https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-05 06:40:202021-12-11 07:10:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 231
92نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
میشه از همین قاب دوربین سرد بودن هوا رو حس کرد که البته ظاهر شما استاد عزیز هم نشان از سردی هوا داره همون چیزی که الان چند روزیه ما هم اینجا توی شهر خودمون داریم تجربش میکنیم و بعد یادم میاد که ی زمانی که بر میگرده به قبل از آشنایی با استاد من از سرما خوشم نمی اومد و مثل استاد طرفدار هوای معتدلم .
اما از وقتی که استاد بودن در سرمای اینجا رو تجربه کرد با اون لذت های خاص هوای سرد از جمله آتیش درست کردن و پیاز چال و ……. من بیشتر پی بردم که این ما هستیم که تسلط میتونیم داشته باشیم بر شرایط بیرونی و اونها رو لذت بخش کنیم و بقول استاد فرمون دست ماست نه شرایط
وقتی شما مریم جان گفتین روزهای آخر پاییزه واکنش استاد و جمله ای که گفتن نشان از این داره که استاد اونقدر سرگرم لذت بردن از مسیر رسیدن به اهدافشون هستن که مهم نیست اول پاییزه یا آخره پاییزه مهم اینه که زندگی در جریانه با تمرکز بر اکنون و نه روزهاییکه گذشته و یا روزهایی که خواهد آمد
مهم لذت بردن از امروزه همون اصلی که من هم باید مدام به خودم یادآوریش کنم
عجب ناقلایی هست این برونی اومده درست جلوی خونه داره علف ها رو کات میکنه که شما ببینینش
تا شاید سهم بیشتری از غذای شما نصیبش بشه
یا شاید هم به جای بیصبری و بیقراری برای دریافت غذا داره با این کاراحساسش رو خوب نگه میداره تا پاداشش رو هم دریافت کنه چقدر اگر از این زاویه بهش نگاه کنیم حس ما هم به عنوان ببیننده خوب میشه .احساس خوب اتفاق خوب
جالبه استاد ما داریم اینجا خدا خدا میکنیم که بارون بباره شما اونجا دوست دارین نباره
ی نکته ی خیلی مهم این توضیحات شما مریم جان اینه که من هر روز با عشق کارهای روتین رو انجام بدم
نکته ی دیگه همراهی و همدلی اعضای خانواده در انجام دادن کارهای روتینه که زندگی رو لذت بخش تر میکنه
خدای من من بازی و لذت بردن بزغاله ها ببعی های کوچولو رو دیده بودم اما ندیده بودم که ی بز اینجوری شادی کنه و بچرخه و لذت ببره
چقدر اینا خدا رو شکر چاق شدن و خیلی سرحال و شادن اصلا قابل قیاس با اون روزی نیستن که وارد پردیس شدن البته باید هم اینطور باشه چون هم از لحاظ تعذیه جسمی دارین حسابی بهشون میرحسین و هم از لحاظ روحی روانی دارن انرژی دریافت میکنن
ایده ی ترکیب کردن دانه های جو و گندم و سویا هم ایده ی فوق العاده ایه چون ی ترکیب مقوی رو ایجاد میکنه
چق در این تحقیق کردن و سرچ کردن شما استاد خودش درس داره که ما هیچ چیزی رو بدون تحقیق نپذیریم و چشم بسته قبولش نکنیم و اینکه برا هر چیزی میشه سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم سبکی که فکر میکنیم درسته و با تحقیق بهش رسیدیم سبکی که خودمون از اجرا کردنش لذت ببریم
من با دیدن صحنه ی مربوط به اردک ها متوجه شدم که هنوز نسبت به ی سری چیزها مقاومت دارم از جمله تمیز کاری زیر اردک ها .منم مثل شما و مریم جان دوست دارم زندگی کردن توی ی همچین فضایی و داشتن همچین موجوداتی رو ولی آلن متوجه شدم که ی سری ترمزها هنوز توی ذهنم هست که مربوط میشه به تمیز کردن محل زندگی این حیوونا.وقتی شما اون ظرف زیر اردک ها رو کشیدین بیرون و خالیش کردین با خودم فکر کردم که آیا من اینقدر تغییر کردم که بتونم همچین کاری رو راحت انجام بدم بدون اینکه چندشم بشه و متوجه شدم که هنوز ی کم مقاومت دارم که از انجام همچین کاری لذت ببرم
چقدر حس خوبیه غذا دادن به این بز و گوسفندها .اون لحظه ای که اینا شروع میکنن به خوردن و اون صدای خرد شدن جو گندم ها رو میشنوی خیلی لذت بخشه مخصوصا اگه زیاد باشن و همزمان این کار رو انجام بدن
ی نکته ی خیلی مهم دیگه که مریم جان بهش اشاره کردن این بود که گفتن ما علاوه بر کارهای روتین ی سری اهداف دیگه در طول روز داریم که بعد از انجام کارهای روتین میریم سراغش این همون چیزیه که شما و آدم های موفق رو متفاوت میکنه از اکثریت آدم ها.خیلی از آدم ها محدود شدن به انجام کارهای روتین و چون هدفی غیر از اونها ندارن بعد از ی مدت زندگی براشون تکراری و خسته کننده میشه و دیگه لذتی نمیبرن .خدا رو شکر که من دیگه جز اون دسته از آدم ها نیستم
همین که این چیکن شا کوچولو رو گذاشتین دم در شاپ خود این چقدر ایده ی خوبیه که رسیدگی به اونها رو راحت کرده و این همون اصل ساده تر و راحت تر شدن کارهاست که توی زندگی استاد خیلی برجسته اس
جالبه من هم فکر نمیکردم که این بچه اردک ها اینقدر حساس باشن به دما و سرما بر خلاف اردک ها ی بزرگ
و باز هم اصل راحتر انجام شدن کارها با این ایده ی برش دادن شاخ و برگ ها
هر وقت صحبت از عکس قبل از عمل میشه یاد دوره دوازده قدم می افتم و چکاپ فرکانسی.خدا رو شکر که زندگی آلن من متفاوت شده از اون عکسی که دو سال پیش ازش گرفتم و این رو مدیون آگاهی های دوازده قدم هستم
چقدر الان وقتی به این تراکتوره نگاه میکنم وجودش توی پردایس منطقی به نظر میرسه چیزی که ی روزی در حد ی ایده بود و نمیدونستیم قراره چه کارهایی باهاش قراره انجام بدیم
همین که شما مریم جان میگین من یاد گرفتم چطور از قانون جاذبه استفاده کنم این زنگ رو توی ذهن من به صدا در میاره که همگام شدن با قوانین خداوند باعث میشه هم من راحت تر به خواسته هام برسم و هم اینکه جلوی خیلی از ضررها رو میگیره و همین باعث میشه که من کمتر وقت و انرژی خودم رو هدر بدم و سریعتر به خواسته هام برسم
این حالت نشستن شما استاد روی زمین و این ریلکس ور رفتن شما با این اره و تمیز کردنش نشان از صلح درونی بالای شما داره استاد چیزی که من از وقتی که با شما آشنا شدم دارم سعی میکنم در خودم ایجادش کنم و هر چی از درون آرام تر شدم با محیط بیرونم هم در صلح بیشتری قرار گرفتم
مریم جان بقول یکی از بچه ها اونقدر خوب فیلم برداری کردن حین نشون دادن این مسیر که احساس میکردم الان اون شاخه ها میخوره به صورتم.تحسین میکنم این فیلمبرداری فوق العادتون رو
خدا رو شکر بارون هم نیومد و شما کلر رو تا حد زیادی انجام دادین .خدا قوت
خداراسپاسگزارم که امروزهدایت شدم به خوندن کامنت زیبای شما چقدرکه آگاهی داشت ومنوبه فکربرد وخیلی ازجاهای متن رومن چندبابرگشتم وخواندم ازبس که زیبا بود وبرام درس داشت این که نگاه کردن متفاوت به اتفاقاتی که اطرافمون میوفته این که اتفاقات در درون مابایدتغیر کنه وشرایط رومامیتونیم تغیربدیم بالذت بردن این که ترمزچیه وبایدبرای حلش چیکارکرد وبرای رسیدن به خواسته همجهت بشیم باهاش
اینکه یادمون نره چی بودیم والان چه تغیراتی کردیم قبل وبعدازعمل سپاسگزارم
سلام خدمت دوست عزیز آقا مصطفی .خدا رو شکر که اینطوری بنده هاش رو در زمان مناسب هدایت میکنه به سمت اون چیزی که نیاز دارن در اون لحظه .سپاسگزارم از تحسین شما. هم از دیدن پاسخ شما خوشحال شدم هم از انتخاب کامنتم چون دقیقا نیاز داشتم به هر دوشون تا حس خوبم رو خوبتر کنه .تحسین میکنم دقت و توجه شما رو به دید متفاوت بچه های سایت و این دقیقا اون چیزیه ه ما رو به این سمت و این مسیر هدایت کرده چون هممون ی روزی دوست داشتیم متفاوت بشیم از خیل جمعیتی که همه مثل هم بودن و ی زندگی روتین خسته کننده بدون هدف رو دنبال میکردن .خدایا شکرت بابت این مسیر و بابت داشتن دوستان بزرگواری مثل شما.در پناه الله منان بیش از بیش موفق و موید باشین
وقتی صحبت های شما رو شنیدم تازه از سر کار اومده بودم و به خودم گفتم: برای من که اینطوری نیست!!!
شاید یکی دو مورد و بشه پیدا کرد ولی قطعا
مورد های اساسی نخواهد بود!!
با همین فکر به خواب رفتم……. با شنیدن صدای همسرم که با پسرم صحبت میکرد از خواب
بیدار شدم!!! به خودم گفتم چرا من اینقدر زود به خواب رفتم؟!!!
من که امروز فعالیت زیادی نداشتم!!!!! یاد حرفهای شما افتادم!!!!
یعنی بدن من داشت الگویی رو تکرار میکرد که من در روز های شلوغ کاری ام احتیاج داشتم!!!!!
مثل زمانی که به شما فرمان میداد که مراقب باشید سرتون به چوب بالای در نخوره!!!!! با اینکه چوبی در کار نبود!!!!
حسابی شگفت زده ام کرد!!! من یک مورد و شناسایی کرده بودم . اون هم به این عجیبی!!!!!
انگیزه ای شد برای کشف های بیشتر من:
– مث رفتار متفاوت من با خواهر ها و مادرم که همیشه من رو متعجب میکرد!!! من با خانم ها به راحتی ارتباط
شاد و بسیار دوستانه ای برقرار میکنمولی به خواهر و مادرم که میرسم یک شخصیت دیگه میشوم!!!!
خیلی ساکت تر و جدی تر!!!!! گویا خودم رو به شخصیتی که آنها از من در ذهن دارند تبدیل میکنم!!!!
در صورتی که این برای سالها پیش بوده!!!! و من بسیار تغییر کردم!!!
– مثل رفتار و مقاومتی که من در مقابل یادگیری زبان انگلیسی دارم!!! و این بخاطر رفتار معلم نامناسبی است که در بیست سال گذشته داشتم!!!! دیگه از اون معلم خبری نیست!!! اما رفتار من تغییری نکرده!!!
-مثل خیلی از چیزهای ساده روزمره زندگی ام که بخاطر تکرارشون در گذشته الان تبدیل به روتین زندگی ام شده!!!
تعدادی مفید و تعدادی غیر مفید!!!!
– و………………………… خیلی چیزهای دیگه ای که باید شناسایی بشه!!!
یا نه مثل همین جمله قبلی که گفتم!!!!
انگار برای فهمیدن هم ما از الگوهایی پیروی میکنیم!!! منظورم به میزان فهمیدن هست انگار همینقدری که
فهمیدم برای ذهنم کافی است!!! زود میخواد پرونده این موضوع رو ببنده و بگه دیگه کافیه متوجه شدم!!!!!!
در صورتی که خوب میدونم هنوز تا درک این موضوع فرسنگ ها فاصله باقیست……..
خدایا کمکمون کن ظرف وجودیمون را برای درک و فهم بهتر خودمون بزرگ بکنیمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
بعد فک کردم ک استاد هدفش از کار این نیس ک همین امروز همه کارهاشو انجام بده بعد بره تویه خونه بشینه ،لم بده رو مبل.
اگه خودمو قضاوت کنم،رو راست باشم با خودم ،اگه چنین کاری برام پیش بیاد دلم میخاست یه شبه یه روزه کارو تموم کنم و همش تویه کار هم میگفتم پس کی تموم میشه .چقد خوبه ک کار براتون خوب تعریف شده.اصلا خسته نمیشین ،مشخصع فقد دارین لذت میبرین.
من براونی را دوستش دارم .اونم بیرون خانه منتطر غذاست
واقعا باهوشه
خدایا راه افتاد دنبال استاد تا انباری بره که غذاشو بگیره
تحسینتون میکنم برای کارهای روتین هر روزتون
که چقدر عشق هست و لذت و کلی انرژی میگیرن با این بچه ها در پرودایس
من شما استاد و مریم جان را تحسین میکنم بابت این حد از فرکانسهای عالیتون که هر روز بیشتر و بیشتر میشه و در مدار بالا و بالاتر قرار میگیرین خدایا شکرت
خدا میداند که مقداری کسالت دارم ولی اکنون روی تختم خوابیده دارم کامنت مینویسم چون واقعا انرژی میگیرم چیز یاد میگیرم در هر شرایطی باشم باید هر روز صبح بعد از نوشتن تمرین ستاره قطبی بیام و فایل او ن روز را ببینم و کامنت بزارم
خدایا شکرت
خدای من ، چه ایده ی و سیستم عالی و مفید برای داکها قراردادین
و خیلی کمک میکند برای اینکه محیط زیرشون و اطرافشون تمیز تر باشه
و کار چقدر برای شما راحت تر میشه
خدایا شکرت
تحسینتون میکنم بابت اینکه ایدهای خلاقانه ای به ذهنتون میرسه و عمل میکنید
عاشقتونم که هر روز چه کارهای روتین باحال دارین که فرش میشین تا آخر روز
خدایا شکرت
خدایا چقدر چوب خورد کرده اید
و چه
کار خوبی کردین تریلر را هم آوردهاید برای کمک برای سهولت
خدایا چقدر فضا با صفا شده و از اینجا کلبه پیداشده خدایا شکرت
چقدر دوست دارم الان اونجا بودم
الان اونجا بودم و مریم جان را از نزدیک بقل میکردم و در آغوشم میفشردم مثل خواهرم
مریم جان اونجایی که رفتی تو جنگل تا فاصله را نشان بدی که تا کجا باید برین و راه را باز کنید خیلی دوستش داشتم
صدای خش خش برگهای پاییزی زیر پایت و کنار زدن درختان و رفتن به جلو انگار خودم داشتم حرکت میکردم و اونجا بودم خدایا شکرت
امید وارم همیشه شاد و سلامت باشید 🙏
برای همه دعا میکنم
شاد وسلامت و ثروتمند و موفق باشید به تمام خواسته هایتان برسید
خداوند راضی و خشنود تان کند
الهامات خداوند را دریافت کنید و به آنها عمل کنید وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌷🌷🌷🌷❤❤⭐⭐⭐⭐🎈🎈🎈🎈🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
از کلمه روتین خیلی خوشم اومد..خانوم شایسته عزیز هم اینو فرمودن ولی توجهی نکردم.
واقعا وقتی یه سری کارها رو بارها و بارها انجام میدی دیگه نیازی ب فکر کردن یا انرژی بیش از حد نداری…استاد دیگه ذهنش شرطی شده.از بس تکرار کرده از بس انجام داده
..خدارو شکر ک این کلمه بهم یاد اوری شد
..روتین..
هر جور شده منم چند تا کار رو میرم می نویسم و بعد انجامشون میدم بارها و بارها،،،انقد ک ناخوااگاهم بشه…و فقد لذت بردن باشه و هیچ.
بنام خدا یه صبح زیبا رو در واپسین روزهای پاییزی در پارادایس زیبا با هم آغاز میکنیم. در حالیکه آقای برانی مهربونتر از همیشه شنگول و سرحال و آماده برای صرف یه صبحانه دبش و لذیذه خدایا شکرت چقدر این حیوونا صمیمی و با صفا هستن! بز بزیامونم کمی اونطرفتر از پشت فنسهای برقی سرک میکشن و میگن آقا مام هستیما ما رو یادتون نره یموقع! استاد عزیزم میره تا به امورات اونام رسیدگی کنه و یه صبحانه مشتی و پر و پیمون واسشون میریزه تا حسابی حال کنن! یادمون نره که فقط عشق و علاقس که میتونه اینکارا رو بکنه آدم بلند بشه و با لذت بره سر وقت حیووناش و بهشون رسیدگی بکنه از دیدنشون لذت ببره از غذا دادن بهشون باهاشون حرف بزنه و به شیرین کاریا و شیطنت هاشون بخنده ….. خدایا شکرت چقدر پارادایس زیباست ، چقدر پارادایس با وجود این موجودات متنوع زیبا و زیباتر شده. در بحث نگهداری از جوجه داک ها نمیدونستم اینقدر داستان پشتش هست واقعا مرحبا به استاد که برای هر کاری میان کاملا حرفه ای و علمی به موضوع نگاه میکنن کلی ویدئو راجع بهش میبینن و ازشون ایده ها رو میگیرن و بعد همه رو در کنار هم میگذارن و به بهترین و کاملترینشون عمل میکنن و روند رو بهبود میبخشن خیلی این شیوه استادمون رو دوست دارم و چقدر عالی و بینظیر تو هر موضوعی جواب داده از جمله نگهداری از این جوجه اردکهای ناز نازیمون! چقدر جاشون تمیز و گررم و نرم بود و بنظرم اونام از استاد و عزیز دلشون راضی و خشنود بودن و با جیک جیک هاشون تشکر میکردن ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
میریم سراغ پاکسازی جنگل و باز کردن مسیر به تریل ، این پیچک های هرز غلاوه بر اینکه راه ورودی به دل جنگل زیبا رو مسدود میکنن چقدر چهره جنگل رو نازیبا کردن و اینجاست که ارزش دستگاه چیپس سازمون بچشم میاد هیولایی که در کسری از ثانیه کل شاخ و برگها رو ریز ریز میکنه و تحویل میده! و البته از هیولای ماداگاسکار تراکتور عزیزمونم نباید بگذریم بسادگی که عملیات جاده صاف کنی رو بعد از بریدن درختچه ها بخوبی انجام میدهو زمین رو صاف و تر و تمیز میکنه برات. نکته دیگه ایده های تکاملی استاد برای بریدن درخچه ها به ابعاد کوچیک تر و بعد استفاده از دستگاه خرد کن بود که با توجه به تجربیات قبلیشون بدست اومد و هر بار کار رو راحتتر ، سریع تر و لذت بخش تر میکنه. استاد خدا به شما و خانوم شایسته عزیز قوت بده انصافا ، دست مریزاد چه کردید در یک روز نتیجه کار رو میتونیم از روی مینی تریلری که با چیپس چوب پر شده بود متوجه شد!! دم ابزار هاتونم گررم از جمله اره برقیای هیولا که مثه بریدن کیک چوبها رو یکی پس از دیگری برش میزدن واقعا لحظه ای که اینراه بسمت تریل باز بشه چقدر لذت بخش خواهد بود اون موقعیکه آدم میاد و دست آورد زحماتش رو میبینه داشتم اون موقع رو تصور میکردم که جنگل پاک پاک شده و یراه خوشگل و جدید بسمت مقابل باز کردید جوریکه از اون انتهای زمینم میشه دیگه کلبه چوبی و دریاچه رو دید و هر دو شاد و خرم در حالیکه بر روی صندلیای راحتیتون لم دادید دارید یه فنجان قهوه رو با هم نوش جانتون میکنین. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تمام این زیباییها و آگاهی ها و نکات ارزشمند که با دیدن این قسمت ازشون لذت بردیم.
برای همگی دوستانم بهترین و زیباترینها رو آرزو میکنم
من از تماشای این جلسه و زندگی استاد در این طبیعت این مسئله را متوجه شدم که
همون طور که استاد برای تمیز کردن جنگل و درختان اول شاخه های اضافی اش را کوتاه می کنند و وقتی این کار را انجام می دهند دسترسی به تنه اصلی اون درخت را ساده تر میشه و درنتیجه درخت را هم راحتتر قطع می کنند
من هم برای پاکسازی ذهنم باید به همین شیوه پیش برم برای از جاکندن باورهای نادرست و محدودکننده اصلی برم سراغ شاخ و برگهای اضافی دورش اونها را شناسایی کنم روش کار کنم باور درست جایگزینش کنم از سر راه برشو دارم با این کار هم قدرت اون باور اصلی کم میشه هم دسترسی من بهش بیشتر میشه چون انقدر باورهای کوچک و ریز اشتباه دور بر این گرفته که من اصلا پیداش نمی کنم نمی بینمش بهش دسترسی ندارم ولی وقتی اینها را روش کار می کنم و از میان برشون میدارم
اولا به اون باورهای غلط اصلی دسترسی پیدا می کنم
دوما اون باور اصلی ها قدرتشون کمتر میشهو خیلی راحتتر میشه روشون کار کرد و جایگزینشون کرد
سوما اینجوری پروسه برامون لذتبخش ترمیشه و با سرعت خیلی بیشتری این روندپیش میره
همین طور که الان استاد با سرعت خیلی بیشتر و خیلی راحتتر نسبت به روزهای اول پاکسازی جنگل کار جلو می برند
و یه نکته دیگه این که اگر ما کار شروع کنیم و اقدام کنیم چقدر می تونیم تو کارهایی که هیچ اطلاعاتی هم ازشون نداریم و خیلی توشون آماتوریم پیشرفت کنیم
اگر یه سری به اون قسمتهای اول سریال زندگی در بهشت بزنیم که استاد تازه پاکسازی پرادایس شروع کرده بودند و داشتند اون تریل پاکسازی می کردندمی تونیم تکامل به چشم ببینیم هم در مورد پارادایس هم در مورد حرفه ای شدن و مهارت پیداکردن خود استاد و خانم شایسته در رسیدگی به پارادایس
و منم که به زندگی خودم نگاه می کنم خیلی جاها اقدام کردم و رفتم تودل کار و الان توش مهارت پیدا کردم و حرفه ای شدم و فهمیدم ترس یک توهم
الانم یکسری مسائل که تصمیم دارم با همین روند تکاملی شروعشون کنم و انجامشون بدم و استارت کنم
به نام خدای بخشنده که مهربون سلام به دوستای عزیزم سلام به دو تا استاد بینظیر و فوق العاده و خوش صدا و دوست داشتنی خودم و سلام به هر کسی که چشمای قشنگش این کامنت رو میخونه.
بعد از مدتها مهشید عزیزم با نوشتن یه کامنت برای من ،منو تشویق کرد که یک بار دیگه شروع کنم به کامنت نوشتن و امیدوارم که توی این مسیر مستمر باشم و با ثبت زیباییها و با توجه بهشون مسیر زندگیمو قشنگتر کنم.
همین اول اول که رابطه شما و براونی رو دیدم یاد یه خاطره کوتاه قشنگ افتادم که چند وقت پیش برام اتفاق افتاد و دوست دارم که با شما هم به اشتراک بذارم .
پسر عموی من که خونشون چسبیده به خونه پدر و مادر منه یه سگ 45 روزه که تازه از مادرش جدا شده بودو آورده بود خونشون، چون اولین شبی بود که توی حیاطشون بود سگه زوزه میکشید و دلتنگی میکرد ظاهراً .
من توی اتاق خونه پدر مادرم ایستاده بودم و دلم داشت برای اون کوچولوی بیچاره کباب میشد و با خودم فکر کردم که برم بزن عمو بگم که اجازه بده که این کوچولوی تنها رو با خودم بیارم توی حیاطمون تا با سگ عزیزمون ویکی بازی کنه و با همدیگه مشغول باشند تا انقدر زوزه نکشه و دلتنگی نکنه .
اما بعد دوباره قانون رو با خودم مرور کردم و با خودم گفتم که این دلسوزیه مگه من تا کی میتونم برای این سگ کوچولو دلسوزی کنم؟ بنابراین به صورت ناخودآگاه شروع کردم به عشق ورزیدن بهش و از توی اتاق و با اون سگ کوچولویی که توی انباری زندانی بود صحبت کردم بهش گفتم عزیز دلم تو تنها نیستی من کنارتم و تجسم کردم که دارم نازش میکنم بغلش کرده بودم توی ذهنم و داشتم قربون صدقهاش میرفتم و با عشق باهاش صحبت میکردم همین که من شروع به صحبت کردم سگ کوچولوی تنها انگار دیگه احساس تنهایی نمیکرد و ساکت شده بود .
انقدر که هیجان زده شده بودم دویدم اومدم تا برای مامانم تعریف کنم و جالبه که همین که دست از عشق ورزیدن بهش برداشتم و از بغلم آوردمش پایین تا بیام به مامانم توضیح بدم که این کار چه نتیجهای داشت ، اون سگ دوباره شروع به زوزه کشیدن کرد و دوباره وقتی توی شروع کردم ساکت شد .
داشتم فکر میکردم و تمام اتفاقهایی که در طول روز برامون میفته هم بر اساس همین انرژی که ما داریم از خودمون بروزش میدیم رخ میدن
توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن.
تا یادم نرفته اینو بگم که من عاشق طبیعتم عاشق سرسبزیم عاشق همه درختان حتی درختایی که خشکند ، بی میوهاند یا علفهای هرزن. من همیشه هر جایی که سرسبزی دیدم هرجایی که درخت دیدم یا گلی دیدم همیشه تحسینش کردم این تحسین کردنه موجب شد که من از یه شهر سرسبز با اینکه اومدم توی یک جایی که خیلی هم خاک مناسبی برای سرسبز بودن نداره اما توی این دو نیم سالی که من اینجا هستم به شدت سرسبز و قشنگتر شده طوری که هر جایی رو که میریم که توی دو سال پیش مقداری خشک و بی آب و علف بود امسال میبینیم که کلی قشنگتر و سرسبزتر و آبادتر شده.
این تحسین سرسبزی و زیبایی تا جایی ادامه پیدا کرد که حالا به رایگان بدون اینکه ذره ای پول خرج کنیم یه ویلای قشنگ توی شمال زیبا داریم که توسط مادرِ همسرم خریداری شده هر وقت که بخوایم میتونیم بریم و از اونجا لذت ببریم درسته که این ویلا به نام ما نیست درسته که توسط کس دیگهای خریداری شده اما این از اون نعمتهاییه که قرار نیست تا ابد بابتش پولی پرداخت کنیم و میتونیم تا ابد هم ازش استفاده کنیم . اتفاقا چند روز پیش که رفته بودیم ویلا رو تحویل بگیریم صبح زود دقیقاً زمانی که آفتاب داشت طلوع میکرد با مادرِ همسرم رفتیم پیاده روی شبنم روی تمام گلها تمام علفها درختها و شالیزار نشسته بود تا چشم کار میکرد سرسبزی و سرسبزی و سرسبزی بود .
این تجربه زیبا منتج از توجه به سرسبزی و زیباییها و تحسین اونها اتفاق افتاده .
حالا جالبه که من از هوای شمال در فصل تابستون اصلاً خوشم نمیاد دوست دارم همیشه توی فضایی باشم که هوای معتدلی داره .
اما اون چند روزی که ما شمال بودیم هوا بسیار عالی خنک و در کمترین حالت رطوبت خودش بود. داخل خونه هم کولر خنکمون میکرد .
یه آگاهی یا درک جدید دیگه یا تجربه زیبای دیگهای هم که بخوام بگم اینه که من عاشق خونهها و ساختمونها هستم هر جایی که خونهها و ساختمونهای در حال ساخت رو میبینم تحسین میکنم و برای سازندهاش آرزوی موفقیت و عشق دارم این کارو از زمانی که یادم میاد انجام میدادم و مقاومتی نسبت بهش نداشتم و الان فکر میکنم شاید به خاطر
همینه که در حال حاضر توی خونهای زندگی میکنم که هیچ پول آب و برق و گازی پرداخت نمیکنیم پول اجاره و شارژ نداریم هر روز باغبون میاد و محوطه رو آبیاری میکنه و محوطه سرسبز و بینهایت زیبایی داریم و حتی صاحب خونه هم نداریم .
حالا که فکر میکنم میبینم که من نسبت به آدمها هم هیچ مقاومتی ندارم هر آدمی رو میبینم کوچکترین ویژگی خوبی که داره رو تحسین میکنم مداوم از خوبی آدمها میگم و هر وقت رابطه خوبشون رو میبینم با عشق نگاهشون میکنم و تقریباً خیلی خیلی کم آدمها رو قضاوت میکنم اگر بخوام ویژگیهای خوب آدمهای دور و اطرافیانم بگم مطمئنا نمیتونم حق مطلب رو ادا کنم چون آدمهای زندگیم و هرآدمی که سرراهم قرار میگیره شگفت انگیزه واقعاا.
چقدر خوبه این روتین داشتن و چقدر تحسین برانگیزین شما که یک عادتی رو برای خودتون ایجاد کردین که هر روز و هر روز اون کارها رو به طور دقیق انجام میدین و دقیقاً همین عادتها یا همین روتینهای درسته که باعث میشه که ما نتایج زیبای زندگیمون رو خلق کنیم اتفاقاً چند روز پیش با یکی از دوستای عزیزم که از شاگردای استاد عزیزمون هست درباره کسب و کار صحبت میکردیم در نهایت به این رسیدیم که همه اونهایی که در حیطه ثروت نتایج بیشتری دارند به این خاطره که هر روز دارن یک سری کارها انجام میدن همونطور که ما که رابطه دلخواهمون رو خلق کردیم هر روز به صورت ناخودآگاه داریم یک سری کارها رو انجام میدیم و همین کارهاست که باعث شده رابطه ما انقدر زیبا و جذاب باشه .
روتین داشتن باعث ساخته شدن شخصیت میشه و چقدر خوب که الان با دیدن شما و شنیدن صحبتهای ارزشمندتون برام یادآوری شد که باید درباره خیلی از مواردی که میخوام در اونها رشد کنم روتین مناسب خودم رو داشته باشم هرگز این روتین رو فراموش نکنم.
نکته ی مهم اینه که روتینها باید بدون استثنا هرروز انجام بشن اینطوریه که میتونیم نتایج دلخواهمون رو در همه اون زمینههایی که میخوایم خلق کنیم.
استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم خیلی خیلی شما تحسین میکنم به خاطر هماهنگی که در اجرای ایدهها و کارها با همدیگه دارین و به خاطر هماهنگی که در صحبتهاتون دارین هماهنگی که در روتین زندگیتون دارین و همینطور به خاطر هماهنگی و صلح درونتون. واقعاً چقدر خوبه که دو تا آدم انقدر با هم هماهنگ باشند و حرفهای مشترک و کارهای مشترک با هم داشته باشند اینطوری تمام روزها و تمام لحظهها فقط سوده و سوده و سود.
امروز داشتم به یه موضوع جالب فکر میکردم و شاید بد نباشه که اینجا هم بیانش کنم الان که داشتم به رسیدگی شما به پرادایس نگاه میکردم و اینکه زمان میذارین برای اینکه پارادایس رو تمیز کنید این به ذهنم اومد که چقدر شما آدمهای مسئولیت پذیری هستین و من واقعاً شما رو به خاطر این ویژگی فوق العاده تون تحسین میکنم.
امروز داشتم به این فکر میکردم که ما در قبال امکاناتی که خداوند در اختیار ما قرار داده مسئولیت داریم اگر میخویم از امکانات این دنیا استفاده کنیم ما مسئولیم که واکنش صحیحی نسبت به اون امکانات نشون بدیم از خودمون.
شاید خیلی وقتها فکر کنیم که فلانی وظیفهشه که این کارو برای شهر انجام بده اگر فلان پاکبان زمین شهر را تمیز میکنه وظیفهشه پس من این آشغال روی زمین میندازم خب اونم وظیفهشو انجام میده پولشو میگیره یا مثلاً از پستچی که بسته پستی ما رو میاره و تحویل میده تشکر نمیکنیم به خاطر اینکه میگیم خب اون داره وظیفهشو انجام میده و از دولت پول میگیره باید خیلیم عالی هم وظیفه اش انجام بده. توقع داریم که از بهترین امکانات سایتهای مختلف استفاده کنیم توی یوتیوب بهترین آموزشها رو ببینیم در حالی که بعد از دیدن آموزشها یا گوش دادن به فایلهای صوتی هیچ واکنشی از خودمون نشون نمیدیم و با خودمون میگیم که خب فلانی که داره این کارو انجام میده به سود خودشه دیگه خب محتوایی که تولید کرده دیده میشه و سود میکنه پول به دست میاره یا مثلاً اگر وارد یه گروهی میشیم که قراره با همدیگه تمرین کنیم بعد از یه مدتی ممکنه اون تمرینات رو انجام ندیم یا اگر انجام میدیم به اشتراک نذاریم و با خودمون میگیم که اشکال نداره از تمرینات دیگران استفاده میکنم میخونم و حالم خوب میشه اما به خاطر اینکه من فرصت ندارم تمریناتم رو بنویسم و به اشتراک بذارم این کار انجام نمیدم .
در واقع ما فکر میکنیم که داریم زرنگی میکنیم اما این ته ته خودخواهی و غروره .
خودخواهیه که از امکانات جهان استفاده کنیم بدون اینکه واکنشی از خودمون نشون بدیم. خودخواهی که بخوایم چیزی داشته باشیم بدون اینکه مسئولیت پاکیزه نگه داشتن و درست استفاده کردن ازش رو بپذیریم .
خودخواهیه که بخوایم جهان اطرافمون هر روز و هر روز بهتر بشه بدون اینکه ما کارهای درستی رو انجام بدیم . بهتره اینطوری بگم هر عملی یه عکسالعملی داره جهان هر لحظه به عمل ما واکنش نشون میده
اگر من آدم مسئولیت پذیری هستم در قبال اون چیزهایی که دارم و امکاناتی که در اختیارم قرار داده شده، اگر قدردانی عملی رو به کار میبرم اگر مراقبشون هستم پس من لایق این هستم که نعمتهای بیشتری رو در زندگی تجربه کنم و اگر نه ، منطقیه که خودم رو لایق ندونم به خاطر بیمسئولیتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم و استاد شایسته خوش صدا چققدر این عادت مسئولیت پذیری در شما تحسین برانگیزه چقدر به زیبایی مراقبت میکنید از امکانات زیبای پارادایس و با پاکسازی اونجا قدردانی عملی خودتون رو اجرا میکنید.
واقعا دمتون گرم بینهایت تحسینتون میکنم و این لیاقتمندی رو به وضوح در رفتار زیبای شما نسبت به امکانات و جهان اطرافتون میبینم
من فکر میکنم که ما آدمها گاهی اوقات محور اصلی رو گم میکنیم ما فکر میکنیم که اگر امکانات زیادی داشتم منم به راحتی میتونستم شبیه استاد زندگی کنم .
منم میتونستم به همین سادگی پاکسازی کنم اگر منم به همین اندازه ثروتمند بودم قدردان همه لوازمی که داشتم میبودم . اما به نظر میرسه که دیدگاه درست اینه که من اگر مسئولیت پذیر باشم و از تمام امکاناتی که همین الان دارم به درستی استفاده کنم و مسئولیت نگهداری و مراقبت از اونها رو به عهده بگیرم و اینو تبدیل به روتین زندگی خودم کنم و در حالی که قدردانی و سپاسگزاری هم انجام میدم و روی باورهام کار میکنم طبیعتاً زنددگی من رو به رشد خواهد بود و هر بار کارها برای من سادهتر میشن به خاطر اینکه من به جهان هستی نشون دادم که من آدم قابل اعتماد و مسئول و لایقی هستم برای تجربه نعمتها و امکانات بیشتر.
استاد عزیزم شما رو به خاطر تمام امکاناتی که در اختیار دارین برای انجام سادهتر کارها تحسین میکنم و میدونم که این همه نعمتی که شما دارین تجربه میکنید به خاطر قواعد درستی هست که شما دارین رعایتش میکنید .
دیروز یه فیلمی میدیدم به نام The woman and the Sea داستان درباره اولین زنی که در طول تاریخ از کانال مانش با شنا کردن گذر کرده بود بود.
این بانو انقدر از امکاناتی که داشت با وجود اینکه امکانات کمی بود استفاده درست کرده بود که در نهایت یه استادی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد و مسیر رو بهش نشون داد تا اون بتونه راحتتر از قبل این مسیر طولانی رو از فرانسه تا انگلیس گذر کنه یعنی میخوام بگم که این دختر اول مربی درست حسابی نداشت و حتی اجازه ی شنا کردن هم نداشت و هر کسی که به عنوان مربی اونو میپذیرفت تا به مسابقات جهانی ببرتش ، سعی در شکست دادنش میکرد و حتی شرط میبست سر این که این نمیتونه برنده شه . اما این دختر انقدر استمرار داشت و انقدر تمرین کرد انقدر ادامه داد که در نهایت وقتی که خودشو به جهان ثابت کرد فردی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد تا بتونه به هدف والایی که داشت دست پیدا کنه یعنی میخوام بگم که مهم نیست که الان ما چه امکاناتی داریم مهم نیست که چه شرایطی رو داریم تجربه میکنیم مهم اینه که ما چطوری میتونیم از اون چیزهایی که داریم به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و مسئولیت مراقبت از همون امکانات که داریم رو بپذیریم قدردان همین نعمتهایی باشیم که الان در حال تجربه کردنش هستیم اونوقت همه چیز درست میشه و بهبود پیدا میکنه .
سیستم جهان اینطوری نیست ؛
ثروتمند بودن در کسب و کار و روابط = مسئولیت پذیر بودن= قدردان بودن= اجرای قوانین =روتین داشتن .
بلکه اینطوریه :
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی
سلام غزل عزیزم دوست دوست داشتنی من چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود من شما را به خاطر درک قوانین تحسین می کنم توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن. این متن عالی بود با این قدرت تحسین یادم آمد از زمانی که نو این مسیر بودم با این تحسین چقدر من نتیجه بدست آوردم همین الان که دارم برات می نویسم از صبح که شروع کردم به تحسین کردن آنرژیم چند برابر شد من از بچگی زیبایی اندام و صورت آدمها را تحسین می کردم و لذت میبردم برای همین خودم اندام بسیار زیبا و صورت زیبایی دارم که هر کسی من ببیند فکر نمی کنه که من 49سال دارم فکر می کنه من 30 سال هست اینکه گفتی روابط و خوبی های آدمها را تحسین می کنی من هم همین طوری هستم کلا من خیلی خوبی های آدم ها را می بینم ولی نمیدونم چی میشه همان آدمی که خیلی بهش عشق می ورزم یا تحسین می کنم رفتارش با من بد میشه داشتم فکر می کردم غزل جان می گه من خوبی های آدمها را می گم تحسین می کنم آدمهای اطرافش هم فوق العاده هستند من هم این کار می کنم چرا به تضاد برمیخورم تو این مسیر که بودم هرکسی را میدیدم یکسره خوبی هاش می گفتم آن قدر انرژی گذاشتم که جایی دیدم خودم فراموش کردم خیلی به این موضوع فکر می کنم این آگاهی به من رسید شاید آن آدمها تو ذهن من خیلی مهم بزرگ می شوند شاید هم نمیدونم ذهنم به آن آدم وابسته میشه و خودم کوچیک می کنم یا تو ذهن من نهادینه نیست که آن آدم عشقی از طرف خداوند هست مثلاً یک موردی که اخیرا پیش آمد من یک فردی درمحل کار بود که خیلی من تحسین میکرد من خیلی تحسینش می کرد همش به من می گفت زهرا تو یک آدم دیگه ای شدی اصلا قابل مقایسه با قبل نیستی البته من هم حسم خیلی خوب میشد از آنجایی که کمالگرا هستم و هر چقدر بهتر میشم کم میبینم این باعث شد خیلی احساس خوبی پیدا کنم بقیه ازش بد می گفتند من ذهنم جور دیگه ای بود جهان کاری کرد آمد تو اتاق من با من همکار شد و خیلی گرمایی هست اوایل بهار که کولر روشن می کرد با دمای خیلی سرد من یخ می کردم خیلی محترمانه ازش خواستم کولر یکم. کم کنه من اذیت نشوم بگذریم هر کاری که ذهنی بود و از نظر اعتماد به نفس بود من انجام دادم یک جایی نخواستم راضی نگهش دارم چون این ویژگی خیلی تو من هست و همین باعث شد رابطمان سرد بشه فکر می کنم اول هر رابطه خیلی از خودم مایه میذارم و جهان هم من له می کنه از آن وقت ذهنم ترسیده حرات نمی کنه کسی را تحسین کنه یا خوبی هاش بهش بگه با نوشته شما یادم آمد من چقدر با این روش نتیجه گرفتم کارم خیلی زیاد بود دو تا از همکار ها را آنقدر قلبی تحسین کردم کارم به طرز عجیبی کم شد یا یک همکاری یک نفر بهش کمک می کرد من آنقدر آن آدم به خاطر احساس لیاقتش تحسین کردم که جهان کاری کرد آن آدم آمد پیش من و به من کمک می کنه یا خانه های بزرگ تحسین کردم الان خانه بی نظیری تو بهترین جای شهر داریم یا خانم هایی که رانندگی می کردند آنقدر تحسین کردم که الان به طرز عجیبی خداوند کمکم کرد دارم رانندگی می کنم در مورد تشکر من خودم استاد این کار هستم هر کسی کاری کنه خیلی تشکر می کنم تمام اینها به نظر من یک مرز داره که باید رعایت کنی که از آن طرف نیفتی
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی عالی بود
سلام به دوست عزیزم زهرا خانم امیدوارم که حالتون عالی باشه خیلی ممنونم از محبتتون سپاسگزارم که برای من نوشتین راستش اول که پیامتونو خوندم چیزی به ذهنم نرسید جز سپاسگزاری که بهتون بگم .
گذاشتم زمانی که چیزی داشته باشم که بتونم براتون بنویسم و به کلی یادم رفت..
خواستم زیر اون کامنتی که برام نوشتین براتون پاسخ بنویسم اما گزینه پاسخ نداشت به خاطر همین روی این کامنتتون براتون مینویسم و پاسخ به اون یکی کامنتتونم همین جا میدم .
پیشنهاد من بهتون اینه که حتماً کتاب زنان زیرک اثر شری آرگون را مطالعه کنید این کتاب درباره رفتار یک بانو در رابطه عاطفیه و با ذکر مثال کلی توضیح داده اما به خاطر اینکه درباره عزت نفس زنانِ موضوع اصلیش ، میشه در همه زمینهها به کار برد کلاً در روابط میشه از مثالها و توضیحاتش و راهکارهایی که میده استفاده مفیدی کرد.
اینکه گاهی ما دچار روزمرگی بشیم و احساسمون بد بشه و بخوایم که رشد کنیم بخواهیم که کارهای جدیدی انجام بدیم کاملاً طبیعیه و برای همه پیش میاد. بهتون پیشنهاد میدم که زیاد با خدا صحبت کنید توی صحبتهاتونم درخواست نگین از همون اول، بلکه درباره چیزهای خوبی که میبینید یا کلی صحبت کنید یعنی فکر کنید که یک دوستی کنار شما نشسته و شما از اتفاقات روزمرهتون اون چیزایی که خوبه براش بگین اگر کسی نیست که توی محل کارتون باهاش درباره قوانین صحبت کنید شما میتونید با خدا صحبت کنید و این صحبت خیلی میتونه به شما کمک کنه بعد از یه مدتی متوجه میشین که خیلی از کارهایی که دوست داشتین پیش ببریم پیش رفته بدون اینکه شما متوجه بشین و خیلی از درخواستهاتونم تیک خوردن .
کار دیگهای که بعد از هم صحبتی با خدا و گفتن یا صحبت کردن درباره قوانین با اون میتونید بکنید اینه که شروع کنید به صحبت کردن درباره درخواستهاتون اما نه با احساس نیاز . وقتی ما احساس نیاز نسبت به یک چیزی داشته باشیم یعنی داریم به نبود اون چیز توجه میکنیم و این تاثیر خوبی نداره اما اگر بخواهیم مثلاً انگار با یه دوستی نشستین دارین از آرزوهاتون صحبت میکنید بعد رویاپردازی میکنید براش تصویرسازی میکنید تصویر ذهنی خودتون براش توضیح میدید و بعد از یه مدتی میبینید که خیلی از چیزهایی که میخواستید اتفاق افتاده بود درهای زیاد به روی شما باز شده و احساستونم کلاً با این کار خیلی خوب میشه. به نظر من رها کردن به معنای پیشرفت نکردن نیست رها کردن یک موضوع به معنای اینه که توجهتونو بیارین روی لحظه حال و اون کاری که الان دارین انجام میدین در واقع توجهتونو بیارین روی خودتون و تجربه زیستنتون نه اون چیزهایی که الان ندارین و میخواین که داشته باشین . وقتی که توجهتونو بیارین روی لحظه حال زندگیتون اتفاقاً خیلی کارها هست که باید انجام بدین در واقع شما توجهتونو میارین روی شخصیت خودتون بدون اینکه هدف داشته باشین که به نتیجه خاصی برسین روی شخصیت خودتون کار میکنین نتیجه تغییر شخصیت خودتون رو میبینید همش منتظریم که یک اتفاق جدید بیفته و از تغییر شخصیت لذت نمیبریم.
خیلی تحسینت میکنم که آنقدر عالی میتونی ارتباط بین ذهنیت خودت و نتایج رو بیرون بکشی وتوضیحش بدی
این یعنی به خودشناسی رسیدی
و همین رمز موفقیته
منم به سرسبزی بسیار علاقه دارم و اصلا سرسبزی می بینم یکی دیگه میشم رنگی رنگی میشم
من صبح ها عمدا راهمو طولانی میکنم تا سرکار که از کوچه ای رد بشم که پر از درخت و پرنده است و تو اون مسیر بهشتی خوش و خرم قدم می زنم و با حس و حال عالی میرم سرکار
سلام من واقعا لذت بردم از کامنتتون از اول تا آخرش رو خوندم خیلی ممنونم از شما و چقدر خوب درباره مسولیت پذیری و سپاسگزاری و ارتباطش با احساس لیاقت نوشتین به این کامنت احتیاج داشتم و خدا رو شکر به موقع بهم ایمیل اومد و کامنت شما رو خوندم و واقعا هم همینطوره هر چیزی رو تحسین کنیم و قضاوتش نکنیم بدون مقاومت و آسان به سمت ویژگی های که تحسین کردیم جذب میشم . سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون
خدا رو شکر ، این فایل نشانه امروزم بود، بریم ببینیم چه نکات ارزشمند و زیبایی هایی داره. یادم میاد توی یکی از فایلها در مورد براونی میگفتین « یَک مارموزیه که نگو» خیلی کنجکاو شدم بیشتر در موردش بدونم 😂😂😂
سر صبح اومده دم در ادای علف خوردن در میاره که بعداً خودشو لوس کنه و بهش غذای مخصوص بدین. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه فراوانی و نعمات الهی. الهی شکر بخاطر این سرزمین زیبا و شگفت انگیز. از درگاه خداوند درخواست میکنم کمکم کنه به بهترین و سریع ترین شکل تکاملم رو طی کنم، ایمانم رو اثبات کنم تا بتونم به این سرزمین زیبا و پر برکت هدایت بشم. «و انت خیرٌ المنزلین»
چقدر نعمت و فراوانی در این ملک پارادایس هست. انگار خداوند یه نگاه ویژه داره به این ملک.
خدا رو شکر بخاطر این همه کار مفید و مثبت که انجام میشه و نعمت وجود ابزار آلات مختلف و همینطور تجهیزات ایمنی. من بخاطر شغلی که دارم همیشه ملزم به استفاده حداکثری از تجهیزات ایمنی هستم اونقدر که قبلاً یه وقتایی از این موضوع شاکی میشدم. اما یبار یه سخنرانی از شخصی دیدم بنام چارلی. اسم سخنرانیش این بود، چارلی رو یادت باشه ( Remember Charlie) چارلی توی یه پالایشگاه نفت توی آمریکا دچار یه حادثه شده بود و الان داشت در مورد اهمیت تجهیزات ایمنی صحبت میکرد، یه جمله طلایی داشت که برای همیشه یادم موند و تصمیم گرفتم ایمنی رو همیشه جدیتر از قبل بگیرم.
چارلی گفت :« کار کردن و پوشیدن تجهیزات ایمنی سخته ولی از اون سختتر یه عمر زندگی کردن با جسم آسیب دیده است»
همیشه برام سوال بود استاد عباس منش و خانم شایسته چرا اینقدر درختای پارادایس رو قطع میکنن😂😂 ولی اون تیکه اخر فایل به زبان تصویر جواب سوالم رو گرفتم. اونجایی که خانم شایسته رفت بین درختهای هرز . واقعا این درختها چقدر در هم تنیده شده بود که باعث میشه نشه از این ملک زیبا استفاده مفید کرد.
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان مهربان و توانا و همه همراهان زندگی در بهشت♥️♥️ .
خدا قوت و خدا رو شکر بابت این همه نعمت و سلامتی .🙏😍
خدایا شکر بابت داشتن این براونی دوست داشتنی ،🙏😍
خدا رو شکر برای این هوای تمیز ،🙏
خدارو شکر برای این مرغ ها و جوجه های زیبا، که چقدر زیبا تکاملشون رو طی میکنند و شما عزیزان دل اینجور با سخاوت مخصوصا مریم جان عزیز و مهربان ما رو تو این زیبایی و فضای قشنگ سهیم میکنید🙏😍
قدردان شما هستم و هر روز فایل های زیباتون رو میبینم،🙏♥️💐
خواستم امروز دل نوشتم رو براتون بنویسم تا کمی از این مهر و سخاوت شما نازنین های ساکن در این بهشت زیبا رو جبران کنم.😔🙏😍
استاد جان یه پیشنهاد وقتی درخت ها رو میبرید اول اون قسمت سبز رو برای گوسفند ها و بزها جدا کنید چون کامل اونا رو میخورن بعد چوب ها رو داخل دستگاه خورد کنید.😏
واقعا نعمت ابزار چقدر تو این پاکسازی به چشممیاد، خدا رو هزار مرتبه شکر برای این همه ثروت و این فراوانی که تو زندگی شما هست🙏♥️
داشتم فایل پانزده روانشناسی ثروت رو گوش میدادم و اون مداد رنگی ها، …و زندگی سابق استاد عزیزم ❤️ و زندگی الان شون رو مقایسه کردم و فقط شکر گزاری از اینهمه نعمت از خدای مهربونم براماومد.🙏😍♥️😍
و چقدر وقتی به قانون ثروت و باور فراوانی ایمان بیاری و اون رو سر لوحه ذهن و زندگیمون کنیم ، برای خدا کاری نداره که زندگی مارو سر شار از نعمت و ثروت کنه،خدایا هزار مرتبه شکر برای آشنایی من با این مرد یا سخاوت و مهربان🙏♥️
ایکاش الان کنارتون بودم و مثل جلسه کارگاه هدف گذاری حضوری که تو میدان هفت تیر تو اون سالن که الان اسمش و فراموش کردم بودمودر آغوش میکشیدمتون 😌😍
ولی اشکالی نداره منم باید تکاملم رو طی کنم تا خدای مهربونم منوبه شما برسونه .🙏❤️
خدایا شکر بابت داشتن این تراکتور پر قدرت اون دستگاه خردکن اون اره های قوی خدارو شکر برای تن سالمتون که میتونید با این دستگاه ها کار کنید.🙏🙏♥️
خدا روشکر که امکان اینترنت وجود داره که تا چشم باز میکنم اول میام تو سایت و زندگی سرشار از عشق شما رو میبینم،🙏♥️
خدا رو شکر بابت داشتن اون امکانات عالی و اون ایده جالب برای پرورش و رشد اردک ها،🙏♥️
هر روز مطالب جدید یاد میگیرم و انگار کنار شما عزیزانم دارم تو اون بهشت همه چیز رو خودم هم تجربه میکنم. 🙏♥️
خدایا شکر که همین دیروز آخرین فایل عزت نفس رو گوش دادم و هر لحظه سپاسگزارم خدای مهربونم و شما هردو عزیز دلم هستم.🙏♥️
دنبال کردن شما و ایجاد باور فراوانی و ثروت درهای زیادی رو خدای مهربونم به زندگی من و خانوادهام باز کرده و هر روز نعمت و ثروت تو زندگیم زیاد تر و زیادتر میشه،🙏🙏♥️🙏😍😍
دوستون دارم عاشقتونم و لحظه شماری میکنم برای دیدن تون از نزدیک♥️😍♥️😍♥️😍😍💐 بود
بنام خداوند هدایتگر مهربان که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند
سلام و درود به استاد عزیزم و بانو مریم جان و سلام به اعضای صمیمی خانواده عباسمنش
خدای من چه صبح دل انگیزی داره پرادایس تو آخرین روزهای پاییز. 😍اون خنکی هوا رو میشه حس کرد. براونی زیبا رو ببین که منتظره بهش غذا بدین. چقدر اون لحظه ای که استاد زد رو پیشونی براونی و اونم سرشو بالا آورد رو دوست داشتم. خیلی حسش قشنگ بود. 😍😍
و من تحسین می کنم رابطه زیبای شما رو که از اول صبح با هم برنامه های روتین تون رو شروع می کنین و پابه پای هم کارهاتون رو پیش میبرین.👏👏
اون آقا شازده رو بگو که منتظره بغل کردنه. چقدر زیبا جلوتر از استاد میرن به سمت غذاخوری. استاد واقعا دمتون گرم که اینقدر عالی این حیوونا رو شرطی کردین که خودشون راهو بلدن و جلوتر از شما به سمت غذاخوری میرن.😍 خیلی جالبه. واقعا وقتی گفتین برای نگهداری اردکها پنجاه شصت تا ویدئو نگاه کردین فهمیدم چقدر دوست دارین همه کارهاتون با تمرکز و دقت انجام داده بشه. من خودم اگه بخوام یه کاری رو یاد بگیرم نهایتا یکی دوتا کلیپ ببینم بعد میگم خب یاد گرفتم دیگه. ولی شما تهشو درآوردین و بعد تازه میگین ایده خودمون با اختلاف از همه اونا بهتره. و این همون نمیدونمیه که باید بفهمیمش. که ذهن مونو خالی کنیم از دونستن هامون و بیفتیم دنبالش و تا میتونیم آموزش ببینیم و تسلیمم باشیم تا هدایت بشیم به همون ایده خوبه که از همه بهتره، کاراتره، راحتتره.
استاد منم جدیدا خیلی دارم سعی می کنم مقاومتم رو در برابر اتفاقهایی که تو زندگیم میوفته کم کنم و دارم روی این باور کار می کنم که تو گفتگو با دوستان تو قسمت ۴۸ گفتین که «هر اتفاقی بیوفته همون خوبه ست» و به خودم یادآوری می کنم که زندگیمو بسپرم به خدا. البته که ذهنم خیلی چموشه هنوز ،ولی انشاالله من موفق میشم😍💪
مریم جان وقتی رفتین لای درختهای جنگلو اونهمه مسیر رو نشونمون دادین من یکی که هنگ کردم.😳 گفتم چه ایمان و تعهدی میخواد بریدن اینهمه درخت و درست کردن این تریل. البته که شما قبلا هم این کارو انجام دادین و چندین تریل عالی درست کردین. واقعا قابل تحسینه و من بی نهایت تحسینتون می کنم که این کار بزرگ رو دارین انجام میدین و البته که وجود اینهمه ابزار هیولا کار رو نسبت به سریهای قبل خیلی راحتتر کرده. خدایا شکرت برای این تراکتور هیولا، این اره برقیهای قدرتمند میلواکی، اون وود چیپر عالی و هیولا که نیومده لباس رزم پوشیده و دست بکار شده برای خردکردن تمام درختها و درختچه های هرز. و اون دستکشها و کلاه عالی که واقعا کلاه ایمنیه.
خدارو شکر برای اینهمه فراوانی که تو این قسمت دیدیم. فراوانی درخت، فراوانی ابزار و فراوانی رابطه عاشقانه……
خدارو شکر که افتادن زنجیر اره باعث شد که یه مشت و مالی هم بهش داده بشه و تمیز کاری بشه.
راستی یه سوال داشتم استاد جان، این تراکتور اینهمه علف و درختچه و برگ رو میخوره چکارشون می کنه؟ من هر چی دقت کردم ندیدم جایی بریزشون. اگر هم خوردشون کنه بازم اثری ازش دیده نمیشه. یا اینقدر پودر میشن که دیده نمیشن؟ خلاصه که واقعا ارزش ابزار رو به خوبی میشه حس کرد با این تراکتور دوست داشتنی.
چقدر ثروتمند شدن زیبا و معنویه که آدم بخواد یه کاری انجام بده بعد بره هرچی لازم داره رو بدون محدودیت بخره و بعد اون کاری رو که میخواسته با لذت انجام بده. البته که شروع کار شما هم با یه اره برقی کوچک و همون قیچی های دستی بود و بعد کم کم تکاملتون رو طی کردین و هدایتها برای خرید این هیولاها اومد و هر بار کار آسونتر شد. چون وقتی طبق قانون عمل کنی و باور داشته باشی به اینکه کارها هر روز آسونتر و راحتتر میشه هدایت میشی به سمت آسانی ها. خدایا شکرت برای درسهایی که امروز با این فایل برام مرور شد. سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جان مهربانم که تمام کارهاتون رو با عشق انجام میدین و تو سایت میزارین تا هر کسی بسته به مداری که توش هست ازش بهره ببره و اون چیزی که دریافت کرده رو بنویسه و با نوشتنش هر روز خودشو بهبود بده😍🙏❤️
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم🙏❤️
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
میشه از همین قاب دوربین سرد بودن هوا رو حس کرد که البته ظاهر شما استاد عزیز هم نشان از سردی هوا داره همون چیزی که الان چند روزیه ما هم اینجا توی شهر خودمون داریم تجربش میکنیم و بعد یادم میاد که ی زمانی که بر میگرده به قبل از آشنایی با استاد من از سرما خوشم نمی اومد و مثل استاد طرفدار هوای معتدلم .
اما از وقتی که استاد بودن در سرمای اینجا رو تجربه کرد با اون لذت های خاص هوای سرد از جمله آتیش درست کردن و پیاز چال و ……. من بیشتر پی بردم که این ما هستیم که تسلط میتونیم داشته باشیم بر شرایط بیرونی و اونها رو لذت بخش کنیم و بقول استاد فرمون دست ماست نه شرایط
وقتی شما مریم جان گفتین روزهای آخر پاییزه واکنش استاد و جمله ای که گفتن نشان از این داره که استاد اونقدر سرگرم لذت بردن از مسیر رسیدن به اهدافشون هستن که مهم نیست اول پاییزه یا آخره پاییزه مهم اینه که زندگی در جریانه با تمرکز بر اکنون و نه روزهاییکه گذشته و یا روزهایی که خواهد آمد
مهم لذت بردن از امروزه همون اصلی که من هم باید مدام به خودم یادآوریش کنم
عجب ناقلایی هست این برونی اومده درست جلوی خونه داره علف ها رو کات میکنه که شما ببینینش
تا شاید سهم بیشتری از غذای شما نصیبش بشه
یا شاید هم به جای بیصبری و بیقراری برای دریافت غذا داره با این کاراحساسش رو خوب نگه میداره تا پاداشش رو هم دریافت کنه چقدر اگر از این زاویه بهش نگاه کنیم حس ما هم به عنوان ببیننده خوب میشه .احساس خوب اتفاق خوب
جالبه استاد ما داریم اینجا خدا خدا میکنیم که بارون بباره شما اونجا دوست دارین نباره
ی نکته ی خیلی مهم این توضیحات شما مریم جان اینه که من هر روز با عشق کارهای روتین رو انجام بدم
نکته ی دیگه همراهی و همدلی اعضای خانواده در انجام دادن کارهای روتینه که زندگی رو لذت بخش تر میکنه
خدای من من بازی و لذت بردن بزغاله ها ببعی های کوچولو رو دیده بودم اما ندیده بودم که ی بز اینجوری شادی کنه و بچرخه و لذت ببره
چقدر اینا خدا رو شکر چاق شدن و خیلی سرحال و شادن اصلا قابل قیاس با اون روزی نیستن که وارد پردیس شدن البته باید هم اینطور باشه چون هم از لحاظ تعذیه جسمی دارین حسابی بهشون میرحسین و هم از لحاظ روحی روانی دارن انرژی دریافت میکنن
ایده ی ترکیب کردن دانه های جو و گندم و سویا هم ایده ی فوق العاده ایه چون ی ترکیب مقوی رو ایجاد میکنه
چق در این تحقیق کردن و سرچ کردن شما استاد خودش درس داره که ما هیچ چیزی رو بدون تحقیق نپذیریم و چشم بسته قبولش نکنیم و اینکه برا هر چیزی میشه سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم سبکی که فکر میکنیم درسته و با تحقیق بهش رسیدیم سبکی که خودمون از اجرا کردنش لذت ببریم
من با دیدن صحنه ی مربوط به اردک ها متوجه شدم که هنوز نسبت به ی سری چیزها مقاومت دارم از جمله تمیز کاری زیر اردک ها .منم مثل شما و مریم جان دوست دارم زندگی کردن توی ی همچین فضایی و داشتن همچین موجوداتی رو ولی آلن متوجه شدم که ی سری ترمزها هنوز توی ذهنم هست که مربوط میشه به تمیز کردن محل زندگی این حیوونا.وقتی شما اون ظرف زیر اردک ها رو کشیدین بیرون و خالیش کردین با خودم فکر کردم که آیا من اینقدر تغییر کردم که بتونم همچین کاری رو راحت انجام بدم بدون اینکه چندشم بشه و متوجه شدم که هنوز ی کم مقاومت دارم که از انجام همچین کاری لذت ببرم
چقدر حس خوبیه غذا دادن به این بز و گوسفندها .اون لحظه ای که اینا شروع میکنن به خوردن و اون صدای خرد شدن جو گندم ها رو میشنوی خیلی لذت بخشه مخصوصا اگه زیاد باشن و همزمان این کار رو انجام بدن
ی نکته ی خیلی مهم دیگه که مریم جان بهش اشاره کردن این بود که گفتن ما علاوه بر کارهای روتین ی سری اهداف دیگه در طول روز داریم که بعد از انجام کارهای روتین میریم سراغش این همون چیزیه که شما و آدم های موفق رو متفاوت میکنه از اکثریت آدم ها.خیلی از آدم ها محدود شدن به انجام کارهای روتین و چون هدفی غیر از اونها ندارن بعد از ی مدت زندگی براشون تکراری و خسته کننده میشه و دیگه لذتی نمیبرن .خدا رو شکر که من دیگه جز اون دسته از آدم ها نیستم
همین که این چیکن شا کوچولو رو گذاشتین دم در شاپ خود این چقدر ایده ی خوبیه که رسیدگی به اونها رو راحت کرده و این همون اصل ساده تر و راحت تر شدن کارهاست که توی زندگی استاد خیلی برجسته اس
جالبه من هم فکر نمیکردم که این بچه اردک ها اینقدر حساس باشن به دما و سرما بر خلاف اردک ها ی بزرگ
و باز هم اصل راحتر انجام شدن کارها با این ایده ی برش دادن شاخ و برگ ها
هر وقت صحبت از عکس قبل از عمل میشه یاد دوره دوازده قدم می افتم و چکاپ فرکانسی.خدا رو شکر که زندگی آلن من متفاوت شده از اون عکسی که دو سال پیش ازش گرفتم و این رو مدیون آگاهی های دوازده قدم هستم
چقدر الان وقتی به این تراکتوره نگاه میکنم وجودش توی پردایس منطقی به نظر میرسه چیزی که ی روزی در حد ی ایده بود و نمیدونستیم قراره چه کارهایی باهاش قراره انجام بدیم
همین که شما مریم جان میگین من یاد گرفتم چطور از قانون جاذبه استفاده کنم این زنگ رو توی ذهن من به صدا در میاره که همگام شدن با قوانین خداوند باعث میشه هم من راحت تر به خواسته هام برسم و هم اینکه جلوی خیلی از ضررها رو میگیره و همین باعث میشه که من کمتر وقت و انرژی خودم رو هدر بدم و سریعتر به خواسته هام برسم
این حالت نشستن شما استاد روی زمین و این ریلکس ور رفتن شما با این اره و تمیز کردنش نشان از صلح درونی بالای شما داره استاد چیزی که من از وقتی که با شما آشنا شدم دارم سعی میکنم در خودم ایجادش کنم و هر چی از درون آرام تر شدم با محیط بیرونم هم در صلح بیشتری قرار گرفتم
مریم جان بقول یکی از بچه ها اونقدر خوب فیلم برداری کردن حین نشون دادن این مسیر که احساس میکردم الان اون شاخه ها میخوره به صورتم.تحسین میکنم این فیلمبرداری فوق العادتون رو
خدا رو شکر بارون هم نیومد و شما کلر رو تا حد زیادی انجام دادین .خدا قوت
سپاسگزارم
سلام
خداراسپاسگزارم که امروزهدایت شدم به خوندن کامنت زیبای شما چقدرکه آگاهی داشت ومنوبه فکربرد وخیلی ازجاهای متن رومن چندبابرگشتم وخواندم ازبس که زیبا بود وبرام درس داشت این که نگاه کردن متفاوت به اتفاقاتی که اطرافمون میوفته این که اتفاقات در درون مابایدتغیر کنه وشرایط رومامیتونیم تغیربدیم بالذت بردن این که ترمزچیه وبایدبرای حلش چیکارکرد وبرای رسیدن به خواسته همجهت بشیم باهاش
اینکه یادمون نره چی بودیم والان چه تغیراتی کردیم قبل وبعدازعمل سپاسگزارم
سلام خدمت دوست عزیز آقا مصطفی .خدا رو شکر که اینطوری بنده هاش رو در زمان مناسب هدایت میکنه به سمت اون چیزی که نیاز دارن در اون لحظه .سپاسگزارم از تحسین شما. هم از دیدن پاسخ شما خوشحال شدم هم از انتخاب کامنتم چون دقیقا نیاز داشتم به هر دوشون تا حس خوبم رو خوبتر کنه .تحسین میکنم دقت و توجه شما رو به دید متفاوت بچه های سایت و این دقیقا اون چیزیه ه ما رو به این سمت و این مسیر هدایت کرده چون هممون ی روزی دوست داشتیم متفاوت بشیم از خیل جمعیتی که همه مثل هم بودن و ی زندگی روتین خسته کننده بدون هدف رو دنبال میکردن .خدایا شکرت بابت این مسیر و بابت داشتن دوستان بزرگواری مثل شما.در پناه الله منان بیش از بیش موفق و موید باشین
سلام
نسرین خانم
سپاسگزارم که برام نوشتید دنبال فرصتی بودم تابتونم جواب شما روبدم وامشب این اتفاق افتادبازمطالب شما روخوندم وجالبه روزاول گفتم فعلا امتیازمیدم تاشرایط فراهم بشه جواب بدم دیدم امتیاز4خورده درصورتی که من امتیاز 5رودرنظرگرفته بودم ویه جایی ازمتنتون روخیلی متوجه نشدم هرچندچندباری خوندمش براتون بهترین ها روآرزو میکنم به امید دیدار
سلامممم و درودددد خدمت بهترین استاد زندگیممم
وقتی صحبت های شما رو شنیدم تازه از سر کار اومده بودم و به خودم گفتم: برای من که اینطوری نیست!!!
شاید یکی دو مورد و بشه پیدا کرد ولی قطعا
مورد های اساسی نخواهد بود!!
با همین فکر به خواب رفتم……. با شنیدن صدای همسرم که با پسرم صحبت میکرد از خواب
بیدار شدم!!! به خودم گفتم چرا من اینقدر زود به خواب رفتم؟!!!
من که امروز فعالیت زیادی نداشتم!!!!! یاد حرفهای شما افتادم!!!!
یعنی بدن من داشت الگویی رو تکرار میکرد که من در روز های شلوغ کاری ام احتیاج داشتم!!!!!
مثل زمانی که به شما فرمان میداد که مراقب باشید سرتون به چوب بالای در نخوره!!!!! با اینکه چوبی در کار نبود!!!!
حسابی شگفت زده ام کرد!!! من یک مورد و شناسایی کرده بودم . اون هم به این عجیبی!!!!!
انگیزه ای شد برای کشف های بیشتر من:
– مث رفتار متفاوت من با خواهر ها و مادرم که همیشه من رو متعجب میکرد!!! من با خانم ها به راحتی ارتباط
شاد و بسیار دوستانه ای برقرار میکنمولی به خواهر و مادرم که میرسم یک شخصیت دیگه میشوم!!!!
خیلی ساکت تر و جدی تر!!!!! گویا خودم رو به شخصیتی که آنها از من در ذهن دارند تبدیل میکنم!!!!
در صورتی که این برای سالها پیش بوده!!!! و من بسیار تغییر کردم!!!
– مثل رفتار و مقاومتی که من در مقابل یادگیری زبان انگلیسی دارم!!! و این بخاطر رفتار معلم نامناسبی است که در بیست سال گذشته داشتم!!!! دیگه از اون معلم خبری نیست!!! اما رفتار من تغییری نکرده!!!
-مثل خیلی از چیزهای ساده روزمره زندگی ام که بخاطر تکرارشون در گذشته الان تبدیل به روتین زندگی ام شده!!!
تعدادی مفید و تعدادی غیر مفید!!!!
– و………………………… خیلی چیزهای دیگه ای که باید شناسایی بشه!!!
یا نه مثل همین جمله قبلی که گفتم!!!!
انگار برای فهمیدن هم ما از الگوهایی پیروی میکنیم!!! منظورم به میزان فهمیدن هست انگار همینقدری که
فهمیدم برای ذهنم کافی است!!! زود میخواد پرونده این موضوع رو ببنده و بگه دیگه کافیه متوجه شدم!!!!!!
در صورتی که خوب میدونم هنوز تا درک این موضوع فرسنگ ها فاصله باقیست……..
خدایا کمکمون کن ظرف وجودیمون را برای درک و فهم بهتر خودمون بزرگ بکنیمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
الهی آمین
سلام استاد جانم.سلام خانوم شایسته عزززیز.و سلام هم فرکانسی های دوس داشتنی..
از فیس هاتون معلومه اماده کار کردن هستین.
انرژیتون رو کاملا میشه حس کرد.
هوای بی نظیر پرادایس،اون ابری بودن هوا،،اون نم بارون… ،واقعا دیدن داره.
از برانی ک منتظر بهش غذا بدین.
از بزی های ک باهاتون دوس شدن،
از ایده جالبی ک برا جوجه اردک ها زدین.
استاد من تازه دیدم ک کل محوته اونجا رو فنس کشیدی،،،،واقعا دمتون گرم….
انرژیتون برام مثال زدنیه.
این پاکسازی جنگل ک از دوسال پیش شرو ب کار کردین برام خیلی جالبه.
وقتی دیدم اونجا کلی شاخو برگه ،گفتم خدایا چجوری استاد میخاد برای امروز اینارو تموم کنه..؟؟
بعد فک کردم ک استاد هدفش از کار این نیس ک همین امروز همه کارهاشو انجام بده بعد بره تویه خونه بشینه ،لم بده رو مبل.
اگه خودمو قضاوت کنم،رو راست باشم با خودم ،اگه چنین کاری برام پیش بیاد دلم میخاست یه شبه یه روزه کارو تموم کنم و همش تویه کار هم میگفتم پس کی تموم میشه .چقد خوبه ک کار براتون خوب تعریف شده.اصلا خسته نمیشین ،مشخصع فقد دارین لذت میبرین.
قطعا باورهای خوبی برا خودتون ساختین ک اینجوری اروم اروم کارهاتونو انجام میدین.
ب قول خودتون هم ورزش میکنین ،هم صفای ب پرادایس میدین. هم سرگرم کنندست.هم با این روش ب باور سازی در مورد تکامل میرسین.
سپاس گذارم ازتون ک تویه هر فایلی چند تا باور خوب رو بهم یاد میدین.
یاد گرفتم تویه هر فایلی ک تویه سایت میذارین بیام و اون نقطع نظرم رو بدم…
اخه وقتی توجهت رو بذاری رو چیزی ک میخای هم همون لحظه حالت خوب میشه هم ب اون فرکانس هدایت میشی…
من با دیدن شماها داره کم کم قانون در وجودم رخنه میکنه…و ان شالله ک قطعا هدایت خواهم شد،،دوستون دارم
سلام به رب العالمین
یک صبح زیبای پاییزی اواخر پاییز
خدایا این بهشت چقدر زیباست
من براونی را دوستش دارم .اونم بیرون خانه منتطر غذاست
واقعا باهوشه
خدایا راه افتاد دنبال استاد تا انباری بره که غذاشو بگیره
تحسینتون میکنم برای کارهای روتین هر روزتون
که چقدر عشق هست و لذت و کلی انرژی میگیرن با این بچه ها در پرودایس
من شما استاد و مریم جان را تحسین میکنم بابت این حد از فرکانسهای عالیتون که هر روز بیشتر و بیشتر میشه و در مدار بالا و بالاتر قرار میگیرین خدایا شکرت
خدا میداند که مقداری کسالت دارم ولی اکنون روی تختم خوابیده دارم کامنت مینویسم چون واقعا انرژی میگیرم چیز یاد میگیرم در هر شرایطی باشم باید هر روز صبح بعد از نوشتن تمرین ستاره قطبی بیام و فایل او ن روز را ببینم و کامنت بزارم
خدایا شکرت
خدای من ، چه ایده ی و سیستم عالی و مفید برای داکها قراردادین
و خیلی کمک میکند برای اینکه محیط زیرشون و اطرافشون تمیز تر باشه
و کار چقدر برای شما راحت تر میشه
خدایا شکرت
تحسینتون میکنم بابت اینکه ایدهای خلاقانه ای به ذهنتون میرسه و عمل میکنید
عاشقتونم که هر روز چه کارهای روتین باحال دارین که فرش میشین تا آخر روز
خدایا شکرت
خدایا چقدر چوب خورد کرده اید
و چه
کار خوبی کردین تریلر را هم آوردهاید برای کمک برای سهولت
خدایا چقدر فضا با صفا شده و از اینجا کلبه پیداشده خدایا شکرت
چقدر دوست دارم الان اونجا بودم
الان اونجا بودم و مریم جان را از نزدیک بقل میکردم و در آغوشم میفشردم مثل خواهرم
مریم جان اونجایی که رفتی تو جنگل تا فاصله را نشان بدی که تا کجا باید برین و راه را باز کنید خیلی دوستش داشتم
صدای خش خش برگهای پاییزی زیر پایت و کنار زدن درختان و رفتن به جلو انگار خودم داشتم حرکت میکردم و اونجا بودم خدایا شکرت
امید وارم همیشه شاد و سلامت باشید 🙏
برای همه دعا میکنم
شاد وسلامت و ثروتمند و موفق باشید به تمام خواسته هایتان برسید
خداوند راضی و خشنود تان کند
الهامات خداوند را دریافت کنید و به آنها عمل کنید وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌷🌷🌷🌷❤❤⭐⭐⭐⭐🎈🎈🎈🎈🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
از کلمه روتین خیلی خوشم اومد..خانوم شایسته عزیز هم اینو فرمودن ولی توجهی نکردم.
واقعا وقتی یه سری کارها رو بارها و بارها انجام میدی دیگه نیازی ب فکر کردن یا انرژی بیش از حد نداری…استاد دیگه ذهنش شرطی شده.از بس تکرار کرده از بس انجام داده
..خدارو شکر ک این کلمه بهم یاد اوری شد
..روتین..
هر جور شده منم چند تا کار رو میرم می نویسم و بعد انجامشون میدم بارها و بارها،،،انقد ک ناخوااگاهم بشه…و فقد لذت بردن باشه و هیچ.
سپاس گذارم ازت دوست من
بنام خداوند بخشاینده مهربان
سلام بر استاد عباس منش عزیزم
سلام بر خانوم شایسته مهربان
بنام خدا یه صبح زیبا رو در واپسین روزهای پاییزی در پارادایس زیبا با هم آغاز میکنیم. در حالیکه آقای برانی مهربونتر از همیشه شنگول و سرحال و آماده برای صرف یه صبحانه دبش و لذیذه خدایا شکرت چقدر این حیوونا صمیمی و با صفا هستن! بز بزیامونم کمی اونطرفتر از پشت فنسهای برقی سرک میکشن و میگن آقا مام هستیما ما رو یادتون نره یموقع! استاد عزیزم میره تا به امورات اونام رسیدگی کنه و یه صبحانه مشتی و پر و پیمون واسشون میریزه تا حسابی حال کنن! یادمون نره که فقط عشق و علاقس که میتونه اینکارا رو بکنه آدم بلند بشه و با لذت بره سر وقت حیووناش و بهشون رسیدگی بکنه از دیدنشون لذت ببره از غذا دادن بهشون باهاشون حرف بزنه و به شیرین کاریا و شیطنت هاشون بخنده ….. خدایا شکرت چقدر پارادایس زیباست ، چقدر پارادایس با وجود این موجودات متنوع زیبا و زیباتر شده. در بحث نگهداری از جوجه داک ها نمیدونستم اینقدر داستان پشتش هست واقعا مرحبا به استاد که برای هر کاری میان کاملا حرفه ای و علمی به موضوع نگاه میکنن کلی ویدئو راجع بهش میبینن و ازشون ایده ها رو میگیرن و بعد همه رو در کنار هم میگذارن و به بهترین و کاملترینشون عمل میکنن و روند رو بهبود میبخشن خیلی این شیوه استادمون رو دوست دارم و چقدر عالی و بینظیر تو هر موضوعی جواب داده از جمله نگهداری از این جوجه اردکهای ناز نازیمون! چقدر جاشون تمیز و گررم و نرم بود و بنظرم اونام از استاد و عزیز دلشون راضی و خشنود بودن و با جیک جیک هاشون تشکر میکردن ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
میریم سراغ پاکسازی جنگل و باز کردن مسیر به تریل ، این پیچک های هرز غلاوه بر اینکه راه ورودی به دل جنگل زیبا رو مسدود میکنن چقدر چهره جنگل رو نازیبا کردن و اینجاست که ارزش دستگاه چیپس سازمون بچشم میاد هیولایی که در کسری از ثانیه کل شاخ و برگها رو ریز ریز میکنه و تحویل میده! و البته از هیولای ماداگاسکار تراکتور عزیزمونم نباید بگذریم بسادگی که عملیات جاده صاف کنی رو بعد از بریدن درختچه ها بخوبی انجام میدهو زمین رو صاف و تر و تمیز میکنه برات. نکته دیگه ایده های تکاملی استاد برای بریدن درخچه ها به ابعاد کوچیک تر و بعد استفاده از دستگاه خرد کن بود که با توجه به تجربیات قبلیشون بدست اومد و هر بار کار رو راحتتر ، سریع تر و لذت بخش تر میکنه. استاد خدا به شما و خانوم شایسته عزیز قوت بده انصافا ، دست مریزاد چه کردید در یک روز نتیجه کار رو میتونیم از روی مینی تریلری که با چیپس چوب پر شده بود متوجه شد!! دم ابزار هاتونم گررم از جمله اره برقیای هیولا که مثه بریدن کیک چوبها رو یکی پس از دیگری برش میزدن واقعا لحظه ای که اینراه بسمت تریل باز بشه چقدر لذت بخش خواهد بود اون موقعیکه آدم میاد و دست آورد زحماتش رو میبینه داشتم اون موقع رو تصور میکردم که جنگل پاک پاک شده و یراه خوشگل و جدید بسمت مقابل باز کردید جوریکه از اون انتهای زمینم میشه دیگه کلبه چوبی و دریاچه رو دید و هر دو شاد و خرم در حالیکه بر روی صندلیای راحتیتون لم دادید دارید یه فنجان قهوه رو با هم نوش جانتون میکنین. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تمام این زیباییها و آگاهی ها و نکات ارزشمند که با دیدن این قسمت ازشون لذت بردیم.
برای همگی دوستانم بهترین و زیباترینها رو آرزو میکنم
سلام به استاد عزیز خانم و شایسته گرامی
من از تماشای این جلسه و زندگی استاد در این طبیعت این مسئله را متوجه شدم که
همون طور که استاد برای تمیز کردن جنگل و درختان اول شاخه های اضافی اش را کوتاه می کنند و وقتی این کار را انجام می دهند دسترسی به تنه اصلی اون درخت را ساده تر میشه و درنتیجه درخت را هم راحتتر قطع می کنند
من هم برای پاکسازی ذهنم باید به همین شیوه پیش برم برای از جاکندن باورهای نادرست و محدودکننده اصلی برم سراغ شاخ و برگهای اضافی دورش اونها را شناسایی کنم روش کار کنم باور درست جایگزینش کنم از سر راه برشو دارم با این کار هم قدرت اون باور اصلی کم میشه هم دسترسی من بهش بیشتر میشه چون انقدر باورهای کوچک و ریز اشتباه دور بر این گرفته که من اصلا پیداش نمی کنم نمی بینمش بهش دسترسی ندارم ولی وقتی اینها را روش کار می کنم و از میان برشون میدارم
اولا به اون باورهای غلط اصلی دسترسی پیدا می کنم
دوما اون باور اصلی ها قدرتشون کمتر میشهو خیلی راحتتر میشه روشون کار کرد و جایگزینشون کرد
سوما اینجوری پروسه برامون لذتبخش ترمیشه و با سرعت خیلی بیشتری این روندپیش میره
همین طور که الان استاد با سرعت خیلی بیشتر و خیلی راحتتر نسبت به روزهای اول پاکسازی جنگل کار جلو می برند
و یه نکته دیگه این که اگر ما کار شروع کنیم و اقدام کنیم چقدر می تونیم تو کارهایی که هیچ اطلاعاتی هم ازشون نداریم و خیلی توشون آماتوریم پیشرفت کنیم
اگر یه سری به اون قسمتهای اول سریال زندگی در بهشت بزنیم که استاد تازه پاکسازی پرادایس شروع کرده بودند و داشتند اون تریل پاکسازی می کردندمی تونیم تکامل به چشم ببینیم هم در مورد پارادایس هم در مورد حرفه ای شدن و مهارت پیداکردن خود استاد و خانم شایسته در رسیدگی به پارادایس
و منم که به زندگی خودم نگاه می کنم خیلی جاها اقدام کردم و رفتم تودل کار و الان توش مهارت پیدا کردم و حرفه ای شدم و فهمیدم ترس یک توهم
الانم یکسری مسائل که تصمیم دارم با همین روند تکاملی شروعشون کنم و انجامشون بدم و استارت کنم
به نام خدای بخشنده که مهربون سلام به دوستای عزیزم سلام به دو تا استاد بینظیر و فوق العاده و خوش صدا و دوست داشتنی خودم و سلام به هر کسی که چشمای قشنگش این کامنت رو میخونه.
بعد از مدتها مهشید عزیزم با نوشتن یه کامنت برای من ،منو تشویق کرد که یک بار دیگه شروع کنم به کامنت نوشتن و امیدوارم که توی این مسیر مستمر باشم و با ثبت زیباییها و با توجه بهشون مسیر زندگیمو قشنگتر کنم.
همین اول اول که رابطه شما و براونی رو دیدم یاد یه خاطره کوتاه قشنگ افتادم که چند وقت پیش برام اتفاق افتاد و دوست دارم که با شما هم به اشتراک بذارم .
پسر عموی من که خونشون چسبیده به خونه پدر و مادر منه یه سگ 45 روزه که تازه از مادرش جدا شده بودو آورده بود خونشون، چون اولین شبی بود که توی حیاطشون بود سگه زوزه میکشید و دلتنگی میکرد ظاهراً .
من توی اتاق خونه پدر مادرم ایستاده بودم و دلم داشت برای اون کوچولوی بیچاره کباب میشد و با خودم فکر کردم که برم بزن عمو بگم که اجازه بده که این کوچولوی تنها رو با خودم بیارم توی حیاطمون تا با سگ عزیزمون ویکی بازی کنه و با همدیگه مشغول باشند تا انقدر زوزه نکشه و دلتنگی نکنه .
اما بعد دوباره قانون رو با خودم مرور کردم و با خودم گفتم که این دلسوزیه مگه من تا کی میتونم برای این سگ کوچولو دلسوزی کنم؟ بنابراین به صورت ناخودآگاه شروع کردم به عشق ورزیدن بهش و از توی اتاق و با اون سگ کوچولویی که توی انباری زندانی بود صحبت کردم بهش گفتم عزیز دلم تو تنها نیستی من کنارتم و تجسم کردم که دارم نازش میکنم بغلش کرده بودم توی ذهنم و داشتم قربون صدقهاش میرفتم و با عشق باهاش صحبت میکردم همین که من شروع به صحبت کردم سگ کوچولوی تنها انگار دیگه احساس تنهایی نمیکرد و ساکت شده بود .
انقدر که هیجان زده شده بودم دویدم اومدم تا برای مامانم تعریف کنم و جالبه که همین که دست از عشق ورزیدن بهش برداشتم و از بغلم آوردمش پایین تا بیام به مامانم توضیح بدم که این کار چه نتیجهای داشت ، اون سگ دوباره شروع به زوزه کشیدن کرد و دوباره وقتی توی شروع کردم ساکت شد .
داشتم فکر میکردم و تمام اتفاقهایی که در طول روز برامون میفته هم بر اساس همین انرژی که ما داریم از خودمون بروزش میدیم رخ میدن
توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن.
تا یادم نرفته اینو بگم که من عاشق طبیعتم عاشق سرسبزیم عاشق همه درختان حتی درختایی که خشکند ، بی میوهاند یا علفهای هرزن. من همیشه هر جایی که سرسبزی دیدم هرجایی که درخت دیدم یا گلی دیدم همیشه تحسینش کردم این تحسین کردنه موجب شد که من از یه شهر سرسبز با اینکه اومدم توی یک جایی که خیلی هم خاک مناسبی برای سرسبز بودن نداره اما توی این دو نیم سالی که من اینجا هستم به شدت سرسبز و قشنگتر شده طوری که هر جایی رو که میریم که توی دو سال پیش مقداری خشک و بی آب و علف بود امسال میبینیم که کلی قشنگتر و سرسبزتر و آبادتر شده.
این تحسین سرسبزی و زیبایی تا جایی ادامه پیدا کرد که حالا به رایگان بدون اینکه ذره ای پول خرج کنیم یه ویلای قشنگ توی شمال زیبا داریم که توسط مادرِ همسرم خریداری شده هر وقت که بخوایم میتونیم بریم و از اونجا لذت ببریم درسته که این ویلا به نام ما نیست درسته که توسط کس دیگهای خریداری شده اما این از اون نعمتهاییه که قرار نیست تا ابد بابتش پولی پرداخت کنیم و میتونیم تا ابد هم ازش استفاده کنیم . اتفاقا چند روز پیش که رفته بودیم ویلا رو تحویل بگیریم صبح زود دقیقاً زمانی که آفتاب داشت طلوع میکرد با مادرِ همسرم رفتیم پیاده روی شبنم روی تمام گلها تمام علفها درختها و شالیزار نشسته بود تا چشم کار میکرد سرسبزی و سرسبزی و سرسبزی بود .
این تجربه زیبا منتج از توجه به سرسبزی و زیباییها و تحسین اونها اتفاق افتاده .
حالا جالبه که من از هوای شمال در فصل تابستون اصلاً خوشم نمیاد دوست دارم همیشه توی فضایی باشم که هوای معتدلی داره .
اما اون چند روزی که ما شمال بودیم هوا بسیار عالی خنک و در کمترین حالت رطوبت خودش بود. داخل خونه هم کولر خنکمون میکرد .
یه آگاهی یا درک جدید دیگه یا تجربه زیبای دیگهای هم که بخوام بگم اینه که من عاشق خونهها و ساختمونها هستم هر جایی که خونهها و ساختمونهای در حال ساخت رو میبینم تحسین میکنم و برای سازندهاش آرزوی موفقیت و عشق دارم این کارو از زمانی که یادم میاد انجام میدادم و مقاومتی نسبت بهش نداشتم و الان فکر میکنم شاید به خاطر
همینه که در حال حاضر توی خونهای زندگی میکنم که هیچ پول آب و برق و گازی پرداخت نمیکنیم پول اجاره و شارژ نداریم هر روز باغبون میاد و محوطه رو آبیاری میکنه و محوطه سرسبز و بینهایت زیبایی داریم و حتی صاحب خونه هم نداریم .
حالا که فکر میکنم میبینم که من نسبت به آدمها هم هیچ مقاومتی ندارم هر آدمی رو میبینم کوچکترین ویژگی خوبی که داره رو تحسین میکنم مداوم از خوبی آدمها میگم و هر وقت رابطه خوبشون رو میبینم با عشق نگاهشون میکنم و تقریباً خیلی خیلی کم آدمها رو قضاوت میکنم اگر بخوام ویژگیهای خوب آدمهای دور و اطرافیانم بگم مطمئنا نمیتونم حق مطلب رو ادا کنم چون آدمهای زندگیم و هرآدمی که سرراهم قرار میگیره شگفت انگیزه واقعاا.
چقدر خوبه این روتین داشتن و چقدر تحسین برانگیزین شما که یک عادتی رو برای خودتون ایجاد کردین که هر روز و هر روز اون کارها رو به طور دقیق انجام میدین و دقیقاً همین عادتها یا همین روتینهای درسته که باعث میشه که ما نتایج زیبای زندگیمون رو خلق کنیم اتفاقاً چند روز پیش با یکی از دوستای عزیزم که از شاگردای استاد عزیزمون هست درباره کسب و کار صحبت میکردیم در نهایت به این رسیدیم که همه اونهایی که در حیطه ثروت نتایج بیشتری دارند به این خاطره که هر روز دارن یک سری کارها انجام میدن همونطور که ما که رابطه دلخواهمون رو خلق کردیم هر روز به صورت ناخودآگاه داریم یک سری کارها رو انجام میدیم و همین کارهاست که باعث شده رابطه ما انقدر زیبا و جذاب باشه .
روتین داشتن باعث ساخته شدن شخصیت میشه و چقدر خوب که الان با دیدن شما و شنیدن صحبتهای ارزشمندتون برام یادآوری شد که باید درباره خیلی از مواردی که میخوام در اونها رشد کنم روتین مناسب خودم رو داشته باشم هرگز این روتین رو فراموش نکنم.
نکته ی مهم اینه که روتینها باید بدون استثنا هرروز انجام بشن اینطوریه که میتونیم نتایج دلخواهمون رو در همه اون زمینههایی که میخوایم خلق کنیم.
استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم خیلی خیلی شما تحسین میکنم به خاطر هماهنگی که در اجرای ایدهها و کارها با همدیگه دارین و به خاطر هماهنگی که در صحبتهاتون دارین هماهنگی که در روتین زندگیتون دارین و همینطور به خاطر هماهنگی و صلح درونتون. واقعاً چقدر خوبه که دو تا آدم انقدر با هم هماهنگ باشند و حرفهای مشترک و کارهای مشترک با هم داشته باشند اینطوری تمام روزها و تمام لحظهها فقط سوده و سوده و سود.
امروز داشتم به یه موضوع جالب فکر میکردم و شاید بد نباشه که اینجا هم بیانش کنم الان که داشتم به رسیدگی شما به پرادایس نگاه میکردم و اینکه زمان میذارین برای اینکه پارادایس رو تمیز کنید این به ذهنم اومد که چقدر شما آدمهای مسئولیت پذیری هستین و من واقعاً شما رو به خاطر این ویژگی فوق العاده تون تحسین میکنم.
امروز داشتم به این فکر میکردم که ما در قبال امکاناتی که خداوند در اختیار ما قرار داده مسئولیت داریم اگر میخویم از امکانات این دنیا استفاده کنیم ما مسئولیم که واکنش صحیحی نسبت به اون امکانات نشون بدیم از خودمون.
شاید خیلی وقتها فکر کنیم که فلانی وظیفهشه که این کارو برای شهر انجام بده اگر فلان پاکبان زمین شهر را تمیز میکنه وظیفهشه پس من این آشغال روی زمین میندازم خب اونم وظیفهشو انجام میده پولشو میگیره یا مثلاً از پستچی که بسته پستی ما رو میاره و تحویل میده تشکر نمیکنیم به خاطر اینکه میگیم خب اون داره وظیفهشو انجام میده و از دولت پول میگیره باید خیلیم عالی هم وظیفه اش انجام بده. توقع داریم که از بهترین امکانات سایتهای مختلف استفاده کنیم توی یوتیوب بهترین آموزشها رو ببینیم در حالی که بعد از دیدن آموزشها یا گوش دادن به فایلهای صوتی هیچ واکنشی از خودمون نشون نمیدیم و با خودمون میگیم که خب فلانی که داره این کارو انجام میده به سود خودشه دیگه خب محتوایی که تولید کرده دیده میشه و سود میکنه پول به دست میاره یا مثلاً اگر وارد یه گروهی میشیم که قراره با همدیگه تمرین کنیم بعد از یه مدتی ممکنه اون تمرینات رو انجام ندیم یا اگر انجام میدیم به اشتراک نذاریم و با خودمون میگیم که اشکال نداره از تمرینات دیگران استفاده میکنم میخونم و حالم خوب میشه اما به خاطر اینکه من فرصت ندارم تمریناتم رو بنویسم و به اشتراک بذارم این کار انجام نمیدم .
در واقع ما فکر میکنیم که داریم زرنگی میکنیم اما این ته ته خودخواهی و غروره .
خودخواهیه که از امکانات جهان استفاده کنیم بدون اینکه واکنشی از خودمون نشون بدیم. خودخواهی که بخوایم چیزی داشته باشیم بدون اینکه مسئولیت پاکیزه نگه داشتن و درست استفاده کردن ازش رو بپذیریم .
خودخواهیه که بخوایم جهان اطرافمون هر روز و هر روز بهتر بشه بدون اینکه ما کارهای درستی رو انجام بدیم . بهتره اینطوری بگم هر عملی یه عکسالعملی داره جهان هر لحظه به عمل ما واکنش نشون میده
اگر من آدم مسئولیت پذیری هستم در قبال اون چیزهایی که دارم و امکاناتی که در اختیارم قرار داده شده، اگر قدردانی عملی رو به کار میبرم اگر مراقبشون هستم پس من لایق این هستم که نعمتهای بیشتری رو در زندگی تجربه کنم و اگر نه ، منطقیه که خودم رو لایق ندونم به خاطر بیمسئولیتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم و استاد شایسته خوش صدا چققدر این عادت مسئولیت پذیری در شما تحسین برانگیزه چقدر به زیبایی مراقبت میکنید از امکانات زیبای پارادایس و با پاکسازی اونجا قدردانی عملی خودتون رو اجرا میکنید.
واقعا دمتون گرم بینهایت تحسینتون میکنم و این لیاقتمندی رو به وضوح در رفتار زیبای شما نسبت به امکانات و جهان اطرافتون میبینم
من فکر میکنم که ما آدمها گاهی اوقات محور اصلی رو گم میکنیم ما فکر میکنیم که اگر امکانات زیادی داشتم منم به راحتی میتونستم شبیه استاد زندگی کنم .
منم میتونستم به همین سادگی پاکسازی کنم اگر منم به همین اندازه ثروتمند بودم قدردان همه لوازمی که داشتم میبودم . اما به نظر میرسه که دیدگاه درست اینه که من اگر مسئولیت پذیر باشم و از تمام امکاناتی که همین الان دارم به درستی استفاده کنم و مسئولیت نگهداری و مراقبت از اونها رو به عهده بگیرم و اینو تبدیل به روتین زندگی خودم کنم و در حالی که قدردانی و سپاسگزاری هم انجام میدم و روی باورهام کار میکنم طبیعتاً زنددگی من رو به رشد خواهد بود و هر بار کارها برای من سادهتر میشن به خاطر اینکه من به جهان هستی نشون دادم که من آدم قابل اعتماد و مسئول و لایقی هستم برای تجربه نعمتها و امکانات بیشتر.
استاد عزیزم شما رو به خاطر تمام امکاناتی که در اختیار دارین برای انجام سادهتر کارها تحسین میکنم و میدونم که این همه نعمتی که شما دارین تجربه میکنید به خاطر قواعد درستی هست که شما دارین رعایتش میکنید .
دیروز یه فیلمی میدیدم به نام The woman and the Sea داستان درباره اولین زنی که در طول تاریخ از کانال مانش با شنا کردن گذر کرده بود بود.
این بانو انقدر از امکاناتی که داشت با وجود اینکه امکانات کمی بود استفاده درست کرده بود که در نهایت یه استادی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد و مسیر رو بهش نشون داد تا اون بتونه راحتتر از قبل این مسیر طولانی رو از فرانسه تا انگلیس گذر کنه یعنی میخوام بگم که این دختر اول مربی درست حسابی نداشت و حتی اجازه ی شنا کردن هم نداشت و هر کسی که به عنوان مربی اونو میپذیرفت تا به مسابقات جهانی ببرتش ، سعی در شکست دادنش میکرد و حتی شرط میبست سر این که این نمیتونه برنده شه . اما این دختر انقدر استمرار داشت و انقدر تمرین کرد انقدر ادامه داد که در نهایت وقتی که خودشو به جهان ثابت کرد فردی پیدا شد که اونو راهنمایی کرد تا بتونه به هدف والایی که داشت دست پیدا کنه یعنی میخوام بگم که مهم نیست که الان ما چه امکاناتی داریم مهم نیست که چه شرایطی رو داریم تجربه میکنیم مهم اینه که ما چطوری میتونیم از اون چیزهایی که داریم به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و مسئولیت مراقبت از همون امکانات که داریم رو بپذیریم قدردان همین نعمتهایی باشیم که الان در حال تجربه کردنش هستیم اونوقت همه چیز درست میشه و بهبود پیدا میکنه .
سیستم جهان اینطوری نیست ؛
ثروتمند بودن در کسب و کار و روابط = مسئولیت پذیر بودن= قدردان بودن= اجرای قوانین =روتین داشتن .
بلکه اینطوریه :
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی
سلام غزل عزیزم دوست دوست داشتنی من چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود من شما را به خاطر درک قوانین تحسین می کنم توی ذهنم تصور کردم که همه امکاناتی که توی زندگیم دارم جاندار هستند و من برای ارتباط گرفتن بهتر با اونها یا بهتر بگم برای اینکه بتونم از امکانات ویژهتری توی تجربه زیستنم استفاده کنم باید به همه چیز عشق بورزم در واقع من فکر میکنم که عشق ورزیدن به چیزی با تمام وجود به معنای نداشتن مقاومت نسبت به اون چیزه و همین امر باعث میشه که جهان و اون چیزهایی که بدون مقاومت بهشون عشق میورزیم روی خوششون رو به ما نشون بدن. این متن عالی بود با این قدرت تحسین یادم آمد از زمانی که نو این مسیر بودم با این تحسین چقدر من نتیجه بدست آوردم همین الان که دارم برات می نویسم از صبح که شروع کردم به تحسین کردن آنرژیم چند برابر شد من از بچگی زیبایی اندام و صورت آدمها را تحسین می کردم و لذت میبردم برای همین خودم اندام بسیار زیبا و صورت زیبایی دارم که هر کسی من ببیند فکر نمی کنه که من 49سال دارم فکر می کنه من 30 سال هست اینکه گفتی روابط و خوبی های آدمها را تحسین می کنی من هم همین طوری هستم کلا من خیلی خوبی های آدم ها را می بینم ولی نمیدونم چی میشه همان آدمی که خیلی بهش عشق می ورزم یا تحسین می کنم رفتارش با من بد میشه داشتم فکر می کردم غزل جان می گه من خوبی های آدمها را می گم تحسین می کنم آدمهای اطرافش هم فوق العاده هستند من هم این کار می کنم چرا به تضاد برمیخورم تو این مسیر که بودم هرکسی را میدیدم یکسره خوبی هاش می گفتم آن قدر انرژی گذاشتم که جایی دیدم خودم فراموش کردم خیلی به این موضوع فکر می کنم این آگاهی به من رسید شاید آن آدمها تو ذهن من خیلی مهم بزرگ می شوند شاید هم نمیدونم ذهنم به آن آدم وابسته میشه و خودم کوچیک می کنم یا تو ذهن من نهادینه نیست که آن آدم عشقی از طرف خداوند هست مثلاً یک موردی که اخیرا پیش آمد من یک فردی درمحل کار بود که خیلی من تحسین میکرد من خیلی تحسینش می کرد همش به من می گفت زهرا تو یک آدم دیگه ای شدی اصلا قابل مقایسه با قبل نیستی البته من هم حسم خیلی خوب میشد از آنجایی که کمالگرا هستم و هر چقدر بهتر میشم کم میبینم این باعث شد خیلی احساس خوبی پیدا کنم بقیه ازش بد می گفتند من ذهنم جور دیگه ای بود جهان کاری کرد آمد تو اتاق من با من همکار شد و خیلی گرمایی هست اوایل بهار که کولر روشن می کرد با دمای خیلی سرد من یخ می کردم خیلی محترمانه ازش خواستم کولر یکم. کم کنه من اذیت نشوم بگذریم هر کاری که ذهنی بود و از نظر اعتماد به نفس بود من انجام دادم یک جایی نخواستم راضی نگهش دارم چون این ویژگی خیلی تو من هست و همین باعث شد رابطمان سرد بشه فکر می کنم اول هر رابطه خیلی از خودم مایه میذارم و جهان هم من له می کنه از آن وقت ذهنم ترسیده حرات نمی کنه کسی را تحسین کنه یا خوبی هاش بهش بگه با نوشته شما یادم آمد من چقدر با این روش نتیجه گرفتم کارم خیلی زیاد بود دو تا از همکار ها را آنقدر قلبی تحسین کردم کارم به طرز عجیبی کم شد یا یک همکاری یک نفر بهش کمک می کرد من آنقدر آن آدم به خاطر احساس لیاقتش تحسین کردم که جهان کاری کرد آن آدم آمد پیش من و به من کمک می کنه یا خانه های بزرگ تحسین کردم الان خانه بی نظیری تو بهترین جای شهر داریم یا خانم هایی که رانندگی می کردند آنقدر تحسین کردم که الان به طرز عجیبی خداوند کمکم کرد دارم رانندگی می کنم در مورد تشکر من خودم استاد این کار هستم هر کسی کاری کنه خیلی تشکر می کنم تمام اینها به نظر من یک مرز داره که باید رعایت کنی که از آن طرف نیفتی
روتین داشتن= اجرای درست قوانین= قدردان و مسیولیت پذیر بودن و اقدام کردن = ثروتمند شدن در زندگی کاری و عاطفی عالی بود
غزل عزیزم ازت سپاسگزارم با آرزوی بهترینها
سلام به دوست عزیزم زهرا خانم امیدوارم که حالتون عالی باشه خیلی ممنونم از محبتتون سپاسگزارم که برای من نوشتین راستش اول که پیامتونو خوندم چیزی به ذهنم نرسید جز سپاسگزاری که بهتون بگم .
گذاشتم زمانی که چیزی داشته باشم که بتونم براتون بنویسم و به کلی یادم رفت..
خواستم زیر اون کامنتی که برام نوشتین براتون پاسخ بنویسم اما گزینه پاسخ نداشت به خاطر همین روی این کامنتتون براتون مینویسم و پاسخ به اون یکی کامنتتونم همین جا میدم .
پیشنهاد من بهتون اینه که حتماً کتاب زنان زیرک اثر شری آرگون را مطالعه کنید این کتاب درباره رفتار یک بانو در رابطه عاطفیه و با ذکر مثال کلی توضیح داده اما به خاطر اینکه درباره عزت نفس زنانِ موضوع اصلیش ، میشه در همه زمینهها به کار برد کلاً در روابط میشه از مثالها و توضیحاتش و راهکارهایی که میده استفاده مفیدی کرد.
اینکه گاهی ما دچار روزمرگی بشیم و احساسمون بد بشه و بخوایم که رشد کنیم بخواهیم که کارهای جدیدی انجام بدیم کاملاً طبیعیه و برای همه پیش میاد. بهتون پیشنهاد میدم که زیاد با خدا صحبت کنید توی صحبتهاتونم درخواست نگین از همون اول، بلکه درباره چیزهای خوبی که میبینید یا کلی صحبت کنید یعنی فکر کنید که یک دوستی کنار شما نشسته و شما از اتفاقات روزمرهتون اون چیزایی که خوبه براش بگین اگر کسی نیست که توی محل کارتون باهاش درباره قوانین صحبت کنید شما میتونید با خدا صحبت کنید و این صحبت خیلی میتونه به شما کمک کنه بعد از یه مدتی متوجه میشین که خیلی از کارهایی که دوست داشتین پیش ببریم پیش رفته بدون اینکه شما متوجه بشین و خیلی از درخواستهاتونم تیک خوردن .
کار دیگهای که بعد از هم صحبتی با خدا و گفتن یا صحبت کردن درباره قوانین با اون میتونید بکنید اینه که شروع کنید به صحبت کردن درباره درخواستهاتون اما نه با احساس نیاز . وقتی ما احساس نیاز نسبت به یک چیزی داشته باشیم یعنی داریم به نبود اون چیز توجه میکنیم و این تاثیر خوبی نداره اما اگر بخواهیم مثلاً انگار با یه دوستی نشستین دارین از آرزوهاتون صحبت میکنید بعد رویاپردازی میکنید براش تصویرسازی میکنید تصویر ذهنی خودتون براش توضیح میدید و بعد از یه مدتی میبینید که خیلی از چیزهایی که میخواستید اتفاق افتاده بود درهای زیاد به روی شما باز شده و احساستونم کلاً با این کار خیلی خوب میشه. به نظر من رها کردن به معنای پیشرفت نکردن نیست رها کردن یک موضوع به معنای اینه که توجهتونو بیارین روی لحظه حال و اون کاری که الان دارین انجام میدین در واقع توجهتونو بیارین روی خودتون و تجربه زیستنتون نه اون چیزهایی که الان ندارین و میخواین که داشته باشین . وقتی که توجهتونو بیارین روی لحظه حال زندگیتون اتفاقاً خیلی کارها هست که باید انجام بدین در واقع شما توجهتونو میارین روی شخصیت خودتون بدون اینکه هدف داشته باشین که به نتیجه خاصی برسین روی شخصیت خودتون کار میکنین نتیجه تغییر شخصیت خودتون رو میبینید همش منتظریم که یک اتفاق جدید بیفته و از تغییر شخصیت لذت نمیبریم.
براتون زیبایی و آسانی آرزو میکنم
سلام غزل جان
چه کامنت پر مغز و قشنگی نوشتی
خیلی تحسینت میکنم که آنقدر عالی میتونی ارتباط بین ذهنیت خودت و نتایج رو بیرون بکشی وتوضیحش بدی
این یعنی به خودشناسی رسیدی
و همین رمز موفقیته
منم به سرسبزی بسیار علاقه دارم و اصلا سرسبزی می بینم یکی دیگه میشم رنگی رنگی میشم
من صبح ها عمدا راهمو طولانی میکنم تا سرکار که از کوچه ای رد بشم که پر از درخت و پرنده است و تو اون مسیر بهشتی خوش و خرم قدم می زنم و با حس و حال عالی میرم سرکار
زندگیت سرسبز و بهشتی باشه ان شالله.
سلام من واقعا لذت بردم از کامنتتون از اول تا آخرش رو خوندم خیلی ممنونم از شما و چقدر خوب درباره مسولیت پذیری و سپاسگزاری و ارتباطش با احساس لیاقت نوشتین به این کامنت احتیاج داشتم و خدا رو شکر به موقع بهم ایمیل اومد و کامنت شما رو خوندم و واقعا هم همینطوره هر چیزی رو تحسین کنیم و قضاوتش نکنیم بدون مقاومت و آسان به سمت ویژگی های که تحسین کردیم جذب میشم . سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون
سلام و درود به استاد جانم
خدا رو شکر ، این فایل نشانه امروزم بود، بریم ببینیم چه نکات ارزشمند و زیبایی هایی داره. یادم میاد توی یکی از فایلها در مورد براونی میگفتین « یَک مارموزیه که نگو» خیلی کنجکاو شدم بیشتر در موردش بدونم 😂😂😂
سر صبح اومده دم در ادای علف خوردن در میاره که بعداً خودشو لوس کنه و بهش غذای مخصوص بدین. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه فراوانی و نعمات الهی. الهی شکر بخاطر این سرزمین زیبا و شگفت انگیز. از درگاه خداوند درخواست میکنم کمکم کنه به بهترین و سریع ترین شکل تکاملم رو طی کنم، ایمانم رو اثبات کنم تا بتونم به این سرزمین زیبا و پر برکت هدایت بشم. «و انت خیرٌ المنزلین»
چقدر نعمت و فراوانی در این ملک پارادایس هست. انگار خداوند یه نگاه ویژه داره به این ملک.
خدا رو شکر بخاطر این همه کار مفید و مثبت که انجام میشه و نعمت وجود ابزار آلات مختلف و همینطور تجهیزات ایمنی. من بخاطر شغلی که دارم همیشه ملزم به استفاده حداکثری از تجهیزات ایمنی هستم اونقدر که قبلاً یه وقتایی از این موضوع شاکی میشدم. اما یبار یه سخنرانی از شخصی دیدم بنام چارلی. اسم سخنرانیش این بود، چارلی رو یادت باشه ( Remember Charlie) چارلی توی یه پالایشگاه نفت توی آمریکا دچار یه حادثه شده بود و الان داشت در مورد اهمیت تجهیزات ایمنی صحبت میکرد، یه جمله طلایی داشت که برای همیشه یادم موند و تصمیم گرفتم ایمنی رو همیشه جدیتر از قبل بگیرم.
چارلی گفت :« کار کردن و پوشیدن تجهیزات ایمنی سخته ولی از اون سختتر یه عمر زندگی کردن با جسم آسیب دیده است»
همیشه برام سوال بود استاد عباس منش و خانم شایسته چرا اینقدر درختای پارادایس رو قطع میکنن😂😂 ولی اون تیکه اخر فایل به زبان تصویر جواب سوالم رو گرفتم. اونجایی که خانم شایسته رفت بین درختهای هرز . واقعا این درختها چقدر در هم تنیده شده بود که باعث میشه نشه از این ملک زیبا استفاده مفید کرد.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
به نام الله مهربان
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان مهربان و توانا و همه همراهان زندگی در بهشت♥️♥️ .
خدا قوت و خدا رو شکر بابت این همه نعمت و سلامتی .🙏😍
خدایا شکر بابت داشتن این براونی دوست داشتنی ،🙏😍
خدا رو شکر برای این هوای تمیز ،🙏
خدارو شکر برای این مرغ ها و جوجه های زیبا، که چقدر زیبا تکاملشون رو طی میکنند و شما عزیزان دل اینجور با سخاوت مخصوصا مریم جان عزیز و مهربان ما رو تو این زیبایی و فضای قشنگ سهیم میکنید🙏😍
قدردان شما هستم و هر روز فایل های زیباتون رو میبینم،🙏♥️💐
خواستم امروز دل نوشتم رو براتون بنویسم تا کمی از این مهر و سخاوت شما نازنین های ساکن در این بهشت زیبا رو جبران کنم.😔🙏😍
استاد جان یه پیشنهاد وقتی درخت ها رو میبرید اول اون قسمت سبز رو برای گوسفند ها و بزها جدا کنید چون کامل اونا رو میخورن بعد چوب ها رو داخل دستگاه خورد کنید.😏
واقعا نعمت ابزار چقدر تو این پاکسازی به چشممیاد، خدا رو هزار مرتبه شکر برای این همه ثروت و این فراوانی که تو زندگی شما هست🙏♥️
داشتم فایل پانزده روانشناسی ثروت رو گوش میدادم و اون مداد رنگی ها، …و زندگی سابق استاد عزیزم ❤️ و زندگی الان شون رو مقایسه کردم و فقط شکر گزاری از اینهمه نعمت از خدای مهربونم براماومد.🙏😍♥️😍
و چقدر وقتی به قانون ثروت و باور فراوانی ایمان بیاری و اون رو سر لوحه ذهن و زندگیمون کنیم ، برای خدا کاری نداره که زندگی مارو سر شار از نعمت و ثروت کنه،خدایا هزار مرتبه شکر برای آشنایی من با این مرد یا سخاوت و مهربان🙏♥️
ایکاش الان کنارتون بودم و مثل جلسه کارگاه هدف گذاری حضوری که تو میدان هفت تیر تو اون سالن که الان اسمش و فراموش کردم بودمودر آغوش میکشیدمتون 😌😍
ولی اشکالی نداره منم باید تکاملم رو طی کنم تا خدای مهربونم منوبه شما برسونه .🙏❤️
خدایا شکر بابت داشتن این تراکتور پر قدرت اون دستگاه خردکن اون اره های قوی خدارو شکر برای تن سالمتون که میتونید با این دستگاه ها کار کنید.🙏🙏♥️
خدا روشکر که امکان اینترنت وجود داره که تا چشم باز میکنم اول میام تو سایت و زندگی سرشار از عشق شما رو میبینم،🙏♥️
خدا رو شکر بابت داشتن اون امکانات عالی و اون ایده جالب برای پرورش و رشد اردک ها،🙏♥️
هر روز مطالب جدید یاد میگیرم و انگار کنار شما عزیزانم دارم تو اون بهشت همه چیز رو خودم هم تجربه میکنم. 🙏♥️
خدایا شکر که همین دیروز آخرین فایل عزت نفس رو گوش دادم و هر لحظه سپاسگزارم خدای مهربونم و شما هردو عزیز دلم هستم.🙏♥️
دنبال کردن شما و ایجاد باور فراوانی و ثروت درهای زیادی رو خدای مهربونم به زندگی من و خانوادهام باز کرده و هر روز نعمت و ثروت تو زندگیم زیاد تر و زیادتر میشه،🙏🙏♥️🙏😍😍
دوستون دارم عاشقتونم و لحظه شماری میکنم برای دیدن تون از نزدیک♥️😍♥️😍♥️😍😍💐 بود
بنام خداوند هدایتگر مهربان که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند
سلام و درود به استاد عزیزم و بانو مریم جان و سلام به اعضای صمیمی خانواده عباسمنش
خدای من چه صبح دل انگیزی داره پرادایس تو آخرین روزهای پاییز. 😍اون خنکی هوا رو میشه حس کرد. براونی زیبا رو ببین که منتظره بهش غذا بدین. چقدر اون لحظه ای که استاد زد رو پیشونی براونی و اونم سرشو بالا آورد رو دوست داشتم. خیلی حسش قشنگ بود. 😍😍
و من تحسین می کنم رابطه زیبای شما رو که از اول صبح با هم برنامه های روتین تون رو شروع می کنین و پابه پای هم کارهاتون رو پیش میبرین.👏👏
اون آقا شازده رو بگو که منتظره بغل کردنه. چقدر زیبا جلوتر از استاد میرن به سمت غذاخوری. استاد واقعا دمتون گرم که اینقدر عالی این حیوونا رو شرطی کردین که خودشون راهو بلدن و جلوتر از شما به سمت غذاخوری میرن.😍 خیلی جالبه. واقعا وقتی گفتین برای نگهداری اردکها پنجاه شصت تا ویدئو نگاه کردین فهمیدم چقدر دوست دارین همه کارهاتون با تمرکز و دقت انجام داده بشه. من خودم اگه بخوام یه کاری رو یاد بگیرم نهایتا یکی دوتا کلیپ ببینم بعد میگم خب یاد گرفتم دیگه. ولی شما تهشو درآوردین و بعد تازه میگین ایده خودمون با اختلاف از همه اونا بهتره. و این همون نمیدونمیه که باید بفهمیمش. که ذهن مونو خالی کنیم از دونستن هامون و بیفتیم دنبالش و تا میتونیم آموزش ببینیم و تسلیمم باشیم تا هدایت بشیم به همون ایده خوبه که از همه بهتره، کاراتره، راحتتره.
استاد منم جدیدا خیلی دارم سعی می کنم مقاومتم رو در برابر اتفاقهایی که تو زندگیم میوفته کم کنم و دارم روی این باور کار می کنم که تو گفتگو با دوستان تو قسمت ۴۸ گفتین که «هر اتفاقی بیوفته همون خوبه ست» و به خودم یادآوری می کنم که زندگیمو بسپرم به خدا. البته که ذهنم خیلی چموشه هنوز ،ولی انشاالله من موفق میشم😍💪
مریم جان وقتی رفتین لای درختهای جنگلو اونهمه مسیر رو نشونمون دادین من یکی که هنگ کردم.😳 گفتم چه ایمان و تعهدی میخواد بریدن اینهمه درخت و درست کردن این تریل. البته که شما قبلا هم این کارو انجام دادین و چندین تریل عالی درست کردین. واقعا قابل تحسینه و من بی نهایت تحسینتون می کنم که این کار بزرگ رو دارین انجام میدین و البته که وجود اینهمه ابزار هیولا کار رو نسبت به سریهای قبل خیلی راحتتر کرده. خدایا شکرت برای این تراکتور هیولا، این اره برقیهای قدرتمند میلواکی، اون وود چیپر عالی و هیولا که نیومده لباس رزم پوشیده و دست بکار شده برای خردکردن تمام درختها و درختچه های هرز. و اون دستکشها و کلاه عالی که واقعا کلاه ایمنیه.
خدارو شکر برای اینهمه فراوانی که تو این قسمت دیدیم. فراوانی درخت، فراوانی ابزار و فراوانی رابطه عاشقانه……
خدارو شکر که افتادن زنجیر اره باعث شد که یه مشت و مالی هم بهش داده بشه و تمیز کاری بشه.
راستی یه سوال داشتم استاد جان، این تراکتور اینهمه علف و درختچه و برگ رو میخوره چکارشون می کنه؟ من هر چی دقت کردم ندیدم جایی بریزشون. اگر هم خوردشون کنه بازم اثری ازش دیده نمیشه. یا اینقدر پودر میشن که دیده نمیشن؟ خلاصه که واقعا ارزش ابزار رو به خوبی میشه حس کرد با این تراکتور دوست داشتنی.
چقدر ثروتمند شدن زیبا و معنویه که آدم بخواد یه کاری انجام بده بعد بره هرچی لازم داره رو بدون محدودیت بخره و بعد اون کاری رو که میخواسته با لذت انجام بده. البته که شروع کار شما هم با یه اره برقی کوچک و همون قیچی های دستی بود و بعد کم کم تکاملتون رو طی کردین و هدایتها برای خرید این هیولاها اومد و هر بار کار آسونتر شد. چون وقتی طبق قانون عمل کنی و باور داشته باشی به اینکه کارها هر روز آسونتر و راحتتر میشه هدایت میشی به سمت آسانی ها. خدایا شکرت برای درسهایی که امروز با این فایل برام مرور شد. سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جان مهربانم که تمام کارهاتون رو با عشق انجام میدین و تو سایت میزارین تا هر کسی بسته به مداری که توش هست ازش بهره ببره و اون چیزی که دریافت کرده رو بنویسه و با نوشتنش هر روز خودشو بهبود بده😍🙏❤️
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم🙏❤️