https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-3.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-12 07:33:212020-08-16 23:27:26سریال زندگی در بهشت | قسمت 68
216نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
برداشتم این بود که برای پروانه شدن باید ذغالی که حرارت آتش رو تحمل میکنه برای سوزاندن چوب ها و جدا شدن و پدیدار شدن میخ میشه رو دوست داشت ،چوب ها یک سری چیزها ک باید دود بشن تا میخ های درونت رو پیدا کنی و بکشی بیرون که رشد کنی
پس باید ذغالتو (زندگیتو)دوست داشته باشی تا بتونی آتش(سختی های زندگی )رو تحمل کنی ،برای رشد
این قسمت برای من این پیامو داشت که هرچقدرهم رو خودت و باورهای مخربت کارکنی بازم باورهای منسوخ شده ای هستن اون ته ک نیاز داره بهش رسیدگی بشه و از ته ذهنت با اهن ربا بکشی بیرونو ذهنتو مثل فایر پیت مرمت کنی .عالی بود
ایده های فیلمبرداری خانم شایسته و اون پروانه ی خوشگلم منو خیلی جذب کرد
داشتم فکر میکردم که اسم سریال زندگی در بهشت چرا اینو گذاشتن و الان دارم نماد واقعی را خودم می بینم زندگی با چیزی که دوست داری ….
حالا این چیز شاید جمع کردن چوب باشه یا درآوردن میخ …..
زندگی که کن تا الان ندیدم …
و چیزی که جالبه سپاسگذاری استاد و مریم جان هست که داران لحظه به لحظه سپلسکذاری میکنند واین برا من یه الگو هست ….
اما یه شرکت با ایده ساده یه آهنربا درست کرده که خدا میدونه چقدر تا الان ثروت درست کردن و من ازشون یاد میگیرم ایدها شاید ساده باشند و پول میتونه داشته باشه فقط چه مسئله ی را میتونی حل کنی
سلام استاد عزیز خداقوتتون بده من یه نشانی من زدم که روی چه دوره ای الان باید کار کنم با توجه به شرایطم و روی نشانی من زدم و به این فایل هدایت شدم و جالبه که قبلشم من هدایت شده بودم و شروع کرده بودم دوره رو
اما گفتم بزار مطمعن تر بشم که ایمانم به لطف خدا و سایت شما بیشتر شد.
استاد برای من همیشه سوال بود این سایت شما که سادس البته بسیار کاربدی هست و اینکه تعداد افرادی که روش کار میکنن کلا سه چهار نفرن چطوری رتبش انقدر بالاس در گوگل؟
و متوجه شدم علاوه بر خودتون و خانم شایسته و دوتا دیگه از بچهای عزیز که روی سایت کار میکنن بچهای عباسمنشی ام توی گسترش سایت شما تاثیر دارن این که شما نیازی نیست وقت بزارید برای این همه محتوا متن تولید کنید و بچها با گزاشتن کامنتای زیباشون و انتخاب شما داره سایتمون بهبود پیدا میکنه اینکه توی عقل کل سوال میپرسن و جواب هم رو میدن بچها داره بهبود پیدا میکنه سایتمون و اگر ما میخوایم دنیای اطرافمون زیبا تر بشه و افراد بیشتری از آگاهی های استاد استفاده کنن بهترین کار همینه که این سایت توسعه بدیم
خیلی نجواهای ذهنم زیاد بود هرکار میکردم از پسش بر نمیومدم، شروع کردم بلند حرف زدن، جواب نداد سعی کردم بخوابم، اما بازهام تو خواب انقدر نجوا داشتم ک بیدار شدم و تصمیم گرفتم با ترس هام روبرو بشم
نجواهام از جایی شروع شد که مثل این میخ ها ک تا آب روشون گرفته نشد پیدا نشدن، منم یکسری پاشنه آشیل هام زمانی مشخص شد که در موقعیت قرارگرفتم ک ذهنم مدام فقط سرزنش میکرد و مقایسه خودم با مهمان هایی ک امروز باهاشون رفتم بازار و کلی خرید کردن
تمام سعی کردم قانون مدام به زبان بیارم
هر کسی هرجایی هست جای درستش هست
قانون اشتباه نمیکنه
من فقط باید روی خودم کارکنم و سرم از زندگی دیگران بکششم بیرون
اگر یک نفر فقط یکنفر تونسته به خواسته های من برسه پس منم میتونم
از تو کامنت بچه ها اینو یادگرفتم ک استاد گفته هر چیزی ک میبینید اتفاقی نیست
من فقط زمانی میتونم شاد زندگی کنم که قدر داشته هام داشته باشم، شکرگزار باشم
ثروتمند شدن من به ارتقای زندگی دیگران کمک میکنه بشرط اینکه خودشون بخان و خودشون هم اقدام کنن
من باید مدام ورودی های ذهنم کنترل کنم
اول من باید برای خودم ارزش قائل بشم، بهترین چیزها اول برای خودم بخام،
اگر ایمان داشته باشم، انقدر کارها راحت میتونه حل بشه حتی کارها و خواسته های خودم ک مدام به چگونگی آن فکر میکنم، مثلا بهترین ماشین داخلی با همه چیز در اختیار مدیرش قرار میدن، خدا آسون کرده دیگه طرف چی میخاد
فرکانس به کلام من کاری نداره ک دارم تو ظاهر شکرگذاری میکنم اما تو دلم نگرانه یا مثل افرادی ک دیدم ک به زبون ناسپاس بودن اما در درون آرامش داشتند و ثروت داشتن تجربه میکردن
کنترل ذهن بزرگترین کاری هست ک من باید سهم خودم انجام بدم
ی جمله زیبا خودم ک میگفت خیلی از خواسته هایی ک داریم و میگیم تا به اون نرسیدم خوشبخت نمیشم مثل روزه گرفتن هست 12 _15 ساعت روزه میگیری فقط به محض اینکه به ی غذایی میرسیم سیر میشیم
چقدر مهم هست ک به قوانین ک یادگرفتم ایمان داشته باشم
اینو به خودم میگم ک یادم بمونه وقتی مهمان ها اومدن چون مسافر نوروزی روز اول عید هنوز نیومده بودند میگفتن مردم نیومدن سفر بخاطر مشکلات مالی هست و ربطش میدادن به مسئولین
اما مدام به خودم یادآوری میکردم اگر من ی مغازه دار بودم و منتظر مسافر بودم
*اول ک روزی رسان خدا بدونم
*روی کسی حساب نکنم ک ممکنه ی اتفاق کاملا بدیهی ک مطمئنی ک رخ بده میتونه به تاخیر بیفته، یا کلا رخ نده مثل آمدن مسافرهای نوروزی
مثل باران هایی ک همه میگفتن امسال تمام شد و چیزی بارون نزد و من همیشه میگفتم از رحمت خدا ناامید نشید و دقیقا تو اسفند و عید طوری بارون زد که تو کمتر از چند روز ک جبران کرد
برای مشتری برای کاسب ها هم پیش خودم میگفتم از رحمت خدا ناامید نشو، مسافرها میان و سعی میکردم از زاویه دیگه ای ببینم ک ناراحت نشم، میگفتم بخاطر شب های قدر بوده، بخاطر بارندگی بوده و دقیقا امروز ک همون مسافرها داشتند برمیگشتند از حجم بالای ترافیک اومدن مسافر نوروزی باهام صحبت میکردن
این میخ ها مثل پاشنه آشیل هاست ک هرچقدر روی خودم کار کنم بازم اون زیرا چیزهایی هست ک اول باید پیداش کنم بعد حذفش کنم
من باید مدام روی خودم و ورودی هام کار کنم و پاشنه آشیل هام سعی کنم حذف کنم
من خیلی بیشتر از اینها مدام باید روی خودم کار کنم
مخصوصا دوره اعتماد بنفس و فایل های رایگان که با دیدن نعمت دیگران سریع بهم نریزم
سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. این قسمت سریال زندگی در بهشت فوق العاده بود. چقدر نکات آموزنده وپرباری را استاد عزیزم اشاره کردند. اینکه باید بعضی از چیزهای گذشته را کنار گذاشت تا به تجارب وایده های جدید دسترسی پیدا کنیم پروژهی پیدا کردن میخ ها واجسام فلزی از داخل فایرپیت که عالی بود. خدای من یاد باورهای محدود کننده ی ذهن افتادم که اول اونایی که واضح و آشکار هستند را پیدا می کنیم واز بین می بریم وبعد اون باورهای مخفی را. وجالبه اون لایه های درونی ومخفی ذهنمون پراز چه باورهای مخربیه که بعضی ها شون اونقدر قوی ودست نخورده باقی موندند که باور کردنی نیستند. چقدر کنترل ذهن و از بین بردن باورهای محدود کننده پروسه ی طولانی وتلاش مداوم ومرحله به مرحله کار کردن وصبور بودن را نیاز داره، خدای من، باورم نمیشه اون میخ های بزرگ چطوری زیر خاکسترها پنهان شدند، وقتی فقط ظاهر خاکسترها دیده میشه اصلا تصور اینکه زیر اون چه خبره محاله. مریم جونم چقدر زیبا بهمون نکات زندگی ساز را آموزش میدی واستاد عزیزم چقدر به جا نکات آموزنده ی مریم جون را کاملتر می کنید. خیلی عالی بود. خیلی دوستتون دارم.
سلام … راستش واقعا نمیدونم چی بگم… اینقدر عمیق و قشنگ از همه چی لذت میبرین ک من بیننده هم به ذوق میام و حس میکنم خودم اونجام… چیزایی که شاید به علت تعصب نادرست و بدون شناخت، اگر ی زمانی میدیدم فکرای قشنگی و خوبی از سرم نمیگذشت، الان با دیدنش میخندم، ذوق میکنم و اکثرا به فکر فرو میرم… راستش حرفایی که میزنین خیلییییییییییی منو به چالش میکشه… و کمکم میکنه بزرگترین ایراداتمو پیدا کنم. اونجایی که گفتین بیشتر از اضافه کردن چیزای جدید، باید اونایی که به درد نمیخورن یا کاربرد زیادی ندارن و اضافی هستن رو حذف کرد منو به فکر فرو برد. فهمیدم چیزی یا حداقل یکی از چیزهایی که باعث میشه واسه خودمون و زندگیمونو اولویتامونو کارهای مهم واصلی زندگیمون، و واسه لذت بردن همیشگی وقت نداریم، همین چسبیدن به چیزها ، آدما یا شرایطی هست که کاربردی که ندارن هیییییچ، محدودمونم میکنن ضربه هم بهمون میزنن و وقتمونو درگیر خودشون میکنن… همه اینا البته تو ذهن خودمونه.. چیزی نیست که بخوام بگم تقصیر اون شرایط یا اون آدم یا هرچیه ، نه! تقصیر خود ماست چون ماییم که زندگیمونو رقم میزنیم.. این شانس و اقبال همش حرفه.. خالق زندگی من خودمم و هراتفاقی با ظاهر و باطن خوب یا بد، دلیلش توجهاتیه که قبل اون داشتم.. با این حرف زیبای استاد،. یادم افتاد به زمانی که بعضی آدما رو سعی میکردم پیش خودم نگه دارم درصورتی که اصلا یه جورایی طرز تفکر و مدارشون به من نمیخورد.. سعی میکردم دست و پا بزنم تا بعضیا پیشم باشن چون یه مدتی باهم دوست بودیم و به حسابا بی معرفت نباشم.. ولی بزار طفره نرم… بزرگترین علتش این بود که دنبال مقبولیت بودم و آدما تو ذهنم پررنگ بودن… راستش خیلی وقت نیست، تازه فهمیدم آدما رو چقدددددرررر در ذهنم بیخودی بزرگ کرده بودم و دنبال توجه بقیه بودم و حرف بقیه و … شرک بود ولی دیگه نمیخوام بزارم شرک تو وجودم باشه … میدونم راه درازی در پیش دارم.. راهی که تا آخر عمرم تو این دنیا ادامه داره و منو موظف میکنه مراقب خودم باشم و تا لحظه آخر عمرم دونه دونه شرک های مخفی و آشکار وجودمو پیدا و برهمشون غلبه کنم و در درونم از بین ببرمشون …. ولی میدونم اگر یه لحظه مراقب نباشم و رهاش کنم و دلمو خوش کنم به اینکه آره دیگه حل شد، بدجوری ضربه میخورم از لاشه های باطل مخفی ذهنم.. ذهن همیشه همیشه نیاز به مراقبت داره و این چیزیه که نه در حد حرف، حتی فراتر از یقین باید یادش بگیرم ، هر روز و هر روز، بیشتر و بیشتر…
اونجایی که خانم شایسته عزیز اشاره کردن هنوز کلی میخ اون زیر هست که دیده نمیشن و بعد آبی با فشار مناسب پاشیدن روش و بعد میخ ها رو درآوردن، درس قشنگی رو به خاطرم آورد. اینکه خیلی وقتا ما خیالمون راحته که ok دیگه حله و من کارم تموم شد و چقدر کارم درست بود و دیگه نیاز ندارم بخوام رو خدم کار کنم، به خام مراقب خودم باشم و به تلاش هام ادامه بدم، اما وقتی با یه وسیله ای با یک دید قوی با یک درک بزرگتر و زاویه عمیق تر ( راستش توصیف دقیقی الان به ذهنم نمیرسه) با چیزی مثل همون شلنگ آبی که موجب دیده شدن میخ های پنهان شد، پرده های ذهنمونو کنار میزنیم، تازه میبینیم اووووووووو چقدرررررررر باور های محدود کننده چقدر افکار پوسیده و چه نخاله هایی تو ذهنمون داشتیم که خودشونو تو قالبهای مختلف پنهان کرده بودن…. و متوجه میشیم نباید به راحتی بیخیال چیزی بشیم و عمیقا باید کنکاش کنیم… به قول معروف یا یه کاریو انجام نده یا اگر اانجام میدی درست انجام بده… و چقدر قشنگ خانم شایسته عزیز سعی میکردن کارشونو به دقت و با حوصله و عمیق انجام بدن و سعی میکردن حتی از میخ های زیر خاک و خاکستر رفته هم غافل نشن..
چقدررررر طبیعت زیبا و رویایی بود و من چقدرررررر از فضا لذت بردم… اردکای بامزه و مرغ حرف گوش کنی که دید چیزی عایدش نمیشه رفت سراغ کیس بعدی:)))))) واوووووو من تو کف اون پروانه ای هستم که اونجا بود… چقدر قشنگ وایساده بود و از دوربین فرار نمیکرد… فکر کنم اونم فضای مثبت اونجا رو دوست داشته… اونم عاشق تجلی خداست… راستش … نمیدونم چی بگم… وقتی این کلیپ ها رو میبینم میگم دنیا چقدددددددددددررررر قشنگ و چقدددددررر تا بی نهایت میتونه قشنگ باشه… و چقدر دوست دارم بیشتر و بیشتر از فضاهای منفی و مسموم اکثریت دور بشم و برم تا بی نهایت عاشقانه پرواز کنم.. چقدر دوست دارم با آدم های مثبت ، مکان های مثبت و هرچیز مثبتی باشم و البته رها باشم.. آزاد آزاد بدون وابستگی …. اینطوری از همه چیز میتونم لذت ببرم و تنها یک راه داره.. اونم اینه که با خدای خودم باشم.. خدایی واسه همه هست و هم او کافی است..
سپاس گزارم که دستی از بی نهایت دستان بی نهایت زیبا و توانا و غیر قابل توصیف خداوند وهّاب الرّحمن الرّحیم شدین و باعث میشین ما از یک کلیپ فوق العاده زیبا اما به ظاهر ساده و عادی، کلیییییییییییییییییی آگاهی های حق و کلیییییییی احساس خوب و انرژی مثبت دریافت کنیم. واقعا ازتون به خاطرادای رسالتتون و اینکه روی خودتون کار میکنین و با توحیدی که در وجود خود دارین و گسترشش میدین به ما کمک میکنین از همتون سپاس گزارم و امیدوارم همیشه سعادتمند تر از قبل و هرلحظه بهتر از قبل باشین…..
سلام استاد عزیز و خانم شایسته😍😍بزرگترین درسی که من هربار از دیدن این سریال زیبا میگیرم راحت بودن شماست هم با خودتون هم با مهموناتون هم با هرکس دیگه ای که میاد بهشت یا حتی وقتی میرید بیرون از خونه اولویت اول راحتی با خودتونه خیلی راحت و چقدر لذت بخش و راحت هست همه چی هم برای شما هم برای ما که میبینیم یه نفر اینقد با خودش راحته چقدر قشنگه که شما وقتیی یه نفرو میبینید اینقد زیبا و پر انرزی بهش سلام میکنید من که از صفحه کامپیوتر این صحنه رو میبینم خیلی لذت میبرم چه برسه به اونی که اینجوری بهش سلام میشه و چقدر استاد به خاطر انجام یه کار کوچیک جمع کردن میخ چقدر استاد قشنگ و زیاد تشکر میکنه و چقدر خانم شایسته سعی میکنه اینکارو به بهترین وجه ممکن انجام میده چقدر خداروشکر میکنم به خاطر این فرصت عالی که در اختیارم هست و میتونم یادبگیرم😍استاد یه تشت اب هم بذارید واسه این اردکا اینقد نرن تو اب گل یا اب ذغالی😂😂
استاد امروز حرفم یه چیز دیگه هست کار از زیبایی ها و ثروت گذشته
استاد امروز خالصانه بهتون تبریک میگم از چنین همراه و هم دلی،خالصانه میگم یه زمانیی وقتی اون همه از خانم شایسته تعریف میکردین حسادت میکردم و میگفتم حالا یه چیزی میگه
ولی امروز واقعا اعتراف میکنم که چقد ایشون با انجام این کارهای سخت پا به پای شما میان راستش ذهنم دیگه بیشتر از این درک نمیکنه میگه بابا این دیگه کار قدیمیاست دوره اش فرق کرده،زمانه ی راحتی اومده ولی انگار که جریان یه چیز دیگه هست و ایشون چقد متواصعانه میگن سپاس گذارن که چنین محیطی هست تا خودشونو کشف کنن ،تجربه کننبه قول شما وقتی مدارت درس باشه باورات درست باشه نیاز نیست سند ازدواجی در کار باشه وقتی اینطوری هم دلید بدون وابستگی(که من درکش نمیکنم واقعا )ادم ثانیه ثانیه از هم لذت میبره و کارا رو بخاطر عشق خودش میکنه .
اینو زمانی مینوییم که خدا شاهده دوتا پنجره شستم و اونقد ادا و اطوار در اوردم😂هم خنده داره هم گریه،
استاد ما خیلی از مسایل رو میدونیم و عمل نمیکنیم چون ۱توانایی کنترل ذهن در همون مورد رو نداریم
۲:ایمان بی عمل هست
به قولا کسی که نمی دونه و عمل نمیکنه بهتر از کسی هست که می دونه و عمل نمیکنه
من دیشب زندگی در بهشت قسمت ۶۸ رو دیدم
برداشتم این بود که برای پروانه شدن باید ذغالی که حرارت آتش رو تحمل میکنه برای سوزاندن چوب ها و جدا شدن و پدیدار شدن میخ میشه رو دوست داشت ،چوب ها یک سری چیزها ک باید دود بشن تا میخ های درونت رو پیدا کنی و بکشی بیرون که رشد کنی
پس باید ذغالتو (زندگیتو)دوست داشته باشی تا بتونی آتش(سختی های زندگی )رو تحمل کنی ،برای رشد
این قسمت برای من این پیامو داشت که هرچقدرهم رو خودت و باورهای مخربت کارکنی بازم باورهای منسوخ شده ای هستن اون ته ک نیاز داره بهش رسیدگی بشه و از ته ذهنت با اهن ربا بکشی بیرونو ذهنتو مثل فایر پیت مرمت کنی .عالی بود
ایده های فیلمبرداری خانم شایسته و اون پروانه ی خوشگلم منو خیلی جذب کرد
سلام به استاد عباس منش و مریم جان .
و سلام به همه ی دوستان هم فرکانسی خودم….
داشتم فکر میکردم که اسم سریال زندگی در بهشت چرا اینو گذاشتن و الان دارم نماد واقعی را خودم می بینم زندگی با چیزی که دوست داری ….
حالا این چیز شاید جمع کردن چوب باشه یا درآوردن میخ …..
زندگی که کن تا الان ندیدم …
و چیزی که جالبه سپاسگذاری استاد و مریم جان هست که داران لحظه به لحظه سپلسکذاری میکنند واین برا من یه الگو هست ….
اما یه شرکت با ایده ساده یه آهنربا درست کرده که خدا میدونه چقدر تا الان ثروت درست کردن و من ازشون یاد میگیرم ایدها شاید ساده باشند و پول میتونه داشته باشه فقط چه مسئله ی را میتونی حل کنی
در پناه حق باشید
سلام استاد عزیز خداقوتتون بده من یه نشانی من زدم که روی چه دوره ای الان باید کار کنم با توجه به شرایطم و روی نشانی من زدم و به این فایل هدایت شدم و جالبه که قبلشم من هدایت شده بودم و شروع کرده بودم دوره رو
اما گفتم بزار مطمعن تر بشم که ایمانم به لطف خدا و سایت شما بیشتر شد.
استاد برای من همیشه سوال بود این سایت شما که سادس البته بسیار کاربدی هست و اینکه تعداد افرادی که روش کار میکنن کلا سه چهار نفرن چطوری رتبش انقدر بالاس در گوگل؟
و متوجه شدم علاوه بر خودتون و خانم شایسته و دوتا دیگه از بچهای عزیز که روی سایت کار میکنن بچهای عباسمنشی ام توی گسترش سایت شما تاثیر دارن این که شما نیازی نیست وقت بزارید برای این همه محتوا متن تولید کنید و بچها با گزاشتن کامنتای زیباشون و انتخاب شما داره سایتمون بهبود پیدا میکنه اینکه توی عقل کل سوال میپرسن و جواب هم رو میدن بچها داره بهبود پیدا میکنه سایتمون و اگر ما میخوایم دنیای اطرافمون زیبا تر بشه و افراد بیشتری از آگاهی های استاد استفاده کنن بهترین کار همینه که این سایت توسعه بدیم
بنام خداوند هدایتگرم
این فایل نشانه امروز من بود
خیلی نجواهای ذهنم زیاد بود هرکار میکردم از پسش بر نمیومدم، شروع کردم بلند حرف زدن، جواب نداد سعی کردم بخوابم، اما بازهام تو خواب انقدر نجوا داشتم ک بیدار شدم و تصمیم گرفتم با ترس هام روبرو بشم
نجواهام از جایی شروع شد که مثل این میخ ها ک تا آب روشون گرفته نشد پیدا نشدن، منم یکسری پاشنه آشیل هام زمانی مشخص شد که در موقعیت قرارگرفتم ک ذهنم مدام فقط سرزنش میکرد و مقایسه خودم با مهمان هایی ک امروز باهاشون رفتم بازار و کلی خرید کردن
تمام سعی کردم قانون مدام به زبان بیارم
هر کسی هرجایی هست جای درستش هست
قانون اشتباه نمیکنه
من فقط باید روی خودم کارکنم و سرم از زندگی دیگران بکششم بیرون
اگر یک نفر فقط یکنفر تونسته به خواسته های من برسه پس منم میتونم
از تو کامنت بچه ها اینو یادگرفتم ک استاد گفته هر چیزی ک میبینید اتفاقی نیست
من فقط زمانی میتونم شاد زندگی کنم که قدر داشته هام داشته باشم، شکرگزار باشم
ثروتمند شدن من به ارتقای زندگی دیگران کمک میکنه بشرط اینکه خودشون بخان و خودشون هم اقدام کنن
من باید مدام ورودی های ذهنم کنترل کنم
اول من باید برای خودم ارزش قائل بشم، بهترین چیزها اول برای خودم بخام،
اگر ایمان داشته باشم، انقدر کارها راحت میتونه حل بشه حتی کارها و خواسته های خودم ک مدام به چگونگی آن فکر میکنم، مثلا بهترین ماشین داخلی با همه چیز در اختیار مدیرش قرار میدن، خدا آسون کرده دیگه طرف چی میخاد
فرکانس به کلام من کاری نداره ک دارم تو ظاهر شکرگذاری میکنم اما تو دلم نگرانه یا مثل افرادی ک دیدم ک به زبون ناسپاس بودن اما در درون آرامش داشتند و ثروت داشتن تجربه میکردن
کنترل ذهن بزرگترین کاری هست ک من باید سهم خودم انجام بدم
ی جمله زیبا خودم ک میگفت خیلی از خواسته هایی ک داریم و میگیم تا به اون نرسیدم خوشبخت نمیشم مثل روزه گرفتن هست 12 _15 ساعت روزه میگیری فقط به محض اینکه به ی غذایی میرسیم سیر میشیم
چقدر مهم هست ک به قوانین ک یادگرفتم ایمان داشته باشم
اینو به خودم میگم ک یادم بمونه وقتی مهمان ها اومدن چون مسافر نوروزی روز اول عید هنوز نیومده بودند میگفتن مردم نیومدن سفر بخاطر مشکلات مالی هست و ربطش میدادن به مسئولین
اما مدام به خودم یادآوری میکردم اگر من ی مغازه دار بودم و منتظر مسافر بودم
*اول ک روزی رسان خدا بدونم
*روی کسی حساب نکنم ک ممکنه ی اتفاق کاملا بدیهی ک مطمئنی ک رخ بده میتونه به تاخیر بیفته، یا کلا رخ نده مثل آمدن مسافرهای نوروزی
مثل باران هایی ک همه میگفتن امسال تمام شد و چیزی بارون نزد و من همیشه میگفتم از رحمت خدا ناامید نشید و دقیقا تو اسفند و عید طوری بارون زد که تو کمتر از چند روز ک جبران کرد
برای مشتری برای کاسب ها هم پیش خودم میگفتم از رحمت خدا ناامید نشو، مسافرها میان و سعی میکردم از زاویه دیگه ای ببینم ک ناراحت نشم، میگفتم بخاطر شب های قدر بوده، بخاطر بارندگی بوده و دقیقا امروز ک همون مسافرها داشتند برمیگشتند از حجم بالای ترافیک اومدن مسافر نوروزی باهام صحبت میکردن
این میخ ها مثل پاشنه آشیل هاست ک هرچقدر روی خودم کار کنم بازم اون زیرا چیزهایی هست ک اول باید پیداش کنم بعد حذفش کنم
من باید مدام روی خودم و ورودی هام کار کنم و پاشنه آشیل هام سعی کنم حذف کنم
من خیلی بیشتر از اینها مدام باید روی خودم کار کنم
مخصوصا دوره اعتماد بنفس و فایل های رایگان که با دیدن نعمت دیگران سریع بهم نریزم
در پناه حق، شاد و پیروز و سربلند باشید
سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. این قسمت سریال زندگی در بهشت فوق العاده بود. چقدر نکات آموزنده وپرباری را استاد عزیزم اشاره کردند. اینکه باید بعضی از چیزهای گذشته را کنار گذاشت تا به تجارب وایده های جدید دسترسی پیدا کنیم پروژهی پیدا کردن میخ ها واجسام فلزی از داخل فایرپیت که عالی بود. خدای من یاد باورهای محدود کننده ی ذهن افتادم که اول اونایی که واضح و آشکار هستند را پیدا می کنیم واز بین می بریم وبعد اون باورهای مخفی را. وجالبه اون لایه های درونی ومخفی ذهنمون پراز چه باورهای مخربیه که بعضی ها شون اونقدر قوی ودست نخورده باقی موندند که باور کردنی نیستند. چقدر کنترل ذهن و از بین بردن باورهای محدود کننده پروسه ی طولانی وتلاش مداوم ومرحله به مرحله کار کردن وصبور بودن را نیاز داره، خدای من، باورم نمیشه اون میخ های بزرگ چطوری زیر خاکسترها پنهان شدند، وقتی فقط ظاهر خاکسترها دیده میشه اصلا تصور اینکه زیر اون چه خبره محاله. مریم جونم چقدر زیبا بهمون نکات زندگی ساز را آموزش میدی واستاد عزیزم چقدر به جا نکات آموزنده ی مریم جون را کاملتر می کنید. خیلی عالی بود. خیلی دوستتون دارم.
“بسم الله الرّحمن الرّحیم”
سلام … راستش واقعا نمیدونم چی بگم… اینقدر عمیق و قشنگ از همه چی لذت میبرین ک من بیننده هم به ذوق میام و حس میکنم خودم اونجام… چیزایی که شاید به علت تعصب نادرست و بدون شناخت، اگر ی زمانی میدیدم فکرای قشنگی و خوبی از سرم نمیگذشت، الان با دیدنش میخندم، ذوق میکنم و اکثرا به فکر فرو میرم… راستش حرفایی که میزنین خیلییییییییییی منو به چالش میکشه… و کمکم میکنه بزرگترین ایراداتمو پیدا کنم. اونجایی که گفتین بیشتر از اضافه کردن چیزای جدید، باید اونایی که به درد نمیخورن یا کاربرد زیادی ندارن و اضافی هستن رو حذف کرد منو به فکر فرو برد. فهمیدم چیزی یا حداقل یکی از چیزهایی که باعث میشه واسه خودمون و زندگیمونو اولویتامونو کارهای مهم واصلی زندگیمون، و واسه لذت بردن همیشگی وقت نداریم، همین چسبیدن به چیزها ، آدما یا شرایطی هست که کاربردی که ندارن هیییییچ، محدودمونم میکنن ضربه هم بهمون میزنن و وقتمونو درگیر خودشون میکنن… همه اینا البته تو ذهن خودمونه.. چیزی نیست که بخوام بگم تقصیر اون شرایط یا اون آدم یا هرچیه ، نه! تقصیر خود ماست چون ماییم که زندگیمونو رقم میزنیم.. این شانس و اقبال همش حرفه.. خالق زندگی من خودمم و هراتفاقی با ظاهر و باطن خوب یا بد، دلیلش توجهاتیه که قبل اون داشتم.. با این حرف زیبای استاد،. یادم افتاد به زمانی که بعضی آدما رو سعی میکردم پیش خودم نگه دارم درصورتی که اصلا یه جورایی طرز تفکر و مدارشون به من نمیخورد.. سعی میکردم دست و پا بزنم تا بعضیا پیشم باشن چون یه مدتی باهم دوست بودیم و به حسابا بی معرفت نباشم.. ولی بزار طفره نرم… بزرگترین علتش این بود که دنبال مقبولیت بودم و آدما تو ذهنم پررنگ بودن… راستش خیلی وقت نیست، تازه فهمیدم آدما رو چقدددددرررر در ذهنم بیخودی بزرگ کرده بودم و دنبال توجه بقیه بودم و حرف بقیه و … شرک بود ولی دیگه نمیخوام بزارم شرک تو وجودم باشه … میدونم راه درازی در پیش دارم.. راهی که تا آخر عمرم تو این دنیا ادامه داره و منو موظف میکنه مراقب خودم باشم و تا لحظه آخر عمرم دونه دونه شرک های مخفی و آشکار وجودمو پیدا و برهمشون غلبه کنم و در درونم از بین ببرمشون …. ولی میدونم اگر یه لحظه مراقب نباشم و رهاش کنم و دلمو خوش کنم به اینکه آره دیگه حل شد، بدجوری ضربه میخورم از لاشه های باطل مخفی ذهنم.. ذهن همیشه همیشه نیاز به مراقبت داره و این چیزیه که نه در حد حرف، حتی فراتر از یقین باید یادش بگیرم ، هر روز و هر روز، بیشتر و بیشتر…
اونجایی که خانم شایسته عزیز اشاره کردن هنوز کلی میخ اون زیر هست که دیده نمیشن و بعد آبی با فشار مناسب پاشیدن روش و بعد میخ ها رو درآوردن، درس قشنگی رو به خاطرم آورد. اینکه خیلی وقتا ما خیالمون راحته که ok دیگه حله و من کارم تموم شد و چقدر کارم درست بود و دیگه نیاز ندارم بخوام رو خدم کار کنم، به خام مراقب خودم باشم و به تلاش هام ادامه بدم، اما وقتی با یه وسیله ای با یک دید قوی با یک درک بزرگتر و زاویه عمیق تر ( راستش توصیف دقیقی الان به ذهنم نمیرسه) با چیزی مثل همون شلنگ آبی که موجب دیده شدن میخ های پنهان شد، پرده های ذهنمونو کنار میزنیم، تازه میبینیم اووووووووو چقدرررررررر باور های محدود کننده چقدر افکار پوسیده و چه نخاله هایی تو ذهنمون داشتیم که خودشونو تو قالبهای مختلف پنهان کرده بودن…. و متوجه میشیم نباید به راحتی بیخیال چیزی بشیم و عمیقا باید کنکاش کنیم… به قول معروف یا یه کاریو انجام نده یا اگر اانجام میدی درست انجام بده… و چقدر قشنگ خانم شایسته عزیز سعی میکردن کارشونو به دقت و با حوصله و عمیق انجام بدن و سعی میکردن حتی از میخ های زیر خاک و خاکستر رفته هم غافل نشن..
چقدررررر طبیعت زیبا و رویایی بود و من چقدرررررر از فضا لذت بردم… اردکای بامزه و مرغ حرف گوش کنی که دید چیزی عایدش نمیشه رفت سراغ کیس بعدی:)))))) واوووووو من تو کف اون پروانه ای هستم که اونجا بود… چقدر قشنگ وایساده بود و از دوربین فرار نمیکرد… فکر کنم اونم فضای مثبت اونجا رو دوست داشته… اونم عاشق تجلی خداست… راستش … نمیدونم چی بگم… وقتی این کلیپ ها رو میبینم میگم دنیا چقدددددددددددررررر قشنگ و چقدددددررر تا بی نهایت میتونه قشنگ باشه… و چقدر دوست دارم بیشتر و بیشتر از فضاهای منفی و مسموم اکثریت دور بشم و برم تا بی نهایت عاشقانه پرواز کنم.. چقدر دوست دارم با آدم های مثبت ، مکان های مثبت و هرچیز مثبتی باشم و البته رها باشم.. آزاد آزاد بدون وابستگی …. اینطوری از همه چیز میتونم لذت ببرم و تنها یک راه داره.. اونم اینه که با خدای خودم باشم.. خدایی واسه همه هست و هم او کافی است..
سپاس گزارم که دستی از بی نهایت دستان بی نهایت زیبا و توانا و غیر قابل توصیف خداوند وهّاب الرّحمن الرّحیم شدین و باعث میشین ما از یک کلیپ فوق العاده زیبا اما به ظاهر ساده و عادی، کلیییییییییییییییییی آگاهی های حق و کلیییییییی احساس خوب و انرژی مثبت دریافت کنیم. واقعا ازتون به خاطرادای رسالتتون و اینکه روی خودتون کار میکنین و با توحیدی که در وجود خود دارین و گسترشش میدین به ما کمک میکنین از همتون سپاس گزارم و امیدوارم همیشه سعادتمند تر از قبل و هرلحظه بهتر از قبل باشین…..
در پناه الله یکتا
سلام
سلامی به وسعت قلبهای بی انتها برای عشق ورزیدن
و سلامی به لبخند زیبای همه دوستان با ارزشم در این خانه وخانواده
سلام گرم صمیمانه و خالصانه به استاد عزیزم و مریم جان گل
شکر و سپاس خداوند مهربان که همیشه یاری گر ما بوده و هست
کافیست فقط با یه نگاه صدایش کنی با هزار لبخند جوابت رو میدهد
خدای مهربانی که مهربانیش بی نهایت است ودستگیریش بی منت
سپاس خدایی که مسیر هدایت ما رو روشن نگه داشته تا از هر پیچ راه و کج راهی دوباره به راه مستقیم هدایت شویم
سپاس خدایی که در هر مسیر دستانی قرار داده که به لطف و حکم خداوند یاری رسان ما باشن
خداوندا تورا بی نهایت سپاس برای هرآنچه آفریدی بخاطر آسایش و ارامش ما انسانها برای رسیدن به نهایت خودت.
تورا سپاس که سپاس گفتن تو را کم است.
مسیر درست را برایمان آشکار کرده ای وبا لبخند در انتهای مسیر آغوشت را برایمان باز گشوده ای
سپاس برای مهربانیت برای رحمت بی انتهاست
سپاس برای هرآنچه آفریدی برای زندگی وبهشت زمینی برای آسایش ما
سپاس تورا برای هدایت ما و روشنایی مسیر مان
سپاس تورا که مهربانیت وبخشندگیت به انتهاست
دوستت دارم خدایا .می ستایمت خدایا.وعاشقانه می پرستمت.
دوستانی به مانند برگ گل .استادی مانند نسیم خنگ صبحگاهی برایم نهادی تا خوشحالی آنها مرا خوشحال کند.وپند ها بگیرم از داستان های زیبای انها
سپاس کا نعمت هایی بی شمار برایمان افریدی ❤💐🌺❤💐🌺💐🌺💐❤
سلام استاد عزیز و خانم شایسته😍😍بزرگترین درسی که من هربار از دیدن این سریال زیبا میگیرم راحت بودن شماست هم با خودتون هم با مهموناتون هم با هرکس دیگه ای که میاد بهشت یا حتی وقتی میرید بیرون از خونه اولویت اول راحتی با خودتونه خیلی راحت و چقدر لذت بخش و راحت هست همه چی هم برای شما هم برای ما که میبینیم یه نفر اینقد با خودش راحته چقدر قشنگه که شما وقتیی یه نفرو میبینید اینقد زیبا و پر انرزی بهش سلام میکنید من که از صفحه کامپیوتر این صحنه رو میبینم خیلی لذت میبرم چه برسه به اونی که اینجوری بهش سلام میشه و چقدر استاد به خاطر انجام یه کار کوچیک جمع کردن میخ چقدر استاد قشنگ و زیاد تشکر میکنه و چقدر خانم شایسته سعی میکنه اینکارو به بهترین وجه ممکن انجام میده چقدر خداروشکر میکنم به خاطر این فرصت عالی که در اختیارم هست و میتونم یادبگیرم😍استاد یه تشت اب هم بذارید واسه این اردکا اینقد نرن تو اب گل یا اب ذغالی😂😂
استاد امروز حرفم یه چیز دیگه هست کار از زیبایی ها و ثروت گذشته
استاد امروز خالصانه بهتون تبریک میگم از چنین همراه و هم دلی،خالصانه میگم یه زمانیی وقتی اون همه از خانم شایسته تعریف میکردین حسادت میکردم و میگفتم حالا یه چیزی میگه
ولی امروز واقعا اعتراف میکنم که چقد ایشون با انجام این کارهای سخت پا به پای شما میان راستش ذهنم دیگه بیشتر از این درک نمیکنه میگه بابا این دیگه کار قدیمیاست دوره اش فرق کرده،زمانه ی راحتی اومده ولی انگار که جریان یه چیز دیگه هست و ایشون چقد متواصعانه میگن سپاس گذارن که چنین محیطی هست تا خودشونو کشف کنن ،تجربه کننبه قول شما وقتی مدارت درس باشه باورات درست باشه نیاز نیست سند ازدواجی در کار باشه وقتی اینطوری هم دلید بدون وابستگی(که من درکش نمیکنم واقعا )ادم ثانیه ثانیه از هم لذت میبره و کارا رو بخاطر عشق خودش میکنه .
اینو زمانی مینوییم که خدا شاهده دوتا پنجره شستم و اونقد ادا و اطوار در اوردم😂هم خنده داره هم گریه،
استاد ما خیلی از مسایل رو میدونیم و عمل نمیکنیم چون ۱توانایی کنترل ذهن در همون مورد رو نداریم
۲:ایمان بی عمل هست
به قولا کسی که نمی دونه و عمل نمیکنه بهتر از کسی هست که می دونه و عمل نمیکنه
خدایا شکررر بخاطر درک این موارد
دیدن این موارد با چشم بصیرت
در پناه حق