https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-26 08:30:162020-07-26 20:31:39سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵۴
233نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نکته مثبت اول خانه ی چوبی تزئین شده با ال ای دی های باحال هست که نورش به صورت متناوب تغییر میکنه و هربار یک فضای جدید و نو رو بوجود میاره
نکته مثبت دوم مسئولیت پذیری بچهها و کل خانواده و انجام کار تیمی هست که هر کسی در نهایت آرامش و با اشتیاق و طبیعی داره مسئولیتش رو انجام میده و کار رو به دوش دیگری نمیندازه
نکته مثبت سوم اصلاحات انگلیسی هست که در مکالمه ها استفاده میشه و من داره زبانم تقویت میشه مثل اینکه بعد از thank you در جواب میگیم your welcome
نکته مثبت چهارم مزیت کار گروهی هست وقتی هر کسی گوشهای از مسئولیت های این سفر زیبا رو میگیره به راحتی و در لذت همه ی کارها انجام میشه
نکته مثبت پنجم همکاری ریک و جولی در شستن و خشک کردن ظرف هاست و اینکه چقدر زندگی رو ساده میگیرن
نکته مثبت ششم استفاده از ظرف های چدن برای درست کردن ستیک هست که به این شیوه ستیک نه خشک میشه و نه آب میندازه و نه سفت میشه
نکته مثبت هفتم استفاده از روغن زیتون بعد از استفاده از ظرف های چدنی هست که باعث میشه این ظرفها بهتر نگه داشته بشه و من اینو تا الان نمیدونستم با اینکه از این ظروف چدنی برای ستیک استفاده میکنم
نکته مثبت هشتم فضای سرسبز پرادایس هست چقدر رنگ سبز درختها رو دوست دارم و چقدر این فضا پر از انرژی مثبت هست خدایاشکرت
نکته مثبت نهم فایرپیت حرفهای هست که جای خیلی عالی ای برای آتش درست کردن داره و کافیه چند تا چوب برداری و یک آتش درست حسابی درست کنی و هر چی میخوای باهاش بپذی مخصوصا من اگه بودم سیب زمینی کبابی درست میکردم
نکته مثبت دهم پینگ پونگ بازی کردن در این فضای بینظیر هست و نکته مثبتش اینجاست وقتی که هر بار با یک فرد متفاوت بازی میکنی سبک بازیت و قدرتت بیشتر میشه چون با سبک های مختلف و نگاههای مختلف بازیکن ها آشنا میشی و این تجربه باعث بهتر شدن بازی خودت میشه
نکته مثبت یازدهم تشک های بادی هست که برای خواب ازش استفاده میکنن.. تا به حال با تشک بادی نخوابیدم و خیلی دوست دارم ببینم تجربه خواب روی این تشک ها چطوری هست. من عاشق تشک سفت هستم
نکته مثبت دوازدهم این مبل هایی هست که تخت هم میشن و چقدر کار رو برای خوابیدن راحتتر کردن
نکته مثبت سیزدهم این دخترهای زیبا و خوشکل و در صلح هستن که به بهترین شکل دارن از زندگی لذت میبرن و شاد هستن
نکته مثبت چهاردهم این هست که چقدر بچه ها چه وقتی با هم هستن لذت میبرن و شاد هستن و چقدر وقتی تنها هستن هم دارن لذت رو تجربه میکنن و این به خاطر نگاه زیباشون به همه چیز هست و متصل هستن به خودشون و خداوند
نکته مثبت پانزدهم تابلوهایی پر از انرژی مثبتی هست که توی خونه زده شده و چقدر من این تابلوهای پر از انرژی مثبت رو دوست دارم و ازشون استفاده میکنم
نکته مثبت شانزدهم آب حرفهای پاردایس هست که انرژی مثبت و آرامش ازش میباره و باید توی این آب شیرجه زد، شنا کرد، ریلکس کرد و کرال جلو و پشت رفت، روی آب شناور کرد خودت رو.. به نظرم استاد یک دونه از این سکو پرش های حرفهای (دایو) بگذار اگه استفاده میکنی و عمق آب مناسبه تا پرادایس باز هم زیباتر بشه
نکته مثبت بعدی ریلکس کردن اریک روی آب هست چه لذتی میبره
نکته مثبت بعدی صدای آب هست که در همه حال برای من آرامش و شادی بخشه
نکته مثبت بعدی عاشقتم هایی هست که همیشه در جریانه و نشون میده روابط عالی همیشه میتونه وجود داشته باشه
نکته مثبت بعدی قایق سواری کردن در این برکه فوقالعاده هست که و چه لذتی میبره پارو بزنی و فضای زیبای بیرون رو ببینی و لذت ببری
نکته مثبت بعدی سکات باحال هست که شنا هم بلده.. آقا وقتی سکات اینطوری شنا میکنه من نخوام شنا یادبگیرم؟
نکته مثبت بعدی تشک های رنگی باحال هست که میشه باحال روی آب ریلکس کنی و لذت ببری و چقدر از لذت بردن این خانواده دوستداشتنی لذت میبرم نوش جانتون باشه تجربه ی این زیباییها
نکته مثبت بعدی براونی فوقالعاده هست که داره آب میخوره و لذت میبره
نکته مثبت بعدی ابرهای سفید حرفهای هست که توی آسمون وجود داره مخصوصاً دقیقه ۶:۲۶ که فضا رویایی هست
نکته مثبت بعدی اون یخچال صحرایی هست که با یخ پرش کردن و میتونه سرما رو تا مدت زمان خیلی طولانی حفظ کنه و مواد رو تر و تازه نگهداری کنه چقدر عالی تکامل رو طی کردن در سفر کردن و فکر همه جا رو کردن
نکته مثبت بعدی اون توری هست که برای خشک کردن ظرف ها در طبیعت به کار میره و هم ظرف ها رو تمیز نگهداری میکنه و از موجودات محافظت میکنه و هم خشکشون میکنه
نکته مثبت بعدی صدای پرنده ها توی پرادایس هست که چقدر صداهای متنوعی تا الان من شنیدم و این نشون میده پرنده های خوش صدای خیلی متعددی در پرادایس وجود داره
نکته مثبت بعدی مریم عزیز هست که با جزئیات کامل داره هه ی اتفاقات پرادایس زیبا رو برای ما به اشتراک میگذاره و از این بابت ازش سپاسگزارم
نکته مثبت بعدی پرش های حرفهای ریک و دوستش توی آب هست که چه میپرن و پرش از عقب استاد هم خیلی خوبه برای اولین بار این حرکت رو از استاد دیدم
نکته مثبت بعدی پرش ضرب دری حرفهای هست که دیدم دقیقاً رو هم دیگه پریدن
نکته مثبت بعدی خواب بعد از شنا هست و من همیشه بعد از استخر چنان در آرامش میخوابم که ..
نکته مثبت بعدی گوشت حرفهای هست که با اون دستگاه دودزا درست شده و واقعاً به چه ایدههای خفنی رسیدن برای حل مسائلشون.. تو طبیعت زندگی کردن و شکار کردن این مسأله رو ایجاد کرده که گوشت ها سفت میشده و به این ایده ی حرفهای رسیدن که گوشت رو نرم کنه و الان با تکنولوژی راحت ترش کردن
نکته مثبت بعدی یادگیری سبک های مختلف زندگی هست مثل این خانواده آمریکایی بینظیر و فوقالعاده که سبک زندگیشون چقدر سالم و چقدر زیباست.. از نحوه درست کردن غذاها تا بازی و شادی و ساده گرفتن زندگی و نظم و گفتگو و تیراندازی و …
نکته مثبت بعدی ظروف حرفهای هست که برای غذا درست کردن دارن از اول سطل استیل بزرگ تا گاز حرفهای تا ظروف چدنی و …
نکته مثبت بعدی کنجکاوی استاد در درک وسایل جدید هست و من میگفتم یکی بره سراغ این هیولا ببینه چیه
نکته مثبت بعدی توانایی استاد در حفظ رژیمش هست و چقدر استاد خوب روی ذهنش کار کرده و این توانایی که میتونه در چنین لحظاتی که افراد میگن بیا فلان کار رو بکن میتونه ذهنش رو کنترل کنه و روی تصمیمش بمونه واقعاً توانایی مهم و بزرگی هست و به استاد تبریک میگم. اون نکته استاد رو خیلی دوست داشتم که گفت اگه الان یک کمی بخورم فردا بیشتر میخورم و با این منطق خودش رو قانع کرد که پس نمیخورم و هم دیگران
براشون قابل پذیرش تر شد، این موضوع رو در تغییر عادت های دیگمون که میخوایم تغییرشون بدیم میتونیم استفاده کنیم
نکته مثبت بعدی آتیش درست کردن ریک از چوب و برگهای خیس هست آفرین به این توانایی
نکته مثبت بعدی تمرکز استاد روی عشق و علاقش و کارش هست و اینکه همیشه ذهنش درگیر قوانین و رشد و توسعه دادن عشقش و کاربردی کردن بیشتر محصولات و فایلهاشه رو تحسین میکنم. با چه علاقه و لذتی کامنت ها و بازخورد ها رو میخونه و به دنبال بهبود دادنِ درک قوانین در کاربرهای سایت هست.. براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر رو میکنم
نکته مثبت بعدی غروب زیبای خورشید پرادایس هست که چقدر رنگ نارنجیش رو دوست دارم و صدای طبیعت که در این غروب زیبا منتشر میشه
درس این فایل برای من این هست که از همون امکاناتی که الان داری لذت ببر و شاد باش و روی نکات مثبت زندگی الانت تمرکز کن و هدف واضح داشته باش و خواستههای بزرگت رو با قدمهای کوچک منطقی کن و اون وقت جهان تو رو هدایت میکنه به مسیرهای زیباتر و بهتر.
سلام علی عزیزم. سپاسگزارم از شما. خوشحالم که احساس خوبی داری و کانتم تاثیرگذار هست. امیدوارم که روز به روز زندگیت بهتر بشه و هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی
سلام به حامد فوق العاده. من عاشق شما هستم که انقدر بی نظیری و توجهت روی نکات مثبته. هربار کامنت های فوق العادت با نکات و درس های بی نظیرت رو میخونم و لذت میبرم میگم چقدر خوب به قانون عمل میکنه. خدارو به خاطر دوست های زیبااندیشی که بهم داده سپاسگزارم و بی نهایت برات آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت دارم. ❤️
سلام سمیه عزیزم. از شما شما سپاسگزارم خداروشکر که تاثیرگذار هست کامنتم و امیدوارم که هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و احساس عالی داشته باشی ✿
قسمت 54 سریال زندگی در بهشت نشانه امروز من بود. که بعد از تماشای سریال ترجیح دادم به جای نوشتن کامنت ، کامنت های دوستانم رو بخونم تا نکات مثبت بیشتری رو از دید دوستانم هم ببینم. و به کامنت شما هدایت شدم. راستش اولش ازش گذشتم اما دیدم که دوستان زیادی کامنت شما رو تحسین کردن به همین دلیل برگشتم و از اول و با دقت نکات مثبت سریال رو از دید شما خوندم.
چقدر زیبا با جزییات سریال رو تحسین کردین و خوندن این نکات مثل این بود که دو مرتبه این قسمت رو تماشا کردم و به زیبایی هاش توجه کردم.
آرزو میکنم زندگی شما هر روز زیباتر بشه و هر روز خیلی بیشتر از زیبایی ها و نعمت ها برخوردار بشید
کامنتتون فوق العاده بودتحسینتون میکنم که اینقدرریزبینانه نکات فایل روبازگوکردیدوحس خوبی روبه ماانتقال دادیدواین حس خوب ۱۰۰برابرش به شمابرمیگرده واحساس خوب=اتفاقاته خوبه
این فایل نشونه من بودوزدم رودکمه هدایتم کن وابن فایل اومدکه جواب خودموازجملات اخرکامنتتون که دستی ازدستان خداوندشدیدکه به من گفته بشه خدایاشکرت
چقدرقانون فرکانس عالی عمل میکنه
خداروشکرمیکنم به خاطرقوانین بدون تغییرش
وتحسینتون میکنم به خاطرکامنت های زیباتون درسایت مشخصه خیلی روی خودتون کارمیکنیداحسنت برشماوارزودارم که هرروزنتایجتون باعمل کردن به قوانین ازهرجهت سلامتی ثروت روابط معنویت بیشتروبیشتربشه به لطف الله مهربان
خداروشکرمیکنم که بازهم تونستم این زیبایی هاروببینم وبشنوم ودرک کنم وبتونم این هارودرزندگیم عملی کنم چون ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است
این قسمت از سریال همه حاوی نکات مهمی بود این بچه ها اگ دقت کنید بخاطر اعتماد بنفس بالایی که دارند هرکاری که دوسدارند و انجام میدن توی خونه مهمان اما در کمال احترام و ادب نه اینکه بخوان بی حرمتی کنند و یا چیزی رو از عمد خراب کنند و بشکنند
یادمه میاد قبلا خونه اقوام یا خاله دایی کسی میرفتیم اگه تشنمون بود رومون نمیشد بریم در یخچال رو باز کنیم یه لیوان اب ساده بخوریم مبادا که صاحبخونه خوشش نیاد ما بدونه اجازه سرک کشیدیم تو یخچال خونش درحالی هرگز چنین چیزی نبود و اینا توهماتی بود که داشت توی سرما میچرخید و مانع از انجام کارهای میشد که ما دوسداشتیم انجام بدیم و بخاطر افکار توهمی انجام نمیدادیم
یادمه همین چند وقت پیش با یکی از دوستان حرف میزدم میگفت خونه خالم سر سفره با وجود اینکه گشنم بوده اما روم نمیشد غذای بیشتر درخواست کنم و یا خودم بکشم
و چه شبای رو گرسنه تا صب سر میکردم هرچقدر که میگذره بیشتر به اهمیت اعتماد بنفس پی میبرم چقدر این موضوع تمام جنبه های ریز و درشت زندگی ما تاثیر داره
و خدارو شکر میشم که دارم رو این دوره بی نظیر کار میکنم
چقدر این مبل عالیه که توی دو سوت تبدیل میشه به یه تخت خواب عالی اینجوری از فضا به بهترین شکل ممکن استفاده رو میبری
افرین به این اقای مسولیت پذیر که صفر تا 100 کارهای غذارو خودش انجام بده و قابلمه رو هم با دقت بالایی شست حتی دستمالشم کشید لایک
این تصویری که همه دارن شنا میکنن که دیگ برای من غوغا بود اصلا اعتماد بنفس رو داره به شکل تصویری نشونمون میده برای شادی کردن و لذت بردن سن و سال مهم نیست اعداد و ارقام رو فراموش کن بره
چقدددددر تفاووووووووووت خدای من
چقددددر میزان نتایج متفاوته
چند بار این جمله رو از افرادی که شاید خیلی از این دوستان کوچکتر بودن رو شنیدم
ای بابا دیگ از ما گذشت اقا جان
چقدر این از ما گذشت میتونه مانع بشه برای هرچیزی
نه تنها لذت بردن از زندگی. راه اندازی کسب و کار. ازدواج مجدد.مسافرت. یه تجربه و یا چالش جدید توی هر حوزه ی این جمله به معنای کلمه مثل سم میمونه
خوووب دقت کنید به تصاویر اینقدر دووسدارن لذت ببرن از زندگی و لحظاتشون حتی سگشون رو هم اوردن توی اب جلیقه تنش کردن که اونم از این فضا لذذذذت برده این یعنی چی؟؟؟ یعنی نهایت اعتماد بنفس
شاید برای اونا یه امر طبیعی باشه مثلا اینو بهشون بگی بگه خب اره ادم باید اینجوری باشه مگه غیر از اینه؟
ولی برای ماهای که دو نوع فرهنگ کاملا متفاوت رو داریم به صورت کاملا حرفه ی نگاه میکنیم خیلی ارزشمنده
خام شایسته انگار اون گوشته خیلی خوشمزه بود که چندبار امتحانش کردی فک کنم به قول استاد مثل کره تو دهن آدم آب بشه
این روشن کردن اتیش هم توسط این دوستمون هم کلی درست داشت راستشو بخوای اولش گفتم بابا چه کاری خب برو یکم نفت بریز روش و یه کبریت و بعد اتیش ولی یکم ک فکر کردم دیدم نه این اقا دوسداره که اتیشو اینجوری روشن کنه یعنی از این مدلی لذت بیشتری میبره چند بارهم تلاش کرد و اخرشم موفق شد پیس یعنی همیشه باید ادامه داد شاید دفعه اولی نتیجه نگیری ولی باز ادامه بده شاید اتیشت روشن بشه ولی خاموش بشه تو باز ادامه بده اخرش موفق میشی چون مهم ادامه دادن تو بوده
استاد عزیز و روشنگرم،به شما و زوج بی نظیرتون سلام و درودی سرشار از عشق و تحسین میفرستم و امیدوارم که در این نوشتار بتونم آنچه ندای قلبم میگه رو مکتوب کنم…. لطفاً لطفاً لطفاً این دیدگاه رو کامل بخونید… هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم…خداوندا بگو تا بنویسم تا به وضوح برسم تا متعهدتر بشم تا آزادتر و رهاتر بشم… نمیدانم… فقط حرف دلم را مینویسم … الان که دارم با انگشت اشاره دست راستم بر حروف میکوبم،فقط خدا میداند که در تک تک سلول های من چه غوغایی برپاست…. اونقدر جوش خروش است که دارم بخار میشوم…
فردی که در فضایی متشنج رشد کرد… اونقدر به تضاد برخورد و غرق بدبختی و مشکلات شد که دیگه آب از سرش گذشت و گفت دیگه بسه… در طی مسیر تغییرات و فراز نشیب های زندگیش، طی یک حادثه به این شهود میرسه که خدا داره بهش پیغام میده که تو رسالت بزرگی رو در پیش داری… «رسالتش» رو با تمام ریسک ها و سختی هاش به جون میخره و با تمام وجود از جان مایه میذاره برای دنباله روی کردن از ندای درون و هدایت خداوند… آنچنان تغییراتی در بند بند وجودش ایجاد کرد که خود خدا هم انتظار شو نداشت…عالم و آدم انگشت به دهان موندن که چطور ممکنه این حد از رشد و تغییر… از بی نهایت امتحان الهی(تضاد) عبور کرد و بزرگ و بزرگ تر شد… آنچنان که خیلی ها نمیخوان حتی باور کنن و بپذیرن که چطور این آدم این کارو کرد… رسالت بسیار سنگینی و دیوانه واری که هیچ کس به جز خودش از عهدش برنمیآمد… به راستی که خداوند هر آنچه را به دل بیندازد، توان و قدرت محقق شدنش را عطا میکند… فردی معمولی از قشر پایین جامعه،بدون داشتن هیچ الگویی حماسه می آفریند و تابو شکنی میکند… مرزهای سنت شکنی را جابجا میکند و به انقلاب بسیار عظیم در خود میپردازد …. آنچنان تغییر میکند که دیگران را هم شیفته تغییر میکند …. با تغییر خود هزاران هزار نفر را تحت تأثیر خود به مسیر تغییرات بنیادین می کشاند و جهان را به طرز وسیعی گسترش میدهد…. در حوزه خودش بهترین است ولی سیری ناپذیر میگوید هنوز جا داره بهتر و بهتر بشم که به حق بسیار باهوش است و خوب زبان و سازگار جهان هستی را میداند… به ایده کهکشانی اش جامه ی عمل میپوشاند و با اختلاف بهترین و توحیدی ترین و با کیفیت ترین و پر محتواترین و آگاهی بخش ترین و زیباترین سایت جهان را خلق میکند… خودش هم نمیداند که نامش در تاریخ جاودانه خواهد شد…. و نام و یادش، به انسانیت امید و قدرت میبخشد چرا که از جنس خود خود خداست… نه مشهور است نه سلبریتی نه رسانه ای نه اهل جلب توجه ولی با اختلاف دوست داشتنی ترین و محبوب ترین است… چکیده ناچیز و سطحی ای از زندگی سید حسین عباس منش… که از همون ابتدای مسیر زندگیش تا همین الان ، تک تک تجربیات و آگاهی های الهی اش برای منی که میخام پا در مسیر «رسالت» بسیار گرانبار و ثقیلی که خدا به دلم انداخته، قدم بردارم….
استاد عزیز و دوست داشتنیم، از دیروز تا الان نخوابیدم از جوشش و بیقراری … نمیدونم چطور احساسمو منتقل کنم… مصصم بودم که با مکتوب کردن حرفای دلم خودمو رهاتر و آزادتر و قویتر کنم… مدتیه که میخام در موردش بنویسم و انگار باید بیشتر بیشتر خودمو تشویق و ترغیب کنم … باید کم کم تمرین کنم و اونقدر در موردش بنویسم تا ملکه ذهنم بشه…بارها و بارها توی در و دیوار خونه خودم یعنی باغ بهشتیمون (سایت) بنویسم و ثبت کنم تا افسار ذهنمو محکم تر در دست بگیرم…. خدا میدونه که با نوشتن همین کامنت چه ترمز بزرگی رو دارم برمیدارم، هر چه کردم نشد ترمز رو بکشم پایین تا اینکه با آهن و کلنگ افتادم به جون ترمز و از بیخ کندمش…. خیلی فشار و سختی روم بود و از پسش بر اومدم؛
++ استاد عزیزم، من نیاز دارم به سرعت و ضرب آهنگ قویتر من نیاز دارم به ثبت رد پا من نیاز دارم به تمرکز بسیار بالا … من به دل و جرات بسیار بسیار عظیمی نیاز دارم…. ایمان و اراده ای راسخ… عمل و حرکت…. سلف کنترل و تقوای مستحکم الهی… عزت نفس بسیار بسیار قوی و پولادین… از خود گذشتگی و سرسپردگی به هدایت رب… شجاعت و دیوانگی….ریسک های هولناک و بسیار بزرگ… تصمیم های حیاتی و شهودی جنون آفرین….
استاد عزیزم، از روزی که شما رو شناختم انگار همون کسی رو دیدم که سالها در آسمون ها دنبالش می گشتم … چون نمیخاستم باور کنم موفقیت ها و تغییرات شما رو ، به شما سخت حسادت می ورزیدم… تحمل دیدن این حجم از تغییرات و پیشرفت شما رو نداشتم چرا که انگار شما جای منو تنگ کرده باشید و خواسته ها و آرزوهای عالم خیالم توسط شما محقق شد نه من… حالا که بعد از طی کردن تکاملم قادر به درک و فهم عمیق مدار و زندگی شما هستم، میخام اینو زندگی من خیلی شبیه گذشته زندگی شماست، و چندین بار از مرگ نجات پیدا کردم ، در چنان محیط و خانواده پوکیده و متشنجی بزرگ شدم که هیچ آدمی تاب و دوام ادامه زندگی رو نداشت…. هنوز موندم که چطور خودمو ازون مخمصه ها و تضاد ها و فشارهای آدم پودر کن، خودمو سالم بیرون کشوندم و دوام آوردم…منی که اگه استقامت نمیورزیدم و به خدا پناه نمیبرم تا الان یا معتاد شده بودم یا فاسق و جنایتکار ….
همیشه وقتی از رویاها و خواسته هام حرف میزدم بلااستثنا همه گارد میگرفتن و سرکوب و ناامیدم میکردن… هیشکی نبود که بابت پیشرفت ها و خوبی هام حتی بهمون یه امید و آفرین بگه، حتی همون پدر مادری که اسمشون توی شناسنامه لعنتیم ثبت شده… کم کم که سنمون بالا رفت متوجه شدم که من قلبا متعلق به جای دیگه ای هستم من لیاقت بهترین ها رو دارم ، هیچوقت رویاها و اهدافمو نکشتم توی اون جو مسمومی که همه تحمل شنیدن حرفهای بزرگ و امیدبخشمو نداشتن…ذهن محدود و خیلی کوچیکشون ظرفیت حرفا و خواسته های منو نداشت… نمیدونم چطور خدا رو شکر بگم، باید با تمام وجود شکر عملی کنم و پا در مسیری بذارم که سال هاست توی گوشه دلمه….
+++ استاد عزیزم رفته رفته به این شهود و نتیجه رسیدم که: اگه میخام از اعماق وجودم از زندگی راضی باشم و سال ها بعد حسرتی از گذشته به دل نداشته باشم باید صاف مستقیم برم توی دل علایقم…
استاد حقیقتش خیلی برام سخته اینا رو بگم؛ من آدم نرمالی نیستم… خودم هم گاهی مواقع از خودم میترسم…. استاد من به طرز عجیب و نادری به همه چیز و همه کار و همه شغل علاقه دارم و از عهده هر کاری برمیام…. توی هر شاخه کم بیش پتانسیل و استعداد دارم… انگار ربات غول پیکر همه کارم… این تنوع سلیقه این حد از علایق و استعداد ها منو خیلی تحت فشار و گمراه کرده بود… از دوران نوجوانی میخواستم به طور موازی و هم زمان توی چند شاخه در سطح جهانی پیشرفت کنم… علایق و استعدادهامو مثل بچه هام میدونستم و فرقی بینشون نمیذاشتم…. نمیتونستم از هیچ کدوم دل بکنم… همین کمال گرایی های نابخردانه نذاشت توی توی هیچ کدوم وارد شم و پیشرفت کنم و جوونیم رو تباه کرد… در واقع از بس دستم باز بود برای انتخاب، به نوعی همین پاشنه آشیلم شد و دستم رو بست….
++ استاد این روزها خیلی با خودم دارم کنجار میرم و تمام وجودمو دارم میذارم تا به شفافیت برسم که دقیقاً چی میخوام؛
++ استاد من از چند سال پیش رفته رفته متوجه نبوغ و خلاقیت و علاقه وحشتناکم به یه حرفه و فن بسیار خاص و پیچیده شدم که مردم عوام اصلا سمتش نمیرن… در طی گذشت زمان قدم به قدم با وارد شدن این صنعت و شغل به فضای ذهنم، دیگه روند زندگیم تغییر و غرق اون مدار شدم… ولی زندگی و جایگاه و محدودیت ها و مشکلات اجازه نمیداد که برم سمش و نمیدونستم چیکار کنم،، قشر خاص و متمول و بسیاری محدودی میتونن واردش بشن… منم که از طبقه….
+++ استاد عزیزم این رو با جسارت و اعتماد به نفس بسیار بالا میگم: فرم و نگرش من نسبت به این عرصه و صنعت به کل با بقیه اجزا و اعضای حاضر و شاغل در آن فرق میکنه… من هنوز باورم نمیشه که چطور این همه امکانات و ثروت در اختیار دارن ولی هنوز از قابلیت های نهفته در آن بهترین استفاده مفید ممکن نمیبرن ازش و به جهان خدمت و محصول سالم تر و مفید تر نمیدن… چقدر پتانسیل داره… چقدر جای پیشرفت داره هنوز و انگار جای من خالیه، انگار یه نفر مثل من باید بیاد تابو شکنی و سنت شکنی کنه و مرزهای گسترش و بهبود و توسعه رو روی اون حوضه جابجا کنه…
+++ استاد تاکید میکنم که ذهن من بسیار بسیار خلاق و مولده، و کافیه که روی چیزی کمی تمرکز کنم تا رگباری از ایده های نوین و جدید به ذهنم سرازیر شه… توی مغزم هیچ محدودیت فکری نیست و اصلا خبری از کمبود ایده نیست…
+++ میخواستم ابتدا توی مسیر تحصیل موفق شم بعد اینکه کمی رشد کردم و ثروت ساختم بزنم به جاده اصلی و تغییر مقصد بدم و برم سمت نبوغ و علاقه ام که شکوفا نشده…. پارسال بود که یه روز از اعماق وجودم از خدا ایده بکری خواستم که منو توی همین اوج جوانی به ثروت کلانی برسونه… یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید باورتون نمیشه یه روز در حین نماز ایده ای بهم الهام شد که به عقل جن هم نمیرسید…دیوانه شدم رفت…. درست درکش نکرده بودم سریع دست به قلم شدم همین که شروع به نوشتن کردم،انگار خود خدا داشت با دستم برام مینوشتش؛ من موندم خدایا چقدر عجیب و حیرت آوره برام که چطور این همه آدم در معرض موقعیت شرایط و امکانات انجام این کار بودن ولی حتی به ذهنشون هم این ایده بکر من خطور نکرده… چقدر نفهمن…وقتشه که خودم دست به کار شم و یه حرکت بزرگ بزنم… نمیدونم اسمشو چی بذارم، استارتاپ…. کسب و کار… محصول… چی؟؟! عزممو جزم کردم که کاری رو انجام بدم که تا بحال هیچ کس توی ایران انجام نداده… و بالطبع پشت بند اون موفقیت بزرگ، با کمپانی مد نظرم وارد مذاکره و قرارداد بشم محصول شگفت انگیزی که ایده و محتواش رو دارم بسازم که شکی ندارم تحول عظیمی در گسترش و بهبود زندگی بسیاری از آدم ها داره و هم خودمو به ثروت میلیاردی میرسونه و هم وضعیت کمپانی بعد من ازین رو به اون رو میشه… و با گسترش و ادامه دادن میتونم شرکت و کسب و کارم رو خصوصی کنم و سایت منحصر به فرد خودمو راه بندازم….
+++ استاد من رسماً رد دادم…. دارم دیوانه بازی درمیارم…. دارم وارد یه فاز خطرناک و ریسک هولناکی میشم… توی همین بازه چند ماهه که خدا منو به سمت این باغ بهشتی مون هدایت کرده عجیب غریب عوض شدم و انگار بیشتر از همیشه صدای خدا رو درون میشنوم… نشونه ها و نداها و زمین و زمان و ندای محکم قلبم داره فریاد میزنه که میلاد نترس جسور باش مستقیم برو به سمت همون «رسالت» بزرگت که چند ساله بهت گفته میشه…. هر چی نگاه میکنم میبینم انگار راس میگه… باید تصمیمات حیاتی و شهودی بزرگی بگیرم… آدم جاه طلب و دیوانه ای مثل من هیچی به جز داشتن یک «رسالت» واحد و والا ارضاش نمیکنه..
مسیر رو میشه یه شبه عوض کرد ولی مقصد رو نه… تکامل و شفافیت کافی میخاد…
آرنولد شوراتزنگر راست میگفت : از پلن B متنفرم. خیلی خطرناکه وقتی به خودت شک میکنی چون اینطوری داری عملا میگی که اگه برنامه فعلیم به نتیجه نرسید یه نقشه دومی دارم هنوز، در این صورت ذهنت همیشه به نقشه های دوم و سوم فکر میکنه و دل خوشه، و نقشه دوم نمیذاره که فکر و انرژی کافی برای هدف اصلیت بذاری… وقتی هیچ گزینه نجاتی نیست بهتر عمل میکنیم، چون نقشه دوم تبدیل به گزینه نجاتتون میشه و میگید اگه شکست بخورم میرم سراغ نقشه ی دوم، یه چیزی دارید که فکر میکنید ازتون محافظت میکنه، داشتن یه نقشه دوم خیلی خطرناکه، چون فرصت موفق شدن رو دور میکنید… بدبختی من تازه اینه که، من پلنA,B,C,Dو … داشتم … رفته رفته بعد چند سال چند گزینه رو حذف کردم و رسیدم به aوb… استاد من میگم باید یه حرفه ای به تمام معنا مثل آرنولد ها و عباس منش ها باشی تا بتونی با تمام ایمان و قاطعیت بری سراغ رسالتت…. چند نفر توی دنیا جرات کردن برن دنبال رسالتشون؟! اصلاً چند نفر درک میکنن رسالت چیه اصلا… خیلی از اعضای سایت هنوز نمیدونن علاقه شون چیه چه برسه به رسالت…. مردم و جامعه که دیگه هیچی….
هدف….کار…. شغل….«رسالت»….. بهترینش رسالته که هر کسی قادر به تشخیصش نیست…. استاد من هر چقدر که بدبخت و بدشانس بودم توی زندگی، ولی خیلی خوش شانسم که لااقل میدونم کی هستم و چی میخام و رسالتم چیه….
+++ استاد عزیزم، سید حسین عباس منش، خیلی سختمه ولی باید سعی خودمو کنم که بگم…. رسالت من خیلی خیلی خیلی بزرگه… یه چیزی تو مایه های رسالت شما وچه بسا جهانی تر و گسترده تر ولی توی یه حوزه دیگه، توی صنعتی که غول پول سازی و تاثیر گذاری بر جهانه…. ازین ایده میده خیالی ها و آب دوغ خیاری ها نه…. پکیجی از ایده های کیهانی غول آسا توی قلبمه که خدا بهم الهام میکنه … ایده اصلی و مادر و کاملا بکر، که گویا فقط بر قلب خودم نازل شده و نظیرشو تا به حال هیچ جای دنیا ندیدم اینو مطمئنم و فقط باید به دست خودم عملی شه و خودم پایه گذارش باشم…میتونم ثروت میلیون دلاری ازش بسازم.. و چه بسا….. اگه نرم دنبالش احساس میکنم که عمر خودمو تباه کردم و از فرصت و امر خدا سرپیچی کردم…. اونقدر حرف دارم که نمیدونم چطور بنویسمشون…. خیلی خیلی خیلی نیاز دارم به کمک… به هدایت…. به ایمان …. خیلی تحت فشارم…. نمیگم که توی شک و دودلی ام ولی یجورایی باید به وضوح و شفافیت برسم با خودم….
انتخاب با خودمه:
یا توی همین مسیری که یکساله محکم قدم گذاشتم ادامه میدم و با اجرایی کردن گام به گام ایده ام به ثروت میلیارد تومانی میرسم و ته تهش یه زندگی مرفه میسازم
یا خیلی زودتر ازین راه منصرف میشم و صاف میرم سر اصل مطلب دنبال رسالتم که تمام زندگیمه و حاظرم حتی بارها جونمو بذارم وسط
استاد جان خدا قلب و ذهنم را به طرز عجیبی داره هماهنگ میکنه….
«احتمالا» بزودی از دانشگاه انصراف میدم و قید تحصیلات رو برای همیشه میزنم…. خیلی وضعیتم پیچیده شده… استاد خودتو بذار جای من …. یه جوون که داره جوونیش حیف میشه ، بالاخره آدمم دیگه خیلی خیلی برام سخته که از مسیر تحصیلات و اجرای ایده پولسازم ازش(چندین میلیارد تومان) دل بکنم چون یک سال اخییر رو روش تمرکز و کار کردم….
ببین استاد تنها الگوی بزرگ و الهام بخشم خودتی و بس….میخام جا پای شما بذارم و با درس گرفتن از شما تصمیم و ریسک بزرگی بگیرم و قدم به قدم خودمو ازین مسیری که الان یکساله توش رفتم خارج بکنم و صاف برم سراغ رسالت بزرگی خدا از سالها پیش به قلبم انداخته….. از صفر که چه عرض کنم از منفی منفی هستم میخام شروع کنم…. خدا خودش دل و جرات شو داره بهم میده همونطور که به عباس منش ها ، ایلان ماسک ها، استیو جابز ها ، مارک زاکربرگ ها، تونی رابینز ها داده …. دارم با خدا معامله میکنم…
بیش از همه نیاز دارم که بی وقفه روی خودم کارم کنم، باید تمام وجودمو توی این هفته های آینده بذارم تا روی عزت نفس و باور فراوانی خودم متمرکز کار کنم، بی وقفه …. تمام وقت تمام انرژی خودمو بذارم…. زمان منتظر من نمیمونه، این منم که باید خودمو در مفهوم زمان مدیریت کنم….. استاد عزیزم هنوز هیچی نگفتم هیچی هیچی …. باید اونقدر راجع این موضوع بنویسم تا به ذهنم جهت بدم و افسارشو در دست بگیرم…. بارها و بارها توی سایت تکرار کنم برای خودم و هر بار توضیح بیشتری بدم تا به شهود، شفافیت، ایمان، باور و تعهد پولادین تری برسم…. خیلی خیلی خیلی به کمک نیاز دارم خدا…. توی زندگی هیچ کسی رو به جز خدا و هیج جای امنی رو بجز این سایت و اعضای بینظیرش ندارم….. استاد من نمیگم که امید دارم میبینمتون، من یقین دارم که میبینمتون و از شما و ذهن خلاق مریم جان بی نهایت کمک میگیرم در آینده…. نمیدونم کی …در زمان و مکان مناسب…… هوففففففففف…. نفسم برید….. فکر کنم دیگه ازین کامنت به بعد وارد فاز و مرحله جدیدی میشم….. الهی به امید تو
برم که قسمت ۵۴ سریال بینظیرمون رو ببینم….
راستی استاد خیلی برام احساس دلگرمی داشت وقتی فهمیدم که اصالتا لر کهگیلویه و بویر احمد هستی اونم همین شهر خودمون دهدشت…. اینم منو امیدوارتر میکنه که میلاد ببین ببین اینم نشونه. هرچند که اصلاً برام مهم نیست که از چه قوم یا کشوری باشم و گیر غیرت و تعصب قومیتی و ملیتی نیستم ابداً…
سپاسگزارم که متن خصوصی و دلی رو که برای خودم نوشتم رو خوندی و با پیغامت برام انرژی و انگیزه فرستادی… خدای عزیزمان، رب مطلق مان، یگانه معشوق مان را هزاران مرتبه سپاس گزارم که دوستان ناب و شریفی همچون شما آقا علی بزرگوار دارم…. چقدر خوشحال شدم از پیغام تون… مرسی عزیزم بابت حضورت مبارکت….
صراحتا عرض کنم، ترمزهای زیادی برای نوشتن یه سری حرفام دارم، یکیش همین مسئله اهداف، رویاها و خواسته های قلبیمه… خیلی خیلی باید تمرین و تکرار کنم، تا تکامل طی بشه و به وضوح و روشنی خالص تری برسم…
زمانی میتونیم روی دیگران و جهان به شعاع گسترده تر و بزرگتری تاثیر بذاریم و تغییر ایجاد کنیم که اول توی خودمون تغییرات بنیادین و انقلاب عظیم به پا کنیم… این کاریه که با تمام تمام وجود میخام انجام بدم و دارم روز به روز خودمو شخم میزنم، کلنگ کاری میکنم، میکارم، آبیاری میکنم… خودمو غرق خدا دارم میکنم، اونقدر توحیدی بشم تا وقتی اراده کنم بگم بشو، بشود….کُن فیکن….
تضادهای و مشکلات وحشتناک زندگی،، طوفان های سهمگین زندگی منو به یه آدم دیگه ای کرد… خدا داره منو ندا میزنه… نمیتونم خودمو به کری بزنم و بهش گوش ندم… منم لبیک میگویم و خدا را با اعماق وجود فریاد میزنم
آثار یک آدم حسابی تغییردهنده و اثر گذاری توی وجود تو هست. شور و اشتیاق و قدرت جوانی؛فقط بدون که همیشه، این اشتیاق سوزان نیست. پس ازش استفاده کن؛:
هزاران آفرین و درود بر تو علی جان؛ دقیقا درست گفتی و خدا رو شکر که از زبان تو به من تذکره و هشدار داد… خدایا شکرت شکرت شکرت…
چند سال پیش توی اوج جوانی در برهه ای به افسردگی شدید و چند اختلال روانی خاص گرفتار بودم، روزهایی اونقدر بی انگیزه بودم و سردرگم بودم که احساس مردگی میکردم…اونم توی اوج جوانی… میگفتم خدایا یعنی میشه روزی رو ببینم که از شدت و حِدت انگیزه و اشتیاق، گذر زمان و خواب و خوراک رو متوجه نشم…. الان بعد چند سال خدا را میلیاردها بار شکر که خودم و خدای واقعیمو پیدا کردم، و اونقدر انگیزه و اشتیاق سوزان دارم و روز به روز افزایش پیدا میکنه که اصلاً بی حرکت نمیتونم یک جا بشینم، از فرط هیجان و شوق زیاد نمیتونم روزی بیکار و بیحال باشم، خواب و خوراک هم یادم میره…. حق با تویه… باید حواسم باشه که از این سوخت هسته ای الهی به بهترین نحو ممکن استفاده کنم و قدرشو بدونم… از خدا میخام که بتونم در مسیر درست گام بردارم و این انرژی اتمی رو صرف ناخواسته ها و کارهای بیهوده و حواشی نکنم… و با تقوای الهی از نعمت و موهبت هایی که خدا در طی مسیر بهم میده استفاده درست کنم تا قدم به قدم به سمت رسالت و امر خدا بر قلبم حرکت کنم…
واقعاً انسان شریف، دل صاف زلال و خوش قلبی هستید علی جان… عزیزمی جانم… مرسی از مهر و محبت خالصانه و تمجید های صمیمانه تون در مورد قوم لر… کیف کردم… من همه ی اقوام و نژادها رو فارغ از هر حرفی، دوست دارم و برام عزیزن… آری آخرین سنگر آریو بود… اطلاعات خوبی دارید ماشاالله…
دست در دست خدا تا رسیدن به خود خود خدا…
دستانت را عاشقانه میفشارم و ازت سپاس گزارم …ان شاالله به مدار های بالاتری نایل بشی و به خواسته های دلتون برسید… عاشقانه دوستت دارم علی عزیزم💜💗💙😘🌹💞💖
چقدر امریکایی هایی که باهاشون در ارتباط هستین انسانهای منظم با شخصیت محترم و باشعور و بدون قضاوتی هستند…که قطعا با هم همفرکانس بودین… آقای ریک دوست داشتنی… چقدر عالیه که هر کسی در چهارچوب قوانین و احترام به دیگران مشغول لذت شخصی هست…. من فکر میکنم بهشت دقیقا همین مفهوم رو داره و اساسا برای زندگی در بهشت ابتدا باید توان لذت بردن و خندیدن و شاد بودن که همه اینها با سپاسگذاری بیشتر و بیشتر میشن رو باید داشته باشیم…. و دقیقا همه ما بهشت رو در زندگی خودمون داریم به شرط اینکه توان شاد بودن و لذت بردن رو داشته باشیم….
تبریک میگم به مریمیییی نازنین و آقا سید عزیز که پیشرفت و تکاملشون رو در زبان انگیسی به وضوح میبینم… راستش من سفر به دور امریکا رو تازه دارم میبینم و در هفته گذشته برای اولین بار کل سریال زندگی در بهشت رو مشاهده کردم
اول به خودم تبریک میگم به خاطر وجود نازنین و فوق العادم و دوم میخوام براتون از جذبهام به واسطه دیدن این سریال بگم…
اول اینکه من با دیدن پارادیس شیفته ابرها و آسمان زیبای اونجا شدم و بی نهایت تحسینشون میکردم … این روزها میبینم آسمان زندگی من به همون زیبایی شده آبی سالم و پاک و پر از ابرهای زیبا
دوم باران لذتبخش پارادایس فوق العاده بود و من عاشق اون بارون و بوی نم شدم…. دو سه روز گذشته عصرها باران ملایم و زیبایی در اسمان زندگی من بارید و من غرق سپاس شدم…
یک پدیده شگفت انگیز این بود که از خدا تناقضات همزمان خواستم چون هوای پارادایس در عین آفتابی بودن یک خنکی مطبوعی داره( با توجه به پوشش هوپ که در هوای افتابی ژاکت پوشیده بود) و دیروز در حالیکه ابرهای زیبا در آسمان بود و خورشید با انوار طلایی خودش آسمونو زینت داده بود رعد برق هم میزد و نم نم باران شروع شد و من هیجانزده از دیدن این آسمان زیبای فوق العاده در بهشت خودم اشک شوق ریختم
نکته بعدی ..من بسیار زیاد اومدن پکیج ها رو از آمازون تحسین کردم و سادگی در خرید کردن بدون طی کردن مسافت… و ناآگاهانه این چندروز کلی سفارش اینترنتی برای خریدهای روزانه ام دادم و با آرامش تمام مواد غذایی و شوینده ها رو توی خونه دریافت کردم و خدا رو شکر کردم که انقدر زندگی آسون و لذتبخش شده و تصمیم گرفتم به عنوان سبک زندگی ،راحتتر دریافت کردن رو انتخاب کنم….
تاکید میکنم راحت دریافت کردن به معنای دریافت خواسته ها بر اساس باور.. یعنی در هر حال دریافت میکنیم ولی به سبک باورهامون
تبریک میگم آقای عباسمنش برای سبک گیاهخواری عسلی شما .. چون این سبک سالمترین نوع تغذیه برای انسان هست و خود من خامگیاهخوار عسلی هستم و دقیقا عسل رو به خاطر قران استفاده میکنم .. زمانیکه شما هم به این نکته اشاره کردین خیلی ذوق کردم و باز به خودم تبریک گفتم
و یک جذب دیگه .. پر شدن اطراف من با انسانهای عالی مهربان و درست و نجیب … خدا رو سپاس گذارم
و از شما ممنونم که ب من نشون دادین چقدر برای یک رابطه عاشقانه عالی احترام در گفتار و رفتار و عدم قضاوت مهم هست و صمیمیت به معنای دخالت نیست…و این یک باور و خواسته عالی در وجود من بوجود آورد که قطعا رابطه عاشقانه صمیمی و در عین حال مستقل و محترمانه ای رو دریافت میکنم… ممنونم عاشقتونم… عشقتون جاودان.. و ممنونم که هستین
سلام سلام سلام سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی عزیز
خسته نباشید میگم از صمیم قلب بهتون
سلام به دوستای گل و خانواده بزرگ عباسمنش امیدوارم که حال همگی خوب خوب باشه مثل حال خوبی که خودم دارم
امروز عجیب حال خوبی دارم
که دلم میخواد هر روز تا اخرین لحظه زندگیم از این حال خوب بی نصیب نباشم و نه من که همه مردم همین حالو داشته باشن
اول از همه میخوام یه تشکر ویژه بکنم از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
بخاطر لطفی که دارن بخاطر این همه زیبایی که به ما نشون میدن
به خاطر همه تلاش و زحمتی که برای ما متقبل میشن
من چند روز گذشته رو به یه مسافرت کوتاهی رفته بودم و با خودم گفتم که بیام لحظه هامو مثل استاد عزیز فیلم بگیرم و لذت ببرم ازش و باز بعدا با مرور کردنشون به خودم زیبایی ها رو یادآوری کنم
اما از لحظه ای که اینکارو شروع کردم دیدم که چه کار سختی دارن استاد و خانم شایسته
اینکه هر جا و هر لحظه برامون فیلم تهیه میکنن و در حین تهیه کردن فیلم به کارهاشون میرسن کار خیلی سخت و مهمیه
من واقعا نمیدونم چجوری میشه بابت این کار ازتون تشکر کرد
اینکه این همه زیبایی رو برای ما به ارمغان میارین و حال ما با دیدن این زیبایی ها هرروز بهتر میشه
من دیوانه وار عاشق تک تک فایل هاتون هستم و تمام اوقات خالیم رو با دیدن فایل های عالیتون سپری میکنم
واقعا از شما ممنونم بخاطر این کار بزرگی که در حق ما انجام میدین و بهشت رو ارزانی ما میکنید
از خدای خودم سپاسگذارم که منو به این مسیر هدایت کرد و روز به روز بیشتر هدایت شدم و قوی تر شدم
من واقعا احساس خوشبختی دارم و این رو مدیون خدای خودم و استاد عزیزم هستم و بسیار سپاس گذار و ممنونم
امیدوارم که حال دل همه خوب باشه همینحوری که من هستم
سلام بر استاد استادان،فیلم هاتون عالیه مخصوصا اینایی که موضوعات فیلم متنوع هست(نه مثل قسمت 52 که فقط روی آشپزی ریک متمرکز بود.) البته کلهم فیلم هایی که مهمون دعوت میکنید واقعا جالب و عالی هستن چون ما رو بیشتر با فرهنگ آمریکایی آشنا میکنن.هزاران سپاس از شما و خانم شایسته.
راستی شماره این قسمت 54 هست که اشتباها نوشته شده53.
چقدر عاشق این بهشت شدم خدایا ولی مطمئنم که خدا برای همه بهشت داره خیلی بیشتر از حد نیاز . راستش گاهی به این فکر میکنم که خوب اگر همه همچین باغ وویلایی داشته باشن که خوب کره زمین واقعا کم میاره مخصوصا اینکه عده ای آرزو دارن یه عالمه باغ وویلا وملک وماشین وغیره وغیره داشته باشن که دیگه گل بود وبه سبزه نیز آراسته شد ,ولی وقتی باورهای فراوانی رو به یاد میارم واینکه انسان خالق هست ومیتونه هر چیزی رو به کمک خداوند مهربان ووهاب خلق کنه یه چیزی توی ذهنم میگه بابا بیخیال کره زمین گسترش پیدا میکنه ویا اینکه سیاره ای همسان یا بهتر از زمین پیدا میشه. خدا هرگز در برآورده کردن نیازها وآرزوها که کم نمیاره و تنها چیزی که ممکنه کم بیاره باورها وایمان ماست. اینجاست که از بزرگی خداوند ومیزان وابستگی ونیاز ما بهش هم به وجد میام که خدایا شکرت که فقط به خودت نیازمند ووابسته ام و هم اینکه بغض میکنم واز ته دل آرزو میکنم که خدایا ارزشمندترین نعمتت یعنی ایمان وباورهای درست رو در قلب ووجود نتنها من بلکه تک تک بندگانت در هر سطح وحالت وموقعیتی که هستن ارزانی بدار وما رو از وفور ایمان وباورهای الهی به بندگانی الهی وثروتمند وشاد وپرمهر وعطوفت الهی تر والهی تر کن.الهی آمین
شکر بخاطر نعمت شکر بخاطر فراوانی شکر بخاطر ایمان وباورهای الهی وسرشار از فراوانی
یه همزمانی خنده دار رو توی این فایل تجربه کردم وخودم کلی خنده ام گرفت ,وقتی که ریک داشت آتیش رو فوت میکرد چون خودمم از این کارا زیاد کردم توی طبیعت احساس کردم قشنگ بوی دودش رو دارم احساس میکنم بعدش دیدم خدایا این دیگه خیلی ملموسه چون داره چشمم رو هم میسوزونه یعنی چی عاخه? بعدش دیدم مامانم داره بعد از یه قرن واندی اسفند دود میکنه وحسابی دود بپا کرده وبوش هم قشنگ اومده تو اتاق من😂😂😂 گفتم نه دیگه درسته که سریالهای زندگی در بهشت خیلی برای من واقعی هستن ولی نه تا این حد که از تو گوشی وبصورت اینترنتی دود رو منتقل کنه به سروصورت من.
اییییول استاد که انقدر متعهدی به رژیمت بابا آفرین منم بهت افتخار میکنم بخدا من بودم خیلی به رژیمم پایبند باقی میموندم لااقل یه لقمه میخوردم ببینم طعم این لامصب چیه آخه!!! چرا انقدر دفترودستک لازم داره تا درست بشه?چرا انقدر زمان?نه هرچی فکر میکنم میبینم که نمیتونستم ازش بگذرم ,بدجوری دلبری میکنه عاخه😥
خونه درختی حتی نگاه کردن بهشم به آدم آرامش میده بخدا چه رسد به اینکه توش زندگی کنی به این بچها کاملا حق میدم که اونجا ول وویلون بشن وبخوان توش بخوابن.خواب توی خونه چوبیییی چه شود😍
مریم جون تحسینت میکنم که تو هم جلوی خودت رو گرفتی وبسته رو باز نکردی عاخه من عاشق باز کردن بسته های پستی هستم مگه میشه درشو باز نکرد وتوشو نگاه نکرد عاخه,مخصوصا اینکه اصلا ندونی چی توش هست دیگه در حد گناه کبیره س😂
چقدر این صندلیهای بادی سلطنتی رو دوست دارم راحت پا تو آبه وبالاتنه روی آب خیلی خوبه مخصوصا برای تنبلها که حوصله شنا کردن ندارن یا برای کسایی که شنا بلد نیستن خیلی امن وراحته.البته من شکر خدا شنا بلدم حتی از اون زیرآبیهایی که کریک زد خیلی باحاله,خداروبینهایت شکر.
واقعا آدم گاهی از ایییین همه تنوعی که جهان هستی داره حیرت میکنه غذا پختن با دود اونم با چوب درخت سفیدی که ریز ریز شده وتوی آب خیس خورده وتوی یه دستگاه مخصوص با قابلمه های مخصوص وبا حالت وتایم مخصوص ,والا خدا خیای مهربونه که همه این آرزوها وخواسته ها رو برآورده کرده ,من بودم بجای خدا میگفتم همین که گوشت رو بهتون عطا کردم شکرگزار باشین ودیگر حرف مفت نزنین من از این قرتی بازیا ونمیدونم چیچیها سردرنمیارم زیادی حرف بزنین همینم ازتون میگیرم تا همون سیب زمینیهای آبپز رو بخورین,والاااا😂😂😂
خدایا شنا توی اون دریاچه آب شیرین کنار اون خونه چوبی با اون نمای زیبا وآسمونی که هر لحظه اش یه تابلوی عالی ومنحصربفرد هست چقدر دلپذیر وقابل ستایشه ,خدارو بینهایت شکر.
خدا رو شکرچقدررر راحت زن ومرد ودختر وپسر در کمال امنیت وآرامش وشادی باهر لباسی که دوست دارن دارن شنا میکنن ولذت میبرن تازشم اسلام اصلنم به خطر نمیفته.مگه اینکه یکی مثل کریک ضربدری شیرجه بزنه وخودشو بندازه روت😂😂😂
چقدر عالیه که مریم جون با اون سه مرد با خیال راحت نشسته ودارن با هم گپ میزنن ونه زنهای اونا غیرتی میشن ونه شوهر این(منظورم استاده ها😂) و همه راحتن همه خودشونن واقعا شکر.
ببین اینجا انگار اصلا هییییچ کسی هییییچ عجله ای نداره .بخدا انگار زمان توی پارادایس متوقفه فقط باید اینجا لذت ببری وشاد باشی وخودت باشی.چقدر عالیه. البته توی طبیعت این حس در همه خیلی محسوس تقویت میشه وزمان انگار کندتر پیش میره وکیفیت زمان توی طبیعت متفاوت هست.به همین خاطر یکی از آرزوهای اصلی من زندگی توی همچین ویلای زیبا ومجهز وراحتی هست که سرشار از آب ودرخت وحیوان وگل وگیاه وعشق باشه.
یک لحظه احساس استاد رو که کنار دریاچه نشسته بود وکاری به کسی نداشت وسرش توی کارخودش بود وآرامشی رو که داره احساس کردم وفکر میکنم اینها نشانه هایی هست در مورد اینکه من هم دارم به سمت همچین زندگی ورفاه وآرامش وفراواتی وثروت ومعنویتی پیش میرم.الهی بینهایت شکر
عاشقتم خدا جون
از کارگردان ودستیار وفیلم بردار وبازیگران وگویندگان وبینندگان وکلیه کادر سریال زندگی در بهشت کمال تشکر رو دارم.
سلام و درود یه چیزی رو دوست داشتم بگم بهتون. در مورد اینکه هر کسی ممکنه دلش همچین زندگی بخواد و زمین کم بیاریم. برای منطقی شدن این موضوع براتون یه ایده به ذهنم رسید که یک نگاه به پروژه نخل توی دبی بندازین و همچنین جزیره مالدیو، که میشه توی دریا اون بهشتت رو بسازی، روی دریایی که دو سوم کره زمین رو فرا گرفته.
واقعا که چه پیام جالبی دریافت کردین.بله درسته روی دریاها😍 یا شایدم خونه های زیر آبی که جدیدا درست میشه وبسیار هم رویاییه.یا شایدم بشر روزی به تکنولوژی وانرژی برسه که خونه های معلق داشته باشه توی آسمون مثل یک هواپیمایی که میتونه مدتها یه جا فیکس وایسه.
از خواب که بیدار میشم اولین کاری که بهم الهام میشه بعد از فکر کردن به اتفاقایی که میخوام اون روز برام بیفته، چک کردن سایت خانواده صمیمونه، اگه فایل اپلود شده باشه که خیلی خوشحال میشم اگر نه میرم و کامنتارو میخونم و یا به قسمت هدایت سایت میرم و فایل هدایتیم رو میبینم.
چجوری شروع کنم، اخه واسه شروع تحسین زیبایی ها زبان قاصره نمیدونی از کجا شروع کنی. من واقعا با دیدن جنگل پشت دریاچه و اون تراکم درختا واقعا از جهان مادی کنده میشم. زیبایی های طبیعت هیچوقت تکراری نمیشه اون موج نرمی که آب رو جابه جا میکنه یه س لطافت فوق العاده غیر قابل وصفی توی وجود ایجاد می کنه. این همه آرامش و صدای فوق العاده پرنده ها و آواز خوندنشون که یکی از موزیکای بی نظیر و مورد علاقه منه، این غرق بودن توی نعمت های بی کران، این توجه به زیبایی ها که باعث شده هر لحظه از لحظه بعد زیبا تر بشه برای شما . دیدن این همه ثروت و عشقو آزادی وقت و آرامش روحی و حال معنوی خوب به من میگه که، خدای تو و عباسمنش یکیه، اگر به ایشون داه به توام میده، فقط باورتو نسبت به خدا باید بهتر کنی، باید خودتو لایق بدونی و بدونی که همینی که هستی نقاشی خدایی، جانشین خدا روی زمین برای خدایی کردن توی زندگی خودتی، تو خدایی هستی که اومدی تو جهان مادی تا قدرت خودت رو تجربه کنی، اینارو باید تکرار کنم که یادم بمونه این جهان، همش خیره، پس اصن موضوعی برای رنجیدن و ترسیدن وجود نداره. شیرجه بک فلیپ که استاد زد برای اولین بار، چقدر دون ترس و بدون اضطراب امتحانش کرد، دیدین؟ تهش چی میخواست بشه؟ اینکه اشتباه میپرید دیگه. ولی پرید که به خودش ثابت کنه من میتونم . با تکرار این حرکت و انجام دادنش به مرور صاف تر می پره و درست تر توی آب فرود میاد ، ولی مهم اینه قدم اول رو برداشت و به ترسش غلبه کرد.
یه سوال؟ واقعا چرا میترسیم؟ چه چیزی برای ترسیدن وجود داره؟ مگه نه اینکه وقتی بچه بودیم میخواتیم دوچرخه سواری روی یاد بگیریم بدون ترس از افتادن، بدون نگران از زخم هایی که ممکنه برداریم سوار دوچرخه میشدیم. اگرم زمین میخوردیم زخمی میشدیم یاز اشتیاق یاد گیری و لذت دوچرخ سواری تمام حواسمون رو میبرد سمت اینکه دوباره بلند شیم و امتحان کنیم . بعد که قدم برمیداشتیم بزرگ ترمون میومد و به چرخه های عقب دوچرخه کمکی وصل میکرد تا نیاز به حفظ تعادل دوچرخه نداشته باشیم و فقط تمرکزمون روی رکاب زدن و هدایت دوچرخه باشه. عباسمنش هم برای من همون کمکیه که با دیدن این نتایج مطمئن شم که بابا وقتی شور و اشتیاق و باور درست داری، خدا خودش تعادل زندگیتو نگه میداره لازم نیست زمین بخوری یعنی قبل اینکه تضادی بیاد، تو تمرکزت روی خواسته هاته و بدون زمین خوردن رکاب زدن رو یاد میگیری و به خواسته هات میرسی. باید لذت ببریم از هرچی که داریم اگر الان زیر یه سقف از خواب بیدار میشی واقعا جای شکر داره، اگر دست و پای سالم داری اگرچشم بینا برای دیدن این فایل ها و این زیبایی ها داری، یعنی تو همه چیز لازم برای لذت بردن از زندگیت رو داری.پس حواسمون نیست؟ بخدا احساس خوبه که باعث میشه لحظه بعدیمون خوب تر بشه چون لیاقتمون رو با این کار به جهان نشون میدیم.
ممنونم دوست خوبم برای این کامنت بی نظیری که نوشتید
خدا خودش تعادل زندگیتو نگه میداره لازم نیست زمین بخوری یعنی قبل اینکه تضادی بیاد، تو تمرکزت روی خواسته هاته و بدون زمین خوردن رکاب زدن رو یاد میگیری و به خواسته هات میرسی. باید لذت ببریم از هرچی که داریم
چقدر این قسمت از کامنتتون برام امید دهنده و انگیزه بخش بود.
ممنونم دوست خوبم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایتان خواستارم
محمد صادق عزیز درود بر تو خیلی زیبا نوشتی دیدگاهت نسبت به استاد زمانی که خواست شیرجه بزنه من توی فایل متوجه نشدم که استاد اولین باره که این نوع شیرجه رو تست میکنند و چقدر زیبا ربطش دادی به اون چرخ هاییی که به دوچرخه وصل میشدن و به ما کمک میکردن برای حفظ تعادلمون/در پناه الله یکتا پر از هدایت باشید
لذت بردم از کامنت قشنگت ک ب قول استاد چیزی ک از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.با اجازت من اون تیکه ای ک گفتی جانشین خدابر زمینی و اون تشبیه نگه داشتن تعادل زندگی رو نوشتم برای باورسازیم.ممنونم ک دل نوشتتو ب اشتراک گذاشتی🥰🥰
سلام، زیباییهای قسمت ۵۴ زندگی در بهشت
نکته مثبت اول خانه ی چوبی تزئین شده با ال ای دی های باحال هست که نورش به صورت متناوب تغییر میکنه و هربار یک فضای جدید و نو رو بوجود میاره
نکته مثبت دوم مسئولیت پذیری بچهها و کل خانواده و انجام کار تیمی هست که هر کسی در نهایت آرامش و با اشتیاق و طبیعی داره مسئولیتش رو انجام میده و کار رو به دوش دیگری نمیندازه
نکته مثبت سوم اصلاحات انگلیسی هست که در مکالمه ها استفاده میشه و من داره زبانم تقویت میشه مثل اینکه بعد از thank you در جواب میگیم your welcome
نکته مثبت چهارم مزیت کار گروهی هست وقتی هر کسی گوشهای از مسئولیت های این سفر زیبا رو میگیره به راحتی و در لذت همه ی کارها انجام میشه
نکته مثبت پنجم همکاری ریک و جولی در شستن و خشک کردن ظرف هاست و اینکه چقدر زندگی رو ساده میگیرن
نکته مثبت ششم استفاده از ظرف های چدن برای درست کردن ستیک هست که به این شیوه ستیک نه خشک میشه و نه آب میندازه و نه سفت میشه
نکته مثبت هفتم استفاده از روغن زیتون بعد از استفاده از ظرف های چدنی هست که باعث میشه این ظرفها بهتر نگه داشته بشه و من اینو تا الان نمیدونستم با اینکه از این ظروف چدنی برای ستیک استفاده میکنم
نکته مثبت هشتم فضای سرسبز پرادایس هست چقدر رنگ سبز درختها رو دوست دارم و چقدر این فضا پر از انرژی مثبت هست خدایاشکرت
نکته مثبت نهم فایرپیت حرفهای هست که جای خیلی عالی ای برای آتش درست کردن داره و کافیه چند تا چوب برداری و یک آتش درست حسابی درست کنی و هر چی میخوای باهاش بپذی مخصوصا من اگه بودم سیب زمینی کبابی درست میکردم
نکته مثبت دهم پینگ پونگ بازی کردن در این فضای بینظیر هست و نکته مثبتش اینجاست وقتی که هر بار با یک فرد متفاوت بازی میکنی سبک بازیت و قدرتت بیشتر میشه چون با سبک های مختلف و نگاههای مختلف بازیکن ها آشنا میشی و این تجربه باعث بهتر شدن بازی خودت میشه
نکته مثبت یازدهم تشک های بادی هست که برای خواب ازش استفاده میکنن.. تا به حال با تشک بادی نخوابیدم و خیلی دوست دارم ببینم تجربه خواب روی این تشک ها چطوری هست. من عاشق تشک سفت هستم
نکته مثبت دوازدهم این مبل هایی هست که تخت هم میشن و چقدر کار رو برای خوابیدن راحتتر کردن
نکته مثبت سیزدهم این دخترهای زیبا و خوشکل و در صلح هستن که به بهترین شکل دارن از زندگی لذت میبرن و شاد هستن
نکته مثبت چهاردهم این هست که چقدر بچه ها چه وقتی با هم هستن لذت میبرن و شاد هستن و چقدر وقتی تنها هستن هم دارن لذت رو تجربه میکنن و این به خاطر نگاه زیباشون به همه چیز هست و متصل هستن به خودشون و خداوند
نکته مثبت پانزدهم تابلوهایی پر از انرژی مثبتی هست که توی خونه زده شده و چقدر من این تابلوهای پر از انرژی مثبت رو دوست دارم و ازشون استفاده میکنم
نکته مثبت شانزدهم آب حرفهای پاردایس هست که انرژی مثبت و آرامش ازش میباره و باید توی این آب شیرجه زد، شنا کرد، ریلکس کرد و کرال جلو و پشت رفت، روی آب شناور کرد خودت رو.. به نظرم استاد یک دونه از این سکو پرش های حرفهای (دایو) بگذار اگه استفاده میکنی و عمق آب مناسبه تا پرادایس باز هم زیباتر بشه
نکته مثبت بعدی ریلکس کردن اریک روی آب هست چه لذتی میبره
نکته مثبت بعدی صدای آب هست که در همه حال برای من آرامش و شادی بخشه
نکته مثبت بعدی عاشقتم هایی هست که همیشه در جریانه و نشون میده روابط عالی همیشه میتونه وجود داشته باشه
نکته مثبت بعدی قایق سواری کردن در این برکه فوقالعاده هست که و چه لذتی میبره پارو بزنی و فضای زیبای بیرون رو ببینی و لذت ببری
نکته مثبت بعدی سکات باحال هست که شنا هم بلده.. آقا وقتی سکات اینطوری شنا میکنه من نخوام شنا یادبگیرم؟
نکته مثبت بعدی تشک های رنگی باحال هست که میشه باحال روی آب ریلکس کنی و لذت ببری و چقدر از لذت بردن این خانواده دوستداشتنی لذت میبرم نوش جانتون باشه تجربه ی این زیباییها
نکته مثبت بعدی براونی فوقالعاده هست که داره آب میخوره و لذت میبره
نکته مثبت بعدی ابرهای سفید حرفهای هست که توی آسمون وجود داره مخصوصاً دقیقه ۶:۲۶ که فضا رویایی هست
نکته مثبت بعدی اون یخچال صحرایی هست که با یخ پرش کردن و میتونه سرما رو تا مدت زمان خیلی طولانی حفظ کنه و مواد رو تر و تازه نگهداری کنه چقدر عالی تکامل رو طی کردن در سفر کردن و فکر همه جا رو کردن
نکته مثبت بعدی اون توری هست که برای خشک کردن ظرف ها در طبیعت به کار میره و هم ظرف ها رو تمیز نگهداری میکنه و از موجودات محافظت میکنه و هم خشکشون میکنه
نکته مثبت بعدی صدای پرنده ها توی پرادایس هست که چقدر صداهای متنوعی تا الان من شنیدم و این نشون میده پرنده های خوش صدای خیلی متعددی در پرادایس وجود داره
نکته مثبت بعدی مریم عزیز هست که با جزئیات کامل داره هه ی اتفاقات پرادایس زیبا رو برای ما به اشتراک میگذاره و از این بابت ازش سپاسگزارم
نکته مثبت بعدی پرش های حرفهای ریک و دوستش توی آب هست که چه میپرن و پرش از عقب استاد هم خیلی خوبه برای اولین بار این حرکت رو از استاد دیدم
نکته مثبت بعدی پرش ضرب دری حرفهای هست که دیدم دقیقاً رو هم دیگه پریدن
نکته مثبت بعدی خواب بعد از شنا هست و من همیشه بعد از استخر چنان در آرامش میخوابم که ..
نکته مثبت بعدی گوشت حرفهای هست که با اون دستگاه دودزا درست شده و واقعاً به چه ایدههای خفنی رسیدن برای حل مسائلشون.. تو طبیعت زندگی کردن و شکار کردن این مسأله رو ایجاد کرده که گوشت ها سفت میشده و به این ایده ی حرفهای رسیدن که گوشت رو نرم کنه و الان با تکنولوژی راحت ترش کردن
نکته مثبت بعدی یادگیری سبک های مختلف زندگی هست مثل این خانواده آمریکایی بینظیر و فوقالعاده که سبک زندگیشون چقدر سالم و چقدر زیباست.. از نحوه درست کردن غذاها تا بازی و شادی و ساده گرفتن زندگی و نظم و گفتگو و تیراندازی و …
نکته مثبت بعدی ظروف حرفهای هست که برای غذا درست کردن دارن از اول سطل استیل بزرگ تا گاز حرفهای تا ظروف چدنی و …
نکته مثبت بعدی کنجکاوی استاد در درک وسایل جدید هست و من میگفتم یکی بره سراغ این هیولا ببینه چیه
نکته مثبت بعدی توانایی استاد در حفظ رژیمش هست و چقدر استاد خوب روی ذهنش کار کرده و این توانایی که میتونه در چنین لحظاتی که افراد میگن بیا فلان کار رو بکن میتونه ذهنش رو کنترل کنه و روی تصمیمش بمونه واقعاً توانایی مهم و بزرگی هست و به استاد تبریک میگم. اون نکته استاد رو خیلی دوست داشتم که گفت اگه الان یک کمی بخورم فردا بیشتر میخورم و با این منطق خودش رو قانع کرد که پس نمیخورم و هم دیگران
براشون قابل پذیرش تر شد، این موضوع رو در تغییر عادت های دیگمون که میخوایم تغییرشون بدیم میتونیم استفاده کنیم
نکته مثبت بعدی آتیش درست کردن ریک از چوب و برگهای خیس هست آفرین به این توانایی
نکته مثبت بعدی تمرکز استاد روی عشق و علاقش و کارش هست و اینکه همیشه ذهنش درگیر قوانین و رشد و توسعه دادن عشقش و کاربردی کردن بیشتر محصولات و فایلهاشه رو تحسین میکنم. با چه علاقه و لذتی کامنت ها و بازخورد ها رو میخونه و به دنبال بهبود دادنِ درک قوانین در کاربرهای سایت هست.. براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر رو میکنم
نکته مثبت بعدی غروب زیبای خورشید پرادایس هست که چقدر رنگ نارنجیش رو دوست دارم و صدای طبیعت که در این غروب زیبا منتشر میشه
درس این فایل برای من این هست که از همون امکاناتی که الان داری لذت ببر و شاد باش و روی نکات مثبت زندگی الانت تمرکز کن و هدف واضح داشته باش و خواستههای بزرگت رو با قدمهای کوچک منطقی کن و اون وقت جهان تو رو هدایت میکنه به مسیرهای زیباتر و بهتر.
❤️
سلام به دوست عزیزم
خیلی عالی و جذاب نوشته بودین
و از همه لذتبخش تر اینکه به نکاتی اشاره کرده بودی که منم با دیدن فایل به اون نکات توجه کرده بودم،
عالی بود مرسی👍👏👏
سلام یونس عزیزم. از شما سپاسگزارم. خوشحالم که عالی روی نکات مثبت توجه میکنی و امیدوارم هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی.
دوست عزیزم آقا صادق
خیلی کامل و با جزییات نوشتید.از نوشته شما خیلی لذت بردم.
مرسی🌹
سلام علی عزیزم. سپاسگزارم از شما. خوشحالم که احساس خوبی داری و کانتم تاثیرگذار هست. امیدوارم که روز به روز زندگیت بهتر بشه و هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی
سلام محمد جان دوست بی نظیرم
خسلس لذت بردم از نکات مثبتی که نوشتی و به اشتراک گذاشتی
آخر کامنت هم درس خیلی مهمی از این فایل کشیدی بیرون ممنونم
امیدوارم هر کجا که هستی در پناه الله مهربان شاد و سالم و ثروتمند باشی
عاشقتم 🌺
سلام به حامد فوق العاده. من عاشق شما هستم که انقدر بی نظیری و توجهت روی نکات مثبته. هربار کامنت های فوق العادت با نکات و درس های بی نظیرت رو میخونم و لذت میبرم میگم چقدر خوب به قانون عمل میکنه. خدارو به خاطر دوست های زیبااندیشی که بهم داده سپاسگزارم و بی نهایت برات آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت دارم. ❤️
سلام دوست عزیزم
کامنتتون عالی بود خدارو هزاران بار شکر به سمت کامنت زیبای شما هدایت شدم تا بتونم نشانههایی از هدفی که دارم رو در کامنت شما ببینم ممنونم دوست عزیزم.
سلام سمیه عزیزم. از شما شما سپاسگزارم خداروشکر که تاثیرگذار هست کامنتم و امیدوارم که هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات عالی تر هدایت بشی و احساس عالی داشته باشی ✿
سلام آقای امام بخش عزیز
آفرین آفرین آفرین، چیکار کردین!!!!
چقدر نکات مثبت و بی نظیری رو درک کردین
تحسین می کنم این همه صدق بالحسنی بودنتون رو
تحسین می کنم این همه توجه و تمرکز تون روی زیبایی ها و نکات مثبت رو
تحسین می کنم درک عالی تون از قانون رو
برای به اشتراک گذاشتن این همه آگاهی از تون ممنونم
برایتان از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم
به نام خداوند مهربونم عشق اول و آخر من
سلام محمدصادق عزیز دوست مثبت اندیشم
قسمت 54 سریال زندگی در بهشت نشانه امروز من بود. که بعد از تماشای سریال ترجیح دادم به جای نوشتن کامنت ، کامنت های دوستانم رو بخونم تا نکات مثبت بیشتری رو از دید دوستانم هم ببینم. و به کامنت شما هدایت شدم. راستش اولش ازش گذشتم اما دیدم که دوستان زیادی کامنت شما رو تحسین کردن به همین دلیل برگشتم و از اول و با دقت نکات مثبت سریال رو از دید شما خوندم.
چقدر زیبا با جزییات سریال رو تحسین کردین و خوندن این نکات مثل این بود که دو مرتبه این قسمت رو تماشا کردم و به زیبایی هاش توجه کردم.
آرزو میکنم زندگی شما هر روز زیباتر بشه و هر روز خیلی بیشتر از زیبایی ها و نعمت ها برخوردار بشید
در پناه الله باشید
سلام اقدس عزیزم. از شما ممنونم که دیدگاه پر مهرت رو برای من ارسال کردی.
خوشحالم که کامنتم به زیبابینی شما و جهان کمک کرده. امیدوارم که هر روز به سمت سلامتی ثروت و عشق بیشتر هدایت بشی.
سلام جناب امام بخش زاده
کامنتتون فوق العاده بودتحسینتون میکنم که اینقدرریزبینانه نکات فایل روبازگوکردیدوحس خوبی روبه ماانتقال دادیدواین حس خوب ۱۰۰برابرش به شمابرمیگرده واحساس خوب=اتفاقاته خوبه
این فایل نشونه من بودوزدم رودکمه هدایتم کن وابن فایل اومدکه جواب خودموازجملات اخرکامنتتون که دستی ازدستان خداوندشدیدکه به من گفته بشه خدایاشکرت
چقدرقانون فرکانس عالی عمل میکنه
خداروشکرمیکنم به خاطرقوانین بدون تغییرش
وتحسینتون میکنم به خاطرکامنت های زیباتون درسایت مشخصه خیلی روی خودتون کارمیکنیداحسنت برشماوارزودارم که هرروزنتایجتون باعمل کردن به قوانین ازهرجهت سلامتی ثروت روابط معنویت بیشتروبیشتربشه به لطف الله مهربان
خداروشکرمیکنم که بازهم تونستم این زیبایی هاروببینم وبشنوم ودرک کنم وبتونم این هارودرزندگیم عملی کنم چون ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است
احمدفردوسی۱۴۰۱/۲/۲۴
ساعت2:15بامداد
به نام خدای مهربان تنها نیروی هدایتگر جهان
خدای که به شدت کفایت میکند همه ی مارا
سلام خدمت سید عزیز و دوستان شکرگزار
این قسمت از سریال همه حاوی نکات مهمی بود این بچه ها اگ دقت کنید بخاطر اعتماد بنفس بالایی که دارند هرکاری که دوسدارند و انجام میدن توی خونه مهمان اما در کمال احترام و ادب نه اینکه بخوان بی حرمتی کنند و یا چیزی رو از عمد خراب کنند و بشکنند
یادمه میاد قبلا خونه اقوام یا خاله دایی کسی میرفتیم اگه تشنمون بود رومون نمیشد بریم در یخچال رو باز کنیم یه لیوان اب ساده بخوریم مبادا که صاحبخونه خوشش نیاد ما بدونه اجازه سرک کشیدیم تو یخچال خونش درحالی هرگز چنین چیزی نبود و اینا توهماتی بود که داشت توی سرما میچرخید و مانع از انجام کارهای میشد که ما دوسداشتیم انجام بدیم و بخاطر افکار توهمی انجام نمیدادیم
یادمه همین چند وقت پیش با یکی از دوستان حرف میزدم میگفت خونه خالم سر سفره با وجود اینکه گشنم بوده اما روم نمیشد غذای بیشتر درخواست کنم و یا خودم بکشم
و چه شبای رو گرسنه تا صب سر میکردم هرچقدر که میگذره بیشتر به اهمیت اعتماد بنفس پی میبرم چقدر این موضوع تمام جنبه های ریز و درشت زندگی ما تاثیر داره
و خدارو شکر میشم که دارم رو این دوره بی نظیر کار میکنم
چقدر این مبل عالیه که توی دو سوت تبدیل میشه به یه تخت خواب عالی اینجوری از فضا به بهترین شکل ممکن استفاده رو میبری
افرین به این اقای مسولیت پذیر که صفر تا 100 کارهای غذارو خودش انجام بده و قابلمه رو هم با دقت بالایی شست حتی دستمالشم کشید لایک
این تصویری که همه دارن شنا میکنن که دیگ برای من غوغا بود اصلا اعتماد بنفس رو داره به شکل تصویری نشونمون میده برای شادی کردن و لذت بردن سن و سال مهم نیست اعداد و ارقام رو فراموش کن بره
چقدددددر تفاووووووووووت خدای من
چقددددر میزان نتایج متفاوته
چند بار این جمله رو از افرادی که شاید خیلی از این دوستان کوچکتر بودن رو شنیدم
ای بابا دیگ از ما گذشت اقا جان
چقدر این از ما گذشت میتونه مانع بشه برای هرچیزی
نه تنها لذت بردن از زندگی. راه اندازی کسب و کار. ازدواج مجدد.مسافرت. یه تجربه و یا چالش جدید توی هر حوزه ی این جمله به معنای کلمه مثل سم میمونه
خوووب دقت کنید به تصاویر اینقدر دووسدارن لذت ببرن از زندگی و لحظاتشون حتی سگشون رو هم اوردن توی اب جلیقه تنش کردن که اونم از این فضا لذذذذت برده این یعنی چی؟؟؟ یعنی نهایت اعتماد بنفس
شاید برای اونا یه امر طبیعی باشه مثلا اینو بهشون بگی بگه خب اره ادم باید اینجوری باشه مگه غیر از اینه؟
ولی برای ماهای که دو نوع فرهنگ کاملا متفاوت رو داریم به صورت کاملا حرفه ی نگاه میکنیم خیلی ارزشمنده
خام شایسته انگار اون گوشته خیلی خوشمزه بود که چندبار امتحانش کردی فک کنم به قول استاد مثل کره تو دهن آدم آب بشه
این روشن کردن اتیش هم توسط این دوستمون هم کلی درست داشت راستشو بخوای اولش گفتم بابا چه کاری خب برو یکم نفت بریز روش و یه کبریت و بعد اتیش ولی یکم ک فکر کردم دیدم نه این اقا دوسداره که اتیشو اینجوری روشن کنه یعنی از این مدلی لذت بیشتری میبره چند بارهم تلاش کرد و اخرشم موفق شد پیس یعنی همیشه باید ادامه داد شاید دفعه اولی نتیجه نگیری ولی باز ادامه بده شاید اتیشت روشن بشه ولی خاموش بشه تو باز ادامه بده اخرش موفق میشی چون مهم ادامه دادن تو بوده
در پناه الله مهربان
دروووووود براستاد عزیییییییزم😘😘😳
استاد عزیز و روشنگرم،به شما و زوج بی نظیرتون سلام و درودی سرشار از عشق و تحسین میفرستم و امیدوارم که در این نوشتار بتونم آنچه ندای قلبم میگه رو مکتوب کنم…. لطفاً لطفاً لطفاً این دیدگاه رو کامل بخونید… هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم…خداوندا بگو تا بنویسم تا به وضوح برسم تا متعهدتر بشم تا آزادتر و رهاتر بشم… نمیدانم… فقط حرف دلم را مینویسم … الان که دارم با انگشت اشاره دست راستم بر حروف میکوبم،فقط خدا میداند که در تک تک سلول های من چه غوغایی برپاست…. اونقدر جوش خروش است که دارم بخار میشوم…
فردی که در فضایی متشنج رشد کرد… اونقدر به تضاد برخورد و غرق بدبختی و مشکلات شد که دیگه آب از سرش گذشت و گفت دیگه بسه… در طی مسیر تغییرات و فراز نشیب های زندگیش، طی یک حادثه به این شهود میرسه که خدا داره بهش پیغام میده که تو رسالت بزرگی رو در پیش داری… «رسالتش» رو با تمام ریسک ها و سختی هاش به جون میخره و با تمام وجود از جان مایه میذاره برای دنباله روی کردن از ندای درون و هدایت خداوند… آنچنان تغییراتی در بند بند وجودش ایجاد کرد که خود خدا هم انتظار شو نداشت…عالم و آدم انگشت به دهان موندن که چطور ممکنه این حد از رشد و تغییر… از بی نهایت امتحان الهی(تضاد) عبور کرد و بزرگ و بزرگ تر شد… آنچنان که خیلی ها نمیخوان حتی باور کنن و بپذیرن که چطور این آدم این کارو کرد… رسالت بسیار سنگینی و دیوانه واری که هیچ کس به جز خودش از عهدش برنمیآمد… به راستی که خداوند هر آنچه را به دل بیندازد، توان و قدرت محقق شدنش را عطا میکند… فردی معمولی از قشر پایین جامعه،بدون داشتن هیچ الگویی حماسه می آفریند و تابو شکنی میکند… مرزهای سنت شکنی را جابجا میکند و به انقلاب بسیار عظیم در خود میپردازد …. آنچنان تغییر میکند که دیگران را هم شیفته تغییر میکند …. با تغییر خود هزاران هزار نفر را تحت تأثیر خود به مسیر تغییرات بنیادین می کشاند و جهان را به طرز وسیعی گسترش میدهد…. در حوزه خودش بهترین است ولی سیری ناپذیر میگوید هنوز جا داره بهتر و بهتر بشم که به حق بسیار باهوش است و خوب زبان و سازگار جهان هستی را میداند… به ایده کهکشانی اش جامه ی عمل میپوشاند و با اختلاف بهترین و توحیدی ترین و با کیفیت ترین و پر محتواترین و آگاهی بخش ترین و زیباترین سایت جهان را خلق میکند… خودش هم نمیداند که نامش در تاریخ جاودانه خواهد شد…. و نام و یادش، به انسانیت امید و قدرت میبخشد چرا که از جنس خود خود خداست… نه مشهور است نه سلبریتی نه رسانه ای نه اهل جلب توجه ولی با اختلاف دوست داشتنی ترین و محبوب ترین است… چکیده ناچیز و سطحی ای از زندگی سید حسین عباس منش… که از همون ابتدای مسیر زندگیش تا همین الان ، تک تک تجربیات و آگاهی های الهی اش برای منی که میخام پا در مسیر «رسالت» بسیار گرانبار و ثقیلی که خدا به دلم انداخته، قدم بردارم….
استاد عزیز و دوست داشتنیم، از دیروز تا الان نخوابیدم از جوشش و بیقراری … نمیدونم چطور احساسمو منتقل کنم… مصصم بودم که با مکتوب کردن حرفای دلم خودمو رهاتر و آزادتر و قویتر کنم… مدتیه که میخام در موردش بنویسم و انگار باید بیشتر بیشتر خودمو تشویق و ترغیب کنم … باید کم کم تمرین کنم و اونقدر در موردش بنویسم تا ملکه ذهنم بشه…بارها و بارها توی در و دیوار خونه خودم یعنی باغ بهشتیمون (سایت) بنویسم و ثبت کنم تا افسار ذهنمو محکم تر در دست بگیرم…. خدا میدونه که با نوشتن همین کامنت چه ترمز بزرگی رو دارم برمیدارم، هر چه کردم نشد ترمز رو بکشم پایین تا اینکه با آهن و کلنگ افتادم به جون ترمز و از بیخ کندمش…. خیلی فشار و سختی روم بود و از پسش بر اومدم؛
++ استاد عزیزم، من نیاز دارم به سرعت و ضرب آهنگ قویتر من نیاز دارم به ثبت رد پا من نیاز دارم به تمرکز بسیار بالا … من به دل و جرات بسیار بسیار عظیمی نیاز دارم…. ایمان و اراده ای راسخ… عمل و حرکت…. سلف کنترل و تقوای مستحکم الهی… عزت نفس بسیار بسیار قوی و پولادین… از خود گذشتگی و سرسپردگی به هدایت رب… شجاعت و دیوانگی….ریسک های هولناک و بسیار بزرگ… تصمیم های حیاتی و شهودی جنون آفرین….
استاد عزیزم، از روزی که شما رو شناختم انگار همون کسی رو دیدم که سالها در آسمون ها دنبالش می گشتم … چون نمیخاستم باور کنم موفقیت ها و تغییرات شما رو ، به شما سخت حسادت می ورزیدم… تحمل دیدن این حجم از تغییرات و پیشرفت شما رو نداشتم چرا که انگار شما جای منو تنگ کرده باشید و خواسته ها و آرزوهای عالم خیالم توسط شما محقق شد نه من… حالا که بعد از طی کردن تکاملم قادر به درک و فهم عمیق مدار و زندگی شما هستم، میخام اینو زندگی من خیلی شبیه گذشته زندگی شماست، و چندین بار از مرگ نجات پیدا کردم ، در چنان محیط و خانواده پوکیده و متشنجی بزرگ شدم که هیچ آدمی تاب و دوام ادامه زندگی رو نداشت…. هنوز موندم که چطور خودمو ازون مخمصه ها و تضاد ها و فشارهای آدم پودر کن، خودمو سالم بیرون کشوندم و دوام آوردم…منی که اگه استقامت نمیورزیدم و به خدا پناه نمیبرم تا الان یا معتاد شده بودم یا فاسق و جنایتکار ….
همیشه وقتی از رویاها و خواسته هام حرف میزدم بلااستثنا همه گارد میگرفتن و سرکوب و ناامیدم میکردن… هیشکی نبود که بابت پیشرفت ها و خوبی هام حتی بهمون یه امید و آفرین بگه، حتی همون پدر مادری که اسمشون توی شناسنامه لعنتیم ثبت شده… کم کم که سنمون بالا رفت متوجه شدم که من قلبا متعلق به جای دیگه ای هستم من لیاقت بهترین ها رو دارم ، هیچوقت رویاها و اهدافمو نکشتم توی اون جو مسمومی که همه تحمل شنیدن حرفهای بزرگ و امیدبخشمو نداشتن…ذهن محدود و خیلی کوچیکشون ظرفیت حرفا و خواسته های منو نداشت… نمیدونم چطور خدا رو شکر بگم، باید با تمام وجود شکر عملی کنم و پا در مسیری بذارم که سال هاست توی گوشه دلمه….
+++ استاد عزیزم رفته رفته به این شهود و نتیجه رسیدم که: اگه میخام از اعماق وجودم از زندگی راضی باشم و سال ها بعد حسرتی از گذشته به دل نداشته باشم باید صاف مستقیم برم توی دل علایقم…
استاد حقیقتش خیلی برام سخته اینا رو بگم؛ من آدم نرمالی نیستم… خودم هم گاهی مواقع از خودم میترسم…. استاد من به طرز عجیب و نادری به همه چیز و همه کار و همه شغل علاقه دارم و از عهده هر کاری برمیام…. توی هر شاخه کم بیش پتانسیل و استعداد دارم… انگار ربات غول پیکر همه کارم… این تنوع سلیقه این حد از علایق و استعداد ها منو خیلی تحت فشار و گمراه کرده بود… از دوران نوجوانی میخواستم به طور موازی و هم زمان توی چند شاخه در سطح جهانی پیشرفت کنم… علایق و استعدادهامو مثل بچه هام میدونستم و فرقی بینشون نمیذاشتم…. نمیتونستم از هیچ کدوم دل بکنم… همین کمال گرایی های نابخردانه نذاشت توی توی هیچ کدوم وارد شم و پیشرفت کنم و جوونیم رو تباه کرد… در واقع از بس دستم باز بود برای انتخاب، به نوعی همین پاشنه آشیلم شد و دستم رو بست….
++ استاد این روزها خیلی با خودم دارم کنجار میرم و تمام وجودمو دارم میذارم تا به شفافیت برسم که دقیقاً چی میخوام؛
++ استاد من از چند سال پیش رفته رفته متوجه نبوغ و خلاقیت و علاقه وحشتناکم به یه حرفه و فن بسیار خاص و پیچیده شدم که مردم عوام اصلا سمتش نمیرن… در طی گذشت زمان قدم به قدم با وارد شدن این صنعت و شغل به فضای ذهنم، دیگه روند زندگیم تغییر و غرق اون مدار شدم… ولی زندگی و جایگاه و محدودیت ها و مشکلات اجازه نمیداد که برم سمش و نمیدونستم چیکار کنم،، قشر خاص و متمول و بسیاری محدودی میتونن واردش بشن… منم که از طبقه….
+++ استاد عزیزم این رو با جسارت و اعتماد به نفس بسیار بالا میگم: فرم و نگرش من نسبت به این عرصه و صنعت به کل با بقیه اجزا و اعضای حاضر و شاغل در آن فرق میکنه… من هنوز باورم نمیشه که چطور این همه امکانات و ثروت در اختیار دارن ولی هنوز از قابلیت های نهفته در آن بهترین استفاده مفید ممکن نمیبرن ازش و به جهان خدمت و محصول سالم تر و مفید تر نمیدن… چقدر پتانسیل داره… چقدر جای پیشرفت داره هنوز و انگار جای من خالیه، انگار یه نفر مثل من باید بیاد تابو شکنی و سنت شکنی کنه و مرزهای گسترش و بهبود و توسعه رو روی اون حوضه جابجا کنه…
+++ استاد تاکید میکنم که ذهن من بسیار بسیار خلاق و مولده، و کافیه که روی چیزی کمی تمرکز کنم تا رگباری از ایده های نوین و جدید به ذهنم سرازیر شه… توی مغزم هیچ محدودیت فکری نیست و اصلا خبری از کمبود ایده نیست…
+++ میخواستم ابتدا توی مسیر تحصیل موفق شم بعد اینکه کمی رشد کردم و ثروت ساختم بزنم به جاده اصلی و تغییر مقصد بدم و برم سمت نبوغ و علاقه ام که شکوفا نشده…. پارسال بود که یه روز از اعماق وجودم از خدا ایده بکری خواستم که منو توی همین اوج جوانی به ثروت کلانی برسونه… یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید باورتون نمیشه یه روز در حین نماز ایده ای بهم الهام شد که به عقل جن هم نمیرسید…دیوانه شدم رفت…. درست درکش نکرده بودم سریع دست به قلم شدم همین که شروع به نوشتن کردم،انگار خود خدا داشت با دستم برام مینوشتش؛ من موندم خدایا چقدر عجیب و حیرت آوره برام که چطور این همه آدم در معرض موقعیت شرایط و امکانات انجام این کار بودن ولی حتی به ذهنشون هم این ایده بکر من خطور نکرده… چقدر نفهمن…وقتشه که خودم دست به کار شم و یه حرکت بزرگ بزنم… نمیدونم اسمشو چی بذارم، استارتاپ…. کسب و کار… محصول… چی؟؟! عزممو جزم کردم که کاری رو انجام بدم که تا بحال هیچ کس توی ایران انجام نداده… و بالطبع پشت بند اون موفقیت بزرگ، با کمپانی مد نظرم وارد مذاکره و قرارداد بشم محصول شگفت انگیزی که ایده و محتواش رو دارم بسازم که شکی ندارم تحول عظیمی در گسترش و بهبود زندگی بسیاری از آدم ها داره و هم خودمو به ثروت میلیاردی میرسونه و هم وضعیت کمپانی بعد من ازین رو به اون رو میشه… و با گسترش و ادامه دادن میتونم شرکت و کسب و کارم رو خصوصی کنم و سایت منحصر به فرد خودمو راه بندازم….
+++ استاد من رسماً رد دادم…. دارم دیوانه بازی درمیارم…. دارم وارد یه فاز خطرناک و ریسک هولناکی میشم… توی همین بازه چند ماهه که خدا منو به سمت این باغ بهشتی مون هدایت کرده عجیب غریب عوض شدم و انگار بیشتر از همیشه صدای خدا رو درون میشنوم… نشونه ها و نداها و زمین و زمان و ندای محکم قلبم داره فریاد میزنه که میلاد نترس جسور باش مستقیم برو به سمت همون «رسالت» بزرگت که چند ساله بهت گفته میشه…. هر چی نگاه میکنم میبینم انگار راس میگه… باید تصمیمات حیاتی و شهودی بزرگی بگیرم… آدم جاه طلب و دیوانه ای مثل من هیچی به جز داشتن یک «رسالت» واحد و والا ارضاش نمیکنه..
مسیر رو میشه یه شبه عوض کرد ولی مقصد رو نه… تکامل و شفافیت کافی میخاد…
آرنولد شوراتزنگر راست میگفت : از پلن B متنفرم. خیلی خطرناکه وقتی به خودت شک میکنی چون اینطوری داری عملا میگی که اگه برنامه فعلیم به نتیجه نرسید یه نقشه دومی دارم هنوز، در این صورت ذهنت همیشه به نقشه های دوم و سوم فکر میکنه و دل خوشه، و نقشه دوم نمیذاره که فکر و انرژی کافی برای هدف اصلیت بذاری… وقتی هیچ گزینه نجاتی نیست بهتر عمل میکنیم، چون نقشه دوم تبدیل به گزینه نجاتتون میشه و میگید اگه شکست بخورم میرم سراغ نقشه ی دوم، یه چیزی دارید که فکر میکنید ازتون محافظت میکنه، داشتن یه نقشه دوم خیلی خطرناکه، چون فرصت موفق شدن رو دور میکنید… بدبختی من تازه اینه که، من پلنA,B,C,Dو … داشتم … رفته رفته بعد چند سال چند گزینه رو حذف کردم و رسیدم به aوb… استاد من میگم باید یه حرفه ای به تمام معنا مثل آرنولد ها و عباس منش ها باشی تا بتونی با تمام ایمان و قاطعیت بری سراغ رسالتت…. چند نفر توی دنیا جرات کردن برن دنبال رسالتشون؟! اصلاً چند نفر درک میکنن رسالت چیه اصلا… خیلی از اعضای سایت هنوز نمیدونن علاقه شون چیه چه برسه به رسالت…. مردم و جامعه که دیگه هیچی….
هدف….کار…. شغل….«رسالت»….. بهترینش رسالته که هر کسی قادر به تشخیصش نیست…. استاد من هر چقدر که بدبخت و بدشانس بودم توی زندگی، ولی خیلی خوش شانسم که لااقل میدونم کی هستم و چی میخام و رسالتم چیه….
+++ استاد عزیزم، سید حسین عباس منش، خیلی سختمه ولی باید سعی خودمو کنم که بگم…. رسالت من خیلی خیلی خیلی بزرگه… یه چیزی تو مایه های رسالت شما وچه بسا جهانی تر و گسترده تر ولی توی یه حوزه دیگه، توی صنعتی که غول پول سازی و تاثیر گذاری بر جهانه…. ازین ایده میده خیالی ها و آب دوغ خیاری ها نه…. پکیجی از ایده های کیهانی غول آسا توی قلبمه که خدا بهم الهام میکنه … ایده اصلی و مادر و کاملا بکر، که گویا فقط بر قلب خودم نازل شده و نظیرشو تا به حال هیچ جای دنیا ندیدم اینو مطمئنم و فقط باید به دست خودم عملی شه و خودم پایه گذارش باشم…میتونم ثروت میلیون دلاری ازش بسازم.. و چه بسا….. اگه نرم دنبالش احساس میکنم که عمر خودمو تباه کردم و از فرصت و امر خدا سرپیچی کردم…. اونقدر حرف دارم که نمیدونم چطور بنویسمشون…. خیلی خیلی خیلی نیاز دارم به کمک… به هدایت…. به ایمان …. خیلی تحت فشارم…. نمیگم که توی شک و دودلی ام ولی یجورایی باید به وضوح و شفافیت برسم با خودم….
انتخاب با خودمه:
یا توی همین مسیری که یکساله محکم قدم گذاشتم ادامه میدم و با اجرایی کردن گام به گام ایده ام به ثروت میلیارد تومانی میرسم و ته تهش یه زندگی مرفه میسازم
یا خیلی زودتر ازین راه منصرف میشم و صاف میرم سر اصل مطلب دنبال رسالتم که تمام زندگیمه و حاظرم حتی بارها جونمو بذارم وسط
استاد جان خدا قلب و ذهنم را به طرز عجیبی داره هماهنگ میکنه….
«احتمالا» بزودی از دانشگاه انصراف میدم و قید تحصیلات رو برای همیشه میزنم…. خیلی وضعیتم پیچیده شده… استاد خودتو بذار جای من …. یه جوون که داره جوونیش حیف میشه ، بالاخره آدمم دیگه خیلی خیلی برام سخته که از مسیر تحصیلات و اجرای ایده پولسازم ازش(چندین میلیارد تومان) دل بکنم چون یک سال اخییر رو روش تمرکز و کار کردم….
ببین استاد تنها الگوی بزرگ و الهام بخشم خودتی و بس….میخام جا پای شما بذارم و با درس گرفتن از شما تصمیم و ریسک بزرگی بگیرم و قدم به قدم خودمو ازین مسیری که الان یکساله توش رفتم خارج بکنم و صاف برم سراغ رسالت بزرگی خدا از سالها پیش به قلبم انداخته….. از صفر که چه عرض کنم از منفی منفی هستم میخام شروع کنم…. خدا خودش دل و جرات شو داره بهم میده همونطور که به عباس منش ها ، ایلان ماسک ها، استیو جابز ها ، مارک زاکربرگ ها، تونی رابینز ها داده …. دارم با خدا معامله میکنم…
بیش از همه نیاز دارم که بی وقفه روی خودم کارم کنم، باید تمام وجودمو توی این هفته های آینده بذارم تا روی عزت نفس و باور فراوانی خودم متمرکز کار کنم، بی وقفه …. تمام وقت تمام انرژی خودمو بذارم…. زمان منتظر من نمیمونه، این منم که باید خودمو در مفهوم زمان مدیریت کنم….. استاد عزیزم هنوز هیچی نگفتم هیچی هیچی …. باید اونقدر راجع این موضوع بنویسم تا به ذهنم جهت بدم و افسارشو در دست بگیرم…. بارها و بارها توی سایت تکرار کنم برای خودم و هر بار توضیح بیشتری بدم تا به شهود، شفافیت، ایمان، باور و تعهد پولادین تری برسم…. خیلی خیلی خیلی به کمک نیاز دارم خدا…. توی زندگی هیچ کسی رو به جز خدا و هیج جای امنی رو بجز این سایت و اعضای بینظیرش ندارم….. استاد من نمیگم که امید دارم میبینمتون، من یقین دارم که میبینمتون و از شما و ذهن خلاق مریم جان بی نهایت کمک میگیرم در آینده…. نمیدونم کی …در زمان و مکان مناسب…… هوففففففففف…. نفسم برید….. فکر کنم دیگه ازین کامنت به بعد وارد فاز و مرحله جدیدی میشم….. الهی به امید تو
برم که قسمت ۵۴ سریال بینظیرمون رو ببینم….
راستی استاد خیلی برام احساس دلگرمی داشت وقتی فهمیدم که اصالتا لر کهگیلویه و بویر احمد هستی اونم همین شهر خودمون دهدشت…. اینم منو امیدوارتر میکنه که میلاد ببین ببین اینم نشونه. هرچند که اصلاً برام مهم نیست که از چه قوم یا کشوری باشم و گیر غیرت و تعصب قومیتی و ملیتی نیستم ابداً…
عاشق شما «میلا»💞💗💜💜💖💙
رفیق خوبم، میلاد
آثار یک آدم حسابی تغییر دهنده و اثرگذار توی وجود تو هست. شور و اشتیاق و قدرت جوانی.
فقط بدون که همیشه، این اشتیاق سوزان نیست. ازش استفاده کن🏹
اینکه لر هستی، یعنی اراده ات ده برابر منه! تا حالا ندیده م یک لر،چیزی بخواد و بدست نیاره.
قوم صاف و با اصالت شما را دوست دارم….دهدشت، آخرین سنگر آریوبرزن نبود؟🤔
دست خدا به همراهت👍
سلام و درود بیکران خدا بر شما آقا علی گل…
رفیق با ارزش و دوست داشتنی ام، سپاس سپاس سپاس…
سپاسگزارم که متن خصوصی و دلی رو که برای خودم نوشتم رو خوندی و با پیغامت برام انرژی و انگیزه فرستادی… خدای عزیزمان، رب مطلق مان، یگانه معشوق مان را هزاران مرتبه سپاس گزارم که دوستان ناب و شریفی همچون شما آقا علی بزرگوار دارم…. چقدر خوشحال شدم از پیغام تون… مرسی عزیزم بابت حضورت مبارکت….
صراحتا عرض کنم، ترمزهای زیادی برای نوشتن یه سری حرفام دارم، یکیش همین مسئله اهداف، رویاها و خواسته های قلبیمه… خیلی خیلی باید تمرین و تکرار کنم، تا تکامل طی بشه و به وضوح و روشنی خالص تری برسم…
زمانی میتونیم روی دیگران و جهان به شعاع گسترده تر و بزرگتری تاثیر بذاریم و تغییر ایجاد کنیم که اول توی خودمون تغییرات بنیادین و انقلاب عظیم به پا کنیم… این کاریه که با تمام تمام وجود میخام انجام بدم و دارم روز به روز خودمو شخم میزنم، کلنگ کاری میکنم، میکارم، آبیاری میکنم… خودمو غرق خدا دارم میکنم، اونقدر توحیدی بشم تا وقتی اراده کنم بگم بشو، بشود….کُن فیکن….
تضادهای و مشکلات وحشتناک زندگی،، طوفان های سهمگین زندگی منو به یه آدم دیگه ای کرد… خدا داره منو ندا میزنه… نمیتونم خودمو به کری بزنم و بهش گوش ندم… منم لبیک میگویم و خدا را با اعماق وجود فریاد میزنم
آثار یک آدم حسابی تغییردهنده و اثر گذاری توی وجود تو هست. شور و اشتیاق و قدرت جوانی؛فقط بدون که همیشه، این اشتیاق سوزان نیست. پس ازش استفاده کن؛:
هزاران آفرین و درود بر تو علی جان؛ دقیقا درست گفتی و خدا رو شکر که از زبان تو به من تذکره و هشدار داد… خدایا شکرت شکرت شکرت…
چند سال پیش توی اوج جوانی در برهه ای به افسردگی شدید و چند اختلال روانی خاص گرفتار بودم، روزهایی اونقدر بی انگیزه بودم و سردرگم بودم که احساس مردگی میکردم…اونم توی اوج جوانی… میگفتم خدایا یعنی میشه روزی رو ببینم که از شدت و حِدت انگیزه و اشتیاق، گذر زمان و خواب و خوراک رو متوجه نشم…. الان بعد چند سال خدا را میلیاردها بار شکر که خودم و خدای واقعیمو پیدا کردم، و اونقدر انگیزه و اشتیاق سوزان دارم و روز به روز افزایش پیدا میکنه که اصلاً بی حرکت نمیتونم یک جا بشینم، از فرط هیجان و شوق زیاد نمیتونم روزی بیکار و بیحال باشم، خواب و خوراک هم یادم میره…. حق با تویه… باید حواسم باشه که از این سوخت هسته ای الهی به بهترین نحو ممکن استفاده کنم و قدرشو بدونم… از خدا میخام که بتونم در مسیر درست گام بردارم و این انرژی اتمی رو صرف ناخواسته ها و کارهای بیهوده و حواشی نکنم… و با تقوای الهی از نعمت و موهبت هایی که خدا در طی مسیر بهم میده استفاده درست کنم تا قدم به قدم به سمت رسالت و امر خدا بر قلبم حرکت کنم…
واقعاً انسان شریف، دل صاف زلال و خوش قلبی هستید علی جان… عزیزمی جانم… مرسی از مهر و محبت خالصانه و تمجید های صمیمانه تون در مورد قوم لر… کیف کردم… من همه ی اقوام و نژادها رو فارغ از هر حرفی، دوست دارم و برام عزیزن… آری آخرین سنگر آریو بود… اطلاعات خوبی دارید ماشاالله…
دست در دست خدا تا رسیدن به خود خود خدا…
دستانت را عاشقانه میفشارم و ازت سپاس گزارم …ان شاالله به مدار های بالاتری نایل بشی و به خواسته های دلتون برسید… عاشقانه دوستت دارم علی عزیزم💜💗💙😘🌹💞💖
سلام سلامممممممممممممممم صد تا سلام
آقا سید مریم جان خیلی دوستتون دارم مرسی که هستین
چقدر امریکایی هایی که باهاشون در ارتباط هستین انسانهای منظم با شخصیت محترم و باشعور و بدون قضاوتی هستند…که قطعا با هم همفرکانس بودین… آقای ریک دوست داشتنی… چقدر عالیه که هر کسی در چهارچوب قوانین و احترام به دیگران مشغول لذت شخصی هست…. من فکر میکنم بهشت دقیقا همین مفهوم رو داره و اساسا برای زندگی در بهشت ابتدا باید توان لذت بردن و خندیدن و شاد بودن که همه اینها با سپاسگذاری بیشتر و بیشتر میشن رو باید داشته باشیم…. و دقیقا همه ما بهشت رو در زندگی خودمون داریم به شرط اینکه توان شاد بودن و لذت بردن رو داشته باشیم….
تبریک میگم به مریمیییی نازنین و آقا سید عزیز که پیشرفت و تکاملشون رو در زبان انگیسی به وضوح میبینم… راستش من سفر به دور امریکا رو تازه دارم میبینم و در هفته گذشته برای اولین بار کل سریال زندگی در بهشت رو مشاهده کردم
اول به خودم تبریک میگم به خاطر وجود نازنین و فوق العادم و دوم میخوام براتون از جذبهام به واسطه دیدن این سریال بگم…
اول اینکه من با دیدن پارادیس شیفته ابرها و آسمان زیبای اونجا شدم و بی نهایت تحسینشون میکردم … این روزها میبینم آسمان زندگی من به همون زیبایی شده آبی سالم و پاک و پر از ابرهای زیبا
دوم باران لذتبخش پارادایس فوق العاده بود و من عاشق اون بارون و بوی نم شدم…. دو سه روز گذشته عصرها باران ملایم و زیبایی در اسمان زندگی من بارید و من غرق سپاس شدم…
یک پدیده شگفت انگیز این بود که از خدا تناقضات همزمان خواستم چون هوای پارادایس در عین آفتابی بودن یک خنکی مطبوعی داره( با توجه به پوشش هوپ که در هوای افتابی ژاکت پوشیده بود) و دیروز در حالیکه ابرهای زیبا در آسمان بود و خورشید با انوار طلایی خودش آسمونو زینت داده بود رعد برق هم میزد و نم نم باران شروع شد و من هیجانزده از دیدن این آسمان زیبای فوق العاده در بهشت خودم اشک شوق ریختم
نکته بعدی ..من بسیار زیاد اومدن پکیج ها رو از آمازون تحسین کردم و سادگی در خرید کردن بدون طی کردن مسافت… و ناآگاهانه این چندروز کلی سفارش اینترنتی برای خریدهای روزانه ام دادم و با آرامش تمام مواد غذایی و شوینده ها رو توی خونه دریافت کردم و خدا رو شکر کردم که انقدر زندگی آسون و لذتبخش شده و تصمیم گرفتم به عنوان سبک زندگی ،راحتتر دریافت کردن رو انتخاب کنم….
تاکید میکنم راحت دریافت کردن به معنای دریافت خواسته ها بر اساس باور.. یعنی در هر حال دریافت میکنیم ولی به سبک باورهامون
تبریک میگم آقای عباسمنش برای سبک گیاهخواری عسلی شما .. چون این سبک سالمترین نوع تغذیه برای انسان هست و خود من خامگیاهخوار عسلی هستم و دقیقا عسل رو به خاطر قران استفاده میکنم .. زمانیکه شما هم به این نکته اشاره کردین خیلی ذوق کردم و باز به خودم تبریک گفتم
و یک جذب دیگه .. پر شدن اطراف من با انسانهای عالی مهربان و درست و نجیب … خدا رو سپاس گذارم
و از شما ممنونم که ب من نشون دادین چقدر برای یک رابطه عاشقانه عالی احترام در گفتار و رفتار و عدم قضاوت مهم هست و صمیمیت به معنای دخالت نیست…و این یک باور و خواسته عالی در وجود من بوجود آورد که قطعا رابطه عاشقانه صمیمی و در عین حال مستقل و محترمانه ای رو دریافت میکنم… ممنونم عاشقتونم… عشقتون جاودان.. و ممنونم که هستین
سلام سلام سلام سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی عزیز
خسته نباشید میگم از صمیم قلب بهتون
سلام به دوستای گل و خانواده بزرگ عباسمنش امیدوارم که حال همگی خوب خوب باشه مثل حال خوبی که خودم دارم
امروز عجیب حال خوبی دارم
که دلم میخواد هر روز تا اخرین لحظه زندگیم از این حال خوب بی نصیب نباشم و نه من که همه مردم همین حالو داشته باشن
اول از همه میخوام یه تشکر ویژه بکنم از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
بخاطر لطفی که دارن بخاطر این همه زیبایی که به ما نشون میدن
به خاطر همه تلاش و زحمتی که برای ما متقبل میشن
من چند روز گذشته رو به یه مسافرت کوتاهی رفته بودم و با خودم گفتم که بیام لحظه هامو مثل استاد عزیز فیلم بگیرم و لذت ببرم ازش و باز بعدا با مرور کردنشون به خودم زیبایی ها رو یادآوری کنم
اما از لحظه ای که اینکارو شروع کردم دیدم که چه کار سختی دارن استاد و خانم شایسته
اینکه هر جا و هر لحظه برامون فیلم تهیه میکنن و در حین تهیه کردن فیلم به کارهاشون میرسن کار خیلی سخت و مهمیه
من واقعا نمیدونم چجوری میشه بابت این کار ازتون تشکر کرد
اینکه این همه زیبایی رو برای ما به ارمغان میارین و حال ما با دیدن این زیبایی ها هرروز بهتر میشه
من دیوانه وار عاشق تک تک فایل هاتون هستم و تمام اوقات خالیم رو با دیدن فایل های عالیتون سپری میکنم
واقعا از شما ممنونم بخاطر این کار بزرگی که در حق ما انجام میدین و بهشت رو ارزانی ما میکنید
از خدای خودم سپاسگذارم که منو به این مسیر هدایت کرد و روز به روز بیشتر هدایت شدم و قوی تر شدم
من واقعا احساس خوشبختی دارم و این رو مدیون خدای خودم و استاد عزیزم هستم و بسیار سپاس گذار و ممنونم
امیدوارم که حال دل همه خوب باشه همینحوری که من هستم
سلام بر استاد استادان،فیلم هاتون عالیه مخصوصا اینایی که موضوعات فیلم متنوع هست(نه مثل قسمت 52 که فقط روی آشپزی ریک متمرکز بود.) البته کلهم فیلم هایی که مهمون دعوت میکنید واقعا جالب و عالی هستن چون ما رو بیشتر با فرهنگ آمریکایی آشنا میکنن.هزاران سپاس از شما و خانم شایسته.
راستی شماره این قسمت 54 هست که اشتباها نوشته شده53.
چقدر عاشق این بهشت شدم خدایا ولی مطمئنم که خدا برای همه بهشت داره خیلی بیشتر از حد نیاز . راستش گاهی به این فکر میکنم که خوب اگر همه همچین باغ وویلایی داشته باشن که خوب کره زمین واقعا کم میاره مخصوصا اینکه عده ای آرزو دارن یه عالمه باغ وویلا وملک وماشین وغیره وغیره داشته باشن که دیگه گل بود وبه سبزه نیز آراسته شد ,ولی وقتی باورهای فراوانی رو به یاد میارم واینکه انسان خالق هست ومیتونه هر چیزی رو به کمک خداوند مهربان ووهاب خلق کنه یه چیزی توی ذهنم میگه بابا بیخیال کره زمین گسترش پیدا میکنه ویا اینکه سیاره ای همسان یا بهتر از زمین پیدا میشه. خدا هرگز در برآورده کردن نیازها وآرزوها که کم نمیاره و تنها چیزی که ممکنه کم بیاره باورها وایمان ماست. اینجاست که از بزرگی خداوند ومیزان وابستگی ونیاز ما بهش هم به وجد میام که خدایا شکرت که فقط به خودت نیازمند ووابسته ام و هم اینکه بغض میکنم واز ته دل آرزو میکنم که خدایا ارزشمندترین نعمتت یعنی ایمان وباورهای درست رو در قلب ووجود نتنها من بلکه تک تک بندگانت در هر سطح وحالت وموقعیتی که هستن ارزانی بدار وما رو از وفور ایمان وباورهای الهی به بندگانی الهی وثروتمند وشاد وپرمهر وعطوفت الهی تر والهی تر کن.الهی آمین
شکر بخاطر نعمت شکر بخاطر فراوانی شکر بخاطر ایمان وباورهای الهی وسرشار از فراوانی
یه همزمانی خنده دار رو توی این فایل تجربه کردم وخودم کلی خنده ام گرفت ,وقتی که ریک داشت آتیش رو فوت میکرد چون خودمم از این کارا زیاد کردم توی طبیعت احساس کردم قشنگ بوی دودش رو دارم احساس میکنم بعدش دیدم خدایا این دیگه خیلی ملموسه چون داره چشمم رو هم میسوزونه یعنی چی عاخه? بعدش دیدم مامانم داره بعد از یه قرن واندی اسفند دود میکنه وحسابی دود بپا کرده وبوش هم قشنگ اومده تو اتاق من😂😂😂 گفتم نه دیگه درسته که سریالهای زندگی در بهشت خیلی برای من واقعی هستن ولی نه تا این حد که از تو گوشی وبصورت اینترنتی دود رو منتقل کنه به سروصورت من.
اییییول استاد که انقدر متعهدی به رژیمت بابا آفرین منم بهت افتخار میکنم بخدا من بودم خیلی به رژیمم پایبند باقی میموندم لااقل یه لقمه میخوردم ببینم طعم این لامصب چیه آخه!!! چرا انقدر دفترودستک لازم داره تا درست بشه?چرا انقدر زمان?نه هرچی فکر میکنم میبینم که نمیتونستم ازش بگذرم ,بدجوری دلبری میکنه عاخه😥
خونه درختی حتی نگاه کردن بهشم به آدم آرامش میده بخدا چه رسد به اینکه توش زندگی کنی به این بچها کاملا حق میدم که اونجا ول وویلون بشن وبخوان توش بخوابن.خواب توی خونه چوبیییی چه شود😍
مریم جون تحسینت میکنم که تو هم جلوی خودت رو گرفتی وبسته رو باز نکردی عاخه من عاشق باز کردن بسته های پستی هستم مگه میشه درشو باز نکرد وتوشو نگاه نکرد عاخه,مخصوصا اینکه اصلا ندونی چی توش هست دیگه در حد گناه کبیره س😂
چقدر این صندلیهای بادی سلطنتی رو دوست دارم راحت پا تو آبه وبالاتنه روی آب خیلی خوبه مخصوصا برای تنبلها که حوصله شنا کردن ندارن یا برای کسایی که شنا بلد نیستن خیلی امن وراحته.البته من شکر خدا شنا بلدم حتی از اون زیرآبیهایی که کریک زد خیلی باحاله,خداروبینهایت شکر.
واقعا آدم گاهی از ایییین همه تنوعی که جهان هستی داره حیرت میکنه غذا پختن با دود اونم با چوب درخت سفیدی که ریز ریز شده وتوی آب خیس خورده وتوی یه دستگاه مخصوص با قابلمه های مخصوص وبا حالت وتایم مخصوص ,والا خدا خیای مهربونه که همه این آرزوها وخواسته ها رو برآورده کرده ,من بودم بجای خدا میگفتم همین که گوشت رو بهتون عطا کردم شکرگزار باشین ودیگر حرف مفت نزنین من از این قرتی بازیا ونمیدونم چیچیها سردرنمیارم زیادی حرف بزنین همینم ازتون میگیرم تا همون سیب زمینیهای آبپز رو بخورین,والاااا😂😂😂
خدایا شنا توی اون دریاچه آب شیرین کنار اون خونه چوبی با اون نمای زیبا وآسمونی که هر لحظه اش یه تابلوی عالی ومنحصربفرد هست چقدر دلپذیر وقابل ستایشه ,خدارو بینهایت شکر.
خدا رو شکرچقدررر راحت زن ومرد ودختر وپسر در کمال امنیت وآرامش وشادی باهر لباسی که دوست دارن دارن شنا میکنن ولذت میبرن تازشم اسلام اصلنم به خطر نمیفته.مگه اینکه یکی مثل کریک ضربدری شیرجه بزنه وخودشو بندازه روت😂😂😂
چقدر عالیه که مریم جون با اون سه مرد با خیال راحت نشسته ودارن با هم گپ میزنن ونه زنهای اونا غیرتی میشن ونه شوهر این(منظورم استاده ها😂) و همه راحتن همه خودشونن واقعا شکر.
ببین اینجا انگار اصلا هییییچ کسی هییییچ عجله ای نداره .بخدا انگار زمان توی پارادایس متوقفه فقط باید اینجا لذت ببری وشاد باشی وخودت باشی.چقدر عالیه. البته توی طبیعت این حس در همه خیلی محسوس تقویت میشه وزمان انگار کندتر پیش میره وکیفیت زمان توی طبیعت متفاوت هست.به همین خاطر یکی از آرزوهای اصلی من زندگی توی همچین ویلای زیبا ومجهز وراحتی هست که سرشار از آب ودرخت وحیوان وگل وگیاه وعشق باشه.
یک لحظه احساس استاد رو که کنار دریاچه نشسته بود وکاری به کسی نداشت وسرش توی کارخودش بود وآرامشی رو که داره احساس کردم وفکر میکنم اینها نشانه هایی هست در مورد اینکه من هم دارم به سمت همچین زندگی ورفاه وآرامش وفراواتی وثروت ومعنویتی پیش میرم.الهی بینهایت شکر
عاشقتم خدا جون
از کارگردان ودستیار وفیلم بردار وبازیگران وگویندگان وبینندگان وکلیه کادر سریال زندگی در بهشت کمال تشکر رو دارم.
به امید خدا بزودی توی آمریکا میبینمتون😍😇🤗
سلام و درود یه چیزی رو دوست داشتم بگم بهتون. در مورد اینکه هر کسی ممکنه دلش همچین زندگی بخواد و زمین کم بیاریم. برای منطقی شدن این موضوع براتون یه ایده به ذهنم رسید که یک نگاه به پروژه نخل توی دبی بندازین و همچنین جزیره مالدیو، که میشه توی دریا اون بهشتت رو بسازی، روی دریایی که دو سوم کره زمین رو فرا گرفته.
زندگیتون زیبا
سلام دوست عزیز
واقعا که چه پیام جالبی دریافت کردین.بله درسته روی دریاها😍 یا شایدم خونه های زیر آبی که جدیدا درست میشه وبسیار هم رویاییه.یا شایدم بشر روزی به تکنولوژی وانرژی برسه که خونه های معلق داشته باشه توی آسمون مثل یک هواپیمایی که میتونه مدتها یه جا فیکس وایسه.
بسیار ممنونم بابت جرقه جالبی که توی ذهنم زدین.😇
سلااام
این قسمت هم عااالی بود
مثل همیشه
پر از حس های خوب و ارتعاش های عااالی
باور کنید یکی از تفریحات اصلی من بین کارام ،دیدن سریال زندگی در بهشته🥰
چون واقعا بهشتهههه و حس میکنم منم اونجام
کلی چیزی یاد میگیرم و حالم عالی میشه
ممنونم مرررسی
خدارو صد هزار مرتبه شکررر😍😍
سلام روز همگی به خیر و خوشی و لذت و زیبایی
از خواب که بیدار میشم اولین کاری که بهم الهام میشه بعد از فکر کردن به اتفاقایی که میخوام اون روز برام بیفته، چک کردن سایت خانواده صمیمونه، اگه فایل اپلود شده باشه که خیلی خوشحال میشم اگر نه میرم و کامنتارو میخونم و یا به قسمت هدایت سایت میرم و فایل هدایتیم رو میبینم.
چجوری شروع کنم، اخه واسه شروع تحسین زیبایی ها زبان قاصره نمیدونی از کجا شروع کنی. من واقعا با دیدن جنگل پشت دریاچه و اون تراکم درختا واقعا از جهان مادی کنده میشم. زیبایی های طبیعت هیچوقت تکراری نمیشه اون موج نرمی که آب رو جابه جا میکنه یه س لطافت فوق العاده غیر قابل وصفی توی وجود ایجاد می کنه. این همه آرامش و صدای فوق العاده پرنده ها و آواز خوندنشون که یکی از موزیکای بی نظیر و مورد علاقه منه، این غرق بودن توی نعمت های بی کران، این توجه به زیبایی ها که باعث شده هر لحظه از لحظه بعد زیبا تر بشه برای شما . دیدن این همه ثروت و عشقو آزادی وقت و آرامش روحی و حال معنوی خوب به من میگه که، خدای تو و عباسمنش یکیه، اگر به ایشون داه به توام میده، فقط باورتو نسبت به خدا باید بهتر کنی، باید خودتو لایق بدونی و بدونی که همینی که هستی نقاشی خدایی، جانشین خدا روی زمین برای خدایی کردن توی زندگی خودتی، تو خدایی هستی که اومدی تو جهان مادی تا قدرت خودت رو تجربه کنی، اینارو باید تکرار کنم که یادم بمونه این جهان، همش خیره، پس اصن موضوعی برای رنجیدن و ترسیدن وجود نداره. شیرجه بک فلیپ که استاد زد برای اولین بار، چقدر دون ترس و بدون اضطراب امتحانش کرد، دیدین؟ تهش چی میخواست بشه؟ اینکه اشتباه میپرید دیگه. ولی پرید که به خودش ثابت کنه من میتونم . با تکرار این حرکت و انجام دادنش به مرور صاف تر می پره و درست تر توی آب فرود میاد ، ولی مهم اینه قدم اول رو برداشت و به ترسش غلبه کرد.
یه سوال؟ واقعا چرا میترسیم؟ چه چیزی برای ترسیدن وجود داره؟ مگه نه اینکه وقتی بچه بودیم میخواتیم دوچرخه سواری روی یاد بگیریم بدون ترس از افتادن، بدون نگران از زخم هایی که ممکنه برداریم سوار دوچرخه میشدیم. اگرم زمین میخوردیم زخمی میشدیم یاز اشتیاق یاد گیری و لذت دوچرخ سواری تمام حواسمون رو میبرد سمت اینکه دوباره بلند شیم و امتحان کنیم . بعد که قدم برمیداشتیم بزرگ ترمون میومد و به چرخه های عقب دوچرخه کمکی وصل میکرد تا نیاز به حفظ تعادل دوچرخه نداشته باشیم و فقط تمرکزمون روی رکاب زدن و هدایت دوچرخه باشه. عباسمنش هم برای من همون کمکیه که با دیدن این نتایج مطمئن شم که بابا وقتی شور و اشتیاق و باور درست داری، خدا خودش تعادل زندگیتو نگه میداره لازم نیست زمین بخوری یعنی قبل اینکه تضادی بیاد، تو تمرکزت روی خواسته هاته و بدون زمین خوردن رکاب زدن رو یاد میگیری و به خواسته هات میرسی. باید لذت ببریم از هرچی که داریم اگر الان زیر یه سقف از خواب بیدار میشی واقعا جای شکر داره، اگر دست و پای سالم داری اگرچشم بینا برای دیدن این فایل ها و این زیبایی ها داری، یعنی تو همه چیز لازم برای لذت بردن از زندگیت رو داری.پس حواسمون نیست؟ بخدا احساس خوبه که باعث میشه لحظه بعدیمون خوب تر بشه چون لیاقتمون رو با این کار به جهان نشون میدیم.
سلام آقای کریمی عزیز
ممنونم دوست خوبم برای این کامنت بی نظیری که نوشتید
خدا خودش تعادل زندگیتو نگه میداره لازم نیست زمین بخوری یعنی قبل اینکه تضادی بیاد، تو تمرکزت روی خواسته هاته و بدون زمین خوردن رکاب زدن رو یاد میگیری و به خواسته هات میرسی. باید لذت ببریم از هرچی که داریم
چقدر این قسمت از کامنتتون برام امید دهنده و انگیزه بخش بود.
ممنونم دوست خوبم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایتان خواستارم
محمد صادق عزیز درود بر تو خیلی زیبا نوشتی دیدگاهت نسبت به استاد زمانی که خواست شیرجه بزنه من توی فایل متوجه نشدم که استاد اولین باره که این نوع شیرجه رو تست میکنند و چقدر زیبا ربطش دادی به اون چرخ هاییی که به دوچرخه وصل میشدن و به ما کمک میکردن برای حفظ تعادلمون/در پناه الله یکتا پر از هدایت باشید
سلام بر شما سید گرامی. ممنونم بابت ابراز لطفتون
خداوند نگهدار افکارتون باشه پیروز باشید
سلام آقای کریمی
لذت بردم از کامنت قشنگت ک ب قول استاد چیزی ک از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.با اجازت من اون تیکه ای ک گفتی جانشین خدابر زمینی و اون تشبیه نگه داشتن تعادل زندگی رو نوشتم برای باورسازیم.ممنونم ک دل نوشتتو ب اشتراک گذاشتی🥰🥰