https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-22 07:31:152020-10-23 08:42:38سریال زندگی در بهشت | قسمت 82
278نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای مهربانم،خدایی که منو هدایت کرد در این گنج بی نهایت تا بهم بگه میشه در این دنیا هم بهشت رو تجربه کرد و اینکه دارم میبینم،یعنی لیاقتشو دارم که خودم هم تجربه ش کنم
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من باور دارم یا همین چیز خوبی میشود که فکرش رو میکنم یا چیز خوبی میشود که حتی نمیتوانم فکرش رو هم بکنم💚
خدای من یک صبح دل انگیز دیگه در پرودایس،صبحی که با نسیم زندگی بخشش و نور طلایی خورشید داره نوید یک روز عالی رو بهمون میده،خدایا شکرررررررت
خدای من چقدر این بهشت زیباست،چقدر زیبا،خورشید عالم تاب داره طلوع میکنه،پرنده ها دارند آواز میخونند،نسیم خنکی که احساس میکنم داره صورتمو رو نوازش میده،چقدر حسش بینظیره،چقدر زندگی زیباست،خدایا شکرررررررت
تحسین میکنم نور طلایی خورشید رو که رنگ بسیار زیبایی رو در اول صبح به بهشتمون هدیه داده
تحسین میکنم نسیم زیبای صبحگاهی در دل طبیعت رو
تحسین میکنم زیبایی های بینهایت پرودایس رو که واقعا هر بار برام تازگی دارند و احساس میکنم خداوند خودش رو در جلوه های گوناگون داره بهم نشون میده
تحسین میکنم ابرهای بی نهایت زیبا رو که نوید از یک بارون رویایی به همراه داره
تحسین میکنم درختان،گیاهان،چمنها بهشتمون رو که با رنگ زیبای سبزشون دارن چشمامو نوازش میدن
تحسین میکنم دریاچه ی بهشتمون رو که از سرچشمه های زیبای خداوند در زمین جمع شده
خدای من،من عاشق تحسین کردنم چرا که هر موقع دارم زیبایی رو تحسین میکنم با تموم وجودم احساس میکنم در آغوش تو هستم و دارم با تو عشق بازی میکنم،دارم به روحمو جلا میبخشم،خدایا شکرت
خدای من چقدر زندگی در طبیعت زیباست،چقدر زیبا،کاش میشد کلمه ایی رو پیدا میکنم و در وصف حالم مینوشتم تا فریاد میزدم و زیبایی های خداوند رو شکر میکردم،واقعا تحسین برانگیزه،خدایا شکرت
مریم جانم نمیدونی چقدر خوشحالم،این چندروز اونقدر مقاومتهای ذهنم یهو بهم حمله کردن که احساس کردم اون آدم معلولی هستم که دارم بزور خودمو رو یک قدم جلوتر میبرم و الان که دارم مینویسم احساس سبکی و سرزندگی دارم و این برای من یعنی باز هم تونستم بر مقاومتهای ذهنم غلبه کنم و رشدمو یکقدم پیش برده باشم.خدایا شکرررررررت
خدای من چقدر من درس گرفتم از این فایل که واقعا نمیدونم از کدوم یکی شروع کنم به نوشتن،الله اکبر
مریم جانم کلمه به کلمه حرفهاتو تووی دفترم یادداشت کردم،تا هر موقع فراموش کردم و از چیزی ترسیدم،بیام این آگاهی های ناب رو که خداوند از زبان شما بهم گفته رو به خودم یادآوری کنم.خدایا شکرت
خدای من،توو این مدت بارها وقتی خیلی تمرکزی روی ذهنم کار میکردم،یا میخواستم روی موضوعی تمرکز کنم قبل یا بعدش میرفتم تووی باغ پشت خونمون میگشتم،پیاده روی میکردم،تا ذهنم سبک بشه،من نمیدونستم دلیل اینکارم چیه،اما حالا با اگاهی های این فایل چقدر بهم کمک شد تا دلیل کارهامو اگاهانه بیشتر درک کنم،من با گشتن و پیاده روی کردن تووی باغ خونمون داشتم یک فضای خالی تووی ذهنم ایجاد میکردم،این کارم داشت بهم کمک میکرد تا به شناخت بیشتری از محیط اطرافم برسم تا در طی تکامل بتونم با قدم های کوچیک،کوچیک بر ترسهام غلبه کنم.الله اکبر
خدای من نمای مزرعه ی آقای الن چقدر زیباست،چقدر چشم نوازه،بهشت های تودرتو خداوند،یکی از یکی زیباتر،خدایا شکرررت
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که بر قسمتی از ترسهات غلبه کردی و تووی دل شب تا این قسمت از پرودایس اومدی،واقعا تصورشم برای من ترسناکه،امیدوارم منم بتونم بر ترسهام قدم به قدم در طی تکامل غلبه کنم.الهی امین
خدای من چقدر غروب خورشید زیباست،صدای جیرجیرکها چه سمفونی شده،چقدر گوش نوازه،واقعا تحسین برانگیزه.خدایا شکرررررررت
خدایا شکرت بابت ابرهای پنبه ایی مانند در آسمون پرودایس
خدایا شکرت بابت هوای عالی و تمیز بهشتمون
خدایا شکرت بابت دریاچه ی بهشتنون
خدایا شکرت بابت درختهای سرسبز بهشتمون
خدایا شکرت بابت آسمون بیکران خداوند که با رنگ آبیش زیبایی بی نهایتی رو به جهانمون هدیه کرده
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من از وقتی تونستم تا حدی قانون اصل بقای اصلح رو درک کنم،از خیلی از دلسوزی های الکی خلاص شدم،در بین جوجه های نسل سوم،فقط پنج تاشون زنده موندن،جوجه ها قوی زنده موندن.خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای نجات جورج در طوفان
خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای بروز رسانی بخش دانلودها،تا انگیزه ایی بشه برای من،برای از اول گوش دادن فایلها و بیشتر تمرکز کردن بر قانون
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که همیشه همزمان چند کار رو با هم انجام میدی،من این کار رو قبلا انجام میدادم اما با اذیت شدن،اما حالا با عشق کارهامو پیش میبرم،نتیجه ش این شده که بعد از کارها سرحالم و دیگه احساس خستگی نمیکنم.خدایا شکرت
✔وقتی از بیرون و بدون شناخت به چیزی نگاه میکنی،به نظر بزرگتر از اون اندازه ی واقعیش میاد،مثه همه ی کارهای جدیدی که آدم میخواد واردش بشه
خدای من،وقتی به گذشتم نگاه میکنم چقدر کارها رو من ناتمام گذاشتم بخاطره اینکه از بیرون بهشون نگاه کردم و ترسیدم و الان این آگاهی ها دارند بهم کمک میکنند تا کم کم قدم بردارم برای رفتن تووی دل ناشناخته ها.خدایا هدایتم کن
تحسین میکنم مسیر جدید پرودایس رو که به فلکه مریم راه داره،چقدر زیباست،خدایا شکرت
✔تا وقتی از چیزی شناخت نداری به نظرت خیلی ترسناک میرسه،برای غلبه کردن بر ترسها یکی از راههاش به شناخت رسیدنه
خدای من یادم میاد از بچگی از سایه خودمم میترسیدم،ترسهای واهی که منو توو بچگی اسیر خودشون کردن و اجازه ندادن اونجوری که دلم میخواست از بچگیم لذت ببرم،و الان که فکر میکنم یادم نمیاد از کی،شروع کردم بر غلبه کردن بر ترسهام،فقط چیزی که یادم میاد این جمله رو خداوند تووی دلم گذاشت،هر موقع خواستم بترسم میگفتم تا خدا هست هیچ چیز برای ترسیدن وجود نداره و کم کم وارد ترسهام شدم و از اون دختربچه ی ترسویی که همه میشناختنش،الان همه اطرافیانم منو یک دختر شجاع و موفق میدونند،اما من میدونم که ترسهای خیلی خیلی زیادی دارم که هنوزم ازشون بی خبرم،انشالله در طی تکامل به یاد میارم و برشون غلبه میکنم.خدایا شکرت
مریم جانم چقدر خوشحالم که گفتی از ایران شروع کردی برای رفتن توو دل ترسهات،این چقدر به من کمک میکنه تا جلوی ذهن نجواگرم رو بگیرم که مدام میخواد ناامیدم کنه،بابا مریم جانم چندساله شروع کرده برای رفتن توو دل ترسهاش،همه چیز تکامل میخواد
خدای من،خدای من این چندروز چقدر شیطان نجوا داد،چقدر اذیتم کرد که ناامید بشم،که ادامه ندم،همش میگفتم بابا استاد عباسمنش از سال۸۵ شروع کرده به کار کردن روی خودش،منکه ۷ماهه به صورت جدی شروع کردم به کار کردن روی خودم،انتظار داری توو هفت ماه بشم استاد عباسمنش،بشم انیشتین،من باید تکامل طی کنم.خدای من شکرت که کمکم کردی تا ادامه بدم و ناامید نشم
مریم جانم بخدا این فایل چقدر برای من به موقع بود،احساس میکنم این فایل جایزه ایی از طرف خداوند برای من که در جنگ چند روزه با شیطان پیروز شدم.خدایا شکرررررررت
🔹کیست که خدا بخواد هدایتش کنه و دیگران بتونند بهش آسیب برسونند
🔹مومنان فقط بر خدا توکل میکنند و هرکس بر خدا توکل کند خداوند برایش کافی ست
خدایا شکرت که با شنیدن این آگاهی ها جسارت درونم بیشتر شد
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم تنها روی تو فقط حساب کنم
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم آروم آروم پیش برم برای بزرگ شدن
استاد دیشب که داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم،گفتم من واقعا هدفم اینه که به قدرت ذهن استاد برسم،من این قدرت ذهنه رو میخوام این زندگی،این آرامش،این آزادی حاصل قدرت ذهن شماست و این قدرت ذهنه حاصل ایمان و توکل و فقط روی خدا حساب کردنه.خدایا شکرت
✔و وقتی روی خدا حساب میکنی اینجوری خدا بهت جواب میده
خدای من تخم مرغها دم درب هستند،و نشونه ایی شد که امروز مریم جانم نره خرید،چقدر دیدن این صحنه ها داره باورهامو قوی تر میکنه که تنها روی یک نیرو حساب کنم،نیرویی که تنها مالک و قدرت جهانه.خدایا شکرت
براونی مرد بزرگ،پسر خوب من عاشقتم،عاشق ارامشتم،عاشق زیباییتم.تو چقدر زیبایی،تو چقدر ارامشبخشی.خدایا شکرت برای وجود براونی در بهشتمون
مریم جانم نوش جونت نعمتها و برکتهای غیر منتظره تووی زندگیت،نوش جونت اینهمه ثروت،نعمت،فراوانی،لذت،زیبایی،ارامش،شادی و…این جواب ایمان شماست،امیدوارم که منم بتونم به همچین جایگاهی برسم و ایمانمو به خدا ثابت کنم.خدایا شکرت
✔برای تکامل طی کردن دو موضوع مهم که حتما به من هم کمک میکنه
اولا اینکه به خودم بگم اگه میخوام بزرگ بشم باید لز یک سری چیزهای حاشیه ایی و کوچیک و غیرمهم بگذرم مثل ارایش نکردن چون خیلی دردسر داشت
خدای من،مریم جانم بخدا من از وقتی به سنی رسیدم که میتونستم ارایش کنم،تنها دختری بودم که بین اطرافیانم ارایش نمیکردم،همیشه وقتی بهش فکر میکردم وقت بزارم بایستم جلوی آینه و ارایش کنم،فکرشم منو آزار میداد،همین شد که من تووی ۹۵درصد مواقع بدون ارایش همه جا رفتم،بارها دوستام،اطرافیانم بهم میگفتن زشته بابا دختری،ارایش کن،اما هیچوقت توو کتم نرفت که برای همچین چیزی وقت بزارم،و الان که دارم این اگاهی ها رو از شما میشنوم چقدر خوشحالم،خدایا شکرررررررت 😃😍
من خودمو رو همینجوری که هستم،دوست دارم و میپذیرم،هوررررررررا
✔وقتی ترمزها رو یکی یکی بشناسی این اولین قدم اینکه میفهمی این ترمز هست،ترمزهایی که به نظرتون خیلی کوچیک هستند رو جدی بگیرید،اینها اصلا برای خودشون یه شاه ترمزهایی هستند
خدای من،همین دیشب میخواستم ویدیو کال بگیرم با یکی از همکلاسی هام که پسر بود،اما بخاطره اینکه روسری سرم نبود،تماس نگرفتم،متوجه شدم اینم یه ترمز برای مهاجرتم،اما با این حال انجامش ندادم چون جدی نگرفتمش،خدایا شکرت بابت این آگاهی
✔لازمه ی رشد کردن یک سری قدمهای کوچیک،کوچیکه که اون قدمهای کوچیک کوچیک ترمزهایی دارند که اگه برداشته بشن به سطح بالاتری از رشدم میرسم
✔کار ما اینه که مقاومتها رو کم کنیم،ماشین خواسته هامون همیشه خودش در حال حرکته و داره حرکت میکنه ما نباید چوب لای چرخش بزاریم،باید مقاومتها رو برداریم.
✔وقتی که ما بر ترسی غلبه میکنیم یا یه نقصی رو تووی خودمون اصلاح میکنیم یا یه ترمزی رو برمیداریم،نمیرسید به سطح یک ادمی که بصورت طبیعی اصلا اون نقص رو نداشته خیلی سطحمون بالاتر میره از اون سطح
✔آگاهانه زندگی کردن:خیلی فرق میکنه ما آگاهانه شروع به ایجاد یک اصلاح میکنیم یا اینکه به صورت بدیهی اصلا اون نقص رو نداشتیم،اصلا مشکلی توو اون نداشتیم،خیلی سطح آدم بالاتر میره،چون نقصی که برطرف میکنیم،اون ترسی که برش غلبه میکنیم یک سطح جدید از اعتماد به نفس رو تووی وجود ما میسازه که ما رو بی انتها میکنه،اون سطح جدیدی که بهت میگه که ترست رو از ترسهای آینده بریز،بهت میگه اگه من تونستم این کار رو انجام بدم پس اینم میشه،دیگه عادت میکنیم به حل مسئله و دیگه نمیترسی چون این تجربه رو داشتی و قبلا این ترس رو داشتی و وقتی رفتی تووی دلش دیدی که هیچی نیست و خنده دار شده برات و دیگه وقتی ترسی میاد،مسئله ایی میاد میگی که داستان همینه
خدای من،مریم جانم واقعا این آگاهی ها مثه کتابی هستند که باید خط به خط خوند و تووی عمل اجرا کرد،عمل کردن به این آگاهی ها لازمه ی تکامل طی کردنه،قدم به قدم بر ترسها غلبه کردن،مسائل رو حل کردن،ترمزها رو برداشتنه اونقدر تکرار بشه که بشه جزیی از شخصیتت،اینجوری سطح به سطح اعتماد به نفس بالاتر میره،اگاهی ها بیشتر میشه و زندگی کردن راحتتر،واقعا زندگی مثل بازی روبیک میمونه،که نیازمند کنترل ذهن،تفکر و تعقل کردی،بررسی کردنه که هر سطحشو که درست بچینی،تجربه ت بیشتر،اعتماد به نفست بالاتر و در نتیجه زندگی برات راحتتر میشه.خدایا شکرررررررت
✔آرامش در پرتو آگاهی یعنی وقتی که آگاهی رو پیدا میکنیم در مورد مسائل و در مورد جهان و روندش به آرامش میرسیم و اون آرامش که از طریق این آگاهی به وجود میاد چقدر گرانبهاست
خدای من تا به حال اینقدر عالی نتونسته بودم این آرامش در پرتو اگاهی رو درک کنم،زندگی من الان جوریه که هیچ کدوم از جنبه هاش درست نیستند،نه سلامتی،نه روابط،نه ثروت،اما چنان ارامشی دارم که احساس میکنم خوشبختترین دختر عالم هستم،این ارامش از وقتی شروع شد که تونستم تا حدی قوانین جهان هستی رو درک کنم،من به یاد اوردم خودم هستم که با افکار و باورهام دارم زندگیمو خلق میکنم و هیچ عوامل بیرونی نمیتونه روی زندگیم تاثیر بزاره،زندگی یک بازیه،که با کار کردن روی خودم قدم به قدم رشد میکنم و اون زندگی رو که میخوام،تجربه میکنم.الله اکبر
مریم جانم همین اگاهی ها به منم ارامشی داده تا با خیال راحت روی خودم کار کنم و زندگیمو اونجوری که میخوام خلق کنم.خدایا شکرت
✔ترس از مرگ،داستان پیوسته تولد و مرگ به من گفت که مرگ به معنای فنا اصلا وجود نداره
خدایا شکرت بابت این اگاهی
خدای من دلیلی اینکه مریم جانم هدایت شد که نره وال مارت،خراب شدن کولر بود که نره بیرون تا آقای محترم با یک ماشین و تجهیزات کاملش بیاد کولر رو درست کنه،خدایا شکرت
خدای من،ببین چطور بدون هیچ ترسی،مریم جانم تووی امنیت کامل با یک مرد در یک زمین بیست هکتاری بود،این یعنی ایمان،ایمان به اینکه خداوند محافظته،ایمان به اینکه خداوند ادمهای مناسب رو به سمتت هدایت میکنه،ایمان به اینکه خداوند هر لحظه باهاته،الله اکبر الله اکبر
خدایا شکرت که این قسمت هم عالی بود،عالی
مریم جانم با تموم وجودم ازت سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب و تجربیاتی رو که در اختیارمون گذاشتی
استاد عزیزم با اینکه این قسمت نبودی،اما دلم خواست از شما هم تشکر کنم برای اینکه روزی ندای درونت رو باور کردی و به اینجا رسیدی تا بشی الگویی برای ما دوستان
دوستان عزیزم از شما هم سپاسگزارم که وقت میزارید و کامنتمو مطالعه میکنید و بهم لایک میدید
پروردگارم از تو بی نهایت بابت همه چیز سپاسگزارم
سپاسگزارم که تووی زندگی یار و یاورم بودی،هستی و خواهی بود برای ادامه دادن در مسیر صراط مستقیم
مرضیه جان سلام چقدر عالی بودی چقدر ظریف و زیبا نوشته بودی دلم میخواد بارها بارها کامنت زیباتون بخونم و حتما اینکارو خواهم کرد منتها دلم نیومد که اول تحسینت نکنم کامنت شما واقعا تاثیر گزاری بود
ممنون که کامنت گذاشتید ممنون که اینهمه زیبا نوشتید ممنون که وقت گذاشتید باعث رسیدن من ب اینهمه آگاهی شدی
و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است (و به هیچ تدبیری سر از تقدیرش نتوان پیچید).
(این آیه همون نقطه ی توکل مریم بانوست که ایشون شک داشت از قرآن باشه)
سلام
وقتی این ویدئو شروع شد حسی در من زنده شد. مثل دوران بچگی تا همین بزرگسالی. مواقعی میشد که از صبح میرفتم خونه ی دوستم. موقعی که خودمون تنها بودیم. من و دوستم. وقتی بچه بودیم زمانی پیش میومد که مادرو پدر و باقی اهل خونه یا سرکار بودن و یا مسافرت و زمان بزرگسالی هم تو همچین موقعیتی با هم قرار میگذاشتیم که یک روز رو با هم بگذرونیم و کارای دلخواه دو نفره مون رو انجام بدیم یا حرفای دونفره مون رو بزنیم و کسی نباشه که هی حواسمون رو پرت کنه. وقتی با دوربین مریم بانو همراه شدم همین حس رو داشتم. از تو کلبه تا پل روی دریاچه و خونه ی مرغا و دون پاشیدن براشون و سر زدن به جورج و چک کردن کارای سایت و گشت زدن تو فضای پارادایس و چرخ زدن زیر چتر درختا و بعد سوار ماشین شدن به قصد خرید و تشریف فرمایی تخم مرغا و عوض شدن برنامه و برگشت به کلبه و دیدن براونی و اومدن تعمیرکارا و… همه و همه برام حس موقعهایی رو داشت که یه روز رو با دوستم اینطور میگذروندیم. گاهی به ظاهر کار خاصی نمی کردیم اما همین انجام کارای معمول روزانه و حرف زدن راجع به هرآنچه که برامون هیجان انگیز بود و براش طرح و نقشه داشتیم لحظات اون روز رو شگفت انگیز میکردن و برای من حظ بی نظیری بود.
مرسی مریم بانو که این لحظات خوش و خاطره انگیز و زیبا رو برام زنده کردی. واقعا در تمام نیم ساعتی که با ویدئو همراه بودم اصلا احساس نمیکردم این همه فاصله ی جغرافیایی بینمون وجود داره. از بس که مریم بانو عشق و محبتش رو خالص و بی تکلف بیان میکنه. پاینده باشی و همیشه سعادتمند بانو !
مریم بانو مطلبی راجع به تنهایی و ترس گفت که من ما به ازاهاش رو در خودم دیدم و براشون تصمیم به اصلاح گرفتم. ایشون از تنها موندن در جنگل و تاریکی و نبود بهداشت می ترسید و با تقویت ایمان به خدا و کمک گرفتن از شخصی که از سد این ترسها گذشته بود ترسهاش رو در خودش اصلاح کرد. حالا من از اینها نمی ترسم و باهاشون مساله ندارم اما به شدت از هر حیوونی می ترسم. من اونها رو خیلی دوست دارم و از دیدنشون لذت می برم اما اصلا نمیتونم بدون دلهره از کنارشون رد بشم و در مواقعی نوازششون کنم و گاهی دلم پر می کشه که سگ یا اسب رو نوازش کنم اما وقتی بهشون نزدیک میشم چنان ضربان قلبم بالا میره که دستام می لرزن و پشیمون میشم. یه ترس دیگه رو هم که مدام عقب میندازم رانندگیه که با وجود داشتن گواهینامه سالهاست که نتونستم هیچ ماشینی برونم. با شنیدن صحبتهای مریم بانو این دو کار رو در صدر لیستم نوشتم که هرچه زودتر به سمتشون برم و تمومشون کنم.
موضوعی که بسیار برام کلیدی بود تو این ویدئو موضوع غیرواقعی دیدن هر چیز ناشناخته س. واقعا هر آنچه که نسبت بهش ذهن خامی داشته باشیم به نظر بزرگ تر و ترسناکتر میاد. و این که ترس چیزی نیست جز احساس ناتوانی در برابر چیزی که اصلا نمی شناسیمش. جالبه ما از چیزی می ترسیم که اصلا نمیدونیم چی هست! خیلی عجیبه. ذهن در برابر هر آنچه که ازش سابقه ای نداره خامه و این خامی تا آخر عمرمون با ما هست. چون همیشه چیزهایی هستن که ما نمیشناسیمشون. همیشه ناشناخته هایی هستن. از بس که این جهان اسرارآمیز و پر نعمت و شگفت انگیزه. اما وقتی که این قانون رو بفهمیم و به ذهن بسپاریم درسته که اون خامی رو در برابر هر چیز جدید رویت می کنیم اما دیگه خیلی زود راجع به اون شخص یا چیز جدید قضاوت نمی کنیم. چون میدونیم که نظر اولیه ی ما واقعی و حقیقی نیست. و به خودمون اجازه میدیم که کمی با اون موضوع پیش بریم و بعد راجع بهش تصمیم بگیریم. من بر اون دسته از ترسهام که تونستم مسلط بشم ازین مفهوم استفاده کردم.
و برخورد دیگرم با ترسهام همونطور که مریم بانو گفت، و مدتیه که بیشتر در ذهن و دلم حسش میکنم یاد خداست. من مدتیه که خیلی خیلی بیشتر در مواجهه با هر ترسی خدا رو پیش میکشم. میگم من به این دلیل می ترسم که از درون اون چیز یا اتفاق بی خبرم اما خدا خبر داره. ازش میخوام من رو به مسیری هدایت کنه که بتونم راحت تر و دلپذیرتر با اون ناشناخته روبرو بشم. اول از خدا کمک میخوام و اجازه نمیدم فکر دیگه ای اول از همه تو ذهنم بیاد. سریع به خودم میگم این شرکه که برای غلبه بر ترست به هر راه حلی فکر کنی غیر خدا و آخر از همه که دیگه دیدی از هیچکس و هیچ راهی کاری برنمیاد بری دست به دامن خدا بشی. تو که آخر کار میری سمت خدا خب از اول این کارو بکن تا اینهمه خودتو عذاب ندی. واقعا دونستن قانون چه رهایی عجیبی به آدم میده. چقدر کارها رو آسون میکنه. چقدر حال آدمو خوب میکنه. خدایا شکرت که دارم روز به روز بیشتر به قوانینت آگاه میشم و نتیجه ش رو می بینم. خدایا شکرت که هر روز دارم حضورت رو پررنگتر حس میکنم و بیشتر از زندگی لذت می برم. واقعا از زمانی که قوانین رو شناختم و دارم اجراشون میکنم حالم با زندگی بهتره. از خودم راضی ترم. با وجودیکه کارهای بزرگ و چشمگیری به ظاهر انجام ندادم و خیلی وقتا هم اشتباه کردم اما در کل راضی ترم و مطمئنم در آینده ای خیلی نزدیک اتفاقات جالب و زیبا و شگفت انگیزی برام میوفته.
خوب یادمه که چند سال پیش داشتم فیلم مستند زندگی سر ریچارد برانسون رو می دیدم. یه جایی رسید که اون به همراه همسفرش سوار بالنی بودن که با شرایطی ویژه برای اولین بار، از روی اقیانوس آرام رد میشدن که ناگهان دچار طوفان شدن و ارتباطشون با همه ی رادارها قطع شد. اونها هر کاری که بلد بودن انجام دادن ولی با وخیم شدن اوضاع جوّ و بالن که تازه کار بود، انگار که هیچ راهی جز سقوط در اقیانوس باقی نمونده بود. درین لحظه ریچارد برانسون تصمیم گرفت با دوربینی که داره یه پیام خداحافظی برای پدر و مادر و همسر و فرزندانش ترتیب بده. این تنها کاری بود که میتونست در آخرین لحظات عمرش انجام بده. همین که داشتم سپری شدن این لحظات رو می دیدم انگار که خودم دقیقا تو اون وضعیت باشم نفسم در نمیومد و یخ کرده بودم. یهو یه هرم داغی در درونم حس کردم. انگار یه انرژی خودجوشی از درونم فرصت حیات پیدا کرده باشه تمام وجودم رو پر کرد. با فاصله ی چند ثانیه چنان دلم آروم شد که متعجب شدم. احساس کردم یه قدرتی دارم که در مواقعی مثل حضور در اون بالن روی اقیانوس، دلم قرص و محکمه. اگر پچ پچ ها و مداخلات ریز و درشت ذهنم اجازه بده دلم آرومه. حس میکردم چه نجات پیدا کنم و زنده بمونم و چه بمیرم در هر حال، حال خوشی خواهم داشت. چون با مرکز ثقل جهان یکی میشم. همینطور که با دل آرومم مکالمه میکردم دیدم که تو اون مستند، کار به جایی رسید که یکی از رادارها جواب داد و دو سرنشین بالن تونستن کمک بخوان و نجات پیدا کنن. ریچارد برانسون توی کتاب “بترس؛ ولی انجامش بده” همه ی این وقایع رو با جزئیات تعریف میکنه. بعد از اون اتفاق او نه تنها تصمیم بر خونه نشستن نگرفت بلکه دست به ریسکهای خطرناک تر هم زد و اسمش رو برای “اولین بار”های زیادی ثبت کرد.
من همیشه در بحرانهای زندگیم یاد خدا می افتادم و اوقات آروم، نه! بعد از بحران به خودم میگفتم که اگر جای خدا بودم دیگه وقتی کارت گیر می افتاد کمکت نمیکردم. اما بعدها فهمیدم که خدا حساب و کتابش با ماها توفیر داره. اون میگه : صدبار اگر توبه شکستی بازآ !
هرچی مصائب رو رد میکردم باز متوجه نبودم که باید چه بکنم. این شد که چند هفته پیش یه اتفاق سهمگین در زندگیم افتاد. اتفاقی که برای من سنگین بود چون من نتونسته بودم راه رو از چاه باز بشناسم. اون اتفاق چنان منو زمین گیر کرد که هیچ راهی جز خدا و خدا و خدا برام نگذاشت. شروع کردم جدی و آگاهانه به مقوله ی خدا پرداختن. گفتم باید تکلیف خودم رو روشن کنم. این که نمیشه. من اونقدر از خدا دور میشم که به این فجایع میرسم. خب عقل سلیم در مادی ترین صورت میگه: پیشگیری بهتر از درمانه. واقعا شیرفهم شدم که هر لحظه دوری از خدا چه ضرری برای کل زندگیم میتونه داشته باشه. اصلا دور بودن از اون آرامش رو که در لوای ایمان به تنها مطلق عالم در دل و جان آدم می شینه؛ کجا میتونم بی منت و کافی و وافی پیدا کنم؟! وقتی همه چیز در درونم مهیاست کجا برم؟! کجا برم که سر خم کردن قیمت داشته باشه؟! کجا برم که نازم خریدار داشته باشه؛ اونهم به اندازه ی عالم؟! کجا برم که قدر بینم و بر صدر نشینم؟! کجا برم که آدم خودم باشم و همه چیز ساده و آسون برام فراهم بشه؟! اونم هرچیز و هرجا و هر شخص و هر زمان! فقط تنها کاری که باید بکنم اینه که از سر راه کائنات برم کنار.
اینجور وقتا یاد قسمت پایانی شعر زیبای “گره گشای” پروین اعتصامی می افتم.
…
الغرض، برگشت مسکین دردناک / تا مگر برچیند آن گندم ز خاک
چون برای جستجو خم کرد سر / دید افتاده یکی همیان زر
سجده کرد و گفت کای رب ودود / من چه دانستم ترا حکمت چه بود
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است / هر که را فقری دهی، آن دولتی است
تو بسی زاندیشه برتر بودهای / هر چه فرمان است، خود فرمودهای
زان به تاریکی گذاری بنده را / تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند / تا که با لطف تو، پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب / هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب
هر که مسکین و پریشان تو بود / خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زان معنی ندادندم خسان / تا ترا دانم پناه بیکسان
ناتوانی زان دهی بر تندرست / تا بداند کآنچه دارد زان تست
زان به درها بردی این درویش را / تا که بشناسد خدای خویش را
اندرین پستی، قضایم زان فکند / تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز / گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال / تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
بر در دونان، چو افتادم ز پای / هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
گندمم را ریختی، تا زر دهی / رشتهام بردی، تا که گوهر دهی
در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش / ورنه دیگ حق نمیافتد ز جوش
من خیلی وقت نیست که حضور خدا رو تو وجودم و تو زندگیم حس میکنم. خیلی وقت نیست که توکل میکنم. قبلا اگر مشکلی پیش میومد فورا دست به دامن خدا میشدم و تا رفع مشکل دل نگرون بودم. اما مدتیه برای همه چی توکل میکنم. کارای ریز و درشت، موقع غم یا شادی، زمان تنگی یا فراخ یا فراغ. دیگه برای هر قدمی خودم رو به خدا می سپارم. اینطوری دیگه از نگرانی و انتظار نتیجه خلاص میشم و میرم سراغ کاری که حالمو خوب یا بهتر میکنه.
خلاصه که هر وقت روی خدا حساب میکنم کارا راحت تر جلو میرن و خیلی وقتا خدا خودش کارا رو طوری جور میکنه که آب تو دلت تکون نخوره. مثل فرستادن تخم مرغها دم در خونه که مریم بانو دیگه مجبور نبود بره تا دفتر پست. یا کنسل شدن برنامه ی خرید که اگر این برنامه بهم نمیخورد تعمیرکارا نمیتونستن کارشون رو انجام بدن و تعمیر دستگاه تهویه کلی عقب میوفتاد.
من دیگه از این اتفاقات به ظاهر کوچیک هم نمیگذرم. وقتی اتفاق میوفتن چند لحظه تامل میکنم و کلی خدا رو شکر میکنم و حتما می نویسمشون که اهمیتشون برام چندین برابر بشه و ذهنم رو ورزش بدم. با این کار دارم تمرین ستاره ی قطبی قدم های دوازده گانه رو بهتر می فهمم و از انجامشون لذت می برم. در صورتیکه اوایل برام خیلی سخت بود و کار جالبی نبود . اما وقتی به راحتیش عادت کردم و فهمیدم چقدر قبلا بیخودی زور میزدم و تازه کارها اونجور که مد نظرم بود انجام نمیشدن بیشتر انگیزه گرفتم که برای هر کاری توکل کنم. اینجور وقتا یاد این صحبت آقای عباسمنش میوفتم که میگفت من برای پختن فلان غذا یا انتخاب فلان اتوبان برای رسیدن به مقصدم از هدایت خداوند بهره می گیرم. اما قبلا من فکر میکردم فقط برای امور مهم و شاق و عظیم باید به خدا مراجعه کرد. اون که بیکار نیس ما هر کاری رو که میخوایم انجام بدیم بریم سروقتش. حالا دیگه مفهوم خدا برام فرق داره. خدا همون قانون ثابت و بی تغییریه که ذره ذره ی جهان بر اون استواره. یک حاکمیت مطلق بر هر آفریده ای از هر جنس و رنگ و اندازه. خدا همونه که سعدی میگه :
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار / شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
چه آرامشی از این بهتر و دلنشین تر.
موضوع گاز و ترمزها هم تو این ویدئو برام خیلی جالب بود. یادم افتاد من کجاها اجازه ندادم که بعضی چیزها برام ترمز بشه و بعضی جاها نتونستم ترمزها رو رها کنم. من به هر تضادی که برمیخورم میرم سراغ ترمزهام. میگم من چرا به این تضاد برخوردم؟ چه ترمزی باعث شده من اینطوری درجا بزنم و این ناخواسته جلوم ظاهر بشه؟ کجاها میدونستم که میتونم فلان کارو انجام بدم ولی به دلیلی خودمو محروم کردم. من خیلی مواقع برای حل مشکلم این بیت حافظ رو تکرار میکنم:
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
به خودم میگم: ببین کجا وایسادی و راه دریافت رو سد کردی؟ چه مقاومتی داری که اون اتفاقی که باید نمی افته؟ این ترمزت چیه؟ وقتی کلی از باورهام رو تکوندم و کمی فیلتر شهودم تمیز شد این رو درک کردم که کارهای بیرونی و زور زدنهام بدون تصحیح و بازنگری باورهام، ترمزهای اساسی هستن. فهمیدم که نقش باورها دقیقا چیه و نقش عمل به باورها چیه. قبلا فکر میکردم اگر فلان کار رو نکنم نتیجه ی دلخواهم حاصل نمیشه و تا انجام نمیدادم آروم نمی گرفتم و وقتی هم که نتیجه ی دلخواهم به ثمر نمیرسید هر دلیلی به ذهنم میرسید جز دلیل اصلی که خودم بودم. در اصل مقاومتهای حاصل از باورهای محدودکننده.
واقعا با تمام وجود ایمان پیدا کردم که جهان هستی مدام در حال بخشیدن نعمات به ماست. نعمات با ما و برای ما در جریانه، به هر شکل و به هر اندازه ای که بخواهیم. اما باورش واقعا تکامل و آگاهی میخواد. من وقتی ذهنم رو با ده سال پیش، یک سال پیش، چند ماه پیش یا بهتر بگم چند هفته پیش مقایسه میکنم حیرت میکنم. چقدر نقش و طرح زندگیم عوض شده. یک تضاد سهمگین اومد و منو با شتاب پرتاب کرد تو مسیر. من چند سالی هست با این مفاهیم همراهم اما مدام در شک و تردید و آزمون و خطا بودم اما اتفاق ماه گذشته دیگه جای چون و چرا برام نگذاشت. انگار که دوره ی تکاملم رو طی کرده باشم رسیدم به خشکی و احساس نجات عجیبی میکردم. یه رهایی واقعی! یه سبکی حقیقی و جاودانه و خودمونی! خدایا شکرت که من و جهان رو طوری آفریدی که وقتی از مسیر فلاح و خیر و سعادت میام منحرف بشم خودم تضادی رو خلق میکنم و جهان اون رو پیش چشمام میاره که باز منو به راه راست، راه کسانی که به اونها نعمت بخشیدی و نه گمراهان؛ هدایت می کنی و نجاتم میدی. این روزا دیگه دارم آگاهانه زندگی میکنم. هر قدمی برمیدارم انگار که دوتا دوربین توی کاسه ی چشمام نصب کرده باشم و یه رادار توی جمجمه م کار گذاشته باشم و یه ژنراتور بی نهایت قدرتمند تو قفسه ی سینه م نصب کرده باشم؛ حرکت میکنم. حالا می فهمم آگاهانه زندگی کردن چه لذتی داره. هم می فهمم داره چه اتفاقی میوفته هم نمی دونم چطوری. میدونم که خودم مسوول و حاکم زندگیم هستم و نمیدونم مسیرم از کجا به کجا قراره ختم میشه اما میدونم قراره قدم به قدم هدایت بشم. آرامش عجیبیه آرامش در پرتو آگاهی !
یه وقتایی می شنیدم که میگفتن آگاهی از مرگ، زندگی رو روشنتر و شیرین تر میکنه اما نمیفهمیدم یعنی چی. اما وقتی خداوند رو در تمام امور می پذیرم و به قول مریم بانو در همه چیز این سیر مرگ و زندگی رو می بینم دیگه در پناه پذیرش مرگ، زندگی آرامتری خواهم داشت. به ذات خودم و هر آنچه که در جهان باهاش برخورد میکنم نزدیک تر میشم و باهاش واقعی تر برخورد میکنم. به هیچ چیز عادت نمیکنم و از هست و نیستش لذت می برم. هنوز ادعای کامل شدن درین فرایند رو ندارم اما با تمرکز بالا روی این موضوع پیش میرم. چون در هر روز دارم می بینمش. فهمیده م که قبلا هم اینها بودن اما من نمیدیدمشون. به همین خاطر در یک اضطراب ریز دائمی بسر می بردم. نمیگم این اضطراب حذف شده، اما حالا دیگه هر وقت بیاد براش حرف دارم. دیگه از ترس زبونم بند نمیاد و میتونم باهاش گفتگو کنم و حرف دلم رو بهش بگم. بگم که چه نظری راجع بهش دارم و میخوام چطور باهاش تا کنم.
خداروشکر بابت این همه آگاهی و همت و تعهد و عشق.
از مریم بانوی عزیز بسیار سپاسگزارم که اینهمه ما رو در تجربیات زیبا و بی نظیرش سهیم کرد و باعث شد کلی ماجرا و تصمیم و ایده به ذهنم سرازیر بشن.
جای آقای عباسمنش خالی نبود چون حضورشون لحظه به لحظه حس میشد که امیدوارم بیش از پیش سعادتمند و کامروا باشن.
کامنتتون سرشار از حس خوب وتوحیدی بود ممنون بابت آگاهی هایی که ازتون دریافت کردم
شما نوشته بودید که ترس از رانندگی دارید منم چندین سال گواهینامه داشتم رانندگی نمیکردم ولی یک ماهی هست که بر ترسم غلبه کردم ودارم رانندگی میکنم البته هنوز کامل جاهای شلوغ ترس دارم ولی باید تکاملم رو طی کنم
سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان عزیزم،
خداروشکر میکنم برای این قسمت از سریال زیبا که بی نهایت نکته درس آگاهی داره و روش خوب زندگی کردن رو در قالب مستند به نمایش گذاشتن عاشقتونم من برای این ایده و این ذهن بی نهایت خلاقتون که واقعا جای تحسین داره.
تحسین میکنم خانوم شایسته ی نازنین رو که تنها توی پرادایس مشغول کار کردنشون هستن مشغول زندگی کردن هستن با آرامش احساس خوب و در نهایت درک و فهم و شعور بالا،واقعا تحسین میکنم لذت میبرم برای این حد زیبا رفتار کردن و زندگی شما،
الان استاد نیستن و شما تنها دارید زندگی میکنید فارغ از هرگونه غُر زدن و به قولی ناز کردن،و تمرکزتون رو گذاشتید روی کار کردنتون و رشد کردنتون،و اینو باور دارید من مسول تمام کمال زندگی و حال خودم هستم قرار نیست تا آخر عمر وصل باشم به استاد به هرحال یک زمان هایی باید تنها باشم و این خوبه اصلا بد نیست وابستگی بیماری زا ندارید به این درک و شعور رسیدید که من مسوول هستم مسوول خودم زندگی خودم در هر شرایطی این واقعا نکته و آگاهی داشت.
مثل ۹۹درصد جامعه که غر میزنن ناله میکنن من تنهام منو تنها نزار من چجوری تحمل کنم رفتن تورو با من باش من میترسم من میمیرم از این دوری و دلتنگی تو خدای منی،
درصورتی که شما اگاهانه دارید رفتار میکنید زندگی میکنید و رشد میکنید،استاد عشق شما هست و عاشقانه لذت میبرید با هم،اما قرار نیست استاد خدای شما باشه ناجی شما باشه،هرچیزی در نهایت اعتدال رعایت میشه که من واقعا لذت بردم و تحسین میکنم قربونتون برم.
چقدر شما رشد بی نهایت کردید خانوم شایسته ی عزیز و چقدر بهتون تبریک میگم و این اون عامل تفاوت شماست با بقیه آدمهای معمولی،و همچنان هم در حال رشد کردن هستید میگید این تازه اول راهه و من هم همیشه به خودم همینو میگم،میگم من تازه اول راهم…
چقدر خانوم بزرگوار و با کمالاتی هستید الان تنها هستید و دارید روی خودتون کار میکنید به فکر کردن خودتون هستید به فکر زندگی خودتون هستید توجه و تمرکز شما روی خودتون و سایت و آگاهی ها هست،
حالا ۹۹ درصد جامعه چیکار میکنن،خاله زنکی میکنن راجب هرچیزی از زندگی هرکسی که چجوری زندگی میکنن بچه دار میشن آیا ازدواج کردن آیا چقدر درآمد دارن آیا چجوری کار میکنن آیا چجوری میرن مسافرت آیا و هزاران خاله زنکی بیماری زا دیگه که فقط باعث حسادت حال بد و بدبختی خودشون هست، و من اینو با تمام وجودم درک کردم تحسینتون میکنم عزیزم و تبریک میگم و الگو برداری کردم و میکنم چون شخصیت خودم از همون اول همین بوده تمرکز روی خودم و به همین دلیل هدایت شدم به همین مسیر و بی نهایت به خودم میبالم❤
چقدر زیبا گفتید وقتی که وارد اون محیط نشدیم و ندیدیم ذهن ما شروع میکنه به نجوا و قضاوت و اون موضوع رو بی نهایت بزرگ و وحشتناک جلوه میده و انگار ما میترسم اصلا راجب هرچیزی و هرکسی،از دور زمانی که شناخت پیدا نکردیم فقط ذهن قضاوت میکنه مخصوصا راجب آدمها، اون طرف رو ندیدن گذشته ی اون رو ندیدن نمیدونن ان چنان قضاوت میکنن که خودِ خدا هم پشیمون میشه و این فقط و فقط باعث ضربه زدن و بدبخت کردن خودشون میشه،
قاضی خداست اول خداست آخر خداست پنهان خداست ظاهر خداست همه چیز خداست، و به این حد و درک برسیم که همین که ذهن اومد شروع کنه به قضاوت بگیم صبر کن بگیم که قاضی خداست ما هم فقط ظاهر رو دیدیم و اجازه ندیم چون باعث ضرر به خودمون میشه…
چقدر زیبا گفتید اون چیزی که توی روز هست توی شب هم هست چه دلیلی داره برای ترسیدن مگه خدا نیست مگه اون نیروی برتر نیست ما با اون هماهنگ بشیم که نترسیم نه با حرفای جامعه که سراسر بیماریه،
وقتی هماهنگ بشیم با اون نیرو بترسیم از اون نیرو وابسته بشیم به اون نیرو و حساب کنیم روی اون نیرو واقعا ترسیدن جُک به حساب میاد،
واقعا زندگی در تمام ابعاد بهشت میشه رشد میکنه وای خدای من همه چیز تویی و همه چیز توحیده… الله اکبر❤
تحسینتون میکنم اون موضوعی که راجب آرایش گفتید و من همیشه توی این موضوع شمارو تحسین کردم مخصوصا زمانی که دستان قشنگتون رو دیدم همیشه گفتم ببین چقدر در نهایت سادگی و زیبایی و بی نهایت تحسینتون کردم و میکنم و خود واقعیتون هستید،
الان در نهایت امکانات و ثروت هستید شما آیا واقعا صبح تا شب نشستید به مو ناخن و مدل کفش و لباساتون توجه میکنید و مدام ناراحت هستید چیو با چی ست کنم وای خدای من این رنگ جالب نیست بزار اونو ست کنم، یا اینکه مدام به فکر رشد خودتون هستید؟
به فکر سایت هستید؟
به فکر غلبه بر ترسها هستید؟
به فکر آگاه شدن هستید؟
واقعا اینه اون عاملی که باعث تفاوت شما شده و این چنین رشد کردید و بی نهایت تحسینتون میکنم،تبریک میگم و عاشقتونم من🥰
چقدر زیباست محیط پرادایس،
چقدر زیبا زندگی میکنید چقدر زیبا از خداوند و هدایت میگید و چقدر خوشحالم که چنین آگاهی و درسهایی رو به خوردِ ضمیر ناخوداگاهم میدم،
تحسینتون میکنم برای این شخصیت عظیم و بی نظیر شما،
تحسینتون میکنم برای اینکه این چنین خانوم هستید و بزرگوارید خیلی خیلی دوستون دارم من.
تحسینتون میکنم انقدر زیبا از تجربه ها و آگاهی ها میگید
خوشبحال استاد عباسمنش که چنین فرشته ای رو داره❤
چقدر زیباست این چنین فکر کردن رفتار کردن و این چنین رشد کردن و این چنین توجه به اصل و اساس زندگی کردن نه اینکه توجه کنیم چی بپوشیم چیو با چی سِت کنیم امشب چجوری مهمونی بگیریم که بفهمن ما چقدر لاکچری و ثروتمندیم،
با تمام وجودم تحسینتون میکنم دوستون دارم عاشقتونم.
خودم رو تحسین میکنم چنین مداری هستم چنین فرکانسی هستم چنین محیطی هستم و این چنین دارم رشد میکنم که شایدم واقعا خودم متوجه درصد رشدم نمیشم انقدر که همه چیز عالی پیش میره و خداوند انجام میده،
خدایا شکرت که همه چیز تویی و همه کاره تویی و تویی که انجام میدهی…
عاشقتم من، عاشقتم که برای من زیبا مینویسی با عشق فرکانس رو دریافت میکنی،
و چقدر خوشبخت هستیم که در این مسیریم.
واقعا هم همینه سمیه جان عزیزم قضاوت کردن فقط یک رفتار بیماری زا هست که ظلم به خود محسوب میشه، و درک کنیم به این باور برسیم قضاوت کار خداست که از همه چیز آگاه هست،
عاشقتم سمیه جانم
از دعای قشنگت بی نهایت ممنونم عزیز دلم،
و الهی که غرق بشی در خداوند و قوانین خداوند الهی که بی نهایت بدرخشی و رشد کنی،
و سلام به استاد گلم که جاشون خیلی خالی بود در این فایل .
مریم خانوم این فایل زندگی در بهشت مخصوص خود خود شما بود 😄
وای اون اول فایل که سراغ مرغا و داک ها رفتید یعنی انقدر عاشقشونم و کیف میکنم از دیدنشون کلی تصور کردم که یه داک سفید داشتم و نازش میکردم خیلی نازن اینا و همون مرغا هم همینطور جوجه ها که دیگه فقط بچلونمشون 😄
مریم خانم عزیز مرسی مرسی که اینهمه فایل به همت و اشتیاق شما ضبط شده و ما لذت میبریم مرسی از ثبت این زیبایی ها 🍀🌹
توضیحاتی که دادین خیلی مفید بود و فکرکنم بین خانمها مشترک باشه مثلا وسواس به تمیزی و یا ترسها ، خیلی دارم سعی میکنم توکل واقعی کنم به خدا چون دیگه اونوقت از چیزی نمیترسم و سعی میکنم تو هر مسئله ای که از آدمها یا هرچیزی میترسم و یا قدرتی براش قائلم بگم این ترس و این رنج من باقی خواهند موند تا وقتی که من اون قدرت اون فرد یا اون چیزو در زندگیم در ذهنم و وجودم ازش بگیرم و تمام قدرت تمام تاثیر فقط نیروی درونم و خداوند باشه اونوقته که ترسم ضعفم رنجم از بین میره و دیگه تاثیر و دخالتی از غیر خداوند در زندگیم در اون مسئله نمیبینم 🌼
خیلی زیباست پرادایس هرروز که فایل زندگی در بهشت میاد روی سایت کلی خوشحال میشم و طراوت اونجا رو احساس میکنم 🌈🍀
راستی من بخاطر گفتن یه نکته ای که خیلی جالبه تصمیم گرفتم کامنت بزارم .
خب هرروز که به سایت سر میزنم فایل اون روز و نشانه ام رو دنبال میکنم
امروز نشانه من ارامش در پرتو اگاهی قسمت اولش بود و اول اونو دیدم بعدم فایل زندگی در بهشت رو ،
وقتی گفتید این غلبه بر ترسها یعنی ارامش در پرتو اگاهی خیلی جالب بود برام چون همین الان فایلشو دیده بودم و استاد عباس منش هم گفتند که انصافا اسم خوبی برای اون فایلها انتخاب کردند 😃😃😃
وقتی خودمو که بزرگترین ناشناخته ذهنم بود شناختم افکارمو باورهامو اینکه نتایج زندگیم از کجا میاد و و و اینها رو فهمیدم ارامش دارم و حالا تلاش میکنم خودم رو تغییر بدم به سمت بهتر شدن و واقعا حل هر مسئله کوچیک چنان ایمانی بهم میده برای مسائل بعدی و دیدم انقدر که دنبال اینده هستم باید از مسائل هرچند پیش پا افتاده الانم شروع کنم حلشون کنم و برم جلو و راهی جز این منو به مقصد نمیرسونه و این هم درسی از تکامل هست که من توی عملکردم خیلی باید تکامل رو حواسم باشه به این معنا که هر مسئله و حال حاضر زندگیمو طبق قانون برم جلو منتظر نباشم فقط کارهای بزرگو طبق قانون انجام بدم💪🏻
استاد عباس منش عزیزم عاشقتم که داری کامنتمو میخونی ❤️😘
تا کامنت دیگر خدانگهدار دوستان عزیز ما همگی عاشق این هستیم که توی پرادایس زندگی کنیم مگه نه 😃🍀
داشتم ورزش میکردم که احساس کردم یکم زود خسته میشم! یه لحظه به خودم اومدم دیدم نجواها شروع شدن!!! ضعیف شدی! هرچی بیشتر وزنه میزنی ضعیف تر میشی!! قبلا ک ورزش میکردی خیلی انرژیت بیشتر بود! خیلی زودتر، ورزش انرژی و قدرت بهت میداد!!!!
چقدر قبلنا قدرت و انرژیت بیشتر بود! الانافتضاح!!!
همینجا مچشو گرفتم!!!!!
بله درسته! چقدر قبلنا انرژیم بیشتر بود! چقدر فعال و قدرتمند بودم! چقدر انرژی فیزیکی و ذهنیم قوی تر و شاداب تر بود! درسته!
شاید حرف از ۱۷-۱۸ سال پیشه!
اما چی فرق کرده این وسط؟!
من همون رژیم غذایی رو دارم! سالم و تازه و مقوی! تو همون شرایط دارم زندگی میکنم! هوای سالم و حسابی ترو تمیز! در واقع منِ امروز دارم با همون سبکِ زندگیِ سالم و فوق العاده ای زندگی میکنم که همون روزها بود و اون دخترِ ۱۴-۱۵ سالهٔ بشدت پر انرژی باهاش زندگی میکرد!
یادمه انقدر انرژی داشتم که حتی به معنای حقیقی نمیدونستم خستگی چیه!!! نمیدونستم درد چیه!!! یادمه یه بار تو شدتِ دویدن آرنجم خورد به لبهٔ دیوار و یه تیکه تقریبا ۴-۵ سانتی از دیوار گچیکنده شد و جای آرنجِ من لبهٔ دیوار موند! ولی من حتی حس نکردم دستم جایی خورد! 😂😂😂
انقد پر انرژی بودم که همیشه توی مسابقات ورزشیِ مدرسه اولین نفر بودم و میرفتم مراحل بعدی! و اصلا انگار این انرژی ثانیه ای ده برابر میشد!
وقتی مفهوم درد و خستگی و ضعف و این چیزایی که به مرور ترمزای زنگ زده میشه درونمون رو نمیدونیم، بدون گاز خودش با شتابی باور نکردنی میره….
منِ امروز فقط یه چیزش فرق کرده بود! باورهاش! باورهایی که حتی نمیدونست ترمزِ لذتش شدن! و حالا که فهمیدم دارم همهٔ تلاشمو میکنم که با احترام به قانونِ تکامل و صبر درستشون کنم. بقول مریم جان «آرامشی که در پرتو آگاهیه» خیلی کمک میکنه…
حالا دیگه سریع مُچِ نجواها رو میگیرم و میگم: کور خوندی، من دیگه اونی که چشم و گوش بسته بهت راه بده نیستم!
من امروز دارم با آگاهی تصمیم میگیرم و عمل میکنم. دارم با صبوری خودمو از نو میسازم. و خدای من با من است، و خوب میدونی که او برایم بشدت کافیست… وخوب میدونی که وقتی من بخوام خدام قدرتم میده، و کیه که بخواد و خداش قدرتش بشه و کسی بتونه حتی کمتر از سر سوزنی حتی فکرشو بکنه که بهش آسیبی برسونه!!!!؟؟
یه وقتایی فک میکنم حتی شیطانم خوشحال میشه که میبینه این انسانِ جنسِ خدا انقدر قدرتمندانه خداشو و خودشو باور داره! 😂😉
و بنظرم حتی پشیمون میشه و به خودش میگه چه اشتباهی کردم سجده نکردم!😂 این بشرِ متصل به خدا به حق سجده میخواد!
و این سجده به معبوده نه به بشرِ خاکی…
چون خووووب میدونه چه خدایی داریم!
و تمرین و تکرار و تکرار….
اینه که باز در کنارِ باورهای درست و قدرتمند و عزتمندانم منو رشد میده…
باید درست ببینیم تا درستی و لذت رو درونمون نقش ببندیم. باید آگاهانه به خودمون یاد بدیم و یادآوری کنیم که همه چیز آرام و زیبا و امن و مُسخرِ ماییه که خدا پناهِ اَمنمونه،
که خدا قدرتمونه،
که خدا همهٔ گسترهٔ وجودمونه،
همهٔ گسترهٔ عالمه…
و این من، در تعامل با هرآنچه خداست هستم..
پس آرام میشم..
صبور میشم..
و لبخندی از رضایت به لبانم هدیه میدم…
چون دلم گرمه به خدام…
و اینجاست که باز رهایی رو حس میکنم…
رها که باشی روی ابرها با سرعتِ بادی که کشتیِ سلیمان رو حرکت داد، تو هم پرواز میکنی…
رها که باشی شجاعی…
قدرتمندی…
مثل مامان مرغی که خیلی راحت جوجه هاشو رها میکنه، چون میدونه این قانونه و هرکس مسئوله زندگیِ خودشه! حتی اگه جوجه هاش نتونن از پس خودشون بر بیان اون دیگه هرگز کاری نمیکنه، چون به اندازهٔ وظیفه اش کارشو درست و تمام وکمال انجام داده. چون خودشم یه روز این قدرت و استقلال رو برای خودش ساخت که الان اینجوری قدرتمندانه با اون جُثهٔ کوچیکش قدم میزنه و لذت میبره از زندگی در بهشت..
میدونید چیه؟!
احساس میکنم کسانی که بیشتر با طبیعت وحیوانات در ارتباطِ مستقیمن خیلی ملموس تر حس میکنن قوانین رو!
من خودم توی محیطی زندگی کردم و بزرگ شدم که همیشه با حیوانات و طبیعتِ فوق العاده ناب در ارتباط بودم. درواقع بخشِ مهمی از زندگیم بودن.
من این دون پاشیدن برای مرغ و خروس و جوجه ها رو تجربه کردم، علف دهن بزی گذاشتن رو تجربه کردم😉، سبزی کاری و باغداری رو تجربه کردم، پا توی آبِ بشدت سردِ رودخونه رو بعد از یه روزِ پرکار توی باغ تجربه کردم، از صدها کوه بالا رفتم و ذره ذره طعم و عطرِ کوهستان رو چشیدم، شاهین هایی که بالای سرم پرواز میکردن رو دیدم، روباهی که یواشکی کنار جاده خودشو قایم کرده و گاهی هم با شتاب از جاده عبور کرده دیدم، ماری که لابلای درختا میخزیده دیدم، رد پا و کند و کوی گرازها رو دیدم، بازی با سگها و خرگوش ها و لاکپشت های زنده در طبیعت رو تجربه کردم،
من حتی آهو و غاز و کبکی که شکار شده بود رو دیدم و طعمِ گوشتشو چشیدم،
من عطر گلها و سبزی های کوهی رو با جان و دل استشمام کردم…
من روی خاکِ آفتاب خوردهٔ کوهستان نشستم و محوِ عظمت و قدرتِ خدام شدم…
من با ذره ذرهٔ وجودم طعمِ همه رو سااااالها چشیدم،
لحظاتِ ناااااب و محشری که دیگه گفتنش برای کتاب ها قصه گفتنه…
و حس میکنم چقدر متفاوته با این دید دنیا و قوانینش رو دیدن،
ترسها رو له کردن و آگاهانه رشد کردن…
وسواس ها رو کنار گذاشتن و لذت بردن…
طبیعت همیشه بزرگترین معلمِ من بوده، چون با هزاران هزار رنگش صادقانه به من درسهای زندگی آموخت…
همهٔ اون درسهایی که امروز در این بهشتمون دارم قانونمند و الهی یاد میگیرم..
و چه میشود وقتی دو الگوی شاهکار معلمِ من میشوند…
حالا همهٔ ما بهشتی ها با دستانِ مریم جان دونه میپاشیم برای مرغا…
ما هممون با هم سلام میکنیم به براونیِ مَرد..
همهٔ ما با هم دور تا دور پردایس در خلوتِ خودمون قدم میزنیم تا خودمون وجهانمون رو بیشتر و درست تر بشناسیم..
همهٔ ما با هم نشانه های خدامون رو میبینیم و بهش چَشم میگیم تا راه نما مون باشه به سمتِ راحتی و آرامشِ بیشتر…
حالا دیگه هیچکدوم از ما هرگز تنها نیستیم حتی در تنهایی هامون، چون خدا همه جا هست…
حالا دیگه ما یک خانواده ایم که حتی وقتایی که مریم جان تنهاست ما هم کنارشیم…
و داریم با قدم به قدمِ پردایس رشد میکنیم و درسهای زندگیِ درست میگیریم..
دیگه نشانه ها رو میشناسیم،
جنسِ هدایت ها رو میشناسیم،
اونی که حرفِ خودِ خدا هست رومیفهمیم،
چون الگوهای ما دارن با طبیعتِ بهشتی بهمون درس ها میدن..
با عشق، با صداقت، با شوق، با ایمان و اطمینانی که میدونم مثل ماها شمام ماها رو در پردایس حس میکنید… چون حتی مریم جانم هم میگه ما…
چون اینها همه انرژیِ خداست…
جریانی که در بندِ زمان ومکان و مسافت نیست..
که ماها همرنگ تر به هم میشیم.. طلایی تر مثل آفتابِ طلاییِ پردایس…
که من هم امروز با جریانِ همین انرژی مثل مریم جان تصویری چنان درخشان و گرم از خورشیدِ چشمک زنِ لابلای درختانِ خزان شده ثبت کردم که یک آن گفتم من هم در کنارِ شما ایستاده ام…
حالا دیگه ما هم یاد گرفتیم از بزرگی و سختی و طولانی بودنِ مسیر یکه نخوریم! بلکه قدم برداریم، آرام آرام، و از قدم قدمِ مسیرمون لذّت ببریم، بسازیم و پیش بریم تا بهشت خلق کنیم…
یاد گرفتیم که خواسته هامونو کوچیک نکنیم، بلکه خودمون رومجهزتر و قدرتمند تر کنیم،
یاد گرفتیم که برای مجهز و قدرتمندتر شدنمون در مسیرِ برداشتنِ قدمهامون فقط روی خدامون حساب کنیم،
خدایی که خدای آسانی و راحتیه،
خدایی که به سادهترین شکلِ ممکن هر لحظه باهامون حرف میزنه،
با ساده ترین ها،
و فقط اونهایی میفهمنش که آسان شده اند برای آسانی ها،
اونهایی که زیبا شده اند برای زیبایی ها،
اونهایی که با ساده ترین و کوچیکترین چیزها غرقِ شادی میشن،
و همین رمزِ اتصاله…
شادی…
آرامش…
و اینجاست که پادشهای بزرگ دریافت میکنی، حتی فرایِ حدِ تصورت…
و زمانی که میبینی چقدر این سادگی ها رشدت میده، ارزشمندی و عزتِ خودت رو هم بیشتر میفهمی،
اونجاست که دیگه نقاب نمیزنی،
اونجاست که دیگه خودِ حقیقیت میشی،
دیگه نقش بازی نمیکنی،
دیگه پا رو ترمزی به نامِ دیگران نمیذاری،
دیگه اصل رو فدایِ فرع نمیکنی!
دیگه رنگ و لعاب های دست و پا گیر میریزه، چون آسان شدیم برای آسانی هایی که ما رو تا عرش میبره..
یادم به یه جمله ای اومد! «اصرار به گناهانِ کوچک خودش بزرگترین گناهه»! اینو از کتابای مدرسه یادمه!
به ظاهر کوچیک اما در حقیقت سدّی بزرگ!
بخاطر همین اهمیت نمیدیم بهشون و میگیم این که چیزی نیست! و همین چیزی نیست ناگهان ما رو در خودمون گُم میکنه!
مثل مسیریابی! حتی یک دهم میلیمتر کیلومترها خطا میبرتت! و اینو توی اولین قدمهات شاید هرگز نفهمی! وقتی میفهمی که دیگه راه گم کردی!
هرچقدر زودتر درستش کنیم، قطعا امیدِ راه یافتن بیشتر و نزدیکتره..
پس اصرار به بیهوده ها نکنیم، که گاهی خوشبختی در پَسِ همون یک ترسِ واهی نهفته است.
یادمه یه زمانی بهمون میگفتن اگه گناه کنی حتی اگر توبه هم کنی دیگه هرگز مث قبلت زلال نمیشیا! حواست باشه گناه نکنیا! حواست باشه دستمالِ سفید و تمیز اگه لکه روش افتاد دیگه مثل روز اولش پاک نمیشه ها!!!! دیگه آدمِ پاک و با ایمانِ قبل از گناه نمیشیا! پس گناه نکن!!!!
اصلا کاری به درست و غلطیش ندارم!
فقط میخوام بگم: من، آدمی که هم گناه ها کرد، هم خطاها رفت، هم ترس ها داشت، هم بیراهه ها و خرابه ها رو دید، هم از آدمی که شده بود خسته بود، امروز هرگز مثلِ اون آدمِ گناه نکرده نیست! حتی قابلِ مقایسه با اون آدم هم نیست! این آدم، امروز، آگاهانه به شناختی از خودش و خداش رسیده که بر رویِ شانه های پروردگارِ جهانیان شاهانه در دنیایِ الهیِ خودش میدرخشه و پادشاهی میکنه…
این آدم، بی عیب نیست، اما، خدایی بی عیب و لایتناهی درونش داره که به عرش میبرتش…
این آدم، امروز هرگز شبیهِ اون آدمِ بی گناه و معصوم نیست!
این آدم درخشان تر از حدِ تصورِ اون آدمه اونروزهاست…
به نام خدایی که مرا انسان افرید و قدرت خلق هر لحظه ام را عاشقانه درون زیبایم نهادینه کرد
به نام خدایی هدایتگرم که هر لحظه هدایت میکند دردانه های نابش را
خدای من
خدای من هزاران بارشکرت هزاران بارشکرت برای این همه نعمت و زیبایی و فراوانی و عشق بینهایت بهشتمون خدای من شکرت که امروزم فرصتی دادی که چشمان زیبایم ببینه این همه زیبایی رو
این همه عشق رو این همه توحید رو
خدای نازنینم شکرت برای اینکه امروزم بهم هدیه دادی که همسفر و همقدم و هم مسیر استاد نازنینم باشم
سلام به روی ماه مریم قشنگم
سلام به روی ماه استاد نازنینم
مریم نازنینم چی بگم از این همه عشقت این فایل دیوانه کرد منو روحمو تا اوج اسمونا برد
چقدر شما پر از عشقی
چقدر شما پر از خدایی
چقدر چقدر عاشقتونم
چقدر عاشقتونم
خدای من
خدای من
من دیوانه شدم از این همه زیباییی
من دیوانه ی این صبح بی نظیر بهشتمون شدم خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای یه روز روح نواز و پر از عشق و پر از نعمت و برکت و بی نهایت ارامش و زیبایی هدی دیگه
مریم قشنگم
بانوی زیبای زیبایی ها
عاشقق این اتصال نابتونم عاشق این توحید و عشق درونتونم خدای من
وقتی درو باز کردی من با تملم وجودم این نسیم زیبای بهشتمون رو لمس کردم با تمام وجودم این ارامشتون این که داشتین غزق میشدین در این نور این سکوتتون چقدر چقدر خدایی بود الله اکبر من محو شدم در این عشق چه عشق بازی جانانه ایی با معبود داشتین در هنگام طلوع
به خدا من محو فقط این ارامش این توحید این اتصال همین یک دقیقه ی اول شدم
این ارامش این نسیم چقدر زیبا بود
چقدر با تمام وجودم لمسش کردم
خدای من خدای من
تو ببین ارامش دریاچه ی بهشتمون رو
الله اکبر از این همه زیباییی از این همه نعمت از این همه فراوانی و عشق و ارامش خداوند مریم نازنینم چقدر تحسینتون میکنم برای این سپاسگذاری بی نظیرتون ان چنان ارامش بی نخایتی کل وجودتون رو فراگرفته بود که با محو شدم نمیدونم واقعا چطوری بنویسم این احساسمو چقدر زیبا بود این ارامشتون
چقدر فوق العاده روی خودتون روی دونه دونه اون ترس هاتون کار کردین
چقدر تحسینتون میکنم که اینقدر عالی تکاملنون رو طی کردین اکلاس امروزمون دقیقا اون لحظات ناب تنهایی شما و این همه درس برای ما بود. الله اکبر از این همه زیبایی خدای من
این تلالوی زیبای نور رو بروی کلبه ی بهشتمون من دیوانه ی این همه زیبایی هام
من عاشق این همه زیبایی ها و فراوانی ها
عاشق این عشق بی نهایت شمام که با اینکه دوس داشتین استراحت کنین اما این عشق این عشق شمارو هدایت کرد به سمت این نور که با تمام وجودم استشمام کنین این همه زیبایی رو چقدر تحسینتون میکنم بانوی زیبایی های من
الگوی تمام عیار من
چقدر چقدر عاشقتونم
چقدر با ارامش دارین میرین به در مرغ و جوجه هارو باز کنین خدای من ببین چطور دارین میان بیرون یعنی عاشق این دوتا عروسک های بهشتمون شدم
خدای من چقدر زیبا هستن چقدر صدای پرنده ها زیبان که این ارامش زیبای و روح نواز بهشتمون رو چندین برابر میکنن
من پرواز کردم بانوی زیبایی ها مریم عزیزم وقتی زوم کردین برکی خورشید الله اکبر از این همه زیبایی
این خود توحید نیسن پس چیه این دقیقا این ارامش این اتصال مریم جانم تنها از توحید بی نهایت درونشون میاد این توحید چقدر اصله چقدر خودخود نهدیت ارامش الله اکبر عاشق این توحیدم عاشق بی نهایت این اتصال خدای من هر لحظه وجودم را غ ق تر از این کن به توحید نابت خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همه زیبایی بهشتمون خدای من شکرت برای این مرغ و جوجه های اصل خود بهشتمون که جقدر زیباست این صحنه خدای من شکرت برای جای جای این بهشتمون که هر لحظه هر روز زیباتر و بی نهایت رویایی تر و بهشت تر میشه
خدای من شکرت برای این افتاب ناب بهشتمون
برای این نور درخشانی که چقدر زیبا تابیده بر اب بهشتمون
خدای من شکرت برای این همه عشق
خدای من شکرت برای این همه زیبایی خدای من شکرت برای این نور زیبای و خورشید تابان بهشتمون
خدای من شکرت برای این نسیم روح نواز صبحگاهیمون خدای من
من دیوانه ی این نسیم سحرمون شدم وای وای چقدر زیباست با تمام وجودم این نسیم زیبا و لطیف بهشتمون رو ستایش میکنم و لمس کردم الله اکبر خدای من شکرت
خدای من خدای منن چقدر چقدر این کلاس بهشتمون پر از زیبایی های منحصر بفرده من دیوانه شدم خدای من خدای من چقدر چقدر زیباست وای تو بیین این گاوهای بی نظیر همسایه ی قشنگمون رو چقدر چمن سرسبزی دارن خدای من
چقدر چقدر تحسینتون میکنم برای هر لحظه عمل به قوانین نابمون مزیم قشنگم چقدر تحسینتون میکنم برای این تنهایی و اینکه چقدر عالی دارین وارد ترساتون میشین چقدر برای من جای جای کلاسمون درس بود الله اکبر
چقدر این تنهایی هایی شما در بهشتمون هستین و استادنازنینمون در تمپا برای من درسه همین همین ارامش نابتون این تمرکز زیباتون بروی زیبایی هاو این همه نعمت هایی که ذره ایی از جلوی چشمان خداییتون پنهان نمیمونه چقدر عاشقتونم مزیم عزیزم
من دیوانه شدم
چقدر زیبا گفتین که برای اینکه بهتر بتونین تمرکز بکنین بروی کاری که میخوایین انجام بدین و به اون ارامش ذهن برسین به اون سکوت ذهن برسین میرین و دورتادور مرادایس رو میچرخین و این چقدر بهتون ارامش ذهن بیشتری میده چقدر زیبا گفتین مریم عزیزم که این ایده بهتون الهام شد برای شناخت بهتری از محیط اطرافتون
برای اینکه اون ترسه بره
میخوام بگم چقدر درس داشت برام برای اینکه هر چقدر بتونم از مجیط اطرافم اون شناخت و درک و بی نهایت اشنایی رو به دست بیارم این شناخت عمیق تر اطرافم به من کمک میکنه که بتونم وارد دل ترسام بشم
مریم نازنینم چقدر برای این عزت نفستون تحسینتون میکنم
چقدر جای جای این کلاس امروز بهشتمون درس یه محصول کامل عزت نفس بود برام
خدای من چقدر چقدر زیباست این جنگل این قسمت بهشتمون چقدر زیباست این جاده ی وسطش جقدر این درختان با رنگ بندی بی نهایت شگفت انگیزی زیباست خدای من شکرت برای این همه زیبایی برای این همه نعمت برای این همه فراوانی چقدر تحسینتون میکنم مریم قشنگم که اونقدر عالی با عمل به ایده ی الهامیتون که هر چقدر بتونیم از محیط اطرافمون بهتر درکش کنیم و بهتر بشناسیمش اونقدر راحت تر و اسون تر میتونیم وارد دل ترسمون بشیم وچقدر زیبا این ذهنو دارین منطقی میکنین
وقتی قدم برمیداریم و به شناخت بهتر محیط اطرافمون چقدر ذهن منطقی تر میشه و راحت تر میتونیم قدم برداریم برای ورود به ترسامون یعنی مقاومت هارو انگار دقیقا میشکنیم وقتی میریم برای شناخت محیط اطرافمون دقیقا انگار داریم به ذهن میگیم ببین چیزی نیست همینه که اطرافمه و غیر از این نیست که برای خودت بزرگش کردی
چقدر برام این درس بود خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این اگاهی های ناب
خدای. من تو ببین این نور غروب رو الله اکبر من عاشق این غروبم عاشق این همه زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی هام من عاشق این همه عشقم چقدر چق ر زیباست این نور زیبای بهشتمون جقدرزیباست این غروب بهشتمون دیوانه لحظات غروب و طلوعم من عاشق این نور زیبای خورشید بهشتمونم
عاشقتونم مریم نازنینم عاشقتونم که این همه زیبایی و عشق و این همه نعمت های بهشتمون رو با خانوادتون به اشتراک میذارین عاشقتونم چقدر این عشقتون رو تحسین میکنم عاشقتونم
من عاشق این عشق بی نطیرتونم بانوی زیبایی زیبایی ها سپاسگذارم مریم جان نازنینم سپاسگذارم برای این همه عشق که. عاشق این ذوق و شوق و عشقتونم که با تمام ذوق و شوقتون میخ اینن تک تک این زیبایی هارو باهامون با خانوادتون به اشتراک بذارین چقدر من عاشق این روح خدایی و توحیدی تونم چقدر عاشق این سخاوتمندیتونم عاشقتونم مریم نازنینم
خدای من یه روز بی نظیر دیگه یه روز پر از زیبایی و نعمت و ارامش دیگه شرکع شده و مریم نازنیننم میخوان برامون عاشقانه گزارش بهشتمون روتعریف کنن
الله اکبر از این همه زیبایی چقدر زیبا بزرگ شدن این جوجه های بهشتمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت
ای جانم تو ببین جقدر زیبا جورج نازنینمون عاشقتونم که اینقدر بی نظیر جورجه گفتین مریم جانم ای جانم عاشقتونم😍😍😍
ببین چقدر همه جا مرتبه الله اکبر چقدر این میز کار پر از ارامش و تمیزی و پر از صلح با خوده جقدر همه جا پر از ارامشه پر از انرژی ناب توحید انرژی ناب خدایی الله اکبر چقدر برای این نظمتون برای این اتصالتون که باعث این نظم. و بی نهایت همه چیز سرجای خودش بودن شده تحسینتون میکنم مریم عزیزم
عشق من چقدر برای این شاهکار خلقتت برای ثمره ی بی نهایت گسترش جهانت تحسینتون میکنم مریم قشنگم
چقدر تحسینتون میکنم برای تک به تک ثانیه ایی هایی که با تمام عشق با تمام تشنه ی اگاهی و غرق در این عشق این سفر درونتون رو با ما به اشتراک گذاشتین الله اکبر
من دیوانه ی این عشقم
چقدر این فایل پراز عشقه پر از تک به تک هدایت ها و بی نهایت زیبایی های بهشتمونه
چقدر این جمله ی خداوندم زیباست
که
“” وقتی از بیرون و بدون شناخت به هر چیزی نگاه میکنی به نظر بزرگتر از اون اندازه ی واقعیش میاد””
و وقتی واردش میشی وقتی قدم برمیداری برای شناخت و طی کردن مسیری که بهتر و بهتر بتونی محیط اطرافتو درک کنی میبینی چقدر باهات هماهنگ شده و چقدر تو به خاطر شناختی که داشتی ظرفت بزرگتر شده دیدت نگاهت بزرگتر شده و اونوقته که محیط کوچیک میشه چون دقیقا مریم جانمون و استادعزیزمون هر لحظه قدم برداشتن برای درک بهتر و استفاده ی عالی تر از نعمت های بی نهایت اطرافشون و وقتی هنین قدم برداشتن ها بزرگتر وبزرگتر شد ظرفشون و نگاهشون و شناختشون اون محیط اون بززگی خودشو از دست میده
چقدر بی نظیر بود مریم عزیزم که گفتین بهترین راهی که بتونی وارد ترسامون بشیم و باهاش کناربیایم به شناخت رسیدنه
ای جانم الهی من قربون فلکه ی مریممون برم خدای من خدای من جقدر زیبتست این تریل جدید و بی نظیرمون که میرسه به فلکه ی مریم
چقدر تحسینتون میکنم مریم نازنیتم که اینقدر عالی تکاملا هر روز عالی تر میشین در فیلم گرفتن که دقیقا هم رانندگی میکنین و هم فیلم میگیرین این تسلط بی نظیرتون رو بی نهایت تحسین میکنم چقدر زیبا و با تسلط میرین جلو با دوربین😍😍
خدای من
خدای من
بزرگ ترین درس امروزم کلاسم همین بود به والله من عاشق این توحیدشم
وای وای وای دیوانه شدم مریم نازنینم
دیوانه شدم
چقدر زیبا گفتین
بزرگترین درس رو بهمون دادین
که وقتی من بخوام وارد هر ترسی بشم مهم ترین قدمش اول اینکه من اگاهانه بخوام بروی اون ترس قلبه کنم
اگاهانه بخوام که واردش بشم و حلش کنم
و این جز بروی خداوند حساب کردن نمیشه
و این نهایت توحید وجودمونه
خدای من
چقدر عاشق این توحیدم
چقدر عاشق این عشقم همین توحید شماست مزیم قشنگم این توحید شماست این توکل و ایمان بی نظیر شماست که اون ترس رو محو کرده این اتصال شماست که اون ترس رو محو کرده که توی ازن بهشتمون که یه قستمش هم جنگل وحشیه تنها خداوند رو میبینید چقدر زیبا گفتین که این اتصال و این اتصال به منبع و اون نیروی برترمون بوده که تونستم قدم بردارم و ببینم و وارد ترسام. بشم
خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای جای جای قوانین نابت خدای من شکرت ب ای این سیستم بی نهایت ثابت و بی نظیر جهانت خدای من شکرت هزاران بارشکرت که همه چیز تویی
همه چیز توحیده
و وقتی این قسمت درس سرجاش بیوفته به صورت طبیعی همه چیز عالی ترین اتفاق میوفته خدای من شکرت
من مردم برای این جمله ی بی نظیرتون مریم قشنگم
چقدر زیبا گفتین که این ترسا هستن که نمیذارن حتی از اون چیزی که عاشقشی لذت ببری که شما عاشقانه عاشق طبیعت و بی نهایت لذت بردن و عشق کردن درونش بودین و این ترسا ها مانع شده بودن و چقدر زیبا تکاملی و اگاهانه متعهد شده بودین که قدم بردارین و اگاهانه کارد ترساتون بشین مریم قشنگم
اونقدر با تسلط و بی نظیر و پر از ارامش این تریل زیبا بهشتمون تا دم در رو داشتین مرفتین که کاملا حس کردم تو ماشین نشستم و اینقدر از این همه عشق دارم لذت میبرم من محو این همه زیبایی ها شدم من محو این همه عشق شدم چقدر تحسینتون میکنم برای این قدم برداشتن ها و ادامه دادن های نابتون چقدر تحسینتون میکنم عشق من بانوی زیبایی ها
خدای من خدای من
“”اگه میخوام بزرگ بشم اگر میخوام از این همه نعمت های بی نهدیت خداوند استفاده کنم و رشد کنم باید از یه سری حاشیه ها بیهوده بگذرم و حذفشون کنم و این راه بزرگتر شدنم است””
چقدر زیبا اصل رو چسبیدین مریم قشنگم
چقدر زیبت تنها تنها بروی خداوند حساب کردین مریم عزیزم
چقدر این فایل پر از توحیده الله اکبر
خدای من
خدای من
همینو دارم بهم میگه اصل رو بچسب همه جیز توحیده
همه چیز درک اینکه تو تنها کافیه فقط روی خداوند حساب باز کنی و تنها با تسلیم شدنت بروی شانه های خداوندت بشینی چقدر عاشق اینم خدای من
چقدر عاشق این عشقم الله اکبر الله اکبر خدای من چقدر زیباست این ابرهای سفید بهشتمون چقدرزیباست این سرسبزی و متنوع بودن رنگ درخت هامون که اینا همش خداست مریم نازنینم شماهمه جا خداوند رو میبینید
این جمله رو باید با طلا نوشت که
همین شناخت بی نهایت و اتصال دائمیمون با ربمونه که این قدرت رو درونمون بیشتر و بیشتر میکنه که این نیرو هر لحظه داره هدایتمون میکنه و هر لحظه باهامون حرف میزنه
چقدر زیبا گفتین که
کیست که خداوند بتواند هدایتش بکند و دیگران بتواند به او اسیبی برساند خدای من
خدای من خدای من
دقیقا یاد کلام بی نهایت استادمون افتادم که چقدر زیبا گفتین که عزت و ارزشمندی و لیاقت من زمانی است که من اونقد خودمو خالص کنم اونقدر تسلیم خداوند بشم که از اینم لایق تر بشم به شنیدن صدا و الهامات خداوند و همین نیرو رو درک کنم که درونم نیرویی هست که تنها و تنها به او تکیه میکنم نه به خودم این بی نهایت بی نهایت ادمو قوی تر میکنه
الله اکبر
که خداوند هر لحظه برای بنده اش کافی است که تنها به او توکل کنند وقتی این چنان بر خداوندت توکل میکنی این چنین تنها او را میبینی این چنین عالی قسمت خودت رو انجام میدهی خداوند عاشقانه پاسخ میدهد بر متوکلین که تنها بروی او حساب کردند
چقدر این توحید بی نظیرتون رو بی نهایت تحسینتون میکنم مریم قشنگم
من عاشق این توحید بی نهایتم دیوانه این عشقم خدای من چقدر این کلاس بهشتمون تکانم داد امروز الله اکبر
خدای من خدای من
بی نهایت بیشتر از این میخوام غرق این توحید نابت شدم
عمیق ترم کن به درک بی نظیر توحیدت
شنواترم کن به هدایت های هر لحظه ات خدای من شکرت
خدای من خدای من تو ببین پاسخ خداوند رو تو ببین چقدر زیبا خداوند پاسخ میدهد
وقتی تورکی خداوند حساب کنی بیین چقدر زیبا غرق عشقت میکند و پاسخ باورهایت را میدهد
چرا که این باور بی نظیر مریم عزیزمون بوده که اون اتفاق ناب رو خلق کرده و جهان هدایت کرده بی نهایت به سمت نعمت ها و فراوانی ها اون احساس خوب و اتصال ناب مریم عزیزمون بوده که جهان هدایت کرده و اتفاقات عالی رو در همین لحظه وارد بهشتمون کرده
خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خداوند هر لحظه داره باهامون صحبت میکنه
چقدر زیبا الهامات خداوند رو گرفتین که دیگه نیازی نیست امروز برین وال مارت این نشانه ایی بود دقیقا امروز اصلا بیرون نیاین
چقدر غرق این لحظه شدم چقدر تحسیننون میکنم برای دریافت این الهامات ناب خداوند عاشق این هدایت های ناب ربمم هستم خدای من خدای من شکرت برای هر لحظه هدایت های نابت
خدای من شکرت
خدای من
چقدر زیبا هدایت میکنه
وای وای چقدر عاشق این ذوقتونم مریم قشنگم دقیقا دقیقا من عاشق این ذوق و شوقم خدای من چقدر زیبا گفتین که وقتی این نعمت ها و برکت ها و هدایت ها و معجزات خداوندم رو میبینم که توی لیست من نبوده چقدر خوشحال میشم خدای من عاشق این ذوق و شوق و سپاسگذاریتونم همین احساس شادی همین احساس خوب و لذت بردن و عشق نهایت فرکانس سپاسگذاری رو میرسونه و تحویل جهان میده
خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خدای من الله اکبر چقدر زیبا گفتین مریم نازنینم چقدر زیبا گفتین عشق دلم که دقیقا همین ترمز های کوچیک همین ترمزهایی که فکر میکنیم بابا اینا که چیزی نیستن داره اون زیر زیر کارخودشون رو میکنن میدونی شبیه دقیقا اون پیچک های زیر که چسبیده بودن به علف ها و درخت ها و شاخه های بهشتمون که تک تکشون کندیم میمونن و چقدر مهم هستن که از ریشه درشون بیاریم
خدای من خدای من چقدر اگاهی های بی نهایت نابی داشت جای جای این کلاس بهشتمون
مریم قشنگم چقدر زیبا گفتین
چقدر این برام درس بود با وجود اینکه به قول استادمون اینقدر تو سایتمون ایتقدر بی نهایت با تمام عشقتون با تمام وجودتون دارین زحمت میکشین و بی نهایت دارین اگاهی های خداوند رو منتشر میکنین میگین تازه اول راهم و تازه به دروازه ی مسیر سعادت رسیدم
این برای من خیلی خیلی درسه که این یعنی هر لحظه باید روی خودمون کار کنیم هر لحظه عاشقانه باید متعهد تر بریم جلو هر لحظه باید متعهد تر ترمزای ریز ریزمون رو برداریم و بتونیم ماشین زیبای زندگی در جریان خودش به صورت طبیعی بره جلو
و از این آرامشی که در پرتوی این همه اگاهی است لذت ببره
چقدر این اسم زیباست دقیقا دقیقا تا حالا اینقدر بهش دقت نکرده بودم وقتی شنیدم درک کردم دریافت کردم درک بی نظیر درون این اسمی که دقیقا در ان زمان الهام شده بود به استادمون میبینم زندگی همینه
زندگی همین ارامشه که اگاهانه زندگی کنم
اگاهانه با ارامشی که از این اگاهی نشات میگیره زندگی کنیم
چقدرزیباست این چنین اگاهانه زندگی کردن
چقدر زیباست این چنین با توحید اگاهانه زندگی کردن
خدای منِچقدر این طبیعت داره بزرگمون میکنه
چقدر داره رشدمون میده
چقدر داره درسهایی میده که جهان نمیتونن بیان و این درس های خدایی این اگاهی های الهامی رو بگن
خدای من شکرت برای هر نفسی که در بهشتمون میکشم خدایاشکرت هزاران بارشکرت که دارم یاد میگیرم که هر ذوز میتونم بهتر و عالی تر بشم که هر روز هر لحظه باید روی خودم کار کنم هر لحظه به قول عموجانم که خیلی قشنگ گفت تو بگی من تمام اگاهی هارو بلدم و این دیگه ته ته اگاهی هاست همون جا میمونی وایمیستی و جهان با کسی که حرکت نکنه کاری نداره و حتی لهش میکنه این چقدر برام درس داره که همیشه بگم از اینم بهترو عالی تر و عمیق از اینم بیشتر لیشتر میخوام درک کنم از این بیشتر و عنیق تر میخوام دریتفت کنم بشنوم و بیناتر باشم برای دریافت هدایت های خداوندم برای درک بهتر وعمیق تر اگاهی های ربم برای غرق شدن ور توحید و اقیانوس عشقش خدای من شکرت
الله اکبر خداوند استاد برنامه ریزی هست. که چقدر زیبا بهتون الهام کرد که امروز یه کار دیکه ای تو بهشتمون داریم یه بهبود بی نظیر تری توی بهشتمون داریم و چقدر تحسینتون میکنم برای این درک بی نظیرتون مریم قشنکم
این فایل برای من دنیا دنیا اگاهی بود که هزاران بار باید دوبارع گوشش بدم وه حل بشم درونش
مریم نازنینم بی نهایت سپاسگذارم ازتون برای این همه عشق این عشقه این ذوق و شوق و این سخاوتمندی بینهایت شماست که عاشقانه این اگاهی های ناب این تجربه های بی نظیرتون رو باخانوادتون به اشتراک میذارین که گرانبهاترین الماس عالمه عاشقتونم عاشقتون و بینهایت خداوندم رو سپاسگذارم که لایق شنیدن این اگاهی های نابش هستم
خدایاشکرت برای فرصتی که هدایتم کردی که درک کنم و بهتر و عمیق تر بفهمم اگاهی های نابت را
خدای من شکرت مارابه سمت مسیر کسانی که به انان نعمت و برکت و ثروت دادی هدایت کن
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که امروز هم فرصت تجربه یه روز قشنگ دیگه رو تو بهشت الهی داشتم
خدایا شکرت برای دریافت این آگاهی های ناب
چقدر این فایل به موقع اومد دقیقا مکمل فایل دیروز بود
و به من یاد داد که موفقیت و زندگی خوب داشتن فقط ثروتمند شدن نیست
موفقیت فقط تو کارت عالی بشی نیست
موفقیت و زندگی عالی داشتن یعنی تو در تمام جنبه های زندگیت عالی عمل کنی
خوب زندگی کردن یعنی تو آگاهانه زندگی کنی
خیلی از خانم ها بودن در اطراف من که خانم های موفقی بودن و من همیشه اونها رو برای خودم الگو قرار میدادم
ولی زمانی که بیشتر رشد کردم دیدم نه اونا فقط تو یه سری از مسائل موفق هستن
ولی من از مریم عزیزم یاد گرفتم که باید تو تمام جنبه های زندگی عالی باشی باید همه چیز و با هم داشته باشی
خانم شایسته یک الگوی نمونه و تمام عیار هستند برای من
واقعا کدوم یک از ما حاضریم شب تنها تو جنگل بمونیم ؟
من که اولین سوالم از خودم این بود ؟ حالا تنها بمونم که چی بشه ؟
و هزاران دلیل میاوردم و تنها نموندنم رو توجیه میکردم
ولی الان یاد گرفتم که اگه میخوام رشد کنم اگه میخوام بزرگ بشم باید بر ترس هام غلبه کنم
من باید آگاهانه با ترس هام رو به رو بشم
چون کسی که آگاهانه وارد ترسش میشه خیلی بزرگ تر میشه چون اعتماد به نفسش میره بالا و در نتیجه میتونه باز هم با ترس های بعدیش رو به رو بشه
چون به خودش میگه من یه بار این کار و کردم پس بازم میتونم
من به جرات میگم خیلی از آقایون هم میترسن شب تنها تو یه جایی مثل پارادایس بمونن
و این همیشه برام سوال بود که چطوری خانم شایسته نمیترسه ؟
و الان فهمیدم چون قبلا بر ترس های کوچیکش غلبه کرده
وقتی از یه چیز کوچیک ترسیده وارد اون ترس شده و وقتی ترس بعدی پیش اومده با خودش گفته چون قبلا وارد فلان ترسم شدم پس با اینم میتونم رو به رو بشم
چون موفقیت های قبلش و یادش آورده
چون قدم به قدم مسائل و حل کرده و رفته جلو
نکته مهم اینجاست که من اصلا اول باید بخوام که بر ترس هام غلبه کنم و وقتی خواستم و به قول مریم عزیزم وقتی مصمم شدم که روی خدا حساب باز کنم خداوند دستانش رو برای هدایت من میفرسته مثلا استاد که دستی از دستان خدا شد برای خانم شایسته
من یاد گرفتم باید ترمزهای کوچک رو بشناسم و اونا رو برطرف کنم
بیام آگاهانه بررسی کنم ببینم چه چیزهایی داره جلوی لذت بردن منو میگیره ؟ چه چیزی داره منو محدود میکنه ؟
همون میشه ترمز من که نمیزاره من حرکت کنم و برم جلو و داره میشه چوب لای چرخ ماشین زندگیم
پس بیام ترمزهام و بشناسم و برطرف کنم ترمزهایی که در ظاهر کوچک هستند ولی منو از لذت های بسیار بسیار بزرگی محروم کردن
مریم عزیزم چقدر همیشه به من درس عزت نفس میدی به عنوان یک خانم
من هم از وقتی دوره عزت نفس و کار کردم دیگه آرایش نکردم
من که بدون آرایش از خونه بیرون نمیرفتم
میخواستم تمرین کنم که نظر دیگران برام مهم نیست
میخواستم از همین چهره خودم لذت ببرم
و همین باعث شد که به چهره واقعی خودم عادت کنم و بیشتر دوستش داشته باشم
یه درس خیلی بزرگی که از این فایل گرفتم انتهای فایل بود که اون دو نفر تعمیر کار اومدن در حالی که خانم شایسته تنها بودن و استاد نبود
خانم شایسته خیلی راحت از پس کار برمیاد یعنی برای انجام یه سری از کارها نیاز نیست که استاد حضور داشته باشه
حداقل من در اطرافیان خودم میبینم که این کار ها رو مردونه میبینن و حتما باید آقا خونه باشه تا یه نفر بیاد و کارای تعمیرات و انجام بده
ولی
این یعنی ایمان به اینکه خداوند تنها آدم های خوب و صالح رو سر را من قرار میده
این یعنی ایمانی که عمل می آورد
این یعنی عزت نفس
این یعنی نگران هم دیگه نبودن
البته من هم خیلی دارم بهتر عمل میکنم چون قبلا که من تو دفتر کارمون تنها بودم و اسماعیل نبود من همیشه میترسیدم از اینکه من تنها هستم و مشتری بیاد و من حواسم نباشه و یه وقت یه چیزی بدزده
و وقتی مشتری میومد اگه چند نفر بودن یا اگه آقا بودن اصلا در و باز نمیکردم
ولی فهمیدم که خدا همیشه هست در کنار منه با منه و منو هدایت میکنه و خودش محافظ منه و کسی توانایی ضرر رسوندن به من رو نداره
و با فایل آرامش در پرتو آگاهی این باور رو در خودم ساختم که
او پاره ای از خداست او خود خداست
و الان اگه تنها باشم ترسی ندارم و میتونم کلی مشتری راه بندازم
یه روز دفتر تنها بودم و خیلی شلوغ شد و همش نجواهای شیطان میومد الان اینا یه چیزی بدزدن ببرن تو از کجا میفهمی ؟ میخوای چی کار کنی
ولی همش صدای خدا میومد که او پاره ای از خداست
و از وقتی این باور و در خودم تقویت کردم که خداوند فقط انسانهای درست کار و سر راه من قرار میده دیگه ترس هام در این مورد خیلی داره کم رنگ میشه
و موضوع دیگه اینکه رو به رو شدن با ترس هامون هم تکامل میخواد و ما قدم به قدم هدایت میشیم
و از استاد ایمان ابراهیم گونه رو یاد گرفتم که نگران کسی نیست و میدونه و ایمان داره که خانم شایسته هدایت میشه توسط خداوند
لزومی نداره استاد نگران باشه چون اگه نگران باشه داره شرک میورزه به خدا
سلام به همه اعضای خانواده صمیمی عباس منش که با عشق دارن این فضای بهشتی
بهشتی تر میکنند و با نوشته های زیباشون نعمتهای این سایت را هزار برابر کردن 💐
خدایا شکرت که امروز هم لیاقت نوشتن و سپاسگذاری کردن به من عطا کردی
خدایا شکرت برای این که یاد گرفتم ببینم و تحسین کنم زیبایی ها را ،ثروت ،فراوانی ها را
تحسین کنم افراد موفق ،ثروتمند را بدون هیچ قضاوتی
خدایا به همه اعضای این خانواده صمیمی ،طول عمر با عزت ،سلامتی ،تندرستی ،شادی ،روابط زیبا و ثروت بی حد حساب عطا کن🙏🙏🙏
این قسمت زیبا
🌹یه خلوت زیبا با خدا🌹
سلام و صبح بخیر خدمت خواهر عزیزم که مثل همیشه دوربین به دست میخای طلوع تا غروب این بهشت زیبا را با ما به اشتراک بزارید
خدایا شکرت 🙏 برای این روز زیبا ،خدایا شکرت برای این نسیم زندگی بخش
خانم شایسته عزیز این لحظه اول فایل سعی کردم با تمام وجودم حس کنم
سعی کردم با هر قدم شما قدم بردارم
من تشنه این فضای اول صبح جنگلی هستم ،تا میتونستم نفس عمیق کشیدم
شش هامو پر از عطر بوی این هوای پاک کردم
عاشق اون لحظه انتظار مرغ ها و خروس و اردک ها هستم که میخان از تو قفس بیرون بیان
مثل الان من که وقتی این زندگی در بهشت پخش میشه ،ازاد و رها میشم تو این بهشت زیبا ،آزادانه میگردم و عشق بازی میکنم ،میخندم ،میچرخم ،غلط میخورم روی این مخمل همیشه سبز
ای جانم به این هیجان خروج مرغها و اردکاها ،مادر مرغی خوشگل ببین که یواش یواش داره خودشو جمع جور میکنه برای یه زندگی جدید 🤭🤭🤭
مادر مرغی خسته نباشی که اینقدر هوای این جوجه ها را داشتی
خانم شایسته بقول شما چقدر این طبیعت و زندگی حیاط وحش سرتاسر از درس و آگاهی هست
ای جانم به اون تند غذا خوردن جوجه ها 🤩🤩🤣واقعا جوری غذا میخورن انگار قراره دیگه غذا نباشه ،بدون وقفه نوک میزنن و با عجله غذا میخورن
خانم شایسته درک من از این تصویر
خیلی از جاها خود من هم اینجوری عمل میکنم ،نه غذا خوردن ،تو زندگی روز مره
تو حرص مال دنیا ،همش نگرانم که اگه پول نباشه ،اگه فلان چیز نباشه
اگه نتونم ماشین و خونه دلخواهم بخرم
یادم میره که بابا من صفر صفر به دنیا اومدم ،من لخت بودم وقتی به دنیا اومدم …،هر چی امروز دارم از لطف خداوند هست ..مگه تا امروز گرسنه موندم ،مگه تا امروز تو خیابان خوابیدم
مگه تا امروز بی لباس و هزاران …..
یادم میره خدایی که تا دیروز روزی منو رسونده ،به من همه چی داده البته به اندازه درک و فهم من
همون خدا روزی امروز من را از قبل آماده کرده ،و امروز هم عاشقتر از دیروز منتظر حمایت و هدایت و محافظت از من هست .
خدایا شکرت برای این همه بزرگی و عظمت 🙏شکرت که میبخشی بدون هیچ چشم داشتی
خدایا شکرت برای این طبیعت بینهایت زیبا ،برای این اشعه های خورشید که از بین شاخ برگ های درخت ها روی این مخمل سبز پهن شدن و دارن به این طبیعت زندگی میبخشند🙏
خدایا شکرت برای مزرعه زیبای الن ،
برای این گاوهای گوشتی زیبا شکرت برای این منظره زیبا ..
خانم شایسته ممنون که اینقدر با عشق داری به این جوجه ها و این حیوانات اهلی این بهشت خدمت میکنی
شما چقدر روح بزرگی دارید که اینقدر خالصانه و با عشق به تمام محیط اطرافتان انرژی مثبت پخش میکنید
از زندگی شخصی ،تا رابطه زیبا با استاد ،
نگهداری از این حیوانات و به اشتراک گذاشتن این دریای زیبایی و آگاهی با خانواده عباس منشی ،و تعهد و پشتکاری که برای این سایت زیبا انجام میدید
دستت طلا خواهر جان خدا بهت خیر و برکت بده
من تحسین میکنم شما را که اینقدر قوی شدی که به تنهایی توی این جنگل بزرگ میتونی زندگی کنی
چه قدر از درون لبریز عشق خدایی هستید که زیباترین خلوتها را با خدای خودت تو این بهشت داری تجربه میکنی ،چه مراقبه های زیبایی 🤩
خدایا شکرت که تونستم این شاب زیبا را ببینم ،خانم شایسته یکی از چیزهایی که تو این بهشت همیشه دوست داشتم ببینم و دنبالش میگشتم همین شاب بود که امروز با زبان تصاویر شما تونستم ببینم
خانم شایسته شایدم به قول شما و حتما سایز این بهشت برای من خیلی بزرگ بوده ولی الان تو مداری هستم که بتونم گوشه گوشه این بهشت ببینم و لذت ببرم
درس مهم ::
برای شناخت بهتر و کاملتر از هر چیزی
باید وارد اون جریان بشیم ،باید وارد ترسها بشیم باید از محیط اطرافمان اطلاعات کسب کنیم ،و به همان اندازه که قدم برمیداریم مسیر برامون هموارتر میشه ،آسانتر و نمایانتر میشه و ما بزرگتر میشیم
یاد اون جمله افتادم که میگه به جای اینکه خواسته هامون را کوچیک کنیم
سعی کنیم خودمون بزرگتر کنیم ..
واقعا هر کجا حرکت میکنم و وارد ناشناخته ها میشم و تو دل ترسهام میرم
خیلی بزرگتر میشم ،پیشرفت میکنم و باور میکنم میتونم هر کاری انجام بدم اگه
با ایمان به خدا حرکت کنم و پا بر روی ترس هام بزارم
خانم شایسته چقدر زیبا بازم قانون تکامل توضیح دادید ،از اینکه برای شروع و ورود بر ترس از تاریکی از روز شروع کردید و یواش یواش حرکت کردید و زیباتر اینکه وقتی آماده حرکت تو دل ترسها میشیم ،داریم نشون میدیم که چقدر خداوند باور داریم ،باور داریم که خداوند برای ما کافی است
مثل همین روزهای تنهایی شما تو این پارادایس
واقعا چه تجربه زیبایی هست این درک زیبا از الله یکتا ،که الان شما روزها تو این جنگل تنها و تنها هستید و باور دارید که بزرگترین قدرت جهان در هر لحظه کنار شما قرار داره و بدون اذن خدا هیچ کسی و هیچ چیزی نمیتونه به شما صدمه بزنه
من تحسین میکنم این حد از ایمان و توکل داشتن را 🌹
خانم شایسته وقتی صادقانه و ساده میاید از تجربه ها و از ترس ها،از پاشنه های آشیل خودتون میگید ،بزرگترین کمک به من و امثال من انجام میدید
که محمد ببین خانم شایسته هم فلان موردها را داشته ،فلان ترمزها را داشته
ولی با پشتکار و تعهد و تلاش و تمرکز بر زیباییها و شناخت نکات ضعف و قوت خودش و مهمتر شناسایی ترمزهاش
تونسته امروز در این حد پیشرفت کنه
و چقدر زیبا گفتید از قول استاد که ما فقط کافیه پاهامون را از روی ترمز برداریم چون روند جهان به سوی خوبی و خیر هست ،به سمت سلامتی و ثروت هست ..
استاد عزیزم دست طلا که با عشق این محصولات فوقالعاده ارزشمند تهیه کردی
ایشالا لیاقت خرید همه محصولات پیدا کنم و در زمان مناسب بدست بیارم
خانم شایسته وقتی شما تو این تنهایی با خدای خودت خلوت کردی و تنها و تنها خدا را بزرگیت قدرت باور کردی ،خدا هم خیلی سریع پاداش شما را داد و گفت نیازی نیست برای گرفتن این بسته تا پست بری فقط همینجوری که داری برای این خانواده زیبایی هارا به تصویر میکشی تا دم در پارادایس بیا و این بسته را تحویل بگیر .الله اکبر🤩😍
.من باور دارم که همیشه همه کارهای من به سادگی و زیبایی انجام میشه 🙏
و بازم یه همزمانی عالی دیگه همین اومدن به موقع تعمیر کارهای کولر هست
ببین خدا چطوری کارهای این عزیزان دل داره انجام میده ،استاد تو تمپا ،خانم شایسته تنها تو این خونه بزرگ سفارش اومده دم خونه ،تعمیر کار در بهترین زمان اومد و با بالاترین کیفیت کار انجام داد
آخه خواهر عزیزم گرمایی هست و خدا هم که عاشق این عزیزان توحیدی
و اینجوری خدا خودش داره همه کارها را مدیریت میکنه
خانم شایسته منم با تجربه های شما و بعضی دوستان عزیزم تو سایت دارم سعی میکنم که خدا را مدیر برنامه هام قرار بدم فقط باید بتونم ایمان و توکلم را قوی کنم و خودمو از سر راه خداوند کنار بکشم
آخ چه لذتی داره وقتی خدا مدیر برنامه هات باشه 🤩😍😍
با خدا باش پادشاهی کن 🌹
خانم شایسته عزیزم بینهایت تشکر که این فایل ارزشمند برای ما تهیه کردید
استاد عزیزم ممنونم که به روزی تصمیم گرفتید این جهاد اکبر شروع کنید
بعضی ساعتهای روز فکر میکنم الان استاد و خانم شایسته دارن چیکار میکنن
و در جواب خودم میگم دارن زندگی با عشق تجربه میکنن،دارن ثمره با خدا بودن تجربه میکنن
راستی استاد عزیزم یه تخت بزرگ مثل اون تخت ها که تو خونه قدیمی ها بود کنار حوض تو حیاط، کنار این فایر پیت زیبا درست کنید
و شبها ساعتی کنار این آتیش و طبیعت بهشتی در کنار عزیز دلتون سپری کنید و البته یه خواب ناز که شب خوابش ستاره های آسمون هست
مریم جان!شما واقعا دارید تو صنعت فیلمبرداری حرفه ای میشید خیلی عالیتر شدین و دارید پله های ترقی یکی یکی بالا میرید آفرین واقعا تقدیر تون میکنم خدارو شکر
منم با این جمله شما کاملا موافقم
صحنه زیبای پرادایس واقعا تحسین برانگیزه دل مرده رو زنده میکنه من عاشق طبیعتم بخاطر همین از ی منطقه خشک ب ی منطقه پر از درخت هدایت شدم
الهی شکر
خانواده مرغ و خروسها هم که منتظر هستن هر چزود تر در باز شه برن برای کسب روزی ولی عدم باور فراوانی درشون موج میزنه ببین چ تند تند میخورن اینجوری ممکنه بمونه تو گلوشون
یاد اون گاوه افتادم که از صبح تا شب میچریده و شب تا صبح غصه میخورده که نکنه از فردا همه چی تموم شه من گرسنه بمونم
خانم مرغی ام که دیگه پی بچه هایش نیست ببینه چی میخورن و چیکار میکنن دقیقا از قانون رهایی استفاده میکنه
باور توحیدیش واقعا تحسین برانگیزه میسپاره ب خدا و …تمام
از نور خورشید و طبیعت زیبا تشکر میکنم خیلی زیبا و دلنواز هستن و چقدر برکت درش میشه پیدا کرد امام علی فرموده :«کسیکه زمین داره نباید فقیر باشه اون میتونه کلی ثروت ازش بکشه بیرون».
مریم جانم مواجه با ترسهاتون قابل تقدیره من هم از دیروز این تمرین شروع کردم بعد از اذان مغرب ب قبرستان رفتم پاهام داشت میلرزید وقتی سر یکی از قبرها ی کت دیدم که آویزون شده بود ب قسمت تاریکش رفتم و ی فاتحه برای اموات فرستادم و برگشتم هجوم نجواها وافکار منفی حمله ور شده بود نکنه …نکنه.. نکنه….
ولی من با توکل ب خدا و زمزمه آیه الکرسی ب اون ترس غلبه کردم و برنامم اینه که کمکم این رویداد روب نیمه های شب برسونم
من واقعا تحسین برانگیزم خدایا شکرت بخاطر همراهیت
البته این اتفاق یعنی مواجه شدن با ترسها رو از زمانی که با استاد آشنا شدم بیشتر برام جا افتاد و سعی بر مواجه شدن با ترسها رو شروع کردم خداروشکر
استاد جان و مریم عزیزم از شما دو بزرگوار هم ممنون و سپاسگزارم
بخصوص از مریم عزیزم وقتی اولین بار تنها موندین تو پرادایس و استاد رفتن پیش تاد
و اتفاقا استاد رفتن تو مرده شور خونه و ….
از اونموقع مصمم تر شدم برای این کار
طبیعت زیبا و اسمون آبی پر از تکه های ابر ،زیباییش دو چندان کرده
دریاچه با آب زلال و روان واقعا تحسین برانگیز خدایا صد هزار بار شکرت
جوجه های نسل سوم وجرج عزیز
(سعلاااام جرج) ولی ی کم استرس برش داشته ها و مطمئنا با توکل ب خدا، جرج بزودی با طبیعت هماهنگ میشه وخودش با طبیعت وفق میده
عه مقاومت جرج در مقابل طوفان قابل تحسینه
مریم جان همین جا ،جا داره که از شما بخاطر آپدیت دانلودها تشکر و قدر دانی کنم ممنون که اینهمه تلاشی که میکنید اینهمه پشتکار شما قابل تحسینه
راستی اینم بگم که شما کم کم دارید ی سیستم جوجه کشی تشکیل میدین آفرین خدایا شکرت بخاطر این زوجسخت کوش
که هیچ چیزی رو عیب نمیدونن دارن با توکل ب خداوند و با تکیه بر استعداد ها وعلایقشون پیش میرن الهی صد هزار بار شکر
مریم جانم در مورد سایز پرادایس در ابتدا و حالا صحبت کردید
واقعا همین طوره اول هر چیزی ی کمسخته و بزرگ ولی همین که وارد بشی همه چیزکوچیک میشه و تو بهش اشراف کامل خواهی داشت
دقیقا مصداق اون شعر ی که استاد میگن تو پای در راه نه خود راه گویدت که چون باید کردهمینه دیگه
فلکه مریم چ اسم پر مسمایی
واقعا خلاقیت در کارها چقدر تحسین برانگیزه
پرادایس کم کم تبدیل ب ی شهرک کوچک خواهد شد که اولین سیستم کاریش مرغداری و جوجه کشی خواهد شد
و این چقدر قابل تحسین وقابل تقدیره
درک نیروی منبع ترسایمان
وقتی ترسها رو دفن کنی ایمان آشکار میشود
اونقدر باور طبیعت وحشی توگوشمون خوندن که ما همگی ی جورایی از طبیعت ترس داریم در صورتیکه هیچترسی وجود نداره
مثل ترس از مرگ و فنا که ترس از بیماریها یا همین کرونا یکی از اون اون ترسهاست و چقدر انسانهای ترسو زودتر دچار این مشکل میشوند و من ب لطف الله هر وقت ترس مبتلا شدن بهم دست میده آیه فالله خیر حافظا و هو الرحم الراحمین میخونم و دلم با خوندن این ذکر آروم میگیرم و ب لطف الله تا حالا هم مشکلی برام پیش نیومده
ودرست زمانی که ترسها رو دفن میکنی ایمان آشکار میشه و ترس شروع تمام نجواهای غلط هست
و همین ترسهاست که باعث میشه اعتماد بنفس در انسان جای خودشو به ناامیدی و عدم لیاقت بده وبا دست کم گرفتن خودمون شروع میشه تا جاییکه از ما یک گوسفند میسازه در صورتیکه انسانها دارای استعدادهای هستند که چبسا با پرورش اونها مانند درخت بامبو ب یکباره رشد بی نهایتی داشته باشه و این زمانی میسر میشه که منبع ذات مقدس خداوند رو درک کنی و پیش بری و اینجوری از زندگیت لذت ببری
رها بودن از ترسها و باورهای غلط برای من که ی خانم هستم چقدر تونست کمک کننده باشه ب عنوان نمونه همین آرایش در خانمها چقدر دست و پا گیره و وقتی ی خانم ب این قضیه کمتر اهمیت بده و بیشتر بفکر کمال خودش باشه ازطریق پیدا کردن ترمزها چقدر میتونه براش مثمر ثمر باشه قضیه آرایش البته مرزها روشکسته و بین آقایون هم جا باز کرده واین میتونه نشونه کمبود عزت نفس باشه و من بشخصه در این زمینه پیشرفتهای خوبی کردم
مریم جان از خدا سپاسگزارم که شما رو برای هدایت من قرار داد از شما هم سپاسگزارم از خدا بهترینها رو براتون آرزو میکنم و الان چقدر رها هستم و اصلا برام مهم نیست که چطوری برم بیرون و یا همچنین نظر مردم تقریبا از صد ب پنجاه رسیده خداروصد هزار بار شکر
مورد دیگه ای که باید متذکر شد
وقتی آگاهانه شروع ب ایجاد یک اصلاح کنی شما بطور اتوماتیک اون نقیصه رو از بین میبرید و این باعث ایجاد سقف جدیدی از اعتماد بنفس میشه و درهای جدیدی ب روی انسان باز میشه
این آگاهانه زندگی کرده قابل تحسینه و در پرتو این آگاهی ارامش هم ب میدان میاد
خدایا هزاران بار شکر بخاطر تمام آگاهیهایی که منجر به ایجاد آرامش در من شد
واینحاست که انسان تازه وارد مسیر میشود دوست داره یک لحظه از مسیر دور نشه
توجه ب نشانه چقدر تحسین برانگیزه یادم میاد تازه دوره هارو شروع کرده بودم .میخواستم برم دکتر مصمم بودن که حتما برمذ.مطب دکتر خیلی دور بود یکساعت راه با ماشین
همین که اومدم راه بیفتم نشانه ها تکرار میشدن ولی من مصمم بودم که برم بلاخره بعد از چند نشانه حرکت کردم و اون مسافت طی کردم در عین ناباوری متوجه شدم پزشک اونروز نخواهد آمد
از اون ب بعد بیشتر ب نشانه ها توجه میکنم واقعا سپاسگزارم بخاطر این آگاهیها و آرامش بعد از اون
مردم آمریکا چقدر منظم و مرتب هستن چقدر برای خودشون و کارشون ارزش قایل هستن خداییش چقدر تحسین برانگیزن من اونها رو تحسین میکنم
از خدا و استاد و مریم جان سپاسگزارم از دوستانی که کامنت منو میخونن سپاسگزارم
سلام دوست عزیز وهم فرکانسی. ازخوندن کامنتتون لذت بردم و این همه الهام واگاهی که داره توی وجودتون موج میزنه. باخوندن کامنتهاتوجهم به زیباییهاداره بیشترمیشه. دارم ازخوندن این کامنت ها به ارامشی میرسم که ذهنم روازاینهمه ترس پا ک کنم. اصلاوقتی وارد این سایت شدم یه ایمانی درمنم شروع به جوونه زدن کرده. وقتی ازنشونه هاصحبت کردید که توجهی بهشون نداشتید یاد کارای خودمم میفتم که خدا داره بامن ازطریق بنده هاش حرف میزنه امامن ذهنم شلوغه. نمیتونم قشنگ دریافت کنم. واقعا ازاینهمه توجهی که نسبت به فایل داشتی خوشم اومد تحسین تون میکنم و امیدوارم توی همه مراحل زندگیتون موفق باشید. منم وقتی این فایل رومیدیدم داشتم تصور میکردم که اینجا تمام بروبچه های خونواده عباس منشی ها جمع میشن. اینجابهشتی میشه برای هممون. به امید خدای مهربون این اتفاق هرچه زودتر بیفته. یاحق
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂ب نام خداوند جدیدم ب نام خداوند جدید قدرتمندم ب نام خداوند جدید عادلم خدایا شکرت برای الانم ک یهو تصمیم گرفتم بنویسم سلام ب جناب عباس منش ..سلام ب همه
داشتم مینوشتم ومینوشتم ومینوشتم یهو وسط نوشتنم یه چیزی متوجه شدم ….
من وخیلیای دیگه احتمالا هدف اولمون موفقیت مالیه ولی وقتی خودمو بررسی کردم دیدم
نه من کلا دارم اینجا ادب نزاکت واداب و معاشرت یاد میگیرم
اینجا وبا اقای عباس منش فقط ثروت اندوزی یاد نمیگیریم ما اینجا رفتارخوب یاد میگیریم شاید تو ثروت میوه هام اون طور ک مد نظرمه ب ثمر نرسیده ولی ایا من شخصیتم عوض نشده ؟؟چرا همش نجوا میاد کو پس کی تا کی ؟؟ اینجا صبوری یاد نگرفتم من همون ادم عجول قبل سایتم ؟؟
من از شما یاد گرفتم اول از همه خودمو دوست داشته باشم بعد بقیه رو هم دوست داشته باشم چون هممون از یک منبع هستیم چون هممون پاره ای از خدواند هستیم
قبلا شاید اینارو چند بار شنیده بودم
ولی درک نمیکردم ینی چی همه وجودی از خدواند هستیم ینی چی ؟؟
شما برام معنیش کردین وبا تمام وجودم حسش میکنم
صب هرروز باید کانالی ک خانم شایسته جواب میدنو بخونم تا اگاهیا تکربشه برارم
وقتی میخونم سر ذوق میام انگار بنزین زدم ب موتورم میخونم ومیگم چقد ر اگاهی در اختیار دارم خدایا شکرت وقتی تو کانال تلگرام بچه ها از نتایج دوازده قدم گفتن دیدم کسی نگفت من ب فلان ماشین رسیدم یا ب فلان خونه ویلا یا مسافرت همه داشتن از تغییر شخصیتی میگفتن یکی گفت من چقدر تغییر کردم از وقتی با دوازده قدم هستم زود خشمگین نمیشم قبلا کسی بهم چیزی میگفت
از کوره درمیرفتم و تادوروز درگیر میشدم
یکی گفت الان خیلی شادم
یکی دیگه گفت یاد گرفتم ب خاطر نعمتهای کوچیک سپاسگزاری کنم و حالم خوب میشه
اون یکی گفت تو هر کاری از خدا میپرسم
معنویتم پیشرفت کرده
میخوام بگم ببینید بقیه هم مثل من رفتارشون داره تغییر میکنه ودارن خوبتر میشن
دارن شادتر میشن دارن رفتار کردن با خودشون با جهان اطرافشونو بلد میشن
دارند صبورتر میشن دارند مهربونی و یاد میگیرن داریم دوست داشتنووو اینجا یاد میگیریم
من اینجا مهربونتر شدم
من اینجا یاد گرفتم ترسا واهییه
نمیگم میرم وسط جنگل میخوابم نه ولی الانم تنها باشم نمیترسم تو خونه حداقل ..امتحان کردم چندین و چند بار قبل عضو شدن تو سایت ..شجاع ترشدم تو این سایت
شجاعت یادم دادین .
یاد گرفتم اصالت داشته باشم
اصالتموووو ب هر قیمتی از دست ندم
یاد گرفتم خودم باشم .
دارم سعی میکنم حرف نظر پچ پچ مردم برام کم رنگتر بشه
جا ی کار داره تا بهتر بهتر بشممممم
اینجا یاد گرفتم قدر دان خودم باشم
ب خاطر کوچکترین دستاورد ب خودم انگیزع بدم
یاد گرفتم ب همه احترام بذارم
یاد گرفتم کمتر گله گنم شکایت کنم
یاد گرفتم حس ترحمو از خودم دورکنم
یاد گرفتم من خیلی ارزشمندم
من خاص ترینمممم وباید ب خودم احترام بذارم امروز تو این فایل از خانم شایسته یاد گرفتممممم عزت نفسموووو با با چیزای حاشیه ایی حفظ نکنم
با هر قیافه با هر اندام باهر سرو شکلی
ک هستمممم من بهترین خودم هستم
.عزت نفس یاد میگیرم ازشما
باید بیشتر وبیشتر ش کنم
..اینجا یاد گرفتم اصل چیه فرع چیه
یاد گرفتم حواشی و کنار بزنم
یاد گرفتم برای لذت بردن از زندگی
نباید حساب کتاب کنم
نباید ب خودم سخت بگیرم
خانم شایسته منم مثل شما ادم وسواس بودم و ب خاطر این از خیلیا جاها خودمو محروم کردم
شنا دوست داشتم استخر دوست داشتم
ولی میگفتم کثیف باشه اگع مریض شم چی اگه فلان چی
اینجا تو این سایت یه روزبلند شدم و تمام خزعبلات ذهنمو زیر پام گذاشتم گفتم بس کن دیگع
رفتم درست پارسال همین موقع هر چهار مهارت شنارو یاد گرفتم
وقتی قدم برداشتم اصلا ب این چیزا فکر نکردم
تنهایی رفتم .صب زود ساعت ۶ همع خواب
بودن میرفتم بهترین استخر شهر یا همون بالا شهر ….وقتی ب بقیه میگفتم میگفتن عجب حوصله ای شش صب بگیر بخواب ..تو برفا میرفتم ..لذت میبردم تا قبل تعطیلی استخرا رفتم ورفتم ورفتم
قبلا تنهایی نمیرفتم باید دوستانم میبودن
این فقط یک نمونشه
رانندگی یاد گرفتم
۶۱۲ روزه دارم بدون وقفه هرروز زبان میخونم والان مرحله ادونس رسیدم .
سعی میکنم کاری و ک شروع کردم
ب اتمام برسونم
اینا رو اینجا یاد گرفتم
اگه اینجا نبودم مطمعنم الان یه ادم دپرس و بی هدف بودم
من تغییر کردم مثل همه بچه های سایتتتت .
جناب عباس منش شما قرار بود ثروتمندشدنووو بهمون یادبدین ققط
ببینید ما اینجا چیا یاد گرفتیم
من اگه هرروز میرفتم پیش یه مشاور نمیتونستم این همه تغییر کنم اصلا ب مشاوره یا روانشناسی اعتقادی ندارم مطمعنم ب من میگفتن باید صبور باشی باید مهربون باشی باید امید داشته باشی برای زندگیت
اینقدر خوب نوشتی که یه جاهایی احساس میکردم نفسمو حتی حبس کردم که با تموم وجود دریافت کنم حس و حال نوشته هاتو
چقدر زیبا گفتی جانم
چقدرعالی نوشتی
احساس میکنم هر روز باید این کامنت زیبای تو رو بخونم و درمورد مواردی که ذکر کردی آگاهانه کار کنم روی خودم
به قول تو اکثرمون برای تغییر اوضاع مالی به سمت این سایت اومدیم اما چه درس های بزرگی سر این سفره با برکت آموختیم
و چه آدم بهتری شدیم که الان حالمون با خودمون خوبه
خودمونو دوست داریم
برای خودمون و اگاهی هامون ارزش قائلیم و تمرین میکنیم تا از این هم بهتر بشیم
من هم دقیقا مثل تو شدیدا همه ی راه های ورودی های بد و مخرب رو بستم. خودمم و خودم تنهای تنها بدون ذره ای ناراحتی ازین تنهایی و دارم ذهنم رو با آگاهی های اینجا بمباران میکنم
هنوز خیلی کار دارم اما نتیجه آروم آروم داره میاد
آروم آروم داره روم اثر میذاره و تغییرم میده
هر روز یه درس جدید و یه آگاهی جدید و یه پله بالاتر
من باحوصله کلمه به کلمه هاتو درک کردم ودقیقا تمام چیزایی روکه نوشتی من بدون اینکه خودم توجه کنم دقیقا تمام این مراحل رو البته ارومتروکمترگذروندم چون بخاطر شرایطی ،کمی فاصله گرفتم ولی خوشحالم که هیچی نمیزاره ازاین مسیر دوربشم
مهم اینه که هنوزهستم وهنوزشوقی دارم برای یاد گرفتن درست زندگی
واقعا درست میگین این تنها مشکل شما نیست بلکه همه ماها درجامعه ای باراومدیم که تقریبا روش های تربیتی جامعه به یه شکل روهممون تاثیر گذاشته
وواقعا اعتراف میکنم زندگی کردن درست رویادمون ندادن وخداروشکرکه الان میتونیم قبل ازاینکه فرصت زندگی کردن ازمون گرفته بشه ،بالذت ادامه بدیم واین خودش بهترین نتیجه ست
منم نتیجه مادی وپولی شاید نگرفتم اما بقول شما یادگرفتم وقتی نشستم به اطرافم نگاه کنم برای لحظاتی زیبایی ها نعمتها روببینم شکرکنم
یادگرفتم باشکرگزاری بخوابم باشکرگزاری بیدارشم ،الان به جایی رسیدم که خیلی دلم میخوادازنقطه امنم بیرون بیام والبته کم کم اینکارومیکنم حتما چون لذت بردن ازچالش رودوست دارم
چون دوست دارم یادبگیرم ازترس هام ،ایمان روبکشم بیرون
دوست دارم ازسختی ها،لذت روبکشم بیرون
دوست دارم ازنعمتهایی که دارم ونمیدیدمشون حس شکر گزاری وراضی بودن رو بکشم بیرون وباتمام این ابزار توی چالشهای زندگیم شکرت کنم
داشتم کامنتتون میخوندم ی دید متفاوتیادم حرف استاد افتادم که میگفت کامنتا رو بخونید ب اندازه ی کتاب هزار صفحه میتونه کلی آگاهیهای ناب بده و واقعا از اینکه اینهمه آگاهی پیدا کردم خوشحالم
ممنون که نوشتی
باز هم بنویس تا ب دیگران احساس خوب و آگاهیهای ناب بدی .عاشقتم
واقعا همینطوره همه ی ما داریم بهتر زندگی کردن و طبیعی بودن رو آروم آروم یاد میگیریم و چقدر باید شکرگزار بود برای وجود استاد عزیزمون و مریم جان عزیز و حضورمون و کامنتهای عالی پرمحتوا
تحسینتون میکنم نداجان که اینقدر عالی روی خودتون کار کردید و نتیجه ها رو خلق کردین دمتون گرم منم میخوام رانندگی رو شروع کنم و اینم یه نشونه بود برام که کارهای ناتموم رو تموم کنم
بی نهایت سپاس عزیز دلم
چه عشقی میزنه تو این کامنت و جمله هاتون
چقدر روان و رها نوشتین
بهتون تبریک میگم و نوش جونتون همه ی نعمتها و ثروتهای جهان
الهی که هر روزتون بهتر و بهتر بشه
الهی که حال دلتون عالی تر از عالی بشه
خدا برایمان کافیست و ما پیش می رویم با تعهد و ایمان روزافزون
سلام به همسفر عزیزم چقدر زببا و ریزبینانه کلمات رو کنار هم گذاشتید و چقد نگاهتون زیبابین هستش نداجان..چقدر تحسینتون میکنم به خاطر تمام تغییراتی که داشتید و مهمتر از اون دیدن اون تغییرات و ارزش دادن به این تغییرات..یعنی مقایسه با من قبلتون واقعا تحسینتون میکنم و چقدر لذت بردم از کامنت شما ..چقدر درس داشت مجدد برای من اینکه مریم لذت ببر از شرایطی که داری..با کوچکترین تغییراتی که ایجاد میکنی از خودت قدردانی کن و ببین این تغییرات رو به خودت ببال و جایزه بده به خودت نزار این تغییرات به ظاهر کوچک عادی بشه و نادیده گرفته بشه عزیزدلم…ادامه بده و لذت ببر در هرشرایطی کاری به کسی نداشته باش و خودتو اینقدر جدی نگیر.فقط ادامه بده و زیبابین باش و آرام و لذت ببر از مسیر زیبایی که داری طی میکنی
دو سال پیش این کامنت رو گذاشتی تا من امروز بخونمش و تاثیر بگیرم ازش….
اره واقعا چقدر این سایت چقدر استاد و مریم جون و چقدر کامنتای بچه ها تاپیر گذاشته توی زندگیم..
اتفاقا من دیروز داشتم با خودم فکر میکردم که توی این ۴۰ روزی که ب طور مداوم روی خودم کار کردم چه تغییراتی کرده زندگیم..
با خودم گفتم خب از نظر شخصیتی خیلی اروم تر شدم خیلی…توی این ۴۰ روز خیللللی کم ناراحت شدم اصلا یادم نمیاد…چقدر توقعم از اطرافیانم کم شده مخصوصا همسرم….توی این ۴۰ روز یادم نمیاد ک منو همسرم ب لطف خدا بحثی باهم داشته باشیم…همسرم همراه من شده توی این مسیر و خیلی هم مصمم هس…چ تصمیمات مهمی توی زندگیم گرفتم و اجراشون کردم توی این ۴۰ روز….
چ جالب اینا رو فقط دیروز داشتم با خودم فکر میکردم بعد ک الان کامنت شمت رو خوندم دیدم دقیقا برای من نوشتین از تغییر شخصیت از حاال خوب و چفدر بیشتر فهمیدم ک چ تغییراتی کردم و اللن ک دارم برای شما مینویسمم متوجه تغییرات بیشتر زندگیم شدم…
من چقدر خوشبختم ک عضوی از این خانواده هستم…
امروز من از شما حرف های قشنگی یاد گرفتم و نگاهم ب زندگیم باز تر شد…باز هم یه درجه رشد کردم و خیلی خوشحالللم خیلی….
ندای عزیزم امیدوارم توی زندگیت حال خوبت همیشگی باشه چون با همین حال خوبت زندگیتو بهشت میکنی …
من بی نهایت از شما سپاس گزارم من قسمت 83 سریال زندگی در بهشت دانلود کردم دیشب قسمت 82 و دو سه تا از کامنت خوب دوستان خوندم نمیدونم یه حسی گفت که صفحه رو برگشتم بزنم بیام یک کامنت بخونم و نمیدونم چطر شد مستقیم کامنت شما رو دیدم احساس کردم این باید بخونم و چقدر نکات مهم اساسی توجه کنم و حتی در دفترم بنویسم در مورد این نکات های شما و خودم ببینم منم تغییر کردم از اون ادمی زود خشمگین عصبانی عجول ترسو نگران الان چه تغییر کردم چ هنوز و هنوز بیشتر این تغییرات یا کمک خدا بیشتر در خودم ایجاد کنم
من سپاسگزارم از شما و از خداوند برای این هدایت به کامنت تا یه نگاهی به خودم بی اندازم و نگاه کردن خودم بیشتر کنم
تحسین تون می کنم بابت این همه تغییراتی رو که در خودتون به وجود اوردید تحسین تون می کنم به خاطر این مدیریت زمان و کنترل ذهن تون که تونستید با کار کردن روی خودتون و اگاهی های تون این حجم از تغییرات و موفقیت ها رو درخودتون به وجود بیاورید. با تمام وجودم براتون ارزو موفقیت های بزرگتر و روز افزون تر دارم شاد پیروز سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید .بدرود.
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم،خدایی که منو هدایت کرد در این گنج بی نهایت تا بهم بگه میشه در این دنیا هم بهشت رو تجربه کرد و اینکه دارم میبینم،یعنی لیاقتشو دارم که خودم هم تجربه ش کنم
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من باور دارم یا همین چیز خوبی میشود که فکرش رو میکنم یا چیز خوبی میشود که حتی نمیتوانم فکرش رو هم بکنم💚
خدای من یک صبح دل انگیز دیگه در پرودایس،صبحی که با نسیم زندگی بخشش و نور طلایی خورشید داره نوید یک روز عالی رو بهمون میده،خدایا شکرررررررت
خدای من چقدر این بهشت زیباست،چقدر زیبا،خورشید عالم تاب داره طلوع میکنه،پرنده ها دارند آواز میخونند،نسیم خنکی که احساس میکنم داره صورتمو رو نوازش میده،چقدر حسش بینظیره،چقدر زندگی زیباست،خدایا شکرررررررت
تحسین میکنم نور طلایی خورشید رو که رنگ بسیار زیبایی رو در اول صبح به بهشتمون هدیه داده
تحسین میکنم نسیم زیبای صبحگاهی در دل طبیعت رو
تحسین میکنم زیبایی های بینهایت پرودایس رو که واقعا هر بار برام تازگی دارند و احساس میکنم خداوند خودش رو در جلوه های گوناگون داره بهم نشون میده
تحسین میکنم ابرهای بی نهایت زیبا رو که نوید از یک بارون رویایی به همراه داره
تحسین میکنم درختان،گیاهان،چمنها بهشتمون رو که با رنگ زیبای سبزشون دارن چشمامو نوازش میدن
تحسین میکنم دریاچه ی بهشتمون رو که از سرچشمه های زیبای خداوند در زمین جمع شده
خدای من،من عاشق تحسین کردنم چرا که هر موقع دارم زیبایی رو تحسین میکنم با تموم وجودم احساس میکنم در آغوش تو هستم و دارم با تو عشق بازی میکنم،دارم به روحمو جلا میبخشم،خدایا شکرت
خدای من چقدر زندگی در طبیعت زیباست،چقدر زیبا،کاش میشد کلمه ایی رو پیدا میکنم و در وصف حالم مینوشتم تا فریاد میزدم و زیبایی های خداوند رو شکر میکردم،واقعا تحسین برانگیزه،خدایا شکرت
مریم جانم نمیدونی چقدر خوشحالم،این چندروز اونقدر مقاومتهای ذهنم یهو بهم حمله کردن که احساس کردم اون آدم معلولی هستم که دارم بزور خودمو رو یک قدم جلوتر میبرم و الان که دارم مینویسم احساس سبکی و سرزندگی دارم و این برای من یعنی باز هم تونستم بر مقاومتهای ذهنم غلبه کنم و رشدمو یکقدم پیش برده باشم.خدایا شکرررررررت
خدای من چقدر من درس گرفتم از این فایل که واقعا نمیدونم از کدوم یکی شروع کنم به نوشتن،الله اکبر
مریم جانم کلمه به کلمه حرفهاتو تووی دفترم یادداشت کردم،تا هر موقع فراموش کردم و از چیزی ترسیدم،بیام این آگاهی های ناب رو که خداوند از زبان شما بهم گفته رو به خودم یادآوری کنم.خدایا شکرت
خدای من،توو این مدت بارها وقتی خیلی تمرکزی روی ذهنم کار میکردم،یا میخواستم روی موضوعی تمرکز کنم قبل یا بعدش میرفتم تووی باغ پشت خونمون میگشتم،پیاده روی میکردم،تا ذهنم سبک بشه،من نمیدونستم دلیل اینکارم چیه،اما حالا با اگاهی های این فایل چقدر بهم کمک شد تا دلیل کارهامو اگاهانه بیشتر درک کنم،من با گشتن و پیاده روی کردن تووی باغ خونمون داشتم یک فضای خالی تووی ذهنم ایجاد میکردم،این کارم داشت بهم کمک میکرد تا به شناخت بیشتری از محیط اطرافم برسم تا در طی تکامل بتونم با قدم های کوچیک،کوچیک بر ترسهام غلبه کنم.الله اکبر
خدای من نمای مزرعه ی آقای الن چقدر زیباست،چقدر چشم نوازه،بهشت های تودرتو خداوند،یکی از یکی زیباتر،خدایا شکرررت
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که بر قسمتی از ترسهات غلبه کردی و تووی دل شب تا این قسمت از پرودایس اومدی،واقعا تصورشم برای من ترسناکه،امیدوارم منم بتونم بر ترسهام قدم به قدم در طی تکامل غلبه کنم.الهی امین
خدای من چقدر غروب خورشید زیباست،صدای جیرجیرکها چه سمفونی شده،چقدر گوش نوازه،واقعا تحسین برانگیزه.خدایا شکرررررررت
خدایا شکرت بابت ابرهای پنبه ایی مانند در آسمون پرودایس
خدایا شکرت بابت هوای عالی و تمیز بهشتمون
خدایا شکرت بابت دریاچه ی بهشتنون
خدایا شکرت بابت درختهای سرسبز بهشتمون
خدایا شکرت بابت آسمون بیکران خداوند که با رنگ آبیش زیبایی بی نهایتی رو به جهانمون هدیه کرده
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من از وقتی تونستم تا حدی قانون اصل بقای اصلح رو درک کنم،از خیلی از دلسوزی های الکی خلاص شدم،در بین جوجه های نسل سوم،فقط پنج تاشون زنده موندن،جوجه ها قوی زنده موندن.خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای نجات جورج در طوفان
خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای بروز رسانی بخش دانلودها،تا انگیزه ایی بشه برای من،برای از اول گوش دادن فایلها و بیشتر تمرکز کردن بر قانون
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که همیشه همزمان چند کار رو با هم انجام میدی،من این کار رو قبلا انجام میدادم اما با اذیت شدن،اما حالا با عشق کارهامو پیش میبرم،نتیجه ش این شده که بعد از کارها سرحالم و دیگه احساس خستگی نمیکنم.خدایا شکرت
✔وقتی از بیرون و بدون شناخت به چیزی نگاه میکنی،به نظر بزرگتر از اون اندازه ی واقعیش میاد،مثه همه ی کارهای جدیدی که آدم میخواد واردش بشه
خدای من،وقتی به گذشتم نگاه میکنم چقدر کارها رو من ناتمام گذاشتم بخاطره اینکه از بیرون بهشون نگاه کردم و ترسیدم و الان این آگاهی ها دارند بهم کمک میکنند تا کم کم قدم بردارم برای رفتن تووی دل ناشناخته ها.خدایا هدایتم کن
تحسین میکنم مسیر جدید پرودایس رو که به فلکه مریم راه داره،چقدر زیباست،خدایا شکرت
✔تا وقتی از چیزی شناخت نداری به نظرت خیلی ترسناک میرسه،برای غلبه کردن بر ترسها یکی از راههاش به شناخت رسیدنه
خدای من یادم میاد از بچگی از سایه خودمم میترسیدم،ترسهای واهی که منو توو بچگی اسیر خودشون کردن و اجازه ندادن اونجوری که دلم میخواست از بچگیم لذت ببرم،و الان که فکر میکنم یادم نمیاد از کی،شروع کردم بر غلبه کردن بر ترسهام،فقط چیزی که یادم میاد این جمله رو خداوند تووی دلم گذاشت،هر موقع خواستم بترسم میگفتم تا خدا هست هیچ چیز برای ترسیدن وجود نداره و کم کم وارد ترسهام شدم و از اون دختربچه ی ترسویی که همه میشناختنش،الان همه اطرافیانم منو یک دختر شجاع و موفق میدونند،اما من میدونم که ترسهای خیلی خیلی زیادی دارم که هنوزم ازشون بی خبرم،انشالله در طی تکامل به یاد میارم و برشون غلبه میکنم.خدایا شکرت
مریم جانم چقدر خوشحالم که گفتی از ایران شروع کردی برای رفتن توو دل ترسهات،این چقدر به من کمک میکنه تا جلوی ذهن نجواگرم رو بگیرم که مدام میخواد ناامیدم کنه،بابا مریم جانم چندساله شروع کرده برای رفتن توو دل ترسهاش،همه چیز تکامل میخواد
خدای من،خدای من این چندروز چقدر شیطان نجوا داد،چقدر اذیتم کرد که ناامید بشم،که ادامه ندم،همش میگفتم بابا استاد عباسمنش از سال۸۵ شروع کرده به کار کردن روی خودش،منکه ۷ماهه به صورت جدی شروع کردم به کار کردن روی خودم،انتظار داری توو هفت ماه بشم استاد عباسمنش،بشم انیشتین،من باید تکامل طی کنم.خدای من شکرت که کمکم کردی تا ادامه بدم و ناامید نشم
مریم جانم بخدا این فایل چقدر برای من به موقع بود،احساس میکنم این فایل جایزه ایی از طرف خداوند برای من که در جنگ چند روزه با شیطان پیروز شدم.خدایا شکرررررررت
🔹کیست که خدا بخواد هدایتش کنه و دیگران بتونند بهش آسیب برسونند
🔹مومنان فقط بر خدا توکل میکنند و هرکس بر خدا توکل کند خداوند برایش کافی ست
خدایا شکرت که با شنیدن این آگاهی ها جسارت درونم بیشتر شد
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم تنها روی تو فقط حساب کنم
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم آروم آروم پیش برم برای بزرگ شدن
استاد دیشب که داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم،گفتم من واقعا هدفم اینه که به قدرت ذهن استاد برسم،من این قدرت ذهنه رو میخوام این زندگی،این آرامش،این آزادی حاصل قدرت ذهن شماست و این قدرت ذهنه حاصل ایمان و توکل و فقط روی خدا حساب کردنه.خدایا شکرت
✔و وقتی روی خدا حساب میکنی اینجوری خدا بهت جواب میده
خدای من تخم مرغها دم درب هستند،و نشونه ایی شد که امروز مریم جانم نره خرید،چقدر دیدن این صحنه ها داره باورهامو قوی تر میکنه که تنها روی یک نیرو حساب کنم،نیرویی که تنها مالک و قدرت جهانه.خدایا شکرت
براونی مرد بزرگ،پسر خوب من عاشقتم،عاشق ارامشتم،عاشق زیباییتم.تو چقدر زیبایی،تو چقدر ارامشبخشی.خدایا شکرت برای وجود براونی در بهشتمون
مریم جانم نوش جونت نعمتها و برکتهای غیر منتظره تووی زندگیت،نوش جونت اینهمه ثروت،نعمت،فراوانی،لذت،زیبایی،ارامش،شادی و…این جواب ایمان شماست،امیدوارم که منم بتونم به همچین جایگاهی برسم و ایمانمو به خدا ثابت کنم.خدایا شکرت
✔برای تکامل طی کردن دو موضوع مهم که حتما به من هم کمک میکنه
اولا اینکه به خودم بگم اگه میخوام بزرگ بشم باید لز یک سری چیزهای حاشیه ایی و کوچیک و غیرمهم بگذرم مثل ارایش نکردن چون خیلی دردسر داشت
خدای من،مریم جانم بخدا من از وقتی به سنی رسیدم که میتونستم ارایش کنم،تنها دختری بودم که بین اطرافیانم ارایش نمیکردم،همیشه وقتی بهش فکر میکردم وقت بزارم بایستم جلوی آینه و ارایش کنم،فکرشم منو آزار میداد،همین شد که من تووی ۹۵درصد مواقع بدون ارایش همه جا رفتم،بارها دوستام،اطرافیانم بهم میگفتن زشته بابا دختری،ارایش کن،اما هیچوقت توو کتم نرفت که برای همچین چیزی وقت بزارم،و الان که دارم این اگاهی ها رو از شما میشنوم چقدر خوشحالم،خدایا شکرررررررت 😃😍
من خودمو رو همینجوری که هستم،دوست دارم و میپذیرم،هوررررررررا
✔وقتی ترمزها رو یکی یکی بشناسی این اولین قدم اینکه میفهمی این ترمز هست،ترمزهایی که به نظرتون خیلی کوچیک هستند رو جدی بگیرید،اینها اصلا برای خودشون یه شاه ترمزهایی هستند
خدای من،همین دیشب میخواستم ویدیو کال بگیرم با یکی از همکلاسی هام که پسر بود،اما بخاطره اینکه روسری سرم نبود،تماس نگرفتم،متوجه شدم اینم یه ترمز برای مهاجرتم،اما با این حال انجامش ندادم چون جدی نگرفتمش،خدایا شکرت بابت این آگاهی
✔لازمه ی رشد کردن یک سری قدمهای کوچیک،کوچیکه که اون قدمهای کوچیک کوچیک ترمزهایی دارند که اگه برداشته بشن به سطح بالاتری از رشدم میرسم
✔کار ما اینه که مقاومتها رو کم کنیم،ماشین خواسته هامون همیشه خودش در حال حرکته و داره حرکت میکنه ما نباید چوب لای چرخش بزاریم،باید مقاومتها رو برداریم.
✔وقتی که ما بر ترسی غلبه میکنیم یا یه نقصی رو تووی خودمون اصلاح میکنیم یا یه ترمزی رو برمیداریم،نمیرسید به سطح یک ادمی که بصورت طبیعی اصلا اون نقص رو نداشته خیلی سطحمون بالاتر میره از اون سطح
✔آگاهانه زندگی کردن:خیلی فرق میکنه ما آگاهانه شروع به ایجاد یک اصلاح میکنیم یا اینکه به صورت بدیهی اصلا اون نقص رو نداشتیم،اصلا مشکلی توو اون نداشتیم،خیلی سطح آدم بالاتر میره،چون نقصی که برطرف میکنیم،اون ترسی که برش غلبه میکنیم یک سطح جدید از اعتماد به نفس رو تووی وجود ما میسازه که ما رو بی انتها میکنه،اون سطح جدیدی که بهت میگه که ترست رو از ترسهای آینده بریز،بهت میگه اگه من تونستم این کار رو انجام بدم پس اینم میشه،دیگه عادت میکنیم به حل مسئله و دیگه نمیترسی چون این تجربه رو داشتی و قبلا این ترس رو داشتی و وقتی رفتی تووی دلش دیدی که هیچی نیست و خنده دار شده برات و دیگه وقتی ترسی میاد،مسئله ایی میاد میگی که داستان همینه
خدای من،مریم جانم واقعا این آگاهی ها مثه کتابی هستند که باید خط به خط خوند و تووی عمل اجرا کرد،عمل کردن به این آگاهی ها لازمه ی تکامل طی کردنه،قدم به قدم بر ترسها غلبه کردن،مسائل رو حل کردن،ترمزها رو برداشتنه اونقدر تکرار بشه که بشه جزیی از شخصیتت،اینجوری سطح به سطح اعتماد به نفس بالاتر میره،اگاهی ها بیشتر میشه و زندگی کردن راحتتر،واقعا زندگی مثل بازی روبیک میمونه،که نیازمند کنترل ذهن،تفکر و تعقل کردی،بررسی کردنه که هر سطحشو که درست بچینی،تجربه ت بیشتر،اعتماد به نفست بالاتر و در نتیجه زندگی برات راحتتر میشه.خدایا شکرررررررت
✔آرامش در پرتو آگاهی یعنی وقتی که آگاهی رو پیدا میکنیم در مورد مسائل و در مورد جهان و روندش به آرامش میرسیم و اون آرامش که از طریق این آگاهی به وجود میاد چقدر گرانبهاست
خدای من تا به حال اینقدر عالی نتونسته بودم این آرامش در پرتو اگاهی رو درک کنم،زندگی من الان جوریه که هیچ کدوم از جنبه هاش درست نیستند،نه سلامتی،نه روابط،نه ثروت،اما چنان ارامشی دارم که احساس میکنم خوشبختترین دختر عالم هستم،این ارامش از وقتی شروع شد که تونستم تا حدی قوانین جهان هستی رو درک کنم،من به یاد اوردم خودم هستم که با افکار و باورهام دارم زندگیمو خلق میکنم و هیچ عوامل بیرونی نمیتونه روی زندگیم تاثیر بزاره،زندگی یک بازیه،که با کار کردن روی خودم قدم به قدم رشد میکنم و اون زندگی رو که میخوام،تجربه میکنم.الله اکبر
مریم جانم همین اگاهی ها به منم ارامشی داده تا با خیال راحت روی خودم کار کنم و زندگیمو اونجوری که میخوام خلق کنم.خدایا شکرت
✔ترس از مرگ،داستان پیوسته تولد و مرگ به من گفت که مرگ به معنای فنا اصلا وجود نداره
خدایا شکرت بابت این اگاهی
خدای من دلیلی اینکه مریم جانم هدایت شد که نره وال مارت،خراب شدن کولر بود که نره بیرون تا آقای محترم با یک ماشین و تجهیزات کاملش بیاد کولر رو درست کنه،خدایا شکرت
خدای من،ببین چطور بدون هیچ ترسی،مریم جانم تووی امنیت کامل با یک مرد در یک زمین بیست هکتاری بود،این یعنی ایمان،ایمان به اینکه خداوند محافظته،ایمان به اینکه خداوند ادمهای مناسب رو به سمتت هدایت میکنه،ایمان به اینکه خداوند هر لحظه باهاته،الله اکبر الله اکبر
خدایا شکرت که این قسمت هم عالی بود،عالی
مریم جانم با تموم وجودم ازت سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب و تجربیاتی رو که در اختیارمون گذاشتی
استاد عزیزم با اینکه این قسمت نبودی،اما دلم خواست از شما هم تشکر کنم برای اینکه روزی ندای درونت رو باور کردی و به اینجا رسیدی تا بشی الگویی برای ما دوستان
دوستان عزیزم از شما هم سپاسگزارم که وقت میزارید و کامنتمو مطالعه میکنید و بهم لایک میدید
پروردگارم از تو بی نهایت بابت همه چیز سپاسگزارم
سپاسگزارم که تووی زندگی یار و یاورم بودی،هستی و خواهی بود برای ادامه دادن در مسیر صراط مستقیم
دوستون دارم💚🇺🇸
مرضیه جان سلام چقدر عالی بودی چقدر ظریف و زیبا نوشته بودی دلم میخواد بارها بارها کامنت زیباتون بخونم و حتما اینکارو خواهم کرد منتها دلم نیومد که اول تحسینت نکنم کامنت شما واقعا تاثیر گزاری بود
ممنون که کامنت گذاشتید ممنون که اینهمه زیبا نوشتید ممنون که وقت گذاشتید باعث رسیدن من ب اینهمه آگاهی شدی
سلام به مرضیه نازنین
چقدر خوب نوشتی عزیزم
من چقدر تحسینتون میکنم که تو این مدت با چنین جدیت و تعهدی ادامه دادید دمتون گرم که ذهن تون رو کنترل کردید و جایزه ش رو از خداجون دریافت کردین
چقدر تحسینتون میکنم برای آرامشی که در پرتو آگاهی دارید نوش جونتون عزززیزم
واقعا لذت بردم و کلی استفاده کردم از شیوه ی نگاهتون به حل مساله و پیدا کردن ترمز
ممنونم که وقت گذاشتید و نوشتید بسیار مفید و آگاهی دهنده بود
براتون آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت دارم
به نام خداوندی که در سوره ی طلاق، آیه ۳ می فرماید:
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است (و به هیچ تدبیری سر از تقدیرش نتوان پیچید).
(این آیه همون نقطه ی توکل مریم بانوست که ایشون شک داشت از قرآن باشه)
سلام
وقتی این ویدئو شروع شد حسی در من زنده شد. مثل دوران بچگی تا همین بزرگسالی. مواقعی میشد که از صبح میرفتم خونه ی دوستم. موقعی که خودمون تنها بودیم. من و دوستم. وقتی بچه بودیم زمانی پیش میومد که مادرو پدر و باقی اهل خونه یا سرکار بودن و یا مسافرت و زمان بزرگسالی هم تو همچین موقعیتی با هم قرار میگذاشتیم که یک روز رو با هم بگذرونیم و کارای دلخواه دو نفره مون رو انجام بدیم یا حرفای دونفره مون رو بزنیم و کسی نباشه که هی حواسمون رو پرت کنه. وقتی با دوربین مریم بانو همراه شدم همین حس رو داشتم. از تو کلبه تا پل روی دریاچه و خونه ی مرغا و دون پاشیدن براشون و سر زدن به جورج و چک کردن کارای سایت و گشت زدن تو فضای پارادایس و چرخ زدن زیر چتر درختا و بعد سوار ماشین شدن به قصد خرید و تشریف فرمایی تخم مرغا و عوض شدن برنامه و برگشت به کلبه و دیدن براونی و اومدن تعمیرکارا و… همه و همه برام حس موقعهایی رو داشت که یه روز رو با دوستم اینطور میگذروندیم. گاهی به ظاهر کار خاصی نمی کردیم اما همین انجام کارای معمول روزانه و حرف زدن راجع به هرآنچه که برامون هیجان انگیز بود و براش طرح و نقشه داشتیم لحظات اون روز رو شگفت انگیز میکردن و برای من حظ بی نظیری بود.
مرسی مریم بانو که این لحظات خوش و خاطره انگیز و زیبا رو برام زنده کردی. واقعا در تمام نیم ساعتی که با ویدئو همراه بودم اصلا احساس نمیکردم این همه فاصله ی جغرافیایی بینمون وجود داره. از بس که مریم بانو عشق و محبتش رو خالص و بی تکلف بیان میکنه. پاینده باشی و همیشه سعادتمند بانو !
مریم بانو مطلبی راجع به تنهایی و ترس گفت که من ما به ازاهاش رو در خودم دیدم و براشون تصمیم به اصلاح گرفتم. ایشون از تنها موندن در جنگل و تاریکی و نبود بهداشت می ترسید و با تقویت ایمان به خدا و کمک گرفتن از شخصی که از سد این ترسها گذشته بود ترسهاش رو در خودش اصلاح کرد. حالا من از اینها نمی ترسم و باهاشون مساله ندارم اما به شدت از هر حیوونی می ترسم. من اونها رو خیلی دوست دارم و از دیدنشون لذت می برم اما اصلا نمیتونم بدون دلهره از کنارشون رد بشم و در مواقعی نوازششون کنم و گاهی دلم پر می کشه که سگ یا اسب رو نوازش کنم اما وقتی بهشون نزدیک میشم چنان ضربان قلبم بالا میره که دستام می لرزن و پشیمون میشم. یه ترس دیگه رو هم که مدام عقب میندازم رانندگیه که با وجود داشتن گواهینامه سالهاست که نتونستم هیچ ماشینی برونم. با شنیدن صحبتهای مریم بانو این دو کار رو در صدر لیستم نوشتم که هرچه زودتر به سمتشون برم و تمومشون کنم.
موضوعی که بسیار برام کلیدی بود تو این ویدئو موضوع غیرواقعی دیدن هر چیز ناشناخته س. واقعا هر آنچه که نسبت بهش ذهن خامی داشته باشیم به نظر بزرگ تر و ترسناکتر میاد. و این که ترس چیزی نیست جز احساس ناتوانی در برابر چیزی که اصلا نمی شناسیمش. جالبه ما از چیزی می ترسیم که اصلا نمیدونیم چی هست! خیلی عجیبه. ذهن در برابر هر آنچه که ازش سابقه ای نداره خامه و این خامی تا آخر عمرمون با ما هست. چون همیشه چیزهایی هستن که ما نمیشناسیمشون. همیشه ناشناخته هایی هستن. از بس که این جهان اسرارآمیز و پر نعمت و شگفت انگیزه. اما وقتی که این قانون رو بفهمیم و به ذهن بسپاریم درسته که اون خامی رو در برابر هر چیز جدید رویت می کنیم اما دیگه خیلی زود راجع به اون شخص یا چیز جدید قضاوت نمی کنیم. چون میدونیم که نظر اولیه ی ما واقعی و حقیقی نیست. و به خودمون اجازه میدیم که کمی با اون موضوع پیش بریم و بعد راجع بهش تصمیم بگیریم. من بر اون دسته از ترسهام که تونستم مسلط بشم ازین مفهوم استفاده کردم.
و برخورد دیگرم با ترسهام همونطور که مریم بانو گفت، و مدتیه که بیشتر در ذهن و دلم حسش میکنم یاد خداست. من مدتیه که خیلی خیلی بیشتر در مواجهه با هر ترسی خدا رو پیش میکشم. میگم من به این دلیل می ترسم که از درون اون چیز یا اتفاق بی خبرم اما خدا خبر داره. ازش میخوام من رو به مسیری هدایت کنه که بتونم راحت تر و دلپذیرتر با اون ناشناخته روبرو بشم. اول از خدا کمک میخوام و اجازه نمیدم فکر دیگه ای اول از همه تو ذهنم بیاد. سریع به خودم میگم این شرکه که برای غلبه بر ترست به هر راه حلی فکر کنی غیر خدا و آخر از همه که دیگه دیدی از هیچکس و هیچ راهی کاری برنمیاد بری دست به دامن خدا بشی. تو که آخر کار میری سمت خدا خب از اول این کارو بکن تا اینهمه خودتو عذاب ندی. واقعا دونستن قانون چه رهایی عجیبی به آدم میده. چقدر کارها رو آسون میکنه. چقدر حال آدمو خوب میکنه. خدایا شکرت که دارم روز به روز بیشتر به قوانینت آگاه میشم و نتیجه ش رو می بینم. خدایا شکرت که هر روز دارم حضورت رو پررنگتر حس میکنم و بیشتر از زندگی لذت می برم. واقعا از زمانی که قوانین رو شناختم و دارم اجراشون میکنم حالم با زندگی بهتره. از خودم راضی ترم. با وجودیکه کارهای بزرگ و چشمگیری به ظاهر انجام ندادم و خیلی وقتا هم اشتباه کردم اما در کل راضی ترم و مطمئنم در آینده ای خیلی نزدیک اتفاقات جالب و زیبا و شگفت انگیزی برام میوفته.
خوب یادمه که چند سال پیش داشتم فیلم مستند زندگی سر ریچارد برانسون رو می دیدم. یه جایی رسید که اون به همراه همسفرش سوار بالنی بودن که با شرایطی ویژه برای اولین بار، از روی اقیانوس آرام رد میشدن که ناگهان دچار طوفان شدن و ارتباطشون با همه ی رادارها قطع شد. اونها هر کاری که بلد بودن انجام دادن ولی با وخیم شدن اوضاع جوّ و بالن که تازه کار بود، انگار که هیچ راهی جز سقوط در اقیانوس باقی نمونده بود. درین لحظه ریچارد برانسون تصمیم گرفت با دوربینی که داره یه پیام خداحافظی برای پدر و مادر و همسر و فرزندانش ترتیب بده. این تنها کاری بود که میتونست در آخرین لحظات عمرش انجام بده. همین که داشتم سپری شدن این لحظات رو می دیدم انگار که خودم دقیقا تو اون وضعیت باشم نفسم در نمیومد و یخ کرده بودم. یهو یه هرم داغی در درونم حس کردم. انگار یه انرژی خودجوشی از درونم فرصت حیات پیدا کرده باشه تمام وجودم رو پر کرد. با فاصله ی چند ثانیه چنان دلم آروم شد که متعجب شدم. احساس کردم یه قدرتی دارم که در مواقعی مثل حضور در اون بالن روی اقیانوس، دلم قرص و محکمه. اگر پچ پچ ها و مداخلات ریز و درشت ذهنم اجازه بده دلم آرومه. حس میکردم چه نجات پیدا کنم و زنده بمونم و چه بمیرم در هر حال، حال خوشی خواهم داشت. چون با مرکز ثقل جهان یکی میشم. همینطور که با دل آرومم مکالمه میکردم دیدم که تو اون مستند، کار به جایی رسید که یکی از رادارها جواب داد و دو سرنشین بالن تونستن کمک بخوان و نجات پیدا کنن. ریچارد برانسون توی کتاب “بترس؛ ولی انجامش بده” همه ی این وقایع رو با جزئیات تعریف میکنه. بعد از اون اتفاق او نه تنها تصمیم بر خونه نشستن نگرفت بلکه دست به ریسکهای خطرناک تر هم زد و اسمش رو برای “اولین بار”های زیادی ثبت کرد.
من همیشه در بحرانهای زندگیم یاد خدا می افتادم و اوقات آروم، نه! بعد از بحران به خودم میگفتم که اگر جای خدا بودم دیگه وقتی کارت گیر می افتاد کمکت نمیکردم. اما بعدها فهمیدم که خدا حساب و کتابش با ماها توفیر داره. اون میگه : صدبار اگر توبه شکستی بازآ !
هرچی مصائب رو رد میکردم باز متوجه نبودم که باید چه بکنم. این شد که چند هفته پیش یه اتفاق سهمگین در زندگیم افتاد. اتفاقی که برای من سنگین بود چون من نتونسته بودم راه رو از چاه باز بشناسم. اون اتفاق چنان منو زمین گیر کرد که هیچ راهی جز خدا و خدا و خدا برام نگذاشت. شروع کردم جدی و آگاهانه به مقوله ی خدا پرداختن. گفتم باید تکلیف خودم رو روشن کنم. این که نمیشه. من اونقدر از خدا دور میشم که به این فجایع میرسم. خب عقل سلیم در مادی ترین صورت میگه: پیشگیری بهتر از درمانه. واقعا شیرفهم شدم که هر لحظه دوری از خدا چه ضرری برای کل زندگیم میتونه داشته باشه. اصلا دور بودن از اون آرامش رو که در لوای ایمان به تنها مطلق عالم در دل و جان آدم می شینه؛ کجا میتونم بی منت و کافی و وافی پیدا کنم؟! وقتی همه چیز در درونم مهیاست کجا برم؟! کجا برم که سر خم کردن قیمت داشته باشه؟! کجا برم که نازم خریدار داشته باشه؛ اونهم به اندازه ی عالم؟! کجا برم که قدر بینم و بر صدر نشینم؟! کجا برم که آدم خودم باشم و همه چیز ساده و آسون برام فراهم بشه؟! اونم هرچیز و هرجا و هر شخص و هر زمان! فقط تنها کاری که باید بکنم اینه که از سر راه کائنات برم کنار.
اینجور وقتا یاد قسمت پایانی شعر زیبای “گره گشای” پروین اعتصامی می افتم.
…
الغرض، برگشت مسکین دردناک / تا مگر برچیند آن گندم ز خاک
چون برای جستجو خم کرد سر / دید افتاده یکی همیان زر
سجده کرد و گفت کای رب ودود / من چه دانستم ترا حکمت چه بود
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است / هر که را فقری دهی، آن دولتی است
تو بسی زاندیشه برتر بودهای / هر چه فرمان است، خود فرمودهای
زان به تاریکی گذاری بنده را / تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند / تا که با لطف تو، پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب / هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب
هر که مسکین و پریشان تو بود / خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زان معنی ندادندم خسان / تا ترا دانم پناه بیکسان
ناتوانی زان دهی بر تندرست / تا بداند کآنچه دارد زان تست
زان به درها بردی این درویش را / تا که بشناسد خدای خویش را
اندرین پستی، قضایم زان فکند / تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز / گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال / تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
بر در دونان، چو افتادم ز پای / هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
گندمم را ریختی، تا زر دهی / رشتهام بردی، تا که گوهر دهی
در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش / ورنه دیگ حق نمیافتد ز جوش
من خیلی وقت نیست که حضور خدا رو تو وجودم و تو زندگیم حس میکنم. خیلی وقت نیست که توکل میکنم. قبلا اگر مشکلی پیش میومد فورا دست به دامن خدا میشدم و تا رفع مشکل دل نگرون بودم. اما مدتیه برای همه چی توکل میکنم. کارای ریز و درشت، موقع غم یا شادی، زمان تنگی یا فراخ یا فراغ. دیگه برای هر قدمی خودم رو به خدا می سپارم. اینطوری دیگه از نگرانی و انتظار نتیجه خلاص میشم و میرم سراغ کاری که حالمو خوب یا بهتر میکنه.
خلاصه که هر وقت روی خدا حساب میکنم کارا راحت تر جلو میرن و خیلی وقتا خدا خودش کارا رو طوری جور میکنه که آب تو دلت تکون نخوره. مثل فرستادن تخم مرغها دم در خونه که مریم بانو دیگه مجبور نبود بره تا دفتر پست. یا کنسل شدن برنامه ی خرید که اگر این برنامه بهم نمیخورد تعمیرکارا نمیتونستن کارشون رو انجام بدن و تعمیر دستگاه تهویه کلی عقب میوفتاد.
من دیگه از این اتفاقات به ظاهر کوچیک هم نمیگذرم. وقتی اتفاق میوفتن چند لحظه تامل میکنم و کلی خدا رو شکر میکنم و حتما می نویسمشون که اهمیتشون برام چندین برابر بشه و ذهنم رو ورزش بدم. با این کار دارم تمرین ستاره ی قطبی قدم های دوازده گانه رو بهتر می فهمم و از انجامشون لذت می برم. در صورتیکه اوایل برام خیلی سخت بود و کار جالبی نبود . اما وقتی به راحتیش عادت کردم و فهمیدم چقدر قبلا بیخودی زور میزدم و تازه کارها اونجور که مد نظرم بود انجام نمیشدن بیشتر انگیزه گرفتم که برای هر کاری توکل کنم. اینجور وقتا یاد این صحبت آقای عباسمنش میوفتم که میگفت من برای پختن فلان غذا یا انتخاب فلان اتوبان برای رسیدن به مقصدم از هدایت خداوند بهره می گیرم. اما قبلا من فکر میکردم فقط برای امور مهم و شاق و عظیم باید به خدا مراجعه کرد. اون که بیکار نیس ما هر کاری رو که میخوایم انجام بدیم بریم سروقتش. حالا دیگه مفهوم خدا برام فرق داره. خدا همون قانون ثابت و بی تغییریه که ذره ذره ی جهان بر اون استواره. یک حاکمیت مطلق بر هر آفریده ای از هر جنس و رنگ و اندازه. خدا همونه که سعدی میگه :
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار / شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
چه آرامشی از این بهتر و دلنشین تر.
موضوع گاز و ترمزها هم تو این ویدئو برام خیلی جالب بود. یادم افتاد من کجاها اجازه ندادم که بعضی چیزها برام ترمز بشه و بعضی جاها نتونستم ترمزها رو رها کنم. من به هر تضادی که برمیخورم میرم سراغ ترمزهام. میگم من چرا به این تضاد برخوردم؟ چه ترمزی باعث شده من اینطوری درجا بزنم و این ناخواسته جلوم ظاهر بشه؟ کجاها میدونستم که میتونم فلان کارو انجام بدم ولی به دلیلی خودمو محروم کردم. من خیلی مواقع برای حل مشکلم این بیت حافظ رو تکرار میکنم:
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
به خودم میگم: ببین کجا وایسادی و راه دریافت رو سد کردی؟ چه مقاومتی داری که اون اتفاقی که باید نمی افته؟ این ترمزت چیه؟ وقتی کلی از باورهام رو تکوندم و کمی فیلتر شهودم تمیز شد این رو درک کردم که کارهای بیرونی و زور زدنهام بدون تصحیح و بازنگری باورهام، ترمزهای اساسی هستن. فهمیدم که نقش باورها دقیقا چیه و نقش عمل به باورها چیه. قبلا فکر میکردم اگر فلان کار رو نکنم نتیجه ی دلخواهم حاصل نمیشه و تا انجام نمیدادم آروم نمی گرفتم و وقتی هم که نتیجه ی دلخواهم به ثمر نمیرسید هر دلیلی به ذهنم میرسید جز دلیل اصلی که خودم بودم. در اصل مقاومتهای حاصل از باورهای محدودکننده.
واقعا با تمام وجود ایمان پیدا کردم که جهان هستی مدام در حال بخشیدن نعمات به ماست. نعمات با ما و برای ما در جریانه، به هر شکل و به هر اندازه ای که بخواهیم. اما باورش واقعا تکامل و آگاهی میخواد. من وقتی ذهنم رو با ده سال پیش، یک سال پیش، چند ماه پیش یا بهتر بگم چند هفته پیش مقایسه میکنم حیرت میکنم. چقدر نقش و طرح زندگیم عوض شده. یک تضاد سهمگین اومد و منو با شتاب پرتاب کرد تو مسیر. من چند سالی هست با این مفاهیم همراهم اما مدام در شک و تردید و آزمون و خطا بودم اما اتفاق ماه گذشته دیگه جای چون و چرا برام نگذاشت. انگار که دوره ی تکاملم رو طی کرده باشم رسیدم به خشکی و احساس نجات عجیبی میکردم. یه رهایی واقعی! یه سبکی حقیقی و جاودانه و خودمونی! خدایا شکرت که من و جهان رو طوری آفریدی که وقتی از مسیر فلاح و خیر و سعادت میام منحرف بشم خودم تضادی رو خلق میکنم و جهان اون رو پیش چشمام میاره که باز منو به راه راست، راه کسانی که به اونها نعمت بخشیدی و نه گمراهان؛ هدایت می کنی و نجاتم میدی. این روزا دیگه دارم آگاهانه زندگی میکنم. هر قدمی برمیدارم انگار که دوتا دوربین توی کاسه ی چشمام نصب کرده باشم و یه رادار توی جمجمه م کار گذاشته باشم و یه ژنراتور بی نهایت قدرتمند تو قفسه ی سینه م نصب کرده باشم؛ حرکت میکنم. حالا می فهمم آگاهانه زندگی کردن چه لذتی داره. هم می فهمم داره چه اتفاقی میوفته هم نمی دونم چطوری. میدونم که خودم مسوول و حاکم زندگیم هستم و نمیدونم مسیرم از کجا به کجا قراره ختم میشه اما میدونم قراره قدم به قدم هدایت بشم. آرامش عجیبیه آرامش در پرتو آگاهی !
یه وقتایی می شنیدم که میگفتن آگاهی از مرگ، زندگی رو روشنتر و شیرین تر میکنه اما نمیفهمیدم یعنی چی. اما وقتی خداوند رو در تمام امور می پذیرم و به قول مریم بانو در همه چیز این سیر مرگ و زندگی رو می بینم دیگه در پناه پذیرش مرگ، زندگی آرامتری خواهم داشت. به ذات خودم و هر آنچه که در جهان باهاش برخورد میکنم نزدیک تر میشم و باهاش واقعی تر برخورد میکنم. به هیچ چیز عادت نمیکنم و از هست و نیستش لذت می برم. هنوز ادعای کامل شدن درین فرایند رو ندارم اما با تمرکز بالا روی این موضوع پیش میرم. چون در هر روز دارم می بینمش. فهمیده م که قبلا هم اینها بودن اما من نمیدیدمشون. به همین خاطر در یک اضطراب ریز دائمی بسر می بردم. نمیگم این اضطراب حذف شده، اما حالا دیگه هر وقت بیاد براش حرف دارم. دیگه از ترس زبونم بند نمیاد و میتونم باهاش گفتگو کنم و حرف دلم رو بهش بگم. بگم که چه نظری راجع بهش دارم و میخوام چطور باهاش تا کنم.
خداروشکر بابت این همه آگاهی و همت و تعهد و عشق.
از مریم بانوی عزیز بسیار سپاسگزارم که اینهمه ما رو در تجربیات زیبا و بی نظیرش سهیم کرد و باعث شد کلی ماجرا و تصمیم و ایده به ذهنم سرازیر بشن.
جای آقای عباسمنش خالی نبود چون حضورشون لحظه به لحظه حس میشد که امیدوارم بیش از پیش سعادتمند و کامروا باشن.
عزت زیاد و ایام به کام
سلام به ملیحه عزیز
چه کامنت فوق العاده ای
چقدر آگاهی بخش بود برای من
جالبه که من این کامنت رو چندین بار خوندم و هنوزم میخوام بخونم
چقدر تحسینتون کردم عالی هستین
شاد و سلامت باشین
سلام به دوست عزیز
کامنتتون سرشار از حس خوب وتوحیدی بود ممنون بابت آگاهی هایی که ازتون دریافت کردم
شما نوشته بودید که ترس از رانندگی دارید منم چندین سال گواهینامه داشتم رانندگی نمیکردم ولی یک ماهی هست که بر ترسم غلبه کردم ودارم رانندگی میکنم البته هنوز کامل جاهای شلوغ ترس دارم ولی باید تکاملم رو طی کنم
دوست عزیز من
سلام
خیلی خیلی عالی بود
👏 👏 👏 👏 👏 👏
این خدا رو اگر ما درک کنیم و به اون توکل کنیم زندگی ما رو زیر و رو میکند
من عاشق آیه 3 سوره طلاق هستم
همه اش زمزمه میکنم
شده عبارت تاکیدی من
البته که کل قرآن زیباست
ولی این آیه رو خیلی باهاش احساس خوبی دارم
ممنون که کامنت تون رو با این آیه شروع کردید
دلم خیلی باز شد
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💙💜💙💜💙💜💙💜💙
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند هدایتگرم،
سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان عزیزم،
خداروشکر میکنم برای این قسمت از سریال زیبا که بی نهایت نکته درس آگاهی داره و روش خوب زندگی کردن رو در قالب مستند به نمایش گذاشتن عاشقتونم من برای این ایده و این ذهن بی نهایت خلاقتون که واقعا جای تحسین داره.
تحسین میکنم خانوم شایسته ی نازنین رو که تنها توی پرادایس مشغول کار کردنشون هستن مشغول زندگی کردن هستن با آرامش احساس خوب و در نهایت درک و فهم و شعور بالا،واقعا تحسین میکنم لذت میبرم برای این حد زیبا رفتار کردن و زندگی شما،
الان استاد نیستن و شما تنها دارید زندگی میکنید فارغ از هرگونه غُر زدن و به قولی ناز کردن،و تمرکزتون رو گذاشتید روی کار کردنتون و رشد کردنتون،و اینو باور دارید من مسول تمام کمال زندگی و حال خودم هستم قرار نیست تا آخر عمر وصل باشم به استاد به هرحال یک زمان هایی باید تنها باشم و این خوبه اصلا بد نیست وابستگی بیماری زا ندارید به این درک و شعور رسیدید که من مسوول هستم مسوول خودم زندگی خودم در هر شرایطی این واقعا نکته و آگاهی داشت.
مثل ۹۹درصد جامعه که غر میزنن ناله میکنن من تنهام منو تنها نزار من چجوری تحمل کنم رفتن تورو با من باش من میترسم من میمیرم از این دوری و دلتنگی تو خدای منی،
درصورتی که شما اگاهانه دارید رفتار میکنید زندگی میکنید و رشد میکنید،استاد عشق شما هست و عاشقانه لذت میبرید با هم،اما قرار نیست استاد خدای شما باشه ناجی شما باشه،هرچیزی در نهایت اعتدال رعایت میشه که من واقعا لذت بردم و تحسین میکنم قربونتون برم.
چقدر شما رشد بی نهایت کردید خانوم شایسته ی عزیز و چقدر بهتون تبریک میگم و این اون عامل تفاوت شماست با بقیه آدمهای معمولی،و همچنان هم در حال رشد کردن هستید میگید این تازه اول راهه و من هم همیشه به خودم همینو میگم،میگم من تازه اول راهم…
چقدر خانوم بزرگوار و با کمالاتی هستید الان تنها هستید و دارید روی خودتون کار میکنید به فکر کردن خودتون هستید به فکر زندگی خودتون هستید توجه و تمرکز شما روی خودتون و سایت و آگاهی ها هست،
حالا ۹۹ درصد جامعه چیکار میکنن،خاله زنکی میکنن راجب هرچیزی از زندگی هرکسی که چجوری زندگی میکنن بچه دار میشن آیا ازدواج کردن آیا چقدر درآمد دارن آیا چجوری کار میکنن آیا چجوری میرن مسافرت آیا و هزاران خاله زنکی بیماری زا دیگه که فقط باعث حسادت حال بد و بدبختی خودشون هست، و من اینو با تمام وجودم درک کردم تحسینتون میکنم عزیزم و تبریک میگم و الگو برداری کردم و میکنم چون شخصیت خودم از همون اول همین بوده تمرکز روی خودم و به همین دلیل هدایت شدم به همین مسیر و بی نهایت به خودم میبالم❤
چقدر زیبا گفتید وقتی که وارد اون محیط نشدیم و ندیدیم ذهن ما شروع میکنه به نجوا و قضاوت و اون موضوع رو بی نهایت بزرگ و وحشتناک جلوه میده و انگار ما میترسم اصلا راجب هرچیزی و هرکسی،از دور زمانی که شناخت پیدا نکردیم فقط ذهن قضاوت میکنه مخصوصا راجب آدمها، اون طرف رو ندیدن گذشته ی اون رو ندیدن نمیدونن ان چنان قضاوت میکنن که خودِ خدا هم پشیمون میشه و این فقط و فقط باعث ضربه زدن و بدبخت کردن خودشون میشه،
قاضی خداست اول خداست آخر خداست پنهان خداست ظاهر خداست همه چیز خداست، و به این حد و درک برسیم که همین که ذهن اومد شروع کنه به قضاوت بگیم صبر کن بگیم که قاضی خداست ما هم فقط ظاهر رو دیدیم و اجازه ندیم چون باعث ضرر به خودمون میشه…
چقدر زیبا گفتید اون چیزی که توی روز هست توی شب هم هست چه دلیلی داره برای ترسیدن مگه خدا نیست مگه اون نیروی برتر نیست ما با اون هماهنگ بشیم که نترسیم نه با حرفای جامعه که سراسر بیماریه،
وقتی هماهنگ بشیم با اون نیرو بترسیم از اون نیرو وابسته بشیم به اون نیرو و حساب کنیم روی اون نیرو واقعا ترسیدن جُک به حساب میاد،
واقعا زندگی در تمام ابعاد بهشت میشه رشد میکنه وای خدای من همه چیز تویی و همه چیز توحیده… الله اکبر❤
تحسینتون میکنم اون موضوعی که راجب آرایش گفتید و من همیشه توی این موضوع شمارو تحسین کردم مخصوصا زمانی که دستان قشنگتون رو دیدم همیشه گفتم ببین چقدر در نهایت سادگی و زیبایی و بی نهایت تحسینتون کردم و میکنم و خود واقعیتون هستید،
الان در نهایت امکانات و ثروت هستید شما آیا واقعا صبح تا شب نشستید به مو ناخن و مدل کفش و لباساتون توجه میکنید و مدام ناراحت هستید چیو با چی ست کنم وای خدای من این رنگ جالب نیست بزار اونو ست کنم، یا اینکه مدام به فکر رشد خودتون هستید؟
به فکر سایت هستید؟
به فکر غلبه بر ترسها هستید؟
به فکر آگاه شدن هستید؟
واقعا اینه اون عاملی که باعث تفاوت شما شده و این چنین رشد کردید و بی نهایت تحسینتون میکنم،تبریک میگم و عاشقتونم من🥰
چقدر زیباست محیط پرادایس،
چقدر زیبا زندگی میکنید چقدر زیبا از خداوند و هدایت میگید و چقدر خوشحالم که چنین آگاهی و درسهایی رو به خوردِ ضمیر ناخوداگاهم میدم،
تحسینتون میکنم برای این شخصیت عظیم و بی نظیر شما،
تحسینتون میکنم برای اینکه این چنین خانوم هستید و بزرگوارید خیلی خیلی دوستون دارم من.
تحسینتون میکنم انقدر زیبا از تجربه ها و آگاهی ها میگید
خوشبحال استاد عباسمنش که چنین فرشته ای رو داره❤
چقدر زیباست این چنین فکر کردن رفتار کردن و این چنین رشد کردن و این چنین توجه به اصل و اساس زندگی کردن نه اینکه توجه کنیم چی بپوشیم چیو با چی سِت کنیم امشب چجوری مهمونی بگیریم که بفهمن ما چقدر لاکچری و ثروتمندیم،
با تمام وجودم تحسینتون میکنم دوستون دارم عاشقتونم.
خودم رو تحسین میکنم چنین مداری هستم چنین فرکانسی هستم چنین محیطی هستم و این چنین دارم رشد میکنم که شایدم واقعا خودم متوجه درصد رشدم نمیشم انقدر که همه چیز عالی پیش میره و خداوند انجام میده،
خدایا شکرت که همه چیز تویی و همه کاره تویی و تویی که انجام میدهی…
عاشقتونم عاسقتونم❤
سلام عاطفه خانم عزیزم
چقدر شما خوب می نویسی هر بار نوشته هاتون رو میخونم تحسینتون میکنم که چقدر خوب روی باورهاتون کار کردید
لذت بردم از خوندن این جملات
همه چیز خداست
اول خداست آخر خداست
و چه خوب گفتی از اینکه ما حقی برای قضاوت دیگران نداریم الان خودم هم اینو بیشتر درک میکنم و در هر شرایطی با خودم تمرین میکنم که این عادت رو برطرف کنم
خیلی استفاده کردم از دریافت ها و آگاهی های شما از این فایل بی نظیر
براتون بهترینها رو آرزومندم
امیدوارم در پناه الله مهربان زندگیتون پر باشه از نعمت و شادی و ثروت و خوشبختی
سلام به عشق من، سمیه جان عزیزم،
فرشته ی نازنینم،
عاشقتم من، عاشقتم که برای من زیبا مینویسی با عشق فرکانس رو دریافت میکنی،
و چقدر خوشبخت هستیم که در این مسیریم.
واقعا هم همینه سمیه جان عزیزم قضاوت کردن فقط یک رفتار بیماری زا هست که ظلم به خود محسوب میشه، و درک کنیم به این باور برسیم قضاوت کار خداست که از همه چیز آگاه هست،
عاشقتم سمیه جانم
از دعای قشنگت بی نهایت ممنونم عزیز دلم،
و الهی که غرق بشی در خداوند و قوانین خداوند الهی که بی نهایت بدرخشی و رشد کنی،
عاشقتم.
منم عاشقتم عاطفه ی نازنینم
ممنونم برای پاسخت به من
عشق رو هدیه میدی بهم
شاد باشی سلامت باشی عاشق باشی خوشبخت باشی
🦋
سلام میکنم به مریم جان و همه دوستان
و سلام به استاد گلم که جاشون خیلی خالی بود در این فایل .
مریم خانوم این فایل زندگی در بهشت مخصوص خود خود شما بود 😄
وای اون اول فایل که سراغ مرغا و داک ها رفتید یعنی انقدر عاشقشونم و کیف میکنم از دیدنشون کلی تصور کردم که یه داک سفید داشتم و نازش میکردم خیلی نازن اینا و همون مرغا هم همینطور جوجه ها که دیگه فقط بچلونمشون 😄
مریم خانم عزیز مرسی مرسی که اینهمه فایل به همت و اشتیاق شما ضبط شده و ما لذت میبریم مرسی از ثبت این زیبایی ها 🍀🌹
توضیحاتی که دادین خیلی مفید بود و فکرکنم بین خانمها مشترک باشه مثلا وسواس به تمیزی و یا ترسها ، خیلی دارم سعی میکنم توکل واقعی کنم به خدا چون دیگه اونوقت از چیزی نمیترسم و سعی میکنم تو هر مسئله ای که از آدمها یا هرچیزی میترسم و یا قدرتی براش قائلم بگم این ترس و این رنج من باقی خواهند موند تا وقتی که من اون قدرت اون فرد یا اون چیزو در زندگیم در ذهنم و وجودم ازش بگیرم و تمام قدرت تمام تاثیر فقط نیروی درونم و خداوند باشه اونوقته که ترسم ضعفم رنجم از بین میره و دیگه تاثیر و دخالتی از غیر خداوند در زندگیم در اون مسئله نمیبینم 🌼
خیلی زیباست پرادایس هرروز که فایل زندگی در بهشت میاد روی سایت کلی خوشحال میشم و طراوت اونجا رو احساس میکنم 🌈🍀
راستی من بخاطر گفتن یه نکته ای که خیلی جالبه تصمیم گرفتم کامنت بزارم .
خب هرروز که به سایت سر میزنم فایل اون روز و نشانه ام رو دنبال میکنم
امروز نشانه من ارامش در پرتو اگاهی قسمت اولش بود و اول اونو دیدم بعدم فایل زندگی در بهشت رو ،
وقتی گفتید این غلبه بر ترسها یعنی ارامش در پرتو اگاهی خیلی جالب بود برام چون همین الان فایلشو دیده بودم و استاد عباس منش هم گفتند که انصافا اسم خوبی برای اون فایلها انتخاب کردند 😃😃😃
درسته منم وقتی ناشناخته هامو شناختم خیلی ارامش گرفتم
وقتی خودمو که بزرگترین ناشناخته ذهنم بود شناختم افکارمو باورهامو اینکه نتایج زندگیم از کجا میاد و و و اینها رو فهمیدم ارامش دارم و حالا تلاش میکنم خودم رو تغییر بدم به سمت بهتر شدن و واقعا حل هر مسئله کوچیک چنان ایمانی بهم میده برای مسائل بعدی و دیدم انقدر که دنبال اینده هستم باید از مسائل هرچند پیش پا افتاده الانم شروع کنم حلشون کنم و برم جلو و راهی جز این منو به مقصد نمیرسونه و این هم درسی از تکامل هست که من توی عملکردم خیلی باید تکامل رو حواسم باشه به این معنا که هر مسئله و حال حاضر زندگیمو طبق قانون برم جلو منتظر نباشم فقط کارهای بزرگو طبق قانون انجام بدم💪🏻
استاد عباس منش عزیزم عاشقتم که داری کامنتمو میخونی ❤️😘
تا کامنت دیگر خدانگهدار دوستان عزیز ما همگی عاشق این هستیم که توی پرادایس زندگی کنیم مگه نه 😃🍀
سلام دوست خوبم ممنون که اینهمه عالی هستید و اینقدر زیبا نوشتید موفق باشید
سلام روشنک عزیز
چه کامنت کوتاه و جالب و مفیدی
تحسینتون میکنم برای کشف خودتون منم بشدت علاقه منده این شدم که با خود واقعیم به صلح برسم و به شناخت واقعی از خودم برسم
خیلی ممنونم برای این کامنت و بهتون تبریک میگم برای دریافت نشانه ها و همزمانیها
زندگیتون در مسیر آرامش در پرتو آگاهی همواره لبریز از توکل و خوشبختی و نعمت و ثروت باشه
به نام الله یکتا
سلاک به شما دوست عزیزم من از کامنت شما بسیار لذت بردم در پناه الله در دنیا و اخرت موفق و سعادت مند باشید
به نامِ الله پروردگارِ جهانیان
و سلامِ خدا به رویِ ماهِ بهشتیِ مؤمنانِ خدا
داشتم ورزش میکردم که احساس کردم یکم زود خسته میشم! یه لحظه به خودم اومدم دیدم نجواها شروع شدن!!! ضعیف شدی! هرچی بیشتر وزنه میزنی ضعیف تر میشی!! قبلا ک ورزش میکردی خیلی انرژیت بیشتر بود! خیلی زودتر، ورزش انرژی و قدرت بهت میداد!!!!
چقدر قبلنا قدرت و انرژیت بیشتر بود! الانافتضاح!!!
همینجا مچشو گرفتم!!!!!
بله درسته! چقدر قبلنا انرژیم بیشتر بود! چقدر فعال و قدرتمند بودم! چقدر انرژی فیزیکی و ذهنیم قوی تر و شاداب تر بود! درسته!
شاید حرف از ۱۷-۱۸ سال پیشه!
اما چی فرق کرده این وسط؟!
من همون رژیم غذایی رو دارم! سالم و تازه و مقوی! تو همون شرایط دارم زندگی میکنم! هوای سالم و حسابی ترو تمیز! در واقع منِ امروز دارم با همون سبکِ زندگیِ سالم و فوق العاده ای زندگی میکنم که همون روزها بود و اون دخترِ ۱۴-۱۵ سالهٔ بشدت پر انرژی باهاش زندگی میکرد!
یادمه انقدر انرژی داشتم که حتی به معنای حقیقی نمیدونستم خستگی چیه!!! نمیدونستم درد چیه!!! یادمه یه بار تو شدتِ دویدن آرنجم خورد به لبهٔ دیوار و یه تیکه تقریبا ۴-۵ سانتی از دیوار گچیکنده شد و جای آرنجِ من لبهٔ دیوار موند! ولی من حتی حس نکردم دستم جایی خورد! 😂😂😂
انقد پر انرژی بودم که همیشه توی مسابقات ورزشیِ مدرسه اولین نفر بودم و میرفتم مراحل بعدی! و اصلا انگار این انرژی ثانیه ای ده برابر میشد!
وقتی مفهوم درد و خستگی و ضعف و این چیزایی که به مرور ترمزای زنگ زده میشه درونمون رو نمیدونیم، بدون گاز خودش با شتابی باور نکردنی میره….
منِ امروز فقط یه چیزش فرق کرده بود! باورهاش! باورهایی که حتی نمیدونست ترمزِ لذتش شدن! و حالا که فهمیدم دارم همهٔ تلاشمو میکنم که با احترام به قانونِ تکامل و صبر درستشون کنم. بقول مریم جان «آرامشی که در پرتو آگاهیه» خیلی کمک میکنه…
حالا دیگه سریع مُچِ نجواها رو میگیرم و میگم: کور خوندی، من دیگه اونی که چشم و گوش بسته بهت راه بده نیستم!
من امروز دارم با آگاهی تصمیم میگیرم و عمل میکنم. دارم با صبوری خودمو از نو میسازم. و خدای من با من است، و خوب میدونی که او برایم بشدت کافیست… وخوب میدونی که وقتی من بخوام خدام قدرتم میده، و کیه که بخواد و خداش قدرتش بشه و کسی بتونه حتی کمتر از سر سوزنی حتی فکرشو بکنه که بهش آسیبی برسونه!!!!؟؟
یه وقتایی فک میکنم حتی شیطانم خوشحال میشه که میبینه این انسانِ جنسِ خدا انقدر قدرتمندانه خداشو و خودشو باور داره! 😂😉
و بنظرم حتی پشیمون میشه و به خودش میگه چه اشتباهی کردم سجده نکردم!😂 این بشرِ متصل به خدا به حق سجده میخواد!
و این سجده به معبوده نه به بشرِ خاکی…
چون خووووب میدونه چه خدایی داریم!
و تمرین و تکرار و تکرار….
اینه که باز در کنارِ باورهای درست و قدرتمند و عزتمندانم منو رشد میده…
چون منِ امروز خیلی آگاهترم،
خیلی دانش مند ترم،
خیلی با تجربه ترم،
و اینها همش میتونه شاه کلیدِ موفق تر شدنم باشه..
بقول استاد « مثل بچه ها باشیم، بچه ها ذهنِ استدلالی ندارن»
این ذهنِ نجواگر و استدلالی رو باید خاموش کرد.
باید درست ببینیم تا درستی و لذت رو درونمون نقش ببندیم. باید آگاهانه به خودمون یاد بدیم و یادآوری کنیم که همه چیز آرام و زیبا و امن و مُسخرِ ماییه که خدا پناهِ اَمنمونه،
که خدا قدرتمونه،
که خدا همهٔ گسترهٔ وجودمونه،
همهٔ گسترهٔ عالمه…
و این من، در تعامل با هرآنچه خداست هستم..
پس آرام میشم..
صبور میشم..
و لبخندی از رضایت به لبانم هدیه میدم…
چون دلم گرمه به خدام…
و اینجاست که باز رهایی رو حس میکنم…
رها که باشی روی ابرها با سرعتِ بادی که کشتیِ سلیمان رو حرکت داد، تو هم پرواز میکنی…
رها که باشی شجاعی…
قدرتمندی…
مثل مامان مرغی که خیلی راحت جوجه هاشو رها میکنه، چون میدونه این قانونه و هرکس مسئوله زندگیِ خودشه! حتی اگه جوجه هاش نتونن از پس خودشون بر بیان اون دیگه هرگز کاری نمیکنه، چون به اندازهٔ وظیفه اش کارشو درست و تمام وکمال انجام داده. چون خودشم یه روز این قدرت و استقلال رو برای خودش ساخت که الان اینجوری قدرتمندانه با اون جُثهٔ کوچیکش قدم میزنه و لذت میبره از زندگی در بهشت..
میدونید چیه؟!
احساس میکنم کسانی که بیشتر با طبیعت وحیوانات در ارتباطِ مستقیمن خیلی ملموس تر حس میکنن قوانین رو!
من خودم توی محیطی زندگی کردم و بزرگ شدم که همیشه با حیوانات و طبیعتِ فوق العاده ناب در ارتباط بودم. درواقع بخشِ مهمی از زندگیم بودن.
من این دون پاشیدن برای مرغ و خروس و جوجه ها رو تجربه کردم، علف دهن بزی گذاشتن رو تجربه کردم😉، سبزی کاری و باغداری رو تجربه کردم، پا توی آبِ بشدت سردِ رودخونه رو بعد از یه روزِ پرکار توی باغ تجربه کردم، از صدها کوه بالا رفتم و ذره ذره طعم و عطرِ کوهستان رو چشیدم، شاهین هایی که بالای سرم پرواز میکردن رو دیدم، روباهی که یواشکی کنار جاده خودشو قایم کرده و گاهی هم با شتاب از جاده عبور کرده دیدم، ماری که لابلای درختا میخزیده دیدم، رد پا و کند و کوی گرازها رو دیدم، بازی با سگها و خرگوش ها و لاکپشت های زنده در طبیعت رو تجربه کردم،
من حتی آهو و غاز و کبکی که شکار شده بود رو دیدم و طعمِ گوشتشو چشیدم،
من عطر گلها و سبزی های کوهی رو با جان و دل استشمام کردم…
من روی خاکِ آفتاب خوردهٔ کوهستان نشستم و محوِ عظمت و قدرتِ خدام شدم…
من با ذره ذرهٔ وجودم طعمِ همه رو سااااالها چشیدم،
لحظاتِ ناااااب و محشری که دیگه گفتنش برای کتاب ها قصه گفتنه…
و حس میکنم چقدر متفاوته با این دید دنیا و قوانینش رو دیدن،
ترسها رو له کردن و آگاهانه رشد کردن…
وسواس ها رو کنار گذاشتن و لذت بردن…
طبیعت همیشه بزرگترین معلمِ من بوده، چون با هزاران هزار رنگش صادقانه به من درسهای زندگی آموخت…
همهٔ اون درسهایی که امروز در این بهشتمون دارم قانونمند و الهی یاد میگیرم..
و چه میشود وقتی دو الگوی شاهکار معلمِ من میشوند…
حالا همهٔ ما بهشتی ها با دستانِ مریم جان دونه میپاشیم برای مرغا…
ما هممون با هم سلام میکنیم به براونیِ مَرد..
همهٔ ما با هم دور تا دور پردایس در خلوتِ خودمون قدم میزنیم تا خودمون وجهانمون رو بیشتر و درست تر بشناسیم..
همهٔ ما با هم نشانه های خدامون رو میبینیم و بهش چَشم میگیم تا راه نما مون باشه به سمتِ راحتی و آرامشِ بیشتر…
حالا دیگه هیچکدوم از ما هرگز تنها نیستیم حتی در تنهایی هامون، چون خدا همه جا هست…
حالا دیگه ما یک خانواده ایم که حتی وقتایی که مریم جان تنهاست ما هم کنارشیم…
و داریم با قدم به قدمِ پردایس رشد میکنیم و درسهای زندگیِ درست میگیریم..
دیگه نشانه ها رو میشناسیم،
جنسِ هدایت ها رو میشناسیم،
اونی که حرفِ خودِ خدا هست رومیفهمیم،
چون الگوهای ما دارن با طبیعتِ بهشتی بهمون درس ها میدن..
با عشق، با صداقت، با شوق، با ایمان و اطمینانی که میدونم مثل ماها شمام ماها رو در پردایس حس میکنید… چون حتی مریم جانم هم میگه ما…
چون اینها همه انرژیِ خداست…
جریانی که در بندِ زمان ومکان و مسافت نیست..
که ماها همرنگ تر به هم میشیم.. طلایی تر مثل آفتابِ طلاییِ پردایس…
که من هم امروز با جریانِ همین انرژی مثل مریم جان تصویری چنان درخشان و گرم از خورشیدِ چشمک زنِ لابلای درختانِ خزان شده ثبت کردم که یک آن گفتم من هم در کنارِ شما ایستاده ام…
حالا دیگه ما هم یاد گرفتیم از بزرگی و سختی و طولانی بودنِ مسیر یکه نخوریم! بلکه قدم برداریم، آرام آرام، و از قدم قدمِ مسیرمون لذّت ببریم، بسازیم و پیش بریم تا بهشت خلق کنیم…
یاد گرفتیم که خواسته هامونو کوچیک نکنیم، بلکه خودمون رومجهزتر و قدرتمند تر کنیم،
یاد گرفتیم که برای مجهز و قدرتمندتر شدنمون در مسیرِ برداشتنِ قدمهامون فقط روی خدامون حساب کنیم،
خدایی که خدای آسانی و راحتیه،
خدایی که به سادهترین شکلِ ممکن هر لحظه باهامون حرف میزنه،
با ساده ترین ها،
و فقط اونهایی میفهمنش که آسان شده اند برای آسانی ها،
اونهایی که زیبا شده اند برای زیبایی ها،
اونهایی که با ساده ترین و کوچیکترین چیزها غرقِ شادی میشن،
و همین رمزِ اتصاله…
شادی…
آرامش…
و اینجاست که پادشهای بزرگ دریافت میکنی، حتی فرایِ حدِ تصورت…
و زمانی که میبینی چقدر این سادگی ها رشدت میده، ارزشمندی و عزتِ خودت رو هم بیشتر میفهمی،
اونجاست که دیگه نقاب نمیزنی،
اونجاست که دیگه خودِ حقیقیت میشی،
دیگه نقش بازی نمیکنی،
دیگه پا رو ترمزی به نامِ دیگران نمیذاری،
دیگه اصل رو فدایِ فرع نمیکنی!
دیگه رنگ و لعاب های دست و پا گیر میریزه، چون آسان شدیم برای آسانی هایی که ما رو تا عرش میبره..
یادم به یه جمله ای اومد! «اصرار به گناهانِ کوچک خودش بزرگترین گناهه»! اینو از کتابای مدرسه یادمه!
به ظاهر کوچیک اما در حقیقت سدّی بزرگ!
بخاطر همین اهمیت نمیدیم بهشون و میگیم این که چیزی نیست! و همین چیزی نیست ناگهان ما رو در خودمون گُم میکنه!
مثل مسیریابی! حتی یک دهم میلیمتر کیلومترها خطا میبرتت! و اینو توی اولین قدمهات شاید هرگز نفهمی! وقتی میفهمی که دیگه راه گم کردی!
هرچقدر زودتر درستش کنیم، قطعا امیدِ راه یافتن بیشتر و نزدیکتره..
پس اصرار به بیهوده ها نکنیم، که گاهی خوشبختی در پَسِ همون یک ترسِ واهی نهفته است.
یادمه یه زمانی بهمون میگفتن اگه گناه کنی حتی اگر توبه هم کنی دیگه هرگز مث قبلت زلال نمیشیا! حواست باشه گناه نکنیا! حواست باشه دستمالِ سفید و تمیز اگه لکه روش افتاد دیگه مثل روز اولش پاک نمیشه ها!!!! دیگه آدمِ پاک و با ایمانِ قبل از گناه نمیشیا! پس گناه نکن!!!!
اصلا کاری به درست و غلطیش ندارم!
فقط میخوام بگم: من، آدمی که هم گناه ها کرد، هم خطاها رفت، هم ترس ها داشت، هم بیراهه ها و خرابه ها رو دید، هم از آدمی که شده بود خسته بود، امروز هرگز مثلِ اون آدمِ گناه نکرده نیست! حتی قابلِ مقایسه با اون آدم هم نیست! این آدم، امروز، آگاهانه به شناختی از خودش و خداش رسیده که بر رویِ شانه های پروردگارِ جهانیان شاهانه در دنیایِ الهیِ خودش میدرخشه و پادشاهی میکنه…
این آدم، بی عیب نیست، اما، خدایی بی عیب و لایتناهی درونش داره که به عرش میبرتش…
این آدم، امروز هرگز شبیهِ اون آدمِ بی گناه و معصوم نیست!
این آدم درخشان تر از حدِ تصورِ اون آدمه اونروزهاست…
و اینها همه اقتدارِ الله است و بس…
که سپاس وستایش تنها و تنها شایستهِ اوست..
ساناز عزیز و دوست داشتنی
سلام به روی ماهت
الله اکبر ازین کامنت
خدای من چقدر لذت بردمممم از کامنتت
خییییلی خوب نوشته بودی عزیزم
عاشق این شناختت از خود و خدا و طبیعتم
عاشق این اتصال نابتم
تحسینت میکنم برای درک بالات
تحسینت میکنم برای این خودشناسی و خداشناسیت
واقعاااااا لذت بردم از نوشته ت
خداوند تو رو در اغوش خودش به همه آرزوهات برسونه عزیز دلم
سلام عزیزِ دلِ خدا، عزیزِ دلِ من💕💕💕💕💕
ممنونم ازت
نگاهی زیبا و درکی بالا همیشه لذت میبره وخدا رو بیشتر و زیباتر حس میکنه…
و این حضورِ خداست که اینها رو به کاممون گوارا میچشونه…
الهی شکر
عاشقانه ترین های معبود گوارایِ وجودت💓💓💓💓💓
فدات عشقم
چقدر جمله اخرت حال خوب همراهشه
عاشقانه ترین های معبود گوارایِ وجودت💓
متقابلا این جمله زیبا نثار وجود نازنینت ساناز عزیزم
به نام خدایی که مرا انسان افرید و قدرت خلق هر لحظه ام را عاشقانه درون زیبایم نهادینه کرد
به نام خدایی هدایتگرم که هر لحظه هدایت میکند دردانه های نابش را
خدای من
خدای من هزاران بارشکرت هزاران بارشکرت برای این همه نعمت و زیبایی و فراوانی و عشق بینهایت بهشتمون خدای من شکرت که امروزم فرصتی دادی که چشمان زیبایم ببینه این همه زیبایی رو
این همه عشق رو این همه توحید رو
خدای نازنینم شکرت برای اینکه امروزم بهم هدیه دادی که همسفر و همقدم و هم مسیر استاد نازنینم باشم
سلام به روی ماه مریم قشنگم
سلام به روی ماه استاد نازنینم
مریم نازنینم چی بگم از این همه عشقت این فایل دیوانه کرد منو روحمو تا اوج اسمونا برد
چقدر شما پر از عشقی
چقدر شما پر از خدایی
چقدر چقدر عاشقتونم
چقدر عاشقتونم
خدای من
خدای من
من دیوانه شدم از این همه زیباییی
من دیوانه ی این صبح بی نظیر بهشتمون شدم خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای یه روز روح نواز و پر از عشق و پر از نعمت و برکت و بی نهایت ارامش و زیبایی هدی دیگه
مریم قشنگم
بانوی زیبای زیبایی ها
عاشقق این اتصال نابتونم عاشق این توحید و عشق درونتونم خدای من
وقتی درو باز کردی من با تملم وجودم این نسیم زیبای بهشتمون رو لمس کردم با تمام وجودم این ارامشتون این که داشتین غزق میشدین در این نور این سکوتتون چقدر چقدر خدایی بود الله اکبر من محو شدم در این عشق چه عشق بازی جانانه ایی با معبود داشتین در هنگام طلوع
به خدا من محو فقط این ارامش این توحید این اتصال همین یک دقیقه ی اول شدم
این ارامش این نسیم چقدر زیبا بود
چقدر با تمام وجودم لمسش کردم
خدای من خدای من
تو ببین ارامش دریاچه ی بهشتمون رو
الله اکبر از این همه زیباییی از این همه نعمت از این همه فراوانی و عشق و ارامش خداوند مریم نازنینم چقدر تحسینتون میکنم برای این سپاسگذاری بی نظیرتون ان چنان ارامش بی نخایتی کل وجودتون رو فراگرفته بود که با محو شدم نمیدونم واقعا چطوری بنویسم این احساسمو چقدر زیبا بود این ارامشتون
چقدر فوق العاده روی خودتون روی دونه دونه اون ترس هاتون کار کردین
چقدر تحسینتون میکنم که اینقدر عالی تکاملنون رو طی کردین اکلاس امروزمون دقیقا اون لحظات ناب تنهایی شما و این همه درس برای ما بود. الله اکبر از این همه زیبایی خدای من
این تلالوی زیبای نور رو بروی کلبه ی بهشتمون من دیوانه ی این همه زیبایی هام
من عاشق این همه زیبایی ها و فراوانی ها
عاشق این عشق بی نهایت شمام که با اینکه دوس داشتین استراحت کنین اما این عشق این عشق شمارو هدایت کرد به سمت این نور که با تمام وجودم استشمام کنین این همه زیبایی رو چقدر تحسینتون میکنم بانوی زیبایی های من
الگوی تمام عیار من
چقدر چقدر عاشقتونم
چقدر با ارامش دارین میرین به در مرغ و جوجه هارو باز کنین خدای من ببین چطور دارین میان بیرون یعنی عاشق این دوتا عروسک های بهشتمون شدم
خدای من چقدر زیبا هستن چقدر صدای پرنده ها زیبان که این ارامش زیبای و روح نواز بهشتمون رو چندین برابر میکنن
من پرواز کردم بانوی زیبایی ها مریم عزیزم وقتی زوم کردین برکی خورشید الله اکبر از این همه زیبایی
این خود توحید نیسن پس چیه این دقیقا این ارامش این اتصال مریم جانم تنها از توحید بی نهایت درونشون میاد این توحید چقدر اصله چقدر خودخود نهدیت ارامش الله اکبر عاشق این توحیدم عاشق بی نهایت این اتصال خدای من هر لحظه وجودم را غ ق تر از این کن به توحید نابت خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همه زیبایی بهشتمون خدای من شکرت برای این مرغ و جوجه های اصل خود بهشتمون که جقدر زیباست این صحنه خدای من شکرت برای جای جای این بهشتمون که هر لحظه هر روز زیباتر و بی نهایت رویایی تر و بهشت تر میشه
خدای من شکرت برای این افتاب ناب بهشتمون
برای این نور درخشانی که چقدر زیبا تابیده بر اب بهشتمون
خدای من شکرت برای این همه عشق
خدای من شکرت برای این همه زیبایی خدای من شکرت برای این نور زیبای و خورشید تابان بهشتمون
خدای من شکرت برای این نسیم روح نواز صبحگاهیمون خدای من
من دیوانه ی این نسیم سحرمون شدم وای وای چقدر زیباست با تمام وجودم این نسیم زیبا و لطیف بهشتمون رو ستایش میکنم و لمس کردم الله اکبر خدای من شکرت
خدای من خدای منن چقدر چقدر این کلاس بهشتمون پر از زیبایی های منحصر بفرده من دیوانه شدم خدای من خدای من چقدر چقدر زیباست وای تو بیین این گاوهای بی نظیر همسایه ی قشنگمون رو چقدر چمن سرسبزی دارن خدای من
چقدر چقدر تحسینتون میکنم برای هر لحظه عمل به قوانین نابمون مزیم قشنگم چقدر تحسینتون میکنم برای این تنهایی و اینکه چقدر عالی دارین وارد ترساتون میشین چقدر برای من جای جای کلاسمون درس بود الله اکبر
چقدر این تنهایی هایی شما در بهشتمون هستین و استادنازنینمون در تمپا برای من درسه همین همین ارامش نابتون این تمرکز زیباتون بروی زیبایی هاو این همه نعمت هایی که ذره ایی از جلوی چشمان خداییتون پنهان نمیمونه چقدر عاشقتونم مزیم عزیزم
من دیوانه شدم
چقدر زیبا گفتین که برای اینکه بهتر بتونین تمرکز بکنین بروی کاری که میخوایین انجام بدین و به اون ارامش ذهن برسین به اون سکوت ذهن برسین میرین و دورتادور مرادایس رو میچرخین و این چقدر بهتون ارامش ذهن بیشتری میده چقدر زیبا گفتین مریم عزیزم که این ایده بهتون الهام شد برای شناخت بهتری از محیط اطرافتون
برای اینکه اون ترسه بره
میخوام بگم چقدر درس داشت برام برای اینکه هر چقدر بتونم از مجیط اطرافم اون شناخت و درک و بی نهایت اشنایی رو به دست بیارم این شناخت عمیق تر اطرافم به من کمک میکنه که بتونم وارد دل ترسام بشم
مریم نازنینم چقدر برای این عزت نفستون تحسینتون میکنم
چقدر جای جای این کلاس امروز بهشتمون درس یه محصول کامل عزت نفس بود برام
خدای من چقدر چقدر زیباست این جنگل این قسمت بهشتمون چقدر زیباست این جاده ی وسطش جقدر این درختان با رنگ بندی بی نهایت شگفت انگیزی زیباست خدای من شکرت برای این همه زیبایی برای این همه نعمت برای این همه فراوانی چقدر تحسینتون میکنم مریم قشنگم که اونقدر عالی با عمل به ایده ی الهامیتون که هر چقدر بتونیم از محیط اطرافمون بهتر درکش کنیم و بهتر بشناسیمش اونقدر راحت تر و اسون تر میتونیم وارد دل ترسمون بشیم وچقدر زیبا این ذهنو دارین منطقی میکنین
وقتی قدم برمیداریم و به شناخت بهتر محیط اطرافمون چقدر ذهن منطقی تر میشه و راحت تر میتونیم قدم برداریم برای ورود به ترسامون یعنی مقاومت هارو انگار دقیقا میشکنیم وقتی میریم برای شناخت محیط اطرافمون دقیقا انگار داریم به ذهن میگیم ببین چیزی نیست همینه که اطرافمه و غیر از این نیست که برای خودت بزرگش کردی
چقدر برام این درس بود خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این اگاهی های ناب
خدای. من تو ببین این نور غروب رو الله اکبر من عاشق این غروبم عاشق این همه زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی هام من عاشق این همه عشقم چقدر چق ر زیباست این نور زیبای بهشتمون جقدرزیباست این غروب بهشتمون دیوانه لحظات غروب و طلوعم من عاشق این نور زیبای خورشید بهشتمونم
عاشقتونم مریم نازنینم عاشقتونم که این همه زیبایی و عشق و این همه نعمت های بهشتمون رو با خانوادتون به اشتراک میذارین عاشقتونم چقدر این عشقتون رو تحسین میکنم عاشقتونم
من عاشق این عشق بی نطیرتونم بانوی زیبایی زیبایی ها سپاسگذارم مریم جان نازنینم سپاسگذارم برای این همه عشق که. عاشق این ذوق و شوق و عشقتونم که با تمام ذوق و شوقتون میخ اینن تک تک این زیبایی هارو باهامون با خانوادتون به اشتراک بذارین چقدر من عاشق این روح خدایی و توحیدی تونم چقدر عاشق این سخاوتمندیتونم عاشقتونم مریم نازنینم
خدای من یه روز بی نظیر دیگه یه روز پر از زیبایی و نعمت و ارامش دیگه شرکع شده و مریم نازنیننم میخوان برامون عاشقانه گزارش بهشتمون روتعریف کنن
الله اکبر از این همه زیبایی چقدر زیبا بزرگ شدن این جوجه های بهشتمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت
ای جانم تو ببین جقدر زیبا جورج نازنینمون عاشقتونم که اینقدر بی نظیر جورجه گفتین مریم جانم ای جانم عاشقتونم😍😍😍
ببین چقدر همه جا مرتبه الله اکبر چقدر این میز کار پر از ارامش و تمیزی و پر از صلح با خوده جقدر همه جا پر از ارامشه پر از انرژی ناب توحید انرژی ناب خدایی الله اکبر چقدر برای این نظمتون برای این اتصالتون که باعث این نظم. و بی نهایت همه چیز سرجای خودش بودن شده تحسینتون میکنم مریم عزیزم
عشق من چقدر برای این شاهکار خلقتت برای ثمره ی بی نهایت گسترش جهانت تحسینتون میکنم مریم قشنگم
چقدر تحسینتون میکنم برای تک به تک ثانیه ایی هایی که با تمام عشق با تمام تشنه ی اگاهی و غرق در این عشق این سفر درونتون رو با ما به اشتراک گذاشتین الله اکبر
من دیوانه ی این عشقم
چقدر این فایل پراز عشقه پر از تک به تک هدایت ها و بی نهایت زیبایی های بهشتمونه
چقدر این جمله ی خداوندم زیباست
که
“” وقتی از بیرون و بدون شناخت به هر چیزی نگاه میکنی به نظر بزرگتر از اون اندازه ی واقعیش میاد””
و وقتی واردش میشی وقتی قدم برمیداری برای شناخت و طی کردن مسیری که بهتر و بهتر بتونی محیط اطرافتو درک کنی میبینی چقدر باهات هماهنگ شده و چقدر تو به خاطر شناختی که داشتی ظرفت بزرگتر شده دیدت نگاهت بزرگتر شده و اونوقته که محیط کوچیک میشه چون دقیقا مریم جانمون و استادعزیزمون هر لحظه قدم برداشتن برای درک بهتر و استفاده ی عالی تر از نعمت های بی نهایت اطرافشون و وقتی هنین قدم برداشتن ها بزرگتر وبزرگتر شد ظرفشون و نگاهشون و شناختشون اون محیط اون بززگی خودشو از دست میده
چقدر بی نظیر بود مریم عزیزم که گفتین بهترین راهی که بتونی وارد ترسامون بشیم و باهاش کناربیایم به شناخت رسیدنه
ای جانم الهی من قربون فلکه ی مریممون برم خدای من خدای من جقدر زیبتست این تریل جدید و بی نظیرمون که میرسه به فلکه ی مریم
چقدر تحسینتون میکنم مریم نازنیتم که اینقدر عالی تکاملا هر روز عالی تر میشین در فیلم گرفتن که دقیقا هم رانندگی میکنین و هم فیلم میگیرین این تسلط بی نظیرتون رو بی نهایت تحسین میکنم چقدر زیبا و با تسلط میرین جلو با دوربین😍😍
خدای من
خدای من
بزرگ ترین درس امروزم کلاسم همین بود به والله من عاشق این توحیدشم
وای وای وای دیوانه شدم مریم نازنینم
دیوانه شدم
چقدر زیبا گفتین
بزرگترین درس رو بهمون دادین
که وقتی من بخوام وارد هر ترسی بشم مهم ترین قدمش اول اینکه من اگاهانه بخوام بروی اون ترس قلبه کنم
اگاهانه بخوام که واردش بشم و حلش کنم
و این جز بروی خداوند حساب کردن نمیشه
و این نهایت توحید وجودمونه
خدای من
چقدر عاشق این توحیدم
چقدر عاشق این عشقم همین توحید شماست مزیم قشنگم این توحید شماست این توکل و ایمان بی نظیر شماست که اون ترس رو محو کرده این اتصال شماست که اون ترس رو محو کرده که توی ازن بهشتمون که یه قستمش هم جنگل وحشیه تنها خداوند رو میبینید چقدر زیبا گفتین که این اتصال و این اتصال به منبع و اون نیروی برترمون بوده که تونستم قدم بردارم و ببینم و وارد ترسام. بشم
خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای جای جای قوانین نابت خدای من شکرت ب ای این سیستم بی نهایت ثابت و بی نظیر جهانت خدای من شکرت هزاران بارشکرت که همه چیز تویی
همه چیز توحیده
و وقتی این قسمت درس سرجاش بیوفته به صورت طبیعی همه چیز عالی ترین اتفاق میوفته خدای من شکرت
من مردم برای این جمله ی بی نظیرتون مریم قشنگم
چقدر زیبا گفتین که این ترسا هستن که نمیذارن حتی از اون چیزی که عاشقشی لذت ببری که شما عاشقانه عاشق طبیعت و بی نهایت لذت بردن و عشق کردن درونش بودین و این ترسا ها مانع شده بودن و چقدر زیبا تکاملی و اگاهانه متعهد شده بودین که قدم بردارین و اگاهانه کارد ترساتون بشین مریم قشنگم
اونقدر با تسلط و بی نظیر و پر از ارامش این تریل زیبا بهشتمون تا دم در رو داشتین مرفتین که کاملا حس کردم تو ماشین نشستم و اینقدر از این همه عشق دارم لذت میبرم من محو این همه زیبایی ها شدم من محو این همه عشق شدم چقدر تحسینتون میکنم برای این قدم برداشتن ها و ادامه دادن های نابتون چقدر تحسینتون میکنم عشق من بانوی زیبایی ها
خدای من خدای من
“”اگه میخوام بزرگ بشم اگر میخوام از این همه نعمت های بی نهدیت خداوند استفاده کنم و رشد کنم باید از یه سری حاشیه ها بیهوده بگذرم و حذفشون کنم و این راه بزرگتر شدنم است””
چقدر زیبا اصل رو چسبیدین مریم قشنگم
چقدر زیبت تنها تنها بروی خداوند حساب کردین مریم عزیزم
چقدر این فایل پر از توحیده الله اکبر
خدای من
خدای من
همینو دارم بهم میگه اصل رو بچسب همه جیز توحیده
همه چیز درک اینکه تو تنها کافیه فقط روی خداوند حساب باز کنی و تنها با تسلیم شدنت بروی شانه های خداوندت بشینی چقدر عاشق اینم خدای من
چقدر عاشق این عشقم الله اکبر الله اکبر خدای من چقدر زیباست این ابرهای سفید بهشتمون چقدرزیباست این سرسبزی و متنوع بودن رنگ درخت هامون که اینا همش خداست مریم نازنینم شماهمه جا خداوند رو میبینید
این جمله رو باید با طلا نوشت که
همین شناخت بی نهایت و اتصال دائمیمون با ربمونه که این قدرت رو درونمون بیشتر و بیشتر میکنه که این نیرو هر لحظه داره هدایتمون میکنه و هر لحظه باهامون حرف میزنه
چقدر زیبا گفتین که
کیست که خداوند بتواند هدایتش بکند و دیگران بتواند به او اسیبی برساند خدای من
خدای من خدای من
دقیقا یاد کلام بی نهایت استادمون افتادم که چقدر زیبا گفتین که عزت و ارزشمندی و لیاقت من زمانی است که من اونقد خودمو خالص کنم اونقدر تسلیم خداوند بشم که از اینم لایق تر بشم به شنیدن صدا و الهامات خداوند و همین نیرو رو درک کنم که درونم نیرویی هست که تنها و تنها به او تکیه میکنم نه به خودم این بی نهایت بی نهایت ادمو قوی تر میکنه
الله اکبر
که خداوند هر لحظه برای بنده اش کافی است که تنها به او توکل کنند وقتی این چنان بر خداوندت توکل میکنی این چنین تنها او را میبینی این چنین عالی قسمت خودت رو انجام میدهی خداوند عاشقانه پاسخ میدهد بر متوکلین که تنها بروی او حساب کردند
چقدر این توحید بی نظیرتون رو بی نهایت تحسینتون میکنم مریم قشنگم
من عاشق این توحید بی نهایتم دیوانه این عشقم خدای من چقدر این کلاس بهشتمون تکانم داد امروز الله اکبر
خدای من خدای من
بی نهایت بیشتر از این میخوام غرق این توحید نابت شدم
عمیق ترم کن به درک بی نظیر توحیدت
شنواترم کن به هدایت های هر لحظه ات خدای من شکرت
خدای من خدای من تو ببین پاسخ خداوند رو تو ببین چقدر زیبا خداوند پاسخ میدهد
وقتی تورکی خداوند حساب کنی بیین چقدر زیبا غرق عشقت میکند و پاسخ باورهایت را میدهد
چرا که این باور بی نظیر مریم عزیزمون بوده که اون اتفاق ناب رو خلق کرده و جهان هدایت کرده بی نهایت به سمت نعمت ها و فراوانی ها اون احساس خوب و اتصال ناب مریم عزیزمون بوده که جهان هدایت کرده و اتفاقات عالی رو در همین لحظه وارد بهشتمون کرده
خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خداوند هر لحظه داره باهامون صحبت میکنه
چقدر زیبا الهامات خداوند رو گرفتین که دیگه نیازی نیست امروز برین وال مارت این نشانه ایی بود دقیقا امروز اصلا بیرون نیاین
چقدر غرق این لحظه شدم چقدر تحسیننون میکنم برای دریافت این الهامات ناب خداوند عاشق این هدایت های ناب ربمم هستم خدای من خدای من شکرت برای هر لحظه هدایت های نابت
خدای من شکرت
خدای من
چقدر زیبا هدایت میکنه
وای وای چقدر عاشق این ذوقتونم مریم قشنگم دقیقا دقیقا من عاشق این ذوق و شوقم خدای من چقدر زیبا گفتین که وقتی این نعمت ها و برکت ها و هدایت ها و معجزات خداوندم رو میبینم که توی لیست من نبوده چقدر خوشحال میشم خدای من عاشق این ذوق و شوق و سپاسگذاریتونم همین احساس شادی همین احساس خوب و لذت بردن و عشق نهایت فرکانس سپاسگذاری رو میرسونه و تحویل جهان میده
خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خدای من الله اکبر چقدر زیبا گفتین مریم نازنینم چقدر زیبا گفتین عشق دلم که دقیقا همین ترمز های کوچیک همین ترمزهایی که فکر میکنیم بابا اینا که چیزی نیستن داره اون زیر زیر کارخودشون رو میکنن میدونی شبیه دقیقا اون پیچک های زیر که چسبیده بودن به علف ها و درخت ها و شاخه های بهشتمون که تک تکشون کندیم میمونن و چقدر مهم هستن که از ریشه درشون بیاریم
خدای من خدای من چقدر اگاهی های بی نهایت نابی داشت جای جای این کلاس بهشتمون
مریم قشنگم چقدر زیبا گفتین
چقدر این برام درس بود با وجود اینکه به قول استادمون اینقدر تو سایتمون ایتقدر بی نهایت با تمام عشقتون با تمام وجودتون دارین زحمت میکشین و بی نهایت دارین اگاهی های خداوند رو منتشر میکنین میگین تازه اول راهم و تازه به دروازه ی مسیر سعادت رسیدم
این برای من خیلی خیلی درسه که این یعنی هر لحظه باید روی خودمون کار کنیم هر لحظه عاشقانه باید متعهد تر بریم جلو هر لحظه باید متعهد تر ترمزای ریز ریزمون رو برداریم و بتونیم ماشین زیبای زندگی در جریان خودش به صورت طبیعی بره جلو
و از این آرامشی که در پرتوی این همه اگاهی است لذت ببره
چقدر این اسم زیباست دقیقا دقیقا تا حالا اینقدر بهش دقت نکرده بودم وقتی شنیدم درک کردم دریافت کردم درک بی نظیر درون این اسمی که دقیقا در ان زمان الهام شده بود به استادمون میبینم زندگی همینه
زندگی همین ارامشه که اگاهانه زندگی کنم
اگاهانه با ارامشی که از این اگاهی نشات میگیره زندگی کنیم
چقدرزیباست این چنین اگاهانه زندگی کردن
چقدر زیباست این چنین با توحید اگاهانه زندگی کردن
خدای منِچقدر این طبیعت داره بزرگمون میکنه
چقدر داره رشدمون میده
چقدر داره درسهایی میده که جهان نمیتونن بیان و این درس های خدایی این اگاهی های الهامی رو بگن
خدای من شکرت برای هر نفسی که در بهشتمون میکشم خدایاشکرت هزاران بارشکرت که دارم یاد میگیرم که هر ذوز میتونم بهتر و عالی تر بشم که هر روز هر لحظه باید روی خودم کار کنم هر لحظه به قول عموجانم که خیلی قشنگ گفت تو بگی من تمام اگاهی هارو بلدم و این دیگه ته ته اگاهی هاست همون جا میمونی وایمیستی و جهان با کسی که حرکت نکنه کاری نداره و حتی لهش میکنه این چقدر برام درس داره که همیشه بگم از اینم بهترو عالی تر و عمیق از اینم بیشتر لیشتر میخوام درک کنم از این بیشتر و عنیق تر میخوام دریتفت کنم بشنوم و بیناتر باشم برای دریافت هدایت های خداوندم برای درک بهتر وعمیق تر اگاهی های ربم برای غرق شدن ور توحید و اقیانوس عشقش خدای من شکرت
الله اکبر خداوند استاد برنامه ریزی هست. که چقدر زیبا بهتون الهام کرد که امروز یه کار دیکه ای تو بهشتمون داریم یه بهبود بی نظیر تری توی بهشتمون داریم و چقدر تحسینتون میکنم برای این درک بی نظیرتون مریم قشنکم
این فایل برای من دنیا دنیا اگاهی بود که هزاران بار باید دوبارع گوشش بدم وه حل بشم درونش
مریم نازنینم بی نهایت سپاسگذارم ازتون برای این همه عشق این عشقه این ذوق و شوق و این سخاوتمندی بینهایت شماست که عاشقانه این اگاهی های ناب این تجربه های بی نظیرتون رو باخانوادتون به اشتراک میذارین که گرانبهاترین الماس عالمه عاشقتونم عاشقتون و بینهایت خداوندم رو سپاسگذارم که لایق شنیدن این اگاهی های نابش هستم
خدایاشکرت برای فرصتی که هدایتم کردی که درک کنم و بهتر و عمیق تر بفهمم اگاهی های نابت را
خدای من شکرت مارابه سمت مسیر کسانی که به انان نعمت و برکت و ثروت دادی هدایت کن
سلااااااام به پرنسس زیبا الای نازنین
سلااااااام به عشق ناب
وااای چی بگم از این همه عشق از این همه نور توی این نوشته
من این بار داشتم کامنتت رو با صدای خودت عزیز دلم تو ذهنم تداعی میکردم و چه ترکیب جادویی ای شد!
تحسین میکنم قلب شکرگزارت رو
تحسین میکنم چشمان زیبابینت رو
تحسین میکنم دل پاک و پر امیدت رو
چقدر لذت بخشه وقتی میام و کامنتهای شما دوستان با ارزشم رو میخونم و با شما قانون رو مرور میکنم و درس می گیرم
چقدر لذت بخشه حضورم در این جمع صمیمی
چقدر خوشحالم و سپاسگزارم برای حضور تک تک شما دردانه های ناب خدا شما بنده های صالح پروردگار
عزیز دلم عالی گفتی و نوشتی
می بوسمت
امیدوارم لبریز باشی از عشق و شور و ثروت و نعمت و برکت و خوشبختی
💖
و شما چقدر با عشق و با حوصله اید که وقت گذاشتید و اینهمه تحسین کردید مریم جون و زیباییها جهان هستی را
پرنسس زیبای من
الای نازنینم
تو هود خود خود عشقی
تو نوری
الهه عشقی خیلی دوستت دارم الا جانممممم
اینهمه تمرکزت بر زیبایی ها و تحسین کردن هات واقعا برای من درس داره
تحسینت میکنم عزیز دلم
تحسینت میکنم برای وجود سراسر مهربانی و عشقت
از خدا میخوام یه روزی تو پرادایس کنار استاد و مریم جان ببینمت و هممون عشق کنیم کنار هم همراه با بقیه بچه های زرنگ سایت
الهی آمین
عاشقتممممم عشق من
تا فلوریدا راهی نیست…😉
به نام فرمانروای کل کیهان و هستی و کائنات
به نام خدایی که تو قلب منه و منو هدایت میکنه
سلام به استاد نازنینم
سلام به مریم شایسته عزیزم بهترین الگوی من
سلام به دوستان ارزشمندم
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که امروز هم فرصت تجربه یه روز قشنگ دیگه رو تو بهشت الهی داشتم
خدایا شکرت برای دریافت این آگاهی های ناب
چقدر این فایل به موقع اومد دقیقا مکمل فایل دیروز بود
و به من یاد داد که موفقیت و زندگی خوب داشتن فقط ثروتمند شدن نیست
موفقیت فقط تو کارت عالی بشی نیست
موفقیت و زندگی عالی داشتن یعنی تو در تمام جنبه های زندگیت عالی عمل کنی
خوب زندگی کردن یعنی تو آگاهانه زندگی کنی
خیلی از خانم ها بودن در اطراف من که خانم های موفقی بودن و من همیشه اونها رو برای خودم الگو قرار میدادم
ولی زمانی که بیشتر رشد کردم دیدم نه اونا فقط تو یه سری از مسائل موفق هستن
ولی من از مریم عزیزم یاد گرفتم که باید تو تمام جنبه های زندگی عالی باشی باید همه چیز و با هم داشته باشی
خانم شایسته یک الگوی نمونه و تمام عیار هستند برای من
واقعا کدوم یک از ما حاضریم شب تنها تو جنگل بمونیم ؟
من که اولین سوالم از خودم این بود ؟ حالا تنها بمونم که چی بشه ؟
و هزاران دلیل میاوردم و تنها نموندنم رو توجیه میکردم
ولی الان یاد گرفتم که اگه میخوام رشد کنم اگه میخوام بزرگ بشم باید بر ترس هام غلبه کنم
من باید آگاهانه با ترس هام رو به رو بشم
چون کسی که آگاهانه وارد ترسش میشه خیلی بزرگ تر میشه چون اعتماد به نفسش میره بالا و در نتیجه میتونه باز هم با ترس های بعدیش رو به رو بشه
چون به خودش میگه من یه بار این کار و کردم پس بازم میتونم
من به جرات میگم خیلی از آقایون هم میترسن شب تنها تو یه جایی مثل پارادایس بمونن
و این همیشه برام سوال بود که چطوری خانم شایسته نمیترسه ؟
و الان فهمیدم چون قبلا بر ترس های کوچیکش غلبه کرده
وقتی از یه چیز کوچیک ترسیده وارد اون ترس شده و وقتی ترس بعدی پیش اومده با خودش گفته چون قبلا وارد فلان ترسم شدم پس با اینم میتونم رو به رو بشم
چون موفقیت های قبلش و یادش آورده
چون قدم به قدم مسائل و حل کرده و رفته جلو
نکته مهم اینجاست که من اصلا اول باید بخوام که بر ترس هام غلبه کنم و وقتی خواستم و به قول مریم عزیزم وقتی مصمم شدم که روی خدا حساب باز کنم خداوند دستانش رو برای هدایت من میفرسته مثلا استاد که دستی از دستان خدا شد برای خانم شایسته
من یاد گرفتم باید ترمزهای کوچک رو بشناسم و اونا رو برطرف کنم
بیام آگاهانه بررسی کنم ببینم چه چیزهایی داره جلوی لذت بردن منو میگیره ؟ چه چیزی داره منو محدود میکنه ؟
همون میشه ترمز من که نمیزاره من حرکت کنم و برم جلو و داره میشه چوب لای چرخ ماشین زندگیم
پس بیام ترمزهام و بشناسم و برطرف کنم ترمزهایی که در ظاهر کوچک هستند ولی منو از لذت های بسیار بسیار بزرگی محروم کردن
مریم عزیزم چقدر همیشه به من درس عزت نفس میدی به عنوان یک خانم
من هم از وقتی دوره عزت نفس و کار کردم دیگه آرایش نکردم
من که بدون آرایش از خونه بیرون نمیرفتم
میخواستم تمرین کنم که نظر دیگران برام مهم نیست
میخواستم از همین چهره خودم لذت ببرم
و همین باعث شد که به چهره واقعی خودم عادت کنم و بیشتر دوستش داشته باشم
یه درس خیلی بزرگی که از این فایل گرفتم انتهای فایل بود که اون دو نفر تعمیر کار اومدن در حالی که خانم شایسته تنها بودن و استاد نبود
خانم شایسته خیلی راحت از پس کار برمیاد یعنی برای انجام یه سری از کارها نیاز نیست که استاد حضور داشته باشه
حداقل من در اطرافیان خودم میبینم که این کار ها رو مردونه میبینن و حتما باید آقا خونه باشه تا یه نفر بیاد و کارای تعمیرات و انجام بده
ولی
این یعنی ایمان به اینکه خداوند تنها آدم های خوب و صالح رو سر را من قرار میده
این یعنی ایمانی که عمل می آورد
این یعنی عزت نفس
این یعنی نگران هم دیگه نبودن
البته من هم خیلی دارم بهتر عمل میکنم چون قبلا که من تو دفتر کارمون تنها بودم و اسماعیل نبود من همیشه میترسیدم از اینکه من تنها هستم و مشتری بیاد و من حواسم نباشه و یه وقت یه چیزی بدزده
و وقتی مشتری میومد اگه چند نفر بودن یا اگه آقا بودن اصلا در و باز نمیکردم
ولی فهمیدم که خدا همیشه هست در کنار منه با منه و منو هدایت میکنه و خودش محافظ منه و کسی توانایی ضرر رسوندن به من رو نداره
و با فایل آرامش در پرتو آگاهی این باور رو در خودم ساختم که
او پاره ای از خداست او خود خداست
و الان اگه تنها باشم ترسی ندارم و میتونم کلی مشتری راه بندازم
یه روز دفتر تنها بودم و خیلی شلوغ شد و همش نجواهای شیطان میومد الان اینا یه چیزی بدزدن ببرن تو از کجا میفهمی ؟ میخوای چی کار کنی
ولی همش صدای خدا میومد که او پاره ای از خداست
و از وقتی این باور و در خودم تقویت کردم که خداوند فقط انسانهای درست کار و سر راه من قرار میده دیگه ترس هام در این مورد خیلی داره کم رنگ میشه
و موضوع دیگه اینکه رو به رو شدن با ترس هامون هم تکامل میخواد و ما قدم به قدم هدایت میشیم
و از استاد ایمان ابراهیم گونه رو یاد گرفتم که نگران کسی نیست و میدونه و ایمان داره که خانم شایسته هدایت میشه توسط خداوند
لزومی نداره استاد نگران باشه چون اگه نگران باشه داره شرک میورزه به خدا
خدایا شکرت برای آگاهی های امروزم
خدایا شکرت برای بودن در مسیر صحیح
خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا بنویسم
خدایا ازت سپاسگزارم تا ابد
سلام به مونای عزیزم
اینقدر کامنتتون عالی بود که من تا الان دو بار خوندمش چقدر نکته داشت چقدر شما دست به عمل هستین تحسینتون میکنم برای این رشد و آرامش
دارم ازتون یاد میگیرم که من هم بتونم بر ترسهام غلبه کنم و با ایمانی راسخ به سوی زیبایی های بیشتر پیش برم
ممنونم مونا جان عزیز دل که وقت میذاری و برامون می نویسی الهی که همیشه دلت آروم باشه زندگیت لبریز از عشق و ثروت و نعمت و برکت و سلامتی باشه
در پناه الله وهاب شاد و پیروز باشی
سلام سمیه عزیزم
ممنونم ازت مهربونم
من هم ازت سپاسگزارم که برام مینویسی
امیدوارم که خداوند همیشه کنارت باشه و بهترین ها هدایتت کنه
عاشقتم
عاشقتم من منای عزیز
الهی که به بهترین بهترینها هدایت بشی در زمان مناسب
منم ممنونم برای نوشته ی انگیزه بخشت
سلام درود خانم ترحمی عزیز.
بازم مثل همیشه باورهای خوبی توی کامنت هاتون برای خودم پیدا کردم.
تحسین تون می کنم که اینقدر خوب دارید روی خودتون کار می کنید و باورهایی که برای خودتون ساختید رو با ما به اشتراک می زارید سپاسگزارم.
با آرزوی موفقیت های روز افزون.
💙🌹💚به نام خالق زیباییها 💙🌹💚
سلام خدمت استاد عزیزم 🌹
سلام به خواهر عزیزم خانم شایسته مهربان 💞
سلام به همه اعضای خانواده صمیمی عباس منش که با عشق دارن این فضای بهشتی
بهشتی تر میکنند و با نوشته های زیباشون نعمتهای این سایت را هزار برابر کردن 💐
خدایا شکرت که امروز هم لیاقت نوشتن و سپاسگذاری کردن به من عطا کردی
خدایا شکرت برای این که یاد گرفتم ببینم و تحسین کنم زیبایی ها را ،ثروت ،فراوانی ها را
تحسین کنم افراد موفق ،ثروتمند را بدون هیچ قضاوتی
خدایا به همه اعضای این خانواده صمیمی ،طول عمر با عزت ،سلامتی ،تندرستی ،شادی ،روابط زیبا و ثروت بی حد حساب عطا کن🙏🙏🙏
این قسمت زیبا
🌹یه خلوت زیبا با خدا🌹
سلام و صبح بخیر خدمت خواهر عزیزم که مثل همیشه دوربین به دست میخای طلوع تا غروب این بهشت زیبا را با ما به اشتراک بزارید
خدایا شکرت 🙏 برای این روز زیبا ،خدایا شکرت برای این نسیم زندگی بخش
خانم شایسته عزیز این لحظه اول فایل سعی کردم با تمام وجودم حس کنم
سعی کردم با هر قدم شما قدم بردارم
من تشنه این فضای اول صبح جنگلی هستم ،تا میتونستم نفس عمیق کشیدم
شش هامو پر از عطر بوی این هوای پاک کردم
عاشق اون لحظه انتظار مرغ ها و خروس و اردک ها هستم که میخان از تو قفس بیرون بیان
مثل الان من که وقتی این زندگی در بهشت پخش میشه ،ازاد و رها میشم تو این بهشت زیبا ،آزادانه میگردم و عشق بازی میکنم ،میخندم ،میچرخم ،غلط میخورم روی این مخمل همیشه سبز
ای جانم به این هیجان خروج مرغها و اردکاها ،مادر مرغی خوشگل ببین که یواش یواش داره خودشو جمع جور میکنه برای یه زندگی جدید 🤭🤭🤭
مادر مرغی خسته نباشی که اینقدر هوای این جوجه ها را داشتی
خانم شایسته بقول شما چقدر این طبیعت و زندگی حیاط وحش سرتاسر از درس و آگاهی هست
ای جانم به اون تند غذا خوردن جوجه ها 🤩🤩🤣واقعا جوری غذا میخورن انگار قراره دیگه غذا نباشه ،بدون وقفه نوک میزنن و با عجله غذا میخورن
خانم شایسته درک من از این تصویر
خیلی از جاها خود من هم اینجوری عمل میکنم ،نه غذا خوردن ،تو زندگی روز مره
تو حرص مال دنیا ،همش نگرانم که اگه پول نباشه ،اگه فلان چیز نباشه
اگه نتونم ماشین و خونه دلخواهم بخرم
یادم میره که بابا من صفر صفر به دنیا اومدم ،من لخت بودم وقتی به دنیا اومدم …،هر چی امروز دارم از لطف خداوند هست ..مگه تا امروز گرسنه موندم ،مگه تا امروز تو خیابان خوابیدم
مگه تا امروز بی لباس و هزاران …..
یادم میره خدایی که تا دیروز روزی منو رسونده ،به من همه چی داده البته به اندازه درک و فهم من
همون خدا روزی امروز من را از قبل آماده کرده ،و امروز هم عاشقتر از دیروز منتظر حمایت و هدایت و محافظت از من هست .
خدایا شکرت برای این همه بزرگی و عظمت 🙏شکرت که میبخشی بدون هیچ چشم داشتی
خدایا شکرت برای این طبیعت بینهایت زیبا ،برای این اشعه های خورشید که از بین شاخ برگ های درخت ها روی این مخمل سبز پهن شدن و دارن به این طبیعت زندگی میبخشند🙏
خدایا شکرت برای مزرعه زیبای الن ،
برای این گاوهای گوشتی زیبا شکرت برای این منظره زیبا ..
خانم شایسته ممنون که اینقدر با عشق داری به این جوجه ها و این حیوانات اهلی این بهشت خدمت میکنی
شما چقدر روح بزرگی دارید که اینقدر خالصانه و با عشق به تمام محیط اطرافتان انرژی مثبت پخش میکنید
از زندگی شخصی ،تا رابطه زیبا با استاد ،
نگهداری از این حیوانات و به اشتراک گذاشتن این دریای زیبایی و آگاهی با خانواده عباس منشی ،و تعهد و پشتکاری که برای این سایت زیبا انجام میدید
دستت طلا خواهر جان خدا بهت خیر و برکت بده
من تحسین میکنم شما را که اینقدر قوی شدی که به تنهایی توی این جنگل بزرگ میتونی زندگی کنی
چه قدر از درون لبریز عشق خدایی هستید که زیباترین خلوتها را با خدای خودت تو این بهشت داری تجربه میکنی ،چه مراقبه های زیبایی 🤩
خدایا شکرت که تونستم این شاب زیبا را ببینم ،خانم شایسته یکی از چیزهایی که تو این بهشت همیشه دوست داشتم ببینم و دنبالش میگشتم همین شاب بود که امروز با زبان تصاویر شما تونستم ببینم
خانم شایسته شایدم به قول شما و حتما سایز این بهشت برای من خیلی بزرگ بوده ولی الان تو مداری هستم که بتونم گوشه گوشه این بهشت ببینم و لذت ببرم
درس مهم ::
برای شناخت بهتر و کاملتر از هر چیزی
باید وارد اون جریان بشیم ،باید وارد ترسها بشیم باید از محیط اطرافمان اطلاعات کسب کنیم ،و به همان اندازه که قدم برمیداریم مسیر برامون هموارتر میشه ،آسانتر و نمایانتر میشه و ما بزرگتر میشیم
یاد اون جمله افتادم که میگه به جای اینکه خواسته هامون را کوچیک کنیم
سعی کنیم خودمون بزرگتر کنیم ..
واقعا هر کجا حرکت میکنم و وارد ناشناخته ها میشم و تو دل ترسهام میرم
خیلی بزرگتر میشم ،پیشرفت میکنم و باور میکنم میتونم هر کاری انجام بدم اگه
با ایمان به خدا حرکت کنم و پا بر روی ترس هام بزارم
خانم شایسته چقدر زیبا بازم قانون تکامل توضیح دادید ،از اینکه برای شروع و ورود بر ترس از تاریکی از روز شروع کردید و یواش یواش حرکت کردید و زیباتر اینکه وقتی آماده حرکت تو دل ترسها میشیم ،داریم نشون میدیم که چقدر خداوند باور داریم ،باور داریم که خداوند برای ما کافی است
مثل همین روزهای تنهایی شما تو این پارادایس
واقعا چه تجربه زیبایی هست این درک زیبا از الله یکتا ،که الان شما روزها تو این جنگل تنها و تنها هستید و باور دارید که بزرگترین قدرت جهان در هر لحظه کنار شما قرار داره و بدون اذن خدا هیچ کسی و هیچ چیزی نمیتونه به شما صدمه بزنه
من تحسین میکنم این حد از ایمان و توکل داشتن را 🌹
خانم شایسته وقتی صادقانه و ساده میاید از تجربه ها و از ترس ها،از پاشنه های آشیل خودتون میگید ،بزرگترین کمک به من و امثال من انجام میدید
که محمد ببین خانم شایسته هم فلان موردها را داشته ،فلان ترمزها را داشته
ولی با پشتکار و تعهد و تلاش و تمرکز بر زیباییها و شناخت نکات ضعف و قوت خودش و مهمتر شناسایی ترمزهاش
تونسته امروز در این حد پیشرفت کنه
و چقدر زیبا گفتید از قول استاد که ما فقط کافیه پاهامون را از روی ترمز برداریم چون روند جهان به سوی خوبی و خیر هست ،به سمت سلامتی و ثروت هست ..
استاد عزیزم دست طلا که با عشق این محصولات فوقالعاده ارزشمند تهیه کردی
ایشالا لیاقت خرید همه محصولات پیدا کنم و در زمان مناسب بدست بیارم
خانم شایسته وقتی شما تو این تنهایی با خدای خودت خلوت کردی و تنها و تنها خدا را بزرگیت قدرت باور کردی ،خدا هم خیلی سریع پاداش شما را داد و گفت نیازی نیست برای گرفتن این بسته تا پست بری فقط همینجوری که داری برای این خانواده زیبایی هارا به تصویر میکشی تا دم در پارادایس بیا و این بسته را تحویل بگیر .الله اکبر🤩😍
.من باور دارم که همیشه همه کارهای من به سادگی و زیبایی انجام میشه 🙏
و بازم یه همزمانی عالی دیگه همین اومدن به موقع تعمیر کارهای کولر هست
ببین خدا چطوری کارهای این عزیزان دل داره انجام میده ،استاد تو تمپا ،خانم شایسته تنها تو این خونه بزرگ سفارش اومده دم خونه ،تعمیر کار در بهترین زمان اومد و با بالاترین کیفیت کار انجام داد
آخه خواهر عزیزم گرمایی هست و خدا هم که عاشق این عزیزان توحیدی
و اینجوری خدا خودش داره همه کارها را مدیریت میکنه
خانم شایسته منم با تجربه های شما و بعضی دوستان عزیزم تو سایت دارم سعی میکنم که خدا را مدیر برنامه هام قرار بدم فقط باید بتونم ایمان و توکلم را قوی کنم و خودمو از سر راه خداوند کنار بکشم
آخ چه لذتی داره وقتی خدا مدیر برنامه هات باشه 🤩😍😍
با خدا باش پادشاهی کن 🌹
خانم شایسته عزیزم بینهایت تشکر که این فایل ارزشمند برای ما تهیه کردید
استاد عزیزم ممنونم که به روزی تصمیم گرفتید این جهاد اکبر شروع کنید
بعضی ساعتهای روز فکر میکنم الان استاد و خانم شایسته دارن چیکار میکنن
و در جواب خودم میگم دارن زندگی با عشق تجربه میکنن،دارن ثمره با خدا بودن تجربه میکنن
راستی استاد عزیزم یه تخت بزرگ مثل اون تخت ها که تو خونه قدیمی ها بود کنار حوض تو حیاط، کنار این فایر پیت زیبا درست کنید
و شبها ساعتی کنار این آتیش و طبیعت بهشتی در کنار عزیز دلتون سپری کنید و البته یه خواب ناز که شب خوابش ستاره های آسمون هست
دوستتون دارم خدا نگهدار 🌹💙
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیزم
خداروشکر میکنم که به نوشته ی زیبا و الهی شما هدایت شدم
این نوشته ی الهی تون حس و حال خوب رو بهم هدیه داد
این کامنت زیباتون برام نشونه ی زیبا داشت که خدا با زبان شما دوست عزیزم بهم هدیه داد
ممنونم که برامون با عشق و با شور و شوق تون این پیام الهی رو نوشتین
خدایا شکرت
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست بی نظیرم
ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قدرتمند تر همراه یار و همراه همیشگی مون الله مهربان
خدا همیشه با منه
سلام دوست عزیزم 🌹
شما فوقالعاده هستید
شما یکی از بهترین دستان خداوند تو این مسیر زیبا برای من هستید
خدایا شکرت که ما در کنار هم و با تبادل تجربیات خود داریم در این جاده سعادت و خوشبختی با توکل به الله مهربان حرکت میکنیم
برایتان بهترینها را از درگاه خداوند یکتا آرزومندم 🙏🌹
سلام داداش محمد علی عزیزم
عالی بود عالی تر از همیشه
چقدر این فرکانس رشدت ، این روز به روز بهتر شدنت توی کامنت هات مشهوده
بهت افتخار می کنم عزیز خواهری
یادم میره خدایی که تا دیروز روزی منو رسونده ،به من همه چی داده البته به اندازه درک و فهم من
همون خدا روزی امروز من را از قبل آماده کرده ،و امروز هم عاشقتر از دیروز منتظر حمایت و هدایت و محافظت از من هست .
من تحسینت می کنم برای درک عالیت و روز به روز توحیدی تر شدنت
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم عزیز خواهری 💙💚💛
سلام خواهر عزیزم 🌹
مرسی که هستی و همیشه بهم انرژی میدی
منم از خداوند برای شما بهترین ها را آرزومندم 🙏🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مریم جان!شما واقعا دارید تو صنعت فیلمبرداری حرفه ای میشید خیلی عالیتر شدین و دارید پله های ترقی یکی یکی بالا میرید آفرین واقعا تقدیر تون میکنم خدارو شکر
منم با این جمله شما کاملا موافقم
صحنه زیبای پرادایس واقعا تحسین برانگیزه دل مرده رو زنده میکنه من عاشق طبیعتم بخاطر همین از ی منطقه خشک ب ی منطقه پر از درخت هدایت شدم
الهی شکر
خانواده مرغ و خروسها هم که منتظر هستن هر چزود تر در باز شه برن برای کسب روزی ولی عدم باور فراوانی درشون موج میزنه ببین چ تند تند میخورن اینجوری ممکنه بمونه تو گلوشون
یاد اون گاوه افتادم که از صبح تا شب میچریده و شب تا صبح غصه میخورده که نکنه از فردا همه چی تموم شه من گرسنه بمونم
خانم مرغی ام که دیگه پی بچه هایش نیست ببینه چی میخورن و چیکار میکنن دقیقا از قانون رهایی استفاده میکنه
باور توحیدیش واقعا تحسین برانگیزه میسپاره ب خدا و …تمام
از نور خورشید و طبیعت زیبا تشکر میکنم خیلی زیبا و دلنواز هستن و چقدر برکت درش میشه پیدا کرد امام علی فرموده :«کسیکه زمین داره نباید فقیر باشه اون میتونه کلی ثروت ازش بکشه بیرون».
مریم جانم مواجه با ترسهاتون قابل تقدیره من هم از دیروز این تمرین شروع کردم بعد از اذان مغرب ب قبرستان رفتم پاهام داشت میلرزید وقتی سر یکی از قبرها ی کت دیدم که آویزون شده بود ب قسمت تاریکش رفتم و ی فاتحه برای اموات فرستادم و برگشتم هجوم نجواها وافکار منفی حمله ور شده بود نکنه …نکنه.. نکنه….
ولی من با توکل ب خدا و زمزمه آیه الکرسی ب اون ترس غلبه کردم و برنامم اینه که کمکم این رویداد روب نیمه های شب برسونم
من واقعا تحسین برانگیزم خدایا شکرت بخاطر همراهیت
البته این اتفاق یعنی مواجه شدن با ترسها رو از زمانی که با استاد آشنا شدم بیشتر برام جا افتاد و سعی بر مواجه شدن با ترسها رو شروع کردم خداروشکر
استاد جان و مریم عزیزم از شما دو بزرگوار هم ممنون و سپاسگزارم
بخصوص از مریم عزیزم وقتی اولین بار تنها موندین تو پرادایس و استاد رفتن پیش تاد
و اتفاقا استاد رفتن تو مرده شور خونه و ….
از اونموقع مصمم تر شدم برای این کار
طبیعت زیبا و اسمون آبی پر از تکه های ابر ،زیباییش دو چندان کرده
دریاچه با آب زلال و روان واقعا تحسین برانگیز خدایا صد هزار بار شکرت
جوجه های نسل سوم وجرج عزیز
(سعلاااام جرج) ولی ی کم استرس برش داشته ها و مطمئنا با توکل ب خدا، جرج بزودی با طبیعت هماهنگ میشه وخودش با طبیعت وفق میده
عه مقاومت جرج در مقابل طوفان قابل تحسینه
مریم جان همین جا ،جا داره که از شما بخاطر آپدیت دانلودها تشکر و قدر دانی کنم ممنون که اینهمه تلاشی که میکنید اینهمه پشتکار شما قابل تحسینه
راستی اینم بگم که شما کم کم دارید ی سیستم جوجه کشی تشکیل میدین آفرین خدایا شکرت بخاطر این زوجسخت کوش
که هیچ چیزی رو عیب نمیدونن دارن با توکل ب خداوند و با تکیه بر استعداد ها وعلایقشون پیش میرن الهی صد هزار بار شکر
مریم جانم در مورد سایز پرادایس در ابتدا و حالا صحبت کردید
واقعا همین طوره اول هر چیزی ی کمسخته و بزرگ ولی همین که وارد بشی همه چیزکوچیک میشه و تو بهش اشراف کامل خواهی داشت
دقیقا مصداق اون شعر ی که استاد میگن تو پای در راه نه خود راه گویدت که چون باید کردهمینه دیگه
فلکه مریم چ اسم پر مسمایی
واقعا خلاقیت در کارها چقدر تحسین برانگیزه
پرادایس کم کم تبدیل ب ی شهرک کوچک خواهد شد که اولین سیستم کاریش مرغداری و جوجه کشی خواهد شد
و این چقدر قابل تحسین وقابل تقدیره
درک نیروی منبع ترسایمان
وقتی ترسها رو دفن کنی ایمان آشکار میشود
اونقدر باور طبیعت وحشی توگوشمون خوندن که ما همگی ی جورایی از طبیعت ترس داریم در صورتیکه هیچترسی وجود نداره
مثل ترس از مرگ و فنا که ترس از بیماریها یا همین کرونا یکی از اون اون ترسهاست و چقدر انسانهای ترسو زودتر دچار این مشکل میشوند و من ب لطف الله هر وقت ترس مبتلا شدن بهم دست میده آیه فالله خیر حافظا و هو الرحم الراحمین میخونم و دلم با خوندن این ذکر آروم میگیرم و ب لطف الله تا حالا هم مشکلی برام پیش نیومده
ودرست زمانی که ترسها رو دفن میکنی ایمان آشکار میشه و ترس شروع تمام نجواهای غلط هست
و همین ترسهاست که باعث میشه اعتماد بنفس در انسان جای خودشو به ناامیدی و عدم لیاقت بده وبا دست کم گرفتن خودمون شروع میشه تا جاییکه از ما یک گوسفند میسازه در صورتیکه انسانها دارای استعدادهای هستند که چبسا با پرورش اونها مانند درخت بامبو ب یکباره رشد بی نهایتی داشته باشه و این زمانی میسر میشه که منبع ذات مقدس خداوند رو درک کنی و پیش بری و اینجوری از زندگیت لذت ببری
رها بودن از ترسها و باورهای غلط برای من که ی خانم هستم چقدر تونست کمک کننده باشه ب عنوان نمونه همین آرایش در خانمها چقدر دست و پا گیره و وقتی ی خانم ب این قضیه کمتر اهمیت بده و بیشتر بفکر کمال خودش باشه ازطریق پیدا کردن ترمزها چقدر میتونه براش مثمر ثمر باشه قضیه آرایش البته مرزها روشکسته و بین آقایون هم جا باز کرده واین میتونه نشونه کمبود عزت نفس باشه و من بشخصه در این زمینه پیشرفتهای خوبی کردم
مریم جان از خدا سپاسگزارم که شما رو برای هدایت من قرار داد از شما هم سپاسگزارم از خدا بهترینها رو براتون آرزو میکنم و الان چقدر رها هستم و اصلا برام مهم نیست که چطوری برم بیرون و یا همچنین نظر مردم تقریبا از صد ب پنجاه رسیده خداروصد هزار بار شکر
مورد دیگه ای که باید متذکر شد
وقتی آگاهانه شروع ب ایجاد یک اصلاح کنی شما بطور اتوماتیک اون نقیصه رو از بین میبرید و این باعث ایجاد سقف جدیدی از اعتماد بنفس میشه و درهای جدیدی ب روی انسان باز میشه
این آگاهانه زندگی کرده قابل تحسینه و در پرتو این آگاهی ارامش هم ب میدان میاد
خدایا هزاران بار شکر بخاطر تمام آگاهیهایی که منجر به ایجاد آرامش در من شد
واینحاست که انسان تازه وارد مسیر میشود دوست داره یک لحظه از مسیر دور نشه
توجه ب نشانه چقدر تحسین برانگیزه یادم میاد تازه دوره هارو شروع کرده بودم .میخواستم برم دکتر مصمم بودن که حتما برمذ.مطب دکتر خیلی دور بود یکساعت راه با ماشین
همین که اومدم راه بیفتم نشانه ها تکرار میشدن ولی من مصمم بودم که برم بلاخره بعد از چند نشانه حرکت کردم و اون مسافت طی کردم در عین ناباوری متوجه شدم پزشک اونروز نخواهد آمد
از اون ب بعد بیشتر ب نشانه ها توجه میکنم واقعا سپاسگزارم بخاطر این آگاهیها و آرامش بعد از اون
مردم آمریکا چقدر منظم و مرتب هستن چقدر برای خودشون و کارشون ارزش قایل هستن خداییش چقدر تحسین برانگیزن من اونها رو تحسین میکنم
از خدا و استاد و مریم جان سپاسگزارم از دوستانی که کامنت منو میخونن سپاسگزارم
و از خودم برای نوشتن این کامنت سپاسگزارم
خدانگهدار
سلام دوست عزیز وهم فرکانسی. ازخوندن کامنتتون لذت بردم و این همه الهام واگاهی که داره توی وجودتون موج میزنه. باخوندن کامنتهاتوجهم به زیباییهاداره بیشترمیشه. دارم ازخوندن این کامنت ها به ارامشی میرسم که ذهنم روازاینهمه ترس پا ک کنم. اصلاوقتی وارد این سایت شدم یه ایمانی درمنم شروع به جوونه زدن کرده. وقتی ازنشونه هاصحبت کردید که توجهی بهشون نداشتید یاد کارای خودمم میفتم که خدا داره بامن ازطریق بنده هاش حرف میزنه امامن ذهنم شلوغه. نمیتونم قشنگ دریافت کنم. واقعا ازاینهمه توجهی که نسبت به فایل داشتی خوشم اومد تحسین تون میکنم و امیدوارم توی همه مراحل زندگیتون موفق باشید. منم وقتی این فایل رومیدیدم داشتم تصور میکردم که اینجا تمام بروبچه های خونواده عباس منشی ها جمع میشن. اینجابهشتی میشه برای هممون. به امید خدای مهربون این اتفاق هرچه زودتر بیفته. یاحق
عبدالعظیم عزیز ممنون از حسن توجهتون
انشاالله همگی در بهشت برین دور هم جوگمع خواهیم شد و روزهایی پر از ثروت و نعمت و برکت رو خلق خواهیم کرد
سلام به زهرای عزیز
خانم چقدر تحسینتون کردم که به دل تاریکی و ترس رفتید واقعا جسارت میخواد اینکار آفرین به شما
چه حد از ایمان و توکل در خودتون پرورش دادید واقعا قابل تقدیره
از کامنت عالی تون بی نهایت سپاسگزارم
خیلی آگاهی بخش بود
شاد و پیروز باشید در تمام مراحل زندگیتون
سلام ممنون که کامنتم مطالعه کردید ممنون که پیام گذاشتید
موفق و پیروز باشید دوست عزیز
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂ب نام خداوند جدیدم ب نام خداوند جدید قدرتمندم ب نام خداوند جدید عادلم خدایا شکرت برای الانم ک یهو تصمیم گرفتم بنویسم سلام ب جناب عباس منش ..سلام ب همه
خدایا شکرت خدایا شکرت 😘😘😘
ساعت دوازده ظهره داشتم تو دفتر سپاسگزاریم نعمتارو میشمردم وسپاسگزاری میکردم داشتم قانونو یاد اوری میکردم
داشتم مینوشتم ومینوشتم ومینوشتم یهو وسط نوشتنم یه چیزی متوجه شدم ….
من وخیلیای دیگه احتمالا هدف اولمون موفقیت مالیه ولی وقتی خودمو بررسی کردم دیدم
نه من کلا دارم اینجا ادب نزاکت واداب و معاشرت یاد میگیرم
اینجا وبا اقای عباس منش فقط ثروت اندوزی یاد نمیگیریم ما اینجا رفتارخوب یاد میگیریم شاید تو ثروت میوه هام اون طور ک مد نظرمه ب ثمر نرسیده ولی ایا من شخصیتم عوض نشده ؟؟چرا همش نجوا میاد کو پس کی تا کی ؟؟ اینجا صبوری یاد نگرفتم من همون ادم عجول قبل سایتم ؟؟
من از شما یاد گرفتم اول از همه خودمو دوست داشته باشم بعد بقیه رو هم دوست داشته باشم چون هممون از یک منبع هستیم چون هممون پاره ای از خدواند هستیم
قبلا شاید اینارو چند بار شنیده بودم
ولی درک نمیکردم ینی چی همه وجودی از خدواند هستیم ینی چی ؟؟
شما برام معنیش کردین وبا تمام وجودم حسش میکنم
صب هرروز باید کانالی ک خانم شایسته جواب میدنو بخونم تا اگاهیا تکربشه برارم
وقتی میخونم سر ذوق میام انگار بنزین زدم ب موتورم میخونم ومیگم چقد ر اگاهی در اختیار دارم خدایا شکرت وقتی تو کانال تلگرام بچه ها از نتایج دوازده قدم گفتن دیدم کسی نگفت من ب فلان ماشین رسیدم یا ب فلان خونه ویلا یا مسافرت همه داشتن از تغییر شخصیتی میگفتن یکی گفت من چقدر تغییر کردم از وقتی با دوازده قدم هستم زود خشمگین نمیشم قبلا کسی بهم چیزی میگفت
از کوره درمیرفتم و تادوروز درگیر میشدم
یکی گفت الان خیلی شادم
یکی دیگه گفت یاد گرفتم ب خاطر نعمتهای کوچیک سپاسگزاری کنم و حالم خوب میشه
اون یکی گفت تو هر کاری از خدا میپرسم
معنویتم پیشرفت کرده
میخوام بگم ببینید بقیه هم مثل من رفتارشون داره تغییر میکنه ودارن خوبتر میشن
دارن شادتر میشن دارن رفتار کردن با خودشون با جهان اطرافشونو بلد میشن
دارند صبورتر میشن دارند مهربونی و یاد میگیرن داریم دوست داشتنووو اینجا یاد میگیریم
من اینجا مهربونتر شدم
من اینجا یاد گرفتم ترسا واهییه
نمیگم میرم وسط جنگل میخوابم نه ولی الانم تنها باشم نمیترسم تو خونه حداقل ..امتحان کردم چندین و چند بار قبل عضو شدن تو سایت ..شجاع ترشدم تو این سایت
شجاعت یادم دادین .
یاد گرفتم اصالت داشته باشم
اصالتموووو ب هر قیمتی از دست ندم
یاد گرفتم خودم باشم .
دارم سعی میکنم حرف نظر پچ پچ مردم برام کم رنگتر بشه
جا ی کار داره تا بهتر بهتر بشممممم
اینجا یاد گرفتم قدر دان خودم باشم
ب خاطر کوچکترین دستاورد ب خودم انگیزع بدم
یاد گرفتم ب همه احترام بذارم
یاد گرفتم کمتر گله گنم شکایت کنم
یاد گرفتم حس ترحمو از خودم دورکنم
یاد گرفتم من خیلی ارزشمندم
من خاص ترینمممم وباید ب خودم احترام بذارم امروز تو این فایل از خانم شایسته یاد گرفتممممم عزت نفسموووو با با چیزای حاشیه ایی حفظ نکنم
با هر قیافه با هر اندام باهر سرو شکلی
ک هستمممم من بهترین خودم هستم
.عزت نفس یاد میگیرم ازشما
باید بیشتر وبیشتر ش کنم
..اینجا یاد گرفتم اصل چیه فرع چیه
یاد گرفتم حواشی و کنار بزنم
یاد گرفتم برای لذت بردن از زندگی
نباید حساب کتاب کنم
نباید ب خودم سخت بگیرم
خانم شایسته منم مثل شما ادم وسواس بودم و ب خاطر این از خیلیا جاها خودمو محروم کردم
شنا دوست داشتم استخر دوست داشتم
ولی میگفتم کثیف باشه اگع مریض شم چی اگه فلان چی
اینجا تو این سایت یه روزبلند شدم و تمام خزعبلات ذهنمو زیر پام گذاشتم گفتم بس کن دیگع
رفتم درست پارسال همین موقع هر چهار مهارت شنارو یاد گرفتم
وقتی قدم برداشتم اصلا ب این چیزا فکر نکردم
تنهایی رفتم .صب زود ساعت ۶ همع خواب
بودن میرفتم بهترین استخر شهر یا همون بالا شهر ….وقتی ب بقیه میگفتم میگفتن عجب حوصله ای شش صب بگیر بخواب ..تو برفا میرفتم ..لذت میبردم تا قبل تعطیلی استخرا رفتم ورفتم ورفتم
قبلا تنهایی نمیرفتم باید دوستانم میبودن
این فقط یک نمونشه
رانندگی یاد گرفتم
۶۱۲ روزه دارم بدون وقفه هرروز زبان میخونم والان مرحله ادونس رسیدم .
سعی میکنم کاری و ک شروع کردم
ب اتمام برسونم
اینا رو اینجا یاد گرفتم
اگه اینجا نبودم مطمعنم الان یه ادم دپرس و بی هدف بودم
من تغییر کردم مثل همه بچه های سایتتتت .
جناب عباس منش شما قرار بود ثروتمندشدنووو بهمون یادبدین ققط
ببینید ما اینجا چیا یاد گرفتیم
من اگه هرروز میرفتم پیش یه مشاور نمیتونستم این همه تغییر کنم اصلا ب مشاوره یا روانشناسی اعتقادی ندارم مطمعنم ب من میگفتن باید صبور باشی باید مهربون باشی باید امید داشته باشی برای زندگیت
همون لحظه تو دلم بهشون میخندیدم ومیگفتم چشم حتما شما خوبین …ودیگه نمیرفتم
ولی شما خیلی زیرکانه هوشمندانه بدون اینکه نصییحت وار باشه ب خوردمون دادین
یا ب قول شما نیفتادین دنبالمون
بیا بهت مهربونی و در صلح بودن یاد بدم
نمیدونم چ جوری بگم منظورموووو
خیلی راحت و اسون گفتن ماهم بدون اینکه متوجه بشیم وبخوایم تلاشی برای رفتارمون بکنیم
نا خود اگاه تغییر کردیم
هیچ دانشگاههی نمیتونست این همه بحثای رفتارشناشی و رفتار ی واخلاقی یادمون بدع
اینهمه فایل رایگان باارزش فقط داره اینارو یادمون میده
من هرروز هرروز نگاه کردم شاید حتی روزنامه وار بود یا مثل فیلم نگاش کردم ولی تاثیرشوووووو گذاشت تغییر کردیم
این مستند زندگی دربهشت من یاد گرفتمممم ب همه چیز اطرافم کنجکاو باشممممم
ولذت ببرم
مثلا طلوع خورشید مثل بازی زنبورا یا حتی پشه هایی ک درحال پروازند
قبلا اصلا نمیدیدمشون
الان وقتی چشامو باز میکنم وقتی نور خورشید از لابلای شاخه های حیاط وارد اتاقم میشع
اولش از خدا تشکر میکنم و بعد بادقت ولذت نگاه میکنم
من اینارو از شما یاد گرفتم
من از پرواز پروانه لذت میبرم و این صحنه رو شکار میکنم ومیرم توحس و خدارو شکر میکنم
اینارو تو این سایت گرفتم
یاد گرفتم از کوچکترین نعمتام خوشال باشم و لذت ببرم
یاد گرفتم تنهایی و ترجیح بدم
واز تنهایی لذت ببرم و الان
خودمو از خیلا دور کردم و خوشحالم .یادم دادین تحت هیچ شرایطی غیبت نکنم .تهمت نزنم
یادم دادین شاد باشممممم .
یادم دادین بیخیال باشم حساس نباشم
یادم دادین تمیزتر مرتبتر باشممممم
یادم دادین ورزشکارترشممممم
یادم دادین از ثروت بقیه به وجد بیام
وبراشون ارزوی ثروت بیشتر کنم
یادم دادین حسادت نکنم چون ب ضرر خودم تموم میشع یادم دادین وقتی دوستام ب هدفشون رسیدن ازته دلم خوشحال شم وبراشون خوشبختی بیشتر بخوام
من خیلی خیلی خیلی تغییر کردم وقتی داشتم تو دفترم مینوشتم متوجه تغییرات شدم واسه همینه شما میگین بنویسید وقتی مینویسم حالم عالی میشه اینم از شما یاد گرفتم
شما تو همه زمینه ها دارید یاد میدین بی ریا و با اخلاص .با تمام وجود .
خیلی خیلی تغیرات دیگه واقعا نمیشه گفت
من اینجا زندگی کردنو یاد میگیرم
ولی نجواها میاد میگه خوب که چی حالا ک چی .اینام شد نتیجه …انقد م ب درامد رسیدی اون نتیجه بزرگه رو ک نمیتوتی بدست بیاری
همش همیناس ؟؟.
حتی اینجا شما یادم دادین ک باید این موقع ها تسلیم نشم و ب حرفش گوش ندم ادامه بدم بدم
و بگم تغییر شخصیت خیلی مهمتر از هر چیزی من ازدرون از خودم راضی نباشم ثروت میلیاردی منوووو راضی نمیکنه ..من اینجا زندگی کردن یاد گرفتم
دارم بلد میشم خوب بودنوووووو
ادامه میدم نه بخاطر اینکه ب ثروت برسم
ادامه میدم اینطوری حالم عالیه
سبکم رهام
واین مهمترینه …..واز خداوند میخوام .هرروز استمرار داشته باشه وهمچنان تو مسیر درست پیش برم و تسلیم نجواها نشم
جناب عباس منش ب خاطر این موفقیتام از شما واقعا تشکر میکنم
منو با خودم وجهان اطرافم اشتی دادین
ممنونم ب خاطر اینهمه درس زندگی
منونم برای تغییر رفتارم
ممنونم برای بهتر شدنم
تمام سعیمو میکنم هرروز شادتر باشم هروز بهتر ازدیروز باشم هرروز ارومتر باشم هرروز بیخیالترشممممم هرروز با فایلاتون درس زندگی یاد بگیرم
اینجا دارم انسانیت و بلد میشم
ودارم انسانیت و ب عمل میذارم
و دارم انسان وار زندگی میکنم
متشکرم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🌺
ندای عزیزم سلام
اینقدر خوب نوشتی که یه جاهایی احساس میکردم نفسمو حتی حبس کردم که با تموم وجود دریافت کنم حس و حال نوشته هاتو
چقدر زیبا گفتی جانم
چقدرعالی نوشتی
احساس میکنم هر روز باید این کامنت زیبای تو رو بخونم و درمورد مواردی که ذکر کردی آگاهانه کار کنم روی خودم
به قول تو اکثرمون برای تغییر اوضاع مالی به سمت این سایت اومدیم اما چه درس های بزرگی سر این سفره با برکت آموختیم
و چه آدم بهتری شدیم که الان حالمون با خودمون خوبه
خودمونو دوست داریم
برای خودمون و اگاهی هامون ارزش قائلیم و تمرین میکنیم تا از این هم بهتر بشیم
من هم دقیقا مثل تو شدیدا همه ی راه های ورودی های بد و مخرب رو بستم. خودمم و خودم تنهای تنها بدون ذره ای ناراحتی ازین تنهایی و دارم ذهنم رو با آگاهی های اینجا بمباران میکنم
هنوز خیلی کار دارم اما نتیجه آروم آروم داره میاد
آروم آروم داره روم اثر میذاره و تغییرم میده
هر روز یه درس جدید و یه آگاهی جدید و یه پله بالاتر
خدایا شکرت شکرت شکرت
چقدر این فضا رو دوست دارم
و چقدر اینجا بودن بهم انرژی و آرامش میده
اینجا هم انگار شده خانواده دومم
سلام پریسا ی جمهوری عزیز
مممونم کامنتمو خوندین وخوشحالم حس خوبی گرفتین از کامنتم
خوشحالم شمام متوجه تغییراتتون هستین
خوشحالتر اینکه دوستان خوبی چون شما دارم
پروفایلتونو خوندم ودوست داشتم مسیر پیشرفتتونو از قبولی تو دانشگاع ازدواج موفق و کار خوب مورد علاقتون
امیدوارم روز ب روز شادتر موفقتر سالمتر وپولدارترشیمممم
سلام خدای مهربانم 🌹🌹
سلام ندای خوش نوا
بسیار زیبا گفتی وبسیارزیباترنوشتی
من باحوصله کلمه به کلمه هاتو درک کردم ودقیقا تمام چیزایی روکه نوشتی من بدون اینکه خودم توجه کنم دقیقا تمام این مراحل رو البته ارومتروکمترگذروندم چون بخاطر شرایطی ،کمی فاصله گرفتم ولی خوشحالم که هیچی نمیزاره ازاین مسیر دوربشم
مهم اینه که هنوزهستم وهنوزشوقی دارم برای یاد گرفتن درست زندگی
واقعا درست میگین این تنها مشکل شما نیست بلکه همه ماها درجامعه ای باراومدیم که تقریبا روش های تربیتی جامعه به یه شکل روهممون تاثیر گذاشته
وواقعا اعتراف میکنم زندگی کردن درست رویادمون ندادن وخداروشکرکه الان میتونیم قبل ازاینکه فرصت زندگی کردن ازمون گرفته بشه ،بالذت ادامه بدیم واین خودش بهترین نتیجه ست
منم نتیجه مادی وپولی شاید نگرفتم اما بقول شما یادگرفتم وقتی نشستم به اطرافم نگاه کنم برای لحظاتی زیبایی ها نعمتها روببینم شکرکنم
یادگرفتم باشکرگزاری بخوابم باشکرگزاری بیدارشم ،الان به جایی رسیدم که خیلی دلم میخوادازنقطه امنم بیرون بیام والبته کم کم اینکارومیکنم حتما چون لذت بردن ازچالش رودوست دارم
چون دوست دارم یادبگیرم ازترس هام ،ایمان روبکشم بیرون
دوست دارم ازسختی ها،لذت روبکشم بیرون
دوست دارم ازنعمتهایی که دارم ونمیدیدمشون حس شکر گزاری وراضی بودن رو بکشم بیرون وباتمام این ابزار توی چالشهای زندگیم شکرت کنم
به امید بهترینها برای هممون 🙏♥️🌹🌹♥️♥️
سلام ندا جون
داشتم کامنتتون میخوندم ی دید متفاوتیادم حرف استاد افتادم که میگفت کامنتا رو بخونید ب اندازه ی کتاب هزار صفحه میتونه کلی آگاهیهای ناب بده و واقعا از اینکه اینهمه آگاهی پیدا کردم خوشحالم
ممنون که نوشتی
باز هم بنویس تا ب دیگران احساس خوب و آگاهیهای ناب بدی .عاشقتم
تحسینت میکنم
بنام الله رحمان
سلام ب شما دوست عزیزم
ازت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندی ک نوشتی چقد حس خوب بهم منتقل کرد و روزم و ساخت
چقد قشنگ تغییراتت و نوشتی باعث شد منم بیاد بیارم تغییراتی ک کردم رو
چقد زیباست این مسیر همه اش سوده و سوده و سود
پراز خیروبرکته
پر از زیبایی و عشقه
پراز حال خوبه
پراز سوپراییزه
پراز آرامشه
پراز اتفاق های قشنکه
پراز تحسین و احترام هست
پراز رشد درونی هست
و چقد زیباست استاد میگه اگه شخصیت شما تغییر کنه همه چی تغییر میکنه تو زندگی تون
اگه دیدگاه شما عوض بشه
جوری ک ب هرچیزی نگاه میکنی حست خوب بشه
آدم ها ،شرایط،اتفاقات و موقعیتهای خوب وارد زندگیت میشه
و کل داستان هم همینه
احساس خوب اتفاقات خوب و رقم میزنه
الهی شکرت
مرررسی ازت دوست قشنگم
سلام و درود به ندای عزیز
خانوم شما چقدر با عشق و خلوص نوشتین
هر جمله رو چشیدم و لذت بردم
واقعا همینطوره همه ی ما داریم بهتر زندگی کردن و طبیعی بودن رو آروم آروم یاد میگیریم و چقدر باید شکرگزار بود برای وجود استاد عزیزمون و مریم جان عزیز و حضورمون و کامنتهای عالی پرمحتوا
تحسینتون میکنم نداجان که اینقدر عالی روی خودتون کار کردید و نتیجه ها رو خلق کردین دمتون گرم منم میخوام رانندگی رو شروع کنم و اینم یه نشونه بود برام که کارهای ناتموم رو تموم کنم
بی نهایت سپاس عزیز دلم
چه عشقی میزنه تو این کامنت و جمله هاتون
چقدر روان و رها نوشتین
بهتون تبریک میگم و نوش جونتون همه ی نعمتها و ثروتهای جهان
الهی که هر روزتون بهتر و بهتر بشه
الهی که حال دلتون عالی تر از عالی بشه
خدا برایمان کافیست و ما پیش می رویم با تعهد و ایمان روزافزون
سلام به همسفر عزیزم چقدر زببا و ریزبینانه کلمات رو کنار هم گذاشتید و چقد نگاهتون زیبابین هستش نداجان..چقدر تحسینتون میکنم به خاطر تمام تغییراتی که داشتید و مهمتر از اون دیدن اون تغییرات و ارزش دادن به این تغییرات..یعنی مقایسه با من قبلتون واقعا تحسینتون میکنم و چقدر لذت بردم از کامنت شما ..چقدر درس داشت مجدد برای من اینکه مریم لذت ببر از شرایطی که داری..با کوچکترین تغییراتی که ایجاد میکنی از خودت قدردانی کن و ببین این تغییرات رو به خودت ببال و جایزه بده به خودت نزار این تغییرات به ظاهر کوچک عادی بشه و نادیده گرفته بشه عزیزدلم…ادامه بده و لذت ببر در هرشرایطی کاری به کسی نداشته باش و خودتو اینقدر جدی نگیر.فقط ادامه بده و زیبابین باش و آرام و لذت ببر از مسیر زیبایی که داری طی میکنی
واقعا نداجان ازتون سپاسگزارم و مجدد تحسینتون میکنم خیلی زیبا تونستید بنویسید..آفرین
در کامنتتون گفتید کانالی در تلگرام هست که خانم شایسته عزیز جواب میدهند میشه لطفا بگید کدوم کانال هستش؟سپاسگزارم و در پناه الله یکتا باشید
سلام ندا عزیزم…
واقعا قسم به قلم…
دو سال پیش این کامنت رو گذاشتی تا من امروز بخونمش و تاثیر بگیرم ازش….
اره واقعا چقدر این سایت چقدر استاد و مریم جون و چقدر کامنتای بچه ها تاپیر گذاشته توی زندگیم..
اتفاقا من دیروز داشتم با خودم فکر میکردم که توی این ۴۰ روزی که ب طور مداوم روی خودم کار کردم چه تغییراتی کرده زندگیم..
با خودم گفتم خب از نظر شخصیتی خیلی اروم تر شدم خیلی…توی این ۴۰ روز خیللللی کم ناراحت شدم اصلا یادم نمیاد…چقدر توقعم از اطرافیانم کم شده مخصوصا همسرم….توی این ۴۰ روز یادم نمیاد ک منو همسرم ب لطف خدا بحثی باهم داشته باشیم…همسرم همراه من شده توی این مسیر و خیلی هم مصمم هس…چ تصمیمات مهمی توی زندگیم گرفتم و اجراشون کردم توی این ۴۰ روز….
چ جالب اینا رو فقط دیروز داشتم با خودم فکر میکردم بعد ک الان کامنت شمت رو خوندم دیدم دقیقا برای من نوشتین از تغییر شخصیت از حاال خوب و چفدر بیشتر فهمیدم ک چ تغییراتی کردم و اللن ک دارم برای شما مینویسمم متوجه تغییرات بیشتر زندگیم شدم…
من چقدر خوشبختم ک عضوی از این خانواده هستم…
امروز من از شما حرف های قشنگی یاد گرفتم و نگاهم ب زندگیم باز تر شد…باز هم یه درجه رشد کردم و خیلی خوشحالللم خیلی….
ندای عزیزم امیدوارم توی زندگیت حال خوبت همیشگی باشه چون با همین حال خوبت زندگیتو بهشت میکنی …
خیلی خوشحالم برای دوستان هم فرکانسی عزیزم…
دوست خوبم سلام
چقدر خوبه که از تغییرات خودتون گفتید
عالی بود
👏 👏 👏 👏 👏 👏
امیدوارم که بیشتر از اینها در زندگی به هرچه که میخواهید برسید
رب مهربان یاری رسان تان باشد
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ 💙💜❤️💙💜❤️💙💜
سلام.به خانوم کاظمی
من بی نهایت از شما سپاس گزارم من قسمت 83 سریال زندگی در بهشت دانلود کردم دیشب قسمت 82 و دو سه تا از کامنت خوب دوستان خوندم نمیدونم یه حسی گفت که صفحه رو برگشتم بزنم بیام یک کامنت بخونم و نمیدونم چطر شد مستقیم کامنت شما رو دیدم احساس کردم این باید بخونم و چقدر نکات مهم اساسی توجه کنم و حتی در دفترم بنویسم در مورد این نکات های شما و خودم ببینم منم تغییر کردم از اون ادمی زود خشمگین عصبانی عجول ترسو نگران الان چه تغییر کردم چ هنوز و هنوز بیشتر این تغییرات یا کمک خدا بیشتر در خودم ایجاد کنم
من سپاسگزارم از شما و از خداوند برای این هدایت به کامنت تا یه نگاهی به خودم بی اندازم و نگاه کردن خودم بیشتر کنم
سلام به دوست عزیز خانم کاظمی.
تحسین تون می کنم بابت این همه تغییراتی رو که در خودتون به وجود اوردید تحسین تون می کنم به خاطر این مدیریت زمان و کنترل ذهن تون که تونستید با کار کردن روی خودتون و اگاهی های تون این حجم از تغییرات و موفقیت ها رو درخودتون به وجود بیاورید. با تمام وجودم براتون ارزو موفقیت های بزرگتر و روز افزون تر دارم شاد پیروز سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید .بدرود.