توانایی کنترل ذهن - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-73.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-21 16:20:042024-07-20 12:57:03توانایی کنترل ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خدایا شکرت
خدایا شکرت ک هدایتم کردی ک الان این فایل ادزشمند رو ک نیازم بود رو ببینم
قبلا صوتی این فایل رو زیاد گوش دادم و ب اندازه ای ک باورش کردم نتایج داشت خلق میشد و بعد از یه مدتی ک برام نتایج بدیهی شد گذشتم کنار و کنترل ذهن رو و حواسم ب ورودی های منفی نبود و فکر میکردم ک خب از اول روال زندگیم ب همین شکل بوده و اصلا یه چیز طبیعی هست و باید اینطوری باشه،تا اینکه کلا از مرحله پرت شدم و نتایج ناجالب وارد زندگیم شد و استرس دوباره ب جون چنگ زد
ب قول اِ جیم ران ک میگه ما تا ب خاک سیاه نشینم تعهد نمیدیم
و الان میخوام متعهدانه کانون توجهمو ب روی زیبایی ها ببدم و ذهنمو کنترل کنم
البته این بار با یک تفاوت:تفاوته این ک ابن بار میدونم ک باید ب مسیر برای همیشه ادامه داد و گرنه همچیز بر میگرده ب حالت اول خودش
(و اینو فهمیدم ک ذهن دقیقا مثل ورزش کردن میمونه پ،تا زمانی ک داری ورزش میکنی اندام روی فرمی داری و وقتی ک دست از ورزش کردن برداری دوباره همه ی اون چربی ها برمیگرده.پس ذهنم اگه کنترل کردنش رها بشه دوباره نتایج ناجالب قبل برمیگرده ب زندگیت،و شرایط هر قدر عالیه میتونه بهترم بشه و نباید بگیم بسه دیگه مگه بیشتر از این میخوام.چون با همین دیدگاه دوباره همه چیز برمیگرده ب حالت اول و هر چیم ک خلق کردی ازت گرفته میشه.اینم فقهمیدم یا حرکت میکنی یا جهان واداره ب حرکتت میکنه ک اگه ب قول استاد خودت مثل آدم حرکت کردی ک خب ب خواسته هات میرسی اگه ن ک جهان با چالشهایی ک میندازه جلوی پات فقط مشغول گره باز کردن میشی)
ما نباید مثل آینه باشیم و با هر کُنشی از سمت کائنات واکنش نشون بدیم باید در هر شرایطی بتونیم حال خودمون رو عالی نگه داریم
کنترل ذهن یعنی در هر شرایطی بتونی ذهنتو روی زیباییها،نکات مثبت زندگی،دیدن توانمندیهات و منطقی سازی این موضوع ک اگه قبلا تونستم انجامش بدم پس بازم میتونم فقط کافیه از همو مسیری ک دفهی قبلی رفتم برم.و یا دیدن توانمندی های بقیه ک آقا میشه انجامشد داد چون فلانیم از کجا ب کجا رسیده،کافیه ک منم همون کارایی ک ادن کرده انجام بدم
توانیی کنترل ذهن رو قرآن بهش میگه توکل،ایمان ب غیب
توکل یعنی:تو و کُل یعنی سپردن خودت ب قدرت کُل
به نام خدایی که هر لحظه منو هدایت میکنه
خدایی که داشتنش یعنی داشتن همه چیز و همه کس.
سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته گرامی سلام به دوستان خوب و با ارزش من.
دوستان من دو روزه درگیر تضادی شده بودم که کنی کنترل ذهن برام سخت شده بود و از خدا هدایت خواستم تا بتونم به راحتی ذهنم و کنترل کنم
و خدا مثل همیشه عالی و بینظیر هدایتم کرد
یک آن انگار روحم از تنم جدا شد و خودم و از بیرون نگاه کردم
از بالا ، مثل اینکه تو هواپیمایی و همه چیز خیلی کوچیک دیده میشه
خودم و دیدم و برام خیلی جالب بود که وقتی از بیرون به خودم نگاه کردم دیدم تضادی که تو ذهنم بزرگش کردم خیلی ناچیزه ، اصلا ارزش نداره
یک آن به طرز عجیبی ارامش عمیقی وجودم و گرفت ، با خودم گفتم خدا هم ما رو اینجوری میبینه ها
مثل یه مادر که وقتی بچه اسباب بازی که به دردش نمیخوره رو میخواد و مدام پافشاری میکنه
مادر میدونه چقدر بی ارزشه و میگه بچه ی من الکی گریه نکن این به دردت نمیخوره
ولی اون بچه بازم پافشاری میکنه
خدا مدام میگه ذهنتو کنترل کن بهت پاداش میدم چون اون میبینه که چقدر این موضوعاتی که ساعتها به خاطرش بیخود و بی جهت حسمون و بد میکنیم ، بی ارزشن.
دوباره از دور خودم و به دقت نگاه کردم
دیدم چه نعمتهایی دارم
من داشتم بافتنی میبافتم و تو ذهنم پر از نجوا بود .
من نعمت دست های سالم داشتم و به راحتی میبافتم
من نعمت راحت نشستن داشتم و بدون هیچ مانعی راحت نشسته بودم
کنارم پسرم بود که داشت بازی میکرد اونم سالم
قلبی تو سینم بود که عالی کار میکرد
و ……..
خیلی خیلی نعمتهای دیگه
باورم نمیشد ، تضاده هی کوچیک تر میشد
من هرچی خودم و از دور میدیدم تضاد بی ارزشتر میشد
الان که دارم مینویسم تمام تنم داره میلرزه و اشک تو چشام جمع شده
خدا روحم و برد سر جاش و بعدش بهم گفت
مهمترین نعمتت منم
مهمترین و با ارزشترین چیزی که داری شناخت منه
راست میگفت
میدونین بچه ها
بچه های سایت ، ما خیلی با ارزشیم چون خدا هدایتمون کرده به این سایت
خدا با هر کسی این کار و نمیکنه
با چشای خودم دیدم که وقتی اوایل که نمی دونستم و این سایت و به خیلی ها توصیه میکردم هیچ کس اهمیت نمیداد چون امادگی هدایت و نداشت و تو مدارش نبود.
ولی من چی ،من هدایت شدم
پس چرا ارزش خودم و نمی دونستم و به نجواها اجازه داده بودم بزرگ بشن .
خدای من من امروز فقط ازت یه چیز میخوام
اونم اینه که هیچ وقت منو به حال خودم رها نکنی
همیشه مثل امروز کنارم باشی
داشتنت برام خیلی کافیه
تنها کسی که حالم و خوب میکنه فقط تویی.
تنها کسی که بهم یاد اوری میکنه چقدر با ارزشم فقط تویی.
خدایا من چی کار کردم که این قدر برات عزیز شدم
چی کار کردم که منو هر روز بیشتر اگاه میکنی و کاری میکنی بیشتر لذت ببرم
خدایا چقدر اخه منو دوست داری ، داری تمام تلاشتو میکنی بهترین زندگیو داشته باشم
دیدم که خیلیا خیلی وقته تو جهل و نادانی موندن
ولی خدا داری با من چی کار میکنی
من هر روز بیشتر عاشقت میشم
بچه ها ، خیلی وقتا شده برای یک دقیقه خودتونو از بیرون نگاه کنین
به خدا ، معجزه میکنه
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش گرامی و خانم شایسته مهربان
سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی ام در این مسیر رویایی و قشنگ
من این چند روز خلی ناشکر و ناسپاس شده بودم و اصلا توجه هم نداشتم
چون بحث همگی از کمبود و گرانی و خراب شدن شرایط زندگی است
در حالیکه من در این بخش نظری نداشتم و حرفی نمی گفتم اما بازهم می شنیدم
چون در یک محل کار هستیم و همین گونه حرف ها خلی هم زیاد جریان داشت
و این باعث شد که خلی بد اخلاق شوم و از حرفی هر کسی سریع ناراحت شوم
چون روی یکسری مسایل زیاد توجه کردم و قشنگ مرا از مسیر دور ساخته بود
و خودم اصلا متوجه این وضعیت نبودم
فقط از خودم یکی دوبار سوال کردم که من دارم روی خودم کار می کنم چرا این همه نگرانی و پریشانی و گیر دادن ها و اتفاقات ناجالب می آید
و همین روند ادامه پیدا کرد تقریبا یک شبانه روز به در و دیوار بودم و خودم هیچ چیزی نمی دانستم
و در ذهنم خلی خود خوری داشتم و برای اتفاقات که افتاده بود دیگران را قضاوت می کردم
و شدیداً تصمیم گرفته بودم که این محل کارم را ترک کنم
و یک تصمیم احساسی گرفته بودم و خلی هم ناراحت بودم
تا اینکه فایل جدید روی سایت قرار گرفت بنام چرا فکر میکنیم مرغ همسایه غازه؟
با شنیدن این فایل کلی نگرشم تغییر کرد و به خودم آمدم که وای دل غافل چقدر من این روز ها از مسیر دور شده ام و دلم خوش است که من دارم روی خودم کار می کنم
وقتی دیشب کامنت های دوستان را می خواندم به کامنت دوست عزیز مان رسول خانکی رسیدم و این فایل توانایی کنترل ذهن را معرفی کرده بود
و منم سریع رفتم دانلودش کردم و نگاهش کردم
دیدم چقدر خوب این فایل به فریاد من رسیده است
این فایل و آگاهی هایش باعث شد که دو صفحه از نکات مثبت محل کارم و همکارانم بینویسم
و سپاسگزاری کنم
جالب است همان دیشب دو بار این نوشته های نکات مثبت که یاد داشت کرده بودم را مطالعه کردم
چقدر حالم بهتر شد
چقدر نگرشم نسبت به این افرادی که ناراحتی ازش در ذهن داشتم تغییر کند و قلبم باز تر شد
و امروز به خداوندی خدا قسم نگرشم خلی متفاوت شده بود
از صبح که سر کار رفتم در محل کارم کلی زیبایی نعمت برکت و فراوانی دیدم و آگاهانه سپاسگذاری کردم و چقدر لذت بردم و حالم بهتر و بهتر شد
در حالیکه در همین چند روز من هیچ کدام از این داشته ها را در محل کارم نمی دیدم بلکه نا شکری می کردم و به کمبود ها نگاه داشتم و حرف های دیگران را گوش می کردم
با این احساس خوب رفتم دنبال کاری که بخاطر تمرین جلسه اول عزت نفس است
انجام کار های که به تعویق انداخته ایم
و خدارا شکر این کارم چقدر راحت باحال قشنگ سریع و لذت بخش انجام شد
و چقدر با حال خوب داشتم سپاسگذاری می کردم و حالم خوب بود
و بعد از ظهر از وقتم استفاده کرده این فایل زیبا را یادداشت بر داری کردم
و انشالله از این فایل استفاده های بیشتری داشته باشم
چقدر فایل های ارزشمند فراوان است و ما سطح درک مان پایین است
خداوند را سپاسگذارم که در بهترین زمان این فایل را در مسیرم قرارداد
آن هم توسط دوست عزیز مان رسول خانکی عزیز
فقط می گویم خدایا صد هزار بار شکرت
با سلام خدمت استاد گرامی و همه هم فرکانسی های عزیز و تبریک شب یلدا
امروز از صبح منتظر فایل از استاد بودم که به روال هر جمعه روی سایت قرار بگیره .انسان لذت میبره از این همه زیبائی و طبیعت و بویژه فایل جدیدی که استاد قرار دادند.همونطور که استاد فرمودند توانائی کنترل ذهن بالاخص در زمانی که شرایط به نفع ما نیست هنری هست که از عهده هر کسی ساخته نیست و رسیدن به جایگاهی که بتونیم این توانائی را داشته باشیم نیاز به تمرین و ممارست داره که انشاله با راهنمائی های استاد عزیز هممون بتونیم به این مهم دست یدا کنیم
ای جااااااااااااااااااااانم????
عشقش باسش انار دون میکنه ??
باسش فیلم برداری میکنه ??
باسه ما فیلمای خوشجل میگیره??
از هاپویی فیلم میگیره??
سلاااااااامم هاپویی خوردش
استاد وقتی عشق شما و عزیزدلتون رو میبینم، بخدا عشق میکنم، انگار خودم اون رابطه رو دارم، نمیدونید چه کیفی میکنم بخداااااا ???
منم ازینا میخوام
وای اون تکه اخر فیلم ادمو روانی میکنه ????
ی مدته عجیب عاشق درختا و سبزی و گل و بلبل شدم. یعنی لذت دیدن یک درخت برام برابر شده با داشتن بوگاتی شیرونی که تو خوابام میبینم. ?
به نظرم درختاااااا عجیببببببببب ترین نمادهای خلقت هستن که واقعا باهاش میشه شکوه و قدرت خدارو دید.
این فایلتونم مث بقیه فایلاتون عالی بود. توانایی کنترل ذهن.
استاد چیز جدیدی که من تازه از قانون فهمیدم و ی مدت دارم روش کار میکنم و نشونه ها و نتایجشو دارم میبینم اینه:
در مورد احساس هست. که البته این احساس همون طوری ک تو این فایل گفتین با توانایی کنترل ذهن اتفاق میفته.
به این نکته رسیدم که افرینش و خلق کردن در احسااااس ما اتفاق میفته.
بطور خلاصه قانون این میشه : خداوند که یک انرژی هست و کل جهان ازون آفریده شده، در کل جهان در حال حرکت و جریانه. حتی در درون بدن ما. افکار و باورهای ما قالبی هستن که این انرژی رو شکل و قالب میدن. و احسااااااس ما باعث میشه که این انرژی به ماده تبدیل شه و در واقعیت و عالم فیزیکی نمود پیدا کنه.
درواقع احساس ما خودش از جنس همون انرژیست که نشون میده این انرژی موجود در عالم چطوری برای من(با توجه به احساسم) شکل میگیره و وارد زندگیم میشه.
و اونجایی که میگین احساس خوب=اتفاقات خوب
منظور از احساس خوب صرفا بگو و بخند و شادی و نیست. منظور احساس ِداشتن، شدن، رسیدن، بدست آوردنه. منظور احساس داشتن عشق، احساس داشتن ثروت، احساس بیشتر شدن ثروت ، احساس ب نتیجه رسیدن ی کاره. و این احساس فراتر از باور و فکره. یعنی در واقع باور و فکریه که تثبیت شده و جوون دار شده.
تو یجایی گفتین :” قبل ازینکه نتایج مالیتون شورع شه، رفته بودین بندرعباس و ب یکی از دوستاتون گفتین من دارم بوی پول رو حس میکنم ، و بعدازینکه نتایج شروع شد دوستتون گفت اون سری جنس حرفات با همیشه فرق داشت و منم حس میکردم قراره ب اتفاقایی واست بیفته” الان میفهمم این یعنی چی.
در واقع آفرینش در احساس اتفاق میفته. و احساسات ما هستن که به وقوع میپوندن نه صرفا تکرار ربات وار باورها یا گوش دادن به فایلا.
و فکر کنم اینکه افراد میگن اوایی اشنایی با استاد خیلی پیشرفت کردیم ولی یمدت بعد متوقف شدیم به نظرم ریشش در همین احساسه. اون اوایل خیلی هیجان داشتن و با انرژی بالایی رو خودشون کار میکردن. ولی ب مرور که نتیجه گرفتن و خواسته هاشون بزرگتر شد، اون احساس اولیه بزرگتر نشد که بتونه اونهارو هم خلق کنه. البته در مورد خودمم میگم همینو.
یا در مورد خواسته هایی که هنوز ب وقوع نیپوستن در واقع نسبت ب ی قسمتش احساسمون درد میکنه. یا هنوز ب اون احساسی که منجر به افرینش میشه نرسیدیم.
استاد نیشستم دارم رو احساسم کار میکنم. ???
و میخوام تمام احساساتم رو زیرو رو کنم و دونه ب دونه احساسات خوب تو وجودم بکارم.
و به نظرم این خودش هم باورسازی هست هم قدرتمندتر از هر تمرین دیگه ای.
البته ی راه پیدا کردن ترمزها مراجعه به همین احساس درونیمون هست که بگردیم ببینیم کجا نسبت ب ی موضوعی حس بد داریم. اگر بتونیم اون احساس بد رو پیدا کنیم، اون باور محدود کننده و ترمزه خود بخود پیدا میشه.
اها اینم بگم در مورد قانون توجه : امروز عصر اینو فهمیدم که وقتی ما به چیزی توجه میکنیم جریان انرژی رو به اون سمت هدایت میکنیم و طبق فرمول بالا اینجوری میشه که ب هرچی توجه کنی باعث ورود و گسترش اون در زندگیت میشی.
قانون توجه رو خیلی قبول داشتم وبهش ایمان داشتم. به هرجای زندگیم نگاه میکردم مصداقشو میدیدم. ولی طرز کارشو نمیدونستم که جهان سیستمی و قانونمنده ما چطوری داره این قانون رو اجرا میکنه. که الان فهمیدم
فکر کنم انیشتین به اندازه من به مسائل فیزیکی فکر نکرده بود ????
همتونو دوست دارم عشقولیا .
براتون سبد سبد ازون احساس هایی که گفتم آرزو میکنم??
سلام دریا جون و بقیه اعضای خانواده عزیزم ,این اولین کامنت منه(با عرض شرمندگی)نمیدونم دلیلش چیه که نمیتونم کامنت بزارم انگار کلامت تو ذهن من مث یه سد پر آبه که میخاد جایی برا نفوذ به بیرون پیدا کنه ولی نمیتونه و اینکه شما به این روانی کلامت را جاری میکنید خیلی برام قشنگه.من به اصطلاح خودمون یه مساله ای تو زندگی پیدا شده که داره منو,ذهنمو,احساساتمو,باورامو,گرهای تو زندگیمو,اصلا کل وجودمو داره شخم میزنه خیلی درد دارم بخاطر کارهای من ذهنی ام بخاطر واکنشهای بسیار بدم در زندگی با اطرافیانم بخاطر ظلمهایی که در حق مریم با استعداد کردم.وقتی موضوع خیلی وخیم شد به خدا گفتم یعنی چی خوب حالا یه رفتاری کردم ,روز بعد مشکل بد شد بهش گفتم خوب نمیدونستم اصلا نمیتونستم رفتارامو کنترل کنم تو اگه خدا بودی کمکم میکردی و روز بعد بدتر.بهش گفتم خودم اصلا حلش میکنم بد و بد و بدتر شد عاجز و درمانده شده بودم تا اینکه دیشب بهش نامه نوشتم و از ته دل کمک خاستم ولی امیدوارانه و درواقع پیام خدارو گرفتم اینکه این رفتارهای واکنش گرای من مثل ترمز بر سر راه هدفها و شناخت من از خودم و خدا و مایه فرستادن بدترین فرکانسها به جهان هستی هستن.خیلی آرام شدم و وقتی این فایل استاد رو با اون حس و حال و اون طبیعت دیدم بهترم شدم همیشه وقتی از مدار خارج میشم با دیدن و شنیدن فایلهای استاد دوباره برمیگردم و اون حس دریا خانم به طیبعت در من چند برابره باور کنید وقتی درختا حرف میزنن میشنوم یا نگاه به شاخه های درختان که بی برگ شدن منو دیوونه میکنه .ببخشید شاید مطالبی که مینویسم بی ربط باشن ولی من بالاخره تونستم بنویسم دوست دارم از این به بعد همش نظر بزارم و بنویسم این یه نشانه خوب میدونم.استاد استاد استاد شما چقد ماهید چقد آرومید چقد چشماتون مهربونه .شما از کجا اومدید و وارد زندگی من شدید ?هروقت که احساس میکنم دارم سقوط میکنم و از راه به کل خارج شدم با یه فایلتون فقط یه فایل خییلی کوتاه دوباره برمیگردم ,من چقد خوشبختم و چه آینده زیبایی دارم که توی این خانواده عضو هستم.دوستون دارم????
استاد نازنینم چقدر حس خوبیه وقتی شاگرد شما هستم. نمیدونید چه گرمایی وجودم رو میگیره وقتی لایکتونو میبینم. تصویرتون رو میبینم که میگید افرین افرین ادامه بده. داری راهو درست میری ??
سلام عزیز دلم
ای جاااااااااااااااانم که اولین کامنتشو نوشته ??
دوست عزیزم بخدا نمیدونی نوشتن چه قدرتی داره. وقتی هر چیزی که میفهمیو مینویسی و بخصوص به بقیه میگی بخدااا هی بیشتر و بیشتر میشه و بهت برمیگرده. این اصلا شده قانون زندگی من. بارها و بارها جاهای مختلف بهش اشاره کردم. بخصوص وقتی احساس رو هم بهش اضافه کنی. بخدا من وقتی مینویسم انگار از همه زمین و زمان کنده شدم و هیچی تو اطرافم نیس.من اون اولا که میخواستم چیزی بنویسم میگفتم خب اینو که بقیه میدوننف اونو که بقیه میدونن. ولی بعدن فهمیدم من اولا برای دونستن بقیه قرار نیس بنویسم ف من برای تثبیت دونسته های خودم و اینکه ب جونم بشینه باید بنویسم. مص تمرین ریاضی. که وقتی بهمون درس میدادن تمرین هم میدادن. اینم مثل همونه دوما شاید کسی باشه که اون نکته ای که من مینویسم رو متوجه نشده باشه. شایدم ادمایی باشن ک تازه با قانون اشنا شدن و من ازونها جلوتر باشم و با خودندن کامنتهای من قانون رو بهتر بفهمن. سوما هر ادمی میتونه از زوایایی ب ی مسئله نگاه کنه که بقیه نتوننف همین جهان رو گسترش خواهد داد. و من با این باورها شروع به نوشتن کردم.
دوست خوبم هرچی بگم خدا دوست داشته کم گفتم. میدونی چرا؟ چون دقیقا جای درستی اوووووووووووومدی. یعنی با همه وجودم میدونم که قرار بوده تو این سایت من جواب سوال شمارو بدم. یعنی انقدر ایمان دارم به این موضوع که خودم بهتون میگم: من دستی از دستای خدا هستم برای اینکه حرفای اونو بهتون بگم.
دوست عزیزم دیشب یکی از دوستان ی سوالی در مورد کنترل خشم ازم پرسیده بود. من این سوال رو در قالب کنترل رفتار و تغییر شخصیت براشون نوشتم. که اینجا هم برای شما میگذارم.
۱=ما قانونیو یاد گرفتیم که داریم باهاش همه چی میسازیم: پول ثروت خونه ماشین شغل رابطه عاشقانه کسب رتبه و مدال و… اگر این قانون ب ما هر چیزی میده نمیتونه اون شخصیت و رفتارهایی رو هم که دوست داریم در ما ایجاد کنه؟؟ این همون نکته ای که به نظرم خیلیها غافلن ازش. الان شما میخواید شخصیت اروم و خونسردی داشته باشید. خب پس بیاین از خود فرمول قانون استفاده کنیم. اولی ساخت باوره. بگردید ببنید چه باورهایی باعث این خشم میشه. یکی ازین باورها رو من میگم: ادمایی که توقع دارن بقیه اونجوری ک اونا دوست دارن باشن،اونجوری ک اونا دوست دارن حرف بزنن، اونجوری ک اونا دوس دارن زندگی کنن، نشست و برخاست کنن خیلی سریع از کوره در میرن و تحمل رفتارهای دیگران رو ندارن. ما باید ادما رو همونجوری که هستن بپذیریم. میخاد پدر مادر باشه یا همسر و فرزند و همکار دو وست . باید اجازه بدیم ادما خودشون باشن و خودشون رو زندگی کنن حتی اگر فرزندمون باشه. ما مالک کسی نیستیم. همونطوری ک کسی حق نداره توقع داشته باشه ما مطابق سلیقه و خواسته اون زندگی کنیم و مطابق میل اون تمام رفتارهامونو ترتیب بدیم ما هم حق نداریم همچین انتظاری داشته باشیم. این یکی از باورها بود. بقیه رو خودتون بگردید پیدا کنید. ی سری باورهای خوب یباید ایجاد کنید مث این که من باید اروم صبوری باشم ب فلان دلیل و دلیل و دلیل جملات تاکیدی هم بسازید مثلا من ادم اروم و خونسردیم.
وقتی اینها رو پیدا کردین باید روشون کار کنید. بنویسیدشون تکرارشون کنید در موردشون با خودتون حرف بزنید. وقتی اینکارو بکنید ۲تا اتفاق میفته. اتفاق اول اینه چون فرکانس و مدار شما تغییر میکنه وارد مدارهای جدید میشید ک تو اون مدارها اون رفتارها از شما بروز پیدا نمیکنه ورفته ورفته کمتر میشه(مدارتون تغیر میکنه یعنی انرژی رو با این فرکانسها بصورت دیگه ای شکل میدین) اتفاق دوم وقتی مجموعه ای ازین باور و استدلالها و دستورالعملا رو بذهنتون میده کم کم ذهنتون خودش رو از اول برنامه ریزی میکنه و شروع بتغییر کنش ها و واکنشها میکنه. فقط باید این برنامه رو روش نصب کنید. این باورها رو بهش بدین.
یعنی به همین سادگی ما میتونیم هر شخصیتی که میخوایم رو در خودمون ایجاد کنیم. ولی متاسفانه ما رسیدن به شخصیت دلخواه رو چیزی جدا از سایر خواسته ها میدونیم و از قانون براش استفاده نمیکنیم. وقتی ما با قانون چیزای بیرون از خودمون رو انقدر داریم راحت بدست میاریم چیزای درون خودمون رو که خیلی سریعتر بدست میاریم!!!
کامنت بازی, [30.01.19 22:03]
۲= وضعیت سلامتی، روحی، روانی، احساسی و شخصیتی ما ریشه در میدان انرژی ما داره. همون هاله انرژی که میگن . در واقع همه چیز درین دنیا و از جمله ما انسانها از انرژی هستیم. هرکدوم از ما ی میدان انرژی داریم. منظور چیزی دور بدن ما نیس. ی چیز در درون بدن ماست. شما هر تغییری که میخواید ایجاد کنید باید در واقع تو انرزیهایی که درین میدان هستن تغییر ایجاد کنید. نمیخوام از روشهای هاله درمانی و اینا بگم . راه ساده تر برای تغییر و شکل دهی مجدد به این انرژی همون باورسازیه. دقیقا همون چیزی ک تو قسمت قبل توضحی دادم ولی اینجا خواستم اشاره ای ب اون اتفاقاتی بکنم که پشت پردست.
(((دوست داشتم اینم بگم.خیلی بدرد میخوره. در مورد احساسات بدی که از گذشته ها در ما ریشه داره یا طی ی واقعه ای در ما شکل میگیره و هیچ جوره نمیتونیم ازش رها بشیم: این احساسات بد در واقع انرژیهای منفی تو میدان انرژی یا هاله ما هستن که با استفاده از ساخت باور میتونیم این انرژیهای منفیو پاک کنیم. کافیه تعدادی باور خوب مربوط ب اون احساسات بد یا جملات تاکیدی مثبت مرتبط رو ی مدتی تکرار کنیم تا این انرزیهای منفی پاک بشن. بازهم ب نظرم خیلیا (از جمله خود من در گذشته )فکر میکنن که نه احساس ک ی جور دیگه باید خوب شه. ب قانون ربطی نداره. درسته ما برای قانون باید احساسات بدمون رو از بین ببریم و به احساس خوب برسیم ولی زیبایی قانون اینه که از خودش میتونیم برای رسیدن ب این نکته ای که برای خودش باید رعایت کنیم، استفاده کنیم. این جمله اخر رو چند بار با دقت بخونید.))))
۳=و ی نکته مهم :سوالی که نمیدونم برای کسی ایجاد شده یا نه! ولی تاجایی که من سرچ کردم کسی تو دنیا نتونسته بهش پاسخ بده! این سوال که افکار از کجا میان؟(چون میدونستم احساسات مارو ایجاد میکنن برام سوال شده بود و میخساتم منشاش رو پیدا کنم) و خدای عزیزتر از جانم طی الهاماتی بهم پیوسته بهم گفت: افکار در واقع جنسی از انرژِ هستن که متناسب با هر مدار و فرکانسی ک توش هستیم به ذهن ما میاد. همونجوری ک توی مدارها اتفاقات و شرایط و ادمهایی متناسب با اون مدار هستف افکاری هم متناسب با اون مدار هست. همون طوری ک اتفاقات و شرایط و ادما وارد زندگیمون میشن این افکار هم وارد ذهنمون میشن. همشون انرژی هستن دیگه. حتما شنیدین که میگن افکار و احساسات گونه های رقیق شده این انرژی هستن . و اجسام فیزیکی گونه های سخت و جامد این انرژی.
هدفم از گفتن این موضوع کامل کردن بحث قبلی بودش: برای تغییر افکار باید مدار و فرکانستون رو عوض کنید. یعنی اول باید شما افکار رو کنترل کنید باور بسازید فرکانس بفرستید تا مدارتون عوض شه بعدش کمکم جنس این افکار هم عوض میشه و متناسب با اون مدار و فرکانس جدید میشه که دیگه نیازیم ب کنترل مث اوایل نیست.
وقتی استاد میگه همه چی قانونه و هیچ چیزی جز قانون نیس یعنی عمقش تا اینجا میرسه.
هییییییییییی خداجووووووونم چ دنیای قشنگی
فوق العاده عالی بود
از فرکانسش میشه فهمید
از نوع نوشتنش شور و شوقشو میشه فهمید
همه ی کار ما کنترل احساسه
خوشحالم که فهمیدی دوست خوبم
سلام به راهنمای عزیز درونم”استاد عباس منش” و دوستان هم فرکانسی ام….
خداوند رو سپاس ک هر لحظه پیام های هدایت گری رو برای هرکسی ک طالب اون باشه ارسال میکنه
اول حسم رو بگم ک خوشحالم الان اومدم و دیدم شما فایل جدید گذاشتین و من به حس درونی ام توجه کردم ،و هنوز فایل دانلود نشده متن بالا رو خوندم و دوست داشتم دیدگاهم رو بفرستم….
استاد صادقانه بخام بگم از زمانی ک با مجموعه ی شما آشنا شدم و مفاهیم آموزش های شما رو در زندگی روزمره ام تمرین و تکرار می کنم شاهد تغییرات در درونم و به طبع در دنیای اطرافم شدم….
وقتی در دل شرایط سخت قرار می گیرم با خودم تکرار میکنم”فاطمه حالت رو با تغییر نگاهت به قضیه خوب کن چون تو یه فرکانس می دی به جهان.”در دلم این تشبیه رو ایجاد کردم ک درست مثل قلبم ک مدام در حال تپش هست،دستگاه ارسال کننده ی فرکانس درونم هر لحظه و هر لحظه داره شبیه قلبم با ضرب آهنگ مثبت یا منفی فرکانس ارسال می کنه…پس توی اون لحظه تنها چیزی که امید بهم میده اینه ک :”این نیز بگزرد”تو فقط توجه کن به نکات مثبت ،به شکر گزاری از این ک تغییر حالت به خودت بستگی داره و چقدر خداوند در تغییر حال به آدم کمک میکنه اگه خودم واقعا بخام که حالم رو خوب کنم…
دیشب جشن یلدا در خانواده ،باغ یکی از نزدیکان دعوت بودم….خدا شاهده که از شما یاد گرفتم خودم باشم ،روی هیچ کس حساب نکنم ،بدنبال نکات مثبت باشم و حتی جالبه که از قبل تمام اتفاقات مثبت و نکات دلخواهم رو تجسم می کردم و باور داشتم که خداوند انسان های مناسب رو به زندگی ام وارد میکنه و پیشاپیش سپاس گزار تمام شادی ها و لذت های درست اون مهمانی بودم…
میدونم استاد باورتون میشه تمام ،تمام شرایط اونچیزی بود که من خاستم …و اینقدر لذت بردم از بودن در کنار آدم هایی که تا قبل از این حتی دوست نداشتم کنارشون باشم چه برسه که از بودن باهاشون لذت ببرم….
وقتی از خداوند ثروت خاستم به معنای سلامتی ،شادی،لذت،پول،فراوانی ،رابطه ی سالم و سازنده با آدم های اطرافم ….خداوند بمن ثابت کرد که در دسترس هست…
به قول قرآن که شما همیشه اشاره دارین :”من اجابت می کنم درخواست هر اجابت کننده ای را.”
استاد بی نهایت ،بی نهایت از آموزش ها و آگاهی ها و از همه مهمتر باور به اینکه می شود ،می شود که برسیم به خواسته هامون ،از شما سپاس گزارم….
در ضمن در پایان هم بگم شما میگین پشت دوربین و جلوی دوربین رفتار و زندگی تون یکیه من کاملا درک کردم …از عزت نفسی که دوست شما در فیلم برداری داره از زاویه ی نگاهش به جهان ،به شما و رابطه ی دو طرفه ی شما که ناخودآگاه و از درون دلتون ،می خندین یا بهش می گین عاشقتم ،و از نگاه گرم شما به دوربین من متوجه شدم تمام آموزه هایی که برای ما دارین در زندگی روزمره تون اجرا میکنین و این هم برام قابل لمسِ و هم جای قدر دانی داره و هم برام نوعی باور سازیه که میشه به همه چی رسید….
استادم ثروتمند باشین(شاد و پیروز و سالم و پولدار??)
سلام به استاد جانم که اینقدر راحت هر روز منو با خودم اشنا میکنه و دوستا و همسفرای خوبم در این مسیر فوقالعاده.امروز یه چنتا ترمز پیدا کردم که خودم چشمام زده بود بیرون گفتم بیخیال ننویسم اینجا ولی گفتم بنویس تا کامل جدی بگیری و درستش کنی.من دو روز پیش رفتم در یک مغازه لوازم ارایشی از اونجایی که گفتم ارایشگاه دارم و ارایشگر عالی هستم واسه تهییه وسایل رفته بودم اقاهه که بمب انرژی منفیه و باورهای مخرب بود هیچ میرسیم به اصل ماجرا که فاکتور اورد نشونم داد فلان ارایشگاه اومده ۳ ملیون تومان یکجا وسایل برده فلان ارایشگاه ۲ ونیم ملیون وسایل برده و …نشونم داد از اونجا که اومدم بیرون شروع شد .ترمزهای محترم؛۱.وای مهتاب طرف ۳ملیون جنس خریده چقدر مشتری داره توکه پشه میپرونی همه مشتریا میرن اونجا بعد تو کلا نیاز به خرید وسایل نداری?? خودتو خر کردی الکی ملت مثل بنز دارن پول درمیارن .۲.اصلا کارشم خوب نیس ملتو تیغ میزنه مردمو میچاپه.۳.تو مشتری چنتا داری شاهکار کردی مثلا ببین اینارو .و اینهابود در کمال ناباوریم ترمزهام با اینکه مدتهاس دارم کار میکنم.ترمزم مقایسه بود .ترمزم حسادت به داشتن بقیه بود.ترمزم شرک به رب وهابم بود که بیشمار مشتری و فرصت واسه ثروتمند شدن است.فکر میکردم اصلا حسادت ندارم دیدم واسه افرادی که نمیشناسم یا تو صنف کاری من نبودن اصلا حسادت ندارم ولی نسبت به همکارای هم صنفم خیلی حسادت دارم اینقدر که میگفتم کارم بلد نیستنا ملتو با دکور و درودیوار می چاپن ??.واقعا خجالت اوره که این نجواها منو بهم ریخته بود .چیزی که من یاد گرفتم جدیدا اینه که بچه ها وقتی چیزی ناراحتتون میکنه باید بفهمین ریشش چیه بله درسته باید سریع حالمون رو خوب کنیم ولی ۹۹ درصد در ظاهر حالمون خوبه از درون احساس انفجار داریم بچه ها هر وقت حالم بالا پایینه مینویسم از خودم سوال میکنم هرچی تو مغزمه میریزم بیرون از در دوستی با باورهای مخربم در میام که خوب خودشون رو رو کنن یهوو یکی یکی میکشمشون بیرون و شناسایی میکنم به قول استاد جان مثل یک کسی کع داعم در حال رنگ کردن کشتی مان هستیم تا زنگ نزنه تا به اخر میرسیم اول کشتی رو بایدرنگ کنیمولی یه جاهایی از کشتی نیاز داره قبل رنگ یک سمباته کاری بشه تا کامل زنگارش بریزه تا یک رنگ عالی بهمون بده یک سطح صاف و سیقیلی داشته باشیم اینجوری ریشه ای باورهامون رو درست میکنیم و از ریشه بدرد نخورهارو در میاریم من اینجوری خیلی دارم جواب میگیرم مطمعنم خیلی جواب میده دوستون دارممم ??????
بنام خداوندِ تقواپیشگان
سلام به استادعزیزم و مریم بانوی دوست داشتنی و رهروان راه حقیقت
خیلی دوست داشتم بعدازاینکه چندین باراین فایلو گوش کردم ودرکش کردم وبهش عمل کردم ونتیجه گرفتم بیام درموردش صحبت کنم
استاداین فایلو من این مدتی که عضوسایت شدم پونزده بارگوش کردم قسم میخورم که هرباراین فایلو میشنیدم یه آگاهی ناب ازش پیدامیکردم وحیرت زده میشم که هرباربا دلوجون این فایل گرابنها رو گوش دادم ولی دفعه ی بعد میدیدم که یه نکته ی مهمو بازم جاانداختم وتازه دارم اونو دریافت میکنم!
واقعا که کنترل ذهن گاهی اوقات از بیل وکلنگ زدن تومعدن خیلی سخت تره منتهاش من برای اینکه بتونم ازپسش بربیام این کارو مثه یه تمرین ریاضی توی ذهنم منطقیش کردم که فقط وفقط باتمرین کردن آدم دستش میاد که بتونه اون کاروازش نتیجه ی قابل توجهی بگیره
یادمه دوران دبیرستانم یه مسئله ی ریاضیو که باچشم نگاش میکردم وفکرمیکردم که این آسونه وبه تمرین کردن نیازنداره همون مسئله ی به ظاهرساده توی امتحانم کاردستم میداد و تازه متوجه میشدم که بایدهمین مسئله ی به ظاهرساده روهم تمرین میکردم
دقیقا کنترل ذهنم به همین شکله یعنی فقط وفقط باتمرین وتکرارکردن ونامیدنشدن میتونی نتیجه ملموسی بگیری
استادمن شماروبسیاربسیارتحسین میکنم که اونقدرایمان داشتید که بتونیدتو اون شرایط نادلخواهتون خودتونو کنترل کنید
وبعدش بخودم افتخارمیکنم که خداوند چنین بنده ای مثله شمارو تومسیرزندگیم قرارداده تابتونم ازش الگوبگیرم
استادازوقتیکه شروع کردم معنیه قران روخوندن خیلی ازآیه هاش که میگه کسانی که تقواپیشه کردند وراه حقیقتو به دیگران نشون میدن آنهابه حقیقت رستگاران دنیاوآخرتند…باخودم میگم خوب همه ی این خصوصیاتی که میگه یکیش عباس منشه وبیشترتحسینتون میکنم میگم آفرین به تو استادِ بی نظیرم که تونستی به چنین جایگاهی خودتو برسونی که قرآنم ازت یادکنه واینوواقعاشماثابت کردید که میشودحتی خودمونومثله خصوصیاته خوبی که قران ازش یادکرده باشیم وبگه که چنین بندگانم هم دردنیاوهم درآخرت بهترینها شامل حالشون میشه
ودارم بهترقرانودرک میکنم که کسیکه تونست ازنعمتهای این دنیا به نحواحسنت
استفاده کنه تواون دنیاهم میتونه بهترینهارو شامل حال خودش کنه
ازونوقت تاحالا فکرمیکردم کسی میتونه بهترینهاروتواون دنیادریافت کنه که توفقرونداریوبدبختیو ستم کشیدن باشه ومیتونه آخرته خوبی درپیش داشته باشه!
من هم خداروصدهزارمرتبه به اندازه ای که سعی کردم ذهنمو که مثل یه اسب درنده بود رو کنترل کنم وافسارشو دستم بگیرم نتایج بسیاربسیارزیادی رو توزندگیم دارم میبینم
بخداکه همه چیزکنترل ذهنه اصل واساس تمام فایلا برمیگرده به کنترل ذهن اگه ذهنتو کنترل کنی دیگه نه غیبت میکنی نه
کسیوقضاوت میکنی نه دروغ میگی نه توهین میکنی نه تهمت میزنی نه عصبانی میشی نه
بی احترامی میکنی وچقدرچقدر باانجام ندادن این کارها آدم سبک بال میشه چقدرآدم آآآرامش داره چقدرآدم دیگه نگران نیست که مبادا شخصیتش باغیبتودروغوتهمتوبی احترامیواینجورچیزا زیرسوال بره
استادآرامشه زندگیمو مدیون صحبتهای شماهستم که دستانی ازطرف خداوندشدید تامنوازاونهمه درگیری های ذهنی وناآرامیهای شبانه روزی که هرباراین ذهنه افسارکنده به یکجا میدوید ونمیتونستم چطور رامش کنم رو نجات دادید
فعلادراین مسیری که قدم گذاشتم بیشتروبیشتر آرامش توصیف نشدنی نصیب حالم شده توی زمینه های دیگه هم نتیجه ی قابل توجهی گرفتم ولی نه به اندازه ی آرامشم که ایمان به یقین دارم ان شاالله به زودیه زود نتیجه های بسیارپرباریو درپیش دارم
اصن اونققققدرآرامش به سراغ من اومده که گاهی اوقات ازذوقم میبینی یک ساعت اشششک به پهنای صورتم جاری شده وتواین یک ساعت فقط دارم باخدای خودم صحبت میکنم و یجورایی روحم لطیف شده یعنی حتی یه غروب یایک طلوعو که میبینم شروع میکنم گریه کردن وباخودم میگ چراتاالان این خورشید زیبارونمیدیدم که اینقدرقشنگوآرام طلوع وغروب میکنه
وچققدرچیزهای دیگه توزندگیم داشتم ودارم که بافکردن بهشون وسپاسگزارشون بودن چقدربهم کمک میکنه که ذهنموکنترل کنم وباداشتهام اونو منطقی کنم
واقعا زبانم قاصره ازتشکر کردن ازشما که دارید اینقدرخالصانه به ماکمک میکنید که اصلواساس ایمان وتقوارو بهمون بفهمونید
ومن فکرمیکنم همین آگاهی های نابی که رایگان دراختیارما گذاشتید این خودش یه انفاقه وخداداره هزاربرابره این انفاقی که واقعا مابهش محتاج بودیم رو روانه ی زندگیت میکنه و من فکرمیکنم که انفاق کردن فقط پول دادن نیست همینکه آدم ازون دانشی هم که داره دراختیاربندگان خداقراربده هزاربرابراون دانش روهم خدادوباره بهش میده واینو دارم واقعا به چشم میبینم که خداداره هربارتورو به یک محصول ناب وپرازآگاهی هدایت میکنه که اون محصولو تهیه کنید ودوباره دراختیارمابگذارید و بنظرمن هررررآنچه که روی محصولاتتون قیمت بگذارید به خداقسم اون محصول رایگانه چون نتیجش ازهمین الان برای من که فعلادارم ازفایلهای رایگان اماارزشمنداستفاده میکنم کاملا واضحه که قراره منو به چه قله هایی برسونه
استادعزیزم ان شاءالله که من هم بتونم ردپای شمارودنبال کنم و به حقیقت وراستیِ کل کیهان پی ببرم و من هم مثل شمابتونم دراین دنیا بهترینهاروتوی هرزمینه ای دریافت کنم
هرکجاکه هستیدخداوندپشتو پناهتون باشه
سلام صد سلام
بلکه هزاران سلام پروردگار یکتا بر شما
بنده ایمان سعادت از کیش هستم
بنده تازه به سایت شما وارد شده ام
و بسیار شدید در حال پیگیری شما و تفکر و حس و نگاهتان به خداوند و جهان هستم
اگر اعلام کنم به راستی شما را خدا در مسیر راهم قرار داده است دروغ نگفتم به طور اتفاقی همسرم یک فایل شما را واتساپ کردند و بنده بسیار توجه من جلب صحبت هاتان شد .
رسالت شما رسالت پیامبرانمان است
بدون هیچ منتی خدا و دین خدا را بما بدرستی آشنا میکتید دوست دارید همه به بهترین شکل ثروتمند و انسان نوفق باشد بشدت شما احساسی دارید که میخواهید همه انسانها حس خوب نگاه مثبت ذهن خلاق و زندکی بسیار عالی داشته باشند
بسیار زیبا بسیار لذت بخش معرفی می کنید
با کلمات و زبان خودمان بدون اینکه با کلمات گمراه کننده گیج و سردرگم باشیم
مثل اینکه پدر پسرش را راهنمایی میکند با زبان خودش
من تمام طول روز فقط فایلهای شما را گوش می کنم
.در حال گوش دادن و تصمیم گیری دوره های مهم شما خواهم بود تا وارد دنیای شوم که
به وضوح خیلی علاقه دارم به طرز تفکر و ذهن خلاق شما هستم
خدانکهدارو نگهبانتان باشد
به نام خدا
خدایا شکرت
در فایل استاد گفتن باید واکنش گرا نباشیم و بتونیم خلق کنیم و باید همین را در زندگیمون عملی کنیم مثلا دیروز با یه دوستی بودم که خیلی وقت بود ندیده بودمش همین که گفتم چه خبر گفت آره رفتم در طرح ولایت و چقدر خوبه چقدر عالیه چهل روز در مشهدالرضا بودیم گفتم چه عالی و خوب گفت اره تازه هزینه ی هتل و خورد و خوراک هم هیچی بود همه را خودشون قبول کرده بودند حالا من عاشق مسافرت اما دریغ از اینکه این طرحی که دوستم داره میگه چه اینده ای برای من داره و همش در مورد مسافرت و مشهد میگفت و برای این طرحی که کلاس هاشو میره و گفتم من هم می تونم شرکت کنم گفت آره و فقط به صورت مجازی بعد خیلی به این موضوع فکر کردم ساعتها و ساعت ها و دیدم هنوز ترمزهایی که در ذهن هستند چقدر ریشه دار هستند و من فارغ از اینکه بدونم این چه نوع کلاس هایی هست و می خواهند با ذهن من چیکار کنن من قبول کردم و خدا را شکر دوباره به مسیر برگشتم چون دارم عالی روی خودم کار میکنم
یعنی تا دیدم دوستم در مورد مسافرت صحبت میکنه ههمون آنی قبول کردم در صورتیکه باید بدونم مراد از این کلاس ها و طرح چی هست و وقتی کامل اگاه شدم حالا تصمیم بگیرم
بعد دیدم چه پاشنه آشیل بزرگی در خودم پیدا کردم که چقدر من زود یه موضوعی را قبول میکنم
و یه پاشنه آشیل دیگه ی من اینکه هر موقع به جایی میروم آدم تازه ای باهاش هستم با دیدگاهی متفاوت و چون خودم اینجوری هستم و باید شخصیت خودم را باز هم پیدا کنم و پایدار بمونم در شخصیت اصلی خودم مثلا من عاشق قوانین هستم و فقط باید در مورد قوانین صحبت کنم حالا اگر کسی در فرکانس من بود که ادامه میدهم اگر دیدم دیدگاهش طبق حرف هاش فرق داره هیچی نگم و ساکت باشم
همین الان همسرم مشتری داشت ایشون داشت می گفت که دیدم چقدر خانمها حجاب را رعایت نمیکنند اینها جواب خدا را چی میدهند و من با شنیدن حرف ایشون یه کم شال خودمو جلو کشیدم ودوباره یاد دیدگاهم افتادم که هر چی درونیه و به خودم مربوط میشود و دوباره بر گشتم
سلام به خواهر متعهد و قانون مند به اصل
این واکنش گرا بودن خودش یه معضلی بزرگ که در درون همه افراد نهفته اس
این رو باید بکشیم بیرون و روش لیزری کار کنم
چقدره این کامنت میتونه به خواسته های شما کمک کنه که شما عاشق سفر و مسافرت و لذت بردنید
نکته مثبت و خواسته شما اینه
ایشالله که با عمل به قوانین
آزادی مالی و زمانی و مکانی بیشتر با خانواده تون تجربه کنید