https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-23 09:15:312020-07-25 21:58:53سریال زندگی در بهشت | قسمت 51
208نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چندتا نکته رو بگم و بعد میرم سراغ تجربه خودم از موضوع فایل که در مورد سبک شخصی و حرف مردم و عزت نفسه
من دقت کردم به مدت کامنت گذاشتم از همون اول هر 15 روز یک بار کامنت گذاشتم و به هر هفته کشیده شد فک کنم بدون اینکه خودم متوجه بشما یا بگم خب الان خیلی وقته کامنت نزاشتم یکی بنویسم بد نیست.به نظرم اینجا میشه یه چیزی ازش متوجه شد اون اینه که حس میکنم خواسته استاد این بوده که مثلا خدایا سایت من هر روز کامنت داشته باشه تا من هر روز صبح و شب قبل خواب بتونم کامنت های پر از احساس خوب و آگاهی رو بخونم و اینجور شده که خدا همون انرژی ایی که همه مارو در بر گرفته با هماهنگی بی نقصش جوری تیکه های پازل چیده میشه که من مثلا در گپ های خالی کامنت میزارم نه تنها من بلکه همه تا خواسته استاد برآورده بشه.حس میکنم چنین چیزی میتونه باشه
اکثرا دلم می کشید به نوشتن و اوایل برای این بود که بقیه بخونن و حس خوب بگیرن و آگاهیشو استفاده کنن ولی رفته رفته این شد که من برای خودم مینویسم و خدا اونچیزی که باید مرور کنم تو ذهنم و آگاهیشو دربیارم رو اینجا با تمرکز بنویسم.
من تقریبا بدون اینکه آگاهانه متوجه بشم تا امروز ، از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا تاثیر و آگاهی گرفتم و از اونجایی من خیلی تصویری ام یعنی مثلا سکانس یک فیلم چهره یک فرد یا درک مطلبی رو با تصویر بهتر تو خاطرم میمونه تا نوشته و اینا ، این تاثیر گرفتنه خیلی قوی تر بوده.
هر روز سعی میکنم یک قسمت ببینم از هر دو سریال
و اتفاقاتی که به صورت خیلی خیلی قشنگ و تکاملی ، اول روی طرز فکر و باور و عمل برای من افتاد و تجربه کردم
یادمه قشنگ اوایل هر روز تقریبا یک مسیری رو پیاده تو محلمون میرفتم و سعی میکردم زیبایی ها رو تحسین کنم و دنبال نکات مثبت بگردم ، بعد این مسیر بیشتر و بیشتر شد تا روزی که خدا دو سه روز نشونشو فرستاد برام شاید اگه مثل قبل فکر کنم به این موضوع یک ناخواسته بود ولی نه .خدای من یک فردی که خب دوست نداشتم زیاد باهاش ارتباط داشته باشم رو سه روز با من روبه رو میکرد و هی میگفت بیا که حالا بیرونیم بریم تا پارک جنگلی قدم بزنیم صحبت کنیم و اسرار میکرد و تازه من عزت نفسم نسبت به قبل خیلی بهتر شده و گفتم نه خیلی اسرار کرد گفتم نه داری اذیت میکنی ها.اصلا خودم کفم برید گفتم عه اینو من گفتم ایول.
منی که قبلا یا بار اول بدون هیچ اراده ای میگفتم باشه بریم و یا با دومین اسرار حتما میگفتم باشه ، محکم گفتم نه.اینو از استاد عزیزم با فایل های فوق العادشون ممنونم واقعا دارین میتراشین منو تا تبدیل به یک مجسمه خوشگل بشم.
( هی تو ذهنم باز شیطان میگه داری شرک میورزی اینا ولی ته قلبم میدونم که همه اینا کاره خداست اینو نوشتم تا ساکت شه و ول کنه منو خخخ )
و بالاخره گرفتم پیغام خدا رو و مسیر پیاده رویم شد تا پارک جنگلی .
اوایل با اسنپ تا ورودی جنگل ،یک دور کوچیک و برگشت پیاده.
یک روز هم مسیر رو اشتباه رفتم که باعث شد یک دور کامل اون مسیر رو برم که حدودا 2 کیلومتره و عجب اشتباه دل چسبی بود خدا میگفت بدو بدو بدو هی مگفت هی ذهنم میگفت نه مردم چی فکر میکنن ،میگن شل میزنه یا یکی بشناسه تو رو چی یا دلسوزی کنن ، کلی جرقه زده شد تا این انبار کاه آتیش گرفت و دویدم ( پای چپم یاری یکم نمیکنه منو ولی هم عاملشو فهمیدم هم دارم بهترش میکنم به لطف خدا ) بعد دیدم عه همین بود اصلا انگار یک تن بار از افکار پوچ در مورد مردم چی میگن ریخت و جالبیش اینه که دیگه اون صدا که میگفت بدو بدو روزهای بعدش نیومد فقط خدا میخواست بگه که همش توهم تو بود از حرف بقیه وگرنه نه تنها ترس نداشت تازه حالشم داد
یک روز رفتم لب رود ( سریال سفر به دور امریکا ) به دلم اومد که کفشتو در بیار پاتو بزن تو آب گفتم نه خیس میشه و اینا و جفت پام همون لحظه رفت تو آب ( خداروشکر زیاد خیس نشد ) بعد دیدم خدا بهونه اینا سرش نمیشه باید انجام بدم و اینکارو هم کردم چه لذتی داشت استاد دقیقا کاری که شما تو سفر به دور آمریکا کردین منم انجام دادم رو سنگ نشستم و پا تو آب ، بارون هم میبارید و فقط سعی میکردم صدای خدا رو بشنوم ، اون بو رو بشنوم.
بعدش رفتم تو نم بارون باز جنگل و باز هم به خاطر دیدن سفر به دور آمریکا دوست داشتم رو چمن دارز بکشم و آسمون بی انتها رو ببینم و همینم شد رفتم به یک فضای باز تو جنگل و دراز کشیدم و هی ذهنم میگفت که الان یکی میاد اذیت میکنت یا مسخرت میکنن و من میگفتم وقتی خدا همه چیه و من فرکانسم خوبه ، این حرف اصلا معنی نداره امکان نداره من با اون اتفاق برخورد کنم چون تو مدار من نیست.
هندزفری تو گوشم بود صداش ولی کم داشتم حرف های استاد رو گوش میدادم و خدا شاهده اینا رو شنیدم که یک چندتا جوون داشتن رد میشدن و میگفتن سکه هم نداریم پرت کنم سمتش.بعد من گفتم ببین اگه من تو مدار بدی بودم مگه کار داشت پیدا کردن سنگ یا گل کوچیک تو جنگل و میزد به من و اذیت میکرد این قانونه خداست معجزه به همین سادگی رخ میده قوانین همینه.
دو سه بار این تجربه ادامه پیدا کرد تا به دلم باز اومد پیاز چال مریم جان رو درست کن
کلی فکر کردم تا اینکه خودمو راضی کردم وسایلم رو جمع کردم روز قبلش رفتم فویل خریدم و رفتم تو جنگل جاهای دنج رو پیدا میکردم ( البته میگفتم خدا خودت بگو کجا خوبه میرم همون وری ) و پیاز چال درست میکردما یعنی عالی عالی واقعا دمت گرم مریم جان عزیزم خواهر عزیز من که این رسپی رو ازت یاد گرفتم و طعم شیرینی کم ، بین پخته و زنده بودن پیاز و آب دار بودنش . عالی بود عالی.
که بعد خدا هدایتم میکرد غذا های جدید امتحان کنم.
از همین پیاز چال هم میشه آگاهی کشید بیرون ، اینکه تو فقط اقدام کن مواد اولیه فراهم کن آتیش کن و بزار رو زغال من برات میپزم و بهت میگم کی برش داری ( خدا ) ، بدون اینکه هی بالاسرش باشی هی هم بزنی.
(اوایل نمیدونستم کی وقت مناسبشه)
تازه بار اول هم یکم سوخت با اجازه شما و خدا غذا و نعمتشو قبلش رسوند بهم ( توسط یک زوج عزیز )( تازه اونم کباب جیگر و با کوکو ) انگار میدونست که قراره بسوزه.
اینارو تجربه کردم بدون اینکه فکر کنم بقیه چی میگن اومدن میومد ولی توجه نمیکردم ، گفتم هرچی میخوان بگن بگن ، تازه این ذهن منه که داره اینا رو میسازه وگرنه من باشم خودمو از بیرون ببینم یا فکری نمیکنم یا ایول بهش میگم.
بعد هم الان یک روزیه که رفتم جنگل برای تمرین حرفه ایی چون قبلش تو خونه تمرین کردم حسابی تکامل ام رو طی کردم و اون روزی که رفتم کش تمرینی رو بردم و خدا شاهده تو ذهنم اومد که باحال میشه یه بدنساز بیاد بگه اینجور بزن درست تره و داشتم یک حرکتی میزدم که تو ذهنم بود و یه چیزایی یادم بود ازش و همون موقع گوشه چشمم دیدم یک داشت میرفت ولی واستاد داره منو نگاه میکنه و اومد جلو یک مرد هیکلی با صدای بمه قشنگ گفت نه اینجور اینجور اینجور انجام بده و اینقدر کیف کردم اینقدر کیف کردم ازش تشکر کردم و رفت.
اینقدر تو زندگیم داره اتفاقات قشنگ کوچولو پشت هم رخ میده که اصلا …
دوست دارم استاد دوست دارم مریم جان
در مورد سپاس گذاری از دیگران دارم این باور رو ایجاد میکنم که وقتی همه پاره ای از خدا هستیم پس وقتی من دارم از مادرم تشکر میکنم در واقع دارم از خدای خودم تشکر میکنم.
ازت ممنونم استاد عزیزم که حرف های خدا رو به زبون میاری و تلاشتو میکنی که همیشه بهش کانکت باشی.
هدف بعدیم مربوط به عزت نفسمه که یک چند روزیه یک دختر خانوم زیبارویی رو میبینم میشینه کنار پیاده رو یا مینوازه یا داره کالاهای دست سازشو میفروشه.دوست دارم برم و ازش سوال کنم چندتا فروخته و تو ذهنش چه افکاری داره و…
تو ذهنم که خیلی تمرین کردم و از خدا هدایت میخوام که تو زمان درست مثل همیشه push کنه منو و انجامش بدم.
ممنونم ازت استاد عزیزیم برای تک تک الگو هایی که ازت گرفتم و اینکه اگه یک جایی تو سایت باشه که بچه ها از معجزات روزانشون بنویسن عالی میشه چون من تو دفتر حسم نمیاد بنویسم این معجزاتو ولی تو سایت یک حس و حال خاصی داره برام و همیشه یک سلسله اتفاقات خوب رو با هم میام هدایتی روی یک فایل مینویسم.
چقد این بچه ها شجاعن که خودشون قلاب رو از دهن ماهی در میارن و باوجودیکه ماهی زخمی میشه و من اینجا تنم مورمور میشه ولی اونها به کارشون ادامه میدن ،استاد قبل از اینکه بخوام از خوبیهای مهمونهاتون بگم باید از خوبیهای خودتون بگم که هیچ چیزی رو جمع نکردید وسایل همونطوری هستن و خیلی سخاوتمندانه اجازه دادید از خونه و وسایلتون به راحتی استفاده کنن و هیچ وابستگی به این خونه و وسایلش ندارید وقتی فکر میکنم چندنفر از ما حاضره اینجوری خونه شو کامل در اختیار این مهمانها که بیشترشون غریبه هستند بذاره میبینم شاید خیلیهامون نتونیم اعتماد کنیم نتونیم دل بکنیم می گیم میرن سروقت کمد و وسایلمون یا خرابشون میکنن یا کثیف میکنن و مدام عین عقاب بالاسر همه وایمیستیم و حرص میخوریم چرااینجا رو کثیف کردن چرا اینو انداختن این ور و خلاصه باید بگم درود به شما که در عین حال که همه چی دارید و همیشه براشون شکرگذار هستید هیچ وابستگی ای بهشون ندارید خدایاشکرت
چقد راحت همه دور میز جمع شدن و از خوراکیهایی که همگی اوردن استفاده میکنن و لذت میبرن و یه سریم اصلا مشغول کار خودشونن و کسی کاری به کسی نداره ،چقد عالیه که هیچ زحمتی برای شما ندارن و غذاشونم خودشون اماده میکنن ،استادم یه همبازی برای تنیس پیدا کرده داره کیف میکنه خدایاشکرت
استاد این درس بسیار بزرگیه که من بشدت میخوام روش کار کنم میخوام از این قیدوبندهای دست و پاگیر اداب و رسوم و حرف مردم دربیام میخوام راحت راحت باشم و از خودم شروع کنم تا جهان هم منو به راحتی هدایت کنه و چقد خوبه هرکی از راحتی ما خوشش میاد خودش هم راحت برخورد میکنه و هرکی خوشش نمیاد خودش میره و این عالیه بخدا خدایاشکرت
استاد چقد عالیه وقتی ادم شروع میکنه به احترام گذاشتن به سبک زندگی خودش به طبع به سبک شخصی دیگران هم احترام میذاره دیگه چون خودش خودشو قضاوت نمیکنه و نگران قضاوت بقیه نیست بقیه رو هم قضاوت نمیکنه و وقتی میزبان میگه من این قانون رو دارم مثلا سگ نیارید توخونه خیلی راحت قبول میکنن اونقد راحت که کار به کنترل ذهن هم نمیکشه و چقد عالیه این قانون خودت رو داشتن یادمه بچه بودم یه معلممون تعریف میکرد گفت یه نفر تویه شرکتی کار کرده که چندنفر خارجی هم بودن و ایشون این خارجی ها رو دعوت میکنه و کلی تدارکات و تشریفات براشون میگیره بعد یه شب این دعوت میشه خونه ی اونها میبینه نشستن نه چایی نه پذیرائی اخرش میگه شما بهم غذا نمیدید میگن غذا اونجاست برو بردار بخور و ما اصلا پذیرایی نداریم غذا اونجاست برید بخورید و به قول اون معلم میگفت سبک خوابگاهی دانشجویی و ماهمه چقد تعجب کرده بودیم و چقد میگفتبم مگه میشه خیلی عیبه ضایعه ولی الان میبینم چقد این سبک زندگی لذت بخشه که اصلا هیچ زحمتی نداره و فقط لذت بردنه خدایاشکرت
اقای ریک داره برای بقیه ساندویچ درست میکنه دهنم اب افتاد ،چقد اروی عالیه که شما میتونید در سکوت و ارامش روی کار خودتون تمرکز کنید ،خدای من این پسر نوجوان داره ظرفهاشو میشوره چقد من عاشق اینم بچه هامو اینجوری تربیت کنم که پسرم هم کار خونه رو بدون حس بد بدون باورغلط کار مردانه کار زنانه انجام بده چقد این مادر عالیه که پسرشو اینجوری تربیت کرده و چقد جو حاکم عالیه که مسخره کردنی در کار نیست، استاد تمام دلم قیلی ویلی میره وقتی میگید هرکسی سبک شخصی خودشو فارغ از نظر دیگران پیاده کنه فقط ادمهایی که به سبک شخصی احترام میذارن وارد زندگیش میشن چقد عالیه خدایاشکرت
استاد شما شگفت انگیزی که زندگی ای رو خلق کردی که قبلا نمیدونستی وجود داره و تو ذهنتون ساختید و اخرشم به اصل این زندگی هدایت شدید ولی من هیچوقت به فکرمم نمیرسید باید از این تعارفات و رسوم دست بکشم فکر میکردم هرچقدر بیشتر و بهتر اجرا کنم بهترم هرچقدر سفره م رنگین تر باشه سرویس دهیم عالیتر باشه من عالیترم چون همیشه در اطرافیان اینو میدیدم که چطور شخصی که تمام وقت خودشو در اختیار مهمان میذاره و از همه چیش میزنه تا مهمان بهش خوش بگذره مقبول همه ست و حتی خود من چقد یه نفرو قضاوت کردم که مهمون داشت و شب براشون نون سنگک گرفته بود ولی الان که شما رو میبینم و مهمانیهاتونو میبینم تازه میفهمم نه کارم و راهم کامل اشتباه بود راه شما و زندگیه شما اون چیزیه که من میخوام و حالا با اقتدار این راه رو میرم و قول میدم وقتی وارد خونه ی مستقلمم شدم خیلی رهاتر و ازادتر باشم نسبت به مهمونها و تمام تمرکزم فقط برروی خوش گذروندن باشه و بس خدایاشکرت
این کوچولوی ناز رو نگاه لباس های صورتی پوشیده داره با باربیهاش بازی میکنه، یه عده هم این طرف ورق بازی میکنن یعنی واقعا تو این مهمونیهاست که تاثیر نبود تلویزیون کاملا مشخص میشه ،ای خدا اینارو رفتن سروقت لونه ی زنبور چه فراریم میکنن ،خدای من فضای پردایس رو نگاه یه تکه از بهشته ازبس زیباست خدایاشکرت
اروی عزیزمون ، بچه هایی که اون گوشه بازی میکنن ، ماشینهای خفن ،بچه ها تفنگ هم اوردن تا بازی کنن ،صندلی های راحتی ، سایبون درست کردن برای اشپزخونه ی صحرایی واااو فقط کسی که اهل طبیعت گردی باشه همچین امکاناتی داره ،دستگاههای برای غذا درست کردن ،اشپزخونه رو نگاه توروخدا ادم باورش نمیشه همه چی داره خدایاشکرت
بچه ها رفتن تو اب زیر این افتاب دل نشین با وسایل شنای خیلی زیبا و خوشرنگ و کار راحت کن،صندلی های ابیشون جای نوشیدنی هم داره انگار نوشیدنی خوردن یه کاریه که همه همه انجامش میدن واسه همین در هر وسیله ای یه جای نوشیدنی هم تعبیه میکنن،فضای داخل خونه کاملا تمیز و مرتب ، چقد خوراکی باخودشون اوردن ، مریم جان میگید بوی قهوه میاد هوس کردم بخدا ، چقد در عین شلوغیه بیرون فضای درون خونه پر از ارامشه خدایاشکرت
یه عده هم تو قایق خوشرنگمونن خدایا انگار ژله ی بلوبریه چقد زیباست، بعدازظهره و هیچکسی خواب نیست هرکسی داره یه گوشه به سبک خودش لذت میبره خدایا شکرت
چه دستگاه جالبی که با دود به حدود یک شبانه روز یه غذایی رو آماده میکنه و معلومه این غذا خیلی خوشمزه ست که همچین وسیله ایی رو باخودشون اوردن سفر ،اقای ریک چه صدای باحالی داره ماشالله چقدم جووونه اصلا بهش نمیاد شش تا بچه داشته باشه و چقد برام جالبه که خانمش ازخودش مسن تر نشون میده ولی هیچ اشکالی نداره باهم خیلی خوشن خیلی راحتن که شش تا بچه بدنیا اوردن و باهم میان گردش و بیرون و لذت میبرن اینم گفتم تا یه بار دیگه باورم رو قوی کنم که برای داشتن رابطه ی عاشقانه و پاک اصلا زیبایی ظاهری ملاک نیست خدایاشکرت
لباس قرمز اقای ریک و عینک زیباشون ،موجهای رودخانه چقد زیباست، چه قابلمه ی خفنی،بچه ها با یه تشک قایق مانند دارن روی رودخانه عشق میکنن عزیزای خوشگل من خدایاشکرت
اشپزخونه ی چمدونی چقد عالیه چقد تمیزو مرتب سفر میکنن سطل آشغالم دارن خدای من چقد اینا به تمیزی اهمیت میدن بخدا باید اینها رو یاد بگیرم نباید حتی یه پلاستیک کوچک هم تو هیچ کجا بندازم به غیر از آشغالی بخدا رعایت همین چیزهای کوچک ما رو منتقل میکنه به شرایط جدید اگه من نسبت به آشغالهام متعهد باشم و طبیعت اطرافمو محترم بشمارم از اینجایی که همیشه اطراف جاده پلاستیک و اشغال و شیشه ست جدا میشم و میرم به یک طبیعت زیبا وقتی فکرشو میکنم میبینم وقتی استاد میگه روی خودتون کارکنید شاخ غول شکوندن نیست فقط کافیه به همین جزئیات توجه کنیم و هرجایی که هستیم با معیارها و قوانین جایی که میخواییم بریم زندگی کنیم وقتی ما طرف خودمونو درست کنیم جهان هم طرف خودشو درست میکنه به همین راحتی خدایاشکرت
چه جالب کلمن یک برنده نمیدونستم پس برای همین به فلاسک اب هم میگیم کلمن ،اینام چه کیفی میکنن با تیر اندازیشون و قهقهه میزنن خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
این روزها که دارم روی ذهنم کار میکنم.به شدت خودمو موظف کردم که باید حالتو خوب نگه داری.وقتی ناخواسته ای برات پیش میاد باید همین الانِ الان خوب بشی….خلاصه جنگیی به راه افتاده بود که ذهنم منو میکشوند سمت احساس بد قلبم منو میکشوند سمت احساس خوب مثل بازی طناب کشی😅
اومدم به سایت و هدایت شدم اینجا…وقتی این قسمت رو دیدم باخودم گفتم باباجان اصلو که دوباره یادمون رفت.قرار بود لذت ببریم اینکه دوباره شد جهنم😂😂😂هیچی دیگه الان راحت و ریلکس شدم.به خودم گفتم هرچی شد ،شد. بابا پس خدا اینجا چیکارست؟!!در نهایت همه چی به نفع منه🙃
واقعا خدایا شکرت.بادیدن این فایل خیلی آروم و سبک شدم.مثل پَر.خدایا این حال خوب رهایی رو به توان بینهاااایت در زندگی ما جاری بفرما.الهی آمین.
عاشقتونم و خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه💛💜🤍💚💙❤🧡
خدا را واقعا شکر برای دیدن اینهمه نعمات و لحظه ای زیبای زنده گی که تحسین شون ما رو به داشتن به این نوع زنده گی هدایت میکند ، و این قسمت هم مثل همیشه بینظیر بود ، از دیدن اب بازی بچه ها و حس لذت بردن شون تا ایجاد این باور که میشه از زنده گی خیلی بیشتر لذت برد و همه چیز رو ساده گرفت ، خصوصا اگه بخوام یه سفری برام خیلی میتونم ساده و لذت بخش بگیرم ، و من خودام کلی وسایل جالب و جدید وکم حجم و پرکاربرد در این فایل دیدام ،که یه سری تجربه های جدیدی برام هست و یه سری از خواسته ها در من ایجاد کرد ،
من در این روزها بسته عزت نفس رو تهیه کردام و خیلی حس عجیب و خوبی دارم ، و انگار که این سریال زندگی در بهشت داره مثال عملی از عزت نفس رو نشون میده ، و این قسمت های سریال خیلی هماهنگ هست با دوره ای که دارم کارش میکنم
و حرف های که استاد توی این فایل گفت نکات طلای زنده گی هست که همش به عزت نفس ربط داره.
از وقتی جلسه اول عزت نفس رو انجام دادم ، یه شخصیتی در من به وجود امده که زود تصمیم میگیره و عملی اش میکنه
امشب من ترس از اینکه در مهمونی غریبه اشتراک کنم رو ریختم ، اول که توی مهمونی نسبتا خودمونی اون افراد رفتم ، هیچ کسی رو نمیشناختم و غریبه بودم ، و توی مهمونی همه دیگه دیگرشون رو می شناختن ، چون که همشون سید بودن ، و من خیلی با اعتماد به نفس رفتم سلام علیکی کردام ، و نشستم و با یه فرد بینظیر دوست شدام و گرم باهاش گرفتم ، و کلی باهاش صحبت کردیم درباره علاقه هامون ، شخصیت هامون و کلی خودم رو تبلیغ کردام و لذت بردم ، خلاصه از این مهمونی غریبه خیلی بیشتر لذت بردام ، و این ترس رو ریختم و وقتی از مهمونی میومدام خونه باید از یه نسبتا بیابونی میرفتم ، هوا کاملا تاریک بود و من خیلی با لذت بودن با خودام و تاریکی و اواز خوندن و کمی رقصیدن پیاده روی کردام ، چون که باور این هست که خداوند با منم ، در درون منه ،عاشق منه ، از من محافظت میکنه ، و به خودام تبریک میگم که این کار رو هم عالی انجام دادم به لطف خدای مهربان ، خدایا شکرت
خدایا سپاسگذارم که هستی ،منو هدایت میکنی ، دوست ام داری ، عاشق منی ، منو همین جوری که هستم پذیرفتی ، و من پیش تو مقدسم،
و از خودام سپاسگذارم کع دارم پا روی ترس هام میزارک ، چونکهمن متعهد هست ، و خدا داره هدایت ام میکنه.
از شما دوست عزیزام برای مطالعه نظر ارزشمند سپاسگذارم
این فایل نشانه دیروزم بود،وقتی داشتم تو اسنپ میرفتم ب سمت هدایتی و الهامی ک خدا بهم گفته بود،استاد چقدر لذت بخشه نترسیدن و توحیدی عمل کردن چقدر لذت بخشه از اینکه از قبول نکردن اجازه پدر نترسی و انجامش بدی😁،واقعا بعدش هیچ اتفاقی نیوفتاد و همش تو ذهن خودم الکی ترس درست کرده بودم
استاد من هدایت شدم ب یک مکان دیدنی فوق العاده فوقالعاده زیبا،این اولین بارم بود ک در طول رو انقدر هدایت میشدم
زبانم بند اومده بود،من فکر میکردم حالا حالاها من نمیتونم سفری هدایت گونه مثل شما داشته باشم، اون خلوت بودن روزی ک من رفتم،مواجه شدن با انسان های خوب وووو
ولی دیروز استاد خدا از طریق زبان مردم بهم میگفت فلان مسیرو رفتی؟ خیلی زیباست،و من عمل میکردم و میرفتم،ینی تک تک مسیرها و جاهای دنجی رو ک پیدا میکردم انقدر خلوت بود ک خیلیا اطلاع نداشتن اصلا
یکی از مسیرها همون طور مثل جنگل های پاییزی ک تو سفر شما دیدم بود،تازه دقیقا همون درختای رنگ طلا رو هم دیدم و کلی ازش فیلم گرفتم ☺️
🌱 توی اون جنگل پاییزی خدااای من دیوانه شدم وقتی شباهت اش رو ب سفر شما دیدم،اونجا حدود ۱ ساعت تنهای تنها نشستم و با خدام خلوت کردم،و چ حسی باارزش تر از این ک بهترین لحظات عمرت رو با خدات حرف بزنی بهترین تایم زندگی ایت رو با خدا تقسیم کنی
و فقط منو خدای خودم و شنیدن ریختن برگ های پاییزی و تامام 😉
🌱 استاد دقیقا من در زمان و مکان های مناسب هدایت میشدم ک بهترین لذت ها رو ببرم،بهترین تجربه ها رو ببرم چون از خدا خواسته بودم و گفتم من هیچی از اینجا نمیدونم خودت منو ببر فرمون دست تو،و چقدر لذت بخشه گوش ب فرمان هدایت بودن 😊😊
دقیقا مثل شما در بهترین آب وهوا در بهترین مکان بودم،کلی با نترسیدن و شجاعتم کلی جاهای مختلف رو کشف کردم ( حتی یه غار ک انتهاش ی آبشار کوچولو بود هم کشف کردم 😌 )
🌱 چقدر تجربه زیبایی بود،واقعا این تجسمات جواب میده بچه ها، ادامه بدین و از خدا بخوایین و شجاعت عمل داشته باشیم that’s it
🌱 آهان میخوام از قانون درخواست و اعتمادبنفسم بگم ک باعث تجربه و لذت بیشتر آدم میشه. همونطور ک شما تو سفرهاتون دارین،ب خودم و بچه ها یادآوری کنم ک بچه ها درخواست کنیم، بپرسیم، کنجکاو باشیم و نترسیم (مثل استاد و خانم شایسته در سفرهاشون) تا نهایت لذت رو ببریم 🤗
خلاصه ک خیلی خوش گذشت، این اولین تجربه سفر هدایتی ایم بود انقدر حال کردم گفتم باشما شیر کنم و ایمان مون ب قوانین تغییرناپذیر و یکسان برای همه ، قوی تر بشه
🌱 راستی واااای خدای من جذاب ترین اش همون دیدن فراوانی بود برام،چقدرررر من ماشین لاکچررررری دیدم استاد ینی تو مسیر رفت و برگشت من فقط چشمام میچرخید از این ور ب اون ور دهنم باز از این همه ثروت و نعمت و فراوانی ک خدا بخشیده،اصلا یک تفریح جذابه برام ک ماشین های لاکچری رو ببینم وحظ کنم از دیدن اشون،و خونه های لاکچری ای دیدم ک فقط ب خدا میگفتم میخوام دقیقا عین همین رو لطفا، شایدم بهتر من دستتو باز میزارم 😌😊
و با دیدن فراوانی و این همه ثروت، چقدر برامون بدیهی میشه ک ماهم میتونیم این ادما چیزی از ما کم ندارن،تکامل ات رو طی کن و لذتو ببر ❤️🌱
و یک نکته ارزشمند رو ک فراموش کردم،و فکر میکنم باید بیان اش کنم این بود
استاد نتایجی این عمل ب شیوه سلامتی برای من داشته ک دیگه عمرا اگر برگردم،اصلا این انرژی داشتن عه این خستگی ناپذیر بودنه این دنیایی می ارزه
باورم نمیشه من از ساعت ۷ صبح الی ۳ بعدازظهر پیاده روی و هایکینگ داشتم ( خوب این وسط بخوای بگی ماکسیمم ۲ ساعتی هم استراحت مطلق ک نشسته بودم )
باورم نمیشد اصلا خسته نمیشدم،در صورتی ک قبلا من خیلی خیلی کم کوه نوردی میکردم در حد ۲ ساعت و بعدش انقدر خسته میشدم موقعی هم ک می اومدم خونه تا ۱ هفته همش بدن درد، ولی این دفه استاااااااد نگم برات
انقدر انرژی داشتم ک بعدش اومدم خونه کلی کار کردم و از بدن درد هیچ و هیچ و هیچ خبری نیست 🤗🤗
سلام سید جون سلام مریم خانوم بابت این فایل که واقعا بی نظیر بود سپاس گزارم شبا وقتی که از سرکار میام زنو بچم منتظرند تا زندگی دربهشتی دیگر رو ببینند واین نه سرگرمی بلکه موهبتی از سمت خداوند مهربانه که بعدش میشینیم در مورد فایل صحبت میکنیم واما درمورد این قسمت بی اندازه زیبا بود هرچی اومدم کتاب بخونم یا بخوابم نتونستم انسافا ذهنم درگیر شده بااین فایل بااین مسداقی که استاد گفت من تو فامیلمون هم کسی نبود که یه همچین شرایطی روداشته باشه ولی اینارو من توذهنم میساختم وبعد اتفاق افتاد این همون سفارش دادان به جهانه که اگه ایمان باشه شاید بکیم معجزه ولی به صورت طبیعی اتفاق می افته واستاد الان الگوی هزاران هزار ایرانیه ومن فهمیدم که میشه صمیمی بود بامهمون تااینکه ازش دل زده بشی میشه درهین مهمون داری به راحتی به کارای شخصیت هم برسی تااینکه همش درگیر مهمون باشی میشه صلیقه غذایی خودمون روداشته باشیم تاینکه نگران خوردو خراک مهمون باشیم ومیشه قوانین خودمونرو به مهمون بگیم تا اینکه نگران باشیم مبادا مهمون ناراحت بشه خواهرم تولید داروی قم داره میاد خونمون یه چند روزی مهمون ماست وبه دلیل شرایط خیلی مناسب ودوست داشتنی بودن منو همسر وبچه هام این چند روز خونه ماست وخداوند درهای نعمت وسعادت بیشتری رو برومون باز میکنه وخیلی ایده گرفتم از این فایل که به لطف خدای مهربان میخوام عملیشون کنم وهمه شمارو به دستان پرازمهر الاه یکتا میسپارم شب خوش
خدای من چه همزمانی دقیقا توی روزهایی که من دارم جلسه ۵ عزت نفس رو کار می کنم که موضوعش نیاز به تایید دیگران، توی این فایل هم استاد دقیقا در این مورد صحبت کردن و چقدر آگاهی های نابی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتن، ممنونم استاد عزیزم
یعنی من عاشق این شیوه و سبک زندگی استاد عزیزم و این مهمونای عزیز هستم، به خدا که من دیده بودم و نه شنیده بودم، تازه من که توی فامیل، مهمونام احساس راحتی زیادی نسبت به بقیه رو دارن ، اوج راحتی شون اینه که مثلا توی پذیرایی کردن و انتخاب غذا و استراحت کردن و تفریح کردن راحتن، ولی این سبکی که دارم توی این فایل ها می بینم نهایت رویا من بود که فکر می کردم توی دنیای واقعی قابل تجربه نیست، همین دیدن این مهمونی ها و این سبک زندگی برای من مثل معجزه می مونه، چه برسه به تجربه اش، که ان شاالله اونم به زودی تجربه می کنم.
خدای من مهمونا هر کی هر غذایی که دوست داره درست کنه و بخوره و میزبان هم گوشی به دست فیلم بگیره 😍😍😍😍
یعنی من عاشق این عزت نفس مادرا شدم، یعنی اگر من بودم خودم رو هلاک می کردم که اون بچه ام، غذای مورد علاقه شو بخوره، اون یکی حتماً سیر بشه، از شنا اومده حتما موهاش رو سشوار بکشه، غذای همسرم به موقع آماده بشه و… بعد تازه من توی خانواده و فامیل و آشناهامون از همه خونسرد تر و آرام تر هستم، یعنی دیگه تصور کنید بقیه چی هستن.
اون وقت این مامانهای عزیز دلم هر کدوم یک خوراکی مورد علاقه خودشون رو گذاشتن جلوشون و دارن می خورن، همسراشون بچهها شود هر کدوم برای خودشون غذا درست می کنند و می خورن و کلی هم همگی لذت می برن و خوشحال و راضی هستن.
یعنی من عاشق این شیوه زندگیم و مطمئناً وقتی در مدار تجربه اش قرار می گیرم که باورها و عادت های خودم ر تغییر بدم که خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با دیدن این الگوها طی کرد تکاملم در این زمینه خیلی لذت بخش و با احساس بی نظیریه.
راستش اول با دیدن خانواده راسل با چهار بچه و حالا خانواده ریک با شش بچه کلی تعجب می کردم، چون اون چیزی که ما از مدرنیته و خانواده امروزی دیدیم تک فرزندی یا حداکثر دوفرزند و حتی بی فرزندی. ولی این خانواده ثروتمند و موفق با فرزندان بی نظیر، کل باورهای من رو زیر سوال می برن و صد البته که زندگی با این شیوه تربیتی و داشتن این چنین فرزندان مستقل فقط و فقط با لذت و احساس خوب همراهه. با تمام وجودم تحسین می کنم این فرهنگ بی نظیر رو.
و اما در مورد تایید نظر دیگران که پاشنه آشیله منه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که حدودا یک دوره شش ماهه رو امروز به آخر رسوندن و یک دوره شش ماهه دیگه رو شروع کردم که با چک کردن خودم و تغییراتی متوجه پیشرفت خیلی عالی در بر طرف کردن این مسئله شدم و صد البته که هنوز خیلی جای کار دارم،یعنی استاد عاشقتم که میگی شما هم هنوز باید روی این مورد کار کنید ، این صحبت شما بهم این باور رو میده که کمال گرا نباشم و بدونم که این رونده همیشگیه.
نیازی نیست ما طرز فکر همه مردم رو عوض کنیم، خودمون به یک طرز فکر مناسب برسیم ، خودمون به یک عزت نفس، به اعتماد به نفس برسیم، که روشیه که با فکر بهش رسیدیم… اگر به این عزت نفس رسیدیم، مطمئن باشید انسانهایی وارد زندگی شما میشن که شبیه روش ما زندگی می کنند
پس بازم همه چیز از خود ما از عزت نفس من شروع میشه، وقتی ما عزت نفس داشته باشیم خودمون رو همین جوری که هستیم دوست داشته باشیم بدون توجه به نظر دیگران و احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشیم با انسان هایی همفرکانس میشیم که احساس لذت و شادی و آرامش بیشتری رو به ما هدیه می کنند و این قانون ثابت رب جهانیانه.
استاد صحبت هاتون در این قسمت به اندازه یک محصول ارزشمنده و میشه انواع به عنوان یک مثال عینی برای جلسه ۵ عزت نفس دید، باید کلمه به کلمه رو بنویسم و ده ها بار مرورش کنم. ممنونم ممنونم ممنونم
خخخخخ ریک با اون چوبش مثل شمشیر می خواد زنبورها رو بکشه 😂😂😂😂
خدای من چقدر فراوانی در وسایل تفریحی و رفاهی، یک آشپزخانه سیار کاملا مجهز، درود بر طراحان خلاقش و شرکتهای کن این محصولات رو با کیفیت عالی ارایه می دهند و همه افراد ثروتمندی که برای رفاه و لذت بیشتر هزینه می کنند.
خدایا شکرت برای این همه فراوانی در وسایل تفریحی و آبی، و برای این همه تنوع و خلاقیت برای لذت بردن.
خدایا شکرت برای زیبایی های روز افزون پردایس، برای ب پاک و فراوان و جاریش، برای درختان سرسبز و استوار کاج، برای چمن های سبز و زیباش، برای آسمان پاک و آبی بی نظیرش
خدایا شکرت برای نعمت وجود بی نظیر استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم که دست تو شدن برای هدایت ما به راه راست که راه نعمت هاست.
خدایا شکرت برای مهمان های شاد و پر انرژی مون که با خودشون کلی خیر و برکت و درس برای ما آوردن.
خدایا شکرت برای این سایت که عبادتگاه من شده برای سپاسگزاری کردن از تو.
خدایا شکرت برای دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی که با کامنت هاشون کلی به درک بهتر من از قانون کمک می کنند.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دریافت این همه درس و آگاهی
یک لحظه الان برام تضاد و ناهمسانی و سوالی برام توی قانونی که درک کردم به وجود اومد
یکی اینکه من باور دارم عوامل و شرایط بیرونی روی موفقیت هیچ تاثیری نمیذاره و اگر کسی موفق شده خودش انتخابش بوده که موفق بشه و اگه نشده باز انتخاب خودش بوده … مثلا خیلی سلبریتی ها پدر مادراشون معتاد یا فقیر یا هر دو بودن اما موفق شدن …
اما از طرف دیگه اومدم توی کامنتی نوشتم که سلبریتی ها از بچگی در شرایط خاص و خوبی بزرگ شدن و از جامعه و خانوادشون باورهای خوبی گرفتن مثل تیلور سویفت که الان موفق ترین و ثروتمندترین خواننده ی دنیا هست واز بچگی توی خانواده ای بزرگ شده که پدر مادرش بهش باورای خوبی دادن که دقیقا چیزیه که دوست عزیز امیر هم گفت
.
خب این الان توی ذهنم بد جا افتاد
یه لحظه ذهنم گفت عه نگار دو تا باور متناقض داری میگی انگار
از طرفی میگی عوامل بیرونی تاثیری ندارن
از طرفی میگی تیلور سویفت به خاطر عامل بیرونی یعنی باورایی که پدر مادرش بهش دادن باعث شد موفق بشه
اینا که در تضاده
جواب چیه ؟؟؟
.
خب بیام بازش کنم از خداوند کمک میخوام هدایتم کنه به جواب صحیح
خب درسته موفقیت هر کسی به عامل درونیشه
این یعنی چی ؟؟
یعنی به باورهاشه
خب این یعنی هر کسی که باورای درست داشته باشه به موفقیت میرسه … فارق از اینکه پدر مادرش بهش این باورو دادن یا خودش ساخته
و افراد به اذن خداوند توانایی انتخاب دارن
یعنی ممکنه فردی پدر مادرش باورای خوبی بهش داده باشن اما انتخاب خودش این بوده که مسیر درست رو نره و یا اگر یه بار دوستش مسخرش کرد اون رو هزار بار بزرگتر میکنه تا تشویق و حمایت پدر مادرش
یعنی در مثال تیلور سویفت
اون خودش انتخاب کرده بود که موفق بشه
درسته پدر مادرش و محیط بهش باورایی دادن که باعث موفقیتش شده
اما واقعیت اینه مه هزاران نفر دیگه در محیط هایی شبیه به تیلور سویفت بزرگ شدن
هزاران نفر پدر مادرهای پولداری داشتن که بهشون از صبح تا شب انکیزه و باورای خوب میدادن و حمایتش میکردن برای رویاهاش
اما اون افراد به هیجا نرسیدن
پس هر دو باوری که من ساختم درستن و بر ضد هم نیستن
بلکه درک اینکه تکمیل میکنن همدیگه رو تکامل و ظرف بزرگتری میخواد
تیلور سویفت خودش انتخاب کرد که موفق بشه و عامل بیرونی یعنی خانواده اش به اون سرعت بخشید
حالا جالب چیه
اینکه تیلور سویفت نااگاهانه از طریق قانون به موفقیت رسیده ما میتونیم اگاهانه از این طریق به موفقیت برسیم
من فهمیدم اون در شرایطی بزرگ شده که باورای قدرتمند کننده ساخته شده براش و خودش هم انتخابش همین بوده
پس من هم باید این باورای قدرتمند کننده رو اگاهانه در خودم بسازم و همواره مسیر درست رو انتخاب کنم تا به نتیجه ای که تیلور سویفت رسیده برسم منم .
پس چه قدر زیبا همه ی قوانین در کنار هم تکمیل میکنن هم رو
افراد خودشون انتخاب میکنن که موفق باشن یا نه
فارق از اینکه عوامل بیرونی چی باشه
اما گاهی میبینیم که جمع میشن این دو تا عامل باهم و منجر به بزرگترین موفقیت های جهانی میشن ( البته نااگاهانه به قول دوستمون تیلور سویفت استاد زندگی و موفقیت نداشته )
برای تیلور سویفت این دو تا عامل بوده ( و خیلی از سلبریتی های دیگه اما تیلور که موفقیتش خیلی بیشتره نشون میده این دو تا عامل درونش بیشتر بوده سلبریتی عایی مه کمتر بوده این دو تا عامل هم درونشون کمتر بوده )
تیلور سویفت شخصی بوده که واقعا میخواسته موفق بشه و انتخابش این مسیر درست بوده همواره و هنوزم هست
و باورایی که خانواده و محیط بهش داده هم خیلی خوب و قدرتمند کننده بوده و در نتیجه به موفقیت های بزرگ جهانی ختم شده .
اینکه میگم خانواده اشتباهی که ذهن ما ازش میگیره اینه که این یک عامل بیرونیه
خیر خانواده یک عامل بیرونی نیست
چون چیزی که من دارم حرف میزنم راجبش بااااور هست نه پدر مادر
و باور هر فردی کاملا دست خودشه و میتونه اگاهانه تغییرش بده
حالا اگه کسی نااگاهانه باور ها درش ساخته شدن که هیچی اکه کسی اگاهانه بسازه خوشبحالشه چون میدونه دلیل موفقیت چی بوده و میتونه بزرگتر کنه اون موفقیت رو .
خیلی باحال بود جوابی که خداوند به من سریع داد خدایا شکرت الان درک کردم این موضوع رو
در واقع هر دو عاملی که تیلور رو موفق ترین کرده هر دو درونی بودن
1_ انتخاب خودش
2_ باورایی که داشت
من چجور اینو میتونم ثابت کنم ؟؟؟
با منطق
با الگو
سلبریتی هایی هستن که پدر مادرشون افتضاح بودن و یا از بچگی ولشون کردن و پیش پدر بزرگ مادربزرگ بزرگ شدن
اما موفق ترین شدن چون باورای قدرتمند کننده ای درونشون ساخته بودن
افرادی هستن که بهترین شرایط و حمایت و تشویق پدر مادرو دارن و حتی بهترین باورلرو گرفتن
اما مورد اول اونها انتخابشون مسیر موفقیت و درست نبوده
پس موفق نشدن
همین الان یه مثالی اوکد به ذهنم بگم
خود استادمون عباسمنش
اگه من بخوام بگم تیلور سویفت به خاطر باورایی که پدر مادر بهش دادن موفق شده پس دیگه الان میکائیل باید تمام جوایز و موفقیت های جهان و مدال های المپیک رو درو کرده باشه و ثروتمندترین و موفق ترین فرد توی شغلش باشه .
اما چرا تیلور توی 20 سالگی این موفقیت هارو داشت اما میکائیل خبری هنوز ازش نیست ؟؟؟
چون موفقیت یک عامل درونیه
تیلور سویفت انتخابش باور های قدرتمند کننده ای بود که محیط بهش داده بود
و اگر توی محیطش این باورا نبود باز از راهه دیگه ای این باورا رو میساخت در خودش
اما میدونید اینکه تیلور موفق ترین شده
چون نااگاهانه این دو عامل بسیار در وجودش بود
عامل باورای پدر مادر مزید بر علت شد نه عامل اصلی
اما بقیه سلبریتی ها کمتر بوده
میخوام بگم اگه ما انتخابمون این باشه که عالی باورارو بسازیم میتونیم ماهم موفق ترین در جهان بشیم
چون موفقیت فقط یک عامل درونیه
به لطف خدا هدایت شدیم و اگر بقیه سلبریتی ها این موفقیت هارو نااگاهانه به دست اوردن
ما میتونیم اگاهانه خیییلی بیشترش رو به دست بیاریم
چون دلیل رو میدونیم و میتونیم دلیل هارو مستحکم تر کنیم .
برای تیلور سویفت دلیل و عامل اصلی نااگاهانه خیلی بزرگ شده بوده که نتایج خیلی بزرگ شدن
امیدوارم تونسته باشم دقیقا منظورم رو برسونممممممم .
هی دوست دارم از جنبه ی دیگه ای هی توضیحش بدم و بررسی اش کنم .
سیدجان این ویژگی ای که شما در میزبان بودن دارید برام قابل تحسینه اینکه بقول خودتون ساده میگیرید همه چیز رو که اینطوری باعث میشید هم به خودتون خوش بگذره و هم مهمانتون
من هم دقیقن آدمی هستم که همه چیز رو در زندگیم راحت میگیرم و این ویژگیم بعضی وقتها باعث آزار و اذیت خانوادم میشه! و خیلی وقتها شده که بهم گفتن تو دیگه بیش از حد داری راحت میگیری و معتقدن که این اصلن به نفعم نیست و سعی میکنن که قانع بشم…
اونها نمیدونن من دیگه گوشم بدهکار این حرفها نیست و خیلی وقته که دارم جوری زندگی میکنم که واقعن از این شیوه راضی هستم و منجربه آرامشم شده
اما هنووووزهم جای کار دارم و از اینی که هست میتونه خیلی بهتربشه
ولی خب بازهم خداروصدهزااارمرتبه شکر
اینکه برای برگذار کردن یک مهمونی حتی کوچیک خودمون رو به آب و آتیش میزنیم تا بقول خودمون آبرو به عمل بیاد و همه چیز به بهترین نحو برگذارشه،!! چه پاشنه آشیل بزرگیبرای خیلیامون هست که بنظرم خیلی جای کار داره که بهتربشه
چون هم خودمون رو الکی تحت فشار قرار میدیم و خسته میکنیم و هم مهمان بیشتر رنج میبره آخه یوقتایی دیگه تجملات بیش از حد میتونه طرف مقابل رو معذب کنه و این خودش میشه نوعی کمالگرایی!!
من همیشه تا جایی که تونستم وقتایی که تنهاخونه بودم سعی کردم پذیرایی کردن رو بیشتر به عهده ی خود مهمان بزارم و این امکان رو فراهم کردم که هرجوری خودش دوست داره ازخودش پذیرایی کنه و خداروشکر بازخوردهای خوبی رو از طرف مقابلم گرفتم برخلاف عقاید خانوادم و اطرافیان..!
نکته ی طلایی::
اگر در زندگی اصل و اساس رو بر مبنای آزادی و لذت و آرامش بزاریم باعث میشه که تصمیمات بهتری بگیریم
پس هرجوری که خودت دوست داری زندگی کن
هرجوری که خودت دوست داری برای زندگیت برنامه ریزی کن و براساس علایق خودت تصمیم بگیر
استاد جان چقدررر عزت نفستون بالاست که با ورود سگها به داخل خونه مخالفت کردید و شاید اگر شخصی معمولی اونجا بود در این شرایط میگفت نه دیگه حالا که میخوان بیارن اشکالی نداره و اگر بگیم نه زشته و از این حرفها…و علی رغممیل باطنی محبور میدادن که اجازه بدن!
این خیییلی خوبه که شما با عزت نفستون به اونها گفتید که لطفن سگها رو داخل نیارید و جالب اینکه اونها هم باهاتون موافقت کردن
و این مردم چقدر بافرهنگ هستن و چقدر به عقاید مختلف و البته متفاوت بقیه احترام میزارن که اولش ازشما اجازه گرفتن که آیا میشه سگ رو آورد یا نه! آفرین واقعن قابل تحسین هستن این ملت شریف و فهمیم
درس مهم::
مهمونها رو با قواعد زندگیم آشنا کنم و اجازه بدم که اونها طبق همونها رفتارکنن
یه نکته دیگه اینکه شما میرید توی آر وی میخوابید که هم باعث راحتی و آرامش شماست و هم مهموناتون و هیچکدوم نمیگید که نه باید پیش مهمونا باشیم زشته و فلان و این حرفها..!
تصمیم بگیر که برای خودت زندگی کنی
جوری زندگی کنی که خودت لذت ببری و دوست داشته باشی
با این کار به عزت نفس میرسی
باورها و قواعد زندگیت رو اگر که برای خودت منطقی و قابل قبول کنی مطمئن باش که هدایت میشی به سمت کسانی که مثل خودت هستن و عزت نفسشون بالاست
وقتی در مسیر مناسب حرکت کنی و باورهای خوب و درستی داشته باشی مدارت میره بالاتر و هر روز مسیرهای بیشتری برات باز میشه و همین منجر میشه که آدمهایی که در راستای اهدافت نیستن و به عبارتی وجودشون در زندگیت برات هیچ سودی نداره حذف بشن و بجاشون انسانهای هم فرکانس و هم مدار با تو در مسیرت قرار بگیرن..
خدایا عاااشقتممم چه عدالت زیبایی
خدایا شکررررت برای قانون ثابت و بی عیب و نقصت
نکته ای که برام جالب بود بچه ها با وجود اینکه کلی شنا کرده بودن و چون شنا کردن یا توی آب بودن آدم رو خسته میکنه، اما با این حال بازهم با انرژی زیاد داشتن باهم بازی میکردن و یا اون پسری که داشت با استاد پینک پنگ بازی میکرد مشخصه که خیلی دارن لذت میبرن که انرژیشون انقدر بالاست
خدایا شکرت
بازهم هرکسی داره برای خودش از لحظه ش لذت میبره و خودش بدنبال سرگرم کردن خودشه
بقیه ی دختراهم که دیگه پا روی ترسشون گذاشتن و با آرامش تمااام دارن از دریاچه ی پردایس لذت میبرن
خدایا شکرت
تجهیزات هیولای جناب ریک واقعن حرف ندارن آفرین به این مرد با اینکه اینجا همه ی امکانات هست اما جون عاشق طبیعته و از کارهایی هم که میتونه در طبیعت پردایس انجام بده دست نکشیده و میخواد کارخودش رو انجام بده
این نشون از عرت نفش بالای این مرد داره و اینکه ایشون هم بدنبال لذت بردن بیشتره و مثل جناب رایان لذت بردن خودش رو در اولویت قرار داده و البته لذت بردن خانوادش رو…
خدای من چه آشپزخونه ی باحال و پرکاربردی
چه ایده های شگفت انگیزی واقعن که دنیا هر روز بیشتر داره پیشرفت میکنه و جای بهتر شدن بیشتری هست
خدایا شکرت
این فایل سرشار از درس و نکات الهی و بینظیر بود
سیدجان و مریم عزیزم سپاس بینهایت که مارو با این مردم توحیدی و این کشور فوق العاده آشنا میکنید
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز دل
چندتا نکته رو بگم و بعد میرم سراغ تجربه خودم از موضوع فایل که در مورد سبک شخصی و حرف مردم و عزت نفسه
من دقت کردم به مدت کامنت گذاشتم از همون اول هر 15 روز یک بار کامنت گذاشتم و به هر هفته کشیده شد فک کنم بدون اینکه خودم متوجه بشما یا بگم خب الان خیلی وقته کامنت نزاشتم یکی بنویسم بد نیست.به نظرم اینجا میشه یه چیزی ازش متوجه شد اون اینه که حس میکنم خواسته استاد این بوده که مثلا خدایا سایت من هر روز کامنت داشته باشه تا من هر روز صبح و شب قبل خواب بتونم کامنت های پر از احساس خوب و آگاهی رو بخونم و اینجور شده که خدا همون انرژی ایی که همه مارو در بر گرفته با هماهنگی بی نقصش جوری تیکه های پازل چیده میشه که من مثلا در گپ های خالی کامنت میزارم نه تنها من بلکه همه تا خواسته استاد برآورده بشه.حس میکنم چنین چیزی میتونه باشه
اکثرا دلم می کشید به نوشتن و اوایل برای این بود که بقیه بخونن و حس خوب بگیرن و آگاهیشو استفاده کنن ولی رفته رفته این شد که من برای خودم مینویسم و خدا اونچیزی که باید مرور کنم تو ذهنم و آگاهیشو دربیارم رو اینجا با تمرکز بنویسم.
من تقریبا بدون اینکه آگاهانه متوجه بشم تا امروز ، از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا تاثیر و آگاهی گرفتم و از اونجایی من خیلی تصویری ام یعنی مثلا سکانس یک فیلم چهره یک فرد یا درک مطلبی رو با تصویر بهتر تو خاطرم میمونه تا نوشته و اینا ، این تاثیر گرفتنه خیلی قوی تر بوده.
هر روز سعی میکنم یک قسمت ببینم از هر دو سریال
و اتفاقاتی که به صورت خیلی خیلی قشنگ و تکاملی ، اول روی طرز فکر و باور و عمل برای من افتاد و تجربه کردم
یادمه قشنگ اوایل هر روز تقریبا یک مسیری رو پیاده تو محلمون میرفتم و سعی میکردم زیبایی ها رو تحسین کنم و دنبال نکات مثبت بگردم ، بعد این مسیر بیشتر و بیشتر شد تا روزی که خدا دو سه روز نشونشو فرستاد برام شاید اگه مثل قبل فکر کنم به این موضوع یک ناخواسته بود ولی نه .خدای من یک فردی که خب دوست نداشتم زیاد باهاش ارتباط داشته باشم رو سه روز با من روبه رو میکرد و هی میگفت بیا که حالا بیرونیم بریم تا پارک جنگلی قدم بزنیم صحبت کنیم و اسرار میکرد و تازه من عزت نفسم نسبت به قبل خیلی بهتر شده و گفتم نه خیلی اسرار کرد گفتم نه داری اذیت میکنی ها.اصلا خودم کفم برید گفتم عه اینو من گفتم ایول.
منی که قبلا یا بار اول بدون هیچ اراده ای میگفتم باشه بریم و یا با دومین اسرار حتما میگفتم باشه ، محکم گفتم نه.اینو از استاد عزیزم با فایل های فوق العادشون ممنونم واقعا دارین میتراشین منو تا تبدیل به یک مجسمه خوشگل بشم.
( هی تو ذهنم باز شیطان میگه داری شرک میورزی اینا ولی ته قلبم میدونم که همه اینا کاره خداست اینو نوشتم تا ساکت شه و ول کنه منو خخخ )
و بالاخره گرفتم پیغام خدا رو و مسیر پیاده رویم شد تا پارک جنگلی .
اوایل با اسنپ تا ورودی جنگل ،یک دور کوچیک و برگشت پیاده.
یک روز هم مسیر رو اشتباه رفتم که باعث شد یک دور کامل اون مسیر رو برم که حدودا 2 کیلومتره و عجب اشتباه دل چسبی بود خدا میگفت بدو بدو بدو هی مگفت هی ذهنم میگفت نه مردم چی فکر میکنن ،میگن شل میزنه یا یکی بشناسه تو رو چی یا دلسوزی کنن ، کلی جرقه زده شد تا این انبار کاه آتیش گرفت و دویدم ( پای چپم یاری یکم نمیکنه منو ولی هم عاملشو فهمیدم هم دارم بهترش میکنم به لطف خدا ) بعد دیدم عه همین بود اصلا انگار یک تن بار از افکار پوچ در مورد مردم چی میگن ریخت و جالبیش اینه که دیگه اون صدا که میگفت بدو بدو روزهای بعدش نیومد فقط خدا میخواست بگه که همش توهم تو بود از حرف بقیه وگرنه نه تنها ترس نداشت تازه حالشم داد
یک روز رفتم لب رود ( سریال سفر به دور امریکا ) به دلم اومد که کفشتو در بیار پاتو بزن تو آب گفتم نه خیس میشه و اینا و جفت پام همون لحظه رفت تو آب ( خداروشکر زیاد خیس نشد ) بعد دیدم خدا بهونه اینا سرش نمیشه باید انجام بدم و اینکارو هم کردم چه لذتی داشت استاد دقیقا کاری که شما تو سفر به دور آمریکا کردین منم انجام دادم رو سنگ نشستم و پا تو آب ، بارون هم میبارید و فقط سعی میکردم صدای خدا رو بشنوم ، اون بو رو بشنوم.
بعدش رفتم تو نم بارون باز جنگل و باز هم به خاطر دیدن سفر به دور آمریکا دوست داشتم رو چمن دارز بکشم و آسمون بی انتها رو ببینم و همینم شد رفتم به یک فضای باز تو جنگل و دراز کشیدم و هی ذهنم میگفت که الان یکی میاد اذیت میکنت یا مسخرت میکنن و من میگفتم وقتی خدا همه چیه و من فرکانسم خوبه ، این حرف اصلا معنی نداره امکان نداره من با اون اتفاق برخورد کنم چون تو مدار من نیست.
هندزفری تو گوشم بود صداش ولی کم داشتم حرف های استاد رو گوش میدادم و خدا شاهده اینا رو شنیدم که یک چندتا جوون داشتن رد میشدن و میگفتن سکه هم نداریم پرت کنم سمتش.بعد من گفتم ببین اگه من تو مدار بدی بودم مگه کار داشت پیدا کردن سنگ یا گل کوچیک تو جنگل و میزد به من و اذیت میکرد این قانونه خداست معجزه به همین سادگی رخ میده قوانین همینه.
دو سه بار این تجربه ادامه پیدا کرد تا به دلم باز اومد پیاز چال مریم جان رو درست کن
کلی فکر کردم تا اینکه خودمو راضی کردم وسایلم رو جمع کردم روز قبلش رفتم فویل خریدم و رفتم تو جنگل جاهای دنج رو پیدا میکردم ( البته میگفتم خدا خودت بگو کجا خوبه میرم همون وری ) و پیاز چال درست میکردما یعنی عالی عالی واقعا دمت گرم مریم جان عزیزم خواهر عزیز من که این رسپی رو ازت یاد گرفتم و طعم شیرینی کم ، بین پخته و زنده بودن پیاز و آب دار بودنش . عالی بود عالی.
که بعد خدا هدایتم میکرد غذا های جدید امتحان کنم.
از همین پیاز چال هم میشه آگاهی کشید بیرون ، اینکه تو فقط اقدام کن مواد اولیه فراهم کن آتیش کن و بزار رو زغال من برات میپزم و بهت میگم کی برش داری ( خدا ) ، بدون اینکه هی بالاسرش باشی هی هم بزنی.
(اوایل نمیدونستم کی وقت مناسبشه)
تازه بار اول هم یکم سوخت با اجازه شما و خدا غذا و نعمتشو قبلش رسوند بهم ( توسط یک زوج عزیز )( تازه اونم کباب جیگر و با کوکو ) انگار میدونست که قراره بسوزه.
اینارو تجربه کردم بدون اینکه فکر کنم بقیه چی میگن اومدن میومد ولی توجه نمیکردم ، گفتم هرچی میخوان بگن بگن ، تازه این ذهن منه که داره اینا رو میسازه وگرنه من باشم خودمو از بیرون ببینم یا فکری نمیکنم یا ایول بهش میگم.
بعد هم الان یک روزیه که رفتم جنگل برای تمرین حرفه ایی چون قبلش تو خونه تمرین کردم حسابی تکامل ام رو طی کردم و اون روزی که رفتم کش تمرینی رو بردم و خدا شاهده تو ذهنم اومد که باحال میشه یه بدنساز بیاد بگه اینجور بزن درست تره و داشتم یک حرکتی میزدم که تو ذهنم بود و یه چیزایی یادم بود ازش و همون موقع گوشه چشمم دیدم یک داشت میرفت ولی واستاد داره منو نگاه میکنه و اومد جلو یک مرد هیکلی با صدای بمه قشنگ گفت نه اینجور اینجور اینجور انجام بده و اینقدر کیف کردم اینقدر کیف کردم ازش تشکر کردم و رفت.
اینقدر تو زندگیم داره اتفاقات قشنگ کوچولو پشت هم رخ میده که اصلا …
دوست دارم استاد دوست دارم مریم جان
در مورد سپاس گذاری از دیگران دارم این باور رو ایجاد میکنم که وقتی همه پاره ای از خدا هستیم پس وقتی من دارم از مادرم تشکر میکنم در واقع دارم از خدای خودم تشکر میکنم.
ازت ممنونم استاد عزیزم که حرف های خدا رو به زبون میاری و تلاشتو میکنی که همیشه بهش کانکت باشی.
هدف بعدیم مربوط به عزت نفسمه که یک چند روزیه یک دختر خانوم زیبارویی رو میبینم میشینه کنار پیاده رو یا مینوازه یا داره کالاهای دست سازشو میفروشه.دوست دارم برم و ازش سوال کنم چندتا فروخته و تو ذهنش چه افکاری داره و…
تو ذهنم که خیلی تمرین کردم و از خدا هدایت میخوام که تو زمان درست مثل همیشه push کنه منو و انجامش بدم.
ممنونم ازت استاد عزیزیم برای تک تک الگو هایی که ازت گرفتم و اینکه اگه یک جایی تو سایت باشه که بچه ها از معجزات روزانشون بنویسن عالی میشه چون من تو دفتر حسم نمیاد بنویسم این معجزاتو ولی تو سایت یک حس و حال خاصی داره برام و همیشه یک سلسله اتفاقات خوب رو با هم میام هدایتی روی یک فایل مینویسم.
دوستون دارم همیشه لذت ببرین از زندگیتون
به نام خداوند وهاب
سلام به رهروان راه حقیقت
چقد این بچه ها شجاعن که خودشون قلاب رو از دهن ماهی در میارن و باوجودیکه ماهی زخمی میشه و من اینجا تنم مورمور میشه ولی اونها به کارشون ادامه میدن ،استاد قبل از اینکه بخوام از خوبیهای مهمونهاتون بگم باید از خوبیهای خودتون بگم که هیچ چیزی رو جمع نکردید وسایل همونطوری هستن و خیلی سخاوتمندانه اجازه دادید از خونه و وسایلتون به راحتی استفاده کنن و هیچ وابستگی به این خونه و وسایلش ندارید وقتی فکر میکنم چندنفر از ما حاضره اینجوری خونه شو کامل در اختیار این مهمانها که بیشترشون غریبه هستند بذاره میبینم شاید خیلیهامون نتونیم اعتماد کنیم نتونیم دل بکنیم می گیم میرن سروقت کمد و وسایلمون یا خرابشون میکنن یا کثیف میکنن و مدام عین عقاب بالاسر همه وایمیستیم و حرص میخوریم چرااینجا رو کثیف کردن چرا اینو انداختن این ور و خلاصه باید بگم درود به شما که در عین حال که همه چی دارید و همیشه براشون شکرگذار هستید هیچ وابستگی ای بهشون ندارید خدایاشکرت
چقد راحت همه دور میز جمع شدن و از خوراکیهایی که همگی اوردن استفاده میکنن و لذت میبرن و یه سریم اصلا مشغول کار خودشونن و کسی کاری به کسی نداره ،چقد عالیه که هیچ زحمتی برای شما ندارن و غذاشونم خودشون اماده میکنن ،استادم یه همبازی برای تنیس پیدا کرده داره کیف میکنه خدایاشکرت
استاد این درس بسیار بزرگیه که من بشدت میخوام روش کار کنم میخوام از این قیدوبندهای دست و پاگیر اداب و رسوم و حرف مردم دربیام میخوام راحت راحت باشم و از خودم شروع کنم تا جهان هم منو به راحتی هدایت کنه و چقد خوبه هرکی از راحتی ما خوشش میاد خودش هم راحت برخورد میکنه و هرکی خوشش نمیاد خودش میره و این عالیه بخدا خدایاشکرت
استاد چقد عالیه وقتی ادم شروع میکنه به احترام گذاشتن به سبک زندگی خودش به طبع به سبک شخصی دیگران هم احترام میذاره دیگه چون خودش خودشو قضاوت نمیکنه و نگران قضاوت بقیه نیست بقیه رو هم قضاوت نمیکنه و وقتی میزبان میگه من این قانون رو دارم مثلا سگ نیارید توخونه خیلی راحت قبول میکنن اونقد راحت که کار به کنترل ذهن هم نمیکشه و چقد عالیه این قانون خودت رو داشتن یادمه بچه بودم یه معلممون تعریف میکرد گفت یه نفر تویه شرکتی کار کرده که چندنفر خارجی هم بودن و ایشون این خارجی ها رو دعوت میکنه و کلی تدارکات و تشریفات براشون میگیره بعد یه شب این دعوت میشه خونه ی اونها میبینه نشستن نه چایی نه پذیرائی اخرش میگه شما بهم غذا نمیدید میگن غذا اونجاست برو بردار بخور و ما اصلا پذیرایی نداریم غذا اونجاست برید بخورید و به قول اون معلم میگفت سبک خوابگاهی دانشجویی و ماهمه چقد تعجب کرده بودیم و چقد میگفتبم مگه میشه خیلی عیبه ضایعه ولی الان میبینم چقد این سبک زندگی لذت بخشه که اصلا هیچ زحمتی نداره و فقط لذت بردنه خدایاشکرت
اقای ریک داره برای بقیه ساندویچ درست میکنه دهنم اب افتاد ،چقد اروی عالیه که شما میتونید در سکوت و ارامش روی کار خودتون تمرکز کنید ،خدای من این پسر نوجوان داره ظرفهاشو میشوره چقد من عاشق اینم بچه هامو اینجوری تربیت کنم که پسرم هم کار خونه رو بدون حس بد بدون باورغلط کار مردانه کار زنانه انجام بده چقد این مادر عالیه که پسرشو اینجوری تربیت کرده و چقد جو حاکم عالیه که مسخره کردنی در کار نیست، استاد تمام دلم قیلی ویلی میره وقتی میگید هرکسی سبک شخصی خودشو فارغ از نظر دیگران پیاده کنه فقط ادمهایی که به سبک شخصی احترام میذارن وارد زندگیش میشن چقد عالیه خدایاشکرت
استاد شما شگفت انگیزی که زندگی ای رو خلق کردی که قبلا نمیدونستی وجود داره و تو ذهنتون ساختید و اخرشم به اصل این زندگی هدایت شدید ولی من هیچوقت به فکرمم نمیرسید باید از این تعارفات و رسوم دست بکشم فکر میکردم هرچقدر بیشتر و بهتر اجرا کنم بهترم هرچقدر سفره م رنگین تر باشه سرویس دهیم عالیتر باشه من عالیترم چون همیشه در اطرافیان اینو میدیدم که چطور شخصی که تمام وقت خودشو در اختیار مهمان میذاره و از همه چیش میزنه تا مهمان بهش خوش بگذره مقبول همه ست و حتی خود من چقد یه نفرو قضاوت کردم که مهمون داشت و شب براشون نون سنگک گرفته بود ولی الان که شما رو میبینم و مهمانیهاتونو میبینم تازه میفهمم نه کارم و راهم کامل اشتباه بود راه شما و زندگیه شما اون چیزیه که من میخوام و حالا با اقتدار این راه رو میرم و قول میدم وقتی وارد خونه ی مستقلمم شدم خیلی رهاتر و ازادتر باشم نسبت به مهمونها و تمام تمرکزم فقط برروی خوش گذروندن باشه و بس خدایاشکرت
این کوچولوی ناز رو نگاه لباس های صورتی پوشیده داره با باربیهاش بازی میکنه، یه عده هم این طرف ورق بازی میکنن یعنی واقعا تو این مهمونیهاست که تاثیر نبود تلویزیون کاملا مشخص میشه ،ای خدا اینارو رفتن سروقت لونه ی زنبور چه فراریم میکنن ،خدای من فضای پردایس رو نگاه یه تکه از بهشته ازبس زیباست خدایاشکرت
اروی عزیزمون ، بچه هایی که اون گوشه بازی میکنن ، ماشینهای خفن ،بچه ها تفنگ هم اوردن تا بازی کنن ،صندلی های راحتی ، سایبون درست کردن برای اشپزخونه ی صحرایی واااو فقط کسی که اهل طبیعت گردی باشه همچین امکاناتی داره ،دستگاههای برای غذا درست کردن ،اشپزخونه رو نگاه توروخدا ادم باورش نمیشه همه چی داره خدایاشکرت
بچه ها رفتن تو اب زیر این افتاب دل نشین با وسایل شنای خیلی زیبا و خوشرنگ و کار راحت کن،صندلی های ابیشون جای نوشیدنی هم داره انگار نوشیدنی خوردن یه کاریه که همه همه انجامش میدن واسه همین در هر وسیله ای یه جای نوشیدنی هم تعبیه میکنن،فضای داخل خونه کاملا تمیز و مرتب ، چقد خوراکی باخودشون اوردن ، مریم جان میگید بوی قهوه میاد هوس کردم بخدا ، چقد در عین شلوغیه بیرون فضای درون خونه پر از ارامشه خدایاشکرت
یه عده هم تو قایق خوشرنگمونن خدایا انگار ژله ی بلوبریه چقد زیباست، بعدازظهره و هیچکسی خواب نیست هرکسی داره یه گوشه به سبک خودش لذت میبره خدایا شکرت
چه دستگاه جالبی که با دود به حدود یک شبانه روز یه غذایی رو آماده میکنه و معلومه این غذا خیلی خوشمزه ست که همچین وسیله ایی رو باخودشون اوردن سفر ،اقای ریک چه صدای باحالی داره ماشالله چقدم جووونه اصلا بهش نمیاد شش تا بچه داشته باشه و چقد برام جالبه که خانمش ازخودش مسن تر نشون میده ولی هیچ اشکالی نداره باهم خیلی خوشن خیلی راحتن که شش تا بچه بدنیا اوردن و باهم میان گردش و بیرون و لذت میبرن اینم گفتم تا یه بار دیگه باورم رو قوی کنم که برای داشتن رابطه ی عاشقانه و پاک اصلا زیبایی ظاهری ملاک نیست خدایاشکرت
لباس قرمز اقای ریک و عینک زیباشون ،موجهای رودخانه چقد زیباست، چه قابلمه ی خفنی،بچه ها با یه تشک قایق مانند دارن روی رودخانه عشق میکنن عزیزای خوشگل من خدایاشکرت
اشپزخونه ی چمدونی چقد عالیه چقد تمیزو مرتب سفر میکنن سطل آشغالم دارن خدای من چقد اینا به تمیزی اهمیت میدن بخدا باید اینها رو یاد بگیرم نباید حتی یه پلاستیک کوچک هم تو هیچ کجا بندازم به غیر از آشغالی بخدا رعایت همین چیزهای کوچک ما رو منتقل میکنه به شرایط جدید اگه من نسبت به آشغالهام متعهد باشم و طبیعت اطرافمو محترم بشمارم از اینجایی که همیشه اطراف جاده پلاستیک و اشغال و شیشه ست جدا میشم و میرم به یک طبیعت زیبا وقتی فکرشو میکنم میبینم وقتی استاد میگه روی خودتون کارکنید شاخ غول شکوندن نیست فقط کافیه به همین جزئیات توجه کنیم و هرجایی که هستیم با معیارها و قوانین جایی که میخواییم بریم زندگی کنیم وقتی ما طرف خودمونو درست کنیم جهان هم طرف خودشو درست میکنه به همین راحتی خدایاشکرت
چه جالب کلمن یک برنده نمیدونستم پس برای همین به فلاسک اب هم میگیم کلمن ،اینام چه کیفی میکنن با تیر اندازیشون و قهقهه میزنن خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام دوست عزیز من آفرین به شما تحسینتون میکنم
خیلی قشنگ نکته های مثبت این قسمت رو بیرون کشیدید
و خیلی نکته ها که من اصلا بهش توجه نمیکردم.
بله درسته کنترل ذهن شاخ قول شکستن نیست ولی تمرین میخواد و تعهد
خدارو شکر به خاطر این همسفریای عزیزم در این خانواده.
به نام خدا🌹
این قسمت از زندگی در بهشت شد نشانه من🙃
قشنگگ جوابمو گرفتم و تمام✋🏻
این روزها که دارم روی ذهنم کار میکنم.به شدت خودمو موظف کردم که باید حالتو خوب نگه داری.وقتی ناخواسته ای برات پیش میاد باید همین الانِ الان خوب بشی….خلاصه جنگیی به راه افتاده بود که ذهنم منو میکشوند سمت احساس بد قلبم منو میکشوند سمت احساس خوب مثل بازی طناب کشی😅
اومدم به سایت و هدایت شدم اینجا…وقتی این قسمت رو دیدم باخودم گفتم باباجان اصلو که دوباره یادمون رفت.قرار بود لذت ببریم اینکه دوباره شد جهنم😂😂😂هیچی دیگه الان راحت و ریلکس شدم.به خودم گفتم هرچی شد ،شد. بابا پس خدا اینجا چیکارست؟!!در نهایت همه چی به نفع منه🙃
واقعا خدایا شکرت.بادیدن این فایل خیلی آروم و سبک شدم.مثل پَر.خدایا این حال خوب رهایی رو به توان بینهاااایت در زندگی ما جاری بفرما.الهی آمین.
عاشقتونم و خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه💛💜🤍💚💙❤🧡
سلام به استاد خوبم ، مریم جان عزیز
و دوستای خوبم
خدا را واقعا شکر برای دیدن اینهمه نعمات و لحظه ای زیبای زنده گی که تحسین شون ما رو به داشتن به این نوع زنده گی هدایت میکند ، و این قسمت هم مثل همیشه بینظیر بود ، از دیدن اب بازی بچه ها و حس لذت بردن شون تا ایجاد این باور که میشه از زنده گی خیلی بیشتر لذت برد و همه چیز رو ساده گرفت ، خصوصا اگه بخوام یه سفری برام خیلی میتونم ساده و لذت بخش بگیرم ، و من خودام کلی وسایل جالب و جدید وکم حجم و پرکاربرد در این فایل دیدام ،که یه سری تجربه های جدیدی برام هست و یه سری از خواسته ها در من ایجاد کرد ،
من در این روزها بسته عزت نفس رو تهیه کردام و خیلی حس عجیب و خوبی دارم ، و انگار که این سریال زندگی در بهشت داره مثال عملی از عزت نفس رو نشون میده ، و این قسمت های سریال خیلی هماهنگ هست با دوره ای که دارم کارش میکنم
و حرف های که استاد توی این فایل گفت نکات طلای زنده گی هست که همش به عزت نفس ربط داره.
از وقتی جلسه اول عزت نفس رو انجام دادم ، یه شخصیتی در من به وجود امده که زود تصمیم میگیره و عملی اش میکنه
امشب من ترس از اینکه در مهمونی غریبه اشتراک کنم رو ریختم ، اول که توی مهمونی نسبتا خودمونی اون افراد رفتم ، هیچ کسی رو نمیشناختم و غریبه بودم ، و توی مهمونی همه دیگه دیگرشون رو می شناختن ، چون که همشون سید بودن ، و من خیلی با اعتماد به نفس رفتم سلام علیکی کردام ، و نشستم و با یه فرد بینظیر دوست شدام و گرم باهاش گرفتم ، و کلی باهاش صحبت کردیم درباره علاقه هامون ، شخصیت هامون و کلی خودم رو تبلیغ کردام و لذت بردم ، خلاصه از این مهمونی غریبه خیلی بیشتر لذت بردام ، و این ترس رو ریختم و وقتی از مهمونی میومدام خونه باید از یه نسبتا بیابونی میرفتم ، هوا کاملا تاریک بود و من خیلی با لذت بودن با خودام و تاریکی و اواز خوندن و کمی رقصیدن پیاده روی کردام ، چون که باور این هست که خداوند با منم ، در درون منه ،عاشق منه ، از من محافظت میکنه ، و به خودام تبریک میگم که این کار رو هم عالی انجام دادم به لطف خدای مهربان ، خدایا شکرت
خدایا سپاسگذارم که هستی ،منو هدایت میکنی ، دوست ام داری ، عاشق منی ، منو همین جوری که هستم پذیرفتی ، و من پیش تو مقدسم،
و از خودام سپاسگذارم کع دارم پا روی ترس هام میزارک ، چونکهمن متعهد هست ، و خدا داره هدایت ام میکنه.
از شما دوست عزیزام برای مطالعه نظر ارزشمند سپاسگذارم
خدایا شکرت.
سلام 🌱❤️
این فایل نشانه دیروزم بود،وقتی داشتم تو اسنپ میرفتم ب سمت هدایتی و الهامی ک خدا بهم گفته بود،استاد چقدر لذت بخشه نترسیدن و توحیدی عمل کردن چقدر لذت بخشه از اینکه از قبول نکردن اجازه پدر نترسی و انجامش بدی😁،واقعا بعدش هیچ اتفاقی نیوفتاد و همش تو ذهن خودم الکی ترس درست کرده بودم
استاد من هدایت شدم ب یک مکان دیدنی فوق العاده فوقالعاده زیبا،این اولین بارم بود ک در طول رو انقدر هدایت میشدم
زبانم بند اومده بود،من فکر میکردم حالا حالاها من نمیتونم سفری هدایت گونه مثل شما داشته باشم، اون خلوت بودن روزی ک من رفتم،مواجه شدن با انسان های خوب وووو
ولی دیروز استاد خدا از طریق زبان مردم بهم میگفت فلان مسیرو رفتی؟ خیلی زیباست،و من عمل میکردم و میرفتم،ینی تک تک مسیرها و جاهای دنجی رو ک پیدا میکردم انقدر خلوت بود ک خیلیا اطلاع نداشتن اصلا
یکی از مسیرها همون طور مثل جنگل های پاییزی ک تو سفر شما دیدم بود،تازه دقیقا همون درختای رنگ طلا رو هم دیدم و کلی ازش فیلم گرفتم ☺️
🌱 توی اون جنگل پاییزی خدااای من دیوانه شدم وقتی شباهت اش رو ب سفر شما دیدم،اونجا حدود ۱ ساعت تنهای تنها نشستم و با خدام خلوت کردم،و چ حسی باارزش تر از این ک بهترین لحظات عمرت رو با خدات حرف بزنی بهترین تایم زندگی ایت رو با خدا تقسیم کنی
و فقط منو خدای خودم و شنیدن ریختن برگ های پاییزی و تامام 😉
🌱 استاد دقیقا من در زمان و مکان های مناسب هدایت میشدم ک بهترین لذت ها رو ببرم،بهترین تجربه ها رو ببرم چون از خدا خواسته بودم و گفتم من هیچی از اینجا نمیدونم خودت منو ببر فرمون دست تو،و چقدر لذت بخشه گوش ب فرمان هدایت بودن 😊😊
دقیقا مثل شما در بهترین آب وهوا در بهترین مکان بودم،کلی با نترسیدن و شجاعتم کلی جاهای مختلف رو کشف کردم ( حتی یه غار ک انتهاش ی آبشار کوچولو بود هم کشف کردم 😌 )
🌱 چقدر تجربه زیبایی بود،واقعا این تجسمات جواب میده بچه ها، ادامه بدین و از خدا بخوایین و شجاعت عمل داشته باشیم that’s it
🌱 آهان میخوام از قانون درخواست و اعتمادبنفسم بگم ک باعث تجربه و لذت بیشتر آدم میشه. همونطور ک شما تو سفرهاتون دارین،ب خودم و بچه ها یادآوری کنم ک بچه ها درخواست کنیم، بپرسیم، کنجکاو باشیم و نترسیم (مثل استاد و خانم شایسته در سفرهاشون) تا نهایت لذت رو ببریم 🤗
خلاصه ک خیلی خوش گذشت، این اولین تجربه سفر هدایتی ایم بود انقدر حال کردم گفتم باشما شیر کنم و ایمان مون ب قوانین تغییرناپذیر و یکسان برای همه ، قوی تر بشه
🌱 راستی واااای خدای من جذاب ترین اش همون دیدن فراوانی بود برام،چقدرررر من ماشین لاکچررررری دیدم استاد ینی تو مسیر رفت و برگشت من فقط چشمام میچرخید از این ور ب اون ور دهنم باز از این همه ثروت و نعمت و فراوانی ک خدا بخشیده،اصلا یک تفریح جذابه برام ک ماشین های لاکچری رو ببینم وحظ کنم از دیدن اشون،و خونه های لاکچری ای دیدم ک فقط ب خدا میگفتم میخوام دقیقا عین همین رو لطفا، شایدم بهتر من دستتو باز میزارم 😌😊
و با دیدن فراوانی و این همه ثروت، چقدر برامون بدیهی میشه ک ماهم میتونیم این ادما چیزی از ما کم ندارن،تکامل ات رو طی کن و لذتو ببر ❤️🌱
و یک نکته ارزشمند رو ک فراموش کردم،و فکر میکنم باید بیان اش کنم این بود
استاد نتایجی این عمل ب شیوه سلامتی برای من داشته ک دیگه عمرا اگر برگردم،اصلا این انرژی داشتن عه این خستگی ناپذیر بودنه این دنیایی می ارزه
باورم نمیشه من از ساعت ۷ صبح الی ۳ بعدازظهر پیاده روی و هایکینگ داشتم ( خوب این وسط بخوای بگی ماکسیمم ۲ ساعتی هم استراحت مطلق ک نشسته بودم )
باورم نمیشد اصلا خسته نمیشدم،در صورتی ک قبلا من خیلی خیلی کم کوه نوردی میکردم در حد ۲ ساعت و بعدش انقدر خسته میشدم موقعی هم ک می اومدم خونه تا ۱ هفته همش بدن درد، ولی این دفه استاااااااد نگم برات
انقدر انرژی داشتم ک بعدش اومدم خونه کلی کار کردم و از بدن درد هیچ و هیچ و هیچ خبری نیست 🤗🤗
دوستتون دارم ❤❤
سلام سید جون سلام مریم خانوم بابت این فایل که واقعا بی نظیر بود سپاس گزارم شبا وقتی که از سرکار میام زنو بچم منتظرند تا زندگی دربهشتی دیگر رو ببینند واین نه سرگرمی بلکه موهبتی از سمت خداوند مهربانه که بعدش میشینیم در مورد فایل صحبت میکنیم واما درمورد این قسمت بی اندازه زیبا بود هرچی اومدم کتاب بخونم یا بخوابم نتونستم انسافا ذهنم درگیر شده بااین فایل بااین مسداقی که استاد گفت من تو فامیلمون هم کسی نبود که یه همچین شرایطی روداشته باشه ولی اینارو من توذهنم میساختم وبعد اتفاق افتاد این همون سفارش دادان به جهانه که اگه ایمان باشه شاید بکیم معجزه ولی به صورت طبیعی اتفاق می افته واستاد الان الگوی هزاران هزار ایرانیه ومن فهمیدم که میشه صمیمی بود بامهمون تااینکه ازش دل زده بشی میشه درهین مهمون داری به راحتی به کارای شخصیت هم برسی تااینکه همش درگیر مهمون باشی میشه صلیقه غذایی خودمون روداشته باشیم تاینکه نگران خوردو خراک مهمون باشیم ومیشه قوانین خودمونرو به مهمون بگیم تا اینکه نگران باشیم مبادا مهمون ناراحت بشه خواهرم تولید داروی قم داره میاد خونمون یه چند روزی مهمون ماست وبه دلیل شرایط خیلی مناسب ودوست داشتنی بودن منو همسر وبچه هام این چند روز خونه ماست وخداوند درهای نعمت وسعادت بیشتری رو برومون باز میکنه وخیلی ایده گرفتم از این فایل که به لطف خدای مهربان میخوام عملیشون کنم وهمه شمارو به دستان پرازمهر الاه یکتا میسپارم شب خوش
چه قدر خوب . چه زندگی قشنگی . خدایا شکرت
چه حالی داره با خانوادت این فایل های زیبا رو ببینی اون هم مشتاقانه
و چه عالیه که سریع به گفته های استاد عمل میکنید .
با ارزوی برترین ها برای شما و خانواده همراه و صمیمیتون .
عشق همچنان به زندگی شما و خانواده قشنگتون جاری بمونه. انشالله
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
خدای من چه همزمانی دقیقا توی روزهایی که من دارم جلسه ۵ عزت نفس رو کار می کنم که موضوعش نیاز به تایید دیگران، توی این فایل هم استاد دقیقا در این مورد صحبت کردن و چقدر آگاهی های نابی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتن، ممنونم استاد عزیزم
یعنی من عاشق این شیوه و سبک زندگی استاد عزیزم و این مهمونای عزیز هستم، به خدا که من دیده بودم و نه شنیده بودم، تازه من که توی فامیل، مهمونام احساس راحتی زیادی نسبت به بقیه رو دارن ، اوج راحتی شون اینه که مثلا توی پذیرایی کردن و انتخاب غذا و استراحت کردن و تفریح کردن راحتن، ولی این سبکی که دارم توی این فایل ها می بینم نهایت رویا من بود که فکر می کردم توی دنیای واقعی قابل تجربه نیست، همین دیدن این مهمونی ها و این سبک زندگی برای من مثل معجزه می مونه، چه برسه به تجربه اش، که ان شاالله اونم به زودی تجربه می کنم.
خدای من مهمونا هر کی هر غذایی که دوست داره درست کنه و بخوره و میزبان هم گوشی به دست فیلم بگیره 😍😍😍😍
یعنی من عاشق این عزت نفس مادرا شدم، یعنی اگر من بودم خودم رو هلاک می کردم که اون بچه ام، غذای مورد علاقه شو بخوره، اون یکی حتماً سیر بشه، از شنا اومده حتما موهاش رو سشوار بکشه، غذای همسرم به موقع آماده بشه و… بعد تازه من توی خانواده و فامیل و آشناهامون از همه خونسرد تر و آرام تر هستم، یعنی دیگه تصور کنید بقیه چی هستن.
اون وقت این مامانهای عزیز دلم هر کدوم یک خوراکی مورد علاقه خودشون رو گذاشتن جلوشون و دارن می خورن، همسراشون بچهها شود هر کدوم برای خودشون غذا درست می کنند و می خورن و کلی هم همگی لذت می برن و خوشحال و راضی هستن.
یعنی من عاشق این شیوه زندگیم و مطمئناً وقتی در مدار تجربه اش قرار می گیرم که باورها و عادت های خودم ر تغییر بدم که خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با دیدن این الگوها طی کرد تکاملم در این زمینه خیلی لذت بخش و با احساس بی نظیریه.
راستش اول با دیدن خانواده راسل با چهار بچه و حالا خانواده ریک با شش بچه کلی تعجب می کردم، چون اون چیزی که ما از مدرنیته و خانواده امروزی دیدیم تک فرزندی یا حداکثر دوفرزند و حتی بی فرزندی. ولی این خانواده ثروتمند و موفق با فرزندان بی نظیر، کل باورهای من رو زیر سوال می برن و صد البته که زندگی با این شیوه تربیتی و داشتن این چنین فرزندان مستقل فقط و فقط با لذت و احساس خوب همراهه. با تمام وجودم تحسین می کنم این فرهنگ بی نظیر رو.
و اما در مورد تایید نظر دیگران که پاشنه آشیله منه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که حدودا یک دوره شش ماهه رو امروز به آخر رسوندن و یک دوره شش ماهه دیگه رو شروع کردم که با چک کردن خودم و تغییراتی متوجه پیشرفت خیلی عالی در بر طرف کردن این مسئله شدم و صد البته که هنوز خیلی جای کار دارم،یعنی استاد عاشقتم که میگی شما هم هنوز باید روی این مورد کار کنید ، این صحبت شما بهم این باور رو میده که کمال گرا نباشم و بدونم که این رونده همیشگیه.
نیازی نیست ما طرز فکر همه مردم رو عوض کنیم، خودمون به یک طرز فکر مناسب برسیم ، خودمون به یک عزت نفس، به اعتماد به نفس برسیم، که روشیه که با فکر بهش رسیدیم… اگر به این عزت نفس رسیدیم، مطمئن باشید انسانهایی وارد زندگی شما میشن که شبیه روش ما زندگی می کنند
پس بازم همه چیز از خود ما از عزت نفس من شروع میشه، وقتی ما عزت نفس داشته باشیم خودمون رو همین جوری که هستیم دوست داشته باشیم بدون توجه به نظر دیگران و احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشیم با انسان هایی همفرکانس میشیم که احساس لذت و شادی و آرامش بیشتری رو به ما هدیه می کنند و این قانون ثابت رب جهانیانه.
استاد صحبت هاتون در این قسمت به اندازه یک محصول ارزشمنده و میشه انواع به عنوان یک مثال عینی برای جلسه ۵ عزت نفس دید، باید کلمه به کلمه رو بنویسم و ده ها بار مرورش کنم. ممنونم ممنونم ممنونم
خخخخخ ریک با اون چوبش مثل شمشیر می خواد زنبورها رو بکشه 😂😂😂😂
خدای من چقدر فراوانی در وسایل تفریحی و رفاهی، یک آشپزخانه سیار کاملا مجهز، درود بر طراحان خلاقش و شرکتهای کن این محصولات رو با کیفیت عالی ارایه می دهند و همه افراد ثروتمندی که برای رفاه و لذت بیشتر هزینه می کنند.
خدایا شکرت برای این همه فراوانی در وسایل تفریحی و آبی، و برای این همه تنوع و خلاقیت برای لذت بردن.
خدایا شکرت برای زیبایی های روز افزون پردایس، برای ب پاک و فراوان و جاریش، برای درختان سرسبز و استوار کاج، برای چمن های سبز و زیباش، برای آسمان پاک و آبی بی نظیرش
خدایا شکرت برای نعمت وجود بی نظیر استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم که دست تو شدن برای هدایت ما به راه راست که راه نعمت هاست.
خدایا شکرت برای مهمان های شاد و پر انرژی مون که با خودشون کلی خیر و برکت و درس برای ما آوردن.
خدایا شکرت برای این سایت که عبادتگاه من شده برای سپاسگزاری کردن از تو.
خدایا شکرت برای دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی که با کامنت هاشون کلی به درک بهتر من از قانون کمک می کنند.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دریافت این همه درس و آگاهی
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 💖
یک لحظه الان برام تضاد و ناهمسانی و سوالی برام توی قانونی که درک کردم به وجود اومد
یکی اینکه من باور دارم عوامل و شرایط بیرونی روی موفقیت هیچ تاثیری نمیذاره و اگر کسی موفق شده خودش انتخابش بوده که موفق بشه و اگه نشده باز انتخاب خودش بوده … مثلا خیلی سلبریتی ها پدر مادراشون معتاد یا فقیر یا هر دو بودن اما موفق شدن …
اما از طرف دیگه اومدم توی کامنتی نوشتم که سلبریتی ها از بچگی در شرایط خاص و خوبی بزرگ شدن و از جامعه و خانوادشون باورهای خوبی گرفتن مثل تیلور سویفت که الان موفق ترین و ثروتمندترین خواننده ی دنیا هست واز بچگی توی خانواده ای بزرگ شده که پدر مادرش بهش باورای خوبی دادن که دقیقا چیزیه که دوست عزیز امیر هم گفت
.
خب این الان توی ذهنم بد جا افتاد
یه لحظه ذهنم گفت عه نگار دو تا باور متناقض داری میگی انگار
از طرفی میگی عوامل بیرونی تاثیری ندارن
از طرفی میگی تیلور سویفت به خاطر عامل بیرونی یعنی باورایی که پدر مادرش بهش دادن باعث شد موفق بشه
اینا که در تضاده
جواب چیه ؟؟؟
.
خب بیام بازش کنم از خداوند کمک میخوام هدایتم کنه به جواب صحیح
خب درسته موفقیت هر کسی به عامل درونیشه
این یعنی چی ؟؟
یعنی به باورهاشه
خب این یعنی هر کسی که باورای درست داشته باشه به موفقیت میرسه … فارق از اینکه پدر مادرش بهش این باورو دادن یا خودش ساخته
و افراد به اذن خداوند توانایی انتخاب دارن
یعنی ممکنه فردی پدر مادرش باورای خوبی بهش داده باشن اما انتخاب خودش این بوده که مسیر درست رو نره و یا اگر یه بار دوستش مسخرش کرد اون رو هزار بار بزرگتر میکنه تا تشویق و حمایت پدر مادرش
یعنی در مثال تیلور سویفت
اون خودش انتخاب کرده بود که موفق بشه
درسته پدر مادرش و محیط بهش باورایی دادن که باعث موفقیتش شده
اما واقعیت اینه مه هزاران نفر دیگه در محیط هایی شبیه به تیلور سویفت بزرگ شدن
هزاران نفر پدر مادرهای پولداری داشتن که بهشون از صبح تا شب انکیزه و باورای خوب میدادن و حمایتش میکردن برای رویاهاش
اما اون افراد به هیجا نرسیدن
پس هر دو باوری که من ساختم درستن و بر ضد هم نیستن
بلکه درک اینکه تکمیل میکنن همدیگه رو تکامل و ظرف بزرگتری میخواد
تیلور سویفت خودش انتخاب کرد که موفق بشه و عامل بیرونی یعنی خانواده اش به اون سرعت بخشید
حالا جالب چیه
اینکه تیلور سویفت نااگاهانه از طریق قانون به موفقیت رسیده ما میتونیم اگاهانه از این طریق به موفقیت برسیم
من فهمیدم اون در شرایطی بزرگ شده که باورای قدرتمند کننده ساخته شده براش و خودش هم انتخابش همین بوده
پس من هم باید این باورای قدرتمند کننده رو اگاهانه در خودم بسازم و همواره مسیر درست رو انتخاب کنم تا به نتیجه ای که تیلور سویفت رسیده برسم منم .
پس چه قدر زیبا همه ی قوانین در کنار هم تکمیل میکنن هم رو
افراد خودشون انتخاب میکنن که موفق باشن یا نه
فارق از اینکه عوامل بیرونی چی باشه
اما گاهی میبینیم که جمع میشن این دو تا عامل باهم و منجر به بزرگترین موفقیت های جهانی میشن ( البته نااگاهانه به قول دوستمون تیلور سویفت استاد زندگی و موفقیت نداشته )
برای تیلور سویفت این دو تا عامل بوده ( و خیلی از سلبریتی های دیگه اما تیلور که موفقیتش خیلی بیشتره نشون میده این دو تا عامل درونش بیشتر بوده سلبریتی عایی مه کمتر بوده این دو تا عامل هم درونشون کمتر بوده )
تیلور سویفت شخصی بوده که واقعا میخواسته موفق بشه و انتخابش این مسیر درست بوده همواره و هنوزم هست
و باورایی که خانواده و محیط بهش داده هم خیلی خوب و قدرتمند کننده بوده و در نتیجه به موفقیت های بزرگ جهانی ختم شده .
اینکه میگم خانواده اشتباهی که ذهن ما ازش میگیره اینه که این یک عامل بیرونیه
خیر خانواده یک عامل بیرونی نیست
چون چیزی که من دارم حرف میزنم راجبش بااااور هست نه پدر مادر
و باور هر فردی کاملا دست خودشه و میتونه اگاهانه تغییرش بده
حالا اگه کسی نااگاهانه باور ها درش ساخته شدن که هیچی اکه کسی اگاهانه بسازه خوشبحالشه چون میدونه دلیل موفقیت چی بوده و میتونه بزرگتر کنه اون موفقیت رو .
خیلی باحال بود جوابی که خداوند به من سریع داد خدایا شکرت الان درک کردم این موضوع رو
در واقع هر دو عاملی که تیلور رو موفق ترین کرده هر دو درونی بودن
1_ انتخاب خودش
2_ باورایی که داشت
من چجور اینو میتونم ثابت کنم ؟؟؟
با منطق
با الگو
سلبریتی هایی هستن که پدر مادرشون افتضاح بودن و یا از بچگی ولشون کردن و پیش پدر بزرگ مادربزرگ بزرگ شدن
اما موفق ترین شدن چون باورای قدرتمند کننده ای درونشون ساخته بودن
افرادی هستن که بهترین شرایط و حمایت و تشویق پدر مادرو دارن و حتی بهترین باورلرو گرفتن
اما مورد اول اونها انتخابشون مسیر موفقیت و درست نبوده
پس موفق نشدن
همین الان یه مثالی اوکد به ذهنم بگم
خود استادمون عباسمنش
اگه من بخوام بگم تیلور سویفت به خاطر باورایی که پدر مادر بهش دادن موفق شده پس دیگه الان میکائیل باید تمام جوایز و موفقیت های جهان و مدال های المپیک رو درو کرده باشه و ثروتمندترین و موفق ترین فرد توی شغلش باشه .
اما چرا تیلور توی 20 سالگی این موفقیت هارو داشت اما میکائیل خبری هنوز ازش نیست ؟؟؟
چون موفقیت یک عامل درونیه
تیلور سویفت انتخابش باور های قدرتمند کننده ای بود که محیط بهش داده بود
و اگر توی محیطش این باورا نبود باز از راهه دیگه ای این باورا رو میساخت در خودش
اما میدونید اینکه تیلور موفق ترین شده
چون نااگاهانه این دو عامل بسیار در وجودش بود
عامل باورای پدر مادر مزید بر علت شد نه عامل اصلی
اما بقیه سلبریتی ها کمتر بوده
میخوام بگم اگه ما انتخابمون این باشه که عالی باورارو بسازیم میتونیم ماهم موفق ترین در جهان بشیم
چون موفقیت فقط یک عامل درونیه
به لطف خدا هدایت شدیم و اگر بقیه سلبریتی ها این موفقیت هارو نااگاهانه به دست اوردن
ما میتونیم اگاهانه خیییلی بیشترش رو به دست بیاریم
چون دلیل رو میدونیم و میتونیم دلیل هارو مستحکم تر کنیم .
برای تیلور سویفت دلیل و عامل اصلی نااگاهانه خیلی بزرگ شده بوده که نتایج خیلی بزرگ شدن
امیدوارم تونسته باشم دقیقا منظورم رو برسونممممممم .
هی دوست دارم از جنبه ی دیگه ای هی توضیحش بدم و بررسی اش کنم .
خدایا شکرت
بنام خدای بخشنده ی مهربانم
سلام سلام همگی سلام
سلام ب استاد قشنگم و عزیزدل استاد
دوستان قشنگم و مهمانان توحیدی این بهشت بریین
الهی صدهزار مرتبه شکرت
ب هرآنچه توجه کنیم وارد زندگی مون میشه
توجه ب زیبایی ها
تحسینشون
تاییدشون
اونها رو دعوت میکنه ب زندگیمون
همون صدق بالحسنی ایی ک خدا گفته تو قرآن مارو آسان میکنه برای آسانی ها
پس میخوام آگاهانه توجه کنم ب این زیبایی های الله خالق کیهان
خالق این سبزی درختان
خالق این آب روان شیرین آرام و پراز برکت
خالق این بهشت
خالق این آدم های توحیدی
با روحیه ی توحیدی
الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتممم
خدایاشکرت
خاطر هدایتم ب دیدن این قسمت فوق العاده زیبا
لبریز از فراوانی
عشق ولذت
و حال خوب
الهی شکرت بخاطر آگاهی هایی ک دریافت کردم درمورد آداب مهمان داری
راحتی میزبان و مهمان
تو میتونی بازی کنی و مهمون ها خودشون غذاشون و آماده کنن
تو میتونی فیلم بگیری و مهمان ها خودشون صبحونه بخورن و آشپز خونه رو مرتب کنن
خودشون برای خودشون خوراکی بیارن
چیزی ک دوست دارن بخورن
و توهم هر موقع خواستی غذای مخصوص خودت ک متفاوته با غذای بقیه رو نوش جان کنی
الهی شکرت
چقد لذت بودم ازدیدن این صندلی های بادی شنا ک دسته هم داشتن
و اون ابزار مخصوص ک تو رو روی آب نگه میداره
تا لذت ببری از خنکی آب حس فوق العاده اش
چقد تحسبن کردم این مردم فوق العاده
و چقد قشنگ از هرچیزی لذت میبرن
از ماهی گیری
هدف گیری و تیراندازی
از کمپ کردن تودل طبیعت
از ابزار حرفه ای
خدای من عجب دم و دستگاهی داشت اون آقایی ک تیشرت خوش رنگ قرمز پوشیده بود
خییلی باحال بود
عجب سایه بونی
حتی جای دستمال هم داشت
واینکه میشد همه رو ب شکل یک ساک درآورد
الهی صدهزار مرتبه شکرت
چقد راحتی و چقد خوبه وقتی مهمون هات خودشون کار خودشونو انجام بدن و توهم از حضورشون لذت ببری و بخوایی دوباره برگردن
ن مث ما ک ی نصف روز ک میگذره دیگه تو دلمون خدا خدا میکنیم ک زود برن خخخخخخ
امشب خونه آجیم هستم
داداشم اینا رفتن ب آجی دیگه ام ک اهوازه سربزنن
داداشم چند دقیقه پیش زنگ زد گفت زکیه رفتیم ی جایی ک بانک پارچه بود و همه خارجی بودن و با کیفیت
برات ی پارچه ی خوشگل گرفتم
گفتم مرررسی دستت طلا
و قلبم باز شد از این لطف و محبت داداشم و این از فضل رب قشنگمه
ک وقتی جایی هم حضور ندارم بفکرم هستن
الهی صدهزار مرتبه شکرت خدای من
بخاطر اینکه دلها رو برام نرم میکنی
امروز روز عالی بود برام خداروشکر تونستم ذهنم و کنترل کنم
ی موضوعی پیش اومد تو محل کارم
آسیه ک قرار بود حقوق منو بیشتر کنه
بهم گفت میخوام از ماه دیگه شیفت صبح هم سالن باز باشه و یه تومن هم میزارم روی پول منشی
اگه نمیتونی بیایی آزاده خونه ش نزدیکه
اون میتونه بیاد
گفتم یعنی دوشیفت بیام
گفت فقط برای ماه آینده امتحان میکنیم
حسم بشدت بد شد
و ذهنم شروع کرد ب نجوا ک دیدی زکی آجیت راست میگفت
اصلا نمیشه رو حرفش حساب کنی
دیدی راحت کارتو داد ب یکی دیگه
و ذهنم درگیرشد و چون آزاده هنرجوی جدیدش اومد سالن
گفت بعدا حرف میزنیم
و ی محض اینکه آزاده اومد گفت کلاس دخترم امروز شروع شده
از فردا میتونم صبح بیام
و حس من بدتر
قلبم فشرده شد
شروع کردم ب حرف زدن با خودم
ک زکی حواست ب من باشه
خداست ک داره روزی تو رومیده
هراتفاقی بیفته ب نفع منه
هراتفاقی بیفته ب نفع منه
هر اتفاقی بیفته ب نفع منه
شاید ظاهر این قضیه بد باشه ولی خیره برای من
ایمان داشته باش
آرام باش
صبور باش
همه چی و بسپر ب خدا
مگه نمیگی تسلیمم
ببین خدا چ پلنی برات ریخته
و فقط نظاره گر باش
زور نزن ک ی کاری و انجام بدی
لازم نیست تلاش کنی تا دیده بشی
خدا برای تو کافیه
خدابرای تو کافیه
این ترس تو میدونی دلیلش چیه زکی؟
حواست هست از کجا داری رکب میخوری
بخاطر نجوای ذهنته
بخاطر باور کمبوده.
اصلا ب جهنم ک ی منشی دیگه بگیره آسیه برای سالنش
مدیرشه اختیارشو داره
حق انتخاب داره
بینهایت فرصت هست برای من
بینهایت راه هست ک میتونم ازش ب ثروت برسم
خدا هست زکی.
خدایی ک این کیهان و خلق کرده
این آسمان ها وزمینو
این خورشید و ماه و
خدای من داره همه چی و مدیریت میکنه
ب یک مورچه تو دل خاک روزی میده
و ب یک پرنده تو دل آسمون
منم هدایت میکنه
خدایا تنها تورا بندگی میکنم وتنها از تو یاری میجویم من رو ب راه راست هدایت کن راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی
ن کسانی ک براونها غضب کردی و ن گمراهان
امروز روز95
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است..
سلام به همه ی عزیزان
شجاعت و عزت نفس این بچه ها واقعن قابل تحسینه
همکاریشون با همدیگه قابل تحسینه
لذت بردن در کنار هم از لحظه شون قابل تحسینه
فرهنگ این مردم قابل تحسینه
سیدجان این ویژگی ای که شما در میزبان بودن دارید برام قابل تحسینه اینکه بقول خودتون ساده میگیرید همه چیز رو که اینطوری باعث میشید هم به خودتون خوش بگذره و هم مهمانتون
من هم دقیقن آدمی هستم که همه چیز رو در زندگیم راحت میگیرم و این ویژگیم بعضی وقتها باعث آزار و اذیت خانوادم میشه! و خیلی وقتها شده که بهم گفتن تو دیگه بیش از حد داری راحت میگیری و معتقدن که این اصلن به نفعم نیست و سعی میکنن که قانع بشم…
اونها نمیدونن من دیگه گوشم بدهکار این حرفها نیست و خیلی وقته که دارم جوری زندگی میکنم که واقعن از این شیوه راضی هستم و منجربه آرامشم شده
اما هنووووزهم جای کار دارم و از اینی که هست میتونه خیلی بهتربشه
ولی خب بازهم خداروصدهزااارمرتبه شکر
اینکه برای برگذار کردن یک مهمونی حتی کوچیک خودمون رو به آب و آتیش میزنیم تا بقول خودمون آبرو به عمل بیاد و همه چیز به بهترین نحو برگذارشه،!! چه پاشنه آشیل بزرگیبرای خیلیامون هست که بنظرم خیلی جای کار داره که بهتربشه
چون هم خودمون رو الکی تحت فشار قرار میدیم و خسته میکنیم و هم مهمان بیشتر رنج میبره آخه یوقتایی دیگه تجملات بیش از حد میتونه طرف مقابل رو معذب کنه و این خودش میشه نوعی کمالگرایی!!
من همیشه تا جایی که تونستم وقتایی که تنهاخونه بودم سعی کردم پذیرایی کردن رو بیشتر به عهده ی خود مهمان بزارم و این امکان رو فراهم کردم که هرجوری خودش دوست داره ازخودش پذیرایی کنه و خداروشکر بازخوردهای خوبی رو از طرف مقابلم گرفتم برخلاف عقاید خانوادم و اطرافیان..!
نکته ی طلایی::
اگر در زندگی اصل و اساس رو بر مبنای آزادی و لذت و آرامش بزاریم باعث میشه که تصمیمات بهتری بگیریم
پس هرجوری که خودت دوست داری زندگی کن
هرجوری که خودت دوست داری برای زندگیت برنامه ریزی کن و براساس علایق خودت تصمیم بگیر
استاد جان چقدررر عزت نفستون بالاست که با ورود سگها به داخل خونه مخالفت کردید و شاید اگر شخصی معمولی اونجا بود در این شرایط میگفت نه دیگه حالا که میخوان بیارن اشکالی نداره و اگر بگیم نه زشته و از این حرفها…و علی رغممیل باطنی محبور میدادن که اجازه بدن!
این خیییلی خوبه که شما با عزت نفستون به اونها گفتید که لطفن سگها رو داخل نیارید و جالب اینکه اونها هم باهاتون موافقت کردن
و این مردم چقدر بافرهنگ هستن و چقدر به عقاید مختلف و البته متفاوت بقیه احترام میزارن که اولش ازشما اجازه گرفتن که آیا میشه سگ رو آورد یا نه! آفرین واقعن قابل تحسین هستن این ملت شریف و فهمیم
درس مهم::
مهمونها رو با قواعد زندگیم آشنا کنم و اجازه بدم که اونها طبق همونها رفتارکنن
یه نکته دیگه اینکه شما میرید توی آر وی میخوابید که هم باعث راحتی و آرامش شماست و هم مهموناتون و هیچکدوم نمیگید که نه باید پیش مهمونا باشیم زشته و فلان و این حرفها..!
تصمیم بگیر که برای خودت زندگی کنی
جوری زندگی کنی که خودت لذت ببری و دوست داشته باشی
با این کار به عزت نفس میرسی
باورها و قواعد زندگیت رو اگر که برای خودت منطقی و قابل قبول کنی مطمئن باش که هدایت میشی به سمت کسانی که مثل خودت هستن و عزت نفسشون بالاست
وقتی در مسیر مناسب حرکت کنی و باورهای خوب و درستی داشته باشی مدارت میره بالاتر و هر روز مسیرهای بیشتری برات باز میشه و همین منجر میشه که آدمهایی که در راستای اهدافت نیستن و به عبارتی وجودشون در زندگیت برات هیچ سودی نداره حذف بشن و بجاشون انسانهای هم فرکانس و هم مدار با تو در مسیرت قرار بگیرن..
خدایا عاااشقتممم چه عدالت زیبایی
خدایا شکررررت برای قانون ثابت و بی عیب و نقصت
نکته ای که برام جالب بود بچه ها با وجود اینکه کلی شنا کرده بودن و چون شنا کردن یا توی آب بودن آدم رو خسته میکنه، اما با این حال بازهم با انرژی زیاد داشتن باهم بازی میکردن و یا اون پسری که داشت با استاد پینک پنگ بازی میکرد مشخصه که خیلی دارن لذت میبرن که انرژیشون انقدر بالاست
خدایا شکرت
بازهم هرکسی داره برای خودش از لحظه ش لذت میبره و خودش بدنبال سرگرم کردن خودشه
بقیه ی دختراهم که دیگه پا روی ترسشون گذاشتن و با آرامش تمااام دارن از دریاچه ی پردایس لذت میبرن
خدایا شکرت
تجهیزات هیولای جناب ریک واقعن حرف ندارن آفرین به این مرد با اینکه اینجا همه ی امکانات هست اما جون عاشق طبیعته و از کارهایی هم که میتونه در طبیعت پردایس انجام بده دست نکشیده و میخواد کارخودش رو انجام بده
این نشون از عرت نفش بالای این مرد داره و اینکه ایشون هم بدنبال لذت بردن بیشتره و مثل جناب رایان لذت بردن خودش رو در اولویت قرار داده و البته لذت بردن خانوادش رو…
خدای من چه آشپزخونه ی باحال و پرکاربردی
چه ایده های شگفت انگیزی واقعن که دنیا هر روز بیشتر داره پیشرفت میکنه و جای بهتر شدن بیشتری هست
خدایا شکرت
این فایل سرشار از درس و نکات الهی و بینظیر بود
سیدجان و مریم عزیزم سپاس بینهایت که مارو با این مردم توحیدی و این کشور فوق العاده آشنا میکنید
دوستون دارم
درپناه ربّ