https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ممنون از این همه آگاهی که هر روز و هرروز دارم کسب میکنم
سفر به آمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه کرده و میکنم استاد واقعا اگه راستش رو بگم آمریکا همیشه برای ما ی جایی بود که اگه میخواستی برای زندگی انتخاب کنی گفته میشد و اخبارها دیده میشد ی جایی که فساد بی داد میکنه همیشه کشتار ،،،تجاوز وکثیف بودن مردم و اون کشور رو دیده بودم همیشه ی ترس تو وجودم بود که اگه حمله بشه به ایران چقدر بدبختی و ناامنی برای من رخ میده ،،،،همیشه تو اخبارها اینو به ماها میگفتند آمریکا ی کشوریست بی بند بار انسانیت وجود نداره همه در حال کشتن هم دیگه هستندو با غربیه ها خیلی بد برخورد میشه اصلا خانواده ای وجود نداره همش هرج و مرج هست ،،،ولی وقتی شروع کردن دیدن سفر به امریکا و زندگی در بهشت اصلا کلا دیدم ذهنم عوض شد و متوجه شدم چرا هیچ وقت از زیبایی ها سرسبزی ها این کشور کسی حرفی نزده چرا فقط بدیها رو به ما نشون دادن خدارو شکر میکنم دارم رو ذهنم به یاری الله و شما عوض میکنم و کلی هم تغییر های عالی داشتم، استاد زندگی در بهشت رو انگار منم دارم با شما زندگی میکنم وقتی خرید میکنید وقتی تو تنپا میرید عاشقانه از فایلی که میذارید لذت میبرم و همش میگم مگه میشه ی همچین کشور باشه و به ما فقط بدیهاشو گفته بودن ،،،،وقتی فایل مسابقه رو داشتم از شاد بودن اون آدم ها کلی ذوق کردم انگار با خنده اونا منم هم شاد بودم کلی خندیم و خودم رو اونجا حس کردم
حس اینه که دوست دارم منم اونجا باشم و دیگه ترس ندارم از اون کشور نه اون کشور دیگه از هیچ جایی چون از شما و دروه هاتون متوجه شدم این ذهن من بوده ولی الان با آگاهی بالایی که دارم با مردم حتی مردم کشور خودم هم عوض شده الان دیگه آدم هایی میان به سمت من که خوبی ها رو میشه دید خدارو شکر که شما مارو با این همه زیبایی های جهان آشنا کردی خدارو شکر خدارو شکر
من حمید ریگی هستم متولد ۱۳۷۰ فعلا ساکن زاهدانم یک مهاجرت به قشم دارم بزودی و قبلا مهاجرت هایی داشتم که نوشته بودم توی کامنت های قبلی ام و کامل میخوام توضیح بدم دوباره
اولین چیزی که توی این فایل چشم منو گرفت یکی اون صورت صاف و شفاف تون بود و بعد هوای بارونی پشت سرتون 😍❤️😍
دوست دارم در مورد این فایل بنویسم از تجربیات خودم و خودمو معرفی کردم چون دقیقا میخوام در مورد خودم و فامیل ام و شهرم بگم
استاد دوست دارم یکم از خصوصیات شما در خودم بگم که چقدر من شباهت دارم به شما و بعد تجربه هامو بگم در مورد فایل تون
استاد من همیشه هر فایلی از شما رو که نگاه میکنم این جمله توی ذهن من میاد به صورت ناخودآگاه که چقدر من به خصوصیات اخلاقی شما نزدیکم و چقدر درسته حرفتون و همیشه حرفهاتون رو تایید میکنم چه در مود نماز و چه در مورد ازدواج و روابط …..
وقتی که شما فایل میذاشتین انگار حرفهای من تایید میشید یعنی دوطرفه بود
۱- ( پیش فرض من در مورد امریکا )
و وقتی شما در مورد امریکا صحبت کردین که چه پیش فرض هایی دارید من همینطور داشتم فک میکردم که حتی یک پیش فرض بدی در مورد امریکا داشته باشم و هیچی به فکرم نیومد چون من هیچ پیش فرض بدی به امریکا نداشتم و همیشه هر موقع هر چیزی رو که از کسی میشنیدم خیلی زود باورش نمیکردم و در موردش فک میکردم و جدی نمیگرفتم و برگشتم به بچگی ام که دیدم من توی شرایطی بزرگ شدم که فقط کار بوده یعنی من از بچگی علاقه داشتم به پول در آوردن و مستقل بودن که حتی توی ۱۰-۱۱سالگی ام من مستقل بودم یعنی هر جایی که دوست داشتم میرفتم و هر جایی که دوست داشتم سفر میکردم با هزینه های خودم یعنی شاگردی میکردم و بعد هر چی دوست داشتم میخریدم برای خودم توی سن کم که خیلی برام جالبه الان که مینویسم چون پدر و مادرم از بچگی بهم اعتماد داشتن و کاری به کار من نداشتن
در مورد حرفهای شما برعکسه یعنی خیلی زود قبول میکنم حرفهای شما رو چون دقیقا با ذهنیت من میخونه و انگار خودمم همینطور ام ولی خودم نمیدونستم چون فک میکردم ذهنیت من شاید درست نباشه مثلا در مورد روابط و ازدواج و نماز و مهاجرت که خیلی اوکی ام در حدی که اطرافیان نزدیکم همیشه بهم میگن تو خیلی نترسی تو خیلی سنگ دلی چطور دلت تنگ نمیشه و تو چطور میتونی اینقد زود تصمیم بگیری تو چطور میتونی ارتباط برقرار کنی با اینکه زبون شون رو نمیدونی و …… ولی من عاشق تجربه کردن خودمم و روحیه خوبی دارم برای مکان های جدید و ناشناخته
من توی بچگی خیلی کم اخبار نگاه میکردم و خیلی توی این فکرها نبودم از بچگی بیشتر علاقه ام توی کار کردن و بازار و پول در آوردن بود
چیزهایی کمی که از امریکا شنیده بودم رو خیلی جدی نمیگرفتم و اتفاقا خیلی ام دوست داشتم تا با خارجی ها ارتباط بگیرم چون خیلی اونها رو از خودم جلوتر میدیدم
ولی از زمانی که من فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو دیدم اول اینکه خیلی خیلی بهم کمک کرد تا من محصولاتی که خریدم رو بهتر بفهمم و بعد من اصلا فکرشو نمیکردم که امریکا اینقد سرسبز باشه 😍🌳🌴🍀🌲🎄🪴😍 و از اونجای ام که من کاملا ادم مستقلی هستم توی زندگی خودم تصمیم گرفتم که امریکا زندگی کنم.
بعد از دیدن سریال ها واقعا این خواسته در من شکل گرفته که من حتما و حتما باید مهاجرت کنم به امریکا اگر زنده باشم چون خیلی علاقه دارم به سرسبزی مخصوصا اون هوایی که همیشه میگین که نه گرمه و نه سرد 😍
که من عاشق اینم که جایی زندگی کنم که هم سر سبز باشه و نه گرم باشه و نه سرد و ازاد باشم چه حالی میده 😍 و یکجا نمونم و تمام امریکا رو بگردم
استاد من توی کامنت ها نوشتم من با مهاجرت خیلی موافقم و قبلا ام مهاجرت کردم به یکی از شهر های چین ( گوانجو ) و بعد از رسیدن به هدفم متوجه شدم که این اون هدف من نبوده و بعد از یک سال برگشتم و خیلی چیزها برای من شفاف و روشن شد که من خواسته ام واضع تر شد و الان تصمیم دارم بعد یک مدت کوتاه که اینجام باید کارمو انجام بدم و مهاجرت بعدی ام رو داشته باشم من عاشق مهاجرت و سفرم بدون اینکه بترسم از چیزی چون از بچگی تونستم پول بسازم و میدونم هر جایی برم میتونم پول در بیارم شاید باورهای خیلی ثروتمندی نداشته باشم ولی باور دارم که هیچ جا کار من لنگ نمیمونه
استاد باور میکنید من حتی وقتی که میخواستم به کشور چین ام برم این پیش فرض رو نداشتم که چینی ها هر چیزی رو میخورن یعنی غذاهای عجیب و غریب مثل سگ و گربه سوسک و ……. چیزهایی که بقیه میگن باور کنید اصلا من همچین دیدگاهی نداشتم و اتفاقا چقدر این چینی ها آدمهای صادق و چقدر ساکت و چقدر با فرهنگ و خلاقی هستن
حتی شما توی سریال زندگی در بهشت گفتین که اجناس چینی خیلی کم کیفیت و بی ارزشی هستن من توی کار بیزینس پوشاک هستم و لباس هایی که من خرید میکنم درسته در حد آدیداس و نایک نیستن ولی از خیلی از کشورهایی که پوشاک تولید میکنن خیلی خیلی باکیفیت ترن نسبت به قیمت پایین شون
قبول دارم که اسم اجناس چینی بد در رفته ولی من الان ۵ ساله که دارم کار میکنم و خیلی هم خودم راضی ام و هم مشتریام شاید توی سازه های بزرگ فرق داشته باشه ولی توی کار من که عالی بوده
من توی چین زندگی کردم دقیقا مثل شما تمام سوراخ سمبه هایی که تونستم رو رفتم و تا حالا من ندیدم که چینی ها غذای مثل سگ یا گربه یا سوسک بخورن
فقط یک بار توی تایلند شهر پاتایا یک گاری دیدم که عقرب سرخ شده میفروخت 😁 غذای خیابانی و اینم فقط یهویی دیدم و هیچ پیش فرضی نداشتم
و همیشه این جزیی از اخلاق منه که میرم و جستجو میکنم و خیلی اخبارها و حرفهایی رو که میشنوم رو جدی و مهم نمیگیرم دوست داشتم این رو بنویسم که اگر جایی رو ندیدی و تجربه نکردی پس در موردش ام فکر الکی نکن
استاد گوانجو ام یک شهر فوق العاده سر سبز و هوای همیشه بارونی داره حتی پارک های ابی (water park)که من رفته بودم انگار توی جنگل بود در این حد سر سبزه توی مرکز شهر ام کلا سر سبزه که پل های رو گذر کاملا با گل کاری و پیچک پوشیده شده هست و بیرون شهر که دیگه جنگله
من تیکه تیکه نوشتم از چیزهایی که توی ذهنم اومده وشما خودتون بگیرید قضیه رو
۲- ( پیش فرض بعضی ها در مورد فامیل و شهرم )
استاد من در مورد امریکا پیش فرض بدی ندارم ولی توی دیدگاه بقیه به شهر من و به فامیل من چرا پیش فرض دارم
چون فامیل من ریگی هستش و وقتی که شهرستان میرم بعضی ها که اسم زاهدان رو میشنون تعجب میکنن تا فامیل مو میگم طرف یک مکثی میکنه و بعد میگه شوخی میکنی به چهره آت نمیاد و باور نمیکنه و فک میکنه من دروغ میگم چون پیش فرض آش از فامیل من اینه که من یا باید اشرار باشم یا قاچاقچی باشم و یک اسلحه ام داشته باشم ویا قیافه ام باید یک جور دیگه ای باشه که به قاچاقچی ها بیاد 🙄 و دیدگاه کسایی که زاهدان نیومدن یا ارتباط نداشتن اینه و اینقدر این تکرار شده که این تضاد باعث شد تا من به این فکر افتادم تا برم فامیل مو عوض کنم 😁 و حق ام دارن چون خیلی اتفاقات افتاده بود که دیدگاه بقیه به زاهدان بد بشه ولی میخوام بگم که همه مثل هم نیستن و خیلی خیلی آدمهای خوبی ام هستن توی زاهدان یکی اش خودمم 😎
۳-(پیش فرض من در مورد خدا )
استاد پیش فرض من در مورد خدا دقیقا همین چیزهایی بود که شما گفتین پل صراط و مجازات و جهنم و ……من قبلا خدا رو اونطوری شناخته بودم
و تقریبا ۴ ساله که الان اون خدای قبلی رو نمیشناسم و از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم که خدای درست رو از طریق شما شناختم 🥺 و واقعا توی این زمینه من خیلی تغییر کردم و خیلی ام خوشحالم سپاسگزارم از شما ❤️
استاد بیشرین کمکی که سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت به من کرد این بود تا من محصولات رو خیلی بهتر تونستم درک کنم و خیلی خوب شد که این سریال درست شد من به جرات میتوانم بگم که اگر من این سریال رو نمیدیدم باید خیلی از چیزها رو تجربه میکردم تا مسیر درست رو پیدا کنم ولی با این سریال باعث شد که من خیلی جلوتر باشم و مسیر برای من خیلی واضع تر و سریع تر باشه توی مسیر موفقیت
اینا تجربیات من بود و امیدوارم که مفید بوده باشه 🌹
سلام استاد و خانم شایسته عزیز و سلامی گرم به خانواده صمیمی عباسمنش.
قبل از هر چیزی میخوام که کمی در مورد خودم صحبت بکنم تا پیش زمینه و باور های قبلی و فعلی من قابل مقایسه باشه.
من اهل آذربایجان شرقی هستم و 17 سالمه و خیلی به فضای آموزشی ایران و مدرسه نزدیک هستم و فکر میکنم بهتر بتونم باورهای نامناسب ازاین قسمت رو توضیح بدم.خدارو شکر من در سن کم با گروه تحقیقاتی عباسمنش آشنا شدم ولی این به این معنا نیست که در فضای های نامناسب قرار نگرفتم.
مثالی که همیشه توجه منو جلب میکرد اینه که اگه شما به کتابای درسی دین و زندگی یا همون دینی دوره های راهنمایی و دبیرستان مراجعه کنید همه دو یا سه درس آخر این کتاب به شکلی کشور های غربی واروپایی به خصوص آمریکا رو زشت و بد جلوه داده.یعنی اگه درس در مورد حجاب باشه در مورد بی حجابی آمریکا صحبت کرده اگه در مورد تمدن باشه در مورد ترویج فرهنگ غلط آمریکا صحبت کرده و کلی بحث دیگه.یعنی کاملا مشخصه که کتاب دینی توی چند درس آخر برنامه ریخته که آمریکارو خراب کنه.و این برام خیلی جالب بود که شاهد شست و شوی مغذی دوستام باشم .شاید باورتون نشه ولی خیلی از دوستام فقط به خاطر همین کتاب دینی از کشورایی مثل آمریکا متنفر شدن.خب شاید با خودتون بگید که خب میتونن اون کتابارو بزارن کنار ولی سیستم آموزشی کنکورو جوری طراحی کرده که باید این کتابا به دقت خونده و حفظ بشن. این یکی از مواردی بود که روی ذهن من تردید ایجاد کرده بود.
مورد دوم مربوط به فیلم های پورن هستش که استاد هم بهش اشاره کرد.یعنی من میدونم که تاثیر این فیلما روی افراد هم سن و سالم چقدر زیاده در حدی که من دیدم افراد 5-6 ساعت تو روزشون رو در حال تماشای این فیلما هستن و من خودم هم در دوره ای تحت تاثیر این فیلما قرار گرفتم ولی خدارو شکر خیلی زود از این فضا خارج شدم.در واقع تاثیر این فیلما روی سناریو خاص خودشون خیلی زیاد هستش .یعنی داستان اینطوریه که طرف تو خیابون راه میره بعد یکی رو میبینه و ازش خوشش میاد و بعد بهش یه پولی پیشنهاد میکنه بعد وارد رابطه میشن.شاید باورتون نشه و نود درصد از دوستایی که من داشتم و انگیزه ای برای رفتن به خارج از کشور داشتن همین وارد رابطه جنسی شدن بود.
این دو تا مورد باعث شده بود که من باورهایی واقعا مخرب در مورد آمریکا داشته باشم به طوری که توی دوره راهنمایی مقاومت خاصی نسبت به این کشور داشتم ولی این داستان ادامه پیدا نکرد به دو دلیل:
آشنایی با گروه تحقیقاتی عباسمنش:
خداروهزاران بار شکر که من با عمل کردن به تمرینات استاد وفایل های رایگان فرکانسم رو جوری تنظیم کردم که از تلوزیون-اینستا و خیلی از فضاهای دیگه دور شدم و امروز که دارم این کامنت رو مینویسم زمانی واسه این چرت و پرتا ندارم درحالی که همه دوستام میان و از بی پولی های کشور و مشکلاتو تحریم های اقتصادی آمریکا حرف میزنن من روی فایلای استاد کار میکنم.(اینکه میگم دوستام از این صحبتا میکنن دروغ نیستا شاید باورتون نشه ولی بعضی از دوستام هستن هرچند سنشون به شرکت در انتخابات نمیرسه ولی در این حوزه اصلا متن مینویسن و توی تلگرام پخش میکنن این دروغ نیست) سریال های سایت و به خصوص قسمت آخر سریال زندگی در بهشت هم دید بهتری از کشور آمریکا بهم نشون داد وهم اینو درک کردم که واقعا هم میشه یه جور دیگه هم زندگی کرد.زندگی شاد-سرحال-سراسر امید و افرادی رو دیدم که به جای اینکه دنبال بهونه بگردن تا شروع به ناله کردن و توضیح مشکلاتشون بکنن دنبال بهانه واسه خندیدن و خوشگذارنی دارن و به قول استاد اولویتشون لذت بردن از زندگیه.
مورد بعدی مهاجرت دایی ام به تگزاس(ایالتی در امریکا) بود:
بزرگترین مثال نقص من برای باور های مخرب من در مورد آمریکا همینه.وقتی زندایی من دورام حاملگی میگذروند هیچ کسی رو توی آمریکا به جز چند تا دوست نداشت که بهش سر بزنن.ولی میگفت وقتی همسایه های من دیدن که من چند روزی از خونه بیرون نمیرم اومدن و به من کمک کردن در حالی که هیچ کدوم از اونارو نمیشناخت.یعنی همسایه ها باهم برنامه چیده بودن زمانی که دایی ام خونه نبود هر کدوم بیان یه قسمت از کارهای خونه رو انجام بدن و بازهم میگم درحالی که شناخت خاصی از همسایه هاش نداشت.
این واقعا به من نشون داد که در چه حدی آدما میتونن مهربون باشن که اینطوری بهت کمک کنن هرچند که دینت فرق کنه یا از کشور دیگه ای باشی.این نشون میده که برخلاف پیش زمینه هایی که داریم مردم یک کشور به ظاهر نامناسب چقدر انسان های شریفی هستن.
ببینید دوستان من توی این چند سال کمی که زندگی کردم اینو فهمیدم که نگذاریم توی کتاب زندگی مون باور های اشتباه بقیه ریشه بکنن درحای که حتی خودشون هم نمیدونن اون باورا از کجا اومدن.
هر حرفی رو الکی قبول نکنیم حتی اگه به سودمون هم باشه .وقتی هزاران مثال خوب از موضوعات داریم چرا میریم و روی کشت و کشتار و مشکلات کشورهای دیگه توجه کنیم که حتی شاید اصلا این مشکلات وجود نداشته باشن.
یه جوکی هست میگفت توی اخبار گزارش شده بود که یک میلیون نفر هستن که ایدز دارن ولی خودشون خبر ندارن.حالا تو آقای اخبار تو خودت از کجا خبر داری؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایاشکرت خدایاهزارابار شکرت چقدر خوش حالم یک سری اتفاقات رخ داد که استاد عباس منش این مسابقه ی فوق العاده رو طراحی کننن چون قرار کلی کلی آگاهی دریافت کنم از کامنتهای فوق العاده بچه ها خدایاشکرت خدایاشکرت و استاد سپاس گذار بابت این فایل و طراحی این مسابقه ی فوق العاده
من به شخصه زیاد ذهنیته بدی نسبت به کشور آمریکا نداشتم از قبل خداروشکر خانواده ای که دارم زیاد اهل اخبار نیستن برای هم ذهنیت بدی نداشتم ولی به خاطره فیلم های بسیاری که دیدم همش توی ذهنم اینجوری ساخته شده بود مردم آمریکا بسیار جدی و بداخلاق هستن همش به هم گیر میدن و بسیار سخت گیر هستن و همش در حال دعوا هستن ودرمورد ارتباط خانوادگی هم این ذهنتیت رو داشتم کلا بچهاشون اصلا احترام نمیزارن به پدرومادرشون هر کاری که دلشون بخواد انجام میدن و اصلا هیچی براشون مهم نیست این همش به خاطره فیلم هایی بود که دیده بود واینکه آمریکا کلا یک کشور تاریک کلا مردمش تو تاریکی هستن 😄 به خاطر فیلمایی بود که توی تاریکی بودش و
اینکه امریکا امنیت پایینی داره اینجوری فکر میکردم که درطول روز حتما یه جنگ و دعوایی تو کشور هستش
بعد از دیدن مستند فوق العاده بی نظیر سفر به دور آمریکا که من عاشقه این مستندفوق العاده و بی نظیر هستم چقدر بیشتر یادگرفتم و دیدم چون واقعا من زیاد ذهنیت نداشتم و یه چیزایی توی فیلم ها دیدم و یه سری چیزها شنیدم واسه ی همین وقتی میگفتن آمریکا واقعا به جز فیلمهاشون چیز خاصی به ذهنم نمیومد و وقتی شروع کردم به دیدن این دوتا مستند اولین اولین چیزی که بسیار نظر من رو جلب کرد به جز ثروت و نعمت و زیبایی این کشور مردم فوق العاده و بی نظیرش بود واقعا من به شخصه بعداز دیدن این دوتا مستند هم نظرم رو جلب کرد هم من رو عاشق مردم آمریکا کرد یعنی نمیدونم چه جوری بهتون بگم چقدر من عاشق این مردم شدم وهمیشه توذهنم چقدر تحسینشون میکنم که اینقدر باخودشون در صلح هستن اینقدر انسان بسیار مهربون ،خوش رو و بسیار مسئولیت پذیر هستن و مستقلاً یعنی مردمی هستن که هرموضوعی پیش میاد خودشون حلش میکنن با کمک هم تاجایی که از دستشون برمیاد همکاری دارن تازه این همکاریشون هم بدون چشم داشته اینهمه مسئله این همه اتفاقات طبیعی که تو آمریکا مثله سیل اتفاق میوفته خیلی سریع بهم کمک میکنن و سریع شهر وبازسازی میکنن هرکسی توی محدوده ی خودش انجام میده واینکه توی ذهنشون باشه وظیفه ی مانیست دولت باید انجام بده یااینکه اره الان من اینکارو انجام دادم باید دفعه ی بعد اون انجام بدن واز این افکار محدود کننده و پوچ
من عاشق مردم آمریکا هستم که اینقدر رفتار دوستانه ای دارندو اینقدر شاد و سرحال هستن واینکه واقعا واقعا مردم آمریکا زندگی رو زندگی میکنن
اینقدر بسیار قانونمند و به حریم هم احترام میزارن
واقعا نمیتونم احساسم رو توی کلمات نسبت به این مردم که بعداز دیدن این مستندها بیان کنم و بنویسم چون واقعا خیلی چیزها یادگرفتم ازشون بعداز دیدن این مستندها
یادگرفتم توی شهر و محله ای که هستم به عنوان یک شهروندچگونه برخورد کنم و رفتار کنم
یادگرفتم که به عنوان یک شهروند مسئولیت های که دارم درست انجام بدم و انتظاری از دیگران نداشته باشم و هی غر نزنم بگم اره اینکه وظیفه ی من نیست کلی چیز یادگرفتم
نکته ای که من وقتی مستند زندگی در بهشت و سفربه دور آمریکا میبینم و لذت میبرم رانندگی مردم هست من خیلی لذت میبرم خیلی زیاد پشت سرهم منظم رانندگی میکنن آروم چون استاد چندتافایل هوایی با درون گرفتن واضح میشه دید رانندگیشون رو و پارک کردن ماشین ها به ردیف و زیبا واقعا تحسین برانگیزه و لذت بخش دیدنشون و مورد دیگه تمیزی شهرهاو طبیعتشون هست که چقدر چشم نواز و لذت بخش هست من به شخصه خیلی سریال سفر به دور امریکا رو دیدم اصلا به هیچ عنوان یک جایی رو ندیدم کثیف باشه یه آشغالی باشه اصلا زباله و این ها به کنار من حتی چوب شکسته ندیدم همه درخت ها چمن ها تمیز مرتب هرس شده و مرتب خدایاشکرت هزاران بارشکرت چقدر زیبا و لذت بخش چقدر زیباست این طبیعت آمریکا و این همه امکاناتی که وجود داره
این کشور پراز استیت پارک های مختلف و زیاد و اینکه چقدر استیت پارک وجود داره برای تفریح چقدر منظم و ستاپ شده هست وچقدر جذاب که استاد بااینکه سفر میکردن و هردفعه جاشون عوض می شداگر وسیله ای توی آمازون سفارش میدادن خیلی راحت هماهنگ میکردن و براشون میاوردن واقعا من لذت میبرم از این همه امکانات و این همه نظمی که در این کشور وجود داره اینکه جای پارک rvها چیزی که من متوجه شدم مشخص هستش
اینکه جادهای این کشور جوری طراحی شده میشه همچین اتوبوس بزرگی که پشتشم ماشین وصل هست باهاش هرجایی که بخوایی مسافرت کنی و لذت ببری اونم جاده هایی که دورتادورش درخت هست و طبیعت زیبا واقعا چقدر لذت بخش و فوق العاده هست واقعا من بعداز دیدن این مستند ها یک دیده بی نظیر و فوق العاده پیدا کردم از مردم و از این کشور فوق العاده واقعا خداروشکر میکنم
چیزی من از این مردم فوق العاده یاد گرفتم و من رو باز به تحسین وار داشت اینکه از هرجایی که هستن از هرامکاناتی که در اختیار دارن سعی میکنی لذت ببرن شادی کنن واینکه برای لذت نبردن و تفریح نکردن هیچ بهونه ای ندارن از جایی که هستن وهر امکاناتی که دارن کلی تفریح میکنن و لذت میبرن ومن هم همین رو یادگرفتم ازشون حتما لازم نیست من اون پول داشته باشم یااینکه توی اون شهر زندگی کنم بعد میرم تفریح کنم نه ازجایی که هستم از امکاناتی که دارم میتونم کلی لذت ببرم وشاد باشم و اینکه اینقدر زندگی رو آسون میگرن درهمه موارد میشه این الگو رو دید از لباسی که میپوشن از تفریحاتی که انجام میدن از مسافرتی هایی میرن اصلا سخت نمیگرن اصلا فقط تفریح میکنن و تجربه میکنن واینکع چقدر این مردم باخودشون درصلح هستن
من کلی چیز یادگرفتم ازشون و کلی ذهنم بازشد نسبت به کشور و مردم آمریکا
هرچیزی که در این کشور وجود داره بی نهایت بینهایت آب و رودخانه و دریاو بی نهایت طبیعت و درختان و…هرچیزی در این کشور وجود داره
ثروت و زیبایی ونعمت بی نهایت بی نهایته من این موضوع رو بعداز دیدن این دوتا سریال فوق العاده با تمام وجود درک کردم و احساس کردم وکلی خداوند رو شکر کردم که چقدر این کشور فوق العاده و بی نظیر هستش در همه ابعاد درهمه ابعاد این کشور بی نظیر هستش از آب و هوایی که داره از طبیعتی که داره از امکانات از بهترین برندایی که وجود داره دراین کشور از مردمانی فوق العاده ای در این کشور هستن
چیزی که من دوستدارم توی این کشور که اینقدر مهاجر پذیر هست و اینکه دراین کشور انواع اقسام نژادها دیدگاها دین و مذهب ها و این همه تنوع در این کشور وجود ولی این مردم در آرامش و درصلح درکنارهم زندگی میکن اینکه کسی بخواد نظرو دیدگاه خودش و به کسی تحمیل کنه یا مسخره کنه نه هرکسی سرش به کار خودش هست که واقعا من این موضوع رو دیدم وخیلی تحسین کردم و میکنم بازهم خداروشکر میکنم
چقدر دیدم بعداز دیدن این این فایلها وسیع ترشد هم کلی تجربه کسب کردم کلی کلی چیزیادگرفتم و کلی کلی لذت بردم از همه چیز این کشور
من اینقدر چیزها مختلف و زیبا یاد گرفتم و دیدم بعد از دیدن این مستندهای فوق العاده واقعا میتونم یه کتاب بنویسم 😄 بااینکه به ظاهر اینجوریه که من فقط این فایلها رو دیدم مثله فیلم ولی اصلا برای من اینجوری نبود و نیست من واقعا بااستاد و خانم شایسته رفتم سفر به دور آمریکا کلی تجربه کسب کردم و با مردم خوب امریکا معاشرت کردمو لذت بردم من با استاد و خانم شایسته در پردایس یاد گرفتم چگونه باید با مسائل برخورد کنم و اونهارو حل کنم و نترسم از مسائل بلکه حلشون کنم و یادگرفتم که نترسم و چگونه مهارتهارو ببرم بالا
دیدم درک کردم و یادگرفتم که چگونه باید رها باشم و هدایت بشوم و فهمیدم ازاین فایلها هدایت رو هدایت رو کلمه ای که من عاشقشم عاشقشم خدایاشکرت خدایاشکرت به خاطره اینکه من عضوی از این خانواده ی صمیمی و فوق العاده هستم
از خانم شایسته سپاس گذارم که باعشق و علاقه این فایل ها رو برای بچه های سایت برای اعضای خانواده ی خودشون تداروک دیدن من خیلی چیزها یادگرفتم هم از استاد عباس منش و خانم شایسته واینکه وقتی من این فایلهای فوق العاده رو میبینم میتونم با تمام وجودم این عشقی که خانم شایسته عزیز برای تهیه این فایلها میزارن رو احساس میکنم چون واقعا سنگه تموم میزارن برامون واقعا سپاس گذارم ازشون
❤درپناه الله شاد،ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشد ❤
در مورد این ک قبلا چ دید گاهی داشتم نسبت به کشور آمریکا و آدم هاش:
خب من همیشه از آمریکا متنفر بودم چون ک همش میگفتن آمریکا بده آمریکا متجاوز گره کشوری هس ک حق مارو خورده به دلیل این که:
خب ما از وقتی مدرسه رفتیم ب ما گفتن بگید مرگ بر امریکا هرچی هم بلند تر میگفتیم خوب بهتر بود بیشتر معلما میگفتن آفرین ناظم میگفت افرین 🤣🤣
و اینجوری همیشه شنیده بودم ک آره آمریکا کشوری هستش که تو خیابوناش خیلی راحت آدم میکشن و اصلا امنیت وجود نداره و خیلی شانس بیاری ک زنده بمونی 😑چون همیشه اخبار میگفت یک سیاه پوست کشته شد در آمریکا، (خب هر روز یا هر لحظه هزاران نفر دارن کشته میشن🙄 ) و من همش فکر میکردم ک آره بیشتر مرگ ها تو آمریکاس و در موردخانواده فکر میکردم ک اصلا خانواده ها وقت نمیکنن ک برن بیرون خوش بگذرونن باهم یا این ک خیلی راحت باشن باهم چون شنیده بودم از اطرافیان ک تو آمریکا صبح تا شب باید کار کنی تا بتونی خرجتو دربیاری و جای زندگی نیست و اصلا وقتی برای خانواده نمیمونه یه جورایی به آدم حس افسردگی میداد ک اصن همه چیز سخته تو اون کشور
و این ک آمریکایی ها از ایرانی ها متفرن
و خشونت خیلی زیاده تو آمریکا همه اسلحه دارن و کلاه برداری و دزدی زیاد هست و تو خیابون هاش پر از دزد و آدمکش هست
و فکر میکردم ک به مسلمانن اجازه این ک بخوان با حجاب تو این کشور زندگی کنن داده نمیشود و این ک دانشجوهایی ک مسلمان هستن یا حجاب دارنو اذییت میکنن و باهاشون میخندن و زندگی برای یه ادم مسلمان سخته تو اون کشور این هم بخاطر تلویزیون بود و رسانه ها و نماهنگی ک یادمه خیلی پخش میشد یه دختر مسلمانو از دانشگاه پرت کردن بیرون نمیدونم برای کدوم کشور بود، ولی فکر میکردم تو خارج از کشور های مسلمان، اگر کسی حجاب داشته باشد بهش توهین میشود یا این ک اصلا آدم حسابش نمیکنن
و همیشه میگفتن ک کشور های غربی تجملاتی هستند و ما نباید بزاریم فرهنگ غربی وارد جامعه ما بشه
اخبار و مدرسه و رسانه ها میگفتن اینارو
و در مورد آب و هوا اصلا فکر نمیکردم این همه جنگل و دریاچه و سرسبزی داشته باشه
بعد از دیدن سفر به دور آمریکا تازه دیدم وااای چقدر سرسبزه چقدر پارک داره وااای چقدر جنگل (فکر میکردم کلا یه جنگل آمازون داره 🤣 )مگ میشه مگ داریم ک تو کل این کشور این همه سر سبزی باشه و این ک پارک هایی با همچین امکاناتی با همچین امنیتی، و امنیتی ک وجود داردتو این کشور که مریم جان تنها تو پرادایس میمونن در حالی درب ورودی چوبی هست و خیلی راحت میشه وارد شد و این ک شما چقدر دوست امریکایی دارید که باهاتون خوب هستن و اصلا بدشون نمیاد از ایرانی ها
چقدر آدم میان مسافرت پس چرا میگفتن تو امریکا هیچ وقت زمانی برای سفر نیست پس این همه آدم ک میان سفر چیه این یه مستند زنده بود ک فهمیدم اون حرفا ک شنیده بودم دروغ بود یا این ک تو سفر به دور آمریکا رستورانی رفته بودین ک کارمندش خانم بود گفتم چجوری میشه مگ میزارن با حجاب باشه و تازه شغل هم داشته باشه😮😮😮 این همه آزادی مگ میشه😯😯😯😯 ما تو کشوری ک اسمش مسلمونه شعارش استقلال و آزادی هست این همه آزادی نداریم ک نوع لباس خودمونو تعیین کنیم 🤦♀️ولی اون دختر تو کشوری هست ک به قول اینا کشور غربی کشور کفر این همه آزادی داره و شغل هم داره🤷♀️
و این ک مردم باهاشون خوب رفتار میکنن اصلا نگاه نمیکنن اصلا براشون چیز عادیه به عقاید همدیگه احترام میزارن مسخره نمیکنن
یا تو زندگی در بهشت ک رفته بودین ساحل اون خانمی ک حجاب داشت این ک بقیه تو اون ساحل مسخره ش نمیکردن بد نگاه نمیکردن و چقدر حس امنیت و آرامش داد اون قسمتا ک با حجاب و بی حجاب سفید و سیاه در کنارهم بودن زندگی میکردن آزادی واقعی رو داشتند
و تمام قسمت های زندگی در بهشت از خرید و مهمونی ها (ک این همه ساده و راحت میشه خوش بود و هر کسی تو مهمونی یه چیزی میاره )سفر به دور امریکا ک از چ ایده هایی کسب و کار راه انداختن و شاد هستن مردم چقدر باهم دیگ تو صلح هستن احترام میزارن بهم دیگر، آزادی واقعی رو من تو این دو مستند دیدم
و همین قسمت آخر ک چقدر قشنگ شادی میکنن فریاد میزننن خوشحال هستن میرقصن و میومدن جلو دوربین مسخره بازی در میاوردن نگران نبودن ک شما غریبه هستید دارید فیلم میگرید
تمامی باورهای مرا عوض کرد چون شما فیلم نساخته بودید ک بگن اینا همش فیلمه
مستند واقعی بود مستندی از زندگی در کشوری آزاد ک آزادی واقعی رو ب عمل میشد دید در رفتار ادم ها باهم دیگر در نگاهشون به همدیگر
ممنونم ازمریم جان و استاد عزیز ک این مستند رو برای ما گرفتین تا آزادی واقعی رو ببینیم😘😘😘😘😘
کلی ایده و کلمه با سوال اول استاد به ذهنم رسید که بیشتر این ایده ها توسط رسانه ها ذهن مون رو برنامه ریزی کردند و باهاش بزرگ شدیم:
– اینکه تمام سختی هایی که ایرانی ها و کشورهای جهان سوم باهاش دست و پنجه نرم می کنند از زورگویی ها و سیاست های آمریکاست. (فرار مغزها، ترورها، تحریم ها، قیمت ها، جنگ و کشتار و…)
– این که آمریکایی ها آدم هایی بی دین، گناه کار، مست، خلافکار، معتاد، بددهن، وحشی و آدم کش ای هستند!
اصلا تصویر یک خانواده ی سالم با تصویر آمریکا برای ما جور در نمی اومد!
آمریکا توی ضرب المثل ” گربه دست اش به گوشت نمی رسه میگه پیف پیف بو میده” خود گوشت بود! خیلی ها آرزو داشتند به آمریکا مهاجرت کنند ولی چون نمی تونستند پشت سرش حرف می زدند!
دسته ی بعدی داستان های مهاجرت های سخت بود، کسایی که میرفتند و تحقیرشده و به قولی دست از پا دراز تر بر می گشتند!
قبلا فکر می کردیم خوراکی های ایران ای که می خوریم اونجا پیدا نمیشن و غذاهاشون بیشتر ناسالم هستند.
* تاثیر تماشا کردن «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» در خانواده ی چهار نفره ی ما:
اول قطعا توی شوک بودیم چون با باورهایی که در ما شکل گرفته بود ناسازگاری های زیادی داشت، بعد از تعجب، تازه شروع کردیم به کنجکاو شدن و لذت بردن از دیدن سرسبزی و تمیزی و صلح و آرامش ای که پس زمینه ی برنامه ها دیده و حس می شد.
دائم می گفتیم: ” چقدر امکانات زیادی هست برای زندگی و مسافرت، چقدر مراکز تفریحی و ورزشی و خرید خوبی هست و چقدر قیمت ها مناسب هست. چقدر آزادی و فراوانی هست و چقدر غربیه ها می تونند خونگرم باشند.”
چیزی که خیلی ما رو به فکر فرو برد نگاه آمریکایی ها به “بازنشستگی” بود. اینکه بعد از بازنشستگی منتظر عزرائیل نمی شینند و مسافرت می کنند، کار جدیدی رو شروع می کنند و خودشون رو به چالش های مختلفی می کشند.
تصویر خانواده ی سالم و شادو فعال، با بچه های مسئولیت پذیر و مستقل رو اولین بار با مهمان های شما تونستیم ببینیم.
با دیدن ویدیوها از خودمون سوال کردیم که واقعیت چی بوده و حس بد ما نسبت به آمریکا از کجا می اومده و از اون موقع به نکات مثبتی که می دیدیم سعی می کردیم توجه کنیم و بین اطرافیان مون هم مهاجرت های موفق رو پیدا و تحسین می کردیم و این روزها هم از دیدن دور دوم مستند هاتون لذت می بریم و اگر هدایت بشیم، بدون هیچ مقاومتی و با اشتیاق حاضریم به آمریکا مهاجرت کنیم.
از شما بابت فرصت هایی که ایجاد کردید تا ما باورهامون رو تغییر بدیم سپاس گزاریم و هرروز مشتاقانه فایل هاتون رو نگاه می کنیم.
از دوستان هم بابت کامنت های پر از تلنگر و آگاهی شون تشکر می کنیم.
من قبلا پیش فرضهای خیلی غلطی که از جامعه، تلوزیون،مدرسه که از بچگی آنقدر تکرار شده بودن که تبدیل به باور های خیلی اشتباهی در مورد من شده بود که خیلیهاش از طریق فیلم هایی بود که دیده بودم
مثلا دیده بودم که اصلا مردم آمریکا ثبات خانوادگی ندارن فقط بچه طلاق هایی رو میدیدم که به خاطر رفتار پدر و مادر یا ناهنجار هایی که تو خانواده هاشون داشتن،یا پدر خونواده مشروب زیاد مصرف میکرد و مادر خانواده رو اذیت میکرد و بچه هایی که از ترسشان توی اتاق شان قایم میشدن و گوششان را محکم میگرفتن که چیزی نشنون صدای خیلی بد شکستگی و کتک کاری ووو دیده بودم که اصلا بنیان خانواه خوبی ندارن،پدر خانواده بچه هاش رو ول کرده رفته،روابط خانواه ها خراب است
مثلا پیش فرض من در مورد مردم آمریکا قبل دیدن سفر به دور آمریکا یا زندگی در بهشت این بود که سیاه پوستان آمریکایی خیلی خشونت به خرج میدن خیلی هیکلی و پر زور و بد دهن هستن و مردم رو با اسلحه میکشن
فکر میکردم که خیلی کشور خشک و بی آبی هست از طریق فیلم های وسترن، و فکر میکردم که جاهای کویری زیادی دارن،فکر میکردم که هر کسی میتونه به راحتی با اسلحه کشتو کشتاری به راه بیندازد
پیش فرض من این بود که اصلا به بچه هاشون اهمیت نمیدن هر کس به فکر خودش است،فکر میکردم که اکثرا همجنسگرا هستن،
پیش فرض من این بود که سیاه پوستان آمریکایی خیلی مغرور هستن و خیلی نژاد پرست هستن
ولی به لطف خدا با دیدن سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت باورهای من به کل در مورد این کشور دوست داشتنی،صادق،تمیز،انسانهای فوقالعاده زیبا و مهربان،خونگرم دوست داشتنی،کلا تغیی کرد الان من عاشق این کشور دوست داشتنی هستم
با دیدن سفر به دور آمریکا این همه زیبایی،سرسبزی،همه جا پر از رودخانه ها و دریاهای زیبا کلا باور من تغیی کرد که من فقط به پنج درصد فکر کرده بودم و نودو پنج درصد رو اصلا ندیده بودم
روابط خانوادگی که دیدم بینظیر بود ،هر خانواده بیش از پنج تا بچه داشتن،دوستان استاد رو میگم ،آقای راین ،آقای ریک انسانهای شریف خوش برخورد،
آقای تاد عزیز مرد فوقالعاده که استاد عزیز چند روزی به مزرعه شان رفته بودن چقدر این قسمت رو دوست داشتم
پیش فرض من در مورد سیاه پوستان آمریکایی خیلی بد بود ،تو یکی از قسمتهای زندگی در بهشت که استاد و مریم جان از شهر زیبای تمپا رفته بدون لباس بخرن یکی از بازیکنان فکر کنم فوتبال آمریکایی چقدر زیباز استاد و مریم جان حرف زدن و چقدر متواضع و خوش برخورد بودن که خیلی این قسمت رو هم دوست داشتم و چقدر تحسینشان کردم
در کل به لطف خدا دیدن سریالها و توضیحات فوقالعاده استاد عزیز و مریم جانم خیلی خیلی باور های من رو تغییر دادن در مورد این کشور بینظیر
از شما استاد عزیزم و مریم جانم تشکر و سپاسگزاری میکنم همیشه شاد باشین
از استاد عزیزم بابت اگاهی نابی که به ما میده سپاسگزارم وکاری میکنه تا ما فکر کنیم تا ببینم کجای زندگی هستم وکجا دوست داریم بریم خدایاشکرت
وقتی خودمو بیل میزنم میبینم وای خدا چقدر روزانه ما بایت این پیش فرض ها بمباران میشیم چقدر راحت اجازه میدیم یک نفر خیلی راحت درباره چیزها وکسانی که اصلا شناخت نداریم راحت اطلاعت غلط وباورهای غلط به خوردمون بدن خیلی راحت اجازه میدیم و خیلی راحت بیان توزندگیمون وبهترین جا ازمغزمون رو به اون طرف میدیم وجوری به حرفاشون گوش میکنیم که انگار واقعا واقعیت دنیا اینه ، خداروشکر میکنم بابت دریافت این اگاهی از استاد عزیزم سپاس فراوان دارم بابت اکاهی های که به مامیده مثل قانون اصلح مثل شهود والهامات واینم اگاهی پیش فرض افکارمون خدایاشکرت
میخوام پیش فرض های که قبل این اگاهی ها داشتم رو بنویسم
۱ یکی از این پیش فرض های که از بچگی به من دادن این بود که کسانی که لباس باز میپوشن ادمهای هستن که اگه باهاشون حرف بزنی ودوست بشی شما روبه سمت فحاشی رابطه نامشروع میبرن واونی که حجاب داره ادمی با ایمان وبا خداین ولی توزندگی دربهشت فهمیدم نه بابا این طور نیست برای بندگی کردن برای خدا اصلا حجاب بی حجاب معنی نداره میدیم که اون مهمونهای که براتون میومد خیلی راحت هستن واون طرف هم با اینکه لباس باز بود ادم حسابی بود برای خودش وانرژی مثبت داشت
۲ از بچگی بهمون گفته بودن که نباید با جنس مخالف خودت حرف بزنی اگه با جنس مخالف حرف بزنی تو بی حیا میشی ونقشه های برات میکشه که از سواستفاده کنه ولی خیلی راحت میدم که توزندگی دربهشت تو تمپا خیلی راحت پسرا ودخترا باهم حرف میزنن وهیچ اتفاق نمیفته این پیش فرضم یکی ازپدومادرم وTVمیومده وماهم خیلی راحت قبول میکردیم
ای خدا چقدر پیش فرض های دارم وقتی خودمو دارم بیل میزنم میبینم اگه من نتیجه نمیگیریم به خاطر همین پیش فرص های که دارم الان میتونم تا صبح بنویسم بابت همه چیز بابت دوستی بابت مسافرت بابت ادمها بابت کشورها بابت معنویت بابت روابط وبابت ثروت و…..
۳ سوم اینکه امریکا نشست اونجا وکار وزندگی شو ول کرده وداره فکر میکنه که چطور ایران ومردم ایران رونابود کنم ولی توزندگی دربهشت فهمیدم بابا دولت امریکا هیچ کارست واونا خودش به فکر پیشرفت کشورخودشونن
۴ پیش فرص بعدی اینکه همه جای دنیا جنگ وفقط تو کشور ما خوشی وفراوانیه ،همه دارن هم دیگه رو میگشن وفقط تو کشور ما امنیت همه جا دارن تلف میشن از کشنگی فقط کشور همه سیرن،همه کشورها دارن کارهای میکنن که از خدا دور میشن ولی ما نه ،هروز بخدا داریم نزدیک میشم اینها چیزهای که مثل سلام کردن تو گوش ما میخونن وماهم خیلی راحت اجازه میدیم بیان و واردد ذهنمون بشن ،خیلی چیزها هست الان که استاد این اگاهی روبه ماداده دارم فکر میکنم به کارام میبینم با اینکه دارم رو خودم کار میکنم تو این قسمت ضعیف هستم وقول میدم اساسی کار کنم، سپاسگزارم از خدای که منو هدایت کرد به این سمت که این اگاهی رو درک کنم و بیام درک ومطلبی که از این اگاهی گرفتم رو بنویسم واز استاد خوش تیپ وخوشگل خودم سپاسگزارم ازاینکه این اگاهای رو به ما انتقال داد سپاسگزارم ویه چیزی ته دلم بود گفتم بگم، استاد چقدر ابرو هاتون ومژه هاتون مشکی شده چقدر خوشگل شدین خدارو شکر
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان که با عشق این سریال های زیبا رو آماده کردن و چقدر تاثیرات فوق العاده ای رو در زندگی من گذاشتن
قبل از هر چیزی دوست دارم یک توضیح مختصری در مورد شرایط خودم و خواسته مهاجرت خودم رو توضیح بدم. من از دوران کودکی همیشه عاشق این بودم که مهاجرت کنم از ایران و تو یک کشور خارجی زندگی کنم حتی من از اول ابتدایی توی دفترهام همیشه اعداد رو به انگلیسی می نوشتم و به دلیل این خواسته زیاد پیگیر ماجراها و اتفاقات خارج از ایران بودم اما خوب 15-20 سال پیش اینترنت به شکل الان نبود و اطلاعاتی که من دریافت می کردم بیشتر از طریق فیلم ها بود و یا از طریق مجلاتی که می خوندم، چون من عاشق ماشین بودم و مجلات مختلفی رو در این زمینه می خوندم به دلیل اینکه برخی از نویسنده های مجلات گزارش های خودشون رو در خارج از ایران تهیه می کردن اطلاعاتی که داشتم از این طریق و چند نفر از اقوامی بودن که خارج از ایران زندگی می کردن و من به شدت پیگیر کوچکترین مورد و نکته در مورد اونها بودم.
اولین ذهنیت من در مورد امریکا به دلیل شنیده هام از جامعه و مخصوصا پدر خودم این بود که امریکا فقط طالب افراد نخبه هست و اگر تو یک آدم خیلی خاص باشی و یک اختراعی انجام بدی و یک حرکت خیلی خفنی زده باشی می تونی بری امریکا در صورتی که اصلا اینطور نبود و الان که نگاه می کنم خیلی از دوستان و اطرافیان من که مهاجرت کردن به امریکا اصلا آدم های خاصی نبودن.
ذهنیت بعدی من در مورد امریکا بر می گرده به یکی از نویسنده های همین مجلات خودرویی که توی سانفرانسیسکو زندگی می کرد و اکثرا گزارشات جالبی در مورد فرهنگ رانندگی و رفتار خودرویی مردم و همچنین مقاله های زیادی از خودروهای لوکس و گران امریکا که اتفاقا اکثرا هم مالکان ایرانی داشتن تهیه می کرد و همین باعث شده بود که اولا بدونم چقدر مردم عادت های جالبی در مورد رانندگی دارن و چه امکاناتی براشون فراهم شده و اینکه چقدر خوبه که این همه ماشین گرون و لوکس توی امریکا وجود داره و کلی ایرانی هم هستن که سوارشون می شن و همین باعث شد که بخوام من هم توی کالیفرنیا زندگی کنم.
اما همه ذهنیت ها از وقتی که یک از دوستان نزدیکم که تو 18 سالگی مهاجرت کرد به امریکا خیلی تغییر کردن. چون با این دوستم زیاد در ارتباط بودم و از وقتی که اون رفت اسکایپ هم وجود داشت خیلی وقتا می شد که ساعت ها با هم صحبت می کردیم. این نکته رو هم بگم که این دوست من چون شهروند امریکایی بود هر سال تابستون ها برای مسافرت می رفتن امریکا و یک شخصی نبود که بگم برای اولین بار رفته امریکا و به همین دلیل حرفاش خیلی برام سندیت داشت و قبولشون می کردم. جالبتر اینکه دوستم دقیقا رفت به دانشگاهی که 20 دقیقه خارج از شهر سانفرانسیسکو بود و تقریبا چهار سال اونجا زندگی کرد و هر دفعه که باهاش صحبت می کردم تمرکزش فقط روی مشکلات و ایرادها و بدی های امریکا و خصوصا اون شهر بود. حتی همیشه می گفت که درسم تموم بشه بر میگردم و ترکیه زندگی می کنم چون نمی تونم با فرهنگ مردم اینجا کنار بیام اینها آدمهای چندان جالبی نیستن. اینجا حمل سلاح آزاده و احساس نامنی داره و هیشکی باهات کاری نداره مخصوصا به خاطر ایرانی بودن بهت محل نمی ذارن یا اینکه سانفرانسیسکو خیلی شهر کثیف و نامناسبی هست کلی آدم مست تو خیابون میبینم که این حرف ها کاملا در تضاد با اطلاعات قبلی من بود و همین ها باعث شدن که من کلا از امریکا یک ذهنیت بدی داشته باشم و می گفتم که من میرم کانادا و دیگه امریکا رو نمی خوام.
ذهنیت های دیگه ای که من از امریکا باز به واسطه چند تا از اقوام و دوستان دیگه هم که داشتم این بود که برای زندگی خوب داشتن باید همیشه کار کنی سرت شلوغ باشه و هر روز کلی تو ترافیک می مونیم و وقت سر خاروندن نداریم و فکر نکن که اگر بیای امریکا قراره زندگی راحتی داشته باشی. و اینکه آمریکایی ها مثل ما ایرانی ها با محبت نیستن و خیلی راحت همدیگرو ترک می کنند و اصلا پایبند به خانواده نیستن و برای همین هم ارتباط گرفتن با اونها خیلی سخته و زیاد با غربیه ها گرم نمی گیرند. حتی بیشتر فیلم های هالیوودی هم تو شهرهای شلوغی مثل نیویورک ضبط می شدن که فقط این فکر رو القا می کردن که زندگی توی امریکا فقط بدو بدو هست و همیشه باید در تلاش و تقلا باشی.
تا اینکه سال 95 استاد مهاجرت کردن به امریکا و اولین علامت سوالی که در ذهن من شکل گرفت که اگر آمریکا جای نامناسبی هست چرا استاد مهاجرت کرده به امریکا ؟! در مدتی که چند تا از دورهای استاد تو امریکا ضبط می شد مخصوصا یادمه که از جلسه 8 به بعد دوره عشق و مودت بود که شما رفتین امریکا و اتفاقا در مورد وابستگی و رفتاری که از آدما تو امریکا میبینین گفتین و بعد فایل هایی که تو طبیعت آماده می شدن مخصوصا فایل ما خالق شرایط زندگی خود هستیم که توی ملک 60 هکتاری آمادش کردین و توی اون فایل از اینکه آمریکا چقدر آزادی داره اینکه می تونی هر مدل خونه و ماشینی داشته باشی، ملکی داشته باشی که توش بتونی شکار کنی، دریاچه داشته باشی (این دریاچه داشتن داخل ملک خودت از نظر من تقریبا امکانش غیر ممکن بود) و یه عالمه موارد دیگه کلی لامپ توی ذهن من روشن کرد و من دوباره شروع کردم یه نیم نگاهی به آمریکا انداختن ولی هنوزم می گفتم ونکوور کانادا بهتره.
و بعد فایل های تمرکز بر نکات مثبت آماده شد و روی سایت قرار گرفت، فایل هایی که استاد هر از گاهی روی کانال تلگرام قرار می دادن و بعدشم دوره جهان بینی توحیدی که دیگه کاملا داشت ذهنیت من رو به چالش می کشید یا فایلی که استاد توی روز کریسمس جلوی برج داخل داون تاون تمپا تهیه کردین و من دیدم همه لباس تابستونی به تن دارن این جرقه رو زد که ببین جایی هست که اصلا زمستون نداره و می تونی همچین جایی زندگی کنی که همیشه آب و هوای عالی داشته باشه و سرسبزم هم باشه و از اون تاریخ من همیشه آب و هوای چند تا شهر فلوریدا رو زیر نظر دارم و میبینم جایی هست که تابستون خیلی گرم نمیشه و زمستونم هواش بهاری و این خواسته در من شکل گرفت که منم می خوام اونجا زندگی کنم و جوری که از سال 97 به خودم گفتم می خوام مهاجرت کنم به امریکا اما هنوز هم کلی ذهنیت منفی ته ذهنم بود و به همین دلیل همش در حد و اندازه حرف زدن بود.
بعد از اون سریال سفر به دور امریکا شروع شد و اینجا بود که هر چی جلوتر می رفت من می دیدم امریکا دقیقا همون جایی هست که من می خوام، چقدر مردم آزادی دارن، هیشکی به هیشکی کاری نداره که هیچ، حتی چقدر به همدیگه وسبک متفاوت زندگی همدیگه احترام قائلند. توی فایل آمیشها وقتی دیدم تابلوی ایست رو توی اون منطقه به خاطر وجود آمیش ها تغییر دادن یا برای اسب های اونها سایه بان درست کردن تمام منطق های ذهنیم به هم ریخت که چقدر مردم برای فرهنگ های بقیه احترام قائل هستند.
وقتی نشنال پارک اسموکی مانتن رو دیدم سرسبزی اونجا و منظرش رسما دیوانه ام کرد با خودم می گفتم مگه میشه امریکای کویری چنین طبیعتی داشته باشه. تا اون تاریخ فکر می کردم فقط فلوریدا سرسبزه و کالفرنیا که اونم آنچنان سرسبزی وسیعی نداره و اینکه شما از فلوریدا تا نیویورک مسیری که رفتین همیشه پر از جنگل بود استیت پارک هایی که وسط دل جنگل بودن و تا چشم کار می کرد سرسبزی دیوانه کننده بود و چقدر فضاهای عالی برای تفریح و لذت بردن شادی وجود داره که همیشه هم پر هستن و این مردم کلی زمان و فضا دارن تا از اینها استفاده کنند که کاملا برخلاف افکار من بود.
جاهایی که می دیدم مردم با امکانات خیلی کم و ساده دارن بیشترین تفریح و شادی رو می کنن خیلی ذهنیتم عوض شد که ببین چقدر مردم شادن چقدر فرصت تفریح دارن اصلا اینطور نیست که زندگی مردم فقط بدو بدو باشه، وقتی از یک فواره و آب نمای داخل شهر این همه شادی و تفریح و لحظه خوب برای خودشون رقم می زنن یا اینکه توی پارک ها چندین روز رو توی چادر سر می کنند و همش دنبال شادی بیشتر هستند.
یا اینکه چقدر افرادی هستند که به شما کمک می کنند توی استیت پارک ها کسی که اومد آنتن آر-وی رو برای اینترنت درست کرد یا پله آر-وی آماده کرد خانمی که شما رو نمی شناخت و دعوتتون کرد به خونه اش یا جشن 4ام جولای که همسایه های استیت پارک شما رو دعوتتون کردن قشنگ یخ های ذهنم رو آب می کرد که ببین این مردم چقدر مهربونن، چقدر بی توقع و بدون انتظار به همدیگه عشق می ورزند، حتی در مورد آدمهایی که نمیشناسند و تازه چند ساعته باهاشون آشنا شدن، چقدر ساده و بدون تجملات با همدیگه وقت می گذرونند و فقط به فکر لذت بردنن و اینکه کاری کنند به همه اونها خوش بگذره.
رفتاری که فروشنده ها توی فروشگاها با شما داشتن ، جوری که غذا رو با عشق آماده می کردن و همیشه لبخند به لب داشتن، اون خانمی که توی نورث مارکت با عشق می گفت امروز روز فوق العاده ای برید و ازش لذت ببرین، راننده اوبری که می گفت توی احوال پرسی گفت حالم عالیه امروز واقعا روز محشری هست افرادی که توی چنین شغل هایی که از نظر هر کسی باید همیشه ناراضی و ناراحت باشن چنین حال خوبی رو دارند مدام این رو بهم یادآوری کردن و این باور رو ساختن که مردم امریکا برخلاف همه گفته ها خیلی مهربون و خونگرم هستن و خیلی زیاد با خودشون در صلح هستند و به دنبال این هستند که به همدیگه عشق بدن و حال خوب ایجاد کنند.
یا بحث تمیزی شهرها حتی رست ایرایی که وسط راه ها بودن جوری تمیز و مرتب و عالی نگه داری می شدن که انگار همین الان افتتاح شدن و کاملا نو هستن ، شما از مرکز شهرهای زیادی فایل گرفتین که یکی از یک تمیزتر بودم و خود مردمم چقدر به نظافت اهمیت می دادن اتفاقا تو همین فایل 173 زندگی در بهشت وقتی مسابقه تموم شد دیدم همه دارن قوطی نوشدنی های خودشون رو جمع می کنند که ببرند و هم مردم و هم افرادی که مسئول تمیزکردن شهر هستن چقدر به این موضوع اهمیت می دن و این کاملا با گفته دوست من که مرکز شهرها معمولا کثیف و در هم برهمه مخالفت داره.
مورد بعدی بحث خرید وسایل بود که دیدم شما هرجایی از امریکا باشه حتی توی مسافرت می تونی اینترنتی خرید کنی و به موقع وسایل بهت برسه حتی اینکه استاد توی پارادایس چه چیزهایی رو اینترنتی سفارش می ده و میارن و این کشور و بیزنس هاش چقدر زیرساخت های درستی دارن که هر خدماتی رو عالی ارائه بدن و برای هر کسی با هر سبک زندگی امکان زندگی راحت رو فراهم شده و هیچ محدودیتی برای انجام هیچ کاری نداری.
در مورد خانواده و ارتباطی که با هم دارن وقتی خانم شایسته با مادر اون خانواده مصاحبه می کرد در مورد تربیت فرزنداش دیدم که چقدر فضای خانواده و نظارتی که روی تربیت بچه ها هست که در عین مستقل به بار آوردن بچه ها رابطه ی خیلی خوبی بین مادر و بچه ها وجود داره و اصلا اینطور نیست که به حال خودشون رها باشن و زندگی خیلی اصولی تری هم نسبت به ما ایرانیها دارند و یا اون 3 خانواده ای که اومده بودن و با اینکه جمعیت زیادی داشتن چقدر برای همه وظایف درستی تعیین شده بود و به همدیگه احترام می ذاشتن چیزی که شاید از نظر من باید کاملا متفاوت بود.
اینکه آدمهایی که برای نصب و تعمیر موارد مختلف اومدن پارادایس و چقدر کارهایی اضافه بر سازمان و وظایفشون انجام دادن بدون اینکه ذره ای انتظار دریافت دستمزد بیشتر داشته باشن یا توی انجام وظیفه خودشون کم کاری کنند و این باور رو ایجاد کرد که این مردم چقدر افراد سالم و با وجدانی هستند و چقدر عاشق کمک کردن به همدیگه هستند.
یا اون بازیکن تیم باکانیرز که وقتی شما رو دید اومد ماشینش رو به شما نشون داد از شما عکس گرفت و چقدر رفتار فوق العادی ای داشت با شما در صورتی که چنین رفتاری از یه آدمی که معروف هست شاید از نظر خیلیا چنین آدمی اصلا با بقیه گرم نمی گیره تفاوت داشت و کلی این باور که مردم آمریکا رفتار خوبی نسبت به غریبه ها ندارند رو توی ذهنم عوض کرد که یه شخصی که قهرمان ورزشی هست چنین رفتاری داره و اصلا اینطور نیست که کسی بخواد بهت بی محلی کنه.
نکته خیلی جالب و در تایید قانون این هست که از وقتی که من تمرکزم رو گذاشتم روی این فایل ها و تایید نکات مثبتی که میبینم موارد خیلی مثبت تری از امریکا از جاهای مختلف بهم گفته میشه. مثلا یکی از دوستانم که 2 ساله مهاجرت کرده به امریکا و ساکن شیکاگو هست می گفت توی مترو من لباس رسمی پوسیده بودم و داشتم برای مصاحبه کاری می رفتم که یک نفر با صدای بلند گفت مثل اینکه یکی امروز مصاحبه کاری داره و کل آدمها شروع کردن به دست زدن و برام آرزوی موفقیت کردن یا اینکه تو شهری مثل شیکاگو که ازش به عنوان نامن ترین شهر امریکا یاد میشه می گفت من چیزی ندیدم درسته که بعضی محله ها افراد نامناسبی وجود دارن ولی اصلا به این شکل نیست که میگن اینجا تیراندازی و درگیری میشه، یا می گفت وقتی که اینترنت ایران قطع بود و من نمی تونستم با خاوادم تماس بگیرم همکارم رفته بود کلیسا برام دعا می کرد که هر چه زودتر بتونم با خانوادم صحبت کنم و یک همکار دیگه برام اشتراک اسکایپ خرید که بتون به صورت تلفنی به ایران زنگ بزنم.
در نهایت واقعا نمی تونم میزان سپاسگزاریم از شما رو به خاطر تهیه این سریال ها و فایل ها اعلام کنم چون هر چی بگم کمه و این همه مطالب قشنگ آموزه های عالی که به رایگان در اختیارم قرار دادین و چه قدر خواسته های زیادی رو در من بیدار کرد که شاید روزی وجود نداشتن و یا هم ترمزهای شدیدی در مقابل اونها بود که رسیدن به اونها برام غیر ممکن بود و کلی از این باورهای اشتباه تا حدودی برطرف شدن و الان جوری شده که هر خبری می شنوم از امریکا فقط در مورد خوبی ها و نکات مثتبش هست و کلی باورهای مخربم رو کشف کردم که به محض رفع اونها خیلی راحت می تونم مهاجرت کنم به امریکا.
از شما و خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم و از خداوند براتون شادی و عشق و سلامتی بیشتر می خوام و امیدوارم هرچه زودتر شما رو از نزدیک توی امریکا ببینم.
سلام استاد سلام مریم جون و سلام به بچه های زندگی در بهشت
من انصافا به این سریال اعتیاد پیدا کردم روزی ۲ بار هم گاهی میام چک میکنم ببینم اومده یا نه
بریم سراغ دیدگاه من
من قبل از دیدن این سریال عجیب وحشت داشتم از صحبت کردن به زبان انگلیسی اصلا یکی از ترمزام این بود من اگه برم امریکا accent دارم خیلی ضایع است و همه مسخرم میکنن میفهمن من امریکایی نیستم و بی احترامی میبینم
ولی اون قسمتی که جیکوب داشت فارسی صحببت میکرد و گفت من از نظر شما accent دارم شما هم از نظر ما
و این اصلا مهم نیست خیلی هم جالبه
یا اونجایی که با مایک رفتین و گفتین cucumber و اون داستان و انقدر اون خانواده با محبت جواب دادن خیلی دلم اروم شد
گفتم ببین همونقدر که واسه ما جذابه یکی به زبون ما با لحجه صحبت میکنه واسه اونا هم جذابه
همیشه میترسیدم اگه یه روز برم یه کشور دیگه و زبانم مثل اونا قوی نیست چکار باید بکنم تا کارم راه بیفته وقتی شما رو دیدم که گفتین چیز زیادی نمدونستین و الان انقدر راحت ارتباط بر قرار میکنین خرید میرین دلم قرص شد
فهمیدم میشه راحت تر از چیزی که فکر میکنیم میشه
ارتباط برقرار کردن فقط یه ترس از دوره تو دل کار که میریم ترسا میریزه
راجع به طبیعت که اصلا هیچوقت فکرشم نمیکردم انقدر امریکا عالی باشه انصافا با این سریال فکر مهاجرت افتاد سرم
منی که همیشه میگفتم هرگز دوست ندارم هجرت کنم الان واقعا عاشق مهاجرت و امریکا و فلوریدا شدم
انقدری که بعد دیدن شما دیگه همه ادمایی که تو یوتیوب میشناختم فهمیدم اونا هم فلوریدا هستن و بیشتر عاشقش شدم
همیشه فکر میکردم من چجوری برم امریکا و از ساحلش لذت ببرم و از دریا و شنا لذت ببرم و دیدم تو ساحل همه جور ادمی هستن با هر نوع پوششی که راحتن و این بینظیر ذهنمو ازاد کرد
مریم هستم
سلام خدمت شما استادو مریم جان مهربون
ممنون از این همه آگاهی که هر روز و هرروز دارم کسب میکنم
سفر به آمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه کرده و میکنم استاد واقعا اگه راستش رو بگم آمریکا همیشه برای ما ی جایی بود که اگه میخواستی برای زندگی انتخاب کنی گفته میشد و اخبارها دیده میشد ی جایی که فساد بی داد میکنه همیشه کشتار ،،،تجاوز وکثیف بودن مردم و اون کشور رو دیده بودم همیشه ی ترس تو وجودم بود که اگه حمله بشه به ایران چقدر بدبختی و ناامنی برای من رخ میده ،،،،همیشه تو اخبارها اینو به ماها میگفتند آمریکا ی کشوریست بی بند بار انسانیت وجود نداره همه در حال کشتن هم دیگه هستندو با غربیه ها خیلی بد برخورد میشه اصلا خانواده ای وجود نداره همش هرج و مرج هست ،،،ولی وقتی شروع کردن دیدن سفر به امریکا و زندگی در بهشت اصلا کلا دیدم ذهنم عوض شد و متوجه شدم چرا هیچ وقت از زیبایی ها سرسبزی ها این کشور کسی حرفی نزده چرا فقط بدیها رو به ما نشون دادن خدارو شکر میکنم دارم رو ذهنم به یاری الله و شما عوض میکنم و کلی هم تغییر های عالی داشتم، استاد زندگی در بهشت رو انگار منم دارم با شما زندگی میکنم وقتی خرید میکنید وقتی تو تنپا میرید عاشقانه از فایلی که میذارید لذت میبرم و همش میگم مگه میشه ی همچین کشور باشه و به ما فقط بدیهاشو گفته بودن ،،،،وقتی فایل مسابقه رو داشتم از شاد بودن اون آدم ها کلی ذوق کردم انگار با خنده اونا منم هم شاد بودم کلی خندیم و خودم رو اونجا حس کردم
حس اینه که دوست دارم منم اونجا باشم و دیگه ترس ندارم از اون کشور نه اون کشور دیگه از هیچ جایی چون از شما و دروه هاتون متوجه شدم این ذهن من بوده ولی الان با آگاهی بالایی که دارم با مردم حتی مردم کشور خودم هم عوض شده الان دیگه آدم هایی میان به سمت من که خوبی ها رو میشه دید خدارو شکر که شما مارو با این همه زیبایی های جهان آشنا کردی خدارو شکر خدارو شکر
سلام
من حمید ریگی هستم متولد ۱۳۷۰ فعلا ساکن زاهدانم یک مهاجرت به قشم دارم بزودی و قبلا مهاجرت هایی داشتم که نوشته بودم توی کامنت های قبلی ام و کامل میخوام توضیح بدم دوباره
اولین چیزی که توی این فایل چشم منو گرفت یکی اون صورت صاف و شفاف تون بود و بعد هوای بارونی پشت سرتون 😍❤️😍
دوست دارم در مورد این فایل بنویسم از تجربیات خودم و خودمو معرفی کردم چون دقیقا میخوام در مورد خودم و فامیل ام و شهرم بگم
استاد دوست دارم یکم از خصوصیات شما در خودم بگم که چقدر من شباهت دارم به شما و بعد تجربه هامو بگم در مورد فایل تون
استاد من همیشه هر فایلی از شما رو که نگاه میکنم این جمله توی ذهن من میاد به صورت ناخودآگاه که چقدر من به خصوصیات اخلاقی شما نزدیکم و چقدر درسته حرفتون و همیشه حرفهاتون رو تایید میکنم چه در مود نماز و چه در مورد ازدواج و روابط …..
وقتی که شما فایل میذاشتین انگار حرفهای من تایید میشید یعنی دوطرفه بود
۱- ( پیش فرض من در مورد امریکا )
و وقتی شما در مورد امریکا صحبت کردین که چه پیش فرض هایی دارید من همینطور داشتم فک میکردم که حتی یک پیش فرض بدی در مورد امریکا داشته باشم و هیچی به فکرم نیومد چون من هیچ پیش فرض بدی به امریکا نداشتم و همیشه هر موقع هر چیزی رو که از کسی میشنیدم خیلی زود باورش نمیکردم و در موردش فک میکردم و جدی نمیگرفتم و برگشتم به بچگی ام که دیدم من توی شرایطی بزرگ شدم که فقط کار بوده یعنی من از بچگی علاقه داشتم به پول در آوردن و مستقل بودن که حتی توی ۱۰-۱۱سالگی ام من مستقل بودم یعنی هر جایی که دوست داشتم میرفتم و هر جایی که دوست داشتم سفر میکردم با هزینه های خودم یعنی شاگردی میکردم و بعد هر چی دوست داشتم میخریدم برای خودم توی سن کم که خیلی برام جالبه الان که مینویسم چون پدر و مادرم از بچگی بهم اعتماد داشتن و کاری به کار من نداشتن
در مورد حرفهای شما برعکسه یعنی خیلی زود قبول میکنم حرفهای شما رو چون دقیقا با ذهنیت من میخونه و انگار خودمم همینطور ام ولی خودم نمیدونستم چون فک میکردم ذهنیت من شاید درست نباشه مثلا در مورد روابط و ازدواج و نماز و مهاجرت که خیلی اوکی ام در حدی که اطرافیان نزدیکم همیشه بهم میگن تو خیلی نترسی تو خیلی سنگ دلی چطور دلت تنگ نمیشه و تو چطور میتونی اینقد زود تصمیم بگیری تو چطور میتونی ارتباط برقرار کنی با اینکه زبون شون رو نمیدونی و …… ولی من عاشق تجربه کردن خودمم و روحیه خوبی دارم برای مکان های جدید و ناشناخته
من توی بچگی خیلی کم اخبار نگاه میکردم و خیلی توی این فکرها نبودم از بچگی بیشتر علاقه ام توی کار کردن و بازار و پول در آوردن بود
چیزهایی کمی که از امریکا شنیده بودم رو خیلی جدی نمیگرفتم و اتفاقا خیلی ام دوست داشتم تا با خارجی ها ارتباط بگیرم چون خیلی اونها رو از خودم جلوتر میدیدم
ولی از زمانی که من فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو دیدم اول اینکه خیلی خیلی بهم کمک کرد تا من محصولاتی که خریدم رو بهتر بفهمم و بعد من اصلا فکرشو نمیکردم که امریکا اینقد سرسبز باشه 😍🌳🌴🍀🌲🎄🪴😍 و از اونجای ام که من کاملا ادم مستقلی هستم توی زندگی خودم تصمیم گرفتم که امریکا زندگی کنم.
بعد از دیدن سریال ها واقعا این خواسته در من شکل گرفته که من حتما و حتما باید مهاجرت کنم به امریکا اگر زنده باشم چون خیلی علاقه دارم به سرسبزی مخصوصا اون هوایی که همیشه میگین که نه گرمه و نه سرد 😍
که من عاشق اینم که جایی زندگی کنم که هم سر سبز باشه و نه گرم باشه و نه سرد و ازاد باشم چه حالی میده 😍 و یکجا نمونم و تمام امریکا رو بگردم
استاد من توی کامنت ها نوشتم من با مهاجرت خیلی موافقم و قبلا ام مهاجرت کردم به یکی از شهر های چین ( گوانجو ) و بعد از رسیدن به هدفم متوجه شدم که این اون هدف من نبوده و بعد از یک سال برگشتم و خیلی چیزها برای من شفاف و روشن شد که من خواسته ام واضع تر شد و الان تصمیم دارم بعد یک مدت کوتاه که اینجام باید کارمو انجام بدم و مهاجرت بعدی ام رو داشته باشم من عاشق مهاجرت و سفرم بدون اینکه بترسم از چیزی چون از بچگی تونستم پول بسازم و میدونم هر جایی برم میتونم پول در بیارم شاید باورهای خیلی ثروتمندی نداشته باشم ولی باور دارم که هیچ جا کار من لنگ نمیمونه
استاد باور میکنید من حتی وقتی که میخواستم به کشور چین ام برم این پیش فرض رو نداشتم که چینی ها هر چیزی رو میخورن یعنی غذاهای عجیب و غریب مثل سگ و گربه سوسک و ……. چیزهایی که بقیه میگن باور کنید اصلا من همچین دیدگاهی نداشتم و اتفاقا چقدر این چینی ها آدمهای صادق و چقدر ساکت و چقدر با فرهنگ و خلاقی هستن
حتی شما توی سریال زندگی در بهشت گفتین که اجناس چینی خیلی کم کیفیت و بی ارزشی هستن من توی کار بیزینس پوشاک هستم و لباس هایی که من خرید میکنم درسته در حد آدیداس و نایک نیستن ولی از خیلی از کشورهایی که پوشاک تولید میکنن خیلی خیلی باکیفیت ترن نسبت به قیمت پایین شون
قبول دارم که اسم اجناس چینی بد در رفته ولی من الان ۵ ساله که دارم کار میکنم و خیلی هم خودم راضی ام و هم مشتریام شاید توی سازه های بزرگ فرق داشته باشه ولی توی کار من که عالی بوده
من توی چین زندگی کردم دقیقا مثل شما تمام سوراخ سمبه هایی که تونستم رو رفتم و تا حالا من ندیدم که چینی ها غذای مثل سگ یا گربه یا سوسک بخورن
فقط یک بار توی تایلند شهر پاتایا یک گاری دیدم که عقرب سرخ شده میفروخت 😁 غذای خیابانی و اینم فقط یهویی دیدم و هیچ پیش فرضی نداشتم
و همیشه این جزیی از اخلاق منه که میرم و جستجو میکنم و خیلی اخبارها و حرفهایی رو که میشنوم رو جدی و مهم نمیگیرم دوست داشتم این رو بنویسم که اگر جایی رو ندیدی و تجربه نکردی پس در موردش ام فکر الکی نکن
استاد گوانجو ام یک شهر فوق العاده سر سبز و هوای همیشه بارونی داره حتی پارک های ابی (water park)که من رفته بودم انگار توی جنگل بود در این حد سر سبزه توی مرکز شهر ام کلا سر سبزه که پل های رو گذر کاملا با گل کاری و پیچک پوشیده شده هست و بیرون شهر که دیگه جنگله
من تیکه تیکه نوشتم از چیزهایی که توی ذهنم اومده وشما خودتون بگیرید قضیه رو
۲- ( پیش فرض بعضی ها در مورد فامیل و شهرم )
استاد من در مورد امریکا پیش فرض بدی ندارم ولی توی دیدگاه بقیه به شهر من و به فامیل من چرا پیش فرض دارم
چون فامیل من ریگی هستش و وقتی که شهرستان میرم بعضی ها که اسم زاهدان رو میشنون تعجب میکنن تا فامیل مو میگم طرف یک مکثی میکنه و بعد میگه شوخی میکنی به چهره آت نمیاد و باور نمیکنه و فک میکنه من دروغ میگم چون پیش فرض آش از فامیل من اینه که من یا باید اشرار باشم یا قاچاقچی باشم و یک اسلحه ام داشته باشم ویا قیافه ام باید یک جور دیگه ای باشه که به قاچاقچی ها بیاد 🙄 و دیدگاه کسایی که زاهدان نیومدن یا ارتباط نداشتن اینه و اینقدر این تکرار شده که این تضاد باعث شد تا من به این فکر افتادم تا برم فامیل مو عوض کنم 😁 و حق ام دارن چون خیلی اتفاقات افتاده بود که دیدگاه بقیه به زاهدان بد بشه ولی میخوام بگم که همه مثل هم نیستن و خیلی خیلی آدمهای خوبی ام هستن توی زاهدان یکی اش خودمم 😎
۳-(پیش فرض من در مورد خدا )
استاد پیش فرض من در مورد خدا دقیقا همین چیزهایی بود که شما گفتین پل صراط و مجازات و جهنم و ……من قبلا خدا رو اونطوری شناخته بودم
و تقریبا ۴ ساله که الان اون خدای قبلی رو نمیشناسم و از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم که خدای درست رو از طریق شما شناختم 🥺 و واقعا توی این زمینه من خیلی تغییر کردم و خیلی ام خوشحالم سپاسگزارم از شما ❤️
استاد بیشرین کمکی که سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت به من کرد این بود تا من محصولات رو خیلی بهتر تونستم درک کنم و خیلی خوب شد که این سریال درست شد من به جرات میتوانم بگم که اگر من این سریال رو نمیدیدم باید خیلی از چیزها رو تجربه میکردم تا مسیر درست رو پیدا کنم ولی با این سریال باعث شد که من خیلی جلوتر باشم و مسیر برای من خیلی واضع تر و سریع تر باشه توی مسیر موفقیت
اینا تجربیات من بود و امیدوارم که مفید بوده باشه 🌹
سلام استاد و خانم شایسته عزیز و سلامی گرم به خانواده صمیمی عباسمنش.
قبل از هر چیزی میخوام که کمی در مورد خودم صحبت بکنم تا پیش زمینه و باور های قبلی و فعلی من قابل مقایسه باشه.
من اهل آذربایجان شرقی هستم و 17 سالمه و خیلی به فضای آموزشی ایران و مدرسه نزدیک هستم و فکر میکنم بهتر بتونم باورهای نامناسب ازاین قسمت رو توضیح بدم.خدارو شکر من در سن کم با گروه تحقیقاتی عباسمنش آشنا شدم ولی این به این معنا نیست که در فضای های نامناسب قرار نگرفتم.
مثالی که همیشه توجه منو جلب میکرد اینه که اگه شما به کتابای درسی دین و زندگی یا همون دینی دوره های راهنمایی و دبیرستان مراجعه کنید همه دو یا سه درس آخر این کتاب به شکلی کشور های غربی واروپایی به خصوص آمریکا رو زشت و بد جلوه داده.یعنی اگه درس در مورد حجاب باشه در مورد بی حجابی آمریکا صحبت کرده اگه در مورد تمدن باشه در مورد ترویج فرهنگ غلط آمریکا صحبت کرده و کلی بحث دیگه.یعنی کاملا مشخصه که کتاب دینی توی چند درس آخر برنامه ریخته که آمریکارو خراب کنه.و این برام خیلی جالب بود که شاهد شست و شوی مغذی دوستام باشم .شاید باورتون نشه ولی خیلی از دوستام فقط به خاطر همین کتاب دینی از کشورایی مثل آمریکا متنفر شدن.خب شاید با خودتون بگید که خب میتونن اون کتابارو بزارن کنار ولی سیستم آموزشی کنکورو جوری طراحی کرده که باید این کتابا به دقت خونده و حفظ بشن. این یکی از مواردی بود که روی ذهن من تردید ایجاد کرده بود.
مورد دوم مربوط به فیلم های پورن هستش که استاد هم بهش اشاره کرد.یعنی من میدونم که تاثیر این فیلما روی افراد هم سن و سالم چقدر زیاده در حدی که من دیدم افراد 5-6 ساعت تو روزشون رو در حال تماشای این فیلما هستن و من خودم هم در دوره ای تحت تاثیر این فیلما قرار گرفتم ولی خدارو شکر خیلی زود از این فضا خارج شدم.در واقع تاثیر این فیلما روی سناریو خاص خودشون خیلی زیاد هستش .یعنی داستان اینطوریه که طرف تو خیابون راه میره بعد یکی رو میبینه و ازش خوشش میاد و بعد بهش یه پولی پیشنهاد میکنه بعد وارد رابطه میشن.شاید باورتون نشه و نود درصد از دوستایی که من داشتم و انگیزه ای برای رفتن به خارج از کشور داشتن همین وارد رابطه جنسی شدن بود.
این دو تا مورد باعث شده بود که من باورهایی واقعا مخرب در مورد آمریکا داشته باشم به طوری که توی دوره راهنمایی مقاومت خاصی نسبت به این کشور داشتم ولی این داستان ادامه پیدا نکرد به دو دلیل:
آشنایی با گروه تحقیقاتی عباسمنش:
خداروهزاران بار شکر که من با عمل کردن به تمرینات استاد وفایل های رایگان فرکانسم رو جوری تنظیم کردم که از تلوزیون-اینستا و خیلی از فضاهای دیگه دور شدم و امروز که دارم این کامنت رو مینویسم زمانی واسه این چرت و پرتا ندارم درحالی که همه دوستام میان و از بی پولی های کشور و مشکلاتو تحریم های اقتصادی آمریکا حرف میزنن من روی فایلای استاد کار میکنم.(اینکه میگم دوستام از این صحبتا میکنن دروغ نیستا شاید باورتون نشه ولی بعضی از دوستام هستن هرچند سنشون به شرکت در انتخابات نمیرسه ولی در این حوزه اصلا متن مینویسن و توی تلگرام پخش میکنن این دروغ نیست) سریال های سایت و به خصوص قسمت آخر سریال زندگی در بهشت هم دید بهتری از کشور آمریکا بهم نشون داد وهم اینو درک کردم که واقعا هم میشه یه جور دیگه هم زندگی کرد.زندگی شاد-سرحال-سراسر امید و افرادی رو دیدم که به جای اینکه دنبال بهونه بگردن تا شروع به ناله کردن و توضیح مشکلاتشون بکنن دنبال بهانه واسه خندیدن و خوشگذارنی دارن و به قول استاد اولویتشون لذت بردن از زندگیه.
مورد بعدی مهاجرت دایی ام به تگزاس(ایالتی در امریکا) بود:
بزرگترین مثال نقص من برای باور های مخرب من در مورد آمریکا همینه.وقتی زندایی من دورام حاملگی میگذروند هیچ کسی رو توی آمریکا به جز چند تا دوست نداشت که بهش سر بزنن.ولی میگفت وقتی همسایه های من دیدن که من چند روزی از خونه بیرون نمیرم اومدن و به من کمک کردن در حالی که هیچ کدوم از اونارو نمیشناخت.یعنی همسایه ها باهم برنامه چیده بودن زمانی که دایی ام خونه نبود هر کدوم بیان یه قسمت از کارهای خونه رو انجام بدن و بازهم میگم درحالی که شناخت خاصی از همسایه هاش نداشت.
این واقعا به من نشون داد که در چه حدی آدما میتونن مهربون باشن که اینطوری بهت کمک کنن هرچند که دینت فرق کنه یا از کشور دیگه ای باشی.این نشون میده که برخلاف پیش زمینه هایی که داریم مردم یک کشور به ظاهر نامناسب چقدر انسان های شریفی هستن.
ببینید دوستان من توی این چند سال کمی که زندگی کردم اینو فهمیدم که نگذاریم توی کتاب زندگی مون باور های اشتباه بقیه ریشه بکنن درحای که حتی خودشون هم نمیدونن اون باورا از کجا اومدن.
هر حرفی رو الکی قبول نکنیم حتی اگه به سودمون هم باشه .وقتی هزاران مثال خوب از موضوعات داریم چرا میریم و روی کشت و کشتار و مشکلات کشورهای دیگه توجه کنیم که حتی شاید اصلا این مشکلات وجود نداشته باشن.
یه جوکی هست میگفت توی اخبار گزارش شده بود که یک میلیون نفر هستن که ایدز دارن ولی خودشون خبر ندارن.حالا تو آقای اخبار تو خودت از کجا خبر داری؟؟؟؟؟؟؟؟
امیدوارم این کامنت تاثیر گذار باشه.
هر روزتون پیروز. :)
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
خدایا هدایتم کن
خدایاشکرت خدایاهزارابار شکرت چقدر خوش حالم یک سری اتفاقات رخ داد که استاد عباس منش این مسابقه ی فوق العاده رو طراحی کننن چون قرار کلی کلی آگاهی دریافت کنم از کامنتهای فوق العاده بچه ها خدایاشکرت خدایاشکرت و استاد سپاس گذار بابت این فایل و طراحی این مسابقه ی فوق العاده
من به شخصه زیاد ذهنیته بدی نسبت به کشور آمریکا نداشتم از قبل خداروشکر خانواده ای که دارم زیاد اهل اخبار نیستن برای هم ذهنیت بدی نداشتم ولی به خاطره فیلم های بسیاری که دیدم همش توی ذهنم اینجوری ساخته شده بود مردم آمریکا بسیار جدی و بداخلاق هستن همش به هم گیر میدن و بسیار سخت گیر هستن و همش در حال دعوا هستن ودرمورد ارتباط خانوادگی هم این ذهنتیت رو داشتم کلا بچهاشون اصلا احترام نمیزارن به پدرومادرشون هر کاری که دلشون بخواد انجام میدن و اصلا هیچی براشون مهم نیست این همش به خاطره فیلم هایی بود که دیده بود واینکه آمریکا کلا یک کشور تاریک کلا مردمش تو تاریکی هستن 😄 به خاطر فیلمایی بود که توی تاریکی بودش و
اینکه امریکا امنیت پایینی داره اینجوری فکر میکردم که درطول روز حتما یه جنگ و دعوایی تو کشور هستش
بعد از دیدن مستند فوق العاده بی نظیر سفر به دور آمریکا که من عاشقه این مستندفوق العاده و بی نظیر هستم چقدر بیشتر یادگرفتم و دیدم چون واقعا من زیاد ذهنیت نداشتم و یه چیزایی توی فیلم ها دیدم و یه سری چیزها شنیدم واسه ی همین وقتی میگفتن آمریکا واقعا به جز فیلمهاشون چیز خاصی به ذهنم نمیومد و وقتی شروع کردم به دیدن این دوتا مستند اولین اولین چیزی که بسیار نظر من رو جلب کرد به جز ثروت و نعمت و زیبایی این کشور مردم فوق العاده و بی نظیرش بود واقعا من به شخصه بعداز دیدن این دوتا مستند هم نظرم رو جلب کرد هم من رو عاشق مردم آمریکا کرد یعنی نمیدونم چه جوری بهتون بگم چقدر من عاشق این مردم شدم وهمیشه توذهنم چقدر تحسینشون میکنم که اینقدر باخودشون در صلح هستن اینقدر انسان بسیار مهربون ،خوش رو و بسیار مسئولیت پذیر هستن و مستقلاً یعنی مردمی هستن که هرموضوعی پیش میاد خودشون حلش میکنن با کمک هم تاجایی که از دستشون برمیاد همکاری دارن تازه این همکاریشون هم بدون چشم داشته اینهمه مسئله این همه اتفاقات طبیعی که تو آمریکا مثله سیل اتفاق میوفته خیلی سریع بهم کمک میکنن و سریع شهر وبازسازی میکنن هرکسی توی محدوده ی خودش انجام میده واینکه توی ذهنشون باشه وظیفه ی مانیست دولت باید انجام بده یااینکه اره الان من اینکارو انجام دادم باید دفعه ی بعد اون انجام بدن واز این افکار محدود کننده و پوچ
من عاشق مردم آمریکا هستم که اینقدر رفتار دوستانه ای دارندو اینقدر شاد و سرحال هستن واینکه واقعا واقعا مردم آمریکا زندگی رو زندگی میکنن
اینقدر بسیار قانونمند و به حریم هم احترام میزارن
واقعا نمیتونم احساسم رو توی کلمات نسبت به این مردم که بعداز دیدن این مستندها بیان کنم و بنویسم چون واقعا خیلی چیزها یادگرفتم ازشون بعداز دیدن این مستندها
یادگرفتم توی شهر و محله ای که هستم به عنوان یک شهروندچگونه برخورد کنم و رفتار کنم
یادگرفتم که به عنوان یک شهروند مسئولیت های که دارم درست انجام بدم و انتظاری از دیگران نداشته باشم و هی غر نزنم بگم اره اینکه وظیفه ی من نیست کلی چیز یادگرفتم
نکته ای که من وقتی مستند زندگی در بهشت و سفربه دور آمریکا میبینم و لذت میبرم رانندگی مردم هست من خیلی لذت میبرم خیلی زیاد پشت سرهم منظم رانندگی میکنن آروم چون استاد چندتافایل هوایی با درون گرفتن واضح میشه دید رانندگیشون رو و پارک کردن ماشین ها به ردیف و زیبا واقعا تحسین برانگیزه و لذت بخش دیدنشون و مورد دیگه تمیزی شهرهاو طبیعتشون هست که چقدر چشم نواز و لذت بخش هست من به شخصه خیلی سریال سفر به دور امریکا رو دیدم اصلا به هیچ عنوان یک جایی رو ندیدم کثیف باشه یه آشغالی باشه اصلا زباله و این ها به کنار من حتی چوب شکسته ندیدم همه درخت ها چمن ها تمیز مرتب هرس شده و مرتب خدایاشکرت هزاران بارشکرت چقدر زیبا و لذت بخش چقدر زیباست این طبیعت آمریکا و این همه امکاناتی که وجود داره
این کشور پراز استیت پارک های مختلف و زیاد و اینکه چقدر استیت پارک وجود داره برای تفریح چقدر منظم و ستاپ شده هست وچقدر جذاب که استاد بااینکه سفر میکردن و هردفعه جاشون عوض می شداگر وسیله ای توی آمازون سفارش میدادن خیلی راحت هماهنگ میکردن و براشون میاوردن واقعا من لذت میبرم از این همه امکانات و این همه نظمی که در این کشور وجود داره اینکه جای پارک rvها چیزی که من متوجه شدم مشخص هستش
اینکه جادهای این کشور جوری طراحی شده میشه همچین اتوبوس بزرگی که پشتشم ماشین وصل هست باهاش هرجایی که بخوایی مسافرت کنی و لذت ببری اونم جاده هایی که دورتادورش درخت هست و طبیعت زیبا واقعا چقدر لذت بخش و فوق العاده هست واقعا من بعداز دیدن این مستند ها یک دیده بی نظیر و فوق العاده پیدا کردم از مردم و از این کشور فوق العاده واقعا خداروشکر میکنم
چیزی من از این مردم فوق العاده یاد گرفتم و من رو باز به تحسین وار داشت اینکه از هرجایی که هستن از هرامکاناتی که در اختیار دارن سعی میکنی لذت ببرن شادی کنن واینکه برای لذت نبردن و تفریح نکردن هیچ بهونه ای ندارن از جایی که هستن وهر امکاناتی که دارن کلی تفریح میکنن و لذت میبرن ومن هم همین رو یادگرفتم ازشون حتما لازم نیست من اون پول داشته باشم یااینکه توی اون شهر زندگی کنم بعد میرم تفریح کنم نه ازجایی که هستم از امکاناتی که دارم میتونم کلی لذت ببرم وشاد باشم و اینکه اینقدر زندگی رو آسون میگرن درهمه موارد میشه این الگو رو دید از لباسی که میپوشن از تفریحاتی که انجام میدن از مسافرتی هایی میرن اصلا سخت نمیگرن اصلا فقط تفریح میکنن و تجربه میکنن واینکع چقدر این مردم باخودشون درصلح هستن
من کلی چیز یادگرفتم ازشون و کلی ذهنم بازشد نسبت به کشور و مردم آمریکا
هرچیزی که در این کشور وجود داره بی نهایت بینهایت آب و رودخانه و دریاو بی نهایت طبیعت و درختان و…هرچیزی در این کشور وجود داره
ثروت و زیبایی ونعمت بی نهایت بی نهایته من این موضوع رو بعداز دیدن این دوتا سریال فوق العاده با تمام وجود درک کردم و احساس کردم وکلی خداوند رو شکر کردم که چقدر این کشور فوق العاده و بی نظیر هستش در همه ابعاد درهمه ابعاد این کشور بی نظیر هستش از آب و هوایی که داره از طبیعتی که داره از امکانات از بهترین برندایی که وجود داره دراین کشور از مردمانی فوق العاده ای در این کشور هستن
چیزی که من دوستدارم توی این کشور که اینقدر مهاجر پذیر هست و اینکه دراین کشور انواع اقسام نژادها دیدگاها دین و مذهب ها و این همه تنوع در این کشور وجود ولی این مردم در آرامش و درصلح درکنارهم زندگی میکن اینکه کسی بخواد نظرو دیدگاه خودش و به کسی تحمیل کنه یا مسخره کنه نه هرکسی سرش به کار خودش هست که واقعا من این موضوع رو دیدم وخیلی تحسین کردم و میکنم بازهم خداروشکر میکنم
چقدر دیدم بعداز دیدن این این فایلها وسیع ترشد هم کلی تجربه کسب کردم کلی کلی چیزیادگرفتم و کلی کلی لذت بردم از همه چیز این کشور
من اینقدر چیزها مختلف و زیبا یاد گرفتم و دیدم بعد از دیدن این مستندهای فوق العاده واقعا میتونم یه کتاب بنویسم 😄 بااینکه به ظاهر اینجوریه که من فقط این فایلها رو دیدم مثله فیلم ولی اصلا برای من اینجوری نبود و نیست من واقعا بااستاد و خانم شایسته رفتم سفر به دور آمریکا کلی تجربه کسب کردم و با مردم خوب امریکا معاشرت کردمو لذت بردم من با استاد و خانم شایسته در پردایس یاد گرفتم چگونه باید با مسائل برخورد کنم و اونهارو حل کنم و نترسم از مسائل بلکه حلشون کنم و یادگرفتم که نترسم و چگونه مهارتهارو ببرم بالا
دیدم درک کردم و یادگرفتم که چگونه باید رها باشم و هدایت بشوم و فهمیدم ازاین فایلها هدایت رو هدایت رو کلمه ای که من عاشقشم عاشقشم خدایاشکرت خدایاشکرت به خاطره اینکه من عضوی از این خانواده ی صمیمی و فوق العاده هستم
از خانم شایسته سپاس گذارم که باعشق و علاقه این فایل ها رو برای بچه های سایت برای اعضای خانواده ی خودشون تداروک دیدن من خیلی چیزها یادگرفتم هم از استاد عباس منش و خانم شایسته واینکه وقتی من این فایلهای فوق العاده رو میبینم میتونم با تمام وجودم این عشقی که خانم شایسته عزیز برای تهیه این فایلها میزارن رو احساس میکنم چون واقعا سنگه تموم میزارن برامون واقعا سپاس گذارم ازشون
❤درپناه الله شاد،ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشد ❤
به نام خداوند بی نهایت بخشنده و مهربانم
سلام به استاد عزیز و مریم جان
در مورد این ک قبلا چ دید گاهی داشتم نسبت به کشور آمریکا و آدم هاش:
خب من همیشه از آمریکا متنفر بودم چون ک همش میگفتن آمریکا بده آمریکا متجاوز گره کشوری هس ک حق مارو خورده به دلیل این که:
خب ما از وقتی مدرسه رفتیم ب ما گفتن بگید مرگ بر امریکا هرچی هم بلند تر میگفتیم خوب بهتر بود بیشتر معلما میگفتن آفرین ناظم میگفت افرین 🤣🤣
و اینجوری همیشه شنیده بودم ک آره آمریکا کشوری هستش که تو خیابوناش خیلی راحت آدم میکشن و اصلا امنیت وجود نداره و خیلی شانس بیاری ک زنده بمونی 😑چون همیشه اخبار میگفت یک سیاه پوست کشته شد در آمریکا، (خب هر روز یا هر لحظه هزاران نفر دارن کشته میشن🙄 ) و من همش فکر میکردم ک آره بیشتر مرگ ها تو آمریکاس و در موردخانواده فکر میکردم ک اصلا خانواده ها وقت نمیکنن ک برن بیرون خوش بگذرونن باهم یا این ک خیلی راحت باشن باهم چون شنیده بودم از اطرافیان ک تو آمریکا صبح تا شب باید کار کنی تا بتونی خرجتو دربیاری و جای زندگی نیست و اصلا وقتی برای خانواده نمیمونه یه جورایی به آدم حس افسردگی میداد ک اصن همه چیز سخته تو اون کشور
و این ک آمریکایی ها از ایرانی ها متفرن
و خشونت خیلی زیاده تو آمریکا همه اسلحه دارن و کلاه برداری و دزدی زیاد هست و تو خیابون هاش پر از دزد و آدمکش هست
و فکر میکردم ک به مسلمانن اجازه این ک بخوان با حجاب تو این کشور زندگی کنن داده نمیشود و این ک دانشجوهایی ک مسلمان هستن یا حجاب دارنو اذییت میکنن و باهاشون میخندن و زندگی برای یه ادم مسلمان سخته تو اون کشور این هم بخاطر تلویزیون بود و رسانه ها و نماهنگی ک یادمه خیلی پخش میشد یه دختر مسلمانو از دانشگاه پرت کردن بیرون نمیدونم برای کدوم کشور بود، ولی فکر میکردم تو خارج از کشور های مسلمان، اگر کسی حجاب داشته باشد بهش توهین میشود یا این ک اصلا آدم حسابش نمیکنن
و همیشه میگفتن ک کشور های غربی تجملاتی هستند و ما نباید بزاریم فرهنگ غربی وارد جامعه ما بشه
اخبار و مدرسه و رسانه ها میگفتن اینارو
و در مورد آب و هوا اصلا فکر نمیکردم این همه جنگل و دریاچه و سرسبزی داشته باشه
بعد از دیدن سفر به دور آمریکا تازه دیدم وااای چقدر سرسبزه چقدر پارک داره وااای چقدر جنگل (فکر میکردم کلا یه جنگل آمازون داره 🤣 )مگ میشه مگ داریم ک تو کل این کشور این همه سر سبزی باشه و این ک پارک هایی با همچین امکاناتی با همچین امنیتی، و امنیتی ک وجود داردتو این کشور که مریم جان تنها تو پرادایس میمونن در حالی درب ورودی چوبی هست و خیلی راحت میشه وارد شد و این ک شما چقدر دوست امریکایی دارید که باهاتون خوب هستن و اصلا بدشون نمیاد از ایرانی ها
چقدر آدم میان مسافرت پس چرا میگفتن تو امریکا هیچ وقت زمانی برای سفر نیست پس این همه آدم ک میان سفر چیه این یه مستند زنده بود ک فهمیدم اون حرفا ک شنیده بودم دروغ بود یا این ک تو سفر به دور آمریکا رستورانی رفته بودین ک کارمندش خانم بود گفتم چجوری میشه مگ میزارن با حجاب باشه و تازه شغل هم داشته باشه😮😮😮 این همه آزادی مگ میشه😯😯😯😯 ما تو کشوری ک اسمش مسلمونه شعارش استقلال و آزادی هست این همه آزادی نداریم ک نوع لباس خودمونو تعیین کنیم 🤦♀️ولی اون دختر تو کشوری هست ک به قول اینا کشور غربی کشور کفر این همه آزادی داره و شغل هم داره🤷♀️
و این ک مردم باهاشون خوب رفتار میکنن اصلا نگاه نمیکنن اصلا براشون چیز عادیه به عقاید همدیگه احترام میزارن مسخره نمیکنن
یا تو زندگی در بهشت ک رفته بودین ساحل اون خانمی ک حجاب داشت این ک بقیه تو اون ساحل مسخره ش نمیکردن بد نگاه نمیکردن و چقدر حس امنیت و آرامش داد اون قسمتا ک با حجاب و بی حجاب سفید و سیاه در کنارهم بودن زندگی میکردن آزادی واقعی رو داشتند
و تمام قسمت های زندگی در بهشت از خرید و مهمونی ها (ک این همه ساده و راحت میشه خوش بود و هر کسی تو مهمونی یه چیزی میاره )سفر به دور امریکا ک از چ ایده هایی کسب و کار راه انداختن و شاد هستن مردم چقدر باهم دیگ تو صلح هستن احترام میزارن بهم دیگر، آزادی واقعی رو من تو این دو مستند دیدم
و همین قسمت آخر ک چقدر قشنگ شادی میکنن فریاد میزننن خوشحال هستن میرقصن و میومدن جلو دوربین مسخره بازی در میاوردن نگران نبودن ک شما غریبه هستید دارید فیلم میگرید
تمامی باورهای مرا عوض کرد چون شما فیلم نساخته بودید ک بگن اینا همش فیلمه
مستند واقعی بود مستندی از زندگی در کشوری آزاد ک آزادی واقعی رو ب عمل میشد دید در رفتار ادم ها باهم دیگر در نگاهشون به همدیگر
ممنونم ازمریم جان و استاد عزیز ک این مستند رو برای ما گرفتین تا آزادی واقعی رو ببینیم😘😘😘😘😘
سلام به همه ی دوستان.
کلی ایده و کلمه با سوال اول استاد به ذهنم رسید که بیشتر این ایده ها توسط رسانه ها ذهن مون رو برنامه ریزی کردند و باهاش بزرگ شدیم:
– اینکه تمام سختی هایی که ایرانی ها و کشورهای جهان سوم باهاش دست و پنجه نرم می کنند از زورگویی ها و سیاست های آمریکاست. (فرار مغزها، ترورها، تحریم ها، قیمت ها، جنگ و کشتار و…)
– این که آمریکایی ها آدم هایی بی دین، گناه کار، مست، خلافکار، معتاد، بددهن، وحشی و آدم کش ای هستند!
اصلا تصویر یک خانواده ی سالم با تصویر آمریکا برای ما جور در نمی اومد!
آمریکا توی ضرب المثل ” گربه دست اش به گوشت نمی رسه میگه پیف پیف بو میده” خود گوشت بود! خیلی ها آرزو داشتند به آمریکا مهاجرت کنند ولی چون نمی تونستند پشت سرش حرف می زدند!
دسته ی بعدی داستان های مهاجرت های سخت بود، کسایی که میرفتند و تحقیرشده و به قولی دست از پا دراز تر بر می گشتند!
قبلا فکر می کردیم خوراکی های ایران ای که می خوریم اونجا پیدا نمیشن و غذاهاشون بیشتر ناسالم هستند.
* تاثیر تماشا کردن «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» در خانواده ی چهار نفره ی ما:
اول قطعا توی شوک بودیم چون با باورهایی که در ما شکل گرفته بود ناسازگاری های زیادی داشت، بعد از تعجب، تازه شروع کردیم به کنجکاو شدن و لذت بردن از دیدن سرسبزی و تمیزی و صلح و آرامش ای که پس زمینه ی برنامه ها دیده و حس می شد.
دائم می گفتیم: ” چقدر امکانات زیادی هست برای زندگی و مسافرت، چقدر مراکز تفریحی و ورزشی و خرید خوبی هست و چقدر قیمت ها مناسب هست. چقدر آزادی و فراوانی هست و چقدر غربیه ها می تونند خونگرم باشند.”
چیزی که خیلی ما رو به فکر فرو برد نگاه آمریکایی ها به “بازنشستگی” بود. اینکه بعد از بازنشستگی منتظر عزرائیل نمی شینند و مسافرت می کنند، کار جدیدی رو شروع می کنند و خودشون رو به چالش های مختلفی می کشند.
تصویر خانواده ی سالم و شادو فعال، با بچه های مسئولیت پذیر و مستقل رو اولین بار با مهمان های شما تونستیم ببینیم.
با دیدن ویدیوها از خودمون سوال کردیم که واقعیت چی بوده و حس بد ما نسبت به آمریکا از کجا می اومده و از اون موقع به نکات مثبتی که می دیدیم سعی می کردیم توجه کنیم و بین اطرافیان مون هم مهاجرت های موفق رو پیدا و تحسین می کردیم و این روزها هم از دیدن دور دوم مستند هاتون لذت می بریم و اگر هدایت بشیم، بدون هیچ مقاومتی و با اشتیاق حاضریم به آمریکا مهاجرت کنیم.
از شما بابت فرصت هایی که ایجاد کردید تا ما باورهامون رو تغییر بدیم سپاس گزاریم و هرروز مشتاقانه فایل هاتون رو نگاه می کنیم.
از دوستان هم بابت کامنت های پر از تلنگر و آگاهی شون تشکر می کنیم.
“دختر بابا”
سلام استاد عزیز و مریم جان عزیزم
من قبلا پیش فرضهای خیلی غلطی که از جامعه، تلوزیون،مدرسه که از بچگی آنقدر تکرار شده بودن که تبدیل به باور های خیلی اشتباهی در مورد من شده بود که خیلیهاش از طریق فیلم هایی بود که دیده بودم
مثلا دیده بودم که اصلا مردم آمریکا ثبات خانوادگی ندارن فقط بچه طلاق هایی رو میدیدم که به خاطر رفتار پدر و مادر یا ناهنجار هایی که تو خانواده هاشون داشتن،یا پدر خونواده مشروب زیاد مصرف میکرد و مادر خانواده رو اذیت میکرد و بچه هایی که از ترسشان توی اتاق شان قایم میشدن و گوششان را محکم میگرفتن که چیزی نشنون صدای خیلی بد شکستگی و کتک کاری ووو دیده بودم که اصلا بنیان خانواه خوبی ندارن،پدر خانواده بچه هاش رو ول کرده رفته،روابط خانواه ها خراب است
مثلا پیش فرض من در مورد مردم آمریکا قبل دیدن سفر به دور آمریکا یا زندگی در بهشت این بود که سیاه پوستان آمریکایی خیلی خشونت به خرج میدن خیلی هیکلی و پر زور و بد دهن هستن و مردم رو با اسلحه میکشن
فکر میکردم که خیلی کشور خشک و بی آبی هست از طریق فیلم های وسترن، و فکر میکردم که جاهای کویری زیادی دارن،فکر میکردم که هر کسی میتونه به راحتی با اسلحه کشتو کشتاری به راه بیندازد
پیش فرض من این بود که اصلا به بچه هاشون اهمیت نمیدن هر کس به فکر خودش است،فکر میکردم که اکثرا همجنسگرا هستن،
پیش فرض من این بود که سیاه پوستان آمریکایی خیلی مغرور هستن و خیلی نژاد پرست هستن
ولی به لطف خدا با دیدن سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت باورهای من به کل در مورد این کشور دوست داشتنی،صادق،تمیز،انسانهای فوقالعاده زیبا و مهربان،خونگرم دوست داشتنی،کلا تغیی کرد الان من عاشق این کشور دوست داشتنی هستم
با دیدن سفر به دور آمریکا این همه زیبایی،سرسبزی،همه جا پر از رودخانه ها و دریاهای زیبا کلا باور من تغیی کرد که من فقط به پنج درصد فکر کرده بودم و نودو پنج درصد رو اصلا ندیده بودم
روابط خانوادگی که دیدم بینظیر بود ،هر خانواده بیش از پنج تا بچه داشتن،دوستان استاد رو میگم ،آقای راین ،آقای ریک انسانهای شریف خوش برخورد،
آقای تاد عزیز مرد فوقالعاده که استاد عزیز چند روزی به مزرعه شان رفته بودن چقدر این قسمت رو دوست داشتم
پیش فرض من در مورد سیاه پوستان آمریکایی خیلی بد بود ،تو یکی از قسمتهای زندگی در بهشت که استاد و مریم جان از شهر زیبای تمپا رفته بدون لباس بخرن یکی از بازیکنان فکر کنم فوتبال آمریکایی چقدر زیباز استاد و مریم جان حرف زدن و چقدر متواضع و خوش برخورد بودن که خیلی این قسمت رو هم دوست داشتم و چقدر تحسینشان کردم
در کل به لطف خدا دیدن سریالها و توضیحات فوقالعاده استاد عزیز و مریم جانم خیلی خیلی باور های من رو تغییر دادن در مورد این کشور بینظیر
از شما استاد عزیزم و مریم جانم تشکر و سپاسگزاری میکنم همیشه شاد باشین
سلام به استاد عزیزم
از استاد عزیزم بابت اگاهی نابی که به ما میده سپاسگزارم وکاری میکنه تا ما فکر کنیم تا ببینم کجای زندگی هستم وکجا دوست داریم بریم خدایاشکرت
وقتی خودمو بیل میزنم میبینم وای خدا چقدر روزانه ما بایت این پیش فرض ها بمباران میشیم چقدر راحت اجازه میدیم یک نفر خیلی راحت درباره چیزها وکسانی که اصلا شناخت نداریم راحت اطلاعت غلط وباورهای غلط به خوردمون بدن خیلی راحت اجازه میدیم و خیلی راحت بیان توزندگیمون وبهترین جا ازمغزمون رو به اون طرف میدیم وجوری به حرفاشون گوش میکنیم که انگار واقعا واقعیت دنیا اینه ، خداروشکر میکنم بابت دریافت این اگاهی از استاد عزیزم سپاس فراوان دارم بابت اکاهی های که به مامیده مثل قانون اصلح مثل شهود والهامات واینم اگاهی پیش فرض افکارمون خدایاشکرت
میخوام پیش فرض های که قبل این اگاهی ها داشتم رو بنویسم
۱ یکی از این پیش فرض های که از بچگی به من دادن این بود که کسانی که لباس باز میپوشن ادمهای هستن که اگه باهاشون حرف بزنی ودوست بشی شما روبه سمت فحاشی رابطه نامشروع میبرن واونی که حجاب داره ادمی با ایمان وبا خداین ولی توزندگی دربهشت فهمیدم نه بابا این طور نیست برای بندگی کردن برای خدا اصلا حجاب بی حجاب معنی نداره میدیم که اون مهمونهای که براتون میومد خیلی راحت هستن واون طرف هم با اینکه لباس باز بود ادم حسابی بود برای خودش وانرژی مثبت داشت
۲ از بچگی بهمون گفته بودن که نباید با جنس مخالف خودت حرف بزنی اگه با جنس مخالف حرف بزنی تو بی حیا میشی ونقشه های برات میکشه که از سواستفاده کنه ولی خیلی راحت میدم که توزندگی دربهشت تو تمپا خیلی راحت پسرا ودخترا باهم حرف میزنن وهیچ اتفاق نمیفته این پیش فرضم یکی ازپدومادرم وTVمیومده وماهم خیلی راحت قبول میکردیم
ای خدا چقدر پیش فرض های دارم وقتی خودمو دارم بیل میزنم میبینم اگه من نتیجه نمیگیریم به خاطر همین پیش فرص های که دارم الان میتونم تا صبح بنویسم بابت همه چیز بابت دوستی بابت مسافرت بابت ادمها بابت کشورها بابت معنویت بابت روابط وبابت ثروت و…..
۳ سوم اینکه امریکا نشست اونجا وکار وزندگی شو ول کرده وداره فکر میکنه که چطور ایران ومردم ایران رونابود کنم ولی توزندگی دربهشت فهمیدم بابا دولت امریکا هیچ کارست واونا خودش به فکر پیشرفت کشورخودشونن
۴ پیش فرص بعدی اینکه همه جای دنیا جنگ وفقط تو کشور ما خوشی وفراوانیه ،همه دارن هم دیگه رو میگشن وفقط تو کشور ما امنیت همه جا دارن تلف میشن از کشنگی فقط کشور همه سیرن،همه کشورها دارن کارهای میکنن که از خدا دور میشن ولی ما نه ،هروز بخدا داریم نزدیک میشم اینها چیزهای که مثل سلام کردن تو گوش ما میخونن وماهم خیلی راحت اجازه میدیم بیان و واردد ذهنمون بشن ،خیلی چیزها هست الان که استاد این اگاهی روبه ماداده دارم فکر میکنم به کارام میبینم با اینکه دارم رو خودم کار میکنم تو این قسمت ضعیف هستم وقول میدم اساسی کار کنم، سپاسگزارم از خدای که منو هدایت کرد به این سمت که این اگاهی رو درک کنم و بیام درک ومطلبی که از این اگاهی گرفتم رو بنویسم واز استاد خوش تیپ وخوشگل خودم سپاسگزارم ازاینکه این اگاهای رو به ما انتقال داد سپاسگزارم ویه چیزی ته دلم بود گفتم بگم، استاد چقدر ابرو هاتون ومژه هاتون مشکی شده چقدر خوشگل شدین خدارو شکر
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان که با عشق این سریال های زیبا رو آماده کردن و چقدر تاثیرات فوق العاده ای رو در زندگی من گذاشتن
قبل از هر چیزی دوست دارم یک توضیح مختصری در مورد شرایط خودم و خواسته مهاجرت خودم رو توضیح بدم. من از دوران کودکی همیشه عاشق این بودم که مهاجرت کنم از ایران و تو یک کشور خارجی زندگی کنم حتی من از اول ابتدایی توی دفترهام همیشه اعداد رو به انگلیسی می نوشتم و به دلیل این خواسته زیاد پیگیر ماجراها و اتفاقات خارج از ایران بودم اما خوب 15-20 سال پیش اینترنت به شکل الان نبود و اطلاعاتی که من دریافت می کردم بیشتر از طریق فیلم ها بود و یا از طریق مجلاتی که می خوندم، چون من عاشق ماشین بودم و مجلات مختلفی رو در این زمینه می خوندم به دلیل اینکه برخی از نویسنده های مجلات گزارش های خودشون رو در خارج از ایران تهیه می کردن اطلاعاتی که داشتم از این طریق و چند نفر از اقوامی بودن که خارج از ایران زندگی می کردن و من به شدت پیگیر کوچکترین مورد و نکته در مورد اونها بودم.
اولین ذهنیت من در مورد امریکا به دلیل شنیده هام از جامعه و مخصوصا پدر خودم این بود که امریکا فقط طالب افراد نخبه هست و اگر تو یک آدم خیلی خاص باشی و یک اختراعی انجام بدی و یک حرکت خیلی خفنی زده باشی می تونی بری امریکا در صورتی که اصلا اینطور نبود و الان که نگاه می کنم خیلی از دوستان و اطرافیان من که مهاجرت کردن به امریکا اصلا آدم های خاصی نبودن.
ذهنیت بعدی من در مورد امریکا بر می گرده به یکی از نویسنده های همین مجلات خودرویی که توی سانفرانسیسکو زندگی می کرد و اکثرا گزارشات جالبی در مورد فرهنگ رانندگی و رفتار خودرویی مردم و همچنین مقاله های زیادی از خودروهای لوکس و گران امریکا که اتفاقا اکثرا هم مالکان ایرانی داشتن تهیه می کرد و همین باعث شده بود که اولا بدونم چقدر مردم عادت های جالبی در مورد رانندگی دارن و چه امکاناتی براشون فراهم شده و اینکه چقدر خوبه که این همه ماشین گرون و لوکس توی امریکا وجود داره و کلی ایرانی هم هستن که سوارشون می شن و همین باعث شد که بخوام من هم توی کالیفرنیا زندگی کنم.
اما همه ذهنیت ها از وقتی که یک از دوستان نزدیکم که تو 18 سالگی مهاجرت کرد به امریکا خیلی تغییر کردن. چون با این دوستم زیاد در ارتباط بودم و از وقتی که اون رفت اسکایپ هم وجود داشت خیلی وقتا می شد که ساعت ها با هم صحبت می کردیم. این نکته رو هم بگم که این دوست من چون شهروند امریکایی بود هر سال تابستون ها برای مسافرت می رفتن امریکا و یک شخصی نبود که بگم برای اولین بار رفته امریکا و به همین دلیل حرفاش خیلی برام سندیت داشت و قبولشون می کردم. جالبتر اینکه دوستم دقیقا رفت به دانشگاهی که 20 دقیقه خارج از شهر سانفرانسیسکو بود و تقریبا چهار سال اونجا زندگی کرد و هر دفعه که باهاش صحبت می کردم تمرکزش فقط روی مشکلات و ایرادها و بدی های امریکا و خصوصا اون شهر بود. حتی همیشه می گفت که درسم تموم بشه بر میگردم و ترکیه زندگی می کنم چون نمی تونم با فرهنگ مردم اینجا کنار بیام اینها آدمهای چندان جالبی نیستن. اینجا حمل سلاح آزاده و احساس نامنی داره و هیشکی باهات کاری نداره مخصوصا به خاطر ایرانی بودن بهت محل نمی ذارن یا اینکه سانفرانسیسکو خیلی شهر کثیف و نامناسبی هست کلی آدم مست تو خیابون میبینم که این حرف ها کاملا در تضاد با اطلاعات قبلی من بود و همین ها باعث شدن که من کلا از امریکا یک ذهنیت بدی داشته باشم و می گفتم که من میرم کانادا و دیگه امریکا رو نمی خوام.
ذهنیت های دیگه ای که من از امریکا باز به واسطه چند تا از اقوام و دوستان دیگه هم که داشتم این بود که برای زندگی خوب داشتن باید همیشه کار کنی سرت شلوغ باشه و هر روز کلی تو ترافیک می مونیم و وقت سر خاروندن نداریم و فکر نکن که اگر بیای امریکا قراره زندگی راحتی داشته باشی. و اینکه آمریکایی ها مثل ما ایرانی ها با محبت نیستن و خیلی راحت همدیگرو ترک می کنند و اصلا پایبند به خانواده نیستن و برای همین هم ارتباط گرفتن با اونها خیلی سخته و زیاد با غربیه ها گرم نمی گیرند. حتی بیشتر فیلم های هالیوودی هم تو شهرهای شلوغی مثل نیویورک ضبط می شدن که فقط این فکر رو القا می کردن که زندگی توی امریکا فقط بدو بدو هست و همیشه باید در تلاش و تقلا باشی.
تا اینکه سال 95 استاد مهاجرت کردن به امریکا و اولین علامت سوالی که در ذهن من شکل گرفت که اگر آمریکا جای نامناسبی هست چرا استاد مهاجرت کرده به امریکا ؟! در مدتی که چند تا از دورهای استاد تو امریکا ضبط می شد مخصوصا یادمه که از جلسه 8 به بعد دوره عشق و مودت بود که شما رفتین امریکا و اتفاقا در مورد وابستگی و رفتاری که از آدما تو امریکا میبینین گفتین و بعد فایل هایی که تو طبیعت آماده می شدن مخصوصا فایل ما خالق شرایط زندگی خود هستیم که توی ملک 60 هکتاری آمادش کردین و توی اون فایل از اینکه آمریکا چقدر آزادی داره اینکه می تونی هر مدل خونه و ماشینی داشته باشی، ملکی داشته باشی که توش بتونی شکار کنی، دریاچه داشته باشی (این دریاچه داشتن داخل ملک خودت از نظر من تقریبا امکانش غیر ممکن بود) و یه عالمه موارد دیگه کلی لامپ توی ذهن من روشن کرد و من دوباره شروع کردم یه نیم نگاهی به آمریکا انداختن ولی هنوزم می گفتم ونکوور کانادا بهتره.
و بعد فایل های تمرکز بر نکات مثبت آماده شد و روی سایت قرار گرفت، فایل هایی که استاد هر از گاهی روی کانال تلگرام قرار می دادن و بعدشم دوره جهان بینی توحیدی که دیگه کاملا داشت ذهنیت من رو به چالش می کشید یا فایلی که استاد توی روز کریسمس جلوی برج داخل داون تاون تمپا تهیه کردین و من دیدم همه لباس تابستونی به تن دارن این جرقه رو زد که ببین جایی هست که اصلا زمستون نداره و می تونی همچین جایی زندگی کنی که همیشه آب و هوای عالی داشته باشه و سرسبزم هم باشه و از اون تاریخ من همیشه آب و هوای چند تا شهر فلوریدا رو زیر نظر دارم و میبینم جایی هست که تابستون خیلی گرم نمیشه و زمستونم هواش بهاری و این خواسته در من شکل گرفت که منم می خوام اونجا زندگی کنم و جوری که از سال 97 به خودم گفتم می خوام مهاجرت کنم به امریکا اما هنوز هم کلی ذهنیت منفی ته ذهنم بود و به همین دلیل همش در حد و اندازه حرف زدن بود.
بعد از اون سریال سفر به دور امریکا شروع شد و اینجا بود که هر چی جلوتر می رفت من می دیدم امریکا دقیقا همون جایی هست که من می خوام، چقدر مردم آزادی دارن، هیشکی به هیشکی کاری نداره که هیچ، حتی چقدر به همدیگه وسبک متفاوت زندگی همدیگه احترام قائلند. توی فایل آمیشها وقتی دیدم تابلوی ایست رو توی اون منطقه به خاطر وجود آمیش ها تغییر دادن یا برای اسب های اونها سایه بان درست کردن تمام منطق های ذهنیم به هم ریخت که چقدر مردم برای فرهنگ های بقیه احترام قائل هستند.
وقتی نشنال پارک اسموکی مانتن رو دیدم سرسبزی اونجا و منظرش رسما دیوانه ام کرد با خودم می گفتم مگه میشه امریکای کویری چنین طبیعتی داشته باشه. تا اون تاریخ فکر می کردم فقط فلوریدا سرسبزه و کالفرنیا که اونم آنچنان سرسبزی وسیعی نداره و اینکه شما از فلوریدا تا نیویورک مسیری که رفتین همیشه پر از جنگل بود استیت پارک هایی که وسط دل جنگل بودن و تا چشم کار می کرد سرسبزی دیوانه کننده بود و چقدر فضاهای عالی برای تفریح و لذت بردن شادی وجود داره که همیشه هم پر هستن و این مردم کلی زمان و فضا دارن تا از اینها استفاده کنند که کاملا برخلاف افکار من بود.
جاهایی که می دیدم مردم با امکانات خیلی کم و ساده دارن بیشترین تفریح و شادی رو می کنن خیلی ذهنیتم عوض شد که ببین چقدر مردم شادن چقدر فرصت تفریح دارن اصلا اینطور نیست که زندگی مردم فقط بدو بدو باشه، وقتی از یک فواره و آب نمای داخل شهر این همه شادی و تفریح و لحظه خوب برای خودشون رقم می زنن یا اینکه توی پارک ها چندین روز رو توی چادر سر می کنند و همش دنبال شادی بیشتر هستند.
یا اینکه چقدر افرادی هستند که به شما کمک می کنند توی استیت پارک ها کسی که اومد آنتن آر-وی رو برای اینترنت درست کرد یا پله آر-وی آماده کرد خانمی که شما رو نمی شناخت و دعوتتون کرد به خونه اش یا جشن 4ام جولای که همسایه های استیت پارک شما رو دعوتتون کردن قشنگ یخ های ذهنم رو آب می کرد که ببین این مردم چقدر مهربونن، چقدر بی توقع و بدون انتظار به همدیگه عشق می ورزند، حتی در مورد آدمهایی که نمیشناسند و تازه چند ساعته باهاشون آشنا شدن، چقدر ساده و بدون تجملات با همدیگه وقت می گذرونند و فقط به فکر لذت بردنن و اینکه کاری کنند به همه اونها خوش بگذره.
رفتاری که فروشنده ها توی فروشگاها با شما داشتن ، جوری که غذا رو با عشق آماده می کردن و همیشه لبخند به لب داشتن، اون خانمی که توی نورث مارکت با عشق می گفت امروز روز فوق العاده ای برید و ازش لذت ببرین، راننده اوبری که می گفت توی احوال پرسی گفت حالم عالیه امروز واقعا روز محشری هست افرادی که توی چنین شغل هایی که از نظر هر کسی باید همیشه ناراضی و ناراحت باشن چنین حال خوبی رو دارند مدام این رو بهم یادآوری کردن و این باور رو ساختن که مردم امریکا برخلاف همه گفته ها خیلی مهربون و خونگرم هستن و خیلی زیاد با خودشون در صلح هستند و به دنبال این هستند که به همدیگه عشق بدن و حال خوب ایجاد کنند.
یا بحث تمیزی شهرها حتی رست ایرایی که وسط راه ها بودن جوری تمیز و مرتب و عالی نگه داری می شدن که انگار همین الان افتتاح شدن و کاملا نو هستن ، شما از مرکز شهرهای زیادی فایل گرفتین که یکی از یک تمیزتر بودم و خود مردمم چقدر به نظافت اهمیت می دادن اتفاقا تو همین فایل 173 زندگی در بهشت وقتی مسابقه تموم شد دیدم همه دارن قوطی نوشدنی های خودشون رو جمع می کنند که ببرند و هم مردم و هم افرادی که مسئول تمیزکردن شهر هستن چقدر به این موضوع اهمیت می دن و این کاملا با گفته دوست من که مرکز شهرها معمولا کثیف و در هم برهمه مخالفت داره.
مورد بعدی بحث خرید وسایل بود که دیدم شما هرجایی از امریکا باشه حتی توی مسافرت می تونی اینترنتی خرید کنی و به موقع وسایل بهت برسه حتی اینکه استاد توی پارادایس چه چیزهایی رو اینترنتی سفارش می ده و میارن و این کشور و بیزنس هاش چقدر زیرساخت های درستی دارن که هر خدماتی رو عالی ارائه بدن و برای هر کسی با هر سبک زندگی امکان زندگی راحت رو فراهم شده و هیچ محدودیتی برای انجام هیچ کاری نداری.
در مورد خانواده و ارتباطی که با هم دارن وقتی خانم شایسته با مادر اون خانواده مصاحبه می کرد در مورد تربیت فرزنداش دیدم که چقدر فضای خانواده و نظارتی که روی تربیت بچه ها هست که در عین مستقل به بار آوردن بچه ها رابطه ی خیلی خوبی بین مادر و بچه ها وجود داره و اصلا اینطور نیست که به حال خودشون رها باشن و زندگی خیلی اصولی تری هم نسبت به ما ایرانیها دارند و یا اون 3 خانواده ای که اومده بودن و با اینکه جمعیت زیادی داشتن چقدر برای همه وظایف درستی تعیین شده بود و به همدیگه احترام می ذاشتن چیزی که شاید از نظر من باید کاملا متفاوت بود.
اینکه آدمهایی که برای نصب و تعمیر موارد مختلف اومدن پارادایس و چقدر کارهایی اضافه بر سازمان و وظایفشون انجام دادن بدون اینکه ذره ای انتظار دریافت دستمزد بیشتر داشته باشن یا توی انجام وظیفه خودشون کم کاری کنند و این باور رو ایجاد کرد که این مردم چقدر افراد سالم و با وجدانی هستند و چقدر عاشق کمک کردن به همدیگه هستند.
یا اون بازیکن تیم باکانیرز که وقتی شما رو دید اومد ماشینش رو به شما نشون داد از شما عکس گرفت و چقدر رفتار فوق العادی ای داشت با شما در صورتی که چنین رفتاری از یه آدمی که معروف هست شاید از نظر خیلیا چنین آدمی اصلا با بقیه گرم نمی گیره تفاوت داشت و کلی این باور که مردم آمریکا رفتار خوبی نسبت به غریبه ها ندارند رو توی ذهنم عوض کرد که یه شخصی که قهرمان ورزشی هست چنین رفتاری داره و اصلا اینطور نیست که کسی بخواد بهت بی محلی کنه.
نکته خیلی جالب و در تایید قانون این هست که از وقتی که من تمرکزم رو گذاشتم روی این فایل ها و تایید نکات مثبتی که میبینم موارد خیلی مثبت تری از امریکا از جاهای مختلف بهم گفته میشه. مثلا یکی از دوستانم که 2 ساله مهاجرت کرده به امریکا و ساکن شیکاگو هست می گفت توی مترو من لباس رسمی پوسیده بودم و داشتم برای مصاحبه کاری می رفتم که یک نفر با صدای بلند گفت مثل اینکه یکی امروز مصاحبه کاری داره و کل آدمها شروع کردن به دست زدن و برام آرزوی موفقیت کردن یا اینکه تو شهری مثل شیکاگو که ازش به عنوان نامن ترین شهر امریکا یاد میشه می گفت من چیزی ندیدم درسته که بعضی محله ها افراد نامناسبی وجود دارن ولی اصلا به این شکل نیست که میگن اینجا تیراندازی و درگیری میشه، یا می گفت وقتی که اینترنت ایران قطع بود و من نمی تونستم با خاوادم تماس بگیرم همکارم رفته بود کلیسا برام دعا می کرد که هر چه زودتر بتونم با خانوادم صحبت کنم و یک همکار دیگه برام اشتراک اسکایپ خرید که بتون به صورت تلفنی به ایران زنگ بزنم.
در نهایت واقعا نمی تونم میزان سپاسگزاریم از شما رو به خاطر تهیه این سریال ها و فایل ها اعلام کنم چون هر چی بگم کمه و این همه مطالب قشنگ آموزه های عالی که به رایگان در اختیارم قرار دادین و چه قدر خواسته های زیادی رو در من بیدار کرد که شاید روزی وجود نداشتن و یا هم ترمزهای شدیدی در مقابل اونها بود که رسیدن به اونها برام غیر ممکن بود و کلی از این باورهای اشتباه تا حدودی برطرف شدن و الان جوری شده که هر خبری می شنوم از امریکا فقط در مورد خوبی ها و نکات مثتبش هست و کلی باورهای مخربم رو کشف کردم که به محض رفع اونها خیلی راحت می تونم مهاجرت کنم به امریکا.
از شما و خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم و از خداوند براتون شادی و عشق و سلامتی بیشتر می خوام و امیدوارم هرچه زودتر شما رو از نزدیک توی امریکا ببینم.
سلام استاد سلام مریم جون و سلام به بچه های زندگی در بهشت
من انصافا به این سریال اعتیاد پیدا کردم روزی ۲ بار هم گاهی میام چک میکنم ببینم اومده یا نه
بریم سراغ دیدگاه من
من قبل از دیدن این سریال عجیب وحشت داشتم از صحبت کردن به زبان انگلیسی اصلا یکی از ترمزام این بود من اگه برم امریکا accent دارم خیلی ضایع است و همه مسخرم میکنن میفهمن من امریکایی نیستم و بی احترامی میبینم
ولی اون قسمتی که جیکوب داشت فارسی صحببت میکرد و گفت من از نظر شما accent دارم شما هم از نظر ما
و این اصلا مهم نیست خیلی هم جالبه
یا اونجایی که با مایک رفتین و گفتین cucumber و اون داستان و انقدر اون خانواده با محبت جواب دادن خیلی دلم اروم شد
گفتم ببین همونقدر که واسه ما جذابه یکی به زبون ما با لحجه صحبت میکنه واسه اونا هم جذابه
همیشه میترسیدم اگه یه روز برم یه کشور دیگه و زبانم مثل اونا قوی نیست چکار باید بکنم تا کارم راه بیفته وقتی شما رو دیدم که گفتین چیز زیادی نمدونستین و الان انقدر راحت ارتباط بر قرار میکنین خرید میرین دلم قرص شد
فهمیدم میشه راحت تر از چیزی که فکر میکنیم میشه
ارتباط برقرار کردن فقط یه ترس از دوره تو دل کار که میریم ترسا میریزه
راجع به طبیعت که اصلا هیچوقت فکرشم نمیکردم انقدر امریکا عالی باشه انصافا با این سریال فکر مهاجرت افتاد سرم
منی که همیشه میگفتم هرگز دوست ندارم هجرت کنم الان واقعا عاشق مهاجرت و امریکا و فلوریدا شدم
انقدری که بعد دیدن شما دیگه همه ادمایی که تو یوتیوب میشناختم فهمیدم اونا هم فلوریدا هستن و بیشتر عاشقش شدم
همیشه فکر میکردم من چجوری برم امریکا و از ساحلش لذت ببرم و از دریا و شنا لذت ببرم و دیدم تو ساحل همه جور ادمی هستن با هر نوع پوششی که راحتن و این بینظیر ذهنمو ازاد کرد
عاشقتونم مننن