الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

395 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3343 روز

    به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست

    سلام بر استاد گرامی و خانواده صمیمی عباس منش

    خداوند را بی نهایت سپاسگزارم که از سر لطف و عنایت خویش امروز هم مرا لایق دیدن این فایل فوق‌العاده دانست.

    امید آنکه درسهایی که باید بگیرم را درک کرده و در زندگیم بکار ببندم.

    فایلی فوق العاده با بک گراندی زیبا و پر از نعمت و فراوانی همراه با صدای زیبای پرندگان ، گوشه تصویر فورد قرمز رنگ استاد خودنمایی میکنه و در مرکز تصویر یک انسان دوستداشتنی ، خوش تیپ و خوش اندام با یک عالمه حرفهایی قشنگ و پر از آگاهی.

    چه شروع بهتری برای یک روز قشنگ بهتر از این همه زیبایی میتوان داشت و در کجا میشه پیدا کرد بجز سایت الهی استاد عباس منش عزیز . خدایا شکرت

    چون ملایک گوی لا علم لنا ، تا بگیرد دست تو علمتنا

    گر درین مکتب ندانی تو هجا ، همچو احمد پری از نور حجی

    گر نباشی نامدار اندر بلاد ، گم نه‌ای الله اعلم بالعباد

    در همین ابتدای صحبت های استاد یاد این چند بیت افتادم که صحبت از این میشه که هر وقت بگی نمیدانم خداوند که عالم و محیط به همه چیز هست دست ترا گرفته و هرگاه انسان از کمند معلومات خود رها شود آنگاه میتواند با تکیه بر خداوند از ورطه جهل و ناتوانی عبور کند و اینجاست که میشه به این جمله استاد عزیز رسید که من همیشه بخدا گفتم که خدایا من میخوام رو دوش تو سوار بشم .

    وقتی در غار حرا به پیامبر وحی شد بخوان و گفت من خواندن بلد نیستم آنگاه پر شد از نور حجت پروردگار

    و چه زیباست که در تمام مراحل زندگی ام تمام کارها را بخداوند بسپارم و بگویم من نمیدانم و از سر راه خداوند کنار بروم و فرمان زندگی ام را باو سپرده و خود فقط و فقط از زندگی و زیبایی های آن لذت ببرم

    دیروز جلسه دهم دوره فوق العاده کشف قوانین را میدیدم که استاد راجع به موضوع لذت بردن از کاری که دوست داریم صحبت فرمودند و اشاره داشتند که رسالت ما لذت بردن از زندگی است و چه مثال زیبایی زدند اینکه اگر یک چوپان که گوسفند های خود را برای چرا به صحرا برده و در کنار آنها نشسته و مشغول نواختن نی هست از کارش لذت ببرد صددرصد و یقینا داره رسالت خودش را انجام میده

    و الان هم مسی گفته تا زمانی که از فوتبال لذت میبرم در زمین هستم و این همان معنی رسالت هست .

    .

    من اگر تمرکزم روی خودم باشه و هر لحظه مراقب ورودی هایم باشه وافکارو باورهایم را کنترل کنم و از حواشی دور باشم آنگاه طبق قانون بدون تغییر خداوند به مسیرهایی هدایت میشوم که بهترین ها را برای من به ارمغان خواهد آورد. چه پیش بینی محکم تر و قطعی تر از این میتوان پیدا کرد، پیش بینی که جایی برای نگرانی و غم و غصه از آینده در خود ندارد و استاد همیشه با صدای بلند آنرا فریاد میزند.

    من که از یک لحظه بعد خودم خبر ندارم چطور میتونم چندین سال بعد خودم را پیش بینی کنم ، وظیفه من رفتار و عمل طبق قانون و سپردن نتیجه به خداوند است که او کار خود را بخوبی انجام میدهد و البته که این نافی امید به آینده نمی باشد.

    من روی چیزی تمرکز میکنم که تحت کنترل خودم هست . توانایی هدایت آنرا دارم.

    توجه به موضوعی که از کنترل من خارج است فقط وقت و زمان و انرژی من را هدر میده و اگر من میخواهم در مسیر درست باقی بمانم باید از توجه به آن پرهیز کنم.

    مولانا در دفتر پنجم مثنوی معنوی حکایت زیبایی را مطرح میکنه که یک بیت آن کاملا به این موضوع ربط داره:

    جوع رزق جان خاصان خداست

    کی زبون هم‌چو تو گیج گداست

    در این دو بیت مولانا اشاره میکنه که گرسنگی نفس و جان ما عنایتی است که خداوند به خاصان خود عطا نموده است و در مصرع دوم میفرمایید انسان های خاص خداوند گیج و گدا هستند ، گیح به معنی اینکه روی خودشون حساب و کتاب نمیکنند و یا چیزی را پیش بینی نکرده و دو دو تا چهار تا انجام نمیدهند و از طرفی هم گدا هستند به درگاه پروردگاه و همه چیز را از او میخواهند

    و میگه کسانی که این کارها را انجام نمیدهند زبون و خوار و ذلیل هستند.

    از خداوند متعال میخواهم که لباس بندگی خودش را بر تن ما پوشانده و کمک کند تا فقط و فقط از او طلب نماییم و ما را به مسیر درست هدایت نموده و حفظ فرمایید

    امید اینکه از این فایل درسهای لازم را بگیرم و درعمل بکار ببندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به قافله عشق و قافله سالارش

    دیروز ظهر سر نهار بچه‌ها صحبت از سیاست و بی کفایتی مسئولین کردند.

    منم خواستم صحبت رو تمام کنند، یاد حرف استاد افتادم، گفتم اگه سعادت دنیا و عقبی را میخواهید،در سیاست دخالت نکنید.

    آقا بچه‌ها جبهه گرفتند و شروع به دلیل و منطق که ما باید کار داشته باشیم. و نمیشه ساکت نشست. خلاصه خواستم جو رو آرم کنم بدتر شد. بعد به بچه‌ها گفتم، حرف زدن الان شما هیچ فایده ای نداره، باید حرف ات خریدار داشته باشه، یا حداقل خودت به جایی رسیده باشی که بتونی حرفی بزنی، خلاصه سرتون رو بدرد نیارم. پسرم گفت همه که نمیتونند مسئول باشند.

    وقتی اینو گفت؛با خودم گفتم خوب اگه یه آدم درست و با خدایی بیاد سر کار، مثلا رئیس جمهور بشه و با توجه به قانون های الهی عمل کنه، چی؟

    بعد خودم را جای رئیس جمهور فرض کردم، بعد سریع این به ذهنم خطور کرد، خب حالا اگر دشمنان بخواهند به کشورت ضربه بزنند و یا حمله چطوری میخوایی از کشورت دفاع کنی؟؟

    من زود صورت مسئله رو پاک کردم و گفتم من که فعلا رئیس جمهور نیستم، ولی یه علامت سوال برام داشت، و اون این بود. که البته ناشی از ترس غیر خدا میشد، چطوری من باید مراقب حملات احتمالی باشم با توجه به قانون؟

    که امروز صبح که خواستم قرآن بخونم سوره حشر اومد

    سوره حشر

    بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى

    سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ (١)

    آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدا را به پاک بودن از هر عیب و نقصى مى ستایند، و او تواناى شکست ناپذیر و حکیم است

    هُوَ ٱلَّذِیٓ أَخۡرَجَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ مِن دِیَٰرِهِمۡ لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِۚ مَا ظَنَنتُمۡ أَن یَخۡرُجُواْۖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمۡ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنۡ حَیۡثُ لَمۡ یَحۡتَسِبُواْۖ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَۚ یُخۡرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیۡدِیهِمۡ وَأَیۡدِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فَٱعۡتَبِرُواْ یَـٰٓأُوْلِی ٱلۡأَبۡصَٰرِ (٢)

    اوست که کافرانِ از اهل کتاب را در نخستین بیرون راندن دسته جمعى از خانه هایشان بیرون راند [شما اهل ایمان] رفتنشان را گمان نمى بردید، و خودشان پنداشتند که حصارها و دژهاى استوارشان در برابر خدا [از تبعید و در به درى آنان] جلوگیرى خواهد کرد ولى [ارادۀ کوبندۀ] خدا از آنجا که گمان نمى کردند به سراغشان آمد و در دل هایشان رعب و ترس افکند به گونه اى که خانه هایشان را به دست خود و به دست مؤمنان ویران کردند پس اى صاحبان بینش و بصیرت! عبرت گیرید

    و خداوند قشنگ پاسخ داد، که آره من هستم که کافران را بیرون میرانم، و در جایی دیگه میگه من تیر انداختم پس

    به مغز ناقص ات فشار نیار…..

    در اینجا نه خبری از جنگ بود نه استراتژی، و فقط خداوند کافران را بیرون کرد.

    وفتی به خدا توکل کنی، همه کار برات میکنه…

    چقدر فهم این موضوع گسترده است…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1270 روز

      سلام و درود به شما خانم یوسفی عزیز. در پناه رب العالمین شادکام و سلامت باشید.

      توی دوره دوازده قدم و توی بسیاری از فایلهای هدیه، استاد مثال دست کردن توی آتیش رو مطرح می‌کنه. اینکه چقدر قوی ترین منطق ها و دلایل رو ارایه بدیم برای اینکه به شش میلیارد دلیل منطقی من مجبور و ناگزیر بودم دست کنم توی آتیش، در همه شش میلیارد مورد دلایل منطقی دست ما با موفقیت میسوزه.

      من یه دوستی داشتم از یکی از سازمانهای معروف دولتی ، فوق لیسانس علوم سیاسی، چقدر باهم بحث سیاسی میکردیم و چقدر بهم پیام میداد و سر بحث سیاسی رو باز میکرد. یه روز اوایلی که اومده بودم توی سایت بهش گفتم من دیگه با این چیزا کار ندارم «بحث سیاسی از نجس ترین نجاست‌ها برای من چندش آور تره» خیلی از حرفم ناراحت شد و گفت من سالها درسش رو خوندم، همیشه هم این مدرک فوق لیسانسش رو تو چشم من فرو‌ میکرد. گفتم ببین تو کارمند رسمی فلان سازمانی، تحصیلاتت هم فوق لیسانسه. اگه بخوای میتونی استاندار و فرماندار بشی، میتونی نماینده و رئیس جمهور بشی. ولی من چی ام؟ یه کارگر ساده با حداقل تحصیلات دانشگاهی. استخدام شده تا اینکه به قیمت جونش از چهارتا تجهیزات صنعتی حفاظت کنه. تو این راهو ادامه بده منم از سیاست دوری میکنم چون میدونم از کنترل من خارجه، ترجیح میدم در مورد چیزی که بر اون کنترلی ندارم انرژیم رو هدر ندم… خلاصه اینکه مدتهاست ازش خبری ندارم. ولی مطمئنم جهان هستی همیشه درست کار می‌کنه.

      نکته جالبش این بود، با اینکه توی عقاید مذهبی و سیاست های کلی کشور هم عقیده بودیم ولی بازم سر بدگویی من از کمونیستها و صحبت کردن از قوانین آمریکا بازم بحث مون به جاهای ناگوار ختم میشد.

      هر چقدر میتونید از این بحثها به دور باشید. چون چیزی جز آلودگی ذهن و اتلاف انرژی نیست.

      در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    علی رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    سلام استاد عزیزم وخانم شایسته نازنینم

    برام جالب بود من موقع ازدست دادن فرزندم با این حال که خانم هستم دوست نداشتم کسی دلداری بهم بده وحرفی بزنه بعداز اون زمان تنها حرفی که میزنم خدا بهتون صبر بده ودیگه هیچ حرفی نمیزنم

    اینقدر قوانین روشما خوب توضیح میدین که اتفاقهای اخیر هیچ تاثیری روی ما نداشت بعد از اینکه فایل گذاشتین راجع به هدایتتون که چرا به ایران نیومدین وسفر به دور امریکا رو شروع کردین ماشرایط روحیمون رو با یه گردش چند ساعته کامل تونستیم تغییر بدیم خدا هرلحظه همراهتون باشه خیر میرسونید به زندگی ما خدابهترینها رو براتون رقم بزنه️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2114 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی ها هستم

    کمبود وقت یعنی با خرج کردن تمرکز بر فرعیات دستان خدا را برای هدایت به مسیر تحقق رویاها بستن

    این جمله رو خانوم شایسته تو یکی از مقاله ها نوشته بودن

    چقدر این جمله درس داره

    استاد من این جمله رو تو گوگل کیپ نوشتم و هرروز که از خواب بیدار میشم برام آلارم میاد رو گوشیم

    که حواسم باشه تمرکزم رو کجا دارم میزارم

    مدتهاست دارم رو این موضوع کار میکنم که تمرکزم و بزارم رو خودم و هر چقدر بهتر این کار و انجام میدم هم حالم بهتره هم مسیر زندگیم و مسیر رسیدن به اهدافم هموار تر شده

    حالا این تمرکز رو دیگران همه جوره میتونه باشه

    میتونه غیبت کردن و قضاوت کردن دیگران باشه

    میتونه نصیحت کردن بقیه باشه

    میتونه پیش بینی کردن در مورد آینده و شرایط مملکت یا فلان شخص باشه

    میتونه دلداری دادن و دلسوزی کردن برای دیگران باشه

    میتونه این باشه که من به فلان هدفم برسم که چشم بقیه رو دربیارم و بقیه به به و چه چه کنن

    کلا همه اینا یعنی تمرکز کردن بر دیگران و تا وقتی تمرکزمون و رو خودمون نزاریم به موفقیت و به آرامش نمیرسیم و داریم مسیر و برای خودمون سخت میکنیم

    در مورد پیش بینی کردن استاد ممنونم که برامون توضیح دادین

    اگه پیش بینی کردن در مورد مسائل دیگران و اوضاع کشور و یه اتفاق باشه این یعنی تمرکز کردن بر دیگران که باعث میشه تو از مسیرت دور بشی

    اگه هم راجب خودمون بیایم آینده دور رو پیش بینی کنیم شاید یک سری اقدامات و تصمیمات بر اون اساس میکیریم که درست نباشه

    کار درست اینه که در لحظه زندگی کنیم

    حتی خدا هم برای اینکه ما رو هدایت کنه یه قدم و به ما میگه هزار قدم جلوتر و نمیگه

    ما رو خودمون کار میکنیم و طبق قانون هدایت میشیم به شرایط بهتر

    استاد یه نفر هست تو اقوام ما که من همش میگفتم با این کارهایی که این آدم داره انجام میده و این مسیری که این آدم داره میره

    طبق قانون زندگیش نابود میشه و بدبخت میشه و بیچاره میشه

    بعد ته ته دل هم میخواستم واقعا نابود بشه بعد من بگم دیدی قانون جواب داد

    حالا به جز اینکه فهمیدم

    من دارم تمرکز میکنم رو اون آدم و تمام مسائل و مشکلاتی که اون داشت رو داشتم وارد زندگی خودم میکردم

    انگار یه روز خدا بهم گفت شاید این بنده من هدایت بشه به مسیر درست؟

    تو از کجا میدونی

    بله درسته که قانون اینه اگه تو خودت و تغییر ندی و به همون مسیر نادرستت ادامه بدی شرایطتت بدتر میشه

    ولی من اینو بیام به خودم بگم

    من چی کار دارم به بقیه

    شاید همون کسی که من همش منتظرم زندگیش خراب بشه انقدر اوضاع بد بهش فشار بیاره که بخواد زندگیش و تغییر بده

    همون طور که همین اوضاع بد باعث شد اصلا من بفهمم که بابا مسیرم غلطه و بیام با استاد آشنا بشم و مسیر زندگیم عوض بشه

    و استاد ازتون یاد گرفتم که انقدر ملا غلط گیر بقیه نباشم بیام خودم و درست کنم

    در مورد جریاناتی که تو ایران بود

    استاد جان خیلی خوشحالم و خیلی سپاسگزار خدا هستم و افتخار میکنم که شاگرد شما هستم

    شما بهمون یاد دادین کار درست چیه تو این شرایط

    خدارو شکر میکنم که این موج نتونست ما رو با خودش ببره…

    ما کار درست و انجام دادیم و ذهنمون و کنترل کردیم و تمرکزمون و گذاشتیم رو اهدافمون و الان داریم نتیجه شو میبینیم

    و من خدارو شکر میکنم که تو مسییرم ایستادم و اجازه ندادم چیزی از بیرون رو زندگیم اثر بزاره

    که البته نتایجشم هم گرفتم و دارم میگیرم

    استاد من این و خیلی خوب ازتون یاد گرفتم که خودم مسئول زندگی خودم هستم نه دیگران

    اگه اینو درک کنم میتونم موفق بشم

    چون اگه من افسار زندگیم رو بدم دست دیگران و موقعیت ها

    از اونجایی که کنترلی رو دیگران و رو موقعیت هایی که پیش میاد ندارم پس حرکتی نمیکنم

    من نمیتونم دیگران و دولت و شرایط و تغییر بدم ولی میتونم خودم و تغییر بدم

    موضوع بعدی راجب اینکه مسی گفته من دوست دارم عادی باشم

    استاد شما یه مثالی زدین و گفتین

    آیا حاضری یه ماشین خیلی خفن داشته باشی ولی کسی نفهمه که تو این ماشین و داری ؟

    آیا حاضری یه رابطه فوق العاده داشته باشی ولی کسی ندونه که شما چقدر عاشق هم هستین و برید یه گوشه دنیا زندگی کنید و حاضری کسی این عشق قشنگتون و نبینه؟

    این حرفا خیلی رو من تاثیر گذاشت و از همون موقع سعی کردم هرگز نخوام به خواسته هام برسم برای اینکه به دیگران ثابت کنم

    استاد من خودم قبلا میخواستم که به فلان موفقیت برسیم که بعد به فلانی بگم دیدی ؟ تو بودی میگفتی ما نمیتونیم تو بودی میگفتی ما عرضه نداریم بیا اینم نتیجه دیدی حالا ؟ دیدی ما تونستیم دیدی تو اشتباه کردی راجب ما قضاوت کردی

    الان هرروز دارم سعی میکنم که اصلا کسی به غیر از خودم تو ذهنم وجود نداشته باشه

    الان فقط و فقط میخوام به خودم ثابت کنم و همین باعث شده بیشتر حرکت کنم

    هرروز که بیشتر رو قانون کار میکنم و مدارم میره بالاتر میفهمم که بابا اینا بخدا فقط داره من و از مسیرم دور میکنه

    من برای اینکه به دیگران ثابت کنم که ببین من تونستم

    دارم گاری به خودم میبندم و حرکت میکنم

    و چقدر این تمرکز رو خود و صلح دورنی که بعدش به وجود میاد به آدم آرامش میده و واقعا انگار تو مسیر جنگلی داری حرکت میکنی

    استاد همسر من تو دوره قانون سلامتی 35 کیلو وزن کم کرد

    بعد یکی از دوستاش دیروز اومد بود دیدنش بهش گفت تو چی کار کردی که همه دارن در مورد لاغری تو حرف میزنن

    اصلا انقدر همه گفتن من مشتاق شدم تو رو ببینم که لاغر شدی

    بعدش همسرم بهم گفت ببین مونا اینکه من وزن کم کردم و به این هدفم رسیدم برای خودم خیلی مهمه خودم دارم لذت میبرم خودم اعتماد به نفس گرفتم برای رسیدن به هدفهای بعدی

    اینکه امروز دوستم گفت همه دارن درباره تو حرف میزنن انصافا خوشحالم نکرد

    ولی اینکه به خودم ثابت شد که میشود برام لذت بخشه و بهم اعتماد به نفس میده و ایمانم رو بیشتر میکنه

    اصلا برام مهم نبود بقیه در مورد من چی میگن

    و موضوع دیگه اینکه وقتی یه شرایط ناجالب برای کسی پیش میاد نخوایم دلداریش بدیم

    بزاریم فکر کنه و براش فضای تنهایی رو فراهم کنیم

    اصلا اینکه بهش فرصت تنهایی میدیم یعنی براش ارزش قائلیم و بهش احترام میزاریم

    استاد چقدر من قبلا نسبت به همسرم اینطوری بودم

    و چقدر همیشه اوضاع بدتر میشد چون من همیشه میخواستم یه کاری براش کنم و نمیتونستم

    و داشتم آزادیش و میگرفتم

    و هم به خودم ضربه میزدم هم به ایشون

    و الان چقدر بهتر شدم تو این مورد و چقدر هم به نفع منه و هم به نفع همسرم

    و استاد کلا از وقتی با برنامه های شما آشنا شدم نه دلم میخواد با کسی در و دل کنم نه دلم میخواد کسی بیاد با من در و دل کنه

    نه برای کسی دلسوزی میکنم چون میگم اون خدا داره و من با دلسوزی کردن دارم جای خدا میشینم

    نه میخوام کسی برای من دلسوزی کنه

    اصلا دیگه بدم میاد آدم ضعیفی باشم و کسی بخواد به من دلداری بده

    حتی تو زندگی با همسرم هم سعی میکنم کاری نکنم که جلب توجه کنم کاری نکنم که قربانی باشم دارم سعی میکنم قوی باشم

    حتی دوست ندارم هسرم هم دلش برام بسوزه

    و در آخر اگه یه نفر میشه مسی فقط مهارت فوتبالی نداشته بلکه یه شخصیت موفق و ثروتمند داشته

    استاد ازتون سپاسگزارم برای آموزشهاتون این تغییر کردن شخصیت من برام بیشتر از هر چیزی ارزش داره

    عاشقتونم در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  5. -
    ندا سادات گفته:
    مدت عضویت: 1521 روز

    سلام استاد واقعا هر آنچه که میگویید عالی عالی است اگر به این حرفهای شما گوش دهیم و عمل کنیم عمل کنیم زندگی بهشت میشود

    استاد،مثلرشما ندیدم که آنقدر توحیدی باشه ،و فقط بگه خدا ،به خاطر همین ،هرجا که میروم باز برمی‌گردم به فایل های شما ،حرف های شما ،واقعا شما توحید رو به من آموختید ،منو با قرآن و اصل قرآن و گفته های ،اصل خداوند آشنا کردید ،و من هدایت شدم به توحید ،هدایت شدم به اینکه فقط روی خدا حساب باز میکنم ،من بارها فایل فقط روی خدا حساب باز کن رو گوش کردم و گریه میکردم که ناخود آگاه ،استاد ممنونم که هستید ،ممنونم که آنقدر حرفاتون روشن است و مارو آگاه می‌کنید

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3447 روز

    به نام خدای مهربان

    با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم و‌مریم‌بانوی اسطوره و دوستان عزیز

    85.

    خدایا ازت سپاسگزارم

    امروز داشتم دنبال فایل هدیه ای درباره ی این که ما فقط مسئول زندگی خود هستیم در سایت می گشتم

    چندین تاشون رو دیدم

    و بعد این فایل عالی چشمک زد و شروع به دیدن و گوش کردن بهش کردم

    خداروشکر که ما قدرت تغییر زندگی خود را داریم

    چه قدر این باور قدرت می ده الهی شکرت

    دیشب به این فکر می کردم علی جان فکر کن اگه هر کاری دوست داشتی انجام بدی و مطمئن بودی می شد و خداوند راه رو نشونت می داد چه کاری می کردی

    امروز کلا دارم به این موضوع فکر‌می‌کنم

    الهی شکرت که در این مسیر هستیم

    استاد از شما سپاسگزارم بسیار زیاد

    از خداوند هدایت و راهنمایی درخواست دارم و درخواست این که چه باورهایی رو باید بهتر کنم یا عوض کنم تا درهای وروود نعمت ها رو بیشتر باز کنم

    خداوندا شکرت که امروز رو بهم عطا فرمودی تا عالی باشم پول بیاد تو حسابم شاد و سلامت باشم

    تمرین عالی انجام بدم و دوش آب گرم

    تنور دلتون گرم

    Casper Wyoming

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    ………………….به نام الله هدایتگرم……………………..

    (از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن………..فردا که نیامده است فریاد مکن

    بر نامده و گذشته بنیاد مکن……………..حالی خوش باش و عمر بر باد مکن)

    امشب همزمان تو حال و هوای این فایل بودم و با خودم فکر میکردم چقدر احساس خوبیه که همیشه در لحظه باشی ، از ثانیه ها لذت ببری و خودتو به جریان هدایت بسپاری ، به خودم گفتم چقدر خوبه که من در لحظه ام و سعی میکنم شاد باشم و لذت ببرم………… تو همین احساسات خوب بودم که متوجه شدم خواهرزادم اومده و تو حیاطه ، من یهویی از این حال و هوا بیرون اومدم اخم کردم کلا ازین رو به اون رو شدم

    دلم نمیخاست با خواهرزادم حرف بزنم چون از دوسه ماه قبل بخاطر حرفایی که از من به پدرش زده بود ، ازشون ناراحت بودم وقتی اومد تو خونه فقط ی سلام بهش دادم و رفتم تو اتاق ، بیرونم نیومدم

    حتی بخاطر ی کار کوچیکی خواهرم صداش زد و اومد تو اتاق ولی اصلا باهاش حرف نزدم و اونم نخاست که کنارم بیاد یا حرفی بزنه .

    با اینکه من و اون تقریبا هم سنیم و خیلی باهم ارتباط خوبی داشتیم اما اتفاق چندماه پیش باعث شد من تا همین الان ازش ناراحت باشم و از غریبه ها هم کمتر بهش اهمیت بدم.تو همون زمان کمی که خواهرزادم خونمون بود هزار بار تو ذهنم باهاش جنگ و جدل کردم بهش بدوبیراه گفتم و اصلا ی جنگی تو ذهنم بپا بود که حتی تحمل اینکه تو خونه نشسته رو نداشتم و هی وسوسه میشدم برم پیشش و حرفی بزنم ضایعش کنم و بگم از خونمون بره!….. .که خداروشکر کنترل کردم خودمو نرفتم پیشش و چیزی نگفتم.

    کمتر از نیم ساعت بعد از خونمون رفت ومن الان خیلی احساس دوگانگی دارم حسی که کمی بغض قاطیشه……

    من که دنبال احساس خوبم دنبال لذت و شادی و در لحظه بودنم چطور اتفاقی که دوسه ماه پیش افتاده و به ظاهر به ضررم بوده رو هنوز نتونستم هضم کنم ؟ چطوریه که هنوز ازش ناراحتم ؟ هنوز تو ذهنم جنگه هنوز تو گذشته دارم زندگی میکنم!!!!!!!!!!!!!!!وای خدای من

    چقدراین اتفاق خوب بود به خودم اومدم، اصلا مهم نیس هی حرف بزنم از اینکه من میخوام در لحظه باشم من میخام گذشته رو فراموش کنم من فلان من بیسار……باید در عمل نشون بدم که باور کردم حرفهای استاد رو

    درست تو همین حالی که به خودم مغرور شده بودم که ببین من چقدر خوبم چقدر شادم چقدر در لحظه ام با ی اتفاق کوچیک ازین رو به رو شدم انگار نه انگار اینهمه تلاش میکردم برای کنترل ذهن

    اصن من ی ادم دیگه بودم وقتی خواهرزادمو دیدم نه قانونی یادم بود نه حرفی نه استادی نه تعهدی…..هیچی هیچی

    من فقط تو میدون جنگ بودم جنگی که هر لحظه تپش قلبمو بیشتر و بیشتر میکرد تنفرمو بیشتر میکرد

    وای خدایا من الان حال خیلی عجیبی دارم بغض دارم اشکام میخاد بریزه رو صورتم

    انگار آب یخ ریختن روم پشیمونم از اینکه بجای خوش و بش کردن و حرفای خوب زدن مدام خودمو خوردم و به شیطون درونم اهمیت دادم ولی خودمو سرزنش نمیکنم چون نمیشه یهویی از تنفر برسم به احساس دوست داشتن و حس خوب. همین که الان متوجه شدم خیلی خوشحالم.

    حسمو میخام خوب نگه دارم و بنویسم از درسی که همین اتفاق برام داشت :

    من خودمو بهتر شناختم اینکه میگم من شادم من خوبم من در لحظه ام من فلانم الم بلم …هنوز تثبیت نشده هنوز اونقدریکه باید شخصیتم تغییر نکرده آره هنوز شخصیتم تغییر نکرده الان فهمیدم وقتی استاد میگه تغییر شخصیت جهادی اکبر میخواد یعنی چی؟ واقعا جهاددد میخواد چون دیدم چطور من یهویی ازین رو به اون رو شدم اصلا فراموش کردم من روزها و ماههاست دارم روی کنترل ذهن کار میکنم

    این تلنگر خدا به من بود که حواسم بیشتر جمع باشه

    بیشتر کارکنم بیشتر درک کنم قانونو

    قانون و اجرای اون از زندگی جدا نیست دوباره به خودم تعهد بدم

    الان که فکر میکنم چقدر همون اتفاق چندماه پیش ازم انرژی گرفته من مدام دنبال اینم که راهی پیدا کنم با خواهرزادم و دامادمون روبرو نشم نخام باهاشون هم کلام بشم تو مهمونی و مناسبات مختلف سعی میکردم برا خودم کاری جور کنم و تو اون جمع نباشم که نبینمشون من کلا پر از تنفرم از این دونفر!

    آقا اون اتفاق به ظاهر بد بوده ولی خودمم میدونم چقدر برای من خوب شد و اون صمیمیت بی موردی که مدام بی حرمتی پیش میومدو ناراحتم میکرد با اون اتفاق ازبین رفت و ازینکه کسی نیست مدام ازم سوال و جواب کنه و بخواد سراز همه چیز در بیاره خوشحالم پس چرا انقدر به تضاد اهمیت دادم آقا من خودمم میخاستم رابطه م با اون دونفر کمتر بشه پش چرا چسبیدم به تضاد ؟ چرا در لحظه نیستم و تو گذشته زندکی میکنم؟ چرا تو ذهنم جنگه ؟

    من همه این موهبتارو دیدم ولی بازم توجهم روی همون تضاده بوده اونم بعد از چندین ماه اینجوری خدای عزیزم بهم فهموند تو هنوز همون نجمه ی قبلی ولی فقط حرفات عوض شده و یاد گرفتی قشنگ حرف بزنی!!!!!!!!!!!!!!

    نمیخام کل تغییراتمو توی این مدت با این اتفاق چشم پوشی کنم ولی حداقل توی همین مورد خیلی واضح خیلی خوب بهم گفت نجمه حواست باشه تو هنوز شخصیتت عوض نشده بیشتر کار کن ، به همون حرفهایی که میزنی عمل کن سرسری نگذر که همین عمل کردنها زندگیتو میسازه .

    خدایاشکرت

    من به قصد نوشتن نکات این فایل لبتابو باز کردم ولی این اعتراف و اون اتفاق و درسی که برام داشت خیلی خیلی احساسم و فکرمو درگیر کرد که حتما بنویسمش چون مرتبطه با همین در لحظه بودن و خیلی از نکات دیگه این فایل

    من ازخدای مهربونم سپاسگزارم برای این اتفاق و این تلنگر.

    اتفاق امشب حس میکنم خیلی منو رشد میده چون درک کردم من کجای کاررررررم!!!

    ممنونم استاد جان برای تهیه این فایلهای ارزشمند و گرانبها

    ممنونم مریم جان برای تدوین فایلها

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    همین ابتدای فایل باز استاد جمله طلایی گفتن

    « که ما برای پاسخ به هر سوالی در مورد اینده باید بگیم «من نمیدونم» و بگیم خداوند میدونه »

    چقدر این جمله و درک این موضوع به ادم ارامش و احساس خوبی میده

    وقتی که میگیم نمیدونم عملا مغز خودمون رو خاموش کردیم

    و برای دریافت هدایت خداوند فقط یه راه رو اون هم در قلب

    قلبی که جایگاه خداوند و وظیفه دریافت پیامهای الهی رو داره رو باز گذاشتیم

    و از اینکه ما روی عقل خودمون حساب نکنیم و بذاریم خداوند ما رو هدایت کنه

    عملا تسلیم بودن خودمون رو در برابر خداوند نشون دادیم

    بنابراین این باور رو باید در خودمون تقویت کنیم که نیروی برتر تو این جهان وجود داره که عاشقانه میخواد بما کمک کنه و ما رو هدایت کنه به مسیری که از اول قرارش و قرارمون از قبل بدو تولد همین بوده که من قدم بردارم و اون هم هدایت کنه

    که در نتیجه خوب و عالی زندگی کنیم و کاری کنیم جهان جای بهتری برای زندگی باشه

    کافیه نه کاری به گذشته داشته باشیم و نه کاری به اینده و ادامه روند رو کافیه بسپریم دست هدایت خداوند و بذاریم خودش ما رو هدایت کنه

    بنابراین بیایم تو حال از نعمتهایی که در حال حاضر داریم لذت ببریم و سعی کنیم انجام کار رو به دستان خداوند بسپاریم و بذاریم خداوند خودش در زمان مناسب ما رو هدایت کنه

    خیلی جالبه بارها بارها شده مثلا همسرم از من میپرسه کی محل میریم میگم نمیدونم بذار پیش بریم هدایت میشیم

    بارها شده تو موارد مختلف از من یه چیزی در مورد اینده میپرسه من در جواب میگم نمیدونم هدایت میشم

    چقدر این پاسخ و این جور فکر کردن حتی به خود من کمک میکنه که ارامش داشته باشم و خیالم راحت باشه که اون خدا خودش بموقعش کارها رو انجام میده و منو به خواسته‌ام میرسونه

    اون خودش جواب تمام سوالات رو داره و عاشقانه همواره با من حرف میزنه و منو هدایت میکنه

    پس چرا من باید زور بزنم تا جواب سوالاتی که مطمئن نیستم رو پاسخ بدم

    یه جورایی تو این سیستم دارم تسلیم بودن رو تمرین میکنم و به هر اندازه‌ای که بتونم توحیدی عمل کنم و واقعا رها باشم و بذارم خداوند کارها رو برای من انجام بده به همون اندازه میتونم نتیجه دلخواه بگیرم

    خیلی جالبه وقتی نگاه میکنی به زندگی ادمهای موفق میبینی همین شخصیت و این خصوصیت رو در خودشون دارند و به هیچ عنوان برنامه‌های دقیق و طولانی مدتی برای کار و زندگیشون ندارند

    و تمام هدف و تمرکزشون تو اون شرایطی هست فعلا درگیرشن که اوضاع از اینی که یه خورده بهبود بدن

    مثل زندگی استاد عباس منش

    مخصوصا تو سفر کردن که اصلا برنامه طولانی مدت و از قبل پیشبینی شده اصلا ندارند

    بقول خودشون پیش میریم تو‌مسیر هدایت میشیم

    و به طور مثال سایت استاد عباس منش رو ببینیم مخصوصا این چند سالی که من با استاد اشنا شدم از نزدیک که میبینم همیشه هر چند وقت یکبار یه اپشن جدید به سایت اضافه میشه و در گذر زمان میایم سایت رو با گذشته مقایسه میکنیم میبینیم سایت زمین تا اسمون کلی تغییر کرده و باعث شده این همه نتایج بزرگ و عالی داشته باشه که حساب کن چقدر اعضا ثابت داره و چقدر هم هر روزه به این جمع اضافه میشن که بلااستثناء همه کاربران راضی هستند و‌ به اندازه ظرفشون موفق هستند

    چقدر خوبه که این قانون داره به ما یاد میده که کاری به گذشته و به اینده نداشته باشیم

    فقط تمرکزمون روی داشته‌هامون باشه و بیایم وضعیت فعلی رو یه مقدار بهبود بدیم

    و قدمها رو کوچیک ، اهسته و پیوسته ادامه بدیم تا تکامل خوب و عالی طی بشه

    این حرفها رو بیشتر من دارم به خودم یاد اوری میکنم تا قانون جهان هستی رو بیشتر درک کنم و تو زندگی واقعیم به معنای واقعی درست بکار بگیرم

    دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

    خدایا شکرت امروز هم تمرینم رو انجام دادم

    الحمد الله رب العامین

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1272 روز

      سلام وصد سلام

      عمران عزیز دوست بسیار نازنینم آنقدر از کامنت بسیاز زیبا وجذاب وپر معنا وبا مثمایت خوشم اومد که بارها آنرا خواندم ولذت بردم وگفتم خدایا شکرت سپاسگذارم که هدایت شدم من جز هدایت یافتگان هستم که کامنت دوستانم رو درک میکنموباخواندن آن لذت وقف ناپذیری دارم الهی صد هزار مرتبه شکرت

      سپاسگذارم

      سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

      همین ابتدای فایل باز استاد جمله طلایی گفتن

      « که ما برای پاسخ به هر سوالی در مورد اینده باید بگیم «من نمیدونم» و بگیم خداوند میدونه »

      چقدر این جمله و درک این موضوع به ادم ارامش و احساس خوبی میده

      وقتی که میگیم نمیدونم عملا مغز خودمون رو خاموش کردیم

      و برای دریافت هدایت خداوند فقط یه راه رو اون هم در قلب

      قلبی که جایگاه خداوند و وظیفه دریافت پیامهای الهی رو داره رو باز گذاشتیم

      و از اینکه ما روی عقل خودمون حساب نکنیم و بذاریم خداوند ما رو هدایت کنه

      عملا تسلیم بودن خودمون رو در برابر خداوند نشون دادیم

      بنابراین این باور رو باید در خودمون تقویت کنیم که نیروی برتر تو این جهان وجود داره که عاشقانه میخواد بما کمک کنه و ما رو هدایت کنه به مسیری که از اول قرارش و قرارمون از قبل بدو تولد همین بوده که من قدم بردارم و اون هم هدایت کنه

      که در نتیجه خوب و عالی زندگی کنیم و کاری کنیم جهان جای بهتری برای زندگی باشه

      کافیه نه کاری به گذشته داشته باشیم و نه کاری به اینده و ادامه روند رو کافیه بسپریم دست هدایت خداوند و بذاریم خودش ما رو هدایت کنه

      بنابراین بیایم تو حال از نعمتهایی که در حال حاضر داریم لذت ببریم و سعی کنیم انجام کار رو به دستان خداوند بسپاریم و بذاریم خداوند خودش در زمان مناسب ما رو هدایت کنه

      خیلی جالبه بارها بارها شده مثلا همسرم از من میپرسه کی محل میریم میگم نمیدونم بذار پیش بریم هدایت میشیم

      بارها شده تو موارد مختلف از من یه چیزی در مورد اینده میپرسه من در جواب میگم نمیدونم هدایت میشم

      چقدر این پاسخ و این جور فکر کردن حتی به خود من کمک میکنه که ارامش داشته باشم و خیالم راحت باشه که اون خدا خودش بموقعش کارها رو انجام میده و منو به خواسته‌ام میرسونه

      اون خودش جواب تمام سوالات رو داره و عاشقانه همواره با من حرف میزنه و منو هدایت میکنه

      پس چرا من باید زور بزنم تا جواب سوالاتی که مطمئن نیستم رو پاسخ بدم

      یه جورایی تو این سیستم دارم تسلیم بودن رو تمرین میکنم و به هر اندازه‌ای که بتونم توحیدی عمل کنم و واقعا رها باشم و بذارم خداوند کارها رو برای من انجام بده به همون اندازه میتونم نتیجه دلخواه بگیرم

      خیلی جالبه وقتی نگاه میکنی به زندگی ادمهای موفق میبینی همین شخصیت و این خصوصیت رو در خودشون دارند و به هیچ عنوان برنامه‌های دقیق و طولانی مدتی برای کار و زندگیشون ندارند

      و تمام هدف و تمرکزشون تو اون شرایطی هست فعلا درگیرشن که اوضاع از اینی که یه خورده بهبود بدن

      مثل زندگی استاد عباس منش

      مخصوصا تو سفر کردن که اصلا برنامه طولانی مدت و از قبل پیشبینی شده اصلا ندارند

      بقول خودشون پیش میریم تو‌مسیر هدایت میشیم

      و به طور مثال سایت استاد عباس منش رو ببینیم مخصوصا این چند سالی که من با استاد اشنا شدم از نزدیک که میبینم همیشه هر چند وقت یکبار یه اپشن جدید به سایت اضافه میشه و در گذر زمان میایم سایت رو با گذشته مقایسه میکنیم میبینیم سایت زمین تا اسمون کلی تغییر کرده و باعث شده این همه نتایج بزرگ و عالی داشته باشه که حساب کن چقدر اعضا ثابت داره و چقدر هم هر روزه به این جمع اضافه میشن که بلااستثناء همه کاربران راضی هستند و‌ به اندازه ظرفشون موفق هستند

      چقدر خوبه که این قانون داره به ما یاد میده که کاری به گذشته و به اینده نداشته باشیم

      فقط تمرکزمون روی داشته‌هامون باشه و بیایم وضعیت فعلی رو یه مقدار بهبود بدیم

      و قدمها رو کوچیک ، اهسته و پیوسته ادامه بدیم تا تکامل خوب و عالی طی بشه

      این حرفها رو بیشتر من دارم به خودم یاد اوری میکنم تا قانون جهان هستی رو بیشتر درک کنم و تو زندگی واقعیم به معنای واقعی درست بکار بگیرم

      دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

      خدایا شکرت امروز هم تمرینم رو انجام دادم

      الحمد الله رب العامین

      انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      فعلا

      یا حق

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مونا نیک پور گفته:
    مدت عضویت: 2726 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان هم مسیر

    خواستم تشکر کنم از فایلهای زیبایی که این روزها می‌گذارید و چقدر من درکم هر روز تغییر میکنه و معجزات خداوند رو میبینم معجزاتی که برای خودم شگفت انگیز است

    من مونایی که سال 96 عضو این سایت شدم و فقط چند ماه ظاهرا پیگیر بودم اما چون هم مسیر نبودم دور شدم تا آبان ماه امسال که با تضادهای فراوان و حال روحی داغون و فقط وفقط به لطف و هدایت خداوندگار دوباره برگشتم

    و هزاران بار در روز از خدا تشکر می کنم که من رو با این مسیر و حال جدیدم که هر روز در حال تغییر است و به دست آوردن آرامشی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم آشنا کرد

    ممنون استاد عزیز و یه تشکر هم از آقا رضای عزیز دارم که ایشون فوق العاده عالی و زیبا مراحل پیشرفت وتغییر خودشون رو بیان می کنند که من دائم به خودم میگم ایشون تونستند مونا تو هم میتونی پس ادامه بده

    یک دنیا ممنوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1272 روز

      سلام مونا بانو

      قابل تحسین هستی

      سپاسگذارم

      درک قوانین زیباترین اتفاق زندگی من هم بود

      من مونایی که سال 96 عضو این سایت شدم و فقط چند ماه ظاهرا پیگیر بودم اما چون هم مسیر نبودم دور شدم تا آبان ماه امسال که با تضادهای فراوان و حال روحی داغون و فقط وفقط به لطف و هدایت خداوندگار دوباره برگشتم

      و هزاران بار در روز از خدا تشکر می کنم که من رو با این مسیر و حال جدیدم که هر روز در حال تغییر است و به دست آوردن آرامشی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم آشنا کرد

      ممنون استاد عزیز و یه تشکر هم از آقا رضای عزیز دارم که ایشون فوق العاده عالی و زیبا مراحل پیشرفت وتغییر خودشون رو بیان می کنند که من دائم به خودم میگم ایشون تونستند مونا تو هم میتونی پس ادامه بده

      یک دنیا ممنوم

      سپاسگذارم‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عباسمنش

    سلام خانم شایسته و دوست های عزیزم

    خدا رو شکر میکنم در مدار دیدن و شنیدن این آگاهیی ها با جون و دل هستم.

    حالم خوب بود و خوب تر شد با این فایل جدید.

    داشتم فکر میکردم و توی افکارم تایید میکردم که چقدر این سایت الهی هست

    چقدر نقش خدا در اداره این سایت به این بزرگی پر رنگ تره

    چقدر همه چه در یک نظم و رسیدن به ی هدفی و درک از قوانین جهان هستی داره میره جلو برای ما.

    مثلا هر فایلی که میاد و یا هر فایلی رو که هرکس بهش توی سایت میرسه که اصلا فرق نداره فایل دانلودی باش

    یا محصول انگار کلام واضح خداوند هستش برای درک قانون برای اون لحظه .

    من استاد دیدم خیلی داره تمرکزم از بین میره چون رو خودم تمرکز ندارم.

    حالا به دلایلی چه درست و چه نادرست تمرکزم میره به غیر خودم

    و به وضوح میبینم وقتی در این حالت باشم انگار مسیر رو با دست های خودم برای خودم هم دور میکنم و هم سخت و اغلب ناآگاهانه ویا درک نکردن قانون هستش.منظورم مسیر رسیدن با اهداف و خواسته ها.

    چون‌خداوند ی انرژی در اختیار ما داده که ما باید یاد بگیریم و از اون انرژی در زندگی خودمون و به نفع خودمون استفاده کنیم انگار ما هر چقدر از این انرژی بیشتر برای خودمون استفاده کنیم خدا بیشتر خوشش میاد و این انرژی همه چه رو در زندگی ما در بر میگیره.

    چند روزه رفتم تمرکز کردن رو فایل (ما از تغییر دیگران ناتوانیم)و بارها و بارها اینو گوش دادم و انگار تا آخر عمرم باید اینو گوش بدم تا ذهنم قبول کنه و نره تو حاشیه.

    نره دنبال حرف های قشنگ زدن

    نره هر کاری رو بکنه که تایید دیگران را بگیره

    اره قضاوت کنه دیگران رو

    سرش باید توی زندگی خودش باش

    و اینکه این قانون بدون تغییر خداوند رو باید درک بشه

    من عاجزم عاجزم از تغییر دیگران

    من با اندازه ارزنی و ذره ای قدرت در تغییر دیگران ندارم و اصلا هم مهم نیست چقدر توانایی دارم

    از اون طرف به اندازه کیهان قدرت در تغییر خودم دارم

    خداوند همان طور که قدرت تغییر دیگران رو از من گرفته به همان اندازه و بیشتر قدرت در تغییر خودم در من قرار داده.

    وقتی در مورد مسی می گفتید که چقدر سرش توی کار خودشه.

    انرژی توی حاشیه ها نذاشته

    عاشق کارشه

    از دیده شدن زیاد دوری میکنه

    از نظر دیگران و مرکز توجه قرار گرفتم دوری میکنه داشتم ربط میدادم به این موضوع که چقدر این آدم تونسته از این انرژی که خداوند در اختیارش گذاشته برای خودش استفاده کنه و نبره به حاشیه ها

    و این باعث شده بشه یک جهان

    بشه بهترین بهترین ها

    و وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم برعکس بوده

    و همیشه شاکی بودم چرا من نمیتونم موفق بشم

    غافل از اینکه من توی چه زمینه ای تمرکز داشتم

    انرژی گذاشتم

    اصلا انگار خدا از اول گفته این انرژی (تمرکز)

    که بالاترین انرژی و قدرت در جهان من دادم به تو و کاری ندارم که میخوای باهاش چیکار کنی و اختیارش رو داده به من که خودم تصمیم گیرنده باشم از استفاده این انرژی

    ولی الان نگاه میکنم من این فرصت این تمرکز این انرژی و قدرت رو بیشتر در حاشیه ها بردم

    بیشتر جایی ازش استفاده کردم که حاشیه بوده سودی برام نداشته و خودم خودم رو از مسیر دور کردم.

    و خدا رو شکر میکنم که از زمانی که توی این مسیر الهی هدایت شدم

    انگار دارم هر روز به سمت مسیر اصلی که باید در اون میشدم نزدیک و نزدیک تر میشم.

    و اولین نشانه اش حال و احساس خوبم هست

    پیدا کردن کار هایی که باعث هدر رفتن انرژی ام میشه

    امید داشتن به روز های خوب

    دوست داشتن خودم

    پیدا کردن توانایی هام

    و همه و همه اینا داره از طریق آگاهی های این سایت و عمل بهشون داره اتفاق میفته برام

    و انگار این فایل در تکمیل فایل (ما از تغییر دیگران ناتوانیم ) برای من بود که خدا بهم گفت میخوای به جایی برسی تمرکزت رو بذار روی خودت نرو تو حاشیه ها

    استاد واقعا ازتون ممنونم و سپاس گذارم

    از دوستای گلم هم که وقت گذاشتید کامنت من رو مطالعه کردید ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: