سریال زندگی در بهشت | قسمت 232 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-06 07:30:232024-08-27 06:24:47سریال زندگی در بهشت | قسمت 232شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان باسلام خدمت استاد عباس منش زیبا منش زیبا کلام وخانم شایسته خوش بیان و به عبارت دیگر شاگرد اول دانشگاه عباس منشی ها والگوی قانون بعد استاد عباس منش وهمه ی هم مسیر های زیبا منشی ان . واقعا قبل ازگفتن این مسئله بگم من آدمی هستم که همیشه نقص های دیگران رو زودتر از زیبایی هاشون پیدا میکنم چه کنم پاشنه ی آشیل منه بعدش هدایت شدم به درک بهتر فایل های استاد که تمرکز برزیبایی ها ونکات مثبت هست ودرک من این بود من هرنقصی رو در دیگران میبینم درحقیقت این نقص خودمه که در دیگران میبینم وفهمیدم من اگر اونقص رو نداشته باشم یا تجربه اش نکرده باشم اصلا متوجه نمیشم خلاصه یه جنگی درونم به راه انداختم به طوری که سعی میکنم پله پله به جای دیدن نقص های خودم در دیگران زیبایی های که خودم تجربه کردم ودارم رو دیگران ببینم هرچند اینم یه روند تکاملی هست ونیاز به تغییر داره انشاالله به امید الله یکتا موفق میشم
مسئله دوم این که من بادیدن این فایل وخوندن چند کامنت بسیار زیبا ازدوستان عباس منشی عزیزم فهمیدم چون من میترسم ازاینکه بعدا پولدار بشم انسان خسیسی میشوم یعنی باور اشتباهم پیدا شد که هرچه پولدارتربشم خسیس ترمیشم یا بهتر بگم الان اگر ولخرج نباشم بعدا که پولدار بشم این عادت درمن میمونه وهمین جور خسیس میمونم کلی خرج های بیهوده برای خودم درست کردم وکلا با پول قهرم حتی تادوقرون میاد توحسابم چاله اش رو به خونه نرسیده میکنم وبعد خدانکنه زنم بهم بگه پول بده منم بهش میگم هرچی میخوای بگو فردا خودم میخرم الان فهمیدم من باید طبق شرایطم وتکامل ام خرج کنم من باید اندازه ایمان وظرفم وباورهام خرج کنم نه بیشتر هم بیشتر باپول دوست میشم هم باورهام قوی تر میشه نمیگم مگه میشه پولدار شد تو ذهنم خلاصه افتاده بودم توباتلاق که خسیس نشم درآینده وفقط خرج میکردم وتو ذهنم هم میگفتم خدابزرگه البته تاموقعی که زنم نگه پول میخواد چون عملا من دستگاه خرج بیهوده پولم وبه نظرم زنم که مدیریت میکنه خیلی عالی داشته هاشو خسیسه ای دل غافل چقدر انسان پرنقصی هستم من انشالله برطرفشون میکنم با کارکردن مداوم وهمیشگی یه چیز دیگه هم بگم من یه آدمی قبلنا یه گیری بهم میداد میگفتم باید بیشتر روخودم کار کنم وانگیزه ام بیشتر میشد وهرروز عالی تر میشدم یک هفته هست ازسرکار میام میشنم کنار مادر وخانم وپسرم فیلم میبینم وکار کردن رو خودم رو با دلیل اینکه بیشتر برخانواده ام وقت میذارم کم کرده ام وباهاشون فیلم میبینم جالبه بدونید هرکی بیاد درمغازه اگه بهم بگه مثلا ترازوت رو هم یه دستمال بکشی بدنیست عوض اینکه سریع سپاسگزاری کنم وبگم باید همچی رو عالی ترکنم حالا ده دقیقه بیشتر تلاش میکنم بهش میگم چشم حتما با لبخند وبعد برای اون کلی جنس هارو گرون تر میزنم مخصوصا اگه ازبالا به پایین بهم نگاه کنه عوض اینکه بگم خداروشکر چه اعتماد به نفسی داره یا روی زیبایی هاش تمرکز کنم هرچیزی رو بهش گرون ترمیدم که الان تصمیم دارم تغییر کنم وکلا ازاین انسان پرنقص انسان زیباتری بسازم یاحق
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر استاد عباس منش عزیزم
سلام بر خانوم شایسته مهربان
سلام بر همگی دوستان خوب و صمیمی
یروز زیبای پاییزی رو با همدیگه در پارادایس آغاز میکنیم ، مطابق معمول استاد و عزیز دلشون مشغول رسیدگی به کارهای روزمره هستن و با چه عشق و صمیمیت و صفایی دو تایی دارن با کمک همدیگه کارها رو به پیش میبرن. استاد عزیزم واقعا رابطه شما دو نفر واسه هممون یه الگوی بینظیره که از هر زاویه ای بهش نگاه میکنم کلی درس و نکته ارزشمند و فوق العاده در اون میبینم ، رابطه ای بدون قید رابطه ای رها و آزاد رابطه ای پر از بیان احساسات واقعی و نه ساختگی و تصنعی! رابطه ای پر معنا و پر بار که بوضوح مشخصه هر دو طرف از بودن در اون احساس آرامش و رضایت درونی دارن ، رابطه ای که هر بار که بهش توجه میکنی انگار تازه و جدید هست و هیچ موقع خسته کننده و تکراری نمیشه! واقعا برام خیلی فوق العادس این ارتباط زیبای شما دو نفر که همین عشق و همدلی بینتونه که بنظرم باعث پیشبرد کارهای زیادی شده که داریم در تک تک قسمتهای این سریال میبینیم.
دوست دارم به خانوم شایسته عزیز خدا قوت و دست مریزاد بگم که ماشالله پا به پای استاد دارن در حمل چیپس چوبا کمک میکنن و اون لباسهای کار هم خیلی بهشون میومد و بصورت کاملا حرفه ای بکار مشغول بودن. دم مرغای عزیزمونم گررم که کوه چیپس چوب رو خیلی خوب و عالی کف چیکن تراکتور پهن میکنن و ادامه کار رو برای ما راحت. بز بزیامونم خیلی شیطون و باهوشن و سر به هوا کلا به هر کجایی سرک میکشن و فوق العاده کنجکاون! آخه یکی نیس بگه آقا شما تو لونه مرغا دنبال چی میگردین؟!
اما توضیحات استاد راجع به نشتیهای انرژی و تغییر دائمی در زندگیامون فوق العاده بود مثه همیشه و کلی درس برام داشت. یکی از چیزایی که من همیشه در زندگی استاد عباس منش بهش توجه میکنم و بنظرم فوق العادس همین روند بهبود دادن همیشگی ایشون در کار و زندگیشونه که بلطف این سریال که گوشه ای از زندگی استاد رو بتصویر کشیده خیلی واضح تر داریم این موضوع رو میبینیم و درک میکنیم هممون. استاد خیلی خوب به مسایل مختلف و روزمره زندگیشون توجه میکنن و با پرسیدن این سوال که چرا باید این کار انجام بشه؟ همیشه سعی در بهتر کردن و ساده تر کردن روند خودشون دارن ، زندگی ماها بر حسب عادات شکل گرفته منتها باید از خودمون سوال کنیم این عادات رفتاری کمک کننده و ضروری هستند هنوز یا خیر؟! دقیقا نمونش همین عادت استاد به خم کردن سرشون موقع ورود به چیکن تراکتور هست که با یه پرسش ساده اومدن و کلا ریشه ای موضوع رو حل کردن. یا روند بهبود سایت شون و…. در واقع جهان در حال تغییر دائمیه اگر باهاش تغییر کنی همیشه در حال رشدی و در حال پیشرفتی اگر نه نابود میشی بخوای نخوای ، بقول استاد زیر چرخای جهان له میشی!
در مورد زندگی خودم چند تا مثال میزنم که هم برای خودم و هم برای دوستان راهگشا و مفید باشه : یه مورد که پیدا کردم دور ریختن وسایل غیر ضروری که میتونه شامل لباس و ظرف و ظروف و …. باشه خوب که نگاه میکنم میبینم هر سال کلی از این چیزا رو دارم جابجا میکنم و با خودم بعنوان یه بار اضافی حملشون میکنم بدون اینکه در عمل واقعا ازشون استفاده ای بشه و فقط یه جا از فضای خونه رو اشغال کردن یه برنامه دارم که انشالله غیر ضروریا رو شناسایی کنم و ازشون رها بشم و اجازه بدم تا فضا برای ورود چیزهای جدید بزندگیم باز بشه. یه مورد دیگه باز کردن میله بارفیکسه از چهارچوب در اتاق که مدتها بسته بودیم و هر بار میخواستیم وارد اتاق بشیم مجبور بودیم سرمونو خم کنیم چیزی که یموقعی برای بچه ها بسته بودیم تا بهش آویزون بشن اما الان دیگه موضوعیت نداره. یه مدتی بود میدیدم لپ تاپم کند شده اما زیاد بهش توجهی نمیکردم ، بعد دیدم یسری برنامه های سنگین که یه زمانی موقع دانشجوییم ازشون استفاده میکردم و کاربرد برام داشت همچنان روی سیستمم ذخیره شده باقی مونده و همینه که سرعت دستگاهمو بشدت پایین آورده بعد از حذف کردنشون دستگاهم داشت پرواز میکرد و چقدر لذت بردم از این اتفاق! و ….. این فایل یکی از ارزشمند ترین فایلهای استاد بود که تا بحال گوش داده بودم و کلی بهم آگاهی داد خدا رو صد هزار مرتبه شکر
به نام الله یکتا
سلام
استادازصبح که فایل رودیدم مغزم درگیر شده وانگارکه عادت کردم به این شیوه زندگی گفتم نه من که دیگه عالی شدم وحواسم به بهبودزندگیم ونشتی انرژی وپیداکردن الگوها هست ،!!!!خوب ولش کن ،ولی به خودم گفتم ببین استادبعداز این همه سال کار کردن رو خودش هنوزم داره ازخودش میپرسه چطور از این بهتر ،چطوراز این راحت تر وچطور وچطور وچرا وچرا ؟؟؟؟
هرروز داره از خودش میپرسه پس مریم خانم اینقدرمقاومت نکن وحواست رو جمع کن ،..
واولیش روپیدا کردم بعداز یه صبح تاظهر ،
من یه مشتری دارم که الان چند وقته که براش لباساش رو میدوزم ،آخه من خیاط خانمم،من امروز داشتم الگوش رومیکشیدم دیدم ساعتها وقتم داره پای الگوکشی هدر میره وهرباربهونم اینه که ،،نه !!!من میخوام دستم توالگوکشی روون بشه ،نه !!من میخوام بهترین خودم رو ارائه بدم ،ولی اینا همش الکیه چون من اینقدربرای این خانم با الگوی سایز خیلی بزرگ دوختم که حرفه ای شدم وبدون پرو گیری میتونم یه مانتو یاشومیز یا هودی روبدوزم ،با خودم گفتم چرامن یه الگوی آماده ندارم ازاین خانم ؟؟
چرامن هرباردارم الگو میکشم ؟؟
چراالگوهاش رودور میریزم ؟؟
وبه این نتیجه رسیم که این الگودراین زمان بهترین الگوی منه وتایه مدت که قابل استفاده هست ازش استفاده میکنم وبعدا دوباره بهبودش میدم
یه اینکه الان چندوقته به این نتیجه رسیدم من نیازی به سنجاق زدن ندارم والگوهام روبدون سنجاق زدن وبا دوتاخط کش روشون گذاشتن برش میزنم
حالا این مربوط به کارم بود
واما توزندگی ،من الان سالهاست که هرروز صبح بدون استثنا به مادرم زنگ میزنم ومادرم هم صبح اول صبح ازبدبختیاش برام تعریف میکنه ومنم گوش میکنم وروزم روگند میزنم ،باخودم گفتم چرا من هرروزبه مامانم زنگ میزنم ؟؟؟دیدم دلم براش میسوزه
دوباره پرسیدم !!دیدم ازفضولیه
دوباره پرسیدم ،دیدم از روی عادته
وامروز اینا رووقتی متوجه شدم که زنگ زدم به مامانم ودوباره شروع شد من هرروز زنگ میزنم میگم سلام خوبی چه خبر؟؟!انگار منتظرم که یه خبرجدید وحشتناک وعجیب بشنوم ،
امروز برخلاف همیشه دودقیقه حرف زدم وخیلی راحت خداحافظی کردم ورفتم پای کارهام
ویه چیز دیگه که ازتون یادگرفتم انجام دادن یه سری از کارهای روتین با عشق ولذته وبدون غرزدن
وبدون توقع بیجاداشتن ازکسی وهمین باعث شده خونمون خیلی مرتب تر وتمیزتر باشه ومن از دیدن خونه تمیزم لذت میبرم
یه عادت خوب دیگم که تازگی ازشما یادگرفتم تمیز کردن گحل کارم وچرخای عزیزمه به پاس قدردانی ازشون ومیبینم چقدرچرخم روون تر کار میکنه وچقدر باکیفیت تر میدوزه
استاد فعلا اینها چیزایی بود که به ذهنم رسید ،اما قول میدم تو زندگیم همیشه به دنبال بهبودباشم تا هم خودم خوب زندگی کنم وهم کمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه
خیلی دوستتون دارم وبوی عطرکاجهاتون رو ازاینجاهم میشه استشمام کرد
سلام به توحیدی عزیزم
من از خوندن کامنتون جواب خودمو گرفتم؟؟؟
وقتی در مورد زنگ زدن به مادرتون گفتین.
منم هروقت به مامانم زنگ بزنم از گرفتاریا و اتفاقات وهر آدمی که فوت کرده و….
خیلی خیلی کم شده زنگ زدم به مادرم واونم در حد سلام و علیک
امروز ذهنم بهم میگف عجب دختری هستیا؟؟؟؟به پدر و مادرت یه زنگی یه حالی بپرس..منم بخاطر اینکه فرکانسم میاد پایین زنگ نزدم اما تو ذهنم همش فکرم بود ولی از کامنت شما حالم خوب شد..
من باید تغییر کنم و نشتی های انرژی رو از زندگیم کاملآ حذف ش کنم…
خیلی ممنونم
به نام خدای یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته دوست داشتنی و تمام دوستان آگاه و نازنینم🌹
تحسین میکنم استاد عزیزم و خانم شایسته رو با این حد از عمل گرایی و و اقعی بودنتون.
چقدر لذت میبدم که برای تک تک این کار ها با عشق و با دقت و با هدایت وقت میزارین.این همکاری و همفکری که همیشه نتیجش عالیترینی میشه که در اون سطح از دانش میتونین ارائه بدین راجب هر چیزی از چیکن تراکتور تا روند غذا دادن به این حیوونای دوست داشتنی و ساخت و سازهاتون.توضیحاتی که اخر فایل گفتین چقدر تلنگر بود که بیشتر خونه تکونی کنم و بیشتر درونم و بیرونم بیشتر رو هماهنگ کنم که هر بار هر ذره ای در این راستا حرکت کردم نتایجش رو خیلی عالی تو رندگیم دیدم.یک نمونش وقتی بود که همیشه برای شبکه های مجازی و کلا گوشیم میزاشتم که از اوایل آشناییم با این مسیر زیبا گذاشتمس کنار ووتثمیم گرفتم زمانم در طول روز رو فقط تمرکزم رو به جای گوشی و چرخیدن های الکی تو اینستاگرام و باقی شبکه های مجازی بزارم برای کارم و نتیجش رو به شکل فوق العاده در سطحی که الان در زمینه کارم هستم میبینم. یه روند رو به رشد که هر روز تو تمریناتم به وضوح میبینم مخصوصا در قیاس با دوسال پیش قبل از اشناییم به شکل جدی با این آموزشها و این مسیر الهی.تمام این مدت 2 سال خیلی کم از گوشیم استفاده میکردم مگر در شرایط کاری و لازم و استفادم از سایت .کم کم دیدم اون زهرایی که وقتم رو میزاشتم ساعتها با دوستام پیام دادن و صحبتهای بی ارزش الان حتی وقتی دوستام پیام میدن و بیشتر از یکی دوتا پیام در حد جوابشون رو دادن میگذره احساس میکنم وقتم داره تلف میشه و سریع خاتمش میدم.اطرافیانی که برام انقدر بت بودن که وقتی مهمونی میومدن وقتم رو میزاشتم و ساعتها پای حرفای چرت و پرتشون میشستم الان همون مهمونهایی که برام بت بودن وقتی میان بیشتر از چند دقیقه سلام احوالپرسی تو جمعشون احساس غریبگی دارم و نمیمونم و میام سمت خودم و مسیرم و تلاشم در این مسیر.تا حدود 2 ماه پیش روزا که سمت گوشیم خیلی کم و تا حد امکان سعی میکردم نرم و شبا یه وقتی رو میرفتم اینستاگرام که کار هنرمندای بزرگ در زمینه کارم رو ببینم و لابه لاش کلی نگاهم و توجهم میرفت سمت استوری و پست های بی ارزش و پر از شرک بدنه جامعه .حدودا 2 ماه پیش تصمیم گرفتم اینستا هم نرم وقتی فکر کردم دیدم نمی ارزه که برای اون یکی دو درصد مزیتش اون همه حاشیه رو وارد ذهنم کنم و به خدا گفتم اگه فعالیت تو این شبکه ها کمکی به رشدم و پیشرفتم داره خودت در زمان مناسب و به هزاران شکل هدایتم میکنی و وقتم رو تو اینترنت کار میبینم و راجب کارم مطالعه میکنم و میام سایت و کامنت میخونم یا مینویسم و خیلی خیلی سود و منفعتش برام بیشتره و خیلی هم روند کار کردن رو قوانین بهتر شده مثل تلویزیون که 2 ساله نمیبینم همین قدم های کوچیک تحولاتی رو داره اروم اروم رقم میزنه که هر چی میگذره بیشتر اطمینان پیدا میکنم به درستی مسیرم.این صحبت شما استاد و این نکته تو راجب بحث باور سازی هم خیلی مهمه که حواسمون نیست و یه چیزای دست و پا گیر و عادت های بیهوده ای درست مثل اون تیکه تخته بالای ورودی چیکن تراکتور هست و خیلی مهمه که پیداشون کنیم همونقدر که در دنیای بیرون و به شکل فیزیکی یه چیزایی رو که فقط به خاطر عادت و بدون هیچ پشتوانه فکری نگه داشتیم باید از بین برن از بین بردن این نشتی های انرژی هم مهمه.استاد عزیزم بی نهایت خدا رو بابت وجود پر از رحمت شما برای من و دوستانم اینجا سپاسگذارم و عاشقتونم بابت این فایل پر از اگاهی و فایل مهم دیگه ای که همزمان برای یاد اوری اصل امروز رو سایت گذاشتین که انگار یه جورایی یه نکاتی رو سلسله وار برای من ردیف کردن که زهرا این قدم مهمی هست که باید و وقتشه برداری. نشتی های انرژی. باورهای محدود کننده .حذف ترمز های ذهنی. نمیدونم انگار یه هدایت عجیب یه سری نکات رو از این فایل و دو تا فایلی که مربوط میشه به حذف ترمز های مخرب ذهنی مرتب کنار هم چیده و جلو چشمام گذاشته و میگه وقت عمله و حرکتی که زمانی که نتیجه گرفتم میگم و الان فقط وقت عمله.همزمان که میشنیدم صحبتهاتون رو کلی نوشتم و کلی ترمز و عادت بیخود رو پیدا کردم که تا حالا هیچ اگاهی ازشون نداشتم و رزیلت هایی که فضیلت میدیدم درست مثل یه لباس یا وسیله ای که لازمش نداریم میزاریم تو کمد باشه به خاطر نماش و شکلی که به ظاهر کمد میده که مورد تایید دیگران باشیم تو ذهنمون هم پره از این عادت ها و نشتی ها که وقتی برداشته میشن میگیم اخییییییییییییش خدا رو شکر
عاشقتونم و خدا رو شکر بابت وجودتون ❤
سلام به دوستان عزیزم و استاد انعطاف پذیرم
با خوندن کامنتها متوجه شدم که چقدر کار هامو به تعویق میندازم هم کار های فیزیکی و هم کارهای فکری
بنظرم چیزی که من الان باید توش تغیر کنم انجام یکسری کارهای اداریه که اول آخر باید تموم بشه و رعایت یکسری نکات مهم درباره تغذیه و شروع ورزش کردن و مطالعه کردن در راستای علاقمه تا مهارتام بیشتر بشه
ولی چیزی که بنظرم خیلی مهمتر از ایناست کارای فکریه
هر از چند گاهی یه سری افکار میاد سراغم که حالم رو بد میکنه
افکاری مثل ترس از دست دادن عزیزان
مثل یه خاطراتی از گذشته که حسمو نسبت بخودم بد میکنه
مثل پولهایی که از بقیه طلب دارم
مثل کمالگرایی و توقع بیش از حد از خودم
مثل حسادت
مثل خشم و نفرت
و چیزای دیگه
هر چند وقت یه بار این افکار میاد بالا
منم سعی میکنم بی توجهی کنم
یا تمرکزمون بزارم رو خواسته هام یا سپاسگزاری کنم
دروغ چرا تو همون لحظه جواب میده ولی دوباره برمیگرده
هرچند وقتایی که میاد خیلی مهمون من نیست و ردش میکنم بره ولی همون چند لحظه نشتی انرژی دارم
همون چند لحظه حال بد باعث میشه دیرتر برسم به قلب باز
شاید اصن باعث بشه دو سه روز دیرتر برسم به قلب باز
روش اصولیش کار کردن با آموزه های دوازده قدمه
من تا قدم سوم اومدم و انصافا جواب گرفتم با اینکه خیلی مصمم نبودم واسه تغیر و تعهد لازمو نداشتم اما یادمه اون سه ماهی که قدم اول و دوم و سوم رو کار کردم خیلی حالم خوب بود
خیلی خیلی حالم خوب بود
و خبری ازین پاشنه های آشیل تکرار شونده نبود
ولی اشکال از جایی شروع شد که فکر کردم دیگه تموم شد دیگه درست شد😅😅
یعنی روش درستش این بود که بصورت مداوم همیشه در حال کار کردن رو پاشنه های آشیلم باشم
ولی همین پشت گوش انداختن باعث شده از یه سوراخ صدبار گزیده بشم
اگه بخوام درباره این سوراخ بزرگ بگم تا صبح میتونم مثال بزنم
از روزایی که نتیجه ها اومدن و فکر کردم دیگه حله 😂😂
و دوباره برگشتم سر خونه اول
اصن بنظرم بزرگترین نشتی انرژی من همینه
من اصلن تکلیفم با خودم روشن نیست
یه روز میام تو سایت فعال میشم کامنتا رو میخونم دوره هارو میبینم حالم عالی میشه
باز چند روز یادم میره
با اینکه اینقدر ازین سایت نتیجه گرفتم که خود بخود وقتی حالم خوب نیست ناخودآگاه میام اینجا اما از اونجایی که تکلیفم با خودم کاملا مشخص نیست و رفتار سینوسی دارم نتایجم اونطور که باید پایدار نشده
بابا من الان نزدیک دوساله اینجا عضوم
به این آگاهی ها دسترسی دارم
دوره های خوبی خریدم
قانونو درک کردم و حتی نتایج خوبی گرفتم
اما بنظرم جا داشت خیلی بهتر بشه نتایجم
هرچند الان درآمد ده ملیون استیبل رو رد کردم و روزی که اومدم اینجا فقط یک ملیون و هشتصد درآمدم بود که همونم استیبل نبود ولی ایمان دارم جا داشت الان به پنجاه ملیون رسیده باشم
واقعا میگم بچه ها یقین دارم اگه همون روندی که دوسال پیش با دیدن فایلای دانلودی شروع کردم و تا الان ادامه میدادم بخدا حداقلش پنجاه ملیون بود
ولی اگه زرنگ باشم جلوی این باگ عظیمو بگیرم و دوباره با همون اشتیاق روزهای اول کار کنم به لطف الله روند روبه رشدم دوباره شتاب میگیره
امشب باید بشینم اهرم رنج و لذت رو واسه کار کردن رو پاشنه های آشیلم بصورت مداوم و همیشگی بنویسم بعد ویس بگیرم و هر روز صبح گوش بدم
ممنونم استاد که این آگاهی های ناب رو به ما هدیه میدید
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام و درود .این موضوعی که اشاره شد واقعا مهم .یه مثالی رو قبلا شنیدم .آقایی سر میز شام از خانومش پرسید چرا سر ماهی رو نمیپزید و برش میدی میندازی دور مگه خوراکی نیست !؟ خانم با تعجب گفتم نمیدونم ! مامانم این کارو میکرد ! … بعد از مامان خانمش پرسید ،اونم گفت نمیدونم !!! مامانم (یعنی مادر بزرگ خانم ) این کارو میکرد …
بعد از مادر بزرگ سوال پرسیدن که دلیل اینکه سر ماهی رو سرخ نمیکردی چی بود ؟!
گفت دلیلش این بود که ماهیتابم کوچیک بود !!!
موضوع همین ! ذهن ما عادت داره یک الگو بگیره و همون رو تکرار کنه ….
ما از بچگی همینطوری یادگرفتیم… نحوه ی غذاخورد ،راه رفتن رو از پدر و مادر دیدیم و همون رو تکرار کردیم …این شده روش یادگیری ما …
یاد اون کلیپ گربه افتادم که مثل کلاغ ها راه میرفت ….
توی فضای کسب و کار های انلاین هم همینطور ،الگوهایی توسط یه آدم موفق بدست میاد ،همه میخوان همون رو تکرار کنن …و این تکرار ها برای اکثریت جواب نمیده که هیچ ،از راه هم بدردمیشن
تکنیک استاد عباس منش برای فعال نگه داشتن ذهن و کنجکاویمون و شکستن عادت ها سادست : هنر خوب سوال پرسیدن از خودمون .
ما هرجا که بتونیم سوال های خوب از خودمون بپرسیم .به جواب های خوب میرسیم .
و جواب های خوب باعث حرکت و اقدام و در نتیحه نتایح خوب میشه ..
اگر دقت کنید تمام آدم های موفق ذهنشون رو با سوال های خوب پرسیدن کار انداختن !
و رسیدن به خلاقیت های جدید
مثل این سوال که ،چطور میشه پرواز کرد ؟!
چطور میشه با الکتریسیته نور تولید کرد ؟
چطور میشه مردم تمام دنیا باهم ارتباط داشته باشن ؟؛
چطور میشه بچه های هم کلاسی حتی از راه دور باهم در ارتباط باشن و….
و بعد ذهن بی نهایت ما که وصل به ناخودآگاه بی نهایت جواب های زیادی رو میاره و اگر گوش به زن باشیم و عملگرا …عمل میکنیم و تغییرات رو میسازیم …
من اولین بار کامنت گذاشتم . با اینکه چند سالی هست ،که پیگیر آموزش ها و دوره ها هستم .
پاینده باشید 🙏🏻
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدایی که رحمتش بیاندازه و مهربانیاش همیشگی
خدایا ستایش فقط ویژه توست،
خدایا شکرت چقدر همین چند جمله که البته جمله نیست و برای من همه چیز است به من آرامش میدهد
خدایا شکرت برای این همه زیبایی در پرادایس طلوع و غروب زیبا دریاچه زیبا،خانه چوبی وپر از انرژی بر روی آب،جنگل زیبا،مرغ خروس 🐓 بز 🐐 گوسفند برونی اردک 🦆 غاز تکنولوژی و درعین حال روستایی زندگی کردن سادگی و برکت و نعمت معنویت و ثروت وگل همیشه بهار استاد پر انرژی ومریم خانوم همکار همیشه همراه استاد حضور خداوند متعال در این زمان مکان که همیشه قابل درک است
خدایا شکرت که دست مارو گرفتی ودراین مسیر،مسیر کسانی که به آنها نعمت دادی گذاشتی
خدایا شکرت بهترین الگو رو تو مسیر زندگیم قرار دادی همونی که سالها طلب کردم ولی میدونم چون تکاملم رو طی نکردم طول کشید
چقدر چک ولقد خوردم به خاطر باورهای اشتباهم ولی بالاخره از طرف خداوند تایید شدم ولیاقت پیدا کردم آره دوست دارم اینو تکرار کنم لیاقت پیدا کردم که در این مسیر با استاد و خانوم شایسته ودوستان در این مسیر همرا ه بشم
راستی خانوم شایسته دست شما گل بسیار سپاسگزارم بابت مقاله هاتون خیلی تاثیر گذار هستن
یه جاهایی که کلام استاد برام خوب درک نمیشه مقالهای شما خیلی راهو سادهتر میکنن سپاسگزارم
یکی از الگوهای اشتباهی که جلو میبردم به خاطر باورهای غلط.وچون خیلی علاقه ای به تکنولوژی نداشتم هنوز هم تغییر انچنانی در این مورد نکردم تازه دو روزه که مقاله های شمارو توسایت پیداکردم که این یک الگوی اشتباه است باید تغییر کنه
الگوهای اشتباه دیگری که تا حدودی حل شده اند دیگه تعصبی به قومیت یا ایرانی بودن ندارم که این خیلی از بارمو سبک کرده
الگوی اشتباه دیگه ای که داشتم وبه نظر خودم حل شده قصد تغییر کسی رو ندارم من فقط توجهم رو تغییر خودمه وسلام
الگوی اشتباه دیگه ای من دلسوزی نمیکنم زمانم رو صرف بهبود خودم میکنم
الگوی اشتباه دیگه ای من سعی میکنم قضاوت نکنم دیگران رو
هروز میخوام دوباره خدارو به شکل قبل نگاه کنم میام خدارو از نگاه قرآن و منظر استاد عباسمنش نگاه می کنم وزندگی برام خیلی جالب و راحتتر میشه و ازتکاپوی الکی دست بر میدارم واروم میشم وبه خودم میگم همه چیز از درون ازخودت شروع کن کاری به دیگران نداشته باش توقع ازکسی نداشته باش
رها باش وابسته به خواسته هات نباش
در زمانش به همه چیزهایی که میخوای میرسی تو فقط لذت ببر از زندگی و باورهای مناسب درجهت خواستم رو بساز و دنبال الگو باش برای منطقی کردن باورها
خدایا شکرت برای زمان ومکانی که هستیم
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار آمین
سریال بهشت قسمت 232
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های اون برخوردار
اول از همه تحسین میکنم مریم خانم رو برای این عکس فوق العاده ای که از استاد و شازه گرفتن خداییش انگار به شازه گفتن که دوربین رو نگاه کنه تا عکس رو بندازه اینقدر که طبیعی هستش
چقدر با این روند انجام دادن کارها یاد حرفهاتون می افتم استاد در مورد تیکه تیکه کردن اهداف که هر بار ی قسمتی از کار رو انجام بدیم و از نتیجه ی اون انرژی بگیریم برای قسمت بعد و این رو دقیقا ما داریم به صورت عملی توی بهشت میبینیم .اهداف بزرگ رو اگر از دورنمای کلیشون بهشون نگاه کنیم انجام دادنش سخت به نظر میرسه اما وقتی قطعه قطعه میشن انجام هر قطعه گامی میشه برای شروع قطعه ی بعد
باید اعتراف کنم که وقتی اون توده ی تلنبار شده چیپس ها رو توی چیکن شا دیدم ی لحظه گفتم پس چرا پهنش نکردین و تازه وقتی گفتین مرغ ها خودشون پخشش میکنن یادم اومد که اونا با اون مکانیسم طبیعی و ذاتیشون این کار رو انجام میدن و همین جا یادم اومد که همه چیز توی این جهان ی روند طبیعی و ذاتی داره که طبق اون انجام میشه اگر مانعی جلوی راهش قرار نگیره .همه چیز ثروت سلامتی روابط و ….
با دیدن این صحنه ها یاد مزرعه سالتان افتادم که همه چیز طبق مکانیسم های طبیعی طبیعت داره انجام میشه و همین کار هم داره توی بهشت جریان پیدا میکنه البته بود از قبل اما داره هی بیشتر و بیشتر میشه
ولا ما که اینجاییم داریم فرکانس این لذته رو از دور دریافت میکنیم و حسش میکنیم مریم جان شما که دیگه اونجایین و از نزدیک دارین حسش میکنین چه لذتی میبرین
وای استاد اون لحظه ای که شازده رو گرفتین بغل و فشارش دادین احساس کردم خودم دارم اون کار رو انجام میدم چقدر حسش خوب بود .چقدر این فرندلی شده .کلا من دقت کردم توی آمریکا این فاصله ارتباطی با حیوانات خیلی کمه و چون اکثریت با خودشون در صلحن و این حیوانات هم با خودشون در صلحن خیلی زود ارتباط ها شکل میگیره .انگار که آدم ها اونا رو به عنوان حیوان در نظر نمیگیرین بلکه به عنوان موجودی ارزشمند که لایق محبت و ارتباطه به اونها نگاه میکنن همون چیزی که شما اون رو پاره ای از خدا میگین استاد .شما هم چون همچین دیدگاهی رو داشتین به سمت همچین آدم هایی هدایت شدین
من عاشق این سرهمی شما شدم مریم جان که اینقدر کار رو راحت کرده .چقدر هم بهتون میاد .من خودم هم شکل و شمایل شما رو دارم وقتی شما رو میبینم احساس میکنم خودم رو دارم میبینم توی اون لباس ها .
این همه هماهنگی وهمراهی شما دو نفر توی همه چیز فوق العاده ستودنیه
چقدر بزرگ شدن این جوجه های مامان بلوندی بقول معروف توی شهر ما ی شبشون دو شبه اس اینقدر که خوب رشد میکنن البته که این هم باز طیبیعیش همینه هوای طبیعی آب طبیعی غدای طبیعی نتیجش رشد طبیعیه
استاد سپاسگزارم که باعث میشین ما به فکر کردن بیفتیم
این موضوع رو که مطرح کردین من فکر کردم دیدم آره دقیقا اینه که شما میگین .من یکی خودم کشو لباس های بهاری و تابستونی رو خالی کردم چند وقت پیش و لباس های زمستونی رو گذاشتم جاشون اما امروز که رخت آویز پشت در رو نگاه کردم دیدم چند تا از مانتوهای تابستونی که با کار کردن روی دوره های شما تونسته بودم بخرمشون هنوز اونجا آویزون بودن زیر بقیه با وجود اینکه من مدتیه ازشون استفاده نمیکنم اونوقت چون جا کم بود بعد از لباس ها هی می افتادن زمین و هی من باید اونا رو آویزون میکردم امروز با خودم گفتم خب چه کاریه چرا من اینا رو ورنمی دارم قدم رو ورداشتم و اون چند تا رو ورداشتم و ی کم خلوت کردم اونجا رو
بعدش دوباره فکر کردم به اینکه دیگه کجا این الگوها هست .بعدش یاد کمد دیواری خونم افتادم که ی قسمتش پر کتابه کتایهای 10 سال پیش و شاید بیشتر. کتاب هایی که استفاده نمیشن و کلی جا اشغال کردن. بعدش فکر کردم به اون وقت و انرژی که من هر سال کیذارم موقع خونه تکونی برای جایجا کردن اینا .تازه بعضی هاشون اونقدر سنگینن که نئوپان کمد شکم زده .واقعا من چرا اینهمه کتاب رو اونجا نگه داشتم کتابهایی که قدیمی شدن و بکار نمیان .تصمیم گرفتم اینا رو بسته بندی کنم و بدم بازیافت
بعدش دوباره یاد کتابخونم افتادم اونم از کمد بدترپر از کتابهایی که حتی خیلی هاشون ی بار هم استفاده نشدن و چاپشون هم قدیمی شده .واقعا هدف من از این کار چی بوده !!!!!! که اینهمه سال اینها رو نگه داشتم .باید اونها رو هم بسته بندی کنم و بدم بازیافت چون دیگه حتی قابل خوندن هم نیستن .حساب که میکنم سرانگشتی ده تا کارتون بیشتر میشن
یا فایل آموزشگاه که ی قسمتش پر شده از کتابهایی که دیگه تدریسشون نمیکنم .کل زندگی من شده کتابهایی که هیچ استفاده ای ازشون نمیکنم !!!!
البته من چند وقتی بود که خودم ذهنم درگیر این کتاب ها شده بود و حتی چند بار قلبم بهم گفت اینا رو جمع کن و بده بازیافت اما من هی تنبلی میکردم الان دیگه مطمان شدم باید این کار رو انجام بدم
یا کفش های اضافی که دیگه استفاده نمیشن و جا رو تنگ کردن برای کفش های نو چه دلیلی داره من اینها رو نگه داشتم ؟!
یا لباس هایی که خریدم و استفاده نشدن و الان دیگه تنگ شدن و هنوز توی کشو هستن ؟!
بله اگر دقیق بشیم توی زندگیمون خیلی از این موارد هست که نیازه حل بشن
پیام اصلی این قسمت برای یادآوری به خودم اینه که :
جهان مدام در حال تغییره در جهت رشد و شکوفایی من هم باید همگام بشم با این تغییر در جهت رشد و شکوفایی خودم
سپاسگزارم استاد برای این آگاهی ها
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم مهربانِ سایت .
استاد عزیز من صبح که همسرم میره سر کار .سایت رو چک میکم تقریبا ساعت ۶و نیم .
امروز فایل قبلی روی سایت بود و بعد ساعت تقریبا ۹ دیدم که فایل جدید اومده .سریع دانلود و نگاه کردم .
این کار تقریبا اولین قدم من برای توجه دادن به کانون توجهاتم هست یعنی دیدن بهشت بینظیری که وعدش به تمامی کسانی داده شده که مراقب ورودی ها و خروجی های ذهن شون باشن .
یعنی اعراض از دنیای نا موزون اطراف و توجه کردن به مخلوقات زیبای خداوند.
مثل بهشت بینطیرمون ، پارادیس زیبا
استاد و خانم زیبا سیرت
مثل مرغ های بامزه .و خروس زیبامون ابوموسی😘😘😘
مثل شازده ی زیبامون ناز نازی گروه
رعنا و نعنا ی زیبا ☺☺☺
و برانی اسب بی آزار و آرام مون .من شخصا همیشه با دیدن برانی بهم آرامش و لبخند خوبی دست میده .
چون همیشه آرام و بیشتر مواقع سرش به کار خودش هست .
مامان های تخم گزار و زیبای گروه .مامان بلوندی و مامان طلا هم که گل سر سبد و مادران زیبای .لونه ی مرغ ها
هزاران بار شکر بابت این همه فراوانی .این همه درخت .حتی درختهای هرز هم برای من زیبا هستن .من عاشق تمامی اونجا هستم .علف ها و حتی درختهای انبوه و درهم پیچیده .اما همیشه یاد صحبتهای شما در مورد حرص کردن درختها و حرص کردن افکار هرز ذهن میفتم و میگم استاد به قول خودشون هم پاکسازی میکنن هم تریل پیاده روی درست میکنن هم غذا ی بز ها رو تامین میکنن هم چرخه ی وارد کردن به لونه ی مرغ ها و در نهایت کامپوست و انتقال به باغچه و در نهایت سبزی و صیفی جات خوش مزه .
و دها کار بینظیر از گسترش جهان با خریدن این کالا ها و دستگاه ها و خدا میدونه چقدر اتفاقات عالی دیگه ای در انتظارمونه .
و جدا از همه ی اینها ورزش و درگیر کردن عضلانی که فکر نمیکردی .
در واقع همش سوده و سوده و سوده .
خدایا شکرت .
این مقدمه ی صحبتهای پایانی شما در فایل امروز بود
من در این قسمت از بعد از دیدن فایل شروع کردم به فکر کردن و دیدم بزرگترین تغییر من در زندگیم .
وارد شدن به این سایت و شنیدن حرفهای شما بوده .
مثل شما که با کم کردن وزن در کشتی زندگیتون رو به دو دوره تقسیم کردید .
بعد از وزن کم کردن
قبل از وزن کردن .
و من سمیرا .
قبل از آشنایی با شما 🧟♀️🧟♀️🧟♀️
بعد از آشنائی با شما👩👩👩
دقیقا با ذکر مثال در بالا
این شماره ی اول و بزرگترین تغییری بود که من آگاهانه انجام دادم .بدون پرسیدن نظر دیگران.
شماره ی ۲
امروز اومدم برای نمونه تو آشپزخونه تغییراتی دادم .
و اومدم دیدم چه تغییراتی میتونه برای انجام دادن کارها به من کمک میکنه نشتی انرژی کمتری داشته باشم .اول اومدم چای نمک و زردچوبه رو که در قوطی های استیل بود با قوطی های شیشه ای عوض کردم.
به دلیل اینکه اونها خیلی زود اثر انگشت و دست رو روی خودشون برمیداشتن و با دستمال هم کدر میشدن و باید حتما شستشو میشدن و این کار اگه صورت نمیگرفت من هر وقت اونها رو میدیدم به این فکر میکردم اه باز اینا کثیف شدن و وقتی بعد از بارها حرص خوردن در نهایت فرصتی باید میزاشتم و اونها رو میشستم و کنارش دها شستن دیگه هم انجام میدادم .و وقتم تماما در آشپزخونه صرف میشد .
شماره ی ۳
و کار دیگه حذف توفاله گیر از داخل یکی از سینگهای
ظرف شوئی بود . یه آبکش استیل کوچک برای آشغال کوچیک و چای که در نهایت به آشغالی منتقل میشد .
اما بودن اون در سینگ اولا که جایی اِشغال میکرد و بعد دایما باید با واکتس شستشو میشد .چون رنگ میگرفت .من اومدم اونو حذف کردم و دیدم چند بار اول سردر گم میشدم که آشغال ها رو کجا بندازم اما خیلی زود یادم میومد و درست انجامش دادم .
و به بچه ها هم سپردم که با این تغییرات خودشونو وقف بدن .
شماره ی ۴
استفاده از مخلوط جوش شیرین و سرکه سفید برای تمیز کردن کاشی های دستشویی .
من بارها در ماه باید این کار و انجام میدادم که بعد از ریختن واکتس در دستشویی و انجام دادن ( باز کردن پنجره ها. بردن بچه ها به اتاق تا درگیر بو نشن .و در نهایت شستن و بعدش سردردی که از بوی تند واکتس بعضی از روزها دچار ش میشدم)
اما چون در تمرین صبح هام از خداوند هدایت میخوام به بهترین افکار و انجام دادن بهترین عمل .
امروز هدایت شدم به انجام این کار و امروز وقتی برای انجام کارهام هدایت خواستم .بهم الهام شد.
خیلی هم عالی 😃😃😃
خدایا شکرت .
استاد من امروز تونستم عملا بتونم تعیراتی ایجاد کنم که ۱۴ سال به صورت روتین و مدام در همه ی ساعتها تکرار و تکرارش میکردم .
شما تصور کنید من ۱۴ سال هست که نمک و زردچوبه رو داخل اون قوطی ها نگه داری میکردم و در طی این سالها در روز دو سه باری سراغ اونها رفتم .
و اون تفاله گیر که حسابی همیشه یه چیز اضافه در سینگ بود .
خب حالا با چند بار سردرگمی در ابتدای کار تا آخر شب برای من عادی شد و یه درس هم برای من داشت این بود که بشقابها و مثلا پوست میوه رو زیر شیر آب تمیز نکنم و اول تا خشک هستن اونها رو مستقیما با آشغالی منتقل کنم .
و هم اون صحنه ی پر شدن اونو نمیبینم و هم دو تا سینگ خالی و تمیز دارم برای بهربرداری بیشتر و
اگر بتونم با مسائل فکری خودم هم این کار رو خیلی زود و با جدیت انجام بدم و پیگیر باشم
کلی از نشتی های زندگیمو میگیرم .
و این در نهایت به رشد من کمک شایانی داره .
با توکل به خدا امیدوارم تمامی بچه ها بتونن جلوی این طور نشتی ها رو خیلی راحت بگیرن و خودشونو تایید و تحسین کنن و به خودشون بگن من انجامش دادم پس میتونم کارای دیگه هم انجام بدم
اولش یه کم سخت هست .اما میتونم .
البته به گفته ی شما این افکار چموش هستن و گرفتن ابصارشون کار سختیه .ودر عمل باید دید میتونی یا نه .
استاد عزیز همین کارهای شما همین تماشای سریال شما در اول صبح برای ما لذت بخش ترین کار دنیاست و من میگم همینه .همینه این تماشا کردن و لذت بردن یعنی من دارم درخواستم رو به جهان ارسال میکنم و جهان هم به توجهات من با احساس خوبم پاسخ میده .چون قانون جهان همینه .
چون من در مسیر درخواستهام دارم لذت هم میبرم .
و در نهایت پاسخ هم دریافت میکنم .
و این احساس خوب رو در ابتدای روز مدیون شما و زندگی عالیتون و این کارهایی که در طبیعت بی نظیر پرادایسمون انجام میدید .
خدا بهتون قوت و طول عمر بی نهایت ، و سراسر خوبی عطا کنه .
بی نهایت سپاس گزارم .فایل های شما همه ی ما بچه های سایت رو وارد همون بهشتی میکنه.
که خدا وعدشو داده .
برای من همینطوره چون من عاشق طبیعت هستم و حتی کوچکترین علف های اونجا رو هم دوست دارم و هم زیبایشون رو تحسین میکنم .
به خدای بزرگ میسپارمتون .از نوشتن کامنت خودم هم خیلی لذت بردم چون با هر کلمه تجسم هم میکردم و در ابتدای کامنت لبخند هم میزدم .
خدایا شکرت .
در پناه خدا
به نام خدا
از زندگی استاد یاد گرفتم فقط و فقط بر روی زندگی خودم تمرکز لیزری داشته باشم و اونقدر تو زندگی دیگران نباشم و نمی دونید چقدر راحت شدم چقدر خیالم راحته ..از خودم .. از زندگیم .. از سیستم زندگیم ووووو
خدایا شکرت
وقتی استاد و مریم جون رو می بینم به خودم افتخار می کنم و به خودم میگم خدایا شکرت چه دوستای خوبی دارم من چقدر آدم خوشبختی هستم من چقدر آدم سعادتمندی هستم
خدایا شکرت
وقتی هر روز برای زندگیت برنامه ریزی داشتی و بهش عمل کردی به همه ی کارهات به نحو احسنت می رسی مثله استاد ..به ورزش ..به غذا.. به خرید کردن .. به مرغ ها .. به خروس ها .. به بزها ووووو
خدایا شکرت
خداقوت استاد جون
خدا قوت مریم جون
همیشه به دنبال راه حل مسائلی باید باشم که به بهتر شدن زندگی خودم کمک کنه
من هر روز و هر لحظه باید به دنبال شیوه ی بهتر زندگی کردنم باشم و هر لحظه اون رو بهبود بدهم …مهم نیست نظر دیگران برام دیگه ..خوب حالا میام به خودم میگم چیکار کنم بهترش کنم
وقتی مسئله ای را حل کردیم شکرگزاری را می کنیم و بعد به فکر بهترشدنش هستیم ..به فکر مسائله دیگه ای هستیم که می تونه زندیگمون رو بهتر کنه از تمام زوایا
همیشه انرژی خودمو بزارم برای مسائله خودم . حل کردن موضوعات زندگی خودم مثلا من بعضی ها رو می شناسم عمریه به دنبال این هستن که به اونهای یکه موهاشون بیرونه بگن موهات بیرونه .. و جالبه هیچ کس دیگه اصلا گوش نمیده ……… بابا به جایی که وقتت رو بی خودی تلف کنی به فکر خودت باش..
خدایا شکرت برای فهم خودم
خدایا شکرت برای دیدن این فایل الهی
خدایا شکرت برای زندگی بهتر خودم
خدایا شکرت برای نعمته هایی که امروز وارد زندگیم شد