الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-09 04:03:442023-03-26 07:57:15الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه دوستان
خیلی مشتاقانه منتظر ادامه فایل بودم که واقعا جز اون فایلهایی شد که در من جهادی برای تجدید بیعتهام با خودم برای ساختن منی بهتر به پا کرد برای این بارش آگاهیها از زبان شما استادم و تمامی دوستانی که پیامهایی سرشار از آگاهی مینگارند تا راه و رسم سعادتمندانه زیستن را بهم یاد آوری کنیم بسیار سپاسگزارم
و من هم به نوبه خودم نکاتی که از این فایل برداشتم رو ثبت میکنم
1.این خداوند است که نقشه تمام و کمال راهها را میداند یاد مثال شما استاد عزیزم میافتم که فرمودید وقتی توی جنگل هستیم و نمیدونیم کدوم طرف بریم این خداوندِ که از اون بالا داره همه جا رو میبینه و راهنمایی میکنه تا راه رو پیدا کنیم و این همیشه یادم باشه که من نمیدونم من فقط همون لحظه رو در اختیار دارم اونی که میدونه پروردگارمِ این کلید واسه من زندگی آفریده زمانی که خداوند یه آینده ای رو چندین بار توی خوابهام بهم نشون داد مدام درگیرش بودم همش در انتظار به سر میبردم میگفتم من میدونم چی میشه من به خواستم میرسم دریغ از اینکه با اینکار تمام انرژی خودم برای زندگی کردن در اون لحظه رو فراموش کردم،فراموش کرده بودم که اصلا خدا محبت داشته لطفش شاملِ حالم شده یه پیش نمایشی بهم نشون داد که بگه من خواستتو بهت میدم تو قدمهاتو بردار تو در هر لحظه حست رو خوب نگهدار از صراط مستقیم بیا تا برسی ولی یه مدتی اشتباه کردم و این در انتظار بودن که ریشه اعتقادات مذهبی در من داره پاشنه آشیلِ منه و زندگی در لحظه رو با انتظار از دست میدم و الان تا انتظار میاد سراغم سریع آلارم احساس بدم زده میشه به خودم هشیار میشم که در لحظه از اونچه داری لذت ببر
خدایا هر لحظه هدایتم کن
2.عشق به کاری که انجام میدم و ادامه تا زمانی که لذت میبرم
3.چیزی را پیش بینی نمیکنم و به بیراهه نمیرم نه گذشته نه آینده فقط حال
(یاد این خانمهایی افتادم که توی پارکها میگفتن کف دستتو نشون بده فالت بگیرم افتادم !!!)
4.من توانایی کنترل افکار خودمو دارم من فقط قادر به تغییر خودم هستم من روی خودم باورهام کار میکنم روی درونم متمرکز میشم بیرون شرایط و اتفاقات و ایده ها و افراد تغییر میکنن
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست /در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
5.احساس بد = اتفاقات بد
به هر چیزی توجه کنم از ریشه همون رو بیشتر تجربه میکنم
6.عزت نفس ریشه تمام کارهای فوق العاده ای که انجام میشه
انقدر خودمو ارزشمند بدونم که برای خودم زندگی کنم سبک شخصی خودم رو داشته باشم چندین سال پیش که جناب پرفسور سمعی به ایران اومده بودن در مصاحبه ای با آقای مدیری یه همچین جمله ای داشتن من همون چیزیم که توی ذهنم هستم هر چیزی که توی فکرم هست بیرونم همونم اون موقع من اصلا متوجه این جملشون نشدم تا الان که با معضلی به نام جلب توجه آشنا شدم با ارزشهایی چون عزت نفس و در صلح بودن با خود و زندگی برای خود آشنا شدم تازه متوجه شدم اون موقع چی شنیدم
7.احترام با صمیمیت فرق داره و احترام از اولویت بالاتری برخورداره
8.راجع به کسی حرف نزنم غیبت نکنم قضاوت نکنم خاله زنک بازی در نیارم
9.منتظر تایید و تمجید دیگران نباشم و اگر هم برای قدر دانی از من کاری کردن از درون در عینِ افتادگی و تواضع و احساس لیاقت داشته باشم نه شرم
10.تنهایی و سکوت
اتفاقا من هم با اینکه خانم هستم رمزِ آرامش و احساس خوبم رو در سکوت پیدا کردم و تنهایی، هر وقت که بیشتر حرف میزدم همه چی خرابتر میشد و از وقتی وارد این مباحث شدم البته که من واقعا پر حرف بودم خود ب خود به سمت تنهایی و سکوت کشیده شدم اطرافم خالی شد انگار اطرافیانم دیگه با من حال نمیکنن منم با اونا شاد نیستم چون مدام در حالِ نقض قوانین هستی هستن و من نمیخوام جریمه بشم پس ترجیه میدم تنها باشم
مخصوصا که یه وقتهاییی موفق به انجام مراقبه درست میشم و ذهنم رو ساکت میکنم و صدای قلبم رو میشنوم وقتی خدا باهام حرف میزنه میتونم بفهمم اعجازِ سکوت رو
در سکوت خدا حرف میزنه و اونوقته که بیشتر از قبل عاشق تنهاییام و سکوت ذهنم میشم
موقعهای حال بدی که آقایون بیشتر تمایل به تنهایی دارن قانون رو رعایت میکنن که وقتی لااقل حالت بد با حرف زدن بدترش نمیکنی بهش توجه نمیکنی تا سنگینیش کم بشه و انگار کمرنگ میشه و توجه بهش کم و کمتر میشه تا مرحله به صلح رسیدن و آشتی از درون
چقدر آخه شما آقایون آگاه هستید و به قوانین عمل میکنید!!!
در پناه الله یکتا سعادتمند در دنیا و آخرت
سلام دوست عزیزم الهه جان
ازتون تشکر میکنم خیلی قشنگ نوشتید و به نکات خوبی اشاره کردید
و این جمله در متن شما :
((وقتی توی جنگل هستیم و نمیدونیم کدوم طرف بریم این خداوندِ که از اون بالا داره همه جا رو میبینه و راهنمایی میکنه تا راه رو پیدا کنیم )) ،در همین لحظه خیلی خیلی مناسب حال من بود و حس نابش از قلم شما به قلبم نفوذ کرد و احساس فوق العاده ای ازش گرفتم.
ازت سپاسگزارم و آرزو میکنم همیشه در پناه خداوند یکتا شاد و سعادتمند باشی .
سلام دوست ارزشمندم چقدر قشنگ نوشتی وقابل تحسینی واین قسمت از کامنتتون همش در انتظار به سر میبردم میگفتم من میدونم چی میشه من به خواستم میرسم دریغ از اینکه با اینکار تمام انرژی خودم برای زندگی کردن در اون لحظه رو فراموش کردم،فراموش کرده بودم که اصلا خدا محبت داشته لطفش شاملِ حالم شده یه پیش نمایشی بهم نشون داد که بگه من خواستتو بهت میدم تو قدمهاتو بردار تو در هر لحظه حست رو خوب نگهدار از صراط مستقیم بیا چقدر نشانه بود برا من وچه واضح خداوند از قلم وزبان شما جوابم را داد بارها من رسیدن به خواسته ام را خواب دیدم وهرلحظه منتظر به وقوع پیوستنش بود هربار هم نشانه ها میگفت لذت ببروسپاسگزار داشته هات باش والان این قسمت کامنت شما ذهنم را آگاه کرد که اصل چیه بی نهایت ازت سپاسگزارم که نوشتی ورد پایی از خودت گذاشتی وسپاسگزار خداوندی ام که مرا به کامنت شما هدایت کرد
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام فهیمه عزیز خدا رو شاکرم که تونست برای شما راه گشا باشه میدونم اون انتظار چه اسارتی داره واقعا نمیزاره حالت خوب باشه لذت در لحظه بودن در لحظه زیستن خودش آینده رو زیبا میکنه نیازی نیست زودتر بریم به آینده روح خیلی واضح داره کمکمون میکنه مسیر درسته بیا میرسی ولی مسیر رو فراموش کردیم چسبیدیم به مقصد همین اصلا دورترمون میکنه پیامت رو خوندم اشک توی چشام حلقه زد خیلی زیاد میفهممت و هر لحظه هدایت خدا رو برای خودم شما و همگان میطلبم
در پناه فرمانروای عالم
سلام بانوی زیبای دوست داشتنی
تحسین بر انگیز هستی
سپاسگذارم
مطالعه کامنت شما لذت بردم
سپاسگذارم
و من هم به نوبه خودم نکاتی که از این فایل برداشتم رو ثبت میکنم
1.این خداوند است که نقشه تمام و کمال راهها را میداند یاد مثال شما استاد عزیزم میافتم که فرمودید وقتی توی جنگل هستیم و نمیدونیم کدوم طرف بریم این خداوندِ که از اون بالا داره همه جا رو میبینه و راهنمایی میکنه تا راه رو پیدا کنیم و این همیشه یادم باشه که من نمیدونم من فقط همون لحظه رو در اختیار دارم اونی که میدونه پروردگارمِ این کلید واسه من زندگی آفریده زمانی که خداوند یه آینده ای رو چندین بار توی خوابهام بهم نشون داد مدام درگیرش بودم همش در انتظار به سر میبردم میگفتم من میدونم چی میشه من به خواستم میرسم دریغ از اینکه با اینکار تمام انرژی خودم برای زندگی کردن در اون لحظه رو فراموش کردم،فراموش کرده بودم که اصلا خدا محبت داشته لطفش شاملِ حالم شده یه پیش نمایشی بهم نشون داد که بگه من خواستتو بهت میدم تو قدمهاتو بردار تو در هر لحظه حست رو خوب نگهدار از صراط مستقیم بیا تا برسی ولی یه مدتی اشتباه کردم و این در انتظار بودن که ریشه اعتقادات مذهبی در من داره پاشنه آشیلِ منه و زندگی در لحظه رو با انتظار از دست میدم و الان تا انتظار میاد سراغم سریع آلارم احساس بدم زده میشه به خودم هشیار میشم که در لحظه از اونچه داری لذت ببر
خدایا هر لحظه هدایتم کن
2.عشق به کاری که انجام میدم و ادامه تا زمانی که لذت میبرم
3.چیزی را پیش بینی نمیکنم و به بیراهه نمیرم نه گذشته نه آینده فقط حال
(یاد این خانمهایی افتادم که توی پارکها میگفتن کف دستتو نشون بده فالت بگیرم افتادم !!!)
4.من توانایی کنترل افکار خودمو دارم من فقط قادر به تغییر خودم هستم من روی خودم باورهام کار میکنم روی درونم متمرکز میشم بیرون شرایط و اتفاقات و ایده ها و افراد تغییر میکنن
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست /در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
5.احساس بد = اتفاقات بد
به هر چیزی توجه کنم از ریشه همون رو بیشتر تجربه میکنم
6.عزت نفس ریشه تمام کارهای فوق العاده ای که انجام میشه
انقدر خودمو ارزشمند بدونم که برای خودم زندگی کنم سبک شخصی خودم رو داشته باشم چندین سال پیش که جناب پرفسور سمعی به ایران اومده بودن در مصاحبه ای با آقای مدیری یه همچین جمله ای داشتن من همون چیزیم که توی ذهنم هستم هر چیزی که توی فکرم هست بیرونم همونم اون موقع من اصلا متوجه این جملشون نشدم تا الان که با معضلی به نام جلب توجه آشنا شدم با ارزشهایی چون عزت نفس و در صلح بودن با خود و زندگی برای خود آشنا شدم تازه متوجه شدم اون موقع چی شنیدم
7.احترام با صمیمیت فرق داره و احترام از اولویت بالاتری برخورداره
8.راجع به کسی حرف نزنم غیبت نکنم قضاوت نکنم خاله زنک بازی در نیارم
9.منتظر تایید و تمجید دیگران نباشم و اگر هم برای قدر دانی از من کاری کردن از درون در عینِ افتادگی و تواضع و احساس لیاقت داشته باشم نه شرم
10.تنهایی و سکوت
اتفاقا من هم با اینکه خانم هستم رمزِ آرامش و احساس خوبم رو در سکوت پیدا کردم و تنهایی، هر وقت که بیشتر حرف میزدم همه چی خرابتر میشد و از وقتی وارد این مباحث شدم البته که من واقعا پر حرف بودم خود ب خود به سمت تنهایی و سکوت کشیده شدم اطرافم خالی شد انگار اطرافیانم دیگه با من حال نمیکنن منم با اونا شاد نیستم چون مدام در حالِ نقض قوانین هستی هستن و من نمیخوام جریمه بشم پس ترجیه میدم تنها باشم
مخصوصا که یه وقتهاییی موفق به انجام مراقبه درست میشم و ذهنم رو ساکت میکنم و صدای قلبم رو میشنوم وقتی خدا باهام حرف میزنه میتونم بفهمم اعجازِ سکوت رو
در سکوت خدا حرف میزنه و اونوقته که بیشتر از قبل عاشق تنهاییام و سکوت ذهنم میشم
موقعهای حال بدی که آقایون بیشتر تمایل به تنهایی دارن قانون رو رعایت میکنن که وقتی لااقل حالت بد با حرف زدن بدترش نمیکنی بهش توجه نمیکنی تا سنگینیش کم بشه و انگار کمرنگ میشه و توجه بهش کم و کمتر میشه تا مرحله به صلح رسیدن و آشتی از درون
چقدر آخه شما آقایون آگاه هستید و به قوانین عمل میکنید!!!
سپاسگذارم
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزبزتر از جان که هر روز با شوق و اشتیاق تمام تمرین ستاره قطبی شما رو و انجام میدم و بعد میام ببینم خدا امروز چطور منو هدایت میکنه.
یه توضیح در مورد خودم بدم و اینکه تا زمانی که از بازی کردن لذت ببرم بازی میکنم رو چطور درک کردم.
من از سال 84 تا 90 توی شغلی بودم که برام جالب بود ولی از سال 90 یه تبلیغ دیدم که در مورد بخارشویی ماشین بود و نوشته بود اینقدر درآمد داره اینقدر مشتری داره و میتونی در روز به این درآمد برسی.
اون موقع من هیچ درکی از قوانین نداشتم و میگفتم من فقط باید به پول بیشتری برسم و مهم نیست که چه کاری انجام بدم و وقتی اون آگهی رو خواندم تصمیم گرفتم کارم رو عوض کنم و بخارشویی زدم.
تا اونزمان هم هیچ کس همچین کاری نداشت و من اولین نفر بودم و با خودم میگفتم این دیگه خیلی عالیه و میتونم ازش حسابی پول بسازم.
در سال 90 رفتم دنبالش و خودم هم سرمایه نداشتم برای انجامش و از پدرم خواستم که سرمایه بگذاره و سود رو باهم نصف کنیم.(ندانستن قانون که میگید تا خودتان پول انجام کاری رو نداشته باشید نباید شروع کنید).
خلاصه با سرمایه پدرم کاری شروع کردم که هیچ تحربه ای نداشتم و هیچی ازش بلد نبودم و بماند که چقدر آزمون و خطا داشتم (قانون عدم طی کرد تکامل) و کلی ضرر میدادم.
خلاصه با کلی ضرر و بازار خرابی اون اوایل ادامه دادم و به جایی رسیدم که درآمدم خیلی عالی شد و 5 تا کارگر استخدام کردم و کلی معروف شدم توی شهر و از شهرهای دیگه ام مشتری داشتم چقدر هم خوشحال بودم که دارم معروف میشم و درآمدم هم خیلی خوب شده بود.
ولی …. یه چیز منو خیلی اذیت میکرد و اون علاقه نداشتن به کاری بود که انجام میدادم چیزی که شما خیلی در موردش تاکید میکنید.
قانون اینه که هرچی که ازش لذت ببری برات معجزه میکنه و من اینو نمیدونستم من فقط دنبال پول بودم و پول هم می ساختم ولی چون علاقه نداشتم هر روز با حس بد میرفتم سر کار.
من اون موقع اینقدر مشتری داشتم که از یک هفته قبل به مشتری وقت میدادم و صبح ها ساعت 7 میرفتم مغازه و سالت 12 برمی گشتم ولی چون علاقه نداشتم هی با خودم میگفتم کی تمام میشه کی میرم خانه خسته شدم کی مثلا عید میشه یه چند روزی خلاص بشم از بخارشویی، و تنها چیزی که باعث میشد من ادامه بدم پولی بود که از اون کار درمیاوردم.
ولی از اونجا که اگه به کاری که میکنی علاقه نداشته باشی دیر یا زود ولش میکنی و مهم نیست که چقدر داری ازش ثروت می سازی منم این اتفاق افتاد.
خب یه سری شرایط بوجود آمد که من به سری تضاد ها خوردم و در یک برهه یکم مشتری هام کم شد و چون علاقه ای نداشتم کم کم با خودم گفتم که دیگه نمیخوام ادامه بدم و با کلی سرمایه که گذاشته بودم جمع کردم.
البته یه ایراد دیگه ام داشتم این بود که چون خودم سرمایه نگذاشته بودم و متعهد شده بودم که با پدرم شریکی کار کنم مجبور بودم که یه قسمت از درآمدم رو به پدرم بدم و این منو اذیت میکرد و همه ی این عوامل باعث شد از کاری که یه زمان خیلی خوب ازش پول می ساختم خارج بشم با کلی ضرر و اون موقع هم درکی از قوانین نداشتم.
یادمه اون زمان که جمع کردم یکی از بستگان گفت بیا باهم آموزشگاه بزنیم و درآمد خوبی داره و من باز با توجه به اینکه اصلا علاقه ای به اون مدل آموزش نداشتم و فقط برای کسب ثروت میخواستم اون کار رو انجام بدم باز هم به مشکل خوردیم و بعد از اینکه کلی هزینه کردیم برای آموزشگاه و یه محلی رو اجاره کردیم و کلی توش هزینه کردیم وسیله خریدیم رنگ کردیم تابلو خریدیم و گفتن دیگه این خیلی عالیه ولی سر مجوز به مشکل خوردیم و اصلا شروع نکرده جمع کردیم. (توجه نداشتن به قانون).
حالا الان که این صحبت ها رو گوش میدم دیگه کامل درک میکنم که وقتی دنبال کاری که علاقه نداری میری نمیتونی با چالش هاش دست و پنجه گرم کنی و خیلی زود خسته میشی چون ازش لذت نمیبری و محکوم به شکست میشی.
ولی الان خداروشکر دارم در زمینه ای فعالیت میکنم که بهش علاقه دارم و دوستش دارم فعلا هم درآمد خاصی ندارم ولی با درک قانون مطمئنم اگه تمرکزم رو بزارم روش میتونم ازش کلی ثروت بسازم و ازش لذت ببرم.
مورد بعد اینکه در مورد چیزی پیش بینی نکنیم چقدر زیبا توضیح دادید که مشکل ما از جایی شروع میشه که میریم توی آینده و از لحظه حال خارج میشیم.
پیش بینی از عهده ما خارجه و فقط خدا از همه چی خبر داره ما اگه بجای پیش بینی آینده، خودمان رو وصل کنیم به منبع اصلی اون موقع میتونیم از آینده خودمان مطمئن باشیم و خیالمان راحت باشه که من به منبع اصلی وصل هستم و چون اون میدونه چه اتفاقی قراره بیفته پس من هم به خاطر اون هدایت میشم به مسیر درست.
این که گفتید دوست دارم عادی باشم شاید الان برای خیلی ها قابل درک نباشه برا خود من هم شاید خیلی قابل درک نیست ولی مطمئنم منم به همین حرف شما میرسم.
من و هر انسان دیگه ای دوست داریم دیده بشیم و معروف بشیم ولی شاید همین معروف شدن باعث بشه نتونیم از زندگی لذت ببریم و یه جاهایی شاید اذیت کننده هم بشه.
از امروز سعی میکنم روی خودم توی این زمینه هم کار کنم که تلاشی برای معروف شدن نکنم و کار خودم رو انجام بدم و مثل شما از زندگی و لحظات زیباش لذت ببرم.
اینکه در مورد دیگران حرف نزنیم که یک دنیا حرف برای گفتن داره و چقدر تهمت زدن و غیبت کردن میتونه مارو از مسیر اصلی منحرف کنه.
به لطف خدای مهربان و با توجه با آگاهی هایی که توی دوره 12 قدم بهش رسیدم دارم سعی میکنم که پشت سر دیگران غیبت نکنم هیچ ادعایی ندارم که عالی شدم ولی از گذشته خودم خیلی بهترم.
وقتی آدم تصمیم میگیره غیبت نکنه خداوند هم شرایط و آدم ها رو جوری میچینه که در معرض غیبت کردن قرار نگیری آدم هایی که قبلا باهات غیبت میکردن از دور و برت حذف میشن اینو کامل حس کردم و وقتی تعهد خودت رو نشان میدی خدا هم کمک میکنه و در مسیر درست هدایت میشی.
اینکه گفتید فقط توانایی فنی باعث نمیشه شما بهترین بشی کاملا درسته.
برای موفقیت عوامل زیادی دست به دست هم میدن که آدم نتیجه بگیره.
مثلا توی مسائل مالی دقیقا نمیشه گفت کدام عامل باعث ایجاد ثروت میشه یا در روابط کدام عامل باعث ایجاد خوب میشه . همیشه جمعی از عوامل باعث رسیدن ما به خواسته ها میشه.
توی زندگی ما هم چیزی که باعث رستگاری ما میشه یک عمال نیست من باید توی بحث ثروت کامل بشم من باید روی بحث کنترل ذهن کامل بشم من باید توی بحث روابط کامل بشم من باید توی بحث سلامت کامل بشم من باید توی بحث شناخت خودم و خدای خودم کامل بشم تا به رستگاری برسم.
باید روی تمام جنبه ها عالی بشیم نه فقط روی یک جنبه. اون موقع هست که میتونیم مثل شما یک فرد تاثیر گذار باشیم و الگوی دیگران بشیم برای رسیدن به خواسته ها.
امیدوارم این حرف ها اولا به خودم یادآوری کنه قوانین جهان هستی رو و ثانیا به کسانی که توی مسیر درست هستن کمک کنه برای رشد و پیشرفت خودشون.
ممنون از شما استاد عزیز براتون سلامتی و طول عمر میخوام از خدای مهربان
دوستتون دارم
یا حق
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان هم مسیر
خواستم تشکر کنم از فایلهای زیبایی که این روزها میگذارید و چقدر من درکم هر روز تغییر میکنه و معجزات خداوند رو میبینم معجزاتی که برای خودم شگفت انگیز است
من مونایی که سال 96 عضو این سایت شدم و فقط چند ماه ظاهرا پیگیر بودم اما چون هم مسیر نبودم دور شدم تا آبان ماه امسال که با تضادهای فراوان و حال روحی داغون و فقط وفقط به لطف و هدایت خداوندگار دوباره برگشتم
و هزاران بار در روز از خدا تشکر می کنم که من رو با این مسیر و حال جدیدم که هر روز در حال تغییر است و به دست آوردن آرامشی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم آشنا کرد
ممنون استاد عزیز و یه تشکر هم از آقا رضای عزیز دارم که ایشون فوق العاده عالی و زیبا مراحل پیشرفت وتغییر خودشون رو بیان می کنند که من دائم به خودم میگم ایشون تونستند مونا تو هم میتونی پس ادامه بده
یک دنیا ممنوم
سلام مونا بانو
قابل تحسین هستی
سپاسگذارم
درک قوانین زیباترین اتفاق زندگی من هم بود
من مونایی که سال 96 عضو این سایت شدم و فقط چند ماه ظاهرا پیگیر بودم اما چون هم مسیر نبودم دور شدم تا آبان ماه امسال که با تضادهای فراوان و حال روحی داغون و فقط وفقط به لطف و هدایت خداوندگار دوباره برگشتم
و هزاران بار در روز از خدا تشکر می کنم که من رو با این مسیر و حال جدیدم که هر روز در حال تغییر است و به دست آوردن آرامشی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم آشنا کرد
ممنون استاد عزیز و یه تشکر هم از آقا رضای عزیز دارم که ایشون فوق العاده عالی و زیبا مراحل پیشرفت وتغییر خودشون رو بیان می کنند که من دائم به خودم میگم ایشون تونستند مونا تو هم میتونی پس ادامه بده
یک دنیا ممنوم
سپاسگذارم
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿74 زمر﴾
می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین را به ما میراث داد که هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار می دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و همه دوستان نازنین در سایت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل و این آگاهی ها.
برای قسمت قبلی یه کامنت نوشتم ولی چون نتونستم احساس خوب و مثبتم رو حفظ کنم نتونستم تمومش کنم. بسیار تحسین میکنم صحبتها و توضیحات استاد عباس منش عزیز ولی اعتراف میکنم هنوز یه جاهایی نمیتونم خوب عمل کنم. یه جاهایی درگیر افراد و حرفهای مسموم و منفی میشم. که اونم بخاطر شرک درونم هست. درسته یکی دوبار اشتباه ما رو بدبخت نمیکنه ولی میتونه ما رو وارد چرخه اشتباهات مکرر کنه. و از اونجا به بعد چرخه خودش خودش رو ادامه میده.
نکاتی که در مورد مسی گفتین خب بخشی از اونها فوتبالی بود که من چیز چندانی در مورد فوتبال نمیدونم. ولی بخشی که در مورد روانشناسی و تمرکز بر ویژگیهای مثبت شخصیت افراد موفق بود بسیار برام تحسین برانگیز بود و بسیار لذت بردم. و خدا رو شاکرم که از نظر ظرف وجودم به سطحی رسیدم که در مدار دریافت این آگاهی ها باشم. خدا رو شاکرم بخاطر اینکه ما رو به مدار توحید هدایت کرد و بیشتر و بیشتر در مدار توحید بالا میبره. وعده خداوند همیشه صادق و راستینه و ما به فراخور شجاعت عمل کردن به توحید به نتایج عالی دست پیدا میکنیم. اگر با اقدامات عملی کوچیک آگاهانه خودمون رو وارد چرخه ای از نکات مثبت کنیم، و ادامه اش بدیم و تقویتش کنیم، اون چرخه ادامه پیدا میکنه و درهایی از فراوانی و نعمت و آرامش و سلامتی و روابط عالی به روی زندگی ما باز میشه. یه جایی توی دقیقه 16 فایل بکگراند صحبتهای استاد صدای زیبای یه پرنده شنیده میشد که خیلی دلنشین بود برام. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر همه زیبایی ها. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر همه گشایشها و فراوانی نعمات در زندگی مون.
«دوش رفتم به در میکده خواب آلوده ؛ خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده» «آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش ؛ گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده» «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام ؛ تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده» «گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست ؛ که شود فصل بهار از می ناب آلوده» «آشنایان ره عشق در این بحر عمیق ؛ غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده»
به نام خدای مهربان
سلام آقا حمید،برادر عزیز و گرامی
الان که کامنت شما را میخوندم یادم به یکسال پیش خودم افتادم، که یکی دو ماه میشد بصورت جدی استاد رو دنبال میکردم، یه تضادی برام پیش اومد، که از شدت تنش درونی نزدیک به سکته رسیدیم خیلی حال بدی بود، و این رو اضافه کنم این حال به مدت یکماه طول کشید. یجای به بعد احساس کردم دیگه دارم از دست میریم، یه انگشتر داشتم اون رو فروختم و دوره عزت نفس و قدم اول دوازده قدم رو خریدم، و خودم رو بستم به این دو و فایل های رایگان. خلاصه خیلی برایم وحشتناک بود. و کم کم به لطف خدا و فایل های استاد از اون وحشت و اضطراب گذشتم. الان دیگه مثل سفالی شدم که از کوره در اومده، قوی و محکم. تضادها ما را قوی می کنند، مثل سنگ. فقط باید طاقت بیاریم. یا به قول استاد بدترین حس های بد هم با گذشت زمان درست میشه، فقط فرصت بدید.
چه خوب شد یاد اون تضاد و الان خودم افتادم، اوایل از یادآوریش هم حالم بد میشد، ولی الان به خودم میبالم که اینقدر قوی شدم و تغییر کردم، خدایا شکرت.
برادر جان مررررسی که وقتی حس و حالت خوبه مینویسی، واقعا حس و حال نویسنده رو میشه از نوشته اش فهمید.
ان شاءالله از این به بعد همیشه با حس خوب استوار و محکم گام در راه سعادت بذاری.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم. سلامت و شادکام باشید. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه تغییر و تحول مثبت و رسد و پیشرفت شما. بسیار تحسینتون میکنم بخاطر ساختن این شخصیت قوی که چالشها و روزهای سخت رو پشت سر گذاشتین. و امروز با آرامش ناشی از قدرت درونتون دارید به پیش میرید. و اینکه بازم تحسینتون میکنم که انگشتر تون رو فروختین تا دوره تهیه کنید. این بهش میگن یه شخصیت و ذهن ثروتمند. با اینکه همه میدونن طلا برای خانمها چقدر جذابیت داره. ولی شما طلا رو دادین، و بجاش آگاهی و گسترش شخصیت رو دریافت کردین. معامله بسیار هوشمندانه ای بوده. تحسینتون میکنم. و یه نکته ای دیگه «منم دوره عزت نفس رو میخواااااااام» با اینکه دارم دوازده قدم رو کار میکنم ولی بشدت مشتاق عزت نفس هستم و از خداوند میخوام که ظرف وجودم رو اونقدری گسترش بده تا در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس قرار بگیرم.
میدونید باور شخصی من چیه؟ من معتقدم ما باید روی خودمون کار کنیم و اونقدر این کار کردن رو ادامه بدیم تا به لحاظ فرکانسی به سطحی برسیم که آماده دریافت یک آگاهی باشیم. چه محصول باشه چه فایل هدیه. جهان ما رو در معرض دریافت اون آگاهی قرار میده. در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
به نام خدای مهربان
سلام به استاد بینظیر و مریم جان مهربان و دوستان توحیدی ام
سلام آقا حمید برادر عزیز و گرامی
دیشب یه تصمیمی گرفتم که این هفته فقط تمرکزی کار کنم روی دوره عزت نفس و تو این هفته وارد سایت نشوم تا این دوره رو اصولی کار نکرده ام، حق ورود ندارم. خلاصه صبح که بیدار شدم، و عهدی که با خودم بسته بودم یادم اومد، حالم بد شد، اصلا تصورش برام سخت شد، بعد گفتم حتما من به این سایت معتاد شدم، باید از علایق و دلبستگی ها دست کشید، خلاصه خیلی سخت بود که به سایت وارد نشدم، بعد یاد حرف آقا رضا افتادم که گفت، شده در روز چند بار به سایت سر بزنم، ولی اینکه نیام یادم نمیاد و اگر نیومدم اشتباه کردم، و این باعث شد که خودم رو آروم کنم که اگه نیایی تو سایت اشتباه کردی،نه اینکه بیایی تو سایت.
خلاصه ما سایت باز کردیم پیام شما اومده بود، کلی انرژی گرفتم و با یاد خدا بلند شدم و کارام رو کردم، بعد اومدم گفتم ببینم در مورد این تصمیم ام که میخوام تمرکزی روی دوره کار کنم چه نشانه ای میاد؟
این لینک نشانه
abasmanesh.com
و چیزی که من با قطعیت بیشتر دریافت کردم، این است که خدا داره تو این سایت با من صحبت می کنه، من کجا برم که صدای خدا را واضح تر از اینجا بشنوم و این اعتیادی است که اصلا دیگه به فکر ترکش نیستم،
متن نشانه رو هم میذارم.
سوال:
من در یک احساس بد سردرگم شدهام. مدام عذاب وجدان درباره موضوعات مختلفی در زندگی ام دارم.
اگر اطرافیانم مریض شوند یا دچار دردسری باشند، نمی توانم خوشحال باشم و از زندگی ام لذت ببرم. زیرا به محض اینکه می خواهم کمی از زندگی ام لذت ببرم، فوراَ این حس عذاب وجدان سراغم می آید که چرا اینقدر بی رحم هستم.
مدام در حال دلسوزی کردن به حال دیگران هستم با اینکه از این کار متنفرم. زیرا اگر انجامش ندهم، آنقدر عذاب وجدان و احساس گناه اش سنگین و غیر قابل تحمل میشود که مجبور به ادامه دادن به این دلسوزی ها میشوم..
احساس می کنم هیچ جایی برای شادی در زندگی ام نمانده. نه به خاطر خودم، بلکه به خاطر دردسرهای بی شماری که اطرافیانم دچارش می شوند و من مجبور به حل و فصل آنها هستم.
دیگر به احساس ناتوانی رسیده ام. هیچ کنترلی بر زندگی ام ندارم. نه آرامشی برای تمرکز بر اهدافم دارم و نه می توانم از زندگی ام لذت ببرم. گاهی به خود می گویم من که خدا نیستم و سعی می کنم بر خوشی های زندگی ام متمرکز شوم، اما دوباره عذاب وجدان سراغم آمده و راحتم نمی گذارد.
چطور باید این مسئله را حل کنم؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش
اگر مجبور بشوم اساس آموزش های استاد عباس منش را در یک جمله خلاصه کنم، آن جمله این است:
باید به هر روشی که می توانی، به مسائل زندگی ات به گونه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسی
و مهمتر از همه، اگر با هر دلیل، منطق یا توجیهی ماندن در احساس بد را برای خودت غیر قابل اجتناب بدانی و خودت را مجبور به ماندن در این فضا بدانی، قطعاً اتفاقات بدِ بیشتر را به زندگیات جذب میکنی.
زیرا این عصارهی ساز و کار جهان است که:.
احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد.
وقتی به موضوع ناخواستهای در زندگیات نگاه میکنی و احساس بدی درباره آن داری؛
یا وقتی به موضوعات ناخواسته زندگی دیگران نگاه می کنی و دلت به حالشان می سوزد و به عبارت ملموستر، به احساس بد میرسی، خودت را وارد مدارِ ناخواستههای بیشتر میکنی و با ادامه دادن به این رفتار، خودت را بیشتر در آن مدار نگه میداری و با بیشتر ماندن در این مدار، به اتفاقات و ماجراهای ناخواستهی بیشتری برخورد میکنی.
احساس بدِ شما که راهنمای بلامنازع شما برای تشخیص اصل از فرع است، در همهی این حالتها، رفتارها و این نوع نگرشِ ناقص و ناهماهنگِ شما با ساز و کار جهان، خیلی واضح به شما می گوید که:
در حال حرکت در مسیر اتفاقات بدِ بیشتر هستی.
فارغ از اینکه آن موضوع برای تو چقدر مهم یا حیاتی باشد.
فارغ از اینکه حق داشته باشی یا نداشته باشی
فارغ از اینکه انسانیتِ تعریف شده برای تو، حکم میکند یا نمیکند
فارغ از اینکه وجدان، جامعه، مردم و … تو را قضاوت می کنند یا نه،
و فارغ از هر دلیل، برهان، منطق و استدلالی، توجه به موضوعی ناخواسته که تو را به احساس بد میرساند، یعنی ارسال فرکانس ناخواستههای بیشتر به جهان و جهان پاسخگو نیز به قول حافظ طبق طبع و ذاتش، بازتاب آن فرکانس ها را در قالب اتفاقات ناخواستنیی بیشتر، وارد زندگیات میکند..
وقتی به دردسری توجه می کنی که دوست صمیمیات در آن گرفتار شده و برایش دل میسوزانی و با او ابراز همدردی میکنی و نگرانش میشوی،
وقتی به بیماریای مادرت توجه نموده و به حالش دل میسوزانی یا با او ابراز همدردی میکنی،
وقتی به دردسری که فرزندت به هر شکلی در آن گرفتار است نگاه میکنی و به خاطر آن نگران هستی،
وقتی به مشکلات کاری و مالی همسرت توجه نموده و با او احساس همدردی می کنی،
و در یک کلام وقتی به هر دلیلی به مشکلات خودت و اطرافیانت یا حتی مردم جهان توجه نموده و دربارهاش احساس بدی پیدا میکنی، یعنی نه تنها به آنها هیچ کمکی نمی کنی، بلکه خودت را نیز به جمعِ آن زنجیرهی معیوب اضافه میکنی و تبدیل به کوری میشوی که نمیتواند عصا کشِ کوری دیگر باشد.
بنابراین:.
اول از همه باید از دو موضوع مهم دراین باره آگاه شوی:
1٫
اگر نحوه عملکرد جهان را بدانی و بپذیری هر فردی فقط اتفاقاتی را تجربه میکند که خودش با باورها و کانون توجه اش، فرکانس آن اتفاقات را ارسال نموده است، دیگر هیچ منطق و استدلالی حکم نمیکند تا در آن باره احساس گناه داشته باشی.
زیرا خداوند زندگی هر فرد را در دست باورها و فرکانس های خودش قرار داده. زیرا خداوند سیستم جهان را به گونه ای برنامه ریزی نموده که به فرکانس های ما واکنش نشان دهد، دیگر نمی خواهی دایه دلسوز تر از مادر باشی. زیرا می دانی که حتی خداوند هم مسئولیت فرکانس های دیگران را به عهده نگرفته.
همانگونه که در قرآن بارها آمده و بهترین اشاره در این باره، آیه
وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُواْ بهِا وَ إِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَهُ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ(36)
هنگامى که رحمتى به مردم بچشانیم به آن شاد مىشوند و اگر به خاطر آنچه از پیش فرستاده اید (فرکانس هایی که از قبل ارسال نموده اید) مصیبتى به آنها برسد ناگاه مأیوس مىشوند. (36)
یا آیه
ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ (51)
این نتیجه کردارى است که پیش از این فرستادهاید و خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمىدارد.» (51)
2٫
از طرف دیگر، اگر بدانی مواجه شدن با تضادها و ناخواسته ها، نه تنها اتفاق بدی نیست، بلکه حتی میتواند فرصت شگفت انگیزی باشد برای فردی باشد که هنوز نتوانسته خواستهی واقعیاش را بشناسد. آنوقت به خاطر برخورد یک نفر با ناخواسته ای که آمده تا او را درباره خواسته اش به وضوح برساند، احساس دلسوزی نخواهی داشت.
و مهم تر از همه، باید به این نگاه برسی که هر فردی در هر جایگاهی به سر میبرد، جای مناسبش است. حتی اگر به ظاهر در اوضاع نابه سامانی گیر افتاده، این تضاد به او کمک می کند تا توانایی هایش را برای پیشرفت بیدار کند.
بیشترین درخواست برای موفقیت مالی زمانی است که فرد درگیر مسئله ای مالی شده
بیشترین درخواست برای سلامتی، زمانی است که فرد دچار بیماری شده
بیشترین درخواست برای آرامش، زمانی است که در نگرانی گیر افتاده
و این تضادها به فرد کمک می کند تا راه خودش را از آن وضعیت به سمت خواسته اش پیدا کند.
همه پیشرفتهایی که در جامعه بشری می بینی، به خاطر برخورد با همین تضادها بوده.
از ماشینها، هواپیماها و حتی واکسنهایی که تولید شده و جان هزاران نفر را حفظ کرده است.
جهان با این تضادها در حال رشد است و فردی که همین حالا برایش نگرانی و دل میسوزانی نیز به محض اینکه آماده شود و خودش بخواهد، جهان او را از میان این تضادها به سمت رشد و پیشرفت هدایت میکند. زیرا کار جهان هدایت همه به سمت رشد و پیشرفت است. اما هر فرد زمانی با این هدایت همراه می شود که از نظر فرکانسی آماده باشد.
زندگی در جهانی با چنین نظم و قوانینی دقیق، گواهی بر این است که همه افراد به یک اندازه به منبع ثروت، نعمت، سلامتی، خوشبختی و همهی چیزهای خوب دسترسی دارند و به محض اینکه خودشان بخواهند به این منبع وصل و از آن برداشت نمایند.
جهان همانند سفره ای است مملو از انواع و اقسام غذاها که پیش روی ما پهن شده. هر کدام از ما به اندازه باورها و فرکانس های مان میتوانیم از این سفره انتخابهای متعدد و متفاوتی داشته باشیم
عده ای از این سفره ثروت، شغل پولساز، ایده پولساز، خانه ویلایی زیبا، مسافرت به زیباترین سواحل دنیا، کشتی تفریحی، ماشین آخرین مدل، سرمایه گذاری، سلامتی، روابط سالم و عاشقانه و … را انتخاب می کند.
عده ای هم درگیریهایی مثل: نگرانی برای موضوعاتی از قبیل اجاره خانه، قسط، وام گرفتن، جور کردن بدهی، هزینههای تمام نشدنی، نداشتن یک خودروی درست و حسابی، نداشتن یک رابطه زیبا و آرامش و … را بر می گزینند.
درهر صورت دست ما برای انتخاب از این سفره کاملاً باز است و تنها فردی که قدرت این انتخاب را برای ما دارد، خودمان و باورهایمان هستیم.
همانگونه که خداوند در قرآن درباره این موضوع به وضوح میگوید:
کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً
و هر یک از این دو گروه را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود.
پس حالا که قوانین را متوجه شده ای، راحتتر می توانی نگاه جدیدی به این مسائل داشته باشی که به تو احساس بهتری بدهد.
مشکل اصلی افرادی مانند شما و نیز رفتارهایی مثل احساس گناه، عذاب وجدان، نیاز به تایید شدن از طرف دیگران و … از این باور “احساس عدم لیاقت” آب می خورد.
یعنی اولاً شما مسئولیت ایجاد احساس خوب برای اطرافیانت را پذیرفته ای. نه به خاطر آنها، نه به این دلیل که زندگی آن افراد برایت بسیار مهم است، بلکه دلیلش این است که بودن و موجودیت خودت را در انجام این کار می بینی، ضمن اینکه قضاوت دیگران درباره تو، برایت بسیار مهم است.
در یک کلام به خودی خود، احساس لیاقت درباره خودت نداری. دوست داری فرد مفیدی باشی و فکر می کنی حتما باید برای اطرافیانت کاری انجام دهی تا مفید واقع شوی. در نتیجه تصمیم گرفته ای مسئولیت شاد نمودن یا همدردی با آنها را بپذیری.
این تنها یک نمونه از موضوعات عذاب آوری است که ریشه اش در نداشتن احساس لیاقت و عزت نفس است.
بلکه بسیاری از رفتارهای ما که مانع پیشرفت مان شده و نیز دلیل بسیاری از ناکامی های ما از ناکامی های مالی گرفته تا ناکامی های که در روابط مان تجربه می کنیم و موجب شده طعم آرامش را در زندگی نچشیم، در عدم احساس لیاقت نهفته است
“باور احساس لیاقت”، منشا اصلی موفقیت های ماست و نیز نداشتن احساس لیاقت، ریشه اساسی ناکامی های ما در زندگی است.
می توانم بگویم، مهم ترین تمرکز استاد در دوره عزت نفس، ساختن این باور است. زیرا عزت نفس شما، کاملا به داشتن و ساختن این باور وابسته است.
به همین دلیل است که عزت نفس را عامل اساسی موفقیت افراد اسطوره در جهان دانسته اند.
به همین دلیل است که استاد عباس منش بر ساختن عزت نفس، اینقدر تاکید دارد.
و به همین دلیل، ایشان استفاده از دوره عزت نفس را در کنار هر دوره ی دیگری، توصیه می کنند.
خیلی مهم است که مسئلهای که در آن گرفتار شدهای را بصورت اساسی حل کنی. زیرا ممکن است با خواندن این نوشته و آگاهی از قوانین جهان، احساس ات در این باره بهتر شود. اما از آنجا که ریشه این مسئله هنوز در وجود شماست و در قالب باور محدود کننده ای به نام
عدم احساس لیاقت
نهفته شده، اگر به صورت ریشهای حل نشود، دوباره با گذشت چند روز در قالب دیگری خودش را نشان میدهد و نتیجهاش این است که دوباره آرامش و آسایش ات را سلب می کند و دوباره ناخواسته های بیشتری را وارد زندگی ات می کند به گونه ای که تو را به احساس ناتوانی در زندگی ات می رساند.
زیرا “عدم احساس لیاقت” نه تنها بزرگترین مانع برای ورود نعمت ها به زندگی است. بلکه دلیل ناماندگاری نعمت ها در زندگی نیز هست. یعنی اگر به واسطه یک باور قدرتمند کننده ی دیگرت، نعمتی وارد زندگی ات می شود، این باور کاری می کند که آن نعمت دوام چندانی نداشته باشد و اتفاقاتی دست به دست هم می دهد که آن نعمت را خیلی سریع از دست می دهی.
افراد زیادی خیلی سر سری از این مسئله گذشته و دلیل این مشکل را در جای دیگری جستجو نموده یا به دنبال راه کارهای دیگری برای حل مشکل شان می گردند.
اما اگر بدانند،بسیاری از اتفاقات ناخواستهای که وارد زندگیشان شده و نتوانسته اند هیچ دلیل واضحی برایش بیابند، از این باور محدود کننده آب می خورد، آن وقت حاضرند همه جوره بهای حل این مشکل را پرداخته و زمان، هزینه، انرژی و تمرکز صرف ساختن عزت نفس از دست رفتهشان نمایند.
زیرا می دانند که داشتن آن میزان آرامش، چه گنجی در زندگی شان است و آن ذهن آرام چه فضایی را برای ورود ایده های جدید و دیدن فرصت های جدید به زندگی شان باز می کند.
عزت نفس مثل یک فونداسیون است که تمام موفقیتهای زندگی ما روی آن چیده میشود.
همانگونه که پی یک ساختمان، مهمترین عاملی است که تعیین میکند ساختمان شما چند طبقه باشد و تا کجا بتواند بالا رود، میزان عزت نفس شما هم تعیین کننده این است که تا چه از حد موفقیت را میتوانی کسب نمایی.
زیرا وقتی عزت نفس نداشته باشی، وقتی احساس لیاقت نداشته باشی، آن وقت مجبور می شود به جای ایده پردازی یا یافتن اهدافت، انرژی و توانایی ات را صرف کارهایی بیهوده ای نمایی تا بتوانی رضایت دیگران را جلب نمایی یا احساس مفید بودن داشته باشی.
یعنی به جای پرداختن به هدفت، تمرکز خود را بر صرف کارهای بیهودهای می نمایی که نه تنها سودی برای خودت و جهان ندارد، بلکه کلاً شما را از مسیر منحرف و وارد سیکل معیوبی از اتفاقات نادلخواهی می نماید که تمامی ندارد و در نهایت شما را به احساس ناتوانی می رساند.
اینها موضوعات بسیار ریز و مخفی است که استاد عباس منش در دوره عزت نفس مفصلا به آنها پرداخته است. به گونه ای که وقتی در دوره عزت نفس با این موارد مواجه میشوی، متعجب میشوی از اینکه چقدر این باورهای محدود کننده، مخفی بوده اند و چه تاثیرات منفی وسیعی بر زندگیات گذاشته بودند و چقدر وقت شما را صرف مسائل بیهوده ای نموده بودند و مهمتر از همه، چقدر از این موضوع بی خبر بوده ای. به گونه ای که این مسئله را می توانستی به همه چیز ربط دهی الّا عزت نفس!
استاد عباس منش نقطه عطف زندگیاش را زمانی میداند که تصمیم گرفت پایههای عزت نفس اش را بسازد و پس از آن به سمت موفقیتهای بزرگ هدایت شد.
ساختن عزت نفس یک پروسه است. دوره عزت نفس راهنمای خوبی است تا قدم به قدم شما را در مسیر ساختن عزت نفس ات یاری نماید.
مأموریت دوره عزت نفس، ساختن باورهایی است که عزت نفس شما را می سازد. زیرا وقتی آن عزت نفس ساخته می شود، توانمندی هایت را بیدار می سازد. به یادت می آورد که قادری چه نتایجی در زندگی ات بیافرینی. به شما کمک می کند اولین قدم را برای هدفت برداری. عزت نفس به شما جسارت غلبه بر ترس هایی را می دهد که موجب شده بود اهداف بزرگی نداشته باشی. زیرا فکر می کردی به اندازه کافی توانا و لایق نیستی که آن خواسته ها را داشته باشی.
وقتی عزت نفس ات را می سازی، گویه ای نسخه ای جدید از خود می سازی. نسخه ای که خودش و خداوند را باور می کند.
ارزشمندی و لایق بودنش را برای داشتن بهترین ها باور می کند. دیگر نمی تواند به کمتر از بهترین قانع شود. تمرکزش را از هر موضوعی که او را از هدفش دور می سازد، بر می دارد و مهم تر از همه از آنجا که دیگر در پی جلب رضایت دیگران یا تایید شدن توسط دیگران نیست، زمانی آزاد بسیار زیاد و آرامش بسیار زیاد برای پرداختن به اهدافش دارد.
سلام و درود به شما
بسیار عالی بود. یه دوره کامل آموزش عزت نفس بود.
این پاسخ های بی نظیر احتمالا کار خانم شایسته است. خیلی مشتاقم هر چه زودتر به مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس برسم.
همون طوری که نوشته بودن عزت نفس مثل فونداسیون یک ساختمانه که ارتفاع و تعداد طبقات این ساختمان بستگی به این فندانسیون داره.
درود به شما و قدردان تون هستم.
رضوان عزیزم سلام
عااااالی عااااالی
واقعا قابل تحسیییین هستین.
همیشه از کامنت هاتون لذت میبرم و درس میگیرم.
واقعا خدا رو شکر به خاطر وجود استاد و همچین شاگردانی.
کامل و جامع …
من هم الان دور دوم دوره عزت نفس هستم
خدا رو سپاااااااس
خداوندا من را به راه راست هدایت کن، راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای، نه راه گمراهان …
شیما
سلام رضوان جان دوست ارزشمند وبانگرشم از صمیم قلبم سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به کامنت آقا حمید وبعد جواب شما هدایت کرد
بهت تبریک میگم بخاطر این همه تغییر وتحول شخصیت قوی که از خودت ساخته ای منم دیشب تا حالا یه تضادی برام پیش آمد مثل قبل رفتار واکنشی نداشتم ولی تا همین الان نجواها بودند که توذهنم جولان میدادند مدام میگفتند بهش بگو که رفتار یا آن حرفش توراناراحت کرده احساست رو بگو گفتم نه تمرین ستاره قطبی را دارم خیلی هم جواب گرفتم پس قانون جواب میده این مورد هم آن رفتاری که دوست دارم خودم خلق میکنم
خداراشکر فکر کنم با نوشتن ذهنم آروم شد بسیارسپاسگزارم بخاطر بودنت
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام ودرود دوست عزیزم
بهتون تبریک میکم که تونستید از طلا تون بگذرید اونم در شرایطی که در تضاد بوده اید و تونستید ذهنوتون رو کنترل کنید و تصمیم درست رو گرفتید وعملیش کردید
افرین بهتون براتون ارزوی موفقیت و شاد کامی دارم
سلام به حمید عزیز
خوشحالم که تونستی حال روحیتون رومثبت کنی اونقدر مثبت که کودک درونتونم فعال بشه
واما چقدر بحث چرخو رو خوب اومدی هم درسته با یکی دوبار حال بد اتفاق خاستی نمیفته ولی اگر به این فکر عادت کنی چرخه معیوب در مواقع دیگه تکرار بشه یکبار بدور میفته اونوقت نگهداشتن سخت میشه
وهمینطور در مورد چرخه مثبت گفتین اگر حال خوب رو ادامه بدی
وتی بدور بیوفته نتایجی میده باور نکردنی
وچه توجه عالی داشتی به نکات مثبت که حتی شنیدن صدای زیبای پرندگان در این فایل از غافل نبودی
البته تمام کامنت بچه هارو خوندم هیچکس به این صدای پرنده که شما گفتی ننوشته بود
سپاسگزارم که نکته چرخه رو نوشتی وبرای درس خوبی بود
شاد وسلامت و موفق باشی
سلام و درود به اصغر جان برادر بزرگوارم. سپاسگزارم از لطف و محبت شما و همینطور بخاطر نوشتن کامنتی که بسی انرژی مثبت به همراه خودش آورد. در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و سلامت باشی داداش.
واقعاً من با اینکه یادش گرفتم و توی کامنتم هم مینویسم باز هم یه وقتایی ناخواسته با یه بنر تبلیغاتی یا یه صحنه نازیبا چرخه افکار منفی توی ذهنم استارت میخوره. بحدی که جهان هستی میگه «هی پسر کجا داری میری؟ انگار چک و لگد خونت اومده پایین؟»
خدا وکیلی بوشهر یه شهره با کلی انرژی مثبت و احساس خوب. با کلی زیبایی و سواحل پر از انرژی مثبت. با ده بیست دقیقه پیاده روی میتونی سطح انرژی رو بشدت ببری بالای بالا. چقدر آدمهایی میبینم از جاهای دیگه میان بوشهر برای سفر ولی بعداً دوباره برمیگردن برای کار و زندگی.
این شهر واقعاً انرژیش مثبته. شاید یکی از دلایل شیطنتهای کودک درون من همین انرژیی مثبت اینجا باشه. اما امان از دست این ذهن نجواگر که با این همه زیبایی و حس خوب و مثبت بازم دنبال بهانه است تا چرخه افکار منفی رو براه بندازه. خیلی عجله دارم تکاملم رو طی کنم و مثل استاد عباس منش اونقدر روی خودم آگاهانه کار کنم که به صورت طبیعی و عادی در چرخه افکار مثبت باشم.
خیلی ممنون و سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند که برام نوشتی و پر حرفی های کودک درونم رو تحمل کردین. این کامنت نوشتن ها بخشی از تمرینات روزانه منه. که باعث میشه احساسم مثبت باشه. امیدوارم این گفتگوها باعث احساس خوب و مثبت و عالی شما هم شده باشه.
مطمئنم خداوند منتظره تا ما موانع ورود نعمتها و جریان ثروت رو برطرف کنیم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام مجدد به دوست و برادر عزیزم حمید جان گلم
به لهجه شیرین مشهدی
یره خیلی کارت درسته وخه بیا مشد تا دورت بگردوم
چقدر تحسینت میکنم بابت این درکی رسیدی که وقتی حالت میزون نیست کامنت نمیذاری یعنی خودت رو مقید نکردی که حتما توی هر شرایط روحی و جسمی باید کامنت بذارید و این یک نکته مثبت از شما هست حمید جان و همینکه این موضوع مهم رو فهمیدی یعنی اینکه داری روی خودت خوب کار میکنی
و بقول بانو رضوان در جواب کامنتت که نوشته خالو احساس نویسنده رو میشود از کامنتش فهمید
و واقعا همه چیز به فرکانس هست و قشنگ درک میکنم این موضوع رو
دوست خوبم
در پناه جان جانان شاد و سرحال و خندان و ثروتمند باشی و من دلم بد جور تنگ شده برای اون کودک درونت حمید جان
سلام من رو بهش برسون بگو چند وقتی هست که توی سایت شیطونی نمیکنه حواسم بهش هست هاااااا
عاشقتم
سلام و درود به جواد عزیز. قدردان لطف و محبت شما هستم. ممنونم که با کامنت های ارزشمندت احساس خوب هدیه میدی. آقا چقدر دلم برای لهجه مِشِدی تنگ رِفتِه بود.
این روزها یه کمی مشغول بودم و هنوز هم هستم. ببخشید با تأخیر جواب میدم. مشغول اسباب کشی هستم. و اینکه یه کمی سرم شلوغه ولی در پناه آرامش و لطف الهی. و دستان نوازشگر رب العالمین که هر لحظه از جایی که فکرش رو نمیکردم دری رو برام باز میکرد. خیلی خیلی امیدوارم به رحمتش. یه جایی بود که واقعاً کم آوردم. نشستم براش متن نوشتم .گفتم خدایا خودت میدونی من هر چقدر به زمین و زمان بزنم اول و آخرش خودتی که باید گره ها رو باز کنی. من الان اعلام میکنم تسلیم خواست و اراده تو هستم و نیاز دارم درها رو باز کنی و مطمئنم و یقین دارم فقط تویی که کمکم میکنی براش.
باور کن اینو نوشتم یکی دو ساعت بعد یه خونه با شرایط خوب و هزینه مناسب برام پیدا شد. و ماجرا ادامه پیدا کرد.
به لطف الهی روزهای آینده اتفاقات بهتر و عالی در راه خواهد بود.
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی جواد عزیز. خیلی ممنون و سپاسگزارم از وجود ارزشمندت.
سلام خدا بر تو ای حمید عزیز
چی بگم
چی بگم از لطف رب العالمین
چی بگم از مهربونی خداوند بخشنده
چی بگم
بخدا پیامت روخوندم و الان دارم با رب العالمین عشق بازی میکنم
الهی شکر
استاد چه کردی با ما
چه کردی با این خدای ما
استاد خدارو به همه ما نشون دادی و دست ما رو تو دست نازنین خداوند گذاشتی ازت بی نهایت ممنونم استاد عزیزم
حمید جانم خیلی برات خوشحالم
دارم ازت یاد میگیرم
دارم یاد میگیرم که میشه براش نامه نوشت و ازش خواست و اون هم بلافاصله اجابت میکنه
ما رو از جزییات کار با خبر کن که جان جانان چه پرهایی روبرات باز کرده تا ایمانمون بیشتر بشه به خدای مهربان
حمید جان
این داستان نامه نوشتن شما برای خدا منو یاد داستان زیبای ملا علی طالقانی انداخت
متن کامل این نامه رو اینجا میذارم تا دوستانم هم ببیند و ایمانمون به خدای بزرگ بیشتر بشه
«««مرحوم حاج ملانظرعلی طالقانی هنگامیکه در مدرسه مروی اقامت داشت، در مضیقه مالی قرار گرفت که حتی چند روزی گرسنه مانده و چیزی که سدّ جوع و گرسنگی نماید، به او نمیرسید. شبی با خود فکر میکند که صبرکردن با این فقر و پریشانی، بس مشکل است، پس نامه به حاج ملاعلی کنی مجتهد بزرگ تهران بنویسم و او را از حال خود مطلع گردانم، اما مناعت طبع، او را از این کار منع نموده و میگوید: او نیز همنوع من است و نباید آبروی خود را نزد همنوع خود ریخت. نامه به شاه بنویسم! باز عقل و تقوا، وی را منع نموده که تو آخوند دربار نیستی، میخواهی ارزش روحانی خود را از دست داده و خود را در اختیار دولت و حکومت بگذاری. بالاخره پس از مدتی فکرکردن گفت: چه بهتر که نامهای به خدا بنویسم که همهجا حاضر و شاهد و قادر بر رفع حوایج است، بدون هیچ منتی. پس نامهای به این مضمون نوشت:
«از بنده گنهکار، نظرعلی طالقانی به پیشگاه حضرت باریتعالی جلتعظمته. بسمالله الرحمن الرحیم. پس از تقدیم حمد و سپاس و درود فراوان بر حضرت رسالت و خاندان طاهرین او، معروض میگردد: این بنده مبتلا به فقر و پریشانی گشته و در کمال مضیقه قرار گرفتهام و حوایج و نیازمندیهای ضروریام از این قرار است: …
نظرعلی طالقانی، بعد از ذکر حوایج خود، نامه را در هنگام سحر برداشته میبرد و لای درب مسجدشاه در نزدیکی مدرسه مروی میگذارد و متوکلاً علیالله برگشته و بعد از انجام وظایف دینی خود، درب حجره خود را بسته و میخوابد.
اتفاقاً همانروز ناصرالدین شاه به عزم شکار، از تهران به سوی شکارگاه سلطنتی که در قسمت شرقی تهران و بالای قریه مسگرآباد واقع بود، حرکت میکند که ناگاه باد تندی وزیده و طوفان برخاسته و مانع حرکت کالسکه میشود. شاه تا آرامشدن هوا فرمان توقف میدهد که گردبادی رسیده و به کالسکه شاه برمیخورد و شاه احساس میکند چیزی در دامن او افتاد آن را برداشته، میبیند نامهای است. وقتی مطالعه میکند میبیند کسی برای خدا نامه نوشته. فوراً فرمان بازگشت میدهد و یکسره به منزل رئیسالوزراء وقت میرود و دستور احضار همه وزراء را میدهد. همگان تعجب میکنند و حاضر میشوند. شاه در جلسه میگوید: بحمدالله به شکارگاه نرسیده به صید خود رسیدیم. پس نامه را از جیب خود درآورده و جریان وزیدن باد و طوفان و قراردادن نامه در دامنش را توضیح میدهد. آنگاه پیشکار مخصوص خود را با کالسکه سلطنتی به آدرس مزبور به مدرسه مروی میفرستد تا صاحب نامه را به حضور آورند. تمام طلبههای مدرسه مروی تعجب نموده و خود نظرعلی هم وحشت کرده که شاه مرا برای چه میخواهد؟ آیا کسی از طلبکارها به شاه شکایت کرده است؟ اما وقتی تشریفات مخصوص را میبیند تسکین مییابد. نظرعلی وارد مجلس شده و در کنار شاه در جایی که برایش در نظر گرفته بودند، مینشیند. شاه میپرسد: اسم شما چیست؟ میگوید: نظرعلی. اهل کجا هستی؟ طالقان. آیا نامهای برای کسی نوشتهای؟ بعد از قدری تأمل میگوید: آری دیشب برای خدا نامهای نوشتم. نامهات را کجا گذاردی؟ سحرگاه لای درب مسجدشاه. شاه نامه را نشان داده میگوید: آیا این نامه توست؟ میگوید: آری. آنگاه شاه به وزرا میگوید: کیست که در رفع حوایج ایشان مشارکت نماید و یکیک درخواستهای نظرعلی را خواند. تمام حاجات وی طیالمجلس برآورده شد و نظرعلی که تا ساعتی پیش هیچچیز نداشت، صاحب همهچیز گردید.
موفق باشی و سربلند در برابر رب العالمین
سلام و درود به جواد جان عزیز. داداش کلی معذرت میخوام که دیر جواب کامنتت رو میدم. ان شاالله هر لحظه ای که کامنت منو میخونی خداوند بهت شادی و نشاط و خنده و حال خوب و مثبت بده.
قدردانتم جواد عزیز، بخاطر مطرح کردن این داستان ارزشمند. یه زمانی شاید اینو برام تعریف میکردن باورم نمیشد ولی الان ایمان دارم که خداوند به راحتی وزیدن باد رزق و روزی و نعمت و ثروت برای بندگانش میفرسته. هنوز ماجرای راس و گوشی اپل و کنده شدن شیشه تراک کمپر استاد عباس منش با باد جلوی چشممه.
اگه یه روز شنیدی حمید امیری میلیاردر شده بدون من به راحتی وزیدن باد یا با باریدن بارون، یا موج زدن دریا میلیاردر شدم.
چون فرمانروای وهاب و رزاق ما دائماً داره نعماتش رو برامون ارسال میکنه. به خودش قسم داره میفرسته. من خودم درها رو بستم رفتم ته غار. کافیه یاد بگیرم چطوری از غار بیام بیرون.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی داداش.
سلام آقاحمید دوست بانگرش من واقعیت منم کامنت فایل قبلی رو که نوشته بودید خواندم از شروشور همیشگیون خبری نبود وتعجب کردم خوشحالم که آن مرحله را پشت سر گذاشتید وامیدوارم همیشه پراز احساسهای ناب باشید فوق العاده ای ممنون به خاطر کامنت پرمحتواتون
درپناه حق شاد باشید ثروتمند و سعادتمند
سلام و درود به شما
قدردان لطف و محبت شما هستم. در پناه هدایت رب العالمین شاد و سلامت باشید.
خداوند توی قرآن میفرماید «و خلق الانسان ضعیفا» انسان رو ضعیف خلق کردیم.
یه وقتایی این انسان ضعیف از نظر جسمی اگه از مسیر هدایت الهی غافل بشه و تکیه کنه بر توان ذهنی و جسمی خودش با صورت میره توی دیوار. تا یادش باشه اصل و اساس همه چیز در این عالم توحیده. ما آدمها بدون خدا ضعیفیم. و اون چیزی که به انسان قدرت میده ارتباط و اتصال با منبع اصلی قدرته، یعنی ذات اقدس رب العالمین.
منم از این قاعده مستثنی نیستم. یه وقتایی اشتباه میکنیم و فکر میکنیم که دیگه همه چیزو یاد گرفتیم.
مهم اینه تو اشتباهمون نمونیم، و از اشتباهمون درس بگیریم.
سپاسگزارم از لطف و محبت و توجه شما. در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام ووقت بکام
دوست خوبم حمید جان تحسین برانگیزی ممنون وسپاسگذارم
خیلی زیبا کامنت رو بااین جمله تزئین کردی که یکی دوبار اشتباه مارو بدبخت نمیکنه اما این چرخه شروع به حرکت وجریان میکند ووقتی بیدار میشویم که قدرت گرفته وبراستی عرصه تنگ میشود
حمید جان سپاسگذارم واینجا این تبادل آگاهی وارتباط بسیار بسیار کمک حال تک تک ما دوستان است ومن خیلی سپاسگذارم که در کنار شما دوستان هستم واین همه حال خوب رو تجربه میکنم ستایش وحمد خدا رو بجا میارم تا مدام اینجا در این خانواده بزرگ ومثبت بمانم ود جریان پیشرفت وموفقیت ماندگار باشم
سپاسگذارم
سلام و درود به شما جناب خسروی عزیز. قدردان لطف و محبت و بزرگواری شما هستم. در پناه جان جانان همواره شاد و سلامت باشید.
خوشحالم که کامنت من مورد توجه تون قرار گرفته و براتون احساس خوب و مثبت بهمراه داشته. برای من هم مایه خوشحالیه که توی این سایت خداوند اینقدر دوستان عالی و ارزشمند و توحیدی بهم داده که اینقدر خوب روی خودشون کار میکنن و به رشد و پیشرفت همدیگه و گسترش آگاهی در جهان کمک میکنن.
در پناه قدرت و هدایت جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام حمید نازنین ودوست داشتنی .کامنت هایت اول صبح برام پر از آرامش است وسپاسگذارم
نمیدونی همین موحد بودنت وصداقت مکاتبه هایت چه حس خوبی میدهد حمید جان بخدا سپاسگذارم که هستم کنارتون ودرک میکنم احساس رو خدا رو صد هزار مرتبه شکر ..
سپاسگذارم م
من دارم روزها ویسهای شمارو که استاد تحلیل کردن بارها و بارها گوش میدم و باور دارم که هر چه گوش کنم ایمانم به این مسیر بیشتر میشه.
ایمانم به خدا بیشتر میشه.
اصلا یکتاپرست میشم و شرکم آب میشه و میره رد کارش.
تو یکی تمریناتتون گفتین که مینوشتین و بارها تکرار میکردین که خدایا خودت بدهی بنده ات رو بده.
منم چن روزه اومدم دلی، این تمرینو هم نوشتم و هم تکرار مزکردم و خدا دستاشو فرستاد و نمیدونین از جایی که اصلا امکان نداشت اون پول به دستم برسه، پول قابل توجهی اومد و خیلی برام کارگشا بود.
دستان خدا همه جا هس.
خدا بینهایت راه داره.
نمیخاستم بیام بنویسم ولی بازم دلم نیومد که از تمرینی که شما گفتین و من نتیجه گرفتم نگم و تشکر نکنم.
ممنونم که این اگاهی رو گفتین.
ممنونم که شاگرد خوبه و ممتاز این دانشگاه بودین و هستین.
ممنونم که هدایت شدین و قراره هزاران و میلیاردها نفر هم با این ویسها هدایت بشن.
خدارو شکر که شاگرد عملگرای استاد شدین.
بینهایت سپاس.
خدا برات جبران کنه الهی.
سپاسگذارم
سلام حمید عزیزم .امیدوارم هرجا هستی حال دلت خوب و عالی باشه.چقدر از خوندن کامنت هات لذت میبرم و خداوند رو سپاسگزارم برای انسان های ارزشمندی مثل شما.امروز هدایت من این فایل پراز اگاهی بود.ومن چقدر لذت میبرم از صداقتی ک در کلامتون هست.
بقول خودتون تویکی از کامنت هاتون ک گفته بودین هرجا تو محل کارتون میرفتین یا سوالی داشتن اسم شما میومد.الان هم هرجای سایت برم اسم حمید امیری ب چشم میخوره.این تعهد واین همه جدیت شمارو در عملگرا بودن تحسین میکنم حمیدجان.موفق باشی آتشنشان ارزشمند سایت الهی استادعباس منش.
سلام ودرود به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان وتمام دوستان گل وهم فرکانسی که باعشق این فایل رو میبینن ومثل من یاد میگیرن یاد اوری میکنن قوانین رو ولذت میبرن ساعت حدودا چند دقیقه به6صبحه اینجا ایرانه اینجا اصفهانه چقدر این فایل توی این هوای سردبهمن ماهی دلم رو گرم کرد چقدر لذت بردم ازشخصیت عالی مسی چقدر خوبه که یک فرد اینقدر به قوانین مسلط باشه ونتیجشو توی زندگیش ببینه وببینیم واقعا هدایت شدم به این فایل نیازشدید داشتم بهش درحالی هدایت شدم به این فایل که نجواها وحال بد منو ازخواب بیدار کرده بودحس نگرانی از اینده وترس ازدست دادن پولی که بدستم رسیده چنان استرسی دروجودم قرار داده بود که هی به خودم میگفتم که این نجوای شیطانیه چون همش ازقفرونابودی اینده داره بامن حرف میزنه درصورتیکه وعده ی خداوندثروت وفراوانیه بااینکه به زبان نمیاوردم این کلمات رو ولی درذهنم تکرار میشد خواستم دوباره بخوابم که زنجیره این افکار رو در ذهنم قطع کنم ولی هرچی سعی کردم نشد که ازخدا خاستم هدایتم کنه که اروم بشم خیلی عالی مثل همیشه هدایت شدم که به گوش دادن وتماشا کردن این کلیپ وفایل عالی که مثل ابی سرد بود براتشی که هی داشت شعله اش بیشتر میشد خدا روشکر الان هیچ اثری از نگرانی وترس وحس ازدست دادن نیست نجوا ها دمشون رو گذاشتن روی کلشون ورفتن فعلا من پیروزشدم برذهنم الهی صدهزارمرتبه شکر .الان به این اگاهی رسیدم که البته قبل تر هم بهش رسیده بودم ولی خداروشکرکه بهم دوباره یاداوری شدکه هنوز باورهای توحیدیم مشکل داره هنوز ایمانم به الله یکتا محکم نیست هنوز باورفراوانی واحساس لیاقت درمن نهادینه نشده که این نجوا ها هنوز اینقدر قدرت دارن که میتونن راحت حالم رو بدکنن وعلتش روهم میدونم باید بیشتر روی ورودی هام کارکنم باید بیشتر تمرین کنم اعراض کنم ازانچه که ناخاسته منه بایدتمرکز بیشتری رو روی خاسته هام بزارم باید زیبایی های بیشتر والگوهای مناسب وعالی به ذهنم بدم درموردشون صحبت کنم وتعریف وتمجید وتحسین کنم باید بدانم که این پولی که الان در دست من هست وتوی حساب من قرارداره وچندروز وچندماه پیش نبود خداوند وجهان طبق قاونون براساس افکار وفرکانسی که به جهان هستی ارسال کرده ام بدستم رسونده پس قانون برای من کارمیکنه پس چرا ترس چرا نگرانی پس میشود پس ادامه میدم ادامه میدم هرچندذهنم به من میگوید که ن چون اون فلان اتفاق یا فلان شانسی که تواوردی به این پول رسیدی وهی سعی داره من رو بکشه پایین که این هم برمیگرده به کم بودن احساس لیاقت درمن که بایدبا تمرین وخودارزشی درستش کنم وبه یاری خدا این اتفاق برام میفته چون من فعلا قدم چهارم هستم هنوزهشت قدم دیگه باقی مونده باید تکامش طی بشه . من ازالان یاد گرفتم توی گدشته ناشم به اینده فکرنکنم هیچ چیز رو پیش بینی نکنم درحال زندگی کنم ولدت ببرم درمورد دیگران صحبت نکنم وباعشق کاری که دوست دارم رو ادامه بدم نتایج به زودی خودشون رونشون میدن وخداوند منو راضی خواهدکرد خداروشکر بابت این همه اگاهی خداروشکر بابت این منبع واین سایت بسیارارزشمند واین استاد عالی که دستی ازدستان خداوندشدیدوبانشان دادن مسیر به ما دررشدوگسترش جهان نقش عالی وجایگاه بالایی دارید خداروشاکرم بابت وجودارزشمندتون خیلی دوستتون دارم وازتون سپاس گزارم
من خالق زندگیم هستم
حس بدمساوی با اتفاقات بد
حس عالی وخوب مساوی با اتفاقات زیبا وخوب
سلام ودرود بی پایان
امیر جان صبح با هدایت الهی به کامنت شما نازنین رسیدم وچقدر خوب توضیح دادی که باید تکامل رو طی کنیم منم دقیق به تکامل فکر میکنم .وخوب درک کردم که در این راه سراشیبی هست کوه هست دامنه کوه هست دره هسه گاهی هواخواه گاهی بارانه گاهی شبه …….
ودرهرصورت ممنون وسپاسگذارم بابت احساس خوبی که از کامنت خوبی گرفتم
ادامه میدهیم تا آرامش
و
سلام ودرود به شما جمال عزیز بسیار خوشحال شدم که کامنتم رودیدوهدایت شدید که بخوانید وازهمه مهم تروعالی تراین که تکامل رو خوب درک کردید انشاالله که ادامه میدیم وزندگی رو زیباتر میسازیم وبه اگاهی بیشتر میرسم بسیار ازتون سپاسگزارم دوست عزیز
Wسلام ودرود به امیر عزیز
وسلام به تمام. دوستان واستاد عزیز
دقیقا من درک کردم چون من هم مثل تو این حا ل رو داشتم ومن هم قدم چهارم هستم
وکاری که من کردم دقیقا کنترل دهن کردم و بقول عامیانه اون بکش من بکش البته الان میفهم که خیلی باید کار کرد واگاهانه ذهنم رو ببرم سمت اتفاق های خوب همینطور توجلسه سوم قدم چهارم که استاد عزیز میفرمایند سخت هست کمتر کسی میتونه اینکارو بکنه ولی برای ما شاگردهای استاد باید بشود ومی شود با توکل وامزههای استاد اگر مثل وحی منزل درک کنیم وپپذیرم (من با اکانت خانموم دروه ها خریدیم ودر مسیر توحید بلطف رب المین هستیم) البته بخودم میگم ک باید روی توحید کار کنم وبیشتر بیشتر رو احساس خوب که مساوی با اتفاقهای خوب هست تلاش بیشتر کنم همه چیز اول توحید هست چون ما تیکه ای از رب المین هستیم امیدوارم همچنان درمسیر با احساس خوب باشی
هر چی حال واحساس خوب برایت ارزو میگنم
سلام امیدجان خیلی عالیه که باکنترل ذهنتون احساس عالی دارید وخوش حالم که کامنت بنده رو خوندید وبسیار خرسندشدم که مثل بنده درقدم چهارم بودید که کامنت بنده را خوندید که الان من در قدم پنجم هستم مطمنن شمام درهمین قدم هستید ومدارمون بالاتر رفته کلی اتفاق های عالی برامون افتاده کلی شکر گزارترشدیم ویاد گرفتیم عطا داشته باشیم تقوا که همون کنترل ذهن هست رو بهتر انجام میدیم وزیبایی های جهان را عالی عالی تحسین میکنیم چون دیگه الان این نقشه ی گنج توسط دستی ازدستان خدا که همون استاد عزیر هست بدستمون رسیده وبسیار قدردان وسپاسگزاریم بسیار خوشحال شدم بابت کامنتتون وارزوی جهانی زیبا وپراز اگاهی رو براتون دارم سپاس ازشما
به نام خدای مهربان
سلام استاد عباسمنش
سلام خانم شایسته و دوست های عزیزم
خدا رو شکر میکنم در مدار دیدن و شنیدن این آگاهیی ها با جون و دل هستم.
حالم خوب بود و خوب تر شد با این فایل جدید.
داشتم فکر میکردم و توی افکارم تایید میکردم که چقدر این سایت الهی هست
چقدر نقش خدا در اداره این سایت به این بزرگی پر رنگ تره
چقدر همه چه در یک نظم و رسیدن به ی هدفی و درک از قوانین جهان هستی داره میره جلو برای ما.
مثلا هر فایلی که میاد و یا هر فایلی رو که هرکس بهش توی سایت میرسه که اصلا فرق نداره فایل دانلودی باش
یا محصول انگار کلام واضح خداوند هستش برای درک قانون برای اون لحظه .
من استاد دیدم خیلی داره تمرکزم از بین میره چون رو خودم تمرکز ندارم.
حالا به دلایلی چه درست و چه نادرست تمرکزم میره به غیر خودم
و به وضوح میبینم وقتی در این حالت باشم انگار مسیر رو با دست های خودم برای خودم هم دور میکنم و هم سخت و اغلب ناآگاهانه ویا درک نکردن قانون هستش.منظورم مسیر رسیدن با اهداف و خواسته ها.
چونخداوند ی انرژی در اختیار ما داده که ما باید یاد بگیریم و از اون انرژی در زندگی خودمون و به نفع خودمون استفاده کنیم انگار ما هر چقدر از این انرژی بیشتر برای خودمون استفاده کنیم خدا بیشتر خوشش میاد و این انرژی همه چه رو در زندگی ما در بر میگیره.
چند روزه رفتم تمرکز کردن رو فایل (ما از تغییر دیگران ناتوانیم)و بارها و بارها اینو گوش دادم و انگار تا آخر عمرم باید اینو گوش بدم تا ذهنم قبول کنه و نره تو حاشیه.
نره دنبال حرف های قشنگ زدن
نره هر کاری رو بکنه که تایید دیگران را بگیره
اره قضاوت کنه دیگران رو
سرش باید توی زندگی خودش باش
و اینکه این قانون بدون تغییر خداوند رو باید درک بشه
من عاجزم عاجزم از تغییر دیگران
من با اندازه ارزنی و ذره ای قدرت در تغییر دیگران ندارم و اصلا هم مهم نیست چقدر توانایی دارم
از اون طرف به اندازه کیهان قدرت در تغییر خودم دارم
خداوند همان طور که قدرت تغییر دیگران رو از من گرفته به همان اندازه و بیشتر قدرت در تغییر خودم در من قرار داده.
وقتی در مورد مسی می گفتید که چقدر سرش توی کار خودشه.
انرژی توی حاشیه ها نذاشته
عاشق کارشه
از دیده شدن زیاد دوری میکنه
از نظر دیگران و مرکز توجه قرار گرفتم دوری میکنه داشتم ربط میدادم به این موضوع که چقدر این آدم تونسته از این انرژی که خداوند در اختیارش گذاشته برای خودش استفاده کنه و نبره به حاشیه ها
و این باعث شده بشه یک جهان
بشه بهترین بهترین ها
و وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم برعکس بوده
و همیشه شاکی بودم چرا من نمیتونم موفق بشم
غافل از اینکه من توی چه زمینه ای تمرکز داشتم
انرژی گذاشتم
اصلا انگار خدا از اول گفته این انرژی (تمرکز)
که بالاترین انرژی و قدرت در جهان من دادم به تو و کاری ندارم که میخوای باهاش چیکار کنی و اختیارش رو داده به من که خودم تصمیم گیرنده باشم از استفاده این انرژی
ولی الان نگاه میکنم من این فرصت این تمرکز این انرژی و قدرت رو بیشتر در حاشیه ها بردم
بیشتر جایی ازش استفاده کردم که حاشیه بوده سودی برام نداشته و خودم خودم رو از مسیر دور کردم.
و خدا رو شکر میکنم که از زمانی که توی این مسیر الهی هدایت شدم
انگار دارم هر روز به سمت مسیر اصلی که باید در اون میشدم نزدیک و نزدیک تر میشم.
و اولین نشانه اش حال و احساس خوبم هست
پیدا کردن کار هایی که باعث هدر رفتن انرژی ام میشه
امید داشتن به روز های خوب
دوست داشتن خودم
پیدا کردن توانایی هام
و همه و همه اینا داره از طریق آگاهی های این سایت و عمل بهشون داره اتفاق میفته برام
و انگار این فایل در تکمیل فایل (ما از تغییر دیگران ناتوانیم ) برای من بود که خدا بهم گفت میخوای به جایی برسی تمرکزت رو بذار روی خودت نرو تو حاشیه ها
استاد واقعا ازتون ممنونم و سپاس گذارم
از دوستای گلم هم که وقت گذاشتید کامنت من رو مطالعه کردید ممنونم
سلام خدمت اساتید عزیزم.
استاد عباسمنش عزیز دلم و مریم خانم شایسته.
بی نهایت خدارا سپاسگزارم، که منو با شما آشنا کرد و و مرا در فرکانس شما قرارداد.
استاد جانم هر فایلی از شما را که میبینم، یه سری آگاهی ها درونش هست که جنبه بیانش متفاوته انگار.
همین بحث پیش بینی. من متوجه شدم شما بارها در مورد همین پیش بینی ها صحبت کردید، و خیلی برای من کاربرد داشت اما درست درکش نکرده بودم. مثلا در مورد همین مسائل اخیر،
من هر اتفاقی می افتاد فقط میگفتم من باید احساس خودمو خوب نگه دارم، سپاسگزار خداوند باشم و از خدا بخواهم هدایتم کنه، دستمو توی آتش نکنم…
الان بیشتر فهمیدم چرا باید اینکارو بکنم و توجهی به مسائل نکنم.
یکی دیگه از اتفاقاتی که می افتد همین پیش بینی هاست، اینکه با پیش بینی افراد یه سری تصمیماتی میگرند و اون تصمیمات چقدر در زندگیشون تاثیرگذار است.
و چقدر جالب که در یک جنبه از زندگی ام من الان دقیقا درگیر این موضوع هستم.
همین بحث اینکه میفرمایید طرف پیش بینی میکنه در فلان کار به کجا میرسم، میره وام میگیره و در نتیجه اتفاقات ناجالبی که می افتد.
از رب العالمین بی نهایت سپاسگزارم بابت لحظه لحظه این فایل عالی که شما را هدایت کردند این فایل را ضبط کنید و بذارید روی سایتتون.
استاد بی نهایت ازتون سپاسگزارم که ایمان و توحیدتون را هم با هر فایل به من متذکر میشوید.
اینکه یه شخصی اینجور متعهدانه به کاری که عاشقشه اهمیت بده و هر دو روزی یا هر روز یه فایلی بذاره، رایگان، این خیلی به من میفهماند چه رفتاری مرا به موفقیت میرسوند.
از خدای عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که مرا با شما آشنا کرد. بی نهایت سپاسگزارم که من در این مسیر آسفالت قرار گرفتم به سمت نعمت، به سمت خوشبختی، سعادتمندی، و حس خوب ک حال خوب و آرامش.
بی نهایت استاد عزیزم دوستون دارم.
استاد باز هم میگم بهترین دعایی که دیدم همین دعای شماست.
هرکجا هستید در پناه رب العالمین، غفور و رحیم، شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
عاشقتونم استاد جانم.
به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست
سلام بر استاد گرامی و خانواده صمیمی عباس منش
خداوند را بی نهایت سپاسگزارم که از سر لطف و عنایت خویش امروز هم مرا لایق دیدن این فایل فوقالعاده دانست.
امید آنکه درسهایی که باید بگیرم را درک کرده و در زندگیم بکار ببندم.
فایلی فوق العاده با بک گراندی زیبا و پر از نعمت و فراوانی همراه با صدای زیبای پرندگان ، گوشه تصویر فورد قرمز رنگ استاد خودنمایی میکنه و در مرکز تصویر یک انسان دوستداشتنی ، خوش تیپ و خوش اندام با یک عالمه حرفهایی قشنگ و پر از آگاهی.
چه شروع بهتری برای یک روز قشنگ بهتر از این همه زیبایی میتوان داشت و در کجا میشه پیدا کرد بجز سایت الهی استاد عباس منش عزیز . خدایا شکرت
چون ملایک گوی لا علم لنا ، تا بگیرد دست تو علمتنا
گر درین مکتب ندانی تو هجا ، همچو احمد پری از نور حجی
گر نباشی نامدار اندر بلاد ، گم نهای الله اعلم بالعباد
در همین ابتدای صحبت های استاد یاد این چند بیت افتادم که صحبت از این میشه که هر وقت بگی نمیدانم خداوند که عالم و محیط به همه چیز هست دست ترا گرفته و هرگاه انسان از کمند معلومات خود رها شود آنگاه میتواند با تکیه بر خداوند از ورطه جهل و ناتوانی عبور کند و اینجاست که میشه به این جمله استاد عزیز رسید که من همیشه بخدا گفتم که خدایا من میخوام رو دوش تو سوار بشم .
وقتی در غار حرا به پیامبر وحی شد بخوان و گفت من خواندن بلد نیستم آنگاه پر شد از نور حجت پروردگار
و چه زیباست که در تمام مراحل زندگی ام تمام کارها را بخداوند بسپارم و بگویم من نمیدانم و از سر راه خداوند کنار بروم و فرمان زندگی ام را باو سپرده و خود فقط و فقط از زندگی و زیبایی های آن لذت ببرم
دیروز جلسه دهم دوره فوق العاده کشف قوانین را میدیدم که استاد راجع به موضوع لذت بردن از کاری که دوست داریم صحبت فرمودند و اشاره داشتند که رسالت ما لذت بردن از زندگی است و چه مثال زیبایی زدند اینکه اگر یک چوپان که گوسفند های خود را برای چرا به صحرا برده و در کنار آنها نشسته و مشغول نواختن نی هست از کارش لذت ببرد صددرصد و یقینا داره رسالت خودش را انجام میده
و الان هم مسی گفته تا زمانی که از فوتبال لذت میبرم در زمین هستم و این همان معنی رسالت هست .
.
من اگر تمرکزم روی خودم باشه و هر لحظه مراقب ورودی هایم باشه وافکارو باورهایم را کنترل کنم و از حواشی دور باشم آنگاه طبق قانون بدون تغییر خداوند به مسیرهایی هدایت میشوم که بهترین ها را برای من به ارمغان خواهد آورد. چه پیش بینی محکم تر و قطعی تر از این میتوان پیدا کرد، پیش بینی که جایی برای نگرانی و غم و غصه از آینده در خود ندارد و استاد همیشه با صدای بلند آنرا فریاد میزند.
من که از یک لحظه بعد خودم خبر ندارم چطور میتونم چندین سال بعد خودم را پیش بینی کنم ، وظیفه من رفتار و عمل طبق قانون و سپردن نتیجه به خداوند است که او کار خود را بخوبی انجام میدهد و البته که این نافی امید به آینده نمی باشد.
من روی چیزی تمرکز میکنم که تحت کنترل خودم هست . توانایی هدایت آنرا دارم.
توجه به موضوعی که از کنترل من خارج است فقط وقت و زمان و انرژی من را هدر میده و اگر من میخواهم در مسیر درست باقی بمانم باید از توجه به آن پرهیز کنم.
مولانا در دفتر پنجم مثنوی معنوی حکایت زیبایی را مطرح میکنه که یک بیت آن کاملا به این موضوع ربط داره:
جوع رزق جان خاصان خداست
کی زبون همچو تو گیج گداست
در این دو بیت مولانا اشاره میکنه که گرسنگی نفس و جان ما عنایتی است که خداوند به خاصان خود عطا نموده است و در مصرع دوم میفرمایید انسان های خاص خداوند گیج و گدا هستند ، گیح به معنی اینکه روی خودشون حساب و کتاب نمیکنند و یا چیزی را پیش بینی نکرده و دو دو تا چهار تا انجام نمیدهند و از طرفی هم گدا هستند به درگاه پروردگاه و همه چیز را از او میخواهند
و میگه کسانی که این کارها را انجام نمیدهند زبون و خوار و ذلیل هستند.
از خداوند متعال میخواهم که لباس بندگی خودش را بر تن ما پوشانده و کمک کند تا فقط و فقط از او طلب نماییم و ما را به مسیر درست هدایت نموده و حفظ فرمایید
امید اینکه از این فایل درسهای لازم را بگیرم و درعمل بکار ببندم.
سلام خدمت شما استاد عزیزم
بی نهایت سپاس گزار خداوند هستم که این الهام به شما شد که در مورد این موضوعات فوق العاده صحبت کنین
استاد عزیز اون جمله شما در این فایل بی نهایت فوق العاده بود که هیچ چیز پیش بینی نکنیم و بر اساس اون پیش بینی تصمیمی نگیریم
قبل از اینکه این فایل باز کنم بهم الهام شد در مورد مسائلی که خودم دارم در دو سه هفته آینده که در موردش پیش بینی کرده بودم چی میشه و بر اساس اون پیش بینی تصمیماتی گرفته بودم که احساسمو بد کرده بود ،کاملا رهاش کنم و اجازه بدم زمان بگذره و بعد بر اساس احساسم در اون لحظه تصمیم بگیرم همون طور که شما گفتین احساس قطب نمای ما در زندگی است ببینم که احساس خوبی دارم یا احساس بد چون دقیقا احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد رقم میزنه
استاد عزیز من بعد از دو سالی که عضو این سایت فوق العاده هستم اولین بار هست که دارم کامنت میزارم به دلیل اینکه این فایل دقیقا عین الهامی بود که چند دقیقه قبل از این دیدن این فایل فوق العاده بهم شد و وقتی فایل دیدم بغض کرده بودم که چطور ممکنه دقیقا استاد در مورد موضوعی صحبت کنن که من چند دقیقه قبلش داشتم در موردش فکر میکردم
و الان کامل به این نتیجه رسیدم که در مورد موضوعات آینده پیش بینی نداشته باشم و سر هیچ موضوعی گیر نکنم رها کنم و و اجازه بدم جریان زندگی منو ببره و همیشه احساسمو خوب نگه دارم
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست
بی نهایت شکرگزار خداوند هستم و سپاس گزار شما استاد عزیزم امیدوارم هر جا هستین در پناه خدای مهربان همیشه شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین
دوستت دارم استادم
استاد خداییم
استاد مهربان
استاد خوشتیپ
استادظریف ببین
استاد مثبتم
استاد سرشار از حس خوب
استاد شادابم
استاد متوکلم
استاد ارام
استاد دوست داشتنیم
استاد راه راست
استاد خوبی ها
استاد هدایت شده
استادرهایم
استادشما عزیز خدایی ،چون به این ظرافت
میتونی نکات مثبت از هر نقطه جهان پیدا کنی .
توجه کنی و نکته هاشو پیدا کنی و از همه مهمتر .برای خانوادت با دست ودلبازی تمام به اشتراک بزاری
استادم دوست دارم
بخاطر وجودت در این راه مستقیم و پافشاریت
توی این مسیر و ماندگاریت تو این مسیر
که الان یه روزی باشه انقدر غرق در مسیر خداباشی که اینقدر ظریف بینانه برای ما از مثبت ها بگی ،الگو سازی کنی و من چقدر لذت بردم
که چقدر اگاهانه شما از مسائل دنیا.از خبرها فقط
مثبت هارو الگو میبینید
استادم دوستت دارم
چون بهترین الگوی من شما هستید وقتی میبنم
تااین حد افتاده ومتواضع هستی
وقتی میبینم انقدر متوکل هستی .انقدر ازاد
ورها انقدر مطمعن انقدر اروم .
تو روزهایی که همه چهرها ناسپاس وعبوس
ناراحت تنها چهره شاداب واروم ودریایی شمایید
الگو من
استادم دوستت دارم
بهترین الگو زندگی من شما هستید .
وقتی میبینم چقدر پیشرفت کردید
وقتی میبینم چقدر درارامش هستید
واین فقط کار ربه منم بیشتر به این رب جهانیان
دلگرم میشم و تایید میکنم قانونشو
استادم،دوستت دارم
هزاران نفر الگو دارن ،الگوی من شما هستین
بهتراز این الگو مگه هست ؟؟؟؟
شمایی که به من درس عزت اموختی .درس تواضع،درس اعتماد به نفس،درس عزت نفس.
درس افتادگی،درس عاشقی به خود.درس عاشقی با خدای خود ،درس مثبت بینی ،درس عشق ورزی به کل جهان هستی ،درس شکرگزاری.
درس آزادگی.درس رهایی.درس ارامش..درس متوکل بودن درس سلامتی درس سعادت .درس ثروت،درس شناخت خود وذهن خود ،درس شناخت خدای خود……..
اخه چی بگم از این همه نعمت .
استادم دوستت دارم .
الگوی من شماهستید ،بهترین الگوی ممکن
اینکه شما انقدر باعلاقه وانقدر مثبت اندیش که برای ما مطالبی میگی که تااین حد کسی نیست که به این موضوع اینجوری نگاکرده باشه
لذت میبیرم از این طرز نگاه .
استادم دوستت دارم ..
الگوی من شما هستی ،بهترین الگو ،کامل ترین الگو ،الگوی من به من خدایی نشان داد بی نهایت وهاب ،بی نهایت بخشنده،بینهایت مهربان.بینهایت صبور ،بینهایت کامل ،بینهایت قدرتمند،بینهایت سللامتی،بینهایت باعزت .
بینهایت ثروتمندبینهایت باعظمت و….
همه چی خودشه
پس بهترین الگو وکامل ترین خودتی ..
استادم دوستت دارم
چون بهترین الگوی من شمایی
چون درس سپاس گذاری به من اموختی
وقتی بهم گفتی سپاس گذارباش تا خدا زیاد کنه
وقتی برام باز کردی که با حس سپاس گذاری
غرق در وجود ونعمت خدا میشی
وقتی تو همه چیز فقط خدارامیبینی ..
دوستت دارم استادم
چون بهترین الگوی من شما هستی .
وقتی کل حواست به خوبی ها هست
.چطور میشه خوبی ها راه پیدا نکنن تو زندگیت .
دوستت دارم استادم
بهترین الگو من شماید که به من نشان دادی
توی هر موفقیتی رد پای خداهست
ردپای از توکل به خودش
حتی اگه معروف ترین بازیکن باشی میبینی که اون خدا که اونوبه این موفقیت رسونده
اگه تو مسیر هدایت باشی میفهمی که خدا بودکه گل زده اما اگه تو مسیر نادرست فکر میکنی کمکمادربزگ بوده یامارادوناو..
استادم دوستت دارم
چون بهترین الگوی که میتونستم تواین سن طلایم تو اوج جونیم داشته باشم شمایید
الگوی که هرچی جلوتر میرم فقط شکرگذار خداهستم که شمارا الگوی من کرد .
الگوی محبت بی قیدوشرط
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
باورتون نشه شاید انقدر راضی هستم وخوشحال که باشما اشناشدم
سپاس گذار تمام دوستان که برای پایداری این سایت کار میکنن هستم انشالله که خدا بهترین بهترین هارو نصیبشون کنه .
ودر اخر خیلی خوشحالم که الگوی من شمایید .
ادمی پخته ،کامل،متواضع،متوکل،ثروتمند،دوست داشتنی،خوشتیپ،سالم،ارام،رها،و…….
بهترازاین اخه
این الگوبرداری از ادم های موفق خودت یادمون دادی .منم زرنگی کردم شمارا که کامل هستی انتخاب کردم شمایی که ،تنها نفری که خداواقعی به من نشون داد
مطمعن واروم هستم الگوی که هدایت شده خداباشه مطمعنم بهترین الگوهستش
درنهایت دوستتون دارم
موفق وشاداب باشی همیشه
نسترن زارع بینهایت ازادی ،ازادی درتمام جنبه های زندگی
20/11/1401
4:49صبح؟؟؟!!!
چی میشه بنظرتون 4صبح یکی باعشق کامنت بزاره وسپاس گذار وراضی باشه .
غیراینکه الگوی توحیدی من ،درس توحید به من اموخت ؟؟؟؟