سریال زندگی در بهشت | قسمت 263 - صفحه 25

469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریسا گفته:
    مدت عضویت: 597 روز

    سلام به استاد عزیزم و سلام به همه دوستان

    چقد جای تامل داشت. چقد وقتی آدم خودش اروم وقتی به قول مریم عزیز با خودش در صلح با بچهاشم ارومه. میدونید چیه این خانم برام جالب بود. آرامشش. راحتیش. انگار هیچ کس باهاش کاری نداره و هر جور ک خودش دوس داره و احساس میکنه خوبه رفتار میکنه. برعکس ماها که مثلا فلان کار نکنیم شاید فلانی ناراحت شه. اینو حتما برای بچمون بخریم پیش بقیه ضایع نشیم. مدرسه غیر دولتی بنویسم پیش بچهای فامیل کم نیاریم.میدونید چی میخوام بگم؟ رهاس از هر قانون و باید و اجباری رهاس و خودش و خودش و چقد تاثیر گذار و چقد این در صلح بودن رو ب بچهاش هم یاد داده. و چیزی که منو خیلی متعجب کرد وقتیه ک براش میذاره. من دور و بر خودم میبینم مامان گوشی میده دست بچه ک میگه دو دقیقه با من کار نداشته باشه دو دقیقه من ب خودم برسم. انگار بودن با بچها یا بزرگ کردن بچه وظیفشه ولی این خانم وقت گذاشتن برای بچش با عشق. بدون محدودیت. من یادمه چند سال پیش خواهر زادم شاید یکی دوسالش بود رفتیم پیک نیک من با بچهای بازی های فیزیکی زیاد انجام میدم و کفشامو در اوردمو ‌خواستم باهاش رو چمن راه ببرمش میترسید پاشو رو چمن بذار همش گریه میکرد و بعد ک مامانش دید گفت نکن چمن آلودس فلان و من هاج و واج فقط نگاهش میکردم و دادم بغلش گفتم اوکی دیدگاهامون خیلی متفاوت. این خانم اصن بکن نکن نداره اصن بچه حکم رباط براش نداره و هر چی اون گفت باید همون تایم انجامش بده. من یادم یکی از بستگانمون شده نیم ساعت بچشو تو جاش بزور میخوابوند ک باید بخواب و بچه هنوز بیدار بود میگفتم چرا زجرش میدی بذار هر وقت خواست بخواب میگه ن باید قانون رو یاد بگیره میگفتم خودت چرا بیداری پس قانون برای تو نیست میدونید چی میخوام بگم امرو نهی نداره میذاره تو مسیر بیاد بالا چقد دوسش داشتم چقد لذت بردم ولی چقد خوشحالم ک هنوز از این آدما تو دنیا هست. من عاشق سفرم همیشه میگم بخدا خدا این جهان رو نیافریده ک من محدود باشم تو ی شهر یا کشور من باید دنیا رو بگردم و چقد جالب چقد جالب ک این خانواده اینکارو کردن دمشون گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3907 روز

    سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی عزیزززو وتمام دوستان هم فرکانسی

    مریم جانم خیلی ممنونم بابت تهیه این فایل بی نظیر که برای من دقیقا تو این لحظات فوق العاده درس داشت.

    چون من هم یه پسر کوچولو دارم که چند روزه وارد یکسالگی شده و من هم با مثل همه مامانای دنیا دوست دارم بچمو عالی و راحت بزرگ کنم که هم اون از این دوران لذت ببره و هم من.

    استاد چقدر رفتار اون مادر پر از درس بود

    ساده زیستی خانوادگی از انتخاب لباس برای بچه بگیر تا رها کردن بچه تو طبیعت

    اینکه هی به بچه نمیگن دست به این نرن به اون نزن

    اینکه تو تمام لحظات مراقبش هستن اما از دور و بهش اجازه درک محیطش رو میدن

    استاد اینکه اون مادر میگفتن من برای اروم کردن بچه بهش شیر نمیدم تا شرطی نشه چقدر اگاهانس و چه تربیت درستی

    چقدر تک تک رفتارهای این مادر پر از درس بود و حرف داشت

    اینکه تو توهر شرایطی حتی ب بهانه بچه داری حتی ب بهانه زایمان وحتی ب بهانه سفر ورزشت رو ترک نمیکنی بزرگترین درسه برای بچت که ورزش رو بذاره تو برنامش حالا ماهی خودمون ورزش نمیکنیم و از بچه هانون گله داریم ورا وقتی کلاس ورزشی ثبتنامت میکنم جدیش نمیگیری خب علت همینه فقط حرف میزنیم و ب قول استاد عزیز

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    استاد من خیلی از این خانوم درس زندگی گرفتم

    از ارامشش

    از ورزشش

    از تعهدش ب درس دادن ب بچه هاش

    من که فکر میکنم همین که از یه بچه یه ساله مراقبت میکنم کوه میکنم واقعا پیش این خانوم شرمنده و خجالت زده هستم

    تصمیم گرفتم که ایشون و این نوع زندگی ساده زیستی رو تو زندگی خودم تمرین کنم و رواجش. بدم.

    یه نکته مهم دیگه اینه که استاد من از بزرگ شدن پسرم خیلی درس هاگرفتم و خوشحالم که اینها همزمان شد با دوره دوازده قدم و هم حهت با جریان خداوند چون خیلی بهم درس میدن.

    مثلا استاد من هررر روز جلوی چشمام تکامل پسرم رو میدیدم و قانون تکامل هی برام پر رنگ و پررنگ تر میشد.

    استاد اصلا من فهمیدم استاااااااد خارج شدن از مومنتوم منفی بچه ها هستن

    وقتی گریه میکنن یا بهشون قطره میدی و ناراحت میشن فقط کافبه یه ثانیه حواسشونو پرت کنی تا دوباره قه قهه بزنن و شاد بشن و این الگو برای من خیلی جالب بود ب خاطر همینه که بچه ها منبع ارامش وشادی هستن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 511 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم بانو عزیز و تمامی بچه های سایت

    قبل از همه چیز تشکر بابت فایل عالی زندگی در بهشت

    خدارو شکر بابت این همه زیبایی

    این چهره های خندون زیبا

    این کودک زیبا خدایا شکرت

    چقدر عالی که انقدر فراوانی هست که این خانواده دوست داشتنی بدون اینکه دغدغه محدودیت ها رو داشته باشن که بچه ها حتما باید برن مدرسه تا آموزش ببینن و یا حتما باید جایی کار کرد که درآمد ثابتی داشت این خانواده در آزادی کامل زندگی میکنن و دو فرزند بزرگشون انقدر خوب باهاشون همراه هستن و اونها هم این لایف استایل خانواده رو پذیرفتن در صورتی که خیلی از خانواده ها مخصوصا توی ایران بچه ها از والدین فراری هستن یا اختلاف نظر زیادی دارند

    در مرحله بعدی چقدر این مادر بچه رو خوب و آزاد گذاشته در صورتی مادرها در ایران باید استرس پرورش فرزندشون رو داشته باشن ؛ مثلا پسر من شیر مادر خورده و دقیقا مثل این کودک در 9 ماهگی میتونست روی پای خودش بایسته و اینا نکات مثبت باید باشه اما باورهای غلظی که اطرافیان داشتن باعث شده بود که الان که پسرم 10 سالشه بازم من احساس ناراحتی داشتم که چرا مثل همه به پسرم شیر خشک آماده ندادم چون توی ذهن همه مادر دلسوز مادری هست که خیلی استرس همه چیز رو داشته باشه ؛ و اغلب به من میگفتن تو چرا استرس بچه نداری؟ انقدر به من گفته بودن که من دایما برای راحت بزرگ کردن و اجازه تجربه کردن دادن به فرزندم الان بعد 10 سال هنوز عذاب وجدان دارم برای انجام ندادن یه سری کارها که اون موقع به نظرم بیخودی بود ولی الان با دیدن این فایل خیالم راحت شد

    الان پسر من که با همسن و سالهاش مقایسه میکنم چابک تر و باهوشتر هست

    من 2 سال پیش رفتم مدرسه پسرم تا از بچه های کلاسشون تست ورزش بگیرم . و تمام اون بچه هایی که مادراشون ادمهای جامعه پسندی بودن هیچ کدوم از حرکات ورزشی رو نمیتونستن انجام بدن در صورتی که پسر من بخاطر تجربه هایی که از طبیعت گردی و آزادی تجربه کردنها و زمین خوردنها و خودش بلند شدنها داشت تمام عضلات بدنش به خوبی رشد کرده بودن و تمرینات رو از همه بهتر میرفت

    خیلی فایل عالی بود واقعا خیلی لذت بردم از دیدن این فایل

    و چقدر این خانم بعد از 3 زایمان دارای هیکل زیبایی هستن چون تایمی که دیگران به مادر کمک میکردن در نگهداری بچه تا مامان به راحتی در آرامش ریلکسشن کنه و حتی تمرینات ورزشی رو میتونستن انجام بدن و برای خود احساس ارزشمندی و لیاقت داشتن؛ چقدر خوب بود و لذت بردم که درک میکردن مادر هم انسان هست

    خدارو شکر که انقدر راحت سفر میکنن بدون اینکه استرس ورودی مالی رو داشته باشن در آزادی کامل و ارامش

    چون یک سری از این تنش ها بین خانواده ها بخاطر احساس کمبود مالی هست

    ممنون مریم جان بابت فایل عالی که باز هم باورهای عالی رو بهمون یاد آوری کردید

    ممنون بابت سایت عالیترتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    سلام و صد سلام به مریم خانم

    چشممون روشن شد بالاخره

    خداروشکررر

    خیلی دلم برات تنگ شده بود مریم جانم

    ممنونم که اومدی و ی فایل بی نظیر به معنای واقعی گذاشتی

    اسم این فایل میتونه باشه

    «اعتماد محض»

    این خانم عزیزم

    چقدر با خودش در صلحه

    چقدر در جریان هدایت الهی قرار داره

    چقدر آسونگیره

    و چه بازخوردهای خوبی هم از جهان میگیره

    جسارتشون واقعا تحسین برانگیزه

    و چه اعتمادی

    عجب اعتمادی به الله دارن

    که همواره مراقبشونه

    محافظشونه

    حواسش بهشون هست

    در دوران بارداری چقدر با رهایی رفت و شنا کرد و به قول شما به طور معمول میگن استراحت مطلق و اینا

    من مجردم و همیشه توی ذهنم این بود

    اگر ازدواج کردم بچه بیارم اولا که خیییلی سخته

    خوده بچه دار شدن

    دوما چقدرررر انرژی باید بزارم

    عملا وقتی برای خودم نمیمونه و اینا

    ولی وقتی این فایل رو دیدم گفتم مریم ببین

    اونقدر که فکر میکنی سخت نیست

    اگر بسپاریش به خدا

    اگر ریلکس باشی و بدونی تحت حمایت خداونده

    و خداوند پشتیبان همه آدمهاست

    وااای چقدر انگیزه داشت این خانم

    که حتما روزی یکساعتو ورزش بکنه

    کاری که ما براش هزااار تا دلیل میاریم که انجام ندیم

    این خانم با وجود تمام بهونه ها

    ولی ی خط قرمز روشون کشیده و سر قولی که به خودش داده میمونه و هرروز ورزش میکنه

    اینکه بچه هارو خودش درس بده

    با وجود این همه کار

    ولی چقدر سرزنده و بشاشه

    چقدر با خودش در صلحه

    حالش خوبه

    انرژی مثبتش تا اینجاهم حس میشد

    وااای اونجا که بچه شن میخورد

    ساقه درخت میخورد و مادر هیچی نمیگفت

    خوده من چقدر به بچه خواهرم میگفتم نکن نخور دست نزن این مریضت میکنه باید بری بیمارستان فلان بیماریو میگیری و هزااار تا نصیحت که اینکار غلطه

    ولی ما توی ایرانم میبینیم افراد عشایر

    بچه هاشون اصلا توی خاک و خل بزرگ میشن

    و معمولا کلی گوسفند و گاو و … دارن که بچه ها از بچگی با اونا سروکله میزنن

    ولی افراد خیییلی قوی تری هم هستن

    شاید اون چیزایی که از بچگی میخورن

    بدنشون ی پادتن هایی میسازه که به بیماریهای سخت دچار نشن

    الله اعلم

    اینکه میتونن اینقدر خوب خودشونو با وضعیتشون وفق بدن این عالیه

    این انعطاف پذیری

    این احساس عالی که دارن

    این رهایی

    و اعتماد به جریانی که اونارو میبره به بهترین مکانها

    واقعا الگوی خوبی هستن این خانواده

    علی الخصوص این خانم

    مریم جانم سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند

    و اینکه فایل گذاشتی

    چون دلم برات خیلی تنگ شده بود عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    صادق گفته:
    مدت عضویت: 2374 روز

    به نام خداوند یکتا

    درود و سلام خدمت خانم شایسته عزیز .

    چی میشه گفت واقعا در مورد این قسمت این تصاویر این زیبایی ها .

    این بچه یه حس فوقوالعاده ای در من ایجاد کرد وقتی به چشمای آبی رنگ و زیباش نگاه میکردم احساسم فوقواعاده عالی میشد این بچه نماد طبیعی بودن و طبیعی زندگی کردنه این بچه با اون دست و پاهای کوچیکش و قدرتی که با همون دست و پاها داره دنیای اطرافشو جست و جو میکنه کشف میکنه خلق میکنه و به نظرم خیلی خوش شانسه که تو همچین خانواده ای و کشوری به دنیا اومده و از کودکی داره بهشت و تجربه میکنه .

    حس و حالم خیلی خوب شد وقتی این فایل و این زیبایی هارو دیدم و از خانم شایسته عزیز تشکر میکنم که این تصاویر زیبا و خلق کردند و به نمایش گذاشتند و کلی توضیحات عالی دادند در خصوص سبک زندگی این خانواده که درسفر زندگی میکنند خیلی ساده زندگی میکنند خیلی سالم هستند و طبیعی هستند با طبیعت دوست هستند و این زندگی نهایت

    آرزو منه که تو مسافرت زندگی کنم و دنیای اطرافمو کشف کنم و خانواده تشکیل بدم .

    خدایا شکرت که منو لایق دونستی که اینجا باشم و این تصاویر و ببینم احساسم خوب بشه و بینهایت سپاس گذارتم .

    خانم شایسته عزیز از شما هم تشکر میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    زهرا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خدا

    سلام استاد جانم حالتون چطوره؟؟؟

    وقتی این فایل رو روی بنر سایت دیدم خیلی خوشحال شدم ، رفتم که ببینمش ولی فعلا نشد چون الان جایی هستیم که گوشی آنتن نمیده ، این متنم وقتی منتشر میکنم که به آنتن دسترسی داشته باشم

    استاد جانم وقتی اول فایل پرادایس بهشتی رو دیدم یاد مکان رویایی که امروز توش بودم افتادم و دوست دارم با جزئیات زیبایی هاشو بگم تا هم کانون توجهم روی زیبایی ها باشه

    هم اینکه ذهنم رو کنترل کنم ، یزره در معرض ورودی های نامناسب قرار گرفتم و با تکرار اصل میخوام که ورودی های مناسب بدم به ذهنم :)

    یعنی در معرض ورودی های نامناسب که ، توی یک جمعی بودم که حرف های نادرستی میزدن که و خب در نهایت هرکسی نتیجه افکار خودش رو میبینه من احساس کردم که باید ورودی مناسبی به ذهنم بدم و کنترلش کنم

    من چند روزی هست که اومدم شمال چون الان فصل اردیبهشت هست و اینجا دقیقا عینه بهشته :)

    از همون ابتدای سفر گفتم خدایا خودت برام بچین خودت هدایتم کن

    از همون روز اول که رفتیم بیرون کلی خوش گذشته و کلی زیبایی دیدم

    و اما امروز که هرچقدر بگم و هرچقدر این زیبایی رو ببینم ازش سیر نمیشم اصلا فراتر از رویایی بود

    ((اینم بگم که روز اول گفتم که این سفر یک سفر رویایی هست))

    امروز رفتیم ماسال یکی از شهر های گیلان هست که بی نهایت زیباس

    وقتی واردش میشی کوه های پر از درخت و پر عظمت رو میبینی ، یکسری ییلاقات داره که اصلا یچیز بی نظیری هستن

    من صبح ساعت 6 بیدار شدم ، وقتی بیدار شدم شروع کردم به خوندن کامنت بچه ها از همون اول صبح ذهنم رو توی ورودی های مناسب خوابوندم :)

    و منی که 6 صبح بلند شدم و شبش 2 خوابیدم یه انرژی بی نظیری داشتم که نگو و همین الان که دارم اینو مینویسم ساعت 9 شبه ولی همچنان انرژی دارم

    خلاصه که رفتیم ماسال البته قبلش یه ناهار خوشمزههههههه زدیم بربدن و رفتیم پیش به سوی ییلاق ماسال

    استاد جانمممممممم چیییییی بود یعنی رویایی هااااا

    کوه های پر عظمت ، سرسبز و پر از مه هی که بالاتر میرفتی میرفتی توی دل مه ها و ابرها ، و من میخواستم از عمق وجودم از این زیبایی لذتتتتتتتت ببرم :)

    میخواستم تک تک جزئیات ش رو از کوچیک گرفته ها بزرگ رو میخواستم به عمق وجودم بشینه و نشستتتتتت

    میدونی استاد جونم به قول یکی از بچه ها مگه چقدر کلمه توی جهان وجود داره؟؟؟؟ واقعا چقدر وجود داره که من بتونم این زیبایی رو توصیف کنم؟؟؟؟

    اصلا استاد جانم با دیدنشون دیوانه شدم رسماااا :)

    و  همش این آیه توی سر من میچرخید که :

    اگر تمام درخت های عالم قلم شوند و تمام دریاها مرکب بازهم برای نوشتن نعمت های خداوند کم میارید

    یعنی خدا داره از چه عظمتی میگه که حتی توی تصور ما هم نمیگنجه :))))))

    خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت

    بخاطر تک تک درخت هایی که سبزن که خوشگلن که پراز عظمتن شکرگزاری شم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت

    میدونی استاد جانم خیلی زیبا بود خیلی ، توی مسیر هم کلی زیبایی دیدم از خروس ، اردک های خوشگل گرفته تا گل های خوشگلی که همه جا بودن

    راستی استاد جانم وقتی رفتیم ییلاقات ماسال اون بالا یجای دنجی بود که نشستیم چایی خوردیم جاش اینجوری بود که :

    یه تیکه تخته ساده بود که توی دل جنگل بود ، وسط خود مه بعد هوا خنک ، صدای قشنگ گنجیشک ها میومد و سکوت مطلققققق

    یعنی عشق بود عشق خالص :)

    یه کلیپ گرفتم توش صحبت کردم تاریخ گفتم تا یادم باشه تا ببینم که سال دیگه همین موقع کجا هستم :)

    میدونی استاد جانم خیلی زیباس وقتی سعی می‌کنی که در صلح باشی و لذت ببری از زندگی این روال و طبیعی این جهان هست

    در صلح بودن با خودمون ، درصلح بودن با کسانی که غیر هم مدار هستن ، در صلح بودن با همه ، با مردم فارق از اینکه چه باوری دارن ، برای کجا هستن و….

    فارق از هرچیزی باید زیبایی هاشونو ببینیم و تحسین کنیم تا از روابطی که باهاشون داریم لذت ببریم و بهترین نتیجه رو کسب کنیم

    بعد از دیدن کلییییییییی زیبایی که عشق خالص بودن اومدیم دوران ، یه روستای باصفا توی رضوانشهر ، یه گوشت فروشی درجه یک هست که همیشه میایم گوشت گوسفندی داره که خیلی خوشمزه هست اصلا یه لذت خاصی داره اون بافتش ، اون طعمش همه چیزش :))

    همچنین یه مکان داره که خیلییییی باصفاس اصلا یه حس توحیدی زیبایی داره خیلی دوسش دارم

    خلاصه که امروز کلیییییییی خوش گذشت حتی فراتر از چیزی که من فکر میکردم چون :

    پلن های خداوند همیشه بهتر از برنامه ریزی های ما همیشههههههه

    .

    .

    استاد جان امروز تحت یک چیزی هی به خداوندم گفتم خدایا اینجا بریم اینجوری بشه ، بعد یک لحظه به خودم گفتم زهرا ! رها باش ، رهااااااا خدا بهتر از چیزی که فکر میکنی برات رقم میزنه و همینطورم شد خیلییییییییی بهتر از چیزی شد که من فکر میکردم :))))))))

    به خداوندم گفتم خدایا امروز که میخواییم بریم هوا عالی باشه آسمون آبی، ابرهای پشمکی داشته باشه

    ولی هوا مه داشت ، بارونی بود و توحیدی بوداااااا توحیدیییییییییییییییییییییی

    نمیدونم خدایا نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم دمت گرم عشق من خیلییی گرممممممممممم

    اینا باید درس بشه دیگه ، برای اینکه ایمان و باوری از جنس ابراهیم نشون بدیم توی زندگی مون این که یه مثال کوچیکه که البته همین مثال کوچیک نتیجه آگاهانه عمل کردن به قوانین ثابت هستاااا

    وقتی این زیبایی هارو میبینم از عمق وجودم سپس گزار خداوندم هستم و احساس میکنم بی نیاز ترین ادم جهاننننننننن هستمممممممم

    واقعا چیزی بالاتر از لذت بردن از زندگی؟؟؟

    از خودم راضی بودم امروز ، اونجوری که باید لذت بردم و به عمق وجودم نشست :)

    استاد جونم این عکس پروفایلم زره ای از زیبایی ها و عظمت خداوند رو نشون میده ، زیبایی های دیونه کننده :)))

    خب حالا که به فایل دسترسی داریم از زیبایی های فایل هم اینجا بگیم دیگه :)))

    سلام به روی ماهت مریم جانننننن

    خدای من ، من امروز کلی از همین زیبایی ها دیدم ولی بازم از دیدنشون سیر نمیشیمممم :)

    چقدر زیباس وقتی بارون میباره مخصوصا وقتی که قطره هاش روی دریاچه میریزه خیلی خوشگله

    خدای من چقدر این مردم آمریکا جیگرننننن ، چقدر همه باهم در صلح هستن ، فکرشو بکنید توی سفر با یک نفر آشنا میشید ، انقدر که عشق هستن بعد دعوت شون میکنید بیان خونتون و باهم خوش بگذرونید بدون هیچ توقعی ، منظورم اینکه  مثلا نمیگیم سری بعد اون باید من رو دعوت کنه ، نه بدون هیچچچچچ توقعی درکنار همدیگه لذت میبریم

    به به پرادایس از همیشه زیباتره ، سرسبز تره ، اون عطر هوا ، اون بارون رویایی که داره میباره رو با عمق وجودم حسش میکنم من عاشققققق این هوا هستم:)

    مریم جانم چقدر با ذوق گفتین که بریم با عضو پنجم این خانواده آشنا بشیم که البته ذوق هم داره

    خدای من شکرت برای این همه عظمت و زیبایی که خلق کردی شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت:)

    چه جالبببببب پسره ، شاید باورتون نشه ولی من فکر کردم دختره :)))))))

    خدایا چه پسر زیبایی ، چقدر نمعت و ثروت خدایاااااا آخه چقدر خوشگلههههه شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت

    خدایا چقدر این فایل پر بود از آگاهی، زیبایی و قوانین ثابت

    چقدر این خواهر و برادرا باهم دیگه در صلح هستن ، با خودشون درصلح هستن

    میدونین ، خود من قبلا آدمی بودم که خیلی حساس بودم که وایی لباسم اینجوری نشه ، کثیف نشه و…

    ولی الان انقدر به قول مریم جان لطیف شدم که فقط میخوام لذت ببرم اصلااااااا برام مهم نیست که لباسم کثیف بشه یا هراتفاق دیگه ای

    تنها چیزی که برام اهمیت داره لذت بردنه ، استفاده از تموم ابعادش هست

    وقتی میری جنگل من فقط لذت میبرم از این همه عظمت و نعمت ، وقتی بارون میاد دوست دارم زیرش باشم و ازش لذت ببرم فارق از اینکه خیس میشم

    این نوع از زندگی کردن خیلی زیباس ، نه تنها سخت نمیگیری زندگی رو بلکه ، خیلی راحتتتت شرایطی برای خودت فراهم میکنی که ورزش کنی ، تفریح کنی و کشف کنی

    سفر به معنای واقعی توی هرابعادی زیباس

    البته که ایجاد این نوع دیدگاه خیلی به ما کمک میکنه که سفر لذت بخش تری داشته باشیم

    1_سخت نگیریم و رها باشیم

    2_بسپاریمش به خدا بزاریم خودش مارو به بهترین جاها هدایت کنه

    3_حتی وابسته زیبایی ها هم نباید باشیم

    4_توی سفر نباید کمال گرا باشیم مثلا بگیم تا این شرایط فراهم نشه من سفر نمیرم

    و‌…..

    در حالت کلی این سبک از زندگی یعنی قوانین ثابت

    من خیلی دیدم که درمورد سلامتی بچه و…. خیلی حساس هستن یعنی بنظم نمیزارن که اون بچه اصلا زندگی کنه

    خود مادر من می‌گفت وقتی که ما به دنیا اومدیم (من یه داداشم دارم یعنی دوقلو هستیم :)) اصلا بیرون نمی‌رفتن چون بیرون رفتن با بچه کوچیک سخته

    خب تا زمانی سخته که ما سخت بگیریم تازه این که یه بیرون رفتن عادی هست

    این خانم عشق و ساده زیست با این بچه کوچیک سفر میرنننن

    اینها باعث میشه که ذهنیت ما نسبت به بچه کوچیک ، سفر رفتن باهاش و…. عوض بشه که این ذهنیت درست نتایج بی نظیری خواهد شد 

    خیلی این نوع زندگی طبیعی هست ، سعی میکنم در خودم چنین ویژگی هایی ایجاد کنم تا زندگی لذت بخش تری داشته باشم

    البته که از وقتی دارم سعی میکنم آگاهانه به قوانین ثابت عمل کنم خیلی رها تر ، لطیف تر و بیخیال تر شدم و این خیلی برام راحت تره ، لذت بخش تره باعث میشه بتونم واقعا از اون زیبایی لذت ببرم با عمق وجودم

    اینا دستان نازنین خداوند هستن که چقدرم عشقن چقدرم دوست داشتنی هستن :))))

    .

    .

    چقدر این روش درس خوندن توی خونه باحاله ، من همیشه پیش خودم فکر میکردم که این خیلی خوبه که آدم توی خونه درس بخونه اونجوری که خودش میخواد ، روش خیلیییییی باحالیه

    .

    .

    به معنای واقعی کلمه زندگی این خانواده یعنی سخت نگرفتن ، یعنی لذت بردن از زندگی ، یعنی وابسته نبودن به هیچ چیزی و هیچ کسی

    یه اتوبوس با وسایل ضروری و سفر به دل شگفتی های جهان و لذت بردن و کشف کردن

    چقدر این سادگی شون ، چه توی زندگی شون چهتوی ظاهرشون به دل آدم میشینه و چقدرررررررر تحسین برانگیزه :)

    خدای من شکرت برای این همه زیبایی ، این زندگی که روال و طبیعی این جهان هست ، این انسان های بی نظیر که آدم از هم صحبتی باهاشون نهایت لذت رو میبره

    بنظرم این فایل و آگاهی هاش ذهنیت درستی به ما میده راجب داشتن بچه کوچیک

    راجب سفر رفتن باهاش

    راجب سخت نگرفتن زندگی

    راجب لذت بردن از زندگی و تمام ابعادش

    این فایل به ما یاد میده که راکد نمونیم ، حرکت کنیم و جریان داشته باشیم ، عاشق حرکت کردن باشیم ، عاشق کار کردن عاشق زندگییییی

    خلاصه که پر بود از آگاهی، پر بود از زندگی که روال و طبیعی این جهان هست یعنی این نوع زندگی یک زندگی طبیعی هست

    و چقدر دل انگیزه ، چقدر لذت بخشه خیلییییییییی

    مریم جانم بی نهایت ازتون سپاس گزارم بابت خلق این اگاهی و ، ویدئو زیبا و عشق

    عاشقتم مریم جونم و استاد عزیزمممممممم

    عاشقتم خداوندم

    عاشقتونم دوستای، دوست داشتنیم

    خدایا شکرت برای این اگاهی ها برای این زیبایی ها فروانی نعمت و ثروت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت

    درپناه الله :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

    به نام خداوند بخشنده مهربان‌

    وَ الضُّحى‌ «1» وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى‌ «2» ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‌ «3» وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى‌ «4» وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‌ «5»

    «1» به روشنایى آغاز روز سوگند. «2» به شب سوگند آنگاه که آرامش بخشد. «3»

    پرودگارت تو را وانگذاشته و خشم نگرفته است. «4» همانا آخرت براى تو بهتر از دنیا است. «5» و به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا کند که خشنود شوى.

    أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوى‌ «6» وَ وَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدى‌ «7» وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنى‌ «8» فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ «11»

    «6» آیا تو را یتیم نیافت، پس پناه داد و سامانت بخشید. «7» و تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد. «8» و تو را تهى‌دست یافت و بى‌نیاز کرد.

    «9» (حال که چنین است) پس بر یتیم قهر و تندى مکن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو کن

    =================================

    خدای عزیز و مهربونم سپاسگزارم برای فرصت یه روز دیگه زندگی و بندگیت

    شکرت برای همه ی هدایتهات

    شکرت برای بیشمار نعمتی که در زندگی بمن عطا کردی

    پروردگار بخشنده و مهربونم من همیشه محتاج هدایت و کمکت هستم و به هر خیری از سمت تو فقیرم

    برای این کامنت هم به کمکت نیاز دارم

    تو بگو تا بنویسم

    ———–

    سلام به استاد جان جانم و استاد مریم جان بغایت دوست داشتنی ام و دوستان نازنین هم خانواده ام

    الهی که حال دل همگی مثبت پلاس پلاس پلاس باشه

    و با آرامش الهی از لحظه های زندگیتون لذت ببرید

    خدا کنه که استاد جانم جلسه ی بعدی دوره هم جهت با جریان خداوند رو کمی دیرتر بزاره تا بیشتر روی این فایل از هر نظر زیبا کامنت گذاشته بشه و ما بخونیم، چون این فایل ارزشمند واقعاً کمتر از جلسه ها نیست، و تعداد خیلی بیشتری از اعضای خانواده ی عباسمنش اینجا حضور دارن

    دوباره تا شروع کردم به کامنت نوشتن،بارون رحمت خدا هم شروع به باریدن کرد

    و من در حال سپاسگزاری دارم می نویسم

    خدا رو میلیاردها بار شکر

    البته که اول صبح هر دو جلسه ی مراقبه رو گوش کردم

    دیروز دو سه ساعت داشتم البومهای عکسهامونو نگاه می کردم

    عکسهایی از سی سال پیش، زمانی که تازه رفته بودیم قطر(بخاطر مأموریت 9 ساله ی همسرم)

    چقدر خاطره های زیبا برام مرور شد، چقدر از خودم و همسرم و بچه هام عکسهای قشنگ و دلپذیری دیدم

    چقدر عکسها فراوون بود،

    از این آلبوم های کوچیک عکاسی فکر کنم نزدیک به صدتا داریم

    چقدر با نگرش از دید قانون عکسها رو یه جور دیگه می بینم و به وضوح مسیرمو تا حالا می بینم

    هم خودمو هم همسرمو هم فرزندانمو بسیار تحسین کردم!!

    مخصوصاً خودمو که از اول سبک زندگی شخصی خودمو داشتم و نظر دیگران برام مهم نبوده

    و تو بعضی از کامنتهام گفته بودم

    و این عکسها شاهدی بر ادعای من بود

    اونجا ما پیکنیکهای یک روزه ی زیادی داشتیم با دوستان اعزامی، از ارگانهای مختلف، ما که بانکی بودیم و بجز ما دو خانواده دیگه هم بودن،و خانواده هایی از آموزش و پرورش، و هواپیمایی، و… بخصوص سفارتیها

    و هر خانواده ناهار خودشو میاورد

    اینا خانوماشون همه با چادر مشکی میامدن،

    نه از روی اعتقاد یا علاقه، که خیلی هاشون اصلاً اعتقادی به حجاب نداشتن،

    ولی چون در اون موقعیت و مسئولیت بودن نگران نظر بقیه بودن

    ولی من با اینکه به حجاب کاملاً اعتقاد داشتم و همیشه رعایت می کردم و چادر مشکی سرم می کردم،

    در هنگام پیکنیک و پارک رفتن با مانتوی بلند می رفتم … یه عکسی بود من و یکی از خانومها که میخواستیم روی یه لبه ی دیوار مانند بریم،من بامانتوی بلند کرم رنگ روشن و اون دوستم چادر رو جمع کرده بود زیر بغلش و خب راحت نبود ولی جرأت نمیکرد چادرشو برداره…

      

    دیشب ایمیل  اومد برام که آقا حمید جان امیری عزیزم( همون حمید حنیف خودمون) برای دخترم سمیه ی زمانی در جلسه ی 9 مراقبه فراوانی پاسخ داده

    رفتم و خوندم

    بینهایت خوشحال شدم و لذت بردم، و حال خوبم خوبتر و عالیتر شد

    اون رو با اجازه ی آقا حمید جانم اینجا کپی می کنم چون بنظرم خیلی درس آموزه:

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً وَاحِدَهً کَذَٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا»

    (ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺁﻥ ﻳﻚ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﺎﺯﻝ ﻧﺸﺪ؟ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ [ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﻳﺞ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ ] ﺗﺎ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺳﺎﺯﻳﻢ ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻬﻠﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪﻳﻢ)

    (٣٢ فرقان)

    ————————————————————————

    سلام و درود به شما

    سلام و درود به شما خانم زمانی بزرگوار. امیدوارم که حالتون عالی و مثبت و توحیدی باشه و در پناه رب العالمین باشید.

    واقعاً از صمیم قلب ازتون عذرخواهی میکنم که اینقدر دیر و بعد از یک ماه دارم کامنت شما رو جواب میدم.

    این یک تلاش آگاهانه ست برای اینکه بتونم دوباره توی سایت کامنت بنویسم. بارها و بارها تلاش کردم کامنت بنویسم و نشد. تقریباً برای همه جلسات دوره هم‌جهت با جریان خداوند و کامنتها توی یادداشت گوشی باقی موند و نیومد توی سایت. (و نهایتاً گوشی هم رفت تعمیر، فکر کنم خیلی کامنت توش ذخیره شده بود)

    پناه میبرم به خداوند از شر نجوای شیطان و از شر شرک و ظلم به خود، که انسان رو جوری به حاشیه می‌بره که گویی هیچوقت نور توحید رو تجربه نکرده. تو این مدت تلاش خودمو کردم فقط توی مومنتوم منفی نرم. و البته اتفاقات و نشانه های مثبت به سراغم اومد. آیات و هدایت‌های خیلی لذت‌بخش و امید دهنده ای رو دریافت کردم؛

    دیشب که از خداوند درخواست کردم که بتونم دوباره کامنت بنویسم کامنت شما رو یادم آورد و گفت با پاسخ به کامنت شما شروع کنم. این مدت علیرغم اینکه فایلها رو کار میکردم، برای پیشگیری از مومنتوم منفی خودمو مشغول یه پروژه هم کردم. پروژه یه کمد MDF برای یکی از اقوام. (میگم یه کمد ولی حدوداً سه متر در سه متر به عمق 70 بود؛ و برای یه نفر تنها واقعاً سنگین بود) روزها شده بود که با ابزار کار میکردم و همزمان یا قرآن گوش میدادم یا فایلهای استاد. تا بتونم مومنتوم مثبت رو حفظ کنم. اینقدر سوره یوسف رو گو دادم که فکر کنم بزودی بتونم حفظی بخونمش.

    خلاصه اگه می‌بینید کامنتم خیلی حس مثبتی نداره به بزرگواری خودتون ببخشید، نامبرده تازه از غار تنهایی خودش در اومده و هنوز وارم آپ نشده.

    ——————————————————————————

    خانم دکتر زمانی من بینهایت بینهایت تحسینتون میکنم و وقتی از چت جی‌پی‌تی در مورد شما پرسیدم از شدت تعجب و ذوق زدگی دهنم باز موند. واقعاً شما فوق العاده اید.

    «دکتر سمیه زمانی یک شیمی‌دان پلیمر ایرانی است که

    در زمینه توسعه باتری‌های لیتیومی فعالیت می‌کند …. تخصص‌های او شامل الکترولیت‌های ژلی، جداکننده‌های هیبریدی پلیمر/سرامیک، و مواد گرافنی برای نسل جدید باتری‌های لیتیومی است. او نویسنده 16 مقاله علمی، 22 ارائه در کنفرانس‌ها و دارای 3 ثبت اختراع است… » مقدار زیادی ایموجی چشمای قلبی و هیجان و ذوق زدگی.

    من چند هزارتا سوال دارم در مورد باتریهای لیتیومی ، امیدوارم بزودی بتونم ببینمتون و سوالاتمو بپرسم. نامبرده بسیار کنجکاوه چیزی در حد یه کودک دبستانی.

    واقعاً واقعاً تحسین برانگیز هستید و این حجم از موفقیت شما در مقیاس جهانی ستودنیه. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. الحمدلله. براتون موفقیت های بیشتر و بیشتر رو می‌خوام.

    ————————————————————————————

    براتون از درگاه خداوند متعال بینهایت نعمت و برکت و ثروت و سلامتی و آرامش رو درخواست میکنم.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    ——-

    دیشب دیروقت بود و همسرم خوابیده بود

    به دخترام هم تو گروه واتس اپ فمیلی مون چیزی ننوشتم چون خوابم دیر میشد..

    امروز برای همسر جان تعریف کردم، و پاسخ آقا حمید جانمو بهش نشون دادم

    ایشون خیلی آقا حمید جان رو تحسین کرد ، گفت ماشاءالله چه درک و معرفتی داره نسبت به خدا و توحید و قرآن…

    و همچنین خیلی خورسند شد از وضعیت سمیه جانم

    و برای دخترام فرستادم و نوشتم همه تونو تحسین می کنم و بهتون افتخار میکنم

    همسرم هم نوشت

    بعدش می خواستم بنویسم که خودم و پدرتون  رو تحسین می کنم و به وجود هر دومون افتخار می کنم

    (و البته به همسرجان گفته بودم)

    ایشون گفت نه دیگه ننویس اینجوری انگار تحت الشعاع قرار میدی و کمرنگ می کنی!!

    من هم گفتم راست میگی، بعداً که تماس تصویری  میگیریم بهشون میگم

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای یه صلات دیگه

    خدا رو شکر برای وجود همه تون

    عاشقتونم و از همگی سپاسگزارم

    هر روز بیشتر و بیشتر هم جهت با جریان خداوند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1273 روز

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

      «إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ»

      (ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ [ ﻫﺪﺍﻳﺖ ] ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ؛ ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ، ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰﺷﻮﺩ؛ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﺭﺳﺎﺯ ﻧﻴﺴﺘﻲ)

      (۴١ زمر)

      ————————————————————————————

      سلام و درود فراوان خانم سلیمی جان. امیدوارم که حالتون عالی باشه و همیشه شاد و سلامت و تندرست باشید. از درگاه پروردگار عزیز الوهاب برای شما طول عمر پر خیر و برکت درخواست میکنم.

      از این همه لطف و محبت شما واقعاً ممنون و سپاسگزارم. اگر من ویژگیهای مثبت شما و خانواده محترمتون رو تحسین کردم این فقط ذره ای از شناخت من بوده، و مطمئناً ویژگیهای مثبت شما و موهبت‌هایی که خداوند به شما عطا کرده بسیار فراتر از شناخت منه. و این از نتایج و عملکرد شما کاملاً مشهوده. الهی صد هزار مرتبه شکر.

      آشنایی با شما و خانواده محترمتون ، و همچنین محیط این سایت و آشنایی با دوستان عزیزم در این سایت یکی از موهبت‌های بزرگ خداوند به زندگی من بود، و یکی از دلایل سپاسگزاری منه. اینکه میتونم با انسانهای بسیار توحیدی و نورانی گفتگو کنم خودش یه نشانه ست از اینکه من از مدار پر از سختی و تقلای گذشته ام فاصله گرفتم. از طرفی این یه فرصته که بیشتر و بیشتر ازتون یاد بگیرم. این یعنی حضور شما برای من چندتا موهبت همزمان محسوب میشه. از خداوند می‌خوام کمکم کنه انسان سپاسگزارتری باشم و قدر موهبت‌های زندگی و حضور بندگان توحیدیش رو بیشتر بدونم.

      خیلی هدایتی این کامنت رو خوندم و بی پاسخ گذاشتن اون رو یه جورایی کفر نعمت میدونستم؛ خداوند در سوره نساء به پیامبر میفرماید : «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا» یعنی اگر درود و تحیتی به شما رسید نیکوتر یا همان مقدار رو پاسخ بدین، خداوند بر همه چیز حسابرسی می‌کنه. از این جهت پاسخ به کامنت پر مهر شما برام خیلی مهم بود.

      وقتی از قرآن هدایت خواستم برای نوشتن پاسخ هدایت شدم به آیه 41 زمر‌، از طرفی قلبم می‌گفت آیه 10 فاطر رو بنویسم. «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»

      اگر عزت بخوایم همه مطلق عزت از آن خداست، پس باید با خداوند همراستا و هم جهت بشیم تا عزت رو تجربه کنیم. اگر هدایت بشیم همه مطلق هدایت از آن خداست ، پس هدایت حقیقی در هم جهت شدن با جریان خداست. کلمات پاک و مطهر ، افکار پاک و مثبت ، عمل صالح و نیکو به سمت خداوند اوج میگیره، خود خداوند این قانون رو گذاشته. هر جا با خدا همراستا شدیم خدا عزت داد ، آبرو بخشید، نام نیک برامون قرار داد. هر جا خودم به خودم ظلم کردم، و مشرک شدم و درگیر کفران نعمت و نجواها شدم ، حرفهای منفی شنیدم و تحقیر شدم، رفتارهای اشتباه ازم سر زد و خودم به خودم آسیب زدم.

      من این مدتی که نتونستم کامنت بنویسم و تقلا میکردم که از احساس منفی در بیام همه ش بخاطر یه اشتباه خودم بود که مشرک شده بودم. یکبار شرک ورزیدن ارتباط قلبی منو قطع کرده بود و توی این مدت تلاش میکردم حداقل از این که هستم پایینتر نرم و احساس خوبمو نگه دارم.

      اینها رو توضیح دادم که بگم همه مطلق عزت و حال خوب ، همه ش با خداست، اعتبار همه چی با خداست. یه زمانی فکر میکردم منم که دارم کامنت می‌نویسم و میگفتم بازم پرحرفی کردم ، ولی 20-30 روز هر کاری میکردم یه کلمه نتونستم توی سایت بنویسم ، اگر راست میگم و فکر میکنم منم که می‌نویسم ، بسم الله بیام بنویسم دیگه … ولی نه ،به الله قسم اعتبار همه چیز با خداست و من هیچی از خودم ندارم.

      کامنت نوشتن که جای خود داره، اعتبار یه پلک زدن ساده و دم و بازدم مون هم با خداست. بی اذن و اراده الهی یه قطره آب از گلومون پایین نمیره. از خداوند می‌خوام که بتونم این منیت ها رو به درگاه خودش قربانی کنم و همه خدا باشه و خدا و خدا و خدا.

      یاد این بیت شعر می افتم از سنایی غزنوی: «ز یزدان دان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد ؛ که خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی»

      از شما بینهایت ممنونم خانم سلیمی جان ، که همیشه اینقدر نسبت به من بزرگواری و محبت دارید.

      در پناه رب العالمین همیشه شاد و سلامت و تندرست باشید.

      «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
      • -
        حسین عبادی گفته:
        مدت عضویت: 1840 روز

        بنام خداونده بخشنده ومهربانم….

        وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

        و برای آنان کتابی [عظیم و با ارزش] آوردیم که آن را از روی دانشی [گسترده و دقیق] بیان کردیم، در حالی که برای گروهی که ایمان آوردند، سراسر هدایت و رحمت است.

        سوره اعراف 52

        سلام به حمید امیری عزیز…

        سلام به حمید قشنگ قلب و هدایت شده خدا…

        حمید چقدر موهبتهای الهی زیادی به ما داده شده به لطف الله…

        چقدر قشنگ این موهبت الهی رب..

        که همیشه و هر جا و هر ثانیه محتاج خودش هستی…

        برای من این یک موهبت الهی …

        عزت و همچیز دست خودش حمید کی قلبهاربو نرم میکنه برای ما کی میتونه هااااا…

        دیروز داشتم سوره نمل رو میخوندم…

        زمانی که تخت بلقیس رو برای سلیمان اوردن…

        یکی میگفت من تا شما از جات بلند شی تخت زیر پات و یکی دیگه گفت تا پلک به هم بزنی دخت زیر پات…

        الله اکبر از این همه بززرگی که به فرمانش چه اتفاقاتی که نمیوفته وقتی دلت رو بهش بدی تماممم…

        نمیدونم چراااا ما با این همه اگاهی ناب الهی بازم یه جاهایی سست میشیم….

        میدونم انسانم و پر از افکار و نجواهای شیطان اره ولی ….

        با این همه عشقی که الله نسبت به ما داره ترس برای چیه دیگه؟؟؟

        اره حمید عزیزم همچیز دستت الله قشنگ ماست….

        کی که بجز به فرمان او باران از اسمان ببارد؟؟؟

        کی که شب به راحت چشمات رو میبندن و صب باز میکنه؟

        کی که از یک نطفه کوچیک یه انسان رو خلق میکنه؟؟

        کی به قول خودت صاحب خونه کی؟؟

        کی که میبردت و برت میگردونه؟؟

        کی که نفسهات رو نتظیم کرد؟؟

        کی که ضربان قلبت رو توری تنظیم کردخه که مو لا درزش نمیره؟؟

        کیه که انسانهارو به هر چیزی که میخواد میرسونه؟؟

        کی که از رگ گردن به ما نزدیکتر؟؟؟

        .

        کیه که زیر وعدش نمیزنه؟؟؟

        کی که چشمات رو بینا کرده؟؟

        کیه که میتونه روز رو برگردون و شب رو؟؟

        کی کی میتوه با یک چشم بهم زدن جهان رو از انسانها پس بگیره؟؟

        کی که میتونه با یه چشمک زدن هر چیزی رو که میخوای برات فراهم کنه؟؟

        کیه که اینقدر مخلوقاتش رو دوست داره؟؟

        کیه که هدایت مارو به عهده گرفته؟؟؟

        کی حمید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

        جز رب عرش عظیم هیچکس نیستتتتتتتتتتتتتت

        الهی رب من لی غیرک…..

        «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        در پناه جان جان ربالعامین شاد سلامت و ثروتمند باشی…

        با عشق حسین عبادی بنده خوب و لایق خدا…..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1764 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَهُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّهِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ (٣٠)

        بى تردید کسانى که گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل مى شوند [و مى گویند :] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتى که وعده مى دادند، بشارت باد

        نَحۡنُ أَوۡلِیَآؤُکُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰهِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَهِۖ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَشۡتَهِیٓ أَنفُسُکُمۡ وَلَکُمۡ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ (٣١)

        ما در زندگى دنیا و آخرت، یاران و دوستان شما هستیم، آنچه دلتان بخواهد، در بهشت براى شما فراهم است، و در آن هر چه را بخواهید، براى شما موجود است

        نُزُلࣰا مِّنۡ غَفُورࣲ رَّحِیمࣲ (٣٢)

        رزق آماده اى از سوى آمرزندۀ مهربان است

        (وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلࣰا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحࣰا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ) (٣٣)

        و خوش گفتارتر از کسى که به سوى خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد و گوید: من از تسلیم شدگان [در برابر فرمان ها و احکام خدا] هستم، کیست ؟

        ——‐—-

        هزاران سلام و درود به آقا حمید جان حنیفم

        الهی که همواره در احسن الحال باشی، مثل یه کودک شاد و رها باشی، جسم و ذهنت سلامت باشه، روحت از هر گونه آلایشی پاک باشه و سالهای طولانی متنعم از نعمتهای گوناگون و بیشمار خداوند باشی

        آیه ی 33 سوره فصلت که جزو چند آیه ی اول کامنتم برای شما نوشتم یکی از چندین آیات مشابه و نوید دهنده ای هست که از دیروز که شروع کردم برای شما جواب بنویسم روی صفحه ی گوشیم میاد

        بسیار بسیار خوشحال شدم از نقطه آبی و پاسخ پر مهرت

        حمید جانم  هر چی که درباره من و این سایت الهی نوشتی دقیقاً و تماماً نظر من در مورد شما و سایت همین هست، اگه من تحسینت کردم  فقط بخاطر مقدار خیلی کمی از شناخت منه، در حد همین کامنتهایی که از شما می خونم و دوسه پیامی که بیرون از سایت از شما دیدم، و اینا فقط یه نشونه است از ویژگیهای مثبت فراوون شما

        فقط خدا می دونه که من چقدر خوشحال و شکرگزارش هستم که با انسانهای نازنین و توحیدی و شایسته ای همچون شما ارتباط دارم و میتونم گفتگو کنم

        قبلاً هم بشما گفتم خیلی شباهتها بین خودم و شما می بینم

        من این آیه رو خیلی دوست دارم

        «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا» و 90% بهش عمل می کنم سعی می کنم بهتر اون چیزی که سلام و تحیت بمن گفته میشه جواب بدم

        من هم  کامنتهای نیمه کاره تو گوشیم زیاد دارم و نزدیک بود گوشی رو بفرستم تعمیر و حافظه ی گوشیم پر شده که خدا رو شکر هر بار تونستم یه ذره خالی کنم، هر چند که زود دوباره پر میشه

        خیلی وقتها خواستم کامنت بنویسم تو تمرین ستاره قطبی تو دفترم نوشته بودم ولی جور نشده و تازگیها رها هستم هیچ ناراحت نمیشم میگم خدا رو شکر که چنتا فایل رو با دقت گوش کردم

        بنویسم، خیلی هم عالی، ننوشتمم الخیر فیما وقع

        به امید خدا جور میشه و می نویسم…

        چقدر هم پاسخی که به سمیه دادی هم پاسخت به من خیلی واضح تمرین جلسه های درس استاده، من دیروز(یکشنبه) دو بار جلسه ی 2 و امروز(دوشنبه) هم دوبار جلسه ی 3 دوره همجهت با جریان خداوند رو گوش کردم

        و نشانه ی دیروزمم گفتگو با دوستان34 بود که عنوانش (نگاه گذرا به کلیت زندگی) بود

        و در هر سه این فایلها بخصوص گفتگوی 34و جلسه ی 3استاد جانم موضوع رو خیلی خوب توضیح داده؛ البته استادمون همیشه خیلی عالی توضیح میده ولی من هر بار که گوش میدم درک بهتری پیدا می کنم

        استاد تو اون فایل گفتگو با دوستان میگفت (قانون تکامل اون اصلیه که من خیلی خیلی بش اعتقاد دارم، و از یه جایی که اعتقادم زیاد شد و هی روش کار کردم هی شرایط زندگیم بهتر شد،

        توقعم از خودم از نتایج از خدا خیلی منطقی تر شد نگاه درستتری شد…

        (جای شما و دوستان خالی الان یک باد خیلی قشنگی تو درختها پیچید و شاخه ها رو برقص در آورد! حس لطیف و خیلی زیباش  تقدیم شما)

        و دلیل اینکه اینقدر من روی قانون تکامل تأکید دارم و بنظرم درکش مهمه اینه که این بزرگترین قانونیه که شما تو طبیعت می تونید ببینید، که هیچ چیزی یکشبه بوجود نیومده و هیچ چیزی هیچ انسانی یکشبه تغییر نکرده،نیاز به یک تکاملی داره،

        —–

        تا اینجا رو عصری نوشته بودم بعد نسیم تماس تصویری گرفت و پسرش علیرضا جان که 25 ساله و نوه اولم هست خونه بود و اومد، امروز(دوشنبه) تو کانادا تعطیل، بوده  و بعد هم یاسی و پس از اون دختر اولم نسرین جوین شدن،  سمیه سر کار بود نشد بیاد و لیلی قند عسل هم نبود، این شد که گفتگوها و مباحثات شیرین و جذابی داشتیم!..  و اختلاف نظرهای کمی داشتیم، اینجور وقتها من میگم بین علما اختلاف افتاد(خخخ)

        ادامه صحبتهای استاد:

        حالا این تکامله میتونه سرعت پیدا کنه اگه عواملی بهش اضافه بشه ولی حتماً باید طی بشه…

        ———-

        تا این جا رو در دو مرحله دیروز یعنی دوشنبه نوشته بودم..

        و ادامه صحبتهای استاد خلاصه اش اینکه وضعیتهای متفاوت ما درباره ی آموزه های استاد و افت وخیزهای ما و اینکه اگه جاهایی شرک ورزیدیم اینها هم قسمتی از تکامله…

        من هم  یه وقتهایی شده که دو روز هیچ نتونستم کامنت بنویسم هیچی به ذهنم نیومده،با اینکه قصدشو داشتم، انگار چیزی بر قلبم جاری نمیشد،چندین مورد برام پیش اومده که مثلاً یه تعادلمو نتونستم حفظ کنم و خیلی آروم و به پهلو روی کف اتاق افتادم و…

        یا مثلاً آب دهنمو نتونستم قورت بدم

        اینا همونطور که شما گفتی نشونه اینه که ما از خودمون هیچی نداریم و هیچی هم نیستیم اعتبار همه چیزمون با خداست…

        خلاصه حمید جان دلم روشنتر شد دیدن تلگرافت و از گفتگو با شما

        خیلی خیلی ازت ممنونم

        الهی که از همه ی نعمتها در همه ی موارد بهترینها نصیب قلب پاک و نورانی به نور توحیدت باشه

        دوست دارم از جنس دوست داشتن مادر به فرزندش

        و به خدای مهربان میسپارمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    شهلاحیدری گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خدای مهربانم که هر چه دارم از اوست

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم بانوی به تمام معنا شایسته

    سلام به دوستان نابم

    خدارو هزار هزار بار سپاسگزارم که این روزها باتمام وجودم در فرکانس خیلی بالایی قرار دارم،به جرات میتونم بگم تا به حال در طول این سالها ،عضویت در سایت ،در چنین مدار ‌وفرکانس فوق العاده ای نبودم ،که دلیل اصلی اون حضورمن در دوره ی بی نظیر وپر برکت هم جهت با جریان خداوند هست.

    یکی از دوستان در کامنتشون اشاره داشتن به تن صدای مریم جان،چقدرر این تن صدا آرام بود والان آرام‌تر و زیباتر شده

    دقیقا مراحل تکامل رو وقتی طی می‌کنیم،همین تن صدا هم تغییرات اساسی داره..

    من به وضوح این تغییر رو در تن صدای خودم هم حس کردم

    قطعا مریم جانم،مدارشما بالاتر از من هست،به دلایلی که نیاز به ذکر نیست،اما خوشحال هستم که من هم در مسیر رشد وپیشرفت الهی قرار گرفتم ،که حتی از شنیدن صدای خودم زمانیکه وویس برای شاگردام یا دوستام میزارم ،لذت میبرم ‌میگم شهلا ،پله های پیشرفت رو داری طی میکنی ،خدایا شکرت

    از دیدن این کلیپ واقعا لذت بردم

    نکته های بسیار عالی وجود داشت که هر کدوم به نوبه ی خودش ،درس های بزرگی داشت،چه بسا سالها باید زندگی کرد ،تجربه کسب کرد ،که بتونی اینقدر با خودت به صلح برسی..

    سادگی وبی آلایش بودن ،راحت گرفتن ،سخت نگرفتن ،نوع تغذیه ی سالم ،کم توقع بودن،عشق دادن وعشق دریافت کردن خالص ‌وناب،نمی‌دونم چقدررر میشه این فایل رو در قالب کلمات توصیف کرد..

    هر چه هست ،این فایل برای خود من ،در ادامه ی این مومنتوم مثبتی که در زندگیم ،بوجود اومده ،باز هم الهامی از سمت خدا بود ،که شهلا ببین وتعقل کن..

    چقدرررر این دقیقه ها وساعتها وروزها،داره بی نظیر میگذره

    غرق در شادی وحال خوب ،وآرامشی وصف ناپذیر ،که حضور خدا در تمام لحظه ها ،زندگی رو برای من معنی دیگه ای داده،که تا بحال تجربه نکرده بودم..

    به قول استاد ،بچه های کوچیک انگار خود روح خدا هستن،قالب اونها سرشار از عشق خداست

    تو چشمهای این بچه به وضوح عشق الهی رو میتونی ببینی

    چقدر ما شنیدیم ،از بقیه،که بابا بچه س،چیزی نمیفهمه ،وقتی اون چوب رو بچه برداشت وبه مریم جون میخواست که ثابت کنه من هم میتونم ازین چوبها داشته باشم ،چقدرررر قدرت خدارو کاملا حس کردم.

    من واقعا بدون هیچ مقاومتی،در طول این چند وقت اخیر به این نتیجه رسیدم که صد در صد اتفاقات و ‌نتایج رو ما خودمون رقم میزنیم با باورامون ،با رفتارمون وعملمون

    قبلا یه جاهایی قبول نمیکردم،ولی در طول دوره ی جدید ،به این باور با پوست واستخونم رسیدم،که خودم میتونم هر طور که بخوام شرایط رو بسازم

    حالا چه منفی چه مثبت

    دقیقا کاری که این مادر زیبا، خوش اندام،کار بلد،با آرامشی که تو‌وجودش تقویت کرده،تونسته به این مرحله برسه ،که اینقدر بی عیب ‌نقص ،زندگی رو برای خودش،همسرش،وسه تا فرزندش زیباتر کنه…

    من مطمئن هستم ویقین دارم،با درس‌هایی که داریم تو زندگیمون یاد میگریم،وبا دقت بالا عمل می‌کنیم ومتعد باشیم ،زن ومرد هم نداره،استثنا هم نداره،میتونیم مثل این خانم ،نمونه ی بارز یک انسان خوشبخت بشیم….

    دوستون دارم

    در پناه حق باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    چقدر خوشحال شدم که قسمت جدید سریال زندگی در بهشت داریم

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که در مدار دیدن این زیبایی ها هستم

    راستش من  از بارداری و نوزادی فرزندم چیزای زیادی یادم نمیاد

    اما امروز پسرم فلش عکس و فیلمای بچگیشو گذاشت رو تلوزیون و وقتی تماشا کردم

    متوجه شدم اون زمان چقدر رها و متوکل تر بودم 

    تو فیلما ریخت و پاش بود اما من میخندیدمو تمام فکوسم فقط پسرم بود و رفتارهاش

    چقدر خودم رو تحسین کردم،با اینکه خودم کم سن و سال بودم اما چقدر با عشق از پسرم مواظبت میکردم و خدا هوای دوتامونو داشت

    ولی خب هر چقدر پسرم بزرگ شد والبته خودمم بزرگتر شدم و منطق ها پیشی گرفت خیلی محتاط تر عمل میکنم

    ——————————————-

    چقدر تحسین کردم آرامشی که این خانوم داشت

    همش لبخند رو لبشون بود

    چقدر  رها بودن

    یکی از خواسته های منم اینه که بتونم آسون بگیرم زندگیو

    البته اینو بگم که از موقعی که دوره هم جهت با جریان خداوند رو کار،واقعا بهتر عمل میکنم

    سپاسگزارم از شما مریم جانم

    منتظر قسمت های بعدی سریال زندگی در بهشت هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    وجیهه عرفانی گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    به نام خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی

    سلام و درود فراوانی خدمت استاد عزیزم و مریم بانو

    چقدر خوشحالم که بعد از مدتها غیبت مریم جان، دوباره ایشونو میبینیم اونم در زندگی در بهشت، و خدا کنه به لطف الله مهربان این سریال همچنان ادامه داشته باشه

    مریم جان خدارو شکر که حالتون خوبه و ممنونم که تجربیات زیباتونو با ما به اشتراک میزارید، سپاسگزارم

    خدارو شکر که من باز هم زندگی یک خانم موفقو به چشمم دیدم و خداوند باز هم یک الگوی خوب رو که اتفاقا خانم هست که باعث میشه دهن ذهنم بسته بشه به روی بعضی از باورهای محدود کننده ای که میگه نه امکانش نیست، نه تو نمیتونی رو پیدا کنم و روی خودم کار کنم، خدایا شکرت.

    نکات مثبتی رو که من در این فایل خیلی برام پر رنگ بود این بود که زنی رو دیدم که احساس لیاقت بالایی داشت، هر روز به تندرستی خودش اهمیت میداد و با وجود اینکه بچه ی کوچیک داشت و غیر از اینکه باید روی تکالیف و درس دادن دو بچه ی دیگه اش که حتی سنشونم با همدیگه فرق میکرد و کار میکرد، غذا درست میکرد و غیر از رسیدگی به کارهای خانه داری، مثل شستشو و نظافت، حتی به همسرش هم کمک میکرد که احتمالا بخاطر شرایط زندگیشونم حتی کارهای فنی هم شاید انجام میداد ، ورزش میکنه، اندام بسیار زیبا و عالی داره و ارامش از سر و رویش میبارید و جالب اینجا بود که من دیدم این خانم کابینتشو خودش درست میکنه، این ادم چون درجه ی احساس لیاقتش بالاست و خودش اولویت زندگیش در عین حال به دیگران یعنی خانواده اش احترام میگذاره و این یک نمونه ی عالی برای الگو برداری برای فرزندانش و چقدر جالب که زندگی رو راحت گرفته.

    چقدر جالب که میشه درس‌های استاد عزیزم و قوانین رو میشد در اونها دید:

    1- دنیارو آسون بگیر تا دنیا بهت آسون بگیره.

    2-ورزش کردن ه روزه ( در قانون سلامتی).

    3- سفر کردن و دیدن دنیا( خداوند مهاجران رو دوست داره)

    4- ما نمی توانیم دیگران را تغییر بدیم و فقط میتونیم خودمان رو تغییر بدهیم، پس وقتی تو تغییر کنی اطرافیانت هم با تو همسو می‌شوند .

    5- برای خودت وقت بزار، مطالعه، ورزش و شاید مدیتیشن و از دیگران بدون احساس کمالگرایی کمک بخواه( مثل سپردن بچه ی کوچیکت به دیگران تا کمی برای خودت خلوت کنی)، در دوره احساس لیاقت.

    6-بگذار بچه هایت ازاد بزرگ بشوند و دنیارو خودشون تجربه کنند نه اینکه دنیارو از چشمان تو ببینند.

    7- با دیدن رشد و موفقیت دیگران، تحسینشون کن نه حسادت کنیم کاری که مریم جان با عشق انجام میداد و می دهد.

    8-فکر نکنیم وقتی تغییری در وجودمون بوجود میاد مثل حامله شدن دیگه مارو از روتین زندگیمون عقب بندازه و یا مارو محدود کنه، باید تغذیه درست داشت، ورزش کرد، و بیشتر از همه ارامش داشت و سپاسگزار نعماتمون باشیم.

    9-وقتی یک تصمیمی برای زندگیت میگیری و روش خاص خودت رو داری ، ( در مورد زندگی در ماشین و دایم در سفر بودن)، پس غر نزن، بهایش رو بپرداز و شکرگزار باش ، اروم باش و منتظر ایده های بهتری از جانب خداوند باش.

    10- من تو این فایل و زندگی این خانواده، همبستگی، احترام به همدیگه و ایجاد وقت ازاد برای مادر خانواده رو به چشم دیدم و این خیلی برام جالب و جذاب بود.

    11- چقدر زیبا بچه های بزرگتر هوای بچه ی کوچکترو داشتند( حتی اگه لازم بود به نوبت نگهش میداشتن ، پوشکش رو عوض می‌کردند و باهاش بازی می‌کردند ).

    12- بچه های بزرگتر هم تایم مشخص برای یادگیری دروس و تکالیفشون داشتند و هم تایم بازی و خلوت با خودشون که خیلی جالب بزرگترهاشون حواسشون بود که بخاطر زیاد ماندن در ماشین بخاطر دایم در سفر بودن در توقف کردنهایشان برای بچه ها لحاظ می‌کردند .

    و خیلی چیزهای اموزنده دیگه…..

    راستی چقدر پرادایز خوشگل و سرسبز شده و چقدر بی تاب دیدن اونجا بودم:))

    باز هم ممنونم که مریم جان هر از گاهی به بهانه ی درس‌ها و تجربیاتشون هم از حال خودش و حال و هوا و زیبایی‌های اونجا واسمون کلیپ میزارند:))

    بازهم ممنون و سپاسگزارم

    استاد عزیزم از شما هم بابت دوره جدید هم جهت با جریان خداوند ممنون و سپاسگزارم

    من و علی عزیزم داریم روی دوره حسابی کار میکنیم، هنوز اونجا پیامی نذاشتیم ، ان شاالله به همین زودی زود اونجا از اتفاقات و نتایج بسیار عالی و رشدمون براتون مینویسیم.

    روزتون عالی و پر از خیر و برکت و رحمت و عشق باشه ان شاالله، در پناه الله مهربان مانا و پاینده باشید ::))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: