنم من ارزشمندم. و یکی از سوالهای بی جواب درونم این بود که چطور احساس کنم ارزشمندم. چطور احساس لیاقت را درون خودم زنده کنم. البته کامنت بی نظیر دوست عزیزم، آیدا جان، در درک عمیق تر این قضیه بسیار تاثیرگذار بود. که لینکش رو می زارم براتون:
abasmanesh.com
اون کامنتی که اینطوری شروع شده: عزیزم با اطمینان ۱۰۰ درصد بهت میگم که همه این اتفاقات داره از باور عدم لیاقت و ارزشمندی آب میخوره. تمام اونچیزی که ما تو رابطه عاطفیمون تجربه میکنیم تمام حرفای آزاردهنده ای که از طرف مقابل میشنویم، رفتارها و کارهایی دلخراشی که باهامون انجام میده همش بخاطر باورعدم لیاقت و ارزشمندیه.
——————–
این درکی که بهش رسیدم خیلی کمکم کرد به احساس ارزشمندی بیشتری برسم، و جالب اینکه نتیجه اش خیلی زود خودشو نشان داد. اگر به دنبال رسیدن به احساس ارزشمندی هستید، با تفکر بخونید تا عمیق تر درک کنید.
در تمام قسمت های سریال زندگی در بهشت، متوجه شدم، بسیاری از خصوصیات و رفتارهای من شبیه مریم عزیز هستش. سلیقه، خانه داری، عشق ورزی، پایه و همراه بودنش برای انجام کارهای داخل و بیرون خانه، خرید و مسافرت، شور و اشتیاق داشتن، اعتماد به همسر ، فعال و با انگیزه بودن، هدف دار پیش رفتن، شاد بودن و … اگر این خصوصیات را از مریم عزیز بیشتر نداشته باشم، کمتر هم نبوده. اما این سوال مدام برام مطرح می شد که: چی میشه ایشون از همسرش از شریک زندگیش اینهمه تحسین دریافت می کنه، از این حجم زیاد کاربرا تحسین دریافت می کنه، ولی برای من اینطور نیست…پس به باسلیقه بودنم یا توانایی هام و استعدادهام یا … ربطی نداره…چیزی در درون مریم عزیز هست، ارتعاشی هست که باعث دریافت این تحسین میشه…اون ارتعاشه در من نیست…
استاد چقدر بابت این چنین سریالی که قرار میدید ازتون متشکر باشم؟ هم از شما هم مریم عزیز. اینچنین سریال ها به مرور در درون ما رسوخ می کنه. مثل همین ضربه های متعددی که به میخ میزنن بره داخل دیوار، و این قسمت، آخرین ضربه بود.
چیزی که بهش رسیدم، به لطف الله کشف کردم اینطور بود که:
حالت اول……›› زمانیکه من به نفع طرف مقابلم از خودگذشتگی میکنم، اون موقع احساس ارزشمندی می کنم. احساس می کنم در حقش لطف کردم. احساس ارزشمند بودن کارم رو دارم. احساس اینکه طرف مقابلم باید قدرمو بدونه، باید ازم متشکر باشه.
حالت دوم……››…زمانیکه همراه با طرف مقابلم کاری انجام دادیم، و خودم لذت بردم، خودم دوست داشتم، دیگه احساس نمی کنم نیازه طرف مقابلم ازم متشکر باشه، یا احساس نمی کنم در حقش لطف کردم. چون برای خودم اون کارو انجام دادم. پس کارم ارزشمند نیست. (البته اصلا نباید منتظر باشیم طرف مقابل ازمون متشکر باشه تا احساس ارزشمندی کنیم، من برای شفاف تر توضیح دادن این چنین بیان کردم)
نکته ای که در این قسمت دیدیم این بود که استاد از همین ویژگی(حالت دوم) مریم عزیز متشکره. وقتی استاد میگه بریم موتور سواری، مریم جان از روی فداکاری نیست که قبول می کنه، از روی علاقه و اشتیاقش به این کار هستش.
دوستان عزیزم و خانواده ی مهربونم، بارها و بارها بهم گفتن چقدر خوبم، چقدر ارزشمندم، چقدر بی نظیرم. ولی من هیچ گاه تعریف هایی که میشد رو در خودم احساس نمی کردم. و البته تحسین نکردن های همسر عزیزم باعث شد من پیگیر این باگ بشم، و مثل یک مساله ی ریاضی بهش نگاه کردم که باید حلش کنم. و واقعا حلش برام جالب بود. از اونجایی که ما ترکیبی از باورهای خوب و بد داریم، منم ترکیبی از رفتارها رو از همسرم یا بقیه ی اطرافیانم دریافت می کردم. و هدفمون در این مسیر اینه که روز به روز بهبودش بدیم. تا رفتارها و شرایط خوب بیشتر دریافت کنیم.
من هیچ گاه حالت دوم به چشمم نمی اومد، فکر نمی کردم کار بزرگی انجام میدم، بهش توجه نمی کردم. اما با دیدن بارها و بارها این قسمت درک کردم اتفاقا همین کارهای من، بی نهایت ارزشمنده. من وقتی خودم این کارهام رو پیش خودم ارزشمند نمی دونم، چطور در بیرون از خودم انتظار سپاسگزاری بابتشون دارم؟ انتظار تحسین دارم؟
اول از همه من باید در درون خودم کارهام رو ارزشمند بدونم، این چند روز اینقدر کارهای ارزشمند در خودم پیدا کردم که مدام داره این جمله توی ذهنم تکرار میشه که پس من بی نهایت ارزشمندم که اینهمه عمل ارزشمند ازم سر میزنه.
برای اینکه پی ببریم به ارزش کارمون، بیایم خلاف(حالت بد) اون رو بصورن گذرا ببینیم. بعد متوجه میشیم چقدر کارمون ارزش داره. البته این نباشه که مدام به حالت بدش توجه کنیم، یکی دوبار که دقت کنیم، دیگه متوجه میشیم داستان چیه و تک تک کارهامون رو با ارزش می بینیم ناخودآگاه.
مثال اول: اگر همسرمون(طرف مقابلمون) بگه بریم مسافرت، خودمون خیلی دوست داریم بریم و قبول می کنیم. این همراه و پایه بودن ما ارزش داره. حالت بدش: اگر همسرمون بگه بریم مسافرت و من با نق و نوق قبول نکنم، آیا تو ذوقش نمیخوره؟ پس وقتی قبول میکنم،(حتی وقتی خودم دوست داشتم انجام بدم، از روی اجبار نبوده) باز هم لطف کردم به طرف مقابلم. بازم کارم ارزشمنده.
دوستان در چنین مواقعی من هیچ وقت فکر نمی کردم کار با ارزشی دارم انجام میدم، اتفاقا فکر می کردم کار همسرم ارزشمند بوده که این پیشنهاد رو داده. درستش اینه هم ارزش کار ایشون رو میدیدم و هم ارزش پذیرفتن خودم رو.
مثال دوم: اگر من لباس مرتب و زیبا(حتی راحتی) می پوشم، به طرف مقابلم لطف کردم که این دید خوشایندرو بهش عطا کردم.(بارها شده خودمون از دیدن پوشش زیبای افراد لذت بردیم. اون شخص شاید بخاطر سبک شخصی خودش لباس پوشیده باشه ولی ما لذت بردیم. پس اون در حق ما لطف کرده، کارش ارزش داشته، پس اگر منم تمیز و مرتبم، بخاطر خودم انجام دادم، ولی به اطرافیانم لطف کردم.)
و از همه مهمتر اینکه برای به احساس ارزشمندی رسیدن قرار نیست ما کاری کنیم، وقتی ما کارهایی که بهش علاقه داریم و باب میلمون هستش انجام میدیم، همون ها ارزشمنده. لازم نیست فداکاری کنیم. لازم نیست حرکت خاصی انجام بدیم.
———————–
و در آخر: دیشب فایل اینستای استاد رو دیدم، همون که رفته بودن تمپا برای انجام چندین کار، و در حین دیدن ویدئو چقددددددددر احساس ارزشمندی کردم. اینکه من چقددددر ارزشمندم که خداوند منو در این مسیر قرار داده. مردم، جمعیت 99 درصدی که درگیر چیزای بی خودین، و من چقدر ارزشمندم که جز این یک درصدم که به این مسیر هدایت شدم. چقدر ارزش و خوبی در من هست که من الان اینجام. تا الان به خودم نامهربونی کرده بودم که این حجم از لیاقت و ارزشمندی رو در خودم نمی دیدم، و قول میدم توجه کنم به خودم، به خدای درونم، به مهربونی ها و خوبی هام…
از تمام دوستان عزیزم که با کامنت هاشون کمک کردن تا به این درک ها برسم بی نهایت ممنونم. شاد و ثروتمند باشیم.