https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/abasmanesh.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-06-29 09:02:332025-02-25 08:05:08سریال زندگی در بهشت | قسمت 38
259نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
در این روزه زیبا در پرادایس خیلی اتفاقات جذابی افتاد و لذت بردم از وقتی که این خانواده ی خوب و با انرژی اومدن که خیلی جذاب تر شده
همه‌ی نکات مثبت ی طرف ولی ی نکته خیلی منو تکون داده ، ، این موضوع که این خانواده چقدررر باهم خوبن چقدر مهربونن واقعا من تحسین میکنم و تو ذهنم همش میگم میشودددد
میشود که یک زن و شوهر حتی با وجود 4 بچه اینجوری عاشق باشن
میشود که تعدا فرزندان زیاد و زیبایی داشت
میشود که فرزندان رو آنقدر خوب و موادب تربیت کرد
میشود که فرزندان آنقدر نسبت به هم مهربان باشن و در صلح کامل
میشود که از زندگی در هر شرایطی لذت برد
میشود که جریان زندگی رو به دست خداوند داد
خیلی خیلی روحیه گرفتم از این خانواده خوب آمریکایی
چقدر خون گرم و اجتماعی
و قسمت اخرش که مادر خانوده میره بالا سرشون و باهاشون حرف میزنه ….. نمیدونم چی بگم آنقدر که لذت بردم و آرزوی داشتن همچین خانواده ای و حتی بهتر از اون رو کردم
خدایا شکرت بایت این که این زیبایی ها رو به ما نشون دادی
امیدوارم هرجا هستید حال دلتون عالی باشه و لبخند رضایت از زندگی بر لبانتون نقش بسته باشه.
بی نهایت خوشحالم و خداوند رو شاکرم که بهم فرصت داد تا دوباره از زیبایی ها بنویسم.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر این سریال های زیبا و پر از درس های زندگی بخش.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر خانم شایسته‌ی عزیزم و استاد عباس منش عزیزم که به ایده های الهی قلبشون گوش می‌دهند و تولید این سریال های ارزشمند هم ایده های الهی وجودشون بوده.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر چشم های سالم و گوش های سالم و ذهن سالمی که داریم و می توانیم این سریال های زیبا رو ببینیم لذت ببریم و ورودی های قدرتمند کننده و عالی داشته باشیم.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر این خانواده‌ی صمیمی … خانواده‌ی صمیمی عباس منشی ها … چقدر خوشحال و راضی ام که از بدنه‌ی جامعه جدا شدم و در این جمع صمیمی هستم و شب های میام خونه با عشق می نشینم هر چقدر که وقت کنم تا قبل از خوابم این سریال ها رو می بینم و کییییف می کنم.
الهی صد هزار مرتبه شکر که به مداری رسیدم که ارزش واقعی این سریال ها و این ورودی های قدرتمند کننده رو درک کردم. من شب ها دقیقاً تا آخرین لحظه ها که چشمام می خواهد سنگین بشه و دیگه گوشی از دستم بیافته :)) دارم یه قسمت رو به صورت رندوم (هدایتی) از سریال ها رو می بینم و … خیلیییی خیلییی هم از این هدایت الهی و این عملی که انجام می‌دهم راضی ام چون کمک می کنه خواب خیلی با کیفیت و عمیق و لذت بخشی رو تجربه کنم و قشنگ می فهمم ، الان که مدتی هست دارم این سریال دیدن موقع خواب رو تبدیل می کنم به یک عادت مثبت در وجودم… صبح که از خواب بیدار میشم خیلی حس خوبی دارم و یه اتفاق خیلی خیلی خیلیییی جالب هم داره صبح ها برای من رخ میده !!
اونم اینه که صبح که از خواب بیدار میشم یه احساس فوق‌العاده دارم که خستگی کل روز قبل از بدنم خارج شده و خیلی پر انرژی‌ام و می توانم مثل فِشَنگ از تو رختخواب بلند بشم و روزم رو شروع کنم.
این خیلیییی خوبه خیلیییی خوبه … قبلاً ها ، یادم میاد وقتی خیلی کوچیک بودم (شاید مثلا هفت هشت سالگیم) همچین احساس بی نظیر و فوق‌العاده ای رو داشتم و الان سال ها بود که دیگه این حس فوق‌العاده رو تجربه نکرده بودم.
الان هم نمی توانم بگم اون احساس بی نظیری که تو کودکی تجربه می کردم رو دارم تجربه می کنم ، یه چیزی نزدیک به اون احساسه … ولی قلبم داره گواهی میده که این احساس خوبی که صبح ها اکثراً تجربه می کنم برای همین تمرکز آگاهانه‌ی در طول روز بر روی این سریال های فوق‌العاده است، مخصوصاً شب ها قبل از خواب توی رختخواب که سریال رو تا آخرین لحظه ها قبل از بستن چشم هام می بینم.
و باز هم قلبم داره بهم میگه ببین این کاری که داری می کنی خیلیییی مهمه ها … جدی بگیر و ادامه بده … اگه ادامه بدهی می توانی برگردی به همون دوران کودکی هفت هشت سالگیت و اون احساس ذوق و شوق وصف ناپذیر رو صبح بعد از بیداری تجربه کنی
همه‌ی ما می دونیم طبق توضیحاتی که استاد بارها و بارها گفته چقدرررر مهمه که شب تو حالت احساسی عالی بخوابیم و صبح توی حالت احساسی عالی بیدار بشیم و این حال عالی رو حدوداً ده دقیقه یه ربع بعد از بیداری هم نگهش داریم.
این همون چیزیه که باعث میشه چرخ زندگیم روغن کاری بشه و راحت تر بچرخه.
این همون چیزیه که باعث میشه طبق قولی که خداوند بهم در قرآن داده آسان بشم برای آسانی ها.
این همون چیزیه که کمک می کنه زندگیم در طول بیداری و در طول روز پر از پدیده همزمانی و هدایت های الهی بشه … و در این حالت در طی روز تمرکز بر نکات مثبت و لذت بردن کار خیلی سختی نیست … یککککک عالمه از کارها رو جهان برای من انجام میده … خدایاااااا شکرت به خاطر این قوانین فوق‌العاده رویایی که بر جهان هستی وضع کردی، خدایا شکرت ممنونم که اینقدر مهربونی و اینقدر دوستم داری عاشقتم
خانم شایسته‌ی عزیز احتمال می‌دهم این دیدگاه من رو شما داری می خوانی و منتشر می کنی بنابراین روی صحبتم با شماست
می خواهم از شما خواهش کنم دوباره سریال زندگی در بهشت رو شروع کنید
مخصوصاً مهمونی ها رو … این قسمت های مهمونی گرفتن ها و مخصوصاً توضیحات زیبا و تاثیرگذاری که شما و استاد عباس منش برای من روی این تصاویر قرار می دهید خیلی برای من تاثیر گذار هستش، خیلی دیدن این تصاویر همزمان با شنیدن توضیحات شما لذت بخش هستش.
می دونید چرا؟
چون من در خانواده‌‌ای بزرگ شدم که اصلا اهل مهمونی دادن و مهمونی رفتن نبودیم
به عالمه نعمت و موهبت دیگه در زندگیمون بوده و هست و من واقعاً خداوند رو شاکرم و از زندگیم راضی ام
می خواهم این رو بگم تماشا کردن این مهمونی های فوق‌العاده و تحسین کردن اون ها من رو هدایت می کنه به مهمونی های فوق‌العاده و لذت بردن بیشتر از زندگیم ، چیزی که توی زندگیم خیلییی خیلییی کم تجربه اش کردم و واقعاً برای تجربه کردنش مشتاقم
سپساگزارم ، در هر صورت هر تصمیمی که شما و استاد عباس منش بگیرید برای من قابل احترام و قابل درک هستش ولی دوست داشتم درخواستم رو عرضه کنم.
به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر و عزت دهنده ی بی منت
سپاسگزاره خداوندم که باری دیگر بر من منت نهاد و یک صبح دل انگیز دیگه بهم هدیه داد،تا توجهم رو اول وقت بر روی زیبایی ها منعطف کنم و خوب زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنم الهی صدهزاران مرتبه شکرت
سلامو درود خداوند برشما همه ی عزیزان در این فضای بهشتی و خداگونه
یک صبح زیبا و دل انگیزدیگه تواین مزرعه شروع شده با هشت نفر آدمی که خدا یه روزدیگه بهشون هدیه داده و دوباره باعشق از اون روز استقبال میکنند برای شروع شادیو لذتو خوشحالی خدایاشکرت که هرکدوم یه سرگرمیی رو انتخاب کرده و مشغول شده و بااون سرگرمی کلی تجربه کسب میکنن و کلی هم لذت میبرن
خدایاشکرت که خانم هوپ اینقدر خوب هم داره لذت میبره هم داره بابچه هاش وقتشو میگذرونه و بهشون عشق میورزه
چقدر این خانم رو هزاران بار تواین مدت تحسین کردم،که درحین رهابودنش نسبت به بچه هاش،اما یجورایی هم حواسش هست که به هرکدوم ازبچه هاش به یک شیوه ای توجه کنه و باهاش وقت بگذرونه و حس مادرانش رو بهشون منتقل کنه
چقدر خونسردی آقای راین رو هزاران بار تحسین کردم که اینقدر آزادورها برای خودش میچرخه و دیگه یجورایی تواین مزرعه کاربلد شده،که چه کاری انجام بده و مشخصه اونقدر اونجا حس راحتی بهش دست میده‌که فرغون رو برمیداره و میخواد چوب جمع کنه برای یک‌دور همی دیگه درشب و نشستن جلوی شعله های آتش در پرادایس
چقدر استادعزیز رو تحسین میکنم که اینقدر برای آدما احترام و ارزش قائله و اینقدر راحتی دراختیار هرکسی که اینجا میاد میذاره تا خودشو تو این فضای بهشتی تجربه کنه،واقعا این حد از راحت گذاشتنِ مهمون تحسین برانگیزه
این همش بخاطر این باوره که آدما اومدن تاخودشونو تجربه کنند و همه ی این مالو اموال هرچقدرم زیاد وباارزش باشه بلاخره آدم اونها رو همین دنیا میذاره و میره،همین باور باعث میشه ادم اونقدر رها باشه که نخواد اصلا به کسی سخت بگیره،همین باور به فراوانی باعث میشه که اگه وسیلش خراب بشه باخودش میگه بی نهایت فرصت هست تا وسیله ی ازین بهتر روتجربه کنم
ومثال بارزش در زندگی استاد هست که همیشه هم بهترین نعمتها رو خدا بهش داده،وبهترین وسیله هایی که حتی یک امریکایی هم آرزوی داشتنش رو داره،خدا تو زندگیش اورده خدایاشکرت
من هنوز توی همین جمله هایی که میگم مشکل دارم،و شاید دراکثر موارد نسبت به وسایل زندگیم رها نیستم و امیدوارم خدا تواین موضوع بهتروبهترم کنه تا بتونم نسبت به نعمتی که خدابهم میده درکنار سپاسگزاربودنم به اون نعمت،رهاباشم و وابسته نباشم
یک نکته ی بسیارمهمی که مریم جان بهش اشاره میکنه همین قانون جهان و همفرکانسی آدمهاست که باتوجه به تجربه های متفاوت باآدمهای متفاوت ازفرهنگهای متفاوت،جوری جهان اونهارو بااین خانواده توموضوعات مختلف همفرکانس کرده که تواون‌موضوعات نگاهای مشترکی هست
مثلا همین نگاه مشترک بینشون که هرکدوم مسئول سرگرم کردن طرف مقابلش نیست،واقعا این دیدگاهتون رو بسیارتحسین میکنم که همین مسئولیت رو برعهده نگرفتن باعث شده که چندین روز کنارهم فقط لذت ببرید،چون هرکدوم این رو درک کرده که مسئول سرگرمیو شادی دست خودشونه نه پدرمادر،نه میزبان و نه برادر
وچقدرهمین درصلح بودن برادرها با شخصیتهای متفاوت درکنارهمدیگه قابل تحسینه که هرکدوم باتوجه به علاقش داره مسیرش رو لذتبخش میکنه و پیش میره
واقعامن وقتی این مسئولیت رو به عهده ی خودم دیدم که کاری کنم تا به مهمونم یافرزندم یاهمسرم یاهرکس دیگه خوش بگذره،بعدازون یک نگاه سرزنش گری به خودم داشتم که چرا این وقتم رو برای فلانی به هدر دادم و تمرکزم رو از کارخودم برداشتم
واقعااین نگاهتون رو کاملا درک میکنم و میفهمم که چقدر این موضوع مهمه توی زندگیمون،تا نه تنها خودمون باخودمون به صلح برسیم بلکه وظیفه ی خودمون ندونیم تا کاری کنیم که به دیگری خوش بگذره
این نگاه رو حتی یک درصد هم توایران ندیدم که بخوان بااین عدم مسئولیت پذیری نسبت به دیگران زندگی خوبی رو درکناردیگران اون هم چندین روز تجربه کنند
تازه من این نگاه رو تو خانواده ی همسرم زیاد میبینم که عروس وظیفه داره وقتی ازدواج میکنه مسئول تمیزی و نظافت خونه ی پدرشوهر رو هم به عهده بگیره،و بااین نگاه من چندین سال چه ظلمی درحق خودم کردم و نه تنها طرف مقابل راضی نمیشد،بلکه هربار توقع بیشتری تو زمینه های دیگه‌پیدامیکرد،خلاصه کمی تواین موضوع بهترشدم ولی جاداره خیلی بهتربشم،چون این نگاه واین فرهنگ مثل یک زنجیر محکم به پای خیلی ازخانواده های دورواطرافم بسته شده،والگویی جز شما عزیزان ندیدم که بخواد این مسئولیت رو گردن کسی نندازه….
مریم جان ازتون ممنونم که این اتفاقات خوب پرادایس رو برامون فیلم میگیرید،ازتون ممنونم که این رفتارهای خانم هوپ رو فیلم میگیرید،نمیدونید چقدر حسم خوب میشه که میبینم یک مادر با ایییین هم صبروحوصله درکناربچه هاش مسابقه میده،بازی میکنه،ماهیگیری میکنه،موتورسواری میکنه،الان هم دراین وقت از شب خیلی باحوصله میخواد تومسابقه ی ماهیگیری با جوزف،پسرفعال و کوشا رقابت کنه
آفرین به شما جوزف عزیز که همیشه انگیزه ی برنده شدن داری،آفرین به شما مادروفرزند که پابه پای هم با رقابت پرهیجان دارید هم اعتنادبنفس میسازید هم تجربه کسب میکنید و هم اون مقام اولی که تو بازی کسب میکنید به رخ همدیگه‌میکشید و درعین حال یک حس رفاقت و صمیمانه هم بینتون حکم فرماست،الهی صدهزارمرتبه شکر بخاطر رابطه ی فوق العاده ی شما عزیزان باهمدیگه
خدای من لیوای با نقش‌گزارشگری چه شوروهیجانی به پاکرده واین دو رقیب باکلی هیجان در صدد گرفتن ماهی بیشترهستند،آفرین به این همه صلح و رفاقت و صمیمیت
چه آتش شگفت انگیزی امشب شده،مخصوصا که قراره اون‌میوه های کاجی که‌توسط آقای راین جمع شده توی آتش ریخته بشه چه عطروبوی کاجی تواین فضا پیچیده بشه،خدای من چقدر اینجا پراز انرژی الهیه خدایاششکرت
مریم جان آفرین به شما که ازین موقعیت استفاده میکنید و کلی وسیله ی پلاستیکی که فضای آشپزخونه رو زیاداز حد اشغال میکنه رو به دامان طبیعت میبرید و اونها رو به دل آتش میسپارید
عاشقتم‌که این کارتون رو میگید صندوقچه ی اسرارمه،چقدر هرکاری که انجام میدید بالذت انجام میدید چقدر از لذتی که ازکارهاتون میبرید لذت میبرم،چقدر دوست دارم دیدگاهم تو همه ی کارهام مثل شما بشود،آخه جوری یکاریو انجام میدید که انگار انجام اون کار لذتبخش ترین کاریه که توعمرتن انجام دادید
یه نکته ی دیگه اینکه،خیلی ازخانمهای دورواطرافمومیبینم که کلی ازهمین وسایل پلاستیکی رو جمع میکنن،به امید یک روزی که اون وسیله به کارشون بیاد،اما شما درکمال راحتی و بی نیازی به این وسایل،اونهارو به دامان طبیعت برمیگردونید،و من هم خیلی وقتها همین کار رو میکنم و کلی وسایل این شکلی رو دور میریزم چون معمولا خیلی علاقه ای به جمع کردن اینجور وسایل توی آشپزخونه ندارم
چقدر این آرامشتون واین حسوحال خوبتون رو کنار آتش تحسین میکنم،خدایاشکرت
واما یک قسمت تحسین برانگیز دیگه که واقعا فوق العاده بود ومنو بسیار به تحسین واداشت،همین پهن کردن وسایل خواب باهمکاری همدیگه بود
چقدر آقای لوک رو تحسین کردم که خیلی دقیق و منظم تخت خواب رو برای برادرهاش آماده میکنه بدون اینکه کوچکترین غرولندی به کسی بزنه،چقدر هرکدوم کارشون رو درست انجام میداد،بدون اینکه این دیدگاه رو داشته باشن که دارن بازور واجبار انجام میدن
واقعا تربیت فوق العاده ی این پدرمادر بسیار تحسین برانگیزه،که نه تنها اون کاری که به عهده ی خودشون هست اینقدر خوب انجامش میدن،بلکه بچه هاشون هم باالگو گرفتن از اونها یاد گرفتن که یک کارو تبدیل به یک سرگرمی کنند و با خنده ووشادی به سرانجام برسوننش.
چقدر برام شوخی های آقای راین جالب بود،واقعا تا آخرین لحظات شب هم دست از خنده ووشادی بر نمیدارن و هرکاری رو تبدیل به لذت میکنن
آفرین به خانم هوپ که اینقدر عالی قانون تعیین میکنید و بچه هاتون هم با کمال میل ازقانون شما پیروی میکنند،قطعا تو سرپیچی کردن از قانون نتیجش رو ازجانب شما دیدن که اینقدر خوب از قانون مشخص شده ی شما تبعیت میکنند،احسنت به شما مادرِ نمونه که موقع تعیین کردنِ قانون برای بچه هاتون احساساتی عمل نمیکنید
و درآخر هم این حس‌وعشق مادرانتون رو چقدر زیباوفوق العاده به بچه هاتون ابراز میکنید،من شمارو به عنوان یک مادر بسیار متشخص و بامحبت و همه کار بلد،الگوی زندگیم قرارمیدم و جاداره یک تشکر جانانه از مریم جان بکنم بخاطر فیلم گرفتن این نکته های طلایی در عمل این افراد فوق العاده…خدایا شکرت که تونستم تو مداری از این الگوها قراربگیرم تا یک زندگی متفاوتی رو درزندگیم تجربه کنم
هوپِ عزیز براتون آرزوی موفقیت و عاقبت بخیری خودتون وبچه هاتون رو دارم،الهی صدهزارمرتبه شکر
داستان بهبود شخصیتم درراستای توجه به الگوهای این سریال ارزشمند ادامه دارد…
اول اینکه وقتی دوست دارم خلوت کنم وحالم okنیست ومیخوام فایل گوش بدم وروی خودم کار کنم دختر کوچلوم میگه بابا بیا با هم بازی کنیم یا ساز بزنیم یا پارک بریم بیشتر مواقع براش انجام میدم وهمراهش میشم ولی بعض وقتا در حد رفع تکلیف هستش وشاید عشق توش نباشه اینجا دیگه نمیدونستم چکار کنم که اقا من اون حس عمیق رو ندارم که در کنارش باشم ولی خوب این تخصص رو دارم خیلی سر گرمش کنم با بوجود اوردن یه امکانات کم که مشغول بشه از خلاقیتش استفاده کنه واینجا شاید دخترم توقع داره من حتما در کنارش باشم من هم سعی میکنم اروم اروم بهش انتقال بدم که راحت باشه واجازه بده ما هم کارهامون رو انجام بدیم و بهترین کار اینه اونهارو با خودت در کارها همراه کنی که هم اعتماد بنفسش بره بالا هم اینکه یاد بگیره کارتیمی رو
اما خوب مصمئنا همسرم زیاد موافق نیست بچه ها رو راحت بگذاری که تو کارها سرک بکشن
واین رو به خدا سپردم که بچه مون در مسیر تربیت درست قرار بگیره وما هم فضا رو بهش بدیم واینقدر کنترلش نکنیم
ودوم اینکه من خودم کلا با مهمان ومهمان داری راحتم واصلا توجه ندارم ولی اطرافیانم خیلی حساس هستن که پیش مهمون رسمی رفتار کنیم که کم وکسری نباشه وفقط تمام شه بره
دوم اینکه در کارهای منزل خانم خیلی امر ونهی دارن ومن همیشه اعتقادم اینه اقا هر که دوست داره با عشق کمک کنه زن ومرد نداریم ظرف میشورم غذا باشه میخورم نباشه نمیخورم خودم یه چیزی درست میکنم
در بیرون رفتن وتفریح هم دوست دارم هرکس یه گوشه کار روبگیره ودوست ندارم یه نفر تحت فشار باشه
به خدا اینها باور های من هستن ولی خیلی زیر سوال رفتم که تو چرا اینجوری هستی
فایل فوق العاده به نکات ریزی توجه کرده بود که به خدا هیچ وقت هیچ جا نمونه ش پیدا نمیکنی
اما فراموش نکنیم ما فقط باید رو خودمون کار کنیم ودیگران را همانجور هست بپذیریم ونخواهیم ان ها رو تغییر بدیم وسهم خود را انجام دهیم بقیه ش درست میشه
از روزی که با استاد استارت کردم یه خواهر وداماد ویه همسر به لطف خدا هم فرکانس شدیم وبا عملکرد ما به لفط خدا استاد زندگی ما رو زیباتر کرده
امروزه روابطم محدود شده به خاطر باورهای جدیدم وبعضی وقتا کم میارم واز خدا میخوام دوستان عالی وهم فرکانس را وارد زندگی م کنه
واستاد خیلی لذت بخش هستش که خانه ای مثل شما داشت وهمه امکاناتی باشه که مهمان هات لذت ببرند وراحت باشن ودرگیر مخارج نباشی
اگر من بودم یه خورده تو غرور میرفتم که اهای مهمان هرچه خواستی هست برو حالش رو ببر
اسب وجکوزی انواع موتور وماشین و دریاچه و
به خدا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
وتو با ثروتمند شدنت جهان را جای بهتری برای دیگران خواهی کرد
واقعا چقد خوبه هر کس مسئولیت ۱۰۰ درصد زندگیش رو به عهده بگیره و خب مسلما تو این فایل نشون میده که این یک مهارت اکتسابی است که خوشبختانه از بچگی تو خونواده های اینچنینی به بچه ها اموزش داده میشه تا در وجود آنها نهادینه بشه و پیامد اینکار چنین آرامش و صلحی و کارتیمی بدون غر زدن و با لذت خواهد بود.
امیدوارم که این قانون که هر کس مسئول زندگی خودش هست از بچگی در خانواده ها به صورت مهارت آموزش داده بشه تا نتایج اون رو در جامعه ببینیم
خدایا سپاسگزارم که امروز جان تازه ای بمن بخشیدی تا شکرگزار نعمت‌هایی باشم که بمن عطا کردی و تحسین کنم زیبایی های پارادایس رو خدایا شکرت
چه صبح زیبایی، چه خورشید سخاوتمندی، و چه هوای ناب و سبزه زار سرسبزی، خدایا شکرت
بانو جان، چه آگاهی بی نظیری اول صبح بما بخشیدی، و چقدر این دیدگاه که ما مسئول سرگرم کردن دیگران هستیم در جامعه ما ایرانی ها زیاد شده بخصوص در مورد فرزندان مون.
مثلا روزهای تعطیل که آدم می خواد استراحت کنه، یک الزام و ضرورتی برای ما مردهای ایرانی وجود داره که باید در اختیار خانواده باشیم و برنامه ریزی کنیم برای تعطیلات پایان هفته، خب البته که خیلی خوبه و خودمون هم نیاز به تفریح داریم، اما موضوع اینه که اعضای خانواده شیش روز هفته رو هیچ کاری برای سرگرمی خودشون نمی کنند، یعنی اگر یک روز تعطیل مرد خانواده دلش بخواد بخوابه یا کار دیگه ای مثل مطالعه انجام بده، اهل و عیال خونه هیچ جایگزینی برای تفریح ندارند.
خیلی نگاه زیبایی رو بیان کردید بانو جان، این که ما یک تجربه لذت بخش رو در کنار هم داشته باشیم کجا؟!!!… و اون که خودمون رو مسئول داشتن تجربه لذت بخش اعضاء خانواده یا هرکس دیگه ای بدونیم کجا؟!!!!…
در حال حاضر که پا رو فراتر گذاشتیم و من شاهد خیلی از مادرهایی هستم که تکالیف بچه ها رو خودشون انجام میدن و باور کردن که مسئول درس و مشق بچه هاشون هستند، یعنی معلم تکلیف میده و مادرها می شینند و انجام میدن و نکته اینجاست که بچه سرش جای دیگه ای گرمه
بگذریم!!!…
امشب لیوای مرد علم و دانش رفته تو جلد گزارشگری و چقدر هم ماشاالله سر زبون داره.
چه شور و نشاطی این بچه ها دادن به سکوت شب‌های پارادایس
و خدا می‌دونه که من از نکات مثبتی که دوربین بانو شایسته شکار می کنه چه درسها گرفتم که انشالله میخوام برای نوه هام در آینده انجام بدم، البته بچه های من الان بزرگ شدن و هنوز ازدواج نکردند ولی با اینکه دو فرزندم با همدیگه رابطه خیلی خوبی دارند اما این الگوهای رفتاری که امشب از خانواده آقای رایان بما نشون دادید، برام جدید و جذابیت خاصی داشت و دلم خواست که انشالله در آینده حداقل برای نوه هام انجام بدم، یعنی از همون کودکی بهشون عشق بدم تا عشق بخشیدن رو یاد بگیرن، با خودم در صلح باشم تا اونا هم من رو ببینند و با خودشون به صلح برسند تا بدون هیچ گونه چشم داشتی همدیگر رو دوست داشته باشند و بدون توقع به مردم احترام بذارن.
استاد، هدایت شدن خانواده مستر رایان به پارادایس بی حکمت نبوده، این بنده های خوب خدا هدایت شدند بسمت شما دو عزیز که استاد استخراج نکات مثبت از اتفاقات و شرایط جهان اطرافتون هستید تا کلی آگاهی و نکات آموزنده رو از دل رفتارهای روزانه شون بما نشون بدید، و من به نوبه خودم الگوهای رفتاری مثبتی از زندگی این خانواده دیدم که هرگز در فرهنگ خودمون ندیده بودم، مثل همین رختخواب پهن کردن پسرها با عشق و لذت برای همدیگه
استاد نازنینم و مهربانوی شایسته انشالله همیشه سالم و سربلند و سرافراز باشید
خدایا برای حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم سپاسگزارم
خدایا برای حضورم در این خانواده و مأمن الهی شکرگزارم
خدایا شکرت که مزرعه رویاهام رو بمن نزدیکتر کردی
بارالها! من ثروتمندترین فرد جهانم چون تو دارایی منی
به نام زندگی…به نام محبت… به نام دوستی…به نام مادر، مادری که مهر الهی اش تا واپسین لحظات شب در رختخواب همراه دوردانه هایش هست…به نام آتش، آتشی که نماد انرژی است،یاد آور اینست که تمام اجسام هم دارای انرژی هستند،چوب لاستیک و کارتونی که به ظاهر جامد و بی انرژی اند ولی همین ها هستند که انرژی شان در قالب گرما و آتش نمود می یابد… به نام شب،به راستی که در آمد و شد شب و روز نشانه هاییست برای گروهی که می اندیشند…
خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی که به ما عطا فرمودی، خدایا سپاس گزارم بابت نعمت اعجاب انگیز اینترنت که یکی از بهترین ابزار ها و نعمت های زندگیمونه،خدایا شکرت بابت وجود نازنین این دو فرشته آسمانی که سراسر برکت و رحمته، سپاس بیکران تو به خاطر قوانین و آفرینش بی عیب و نقصت که هر عیب و نقصی از کوته دیدگی ماست
ما تری فی خلق رحمن من تفاوت؛ در آفرینش خدای رحمان بی نظمی نمی‌بینی
فارجع البصر هل تری من فطور؛ پس بار دیگر دیده بگردان آیا هیچ شکافی می‌بینی؟
سپاس بیکران خدای عزیزم برای این باغ بهشتی مون که فقط جلوه خیر،ثروت،سلامت،سلام و درود،زیبایی،آرامش و عشقه… خدایا ما را هدایت کن به راه و زندگی و بهشتی که استاد و مریم عزیزم رو هدایت کردی، خدایا ما را هدایت کن به سمت جفت و قرین هم ارزمان کمااینکه حسین و مریم، رایان و هوپ رو جذب و مجذوب هم کردی..
سلامی به «سرمای زمستان» به استاد و زوج آسمانی اش مریم مقدس، خانواده بینظیر آقای رایان، و دوستان بهشتی ام… آخه هوا الان تیرماه به اندازه کافی گرم و سوزان هست😂😂😁😁😰😓…راستی مثلاً چرا همیشه باید بگیم سلامی «گرم» یا دمت« گرم»!! یا چرا عروس دفعه سوم بله رو میگه و همون دفه اول نمیگه!!! یا چرا مثلاً میگیم چهار زانو بشین مگه چهار زانو داریم!!! یا چرا خاب و خاهر رو مینویسیم خواب و خواهر!!! گاهی یسری اصطلاحا یا فرهنگا داریم که خودمون هم دلیلش رو نمی‌دونیم !!!
روز از نو، روزی از نو… صبحی دیگر، چالش و هیجانی دیگر…از لحظه ای که از خواب بیدار میشن تا لحظه ای که میخوابن نهایت استفاده رو میبرم انگار که اولین باره دارن طعم زندگی رو میچشن…طوری زندگی میکنن که هیچوقت حسرت گذشته رو نخورن…حسرت نخورن که ایکاش اون چند روزی که پرادایس بودیم بیشتر از وقتمون لذت می‌بردیم بیشتر از نعمت ها بهره می بردیم بیشتر حال میکردیم…هیچ محدودیتی رو توی بهره بردن از نعمات توی ذهنشون نمیبینم، هیچ اخمی به اَبرو نمیارن، هیچ نگران و ناراحت نیستند، هیچ بحث و کشمکشی ندارن،هیچ رودرواسی و تعارفی ندارن،هیچ خلأ و کمبودی ندارن.. هر چی بخان آماده و مهیاست… تو رو خدا آقای رایان رو ببین انگار نه انگار…چقدر ریلکس با یه دست نوشیدنی نوش جان میکنه با یه دست چوب جمع میکنه…
یعقوب وقتی عصای موسی مریم رو دید این ایده به ذهنش رسید که منم میخام عصای عیسی واسه خودم بسازم…اونوقت میشه عصای عیسی ی یعقوب😊😆💙😉
یوسف هم پشت مامانی سوار شده رفتن یه چرخی توی بهشت بزنن لیوای هم توی عالم خودش سیر میکنم😍😎😁
دارم به این فکر میکنم که اگه این خود خود زندگی در بهشت نیست پس چیه؟؟!! دارم به این فکر میکنم که اگه این بهشته پس بهشت آخرت رو چجوری هضم کنم!!؟؟ من تحمل این همه زیبایی بهشت این دنیا رو ندارم چه برسه به بهشت موعود آخرت!!! قلبم داره کنده میشه ،از ذوق دارم پرواز میکنم ،از شوق بند بند وجودم داره تجزیه میشه… وقتی به آیه های توصیف بهشت و جهنم در قرآن میرسم، به« جنون» میرسم
از وصف هولناک و مو سیخ کننده جهنم، به جنون میرسم
از وصف توصیف ناپذیر بهشت برین، به جنون میرسم…بهشتی که نه آفتاب سوزان داره نه سرمای زمحریر…نه غمی نه ترسی…بهشتی که نهارها از زیر درختانش جاریست… چشمه های از شیر و عسل روانه(دیوانه کنندس)… فرشتگانی که خادم و در رکاب مان هستند و دورمان می گردند… همه چیز آماده و مهیاست هر آنچه را که طلب کنی موجود میشود…همه در حال سلام و درود اند…همواره در حال حمد و ثنای خداوند هستند… همواره در حال تسبیح و سپاس گزاری از خداوند هستند….
چقدر رب عالم هوشمندانه جهان رو خلق کرده… حالا که عمیق تر و از دید بالاتر به قرآن و جهان نگاه میکنم،جهان بینی توحیدی و ایمانم بیشتر و قویتر میشه:
خداوندی که ما رو خلق کرده به تمامی جزئیات ساختار ذهنی و جسمی ما آگاهه…چقدر دقیقه…حالا میفهمم که توصیف عمیق بهشت و جهنم نشات گرفته از همین «اهرم رنج و لذته»…
ببین چقدر خدا هوشمندانه ما رو از عذاب الیم جهنم انذار میده تا ازش بگریزیم…از رنج بسیار بسیار عظیمی ما رو هشدار میده تا با این قدرت دافعه رنج عظیم به سمت لذت نعمت و زیبایی حرکت کنیم و از افتادن توی مخمصه فرار کنیم
ازونطرف با وصف بهشت، چنان شور و شوق و انگیزه ای درونمون ایجاد میکنه، آنچنان لذت بسیار بسیار عظیمی رو برامون توصیف میکنه که آدم دیگه نمیتونه ازش دل بکنه نمیتونه گناه کنه نمیتونه قیدشو بزنه نمیتونه نره سمت خدا …آدم از فرط شادی مدهوش میشه
پناه بر خدا…گاهی آدم اونقدر غرق آگاهی کیهانی میشه که نمیتونه خودشو آروم و کنترل کنه…کلمات و واژه ها از توصیف این همه شکوه و جلال رب و سیستمش قاصرند…
مریم و استاد عزیز و محبوبم…میدونید سوزوندن اون آشغال های اضافی منو یاد چی میندازه؟ منو یاد «ترسها» میندازه…ترس هاست که که توی وجودمون مثل آشغال هایی میمونه که یگوشه ای از خونه زیر مبل قایمشون کردیم،ظاهرن دیده نمیشن ولی بوی تعفنشون خونه ذهنمون رو برداشته و ما فقط باهاشون کنار میایم و کاری نمیکنیم…
جالبه دیروز عصر حسم گفت بعد مدت ها بزنم به کوه و با خدای خودم خلوت کنم، خاستم با ماشین برم که دلم راضی نشد،از پارسال که موتور روندن یاد گرفتم دیگه موتور سوار نشدم و تمرین نکردم، اصلا یادم رفته بود همه چی ولی با ایمان بخدا که اون مواظبمه و اتفاقی نمیفته سوارش شدم و رفتم بیرون شهر، در اثنای راه خاموش شد
خدا می‌دونه که اگه کنترل ذهن نداشتم چه قیل قالی راه مینداختم که آی خدا این چه وضشه؟!! خدا رو شکر دیگه میلای سابق نیستم و خیلی ریلکس با کنترل ذهن بالا شروع به حل مسئله کردم..اولش هرچه زور زدم روشن نشد، بعد یادم اومد که باید دید و روشم رو اصلاح و عوض کنم، دیدم ای داد غافل شیر بنزین بسته بود و من خبر نداشتم
روشن کردم و روندم زدم به یه جاده خاکی که معلوم نبود به ناکجا آباد میره…همون جا تا شب با خودم و خدا گفتگوهای خصوصی کردم و از خدا مشورت و درخواست کردم…
خاستم برگردم خونه که حسم گفت برو یه سر به خونه پدر برزگت بزن… کیلومترها رفتم تا رسیدم به روستای مادربزرگم اینا… استاد راست میگی دقیقاً هرچقدر بیشتر به ندا وحس دلمون گوش کنیم بیشتر به مسیرهای زیباتر هدایت میشیم و اتفاقای خوب میفته…
بعد مدت ها بهشون سر زدم و چقدر خوش گذشت بهم… دقیقا زمانی رسیدم که غذای مورد علاقه ام شامی کوتلت درست کرده بودن…چقدر بهم عشق و احترام گذاشتن…خدایا باورم نمیشه که دختر همسایشون اومد و جلوی جمع، بهم ابراز عشق و محبت کرد چقدر تحسین و تمجید شنیدم… قبلاً اصلا ازین خبرا نبود… به وضوح تشویق و عشق خداوند رو مبینم که به بی نهایت طریق بهم میرسونه… تازه آخر شب وقتی خاستم برگردم جلومو گرفتن و میخاستن یکی از مرغاشون رو قربونی کنن و کباب کنن واسم…
عجب فرصتی!! از خدا خواسته فرصت زبح برام پیش اومد… استاد من همیشه آدم احساساتی بودن دلم نمیومد حتی مورچه های روی سنگ روشویی رو آب بریزم و بکشم چه برسه به سر بریدن و زبح کردن…خیلی ازین کار می ترسیدم… در ادامه سری حملاتم به ترسام که چند ماهی میشه شروع شده، کارد رو گرفتم و خودم با اصول زبح مرغ رو قربونی کردم و مقدمه ای شد واسه زبح بز و گوسفند…
۱۲ شب نیمه شب از روستای دور افتاده برگشتم به چند دلیل؛ اینترنت نبود که بیام سایت و کامنت بذارم و بخونم
استاد من بیشتر دوران کودکی و نوجوانیم رو توی همین روستاهای پدر و مادریم گذروندم و سر هر فرصتی به اونجا سر میزدم همیشه داستان های اجنه و ترساک برای من تعریف میکردن و همیشه این افسانه ها کابوس خابم بود و حتی میترسیدم تنهایی برم حموم و دستشویی…
با اینکه همیشه میگفتن شب ها این جاده جن داره و ازین مزخرفات ولی گفتم به قرآن باید همین نیمه شب بزنم به ترسم… هندزفری رو گذاشتم توی گوشم: یکی از بهترین فایل های انگیزشی که همیشه مو به تنم سیخ میکنه و اشکمو درمیاره:
خیلی از آدما توی زندگیشون هیچ هدفی ندارن
خیلیا صبح از خواب بلند میشن و سر کار میرن بدون اینکه هیچ انگیزه ای داشته باشن بدون اینکه هیچ انرژی داشته باشن
اونا سرکار میرن فقط واسه اینکه بتونن زنده بمونم و این روش رو تا زمان مرگشون ادامه میدن
ولی اونا نمیدونن که اونا قبل از اینکه بمیرن مرده بودن
دنیا پر شده از آدمایی که رویاهاشون رو فراموش کردند آدمایی که فقط نفس می‌کشند ولی هیچ وقت زندگی رو تجربه نمی کنن………………
آنچنان گاز میدادم که انگار توی آسمونا داشتم پرواز میکردم…موتوره هم ازون سنگینا بود انگار نه انگار اولین بارم بود که موتور سواری میکردم… توی اون صحرا و بیابون و تاریکی نیمه شب یه نفرو دیدم و سوار کردم، متوجه شدم که از دوستای قدیمی دوران دبیرستانمه که خونشون روستاست و وسیله نبود که خودشو به شهر برسونه… و من خیلی خوشحال بودم که یکی از دوستان قدیمی مو دیدم و رسوندم تا شهر …همزمانی پشت همزمانی….
مریم جان از ته دلم تحسینت میکنم که اینقدر زیبا و شیوا حرف میزنی و نکات بسیار پندآموزی رو بهمون یادآوری میکنی
آره واقعا چقدر خانواده هماهنگ و رویایی هستن… آدم کیف میکنه …چقدر خواسته توی دلم شکل گرفت با دیدن سبک زندگی و شیوه ارتباط و هماهنگیشون…منم همینا رو میخام و به امید خدا خلقشون میکنم و خانواده ای صمیمی مثل خانواده آقای رایان تشکیل خواهیم داد
وای اون پتوی ی نرم گلباف جنگ ستارگان رو ببین… دارم تجسمش میکنم که پیششون میخابم روی تخت بادی و زیر پتوی نرم star wars… و دارم با لیوای در باره سری فیلم های جنگ ستارگان و تخیلاتمون حرف میزنم ….ای جانم جوجه من یوسف رو نگا، بازی گوشی میکنه و خابش نمیبره…
وای خداآآآ عاشق اون طرح روی پیرهن خانم هوپ شدم، با اون نقشه فلوریدا و حروف FL…😍😍😍
عین این شخصیت های انیمیشنی شده…مینیون ها…چقدر بامزست این مرد…خوش بحال خانمش خوش بحال بچه هاش…خوش بحال خودش که بچه ها و خانمی به این فوق‌العاده ای داره…خدای من😍😘😊
مریم عزیزم،لحظه آخر که اون مهر مادرانه رو توصیف کردی و به تصویر کشوندی ناخودآگاه بغض کردم و به فکر فرو رفتن و از ته دلم از خدا درخواست هایی رو کردم، چرا که خودم هیچگاه مهر و محبت مادری و پدری نچشیدم….. و تمام دوران گذشته ام همش رنج و عذاب بود….
به امید خدا پدر و همسری بی بدیل خواهم شد مثل استاد و آقای رایان…و چه بسا بهتر و بهتر به امید الله….
توی خودم فرو رفتم و باید چندین چند بار دیگه این قسمت رو ببینم و تا میتونم یاد بگیرم………….بخدا…………
آدم حرفی واسش نمی‌مونه … آدم سیر نمیشه از این همه صلح مهر محبت عشق و زیبایی… باید ساعت ها نظاره کرد، نوشت، خواند و درموردش با خودمون و خدا حرف زد و درس گرفت….
امروز هم شروع گزارش بی نظیر مریم عزیز از پل شگفت انگیز و زیبای خونه بهشتیه که نوید از لذت بردن هر۸نفر به نحوی از نعمت های پردایس الهی داره.
چقدر من این آغاز رو دوست دارم که مریم جان از پل میگذرن و وارد جزیره که میشن عاشقانه لحظه ها رو گزارش میکنن..مریم جان خداقوووووت💚
برنامه ی جناب رایان هم از قرار معلوم مشخصه که باید خیییلی بی نظیر باشه. انگار که قصد داره یه آتیش هیولا رو برای لذت بردن درست کنه و هم چنان با عزم قوی خودش و مسلح به نوشیدنی و خرمانارگیل😂 مشغول جمع آوری هیزم های بیشتر و البته کاج های بیشتره آفررررین به این مرد👏🏻
واما… میریم سراغ درس هایی که مریم عزیز از قانون گرفته و حالا داره ردپای درسهاشو توی ارتباطاتش با فرهنگ ها و اقوام مختلف برای ما و البته خودش مرور میکنه..
به صلح رسیدن با خودمون زمانی که قراره با کسی وقت بگذرونیم اهمیت زیادی داره اینکه ما مسئول نیستیم به طرفمون خوش بگذره ولی میتونیم در لحظه زندگی‌کنیم و لذت ببریم از چیزای دور و برمون تا اینطوری از لذت در کنارهم بودن محروم نباشیم. از اینکه خودمون لذت ببریم هم محروم نشیم و میتونیم به صمیمیت و رابطه ای دوستانه و البته هم فرکانس نسبت به هم برسیم.
این نکته ای به شدت حائز اهمیت بود برای ماهایی که شاهد این سریال بی نظیر هستیم و البته شاهد لحظات ناب این دورهمی ۸نفری که بدنبال در لحظه زندگی کردن هستن. باید بتونیم باوری رو جایگزین باوری کنیم که وقتی میزبان یا حتی مهمان کسی هستیم مسئول خوش گذشتن اونا نباشیم و خودمون رو تحت فشار نزاریم و از خیلی چیزا محروم نکنیم به این جهت که اونا راحت باشن یا بهشون خوش بگذره!
باوری که وقتی جایگزین بشه میتونه باعث به صلح رسیدنمون با اطرافیانمون بشه و جذب هم فرکانسی هایی مثل خانواده ی راسل و استاد و مریم جان که دیدگاه های متشابه ای رو نسبت به خیلی چیزا دارن که مهم ترینش همین لذت بردن از لحظه ی حال و شادبودن در کنار همدیگه در راحت ترین صورت ممکن هست. جوری که نه میزبان تحت فشار باشه از اینکه میزبانیشو به جا آورده باشه نه مهمان از اینکه مهمانیش رو…!
اوه اوه! مسابقه ی ماهیگیری بین دوتا رقیب مادر و پسری مساوی شده و دوطرف ۷و۷ شدن و یوسف نمیتونه اجازه بده که مادرش برنده بشه پس زود تند سریع برای هدفش قدم برمیداره و بی معطلی دست به کار میشه تا این مسابقه رو به نتیجه ی مطلوب برسونه😂👍🏻
آفرین به این تلاش هوپ و یوسف عزیز که همچنان با عزمِ جزم و مسلح به بهترین طعمه و قلاب ماهیگیری ادامه میدن👏🏻👏🏻
خدای من لیوای چقدر هیجانی مسابقه رو گزارش میکنه و چه شور و شوقی داره😂 این انرژی واقعن قابل تحسینه.. یه باور اشتباهی که نسبت بهش داشتم این بود که چون بیشتر از بقیه سرگرم بازی با موبایلش بود فکر میکردم بچه ایه که کم تحرکه و هیچ دوست نداره که با بقیه باشه و انرژی پایینی داره! اما توی این دوتا قسمت گذشته شاهد انرژی زیادش بودم و باور و اعتقادم نسبت بهش عوض شد.. به نظرم شخصیت جالب و مثبتی داره و باهوش بودنش هم برام قابل تحسینه👏🏻
خداااای من این آتیش چقدر زیبا و شگفت انگیزه بیشتر از اون دورهمی دور آتیشه که این احساس لذت رو به همگی منتقل میکنه
مریم عزیزم لذت بردن شما از چیزای کوچیک و ساده برای من خیییلی لذت بخشه شما هم درست مثل استاد اگه چیزی برای حال خوبتون پیدا نکنید بی معطلی میگردید دنبال چیزی که بتونید شادی رو به خودتون هدیه بدید و از لحظه لذت ببرید👏🏻🔥
ای جاااانم خانوم هوپ عزیز چقدر خسته شده و مشخصه که دیگه انرژیش کاهش پیداکرده اما انگار هنوزم شور و شوق زیادی داره برای لذت بردن در کنار دیگران در غیر اینصورت خیلی راحت میتونست بگذره و بره توی خونه بخوابه!
ولی خب از اونجایی که این خانواده فرکانسشون الهی هستش و باخودشون خیییلی در صلح هستن به این راحتیا تسلیم نمیشن و ثابت قدمانه ادامه میدن😄👏🏻
حتی جناب رایان از شادی و لذتش قبل از خواب هم‌نمیگذره و بازهم با حرکات فان و جالبش موجبات خنده و شادی رو برای دیگران فراهم میکنه..خدایا چقدر اون پارتی که اون دستگاه باد رو جلوی صورتش نگهداشته بود جاااالب و خنده داااار بوووود😂😂
همکاری اعضای خونه و پسرا خیلی تحسین برانگیز بود اینکه هرکدومشون به نحوی رختخواب ها رو مهیا میکردن حتی برای دیگران..آفرین به این گروه همدل و هماهنگ و البته هم فرکانس👏🏻
خداااای من جوزف زیبامون چقدر قشنگ پتو رو مینداخت عزیزززدلم دورت بگردم منننن😍👏🏻
و در پایان آرامش و فرکانس مثبت هدیه دادن مادر خانواده به تک تک گل پسرا برای اینکه راحت بخوابن و فرکانسشون مثبت تر بشه..
چقدر این پارت جذاب و لذتبخش بود و آموزنده👏🏻
واقعن ثروت و ارتباطش با معنویت و خوشبختی خودش رو داره در لحظه به لحظه ی این سریال نشون میده و حرف گهربار استاد به ثبات بیشتری میرسه که “ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیاست”
واقعن وقتی ثروتمند بشی پر میشی و افتاده
تواضع و فروتنی خودش رو در تو نشون میده
عزت نفس خودش رو نمایان میکنه
انرژیت برای ثروتِ بیشتر میره بالاتر
خوشبختی و لذتت از زندگی میره بالاتر
ثروت ثروت ثروت
نیاز به باوری استوار و محکم و به شدت مثبت داره برای به آسانی ثروتمند شدن
برای اینکه با عشق و علاقه بهش رسید و ثروتی باشه که تا ابد مداوم باشه و مستمر
خدایا بی نهاااایت سپاسگزارم که بازهم شاهد این سریال بی نظیر و آموزنده بودم و کلی درس و نکات الهی یاد گرفتم و هر رووووز داره آگاهی هام بیشترمیشه♥️
مریم عزیز و استاد جان بابت تهیه کردن تمام سکانس های این سریال ازتون بینهاااایت سپاسگزارم💛
و دوستای هم فرکانسیِ من بابت کامنت هاتون که هرکدومشون به اندازه ی هزاااارتا کتاب پر از درسای الهی هستن متشکررررم 🌷🧡
ﻫﻴﭻ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺮﺳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ، ﺧﺪﺍ ﻗﻠﺒﺶ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ]ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(١١) شکروسپاس خدای عزیزم رادارم که اوست یگانه فرمانروای کل کیهان ؛ ای خدای مهربانم میدانم که مهربانی تو ازجنس مهربانی مادروفرزند یا دیگر کسان نیست مهربانی تو این است که اگر من قانون ساده ی ترا درک کنم وعمل کنم تومرا درهرمسیری که من حرکت میکنم یاری میدهی یاری تواین نیست که من خواسته ای داشته باشم وفرکانس مناسب بفرستم وتو بقیه کارها راانجام بدهی بلکه هدایت ومهربانی ویاری تواین است که من باید دقیق ودرست سمت خودم راانجام دهم ودراین راه خوب تجربه کردم که اگر تاپایان عمرم بشینم وفقط فرکانس بفرستم بدون عمل ، آب از آب تکان نمیخورد برای من واین میرساند که من سمت خودم رادرست انجام ندادم ای خدایی که به اسرار دلها وسینه ها وبه عالم غیب وشهود آگاهی ؛ وازمن به اندازه تواناییم انتظارداری ازت درخواست دارم که مثل همیشه هدایتت را برمن ارزانی داری وبه صراط مستقیم هدایتم کن ومرا باصالحان ونیکان وابرار به دیدارت رهنمون کن
و سلام به خودم که مفتخرم صبحم رو با دیدن این ویودئوی زیبا شروع کردم که تماما تمرکز بر نکات مثبت بود و خوشا صبحی که آغازش تو باشی……
خدایا هزاران مرتبه شکرت
مدت هاست که هر صبح با باز کردن چشمانم و انجام تمرین ستاره قطبی اولین کارم اومدن به این سایته و خوندن کامنتا و یا دیدن فایل و غیره
خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر
و اما این قسمت از زندگی در بهشت
که الحق و الانصاف اسم برازنده ای براش در نظر گرفتید 🌹🌹🌹
یه صبح دیگه شروع شده و چه صبح زیبایی و چه لذت بخشه دیدن اینکه همه در حال ساختن خوشی برای خودشونن
باورم نمیشه خدای من که اینجوری هم میشه سفر رفت و مهمونی رفت چون ما ندیدیم اصلا در کل عمرمون
خدایا شکرت برای ایجاد باورهای جدید و سازنده
عاشق هوپم که اینجوری دنبال شادیه برا خودش و برای خانواده ش
چه قشنگ جوزف مامانش رو بغل کرده و با هم میرن برای موتورسواری لذت بخش در این بهشت زیبا🌹
جیکاب رو ببین که عصای موسی داره میسازه عاشقتممممم جیکاب تو خیلی مدارت بالاست که با بست فرند استادی 🌹ولی مریم جان عصای موسی شما کجا و این عصای موسی کجا😉
لیوای رو ببین خدای مممممن چقد این پسر آروم و متینه خیلی شخصیتش رو دوست دارم
چقد قشنگه هیچکس به اون یکی کار نداره
اقای رایان رو ببین مرد همیشه خندون و متین
داره برا آتیش امشب با عشق چوب جمع میکنه
چه آتیشی شوووووود امشب 🌹
گاری دستی بهشتمون که استاد چرخ خفن نارنجی بهش وصل کردم به کمک اقای رایان اومده خدایا شکرت 🌹
واووووووو ببین آتیشو 🌹و استاد ماه منو که کنار آتیشه و داره صندلی هیولاشو میاره و مریم جان چه تعبیر زیبایی کردین
“صندلی پادشاهی” آره بایدم استادم الان مث یه پادشاه باشه و شما ملکه استاد🌹🌹🌹کسانی که ذهنشون رو کنترل کردن و تمرکز بر زیبایی ها داشتن و سپاسگزار الله بودن در هر لحظه و شرک نداشتن و ایمان داشتن و عمل کردن بایدم به این جایگاه برسن که از پادشاهی هم بالاتره به نظرم چون پادشاهم هر روز یه سری گرفتاری ها داره در کنترل حوزه ای که اداره ش میکنه و اینقد مث شما رها و آزاد نیست
شما در بهترین شرایط ممکن در این جهان هستین
نوش جووووونتوووووون گوارای وجودتووووون
خدایا شکرت برای این الگوها
خدایا شکرت برای مسابقه ماهیگیری مادر و پسر که الان تو این لحظه مساوی شدن و چقدر تحسین کردم جوزف رو که کم نمیاره و سریع میره قلابشو میاره تا رقابت رو ادامه بده
روحیه شکست ناپذیرت تحسین کننده ست جوزف زیبا 🌹🌹🌹
و لیوای عزیزم که چه قشنگ گزارش میده 😍😍😍من عاشق حرف زدن لیوای هستم چون استرس روی کلمات رو خیلی محکم ادا میکنه و لهجه بسیار زیبایی داره
من خودم زبانم خیلی قوی نیست ولی یه پسر ۴ ساله دارم که داره دوزبانه میشه و گاهی این لهجه قشنگ رو در اون میبینم و خدا رو شکر میکنم 🌹🌹🌹🌹
لوک پسر بزرگ خانواده رو ببین که داره مشارکت میکنه و نور میندازه توی آب تا شاید کمکی کرده باشه به ماهیگیران فوق حرفه ای این تورنومنت🌹🌹🌹
و مریم جانم که عاشق ذوب کردن اشیا در آتشه
و کلی قوطی و پلاستیک رو بازگردوند به دامان طبیعت 😘😘😘
چه زیباست این تعامل فرهنگ ها در این سریال
آدم باورش نمیشه
انگار این آدم ها سالهاست که هم رو میشناسن
حتی آدمایی که مال یه کشور و یه فرهنگ هستن هم نمیتونن اینجوری باهم خوش باشن که استاد و مریم جان و خانواده رسلای با هم هستند این همون قانون مدارهاست دیگه
اینها همه در یک مدار بودند که هم رو جذب کردند
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد ،سرد
قسم باطل ،باطلان را می کشند
نوریان از نوریان هم سرخوشند
…….
دقیقا همینطوره
خدایا شکرت برای هدایتم به دیدن این آگاهی ها
خدایا شکرت که بر زبانم جاری شدی در غالب این جملات 🌹🌹🌹🌹
وای خدای من من عاشق این همکاری و کار گروهی این خانواده م
به قول مریم جان ندیدیم یکبار که باهم مشاجره کنن یا بحث کنند و غیره کاری که مث نقل نبات اطراف خودمون دیدیم یه عمرررررر
چقد لوک قشنگ تخت رو برای برادراش آماده میکنه
خدایا شکرت برای این نعمت و فرواوانی و مبلای تخت شوی خفن استادمون که وسیله آسایش مهموناشون شده 🌹🌹🌹🌹عاشقتم استاد که یه روزی تصمیم گرفتی و جهان رو جای بهتری کردی هم برای خودت هم برای ما هم برای خانواده رسلای
عاشقتممم اقای رایان که اینقد با آرامش داری تشک های بادی رو آماده میکنی برای آسایش خانواده ت
عااااااشقتممممم که اونقد اداهای بامزه درمیاری
خدایا شکرت اینم یه الگوی دیگه ست برای ما که تو هرررررر شرایط و موقعیتی و بازهر ابزاری میشه شرایط رو فان کرد و خوشی رو مهمون کرد به لحظه
خدایا شکرت برای این درس ها
تحسین میکنم خانم هوپ رو برای این تربیت فوق العاده ۴ تا پسر که اینجا ملت تو یکیش گیر کردن 😂 ولی ایشون طوری پسرارو تربیت کرده که همشون با خودشون در صلحن و روحیه همکاری دارن و حرف شنوی دارن از بزرگترشون و به قوانینی که براشون وضع شده احترام میزارن و بیست دقیقه حق دارن با گوشی هاشون باشن آخر شب و اونها هم گوش میدن خدایا چقدر همه چی خوبه چه خانواده عشششقی
چه پسرای دوست داشتنی و چه مادری که آخرین کاری که برای بچه هاش میکنه قبل خواب نوازششونه و عشق ورزی بهشونه
خدایا شکرت برای این الگوها
خدایا شکرت برای این درسها
خدایا شکرت برای فیلم هایی که مریم جان برامون آماده میکنن و راستی چقد برام جالبه که هیچ کس مشکلی نداره با فیلم گرفتن مریم جان همه عادین حالا اینجا تا یه دوربین ملت میبنن همه از خودشون میان بیرون یا سیخ وایمیستن و دوربین رو نگاه میکنن یا اشاره میکنن که فیلم نگیر و غیره و اینم از این میاد که مریم جانم اونقد با خودش در صلحه که هیچکس مقاومتی نداره با فیلم گرفتن مریم جانم
بازم خدایا شکرت
خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر الهی
خدایا شکرت که زندگیم شده سایت عباسمنش
کلامم شده عباسمنش
لحظه به لحظه زندگیم شده عباسمنش
خدایا به من درک بالای قوانین رو هم عطا کن
خدایا منو به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به اونها ثروت و نعمت و فراوانی بخشیدی نه راه گمراهان
سلام به خانم شایسته عزیز و استاد جان
در این روزه زیبا در پرادایس خیلی اتفاقات جذابی افتاد و لذت بردم از وقتی که این خانواده ی خوب و با انرژی اومدن که خیلی جذاب تر شده
همه‌ی نکات مثبت ی طرف ولی ی نکته خیلی منو تکون داده ، ، این موضوع که این خانواده چقدررر باهم خوبن چقدر مهربونن واقعا من تحسین میکنم و تو ذهنم همش میگم میشودددد
میشود که یک زن و شوهر حتی با وجود 4 بچه اینجوری عاشق باشن
میشود که تعدا فرزندان زیاد و زیبایی داشت
میشود که فرزندان رو آنقدر خوب و موادب تربیت کرد
میشود که فرزندان آنقدر نسبت به هم مهربان باشن و در صلح کامل
میشود که از زندگی در هر شرایطی لذت برد
میشود که جریان زندگی رو به دست خداوند داد
خیلی خیلی روحیه گرفتم از این خانواده خوب آمریکایی
چقدر خون گرم و اجتماعی
و قسمت اخرش که مادر خانوده میره بالا سرشون و باهاشون حرف میزنه ….. نمیدونم چی بگم آنقدر که لذت بردم و آرزوی داشتن همچین خانواده ای و حتی بهتر از اون رو کردم
خدایا شکرت بایت این که این زیبایی ها رو به ما نشون دادی
به نام خداوند مهربان و هدایتگر
سلامی گرم به شما دوستان بهشتی ام.
امیدوارم هرجا هستید حال دلتون عالی باشه و لبخند رضایت از زندگی بر لبانتون نقش بسته باشه.
بی نهایت خوشحالم و خداوند رو شاکرم که بهم فرصت داد تا دوباره از زیبایی ها بنویسم.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر این سریال های زیبا و پر از درس های زندگی بخش.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر خانم شایسته‌ی عزیزم و استاد عباس منش عزیزم که به ایده های الهی قلبشون گوش می‌دهند و تولید این سریال های ارزشمند هم ایده های الهی وجودشون بوده.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر چشم های سالم و گوش های سالم و ذهن سالمی که داریم و می توانیم این سریال های زیبا رو ببینیم لذت ببریم و ورودی های قدرتمند کننده و عالی داشته باشیم.
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر این خانواده‌ی صمیمی … خانواده‌ی صمیمی عباس منشی ها … چقدر خوشحال و راضی ام که از بدنه‌ی جامعه جدا شدم و در این جمع صمیمی هستم و شب های میام خونه با عشق می نشینم هر چقدر که وقت کنم تا قبل از خوابم این سریال ها رو می بینم و کییییف می کنم.
الهی صد هزار مرتبه شکر که به مداری رسیدم که ارزش واقعی این سریال ها و این ورودی های قدرتمند کننده رو درک کردم. من شب ها دقیقاً تا آخرین لحظه ها که چشمام می خواهد سنگین بشه و دیگه گوشی از دستم بیافته :)) دارم یه قسمت رو به صورت رندوم (هدایتی) از سریال ها رو می بینم و … خیلیییی خیلییی هم از این هدایت الهی و این عملی که انجام می‌دهم راضی ام چون کمک می کنه خواب خیلی با کیفیت و عمیق و لذت بخشی رو تجربه کنم و قشنگ می فهمم ، الان که مدتی هست دارم این سریال دیدن موقع خواب رو تبدیل می کنم به یک عادت مثبت در وجودم… صبح که از خواب بیدار میشم خیلی حس خوبی دارم و یه اتفاق خیلی خیلی خیلیییی جالب هم داره صبح ها برای من رخ میده !!
اونم اینه که صبح که از خواب بیدار میشم یه احساس فوق‌العاده دارم که خستگی کل روز قبل از بدنم خارج شده و خیلی پر انرژی‌ام و می توانم مثل فِشَنگ از تو رختخواب بلند بشم و روزم رو شروع کنم.
این خیلیییی خوبه خیلیییی خوبه … قبلاً ها ، یادم میاد وقتی خیلی کوچیک بودم (شاید مثلا هفت هشت سالگیم) همچین احساس بی نظیر و فوق‌العاده ای رو داشتم و الان سال ها بود که دیگه این حس فوق‌العاده رو تجربه نکرده بودم.
الان هم نمی توانم بگم اون احساس بی نظیری که تو کودکی تجربه می کردم رو دارم تجربه می کنم ، یه چیزی نزدیک به اون احساسه … ولی قلبم داره گواهی میده که این احساس خوبی که صبح ها اکثراً تجربه می کنم برای همین تمرکز آگاهانه‌ی در طول روز بر روی این سریال های فوق‌العاده است، مخصوصاً شب ها قبل از خواب توی رختخواب که سریال رو تا آخرین لحظه ها قبل از بستن چشم هام می بینم.
و باز هم قلبم داره بهم میگه ببین این کاری که داری می کنی خیلیییی مهمه ها … جدی بگیر و ادامه بده … اگه ادامه بدهی می توانی برگردی به همون دوران کودکی هفت هشت سالگیت و اون احساس ذوق و شوق وصف ناپذیر رو صبح بعد از بیداری تجربه کنی
همه‌ی ما می دونیم طبق توضیحاتی که استاد بارها و بارها گفته چقدرررر مهمه که شب تو حالت احساسی عالی بخوابیم و صبح توی حالت احساسی عالی بیدار بشیم و این حال عالی رو حدوداً ده دقیقه یه ربع بعد از بیداری هم نگهش داریم.
این همون چیزیه که باعث میشه چرخ زندگیم روغن کاری بشه و راحت تر بچرخه.
این همون چیزیه که باعث میشه طبق قولی که خداوند بهم در قرآن داده آسان بشم برای آسانی ها.
این همون چیزیه که کمک می کنه زندگیم در طول بیداری و در طول روز پر از پدیده همزمانی و هدایت های الهی بشه … و در این حالت در طی روز تمرکز بر نکات مثبت و لذت بردن کار خیلی سختی نیست … یککککک عالمه از کارها رو جهان برای من انجام میده … خدایاااااا شکرت به خاطر این قوانین فوق‌العاده رویایی که بر جهان هستی وضع کردی، خدایا شکرت ممنونم که اینقدر مهربونی و اینقدر دوستم داری عاشقتم
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
خانم شایسته‌ی عزیز احتمال می‌دهم این دیدگاه من رو شما داری می خوانی و منتشر می کنی بنابراین روی صحبتم با شماست
می خواهم از شما خواهش کنم دوباره سریال زندگی در بهشت رو شروع کنید
مخصوصاً مهمونی ها رو … این قسمت های مهمونی گرفتن ها و مخصوصاً توضیحات زیبا و تاثیرگذاری که شما و استاد عباس منش برای من روی این تصاویر قرار می دهید خیلی برای من تاثیر گذار هستش، خیلی دیدن این تصاویر همزمان با شنیدن توضیحات شما لذت بخش هستش.
می دونید چرا؟
چون من در خانواده‌‌ای بزرگ شدم که اصلا اهل مهمونی دادن و مهمونی رفتن نبودیم
به عالمه نعمت و موهبت دیگه در زندگیمون بوده و هست و من واقعاً خداوند رو شاکرم و از زندگیم راضی ام
می خواهم این رو بگم تماشا کردن این مهمونی های فوق‌العاده و تحسین کردن اون ها من رو هدایت می کنه به مهمونی های فوق‌العاده و لذت بردن بیشتر از زندگیم ، چیزی که توی زندگیم خیلییی خیلییی کم تجربه اش کردم و واقعاً برای تجربه کردنش مشتاقم
سپساگزارم ، در هر صورت هر تصمیمی که شما و استاد عباس منش بگیرید برای من قابل احترام و قابل درک هستش ولی دوست داشتم درخواستم رو عرضه کنم.
دوستتون دارم بی نهایت.
در پناه خداوند مهربان و توانا ، خداوند سفر باشید
به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر و عزت دهنده ی بی منت
سپاسگزاره خداوندم که باری دیگر بر من منت نهاد و یک صبح دل انگیز دیگه بهم هدیه داد،تا توجهم رو اول وقت بر روی زیبایی ها منعطف کنم و خوب زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنم الهی صدهزاران مرتبه شکرت
سلامو درود خداوند برشما همه ی عزیزان در این فضای بهشتی و خداگونه
یک صبح زیبا و دل انگیزدیگه تواین مزرعه شروع شده با هشت نفر آدمی که خدا یه روزدیگه بهشون هدیه داده و دوباره باعشق از اون روز استقبال میکنند برای شروع شادیو لذتو خوشحالی خدایاشکرت که هرکدوم یه سرگرمیی رو انتخاب کرده و مشغول شده و بااون سرگرمی کلی تجربه کسب میکنن و کلی هم لذت میبرن
خدایاشکرت که خانم هوپ اینقدر خوب هم داره لذت میبره هم داره بابچه هاش وقتشو میگذرونه و بهشون عشق میورزه
چقدر این خانم رو هزاران بار تواین مدت تحسین کردم،که درحین رهابودنش نسبت به بچه هاش،اما یجورایی هم حواسش هست که به هرکدوم ازبچه هاش به یک شیوه ای توجه کنه و باهاش وقت بگذرونه و حس مادرانش رو بهشون منتقل کنه
چقدر خونسردی آقای راین رو هزاران بار تحسین کردم که اینقدر آزادورها برای خودش میچرخه و دیگه یجورایی تواین مزرعه کاربلد شده،که چه کاری انجام بده و مشخصه اونقدر اونجا حس راحتی بهش دست میده‌که فرغون رو برمیداره و میخواد چوب جمع کنه برای یک‌دور همی دیگه درشب و نشستن جلوی شعله های آتش در پرادایس
چقدر استادعزیز رو تحسین میکنم که اینقدر برای آدما احترام و ارزش قائله و اینقدر راحتی دراختیار هرکسی که اینجا میاد میذاره تا خودشو تو این فضای بهشتی تجربه کنه،واقعا این حد از راحت گذاشتنِ مهمون تحسین برانگیزه
این همش بخاطر این باوره که آدما اومدن تاخودشونو تجربه کنند و همه ی این مالو اموال هرچقدرم زیاد وباارزش باشه بلاخره آدم اونها رو همین دنیا میذاره و میره،همین باور باعث میشه ادم اونقدر رها باشه که نخواد اصلا به کسی سخت بگیره،همین باور به فراوانی باعث میشه که اگه وسیلش خراب بشه باخودش میگه بی نهایت فرصت هست تا وسیله ی ازین بهتر روتجربه کنم
ومثال بارزش در زندگی استاد هست که همیشه هم بهترین نعمتها رو خدا بهش داده،وبهترین وسیله هایی که حتی یک امریکایی هم آرزوی داشتنش رو داره،خدا تو زندگیش اورده خدایاشکرت
من هنوز توی همین جمله هایی که میگم مشکل دارم،و شاید دراکثر موارد نسبت به وسایل زندگیم رها نیستم و امیدوارم خدا تواین موضوع بهتروبهترم کنه تا بتونم نسبت به نعمتی که خدابهم میده درکنار سپاسگزاربودنم به اون نعمت،رهاباشم و وابسته نباشم
یک نکته ی بسیارمهمی که مریم جان بهش اشاره میکنه همین قانون جهان و همفرکانسی آدمهاست که باتوجه به تجربه های متفاوت باآدمهای متفاوت ازفرهنگهای متفاوت،جوری جهان اونهارو بااین خانواده توموضوعات مختلف همفرکانس کرده که تواون‌موضوعات نگاهای مشترکی هست
مثلا همین نگاه مشترک بینشون که هرکدوم مسئول سرگرم کردن طرف مقابلش نیست،واقعا این دیدگاهتون رو بسیارتحسین میکنم که همین مسئولیت رو برعهده نگرفتن باعث شده که چندین روز کنارهم فقط لذت ببرید،چون هرکدوم این رو درک کرده که مسئول سرگرمیو شادی دست خودشونه نه پدرمادر،نه میزبان و نه برادر
وچقدرهمین درصلح بودن برادرها با شخصیتهای متفاوت درکنارهمدیگه قابل تحسینه که هرکدوم باتوجه به علاقش داره مسیرش رو لذتبخش میکنه و پیش میره
واقعامن وقتی این مسئولیت رو به عهده ی خودم دیدم که کاری کنم تا به مهمونم یافرزندم یاهمسرم یاهرکس دیگه خوش بگذره،بعدازون یک نگاه سرزنش گری به خودم داشتم که چرا این وقتم رو برای فلانی به هدر دادم و تمرکزم رو از کارخودم برداشتم
واقعااین نگاهتون رو کاملا درک میکنم و میفهمم که چقدر این موضوع مهمه توی زندگیمون،تا نه تنها خودمون باخودمون به صلح برسیم بلکه وظیفه ی خودمون ندونیم تا کاری کنیم که به دیگری خوش بگذره
این نگاه رو حتی یک درصد هم توایران ندیدم که بخوان بااین عدم مسئولیت پذیری نسبت به دیگران زندگی خوبی رو درکناردیگران اون هم چندین روز تجربه کنند
تازه من این نگاه رو تو خانواده ی همسرم زیاد میبینم که عروس وظیفه داره وقتی ازدواج میکنه مسئول تمیزی و نظافت خونه ی پدرشوهر رو هم به عهده بگیره،و بااین نگاه من چندین سال چه ظلمی درحق خودم کردم و نه تنها طرف مقابل راضی نمیشد،بلکه هربار توقع بیشتری تو زمینه های دیگه‌پیدامیکرد،خلاصه کمی تواین موضوع بهترشدم ولی جاداره خیلی بهتربشم،چون این نگاه واین فرهنگ مثل یک زنجیر محکم به پای خیلی ازخانواده های دورواطرافم بسته شده،والگویی جز شما عزیزان ندیدم که بخواد این مسئولیت رو گردن کسی نندازه….
مریم جان ازتون ممنونم که این اتفاقات خوب پرادایس رو برامون فیلم میگیرید،ازتون ممنونم که این رفتارهای خانم هوپ رو فیلم میگیرید،نمیدونید چقدر حسم خوب میشه که میبینم یک مادر با ایییین هم صبروحوصله درکناربچه هاش مسابقه میده،بازی میکنه،ماهیگیری میکنه،موتورسواری میکنه،الان هم دراین وقت از شب خیلی باحوصله میخواد تومسابقه ی ماهیگیری با جوزف،پسرفعال و کوشا رقابت کنه
آفرین به شما جوزف عزیز که همیشه انگیزه ی برنده شدن داری،آفرین به شما مادروفرزند که پابه پای هم با رقابت پرهیجان دارید هم اعتنادبنفس میسازید هم تجربه کسب میکنید و هم اون مقام اولی که تو بازی کسب میکنید به رخ همدیگه‌میکشید و درعین حال یک حس رفاقت و صمیمانه هم بینتون حکم فرماست،الهی صدهزارمرتبه شکر بخاطر رابطه ی فوق العاده ی شما عزیزان باهمدیگه
خدای من لیوای با نقش‌گزارشگری چه شوروهیجانی به پاکرده واین دو رقیب باکلی هیجان در صدد گرفتن ماهی بیشترهستند،آفرین به این همه صلح و رفاقت و صمیمیت
چه آتش شگفت انگیزی امشب شده،مخصوصا که قراره اون‌میوه های کاجی که‌توسط آقای راین جمع شده توی آتش ریخته بشه چه عطروبوی کاجی تواین فضا پیچیده بشه،خدای من چقدر اینجا پراز انرژی الهیه خدایاششکرت
مریم جان آفرین به شما که ازین موقعیت استفاده میکنید و کلی وسیله ی پلاستیکی که فضای آشپزخونه رو زیاداز حد اشغال میکنه رو به دامان طبیعت میبرید و اونها رو به دل آتش میسپارید
عاشقتم‌که این کارتون رو میگید صندوقچه ی اسرارمه،چقدر هرکاری که انجام میدید بالذت انجام میدید چقدر از لذتی که ازکارهاتون میبرید لذت میبرم،چقدر دوست دارم دیدگاهم تو همه ی کارهام مثل شما بشود،آخه جوری یکاریو انجام میدید که انگار انجام اون کار لذتبخش ترین کاریه که توعمرتن انجام دادید
یه نکته ی دیگه اینکه،خیلی ازخانمهای دورواطرافمومیبینم که کلی ازهمین وسایل پلاستیکی رو جمع میکنن،به امید یک روزی که اون وسیله به کارشون بیاد،اما شما درکمال راحتی و بی نیازی به این وسایل،اونهارو به دامان طبیعت برمیگردونید،و من هم خیلی وقتها همین کار رو میکنم و کلی وسایل این شکلی رو دور میریزم چون معمولا خیلی علاقه ای به جمع کردن اینجور وسایل توی آشپزخونه ندارم
چقدر این آرامشتون واین حسوحال خوبتون رو کنار آتش تحسین میکنم،خدایاشکرت
واما یک قسمت تحسین برانگیز دیگه که واقعا فوق العاده بود ومنو بسیار به تحسین واداشت،همین پهن کردن وسایل خواب باهمکاری همدیگه بود
چقدر آقای لوک رو تحسین کردم که خیلی دقیق و منظم تخت خواب رو برای برادرهاش آماده میکنه بدون اینکه کوچکترین غرولندی به کسی بزنه،چقدر هرکدوم کارشون رو درست انجام میداد،بدون اینکه این دیدگاه رو داشته باشن که دارن بازور واجبار انجام میدن
واقعا تربیت فوق العاده ی این پدرمادر بسیار تحسین برانگیزه،که نه تنها اون کاری که به عهده ی خودشون هست اینقدر خوب انجامش میدن،بلکه بچه هاشون هم باالگو گرفتن از اونها یاد گرفتن که یک کارو تبدیل به یک سرگرمی کنند و با خنده ووشادی به سرانجام برسوننش.
چقدر برام شوخی های آقای راین جالب بود،واقعا تا آخرین لحظات شب هم دست از خنده ووشادی بر نمیدارن و هرکاری رو تبدیل به لذت میکنن
آفرین به خانم هوپ که اینقدر عالی قانون تعیین میکنید و بچه هاتون هم با کمال میل ازقانون شما پیروی میکنند،قطعا تو سرپیچی کردن از قانون نتیجش رو ازجانب شما دیدن که اینقدر خوب از قانون مشخص شده ی شما تبعیت میکنند،احسنت به شما مادرِ نمونه که موقع تعیین کردنِ قانون برای بچه هاتون احساساتی عمل نمیکنید
و درآخر هم این حس‌وعشق مادرانتون رو چقدر زیباوفوق العاده به بچه هاتون ابراز میکنید،من شمارو به عنوان یک مادر بسیار متشخص و بامحبت و همه کار بلد،الگوی زندگیم قرارمیدم و جاداره یک تشکر جانانه از مریم جان بکنم بخاطر فیلم گرفتن این نکته های طلایی در عمل این افراد فوق العاده…خدایا شکرت که تونستم تو مداری از این الگوها قراربگیرم تا یک زندگی متفاوتی رو درزندگیم تجربه کنم
هوپِ عزیز براتون آرزوی موفقیت و عاقبت بخیری خودتون وبچه هاتون رو دارم،الهی صدهزارمرتبه شکر
داستان بهبود شخصیتم درراستای توجه به الگوهای این سریال ارزشمند ادامه دارد…
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش
این فایل حاوی نکاتی به موقع برای من بود
اول اینکه وقتی دوست دارم خلوت کنم وحالم okنیست ومیخوام فایل گوش بدم وروی خودم کار کنم دختر کوچلوم میگه بابا بیا با هم بازی کنیم یا ساز بزنیم یا پارک بریم بیشتر مواقع براش انجام میدم وهمراهش میشم ولی بعض وقتا در حد رفع تکلیف هستش وشاید عشق توش نباشه اینجا دیگه نمیدونستم چکار کنم که اقا من اون حس عمیق رو ندارم که در کنارش باشم ولی خوب این تخصص رو دارم خیلی سر گرمش کنم با بوجود اوردن یه امکانات کم که مشغول بشه از خلاقیتش استفاده کنه واینجا شاید دخترم توقع داره من حتما در کنارش باشم من هم سعی میکنم اروم اروم بهش انتقال بدم که راحت باشه واجازه بده ما هم کارهامون رو انجام بدیم و بهترین کار اینه اونهارو با خودت در کارها همراه کنی که هم اعتماد بنفسش بره بالا هم اینکه یاد بگیره کارتیمی رو
اما خوب مصمئنا همسرم زیاد موافق نیست بچه ها رو راحت بگذاری که تو کارها سرک بکشن
واین رو به خدا سپردم که بچه مون در مسیر تربیت درست قرار بگیره وما هم فضا رو بهش بدیم واینقدر کنترلش نکنیم
ودوم اینکه من خودم کلا با مهمان ومهمان داری راحتم واصلا توجه ندارم ولی اطرافیانم خیلی حساس هستن که پیش مهمون رسمی رفتار کنیم که کم وکسری نباشه وفقط تمام شه بره
دوم اینکه در کارهای منزل خانم خیلی امر ونهی دارن ومن همیشه اعتقادم اینه اقا هر که دوست داره با عشق کمک کنه زن ومرد نداریم ظرف میشورم غذا باشه میخورم نباشه نمیخورم خودم یه چیزی درست میکنم
در بیرون رفتن وتفریح هم دوست دارم هرکس یه گوشه کار روبگیره ودوست ندارم یه نفر تحت فشار باشه
به خدا اینها باور های من هستن ولی خیلی زیر سوال رفتم که تو چرا اینجوری هستی
فایل فوق العاده به نکات ریزی توجه کرده بود که به خدا هیچ وقت هیچ جا نمونه ش پیدا نمیکنی
اما فراموش نکنیم ما فقط باید رو خودمون کار کنیم ودیگران را همانجور هست بپذیریم ونخواهیم ان ها رو تغییر بدیم وسهم خود را انجام دهیم بقیه ش درست میشه
از روزی که با استاد استارت کردم یه خواهر وداماد ویه همسر به لطف خدا هم فرکانس شدیم وبا عملکرد ما به لفط خدا استاد زندگی ما رو زیباتر کرده
امروزه روابطم محدود شده به خاطر باورهای جدیدم وبعضی وقتا کم میارم واز خدا میخوام دوستان عالی وهم فرکانس را وارد زندگی م کنه
واستاد خیلی لذت بخش هستش که خانه ای مثل شما داشت وهمه امکاناتی باشه که مهمان هات لذت ببرند وراحت باشن ودرگیر مخارج نباشی
اگر من بودم یه خورده تو غرور میرفتم که اهای مهمان هرچه خواستی هست برو حالش رو ببر
اسب وجکوزی انواع موتور وماشین و دریاچه و
به خدا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
وتو با ثروتمند شدنت جهان را جای بهتری برای دیگران خواهی کرد
واقعا چقد خوبه هر کس مسئولیت ۱۰۰ درصد زندگیش رو به عهده بگیره و خب مسلما تو این فایل نشون میده که این یک مهارت اکتسابی است که خوشبختانه از بچگی تو خونواده های اینچنینی به بچه ها اموزش داده میشه تا در وجود آنها نهادینه بشه و پیامد اینکار چنین آرامش و صلحی و کارتیمی بدون غر زدن و با لذت خواهد بود.
امیدوارم که این قانون که هر کس مسئول زندگی خودش هست از بچگی در خانواده ها به صورت مهارت آموزش داده بشه تا نتایج اون رو در جامعه ببینیم
همیشه پیشگیری بهتر از درمانه
خوش و خرم باشین
بنام یگانه خالق زیبایی ها
سلام به روی ماه همگی
خدایا سپاسگزارم که امروز جان تازه ای بمن بخشیدی تا شکرگزار نعمت‌هایی باشم که بمن عطا کردی و تحسین کنم زیبایی های پارادایس رو خدایا شکرت
چه صبح زیبایی، چه خورشید سخاوتمندی، و چه هوای ناب و سبزه زار سرسبزی، خدایا شکرت
بانو جان، چه آگاهی بی نظیری اول صبح بما بخشیدی، و چقدر این دیدگاه که ما مسئول سرگرم کردن دیگران هستیم در جامعه ما ایرانی ها زیاد شده بخصوص در مورد فرزندان مون.
مثلا روزهای تعطیل که آدم می خواد استراحت کنه، یک الزام و ضرورتی برای ما مردهای ایرانی وجود داره که باید در اختیار خانواده باشیم و برنامه ریزی کنیم برای تعطیلات پایان هفته، خب البته که خیلی خوبه و خودمون هم نیاز به تفریح داریم، اما موضوع اینه که اعضای خانواده شیش روز هفته رو هیچ کاری برای سرگرمی خودشون نمی کنند، یعنی اگر یک روز تعطیل مرد خانواده دلش بخواد بخوابه یا کار دیگه ای مثل مطالعه انجام بده، اهل و عیال خونه هیچ جایگزینی برای تفریح ندارند.
خیلی نگاه زیبایی رو بیان کردید بانو جان، این که ما یک تجربه لذت بخش رو در کنار هم داشته باشیم کجا؟!!!… و اون که خودمون رو مسئول داشتن تجربه لذت بخش اعضاء خانواده یا هرکس دیگه ای بدونیم کجا؟!!!!…
در حال حاضر که پا رو فراتر گذاشتیم و من شاهد خیلی از مادرهایی هستم که تکالیف بچه ها رو خودشون انجام میدن و باور کردن که مسئول درس و مشق بچه هاشون هستند، یعنی معلم تکلیف میده و مادرها می شینند و انجام میدن و نکته اینجاست که بچه سرش جای دیگه ای گرمه
بگذریم!!!…
امشب لیوای مرد علم و دانش رفته تو جلد گزارشگری و چقدر هم ماشاالله سر زبون داره.
چه شور و نشاطی این بچه ها دادن به سکوت شب‌های پارادایس
و خدا می‌دونه که من از نکات مثبتی که دوربین بانو شایسته شکار می کنه چه درسها گرفتم که انشالله میخوام برای نوه هام در آینده انجام بدم، البته بچه های من الان بزرگ شدن و هنوز ازدواج نکردند ولی با اینکه دو فرزندم با همدیگه رابطه خیلی خوبی دارند اما این الگوهای رفتاری که امشب از خانواده آقای رایان بما نشون دادید، برام جدید و جذابیت خاصی داشت و دلم خواست که انشالله در آینده حداقل برای نوه هام انجام بدم، یعنی از همون کودکی بهشون عشق بدم تا عشق بخشیدن رو یاد بگیرن، با خودم در صلح باشم تا اونا هم من رو ببینند و با خودشون به صلح برسند تا بدون هیچ گونه چشم داشتی همدیگر رو دوست داشته باشند و بدون توقع به مردم احترام بذارن.
استاد، هدایت شدن خانواده مستر رایان به پارادایس بی حکمت نبوده، این بنده های خوب خدا هدایت شدند بسمت شما دو عزیز که استاد استخراج نکات مثبت از اتفاقات و شرایط جهان اطرافتون هستید تا کلی آگاهی و نکات آموزنده رو از دل رفتارهای روزانه شون بما نشون بدید، و من به نوبه خودم الگوهای رفتاری مثبتی از زندگی این خانواده دیدم که هرگز در فرهنگ خودمون ندیده بودم، مثل همین رختخواب پهن کردن پسرها با عشق و لذت برای همدیگه
استاد نازنینم و مهربانوی شایسته انشالله همیشه سالم و سربلند و سرافراز باشید
خدایا برای حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم سپاسگزارم
خدایا برای حضورم در این خانواده و مأمن الهی شکرگزارم
خدایا شکرت که مزرعه رویاهام رو بمن نزدیکتر کردی
بارالها! من ثروتمندترین فرد جهانم چون تو دارایی منی
خدایا شکرت که تو رو دارم
مانا باشید و شاد زی…
بسم الله الذی فاطر السماوات والارض
به نام «عشق»،تنها معشوق عالم
به نام زندگی…به نام محبت… به نام دوستی…به نام مادر، مادری که مهر الهی اش تا واپسین لحظات شب در رختخواب همراه دوردانه هایش هست…به نام آتش، آتشی که نماد انرژی است،یاد آور اینست که تمام اجسام هم دارای انرژی هستند،چوب لاستیک و کارتونی که به ظاهر جامد و بی انرژی اند ولی همین ها هستند که انرژی شان در قالب گرما و آتش نمود می یابد… به نام شب،به راستی که در آمد و شد شب و روز نشانه هاییست برای گروهی که می اندیشند…
خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی که به ما عطا فرمودی، خدایا سپاس گزارم بابت نعمت اعجاب انگیز اینترنت که یکی از بهترین ابزار ها و نعمت های زندگیمونه،خدایا شکرت بابت وجود نازنین این دو فرشته آسمانی که سراسر برکت و رحمته، سپاس بیکران تو به خاطر قوانین و آفرینش بی عیب و نقصت که هر عیب و نقصی از کوته دیدگی ماست
ما تری فی خلق رحمن من تفاوت؛ در آفرینش خدای رحمان بی نظمی نمی‌بینی
فارجع البصر هل تری من فطور؛ پس بار دیگر دیده بگردان آیا هیچ شکافی می‌بینی؟
سپاس بیکران خدای عزیزم برای این باغ بهشتی مون که فقط جلوه خیر،ثروت،سلامت،سلام و درود،زیبایی،آرامش و عشقه… خدایا ما را هدایت کن به راه و زندگی و بهشتی که استاد و مریم عزیزم رو هدایت کردی، خدایا ما را هدایت کن به سمت جفت و قرین هم ارزمان کمااینکه حسین و مریم، رایان و هوپ رو جذب و مجذوب هم کردی..
سلامی به «سرمای زمستان» به استاد و زوج آسمانی اش مریم مقدس، خانواده بینظیر آقای رایان، و دوستان بهشتی ام… آخه هوا الان تیرماه به اندازه کافی گرم و سوزان هست😂😂😁😁😰😓…راستی مثلاً چرا همیشه باید بگیم سلامی «گرم» یا دمت« گرم»!! یا چرا عروس دفعه سوم بله رو میگه و همون دفه اول نمیگه!!! یا چرا مثلاً میگیم چهار زانو بشین مگه چهار زانو داریم!!! یا چرا خاب و خاهر رو مینویسیم خواب و خواهر!!! گاهی یسری اصطلاحا یا فرهنگا داریم که خودمون هم دلیلش رو نمی‌دونیم !!!
روز از نو، روزی از نو… صبحی دیگر، چالش و هیجانی دیگر…از لحظه ای که از خواب بیدار میشن تا لحظه ای که میخوابن نهایت استفاده رو میبرم انگار که اولین باره دارن طعم زندگی رو میچشن…طوری زندگی میکنن که هیچوقت حسرت گذشته رو نخورن…حسرت نخورن که ایکاش اون چند روزی که پرادایس بودیم بیشتر از وقتمون لذت می‌بردیم بیشتر از نعمت ها بهره می بردیم بیشتر حال میکردیم…هیچ محدودیتی رو توی بهره بردن از نعمات توی ذهنشون نمیبینم، هیچ اخمی به اَبرو نمیارن، هیچ نگران و ناراحت نیستند، هیچ بحث و کشمکشی ندارن،هیچ رودرواسی و تعارفی ندارن،هیچ خلأ و کمبودی ندارن.. هر چی بخان آماده و مهیاست… تو رو خدا آقای رایان رو ببین انگار نه انگار…چقدر ریلکس با یه دست نوشیدنی نوش جان میکنه با یه دست چوب جمع میکنه…
یعقوب وقتی عصای موسی مریم رو دید این ایده به ذهنش رسید که منم میخام عصای عیسی واسه خودم بسازم…اونوقت میشه عصای عیسی ی یعقوب😊😆💙😉
یوسف هم پشت مامانی سوار شده رفتن یه چرخی توی بهشت بزنن لیوای هم توی عالم خودش سیر میکنم😍😎😁
دارم به این فکر میکنم که اگه این خود خود زندگی در بهشت نیست پس چیه؟؟!! دارم به این فکر میکنم که اگه این بهشته پس بهشت آخرت رو چجوری هضم کنم!!؟؟ من تحمل این همه زیبایی بهشت این دنیا رو ندارم چه برسه به بهشت موعود آخرت!!! قلبم داره کنده میشه ،از ذوق دارم پرواز میکنم ،از شوق بند بند وجودم داره تجزیه میشه… وقتی به آیه های توصیف بهشت و جهنم در قرآن میرسم، به« جنون» میرسم
از وصف هولناک و مو سیخ کننده جهنم، به جنون میرسم
از وصف توصیف ناپذیر بهشت برین، به جنون میرسم…بهشتی که نه آفتاب سوزان داره نه سرمای زمحریر…نه غمی نه ترسی…بهشتی که نهارها از زیر درختانش جاریست… چشمه های از شیر و عسل روانه(دیوانه کنندس)… فرشتگانی که خادم و در رکاب مان هستند و دورمان می گردند… همه چیز آماده و مهیاست هر آنچه را که طلب کنی موجود میشود…همه در حال سلام و درود اند…همواره در حال حمد و ثنای خداوند هستند… همواره در حال تسبیح و سپاس گزاری از خداوند هستند….
چقدر رب عالم هوشمندانه جهان رو خلق کرده… حالا که عمیق تر و از دید بالاتر به قرآن و جهان نگاه میکنم،جهان بینی توحیدی و ایمانم بیشتر و قویتر میشه:
خداوندی که ما رو خلق کرده به تمامی جزئیات ساختار ذهنی و جسمی ما آگاهه…چقدر دقیقه…حالا میفهمم که توصیف عمیق بهشت و جهنم نشات گرفته از همین «اهرم رنج و لذته»…
ببین چقدر خدا هوشمندانه ما رو از عذاب الیم جهنم انذار میده تا ازش بگریزیم…از رنج بسیار بسیار عظیمی ما رو هشدار میده تا با این قدرت دافعه رنج عظیم به سمت لذت نعمت و زیبایی حرکت کنیم و از افتادن توی مخمصه فرار کنیم
ازونطرف با وصف بهشت، چنان شور و شوق و انگیزه ای درونمون ایجاد میکنه، آنچنان لذت بسیار بسیار عظیمی رو برامون توصیف میکنه که آدم دیگه نمیتونه ازش دل بکنه نمیتونه گناه کنه نمیتونه قیدشو بزنه نمیتونه نره سمت خدا …آدم از فرط شادی مدهوش میشه
پناه بر خدا…گاهی آدم اونقدر غرق آگاهی کیهانی میشه که نمیتونه خودشو آروم و کنترل کنه…کلمات و واژه ها از توصیف این همه شکوه و جلال رب و سیستمش قاصرند…
مریم و استاد عزیز و محبوبم…میدونید سوزوندن اون آشغال های اضافی منو یاد چی میندازه؟ منو یاد «ترسها» میندازه…ترس هاست که که توی وجودمون مثل آشغال هایی میمونه که یگوشه ای از خونه زیر مبل قایمشون کردیم،ظاهرن دیده نمیشن ولی بوی تعفنشون خونه ذهنمون رو برداشته و ما فقط باهاشون کنار میایم و کاری نمیکنیم…
جالبه دیروز عصر حسم گفت بعد مدت ها بزنم به کوه و با خدای خودم خلوت کنم، خاستم با ماشین برم که دلم راضی نشد،از پارسال که موتور روندن یاد گرفتم دیگه موتور سوار نشدم و تمرین نکردم، اصلا یادم رفته بود همه چی ولی با ایمان بخدا که اون مواظبمه و اتفاقی نمیفته سوارش شدم و رفتم بیرون شهر، در اثنای راه خاموش شد
خدا می‌دونه که اگه کنترل ذهن نداشتم چه قیل قالی راه مینداختم که آی خدا این چه وضشه؟!! خدا رو شکر دیگه میلای سابق نیستم و خیلی ریلکس با کنترل ذهن بالا شروع به حل مسئله کردم..اولش هرچه زور زدم روشن نشد، بعد یادم اومد که باید دید و روشم رو اصلاح و عوض کنم، دیدم ای داد غافل شیر بنزین بسته بود و من خبر نداشتم
روشن کردم و روندم زدم به یه جاده خاکی که معلوم نبود به ناکجا آباد میره…همون جا تا شب با خودم و خدا گفتگوهای خصوصی کردم و از خدا مشورت و درخواست کردم…
خاستم برگردم خونه که حسم گفت برو یه سر به خونه پدر برزگت بزن… کیلومترها رفتم تا رسیدم به روستای مادربزرگم اینا… استاد راست میگی دقیقاً هرچقدر بیشتر به ندا وحس دلمون گوش کنیم بیشتر به مسیرهای زیباتر هدایت میشیم و اتفاقای خوب میفته…
بعد مدت ها بهشون سر زدم و چقدر خوش گذشت بهم… دقیقا زمانی رسیدم که غذای مورد علاقه ام شامی کوتلت درست کرده بودن…چقدر بهم عشق و احترام گذاشتن…خدایا باورم نمیشه که دختر همسایشون اومد و جلوی جمع، بهم ابراز عشق و محبت کرد چقدر تحسین و تمجید شنیدم… قبلاً اصلا ازین خبرا نبود… به وضوح تشویق و عشق خداوند رو مبینم که به بی نهایت طریق بهم میرسونه… تازه آخر شب وقتی خاستم برگردم جلومو گرفتن و میخاستن یکی از مرغاشون رو قربونی کنن و کباب کنن واسم…
عجب فرصتی!! از خدا خواسته فرصت زبح برام پیش اومد… استاد من همیشه آدم احساساتی بودن دلم نمیومد حتی مورچه های روی سنگ روشویی رو آب بریزم و بکشم چه برسه به سر بریدن و زبح کردن…خیلی ازین کار می ترسیدم… در ادامه سری حملاتم به ترسام که چند ماهی میشه شروع شده، کارد رو گرفتم و خودم با اصول زبح مرغ رو قربونی کردم و مقدمه ای شد واسه زبح بز و گوسفند…
۱۲ شب نیمه شب از روستای دور افتاده برگشتم به چند دلیل؛ اینترنت نبود که بیام سایت و کامنت بذارم و بخونم
استاد من بیشتر دوران کودکی و نوجوانیم رو توی همین روستاهای پدر و مادریم گذروندم و سر هر فرصتی به اونجا سر میزدم همیشه داستان های اجنه و ترساک برای من تعریف میکردن و همیشه این افسانه ها کابوس خابم بود و حتی میترسیدم تنهایی برم حموم و دستشویی…
با اینکه همیشه میگفتن شب ها این جاده جن داره و ازین مزخرفات ولی گفتم به قرآن باید همین نیمه شب بزنم به ترسم… هندزفری رو گذاشتم توی گوشم: یکی از بهترین فایل های انگیزشی که همیشه مو به تنم سیخ میکنه و اشکمو درمیاره:
خیلی از آدما توی زندگیشون هیچ هدفی ندارن
خیلیا صبح از خواب بلند میشن و سر کار میرن بدون اینکه هیچ انگیزه ای داشته باشن بدون اینکه هیچ انرژی داشته باشن
اونا سرکار میرن فقط واسه اینکه بتونن زنده بمونم و این روش رو تا زمان مرگشون ادامه میدن
ولی اونا نمیدونن که اونا قبل از اینکه بمیرن مرده بودن
دنیا پر شده از آدمایی که رویاهاشون رو فراموش کردند آدمایی که فقط نفس می‌کشند ولی هیچ وقت زندگی رو تجربه نمی کنن………………
آنچنان گاز میدادم که انگار توی آسمونا داشتم پرواز میکردم…موتوره هم ازون سنگینا بود انگار نه انگار اولین بارم بود که موتور سواری میکردم… توی اون صحرا و بیابون و تاریکی نیمه شب یه نفرو دیدم و سوار کردم، متوجه شدم که از دوستای قدیمی دوران دبیرستانمه که خونشون روستاست و وسیله نبود که خودشو به شهر برسونه… و من خیلی خوشحال بودم که یکی از دوستان قدیمی مو دیدم و رسوندم تا شهر …همزمانی پشت همزمانی….
مریم جان از ته دلم تحسینت میکنم که اینقدر زیبا و شیوا حرف میزنی و نکات بسیار پندآموزی رو بهمون یادآوری میکنی
آره واقعا چقدر خانواده هماهنگ و رویایی هستن… آدم کیف میکنه …چقدر خواسته توی دلم شکل گرفت با دیدن سبک زندگی و شیوه ارتباط و هماهنگیشون…منم همینا رو میخام و به امید خدا خلقشون میکنم و خانواده ای صمیمی مثل خانواده آقای رایان تشکیل خواهیم داد
وای اون پتوی ی نرم گلباف جنگ ستارگان رو ببین… دارم تجسمش میکنم که پیششون میخابم روی تخت بادی و زیر پتوی نرم star wars… و دارم با لیوای در باره سری فیلم های جنگ ستارگان و تخیلاتمون حرف میزنم ….ای جانم جوجه من یوسف رو نگا، بازی گوشی میکنه و خابش نمیبره…
وای خداآآآ عاشق اون طرح روی پیرهن خانم هوپ شدم، با اون نقشه فلوریدا و حروف FL…😍😍😍
خدا شکرت شکرت شکرت…از بس خندیدم روده بر شد…خدایا ببین رایان رو😂😂😂😍😍😘😄😉😆😁😀💜
عین این شخصیت های انیمیشنی شده…مینیون ها…چقدر بامزست این مرد…خوش بحال خانمش خوش بحال بچه هاش…خوش بحال خودش که بچه ها و خانمی به این فوق‌العاده ای داره…خدای من😍😘😊
مریم عزیزم،لحظه آخر که اون مهر مادرانه رو توصیف کردی و به تصویر کشوندی ناخودآگاه بغض کردم و به فکر فرو رفتن و از ته دلم از خدا درخواست هایی رو کردم، چرا که خودم هیچگاه مهر و محبت مادری و پدری نچشیدم….. و تمام دوران گذشته ام همش رنج و عذاب بود….
به امید خدا پدر و همسری بی بدیل خواهم شد مثل استاد و آقای رایان…و چه بسا بهتر و بهتر به امید الله….
توی خودم فرو رفتم و باید چندین چند بار دیگه این قسمت رو ببینم و تا میتونم یاد بگیرم………….بخدا…………
آدم حرفی واسش نمی‌مونه … آدم سیر نمیشه از این همه صلح مهر محبت عشق و زیبایی… باید ساعت ها نظاره کرد، نوشت، خواند و درموردش با خودمون و خدا حرف زد و درس گرفت….
سلام آقا میلاد عزیز
ممنونم ممنونم ممنونم برای این کامنت بی نظیری که نوشتی
هر خطتش پر از درس و نکته و آگاهی بود برام
اون آیه های قرآنی که نوشتی مو به تنم سیخ کرد.
کلی اشک شوق ریختم با خوندن هر خط از این دلنوشته زیبات
برای درک بی نظیرت بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم
برای رفتن به دل ترس هات تحسینت می کنم دوست خوبم
مطمئناً پدر و همسر بهتری از راین میشی
برایت بهترین‌ها را از تنها فرمانروای جهانیان خواستارم
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است…
سلام به همه ی عزیزان
امروز هم شروع گزارش بی نظیر مریم عزیز از پل شگفت انگیز و زیبای خونه بهشتیه که نوید از لذت بردن هر۸نفر به نحوی از نعمت های پردایس الهی داره.
چقدر من این آغاز رو دوست دارم که مریم جان از پل میگذرن و وارد جزیره که میشن عاشقانه لحظه ها رو گزارش میکنن..مریم جان خداقوووووت💚
برنامه ی جناب رایان هم از قرار معلوم مشخصه که باید خیییلی بی نظیر باشه. انگار که قصد داره یه آتیش هیولا رو برای لذت بردن درست کنه و هم چنان با عزم قوی خودش و مسلح به نوشیدنی و خرمانارگیل😂 مشغول جمع آوری هیزم های بیشتر و البته کاج های بیشتره آفررررین به این مرد👏🏻
واما… میریم سراغ درس هایی که مریم عزیز از قانون گرفته و حالا داره ردپای درسهاشو توی ارتباطاتش با فرهنگ ها و اقوام مختلف برای ما و البته خودش مرور میکنه..
به صلح رسیدن با خودمون زمانی که قراره با کسی وقت بگذرونیم اهمیت زیادی داره اینکه ما مسئول نیستیم به طرفمون خوش بگذره ولی میتونیم در لحظه زندگی‌کنیم و لذت ببریم از چیزای دور و برمون تا اینطوری از لذت در کنارهم بودن محروم نباشیم. از اینکه خودمون لذت ببریم هم محروم نشیم و میتونیم به صمیمیت و رابطه ای دوستانه و البته هم فرکانس نسبت به هم برسیم.
این نکته ای به شدت حائز اهمیت بود برای ماهایی که شاهد این سریال بی نظیر هستیم و البته شاهد لحظات ناب این دورهمی ۸نفری که بدنبال در لحظه زندگی کردن هستن. باید بتونیم باوری رو جایگزین باوری کنیم که وقتی میزبان یا حتی مهمان کسی هستیم مسئول خوش گذشتن اونا نباشیم و خودمون رو تحت فشار نزاریم و از خیلی چیزا محروم نکنیم به این جهت که اونا راحت باشن یا بهشون خوش بگذره!
باوری که وقتی جایگزین بشه میتونه باعث به صلح رسیدنمون با اطرافیانمون بشه و جذب هم فرکانسی هایی مثل خانواده ی راسل و استاد و مریم جان که دیدگاه های متشابه ای رو نسبت به خیلی چیزا دارن که مهم ترینش همین لذت بردن از لحظه ی حال و شادبودن در کنار همدیگه در راحت ترین صورت ممکن هست. جوری که نه میزبان تحت فشار باشه از اینکه میزبانیشو به جا آورده باشه نه مهمان از اینکه مهمانیش رو…!
اوه اوه! مسابقه ی ماهیگیری بین دوتا رقیب مادر و پسری مساوی شده و دوطرف ۷و۷ شدن و یوسف نمیتونه اجازه بده که مادرش برنده بشه پس زود تند سریع برای هدفش قدم برمیداره و بی معطلی دست به کار میشه تا این مسابقه رو به نتیجه ی مطلوب برسونه😂👍🏻
آفرین به این تلاش هوپ و یوسف عزیز که همچنان با عزمِ جزم و مسلح به بهترین طعمه و قلاب ماهیگیری ادامه میدن👏🏻👏🏻
خدای من لیوای چقدر هیجانی مسابقه رو گزارش میکنه و چه شور و شوقی داره😂 این انرژی واقعن قابل تحسینه.. یه باور اشتباهی که نسبت بهش داشتم این بود که چون بیشتر از بقیه سرگرم بازی با موبایلش بود فکر میکردم بچه ایه که کم تحرکه و هیچ دوست نداره که با بقیه باشه و انرژی پایینی داره! اما توی این دوتا قسمت گذشته شاهد انرژی زیادش بودم و باور و اعتقادم نسبت بهش عوض شد.. به نظرم شخصیت جالب و مثبتی داره و باهوش بودنش هم برام قابل تحسینه👏🏻
خداااای من این آتیش چقدر زیبا و شگفت انگیزه بیشتر از اون دورهمی دور آتیشه که این احساس لذت رو به همگی منتقل میکنه
مریم عزیزم لذت بردن شما از چیزای کوچیک و ساده برای من خیییلی لذت بخشه شما هم درست مثل استاد اگه چیزی برای حال خوبتون پیدا نکنید بی معطلی میگردید دنبال چیزی که بتونید شادی رو به خودتون هدیه بدید و از لحظه لذت ببرید👏🏻🔥
ای جاااانم خانوم هوپ عزیز چقدر خسته شده و مشخصه که دیگه انرژیش کاهش پیداکرده اما انگار هنوزم شور و شوق زیادی داره برای لذت بردن در کنار دیگران در غیر اینصورت خیلی راحت میتونست بگذره و بره توی خونه بخوابه!
ولی خب از اونجایی که این خانواده فرکانسشون الهی هستش و باخودشون خیییلی در صلح هستن به این راحتیا تسلیم نمیشن و ثابت قدمانه ادامه میدن😄👏🏻
حتی جناب رایان از شادی و لذتش قبل از خواب هم‌نمیگذره و بازهم با حرکات فان و جالبش موجبات خنده و شادی رو برای دیگران فراهم میکنه..خدایا چقدر اون پارتی که اون دستگاه باد رو جلوی صورتش نگهداشته بود جاااالب و خنده داااار بوووود😂😂
همکاری اعضای خونه و پسرا خیلی تحسین برانگیز بود اینکه هرکدومشون به نحوی رختخواب ها رو مهیا میکردن حتی برای دیگران..آفرین به این گروه همدل و هماهنگ و البته هم فرکانس👏🏻
خداااای من جوزف زیبامون چقدر قشنگ پتو رو مینداخت عزیزززدلم دورت بگردم منننن😍👏🏻
و در پایان آرامش و فرکانس مثبت هدیه دادن مادر خانواده به تک تک گل پسرا برای اینکه راحت بخوابن و فرکانسشون مثبت تر بشه..
چقدر این پارت جذاب و لذتبخش بود و آموزنده👏🏻
واقعن ثروت و ارتباطش با معنویت و خوشبختی خودش رو داره در لحظه به لحظه ی این سریال نشون میده و حرف گهربار استاد به ثبات بیشتری میرسه که “ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیاست”
واقعن وقتی ثروتمند بشی پر میشی و افتاده
تواضع و فروتنی خودش رو در تو نشون میده
عزت نفس خودش رو نمایان میکنه
انرژیت برای ثروتِ بیشتر میره بالاتر
خوشبختی و لذتت از زندگی میره بالاتر
ثروت ثروت ثروت
نیاز به باوری استوار و محکم و به شدت مثبت داره برای به آسانی ثروتمند شدن
برای اینکه با عشق و علاقه بهش رسید و ثروتی باشه که تا ابد مداوم باشه و مستمر
خدایا بی نهاااایت سپاسگزارم که بازهم شاهد این سریال بی نظیر و آموزنده بودم و کلی درس و نکات الهی یاد گرفتم و هر رووووز داره آگاهی هام بیشترمیشه♥️
مریم عزیز و استاد جان بابت تهیه کردن تمام سکانس های این سریال ازتون بینهاااایت سپاسگزارم💛
و دوستای هم فرکانسیِ من بابت کامنت هاتون که هرکدومشون به اندازه ی هزاااارتا کتاب پر از درسای الهی هستن متشکررررم 🌷🧡
دوستون دارم
در پناه قدرتمند خودش شاد و ثروتمندباشید💜🌼
التغابن
مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ﻫﻴﭻ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺮﺳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ، ﺧﺪﺍ ﻗﻠﺒﺶ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ]ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(١١) شکروسپاس خدای عزیزم رادارم که اوست یگانه فرمانروای کل کیهان ؛ ای خدای مهربانم میدانم که مهربانی تو ازجنس مهربانی مادروفرزند یا دیگر کسان نیست مهربانی تو این است که اگر من قانون ساده ی ترا درک کنم وعمل کنم تومرا درهرمسیری که من حرکت میکنم یاری میدهی یاری تواین نیست که من خواسته ای داشته باشم وفرکانس مناسب بفرستم وتو بقیه کارها راانجام بدهی بلکه هدایت ومهربانی ویاری تواین است که من باید دقیق ودرست سمت خودم راانجام دهم ودراین راه خوب تجربه کردم که اگر تاپایان عمرم بشینم وفقط فرکانس بفرستم بدون عمل ، آب از آب تکان نمیخورد برای من واین میرساند که من سمت خودم رادرست انجام ندادم ای خدایی که به اسرار دلها وسینه ها وبه عالم غیب وشهود آگاهی ؛ وازمن به اندازه تواناییم انتظارداری ازت درخواست دارم که مثل همیشه هدایتت را برمن ارزانی داری وبه صراط مستقیم هدایتم کن ومرا باصالحان ونیکان وابرار به دیدارت رهنمون کن
ازشماها بسیار سپاسگزارم خداوند نگهدارتلن باشد
به نام خدایی که به شدت کافیست
سلام به استاد نازنینم و سلام به مریم جانم
و سلام به خودم که مفتخرم صبحم رو با دیدن این ویودئوی زیبا شروع کردم که تماما تمرکز بر نکات مثبت بود و خوشا صبحی که آغازش تو باشی……
خدایا هزاران مرتبه شکرت
مدت هاست که هر صبح با باز کردن چشمانم و انجام تمرین ستاره قطبی اولین کارم اومدن به این سایته و خوندن کامنتا و یا دیدن فایل و غیره
خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر
و اما این قسمت از زندگی در بهشت
که الحق و الانصاف اسم برازنده ای براش در نظر گرفتید 🌹🌹🌹
یه صبح دیگه شروع شده و چه صبح زیبایی و چه لذت بخشه دیدن اینکه همه در حال ساختن خوشی برای خودشونن
باورم نمیشه خدای من که اینجوری هم میشه سفر رفت و مهمونی رفت چون ما ندیدیم اصلا در کل عمرمون
خدایا شکرت برای ایجاد باورهای جدید و سازنده
عاشق هوپم که اینجوری دنبال شادیه برا خودش و برای خانواده ش
چه قشنگ جوزف مامانش رو بغل کرده و با هم میرن برای موتورسواری لذت بخش در این بهشت زیبا🌹
جیکاب رو ببین که عصای موسی داره میسازه عاشقتممممم جیکاب تو خیلی مدارت بالاست که با بست فرند استادی 🌹ولی مریم جان عصای موسی شما کجا و این عصای موسی کجا😉
لیوای رو ببین خدای مممممن چقد این پسر آروم و متینه خیلی شخصیتش رو دوست دارم
چقد قشنگه هیچکس به اون یکی کار نداره
اقای رایان رو ببین مرد همیشه خندون و متین
داره برا آتیش امشب با عشق چوب جمع میکنه
چه آتیشی شوووووود امشب 🌹
گاری دستی بهشتمون که استاد چرخ خفن نارنجی بهش وصل کردم به کمک اقای رایان اومده خدایا شکرت 🌹
واووووووو ببین آتیشو 🌹و استاد ماه منو که کنار آتیشه و داره صندلی هیولاشو میاره و مریم جان چه تعبیر زیبایی کردین
“صندلی پادشاهی” آره بایدم استادم الان مث یه پادشاه باشه و شما ملکه استاد🌹🌹🌹کسانی که ذهنشون رو کنترل کردن و تمرکز بر زیبایی ها داشتن و سپاسگزار الله بودن در هر لحظه و شرک نداشتن و ایمان داشتن و عمل کردن بایدم به این جایگاه برسن که از پادشاهی هم بالاتره به نظرم چون پادشاهم هر روز یه سری گرفتاری ها داره در کنترل حوزه ای که اداره ش میکنه و اینقد مث شما رها و آزاد نیست
شما در بهترین شرایط ممکن در این جهان هستین
نوش جووووونتوووووون گوارای وجودتووووون
خدایا شکرت برای این الگوها
خدایا شکرت برای مسابقه ماهیگیری مادر و پسر که الان تو این لحظه مساوی شدن و چقدر تحسین کردم جوزف رو که کم نمیاره و سریع میره قلابشو میاره تا رقابت رو ادامه بده
روحیه شکست ناپذیرت تحسین کننده ست جوزف زیبا 🌹🌹🌹
و لیوای عزیزم که چه قشنگ گزارش میده 😍😍😍من عاشق حرف زدن لیوای هستم چون استرس روی کلمات رو خیلی محکم ادا میکنه و لهجه بسیار زیبایی داره
من خودم زبانم خیلی قوی نیست ولی یه پسر ۴ ساله دارم که داره دوزبانه میشه و گاهی این لهجه قشنگ رو در اون میبینم و خدا رو شکر میکنم 🌹🌹🌹🌹
لوک پسر بزرگ خانواده رو ببین که داره مشارکت میکنه و نور میندازه توی آب تا شاید کمکی کرده باشه به ماهیگیران فوق حرفه ای این تورنومنت🌹🌹🌹
و مریم جانم که عاشق ذوب کردن اشیا در آتشه
و کلی قوطی و پلاستیک رو بازگردوند به دامان طبیعت 😘😘😘
چه زیباست این تعامل فرهنگ ها در این سریال
آدم باورش نمیشه
انگار این آدم ها سالهاست که هم رو میشناسن
حتی آدمایی که مال یه کشور و یه فرهنگ هستن هم نمیتونن اینجوری باهم خوش باشن که استاد و مریم جان و خانواده رسلای با هم هستند این همون قانون مدارهاست دیگه
اینها همه در یک مدار بودند که هم رو جذب کردند
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد ،سرد
قسم باطل ،باطلان را می کشند
نوریان از نوریان هم سرخوشند
…….
دقیقا همینطوره
خدایا شکرت برای هدایتم به دیدن این آگاهی ها
خدایا شکرت که بر زبانم جاری شدی در غالب این جملات 🌹🌹🌹🌹
وای خدای من من عاشق این همکاری و کار گروهی این خانواده م
به قول مریم جان ندیدیم یکبار که باهم مشاجره کنن یا بحث کنند و غیره کاری که مث نقل نبات اطراف خودمون دیدیم یه عمرررررر
چقد لوک قشنگ تخت رو برای برادراش آماده میکنه
خدایا شکرت برای این نعمت و فرواوانی و مبلای تخت شوی خفن استادمون که وسیله آسایش مهموناشون شده 🌹🌹🌹🌹عاشقتم استاد که یه روزی تصمیم گرفتی و جهان رو جای بهتری کردی هم برای خودت هم برای ما هم برای خانواده رسلای
عاشقتممم اقای رایان که اینقد با آرامش داری تشک های بادی رو آماده میکنی برای آسایش خانواده ت
عااااااشقتممممم که اونقد اداهای بامزه درمیاری
خدایا شکرت اینم یه الگوی دیگه ست برای ما که تو هرررررر شرایط و موقعیتی و بازهر ابزاری میشه شرایط رو فان کرد و خوشی رو مهمون کرد به لحظه
خدایا شکرت برای این درس ها
تحسین میکنم خانم هوپ رو برای این تربیت فوق العاده ۴ تا پسر که اینجا ملت تو یکیش گیر کردن 😂 ولی ایشون طوری پسرارو تربیت کرده که همشون با خودشون در صلحن و روحیه همکاری دارن و حرف شنوی دارن از بزرگترشون و به قوانینی که براشون وضع شده احترام میزارن و بیست دقیقه حق دارن با گوشی هاشون باشن آخر شب و اونها هم گوش میدن خدایا چقدر همه چی خوبه چه خانواده عشششقی
چه پسرای دوست داشتنی و چه مادری که آخرین کاری که برای بچه هاش میکنه قبل خواب نوازششونه و عشق ورزی بهشونه
خدایا شکرت برای این الگوها
خدایا شکرت برای این درسها
خدایا شکرت برای فیلم هایی که مریم جان برامون آماده میکنن و راستی چقد برام جالبه که هیچ کس مشکلی نداره با فیلم گرفتن مریم جان همه عادین حالا اینجا تا یه دوربین ملت میبنن همه از خودشون میان بیرون یا سیخ وایمیستن و دوربین رو نگاه میکنن یا اشاره میکنن که فیلم نگیر و غیره و اینم از این میاد که مریم جانم اونقد با خودش در صلحه که هیچکس مقاومتی نداره با فیلم گرفتن مریم جانم
بازم خدایا شکرت
خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر الهی
خدایا شکرت که زندگیم شده سایت عباسمنش
کلامم شده عباسمنش
لحظه به لحظه زندگیم شده عباسمنش
خدایا به من درک بالای قوانین رو هم عطا کن
خدایا منو به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به اونها ثروت و نعمت و فراوانی بخشیدی نه راه گمراهان
الهی آمین
مطمئنم تا فلوریدا راهی نیست 😉😉😉😍😍😍😍😍😍😍
تا بعد…..