تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/04/abasmanesh-4.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-04-15 20:36:402025-04-15 20:42:48تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و عرض ادب
من هنوز فایل رو ندیدم
اما مطلب اونو خوندم
از تجربه خودم میخوام بگم از تجربه ام بعد از دیدن سریال های زیبا زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا
من هر وقت که تمرکز میکردم روی دیدن سریال قشنگ هدایت میشدم به یه سفر به یه صحنه زیبا اصلا جادویی
یه تاثیر جالب زبان بود که من خیلی التماد به نفس پیدا گردم دیدم لازم نیست که تو تمامم کلمات انگلیسی رو بلد باشی تا مهاجرت کنی یا بتونی ارتباط برقرار کنی
باید نترسی و بروی توی دلش
میدونی استاد
اینکه بتوانی سفق ارزو هات رو بزرگ کنی به نظرم خیلی اهمیت داره به نظرم خیلی ارزشمنده
یه چیز دیگه هم که یاد گرفتم از خود شما بود که کوچک ترین چیز ها رو تحسین میکردید چیز هایی که شاید در شهر منم باشه اما من بهش بی توجهم
من از شما در این سریال های ارزشمند
سپاس گذار تر بود رو یاد گرفتم تحسین و لذت بردن از همون جتیی که هستم رو یاد گرفتم
مادر من از کودکی ام ارزو داشت که به امریکا به روسیه و به این کشور های بزرگ خارجی سفر کنه
برای همین خیلی میگفت
هر جای زیبایی که بود در مورد امریکا با عشق میگفت امریکاست
یا هر وسیله امریکایی داشت یه جور خاصی در موردش صحبت میکرد و نگهداری اش میکرد
برای همین من از بچگی در مورد امریکا چیز بدی توی ذهنم نبوده
راستش هیچ وقت قاتع نشدم که چرا کشور به اون بزرگی با اون همه منابع و ثروت باید خاورمیانه رو بخاد
نمیدونم
ولی دیدن این سریال ها برام کاملا منطقی کرد که ادم های فوق العاده و بینظیر بسیار بسیار زیادن هم تو امریکا و هم توی ایران که تجربیات خودم بود
خلاصه که خیلی حیلی مچکرم ازتون بخاطر تهیه این سریال
پیش به سوی گوش دادن به فایل فوق العاده
در هر جغرافیایی که هستید
جهتها تفاوتی ندارند
تمام دامنههای دلتون
به سمت خوشبختی و اُمید
لحظههاتون پر از
شادی و زیبایی…
سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی نازنینم
و همه دوستانم در ادامه اینمسیر بهشتی
خدارو بی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت وجود استادو مریم عزیزم که چشم و دل مان را به روی زیبایی ها درهر شرایطی گشودند .
از لحظه ای که به لطف خداوند به این سایت الهی هدایت شدیم ،تمام تمرکزمان را معطوف نمودیم به هر آنچه که باعث می شد نیاز به یک شستشوی عمیق مغزی داشته باشیم و آرامش سهم قلب مان شود .
دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا کمکم باعث تغییرات عظیمی در شخصیت و زندگیمان شد در توحید و یکتا پرستی مان
آن هم دیدنِ باعشق در کشوری که از لحظه ای که خود را شناخته بودیم علیه اش شعار شنیده و صحبت های ضدو نقیض و …..
چطور می شود به یکباره اینطور تابو باورها شکسته شده و اکثریت دوست داریم این کشور زیبا و ثروتمند را از نزدیک دیده و حتی تجربه زندگی کردن در آن را آرزو کنیم .
استادو مریم جانم با دیدن سریال ها ،کنارتان نشستیم،دل به صحبت های نابتان سپردیم،یک دل نه صددل عاشق تان شدیم ،احساس می کردیم کنارتان در آروی هستیم و
بعدها که تراکمپر عیاردار خریدید و ما سوار برموتور رعنای مان پشت تراکمپرعیاردارتان ،
در خریدهایتان ،مهمانی دادن و مهمانی رفتن هایتان ،دوستان عزیز و مهربانی که همه جوره به کمک تان می آمدند ،زیبایی هایی که از قاب دوربین تان برایمان می گرفتید و سخاوتمندانه ما را در دیدن شان شریک می کردید
خندیدن های از ته دلتان
فایل های تمرکز بر نکات مثبت و دیدن جاهایی که از کودکی دوست داشتیم ببینیم و به لطف شما دیدیم و کلی کیف کرده و بابت این همه فراوانی خداروشکر کردیم ،
سادگی تان و راحتی تان و بی غل و غش بودنتان و صداقت شما و هر جا که دوست داشتید دراز می کشیدید به ویژه استاد که راحت روی سبزه ها دراز می کشیدند و من میگفتم آخیش همینه بخدا راحت ،آسان و ساده
و بی نهایت موارد مثبت دیگر ...
همگی پکیج کاملی از زیبایی های یک کشور رشد یافته شده توسط خود مردم که دوست داشتند هرروز رشدوپیشرفت را ببینند در همه چیز
چقدر عالیه که دوستانِ عزیزم بجه های نازنین و باهوش خود را از کودکی به دیدن این سریال ها علاقه مند کنند بی نظیر، تاثیرگذار است ،قشنگ عشق و علاقه و توانایی های خود را پیدا می کنند ،فراوانی در ذهن شان نهادینه میشود و بینهایت موارد مثبت و تاثیر گذار دیگر.
هنوز هم از دیدن چندین باره آنها، تمام وجودم لبریز از عشق می شود و مرا به خاطراتی شیرین می برد ،خاطراتی که شدند تجربه ناب زندگی مان ، پدیدار شدن رنگین کمانی از خوشبختی در تمام لحظه های زندگی مان
حتی بعضا در نشانه های هرروز هم که دوباره می بینم و کلی لذّت میبرم،
جاهایی یادم می آید و مشغول کاری هستم ،ناخودآگاه خنده روی لبهایم نقش می بندد .
خداروشکر می کنم که در این مسیر نورانی و با تغییرات مان در تمام ابعاد، سیل نعمت های خداوند هم در وجود و زندگیمان جاری شد ،
آنقدر دلم خانه ویلایی می خواست و باغچه زیبا و مثلا چهارشنبه سوری هایی که راحت در حیاط بنشینیم با عزیزدلم و آتیش روشن کنیم و با تمرکز صددرصدی روی همین سریال زندگی در بهشت الحق که خداوند ما رو هم به زندگی در بهشت آن هم در خانه ای ویلایی دعوت کرد و عجب هدیه گرانبهایی در کنار بی نهایت موارد مثبت و نعمات دیگر از جمله رابطه عالی ام با مصطفی جان
آرامش ،آرامش آرامش و احساس عالی در هر شرایط …
من در زندگی ام همه را اول از لطف خداوند و هدایت زیبایش به این سایت مقدس می دانم و بعد تمرکز با دل و جون روی این سریال ها و زیبایی های منحصر به فرد این کشور زیبا
خدایا به واسطه این کشور زیبا و زندگی بی نظیر استادم و باورهای فراوانی و بی نهایت باورهای مثبت دیگر ، چه زندگیه فوقالعاده ای رو داریم تجربه
می کنیم و تمام ذهن مان و قلب و روح مان لبریز از شکرگزاری شده است .
استاد جان احتمالا آقای سیروس مقدم هم سریال پایتخت رو بر اساس ایده آروی شما ساخته اند .
در کشور عزیزمان هم به لطف خداوند اکثریت گوشی اّپل در دست و عاشق ماشین های تسلا هستند ،لحظه ای تفکر ،تامل و تعمق، نیاز اساسی ما پس همه آمریکا و محصولات عُمری آن را دوست دارند ،رو نمی کنند ….
چونکافه داریم و برخی مشتریان عزیز ،خبرگزاری رو با خودشون وارد می کنند و بعد مصطفی برای من تعریف می کند که ملت حسابی برا خودشون نقشه می کِشند و دوتا چهارتا اگه با آمریکا صلح کنند و فلان …. ما دیگه همه حالمون خوب و پولدار میشویم ،همه چی ارزون
خریدوفروش عالی و…….
به قول استاد عزیزمان ثروتمندان ،ثروتمندتر و فقیران هم به فقیری خود ادامه می دهند ،
الان اگر برفرض مثال تیگو8پرومکس بشه 10 میلیون یا 10 میلیارد ، خب کسی که داره و این ماشین رو دوست داشته باشه میخره کسی که نداره نه
،بخدا که اگر رئیس جمهور همسایه ما شود مگه قراره چیزی تغییرکند خب بیشک نه، البته برای ماها که در فرکانس هستیم ،ما به زندگیه زیبا و توحیدی خود ادامه می دهیم در مسیر راست و با رعایت قوانین زیبای الهی و تنها و تنها به خداوند ایمان داریم و از او یاری می جوییم والسلام
اما کسی که در فرکانس نباشد به نظر چه رفتاری می کند آن جاست که فرق انسان با ایمان و بی ایمان مشخص می شود.
زندگیه تک تک ما از لحظه ای تغییر کرد و به جانمان نشست که باور کردیم خود خالق زندگیمان هستیم آن هم با حال خوب و احساس عالی و شکرگزاری و هدفمند زندگی کردن .
بله یه زمان بود که خود من بیشتر مبلغ حقوقم رو طلا
می خریدم چون عاشق طلا بودم و هدفی نداشتم برام هم فرقی نمی کرد در تابلوطلا چه قیمتی بود
اون موقع داشتم می خریدم الان هر قیمتی باشه اصلا مثقالی 1000 شده باشه ،فعلا نمی تونم بخرم تا فردا هم خبر ندارم خزانه خداوند چه تصمیمی برای خزانه زندگیم می گیرد ،مهم برایم این هست که من در اینمسیر هستم ، مسیری سرسبز و لبریز از زیبایی و آگاه زیستن در هر لحظه و از صبح که بیدار می شوم فقط دیدن همین خانه باغ ،دیدن روی ماه عزیزدلممصطفی و کسب و کاری که در حیاط خداوند برایمان رقم زده و شعار روی دلار شهر زیبای فلوریدا ،شهری که معجزه کرد دروجود و زندگیم به واسطه انرژی شعاری که در پهنای درب حیاط با دست خط زیبای مصطفی جان به رنگ طلایی نوشتهشده in God we trust و
حال خوب مان ،سلامتی مان ،عشق و رابطه عالی مان ،وجود استاد ومریمجان و دوستانِ عزیزم که عشق به همتون
و بی نهایت موارد مثبت دیگر عیار وجود و زندگیم را گرانبها و ارزشمند کرده اند و خدارو واقعا بی نهایت شاکروسپاسگزارم …..
بله ما خدا را داریم و خدا خوب ما را بلد است ….
«دلی که در دو جهان
جز تو هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست….
هزاران جانِ ما و بهتر از ما فدایِ تو که
جانِ جانِ جانۍ!
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند و عالی باشید و بدرخشید عزیزانم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بسم الله الرحمن الرحیم.
اول از همه از گروه تحقیقاتی عباسمنش و به خصوص استاد عباسمنش کمال تشکر و قدردانی دارم برای این فایل هدیه ای عالی.
شکر الله یکتا من از کودکی آنقدر ها باورهایم به کشور امریکا بد نبود و همیشه آرزو داشتم که در کشور امریکا زندگی کنم و یا مسافرت بروم،ولی یک باور مخربی که در من از کشور امریکا وجود داشت که شکر الله یکتا بعد از تماشای سریال سفر به دور امریکا در من از بین رفت این بود که من فکر میکردم که سیاسی های امریکا افرادی مثله استاد عباسمنش و نویسندگان کتابها و…را مجبور میکند که در کتاب ها و آموزش های خود آن چیزی را که آنان میگویند را جا دهند که پس از تماشای سریال سفر به دور امریکا،و زندگی در بهشت دیدم که استاد عباسمنش که از نظر من یکی از باصداقت ترین افراد جهان است همیشه چیزی را آموزش میدهد که قانون کائنات و خوشبختی است و برای رضایت اشخاص صحبت نمیکند.
من از تماشای سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت فهمیدم که در کشور امریکا مردم کاملاً آزاد هستند که با عقاید شخصی خود زندگی کنند و آن را بازگو کنند و در کشور امریکا کسی انسان ها را قضاوت نمیکند.
من صبح امروز برای خرید به سوپر مارکت نزدیک خانه مان رفتم و فروشنده به من گفت که یکی از روغنهای بزرگ و 3لیتری را برای سرخ کردن بخرم و به من با استرس گفت که به دلیل احتمال شروع جنگ روغن دیگر کم میشود و پیدا نمیشود و من در جواب او گفتم که من مدت هاست که دیگر نه تلویزیون نگاه میکنم و نه در شبکههای اجتماعی هستم وخبر هم ندارم،ایراد ندارد من این بطری بزرگ روغن را میخرم ولی کسی که ذهن ثروتمند و باورهای خوب دارد حتی جنگ هم باعث رشد و پیشرفتش میشود و به او گفتم در این باره نگران نباشد و هیچ جنگی رخ نمیدهد و اگر هم رخ دهد هیچ ضرری به ما نمیرسد تازه احتمالاً باعث رشد و برکت بیشتر هم میشود.
واقعاً هر وقت که به زیبایی های سریال سفر به دور امریکا مخصوصاً ایالت نیویورک و زیبایی های آبشار نیاگارا و شهر زیبای بوفالو سیتی فکر میکنم احساسم خوب و عالی میشود.
در پایان جا دارد که از خانم شایسته تشکر کنم که با عکس ها و فیلم های زیبای سفر به دور امریکا ما را در مسیر خوشبختی قرار دادند.
خدانگهدار
بنام پرودگار یکتا و بی همتا
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام به همه دوستانی که در مسیر خودسازی و موفقیت حرکت میکنند
ابتدا که تصویر این فایل رو دیدم فکر کردم در رابطه با مذاکرات ایران و آمریکا استاد میخوام صحبت کنن
اما وقتی فایل رو گوش دادم متوجه موضوع شدم
استاد در اینکه جامعه ایران پیش فرضهایی منفی در گذشته در رابطه با آمریکا داشته و هنوز هم عده زیادی از مردم این باورها رو با خود حمل میکنن هیچ شکی نیست
اما در مورد شخص من دیدن فایلهای سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دریچه ای از تفاوت آنچه در گذشته به ما گفته شده بود و آنچه بطور واقعی میدیدم گشوده شد
و هر بار با دیدن نقاط مختلف آمریکا و دیدن نحوه برخورد مردم آمریکا باورهای من در مورد مردم و کشور آمریکا تغییر کرد.
اینکه میدیدم چندین روز پکیج هایی که استاد از آمازون سفارش دادن جلو درب منزل ایشون توسط پست گذاشته شده و هیچ کس دست به اون لوازم نمیزنه خودش نشون میده چقدر مردم این کشور سالم و درستکار هستند،
اینکه هیچ حفاظی جلو منازل نیست نشون میده که این کشور چقدر امنه
همین پردایس خودمون ماهها استاد و خانم شایسته میرن سفر و کل وسایل اونجا در دسترس هست مرغ و خروس، بز و بره و اسب برای خودشون میچرن و کسی بدون اجازه وارد این ملک نمیشه نشون میده که چقدر در مورد آمریکا ذهن ما بمب باران افکار منفی شده
در کشور خودمون کدوم خانم جرعت میکنه تنها در یک ملک 20 هکتاری ماهها زندگی کنه بدون هیچگونه نگرانی و هیچ ترسی.
حتی استاد یکبار تصمیم گرفتن به ایران سفر کنن، یادمه که خانم شایسته قصد داشت به تنهایی در آمریکا بمونه، اینها چی رو نشون میده، نشان از این بهتر که بانو شایسته حتی اگه استاد ایران هم میومد ایشون بدون نگرانی از تنهایی اونجا میموندن بخاطر اینکه هیچ مورد منفی از مردم آمریکا ندیدن.
الکی نیست یک کشور این همه پیشرفت میکنه
یادمه چند سال پیش مستندی از زندگی ترامپ که اون زمان هم دور اولی بود که رئیس جمهور آمریکا بود دیدم که ایشون با اینکه رئیسجمهور این کشور بود زمانی رو برای خودشون در نظر میگرفتن و به عنوان خدمتکار در یکی از هتلهای خودشون مشغول به کار میشدن، در اون مستند نشون میداد که ایشون مراجعه کردن به هتل و گفتن امروز نوبت کار منه، چه کاری هست که باید انجام بدم و اونها با عذرخواهی از ترامپ گفتن که باید نظافت سرویس بهداشتی یکی از سوییت های هتل رو انجام بده و ایشون سریع لباس عوض کردن و دستکش پوشیدن و اینکار رو انجام دادن حتی تولت فرنگی رو هم نظافت کردن و بعد که اینکار رو انجام دادن گفتن دیگه چه کاری هست که من انجام بدم، گفتن سگ فلان اتاق رو باید ببرین پیاده روی و ایشون با خوشرویی اینکار رو هم انجام دادن
اینها نشون میده که چقدر ما پیشفرضهای اشتباهی در مورد مردم و سیاست مدارهای آمریکا داریم.
استاد وقتی با جت اسکی طول رودخانه رو میرفتین ویلاهای چند صد میلیون دلاری کنار رودخانه خود نمایی میکرد و این ویلاها خیلیاشون مال مردم کشورهای دیگه هست و نشون میده چقدر امنیت سرمایهگذاری در این کشور بالا هست و چقدر این کشور از همه لحاظ ثروتمنده
یه تشکر ویژه هم دارم از خانم شایسته عزیز که با علاقه ای که به فیلم برداری دارن باعث شدن این سریالهای عالی شکل بگیره و به ما کمک کنه که باورهای عالی و همجهت با جریان خداوند بسازیم.
با تشکر از استاد عزیز و همه دوستان
به نام خداوندبخشنده و مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیز وهمه دوستان
برای من سریال سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت بسیار بسیار تاثیر گذار بودوباعث شد که هر روز بیشتر جذب سایت عباس منش بشم وآرام آرام شدم جزیی ثابت از این خانواده بزرگ وهروز تاثیرات مثبت و فوق العاده ای که از این مسیر میگیرم در حال افزایشه.
استادنگاه من به کشور آمریکا تا قبل از عضویتم در این سایت به همون دلیلی که شما گفتید برنامه ریزی های فرهنگی و رسانه ای که ازبعد انقلاب در مدارس و جامعه شکل گرفته که شیطانی جلوه دادن آمریکا ودشمنی بر علیه این کشور جزیی از فرهنگ شده ودر تمام مراسمات شعارهای ضد آمریکایی سر داده میشه باعث شده بود نگاهم بسیار منفی باشد.
ولی با دیدن سریالهای سایت 180درجه نگاهم به این کشورو مردم آن تغییر کرد.
اصلا وقتی من برای اولین بار در یکی از قسمتهای سفر به دور آمریکا پرچم ایران رو در خاک آمریکا بر افراشته دیدم باورم نمیشد که واقعی باشه واز تعجب چشمام گرد شده بود که مگه میشه …
وهر روز با دیدن وتمرکز بیشتر بر سریال سفر به دور آمریکا این تعجب بیشتر شد و به یک حقیقت بزرگ ویک دروغ بزرگ پی بردم.
دروغ بزرگ همون چرندیاتی بود که سالها در مدارس و جامعه از کشور امریکا توی ذهن ما کرده بودند.
و حقیقت بزرگ اون چیزی بود که شما در این سالها درسریال سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت به تصویر کشیدید ومن با چشمای خودم دیدم و هرروز ایمانم به این همه زیبایی وشگفتی که در این سرزمین خارقالعاده دیده میشه بیشتر وبیشتر شد.
طبیعت فوقالعاده ، مردمان بینظیر، آزادی فرهنگی بی نهایتی که دیده میشه ، زیبایی شهرها وتمیزی که در خیابانها وفضای شهری دیدم ، تنوع زیست محیطی ،ماشینهای بزرگ وزیبایی آمریکایی که منو تحت تاثیر قرار داد، اون تلفیق تکنولوژی وطبیعت واون سبک زندگی سنتی وروستایی که در این کشور دیدم هوش از سرم برد.
اصلا من فکر نمیکردم که توی این کشور زندگی روستایی وطبیعت سر سبز وجود داشته باشه!
اون بنیان خانواده ای وصمیمیتی که بین اونها در سریال زندگی در بهشت در بین اون مهمانهای آمریکایی شما دیدم برام باور کردنی نبود،اون توحیدی بودن اونها ،اون شعار زیباوتوحیدی این کشور و ایالت فلوریدا که ما به خداوند اعتماد داریم، اشک منو در آورد که چقدر این جامعه توحیدی هستند واین نگاه متفاوت باعث این نتایج عظیم شده ،
اون ثروت عظیمی که در این کشور وجود داره، اون انسانهای تاثیر گذاری که از این کشور در حال گسترش فناوریهای عجیب به کل جهان هستند وزندگی رابرای همه انسانها آسانتر کرده اند،
اون همه مهاجری که از تمام نقاط جهان به آمریکا مهاجرت کرده اند ودر حال زندگی در اوج آرامش و صلح در کنار هم هستند ، اون امنیت بالایی که در این کشور دیده شد، اون مهربانی وصفایی که بین اونها دیدم، اون امکاناتی که در شهرهای مختلف در اختیار همگان وجود داره، اون همه ایرانی مقیمی که در این کشور در حال زندگی کردن هستند و چه ثروتهای عظیمی در این کشور ساختند از جمله خود شما والگویی فوقالعاده برای من هستیدو اون سبک از زندگی شما با RV و تراک کمپرواون زیر ساختهایی که برای مسافرت با RV توی این کشور ساخته شده و در سریال سفر به دور آمریکانشون داده شد منو شگفت زده کرده و شده یکی از آرزوهای من و همه این زیبای ها منو به وجد آورده و نگاهم به این سرزمین رویایی تغییر کرده و هر بار تحسین میکنم وجالب هیچکدوم از این قسمتهاهیچ وقت برام تکراری نمیشه و این خواسته بزرگ ودست یافتی در وجودم شکل گرفته که من هم میخوام در این کشور زندگی کنم .
استاد شما با نمایش این سریالها و به تصویر کشیدن حقیقت کشور آمریکا موج بزرگی از تجربه کردن زندگی در کشور آمریکا را در بین بچهای سایت ایجاد کردید که هر روز هم بزرگ تر میشه.
چقدر دوست دارم باز هم سریال سفر به دور آمریکا از نقاط دیگر کشور که دیده نشده برامون تهیه کنید و به اشتراک بزارید.
به امید دیدار شما استاد عزیز..
سلام به استاد عزیزم، مریم جان و دوستان نازنین
استاد چند دقیقه اول فایل رو که گوش دادم دلم خواست بیام از تجربه خودم بنویسم
طبق صحبتی که شما کردید من به وضوح خاطرم هست در دوران مدرسه ما هر روز صبحگاهمون رو با مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل شروع میکردیم، خاطرم هست تو صف به ما میگفتند یجوری داد بزنید و بگید مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل که به گوششون برسه و من چه زودباور میکردم و از ته وجودم داد میزدم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، یجوری که واقعا گلوم میگرفت و از این کار هم احساس غرور میکردم، یعنی یجوری به ذهنمون رسوخ کرده بودند که انگار داشتم بهترین کار دنیارو میکردم و یک بچه ی دبستانی که لوح سفیده و داره تازه یاد میگیره با این شنیده ها و مرگ بر کسانی که اصلا نمیدونست کین داشت بزرگ میشد تا به یجایی رسید که وقتی رسیدم به دبیرستان و یکم بیشتر عقلم میرسید میگفتم هرچی بدبختی داریم ما تقصیر آمریکاست و یجورایی قشنگ متنفر بودم از این کشور بدون اینکه خودم دیده باشم یا حتی تو تلویزیونی غیر از خودمون چیزی دیده باشم و یا از کسی که اونجا زندگی کرده شنیده باشم، فقط با اون شنیده هایی که از دوران ابتدایی تا دبیرستان شنیده بودم این تخم نفرت و خشم تو دلم کاشته شده بود، تا اینکه یادمه من 18 سالم بود که پسرعموی من از یک دانشگاه در آمریکا پذیرش گرفت و قرار شد برای تحصیل و زندگی بره آمریکا و خیلییی هم خوشحال بود از این بابت، یادمه روزی که برای گودبای پارتی پسرعموم رفته بودم من همش با خودم میگفتم این چرا خوشحاله که داره میره آمریکا؟، آمریکا که دشمن ماست، میره اونجا بدبخت میشه و کلی تو ذهنم قضاوتش میکردم و اون موقع هم من خیلی مذهبی بودم و رفتار و شمایل مذهبی هم داشتم و به زعم خودم اون اصلا داشت گناه میکرد!!!!! (خدایا شکرت که اون تعصب بیجا و مذهب کورکورانه رو تونستم تا حد خوبی از بین ببرم و چقدر تغییر بزرگ و دوست داشتنی برام هست)
خلاصه یادمه که کلی تو دلم نگرانش بودم و میگفتم خدا بهش رحم کنه و این رفت اونجا و بی ایمان و کافر شد و این حرف ها، این تفکر تا سال های بعدش هم ادامه داشت اما به مرور که یکم خودم آگاه تر شدم و برام سوال ایجاد شد که اصلا این آمریکا چیکار کرده که فقط ما داریم بهش میگیم مرگ بر آمریکا در حالیکه که بقیه کشورها خیلی هم باهاش اوکین، چرا ما فقط سر جنگ باهاش داریم و دیگه از وقتی وارد دانشگاه شدم و طرز فکر آدم های دیگه رو میشنیدم و جهان ببینیم بیشتر شد دیگه دوست نداشتم بگم مرگ بر آمریکا و میگفتم یعنی چی خب اصلا شاید دولتشون خوب نباشه چه ربطی به مردمشون داره(البته یادمه که از دوران بچگیم میگفتم چرا باید بگیم مرگ بر یه کشور، یعنی مرگ بر مردم اون کشور؟چرا مگه چه گناهی کردن؟ بعد خودم با خودم جواب میدادم و توجیح میکردم که نه ما داریم بر دولت ستمگرشون مرگ میفرستیم!!!)
خلاصه دیگه یکم ذهنم بازتر شده بود اما همچنان رفتن به آمریکا در نظرم کار اشتباهی بود و میگفتم اونا با ما دشمنی دارن و اگر بریم اونجا با ما بد رفتاری میکنن، تا جایی که یبار که داشتیم به مهاجرت فکر میکردیم و میخواستیم کارامونو بکنیم میگفتم هرجایی میام غیر آمریکا ، یعنی آمریکا رو اصلا تو بلک لیستم گذاشته بودم، یجوری که وقتی میدیدم اطرافیانم برای لاتاری ثبتنام میکردن میگفتم من اگه خودشون هم درخواست کنم و بهم بگن بیا عمرا نمیرم اونوقت شما میرید لاتاری ثبتنام میکنید که برید اونجا ، تا گذشت و گذشت و آدم های بیشتری از دور و بریام مهاجرت کردن به آمریکا و من میدیدم خب اینا اگه بد بود آمریکا که اونجا نمیموندن، بعد دوباره به خودم گفتم نه اینا مجبورن دیگه، بیان اینجا دست از پا درازتر چی بگن، خجالت هم میکشن از حرف مردم پس به اجبار اونجا موندن!!! ، بعد گذشت یبار پسر عموم اومد ایران میگفت ببین اونجا کسی به کسی کاری نداره هرکسی سرش تو کار خودشه، تو دانشگاه یکی با تاپ شلوارک میاد یکی هم با پوشش کامل و سجاده ش رو پهن میکنه و نماز میخونه وسط چمن های دانشگاه و هیچکی حتی نگاهش هم نمیکنه چه برسه که بهش کار داشته باشن، ولی من باور نمیکردم میگفتم اینارو میگه که بگه اونجا خوبه و کلی بحث میکردم که نه اینطور نیست، حالا من که اصلا ندیده بودم اونجا رو ، اون بنده خدا سال ها اونجا زندگی کرده بود و داشت چیزی رو که دیده بود و تجربه کرده بود رو میگفت اما ذهن من بایاس شده بود رو اینکه اونا بهت کار دارن و حتی اگه روسری سرت باشه از سرت میکشن، بهت اجازه تحصیل و کار و اینا نمیدن و بد نگاهت میکنن،به زبون میگن آزادی ولی فقط به نفع خودشون آزادی میخوان اگه خلاف خودشون باشی اصلا هم آزادی ندارن، حالا یکی نبود بگه دختر خوب تو که اصلا یه ثانیه هم اونجا زندگی نکردی این اطلاعات رو از کجا داری؟ ولی من دیگه بر اساس اونهمه سال شنیده ها باور کرده بودم اینطوریه و حتی صبحت کسی که اونجا زندگی میکرد هم تو کتم نمیرفت
خلاصه من این طرز فکر رو داشتم تا اینکه با شما و مجموعه سریال های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت آشنا شدم، اینو قبلش بگم که حتی خاطرم هست اولین باری که یک فایلی از شما تو اینستاگرام دیدم و متوجه شدم آمریکا زندگی میکنید یه گاردی گرفته بودم نسبت بهتون که شما هم دین و ایمون ندارید رفتید آمریکا و قضاوتتون کردم(استاد واقعا منو ببخشید، چه کوته فکر بودم)
اما به مرور که به لطف خدا گاردهای ذهنی من و تعصباتم ریخت و وارد سایت شما شدم و بیشتر و بیشتر با مطالب شما مخصوصا مطالب توحیدیتون آشنا شدم دیدم اووووو من چه پرتم از مسیر و کم کم گاردهام ریخت و وقتی سریال سفر به دور آمریکا یا زندگی در بهشت یا توجه به نکات مثبت رو میدیدم لذت میبرم (اولش اصلا لذت نمیبردم و دنبال یه چیزی توش میگشتم که بگه نه آمریکا خوب نیست یا اصلا باورم نمیشد، اما به مرور زمان دیگه با لذت و عشق نگاه میکردم و توجهم به نکات مثبتش که سراسر فایل به نظرم نکات مثبت بود جلب میشد)
خلاصه استاد من تازه یکم فهمیدم که آمریکا کجاست و چطوره، فهمیدم نه اونجا جنگه نه همه با اسلحه دارن تو خیابون راه میرن( این در حالیه که من تو دوران نوجوونیم فکر میکردم تو آمریکا مخصوصا تگزاس آدم ها با اسلحه راه میرن و هرکی میخواد میتونه به راحتی بزنه یکی رو بکشه حتی!!!!، که وقتی دخترعموم مهاجرت کرد به آمریکا و رفت شهر تگزاس یادمه گفتم وای خدای من چرا رفته تگزاس؟ اونجا آدم ها آزادن اسلحه حمل کنند و حتی آزادن شلیک کنن!!!!، حالا این اطلاعات رو از کجا آورده بودم خدا میدونه)
بعد تو فایل های شما دیدم نه بابا این کشور چقدرررررر زیباست، چقدر مردمش شادن، چقدر فراوانی و آزادی به انواع مختلف وجود داره، چقدر کسی به کسی کاری نداره و حتی به هم نگاه هم نمیکنن حتی اگه پوشش خاصی نداشته باشی کسی بهت نگاه هم نمیکنه چه برسه به تعرض، چقدر خانواده اونجا معنی درستی داره و همه اکثرا چندین و چند بچه دارن و کسی به کسی خیانت نمیکنه و اتفاقا روابط بر اساس احترام و اعتماد متقابله خیلی زیاده و چقدر روابطشون خوبه، اینو مثلا از اون قسمت هایی دیدم که شما مهمانی آمریکایی داشتید که چهار تا پسر داشتند و با پدرشون اومده بودن خونه شما و مادرشون بخاطر کارش نیومده بود و چند روز بعد ملحق شد، چقدرررررر روابط بین بچه ها باهم، روابط بچه ها با پدرشون، روابط بچه ها با مادرشون و روابط اون زن و شوهر باهم فوق العاده بود، یعنی واقعا برام باور نکردنی بود اون روابط زیبا و فارغ از وابستگی که هرکسی کار خودش رو میکرد و در نهایت احترام با هم تعامل داشتند و کسی اصلا به کار کسی کاری نداشت، پسرها چقدر باهم تعامل خوبی داشتند و با پدرشون مثل یه رفیق بودند و بازی میکردند و شادی میکردند و بکن نکنی این بین نبود، این در حالی بود که مادر خانواده بخاطر کارش نیومده بود و این کاملا اوکی بود، چیزی که من اینجا تو اطرافیانم حداقل ندیده بودم، رابطه مادر با بچه ها چقدر قشنگ بود و برای هر کدوم ویژه وقت میگذاشت در کمال صلح و آرامش و شادی و خوش میگذروندن باهم، هرکی سرش تو کار خودش بود
چقدر بی تعارف بودن و من چقدر لذت میبردم و همونجا به خودم میگفتم من دوست دارم همچین دوست هایی داشته باشم که نه تعارف داشته باشیم باهم نه کسی به کار کسی کار داشته باشه و رااااحت در کنار هم شادی کنیم و بازی کنیم و خوش بگذرونیم، چقدرررررر پوششون ساده بود، اصلا من باورم نمیشد، یادمه شما میگفتید اینجا اصلا چیزی به اسم لباس مهمونی معنی ندارد وقتی میخوایم بریم خونه همدیگه، با هرچی راحتیم میریم، مثلا یه تیشرت شلوارک میپوشیم و میریم مهمونی و اصلا کسی تو قید و بند لباس مهمونی نیست، وای اصلا باورم نمیشد که یجایی باشه که برای مهمونی رفتن کسی تو قید و بند لباس نباشه چیزی که تو ایران خیلی مرسومه و من خودم هم دچارش بودم و هستم، یا در مورد غذا درست کردن چقدر ساده بود همه چی، اصلا شما اون خونه رو در اختیارشون قرار داده بودید که راحت باشن و شما و مریم جان در قید و بند اینکه صبحونه چی بذارم ناهار چیکار کنم شام چی باشه نبودید، تو ذهن من اینا ندارد بود چون تو اینجا فقط این قید و بندها رو دیده بودم و دیدم بطوریکه وقتی مهمون داری از چند روز قبل تا چند روز بعد ذهن و جسمت درگیره مهمونی و حاشیه هاشه و تهش هم لذتی نمیبری و خستگی میمونه برای تو یا میزبان و در نهایت میگی ولش کن اصلا کمتر رفت و آمد کنیم بهتره، هی پذیرایی کنی هی تعارف کنی که زشت نباشه!
استاد من از شما و مریم جان یاد گرفتم درست مهمون داری کردن چطوریه و پا گذاشتم رو عادات اشتباه گذشتم و برخلاف تمام خانواده ام الان دارم تقریبا به سبک شما مهمون داری میکنم و چقدرررر کیف میکنم و بهم خوش میگذره و به بقیه هم خوش میگذره، گفتم وقتی یجای دنیا یجور دیگه دارن مهمون داری میکنن و فقط شادی و بازی میکنن باهم، چرا من باید خودمو اذیت کنم و همش تو آشپزخونه باشم و لذت هم نبرم و تهش بجای اینکه پر بشم از تعامل با اطرافیانم خستگی بمونه برام، استاد یجوری تغییر کردم که دیروز که خونه مامانم بودم مامانم گفت به مریم که نمیشه کار سپرد انقدر بیخیاله که میذاره مهمون بیاد بعد تازه میره میوه میشوره چایی میذاره، منم تو دلم گفتم خب چه اشکالی داره مگه و اتفاقا از حرف مامانم خوشحال شدم و گفتم چه خوب که انقدر تغییر کردم و بسیار بسیار بسیار راضیم از الان خودم و نحوه تعامل با دوستان و آشنایانم
این هارو من از فایل های زندگی در بهشت یاد گرفتم، از نحوه ی تعامل شما با مهمون هاتون
اینکه فقط از مهمونی شما خوش گذرانی و لذت رو میخواین و به هر نحوی کاری میکنید که بیشتر و بیشتر لذت ببرید، حتی من یه سری دوستان مهمونم بودن و میخواستم بخاطر خیلی مصرف نشدن ظروف یکبار مصرف لیوان یکبار مصرف نذارم، بجاش رفتم ماژیک و چسب کاغذی آوردم گفتم بچه ها لطفا رو لیوان هاتون اسم بنویسید که هرکس بدونه لیوان خودش کدومه که نخوایم هی بریم بشوریم و تو همون آب و چایی و اینا بخوریم، یکی از دوستام تعجب کرد بعد من گفتم آخه ببین اینطوری هی باید بریم لیوان بشوریم کمتر در کنار همیم اونم گفت اخه من خوشم نمیاد خودم لیوان خودم رو میشورم و بعد چیز دیگه ای توش میخورم منم با عشق گفتم باشه اگه خودت میشوری که اوکیه و اصلااااا خجالت نکشیدم، حتی به فامیلامون هم که تو قید و بند اینگونه رفتارها هستند از قبل گفتم آقا من جدیدا به شیوه راحتتری مهمون داری میکنم بذارید از الان بگم اومدید خونه ی ما اینطوریه اونطوریه که شکه نشید اونام کلی تعجب کردن و بعد همسرم به شوخی گفت خب میخوای بگی یعنی اینطوریه که اصلا نیان خونمون؟ منم گفتم نه اصلا، اتفاقا میخوام بگم این مدل منه که بدونن و ناراحت نشن و راحت باشیم در کنار هم و باهم لذت ببریم و همونجا زن داییم گفت مریم خیلی مدلش اروپایی شده دقیقا خارجی ها هم همینطورین و من کلی خوشحال شدم گفتم آره دیگه دیدم اونا کار درست رو میکنن گفتم چه خوب منم یاد گرفتم.
یه مورد دیگه استاد که خاطرم اومد اینه که شما یکبار تعریف میکردید که با پسرتون رفته بودید بانک و گویا رییس بانک اسراییلی بوده و شما نمیدونستید و ایشون با شما رفتار بسیار گرم و خوبی داشته در حالیکه که شما میگفتید اگه من میدونستم اسراییلیه ذهنم طبق شنیده های قبلیم یه گاردی میگرفت ولی وقتی نمیدونستم و اون رفتار بسیار گرم و مهربون و درست اون فرد رو دیدم چقدر بهتر بود و حتی وقتی اون فرد فهمید شما ایرانی هستید کلی از ایران و خوبی هاش گفت شما تعجب کردید و به خودتون گفتید چه چیزهای نادرستی ما از این مردم شریف شنیده بودیم، استاد من تا اونجا هم فکر میکردم اسراییلی ها غاصبن و دشمن ایرانی ها هستند اما همونجا این باور اشتباه در من ریخت و گفتم مریم ببین چقدر اشتباه فکر میکردی و این تاثیر شنیده هات بود و به این شنیده ها اعتماد نکن،باورشون نکن و بیا از این به بعد با ذهنی باز و فارغ از قضاوت و نگاه دینی، مذهبی، قومیتی نگاه کن، با نگاهی صاف و پاک به آدم ها و کشورها نگاه کن، با صلح، با عشق، نگاهی که خدا به بنده هاش و جهان داره فارغ از هر ملیت و قومیتی و هر قید و بندی
و الان بسیار بسیار بسیار با آدم های اطرافم ، با دوستانم، با کسایی که حتی با من تفاوت های فاحشی در مسایل مختلف دارن رفیق تز و در صلح ترم، با دنیا بیشتر در صلحم و روابطم بسیار بهتر و محترمانه تر و صمیمانه تر و از سر عشق بیشتری شده
این نگاهم حتی نسبت به تمام کشورهای دیگه هم تغییر کرده و الان انگار با همه جا و همه کس در صلحم تا جایی که استاد الان انتخاب اولم برای مهاجرت آمریکاست و عاشقانه دوست دارم به این کشور زیبا و پر از فراوانی و پر از آدم های خوب و درجه یک مهاجرت کنم و تمام این تجربیات رو خودم داشته باشم و مطمینم که این خواسته ی من در بهترین زمان و به بهترین شکلش رقم میخوره و من این تجربیات رو خواهم داشت و بیشتر و بیشتر این باور در من شکل میگیره که همه چی به نگاه من بستگی داره و هیچ خوب و بد و درست و غلطی وجود نداره
به امید دیدارتون در آمریکای زیبا استاد عزیزم
سلام به استاد عزیزم و دوستان نازنینم
استاد واقعیتش رو بخواین با دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت جوری نگاهم به مردم آمریکا تغییر کرده که آمریکا رو بهترین کشور از لحاظ قانون مداری، آزادی اندیشه و … میدونم..
اما استاد چیزی که نمیتونم حضمش کنم و ذهنم رو نمیتونم قانع کنم درباره مردم آمریکا نیست.. من مردم آمریکا رو با همون نگاهی میبینم که مردم ایران رو میبینم…سعی میکنم طبق قانون به نکات مثبتشون توجه کنم و مثلا قانونمداری، پاکیزگی و … شون رو خیلی بهش توجه میکنم و هر جا رفتم و صحبت از آمریکا شده دربارش صحبت کردم.. اینکه این مردم چقدر متوکل هستن و بخاطر مهاجرت، خصوصی بودن مشاغل و … مردم خیلی متکی به خود و خدای خودشون هستن و چشم انتظار کمک از سوی هیچ ارگانی نیستن و خودشون برای حل مسائلشون اقدام میکنن..
اما استاد اون بخشی که نمیتونم ذهنم رو در موردش قانع کنم خود دولتها هستن.. اینکه دولت آمریکا چه ها کرده و چه جنایاتی در حق مردم غزه و .. انجام داده و انقلاب های مخملی و … بر هیچ کس پوشیده نیست و در نهایت کاری که من میتونم انجام بدم اعراض از این مباحثه و نخوندن اخبار و اعراض از هر چیزیه که من نمیتونم تغییرش بدم و انصافا نمیتونم ذهنم رو در این مورد مجاب کنم..
پدر خودم کسیه که تو جنگ عراق با یه خمپاره آمریکایی زماندار مجروح شد.. پدری که رفته بود از آب و خاک دفاع کنه… بنظرم با توجه به آموخته هام در این سایت ارزشمند، تنها کار اعراض از دولت آمریکاست اما انصافا نمیشه با هیچ توجیه و تفسیری دستهای آلوده دولت آمریکا رو شست.. فقط میشه ازش اعراض کرد و بهش قدرت نداد…نه تو بحث تحریم ها که در واقع ما داریم خود تحریمی میکنیم.. نه تو بحث های دیگه و ما با توکل بر خدا بدونیم که تنها فرد تعیین کننده در زندگی خودمون هستیم. ان شاالله
سلام و درود فراوان به استاد عزیز و بزرگوارم مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
منم مثل دوستان عزیز خیلی از سریالهای سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت رو دیدم و درسها و پیامهای زیادی ازش دریافت کردم که تاثیرات بسزایی در زندگی شخصیم داشته ، منتهی اینجا استاد عزیز تاثیراتی که در نگاه ما به کشور آمریکا داشته رو خاستن که باید بگم منم مثل خیلی از عزیزان نگاه جالبی به این کشور نداشتم.
طبق شنیدهها و گفتهها باورم این بود که این کشور دشمن خونی ماست .
و تنها دلیلشم این بود که گفته میشد این کشور بیرحمانه و با زور و قدرتی که داره به اکثر کشورها سلطه جویی میکنه و از اونجایی که کشور خودمم ضعیف و بسیار با خدا و با ایمان میدونستم احساس میکردم باید در مقابل همچین کشوری که بر علیه کشور ماست بایستم و از کشور خودم دفاع کنم .
اگه بخوایم ظالم و مظلوم رو در نظر بگیریم احساس میکردم آمریکاییها آدمهای ظالم و فاسدی هستن و ما ایرانیها افراد مظلومی هستیم.
و فساد اخلاقی فقط در این کشور ینی آمریکا وجود داره ، کسانی که در کشور ما دارای چنین ویژگی بدی هستن سر منشاش از آمریکاست .
در حالیکه که فرهنگ و مذهب کشورمون از زمین تا آسمون با این کشور فرق داشت .
کل آگاهی من ، نسبت به این کشور همین بود.
که بعدها متوجه شدم اکثر کمبودها و محدودیتهای فرهنگ خودمون باعث فساد اخلاقی میشد.
سلب آزادی از آدمها طبیعتاً باعث فساد بیشتری میشد چرا که آدمها نیاز به آزادی و حق انتخاب داشتن و از اونجایی که هیچ خبری از این موضوع نبود خیلیا یواشکی دست به کار شدن و از دین خارج شدن .
که همین موضوع را هم گردنه کشور آمریکا میندازن .
طرز فکر فرهنگ کشور ما اینه که آدمها رو تو قرنطینه نگه دارن تا خطایی انجام ندن .
در حالی که در سریالها و سفرهای استاد عزیز میدیدیم که این آزادی و حق انتخاب چ تاثیرات مثبتی در فرهنگ جامعشون داره.
این بود که به هیچ چیز دیگه ی این کشور توجهی نداشتم . نمیدونستم نکات مثبت و نقاط مثبت این کشور چ چیزهایی میتونه باشه بنابراین هیچوقت از زاویه ی مثبتی به این کشور نگاه نمیکردم که بخوام زیباییهای این کشور رو ببینم .
اما از وقتی که استاد عزیز در فایلهای سفر به دور آمریکا و سریالهای زندگی در بهشت با روند تکاملی ما را با دنیای ناشناخته آشنا کردن طبیعتاً کم کم نگاهم تغییر کرد .
اینکه با آگاهیهای زیادی که کسب کردم متوجه شدم همه جای دنیا و در همه ی کشورها زورگویی و ابرقدرتی حکمفرماست . حتی در کشور خودمون! متوجه شدم من در جایگاهی نیستم که بخوام نظری در رابطه با سران و بزرگان مملکت داشته باشم به خاطر همین هیچ وقت چ بزرگان کشور خودمون و چ در مورد حکمرانان کشورهای دیگه کسیو قضاوت نمیکنم و نظری در موردشون نمیدم.
پی بردم تمرکز کردن روی این موضوعات رو چیزهایی که هیچ کاری از دستت بر نمیاد که به خاطرش انجام بدی فقط منو عقب نگه میداره و فرکانس منو سمت مومنتوم منفی میبره . حالا ساعتها بیام در موردشون صحبت کنم هیچ فایدهای نداره . میبینم کسانی که چقدر ذهنشون درگیر اینجور مسائل هستش فقط حرص میخورن در حالیکه هیچ کاری از دستشون بر نمیاد که برای رفع مشکلاتشون انجام بدن .
کلا این باور را از ذهنم برداشتم که مشکلات ما به خصوص مشکلات مالیمون ربط به سران مملکتمون داره .
بنابراین هر کدوم از ما اگر آگاهانه تمرکزمونو سمت زیباییها و نکات مثبت هر چیزی ببریم خب بیشتر از همون جنس اتفاقات رو تجربه میکنیم حتی اگر جاهایی باشیم که به نظر خیلی سختگیرانه و مستبدانه رفتار بشه . هیچ آسیب گزندی به ما نخواهد رسید . سعی میکنم به اندازه ی فهم و درک خودم به قضایا نگاه کنم و بیخود و بی جهت ذهنمو درگیر اموراتی که هیچ ربطی به من نداره نکنم و در مورد چیزهایی که آگاهی ندارم بحث و گفتگویی نداشته باشم .
یکی از معضلات بزرگی که همیشه بوده و هنوزم هست اینه که خیلیا رزق و روزی و فزونی نعمت و استفاده از اون رو تو دستای این و اون میبینن . به همین جهت نسبت به خیلی سران و بزرگان مملکت رنجش میگیرن و اون اشخاص رو به فحش میکشن . که خدا رو شکر ما جزع این دسته افراد نبودیم و نیستیم و رزق و روزی و دریافت نعمتها رو از خدای بزرگمون خواست داریم.
و به داد و ستدها و ظلم و ستمهایی که در هر کشور دیده میشه توجهی نداریم چون حس دلسوزی و ترحم نسبت به اشخاص باز ما را سمت مومنتوم منفی میبره . همیشه گفتم و بازم میگم ما تو جایگاهی نیستیم که بدونیم ریشه و پایه و اساس بیرحمیها و ظلمهایی که میشه از کجا بوده و چرا الان هست و اینکه ادامه داره .کلیت قضیه رو ظاهرن خیلیا میدونن اما سیاست انقد بالا پایین و مخفی کاری داره که منو و امثال من متوجش نمیشیم .
ما نمیگیم کجا بهترینه چیزی که از استادعزیز دریافت کردم اینه که تو هر کشور و جایگاهی که هستیم باید نگاه خوبی به اونجا داشته باشیم و از شرایط و موقعیتهایی که اونجا داریم به بهترین شکل ممکن استفاده و بهره ببریم . که توجه و تمرکز به زیباییهای کشور و صحبت نکردن در مورد هر آنچه که ما رو به احساس منفی میبره و حس ما رو نسبت به اشخاص بد میکنه خودش تاثیرات خیلی خوبی در دوست داشتن و احساس امنیت کردن از کشوری که داریم داره .
به نظرم انقدر ایمان پیدا کردیم که نگاهمون تو دستای این و اون نباشه سیاست و اقتصاد تجارب و علم خودشو میخواد که من ، تو جایگاش نیستم که بخوام در موردشون بحث و گفتگویی داشته باشم .
الان به هیچ وجه نگاه بدی نسبت به این کشور ندارم میدونم هر کسی که قصد مهاجرت به این کشور رو داشته باشه با توجه به آموزههای استاد عزیز و خیلی از تجاربی که از این کشور و مردمانش در فایلهای استادعزیز دیدیم با حس خیلی خوبی وارد این کشور میشه و اگر در مومنتوم مثبت باشه اتفاقات خوبی رو تجربه میکنه .
ما اگر در فرکانس مثبت باشیم هر جایی از دنیا که باشیم حتی اگر جایی که علناً ظلم و ستم زیادی به آدمها وارد باشه مطمئنم خداوند ما را به جاهایی هدایت میکنه که امنیت و آرامش و آسایش بیداد میکنه و هیچ خبری از ظلم و ستم و جنگ و خونریزی نیست .
همه چیز به افکار و باورهای ما و اون ایمانی که به قدرت خداوند بزرگ داریم بستگی داره ! به طرز نگاهمون نه به دیدهها و گفتههای این و اون !
خوب و بد همه جا هست این منو و شماییم که با افکار و باورهامون سمت جاهای خوب یا بد با آدمهای خوب یا بد با شرایط خوب یا بد هدایت میشیم .
این درک و آگاهی رو مدیون استاد عزیز هستم و مطمئنم هر جایی از این جهان باشم از این امنیت و آرامش و آسایش برخوردار هستم .
استاد جونم مرسی که هستی.
الهی که باشه همیشه
سلام استادم.
سلام رفقای بهشتی ام.
سلام استاد شایسته جانم.
استاد امروز از ساعت 2:30 ظهر با پسر 5 سال و نیمه ام رفتیم پارک محله تا 5:30.
وقتی داشت بازی میکرد میله اهنی وسیله ورزشیها خورد به دهنش و خیلی دردش اومد.
منم دلداریش دادم و گفتم خدا رو شکر چیزیت نشد.
خلاصه بعد اون هم دوبار با دوچرخه خورد زمین.
بار اول خودش گفت خدایا شکرت که با دست خوردم زمین.
بار دوم که خورد زمین گفت خدایا شکرت تو جوی نیفتادم.
بعد سریع بلند شد گفت خدایا چه روز خوبیه امروز.
یعنی با وجود اینکه خورده بود زمین،خدا رو شکر میکرد و حتی میگفت چه روز خوبیه امروز!!!
منظورش این بود که چه روز خوبیه که با وجود اینکه خوردم زمین ولی چیزیم نشد!
دیدم چقدرررر قشنگ با وجود سن کمش حتی توی اتفاق بد هم نکته مثبتشو میبینه.
توی زمین خوردن هم خدا رو شکر میکنه که اتفاق بدتری براش نیفتاده.
استادم ببینید از اموزشهای شما حتی پسر 5 ساله هم استفاده میکنه!
چند روز پیش پسرم تا از خواب بیدار شد،گفت مامان یه عباسمنش بذار ببینیم(ببخشید استاد هنوز بلد نیست اسمتون رو با احترام صدا بزنه که ان شاالله به زودی یاد میگیره).
اون هم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو دوست داره.
وقتی نگاه میکنم میاد کنارم مینشینه و باهامتماشا میکنه.
استاد یه لحظه پسرم صدای مراقبه شما رو شنید فوری شما رو شناخت.
گفتم چطور فهمیدی؟گفت از صدا.
خدایا شکرت که پسرمصدای استادم رو شناخت
خدایا شکرت پسر 5 ساله ام زیاد خدایا شکرت به زبون میاره.
خدایا شکرت که وحید جانم روزی چندین بار بهممیگه عاشقتم.
خدایا هر انچه دارم از تو دارم.
هرچه دارمتو به من دادی.
هذا من فضل ربی.
به نام خدای مهربان
استاد سلام
خدایا شکرت که اینجام.
خدایا تو بگو که بنویسم ، اینققققققققدر باورهایی داشتم در مورد این کشور خوب و بهشتی که روزی فقط باور کرده بودم اونجا فقط جهنم ست، و ایران فقط بهشت.
روزای اول که وارد سایت شدم رفتم سراغ فایل های دانلودی سایت تا اینکه فایل حجاب در قرآن رو دیدم خیلی خوشحال شدم و سریع پلی کردم و تو یه اتاق تنهایی شروع کردم به گوش کردن ، قلب م خیلی آروم شد و راحت قبول کرد اما مدتی که گذشت نجواها شروع شد،
چند روز گذشت تا اینکه سراغ قرآن که می رفتم اما باز هم قانع نمی شد بازم نجوا می کرد، وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم که درست میگه….
مسائل حجاب که استاد می گفت با اون چیزی که من شنیده بودم از زمین تا آسمون فرق داشت،
سفرها و سریال ها و زندگی استاد عباس منش وقتی می دیدم در کنار مردم اونم بی حجاب برام تعجب بود.
من در خانواده ی بسیار مذهبی خشک و زمخت بزرگ شده بودم ، در صف اول هر راهپیمایی و تظاهرات بودم.
به خانم محجبه به تمام معنا و یه بسیجی پر از غیرت که می تونم تأثیر گذار باشم روی دختر های بی حجاب.
شعار مرگ بر آمریکا ، عروسک یا کاریکاتور آمریکایی درست می کردم و با بچهها م برای شرکت در راهپیمایی 22 بهمن نفر اول بودم و با داد و فریاد مرگ بر آمریکا احساس نفرت و تنفر خودم و اعلام می کردم به دنیا ،
من از آمریکا فقط اینو باور کرده بودم ، بدترین کشور ، نابسامان ترین کشور ، تا امن ترین کشور ، هست، با مردمی که از انسانیت بوی نبرده و فقط دنبال خلاف، و کشتن و به بند کشیدن مردم هستند شنیده بودم، وقتی پرچم آمریکا و آتش می زنند من لذت می بردم و با فریاد مرگ بر آمریکا داد و فریاد می زدم.
من از اخبار ها ، رسانهها ، مردم ، فقط بدی و در کل یک جهنم به تمام معنا رو در ذهنم ترسیم کرده بودم،
کشوری که مردمش با سگ، گربه زندگی می کند، نجس ترین آدم ها رو دارد.
کشوری که نه از خانواده و امنیت خبری هست و نه از پیشرفت.
کشوری که بی بند و باری و فقط یاد بچههای ما می دهد.
کشوری که هر غذایی می خورد و اصلأ به حلال یا حرام بودنش کاری ندارد.
حتی باور کرده بودم اگه یه دستشویی فرنگی جایی می دیدم باورم این بود که نجس میشم ، و اونی که کاری به خدا و نماز ندارد از دستشویی فرنگی استفاده می کنه.
کشوری که بیابون داره ، عذاب های الهی فقط اونجا ست، آتش سوزی ، سیل، زلزله ، جنگ، دعوا.
خدای من چی به خورد ما داده شده بود که فقط می گفتم هر کس بهشتی ست فقط در ایران هست.
اما با باورهای امروز و هر روز سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که می بینم شده بهترین لذت من
باور دارم بهترین مردم دنیا در آمریکا ست
چون ثروت، توکل، خلاقیت ، شجاعت ، نظم، انسانیت اونجا ست هر چی که در خوبان هست همه در آنجاست.
خونه هایی،که من فقط فکر می کردم در نقاشیهای م هست
منظره های زیبا ، سبز با چمن های مخملی، و لذت بخش
آب دریاها و دریاچهها
خوش گذاران بودن مردم که مهم نیست در چه سنی هستند.
رنگ، نژاد، دین مذهب، نوع لباس براشون مهم نیست
آزادی در پوشش
آزادی در اعتقادات
آزادی در هر مکان که باشی دوست داری زندگی کنی
آزادی با هر ماشینی ، با هر مقدار حساب بانکی که داری
من وقتی این سریال ها و سفرهای استاد و خانم شایسته ، از صحنه هابی که مردم در کنار هم لب ساحل، رستوران ، جشن ها چقدر راحت احترام ، انسانیت ، ادب رو می بینم لذت می برم.
خانواده هابی مثل دوست استاد آقای راین با چهار پسر و خانم شون چقدر لذت می برم وقتی مستقل بودن خلاقیت ، وقت گذاشتن ، احترام ، تک تک این خانواده رو می بینم لذت می برم.
مدرسه ها و بهترین امکانات که برای فرزندان ، درس های زندگی ، مهارت ها، خلق کردن بچهها ، تجربه کسب کردن بچهها چقققققدر برام لذت داره
فاطمه ی امروز….
من عاشق مردم آمریکا و کشورش شدم
من یکی از مهمترین مهاجرت هام به لطف خدای مهربان آمریکا ست.
چقدر لذت می برم در کنار آدم هابی زندگی کنم که آزادند ، رها
هر کس با توجه به دین، مذهب، و اعتقادات خودش راحت در کنار هم یک زندگی دوستانه و عاشقانه دارند.
من با باورهای جدید م ایمان دارم بهشت زمین آمریکا ست.
زمین پر برکت
مردم ثروتمند
آزادی و رهایی که هر کس هر جوری دوست داره زندگی می کنه
من عاشق این مکان، این زندگی و این مردم هستم.
استاد عزیزم متشکرم که شما با این فیلم هاتون چقققققدر باورهای من را تغییر دادید
امروز من دارم می فهمم چگونه زندگی می کنم
خانم شایسته متشکرم که وقت می گذاشتید و همیشه دوربین به دست از هر کوی و برزن این بهشت زیبا برای ما زندگی واقعی رو نشون دادید.
خدایا متشکرم که با کمک دستان ت هر روز به مسیر درست هدایت م می کنی.