توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 106 (به ترتیب امتیاز)

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 705 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    هماهنگ باش با فرکانس خداوند

    رد پای صبح روز 9 مرداد رو با عشق مینویسم

    من امشب که بیدار موندم وبعد اذان با خدا حرف زدم ، یکم حس سر در گمی داشتم و میخواستم آرومم کنه واقعا هیچی نمیدونستم که چی بگم و دلم میخواست کمکم کنه تا کنترل کنم ورودیای ذهنمو یکم باخدا حرف زدم و گفتم تو خوب میدونی من چی لازم دارم و چه کمکی میخوام خودت کمکم کن راجع به چیزی که شدیدا به کمک نیاز دارم و 4 خوابیدم و 9 بیدار شدم تا بعد حاضر بشم و برم دفتر خدمات قضایی که اعتراض بدم برای رد شدن شکایتم برای پاره کردن تابلوی نقاشیم تو نمایشگاه ،

    دیدم یه پاسخی از دوستان، خانم فاطمه گندمکار برای دیدگاهم تو فایل مصاحبه با استاد قسمت 21 روز شمار 157 اومده خوشحال شدم

    گفتم وای یعنی خدا برای من چی گفته، بذار ببینم ، زود رفتم تا بخونم ،وقتی خوندم

    آخرش نوشته بود عاشقتم

    خیلی حس خوبی داشت این که بهت بفهمونه که عاشقتم

    اینکه هم بنده اش برات بنویسه عاشقتم و هم خدا از زبون بنده اش بگه عاشقتم و بگه که به یاد بیار من عاشقتم و هر لحظه بهت هدایت میرسونم

    یه حرف و دعایی قبل عاشقتم نوشته بود که خیلی حس خوبی داشت و درک کردم که خدا بهم میگه ، من میرسونمت به جایی که میخوای تو فقط تسلیم من باش، من بهت قدرت میدم تا روی خودت کار کنی

    نوشته اش این بود:

    عزیزم از خدا میخوام نیرویی بهت بده که با قدرت هر چه بیشتر روی خودت کار کنی و هر روز با عزت نفس تر و با ایمان تر بشی

    بعد این حرفشم خیلی نشونه داشت برام :

    من مطمئنم شما پاسخ این حرکت کردنا توی زمینه کسب و کار رو خیلی زود میگیرید و یکی از موفق ترین افراد توی حوزه ی نقاشی میشید.

    انگار یه پیام سری تو این متن برای من بود از طرف خدا

    که اول روی باورات کار کن و این یادت باشه

    و بعد بهم گفت طیبه دیروز تو گفتی تا کی، یادته؟ یه لحظه از فکرت گذشت که یعنی کی میشه منم تابلوهایی رو که بهم الهام کردی رو بکشم و مهارت و پیشرفتم در نقاشی بیشتر بشه و مثل باقی نقاشا منم بتونم حرفه ای بشم تو کارم

    که البته با تلاش روزانه و مستمر و تمرینای هر روزه به این مهارت میرسی که یه درصد تمرینه و 99 درصد باقی با خداست

    دقت کردی وقتی خواستی بشینی پای تمرین رنگ روغنت و گفتی، خدا من میخوام سمت خودمو انجام بدم ، درسته الان برام سخته کار کردن چون مهارتی ندارم و به سختی میتونم درست کار کنم ولی کنترل میکنم ذهنمو و میام پای نقاشی میشینم تا تو قسمت خودتو انجام بدی

    و بار ها بعد گوش دادن به حرفای استاد عباس منش که میگفت من و خدا تقسیم کار کردیم ، عشق و حالا رو من میکنم و خدا باقی کارارو انجام میده

    و میگفت من قلم به دست میگیرم تا کتاب بنویسم و خدا موضوع و متن و تمام کتاب رو بهم میگه و مینویسه

    قلم به دست گرفتن با من نوشتن با خدا

    تموم کردن کتاب و به چاپ رسوندنش با من و فروشش باخدا

    یا میگفت من میرم و خدا در مسیر بهم میگه چیکار باید بکنم

    و میگفت من نمیدونم چجوری تو خودت بفروش

    منم از اون روز به خدا میگم که خدا من میشینم پای نقاشی تو باقی کاراشو انجام بده ، مگه دست برای تو نیست ،چشم ،فکر و همه چی پس خودت انجامش بده

    حتی سعی میکنم برای کارای دیگه ام هم این کارو ،تقسیم کارو انجام بدم

    از اون لحظه هایی که اینجوری میگم نقاشیام واقعا خیلی خیلی نسبت به بار قبلی که کار کردم قشنگ تر و درست تر کار شده

    بعد در نظرم بود که منم پاسخی بنویسم یهویی هدایت شدم به صفحه شخصی خانم فاطمه گندمکار که پیام گذاشته بود و کنجکاو شدم

    الان من نوشتم کنجکاو شدم ، ولی واژه ای برای این هدایت پیدا نکردم ، در اصل کنجکاوی نبوده ،هدایتی بوده حساب شده و بدون اراده خودم ،

    چرا میگم بدون اراده خودم ؟

    چون که خدا خیلی باحاله ، خوب بلده بهم بگه چیکار کنم و اراده فکر و حرکت دست و چشم و همه چیو دستش بگیره و منو هدایت کنه به صفحه شخصیِ دوستی که برام پاسخ رو نوشته بود

    بعد من که نگاه میکردم ، متوجه بودم که حتما خدا میخواد چیزی بهم بگه که من اومدم و انگار منتظر بودم تا ببینم خدا چی میخواد بهم بگه

    از دیدگاه هاش در فایل های دانلودی زدم و مثل همیشه که برای گوش دادن فایلی رندم انتخاب میکنم و انتخاب رو به عهده خدا میذارم ، رندم دستمو رو یکی از دیدگاهاش گذاشتم

    دیدم نوشته

    توجه به داشته ها راه رسیدن به خواسته ها

    از موضوع فهمیدم چی هست و چرا خدا اینجا هدایتم کرد

    چون تک تک سوالای دیروزم و یه جور بلاتکلیفی که حس میکردم دارم و پرسیده بودم که چیکار کنم که کنترل کنم این نجواهای ذهنمو یه وقتایی که هی شروع میکنه به نگران کردن

    درسته تو این یکسال کلی تلاش کردم و نتیجه کنترل کردن ذهنم ،آرامش الانم هست ،نسبت به سال قبل

    و خوشحال شدم از اینکه این فایل صد در صد برای من نشونه ای هست که خدا داده تا من گوش بدم و عمل کنم

    عجب خدایی دارم من ، عجبا واقعا حیرتا هم داره

    هنوزم که هنوزه از وقتی آگاه شدم تو این یکسال ،بازم هر بار که میبینم حیرت زده میشم

    یه درکی تازه پیدا کردم در مورد به یاد آوردن آنچه که بهم احساس خوب میاره

    تازه میفهمم که چرا تو قرآن بارها گفته شده که به یاد بیار …

    میگه به یاد بیار و هر لحظه آگاهانه تمام اتفاقات خوب رو و درس هایی که گرفتی رو به یادت بیار و بازگو کن به شیوه های مختلف که راهش کنترل ذهنت باشه که بتونی کنترل کنی نجواهای ذهنت رو

    و اینکه انقدر فرار هست که باید دائم تکرار کنی و به یاد بیاری

    دلیل این همه به یاد بیار در قران اینه که بتونی کنترل کنی ورودی های ذهنتو

    .

    و بعد نوشته به یاد بیار داستان زندگی و تمام رفتارا و کارای پیامبرارو نوشته

    و گفته به یاد بیار اون روزی رو که اینجوری شد و اتفاقات رو گفته

    یادمه استاد عباس منش میگفت که قوانین فراموش میشن و باید هر روز تکرار بشه

    حتی خدا گفته تا جایی که میتونید قرآن بخونید و هی تکرار بشه

    من قبلا طبق مداری که درش بودم قبول داشتما ولی امروز یه درک دیگه پیدا کردم از این به یاد بیار

    انگار جدید شنیدمش

    من دیروز که در مورد شکایتم و جریانش تو رد پام نوشتم و کل روز رو سعی میکردم آگاهانه به یاد بیارم تمام کمک هایی رو که خدا بهم کرده و سپاسگزاری کنم و امروز هدایتی به این فایل هدایت شدم تا اینجا دیدگاهم رو بذارم ، قبل اینکه این فایل رو ببینم

    دیروز انقدر نجوای ذهن هی تکرار میشد که من یه لحظه گفتم تا کی باید این ذهن هی حرف بزنه و منم سعی کنم کنترلش کنم

    درسته میدونستم که وقتی پا تو این مسیر آگاهی گذاشتم باید تا آخرین لحظه عمرم که در این جهان مادی هستم دائم سعی کنم هر روز بیشتر و بیشتر کنترل کنم ذهنمو و مراقب رفتارام باشم و تلاش کنم برای بهتر شدنم

    و اینم میدونم که خیلی این مسیر رو دوست دارم چون فوق العاده حس خوبی دارم

    ولی دیروز یهویی این سوالو پرسیدم

    الان به خودم گفتم طیبه ، این مسیر خیلی بهتر از قبل آگاهیت هست قبول داری؟؟؟

    خودمم جواب دادم آره قبول دارم و هیچ وقت دوست ندارم به روزایی که آگاهی نداشتم برگردم ،چون خدای ماچ ماچی جذابی پیدا کردم که هر لحظه همراهمه ،کمکم میکنه

    حالا چرا ؟؟؟

    چون که من این مسیرو با همه سختیایی که تو کنترل کردن ذهن داره ،که استاد عباس منش میگفت سخت ترین کار کنترل ذهنه نه اینکه بری و کار فیزیکی انجام بدی

    با عشق انتخاب کردم

    من این حرفاشو تازه میفهمم

    ولی به خودم میگم که طیبه جان ،عشق دلم ،عزیزم ،ارزشمند ترین و نوری از روح خدا

    تو ، تو این مسیری که هستی بسیار بسیار حالت خوب شده پس ادامه بده این حال خوبشو به یاد بیار که مهم ترین حال خوبت وقتیه که باخدا حرف میزنی و مثل دو تا دوست جون جونی که حاضره هر لحظه کنارت باشه و قسم خورده که کمکت میکنه و هدایتت میکنه و وظیفه اش دونسته که هر لحظه همراهیت کنه بیشتر و بیشتر لذت ببر ، درسته کنترل ذهن سخته ولی من این مسیر رو دوست دارم و وقتی تو این یکسال تونستم پس ادامه راهو به کمک خدا میتونم

    مسیری که درسته مقصدش رو داره و رسیدن به خداست

    انا لله و انا علیه راجعون

    ولی تو خود مسیر هم با خدایی و وقتی سعی داری هر روز و هر لحظه کنترل کنی ورودیای ذهنت رو و با خدا بیشتر حرف بزنی پس تو در مسیرش هم با خدایی

    به مقصد فکر کن ، ولی از مسیر لذت ببر، از مسیری که هر لحظه خدا همراهته

    انگار جمله اول : انا لله یعنی اینکه تو مسیر داری طی میکنی در زندگی مادی که سعی در پیشرفت داری و شناخت خودت و خدا در اصل از خدایی در این قسمت انا لله

    و انا علیه راجعون که بازگشت همه به سوی اوست

    که مقصد نهایی خداست که بهش میرسی

    در اصل در هر صورت با خدایی

    نمیدونم چی شد این حرفو نوشتم ،یه لحظه خندم گرفت و لذت بردم از این حرف ، گفتم چه خوب و باحال

    در اصل تو در مقصدی

    وقتی داری با خدا حرف میزنی

    مگه خدا رو نمیخوای ، خب پس وقتی داری باهاش حرف میزنی داریش دیگه

    یاد سوالای چند روز پیشم افتادم

    میگفتم خدا من تو رو میخوام و شبا که باهاش حرف میزدم این حرفو میگفتم

    الان حس کردم که تو منو داری، همین که هر لحظه سعی داری بیشتر به من بگی چشم

    بیشتر باهام حرف بزنی

    بیشتر خداگونه رفتار کنی

    بیشتر تلاش کنی برای کنترل ذهنت

    تو ربّ و صاحب اختیارت رو داری واینجا بنویس تا هر وقت خوندی همین نوشته هاتو ، به یاد بیاری که تو منو داری و من تلاشتو میبینم

    نمیدونم ، واقعا این جملات رو بدون هیچ اراده ای از خودم نوشته شد ،گریم گرفت وقتی نوشتمشون

    یه وقتایی دلم میخواد بغلش کنم و انقدر ماچش کنم از بس که دوست داشتنیه خدا ، یه بار سر نماز خیلی حس خوبی داشتم گفتم خدای ماچ ماچی من دلم میخواد بغلت کنم و بوست کنم تو چقدر خوبی

    یهویی بلافاصله بعدش شنیدم یه صدایی دقیقا عین صدای خودم گفت خب خودتو بغل کن تو منی ،منم توام

    اونموقع انقدر محکم خودمو بغل کردم و دستامو بوس کردم خیلی حس خوبی داشت

    الان به خودم میگم

    طیبه تو که تو این یکسال این همه حس خوب با خدا داشتی ، جوری شده که دیگه به هیچی فکر نکردی یا اگرم فکر کردی به داشتن کسی ، که همراهت باشه و محبت کنه بهت ، دیگه مثل قبل اذیت نمیشی، جوری همه چی تغییر کرده که من خود به خود با هر بار سعی و تلاشی که دارم ،با آدما خوب صحبت کنم و سعی کنم رفتارایی داشته باشم که خداگونه باشه انگار قشنگ حس میکنم رفتار آدما باهام تغییر کرده ،خود به خود همه سمتم میان و باهام صحبت میکنن یا بچه ها بهم لبخند میزنن و جوری از اعماق وجود لبخند میزنن و حس و انرژیشو بهم انتقال میدن که منم با تمام وجود لبخند میزنم ،آدما به طرز فوق العاده ای معربون شدن و آروم صحبت میکنن و احترام میذارن ، که البته از وقتی با خدا صحبت کردی و هر روز داری عشق میکنی که صداشو میشنوی به طرق مختلف

    مثلا یه وقتایی از طریق آدما باهام صحبت میکنه

    یا از طریق قرآن

    یا نوشته تو یه کتاب یا روی یه بیلبورد یا روی ماشینا و هرجای دیگه

    یا از طریق اعداد که بین من و خداست و وقتی میبینمشون یه نشونه از خدا میبینم

    یا وقتی ازش سوال میپرسم یه صدایی دقیقا عین صدای خودم باهام صحبت میکنه و یه وقتایی با هم بحث میکنیم و قشنگ جوابمو میده و راه درست رو نشونم میده

    یا اینکه درک میکنم

    یا اینکه از زبون آدما حرفاشو بهم میگه و کلی راه دیگه که واقعا نمیشه شمردش

    هر روز داری آروم تر از دیروزت میشی و همه اینها لطف خداست به تو

    که هرچقدر سپاسگزاری کنی باز هم کمه

    و این تنیجه تلاش هات هست که داری میبینی وقتی روی خودت و شخصیتت کار میکنی اینجوری دنیای بیرونت تغییر کرده و وقتی نتیجه رو میبینی باید ادامه بدی طیبه ،پر قدرت و با خیال راحت

    یا چیزی که دوست داری داشته باشی و یا داری و نمیتونی ازش دل بکنی ، و حتی رها شدی از وابستگی به خیلی آدما و حتی اشیا و هر آنچه که یک سال پیش برات انقدر اهمیت داشت که وابسته اش شده بودی و اذیت میشدی و الان دیگه وابستگیت خیلی کم رنگ و حتی بیشترشو رها شدی

    وجنس وابستگیت تغییر کرده و در اصل وابسته خدا شدی

    من وقتایی که به حرف خدا گوش نمیدم و حس میکنم که صداشو نمیشنوم خیلی اذیت میشم واقعا حس اذیت کننده ایه که صداشو نشونم و سعی میکنم به یاد بیارم و تکرار کنم که هرچقدر سعی کنم بهش چشم بگم و تسلیمش باشم بیشتر صداشو میشنوم

    یادمه تا مادرم مسافرت میرفت من هی زنگ میزدم میگفتم کی میای خونه ؟ ولی الان خودم میگم مامان برو بگرد و با خیال راحت لذت ببر از لحظه لحظه زندگیت

    یادمه یه بار مامانم گفت طیبه من برم ناهار و شام میخوری ، گفتم مامان من دیگه طیبه یک سال پیش نیستم

    من برای بدنم ارزش قائلم و بهش میرسم دیگه نگران من نباش

    خیلی خوشحالم که هدایت شدم به این فایل تا به یاد بیارم

    و البته انقدر زیاد هست که نمیشه همه شو تو یه دیدگاه نوشت

    سعی میکنم هر چند وقت یک بار اگر خدا به یادم بیاره بیام و تو این فایل و دیدگاهش با عشق بنویسم و به یاد بیارم

    برای همه خانواده صمیمی عباس منش بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت از خدا میخوام

    الان که داشتم مینوشتم یه بارم رفتم تا پاسخ های دیگاهی فاطمه خانم گندمکار رو ببینم یه فایل گفتگو با دوستان قسمت 58 هم توجهمو جلب کرد تا بهش گوش بدم

    وای یعنی متحیر شدم

    وقتی الان دیدگاهمو تو سایت نوشتم و رفتم و گوش بدم

    موقع نوشتن همین دیدگاه در نظرم اومد که در مورد تبلیغ بنویسم که برام سوال بود و به خدا میگفتم که خدا وقتی برای استاد عباس منش شده برای منم میشه ولی حس کردم اینجا نمیتونم راجعبهش بنویسم

    و الان درک کردم که بعد نوشتن این رد پام و بعد گوش دادن به فایل گفتگو با دوستان قسمت 58 دقیقا در مورد تبلیغ گفت

    چشمام یهویی دو برابر باز شد که وای خدای من چند دقیقه پیش گفتم

    حتی یه ساعتم نشده

    اومدم دوباره این فایل تا ویرایش بزنم و بنویسم ،که چقدر خدا هر لحظه هدایت میکنه

    خدایا شکرت

    دوستتون دارم ، طیبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مختار جعفرنژاد گفته:
    مدت عضویت: 994 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام …

    خدایا شکرت و سپاسگزار خدای هستم که من در سال 1400اول با گوش‌دادن به کتاب معجزه شکرگزاری خانم راندا برن و عمل کردن به آن در طی یک ماه و سپاسگزاری کردن برای هر آنچه داشتم و که تفسیر آن تو کتاب اومده و توصیه میکنم حتما این کتاب را بخونین. تونستم مدار خودم تغییر بدم و به مدار استاد عباس منش و فایلهای دانلودی و رایگان و سپس سایت و دوره 12قدم هدایت بشم که اصل و اساس حرفهای استاد شکرگزاری به خاطر داشته ها و توجه به نکات مثبت زندگی و احساس خوب داشتن در هر موقعیتی و لذت بردن است.

    و در این مدت سه سال که با استاد هستم من هم از لحاظ شخصیتی پیشرفت کردم که با قبل از اینکه شکر گزاری کنم و به نکات مثبت زندگی توجه کنم بسیار متفاوت است و هم کار خوب پیدا کردم که واقعا دوست دارم کارمو و لذت میبرم و حالم عالیه و بسیار رشد کردم که من اعتبار این پیشرفت خودمو به شکرگزاری از نعمتهای خداوند می دانم و خودش هم به من کمک کرد تا در این موقعیت باشم خدایا شکرت.

    امروز اتفاقی این فایل را تماشا کردم و یادم اومد سال 1400این تمرین را انجام دادم و اون موقع شکرگزار اتفاقات خوب سال 1400بودم و آلان یادمه که شکرگزار به دنیا اومدن پسر دومم بودم و شکرگزار آشنایی با دوست بسیار خوب و همفراکانسم بودم این دو مورد بود که یادمه و در سال بعدش بسیار برای من عالی بود و رفتم سر کاری که دوست داشتم و بسیار اتفاقات زیبای که در اون سال برام افتاد .

    این تجربه بسیار خوبی بود که من از این تمرین در یادم مونده و دوست داشتم با دوستان هم فرکانسیم در میان بگزارم .

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 670 روز

    به نام حضرت دوست

    سلام بر حضرت عشق

    سلام بر حضرت حضور

    الهی به امید تو

    واقعن همه آدمای زندگیم معلم ‌های من هستند؛)

    خدایا ازت میخوام همیشه شاگرد کلاس درسِ تو باشم ، یاد بگیرم و عمل کنم به آنچه تو ازم میخوای…

    خدای مهربانم پرسیدم آیا باید از ویژگی‌هایی از آدمی که تازه باهاش آشنا شدم باید چشم پوشی کنم یا نه برخورد کنم

    زدم روی نشانع‌ام و دیدم خداااااای من؛ جواب از این واضحتر!؟..

    چشممممم جانانم هر چی تو بگی میچسبم به خواسته ها نه نخواسته ها .. میچسبم به داشته ها نع نداشته ها..‌

    چشام داره به آرومی میره رو هم

    دوست دارم بابایی

    شبت بخیر

    ‌دوووووست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 670 روز

      سلام حضرت عشق

      رب العالمینم مچکرم اگر تو هدایتم نکنی قطعن از گمراهان خواهم بود

      چقدر اعتماد هست توی قلبم چقد پشتم پـُرررره که خدایی دارم از رگ گردن بهم نزدیکتر من از اویم و او از من، هیچوقت تنهایم نگذاشته و نمی گذارد.. عاشقانه تمام خودش را میگذارد که به من خوش بگذرد روی زمین! هرآنچه در آسمان و زمین است برایم آفریده ! مرا خلیفه خودش قرار داده ، قدرتی به نام خلق کردن را به دستانم داده و تجربه‌ی عشق را برای خلیفه‌ش می خواهد !

      آقا خلاصه‌ش کنم؟. من گند میزنم تو درستش میکنی دمت گرم مشتی .. مگه رفیقی با مرام تر از تو برام پیدا میشه؟!

      ماچ بهت نور جان، عشق جان، رفیق جان، دلبر جان…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    امیرحسین صالحی گفته:
    مدت عضویت: 350 روز

    بنام خداوند پاک و دلیر

    خداوند رحماااان خدای امیر

    سلام خدمت استاد جانم عزیزم

    سلام خدمت خانم شایسته عزیز

    وسلام خدمت تمام دوستان قشنگم

    چه قدر نوشتن و به یاد آوردن داشته ها

    زیباست و بالاترین احساس خوب را به انسان میده

    وقتی که دارم می‌نویسم حس میکنم خدا میگه خب

    عزیزم خودتا آماده کن واسه نعمت های بزرگ تر واسه آینده که خودتم تصور نمیکنی

    می‌دونی استاد وقتی که آخرشب از مغازه میام و با

    ی انگیزه ی بیشتر میشینم و دوباره هدف های آیندما می‌نویسم و به خاطر معجزات طول روزم سپاسگذاری میکنم این قدر نزدیک میشم به خدا که میگم مگه از این احساس قشنگ ترم هست

    و همیشه هم از خدا میخام که بالاترین احساس سپاسگذاری را به من بده از خدا میخام قدرت سپاسگذاری بیشتر به من بده از خدا میخام هر لحظه در زندگیم احساس شکر گذاری داشته باشم

    و سپاسگذارم نعمت های خداجان باشم که البته ناتوانم از بس نعمت به ما میده همین نفسی که میکشیم خودش تریلیون ها بار جای شکر داره در روز ولی ما ناتوانیم و خدایاشکرت به خاطر تمام داشته هایش

    خدایاشکرت به خاطر تمام نعمت هایت

    خدایا سپاسگذارم به خاطر تک تک نفس های

    خودم پدرم مادرم خواهرم و سلامتی که به ما عطا کردی

    خدایا سپاسگذارم به خاطر حال خوبم

    خدایا سپاسگذارم به خاطر اینکه هر روز درآمد من

    رزق من ثروت من نعمت های من مشتری های من

    همواره در حال افزایش بسیار است

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    و خدایا سپاسگذارم که هر روز اعتبار من را بیشتر می‌کنی و تویی که به من همه چیز میدهی

    خدایا من آنچه که دارم از آن توست کمکم کن

    همیشه خاشع و فروتن باشم

    و از همه مهم تر خدایا کمکم کن راهی

    که ابراهیم رفت قدم بردارم موحد باشم ن مشرک

    و خودت شرک هایم را پاک کن از وجودم که به تو نزدیک تر باشم

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    الهی شکرت .

    ما به خدا اعتماد داریم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سعیده اورنگ گفته:
    مدت عضویت: 542 روز

    درود خدا بهتون استاد عزیز و پر مهر

    بر اساس اینکه امواج مغزی ما قوی تر از امواج رادیویی سیر داره پس قطعا این حس خوب حقیقی و توجه به زیبایی‌ها خیلی منطقی و معقول دروازه های عشق و رحمت و نور رو نشونه قرار میده، و موجب میشه از تمام منابع بی کران جهان ثروت و سلامتی به طور بی وقفه به سمتمون عشق جاری بشه با حفظ احساس دائم سپاسگزاری به طوری که تک تک سلول‌های وجودی ما در شکرگزاری و تشکر و سپاس باشه.

    من این فایل رو اردیبهشت 1404 دارم نگاه میکنم و تمام اتفاق های خوب امسال رو تا الان بخوام به وجود عزیز شما تقدیم کنم از آغاز:

    خرید دوره ی هم جهت با خواسته های خداوند بود و خب اولین خرید من با پول خودم از سایت شما بود، با اینکه سالها با تمام جان و قلبم به آگاهی های سایت و آموزه های رایگانتون وصل بودم.

    من حقیقتا هر رشد روحی و معنوی رو بخوام اینجا بنویسم همه اش برگرفته از شاگردی کردن آموزه های شماست. اونجا که توفیق شاگردی کردن صفر تا صد آموزه های شما رو داشتم تماما در حال خوب، حس خوب بودم که شاهد معجزات پیاپی هم بودم و به لطف الله هنوز هم هستم و البته این هم بگم هر جا شاگردی خوب نبودم و صفر تا 100 خودم رو نذاشتم افت شدید حس و حال خوب رو میدیدم. که البته اینها رو نمیخوام اینجا بگم و اما چیزی که در صدد راه اندازی اون برای گسترش حال خوب جهان در امسال هستم، کافه کتاب هستی هست.

    دوست دارم با هر فنجون نوشیدنی سالم و خوراک‌های طیب که دست مشتری های کافه ام بر اساس قانون میدم باران رحمت الهی که بدون توقف داره میباره رو بیشتر بیشتر حس کنم.

    خیلی عزیزید برام

    از خدا جوئیم توفیق ادب

    بی ادب محروم شد از لطف رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ما به خداوند اعتماد داریم گفته:
    مدت عضویت: 3990 روز

    سلام استاد عزیزم وتمامی دوستان عزیزم

    من توی سال 96 بابام رو از دست دادم  وبه همین خاطر موفقیتهای کمی توی سال 96 یادم میاداونم باور کنین خانمم بهم میگه تا یادم میاد چقدر استاد  کلماتت درسته چقدر بهم ایمان میدی این کلماتت برام تازگی داره  من توی سال 96 چند تا از کلاس های آموزشی رو که دلم میخواست یاد بگیرم رو رفتم و دوره اش روگذروندم و لب تاب با مشخصات که قبلا نوشته بودم رو خریدم وبا شرایط خیلی راحت گرفتم ومهم ترین چیزی که بهش رسیدم همه چیز دست خودمه وتوی ابتدای سال 97 با چند نفر دیگ از طریق دوستم آشنا شدم وبهم گفتن که ما توی شمال کار داریم وباید بریم من وخانواده ام هم باهاشون بریم یهو دیدم جلوی متل قوی آقای عظیم زاده هستم با خودم گفتم خدایا من کجاواینجا کجا وای  یاد استاد عباس منش عزیزم افتادم که توی یکی از فایل هاشون میگفتن برین متل قو رو ببینین تاببینین میشود آقای عظیم زاده با اون شرایط تونسته موفق بشه شما هم میتونین یه نیروی داشت بهم میگفت همه چی دست خودته شروع کردم به هر جا که دلم میخواد توی این سفر برم و بهم خودم میگفتم سویئت میگیریم با این شرایط با این مبلغ ووقتی از دکه هایی ک کنار خیابون عباس آباد بودسوال کردم گفتن ما این شرایط نداریم ودوباره به خودم گفتم پیدا میشه فقط باید حالم خوب باشه یهو ی نفر کنار جاده صدا زد سوئیت منو برد با همون شرایط به خونه یه نفر زنگ زدیم بنده خدا خواب بود وبیدار شد وبهم گفت این خونه شخصی منه اینجا بمونین من برام کاری پیش اومده میرم وهروقت خواستین برین باهام تماس بگیرین دیدم همونی ک میخواستم شد جای همه ی شما خالی خیلی بهم خوش گذشتوچقدر فراوانی توی شمال بود باور کنین به قدری ک توی شمال ماشین های خارجی دیدم به عمرم پراید ندیده بودم خخخخخ برای سال 97 میخوام توی همین امسال از کارکارمندی بیام بیرون وحسابداری با شرایطی ک خودم میخوام انجام بدم وبسته روانشناسی یک ودو وسه رو بگیرم والان عقدی هستم وامسال توی برج12 عروسی کنیم وبریم سر خونه زندگی خودم و خونه ای ک هرروز میبینمش وبهم حس خوبی میده رو بخرم وماشینی ک توی هدف هام نوشتم رو بگیرم وهمسرم هم وکالت قبول بشه وهر سه ماه یکبار به مسافرت هایی که نوشتم برمودرآمدم رو حداقل 10برابروبیشتردرماه بکنم وبه همه ی شما دوستان گلم پیشنهاد میکنم دوره روابط رو تهیه کنین واز روابط تون با بقیه وخودتون وخدای خودتون لذت ببرین این رو بهتون میگم بگیرین چون بهترین روابط رو دارم برای همه شما دوستان عزیزم واستاد عزیزم که استادی برازنده ی اوست آرزوی سلامتی وثروت و سعادت در دنیا وآخرت رو از الله یکتا  دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رضا مهر گفته:
    مدت عضویت: 3718 روز

    با سلام خدمت هم فرکانسی هایم واستاد عزیز

    کم پیش میاد که نظر بدم ولی تصمیم گرفتم تجربه خودم را در اختیار دوستان بزارم

    سال96 تصمیمات خوبی گرفتم وپا روی بعضی از ترسهام گذاشتم البته همراهی خانواده وخاسته انها نیز شرط اصلی بود الان که به یاد میارم میبینم تمام شرایط وموقعیتها وسودهایی که بدست اوردم دقیقا براساس قوانین وبه همون اندازه ای که روی خودم کار کردم وباور داشتم بدست اوردم وتمام فایلهایی که گوش کردم

    وتمرینات را انجام دادم نتیجه اش را گرفتم به نظر خودم باید به اون نقطه برسیم که درک کنیم وبه کار ببریم هرزمانی که ناخواسته دست ازکار کردن بر روی خودم

    برداشتم به هردلیلی کل برنامه هایم نیز به هم خورده وبا شروع ان از اتفاقات کوچک مثل درست شدن خود به خود موبایل که ماهها خراب بوده درستش نکردم یا ماشین یا کارهایی که راحت ترانجام میشه یا روابط قشنگ وسود های خوبی که قبلا برام رویایی بوده الی ماشاءالله یا وقتی که در شروع روز سناریوی خودم را مینوشتم وشب تیک میزدم اشکم سرازیر میشدوفقط وفقط شکر میکردم وعظمت خدا را بیشتر درک میکردم وچون به اون مقداری که یادگرفتم تمرکز روی داشته ها و خوبی هادارم به اون مقدار جواب گرفتم .

    سال 97 اهدافم را مکتوب کردم وبعد از چند روز میبینم با سالهای قبل در همین زمان نتیجه قابل قیاس نیست وسالی که نکوست از بهارش پیداست

    من فقط خلاصه وارتایپ کردم وچک نکردم هرچیزی که به ذهن من اومده نوشتم اگر اشتباهی بود ببخشید

    با آرزوی شادی وسلامتی وثروت برلی تمامی دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نسترن حسین نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2717 روز

    سلام استاد بزرگوارم،سوالی دارم اگر امکانش هست به توضیح کوچولو به من بدید، من از وقتی روی باورهام کار کردم. ،به این باور جدید رسیدم که از در و دیوار. برای من ثروت می باره، همین طور هم هست، من خانه دار هستم ، اما هیچ وقت به لطف خدا جیبم خالی نبوده، همیشه پولهای فراوانی به سمتم میاد، اما پس اندازم صفره. یعنی از این طرف میاد ،از اون طرف میره، ممنون میشم راهنمایی م کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم تیموری گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    سلام دوستان وگروه ارزشمند من که هرچی دارم ازاین سایت دارم خواستم بگم چقدرنظرات فوق العاده هست هرچقدرمیخونم سیرنمیشم تبریک میگم به دوستان وسپاسگزارخداوندهستم که جناب استادعزیزروسرراه ماقراردادوهرروزبایه الهامی این سایت روغوغامیکنه احساس میکنم همه پای سایت نشستن ومنتظرن تاازاستادمطلبی بیادوجواب بدن وتجربه ی دیگران روکسب کنن سپاسگزارم خدایاازت اینجاکجاست که همش بوی تورومیده بوی توحیدویکتاپرستی هیچ حرفی غیرازاین نبست?????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ابراهیم حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 2765 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    با سلام خدمت استادعباس منش عزیز باوقار ولطیف ومهربانم چقدر ساده و دوست داشتنی هستید

    همچون الماس میدرخشی دوست دارم عاشقتم

    سلام خدمت دوستان گرامی امیدوارم سال جدید برایتان پر از موفقیت باشد

    نمیدانم از کجا شروع کنم من حدود 3 ماه با استاد اشنا شدم من در زندگی گذشته با خیلی از مشکلات دست و پنجه نرم کردم از سن 17 سالگی کار میکردم نقاشی ساختمان …کارگری ..بازاریابی برای چندین شرکت …کار فنی خلاصه مغازه داری بعد از7 سال شاگردی و در نهایت ورشکستگی ویک سال افسردگی تا این که چشم بهم زدم دیدم 40 سالم شدم و متعهلم ودارای یه دختر 4ساله که دنیای منه بابت این همه اتفاقات خدا رو شکر میکنم من سال 92 مکه بودم

    به نیابت بابام

    قرار بود بره ولی سال 90 فوت کرد ومن به جای اون رفتم اصلا باورم نمیشد

    باورم نمیشد منی که به وجود خدا شک داشتم خدا از من دعوت کر د بیام به جایی که خودش خو استه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: