https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-29 09:02:332025-02-25 08:05:08سریال زندگی در بهشت | قسمت 38
259نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خدایی که وقتی ما بخوایم بشدت کافی میشه واسمون
سلام به خانواده بهشتی ام🙋
یک روز بهشتی و زیبای دیگه در پرادایس هستیم، پرادایسی که هر روز داریم با دیدن زیبایی های اون بزرگتر میشیم و افزایش پیدا میکنیم
امروز صبح وقتی رفتم محل کارم سردرد داشتم واسه همین این جلسه رو دانلود کردم ولی گفتم وقتی نگاش میکنم که سردردم رفع بشه و همین هم باعث شد همین که از سرکارم برگشتم سردردم رفع شد درحالیکه قبلا حداقل یک روز کامل طول میکشید تا خوب بشه.
خیلی خوشحالم که امروز تونستم آگاهانه ذهنم رو از سردردم بردارم، خدایا شکرررررررررت😍
خدای من چقدر قشنگه که هر کدوم از هشت عزیز دل ما تو پرادایس داره با انجام یه کاری لذت میبره
یعقوب چقدر با لذت و اشتیاق داره چوبش رو میتراشه تا یه عصای موسی خفن و حرفه ای واسه خودش خلق کنه، بله خودش خلق کنه👏😍
خدایا شکرت برای این فرقون راحت که با اون دوتا از لاستیکای نارنجی خیلی زیبا شده که راین کلی هیزم باهاش جمع کرد😍
✅آگاهی جدید و ناااب و بکر من از ۳۸مین روز بهشتی ام :
◀من مسئول سرگرم کردن کسی یا در کل شادی و حال خوب دیگران نیستم؛ ترمزی که یکی از مهمترین پاشنه های آشیل من بود، خوشحال کردن دیگران رو یکی از مهم ترین وظایف خودم میدونستم و اگر نمی تونستم انجام بدم باعث ناراحتی و حال بدم میشد، درحالیکه مثل خییییلی های دیگه شرک میورزیدم شرکی مثل راه رفتن مورچه در دل تاریکی شب، اولین بار که این رو فهمیدم انقلابی در من ایجاد شد
خدای من چقدر hope فوق العاده هست، چقدر احساس ارزشمندی فوق العاده ای داره این خانم چقدر قشنگ با خودش در صلح هست و این، از حالش کاملا مشخص هست و میشه اینو فهمید، از هر لحظه برای لڋت بردن استفاده میکنه، تو همین مسابقه ای که با جوزف گذاشته بود خیلی جدی باهم مسابقه دادن و لذت بردن، hope برای اینکه فقط پسرش خوشحال بشه نمیاد الکی ببازه یا وقتی جوزف یه امتیاز بیشتر گرفته بود بخواد مسابقه رو تمام کنه که اون برنده بشه، پا به پای پسرش مسابقه اش رو میده، خدایا شکرت برای این همه الگوی فوق العاده ای که می تونم ببینم فقط چون شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن، خدایا شکرررررررررررت
لیوای رو ببیند😍 چقدر قشنگ و مسلط و با هیجان مسابقه مادر و برادرش رو گزارشگری کرد، عاااااالی بود بچه ها😝
میوه های کاجو ببینید، چقدر زیبا هستن، وقتی راین، انداختشکن تو آتیش چه آتیشی شد👌😍 خدایا شکرررررررت برای این نسیم خنکی که وزید و نشستن کنار این آتیش زیبا رو لذتبخش تر کرد
وقتی مریم جان جعبه ها و پاکت هایی که نمی خواست رو تو آتیش انداخت چقدر قشنگ ذوب شدن طوری که انگار اصلا نبودن و وجود نداشتن، همین لحظه تو ذهنم اومد که ببین زینب وقتی آگاهانه روی خودت کار میکنی، باورهای محدود و ترمزهایی که داشتی
طوری ذوب میشن و از بین میرن و پاداش ها و ثروت هایی وارد زندگیت میشن که اون ترمزهایی که اونم فقط بخاطر باورهایی که قبلا داشتی، که انگار اصلا وجود نداشتن.
✅ راین هم که از هر فرصتی برای لڋت بردن استفاده میکنه، حتی موقع باد کردن تشک بادی 😍 چه شکلکی درست کرد، عالللللی بود😝 چقدر شوخ طبع هست چقدر ارتباط قشنگی اول با خودش و بعد خانواده اش داره، خدایا شکرت، چون اگه حال خودش خوب نباشه با بقیه هم نمی تونه خوب باشه
مریم جان بی نهایت شما رو تحسین میکنم که اینقدر قشنگ و با تعهد روی خودت کار کردی و بزرگ شدی که به همین راحتی و زیبایی از لذت دیگران لذت میبری و از پس همین یه قلم، بی نهایت ثروت و نعمت و پاداش ها به شما داده شده، دمت خیییییییلی گرم😍😘👏👏👏👏👏👑🙆
خدایا شکرت برای این روز بهشتی ام و آگاهی نابی که امروز بهم دادی، عااااااشقتم💚💜❤
خدا را شکر ی صبح زیبای دیگه توی بهشتمون شروع شده و آدمهای بهشتی هر کدومشون داره از این نعمتها استفاده میکنند و ی خانم زیبا و خوش سلیقه داره تمام این زیبایهای را از زبان تصاویر و اون صدای آرام بخش و قشنگش به ما منتقل میکنه 💖💖💖
و نکته جالب و کلیدی که خانم شایسته بهش اشاره داشتند که بر میگرده به عزت نفس بالای افراد اینه که یکی از موضوعاتی که این دوتا خانواده رو با فرهنگهای مختلف همفرکانس کرده نگاهای مشترکی که در مورد موضوعات مختلف با هم دارند مثلا یکی از این نگاهای مشترک اینکه هیچکدوم از این جمع مسئول سرگرم کردن دیگران نیستند حالا اون دیگران متونند خانواده آدم باشه یا بچه آدم باشه یا مهمون آدم باشه یعنی ما اگه داریم با هم وقت میگذرونیم به این دلیل نیست که ما خودمون را مسئول میدونیم به دیگران خوش بگذره بلکه به این دلیل هستش که ما از بودن با همدیگه و از داشتن این تجربه که با هم دیگه داریم لذت ببریم یعنی این نگاه باعث میشه آدم با خودش در صلح باشه و وقتی داره ی زمانی رو با ی فرد میگذرونه حالا این آدم میتونه بپه کوچیک باشه یا آدم بزرگ، این نگاه سرزنش گر رو به خودش نداره من بخاطر اینکه مجبورم با این آدم وقت بگذرونم از ی سری کارهام موندم و باعث بشه اون وقت و لحظه ای را که دارن اونجا سپری میکنند نه به خودش خوش بگذره نه بتونه فرصت داشته باشه تمرکزش رو بزاره روی کاری که باید انجام بده بزاره در نتیجه در لحظه داره زندگی میکنه
خدا را شکر 😘😗😘
ی تورمنت جذاب دیگه
چه رقابتی شده بین ابن مامان و پسر چه تصویر بردار خوبی چه گزارشگری با احساسی و چه سور و شوقی داره گزارش میکنه خداییش با مزه بود من که خیلی خندیدم چه سریع جوزف رفت قلاب ماهیگیری رو اورد و اون یکی پسر خانواده که براشون نور میزد که فلابها رو سویچ کنند چه هیجانی چه آتیش درست کرده آقای راین چه دورهمی باشه امشب شعله های قشنگ آتش و هوای خنک و این جمع صمیمی و شاد همجوره لذت بردن حتی با ذوب کردن جای نوشیدنی ها و اقلام مصرفی چقدر نکته آموزنده داره این فایل در س درس زندگی کردن شاد بودن تربیت فرندان آرامش و بودن در لحظه و مسئولیت پذیری و همکاری خوب پسرای خونه با هم در درست کردن جای خواب همدیگه و در تمام طول این مدت رابطه صمیمی با هم که حتی کوچکترین بحثی در مورد تقسیم کارها با هم ندارند تاثیر پذیری از والدین و الگو قرار دادن اونها چه خانواده فوق العاده ای و تسکر میکنم از خانم شلیسته عزیز که حتی موقع رخت خواب مهن کردن این خانواده رو هم نشون ما دادن تا ما بیشتر تحسین کنیم و تصدیق کنیم این خصلتهای زیبا را
خدایا شکرت که یه روز قشنگ دیگه رو در بهشتمون تجربه کردم
این فایل بی نظیر بود پر از درس و آگاهی بود مریم جان سپاس بابت توضیحات فوق العاده ای که دادی
این فایل از اون فایل هایی بود که باید نکاتش رو تو دفتر عزت نفسم یادداشت کنم و با خودم مرور کنم
همین اول فایل کلی نکته داشت همه مشغول لذت بردن از نعمتهایی هستن که تو این بهشت در اختیارشون قرار داده شده
تو این دنیا همه چیز هست نعمت هست ثروت هست فراوانی هست سلامتی هست شادی هست و …………….. و متضاد اینا هم هست حالا این ما هستیم که انتخاب میکنیم که کانون توجهمون رو روی کدوم بزاریم این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه چیزی قراره وارد زندگیمون بشه این نهایت عدل خداست که همه چیز و گذاشته به عهده خودمون
پس چه قدر عالیه بیایم همیشه از این همه نعمت و برکت که خدا در اختیارمون قرار داده نهایت لذت و ببریم واقعا دیگه چی میخوایم از این بهتر احساس خوب حال خوب شادی که همه باعث میشه اتفاقات خوب رو وارد زندگیمون کنیم
این همه فایل رایگان در اختیار ماست همین زندگی در بهشت بیایم ازش لذت ببریم بیایم ازش استفاده کنیم بهترین راه برای کنترل ورودیهاست
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که لایق زندگی کردن در این بهشت رویایی هستم
وقتی ما روی خودمون کار میکنیم و مدار و فرکانسمون بالا میره جهان افرادی رو سر راه ما قرار میده که دقیقا هم فرکانس با خودمون هستن من دقیقا این مورد و تجربه کردم
من همیشه تو برقراری ارتباط با آدم های جدید ضعیف بودم و اصلا دلم نمیخواست کسی و که نمیشناسم بیاد خونمون یا من برم خونش
ولی از وقتی من و عشقم اسماعیل عزیزم اومدیم رو خودم کار کردیم از وقتی کانون توجهمون و رو نکات مثبت گذاشتیم و در مدار بالاتر از قبل قرار گرفتیم جهان خود به خود افراد قدیمی که هم فرکانس ما نبودن و حذف کرد و افراد جدید که کاملا هم فرکانس ما بودن و وارد زندگیمون کرد
مثلا به طرز معجزه آسا دوستانی پیدا کردیم که از اعضای سایت هستن یعنی کاملا هم فرکانس هم هستیم و الان با هم در ارتباط هستیم و ما مهمانشون بودیم و من یه تجربه به شدت متفاوت از مهمونی های قبل داشتم چون به قول مریم عزیزم نگاهمون در مورد مسائل مختلف یکی بود
من این درس و گرفتم که اگه من بیام رو خودم کار کنم افرادی وارد زندگی من میشن که مثل من فکر میکنن و نگاهشون با من مشترک هست و این باعث میشه که تو یه مهمونی یا مسافرت هیچ کدوم از افراد بهشون سخت نمیگذره
نگاه مشترک درباره مسائل مختلف = هم فرکانس شدن با همدیگه = لذت بردن از بودن در کنار همدیگه
چقدر من درس گرفتم از اینکه اگه من برای کسی وقت میزارم در درجه اول به خاطر خودم باشه نه به خاطر دلسوزی برای طرف مقابل حتی فرزندم من اول خودم مهم هستم بعد دیگران اگه من برای خودم ارزش قائل بشم دیگران هم برای من ارزش قائل میشن
من از استاد یاد گرفتم که هر کاری میخوام بکنم از خودم بپرسم چرا دارم این کار و میکنم آیا برای خودم دارم این کار و انجام میدم یا برای راضی کردن دیگران
بعضی وقتا ما کار داریم و نمیریم سراغ کارمون و وقتمون رو برای طرف مقابل میزاریم فقط به خاطر اینکه اون طرف راضی باشه و اصلا به خودمون اهمیت نمیدیم
و چقدر این فایل به من آگاهی داد خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم
من یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم اگه دارم آشپزی میکنم ازش لذت ببرم اگه دارم بازی میکنم فقط تمرکزم رو بازی باشه اگه دارم برای کسی وقت میزارم از بودن در کنارش لذت ببرم نه اینکه به فکر کارهای عقب افتادم باشم نه اینکه حواسم جای دیگه باشه نه از این لحظه لذت ببرم نه به اون کارم رسیده باشم
حتی اگه تو یه جمع همه هستن و قرار هست من آشپزی کنم از این کار لذت ببرم و با عشق براشون غذا درست کنم اگه میخوام غر بزنم اگه دوست ندارم اگه بهم حس خوب نمیده اصلا این کار و نکنم مثل مرتب کردن تختخواب که لوک داشت تخت برادرش و آماده میکرد چون این کار بهش احساس خوب میده چون دوست داره که داره این کار و انجام میده و همین هم باعث میشه که همه با عشق بهم کمک کنن و در عین حال که کسی از دیگری توقعی نداره و کسی ناراضی نباشه
همین که مهمونا اومد خونه استاد و مریم جان قطعا که استاد و مریم جان دارن کیف میکنن دارن لذت میبرن خودشون دوست دارن که خونشون مهمون باشه نه اینکه خودشون و به سختی بندازن و ادا دربیارن
این تعادل که من همیشه تو رفتار استاد عزیزم میبینم الان دارم تو رفتار پدر و مادر میبینم این همون نگاه مشترک هست که مریم جان گفتن
تعادل تو تربیت فرزند و من دیدم اگه جایی لازم بود باید یه سری کارها انجام میشد و والدین کوتاه نمیان و درباره بعضی مسائل هم به بچه ها سخت گرفته نمیشه
مثلا بچه ها خیلی راحت موتور سواری میکنن یا همین بازی کردن با موبایل که بهشون سخت گرفته نمیشه ولی مثلا تو اون قسمت که قایق بادی رو میخواستن باد کنن لوک رو صدا زدن که بیاد کمک کنه یا مثلا زمانی که مهمونا اومدن یا زمانی که میخواستن برن بچه ها کمک میکردن و وسایل رو جابجا میکردن
امروز چقدر لیوای شخصیتش فرق کرده بود از اون با خودش بودن بیرون اومده بود و چقدر لذت میبرد از کار مامان و برادرش و براشون گزارشگری میکرد و ماهیگیری رو برای اونا هم لذت بخش کرده بود خدایا شکرت به خاطر این رابطه عالی بین مادر و فرزند
به قول یکی از بچه ها استاد تو دوره ها به ما توضیح میده و تو زندگی در بهشت تمام توضیحات و به صورت عملی نشون میده
زندگی در بهشت یه دوره بی نظیره و اگه کسی بخواد تغییر کنه و بخواد قانون رو یاد بگیره میتونه با دیدن همین فایلها زندگیش و شخصیتش و متحول کنه
استاد من ازت بینهایت سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که بهمون میدی
یادم میاد که قبل از اینکه با شما آشنا بشیم من و اسماعیل میخواستیم بریم کلاس فن بیان ولی هزینه اش خیلی زیاد بود و کلاسهاش هم حضوری بود و نشد که بریم ولی الان بینهایت از خدا سپاسگزارم که اصلا جور نشد بریم چون شما با فایلها و دوره ها یه چیزی فراتر از تصور ما بهمون اگاهی دادی تازه با هزینه خیلی خیلی ناچیز
ما میخواستیم نزدیک به ۹ میلیون پول بدیم فقط بریم کلاس فن بیان ولی با دوره عزت نفس فن بیان که هیچی اصلا شخصیتمون عوض شد
استاد همیشه میگی من پول دوره ها رو بر مبنای اون ارزشی که تو زندگیتون ایجاد میکنه میزارم ولی بخدا قسم که فقط اگه بخوام دوره عزت نفس و بگم بیش از هزار برابر مبلغی که پرداخت کردیم برای ما ارزش ایجاد کرد.
ما باید کلاسهای بازیابی و جدا میرفتیم کلاسهای فن بیان و جدا شرکت میکردیم اگه در بخش روابط میخواستیم موفق بشیم باید میرفتیم مشاوره اگه میخواستیم اعتماد به نفسمون قوی بشه باید میرفتیم پیش یه استاد دیگه اگه میخواستیم خدا رو بشناسیم یا اصلا موفقیت تو هر زمینه ای که میخواستیم باید هزار تا مسیر میرفتیم با اساتید مختلف و …………………………….
ولی با شما داریم یه پکیج کامل و به دست میاریم من حتی زبانم هم داره تقویت میشه با شما
تازه تمام این درس ها رو چطوری دارم یاد میگیرم بدون صرف زمان و هزینه برای رفت و آمد
در بهترین حالت ممکن تو محل کارم تو مسیر رفت و آمدم تو خونه تو گردشم همه جا همه جا همه جا فقط و فقط استاد عباس منش
استاد من عااااااااااااااااااااااااشقتم و بی نهایت ازت سپاسگزارم
خدایا هزاران مرتبه ازت سپاسگزارم ک هدایتم کردی ب این فایل قشنگ و پر از نکته و درس میدونیین چقدر واقعا قشنگ یعنی خییلی وقتا آدما خود من یادم میره بابا زندگی رو اونقدرا هم جدی نگیر دختر جان همه چی میگذره میره و ان چیزی ک میمونه اون تجربه و حس اون لحظات ک ایا تو درست زندگیشون کردی؟ آیا ازشون لذت بردی آیا سعی کردی ک با تمام آنچه ک در آن لحظه هست از اون لحظه لذت ببری آیا واقعا نگاهی میندازی ب خودت ک داری لذت میبری یا سخت میگیری؟! وقتی نگاه میکنم میبینم تو زندگیم خیلی لحظات ب بهانه کاملتر شدن بهتر شدن سخت گرفتم و لذت نبردم خیلی از لحظات رو با دیدگاه انتظار، انتظار از بقیه برای شاد کردن من، انتظار از بقیه برای توجه کردن ب من، یا انتظار از خودم برای شاد کردن و توجه و خوش گذشتن ب بقیه لذت تجربه کردن لحظات از خودم گرفتم.اما خوشحالم ،خوشحالم ک خواستم از خدا ک این موضوع را بهبود ببخشم وخدا هم هدایتم کرد.
روی صحبتم با خودمه میدونم خیلی از این مسائل ب عزت نفس بر میگرده ولی از این قدم کوچیکم خوشحالم ک برداشتم.
واقعا چقدر برام جالب قشنگ بود این سبک از میزبانی و مهمانداری انگار که کسی میزبان و مهمان نیست مثل ی خانواده کنار هم اوقات کوتاهیی رو ک هستین لذت میبرین و شادی میکنین مریم جان چ حرف قشنگی زدی ک حس میکنم باید خیلی برام تکرار بشه اونم اینکه نه کسی مسول شاد کردن من هست نه من مسول شاد کردن بقیه، واقعا این دیدگاه ب ادم چ نگاه رها تری میده چقدر باعث میشه آدم از لحظاتش لذت ببره هرکسی هر گوشه ای فارغ از اینکه تو مادر منی باید بهم توجه کنی، تو همسر منی چرا بهم توجه نمیکنی و سرگرم فلان کاری، تو بچه ی منی باید کاری کنی من شاد باشم، تو فلانی من میشی، تو این و آن منی پس وظیفته خوشحالم کنی سرگرمم کنی بهم توجه کنی هر کس ی گوشه ای داره با هر آنچه ک توی اون لحظه هست لذت میبره با همون امکاناتی ک هست ی نگاه توحیدی قشنگ ی نگاه پر عزت نفس دقت کن مریم ی گوشی گرفته دستش داره با ظبط لحظات و نکات واقعا با تمام وجودش از اون لحظه لذت میبره و مامان بچه ها فارغ از اینکه ن شوهرم بیا بهم توجه کن، چرا من باید این بچه هارو سرگرم کنم! و تو سرگرم اتیش خودتی، با تمام وجودش داره لذت میبره با پسراش بازی میکنه ماهی میگیره در کمال ارامش داره لذت میبره و مسابقه میده در عین حال با لذت خودش ب بچه هاش عشق و توجهشون میده پسرا تو سن های مختلفن اما هرکی ب یه طریقی لذت میبره و گه گاهی توی لذت بردن بقیه هم وارد میشن از لذت های اونا لذت میبرن مثل اون پسر بزرگه ک چراغ دستشه و با کنجکاوی نور میندازه تو دریاچه پی ماهی داره لذت میبره و توی مسابقه مامانش و داداشم ی جورایی شراکت میکنه و در عین حال لذت میبره یا اون پسر پیرهن آبی با مزه ک یه دفعه میپره اون عشق وجودیشو انگار گزارش از وجودش برا شادی میاد با لذت و بازی ماهیگیری مادر و برادرش ترکیب میکنه و لذت میبره چ ذوقی داره با همه شور و هیجان میپره گزارش میکنه با اون لهجه ی قشنگ و غلیظ امریکای استاد جان ک ی صندلی برداشته و ب سمت اتیش میره چون لذت میبره از اینکه در سکوت اتیش و ارامش غرق بشه با نشستن کنار اتیش و خودشو در لذت رایان ک عشق اتیش درست کردن شریک میکنه و رایان هم با عشق اتیش درست میکنه و لذت میبره و مریم میاد سمت استاد با ذوق وسایل ذوب میکنه و میگه لذت میبرم از ذوب کردن و استاد ک از گفتگو با مریم و ذوقش لذت میبره ب اتیش نگاه میکنه میدونی حس میکنم و الان ک دقت میکنم واقعا تو همین لحظات ساده زندگی توحید و عزت نفس موج میزنه یعنی هرکسی با اون حس رهایی با اون حس عزت نفس و دیدگاه اینکه من مسول لذت بردن از زندگیم هستم و با همه اونچه ک هست و فارغ از انتظار از بقیه با لذت بردن خودش باعث میشه آدم های دیگه هم لذت ببرن یعنی تو بدون اینکه بخوای بقیه رو شاد کنی و سرگرم ناخوداگاه با رها بودن زمینه ای رو ایجاد میکنی برای لذت دیگران و شاید زندگی هم ب همین سادگی باشه این پیام باشه ک رها باش رها از ادمها از حس مالیکیت از اینکه کسی چون نسبتی با تو داره وظیفه شاد کردنتو داره کسی مال تو نیست و وظیفه ای در قبال تو نداره اون فرد اومده ک فقط باشه و داره اون لحظشو در کنار تو میگذرونه میخوای شاد باشی کنارش یا غمگیندب اوندفرد بستگی نداره ب تو بستگی داره ک ایا رها هستی؟ ایا در قید حالی یا در قید ذهن ک میگه نه اون وظیفشه ک شادم کنه نه اون وظیفشه چون میزبان ی بساطی راه بندازه ماذشاد شیم یا من چون میزبانم باید ی کاری کنم خوشحال شن نه نه هرکسی ازاد رها وسایل لذت همدیگه رو در اختیار هم قرار میدن استاد موتور و فضای خونشو در اختیار اوناذقرارمیده و با شادیشون شاد میشه میدونی چوندمشکلذخودم هستم همهذحرفم میرهرسمت رهایی اینکه این قانون جهان میخوای از زندگی لذت ببری؟ میخوای از لحظاتش استفاده کنی؟ میخوای کنار عزیزان و دوستانت شاد باشی پس رها کن بکن این قیل و قال انتظار نداشته باش ادم ها ولحظات رو همونگه ک م هست بپذیر یعنی نخواه ک ب زور با عوض کردن ادما با اضافه تر کردن ی وسیله جانبی با انتظار از ادما اون لحظه رو باب میل خود یاغی و نفس سرکش درونت تعغییر بدی ازاد باش و رها بذار تو این ازادی هم بقیه لذت ببرن هم تو و انگار این تو ذهنم میگه قانون اینه رها باشی لذت میاد حس مالیکت و انتظار داشته به چیزی غیر از درونت غیر از اون امکاناتی ک خدا برای لذت توی وجودت گذاشته همه اون لذت و شادی رو از تو پس میگیریم تا بفهمی ک همه چیز تویی شادی تویی رنج تویی همه ی اون لحظه تویی اگر لذت میبری و رهایی اون تویی ک داری اجازه میدی جریان طبیعی جهان وارد لحظاتت بشه و اگر فکر میکنی دیگران عشقت دوستت مامانت بابات برادر و خواهرت وظیفه شاد کردن تو رو دارن و حساب میکنی اونان بانی این قضیه و وجود و نگاهتو معطوف میکنی ب مالکیت ب انتظار شادی تو باز پس گرفته میشه تا بدونی اون شادی تو بودی نه چیزی بیرون از تو رنج الان تو هستی نه چیزی بیرون از تو رنج تو نگاهیی ک ب اطرافت داری شاید نمیدونم با توجه ب فضای الانم درونم از این لحظات و این تصاویر این برداشت هارو داشت اما میخوام بارها ب خودم یاداوری کنم زندگی رو سخت نگیر کمی بیشتر شوخی کن بذار بقیه هرچی میگن بگه مهم اون لحظه است ک دیگه نمیاد مثل استاد ک میپره روی تخت بچه ها و شیطونی میکنه فارغ از سن و قد و وزن و هرچیز دیگش یا پدر خانواده ک اونجوری ب شیطونی میکنه این ی میمون بازی با اون باد دهنشو اون شکلی میکنه کلا همه اینارو ب خودم میگم یا مثل مریم رها باش ک بچه ها مهمونا همه جا میچرخن و ازادن و شاد من خیلی این نگاه هارو تو خانوادم و مهمانداری مادرم دیدم واقعا دوروز ک مهمان میاد اینقدر سخت میگیریم از اینکه راضی باشن یا از اینکه چجوری شادش کنم چجوری پذیرایی کنم یا وای چقدر بچه ها سر و صدا میکنن لذت کل لحظات از خودمون گرفتیم اما نه با دیدن این تقاویر فهمیدم باید رها باشی و بذاری لذت ببری و مهمونا رو ازاد بذاری اینقدر تعارف نکنی اینقدر نخوای کاری کنی لذت ببرن نونوشون ب موقع اماده باشه کمی نبین کاستی نبینن ن اینکه بی احترامی و بی توجهی کنی منظور من اینه اینقدر سخت نگیری وقتی تو کمتر سخت بگیری و اجازه بدی مهمونا ازاد باشن و توهم ازاد خیلی بیشتر خوش میگذره و لحظات قشنگتر میشه چرا چون انگار قانون میگه رها باش تا شادی و لذت وارد خونت بشه و سخت بگیر و کمالگرا تو رخت ببنده بره در ی کلام قبل هر چیزی همه آنچه ک برای شاد کردن و لذت بردن تو وجود داره در درون تو گذاشته شده از هرکسی رهگذری است در این دوروز دنیا انتخاب تو هست ک چطور زندگی کنی و کسی مسول شادی و عشق و خوشگذرونی تو نیست و تو هم مسؤل شادی و لذت کسی نیستی ازاد باش و رها تا لذت زندگیو بچشی
سلام به خداوند مهربانم که در هر لحظه واقعا به فرکانس من پاسخ میده.
خدایا شکرت که یک روز دیگه فرصت زیبای زندگی دارم
نمیدونم قراره چی بنویسم اما میدونم که میتونم بنویسم اون چیزی که باید بگم و من فقط ازش لذت ببرم
حالم دگرگون تر از همیشه است بعد از اینکه دوباره ادامه دادم و این قسمت را دیدم از دیروز که استارت ادامه ی سریال زندگی در بهشت را دادم، دیدم و بعد آخرین فایلی که اومده روی سایت مسیر موفقیت را هم گوش دادم و خیلی چیزها بهم برخورد که موجب شد که الان بخوام بنویسم ..
سلام به پدر معنوی من .. سلام به استاد تحسین برانگیز من .. سلام به پیام آور خدا .. میدونم هر چیزی که داری میدونی از خدا داری میدونم هر کاری که میکنی را اعتبارش را به خداوند یکتا میدی .. میدونم هر چقدر که به خدا نزدیک تر شدی اون اصل را بیشتر درک کردی، درک کردی که ما هر کسی هر چیزی داره از خودش نداره .. همه چیز خودشِ خودشِ .. خودش همه ی کارها را انجام میده .. خودش مشتری میشه .. فالوور میشه .. بهترین همسر میشه .. اونی میشه که تو بهش با افکارت بهش شکل میدی و به این شکل هر بار با تایید نشانه ها و تکرارش اون شکل را شکلِ فیزیکی میدی
واوو واقعا خودم را تحسین میکنم به خاطر اینکه دارم بازم مینویسم اینجا توی خونه ی من اینجا این سایت کهکشانِ بزرگ، اینجا کنار اعضای خانواده ام .. اعضای گرم و صمیمی خانواده ام تحسین برانگیز خانواده ام .. خودم را تحسین میکنم برای این ادامه دادن خودم را تحسین میکنم که دارم با دو چشم های خوشگل عسلی و قهوه ایم مانیتور را نگاه میکنم و همینجوری زمزمه میکنم با صدای زیبایی که خداوند بهم اعطا کرده و با دستانی که دارم تایپ میکنم و چقدر این خلق کردن زیباست … چقدر زیباست .. چقدر تحسین برانگیز این ادامه دادن این ادامه دادن شجاعت میخواد ایمان بیشتر میخواد توکل بیشتر میخواد رهایی بیشتر میخواد اعتماد به خداوند بیشتر میخواد …
خوشحالممممممممم که این حرفا را که دارم میزنم کسی میزنه که خودش هم عمل کرده بهشون با سفرهاش با هزاران کیلومتر هیچهایک هاش با یک کوله فقط و بدون پول چون که منم دقیقا پول برام ملاک نبوده ..
شاید این قسمت از حرفا جاش توی همون آخرین فایل باشه امااا قانون خدا را میدونم میدونم اونی که توی مدار شنیدنش باشه با ایمانی که من نشون دارم، حتما هدایت میشه به این کامنت و اون چیزی که باید ببینه را میبینه .. و این نگاه موجب ِ آرامش بیشتر من شده چقدر خوبه که همین الان اون آخرین چیزی را که میخواستم بگم گفتم .. آره فقط وقتی خانواده رایان را دیدم و تحسین کردم برای این زندگی این تیم ورک این شادی ها اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه یکی ماهی میگیره یکی موتور سواری میکنه یکی عصا درست میکنه یکی گزارشکری میکنه یکی ویدیو میگیره واسه چنلش توی یوتیوب یکی مثل رایان چوب ها را جمع میکنه اونم با نوشیدنی یکی مثل لوک چراغ قوه میگیره یکی مثل مری گزارشکری میکنه و قوانین را مرور میکنه یکی مثل استاد صندلی میاره همکاری میکنه و صحبت میکنه و تجربه هاش را به اشتراک میذاره و یکی هم مثلِ من ایناا را میبینه با عینکی که دارم و تکرار میکنم و حالا مینویسم چون چون چون .. چون منم از این کار دارم لــذت میبرم منم احساس خوبی بهم دست میده از این کار و این احساس خوبم یعنی بودنم در مسیر درست یعنی همون مسیر آسفالته توی جنگل که منو به منبع گنج و ثروت میرسونه اینجوری بگم، منو به سعادتمندی در دنیا و آخرت میرسونه …
یادم باشه همه چی یک بازی و بازیگر اصلی همون خدایی هست که منو و شما و هر کسی و هر چیزی را خلق کرده و همون هم هست که همیشه بوده و هست و خواهد بود این کلمات را دارم با سرعت جت تایپ میکنم و خودم را را تحسین میکنم به خاطر این سرعتی که تکاملش را طی کرده که الان اینقدر شده و همین هم درس فوق العاده ای هست برای من برای ادامه دادنم در این مسیر خوشبختی و ثروت و شادی … خدایا شکرت
علاوه بر اون همه کار خانواده رایان و استاد و مریم جان، بازم و بازم لوک را میبینم که جای داداشش را درست میکنه .. مادر خانواده را میبینم که یکی یکی میره سراغ فرزندانش و بهشون عشق میورزه و باهاشون صحبت میکنه و همینطور برعکسش .. و یا پدر خانواده را میبینم که همیشه شوخ طبعه و حالا هم با باد کردن تشک ها میاد با کمپرسور لحظه های شادی و خنده داری را خلق میکنه ..
وقتی این قسمت را دیدم از خودم یک سوال پرسیدم .. چرا این کارا را میکنن ..
جز اینکه از انجام هر کدام از این کارا دنبال لذت بیشتر هستند .. ادامه دادن ..
چرا مری اومد اون ظرف ها را انداخت توی آتش ؟ و از صبح شروع به جمع کردنشون کرد؟؟؟
چون لذت میبره از اون کار ..
و چرا لذت میبره از این کار و بی نهایت کار دیگه ..
آره آره میخواستم اینو بگم .. این لذتا از باورهاش میاد و باورهاش از تکرار همون بی نهایت افکارش به صورت آگاهانه و ناآگاهانه اش میاد .. از تایید کردن هاش .. از تثبیت همون افکار ..
حالا که واقعا وقتی همه چیز باورهای توست .. از باورهای توست .. و یک خدا داری که همه چیز و همه چیز و همه کس هم میشه برات فقط به شرط اینکه ایمان بیاری بهش و حالا مسیر عشق و علاقه ات را در پیش بگیری .. و باورهاش را بسازی خب میشه .. میشه اونی که میخوای .. میشه مثل استاد به خدا و خرما همزمان با هم برسی. چون میشه چون یک نفر تونسته ..
چندروز پیش هدایت شدم به کلیپی از آقای فیروز نادری که توی ناسا هستند سال های سال .. یکی از اون بنده های بسیار تحسین برانگیز و موفقِ خداوند روی زمین .. خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند ایشون.
یک سوالی ازش کامبیز (مجری برنامه پرسید) که من پاسخش را بگم از بزرگی این جهان هستی ..
گفت که ما یک وویچر وان اسپیس داریم که خیلی سال پیش از منظومه شمسی خارج شده و داره با سرعت 60هزار کیلومتر خارج میشه و تا 85 هزارر سال دیگه دقیقا میرسه به نزدیک ترین ستاره ای که خب نزدیک ماست
که ما میتونیم از روی زمین فقط نورش را ببینیم! حالا توی همین کهکشان راه شیری 100ها میلیارد ستاره مثل خورشید هست و توی این جهان 100ها میلیارد کهکشان مثل milky way هست ..
نمیدونم چقدر خداتون بزرگه .. ولی واقعاااا خدااااا بزرگهههههه واقعااا GREAT هستتت
استاد جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداوند یکتای متعال سپاس گزارم واقعا
مریم جان به خاطر وجود ارزشمند و پر مهرت عزیزم از خدای مهربان سپاس گزارم
دوستان عزیزم هم پاره های من خانواده ی بینظیرم به خاطر تک تک ارزشمند شماها از خدااا بی نهایت سپاس گزارم عاشقتونم
و محمد عزیزم سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمند خودت که خواستی به این دنیای شگفت انگیز بیای و ممنونم که داری شاد زندگی میکنی و کمک میکنی به رشد بیشتر دنیا .. عاشقتممم
من امروز گزینه ی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم و جالبه این ویدئو برام باز شد.
اول اگر غلط تایپی داشتم باید عذرخواهی کنم از هرکسی که کامنت امو میخونه چون حقیقت اش کامنت گذاشتن رو تازه شروع کردم و اصلا توی تایپ خوب نیستم ولی تلاشمو میکنم.
موضوع اصلی که لبخند به لب من نشوند اینکه الان که من به سمت این نشانه هدایت شدم چندماهی هست که از عشقم بی خبرم و دارم از یه ناراحتی عمیقی بیرون میام و این ویدئو دقیقا همون چیزی بود که لازم داشتم دیدن یه خانواده ی شاد و هماهنگ درحالی که اومدن پیش دوستاشون که مریم جون و استاد باشند و از بودن درکنار هم دارن لذت می برند پس اگه اونا تونستن در نرمال لایف خودشون اینقدر هماهنگ و راحت باشند و هیچ چالش خاصی رو تجربه نکنند پس منم میتونم. دیدن یه عالمه آدم هم فرکانس در سنین مختلف دقیقا چیزی بود که من دیشب توی دفترم نوشتم. نوشتم که خدایا ازت میخوام یه عالمه دوست هم فرکانس داشته باشم چون از وقتی مهاجرت کردم دوستای زیادی ندارم و با چندنفری که صمیمی تر شدم چون هم فرکانس نبودیم از هم جدا شدیم. و من دیشب متوجه شدم یکی از نیاز های من در این زندگی داشتن دوستان هم فرکانس که برای بودن درکنار اشون نیازی نباشه خیلی تلاش کنم. یکی دیگه از دلایلی که دیدن این ننشانه برای من ارزشمند بود این هست که منی که عاشق داشتن خانواده و تشکیل خانواده هستم اما نه به هرقیمتی چقدر تونستم از ارتباط ساده و صمیمی و سالم و قشنک اون خانم با پسراش درس بگیرم حتی با همسرش. توی این دورهمی همه کارای خودشون رو میکردن و هر کس از بودن در اون لحظه لذت می برد . من خودم به شخصه از دل یک خانواده ی خیلی بزرگ میام من 17 تا عمو و عمه دارم! بله 17 تا! در هر زمینه ای که فکرش رو بکنین ساغروانیان وجود داره!!!! پزشک پرستار مهندس حتی بیکار :) ولی ما اونقدرا با هم هم مدار نیستیم که بتونیم خیلی صمیمی باشیم. یکی از دلایلی که من خیلی علاقه مند نبودم از کودکی در میلیون تا مهمونی که دعوت میشدیم یا خودمون تو خانواده ی پدری و مادری داشتیم حضور پیدا کنم این بود که همیشه باید یا یکی سیبل میشد یا موضوعی که هیییییییییییییچ نظری راجع بهش نداشتی برات جذاب میشد به طرزی که با علاقه یا باید شنونده می بودی یا باید نظر میدادی. در نتیجه وقتی دیدم که چقدر زیبا این آدما کنار هم جمع شدن و هر کسی فقط خودش مسئول سرگرم کردن خودش هست بدون اینکه مادر از پدر بخواد که آهای پسرا اونجان و تو مردی برو سراغ اشون!!!!!!! یا مثال های این چنینی همه دارن لذت میبرن و جایی که خودش اتفاق میوفته همه دور هم جمع میشن یا مریم جون و استاد به عنوان میزبان وظیفه ی درست کردن آتیش یا غذا دادن! یا رسیدگی به بچه ها رو ندارن مثلا مریم جون داره فیلم میگیره مهمونا خودشون برای خودشون جای خواب اشون رو محیا میکنند و هیچ کس از کسی انتظار نداره که واااااای مهمونن بدوووو براشون جاشون رو آماده کن!
حالا چه ربطی داشت به رابطه ی من با عشقم این نشانه؟ من هنوز حالم کاملا خوب نشده و از آموزه هایی که دارم به خودم یادآوری میکنم که تغییر باورها یک شبه اتفاق نمیوفته و باید صبور باشم. دیشب داشتم به خودم میگفتم در زمان مناسب یا با همین فرد رابطه ات قشنگ میشه یا خداوند فرد جدید دیگه ای که با استاندارد های تو هم فرکانس باشه به راحتی میاره سرراه ات و از خدا میخواستم یه رابطه ی قشنگ نشون ام بده که خدا امروز صبح یه خانواده ی قشنگ و دوستای قشنگ و بچه های قشنگ نشون ام داد یعنی سلاله نه تنها میتونی رابطه ی قشنگ داشته باشی بلکه میتونی همه ی چیزایی که در رابطه میخوای مثل دوست بی توقع و هم فرکانس بچه همسر همه رو داشته باشی فقط کافیه ایمان داشته باشی. نمیخوام بگم خیلی ایمان دارم هنوز در دل من شک . تردید گاهی هست هنوز بغض و دلتگی گاهی خفه ام میکنه ولی قدرت به مسیر برگشتنم بیشتر از قبل شده دروغ اگه بگم خیلی راحت شده ولی منی که سالیان بود به سایت دسترسی داشتم و نمیومدم تجربه امو بیان کنم یا تجربه ی دیگران رو بخونم و همیشه ته ذهنم اینکار رو بیهوده فرض میکردم الان دوباره اینجام و دارم کامنت میذارم. پس تغییر اتفاق میوفته. ولی یک شبه نیست. پس وقتی زمان مناسب اش برسه تو وارد مسیر میشی حالا یا با مشت و لگد روزگار یا با توجه فرکانس هات با مهر از روزگار. من یه مشاوری دارم که همیشه بهم میگفتن سلاله جان تو خواهی آموخت یا به مهر از کردگار یا به زور از روزگار.
مشاور داشتم سایت و استاد رو داشتم ولی نمیدیدم. الان میبینم و دارم نهایت تلاش امو میکنم بیشتر و بیشتر ببینم. هنوز تو دلم صدای این میاد که پاشوووووو پااااشو با سیات و خوندن به نتیجه نمیرسی دخترجان! مث همه ی این سال ها که هزاران دوره و کتاب خریدی و به نتیجه نرسیدی ولی من جواب این صدا رو اینجوری میدم که آره به نتیجه نرسیدم چون فقط خوندم. چون عمل ام با دانسته هام یکی نبود. خیلی مهمه فرق بین دانسته و فرکانس رو بدونیم. چون صرفا مطلبی رو میدونیم و یا دوره ای رو خریداری کردیم دلیل نمیشه نتیجه بگیریم. من دوره ها رو سالیان دارم من وویس ها رو خیلی وقت می شنوم حتی تو ماشیم راننده ام فایل ها رو داره و تو مسیر های طولانی میگم پلی لیست عباسمنش رو بذار یعنی دور از وویس ها نبودم. اما عمیقا گوش کردن با نشیدن زمین تا آسمون فرق داره. فرق اش اینکه منی که به بن بست رسیده بودم الان حالم خوبه واقعا حالم خوبه. دچار کنش های احساسی میشم ولی خیلی بهتر از قبل ام. من قبلا ام مرا به نشانه ام راهنمایی کن رو گاهی میزدم و یا فایل اش رو کامل نمیدیدم. یا میگفتم خب این که به درد ما نخورد!
الان با خودم میگم اکی تو سی سال ات شده و هزاران کتاب و دوره رو امتحان کردی استاد از تو میخواد چندماه فقط وحی منزل بدونی حرف ها رو و عمل کنی چی زات کم میشه؟ چندسال قرار از دست بدی؟ اکی اصلا از دست بده! مگه توی این سال ها کم فرصت لز دست دادی. حداقل فهمیدی با عباسمنش به نتیجه نمیرسی و میدونی دیگه باید رهاش کنی.
میخوام بگم اهمیت اینکه فقطططططططططط تمرکز امون رو بذاریم روی همین صحبت ها روی همین فرکانس ها خیلی زیاده من خیلی غافل بودم از این موضوع. حتی همین دفعه که گفتم اینبار فقط میچسبم به سایت و فایل های عباسمنش خیلی ریز و سوسکی گفتم حالا درمورد تله پاتی ام یکیم تحقیق کنم اونکه کلا یه موضوع دیگه است و منافاتی نداره با فایل ها و سایت! و خب باز امروز صبح به این نتیجه رسیدم که بچه جان بشین یک بار فقط با عباسمنش برو جلو. اینقدر نخواه همه چیو بدونی تو ذره بین بذار رو یه موضوع توش عالی شو نتیجه ها رو ببین بعد برو بعدی.
حتی چندین بار اومدم پست بذارم که آره این دیدگاه قشنگه خوبه حتی رفتم براش کامنت نوشتم که بذارم اینستاگرام و فرد رابطه ی احساسی ام ببینه! بعد با خودش بگه عه سلاله داره تغییر میکنه و امیدوار باشم یه پیامی تماسی ازش دریافت کنم باز به لطف خدا مچ خودمو گرفتم و گفتم سلاله جان تو از درون تغییر کن جهان خودش درست میکنه رابطه رو اگه مال تو باشه. جهان خودش نگه میداره کسیو که مال تو باشه حتی اگه رابطه به تار مو برسه. ایمان بیار و قوی باش لعنتی!
و این چنین کلا از اینستاگرام میام بیرون!
قبلا با دیدن یه خانواده ی شاد یا یه رابطه ی قشنگ حالم گرفته میشد. اما امروز صبح که رفتم صبحانه بخورم توی هتل 3 تا زوج گوگولی و نااااااااز اومدن همزمان با من و قروبن اشون برم درست نشستن جلوی من یعنی یه سالن بزرگ خالی اونا هررر سه تاشون اومدن ردیف نشستن جلو من و من ته دلم میگفتم به به باریکلا چه زیبا مال من خوشگل تر میشه. منو عشقم ام همینقدر قشنگ میریم لابی هتل صبحونه درحالی که قبلا خودمو میخوردم با دیدن عکس فردی که باهش رابطه داشتم که بدون من با دوست اش رفته سفر وقتی باهم قهریم. امروز صبح به خودم گفتم خب احتمالا اگه مال هم باشیم قرار بریم سفرخارجی. اینا تغیراتی هستن که توی منی که یک هفته است نشستم مث بچه ی آدم پای فابل ها اتفاق افتاده و تصمیم گرفتم ردپامو اینجا بذارم.
از خدا میخوام برای تک تک کسایی که دنبال عشق هستن دنبال داشتن یه رابطه عالی هستن روشنگری و هدایتی داشته باشه که دل اشون چراغ راه اشون باشه حالا یا به واسطه ی استاد یا به هرررر وسیله ای که خود خداشون براشون میسر میدونه.
از وقتی که این بیت از شعر عطار و شنیدم و دقیقا استاد هم اشاره ای به این بیت داشت خیلی چیزا تغییر کرد
ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش
از خـویش مشو برون و آواره مباش
در باطن خویش کن سفر چون مردان اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش
گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت صـد بادیه را به یک زمان باید رفت
گر می خواهی که راهت انجــــام دهد منزل همــه در درون جـان باید رفت
گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت
تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس خـود راه بگویدت که چـون باید رفت
تو پا به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
خداوند خواستار تغییر ماست
خداوند بیشتر از ما میخواد که ما رشد کنیم ما حالمون خوب باشه
ما خوشبخت بشیم و اتفاقات قشنگی و تجربه کنیم
خداوند خواهان بیشتر از ماست
برای همینه که میگه تو خود پای در راه بنمو و هیچ مپرس
یعنی تو وارد راهی که بهت گفتم بشو
یعنی تو وارد مسیری که ازش می‌ترسی بشو
یعنی فقط تو واردش بشو
به بقیش کار نداشته باش
به اینکه چطور و از چه راه و طرقی میخواد هدایتت کنه کاری نداشته باش تو فقط چیزی که بهت گفته میشه رو انجام بده
ایمان داشته باش به من
ایمان واقعیتو نشون بده
که من بهت گفتم توی قرآنم
مؤمنان کسانی هستند که به غیب ایمان دارند
مومن واقعی اگر هستی خودتو به من نشون بده
من سرسبزترین راه ها
آسان ترین مسیر ها
و لذتبخش ترین کارها رو به سمت تو سوق می‌دهم
اما به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
تمام کلام الله این است و بس…
سلام سلام سلام به هم فرکلنسی قدرتمندم دختر توحیدی که اینقدر خوشگل میتونی جلو نجوای شیطان بایستی و بگی
من باید توی عمل خودمو نشون بدم
عمل تا حرف مایل ها فاصله است…
سلاله قدرتمندم چقد لذت بردم از اینکه کامنتتو خوندم اینقد شیرین و واضح و رسا و بدون هیچ شیله پیله ای اومدی حزف زدی برامون
میخوام بگم تو خیای خوب داری قدم های اولتو برمیداری
فقط کافیه همینجوری استمرار به خرج بدی
مبادا ازش غافل بشی
احساس درون تو کاملا فریادرس اینست که تو وارد مدار درست توحیدی شدی و خداوند بر اساس تکامل داره کار خودشو میکنه
خداوند و جهان جهان تمام کائنات دست به دست هم دارن میدن که تورو به خواستت برسونن
اما به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
به شرط اینکه دقیقا همونجوری که وایمیستی جلوشو بهش میگی گمشو بابا من تازه خودمو پیدا کردم
تازه دارم میفهمم کی هستم
تازه دارم میفهمم خدای درونم داره بهم چی میگه
تازه دارم معنی عشق واقعی و بدون وابستگی و میفهمم
تازه دارم میفهمم خودم مسئول زندگی خودمم نه یه فرد دیگه
تازه دارم میفهمم که باید ایمان به خدا داشته باشم نه یک عامل بیرونی
تازه دارم میفهمم که همه چیز خودشه
تازه دارم خوشحالی و میفهمم
لبخند و خنده ی از ته دل و میفهمم
تازه دارم تجربه ی یه زندگی بدون وابستگی و میکنم
تو کجاااااااا اینجا گجااااااااا
جایی برای ورود به درون من نداری
اینجا بهشته
جای تو نیست….
اره سلاله اره قوروبنت بشم
اره دختر مهربون و خوش قلب
همین فرمون و ادامه بده
و اما من میخوام بهت بگم یه خوش خبری دیگ اینکه
الخیر فی ما وقع
(هر اتفاقی یه خیرتی توش هست)
میخوام از خودم بگم من یه ورزشکارم 23سالمه توی ورزش رزمی فعالیت دارم
کیک بوکس ورزشی که آزاده و بهش میگن پادشاه رینگ
جمعه 28بهمن من مسابقات کشوری داشتم و از دو روز قبلش تمرین و تعطیل کرده بودم و استادم ببهم گفت مائده دیگه تمرین نکن تا روز مسابقات وزنه هم نزن و بزار بدنت روی حالت استزارحت قرار بگیره منم گفتم چشم
دقیقا سه شنبه شب وقتی که رفتم باشکاه فقط برای تماشا باور کن تصمیمی برای تمرین نداشتم فقط نشسته بودم و نگاه میکردم
تا اینکه دیدم یکی از دخترا یه حرکت و داره اشتباه میزنه و من گفتم بزار بهت یاد بدم
یاد دادن من همانا و پیج خوردم مچ پامم همانا و اون لحظه یه باشگاه بود و صدای فریاد من که کل مجموعه رو در برگرفته بود
درسته به همین راحتی
پای من ضربه خورد و من نتونستم به مسابقات کشوری برم
و دو روز بعدش دقیقا وقتی که همه عازم مسابقات بودن
مائده با پای گچ گرفته افتاده بود توی خونه هیچکس باورش نمیشد که این اتفاق برای من افتاده
استادم وقتی متوجه داستان شد
بدجور بهم ریخت و گفت مگه بهت نگفته بودم تمرین نکن بشین تو خونه استاراحت کن
و اما اینجا مائده چه حالی بود:
تنها کلمه ای که همراه با گریه بر زبانم جاری بود این بود
الخیر فی ما وقع
هر اتفاقی که افتاده به خیر منه
هر چیزی رخ بده یه خیریتی توش هست
من فارغ از هر گله و شکایتی برای بچه های تیممون کلی دعا کردم و از خدا خواستم مقام بیارن و با لبی خندون در آغوش خونه پناه آوردم
داستان من از این قرار بود و الان دقیقا 14 روزه که پام گچ گرفته شده و توی خونه هستم و به دور از هر گونه باشگاه و تمرینی
کسی که وجودش به ورزش بسته است و اگه ورزش نکنم میمیرم
و اما از اونجایی که میدونم خداوند کارشو چطور انجام میده
گفتم خیرتی هست و من هیچ حرفی در مقابل تو نمیزنم اما یه فایلی از استاد هست که توی مدارش بودم و شنیدم
به اسم “دلیل سرقت دنده آرژانتینی ام”
اینو دقیقا سه روز بعد از گچ گرفتن پام گوش دادم و گفتم الله و اکبر چقد جالب چیزایی داشتم می‌شنیدم که دقیقا توی همون لحظه بودم
یه همزمانی عجیبی داشت اتفاق میوفتاد و من فقط گفتم خدایا شکرت….
یه جاهایی از زندگی یه اتفاقایی برامون میوفته که از یه جایی نشات میگیره
سرچشمه اون اتفاقات فرکانس های خودمونه
فرکانس ها و ارتعاش هایی که قبلا فرستاده بودیم
به عنوان مثال : مائده که پاش اینجوری شد دقیقا دو روز قبل از مسابقه
حتما فرکانس های یا مدت قبلش این بوده که خدایا مسیر منو روشن تر کن و هدایتم کن به رسالتم به اینکه باید چی کار کنم
یا اینکه سلاله ای که یه مدته از عشقش خبری نیست
شاید فرکانس های چند وقته قبلش این بوده که خدایا رابطه ای سرشار از عشق واقعی و توحیدی و خواستارم
یا مثلا میتونه این باشه که توجه و برخورد بیشتری از عشقم میخوام
یا حتی رابطه ای با این مشخصات و ویژگی هارو میخوام
نمیدونم هر چیه دیگه….
نتیجه این هست که اگر اتفاقی به طور اتفاقی برای ما رخ میده
صرفا دور شدن از مسیرمون نیست
یا ناامید شدن از زندگی
یا حتی قطع امید به ادامه مسیر
نه نه نه
هر اتفاقی که اتفاق میوفته حکمتی توش هست
و ما باید ببینم فرکانس های چند روز قبلیمون چی بوده که چنین اتفاقی رخ داده
خداوند میگه من در جهت رشد تو هستم
من بیشتر از تو میخوام که تو حرکت کنی و خوشبخت بشی و ثروتمند بشی
و هر رویدادی که توی زندگیت رخ میده به سمت صعود تو داره میره جلو
یعنی تورو داره به هدفت و خواستت نزدیکتر میکنه
کافیه ما چشم و گوشمونو باز کنیم
و ایمانممونو بهش نشون بدیم
زمانی که پیکان دنده آرژانتینی استاد و دقیقا شب قبل از سفرش میدزدن
استاد میاد میگه الخیر فی ما وقع
یه خیریتی توش هست و دوباره برمیگرده به خونه و تخت میگیره می‌خوابه….
و اگر اون آژانس دزدیده نمیشد
استاد عباسمنش هرگز الان این چنین شکوه و عظمتی نداشتن
این یک قانون است
یک قانون است…
اتفاقات بد قرار نیست همیشه به ضرر ما باشه بی شک برمیگرده به نوع نگرش ما به اون رویداد و اتفاق
پس بنابراین همه چی خودمون هستیم
همه چی….
میخوام بهت بگم سلاله جان دلم
هرگز غمگین مشو و ناراحت مباش
چرا که تو در مسیر خواسته هات هستی و قانون تکامل رو هرگز از یاد مبر
بزار الان گه هدایت شدی به این مسیر الهی و این سایت الهی
آروم آروم بری جلو
عجله ای برای هیچ چیز نداشته باش
باور کن به خداوندیه خدا
زمانبندی خدا از منو تو درست تره
ما در زمانبندی درستی هستیم
ما در زمان مناسب
در مکان مناسب
و در شرایط مناسب هستیم
فقط کافیه ادامه بدیم و بتونیم غلبه کنیم بر نجواهای ذهنی
مائده جون نمیدونی چقدرررررررر این کامنت برای من تاثیرگذار بود
من دیروز با مدیرم یه جلسه ای داشتم و توی تمرین ستاره قطبی ام نوشته بودم که خدایا این جلسه خوب پیش بره و لطفا گیر نده! میخوام که اصلا با تمام جلسه های قبلی امون فرق داشته باشه! مدیرم اوایل خیلی به من گیر میداد و من همیشه با خودم میگفتم خدایا چی تو من ایراد داره که این اینجوری میکنه! چرا همش میخواد یه گیری بده چرا راضی نمیشه؟
درصورتی که همه چی رو به رشد توی روند جلساتی که باهم داریم ولی باز این راضی نیست باز این گیر میده.
دیگه توی تمرین ام نوشتم خدایا لطفا جلسه خوبی باشه و دل اش نرم باشه و اصلا سکوت کنه! نه تعریف میخوام نه تخریب!
اصلا نمیدونی دیروز چه روز خوبی بود
نه اینکه اصلا اذیت نکنه ها شیطنت خودشو کرد ولی من به شوخی و خنده ردکردم و جالب اینجاست که گفت سلاله این مدت فک میکنم این هشتمین یا نهمین جلسه است که میام منطقه ی تو و انگار این دفعه تو خیلی راحت و عالی هستی میشه بدونم چی شده؟ من احساس میکنم قبلا اصلا استرس داشتی!!!!!!
گفتم پس حالا که پرسیدید صادقانه میگم بهتون قبلا که میومدید من همش احساس میکردم میخواید مچ منو بگیرید! همش با خودم میگفتم بابا من که همه ی کارام رو دارم درست انجام میدم چرا اینقدر این آدم دنبال مچ گیری منه! ایدفعه که اومدید با خودم گفتم چیزی نیست که قرار باشه مچ ات گرفته بشه ریلکس باش و اینم شد نتیجه ی جلسه امون! خندید گفت واقعا؟ تو شاید خودت ندونی ولی جز یه گپ کوچولیی که تو کار هست ( که راجع بهش جلسه ام گذاشتیم باهم) اگه اونم برطرف بشه کار کردن با تو میشه نقطه ی عطفی برای من میشه جز یکی از موفقیت هام!
دیشب عالی گذشت از عصر تا شب اش با شوخی و خنده و نکات خوبی که مربوط به جلسه بود تموم شد و کلی ام از من تشکر کرد مدیرم!
صبح از خواب بیدار شدم گفتم باید این نتیجه رو تو سایت بنویسم + دفتر خودم.
ته دلم همش میگفتم خدایی که دل مدیرم و نرم کرده دل عشقم ام میتونه نرم کنه پس چرا نمیکنه! پس چرا خبری از اون نیست؟ حالا که خبری ازش نیست چرا مهر اش از دل ام نمیره بیرون؟
گفتم صبر کن تکامل طی میشه صبور باش و باز ته دلم نجواهای پس چرا پس چرا
گفتم با خودم بجای پس چرا بگو خدایا بابت این یکی شکرت! پس چرا یعنی چی جلوی خدا! مگه نمیگی صبر میکنی!
ذکر هر روز من این روزا “خدایا هدایتم کن” از ته دلم میگم اینو چون برای دختر مستقل و با اعتماد به نفسی که بودم تجربه ی این روزا یه جورایی کسر شان پیش خودم!
دیگه سایت و باز کردم و دیدم یکی به یه کامنتی جواب داده و دیدم مائده ی مهربان و قدرتمند و ورزشکار با روح بزرگ اش شده زبان خداوند برای من و داره بهم میگه ادامه بده! بهم میگه توکل یعنی ایمان به غیب ! بهم میگه الخیر فی ما وقع! بهم میگه تو پای در راه بنه …
مائده جان عزیز دلم من ایمان دارم خداوندی هدایت ات کرده برای نوشتن این کامنت که خودشو بهت نشون داده.
لذت میبرم از قدرت ات لذت می برم از ایمان ات تحسین میکنم روح بزرگ ات رو و یقین دارم روزی موفقیت هاتو جشن میگیرم و میگم این دوست هم فرکانسی منه که قهرمان شده.
مائده جانم از اینکه صدای خدا شدی برای من توحید و تو دلم یادآوری کردی با کامنت زیبات یادم انداختی “پس چرا گفتن” کار کسی که ایمان داره نیست ازت سپاس گزارم.
به قدری با خوندن کامنت ات حالم خوب شد گریه ام گرفت از شادی که نمیتونم وصف کنم. من همش به خدا میگم ” هدایتم کن” بذار صداتو بشنوم
من و نادون ترین مخلوق ات بدون و واضح بهم نشونه بده!
سلام عزیزدلم روزت سرشار از نور الهی امروز که اومدم مثل همیشه زندگی در بهشت ببینم
با جواب تو مواجه شدم عجیب احساس شعف و شوق درونی بهم دست داد
یاد یه حرف از استاد افتادم که میگه: جهان مثل آیینه عمل میکنه
کافیه تو یه کوچولو روی خودت کار کنی بعد میبینی که از همون روز یه سری اتفاقات در حال رخ دادنه
و این میشه نتایج کار کردن روی خودت و این نتایج و هرگز نباید دست کم گرفت…
با یادآوری این نتایج به خودمون هر لحظه به یاد میاریم که نتیجه این اتفاق از کار کردن روی خودم و فرکانس هام رخ داد
و دقیقا زندگی استاد بیانگر این کلام است هر لحظه و هر دقیقه در حال یادآوری موفقیت های کوچک و بزرگش هست و همین عامله که استاد عباسمنش و اینقد با عزت نفس کرده
چون یکی از ویژگی های انسان های با عزت نفس که توی جلسه 4 عزت نفس توضیح داده شده
مرور موفقیت هاست
و تو نمیدونی این کامنتی که امروز نوشتی و موفقیتتو مرور کردی
چه فرکانسی به جهان ارتعاش دادی
یه جمله هست از دوره روانشناسی ثروت 2 که استاد میگه و من عاشقشمممممم:
میگه هر روز به خودت بگو
( ببین چه فرکانس هایی دادم قراره چه اتفاقایی بیوفته)
و الانم میخوام بهت بگم
ببین چه فرکانساییی دادی قراره چه اتفاقایی بیوفته
برو حالشو ببر جون دلمممممم
به امید روزی که بتونم ببینمت و یه بغل محکم ازت بگیرم
سپاسگزارم ازت که به ندای قلبت گوش دادی و کامنت منو خوندی و با عشق پاسخ دادی
我爱你 – ” -جهان زیبایی هایی بهمون داده ک ما میتونیم ازشون استفاده کنیم و میتونیم فراموششون کنیم “””
我爱你 – ” -ما میتونیم از بودن با آدمایی که فرهنگشون با ما متفاوته هم لذت ببریم “”
我爱你 – ” -بیرون کشیدن زیبایی ها از دل زندگی هامون ”
سلام به استاد های قشنگ و مهربون و همیشه خنده روی من
قلب زیاد دارین پیشم
دوستان همسفر عزیز تر از جـــــونم چقدر عاشق شماها هستم با نظرات بسیار بسیار زیباتون ؟
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان
استادعباسمنش جان
ترجمه اون نوشته چینی اول نکات مهم ، به معنی “عاشقتونم” هست . من ب چینی خیلی علاقه دارم بیشتر حروفشون شکل در و پنجره و خونه و باغ و ویلاس (خخخخخخ
我愛你
Wǒ ài nǐ
عاشقتونم
زندگی امروزم با شما توی دل بهشتمون میتونه دلیل این باشه ک بگم چ چیزهای زیادی از زندگی کردن با شما یاد گرفتم چ زیبایی هایی رو دیدم
استاد شایسته جان
خیلی این صبحم لذت بخش بود
گشتم در زندگیم ببینم چی دارم که بخاطرش شکر گزار باشم و ازش لذت ببرم .
خیلی چیزا الان دارم
شما گفتین “””ما هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستیم ک این بهشت زیبا در اختیارمون گذاشته””””
1 – هوپ و پسرش رفتن موتور سواری
2 – ریوای لذت خودشو میبره
3 – یعقوب داره عصا موسی برا خودش میسازه
4 – راین چوب آتیش جمع میکنه
یکی از موضوعاتی که به من کمک کرده بهتر قانون فرکانس رو درک کنم
تجربیاتی هست که با آدمای متفاوت از فرهنگ های متفاوت دارم
مثلا توی ارتباط ما با خانواده راین
یکی از موضوعاتی که دو تا فرهنگ رو هم فرکانس کرده
نگاههای مشترک درباره موضوعات متفاوت داریم
مثلا هیچکدوم از ما مسئول سرگرم کردن دیگران نیستیم
مثلا میتونه بچه من باشه
میتونه مهمون من باشه
میتونه دوستم یا همسرم باشه
بخاطر اینه که
ما از داشتن اون تجربه با هم دیگه داریم لذت میبریم
این نگاه باعث میشه آدم با خودش به صلح برسه
ووقتی داره یه وقتی رو با ی نفر دیگه میگذرونه
نگاه سرزنشگر نداره
مثال زندگی خودم
مثلا من در هفته دو بار دارم میرم استخر
شرایط طوری شد که من بابام رو هم دارم میبرم استخر
گاهی نجوای شیطان میاد که این بابا پیر شده تو داری بردن و اووردنشو هندل میکنی و ی سری چیزای دیگه – بابام 83 سالشه
اما هر بار که این نجوای شیطان رو داشتم از خودم پرسیدم که حسام جان آیا خودت اگه تنها بودی استخر نمیرفتی
بعد به خودم جواب میدم صددرصد میرفتم چون توی دوره احساس لیاقت فهمیدم که باید برای وجود نازنین خودم ارزش قائل بشم
و حتی اگه هیچوقت پسرم و بابام همراهم نیان
من دوس دارم اون لذت رو ببرم
حالا اونا بیان بهتر ، ولی اگه نیان من باز برای سپاسگذاری خودم میرم
ادامه صحبتهای استاد شایسته عزیز
مرور نکات مثبت زندگیمون و اینکه اون مرور کردن میتونه چه نتایج عالی رو ببار میاره
بچه ها کار تیمی رو خوب یاد گرفتن
تختی که لوک داره برای داداشش مرتب میکنه با عشق و ظرافت
داداشا سر کار کردن چونه نمیزنن و بحث نمیکنن
خیلی با خودشون در صلح هستن
موضوع دوم
اون کار کردنه رو لذت بخش میکنن و توی انجام کار شوخی میکنن و فان هستن که لذت ببرن
و یه جاهایی تحت هر شرایطی باید که اون چهارچوبشون رعایت بشه
ولی موارد غیر از اون چهارچوب رو سخت گیری نمیکنن وسعی میکنن لذت ببرن و منعطف بودن
مثلا امشب 20 دقیقه میتونین توی رختخواب با موبایلتون لذت ببرین
مثلا پدر خونواده به مادربزرگش قول داده بود سوار موتور نشه
اما در مورد موتور سواری بچه هاش هیچ مقاومتی نداشت
که بعدا هم دید اون باور قول دادن به مادر بزرگش اشتباه بوده
و برای اولین بار سوار موتور شد و پا گذاشت روی قول و ترس بیهوده ای که داشت
و نکته پایانی درسم اینکه من میتونم با مشاهده لذت برن دیگران لذت ببرم ئو کیف کنم
اما استاد شایسته جان
دوستان عزیزم
چقدر حالم خوبتر شد از دیدن اینهمه زیبایی
اینهمه فرکانس های خوب
اینهمه نکته برای اینکه بتونم با خودم به صلح برسم
بعد
شما گفتین
“””ما هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستیم ک این بهشت زیبا در اختیارمون گذاشته””””
هوپ و پسرش رفتن موتور سواری
ریوای لذت خودشو میبره
یعقوب داره عصا موسی برا خودش میسازه
راین چوب آتیش جمع میکنه
فک کردم من چ نعمتهایی توی زندگیم دارم ک میتونم ازش لذت ببرم
اومدم توی خونم فک کردم
برای سپاسگزاری فرش زیبای توی حال و پذیرایی
تلویزیون ال ای دی ک 5 سال بود آرزوشو داشتم
یعنی دوستان عزیز تر از جونم
خوب ک فک کردم دیدم بابا جون ی سری وسایلم هست که باور کنید من آرزوم بود داشسته باشمشون
من نزدیک 7 سال بود که همه دوستامون تلویزیون ال ای دی داشتن
ما فقط نداشتیم
و پارسال خریدیم
بابا حسام جان بنویس تا یادت باشه
بهش توجه کن تا فرکانسشو بفرستی
دقیق بنویس که حک بشه توی ذهنت
بخود خدا خود خدا قسم
توی همین دو سال گذشته ک توی سایت و با شما دوستان هستم
به این آرزوهام رسیدم
1. حدود 7 سال بود ک آرزوم بود که تلویزیون ال ای دی داشته باشم و الان دارمش
2. حدود 10 سال بود ک آرزوم بود که ماشین خودمو داشته باشم و الان دارمش و آرزوم بود باهاش برم شمال چون خانمم شمالیه و سالی دو بار حتما میریم ولی دیگه از اتوبوس وقطار میخواستم بیشتر لذت ببرم و خدا ماشین رو اوکی کرد
3. حدود 8 سال بود ک آرزوم بود که به سوپری محل به برادر زنم به مادرم به همکارم بدهکار نباشم و الان نیستم
4. آرزوم بود خونه بخرم بعد از 12 یا 11 سال مستاجری خدا خونه خوشکلمون رو هم بهمون داد
5. آرزوم بود برم عروسی پارتی (قبلا گفتم خونواده من بر خلاف من بشدت اولترا مذهبین) و خدا همین امسال به راحتی آب خوردن شرایطشو برا من اوکی کرد ک از دل ی تضاد هدایت شدم به عروسی پارتی که مختلت بود و کلی حال کردیم و جاتون خالی شام خوردیمو بقیه حال کردنا
این آرزوم از جوونیم باهام بود چون من 17 سالگی دیگه از خونه زدم بیرون و مسیرمو کلا از خونوادم جدا کردم
حالا از 17 تا 47 سالگی امسالم که هدایت شدم به عروسی پارتی که عاشقشم ، میشه تقریبا 30 سال
6. سالهای سال آرزوم بود که دست و معده و گردن و کتفم و کبدم خوب خوب خوب بشه ن تنها اونا خوب خوب شدن و عالی برام کار میکنن بلکه خدای عزیزم امسال از طرف اداره هدایتم کرد به دندونپزشکی که عاشقشم و دندونامو سالم سالم کرد
7. پریروزا بخودم میگفتم حسام تو سالهای سال آرزوت بود ته دیگ نونی چرب و چیلی بخوری الان چن ماهه میتونی بخوری و یادت رفت بابتش توی دفترت بنویسیش و نوشتمش
8. سالهای سال شاید فک کنم که نزدیک 20 سال توی کارمندیم آرزوم بود به آزادی زمانی برسم پارسال توی دوره توحیدی احساس لیاقت به آزادی زمانیم رسیدم ولان کارم به شکلی رقم میخورره که آزاد آزادم هر وقت بخوام میرم هر وقت بخوام نمیرم و شکر خدا نیاز به کارت زدن و ساعت زدن ندارم
9. آرزوم بود که کارهای ستاد جوری بشه ک وقت برا سایت بیشتر داشته باشم و الان دارمش
10. آرزوم بود به راحتی ارتباط برقرار کنم با دیگران و الان دارم بوسیله درس سوال کردن استاد ، دارم انجامش میدم و یادش میگیرم .
11. آرزوم بود برای ترک سیگار اقدام کنم و اقدام کردم
12. آرزوم بود از مناطق شهرداری انتقالم بدن به ستاد و الان نزدیک 10 ساله ک ستاد هستم
13. آرزوم بود مدرک لیساانسمو بگیرم توی سن 40 سالگی لیسانسمو گرفتم
14. آرزوم بود از مواد مخدر عبور کنم الان حدود 18 ساله ک بارها دعوت شدم به خونه هایی که توی قبل از عروسی مواد داشتن و ی جاهایی که تفریحی بوده و مواد مخدر داشتن اما من گفتم نه من همینجوری بدون مواد دارم لذت میبرم و نیاز بهش ندارم
این در حالیه که نزدیک 12 سال از مصرف مواد مخدر رنج میبردم و این عالیه و آزادیه و یادم رفته بود
15. نزدیک دو سال بود آرزوم بود دوره ها رو داشته باشم الان ثروت 1 و احساس لیاقت و 12 قدم رو تا قدم 5 رو دارمشون
16. الان اگه فک کنم شاید نزدیک 20 مورد چیزایی که آرزوم بود رو دارم ولی باید یادم بمونه باید حواسمو جمع کنم و تکرارشون کنم
17 – دستگاه کامپیوتر پسرم که 3 سال بود آرزوشو داشتم پسرم بتونه بازی کامپیوتری کنه
و از بقیه وساایل پذیرایی فاکتور گرفتم
بعد رفتم سراغ آشپزخونه
از آب تسویه عالی ک دارم
از یخچال جادار و با معرفت و زیبا
با معرفت گفتم
آره با معرفت برا اینکه
الان سالهاست
یعنی نزدیک 20 ساله کار میکنه و آخ نگفته و ازش سپاسگزارم
از سماورم
از کابینتهای خوشکلم با رنگ نسکافه ای
و از بقیه وسایل فاکتور گرفتم
و همینطور از روابط
و همکارای خوب
و الهامات خدا
و روابط جدید خوب و عالی
و نعمتهایی ک ب رای
و و استخر رایگان
بینهایت خوابهای عالی رو با افکارم درست کردم
میوه عالی با قیمت خوب ک خدا پولشو داد رو با افکارم درست کردم
وسایل عالی در خونه و محل کارم ب رایگان برام عالی کار میکنن از سماور و پکیج و کولز و لوازم برقی و فرش و مبل و لامپ و……. رو با افکارم درست کردم
موتور سالم رو با افکارم درست کردم
اینهمه لباسهام با رنگ های زیبا ک دوسشون دارم
آزادی زمانی رو با افکارم درست کردم
سلامتی خودم وهمسرم وبچه هام که هست پس برای همین نعمت بزرگ سپاسگزارم.
میرم سر یخچال برای میوه و خوراکی های داخل یخچالم که کلی چیزی بود که در یخچال بود از عمق وجودم شکر میکردم.
برای فرش زیر پام
برای چندتا اسکناس که توی کیفمه
برای هفته ای یکبار میوه خریدنم
برای سالی یکبار خرید کفش ولباس برای بچه هام
خدا جونم برای مسافرتهای عالی ک نسیبم کردی عاشقتم
برای گلدان های سبز پتوسم توی حال و طراوت و زیباییشون عاشقتم
برای میتو و رنگی ک فضای خونه رو با صدای زیباشون لذت بخش میکنن عاشقتم
برای همسایه های بینهایت عالی ک بهم دادی عاشقتم
برای همکاران عالی و پر انرژی ک توی ستاد و بیرون دارم عاشقتم
برای تمرین صحبت با آدمای غریبه رو دارم هر روز انجام میدم
برای نوشیدن یک لیوان چای رو به پنجره . عاشقتم
برای دیدن ستاره ها وماه وابرها وخورشید . عاشقتم
برای چشمان زیبای پسرم ودخترم . عاشقتم
برای تک تک فایلهایی ک با لذت و عشق درست میکنم برای پروژه خودم . عاشقتم
برای تک تک حقوقهایی ک از شهرداری و پولهایی ک غیر از شهرداری بهم دادی . عاشقتم
برای آب گرم پکیج عالی و کولر خوبی ک دارم . عاشقتم
برای ثروتمندی دوستان سایتم و درآمد خوب همه دوستانم . عاشقتم
برای ماشین شاسی بلند دوستانم . عاشقتم
برای کسب و کار عالی خواهرم . عاشقتم
برای مهاجرت خواهرم به آلمان
برای موفقیت و مغازه ی بزرگ برادرم و همسایه . عاشقتم
برای تن سالم ورزشکاری دخترم . عاشقتم
برای کسب و کار پر رونق دوستانم توی سایت و خانمم و بقیه آشناها . عاشقتم
برای دیدن مشتری های ثروتمند باغ دار خانمم . عاشقتم
برای دفتر کار عالی و ساکتم ک راحت روی باورام کار کنم . عاشقتم
برای سفر تهران و رفتن خیابون فرشته و الهیه و سعادت آباد . عاشقتم
برای قدرت نوشتن و چشم دیدن و دوس داشتن تو و همه اعضای سالم بدنم ک هر روز پر انرژی تر میشن . عاشقتم
برای خوبهایی ک نشونه محبت تو بودن و قراره براحتی تمام نعمتها وارد زندگی من بشه . عاشقتم
برای هدایتم ب کامنتهای افراد ثروتمند سایت خودمون . عاشقتم
برای موبایل و هندز فری عالیم. عاشقتم
برای لباسهای قشنگم. عاشقتم
برای روابطم ک هر روز داره روابطم با خودم با تو و با خانواده و اطرافیانم هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای ماشین خوشکل و دوس داشتنیم ک یادم میاد ی زمانی آرزوم بود ماشین خودمو داشته باشم و باهاش دور بزنم و لذت ببرم از شستنش . عاشقتم
برای روابطم ک هر روز داره روابطم با همکارام هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای . روابطم ک هر روز داره ارتباطهای قدیمیم حذف میشه و جهان منو هدایت میکنه ب ارتباطهای جدید عاشقتم
برای . قبض گاز رایگان و استخر هفته ای دو مرتبه رو رایگان کردی و هر روز بهتر و بهتر میشه شرایطم. عاشقتم
برای . روابطم ک هر روز نعمتها و موفقیتهای اطرافیانم رو تحسین کنم و هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای . روابطم ک دوستم امشب رفت ب پارتی و من ذهنی تحسینش میکنم ک در مدار شنیدنش بودم و برا منم اتفاق می افته وهر روز بیشتر و بیشتر میشه. عاشقتم
برای . جوری زمانبندی کردی ک ماشینی ک عاشقشم GXR-V8 رو توی خیابون دیدمش و 15 دقیقه همونجا توقف کردم و موندم و نگاهش کردم ولذت بردم و هر روز بیشتر و بیشتر میشه. عاشقتم
برای صبح با انرژی و شور رو شوق از خواب بیدارم کردی
برای دیشب ی خواب خوب بهم هدیه دادی
برای اینکه از دستان نازنینت کمک گرفتی ک کارای خونه و اداره رو برام انجام بدن
برای صب تا ظهر با خیال راحت روی خودم و باورام کار میکردم
ازت خواستم پول خرید میوه بهم بدی بهم دادی
ی الهام عالی راج ب ج یک لیاقت “” مقایسه “”بهم دادی
عصر هدایتم کردی ب دفتر عالی و بینظیرم
برای تمام امکانات عالی خونه و محل کارمو سالم سالم بهم دادی
دیروز همه مشتریهام خوش اخلاق و صبور بودن
دیروز دو تا مشتری بهم دادی که کلی بهم سود خالص رسوندن
همه چیز دیروز سر کارم عالی بود همه چیز
حساب کردم و توی دفترم نوشتم نزدیک 80 مورد شد که خیلیهاش هم جمعی مثال زدم
یعنی واقعا خدا راس میگه نمیتونیم بشمریم نعمتهاشو
آخرین سپاسگزاریم از قول دوست عزیزم خانم لیلی بشارتی عزیز
: که من دارم آروم آروم به بی نیازی قبل از بی نیازی میرسم.چون خدا رو دارم و همه چیز همه چیز خودشه
++میتونیم فقط توجهون روی زیبایی ها باشه
فقط زیبایی ها
و طبق معمول جهان با عشق و لذت منو هدایت میکنه که زیبایی های بیشتر رو وارد زندگیم کنه چون من باور کردم که هم خدا دوسم داره و هم جهان
سلام به اقا حسام عزیز ،امیدوارم که حالتون خوب باشه
اومدم براتون از نشونه gxr v6 بنویسم اگر درست نوشته باشم انگلیسیش رو تویوتا لنکروز
3 روز پیش من کامنت شما رو خوندم توی این فایل و دیروز که داشتم برمیگشتم خونه توراه یهو متوجه ماشین مشکی گنده شدم که جلوی ما در حرکت بود خداروشکر پدرم سریع گفن این تویوتاست و منم از دیدنش هیجان داشتم پایین ماشین که مدلش بود چندین بار پشت سرم خوندم یهو یه حسی بهم گفت این همون مدل ماشینی بود که توی کامنت زندگی در بهشت خوندم (کامنت شما) دقیقا بهم الهام شد چون یادمم نبود فقط یه حسی بهم گفت این همون مدل
اومدم کامنت شما رو خوندم بلافاصله که رسیدم خوندم دیدم بله تویوتا لنکروز gxr هست
مال شما V8 بود مال من V6 خداروشکر بخاطر این نشونه که بهش هدایت شدم
رفتم توی اینترنت سرچ کردم عجب ماشین خفن جاداری هست عقب 5 نفر میتونه بشینه
باکس کنار راننده یه سردکنه که میتونی بطری اب و نوشیدنی بذاری اونجا خنک شه بعدش دم دستت هست
چه فکر شده کنار بدنه ماشین و درب پایین صندوق عقبش جاهایی تعبیه شده بود که ابزار لازم بذاری جای داشت که مثلث ماشین میذاشتی همونی که وقتی اتفاقی میوفته ازش استفاده میکنی که بقیه ماشین ها متوجه بشن ماشین در حالت عادی نیست، خلاصه این همه توضیح دادم چون اسم مثلث نمیدونستم :)))
سیستم تهویه هوا برای صندلی های عقب
مانیتور برای صندلی عقب که ردیف دوم و سوم همگی میتونستن مثل تی وی ازش استفاده کنن
جمع کردن صندلی های ردیف دوم و سوم به راحتی و تنظیمشون به شکلی که موقع حرکت تکون نخورن
صندلیهای ردیف سوم خوب چفت میشد بعد از جمع شدن و صندلی های ردیف دوم به وسیله یک کمر بند به دستگیره بالای وصل میشد که فکر میکنم فکر خوبی بوده و مشکل خاصی نداره
در کل اپشن جا دار بودنش خیلی واضح هست و همینطور قوی بودنش، از مشخصات فنی ترش خبر ندارم ولی در یک نگاه به نظر میرسید قدرت موتور و بقیه چیزاش قوی باشه.
صبح امروز که محل خونه ترک کردم توی مسیر یک کروت قرمز دیدم که یه پسر جوون سوارش بود البته پارک کرده بود از این این ماشین هیجان زده شدم
خدایاشکرت بخاطر این نشونه ها
اقا حسام عزیز برای شما ارزوی موفقیت دارم با ادامه دادن در این مسیر هر روز خدا و قوانین بدون تغییرش بیشتر باور کنیم و فرکانس عالی بفرستیم
نمیدونید چ انرژی اومد سمت من وقتی چراغ آبی رو دیدم
با چ زبونا از خدای عزیزم تشکر کنم بابت این خبررخوب
خدا جون با چ زبونا از مریم خانم عزیزم تشکر کنم بابت این خبررخوب راج ب دیدن عشقم
چقدر لذت بردم از کامنتتون و توضیحات لندکروز
وای من عاشق این ماشینم
تمام راننده های بینُ ال و
و اونایی ک خوراکشون دریفت کشیدن توی خیابوناس و دستی میکشن و حرکات زیبای خیابونی با ماشین انجام میدن ” به عشق من تویوتا لندکروز” GXR-V8 “میگن ” حضرت”
مریم عزیز باورتون میشه لقب یه شخصی مثل پیامبران رو گزاشتن روی تویوتا
فقط هم همین مدلش حضرته
بقیه تویوتاها و بقیه ماشینا لقب ندارن یا من کمتر شنیدم
مریم جان میدونین اول صب با من چیکار کردین؟؟
یا خوبه بازم بگم
خدا جونم میدونی اول صب با من چیکار کردین؟؟
غرق شادی شدم
کامنت شما یعنی خدا اول صبح برام نامه نوشته بهم میگه عزیزم تویوتا میخوام برات بخرم
چقد منو قبول داری،؟؟
حست رو خوب کن
توجهت ب زیبایی ها باشه
بقیش با من
اگ من خدا جهان رو آسون آفریدم ک پس میوونم آسون بهت GXR بدم
اصلا حسام جان ب این فک کن من خدا اگ اینهمه زیبایی آفریدم برااینکه تو کیف کنی لذت ببری
فرض کن من خدا گل و پروانه و زیبایی هایی ک توی چشم هستن مثل قناری مثل چشمه آب هیواستون ک استاد و استاد شایسته رفتن دیدن مثل درختای زیبا ،،، کلا زیبایی ها رو نمی آفریدم
فقط و فقط بیابان بود و سخره و همه جهان رنگ خاکستری داشت مثل توی بعضی فیلما ….. مگه نمیتونستم
میتونستم شماها رو توی دنیای بدون زیبایی های الان بیافرینم
اونوقت کم محبت ب شما گزاشته بودم
محبتم اینجوری ب انسان کامل شد ک تا اونجایی ک تونستم جهان رو زیبا کردم تا کیف کنید و لذت ببرید و سپاسگذار باشید و مهمتر از همه منو بشناسید
با من دوس بشین
اگ کسی از انساانها منو نشناسه ، خلق کهکشان ب چ درد من میخوره
منم مثل ی پدر و مادر ک برای فرزندشون تمام لذت ها رو میخوان
منم برا شما میخوام
منتهی محبت پدر و مادره قابل لمسه و هر روز دیده میشه
ولی محبت من نیاز ب فکر داره و قابل لمس نیس مگر کسی ک با من دوسته ت
تازه اگ مقایسه کنیم محبت والدین در مقابل محبت من خدا ی سر سوزن هم نیس
اما گفتم اون محبته پیداس و دم دسته
ولی من ک عاشق بنده هامم پیدا نیس و دم دس نیس برا اونایی ک فک نمیکنن
چون من توی قرآن گفتم نزدیک 40 بار ک چرا فک نمیکنید
به نام خدایی که هر لحظه هدایت میکند دردانه هایش را
سلام بر صدای زیبای خداوند
سلام بر استاد نازنینممممم
سلام بر شاه بانوی بهشتمون
سلام بر مریم.نازنینم
خدایاشکرتتتت هزاران بارشکرت که امروز هم فرصتی دادی که به بهترین شکل ممکن ببینم این همه زیبایی بهشتمونو خدایاشکرت هزاران بارشکرت که امروز هم فرصتی دادی که هوای ناب و تازه و افتابی بهشتمون رو با تمام روحم با تمام قلب نازنینم استشمام کنم و بی نهایت لذت ببرم خدایاشکرت
هزاران بارسپاسگذارم که به امروز هم فرصتی دادی که همسفر و همسیر استاد نازنینمون هستیم در این کلاس عملی بهشتمون که جای جایش پر از درس و پر از اگاهیییی و پر اززز عشقققه پر ازززز نکته هایی که هر لحظه بهتر و عالی تر میتونیم قوانین ناب خداوند رو درک کنیم و عمیق تر عمل کنیم
خدایاشکرت هزاران بارشکرت برای این اگاهی هایی که از طریق فرشته هات از طریق استادمون از طریق بانوی زیبای خداوندم از طریق تک به تک این فرشته های نابت بهمون یاد میدی خدایاشکرتتتتتت
هزاران بارشکرتتتت برای وجود این بهشتتتتمون که هر جایشششش پر از حضور توست
چقدرررر زیبا گفتین مریم.نازنینمممم
که هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت ها و زیبایی ها و قشنگی بهشتمون که این بهشت در اختیارمون این نعمت هارو گذاشته
چقدررر زیباستتتتت که ادم دقیقا توی همون لحظه غرق این لذت ناب خداوند باشه
عاشقققق تک به تک اعضای زیبای خانواده ی راسل هستم که چقدررررر عاشققق لذت برون هستن چقدررر عاشقق اینن که حتی لحظه ایی رو بدون لذت بردن هدر ندن خودشم هیچکسی با دیگری کاری نداره که
تو چرا اینجوری میکنی چرا اینجوری ساکت نشینی برو با برادرات بازی کن
یعنییییی این ازادی و رهایی و در صلح بودنشون هستم عاشقق اینم که چقدر عالیییی هر کدومشون اونجوری که بهشون احساس عالی تری میده اونجوری گه عشق میکنن داره لذت میبرن
و هیچ کسی با دیگری کاری نداره
خود خود خودشون هستننننن
به تک تک کارای همدیگه احترام میذارن عسق میورزن
چقدرررر زیباستتتت که اینقدر دارن از هر لحظه شون به نحوه احسنت دارن لذت میبرن
چقدرررر من از این درس گرفتممم
عاشقتونمممممم مریم نازنینمممم عاشققتونممم چقدرر عاشققق اینم که دونه ددنه میشینین و تفکر میکنین و فکر میکنین حتی در تک به تک رفتارا و عملکردای این نازنین خانواده
میشینین و دقت میکنین و دقیقا پاره هایی از قانون زیبامکنو میکشین بیرون و بیشتر عاشققققتونم به خاطر اینکه به بهترین شکل باهامون به اشتراک میذارین این اگاهی ها و نتایج تفکرات بی نطیرتونو
وقتی شروع کردین از این همه زیبایی یه صبح نازه و پر از زیبایی گفتین
من با تمام قلبم اون شوق و ذوق و اون شور و عشق و اشتیاقو توی جای جای صدای نازنینتون دریافت میکردم که عاشق این هستین که از شادی ها از لذت بردن ها از تک به تک کارای بچه ها از لذت بردن هاشون از کشف های جدیدشون از بازی کردن ها و مسابقاتشون فیلم بگیرین وثبت کنین
میخواستم برای این کار تحسینتون کنم که چقدررررر عاشق این هستین که لذت ها و شادی های افراد اطرافتون رو ثبت کنین و به بهترین شکل عاشق اینکار هستین خدایاشکرتتتت هزاران بارشکرتتتتتت
دقیقا هر کدوممون مشغول لذت بردن از تک تک نعمت های ناب بهشتمونیم مادر نازنینمون با موزف رفتن برای کشف بهشتمون
لیوای توی دنیای نازنینش داره لذت میبره
جیکوب غرق ساختن عصای موصاش و داره یکی دیکه از توانایی های درکنشو کشف میکنه
چقدررر عاشققققق این حرکت زیبای پدرخانواده شدم
ببین عاشققق اینکه اتیش روشن کنه و یکی از تفریحاتشه و الانم رفته به بهترین شکل
حتی هدایت شده به سمت میوه های کاج که میوه های کاجو از روی درخت بکنه
بعد مریم جانمون که اوند پیششون
ازشون اجازه گرفت
که مریم نازنینمون گفت معلومه که میشه چقدرررررر این خانواده پر از احترامن چقدر پر از ادبن چقدررررر پر از عشق به همدیگه به خودشون چقدرررررر بادخودشون در صلح هستن چقدررررر حتی با همدیگه این عشقو این احترامو این ادب رو جاری میکنن خدای من
خدای منننننننننن اصلا دونه دونه حرکات و نشونه ها و رفتار ها و عملکرد های این خانواده همش درسه. به خدا همش اگاهی هلی نابیه که خداوند داره بهمون یاد میده
دونه دونه همین حرفای خداوندمون از زبان زیبای ک صدایییییی محشر مریم بانوی نازنینمممم
وای واییی وایییییی من مردممممم
من مردمممممم برای این اگاهی هاااا
خدای منننننن
کلاس امروزززززززمون دقیقااااااا یه فایللللل مخصوصه مخصوص بودددد خدای مننننن
“”که یکی از موضوعاتی که مارو یعنی دوتا فرهنگ متفاوت رو باهم هم فرکانس کرده
اینکه نگاه های مشترکیه که درباره ی موضوعات مختلف داریم””
یعنی اینکه اونا ناخوداگاه دارن کاملا از قانون پیروی میکنن و عمل میکنن و همین عمل کردن به قانون همین نگاه های مشترک همین صلح با خودشون
شما رو به سمت هم هدایت کرده
همین هم فرکانس بودنشون با شما
میخوام بگم که دقیقاااااا همین نگاه های مشترک هست که به سمت هم جذب شدین این انرژی و فرکانس نزدیک به همدیگه است حتی تونستن بعداز سه روز دیگه باز اونحارو جذب کنن و برگردن همین هم فرکانس بودن این خانواده است که میتونیم بدون ذره ای نارحتی یا بحثی درکنار همین دیگه لذت ببریم
میخوام بگم که دقیقا جهان همین کبوتر با کبوتر و باز با باز هر لحظه رعایت میکنه
حتما که خیلییییییییی بیشتر و بی نهایت بیشتر از این ها این نگاه های مشترک وجود داره مثل اینکه چقدر عاشققق شادی هستن چقدر عاشققق لذت بردن هستن چقدررررر مسئولیت پذیر و چقدرررر عاشققق همدیکه و احترام گذاشتن به همدیگه احترام گذاشتن به دنیای همدیگه ان
چقدررررر عاشقق عملگرا و متعهدن مثلا مثل جیکوب که وقتی قول داده و تعهد داده برای اینکه هر روز ویدیو بذاره
دیگه اون تعهدش یه روز در میون نیست…حوصله ام بکشه حالا ببینم چی میشه نیست
محکم و مصمم روی تعهدشه
یا پدر خانواده که اینقدر شوخه و عاشققق شادی و عاشققق حتی موسیقی های شاد
چقدررررررر عاشقققق دونه دونه زیبایی و اگاهی های نابتونممممم مریم.نازنینممممم
اونقددددد دوست دارم اینو تکرار کنم که چقدر عاشققققق صداتونم که پر از ارامش پر اززززززعشقققق که صدای زیبای خود خداونده
دقیقا دقیقا عاشقققق اینم یعنی
یکی از نگاه های و دیدگاه های مشترکی که مهم نرین دیدگاهه
همونی که استادمون توی لایو فرمودن که
“”من فقط میتونم حال خودمو خوب کنم””
درست همینکه هیچ کدوم از ما مسئول سرگرم کردن دیگران نیستیم
حالا دیگران میخواد هر کی باشه بچه مون پدر و مادرمون و دوستمون یا مهمونمون هر کی باشه
ما مسئول شادکردن یا سرگرم کردنشون نیستیم
و مهم ترین قسمتش همینکه ما از بودن با همدیگه از داشتن تجربه بودن باهمدیگه داریم کناز هم لذت میبریممم
و این لذت بردن یعنی اون سپاسگذاریی
یعنی اوج عبادت
یعنی اوج احساس خوب
یعنی اوج عشق یعنی من مردمممممم واسه این دیدگاه
واسه این اگاهییییی خدای من
بی نظیرررر بوددد خیلیییییی درس محشری برام داشت
این یعنی اینکه وقتی تو با خودت درصلحی وقتی با خودش عشق میکنی وقتی با خودت کیف میکنی نیازی دیگه نیست کسی بیاد یه حالی بهت بده یه شادت کنه یا مثلا سرگرمت کنه یعنی اینکه تو وقتی باخودت درصلحیییی هر جا باشی لذت میبریییی
چون دیگه از درون شادی
تو شادی تو عالی داری لذت میبری پیش همدیگه داریم لذتمون بیشتر و بیشتر میشه
یعنی اینکه من وظیفه ندارم حال بقیه رو خوب کنم
من دارم با بودن کنار اونا لذت میبرم چون اول با خودم در تنهایی خودم لذت بردم و عاشقق خودمم
چقدرررررر عاشق اینم که این دیدگاه محشروووووو تکرار و تکرار کنم و برای خودم بیشتر و بیشتر بازش کنمممم چقدررر دوست دارم خدای منننن چقدرررر عاشقققق این اگاهی های نابتونمممممممم مریم جاننننن نازنینممم
و مهم ترینش اینکه وقتی تو. با این دیدگاه نگاه کنی که من دارم لذت میبرم دارم کیف میکنم در بودن در کنار اینا دیگه اون احساس اینکه ای وای کارامون موند الان به کارام نمیرسم هم این حس دیگه نمیاد
ودقیقا در لحظه بودنو یاد میگیری و لذت میبری چقدررررررر عاشقق این در لحظه بودن تک به تککککک این خانواده ی توحیدی ام
که مهم ترین دیدگاه و هم فرکانسی که این خانواده ی توحیدی و بی نهایت مثبت دارن همون در لحظه بودنه همون لذت بردنه همون با خودشون درصلح بودنه
خدای منننننن چقدرررر زیباستتتتتت
چقدر زیباستتتتت این قوانین ناب که ببین دوتا ف هنگ متفاوت چطوری باهم چفت میکنی چطوریییییی اینقد عاشقانه اینقد پر از محبت و عشق. پر از ارامش پر از صلح پر از ازادی. که هر کسی در لحظه بردن خودشه چون در اول با خودش در صلحه , در کنارهم قرار میدی که جهان اینکارو انجام میده
به خاطر این فرکانسای مثبت و.محشری که استادمون و مریم.نازنینم میفرستن به جهان
جهان پاسخ میده به این فرکانس ها خداوندمممم خدای من شکرتتتت هزاران بارشکرتتتتتت
جووووونمممممممم من مردممممممم واسه اون ذوق و شوق جوزفمممم وایییی واییییی
عشققق منه جوزف ای خدای منن
خدای مننن چقدرررر عاشقشونمممم من
دونه دونشون اصلااا نورن
پر از انرژی مثبتن
ببین چقدر عالی لذت میبرن
که جوزف. رفت چوب ماهیگیریشو بیاره که ادامه بده به برنده شدنش خدای مننن شکرتتتتت برای این همه زیباییی
هر جا توی بهشتمون نگاه میکنین فقط زیبایی فقط لذت بردن فقط عشقه
فقط سپاسگذاریه خدای من خدای مننن
ای جانمممممم افرین به این ادامه دادن و این همه اعتماد به نفس زیبای مادرجانننن
مساوی شدننننن👏👏😍😍😍😍😘😘😃😃😃
خدای مننن عاشققق این شوق و ذوق و شور. هیجان جوزفم خدای چقدررر محشره این مسر خدای من😃😃😃
این نورررررر بهشتمون
این نور ابیییی چقدررر زیباستتت خدای مننن کهکشان شده درون خونه ی بهشتمون
چقدررررر عاشقققق تک به تک نوررررای زیبای خداوندمممم چقدررر خدامون خودش خود خود خودش هر لحظه زیباتر و هر لحظهههه قشنگتر میکنهههههه بهشتمونو رویایی تر میکنه
شگفت انگیزتر میکنه خدای من شکرت برای این همه زیبایی خدایاشکرت
ببین چقدر به همدیگه کمک میکنن چقدرررر عاشققق اینم که هر کدوم از فرشته ها هر کدوم از بچه ها به بهترین شکل عشق میورزن به همدیگه هر کدوممممم دارن به همدیگه انگیزه و عشق و محبت میدن و هوای همو دارن
مثلا لوک چراغ قوه رو گرفته که مامانی به بهترین شکل بتونه دریاچه رو ببینه
لیواییییی خدای مننن لیوای اومده وسط داره گزارشگری میکنه و با تمام عشقش داره بیشتر و بیشتر این انرژی مثبتو افزایش میده
خدای منننن عاشقققق این عشق و ذوق و شوق تک تکشونممممم😃😃😃😃
من خودم دارم الان با دیدنشونننننن با تمام وجودم فقط دارم میخندمو وپرواز میکنمم
یعنی منننن مردمممممم واسه لیواییییی خدای مننننن عاشقشششم😀😀😀😀
و بیین اون طرف بهشتمون چه خبرررره خدای منننننن خدای منننننن
یعنی عاشققق اینم که هر کدومشون اون کاری که علاقه دارن رو انجام میدن مثلا پدرخانواده عاشقق اتیشه
یا مادر جان عاشق ماهی گیری و واسه اینکه عاشق اینن لذت بی نهایت بیشتری هم میبرن
و درست مثل مممریممممم نازنینممممم
عاشقق ذوب کردن اون بطری هاستتت
وایییی که من مردم واسه این ذوب کردن اون بطری هاااااا بیین چقدرررر کار محشریهههع چقدررر یعنی حتی در کوچیکترین کاراتونم طیق قانون میرین جلووووو
که حتی اونارو هم میسمارین به دامن طبیعت و مهم تر از همه از این کار لذت میبرین
بازم با یه تیر دو نشون زدنه
که مهم ترینش لذت بردن
این لذت بردن با اون چیزی که داری
در اون جایی که هستییییی رمز تمام خوشبختی ها و رسیدن به خواسته هاست
یعنی توی همین لحظه بودن از همون داشته هات…ببین چقدرررر زیبا مریم نازنینمون دارن بهمون درس میدن که چی میشه که حتی زباله باشه
من از اینام به بهترین شکل لذت میبرم عشق میکنم که میتونم ازشون واسه لذت برون بیشترم ازشون استفاده کنم من عاشقققتونمممممم که اینجوری ماه میگین که ذوب کردن رو دوس دارین….استادجونمممم چقدرررر عاشق اون تخت پادشاهی شدم من😍😍😃😃😃😃😃
اینام همون داشته هام بودن که استفادشون کردم و دارم از اینام لذت میبرم
خدایاشکرت برای این همه آگاهی های نابتتتتت
اونقدددد مهم هستن اونقد عمیق هستن که باید چندین بار این کلاس محشرمونو ببینم خدایاشکرت هزاران بارشکرت
چقدرررر عاشقققق این اخلاق و رفتار ناب لوک شدم چقدرررر این همکارییی این کمک کردن به همدیگه این عشقققق به همدیگه جاریه بینشون کسی غرق نمیزنه که ببین همه ی کارارو من دارم انجام میدم کسی ایراد نمیگیره حتی از کار بقیه که چرا اینجوری کردی
یعنی اینقدر عشق اینقدر دوست داشتن حتی اون کاری که انجام میدن محبت به همدیگه موج میزنه بینشون که
مثل پدر خانواده که داره تشک لیوای و جوزف دوقلوهای دوست داشتنی رو پر از باد میکنه و بعدشم با هر چیز کوچیکی فقط عاشق اینکه لذت ببره و بخندع و خوش بگذرونه
چقدررررر این خانواده ناخوداگاه دارن قانونمند زندگی میکننن چقدر با عشق زندگی میکنن چقدرررررر دارن طبق قانون به راحتی عمل میکنن
عاشققق اصلا حرف زدنننننن اخر شب مادز خانواده با دوتا فرشته هاش شدمممم وای وای وایییییییی بهشون عشق میورزه و با این انرژی مثبت داره روانه یه روز پر برکت تر و پر از اتقاقات عالی تر میکنه بچه هارو
چقدررررر زیباستتتت این عشقق
همش عشقهههه…همش خداستتتتتت
این عشقمممم خود خود خداستتتتتت…
خدای مننننن من مردم واسه اون لحظه ایی که پدرخانواده اون دستگاهی که باهاش باد میکردو برد جلوی صورتش
ای خدااااای من
چی شد یعنییی…مردممممم این همه خنده وایییی خدای منننن عاشققق این انرژی مثبتشونمممم خدایاشکرت برای این همه زیبایی
این همه فرکانس خدایی خدایاشکرت هزاران بارشکرتتتتتت
مریم نازنینممممممم مثل همیشهههههه واقعاااا دیوانه میکنیییی از این همه زیبایی که نشونمون میدیییی
واقعا نمیدونم چطوری تشکر کنممممم الحق که بانوی زیبای زیبایی هایین که ذره ای یه نکته ی زیبای مثبت یه اتفاق محشر از دید خداییتون از نگاه زیباببینتون پنهون نمیمونهههههههه عاشقتونممممممم
خیلی عاشقتونممممم و بی نهایت سپاسگذارم از این کلاس امروزمون
که ماورایی بی نظیر بود
عاشقتونم استاد نازنینممممم
خدایاشکرت هزاران بارشکرت برای این همه اگاهی های نابت برای کلاس ناب امروزمون
خیلی خیلی زیاد خدا رو شکر میکنم که استادی دارم که فرمانروا و حاکم مطلق آسمون و زمینه، قدرت مطلق آسمون و زمینه
خیلی خیلی خدا رو شکر میکنم که همکلاسی های عزیزی دارم مثل استاد عباس منش مثل آبجی مریم مثل شما پرنسس عزیز مثل همه ی همکلاسی های عزیزم
پرنسس می خواستم قربون صدقت برم اما یه حسی میگه بنویس منم میگم چشم هرچی استاد بگه؛
استاد عباس منش اگه بدونید چقـــــــــــــــــدر تغییر کردم…میخواستم الان بیام توی ج ۱۲ ثروت ۳ بنویسم براتون اما دلم میگه اینجا و همین الان بنویس…
بخدا اگه بدونید این خدا داره با من چیکار میکنه، اگه بدونید این فرکانس فراوانی و تعهد به کار کردن روی فراوانی چیکار کرده با من…
همین دو هفته پیش بود که یک شب احساس کردم کاملاً پوست بدنم نو شده و دقیقاً همین حس رو داشتم و انگار یکی دیگه شدم، فردا شبش از محمدرضای قبلی خداحافظی کردم و یک نامه هم نوشتم، خیلی سختم بود و گریه ام درومد چون خیلی دوستش داشتم و لحظات قشنگی رو با هم گذرونده بودیم، اما بخاطر قدم ۱۲ ثروت۳ که الان درونش هستم دیگه به بن بست رسیده بودم با اون شخصیت قبلی و باید مهاجرت میکردم و چند روز هم نشونم مهاجرت بود و بالاخره اتفاق افتاد و الان با یک محمدرضای کاملاً متفاوت دارم زندگی میکنم… خیلی حرفا دارم…
استاد قدم های ثروت۳ توی زندگیم اتفاق می افته…
الان توی قدم ۱۲ هستم و مجبور شدم که برم سرکار… یعنی یک تضادی باهاش برخورد میکنم که تنها یک راه داره و اون راه هم همون راهیه که خدای مهربون از طریق شما، توی اون قدم میگه بهم… الان نزدیک ۴ ماهه که توی قدم ۱۲ هستم و دارم تکاملم رو طی میکنم
استاد الان تنها چیزی که توی زندگیم میخوام داشتن یک هدفه و اون مسیری که عاشقانه درونش حرکت کنم و نوشتم و کلی رویا پردازی میکنم و تمام شیرینی این روزای من شده رویاپردازی در مورد هدفم و اینکه دارم در استقلال مالی در مسیری که عاشقشم حرکت میکنم و شب و روزم رو به هم دوختم و با عشقی توصیف ناپذیر دارم در اون مسیر حرکت میکنم، یه چیزایی هم بهم گفته شده که انگار اون مسیر یه ربطی به قرآن داره اما دقیقاً نمیدونم چیه…
تازه الان می فهمم که مرفه بی درد نداریم…
تازه الان می فهمم که چطور یک فرد مولتی میلیاردر هر روز میره سرکار…
اونا افرادی هستند که هدفمند هستند و در اون بستر نعمت و ثروت دارند عشق میکنند با هدفشون و مسیری که درونش هستند…
اینطوری نیستند که افراد فقیر میگن اونا مرفه بی دردند این همه پول و ماشین و خونه دارند میخوان چیکار؟ این همه میگن وقت نداریم کار داریم و جایی نمیرن مگه چیکار میکنند؟ اونا همش خودشون رو میگیرن و دارن پز میدن… اصلاً اینطور نیست… الان میفهمم که همه ی اینا فقط یک توهمه این نوع نگاه همش بخاطر توهم و بی خبری و از همه مهم تر بخاطر فاصله ی مداریه، یعنی چون مدارها خیلی فاصله داره و وقتی طرف نمیتونه سبک زندگی مدار خودش رو با اون مدار فراوانی ببینه، میاد اینطوری توهم میزنه و اینطوری میگه در حالی که اصلاً اینطور نیست، اتفاقاً اون افراد خیلی هدفمند هستند و برای وقتشون خیلی ارزش قائل هستند و وقتشون رو پر کردند برای هدفشون و برای خودشون و عشق و حال های خودشون…
قبلنا میترسیدم که وقتی به استقلال مالی برسم میخوام چیکار کنم میخوام توی اون خونه های بزرگ چیکار کنم و این همه خونه و ماشین و ویلا میخوام چیکار؟ اما الان اتفاقاً میگم مزه ی اون مسیر هدف همینه که در این ناز و نعمت و فراوانی اینطوری حرکت کنی و این همه خونه و ماشین و ویلا داشته باشی و هر کجا که خواستی هدفت رو پیش ببری و در مسیر عشقت حرکت کنی و کلی کار باید انجام بدی و هر وقت هم که از این دنیا رفتی میری پیش خدا و در کل فقط عشق و حاله=) =) =) =) این سناریویی هست که توی ذهنم داره شکل میگیره یواش یواش و داره قدرت میگیره…
استاد اینقدر دوستای خوبی اومدند توی زندگیم، اینقدر راضی ام خدا رو شکر، اینقدر این روزا سپاسگذار تر شدم. توی محل کارمون اینقدر میخندیم، توی یک خوار و بار فروشی کار میکنم و حاجی اونجا یکی از غول های صنف خودشه، هم خودشون هم پدرشون هم پدر خانمشون و هم کل خانواده ی خودشون و همسرشون توی این صنف هستند اصلاً یه وضعی =) =) و اینقدر باورهای خوبی داره همش داره فراوانی رو میگه…محل کارم هم با خونمون ۲۰ دقیقه فاصله داره، اینا همش فراوانیه دیگه…تازه شاگردی هم که اونجاست و با هم رفیق شدیم پسر یکی دیگه از غول های بازاره که دوست حاجی صاحب مغازه است؛ یعنی شما ببین هم فرکانسی رو… همش فراوانیه… آدمای ثروتمند رو من تازه دارم می بینم که رفیق حاجی صاحب مغازه هستند و همه مولتی میلیاردر اما با دمپایی صندل بدون جوراب و تی شرت میان اونجا، همه تیپ های خیلی خیلی خیلی ساده و معمولی؛ یعنی اگه ببینید اون ها رو فکر می کنید که پول اجاره خونشون رو هم ندارن بدن، اما وضع ها همه بی نهایت عالی، خود من به هیچ عنوان فکر نمی کردم که این فرد مولتی میلیاردر باشه اما این دوستم بهم میگفت ببین این آقا میتونه همین الان یک واحد هزار متری توی قیطریه بخره جدا از واحد های دیگه ای که داره نمیدونم یک انبار داره توی شوش و فلان…من اون موقع حرف شما توی ثروت ۱ نسخه ی قبلی اومد توی ذهنم در مورد بحث ثروت و تواضع و تازه خونشون هم توی یکی از محله ای نسبتاً پائین شهر است و من همینطوری مونده بودم که آخه یعنی چی؟!!!…
همه ی این برکت ها بخاطر یک تضاد بود که بعد از قدم ۱۲ ثروت۳ در وجودم رخ داد، اما همون اول کار گفتم من دارم روی فراوانی کار میکنم و حتماً خیرتی داره برام و همینطوری هم شد، اما همه نگران بودند و فکر میکردند که من دارم میرم پائین، اما خودم گفتم نه این یک جهش خیلی خوبیه به سمت بالا و داره تصاعدی میشه و دارم کنده میشم طبق وعده ی واضح خداوند در اول سال قراره اتفاقایی بیفته که بی نهایت بیشتر از تمام سالهای گذشتم جبران بشه و همینطوری هم شد، وعده ی امسال خداوند مهربان هم همین بود در اول سال که امسال قراره کنده بشی و همینطوری هم داره پیش میره…
خیلی خبرای خوبی در راهه و ایشالا یه روزی همدیگه رو می بینیم با کللللللللی نتایج بی نظیر، ایشالا با عزیز دلم همدیگر رو می بینیم… یواش یواش دارم یاد میگیرم به برنامه ریزی خدا اعتماد کنم……
یکی از بزرگترین درس هایی که گرفتم نگاه از بالا و تکامل بود؛ یعنی مجبور بودم صبر کنم و مجبور بودم و چاره ی دیگه ای نداشتم جز رعایت تکامل و صبر کردن با حال خوب و این یواش یواش داره خوب درونم جا می افته…اما هنوز هم عجولم و کار داره…
خب حالا اون حرفی که میخواستم به همکلاسی عزیزم، پرنسس الای عزیزم بزنم و هدایت شدم به کامنت بی نظیرشون؛
آیا میدانستید کامنت های شما قلبم رو از جا در میاره…؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل آلو بخارا میمونه =)…
آدم دلش میخواد ذره ذره مزه مزه اش کنه و همینطوری گوشه ی لپش باشه و هیچ وقت هم تموم نشه ؟
آیا میدانستید شما خیلی عزیزدل هستید؟
آیا میدانستید شما نفس هستید؟
آیا میدانستید شما خیلی خالص و شیرین و پاک و مقدس هستید…بی نهایت بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید؟
آیا میدانستید حس کامنت های شما مثل این عروسک های شنی میمونه که آدم میخواد همینطوری فقط فشارشون بده…؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل شاسخین های دو متری میمونه که آدم دلش میخواد خودش رو بندازه روشون و خودش رو غرق کنه اینقدر که نرم و گوگولی هستند…؟
آیا میدانستید هر وقت که هر حرفی رو میییییکشید این قلب منه که داره کشششششیده میشه و کنننننده میشه از سرجاش؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل دوپینگ کردن آگاهی ها میمونه… باعث میشه که زودتر مدارمون بره بالاتر؟
بی نهایت برام عزیزه و ارزشمنده؛
هم داشتن چنین رفیق و همکلاسی عزیز و نفسی مثل شما، هم کامنت های الهی و ملکوتی شما که قلبم رو از جا در میاره اینقدر که خفــــــــــــــنه و اینقدر که خالصه و پاکه، در نهایت سادگی…
سادگی و خلوص خودتون و کامنت های شما رو با تمام سلولهام حس میکنم و با تمام وجودم چشمام رو میبندم و فقط میخوام مزه مزه اش کنم.
آخه یه شیرینیِ خداییِ خاصی داره، نمیتونم توصیفش کنم… خیلی خنکه و از اون طرف یه حرارت داغی داره و از اون طرف خیلی هم شیرینه و از اون طرف هم خیلی سادست و هیچ مواد افزودنی ای نداره و خود خود خودشه =) =)
…
خیلی عاشقتم و دوستت دارم رفیق نفسم
ممنونم که کامنتم رو خوندید
خیلی دوستتون دارم
در پناه بی نهایت تنها ربّ و مالک مهربان جهان هستی باشید…
صدای پر انرژی خانم شایسته نازنینم در اولین این قسمت شدیداً منو یاد فایل های سفر به دور آمریکا انداخت 😍😍😍
یک صبح دیگه، توی پارادایس مون شروع شده:
خدایا شکرت برای نعمت بیدار شدن و تجربه یکروز دیگه که هدیه توست به ما 💖💖💖
هر کدوم از این ۸ ساکن بهشت مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستند، که خدا روزی شان کرده، لذت بردن از نعمت، یعنی قدر اون نعمت رو دونستن ، یعنی به بهترین شکل ممکن از اون نعمت سپاسگزاری کردن، یعنی خود را لایق اون نعمت و نعمت های بیشتر دانستن، یعنی زندگی کردن در لحظه، یعنی اتصال داشتن با خدا، یعنی داشتن صلح درونی، یعنی در صلح بودن با کل جهان.😍😍😍
خدایا شکرت برای این بهشت زیبا و ساکنان بهشتی اش💖💖💖
خدایا شکرت برای این مامان، بابای دوست داشتنی که همه کارهاشون و رفتارهاشون برای من درس داره 💖💖💖
«یکی از موضوعاتی که به من کمک کرده تا بهتر قانون فرکانس رو و قانون جهان رو درک بکنم، تجربه های متفاوتیه که با افراد متفاوت از فرهنگ ناب متفاوتی دارم»
وقتی که ما در محیط بسته خودمون بمونیم ، کلی عقاید و باورهای اشتباه در ما نهادینه میشن،ولی وقتی با افراد دیگه ارتباط می گیریم ، می بینم اونا برای مسایل ما راه حل های ساده تری دارند، دید متفاوتی به چالش ها دارند، و شیوه لذت بردنشون از نعمت ها چقدر با ما متفاوت، کم کم می تونیم ما هم الگوهای رفتاری مون رو تغییر بدیم ، تا وقتی که چیزی رو نبینیم ، طبیعتا حتی نمی دونیم که همچی نعمت و ویژگی هایی هم هست. خانم شایسته نازنینم و استاد عزیزم این فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا چنین ویژگی هایی رو برای من داره، مثلا در مورد شیوه صحیح ارتباط بین فرزندان و والدین من کلی درس از این فایل ها گرفتم که اصلأ نمی دونستم که میشه اینجوری هم رفتار کرد. دیدن این تفاوت ها نسبت به مدار ما می تونه کلی تغییرات در زندگی مون ایجاد کنه.
«دلیل هم فرکانسی ما و خانواده راین، نگاه های مشترکیه که ما به موضوعات مختلف داریم، مثلاً یکی از نگاه های مشترک ما اینه که هیچ کدوم از ما مسئول سر گرم کردن دیگران نیستیم، اون دیگران می تونن بچه آدم باشن، می تونن مهمان آدم باشند، اگر ما داریم با هم وقت می گذرانیم به این دلیل نیست که ما خودمون رو مسئول می دونیم که به دیگران خوش بگذره، بلکه به این دلیله که از بودن با همدیگه و از داشتن اون تجربه با همدیگه داریم لذت می بریم، این نگاه باعث میشه تا آدم با خودش به صلح برسه، و وقتی که داره یک وقت و زمانی رو با یک فردی می گذرونه، می دونه یه بچه باشه یا یک آدم بزرگ باشه، این نگاه سرزنشگر رو به خودش نداره که من به خاطر اینکه با این آدم مجبورم وقت بگذرونم، از یکسری کارهام موندم، که باعث میشه که اون زمان بهش خوش بگذره و به کارهایی که باید انجام بده هم با تمرکز وقت بذاره، باعث میشه که همش در لحظه زندگی کنیم»
این همون نکته ایه که من در تمام فایل های مربوط به این مهمونا به خاطرش شما رو تحسین کردم، خیلی این ارتباط عالیه، خیلی. من شدیداً به این نوع ارتباط علاقه دارم، دیدن این فایلها این خواسته رو شدیداً در من به وضوح رسوند، این خواسته هم با دیدن این تفاوت‌ها ایجاد و به وضوح رسید ، من همیشه دلم می خواست وقتی مهمون به خونه ام میاد هم اون لذت ببره ، هم من. یا وقتی به مهمونی میرم ، این احساس راحتی رو داشته باشم. اما حقیقتا الگویی در این مورد نداشتم، و ممنونم که با اشتراک گذاشتن این فایل ها و این آگاهی های ناب، من رو به وضوح بیشتری رسوندین 🙏🙏🙏
چقدر من عاشق این روحیه شاد و مهربان و رقابتی هوب عزیز هستم، چه صمیمتی داره اینجوری بین خودش و بچه هاش ایجاد میکنه، چه اعتماد به نفس و خود باوری در اونا می سازه، حالا کل اونچه که من قبلاً دیده بودم این بود که بزرگ‌تری که با یک بچه رقابت می کرد، عمدا کاری می کرد که خودش بازنده بشه و اگر هم بچه زمانی بازنده می شد اینقدر گریه و بد اخلاقی می کرد که همه رو کلافه می کرد، ولی اینجا همچی برعکسه، مادری که با عزت نفس بی نظیر تا آخرین لحظه به مسابقه ادامه میده تا برنده بشه، و بچه ای که با اشتیاق و هیجان میاد تا از قهرمانیش دفاع کنه. چقدر من عاشق این ارتباطم، تحسینتان می کنم عزیزای دلم 👏 👏👏
لیوای عزیزم من عاشق اون گزارش کردن پرهیجان و شاد و پر انرژی تو شدم 😍😍😍
به به چه آتشی ممنونم راین عزیز 👏👏👏
خانم شایسته نازنینم من عاشق توام که برای همه چیز اینقدر ذوق می کنی، اینقدر انرژی و هیجان داری 😘😘😘
این تشک ها چقدرررررر عالی ان، 😍😍😍
نکات مثبت شیوه صحیح ارتباط بین فرزندان و والدین:
۱_ بچه ها کار تیمی رو یاد بگیرند.
۲_ بچه‌ها با هم همکاری داشته باشند و با عشق و لذت کارها رو انجام بدهند.
۳_بچه ها با هم تعامل داشته باشن و هر کس تمرکزش رو انجام دادن درست کار خودش باشه.
۴_ تحسین کردن نکات مثبت رفتاری بچه‌ها
۵_ وظایف بچه‌ها رو براشون سرگرم کننده کنیم، با الگو بودن خودمان، یعنی خودمون از کارهامون لذت ببریم.
۶_ قوانین اصلی تربیتی تحت هر شرایطی باید درست و عالی انجام بشن
۷_ موارد که جزء قوانین اصلی خانواده نیستن میشه گاهی تغییرشون داد.
۸_ از هر فرصتی برای عشق ورزیدن به هم دیگه استفاده کنیم.
۹_ از هر فرصتی برای شادی کردن و لذت بردن و سرگرمی استفاده کنیم.
۱۰_شب ها قبل از خواب با بچه‌ها صحبت کنیم و بهشون عشق بورزیم، (چقدر عالی بود این کار هوب عزیز)
استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم برای به اشتراک گذاشتن این فایل ها و این همه عشق و سخاوتی که نثارمان می کنید ممنونم 💗💗💗
دوستان عزیزم برای کامنت های بی نظیری که به اشتراک می گذارید و تاثیر این فایلها را چندین برابر می کنید، ممنونم 💗💗💗
خدا جونم برای اینکه دیدن این فایل و دریافت این همه آگاهی و لذت و درس را روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖
بی نهاایتتتتتتت لذت بردم و درس گرفتم از کامنت بی نظیرتتتتتتتت
عاشق این حمله ی نابت شدم که دقیقا لذت خود خود خداست…فرکانس ناب لذت بردن و در لحظه بود فرکانس ناب خداونده هر چقدرررر غرق موج خداوند باشی هر چقدرررر متصل تر باشی که همون اتصال لازمه اش لذت بردنه اونقد عالی تر میتونی الهامات و هدایت هارو دریافت کنی
“”لذت بردن از نعمت، یعنی قدر اون نعمت رو دونستن ، یعنی به بهترین شکل ممکن از اون نعمت سپاسگزاری
کردن، یعنی خود را لایق اون نعمت و نعمت های بیشتر دانستن، یعنی زندگی کردن در لحظه، یعنی اتصال داشتن با خدا، یعنی داشتن صلح درونی، یعنی در صلح بودن با کل جهان.😍😍😍””
چقدر زیبا گفتی چقدررررررر محو زیبایی و در والایت شدم و چقدررر کیف کردمممم عاشقتم عزیزدلم
خداروشکر میکنم که منم هماهنگ شدم با بهشت زیبا با استاد عزیز و مریم مهربان با خانواده راین چون دارم میبینمشون میشنومشون لذت میبرم باهاشون و عشق میکنم در کنارشون
حس من میگه امروز انرژی تمام 8 نفر فرشته ی هماهنگ شده بهشت خیلی بالاست…یه سوپر انرژی شدن همه
بنظرم این خانواده یه نمونه ی عینی یه الگوی زنده است از تمام فاکتورهایی که ما توی ذهنمون از خواسته هامون داریم.
از احساس مسئولیت گرفته تا احترام به خواسته و عقاید همدیگه…هماهنگی بینشون…عشق و دوست داشتن…شاد بودن…لذت بردن از لحظه های زندگیشون
ذهنم رفت به جایی که استاد و مریم عزیز سالها پیش شروع کردن روی خودشون و باوراشون و هماهنگی بین ذهن و روحشون کار کردن و این هماهنگی باعث شد اونا کنار هم قرار بگیرن و بازم اون هماهنگی باعث شد این خانواده 6نفره بازم تاکیید میکنم 6نفره که کاملا باهم هماهنگ هستن کنار هم قرار بگیرن و همین باعث میشه بتونن چندین روز کنار هم فقط شاد باشن..فقط لذت ببرن…هماهنگ باشن و…….
به این فکر میکردم که اگر یکی فقط یکی ازین جمع ساز مخالف میزد یا غر میزد یا مقاومت میکرد به هر دلیلی (ممکنه بدلیل تلویزیون نداشتن یا آتیش بازی دوست نداشتن یا علاقه به ماهیگیری نداشتن یا اصلا اون فضای جنگل رو نخواستن) آیا بهشون خوش میگذشت؟
آیا میشه گفت هماهنگ هستن باهم؟
آیا ما اصلا لذت میبردیم از نگاه کردن به زندگی در بهشت؟
درسهای این قسمت..
من مسئول شاد کردن کسی نیستم
من مسئول این نیستم حال کسی رو خوب کنم
فقط مسئکل احساس خوب خودم هستم
اینطوری وقتی خودم حالم و احساسم خوب باشه قاعدتا کنار افرادی قرار میگیرم که اونا هم خودشون رو مسئولحال خوب خودشون میدونن و بعد چیزی که اتفاق میفته اینه که چندتا آدم که حالشون خوبه کنارهم قرار میگیرن و احساس خوبشون کمی مضاعف میشه
من در تمام لحظات زندگیم میتونم از ثانیه به ثانیش لذت ببرم حتی در دل شب در دل تاریکی میشه انرژی داشت میشه بازی کرد
برخلاف باور خیلیا که شب برای استراحته نمیشه بیرون رفت خطرناکه مراقب جونورا باش و …..
حتی یکبار ندیدم مادر خانواده به 4 تا پسرش دقت کنید 4تا پسر بچه گوشزد کنه یا غر بزنه که سروصدا نکنید مراقب باشید ارومتر یا غر زدنهایی که روتین شده حداقل در وجود مادرای ایرانی
مریم جان وقتی وسایلی که برای ذوب کردن بود رو انداختی داخل اتیش دیدم من ریختن اسپند روی اتیش رو خیلی دوست دارم…نه بخاطر باور نظر کردن یا باورای اشتباه قدیمی که اصلا باورش ندارم بخاطر بوی خوبش و اون صداش که دوست دارم و دودش
هر موقع میریم بیرن شهر و اتیشی درست میکنیم حتما اینکارو میکمم و ازش لذت میبرم
و در اخر تحسین میکنم افرین میگم تبریک میگم به خانوم امید که با چه ارامشی مادر 4تا پسره و چطور اخر شب عشقشو نثار فرزندانش میکرد بدون اینکه فکر کنه الان خسته است یا بی حوصله یا اینا پسرن نیاز به این چیزا ندارن. و …..
راستش خودم عاشق اسم خودم هستم و اینو به همه هم میگم و عاشق باران الهی که هر موقع میباره هر کجا و در هر فضایی که باشم میرم زیر بارون و خیس نعمت الهی میشم
امیدوارم خدای زیباییها فرزندی به شما عطا کنه که عشقی که بین شما و همسرتون هست رو هزاران برابر کنه…
فرزندی صالح
منم موافقم اسمشو بذارید باران😄😄😄😄😄
البته ترنم هم بسیار زیباست
امیدوارم در همه ی لحظات زندگیتون شاد و سعادتمند باشید
بنام خدایی که وقتی ما بخوایم بشدت کافی میشه واسمون
سلام به خانواده بهشتی ام🙋
یک روز بهشتی و زیبای دیگه در پرادایس هستیم، پرادایسی که هر روز داریم با دیدن زیبایی های اون بزرگتر میشیم و افزایش پیدا میکنیم
امروز صبح وقتی رفتم محل کارم سردرد داشتم واسه همین این جلسه رو دانلود کردم ولی گفتم وقتی نگاش میکنم که سردردم رفع بشه و همین هم باعث شد همین که از سرکارم برگشتم سردردم رفع شد درحالیکه قبلا حداقل یک روز کامل طول میکشید تا خوب بشه.
خیلی خوشحالم که امروز تونستم آگاهانه ذهنم رو از سردردم بردارم، خدایا شکرررررررررت😍
خدای من چقدر قشنگه که هر کدوم از هشت عزیز دل ما تو پرادایس داره با انجام یه کاری لذت میبره
یعقوب چقدر با لذت و اشتیاق داره چوبش رو میتراشه تا یه عصای موسی خفن و حرفه ای واسه خودش خلق کنه، بله خودش خلق کنه👏😍
خدایا شکرت برای این فرقون راحت که با اون دوتا از لاستیکای نارنجی خیلی زیبا شده که راین کلی هیزم باهاش جمع کرد😍
✅آگاهی جدید و ناااب و بکر من از ۳۸مین روز بهشتی ام :
◀من مسئول سرگرم کردن کسی یا در کل شادی و حال خوب دیگران نیستم؛ ترمزی که یکی از مهمترین پاشنه های آشیل من بود، خوشحال کردن دیگران رو یکی از مهم ترین وظایف خودم میدونستم و اگر نمی تونستم انجام بدم باعث ناراحتی و حال بدم میشد، درحالیکه مثل خییییلی های دیگه شرک میورزیدم شرکی مثل راه رفتن مورچه در دل تاریکی شب، اولین بار که این رو فهمیدم انقلابی در من ایجاد شد
خدای من چقدر hope فوق العاده هست، چقدر احساس ارزشمندی فوق العاده ای داره این خانم چقدر قشنگ با خودش در صلح هست و این، از حالش کاملا مشخص هست و میشه اینو فهمید، از هر لحظه برای لڋت بردن استفاده میکنه، تو همین مسابقه ای که با جوزف گذاشته بود خیلی جدی باهم مسابقه دادن و لذت بردن، hope برای اینکه فقط پسرش خوشحال بشه نمیاد الکی ببازه یا وقتی جوزف یه امتیاز بیشتر گرفته بود بخواد مسابقه رو تمام کنه که اون برنده بشه، پا به پای پسرش مسابقه اش رو میده، خدایا شکرت برای این همه الگوی فوق العاده ای که می تونم ببینم فقط چون شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن، خدایا شکرررررررررررت
لیوای رو ببیند😍 چقدر قشنگ و مسلط و با هیجان مسابقه مادر و برادرش رو گزارشگری کرد، عاااااالی بود بچه ها😝
میوه های کاجو ببینید، چقدر زیبا هستن، وقتی راین، انداختشکن تو آتیش چه آتیشی شد👌😍 خدایا شکرررررررت برای این نسیم خنکی که وزید و نشستن کنار این آتیش زیبا رو لذتبخش تر کرد
وقتی مریم جان جعبه ها و پاکت هایی که نمی خواست رو تو آتیش انداخت چقدر قشنگ ذوب شدن طوری که انگار اصلا نبودن و وجود نداشتن، همین لحظه تو ذهنم اومد که ببین زینب وقتی آگاهانه روی خودت کار میکنی، باورهای محدود و ترمزهایی که داشتی
طوری ذوب میشن و از بین میرن و پاداش ها و ثروت هایی وارد زندگیت میشن که اون ترمزهایی که اونم فقط بخاطر باورهایی که قبلا داشتی، که انگار اصلا وجود نداشتن.
✅ راین هم که از هر فرصتی برای لڋت بردن استفاده میکنه، حتی موقع باد کردن تشک بادی 😍 چه شکلکی درست کرد، عالللللی بود😝 چقدر شوخ طبع هست چقدر ارتباط قشنگی اول با خودش و بعد خانواده اش داره، خدایا شکرت، چون اگه حال خودش خوب نباشه با بقیه هم نمی تونه خوب باشه
مریم جان بی نهایت شما رو تحسین میکنم که اینقدر قشنگ و با تعهد روی خودت کار کردی و بزرگ شدی که به همین راحتی و زیبایی از لذت دیگران لذت میبری و از پس همین یه قلم، بی نهایت ثروت و نعمت و پاداش ها به شما داده شده، دمت خیییییییلی گرم😍😘👏👏👏👏👏👑🙆
خدایا شکرت برای این روز بهشتی ام و آگاهی نابی که امروز بهم دادی، عااااااشقتم💚💜❤
سلام بچه های زندگی در بهشت
خدا را شکر ی صبح زیبای دیگه توی بهشتمون شروع شده و آدمهای بهشتی هر کدومشون داره از این نعمتها استفاده میکنند و ی خانم زیبا و خوش سلیقه داره تمام این زیبایهای را از زبان تصاویر و اون صدای آرام بخش و قشنگش به ما منتقل میکنه 💖💖💖
و نکته جالب و کلیدی که خانم شایسته بهش اشاره داشتند که بر میگرده به عزت نفس بالای افراد اینه که یکی از موضوعاتی که این دوتا خانواده رو با فرهنگهای مختلف همفرکانس کرده نگاهای مشترکی که در مورد موضوعات مختلف با هم دارند مثلا یکی از این نگاهای مشترک اینکه هیچکدوم از این جمع مسئول سرگرم کردن دیگران نیستند حالا اون دیگران متونند خانواده آدم باشه یا بچه آدم باشه یا مهمون آدم باشه یعنی ما اگه داریم با هم وقت میگذرونیم به این دلیل نیست که ما خودمون را مسئول میدونیم به دیگران خوش بگذره بلکه به این دلیل هستش که ما از بودن با همدیگه و از داشتن این تجربه که با هم دیگه داریم لذت ببریم یعنی این نگاه باعث میشه آدم با خودش در صلح باشه و وقتی داره ی زمانی رو با ی فرد میگذرونه حالا این آدم میتونه بپه کوچیک باشه یا آدم بزرگ، این نگاه سرزنش گر رو به خودش نداره من بخاطر اینکه مجبورم با این آدم وقت بگذرونم از ی سری کارهام موندم و باعث بشه اون وقت و لحظه ای را که دارن اونجا سپری میکنند نه به خودش خوش بگذره نه بتونه فرصت داشته باشه تمرکزش رو بزاره روی کاری که باید انجام بده بزاره در نتیجه در لحظه داره زندگی میکنه
خدا را شکر 😘😗😘
ی تورمنت جذاب دیگه
چه رقابتی شده بین ابن مامان و پسر چه تصویر بردار خوبی چه گزارشگری با احساسی و چه سور و شوقی داره گزارش میکنه خداییش با مزه بود من که خیلی خندیدم چه سریع جوزف رفت قلاب ماهیگیری رو اورد و اون یکی پسر خانواده که براشون نور میزد که فلابها رو سویچ کنند چه هیجانی چه آتیش درست کرده آقای راین چه دورهمی باشه امشب شعله های قشنگ آتش و هوای خنک و این جمع صمیمی و شاد همجوره لذت بردن حتی با ذوب کردن جای نوشیدنی ها و اقلام مصرفی چقدر نکته آموزنده داره این فایل در س درس زندگی کردن شاد بودن تربیت فرندان آرامش و بودن در لحظه و مسئولیت پذیری و همکاری خوب پسرای خونه با هم در درست کردن جای خواب همدیگه و در تمام طول این مدت رابطه صمیمی با هم که حتی کوچکترین بحثی در مورد تقسیم کارها با هم ندارند تاثیر پذیری از والدین و الگو قرار دادن اونها چه خانواده فوق العاده ای و تسکر میکنم از خانم شلیسته عزیز که حتی موقع رخت خواب مهن کردن این خانواده رو هم نشون ما دادن تا ما بیشتر تحسین کنیم و تصدیق کنیم این خصلتهای زیبا را
سپاسگزارم 💙💙💙
به نام خدایی که تو قلب منه
به نام فرمانروای کل کیهان و هستی و کائنات
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنینم
سلام به همسفران خوبم
سلام به مهمانان بهشت زیبا و الهی
خدایا شکرت که یه روز قشنگ دیگه رو در بهشتمون تجربه کردم
این فایل بی نظیر بود پر از درس و آگاهی بود مریم جان سپاس بابت توضیحات فوق العاده ای که دادی
این فایل از اون فایل هایی بود که باید نکاتش رو تو دفتر عزت نفسم یادداشت کنم و با خودم مرور کنم
همین اول فایل کلی نکته داشت همه مشغول لذت بردن از نعمتهایی هستن که تو این بهشت در اختیارشون قرار داده شده
تو این دنیا همه چیز هست نعمت هست ثروت هست فراوانی هست سلامتی هست شادی هست و …………….. و متضاد اینا هم هست حالا این ما هستیم که انتخاب میکنیم که کانون توجهمون رو روی کدوم بزاریم این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه چیزی قراره وارد زندگیمون بشه این نهایت عدل خداست که همه چیز و گذاشته به عهده خودمون
پس چه قدر عالیه بیایم همیشه از این همه نعمت و برکت که خدا در اختیارمون قرار داده نهایت لذت و ببریم واقعا دیگه چی میخوایم از این بهتر احساس خوب حال خوب شادی که همه باعث میشه اتفاقات خوب رو وارد زندگیمون کنیم
این همه فایل رایگان در اختیار ماست همین زندگی در بهشت بیایم ازش لذت ببریم بیایم ازش استفاده کنیم بهترین راه برای کنترل ورودیهاست
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که لایق زندگی کردن در این بهشت رویایی هستم
وقتی ما روی خودمون کار میکنیم و مدار و فرکانسمون بالا میره جهان افرادی رو سر راه ما قرار میده که دقیقا هم فرکانس با خودمون هستن من دقیقا این مورد و تجربه کردم
من همیشه تو برقراری ارتباط با آدم های جدید ضعیف بودم و اصلا دلم نمیخواست کسی و که نمیشناسم بیاد خونمون یا من برم خونش
ولی از وقتی من و عشقم اسماعیل عزیزم اومدیم رو خودم کار کردیم از وقتی کانون توجهمون و رو نکات مثبت گذاشتیم و در مدار بالاتر از قبل قرار گرفتیم جهان خود به خود افراد قدیمی که هم فرکانس ما نبودن و حذف کرد و افراد جدید که کاملا هم فرکانس ما بودن و وارد زندگیمون کرد
مثلا به طرز معجزه آسا دوستانی پیدا کردیم که از اعضای سایت هستن یعنی کاملا هم فرکانس هم هستیم و الان با هم در ارتباط هستیم و ما مهمانشون بودیم و من یه تجربه به شدت متفاوت از مهمونی های قبل داشتم چون به قول مریم عزیزم نگاهمون در مورد مسائل مختلف یکی بود
من این درس و گرفتم که اگه من بیام رو خودم کار کنم افرادی وارد زندگی من میشن که مثل من فکر میکنن و نگاهشون با من مشترک هست و این باعث میشه که تو یه مهمونی یا مسافرت هیچ کدوم از افراد بهشون سخت نمیگذره
نگاه مشترک درباره مسائل مختلف = هم فرکانس شدن با همدیگه = لذت بردن از بودن در کنار همدیگه
چقدر من درس گرفتم از اینکه اگه من برای کسی وقت میزارم در درجه اول به خاطر خودم باشه نه به خاطر دلسوزی برای طرف مقابل حتی فرزندم من اول خودم مهم هستم بعد دیگران اگه من برای خودم ارزش قائل بشم دیگران هم برای من ارزش قائل میشن
من از استاد یاد گرفتم که هر کاری میخوام بکنم از خودم بپرسم چرا دارم این کار و میکنم آیا برای خودم دارم این کار و انجام میدم یا برای راضی کردن دیگران
بعضی وقتا ما کار داریم و نمیریم سراغ کارمون و وقتمون رو برای طرف مقابل میزاریم فقط به خاطر اینکه اون طرف راضی باشه و اصلا به خودمون اهمیت نمیدیم
و چقدر این فایل به من آگاهی داد خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم
من یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم اگه دارم آشپزی میکنم ازش لذت ببرم اگه دارم بازی میکنم فقط تمرکزم رو بازی باشه اگه دارم برای کسی وقت میزارم از بودن در کنارش لذت ببرم نه اینکه به فکر کارهای عقب افتادم باشم نه اینکه حواسم جای دیگه باشه نه از این لحظه لذت ببرم نه به اون کارم رسیده باشم
حتی اگه تو یه جمع همه هستن و قرار هست من آشپزی کنم از این کار لذت ببرم و با عشق براشون غذا درست کنم اگه میخوام غر بزنم اگه دوست ندارم اگه بهم حس خوب نمیده اصلا این کار و نکنم مثل مرتب کردن تختخواب که لوک داشت تخت برادرش و آماده میکرد چون این کار بهش احساس خوب میده چون دوست داره که داره این کار و انجام میده و همین هم باعث میشه که همه با عشق بهم کمک کنن و در عین حال که کسی از دیگری توقعی نداره و کسی ناراضی نباشه
همین که مهمونا اومد خونه استاد و مریم جان قطعا که استاد و مریم جان دارن کیف میکنن دارن لذت میبرن خودشون دوست دارن که خونشون مهمون باشه نه اینکه خودشون و به سختی بندازن و ادا دربیارن
این تعادل که من همیشه تو رفتار استاد عزیزم میبینم الان دارم تو رفتار پدر و مادر میبینم این همون نگاه مشترک هست که مریم جان گفتن
تعادل تو تربیت فرزند و من دیدم اگه جایی لازم بود باید یه سری کارها انجام میشد و والدین کوتاه نمیان و درباره بعضی مسائل هم به بچه ها سخت گرفته نمیشه
مثلا بچه ها خیلی راحت موتور سواری میکنن یا همین بازی کردن با موبایل که بهشون سخت گرفته نمیشه ولی مثلا تو اون قسمت که قایق بادی رو میخواستن باد کنن لوک رو صدا زدن که بیاد کمک کنه یا مثلا زمانی که مهمونا اومدن یا زمانی که میخواستن برن بچه ها کمک میکردن و وسایل رو جابجا میکردن
امروز چقدر لیوای شخصیتش فرق کرده بود از اون با خودش بودن بیرون اومده بود و چقدر لذت میبرد از کار مامان و برادرش و براشون گزارشگری میکرد و ماهیگیری رو برای اونا هم لذت بخش کرده بود خدایا شکرت به خاطر این رابطه عالی بین مادر و فرزند
به قول یکی از بچه ها استاد تو دوره ها به ما توضیح میده و تو زندگی در بهشت تمام توضیحات و به صورت عملی نشون میده
زندگی در بهشت یه دوره بی نظیره و اگه کسی بخواد تغییر کنه و بخواد قانون رو یاد بگیره میتونه با دیدن همین فایلها زندگیش و شخصیتش و متحول کنه
استاد من ازت بینهایت سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که بهمون میدی
یادم میاد که قبل از اینکه با شما آشنا بشیم من و اسماعیل میخواستیم بریم کلاس فن بیان ولی هزینه اش خیلی زیاد بود و کلاسهاش هم حضوری بود و نشد که بریم ولی الان بینهایت از خدا سپاسگزارم که اصلا جور نشد بریم چون شما با فایلها و دوره ها یه چیزی فراتر از تصور ما بهمون اگاهی دادی تازه با هزینه خیلی خیلی ناچیز
ما میخواستیم نزدیک به ۹ میلیون پول بدیم فقط بریم کلاس فن بیان ولی با دوره عزت نفس فن بیان که هیچی اصلا شخصیتمون عوض شد
استاد همیشه میگی من پول دوره ها رو بر مبنای اون ارزشی که تو زندگیتون ایجاد میکنه میزارم ولی بخدا قسم که فقط اگه بخوام دوره عزت نفس و بگم بیش از هزار برابر مبلغی که پرداخت کردیم برای ما ارزش ایجاد کرد.
ما باید کلاسهای بازیابی و جدا میرفتیم کلاسهای فن بیان و جدا شرکت میکردیم اگه در بخش روابط میخواستیم موفق بشیم باید میرفتیم مشاوره اگه میخواستیم اعتماد به نفسمون قوی بشه باید میرفتیم پیش یه استاد دیگه اگه میخواستیم خدا رو بشناسیم یا اصلا موفقیت تو هر زمینه ای که میخواستیم باید هزار تا مسیر میرفتیم با اساتید مختلف و …………………………….
ولی با شما داریم یه پکیج کامل و به دست میاریم من حتی زبانم هم داره تقویت میشه با شما
تازه تمام این درس ها رو چطوری دارم یاد میگیرم بدون صرف زمان و هزینه برای رفت و آمد
در بهترین حالت ممکن تو محل کارم تو مسیر رفت و آمدم تو خونه تو گردشم همه جا همه جا همه جا فقط و فقط استاد عباس منش
استاد من عااااااااااااااااااااااااشقتم و بی نهایت ازت سپاسگزارم
خدایا شکرت که در مسیر صحیح قرار گرفتم
خدایا هزاران مرتبه ازت سپاسگزارم ک هدایتم کردی ب این فایل قشنگ و پر از نکته و درس میدونیین چقدر واقعا قشنگ یعنی خییلی وقتا آدما خود من یادم میره بابا زندگی رو اونقدرا هم جدی نگیر دختر جان همه چی میگذره میره و ان چیزی ک میمونه اون تجربه و حس اون لحظات ک ایا تو درست زندگیشون کردی؟ آیا ازشون لذت بردی آیا سعی کردی ک با تمام آنچه ک در آن لحظه هست از اون لحظه لذت ببری آیا واقعا نگاهی میندازی ب خودت ک داری لذت میبری یا سخت میگیری؟! وقتی نگاه میکنم میبینم تو زندگیم خیلی لحظات ب بهانه کاملتر شدن بهتر شدن سخت گرفتم و لذت نبردم خیلی از لحظات رو با دیدگاه انتظار، انتظار از بقیه برای شاد کردن من، انتظار از بقیه برای توجه کردن ب من، یا انتظار از خودم برای شاد کردن و توجه و خوش گذشتن ب بقیه لذت تجربه کردن لحظات از خودم گرفتم.اما خوشحالم ،خوشحالم ک خواستم از خدا ک این موضوع را بهبود ببخشم وخدا هم هدایتم کرد.
روی صحبتم با خودمه میدونم خیلی از این مسائل ب عزت نفس بر میگرده ولی از این قدم کوچیکم خوشحالم ک برداشتم.
واقعا چقدر برام جالب قشنگ بود این سبک از میزبانی و مهمانداری انگار که کسی میزبان و مهمان نیست مثل ی خانواده کنار هم اوقات کوتاهیی رو ک هستین لذت میبرین و شادی میکنین مریم جان چ حرف قشنگی زدی ک حس میکنم باید خیلی برام تکرار بشه اونم اینکه نه کسی مسول شاد کردن من هست نه من مسول شاد کردن بقیه، واقعا این دیدگاه ب ادم چ نگاه رها تری میده چقدر باعث میشه آدم از لحظاتش لذت ببره هرکسی هر گوشه ای فارغ از اینکه تو مادر منی باید بهم توجه کنی، تو همسر منی چرا بهم توجه نمیکنی و سرگرم فلان کاری، تو بچه ی منی باید کاری کنی من شاد باشم، تو فلانی من میشی، تو این و آن منی پس وظیفته خوشحالم کنی سرگرمم کنی بهم توجه کنی هر کس ی گوشه ای داره با هر آنچه ک توی اون لحظه هست لذت میبره با همون امکاناتی ک هست ی نگاه توحیدی قشنگ ی نگاه پر عزت نفس دقت کن مریم ی گوشی گرفته دستش داره با ظبط لحظات و نکات واقعا با تمام وجودش از اون لحظه لذت میبره و مامان بچه ها فارغ از اینکه ن شوهرم بیا بهم توجه کن، چرا من باید این بچه هارو سرگرم کنم! و تو سرگرم اتیش خودتی، با تمام وجودش داره لذت میبره با پسراش بازی میکنه ماهی میگیره در کمال ارامش داره لذت میبره و مسابقه میده در عین حال با لذت خودش ب بچه هاش عشق و توجهشون میده پسرا تو سن های مختلفن اما هرکی ب یه طریقی لذت میبره و گه گاهی توی لذت بردن بقیه هم وارد میشن از لذت های اونا لذت میبرن مثل اون پسر بزرگه ک چراغ دستشه و با کنجکاوی نور میندازه تو دریاچه پی ماهی داره لذت میبره و توی مسابقه مامانش و داداشم ی جورایی شراکت میکنه و در عین حال لذت میبره یا اون پسر پیرهن آبی با مزه ک یه دفعه میپره اون عشق وجودیشو انگار گزارش از وجودش برا شادی میاد با لذت و بازی ماهیگیری مادر و برادرش ترکیب میکنه و لذت میبره چ ذوقی داره با همه شور و هیجان میپره گزارش میکنه با اون لهجه ی قشنگ و غلیظ امریکای استاد جان ک ی صندلی برداشته و ب سمت اتیش میره چون لذت میبره از اینکه در سکوت اتیش و ارامش غرق بشه با نشستن کنار اتیش و خودشو در لذت رایان ک عشق اتیش درست کردن شریک میکنه و رایان هم با عشق اتیش درست میکنه و لذت میبره و مریم میاد سمت استاد با ذوق وسایل ذوب میکنه و میگه لذت میبرم از ذوب کردن و استاد ک از گفتگو با مریم و ذوقش لذت میبره ب اتیش نگاه میکنه میدونی حس میکنم و الان ک دقت میکنم واقعا تو همین لحظات ساده زندگی توحید و عزت نفس موج میزنه یعنی هرکسی با اون حس رهایی با اون حس عزت نفس و دیدگاه اینکه من مسول لذت بردن از زندگیم هستم و با همه اونچه ک هست و فارغ از انتظار از بقیه با لذت بردن خودش باعث میشه آدم های دیگه هم لذت ببرن یعنی تو بدون اینکه بخوای بقیه رو شاد کنی و سرگرم ناخوداگاه با رها بودن زمینه ای رو ایجاد میکنی برای لذت دیگران و شاید زندگی هم ب همین سادگی باشه این پیام باشه ک رها باش رها از ادمها از حس مالیکیت از اینکه کسی چون نسبتی با تو داره وظیفه شاد کردنتو داره کسی مال تو نیست و وظیفه ای در قبال تو نداره اون فرد اومده ک فقط باشه و داره اون لحظشو در کنار تو میگذرونه میخوای شاد باشی کنارش یا غمگیندب اوندفرد بستگی نداره ب تو بستگی داره ک ایا رها هستی؟ ایا در قید حالی یا در قید ذهن ک میگه نه اون وظیفشه ک شادم کنه نه اون وظیفشه چون میزبان ی بساطی راه بندازه ماذشاد شیم یا من چون میزبانم باید ی کاری کنم خوشحال شن نه نه هرکسی ازاد رها وسایل لذت همدیگه رو در اختیار هم قرار میدن استاد موتور و فضای خونشو در اختیار اوناذقرارمیده و با شادیشون شاد میشه میدونی چوندمشکلذخودم هستم همهذحرفم میرهرسمت رهایی اینکه این قانون جهان میخوای از زندگی لذت ببری؟ میخوای از لحظاتش استفاده کنی؟ میخوای کنار عزیزان و دوستانت شاد باشی پس رها کن بکن این قیل و قال انتظار نداشته باش ادم ها ولحظات رو همونگه ک م هست بپذیر یعنی نخواه ک ب زور با عوض کردن ادما با اضافه تر کردن ی وسیله جانبی با انتظار از ادما اون لحظه رو باب میل خود یاغی و نفس سرکش درونت تعغییر بدی ازاد باش و رها بذار تو این ازادی هم بقیه لذت ببرن هم تو و انگار این تو ذهنم میگه قانون اینه رها باشی لذت میاد حس مالیکت و انتظار داشته به چیزی غیر از درونت غیر از اون امکاناتی ک خدا برای لذت توی وجودت گذاشته همه اون لذت و شادی رو از تو پس میگیریم تا بفهمی ک همه چیز تویی شادی تویی رنج تویی همه ی اون لحظه تویی اگر لذت میبری و رهایی اون تویی ک داری اجازه میدی جریان طبیعی جهان وارد لحظاتت بشه و اگر فکر میکنی دیگران عشقت دوستت مامانت بابات برادر و خواهرت وظیفه شاد کردن تو رو دارن و حساب میکنی اونان بانی این قضیه و وجود و نگاهتو معطوف میکنی ب مالکیت ب انتظار شادی تو باز پس گرفته میشه تا بدونی اون شادی تو بودی نه چیزی بیرون از تو رنج الان تو هستی نه چیزی بیرون از تو رنج تو نگاهیی ک ب اطرافت داری شاید نمیدونم با توجه ب فضای الانم درونم از این لحظات و این تصاویر این برداشت هارو داشت اما میخوام بارها ب خودم یاداوری کنم زندگی رو سخت نگیر کمی بیشتر شوخی کن بذار بقیه هرچی میگن بگه مهم اون لحظه است ک دیگه نمیاد مثل استاد ک میپره روی تخت بچه ها و شیطونی میکنه فارغ از سن و قد و وزن و هرچیز دیگش یا پدر خانواده ک اونجوری ب شیطونی میکنه این ی میمون بازی با اون باد دهنشو اون شکلی میکنه کلا همه اینارو ب خودم میگم یا مثل مریم رها باش ک بچه ها مهمونا همه جا میچرخن و ازادن و شاد من خیلی این نگاه هارو تو خانوادم و مهمانداری مادرم دیدم واقعا دوروز ک مهمان میاد اینقدر سخت میگیریم از اینکه راضی باشن یا از اینکه چجوری شادش کنم چجوری پذیرایی کنم یا وای چقدر بچه ها سر و صدا میکنن لذت کل لحظات از خودمون گرفتیم اما نه با دیدن این تقاویر فهمیدم باید رها باشی و بذاری لذت ببری و مهمونا رو ازاد بذاری اینقدر تعارف نکنی اینقدر نخوای کاری کنی لذت ببرن نونوشون ب موقع اماده باشه کمی نبین کاستی نبینن ن اینکه بی احترامی و بی توجهی کنی منظور من اینه اینقدر سخت نگیری وقتی تو کمتر سخت بگیری و اجازه بدی مهمونا ازاد باشن و توهم ازاد خیلی بیشتر خوش میگذره و لحظات قشنگتر میشه چرا چون انگار قانون میگه رها باش تا شادی و لذت وارد خونت بشه و سخت بگیر و کمالگرا تو رخت ببنده بره در ی کلام قبل هر چیزی همه آنچه ک برای شاد کردن و لذت بردن تو وجود داره در درون تو گذاشته شده از هرکسی رهگذری است در این دوروز دنیا انتخاب تو هست ک چطور زندگی کنی و کسی مسول شادی و عشق و خوشگذرونی تو نیست و تو هم مسؤل شادی و لذت کسی نیستی ازاد باش و رها تا لذت زندگیو بچشی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به خداوند مهربانم که در هر لحظه واقعا به فرکانس من پاسخ میده.
خدایا شکرت که یک روز دیگه فرصت زیبای زندگی دارم
نمیدونم قراره چی بنویسم اما میدونم که میتونم بنویسم اون چیزی که باید بگم و من فقط ازش لذت ببرم
حالم دگرگون تر از همیشه است بعد از اینکه دوباره ادامه دادم و این قسمت را دیدم از دیروز که استارت ادامه ی سریال زندگی در بهشت را دادم، دیدم و بعد آخرین فایلی که اومده روی سایت مسیر موفقیت را هم گوش دادم و خیلی چیزها بهم برخورد که موجب شد که الان بخوام بنویسم ..
سلام به پدر معنوی من .. سلام به استاد تحسین برانگیز من .. سلام به پیام آور خدا .. میدونم هر چیزی که داری میدونی از خدا داری میدونم هر کاری که میکنی را اعتبارش را به خداوند یکتا میدی .. میدونم هر چقدر که به خدا نزدیک تر شدی اون اصل را بیشتر درک کردی، درک کردی که ما هر کسی هر چیزی داره از خودش نداره .. همه چیز خودشِ خودشِ .. خودش همه ی کارها را انجام میده .. خودش مشتری میشه .. فالوور میشه .. بهترین همسر میشه .. اونی میشه که تو بهش با افکارت بهش شکل میدی و به این شکل هر بار با تایید نشانه ها و تکرارش اون شکل را شکلِ فیزیکی میدی
واوو واقعا خودم را تحسین میکنم به خاطر اینکه دارم بازم مینویسم اینجا توی خونه ی من اینجا این سایت کهکشانِ بزرگ، اینجا کنار اعضای خانواده ام .. اعضای گرم و صمیمی خانواده ام تحسین برانگیز خانواده ام .. خودم را تحسین میکنم برای این ادامه دادن خودم را تحسین میکنم که دارم با دو چشم های خوشگل عسلی و قهوه ایم مانیتور را نگاه میکنم و همینجوری زمزمه میکنم با صدای زیبایی که خداوند بهم اعطا کرده و با دستانی که دارم تایپ میکنم و چقدر این خلق کردن زیباست … چقدر زیباست .. چقدر تحسین برانگیز این ادامه دادن این ادامه دادن شجاعت میخواد ایمان بیشتر میخواد توکل بیشتر میخواد رهایی بیشتر میخواد اعتماد به خداوند بیشتر میخواد …
خوشحالممممممممم که این حرفا را که دارم میزنم کسی میزنه که خودش هم عمل کرده بهشون با سفرهاش با هزاران کیلومتر هیچهایک هاش با یک کوله فقط و بدون پول چون که منم دقیقا پول برام ملاک نبوده ..
شاید این قسمت از حرفا جاش توی همون آخرین فایل باشه امااا قانون خدا را میدونم میدونم اونی که توی مدار شنیدنش باشه با ایمانی که من نشون دارم، حتما هدایت میشه به این کامنت و اون چیزی که باید ببینه را میبینه .. و این نگاه موجب ِ آرامش بیشتر من شده چقدر خوبه که همین الان اون آخرین چیزی را که میخواستم بگم گفتم .. آره فقط وقتی خانواده رایان را دیدم و تحسین کردم برای این زندگی این تیم ورک این شادی ها اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه یکی ماهی میگیره یکی موتور سواری میکنه یکی عصا درست میکنه یکی گزارشکری میکنه یکی ویدیو میگیره واسه چنلش توی یوتیوب یکی مثل رایان چوب ها را جمع میکنه اونم با نوشیدنی یکی مثل لوک چراغ قوه میگیره یکی مثل مری گزارشکری میکنه و قوانین را مرور میکنه یکی مثل استاد صندلی میاره همکاری میکنه و صحبت میکنه و تجربه هاش را به اشتراک میذاره و یکی هم مثلِ من ایناا را میبینه با عینکی که دارم و تکرار میکنم و حالا مینویسم چون چون چون .. چون منم از این کار دارم لــذت میبرم منم احساس خوبی بهم دست میده از این کار و این احساس خوبم یعنی بودنم در مسیر درست یعنی همون مسیر آسفالته توی جنگل که منو به منبع گنج و ثروت میرسونه اینجوری بگم، منو به سعادتمندی در دنیا و آخرت میرسونه …
یادم باشه همه چی یک بازی و بازیگر اصلی همون خدایی هست که منو و شما و هر کسی و هر چیزی را خلق کرده و همون هم هست که همیشه بوده و هست و خواهد بود این کلمات را دارم با سرعت جت تایپ میکنم و خودم را را تحسین میکنم به خاطر این سرعتی که تکاملش را طی کرده که الان اینقدر شده و همین هم درس فوق العاده ای هست برای من برای ادامه دادنم در این مسیر خوشبختی و ثروت و شادی … خدایا شکرت
علاوه بر اون همه کار خانواده رایان و استاد و مریم جان، بازم و بازم لوک را میبینم که جای داداشش را درست میکنه .. مادر خانواده را میبینم که یکی یکی میره سراغ فرزندانش و بهشون عشق میورزه و باهاشون صحبت میکنه و همینطور برعکسش .. و یا پدر خانواده را میبینم که همیشه شوخ طبعه و حالا هم با باد کردن تشک ها میاد با کمپرسور لحظه های شادی و خنده داری را خلق میکنه ..
وقتی این قسمت را دیدم از خودم یک سوال پرسیدم .. چرا این کارا را میکنن ..
جز اینکه از انجام هر کدام از این کارا دنبال لذت بیشتر هستند .. ادامه دادن ..
چرا مری اومد اون ظرف ها را انداخت توی آتش ؟ و از صبح شروع به جمع کردنشون کرد؟؟؟
چون لذت میبره از اون کار ..
و چرا لذت میبره از این کار و بی نهایت کار دیگه ..
آره آره میخواستم اینو بگم .. این لذتا از باورهاش میاد و باورهاش از تکرار همون بی نهایت افکارش به صورت آگاهانه و ناآگاهانه اش میاد .. از تایید کردن هاش .. از تثبیت همون افکار ..
حالا که واقعا وقتی همه چیز باورهای توست .. از باورهای توست .. و یک خدا داری که همه چیز و همه چیز و همه کس هم میشه برات فقط به شرط اینکه ایمان بیاری بهش و حالا مسیر عشق و علاقه ات را در پیش بگیری .. و باورهاش را بسازی خب میشه .. میشه اونی که میخوای .. میشه مثل استاد به خدا و خرما همزمان با هم برسی. چون میشه چون یک نفر تونسته ..
چندروز پیش هدایت شدم به کلیپی از آقای فیروز نادری که توی ناسا هستند سال های سال .. یکی از اون بنده های بسیار تحسین برانگیز و موفقِ خداوند روی زمین .. خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند ایشون.
یک سوالی ازش کامبیز (مجری برنامه پرسید) که من پاسخش را بگم از بزرگی این جهان هستی ..
گفت که ما یک وویچر وان اسپیس داریم که خیلی سال پیش از منظومه شمسی خارج شده و داره با سرعت 60هزار کیلومتر خارج میشه و تا 85 هزارر سال دیگه دقیقا میرسه به نزدیک ترین ستاره ای که خب نزدیک ماست
که ما میتونیم از روی زمین فقط نورش را ببینیم! حالا توی همین کهکشان راه شیری 100ها میلیارد ستاره مثل خورشید هست و توی این جهان 100ها میلیارد کهکشان مثل milky way هست ..
نمیدونم چقدر خداتون بزرگه .. ولی واقعاااا خدااااا بزرگهههههه واقعااا GREAT هستتت
استاد جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداوند یکتای متعال سپاس گزارم واقعا
مریم جان به خاطر وجود ارزشمند و پر مهرت عزیزم از خدای مهربان سپاس گزارم
دوستان عزیزم هم پاره های من خانواده ی بینظیرم به خاطر تک تک ارزشمند شماها از خدااا بی نهایت سپاس گزارم عاشقتونم
و محمد عزیزم سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمند خودت که خواستی به این دنیای شگفت انگیز بیای و ممنونم که داری شاد زندگی میکنی و کمک میکنی به رشد بیشتر دنیا .. عاشقتممم
مریم جان استاد جان عاشقتونممم ..
در پناه الله یکتا رستگار در دنیا و آخرت باشیم..
در اخر:
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٩﴾
فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٠﴾
وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١﴾
سوره جمعه .. اونم توی روز جمعه .. چه هدایتی و هم زمانی و هم مکانی خدایا شکرت
سلام وقت بخیر
من امروز گزینه ی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم و جالبه این ویدئو برام باز شد.
اول اگر غلط تایپی داشتم باید عذرخواهی کنم از هرکسی که کامنت امو میخونه چون حقیقت اش کامنت گذاشتن رو تازه شروع کردم و اصلا توی تایپ خوب نیستم ولی تلاشمو میکنم.
موضوع اصلی که لبخند به لب من نشوند اینکه الان که من به سمت این نشانه هدایت شدم چندماهی هست که از عشقم بی خبرم و دارم از یه ناراحتی عمیقی بیرون میام و این ویدئو دقیقا همون چیزی بود که لازم داشتم دیدن یه خانواده ی شاد و هماهنگ درحالی که اومدن پیش دوستاشون که مریم جون و استاد باشند و از بودن درکنار هم دارن لذت می برند پس اگه اونا تونستن در نرمال لایف خودشون اینقدر هماهنگ و راحت باشند و هیچ چالش خاصی رو تجربه نکنند پس منم میتونم. دیدن یه عالمه آدم هم فرکانس در سنین مختلف دقیقا چیزی بود که من دیشب توی دفترم نوشتم. نوشتم که خدایا ازت میخوام یه عالمه دوست هم فرکانس داشته باشم چون از وقتی مهاجرت کردم دوستای زیادی ندارم و با چندنفری که صمیمی تر شدم چون هم فرکانس نبودیم از هم جدا شدیم. و من دیشب متوجه شدم یکی از نیاز های من در این زندگی داشتن دوستان هم فرکانس که برای بودن درکنار اشون نیازی نباشه خیلی تلاش کنم. یکی دیگه از دلایلی که دیدن این ننشانه برای من ارزشمند بود این هست که منی که عاشق داشتن خانواده و تشکیل خانواده هستم اما نه به هرقیمتی چقدر تونستم از ارتباط ساده و صمیمی و سالم و قشنک اون خانم با پسراش درس بگیرم حتی با همسرش. توی این دورهمی همه کارای خودشون رو میکردن و هر کس از بودن در اون لحظه لذت می برد . من خودم به شخصه از دل یک خانواده ی خیلی بزرگ میام من 17 تا عمو و عمه دارم! بله 17 تا! در هر زمینه ای که فکرش رو بکنین ساغروانیان وجود داره!!!! پزشک پرستار مهندس حتی بیکار :) ولی ما اونقدرا با هم هم مدار نیستیم که بتونیم خیلی صمیمی باشیم. یکی از دلایلی که من خیلی علاقه مند نبودم از کودکی در میلیون تا مهمونی که دعوت میشدیم یا خودمون تو خانواده ی پدری و مادری داشتیم حضور پیدا کنم این بود که همیشه باید یا یکی سیبل میشد یا موضوعی که هیییییییییییییچ نظری راجع بهش نداشتی برات جذاب میشد به طرزی که با علاقه یا باید شنونده می بودی یا باید نظر میدادی. در نتیجه وقتی دیدم که چقدر زیبا این آدما کنار هم جمع شدن و هر کسی فقط خودش مسئول سرگرم کردن خودش هست بدون اینکه مادر از پدر بخواد که آهای پسرا اونجان و تو مردی برو سراغ اشون!!!!!!! یا مثال های این چنینی همه دارن لذت میبرن و جایی که خودش اتفاق میوفته همه دور هم جمع میشن یا مریم جون و استاد به عنوان میزبان وظیفه ی درست کردن آتیش یا غذا دادن! یا رسیدگی به بچه ها رو ندارن مثلا مریم جون داره فیلم میگیره مهمونا خودشون برای خودشون جای خواب اشون رو محیا میکنند و هیچ کس از کسی انتظار نداره که واااااای مهمونن بدوووو براشون جاشون رو آماده کن!
حالا چه ربطی داشت به رابطه ی من با عشقم این نشانه؟ من هنوز حالم کاملا خوب نشده و از آموزه هایی که دارم به خودم یادآوری میکنم که تغییر باورها یک شبه اتفاق نمیوفته و باید صبور باشم. دیشب داشتم به خودم میگفتم در زمان مناسب یا با همین فرد رابطه ات قشنگ میشه یا خداوند فرد جدید دیگه ای که با استاندارد های تو هم فرکانس باشه به راحتی میاره سرراه ات و از خدا میخواستم یه رابطه ی قشنگ نشون ام بده که خدا امروز صبح یه خانواده ی قشنگ و دوستای قشنگ و بچه های قشنگ نشون ام داد یعنی سلاله نه تنها میتونی رابطه ی قشنگ داشته باشی بلکه میتونی همه ی چیزایی که در رابطه میخوای مثل دوست بی توقع و هم فرکانس بچه همسر همه رو داشته باشی فقط کافیه ایمان داشته باشی. نمیخوام بگم خیلی ایمان دارم هنوز در دل من شک . تردید گاهی هست هنوز بغض و دلتگی گاهی خفه ام میکنه ولی قدرت به مسیر برگشتنم بیشتر از قبل شده دروغ اگه بگم خیلی راحت شده ولی منی که سالیان بود به سایت دسترسی داشتم و نمیومدم تجربه امو بیان کنم یا تجربه ی دیگران رو بخونم و همیشه ته ذهنم اینکار رو بیهوده فرض میکردم الان دوباره اینجام و دارم کامنت میذارم. پس تغییر اتفاق میوفته. ولی یک شبه نیست. پس وقتی زمان مناسب اش برسه تو وارد مسیر میشی حالا یا با مشت و لگد روزگار یا با توجه فرکانس هات با مهر از روزگار. من یه مشاوری دارم که همیشه بهم میگفتن سلاله جان تو خواهی آموخت یا به مهر از کردگار یا به زور از روزگار.
مشاور داشتم سایت و استاد رو داشتم ولی نمیدیدم. الان میبینم و دارم نهایت تلاش امو میکنم بیشتر و بیشتر ببینم. هنوز تو دلم صدای این میاد که پاشوووووو پااااشو با سیات و خوندن به نتیجه نمیرسی دخترجان! مث همه ی این سال ها که هزاران دوره و کتاب خریدی و به نتیجه نرسیدی ولی من جواب این صدا رو اینجوری میدم که آره به نتیجه نرسیدم چون فقط خوندم. چون عمل ام با دانسته هام یکی نبود. خیلی مهمه فرق بین دانسته و فرکانس رو بدونیم. چون صرفا مطلبی رو میدونیم و یا دوره ای رو خریداری کردیم دلیل نمیشه نتیجه بگیریم. من دوره ها رو سالیان دارم من وویس ها رو خیلی وقت می شنوم حتی تو ماشیم راننده ام فایل ها رو داره و تو مسیر های طولانی میگم پلی لیست عباسمنش رو بذار یعنی دور از وویس ها نبودم. اما عمیقا گوش کردن با نشیدن زمین تا آسمون فرق داره. فرق اش اینکه منی که به بن بست رسیده بودم الان حالم خوبه واقعا حالم خوبه. دچار کنش های احساسی میشم ولی خیلی بهتر از قبل ام. من قبلا ام مرا به نشانه ام راهنمایی کن رو گاهی میزدم و یا فایل اش رو کامل نمیدیدم. یا میگفتم خب این که به درد ما نخورد!
الان با خودم میگم اکی تو سی سال ات شده و هزاران کتاب و دوره رو امتحان کردی استاد از تو میخواد چندماه فقط وحی منزل بدونی حرف ها رو و عمل کنی چی زات کم میشه؟ چندسال قرار از دست بدی؟ اکی اصلا از دست بده! مگه توی این سال ها کم فرصت لز دست دادی. حداقل فهمیدی با عباسمنش به نتیجه نمیرسی و میدونی دیگه باید رهاش کنی.
میخوام بگم اهمیت اینکه فقطططططططططط تمرکز امون رو بذاریم روی همین صحبت ها روی همین فرکانس ها خیلی زیاده من خیلی غافل بودم از این موضوع. حتی همین دفعه که گفتم اینبار فقط میچسبم به سایت و فایل های عباسمنش خیلی ریز و سوسکی گفتم حالا درمورد تله پاتی ام یکیم تحقیق کنم اونکه کلا یه موضوع دیگه است و منافاتی نداره با فایل ها و سایت! و خب باز امروز صبح به این نتیجه رسیدم که بچه جان بشین یک بار فقط با عباسمنش برو جلو. اینقدر نخواه همه چیو بدونی تو ذره بین بذار رو یه موضوع توش عالی شو نتیجه ها رو ببین بعد برو بعدی.
حتی چندین بار اومدم پست بذارم که آره این دیدگاه قشنگه خوبه حتی رفتم براش کامنت نوشتم که بذارم اینستاگرام و فرد رابطه ی احساسی ام ببینه! بعد با خودش بگه عه سلاله داره تغییر میکنه و امیدوار باشم یه پیامی تماسی ازش دریافت کنم باز به لطف خدا مچ خودمو گرفتم و گفتم سلاله جان تو از درون تغییر کن جهان خودش درست میکنه رابطه رو اگه مال تو باشه. جهان خودش نگه میداره کسیو که مال تو باشه حتی اگه رابطه به تار مو برسه. ایمان بیار و قوی باش لعنتی!
و این چنین کلا از اینستاگرام میام بیرون!
قبلا با دیدن یه خانواده ی شاد یا یه رابطه ی قشنگ حالم گرفته میشد. اما امروز صبح که رفتم صبحانه بخورم توی هتل 3 تا زوج گوگولی و نااااااااز اومدن همزمان با من و قروبن اشون برم درست نشستن جلوی من یعنی یه سالن بزرگ خالی اونا هررر سه تاشون اومدن ردیف نشستن جلو من و من ته دلم میگفتم به به باریکلا چه زیبا مال من خوشگل تر میشه. منو عشقم ام همینقدر قشنگ میریم لابی هتل صبحونه درحالی که قبلا خودمو میخوردم با دیدن عکس فردی که باهش رابطه داشتم که بدون من با دوست اش رفته سفر وقتی باهم قهریم. امروز صبح به خودم گفتم خب احتمالا اگه مال هم باشیم قرار بریم سفرخارجی. اینا تغیراتی هستن که توی منی که یک هفته است نشستم مث بچه ی آدم پای فابل ها اتفاق افتاده و تصمیم گرفتم ردپامو اینجا بذارم.
از خدا میخوام برای تک تک کسایی که دنبال عشق هستن دنبال داشتن یه رابطه عالی هستن روشنگری و هدایتی داشته باشه که دل اشون چراغ راه اشون باشه حالا یا به واسطه ی استاد یا به هرررر وسیله ای که خود خداشون براشون میسر میدونه.
به نام خداوند روزی ده رهنما
از وقتی که این بیت از شعر عطار و شنیدم و دقیقا استاد هم اشاره ای به این بیت داشت خیلی چیزا تغییر کرد
ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش
از خـویش مشو برون و آواره مباش
در باطن خویش کن سفر چون مردان اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش
گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت صـد بادیه را به یک زمان باید رفت
گر می خواهی که راهت انجــــام دهد منزل همــه در درون جـان باید رفت
گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت
تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس خـود راه بگویدت که چـون باید رفت
تو پا به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
خداوند خواستار تغییر ماست
خداوند بیشتر از ما میخواد که ما رشد کنیم ما حالمون خوب باشه
ما خوشبخت بشیم و اتفاقات قشنگی و تجربه کنیم
خداوند خواهان بیشتر از ماست
برای همینه که میگه تو خود پای در راه بنمو و هیچ مپرس
یعنی تو وارد راهی که بهت گفتم بشو
یعنی تو وارد مسیری که ازش می‌ترسی بشو
یعنی فقط تو واردش بشو
به بقیش کار نداشته باش
به اینکه چطور و از چه راه و طرقی میخواد هدایتت کنه کاری نداشته باش تو فقط چیزی که بهت گفته میشه رو انجام بده
ایمان داشته باش به من
ایمان واقعیتو نشون بده
که من بهت گفتم توی قرآنم
مؤمنان کسانی هستند که به غیب ایمان دارند
مومن واقعی اگر هستی خودتو به من نشون بده
من سرسبزترین راه ها
آسان ترین مسیر ها
و لذتبخش ترین کارها رو به سمت تو سوق می‌دهم
اما به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
تمام کلام الله این است و بس…
سلام سلام سلام به هم فرکلنسی قدرتمندم دختر توحیدی که اینقدر خوشگل میتونی جلو نجوای شیطان بایستی و بگی
من باید توی عمل خودمو نشون بدم
عمل تا حرف مایل ها فاصله است…
سلاله قدرتمندم چقد لذت بردم از اینکه کامنتتو خوندم اینقد شیرین و واضح و رسا و بدون هیچ شیله پیله ای اومدی حزف زدی برامون
میخوام بگم تو خیای خوب داری قدم های اولتو برمیداری
فقط کافیه همینجوری استمرار به خرج بدی
مبادا ازش غافل بشی
احساس درون تو کاملا فریادرس اینست که تو وارد مدار درست توحیدی شدی و خداوند بر اساس تکامل داره کار خودشو میکنه
خداوند و جهان جهان تمام کائنات دست به دست هم دارن میدن که تورو به خواستت برسونن
اما به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
به شرط اینکه دقیقا همونجوری که وایمیستی جلوشو بهش میگی گمشو بابا من تازه خودمو پیدا کردم
تازه دارم میفهمم کی هستم
تازه دارم میفهمم خدای درونم داره بهم چی میگه
تازه دارم معنی عشق واقعی و بدون وابستگی و میفهمم
تازه دارم میفهمم خودم مسئول زندگی خودمم نه یه فرد دیگه
تازه دارم میفهمم که باید ایمان به خدا داشته باشم نه یک عامل بیرونی
تازه دارم میفهمم که همه چیز خودشه
تازه دارم خوشحالی و میفهمم
لبخند و خنده ی از ته دل و میفهمم
تازه دارم تجربه ی یه زندگی بدون وابستگی و میکنم
تو کجاااااااا اینجا گجااااااااا
جایی برای ورود به درون من نداری
اینجا بهشته
جای تو نیست….
اره سلاله اره قوروبنت بشم
اره دختر مهربون و خوش قلب
همین فرمون و ادامه بده
و اما من میخوام بهت بگم یه خوش خبری دیگ اینکه
الخیر فی ما وقع
(هر اتفاقی یه خیرتی توش هست)
میخوام از خودم بگم من یه ورزشکارم 23سالمه توی ورزش رزمی فعالیت دارم
کیک بوکس ورزشی که آزاده و بهش میگن پادشاه رینگ
جمعه 28بهمن من مسابقات کشوری داشتم و از دو روز قبلش تمرین و تعطیل کرده بودم و استادم ببهم گفت مائده دیگه تمرین نکن تا روز مسابقات وزنه هم نزن و بزار بدنت روی حالت استزارحت قرار بگیره منم گفتم چشم
دقیقا سه شنبه شب وقتی که رفتم باشکاه فقط برای تماشا باور کن تصمیمی برای تمرین نداشتم فقط نشسته بودم و نگاه میکردم
تا اینکه دیدم یکی از دخترا یه حرکت و داره اشتباه میزنه و من گفتم بزار بهت یاد بدم
یاد دادن من همانا و پیج خوردم مچ پامم همانا و اون لحظه یه باشگاه بود و صدای فریاد من که کل مجموعه رو در برگرفته بود
درسته به همین راحتی
پای من ضربه خورد و من نتونستم به مسابقات کشوری برم
و دو روز بعدش دقیقا وقتی که همه عازم مسابقات بودن
مائده با پای گچ گرفته افتاده بود توی خونه هیچکس باورش نمیشد که این اتفاق برای من افتاده
استادم وقتی متوجه داستان شد
بدجور بهم ریخت و گفت مگه بهت نگفته بودم تمرین نکن بشین تو خونه استاراحت کن
و اما اینجا مائده چه حالی بود:
تنها کلمه ای که همراه با گریه بر زبانم جاری بود این بود
الخیر فی ما وقع
هر اتفاقی که افتاده به خیر منه
هر چیزی رخ بده یه خیریتی توش هست
من فارغ از هر گله و شکایتی برای بچه های تیممون کلی دعا کردم و از خدا خواستم مقام بیارن و با لبی خندون در آغوش خونه پناه آوردم
داستان من از این قرار بود و الان دقیقا 14 روزه که پام گچ گرفته شده و توی خونه هستم و به دور از هر گونه باشگاه و تمرینی
کسی که وجودش به ورزش بسته است و اگه ورزش نکنم میمیرم
و اما از اونجایی که میدونم خداوند کارشو چطور انجام میده
گفتم خیرتی هست و من هیچ حرفی در مقابل تو نمیزنم اما یه فایلی از استاد هست که توی مدارش بودم و شنیدم
به اسم “دلیل سرقت دنده آرژانتینی ام”
اینو دقیقا سه روز بعد از گچ گرفتن پام گوش دادم و گفتم الله و اکبر چقد جالب چیزایی داشتم می‌شنیدم که دقیقا توی همون لحظه بودم
یه همزمانی عجیبی داشت اتفاق میوفتاد و من فقط گفتم خدایا شکرت….
یه جاهایی از زندگی یه اتفاقایی برامون میوفته که از یه جایی نشات میگیره
سرچشمه اون اتفاقات فرکانس های خودمونه
فرکانس ها و ارتعاش هایی که قبلا فرستاده بودیم
به عنوان مثال : مائده که پاش اینجوری شد دقیقا دو روز قبل از مسابقه
حتما فرکانس های یا مدت قبلش این بوده که خدایا مسیر منو روشن تر کن و هدایتم کن به رسالتم به اینکه باید چی کار کنم
یا اینکه سلاله ای که یه مدته از عشقش خبری نیست
شاید فرکانس های چند وقته قبلش این بوده که خدایا رابطه ای سرشار از عشق واقعی و توحیدی و خواستارم
یا مثلا میتونه این باشه که توجه و برخورد بیشتری از عشقم میخوام
یا حتی رابطه ای با این مشخصات و ویژگی هارو میخوام
نمیدونم هر چیه دیگه….
نتیجه این هست که اگر اتفاقی به طور اتفاقی برای ما رخ میده
صرفا دور شدن از مسیرمون نیست
یا ناامید شدن از زندگی
یا حتی قطع امید به ادامه مسیر
نه نه نه
هر اتفاقی که اتفاق میوفته حکمتی توش هست
و ما باید ببینم فرکانس های چند روز قبلیمون چی بوده که چنین اتفاقی رخ داده
خداوند میگه من در جهت رشد تو هستم
من بیشتر از تو میخوام که تو حرکت کنی و خوشبخت بشی و ثروتمند بشی
و هر رویدادی که توی زندگیت رخ میده به سمت صعود تو داره میره جلو
یعنی تورو داره به هدفت و خواستت نزدیکتر میکنه
کافیه ما چشم و گوشمونو باز کنیم
و ایمانممونو بهش نشون بدیم
زمانی که پیکان دنده آرژانتینی استاد و دقیقا شب قبل از سفرش میدزدن
استاد میاد میگه الخیر فی ما وقع
یه خیریتی توش هست و دوباره برمیگرده به خونه و تخت میگیره می‌خوابه….
و اگر اون آژانس دزدیده نمیشد
استاد عباسمنش هرگز الان این چنین شکوه و عظمتی نداشتن
این یک قانون است
یک قانون است…
اتفاقات بد قرار نیست همیشه به ضرر ما باشه بی شک برمیگرده به نوع نگرش ما به اون رویداد و اتفاق
پس بنابراین همه چی خودمون هستیم
همه چی….
میخوام بهت بگم سلاله جان دلم
هرگز غمگین مشو و ناراحت مباش
چرا که تو در مسیر خواسته هات هستی و قانون تکامل رو هرگز از یاد مبر
بزار الان گه هدایت شدی به این مسیر الهی و این سایت الهی
آروم آروم بری جلو
عجله ای برای هیچ چیز نداشته باش
باور کن به خداوندیه خدا
زمانبندی خدا از منو تو درست تره
ما در زمانبندی درستی هستیم
ما در زمان مناسب
در مکان مناسب
و در شرایط مناسب هستیم
فقط کافیه ادامه بدیم و بتونیم غلبه کنیم بر نجواهای ذهنی
و کنرتل افکار خودمونو دست بگیریم
قانون خیای ساده است
این ماییم که پیچیده اش میکنیم
……
عاشقتمممممممم
بی نهایت دوست دارم
زیبارو و خندان رو
در پناه الله یکتا و فرمانروای جهانیان باشی عزیزدل
سلام دختر قوی و مهربون
مائده جون نمیدونی چقدرررررررر این کامنت برای من تاثیرگذار بود
من دیروز با مدیرم یه جلسه ای داشتم و توی تمرین ستاره قطبی ام نوشته بودم که خدایا این جلسه خوب پیش بره و لطفا گیر نده! میخوام که اصلا با تمام جلسه های قبلی امون فرق داشته باشه! مدیرم اوایل خیلی به من گیر میداد و من همیشه با خودم میگفتم خدایا چی تو من ایراد داره که این اینجوری میکنه! چرا همش میخواد یه گیری بده چرا راضی نمیشه؟
درصورتی که همه چی رو به رشد توی روند جلساتی که باهم داریم ولی باز این راضی نیست باز این گیر میده.
دیگه توی تمرین ام نوشتم خدایا لطفا جلسه خوبی باشه و دل اش نرم باشه و اصلا سکوت کنه! نه تعریف میخوام نه تخریب!
اصلا نمیدونی دیروز چه روز خوبی بود
نه اینکه اصلا اذیت نکنه ها شیطنت خودشو کرد ولی من به شوخی و خنده ردکردم و جالب اینجاست که گفت سلاله این مدت فک میکنم این هشتمین یا نهمین جلسه است که میام منطقه ی تو و انگار این دفعه تو خیلی راحت و عالی هستی میشه بدونم چی شده؟ من احساس میکنم قبلا اصلا استرس داشتی!!!!!!
گفتم پس حالا که پرسیدید صادقانه میگم بهتون قبلا که میومدید من همش احساس میکردم میخواید مچ منو بگیرید! همش با خودم میگفتم بابا من که همه ی کارام رو دارم درست انجام میدم چرا اینقدر این آدم دنبال مچ گیری منه! ایدفعه که اومدید با خودم گفتم چیزی نیست که قرار باشه مچ ات گرفته بشه ریلکس باش و اینم شد نتیجه ی جلسه امون! خندید گفت واقعا؟ تو شاید خودت ندونی ولی جز یه گپ کوچولیی که تو کار هست ( که راجع بهش جلسه ام گذاشتیم باهم) اگه اونم برطرف بشه کار کردن با تو میشه نقطه ی عطفی برای من میشه جز یکی از موفقیت هام!
دیشب عالی گذشت از عصر تا شب اش با شوخی و خنده و نکات خوبی که مربوط به جلسه بود تموم شد و کلی ام از من تشکر کرد مدیرم!
صبح از خواب بیدار شدم گفتم باید این نتیجه رو تو سایت بنویسم + دفتر خودم.
ته دلم همش میگفتم خدایی که دل مدیرم و نرم کرده دل عشقم ام میتونه نرم کنه پس چرا نمیکنه! پس چرا خبری از اون نیست؟ حالا که خبری ازش نیست چرا مهر اش از دل ام نمیره بیرون؟
گفتم صبر کن تکامل طی میشه صبور باش و باز ته دلم نجواهای پس چرا پس چرا
گفتم با خودم بجای پس چرا بگو خدایا بابت این یکی شکرت! پس چرا یعنی چی جلوی خدا! مگه نمیگی صبر میکنی!
ذکر هر روز من این روزا “خدایا هدایتم کن” از ته دلم میگم اینو چون برای دختر مستقل و با اعتماد به نفسی که بودم تجربه ی این روزا یه جورایی کسر شان پیش خودم!
دیگه سایت و باز کردم و دیدم یکی به یه کامنتی جواب داده و دیدم مائده ی مهربان و قدرتمند و ورزشکار با روح بزرگ اش شده زبان خداوند برای من و داره بهم میگه ادامه بده! بهم میگه توکل یعنی ایمان به غیب ! بهم میگه الخیر فی ما وقع! بهم میگه تو پای در راه بنه …
مائده جان عزیز دلم من ایمان دارم خداوندی هدایت ات کرده برای نوشتن این کامنت که خودشو بهت نشون داده.
لذت میبرم از قدرت ات لذت می برم از ایمان ات تحسین میکنم روح بزرگ ات رو و یقین دارم روزی موفقیت هاتو جشن میگیرم و میگم این دوست هم فرکانسی منه که قهرمان شده.
مائده جانم از اینکه صدای خدا شدی برای من توحید و تو دلم یادآوری کردی با کامنت زیبات یادم انداختی “پس چرا گفتن” کار کسی که ایمان داره نیست ازت سپاس گزارم.
به قدری با خوندن کامنت ات حالم خوب شد گریه ام گرفت از شادی که نمیتونم وصف کنم. من همش به خدا میگم ” هدایتم کن” بذار صداتو بشنوم
من و نادون ترین مخلوق ات بدون و واضح بهم نشونه بده!
و همش منتظرم بهم بگه چکار کنم.
کامنت تو یک هدایت قشنگ و واضح و روشن بود برای من.
ممنونم که این هدیه ی خوب و بهم دادی
سلام عزیزدلم روزت سرشار از نور الهی امروز که اومدم مثل همیشه زندگی در بهشت ببینم
با جواب تو مواجه شدم عجیب احساس شعف و شوق درونی بهم دست داد
یاد یه حرف از استاد افتادم که میگه: جهان مثل آیینه عمل میکنه
کافیه تو یه کوچولو روی خودت کار کنی بعد میبینی که از همون روز یه سری اتفاقات در حال رخ دادنه
و این میشه نتایج کار کردن روی خودت و این نتایج و هرگز نباید دست کم گرفت…
با یادآوری این نتایج به خودمون هر لحظه به یاد میاریم که نتیجه این اتفاق از کار کردن روی خودم و فرکانس هام رخ داد
و دقیقا زندگی استاد بیانگر این کلام است هر لحظه و هر دقیقه در حال یادآوری موفقیت های کوچک و بزرگش هست و همین عامله که استاد عباسمنش و اینقد با عزت نفس کرده
چون یکی از ویژگی های انسان های با عزت نفس که توی جلسه 4 عزت نفس توضیح داده شده
مرور موفقیت هاست
و تو نمیدونی این کامنتی که امروز نوشتی و موفقیتتو مرور کردی
چه فرکانسی به جهان ارتعاش دادی
یه جمله هست از دوره روانشناسی ثروت 2 که استاد میگه و من عاشقشمممممم:
میگه هر روز به خودت بگو
( ببین چه فرکانس هایی دادم قراره چه اتفاقایی بیوفته)
و الانم میخوام بهت بگم
ببین چه فرکانساییی دادی قراره چه اتفاقایی بیوفته
برو حالشو ببر جون دلمممممم
به امید روزی که بتونم ببینمت و یه بغل محکم ازت بگیرم
سپاسگزارم ازت که به ندای قلبت گوش دادی و کامنت منو خوندی و با عشق پاسخ دادی
سپاسگزارم ازت سلاله عزیزمممم(قلب قرمز)
در پناه الله یکتا
جمله کلیدی و بسیار مهم استاد عزیز ک دارم آروم آروم باورش میکنم
“””اگ دوستام “” توی این سایت تونستن
از همین خدا
از همین استاد
از همین فایل ها
از همین سن من
از همین جنسیت من
از همین شرایط الان زندگی من نتیجه بگیرن و زندگیشون رو کُن فَیَکون کنن ،منم میتونم
تفاوتی ندارم من با اونا”””
از خدا میخوام هدایتم کنه با لذت ببینم و بنویسم
از خدا میخوام آسونم کنه برای آسونیا
24/08/1403
زیبایی های صبح 38 تُمین روزم در کنار استادهام
میخوام اول اینکه بدونم چطور می تونم فرکانس بفرستم ک بتونم بازم همراهتون توی پارادایس زندگی کنم
دوم اینکه ب چی توجه کنم ک بتونم ، موندنم اینجا پیشتون ادامه دار باشه چون اگ ب زیبایی ها توجه کنم جهان منو لاجرم پیشتون نگه میداره و ……..
درس امروز من :
我爱你 – ” -تحسین زیبایی ها ”چطوری ارتباطمو تحسین کنم ک لذت بخش بشه ؟؟
我爱你 – ” -جهان زیبایی هایی بهمون داده ک ما میتونیم ازشون استفاده کنیم و میتونیم فراموششون کنیم “””
我爱你 – ” -ما میتونیم از بودن با آدمایی که فرهنگشون با ما متفاوته هم لذت ببریم “”
我爱你 – ” -بیرون کشیدن زیبایی ها از دل زندگی هامون ”
سلام به استاد های قشنگ و مهربون و همیشه خنده روی من
قلب زیاد دارین پیشم
دوستان همسفر عزیز تر از جـــــونم چقدر عاشق شماها هستم با نظرات بسیار بسیار زیباتون ؟
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان
استادعباسمنش جان
ترجمه اون نوشته چینی اول نکات مهم ، به معنی “عاشقتونم” هست . من ب چینی خیلی علاقه دارم بیشتر حروفشون شکل در و پنجره و خونه و باغ و ویلاس (خخخخخخ
我愛你
Wǒ ài nǐ
عاشقتونم
زندگی امروزم با شما توی دل بهشتمون میتونه دلیل این باشه ک بگم چ چیزهای زیادی از زندگی کردن با شما یاد گرفتم چ زیبایی هایی رو دیدم
استاد شایسته جان
خیلی این صبحم لذت بخش بود
گشتم در زندگیم ببینم چی دارم که بخاطرش شکر گزار باشم و ازش لذت ببرم .
خیلی چیزا الان دارم
شما گفتین “””ما هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستیم ک این بهشت زیبا در اختیارمون گذاشته””””
1 – هوپ و پسرش رفتن موتور سواری
2 – ریوای لذت خودشو میبره
3 – یعقوب داره عصا موسی برا خودش میسازه
4 – راین چوب آتیش جمع میکنه
یکی از موضوعاتی که به من کمک کرده بهتر قانون فرکانس رو درک کنم
تجربیاتی هست که با آدمای متفاوت از فرهنگ های متفاوت دارم
مثلا توی ارتباط ما با خانواده راین
یکی از موضوعاتی که دو تا فرهنگ رو هم فرکانس کرده
نگاههای مشترک درباره موضوعات متفاوت داریم
مثلا هیچکدوم از ما مسئول سرگرم کردن دیگران نیستیم
مثلا میتونه بچه من باشه
میتونه مهمون من باشه
میتونه دوستم یا همسرم باشه
بخاطر اینه که
ما از داشتن اون تجربه با هم دیگه داریم لذت میبریم
این نگاه باعث میشه آدم با خودش به صلح برسه
ووقتی داره یه وقتی رو با ی نفر دیگه میگذرونه
نگاه سرزنشگر نداره
مثال زندگی خودم
مثلا من در هفته دو بار دارم میرم استخر
شرایط طوری شد که من بابام رو هم دارم میبرم استخر
گاهی نجوای شیطان میاد که این بابا پیر شده تو داری بردن و اووردنشو هندل میکنی و ی سری چیزای دیگه – بابام 83 سالشه
اما هر بار که این نجوای شیطان رو داشتم از خودم پرسیدم که حسام جان آیا خودت اگه تنها بودی استخر نمیرفتی
بعد به خودم جواب میدم صددرصد میرفتم چون توی دوره احساس لیاقت فهمیدم که باید برای وجود نازنین خودم ارزش قائل بشم
و حتی اگه هیچوقت پسرم و بابام همراهم نیان
من دوس دارم اون لذت رو ببرم
حالا اونا بیان بهتر ، ولی اگه نیان من باز برای سپاسگذاری خودم میرم
ادامه صحبتهای استاد شایسته عزیز
مرور نکات مثبت زندگیمون و اینکه اون مرور کردن میتونه چه نتایج عالی رو ببار میاره
بچه ها کار تیمی رو خوب یاد گرفتن
تختی که لوک داره برای داداشش مرتب میکنه با عشق و ظرافت
داداشا سر کار کردن چونه نمیزنن و بحث نمیکنن
خیلی با خودشون در صلح هستن
موضوع دوم
اون کار کردنه رو لذت بخش میکنن و توی انجام کار شوخی میکنن و فان هستن که لذت ببرن
و یه جاهایی تحت هر شرایطی باید که اون چهارچوبشون رعایت بشه
ولی موارد غیر از اون چهارچوب رو سخت گیری نمیکنن وسعی میکنن لذت ببرن و منعطف بودن
مثلا امشب 20 دقیقه میتونین توی رختخواب با موبایلتون لذت ببرین
مثلا پدر خونواده به مادربزرگش قول داده بود سوار موتور نشه
اما در مورد موتور سواری بچه هاش هیچ مقاومتی نداشت
که بعدا هم دید اون باور قول دادن به مادر بزرگش اشتباه بوده
و برای اولین بار سوار موتور شد و پا گذاشت روی قول و ترس بیهوده ای که داشت
و نکته پایانی درسم اینکه من میتونم با مشاهده لذت برن دیگران لذت ببرم ئو کیف کنم
اما استاد شایسته جان
دوستان عزیزم
چقدر حالم خوبتر شد از دیدن اینهمه زیبایی
اینهمه فرکانس های خوب
اینهمه نکته برای اینکه بتونم با خودم به صلح برسم
بعد
شما گفتین
“””ما هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستیم ک این بهشت زیبا در اختیارمون گذاشته””””
هوپ و پسرش رفتن موتور سواری
ریوای لذت خودشو میبره
یعقوب داره عصا موسی برا خودش میسازه
راین چوب آتیش جمع میکنه
فک کردم من چ نعمتهایی توی زندگیم دارم ک میتونم ازش لذت ببرم
اومدم توی خونم فک کردم
برای سپاسگزاری فرش زیبای توی حال و پذیرایی
تلویزیون ال ای دی ک 5 سال بود آرزوشو داشتم
یعنی دوستان عزیز تر از جونم
خوب ک فک کردم دیدم بابا جون ی سری وسایلم هست که باور کنید من آرزوم بود داشسته باشمشون
من نزدیک 7 سال بود که همه دوستامون تلویزیون ال ای دی داشتن
ما فقط نداشتیم
و پارسال خریدیم
بابا حسام جان بنویس تا یادت باشه
بهش توجه کن تا فرکانسشو بفرستی
دقیق بنویس که حک بشه توی ذهنت
بخود خدا خود خدا قسم
توی همین دو سال گذشته ک توی سایت و با شما دوستان هستم
به این آرزوهام رسیدم
1. حدود 7 سال بود ک آرزوم بود که تلویزیون ال ای دی داشته باشم و الان دارمش
2. حدود 10 سال بود ک آرزوم بود که ماشین خودمو داشته باشم و الان دارمش و آرزوم بود باهاش برم شمال چون خانمم شمالیه و سالی دو بار حتما میریم ولی دیگه از اتوبوس وقطار میخواستم بیشتر لذت ببرم و خدا ماشین رو اوکی کرد
3. حدود 8 سال بود ک آرزوم بود که به سوپری محل به برادر زنم به مادرم به همکارم بدهکار نباشم و الان نیستم
4. آرزوم بود خونه بخرم بعد از 12 یا 11 سال مستاجری خدا خونه خوشکلمون رو هم بهمون داد
5. آرزوم بود برم عروسی پارتی (قبلا گفتم خونواده من بر خلاف من بشدت اولترا مذهبین) و خدا همین امسال به راحتی آب خوردن شرایطشو برا من اوکی کرد ک از دل ی تضاد هدایت شدم به عروسی پارتی که مختلت بود و کلی حال کردیم و جاتون خالی شام خوردیمو بقیه حال کردنا
این آرزوم از جوونیم باهام بود چون من 17 سالگی دیگه از خونه زدم بیرون و مسیرمو کلا از خونوادم جدا کردم
حالا از 17 تا 47 سالگی امسالم که هدایت شدم به عروسی پارتی که عاشقشم ، میشه تقریبا 30 سال
6. سالهای سال آرزوم بود که دست و معده و گردن و کتفم و کبدم خوب خوب خوب بشه ن تنها اونا خوب خوب شدن و عالی برام کار میکنن بلکه خدای عزیزم امسال از طرف اداره هدایتم کرد به دندونپزشکی که عاشقشم و دندونامو سالم سالم کرد
7. پریروزا بخودم میگفتم حسام تو سالهای سال آرزوت بود ته دیگ نونی چرب و چیلی بخوری الان چن ماهه میتونی بخوری و یادت رفت بابتش توی دفترت بنویسیش و نوشتمش
8. سالهای سال شاید فک کنم که نزدیک 20 سال توی کارمندیم آرزوم بود به آزادی زمانی برسم پارسال توی دوره توحیدی احساس لیاقت به آزادی زمانیم رسیدم ولان کارم به شکلی رقم میخورره که آزاد آزادم هر وقت بخوام میرم هر وقت بخوام نمیرم و شکر خدا نیاز به کارت زدن و ساعت زدن ندارم
9. آرزوم بود که کارهای ستاد جوری بشه ک وقت برا سایت بیشتر داشته باشم و الان دارمش
10. آرزوم بود به راحتی ارتباط برقرار کنم با دیگران و الان دارم بوسیله درس سوال کردن استاد ، دارم انجامش میدم و یادش میگیرم .
11. آرزوم بود برای ترک سیگار اقدام کنم و اقدام کردم
12. آرزوم بود از مناطق شهرداری انتقالم بدن به ستاد و الان نزدیک 10 ساله ک ستاد هستم
13. آرزوم بود مدرک لیساانسمو بگیرم توی سن 40 سالگی لیسانسمو گرفتم
14. آرزوم بود از مواد مخدر عبور کنم الان حدود 18 ساله ک بارها دعوت شدم به خونه هایی که توی قبل از عروسی مواد داشتن و ی جاهایی که تفریحی بوده و مواد مخدر داشتن اما من گفتم نه من همینجوری بدون مواد دارم لذت میبرم و نیاز بهش ندارم
این در حالیه که نزدیک 12 سال از مصرف مواد مخدر رنج میبردم و این عالیه و آزادیه و یادم رفته بود
15. نزدیک دو سال بود آرزوم بود دوره ها رو داشته باشم الان ثروت 1 و احساس لیاقت و 12 قدم رو تا قدم 5 رو دارمشون
16. الان اگه فک کنم شاید نزدیک 20 مورد چیزایی که آرزوم بود رو دارم ولی باید یادم بمونه باید حواسمو جمع کنم و تکرارشون کنم
17 – دستگاه کامپیوتر پسرم که 3 سال بود آرزوشو داشتم پسرم بتونه بازی کامپیوتری کنه
و از بقیه وساایل پذیرایی فاکتور گرفتم
بعد رفتم سراغ آشپزخونه
از آب تسویه عالی ک دارم
از یخچال جادار و با معرفت و زیبا
با معرفت گفتم
آره با معرفت برا اینکه
الان سالهاست
یعنی نزدیک 20 ساله کار میکنه و آخ نگفته و ازش سپاسگزارم
از سماورم
از کابینتهای خوشکلم با رنگ نسکافه ای
و از بقیه وسایل فاکتور گرفتم
و همینطور از روابط
و همکارای خوب
و الهامات خدا
و روابط جدید خوب و عالی
و نعمتهایی ک ب رای
و و استخر رایگان
بینهایت خوابهای عالی رو با افکارم درست کردم
میوه عالی با قیمت خوب ک خدا پولشو داد رو با افکارم درست کردم
وسایل عالی در خونه و محل کارم ب رایگان برام عالی کار میکنن از سماور و پکیج و کولز و لوازم برقی و فرش و مبل و لامپ و……. رو با افکارم درست کردم
موتور سالم رو با افکارم درست کردم
اینهمه لباسهام با رنگ های زیبا ک دوسشون دارم
آزادی زمانی رو با افکارم درست کردم
سلامتی خودم وهمسرم وبچه هام که هست پس برای همین نعمت بزرگ سپاسگزارم.
میرم سر یخچال برای میوه و خوراکی های داخل یخچالم که کلی چیزی بود که در یخچال بود از عمق وجودم شکر میکردم.
برای فرش زیر پام
برای چندتا اسکناس که توی کیفمه
برای هفته ای یکبار میوه خریدنم
برای سالی یکبار خرید کفش ولباس برای بچه هام
خدا جونم برای مسافرتهای عالی ک نسیبم کردی عاشقتم
برای گلدان های سبز پتوسم توی حال و طراوت و زیباییشون عاشقتم
برای میتو و رنگی ک فضای خونه رو با صدای زیباشون لذت بخش میکنن عاشقتم
برای همسایه های بینهایت عالی ک بهم دادی عاشقتم
برای همکاران عالی و پر انرژی ک توی ستاد و بیرون دارم عاشقتم
برای تمرین صحبت با آدمای غریبه رو دارم هر روز انجام میدم
برای نوشیدن یک لیوان چای رو به پنجره . عاشقتم
برای دیدن ستاره ها وماه وابرها وخورشید . عاشقتم
برای چشمان زیبای پسرم ودخترم . عاشقتم
برای تک تک فایلهایی ک با لذت و عشق درست میکنم برای پروژه خودم . عاشقتم
برای تک تک حقوقهایی ک از شهرداری و پولهایی ک غیر از شهرداری بهم دادی . عاشقتم
برای آب گرم پکیج عالی و کولر خوبی ک دارم . عاشقتم
برای ثروتمندی دوستان سایتم و درآمد خوب همه دوستانم . عاشقتم
برای ماشین شاسی بلند دوستانم . عاشقتم
برای کسب و کار عالی خواهرم . عاشقتم
برای مهاجرت خواهرم به آلمان
برای موفقیت و مغازه ی بزرگ برادرم و همسایه . عاشقتم
برای تن سالم ورزشکاری دخترم . عاشقتم
برای کسب و کار پر رونق دوستانم توی سایت و خانمم و بقیه آشناها . عاشقتم
برای دیدن مشتری های ثروتمند باغ دار خانمم . عاشقتم
برای دفتر کار عالی و ساکتم ک راحت روی باورام کار کنم . عاشقتم
برای سفر تهران و رفتن خیابون فرشته و الهیه و سعادت آباد . عاشقتم
برای قدرت نوشتن و چشم دیدن و دوس داشتن تو و همه اعضای سالم بدنم ک هر روز پر انرژی تر میشن . عاشقتم
برای خوبهایی ک نشونه محبت تو بودن و قراره براحتی تمام نعمتها وارد زندگی من بشه . عاشقتم
برای هدایتم ب کامنتهای افراد ثروتمند سایت خودمون . عاشقتم
برای موبایل و هندز فری عالیم. عاشقتم
برای لباسهای قشنگم. عاشقتم
برای روابطم ک هر روز داره روابطم با خودم با تو و با خانواده و اطرافیانم هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای ماشین خوشکل و دوس داشتنیم ک یادم میاد ی زمانی آرزوم بود ماشین خودمو داشته باشم و باهاش دور بزنم و لذت ببرم از شستنش . عاشقتم
برای روابطم ک هر روز داره روابطم با همکارام هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای . روابطم ک هر روز داره ارتباطهای قدیمیم حذف میشه و جهان منو هدایت میکنه ب ارتباطهای جدید عاشقتم
برای . قبض گاز رایگان و استخر هفته ای دو مرتبه رو رایگان کردی و هر روز بهتر و بهتر میشه شرایطم. عاشقتم
برای . روابطم ک هر روز نعمتها و موفقیتهای اطرافیانم رو تحسین کنم و هر روز بهتر و بهتر میشه. عاشقتم
برای . روابطم ک دوستم امشب رفت ب پارتی و من ذهنی تحسینش میکنم ک در مدار شنیدنش بودم و برا منم اتفاق می افته وهر روز بیشتر و بیشتر میشه. عاشقتم
برای . جوری زمانبندی کردی ک ماشینی ک عاشقشم GXR-V8 رو توی خیابون دیدمش و 15 دقیقه همونجا توقف کردم و موندم و نگاهش کردم ولذت بردم و هر روز بیشتر و بیشتر میشه. عاشقتم
برای صبح با انرژی و شور رو شوق از خواب بیدارم کردی
برای دیشب ی خواب خوب بهم هدیه دادی
برای اینکه از دستان نازنینت کمک گرفتی ک کارای خونه و اداره رو برام انجام بدن
برای صب تا ظهر با خیال راحت روی خودم و باورام کار میکردم
ازت خواستم پول خرید میوه بهم بدی بهم دادی
ی الهام عالی راج ب ج یک لیاقت “” مقایسه “”بهم دادی
عصر هدایتم کردی ب دفتر عالی و بینظیرم
برای تمام امکانات عالی خونه و محل کارمو سالم سالم بهم دادی
دیروز همه مشتریهام خوش اخلاق و صبور بودن
دیروز دو تا مشتری بهم دادی که کلی بهم سود خالص رسوندن
همه چیز دیروز سر کارم عالی بود همه چیز
حساب کردم و توی دفترم نوشتم نزدیک 80 مورد شد که خیلیهاش هم جمعی مثال زدم
یعنی واقعا خدا راس میگه نمیتونیم بشمریم نعمتهاشو
آخرین سپاسگزاریم از قول دوست عزیزم خانم لیلی بشارتی عزیز
: که من دارم آروم آروم به بی نیازی قبل از بی نیازی میرسم.چون خدا رو دارم و همه چیز همه چیز خودشه
++میتونیم فقط توجهون روی زیبایی ها باشه
فقط زیبایی ها
و طبق معمول جهان با عشق و لذت منو هدایت میکنه که زیبایی های بیشتر رو وارد زندگیم کنه چون من باور کردم که هم خدا دوسم داره و هم جهان
我愛你
Wǒ ài nǐ
عاشقتونم
به نام خدا
سلام به اقا حسام عزیز ،امیدوارم که حالتون خوب باشه
اومدم براتون از نشونه gxr v6 بنویسم اگر درست نوشته باشم انگلیسیش رو تویوتا لنکروز
3 روز پیش من کامنت شما رو خوندم توی این فایل و دیروز که داشتم برمیگشتم خونه توراه یهو متوجه ماشین مشکی گنده شدم که جلوی ما در حرکت بود خداروشکر پدرم سریع گفن این تویوتاست و منم از دیدنش هیجان داشتم پایین ماشین که مدلش بود چندین بار پشت سرم خوندم یهو یه حسی بهم گفت این همون مدل ماشینی بود که توی کامنت زندگی در بهشت خوندم (کامنت شما) دقیقا بهم الهام شد چون یادمم نبود فقط یه حسی بهم گفت این همون مدل
اومدم کامنت شما رو خوندم بلافاصله که رسیدم خوندم دیدم بله تویوتا لنکروز gxr هست
مال شما V8 بود مال من V6 خداروشکر بخاطر این نشونه که بهش هدایت شدم
رفتم توی اینترنت سرچ کردم عجب ماشین خفن جاداری هست عقب 5 نفر میتونه بشینه
باکس کنار راننده یه سردکنه که میتونی بطری اب و نوشیدنی بذاری اونجا خنک شه بعدش دم دستت هست
چه فکر شده کنار بدنه ماشین و درب پایین صندوق عقبش جاهایی تعبیه شده بود که ابزار لازم بذاری جای داشت که مثلث ماشین میذاشتی همونی که وقتی اتفاقی میوفته ازش استفاده میکنی که بقیه ماشین ها متوجه بشن ماشین در حالت عادی نیست، خلاصه این همه توضیح دادم چون اسم مثلث نمیدونستم :)))
سیستم تهویه هوا برای صندلی های عقب
مانیتور برای صندلی عقب که ردیف دوم و سوم همگی میتونستن مثل تی وی ازش استفاده کنن
جمع کردن صندلی های ردیف دوم و سوم به راحتی و تنظیمشون به شکلی که موقع حرکت تکون نخورن
صندلیهای ردیف سوم خوب چفت میشد بعد از جمع شدن و صندلی های ردیف دوم به وسیله یک کمر بند به دستگیره بالای وصل میشد که فکر میکنم فکر خوبی بوده و مشکل خاصی نداره
در کل اپشن جا دار بودنش خیلی واضح هست و همینطور قوی بودنش، از مشخصات فنی ترش خبر ندارم ولی در یک نگاه به نظر میرسید قدرت موتور و بقیه چیزاش قوی باشه.
صبح امروز که محل خونه ترک کردم توی مسیر یک کروت قرمز دیدم که یه پسر جوون سوارش بود البته پارک کرده بود از این این ماشین هیجان زده شدم
خدایاشکرت بخاطر این نشونه ها
اقا حسام عزیز برای شما ارزوی موفقیت دارم با ادامه دادن در این مسیر هر روز خدا و قوانین بدون تغییرش بیشتر باور کنیم و فرکانس عالی بفرستیم
سلام و صبح شما بخیر مریم خانم عزیز
همیشه اول صب ک بیدار میشم
توی رختخواب باید بیام سراغ سایت
نمیدونید چ انرژی اومد سمت من وقتی چراغ آبی رو دیدم
با چ زبونا از خدای عزیزم تشکر کنم بابت این خبررخوب
خدا جون با چ زبونا از مریم خانم عزیزم تشکر کنم بابت این خبررخوب راج ب دیدن عشقم
چقدر لذت بردم از کامنتتون و توضیحات لندکروز
وای من عاشق این ماشینم
تمام راننده های بینُ ال و
و اونایی ک خوراکشون دریفت کشیدن توی خیابوناس و دستی میکشن و حرکات زیبای خیابونی با ماشین انجام میدن ” به عشق من تویوتا لندکروز” GXR-V8 “میگن ” حضرت”
مریم عزیز باورتون میشه لقب یه شخصی مثل پیامبران رو گزاشتن روی تویوتا
فقط هم همین مدلش حضرته
بقیه تویوتاها و بقیه ماشینا لقب ندارن یا من کمتر شنیدم
مریم جان میدونین اول صب با من چیکار کردین؟؟
یا خوبه بازم بگم
خدا جونم میدونی اول صب با من چیکار کردین؟؟
غرق شادی شدم
کامنت شما یعنی خدا اول صبح برام نامه نوشته بهم میگه عزیزم تویوتا میخوام برات بخرم
چقد منو قبول داری،؟؟
حست رو خوب کن
توجهت ب زیبایی ها باشه
بقیش با من
اگ من خدا جهان رو آسون آفریدم ک پس میوونم آسون بهت GXR بدم
اصلا حسام جان ب این فک کن من خدا اگ اینهمه زیبایی آفریدم برااینکه تو کیف کنی لذت ببری
فرض کن من خدا گل و پروانه و زیبایی هایی ک توی چشم هستن مثل قناری مثل چشمه آب هیواستون ک استاد و استاد شایسته رفتن دیدن مثل درختای زیبا ،،، کلا زیبایی ها رو نمی آفریدم
فقط و فقط بیابان بود و سخره و همه جهان رنگ خاکستری داشت مثل توی بعضی فیلما ….. مگه نمیتونستم
میتونستم شماها رو توی دنیای بدون زیبایی های الان بیافرینم
اونوقت کم محبت ب شما گزاشته بودم
محبتم اینجوری ب انسان کامل شد ک تا اونجایی ک تونستم جهان رو زیبا کردم تا کیف کنید و لذت ببرید و سپاسگذار باشید و مهمتر از همه منو بشناسید
با من دوس بشین
اگ کسی از انساانها منو نشناسه ، خلق کهکشان ب چ درد من میخوره
منم مثل ی پدر و مادر ک برای فرزندشون تمام لذت ها رو میخوان
منم برا شما میخوام
منتهی محبت پدر و مادره قابل لمسه و هر روز دیده میشه
ولی محبت من نیاز ب فکر داره و قابل لمس نیس مگر کسی ک با من دوسته ت
تازه اگ مقایسه کنیم محبت والدین در مقابل محبت من خدا ی سر سوزن هم نیس
اما گفتم اون محبته پیداس و دم دسته
ولی من ک عاشق بنده هامم پیدا نیس و دم دس نیس برا اونایی ک فک نمیکنن
چون من توی قرآن گفتم نزدیک 40 بار ک چرا فک نمیکنید
چرا تفکر نمیکنید
مریم خانم خیلی با پیامتون انرژی گرفتم
عاشقتونم
از شما بینهایت سپاسگزارم
به نام خدایی زیبایی ها
به نام خدایی که هر لحظه هدایت میکند دردانه هایش را
سلام بر صدای زیبای خداوند
سلام بر استاد نازنینممممم
سلام بر شاه بانوی بهشتمون
سلام بر مریم.نازنینم
خدایاشکرتتتت هزاران بارشکرت که امروز هم فرصتی دادی که به بهترین شکل ممکن ببینم این همه زیبایی بهشتمونو خدایاشکرت هزاران بارشکرت که امروز هم فرصتی دادی که هوای ناب و تازه و افتابی بهشتمون رو با تمام روحم با تمام قلب نازنینم استشمام کنم و بی نهایت لذت ببرم خدایاشکرت
هزاران بارسپاسگذارم که به امروز هم فرصتی دادی که همسفر و همسیر استاد نازنینمون هستیم در این کلاس عملی بهشتمون که جای جایش پر از درس و پر از اگاهیییی و پر اززز عشقققه پر ازززز نکته هایی که هر لحظه بهتر و عالی تر میتونیم قوانین ناب خداوند رو درک کنیم و عمیق تر عمل کنیم
خدایاشکرت هزاران بارشکرت برای این اگاهی هایی که از طریق فرشته هات از طریق استادمون از طریق بانوی زیبای خداوندم از طریق تک به تک این فرشته های نابت بهمون یاد میدی خدایاشکرتتتتتت
هزاران بارشکرتتتت برای وجود این بهشتتتتمون که هر جایشششش پر از حضور توست
چقدرررر زیبا گفتین مریم.نازنینمممم
که هر کدوممون مشغول لذت بردن از نعمت ها و زیبایی ها و قشنگی بهشتمون که این بهشت در اختیارمون این نعمت هارو گذاشته
چقدررر زیباستتتتت که ادم دقیقا توی همون لحظه غرق این لذت ناب خداوند باشه
عاشقققق تک به تک اعضای زیبای خانواده ی راسل هستم که چقدررررر عاشققق لذت برون هستن چقدررر عاشقق اینن که حتی لحظه ایی رو بدون لذت بردن هدر ندن خودشم هیچکسی با دیگری کاری نداره که
تو چرا اینجوری میکنی چرا اینجوری ساکت نشینی برو با برادرات بازی کن
یعنییییی این ازادی و رهایی و در صلح بودنشون هستم عاشقق اینم که چقدر عالیییی هر کدومشون اونجوری که بهشون احساس عالی تری میده اونجوری گه عشق میکنن داره لذت میبرن
و هیچ کسی با دیگری کاری نداره
خود خود خودشون هستننننن
به تک تک کارای همدیگه احترام میذارن عسق میورزن
چقدرررر زیباستتتت که اینقدر دارن از هر لحظه شون به نحوه احسنت دارن لذت میبرن
چقدرررر من از این درس گرفتممم
عاشقتونمممممم مریم نازنینمممم عاشققتونممم چقدرر عاشققق اینم که دونه ددنه میشینین و تفکر میکنین و فکر میکنین حتی در تک به تک رفتارا و عملکردای این نازنین خانواده
میشینین و دقت میکنین و دقیقا پاره هایی از قانون زیبامکنو میکشین بیرون و بیشتر عاشققققتونم به خاطر اینکه به بهترین شکل باهامون به اشتراک میذارین این اگاهی ها و نتایج تفکرات بی نطیرتونو
وقتی شروع کردین از این همه زیبایی یه صبح نازه و پر از زیبایی گفتین
من با تمام قلبم اون شوق و ذوق و اون شور و عشق و اشتیاقو توی جای جای صدای نازنینتون دریافت میکردم که عاشق این هستین که از شادی ها از لذت بردن ها از تک به تک کارای بچه ها از لذت بردن هاشون از کشف های جدیدشون از بازی کردن ها و مسابقاتشون فیلم بگیرین وثبت کنین
میخواستم برای این کار تحسینتون کنم که چقدررررر عاشق این هستین که لذت ها و شادی های افراد اطرافتون رو ثبت کنین و به بهترین شکل عاشق اینکار هستین خدایاشکرتتتت هزاران بارشکرتتتتتت
دقیقا هر کدوممون مشغول لذت بردن از تک تک نعمت های ناب بهشتمونیم مادر نازنینمون با موزف رفتن برای کشف بهشتمون
لیوای توی دنیای نازنینش داره لذت میبره
جیکوب غرق ساختن عصای موصاش و داره یکی دیکه از توانایی های درکنشو کشف میکنه
چقدررر عاشققققق این حرکت زیبای پدرخانواده شدم
ببین عاشققق اینکه اتیش روشن کنه و یکی از تفریحاتشه و الانم رفته به بهترین شکل
حتی هدایت شده به سمت میوه های کاج که میوه های کاجو از روی درخت بکنه
بعد مریم جانمون که اوند پیششون
ازشون اجازه گرفت
که مریم نازنینمون گفت معلومه که میشه چقدرررررر این خانواده پر از احترامن چقدر پر از ادبن چقدررررر پر از عشق به همدیگه به خودشون چقدرررررر بادخودشون در صلح هستن چقدررررر حتی با همدیگه این عشقو این احترامو این ادب رو جاری میکنن خدای من
خدای منننننننننن اصلا دونه دونه حرکات و نشونه ها و رفتار ها و عملکرد های این خانواده همش درسه. به خدا همش اگاهی هلی نابیه که خداوند داره بهمون یاد میده
دونه دونه همین حرفای خداوندمون از زبان زیبای ک صدایییییی محشر مریم بانوی نازنینمممم
وای واییی وایییییی من مردممممم
من مردمممممم برای این اگاهی هاااا
خدای منننننن
کلاس امروزززززززمون دقیقااااااا یه فایللللل مخصوصه مخصوص بودددد خدای مننننن
نمیدونم چطور بگم واقعا خدای مننن شکراتتتت
دقیقا دقیقا مریم نازنینممممم چقدر زیبا گفتین چقدر فوق العاده گفتین
“”که یکی از موضوعاتی که مارو یعنی دوتا فرهنگ متفاوت رو باهم هم فرکانس کرده
اینکه نگاه های مشترکیه که درباره ی موضوعات مختلف داریم””
یعنی اینکه اونا ناخوداگاه دارن کاملا از قانون پیروی میکنن و عمل میکنن و همین عمل کردن به قانون همین نگاه های مشترک همین صلح با خودشون
شما رو به سمت هم هدایت کرده
همین هم فرکانس بودنشون با شما
میخوام بگم که دقیقاااااا همین نگاه های مشترک هست که به سمت هم جذب شدین این انرژی و فرکانس نزدیک به همدیگه است حتی تونستن بعداز سه روز دیگه باز اونحارو جذب کنن و برگردن همین هم فرکانس بودن این خانواده است که میتونیم بدون ذره ای نارحتی یا بحثی درکنار همین دیگه لذت ببریم
میخوام بگم که دقیقا جهان همین کبوتر با کبوتر و باز با باز هر لحظه رعایت میکنه
حتما که خیلییییییییی بیشتر و بی نهایت بیشتر از این ها این نگاه های مشترک وجود داره مثل اینکه چقدر عاشققق شادی هستن چقدر عاشققق لذت بردن هستن چقدررررر مسئولیت پذیر و چقدرررر عاشققق همدیکه و احترام گذاشتن به همدیگه احترام گذاشتن به دنیای همدیگه ان
چقدررررر عاشقق عملگرا و متعهدن مثلا مثل جیکوب که وقتی قول داده و تعهد داده برای اینکه هر روز ویدیو بذاره
دیگه اون تعهدش یه روز در میون نیست…حوصله ام بکشه حالا ببینم چی میشه نیست
محکم و مصمم روی تعهدشه
یا پدر خانواده که اینقدر شوخه و عاشققق شادی و عاشققق حتی موسیقی های شاد
چقدررررررر عاشقققق دونه دونه زیبایی و اگاهی های نابتونممممم مریم.نازنینممممم
اونقددددد دوست دارم اینو تکرار کنم که چقدر عاشققققق صداتونم که پر از ارامش پر اززززززعشقققق که صدای زیبای خود خداونده
دقیقا دقیقا عاشقققق اینم یعنی
یکی از نگاه های و دیدگاه های مشترکی که مهم نرین دیدگاهه
همونی که استادمون توی لایو فرمودن که
“”من فقط میتونم حال خودمو خوب کنم””
درست همینکه هیچ کدوم از ما مسئول سرگرم کردن دیگران نیستیم
حالا دیگران میخواد هر کی باشه بچه مون پدر و مادرمون و دوستمون یا مهمونمون هر کی باشه
ما مسئول شادکردن یا سرگرم کردنشون نیستیم
و مهم ترین قسمتش همینکه ما از بودن با همدیگه از داشتن تجربه بودن باهمدیگه داریم کناز هم لذت میبریممم
و این لذت بردن یعنی اون سپاسگذاریی
یعنی اوج عبادت
یعنی اوج احساس خوب
یعنی اوج عشق یعنی من مردمممممم واسه این دیدگاه
واسه این اگاهییییی خدای من
بی نظیرررر بوددد خیلیییییی درس محشری برام داشت
این یعنی اینکه وقتی تو با خودت درصلحی وقتی با خودش عشق میکنی وقتی با خودت کیف میکنی نیازی دیگه نیست کسی بیاد یه حالی بهت بده یه شادت کنه یا مثلا سرگرمت کنه یعنی اینکه تو وقتی باخودت درصلحیییی هر جا باشی لذت میبریییی
چون دیگه از درون شادی
تو شادی تو عالی داری لذت میبری پیش همدیگه داریم لذتمون بیشتر و بیشتر میشه
یعنی اینکه من وظیفه ندارم حال بقیه رو خوب کنم
من دارم با بودن کنار اونا لذت میبرم چون اول با خودم در تنهایی خودم لذت بردم و عاشقق خودمم
چقدرررررر عاشق اینم که این دیدگاه محشروووووو تکرار و تکرار کنم و برای خودم بیشتر و بیشتر بازش کنمممم چقدررر دوست دارم خدای منننن چقدرررر عاشقققق این اگاهی های نابتونمممممممم مریم جاننننن نازنینممم
و مهم ترینش اینکه وقتی تو. با این دیدگاه نگاه کنی که من دارم لذت میبرم دارم کیف میکنم در بودن در کنار اینا دیگه اون احساس اینکه ای وای کارامون موند الان به کارام نمیرسم هم این حس دیگه نمیاد
ودقیقا در لحظه بودنو یاد میگیری و لذت میبری چقدررررررر عاشقق این در لحظه بودن تک به تککککک این خانواده ی توحیدی ام
که مهم ترین دیدگاه و هم فرکانسی که این خانواده ی توحیدی و بی نهایت مثبت دارن همون در لحظه بودنه همون لذت بردنه همون با خودشون درصلح بودنه
خدای منننننن چقدرررر زیباستتتتتت
چقدر زیباستتتتت این قوانین ناب که ببین دوتا ف هنگ متفاوت چطوری باهم چفت میکنی چطوریییییی اینقد عاشقانه اینقد پر از محبت و عشق. پر از ارامش پر از صلح پر از ازادی. که هر کسی در لحظه بردن خودشه چون در اول با خودش در صلحه , در کنارهم قرار میدی که جهان اینکارو انجام میده
به خاطر این فرکانسای مثبت و.محشری که استادمون و مریم.نازنینم میفرستن به جهان
جهان پاسخ میده به این فرکانس ها خداوندمممم خدای من شکرتتتت هزاران بارشکرتتتتتت
جووووونمممممممم من مردممممممم واسه اون ذوق و شوق جوزفمممم وایییی واییییی
عشققق منه جوزف ای خدای منن
خدای مننن چقدرررر عاشقشونمممم من
دونه دونشون اصلااا نورن
پر از انرژی مثبتن
ببین چقدر عالی لذت میبرن
که جوزف. رفت چوب ماهیگیریشو بیاره که ادامه بده به برنده شدنش خدای مننن شکرتتتتت برای این همه زیباییی
هر جا توی بهشتمون نگاه میکنین فقط زیبایی فقط لذت بردن فقط عشقه
فقط سپاسگذاریه خدای من خدای مننن
ای جانمممممم افرین به این ادامه دادن و این همه اعتماد به نفس زیبای مادرجانننن
مساوی شدننننن👏👏😍😍😍😍😘😘😃😃😃
خدای مننن عاشققق این شوق و ذوق و شور. هیجان جوزفم خدای چقدررر محشره این مسر خدای من😃😃😃
این نورررررر بهشتمون
این نور ابیییی چقدررر زیباستتت خدای مننن کهکشان شده درون خونه ی بهشتمون
چقدررررر عاشقققق تک به تک نوررررای زیبای خداوندمممم چقدررر خدامون خودش خود خود خودش هر لحظه زیباتر و هر لحظهههه قشنگتر میکنهههههه بهشتمونو رویایی تر میکنه
شگفت انگیزتر میکنه خدای من شکرت برای این همه زیبایی خدایاشکرت
ببین چقدر به همدیگه کمک میکنن چقدرررر عاشققق اینم که هر کدوم از فرشته ها هر کدوم از بچه ها به بهترین شکل عشق میورزن به همدیگه هر کدوممممم دارن به همدیگه انگیزه و عشق و محبت میدن و هوای همو دارن
مثلا لوک چراغ قوه رو گرفته که مامانی به بهترین شکل بتونه دریاچه رو ببینه
لیواییییی خدای مننن لیوای اومده وسط داره گزارشگری میکنه و با تمام عشقش داره بیشتر و بیشتر این انرژی مثبتو افزایش میده
خدای منننن عاشقققق این عشق و ذوق و شوق تک تکشونممممم😃😃😃😃
من خودم دارم الان با دیدنشونننننن با تمام وجودم فقط دارم میخندمو وپرواز میکنمم
یعنی منننن مردمممممم واسه لیواییییی خدای مننننن عاشقشششم😀😀😀😀
و بیین اون طرف بهشتمون چه خبرررره خدای منننننن خدای منننننن
یعنی عاشققق اینم که هر کدومشون اون کاری که علاقه دارن رو انجام میدن مثلا پدرخانواده عاشقق اتیشه
یا مادر جان عاشق ماهی گیری و واسه اینکه عاشق اینن لذت بی نهایت بیشتری هم میبرن
و درست مثل مممریممممم نازنینممممم
عاشقق ذوب کردن اون بطری هاستتت
وایییی که من مردم واسه این ذوب کردن اون بطری هاااااا بیین چقدرررر کار محشریهههع چقدررر یعنی حتی در کوچیکترین کاراتونم طیق قانون میرین جلووووو
که حتی اونارو هم میسمارین به دامن طبیعت و مهم تر از همه از این کار لذت میبرین
بازم با یه تیر دو نشون زدنه
که مهم ترینش لذت بردن
این لذت بردن با اون چیزی که داری
در اون جایی که هستییییی رمز تمام خوشبختی ها و رسیدن به خواسته هاست
یعنی توی همین لحظه بودن از همون داشته هات…ببین چقدرررر زیبا مریم نازنینمون دارن بهمون درس میدن که چی میشه که حتی زباله باشه
من از اینام به بهترین شکل لذت میبرم عشق میکنم که میتونم ازشون واسه لذت برون بیشترم ازشون استفاده کنم من عاشقققتونمممممم که اینجوری ماه میگین که ذوب کردن رو دوس دارین….استادجونمممم چقدرررر عاشق اون تخت پادشاهی شدم من😍😍😃😃😃😃😃
اینام همون داشته هام بودن که استفادشون کردم و دارم از اینام لذت میبرم
خدایاشکرت برای این همه آگاهی های نابتتتتت
اونقدددد مهم هستن اونقد عمیق هستن که باید چندین بار این کلاس محشرمونو ببینم خدایاشکرت هزاران بارشکرت
چقدرررر عاشقققق این اخلاق و رفتار ناب لوک شدم چقدرررر این همکارییی این کمک کردن به همدیگه این عشقققق به همدیگه جاریه بینشون کسی غرق نمیزنه که ببین همه ی کارارو من دارم انجام میدم کسی ایراد نمیگیره حتی از کار بقیه که چرا اینجوری کردی
یعنی اینقدر عشق اینقدر دوست داشتن حتی اون کاری که انجام میدن محبت به همدیگه موج میزنه بینشون که
مثل پدر خانواده که داره تشک لیوای و جوزف دوقلوهای دوست داشتنی رو پر از باد میکنه و بعدشم با هر چیز کوچیکی فقط عاشق اینکه لذت ببره و بخندع و خوش بگذرونه
چقدررررر این خانواده ناخوداگاه دارن قانونمند زندگی میکننن چقدر با عشق زندگی میکنن چقدرررررر دارن طبق قانون به راحتی عمل میکنن
عاشققق اصلا حرف زدنننننن اخر شب مادز خانواده با دوتا فرشته هاش شدمممم وای وای وایییییییی بهشون عشق میورزه و با این انرژی مثبت داره روانه یه روز پر برکت تر و پر از اتقاقات عالی تر میکنه بچه هارو
چقدررررر زیباستتتت این عشقق
همش عشقهههه…همش خداستتتتتت
این عشقمممم خود خود خداستتتتتت…
خدای مننننن من مردم واسه اون لحظه ایی که پدرخانواده اون دستگاهی که باهاش باد میکردو برد جلوی صورتش
ای خدااااای من
چی شد یعنییی…مردممممم این همه خنده وایییی خدای منننن عاشققق این انرژی مثبتشونمممم خدایاشکرت برای این همه زیبایی
این همه فرکانس خدایی خدایاشکرت هزاران بارشکرتتتتتت
مریم نازنینممممممم مثل همیشهههههه واقعاااا دیوانه میکنیییی از این همه زیبایی که نشونمون میدیییی
واقعا نمیدونم چطوری تشکر کنممممم الحق که بانوی زیبای زیبایی هایین که ذره ای یه نکته ی زیبای مثبت یه اتفاق محشر از دید خداییتون از نگاه زیباببینتون پنهون نمیمونهههههههه عاشقتونممممممم
خیلی عاشقتونممممم و بی نهایت سپاسگذارم از این کلاس امروزمون
که ماورایی بی نظیر بود
عاشقتونم استاد نازنینممممم
خدایاشکرت هزاران بارشکرت برای این همه اگاهی های نابت برای کلاس ناب امروزمون
برای درس ها و نکات مثبتی که یاد گرفتیم
خدایاشکرت یاریمان کن عملگرا تر از هر احظه باشیم
خدایاشکرت💖💖💖
سلام پرنسس زیبایم
عزیز دل شاد و پر انرژی و زیبا بین من
من عاشق این نکته سنجی و توجه به جزییات توام عشقققم
از خط به خط کامنتت لذت بردم و اصلأ حس می کنم بعد خوندن کامنت هات در مدار بالاتری از درک آگاهی ها قرار می گیرم.
ممنونم که این همه با خودت در صلحی گلم
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که در این مسیر هرروز ما رو ثابت قدم تر میکنه.
بهترینم ایمان دارم به زودی خبر همزمانی ها و معجزات عالی زندگیت رو می خونم
دوستت دارم و برات بهترینها را آرزومندم 😘😘😘
سلام بر قلب منننن
سلام بر جان من
من عاشق این نگه نابتممم خواهری من
من عاشق اینننن روح زلال تر از رودتم عزیزدلممممممم
چقدرررررر زیبا متصلیییی عشق جان
من چقدر عاشق تک تک اعضای خانودامونممممممم عاشقشونمممم
اینجا تمام زندگی منه
تمام خونه ی منهههه
تمام زندگیممممم
خدای من چطور میتونم ثانیه ثانیه اش رو سپاسگذاری کنم برای این همه نعمت و فراوانی و عشق ..عشق…عشققققققققققققق
خدای من شکرتتتتتتت هزاران بارشکرتتت برای این همه زیبایی و فراوانی خدایاشکرت برای وجود تک تک عشق ها و دردانه های نابم خدایاشکرت
عاشقتممممم مرضیه ی نازنینمممم
هداوند ثابت قدممون نگه دار در مسیر توحیدش در مسیر زیبای مستقیم قوانینش
بهترین های بهترین ها رو هر لحظه برات میخوام عشق من
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همکلاسی عزیزم در کلاس درس خدای مهربون
سلام به عشق دلم
خیلی خیلی زیاد خدا رو شکر میکنم که استادی دارم که فرمانروا و حاکم مطلق آسمون و زمینه، قدرت مطلق آسمون و زمینه
خیلی خیلی خدا رو شکر میکنم که همکلاسی های عزیزی دارم مثل استاد عباس منش مثل آبجی مریم مثل شما پرنسس عزیز مثل همه ی همکلاسی های عزیزم
پرنسس می خواستم قربون صدقت برم اما یه حسی میگه بنویس منم میگم چشم هرچی استاد بگه؛
استاد عباس منش اگه بدونید چقـــــــــــــــــدر تغییر کردم…میخواستم الان بیام توی ج ۱۲ ثروت ۳ بنویسم براتون اما دلم میگه اینجا و همین الان بنویس…
بخدا اگه بدونید این خدا داره با من چیکار میکنه، اگه بدونید این فرکانس فراوانی و تعهد به کار کردن روی فراوانی چیکار کرده با من…
همین دو هفته پیش بود که یک شب احساس کردم کاملاً پوست بدنم نو شده و دقیقاً همین حس رو داشتم و انگار یکی دیگه شدم، فردا شبش از محمدرضای قبلی خداحافظی کردم و یک نامه هم نوشتم، خیلی سختم بود و گریه ام درومد چون خیلی دوستش داشتم و لحظات قشنگی رو با هم گذرونده بودیم، اما بخاطر قدم ۱۲ ثروت۳ که الان درونش هستم دیگه به بن بست رسیده بودم با اون شخصیت قبلی و باید مهاجرت میکردم و چند روز هم نشونم مهاجرت بود و بالاخره اتفاق افتاد و الان با یک محمدرضای کاملاً متفاوت دارم زندگی میکنم… خیلی حرفا دارم…
استاد قدم های ثروت۳ توی زندگیم اتفاق می افته…
الان توی قدم ۱۲ هستم و مجبور شدم که برم سرکار… یعنی یک تضادی باهاش برخورد میکنم که تنها یک راه داره و اون راه هم همون راهیه که خدای مهربون از طریق شما، توی اون قدم میگه بهم… الان نزدیک ۴ ماهه که توی قدم ۱۲ هستم و دارم تکاملم رو طی میکنم
استاد الان تنها چیزی که توی زندگیم میخوام داشتن یک هدفه و اون مسیری که عاشقانه درونش حرکت کنم و نوشتم و کلی رویا پردازی میکنم و تمام شیرینی این روزای من شده رویاپردازی در مورد هدفم و اینکه دارم در استقلال مالی در مسیری که عاشقشم حرکت میکنم و شب و روزم رو به هم دوختم و با عشقی توصیف ناپذیر دارم در اون مسیر حرکت میکنم، یه چیزایی هم بهم گفته شده که انگار اون مسیر یه ربطی به قرآن داره اما دقیقاً نمیدونم چیه…
تازه الان می فهمم که مرفه بی درد نداریم…
تازه الان می فهمم که چطور یک فرد مولتی میلیاردر هر روز میره سرکار…
اونا افرادی هستند که هدفمند هستند و در اون بستر نعمت و ثروت دارند عشق میکنند با هدفشون و مسیری که درونش هستند…
اینطوری نیستند که افراد فقیر میگن اونا مرفه بی دردند این همه پول و ماشین و خونه دارند میخوان چیکار؟ این همه میگن وقت نداریم کار داریم و جایی نمیرن مگه چیکار میکنند؟ اونا همش خودشون رو میگیرن و دارن پز میدن… اصلاً اینطور نیست… الان میفهمم که همه ی اینا فقط یک توهمه این نوع نگاه همش بخاطر توهم و بی خبری و از همه مهم تر بخاطر فاصله ی مداریه، یعنی چون مدارها خیلی فاصله داره و وقتی طرف نمیتونه سبک زندگی مدار خودش رو با اون مدار فراوانی ببینه، میاد اینطوری توهم میزنه و اینطوری میگه در حالی که اصلاً اینطور نیست، اتفاقاً اون افراد خیلی هدفمند هستند و برای وقتشون خیلی ارزش قائل هستند و وقتشون رو پر کردند برای هدفشون و برای خودشون و عشق و حال های خودشون…
قبلنا میترسیدم که وقتی به استقلال مالی برسم میخوام چیکار کنم میخوام توی اون خونه های بزرگ چیکار کنم و این همه خونه و ماشین و ویلا میخوام چیکار؟ اما الان اتفاقاً میگم مزه ی اون مسیر هدف همینه که در این ناز و نعمت و فراوانی اینطوری حرکت کنی و این همه خونه و ماشین و ویلا داشته باشی و هر کجا که خواستی هدفت رو پیش ببری و در مسیر عشقت حرکت کنی و کلی کار باید انجام بدی و هر وقت هم که از این دنیا رفتی میری پیش خدا و در کل فقط عشق و حاله=) =) =) =) این سناریویی هست که توی ذهنم داره شکل میگیره یواش یواش و داره قدرت میگیره…
استاد اینقدر دوستای خوبی اومدند توی زندگیم، اینقدر راضی ام خدا رو شکر، اینقدر این روزا سپاسگذار تر شدم. توی محل کارمون اینقدر میخندیم، توی یک خوار و بار فروشی کار میکنم و حاجی اونجا یکی از غول های صنف خودشه، هم خودشون هم پدرشون هم پدر خانمشون و هم کل خانواده ی خودشون و همسرشون توی این صنف هستند اصلاً یه وضعی =) =) و اینقدر باورهای خوبی داره همش داره فراوانی رو میگه…محل کارم هم با خونمون ۲۰ دقیقه فاصله داره، اینا همش فراوانیه دیگه…تازه شاگردی هم که اونجاست و با هم رفیق شدیم پسر یکی دیگه از غول های بازاره که دوست حاجی صاحب مغازه است؛ یعنی شما ببین هم فرکانسی رو… همش فراوانیه… آدمای ثروتمند رو من تازه دارم می بینم که رفیق حاجی صاحب مغازه هستند و همه مولتی میلیاردر اما با دمپایی صندل بدون جوراب و تی شرت میان اونجا، همه تیپ های خیلی خیلی خیلی ساده و معمولی؛ یعنی اگه ببینید اون ها رو فکر می کنید که پول اجاره خونشون رو هم ندارن بدن، اما وضع ها همه بی نهایت عالی، خود من به هیچ عنوان فکر نمی کردم که این فرد مولتی میلیاردر باشه اما این دوستم بهم میگفت ببین این آقا میتونه همین الان یک واحد هزار متری توی قیطریه بخره جدا از واحد های دیگه ای که داره نمیدونم یک انبار داره توی شوش و فلان…من اون موقع حرف شما توی ثروت ۱ نسخه ی قبلی اومد توی ذهنم در مورد بحث ثروت و تواضع و تازه خونشون هم توی یکی از محله ای نسبتاً پائین شهر است و من همینطوری مونده بودم که آخه یعنی چی؟!!!…
همه ی این برکت ها بخاطر یک تضاد بود که بعد از قدم ۱۲ ثروت۳ در وجودم رخ داد، اما همون اول کار گفتم من دارم روی فراوانی کار میکنم و حتماً خیرتی داره برام و همینطوری هم شد، اما همه نگران بودند و فکر میکردند که من دارم میرم پائین، اما خودم گفتم نه این یک جهش خیلی خوبیه به سمت بالا و داره تصاعدی میشه و دارم کنده میشم طبق وعده ی واضح خداوند در اول سال قراره اتفاقایی بیفته که بی نهایت بیشتر از تمام سالهای گذشتم جبران بشه و همینطوری هم شد، وعده ی امسال خداوند مهربان هم همین بود در اول سال که امسال قراره کنده بشی و همینطوری هم داره پیش میره…
خیلی خبرای خوبی در راهه و ایشالا یه روزی همدیگه رو می بینیم با کللللللللی نتایج بی نظیر، ایشالا با عزیز دلم همدیگر رو می بینیم… یواش یواش دارم یاد میگیرم به برنامه ریزی خدا اعتماد کنم……
یکی از بزرگترین درس هایی که گرفتم نگاه از بالا و تکامل بود؛ یعنی مجبور بودم صبر کنم و مجبور بودم و چاره ی دیگه ای نداشتم جز رعایت تکامل و صبر کردن با حال خوب و این یواش یواش داره خوب درونم جا می افته…اما هنوز هم عجولم و کار داره…
خب حالا اون حرفی که میخواستم به همکلاسی عزیزم، پرنسس الای عزیزم بزنم و هدایت شدم به کامنت بی نظیرشون؛
آیا میدانستید کامنت های شما قلبم رو از جا در میاره…؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل آلو بخارا میمونه =)…
آدم دلش میخواد ذره ذره مزه مزه اش کنه و همینطوری گوشه ی لپش باشه و هیچ وقت هم تموم نشه ؟
آیا میدانستید شما خیلی عزیزدل هستید؟
آیا میدانستید شما نفس هستید؟
آیا میدانستید شما خیلی خالص و شیرین و پاک و مقدس هستید…بی نهایت بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید؟
آیا میدانستید حس کامنت های شما مثل این عروسک های شنی میمونه که آدم میخواد همینطوری فقط فشارشون بده…؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل شاسخین های دو متری میمونه که آدم دلش میخواد خودش رو بندازه روشون و خودش رو غرق کنه اینقدر که نرم و گوگولی هستند…؟
آیا میدانستید هر وقت که هر حرفی رو میییییکشید این قلب منه که داره کشششششیده میشه و کنننننده میشه از سرجاش؟
آیا میدانستید کامنت های شما مثل دوپینگ کردن آگاهی ها میمونه… باعث میشه که زودتر مدارمون بره بالاتر؟
بی نهایت برام عزیزه و ارزشمنده؛
هم داشتن چنین رفیق و همکلاسی عزیز و نفسی مثل شما، هم کامنت های الهی و ملکوتی شما که قلبم رو از جا در میاره اینقدر که خفــــــــــــــنه و اینقدر که خالصه و پاکه، در نهایت سادگی…
سادگی و خلوص خودتون و کامنت های شما رو با تمام سلولهام حس میکنم و با تمام وجودم چشمام رو میبندم و فقط میخوام مزه مزه اش کنم.
آخه یه شیرینیِ خداییِ خاصی داره، نمیتونم توصیفش کنم… خیلی خنکه و از اون طرف یه حرارت داغی داره و از اون طرف خیلی هم شیرینه و از اون طرف هم خیلی سادست و هیچ مواد افزودنی ای نداره و خود خود خودشه =) =)
…
خیلی عاشقتم و دوستت دارم رفیق نفسم
ممنونم که کامنتم رو خوندید
خیلی دوستتون دارم
در پناه بی نهایت تنها ربّ و مالک مهربان جهان هستی باشید…
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
صدای پر انرژی خانم شایسته نازنینم در اولین این قسمت شدیداً منو یاد فایل های سفر به دور آمریکا انداخت 😍😍😍
یک صبح دیگه، توی پارادایس مون شروع شده:
خدایا شکرت برای نعمت بیدار شدن و تجربه یکروز دیگه که هدیه توست به ما 💖💖💖
هر کدوم از این ۸ ساکن بهشت مشغول لذت بردن از نعمت هایی هستند، که خدا روزی شان کرده، لذت بردن از نعمت، یعنی قدر اون نعمت رو دونستن ، یعنی به بهترین شکل ممکن از اون نعمت سپاسگزاری کردن، یعنی خود را لایق اون نعمت و نعمت های بیشتر دانستن، یعنی زندگی کردن در لحظه، یعنی اتصال داشتن با خدا، یعنی داشتن صلح درونی، یعنی در صلح بودن با کل جهان.😍😍😍
خدایا شکرت برای این بهشت زیبا و ساکنان بهشتی اش💖💖💖
خدایا شکرت برای این مامان، بابای دوست داشتنی که همه کارهاشون و رفتارهاشون برای من درس داره 💖💖💖
«یکی از موضوعاتی که به من کمک کرده تا بهتر قانون فرکانس رو و قانون جهان رو درک بکنم، تجربه های متفاوتیه که با افراد متفاوت از فرهنگ ناب متفاوتی دارم»
وقتی که ما در محیط بسته خودمون بمونیم ، کلی عقاید و باورهای اشتباه در ما نهادینه میشن،ولی وقتی با افراد دیگه ارتباط می گیریم ، می بینم اونا برای مسایل ما راه حل های ساده تری دارند، دید متفاوتی به چالش ها دارند، و شیوه لذت بردنشون از نعمت ها چقدر با ما متفاوت، کم کم می تونیم ما هم الگوهای رفتاری مون رو تغییر بدیم ، تا وقتی که چیزی رو نبینیم ، طبیعتا حتی نمی دونیم که همچی نعمت و ویژگی هایی هم هست. خانم شایسته نازنینم و استاد عزیزم این فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا چنین ویژگی هایی رو برای من داره، مثلا در مورد شیوه صحیح ارتباط بین فرزندان و والدین من کلی درس از این فایل ها گرفتم که اصلأ نمی دونستم که میشه اینجوری هم رفتار کرد. دیدن این تفاوت ها نسبت به مدار ما می تونه کلی تغییرات در زندگی مون ایجاد کنه.
«دلیل هم فرکانسی ما و خانواده راین، نگاه های مشترکیه که ما به موضوعات مختلف داریم، مثلاً یکی از نگاه های مشترک ما اینه که هیچ کدوم از ما مسئول سر گرم کردن دیگران نیستیم، اون دیگران می تونن بچه آدم باشن، می تونن مهمان آدم باشند، اگر ما داریم با هم وقت می گذرانیم به این دلیل نیست که ما خودمون رو مسئول می دونیم که به دیگران خوش بگذره، بلکه به این دلیله که از بودن با همدیگه و از داشتن اون تجربه با همدیگه داریم لذت می بریم، این نگاه باعث میشه تا آدم با خودش به صلح برسه، و وقتی که داره یک وقت و زمانی رو با یک فردی می گذرونه، می دونه یه بچه باشه یا یک آدم بزرگ باشه، این نگاه سرزنشگر رو به خودش نداره که من به خاطر اینکه با این آدم مجبورم وقت بگذرونم، از یکسری کارهام موندم، که باعث میشه که اون زمان بهش خوش بگذره و به کارهایی که باید انجام بده هم با تمرکز وقت بذاره، باعث میشه که همش در لحظه زندگی کنیم»
این همون نکته ایه که من در تمام فایل های مربوط به این مهمونا به خاطرش شما رو تحسین کردم، خیلی این ارتباط عالیه، خیلی. من شدیداً به این نوع ارتباط علاقه دارم، دیدن این فایلها این خواسته رو شدیداً در من به وضوح رسوند، این خواسته هم با دیدن این تفاوت‌ها ایجاد و به وضوح رسید ، من همیشه دلم می خواست وقتی مهمون به خونه ام میاد هم اون لذت ببره ، هم من. یا وقتی به مهمونی میرم ، این احساس راحتی رو داشته باشم. اما حقیقتا الگویی در این مورد نداشتم، و ممنونم که با اشتراک گذاشتن این فایل ها و این آگاهی های ناب، من رو به وضوح بیشتری رسوندین 🙏🙏🙏
چقدر من عاشق این روحیه شاد و مهربان و رقابتی هوب عزیز هستم، چه صمیمتی داره اینجوری بین خودش و بچه هاش ایجاد میکنه، چه اعتماد به نفس و خود باوری در اونا می سازه، حالا کل اونچه که من قبلاً دیده بودم این بود که بزرگ‌تری که با یک بچه رقابت می کرد، عمدا کاری می کرد که خودش بازنده بشه و اگر هم بچه زمانی بازنده می شد اینقدر گریه و بد اخلاقی می کرد که همه رو کلافه می کرد، ولی اینجا همچی برعکسه، مادری که با عزت نفس بی نظیر تا آخرین لحظه به مسابقه ادامه میده تا برنده بشه، و بچه ای که با اشتیاق و هیجان میاد تا از قهرمانیش دفاع کنه. چقدر من عاشق این ارتباطم، تحسینتان می کنم عزیزای دلم 👏 👏👏
لیوای عزیزم من عاشق اون گزارش کردن پرهیجان و شاد و پر انرژی تو شدم 😍😍😍
به به چه آتشی ممنونم راین عزیز 👏👏👏
خانم شایسته نازنینم من عاشق توام که برای همه چیز اینقدر ذوق می کنی، اینقدر انرژی و هیجان داری 😘😘😘
این تشک ها چقدرررررر عالی ان، 😍😍😍
نکات مثبت شیوه صحیح ارتباط بین فرزندان و والدین:
۱_ بچه ها کار تیمی رو یاد بگیرند.
۲_ بچه‌ها با هم همکاری داشته باشند و با عشق و لذت کارها رو انجام بدهند.
۳_بچه ها با هم تعامل داشته باشن و هر کس تمرکزش رو انجام دادن درست کار خودش باشه.
۴_ تحسین کردن نکات مثبت رفتاری بچه‌ها
۵_ وظایف بچه‌ها رو براشون سرگرم کننده کنیم، با الگو بودن خودمان، یعنی خودمون از کارهامون لذت ببریم.
۶_ قوانین اصلی تربیتی تحت هر شرایطی باید درست و عالی انجام بشن
۷_ موارد که جزء قوانین اصلی خانواده نیستن میشه گاهی تغییرشون داد.
۸_ از هر فرصتی برای عشق ورزیدن به هم دیگه استفاده کنیم.
۹_ از هر فرصتی برای شادی کردن و لذت بردن و سرگرمی استفاده کنیم.
۱۰_شب ها قبل از خواب با بچه‌ها صحبت کنیم و بهشون عشق بورزیم، (چقدر عالی بود این کار هوب عزیز)
استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم برای به اشتراک گذاشتن این فایل ها و این همه عشق و سخاوتی که نثارمان می کنید ممنونم 💗💗💗
دوستان عزیزم برای کامنت های بی نظیری که به اشتراک می گذارید و تاثیر این فایلها را چندین برابر می کنید، ممنونم 💗💗💗
خدا جونم برای اینکه دیدن این فایل و دریافت این همه آگاهی و لذت و درس را روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 💖
سلام بر جان من …سلام بر مرضیه ی نازنینمممممم
عاشقتم عزیزدلم
بی نهاایتتتتتتت لذت بردم و درس گرفتم از کامنت بی نظیرتتتتتتتت
عاشق این حمله ی نابت شدم که دقیقا لذت خود خود خداست…فرکانس ناب لذت بردن و در لحظه بود فرکانس ناب خداونده هر چقدرررر غرق موج خداوند باشی هر چقدرررر متصل تر باشی که همون اتصال لازمه اش لذت بردنه اونقد عالی تر میتونی الهامات و هدایت هارو دریافت کنی
“”لذت بردن از نعمت، یعنی قدر اون نعمت رو دونستن ، یعنی به بهترین شکل ممکن از اون نعمت سپاسگزاری
کردن، یعنی خود را لایق اون نعمت و نعمت های بیشتر دانستن، یعنی زندگی کردن در لحظه، یعنی اتصال داشتن با خدا، یعنی داشتن صلح درونی، یعنی در صلح بودن با کل جهان.😍😍😍””
چقدر زیبا گفتی چقدررررررر محو زیبایی و در والایت شدم و چقدررر کیف کردمممم عاشقتم عزیزدلم
عاشقتمممممممممم مرضیه ی ناب و زلال تر از رودمممم
بی نهایتت سپاسگذارم عزیزدلمم
لحظاتت پر اززززز حضور و پر نور هدایت خداوند
بهترین هارو برات میخوام
سلام الهام جانم
عزیز دلم ممنونم برای این همه عشق و مهربانی که در جهان منتشر می کنی
واقعاً تحسینت می کنم نازنینم
چقدر روزه که با هدایت خدا دارم به قسمت هایش مختلف سایت هدایت میشم، توی تموم اون قسمت ها یک ردپای پر از عشق از تو نازنینم می بینم..
مرسییییییی که اینقدر با خودت همه جهان در صلحی زیبای من
دوستت دارم و از خدا برات بهترینها را آرزومندم 😘😘😘
سلام به استاد عزیز و مریم جان
سلام به خانواده هم مدارم
خداروشکر میکنم که منم هماهنگ شدم با بهشت زیبا با استاد عزیز و مریم مهربان با خانواده راین چون دارم میبینمشون میشنومشون لذت میبرم باهاشون و عشق میکنم در کنارشون
حس من میگه امروز انرژی تمام 8 نفر فرشته ی هماهنگ شده بهشت خیلی بالاست…یه سوپر انرژی شدن همه
بنظرم این خانواده یه نمونه ی عینی یه الگوی زنده است از تمام فاکتورهایی که ما توی ذهنمون از خواسته هامون داریم.
از احساس مسئولیت گرفته تا احترام به خواسته و عقاید همدیگه…هماهنگی بینشون…عشق و دوست داشتن…شاد بودن…لذت بردن از لحظه های زندگیشون
ذهنم رفت به جایی که استاد و مریم عزیز سالها پیش شروع کردن روی خودشون و باوراشون و هماهنگی بین ذهن و روحشون کار کردن و این هماهنگی باعث شد اونا کنار هم قرار بگیرن و بازم اون هماهنگی باعث شد این خانواده 6نفره بازم تاکیید میکنم 6نفره که کاملا باهم هماهنگ هستن کنار هم قرار بگیرن و همین باعث میشه بتونن چندین روز کنار هم فقط شاد باشن..فقط لذت ببرن…هماهنگ باشن و…….
به این فکر میکردم که اگر یکی فقط یکی ازین جمع ساز مخالف میزد یا غر میزد یا مقاومت میکرد به هر دلیلی (ممکنه بدلیل تلویزیون نداشتن یا آتیش بازی دوست نداشتن یا علاقه به ماهیگیری نداشتن یا اصلا اون فضای جنگل رو نخواستن) آیا بهشون خوش میگذشت؟
آیا میشه گفت هماهنگ هستن باهم؟
آیا ما اصلا لذت میبردیم از نگاه کردن به زندگی در بهشت؟
درسهای این قسمت..
من مسئول شاد کردن کسی نیستم
من مسئول این نیستم حال کسی رو خوب کنم
فقط مسئکل احساس خوب خودم هستم
اینطوری وقتی خودم حالم و احساسم خوب باشه قاعدتا کنار افرادی قرار میگیرم که اونا هم خودشون رو مسئولحال خوب خودشون میدونن و بعد چیزی که اتفاق میفته اینه که چندتا آدم که حالشون خوبه کنارهم قرار میگیرن و احساس خوبشون کمی مضاعف میشه
من در تمام لحظات زندگیم میتونم از ثانیه به ثانیش لذت ببرم حتی در دل شب در دل تاریکی میشه انرژی داشت میشه بازی کرد
برخلاف باور خیلیا که شب برای استراحته نمیشه بیرون رفت خطرناکه مراقب جونورا باش و …..
حتی یکبار ندیدم مادر خانواده به 4 تا پسرش دقت کنید 4تا پسر بچه گوشزد کنه یا غر بزنه که سروصدا نکنید مراقب باشید ارومتر یا غر زدنهایی که روتین شده حداقل در وجود مادرای ایرانی
مریم جان وقتی وسایلی که برای ذوب کردن بود رو انداختی داخل اتیش دیدم من ریختن اسپند روی اتیش رو خیلی دوست دارم…نه بخاطر باور نظر کردن یا باورای اشتباه قدیمی که اصلا باورش ندارم بخاطر بوی خوبش و اون صداش که دوست دارم و دودش
هر موقع میریم بیرن شهر و اتیشی درست میکنیم حتما اینکارو میکمم و ازش لذت میبرم
و در اخر تحسین میکنم افرین میگم تبریک میگم به خانوم امید که با چه ارامشی مادر 4تا پسره و چطور اخر شب عشقشو نثار فرزندانش میکرد بدون اینکه فکر کنه الان خسته است یا بی حوصله یا اینا پسرن نیاز به این چیزا ندارن. و …..
افرین
روز پرباری بود خداروشکر
دوستتون دارم
سلام باران عزیز🌹🌹
اسم باران اسم زیبا و یکی از بهترین نعمتهای خداست
من و همسرم مشترک چند اسم دوست داریم ،یکی باران ،دریا ،نیما
ترنم ،تبسم ،
یه جورایی خیلی به شمال کشور علاقه داریم ایشالا در زمان مناسب حتما اسم فرزندمون،یا فرزندانمان😆 از این اسمهای زیبا خواهد بود
در کل باران عزیز زیبا و زیبا نوشتید
چون اصل و روح همه ما زیبا هست
موفق و سربلند 🌹🙏
سلام جناب مهرجوی با احساس
سپاسگزارم از ابراز محبت شما
راستش خودم عاشق اسم خودم هستم و اینو به همه هم میگم و عاشق باران الهی که هر موقع میباره هر کجا و در هر فضایی که باشم میرم زیر بارون و خیس نعمت الهی میشم
امیدوارم خدای زیباییها فرزندی به شما عطا کنه که عشقی که بین شما و همسرتون هست رو هزاران برابر کنه…
فرزندی صالح
منم موافقم اسمشو بذارید باران😄😄😄😄😄
البته ترنم هم بسیار زیباست
امیدوارم در همه ی لحظات زندگیتون شاد و سعادتمند باشید