سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 57

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرویز گفته:
    مدت عضویت: 3063 روز

    با سلام و خداقوت به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه دوستان عزیز

    .

    .

    ۱. بنیان خانواده و روابط خانوادگی:

    این دید و پیش فرض در من بود، که اصلا خانواده ای وجود ندارد و اصلا هیچ کسی به کسی احترام

    نمی گذارد و اگر هم خانواده ای باشد، پدر و مادر این قدر درگیر کارهایشان هستند که اصلا

    با بچه ها و خانواده شان وقت نمی گذارند و تفریحی ندارند.

    .

    منبع شکل گیری این پیش فرض و نگرش در من: از ورودی های نامناسب که دریافت کرده بودم که مهم ترین آن، تلویزیون و دیدن فیلم ها و برنامه هایی بود که این این تصویر را به ذهن می کشید که خانواده ها سست هستند و هر بار با یکی هستند.

    حتی یادمه در یک فیلم، این را به مخاطب انتقال می داد که این بچه که دنیا آمده معلوم نیست مال چه کسی هست و زن می گفت این مال تو هست و مرد هم زیر بار نمی رفت.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    در این دو سریال، صحنه هایی را دیدم که پیش فرض قبلی را زیر سوال برده و آن را شکست.

    مثلا دیدن آن صحنه که یک زن و شوهر مهربان و پر از عشق که ۴ فرزند پسر هم داشتند، که نشان می داد چه خانواد موفقی هستند و چقدر به علایق همدیگر احترام و وقت می گذارند، چقدر پدر و مادر آزادانه با آن ها تفریح می کردند و عشق می دادند.

    و خیلی دیگر از صحنه فیلم های این دو سریال که این دید و نگرش را می داد که چقدر آمریکایی ها خانواده دوست و عشق ورز هستند.

    و تازه چقدر بچه دوست هستند و با عشق آن ها را بزرگ کرده و برای آن ها وقت می گذارند و با هم تفریح می کنند و لذت می برند.

    اینکه چقدر در استیت پارک ها سرشار بود از خانواده های موفق که در لذت و بازی در کنار هم بودند.

    .

    .

    ۲. روابط اجتماعی مردم:

    این پیش فرض در من بود، که مردم خیلی با هم سرد هستند و به هم احترام نمی گذارند.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: دیدن فیلم هایی که این پیش فرض را منتقل می کرد.

    و ورودی دیگر هم از خانواده و اطرافیان بود که مثلا می گفت فلانی رفته آمریکا و می گه اصلا به درد نمی خوره و یکی از دلایلی هم که می آورد این بود که روابط خیلی سرد و بی روح.

    و اینکه از یک فردی که به آمریکا رفته بود و حال برگشته بود هم شنیدم، که روابط اجتماعی خوبی ندارند یعنی استنباطی که من از حرف او برداشتم این بود.

    چون این حرف را می زد که مثلا وقتی یکی سوار آسانسور می شود و میبیند که یکی دیگر هم از دور می خواهد بیاید که سوار آسانسور شود، آن فرد آسانسور را نگه نمی داشت تا او هم برسد.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    اینکه چقدر روابط اجتماعی قوی و سالم و سازنده ای با هم دیگر دارند.

    مثلا اینکه در گردهمایی ها و یا مسابقات ورزشی، همه در کنار همدیگر جمع می شوند و از بودن هم لذت می برند.

    و اینکه آن پیش فرض قبلی که در آسانسور را نگه نمی دارند، بارها در این دو سریال دیدم که چقدر استاد در را برای دیگران با عشق باز می کرد و هم دیگران برای استاد.

    این نشان از صلح بودن با خود و همکاری است.

    اینکه در زندگی در بهشت دیدم که آن خانواده که آمده بودند به پارادایس که یک سرهنگ بود و همسرش و

    تعدادی از دوستانشان، که چقدر رابطه اجتماعی قوی و عاشقانه ای داشتند و چقدر با هم

    تعامل داشتند و چقدر نکات مثبت همدیگر را تحسین می کردند.

    .

    .

    ۳. میزان امنیت اجتماعی:

    پیش فرضم این بود که اصلا امنیتی نیست و از یک ساعت به بعد اگر بیرون بیایی باید فاتحه جانت را بخوانی.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: این هم باز از تلویزیون و اخبار که قبلا می دیدم که همه اش کشت ک کشتار را نشان می دهد و اینکه چون اسلحه آزاد است و مشروبات هم آزاد است، هر کسی هر چقدر دلش بخواهد مشروب می خورد و مست می شود و بعد در عالم مستی با اسلحه بقیه را از بین می برد.

    این را هم شنیدی بودم از مردم، که مثلا وقتی جایی دعوا می شد و کسی کاری هم نداشت و جرات نداشت که مداخله کنند می گفتند اینجا تگزاس کوچولو هست، و من هم در ذهنم این پیش فرض پر رنگ می شد که اگر این تگزاس کوچولو هست، خود تگزاس دیگه واویلاست.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    اینکه مثلا این صحنه را دیدم که چقدر قشنگ لب دریا یا ساحل با آزادی تمام لذت می برند و من حتی یک مزاحمت کوچک هم ندیدم و همه در صلح و آرامش لذت می بردند.(این نشان از امنیت بالاست).

    یا اینکه مثلا با اینکه اسلحه آزاد است، ولی من هیچ درگیری ندیدم و حتی اصلا اسلحه شکاری ندیدم.

    .

    .

    ۴. طبیعت این کشور:

    پیش فرض من این بود که آمریکا خشک و بی آب و علف است و اصلا سرسبزی و زیبایی ندارد.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: تا اون جایی که یادم می یاد اون فیلم هایی که از آمریکا می دیدم، همه توجه را بر روی خشکی یک منطقه گذاشته بود.(مثلا فیلم هایی که در تگزاس ضبط شده بود و خشکی را به مخاطب نشان می داد).

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    من که در این سریال ها، به جز فراوانی زیبایی و آب و ثروت و نعمت و آرامش و سرسبزی ندیم.

    هر کدام از این فایل های این دو سریال، نشانی از طبیعتی زیبا و سرسبز و بکر است.

    .

    .

    ۵. آزادی های مشروع یا نامشروع:

    پیش فرض این بود، که اصلا آزادی مشروعی نیست و همه نامشروع هست و هیچ قانونی وجود ندارد.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: این هم باز از اطرافیان و جامعه و تلویزیون به من منتقل شده بود.

    جوری که بی بند و باری و را منتقل می کردند.

    یک کشور افسار گسیخته را در ذهنم به تصویر کشیده شده بود.

    که هر کسی می ره با یکی و بچه دار می شه و بعد ولش می کنه می رود با یکی دیگه و همین طور ادامه می ده.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    با اینکه این قدر آزادی هست، من در این دو سریال هیچ نامشروعیتی ندیدم.

    و رابطه ها بر پایه عشق و همکاری بنا شده.

    .

    .

    ۶. انسان دوستی یا نژاد پرستی:

    پیش فرضم این بود که اصلا دوستی وجود ندارد و دیگران را بر اساس رنگ و نژاد و… ارزش گذاری می کنند.

    و هر کسی فقط با نژاد یا هم کیش خودش ارتباط برقرار می کنند و از بقیه دوری می کنند.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: این هم باز از تلویزیون که فیلم هایی را که می دیدم، این تصویر را می کشید که مثلا سفید پوستان و سیاه پوستان و سرخ پوستان و.. با هم در تضاد و جنگ هستند و هر کدام خودشان را برتر می دانند و دیگری را لایق تحقیر و حتی کشته شدن به بدترین شکل.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    اینکه در این سریال ها دیدم، اصلا سفید و سیاه پوست معنا نمی دهد، همه به هم احترام می گذارند.

    و این نگرش به من القا شد، که اصلا آمریکایی ها این تفاوت های ظاهری را زیبا می دانند و به همین دلیل هم هست که از هر نوع نژاد و دین و رنگی از سراسر جهان در آمریکا دور هم جمع شده اند و با عشق در کنار هم زندگی می کنند.

    این که این قدر آمریکا را مهاجرین تشکیل داده اند، نشان از در صلح بودن با خود و انسان دوستی آن هاست.

    .

    .

    ۷. خشونت:

    این پیش فرض در من بود که خیلی خشن هستند.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: این هم باز از تلویزیون و جامعه شکل گرفته بود.

    که مثلا آمریکایی ها خیلی هیکل درشت هستند و چون ارزش گذاری شان بر همدیگر هم بر اساس

    مشخصات سطحی است، آن یکی که از دیگری بزرگتر است پر از کبر و غرور و خشم بود و به خودش

    این حق را می داد که دیگری را لگد مال کند.

    مثلا یکی از چیزهایی که این خشونت در آمریکا را به من منقل می کرد، دیدن کشتی کج در آمریکا بود که چقدر با بی رحمی تمام همدیگر را زخمی می کنند.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    من که در این سریال ها، خشونتی از آمریکایی ها ندیدم.

    هر چه بود مهربانی و تواضع و فروتنی بود.

    مثلا در آن قسمت سریال زندگی در بهشت که استاد می روند که تراکتور بخرند، و مسئول آن جا خودش می آید با عشق به استاد توضیح می دهند و کارها را انجام می دهد.(این نشان از نبودن کبر و خشم است).

    و اینکه حتی من در قسمت هایی از این سریال ها دیدم، که مثلا برای موضوعی می آمدند برای راهپیمایی، با اینکه تماما آزاد بودند و پلیس هم با آن ها کاری نداشت، ولی آن ها راهپیمایی صلح و آشتی می آمدند، نه خشم و جنگ.(با این همه آزادی).

    .

    .

    ۸. میزان آزادی های مذهبی:

    این پیش فرض در من بود که اصلا حق اجازه بودن به مذهب های دیگر را نمی دهند.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: باز هم ار تلویزیون و دیدن برنامه هایی که نشان می داد، که مثلا قوم عیسی در صدد کشتن قوم موسی هستند و هر کدام خود را حق و دیگری را باطل می دانند.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    در این سریال ها دیدم، که هر کسی آزاد است مذهب و کیش خود را داشته باشد.

    و به همدیگر هم احترام می گذارند.(من فکر کنم که فهمیده اند همه این ها فرع است، و اصل یکتایی است).

    و هم کلیسا دیدم و هم مسجد دیدم، و هیچ توهین به مذهب کسی ندیدم.

    اینکه یک خانم با حجاب به لب دریا می رود برای گردش، و اینکه کسی حتی به او چپ هم نگاه نمی کند بلکه عاشقانه در کنار هم لذت می برند، این واقعا چه چیزی را به تصویر می کشد؟

    اینکه همه این تفاوت های ظاهری فرع است، و اصل خدای درون ماست، و آدم ها با درون همدیگر ارتباط برقرار می کنند.

    اینکه هر کسی آزاد است دین و مذهب خود را داشته باشد.

    .

    .

    ۹. کیفیت کسب و کارها:

    تا حدودی این پیش فرض را داشتم که کسب و کارها رونق خوبی دارد و کیفیت شان بالاست.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: فکر کنم از اطرافیان می شنیدم که آزادی در آمریکا خیلی زیاد هست، این قدر که هر کسی می تواند کارش را از گاراژ خونه اش شروع کند و چون که مستقل هستند و به دیگران وابسته نیستند بنابراین بهترین خوشان را انجام می دهند و کاری به کسی ندارند و دیدگاه رقابتی نیست و گستردگی کسب و کار هم زیاد است.

    یا این رو هم از مردم و دیگران می شنیدم که هر جنس خوبی بود می گفتند این اصل جنس آمریکایی که عمری کار می کنه.

    مثلا می گفتند این پوتین یا این ماشین آمریکایی و خیلی محکم و قوی هستند.

    بنابراین این نگرش در من ایجاد کرده بود که کیفیت کارها و محصولات و خدماتی که در آمریکا ارائه می دهند از بهترین ها هست.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    فهمیدم که حقیقتا کیفیت کسب و کارها بالاست.

    اینکه استاد در قسمت هایی از این سریال ها، می آید در مورد کیفیت بالای کارهای شرکت تسلا یا آمازون صحبت می کند، این دید به من القا می شود که واقعا کیفیت کسب و کارها بالاست.

    یعنی هر چه فکر می کنم، می بینم این آمریکایی ها واقعا اصل را از فرع تشخیص داده اند و تمرکز را بر اصل گذاشته اند و در کسب و کارها هم تمرکز را بر اصل که کیفیت بالاست گذاشته اند.

    اینکه استاد در یکی از قسمت ها در مورد ماشین ها تسلا صحبت کرد که مثلا تسلا اومده و رنگ آمیزی رو که یک قسمت زمان بر و هزینه بر است را برداشته و فکر کنم بدنه ای از فولاد تولید کرده که دیگه نیاز به رنگ هم نداره.

    این نشون می ده که تسلا، بیشتر از همه کیفیت و کارایی براش مهمه نه صرفا فقط زیبایی ظاهری.

    .

    .

    ۱۰. صداقت مردم:

    این پیش فرض بود که وقتی مرد و زن به هم خیانت می کنند و در غیاب هم با یکی دیگه هستند، پس صداقتی وجود ندارد.

    منبع شکل گیری این پیش فرض در من: این هم باز از رسانه ها و جامعه.

    تغیری که در نگرش و این پیش فرضم در مورد آمریکا ایجاد شد بعد از دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت:

    واقعا معنای حقیقی صداقت را فهمیدم.

    فهمیدم که آمریکایی ها هر چه که هستند واقعا خود خودشونند.

    آنچه رو که نشون می دن واقعا همون هستند و اصلا نظر و حرف مردم براشون مهم نیست و برای دلشون زندگی می کنند.

    بدون هیچ ماسک و دغل بازی.

    اگر یک آمریکایی با یک شرتک و لباس زیر میاد بیرون، اون واقعا خودشه.(چه از دید من خوب یا بد)

    با خودش هر جوری که است در صلح.

    اینکه من در این سریال ها، سادگی و صداقت رو در مردم آمریکا دیدم.

    .

    .

    واقعا از شما استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و پر از عشق که این واقعیت ها رو

    با ما به اشتراگ گذاشتید و این تغیرات شگرف و عالی و زیبا را ایجاد کردید بینهایت متشکرم.

    .

    .

    واقعا من قبل از دیدن این دو سریال که از زیبایی ها و واقعیت های آمریکا بود، با پیش فرض های

    غلطی که از ورودی ها غلط و تقلیدی و اشتباه داشتم، دوست داشتم همه جا زندگی کنم به جز آمریکا، به

    خاطر اون برچسب ها و پیش فرض ها غلط و اینکه چقدر مرگ بر آمریکا شنیدم.

    .

    .

    ولی حالا با این دید و نگرش و پیش فرض های درست، واقعا دوست دارم این زیبایی های

    آمریکا را از نزدیک تجربه و زندگی کنم.

    .

    .

    به قول مولانا:

    هر جا حیاتی بیشتر، مردم در او بی خویش تر

    با دیدن این همه زیبایی و فراوانی در آمریکا، قبلا فکر می کردم ناعدالتی شده که اونجا این همه فراوانی زیبایی است.

    ولی الان عدالت حقیقی رو درک کردم.

    و مولانا هم به خوبی می گه که هر جا که میبینی حیات و زندگی و فراوانی نعمت و زیبایی بیشتر، این رو بدان که چه تک تک مردم و چه گروه مردمی که اون جا زندگی می کنند، مقاومت کمتری در برابر دریافت نعمت ها داشتند و بیشتر با خودشون در صلح بودن.

    .

    .

    و در این دو سریال هم به زیبایی دیدیم، که مردم آمریکا چقدر زیبا و موفقیت آمیز بهای زیبایی رو دادند و می دن.

    اینکه با عشق مالیات می پردازند، و اون مالیات ها دست به دست هم می ده، تا مدارس پیشرفته تر، پارک های زیبا و با امکانات بیشتر ایجاد شود، این ها همه نشان از رعایت قانون و احترام به قانون است.

    .

    .

    با این توضیحات متوجه می شیم، که ورودی غلط و منفی، نگرش و دید و پیش فرض غلط و منفی ایجاد می کند که باعث می شود تجربیات منفی داشته باشیم و اتفاقات بد را تجربه کنیم.

    و از آن طرف هم، با ورودی های مناسب و درست و حقیقت دادن به خود، باعث می شود آرام آرام دید و نگرش ما هم تغیر کند آنگاه نتایج و تجربیات و اتفاقات زندگی ما هم تغیر می کند.

    .

    .

    .

    .

    خدایا شکرت

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    علی معین گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان..با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته محترم…من چون چند تا از فامیلها مون توی اون کشور زندگی میکنن تا حدودی به اونجا آشنایی دارم…ولی این که آمریکا انقد کشور سرسبز و پر آبی هست رو اصلا تو تخیلاتم هم نمی تونستم ببینم…که تو سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت کاملا فهمیدم….واقعا بی نظیره………………….ولی با تمام این حرفها این کشور ی عیب خیلی بزرگ داره که اونم اینه که اگه کسی تو این کشور زندگی کنه دیگه تو هیچ کشوری نمیتونه زندگی کنه…….اینم شوخی گفتم….واقعا این کشور خیلی مرتبه تو همه زمینه ها…….استاد عزیز و خانم شایسته من دستتون رو میبوسم بابت همه زحمات گرانقدرتون…..خیلی دوستون دارم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3684 روز

    سلام به استاد عزیزم سلام به خاله مریم عزیز و سلام به همه خانواده صمیمی عباس منش

    ۱.بنویسید که قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید

    یعنی چه دیدگاهی درباره موضوعات مختلف مثل: بنیان خانواده و روابط خانوادگی، روابط اجتماعی مردم، میزان امنیت اجتماعی، طبیعت این کشور، آزادی های مشروع یا نامشروع، انسان دوستی یا نژاد پرستی، خشونت، میزان آزادی های مذهبی، کیفیت کسب و کارها، صداقت مردم و… داشتید

    ۲. چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود (خانواده، تلویزیون و رسانه های جمعی، جامعه و مدرسه و …)

    3.دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است.

    خب خیلی سخته که بیاد بیارم یعنی اینقدری که سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت ، ذهنیتم رو عوض کرده که یادم نمیاد چه افکاری داشتم در مورد آمریکا خصوصا که شناخت خوبی هم از خودم نداشتم قبلاً و حتی خواسته ای برای رفتن به آمریکا برای زندگی یا سفر

    می‌خوام تشکر کنم از خاله مریم اولا چون خیلی وقتا زحمت این ویدیو ها رو کشیده و دوم استاد که ایشونم با عشق همراهی شون کرده و نتیجش شده این تغییرات بنیادی در ما که خیلی راحت با تصویر ذهنیت ما عوض یا بهتر شده به راحت‌ترین شکل ممکن

    واقعا ازتون سپاسگزارم فرشته های خدا

    بریم سراغ خودشناسی و هماهنگ تر شدن ذهن و روحم

    من از بچگی نمی‌دونم چرا وقتی پرچم آمریکا🇺🇸 رو می دیدم حس خوبی بهم دست میداد ، نمی‌دونم چطور بگم انگار یه حس غروری توش می دیدم و خوشم میومد ازش با اینکه هیچ شناختی ازش نداشتم

    ولی کم کم با چیزایی که بهم میگفتن این حس خوب تبدیل به حس نفرت و انزجار و بی تفاوتی شد

    چقدر به طرق مختلف این ورودی داده شده به ما که آمریکا کشور جنایتکار ، فاسد و زورگویی هست اکثرا هم از طریق رسانه ها این مزخرفات به ما داده شده که گفتن آمریکا به این کشور حمله کرد ، اونا رو نابود کرد ، فلان مردمو بدبخت کرد ، به افغانستان و عراق اومد تا از منابع شون استفاده کنه و از اینجور حرفا ولی چیزی که حقیقت داره اینه که یه کشور چون ضعیف میشه و بی ثبات که باعث میشه هرکسی بیاد قدرت‌نمایی کنه و با فرکانس هاشون اجازه این کارو دادن

    جالبه که خود آمریکایی ها اعتقاد دارن ما بخاطر صلح جهانی داریم این کارو میکنیم که درست و غلطش رو نمی‌دونم و کشورهایی مثل ایران هم میگن آمریکا کشور زورگویی هست که میخواد خون همه رو تو شیشه کنه و منابع شون رو غارت کنه

    من نمیتونم در این مورد نظر بدم که آیا دیدگاه دو طرف درسته یا غلط چون نمیشه هیچوقت قضاوت کرد و هرکدوم از طرفین ممکنه هزاران دلیل داشته باشن بر بدی هم دیگه ولی اینا مهم نیست

    چرا؟؟

    چون من اگر‌ میخوام چیزی رو تجربه کنم ، باید جوری اهرم های ذهنیم رو درست کنم تا انگیزه بگیرم برای رسیدن بهش نه اینکه با توجه به نکات منفیش فقط دور و دورتر بشم ازش و تازه منزجر هم بشم ازش

    خب اگر بخواهیم به نکات منفی هر کشوری توجه کنیم حتی اگر اون کشور آمریکای آزاد باشه ، باز هم خیلی راحت هدایت میشیم به سمت همون نکات منفی ( کلا نمد هولا و هولا ) چون هیچ کشوری نیست که کامل باشه چون کشورها رو آدمها ایجاد کردن و آدمها هم کامل نیستن

    ما به دولت مردان یک کشور کاری نداریم ، ما به سیاست های یک کشور کاری نداریم چون ما خالقیم و ما میتونیم توی هر کشوری به بهترین وجه زندگی کنیم

    وقتی اینطوری فکر کنیم ما هم میشیم مثل استاد که چقدر راحت مهاجرت کرد به آمریکا و افرادی که من می‌شنیدم که توی همون زمانی که میگفتن ترامپ جلوی ایرانیا رو میگیره مهاجرت کردن به آمریکا

    نباید بزاریم ورودی های منفی رسانه ها چه ایرانی چه خارجی ، ذهن ما رو مسموم کنن چون رسانه ها کاملا در جهت سیستم یک کشور اداره میشن و هدف‌هایی که اون سیستم داره پس بهتره به جای تعصب بیجا به چیزی که خدا ایجادش نکرده ( مرزها و کشورها ) ، بیایم قوانین خدا رو بشناسیم و ازشون برای هدف اصلی زندگی که لذته بردنه استفاده کنیم تا هم خودمون خوب زندگی کنیم هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم

    این هدف دقیقا توی این سریالها محقق شده و وقتی میای اینطوری دقیق بشی که چه ترمزایی داشتی در مورد آمریکا و سعی میکنی اصلاح شون کنی و از این سریال هم کمک بگیری برای اصلاحش و هر قسمتی رو بارها ببینی ، اونوقت خیلی راحت مهاجرت به آمریکای آزاد و زیبا و غرورانگیز اتفاق می‌افته

    یادمه مثلاً در مورد بوش رئیس جمهور آمریکا ، جوری شنیده بودم در موردش که فکر میکردم این آدم از هیتلر هم بدتره و اینجوری فرضش میکردم و اسمش که می‌آمد و همین حالا هم طرز تفکر خوبی نسبت بهش ندارم چون فقط میگفتن که بوش یه جنایتکاره و آمریکا یه کشور جنایتکار ولی بنظر فقط تهمت بوده چون هیچوقت من نشنیدم محاکمه بشه یا حتی نتیجه فرکانس هاشو تو زندگیش ببینم که نابود بشه یا بلایی سرش بیاد و اتفاقا الان خوب زندگی می‌کنه

    بیشترین ورودی منفی من از همین بوده که فکر میکردم آمریکا کشور جنایتکاری هست که میخواد دنیا رو تصاحب کنه و مردمش آدمایی هستن که فقط خودشون رو آدم حساب میکنن و چون دوست نداشتم جز همچین آدمایی باشم ، اگرم خواسته ای در مورد آمریکا متولد شد ، کلا به باد فنا رفت

    با این سریال‌ها و دیدن رفتارهای مردمان مختلف با شما مثل رفتار صاحب اونجایی که رفتید تراکتور بخرید و دیدن اون پرچم ایران توی سفر به دور آمریکا ، شنیدن در مورد اینکه مساجد توی آمریکا وجود داره و دیدن پوشش اون خانومای مسلمون توی آمریکا ، متوجه شدم نه اتفاقا خیلی مردم خوبی داره که به همه احترام میزارن و چقدر عالی افراد مختلف با عقاید مختلف راحت با هم زندگی میکنن بدون توهین بهم

    در مورد ورودش به کشورهای مختلف هم دلیلش غارت اون کشور یا گرفتنش نیست چون این کشور بینهایت غنی هست از همه لحاظ و نیازی به کار احمقانه ای مثل جنگ نداره برای منابع و هدفش همون حفظ امنیت جهان می‌دونه و اینکه دوباره اتفاقی مثل جنگ جهانی نیافته و چون قدرتمندترین کشور جهانه ، سعی می‌کنه که کنترل داشته باشه که درست و غلطش رو کار ندارم ، فقط می‌خوام بگم چقدر به ما همه چیز رو چپه گفتن

    اگرم آمریکا واقعا هدفش چیز دیگه ای بود هیچوقت به این اقتدار نمی‌رسید و پایدار نمیشد قدرتش چون اون طمع و حرص و باور کمبود ۱۰۰ درصد این کشور رو نابود میکرد و ما الان در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا ، همچین بهشت زیبایی نمی دیدیم ، بهشتی که نه تنها طبیعتش زیباست بلکه قوانینش ، مردمش ، آب و هواش ، امکاناتش و همه همه اش زیباست و این نتیجه فرکانس درست همه مردم هست

    نتیجه فرکانسهای یک‌ کشور همیشه خودشو نمایان می‌کنه دیر یا زود ، اگر‌ آمریکا کشور جنایتکاری می‌بود مثل مثلا آلمان زمان هیتلر ، خب قطعا نتیجه این فرکانس بد که میخواد بقیه رو نابود کنه به خودش برمیگشت و نابود میشد ولی جالبه که توی جنگ جهانی دوم کمترین صدمه رو خورد چرا؟؟ چون با خودشون در صلح هستن و اینقدر پر هستن از نعمت که نیازی ندارن که بخوان با نابودی کسی یا کسانی ، قدرت یا پول یا منابع یا هرچیزی بدست بیارن

    اصلا ما باید از خودمون بپرسیم ، ما منظورم کسانی هست که داریم از قانون استفاده میکنیم ، بقیه رو که بیخیال ، باید بپرسیم چرا آمریکایی که میگن جنایتکاره و هزار جور صفت بد بهش می بندن ، ثروتمندترین و قدرتمند ترین کشور دنیاست؟؟؟ مایی که میدونیم خداوند عادله وقتی اینو از خودمون بپرسیم قطعا ذهنیت مون تغییر می‌کنه

    این سریال‌ها هم کمک کردن که دیگه به عینه ببینم که این کشور چقدر خوبه از همه لحاظ و علت قدرتمندی و ثروتمندیش رو به وضوح در لایه لایه های این کشور ببینم و علتش چیزی نیست جز مردمانی که آدمهای بسیار شریف ، درستکار که از کار نمی دزدن ، شکرگزار که اصلا یه عید دارن به همین نام عید شکرگزاری ، با خودشون در صلح و … هستن مثل اون خانواده ای که توی سفر به دور آمریکا ، توی اون استیت پارک که اسمش رو نمی‌دونم ، دعوتتون کردن تا در جشن ۴ جولای کنارشون باشید ، اصلا همین به من میگه اینا چقدر با خودشون در صلح هستن که خیلی راحتن با خودشون و نگران نیستن که کسی آرامش شون رو بخواد خراب کنه یا مزاحم شون بشه و خیلی مهمان نوازن و اتفاقا آدمهای جدید رو فرصتی برای لذت بردن میبینن و همین چیزاست که این کشور رو تبدیل کرده به این چیزی که هست ، این در صلح بودن با خود

    یا مثلاً اون بنایی که رفتید و صاحب بنا اونجا رو اهدا کرده بود تا مردم بیان ببینن زیبایی بنایی که با طبیعت تلفیق شده و لذت ببرن ، این خودش نشون میده که چقدر این کشور فوق العاده هست که یه فردی درونش رشد کرده و پرورش یافته که اینقدر پر شده که میاد همچین کارایی می‌کنه و همچین بخشش هایی و خواسته هزاران آدم از جمله خاله مریم محقق میشه که بیانو لذت ببرن

    این ها همه از یه باور قوی به خداوند میاد که اینقدر این مردم در صلح هستن با خودشون و قوی و ثروتمند هستن و سطح رفاه شون نسبت کشورهای دیگه ، یه سر و گردن بالاتره

    این از اولین مورد که واقعا مهم بود چون من به شخصه هرچی شنیدم در مورد آمریکا بد بوده ولی این سریال ، یه شستشوی عظیم برام ایجاد کرد و حالا میفهمم چرا توی بچگی از دیدن پرچم‌ آمریکا خوشم میومد چون یه فرکانس بسیار خالص پشت این پرچم بود که اونو دریافت می‌کردم

    🇺🇸❤️

    مورد بعدی که در مورد آمریکا زیاد دیدم و شنیدم ، این بوده که اینا بی بند و بارن ، اصلا هیچ اصول اخلاقی ندارن و متعهد نیستن به روابط شون و حریم خصوصی رو رعایت نمیکنن

    اما این سریال ها بهم نشون داد که اصلا اینجور نیست و چقدر خانواده های خوبی مثل خانواده راسل یا خانواده اون دوست نظامی تون وجود دارن یا اون خانم مهربونی‌ که با مادرش زندگی میکرد و شما رو دعوت کرد به خونش توی سفر به دور آمریکا و حتی ازدواج هم نکرده بود و خیلی افراد دیگه ای که بعد دیدن این سریال‌ها به دیدنشون هدایت شدم که بهم قشنگ نشون داد که اصلا اینا آدمای هرزه ای نیستن ، اتفاقا خیلی هم محکم هستن توی این قضیه ، البته به قول استاد نمیشه کلی گفت ولی اکثریت اینطور هستن و اصول اخلاقی دارن و حریم خصوصی هم رو رعایت میکنن و حتی یادمه یه جا یه کلیپی می دیدم از یه فرد آمریکایی که داستان این بود که یه دختری بود که میخواست به قول معروف مخ یه پسری رو تو خیابون بزنه برای فقط خنده و وقتی سعی کرد به یه پسری پیشنهاد بده با اینکه خیلی هم زیبا بود ولی اون پسر گفت من دوست دختر دارم و بهش متعهدم و راضیم یعنی ببینید ، با اینکه طرف ازدواج هم نکرده که بگیم ترس داره از اینکه طرف طلاق بگیره ولی اینقدر راهو درست داره می‌ره و خود کنترلی داره

    یعنی می‌خوام بگم اگر اینها فرکانس نامناسبی میداشتن و واقعا آدمای هرزه ای میبودن یا روابط نامناسب زیادی میداشتن و به هیچ‌ اصول‌اخلاقی و حریم شخصی پایبند نمیبودن ، الان اصلا ما اینهمه پیشرفت در این کشور نمی دیدیم.چرا اینو میگم؟؟ چون یه مسیر درست که منجر میشه به نتایج درست ، مسیری هست که همه چی با هم درسته و در کنار هم یعنی هم روابط عاشقانه هم ثروت و پول هم آرامش هم سلامتی هم‌ معنویت و هم همه چی با هم و باورهای نادرست داشتن در یکی از این موارد ، میشه یه نشتی بزرگ فرکانسی که نمیزاره نتایج در سایر جنبه ها وارد بشه مثل وابستگی زلیخا به یوسف که باعث شد همه چیش از جمله روابط عاشقانش با شوهرش و همچنین شوهرش ، پول ، عزت و احترامش ، زیباییش و همه چیش رو از دست بده

    پس نتیجه این حرفا اینه که اگر میبینیم آمریکا اینقدر از همه لحاظ زیباست چون آدما تونستن این جنبه مهم از زندگیشون یعنی روابطشون رو هم به نحو درستی پیش ببرن که باعث شده تمرکزشون آزاد باشه برای پیشرفت و علت پیشرفت های زیاد این کشور هم همینه

    جالبه یاد مثال مایکل فلپس میافتم که وقتی انگیزش واسه قهرمانی رو از دست داد و دیگه خود کنترلی نکرد و تمرکزش رو با روابط متعدد با دخترای متعدد ، بهم زد ، چقدر از همه لحاظ اومد به مدار پایین

    تو سریال زندگی در بهشت هم به وضوح میشد دید که چقدر اون بچه هایی که از چند خانواده مختلف بودن و با هم شنا میکردن ، هیچ‌ نگاهی‌ با نیت بد نداشتن و دختر و پسر داشتن با هم لذت میبردن و این طرز تفکر درست رو میشد دید که چقدر ذهنیت شون در مورد این مسائل درست و این بنظرم پشتوانه داره که از آموزش درست چه از والدین چه از فرهنگ چه مدرسه میاد

    تعدادی هم که کلا بی بند و بارن و هیچگونه اصول اخلاقی رو باور ندارن هم تعدادشون نسبت به کل خیلی خیلی خیلی کمتره و بنظرم همه جا وجود داره از این آدما و مختص به جای خاص نیست مثل آمریکا و بالاخره این دنیا رنگارنگه

    من روابطی که دختر و پسر توی آمریکا با هم دارن رو از روابطی که توی ایران از دختر و پسر دیدم ، خیلی بهتر میبینم

    وقتی شما می‌رفتید ساحل ، اونجا میشد به وضوح این نگاه پاک رو دید و مثلاً اگر خانمها یا دخترانی اومده بودن برای آفتاب گرفتن ، هرگز نمی دیدی کسی بهشون نگاه کنه ، چه برسه به اینکه بخواد مزاحم بشه یا اذیتشون کنه و همه اومده بودن و داشتن لذت میبردن

    به ما همیشه گفته بودن این آزادی که تو آمریکا هست بده و باعث گناه میشه و از اینجور چرت و پرتا ولی این آزادی که آمریکا داره باعث شده که به این مسیر خوب هدایت بشه چون حتی اگر کسی نتونه به باورهای درستی برسه در مورد رابطه و نتونه خودش و میل جنسیش رو کنترل کنه ، چند بار می‌ره تو همون فضاهایی که برای همین قضایا تو آمریکا آماده شده و خودشو خالی می‌کنه از این حرص یا مدام رابطه های متعدد و مختلف با دخترای مختلف برقرار می‌کنه ولی بعد یه مدتی می‌فهمه که هدف اصلی چیه و پر میشه و می‌تونه به یه رابطه عاشقانه هدایت بشه که هدفش خوشبختی ، شادی ، عشق و لذت بیشتر هست

    از اون طرف این آزادی باعث میشه طرف با خودش فکر کنه ، بگه خب من میتونم این راهم برم ، اون یکی راهم هست ولی کدومش بهتره ، کدومش نتیجه بهتری داره ، با توجه به کسایی که دیدم هردو کار رو انجام دادن ، من چیکار کنم و اونوقت به احتمال خیلی زیاد رابطش رو به شکل کاملا درست آغاز می‌کنه نه از سر احساسات شدید

    حتی این آزادی باعث میشه یه سریا برن سراغ همون مکانها برای رفع نیاز جنسی شون و نتیجه بدی که اونها در زندگی شون میگیرن ، خودش می‌تونه درس باشه برای بقیه آدمها که راه درست چیه

    به خاطر همینه که ما اینهمه شادی در این کشور میبینیم ، اینقدر مردم سر خوشن چون این شادی نتیجه کنترل ذهنشون هست در موارد مختلف

    اینکه میگن آمریکا بی بند و باری زیاده هم به خاطر ورودی های منفی که از دین به ما رسیده هم‌ هست و اون نوع نگاهی که بهمون دادن که رابطه درست چیه و غلط چیه و گفتن حتما باید رابطه شما رو ما تایید کنیم و فلان جملات ‌خونده بشه تا شما زن و شوهر بشید و اونایی که خارج از این فرمت قرار میگیرن ، نادرست و گناهکارن در صورتی که آدم وقتی قرآن رو میخونه میبینه ‌ چقدرخدا ساده گرفته توی بحث روابط و هیچ گناهی هم بالاتر از شرک نیست که اونم تو این دنیا بخشیده میشه و خدا غفور رحیمه

    به قول معروف بعضیا باید کلشون به سنگ بخوره تا بیدار بشن و تا تضاد یه چیزی رو نبینن بیدار نمیشن و این ایراد نداره و آزادی یه کشور مثل آمریکا این خوبی رو داره

    🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

    موضوع بعدی بحث امنیت هست که یادمه هروقت می‌خواستیم بگیم یه جایی نا امنه ، می‌گفتیم شده مثل تگزاس و خودمم نمی‌فهمیدم چرا اینو میگیم و این از کجا آمده و احتمال خیلی زیاد این از خانواده بهم گفته شده و اونا هم تو اخبار شنیدن و دیدن و شده مَثَل

    در مورد شهر ما و استان ما هم همینو میگفتن و ذهنیت این بود که سیستان و بلوچستان ناامنه و هرروز کشت و کشتاره ولی ما داشتیم تو همین استان زندگی میکردیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم و اون حملات تروریستی هم تعدادش به اندازه سر سوزن بود و دیگه تکرار نشد ولی وقتی توسط اخبار اعلام میشد ، خب طبیعی بود که ترس بوجود بیاد و همه از این استان بترسن

    در مورد آمریکا هم همینه و چون از نزدیک ندیدم و حتی کسی نبوده که بگه نه بابا اصلا اینطور نیست ، فکر میکردم دیگه کل آمریکا همینه و نا امنه و بزن بکشه درصورتیکه این اتفاقات ۱ در میلیون بوده ولی چون زیاد بهش توجه و پرداخته شده باور غلطی ساخته.خیلی باید مواظب ورودی هامون باشیم و خدا رو شکر میکنم که قبل اینکه با استاد آشنا بشم هم اهل اخبار نبودم و حالا که دیگه چند سالی هست بشدت کنترل میکنم و نمی‌زارم هر چرت و پرتی رو وارد مغزم کنن

    همه جا آدم بد و خوب هست ولی اگر ما می‌خوایم وجه خوبی از این دنیا و آدماش ببینیم باید توجه کنیم به نکات مثبتش و زیبایی هاش و هرخوبی تا هدایت بشیم به زیبایی های بیشتر ، به امنیت بیشتر ، به آرامش بیشتر ، به روابط زیباتر با همه مردم ، به روابط عاشقانه تر ، به ثروت بیشتر و …

    این سریال‌ها دیگه کاملا این باور رو نهادینه کرده که آمریکا چقدر کشور امنی هست و حتی دزدی توش نیست ، همون‌طور که بارها دیدیم که استاد کلی سفارش میومد در خونش درحالی که خودش خونه نبود و هفته ها پشت در خونه و بیرون میموند اون سفارش ها و کسی بهشون دست نمی‌زد یا پردایس که همه چیش بازه ولی هیچ اتفاق خاصی هم نیافتاده توش‌ به غیر از اون کایوتی های ناقلا 😁 که اتک‌ میزدن و جالبه که اونم بنظرم خوب بوده و اون گوسفندها یا بوقلمون ها باید میرفتن تا استاد و خاله مریم به هدف اصلی که لذته برسن

    اینهمه شما فیلم گرفتید از جاهای مختلف ، شب ، روز ، خلوت ، شلوغ و … ولی من یک اتفاق ناخوشایند ندیدم ، دعوا ندیدم ، بحث ندیدم ، حتی یادمه اون زمانی که طوفان اومده بود می‌گفتید تو صف پمپ بنزین ، مردم خیلی با حوصله بودن و بوق بوق نداشتن و آرامش داشتن و نه دعوایی بود نه داد و بیدادی و چقدر مردم موقع بعد طوفان بهم‌ کمک‌ میکردن مثل اون شیرینی فروشی که تمام مواد داخل مغازه رو شیرینی پخت و به رایگان به مردم داد

    فقط امنیت ، شادی ، لذت ، احترام به حریم هم ، خدمات فوق العاده پست آمریکا ، امکانات فوق العاده زیاد و در دسترس ، زیبایی و زیبایی و زیبایی میشه دید تو آمریکا و من به عنوان فردی که می‌خوام آمریکا رو تجربه کنم و می‌دونم قانون رو ، فقط و فقط باید به نکات مثبتش توجه کنم که الا ماشاالله زیاده و اونوقت مثل استاد میشم که هرجا می‌ره تو این کشور فقط زیبایی های بیشتر و لذت بیشتر و شادی بیشتر و تجربیات باحال تر داره براشون

    🌸🌸🌸🌸🌸

    واقعا متشکرم بابت طرح این سوال خوب که منو به فکر وادار کرد و باز هم وقتی آدم میاد فکر می‌کنه که چه ترمزایی ایجاد شده براش از بچگی و پیداشون می‌کنه ، میبینه چقدر اون لایه های زیرین مغزش چه خبره و چی میگذره که فقط با گذاشتن کمی تمرکز همچین آشغال هایی اومد بیرون

    تازه با خوندن کامنت های دوستان و بیشتر تمرکز کردن روی این باورها در مورد آمریکا خدا می‌دونه چه چیزهای دیگه ای بفهمم و با خودم بگم آره راست میگه یا راست میگی خدا ، اینم واسم زیاد تکرار شده و به همین دلیله مقاومتم در مورد عدم پذیرشش مثلاً من یه سری ترمز توی روابطم پیدا کردم که قشنگ وقتی آگاهی درست رو میدم به ذهنم ، ذهنم مقاومت می‌کنه و فقط باید‌ الگوی بیشتر براش بیارم تا قانع بشه و به همون حقیقت برسم که آقا من خالق زندگیمم و به هرچی توجه کنم همون میشه ، اگر‌ بگم آمریکا بده به این علت و این علت و این علت ، اگرم برم آمریکا فقط بدیش رو میبینم و سختی میکشم و برعکس

    خدارو شکر میکنم بابت این سریالهای بینظیر که اگر کل فیلمهای هالیوود و بالیوود و کل فیلمهای معروف دنیا رو از لحاظ فروش بزارن رو هم ولی بازم ارزششون به اندازه این سریالها نیست و به نظرم اینا پرایس لس هستن حداقل برای من اینطوریه

    سریال‌هایی که با ساده ترین امکانات گرفته شده و فقط با ابزار لذت بردن از هر لحظه و ایمان به خدا و هدایت

    عاشقتونم ❤️

    در پناه خدا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز و خانواده صمیمی عباسمنش موضوع پیش فرض های ذهنی که استاد در مورد آن در حال نگارش کتاب هستن بسیار بسیار موضوع مهم و پایه ای برای ساختن باور و هدایت شدن ما به سمت خواسته ها و در یک کلام ساختن جهان ما و سرنوشت ماست چه بسیار انسانهایی که در طول زندگی خود به وجود این ویروسها پی نمی برند و تمامی عمز خویش را در رنجی عظیم سپری و خود را به دست بادهایی می سپارند که از هرطرف می وزد و هر روز منتظرند که کاری کنند کارستان یا فرجی شود اما هیچ وقت چنین روزی فرانمیرسد و نمیدانند چراااا همه و همه بخاطر این است که خودمان بدنبال شناخت آنچه به ما کمک میکند نرفته ایم و خود را بدست آنچه خود ندیده ایم و تحقیق نکرده ایم و فقط دورادور یا در رسانه های هر بنگاه خبرسازی منتشر شده سپرده ایم برای من نمونه های بسیاری وجود دارد البته از ابتدا می دانستم که حساب بنگاههای خبرسازی را باید از واقعیتهای مردمان و درون کشورها جدا کرد اما من نیز مانند بسیاری از مردم کشورم نفرت زیادی از امریکا داشتم هرچند سعی میکردم مثلا به خیال خودم روشنفکرانه حساب مردم امریکا را از دولتش جدا کنم اما ته وجودم خلاصه اش حس خوبی نسبت به امریکا و امریکاییان و فرهنگشان نداشتم این اواخر کار به جایی رسیده بود که هر ایرانی که ساکن امریکا بود یا گرین کارت داشت و یا رفت و آمد یا از امریکا خوشش می آمد با تاسف خوردن به حالش برای هدایتش دعا میکردم🤣🤣الان که نگاه میکنم میبینم تماما تحت تاثیر پیش فرضهای ذهنی ام بود بعدها دیدم بسیاری از این افرادی که تظاهر به تخاصم با امریکا دارند تمام خانواده شان در این کشور مشغول کار و تحصیل هستن😊کم کم تغییراتی در فکرم ایجاد شد و متوجه شدم که نمیشود با این همه نعمت ثروت پیشرفت و معروفیت و قبله آمال مهاجرت و بهشت مهاجرین بودن یک کشور بدون داشتن پشتوانه واقعی از خودباوری و باورهای درست در یک کشور به این چیزها رسید تا اینکه با سایت استاد آشنا شدم فایلهای سفر به دور امریکا را دیدم زیباییهای این کشور نعمت و ثروتش از آنچه خودم با تحقیق متوجه شده بودم هم فراتر بود با خودم فکر کردم زمین خداوند متعلق به یک قوم یا یک سری افراد خاص نیست خداوند نعماتش را در این جهان گسترده و در یک کشور بزرگ و ثروتمند و پر نعمتی مثل این کشور هم همان خداوندی حاکم است که بر کل جهان حاکم است چرا بابد با محدود کردن ذهنم بخاطر یکسری مسایل که توسط افراد خاص با اهداف خاص دنبال میشود خود را ازدیدن زیباییهای بخش بزرگی از زمین محروم کنم؟با این دیدگاه با لذت بیشتری تمام قسمتهای این سریالها را دنبال کردم چون من در مدار جدیدی قرار گرفته بودم که از بالا به زیباییهای جهان نگاه میکرد از زاویه دید این رسانه و آن رسانه وچقدر نعمتدو ثروت و فراوانی و آرامش و لذت در این کشور مشاهده کردم از نظر من این کشور متعلق به یک دولت خاص با اهداف خاص نیست که بخاطر شنیده های خاص از نعمات خداوند محروممان کند زمین خدا گسترده است و خوان نعمتش برای کسانی که خدا راباور دارند پهن است چه فرقی میکند اگر خواهان دیدن و زندگی در این زیباییها باشیم اهل این سرزمین باشیم یا نباشیم همانطوز که میدانیم این کشور رو مهاجرین اینقدر بزرگ و زیبا ساخته اند و اینقدر نعمت دارد که همچنان میتواند پذیرای مهاجرین بسیاری باشد پس چرا باید خود را از دیدن این زیباییها محروم کنیم خداروشکر از سیاست و ملزومات آن هم فاصله گرفته ام و بدنبال کشف قوانینی جهانی هستم که بتواند مرا مانند همه هم فرکانسی های عزیزم به بهترین شکل خودم در همه ابعاد زندگی برساند و خدای گونه ترین شکل خودم را به جهان عرضه کنم این سریال به من کمک کرد مردم امریکا را مردمی مانند بقیه مردم جهان بدانم و حتی بسیار آرامتر شادتر و موفقتر از خیلی از مردم خودمان بفهمم که نژاد پرستی وجه غالب مردم امریکا نیست و سیاه و سفید و هر دین و مذهبی در آزادی در کنارهم زندگی میکنند بدانم که نا امنی و افسردگی وجه غالب مردم نیست بلکه امتیت و شادی بسیاری در این کشور موج میزند البته همراه با دیدن این سریال دوست و همکار سابقم با همسر و فرزندش همزمان با پاندمی مهاجرت کرد به بوستون و آنهم در شکل گیری این باورهای مناسب به من خیلی کمک کرد دوستم بسیار راضی بود با اینکه کلا انسان خیلی مثبت نگر و آرامی نبود و تعریفهایی که از نظم و قانون و وضعیت نسبتا راضی کننده اش زد ذهن مرا خیلی روشن کرد در سریال دیدن خانواده های امریکایی که با استاد دوست بودند برخوردهای گرم و ساده و بی آلایش و صمیمی شان در صلح بودنشان با خودشان لذت بردنهای سالم از زندگی کار کردنهای توام با وظیفه شناسی روی خوش مردمان همه و همه به من نشان داد که مردم این سرزمین نه تنها مردم بدی نیستن بلکه خصوصیات بسیار خوبی دارند و در خور تحسین هستن نظم و زیبایی و پیشرفت فوق العاده این کشور و دیدن اینکه کلا مردم همه چیز را از دولت نمی خواهند هم درس بسیار بزرگی ست که میشود از این ملت گرفت وجود سازمانهای زیاد مردمی و خصوصی و انجام شدن بسیاری از کارها توسط خود مردم هم نکته جدیدی بود که در این سریالها دیدم و بسیار برایم جالب بود در کل میخواهم بگویم من هم مانند بسیاری از اعضای سایت دوست دارم د این کشور پرنعمت زندگی کنم و در شرایطی عالی مهاجرت کنم به قول استاد مثل یک پادشاه بیام همراه با خانواده و یک زندگی زیبا رویایی و توحیدی مطلق در آزادی کامل داشته باشم در پناه خداوند همگی پایدار و سلامت و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    خاطره فهندژ سعدی گفته:
    مدت عضویت: 1725 روز

    به نام خدا

    سلام گرم به مریم شایسته عزیزم و آموزگار مهربانمون اقای عباس منش

    خیلی خوشحالم بابت اینکه اولین باره دارم پیام ارسال میکنم و بلاخره مقاومتم شکسته شد..

    یادمه تقریبا دوسال پیش شنیدم که ی شخص به نام اقای عباسمنش در امریکا زندگی میکنه و بصورت مستند از مسافرتش ب دوررامریکا فیلم میگیره و به لشتراک میذاره… اقای مهدی زاده عزیزم کلیپ هارو برام ارسال کردن

    و اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم و دیگه ادامه ندادم ….تا اینکه چند ماه پیش باز حمید عزیز سایت شمارو بهم معرفی کرد و وارد سایت شدم و اولین قدمم دیدن سفر به دور امریکا و بعد از تموم شدن استارت زندگی در بهشت زدم و هرروز ی قسمتشو میدیدم. خیلی سپاسگزارم از شما…واقعا متشکرم که اینقدر زیبا و شفاف روایت میکنید زندگیتونو …

    محدودیت هایی که در رسانه هاست و انچه که در افکار عمومی هست باعث میشه تفکرات نامناسبی نسبت ب کشور های دیگه خصوصا امریکا داشته باشیم …اما من همیشه ی جور بر عکس بودم … وقتی حرفی از امریکا میشد با اینکه محدودیت ها و تخریبها زیاد بود از طرف رسانه ها و خانواده که تعصبات زیادی دارن من خیلی خونسر بودم و تصورات قشنگی میکردم و میگفتم قطعا اونجا قشنگی های خودشو داره هروقت اسم امریکا می اومد من یادم ب فیلم انشرلی می افتاد تصورات زیبایی داشتم …

    با دیدن سفر ب دور امریکا و سریال زندگی در بهشت قشنگترین تصورات و خیال پردازی های من ب واقعیت پیوست و باچشم از طریق دوربین شما و صفحه مانیتور لپتامم دیدم …دیوم ک واقعیت داره و در قاب تلوزیون و انیمیشن نیست …دیدم که یه ایرانی داره مثل تصورات و خیالات من اونجا زندگی میکنه بهترین دوستانو داره ..‌از هوای اونجا و ازادی اونجا استفاده می‌کنه… چیزی که هیلی تواین فیلمها توجهمو جلب کرد اراستگی و زیبایی این کشوره …قانون های درست در کنار هم چیده شده همه ب عقاید متفاوت هم احترام میگذارن .. از همه مهمتر همه یکرنگ هستن و بهم احساس گناه نمیدن … پیرو جوون در کنار هم لذت میبرن…ی چیزی ک خیلی توجهمو جلب کرد این بود که افراد مسن پا به پای جوون ها پایکوبی میکنن و چیزی ب عنوان اینکه “از سنت خجالت بکش “وجود نداره …همه بی وقفه در کنار هم شادی میکنن و میرقصن و حتی ی جایی وقتی دوربین روشون می افته ” اونجا خوشحالیشونو و لبخندشونو بیشتر نشون میدن تا لحظه ای زیباتر ثبت بشه “اینجا بود که من و عباسمنشی هایی که این لحظه رو میدیدیم لبخند عمیقی روی لبهامون می افتاد و ب وجد می اومدیم

    اما در ایران اگه دوربین روشون بی افته خودشونو غایم میکنن و وخودشونو زیر چادر و روسری هاشون مخفی میکنن و حتی ممکنه دعوا هم کنن….

    خیلی به این مسئله توجه کردم شادن و شادیشونو ب دیگران منتقل میکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    SERENITY گفته:
    مدت عضویت: 1643 روز

    به نام رب و پروردگار یکتا و بی نظیرم

    سلام به استاد عباسمنش عزیز که آشنایی باهاتون لطف و عنایت خدا بود

    و من جز انسان های لایق و خوشبخت بودم که توی سن کم بااین قوانین آشنا شدم.

    بخاطر سبک زندگیمون و جامعه و اعتقاداتمون،مدام حس نفرت بهم القا میشد

    نسبت به کشورهای اروپایی

    ولی وقتی خیلی ناخواسته با زندگی دربهشت شما آشناشدم،همه عقایدم تغییر کرد.

    و برام جالب بود وقتی که دیدم توی اوج کرونا و تبلیغات اخبار ایران،توی ساحل اونجا مردم بدون ماسک و محدودیت مشغول تفریحن

    و از همون لحظه تصمیم گرفتم استفاده از تی وی رو به صفر برسونم که افکارم رو تحت کنترل بگیرم و هر لحظه بهتر بشم.

    سبک زندگیتون برام غریب بود

    اصلا ناشناخته

    این همه عشق و محبت دائمی

    واقعا برام قابل تحسین بود.

    طبیعت بکر و پاک فلوریدا برام جالب بود

    طوری که یک مدته برام ویژن شده که برای تحصیل به کشورهای اروپایی برم و‌زیبایی ها رو کشف کنم.

    فهمیدم همه مردم خوبن و ذات پاکی دارن

    و نباید با نفرت الکی و ناآگاهانه نسبت به موضوعی که اطلاع نداریم،برای خودمون سد ذهنی بسازیم

    مردم آمریکا شریف و خون گرمن

    و خیلی مهربون برخورد میکنن

    و اگه ناملایمتی بهمون برگشت بخوره،لزومن بخاطر جهان درونی خودمون بوده و کسی یا گروهی مقصر نیست.

    دفاع از مظلوم لازمه

    ولی اینکه با آمریکا و مردمش دشمنی داشته باشیم این کار،کاملا غیر منطقی هست و باید آگاهانه برخورد کنیم.

    زیبایی آمریکا و مخصوصا باغ زیباتون برام قابل تحسینه و واقعن چقدر زیباست

    نکته ای که خیلی برام جالبه

    از وقتی که زندگی دربهشت رو میبینم،بااینکه۱۹سالمه ولی مقاومت ذهنیم کم شده و درآمد دارم و همین دیروز به طور فوق العاده ای یک میلیون درامد داشتم و واقعا هدارو صدهزار مرتبه شکر❤

    فهمیدم؛

    زیبایی و خوبی همه جاهست،کافیه که بخوای ببینی تا هدایت بشی به سمتشون

    اینکه خوبی ها رو تحسین کنی تورو توی مداری قرار میده که فقط خوشبختی وارد زندگیت شه.

    همسرتون هم خانم شایسته رو خیلی دوست دارم

    برام شده یه الگو

    چقدر مهربون و خلاق و مبتکر و دوست داشتنین❤

    ان شالله خیر و برکت الهی جاری باشه توی زندگی نابتون

    این اولین بارم هست که دارم نظر میدم

    و خداروشکر حالم عالیه

    استاد عزیزم

    من یه کنکوریم،دلم میخواد بعد از خوندن این دیدگاه برام دعا کنید و از خدا بخواید به آرزوم برسم

    که قطعا دعای دیگران چون مقاومت ذهنیشون کمتره یا حتی صفرع،زودتر پذیرفته میشه.

    دلم میخواد شما واسم دعا کنید و به رویام برسم

    میخوام باورمو تقویت کنم و بهتر شم

    فهمیدم تضاد هست و همیشگی ع و اگه توی مسیر باشی،تضادم کمترع

    و هرچی رو که میخوای داشته باشی با تحسین و توجه خلقش کن

    خداروسپاس

    بخاطر این قانون بی نظیر

    واقعا ممنونم بخاطر تلاشتون

    بخاطر مهربونی های شما و همسرتون

    از خدا بهترین ها رو براتون میخوام❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید ایمان دیبایی گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    به نام الله یکتا

    من آنچنان باور های بدی نسبت به آمریکا نداشتم چون از همون دوران نوجوانی هم علاقه ای به اخبار و حرفای این نظام نداشتم و باورشون نمیکردم بصورت ناخودآگاه تنها باور هایی که داشتم نسبت به این کشور گرون بودن و ادمهای ناسالمی بودن انها بود.که با دیدن سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت اون دو باور هم از بین رفت ولی باور های مثبت بیشتری در من شکل گرفت تنها این دو باور نبور من باور کردم که این کشور سرشار از نعمته.سرشار از ازادیه و سرشار از انرژی مثبت که ادمهاش برای هر اتفاق کوچولو شاد هستن .باور کردم کردم زندگی نمیکنن برای کار بلکه کار میکنن برای زندگی و هدف اصلیشون زندگی کردن و خوشحال بودنه‌.من هم این باور هارو تو خودم شکل دادم کار میکنم تا زندگیه شاد داشته باشم از دقتی رو این باورم کار کردم کاره فیزیکیه کمتر میکنم با درامده بیشتر.وقت ازاد تری دارم برای ارتقای تواناییهام و لذت بردن از زندگیم.یه خبر خوب که امشب من اولین ملک خودم رو خریدم بصورت کاملا هدایتی در حالی که کمتر از یکسال هست که کسبو کاره خودم رو شروع کردم بخوام دقیق بگم ده روز دیگ سالگرد روزیست که جدا شدم از کارم و کسب و کاره خودمو استارت زدم و چقدر خداروسپاسگزارم که زیر یکسال به یک هدف بزرگم رسیدم اونم خرید زمین در شمل تو دل جنگل و هدف بعدیم ساخت ویلا داخلشه و همه ی اینها تو سن ۲۶ سالگی.و من از شما استاد نازنینم که دستان خداوند بودی برای من بسیار سپاسگزارم.در پناه الله شاد باشین استاد نازنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محبوبه استخری گفته:
      مدت عضویت: 1781 روز

      بنام خدایی که مرا انسان آفرید و رب تمام جهانیان

      سلامی گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته جانم و دوستان عزیز

      من دیر نظرمو نوشتم فکر میکردم که تا امشب وقت هست ولی الان که دیدم واقعا ناراحت شدم ولی گفتم نه بازم مینوسم

      سوال

      قبل از دیدن سفر به دور امریکا و سریال زندگی دربهشت چه دیدگاهی در مورد امریکا داشتید؟

      من به از نوجوانی دوست داشتم برم کانادا البته فقط ارزو بود وهیچ وقت هم جدی نگرفتم وفراموش کردم درطی زمان

      قبل از دیدن سریال و سفر ب دور امریکا من فکر میکردم مردم این کشور خیلی بی عاطفه هستن احساسی ندارن خیلی خشک رسمی هستن مثل ما ایرانیا بااحساس مهربون نیستن خیلی خودخواه ومغرورن واینکه خیلی خیانت رواج داره راحت بهم خیانت میکنن تو خیابون خیلی با لباس افتضاح میگردن و اینکه هیچ محبتی ب بچه هاشون نداره بچه هارو بعد از سن ۱۸ سالگی رها میکنن تنها زندگی میکنند و اینکه بچه هاشون خیلی پروعه هستن خیلی باورهای مزخرفی هستن اینا الان که فکر میکنم خلاصه از نظر طبیعت من حتی فکر میکردم توایران خودمون دیگه طبیعت بکر وجود نداره چه برسه به امریکا ولی وقتی سفر به دور امریکارودیدم گفتم خدایا مگه میشه اول باورم نمیشد ولی کم کم باور پذیر شد که هست چقدر طبیعت زیبا سرسبز چقدر دریاچه چشمه اصلا دیوانه کنندست واینکه قدرت نعمتهای خدارو بیشتر بیشتر دیدم و باور کردم که چقدر ثروت ونعمت در جهان هست ومردمان خوب خونگرم واینکه چقدر باغریبه ها راحتن چقدر باخودشون درصلح هستن چقدر ارامش دارن چقدر برعکس ماها که مثلا اسم مسلمان داریم هستن چقدر توحیدی شاد مهربان انسان واقعی هستن کسی تو کار کسی دخالت نمیکنه راحت هرجور که بخان باهرپوششی میگردن چقدر همه چیزو رو راحت میگیرن چقدر شکرگزار هستن برعکس ایرانیها نق نمیزنن اصلا خیانت فساد اونجوری که میگفتن وجود نداره چقدر بچه هاشون واقعا بی نظیرن و چقدر رابطه های خوبی دارن و چقد شادن دیدم بااینکه خانواده برایان و دوستای دیگه شما بااینکه تعداد بچه زیادی داشتن وقتی اومدن خونه شما چقدر بچه های اروم عاقل بودن هرکس کارای خودشو خودش انجام میداد و اویزون پدر مادر نبودن و هرشهری که میرفتین چقدر همه خوشرو مهربان بودن و

      از سریال زندکی دربهشت که دیگه نگم براتون قبل از دیدن من اصلا توعمرم تو هیچ کجا همچی رابطه خوبی که شما و مریم جان دارین ندیده بود اینکه میشه هم ثروت داشت هم سلامتی وهم یه رابطه عاشقانه زیبا بخدا ندیدم هیچ جا کلا کن فیکون شدش افکارم من هرکسو دیده بودم اگه ثروت داشت سلامتی نداشت ثروت داشت رابطه خوبی نداشت خلاصه دیدم که بابا میشود همه چیزو باهم داشت میشود رابطه عالی ثروت نامحدود و سلامتی داشت دیدم که میشود حتی بعد از جدایی که من فکر میکردم دیگه تمام شد یه زندگی خوب ادم خوب رابطه قشنگ دیدم نه میشود بعدازجدایی ویک تجربه بد دوباره همه چیز عالی شود میشود ساخت دوباره اون زندگی رویایی رو میشود سلامت باشی حتی یه قرص هم نخوری میشود یه رابطه عاشقانه و بدون واسطه با خدا داشت میشود همیشه همچی رو زیبا کنی همونجوری که استاد جان کرد میشود بی نهایت ثروت داشت و نگران نبود میشود به یک نیروی دراین جهان تیکه کرد واعتماد کرد وزندگیتو دستش سپرد که زندگیتو کن فیکون کنه میشود چیزی که بما نگفتن فقط گفتن خدا عذابت میده خدا میبرتت توجهنم سر پل صراط جلوتو میگیره اگه موهات بیرون باشه اگه کار بد کنی همه چیزو درنظرما بد جلوه دادن همرو گفتن خدا نمیبخشه جز یک چیزو اونم شرک هیج وقت هیچ وقت درمورد این باما صحبت نکردن که خدا همه گناهان میبخشه جز شرک کلا برعکس بما همه چیزو گفتن و زمانی که من مردم امریکا رو دیدم واقعا گفتم اینا چقدر توحیدی هستن و شکر گزار نعمتها

      استاد عزیزم بابت اینکه مارو اگاه کردین از شما سپاسگزارم از مریم جان بابت فیلمهای که باعشق برای ما میگیرن سپاسگزارم

      وتمام تلاشم رو میکنم که مثل شما زندگی کنم وهمه چیزو راحت اسان بکیرم و چقدر هم خوب عمل کردم

      عاشقتونم باتمام وجودم 💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سپید گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    استاد سلام ، چه مسابقه خوبی و البته چقدر هم زمان داشت

    و اما درباره سوال شما :

    تجربیات شما از امریکا که در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا به تصویر کشیده شده ، ناشی هست از باورهای خوب شما نسبت به امریکا و مردمش

    وگرنه اگر ادمی باورش خراب باشه تجربیاتشم بده

    و اما نکته بعد ، یاد یک روایت از حضرت علی ع افتادم

    فرد ثروتمند در غربت آشناست و فرد فقیر در میان خانواده خود هم غریب است .

    این روایت رو تجربه کردم

    زمانی بود وضع مالیم خوب نبود و اعضای خانواده و اطرافیان باهام خوب نبودن

    بعدا با آموزه های شما وضعم کمی بهتر شد قشنگ تغییر رفتار رو دیدم .

    پس علت اینهمه تجربه خوب شما در امریکا و احترام ها و … ثروت هم هست

    هرچند نمیشه گفت صددرصد اما ادمها معمولا به افراد ثروتمند خیلی احترام میزارن و خیلی رفتار خوبی دارن

    این ها میتونه ما رو تشویق کنه به ثروتمند شدن . هرکجای دنیا باشیم با ثروت و با باورهای خوب ، تجربیات بسیار خوبی داریم .

    و با فقر و با باورهای غلط ،تجربیات منفی داریم .

    درباره امریکا هم ، میشه باورهای خوب ساخت و به همون نسبت تجربیات خوب هم داشت اما یکسری واقعیتها هم وجود داره درباره امریکا و ناراحت کنندست .

    در هر حال تو کل این دنیا هم چیزای مثبت وجود داره هم منفی ما به اونی توجه میکنیم که برامون بهتره

    ممنونم استاد

    دیدگاه ها چه زیاد هستن … و اکثرا محتواشون هم شبیه

    سپاسگزارم بابت این چالش جدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فائزه خدابخش گفته:
      مدت عضویت: 2441 روز

      سلام دوست گرامی، این پاسخ شما هم برای من چالش برانگیز بود، یعنی داشتم فکر میکردم این یک باور محدود کننده نیست🤔 عزت نفس رو تحت الشعاع قرار نمیده 🤔که باعث میشه ارزش واعتبار خودمون رو به ثروت گره بزنیم …یا یک باور قدرتمند کننده ست که به ادم انگیزه میده که ثروتمند بشه🤔 یا میتونه برای یک نفر یک باور قدرتمند کننده باشه و برای دیگری یک باور محدود کننده 🤔

      استاد عباسمنش عزیز نمیدونم شما پاسخ به کامنتا رو هم میخونید یا نه ، اما خیلی خوب میشه اگر این پیام من رو ببینید و خود شما هم نسبت به این موضوع در فایلی یا در سریال زندگی دربهشت دیدگاهتون رو بگید…. و همچنین دوستانی که به این صفحه هدایت شدن و این پیام رو دیدن نظرشون رو بگن ، این یک باور قدرتمند کننده س یا محدود کننده ؟ یا برای هر فردی میتونه متفاوت باشه؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3622 روز

    سلام و درود به استاد عزیز،خانم شایسته و دوستان خوبم در سایت عباس منش دات کام

    یکی از پیش فرض های ذهنی اشتباه من قبل از دیدن سریال سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت در مورد آمریکا این بودش که فکر میکردم که تو این کشور خشونت بسیار رواج داره و این خشونت حتی در کودکان هم رواج داره و این پیش فرض ذهنی اشتباهم نتیجه سالها دیدن فیلم ها و سریال هایی بودش که از شبکه های مختلف تلویزیون از دوران کودکیم میدیدم مثل فیلم های وسترن ،فیلم های سرخپوستی که آمریکایی های اون زمان با خشونت تمام سرخپوست هارو قتل عام میکردن و سرزمینشون رو اشغال میکردن و جالب اینجاست این فیلم ها به صورت مرتب همیشه تکرار میشد،..والبته یکی دیگه از عوامل دیگه آموزش هایی بودش که از دوران کودکی در مدارس به ما دیکته میشد سرودهایی بودش که تو صف صبحگاه در مناسبت های خاص مشنیدیم و تکرار میکردیم که معروفترینشون که همه ما شنیدیم..آمریکا آمریکا ننگ به….و ده ها مورد دیگه که اکثر ماها شنیدیم

    و یکی دیگه از پیش فرض های ذهنی اشتباه من در مورد نژاد پرستی تو این کشور بودش که بازم رسانه های داخل ایران بسیار روی این موضوع متمرکز بوده و تا به امروز هم ادامه داره

    و پیش فرض های ذهنی دیگه مثل..استعمارگر بودن امریکا، و….

    خوشبختانه با هدایت شدنم از طرف خداوندم به سایت عباسمنش دات کام ودیدن سریال سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت این پیش فرض های ذهنی اشتباهم به صورت مستند و کاملا واقعی رفته رفته رنگ باخت و جای خودش رو به واقعیت های این کشور ثروتمند و زیبا داد تا خیلی چیزهارو بشناسم ببینم و درک کنم.

    عشق رو بیشتر درک کنم

    زیبایی های این کشور رو ببینم و تحسین کنم

    ثروت و فراوانی رو ببینم و تحسین کنم

    شاد بودن و با خود در صلح بودن رو ببینم و تحسین کنم

    تنوع آب و هوا رو در این کشور ببینم و تحسین کنم

    شکرگذار بودن مردم ای کشورو(هفته شکرگذاری در تقویم ملی امریکا)ببینم و تحسین کنم

    اعتما به نفس فوقالعاده مردم این کشور رو ببینم وتحسین کنم

    تمیز بودن خیابان ها و معابر این کشورو حتی در مناسبت هایی مثل تجمع مردم در مکان های خاص ببینم و الگو قرار بدم و تحسین کنم

    مردمان آمیش(سریال سفر به دور آمریکا)رو ببینم و تحسینشون کنم که چقدر آزادنه به سبک خودشون زندگی میکردن بدون اینکه نگران نظر مردم باشن

    اعتماد به نفس ذهنی افراد مسن رو ببینم و تحسین کنم که چقدر سن عددی رو به سخره گرفتن و بسیار روحیه شاد و جوانی دارند

    امنیت فوقالعاده رو در این کشور دیدم و تحسین کردم

    اتوبان های بسیار بزرگ و چند بانده رو دیدم و تحسین کردم

    در سریال زندگی در بهشت بارها استحکام بنیاد خانواده و در صلح بودنشون رو دیدم،الگو گرفتم و تحسین کردم

    تنوع بسیار زیاد کسب و کار رو تو این کشور دیدم و تحسین کردم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر هدایت شدن همه ما به مسیر درست که فقط زیباییها و خوبی هارو ببینیم و تحسین کنیم و این روند تا ابد ادامه داره و علف های هرز پیش فرض های اشتباه ذهنی ماهارو درو میکنه و جایگزین افکار درست ،و واقعی میکنه

    خدایا شکرت

    در پناه خداوند رحمان شاد ،سلامت،و ثروتمند باشید

    خدانگهدار🌹🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤❤🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡💛💛💛💛💛💛💛💙💙💙💙💙💙💙💚💚💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهراب گفته:
    مدت عضویت: 2835 روز

    سلام به دوستان گلم 😇

    من از ۷ یا ۸ سالگی با دیدن اخبار روزانه از رسانه ها دیدگاه های خیلی بدی نسبت به آمریکا و فرهنگشان پیدا کرده بودم، از جمله رفتار های ناپسند مردمان این کشور .

    من با دیدن سریال سفر به دور آمریکا توانستم دیدگاه های خودم تقریبا عوض کنم نسبت به آمریکا.من‌ تنها دیدگاهم این بود که فساد اخلاقی در آمریکا بیداد می‌کند و این کشور جای امنی نیست و مخصوصا سیاه پوست های این کشور آدم های بدی هستند و هم اینکه همه در آمریکا خیلی خشن هستند و خیلی نژاد پرست و بد اخلاق هستند ولی با دیدن سریال سفر به دور آمریکا فهمیدم که چققققدر مردم این کشور زیبا ، خوش برخورد ، با فرهنگ ، خیلی خودمونی هستن . سفر به دور آمریکا به من یاد داد که چطور مقاومت رو برای پذیرش فرهنگ ها و نکات مثبت یک کشور کنار بگذارم و فقط توجه داشته باشم به نکات مثبت😶 در پناه الله ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: