https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/05/abasmanesh-2.webp8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-05-13 04:40:002025-05-13 04:40:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
469نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
مدت طولانی بود که صداتو نشنیدیم و تصویرت هم ندیدیم
خیلی خوشحال شدم امروز که سایت را باز کردم فایل سریال زندگی در بهشت را دیدم و خیلی ذوق کردم و اومدم که ببینمت چون میدونستم تو پرودایس هستی
چه خوب میشد از خودت هم تصویر میگذاشتی تا خودت هم ببینیم
به امید دیدار مجددت
اتفاقا من هم عاشق بچه ها هستم حدود یک سالی هست خداوند به خواهرم یک فرشته کوچولو داده
دختر هست اسمش ملورین است
خدا میدونه تمام خانواده ما چقدر خوشحال هستیم من خیلی از روزها به خاطر حضور ملورین در زندگی همه مون از خداوند تشکر میکنم
خدا میدونه وقتی خواهرم میخواد بیاد خودنه مادرم تمام ما خانواده به ذوق دیدن ملورین سعی میکنیم اونجا جمع بشیم که فقط این بچه را ببینیم و چقدر لحظات شیرینی با اون داریم.
خدا میونه این بچه با حضورش چقدر شادی آورده و چقدر لبخند و صمیمیت به ما داده
خدایا شکرت
مریم جان خیلی تشکر میکنم با این فایل بینظیر و متفاوت
سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونم تا ابد بینهایت و طلایی
مریم جون خیلی دلم تنگ شده بود براتون برای صدای قشنگتون در صلحتون برای این همه زیبایی نعمت ثروت پارادایز که واقعا بهشته الان دارم فکر میکنم واقعا چقد این خانم امریکایی بینظیر همه چی کاملا طبیعیه شیوه ی زندگی کردنش طبیعیه چقد زیباس این خانم واقعا فوق العاده با خودش در صلحه خیلی ارامش داره انرژی مثبت داره چقد مادر خوبی برای بچه هاش هست من بچه هیچ وقت ایده آلم نبود خواهرم ارکیده جراحه زنان و زایمان هست من خیالم راحته که ارکیده بچه مو یه روزی به این دنیا میاره اما اینکه گفتین این خانم بچه ها شو قابله به دنیا اورد اونم تو کلبه وااای بینظیره خیلی زیباست الگوی خیلی خوبی بود این خانم با این شیوه شون واقعا بینظیرن چقد ساده هستن منو یاد زندگیه سرخپوستا میندازه اما اونمدلی هم نیستن بیشتر با خودشون در صلح هستن ساده و طبیعی دارن زندگی میکنن همون قوانینه ساده ی دنیا که ما علکی بزرگش کردیم چون همه چی ساده س ساده و چقد امریکا رویایی تره از این استانبول که هستم واقعا خیلی بهتر رویایی تر خونگرم تر مهربون تر هستند واقعا مردمانه رویایی داره و من چقد مریم جون شما رو تحسین میکنم این خانم بودنتونو در صلح بودنتو عمل هاتون به اگاهی های استاد بزرگوارمون تمیزی و نظافت خونه تون مهمون داری تون رو مراقبت از بچه های پارادایز بخصوص براونی عزیزم چقد رویایی و زیبا ازشون نگه داری میکنین اینها همه بخاطر اینکه با خودتون در صلح هستین و من با تموم وجودم این حد از رهایی مستقل بودنتون رو تحسین کردم همیشه و بازهم میکنم خیلی خیلی بهتون نزدیکم مریم جون اما بازم بیشتر میخوام به صلح برسم با خودم درست مثله این خانم برای بچه ش خدایاشکرت خیلی هم زیبا هستن چقد پسر و دخترشون هم با خودشون در صلح هستند عالی هستند خلاصه که شما بینظیرین اما من میخوام بازم بیشتر این زندگی در بهشت 263رو ببینم یه بار فرصت شد ببینم چون همش سر کلاسم بخصوص الان که از دیشب تا الان به دوره ی فوق العاده بینظیر دستیابی عملی به ارزوها هدایت شدم وااای جلسه ی اولش که مخصوصه رهایی و در صلح بودن با خودمون هس وچقد حالم خوبه و بینهایت بی خیال و رهای رها شدم خدایاشکرت با خودم و خدا خوشم در صلحم خیلی بیشتر از این حرفا عاشقتونم خیلی زیاد روی ماه شما و استاد رو میبوسم
مریم جان عزیزم واقعا ازتون سپاسگذارم چقدر از این فایل به بعد حتی بحث مادرشدن هم آسان میشود
من دقیقا نقطه مقابل این دوست عزیز شما هستم
جوری به خودم در بارداری و بچه داری سخت گرفتم که بازخورد جهان به من هم سخت بود
الان جوری شده که تا اسم بچه دوم میاد کهیر میزنم و همیشه برام سوال بود بقیه چکار کردند که اینقدر همه چی براشون راحت پیش میره توی بچه داری توی حاملگی و جوابم رو در دوره مقدس همجهت با جریان خداوند گرفتم بی خیالیشون دقیقا من همین حالاشم نتونستم بی خیال باشم و دارم تمرین میکنم که باشم واقعایک ارامش خاصی میشد در چهره مادر خانواده دید اینکه سبک تغذیه ای مشابه با قانون سلامتی داشته باشی و منی این روز ها پریشونم برای دوباره برگشتن به این سبک چون الان دورویه قضیه رو دیدم و اون سبکبالی و حتی نداشتن یک درد و بی حالی در سبک قانون سلامتی منو وادار به کارهایی کرد که تا به عمرم انجام نداده بودم و دارم خودم رو آماده میکنم که با قدم های تکاملی برگردم و صددرصد عمل کنم به دوره نه نودو نه درصد و این فایل رو خداوند برای من گذاشت توی سایت که بهم بگه باید تمام دوره قانون سلامتی روگوش کنم بعد وارد عمل بشم تا با منطق های استاددیگه حتی سمت اون خوراکی ها برای پسرمم نرم وبزارم طبیعی زندگی و رشد کنه و چقدر بابت اسباب بازی نخریدن من شگفت زده شدم
زمانی که عرفان به دنیا اومد شرایط مالی ما سخت بود و خالقش خودمون بودیم و من همیشه حسرت کسانی رو میخوردم که راحت برای بچه هاشون خریدمیکردند اما از وقتی همراه با استاد شدم و دست از مقایسه خودم با دیگران برداشتم به راحت ترین شکل چیزی که نیازه عرفان بود به زندگی ما اومدو از الان واقعا میخوام بیشتر هدفم لذت بردن وجود عرفان از طبیعت اطرافش باشه و بیشتر مواقع در حال خاک بازی یا آب بازیه و میبینم دیگه علاقه ای به اسباب بازی یا تلویزیون نداره و با این فایل انگار بیشتر درک کردم وجود عرفان روکه آزادش بزارم و الان متوجه شدم وقتی استاد میگن نیازی به کنترل زندگی نیست یعنی رها و آزاد باش و حتی بزار دیگران مثل بچت هم آزاد باشه تا خودشو و جهانشوکشف کنه
عاشقتم مریم جانم کاش از روی ماه خودتم فیلم میگرفتی دلم براتون تنگ شده بود و خدارو بسیار سپاسگذارم به خاطر وجودارزشمندتون توی زندگیم
سلام وخدا قوت ب استاد مهربانم ب خانم شایسته عزیزم ودیگر دوستان گرامیم خانم شایسته عجب فایل خیلی خوبی بود و نکات مهمی اشاره شد ولازم من در زندگیم ازش استفاده کنم مخصوصا در صلح و ارامش این خانم زیبا وهم خانواده پر از انرژی مثبتی ک دارد تحسین میکنم روش زندگیش را و خوشبحالشون ک با سفر همه جای دنیا رو میبینند و لذت میبرند براشون ارزوی سلامتی وشادی از خدای مهربانم میخوام سپاسگزارم از استاد عزیزم خانم شایسته بابت این فایل زیبا در پناه خدا باشید رحیمی از گرگان
کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و با سعادت و بازگشتی نیک است.
با شنیدن صدای خانم شایسته عزیزم از قلب بهار روز منم ساخته شد و حال خوب امروزم دو برابر شد
ای جان که من فدای اون دوتا چشمای قشنگ و اون چهره بانمک و آروم بشم که اینقدر منو جذب خودش کرد
ماشالله چقدر باهوش چقدر بانمک و دوست داشتنی هربار با دیدنش چشام قلبی میشد خنده میومد رو لبام روحم تازه شد با دیدنش چقدر انرژی مثبتی داشت این پسر بچه شیطون
همینطور که داشتم این قسمت رو نگاه میکردم حرف های خانم شایسته رو گوش میدادم به این فکر میکردم که تمااااام قسمت های زندگی در بهشت توجه به نکات مثبت هست و این چقدر برای منی که الان نیاز دارم سرگرم به موضوعاتی بشم که فقط فقط نکات مثبت رو بتونم ببینم خوبه
خب برگردیم به این قسمت از زندگی در بهشت زیبا و یک داستان دیگه در پارادایس
از این خانواده پنج نفری که اینقدر آرامش دارند و اینقدر آسون گرفتن زندگی رو
چقدر رفتار و برخورد خوبی داشتند همه باهمدیگه چقدر این مادر با آرامش و با حال خوب برخورد میکرد با این دردونه خوشگل و ناز
چقدر تحسین کردم از پرورش درست فرزندان در این خانواده که یک تایمی رو برای استراحت به مادر داده شده و بچه ها باید هرکدوم در یک تایمی مراقب این کوچولو باشند و این کار هم باعث میشه اعتماد بنفس بچه ها بالاتر بره و هم اینکه مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشند
چقد تحسین کردم مادر خانواده رو که برای خودش ارزش قائل شد و تایم برای خودش میزاره که ورزش کنه و ریلکس کنه و من چقدر این روش زندگی رو دوسش دارم
حالا که دارم مینویسم به این فکر میکنم که چقدر خوبه منم خیلی جاها اینقدر سفت و محکم واینستم و یکم آسون بگیرم زندگی رو تا هم خودم راحت باشم هم خانوادم و هم عزیزانم که با من در ارتباط هستن
نشونه بود برام که کیمیا وقت بزار برا خودت دوباره برا مطالعت برای ورزشت برای تنهاییت وقت بزار و اجازه بده ذهنت و فکرت آروم بشه و اینجوری میتونی اون تایمی که کنار عزیزانت هستی رو با حال خیلی بهتری بگذرونی و حال و حوصلشون رو داشته باشی
از همه اینها بگذریم از قانون سلامتی و فستینگ نگم که این یک وعده غذا خوردن حذف مواد غذایی که در قانون سلامتی گفته شده چقدر باعثحال خوب من شده و این اندام فوق العاده خوبی که الان دارم چقدر این دوره نیاز به تعهد بالایی داره
با دیدن این کوچولو خوشگل و این پدر مادر آروم و خوشحال فقط این اومد تو ذهنم که کیمیا باید راحت بگیری زندگی رو باید آرامش داشته باشی تا همینقدر زندگی برات راحت بگذره باید هرلحظه برای خودت ارزش قائل بشی و باقیش با خدا
ارزش قائل بشی در هر موردی
ارزش قائل بشی برای بدنت وسلامتیت
ارزش قائل بشی برای اینکه باکی وقت میگذرونی
ارزش قائل بشی برای اینکه چی داری نگاه میکنی و تایمت رو چجوری میگذرونی
ارزش قائل بشی که چه جاهایی داری میری و قراره اونجا چه چیزی رو تجربه کنی
زمانی که من برای خودم ارزش قائل بشم جهان هم برای من ارزش قائل میشه من اول باید بدونم برای خودم مهمم و خودم رو دوست داشته باشم الان که دارم مینویسم یادم اومد دیشب همین حرف رو من از دکتر شنیدم که کیمیا خودتو دوست داری؟؟ پس وقتش هست برا خودت وقت بزاری اینکارارو انجام بدی
این فایل زندگی در بهشت شد نشونه دوم و من برای هزاااااااارمین بار هدایت شدم توسط الله که باید چیکار کنم برای اینکه دوباره برگردم به مسیر
خداروشکر برای این مسیر زیبا خداروشکر برای زندگی در بهشت که اینقدر مسیر زیبایی رو برای توجه به نکات مثبت بهم نشون میده خدارشکر برای تک تک بچه های این سایت عباسمنشی که شدن بهترین دوستای من
سلام ب مریم جان و استاد و همگی دوستان خانواده صمیمی عباسمنش
پس از گذراندن یک تضاد و رسیدن مجدد ب حال واحساس عالی این فایل جایزه ی من ازسمت خدای وهابم بود
حسابی خوشحالم کردی مریم بانو
و دوباره نعمتهام رو بهم یادآوری کردی
حرفهای زیادی دراین زمینه دارم برای نوشتن
از انجاییکه فرزندم همسن این نوزاد زیبا و مهمان پاردایس هست
زمانیکه از بارداری این خانم گفتید اشک تو چشمم جمع شد چون من شیوه قانون سلامتی رو تهیه نکرده بودم
و اوایل بارداریم وارد دوره عزت نفس شدم چقد باعث نجات من شد
و کار روی این دوره معجزه زندگی من بود چون من ب الهاماتم عمل میکردم
و من تمام حرفایی ک بهداشت بهم میزد برعکس عمل میکردم
و خیلی مادرم مادرهمسرم بهداشت و دکتر متخصصم بهم توصیه های مختلف میکردن
من عملی نمیکردم وهمون چیزی که احساسم میگف انجام میدادم
مثلا میگفتن 5 وعده غذا بخور من همون 3 وعده غذا میخوردم چون بدن من نیاز نداشت
یا میگفتن تفریح نرو پیاده نرو
من خیلی جاها رفتم حتی مکانهایی ک پله داشت
آزمایش اولم گفتن قند خون و تیرویید داری باید برنامه غذایی داشته باشی و قرص مصرف کنی
بازهم اهمیت ندادم وهمون روش رو رفتم و فقط روی دوره عزت نفس کار میکردم واحساسم عالی بود باورتون میشه ک بعد 2 هفته آزمایش مجدد دادم تعجب کردن دکترا گفتن شما قند خون و تیروییدت عالیه کاملا نرمال هست مگه دارو مصرف کردی گفتم نه گفتن پرهیز غذایی کردی بازهم پرهیز نکرده بودم و همون چیزی ک الهامم میگف انجام میدادم
من توی بارداری فعالیت بالایی داشتم
کلاسهای آموزشی شرکت کرده بودم وساعتها سرکلاس بودم
و بعد برمیگشتم کارهای منزل رو انجام میدادم
خداوند افراد نامناسب رو ازمن دور کرد ک من ب همین منوال ادامه بدم
و چقدر خاطرات زیبایی از اون روزها دارم
من ب خداوند گفتم زایمانی میخام ک من رو بزرگتر کنه وارد ترسهام بشم چون معمولا خانمها از زایمان میترسن
اصلا خدا کاری کرد ک من خودم همه چیز رو تجربه کنم و توکلم بهش بیشتر بشه
من روز زایمان کمی دردم شروع شده بود و خب مادرم و همسرم اومدن بامن بیمارستان
من ب خدا گفتم بااینکه دوست ندارم فرزندم توی این بیمارستان دنیا بیات اما هرچی تو بگی هرکاری میخای انجام بده و باتمام وجود من رها بودم
خیلی مادرم اصرار میکرد چی درست کنم بخوری بذار کمکت کنم بلند شی بشینی من میگفتم باور کنید من حالم خیلی خوبه و نیازی ب غذا ندارم
فقط،دلم میخاست با خدا تنها باشم
اون موقه ک رفتیم بیمارستان خدا درخواست منو اجابت کرد و گفتن شما هنوز موعد زایمانت نرسیده مرخص شدی
برگشتیم خونه من ب مادرم وهمسرم گفتم شما برید استراحت کنید من حالم خوبه
همسرم گرفت خابید و مادرم گف نه من میخام خونه رو مرتب کنم
و 2ساعت مادرم سرگرم بود حیات خونمون رو میشست و ب گلها آب میداد ومن تنهای تنها بودم و فقط فایل توحیدی 5 رو گوش میکردم
الان ک مینویسم اشکم دراومد
بهم گفته شد برو دوش بگیر
من رفتم زیر دوش
همینکه از حمام خاستم بیام بیرون احساس کردم نمیتونم روی پاهام بایستم و یک اتفاقاتی داره میفته
بزور خودمو ب پذیرایی خونه رسوندم هنوز موهام خیس بود بازهم میگفتم من حالم خوبه نگران نباشید ب چند دقیقه نکشید فرزندم بدنیا اومد بدون دکتر بدون پرستار بدون مراقبت
خداوند دکترم و پرستارم شد
و بهتراز هر دکتری بود برام
و منو فرزندم رو ب بیمارستان منتقل کردن برای مراقبت بعد از زایمان
همه تعجب کرده بودن
انگار این فایل دوباره همه چیز رو به من یاداوری کرد ک کسب وکارت هم همینجوری اینقد راحت رقم میخوره نگران نباش
درمورد بزرگ کردن فرزندم
همیشه مادر همسرم میگه فاطمه یادته ب فرزند اولت چقد غذا میدادیم چون معمولا پیش مادربزرگش بود خیلی بهش غذا میدادن و خب دخترم خیلی لاغر وکم وزن بود و خیلی هم مریض میشد
و الان پسرم با شیر فقط شیر وزنش خیلی عالیه ک اصلا کسی باورش نمیشه من ب این بچه غذا نمیدم
از وزنش
از توانایی هاش،
ک همسرم همش بهم میگه وزنه بردار بدنیا آوردی و چقد میخندیم باهم
واقعا پسرم قوی هستش
وسایل سنگین رو با یک دست میکشه روی پاهاش میایسته و اینقد فعال هست روزانه صدبار خونه رو دور دور میزنه و خیلی باهوش هست
هربار ک بهداشت ب من گفته شما نکات رو رعایت میکنید میگم آره ههههههههه
تا حالا من توی شک بودم چون متفاوت با شیوه ی بقیه هستش
الان ک این بچه رو دیدم مطمعن شدم من باید اجازه بدم فرزندم گرسنه بشه
فقط نکته ای که من رعایت نمیکردم این بود ک برای آرام کردن بچه هام از شیر یا خوراکی استفاده نکنم
و با چیزهای دیگه سرگرمشون کنم
انشالله بعد از کار کردن رو ثروت یک حتما قصد خریدم دوره سلامتی دارم که من وفرزندانم ب این شیوه زندگی کنیم
چقد عالی بود این فایل نکات قشنگ زیادی داشت
اینکه اجازه میدن ب نوزاد با طبیعت ارتباط برقرار کنه
وقتی اجازه میدم فرزندم روی خاک بشینه یا دست ب درخت وگل بزنه هرکس پیشم باشه میگه نه اجازه نده اینجا خاکه
یا گل وگیاه حساسیت داره سمی هستش چشماش خارش میگیره
ومن ب شوهرم میگم چطور فراموش کردین ک ما توی بچگی چقد با خاک وگل بازی کردیم
مثلا الان میگن دختر پسر نباید باهم بازی کنن
من تو بچگی همش با پسرها بازی میکردم وهمیشه ب شوهرم میگم من بیشتر همبازی هام پسر بودن خب تو محله ای ک ما بودیم روستای دور افتاده شهرهای گرم جنوبی بود
ظهر گرما بچه ها توی نهر آب شنا میکردن درصورتیکه پدر مادرها زیر باد کولر خواب بودن بخدا
یا اینکه مادرم از کلاس اول ابتدایی بهم اجازه داد با بچه های همسایه تنها برم مدرسه تا دانشگاه
والان نگاه میکنم ب اطرافیانم دخترشون کلاس دوم راهنمایی هستش هنوز نگرانش هستن هنوز تو فکر درس و مدرسه اش هستن
و چقد جلوی من تیکه میندازن ک مادر خوب نیست اینقد بیخیال باشه باید بچه رو مجاب ب درس ونظم کنه مجاب ب شرکت در کلاسهای قرآنی ونماز کنه
بعد من باخودم میگم پس این نشون میده من خیلی متفاوتم خدایا شکرت
دخترم هم خودش درسش رو میخونه خودش کاراشو میکنه
علاقه اش هم کاملا مشخصه از حالا نقاش کوچولو بهش میگیم
منم از مسیر گاها خارج میشم و هنوز دچار اشتباهاتی میشم توی رفتار با فرزندانم اما دوساله هربار اوضاع بهتر میشه و من تو زندگی راحتی بیشتری از خدا میخام و هدایت میشم
خوشم اومد از اون دختر 14 ساله ک با برادرش بازی میکرد و سرگرمش میکرد
و این همکاری توی این خانواده آرامش و شادی واقعا تحسین برانگیز بود
واقعا جهان قانون کبوتر با کبوتر
باز با باز رو رعایت میکنه همیشه
وقتی فرکانسهات ب حدی برسه ک ب ثبات برسی افرادی کاملا شبیه خودت رو جذب میکنی
توی موضوعاتی ک فرکانسم ب ثبات رسیده افراد شبیه خودم رو جذب میکنم
و مواردی ک هنوز بالا پایین میشه فرکانسهام هردو شکل افراد رو جذب میکنم
و توی موضوع ثروت نمونه واضحش سریال زندگی در بهشت هست ک افراد موفق با افراد موفق دوست میشن پس نباید نگران این موضوع باشم چون با هر پیشرفت من تو بحث مالی افراد بهتری میان و این باور کاملا غلط هستش ک اگه من ثروتمند بشم افراد بدی سواستفاده گری جذب من میشن یا من ب افراد پایین تر از خودم زور میگم چون پول دارم …
قطعا با ثروت ب معنویت و ب خدا میشه رسید چون خداوند ثروتمنده وتمام ثروتها از آن اوست …
با سپاس از تهیه کننده و فیلمبردار نازنین مان در این بهشت
(((چقدر مادرهای شجاع و قوی تحسین برانگیزن برخلاف جامعه که ضعف زن رو زنانگی میدونند)))
و گفتم آره من تو بحث بیزینس یکی از ترمزهای من ک باید برداشته بشه
همینه که پدرم و تمام فک و فامیل خودم و حتی فامیل همسرم میگفتن ومیگن زن مال بیزینس نیست زن مال خانه داری هست وتربیت فرزند
و میگن زن خلق شده برای اینکه ستون خانواده باشه واین باورهای من دراوردی
آخه خواب دیدم کار برام پیدا شده من رفتم ک کار کنم طرف صاحب کار گفت ک من ب شما کار نمیدم گفتم چرا گفت چون در حدش نیستی
و من خندیدم گفتم اما من صاحب دوفرزندم ببین چ راحت ازپسشون برمیام
گفت پس باشه بهش فکر میکنم بهت خبر میدم و من زمانی که از اون جا خارج شدم بهش گفتم با خنده حتی اگه شما بخای من دیگه نمیام اینجا کار کنم و خیالم راحت بود جای دیگه برام کار پیدا میشه و همش خوشحال بودم ومیخندیدم
البته این خواب رو بعداز کار کردن رو دوره عزت نفس طی این 25 روز اخیر دیدم
والان کامنت شما اصلا ذهن من رو باز کرد نشانه برای من بود آره توی جامعه ای ک من بزرگ شدم مخصوصا شهری ک من اونجا دنیا آمدم و تا قبل ازدواجم بودم خیلی خیلی عیب میدونستن زن کار کنه
و حرفها میزدن
والان اگه بشنون خانمی کار میکنه مثل قبل نیست فکرشون بهتر شده اما میگن حتما وضع مالیش خرابه و شوهرش بیکاره
میخام بگم این ورودی ها ب من داده شده
خیلی ممنونم دستی از دستان خدا شدی ک من این ترمز رو پیدا کنم
ک((( من چون زن هستم ضعیفم و نمیتونم بیزینس موفقی داشته باشم ک شرایط مالیمو متحول کنه )))
امروز خدا پولی برام واریز کرد که میخوام باهاش دوره ثروت یک رو بخرم و ترمزهامو بردارم و
توی این مبحث هم خدا معجزه ای قراره برام رقم بزنه بزرگتراز معجزه ی دنیا آمدن فرزندم
بازهم همه تعجب خواهند کرد
و به خودم و همه ثابت میشه ک یک زن قوی میتونه توی همه چیز موفق باشه
و از صمیمیتت سپاسگزاری میکنم که خوابت رو برام گفتی
عزیزم حالا که هدایت شدیم برای هم بنویسیم پس با تموم قلبم امیدوارم حرفهام برات کمک کننده باشه
اولا این بحثی که فکر میکنی تو فامیل شما یا همسرت و پدرته مال خیلی از ایرانیاست. منی که تو شهر بزرگی بودم و یعنی تحصیل کرده هستیم و دهه هفتادیم دوست همسن خودم هربار که حرف شغل میشه به من میگه من هرچیزی بخوام شوهرم برام میخره لازم نیست کار کنم. میخوام بگم این حرف میتونه از زبون یه جوان هم در بیاد چراا بنظرت؟
چون کلا ایرانی ها کار کردن رو عار میدونند، خود استاد هم تو فایلاش میگن که تو امریکا طرف هشتاد سالشه میاد تو مارکت کار کنه که فقط کار کرده باشه نه مثل ایرانیا که ارزوشونه چندتا ملک بخرن و اجاره بدن و برن بخوابن و تو بحثای خاله زنک بازی باشن یا زود بازنشست بشن و برن تو پارک بشینن فقط
اصلا بعد یه مدتی که علاقتو پیدا کنی و بری سراغش و پول بسازی ازش و اصلا بحث نیاز نباشه حس مفید بودن میگیری. من خودم به این حرف رسیدما دیگه دنبال این نیستم زود پولامو خرج کنم اصلا خرج نمیشه ولی عاشق کارمم. کارمم نقاشی نگارگریه چیزی که خیلیا اصلا نمیتونند بهش فکر کنند که بشه ازین کار پول خوب ساخت ولی من تونستم با همین فایلها (بدون دوره ثروت )
ببین چیزی که استاد داره تو هر زمینه ای یادمون میده با هشتاد درصد جامعه فرق داره. فامیل شوهر و اینا کین؟ بیشتر بیا رو مهم نبودن نظر بقیه کار کن اول
استاد روزی چندساعت پیاده روی میکنه؟ تو جامعه ما به این کار میگن وااااای تو جقد بیکاری خب با ماشین برو
استاد اینستاگرام نداره؟ تو جامعه ما اینستاگرام نداشتن مثل اینه که دست و پا نداشته باشی
دیگه کار کردن و اینا که بماند
اون چیزی که استاد میگه با جامعه فرق داره
من یکی که حیفم میاد کار نکنم. انقدر خدا بهم استعداد هنری داده که فکر میکنم اجحافه در حق دنیا که بهش نقاشی هامو تحویل ندم
میتونی اینجوری به کار نگاه کنی؟ اینجوری به خلق ارزش نگاه کنی؟
کاری به نظر بقیه نداشته باش
زن مهمه. زن ارزشمنده. زن چراغ خونه ست، همه ی اینها درسته ولی زن بشینه عمرشو بزاره پای بچه هاش که وقتی بچه بزرگ شد ازش توقع روز های جوانیشو داشته باشه؟ کاری که مادرهامون باهامون کردن
انقدر ازخودشون برای ما گذشتن که فقط توقع جبران موند که ما جوانیمون رو برای بچه هامون گذاشتیم اونا هم الان باید بشن عصای پیری و کوری ما
هدفت از پول چیه؟
هدفت از کار چیه؟
همه ی اینارو با خودت بگو و بدون اگه بخوای حرفهای استاد رو گوش بدی واقعا باید متفاوت از عموم جامعه عمل کنی، باید تی وی نبینی،تو جمعهای خاله زنکی نری، نظر بقیه برات مهم نباشه، اخبار نبینی، پیاده روی کنی، کربوهیدرات نخوری، گله شکایت نکنی، بری دنبال علاقت و……
و همه ی اینا برای جامعه عجیبه حتی اگه تو شهر بزرگ باشی و جوان باشی و تحصیلکرده
من نزدیک یک ماه میشه رو دوره عزت نفس دارم کار میکنم
و احساس میکنم خدا داره میگه تو هنوز تو بحث عزت نفس خیلی کار داری دختر خوب !!!!
دارم تمریناتم رو انجام میدم
و نشانههای خیلی زیادی بهم داده شد ک من این دو مبحث رو کار کنم عزت نفس و ثروت تمرکزی و تکاملی پیش برم
چون من علاقم رو پیدا کردم
من مدل لباس طراحی میکنم و برای مشتری هام میدوزم
خب خیلی وقت نیست
و همین چندماه میشه شروع کردم
تعداد مشتریهام خیلی کم بود
و خب شاید ماهی دوتا مشتری داشتم
واین برای من خیلی خسته کننده بود
وقتی ب چیزی علاقه داری ونتونی ازش پول بسازی واقعا بعد از ی مدتی دپرس میشی و احساس ناتوانی بهم دست داد ک من چرا هرکاری کردم ب صد نفر خودمو معرفی کردم ک این توانایی رو دارم کلی آدم از من شماره گرفتن ک تماس بگیرن برای خدمات
اما خبری نشد
محصولی ک تولید میکنم توی چندماه با کلی اینور اونور رفتن بفروش میره
هرچی انجام میدم برام سود نداره دخل وخرجم یکیه
حتی پول هایی ک از هرجا گیرم اومد ریختم پای وسایل برای این کار
و از خیلی چیزها گذشتم ک مثلا این کار رونق بگیره 2 سال دارم آموزش میبینم اما مابینش وقفه هم میفتاد چون فرزندم دنیااومد وهنوز نتونستم خودمو بعنوان یک شخص حرفه ای بدانم
و خیلی خیلی زیاد نشانه های کوچک وبزرگ آمد و هنوز میات
ک بعضی وقتا میگم خدایا فقط،نشانه هست اون چیزی ک میخام هنوز رقم نخورده
و چندبار توی دوره عزت نفس استاد گفتن اگه کسی علاقشو پیدا کرده وازش پول نمیتونه بسازه
یا اینکه تو بحث مالی هرکاری کرده هزینه هاشو کم کرده اما بازهم اتفاقات مالی براش رقم نخورده حتما دوره ثروت یک رو بخره
و بعدش 2و3 بخره ک زندگیشو ب کل متحول کنه
من نشستم کلی نتیجه های دوستان از ثروت یک رو خوندم واقعا ب خیلی از خاسته های مالیشان رسیدن
من تا حالا هرچی از خدا خاستم شد
هرچیزی ک کدنویسی کردم
توی روابط
توی سلامتی خودم و بچه هام
فرزندم ک حتی جنسیتش رو من انتخاب کردم و گفتم خدایا حتما پسر میخام بهم بدی این شکلی باشه حتی چهره اش من انتخاب کردم
حتی مدرسه ی دخترم معلمش رو من انتخاب کردم گفتم خدایا همچین معلمی باشه
خیلی مسائل زیادی بوده ک الان حتی یادم نمیات
اما تو بحث مشتری اگه هزار بار نوشتم شاید 10 مرتبه اش اتفاق افتاده و من بعد ی مدت دلسرد میشدم ب کسب وکارم و حتی علاقه ام
سپاسگذارم برام نوشتی
و خوشحال شدم ک شما هم هنرمندی
و اینجوری عاشق هنرت هستی . تحسینت میکنم خداروشکر میکنم ک ازش پول خوبی ساختی و میسازی
انشالله که امسال توی کسب وکار مورد علاقه ات موفقیت بزرگی کسب کنی و مثل همیشه بدرخشی
این کامنت یکی از دوستان هست ک کپی کردم این دوست ما دقیقا مشکل منو داره وچقدر عالی توضیح داده ک اما من مقاومت میکردم ک منم این مشکلو دارم
الان چند تا نشانه آمد
من ورودی مالی خوبی دارم اما عجله دارم ب درآمد بالا از علاقم برسم بخاطر حرف مردم وتایید گرفتن از بقیه هست
این پایین کامنت دوستمون رو کپی کردم بخونی واقعا منم دارم عزت نفس کار میکنم اما نمیدونم چطور حلش کنم ..حتما منم باید مثل شما ب این فکر کنم دارم اجحاف میکنم ب جهان اگه ازهنرم استفاده نکنم چون دارم مدلهای مختلف لباس ک مهمترین چیز برای مردم هست میدوزم
)))من وقتی دارم در مسیر علاقه ام قدم برمیدارم و شغل موردعلاقه امه یه جاهایی احساس نگرانی استرس و عجله و مقایسه بهم دست میده
این عجله پاشنه آشیل. سفت و سختی که توی شغلم دارم حالا چرا ؟
ریشه اش و که بررسی میکنم میبینم بخاطر عزت نفس و احساس لیاقت
بخاطر اینکه میخوام خودمو ثابت کنم میخوام تایید و تحسین بگیرم میخوام خلا هامو اینطوری پرکنم میخوام احساس ارزشمندی کنم با چی؟ با پروژه های بیشتر با پول بیشتر با اعتبار و شهرت
چرا؟چون حرف مردم برام مهمه چون نظر و قضاوت دیگران برام مهمه
بنام خداوند بخشنده بنام خدایی که اجابت میکنه درخاست هر درخاست کننده ای را
سلام به استاد عباس منش عزیزو خانوم شایسته نازنین راستی صداتون خیلی ارامش بخشو دلنشینه
سلام به دوستای گلم
منم اومدم تجربم که مشابه این خانوم زیبا هستو بگم
اول از همه بگم این خانوم چقدر عزت نفس داره
چقدر توحیدیه و چقدر باخودش در صلحه حتی نگاه کردن به چهرشونم ارامش بخشه و حس خوبیو میده
خدایا عاشقتم بابت نشانه ها کاملا واضح بهم گفتی این روش تو شیردهی هم عالیه البته که خودم تجربه کردم و ابن روشو با هیچی عوض نمیکنم
من ماه دوم بارداریم ماشینمونو هنوز خدا نداده بود
با همسرم و فرزند اولم با اتوبوس با تور رفتیم سمت شمال و سرعین
یک هفته سفر شیرین با اتوبوس
معرکه بود گرده حیران رفتیم
قلعه رود خان و کلی جاهای زیبا که از زیباییش اشکم در میومد ادمهای اتوبوس بشدت شادو عالی بودن کلی میزدیم و میرقصیدیم
یک خانوم دیگه هم بود پنج ماهه حامله بود
و دخترخوده لیدر هم مثل من دوماهه بوده ولی خودش نمیدونسته حامله بود و اون چندهزار پله قله رودخانو رو رفت بالا و اومد پایین خخخخخخ پسرش بدنیا اومده خداحفظش کنه
تا ماه چهارمو پنجم من بشدت حالت تهوع داشتم
هرچی میخوردم حالم بد میشد باورم این بود هیچی نباید سخت بگذره بارداری باید راحت باشه ولی من چرا حالم بده
همه هم میگفتن طبیعیه فکر کردی مادرشدن راحته
خلاصه که من قانون سلامتیو خریدم و ترک اعتیاد سخت بود من بخاطر یک پفک ساعتها گریه میکردم اولش خخخ
نصف شب میرفتم از نرم افزار کلی کیکو آبمیوه و چیپس سفارش میدادم بعد کنسل میکردم و زار زار گریه میکردم خخخخ
ولی حالم خوب شد و کم کم طبیعی شد
دیگه خوراکی های سوپر مارکتیو حذف کردم دستو پا شکسته نون و برنج میخوردم گهگداری ولی خوراک اصلیم گوشت بود و فست میرفتم
مدام درحال رقص بودم. ارامش شدید داشتم . ماه نه با خانوادم همه رفتیم بیرون شهر
و اهنگ کردی گذاشتن و ما پاشدیم با شوهرم کرمانجی رقصیدیم خخخخ خالم اومد منو نشوند گفت اگه همینجا زاییدی چی گفتم اشکال نداره چادر مسافرتی اوردم همون تو میزام دیگه خخخ
من عاشق رقصیدن و کل بارداریمو رقصیدم و حالمم عالی و پیاده روی های طولانی داشتم
انرژی داشتم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم
برای زایمان طبیعی رفتم بیمارستان و بعد نینیم نیومدو سزارین شدم
تو بیمارستان گفتن بعد عمل نسکافه و فلانو فلان بخورم
من نه چای نبات خوردم نه کاچی نه نسکافه و اینا
فقط گوشت و ابغلم و چیزهای مجاز
کلی حالم خوب بود و درد نداشتم انقدر انرژی داشتم نمیتونستم استراحت کنم تا بخیه هام خوب بشه
توی همون ده روز اول با ماشینو شوهرم میرفتیم دور دور و میومدم خونم مادرم هی میگفت استراحت کن و من گوش نمیدادم خلاصه که همین استراحت نکردم باعث شد بخبه هام عفونت کنه پسرم بیستو یک روزه بود و ما رفتیم یک سفر کوچولو و خیلیییی خوش گذشت خخخخخخ حتی این خانوم یک ماه بعد زایمان استراحت کرد من انقدررر انرژی داشتم که هیچی استراحت نکردم خخخ
بلطف قانون سلامتی عجیب ارامش دارم و روحو جسمم بهم نزدیکه بعد پونزده روز از زایمانم
یک کار توپ از روسیه بهم خورد با قیمت عالی و من قبول کردم ( کارم طراحی معماریه ) خلاصه بچه میخابید من میرفتم پای سیستم و کارو عالی پیش بردم یعنی خدا پیش برد عجیب و ساده و راحت
همه چی عالی بود و مدام درحال تحرک بودم خوابم بشدت کم بود
ولی بعد دیدم دارم بخودم اسیب میزنم و عفونتم خیلییی شده و گفتم یکم استراحت کنم و بخودم انقدر سخت نگیرم و رها باشم
که الان چندروزه من عالیم و رو ابرام
پسر من بشدت عضله داره
بشدت زیباست تو بیمارستان همه میگفتن چقدر بچت خشگله حتی دکتر میگفت
میرم جایی از فرزندم عکس میگیرن هیچی پف و ورم نداره همش عضلس
خب من شیر خودمو میدادم و در روز یکبار گوشت میخوردم و شامم توت فرنگی و پسته و سرشیر و فرزندم عالی بود و شیرم سیرش میکرد
خودمم پوست صورتمو عالی و ازم میپرسیدن بوتاکس کردی خخخخ شکمم که جمع شد خیلی زود و دکترم گفت سزارین چقدررر زود جمع شدی
خلاصه
من وقتی قانون سلامتیو خریدم دیدم از گذشتگانم هرچی بهم گفته شده اشتباس
دینی که بهم گفته شده اشتباس
غذایی که گفته شده خوبه؛ اشتباس
همه چی اشتباس و هرچی بزرگان فامیل میگن من برعکس عمل میکنم چون اگر درست بود خودشون سالم بودنو درد روحیو جسمی نداشتن خخخ
من برعکس عمل میکنم و نتیجه عکس اونارو میگیرم نتیجه عکس نود درصد جامعه حال جسمیو روحیم عااالییییییییییییی
به بچم نه ترنجبین دادم نه شیرخشت و نه هیچی زردیش خودش خوب شد
خودمم نه کاچی خوردم نه خرما نه چیزایی که میگن زاچی بخور من فقط گوشت خوردم و عجیب جون میده بهم و معرکس گوشت ماهیچه
من شونزده فروردین زایمان کردم الان پسرم سیوهشت روزس و من بخاطر آمپول هایی که خشک کن قوی بود زدم شیرم کم شد و مجبور به خرید شیرخشک شدم .. از وقتی شیرخشک میدم ادرار و مدفوعش بو میده بصورتی که انسانی که غذای سالم میخوره نباید دسشوییش بو داشته باشه
و من از خدا میخام شیرمو زیاده زیاد کنه
.یک شب با مادرم امتحانی طبق گذشتگانمون به بچه ابجوش نبات دادیم ( باوری که همه فکر میکنن باعث میشه نفخ از بین بره و حتی دکترم میگفت به بچت بده نبات داغ خخخ) خلاصه همیشه به نوزادامون میدادیم و بچه گریه میکرد ماها نمیدونستیم از نبات داغه….
من کنجکاو بودمو نبات داغ دادیم اقاااا طفل معصوم از شب تا صبح جیغ میزد از دلدرد
دیگههه کاملن متوجه شدم فقط سبک قانون سلامتی درسته خداروشکر من وارد مسیر قانون سلامتی شدم
منی که از بیستو چهار ساعت پانزده ساعت میخابیدم
انرژی نداشتم
پرش هواس داشتم
دمدمی مزاج بودم
همشش با تغزیه درست درمان شد
ارتروز گردنم و کرفتگی بدنم همش درمان شد و بدنم سفیده شده و موهام وحشتناک پرپشت شده آقا هرچی بگم کم گفتم
خلاصه یکم مدت گفتم کم کم از چیزهای غیر مجاز بخورم ببینم شیرم زیاد میشه یا نه
برنجو نون اضافه کردم شیرم بیشتر شد ولی خودم پف کردم و حالت تهوع کرفتم و خابم زیاد شد و احساس سنگینی میکردم و بچم گریه هاش بیشتر شد
برنحو نون حذف شد
هندوانه اضافه کردم باعث شد مفصل درد بشم نمیتونستم تکون بخورم
اب هویچ اضافه کردم گلوم شروع به سوزش کرد
من فهمیدم بدنم کاملا ارگانیک شده خداروشکر
و از خدا خاستم هدایتم کنه راهنماییم کنه چکار کنم که خانوم شایسته نازنین این فایلو برام گذاشت بوس بهت خانوم شایسته گل آی دورت بگردم
خلاصه من با فرزندانم و همسرم عشق میکنیم
بخاطر کارهای زیاد خونه و پشت سیستم نشستن و بچه داری با وجود بخیه هام خیلی بخودم سخت گرفته بودم بخاطر کمالکرایی بالا باعث شده بود مدارم بیاد پایین و یکم سمت افسردگی برم
ولی خدا دستمو گرفت و پیشتر از قبل حالم عالیه
خدایا شکرت بابت فرشته کوچولوم
خدایا شکرت بابت فرزند بزرگم بابت همسرم بابت اینکه توی مسیر درست هستم بابت ارامشم
بابت ثروت و نعمت بابت قانون سلامتی
خدایا ممنون
حالا یکم از نتیجه مامانو بابام بگم .
پدرمادرمم سبک قانون سلامتی زندگی میکنن
دوتاییشون نزدیک بیستوپنج کیلو وزن کم کردن
از لحاظ سلامتی و ظاهری کلن دوتا انسان متفاوت شدن
پدرم مدام درحال ورزشه و سیکس پک و عضله هاش همه در اومده و هر دفعه هرکی میبینتض بیشتر تعجب میکنه ک پدرم جوانتر شده
پنجاهو خورده ای سالشه ولی میگه انرژیش از جوون بیست ساله پیشتر اصلن من تاحالا این ورژن بابامو ندیده بودم پدرم همیشه خسته و خواب بود ولی الان کلن یکی دیگه شده وقتی وزنش کم شد و خوشتیپ شد انقدررر عزت نفس گرفت که از اون موقع درامدش فکر کنم حتی بیست برابرم شده
بعد بیستوچهار سال مستاجری پدرم تونست یک خونه شیک بخره
ماشینش عوض که و عجیب داره ثروت خلق میکنه مادرم پر طلا شده و هرروز بازارن خخخخ
مادرمم که همه فکر میکنن خواهر منه
تو بیمارستان یا هرکی میبینه میگه خاهرته میگم نه مامانمه میگن الحق مامان خوبی داری خخخخخ
انقدر جوون و شاداب و پر انرژی و پر عزت نفس شده و قرصای قلبشم دیگه نمیخوره
از همه لحاظ ما زیبا و سالم شدیم
همسرمم خیلی نتیجه گرفته خیلییییییییییییی زیاد که شارژ گوشیم داره خاموش میشه نمیتونم بنویسم دیگه خخخخ
از خداوند خواستم امروز من را به دیدن فایل زیبایی هدایت کنه، وارد سایت شدم و دیدم قسمت جدید سریال زندگی در بهشت آپلود شده گفتم این همون هدایته و نگاهش کردم.
چه فایل زیبایی بود کودک زیبا و خانواده ایی دوست داشتنی
جالبه که چون استاد و مریم جان با خودشون در صلح هستن دوستانشون هم با خودشون در صلح هستن، چقدر خوبه در صلح بودن با خودت.
چه خوب که قانون سلامتی رو یادآوری کردین من واقعا عاشق قانون سلامتی هستم اما بعضی از آگاهی هاش رو فراموش کردم که باید دوباره گوش کنم.
بهترین دوره ای که خریدم و با اون تونستم 12کیلو براحتی کم کنم.
این فایل نشون داد که چقدر کارها راحته، میشه باردار بود و خودت رو محدود نکنی، با بچه مسافرت بری، شاد باشی و رها
خیلی راحت کودک با طبیعت ارتباط برقرار می کرد و مادرش معتقد بود با لمس کردن و چشیدن کودک دنیا رو میشناسه درصورتیکه خیلی ها از جمله خودم فکر میکنم بچه اگر دست کثیف بکنه توی دهنش مریض میشه
یا اینکه اسباب بازی نداشت، درصورتیکه مثلا من باورم این بود با اسباب بازی بچه قدرت ذهنیش شکوفا میشه که اینجا دیدم چه باور اشتباهی.
خیلی برام جالب بود کودک نه ماه فقط شیر مادر میخوره درصورتیکه خیلی از ماها بعد از شش ماهگی کودک نگران تغذیه اش هستیم که نکنه بچه سوتغذیه بشه.
آسان گرفتن و در صلح بودن با خود، دو خواسته من هست. دوست دارم آسان بگیرم زندگی رو و رها باشم. واقعا با دیدن فیلم های زندگی در بهشت مخصوصا جایی که مریم جان باشن یا صحبت میکنن انرژی مثبت می گیرم و خیلی به دلم میشینه
ممنونم ازتون که این فایل زیبا رو به اشتراک گزاشتید تا من هم میون این همه شلوغی ذهن اینارو ببینم وبه خودم بگم آسان شو برای آسانی ها ،ولی این ذهن مگه میزاره همش میگه از بقیه جا نمونی وانگار افتادم توی یه میدون مسابقه ،هرچه بیشتر سعی میکنم بیشتر عقبتر میرم،خدایا کمکم کن تا فقط برای دل خودم زندگی کنم ،چقدر برام جالب بود که بچهاشون رو خودشون درس میدن ومدرسه نمیرن،وچقدر منظم هستن در عین سادگی هرجایی که موقعیتش پیش بیاد ورزششون رو میکنند ،
چقدر شما راوی خوبی هستید که ریز به ریز توضیح می دادید وفقط نکات مثبت همه چی رو توضیح میدادید ،واقعا آیا ماهم از توانایی کودکانمون اینقدر با خبر هستیم یا رو دور مقایسه هستیم،
جالب تر این بود که این خانم عزیز اصلا گله شکایتی نمیکرد وتمام مسئولیت زندگیش رو پذیرفته بود ووظایف مادریش رو به نحو احسنت انجام میدادن ،
یا با وضعیت بارداریشون اونطور شنا میکردن ،شخصیت قوی ایشون قابل تحسین هست .
نکته دیگه ای هم که منو تحت تاثیر گزاشت مهمان نوازی شما،ولحن آرام صحبت شما بود که نشانه آرامش شما بودکه اگر حتی مهمان هم داشته باشید تاثیری توی آرامش شما نداره وبا خودتون در صلح هستید وتوی تصویر کاملا متوجه راحت بودن مهمان ها هم بودم،درود برشما
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام مریم عزیزم
مدت طولانی بود که صداتو نشنیدیم و تصویرت هم ندیدیم
خیلی خوشحال شدم امروز که سایت را باز کردم فایل سریال زندگی در بهشت را دیدم و خیلی ذوق کردم و اومدم که ببینمت چون میدونستم تو پرودایس هستی
چه خوب میشد از خودت هم تصویر میگذاشتی تا خودت هم ببینیم
به امید دیدار مجددت
اتفاقا من هم عاشق بچه ها هستم حدود یک سالی هست خداوند به خواهرم یک فرشته کوچولو داده
دختر هست اسمش ملورین است
خدا میدونه تمام خانواده ما چقدر خوشحال هستیم من خیلی از روزها به خاطر حضور ملورین در زندگی همه مون از خداوند تشکر میکنم
خدا میدونه وقتی خواهرم میخواد بیاد خودنه مادرم تمام ما خانواده به ذوق دیدن ملورین سعی میکنیم اونجا جمع بشیم که فقط این بچه را ببینیم و چقدر لحظات شیرینی با اون داریم.
خدا میونه این بچه با حضورش چقدر شادی آورده و چقدر لبخند و صمیمیت به ما داده
خدایا شکرت
مریم جان خیلی تشکر میکنم با این فایل بینظیر و متفاوت
از راه دور میبوسمت
در پناه الله یکتا باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونم تا ابد بینهایت و طلایی
مریم جون خیلی دلم تنگ شده بود براتون برای صدای قشنگتون در صلحتون برای این همه زیبایی نعمت ثروت پارادایز که واقعا بهشته الان دارم فکر میکنم واقعا چقد این خانم امریکایی بینظیر همه چی کاملا طبیعیه شیوه ی زندگی کردنش طبیعیه چقد زیباس این خانم واقعا فوق العاده با خودش در صلحه خیلی ارامش داره انرژی مثبت داره چقد مادر خوبی برای بچه هاش هست من بچه هیچ وقت ایده آلم نبود خواهرم ارکیده جراحه زنان و زایمان هست من خیالم راحته که ارکیده بچه مو یه روزی به این دنیا میاره اما اینکه گفتین این خانم بچه ها شو قابله به دنیا اورد اونم تو کلبه وااای بینظیره خیلی زیباست الگوی خیلی خوبی بود این خانم با این شیوه شون واقعا بینظیرن چقد ساده هستن منو یاد زندگیه سرخپوستا میندازه اما اونمدلی هم نیستن بیشتر با خودشون در صلح هستن ساده و طبیعی دارن زندگی میکنن همون قوانینه ساده ی دنیا که ما علکی بزرگش کردیم چون همه چی ساده س ساده و چقد امریکا رویایی تره از این استانبول که هستم واقعا خیلی بهتر رویایی تر خونگرم تر مهربون تر هستند واقعا مردمانه رویایی داره و من چقد مریم جون شما رو تحسین میکنم این خانم بودنتونو در صلح بودنتو عمل هاتون به اگاهی های استاد بزرگوارمون تمیزی و نظافت خونه تون مهمون داری تون رو مراقبت از بچه های پارادایز بخصوص براونی عزیزم چقد رویایی و زیبا ازشون نگه داری میکنین اینها همه بخاطر اینکه با خودتون در صلح هستین و من با تموم وجودم این حد از رهایی مستقل بودنتون رو تحسین کردم همیشه و بازهم میکنم خیلی خیلی بهتون نزدیکم مریم جون اما بازم بیشتر میخوام به صلح برسم با خودم درست مثله این خانم برای بچه ش خدایاشکرت خیلی هم زیبا هستن چقد پسر و دخترشون هم با خودشون در صلح هستند عالی هستند خلاصه که شما بینظیرین اما من میخوام بازم بیشتر این زندگی در بهشت 263رو ببینم یه بار فرصت شد ببینم چون همش سر کلاسم بخصوص الان که از دیشب تا الان به دوره ی فوق العاده بینظیر دستیابی عملی به ارزوها هدایت شدم وااای جلسه ی اولش که مخصوصه رهایی و در صلح بودن با خودمون هس وچقد حالم خوبه و بینهایت بی خیال و رهای رها شدم خدایاشکرت با خودم و خدا خوشم در صلحم خیلی بیشتر از این حرفا عاشقتونم خیلی زیاد روی ماه شما و استاد رو میبوسم
بازهم میبینم با عشق کامنت میزارم
دوستون دارم شدید
فعلا در پناه الله یکتا باشین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به مریم جان شایسته
سلام به استاد عزیز دل
سلام به دوستان گلم
الهه هستم
مریم جان عزیزم واقعا ازتون سپاسگذارم چقدر از این فایل به بعد حتی بحث مادرشدن هم آسان میشود
من دقیقا نقطه مقابل این دوست عزیز شما هستم
جوری به خودم در بارداری و بچه داری سخت گرفتم که بازخورد جهان به من هم سخت بود
الان جوری شده که تا اسم بچه دوم میاد کهیر میزنم و همیشه برام سوال بود بقیه چکار کردند که اینقدر همه چی براشون راحت پیش میره توی بچه داری توی حاملگی و جوابم رو در دوره مقدس همجهت با جریان خداوند گرفتم بی خیالیشون دقیقا من همین حالاشم نتونستم بی خیال باشم و دارم تمرین میکنم که باشم واقعایک ارامش خاصی میشد در چهره مادر خانواده دید اینکه سبک تغذیه ای مشابه با قانون سلامتی داشته باشی و منی این روز ها پریشونم برای دوباره برگشتن به این سبک چون الان دورویه قضیه رو دیدم و اون سبکبالی و حتی نداشتن یک درد و بی حالی در سبک قانون سلامتی منو وادار به کارهایی کرد که تا به عمرم انجام نداده بودم و دارم خودم رو آماده میکنم که با قدم های تکاملی برگردم و صددرصد عمل کنم به دوره نه نودو نه درصد و این فایل رو خداوند برای من گذاشت توی سایت که بهم بگه باید تمام دوره قانون سلامتی روگوش کنم بعد وارد عمل بشم تا با منطق های استاددیگه حتی سمت اون خوراکی ها برای پسرمم نرم وبزارم طبیعی زندگی و رشد کنه و چقدر بابت اسباب بازی نخریدن من شگفت زده شدم
زمانی که عرفان به دنیا اومد شرایط مالی ما سخت بود و خالقش خودمون بودیم و من همیشه حسرت کسانی رو میخوردم که راحت برای بچه هاشون خریدمیکردند اما از وقتی همراه با استاد شدم و دست از مقایسه خودم با دیگران برداشتم به راحت ترین شکل چیزی که نیازه عرفان بود به زندگی ما اومدو از الان واقعا میخوام بیشتر هدفم لذت بردن وجود عرفان از طبیعت اطرافش باشه و بیشتر مواقع در حال خاک بازی یا آب بازیه و میبینم دیگه علاقه ای به اسباب بازی یا تلویزیون نداره و با این فایل انگار بیشتر درک کردم وجود عرفان روکه آزادش بزارم و الان متوجه شدم وقتی استاد میگن نیازی به کنترل زندگی نیست یعنی رها و آزاد باش و حتی بزار دیگران مثل بچت هم آزاد باشه تا خودشو و جهانشوکشف کنه
عاشقتم مریم جانم کاش از روی ماه خودتم فیلم میگرفتی دلم براتون تنگ شده بود و خدارو بسیار سپاسگذارم به خاطر وجودارزشمندتون توی زندگیم
عاشقتم
سلام وخدا قوت ب استاد مهربانم ب خانم شایسته عزیزم ودیگر دوستان گرامیم خانم شایسته عجب فایل خیلی خوبی بود و نکات مهمی اشاره شد ولازم من در زندگیم ازش استفاده کنم مخصوصا در صلح و ارامش این خانم زیبا وهم خانواده پر از انرژی مثبتی ک دارد تحسین میکنم روش زندگیش را و خوشبحالشون ک با سفر همه جای دنیا رو میبینند و لذت میبرند براشون ارزوی سلامتی وشادی از خدای مهربانم میخوام سپاسگزارم از استاد عزیزم خانم شایسته بابت این فایل زیبا در پناه خدا باشید رحیمی از گرگان
بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى یابد
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ
کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و با سعادت و بازگشتی نیک است.
با شنیدن صدای خانم شایسته عزیزم از قلب بهار روز منم ساخته شد و حال خوب امروزم دو برابر شد
ای جان که من فدای اون دوتا چشمای قشنگ و اون چهره بانمک و آروم بشم که اینقدر منو جذب خودش کرد
ماشالله چقدر باهوش چقدر بانمک و دوست داشتنی هربار با دیدنش چشام قلبی میشد خنده میومد رو لبام روحم تازه شد با دیدنش چقدر انرژی مثبتی داشت این پسر بچه شیطون
همینطور که داشتم این قسمت رو نگاه میکردم حرف های خانم شایسته رو گوش میدادم به این فکر میکردم که تمااااام قسمت های زندگی در بهشت توجه به نکات مثبت هست و این چقدر برای منی که الان نیاز دارم سرگرم به موضوعاتی بشم که فقط فقط نکات مثبت رو بتونم ببینم خوبه
خب برگردیم به این قسمت از زندگی در بهشت زیبا و یک داستان دیگه در پارادایس
از این خانواده پنج نفری که اینقدر آرامش دارند و اینقدر آسون گرفتن زندگی رو
چقدر رفتار و برخورد خوبی داشتند همه باهمدیگه چقدر این مادر با آرامش و با حال خوب برخورد میکرد با این دردونه خوشگل و ناز
چقدر تحسین کردم از پرورش درست فرزندان در این خانواده که یک تایمی رو برای استراحت به مادر داده شده و بچه ها باید هرکدوم در یک تایمی مراقب این کوچولو باشند و این کار هم باعث میشه اعتماد بنفس بچه ها بالاتر بره و هم اینکه مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشند
چقد تحسین کردم مادر خانواده رو که برای خودش ارزش قائل شد و تایم برای خودش میزاره که ورزش کنه و ریلکس کنه و من چقدر این روش زندگی رو دوسش دارم
حالا که دارم مینویسم به این فکر میکنم که چقدر خوبه منم خیلی جاها اینقدر سفت و محکم واینستم و یکم آسون بگیرم زندگی رو تا هم خودم راحت باشم هم خانوادم و هم عزیزانم که با من در ارتباط هستن
نشونه بود برام که کیمیا وقت بزار برا خودت دوباره برا مطالعت برای ورزشت برای تنهاییت وقت بزار و اجازه بده ذهنت و فکرت آروم بشه و اینجوری میتونی اون تایمی که کنار عزیزانت هستی رو با حال خیلی بهتری بگذرونی و حال و حوصلشون رو داشته باشی
از همه اینها بگذریم از قانون سلامتی و فستینگ نگم که این یک وعده غذا خوردن حذف مواد غذایی که در قانون سلامتی گفته شده چقدر باعثحال خوب من شده و این اندام فوق العاده خوبی که الان دارم چقدر این دوره نیاز به تعهد بالایی داره
با دیدن این کوچولو خوشگل و این پدر مادر آروم و خوشحال فقط این اومد تو ذهنم که کیمیا باید راحت بگیری زندگی رو باید آرامش داشته باشی تا همینقدر زندگی برات راحت بگذره باید هرلحظه برای خودت ارزش قائل بشی و باقیش با خدا
ارزش قائل بشی در هر موردی
ارزش قائل بشی برای بدنت وسلامتیت
ارزش قائل بشی برای اینکه باکی وقت میگذرونی
ارزش قائل بشی برای اینکه چی داری نگاه میکنی و تایمت رو چجوری میگذرونی
ارزش قائل بشی که چه جاهایی داری میری و قراره اونجا چه چیزی رو تجربه کنی
زمانی که من برای خودم ارزش قائل بشم جهان هم برای من ارزش قائل میشه من اول باید بدونم برای خودم مهمم و خودم رو دوست داشته باشم الان که دارم مینویسم یادم اومد دیشب همین حرف رو من از دکتر شنیدم که کیمیا خودتو دوست داری؟؟ پس وقتش هست برا خودت وقت بزاری اینکارارو انجام بدی
این فایل زندگی در بهشت شد نشونه دوم و من برای هزاااااااارمین بار هدایت شدم توسط الله که باید چیکار کنم برای اینکه دوباره برگردم به مسیر
خداروشکر برای این مسیر زیبا خداروشکر برای زندگی در بهشت که اینقدر مسیر زیبایی رو برای توجه به نکات مثبت بهم نشون میده خدارشکر برای تک تک بچه های این سایت عباسمنشی که شدن بهترین دوستای من
خدایاشکرت
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
خدای من چه حس خوبی گرفتم از این قسمت زندگی در بهشت
چه خانواده ای
چقدر اون خانم با خودشون در صلح بودن
چقدر طبیعی زندگی میکردن چقدر راحت و آسون زندگی میکردن
چقدر فرزندان خوبی داشتن
چقدر نوزاد خوشگل و پر انرژی داشتن
خدای من همیشه تو سفر هستن چقدر میتونه عالی باشه این نوع زندگی
واقعا لذت بخشه
چقدر اون خانم آگاهی داشتن نصبت به نوزاد
خلاصه من که کلی کیف کردم و لذت بردم
خدارو هزارمرتبه شکر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ب پرادایس
سلام ب مریم جان و استاد و همگی دوستان خانواده صمیمی عباسمنش
پس از گذراندن یک تضاد و رسیدن مجدد ب حال واحساس عالی این فایل جایزه ی من ازسمت خدای وهابم بود
حسابی خوشحالم کردی مریم بانو
و دوباره نعمتهام رو بهم یادآوری کردی
حرفهای زیادی دراین زمینه دارم برای نوشتن
از انجاییکه فرزندم همسن این نوزاد زیبا و مهمان پاردایس هست
زمانیکه از بارداری این خانم گفتید اشک تو چشمم جمع شد چون من شیوه قانون سلامتی رو تهیه نکرده بودم
و اوایل بارداریم وارد دوره عزت نفس شدم چقد باعث نجات من شد
و کار روی این دوره معجزه زندگی من بود چون من ب الهاماتم عمل میکردم
و من تمام حرفایی ک بهداشت بهم میزد برعکس عمل میکردم
و خیلی مادرم مادرهمسرم بهداشت و دکتر متخصصم بهم توصیه های مختلف میکردن
من عملی نمیکردم وهمون چیزی که احساسم میگف انجام میدادم
مثلا میگفتن 5 وعده غذا بخور من همون 3 وعده غذا میخوردم چون بدن من نیاز نداشت
یا میگفتن تفریح نرو پیاده نرو
من خیلی جاها رفتم حتی مکانهایی ک پله داشت
آزمایش اولم گفتن قند خون و تیرویید داری باید برنامه غذایی داشته باشی و قرص مصرف کنی
بازهم اهمیت ندادم وهمون روش رو رفتم و فقط روی دوره عزت نفس کار میکردم واحساسم عالی بود باورتون میشه ک بعد 2 هفته آزمایش مجدد دادم تعجب کردن دکترا گفتن شما قند خون و تیروییدت عالیه کاملا نرمال هست مگه دارو مصرف کردی گفتم نه گفتن پرهیز غذایی کردی بازهم پرهیز نکرده بودم و همون چیزی ک الهامم میگف انجام میدادم
من توی بارداری فعالیت بالایی داشتم
کلاسهای آموزشی شرکت کرده بودم وساعتها سرکلاس بودم
و بعد برمیگشتم کارهای منزل رو انجام میدادم
خداوند افراد نامناسب رو ازمن دور کرد ک من ب همین منوال ادامه بدم
و چقدر خاطرات زیبایی از اون روزها دارم
من ب خداوند گفتم زایمانی میخام ک من رو بزرگتر کنه وارد ترسهام بشم چون معمولا خانمها از زایمان میترسن
اصلا خدا کاری کرد ک من خودم همه چیز رو تجربه کنم و توکلم بهش بیشتر بشه
من روز زایمان کمی دردم شروع شده بود و خب مادرم و همسرم اومدن بامن بیمارستان
من ب خدا گفتم بااینکه دوست ندارم فرزندم توی این بیمارستان دنیا بیات اما هرچی تو بگی هرکاری میخای انجام بده و باتمام وجود من رها بودم
خیلی مادرم اصرار میکرد چی درست کنم بخوری بذار کمکت کنم بلند شی بشینی من میگفتم باور کنید من حالم خیلی خوبه و نیازی ب غذا ندارم
فقط،دلم میخاست با خدا تنها باشم
اون موقه ک رفتیم بیمارستان خدا درخواست منو اجابت کرد و گفتن شما هنوز موعد زایمانت نرسیده مرخص شدی
برگشتیم خونه من ب مادرم وهمسرم گفتم شما برید استراحت کنید من حالم خوبه
همسرم گرفت خابید و مادرم گف نه من میخام خونه رو مرتب کنم
و 2ساعت مادرم سرگرم بود حیات خونمون رو میشست و ب گلها آب میداد ومن تنهای تنها بودم و فقط فایل توحیدی 5 رو گوش میکردم
الان ک مینویسم اشکم دراومد
بهم گفته شد برو دوش بگیر
من رفتم زیر دوش
همینکه از حمام خاستم بیام بیرون احساس کردم نمیتونم روی پاهام بایستم و یک اتفاقاتی داره میفته
بزور خودمو ب پذیرایی خونه رسوندم هنوز موهام خیس بود بازهم میگفتم من حالم خوبه نگران نباشید ب چند دقیقه نکشید فرزندم بدنیا اومد بدون دکتر بدون پرستار بدون مراقبت
خداوند دکترم و پرستارم شد
و بهتراز هر دکتری بود برام
و منو فرزندم رو ب بیمارستان منتقل کردن برای مراقبت بعد از زایمان
همه تعجب کرده بودن
انگار این فایل دوباره همه چیز رو به من یاداوری کرد ک کسب وکارت هم همینجوری اینقد راحت رقم میخوره نگران نباش
درمورد بزرگ کردن فرزندم
همیشه مادر همسرم میگه فاطمه یادته ب فرزند اولت چقد غذا میدادیم چون معمولا پیش مادربزرگش بود خیلی بهش غذا میدادن و خب دخترم خیلی لاغر وکم وزن بود و خیلی هم مریض میشد
و الان پسرم با شیر فقط شیر وزنش خیلی عالیه ک اصلا کسی باورش نمیشه من ب این بچه غذا نمیدم
از وزنش
از توانایی هاش،
ک همسرم همش بهم میگه وزنه بردار بدنیا آوردی و چقد میخندیم باهم
واقعا پسرم قوی هستش
وسایل سنگین رو با یک دست میکشه روی پاهاش میایسته و اینقد فعال هست روزانه صدبار خونه رو دور دور میزنه و خیلی باهوش هست
هربار ک بهداشت ب من گفته شما نکات رو رعایت میکنید میگم آره ههههههههه
چقد مادرهمسرم میگه ن بچه اینقدری باید غذا بخوره برام عجیبه واین حرفا
همش میگه پسرت سیر نمیشه
تا حالا من توی شک بودم چون متفاوت با شیوه ی بقیه هستش
الان ک این بچه رو دیدم مطمعن شدم من باید اجازه بدم فرزندم گرسنه بشه
فقط نکته ای که من رعایت نمیکردم این بود ک برای آرام کردن بچه هام از شیر یا خوراکی استفاده نکنم
و با چیزهای دیگه سرگرمشون کنم
انشالله بعد از کار کردن رو ثروت یک حتما قصد خریدم دوره سلامتی دارم که من وفرزندانم ب این شیوه زندگی کنیم
چقد عالی بود این فایل نکات قشنگ زیادی داشت
اینکه اجازه میدن ب نوزاد با طبیعت ارتباط برقرار کنه
وقتی اجازه میدم فرزندم روی خاک بشینه یا دست ب درخت وگل بزنه هرکس پیشم باشه میگه نه اجازه نده اینجا خاکه
یا گل وگیاه حساسیت داره سمی هستش چشماش خارش میگیره
ومن ب شوهرم میگم چطور فراموش کردین ک ما توی بچگی چقد با خاک وگل بازی کردیم
مثلا الان میگن دختر پسر نباید باهم بازی کنن
من تو بچگی همش با پسرها بازی میکردم وهمیشه ب شوهرم میگم من بیشتر همبازی هام پسر بودن خب تو محله ای ک ما بودیم روستای دور افتاده شهرهای گرم جنوبی بود
ظهر گرما بچه ها توی نهر آب شنا میکردن درصورتیکه پدر مادرها زیر باد کولر خواب بودن بخدا
یا اینکه مادرم از کلاس اول ابتدایی بهم اجازه داد با بچه های همسایه تنها برم مدرسه تا دانشگاه
والان نگاه میکنم ب اطرافیانم دخترشون کلاس دوم راهنمایی هستش هنوز نگرانش هستن هنوز تو فکر درس و مدرسه اش هستن
و چقد جلوی من تیکه میندازن ک مادر خوب نیست اینقد بیخیال باشه باید بچه رو مجاب ب درس ونظم کنه مجاب ب شرکت در کلاسهای قرآنی ونماز کنه
بعد من باخودم میگم پس این نشون میده من خیلی متفاوتم خدایا شکرت
دخترم هم خودش درسش رو میخونه خودش کاراشو میکنه
علاقه اش هم کاملا مشخصه از حالا نقاش کوچولو بهش میگیم
منم از مسیر گاها خارج میشم و هنوز دچار اشتباهاتی میشم توی رفتار با فرزندانم اما دوساله هربار اوضاع بهتر میشه و من تو زندگی راحتی بیشتری از خدا میخام و هدایت میشم
خوشم اومد از اون دختر 14 ساله ک با برادرش بازی میکرد و سرگرمش میکرد
و این همکاری توی این خانواده آرامش و شادی واقعا تحسین برانگیز بود
واقعا جهان قانون کبوتر با کبوتر
باز با باز رو رعایت میکنه همیشه
وقتی فرکانسهات ب حدی برسه ک ب ثبات برسی افرادی کاملا شبیه خودت رو جذب میکنی
توی موضوعاتی ک فرکانسم ب ثبات رسیده افراد شبیه خودم رو جذب میکنم
و مواردی ک هنوز بالا پایین میشه فرکانسهام هردو شکل افراد رو جذب میکنم
و توی موضوع ثروت نمونه واضحش سریال زندگی در بهشت هست ک افراد موفق با افراد موفق دوست میشن پس نباید نگران این موضوع باشم چون با هر پیشرفت من تو بحث مالی افراد بهتری میان و این باور کاملا غلط هستش ک اگه من ثروتمند بشم افراد بدی سواستفاده گری جذب من میشن یا من ب افراد پایین تر از خودم زور میگم چون پول دارم …
قطعا با ثروت ب معنویت و ب خدا میشه رسید چون خداوند ثروتمنده وتمام ثروتها از آن اوست …
با سپاس از تهیه کننده و فیلمبردار نازنین مان در این بهشت
بانو مریم شایسته
سلام عزیزم
چقدر فوق العاده هستی، یه احساس خیلی عجیبی بهم دست داد وقتی خوندم که
خداوند دکتر و پرستارم شد
انقدر نوشته ات الهی و زیبا بود و توکل رو تو عمل نشونم داد که اصلا باورم نمیشه این حد از اسان گیری در بچه به دنیا اوردن
چقدر این فایل و کامنت هایی مثل کامنت شما دوست عزیزم بوی خدا میده. بوی توکل و اعتماد و سرسپردگی
چقدر مادرهای شجاع و قوی تحسین برانگیزن برخلاف جامعه که ضعف زن رو زنانگی میدونند
الهی شکرت
سلام و سپاس از شما دوست عزیز ومهربانم فاطمه خانم
امیدوارم هرجا هستی شاد وموفق باشی. و لبت خندون وجیبت پراز پول باشه
اولا سپاسگذارم برای من نوشتی و خوشحالم کردی
دوما این جمله آخرت توی گوشم زنگ خورد وقتی خوندمش
(((چقدر مادرهای شجاع و قوی تحسین برانگیزن برخلاف جامعه که ضعف زن رو زنانگی میدونند)))
و گفتم آره من تو بحث بیزینس یکی از ترمزهای من ک باید برداشته بشه
همینه که پدرم و تمام فک و فامیل خودم و حتی فامیل همسرم میگفتن ومیگن زن مال بیزینس نیست زن مال خانه داری هست وتربیت فرزند
و میگن زن خلق شده برای اینکه ستون خانواده باشه واین باورهای من دراوردی
آخه خواب دیدم کار برام پیدا شده من رفتم ک کار کنم طرف صاحب کار گفت ک من ب شما کار نمیدم گفتم چرا گفت چون در حدش نیستی
و من خندیدم گفتم اما من صاحب دوفرزندم ببین چ راحت ازپسشون برمیام
گفت پس باشه بهش فکر میکنم بهت خبر میدم و من زمانی که از اون جا خارج شدم بهش گفتم با خنده حتی اگه شما بخای من دیگه نمیام اینجا کار کنم و خیالم راحت بود جای دیگه برام کار پیدا میشه و همش خوشحال بودم ومیخندیدم
البته این خواب رو بعداز کار کردن رو دوره عزت نفس طی این 25 روز اخیر دیدم
والان کامنت شما اصلا ذهن من رو باز کرد نشانه برای من بود آره توی جامعه ای ک من بزرگ شدم مخصوصا شهری ک من اونجا دنیا آمدم و تا قبل ازدواجم بودم خیلی خیلی عیب میدونستن زن کار کنه
و حرفها میزدن
والان اگه بشنون خانمی کار میکنه مثل قبل نیست فکرشون بهتر شده اما میگن حتما وضع مالیش خرابه و شوهرش بیکاره
میخام بگم این ورودی ها ب من داده شده
خیلی ممنونم دستی از دستان خدا شدی ک من این ترمز رو پیدا کنم
ک((( من چون زن هستم ضعیفم و نمیتونم بیزینس موفقی داشته باشم ک شرایط مالیمو متحول کنه )))
امروز خدا پولی برام واریز کرد که میخوام باهاش دوره ثروت یک رو بخرم و ترمزهامو بردارم و
توی این مبحث هم خدا معجزه ای قراره برام رقم بزنه بزرگتراز معجزه ی دنیا آمدن فرزندم
بازهم همه تعجب خواهند کرد
و به خودم و همه ثابت میشه ک یک زن قوی میتونه توی همه چیز موفق باشه
و حتی از یک مرد موفق هم موفقتر بشه …
سلام فاطمه جان
خوشحال شدم از خوشحالیت
و از صمیمیتت سپاسگزاری میکنم که خوابت رو برام گفتی
عزیزم حالا که هدایت شدیم برای هم بنویسیم پس با تموم قلبم امیدوارم حرفهام برات کمک کننده باشه
اولا این بحثی که فکر میکنی تو فامیل شما یا همسرت و پدرته مال خیلی از ایرانیاست. منی که تو شهر بزرگی بودم و یعنی تحصیل کرده هستیم و دهه هفتادیم دوست همسن خودم هربار که حرف شغل میشه به من میگه من هرچیزی بخوام شوهرم برام میخره لازم نیست کار کنم. میخوام بگم این حرف میتونه از زبون یه جوان هم در بیاد چراا بنظرت؟
چون کلا ایرانی ها کار کردن رو عار میدونند، خود استاد هم تو فایلاش میگن که تو امریکا طرف هشتاد سالشه میاد تو مارکت کار کنه که فقط کار کرده باشه نه مثل ایرانیا که ارزوشونه چندتا ملک بخرن و اجاره بدن و برن بخوابن و تو بحثای خاله زنک بازی باشن یا زود بازنشست بشن و برن تو پارک بشینن فقط
اصلا بعد یه مدتی که علاقتو پیدا کنی و بری سراغش و پول بسازی ازش و اصلا بحث نیاز نباشه حس مفید بودن میگیری. من خودم به این حرف رسیدما دیگه دنبال این نیستم زود پولامو خرج کنم اصلا خرج نمیشه ولی عاشق کارمم. کارمم نقاشی نگارگریه چیزی که خیلیا اصلا نمیتونند بهش فکر کنند که بشه ازین کار پول خوب ساخت ولی من تونستم با همین فایلها (بدون دوره ثروت )
ببین چیزی که استاد داره تو هر زمینه ای یادمون میده با هشتاد درصد جامعه فرق داره. فامیل شوهر و اینا کین؟ بیشتر بیا رو مهم نبودن نظر بقیه کار کن اول
استاد روزی چندساعت پیاده روی میکنه؟ تو جامعه ما به این کار میگن وااااای تو جقد بیکاری خب با ماشین برو
استاد اینستاگرام نداره؟ تو جامعه ما اینستاگرام نداشتن مثل اینه که دست و پا نداشته باشی
دیگه کار کردن و اینا که بماند
اون چیزی که استاد میگه با جامعه فرق داره
من یکی که حیفم میاد کار نکنم. انقدر خدا بهم استعداد هنری داده که فکر میکنم اجحافه در حق دنیا که بهش نقاشی هامو تحویل ندم
میتونی اینجوری به کار نگاه کنی؟ اینجوری به خلق ارزش نگاه کنی؟
کاری به نظر بقیه نداشته باش
زن مهمه. زن ارزشمنده. زن چراغ خونه ست، همه ی اینها درسته ولی زن بشینه عمرشو بزاره پای بچه هاش که وقتی بچه بزرگ شد ازش توقع روز های جوانیشو داشته باشه؟ کاری که مادرهامون باهامون کردن
انقدر ازخودشون برای ما گذشتن که فقط توقع جبران موند که ما جوانیمون رو برای بچه هامون گذاشتیم اونا هم الان باید بشن عصای پیری و کوری ما
هدفت از پول چیه؟
هدفت از کار چیه؟
همه ی اینارو با خودت بگو و بدون اگه بخوای حرفهای استاد رو گوش بدی واقعا باید متفاوت از عموم جامعه عمل کنی، باید تی وی نبینی،تو جمعهای خاله زنکی نری، نظر بقیه برات مهم نباشه، اخبار نبینی، پیاده روی کنی، کربوهیدرات نخوری، گله شکایت نکنی، بری دنبال علاقت و……
و همه ی اینا برای جامعه عجیبه حتی اگه تو شهر بزرگ باشی و جوان باشی و تحصیلکرده
شاد باشی و در مسیر درست
سلام و سپاس از شما دوست عزیزم
دقیقا همینطوره
دوباره این یک نشانه برای من بود کامنتت
من نزدیک یک ماه میشه رو دوره عزت نفس دارم کار میکنم
و احساس میکنم خدا داره میگه تو هنوز تو بحث عزت نفس خیلی کار داری دختر خوب !!!!
دارم تمریناتم رو انجام میدم
و نشانههای خیلی زیادی بهم داده شد ک من این دو مبحث رو کار کنم عزت نفس و ثروت تمرکزی و تکاملی پیش برم
چون من علاقم رو پیدا کردم
من مدل لباس طراحی میکنم و برای مشتری هام میدوزم
خب خیلی وقت نیست
و همین چندماه میشه شروع کردم
تعداد مشتریهام خیلی کم بود
و خب شاید ماهی دوتا مشتری داشتم
واین برای من خیلی خسته کننده بود
وقتی ب چیزی علاقه داری ونتونی ازش پول بسازی واقعا بعد از ی مدتی دپرس میشی و احساس ناتوانی بهم دست داد ک من چرا هرکاری کردم ب صد نفر خودمو معرفی کردم ک این توانایی رو دارم کلی آدم از من شماره گرفتن ک تماس بگیرن برای خدمات
اما خبری نشد
محصولی ک تولید میکنم توی چندماه با کلی اینور اونور رفتن بفروش میره
هرچی انجام میدم برام سود نداره دخل وخرجم یکیه
حتی پول هایی ک از هرجا گیرم اومد ریختم پای وسایل برای این کار
و از خیلی چیزها گذشتم ک مثلا این کار رونق بگیره 2 سال دارم آموزش میبینم اما مابینش وقفه هم میفتاد چون فرزندم دنیااومد وهنوز نتونستم خودمو بعنوان یک شخص حرفه ای بدانم
و خیلی خیلی زیاد نشانه های کوچک وبزرگ آمد و هنوز میات
ک بعضی وقتا میگم خدایا فقط،نشانه هست اون چیزی ک میخام هنوز رقم نخورده
و چندبار توی دوره عزت نفس استاد گفتن اگه کسی علاقشو پیدا کرده وازش پول نمیتونه بسازه
یا اینکه تو بحث مالی هرکاری کرده هزینه هاشو کم کرده اما بازهم اتفاقات مالی براش رقم نخورده حتما دوره ثروت یک رو بخره
و بعدش 2و3 بخره ک زندگیشو ب کل متحول کنه
من نشستم کلی نتیجه های دوستان از ثروت یک رو خوندم واقعا ب خیلی از خاسته های مالیشان رسیدن
من تا حالا هرچی از خدا خاستم شد
هرچیزی ک کدنویسی کردم
توی روابط
توی سلامتی خودم و بچه هام
فرزندم ک حتی جنسیتش رو من انتخاب کردم و گفتم خدایا حتما پسر میخام بهم بدی این شکلی باشه حتی چهره اش من انتخاب کردم
حتی مدرسه ی دخترم معلمش رو من انتخاب کردم گفتم خدایا همچین معلمی باشه
خیلی مسائل زیادی بوده ک الان حتی یادم نمیات
اما تو بحث مشتری اگه هزار بار نوشتم شاید 10 مرتبه اش اتفاق افتاده و من بعد ی مدت دلسرد میشدم ب کسب وکارم و حتی علاقه ام
سپاسگذارم برام نوشتی
و خوشحال شدم ک شما هم هنرمندی
و اینجوری عاشق هنرت هستی . تحسینت میکنم خداروشکر میکنم ک ازش پول خوبی ساختی و میسازی
انشالله که امسال توی کسب وکار مورد علاقه ات موفقیت بزرگی کسب کنی و مثل همیشه بدرخشی
ب خدای مهربان و بخشنده میسپارمت
سلام عزیزم بلاخره جواب سوالی ک گفتی از خودم بپرسم
هدفم از درآمد چیه
این کامنت یکی از دوستان هست ک کپی کردم این دوست ما دقیقا مشکل منو داره وچقدر عالی توضیح داده ک اما من مقاومت میکردم ک منم این مشکلو دارم
الان چند تا نشانه آمد
من ورودی مالی خوبی دارم اما عجله دارم ب درآمد بالا از علاقم برسم بخاطر حرف مردم وتایید گرفتن از بقیه هست
این پایین کامنت دوستمون رو کپی کردم بخونی واقعا منم دارم عزت نفس کار میکنم اما نمیدونم چطور حلش کنم ..حتما منم باید مثل شما ب این فکر کنم دارم اجحاف میکنم ب جهان اگه ازهنرم استفاده نکنم چون دارم مدلهای مختلف لباس ک مهمترین چیز برای مردم هست میدوزم
)))من وقتی دارم در مسیر علاقه ام قدم برمیدارم و شغل موردعلاقه امه یه جاهایی احساس نگرانی استرس و عجله و مقایسه بهم دست میده
این عجله پاشنه آشیل. سفت و سختی که توی شغلم دارم حالا چرا ؟
ریشه اش و که بررسی میکنم میبینم بخاطر عزت نفس و احساس لیاقت
چرا عجله دارم چرا نگرانم چرا استرس دارم چرا مقایسه میکنم؟
بخاطر اینکه میخوام خودمو ثابت کنم میخوام تایید و تحسین بگیرم میخوام خلا هامو اینطوری پرکنم میخوام احساس ارزشمندی کنم با چی؟ با پروژه های بیشتر با پول بیشتر با اعتبار و شهرت
چرا؟چون حرف مردم برام مهمه چون نظر و قضاوت دیگران برام مهمه
بنام خداوند بخشنده بنام خدایی که اجابت میکنه درخاست هر درخاست کننده ای را
سلام به استاد عباس منش عزیزو خانوم شایسته نازنین راستی صداتون خیلی ارامش بخشو دلنشینه
سلام به دوستای گلم
منم اومدم تجربم که مشابه این خانوم زیبا هستو بگم
اول از همه بگم این خانوم چقدر عزت نفس داره
چقدر توحیدیه و چقدر باخودش در صلحه حتی نگاه کردن به چهرشونم ارامش بخشه و حس خوبیو میده
خدایا عاشقتم بابت نشانه ها کاملا واضح بهم گفتی این روش تو شیردهی هم عالیه البته که خودم تجربه کردم و ابن روشو با هیچی عوض نمیکنم
من ماه دوم بارداریم ماشینمونو هنوز خدا نداده بود
با همسرم و فرزند اولم با اتوبوس با تور رفتیم سمت شمال و سرعین
یک هفته سفر شیرین با اتوبوس
معرکه بود گرده حیران رفتیم
قلعه رود خان و کلی جاهای زیبا که از زیباییش اشکم در میومد ادمهای اتوبوس بشدت شادو عالی بودن کلی میزدیم و میرقصیدیم
یک خانوم دیگه هم بود پنج ماهه حامله بود
و دخترخوده لیدر هم مثل من دوماهه بوده ولی خودش نمیدونسته حامله بود و اون چندهزار پله قله رودخانو رو رفت بالا و اومد پایین خخخخخخ پسرش بدنیا اومده خداحفظش کنه
تا ماه چهارمو پنجم من بشدت حالت تهوع داشتم
هرچی میخوردم حالم بد میشد باورم این بود هیچی نباید سخت بگذره بارداری باید راحت باشه ولی من چرا حالم بده
همه هم میگفتن طبیعیه فکر کردی مادرشدن راحته
خلاصه که من قانون سلامتیو خریدم و ترک اعتیاد سخت بود من بخاطر یک پفک ساعتها گریه میکردم اولش خخخ
نصف شب میرفتم از نرم افزار کلی کیکو آبمیوه و چیپس سفارش میدادم بعد کنسل میکردم و زار زار گریه میکردم خخخخ
ولی حالم خوب شد و کم کم طبیعی شد
دیگه خوراکی های سوپر مارکتیو حذف کردم دستو پا شکسته نون و برنج میخوردم گهگداری ولی خوراک اصلیم گوشت بود و فست میرفتم
مدام درحال رقص بودم. ارامش شدید داشتم . ماه نه با خانوادم همه رفتیم بیرون شهر
و اهنگ کردی گذاشتن و ما پاشدیم با شوهرم کرمانجی رقصیدیم خخخخ خالم اومد منو نشوند گفت اگه همینجا زاییدی چی گفتم اشکال نداره چادر مسافرتی اوردم همون تو میزام دیگه خخخ
من عاشق رقصیدن و کل بارداریمو رقصیدم و حالمم عالی و پیاده روی های طولانی داشتم
انرژی داشتم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم
برای زایمان طبیعی رفتم بیمارستان و بعد نینیم نیومدو سزارین شدم
تو بیمارستان گفتن بعد عمل نسکافه و فلانو فلان بخورم
من نه چای نبات خوردم نه کاچی نه نسکافه و اینا
فقط گوشت و ابغلم و چیزهای مجاز
کلی حالم خوب بود و درد نداشتم انقدر انرژی داشتم نمیتونستم استراحت کنم تا بخیه هام خوب بشه
توی همون ده روز اول با ماشینو شوهرم میرفتیم دور دور و میومدم خونم مادرم هی میگفت استراحت کن و من گوش نمیدادم خلاصه که همین استراحت نکردم باعث شد بخبه هام عفونت کنه پسرم بیستو یک روزه بود و ما رفتیم یک سفر کوچولو و خیلیییی خوش گذشت خخخخخخ حتی این خانوم یک ماه بعد زایمان استراحت کرد من انقدررر انرژی داشتم که هیچی استراحت نکردم خخخ
بلطف قانون سلامتی عجیب ارامش دارم و روحو جسمم بهم نزدیکه بعد پونزده روز از زایمانم
یک کار توپ از روسیه بهم خورد با قیمت عالی و من قبول کردم ( کارم طراحی معماریه ) خلاصه بچه میخابید من میرفتم پای سیستم و کارو عالی پیش بردم یعنی خدا پیش برد عجیب و ساده و راحت
همه چی عالی بود و مدام درحال تحرک بودم خوابم بشدت کم بود
ولی بعد دیدم دارم بخودم اسیب میزنم و عفونتم خیلییی شده و گفتم یکم استراحت کنم و بخودم انقدر سخت نگیرم و رها باشم
که الان چندروزه من عالیم و رو ابرام
پسر من بشدت عضله داره
بشدت زیباست تو بیمارستان همه میگفتن چقدر بچت خشگله حتی دکتر میگفت
میرم جایی از فرزندم عکس میگیرن هیچی پف و ورم نداره همش عضلس
خب من شیر خودمو میدادم و در روز یکبار گوشت میخوردم و شامم توت فرنگی و پسته و سرشیر و فرزندم عالی بود و شیرم سیرش میکرد
خودمم پوست صورتمو عالی و ازم میپرسیدن بوتاکس کردی خخخخ شکمم که جمع شد خیلی زود و دکترم گفت سزارین چقدررر زود جمع شدی
خلاصه
من وقتی قانون سلامتیو خریدم دیدم از گذشتگانم هرچی بهم گفته شده اشتباس
دینی که بهم گفته شده اشتباس
غذایی که گفته شده خوبه؛ اشتباس
همه چی اشتباس و هرچی بزرگان فامیل میگن من برعکس عمل میکنم چون اگر درست بود خودشون سالم بودنو درد روحیو جسمی نداشتن خخخ
من برعکس عمل میکنم و نتیجه عکس اونارو میگیرم نتیجه عکس نود درصد جامعه حال جسمیو روحیم عااالییییییییییییی
به بچم نه ترنجبین دادم نه شیرخشت و نه هیچی زردیش خودش خوب شد
خودمم نه کاچی خوردم نه خرما نه چیزایی که میگن زاچی بخور من فقط گوشت خوردم و عجیب جون میده بهم و معرکس گوشت ماهیچه
من شونزده فروردین زایمان کردم الان پسرم سیوهشت روزس و من بخاطر آمپول هایی که خشک کن قوی بود زدم شیرم کم شد و مجبور به خرید شیرخشک شدم .. از وقتی شیرخشک میدم ادرار و مدفوعش بو میده بصورتی که انسانی که غذای سالم میخوره نباید دسشوییش بو داشته باشه
و من از خدا میخام شیرمو زیاده زیاد کنه
.یک شب با مادرم امتحانی طبق گذشتگانمون به بچه ابجوش نبات دادیم ( باوری که همه فکر میکنن باعث میشه نفخ از بین بره و حتی دکترم میگفت به بچت بده نبات داغ خخخ) خلاصه همیشه به نوزادامون میدادیم و بچه گریه میکرد ماها نمیدونستیم از نبات داغه….
من کنجکاو بودمو نبات داغ دادیم اقاااا طفل معصوم از شب تا صبح جیغ میزد از دلدرد
دیگههه کاملن متوجه شدم فقط سبک قانون سلامتی درسته خداروشکر من وارد مسیر قانون سلامتی شدم
منی که از بیستو چهار ساعت پانزده ساعت میخابیدم
انرژی نداشتم
پرش هواس داشتم
دمدمی مزاج بودم
همشش با تغزیه درست درمان شد
ارتروز گردنم و کرفتگی بدنم همش درمان شد و بدنم سفیده شده و موهام وحشتناک پرپشت شده آقا هرچی بگم کم گفتم
خلاصه یکم مدت گفتم کم کم از چیزهای غیر مجاز بخورم ببینم شیرم زیاد میشه یا نه
برنجو نون اضافه کردم شیرم بیشتر شد ولی خودم پف کردم و حالت تهوع کرفتم و خابم زیاد شد و احساس سنگینی میکردم و بچم گریه هاش بیشتر شد
برنحو نون حذف شد
هندوانه اضافه کردم باعث شد مفصل درد بشم نمیتونستم تکون بخورم
اب هویچ اضافه کردم گلوم شروع به سوزش کرد
من فهمیدم بدنم کاملا ارگانیک شده خداروشکر
و از خدا خاستم هدایتم کنه راهنماییم کنه چکار کنم که خانوم شایسته نازنین این فایلو برام گذاشت بوس بهت خانوم شایسته گل آی دورت بگردم
خلاصه من با فرزندانم و همسرم عشق میکنیم
بخاطر کارهای زیاد خونه و پشت سیستم نشستن و بچه داری با وجود بخیه هام خیلی بخودم سخت گرفته بودم بخاطر کمالکرایی بالا باعث شده بود مدارم بیاد پایین و یکم سمت افسردگی برم
ولی خدا دستمو گرفت و پیشتر از قبل حالم عالیه
خدایا شکرت بابت فرشته کوچولوم
خدایا شکرت بابت فرزند بزرگم بابت همسرم بابت اینکه توی مسیر درست هستم بابت ارامشم
بابت ثروت و نعمت بابت قانون سلامتی
خدایا ممنون
حالا یکم از نتیجه مامانو بابام بگم .
پدرمادرمم سبک قانون سلامتی زندگی میکنن
دوتاییشون نزدیک بیستوپنج کیلو وزن کم کردن
از لحاظ سلامتی و ظاهری کلن دوتا انسان متفاوت شدن
پدرم مدام درحال ورزشه و سیکس پک و عضله هاش همه در اومده و هر دفعه هرکی میبینتض بیشتر تعجب میکنه ک پدرم جوانتر شده
پنجاهو خورده ای سالشه ولی میگه انرژیش از جوون بیست ساله پیشتر اصلن من تاحالا این ورژن بابامو ندیده بودم پدرم همیشه خسته و خواب بود ولی الان کلن یکی دیگه شده وقتی وزنش کم شد و خوشتیپ شد انقدررر عزت نفس گرفت که از اون موقع درامدش فکر کنم حتی بیست برابرم شده
بعد بیستوچهار سال مستاجری پدرم تونست یک خونه شیک بخره
ماشینش عوض که و عجیب داره ثروت خلق میکنه مادرم پر طلا شده و هرروز بازارن خخخخ
مادرمم که همه فکر میکنن خواهر منه
تو بیمارستان یا هرکی میبینه میگه خاهرته میگم نه مامانمه میگن الحق مامان خوبی داری خخخخخ
انقدر جوون و شاداب و پر انرژی و پر عزت نفس شده و قرصای قلبشم دیگه نمیخوره
از همه لحاظ ما زیبا و سالم شدیم
همسرمم خیلی نتیجه گرفته خیلییییییییییییی زیاد که شارژ گوشیم داره خاموش میشه نمیتونم بنویسم دیگه خخخخ
خدایا عاشقتم خدایاشکرت
به نام خداوند مهربانم
سلام به دوستان و استاد عزیزم و مریم جان
از خداوند خواستم امروز من را به دیدن فایل زیبایی هدایت کنه، وارد سایت شدم و دیدم قسمت جدید سریال زندگی در بهشت آپلود شده گفتم این همون هدایته و نگاهش کردم.
چه فایل زیبایی بود کودک زیبا و خانواده ایی دوست داشتنی
جالبه که چون استاد و مریم جان با خودشون در صلح هستن دوستانشون هم با خودشون در صلح هستن، چقدر خوبه در صلح بودن با خودت.
چه خوب که قانون سلامتی رو یادآوری کردین من واقعا عاشق قانون سلامتی هستم اما بعضی از آگاهی هاش رو فراموش کردم که باید دوباره گوش کنم.
بهترین دوره ای که خریدم و با اون تونستم 12کیلو براحتی کم کنم.
این فایل نشون داد که چقدر کارها راحته، میشه باردار بود و خودت رو محدود نکنی، با بچه مسافرت بری، شاد باشی و رها
خیلی راحت کودک با طبیعت ارتباط برقرار می کرد و مادرش معتقد بود با لمس کردن و چشیدن کودک دنیا رو میشناسه درصورتیکه خیلی ها از جمله خودم فکر میکنم بچه اگر دست کثیف بکنه توی دهنش مریض میشه
یا اینکه اسباب بازی نداشت، درصورتیکه مثلا من باورم این بود با اسباب بازی بچه قدرت ذهنیش شکوفا میشه که اینجا دیدم چه باور اشتباهی.
خیلی برام جالب بود کودک نه ماه فقط شیر مادر میخوره درصورتیکه خیلی از ماها بعد از شش ماهگی کودک نگران تغذیه اش هستیم که نکنه بچه سوتغذیه بشه.
آسان گرفتن و در صلح بودن با خود، دو خواسته من هست. دوست دارم آسان بگیرم زندگی رو و رها باشم. واقعا با دیدن فیلم های زندگی در بهشت مخصوصا جایی که مریم جان باشن یا صحبت میکنن انرژی مثبت می گیرم و خیلی به دلم میشینه
خدا رو شکر برای دیدن و هدایت من به این فایل زیبا.
سلام ودرود به خانوم شایسته عزیز
ممنونم ازتون که این فایل زیبا رو به اشتراک گزاشتید تا من هم میون این همه شلوغی ذهن اینارو ببینم وبه خودم بگم آسان شو برای آسانی ها ،ولی این ذهن مگه میزاره همش میگه از بقیه جا نمونی وانگار افتادم توی یه میدون مسابقه ،هرچه بیشتر سعی میکنم بیشتر عقبتر میرم،خدایا کمکم کن تا فقط برای دل خودم زندگی کنم ،چقدر برام جالب بود که بچهاشون رو خودشون درس میدن ومدرسه نمیرن،وچقدر منظم هستن در عین سادگی هرجایی که موقعیتش پیش بیاد ورزششون رو میکنند ،
چقدر شما راوی خوبی هستید که ریز به ریز توضیح می دادید وفقط نکات مثبت همه چی رو توضیح میدادید ،واقعا آیا ماهم از توانایی کودکانمون اینقدر با خبر هستیم یا رو دور مقایسه هستیم،
جالب تر این بود که این خانم عزیز اصلا گله شکایتی نمیکرد وتمام مسئولیت زندگیش رو پذیرفته بود ووظایف مادریش رو به نحو احسنت انجام میدادن ،
یا با وضعیت بارداریشون اونطور شنا میکردن ،شخصیت قوی ایشون قابل تحسین هست .
نکته دیگه ای هم که منو تحت تاثیر گزاشت مهمان نوازی شما،ولحن آرام صحبت شما بود که نشانه آرامش شما بودکه اگر حتی مهمان هم داشته باشید تاثیری توی آرامش شما نداره وبا خودتون در صلح هستید وتوی تصویر کاملا متوجه راحت بودن مهمان ها هم بودم،درود برشما
سلام دوست عزیز
با خوندن کامنت شما سریع متوجه شدم شما دید و نگاهتون خیلی باز و ریز بین هستید و گفتم حتما 90 درصد دوره های استاد رو خریداری کردید
چون خیلی ب نکات عالی توی فایل توجه کردید ک ذهن من بازشد
تحسینتون میکنم بابت این پیش رفتی ک داشتید تا حالا
و نگاه کردم دیدم بله حدسم درست بوده و شما تعداد زیادی از دوره هارو تهیه کردین
واقعا از رو کامنتها میشه درک کرد همه ی ما چقد روی خودمون کار کردیم و چقد طرز فکر ما ودید ما مثبت شده
برای شما آرزومیکنم همیشه شاد وموفق باشید
واقعا لذت بردم واحساسم گفت براتون بنویسم
لایق بهترین ها هستید