سریال زندگی در بهشت | قسمت 26 - صفحه 1

306 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سهیلا گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    عالی بود.چقدر لذت بردم.چقدر اعتماد به نفسشون بالاست بچه ها.در مقایسه با بچه های ایرانی.به نظرم به خاطر پدرشونه که باهاشون رفیقه.بهشون جرات میده.چقدر ریلکسه.حالا اگه ما بودیم مدام میترسیدیم که نکنه بچه ها یه بلایی سرشون بیاد و اجازه نمیدادیم این کار ها رو تجربه کنن.واقعا درسهای زیادی داشت این فایل.چقدر پسر کوچیکه فکر کنم اسمش جوزف بود اعتماد به نفس بالایی داره.چقدر دوست داره همه چیو امتحان کنه.چقدر جیکوپ باحاله و خلاق.

    جای مامانشون واقعا خالیه. واقعا به دنیا آوردن و بزرگ کردن ۴ تا پسر کار خیلی سختیه.یاد فیلم تنها در خانه افتادم.

    خیلی احساس خوبی گرفتم از این فایل.ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2557 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه ی عزیزای دل

    امروز از صبح زود منتظر ادامه ی سریال زیبای شما بودم،و چقدر لذت بردم از دیدن این قسمت.

    وهمش انرژی مثبت و شور و هیجان بود

    ووارد شدن بچه ها به ترسهاشون و بعد تجربه کردن و تغییر باورشون که پریدن توآب وشنا در اون جای زیبا،نه تنها که ترس نداره بلکه چقدر لذت بخشه،همونطور که برای ما هم در زندگی خیلی مسائل بوده و هست که ترس داشتیم و اونجایی که وارد ترسها شدیم ،چه اعتماد به نفس و چه نگاه بزرگتری پیدا کردیم،ولذت بردیم .

    تحسین‌ میکنم استاد ،شما رو که پا به پای بچه ها دارین بازی میکنید و لذت میبرید،واز همه مهمتر چقدر قشنگ بچه ها رو درک میکنید و بهشون انگیزه میدید.

    این‌ صلح درونیه شماست که با خودتون و تمام هستی داریدواینقدر انرژی وشوق برای ادامه ی لحظات زیبای بعدی دارید.

    وتحسین میکنم مسئولیت پذیریه بچه ها رو که اینقدر برای ابزار تفریحی و وسایل شما ارزش قائل هستند و بعد از استفاده اونها روهم مرتب میزارن سرجاش،

    اصلا شما این کار یوسف و که دیدین،رفتین و اون تویوپ بزرگره آوردین و بادش کردین و انداختین تو آب ،تا حالا که اینقدر بچه های سپاسگذاری هستند ،بیشتر لذت ببرند.

    این قانونه،که به هرچی ارزش بزاری ،خداوند بهتر وبیشترش و بهت میده.

    ومن واقعا تحسین میکنم ارتباط صمیمی وبا احترام این چهارتا برادرو که باهم اینقدر هماهنگ هستند و هوای هم و دارند،هم در شنا واب بازیشون این خصوصیت اخلاقیشون و دیدم و هم در بازی پینگ پنگ،وبازهم باید آفرین گفت به اون پدر و مادری که این بچه ها رو اینقدرقشنگ تربیت کردند،که تحسین کردنین،

    وآتیش آخرشب چقدر زیبا بود ،ودوباره فضای پارادایس،زیباتر و تمیزتر میشه با این همه عشق و صفایی که اونجا هست،

    هر کدومشون مشغول کاری بود که دوست داشت،فیلم برداری،عکس،سایه بازی،درسکوت نشستن و لذت بردن از دیدن آتیش،….

    وچقدر بچه ها از مزه ی پیازچال خوششون اومده بود بخصوص یعقوب ،اینقدر با اشتها میخورد که ما رو هم به هوس انداخت،

    خداروشکر برای این همه زیبایی،

    سپاسگذارم از شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  3. -
    Z گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    به نام یکتا کیمیاگر هستی

    سلام استادعزیزم خانم شایسته دوستان بهشتی‌ام و مهمونای نازنینم

    استاد انقدر در زندگی در بهشت غرق شدم که حس میکنم این عزیزان مهمان ما هم هستن.

    به جرات میگم شاید تو زندگیم 4 تا برادر انقدر که باهم روابط فوق العاده ای داشته باشند، اینکه پدر خانواده با فرزندانش بره مهمونی ندیده بودم

    ولی الان میبینم هست یعنی میشه به خواسته ای رسید که اعضای خانواده همه باهم در صلح باشن اونم بااین تعداد فرزند.

    میشه ثروتمند باشی و کلی هم لذت ببری، ثروتمند باشی و با بچه هات رابطه عاشقانه داشته باشی

    ثروتمند باشی و با عزیزدلت در هماهنگی باشی که اون به کار خودش برسه تو هم به علائق خودت.

    میشه ثروتمند بود و همههههه چی رو باهم داشت.

    استاد شاید من قبلا اصلا انقدر به روابط پدر مادرم ریز نشده بودم

    از دیروز با دیدن این خانواده و روابط شما و روابطی که این عزیزان باهم دارند به فکر فرو رفتم، به روابط خانوادم پدر مادرم، خودم با داداشم، داداشم با مامان و بابام و… خیلی فکر کردم.

    دیدم که مامانم اصلا تو زندگیش به بابام گیر نمیده چیکار میکنی چیکار نمیکنی

    بااون همکار خانوم حرف میزنی و با کی حرف نمیزنی

    دیدم اصلا چک کردن معنا نداره

    و بااین ازاد گذاشتن بابای من حرفاش رو به راحتی به مامانم میزنه.

    دیدم که ما بچه بودیم بارها شده بود منو و داداشم و بابام بریم بیرون و مامانم نمیخواست که همیشه حتما همه جا حضور داشته باشه

    راستیییییی وقتی پدر خانواده رو دیدم که از هر صحنه ای بدون اینکه بچه ها بگن و بخوان ازشون فیلم میگیره به یاد بابام افتادم، ببین استاد مثلا ما الان بزرگ شدیم و شاید از نظر خیلیا فقط باید از بچگی بچه ها فیلم گرفت ولی بابای من هنوزم هرلحظه وقتی تو جنگل و طبیعتیم وقتی هنوزم من از درخت میرم بالا، موقعی که اتیش درست کنیم و….. از ما فیلم میگیرررره.

    شاید هزاربار کنار دریا جنگل و…. رقصیدم و همه شون فیلم هاشو باباجونم داره.

    استادددد من وجه دیگه پدر مادرم رو شناختم، استاد من بیشتر عاشق پدر مادرم شدم

    خداااااای من واقعا چقدر تفکر کردن خوبببببببه، چقدر هر قسمت برای من داره تاثیرگذارتر میشه.

    استاددددد تمام بدنم مور مور شد واقعااااااا

    انگار یه پرده ای از جلوی چشام کنار رفت و حقائق رو بهتر دیدم بهتر درک کردم.

    .

    چقدر من عاشق این روابط بچه ها هستم.

    خدای من جوزف چقدر مسئولیت پذیر بود و چقدر برای وسائب ارزش قائل اند، حتییییییییییی به وسیله ها هم احترام میذارن

    خدای من احسنت به این خلقتت.

    چقدر عاشق هم هستن برادر بزرگ وقتی خودشو با حوله خشک میکنه زود میده به داداش کوچیکه که سردش نشه.

    جوزف به داداش بزرگش همش انرژی میداد میگفت برو بالا بروووو

    از اون طرف پدر خانواده به فرزندش میگه برو برو تو آب

    وقتی هم یکی شون اصلااااااااا قصدی نداشت بره تو آب با دیدن بچه ها استاد و این انرژی که همه میدادن که بپر بپر تو آب اومد

    بر ترسش غلبه کرد

    وارد ترسش شد، بعد دید عععععع این که ترسی نبوده بهش کلی هم خوش گذشت کلی تفریح کرد.

    استاد شما الگوی این بچه ها شدین، الگویی که خودش بر ترسش غلبه کرده

    الگویی که خودش بر ترس از alligator غلبه کرده

    و به بچه ها اطمینان میدادین

    استاااااااااااد یعنی یه نفر ما بدیم دست شما، اون ادم رو اب دیده میکنید، قشنگ یه بچه رو تربیت میکنید عالییییییییی.

    این اطمینانی که بچه ها به شما دارن باعث میشه که بیان و برن تو دل ماجرا

    دقیقاااااااا مثل ما اگر به خدا اعتماد داشته باشیم: In God We Trust

    اگر به خدا اعتماد داشته باشیم میدونیمم که برگی بدون اذنش بر زمین نمی افته پس میریم تو دل ماجرا میریم و میدونیم خدا همراه ماست.

    خدای من عاشقتم.

    God Bless America

    یعنی این پدر خانواده چقدر تمرکزش بر زیبایی ها بود، میگفت چه شب زیباییه.

    استاددددد وقتی دیدم چوب خورده ها رو با بچه ها جمع کردین چقدررررررررر من تحسین کردم

    میدونین چرا؟

    چون کارهایی که برای خونه باید انجام بشه رو بخاطر مهمون به تعویق ننداختین

    چقدر من بارها دیدم که تو مهمونی ها میزبان نمیذاره مهمان کار کنه

    من چقدر تحسین میکنم نه تنها با مهموناتون کار خونه رو انجام دادین و فضا رو تمیز کردین

    بلکه کانون توجه تون رو به این سمت بردین که بچه ها لذت میبرن بازی میکنن،

    یعنی ماجرا رو بازم بیشتر برای خودتون لذت بخش کردین

    من بازهم عاشق همین سادگی هستم که قاشق چنگال و بشقاب یه بار مصرف برای مهمون میارید؛ تازه همه چقدر خوششون اومد از غذا و لذت بردن. حتیییی پدر خانواده در قلبش به یاد همسرش بود که عاشق این غذا میشه، چه عشقی بین این دو نفر هست عاشقشونم.

    چقدر بنیان ذهنم درمورد ادم های ثروتمند تغییر کرد

    واقعا ثروتمندا راحترین کار رو برای لذت بردن انجام میدن

    اون بشقاب فلان اون قاشق چنگال با مارک فلان باعث شادی و خوشبختی شون نیست

    واقعا خوشبختی یه طرز نگاهه نه یه وسیله خاص

    خدااااااای من عاشقتم برای این حد از آگاهی که بر قلبم جاری کردی

    آگاهی هایی که با نوشتن به من میگویی

    خدایا عاشقتم که مارو راهنمایی کردی به تفکر کردن

    استاد عزیزم خانم شایسته شما بینظیرید و عاشقتونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 68 رای:
    • ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 2386 روز

      سلام و درود خدا بر زهرای عزیزم.دیشب که این قسمت رو دیدم از شدت و حِدت زیبایی ،شادی و آگاهی مغزم ارور زد و نتونستم کامنت بذارم،داشت خوابم می‌برد که کاملاً اتفاقی (هدایتی) کامنت شما دوست عزیز رو خوندم.

      اونجا که درمورد روابط پدر و مادرت و عشق بینتون گفتی، طبق عادت همیشگیم حالم گرفته شد و سریع ازش اعراض کردم.. کمی صبور باش الان واضح برات توضیح میدم. حقیقتش من هیچ گاه مهر و عشق پدر و مادر رو تجربه نکردم و ترجیحم این بود که یتیم و بدون پدرو مادر باشم…(وای پناه بر خدا… نمیدونم الان که دارم این متنو تایپ میکنم چه احساس عجیب و آشنایی دارم..موهای بدنم سیخ شد و کمرم میلرزه… باورم نمیشه.. نمیدنم چطور توضیح بدم… انگار مدتها پیش خواب دیدم که برای یه نفر این متن رو مینویسم و با در میون گذاشتن این آگاهی ازش تشکر میکنم… و الان بعد مدتها این رویداد در خواب، عیناً داره اتفاق میوفته).

      واقعیتش در تمام گذشته ام رنج غیرفابل توصیفی از دست والدینم کشیدم… آنقدر خودشان و من را آزار دادند که مطمئنا هر کسی دیگه ای بود جای من بود یا خود را می‌کشت یا آنها را… متاسفانه شیطان در جلدشان رخنه کرده و اونها رو از خود واقیشون دور کرده. سالهاست که در طلاق عاطفی به سر می‌برند ولی هنوز زیر یک سقفن و دارن همدیگرو تحمل میکنن. قانون جذب است دیگر، دو تا آدم مشرک و همسان به تور هم خوردن. آنقدر حال خودشان داغون بود که علاوه بر دعوا و تنش با یکدیگر، من و خواهر و برادرهایم را می‌خواستند ناخواسته نابود کنند و به گمراهی خودشون بکشند…. آنقدر این روابط خانوادگی متشنج بود که ذره ای شک نداشتم که ازین بدتر در دنیا وجود ندارد، نظیرش را در فیلم ها و داستان ها ندیدم… نمیخوام این مسایل رو باز کنم… هنوز هم نمی دانم چطور خداوند مرا از گزند شرک و کفر اونا حفظ کرد و همیشه درونم بهم وعده یک زندگی بهشتی رو میداد و هدایتم کرد به راه هدایت یافتگان.. از شکر و سپاس خدایم عاجز و ناتوانم..

      همیشه هرکی از عشق به پدر و مادرش میگفت، توی دلم حسرت می‌خوردم و حسودیم میشد… بارها توی تخیلاتم پدر و مادر رویایی برای خودم تجسم میکردم و از خدا میخواستم عوضش توی بهشت بهترین پدرو مادر ممکن رو نثارم کنه.

      ولی ولی… دیشب بعد از اعراض از تعریف زیبای تو از روابط پدر و مادرت، ناگهان بهم الهام شد میلاد داری چیکار میکنی؟ نکنه داری از قانون تخطی میکنی؟ با اینکه خودت از تجربه این نعمت والدین خوب محروم بودی، ولی چرا از روابط زیبای والدین دیگران اعراض میکنی؟ چرا به این توصیفات زیبای زهرا توجه نکنی و توی دلت تحسین نمیکنی؟ چرا اینقدر نقش آدمای قربانی رو بازی میکنی؟تو باید احساس خوبی به گفته های زهرا از روابط خانوادگیش داشته باشی نه احساس بد… احساس بد اتفاق بد… احساس خوب اتفاق خوب… نگاهتو عوض کن تا احساست عوض شه…..

      باورت نمیشه زهرا جان… از سنگینی این نداها و الهامات دمای بدنم به شدت بالا رفت و احساس عجیبی داشتم… چرا من تا به حال اینگونه ازین زاویه نگاه نکرده بودم؟!! بعد از ساعتی تفکر آنچنان احساس سبکی و فراغ بال کردم که درجا خوابم برد و یادم رفت برایت کامنت بذارم…

      اتفاقاً این شرایط بد خانوادگی و این تضادها از من شخصیتی قوی محکم و عالی ساخت، عوضش خدا کلی بهم نعمت و استعداد شگرف داد که قلبم را مطمئن و آرام کرد… ادب از که آموختی از بی ادبان… وقتی روابط و باورهای فاجعه بار پدر و مادرم را دیدم، این خواسته درون من شکل گرفت که نمیخواهم مثل آنان زندگی کنم و نمی‌دانی این تضادها چه انگیزه غیر قابل وصفی در من ایجاد کرده بود…

      در این دو ماهی که رو خودم نان استاپ کار کردم، همه چیز تغییر کرد، الان باورت نمیشه که چه رابطه رویایی با خواهرم دارم، همین دیروز بود که کاملاً هدایتی برای اولین بار شروع کرد درمورد خدا باهام حرف زدن… منم از اعماق وجودم آن خدای سراسر عشق و مهربانی را برایش توصیف میکردم و هردویمان زار زار از شوق خدا اشک میریختیم. این را دیگر باور نمیکنم که چطور روابطم با برادرم اینقدر عالی شده… سال های سال من و برادرم در آستانه قتل همدیگه پیش رفتیم و خدا رحم میکرد… واجعه به تمام معنا بود… ولی هم اینک چقدر همدیگر را دوست داریم و به هم عشق میورزیم… چقدر عزیز و محبوب شده ام… ولی ولی کاری به پدر و مادر مشرک و ازخدا بیخبرم ندارم… هرچند که مدت هاست که با آنان بهتر شدم و با کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت شان دیگر از آنان کینه ای ندارم و باهاشون در صلحم… بارها و بارها آنها را تشویق به تغییر و عشق کردم ولی متأسفانه مدارشون پَرته و فایده ای نداره… مهم خودم و امر خدای خودمه… من از مشرکان و کافران تبعیت نمیکنم حالا هر کس که میخواهد باشد… پدر… مادر… همسر… فرزند… دوست…

      خودم رو درگیر مدار و فرکانس افراد ناخواسته نمیکنم اصلا… آنچنان نتایج شگفت انگیزی گرفتم که هنوز خودم هم باورم نمیشه….

      خدا رو بی نهایت شکر بابت روابط عالی پدر و مادرت، بابت عشقی که بینتون در جریانه و خدا رو بی نهایت شکر کن بابت این نعمت و قدرشون رو بدون، و بدان که خیلی ها ازین نعمت محروم اند و آرزوی پدر و مادری مهربان و الهی دارند… البته این رو هم بگم که الان با داشتن عشق خداوند، هیچ کمبود محبتی را احساس نمی‌کنم و دیگر حسرتی نمیخورم… یکی از قویترین باورهای من که از بچگی همراهمه، اینه که روابط بینظیری و رویایی ای رو تجربه خواهم کرد، و هیچ شکی ندارم که رابطه عاشقانه ای مثل استاد و مریمی در انتظارمه، و چه بسا بهتر و زیباتر و ذره ای شک ندارم در این موضوع…

      نوشتار های سراسر خداگونه ات را با عشق دنبال میکنم، سر فرصت بقیه کامنت های بینظیرت رو میخونم عزیزم…

      خیلی دوست دارم دختر خوش قلب و مهربون….

      این حد از پیشرفت و ثابت قدم بودن در این ره سراسر توحیدی است را، از ته دلم تحسین میکنم

      یگانه معبودم را سپاس بیکران گویم بابت هدایتش از زبان تو

      در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی زهرای عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        Z گفته:
        مدت عضویت: 2689 روز

        سلام دوست خوبم

        چقدر حس خوب گرفتم وقتی گفتی که من تو خواب دیده بودم این متن رو برای کسی مینویسم

        چقدر خدارو سپاسگزارم که با نوشته من هم فرکانس شدی

        سپاسگزارم برای هدایت خداوند، هدایتی که همیشهههههه هست همیشه

        چقدر خوشحالم که با خودت به صلح رسیدی

        واقعا اشک تو چشمام جمع شد از نوشته ات

        سپاسگزارم که برام یاداوری کردی که باید قدر بدونم باید بیشتر عشق بورزم و دوست داشته باشم.

        لذت بردم که با خدایت به هماهنگی رسیدی عشق خدا رو در دل احساس میکنی

        با خدا باش و پادشاهی کن

        واقعا همه چی همینه خدا.

        این تضاد زندگی نوید دهنده یه زندگی سرشار از عشقه سرشار از زیبایی و امیده

        قطعااااااااا با عشقی که به خداوند داری عشق هایی رو وارد زندگیت میکنه که امده اند بی بهانه به تو محبت کنند از بی نهایت دست

        عشقی رو از دوستی مهربان، خواهر گل و عزیزت، برادر خوبت و…. تجربه میکنی

        و قطعا در زمان و مکان مناسی به عزیزدلی هدایت خواهی شد که بی قید و شر ط بهم عشق خواهید ورزید و یک رابطه ای از عشق و مودت الهی تجربه میکنی

        و فرزندی خواهی داشت صالح و نیکو، فرزندی تمام عیار از هرلحاظ را تربیت میکنی

        و الگوووووووووییی از بهترین روابط عاشقانه با خدا، خودت، همسر، فرزند، پدر و مادر و خواهر و برادر و تمامیییییییی ادم ها خواهی شد.

        این خواسته ای که با تمام وجود داری رو با عشق زنده نگهش دار و مطمئن باش به فراتر از خواسته ات هم خواهی رسید.

        و حالا فرض کن دوماه در این مسیر ثابت قدم بودی و انقدر عالی کار کردی سه ماه دیگه 6 ماه دیگه و یه سال دیگه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو تجربه خواهی کرد

        قلبت زیبایت و وجود خداگونه و ارزشمندت را دوست دارم

        تو را به پادشاه عالم میسپارم و برایت از دستان خودش بینهایت عشق و خوشبختی سلامتی و ثروت خواستارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • ناشناس گفته:
          مدت عضویت: 2386 روز

          سلام و درود خداوند مهربانی ها بر زهرا عزیزم.

          نمیدانی موقعی که پیامت را دریافت کردم، چقدر اشک شوق بر گونه هایم جاری شد… چقدر انگیزه و ایمانم بیشتر شد… چقدر قلبم آرام و مطمئن شد… خدایم را بی نهایت سپاسگزارم که از زبان تو با من سخن گفت و مژده رسیدن به خواسته های قلبی ام را داد… خدایا شکرت که به زهرای خوش قلب الهام کردی… از اعماق وجودم تحسینت میکنم که به نداهای خدا گوش کردی و آنچه را که می‌گفت برایم مینوشتی… نوشتار تو، در حقیقت نامه خدا بود به من… چقدر خوشحال شدم از خواندن تک تک کلمات امیدبخش و خداگونه ات…

          زهرای عزیززززززم تو فوق العاده دختر و با این روندی که داری حرکت میکنی و پیش میری، یقیناً اتفاقات و زندگی سراسر خوشبختی بزرگتری در انتظارته… شاید خودت متوجه نشی که چقدر عالی داری پیش میری…چقدر عزیز و ارزشمندی… چقدر نیرومند و بزرگی… مرسی از اینکه اینقدر خوشحالم کردی.. راستی خوب که یادم اومد… این دو قسمت اخیر منو متوجه یک تضاد از خدا خواسته کرد، کامنت های بچه دیگه منو به شدت وادار و تشویق کرد که یادگیری زبان انگلیسی رو جدی بگیرم و برم سراغش… راستش من سال ها فیلم و مستند زبان اصلی میدیدم، لحجه آمریکن خوبی دارم، حتی لحجه ایتالیایی و چند زبان دیگم خوبه، کلا تو یادگیری زبان خیلی خوبم ولی همش یادگیری کامل زبان انگلیسی رو به تعویق مینداختم. میخواستم لطف کنی برام توضیح بدی که به چه شیوه و فرآیندی زبان انگلیسی رو مسلط شدی؟ میدونم که بی نهایت راه هست ولی میخام از دیگران الگوبرداری کنم و باورمو قویتر کنم. می‌خوام در ساده ترین و کوتاه ترین زمان ممکن زبان انگلیسی رو مسلط شم چون در آینده نزدیک برای رشد کاریم حتما لازمش دارم و از واجباته.ممنون میشم از خودت بگی که به چه روش ها و در چه مدت زمانی یادگرفتی.

          سپاس بیکران عزیزم

          دوستت دارم دختر دوست داشتنی و مهربون

          امیدوارم در آغوش خداوندگار عشق و مهربانی، همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشی عزیزم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            Z گفته:
            مدت عضویت: 2689 روز

            سلام دوست عزیزم

            چقدر خوشحالم که خداوند مهربانی ها اشک هایی نوید دهنده عشق بینهایت و خدایی را از چشمانت جاری ساخته

            چه اشکی بالاتر از اینکه بخاطر خداوند بر گونه ها سرازیر شود مگر بالا تر از این اشک هم داریم؟

            خدارا هزاران بار شکر که نامه خدا را دریافت کردی که با او حرف زدی

            خدا به راحترین روش به ما جواب ها را میگوید

            اگر و تنها اگر از خود مقدسش بخواهیم.

            خدایا شکرت

            درمورد زبان انگلیسی هم شاید هنوز به سطح خیلی عالی نرسیده باشم ولی در همین حدی که ماجرا رو میفهمم و میتونم به یه فیلم و داستان و کتاب مسلط باشم

            من قبلا کلاس زبان میرفتم ولی یه مدت رهاش کردم، بعد از اون هم با دیدن فیلم خیلی لغات برام تکرار شدن و به یادم اومدن، و الان هم با همین روش پیش میرم.

            لغات خیلی جدید هم از یک فیلم رو مینویسم تا بیشتر به خاطرم بمونه.

            برات از خداوند رزاق خوشبختی نعمت سلامتی و ثروت و عشق و عشق و عشق میخوام

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        Beh Afarin گفته:
        مدت عضویت: 1915 روز

        سلام دوست خوب و قدرتمند و شجاعم..

        نمیدونم چطور شد که به این کامنت کاملا جسورانه برخورد کردم..

        نمیدونی جقدر تحسینت کردم که جسارت این تجربات رو داشتی..

        فقط آیا میدونستی اصلا این جملات اصلا برای من تازگی نداشت؟؟

        میدونستی استاد بارهای بار از رابطه ی بد پدر و مادرشون با هم گفتن؟؟

        من این مدت که دارم تو سایت میگردم و دونه دونه فایلا رو نگاه میکنم،استاد بارها از اینکه رابطه یپدر ومادرشون با هم اصلا خوب نبوده گفتن..

        حتی تو یه فایل مصاحبه گفتن که تو سن 10 سالگی به مادرشون گفتن که از پدرشون جدا بشه..

        استاد میگفتن که تمام دوران بچگیشون بدون استثنا کابوس میدین..

        ولییییییی چی شد؟؟؟

        الان بی نهایت سپاسگزار پدرشونن..

        چون این تضادها باعث شده اینقدر موفق باشن..

        الان این حد از صمییمیت رو با فرزندشون داشته باشن..

        الان این رابطه رویایی رو با عزیز دلشون داشته باشن..

        دوست خووووبممم مطمن باش این هدایتم به این دیدگاه و یادآوری زندگی گذشته استاد قطعااا هدایت پروردگار بوده برای شمااا..

        مطمنمم مطمنممممم که زندگی آینده ی شما هم مافوق رویایی میشه..اگر ادامه بدین..

        موفق تریییین باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • ناشناس گفته:
          مدت عضویت: 2386 روز

          سلام و درود بیکران خدا بر به آفرین عزیزم. نمیدانی از موقعی که نوشتار تو و زهرای عزیز رو خوندم چقدر در خودم فرو رفتم و در خلوتی در دشت گریه کردم…

          هر فایل، کامنت، و اتفاقی برای من پیش میاد بدون شک هدایت و پیام خداست برای من؛ این یک باور بسیار قویست که مدتیه در من شکل گرفته.

          دقیقا یادآوری زندگی گذشته استاد برای من یک پیغام بسیار بزرگ برای من بود… شاید خودت فکر کنی که صرفا یک کامنت ساده گذاشتی ولی خداوند به وسیله تو در آن سوی زمین بهم نوید و مژده بزرگی داد… میبینی سیستم هدایت خداوند چقدر دقیقه؟!…

          من هم بارها این موضوع تضاد های خانوادگی و رنج های استاد در فایل هاشون دیدم و شنیدم، ولی اصلاً برای من عجیب و تازه نبود… چرا که من خودم زندگی به مراتب سخت تر و وحشتناک تری نسبت به استاد داشتم… مثلا هر شب کابوس های جنون آمیز میدیدم… کابوس های که بارها در سرحد مرگ منو پیش میبرد..یکی از دلایلش کودک آزاری های شیطان صفتانه پدر و مادرم بود.پدرم از همان ۶ سالگی تا دوران نوجوانی بارها به شکل سنگ دلانه ای منو کتک می‌زد و شکنجه میداد… منو خورد و مسخره میکرد… همه فامیل و آشنایان به پدر و مادرم میگفتند کاش میلاد پسر ما بود ایقدر که این پسر مهربون، مودب و خارق العادست… بهترین درس و استعداد رو در شهر و منطقه داشتم و با اختلاف بهترین بودم، ولی با گذشت زمان و سرکوب ها و تضادها روح و روانم خسته و مجروح شد… پدرم همیشه مادرم را میزد و تهدید میکرد، منم به جای تمرکز بر درس و علایقم، ترس و عذاب نمیذاشت تا صبح بخوابم…

          از ۱۲ سالگی خودم بصورت خودجوش شروع به خواندن قرآن کردم تا کلام و قانون خدا رو بفهمم،ولی پدر و مادرم بارها منو منع و مسخره می‌کردند که تو بچه ای و چیکار به این حرفا داری… یادمه بارها کتابهای و مجلات علمی و نجوم میاوردم خونه تا با عشق مباحث علمی و پژوهشی مورد علاقمو بخونم، ولی هر بار پدرم دعوام میکرد که به جای این چرت پرتا فقط درس بخون و نمره بیست واسم بیار. چند سال بیماری های خطرناک روحی گرفتم و حتی به افسردگی شدید مبتلا شدم.. دوست خوبم قضیه هولناک تر از آنست که در مخیله دیگران بگنجد… ولی خدایی همیشه درونم زنده بود که صدایم میزد و مرا به آغوش خودش فرا میخواند… تو فقط به من پناه بیار و از من بخواه آیا من برای تو کافی نیستم…

          این رنج و عذاب ها خواسته های بسیار بسیار عظیمی رو درون من ایجاد کرده بود… بیشتر هر کس دیگه ای… زندگی سراسر رفاه عشق و خوشبختی رو حق طبیعی خودم میدونم و خدا داره منو قدم به قدم به سمتش هدایت میکنه… می‌دونی، صدای خدا رو به وضوح درونم می‌شنوم که به تمام رویاهام میرسم اگر ادامه بدم و در چارچوب قانون خدا حرکت کنم…

          یکی از بارزترین نشونه ها برام اینه که، منم یک هدف بسیار والا مثل هدف استاد دارم… استاد توی فایل توحید عملی ۱ بود که گفتن از مرگ حتمی نجات پیدا کردن و اون روز بود که فهمیدن خدا نجاتش داده و رسالت بزرگی رو بهش الهام کرد.. من هم چندین بار از مرگ حتمی جسمی و روانی نجات پیدا کردم و در طی این چند سال اخیر متوجه رسالت بزرگی شدم که خدا به دلم انداخته… گاهی به خودم شک میکردم که من دیوانه ام بیخیال این این رسالت، ولی ندای محکم الهی بهم امر میکرد که این رسالتت هست و این رویایی که به دلت انداختم رو تا آخر دنبال کن… فقط همین رو بگم آنقدر سنگین و عظیمه که تا به حال هیچ کس در ایران و دنیا رو ندیدم که انجامش داده باشه و من میخام که اول نفر باشم که این کارو انجام میده. مثل استاد که در حوزه خودش اولین و بهترینه. به همین خاطر هیچگاه در موردش در سایت و یا جای دیگه حرف نزدم و نخواهم زد. تا زمانی که در چند قدمیش قرار نگیرم.. آره باور کن که خدا بوسیله من و تو و ماها میخواد جهان رو گسترش بده و غیر ممکن رو ممکن کنه… تو هم رسالتی داری در این جهان…

          میلیون ها سال نوری با هدف و ادای رسالتم فاصله دارم، رسالتی از جنس رسالت استاد… با الگو گرفتن از استاد و داشتن باورهایی مثل ایشون همه چیز ممکن و شدنیه… قدم به قدم…. تکامل …. تکامل … تکامل….. ایمان … عمل…. ایمان…. عمل… استمرار و ادامه دادن… کنترل ذهن… تمرکز و توجه…. سپاس گزاری و احساس خوب… توکل و هدایت……خدا خدا خدا خدا خدا…..

          این راه هیچ پایانی ندارد….

          یگانه معبودم را بی نهایت سپاسگزارم که از زبان تو با من سخن گفت و انگیزه ام را هزار برابر کرد… ایمان و باورم قوی تر شد… تحسینت میکنم که به ندای قلبت گوش و برایم نوشتی، تحسینی از جنس بی نهایت الهی

          میدونم این روزها مثل خودم، خواب و خوراک نداری و ۲۴ ساعته داری در این مسیر بهشتی حرکت میکنی… خدای درونم داره بهم میگه که تو بفرین عزیزم داری عالی تر از عالی پیش میری و خودت هم خبر نداری… بدون شک با این سرعت فرکانسی که تو داری پیش میری، به زودی به بزرگتر از آنچه که خودت هم انتظار نداشتی می‌رسی… خدا هم داره با زبان من به تو نوید اتفاقات ریز و درشت شگفت انگیزی رو میده که خودت هم باورت نمیشه … نوید ثروت، محبوبیت، آگاهی های عظیم کیهانی، سلامتی و تندرستی، دوستان بهشتی، عشق و روابطی سراسر عاشقانه، موفقیت و خوشبختی، آرامش و شخصیتی سراسر تسلیم و توحیدی…. منتظر اتفاقات خوب باش که دارن از راه می‌رسن…

          دوستت دارم دختر خوش قلب و دوست داشتنی…

          با قدرت ادامه بده که رویاهات منتظرتن عزیزم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            Beh Afarin گفته:
            مدت عضویت: 1915 روز

            دوست خوب و عزیز و خوش قلبم..

            با تک تک کلمات کامنتت مو به تنم سیخ شد..

            میدونم که هیچ وقت نمیتونم گذشته تو درک کنمم..

            ولییی همین که گفتین که قراره به هدف خیلی خیلی خیلی بزرگی برسی پرواااز کردددم..

            بهتتتت از ته دلم افتخار میکنم که این رسالتوو داری دنبال میکنی..

            حتم دارم حتم دارممم خداااااا خیلی دوستتت داره که اینجا هدایتت کرده..

            در ضمن وقتی که از زبان خدا بهم گفتی که منم خیلی موفق میشم دیگهه چشمامم پر از اشک شد..

            چقدددر خوبه که همههه ی ما حرف خدا رو بهم منتقل میکنیم..

            ممنونم ممنونم بابت تمام این نویدهایی که از طرف خداااا بهم رسوندی..

            خوشحححالتریییینم چون شماها رو دارممم..

            دوست خوش قلبم منم ته تنها تو رو بلکه تمام دوستای عباسمنشیم رو عاشقانه و از ته دلم دوست دارممم..

            ما یک خانواده ایممم..

            یک خانواده فوق العاده صمیمی..

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            Princess Ela گفته:
            مدت عضویت: 2425 روز

            میدونی چیه عزیز من

            دارم به این فکر میکنم که چقدررررر میتونه فرکانس قوی باشه چقدر میتونه روح به یگ روح دیگه قلب به یه قلب دیگه نزدیک باشه

            دارم به این فکر میکنم که کجای دنیارو دیدی که رفیق ها و هم دانشگاهی ها…بابا ما پاره ی تن خداوندمونیمممم

            ما تکه ای از خودشیمم

            ما جان همدیگه ایم

            میدونی چی دلمو لرزوند؟

            استادم که یه پست گذاشته بودن و داشتن از تمرکز روی نکات مثبت و زیبایی ها میگفتن

            آخ که من مردمممم برای این همه زیبایی

            خدای من

            من پرواز کردم برای

            اون بارونننن چقدرررررر بوی بارون رو با تمام وجود عززیزممم استشمام میکردم و حس میکردم

            آفرینم راس میگه نمیدونم چطور شد هدایت شدم اینجا

            اما عاشققققق این کامنت ب نظیرت شدممم

            یاد جمله ی آخر استادمون افتادم توی همون پست بی نظیرشون که انشالله همتونو اینجا میبینم

            ما خانواده ایمممم رفیق نازنینممم

            اصلا من عاشق اینم که میشینیم و کالا بدون هیچ نقابی میشینیم . از تغییراتمون

            از نتایجمون از آگاهی هامون

            از درک هر لحظهه بهتر وبهتر شدنمون

            به همدیگه میگیم

            به همدیگه نگیم میخوایم به کی بگیمممم

            ما متفاوتیممم

            اخ میلاد نازنینمممممم چقدر زیبا کعنای فوق العاده ی جکله ی استادغزیزم که توی پست گفتن را اجرا کردی که گفتن:: به هر چیزیییی توجه کنی به سمت آن هدایت میشوی ::

            و شما چقدررررر فوق العادهههههه توجه و کانون توجهت به سمت زیبایی هایست

            به سمتتتتتت قشنگی هاستتتتتت

            به سمت عشقههه و عشق ورزیدن

            معجزه میکنه میلاد عزیزمممم

            عشق ورزیدن معحزه میکنه

            دوست نازنینممم

            من عاشق اینم که لحظه لحظه پیشرفتتو ببینم

            بنویس از نتایجت

            بنویس از تک تک آگاهی هایت و پیشرفت هایت

            ممنونم که اینقدر جسارت داشتنی و نقاب را از روی صورتت برداشتی

            بی نهایت تحسینت میکنممممم برای این ادامه دادنت

            که رمزه رمزه

            برایت بهترین های بهترین ها رو میخوام دوست خوبم

            سپاسگذارم

            چقدر میتونه دقیق کار کنه

            آره جون کار جهان اینه

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2477 روز

    به نام خدا

    سلام

    چه روز با برکتی

    چه روز قشنگی

    این مهمونی چقد داره خوش میگذره

    اولش بچه ها مقاومت داشتن که بپرن تو آب ولی استاد رو که میدیدن و الگو قرار دادن تونستن بر ترسهاشون غلبه کنن

    هر کسی اطراف استاد باشه بر ترس هاش غلبه میکنه و میره تو دلشون

    اولش لوک به خودش گفت اگه عباسمنش تونسته بره تو آب دریاچه منم میتونم بعدش جوزف میخواست بپره گفت اگه برادرم و عباسمنش تونسته منم میتونم بعدش جیکوب پرید ولی آخرین نفر ترس داشت هنوز و خانم شایسته ازش پرسید نمیپری؟ گفت نه اما خیلی دوست داشت بپره و یه جورایی نگاه حسرت وار داشت اما هنوز ترس هاش داشت بر اون غلبه می کرد تا زمانی که بالاخره تصمیم گرفت بپره چون وقتی شجاعت بقیه رو دید ایمانش قوی تر شد و بر ترسش غلبه کرد

    درسی که داشت برای من اینه که به جای منتظر ماندن و کاری نکردن الگوها رو ببینم و باور کنم که اگر بقیه تونستن منم میتونم فقط باید حرکت کنم شجاعت داشته باشم

    استاد چقد لذت میبره داره با بچه ها شنا میکنه میبرتشون زیر کلبه باهاشون مسابقه میده و بهشون انگیزه میده که اونها هم میتونن از توانایی هاشون استفاده کنن بر ترس هاشون غلبه کنن تا لذت بیشتری ببرن

    صد در صد این تجربه بهشون کمک میکنه برای غلبه بر ترس های بعدی و این تجربه رو که به یاد بیارن ایمانشون قوی تر میشه

    ما هم اگه به یاد بیاریم که زمانی غلبه کردیم بر ترس هامون دیدیم که هیچ اتفاقی نیفتاده جز اینکه رشد کردیم پیشرفت کردیم و بهمون کمک میکنه که انگیزه بگیریم برای غلبه بر ترس های جدید

    این بچه ها وقتی از پرادایس برن بیرون با کوله باری از عزت نفس و احساس ارزشمندی و لیاقت میرن و به خودشون میبالن

    خیلی هم درس دارن برای ما

    از فرصت استفاده میکنن برای لذت بردن برای شادی

    درس این قسمت برای من غلبه بر ترس ها بود

    پیدا کردن الگوهایی که تونستن موفق بشن و بر ترس هاشون غلبه کنن

    من هر چیزی رو که بخوام الگوش رو ‌پیدا کنم میبینم که استاد عباسمنش اون فاکتور رو داره هر چیزی

    غلبه بر ترس ها

    ثروت روابط سلامتی مهاجرت راحت انجام شدن کارها آرامش آزادی زمانی مالی مکانی عمل به الهامات

    چند روزیه دارم از تمرین اهرم رنج و لذت نتیجه خوبی میگیرم. وقتی متن قسمت دو ثروت ۱ نسخه جدید برام ایمیل شد و خوندم تصمیم گرفتم ازش توی چند تا موضوع استفاده کنم و دیدم که چقدر عالیه مثلا برای ورزش کردن سحرخیزی و تازه دارم میفهمم چطور عمل میکنه این اهرم. چون قبلا توی قسمت عقل کل در موردش خونده بودم ولی درست درکش نمیکردم. الان با اینکه فقط متن جلسه رو خوندم با توضیحاتی که استاد توی قسمت های قبلی زندگی در بهشت داد دارم بیشتر درک میکنم

    چند روزی بود کامنت نذاشته بودم توی سریال و ذهنم داشت میگفت تو الان باید توی دوره ثروت ۱ در حال کامنت نوشتن باشی نه سریال پس فقط نگاه کن کامنت نذار یه جورایی مقاوگت داشتم تا اینکه گفتم نه من مینویسم و به یاد آوردم وقتی کامنت مینویسم چقد تاثیر داره و چقد کمک میکنه به خودم برای بهتر درک کردن و جا افتادن قوانین و درس هایی که هر قسمت داره

    پس من کامنت خودم رو مینویسم و صبر میکنم که تکاملم طی بشه

    هر چند خیلی خیلی دوست دارم توی دوره ثروت باشم چون میدونم خیلی نیاز دارم بهش اما منم مث این بچه ها باید از هر فرصتی برای رشد برای لذت بردن استفاده کنم

    من درخواستش را به خداوند میدم و اجازه میدم جریان هدایت من رو هدایت کنه

    خدا رو شکر میکنم به خاطر سریال زندگی در بهشت که داره بهم کمک میکنه که بیشتر به احساس خوب خودم اهمیت بدم

    قضاوت و نظر بقیه رو کنار بذارم

    کانون توجهم رو کنترل کنم

    به نکات مثبت هر چیز توجه کنم

    وجه مثبت انسانها رو ببینم و تحسین کنم

    من تعهد میدم که این منم دارم اتفاقات زندگیم رو با کانون توجهم رقم میزنم من با باورهام دارم زندگی خودم رو خلق می کنم

    من به هر چی توجه کنم از اساس همون چیز وارد زندگیم میشه

    دوست ندارم خیلی حرف های قلمبه سلمبه بزنم دوست دارم عملگرا باشم و هر آنچه که همین الان توی این مداری که هستم رو بهش آگاهی دارم عمل کنم همین یعنی نمیخوام اطلاعات جدید به خودم اضافه کنم در صورتی که به آگاهی های قبلی عمل نکرده باشم این برای من سمه خط قرمزه

    من همین که باور کنم دارم با توجه کردن زندگیم رو خلق میکنم کمک بزرگی به خودم کردم

    وقتی کامنت میذارم خیلی به خودم کمک میکنم یکی از راههای توجه کردن به نکات مثبت همین کامنت نوشتنه خیلی دوسش دارم من رو از حاشیه دور میکنه و به اصل نزدیک تر میکنه

    خدا رو شکر میکنم به خاطر این فضایی که برای رشد و پیشرفت توی سایت هست

    سپاسگزارم استاد عزیزم که درس های زیادی به ما دادی و انگیزه ای هستی برای حرکت به جلو

    ممنونم خانم شایسته به خاطر وجود ارزشمندت

    از دوستان عزیز ممنونم به خاطر کامنت های پر از نکته شون

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  5. -
    بارانا گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    سلام به دوستای عزیزم من وقتی از خواب بیدار شدم و رفتم داخل سایت واقعا شگفت زده شدم و این فایل نظر منو جلب کرد که حتما ببینمش واقعا این فایل یک ترس خیلی بزرگی که من از بچگی تا به الان داشتمو تو وجودم کشت دیگه ازش اونقدا نمیترسم و اون ترس از اب بود به خاطر فیلم ترسناکی که من تو بچگی دیدم بود، من حتی از استخر میترسیدم و از تمساح هم خیلی میترسیدم این فایل و حرفایی که استاد عزیزم تو فایلای قبل گفته بودن که حیوونا به ما کار ندارن وبا ما دوستن اگر که ما با محیط اطرافمون هماهنگ و دوست باشیم و نکته دیگه این که من از خدا درخواست کردم که این ترسو تو وجودم بکشه و اون با قانون تکامل این کارو برام انجام داد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سید صادق طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    سلام به شما استاد عزیز و مریم خانوم عزیز ومهمونای عالیتون من لذت بردم از این همه زیبایی

    و این که بااین همه ثروت چقد راحت از تفریحات ساده و پیاز چال لذت میبرید

    ولی باور کمبود وبی انگیزگی من میگه میشه ثروت نداشت و همینطور لذت برد

    چون رسیدن به ثروت برام خیلی سخته

    به خاطر همین دوره ثروت یک رو خریدم و دوباره که شما آبدیت کردین من مثل بچه ها دارم ذوق میکنم

    میگم من می خاستم وخدا به توسط دستش که استاد وعزیز دلش هست منو هدایت میکنه

    شما با نشون دادن این سریال عالی خواسته زندگی و سفر و مهمتر از همه خرید Rvرو در من ساختید که نهایت شکر رو به جا میارم

    ولی باور کمبود و حسادت من میگه سید میخاد پول در بیاره وسایتش پر بازدید بشه که این کارارو میکنه

    منم منطقی میکنم و میگم اگه سید توانسته منم میتونم وجدااز اون بودن سید در آمریکا برای من لذت بخشه چون میرم همسایه میشم باهاش لذت میبرم خوش می گذرانم باهاش واز تجربیاتش استفاده میکنم

    من عاشق ابتنی هستم ومیخام منم یک چشمه عالی داشته باشم

    من بچه جاده ساوه هستم وچون بیابانی و گرم وکویری هستش اکثر خاسته هام مثل استاده

    اینو به فال نیک میگیرم و استفاده میکنم ازش

    رابطه با دوستانتون عالیه

    و این حس مسئولیت پذیری بچه ها

    آوردن نوشیدنی توسط پدر خانواده خیلی حس عالی و شادی برای من داشت

    من میخام تو امریکا ببینمت استاد واز دوستی باهات لذت ببرم سپاس از شما وخانواده عالیه عباس منش😍😍😍😍🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2702 روز

    ساعت 7.00 بوقت اروپا

    صبح یک روز آفتابی

    نشستم روی نیمکت روی تراس

    ترکیب صدای آبشار و پرنده ها دیوانه کننده ست

    طراوت و شادابی و تازگی هوای بکر صبحگاهی

    پرتوهای نور خورشید لابلای درختان پرادایس کوچیک و اور گرین خودمون

    تراس بهشتی مون

    آسمان ابی

    ماشین های تسلایی ک رد میشن از جاده و بهم نوید فراوانی نعمت و ثروت رو میدن اونم ساعت هفت صبح یک روز آفتابی

    هواپیمایی ک از آسمون ابی گذشت و شیار ب جا مانده ش روی آسمون ابی مونده و منو محو زیبایی خودش کرده

    بوی نم درختان و برگ‌ها در هوای بکر صبحگاهی

    اوممممم

    لطافت و تازگی هوای بهاری

    صدای بال زدن پرندگان در دل سکوت اول صبح

    کوهپایه های سرسبز و سر ب فلک کشیده در مقابل چشمان زیبام

    اینجا قطعه ای از بهشت است

    Welcome to Norway 🇳🇴

    غرقم در اینهمه زیبایی

    محوم در اینهمه زیبایی

    که یهو این فایل هم اومد رو سایت و گل بود به سبزه نیز آراسته شد

    من اشک شوق و شادی و ترکیب خنده و گریه لو باهمدیگه و همزمان وسط این فایل تجربه کردم

    اونم اون قسمتی که استادمون چقدر با بچه ها بچه میشه و باهاشون همبازی میشه

    یاد پیامبرمون افتادم ک دقیقا همین رفتار رو با بچه ها داشت و ب اطرافیانش هم سفارش می‌کرد با بچه ها بچه باشن و همبازی شن

    خدای من

    رب من

    خالق من

    سبحان الله

    سپاسگذارم ازت استاد بابت وجودت

    بابت بودنت

    بابت اینکه هستی تو زندگیم و برجسته ترین الگوی زندگیمی

    سپاسگذارم ازت ک بهم یاد میدی با بچه ها بچه گانه رفتار کنم

    سپاسگذارم که مثل پیامبرمون اسوه حسنه هستی برای من و هزاران انسان دیگه در اقصی نقاط کره زمین

    ایران ، استرالیا ، نروژ ، کانادا ، امریکا، افغانستان، ترکیه و خدا میدونه جاهای دیگه رو ک من بی اطلاعم ازشون

    خدا رو سپاس میگم ک شما رو فرستاده و الگو قرار داد برای من و هزاران انسان در جهان

    چقدر رفتارتون با بچه ها منو یاد پیامبرمون انداخت خدای من

    چقدر ب بچه ها احساس شجاعت و جرات و قدرت میدین اینا همه برای من ساعت‌ها درسه

    چقدر تمرکزتون روی نکات مثبت بچه ها هست

    چقدر توانایی اینو دارین ک با هر سن آدمی وقت بگذرونین

    اینو از اعضای سایت میشه فهمید ک از بچه های شونزده هفده ساله عضو سایتن تا مردان و زنان شصت ساله و از خودتون بزرگ‌تر

    چقدر احساس رهایی و وابسته نبودن ب فرزندتون رو میشه احساس کرد در این فایلا

    چقدر با بچه های دوستتون مثل فرزند خودتون رفتار میکنین

    از امکانات تفریحی تون در اختیارشون میزارین و ازینکه دارن لذت میبرن خوشحالین

    چقدر در مورد رفتن ب دل ترس‌ها این بچه ها درس دادن بهمون

    چقدر لذتبخش و آشنا بود اون جنس اعتماد بچه ها ب شما دقیقا از همون جنس اعتمادی ک من خودم ب شما کردم با تمام وجودم یک روز

    و با بند بند وجودم متعهد شدم که پذیرفتم ک هرچی عباسمنش میگع وحی منزله و این هست و جز این نیست

    اگر من نتایج دلخواهم رو هنوز نگرفتم و نمیگیرم مشکل از عباسمنش نیست مشکل از محصولات و دوره های عباسمنش نیست مشکل از قوانین جهان نیست بلکه مشکل از کانون توجه منه ، باورهای منه ، دیدگاه منه

    تا همین الانشم کلی ازین اعتمادم نتیجه گرفتم و با تمام وجودم راضیم از زندگی الانم خدارو هزاران بار شکرررر

    چقدر هوس یه آب تنی تو آب ولرم کردم 😍

    زیبایی پرادایس شما رو هم ک نگم براتون

    من ملدم یعنی

    Welcome to paradise

    خونه ای که روی آب بنا شده

    دقیقا از زیر خونه ما هم آبشار روانه استاد و الان با صدای شرشرش دارم کامنت مینویسم ‌ احتیاجی ب موزیک لایت ندارم شکرررر

    چقدر برای مهمانانتون غذای ساده ای درست

    کردین استاد دقیقا از همون غذایی ک خودتون همیشه میخورین

    و چقدر لذت بردن مهمانان عزیزتون

    چقدر لذت بردم از اینکه Jacob با این سن یوتوبر هست و حتما کسب درآمد هم میکنه ازین طریق

    چقدر اون رقص زیر نور چراغ قوه Josef باحال بود 😍

    راستی استاد اسم Josef رو نروژی ها هم دارن با این تفاوت که چون نروژی ها j رو y تلفظ میکنن میشه همون یوسف خودمون

    واقعا این ترس‌هایی ک ما داریم در مورد رفتن به جاهای جدید اینا همش واهیه !

    چقدر خوبه ک از بچه ها هم درس میگیرین

    وقتی که حرکت می‌کنیم تازه میفهمیم خودمون رو محروم کردیم از تجربیات زیبا بخاطر ترس‌هامون

    هرچقدر بیشتر آدم میره تو دل ترس‌هاش میفهمه که ترس ها واهی اند

    خدایا کمکم کن بر ترس‌هام غلبه کنم که بقول یکی از شاگردان تون ک میگفت تا نری تو دل ترس‌هات تا عمل نکنی به الهاماتت هیچ اتفاق خاصی نمیفته

    چقدر رابطه این چهار تا برادر با هم فوق العاده ست

    چقدر خوب بهم کمک میکنن با هم خوبن و همکاری میکنن با هم

    God bless America

    اون قسمتی که از الکوبرداری گفتین اتفاقا نشانه امروز منم همین بود فایلی با موضوع الکوبرداری

    راستی استاد ممنونم ک کامنتامو لایک میکنین واقعا خیلی انگیزه م بیشتر میشه وقتی روند تکاملیم رو میبینم از دیدن کامنتام

    چقدر کار خوبی کردین ک ب پرادایس ما هم یه صفایی دادین در اون آخر فایل و پرادایس هم بهتون اون پیاز چال خفن رو داد و انقدر بچه ها خوششون اومد

    بازم تشکر میکنم بابت تهیه این فایلا و گذاشتن اونها رو سایت در بهترین زمان ک اول روز هست و فرکانسهامونو با این فایلا تنظیم می‌کنیم و روزمون رو میسازیم باهاشون هرروز

    سپاسگذارم واقعا

    حکایت همچنان باقیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2425 روز

      سلامممممم بر عشق من

      خواهری محشر من

      جیگر من

      میدونی میدونی چقدرررر عاشقتم هم قدمی من

      واییییییی پرواز کمهههه

      من بال ها دراوردممم برایییی بهشتی که درونشیییی

      براییی اون ابشار بی نظیری که درست کنار خونتون داره بهت عشق میورزه

      برای دونه دونه اون ابرای پفکییییی که چقدررررر پرادایس گونه کرده بهشتت رو

      میدونی که همیشه باهاتم

      و عاشقتم

      چقدرررررر زیبا بود دیشب

      چقدررررر خوش گذشتتت چقدررررر پرواز کردممم

      من عاشققق طلوع نور زیبای ربم هستم و خدارو هزاران باذشکر که عشقش را نثارمون کردد

      عاشقتم هلنای من

      و بی نهایت ازن نگاه زیبابینت را تحسین میکنم

      اره من عاشق تحسین کردنم

      عاشق عشق ورزیدن

      عشق خود خود خداستتت

      تحسینت میکنم برای این متعهد بودنت برای این کدبانو بودنت

      تحسینت میکتم برای این بی نهایت فوق العاده روی خودت کار کردنت

      تحسینت میکنم برای این بهشتی که برای خودت ساختی

      تحسینت میکنم برای این تمرکزت روی نکات مثبت

      تو اومدی که بهم بگی نازنین الهامم عشقم

      دنیا پر از فراوانی و ثروته اومدی بگی جهان و خداوندم عاشققق اینکه من به هر چیزی که میخوام برسم که ثروت باشکوه ترینه

      من عاشق اینمممم که ثروت خود خداست و ثروتمند نزدیکترین کس به خداست اخ من دیوانه همین نزدیکی ام

      اومدی بهم بگی نشانه ی ربم وه اگه به هلنام میشه

      پس میتوان داشت به منم میشه

      عاشقتممممم

      خدایاشکرتتت برای وجودت

      خدایاشکرت

      من به خودم افتخاز میکنم به خودم

      که چقدر زیبا روی خودم کار کردم که مدارم بالاتر رفته که تورو پیدا کردم عشق منِ

      عاشقتممممممم

      عاشقتمِو بی نهایت برات بهترین ها و بی نهایتتتتت برات فوق العاده ترین لذت ها و ثروت ها رو میخواهم

      از طرف من از روی ماه فرشته ام که اونم تمرکز روی داشته هاست ببوس عزیزدلم😉😉😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد علی محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 2951 روز

      خیلی خدا رو شکر میکنم که استاد همه ی کامنت ها رو میخونه و اون هایی که خوشش میاد رو لایک میکنه

      آدم تکلیفش روشن هست که چه کامنت هایی رو از چه کسایی بخونه تا ورودی های مثبت وارد ذهنش بشه .

      و اینکه از اعتماد به استاد حرف زدید خیلی درس توش بود و متشکرم از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3396 روز

    بنام خداوند جان بنام آنکه جان داد و آنکه که مهر داد …..

    وااااایییییی اصلا دیوانه شدم من با دیدن این قسمت بابا چقدر باحال بود چقدر خوش گذشت من که واقعا توی اون فضا بودم و اصلا احساس نکردم دارم ویدیو نگاه میکنم.خیلی باحال بود.ترس اولیه بچه ها برای پریدن توی آب طبیعی بود ولی جسارتشون رو تحسین میکنم اول با برادر بزرگتر شروع شد چقدر خوششون اومده بود از محیط و آب .چقدر بهم احترام میذاشتن بچه ها من ندیدم یکبار حتی به شوخی همدیگه رو اذیت کنن آب بپرن و بهم کمک میکردن و دست همدیگه میگرفتن تا برسن به تیوپ.وای اصلا همه چیز اونجا معجزه بود خدای من.بچه ها آواز میخوندن و شاد بود و به قول استاد از هر فرصتی استفاده میکردن تا لذت ببرن.

    استاد هم همچنان در حال اعتماد دادن به بچه ها و مقابله کردن اونها با ترسهاشون با موانعی که نمیذاشت اونجور که دلشون میخاد لذت ببرن.واقعا تک به تک ثانیه های فیلم برام درسهای زیادی داشت.کلی خندیدم به بازیگوشی هاشون و خیلی لذت بردم از ارتباطی که بین بچه ها و بین پدر و بچه ها بود.واقعا تحسین برانگیز بود .. مرحبا و درود به این خانواده ی بی نظیر گرچه بازهم به اصل در جهان هر چیز چیزی جذب کرد ((گرم گرمی را کشید و سرد سرد قسم باطل باطلان را می‌کشند باقیان از باقیان هم سرخوشند ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند)) میرسیم.از اونجایی که خودتون اینقدر عشق دارید وو اینقدر بی نظیرید همیشه مهمانان شماهم آدمهای بی نظیری خواهند بود.این یه قانونه.

    چقدر اون بچه ها مراقب وسایل بودن نمیذاشتن تیوپ ها لحظه ای دور بشن از هر چیزی درست استفاده میکردن.و یک چیز دیگه که خیلی برای من جالب بود و لازم دونستم که بگم با اینکه بچه ها ممکن هست از بهترین گوشی ها یا لپ تاپها استفاده کنن اما به جای بازیهای کامپیوتری و بازیهایی که میتونستن هر کدوم روی گوشی هاشون بریزن و بشینن یه گوشه بازی کنن از یه توپ و دوتا راکت چطوری لذت میبردن!!!چطوری با هیجان فریاد میزدن چطوری از شنا لذت میبردن واقعا داشتن چنین بچه هایی جای سپاسگذاری فراوان داره احترام خاصی که بینشون بود رابطه ی خوب و فوق العاده ای که باهم داشتن.بچه ها از کوچکترین لحظه ی بودن در پارادایس نهایت لذت روو مبردن و این برای من خیلییییی ارزشمند بود .روشن کردن آتیش و رقص توی نور چراغ قوه خوردن پیازهای هیولا توی آتش مطمئنم یکی از بهترین تجربه هاشونه .واقعا آدمهای بی نظیری هستن و اگر که نزدیک بودین حتما دعوت میکردم همگی به منزل ماهم بیاین درسته منزل ما مثل پارادایس نیست ولی سعی میکردم بیشترین لذتها رو ببرن و تمام تلاشمو میکردم بهشون خوش بگذره.

    کاش از تک تک اتفاقات زندگیمون خوشحال باشیم از کوچکترین چیزها لذت ببریم و شاد باشیم.من دنبال تقویت باورهای ثروت آفرین بودم و سپردم به نشانه ی امروزم وقتی ویدیو رو دیدم پیامد اون ویدیو این بود که شاد باش همین ….و حالا دارم سعی میکنم فقط لذت ببرم شاد باشم و باورهامو تقویت کنم.واقعا شادی انرژی فوق العاده داره که از چیزهای کوچیک شروع میشه و وقتی با اتفاقات کوچیک خوشحال بودی اتفاقات بزرگتر و خوشحال کننده تری میان سراغت و اینجوری روند زندگیت بهتر و با کیفیت تر میشه.

    خیلی خیلی دیدن این ویدیو به من نیرو انرژی داد و انگیزه ی منو برای رسیدن به هدفهام بالاتر برد.خیلی خیلی از طرف ما به این خانواده دوست داشتنی تبریک و خوش آمدید بگین و بهشون بگین که خیلی دوستشون داریم.

    به امید روزهای شادتر و پر انرژی تر….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  9. -
    سامان ۷۷ گفته:
    مدت عضویت: 2141 روز

    سلام استاد عباس منش عزیزم

    سلام مریم خانوم شایسته گرامی.

    سلام مهمونای خارجیمون .

    چقد لذت بخشه دوستی بین دو فرهنگ متفاوت .

    واقعا اینجاست ک آدم بهش میرسه بنی آدم اعضای یک پیکرند .

    همه ما قطعه ای جدا شده از روح خدا هستیم

    خداوند از روح خودش در همه انسانها دمیده .

    در هرجای دنیا باشی فرق نداره تو پاره ای از خدایی.

    خدایا عاشقتم ک همه چیز و همه کس از خودت هستن .

    خیلی دوستون دارم

    حس خیلی خوبی دارم استاد عزیزم خواستم این احساس خوبم رو با شما ب اشتراک بذارم .

    راستی استاد عزیزم سری فایلهای آرامش در پرتو آگاهی رو یه مدت بکوب گوش دادم

    فوق العاده هستن دوستانی ک نظر منو میخونند و اون فایلها رو گوش ندادند امیدوارم در مدار فهم آگاهی های این فایل ها قرار بگیرند واقعا در مسیر تکامل هدایتگر اونها خواهند بود.

    همتون رو ب خداوند قدرتمند رحمان میسپارم .

    مشتاقانه منتظر فایلهای بعدی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: