داستان هدیه تولدم - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم
سفرنامه روز نهم
مهمترین رابطه در جهان رابطه خودم با خودم می باشد.
در زندگی به ما آموختند که با اطرافیان چگونه رابطه بر قرار کنیم ،با اشیا چگونه رابطه برقرار کنیم، با نماز ودعا با خداوند رابطه برقرار کنیم .
ولی هیچوقت هیچکس بهمون نگفت که باخودمان چگونه رابطه برقرار کنیم همه کس وهمه چیز مهم بود غیر از خودمان
ولی الان دیگه میدونم که وقتی رابطه ام ،نوع نگاهم به خودم تغییر کنه رابطه ام با خداوند و جهان هماهنگ میشه. ارزشمندترین چیز در جهان وجود خودم است فارغ از هرچیز مادی، بودن من مهمه نه چگونگی بودن من ،
هر چیزی در این جهان رو به رشد هستش ما بعضی وقت ها با ناآگاه بودنمون فقط جلو رشد را می گیریم و نمیزاریم که خداوند خودش همه کارها را انجام بده.
وقتی هر چیزی را در جهان باارزشتر از خودمان میدانیم و فکر میکنیم که ما با داشتن پول ،ماشین، خانه و…ارزشمند هستیم این یعنی من بدون اینها ارزش ندارم برای همین از همه چیز دور میشویم ولی وقتی خودمان را ارزشمند میدانیم چیزهای باارزش هم به سوی ما می آیند،
این یعنی دوست داشتن خودت بی قید وشرط
سپاسگزارم از استاد و خانم شایسته و دوستانم که در این مسیر با من همراه هستند.
درود بر استادان عزیز عباسمنش و شایسته و تمام دوستان و اعضای خانواده بزرگ عباسمنشی.
وقتی این فایل رو گوش کردم و مطالب نوشته شده رو خوندم تازه متوجه شدم که چقدر از خودم دور بودم.
تازه فهمیدم که خودمو دوست نداشتم و چرا خواسته هام ازم فاصله میگیرن.
با اینکه مثلاً سعی میکردم حسمو خوب نگه دارم و تمریناتی که استاد میگه رو انجام بدم اما بازهم در اکثر موارد نتیجه مثل قبل بود و تفسیری در وضعیت مالی ایجاد نمیشد.
وقتی این فایل رو گوش کردم و مطالب رو خوندم متوجه شدم که درسته من پول و درآمد عالی و مشتری های زیاد رو از خدا میخاستم اما ته دلم با حسرت به همکارام و درآمد خوبشون نگاه میکردم.
متوجه شدم که در مورد بازار و وضعیت مشتری ها تو بازار نگرانم و طبق فرمایشات استاد این حس نگرانی و حسرت خواسته ها رو از ما دور میکنه.
طبق فرمایشات استاد تغییرات از زمانی رخ میده که همه چی در دورن ما تغییر کنه.
وقتی این موضوع رو کاملا درک کردم یک احساس آرامشی بهم دست داد که تا حالا تجربه نکرده بودم.
چقدر قشنگه کار و قانون دنیا.
خدایا شکرت بابت همه چی.
خدا شکرت بابت خودم که لایق بهترینها هستم و بهترینها رو هم بهم میدی،
بهترین همسر دنیا رو دارم،
بهترین خانواده رو دارم،
بهترین همکاران رو دارم،
بهترین مشتری هارو دارم،
استاد عزیز ممنونم ازت بخاطر این همه آگاهی.
به امید روزهای بهتر و نتایج بیشتر.
همه رو به دستان پر مهر خداوند میسپارم.
بنام پرودگاری که هرچقدر با خود به صلح برسیم
به خود اهمیت بدیم
عاشقِ خودمون باشیم
به او نزدیکتر خواهیم شد…
سلام بر استادِ جان و خانم شایسته زیبا
الله جاری سازد کلامم را…
• شخصیت که تغیر کند، تمام زندگی ما تغیر میکند
• عین این قانون رو در زندگی خودم دیدم من که ( اگر ما رها بشویم از انسان ها، اگر خداوند را باور کنیم، اگر با او (خودمون) عشق کنیم، اگر خودمون رو (خدارو) دوست داشته باشیم، اگر خودمون رو در اولویت قرار بدیم، اگر برای خودمون ارزش قائل باشیم، اگر محتاج توجه خودمون باشیم ن دیگران، اگر از دیگران بت نسازیم، اگر با خودن در صلح باشی، نعمت ها وارد زندگیتون میشه…)
مدت ها پیش، دوستانی که با من رفیق میشدن، روابطی که تبدیل به روابط عاطفیم میشد، اتفاقاتی که در زندگیم میفتاد، به طرز عجیبی همشون در تلاطم، آشوب و تشویش بودن
هم خودشون، هم شخصیتشون، هم روابطشون با من مادام در آشوب بود
هر اتفاقی که میخواستیم برنامه ریزی کنیم که خاطر خوبی ازش دربیاد، جوری شرایط پیش میرفت که بدتر باعث شوریدگی میشد…
بعد ها که با قوانین آشنا شدم متوجه شدم که تمام این اتفاقا ها، تمام آشوب ها، شوریدگی و تلاطمی که در بیرون از من بود، ریشه در وجود من داشت..
بله من محتاج توجه دیگران بودم، من بیش از حد دوست داشتم ک برای طرف مقابلم در اولویت باشم، من مادام در فکر و یا تخیلاتم اتفاقات ناخوشآیند مرور میشد، من میخواستم که دیگران من رو دوست داشته باشن، من میخواستم که دیگران به من ارزش و اهمیت بدن…
که نتیجش پر واضح بود…
غافل از اینکه تمام این اصل هارو باید در وجود خودم میکاشتم نا ریشه بزنن و جوانه کنند…
اما اما اما..
بعد از اینکه با قوانین آشنا شدم
و اصل رو یاد گرفتم
روی باورهام، روی خودم، روی زیبایی های خودم و زندگیم، روی باارزش ترین داراییم یعنی روحم یا خدا کار کردم، وقتی که خودم رو به روحم نزدیکتر کردم…
اول از همه خودبخود افراد سمی از توی زندگی من پاپس کشیدند
و بعد افرادی با من وارد رابطه شدن
افرادی به من توجه میکنند
افرادی به من محبت میکنند، ارزش میدهند، اهمیت میدهند که من خودمم باورم نمیشه هنوز
اشخاصی که یک شهر به دنبال توجه اون ها هستند، تمام محبت و تمرکز و توجهشون به منه و خواهان ارتباط با من هستند…
چرا و به چه اندازه؟
(((( دقیقا به همون اندازه که من خود باارزش خودم رو پیدا کردم و به خودم اهمیت و ارزش میدم و با خودم در صلحم ))))
بله دوستان، این قانون برای من کار کرده، پس برای شما هم کار خواهد کرد…
انقدر حال و احساس و ارزش و اعتبار خودتون رو گره نزنید به دیگران…
این ها فقط نتیج روابط من بود…
اما بغیر از روابط
مدتهاست که در سلامت 100 به سر میبرم
مدت هاست یه تشویش در زندگی من پیش نیومده
ایده های شگفت انگیزی بهم الهام میشه برای هر کاری که بخوام بکنم و نتیجش فوقالعاده میشه
خوشحالتم، خوشبخترم، احساس رضایت دارم و زندگی رو دارم زندگی میکنم…
چقدر این فایل عالی بود و من کامنتم رو با چند بیتی از مولانای جااااان تمام میکنم…
تو به روح بیزوالی، ز درونه باجمالی
تو از آن ذوالجلالی، تو ز پرتو خدایی
تو هنوز ناپدیدی، ز جمال خود چه دیدی
سحری چو آفتابی، ز درون خود برآیی
تو چنین نهان دریغی، که مهی به زیر میغی
بدران تو میغ تن را که مهی و خوش لقایی
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
در پناه الله قادر باشید️
بنام خداوند بخشنده ومهربان، بنام او که هر چه دارم از اوست
سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی نازنین ودوستان الهی ام
خدایا توراهزاران هزار بارشکر وسپاس بخاطر این فرصتی که در اختیارم قرار دادی
خدایا توراهزاران هزار بارشکر وسپاس بخاطر وجود اساتید توحیدیم ودوستان الهی ام
خداجونم ازت ممنونم که مرا به این مسیر توحیدی هدایت کردی ودر این مکان الهی حضور دارم
خداجونم ازت ممنونم که خودت را در زندگی ام وجود داری وهر دفعه به طرق مختلف با من حرف میزنی
خداجونم ازت ممنونم بخاطر هزاران نعمتی که از روی فضل ورحمتت به من عطا کردی
داستان هدیه تولدم
همه چیز در زندگی من تغییر میکند وقتی که من خودم تغییر می کنم
وقتی من روی خلا های درونی ام کار کنم واعتماد به نفسم را بالا ببرم وتواناییهاوتوانمندیهام را باور کنم فارغ از اینکه بقیه من رو باور دارند یا ندارند وخودم را دوست بدارم فارغ از اینکه بقیه مرا دوست دارند یا ندارند اتفاقات زندگی من تغییر می کند
اگر من رها بشم از انسانها واگر خدارا باور کنم وبا خدا عشق کنم وایمانم را تقویت کنم ومحتاج توجه دیگران نباشم خود بخود به من توجه میشه ،خودبخودمرا دوست می دارند وبرام هدیه می گیرند خودبخود ارزشمند و معروف میشم ،محبت افراد را دریافت میکنم در حقیقت خدا سبب میشه تا من بین انسانها محبوب شوم چون من در عشق او غرقم وباور دارم او برایم کافی است
وجود تضادها در زندگیم سبب میشه تا من خواسته هام را بهتر بشناسم وتمام توجه وتمرکزم را بزارم روی خواسته هام که اگر من سعی کنم روی باورهام کار کنم وخودم را تغییر دهم ،ایمانم را تقویت کنم وخدا را در زندگیم ببینم ورابطه خودم با خدا را مهمترین رابطه زندگیم بدانم ورابطه ام با بقیه نتیجه رابطه من با خدا باشد همه چیز در زندگی من تغییر می کند
وقتی من رها میشم وبه خواسته ام نمی چسبم ،وقتی خواسته ام آنقدر برام مهم نیست که به آن وابستگی پیدا کنم خودبخود همه چیز رخ می دهد
وقتی من بخاطر نداشتن چیزی ناراحتم یا نگرانم وبه فردی که آن چیز را دارند حسادت میکنم وبا حسرت به آنها نگاه میکنم من از آن خواسته دور میشوم
وقتی من خدای خودم را باور کنم وبا درون خودم رفیق باشم یعنی با خودم در صلح باشم دیگه نظر ودیدگاه بقیه ورفتار آنها برا من مهم نیست باهمه چیز در صلح ام از زیباییها لذت میبرم خوشحالم وشاد وامیدوار هستم وعاشقانه با خدای خودم زندگی میکنم نتیجه آن رخ دادن تمام آن چیزهایی است که می خواستم یعنی تمام تضادهای گذشته من ،کمبودها ،خودبخود برام بوجود میاد
قانون : تنها کاری که من باید بکنم تا همه چیز در زندگیم عالی باشد این است که با قلبم دوست باشم وشادی را در قلب خودم پیدا کنم واز زاویه ای به مسائل نگاه کنم که احساس بهتری به من بدهد
محتاج هیچ کس وهیچ چیز نباشم وبا خدای خودم رفیق باشم، خودم را همین جور که هستم دوست بدارم وبه خودم افتخار کنم چون تکه ای از خداوندم
دیگران رو هم همین جور که هستند دوست داشته باشم چون آنها هم قسمتی از خداوند هستند ونتیجه طبیعی آن آرامش ،ثروت ،خوشبختی ،سلامتی، داشتن دوستان خوب ،وهر چیز خوبی که من میخواهم هست ودقیقا هر چه که بخواهم خود بخود اتفاق می افتد اگر به هدف وخواسته ام نچسبم، وابسته نشم ،نخوام یه چیزی را به زور بدست بیارم چون هیچ وقت بدست نمیاد
اگر من با خودم در صلح باشم خودبخود خواسته هایم اتفاق می افتد ونیازی نیست که نگران باشم کی اتفاق می افتد لذت ببرم از زندگیم خودش اتفاق می افتد
وقتی من آگاهانه سعی کنم همه نگاهم به خودم باشد روی باورهام کار کنم وبا خودم در صلح باشم وخودم را بپذیرم ونظر بقیه برام مهم نباشد وبرای دیگران زندگی نکنم خودبخود خود همه چیز در زندگی ام تغییر می کند
اگر به چیزی می رسم موفقیتی بدست میارم همه ازلطف خداست که لطف خدا شامل همه مردم است ولی برای همه مردمی که آن رابطه را داشته باشند بقول قرآن خداوند میفرماید اجابت کنید مرا تا اجابت کنم شما را
یعنی وقتی این رابطه اتفاق می افتد ومن آن رابطه را درست با خدای خودم برقرار میکنم همهچیز خودبخود درست می شود
ارتباط با خداوند منظور یک رفتار ،دین یا مذهب خاص نیست ،منظور قلب است یعنی یک موضوع خیلی خیلی درونی قلبی وعاشقانه موضوعی که فارغ از دین ،مذهب ،مسلک ،عقیده وهر چیز دیگه ای هست ،یه چیزی که انتهای آن احساس فوقالعاده هست ،احساس یگانگی با منبع جهان هستی است ،احساس دوست داشتن خود ،دوست داشتن دیگران ،احساس زیباییها را دیدن اینکه در هر فضایی هستیم همه چیز را زیبا ببینم وعطر خداوند را همه احساس می کنم ،احساس اینکه خودم را عاشقانه دوست دارم همین جور که هستم وحتی زندگی گذشته ای که داشتم ،از سختی هایی که کشیدم همه چیز را دوست دارم در زندگی ام حتی روزهای تلخ را ومیدونم ودرک میکنم آن روزها ،روزهایی بودند که برای تکامل وپیشرفتم نیاز بودند وقسمتی از وجودم در آن روزها تکامل پیدا کرد
وآن تضادها به من کمک کردند تا خواسته هام برام واضح تر شوند وخواسته های جدیدی پیدا کنم وجهان گسترش پیدا کند وقتی با همه چیزدرصلحم(همسر،فرزند،دوست،دولت ،پدر ،مادر،…) وقتی همه چیز را از زاویه خداوند ببینم ومتوجه باشم همه چیز سرجاش هست ودرسته وهیچ اشکالی در کار نیست ولذت ببرم از خودم ،همه چیز خودبخود درست میشه ،همه چیز لذت بخش میشه وهمه اتفاقات رخ می دهد
وقتی من در هماهنگی قرار بگیرم ووقتی من حسرت نمیخورم وموفقیت دیگران را تحسین کنم وخوشحال باشم
همه چیز به نحوه تفکر ونگاه من بستگی دارد
خدایاشکرت…..شکرت…شکرت
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
با نام یگانه هستی بخش وسلام به همه عزیزانمدر سایت بینظیر عباسمنش
اینروزا بیشتر مشغول به صلح رسیدن با خودمم.همیشه تا اونجاییکه یادممیاد با دیگران در صلح بودم.
وقتی میشینم دراینباره فکر میکنم میبینم هیچوقت هیچکسی در روزگارم نبوده که ازش بدم بیاد ،متنفر باشم یا کینه ای به دل گرفته باشم ،هرگز.
همیشه وقتی موفقیتی رو در کسی دیدم تحسین کردم و براش آرزوی بیشترینها و بهترینها روکردم حتی اگر از نزدیکنمیشناختمش.
اما دارم روی خودم کار میکنم ،تا با خودم هم به صلح برسم.
اینقدر در مورد خودم سختگیرانه برخورد نکنم و اینقدر به خودم چرا و چرا نگم .
اینقدر به خاطر تصمیماتی که در گذشته گرفتم شماتت نکنم ،اینقدر از دست خودم نرنجم ،خودم رو ببخشم ،به خودمبیشتر توجه کنم و کمی با خودم خلوت کنم.
این روزها آرزو میکنم که ایکاش موقعیتی داشتم تا در تنهایی به رشد معنوی خودم میپرداختم.
دارم روی خودم کار میکنم که یاد بگیرم در زمان حال زندگی کنم وگذشته رو رها کنم .
آخه حس میکردم توی گذشتم گیر کردم .خیلی حسرت گذشته رو میخوردم ،خیلی همش دلم حالو هوای قدیمم رو میخواست.خیلی آه میکشیدم ،خیلی از سر حسرت اشک توچشام حلق میزد ،خیلی بغض میکردم ،دلم همه جوره قدیمم رومیخاست از یه بغل یا نوازش پدرو مادر ،تا جمع های همیشگی کسانیکه دوستشون داشتیم.
الان دارم شاد بودن در حال رو تجربه میکنم.
میگم این زندگی الان منه پس اگه توانمندم باید تو این زندگی شاد باشم.
هر روز صبح که از خواب بیدار میشم ،هنوز از تخت پایین نیومدم ،فکر میکنم که امروز چه انگیزه ای برای شروع دارم ؟
وهر روز یا انگیزه ای پیدا میکنم یا یه انگیزه میسازم.
مثلا انگیزه امروزم پخت یه شیرینی بود که تا حالا پختشو تجربه نکرده بودم و جه خوب درومد.
دیگه آهنگ غمگین گوش نمیدم .
دیگه اصلا فیلم وسریال نمیبینم که بخواد منو احساسموبه هر سمتو سویی که میخاد ببره.
دیگه به گذشته ها فکر نمیکنم و تا نجواها میخوان شروع بشن ،میام سراغ سایت.وچقدر حالم عوض میشه.
دیگه وقتی میخام برای خودم چیزی بیارم بخورم ،همونجوری میارم که برای دیگران میارم.
دیگه برای خودم چای دم میکنم .
یه موقع هایی توکارای خونه به خودم استراحت میدم ومیگم این ظرفها رو یکی دو ساع بعد میشورم الان میخام ورزش کنم.
خلاصه که میخام با خودم هم به صلح برسم که حالم خوب باشه که بتونم باورهای بهتری بسازم.
به نام خدا
امروز نهمین روز سفر رو پیش رو داشتیم و کلیپ فوق العاده دلنشین استاد در روز نهم که مربوط به «هدیه ی تولد»شان بود و واقعا چه هدیه ی بی نظیری بود به همه ی ما
خدایا شکرت!
چقدر حس و کلام استاد را دوست داشتم. غرق در خدای گونگی !
چقدر من عاااشق این عبارت « صلح با خود »هستم!
چه عبارت آرام بخشی است و کاش خیلی خیلی زودتر از این ها با این عبارت که دنیای معنا را در خود نهفته دارد آشنا می شدم .
اما خدا را شکر که بالاخره به گمگشته ی قرن های خود رسیدم و فهمیدم که هدف من از آفرینش رسیدن به «صلح با خود» است و تو زمانی با خود در صلح خواهی بود که غرق باشی در توحید ، غرق باشی در نور خداوند ، غرق باشی در عشق ، غرق باشی در سرور .
چه زیباست در صلح بودن با خود !
انگار تمام جهان فقط برای تو ، بزگترین ارکست سمفونی اش را به راه انداخته تا تو را سرمست موسیقی حضور خدا نماید و انگار تمام گلها آمده اند تا تو را از عطر دلنشین حضور خدا آگاه کنند و تو سرشار از نور و شادی و سرور سر از پا نشناخته ، از این همه لذت و عشق ، سبک تر از باد ، رها و آزاد ، در گوشه و کنارِ عرصه ی این اجرا ، غرق در رقص و پایکوبی هستی. (این عبارات آمدند تا من کمی از حال باحال این لحظه ی خود را به تصویر بکشم .)
خداوند من ! تمام لحظه های م را غرق در موسیقی ِحضور خود بنما !
…
باید بگویم این قشنگ ترین هدیه ی این لحظه و بهترین نشانه ی «در صلح بودن با خودم» بود گل ِ مریم .
و آنقدر کلام استاد به وجدم آورد که مثل همان اجرای بی نظیر بارها گوشش سپردم. و غرق در آگاهی های ش شدم.
…
و نشانه ی بعد که عجیب هم بود :
امروز(البته دو روز است ) امکان دیدن و مطالعه ی سایت استاد و بررسی کامنت خود استاد نازنین ام و اعضای خانواده ام (و البته گذاشتن کامنت خودمان ) را نداشتم بخاطر قطع سراسری اینترنت ، و این فرصتی عالی بود تا هم این کلیپ را چندبار به صورت صوتی و تصویری با گوش جان بنوشم و هم فایل های روزهای قبل سفر را دوباره مرور کنم.
و این هم ب نظرم نشانه ای پر برکت بود از برخورد جهان با من ، زمانی که با خود در صلح ام و در «هماهنگی با خدای درونم ».
خدا را شکر.
…
چند روزی است خانه مان ، پارادایس، زیباتر و منظم تر از قبل شده و بودن در آن برایم بیشتر حکم معبدی یافته برای مناجات با پروردگارم و غور در آموزه های استادم. این هم نشانه ای دیگر !
…
و نشانه ی دلچسب بعدی این بود که هم من و هم همسر نازنینم هر دو در مدار بهره بردن از آگاهی های این فایل قرار گرفتیم.
…
و
خداوند من !
یاری م کن تا ساعت های بیشتری از روز
روزهای بیشتری از ماه
ماه های بیشتری از سال
و سال های بیشتری از عمرم ، این نشانه ها را تجربه کنم.
خداوند من !
رابطه م را با خود پیوسته تر و محکم تر و مهم تر از همیشه نما.
خداوند من !
نعمت ها و برکت ها را به سمت زندگی م هدایت نما.
خدایا شکرت!
دوستتان داریم
27آبان 1398
به نام الله
از وقتی در زندگی یاد گرفتم که فقط از صلاه و صبر کمک بگیرم کم کم درخواست هام تبدیل به شکر گزاری شد و به نسبت قبل بسیار عالی تر و بهتر تقوا پیشه می کنم (ورودی های ذهنم رو کنترول می کنم) و بیشتر دیگران رو تحصین می کنم و سعی کردم بهترین ویژگی موجود در خودم رو پیدا کنم و با تغییر خودم از ویژگی قوی که در من هست هم در روابط و هم در سلامتی و هم در ارتباطات و هم در معنویت از اون استفاده کنم، یادگرفتم که برای حفظ انگیزه در هر چیزی انفاق کنم و معجزه ی موجود در این کار بوجود آمدن انگیزه قوی تر در من است، این جور بگم که دیکه فرصت درخواست ندارم و فقط باید شکرگزار باشم. و اینو خوب میدونم که در قرآن خدا یکی از راه های راست و یا ویژگی اصلی اینکه بفهمم در مسیر مستقیم در حال حرکتم رو این میدونه که فقط کافیست ببینم که از صبح تا شب چقدر شکرگزارم و به این نسبت متوجه میشم که مسیر زندگی درست هست یا خیر
با آرزوی بهترین ها از الله رب العالمین
سلام خدمت همراهان گرامی
روز نهم روز شمار تحول زندگی من
در این فایل استاد در مورد خاطره تولدش صحبت کرد که کسی حتی روز تولد استاد رو هم در زمانی که سنش کمتر بوده به یاد نداشته چه برسه به اینکه برایش کادو تهیه کنند. استاد در این فایل به این موضوع اشاره میکنه که وقتی روی اعتماد به نفسش کار کرده، وقتی خدای خودش رو باور کرده، وقتی روی رابطهی خودش با خداوند کار کرده و این رابطه رو اصل زندگی گرفته، وقتی خودش رو فارغ از اینکه دیگران دوستش دارند یا ندارند دوست داشته، وقتی خودش رو باور کرده فارغ از اینکه دیگران باورش دارند یا نه، وقتی تواناییهای خودش رو باور کرده فارغ از اینکه دیگران تواناییهاش رو باور دارند یا نه وقتی روی خودش کار کرده و خلاهای درونیش رو پر کرده – دقیقا متوجه نشدم خلاهای درونی یعنی چه و چطور کار کرده – اتفاقات جور دیگهای رقم خورده در حدی که شهرها براش تولد میگرفتن و به اندازه ای کادو دریافت میکرده که در یک اتاق بزرگ هم کادوها جا نمیشدن.
این موضوع چند تا درس برای من داره،
1- روی اعتماد به نفس خودت کار کن. خودت رو ارزشمند بدون. عاشق خودت باش فارغ از اینکه دیگران دوستت دارند یا ندارند. نکات مثبت خودت رو ببین فارغ از اینکه دیگران نکات مثبت تو رو میبنند یا نمیبینند.
2- روی رابطهات با خداوند کار کن و این رابطه را اصل بدون. من در این مورد ضعیف عمل میکنم البته در گذشته چون کار کرده بودم روش خیلی بهتر شده بودم اما الان احساس میکنم این رابطه ضعیف هست. استاد در فایلهای مختلف گفته که رابطه شما با خداوند یک رابطهای نیست که من بگم چطور این رابطه رو برقرار کنید و خودتون باید این رابطه رو درست کنید و مثل غذا خوردن هست نمیشه بگی چون من اینطوری از کباب خوردن لذت میبرم شما هم بیایید و همین کار رو انجام بدید و اینطوری لذت ببرید.. نه شما خودتون باید یادبگیرید که از کباب خوردن لذت ببرید و در قرآن هم به همین صورت صحبت شده و دلیل پذیرش این حرف استاد هم دلیل قرآنی اش هست که خودم بهش رسیدم با تجربه زندگیم و در نظر گرفتن آیات قرآن و دیدم اصلا در قرآن هیچگونه اشاره به اینکه چطور نماز بخونیم – یا همون توجه به خدا و رابطه با خدا داشته باشیم – نشده. یعنی هیچ روشی برای ارتباط با خدا یا همون نماز خوندن نیست. اما در قرآن خداوند تاکید شدید داره که به خدا توجه کنید. صلات کنید. و کلمه متضاد صلات هم در قرآن تولی بود که یعنی پشت کردن، یعنی نباید به ارتباط با خداوند پشت کنی، تجربه زندگی منم همین رو میگفت، من همیشه از بچگیم مشکل داشتم با نماز خوندنی که همه میخوندن. همیشه میگفتم من اصلا اینو درک نمیکنم و نمیفهممش که چرا باید این ادا اصول ها رو در بیاریم و تازه عربی هم هست و من هیچی متوجه نمیشم که دارم چی میگم و این چه چیزی هست که دارن به ما میگن. بعد گفتن خدا گفته باید نماز بخونی و چون پیامبر این شکلی میخونده تو هم باید این شکلی بخونی. بعد من با خودم گفتم خب مشکلی نداره حتما یک چیزی میدونستن مثل این همه چیزی که یک دلیلی داشته شروع کردم به خوندن با اون اصولهای عجیب و غریب که الان باید دو رکعت باشه الان چهار رکعت باشه باید این متون عربی رو بگی باید اینطوری صحبت کنی باید وضو بگیری باید این کارا رو بکنی و.. ولی اصلا نه تنها هیچ تاثیر مثبتی روم نداشت بلکه حالم ازش به هم میخورد و میگفتم که یعنی چی این کارا! دلیل اینکه من هیچ تاثیری از این نمازها نمیگرفتم این بود که اصلا مثل ربات داشتیم بالا و پایین میشدیم و یک سری کلمات رو که هیچ معنی و مفهومی برام نداشت رو از حفظ میخوندم و هیچ رابطه ای با خداوند برقرار نشده بود! هیچ شناختی از خداوند نبود! مشکل اینجاست که آدم ها فکر میکنن رابطه با خداوند با تکرار یک سری جملات و یک سری آداب و رسوم خاص ایجاد میشه در صورتی که این حرف کاملا برخلاف قرآن هست. نمازی که همه میخونن میتونه یک رابطه خیلی خوب با خداوند باشه ولی میتونه هم نباشه. یک نفر دیگه شاید یک جور دیگه رابطه با خداوند رو برقرار کنه و بسیار نتیجه بخش تر باشه براش. پس نمیشه تعیین کرد رابطه با خداوند چطور باشه. مثلا همین نمازهایی که همه میخونن رو من تونستم با تغییر نگاهم تبدیلش کنم به یک رابطه دلچسب با خداوند. اولا که همیشه به این شکل با خداوند رابطه برقرار نمیکنم یعنی اینطور نیست که بگم من همیشه نماز اسلامی میخونم، نه یک روزهایی که اینطور نماز خوندن بهم حس بهتری میده و رابطه بهتری با خداوند ایجاد میکنه اون روزها اینطوری میخونم، و صد در صد هم فارسی میخونم که بفهمم دارم چی میگم و چه باوری ایجاد میکنم، ممکنه تو کلمات فارسی ای که میگم کلمات عربی هم باشه مثل اینکه بگم سپاس به تمامه برای خدایی ایست که رب جهانیان است. بله میگم رب. چرا؟ چون رب برای من مفهوم داره! یعنی تنها فرمانروا تنها قدرت و اینطوری خدا رو شکر میکنم حتی میشه ساده ترشم کرد ولی اینطوری من راحت ترم، و نکته دیگهاش اینه که سر به مهر گذاشتن، آراسته بودن و حتی وضو گرفتن رو انجام میدم چون یک جور احترام به خداوند میدونم و یک جور ارزش قائل شدن برای رابطه میدونمش، و همیشه سعی میکنم در قنوتها به معانی و مفاهیم مطالبی که میگم توجه کنم نه ورد بخونم، مثلا ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخرته حسنه این دعا که آیه قرآنه این باور رو در من ایجاد میکنه که خدایا هم این دنیا رو عالی میخام همون اون دنیا رو عالی میخوام، وقتی میخوام شروع کنم نماز رو میگم خداوند بزرگتر است.. که همون معنی الله اکبر میشه، یعنی خداوند از همه چیز بزرگتر است از هر مسئله ای از هر چیزی از هر کسی از هر قدرتی.. یعنی تمام این جملات برام معنی و مفهوم داره و وقتی به این شکل نماز میخونم و رابطه میگیرم بهم حس خوبی میده. نه اینکه صرفا فقط یک سری ورد بخونم. وقتی با تفکر باشه. وقتی با باورهای درست باشه که از استاد یادگرفتم و واقعا تشکر میکنم ازشون بابت اینکه این همه باورهای عالی در فایلهاشون قرار دادن که باعث میشه نتایج ما بهتر باشه و تفکر ما عمیق تر و عظیم تر باشه. ولی چرا میگم ضعیف عمل میکنم؟ اینکه من در طول روز از خداوند کمک میخوام در طول روز از خدا هدایت میخوام، از خدا تشکر میکنم بابت نعمتهایی که بهم داده ولی به نظرم اصلا کافی نیست. رفیقم نیست. رفیق جون جونیم نیست. اونطور که باید احساس عشق کنم از این رابطه رو ندارم. نه اینکه اصلا نباشه ولی یک روند پایدار نیست. یک عشق پایدار نیست. یعنی به قول قرآن اونطور که باید صلات رو به پا دارم و براش اهمیت قائل بشم نیست. همین رابطهای که دارم خودش خیلی نعمت بزرگی هست ولی من استانداردم بالاتره باید خیلی بهتر از اینها باشه. باید دائمی باشه. باید همیشگی باشه. و این به نظرم نیاز داره به اراده و نیاز داره به به قول قرآن اهمیت قائل بودن برای این رابطه. یعنی من باید برای این رابطه ارزشهای بسیار بیشتری قائل باشم. وقتی میخوای با یک نفر وارد رابطه بشی چقدر قربون صدقهاش میری؟ چقدر آراسته میکنی خودت رو؟ چقدر با کلمات عالی صحبت میکنی؟ چقدر به نکات مثبتش توجه میکنی؟ چقدر ازش تشکر میکنی؟ چقدر از وجودش حال میکنی؟ چقدر هم دلی به خرج میدی؟ چقدر به حرفش گوش میکنی؟ چقدر براش اهمیت قائل میشی وقتی با کسی هستی که دوستش داری؟ و خیلی چیزهای دیگه.. حالا رابطه با خداوند باید مثل این باشه و حتی خیلی بالاتر و بهتر باشه. نه اینکه خدا رو آدم فرض کنیم.. ولی اینکه اهمیت قائل بشیم و عشق بدیم من درکم تا الان به همین اندازه هست و همین رو باید عمل کنم.
استاد در این فایل به این موضوع اشاره کرد که وقتی یک چیزی بیش از حد برات مهمه و وابسته هستی به یک چیزی و در موردش نگرانی در مسیر خداوند قرار نداری. کلا این موضوع وابستگی رو باید خیلی روش کار کرد. وقتی یک چیزی بیش از حد برات بزرگ میشه و برات مهم میشه این یعنی وابستگی. و این وابستگی رو باید قطع کرد. البته فکر کنم در مورد وابستگی به خداوند این موضوع برعکس باشه. هرچقدر رابطه با خداوند عمیق تر باشه و خدا رو بیشتر باور کنی بیشتر نتیجه میگیری و باید وابستگی به غیر از خدا رو قطع کنی. البته در رابطه با خداوند هم نباید نگران باشی و باید باورهات رو درست کنی که نگرانی ای نباشه مثل احساس گناه و این جور چیزا.
عاشقتونم. امیدوارم خداوند بهترین نعمتها رو به زندگیتون جاری کنه و هر روز رابطهتون با خداوند بهتر از دیروز باشه و با منطقهای قوی باشه.
سلام محمد جان عزیز
امید وارم هرجا هستی عالی باشی
چقدر متن صادقانه و دلی نوشته بودی،چقدر دیدگاه مثل من بود و چقدر اون حسی رو که داری منم دارم،
این که انگار هنوز خداوند اون رفیق جون جونیم نشده،انگار هنوز اون ارتباط عمیق،اون وقتی که باید برای این ارتباط بگذارم نگذاشتم،
و البته در مسیرش هستم،
یکی از باور های ثروت آفرین همین هست که وقتی ثروتمند باشی و قتی از لحاظ مالی زمانی مکانی آزاد باشی وقت آزاد بیشتری داری تا رابطتو با خدا عمیق تر کنی،
و به لطف خدای مهربان افکارم رو به این سمت جهت دهی کردم که با کمک خودش به آزادی مالی زمانی و مکانی برسم و هر روز رابطمو با خداوند عمیق تر کنم،
برای بحث نماز،محمذ جان ،من واقعا چند سالی بود که با خودم میگفتم من اگه نماز میخونم باید بفهمم وی دارم میگم،باید حسش کنم،باید این نمازی که میخونم رو من تاثیر مثبت داشته باشه،و یادم میاد چند سال پیش قشنگ نشستم معنی جملات داخل نماز رو خوندم و حسش کردم و اشک ریختم و دیگه همیشه با دونستن معانی جملات نمازمو میخوندم و واقعا حسش میکردن،و کاهن مثلن وقتی بعضی افراد میومدم کنارم نماز میخوندن و میدیدم مثل جت نمازشو خوندو دوید رفت،میگفتم این چیه؟؟؟!!!
و به قول استاد ادب از که آموختی از بی ادبان شد،
در حدی که من هر وقت میرفتم برای خواندن نمازم،حداقل نیم ساعت نماز هام طول میکشید،کلی با خدا صحبت میکردم،دعا میخوندم،و واقعا عشق میکردم،
و از وقتی با استاد آشنا شدم و با خدای واقعی آشنا شدم واقعا برام رفتن داخل مسجد و نماز خواندن در جمع یک سری افرادی که نمیدونم دارن چیکار میکنن(البته قصد قضاوت ندارم ولی احساسم اینو میگه) حس میکنم جام اونجا نیست،دوست دارم تنهایی این کارو انجام بدم،به قول شما،دیگه من هم هر وقت حس کنم یا دوست داشته باشم که به اون شیوه صلاه به جا بیارم به اون شیوه ارتباط برقرار میکنم،اما
به دنبال سبک خودم هستم شیوه خودم،
دارم کشف میکنم برای خودم که چه شیوه ای منو راضی تر خوشحال تر نزدیکتر میکنه و دوست دارم اونطوری صلاه به جا بیارم،
عاشق خواندن قرآن هستم،و از وقتی درکم نسبت به معانی قرآن تغییر کرده که اصلا واقعا دارن به طور عملی سعی میکنم تو زندگیم ازش استفاده کنم،برای ایمان،برای توکل،برای رفع نگرانی و ترس،برای ایجاد باور فراوانی و ثروت ،برای ایجاد باورهای توحیدی،
و واقعا دوست دارم بیشتر زمانم در طول روز رو 1-صرف ارتباط با خدا بکنم،2-تو سایت باشم،3_کاری که عاشقش هستم رو انجام بدم،
این تموم لذت زندگی منه و دارم سعی میکنم بسازمش و ازش لذت ببرم,
کامنتت فوق العاده و صادقانه بود،برات آرزوی بهترین هارو میکنم،
انشاالله سعادت مند در دنیا و آخرت باشی
سلام علی عزیز. سپاسگزارم بابت کامنت زیبایی که نوشتی و تجربیات عالی ای که منتشر کردی، بله دقیقا همینطوره که گفتی. نماز باید با درک و فهم انجام بشه به شیوه ای که احساس بهتری و تاثیر بیشتری ایجاد میکنه انجام بشه و نباید از روشی که گذشتگان گفتن که ورد خوندنبدون فهم و باور هست و مثل ربات ها بالا پایین شدن هست پیروی کنیم. امیدوارم که بهترین نتیجه ها رو بگیری و رابطت با خداوند هر روز زیباتر از گذشته بشه.
به نام خدای وهاب
سلام و درود بر استاد نازنینم و سرکار خانم شایسته
درود به همه همسفران عزیزم
روز نهم تحول
به نظر من همه ما دوبار متولد میشیم ،یک بار وقتی پا به این کره خاکی میزاریم ،یک بار هم وقتی از جهل نجات پیدا می کنیم و هدایت میشیم به مسیر رشد ،آگاهی و تغییر
اما این فایل هم بسیار نکات جالبی داشت ،در صلح بودن با خود، رها کردن و نچسبیدن به مسائل و خواسته ها و…..
فرقی هم نداره کی باشی ،پیغمبر خدا باشی یا یک فرد عادی، و چقدر قشنگ خدا این رهایی رو در قرآن زیبا بیان کرده
جایی که می فرماید ما به مادر موسی وحی کردیم اگر بر جان فرزندت بیمناک شدی او را شیر بده و او را به دریا بیفکن الله اکبر ،وحشتناک تر از این تصمیم برای یک مادر وجود ندارد ولی رها می کند و وعده الهی را قبول می کند چون خدا می فرماید ما اورا به تو باز می گردانیم ،پیغمبر هم بازمی گردانیم
نتیجه را همه می دانیم مادر موسی تسلیم شد و دریافت هم کرد ،هم فرزندش را خودش شیر داد ،هم فرزندش در ناز و نعمت بزرگ شد و دست آخر هم پیامبر شد .
درست در نقطه مقابل شخصی را میبینیم که پیامبر خداست و خیلی چیزها را میداند، ولی اسیر احساسات پدرانه می شود ،ترس دارد،اندوه دارد مبادا فرزندم از من دور شود مبادا گرگ او را بدرد،
حضرت یعقوب نتوانست رها باشد ،به یوسفش وابسته بود و شد آنچه همه می دانیم
یوسفش را به ظاهر گرگ درید و از دوری یوسف اندوهناک شد تا حدی که بینائی اش را از دست داد، و تنها زمانی یوسف بازگشت که او آنها را رها کرد هم یوسف و هم بنیامین را.
بارها شده خواسته ای داشتم ولی به دست نیاورده ام وقتی صادقانه با خودم خلوت میکنم متوجه میشوم برای رسیدن به آن خواسته یا از دست دادن فلان چیز دچار ترس و نگرانی بودم و آنچه میخواستم اتفاق نیفتاده ، دقیقا عکس این موضوع رو هم بارها تجربه کردم و چقدر زیباست حس رهایی و به دست آوردن .
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این فایل زیبا ،نمیدانم تاریخ تولد شما کی هست ولی شما هر روز متولد میشید با آگاهی های جدید تا راه رو به دیگران هم نشان بدید ،تولدتون هر روز مبارک .
خدایا هدایتم کن ،خدایا حمایتم کن ، خدایا حفاظتم کن ، آمین
به نام سیستمی قانونمند که قدرت خلق کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده
تا بتوانم از راه های لذت بخش و آسان هم به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است
و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و زیبایی و آدم های خوب به بی نهایت مقدار آفریده
و من را نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمت هایش را دارد
*
سلام به تمام:
آدم های خوب جهان
خوبی های کوچک و بزرگ
زیباییهای ریز و درشت
خوشبختی و آرامش
موفقیت و ثروتمندی
تجربه های فوق العاده
لذت های متنوع و ناب
سلامتی و زیبایی
آسایش و رفاه
عشق و محبت و وفاداری
خوشبختی، سعادتمندی و عاقبت به خیری
*
همه چیز در زندگی تغییر میکند وقتی خود انسان تغییر میکند.
بنابراین من روی خودم و باورهام کار میکنم،
توجهام رو روی خواستههام میزارم،
ایمانم رو تقویت میکنم،
خدا رو اصل قرار میدم…
وقتی رها کنم و به چیزی خیلی نچسبم و وابسته نباشم، همه چیز خودبهخود برایم رخ خواهد داد.
وقتی که با خدا رفیق هستیم،
با درون خودمان رفیق هستیم،
با زندگیمان در صلح هستیم
و زیباییها را میبینیم و لذت میبریم،
نتیجه میشود اینکه همه چیز در زندگی تغییر کرده و نعمتها وارد زندگیمان میشوند.
راه اینکه همه چیز در زندگی ما عالی باشد، این است که با قلبمان دوست شویم،
شادی را در قلبمان پیدا کنیم،
با خدا رفیق شویم،
از زندگی راضی باشیم،
از خودمون راضی باشیم،
جوری به مسائل نگاه کنیم که به ما احساس خوب بدهد، همه رو دوست داشته باشیم،
اون وقت نتیجه این قضیه، شادیه، ثروته، عشقه، آرامشه، لذته، آدمهای خوبه، نعمته، فرصته، خوشبختیه، اصلا هر چیزه خوبیه که فکرشو میکنی.
یادت باشه هیچ وقت چیزی با زور بدست نمیاد. پس از زندگی الانت لذت ببر و رها باش، خواهی دید خود آن نعمت، در زمان مناسب اتفاق خواهد افتاد.
برای خودت زندگی کن، به سبک خودت زندگی کن.
رابطه خودت با خدا رو درونی و قلبی درست کن، خواهی دید همه چیز درست میشود.
به همه چیز از زاویهای نگاه کن که ازش لذت ببری.
وقتی در هماهنگی قرار بگیری و حسرت نخوری و حالت خوب باشه و لذت ببری و با خودت در صلح باشی، همه چیز خودبهخود برایت رخ میدهد.
یادت باشد که تنها قدرت جهان هستی خداوند است و وقتی رابطهات با او خوب باشد، همه چیز برایت شدنی است و همه اتفاقات دلخواه رخ میدهند.
انسان برای موفق شدن و خوشبخت شدن، لزوما نباید سختی فیزیکی بکشه. میشه ساده همه چیز رو بدست آورد؛
فقط باید روی خودت کار کنی،
ورودیهای ذهنت را کنترل کنی،
روی باورهایت کار کنی،
باید متعهد باشی و زاویه دیدت رو تغییر بدی
تا کانون توجهات روی زیباییها و خوبیها باشد،
به خدا توکل کنی
و رها کنی و نچسبی
و از زندگی کنونیات لذت ببری.
بنابراین روی هماهنگی ذهن و روح خودت کار کن، چون اینه که مهمه؛ مسائل بیرونی خودشان حل خواهند شد.
اگر نگاهمون رو روی هر چیزی در هر لحظه از زندگیمان جوری تغییر دهیم که احساس بهتری به ما بدهد و به عبارتی بیخیالتر باشیم، زندگی را راحتتر خواهیم یافت.
کسی میتواند زندگی را زیباتر ببیند که روی فکر و باورش کار کرده باشه، به چیزی نچسبیده باشه و خدا را بهتر درک و بیشتر باور کرده باشه.
پس خونسرد باش، آرام باش و جوری به زندگی نگاه کن که لذت ببری و احساست خوب باشه و خوشحال باشی.
به رسیدن فکر کن، به داشتن فکر کن، به لذت بردن فکر کن، دنبال احساس خوب باش.
یادت باشه که:
خداوند بیشتر از خود ما میخواهد که به خواستمون برسیم و خوشبخت باشیم؛
چراکه اینطوری به گسترش جهان کمک میکنیم؛ به خاطر اینکه روند طبیعی جهان اینه.
اگر ما طبیعی باشیم، اتفاقات طبیعی هم برای ما رخ میدهند و برعکس.
هر جور که هستیم و هر جور که به جهان نگاه میکنیم، همان را تجربه خواهیم کرد.
آسون بگیر تا جهان بهت آسون بگیره.
لذت ببر از حال حاضرت تا لذتهای بیشتری برات فراهم بشه.
نعمتهای امروزت رو ببین، تا نعمتهای بیشتری وارد زندگیت بشه.
ذکر چند باور:
من اعتماد به نفس بالایی دارم
من انسان ارزشمندی هستم
من انسان بالیاقتی هستم
من انسان توانمندی هستم
من آدم خوبی هستم
من خودم را باور دارم
من خودم را بسیار دوست دارم
من به خودم احترام میزارم
من خدا را بسیار دوست دارم
من تسلیم خداوند هستم
من تنها به خدا توکل میکنم
من به خودم و خدای خودم ایمان دارم
همه چیز در زندگیم به نفع من رخ میدهد
من هر روز موفقتر از دیروزم.
من هر روز خوشبختتر از دیروزم.
من هر روز ثروتمندتر از دیروزم.
من شرایط زندگیم را خلق میکنم
من اتفاقات زندگیم را رقم میزنم
من در جهان فراوانی نعمتها زندگی میکنم
من به گسترش جهان کمک میکنم
خداوند میخواد که من خوشبخت باشم
من خوشبختم
من ثروتمندم
من آرامش دارم
من خوشحالم
من حالم خوبه
من خوبی و زیبایی رو جذب میکنم
من آدمهای خوب رو جذب میکنم
من ثروت رو جذب میکنم
من عشق و وفاداری رو جذب میکنم
من سلامتی و آرامش رو جذب میکنم
من نعمتها رو جذب میکنم
من آدم خوبی هستم
من خوشبختم
من لایق خوشبختی بیشتر هستم
*
خدایا خیلی ممنونم به خاطر چیزهای مفیدی که امروز یاد گرفتم، ممنون که باز هم من رو به سمت زندگی بهتر و شرایط دلخواهم هدایت کردی
خدایا من آمادگی دریافت برکات و نعمات و ثروت بسیار رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت ممنونم
خدایا برای تمام چیزهای ریز و درشت خوبی که از اولین روزی که به دنیا اومدم به من دادی، هم اکنون داری می بخشی و در آینده دور و نزدیک خواهی داد، هزاران بار متشکرم
خدایا به خاطر تمام شرایط و عوامل کوچیک و بزرگی که ترتیب میدی تا من رو به زندگی ایدهآل و رویایی و خوشبختی برسونن، چه اونهایی که ازشون هم اکنون باخبرم و چه اونهایی که ممکنه هیچ وقت حتی متوجهشون هم نشم، هزاران بار ممنونم
*
خدای مهربان و بخشنده، تنها از تو یاری میخواهم و تنها به تو توکل میکنم