سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 66 (به ترتیب امتیاز)

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدامیر عقیلی گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    سلام .

    جهانبینی من نسبت به غرب به دوبخش تقسیم میشود قبل دیدن سفرنامه و زندگی دربهشت و بعد از ان .

    قبل از آن:من فکر میکردم مفهمومی به نام خانواده وجود ندارد همه واس خودشون زندگی میکنن هیچ چارچوبی وجود نداره توخانواده هاشون بی قد و بندن حالا اینا از کجا اومده بود از باور های خانواده من و رسانه ها و تلویزیون .

    فکر میکردم امنیتی وجود نداره چون اسلحه حمل کردن ازاده پس کسی به کسی بگه بالای چشمت ابرو میزنه طرفو مثل اب خوردن میکشه این چرندیاتم از اخبار های تلویزیون میشنیدم.

    فکر میکردم اونجا همه میتونن بازنت درارتباط قرار بگیرن و غیرتی وجود نداره همه بیغیرتن اینم باز از جهل خانواده میومد.

    اصلا فکر نمیکردم یه همچین طبیعتی وجود داشته باش تصورم از امریکا به کلی کل تغییر کرد فکر میکردم به شدت نژاد پرستن و ایرانی هارو ادم حساب نمیکنن و کلی تبعیض قائل میشن .

    از همه مهمتر براساس باور های چندساله پیشم فکر میکردم ادم های خشنی هستن و ازدواجشون اصلا درست نیست

    همه ی این خزعبلات زمانی توذهنم بود که رسانه های جمعی و تلویزین و اخبار نگاه میکردم و هرچی خانوادم میگفتن گوش میکردم بدون هیچ تحقیقی

    باشروع زندگی دربهشت و سفر به دور امریکا قشنگگگگگ زیر و رو شد ذهنم شخم زد انگار .

    درکل بادیدن سفرنانه و زندگی دربهشت ارام ارام وخیلی زیبا ذهنیت من تغییر کرد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سهیلا باقری گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم،وهمینطور دوستان مجموعه ،،اول اینکه من یک سال پیش ،زمانی که باپیج شما آشنا شدم ،جایزه مو از خداوند رحمن ورحیم گرفتم،وبخاطر این بخشنده گی ازخداوند سپاسگزارم،وهمینطور از شما ومریم شایسته دوست داشتنی

    جالب اینه که بادیدن سریال زندگی در بهشت ومحصولات ۱۲قدم وعزت نفس وقانون آفرینش،چنان تغییراتی درمن بوجود آورده که تمام پیش فرض های من ،نسبت به این کشور ازبین رفته،گویی چنین پیش فرضهایی اصلا وجود نداشته،برای خودم خیلی جالب بود،یه جورایی سوپرایز شدم،واین بار خدارو بیشتر سپاسگزار شدم برای این همه تغییردرباورهام.

    وبعد ازذهنم خاستم به من کمک کنه تا مروری داشته باشم بر روی گذشته،زمان زیادی طول کشید تا ذهن مو متمرکز کنم روی نکات منفی(پیش فرضها ی ذهنی درمورد امریکا)چون مدام ذهنم می پَریدودوست نداشت حتی بهش فکر کنم،باز هم بیشتر سپاسگزارتر شدم.

    اما باید درخواست استاد عزیزم رو پاسخ میدادم،وتمرکز کردم وبه یاد آوردم که امریکا کشوری ست که امنیت جنسی وجسمی نداره،فرزندان تون وتوسن نوجوانی امریکا نفرستید،درگوشه وکنار خیابان ها،درفضای باز رابطه های جنسی به چشم میخوره،بچه ها درسنین کم مورد تجاوز قرار میگیرند ،سقط جنین درسرویس های بهداشتی مدارس،دادوستد مواد مخدر درمدارس،جنایت های زیاد به دلیل آزاد بودن اسلحه،نژادپرستی،ظلم وزورگویی دولتمردان امریکا به کشورهای جهان سوم،مورد غضب الهی قرارگرفته شدن طوفان وسیل)به دلیل ظلمهاوفسادهایی که انجام میده،غارتگروچپاولگرنسبت به کشورهای ضعیف ومستضعف،بنیان ضعیف خانواده،وخیانت بین زوجها وسرکش بودن فرزندان دربرابر والدین

    درآخر از استادعزیزم سپاسگزارم ،ازاینکه من وخانواده ام به مسیر حق هدایت شدیم،وهمینطور از ترجمه های قرآنی بی نظیرتون،می بو سمتون،واینکه من دستاوردهای زیادی بعدازاستفاده از دوره های شما بدست آوردم،وبعلت نداشتن زمان برای تایپ ارسال نکردم،امیدوارم بتونم این زمان را بدست بیارم ودراختیار دوستان بزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سید علی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2002 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان همفرکانسی ام به جرات میتونم بگم که قبل از شما اطلاعات من هم از امریکا مثل اکثر افراد در حد اخبار بوده که همونطورکه خودتون هم اشاره کردید پیش فرض های غلط بسیار زیادی از امریکا ونه فقطاز امریکا بلکه از کل اروپا و همه جا وجود دارد الان که من دارم این کامنت رو مینویسم یک سال و نیم هست اصلا یک کلمه هم اخبار گوش نکردم .و نتایجم هم در حال بزرگ شدن هستند .اما از امریکا واقعیت هایی تاریخی به صورت نصفه و نیمه و در ذهن ما از کودکی ایجاد شده که به صورت نرم افزارهای خودکار مقاومت ما رو نسبت به این کشور زیبا زیاد کرده و ما فقط از شما شنیدیم که ۸۵درصذ امریکا سرسبزه یا ری اکشن ها رو بعد از خروج از ورزشگاه میبینیم میفهمیم که کل چیزی که در اخبار اگفته میشه وخشونت علیه سیاهها جای سواله البته باز ام تاکید میکنم من یک سال و نیم است مطلقا اخبار گوش نکردم ام اما ضمیر ناخوداگاه ما بی نهایت ورودی بر ضد امریکا از گذشته داشته و الان هم داره اگه شما که بیش از ۵۰درصد امریکا رو با rv یا بگیم ماشین گشتی و هیچ حس نژادپرستی و رفتار بد امریکایی ها با شما نبوده ما الان در ایران به نقطه ای رسیدیم حتی در روابط میبینیم افراد در اماکن عمومی همه به هم سوظن دارن . یک نفر میخواد با یک غریبه ارتباط برقرار کنه پروسه داره تا یک سلام کنه اینقدر مردم از لحاظ ارتباطی مشگل دارن البته از اونجا که داستان استاد عباس منش ما رو به جهتی هل داد که فقط زیبایی ها رو ببینیم تا خالق زیبایی باشیم .من هم در این یک سال و نیم کاملا تمرکزم رو از اجتماع و اخبار و دیگران منفی برداشتم .دلایل هم اکثرا تاریخی هستند اولین بمب اتم را چه کشوری استفاده کرد ؟دیگه نمیگن چرا استفاده کرد ۲ هواپیمای مسافربری هم که دست اویز دوم هست که ما نمیدونیم اصلا ماجرا چی بوده اونقدر میدونیم در زمان صلح نبوده در زمان جنگ بوده و سومین چیز هم معمولا میگن کمک امریکا و اروپا به عراق در جنگ بوده .انگار که به یمن و سوریه و عراق و فلسطین ولبنان و خیلی کشورها و گروهکها کمک مالی ونظامی نمیشه .اما همونطور که استاد گرامی کفتند پیش فرض منفی هیچ کمکی به هیچ کس نکرده حالا چرا بعضیها مردم رو خشمگین و ترسو میخوادن به طوری که امار میگه دومین کشور خشمگین دنیا هستیم به هر طریقی یه روز از لحاظ بیماری یه روز از لحاظ خطر جنگ و به هر وسیله ای.جوابش هم کاملا واضح است نتیجه این شده که مردم در سلام کردن به هم هم تردید میکنند .به هر حال ویروسهایی که در ذهن ما کاشتنه شده ازویروسهای کرونا خیلی بیشتره. سپاسگدارم از استاد گرامی و همه دوستان عزیز..در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد علی باقرکرمانی گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    سلام به استاد عزیز و آگاه و صادق و خیرخواه استاد عباسمنش ♥️♥️♥️

    خدا رو شکر میکنم که هر لحظه نشانه های خودش رو نشونم میده و من رو به بهترین انسان ها و شرایط و زندگی هدایت میکنه 🌎🙏♥️🌹

    من سریال زندگی در بهشت رو کامل ندیدم ولی همین چند قسمتی که دیدم به کلی نگرشم نسبت به هر آن چیزی که راجع به آمریکا در ذهنم شکل گرفته بود تغییر کرد.قبلش فکر میکردم به آمریکا رفتن یعنی رفتن به دل جهنم و فسق و فجور و ترس هر لحظه ای برای مورد تجاوز مالی و ناموسی قرار گرفتن و قِس علی هذا(چندوقتی بود دنبال یه موقعیت برای گفتن این قِس على هذا بودم😂)

    ولی الان واقعا یه نگرش دیگه دارم و متوجه شدم که تلویزیون و رسانه ها چه نقشی در ذهن شوئی و تولید و انتشار ویروس های منفی ذهنی دارند، یکسالی میشه حدودا دیگه تلویزیون نمی‌بینم و همه جا هم از مخالفان روشن شدنش هستم. تو شبکه های اجتماعی هم محدود کردم خودم رو و تا اونجایی که بتونم سعی میکنم آگاهانه انتخاب کنم که فلان مطلب رو ببینم یا بشنوم یا بخونم.

    اگر یه درصد احتمال بدم این ویدئو ممکنه حس و حالم رو بد کنه یا تِمِ سیاسی و… داشته باشه نمیبینمش….

    چرا وقتی میشه دنیا اینقدر زیبا ببینم جور دیگه ای بهش نگاه کنم؟؟؟

    چندوقتی میشه قرآن که میخونم هم انگاری آیه آیه اش برا من اومده و برام یه نشانه است.

    ♥️♥️♥️خدا هرکسی رو که بهش بیشتر نعمت داده بیشتر دوستش داره❤️❤️❤️

    استاد اینکه شما یه دوره ای رو تو قم زندگی کردید و گاهگاهی تو فایل هاتون اسم قم رو میارید به من انگیزه میده، خودتون بهتر میدونید که تغییر باورها تو شهرهای مذهبی علی الخصوص قم چقدر سختتره، خدای مهربان رو شاکرم که با شما آشنا شدم و دارم روی خودم کار میکنم، امید و انگیزه ام بیشتر شده و نگرانی هام جاش رو به ایمان داده، آگاهانه تر فکر، احساس و رفتار میکنم و از نفس کشیدن و زنده بودنم و تو لحظه زندگی کردنم لذت میبرم♥️♥️♥️🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم قنبری گفته:
    مدت عضویت: 3149 روز

    با عرض سلام و درود به شما و خانم عزیزتون,

    از وقتی که یه بچه کوچیک بودم که یه درک کمی از دنیای اطرافم داشتم تو خونه پدربزرگ و مادربزرگم رفت و امد میکردیم مامان بزرگم همیشه میگفت اجنبی ها(منظورش خارجی هایی مثل اروپا و امریکا) اون دنیا همه جهنمین همش لخت میگردن .حجاب ندارن.همیشه میگفت اونا روابط بد دارن باهم بچه ها نامشروع بدنیا میارن و ول میکنن به امون خدا. هر وقت میشستیم پای ماهواره میگفت اینا تهاجم فرهنگیه نبینین گناهه. ولی من همیشه میپرسیدم اگه بخاطر بی حجابی هگناه چرا خدا مجازاتشون نمیکنه؟ و اونا میگفتن اون دنیا میکنه.یکی از مورد های دیگه هم ایم بود که اوایل که امکانات اینترنت و تکنولوژی کم بود و ما اخبار گوش میدادیم امریکا تو ذهن من شده بود یه کشور مستبد که میخاد به همه جهان دستور بده و زیر سلطه خودش بگیره یه کشور زورگویی که مردمش وقتی یه خارجی میبینن سعی میکنن زیرآبشو بزنن.

    ولی به لطف خدا و اشنایی با شما و تکنولوژی من حس عذاب وجدانی گرفتم که چرا کورکورانه میزاشتم اون حرفا رو توی ذهن من کنن. از اون روز تصمیم گرفتم زبان انگلیسی یاد بگیرم تا جهان دور برمو بیشتر بشناسم. باید اعتراف کنم توی فیلمای شما همش انتظار داشتم مردم اخم کنن که چرا فیلم میگیرین یا تا شما فارسی حرف بزنین طرفتون نیان ولی شوکه شدم……. نه از رفتار اونا از ذهنیت بد خودم که هنوز ته ذهنمو نتوستم تغییر بدم رفتار مردم اونجا درسته ما باید تغییر کنیم خدا خدای مسلمان نما ها نیست خدا خدای قلب هایی است که مهربانی درونشون رو به همه میدن. به قول شاعر که میگه

    “باران که شدی نپرس این خانه ی کیست”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    بهشته کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1541 روز

    بنام خدایم که شما بهترین بندش را برای ما فارسی زبانان افرید تا مایه ارامشمون بشید.مطمینم تا الان فهمیدین چقد عاشقتونیم.استادم عاشقتم که ففط وجودتون برام چقد تغییرم داد.خدا را سپاسگذارم بابت وجودتون.شما نه تنها دیدگاه من را در مورد امریکا تغییر دادید بلکه در مورد همه چیز تغییر دادید.بهترین سال زندگیم این دوساله بود که بطرز عجیبی اومدید تو زندگیم باوجود تمام تضادهای اول راهم.من قبلا میخواستم برای فرار از شرایطم فرار کنم به دورترین نقطه دنیا یعنی امریکا ولی تو ذهنم این بود که باید با بدبختی دست و پنجه نرم کنم تا بتونم اونجا دووم بیارم ولی حداقلش این مزیت را داشت که ایران نبود و کنار افرادی که دوسشون ندارم اما الان از محل کنونیم و حتی اتاقم در حال لذتم و حتی تو این مدت که مجبور بودم مدام سفر نرم برای فرار، عاشق شهرم و زیبایی هاش شدم و کلی جاهای خاصش را کشف کردم.مطمئنم میتونم همه ادمهای اطرافم را هم دوس داشته باشم و مطمینم از طریق درستی و باخوشی میام امریکا و حتما فلوریدا.اگه خوب ننوشتم عذر میخوام چون هنوز دارم برای رشدم روی خودم کار میکنم تا پخته صحبت کنم.عاشقتونم بنده خوب خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    عطیه گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    سلام استاد جانم❤

    راستش من قبلا آمریکا تو ذهنم یه جای خشک و خشن بود با آدمایی که همگی یه تفنگ دارن و در حال کشت و کشتارن،با آدم های سرد و خشک که فقط همو مسخره میکنن و از همه اینا بگذریم تو ذهنم همیشه امریکا انگار شب بود😂با رنگای سرد و خشن و مرموز😅

    اما به لطف الله یکتا،با استاد جانم آشنا شدم و از همون اول که وارد سایت شدم‌و قبل اینکه اصلا بفهمم اینجا آمریکاس گفتم ووووی چه بهشتی😍چه آدمایی😍شاد و مهربون😍فوق العاده😍

    و بعد دیدم بلهههه گویا امریکاس و من‌متعجب بودم و بعد با چشم خودم دیدم چقدر این آمریکا دور بود از آمریکای تصوراتم و بعد عاشقش شدم😍کشور فوق العاده و خدایی،کشور قدرتمند،آدمای مهربون😍

    همیشه اتفاقا میگم استاد میره لب ساحل ویدیو میگیره من‌ کیییف میکنم آدماش انقد با خودشون در صلح هستن که با هر پوشش و ظاهر و تیپی در حال لذت بردن هستن و تازه ازشون فیلمم که میگیری دست تکون میدن😍چقدررررر بی نظیرن این‌مردم،چقدر فوق العاده هستن😍

    بعد متوجه شدم من آمریکارو از راه نامناسب شناخته بود

    راه مناسب استاد قشنگمه که با باورای عالیش هر جایی بره اونجا بهشته و بهشتو به ما نشون‌میده😍

    باورای استادم باعث شده این همه سرسبزی زیبایی و قشنگی و آدمای خوب رو ببینیم تو کلیپاش و باورای قشنگ خودم که باعث شده هدایت بشم به سمت این سایت و این باور غلطم راجب کشور به این خوبی تغییر کنه

    الهی هزار مرتبه شکر❤😍

    عاشقتم استاد عزیزم و مریم جان جانانم که همیشه سعی داره قشنگیای امریکارو در قاب دوربینش به ما نشون بده😍

    عاشقتونم❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علیرضا نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2021 روز

    عرض سلام و خسته باشیدخدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانس .

    من از زمان کودکی همیشه دوست داشتم خارج از کشور زندگی کنم برم یه کشوری که طبیعت فوق العاده زیبا و آزادی بی حد و مرز داشته باشه

    حتی زمانی که نمیدونستم قوانین کیهانی وجود دارن چون دوست داشتم مستند کشور های مختلف رو نگاه میکردم طبیعتشو مردمشو که چجوری زندگی میکنن رفتارشان باهم چطوره چه غذاهایی میخورن چه فرهنگی دارن مدرسه هاشون چجوریه و…..

    بعد ها که با قوانین اشنا شدم فهمیدم من به صورت ناخودآگاه کانون توجه ام به سمت مهاجرته و از این موضوع خیلی خوشحال شدم اما هنوز کشوری برای زندگی انتخاب نکرده بودم . بعدا که با استاد عباسمنش آشنا شدم و طبیعت و آزادی امریکارو دیدم با خودم گفتم این همون کشوریه که من دوست دارم .

    در صورتی که قبل ها به هیچ وجه به آمریکا حتی فکر هم نمیکردم چون توو فیلم هایی که میدیدم همیشه بیابون بود و افراد دزد و خلافکار اما وقتی سفر به دور امریکارو که دیدم کاملا نظرم عوض شد

    وقتی تصمیم قطعی گرفتم و امریکارو انتخاب کردم باور های ویروسی و مخرب خودشونو نشون دادن

    نمونه هایی از این باور هارو بهتون میگم:

    ۱.ما خانواده پر جمعیتی هستیم و باهم خیلی رفت و آمد داریم به طوری که یک‌روز در میان یا ما خونه یکی از فامیلامون مهمونی میریم یا اونا میان باور های مخربم میگفت علیرضا تو وقتی بری آمریکا با کی میخوای اینجوری وقت بگزرونی خونه کی میخوای مهمونی بری و خوش بگزرونی اگه برات مشکلی پیش بیاد کی‌میخواد کمکت کنه اونجا کسی به یک غریبه که کلا از کشور دشمنشونم هست حتی نگاهم نمیکنن چه برسه که باهات دوست بشن ، اما وقتی سریال زندگی در بهشت و سفر به امریکارو که میدیدم کلا نظرم عوض شد (کلی که ن اما خیلی بهتر شد) که علیرضا ببین چقد مردمشون خونگرم و دوست داشتنی هستن استاد عباسمنش هم یک ایرانیه پس چرا با اون با مهربانی برخورد میکنن ، وقتی میدیدم توو سریال زندگی در بهشت دوستانتون میومدن و هفته ها توو پارادایس میموندن و باهم خوش میگزروندین باورهام هر روز قویتر میشد .

    ۲. وقتی با خانواده و دوستانم صحبت میکردم راجب به مهاجرت ( اون موقع زمانی بود که درکم از قوانین بسیار محدود بود) کافی بود فقط بگم آمریکا پدرم شروع میکرد که اره بری مث سگ‌ پشیمون میشی و برمیگردی اونجا مگه کار هست هر کی رفته پشیمون شده ( شروع میکرد به مثال زدن افرادی که رفتن به خارج از کشور و پشیمون شدن و برگشتن حدودا ۲ ساعت) ببین ما چجوری به افغانیها نگاه میکنیم اونام به تو اینجوری نگاه میکنن و …….

    دوستام میگفتن بری اونجا غربت میگیرتت فکر کن بری و پدر مادرت رو نبینی . وقتی میری بیرون یکی هم زبون خودت پیدا نمیکنی حرفاشونو نمیفهمی اونا همه گرگن سرت کلاه میزارن دست از پا دراز تر برمیگردی و… نمیخوام بیشتر راجبش صحبت کنم.

    اما بعد ها فهمیدم که من هر‌جا برم ادم های هم‌مدار و هم فرکانس خودم و پیدا میکنم سفر به دور آمریکا خیلی توو این موضوع بهم کمک کرد مخصوصا زمان هایی که استاد و خانم شایسته به صورت کاملا هدایتی ادم هایی که اصن تا به حال ندیده بودنشون میرفتن ک باهاشون صحبت میکردن و اونا چقدر با مهربانی و خونگرمی با استاد برخورد میکردن انگار که سالهاست باهم دوستن .

    ۳.من توی فیلم هایی که نگاه میکردم اکثرا میدیدم که با بچه های غریبه و غیر آمریکایی چجوری توو مدرسه و توو جامعه برخورد میکنن اذیتشون میکنن

    این بهم میگفت نکنه با بچه توام وقتی رفت مدرسه و وارد اجتماع شد اینطوری برخورد کنن. این‌ موضوع خیلی ذهنم رو درگیر میکرد اما وقتی توو سریال سفر به آمریکا مایک‌‌رو میدیدم که چقدر سریع دوست پیدا میکنه و چقدر بچه های دیگه باهاش خوبن و مثل دوستای چندین ساله باهاش برخورد میکنن به قدری خوشحال شدم که حد نداشت .

    خدارو شکر باور های مخرب زیادی راجب به مهاجرت توو ذهنم نیست چون خیلی زود با قوانین آشنا شدم و تونستم ورودی هام روو کنترل کنم.

    بعضی وقتا انقدر این سریال هارو نگاه میکنم حتی اسم خیابون های تمپا و محل رفت و آمد و مناطق مختلفشو حفظ شدم .انقدر سریال سفر به امریکا رو با حس و کنجکاوی فیلم برداری کردید من با دیدنشون انگار در کل مسیر توو آروی با شما بودم

    ممنونم استاد و خانوم شایسته عزیز♥️🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2934 روز

    سلام بر همگی اول تشکر میکنم از استاد که اینقدر در مورد مسایل خوب فکر میکنند و من هم میخواهم این نوع طرز تفکر و این نوع موشکافانه نسبت به مسایل داشته باشم و من با این نوع طرز تفکر راحت تر میتونم ترمز های ذهنی خودم رو بشناسم

    اتفاقا مدتی پیش من و چند نفر از دوستان در مورد مهاجرت و رفتن به امریکا یا اروپا صحبت میکردیم و همه به جز من خیلی موافق رفتن و مهاجرت کردن بودن ولی فقط در حد حرف بود هیچ برنامه ای برای این کار نداشتن حتی پاسپورت هم ندارن و پیش فرض من در مورد امریکا این هست که امریکا واقعا مردم خوبی داره به طوری که من از برخورد این مردم نسبت به هم واقعا لذت میبرم و کجا این برخورد ها رو دیدم در برنامه امریکن گات تالنت که داورها که ادمهای بسیار معروفی هستن و چقدر از برخورد مهربانه داورها با شرکت کنندگان لذت میبرم و اونها رو تحسین میکنم و همش با خودم میگم چقدر عالی چقدر انسان چقدر خوب و پیش فرض دیگه ای که از امریکا داشتم مثلا در مورد حالا محله های متوسط که خیلی تمیز نیست یا با کفش میرن توی خونه یا حتتی رخت خواب که من اینها رو دوست ندارم ولی با اخرین فیلمی که استاد گرفتن دیدم که خیابان ها چقدر تمیز و عالی هستند ولی هنوز نظرم نسبت به با کفش بیرون رفتن داخل خانه عوض نشده است دوست دارم که در این مورد هم به یک ارامشی برسم اما اینها ترمزهای اصلی من برای نرفتن یا نخواستن این بهشت نیست ترمز اصلی من دلتنگی است یعنی اینکه من تا به حال هیچ وقت نمیخواستم که برم یک کشور خارجی برای زندگی برای گردش خیلی دوست دارم اما برای زندگی نه و این ترمز من مربوط به یک تجربه ای است که 12 سال پیش برام ایجاد شد و من و همسرم و فرزند 4 ساله ام به مدت 50 روز یک سفر کاری به یکی از کشورهای خارجی داشتیم و شوهرم از صبح تا غروب سر کار بود و منو دختر 4 ساله ام در خانه بودیم البته من نقشه ان شهری که داخلش بودیم رو گرفتم و هر روز شوهرم که میرفت سر کار من هم با دخترم میرفتیم گردش و تمام جاهای دیدنی شهر رو گشتیم و تجربه کردیم اما من دلم تنگ شده بود برای کشورم ایران و برای برگشتن ثانیه شماری میکردم دلم برای تردد پیکان توی شهر تنگ شده بود دلم برای حتی سگو گربه های کشورم تنگ شده بود دلم برا اشنا وغریبه های کشورم تنگ شده بود و من مطمئن هستم دوستان همه دلتنگی رو تجربه کردن میدونن که اگه حس دلتنگی باشه توی بهشت واقعی خدا هم خوش نمیگذره و من احساسمیکنم البته به زعم خودم که همه اونهایی که از کشورشون رفتن حالا درسته کلی فیلم از خوشی هاشون میفرستند اما یک خلا دارن و به نظر من مهاجرت خیلی اسان است ولی من تا این ترمز در ذهنم حل نشود حتی به بهشت خدا هم دوست ندارم برم خیلی دوست دارم که جواب این سوال یا ترمز رو بگیرم و از استاد میخام که بگن ایا ایشون این خلا رو حس نمیکنند یا اگر حس میکنند چگونه پرش میکنند و این هم اضافه کنم که ما ان کشور خارجی بودیم با خانواده هایی هم در ارتباط بودیم اما این خلا پر نمیشد و این هم برای من یک پیش فرض است که به بهترین کشور دنیا هم بری اونجا حس غربت و دلتنگی هست که نمیزاره تو واقعا اون خوشی واقعی رو بچشی و این حس در من خیلی قوی هست و میخام بدونم که این حس از کجا نشات میگیره و غیر از ان تجربه ای که 12سال قبل داشتم مورد زیادی در موردش یادم نمی اید البته یک چیز دیگه که الان یادم اومد این بود که برادر شوهرم کارهای زیبایی انجام میده و خیلی از مشتری هاش ایرانی های مقیم امریکا یا اروپا هستند که همه داغون همه افسرده بودند که البته من خودم ندیدم از برادر شوهرم شنیدم شاید این هم بی تاثیر نبوده در پیش فرض من و ممنونم که این سوال رو مطرح کردید تا من هم پیش فرضم رو بیان کنم خیلی سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهدی صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2915 روز

    سلام بر استاد عزیز و دوستان همفرکانسی خودم

    شاگرد تنبل کلاس دوباره کامنت می نویسد.

    استاد با شما بودن از عمر آدم حساب نمی شه حتی از راه دور امیدوارم خداوند مرا هدایت کند که بتوانم در کنار شما باشم.

    استاد عزیز من افکار و باورهای خیلی محدود کننده دارم و هر چند وقت با محصولات و فایل های شما یک مقدار تغییرشان می دهم ولی باز با تنبلی هام دوباره آن علف های هرز رشد می کنند و باز چند پله به عقب برمی گردم.

    درباره آمریکا من هم همان افکار منفی که دوستان گفتند و شما بارها گفتید را داشتم چون همیشه تلوزیون و فیلم نگاه می کردم و الان فقط این را می دونم که هرموقع فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت را می بینم ناخودآگاه یک لبخند روی چهره من هست و این را تازگی ها کشف کردم که شادی که از فایل ها به من منتقل می شه ناخودآگاه یک لبخند روی صورتم نقش می بنده و خیلی مشتاقم می کنه برای زندگی در آن بهشت هرچند این چند وقته در شهر خودم هم هدایت شدم به زیبایی های شهرم و از آنها لذت می برم و شکرگزار خدای خودم و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با قرار دادن این فایل های زیبا شاگرد تنبل های خودش را هم داره آرام آرام و با بازی و تفریح به سمت خوبی ها هدایت می کنه

    استاد عزیز این را من می گم که تنبل ترین شاگرد شما هستم حالم خوبه

    دم غیرتت گرم خیلی عالی داری پیش میری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: