سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 64 (به ترتیب امتیاز)

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علي قرباني گفته:
    مدت عضویت: 2706 روز

    سلام استاد عباس منش سلام خانم شایسته سلام خانواده عباسمنشی

    استاد من انقدر فیلم و سریال امریکایی دیدم که پیش فرضم در مورد امریکا خوب هست و از وقتی که سریالهای سایت دیدم دیگه کاملا برام درستیش روشن و واضح شد البته دیگه تقریبا ٧٠٪؜ مردم تهران میدونن که امریکا بهترین کشور دنیاست

    استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    به نام خدا

    استاد عزیزم سلام

    ای کاش کلمات میتونست احساس همه ما عباس منشی هارو نسبت به شما نشون بده .

    من از بچه های دوازده قدم هستم و میدونم چرا شما دقیقا به تمام تضادها و سوالهایی جواب میدید که بعد از ۳۷ سال زندگی که براشون هیچ جوابی نداشتم رو بهش اشاره میکنید. و حالا تونستم بفهمم که دلیلش چیه

    از یکی از بستگان به سرماخوردگی شدیدی دچار شدم اما دیشب با کنترل ذهنم تونستم بدن درد شدیدم رو به کلی فراموش کنم .و دائم این جمله ی شما در ذهنم تکرار و تکرار میشد که کنترل ذهن یعنی همه چی این کلمه رو هزار بار تو فایلهای دوازده قدم گفتید و دقیقا این همون نکته تمامی فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکاست.

    کنترل ذهن یعنی گذاشتن یادادشت برای فردی که به ماشینش آسیب زدی .چون اومدی برای لذت بردن از زندگی.

    اونو رها کردن و کارها رو به خدا سپردن و رفتن دنبال کار خودت .و بعد اومدن فردی در مدار خودت با اینکه ممکن بود با کنترل نکردن ذهنت اون وجهی از اون آدم رو بیرون بکشی که برای اون لحظه با تو برخورد بدی بکنه .و جالبه این آدم برای نهایی ترین ایده ی چکین تراکتور مرغ ها از راه میرسه و توی پیچ کردن آهن ها چقدر به شما و مریم جون کمک میکنه و کنترل ذهن یعنی اومدن دستان خداوند .و یا اون خانم مسنی که با باغچه گلهای زیبا و بدون مرزش با حفاظ و دیوار از فضای بیرون شما رو به دیدن مریم مقدس باغچه ی زیبایش هدایت میکنه و از این کار لذت میبره بدون اینکه یکی از بستگان مثل شوهر یا بچه ها از پنجره سرشون بیرون بیارن و بهش بگن این غریبه ها کی هستن آوردی تو خونه .یا اینکه به شما یا به عقل پیر ایشون بی احترامی بکنن و …

    و هزاران مثال از صاحب قبلی اون خونه ی هشت خوابه که بسیار تمیز بوده و یا دیدن معلمان غواصی و خلبانی شما که بسیار با مهربانی و عادی به هر نوع جنسیتی آموزش میدادن و یا فروشندگان مهربان فروشگاه که با هر نوع مدل و لباس و رنگ پوست و یا حتی تتو روی دست هاشون دارن کار میکنن و یا تفریح میکنن و این تتو رو از کسی مخفی نمیکنن

    و این یکی از ویروس های ذهن من بود قبل از اومدن به سایت شما استاد عزیز یادم در مسابقه ی فوتبالی یکی از بازیکنان ایرانی این کار رو انجام داد بود و سوژه رسانه ها بود و ایشون مجبور بود در بازی های ملی لباس ورزشی آستین بلند بپوشه که البته خود من هم یکی از اون کسانی بودم که این کارو اصلا نمیپسندیدم.

    اما امروز با تقویت عزت نفسم این رو آویزه ی گوشم کردم که هر کسی همون جوری زندگی میکنه که توش هم شاده و هم لذت میبره و هم در مدار خدای خودش هست و این به تو ربطی نداره سمیرا جون .

    البته من از اول این اخلاق رو در خودم میدیدم اما با حرفهای شما استاد عزیز نهادینش کردم .چطور🙃🙃

    و خیلی از موضوعات از سوال و درخواست شما برای نوشتن کامنت که دیگه نگم.

    یادم کلاس سوم که برای گروه ۱۳ آبان داشتن گروه سرود انتخاب میکردن من خودم و به زور گریه تو گروه جا کردم تا سر صف بالای پله ها با بقیه بچه ها این سرود و بخونم

    ۱۳ آبان

    ۱۳ آبان. روز قهرمانان روز آزادی با صلاح قرآن

    دانشگاه تهران .قتل گاه عاشقان

    دانش آموزان. دانش آموزان

    …….

    ……

    ….و در ادامه

    جمله بر لبانشان

    منطقی شعارشان.

    فریاد مرگ بر شاه

    مرگ بر آمریکا

    و در ادامه که 😔😔😔

    اینجوری استاد .همین جوری با یه شعر اول بسم الله

    اومدن به بچه ها با یه شعر و ملکه کردن در ذهنش، این باور رو درست میکنن که باید مرگ بفرستی به زن ها و مردهایی و بچه ها و همون سیاه پوست هایی که الان همین اینها مدافع حقوقشان هستن.

    حالا یه سوال اگه ما مرگ میفرستیم به آمریکایی ها دقیقا به کدوم دسته باید مرگ بفرستیم. دقیقا منظورمان کدوم دسته هست .کل آمریکا یا سیاه پوستها یا بچه هایی که الان در اخبار پیگیر سلامتی یا حفظ جونشون هستیم .

    و این موضوع فقط با کنترل ذهن ما جواب داده میشه .

    ورودی هات رو کنترل کن .جهان تو رو به جایی هدایت میکنه که دلت میخواد باشی .

    و نمونه ی بارزش همینه سریالی که شما از زندگی شخصی تون به ما نشون میدید .شما وقتی دوربین به دست میگیرید نمی تونید که بگید مثلا شما فلان حرف رو بزن یا فلان کار رو بکن.

    این جریان عادی زندگی شماست که خیلی ها نمیتونن باور کنن

    وخیلی از نکات درکامنت بچه ها بود در مورد آزادی لباس .اما یه چیز خنده دار اگه اینجا خانمی مثل اون خانومی که در قسمت قبلی حتی در یک عروسی و مجلس زنانه هم اون جوری باسنش رو تکون بده و شادی کنه .نصف مجلس دیگه حتی نگاهش هم نمیکنن و اونو کسی میدونن که اگه بهشون نزدیک بشه ممکنه با این حرکات شوهرشو از دستش در بیاره 😂😂😂

    حالا یه سریال داره پخش میکنه یه خانم بازیگر نسبتا معروفی داره هی این موضوع رو میکنه تو مخ زن ها که مواظب شوهرت باش .نره زن بگیره

    واقعا تاسف. تاسف

    همه ی وردی های ویروس های ما مربوط به نشناختنمون از همین کتابی هستکه اول هر چیزی وارد خونه ای که میخریم .ماشینی که میخریم و یا مغازه ای که اجاره میکنیم .میکنیم اما یه کلمه هم ازش نخوندیم.

    از شناخت غلطی که از قانونهای درست زندگی هستن داریم . که هیچ کدوم تا الان نمیدونستیم.

    از سریالهای آینه ی عبرت و ….گرفته تا

    فیلم های هندی که یارو با کارگری و یه روپیه. یه روپیه جمع کردو عرق ریختن و رو زمین خوابیدن و نون خالی خوردن و تو جوب آب خودشو شستن و یه تیکه پارچه دور خودش پیچیدن و بعدش با پولهایی که جمع کرد شد مهاراجه .

    مامانم همیشه به شاه فحش میده و میگه روس ها وقتی اومدن ایران از ترس اینکه به زنها تجاوز نشه اون ها رو تو گودال هایی تو زمین قایم میکردن که اگه اینجوری بود الان باید پدر من روسی بود.

    شاید این اتفاق چند باری افتاده باشه .اما تمام اونها اینجوری نبودن مثل کاپیتان کشتی کورز شما در بندر عباس .

    روس ها الان در نظر ما آدم هایی شهوت ران و مست و غارتگر هستن.پس چطور اون ملت الان با فرستادن فضا پیما به فضا با آمریکا و چین در حال رقابت هست.

    و حالا ما سه .چهار دهه مقاومت ذهنی داریم

    اگه ما هم از اول یه کم منطقی فکر میکردیم الان چه جایگاهی داشتیم. نه در نیا ، در زندگی خودمون

    وقتی من اینقدر عزت نفس ندارم که به خاطر سفیدی موهام اونا رو از همه قائم میکنم و هر هفته یه بار رنگ میکنم و اون بو و مسائل رو تحمل میکنم .

    در حالی که جایی در دنیا رنگ مو برای خانواده و اطرافیان مهم نیست

    وقتی عزت نفس من اونقدر پایینه که بدون بلوز و دامن در جلوی خانواده شوهر ظاهر شدن بر خلاف سنت خانوادگی هست و دیگران فکر میکنن من به خاطر اونها آرایش میکنم یا لباس راحت پوشیدم و یا اگه با برادر شوهرم بگم بخندم میخوام اونو از راه بدر کنم. و هزارن مثال دارم از تضادهایی که در زندگیم دارم که باعث شده در همین راستا باشم و همون چیزهایی رو دریافت کنم که صبح تا شب باهاشون در گیرم .مامان و بابای من که منبع باورهای محدود کننده هستن .یادمه که برای بردن پرونده ی بارداریم به تهران باید به یکی از بیمارستان ها میرفتم با مامانم توی آژانس بودیم و وقتی از کنار برج میلاد می‌گذشتیم من گفتم چقدر قشنگه آدم بره از نزدیک ببینش، مامانم گفت اونجا جای از ما بهترونه.

    و بعد راننده که خیلی هم آدم با شخصیت و مسنی بود و به خاطر باردار بودن من کولر هم زده بود .با خنده گفت این چه حرفیه مادر جان .شما هم ارزشمند هستید .راستش من یه کم خجالت کشیدم از فقر فکری مادرم .اما چاره ای نبود و نیست چون من الان که قانون رو میدونم فهمیدم قادر به عوض کردن کسی نیستم اما میتونم خودم رو نجات بدم از رسیمان های کهنه

    و این نکته از قلم نیوفته که دو سال بعد خواهرم با خانواده ش توسط دعوت یک دوست با یک هزینه ی کمی تونسته بودن از ۶ طبق ی برج میلاد دیدن کنن.و این به من نشون داد که ععععه پس میشود.

    میشه با یه مبلغ که خیلی هم زیاد نیست میشه از جایی دیدن کرد که خیلی ها فکر میکنن جای از ما بهترونه .

    مثل همین سفر نامه ها و خونه ها و موتورهای که سما دارید و از هر چیزی که آرزوی اونو داری و میشود که داشته باشی .به شرط لازمش که کنترل ذهنه

    با دروغهای که تا الان شنیدم تو همین راستا بچه هام و با شما هم آشنا کردم .و در فلشی که داریم و همسرم توش فقط برای بچه ها کارتن گرفته تا از تلوزیون ایران چیزی دریافت نکنینم فایلهای شما رو هم ذخیره کردم و قسمت تمرکز بر روی نکات مثبت قدم دوم رو با تلوزیون با بچه ها تماشا کردیم و بچه ها اون تیکه آهنگ آخر و بازی بچه ها روی تشک آب رو خیلی دوست دارن و بارها تماشا کردن .

    شده یه کم دلم بگیره اما نمیزارم در و دیوار و غم بگیره …

    فکر کنم تا اینجا تونسته باشم به درخواست شما استاد عزیزم پاسخ مناسبی داده باشم .

    از پیش ذهن هام در مورد عراقی ها که الانم هست و دارم روش کار میکنم .مثلا همیشه پیش خودم این رو دارم که اونا این همه از جونای ما رو کشتن و الان شدن برادران عراقی و کلی هم گوجه و خیار و پیاز و سیب زمینی که الان گرون شده برای اونا ارسال میشه اما الان دیگه با این موضوعات جایگزین کردم که صدام هم تحت اون شرایطی که بزرگ شده که شما در یکی از فایلهای رایگان گفته بودی بهش باید حق داد که مصوب چنین کارهایی باشه و به یاد آوردن این قانون که هر کسی هر جایی که هست جای درستشه.

    پس اگه شما الان در زیبا ترین ایالت یه کشور خوب هستید جای درست شما همون جاست.

    و منی که تا الان در بمباران افکار محدود کننده بودم جایگاه درستم همین جاست .اما خبر خوب اینه که با کنترل ذهنم و تغییر میتونم این جایگاه رو تغییر بدم و خالق شرایط دلخواه خودم باشم .

    خبر خوب اینه که عزت نفسم رو بالا بردم و برای اولین بار بعد از ۱۴ سال وقتی خبر دار شدم پدر و مادر همسرم دارن میان خونم .موهای سفیدم رو رنگ نکردم .یه بلوز آزاد تهیه کردم با یه شلوار گشاد گل دار پوشیدم بدون اینکه از مادر شوهرم بخوام نظر بده که خوبه یا بابا بدش میاد من ایجوری جلوی بگردم .

    صبح به خاطر اینکه سفرم خالی نباشه تخم مرغ هم درست کردم .البته این باور محدودکننده اونها نزاشت که ای بابا صبح اول صبح هم سرخ کردنی بخوریم .نمیخواییم

    اما من باز هم کار خودم رو کردم و برای بچه ها درست کردم و بدون در نظر گرفتن. نظر اونها پسر کوچیکم رو سیر کردم .

    عزت نفس یعنی اینکه لاک ناخنی که یه کمش روی ناخن هام مونده به زور چاقو پاک نکنم از دست اینکه اونا چه فکری میکنن و چند تا مثال دیگه دارم که میخوام در قدم سوم جلسه ی سوم بنویسم که برای نظر دیگران زندگی نکنم و خودم باشم و اگه کم کم هر کسی یاد بگیره به نظر و دیدگاه و انتخاب ها و کارهای دیگران احترام بگذاره کم کم جامعه از این همه هرج و مرج دخالت در کار دیگران خارج میشه و دیگه شعارها رنگشون رو از دست میدن چون دهان ها بسته میشه و کم کم هر کسی که در مدارش قرار بگیره اشتباهات و گناهان خودش رو میبخشه و راه درست رو می بینه.

    بچه ها برای ادامه ی سیاست غلط شعر حفظ نمیکنن و فکر نمیکنن با هزار تومن هزار تومن بعد از ۷۰ سال میتونن یه خونه ی دو خوابه با ۱۶ سال درس خوندن و سی سال کار کردن میتونن با حقوق بازنشستگی بشینن تو پارک تا بمیرن و خلاص شن از این زندگی سگی

    من از

    استاد عزیز م یاد گرفتم که با کنترل ذهنم با دادن ورودی های مناسب حتی در زمانهای به ظاهر نامناسب به جایی هدایت میشوم که در محیط امن خداوند هست و در اونجا زن ها و مردها با نژاد پرستی آمیخته نیستن.

    لباس هاشون برای افکار دیگران طراحی نشده

    از لبخند و شادی در مسابقات حساس هم استفاده میکنن. خیابانهای تمیز میزبان شادی اونهاست.

    سن رنگ لباس و زن و مرد

    مجردی یا خانوادگی از این فرصت زندگی بر روی زمینی که خداوند براشون مهیا کرده در هر ساعت از شبانه روز استفاده میکنن.

    بر خلاف باورهای ما که الان که دیگه شبه کجا بریم؟

    بگیریم بخوابیم برای فردا سر کار و….

    استاد عزیزم من خواهان تهیه ی قدم چهارم هستم و اگه واقعا کامنت من اون سطح از خواسته ی شما رو اجابت کرده باشه .خوشبخت ترین عضو سایت میشم که لایق جایزه شما باشم .

    از تک تک کلماتتون در دوره ی ۱۲ قدم سپاس گزارم .

    من تونستم با کنترل ذهنم از دردهایی که بر اثر ورودی های نامناسب گاهی به جسم من خطور میکنه جلوگیری کنم .کمی شاد تر زندگی کنم .کمی کمتر عصبانی بشم . عزت نفسم رو در مقابل کسایی اجرایی کنم که مقابله شدن باهاشون برام کاوس بود و نیازی به تائید اونها ندارم ‌.چند باری اومدم به همسرم بگم که دیدی چقدر تغییر کردم اما ایشون اهمیت نداد و تازه یادم افتاد که این بر خلاف قانونه.

    بیام اینجا رد پا بگذارم تا توسط هم فرکانسی هام تشویق بشم نه کسی که با من هم مدار نیست

    بی نهایت خوشحال و خوشبختم از کامنتی که مینویسم و استاد عزیزم با عشق اونو مطالعه میکنه.

    پس من فرد مهم و ارزشمندی هستم .

    خدارو به خاطر تو تک لحظالتم سپاس گزارم. حتی از اون وقت هایی که در شرک بودم .چون اونها باعث شد من به راه حقیقت هدایت بشم.

    استاد عزیز و مریم جان دوستتون دارم و از این سیستم انتشار کامنت ها هم بی نهایت سپاس گزارم چون یکی از کسانی بودم که فکر میکردم استاد با این سیستم دیگه خودش کامنت منو نمیخونه.

    من از تمامی جهان سپاس گزارم 🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    بهنام خدا گفته:
    مدت عضویت: 1759 روز

    به نام خدای یکتا

    پیش فرضهایی که من در مورد کشور امریکا داشتم تقریبا مثل همه مردم ایران هست

    چون همه پیش فرض های ما از اخبار بسیار منفی که از تلویزیون ایران پخش میشه داریم

    مانند:

    قتل

    گروگان گیری

    تبعض نژادی

    کشتن سیاه پوستان

    …..

    ….

    ویااز فیلم های آمریکایی که ادم کشتن علاوه براین که بسیار آسون هست لذت بخش هم هست یاپخش فیلم های که امریکارا شهر کثیف یا پراز مواد مخدر نشون میده

    ولی البته من همیشه ته دلم این بود که امریکا کشور ثروتمند و پیشرفته ای است وشاید بخاط همین هدایت شدم که سریال زندگی دربهشت یا سفر به دور آمریکارا ببینم و کلا عاشق آمریکا بشم به دلیل فرهنگ بالا

    اصلا افرادی که در آمریکا زندگی میکنند شرک کمتری نسبت به خداوند دارند به دلیل سبک زندگی شخصی که دارند

    وچقد راحت زندگی میکنند و بدون دلیل شاد هستند

    من بعد از ورود به سایت شما استاد عزیز و آشنایی با خانواده فوق العاد عباسمنش واقعا عاشق امریکا شدم و واقعا میشه ازادی .لذتت. الله و همه چی و هرچیزی که ما مسلمانان تو ایران آرزوش داریم اونجا ببینم

    البته الله را میتوان در همه جا دید منظورم انسان های باخدا بیشتر و بهتری است حتی نسبت به ایران خودمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مصطفی گفته:
    مدت عضویت: 2780 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شاسیسته و شما همراهان

    تصویری که در ذهن من ساخته شده بود این بود که به فرض مهال اگر که راهمون بدن به آمریکا یه خونه کوچیک بهمون میدن با زن و بچه باید هفته ها بمونیم توش تا بهمون اعتماد کنن بعد هفته ای یک بار بیان بگن برید بیرون یه دور بزنید و هر هفته برامون غذا و احتیاجاتمون رو بیارن تا چند وقت هم زن و بچه مون رو ازمون جدا کنن تو قرنتینه باشیم تا زبانشون رو یاد بگیریم و اطرافیان و رسانه ها انسانهای زیادی رو نشون میدن که تمام خونه و زندگیشون رو فروختند رفتن آمریکا و اونجا تو یه خونه کوچیک دارن زندگی میکنن و بهشون اجازه می دن فقط 8 ساعت کار کنن و تو یه رستوران زمین رو تی میکشن با اینکه تو ایران برو بیایی داشتن برای خودشون و سرهنگ بودند النم پشیمانن و روی برگشتن به ایران رو ندارن اگر هم بیان جایی برای زندگی ندارند مجبورن تا وقت مرگشون تحمل کنن این خاری و ذلت رو و انجا از ناچاری بمونن و برای اینکه زنده بمونن و برق و آب رو روشون قطع نکنن کار کنن تا شارژ ماهیانه شون رو پرداخت کنن و زن و مرد حتما باید باهم کار کنن تا خرجشون در بیاد تازه اگر اجازه کار بهشون بدن یه پول زیادی باید داشته باشند تا زمانی که اجازه کار بدن بهشون اونجا دوام بیارن بهشون به چشم یک تروریست و یه ایرانی که جایگاهی ندارند نگاه میکنن و احساس شرمساری میکنن موقع ورود حسابی میگردنشون به تیپ و قیافشون نگاه میکنن و اگه خوششون نیاد موقع ورود دیپورتشون می کنن

    اصلا گفته شده به ما آمریکا یعنی داخل فرودگاهش بری همونجا یه مامور میبینه شما رو و اگه از شما خوشش نیاد ریش داشته باشی دیپورتی و از همونجا باید برگردی هزینه رفتن به آمریکا هم خیلی گرونه کلی باید خرج کنی آخرشم هیچی همه چی هم اونجا گرونه یه کافه بخوایی بری کلی هزینش میشه بعد از یه دورانی که تو قرنتینه بودی کار پیدا کردی تو رستورانی جایی که تی بکشی و ظرف بشوری فوقش یه آپارتمان کوچیک تو یه جای شلوغ داری که باید مدام کار کنی تا از پس هزینه هات در بیایی

    رانندگی که هیچی باید اول تو کشور خودت گواهینامه بین المللی بگیری که خیلی سخت میگیرن و بعد اونجا امتحان می گیرن ازت قوانین خیلی سختی هم داره پلیسشم ببینه تو خیابون کوچکترن مشکلی داشته باشی دیپرتت میکنن و برت میگردونن ایران

    اونجا آدمهایی داره که تو خودشونن و کاری باهات ندارن اگر هم ببیننتون یه نگاه بدی میکنن بهتون

    فقط برای شبها خوبه بری تو فروشگاهای مختلف و کازینوها همه جا وسایل شرط بندی و پولتو از دست میدی تازه اگر راهت بدن

    خیلی ذهنیت منفی بابت پلیس و دیپورت شدن میسازن تو ذهنمون صداو سیما هم که مدام نشون میده زدن و کشتن

    البته خودم تو صدا و سیما هستم سالهاست که تلویزیون نگاه نمی کنم و اخبار نمیبینم

    کارم فنی و تو اتاق فرمان فقط کار خودم رو می کنم و ازم میپرسن غذاش چی بود و این چی گفت اصلا میگم بابا من فقط رو کار خودم تمرکز داشتم و نگاه نکردم

    خیلی دوست دارم مهاجرت کنم از هزینش میترسم و اینکه اونجا دیپورتم کنن و بهم کار ندن ونتونم زندگی رویایی برای خانوادم درست کنم مدام تو یه خونه بمونیم فوقش بعد از ظهر یه دور تو خیابون آنجا بزنیم و برگردیم

    الان که این فایلهای سفر به آمریکا و زندگی در بهشت رو میبینم میفهمم که آمریکایی ها و آدمهای اونجا چقدر با خودشون در صلح هستن چقدر از هر موقعیتی استفاده میکنن تا شاد باشن و به هم حس خوب بدن و شما که ازشون فیلم میگیرید تصورم این بود ناراحت بشن ولی میبینم که حتی براتون دست تکان میدن و میخوان بگن چه خوشحالن که ازشون فیلم میگیرید و خوشحالیشون رو بیشتر نشان میدن

    پلیس اونجا چقدر به فکر راحتی و آسایش مردمه و شاده و کمک میکنه و اونا هم خودشون رو از مردم جدا نمیدونن و همراه مردم هستند

    چقدر ثروت وجود داره و هر کسی از هر چیزی که بلده ثروت درست میکنه و به همنوع خودش کمک میکنه و خدمات اضافه تری میده و در عوض هم مردم دوست دان با انعام بیشتری دادن جبران کنن و هدیه بدن

    چقدر برای مردم آسایش درست کردند و به هم کمک میکنن

    هیچ کس با عقاید بقیه کار نداره و اونها رو قضاوت نمیکنه هر کس کار خودش رو میکنه و همدیگه رو هم تشویق میکنن تحسین میکنن و باعث احساس ارزشمندی در هم میشوند چقدر آدمهای اونجا باخودشون در صلح هستند

    منم یاد میگیرم یه دختر دارم که نزدیک 2 سالشه بیرون که میبریمش برای همه دست تکون میده و بوس میفرسته همه هم قربون صدقش میرن و دست تکون میدن براش و براش آرزوی سلامتی میکنن فروشکاهی جایی هم میریم میگم بهش با صندوق دار بایی بای میکنه و دست تکون میده و چقدر کادرو شکلات بادکنک میگره و تخفیف که خدا میدونه

    تو فروشگاه های بزرگ که میریم بعضی پرسونل باهاش راه میان و حرف میزنن باهاش ما هم حس خوب منتقل میکنیم که یاد گرفتیم از مردم آمریکا خشک نباشیم و کسی نمیخواد بهمون صدمه بزنه

    دیدم که چقدر مردم آمریکا از علابقشون کار درست میکنن و ثروت

    چقدر جاهای تفریحی و خدمات برای مردم گذاشتن که شاد باشن جای بازی برای بچه ها و آرامش برای بزرگترها

    حس امنیت برای مردم احترام به قوانین برای زندگی بهتر و راحتتر

    چقدر امکانات به روز برای سفر و گردشگری

    حتی امکان دریافت سفارش در طبیعت

    یاد گرفتم مردم آمریکا اول با خودشون در صلح هستند بعد با دیگران و چقدر به هم کمک میکنن و چقدر امنیت وجود داره که روزها بسته شما پشت درب میماند که شما هم نگران نیستید

    باید قوانین رانندگی هم راحت باشد که شما با اتوبوس هم به راحتی سفر میکنید به دور آمریکا

    میبینم مردم به جای کری خوندن برای تیم دیگه به تیم خودشون کمک میکنن و تشویق و شادی میکنن حمایت میکنند

    و دولت چقدر برای مردمش ارزش قاعل برای جان و مالشون و اگر کسی هم مشکلی براش پیش بیاد سهوی و عمدی اول به فکر رفع مشکل و کمک کردن بهش هستند به جای اینکه توبیخ و دعواکنن و جریمش کنن مثل آتشی که به عمد برای از بین بردن علفهای هرز درست کردید و آمدند و خاموشش کردند برخورد خوبی هم داشتند

    تصویری که قبل از مستند های شما داشتم یه چهار راه شلوغ با چراغ قرمز از آمریکا بود ولی الان یه راه خوش آب و هوا با مناظر زیبا که چراغ های قرمز بارسیدن شما به سمتشون سبز میشن و شما میتونید از راهتون لذت ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2247 روز

      سلام دوست عزیز

      بسیار زیبا و جذاب نوشته بودید.

      مطمئن هستم با درس هایی که استاد به ما میدهند در آینده نه چندان دور این رویای شما تحقق پیدا میکنه و مهاجرت میکنید

      برادر همسرم هم در صدا و سیما کار میکنه، بیشتر همکارانش به کشورهای مختلف مهاجرت کردند و زندگی بسیار عالی دارند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حسین کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    سلام خدمت استاد خوبم.

    یکی از پیش فرض های ذهنی منفی که من درباره آمریکایی ها داشتم و البته الآن هم دارم اینه که مصرف الکل و مواد مخدر به شدت در میان آمریکایی ها بالاست و دلیل مرگ خیلی از مردم اونجا به خاطر مصرف الکل و مواد مخدر هست. و میدونم که این نوع دیدگاه من به خاطر ورودی های قبلیه. فیلم هایی که دیدم و اخباری که از تلوزیون نگاه کردم. که البته سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی برام تاثیر گذار بوده برای بهبود این دیدگاه.

    شکر خدا الآن بیشتر از دو ساله که دیگه اخبار نگاه نمیکنم و به شدت روی ورودی های ذهنم حساسیت به خرج میدم. مثلا جدیدا وقتی یه فیلمی رو میخوام نگاه کنم اول از همه ژانرش و داستانشو میخونم. حتی بارها شده که یه فیلمی رو شروع به دیدن کردم اما همون اوایل فیلم دیدم که صحنه های خشونت آمیز داره یا درباره بدبختی و فقره. همون اول، فیلم رو قطع کردم و رفتم سراغ یه فیلم دیگه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد رستگارراد گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    به نام خدا و سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان

    خوب بریم سراغ اصل موضوع و این که زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا چه دیدگاهی به ما در مورد مردم امریکا داد:

    1_مردم امریکا مردمی هستند که بر خلاف گفته های NEWS به شدت با خودشون در صلح هستند با این که در اونجا اسلحه خرید و فروشش ازاد هست فقط اگه اتفاقی میفته رسانه ها به صورت وحشتناکی بر اون تمرکز میکنند

    2-امریکا بر خلاف گفته های بقیه .کشوری هست که از تمام اقلیت ها در تمام بخش های جامعه هستند وهمه در صلح و ارامش در تمام بخش های جامعه زندگی میکنن

    3-اکثر مردم امریکا با مهاجر ها برخورد خوبی دارن وبه هیچ عنوان بحث نژادی رو پیش نمیکشن

    4-به همدیگه کاری ندارن و حریم شخصی رو رعایت میکنند

    5-زمانیکه شما رفتی واشینگتن هوش از سرم پرید ازین همه زیبایی تو پایتخت مخصوصا اون قسمتی که درباره جنگ جهانی 2 بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نیره علی نقی پور گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    سلام و ارادت خدمت استاد عزیزِ جانم و همسر نازنین تون خانم شایسته عزیزم. من کاملا با فرمایشات شما موافقم همیشه از آمریکا یک مردم وحشی و یک کشور جنگ ستیز ساختن که انگار تمام جنگهای دنیا رو این آمریکایی ها بنا می کنند و خون خوار هستند و با بشریت الخصوص شیعه مشکل دارند و قصدشان کشتار شیعیان هست. خود من با وجودی که مطالعات زیادی دارم همیشه فکر می کردم آمریکا یه کشور فاسد هست و هیچ چیزی به عنوان حریم بین زن و مرد وجود نداره و همیشه در حال فساد هستند و هیچ تعهدی ندارند و بسیار لاابالی گری رو پخش می کنند در حالی که با دیدن فیلم های و سریال های زندگی در بهشت عکس تمام اینها به من ثابت شد بد رفتاری هایی که به نام آمریکا مهر شده والا ما همینجا بیشتر می بینیم. خداوند مرا هدایت کرد و رشته تحصیلی من جوری هست که با مطالعات زیادم متوجه شدم رسانه ها مدام برای ذهن ما خوراک می سازند و اجازه نمی دهند ذهن ما خودش ببینه و کشف کنه جوری برای ما صحنه سازی می کنند که منافع خودشان در میان است البته تمامی رسانه های و اخبار دنیا همین نقش رو دارند و من خداوند رو سپاس گزارم از روزی که به گروه عباسمنش پیوستم دیگه حتی یه لحظه تلویزیون و اخبار رو نمی بینم و از خداوند می خوام هدایتم کنه تا این ویروس هایی که سالها در تار و پودم ریشه کرده رو از بین ببرم و تا الان بسیار بسیار موفق بوده ام البته همه اش از لطف شما و خواست خداست استاد عزیزم. من با گوش کردن همیشگی فایل های شما آرام آرام در حال ویروس کشی و پاکسازی روح خودم هستم از اینکه با این روح بزرگ و الهی تون خالصانه با ما همدلی می کنید سپاس گزارم استاد عزیزم . بهترین ها و زیبا ترین ها و شادترین ها رو براتون از خداوند طلب می کنم . به امید روزی که بتونم شما رو از نزدیک در همون بهشتی که هستید ملاقات کنم. از خدا خواستم هدایتم کنه تا به اندازه شما روحم قوی بشه و بتونم تمام ترس های درونم رو بشناسم و از بین ببرم استاد عزیزم سپاس که ارتعاشات مثبت و زیباتون رو برای ما در سراسر دنیا ارسال می کنید . خداوند پناهتون باشه استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2382 روز

    سلام استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیز

    ❤🙏❤🙏

    استاد عزیزم به نظر من باید یکی از آیتم های ثبت نام در سایت شما به این شکل باشه چون اینقدر نکات مثبت وتاثیرگذار در وجودمون نهادینه میشه اصلا یادمون میره چه باورهایی داشتیم

    باورهای شما در مورد پول وثروت چیست؟

    باورهایی شما درمورد آدمها وادیانشان چیست؟

    باورهای شما در موردقومیتهای چیست؟

    باورهای شما درمورد کشور امریکا واروپا چیست؟

    وخیلی سوالاتی شبیه این

    ولی درکل تاجایی که یادمه من

    کلا با تلویزیون زیاد ارتباط نداشتم نه کارتون میدیدم نه فیلم

    همیشه باورم درمورد امریکا این بود که هر کی بره اونجا برده وازهمه جهت ساپورته

    یااینکه شنیده بودم امریکا خیلی خوبه چون بچه های مسئولان کشور اونجا هستند

    (ولی بعددیدین فایلها شما فهمیدم که نه بایدخودت موفق بشی مکان باعث موفقیت تونمیشه)

    فکر میکردم اعتراض کردن خوبه ویعنی حق رو درخواست کردن ولی شما به ما فهماندید که آدمهای فقیر همیشه درحال اعتراض هستن هیچوقت آدمهای موفق به فکر اینجور چیزهای نیستند

    هیچوقت در باورم چنین چیزی قابل تصورنبود که یک کشور اینقدر امنیت داشته باشه هرکی تو کوک خودش باشه

    در شنیده های من این بود که خارجی های مثل ایرانی ها از زندگی گرمی برخوردار نیستند

    اما بادیدن اینها فهمیدم شبیه اونا هرجایی نیست چقدر بی بهانه میخندند چقدر نظم وانظباط دارند

    چقدر مهربان هستند

    چقدر توانمند هستند که توانستند با باورهای خودشان چنین کشور موفقی ایجاد کنند

    چرا کشورهای فقیر فقیرترمیشوند چون همیشه از عاملهای بیرون ازخودشان

    انتظار دارند

    استاد عزیزم برنامه من اینچنین است که از قسمت اول سریال زندگی دربهشت رو دارم میبنیم ونکته برداری میکنم وکامنت میزارم

    وبعدش هم میرم سراغ سفربه دور امریکا وهم چنین روز شمارزندگی من رو میبینم

    ومحصولاتی که خریدم

    وخدا روشکر میکنم که چنین استادی درمسیرم قرار داده

    خیلی خیلی ممنونم ازتون استادعزیزم وخانوم شایسته عزیز❤🙏❤🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2103 روز

    سلام و درود به همه ی هم قطارهای عزیزم تو این مسیر رسیدن به حال خوب و درست کردن افکار اشتباهی که خواسته و ناخواسته تو ذهن ما شکل گرفته حقیقتش من زیاد اهل تلویزیون نیستم و نبودم از اخبار که کلا بدم میاد برای همی بگراند خاصی درباره ی آمریکا نداشتم کلا دیدگاه خاصی درباره ش نداشتم اما همیشه فکر میکردم که آمریکا کشور فرصت هاست و خیلی دست نیافتنی برای همه من عاشق سریال سفر به دور امریکا هستم خیلی این سبک مستند های واقعی از زندگی و دوست دارم روزمرگی ها خیلی ها رو خسته میکنه اما من عاشق دیدن زیبایی های زندگی خودم و دیگرانم وقتی قسمت به قسمت میدیدم سریال و خیلی ذوق میکردم کلی از قسمت هاش و انگار خودم هم پا به پاتون توی تجربه ش شریک بودم و کاری که اون سریال با من کرد این بود که میشه واقعا میشه ما هم بریم ی همچین جاهایی دست یافتنی باید بخوایم من فکر میکردم اگه زبانمون خوب نباشه واقعا نمیشه هیچ جای دنیا مخصوصا آمریکا سفر کرد یا تو ورژن بالاتر زندگی کرد اما ماجرای کوکومبر که استاد و مایک سرش شرط بستن و اون خانمی که با مهربانی اونقدر قشنگ براشون توضیح داد که معنیش چی میشه این فکر و تو ذهن من کمرنگ تر کرد نمیگم کلا برد چون هنوز باید کار کنم رو خودم اما چیزی که سریال سفر دور امریکا در من بهتر کرد ذهنیت دست نیافتنی بودنش بود

    ممنون از استاد و خانم شایسته ی عزیز برای ثبت و به اشتراک گذاشتن این تجربه های ناب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مسعود بهاریون گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    باعرض سلام خدمت همه دوستان گلم و استاد دلم حسین جون ومریم خانوم شایسته

    من نسبت به امریکا ذهنیت بدی نداشتم به دلیل اینکه پسر عمه های بابام سه تاشون امریکا زندگی میکردند

    وقتی که ایران میومدند ما میرفتیم دیدنشون واز امرکا فقط خوبی میگفتند ولی یه چیزی که نسبت به ایران متفاوت میگفتند

    این بود که اینجا قانون منده وکسی نمیتونه از زیر کار در بره واین واسه ما ترسناک بود که به بهانه چایی یا دستشویی

    می تونستیم از زیر کار در بریم البته که یکی از پسر عمه های بابام یه دختری داشت که تو اون سالهای اواخر هفتاد با دوست پسرش خیلی راحت بودند وپدر من اینو شنیده بود وهی این تکرار میکرد که حرمت خانواده کم رنگه تو امریکا

    از اینا بگزریم چند روز پیش یکی از دوستام میگفت با یه پسر بچه ای اشنا شده که گفته تو خانواده ما تلویزیون فقط زندگی در بهشت نشون میده واین داره اروم اروم دیدگاه مردممون به صورت سیستمیک تقییر میکنه من یادمه تویکی از قسمتای سفر بدور امریکا توی پیتز بورک یه خانومی از استاد ومریم جون خشش اومد و نه اینکه به خونه دعوتشون کرد بلکه تو فروشگاه شیرینیاشونم حساب کرد یا قسمت امیش ها که قبل از دیدنش من دیگه همچین ذهنیتی در مورد امریکا نداشتم که تا این حد کسی کاری به باورها یا طرز تفکر ادمها نداره که تو به سلیقه خودت لباس بپوش یا اسبودرشگه سوار شو وکسی اصلا کاری به کارت نداشته باشه

    من یادمه یه فیلمی نشون میداد تلویزیون دهه هفتادکه تو فلستین بازی کرده بودند که اسراییلیا حمله کردند فلستینیارو قتل عام کردند ویه خانواده که بچه دار نمیشدند یه بچه شیری رو به سرپرستی قبول کردند واسمشم گزاشتند شمعون که این بچه پدرو مادرش به دست اسراییلیا کشته شده بودند ومادر بزرگ این بچه به عنوان دایه از این بچه مراقبت میکرد که در اخر این بچه رو تو قطار برداشت وپرید بیرون وما وقتی کسی رو میخاستیم لقب بد بهش بدیم میگفتیم سگ اسرایلی استاد ومریم جون حتما یادشونه یاما دهه شصتیا یاهفتادیا اون موقه تلویزیون هفته ای پنج شیشتا فیلم نشون میداد بقیش سریالای عجیبو قریب بود مثل اینیه عبرت ولی من یادمه مردم اون سالها خیلی هم بحث اینکه توامریکا ناامنیه یا یه کشوریه با کلی انسانهای پست وشیطان صفت نداشتند یه ده سالیه که افکار عمومی خیلی تقییر کرده ودر کل بعد از سریال سفر به دور امریکا وسفر به دور امریکا من گفتم اگه قرار شد یه روزی مهاجرت کنم فقط به امریکا فکرمیکنم الانم که به لطف اله قدم یکو تهیه کردم ودارم کار میکنم ودر اینده چکابهای فرکانسی جدیدی از خودم به جامیزارم امیدوارم که از نوشته هام نهایت لذتو ببرید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: