داستان هدیه تولدم - صفحه 109

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    به نام خدای مهربان و قدرتمند

    سلام به استاد بزرگوار

    سلام به مریم بانوی بینظیر و مهربان

    سلام به همه ی دوستان عزیزم

    روز نهم از این سفر نامه بازهم انقلابی عظیم در وجودم و کنکاشی طولانی مدت در درونم ایجاد کرد

    تا همین نه روز هم به زیبایی احساس میکنم تفاوتی که در دیدگاه و توجهات و زندگیم ایجاد شده

    خدای من تا چه حد مهربانی و راحتی ؟

    من این فایل رو خیلی دوست دارم و در بیست دقیقه ی زمان این فایل مدام در حال تکرار حرفهای استاد برای خودم هستم که بتونم در عمل هم ازشون استفاده کنم

    خیلی ساده من میتونم به صلح با خودم برسم ، با دوست داشتن خودم و دیگران و مهمتر از همه دوست داشتن خدای یکتا و پیدا کردن این قدرت و رحمت بی انتها در درونم .

    بله ،وقتی من در هر لحظه از زندگیم هدایت‌های خدا رو دریافت و با ایمان عمل کنم و فقط در هر چیزی یا هر کسی زیبایی ها و خوبی‌هایش را ببینم و عاااااششششقققق خودم باشم بدون توجه به نظر دیگران که از نظر اونا من خوبم یا بد ، وقتی رها از هر خواسته یا آدمی به آرامش درون و اطمینان قلبی برسم و بدون نگرانی و طمع و حرص خواسته ام رو برای خدا رها کنم و در همین لحظه که هستم با شکر گزاری برای داشته هام و عشق دادن به همه و شادو آرام و رها زندگی کنم

    و زندگی را راحت و آسان بگیرم و به این قانون زیبا متعهدانه عمل کنم، میتونم با خودم ، با قلبم ، با خدا ، با همه چیز و همه کس در صلح باشم و در نتیجه غرق در لذت و خوشبختی باشم.

    من از وقتی که یاد گرفتم که خواسته رو برای خدا رها کنم و عاشق خودم باشم ، هر جوری که هستم خودمو دوست داشته باشم و و آرام باشم خیلی تجربیات زیاد و خوبی داشتم مثلاً در جذب مالی راحت و به دست آوردن شغلی که با شرایطم جور باشه .

    یا در زمینه ی روابط که روابطی سرشار از عشق و احترام و آزادی با همسر عزیزم و دیگران دارم.

    و از وقتی که نظر دیگران برام مهم نیست و با خودم در صلحم خیلی حالم بهتره ، و خیلی بیشتر و راحتتر میتونم در هر لحظه ای زیبایی هر چیزی رو ببینم و از زاویه ی مثبت به هر موضوعی نگاه کنم.

    واییی چقدر در زمینه ی کنترل عواطفم عالی شدم.

    و از موفقیت دیگران لذت میبرم و حسادت و حسرت که منو از خدای درونم دور می‌کنه رو از شون دوری می‌کنم.

    خدایا شکرت

    خلاصه که همه چیز داره هر روز از هر نظر بهترو بهتر و بهتر میشه و من واقعا حالم عالیه چون دارم میبینم که نتایج داره میاد و منم میتونم که خیلییییی راحت و پر از عشق و آرامش و رهایی به خواسته هایی برسم که من و خدا میدونیم و دیگر فقط رهایی و لذت و موفقیت ، بله به همین سادگی

    خدایا شکرت بینهایت برای این مسیر روشن و سبز

    در پناه خدا پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1176 روز

    به نام خدای هدایتگر مهربانم

    سلام خدمت استاد عزیز,مریم جان مهربان و دوستان گرامی

    امروز حال دلم خیلی عالی بود چون طی یکی دو روز گذشته خیلی با خدای درونم صحبت میکردم و خیلی خیلی شگفت زده م کرد.دلم خواست روی نشانه امروزم کلیک کنم ببینم باز خدا با من چه حرفی داره…..

    الله اکبر چه سوپرایزی،چه هدیه ی ارزشمندی،چه تبریک جانانه ای.چقدر دلچسب و دلنشین .چقدر ذوق کردم برای گرفتن این هدیه ی ارزشمند…..آخه چند روز دیگه (4اسفند) تولدمه.خدای مهربونم پیش دستی کرد و تولدم رو از زبان بنده عزیزش بهم تبریک گفت.چشممام اشک بارانه.،تو دلم غوغاست…

    همسرم خیلی خیلی پرتلاشه و با پشتکار و علاقه زیاد موفق به ساخت و استارت کارخونه ش شد و روز گذشته پذیرای کلی مهمان فامیل و دوستان بودیم،همه ایشون رو تحسین و تشویق فراوون کردن و من ،من رو هم بمباران یه همسر خوب،که پشت هر مرد موفق یه زن موفق هست ،کلی مورد تعریف و تمجید مهمان ها قرار گرفتم،منی که کاری برای کارخونه انجام نداده بودم ولی فکر کنم آموزش های استاد کار خودشو کرد ،در واقع یاد خدا،توکل کردن به او ،آرامش و حال خوب و مثبت نگری و سپاسگزاری هر روز من،کار کردن روی خودم و خودشناسیم واحساس ارزشمندی کردن ،باعث دریافت اینقدر تحسین شد،باعث شد اینهمه اتفاق خوب رو جهان برامون رقم بزنه.خدایا شکرت .سپاسگزارتم.

    استاد عزیزم من هم تولدتون رو تبریک عرض میکنم بهترینها رو براتون آرزو میکنم،و خداروهزاران بار شکر میکنم که شما رو برای هدایت ما متولد کرد. که اینقدر زندگی برامون راحت و شیرین و پر از آرامش بشه.خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سیده مهین گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    به نام خدایی که هستی از اوست

    روز نهم سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان سایت عباسمنش

    بازم ی فایل زیبا و قشنگ از استاد عزیزم و ی متن قشنگ از خانم شایسته عزیزم و این بار می خوام از متن زیبای خانم شایسته بنویسم و لذت ببرم.

    آن روزها نمی دانستم‌، وقتی با حسرت به کادو تولد دوستم نگاه می کنم، یعنی در حال دور شدن از خواسته ام هستم.

    نمی دانستم وقتی بخاطر نداشتن چیزی ناراحتم، یعنی در حال دور شدن از آن هستم.

    نمی دانستم وقتی درباره خواسته‌ام احساس نگرانی دارم، یعنی در حال دور شدن از آن هستم.

    نمی دانستم وقتی به بچه هایی حسادت می ورزم که به راحتی همان چیزی را دریافت می کنند که تمام آروزی من است‌، یعنی به خواسته ام چسبیده‌ام و نمی دانستم که چسبیدن به خواسته ها مساوی است با دور شدن و فاصله گرفتن از آنها.

    واقعا چه روزهایی رو که نمی دونستیم به خاطر توجه به نا خواسته ها و به حسرت به بچه ها و همبازیهایمان و به خاطر نگرانی و ترس و به خاطر نداشتن چیزایی که دوست داشتیم و به خاطر چسبیدن به چیزایی که دوست داریم داشته باشیم از آنها دور شدیم….

    مسئله مهم این است که تمام اتفاقات زندگی من وقتی تغییر کرد که‌، در درون من همه چیز تغییر کرد… وقتی نگاه من به خودم تغییر کرد… وقتی رابطه ام با درون، قلب یا همان انرژی که او را خدا می نامیم را مهم ترین موضوع زندگی ام دانستم و آموختم هرگز به هیچ خواسته ای هر چقدر مهم، نچسبم یا وابسته نشوم.

    چقدر زیبا قشنگ استاد و خانم شایسته، شایسته میگن تمام اتفاقات زندگیم وقتی تغییر کرد که من از درون تغییر کردم، چقدر دوست دارم از درون تغییر کردن و از ریشه و از بنیاد تغییر کردن را تجربه کنم خدایا شکرت که اول مسیرم هدایتم کن که در مسیر سعادت و خوشبختی تا ابد بمانم.

    مهم ترین رابطه‌ی زندگی‌ات چیست؟ رابطه خودم با خودم با درون خودم و خدای خودم

    فارغ از اینکه دیگری شما را دوست دارد یا نه، چقدر خود را دوست داری و ارزشمند می‌دانی؟ باید بهش برسم

    فارغ از اینکه دیگری شما را باور دارد یا نه، چقدر خودت را باور داری؟باید بهش برسم

    رابطه‌ی تو با خودت‌، مهم ترین رابطه زندگی شماست و همه ی چیزهایی که در بیرون از خود تجربه می کنی، از دوستانی که داری‌، اتفاقات خوبی که تجربه می کنی‌، رابطه‌ات با پول‌، رابطه‌‌ات با عشق و مهم‌ترین ارتباطات زندگی‌ات و همه آنچه که می‌خواهی داشته‌باشی‌، نتیجه این رابطه‌،است. یعنی به اندازه‌ای که این ارتباط در درون خوب است‌، اتفاقات بیرون هم همانقدر خوب است و برعکس!

    کاملا زیبا قشنگه وقتی تو با خودت در صلحی، رابطه ات با خودت خوبه تمام اتفاقات خوبی که در بیرون تجربه می کنی نتایج رابطه خوب با درونته، خیلی قشنگه، چه حس خوبیه

    پس “به هر شیوه ای که می توانی”، خودت و چیزهای خوب اطرافت را تحسین کن و با اینکار میان ذهنت و روح هماهنگی برقرار کن… به هر شیوه ای که می توانی (با تغییر زاویه دیدتان) به احساس خوب برس‌ و بعد همه ی چیزهایی که به دنبالش هستی، راهشان را به سوی تو پیدا می کنند…

    اینجاست که توجه به نکات مثبت میشه احساس خوب و احساس خوب میشه اتفاقات خوب

    مرتب به خودت یادآور شو که‌، “تنها کارِ زندگیِ من ایجاد هماهنگی میان ذهنم و روح است” به نحوی که به آرامش و شادی بیشتری برسم، این چند خط زیبا رو یادداشت کردم که مرتب به خودم بگم و تکرار کنم.

    وقتی آن اطمینان قلبی را داری و آرام هستی، وقتی احساس شعف می کنی یعنی با خودت در صلح هستی. یعنی راه هدایت به سمت نعمت ها و برکت‌ها را باز گذاشته‌ای.

    و یعنی تمام خواستنی‌ها به سوی زندگی‌ات در حرکت است.

    پس این هدیه را از خودت و زندگی‌ات دریغ نکن، سعی می کنم که این هدیه را از خودم دریغ نکنم با توکل بر خدا و مدام کار کردن روی خودم و توجه به نکات مثبت و تحسین کردن و عشق ورزیدن و با تمرکز و ایمان و اعتماد به ربم، خدا جونم هدایتم کن تا در مسیر بمانم و هرگز رهایم مکن…..

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم از شما ها بی نهایت به خاطر عشقی که به ما بچه های سایت عباسمنش می‌دهید خیلی سپاسگزارم و خیلی دوستون دارم …. بووووس

    بهترینها را از صمیم قلبم برایتان آرزومندم

    در پناه حضرت حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    سلام استاد عزیز و گرانقدرم..سلام به هرکسی که داره این کامنت رو میخونه

    تو بخش کامنتایی بودم که راجب عزت نفس بود..یه نفر گفته بود که کسی ام که کامنت نمیذاره عزت نفس پائینی داره

    راستش از وقتی که فهمیدم تماااام چیزایی که تو زندگیم هست یا نیست ریشه اش برمیگرده به عزت نفسم..شروع کردم یجورایی..

    میخواستم دوره عزت نفس بخرم‌اما هنوز نتونستم..خودم میفهمم که انگار هنوز تو مدارش نیستم

    همینم که کار میکنم رو خودم‌..اینجوری ام که نوسان داره..یه مدت خیلییی همه چی عالیه و لذت میبرم از زندگیم..و یه مدت همه چیز دگرگون میشه برام

    شاید ریشه اش تو احساس لیاقته..نمیدونم دقیق

    اما تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم

    میخوام بیام اینجا زیاد بنویسم..همین 10 تا فایلی که تو بخش کلید عزت نفس هست رو هی گوش بدم..بنویسم..اجرا کنم…کامنتاشو بخونم و بنویسم

    میدونم و باور دارم که این پاشنه آشیل منه…

    و خب از دست این کمالگرایی ام واقعا دیگه خسته شدم…نمیذاره پیش برم

    و بعد خودِ همین..عذاب وجدان میندازه ب جونم

    خلاصه که اومدم یه اعلام درست حسابی بکنم که آقاا

    من اینبار‌دوباره شروع میکنم..

    تک تک ایراداتمم نوشتم..ب عنوان چکاب فرکانسی ام که هرماه از خودم ویدیو میگیرم و توش صحبت میکنم و تعهد میدم( انصافا هم بهش عمل میکنم)

    یجایی تو عقل کل از دوستان پرسیده بودم که منی که عزت نفس پایینی دارم.( ادمایی که هی ول میکنن یه کاریو) چطوری کار کنم رو عزت نفسم؟

    و جواب این بود که اراده+ کنترل ذهن و…

    اره اینام هست نمیخوام بگم نیست..اما بنظرم مهم ترین عاملی که من الان کشفش کردم اینه که حس لیاقت باید تو انجام هررر کاری باشه. و برای من..کمالگرایی هم باید به حداقل رسیده باشه

    من فقط حسمو خوب کنم…کنترل ذهن انجام بدم و اراده کنم..نهایت 1ماه اوکی ام( انجام دادم که میگم)

    اما اون حس لیاقته..با اینکه دقیق نمیدونم چیه و چطوری بدست میاد…باعث میشه که تا یک قدمی موفقیت بری..و بعد همه چی برگرده به حالت قبلش

    نتونی حتی مدارتو اونجوری که باید عوض کنی

    بهم فهمونده شد حتی کار‌ کردن روی عزت نفس و لیاقت هم..احساس لیاقت میخواد

    میخوام از ریشه و درونم این مشکلو حل کنم..میدونمم که تمومی نداره

    پس باید هی بهتر و بهتر شم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مریم احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1019 روز

    روز نهم

    سلام به همه دوستان

    چه فایل بینظیری بود قلبم خیلی اروم شدبعدگوش کردن این فایل

    رهابودن ونچسبیدن به خواسته یکساله که خواسته ای دارم ولی بهش نرسیدم شدیدبهش چسبیدم الان دیگه رهاش میکنم نگرانش نباشم

    دیگه میخوام خودمودوست داشته باشم وباخودم درصلح باشم وروی ارزشمندبودنم کارکنم وقتی احساس لیاقت وخودارزشی داشته باشم تمام ادما بهم احترام میذارن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همه ی عزیزان و استاد بزرگوارم

    این فایل جزئ فایلهای مورد علاقه ی من هست که هرچی گوشش میدم جدیده و پر از آگاهی

    خدارو شکر برای این مسیر روشن و سبز و برای اینکه من میتونم به راحتی و با توجه به نکات مثبت هر موقعیتی و رها شدن از خواسته هام و از آدمها و بی نیازی به توجه آنها و با پیدا کردن خدا در قلبم و عشق بازی در هر لحظه از زندگیم با خدای مهربان فرکانس خواسته ام را بدهم و به دست بیاورم.

    خدا رو بینهایت سپاسگزارم

    در مورد اینکه مریم بانو گفتند که هر موقعیتی که به ذهنتون میرسه و فکر میکنید به خاطر صلح با خودتون هست رو بنویسید، حالا که دقت میکنم میبینم زیاده

    مثلاً من هر چند هفته یکبار به سفری هدایت میشم که به واسطه ی اون سفر(چون عاااااششششقققق سفر و حرکت هستم.) که باعث میشه زیبایی‌های رو ببینم و لحظاتی رو‌تحربه کنم که در شهر محل زندگیم عملا امکانش نیست و احساس میکنم که خدا منو دعوت کرده برای دیدن این زیباییها ، یا اینکه با همسرم مستندهایی رو درباره طبیعت میبینیم و غرق شکر گزاری میشم ، یا اینکه به مدرسه پسرانم که میرم همش تعریف و تقدیر از بچه هام و خودم و احساس خوب و مهم بودن رو تجربه میکنم واونقدر زیبایی‌های جهان اطرافم برام پر رنگ شدن که احساس میکنم دارن برای من خودنمایی میکنن و…

    موارد زیاد هست و به لطف خدا هر روز آگاهی بیشتر و نشانه ها و هدایت‌های فراوانتر و روشنتر و همه ی اینها نشون میده که مسیرم درسته. و من در کمال آرامش و حس خوب و شکرگزاری برای داشته هام و تواناییهام و هدایت ها و رها شدن از خواسته و آدمها و چسبیدن به خدا که همه جا و به شکل خواسته ی من حضور دارد، زندگی میکنم و از لحظه ی اکنون لذت میبرم.

    خدارو صد هزار مرتبه شکر برای همه ی نعمت‌هایی که دارم و برای تضادها که خواسته های منو روشنتر و منو بزرگتر و ظرفم رو گسترده تر میکنم.

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد و سربلند و ثروتمند و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 563 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    روز نهم سفرنامه

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین ممنونم بابت فایل های عالی که به اشتراک میزارین

    “قانون رهایی ”

    چقد این رها بودن نسبت به خواسته مهمه این قضیه برا همه ما فک کنم اتفاق افتاده همه تجربه کردیم یه سری چیزا که دیگه برامون مهم نبوده مقاومتی توی ذهنمون نداشتیم به سرعت وارد زندگیمون شده خواسته ای که خیلی برا خودمون بزرگ کردیم و چسبیدیم و هی بهش فک میکنیم

    یه جورایی زور میزنیم دورتر میشه

    من خودم هی تمرین میکنم کخ رها باشم با وجود اینکه این قانون رو میدونم ولی بازم بعضی موقع ها نمیتونم خواسته م رو رها کنم میبینم حسم داره بد میشه حتی تکرار جمله تاکییدی میگم اصلا حتی نیازی به دوبار تکرار هم نداره

    وقتی از درون وصل بشیم به خداوند وقتی یه احساس آرامش و هماهنگی بین روحمون و ذهنمون رو

    تجربه کنیم و رها باشیم خودش میاد به راحتی بارها شده فقط توی دلم یه بار یه چیز و خواسته م خدا از جایی رسونده که خودم حیرت کردم این قانون در حین سادگی نمیدونم چرا عمل کردن برام سخته خدا همه چیز رو آسان کرده ولی ما با ذهنمون جلوی دریافت نعمت رو داریم میگیریم

    از خداوند میخوام که هرروز من رو رهاتر کنه تنها چیزی که باید بچسبم بهش خداونده

    الهی شکر بابت 9 امین روز از این سفر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 738 روز

    روزشمار تحول زندگی من فصل 1 روزنهم

    به نام خدای نور

    سلام به استاد عزیزو خانم شایسته دوسداشتنی و دوستان عباس منشی.

    بله استاد واقعا همینطوره همه چیز توی زندگیم وقتی تغییر کرد وقتی که خودم تغییر کردم همه چیز جدید و زیبا و دوسداشتنی شده دیدگاه من تغییر کرده دیروز یکی از دبیرهامون رو دیدم که پارسال باهاش کلاس داستم و یبار که خیلی حالم بد بود بام حرف زد و من پراز نجوا و ذهن منفی بودم و ازاون حرفای منفی که توذهنم بود براش حرف زده بودم دیروز که دیدم گفت من همیشه تورو یادم بود و بعضی وقتا نگرانت میشدم چون اون ذهن منفی و حرفای منفی که داشتی باعث میشد نگرانت بشم ولی الان حس میکنم رشد کردی حالت بهتر شده و بررگتر شدی و حتی خوشگلتر شدی گفتممم اره من خودم و پیدا کردم من رشد کردم من پیشرفت کردم ازلحاظ ذهنی و الان پراز نکات مثبت ذهنم و من خییلی تغییر کردم و هیچ ربطی به اون ادم پارسالی که شما باهاش حرف زدین ندارم واین من جدید خییلی خوشحالتره خیلی زندگی رو دوسداره و خییلی رابطش باخانوادش بهتر شده و همه چیز واسه من تغییر کرد واقعا دبیر محترم و مهربونی بود بااینکه کله مدرسه بدشو میگفتن ولی اون همیشه دوسم داشت و بغلم میکرد و من اون حس بدو ازش نمیگرفتم قبل از رفتن برام اروزی موفیقت کرد و گفت تو لایق بهترین هایی و منم حرفشو تایید کردم گفتم دقیقا منم اینو میگم من لایق بهترین اتفاقاتم و هم من خوشحال شدم از دیدنش و حرف زدن باهاش و هم خودشونم ازاون حال خوبی که داشتم خوشحال شدن و فکر میکنم دست خدا بودن برای یاداورشدن به من که من از کجا به کجا رسیدم و خیلی بیشتر شکر گذار باشم واجازه ندم نجواها گولم بزنن و حس بدی بهم بدن چون من همه چیز برام تغییر کرده و این لطف خداس و این من جدیدی که توی همه چیز میتونه زیبایی ببینه لطف خداس من هرچی دارم از آن خداس خداجونم من سپاسگذااارم.

    چقدر ارتباطم با ادما خوب شده زندگی من جوری شده که خوده ادما ازمن خوششون میاد و دوستم دارن و درکل اون انرژی مثبت و ازم میگیرن ازم تعریف میکنن و من جوری تغییر کردم که میتونم ساعت ها با ادما حرف بزنم شاید فکر کنید خب حرف زدن که چیزی نیست نه برای من خییلی تغییر بزرگی منی که فکر میکردم این نرماله که من نمیتونم زیاد با ادما حرف بزنم این نرماله چون من درونگرام این نرماله که توی جمع ها ساکتم و حرفایی که توی ذهنم هست و نمیگم نه عزیزم اینا نرمال نیست اینا علائم نداشتن اعتماد بنفس من الان خیلی بااعتماد بنفس تر حرف میزنم خیلی محکم و جدی تر میتونم تک به تک کلماتم رو بیان کنم چقدر از حرف زدنم میشه اون دیگاه مثبت به زندگی که دارم رو ببینم جوری شده که بچها میان تومدرسه بهم میگن تو که همه چیزو مثبت میبینی بنظرت این مسئله چطوره یا بهم میگن چرا نمیری روانشناسی بخونی چون از حرفام اون وایب خوبو میگیرن ولی من چیزی خاصی نمیگفتم فقط چیزایی که از قانون یادگرفتم رو سرلوحه زندگیم کردم و توی حرفام قانون رو بکار میبرم.

    وچقدر خداوند رو سپاسگذارم که من رو به این مسیر هدایت کرد و چقدر خوشبخت و خوش شانسم که ازاون دستع ادمایی که همه چیزو توی زندگی اتفاقی میبینن جدام و من میدونم خودم خالق لحظه به لحظه زندگیمم و میدونم که من تکه ای ازخداوندم و من لایقم و من ارزشمندم من لایق بهترین اتفاق هام.

    من محتاج هیچ ادمی نیستم خداواسه من همه چیزو میچینه خداخودش رزق و روزی و مشتری رو به کسب و کارم میاره خداجونم خودش جوری میچینه که من به درامد برسم خداخودش همه چیزو جوری واسه من تغییر میده که من چند وقت بعد وقتی این کامنتم رو میخونم پیشرفت عظیمی که توی باورهام و شخصیت و موقعیت مالی که داشتم رو قشنگ بفهمم و خداروشکر کنم تک به تک کامنت هام رد پای من هستن که ببینم ازکجا به کجا رسیدم مثل اون دبیری که بام حرف زد و بهم یاداورشد عاطی جونم ببین ازکجا به کجا رسیدی ببین چقدر همه چیز برات تغییر کرد ببین چقدر ازادی بیشتری داری و بزرگترین مشکل زندگیم پارسال بودن خانواده ای بود که مخالف هم بودیم و فکر میکردم مشکل از اوناس که من انقدررر حالم بده انقدررر محدودم ولی الان میفهمم مشکل اونا نبودن مشکل باورهای من بود مشکل ذهن منفی باف و نجواهای من بودن مشکل ذهن محدود من بود و الان میبینم که چقدر رابطه ام با خانوادم بهتر شده و خداوند جوری چید که من حدود دوماه از خانوادم دور بشم و چقدر الان بهترم و چقدر بیشتر دارم توی کارم پیشرفت میکنم خداجونم عاشقتم خبب من خیلی سپاسگذار وجودتوهستم‌.

    من قبلا شب روز توی ذهنم اینو داشتم که چرا کار نمیکنم ؟چرا از حرفم به درامد نرسیدم؟چرا من یک سال و نیم از کارم میگذره ولی هنوز تو سالن کار نکردم؟اون موقع هاهم فایل گوش میدادم ولی این نجواها و فکراهم بودن و فکر میکردم من با گوش دادن به فایل ها و نکته برداری و نوشتن دارم روی خودم کارمیکنم ولی تمام زمانی که نگران کارم بودم درحال ارسال فرکانس برعکسی بودم من داشتم کاری میکردم که خیلی بیشتر نگران کارم باشم من خیلی بیشتر چشم انتظار پیشرفت شغلی باشم و هیچ وقت به اون پیشرفت شغلی نرسم با نگران بودنم ولی الان نه خیلی اروم ترم خیلی رها ترم و با درک این موضوع خیلی به رسیدن به پیشرفت شغلی نچسبیدم قشنگ همه چیز داره برام رقم میخوره با سالنداری اشنا شدم خییلی هدایتی بود اشناییم با اون سالندار محترم من چند وقت دیگه میرم مدل میزنم و به امید خداکار کردنم شروع میشه و به درامد میرسم و همه اینا لطف خداست و اون ارامشی که داشتم بود و اون رها و روون بودنم بود خدایا شکرت بخاطر این ارامشی که دارم.

    من برای اینکه دیدگاهم رو نسبت به موضوعی که صبح باش روبه روشدم عوض کنم اومدم این فایل و گوش دادم و الان خیلی حسم نسبت به صبح بهتر شده از خدا خواستم برام بچینه و کمکم کنه حل بشه من نمیدونم چطور ولی خداوند از هزاران دستانی که داره میتونه کمکم کنه که من هزینه این اقارو بدم و کمکم کنه از وسایل هایی که گرفتم به درامد برسم ذهن من محدوده نمیدونه چطور و اصلاهم نمیخوام بهش فکر کنم و فقط از خداوند درخواست کردم حلش کنه و من رو به خواستم برسه و خداوند میتونه از طریق هزاران دستش به من کمک کنه و همه چیزو تغییر بده و من میتونم از دل هیچ با کمک فرکانسی

    که میفرستم و ارامشی که دارم و ایمانی که نسبت به خدا دارم کلی پیشرفت کنم خدایاشکرت که به نجواها اجازه ندادم ذهنم رو بهم بریزن و خودم رو جمع و جور کردم.

    احساس حسرت،نگرانی،ناراحتی نسبت به نرسیدن به اون خواسته و اون احساس چسبیدن به اون خواسته و عدم فراوانی تضاد با قانون و من رو از خواسته ام دورتر میکنه پس خیلی باید حواسم باشه چه احساسی دارم خدایاشکرت که این لحظه احساسم خوبه و این به لطف هدایت های تو.

    من خودم رو ارزشمند میدونم و خودم رو دوسدارم و من ارزشمندم من تکه ای از خداوندم مگه مهمه که بقیه چه حسی نسبت به من دارن که بخوام نگران اونها باشم و اون کاری که بهم حس خوبی میده رو انجام ندم؟کاری که فکر میکنم درسته رو باید انجام بدم فارغ ازاینکه نزدیکانم چه دیدگاهی نسبت به اون موضوع دارن چون اونها با باورهایی که دارن نظر میدن و ممکنه باورهای اونها محدود کننده باشه پس باید فقط روی خودم حساب باز کنم نه باورهای بقیه.

    من خودن رو باور دارم خدای خودم رو باور دارم که هدایتم میکنه و منم بنده ای باید باشم که به الهاماتم توجه کنم و انجامشون بدم و قدم هام رو بردارم و اگر من یه قدم رو بردارم خداوند هزاران قدم برای من برمیداره.

    رابطه من با خودم مهم ترین رابطه زندگی منه و همه چیزهایی که دربیرون تجربه میکنم از دوستانی که دارم از اتفاقات خوبی که تجربه میکنم از رابطه ام باپول ازرابطه ام باعشق و مهمترین ارتباط زندگیم و هرانچه که میخوام داشته باشم همگی نتیجه این رابطن یعنی هرچقدر که این رابطه از درون خوب باشه اتفاقات خوبی هم دربیرون برام اتفاق میوفته وبرعکس.

    با این اطمینان قلبی که دارم با این ارامشی که دارم و این درصلح بودن با خودم با اینکارها راه هدایت ثروت و نعمت و برکت رو توی زندگیم بازگذاشتم.

    تنها منبع خیرو برکت از آن خداست(نه ادما) وبا داشتن این منبع جای هیچ نگرانی و پریشانی نیست و این یعنی اتصال من به ذات مقدس تا درجاده هموار و صاف قدم بردارم و ازتمام نعمت های جهان هستی بهره کامل ببرم.

    درصلح بودن با خودم یعنی پیدا کردن ارزشمندی خودم در چهره ای که دارم درانچه که هستم درپدرو مادرم درشهری که دران به دنیا اومدم و… فارغ ازاینکه بقیه اون رو تایید میکنن یا نه.

    درصلح بودن با خودم یعنی حتی لازم نیست ارزشمندیم رو به خودم ثابت کنم.

    درصلح بودن با خودم یعنی مهمترین دلیل ارزشمندیم رو همون موجودیت فرکانسی خودم بدونم موجودی که میتونه بافرکانس هاش زندگیش رو از دل هیچ خلق کنه.

    موجودی که میتونه از دل ناخواسته ها و تضادها خواسته هاش رو بسازه و جهان رو رشد بده.

    تک به تک لحظه هایی که میتونم موفقیت های بقیه رو تحسین کنم و به غریبه ای کمک کنم و حتی به عابری لبخند بزنم و یا ازموسیقی لذت ببرم و اصلاااا حسرت نداشته هام رو نخورم و برای داشته هام سپاسگذار باشممم اینا نشونه های درصلح بودن با خودمه.

    نشونه هایی که امروز برام رخ داد و فهمیدم نتیجه درصلح قرار گرفتن با خودمه پیدا شدن مدل برای کارمه و حتی میشه اون پولی که بهش نیاز دارم ساخته بشه از درامد خودم پرداختش کنم خداجونم خودت بچینش من راهشو نمیدونم فقط خداروشکر که مدل پیدا شد برای کارم خدایا عاشقتمم خداجونم من سپاسگذارم بابت این حال خوب و ارامشی که دارم.

    شاد،سلامت،موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    اردیبهشت گفته:
    مدت عضویت: 589 روز

    فایل رو استاپ کردم تا در مورد این جمله بنویسم:

    «رابطه‌ی من با دیگران، نتیجه‌ی رابطه‌ی من با خداونده»

    و واااای از این جمله که چقدرررر درسته و من تو این مدتی که دارم روی خودم و روی رابطه‌م با خداوند کار میکنم، چقدر رابطه‌م با آدم‌ها بهتر شده… چقدر بیشتر آدم‌ها رو دوست دارم و بیشتر سعی می‌کنم درکشون کنم و اتفاق جالبی که افتاده اینه که آدم‌های اطراف همه از من تعریف می‌کنن، حتی در نبودِ من که به گوشم می‌رسه که مثلاً تو فلان جمع از خوبی من تعریف شده، در صورتی که قبلاً این اتفاق‌ها نمی‌افتاد! حتی آدمی که من همیشه فکر می‌کردم از من بدش میاد همین دیروز منو تحسین کرد، و من فهمیدم هیچکس هیچوقت از من بدش نمی‌اومده، آخه چرا کسی باید از من بدش بیاد؟ مگه من ارث پدر کسی رو خورده بودم؟ نه… همه‌ی اینا به خاطر این بود که من خودم از خودم بدم می‌اومده… از موقعی که شروع کردم به دوست داشتن خودم، از موقعی که رابطه‌م با خودم بهتر شده، از موقعی که کمتر خودمو سرزنش می‌کنم، از موقعی که با خدای عزیزم حرف می‌زنم و سپاسگزارشم، از موقعی که خدا رو تو زندگیم پیدا کردم، از موقعی که فهمیدم من هم برای خدا عزیزم و قدرت مطلق جهان هیچوقت منو تنها رها نکرده بوده… به علاوه‌ی اینکه تمرکزمو از روی دیگران برداشتم و سعی کردم روی خودم، روی باورهام، روی پیشرفتم و روی خدای عزیزم تمرکز کنم، این اتفاقات و این تعریف و تمجیدها هم نمود بیرونی پیدا کرده… منِ قبلی اگه این تعریف‌ها رو می‌شنید خیلیییی خوشحال می‌شد، ولی منِ جدید دیگه واسم مهم نیست تعریفِ آدم‌ها (الان در حد یه حس خوب کوتاه شاید) و الان به‌نظرم اگرم کسی از خوبی من می‌گه واقعاً از لطف خداست، چون قبلاً نبودن این چیزها…

    و واقعاً رابطه‌ی ما با دیگران، نتیجه‌ی رابطه‌ی ما با خداونده…

    من الان فهمیدم که من به آدم‌ها نیاز ندارم و دارم تمام سعیم رو می‌کنم که وابسته‌ی آدم‌ها نباشم چون قبلاً به شدت وابسته‌‌ی آدم‌ها می‌شدم و اصلاً این وابستگی چیز خوبی نبود… اما الان این کمتر وابسته شدن‌ها رو برای خودم پیشرفت خوبی می‌دونم… خدایا شکرت

    الان فهمیدم که من فقط به خدا، به رب، به قدرت مطلق جهان نیاز دارم و نه به بنده‌هاش… بنده‌های خدا، فقط دستی از دستان خداوند هستن؛ و من همه‌ی آدم‌ها رو دوست دارم (چون شاید خودشون ندونن ولی من که می‌دونم که خدا تو قلب تک‌تک آدم‌ها هست) من همه‌ی بنده‌های خدا رو دوست دارم اما دیگه بهشون نیاز ندارم و تمام سعیم رو می‌کنم که وابسته‌شون نشم…

    من فقط به خدا نیاز دارم، اونه که قدرت دستشه، اونه که توانا و دانای مطلقه، اونه که نهان آسما‌ن‌ها و زمین در سیطره‌ی اوست… الان دیگه من به خدا توکل می‌کنم و اون خودش همه‌چیز رو درست می‌کنه… خدا برای من کافی است :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1339 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جونم

    چقدر داستان تولدتون شیرینه

    خدایا شکرت

    استاد خیلی لذت میبرم از اینک همیشه میگی من خیلیی راحت همه چیز رو بدست میارم و ب دست خواهم آورد

    منم استاد منم دارم سعی میکنم توی دنیای خودم زندگی کنم

    و سعی میکنم تمرکز نکنم روی اتفاقات بیرونی

    و راست میگین باید متعهد باشم باید زمان بیشتری رو با استمرار و توی مسیر موندن ادامه بدم و

    استاد قول دادی ک اگ متعهد باشم مواظب ورودی هام باشم باورهام رو عوض کنم قول دادی ک همه چیز برای من ب راحتی بدست میاد

    منم دارم این کارو انجام میدم

    بهم گفتی رها باشم ب چیزی نچسبم

    استاد راست میگی احساس بد وقتی میاد ک چیزی رو جدی گرفتم و باید آروم تر و خونسرد تر باشم

    خدایا شکرت

    استاد عاشقتمممم

    من دارم ب حرف هاتون گوش میدم

    و دارم نشونه های کوچیک میبینم

    استاد عاشقتمممم

    من زندگیم روز ب روز قشنگ تر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: